شاید شما هم در کودکی، آرزوی داشتن خانهای درختی در حیاط خانهی خود و یا خانهی پدربزرگ و مادربزرگتان را داشتهاید. استیو و جری ویکفیلد، پدربزرگ و مادربزرگ تگزاسی، این آرزوی نوههای خود را تحقق بخشیدهاند. آنها یک خانهی درختی زیبا و رویایی را برای نوههایشان ساختند و به آنها هدیه کردند.
تهیه و تنظیم: تابناک باتو
منبع: woohome
جام جم سرا:
دکترعالیه شکربیگی افزود: متاسفانه معمولا فرزندان با فوت هریک ازوالدین خود با ازدواج مجدد پدر یا مادر خود مخالفت میکنند. بنابراین ضرورت تغییر نگرش خانوادهها در این زمینه احساس میشود.
این جامعهشناس در گفتگو با ایسنا تصریح کرد: احساس تنهایی در میانسالانی که طلاق گرفتهاند یا همسرشان فوت کرده است بیشتر دیده میشود و آنان احساس طردشدگی و انزوای اجتماعی میکنند و فردگرایی و فرورفتن در انزوا، خود پیامد این وضعیت است.
شکربیگی تاکید کرد: میانسالانی که همسر خود را از دست دادهاند میتوانند با ازدواج مجدد تولد دوبارهای را تجربه کنند و به جای آنکه بقیه عمر خود را به فکر مرگ بگذرانند زندگی شادی داشته باشند.
وی یادآور شد: میانسالان نیز حق حیات دارند و رسانهها میتوانند با روشنگری در این زمینه اطلاعات لازم را به افکارعمومی بدهند، علاوه بر آن لازم است تا امکانات رفاهی و گردشگری مناسب برای میانسالان پیشبینی شود، چرا که دسترسی به این تجهیزات میتواند در احساس شادی آنان نقش مهمی را ایفا کند.
این جامعهشناس در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: سالمندان همواره در جامعه ما از کرامت و احترام برخوردارهستند، اما متاسفانه در حال حاضر در بخشی از خانوادهها این موقعیت را به علت مشکلات شهری از دست دادهاند.
وی افزود: بسیاری از مردم به دلیل مشکلات اقتصادی و شکاف طبقاتی زندگی شادی ندارند. در حالی که افراد برای برخورداری از یک زندگی شاد نیازمند دسترسی به امکانات هستند.
این جامعهشناس تاکید کرد: شادی تنها در وجود فرد نیست؛ بلکه نظام اجتماعی که خانواده را در برگرفته است نیز میتواند در نشاط افراد و نگرش میانسالان به زندگی تاثیر بگذارد. آنان باید در زندگی خود احساس پویایی کنند.
شکربیگی گفت: زوجین درابتدای زندگی مشترک خود احساس شادابی میکنند و با تولد فرزندان دغدغههایی در زندگی به وجود میآید البته در این دوره و پس از آن میتوان زندگی شادی داشت که این مورد به نگرش افراد به زندگی بستگی دارد. میانسالان نیز اگر اندیشهای منسجم داشته و روحیه مشارکتجویانه داشته باشند میتوانند به شادابی برسند.
رئیس پلیس فتای خراسان رضوی گفت: نوجوان مذکور در بازجویی اعتراف کرده که چون مادربزرگش پیر و دارای اختلال حواس بوده، از رمز بانکی او سوءاستفاده کرده است.
سرهنگ عرفانی افزود: متهم مبالغ مسروقه را صرف خرید اینترنتی پوشاک برای خود و دوستانش کرده است. (خراسان)
16 سال بیشتر نداشت که او را به عقد پسرعموی 20 سالهاش درآوردند. وی حق انتخاب نداشت، اما از وقتی خودش را شناخت از چنان شخصیت مثبت و سازندهای برخوردار بود که در همان شب عروسی، عزمش را جزم کرد که با تکیه بر همت عالی خویش، بهترین زندگی را بناکند. یک سال پس از ازدواج، اولین فرزندش به دنیا آمد و سالهای بعد خداوند سه فرزند دیگر به آنها داد.
پدر و مادر بسیار شاد و دل زنده بودند و شبانهروز به عشق زیباترکردن زندگی برای بچهها تلاش میکردند. بچهها بزرگ شدند و یکی به دانشگاه پزشکی راه یافت، دیگری مهندسی، سومی دبیر شد، چهارمی به عالم تجارت روی آورد و هر یک برنامههایی برای آینده خود در ذهن داشتند. فرزندان ایران خانم ازدواج کردند و نیش و نوشهایی جدید وارد آن خانواده پرجمعیت شد. یکی خوش و خرم زندگی میکرد، دیگری با همسرش کشمکش داشت، اما در هرصورت نوهها یکی پس از دیگری وارد آن دنیای زیبا شدند و رنگ و بویی زیباتر از پیش به آن زندگی دادند.
اما چهار فرزند خانواده به خارج رفتند و برای همیشه آنجا ماندگار شدند و حالا آن خانه شلوغ و پرهیاهو به آشیانهای ساکت و سوت و کور تبدیل شده است. دو سال پیش، شوهر ایران خانم هم بدرود حیات گفت و او را تنها گذاشت. ایران خانم دیگر خیلی تنها شده و مشکلات پیری به مراتب بیش از پیش خودنمایی میکنند. بدترین بخش تنهایی، ترس و وحشتی است که برای پیرزن به ارمغان آورده و روز و شبی نیست که سراغش نیاید.
روزها با بدن فرتوت به آشپزخانه میرود تا برای خود خوراکی ساده درست کند. گاهی در حین آشپزی احساس میکند صدایی از راه پلهها میآید. لرزه بر اندامش میافتد. آخر چه کسی در این وقت روز در حال بالا آمدن از راهپلههاست. نکند دزدی خانه او را شناسایی کرده و فهمیده که زنی تنها و سالخورده در آن زندگی میکند.
ایران خانم دستپاچه میشود و چند دقیقه ترسان و لرزان همان جا میایستد. کمکم چند قدم به آن سو برمیدارد، نگاهی به راهپله میاندازد و متوجه میشود هیچ خبری نبوده؛ نفسی عمیق میکشد و به آشپزخانه برمیگردد، در حالی که هنوز قلبش از شدت ترس بشدت میتپد.
عصر میخواهد بنشیند و تلویزیون تماشا کند که احساس میکند گوشهای از پایش ورم کرده و سفت شده. هراس سرتاپای وجودش را میگیرد. نکند غدهای سرطانی است. اگر سرطان داشته باشد، چه کسی او را نزد دکتر میبرد؟
به حمام رفته و مشغول شستوشوست که ناگهان میبیند دیگر قطرهای آب از شیر نمیآید. چند دقیقه صبر میکند، اما خبری از آب نیست؟! ای داد بیداد، نکند بچهها فراموش کردهاند قبض آب را بپردازند و امروز آب از طرف اداره قطع شده است؟
***
اگر شما هم پدر و مادری پیر و تنها دارید، حتما متوجه شدهاید که گاهی آنها میترسند، از تاریکی، از صداهای عجیب و... برای کاهش ترس سالمندان این راهکارها را بخوانید، چون به کارتان میآید.
آنها را تنها نگذارید: گذراندن چند روز در تنهایی و نبودن دیگر انسانها بخصوص خانواده برای هر کسی عواقب روحی شدید خواهد داشت. با خواهر و برادرهایتان صحبت کنید و قرار بگذارید هر کدام در یک روز به او سربزنند. میتوانید از نوهها هم کمک بگیرید. تلاش کنید روزهایی که نمیتوانید نزدشان بروید حتما با او تماس تلفنی بگیرید تا دستکم از این طریق از احساس تنهایی درآیند و مشکلاتشان را با شما بازگو کنند.
ـ مراقب باشید فیلمهای ترسناک نبینند: در بسیاری از فیلمها و سریالها، قتل و آدمکشی و آدمربایی انجام میشود. شاید تماشای این صحنهها برای یک جوان مهیج قلمداد شود، اما برای یک فرد پیر تنها چیزی بجز آثار مخرب در پی نخواهد داشت. فرد سالخوردهای که صحنههای آدمربایی و قتل را تماشا میکند، همان تصورات را برای خود دارد. به آنها پیشنهاد کنید برنامههای خانوادگی و فیلمهای مناسب سنشان را ببینند و از دیدن صحنههای خشونتبار بر حذرشان کنید.
ـ خانه را امن کنید: این نکته بسیار مهم است. خانه را از لحاظ ایمنی صددرصد امن کنید. قفلها و حفاظهای مناسب کار بگذارید و اصول ایمنی را به والدین پیرتان آموزش بدهید. همچنین به لولهکشیهای آب و گاز و سیمکشیهای برق هم توجه داشته باشید تا احتمال بروز حوادث به حداقل برسد.
ـ مرتب آنها را نزد پزشک ببرید: وحشت از بیماری، یکی از ترسهای دائمی افراد سالخورده است. آنها را سر وقت نزد پزشک ببرید و به ایشان یادآوری کنید که چه هنگام باید قرص و دوایش را مصرف کند. آرامشی که پزشک به پدر و مادر پیر شما میبخشد بسیار ارزشمند است.
ـ سرگرمیهای مناسب تهیه کنید: سرگرمیهای مناسب برای هر سنی وجود دارند. اگر به گل و گیاه علاقه دارند، به آنها کمک کنید به باغچه برسند یا برای داخل آپارتمان، گلدانهای مناسب تهیه کنید تا با رسیدگی کردن به آنها سرگرم شوند. اگر به روزنامه و مجله علاقه دارند یا دوست دارند با یکی از دوستان قدیمیشان دیدار داشته باشند، این امکان را برای آنها فراهم آورید. پیادهروی و رفتن به پارک میتواند تاثیر بسیار مطلوبی بر روحیه آنها داشته باشد، پس آنها را در این راه یاری کنید. سرگرمیهای بسیار ساده بر بهبود روحیه آنها بسیار موثرند، اما لازم است شما در این زمینه به یاریشان بشتابید.
ـ آنها را بیش از پیش به خداوند نزدیک کنید: پدر و مادرتان را تشویق کنید در مسجد نماز بخوانند و دوستانی مذهبی پیداکنند. در صورت امکان، آنها را به زیارت ببرید. حضور در اماکن مذهبی بهترین آثار را بر روحیه شکننده آنها خواهد داشت.
و در پایان این که همواره به خاطر داشته باشید پیری و سالخوردگی برای همه ما هست. با پدر و مادر خود آن گونه رفتار کنید که دوست دارید روزی با شما رفتار شود. (چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
761
وبسایت دانشنامه آشپزی فارسی: کوکو سیب زمینی از غذاهای قدیمی و سریع است که بی شک تمام مادرها و مادربزرگ ها آن را بارها درست کرده اند. در این مطلب با کمی تغییر کوکو سیب زمینی با سبزیجات را به شما آموزش داده ایم.
1- سیب زمینی رنده شده را در کاسه ای بریزید، تخم مرغ ها را به آن اضافه کنید و هم بزنید.
2- سپس پیازچه و جعفری را به آن ها اضافه کرده و با هم ترکیب کنید.
3- در نهایت کمی نمک، فلفل و زرچوبه به آن ها بزنید و با سایر مواد خوب ترکیب کنید.
4- در ماهیتابه کمی روغن بریزید پس از ۲ الی ۳ دقیقه که روغن داغ شد، با قاشق نسبتا بزرگی از مواد بردارید و با فاصله در ماهیتابه بریزید تا کوکوها به هم نچسبند.
5- وقتی یک روی کوکو ها طلایی شد آن ها را برگردانید تا روی دیگر آن ها نیز طلایی شود.
6- می توانید همه مواد را یک جا در ماهیتابه بریزید و بعد به دلخواه برش بزنید، و یا از قالب های مخصوص استفاده کنید تا کوکوهایی یکدست و هم اندازه داشته باشید.
1-سیب زمینی ها را آب پز کنید. پوستشان را جدا کنید و بعد آن ها را رنده کنید. اگر عجله دارید می توانید سیب زمینی ها را نپخته رنده کنید.
2- پیازچه ها را شسته و ریز خرد کنید.
برای فرزندتان زمان بگذارید
6 کاری که قبل از سپردن بچهها به مادربزرگ باید انجام دهید
تاریخ انتشار : شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۱۹
کودکان
مشغلههای زندگی و کار بیرون از خانواده خیلی از مادران را وادار میکند تا نگهداری از فرزندانشان در طول روز را به پدربزرگها و مادربزرگها بسپارند. این هم مزیتهایی دارد و هم معایبی. مثلاً بچهها روابط اجتماعی بهتری خواهند داشت اما در عوض ممکن است لوس شوند یا تربیت دوگانهای پیدا کنند.
1- بخش عمدهای از آموزش یک کودک، به عهده پدر و مادر او است. وقتی پدربزرگ و مادربزرگ را مسئول نگهداری از کودک میکنید، باید از آنها بخواهید کمک کنند تا روند آموزش کودک مختل نشود. در واقع از آنها خواهش کنید که به جای نگهداری صرف و فقط مراقبت از کودک، کمی برای او وقت بگذارند. مثلاً در طول روز برای کودک قصه بگویند و کتاب بخوانند، با کودک بازی کنند و در قالب بازی به او رنگها، نامها، اشیا و... را بشناسانند.
2- مسائل تربیتی فرزندتان را با آنها در میان بگذارید. اگر فرزندتان اخلاق بدی پیدا کرده و شما در تلاشید آن را از بین ببرید، با پدربزرگ و مادربزرگ درباره آن صحبت کنید. شیوه تربیتی خود را با آنها در میان بگذارید و از آنها خواهش کنید تا در طول روز و در غیاب شما، همان شیوه تربیتی را ادامه دهند. به این ترتیب، فرزندتان با روشهای تربیتی دوگانه مواجه نخواهد بود.
3- پدربزرگها و مادربزرگها عادت به لوس کردن نوهها دارند. آنها هر چه را که کودک اراده کند در اختیارش قرار میدهند و این بزرگترین مشکلی است که با آن مواجه خواهید شد. از آنها بخواهید به فرزندتان اجازه ندهند هر کاری که خواست انجام دهد و هر چیزی که خواست را فوراً برای او تهیه نکنند. فرزند شما باید بیاموزد که همه جا قواعد به یک شکل است و خانه پدربزرگ و مادربزرگ مقر او نیست تا هر کار که دوست داشت انجام دهد.
4- خیلی از پدربزرگها و مادربزرگها ترجیح میدهند کودک در طول روز با تلویزیون و رایانه سرگرم باشد تا کمتر شیطنت کند. از آنها خواهش کنید که گاهی فعالیتهای خارج از خانه برای فرزندتان ترتیب دهند. مثلاً با هم به خیابان بروند و خرید کنند، با هم به پیاده روی یا پارک بروند یا حتی بعضی از روزهای هفته با هم راهی استخر شوند و شنا کنند.
5- تواناییهای جسمی و روحی پدربزرگها و مادربزرگها کمتر است. بنابراین ملاحظه آنها را بکنید و به فرزندتان یاد دهید که با آنها با ملایمت رفتار کند، آزارشان ندهد و کارهایی که انرژی زیادی طلب میکند، از آنها توقع نداشته باشد.
6- وقتی به خانه میروید، برای فرزندتان زمان بگذارید. با او بازی کنید و کارهای مشترکی مثل نقاشی، آشپزی، تکالیف مهد یا مدرسه و... را انجام دهید. به این ترتیب کمک کنید تا کودک هم با شما انس بیشتری بگیرد و هم بخشی از انرژیاش را در خانه و با مادر خود تخلیه کند.
مرجع : ایران بانو ضمیمه روزنامه ایران
وبسایت توتیا نیوز: اگر پای خاطرات مادربزرگ ها نشسته باشید، حتما از دوران نان درست کردنشان برایتان تعریف می کرده اند. اگر خیلی دوست دارید شما هم تجربه اش کنید، به شما می گوییم که کار سختی نیست و در این مطلب طرز تهیه نان تافتون را به شما آموزش می دهیم.
1-درون کاسه ای آب ولرم ، شکر و خمیر مایه را مخلوط کنید و حدود 5 دقیقه استراحت دهید سپس روغن و نمک را اضافه کنید و خوب هم بزنید.
2-قاشق قاشق آرد اضافه کنید و مخلوط نمائید تا جایی که احساس کنید خمیر به دست نمیچسبد سپس 10 دقیقه خمیر را ورز دهید ( با کف دست به سمت جلو بکشید و مجدد برگردانید و به همین صورت خمیر را ورز دهید ).
3-خمیر اماده را درون کاسه ای که چرب کرده اید به مدت 30 دقیقه تا 1 ساعت قرار دهید.
4-روی سینی کمی آرد بپاشید ، تکه کوچکی از خمیر بردارید و با وردنه خوب باز کنید ، کف ماهیتابه را چرب کنید و روی حرارت متوسط قرار دهید سپس خمیرهای باز شده را کف ماهیتابه پهن کنید تا نان ها پخته شوند ( میتوانید مقداری کنجد روی خمیر بپاشید ) ، پس از مدتی برگردانید تا طرف دیگر نیز بپزد و نان اماده شود.
نکته:
هرچه خمیر نازک تر پهن شود نان شما تردتر خواهد بود ، این خمیر را میتوانید درون روغن سرخ کنید و کمی پودر قند بپاشید و بعنوان میان وعده نیز مصرف کنید. میتوانید از این خمیر برای تهیه انواع غذاها مانند پیتزا استفاده کنید، برای مصارف دیگری به غیر از نان تافتون مقدار روغنی که به خمیر اضافه میکنید باید 3 برابر باشد ( برای این مقدار مواد 5 قاشق غذاخوری لازم اســت ).
در زندگی پر از مشغله امروز، بسیاری از والدین، به خصوص والدین جوان، فرصت کافی برای گذراندن وقت با کودک خود ندارند. بسیاری از خانم ها شاغل یا دانشجو هستند یا در کلاس هایی شرکت می کنند که نمی توانند فرزندشان را همراه خود ببرند.
آقایان هم که تکلیفشان مشخص اســت: کار و کار. گاهی حتی قبل از این که کودک بیدار شود از خانه بیرون می روند و زمان خواب کودک از کار برمی گردند.
در طول روز، شاید حتی فرزند خود را نبینند. می ماند فقط روزهای تعطیل که هزار و یک کار دیگر هم برای انجام دادن دارند. حتی پدرانی که فرصت بیشتری دارند هم باز به طور معمول نمی توانند بیش از نیمی از روز را با فرزند خود باشند.
اما کودکان همچنان به توجه و مراقبت نیاز دارند. نیازهای آنها چندان با رشد و تغییر اجتماع تغییر نکرده اســت. کودک همچنان نیاز دارد کسی باشد که به او غذا بدهد، مراقب سلامتی او باشد، در برابر خطرات احتمالی از او محافظت کند، با او وقت بگذراند، برایش کتاب بخواند، با او بازی کند و جواب پرسش های بی پایانش را بدهد.
اما در زندگی امروز، از یک طرف والدین بسیار درگیر و مشغولند و از طرف دیگر، سبک زندگی جدید مانند گذشته نیست که اقوام و خویشاوندان در نزدیکی هم و حتی در یک خانه بودند و همیشه اطراف کودک پر از افرادی بود که می توانستند از او مراقبت کنند. پس چه باید کرد؟
کدام راه حل موثرتر و عملی تر اســت؟
والدین گزینه های متفاوتی برای حل کردن این تعارض، یعنی نیاز کودک به این که برایش وقت بگذارند از یک طرف و وقت نداشتن والدین از طرف دیگر، پیش روی خود می بینند.
۱. هماهنگی زمان کار والدین
برخی کار خود را به نحوی تنظیم می کنند که در هر ساعت دست کم یکی از والدین در کنار کودک حضور داشته باشد.
۲. کار های پاره وقت و مهد کودک
برخی با انتخاب کارهای نیمه وقت، ساعت هایی از روز کودک را به مهد کودک ها یا خانه های بازی می سپارند و بقیه ی روز خودشان از او مراقبت می کنند.
۳. پرستار
برخی دیگر پرستار انتخاب می کنند. پرستار می تواند زمان بیشتری با کودک بگذراند، حتی در خانه هم از او مراقبت کند و در همه ی ساعات شبانه روز در اختیار والدین باشد. به علاوه، ممکن اســت تحصیلات مرتبط خوبی داشته باشد یا تجربه اش در نگهداری از کودک از والدین بیشتر باشد. اما انتخاب یک پرستار خوب اصلاً کار ساده ای نیست. وارد کردن یک غریبه به زندگی، آن هم غریبه ای که او را نمی شناسی و سپردن فرزند عزیزت به او، انتخاب سختی اســت. به علاوه، پرستار گرفتن پرهزینه هم هست.
۴. مادربزرگ ها و پدربزرگ ها
در این بین، بسیاری به والدین خود مراجعه می کنند و فرزندان خود را به دست مادربزرگ ها و پدربزرگ ها می سپارند. چه کسی نزدیک تر و شناخته شده تر از پدر و مادر خود آدم؟ آنها که دلسوز هم هستند و نوه شان را خیلی دوست دارند. در نگاه اول، مادربزرگ و پدربزرگ بهترین گزینه برای نگهداری از کودکان هستند. البته قطعاً این کار فوایدی چند جانبه دارد.
مادربزرگ و پدربزرگ؛ آغوشی گرم، مهربان و دلسوز و البته بدون هزینه
وقتی مادربزرگ و پدربزرگ از نوه ها نگهداری می کنند، خیال والدین بابت بسیاری از موارد راحت اســت. می دانند که آنها بهترین ها را برای نوه ی خود می خواهند، به اندازه ی والدین برای نوه ها نگران هستند و از آنها به خوبی مراقبت می کنند. تازه هزینه های گرفتن پرستار را که ندارند هیچ، ممکن اســت در مواردی با کمک ها و خریدهای خود، هزینه های خانواده را پایین تر هم بیاورند. اما در این میان، نکاتی وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود.
● ردپای گذر سن
مادربزرگ ها و پدربزرگ ها معمولاً سن بالایی دارند. اگر می خواهید فرزند خود را به آنها بسپارید، سن آنها را به خاطر داشته باشید و میزان توانمندی های آنها را بسنجید. فرزندان در بسیاری از موارد، تصویری از والدین خود دارند که خیلی واقع بینانه نیست. برای آنها پدر و مادرشان همان پدر و مادر قوی که از دوران کودکی و نوجوانی خود در ذهن دارند، باقی مانده اند که روزگاری به خوبی از عهده ی مراقبت و تربیت آنها برآمده اند و برای همین، فکر می کنند لابد الان هم می توانند به همان خوبی از نوه ی خود نگهداری کنند.
اما واقعیت این اســت که وقتی سن بالا می رود، آستانه ی تحمل در بعضی موارد پایین می آید. سر و صدا می تواند خیلی بیشتر از قبل کلافه کند. مدت زمانی که می توانند کار کنند کم تر می شود و نیاز به زمان های استراحت بیشتری دارند. آسیب پذیرتر هم می شوند. نمی توانند مثل قدیم روی پله ها دنبال کودک بدوند و اگر ناگهان زمین بخورند، آسیبی که می بینند بیشتر از قبل خواهد بود و دوره ی نقاهت و بهبودی هم خیلی طولانی تر خواهد بود. آنها نیاز دارند از زندگی خود لذت ببرند. البته حضور نوه ها بسیار دوست داشتنی اســت، اما اگر مسئولیت زیادی به گردن داشته باشند، فرصت کمی برای خودشان باقی می ماند.
● مراقب مادربزرگ ها و پدربزرگ ها هم باشید
پس اگر همه ی موارد را سنجیدید و به این نتیجه رسیدید که بهترین گزینه برای نگهداری از فرزندتان، مادربزرگ و پدربزرگ هستند، واقع بینانه توانمندی ها و ضعف های آنها را ببینید. شاید به شما نه نگویند، اما زمان استراحت، برنامه معمول زندگی و زمان هایی را که لازم دارند برای خودشان وقت بگذارند هم در نظر بگیرید. به آنها فرصت بدهید نگهداری از نوه های خود را کاری لذت بخش ببینند، نه وظیفه ای طاقت فرسا که در برابر آن، چاره ی دیگری برایشان باقی نمانده اســت.
گذاشتن فرزندان نزد پدربزرگ و مادربزرگ چه تاثیری روی کودک خواهد داشت؟
● فاصله ی نسل ها
والدین، فرزندان و پدربزرگ و مادربزرگ به سه نسل متفاوت تعلق دارند. یادتان هست چقدر با والدین خود اختلاف نظر و عقیده داشتید؟ حالا این فاصله به اندازه ی یک نسل با نوه ها بیشتر می شود.
والدین امروزی به خصوص دوست دارند فرزند خود را مطابق روش هایی بزرگ کنند که فکر می کنند درست تر از روش والدینشان اســت.
آنها از کتاب های آموزشی، کلاس های گروهی، جلسات پرسش و پاسخ و جلسات مشاوره تخصصی استفاده می کنند تا روش های بهتری برای فرزندپروری بیاموزند. اما تغییر روشی که سالیان سال، مادربزرگ و پدربزرگ فرزندان خود را با آن بزرگ کرده اند کار ساده ای نیست. می توان برای آنها توضیح داد البته، اما اگر هم بپذیرند، باز در عصبانیت یا حتی وقتی احساساتی می شوند، مثل هر انسان دیگری به روشی برمی گردند که بیشتر در وجود و ذهنشان نهادینه شده اســت.
● دنیای مدرن و فناوری ها
کودکان امروز از رایانه و اینترنت سر در می آورند و انواع و اقسام بازی های رایانه ای را می بینند و بازی می کنند. کارتون هایی می بینند که با کارتون های زمان والدینشان متفاوت اســت. به واسطه ی قرار گرفتن در دنیایی رو به پیشرفت و غنی از اطلاعات، سریع تر از بچه های نسل قبل رشد می کنند و می توانند باهوش تر و خلاق تر باشند.
همه این تفاوت ها، سبک فرزندپروری متفاوتی می طلبد. از سوی دیگر، برخی از این تغییرات می تواند برای پدربزرگ و مادربزرگ ها پذیرفتنی نباشند. البته هستند مادربزرگ ها و پدربزرگ هایی که به خوبی کار کردن با رایانه را یاد گرفته اند و بازی های رایانه ای را می شناسند، اما باز نگاه آنها و سبک زندگی شان با کودکی که از وقتی چشم باز کرده دنیا را این طور دیده اســت، متفاوت خواهد بود.
از یک طرف، هماهنگ شدن مادربزرگ ها و پدربزرگ ها با این دنیای به سرعت در حال تغییر می تواند سخت باشد و از طرف دیگر، کودک برای مواجه شدن با این دنیای بی انتهای اطلاعات گوناگون، نیاز به راهنمایی های موثر و به موقع و نظارت کافی دارد که از عهده ی کسانی برمی آید که شناخت خوبی از انواع و اقسام رسانه ها، وب سایت ها، امکانات اینترنت و تبلت داشته باشند.
● اختلاف روش ها و سردرگمی بچه ها
یکی از مسائلی که در خانواده هایی که نوه ها نزد پدربزرگ و مادربزرگ ها می مانند بسیار متداول اســت تفاوت روش های والدین و پدربزرگ و مادربزرگ اســت. در این شرایط، گاه بچه ها گیج می شوند و نمی دانند بالاخره چه کار کنند.
کودکان به خصوص در سنین قبل از دبستان، با سرعت و شدت در حال جمع آوری اطلاعات در مورد زندگی هستند. قوانین زندگی را کشف می کنند و برای خود نقشه ای از زندگی و آدم ها در ذهن می سازند.
این که چه رفتاری صحیح اســت و چه رفتاری غلط، چه محدودیت هایی در زندگی انسان وجود دارد، چه چیزهایی ارزش اســت و چه چیزهایی پسندیده نیست، حتی این که خودشان چقدر ارزشمندند، عزت نفس و اعتماد به نفسشان، این که بهترین راه برای رسیدن به خواسته ها کدام اســت، احساسات چه معنایی دارند، چطور باید با دیگران رفتار کرد، سر میز با چه آدابی باید غذا خورد و خلاصه، پایه های همه ی آنچه زندگی را می سازد در این سن می آموزند. وقتی بین والدین و مادربزرگ و پدربزرگ در هریک از این موارد اختلاف نظر وجود داشته باشد، ممکن اســت باعث شود که کودک دچار گیجی و سردرگمی شود.
نمی داند بالاخره اجازه دارد سر خوراکی های یخچال برود یا نه، درست اســت که به غریبه ها سلام کند یا نه.
این شرایط می تواند روی شکل گیری عزت نفس و اعتماد به نفس کودک، درونی شدن ارزش ها و رفتارهای صحیح تاثیر بگذارد.
بنابراین، یک بحث بسیار مهم در این زمینه هماهنگ شدن والدین با پدربزرگ و مادربزرگ، دست کم در مورد موضوعات مهم اســت. اگر قرار اســت قوانینی وضع شود، بهتر اســت در خانه ی خودتان و والدینتان یکی باشند. بهترین کار این اســت که چندین بار با صبر و حوصله و البته جدی، با پدربزرگ و مادربزرگی که قرار اســت از فرزندتان نگهداری کنند جلساتی داشته باشید و با هم صحبت کنید.
در مورد مسائل و قوانین مهم به توافق برسید. نظر آنها را بشنوید. البته قرار نیست در همه ی موارد شما آنها را تغییر بدهید. اگر می خواهید وظیفه ای به این سنگینی را به آنها محول کنید، باید در مواردی هم پذیرا باشید و شما با آنها هماهنگ شوید.
● دلبستگی و مادربزرگ ها و پدربزرگ ها
کودکان به یک یا گاهی دو نفر از بزرگسالان اطراف خود دلبسته می شوند. معمولاً این فرد مادر اســت. دلبستگی و نوع رفتار فردی که کودک به او دلبسته می شود تا آخر عمر روی زندگی کودک موثر خواهد بود.
کودک که به فردی دلبسته می شود که همیشه هست، هر وقت اعلام نیاز می کنند به نیازش پاسخ می دهد، از او مراقبت می کند و به او احساس امنیت می دهد، پذیرا و گرم اســت و به او می فهماند که در هر شرایطی، بدون هیچ قید و شرطی او را دوست دارد، حتی اگر رفتار او را نپذیرد، یاد می گیرد که دوست داشته شدن می تواند بدون شرط باشد. احساس امنیت می کند و در رابطه های مهم دوران بزرگسالی خود نیز این احساس امنیت را خواهد داشت و طبیعتاً زندگی شادتری تجربه خواهد کرد.
اما کودکانی که مراقب ثابتی ندارند، با روش های مختلفی با رفتار آنها برخورد می شود و یا احساس پذیرفته بودن در هر شرایطی را تجربه نمی کنند چنین احساس امنیتی ندارند. آنها فکر می کنند تنها در شرایط خاصی مقبول و دوست داشتنی خواهند بود،. به همین دلیل هم شروع به رفتارهایی برای حفاظت از خود در برابر این دنیای ناامن می کنند. این کودکان در بزرگسالی و به خصوص در روابط نزدیک خود، مشکلات زیادی خواهند داشت.
بهترین حالت این اســت که کودک به خصوص در دو سال اول با مادرش باشد که بتواند به او دلبسته شود. البته رفتار مادر در ایجاد دلبستگی خوب و سالم و امن بسیار موثر خواهد بود. تنها حضور مادر به این معنا نیست که دیگر مشکلی وجود ندارد.
اما قطعاً دائم تغییر دادن شیوه ی زندگی کودک، به خصوص در سال های اول، باعث آزار او خواهد شد. پس اگر هم ناچارید او را نزد کسی بگذارید، سعی کنید همیشه یک فرد ثابت باشد. همچنین، اگر می خواهید مادربزرگش از او در مواقعی که نیستید نگهداری کند، از همان ابتدا تقسیم بندی زمانی مشخصی داشته باشید تا برای کودک قابل پیش بینی باشد.
● خطر از دست دادن فردی که کودک به او دلبسته اســت
از دست دادن فردی عزیز بسیار سخت و پر از استرس اســت. برای کودکان هم همین طور اســت، حتی اگر واکنشی که نشان می دهند شبیه به بزرگسالان نباشد. اگر کودک تنها به مادربزرگ یا پدربزرگش دلبسته باشد و آنها سن بالا یا بیماری خاصی داشته باشند، خطری که کودک را تهدید می کند از دست دادن آنها در سن کم اســت.
از دست دادن فردی که به او دلبسته اســت برای کودک ضربه ی بزرگی به حساب می آید. بنابراین، هرچند فکر کردن به این موضوع بسیار ناراحت کننده و دردآور اســت، سعی کنید واقع بین باشید و در صورت وجود شرایطی که این خطر را بالا می برند، دست کم به کودک این فرصت را بدهید که به فرد دیگری، به خصوص پدر یا مادر خودش هم دلبسته شود، تا بتواند از عهده ی استرس از دست دادن فرد مورد دلبستگی اش، تاب بیاورد.
شاید شما هم در کودکی، آرزوی داشتن خانهای درختی در حیاط خانهی خود و یا خانهی پدربزرگ و مادربزرگتان را داشتهاید. استیو و جری ویکفیلد، پدربزرگ و مادربزرگ تگزاسی، این آرزوی نوههای خود را تحقق بخشیدهاند. آنها یک خانهی درختی زیبا و رویایی را برای نوههایشان ساختند و به آنها هدیه کردند.
تهیه و تنظیم: تابناک باتو
منبع: woohome
وبسایت دانشنامه آشپزی فارسی: کوکو سیب زمینی از غذاهای قدیمی و سریع است که بی شک تمام مادرها و مادربزرگ ها آن را بارها درست کرده اند. در این مطلب با کمی تغییر کوکو سیب زمینی با سبزیجات را به شما آموزش داده ایم.
1- سیب زمینی رنده شده را در کاسه ای بریزید، تخم مرغ ها را به آن اضافه کنید و هم بزنید.
2- سپس پیازچه و جعفری را به آن ها اضافه کرده و با هم ترکیب کنید.
3- در نهایت کمی نمک، فلفل و زرچوبه به آن ها بزنید و با سایر مواد خوب ترکیب کنید.
4- در ماهیتابه کمی روغن بریزید پس از ۲ الی ۳ دقیقه که روغن داغ شد، با قاشق نسبتا بزرگی از مواد بردارید و با فاصله در ماهیتابه بریزید تا کوکوها به هم نچسبند.
5- وقتی یک روی کوکو ها طلایی شد آن ها را برگردانید تا روی دیگر آن ها نیز طلایی شود.
6- می توانید همه مواد را یک جا در ماهیتابه بریزید و بعد به دلخواه برش بزنید، و یا از قالب های مخصوص استفاده کنید تا کوکوهایی یکدست و هم اندازه داشته باشید.
1-سیب زمینی ها را آب پز کنید. پوستشان را جدا کنید و بعد آن ها را رنده کنید. اگر عجله دارید می توانید سیب زمینی ها را نپخته رنده کنید.
2- پیازچه ها را شسته و ریز خرد کنید.