مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

نکته‌های آرایشی برای استفاده از رنگ طلایی

جام جم سرا:
آیا همه افراد می‌توانند از رنگ طلایی برای پوست خود استفاده کنند؟
خانم جولیا ردفورد، مشاور امور زیبایی، پاسخ مثبت به این سوال می‌دهد و می‌گوید فقط کافی است که باشیوه‌های استفاده از این رنگ آشنا شوید. اگر می‌خواهید از رنگ طلایی در نواحی چشم خود استفاده کنید، باید کمی برق لب طلایی نیز روی لب‌هایتان بمالید. سایه‌های طلایی و براق به تنهایی و یا با خط چشم‌های مشکی قیافه شما را جذاب و خواستنی می‌کند. توجه داشته باشید که در این نوع آرایش لب‌ها نباید بیش از اندازه پر رنگ شوند و استفاه از یک برق لب ملایم کفایت می‌کند.

به نقل از بانوی الوند، استفاده از رنگ‌های طلایی بر روی چشم جلوه خاصی دارد. این چشم‌های شماست که بیشترین تاثیر را بر فرد مقابل می‌گذارد. جولیا معتقد است زمانی که در حال صحبت کردن با کسی هستید آن‌ها به چشمانتان نگاه می‌کنند و از این گذشته سایه چشم طی مدتی طولانی از بین نمی‌رود و لازم نیست هر چند ساعت یک بار تجدید شود.

یکی از متدهای جدید آرایش هم آن است که فقط مقدار کمی از رنگ طلایی استفاده کنید و تا آنجا که ممکن است آن را به زردی متمایل نکنید. به دنبال رنگ‌های طلایی گرم و یا طلایی مخلوط برنز بروید. چشمانتان هر رنگی باشد با رنگ‌های ذکر شده متناسب خواهند بود.
هیچ‌گاه کل پلک خود را طلایی نکنید. در نزدیکی مژه‌ها از رنگ طلایی پر رنگ‌تر استفاده کنید و هرچه از مژه‌ها دور می‌شوید تن طلایی را ملایم‌تر کنید و برای جذابیت بیشتر، از بعد پلک تا زیر ابرو را محو کنید. سعی کنید که سایه، از رنگ تقریبا طلایی در قسمت نزدیک به گوشه داخلی چشم شروع شود و در گوشه خارجی چشم به نقره‌ای برسد. این کار باعث می‌شود که رنگ‌ها حالت طبیعی‌تری را به چشمان شما القا کند.

اگر قصد دارید کمی رنگ طلایی به صورت خود اضافه کنید، باید مطمئن شوید که پوستتان در شرایط مناسبی است، چون رنگ طلایی لک‌ها و جوش‌ها را برجسته‌تر می‌کند. پیش از استفاده از رنگ طلایی پوستتان را تمیز کنید و بعد مقداری مرطوب کننده استفاده کنید.

جولیا معتقد است زمانی که پوست تمیز است درخشندگی بیشتری دارد. حواستان باشد که خیلی خودتان را طلایی نکنید! بهتر است از یک رژگونه طلایی ملایم هم برای گونه‌ها استفاه کنید. استفاده از ریمل در این نوع آرایش الزامی است. اگر مجلس زنانه شادی هم در پیش است می‌توانید بعد از خشک شدن ریمل روی مژه‌ها مقداری اکریل طلایی بریزید. سپس به وسط پیشانی و زیر برجستگی گونه‌های خود مقداری کمی پنکیک طلایی ملایم بزنید.

Share


ادامه مطلب ...

نگاه متفاوت سردار طلایی به حجاب و نقش پلیس

جام جم سرا:
حجاب از نظر شما چه تعریفی دارد و آیا نوع مدیریت حجاب توسط نیروی انتظامی را در جامعه درخور می دانید؟

* اولا باید اظهار تاسف بکنیم که چرا دستگاه ها مراکز مراجع و نهادها و کسانی که مسئولیت در امر حجاب دارند به وظایف و تکالیفشان عمل نمی کنند که در نهایت نیروی انتظامی و قوه قضائیه که آخر خط قرار دارند، مجبور شوند در اول خط حاضر باشند این امر ناشی از کوتاهی و عدم انجام وضایف دستگاه های متولی است. ورود نیروی انتظامی در مواقع ضرورت است در مواقعی که شرایط از خط قرمز ها عبور می کند و خواست جامعه اقتضا می کند که پلیس وارد عمل شود.

به نظر شما صحیح است که در نگاه به حل مسئله حجاب از جبر استفاده شود؟

* نمی توانیم کار سخت افزاری پلیس را با ابزار های پلیسی در جریان یک کار فرهنگی، اعتقادی، معنوی و اخلاقی مورد اجرا و حل و فصل مسئله قرار دهیم، این موضوع را در زمانی که در نیروی انتظامی مشغول بوده ام، بارها تاکید کردم که وقتی مردم کار خود را به درستی انجام دهند لزومی به حضور پلیس نیست پلیس حافظ نظم است.

پس این نظم را در حجاب عمومی چگونه باید ایجاد کرد؟

* معتقدم پلیس نظم موجود را حفظ می کند نه اینکه نظم ایجاد بکند. نظم را باید تولید کنندگان ایجاد کنند. امنیت را باید تولید کرد و در وهله اول باید از خانواده شروع تا به دستگاه های متولی برسد. متاسفانه همیشه این کوتاهی در تولید امنیت وجود داشته و در نتیجه پلیس مرغی بوده که در هم در عزا و هم در عروسی مصرف شده است.

با این اوصاف پلیس نتوانسته است شرایط عمومی و امنیت موجود را نیز حفظ کند؟

* به تجربه من دریافتم که مردم در مقابل برخوردهای سلبی در موضوعات اینگونه ای واکنش منفی نشان داده اند. به هر حال مردم در شرایطی که پلیس فضا را در دست گرفته ظاهر را حفظ کرده است. مثلا اگر خانمی با بد حجابی بیرون می آمد حالا دیگه بیرون نمی آید و در خانه ها در شبکه های تیمی حاضر می شود. به خاطر همین است که مسایل اجتماعی خیلی عمیق و حساس است و به این راحتی نمی توان نسبت به آن قضاوت کرد و ورود پیدا کرد و برخورد کرد.

پس معتقدید نیروی انتظامی نبایستی به این شکل به بحث حجاب ورود پیدا کند؟

* اگر چه آن زمان که پلیس بودم ورود پیدا کردم و الان هم دوستان پلیس ورود پیدا می کنند و کماکان ضرورت است، اما صادقانه بر اساس تجربه می گویم که عموما برخوردهای سلبی در موضوعات فرهنگی در جامعه ما همراه با واکنش منفی روبه رو بوده و به یک نوع مقاومت منفی تبدیل شده است. ای کاش که دواتمردان و کارگزاران و نهادهای فرهنگی و آموزشی – تربیتی به وظایف عمل می کردند.

آن تعداد از مردم که حجاب را از دولت مطالبه دارند باید این مدیریت را از چه دستگاهی بخواهند؟

* برای این مطلب مثالی را می آورم. یک روزی معلم در دوره نوجوانی، خدای دوم ما بود. امروز چه کرده ایم که دیگر معلم ما دیده نمی شود و تراز معلم با جایگاه امروز به شرایطی رسیده که دیگر کسی دوست ندارد معلم باشد ؟ و چه پیامدهایی را برای جامعه داشته است؟ پیامدش این است که یک استاد، مربی و یا معلم دو وجه دارد یک وجه آن کارکرد علمی اوست و وجه مهمتر آن کارکرد اخلاقی و سبک زندگی، مرام، منش و شیوه زندگی اجتماعی و فردی اوست که از معلم یا از استاد باید به دانش آموز و دانشجو منتقل شود. کمبود علمی معلم را می توان جبران کرد اما معلمی که نتوانست آثار تربیتی بر دانش آموز خود نداشته باشد نمی توان به هیچ وجه جبران کرد و امروز حلقه مفقوده ما این است که در واقع عاملان تربیتی در حوزه های آموزشی، تربیتی و فرهنگی ما که باید معلم اخلاق برای جامعه باشند، به دلایل گوناگون نقش منفی دارند.(افکارنیوز)

Share


ادامه مطلب ...

برنج اسب طلایی را نه بخرید نه بخورید

جام جم سرا: محمد هاشمی با اعلام جمع آوری برنج اسب طلایی گفت: آزمایشگاه‌های مرجع سازمان غذا و دارو با توجه به نمونه برداری و پایش سطح عرضه در راستای برنامه ارتقای ایمنی و سلامت برنج، محصول برنجی با عنوان اسب طلایی را به دلیل آلودگی به فلزات سنگین غیر قابل مصرف اعلام کرده است.

به نقل از تسنیم، وی خاطرنشان کرد: براین اساس مردم با مشاهده این برنج با نام اسب طلایی، مراتب گزارش و یا شکایات خود را به روابط عمومی سازمان غذا و دارو و یا معاونت‌های غذا و داروی دانشگاه‌های علوم پزشکی و یا در نهایت به نیروی انتظامی اطلاع دهند.


ادامه مطلب ...

ازدواج در وقت طلایی

جام جم سرا:«میوه بر درخت زمانی که برسد باید آن را چید، وگرنه حرارت خورشید و وزش بادها آن را از بین می برد»۱؛ از نظر پیامبر دخترخانم‌ها مثل همین میوه‌ها هستند که وقتی به شرایط مناسب رسیدند، یعنی همان پختگی و رسیدگی، باید ازدواج کنند.

در خصوص ازدواج هم این خود ما هستیم که می‌توانیم با یک نگاه جامع و درست زمانش را تشخیص بدهیم. اگر میوه را زود بچینیم، نوبرانه‌ای کال دست مان را می‌گیرد. دیر چیدنش هم مساوی است با از دست رفتنش، پس با این اوصاف بهترین زمان ازدواج کی است؟

ناهماهنگی در انواع بلوغ

امروزه با تمام پیشرفت‌هایی که بشر کرده، متاسفانه پیشرفت زیادی در آماده سازی بهتر و باکیفیت تر جوانان در امر ازدواج یا تشکیل خانواده در زمان مناسب آن صورت نگرفته است.

امروزه شاهدیم که با پیشرفت تکنولوژی و رسانه‌ها و گاهی عدم توجه خانواده در مناسباتشان، کودکان مان نسبت به گذشته زودتر به بلوغ جسمی می‌رسند اما دیرتر از قبل برای پذیرش مسئولیت و ازدواج کردن آمادگی لازم را کسب می‌کنند.

این تضاد خطرناک است؛ ما جوانی را داریم که میل جنسی‌اش رشد کرده و نیازهایی دارد اما سایر شرایط لازم مانند بلوغ فکری و عقلی و اجتماعی لازم را ندارد و یا همه این شرایط جور است و از لحاظ مالی و یکسری تشریفات عرفی، نداشتن مسکن و شغل مناسب، نمی‌تواند ازدواج کند.

ازدواج؛ اولویت اول یا آخر

سن ازدواج بسته به شرایط اقلیمی، خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی متغیر است. نمی‌توان سن خاصی را بیان کرد اما معمولا گفته می‌شود بازه ۱۸ تا ۲۳ سال برای دختران و ۱۹ تا ۲۵ سال برای پسران مناسب است که این سن دو سه سالی با توجه به زندگی در جوامع شهری و صنعتی و مقتضیات آن متغیر است.

یک خانواده آگاه و کارآمد، شرایط تربیت خانوادگی خود را به گونه‌ای تنظیم می‌کند که فرزندانش در سن مناسب ازدواج که به بلوغ جسمانی رسیده‌اند، به بلوغ روانی و اجتماعی هم رسیده و بتوانند عهده‌دار مسئولیت‌های جدید در خانواده جدید خود باشند؛ اما شاهدیم در جوامع شهری، این اولویت مهم، جای خودش را به اولویت‌های غیرضروری تر داده مخصوصا در بین دختران.

دخترخانم‌ها به بهانه ادامه تحصیل و سپس حضور اجتماعی و عدم آمادگی لازم، زمان طلایی ازدواج خود را از دست می‌دهند. خانمی که سال‌ها درس‌خوانده و حالا با حضور اجتماعی خود کاملا از لحاظ مالی نیز تامین است، ممکن است بر اساس یک حس کاذب، دیگر در خود نیازی به ازدواج نبیند و نتواند بر فردی دیگر تکیه کند. حساسیت‌ها و وسواس‌هایش در انتخاب زیاد شده و انتخاب‌ها هم محدودتر می‌شود چرا که طرف مقابلش حالا باید از لحاظ تحصیلات و شرایط اجتماعی، بهتر و یا حداقل هم طراز او باشد که این با بالا رفتن سن خانم‌ها گزینه‌ها را کمتر می‌کند.

اگر بدانیم ازدواج مهم‌ترین اتفاق زندگی هر فردی است، اتفاقی که اگر درست محقق شود به دنبالش آرامش و تمام موفقیت‌های زندگی را در بر دارد، دیگر به هیچ دلیلی آن را به تعویق نینداخته و دغدغه مهم‌مان تلقی می‌شود.

هر چند گاهی اوقات به دلایل مختلف اجتماعی و عدم پشتیبانی‌های لازم از طرف خانواده و اجتماع، ضرورت این امر کم رنگ جلوه داده می‌شود.

همه با هم برای تحقق اتفاقی بزرگ

اگر در راس تمام امور در نظر بگیریم که سعادت فرزندمان در گرو تربیتی درست و آمادگی او برای پذیرش نقشش در آینده و تشکیل خانواده‌ای بر اساس معیارهای صحیح است، همه همت‌مان را چه در خانه و چه در مدرسه بر این مهم طراحی می‌کنیم. جامعه نیز اگر بپذیرد سلامت و سعادتش در گرو داشتن خانواده‌هایی خوشبخت و مستحکم است، برنامه‌هایش را در راستای تسهیل امر ازدواج و تبلیغ بر این امر قرار می‌دهد و سعی می‌کند موانع آن را برطرف سازد.

در این راستا هم نیاز به راهکارهای فرهنگی است و هم راهکارهای اقتصادی و اجتماعی که تیتر وار به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

- ارزشمندسازی ازدواج در دید جوانان، خانواده‌ها، نهادهای آموزشی و اجتماعی

- آموزش مهارت‌های لازم از کودکی در خانواده و محیط‌های آموزشی برای داشتن ملاک‌ها و نگاهی درست در آینده برای انتخاب همسر.

- فرهنگ‌سازی حجاب و عفاف بین جوانان و به حداقل رساندن زمینه‌های فساد اخلاقی و اجتماعی

- تبلیغ در این خصوص توسط رسانه‌های نوشتاری و دیداری، دیوارنوشته‌ها، سی دی‌های آموزشی و حتی کتب آموزشی مدارس.

- تقویت باورهای دینی مردم در زمینه ازدواج، تکیه کردن بر وعده‌های الهی در این زمینه و توکل داشتن.

- ضرورت معرفی جوانان خوب به هم و داشتن نقش واسطه‌گری درست در این زمینه.

- فرهنگ‌سازی در زمینه ساده زیستی و داشتن ازدواجی کم هزینه با حمایت خانواده‌ها و نهادهای اجتماعی خصوصا در کلان شهرها (اینکه بفهمیم به تاخیر انداختن ازدواج به دلایلی چون نداشتن امکان مالی و تحصیلات و چشم و هم چشمی‌ها عواقب خطرناک تری دارد.)

- حمایت مالی خانواده‌ها و نهادهای اجتماعی از ازدواج درست جوانان در سنین مناسب آن (حذف هزینه‌های اضافی ازدواج، تامین مسکن موقت، دادن وام‌های بلندمدت و قرض‌الحسنه، فروشگاه‌ها و تالارها و خدماتی سازماندهی شده وجود داشته باشند که بتوانند به صورت قسطی از آنها کالا خریداری کرده و مراسم برگزار کنند.)

نکته: چه اشکالی دارد افراد فامیل دور هم جمع شوند و در حد وسع‌شان قسمتی از هزینه‌ها را تقبل کنند. کسی خانه‌ای دارد برای اجاره یا تالاری می‌شناسد، مغازه طلافروشی دارد و این خدمات در فامیل و دوست و آشنا شناسایی شود و هر کسی قسمتی از کار را بر دوش کشد برای تحقق امری بزرگ و الهی.

- گسترش مراکز مشاوره ازدواج با مبالغ کم در ارگان‌ها و نهادهای اجتماعی و آموزشی.

- داشتن طرح‌های تشویقی و فرهنگی برای ازدواج درست و به هنگام در سطح اجتماعی

- فراهم‌سازی فرصت‌های شغلی برای افراد متاهل و داشتن دیدی صحیح در این زمینه (اصلاح دید مدرک‌گرایی در جامعه)

ازدواج بموقع و بهنگام= پدر و مادری بانشاط تر

این جمله‌ها را زیاد شنیده‌ایم و یا شاید خودمان بکار برده باشیم: «وای! اصلا بهتون نمیاد بچه به این بزرگی داشته باشید!»، «ماشاالله... چه مامان جوونی داری»، «اصلا به بابات نمیاد نوه داشته باشه!»

اگر ازدواج در وقت مناسب خودش انجام شود، زوجین این فرصت را دارند که بتوانند هم زمان عقد و آشنایی بیشتری داشته باشند و هم بعد ازدواج با فراغ بال بیشتری برای فرزند دار شدن و شکل‌گیری و انسجام زندگی‌شان برنامه‌ریزی کنند.

در یک خانواده موفق زوجین بعد از ازدواج چشم‌اندازی را برای با هم بودن و با فرزندان بودن در نظر می‌گیرند و برای ارتقای تحصیلی و کاری با هم برنامه‌ریزی می‌کنند.

به نظر «سیدعلی احمدی ابهری»، «روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران»، «ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه‌دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته باشند و پختگی و تجربه لازم، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه‌دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان‌هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان‌ معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین اگر ازدواج در دهه سوم زندگی (۲۰ تا۳۰سال) که مطلوب‌ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان‌شان ایجاد می‌شود. به عنوان نمونه برای یک مرد ۳۰ ساله و یک زن ۲۵ ساله بچه‌دار شدن بسیار مناسب است.»۲

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که ازدواج در سنین مناسب خودش، این فرصت را به ما می‌دهد که هم سال‌های دو نفره خوبی با هم داشته باشیم و هم برای بچه‌دار شدن برنامه‌ریزی کنیم؛ هم فاصله سنی‌مان با فرزندان مان بیشتر نشود تا بتوانیم فردای روزگار بهتر درک‌شان کنیم و شادابی و انرژی لازم را برای پا به پا بودن‌شان داشته باشیم و هم پدربزرگ و مادربزرگ جوان تری باشیم.

زمان طلایی برای فرزندآوری

همان طور که ما برای درس خواندن و کار کردن و ورزش کردن زمان‌های خاص و طلایی داریم و یکهو در ۳۰ سالگی نمی‌توانیم سراغ ژیمناستیک برویم و یا یک فوتبالیست حرفه‌ای شویم، قطعا بارداری هم زمانی دارد. به نظر کارشناسان، بارداری‌های زیر ۱۸ سال و بالای ۳۵ سال هم برای مادر و هم برای جنین تأثیر منفی دارد و زمان طلایی بارداری برای زنان ۲۰ تا ۳۰ سالگی و زمان مناسب ۱۸ تا ۳۵ سالگی است.

خانم‌ و آقایی که ازدواج می‌کنند، برای داشتن یک باروری مناسب و بی‌دغدغه باید زمان ازدواج و فرزند آوری‌شان را طوری تنظیم کنند که این زمان طلایی را از دست ندهند. گفته می‌شود خارج از دامنه سنی مناسب، دوره نامناسب و خطرناک بارداری است.

حال اگر این پدر و مادر بخواهند خانواده گرم تر و پرانرژی‌تری داشته باشند با وجود چندین فرزند، با توجه به این که گفته می‌شود فاصله مناسب بین دو زایمان برای مادر حداقل دو سال است، به قول معروف بیابید سن پرتقال فروش -سن مناسب ازدواج- را!(دخت ایران)


ادامه مطلب ...

فرصت طلایی برای انتخاب رشته درست

جام جم سرا:این حساسیت، وظیفه مشاوران تحصیلی را سنگین‌تر کرده و ارائه مشاوره دانشگاهی را با چالش‌هایی مواجه کرده است، زیرا عواملی چون علاقه، وضعیت علمی و استعداد، بازار کار، امکان ادامه تحصیل، شرایط خانوادگی، مراجعه به متخصصان، جنسیت و بسیاری از عوامل دیگر در فرآیند انتخاب رشته موثر است که این عوامل متنوع، مشکلات زیادی را در امر مشاوره ایجاده کرده است.

از طرفی هم با توجه به محدودیت زمان انتخاب رشته، تنوع رشته‌های دانشگاهی و تعداد زیاد داوطلبان، تلاش کردیم با جمع‌آوری اطلاعات دقیقی در ارتباط با نحوه پذیرش قبول‌شده‌های کنکور، گام کوچکی در راستای نیاز داوطلبان و اولیای آنان برداریم.

بی‌علاقه انتخاب نکنید

شما در زمان انتخاب رشته می‌توانید 100 تا 150 رشته دانشگاهی را انتخاب کنید. (در صورتی که در کنکور شرکت کرده‌اید می‌توانید 150 رشته را انتخاب کنید ولی اگر در جلسه کنکور غایب بوده‌اید یا اصلا در کنکور شرکت نکرده‌اید می‌توانید صد انتخاب رشته داشته باشید.)

این تعداد زیاد رشته، شهر و دانشگاه، کار شما را بسیار راحت می‌کند، پس رشته‌هایی را که اصلا نمی‌شناسید و به آنها علاقه‌ای ندارید یا شهرهایی را که اصلا نمی‌روید یا نمی‌توانید در آنجا ساکن باشید، بی‌جهت انتخاب نکنید، زیرا اگر هم قبول شوید، باید یک عمر با این رشته و شهر و دانشگاه کنار بیایید.

استعدادهایتان را در نظر بگیرید

در انتخاب رشته‌های خاص به استعدادها و توانایی علمی خود توجه کنید. مثلا اگر می‌خواهید معماری بخوانید، باید قدری استعداد کارهای هنری داشته باشید یا اگر می‌خواهید ریاضـی بخوانید، باید پایه ریاضی قوی داشته باشید. اگر هم می‌خواهید وکیل شوید، باید سر و زبان خوبی داشته باشید. پس از سر ناچاری و بی‌حوصلگی انتخاب رشته نکنید. در وهله اول با خودتان خلوت کنید و به خود بگویید آیا من استعداد لازم برای تحصیل در این رشته را دارم یا خیر؟

نیم‌نگاهی به بازار کار داشته باشید

به بازار کار رشته مورد نظرتان هم توجه کنید. هدف از دانشگاه رفتن فقط درس خواندن و مدرک گرفتن نیست و در کنار افزایش سطح آگاهی‌های عمومی و اختصاصی و پیدا کردن یک سطح دانش بالاتر، بحث اشتغال هم خیلی مهم است. اگرچه حرف اول در پیدا کردن کار و کارآفرینی را ویژگی‌های فردی خودتان ایفا می‌کند، ولی بالاخره نوع تخصصی که کسب کرده‌اید نیز بسیار مهم است. پس به این نکته هم فکر کنید که با تحصیل در این رشته و شهر و دانشگاه، کجا می‌توانید کار پیدا کنید یا این که چه میزان حقوق دریافتی شما خواهد بود؟

ادامه تحصیل را فراموش نکنید

از سایت‌های اینترنتی، کتاب‌های معرفی رشته دانشگاهی یا مراجعه به دانشگاه ها، اساتید و دانشجویان تحقیق کنید که آیا در این رشته مورد علاقه‌تان، امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر یعنی فوق‌لیسانس و دکتری در ایران وجود دارد یا خیر؟ حال اگر امکان ادامه تحصیل وجود دارد، در کدام دانشگاه‌ها می‌شود ادامه تحصیل داد و شرایط تحصیل چگونه است؟

خانواده را هم لحاظ کنید

هنگام انتخاب رشته به شرایط خانوادگی از قبیل شغل پدر، مادر، خواهر، برادر و شرایط عاطفی افراد خانواده هم توجه کنید. انتخاب رشته فقط فهرست کردن صد رشته میان شهرها و دانشگاه‌های مختلف نیست، بلکه نتیجه این انتخاب، یک عمر بر زندگی، کار و ازدواج شما تاثیر می‌گذارد. با توجه به این که هر سال میزان پذیرش مردان و زنان در رشته‌های مختلف متفاوت است، به جنسیت پذیرش رشته‌ها هم توجه کنید.

لزوم مشاوره گرفتن از افراد متخصص

عقل سلیم حکم می‌کند که در هر کاری به افراد متخصص مراجعه کنید. از این رو در فرآیند انتخاب رشته نیز در شهر و مدرسه خود تحقیق کنید و افراد باتجربه، مطلع در زمینه نکات فنی انتخاب رشته و آگاه درباره انواع رشته‌های مختلف را پیدا کرده و به آنها مراجعه کنید.

سال گذشته، سوابق تحصیلی به صورت تاثیر مثبت بر نتیجه نهایی کنکور اعمال می‌شد، اما امسال برای داوطلبانی که تاریخ اخذ مدرک دیپلم آنها از سال 84 به بعد است، سوابق تحصیلی به میزان حداکثر 25 درصد به صورت تاثیر قطعی در نمره آزمون لحاظ می‌شود، یعنی امسال نمره کتبی دیپلم، می‌تواند هم تاثیر مثبت و هم تاثیر منفی بر نتیجه نهایی کنکور داوطلب داشته باشد. به بیان دیگر، نمره کل نهایی داوطلب، مشمول اعمال سوابق تحصیلی یا همان ترکیبی از نمره آزمون و نمره سوابق تحصیلی خواهد بود که این دسته از داوطلبان مجاز به انتخاب 150 کد رشته محل هستند.

اما نمره کل نهایی برای داوطلبان غیرمشمول اعمال سوابق تحصیلی، نمره کل آزمون است و برای داوطلبانی هم که گروه آزمایشی ثبت‌نامی آنان با سوابق تحصیلی مطابقت ندارد (مثلا داوطلبی که دیپلم ریاضی دارد ولی در کنکور تجربی شرکت کرده است) تاثیر سوابق تحصیلی براساس دروس موجود متناسب با دروس آزمون سراسری خواهد بود که این سوابق تحصیلی، حداکثر تا میزان 25 درصد اعمال خواهد شد. در حقیقت، داوطلبان آزمون سراسری امسال به دو گروه مشمول سابقه تحصیلی و غیرمشمول سابقه تحصیلی تقسیم بندی می‌شوند. برای داوطلبان مشمول سابقه تحصیلی، سابقه تحصیلی حداکثر 25 درصد به صورت تاثیر قطعی در نمره کل نهایی لحاظ می‌شود. اما چنانچه داوطلبی مشمول سابقه تحصیلی نباشد، مطابق فرمول خاص خود، میزان تاثیر سابقه تحصیلی، صفر بوده و صد درصد نمره کل آزمون سراسری ملاک قبولی قرار می‌گیرد. پس برای این دسته از داوطلبان، نمره کل نهایی، همان نمره کل آزمون سراسری است و این گروه از داوطلبان مجاز به انتخاب صد کد رشته محل هستند.

مراقب باشید از کنکور سال آینده محروم نشوید

یکی از نکاتی که داوطلبان مجاز به انتخاب رشته باید مدنظر قرار دهند، این است که دانشگاه آزاد، کنکور جداگانه ندارد و برای انتخاب رشته تا 30 رشته دانشگاهی مجاز به انتخاب رشته هستید.

در انتخاب رشته‌ها و دانشگاه‌های روزانه، حتما رشته‌ای را انتخاب کنید که قادر باشید ادامه تحصیل دهید و در این نوع رشته‌های دانشگاهی حتما باید ثبت نام کرده و ادامه تحصیل دهید، وگرنه دو سال از کنکور محروم می‌شوید.

اما در صورت قبولی در دانشگاه‌های شبانه، غیرانتفاعی، پیام نور و نیمه‌حضوری، ادامه تحصیل ندادن، محرومیت از کنکور سال آینده را ندارد و هیچ مشکلی برایتان پیش نمی‌آید. تمام رشته‌ها و دانشگاه‌هایی هم که پسران در آن پذیرفته می‌شوند، معافیت تحصیلی دارند و هیچ مشکلی برای نظام وظیفه ندارند. هر داوطلب با توجه به شهر محل اقامت یا اشتغال خود فقط می‌تواند از چند مرکز و واحد پیام نور انتخاب رشته کند. از آنجا که دروس دانشگاه پیام نور عمدتا به شیوه غیرحضوری ارائه می‌شود و کلاس‌های دروس نظری، جنبه اختیاری دارد، محدودیت داوطلب بر شهرها، در مورد رشته‌های پیام نور اعمال نمی‌شود و نرم افزار با توجه به شهر محل اقامت یا اشتغال داوطلب و رشته‌های مورد نظر وی، رشته ـ شهرهای پیام نور را مشخص می‌کند.

در رشته و دانشگاه‌های پیام نور فقط در شهر و دانشگاه‌هایی می‌توانید انتخاب رشته کنید که دفترچه شماره 2 راهنمای انتخاب رشته به شما اجازه داده باشد و تقریبا پذیرش در این نوع دانشگاه‌ها، صد درصد بومی است. دانشگاه‌ها و رشته‌های پیام نور شهریه و هزینه دارد، بنابراین اگر مطمئن هستید قادر به پرداخت هزینه آنها نیستید، انتخاب آنها را در اولویت‌هایی قرار دهید که بعد از انتخاب رشته‌های پیام نور، رشته‌های غیرمورد علاقه‌تان قرار داشته باشد تا در صورت قبول نشدن در آن رشته‌ها، بعدا پشیمان نشوید.

نکات فنی انتخاب رشته

افرادی می‌توانند در رشته زبان و هنر انتخاب رشته کنند که قبلا ثبت‌نام کرده و فعلا مجاز به انتخاب رشته شده باشند. همچنین در انتخاب شهر و رشته با توجه به زیر گروه‌ها انتخاب رشته کنید، چون انتخاب رشته در زیر گروه‌ها، بسیار حائز اهمیت است.

برای انتخاب رشته‌های خاص نیز باید اولویت‌های مربوط را رعایت کنید، زیرا در انتخاب این رشته‌ها اجازه ندارید از اولویت یک تا صد استفاده کنید. (برای اطلاعات بیشتر به دفترچه راهنمای انتخاب رشته مراجعه کنید)

اطلاع داشته باشید انتقال از رشته‌های دانشگاه‌های غیرانتفاعی به روزانه به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست. نکته مهم بعدی این است که قبولی شما در کنکور سراسری هرگز به اولویت انتخاب رشته شما ربط ندارد، بلکه به نمره و رتبه شما ارتباط دارد. یعنی یک رشته اگر در صدر انتخاب قرار گیرد، قبولی در آن رشته هرگز بیشتر نمی‌شود و در هر جایگاهی شما نمره کسب کرده باشید، قبول می‌شوید. در انتخاب کدها نیز مواظب باشید، زیرا اگر فقط یک کد را اشتباه وارد کنید، چه بسا مجبور شوید برای ادامه تحصیل از شرق کشور به غرب کشور بروید و سازمان سنجش هیچ گونه تعهدی در مورد اشتباه‌های شما ندارد. در ضمن اگر دانشجوی یک دانشگاهی هستید، حتما باید تکلیف خودتان را بدانید، زیرا به هیچ وجه نمی‌توانید در دو رشته دولتی و غیردولتی ادامه تحصیل بدهید. افزون بر این اگر دانشجوی دانشگاه‌های روزانه هستید به هیچ وجه حق شرکت و انتخاب رشته در سال 93 را ندارید، حتی اگر انصراف داده باشید. اگر رشته‌های خاصی را هم انتخاب کرده‌اید، به دستور عمل مربوط توجه کنید، زیرا ممکن است انتخاب آنها در شماره و ردیف‌های مخصوص باشد. اگر هم می‌خواهید از رشته‌های تربیت معلم استفاده کنید، باید برای ثبت‌نام آن مجدد مبلغی را واریز کنید، اما اگر علاقه‌مند به تحصیل در رشته‌های دبیری هستید ولی دارای اولویت‌های ویژه‌ای مثل استخدام، بیمه، حقوق و معافیت هستید، نمی توانید در این رشته‌ها شرکت کنید، زیرا برای قبولی در این رشته، نباید استخدام هیچ ارگان و سازمان دولتی باشید.

فرق رشته‌های متمرکز و نیمه‌متمرکز چیست؟

رشته‌های نیمه‌متمرکز، رشته‌هایی هستند که گزینش آنها در مرحله اول به صورت چند برابر ظرفیت است، اما در مرحله بعد، پذیرفته شدگان نهایی از طریق مصاحبه یا آزمون عملی مشخص می‌شوند. در صورت تمایل، با رجوع به دفترچه راهنمای انتخاب رشته و مطالعه شرایط هر یک از رشته‌های نیمه‌متمرکز، رشته‌های نیمه‌متمرکز مورد نظر را انتخاب و در فرم انتخاب رشته درج کنید. در کل، منظور از رشته نیمه‌متمرکز این است که قبولی در این رشته‌ها به غیر از نمره علمی، به اقدام‌هایی مثل مصاحبه، معاینه، آزمون علمی یا امتحان تخصصی نیاز دارد. اعلام نتایج رشته‌های نیمه‌متمرکز جدا از رشته‌های دیگر است، پس پیگیر اعلام نتایج آن باشید. اگر سهمیه رزمندگان یا شاهد دارید، در انتخاب رشته‌هایتان مواظب باشید، زیرا هر انتخابی برای شما میسر و مفید نیست. مثلا اگر در رشته‌ای بسیار کم‌طرفدار یا در شهری دورافتاده هم قبول شوید، دیگر حق استفاده از سهمیه خود را ندارید. اگر هر گونه مشکلی درخصوص نام و نام خانوادگی، نوع رشته و منطقه، سال تولد یا موارد این چنینی در کارنامه کنکورتان وجود داشت، باید به نماینده سازمان سنجش مراجعه کنید، زیرا بهترین منبع برای رفع این گونه اشکال‌های غیرعمدی، سازمان سنجش است.(نوریه شادالویی / کارشناس انتخاب رشته آموزش و پرورش)


ادامه مطلب ...

مصاحبه با دختر و همسر سردار مرتضی طلایی

جام جم سرا به نقل از ایران: خانواده آقای طلایی این روزها چه می‌کنند؟

پدرم سه دختر دارد. خواهر بزرگترم در رشته روان شناسی مدرک کارشناسی گرفته و دارای یک فرزند دختر است. خودم تا دو سال پیش تهران زندگی می‌کردم. اما به علت برخی از مشکلاتی که در پایان‌نامه‌ام داشتم به اصفهان برگشتم و همراه همسر و دخترم در اصفهان زندگی می‌کنم. کارشناسی ارشد تصویرسازی هستم و در دانشگاه اصفهان تدریس می‌کنم. تصمیم دارم در دوره دکترا در رشته پ‍ژوهش و هنر ادامه تحصیل دهم. خواهر کوچکترم نیز لیسانس حسابداری گرفته و صاحب یک دوقلو شده، فعلاً فعالیت بیرون از خانه ندارد. اما علاقه زیادی به موسیقی و هنر دارد. گیتار می‌زند و نقاشی می‌کند.

پس علایق دخترها کمی ‌با هم متفاوت است؟
بله علایق ما کاملاً متفاوت است.

خصوصیات رفتاری دخترها چطور؟
خب ویژگی‌های پدر و مادر را به ارث برده‌ایم. مثلاً محکم بودن و مقاومت در برابر مشکلات را از پدر به ارث برده ایم و صبوری را از مادر یاد گرفتیم. مادرم در خانه نماد عشق و صبوری است. فردی که در طول این سالها آرامش را برای ما فراهم کرد.

کدام یک از دخترها شبیه پدر و کدام یک شبیه مادر هستند؟
خواهر بزرگترم بسیار شبیه مادر است اما من خیلی از خصوصیات اخلاقیم به پدرم رفته است.

مادر به ما نمی‌گفت که پدر مأموریت است و ما هم مفهوم شب‌های عملیات و فرمانده عملیات را نمی‌فهمیدیم. تصور ما از پلیس، فردی بود که سر چهارراه‌ها حضور داشت

پس شما هم اهل سیاست هستید؟
خیر. فقط مسائل سیاسی را دنبال می‌کنم. اما درگیر مباحث سیاسی نیستم و یا در حزب خاصی فعالیت ندارم. بیشتر دنبال هنر هستم. حوادث و سیاست را کمتر دنبال می‌کنم چون با خلقیاتم اصلاً هماهنگی ندارد. ما دخترهای آقای طلایی بیشتر به دنبال آرامش در زندگی هستیم. خودم را در هنر غرق کرده‌ام تا از این دنیای پرهیاهو کمی‌ دور شوم.خوشبختانه پدر هم این موضوع را می‌داند و اصلاً درباره مباحث کاریش در خانه حرف نمی‌زند. البته یکی از ویژگی‌های خوب پدر این است که کمتر درباره سیاست و مباحث کاری در خانه حرف می‌زند. مگر اینکه برای ما شبهه‌ای ایجاد شود یا سؤالی داشته باشیم. پدر هم درباره آن موضوع توضیح مختصری می‌دهد. اصلاً اهل توضیح زیاد و یا باز کردن مسأله نیست.

خانم طلایی شما این روزها چه می‌کنید؟
آقای طلایی در این سالها به خاطر شغلش خیلی جابه جا می‌شد و فرصت نداشتم که روی کاری متمرکز شوم. تقریباً همه کارهای خانه با من بود. سه فرزند داشتم. خیلی از وقت‌ها که آقای طلایی نبود هم باید نقش پدر را برایشان بازی می‌کردم و هم نقش مادر. هم اکنون بیشتر وقتم را با نوه‌هایم می‌گذرانم. در حال کمک به دخترم برای بزرگ کردن دوقلوهایش هستم.4 نوه دارم که همگی آنان دختر هستند. درحقیقت جمع ما یک جمع دخترانه است. شاید این هم به خاطر علاقمندی من و همسرم به دختر باشد.

خانم طلایی از مراسم خواستگاری و آشنایی خودتان با آقای طلایی بگویید؟
یکی از اقوام آقای طلایی همسایه خواهرم بودند و من هم به خانه خواهر بسیار می‌رفتم. خانواده آقای طلایی آن زمان می‌خواستند برای پسرشان همسری اختیار کنند. همان زمان همسایه خواهرم مرا به خانواده آقای طلایی معرفی کرد.14 سال داشتم و به خاطر شناختی که از خانواده ما داشتند به خواستگاریم آمدند. ما هم پرس و جو کردیم و دیدیم که خانواده محترم و با آبرویی هستند و البته به این نتیجه هم رسیدیم که خود آقای طلایی مردی مذهبی و بسیار خوب است. خلاصه مراسم عقد و عروسی را برگزار کردیم و وارد زندگی مشترک شدیم و بعد از آن هم بلافاصله به جبهه رفت.

حالا واقعاً همسر خوبی بود؟
الان برای این حرف‌ها دیر است. اما دور از شوخی بسیار خوب بود و از این انتخاب راضی هستم.

چند وقتی جبهه بودند؟
برادر اول آقای طلایی جبهه بودند و وقتی از جنگ برگشتند. آقای طلایی رفت. او مدام در حال رفت و آمد بود و یک مقطع طولانی مدت در جبهه حضور داشت. همان دوره هم دچار مجروحیت شدیدی شد که در بیمارستان بستری شد.

به عنوان دختر آقای طلایی بفرمایید زمانی که در خانه پدر زندگی می‌کردید آیا شاهد اختلاف نظر بین پدر و مادر بودید؟
یک موضوع را جدی بگویم همه زندگی‌های زناشویی دچار مشکل و سوءتفاهم است.دو نفر که از ابتدا با هم زندگی می‌کنند خصوصیات اخلاقی متفاوتی دارند و خب پدر و مادر من هم دارای خصوصیات اخلاقی خاص و البته متفاوت هستند. اگر زن و شوهری بگوید همه روزهای زندگیم خوب و خوش است مطمئن باشید دروغ می‌گوید. چون چنین چیزی امکان ندارد و مشکلاتی پیش می‌آید. اما موضوعی که وجود دارد نوع مدیریت این مشکلات است که پدر و مادرم این مشکلات را مدیریت می‌کردند و اصلاً اجازه نمی‌دادند که فرزندانشان از نوع مشکل با خبر شوند. هر موضوعی که برای ما گفته می‌شد مشترک و هر تصمیمی ‌که گرفته می‌شد هم مشترک بود. جلوی ما بحث و گفت و گویی مطرح نمی‌شد. ممکن است بحثی هم باشد اما ما نمی‌دیدیم. بزرگتر که شدیم و خودمان ازدواج کردیم فهمیدیم برخی وقت‌ها سکوت پدر و مادر بی دلیل نبود چرا که خودمان هم حالا در زندگیمان سکوت معنادار انجام می‌دهیم.

خانم طلایی حرف‌های دخترتان را تأیید می‌کنید؟
بله درست است. مشکلات در زندگی وجود دارد اما سعی کردیم با تفاهم حل کنیم. من و همسرم درونگرا بودیم و سعی می‌کردیم بین خودمان مسائل را حل کنیم.

از تلخ‌ترین خاطره ای که با همسرتان داشتید برای ما بگوید که هنوز هم در ذهنتان مانده است ؟
تلخ‌ترین اتفاق مجروح شدن آقای طلایی بود. 15 سال داشتم و برایم این موضوع خیلی سخت بود. آن زمان به ما گفتند امکان بچه دار شدن وجود ندارد و دکترها شرایط جسمی ‌او را بد ارزیابی کردند. نذر کردیم که 10 شب عاشورا در خانه مان مراسم روضه خوانی برگزار کنیم. ما حاجتمان را گرفتیم و حالا این نذر 12 سال است که ادا می‌شود.

و شیرین‌ترین خاطره؟
ازدواجم با آقای طلایی.
بنابراین مهمترین برهه‌ای هم که کنار همسرتان بودید همان دوران مجروحیت بود؟
بله همان دوران بود.

شما چطور خانم طلایی به عنوان دختر خانواده کدام دوره برای فرزندان آقای طلایی سخت بود؟
دورانی که پدرم در نیروی انتظامی ‌بود. خیلی وقت‌ها ما تنها بودیم. تقریباً با خواهرانم در یک رده سنی هستیم. شب‌ها پدر خانه نبود. آن زمان سخت ترین دوره زندگی ما بود. مادر به ما نمی‌گفت که پدر مأموریت است و ما هم مفهوم شب‌های عملیات و فرمانده عملیات را نمی‌فهمیدیم. تصور ما از پلیس، فردی بود که سر چهارراه‌ها حضور داشت. مادرم همیشه در حال آرام کردن فضای خانه بود. پدر به خاطر شغلش شاید هفته‌ها در خانه حضور نداشت و تمام مسئولیت‌ها با مادر بود و ما هم پدر را کمتر می‌دیدیم.

آقای طلایی یک زمان هم رئیس پلیس تهران بود و حالا در شورای شهر مشغول هستند. شما به عنوان دختر آقای طلایی دوست دارید پدر در کدام شغل باشد؟
درست است وقتی پدرم در نیروی انتظامی ‌بود ما شرایط سختی داشتیم اما در آن شغل کمتر دچار حاشیه می‌شدند. بعضی وقتها با خودم فکر می‌کنم چقدر خوب بود پدر در نیروی انتظامی‌ می‌ماند. کار سیاسی خانواده افراد را زیر ذره‌بین می‌برد و برای فرد سیاسی حاشیه‌ها بسیار است. ما هم دختر هستیم. وقتی حرف و یا حاشیه برای پدر ایجاد می‌شود خیلی ناراحت می‌شویم. پدرم زمانی که فرد نظامی ‌بود به نظرم یک نظامی‌ مهربان بود ما اصلاً حس نمی‌کردیم که بابا نظامی‌ هستند همه افراد نگاهشان به پدرم مثبت بود. واقعاً سختی کشید که در کار نظامی‌ موفق باشد خیلی سعی کرد که در پلیس فعالیت‌های فرهنگی انجام دهد و امنیت افراد را با آرامش فراهم کند و ما خوشحال بودیم که مردم امنیت دارند و از پدرم هم راضی هستند. الان در شورای شهر چون مردم در ارتباط مستقیم با پدر نیستند و تمام تصمیم‌گیریها گروهی است. برخی وقتها مردم فکر می‌کنند این تصمیم پدر است و دربرابر تصمیم گروهی واکنش نشان می‌دهند. پدرم خیلی وقتها تصمیمات شورا را اعلام می‌کند و مردم نسبت به پدرم خشمگین و یا خوشحال می‌شوند.

با این حاشیه‌ها چه می‌کنید؟
برخی وقتها ناراحت می‌شویم اما چه باید کرد.

فکر می‌کنید پدر در شورای شهر موفق‌تر بود یا در نیروی انتظامی‌؟
در هر دو موفق بودند اما در نیروی انتظامی ‌به خاطر ارتباط مستقیم با مردم موفق‌تر
بودند.

به نظر شما اکنون مردم همان احساس امنیتی که در زمان آقای طلایی داشتند را دارند؟
حس خودم این است دوران فرماندهی پدرم مردم رضایت بیشتری داشتند.

چرا؟
چون پدرم همیشه نگاه فرهنگی به موضوعات دارد و اعتقاد دارد باید موضوعات ریشه‌ای حل شود.

به نظر می‌رسد سه دختر آقای طلایی حضور فعالی در جامعه دارند. شما چقدر به فعالیت‌ زنان در جامعه اهمیت می‌دهید؟
همیشه معتقدم زنان باید استقلال داشته باشند و حداقل در جامعه امروز به چند دلیل خانم‌ها باید کار کنند. زندگی آنقدر سخت شده که دیگر یک نفر به تنهایی از پس مخارج آن برنمی‌آید. و مهمترین مسأله این است که زن به خاطر مسائل درونی خودش هم که شده باید بیرون برود و کار کند چون نیاز به استقلال و گفت و گو دارد.

این طرز تفکر بین همه زنان خانواده‌ وجود دارد؟
بله.

پدرتان هم همین اعتقاد را دارد؟
پدرم همیشه دوست داشت که دخترانش زودتر ازدواج کنند و بعد با همسرانشان درباره ادامه تحصیل و کار تصمیم گیری کنند. ما دخترها 19 یا 20 ساله بودیم که ازدواج کردیم و خب ادامه تحصیل هم دادیم. ضمن این‌که من شاغل هم هستم. بابا همیشه به دخترهای فامیل و همینطور ما توصیه می‌کنند که اگر کار به زندگی زناشویی آسیب نمی‌زند خانم‌ها بهتر است کار کنند. من هم این نظر پدر را قبول دارم. خودم شاهد هستم که خیلی از خانم‌ها به خاطر کار آسیب جدی به زندگیشان می‌زنند. خودم موافق کار مداوم و اداری زنان نیستم.

چند وقت پیش آقای طلایی درباره تفکیک جنسیتی و کار با زنان مطلقه اظهارنظری داشتند. نظر شما درباره این اظهارنظر پدرتان چیست؟
حاشیه بسیار غلطی درست شد. پدرم اصلاً این دیدگاه را ندارد و قصدش هم این حرف نبود. خبرنگار متأسفانه بخش‌هایی از مصاحبه را حذف کرد. حذف اشکال ندارد اما به شرطی که به بدنه آسیب نزند اما متأسفانه بخش‌هایی حذف شد که متن کلاً حاشیه‌ساز شد.

اگر پدر من معتقد به کار بیرون یک زن نباشد اولین کسی که باید محروم کند دخترش است. به جرأت می‌گویم که پدرم این دیدگاه را ندارد. پدرم می‌خواسته حساسیت زنانه را مطرح کند. نیت پدرم بد نبود. اگر چیزی بد است اول باید از خانواده خودمان آغاز کنیم. همه زنان باید امنیت داشته باشند. زن مطلقه و غیره مطلقه نداریم


اگر پدر من معتقد به کار بیرون یک زن نباشد اولین کسی که باید محروم کند دخترش است. به جرأت می‌گویم که پدرم این دیدگاه را ندارد. وقتی یک نفر خودش پاک است و اهدافی هم در سر دارد باید به آن هدفش فکر کند. پدرم می‌خواسته حساسیت زنانه را مطرح کند. گرچه من معتقدم باید در این باره از خودش سؤال شود اما نیت پدرم بد نبود. اگر چیزی بد است اول باید از خانواده خودمان آغاز کنیم. به نظرم همه زنان باید امنیت داشته باشند. زن مطلقه و غیره مطلقه نداریم. یک موضوع دیگری هم بگویم اگر پدرم قرار بود تفکیک جنسیتی کند همان زمان که در نیروی انتظامی ‌بود این کار را انجام می‌داد. توجه کنید تصمیمات شورا گروهی است.

این موضوع در فامیل و دوستانتان هم بازخوردی داشت؟
بله همه فامیل زنگ می‌زدند و از من می‌خواستند تا توضیح دهم چون همه فکر پدرم را می‌شناختند. دلم می‌سوزد که چرا برخی‌ها ندانسته برای پدرم حاشیه درست می‌کنند.همه کسانی که پست مدیریتی می‌گیرند یک روز می‌آیند و بعد از مدتی هم می‌روند.پدر من هم روزی می‌رود اما بهتر است به جنبه‌های مثبت آقای طلایی نگاه شود.

خانم طلایی واکنش شما چه بود؟
چه واکنشی نشان دهم. آقای طلایی از صبح زود تا آخر شب بیرون از خانه هستند و همکاران خانم هم دارند. همسرم مزاح کرده بود و خبرنگاری آن را منتشر کرد.

خب از این حاشیه‌ها بگذریم. خانم طلایی همسر شما اهل آشپزی هستند؟
فقط املت‌های صبح جمعه.

بهترین غذایی که درست می‌کنند املت است؟
خیر، کله پاچه.

آشپزی آقای طلایی رضایت بخش است؟
کاری نمی‌کند. فقط دو قلم غذا درست می‌کند.

اهل کار در خانه هستند؟
بله اگر فرصت کنند.

بهترین ویژگی اخلاقی آقای طلایی چیست؟
مؤمن، مهربان و راستگو هستند. (هدی هاشمی)


ادامه مطلب ...

دختر طلایی ایران در حال پختن نذری [عکس]

دوشنبه 12 آبان 1393 ساعت 09:46

نجمه خدمتی، دختر تیرانداز و برنده طلا در بازی‌های آسیایی اینچئون، تصویری از خود را در حال پختن نذری در ایام ماه محرم منتشر کرده است که در ادامه می‌بینید.


ادامه مطلب ...

3 ساعت طلایی برای درمان سکته مغزی

جام جم سرا: چنین تصوراتی تا چه اندازه درست است؟ آیا هر سکته مغزی به مرگ یا بروز اختلالات و ناتوانی‌های شدید حسی و حرکتی منجر می‌شود؟

دکتر محمد روحانی، متخصص مغز و اعصاب در پاسخ به این پرسش‌ها با اشاره به این که سکته مغزی بسته به این‌که در چه ناحیه‌ای از مغز اتفاق افتاده باشد علائم متفاوتی دارد، می‌گوید: علائم شایع سکته مغزی شامل ضعف یا فلج یک نیمه بدن،از بین رفتن حس یک نیمه بدن، اختلال تکلم و اختلالات بینایی می‌شود.

البته سرگیجه نیز درصورتی که همراه با علائم عصبی دیگر نظیر اختلال تکلم، اختلال حسی، نداشتن تعادل و دوبینی باشد از علائم سکته مغزی محسوب می‌شود. جالب آن که علائم سکته مغزی با قلبی شباهتی ندارد، ولی فاکتورهای خطر هر دو تقریباً مشابه است و اغلب بیماری‌های عروق مغز و قلب همراه هم دیده می‌شود.

وی در گفت‌وگو با جام‌جم با تاکید بر این که در سکته‌های مغزی به علت خونریزی داخل نسج مغز، سردرد، تهوع و استفراغ و افت سطح هوشیاری از علائم بارز است، می‌افزاید: بسته به این‌که آسیب مغزی در چه ناحیه‌ای از مغز اتفاق افتاده باشد و نیز وسعت ناحیه آسیب‌دیده مغزی، علائم سکته مغزی از خفیف تا شدید یا حتی مرگ متغیر است.

سکته مغزی عبارت است از نقص عصبی که به صورت حاد و به علت مشکلات عروقی مغز اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر در اثر انسداد یکی از شریان‌های مغزی یا خونریزی داخل مغز بخشی از مغز که عملکرد خاصی نظیر کنترل حرکات یک نیمه بدن یا تکلم را به عهده دارد، آسیب می‌بیند و باعث ایجاد نقص عصبی چون ضعف یا فلج یک نیمه بدن یا اختلال تکلم می‌شود.

شما مستعد سکته مغزی هستید

خوب است بدانید که سکته مغزی در اثر مجموعه‌ای از عوامل خطر ایجاد می‌شود. برخی از آنها چون سن، جنس، نژاد و ارث، غیرقابل تغییر است یعنی با افزایش سن، خطر سکته مغزی افزایش می‌یابد و در جنس مذکر نیز سکته مغزی بیشتر دیده می‌شود. از سوی دیگر فاکتورهایی نظیر فشار خون بالا، دیابت، مصرف سیگار و بیماری‌های قلبی، بویژه اختلال ریتم قلب، بیماری‌های دریچه‌ای قلب و نارسایی قلب از عوامل مستعد‌کننده سکته مغزی محسوب می‌شود.

دکتر روحانی تاکید می‌کند: در درصدی از افراد، سکته مغزی به علت مسائل ژنتیک اتفاق می‌افتد که البته درصد اندکی از موارد سکته مغزی را تشکیل می‌دهد. به بیان دیگر، بعضی بیماری‌های ژنتیکی با افزایش انعقاد‌پذیری خون و با ایجاد لخته در عروق، باعث سکته مغزی می‌شود که این موارد از سکته‌های مغزی بیشتر در اطفال یا جوانان اتفاق می‌افتد.

وقتی بیمار سکته را رد می‌کند

نباید تصور کنید که سکته مغزی همیشه با عوارض شدید و غیرقابل برگشت همراه است، بلکه به گفته دکتر روحانی در بعضی موارد، انسداد شریان مغزی بعد از چند دقیقه تا حداکثر نیم ساعت برطرف می‌شود و علائم عصبی ایجاد شده ناشی از سکته مغزی برگشت می‌کند که در اصطلاح عوام به آن رد کردن سکته می‌گویند. بروز چنین حالتی از این نظر اهمیت دارد که در صورتی که فرد دچار این نوع سکته شود باید بسرعت بررسی شود تا منشأ لخته‌ای که باعث انسداد رگ مغز شده است، شناسایی شده و با درمان آن از احتمال عود سکته مغزی جلوگیری شود.

مهم‌ترین اقدامی که اطرافیان بیمار مبتلا به سکته مغزی باید انجام دهند رساندن هرچه سریع‌تر وی به مراکز درمانی، بویژه مراکزی است که امکان مراقبت ویژه از این بیماران را دارند.

دکتر روحانی در این باره توضیح می‌دهد: یکی از درمان‌های اصلی در بیماران دچار سکته مغزی ناشی از انسداد شرایین، تزریق داروهایی است که احتمال بازگشایی این عروق را افزایش می‌دهد. البته این درمان در سه ساعت اول، مؤثر است و اهمیت رساندن هرچه سریع‌تر بیمار به مرکز درمانی نیز به همین علت است. در واقع، هرگونه اتلاف وقت، احتمال مرگ و میر و باقی ماندن نقایص دائم عصبی را در بیمار بیشتر می‌کند.

این متخصص مغز و اعصاب تاکید می‌کند: در مورد سکته‌های مغزی ناشی از انسداد عروق، در صورتی که بیمار در کمتر از سه ساعت به مراکز درمانی برسد امکان تزریق داروهایی که لخته‌ها را لیز کرده و انسداد عروق را برطرف می‌کند، وجود دارد. البته این درمان که «ترومبولیز» نامیده می‌شود در همه بیماران قابل اجرا نیست، ولی درصد قابل توجهی از بیماران از آن سود می‌برند.

بهبودی پس از سکته مغزی

مهم‌ترین عوارضی که بعد از سکته مغزی ایجاد می‌شود شامل اختلال حرکتی و راه رفتن به علت ضعف اندام‌ها، اختلال تکلم و اختلال تعادل و در سکته‌های مغزی معتدد، شامل اختلال شناختی و زوال عقل است.

دکتر روحانی با اشاره به این مطلب می‌افزاید: توانبخشی پس از سکته مغزی در کاستن عوارض سکته یعنی مشکلات حرکتی و تکلم و نیز برگشت بیمار به زندگی تقریبا طبیعی، با حداکثر استقلال در انجام امور فردی، تاثیر و نقش زیادی دارد. زندگی پس از سکته مغزی باید در جهت کاستن از عوامل خطر از جمله کنترل فشارخون، دیابت و چربی بالا با رژیم و دارو، ترک سیگار و دخانیات، داشتن فعالیت فیزیکی کافی، تغذیه سالم و فیزیوتراپی و کاردرمانی باشد.

وی تاکید می‌کند: به خاطر داشته باشید که مهم‌ترین عوامل در پیشگیری از سکته مغزی عبارت است از کنترل عوامل خطری چون فشار خون بالا، دیابت، چربی بالا، قطع دخانیات، فعالیت ورزشی مناسب، کاهش وزن و نیز درمان بیماری‌های قلبی که احتمال سکته مغزی را افزایش می‌دهد. همچنین مصرف داروهای ضد تجمع پلاکت نظیر آسپرین خطر عود سکته مغزی را کاهش می‌دهد.

پونه شیرازی‌ /‌ گروه سلامت


ادامه مطلب ...

۸ نکته طلایی برای حل اختلافات زناشویی

جام جم سرا: اگر اختلافات بدرستی حل نشود می‌تواند زندگی زناشویی را دچار بحران‌های جدی کند. زوجین در مواجه با این اختلافات و تعارضات معمولا سه نوع برخورد دارند:

۱) از صحبت کردن در باره اختلافات اجتناب می‌کنند و معتقدند مشکل خود به خود حل خواهد شد.
۲) واکنش‌های هیجانی و افراطی بروز می‌دهند؛ برای مثال با یکدیگر دعوا می‌کنند و درگیری‌های مکرر ایجاد می‌شود.
۳) اختلافات و تعارضات بین خود رابه صورت اصولی ومنطقی حل می‌کنند.


حل اختلافات زناشویی قواعد واصولی دارد که در ادامه به مهم‌ترین آن اشاره می‌شود:

* زمان و مکان مناسبی را برای صحبت در باره اختلافتان در نظر بگیرید.
وقتی که خسته، گرسنه یا عصبانی هستید زمان مناسبی برای گفت‌و‌گو و حل مشکل نیست. همچنین در محیط‌های پر سر و صدا و یا در حضور دیگران به ویژه فرزندانتان از بحث کردن اجتناب کنید.

* احساس منفی خود را بیان کنید.
گاهی اوقات زوجین هنگام اختلاف و مشکل به جای بیان ناراحتی و خشم خود، آن احساس را به نمایش می‌گذارند. مثلا اخم می‌کنند، حرف نمی‌زنند، داد و فریاد می‌کنند و... نکته مهم این است که اگر ناراحتی خود را به زبان نیاورید، همسرتان متوجه نمی‌شود که شما چه احساسی دارید. به جای نمایش احساسات با رفتارهای ناسنجیده با کلمات مناسب احساس خود را بیان کنید. با بیان احساسات خود، زمینه مناسبی را برای حل مشکلی که چنین احساساتی را در شما به وجود آورده است، فراهم می‌کنید.

* مراقب کلام خود باشید.
تحقیر، توهین، تهدید، سرزنش و پرخاشگری نکنید. اگر صدایتان بلند‌تر شده یا تند و با پرخاشگری صحبت می‌کنید کمی مکث کنید تا آرام شوید و سپس به صحبت‌هایتان ادامه دهید.

* اختلافات گذشته را به میان نکشید.
آنچه که در شرایط معمول مانع از حل اختلاف می‌شود آن است که معمولا پس از بروز یک اختلاف، زوجین مشکلات قبلی و قدیمی را هم به میان می‌آورند. این موقعیت تنها باعث پیچیده‌تر شدن مشکلات می‌شود، طوری که دیگر هیچ راهی برای حل مشکل اصلی باقی نمی‌ماند. سعی کنید هر دفعه درباره یک موضوع بحث کنید و تنها روی آن موضوع تمرکز داشته باشید.

* مسئله‌ای که بر سر آن اختلاف نظر دارید را دقیقا مشخص کنید.
مشکل اصلی را پیدا کنید و دقیقا بدانید که در باره چه موضوعی با همسرتان بحث می‌کنید و اختلاف اصلی چیست. بازکردن و تشریح مشکل به شما و همسرتان یک نمای کلی از مسئله می‌دهد. تعریف دقیق و روشن مسئله گام مهمی برای حل آن است.

* به خواسته‌های خود و همسرتان توجه کنید.
دقت کنید هر دو چه می‌خواهید؟ هر دو نیاز‌ها و خواسته‌هایتان را بیان کنید. سعی کنید نظراتتان را به همسرتان تحمیل نکنید. مشکل را از زاویه دید همسرتان نیز ببینید و خواسته‌ها و نگرانی‌هایش را در باره مشکل موجود درک کنید.

* در باره اینکه چگونه هر یک از شما در ایجاد مشکل موجود سهیم هستید، صحبت کنید.
بسیاری از زوجین در هنگام بحث کردن، سعی می‌کنند ثابت کنند که مقصر نیستند و حق با آنان است و علت مشکلات ایجاد شده همسرشان است و او مقصر اصلی است. دقت کنید هیچ مشکلی با متهم شناختن همسرتان حل نخواهد شد و تنها با این عمل او را در موضع دفاع قرار می‌دهید و اختلافتان پیچیده‌تر می‌شود. صادقانه سهم خود را در ایجاد و تداوم مشکل بررسی کنید و در باره آن با همسرتان صحبت کنید، این رفتار شما باعث می‌شود او نیز اشتباه‌های خود را در ایجاد مشکل راحت تربیان کند.

* مشخص کنیدکه هر یک از شما برای حل مشکل چه اقداماتی را انجام می‌دهد.
به همسرتان نگویید او چه کار می‌تواند بکند، در عوض به او بگویید که چه کاری از دست خودتان ساخته است. سوالاتی مانند؛ «فکر می‌کنی چه کمکی از دست من بر می‌آید؟» و «دوست داری من چه کار کنم؟» کمک کننده است. بعد از آنکه برای مشکلاتتان راه حلی پیدا شد و هر دو با آن موافق بودید، ببینید چگونه توانستید به جای طفره رفتن و پرخاشگری علت اصلی مشکلتان را پیدا کنید و به راه حل مناسبی دست یابید. صحبت در باره این موضوع باعث می‌شود که هر دوی شما بیاموزید درزمان بروز مشکل چگونه با یکدیگر برخورد کنید و به نتیجه دلخواه دست یابید. (سارا هجری - روان‌شناس بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

۵ نکته طلایی برای خواستگاری

جام جم سرا: به هر حال اولین برخورد‌ها تا حد زیادی تعیین کننده هستند و در تصمیم گیری نهایی تاثیر می‌گذارند:


۱- خوشایند باشید

خود را طوری معرفی کنید که دیگران از شما خوششان بیاید. لازم نیست همه قابلیت‌های خود را یک جا نشان دهید و لازم هم نیست آن قدر فروتن باشید که هیچ کدام از ویژگی‌های مثبتتان را بروز ندهید.
تعریف از خود را کنار بگذارید اما صادقانه نقاط قوت خود را بگویید و به جای اشاره کردن به نقاط ضعفتان بگویید تصمیم دارید در آینده برخی تغییرات را در زندگی خود ایجاد کنید. مثلا به جای آنکه بگویید شغلتان را دوست ندارید و فکر می‌کنید توانایی‌هایتان بیشتر از شغل فعلی است، بگویید: «من همیشه از پیشنهادهای شغلی جدید استقبال می‌کنم البته این روز‌ها شغل فعلی‌ام را صرفا به خاطر درآمد حفظ کرده‌ام اما به محض مواجه شدن با یک پیشنهاد شغلی مناسب و مطمئن، کارم را ارتقا می‌دهم.»


۲- هدیه بدهید

فکر نکنید اگر در جلسات اول آشنایی گل و شیرینی و هدیه بخرید زیاده روی کرده‌اید. این ادب و احترام شما را نشان می‌دهد و اصلا به معنی آن نیست که خانواده طرف مقابل بدعادت شوند و همیشه از شما انتظار هدیه داشته باشند.
هیچ وقت دست خالی به جلسات خواستگاری نروید و همیشه در این زمینه دست به جیب باشید. این جلسات زمان ارزیابی شما است و شما نباید خسیس جلوه کنید، حتی اگر افکار مقتصدانه‌ای داشته باشید جلسات خواستگاری جای پیاده کردن آن‌ها نیست. این توصیه بزرگان دین ما هم هست که در حد توان خود تحفه و هدیه‌ای به میزبان تقدیم کنید.


۳- مکان و زمان مناسب را انتخاب کنید

خواستگاری می‌تواند در جایی به جز خانه دختر مورد نظر شما انجام شود. گاهی ممکن است خانواده عروس آمادگی پذیرایی از شما را نداشته باشند. در این صورت تلفنی با آن‌ها قرار بگذارید و در یک رستوران یا منزل یک شخص سوم آن‌ها را ملاقات کنید و درباره ازدواج صحبت کنید.
درباره زمان خواستگاری هم باید دقت کنید که خواستگاری زمانی بین عصر تا شب انجام می‌شود و بهتر است آخر هفته باشد.


۴- تحت فشار نگذارید

به خانواده دختر مورد نظر اجازه دهید خوب فکر کنند، تحقیق کنند و بعد تصمیم بگیرند. بهتر است یک روز بعد از خواستگاری مادر یا بزرگ‌تر شما با منزل دختر مورد نظرتان تماس بگیرد و از مهمانی دیشب تشکر کند اما قید کند که برای دریافت جواب دو سه روز بعد مجددا تماس خواهد گرفت. حتی می‌توانید زمان را به عهده خانواده دختر بگذارید و بگویید برای پرسیدن جواب خواستگاری یا قرار بعدی ملاقات، هر زمان شما بگویید تماس خواهیم گرفت.


۵-اگر پاسخ منفی شنیدید...

نا‌امید نشوید و اگر از انتخابتان همه جوره مطمئن هستید و حمایت خانواده خود را هم دارید، بزرگتر‌ها را واسطه قرار دهید. سعی کنید دلایل این جواب رد را بفهمید و تا در توانتان هست، آن‌ها را برطرف کنید اما وعده و وعید بی‌جا ندهید. به خانواده مقابل بگویید تلاشتان را می‌کنید تا شایسته تایید آن‌ها شوید و ایراد‌هایتان را برطرف می‌کنید اما قول بی‌جا نمی‌دهید و مرد عمل هستید. با دختر مورد نظرتان با اجازه والدینش صحبت کنید و سعی کنید دنیای واقعی خود را به او بشناسانید. (تبیان)


ادامه مطلب ...