ماهنامه معیشت: در طول تعطیلات آخر هفته سرعت همه چیز کندتر می شود. اغلب افراد در این دوران به استراحت و تجدید قوا می پردازند تا در شروع هفته کاری جدید با نیروی بیشتری کار را آغاز کنند. اما در کنار استراحت و گذراندن اوقات با خانواده می توانید با انجام کارهایی کوتاه و موثر بر کیفیت کاری خود بیفزایید و از دوران تعطیلات به بهترین نحو استفاده کنید.
1- نام خود را در گوگل سرچ کنید
با قرار دادن نام خود در علامت " " می توانید نتایج مرتبط با آن را مشاهده کنید. اگر مدیریت یک کسب و کار شخصی را برعهده دارید، نام شرکت را جستجو و اخبار و نوشته های احتمالی پیرامون آن را مشاهده کنید. از این راه، نسبت به وضعیت موجود و نظر دیگران آگاهی پیدا خواهید کرد.
3- ارتباط با دوستان قدیمی را از سر بگیرید
4- اطلاعات شبکه تجاری را به روز رسانی کنید
5- در شبکه اجتماعی تازه ای عضو شوید
امروزه اغلب افراد در شبکه های اجتماعی فعال اند و اطلاعات حرفه ای و شخصی خود را بادیگران به اشتراک می گذارند. هر روز به شمار این شبکه ها افزوده می شود و شبکه های اجتماعی جدید امکانات تازه ای را به مخاطبان عرضه می کنند. از این رو شاید عضویت در شبکه ای جدید بتواند در مسیر حرفه ای شما موثر واقع شود.
7- فهرستی از آرزوهای خود تهیه کنید
8- تفریحات ساده را از یاد نبرید
9- کارت ویزیت سفارش دهید
10- درباره دستمزد خود تحقیق کنید
هنگام آسایش زمان مناسبی برای انواع تحقیقات است. شاید مهم ترین مورد دراین میان، یافتن دستمزد متوسط برای فردی مثل شما در بازار است. با این کار می توانید موقعیت کنونی خود را مورد ارزیابی قرار دهید و برای تغییرات احتمالی آماده شوید.
12- برنامه های خود را در تقویم یادداشت کنید
زمان بندی تاثیر قابل توجهی روی کیفیت کاری شما دارد. سعی کنید فهرستی از کارهای هفته یا ماه آینده را تهیه کرده و آن ها را روی تقویم خود ثبت کنید. استفاده از ابزارهای هوشمند و تقویم رایانه ای نیز گزینه ای قابل استفاده برای شماست.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ اگر به دنبال کار هستید، احتمالاً وقت زیادی را به این فکر میکنید که چگونه در جلسهی مصاحبه شغلی حاضر شوید. بیشتر این فکرها با محوریت خودتان است: داستانهایی در مورد تجربههای مختلفی که داشتید، تاثیرات منحصربفردی که میتوانید داشته باشید و پیدا کردن پاسخهایی برای این سوال که «چه چیزی در مورد ماموریت این شرکت برای شما جذابیت دارد؟»
اما همانطور که میدانید، مصاحبهکنندگان معمولاً موقع تصمیمگیری در مورد گزینهی نهایی استخدام به دل نشستن فرد را هم لحاظ میکنند. برای همین است که گاهی افرادی که روی کاغذ بهتر هستند رد میشوند و کسانی که مناسبتر به نظر میرسند، انتخاب میشوند.
بهعبارتدیگر، پاسخ خوب و تاثیرگذار در برابر افراد با شخصیتهای مختلف میتواند یکسان نباشد. پس جدای از تمرین کردن درخصوص پاسخ دادن به برخی سوالهای معمول، این را هم در نظر بگیرید که چگونه استراتژیتان را بر پایه شخصی که در نهایت ملاقاتش میکنید، تطبیق میدهید.
در ادامه تعدادی از تیپهای مصاحبهکنندگان را نام میبریم که مصاحبه شغلی با آنها دشوار است و میگوییم چگونه میتوانید نظرشان را جلب کنید:
اعتراف یک مصاحبهگر: هرگاه با کاندیدی تحسینبرانگیز مصاحبه میکردم، از او سختترین سؤالات را میپرسیدم و شوق و اشتیاقم را بروز نمیدادم. هر چه دستاوردهایش بیشتر بود، از شکستهایش بیشتر میپرسیدم. برای مثال: یکبار شخصی داستان یک کشف چشمگیر پزشکی را به من گفت و من برخلاف همه که هیجانزده میشوند با آن مثل یک خبر کاری عادی برخورد کردم.
چرا؟ به این دلیل که: بیشتر مواقع وقتی به دنبال شغل جدیدی میگردید که ستارهی تیم قبلیتان بودید و حالا میخواهید به سطح بعدی قدم بگذارید – یا نقشی بالاتر و به شرکتی اسمورسم دارتر. در این شرکت یا پست جدید، شما تنها کسی نیستید که دستاوردهای چشمگیری دارد: همکارانتان اگر بهتر از شما نباشد، بدتر نخواهند بود. به همین دلیل است که مدیران استخدام چنین برخوردی دارند تا اگر با ورودتان به شرکت همه بهبه و چهچه نکردند، تعجب نکنید. اگر در موقعیتهای عادی عالی باشید، آنها میخواهند شما را در موقعیتی کمی ناآشناتر قرار دهند تا ببینند چطور از پس اوضاع برمیآیید.
مهمترین توصیه این است که خودتان را اذیت نکنید. شاید اگر پاسخ فوقالعادهتان واکنش چندان جذابی دریافت نکرد ناراحت شوید. شاید حتی فکر کنید که مصاحبهگر درک نمیکند شما برای خودتان کسی هستید. گول هیچکدام از این احساسات را نخورید و از اینکه به دستاوردهایتان بها داده نشده است دلخور نشوید.
بهجای دلخور شدن، از روابط اجتماعی قوی و مهارتهای انسانیتان بگویید. از همکاران پیشینتان تعریف کنید و از وقتی بگویید که رئیستان شدیداً از شما انتقاد کرد و شما بهجای ناراحتی، کارتان را بهبود داده و پیشرفت کردید. نشان بدهید که علاوه بر یک رزومه کاری پروپیمان، مهارتهای تیمی چشمگیری نیز دارید. بهاینترتیب، بازهم میتوانید مهارتهایتان را به رخ کشیده و درعینحال از منم منم دوریکنید. این تعادل دقیقاً همان چیزی است که چنین مصاحبهکنندگانی به دنبالش هستند.
در طرف مقابل مصاحبهکنندههایی هستند که دوست دارند با شما صمیمی باشند و خونسرد و آرام بوده و فقط میخواهند با هم «گپی بزنید». آنها شوخی میکنند و بعد از هر پاسختان تأییدتان میکنند؛ بهظاهر از کسانی هستند که دوست دارید با آنها معاشرت کنید.
مدیران استخدام مقاصد متفاوتی برای استفاده از روشهای اینچنینی دارند. بعضیها از پرسش و پاسخ بدشان میآید و ترجیح میدهند مثل دو انسان معمولی مشغول صحبت شوند. برخی دیگر با مراجعهکنندگانی که به نظر استرس دارند ملایم برخورد میکنند تا حالشان از همان که هست بدتر نشود. گروه سومی نیز وجود دارند که انگار در شرکتی با شعار «باحال بودن» کار میکنند و بهجز مصاحبه کردن، وظیفه تبلیغ فرهنگ شرکتشان را نیز دارند.
در چنین شرایطی، درست مثل یک مصاحبه شغلی معمولی لباس میپوشیم: سعی کنید کمی از بقیه رسمیتر باشید. بهبیاندیگر، در شرکتی که همه شلوار جین و تیشرت میپوشند، کتوشلوار پوشیدن جالب نیست، بلکه بهتر است شلوار جین تیره و پیراهن به تن کنید.
در ادامه، اگر با کسی که میخواهد دوست شما باشد مصاحبهای رسمی کنید، شاید اوضاع ناجور شود. از طرفی اگر هم زیادهروی کنید و خیلی خودتان باشید، شاید به نظر برسد که فرصت مصاحبه با این شرکت را جدی و مهم قلمداد نمیکنید. پس کمی لبخند بزنید و خودمانیتر از همیشه باشید. خاطرههای جالب و مرتبط تعریف کنید و درعینحال، ادبیاتتان را مناسب شرکت نگهدارید (حتی اگر مصاحبهکننده کلمات زشتی به کار برد، شما تکرارشان نکنید!)
مصاحبه شغلی با این شرکت، تمام فکر و ذکر چند روز گذشتهتان را تشکیل داده بوده است، اما طرف مقابلتان در آنطرف میز اینگونه نیست. حواسش پرت است و سؤالات را باعجله میپرسد… گاهی هم با تلفن صحبت میکند و بعضی وقتها هم به شما این حس را میدهد که آنطور که بایدوشاید به حرفهایتان گوش نمیدهد.
شاید در دقیقه نود برای این کار انتخابش کردهاند. شاید مصاحبه کردن کار اصلیاش نیست. شاید واقعاً مشکل از شما نباشد و او باشد که مشکل داشته باشد؛ اما به هر حال «باید» نظرش را جلب کنید.
این بار میگوییم زیاد سعی نکنید با او صمیمی شوید. شاید عجیب به نظر برسد اما وقت شما در این اتاق محدود است. پس بهتر است تمرکزتان را روی استخدام شدن بگذارید و از خنداندن و خوشحال کردن طرف مقابل صرفنظر کنید.
نگویید مصاحبه کردن سخت است. خودش میداند! بهجای این کار به او نشان دهید که چطور میتوانید حتی با حضور کسانی که حوصلهشان سر رفته پروژه را به جلو ببرید. زیاد سعی نکنید حواسش را جمع کنید. بهجای این کار کنترل اوضاع را به دست بگیرید: اگر سؤالی نپرسید، مکالمه را برگردانده و از او سؤال بپرسید. «چه چیز این شغل را دوست دارید؟» و «آخرین دستاوردتان چه بوده است». شاید از حرف زدن با شما خوشش نیاید – ولی مطمئناً بدش نمیآید پز دستاوردهایش را بدهد. شاید این بهترین راه درگیر کردن افراد در مکالمه باشد.
اگر فرصت را مناسب دیدید، رکتر شوید و بپرسید «چطور میتوانم قانعتان کنم که من بهترین گزینه ممکن برای این شغل هستم؟» برایش توضیح دهید که استخدام شما بهترین کار ممکن است (و این کار باعث میشود مصاحبه دیگری در کار نباشد!)
تطبیق دادن برخوردتان با برخورد مصاحبهگر شاید یک استراتژی و شاید یک بازی به نظر برسد؛ اما تعامل مثبت با دیگران بخشی مهم و بزرگ از هر شغلی خواهد بود. پس به این موضوع هم به چشم راهی برای نمایش مهارتهایتان نگاه کنید. نشان دهید که انعطاف دارید و میتوانید راه و روشتان را در موقع نیاز تغییر دهید.
وبسایت شنبه - مهدی علیپور: در حین اجرای مصاحبههای کیفی، نکات زیر میتواند باعث افزایش کیفیت مصاحبه شود.
لحن خودمانی
آدم باشید، نه سازمان!
از من به جای ما (که بیانگر سازمان شماست) استفاده کنید؛ تحقیقات صورتگرفته در مطالعات اجتماعی این موضوع را نشان داده است که استفاده از عبارت من به جای ما، کیفیت اطلاعات را بالاتر برده است.
تجربه شخصی مصاحبهشونده
سعی کنید بر روی تجربه شخصی مصاحبهشونده تاکید زیادی داشته باشید؛ از عبارتهایی مثل «تجربه شخصی شما»، «برای شما»، «در دنیای شما» و عبارتهای مشابه استفاده کنید. این موارد باعث میشود که مصاحبهشونده احساس کند که تجربه شخصیاش برای شما مهم است و شما او را بهعنوان یک متخصص قبول دارید.
معمولا در روند انجام مصاحبه با مشتریان، در پاسخهای اولیه به سوالات شما، آنها معمولا یک یا دو جمله میگویند و ساکت میشوند؛ این بهعلت این است که هنوز یخ مصاحبه شکسته نشده است، شاید شما وسوسه شوید که با صحبت کردن و پرسیدن سوالات بیشتر او را هدایت کنید تا بیشتر صحبت کند ولی یک قانون طلایی در اینجا وجود دارد و آن این است که شما سکوت کنید.
جزئیات را کشف کنید
تا جایی که می توانید به دنبال جزئیات و چرایی رفتار افراد باشید؛ از پرسیدن سوالاتی که پاسخ آنها بلی یا خیر است تا جایی که امکان دارد، پرهیز کنید. این پاسخ ها خیلی ارزش اطلاعاتی ندارند.
در ادامه سوالاتی کمکی برای اینکه بتوانید مصاحبهشونده را به سمت توضیح دادن بیشتر و ارائه جزئیات هدایت کنید را ارائه میدهیم:
این کار چقدر زمان برد؟
چرا فکر میکنین اینطوری شد؟
کجاها دیگه این مشکل رو دیدین؟
پیامدهای این اتفاق چی بود؟
چه افراد دیگری در تصمیمگیریها دخیل هستند؟
سوالات جهتدار
از پرسیدن سوالات هدایتگر و جهتدار، بهشدت پرهیز کنید. منظور سوالاتی که به اصطلاح باعث bias شدن مصاحبهشونده و هدایتگری یا جهت دادن به وی میشود. در ادامه الگوهایی از سوالات هدایتگر ارائه شده است؛ سعی کنید از آنها تا آنجایی که امکان دارد، استفاده نکنید:
فکر می کنید که ...
اگر ... بشه فکر میکنید که باعث مشکل بشه، یا مشکل داره؟
آیا شما موافقید که ...
دوست دارید که ...
اگر در طی روال مصاحبه، مصاحبهشونده در پاسخ سوالی به شما جواب بلی یا خیر داد، به احتمال زیاد شما از سوالات هدایتگر استفاده کردهاید. البته یادتان باشد که این مسئله اجتنابناپذیر است.
یادتان باشد که مردم از داستانسرایی خوششان میآید؛ اینکه خاطره تعریف کنند، ماجرایی که رخ داده را توضیح دهند و... سعی کنید بهگونهای روال مصاحبه را پیش ببرید که در نهایت به داستانسرایی مصاحبهشونده برسید؛ یعنی جایی که مصاحبهشونده برای شما از گامبهگام و جزئیات تجربیات خودش میگوید؛ این جزییات از توالی رخ دادن آنها میتواند حاوی اطلاعات ارزشمندی برای شما باشد.
چگونه از شبکه ارتباطی شغلی خود بهتر استفاده کنید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ وقتی پای شغل شما وسط میآید، این ضرب المثل قدیمی به نظر مصداق پیدا میکند:« مهم نیست چه چیزی بلدید، مهم این است که چه کسانی را میشناسید». ولی آیا شبکه ارتباطی فعلی شما به اندازه کافی به کارتان میآید؟ این توصیهها را دنبال کنید تا مطمئن شوید وقتی وارد شغلی جدید شدید، در اولویت دسترسی هستید و از همهی پتانسیلهای شبکه ارتباطی خود استفاده میکنید.
آیا اسامی همهی افراد درون شبکه ارتباطی خود را میدانید؟ یک خانه تکانی دورهای انجام دهید و هر کسی را که اخیرا با وی مرتبط نبوده اید، از لیست خود کنار بگذارید. البته فقط وقتی این کار را بکنید که مطمئن باشید بعدا به آنها نیاز پیدا نخواهید کرد.
اسم خود را در محیط کار در بین تاثیرگذاران در شبکه ارتباطی خود با فرستادن یک ایمیل یا یک تماس تلفنی ساده هر چند وقت یک بار دوباره مطرح کنید. از آنها بپرسید که چقدر سرشان شلوغ بوده، متوجه شوید که روی چه چیزی کار میکردهاند، یا اینکه فقط بپرسید حالشان چطور است. بدین ترتتیب، وقتی موقعش شد، آنها بیشتر احتمال دارد که شما را به چشم دوستی ببیند که نیازمند کمک است.
وقتی تصمیم میگیرید که خیز بردارید، به جای آنکه کمین کنید و منتظر باشید افراد دیگر پا پیش بگذارند، در مورد اینکه هر کس چطور میتواند کمک کند واضح باشید. در نهایت، وظایف روشن و مشخص، راحتتر در لیست کارهای برای انجامتان به نشانهی انجام شدن خط میخورند. چه برای شما و چه برای آنها.
چه کسی از شبکه ارتباطی شما جا مانده است؟ در مورد جاهایی فکر کنید که ممکن است بروید و شبکه ارتباطی خود را بر این اساس گسترش دهید.
چه چیزی هست که میخواهید مردم در مورد شما بدانند و از چه راههایی برای رساندن پیام خود استفاده میکنید.
زمانی را برای این بگذارید که بفهمید سایتهایی نظیر لینکدین و توییتر چگونه مورد استفادهی متقاضیان استخدام، شرکتهای استخدامکننده و مدیران منابع انسانی قرار میگیرد. شبکه ارتباطی خود در این شبکهها را به کسانی که واقعا زمان کافی برایشان دارید محدود کنید و همه آنهایی را که با اهداف شما سازگار نیستند حدف کنید. در مورد این تصمیم بگیرید که آیا پروفایل شما در هر شبکه اجتماعی پروفایلی شخصی است یا شغلی و حرفهای و به آن پایبند باشید.
تا آنجا که میتوانید در مورد هر کدام از افراد درون شبکهتان بدانید. برای این کار از پروفایل آنها در شبکههای اجتماعی، وبسایتهای سازمانهایشان و حتی اخبار روز استفاده کنید. ممکن است متوجه شیوههایی از کمک کردن آنها به خود شوید که قبلا اصلا به آن فکر نکردهاید.
وقتی کسی وقتش را برای کمک کردن در اختیار شما قرار داد، این لطف را با توصیه کردن همکاران یا تامینکنندگانی که ممکن است به دردشان بخورد جبران کنید. و اگر از شما خواسته شد که در مورد آنها توصیهنامهای بنویسید یا نظری بدهید، از انجام این کار دریغ نکنید.
به افرادی که در شبکه ارتباطی از همه به شما نزدیکترند فکر کنید. آیا میتوانید ارتباطی عمیقتر با آنها بسازید؟ مکالمهای را با آنها آغاز کنید. شاید از نتایج اینکار شگفت زده شوید.
وقتی در موقعیت شغلی جدید خود تثبیت شدید، به شبکه ارتباطی خود در مورد شغل جدیدتان اطلاع دهید و از کمکهای آنها تشکر کنید. آنها نه تنها خوشحال خواهند شد که کمکشان جواب داده است، بلکه بیشتر هم ترغیب میشوند تا آن را تکرار کنند.
یکی از دغدغههایی که جویندگان کار بعد از مصاحبه شغلی دارند، عملکردشان طی مصاحبه اســت که مورد قبول واقع میشوند یا خیر. متاسفانه در اکثر مواقع نیز پاسخ مصاحبه بعد از وقفهای طولانی مشخص میشود و در این مدت ندانستن اینکه چه عملکردی در مصاحبه داشته اید ممکن اســت آزار دهنده باشد.
در این مقاله از قصد داریم ۱۱ نشانه از یک مصاحبه موفق را برای شما بازگو کنیم که میتواند به شما در دانستن عملکردتان در مصاحبهای که داشتهاید کمک کند. مصاحبه شغلی مرحلهای از استخدام اســت که رسیدن به این مرحله برای یک جوینده کار به این معنی اســت که رزومه ارسالی وی مورد تایید قرار گرفته و شرکت یا موسسه مد نظر از او درخواست خواهد کرد تا در روز و ساعت مشخصی به محل کار آیندهاش رفته تا با یک فرد کارشناس در امر استخدام که تواناییهای بالایی در استعدادیابی و همچنین شناخت روانشناسی دارد گفتگوی رسمی داشته باشد.
اکثر افرادی که از مصاحبه شغلی برمیگردند دارای یکی از این دو حس هستند: در حالت اول آنها فکر میکنند که در مصاحبه موفق بودهاند و البته حالت دومی نیز وجود دارد که فکر میکنند مصاحبه بدی داشتهاند.
اگر از گروهی هستید که حالت دوم را تجربه کردهاند ساعتها و روزها به مصاحبه فکر کرده و پاسخ سوالات پرسیده شده از خودتان، واکنشهایی که داشتهاید و حرکات زبان بدنتان را چک میکنید تا متوجه شوید که مسئول مصاحبه با شما در قبال هر یک چه حسی داشته اســت.
البته باید بدانید که پاسخ این سوالات توسط کارشناسان کسب و کار داده شده و شما میتوانید با دانستن آنها از موفقیت خود در مصاحبهای که داشتهاید و همچنین تاثیر مثبت یا منفی بر روی فردی که وظیفه استخدام شما را داشته اســت با خبر شوید. در ادامه ۱۱ نشانهای که توسط کارشناسان پیشنهاد شده را بررسی خواهیم کرد البته باید بدانید که وجود این نشانهها به معنی قطعیت استخدام شما نیست.
ممکن اســت پاسخ درستی به بعضی از سوالها نداده باشید اما لبخند زدن مسئول در طول مصاحبه میتواند نشانه خوبی باشد. البته بعضی از اوقات این لبخندها به دلیل این اســت که مصاحبهگرها میخواهند با رفتار دوستانه از استرس شما بکاهند تا بتوانند بهتر شما را بشناسند اما در نظر داشته باشید که برخورد گرم و دوستانه میتواند به معنی مورد پسند واقع شدنتان نیز باشد.
نشان دادن توجه به حرفهای شما توسط مصاحبهگر با انجام حرکاتی مانند تکان دادن سر، لبخند زدن و قطع نکردن حرفهایتان به این معنی اســت که وی به شنیدن حرفهایتان علاقه داشته و میخواهد شناختش نسبت به شما را افزایش دهد.
پرسش سوال در مورد خانواده، اهداف و علایقتان به این معنی نیست که مصاحبهگر به دنبال تفتیش زندگی شما اســت. آنها این سوالها را به این دلیل میپرسند زیرا به شما علاقهمند شده و قصد جذبتان برای شرکت یا کمپانی را دارند. میکائیل کر، نویسنده و سخنگوی کسب و کار در این مورد گفته اســت:
نشان دادن اهمیت به زندگی شخصی و پرسش بیشتر در مورد آن به این معنی اســت که مصاحبهگر در تایید صلاحیت شما مصمم شده اســت و قصد دارد بیشتر از آنچه در رزومه حرفهای خود نوشتهاید بداند.
البته در نظر داشته باشید که میتوانید به بعضی از این سوالات خصوصی پاسخ ندهید. جالب اســت بدانید پرسیدن سوالات خصوصی در برخی از کشورها غیرقانونی اســت و مصاحبهگر حق پرسیدن آنها را ندارد.
وقتی از انجام کاری لذت میبرید از زمان غافل شده و به عبارتی گذر زمان را متوجه نمیشوید. این موضوع در مصاحبهها نیز اتفاق میافتد اگر مصاحبه خوبی داشته باشید زمان تقریبی که اصولا ۳۰ دقیقه اســت نه تنها سپری میشود بلکه در انتهای جلسه متوجه طولانیتر شدن مصاحبه خواهید شد.
امبر کلاک، مشاور آکادمیک کالج ایتاکا گفته که این موضوع بسیار خوب اســت زیرا شخصی که قصد استخدام شما را دارد میخواهد بیشتر در موردتان بداند یا در مورد کار توضیح بیشتری دهد و شما را به نحوی آماده برخورد با شرایط محیط کاری جدیدتان کند. وی ادامه داده اســت:
شاید شما متوجه نشده باشید اما از دید مصاحبهگر شرایط استخدام را دارید و وی میخواهد از استعدادها و تواناییهای شما بیشتر بداند.
در مقطعی از مصاحبه متوجه میشوید که سوالات مصاحبهگر به اتمام رسیده و از کمپانی یا موقعیت شغلی که شما برای استخدام رجوع کردهاید تعریف میکند. در چنین شرایطی اصولا داوطلبان ناراحت شده یا مضطرب میشوند زیرا فکر میکنند که صلاحیت آنها رد شده اســت و مصاحبهگر با تعریف از سمت یا کمپانی به نداشتن صلاحیت کافی داوطلب اشاره میکند.
در چنین شرایطی سعی کنید به یاد بیاورید که مصاحبهگر از چه تعریف میکرده اســت. اگر وی قصد داشته تا برتری کمپانی را نسبت به دیگر رقبا نشان دهد یا با مثالهای مختلف به آینده رو به رشد کمپانی و همچنین شرایط ایدهآل شغلی که برای استخدام رجوع کردهاید اشاره میکند به این معنی اســت که صلاحیت شما را تایید کرده و قصد دارد آن سمت یا کمپانی را در نظر شما بزرگ کند. این کار کمک خواهد کرد تا شما دیگر به فکر ارسال رزومه به جای دیگری نبوده و بعد از استخدام نیز به کمپانی وفادار باشید. دال آستین، از کالج هوپ گفته اســت:
شما میتوانید خوب بودن مصاحبه را از نحوه تعریف مصاحبهگر از کمپانی یا سمتی که برای آن متقاضی شدهاید متوجه شوید. اگر وی زمان زیادی را صرف صحبت در مورد کمپانی یا شغل مد نظر کند به این معنی اســت که قصد دارد میزان علاقه شما را به محل کار آیندهتان افزایش دهد و به نحوی صلاحیت شما را تایید کرده اســت.
اصولا در مصاحبههای معمولی تنها در شرایطی از مزایا یا حقوق صحبت میشود که متقاضی در موردشان بپرسد یا خود مصاحبهگر با توجه به روتینی که دارد اشارهای کوتاه به حقوق و اندک مزایای در نظر گرفته شده کند.
اگر در طول مصاحبه مشاهده کردید که مصاحبهگر از حقوق و مزایا برای جلب توجه شما استفاده میکند بهتر اســت بدانید این تکنیک نیز مانند تکنیک تعریف از کمپانی برای جلب توجه شما بوده و یک نشانه خوب اســت.
در نظر داشته باشید که حقوق و مزایا یکی از اطلاعات مهم در هر کمپانی بوده و از منتشر کردن اطلاعات در این زمینهها اصولا خودداری میشود زیرا در صورت دانستن کمپانیهای رقیب، میتوانند با پیشنهاد بالاتری اقدام به جذب نیروهای مهم آن کمپانی کنند.
وظیفه اصلی شخصی که به عنوان مصاحبهگر استخدام شده اســت یافتن افراد مستعد برای شغلهای مد نظر کمپانی اســت. آنها نیازی به انجام یک روتین مشخص برای همه داوطلبان ندارند و اگر فردی را فاقد صلاحیت بدانند سعی میکنند هرچه زودتر پرونده وی را بسته و رد صلاحیتش کنند.
یکی از کارهایی که مصاحبهگرها در صورت علاقهمندی به شما انجام میدهند این اســت که شما را به محیط کاری شرکت برده و حتی به کارمندان شرکت معرفیتان کنند. کلاک در این رابطه گفته اســت:
اکثر مصاحبهگرها تنها در مورد شرایط کاری و محل کار آیندهتان صحبت میکنند که چگونه خواهد بود و برای شما تنها تجسم آن باقی میماند. اگر در انتهای مصاحبه از شما خواسته شد تا با دیگر اعضای تیم یا کارمندان شرکت آشنا شوید میتواند نشانه خوبی برای شما باشد.
همانطور که در نشانههای قبلی نیز ذکر شد گاهی اوقات ذهنمان را به مسائل نه چندان مهمی مانند خوش آمدگویی ضعیف یا نشستن بر روی صندلی اشتباه سپری میکنیم که از مسائل مهم ما را غافل میکند.
استفاده از افعال در جملات گاهی اوقات میتواند نشان دهنده آنچه در ذهن مصاحبهگر اســت باشد. اصولا استفاده از افعالی با زمان آینده به این معنی اســت که فرد مقابل آینده شما را در کمپانی تجسم کرده اســت و با توجه به این موضوع مثال میزند، موضوعی را روشن میکند و حتی شرایط را میسنجد.
پرسیدن منبع برای گفتههایتان همیشه به این معنی نیست که مصاحبهگر به گفتههای شما شک داشته یا باورتان ندارد. در بعضی موارد وقتی چنین سوالی از شما پرسیده میشود به این معنی اســت که مصاحبهگر نسبت به تایید صلاحیت شما جدی اســت.
بررسی منابع، اغلب آخرین اقدامی اســت که مصاحبهگر قبل از تایید شما انجام میدهد. بنابراین بر استرس و مضطرب بودنتان غلبه کنید.
یکی از نشانههای علاقه مصاحبهگر به شما این اســت که بدون آنکه شما اشارهای به قرار ملاقات بعدی یا تماس برای اعلام نتیجه کنید، مصاحبه کننده اعلام کند که مرحله بعدی استخدام چه خواهد بود.
اصولا برای اینکه مودبانه و به صورت سر پوشیده متوجه شوید که شما انتخاب نشدهاید از عباراتی مانند «با شما تماس خواهیم گرفت» استفاده میشود که البته در بیشتر موارد کمتر پیش میآید تماسی گرفته شود اما وقتی مصاحبهگر بدون آنکه شما اشارهای به مرحله بعدی کرده باشید روز و ساعت مشخصی را برای ملاقات بعدی بپرسد یا بگوید که در چه روز و ساعتی میتواند با شما تماس بگیرد یک نشانه خوب اســت زیرا وی علاقه به استخدام شما دارد.
اصولا مصاحبهها تنها یک مرحله دارد و شخصی که با شما مصاحبه میکند دانش کافی برای سنجش تواناییهایتان را دارد. البته باید گفت که بعضی شرکتها از مصاحبه دو مرحلهای استفاده میکنند که در مرحله دوم با مسئول بخشی که قرار اســت در آنجا کار کنید گفتگویی خواهید داشت.
در هر حالت، اینکه به مصاحبه دیگری دعوت شدهاید یک نشانه خوب اســت زیرا مصاحبهگر صلاحیت شما را تایید کرده و در مرحله بعدی از متخصصی خواسته شده تا میزان تواناییهای شما را بسنجد.
به طور معمول وقتی در شرکت یا کمپانی بزرگی استخدام میشوید مراحل آموزشی برای شما تدارک دیده خواهد شد تا بتوانید به سطح عملکرد دلخواه آن شرکت برسید اما اگر تواناییهای بالایی داشته باشید نه تنها نیاز به آموزش نداشته و با حقوق بیشتری استخدام خواهید شد بلکه امکان دارد سمتی نیز برای شما در نظر گرفته شود. این تشخیص میزان توانایی شما بر عهده فردی اســت که در مصاحبه دوم با وی آشنا میشوید.
اگر کسانی که قرار اســت شما را استخدام کنند چندان از گفتگو با شما لذت نبرده و نتوانسته باشید آنها را تحت تاثیر قرار دهید احتمالا سعی خواهند کرد که هرچه زودتر این موضوع را نشان دهند. یکی از راههای نشان دادن این موضوع، کوتاهتر شدن مکالمات در انتهای مصاحبه و کوتاهی خداحافظی اســت.
خلاف این موضوع نیز وجود دارد؛ زمانی که مصاحبهگر صلاحیت شما را تایید کرده و به تواناییهای شما ایمان آورده اســت. در صورتی که وی شخص پر حرفی نباشد زیاد صحبت کردن به معنی علاقه او به شما بوده و میخواهد اطلاعات بیشتری از شما کسب کند.
این حالت در خداحافظی نیز نشان داده میشود و خواهید دید که خداحافظی نیز مانند گفتگوی مصاحبه طولانی خواهد بود. علت این کار ساده اســت زیرا مصاحبهگرها شما را به عنوان فردی میبینند که در آینده با شما همکار خواهند شد. این صحبتها قدم اول برای ایجاد یک رابطه دوستانه میان دو همکار اســت که قرار اســت به زودی در یک مجموعه کار کنند.
وبسایت بازده: در دنیای کسب و کار شغل هایی وجود دارد که برای استخدام شدن در آن شغل نیاز به مدرک تحصیلی نیست و بیشتر به استعداد افراد در آن زمینهی کاری توجه میشود. بیزینس اینسایدر در مقاله ای عنوان میکند که پیدا کردن شغلهایی که نیاز به مدرک تحصیلی ندارد کار سختی اسـت. شغلهایی هستند که میتوانید پول زیادی با آنها کسب کنید و نیازی به مدرک تحصیلی نداشته باشد.
شغل های ذکر شده ۱۰ تا از شغل هایی هستند در حالی که نیاز به مدرک تحصیلی برای آنها نیست، بالاترین حقوق را دارند.
میانگین حقوق: ۴۹٫۱۱۷ دلار
در حالی که امروزه بیشتر نویسندگان دارای مدرک تحصیلی هستند٫ میتوان در این بازار کار، بدون مدرک موفق شد. فقط نیاز به قلم روان و داستان خوب اسـت. مقالهنویس مجله تایمز کیتلین موران٫ دارای مدرک رسمی تحصیلات نبود و در سن ۱۶ سالگی شروع به نوشتن برای مجله موسیقی کرد و برنده چندین جایزهی نویسندگی شد.
میانگین حقوق: ۵۵٫۶۸۷ دلار
این شغل بیشتر به هوش ترساندن و آمادگی جسمی بستگی دارد و به آموزشهایی که در نیروهای مسلح دیده میشود.
میانگین حقوق: ۵۸٫۱۲۷ دلار
کارخانههای مخصوصی، فرآوردههای جانبی که از بیمارستانها تا کارخانههای تولید ماده ضد آفت ایجاد میشود را پاکسازی میکنند. به این دلیل که در این شغل باید ظرافت و دقت زیادی به کار ببرند حقوق آن بالا اسـت.
میانگین حقوق: ۶۱٫۲۸۵ دلار
شاید باشکوهترین شغل در محیط کاری و دفاتر نباشد ولی مدیریت منابع انسانی پرکاربردترین کار میتواند باشد. باید دقت کنند که همهی کارهای دفتر به راحتی انجام شود تمام کارمندان به موقع حقوق دریافت کنند و راضی باشند.
میانگین حقوق: ۶۴٫۹۸۳ دلار
کنترل ترافیک هوایی بینالمللی دورههای آموزشی برای افراد علاقهمند برگزار میکند که حداقل ۵ ماه تا ۱۱ ماه طول میکشد.
میانگین حقوق: ۷۰٫۵۰۲ دلار
در حالی که بیشتر کارمندهای انرژی هستهای دارای مدارک بالا هستند، بخشهای از کار هست که نیاز به تکنیک بالا دارد و دورههای آموزشی برای آن برگزار میشود.
میانگین حقوق: ۷۸٫۰۸۳ دلار
کار کردن در دکل میتواند شغل بسیار خطرناک و طولانیای باشد. شیفت کار ۱۲ ساعت اسـت و ماهها در دکل باید بمانند.
میانگین حقوق: ۸۳٫۹۸۵ دلار
تعداد زیادی از بازرگانها بعد از اتمام مدرسه مشغول به کار شدهاند. نیاز به ذهن ریاضی و روابط عمومی بالا و استعداد در خوب صحبت کردن بیشتر از مدرک اسـت.
میانگین حقوق: ۸۹٫۱۴۶ دلار
همانند کار در دکل نفتی این شغل نیز ماهها طول میکشد. بیشتر صنعت این شغل در کشورهای مختلف اسـت و اگر فردی علاقه داشته باشد٫ باید توان و شرایط زندگی کردن در کشورهای دیگر را داشته باشد.
میانگین حقوق: ۹۴٫۲۴۱ دلار
اگر فروشنده(معامله گر) خوبی باشید میتوانید در بازار سهام شغل پردرآمدی که نیاز به مدرک نداشته باشد پیدا کنید.
شاید اگر بخواهیم به مهمترین مهارت موفقیت در کار اشاره کنیم، غلبه بر احساسات و خصوصیات و عادات اخلاقی منفی باشد. اما مهارتهای دیگری نیز هست که با یادگیری آن میتوانید به موفقیتهای قابل توجهتری در زندگی شغلی خود دست پیدا کنید. در زیر به 5 مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
یاد گرفتن مرز ظریف بین هدایت کردن و محول کردن کارها یکی از سختترین مهارتهاست. میل طبیعی بسیاری از ما این است که میخواهیم همه کارها را خودمان انجام دهیم که مطمئناً غیرممکن است.
باید مدام خودتان را چک کنید. مطمئناً خیلی از ایدآل دور هستید. وقتی از چند نفر دیگر در کارتان کمک میگیرید، موفقیت بیشتری در انتظارتان خواهد بود. همانطور که از قدیم میگویند: یک دست صدا ندارد.
افکار و اعتقادات زیادی درمورد رشد و پیشرفت فردی وجود دارد. بعضی از آن مکتبهای فکری اعتقاد دارند که یا باید کاری را بزرگ شروع کنید، یا اصلاً شروع نکنید.
شاید راحتترین رویکردی که بتوانید در زندگی الگو قرار دهید، این باشد که محصولات و خدمات خود را به صورت تدریجی و با پیشرفت تدریجی ایجاد کنید.
کوچک شروع کنید و تاجایی که ممکن است کم هزینه کنید و خواهید دید که خیلی زود موفقیت نصیبتان می شود. اما خیلی زود باید چیزهایی که به دردتان نمیخورد را از کارتان بیرون کنید.
اگر این رویکرد را انتخاب کنید، احتمال و خطر اینکه راه اشتباه را بروید و وقت و هزینه زیادی را صرف آن راه اشتباه بکنید کمتر خواهد شد.
همچنین با این روش میتوانید در مدت زمان انجام کار وقت برای تحقیق بیشتر داشته باشید. یاد میگیرید که مشتری شما چه میخواهد و همانها را وارد کارتان خواهید کرد.
خیلی وقتها توصیههایی را میشنوید که میگوید باید مشکلاتتان را دور از ذهنتان نگه دارید، مخصوصاً شبها که میخواهید استراحت کرده و کمی بخوابید. اما برای حل مشکلات کاری، خلاف این موثر است. سعی کنید 15 دقیقه قبل از اینکه وارد رختخواب شوید، پشت میز کارتان بنشینید و به مشکل کاریتان فکر کنید. بعد از اینکه فکر کردنتان تمام شد، آن وقت به رختخواب بروید.
ذهن ناخودآگاه در زمان خواب فعال است. فکر کردن به یک مشکل کاری قبل از خواب، باعث میشود ذهن ناخود آگاهتان را مجبور کنید به آن مشکل فکر کند.
گاهی اوقات وقتی صبح از خواب بیدار میشوید، راهحل آن مشکل در ذهنتان خواهد بود.
برای میلیونها نفر در سراسر جهان، کامپیوتر بزرگترین تجهیزات موجود برای کار آنهاست. بدون یک سیستم کامپیوتر، خیلی از کارها قابل انجام نیستند.
اما چرا باز هم خیلی از ما با کامپیوترهایمان درست برخورد نمیکنیم؟ بیشتر وقتها فراموش میکنیم از اطلاعاتمان کپی بگیرید. به تعمیرات آنها رسیدگی نمیکنیم. فایلهایمان به هم ریخته و نامنظم هستند. معمولاً تازمانی که مشکلی ایجاد نشده، سیستم کامپیوترمان را نادیده میگیریم و آن وقت است که آن مشکل به یک بحران حلنشدنی تبدیل میشود.
مسئلهای که باید به خاطر داشته باشید این است که تعمیرات و رسیدگی منظم سیستم کامپیوتری، تولید شما را مرتبتر و بیشتر خواهد کرد.
هر کسی در بیزنس این توصیه را بارها و بارها شنیده است که باید حساب و کتابتان دقیق باشد. متاسفانه، ارائه این توصیه آسان و عمل کردن به آن دشوار است.
یکی از دلایل اینکه خیلی از کسانی که به تازگی کار یا بیزنسی را شروع میکنند از حسابداری کتبی وضعیت کارشان خودداری میکنند این است که فکر میکنند ممکن است اعداد به دست آمده از حسابهایشان جور نباشد یا سود خوبی را به آنها نشان ندهد.
اما این آمار و ارقام و حساب و کتابها هیچ وقت بهتر نمیشود مگر اینکه شهامت لازم برای مواجه شدن با آنها را داشته باشید.
بزرگترین چالش شما ممکن است گذشتن از سد احساسی باشد. برای غلبه بر آن سد، میتوانید وانمود کنید یک بخش حسابداری دارید و خودتان نیستید که مستقیماً به حساب و کتابها رسیدگی میکنید. یعنی اگر شکست و ضرر و اشتباهی را متوجه شدید، حس کنید تقصیر شما نبوده است.
رسیدگی به حساب و کتابها یکی از مشخص کنندهترین فعالیتهاست. با آن کار میتوانید چیزهایی را در کارتان ببینید و متوجه شوید که قبلاً نمیدیدید و روی سود دهی خود تمرکز کنید.
یافته های تحقیقاتی نشان می دهد؛
استرس شغلی ریسک ابتلا به سرطان را افزایش می دهد
تاریخ انتشار : شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۳
تحقیقات نشان می دهد قرارگیری طولانی مدت مردان در معرض استرس شغلی منجر به افزایش احتمال ابتلا به سرطان های ریه، روده بزرگ، مقعد، سرطان معده و غدد لنفاوی می شود.
پراسترس ترین مشاغل عبارتند از: آتش نشان، مهندس صنعتی، مهندس هوافضا، سرکارگر مکانیک، و کارگر تعمیر تجهیزات وسایل نقلیه و راه آهن.
در افراد مشابه، استرس بسته به نوع کاری که انجام می دهند، متفاوت است. محققان قادر به تغییراتی در تلقی استرس شغلی شدند. این مطالعه همچنین نشان می دهد که استرس درک شده به میزان زیاد کار و محدودیت های زمانی محدود نمی شود. خدمات به مشتریان، ماموریت فروش، مسئولیت ها، رفتار مضطرب شرکت کنندگان، عدم امنیت شغلی، مشکلات مالی، شرایط کار چالش برانگیز یا خطرناک، نظارت بر کارمند، درگیری بین افراد و دشواری در رفت و آمد، از جمله منابع استرس ذکر شده توسط شرکت کنندگان بود.
هر کدام از ما در زندگی خود موفقیت ها و شکست هایی داشته ایم. گاهی اوقات اوضاع کاملاً مساعد پیش می رود، گاهی اوقات نیز همه چیز به بدترین شکل ممکن رقم می خورد.
جان اکاف، نویسنده ای موفق و سخنرانی پر طرفدار اسـت. او در تازه ترین کتاب خود به توصیف چهار گذار می پردازد که هر کسی در زندگی حرفه ای با آنها روبرو می شود و به سراغ چهار منبع لازم برای پشت سر گذاشتن هر یک از این چهار دوره نیز می رود. اکاف در میانه ی صحبت هایش در مورد شغل و زندگی حرفه ای، به نکات جالبی در مورد ۲ عامل کلیدی اشاره می کند که در نهایت برای موفقیت یا شکست هر کسی در زندگی شخصی و شغلی، تعیین کننده محسوب می شوند.
به اعتقاد اکاف، یکی از این دو عامل کلیدی، بهره مندی از نگرش مثبت به جای نگرش منفی اسـت. او می گوید: «نگرش منفی قاتل زندگی شغلی شماست. من به عنوان کسی که در گذشته نگرشی منفی داشته و به خاطر همین نگرش منفی حتی اخراج شده، این را از روی تجربه می گویم. به طور خلاصه، نگرش منفی، فرصت های مثبتی که همیشه در دسترس انسان های فوق العاده قرار دارند را از بین می برند».
این جمله ی آخر به طور قطع جمله ی تأمل برانگیزی محسوب می شود، چرا که نه تنها درست اسـت بلکه صحت آن می تواند به حوزه های دیگر زندگی نیز تعمیم یابد.
یکی از کارآمد ترین نکاتی که اکاف به آنها اشاره می کند تمایز قائل شدن میان انتخاب یک نگرش و تغییر آن اسـت.
او در این باره می گوید: «تغییر یک نگرش خیلی طول می کشد، اما در هر لحظه می توان نگرش تازه ای انتخاب و اتخاذ کرد. رمز این کار آن اسـت که هر روز آگاهانه نگرش مورد نظر خود را انتخاب کنید تا اینکه بالاخره نگرش مد نظر شما در وجودتان نهادینه شود».
جنبه ی دیگری که علی رغم اثرگذاری اش بر موفقیت یا شکست افراد در زندگی، اغلب مغفول واقع می شود انتظارات آنهاست. اکاف اظهار می کند همان گونه که باید هر روز نگرش مورد نظرمان را انتخاب کنیم، به تبع این نگرش باید دست به تعدیل انتظاراتمان نیز بزنیم.
او می گوید: «چالش موجود در این کار آن اسـت که در بسیاری از موارد، ما انتظارات ناگفته و نادانسته ای از شغل خود داشته و توقع داریم کارمان چیزی باشد که در واقع نیست. این برای هیچ کس چندان جالب نیست؛ نه شما، نه همکارتان، نه رئیس یا سازمانتان».
یکی از راهکار های پیشنهادی او برای تعدیل این عامل آن اسـت که انتظارات خود از شغل، زندگی شغلی و یا هر حوزه ی دیگری را دقیقاً شناسایی و تبیین کنید.
او در این باره می گوید: «صادقانه از خودتان بپرسید از کارتان چه انتظاراتی دارید؟ خواسته ی شما از شغلی که دارید چیست؟ پول؟ شهرت؟ انعطاف پذیری؟ تعامل با دیگران؟».
همان طور که هیچ کس نمی تواند به جای شما ورزش کند و وزن کم کند، هیچ کس هم نمی تواند به جای شما پاسخ این سؤالات را بدهد؛ خودتان باید این کار را انجام دهید. باید این سؤال ها را از خودتان بپرسید و صادقانه به آنها پاسخ دهید.
اکاف می گوید وقتی انتظارات خود از شغلتان را مشخص کردید می توانید قدم های لازم برای پر کردن خلاء های احتمالی را بردارید.
او در توضیح می افزاید: «برای مثال اگر شغلتان شما را منزوی می کند در حالی که واقعاً دوست دارید با دیگران در تعامل باشید، شاید بد نباشد خارج از حوزه ی مسئولیت های رسمی تان دست به فعالیت های داوطلبانه بزنید. مثلاً می توانید برای ارائه ی مشاوره به صورت نیمه وقت درون شرکت خود داوطلب شوید تا به این بخش از روحیات خود نیز توجه کرده باشید. اما قدم اول آن اسـت که انتظارات شخصی خود را صادقانه ارزیابی و درک کرده باشید».
با اینکه اکاف نگرش و انتظارات را در حیطه ی موفقیت های شغلی مطرح کرده، به راحتی می توان دریافت که این دو را می توان به تمام جنبه های زندگی تعمیم داد؛ بخش بزرگی از نارضایتی ها و ناراحتی های ما در زندگی از همین نگرش های نادرست و انتظارات نابجا ناشی می شوند.
به این ترتیب بازنگری در این دو بعد در هر حوزه ای، اعم از روابط شخصی، تعاملات خانوادگی یا دوستانه، می تواند برای هر کسی مفید واقع شود.
اگر می خواهید تغییر کنید اما نمی دانید از کجا باید شروع کنید، رجوع به یک مشاور مناسب یا دوست معتمد را مد نظر قرار دهید و در این باره با او صحبت کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این اسـت که از شر انتظارات و نگرش های محدود کننده ی خود خلاص شوید.
با دلگرم همراه باشید تا با عوامل ایجاد مسمومیت های خطرناک شغلی بیشتر آشنا شوید.
عده ای از مردم به مناسبت پیشه ای که دارند به تدریج روزانه مقداری مواد سمی وارد بدن آنان شده و به طور مزمن آنان را به مسمومیت های شغلی و بیماری هایی مبتلا می کنند که هنگام مداوا لازم است پزشک پیشه آنان را در نظر داشته باشد .
مسمومیت های شغلی و کلا مسمومیت ها در اثر عوامل مختلفی بوجود می ایند که باید به سرعت درمان شوند . عده ای از مردم به مناسبت پیشه ای که دارند به تدریج روزانه مقداری مواد سمی وارد بدن آنان شده و به طور مزمن آنان را به مسمومیت های شغلی و بیماری هایی مبتلا می کنند که هنگام مداوا لازم است پزشک پیشه آنان را در نظر داشته باشد . خیلی از افراد در برخی از کارخانه ها که الاینده های سمی در انها وجود دارد مبتلا به بیماری هایی من جمله سرطان خون خواهند شد .
چند نمونه از موادی که مستقیما یا غیر مستقیم در انسان ایجاد مسمومیت می کنند :
اگر گوشت ماهی کهنه باشد در انسان ایجاد مسمومیت های شغلی می نماید ، به علاوه عده ای از افراد اگر بعد از خوردن ماهی ، شیر بنوشید در آنان حالت مسمومیت پیدا می شود و همچنین خوردن ماهی با تخم مرغ نیز بدن انسان را آماده برای حالتی شبیه به مسمومیت غذایی می کند .
استفراغ و ضعف عمومی بدن و گاهی فلج اعضاء ودرد شکم و تشنج ، برای مداوا لازم است به محض احساس مسمومیت بیمار استفراغ کند ویا معده او را شستشو دهند و به منظور خروج کامل مواد سمی به وسیله مسهل نیز باقیمانده ماهی را از دستگاه گوارش خارج سازند .
در محیط های کاری عوامل مختلفی از قبیل مواجهه با مواد شیمیایی، عوامل فیزیکی و استرسورهای روحی –روانی بر دستگاه قلب و عروق اثر می گذارند. بیماری قلبی –عروقی ناشی از مواد شیمیایی زیان آور معمولا به علت مواجهه های طولانی مدت با مقادیر کم ایجاد می شود ولی مواجهه ناگهانی با مقادیر زیاد این مواد مانند مسمومیت حاد با منوکسید کربن می تواند باعث ایجاد بیماری حاد شود.
به گزارش آسان طب ، هورمون های جنسی مونث که معمولا به عنوان داروی جلوگیری کننده از آبستنی به کار برده می شوند . اثار مسمومیت به وسیله استروژن ها عبارتند از خونریزی زیاد رحمی و بزرگی بیش از حالت طبیعی پستان ها . جهت مداوا لازم است فورا مصرف هورمن های جنسی استروژن را قطع کنند .
یکی از علل مسمومیت های شغلی ارگوتامین یا داروی میگرن است . این دارو اثر بسیار بدی روی مراکز عصبی دارد و شعور و ادراک و اراده انسان را کم می کند و فشار خون را هم کم یا زیاد کرده و از حالت طبیعی خارج می سازد . جهت جلوگیری از نظر مصرف زیاد این دارو مواقعی که بیش از اندازه دستور پزشک خورده شده لازم است با استفراغ و شستشوی معده دارو را خارج سازند و باقیمانده دارو را نیز با تجویز مسهل از روده ها بیرون نمایند .
کوکائین دارویی است که در بی حسی موضعی بکار برده می شود . علایم مسمومیت های شغلی با این دارو عبارتند از نامنظم شدن تنفس – تشنج اعضای بدن – نارسایی گردش خون و فکر و خیال های غیر طبیعی . برای مداوا اگر دارو از راه پوست جذب شده بشاد باید فورا پوست را با محلول های رقیق نمک طعام شستشو دهند و اگر دارو خورده شده باشد با استفراغ و شستشوی معده و دادن مسهل دارو را از بدن خارج کنند و اگر تزریق شده باشد باید با باند پلاستیکی بالای محل تزریق را ببندند و در محل تزریق کمپرس یخ بگذارند .اطلاعاتی از کمک های اولیه در مسمومیت ها را مطالعه کنید .
گردآوری شده ی مجله اینترنتی دلگرم
مرجان امینی