مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

عاطفه نوری ،بازیگر ایرانی ساکن آمریکا شد! + عکس

عاطفه نوری ،بازیگر ایرانی ساکن آمریکا شد! + عکس

عاطفه نوری بازیگر ۳۱ ساله ایرانی است که با بازی در فیلم دوران سرکشی به شهرت زیادی رسید، او به آمریکا رفته است و در آنجا زندگی می کند, عکس هایی از خودش در امریکا را منتشر کرده است.

همسر عاطفه نوری عکس جدید بازیگران بیوگرافی عاطفه نوری?قرار بود با هم درس بخونیم
ریچل، من و مرسدس ؛ سه درس نخون !

عاطفه نوری که هنوز ازدواج نکرده (متولد ۱۳۶۳ تهران) از بازیگران سینما و تلویزیون ایران است. وی با شرکت در سریال دوران سرکشی که در آن نقش یک دختر فراری را داشت خود را در زمینه بازیگری مطرح ساخت. سریال دیگری که در سالهای اخیر موجب محبوبیت بیشتر وی شده است سریال نرگس است. وی دارای لیسانس سینما (فیلمنامه نویسی )است. عاطفه در این سریال نقش نسرین خواهر نرگس را بازی می‌کرد.

مجموعه‌های تلویزیونی

  • دوران سرکشی (۱۳۸۱)
  • نرگس (۱۳۸۵)
  • آشفتگی (۱۳۸۸)
  • شهردقیانوس (۱۳۸۸)
  • رستگاران (۱۳۸۸)

سینمایی

  • کوچولوی خوش شانس (۱۳۸۳)
  • تکمچی (۱۳۸۷)

همسر عاطفه نوری عکس جدید بازیگران بیوگرافی عاطفه نوریایستگاه مترو/ لس آنجلس
دارم میرم خونه، خسته ی خسته.
اینجا هم هوا خنک شده.
شماها خوابین، مگه نه؟

بیوگرافی عاطفه نوری عکس جدید بازیگران همسر عاطفه نوری


ادامه مطلب ...

بیوگرافی عاطفه رضوی و همسرش حسین پاکدل +عکس دخترش

بیوگرافی عاطفه رضوی و همسرش حسین پاکدل +عکس دخترش

عاطفه رضوی بازیگر نقش مهتاب مادر آرش در سریال کیمیا (متولد ۱۵ اسفند ۱۳۴۷ در تهران) است. او درسال ۱۳۶۳ در دورهٔ دبیرستان موفق به کسب رتبهٔ اول در اجرای نمایش شد و به دنبال آن توسط آموزش و پرورش ناحیه به وزارت ارشاد معرفی گردید.

او دوره دو سالهٔ تئاتر را در تالار محراب گذراند و سال ۱۳۶۵ به عنوان هنرجوی گریم زیر نظر عبدالله اسکندری شروع به کار نمود.او با مهرداد شکرابی ازدواج کرد  و بعد از مدتی رابطه آنها به طلاق انجامید و سپس با حسین پاکدل ازدواج کرد.

همسر عاطفه رضوی همسر حسین پاکدل بیوگرافی مهرداد شکرابی بیوگرافی عاطفه رضوی بیوگرافی حسین پاکدل

عاطفه رضوی و همسر سابق (مهرداد شکرآبی)

مهرداد شکرابی در سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شد. وی در سال ۱۳۵۶دیپلم ریاضی را گرفت و از همان سال تا سال ۱۳۶۰ در کارگاهی به طور حرفه ای نقاشی روی چرم را تجربه کرد. از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ خدمت مقدس سربازی را به اتمام رسانید. وی همچنین در سال ۱۳۶۲ نزد استاد اسکندری در سریال «هزاردستان» همزمان با آموزش و کار پرداخت. سپس به عنوان مجری در کارهای ایشان تا سال ۷۶ مشغول بود. او از سال ۷۶ با توصیه ایشان مستقلاً به عنوان طراح و مجری کار خود را ادامه داد. از فعالیت های جشنواره ای وی: سال ۷۶ برای فیلم «ساغر» کاندید جشنواره فجر، سال ۸۰ برای فیلم «مزاحم» کاندید جشنواره فیلم فجر و جشن خانه سینما، سال ۷۸ سیمرغ بلورین را برای فیلم «بوی کافور، عطر یاس» بوده است. از دیگر فعالیت های وی سریال های: وزیر مختار، امام علی (ع)، زیر بازارچه، نجات یافتگان، مشق عشق،‌ شبی از شبها، بدون شرح، باغ مظفر، مرد هزار چهره، مرد دو هزار چهره و قهوه تلخ را می توان نام برد.

 عاطفه رضوی

همسر عاطفه رضوی همسر حسین پاکدل بیوگرافی مهرداد شکرابی بیوگرافی عاطفه رضوی بیوگرافی حسین پاکدل

حسین پاکدل (متولد ۱۳۳۸ اصفهان) نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس، مجری صدا و سیما و کارگردان ایرانی است. او در سال‌های ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۳، مدیریت پخش شبکه اول سیما را بر عهده داشت. همچنین مدیر دوره‌های دهم و یازدهم جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بود. او مدتی نیز مدیریت تئاتر شهر را بر عهده داشت. از کارهای او می‌توان نویسندگی و کارگردانی نمایش‌های حضرت والا و رقص زمین را نام برد.

وی برادر مهدی پاکدل و مسعود پاکدل است.

همسر عاطفه رضوی همسر حسین پاکدل بیوگرافی مهرداد شکرابی بیوگرافی عاطفه رضوی بیوگرافی حسین پاکدل

حسین پاکدل و عاطفه رضوی و دخترش

همسر عاطفه رضوی همسر حسین پاکدل بیوگرافی مهرداد شکرابی بیوگرافی عاطفه رضوی بیوگرافی حسین پاکدل

عاطفه رضوی و همسرش حسین پاکدل و برادر شوهرش مهدی پاکدل

همسر عاطفه رضوی همسر حسین پاکدل بیوگرافی مهرداد شکرابی بیوگرافی عاطفه رضوی بیوگرافی حسین پاکدل

عاطفه رضوی و همسر و دخترش

بیوگرافی حسین پاکدل بیوگرافی عاطفه رضوی بیوگرافی مهرداد شکرابی همسر حسین پاکدل همسر عاطفه رضوی


ادامه مطلب ...

عاطفه جلالی ،دختر مجید جلالی هم بازیگر شد + عکس

عاطفه جلالی ،دختر مجید جلالی هم بازیگر شد + عکس

عاطفه جلالی ، دختر یکی دیگر از مربیان فوتبال کشورمان هم به جرگه بازیگران پیوست.

دختر مجید جلالی مدتی است در کار تاتر و سینما و تلویزیون فعالیت می کند. عاطفه جلالی دختر مجید جلالی مربی تیم فوتبال سایپا چند وقتی است جزو بازیگران تئاتر و تلویزیون شده و به ایفای نقش می پردازد.

حضور در تئاترهایی همانند دیوونه خونه از جمله کارهای این بازیگر است که در گروه شهر شکلاتی ها عضویت دارد.

همسر مجید جلالی همسر عاطفه جلالی بیوگرافی مجید جلالی بیوگرافی عاطفه جلالی بیوگرافی بازیگران

همسر ، دختر و داماد مجید جلالی

به گزارش ساتین : مجید جلالی در ۱۵ شهریور ۱۳۳۵ در محله عارف تهران به دنیا آمد. پدر و مادر او دارای اصالت یزدی بوده و اهل روستایی در منطقه پشتکوه یزد به نام روستای پندر هستند،

همسر مجید جلالی همسر عاطفه جلالی بیوگرافی مجید جلالی بیوگرافی عاطفه جلالی بیوگرافی بازیگران

ایران مسعودی و عاطفه جلالی

همسر مجید جلالی همسر عاطفه جلالی بیوگرافی مجید جلالی بیوگرافی عاطفه جلالی بیوگرافی بازیگران

عاطفه جلالی و همسرش

همسر مجید جلالی همسر عاطفه جلالی بیوگرافی مجید جلالی بیوگرافی عاطفه جلالی بیوگرافی بازیگران

بیوگرافی بازیگران بیوگرافی عاطفه جلالی بیوگرافی مجید جلالی همسر عاطفه جلالی همسر مجید جلالی


ادامه مطلب ...

هجوم خیال و عاطفه

[ad_1]

قدم‌زدن در کارگاه شعر دوچرخه

هجوم خیال و عاطفه

کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - فاطمه ترجمان:
راه افتادیم در کوچه‌ی شهریور؛ به سمت دفتر دوچرخه. برای ابر‌هایی که بالای سرمان، کم‌کم چاق‌و‌چله می‌شدند دست تکان دادیم. از ترس خیس‌شدن، پریدیم توی تحریریه و دور میز سردبیر نشستیم تا جلسه شروع شود.

ناقلا، ابرها هم از پنجره آمدند! دنیای مشترکمان هم سه کلمه بود: شعر، شعر، شعر! دنیای همه، حتی ابرها...

 من بودم و ساعت چهار و نیم بعدازظهر و پنج‌نفر از نوجوانان تروفرز دوچرخه‌ای. استاد جلسه هم مهدی طهوری بود؛ نویسنده و شاعر نام‌آشنای نوجوانان.

 

دوچرخه شماره ۸۴۶

عکس‌ها: زهرا امیربیک و یاسمین اله‌یاریان

 

خبرنگارهای افتخاری نوجوان دوچرخه: دلارام‌سادات باقری، بیش‌تر شعر نو می‌خواند و به شاعرانی مثل «کامران رسول‌زاده» علاقه دارد.

زهرا امیربیک، 17‌ساله اسـت و از هشت‌سالگی به نوشتن علاقه‌مند شده. هم شعر کهن می‌خواند و هم نو و شاعر مورد علاقه‌اش «بیژن نجدی» اسـت.

یاسمین اله‌یاریان، 16 بهار را دیده. او، هم به داستان علاقه دارد و هم به شعر؛ و کارهای «محمدعلی بهمنی» و «گروس عبدالملکیان» را دنبال می‌کند.

فاطمه لاجوردی 14سال اسـت که دنیا را دیده؛ بیش‌تر به داستان علاقه دارد و تازگی‌ها چیزهایی نوشته که بقیه می‌گویند شعر اسـت! شعرهای «قیصر امین‌پور» و «فریدون مشیری» را می‌خواند.

فاطمه‌سادات لطفی هم از 9 سالگی داستان می‌نوشته و حالا که 16سال دارد شعر هم می‌گوید. او شعرهای «فاضل نظری» را می‌خواند.

 

  • تو مو می‌بینی و من...!

اولین علامت سؤالی که دور سرمان چرخید این بود: چه تفاوتی میان متن ادبی و شعر اسـت؟

 چه‌طور می‌شود متنی، با داشتن وزن و قافیه، باز هم در صف شعر قرار نمی‌گیرد و متن دیگری که نه آهنگی دارد و نه بیت و مصراعی، اما نامش شعر اسـت؟ اصلاً چه معجونی اگر قاطی کلمه‌ها شود، شعر می‌آفریند؟

 از همان اول جلسه، گفتیم و خندیدیم تا یخمان باز شد.

 

زهرا:

به‌نظر من کوتاه بودن عبارت در تعداد کلمه و وسعت معنا، شعر می‌آفریند و هم‌چنین در شعر، اجزای اصلی جمله جابه‌جا می‌شود؛ مثلاً فعل که جایش در آخر جمله اسـت، اول یا وسط سطرها می‌آید، یا حتی گاهی حذف می‌شود.

 

دلارام‌سادات:

فکر کنم شاعر باید بتواند یک مفهوم عمیق را با تعداد کمی از کلمات به مخاطب منتقل کند؛ اما در نثر، دست نویسنده باز اسـت و می‌تواند کلی با کلمات‌بازی کند.

 

یاسمین:

ویژگی شعر، خیال انگیز بودن آن اسـت. یعنی چیزی می‌گوید که مرا به فکر وادار کند. البته در سطرهای شعر، باید آهنگی درونی هم وجود داشته باشد.

 

فاطمه:

داستان باید یک سوژه یا موضوع را دنبال کند. اما شاعر می‌تواند مفاهیم مختلفی را مختصر و مفید در سطرهای شعرش بگنجاند. به این موضوع در شعر شعرای بزرگی مثل حافظ هم بر می‌خوریم که در هر بیت، به یک مفهوم مستقل می‌پردازند.

 

فاطمه‌سادات:

شاید یکی از تفاوت‌های میان نظم و نثر، در به‌کار بردن بیش‌تر آرایه‌های ادبی در شعر اسـت. آرایه‌هایی مثل تشبیه، ایهام، جناس و ... دیگر این‌که شعرها معمولاً چند لایه‌اند و پر از ابهام و هر مخاطب با توجه به تجربه‌ها و دانشش، مفهومی را از شعر برداشت می‌کند که او را غافل‌گیر می‌کند.

 

  • جان‌بخشیدن شاعر به اشیای اطراف

 

طهوری:

مقدمه‌ی بلند:

 در ادبیات کهن ما، شعرا به مضمون‌هایی می‌پرداختند که در جهان وجود داشت. مثلاً اگر سعدی می‌گوید: «مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم/ که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم»، حافظ هم همین مضمون را با زبانی دیگر بیان می‌کند: «اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را / به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست».

درواقع تکرار مضمون در ادبیات کهن ما مشکلی ایجاد نمی‌کرد. البته غول‌های ادبیات ما به همان مضمون‌های تکراری، بخشی از وجود خودشان را اضافه کرد‌ه‌اند که اشعارشان منحصر به فرد شده.

اما «نیما یوشیج»، تحت‌تأثیر ادبیات فرانسه، پیشنهاد جدیدی به شعر داد؛ آن هم این بود که شاعر امروزی برای بیان همان مضمون‌ها، از عناصر جدید و امروزی استفاده کند.

مثلاً یکی از شاخص‌ترین شعرهای نیما با این سطرها آغاز می‌شود: «مانده از شب‌های دورادور/ بر مسیر خامش جنگل/ سنگ‌چینی از اجاقی خرد/ اندرو خاکستر سردی...».

ما قبل از نیما شاعری نداشتیم که درباره‌ی «سنگ‌چین» حرف بزند. نیما و شاعران نوپرداز سعی کردند به اشیای اطرافشان توجه کنند و آن‌ها را درونی کنند.

 

 مقدمه‌ی کوتاه:

قدم دوم نیما این بود که وزن شعر را شکست و طول مصرع‌ها را کوتاه و بلند کرد. شاعری مثل شاملو هم بعد از نیما، موسیقی را به کلمه داد، اما به وزن عروضی شعر معتقد نبود.

مثلاً در شعر «و دلت / کبوتر آشتی‌ست / در خون تپیده / به بام تلخ / با این همه / چه بالا / چه بلند / پرواز می‌کنی» در این شعر، ما وزن نداریم، طول سطرها هم کوتاه و بلند اسـت؛ اما این شعر پر از موسیقی اسـت.

 

احساس‌های خیال‌انگیز!

با این دو مقدمه، به این نتیجه می‌رسیم که مضمون و داشتن وزن، نقش چندانی در شعر‌شدن کلمه‌ها ندارند. به اعتقاد برخی منتقدان، «هجوم احساس» و «خیال‌انگیزی»، دو شرط اصلی شعر اسـت. البته نظرهای متفاوتی وجود دارد.

مثلاً برخی معتقدند این مصراع «توانا بود هر که دانا بود...» شعر نیست، چون فقط مضمونی را بیان کرده و از خیال و عاطفه در آن خبری نیست.

اما این بند از گروس عبدالملکیان که می‌گوید: « گفتی دوستت دارم/ و من به خیابان رفتم!/ فضای اتاق برای پرواز کافی نبود ...» به‌خاطر هجوم احساس و حتی بدون داشتن وزن، شعر اسـت.

 

تمرین شاعرانه!

 

دوچرخه شماره ۸۴۶

 

پنجره‌ی خاطره را باز کن

زل بزن به حوالی خیابان

تمام سنگ‌فرش این کوچه‌‌ها

پاهای مرا با تو می‌شناسند

 

زهرا امیربیک

 

طهوری: در این شعر، از تشخیص یا همان جان‌بخشی به اشیا استفاده شده اسـت. این آرایه هم شعر را خیلی زنده می‌کند. سنگ‌فرش‌ که نمی‌تواند کسی یا چیزی را بشناسد. اما همین توانایی این شعر را زنده کرده اسـت.

 

مشغول خوردن آب‌میوه بودیم که آقای طهوری، غافل‌گیرمان کرد:

 من یک سطر می‌خوانم و شما بعد از چند دقیقه، سعی کنید آن را ادامه بدهید.

 «پنجره‌ی خاطره را باز کن...»

دقیقه‌ها مثل باد گذشت و وقت تمام!

چون وقت کم بود، تنها سه نفر از بچه‌ها  شعر تمرین را خواندند. دو نفر دیگر دفتر شعرشان را باز کردند و یکی از آخرین نوشته‌هایشان را برایمان خواندند.

 آقای طهوری هم نظرش را درباره‌ی شعرها گفت.

 

دوچرخه شماره ۸۴۶

 

پنجره‌ی خاطره را باز کن

فاصله‌ی نگاه را آواز کن

هیچ نگو، هیچ نکن، ساده باش

فرصتی نیست، آماده باش

 

یاسمین اله‌یاریان

 

طهوری: سطر «هیچ نگو، هیچ نکن، ساده باش» در این شعر دو ویژگی ممتاز دارد. یکی این‌که این سطر، وزنش صحیح اسـت. اما مهم‌تر از آن استفاده از آرایه‌ی ادبی تکرار اسـت. گاهی تکرار به‌شرط آن‌که به‌جا باشد به شعر و زیبایی آن کمک زیادی می‌کند.

 

دوچرخه شماره ۸۴۶

 

این کلمه‌ها همان چیزی‌اند

که قرار بود روزی

قطار شوند روی ریل‌های دفترم

شبیه شعر‌...

اما لوکوموتیو‌ران

سرش گیج رفت

بس که شب قبل

بین تاب موهایش

شعر‌هایم را

کم آورده بود

 

دلارام‌سادات باقری

 

طهوری: ابهام، شعر تو را زیباتر می‌کند. با حذف بعضی کلمه‌ها، هم شعر تو کوتاه‌تر می‌شود و هم مبهم‌تر و خیال‌انگیزتر. مثلاً اگر کلمه‌های اضافی بند اول شعر تو را حذف کنیم این‌طور می‌شود: «این کلمه‌ها/ روزی قرار بود/ قطار شوند/ اما لوکوموتیوران...»

 

دوچرخه شماره ۸۴۶

 

پنجره‌ی خاطره را باز کن

راه ز پایان خود آغاز کن

وز پس این شیشه‌ی بی‌رنگ مات

مرز حقیقت ز جهان راز کن

 

فاطمه‌سادات لطفی

 

طهوری: این یک شعر موزون اسـت با وزنی صحیح. ترکیب «مرز حقیقت» تکراری اسـت؛ اما در نقطه‌ی مقابل، ترکیب «شیشه‌ی بی‌رنگ مات» خیلی امروزی و ملموس اسـت. اصلاً به‌کار بردن اسم اشیای دوروبرمان، شعر را خیلی شخصی و قابل درک می‌کند.

حتی به‌کار بردن اسم‌های خاص هم به شعر هویت می‌بخشد و آن را شخصی می‌کند. مثلاً یکی از شعرهای من این‌گونه آغاز می‌شود: «مِهتن به آب‌های جهان سنگ می‌پراند/ من مرکز دوایر او را عدد شدم...». مهتن، اسم پسر من اسـت و این تجربه‌ی شخصی من بوده، اما آن را به‌شکلی بیان کردم که برای دیگران هم قابل درک باشد.

 

دوچرخه شماره ۸۴۶

 

بهارم!

وقتی که تو هستی

جوانه می‌زنم

و در تابستان

پشتم به تو گرم اسـت...

اما پاییز

تا تو می‌روی...

 

فاطمه لاجوردی

 

طهوری: فضای پاییز و حس جدایی و تنهایی، فضایی تکراری اسـت. شاید بهتر بود در پاییز اتفاقی غیر از جدایی می‌افتاد که ما را شگفت‌زده کند. اما دل‌گرمی تابستان، فضای خوبی را ایجاد کرده.

 

دوچرخه شماره ۸۴۶

نشانه

   مهدی طهوری

 

اردیبهشت وسوسه در ما جوانه کرد

ما را دچار دلهره‌ای عاشقانه کرد

یادم نبود پنجره‌ای باز مانده اسـت

باران گرفت و ساقه‌ی گلدان جوانه کرد

خاکسترم امید اجاق و شرر نداشت

بادی وزید و شعله‌ی کوچک، زبانه کرد

پاکیزه بود ظاهر من، گرد وسوسه

پیراهن سفید مرا خانه‌خانه کرد

اردیبهشت بود ولی پنج دی

دستی برای زلزله، ما را نشانه کرد


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

زیباترین شعرهای عاشقانهزیباترین شعرهای عاشقانه وقتی دلگیری و تنها زیباترین شعرهای عاشقانهشعر نو ادبی و هنریمجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان بزرگترین پایگاه ادبی شعر فارسیمتن تبریک و تسلیت، تشکر و اس ام اس متنرسمی و …تولد ولنتاین تیریک عید نوروز کارت پستال روز مادر روز پدر تبریک ازدواج تبریک اس ام اس برای همهروزانه با جدیدترین و برترین اس ام اس ها و مطالب و عکس های جالب و دیدنیشعر نو دانلود کتاب کلمات هم وزن و هم قافیهدانلود کتاب کلمات هم وزن و هم قافیه نویسنده سلام دوستان گاهی اوقات بعضی از دوستان الف بازخوانی و بازسرایی نوحه شورانگیز شب عاشورا …شب وصل است و تبِ دلبری جانان استساغر وصل لبالب به لب مستان است در نظر بازیشان اهل نظر لیست آثار نویسندگان ایرانی اطلاعات عمومی ایران و …این وبلاگ اطلاعات عمومی از ایران و سراسر جهان را در اختیار علاقه مندان به یادگیری و حل شعرها و تک بیت های ناب برای مشاعره از حرف الف تا خ شعرها و تک بیت های ناب برای مشاعره از حرف الف تا خ دهکده ی آرامش روانشناسی و سخنان بزرگاندهکده ی آرامش روانشناسی و سخنان بزرگان خدامیگنهرگرفتاری بشمارسد،بخاطراعمالی است مقاله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیمقالهمعاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کارگروه ساماندهی مد و لباس


ادامه مطلب ...