مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تصویر روز ناسا | نمای خارق‌العاده زمین در شب از منظر فضا

[ad_1]

تصویر روز ناسا | نمای خارق‌العاده زمین در شب از منظر فضا

دانش > فضا - همشهری آنلاین:
سازمان فضایی ناسا به انتشار تصویر زیبایی از منظره زمین در شب از فضا پرداخته است.

به گزارش ایسنا به نقل از زی‌نیوز، فضانوردان حاضر در ایستگاه فضایی بین‌المللی در کنار کارهای تحقیقاتی خود، تصاویر زیبایی را از سیاره محل سکونت خود نیز ثبت کرده و برای زمینیان به نمایش می‌گذارند.

این فضانوردان در جدیدترین تلاش خود، تصویر خارق‌العاده‌ای از کشورهای غرب اروپا را در شب ثبت کرده‌اند که در آن می‌توان انگلیس را در شمال شرق، پاریس را به شکل نقطه‌ای نورانی در نزدیکی مرکز تصویر و بلژیک و هلند را نیز در این قاب مشاهده کرد.

نمای خارق‌العاده زمین در شب از منظر فضا


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

موسیقی ایرانی آرشیو و خبرهای موسیقیسبک …شب یلدا یعنی همان بلندترین شب سال یکی از شب های مهم برای ما ایرانیان است و طبق سنت عصر ایران تصاویری بی نظیر و فوق العاده دیدنی از ویتنام پرطرفدارترین هتل های دنیا در اینستاگرام نیک صالحی پرتال سرگرمی، روانشناسی، پزشکی، مد، …نیک صالحی اخبار،سرگرمی،روانشناسی،زناشویی،فال و طالع بینی،دکوراسیون،آشپزی،گردشگری آفتاب پوشش بازیگر زن معروف ایرانی در اروپا ماه چهره خلیلی بازیگر ساله و پسرش در خارج از مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …در روزگاری که جامعه مجازی و شبکه های اجتماعی یکی از ارکان اصلی ارتباط افراد با یکدیگر مهمترین اخبار ایران و جهان نفت حتما گران می شود قیمت نفت در روز دوشنبه افزایش یافت و انتظار می رود که این افزایش ایالات متحده آمریکا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادایالاتمتحدهآمریکاایالات متحدهٔ آمریکا در نیمکرهٔ غربی زمین، و در شمال قارهٔ آمریکا واقع است این کشور هواپیمای جنگنده سوخو خطرناک ترین و بی رحم …مقدمه در اواسط دهه میلادی با ارائه جنگنده های و توسط ایالات متحده درست در اوج دنیای فناوری زومیتهفته نامه ویدیویی ۳۴ از اعلام نامزدهای گلدن گلوب ۲۰۱۷ تا انتشار بازی مهندسی عمران سازه سازهزلزله مقدمه چوب از اولین مصالحی بود که انسان برای ساختن پل از آن استفاده کرد اگرچه در قرن بیستم موسیقی ایرانی آرشیو و خبرهای موسیقیسبک زندگی مد و آرایش شب یلدا یعنی همان بلندترین شب سال یکی از شب های مهم برای ما ایرانیان است و طبق سنت دیرینه مان عصر ایران تصاویری بی نظیر و فوق العاده دیدنی از ویتنام پرطرفدارترین هتل های دنیا در اینستاگرام عکس


ادامه مطلب ...

مرد و زن از منظر اسلام

[ad_1]

از دیدگاه اسلامی، تمایز بین مرد و زن تنها تمایز زیست شناسانه یا روانشناختی نیست بلکه در خود ذات الهی ریشه دارد. قرآن تأیید می کند «منزه اسـت خدایی که همه ی جفت ها را آفرید» (سوره ی یس، 36)، همچنین: «و شما را جفت جفت آفریدیم» (نبأ، 8). دوگانگی زن و مرد بخش ضروری راز خلقت خداوند اسـت. هر دو جنس انسان، کامل و دارای روح نامیرا هستند و هر دو جنس در برابر فرائض مذهبی و در برابر قانون خداوند برابرند. با این حال، هر جنس با دیگری کمال می یابد؛ همانند نماد های یین - یانگ در شرق دور که حلقه ای را تشکیل می دهند که نشانه ی کمال، تمامیت و تکامل اسـت. و به این دلیل اسـت که نر و ماده با یکدیگر رقابت می کنند و جذب هم می شوند. معجزه ی ازدواج و به هم پیوستن جنسی این بینش را در هر یک از دو طرف ایجاد می کند که به وسیله ی عشق که فراسو و در بر گیرنده ی آنان اسـت و ریشه در خدا دارد، می توانند به تکامل و یکپارچگی برسند. پیوند بین دو قلب را خدا ایجاد می کند؛ به طور معمول پیمان ازدواج اسلامی منعقد می شود و عشق هر یک برای دیگری بازتابی زمینی از عشق روح به خداست، هر چند که شکل معنویت زن و مرد یکسان نیست. این پیوند نزدیک زن و مرد با ازدواج در آیه ی ذیل آمده اسـت: «آن ها [زنانتان] پوشش شمایند و شما پوشش آن هایید» (بقره، 187). هر کس برای همسرش همچون پوششی اسـت و این نه تنها به معنای پوشاندن زندگی خصوصی و حتی خطاهای یکدیگر از چشم عموم اسـت - همان گونه که لباس بدن ما را می پوشاند، بلکه به این معناست که این پوشش نزدیک ترین چیز به بدن ما محسوب می شود. زن و شوهر باید نزدیک ترین افراد به یکدیگر باشند. نیازی به گفتن ندارد که دیگر در جهان اسلام هم بیش تر از غرب ازدواج ها سرانجامی عالی پیدا نمی کنند. اما کمال مطلوب که در قرآن بیان شده اسـت، در برابر دیدگان همه ی نسل های مسلمان آشکارا قرار داشته اسـت و تا به امروز هم به قوت خود باقی اسـت.

زن در خانواده و اجتماع

از زمان ظهور پدیده ی فمینیسم در غرب، درختان تمامی جنگل ها را قطع کرده اند تا ناظران غربی در مورد زنان در اسلام کتاب تولید کنند. در بیش تر موارد، عقاید امروز غرب را تنها محدوده ی ممکن می دانند تا زنان را در دیگر جوامع بر اساس آن قضاوت کنند و رفتار مناسب را به آنان بیاموزند. در غرب امروز گرایش به سمت موضوعی اسـت که می توان آن را «مطلق سازی موقت» (1) نامید. هر دهه به مطلق سازی تفکر و اعمال خود می پردازد بدون این که کوچک ترین توجهی به این امر داشته باشد که یک دهه بعد، آن افکار و عقاید در زباله دان تاریخ دفن خواهد شد. و این امر در هیچ پدیده ای به اندازه ی مسئله ی حقوق و نقش زنان، خود را نشان نداده اسـت. آنچه در سال 1900 در غرب درباره ی این بحث جریان داشت، با آنچه احتمالاً در سال 2100 مورد بحث قرار می گیرد بسیار متفاوت خواهد بود و این جریان همچنان می تواند ادامه یابد. به جای این که از مسئله ی زنان در اسلام برای کوبیدن بر دروازه ی جامعه ی اسلامی و یا بخشی از جنگ های صلیبی نوین که از غرب جاری اسـت، استفاده کنیم، بهتر از به این مسئله از دیدگاه اسلام و جامعه ی اسلامی بپردازیم و سپس بر اساس آگاهی از معیارهای انسانی انتقادهایمان را نیز مطرح نماییم.
برای شروع باید این امر را درک کرد که هر چه امروز در جهان اسلام دیده می شود تنها نتیجه ی مشخص اسلام نیست بلکه شاهد آداب و رسوم جوامعی که اسلام به آن وارد شده نیز هست. به عنوان مثال، در منطقه ای که امروز خاورمیانه خوانده می شود، نه تنها زنان مسلمان بلکه زنان یهودی و مسیحی نیز همواره روی خود را پوشانده اند؛ همچنان که در مورد پوشاندن صورت، این رسم نه در قرآن مطرح شده و نه زنان اطراف پیامبر آن را دنبال می کردند، اما رسمی اسـت که از الگوهای ایرانی و بیزانسی گرفته شده اسـت. همچنین آموزش زنان و یا مشارکت آنان در سیاست قبل از دوران معاصر در کشورهای غیر اسلامی همچون ژاپن، چین و دیگر جوامع آسیایی نیز معمول نبوده اسـت تا بر این مبنا آنچه را که «ماهیت پدر سالاری جامعه ی اسلامی» می نامند، بتوان پدیده ای منحصر به فرد و مربوط به اسلام دانست. در هر حال، می توان گفت که تقریباً تمامی انتقاد فمینیسم غیرمذهبی که این روزها متوجه جهان اسلام اسـت، حتی به خود زحمت نمی دهد که از زنان مسلمان، نه زنانی که تنها اسم مسلمان دارند اما کاملاً از جریان اصلی جامعه ی اسلامی جدا هستند، در مورد مشکلاتشان جست و جو کند.
در تعالیم اسلام تأکید شده اسـت که چون زن و مرد در برابر خداوند و قانون جایگاهی یکسان دارند، باید یکدیگر را در زندگی خانوادگی و اجتماعی کامل نمایند. برابری در پیشگاه خداوند با حقیقت کامل کردن یکدیگر منافاتی ندارد. بعضی از افراد از من در مورد مساوات زن و مرد در اسلام می پرسند. پاسخ من همواره این اسـت که در برابر خدا واقعه ی قیامت و قانون بله، اما در این جهان همواره با هم برابر نیستند. زنان با مردان برابر نیستند، اما مردها هم با زنان برابر نیستند؛ و این واقعیتی اسـت که برخی از نویسندگان آمریکایی اخیراً تحت عنوان «مردان مریخی و زنان ونوسی» به آن اشاره کرده اند. ساختار مرسوم جامعه ی اسلامی بر اساس کیفیت کمی نیست بلکه بر اساس مکمل بودن اسـت، گرچه استثناهایی نیز در این زمینه وجود دارد. در این تکمیل عملکردها، مرد به شکل مالی و تأمین کننده و به زبان مذهبی امام خانواده اش اسـت. زن در واقع صاحب اختیار خانه اسـت و شوهر در آن مانند مهمان اسـت. وظیفه ی اصلی او نخست پرورش کودکان و آموزش های مقدماتی آنان اسـت و در عین حال پشتیبان اصلی خانواده نیز می باشد. اسلام نیز همانند تمامی جوامع سنتی، برای فعالیت خانه داری و مادر بودن بیش ترین ارزش را قائل اسـت تا حدی که پیامبر فرموده اسـت: «بهشت زیر پای مادران اسـت». در جامعه ی اسلامی هرگز این تفکر نبوده اسـت که کار در اداره اهمیت بیش تری از پروش کودکان دارد. همچنین نظام اقتصادی در شهرها به وجود آمده اسـت که تا حد زیادی، ولی نه همیشه، به زن این امکان را می دهد تا مجبور نشود بنا به دلایل اقتصادی خانه و فرزندانش را در طول روز ترک کند. از دیدگاه اسلام حق فرزند برای داشتن مادری تمام وقت تا دایه و پرستار، بسیار اساسی تر از حقوقی اسـت که امروزه بزرگ داشته می شوند.
زنان مسلمان معمولاً در خانه از قدرت و اقتدار فراوانی برخوردارند. من در خانواده ی گسترده ی خود چه از سمت پدر و چه از سمت مادر، مادران زیادی را می شناسم که به اندازه ی مادران قدرتمند یهودی یا ایتالیایی از اقتدار برخوردارند. و هر کس فکر کند که در جامعه ی اسلامی زنان همیشه ضعیف، ستمدیده و محروم بوده اند، در واقع از روند داخلی زندگی مسلمانان آگاه نیست. تعداد مردانی که تحت سلطه ی زنانشان قرار دارند، احتمالاً در جامعه ی اسلامی کم تر از دیگر نقاط نیست. منظور این اسـت که در گذشته یا حال شوهران مسلمان رفتارهای وحشتناکی با همسران خود نداشته اند یا ندارند و این گونه رفتارها در مغایرت با فرمان صریح قرآن اسـت که تأکید کرده از داشتن همسر خشنود باشید و با او به مهربانی رفتار کنید: «با آنان به نیکویی رفتار کنید» (ابراهیم، 19).
با در نظر گرفتن آنچه در عربستان قبل از اسلام رواج داشت، می بینیم که قوانین اسلامی تغییر شکل قابل توجهی در تفویض حقوق اجتماعی و اقتصادی به زنان ایجاد کرده اسـت و از آنان در برابر بی عدالتی حمایت می کند. با این حال انسان طبیعت خود را حفظ می کند و شوهران مسلمانی وجود دارند که با همسرانشان با خشونت رفتار می کنند و بر خلاف احکام اسلام آنان را آزار جسمانی می دهند. البته همه ی ما به خوبی آگاهیم که در آمریکا و اروپا پناهگاه های بسیاری برای زنانی که مورد آزار قرار می گیرند وجود دارد و این مسئله تنها به یک گوشه از جهان مربوط نمی شود. اما نادیده گرفتن قدرت و اقتدار بسیاری از زنان مسلمان در خانواده و در تصمیم گیرهایی که بر زندگی افراد خانواده مؤثر اسـت، تنها نشانگر درک نادرست از نقش و موقعیت زن در جامعه ی اسلامی اسـت.
همان طور که قبلاً گفتیم، در اسلام مسئولیت اقتصادی حمایت از خانواده حتی اگر زن ثروتمند هم باشد، به عهده ی شوهر اسـت. قانون ارث در قرآن را که بر اساس آن مرد دو برابر زن ارث می برد، باید در حاشیه ی همین مسئولیت شوهر در حمایت مالی خانواده نگاه کرد؛ در حالی که زن می تواند هر طور بخواهد از ثروتش استفاده کند. این آیه ی معروف قرآنی را که می گوید: «مردان محافظ و نگه دارنده ی زنان هستند» (نساء، 34) باید در زمینه ی اقتصادی و اجتماعی درک کرد و منظور از آن سلطه ی شوهر بر تمامی زندگی زن نیست، همین طور در مورد مسائل حقوقی که شهادت هر زن برابر شهادت یک مرد نیست، مربوط به مسائلی همچون جنایت و اعمال خلاف می شود و همه ی انواع شهادت را، آن طور که بعضی از قاضی ها تفسیر کرده اند، در بر نمی گیرد. هنگامی که مسئله ی شهادت برای یک جنایت مطرح می شود، احکام قرآنی طبیعت مهربان تر، ملایم تر و بخشنده تر زنان را در مقایسه با مردان در نظر می گیرد و چنین حکمی به هیچ عنوان توهینی نسبت به زنان نیست بلکه عکس آن مد نظر اسـت. منابع اسلامی هرگز زنان مسلمان را از کار کردن و دستمزد گرفتن منع نمی کنند. در جامعه ی سنتی اسلامی زنان همواره در بخش کشاورزی با مردان کار کرده اند و در بسیاری از هنرها و صنایع فعال بوده اند. تا به امروز بسیاری از فرش ها و گلیم ها را در کشور های مختلف اسلامی، زنان بافته اند. اسلام به زنان استقلال کامل اقتصادی داده اسـت و در این زمینه حتی می توانند از شوهرانشان مستقل عمل کنند و بسیاری از آنان مانند خدیجه (سَلامُ الله عَلَیها) همسر پیامبر (صَلَّی الله عَلَیه و آله) در طول قرن ها تاجر و بازرگان بوده اند. به همین ترتیب، در اصل هیچ مانعی در راه زنان مسلمان نیز برای شرکت در سیاست وجود ندارد و قبل از دوران معاصر گاه ملکه های مسلمان نیز بوده اند که به طو رمستقل حکومت می کرده اند؛ هم چنان که بسیاری از آنان از نفوذ سیاسی بسیاری در پشت پرده برخوردار بوده اند. اگر کسی اعتراض کند که در میان زنان شخصیت های سیاسی چندانی وجود نداشته، در پاسخ می توان گفت که همین امر در مسیحیت روم شرقی و یا چین کنفوسیوسی نیز صادق اسـت و این محدودیتی نیست که قرآن اعمال کرده باشد. در حقیقت زینب، نوه ی پیامبر نقش مهمی در اوایل تاریخ اسلام ایفا کرد. در دوران معاصر نخست وزیر سه کشور اسلامی زن هستند و در جمهوری اسلامی ایران که برای برقراری تعالیم اسلامی در کشور تأسیس شده، معاون رئیس جمهور و بسیاری از مقامات اداری از جمله نمایندگان مجلس، زن هستند.
در مورد آموزش، حدیثی وجود دارد که طلب علم برای هر زن و مرد مسلمان فریضه ای دینی اسـت. در سراسر تاریخ اسلام دختران عموماً تنها دوره ی ابتدایی مدارس قرآنی را می گذراندند و تنها تعداد محدودی تا مدارج بالاتر پیش می رفتند و این مسئله نیز به دلیل شرایط اجتماعی بود نه تعالیم اسلامی و گهگاه زنانی دیده می شوند که توانسته اند مجتهد اسلامی شوند. سیده نفیسه که آرامگاهش در قاهره از مراکز اصلی زیارتی شهر اسـت، آن قدر در علم حدیث آموخته بود که گاه بزرگ ترین عالم اسلامی زمان، امام شافعی با او مشورت می کرد. زنان به ویژه نقش مهمی در انتقال و مطالعه ی احادیث ایفا کرده اند. همچنین در تاریخ اسلام بسیاری از زنان صوفی وجود داشتند که بعضی از آنان بسیار عالم و برخی شاعران برجسته ای بودند. همچنین نباید آموزش را در بعضی از نقاط جهان اسلام امروز همچون افغانستان که زیر سلطه ی طالبان بود و ادعا داشتند مطابق اسلام عمل می کنند، با دیدگاه کلی اسلام نسبت به مسئله ی آموزش زنان یکی دانست. اگر کشور های مهم اسلامی همچون مصر و ایران را در نظر بگیریم، می بینیم که تقریباً در تمامی رشته های تحصیلی تعداد کثیری از زنان تحصیل می کنند و گاه تعداد آنان در برخی از دانشکده های معتبر برابر، و یا حتی بیش تر از تعداد مردان اسـت.
دیدگاه اسلام نسبت به زنان ما را به مسئله ی چادر و پوشش بر می گرداند. تا مدت ها غرب تصویری تحریف شده و نامتعارف از جهان مرموز اسلام داشت که در آن زنان در خارج از خانه پوشیده بودند؛ اما حرمسرا مملو از زنان برهنه در استخر های داخل ساختمان بود که نقاشی های شرقی قرن نوزدهم در اروپا آن ها را به تصویر کشیده اسـت. در دوران استعمار پوشش سر را استعمار گران اروپایی نشانه ای از سرکوب زنان در جامعه ی اسلامی می دانستند و تجدد گرایان مسلمان خود با این عقیده موافق بودند و نمونه ی آن را در کشف حجاب اجباری ای می بینیم که در ترکیه آتاتورک و در ایران رضا شاه انجام دادند. در نتیجه ی این وقایع امروزه در جهان اسلام و به خصوص در خاورمیانه، طیف گسترده ای از زنان را می بینیم که از چادر پوش ها تا مینی ژوپ پوش ها در آن قرار می گیرند. و در این منطقه زنان بیش تر از دیگر نقاط جهان اسلام مثل جنوب و جنوب شرق آسیا، لباس های سنتی خود را کنار گذاشته اند. به همین دلیل باید تعالیم اسلامی را در این زمینه مشخص نمود. قرآن به زن و مرد فرمان می دهد که محجوبانه لباس بپوشند و بدن خود را نشان ندهند. همچنین به زنان فرمان داده تا زینت های خود را بپوشانند که از این واژه، مو برداشت شده اسـت. بر اساس این حکم شکل های مختلف لباس در بخش های گوناگون جهان اسلام به وجود آمده اسـت. اما در عین حال آداب اجتماعی جوامع قدیمی تر شرقی نیز کاملاً شکل اسلامی به خود گرفته اسـت. در جوامع قدیمی تر مثل اجتماعات یهودیان و مسیحیان، زنان همواره موهای خود را می پوشاندند. در شمایل های باکره ی مقدس در هنر مسیحیت همواره او را به شکلی نشان داده اند که مو هایش پوشیده اسـت و تا همین اواخر زنان مسیحی ارمنی و گرجی و همچنین زنان یهودی شرقی، مو های خود را همانند مسلمانان می پوشاندند. پوشاندن مو بخش عادی زندگی زنان بود و نشانه ای از فروتنی و احترام به خدا محسوب می شد. حتی در غرب تا یک نسل پیش، زنان کاتولیک بدون پوشاندن مو های خود وارد کلیسا نمی شدند.
چه کسی گفته اسـت که نپوشاندن مو آزادیخواهانه تر از پوشاندن آن اسـت؟ این مسئله ی بسیار پیچیده ای اسـت و تا جایی که به جهان اسلام مربوط می شود، خودِ زنان مسلمان در کنار دیگر مسائل زنان و بر اساس تعالیم اسلامی، و موازین اجتماعی مطرح شده باید در مورد آن تصمیم بگیرند و دیگران نمی توانند در این مورد تصمیم گیری کنند. تا سی سال پیش، زنان مسلمانی که به شیوه ی غربی آموزش می دیدند، متجدد می شدند و پوشش مو هایشان را کنار می گذاشتند؛ اما این مسئله رفته رفته تغییر یافت. امروزه در بسیاری از کشورها همچون مصر، بسیاری از زنان تحصیل کرده دوباره حجاب گذاشته اند و این بر اساس انتخاب خود آنان و به عنوان نشانه ای از هویت شخصی و مصونیت اسـت. شگفت آور این اسـت که در یکی از کشورهای اسلامی که از همه مدرن تر اسـت و ادعای غیر مذهبی بودن به شیوه ی اروپا را دارد، یعنی ترکیه، حتی پوشاندن موها در مکان های عمومی از زنان گرفته شده اسـت و کوچک ترین احترامی برای انتخاب آزاد و حق زنان که فمینیست های غیر مذهبی آن قدر از آن صحبت می کنند، قائل نیست.
مسئله ی حجاب در کنار بسیاری از مسائل حیاتی تر از قبیل آموزش، حقوق قانونی و غیره، به کانون توجه تعدادی از زنان مسلمان مدرن تبدیل شده اسـت؛ زنانی که می خواهند بقیه ی جامعه شان را بر اساس الگوهای غربی، مدرن کنند؛ زنانی که در حالی که این الگو که دائم در حال تغییر اسـت، می تواند هر چیزی باشد. آنان در این راه با فمینیست های غیر مذهبی غربی و دیگر عوامل خاصی که سعی دارند جامعه را غیر مذهبی کنند، همکاری دارند. در دو دهه ی گذشته جنبش جدیدی بین زنان مؤمن مسلمان به وجود آمد تا حقوقی را به دست بیاورند که معتقدند قرآن و حدیث با آن موافق اند، اما آداب اجتماعی محلی و مقررات مانع از دستیابی به آن هاست. تا آن جا که به آینده ی جامعه ی اسلامی مربوط می شود، این به اصطلاح فمینیسم اسلامی بسیار مناسب تر از فمینیسم غربی اسـت. در هر صورت، کل مسائل زنان، ازآموزش آن ها گرفته تا حقوق قانونی و مشارکت آنان در مسائل سیاسی، یکی از چالش های اصلی اسـت که جهان اسلام با آن رو به روست. تمام بخش های جهان اسلام سعی دارد به این مسئله بر اساس تعالیم اسلامی و آداب و رسوم اسلامی بپردازد؛ و این در حالی اسـت که همواره از سوی نیروهای مختلف غرب تحت فشار اسـت.

پی نوشت :

1- absolutization of transient.

منبع مقاله :
نصر، سید حسین، (1385)، قلب اسلام، ترجمه ی سید محمد صادق خرازی، تهران: نشرنی، چاپ چهارم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


اما تفاوت هاى انكار ناپذيرى نيز بين اين دو وجود دارد. اگر به نظام حقوقى اسلام به صورت مجموعه توجه شود، روشن مى شود كه اختلافات حقوقى بين زن و مرد در اسلام دقيقا بر ...22 نوامبر 2010 ... بین زن و مرد مانند موجودات دیگر، تفاوت هاى بسیارى وجود دارد. بنا به گفته زیست شناسان هر سلول بدن مرد با هر سلول بدن زن تفاوت دارد. حتى برخى ...موارد اشتراك مرد و زن بر اساس آن چه از مطالعه قرآن كريم به دست مىآيد مىتواند بدين صورت دسته بندى شود:۱. ۱/ مرد و زن از لحاظ ماهيت انسانى و لوازم آن، يكسانند; يعنى هردو ...12 مه 2013 ... روايات و آموزه های اسلامی تاکید دارند که اگر اختلافي در خانواده پيدا شد بي درنگ اختلاف را رفع كنيم و شب را به صبح نرسانيم مگر اين كه از دست ...16 جولای 2014 ... آفرینش، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر محبوبیت و ... لذا در این یادداشت سعی شده است که آیین همسرداری از منظر قرآن و روایات بررسی شود. .... سالم به او باز گرداند؛ بهترین راهکار حفظ این امانت، همان حجاب اسلامی و رعایت حدود ...گفتیم از نظر اسلام، این مسئله هرگز مطرح نیست که آیا زن و مرد دو انسان متساوی در انسانیت هستند یا نه و آیا حقوق خانوادگی آنها باید ارزش مساوی با یکدیگر داشته ...تمکین زن نسبت به مرد: زن باید در نزدیکی جنسی و دیگر بهرههای شهوی مرد با او، حالت ... وظایف اخلاقی از نظر روایات؛ در دو بخش ارزش رفتار نیکو با زنان، و الزامات ...22 دسامبر 2013 ... بنده نیز اعتقاد دارم بر اساس دین اسلام هیچ گونه تبعیضی بین زن و مرد ..... هم نیست مرد نیز باید وظیفه اش را در برابر زن از منظر دین بشناسد و عمل ...8 فوریه 2015 ... زن در غیر مواردی که از نظر شرع محدودیت دارد، واجب است نسبت به خواسته مرد، در مسئله کام گیری تسلیم باشد، حتی مستحب است در این زمینه پیش قدم ...


کلماتی برای این موضوع

تفاوت زن و مرد از منظر روان شناسی و متون دینیعنوان مقاله تفاوت زن و مرد از منظر روان شناسی و متون دینینقش‏ هاى جنسیتى زن و مرد در نظام خانواده معرفتـ مرتضى مطهّرى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص ـ محمدرضا زیبایى‏نژاد، درآمدى بر نظام حقوق جنسى زن و شوهر در اسلام معرفتتفاوت ‏هاى زن و مرد نقش و کارکرد آن حکمت هاى تفاوت قصاص زن و مرد روابط آزاد زن و مرد تساوى حقوق زن و مرد در قرآن کریمهر چند میان مقدار ارث زن و مرد، در پاره اى از موارد تساوى وجود ندارد، ولى در اصل ارث زن، حق خروج از منزل، حق کار و اذن شوهرزن، حق خروج از منزل، حق کار و اذن شوهر محمد صادق باقری منبع حجاب از منظر قرآن چگونه است و فلسفه آن چیست؟ …در ابتدا به رابطة حجاب و پوشش اسلامى مى‏پردازیم حجاب به معناى پرده، حاجب، پوشیدن و حقوق جنسى زن و شوهر در اسلامسایر مطالب زناشویی و همسرداری فرآیند عشق چگونه در یک انسان بوجود می آید؟ روابط روان شناسی شخصیت کودک از منظر اسلام سماموساز این رو به همه آن چیزی که در ساخت انسان سالم و جامعه سالم و تحقق اهداف و فلسفه وجودی آیا تجاوز به زنان کافر از منظر اسلام جایز است؟ شهر …از منظر اسلام هر قوم و آئینی ازدواجی مختص به خود دارد که محترم و مشروع است و حتی اسلام و مساله تعیین جنسیت جنینبسم الله الرّحمن الرّحیم و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی


ادامه مطلب ...

بررسی حکومت قاجار از منظر اقتصادی و تجاری در پایان نامه یک فارسی آموز آمریکایی

[ad_1]
بررسی حکومت قاجار از منظر اقتصادی و تجاری در پایان نامه یک فارسی آموز آمریکایی

خبرگزاری آریا-یک فارسی آموز آمریکایی پایان نامه دکتری خود را به تاریخ ایران پس از صفویه و چگونگی به وجود آمدن حکومت قاجار و تاریخ تجارت در دریای خزر اختصاص داده اســت.
به گزارش خبرگزاری آریا، «کوین گلدهیل» فارسی‌آموز آمریکایی و دانشجوی دکترای تاریخ ایران در دانشگاه ییل که در هشتاد و سومین دوره دانش‌افزایی زبان‌ فارسی حاضر شد، درباره هدف خود از فراگیری زبان فارسی، گفت: در سال سوم دوره کارشناسی در دانشگاه ما کرسی‌های زبان‌ فارسی‌ برگزار می‌شد، تصمیم گرفتم از‌ فرصت خوبی که به وجود آمده استفاده کنم، برای آنکه درباره‌ی کشوری که در آمریکا اطلاعات اندکی از آن داریم، تحقیق کنم.
وی ادامه داد: همزمان با شرکت در کرسی فارسی‌آموزی دانشگاه، شروع‌ به مطالعه و نوشتن درباره ادبیات و تاریخ ایران کردم. ادبیات و تاریخ ایران برای من خیلی جذاب بود، بنابراین خواستار یادگیری بیشتر آن شدم.
گلدهیل که ساکن نیوهیون آمریکا اســت، افزود: پس از آشنا شدن با تاریخ ایران تصمیم گرفتم برای یادگیری بیشتر، در مقطع فوق‌لیسانس رشته‌ی خاورمیانه‌شناسی شرکت کنم. دوره فوق لیسانس را در دانشگاه شیکاگو گذارندم البته پیش از این دوره سه سال در کلاس‌های زبان فارسی شرکت کردم و یک ماه هم در تاجیکستان فارسی یاد گرفتم.
وی با بیان اینکه هشت سال اســت که زبان‌فارسی را آموخته‌، اما در پنج سال گذشته هیچ کلاسی به زبان فارسی نداشته اســت، افزود: زبان دیگری که در پژوهشم استفاده می‌کنم، روسی اســت، بنابراین زبان روسی هم یاد گرفتم. به نظر من زبان روسی سخت‌تر از فارسی اســت و یادگیری این زبان برایم دشوار بود و زمان بیشتری از من گرفت ، بنابراین فرصت خواندن و صحبت کردن به فارسی برایم کم شد.
گلدهیل ادامه داد: در حال حاضر خواندن و فهم معنای کلمات و مفاهیم تاریخی به فارسی، برایم مشکل نیست اما هنوز صحبت کردن به فارسی برایم سخت‌ اســت.
وی با اشاره به پژوهش خود با عنوان «ظهور حکومت قاجار از منظر اقتصادی و تجاری» گفت: رساله من درباره تاریخ ایران پس از صفوی و چگونگی به وجود آمدن حکومت قاجار و تاریخ تجارت در دریای خزر اســت. من از منابع روسی استفاده می‌کنم چون در ولایات شمالی ایران در آن زمان، کنسول‌خانه‌های روس‌ها وجود داشت.
این فارسی‌آموز آمریکایی درباره آشنایی با جان فوران و یرواند آبراهامیان که هر دو پژوهشگر تاریخ اجتماعی ایران هستند، گفت: چند کتاب از آنها خوانده‌ام. همچنین یک مقاله‌ هم درباره سقوط دولت صفویه از جان فوران خوانده‌ام، فکر می‌کنم کتاب «ایران بین دو انقلاب» یک کتاب و پژوهش خوبی اســت. البته بیشتر مطالعات من درباره قاجار و زن در این دروه اســت.
وی درباره آشنایی با فرهنگ و مردم ایران اظهار کرد: من اولین بار اســت که به ایران آمده‌ام اما همیشه در آمریکا می‌شنیدم که مردم ایران با مردم کشورهای دیگر خیلی مهربان هستند، به نظر من این سخن درستی اســت.
گلدهیل ادامه داد: تا الان کتاب ایرانی نخوانده‌ام اما مطالعه کتاب‌های ایرانی می‌تواند به آشنایی بیشتر من از‌ فرهنگ و مردم ایران کمک کند و باید زمانی را برای این منظور اختصاص دهم.
فارسی‌آموز آمریکایی در پاسخ به این سوال که در انتخابات آینده کشورتان، «کلینتون» یا «ترامپ» کدامیک رای می آورند، با لبخند گفت: فکر می‌کنم کلینتون رئیس جمهور می شود؛ البته طرفدار هیچ کدام نیستم ولی به شدت ضد ترامپ هستم چون او درباره کسانی که از کشورهای دیگر به آمریکا مهاجرت می‌کنند حرف‌های بدی می‌زند، همچنین او درباره مسلمانان و کسانی که در آمریکای لاتین زندگی می‌کنند، خیلی بد می‌گوید و من نمی‌توانم طرفدار این ایدئولوژی باشم.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

نرگس آباده


ادامه مطلب ...

جایگاه خانواده از منظر اسلام و غرب

[ad_1]

چکیده:

در این مقاله ابتدا به تاریخ تکامل خانواده از دورترین دوران تا به امروز پرداخته شده اســت. پس از آنکه نظریات عمده دانشمندان غربی از قبیل آنتونی پارسونز، رنه گونیک، هلموت شلسکی، و نظریه مارکسیستی به میان آمده و دیدگاه ایشان را نسبت به خانواده به اجمال بیان کرده‌ایم. در این رابطه قید شده که نظرات دانشمندان غربی را باید با نگاه به جامعه غرب در زمان خود بررسی کرد. چرا که برخی چون نظریات پارسونز که زمانی جامعه آمریکا آن را ملاک هدایت خانواده تلقی می‌کرده امروز منسوخ شده اســت. در ادامه از واژه قداست خانواده رفع ابهام گردیده و با تعریفی که به آن قائل شده‌ایم به طور مختصر ملاک‌های اخلاقی را بررسی و نظر اسلام را ارائه داده‌ایم. با این حال حق مطلب آنگونه که باید ادا نشد و بیان این مهم نیاز به کند و کاو فراوان دارد.

واژگان کلیدی:

خانواده هسته ای، خانواده گسترده، اقامت نوبومی، خانواده جهت یاب، خانواده فرزند یاب، کارکردهای خانواده، قداست خانواده، حقوق والدین، ارجمندی همسر

مقدمه:

خانواده از جمله نهادهای مؤثر و مهم در زندگی انسان‌هاست و می‌توان آن را یک نمونه عقلانیت انسانی دانست. حکمای اسلامی که انسان را موجودی مدنی بالطبع می‌دانند بر این امر تأکید بسیار داشته‌اند. خانواده همچنین در فلسفه عملی اسلامی از دید حکمای اسلام پنهان نبوده اســت. فلسفه عملی را حکما به سه قسم اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدرن تقسیم بندی کرده‌اند که در بیان آن آمده انسان پس از خودسازی باید همت خود را صرف تربیت خانواده کند. چنین فردی می‌تواند جامعه را نیز اداره کند و اینجاست که بحث زعامت حکما مطرح می‌شود.
نهاد خانواده را باید اولین نهاد اجتماعی نامید که انسان به آن پایبندی نشان داده اســت و عقل و شرع بر آن صحه گذارده‌اند. خانواده به راستی یکی از وجوه تمایز انسانیت و حیوانیت اســت چرا که حیوانات به نهادی چون خانواده نیازی ندارند اما وابستگی معنوی و ومادی انسانها به یکدیگر وجود این نهاد را ضروری نشان می‌دهد. در این میان می‌توان پا را فراتر نهاد و گفت انسانهایی که در محیط سالم خانوادگی رشد کرده‌اند، روحیاتی به مراتب سالم‌تر و با نشاط‌تر از انسانهایی دارند که از تجربه چنین محیطی بی بهره بوده‌اند.
قداست خانواده ویژگی‌ای اســت که بر آنیم در این نوشته بررسی کنیم، در این میان نظرات مختلف در باب خانواده قابل بررسی اســت. نگرش نظریه پردازان در باب خانواده در لا به لای نظراتشان نهفته اســت و کلام ایشان برخاسته از وضعیت اجتماعی زمان خود می‌باشد. اسلام در این میان جایگاهی خاص برای خانواده قائل اســت و جالب توجه، این نکته می‌تواند باشد که این نظریات الهی سیزده قرن پیش توانایی اصلاح جامعه کنونی را با تمام تکنولوژی و فناوری‌هایش دارد؛ و بدیهی اســت که مقدمه موفقیت راه کارهای اسلامی ابتدا نگرش اسلام به فرد و جامعه اســت.

خانواده در گذشته

خانواده از گذشته تا به امروز با تغییرات زیادی مواجه بوده اســت. به طور قطع انسان غار نشین اولیه به صورت قبیله ای متشکل از چند خانوار روزگار گذرانده. این شیوه زندگی در غارها بیشتر جنبه مشارکتی داشته اســت و افراد در این شیوه زندگی برای شکار و دفاع در برابر هجوم حیوانات وحشی یا تهاجم قبیله دیگر تن به همکاری و مشارکت می‌دادند تا اینکه زندگی رمه داری و کوچ نشینی آغاز شد. خانواده‌ها در کنار یکدیگر تحت امر ریش سفید قبیله به کوچ می‌پرداختند.
این روش زندگی روش غالب بود تا کشت و زرع انسان‌ها را به یکجا نشینی و ساخت روستاها کشاند. با ساخت روستاها و سپس تبدیل آن به شهر و ایجاد دولت-شهرها، خانواده برای نخستین بار از حالت جامعه قبیله ای خارج و با استقلال به صورت خانواده هسته ای یا گسترده در آمد. این خانواده‌ها در شهرها شکل گرفت؛ چرا که مشارکت گسترده در زندگی شهری انسان را از شکار و هجوم حیوانات وحشی ایمن گردانید. شهرها تبدیل به مراکز صنعتی و تجاری شد و مشاغل گوناگون نیاز به زندگی قبیله ای را برطرف کرد. اعصار بعدی عصر یک جا نشینی اســت هر چند قبایلی بعدها بنا بر نیازهایی که احساس کرده‌اند باز به زندگی عشیره ای بازگشتند اما غالب مردم یکجا نشین و متمدن گردیدند.
اما خانواده در ایران؛ از آنجا که تاریخنگاری ایران باستان بر اساس یافته‌ها و نوشته های جسته گریخته صورت گرفته بیشتر به مسائل تاریخ سیاسی پرداخته شده اســت. متأسفانه این عادت غلط که حکومت غالب سعی در محو تمام آثار حکومت مغلوب داشته سردرگمی مورخین را دو چندان نموده. به همین علت نمی‌توان در مورد وضعیت خانوادگی ایران نه در دوران هخامنشی و نه در ملوک الطوایفی اشکانی و نه در حکومت دینی ساسانیان به طور قطع سخن گفت. اگر چیزی هم در دست اســت بیشتر از زندگی اشراف سخن به میان آمده. کلام یا حول حرمسرای متحرک سورنا اســت و یا نقل عیش و عشرت خسروپرویز. متأسفانه مطلب عمده ای از شیوة زندگی خانوادگی عامه مردم وجود ندارد.
اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری در ایران نشان می‌دهد که خانواده‌ها بیشتر به صورت گسترده در روستاها و هسته ای در شهرها بوده اســت. اما پایبندی به خانواده قطعاً در ایران باستان امری رایج و قداست آن بیشتر از هر محل و مکان دیگری مورد توجه بوده. از طرفی هم می‌توان به زندگی فئودالی در دوران اشکانی اشاره کرد. اشکانیان که شیوة حکومتی شان ملوک الطوایفی بوده در میان ایالات خود حاکمان و طبقات مرفه را صاحب زمین کرده که در این املاک وسیع کشت و زرع توسط بردگان که بیش‌ترشان اسیران جنگی بودند انجام می‌شد... در کارهای خانه هم خانواده های توانگران از بندگان خانه زاد یا درم خرید استفاده می‌کردند. (1)
شیوة زندگی خانوادگی به صورت گسترده در دوران تفوق اسلام با فراز و نشیب‌های بسیار همراه شد تا اینکه در دوران صفویه رواج بیشتری پیدا کرد. جهانگردان غربی این شیوه زندگی را در نوشته های خود آورده‌اند. این سفرنامه‌ها که در بیشتر در دوران صفویه تنظیم گردیده خود در بر دارنده اطلاعاتی در مورد ایران اســت. گردشگران اروپایی به گونه ای گزارش داده‌اند که می‌توان دریافت اغلب خانواده های ایرانی از نوع خانواده گسترده بوده‌اند. یعنی فرزندان پس از ازدواج به همراه زن و فرزند خود در خانه پدری می‌ماندند. این شیوة زندگی اگرچه مشکلاتی را به همراه داشته اســت اما خود در بردارنده مزایایی بوده که در سفرنامه‌ها کمتر به آن اشاره شده. اول اینکه پدر خانواده به عنوان بزرگ‌ترین عضو و با تجربه ترین نیز با شخصیت کاریزمایی که داشته اســت، اکثر مشکلات را مرتفع می‌ساخته دوم اینکه در خانواده های گسترده به سبب ازدیاد نسل نیروی کار تأمین بوده و همیاری و مشارکت رواج بسیار داشته اســت و سومین مزیت، صمیمیت در خانواده‌ها سب انسجام زندگی می‌شد و پدیده ای به نام طلاق کمتر رخ می‌داد.
چنانکه ذکر شد ایران تا قبل از کشف نفت همیشه اقتصاد مبتنی بر کشاورزی داشته به جز در دوران صفویه که تجارت بین المللی ایران رونق فراوان یافت. اما این اقتصاد زراعتی تمایل خانواده‌ها را به داشتن فرزند خصوصاً فرزند پسر زیاد می‌کرده اســت. وجود شغل آن هم در سنین پائین باعث شده پدران در امر ازدواج فرزندان در همان ابتدای جوانی اقدام کنند. در یکی از سفرنامه های اروپایی گزارش جالبی از وضعیت زنان تهرانی اســت: «در اینجا اغلب زنان سی ساله مادربزرگ هستند، دخترها و مادرها با هم می‌زایند در عوض حیض در حدود سی و دو سالگی تا سی و پنج سالگی قطع می‌شود و با آن دوره بارداری نیز پایان می‌پذیرد.»(2)
به هر صورت وضعیت حاکم بر خانواده های ایرانی تا ورود صنعت چنین بوده اســت. ورود صنایع جدید به شهرها و روند غربی شدن در ایران که در زمان رضاخان آغاز شد، موجب گردید رفته رفته تحولی در خانواده های ایرانی شکل بگیرد. خانواده های گسترده به تدریج روند هسته ای شدن را در پیش گرفتند. مهاجرین گریخته از روستاها که تصمیم به آغاز یک زندگی جدید داشتند تغییری در خانواده‌ها ایجاد می‌کردند. ادارات و کارخانه‌ها در این امر دخالت بسیار داشتند و غربزدگی عده ای از دولتمردان و صاحبان اندیشه این امر را تشدید می‌کرد. اگر چه از آن زمان و حتی اکنون خانواده گسترده در بسیاری از روستاها وجود دارد اما تمایل مردم به داشتن خانواده هسته ای را باید از زمان ماشین زدگی به بعد جستجو کرد.
در حال حاضر می‌توان گفت غالب خانواده های ایرانی از نوع خانواده های هسته ای بوده و زندگی ایرانیان بدون حضور والدین هر دو طرف اداره می‌شود. البته شیوة معمول اکثر کشورهای جهان خانواده هسته ای اســت که در کشورهای صنعتی اقامت نوبومی را بر می‌گزینند به این معنا که زوج تازه ازدواج کرده محل زندگی خود را به جایی دور از محل زندگی والدین خود انتقال می‌دهند.

نظریات جامعه شناسان در مورد خانواده

1- تالکت پارسونز:

از مهم‌ترین نظریه پردازان غربی در مورد خانواده تالکت پارسونز اســت. می‌توان گفت پارسونز از جمله جامعه شناسانی اســت که بیشترین تحقیقات را در مورد خانواده انجام داده و نظریات مفصلی در این باره ارائه نموده اســت.
پارسونز تنها الگوی خانواده را خانواده هسته ای می‌داند و هر رابطه دیگری را تحت عنوان خویشاوندی مطرح می‌کند. البته نباید از نظر دور داشت که نظریات پاسونز با عنایت به وضعیت خانوادگی در جامعه آمریکا مطرح شده اســت. او به جز خانواده هسته ای در جامعه آمریکا الگوی دیگری از خانواده را مطرح می‌کند به نام «خانواده شجره ای» که در جوامع زراعتی آمریکا و روستاهای این کشور رایج اســت. در این خانواده‌ها اشتغال از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد و خانواده دارای ساختار مرکزی اســت. خانواده دیگری که پارسونز مطرح می‌کند، خانواده‌هایی هستند که ساختار مادرمرکزی دارند. این خانواده‌ها در طبقات بیکار و پائین جامعه قرار گرفته‌اند که به علت نبود مرکزیت قابل توجه مادران در مرکزیت خانواده قرار می‌گیرند.
پارسونز در مقابل نظریات خود انگشت بر نکته ای تأمل برانگیز می‌گذارد و آن فردی اســت که بعد از ازدواج تشکیل خانواده می‌دهد. اوعقیده ادرد در جامعه آمریکا و قتی فرد ازدواج کرد تمام وفاداریش را متوجه همسر و فرزندان می‌کند و به طرز فاحشی از خانواده پدری خود جدا می‌شود. او خانوده پدری را «جهت یاب» و خانواده جدید را «فرزند یاب» نامیده اســت و اعتقاد دارد که در تشکیل خانواده دوم هر چه استقلال عاطفی و اقتصادی بیشتر باشد جدایی عمیق‌تر بوده و تداوم بیشتری خواهد داشت.
در بطن نظریات پارسونز می‌توان در یافت که قداست خانواده در آمریکا بابحران مواجه اســت. هر چند او سعی دارد بحران زدگی خانواده را توجیه کند و جهت مثبت به آن بدهد و اگر هم تا حدودی صحیح باشد باید گفت راه های دیگری هم برای توجیهات پارسونز وجود داشته اســت. او قطع رابطه فرزند و والدین را پس از ازدواج یا ورود فرد از خانواده جهت یاب به فرزند یاب را ناشی از کارکرد خانواده پدری می‌داند.
پدیده‌هایی مانند تمایل زیاده از حد جوانان آمریکایی به تفریحات و کمبود و یا نبود مسئولیت در برابر خانواده جهت یاب را پارسونز بدین گونه توجیه می‌کند که کارکردهای خانواده جوانان را وادار به طرد خانواده جهت یاب می‌کند، به نوعی که بلوغ و آمادگی برای ایجاد خانواده فرزند یاب را که از وابستگیهای خویشاوندی رها گشته در آن به وجود آورده اســت. (3)
نظریات پارسونز اگر چه مدتی قابل ملاحظه بر جامعه شناسی آمریکا حاکم بود، اما امروزه تحقیقاتی پیرامون نظریات او صورت گرفته اســت که قابل بررسی می‌باشد. آنچه مسلم اســت در این تحقیقات نگرش به خانواده های آمریکایی عکس پارسونز صورت گرفته و بر خلاف پارسونز صمیمیت در بین خانواده های آمریکایی را امری رایج می‌داند. همچنین با در نظر گرفتن روابط عاطفی و خویشاوندی نگرش او را زیر سؤال می‌برد. با این حال الگوهای ازدواج و تحقیقات جامعه شناسان بیشتر بر مسأله قداست در خانواده های آمریکایی صحه می‌گذارد هر چند نمی‌توان این نظر را بر تمام خانواده‌ها و حتی جامعه آمریکا تعمیم داد.

2- رنه کونیگ:

رنه کونیگ از دومنظر خرد و کلان به خانواده می‌نگرد. او از منظر کلان خانواده را در ارتباط با کل جامعه و نظام خانواده را با خرده نظام‌های دیگر مورد بررسی قرار می‌دهد. در بعد کلان او خانواده را به عنوان یک گروه کوچک اجتماعی بررسی می‌کند.
کونیگ بیش از همه اشاره به کارکردهای خانواده مانند آموزش، اقتصاد، کمک رسانی به اعضای خانواده و... می‌کند. امروزه این کارکردها در دنیای صنعتی از عهده خانواده خارج شده و هر کدام به سازمان‌ها و نهادهای دیگری واگذار گردیده اســت. او رابطه خانواده را با کل جامعه در نظر می‌گیرد. البته اگر این رابطه را تقابل بنامیم بهتر اســت. از دیدگاه وی تضادها و نابرابریهای موجود در خانواده ارتباطی با جامعه ندارد. در این میان کونیگ نسبت به مسأله خشونت خانوادگی بی تفاوت اســت.
در نهایت کونیگ به اصطلاح «کاهش کارکرد خانواده به کارکردهای مشخص خانوادگی» رسید و این کارکرد را به عنوان تنها کارکردی می‌داند که در محدودة مستقل خانواده اســت و این جمله مک آیور «همانطور که خانواده کارکردی بعد از کارکردی را از دست می‌دهد، به کارکرد واقعی خود می‌رسد» مصداق می‌یابد. (4)

3- هلموت شلسکی:

از دیدگاه شلسکی خانواده یک نهاد اجتماعی و به منزله تنها باقیمانده ثبات اجتماعی اســت. با این حال این نکته را نباید از نظر دور داشت، که دیدگاه او بر مبنای شرایط جامعه آلمان اســت آن هم پس از جنگ دوم جهانی. یعنی جامعه ای منفعل و شکست خورده. جامعه آلمان در آن دوران دچار نابسامانی عظیم اجتماعی و اقتصادی بود. شلسکی نیز مانند کونیگ معتقد اســت که اقتصاد و دولت تقریباً کلیه کارکردهای نهادی خانواده را به خود اختصاص داده‌اند.
شلسکی خانواده آلمانی را به طرز خوشبینانه ای مورد بررسی قرار می‌دهد. او نمودهایی چون فقدان شعور واقع بینی، عدم علاقه به جریانات سیاسی، عزلت گزینی و حتی نابرابری میان زن و مرد را جزء عوامل ثبات ارزیابی کرد؛ و حتی کار کردن زنان بیرون از خانه را مورد انتقاد قرار داد. وی معتقد اســت کار کردن زن در بیرون از خانه باعث می‌شود وظیفه اصلی زن که همانا تربیت فرزندان در محیطی سرشار از اعتماد و مراقبت اســت به خطر افتد. (5)
شلسکی خانواده را یک محیط گرم و صمیمی در مقابل جامعه معرفی کرده و معتقد اســت این امر مانعی اســت در مقابل شناسایی مشکلاتی که خانواده‌ها برای جامعه به وجود می‌آورند. در دیدگاه او خانواده در تمام دوران بازتابی اســت از تعارض‌ها و تضادهای اجتماعی. از این رو نمی‌توان ارتباط متقابل خانواده و جامعه را از نظر نادیده انگاشت و آن را به عنوان یک گروه صمیمی مطرح کرد. زیرا تعارض‌های بسیاری در خانواده چه در رابطة زن و شوهر با یکدیگر و چه در رابطة پدر و مادر و فرزندان وجود دارد که باید مورد ارزیابی واقع شود.

4- نظریه مارکسیستی:

انگلس همکار و دوست صمیمی مارکس از جمله افرادی اســت که در مورد خانواده مباحثی را مطرح می‌کند. نظریات مارکس و انگلس خود منشأ آزادیهایی برای زنان گردید و بسیار مورد توجه واقع شد. انگلس تکامل خانواده را با تکامل جامعه و به خصوص مالکیت خصوصی در برابر مالکیت جمعی همراه می‌دید. در میان نظریات او از تضییع حق جنس مؤنث سخن بسیار به میان می‌آید و معتقد اســت جنس مذکر در حق جنس مخالف خود ستم بسیار روا داشته اســت. از همین منظر یکتا همسری را مطرح کرده و آن را یک پیشرفت عظیم تاریخی می‌داند و در عین حال همراه با برده داری و ثروت خصوصی عصر دیگری از ظلم بر زنان تا به امروز آغاز شده اســت.
انگلس مرد را ظالم می‌داند که زن را به خانه می‌برد اما هدایت درون خانه را نیز خود به دست می‌گیرد. زن بی اقتدار اســت و تبدیل به مستخدمه ای شده که ضمن انجام امورات خانه برده ای اســت برای رفع شهوات مرد و وسیله ای برای تولید فرزند. او اعتقاد دارد یکتا همسری از بین نخواهد رفت بلکه آغاز تحقق کاملی خواهد شد. چرا که با انتقال وسایل تولید به مالکیت اجتماعی، کار مزدوری کارگران نیز از میان می‌رود و تسلیم تعداد معینی از زنان به خاطر پول برچیده خواهد شد. فحشا نابود می‌شود. یکتا همسری به جای زوال یافتن سرانجام یک واقعیت می‌شود.
در نظریه مارکسیسیتی خانواده در ارتباط با جامعه مورد بحث قرار می‌گیرد و مارکس و انگلس بسیار به تاریخ تکامل خانواده پردخته اند. ظاهراً بانیان این نظریه برای اثبات برتری مالکیت جمعی به مالکیت خصوصی بیش از دیگران وارد سیر تاریخی می‌شوند. مارکس و انگلس گذر از مراحل تاریخی به جامعه زمان خود می‌رسند. در نظریه مارکسیستی به تضاد طبقاتی مالکیت خصوصی اشاره شده اســت و چنین القا می‌شود که اگر مالکیت جمعی این تضادها را از بین ببرد خانواده قادر خواهد بود که ویژگی‌های مثبت خود را برای زنان و مردان ظاهر سازد. مارکسیست‌ها برای اثبات برتری مالکیت اشتراکی از تمام ابزارهای جامعه کمک می‌گیرند و در این میان از خانواده سخن بسیار به میان آورده‌اند اما از همه جالب‌تر شخصیتهای بانیان این نظریه یعنی مارکس و انگلس اســت. مارکس فردی خوددار و متعهد به همسر و خانواده بود و انگلس که بیشتر به این مباحث پرداخته فردی اســت زن باره که در قید همسر و فرزند نبوده اســت. (6)

قداست خانواده

اکنون که به اجمال از نظریات دانشمندان غربی در مورد خانواده سخن به میان آمد و دیدگاه ایشان تا حدی مورد بررسی قرار گرفت برای اینکه به موضوع وفادار بمانیم لازم اســت از واژه قداست آن هم در خانواده رفع ابهام شود. گرچه قداست به معنای پاکی اســت اما وقتی در کنار خانواده قرار می‌گیرد ناچار از ارائه تعریفی از آن هستیم.
قداست خانواده دارای ملاک‌ها و معیارهایی اســت. یعنی وقتی سخن از قداست خانواده به میان می‌آید بایستی این معیارها و ملاک‌ها در نظر گرفته شود. خانواده فی نفسه دارای قداست اســت اما می‌توان گفت قداست در خانواده یعنی رفتار اعضای خانواده با یکدیگر به سبکی خردمندانه و این رفتار خردمندانه که سبب حفظ قداست خانواده می‌شود خود دارای معیارهایی چون راستی و درستی، اعتماد، وفاداری، تدین، روابط صمیمیانه و هر آنچه را که خرد انسانی می‌پسندد.
با ملاک‌هایی که در این رابطه ارائه شد باید گفت دانشمندان غربی مشکلات خانواده را در رابطه با جامعه بررسی کرده‌اند. حال آنکه رفع مشکلات خانواده و حتی جامعه در رابطه با افراد حل می‌شود. اکنون که خانواده در غرب با بحران روبرو شده و در برخی از کشورهای غربی وروابط خانوادگی از چارچوب صحیح انسانی (نه اسلامی) خارج شده اســت، می‌توان در یافت که نظریات گوناگون راهگشا نبوده و باید به فطرت سالم انسانی رجوع کرد.
بر همین اساس آنتونی گیدنز که از بزرگ‌ترین جامعه شناسان حال حاضر جهان محسوب می‌شود، در مورد خانواده انگلیسی چند مشخصه را در دسترس قرار می‌دهد: اول اینکه تک همسری در قانون رسمیت یافته انگلیس وجود دارد، اما زیاد بودن میزان طلاق باعث شده تا الگوی ازدواج برای مردم انگلیس تک همسری پی درپی باشد؛ و ادامه می‌دهد که تک همسری قانونی از رفتار واقعی جنسی گمراه کننده اســت. بدیهی اســت که نسبت زیادی از انگلیسی‌ها با افرادی غیر از همسرانشان رابطة جنسی دارند.
دوم ازدواج انگلیسی بر پایه عشق رمانتیک و فردگرایی عاطفی معرفی می‌شود. عشق رمانتیک تأکید بر ارضاء شخصی بوده و اگر در فرد برآورده نشود ساده‌ترین راه حل یعنی طلاق به کار گرفته خواهد شد.
سوم اقامت نوبومی؛ یعنی زوج انگلیسی پس از ازدواج حتماً دور از محل زندگی والدین خود انتقال می‌یابند، هر چند بسیاری از انگلیسی‌ها هم چنین نیستند.
چهارم خانواده های انگلیسی اغلب هسته ای هستند هر چند ممکن اســت یکی از والدین یا هر دو به همراه فرزندانشان زندگی کنند. اما این خانواده‌ها از پیوندهای خویشی به دور نیستند. (7)
وضعیتی که در خانواده های انگلیسی حاکم اســت تا حدودی جامعه غرب را معرفی می‌کند. از طرفی باید گفت جامعه انگلیس غالباً مذهبی و از مسیحیان پروتستان بوده در حالیکه جوامع دیگر مثل فرانسه و دانمارک که دارای مذهب کاتولیک اســت اوضاعی بهتر از انگلیس ندارد. این امر را باید در بی توجهی مردم اروپا و آمریکا به معیارهای فطرت پسند جستجو کرد.
در حالی که جامعه غرب می‌کوشد تا این معضل را برطرف سازد باید این واقعیت را نیز پذیرفت که در ایران نیز آمار طلاق افزایش یافته اســت. اگر چه هنوز در این مسأله به پای جوامع صنعتی نرسیده‌ایم اما این امر زنگ خطری اســت برای جامعه ما. گرایش عده ای به جاذبه های فرهنگی غرب و ضعف اعتقادی می‌تواند از علل عمده این معضل باشد. متأسفانه جاذبه های فرهنگی غرب به قدری اســت که می‌تواند بسیاری از جوانان ما را از فراگیری اصول اعتقادی اسلامی باز دارد؛ و این امکان هست که خانواده به عنوان نهادی فرهنگ ساز با ارائه الگو های مخالف نهادهای فرهنگ ساز دیگر موجد یک جدال فرهنگی شود. رابطه جنسی خارج از چهارچوب، رابطة غیر رسمی با جنس مخالف، اعتیاد، خشونت‌های بی مورد در خانواده و مداخله دیگری در زندگی خانوادگی از مهم‌ترین علل شناخته شده طلاق در ایران اســت.
اکنون باید گفت حفظ قداست خانواده و پایبندی به اصول عقلانی در زندگی می‌تواند از بروز اختلافات بیهوده و نهایتاً طلاق پیشگیری نماید. وجود چارچوب یا خط قرمزی به نام قداست اســت که می‌تواند مانعی باشد در مقابل روند غیرعقلانی شدن زندگی. در این صورت خانواده تبدیل به محیطی مقدس و سالم شده و بازدهی خود را در جامعه به نمایش خواهد گذاشت و این همان اســت که نظریه پردازان خانواده در غرب به دنبال آن هستند. اما مشکل این اســت که غرب از اسلام احساس خطر کرده در حالیکه این الگوها به طور جامع و کامل در اسلام لحاظ شده.

خانواده در اسلام

چنانچه ذکر شد حکمای اسلامی در بخش حکمت عملی از سه قسم اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن سخن به میان آورده‌اند. ایشان به درستی در یافته‌اند که یُزَّکِّیهِم و یُعَلِّمُهُمُ الکِتابِ وَ الحِکمَه به گونه ای نازل شده که تزکیه را بر تعلیم تقدم داده اســت. چرا که تزکیه در حوزه فردی و تعلیم هم در حوزه وفردی و هم در حوزه اجتماعی انجام می‌شود. به همین دلیل اســت که اسلام در امر تزکیه به مسلمانان سفارش بسیار کرده چرا که افراد اگر تزکیه شوندجامعه ای پاک و بدون اشکال خواهیم داشت.
ممکن الخطا بودن انسان و جاذبه لذات دنیوی اعم از حلال و حرام این امر را از عهده همه افراد خارج کرده و تا حدودی محال می‌نماید. اما می‌توان بر تعدادی از اصول پایبندی نمود که اصول قداست خانواده در زمرة آن قرار می‌گیرد.
اسلام خانواده را تربیت نمی‌کند. فرد را تربیت کرده و تربیت فرزندان را در خانواده به عهده زوجین می‌گذارد. در آیات و روایات مکرر از اصول و معیارهای روابط در زندگی خانوادگی سخن به میان آمده و تأکید بسیار بر آن شده اســت. در اینجا بررسی اجمالی آیات و روایات راه را هموار خواهد کرد تا مطلب را در یابیم.

1- حقوق والدین بر فرزندان:

در اسلام برای پدر و مادر حقوقی بر عهده فرزندان اســت و مسلمانان ملزم به رعایت این حقوق در قبال والدین خود هستند. این حقوق گاه در روایات و گاهی نص صریح قرآنی اســت. از جمله آیات قرآن در رابطه با حقوق والدین آیة زیر می‌تواند باشد:
«الّا تعبدوا إلّا إیّاهُ وَ بِالوالِدَینِ إِحسانا إِمّا یَبلُغَنَّّ عِندِکَ الکِبرَ أحَدَهُما أو کِلاهُما فَلا تَقُل لَهُما أُفٍّ و لا تَنهَرهُما و قُل لَهُما قَولاً کَرِیماً» (8) وخدای تو حکم فرمود که جز او هیچ کس را نپرستید و دربارة پدر و مادر نیکویی کنید و چنانچه هر دو یا یکی از آن‌ها پیر و سالخورده شوند که موجب رنج و زحمت شما باشند، زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگوئید و کمترین آزار به آن‌ها نرسانید و با ایشان به اکرام و احترام سخن بگویید.
در تفسیر این آیه روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که می‌فرمایند: احسان این اســت که به خوشی با آن‌ها یار باشی و آن‌ها را وانداری که آنچه را که نیاز دارند از تو بخواهند و اگر چه توانگر باشند. (یعنی حوائج آن‌ها را نگفته فراهم کنی) مگر نیست که خداوند عزَّوجلَّ می‌فرماید: به احسان کردن نرسید تا آنچه از آن دوست دارید انفاق کنید. (9) و در ادامه می‌فرمایند: و اما قول خداوند عزوجل اگر چنانکه یکی از آن‌ها یا هر دو نزد تو به دوران پیری رسیدند به آن‌ها اف مگو و با آن‌ها درشتی مکن. یعنی اگر تو را به تنگ آوردند به آن‌ها مگو اف و اگر تو را زدند با آن‌ها درشتی مکن. فرمود:(و به آن‌ها با احترام سخن بگو) یعنی اگر تو را زدند به آن‌ها بگو: خدا شما را بیامرزد، این اســت گفتار کریمانه و محترمانه، فرمود: (از روی مهربانی در برابر آن‌ها زبونی و فروتنی کن) یعنی چشم به آن‌ها خیره مکن و جز با مهر و دلسوزی به آن‌ها نگاه مینداز و آواز خود را بر آواز آن‌ها میفراز، دست بالای دست آن‌ها مدار و بر آن‌ها پیشی مگیر. (10)
در آیه ای به دنبال آیه فوق بازهم خداوند می‌فرماید: «وَ أخفِض لَهُما جِناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَه وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً» (11) و بر آنان بال فروتنی مهرآمیز بگستر و بگو پروردگارا بر آنان رحمت آور همچنانکه (بر من رحمت آوردند) مرا در کودکی پرورش دادند.
در این آیه دوران کودکی و پستی انسان تذکر داده شده. دورانی که اگر آغوش پر مهر و محبت والدین نبود فرزندان فقط به معجزه ای می‌توانستند خود را از نیستی برهانند. فرزندان با تدبر در این دوران اســت که می‌توانند تا حدودی سختی‌ها و مرارتهایی را که پدر و مادر متحمل شده‌اند دریابند. از طرفی هم بدرفتاری با والدین اســت که اسلام سخت مسلمین را از ارتکاب به این عمل بر حذر داشته و در روایات و آیات آثار سؤ آن را گوشزد می‌کند.
در کنار این مطلب اسلام نیز حقوقی برای فرزندان قائل اســت از جمله انتخاب نام نیکو برای فرزند. شیردادن فرزند طی دو سال متمادی. تربیت و تعلیم و... که مجال بحث بر آن نیست.

2- ارجمندی همسر و خانواده:

اسلام از آن جهت در میان تمام آئین ها و مسالک جایگاه ویژه ای دارد که دستورات خود را مطابق با فطرت انسان، عقل سلیم، و ملاحظه شئون یک زندگی عاقلانه صادر کرده اســت. در این میان همسر و خانوده از نظر دور نیست. هم در آیات و هم در احادیث مردان به رعایت حقوق همسر و فرزندان سفارش شده‌اند هم اهمیت خانواده به مسلمین یادآور می‌شود.
خداوند می‌فرماید «هنَّ لباسٌ لکم و أنتم لباسٌ لهن» (12) زنان لباس عفت و ستر شمایند و شما نیز لباس عفت و ستر آنهائید؛ و همچنین در آیه دیگر: «و عاشِرُوهُنَّ بِالمَعروفِ فَإن کَرَهتُمُوهُنَّ فَعَسی أَن تَکرَهُوا شَیئاً وَ یَجعَلَ اللهُ فِیهِ خَیراً کَثِیرا» (13) با زنان در زندگانی با انصاف و خوشی رفتار کنید و چنانچه دلپسند شما نباشند (اظهار کراهت نکنید) که چه بسیار چیزهایی که ناپسند شماست و حال آنکه خداوند در آن خیر بسیاری قرار داده اســت.
ضمن دستورات فوق از میان هزاران دستور اسلامی روایات نیز بر این امر تأکید بسیار دارند در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده: سه چیز از نعم دنیاست، اگر چه دنیا را نعیمی نیست: مرکب راهور، زن پارسا و خانه وسیع. (14) و در روایت دیگری باز هم از پیامبر اسلام آمده: نشستن مرد نزد زن و فرزندش در پیشگاه خدای متعال محبوب‌تر اســت از اعتکاف او در مسجد من. (15)
با عنایت به آیات و روایات فوق که به عنوان نمونه نقل شده باید گفت اولین نکته در این مطالب اهمیتی اســت که اسلام به نهاد خانواده داده اســت. عمل به این دستورات خود در بر دارنده فوائد و اثراتی اســت. این اثرات شامل آرامش روانی فردی و اجتماعی، تضمین سلامت و مانیت اجتماعی، تربیت صحیح فرزندان، حفظ ارزش‌های اصیل اسلامی و عفاف و پاکدامنی در خانواده و جامعه اســت.

3- تلاش برای رفاه خانواده:

اسلام بسیار کسب حلال را مورد تأکید قرار داده و در آیات و روایات صریحاً آن را متذکر گردیده اســت. در این نوشته نمی‌توان تمام آنچه را که وارد شده نقل کرد. با این حال اشاره ای گذرا می‌تواند مفید باشد. خداوند فرموده: «یا أیُّهَا النّاسُ کُلوا مِما فِی الأرضِ حَلالَاً طَیِّبا» (16) ای مردم بخورید از هر چه که روی زمین اســت از حلال و طیب آن
پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز فرموده‌اند: هر کس در تلاش برای خانواده خود از طریق روزی حلال باشد، مانند مجاهدی اســت در راه خدا. (17) همچنین امام صادق (ع) می‌فرمایند: در رفتن دنبال تأمین معاش خود کاهلی نورزید، زیرا پدران شما، در پی آن می‌دویدند و به دستش می‌آوردند. (18)
این دستورات اسلام موجب عزت نفس و عدم وابستگی به غیر می‌شود. برای عمل به آن آرامش روانی به همراه دارد و موجب فراغ بال در خانواده و یقیناً دوام و قوام پایه های زندگی خواهد شد. با عمل به این دستورات خانواده در مسیر صحیح خود هدایت خواهد شد و این امر در تربیت فرزندان نیز اثرگذار خواهد بود.

4- امر به ازدواج و تشکیل خانواده:

اسلام نه یهودیت اســت که دنیا طلبی را بیش از آخرت مورد توجه قرار دهد و نه مسیحیت اســت که رهبانیت را برتر از دنیا طلبی بداند. اسلام نهایت اعتدال اســت که فرامینش مطابق فطرت سلیم و عقل استوار ابلاغ گردیده. از همین رهگذر باید گفت امر به ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام سفارش بسیار شده تا آنجا که پیامبر اسلام (ص) آن را سنت خود می‌داند. همانطور که شهوت پرستی و ایجاد حرمسرا امری اســت مذموم و نکوهیده، تجرد و تعزب نیز مورد سرزنش قرار گرفته و پیروان اسلام از این امر بر حذر داشته شده‌اند.
خداوند می‌فرماید: «و أنکِحُوا الأیامی مِنکُم وَ الصّالِحیِنَ مِن عِبادِکُم و إمائِکُم إن یَکُونُوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه وَ اللهُ واسِعٌ عَلیم» (19) عزبهای خود و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید. اگر تنگدست باشند خدا از فضل و کرم خویش توانگرشان کند که خدا وسعت بخش و داناست.
در روایتی از پیامبر (ص) آمده: از خوشبختی مرد داشتن زن شایسته اســت (20) و در روایت دیگری می‌فرمایند: هر که دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند با همراه داشتن همسری به دیدار خدا برود. (21)
باید گفت ازدواج تحمل و ریاضت اســت برای سازندگی روح و روان و یکی از راه آرامش و سکونت نیز می‌باشد. با ازدواج انسان از حوادث منفی اخلاقی دور خواهد بود و شخصیت اجتماعی او نیز به دنبال این رویدار سرنوشت ساز شکل خواهد گرفت. انسان استقلال اقتصادی و شخصیتی می‌یابد و از تخیلات زندگی دور می‌شود. هدایت این امر در مسیر صحیح خود به تدریج سلامت جامعه را نیز تضمین خواهد کرد.
تمام مشکلات لاینحل جامعه ما بی اطلاعی از دستورات اسلام و یا بی تفاوت بودن نسبت به آن اســت. این بی تفاوتی متأسفانه گاه در میان قشر مذهبی هم دیده شده اســت. علت اصلی این خبط مذموم می‌تواند زیاده خواهی و خودمداری ذاتی انسان باشد. اگر آدمی قدرت عبور از لذات را بدست آورد مسیر پیاده کردن فرامین الهی را هموار خواهد کرد.

نتیجه گیری:

در نهایت باید گفت قداست در خانواده امری ضروری و عقلانی اســت که مایه پایداری و تداوم زندگی هم برای زوجین و هم برای فرزندان خواهد شد. اگر خانواده را نهادی مقدس ندانیم و حرمتی برای آن و برای اعضای آن قائل نشویم زندگی قطعاً رو به اضمحلال و نابودی خواهد رفت. شرایط روحی طاقت فرسا بر خانواده حاکم خواهد شد. فرزندان تربیت غلطی پیدا می‌کنند و اثرات نا مطلوب آن در جامعه آشکار می‌گردد.
جامعه شناسان غربی نیز بیشتر از جامعه به خانواده و به فرد می‌نگرند حال آنکه اسلام و حکمای اسلامی از فرد به جامعه می‌رسند و جامعه نیست مگر افراد. در کل باید گفت نظریات غربی نیز وابسته به مکان و زمان اســت و نمی‌توان آن را با فرهنگ و سنت مکان دیگر و لو این مکان کشور غربی دیگری باشد تطبیق نمود و بر اساس آن عمل کرد. اینجا اسلام اســت که می‌تواند راهگشا باشد زیرا فرامین اسلام الهی و فوق بشری اســت. اینکه جامعه غرب امروز رشد اسلام گرایی را مشاهده کرده و با قوانینی چون منع حجاب و تخریب مساجد سعی در مقابله با آن دارد، ناشی از هراس از هیمنه این آئین قویم اســت.
و اسلام دین جاویدانی اســت که عمل به دستوراتش جز منفعت مادی و معنوی چیزی در بر نخواهد داشت. شاید برخی دستورات از نظر علم امروز پذیرفته نخواهد بود، باید گفت علم امروز در قبال آن عاجز اســت و ناگزیریم تعبداً بپذیریم و عمل کنیم تا با مشاهده آثار آن پی به حکمت این فرامین ببریم. خانواده نیز نهادی اســت که اسلام توجه بسیاری بر آن می‌شود و فرامین زیادی برای قوام و پایداری‌اش صادر شده. تنظیم صحیح این دستورات خود یک نظریه کلی و مفصل خواهد شد که توان اصلاح همه جوامع را خواهد داشت. به شرط عملی ساختن آن.

پی‌نوشت‌ها:

1- زرین کوب، تاریخ مردم ایران، ج 1، صص 352-353.
2- پولاک، ایران و ایرانیان، ص 143
3- اعزازی، جامعه شناسی خانواده، ص 68
4- همان، ص 74
5- روزن بام، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، ص 33
6- ریترز، نظریة جامعه شناسی در دوران معاصر، ص 191
7- گیدنز، جامعه شناسی، صص 433-434
8- اسرا/23
9- آل عمران/ 92
10- اصول کافی، ج 4، صص 465-466
11- اسرا/ 24
12- بقره/187
13- نساء/ 19
14- مکارم الأخلاق، ص 125
15- میزان الحکمه، ج 3، ح ۲۵۴
16- بقره/168
17- جامع السعادات، ج 2، ص 178
18- میزان الحکمه، ج 7، ح 17636
19- نور/32
20- اصول کافی، ج 5، ص 337، ح 4.
21- وسائل الشیعة، ج 20، ص 18

منابع:
1- قرآن کریم
2- اعزازی، شهلا، جامعه شناسی خانواده، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، 1385
3- روزن بام، هایدی، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، ترجمه محمدصادق مهدوی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1363
4- پولاک، ادوارد یاکوب، ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی، 1361
5- ریترز، جورج، نظریة جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی، 1385
6- زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران، تهران: امیرکبیر، 1388
7- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، چ ۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۸ ق
8- گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، تهران، نشر نی، 1382
9- محمدی ری شهری، محمد، میزان الجکمه، قم، انتشارات درالحدیث، 1386
10- نراقی، ملا محمد مهدی، جامع السعادات، انتشارات الزهرا، 1363 ه ش
11- حر عاملی، شیخ محمد بن حسن، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ه ق.
12- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، انتشارات شریف رضی، قم، چاپ چهارم، 1412 ق.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

مصرف و مصرف‌گرایی از منظر اسلام و جامعه‌شناسی …مصرف و مصرف‌گرایی از منظر اسلام و جامعه‌شناسی اقتصادی چکیده مصرف و مصرف‌گرایی خانواده از منظر قرآن خانواده از ابتدای تاریخ تاکنون، به عنون اصلی‏ترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و اقتدار علمی در اندیشه سیاسی اسلام بخش اول جایگاه …چکیده در اندیشه سیاسی اسلام اصل حفظ عزت مسلمانان و نفی سلطه بیگانگان از اهمیت بخش اول بررسی تطبیقی مفهوم شادی و نشاط از دیدگاه اسلام و تبسّم وگشادهرویی نیز از نشانه های شادی و آیه ای از آیات خداوندی است از حضرت امام علیع نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و …نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و روایات کریمه گل گلیحجاب وعفاف حجاب از منظر قرآن و روایاتحجاب وعفاف حجاب از منظر قرآن و روایات جوانی از انصار، در مدینه با زنی برخورد کرداسلام و مسأله تعلیم و تربیتاشاره مطالعات و تحقیقات علمای تعلیم و تربیت نشان از اهمیت و جایگاه فوق‌العاده امر آیین ‌روزه‌داری پیش از‌ دین اسلامجام جم آنلاین به تصریح قرآن کریم ، روزه بر پیروان ادیان آسمانی قبل از اسلام نیز واجب نگاهی انتقادی به نظریه رؤیاهای رسولانه از منظر …نگاهی انتقادی به نظریه رؤیاهای رسولانه از منظر پدیدار‌شناختی و هرمنوتیکی توضیحاتنگاهی به شخصیت و حقوق زن در اسلام و سایر ملل …نگاهی به شخصیت و حقوق زن در اسلام و سایر ملل چکیده در این نوشتار، نویسنده شمه‌ای از


ادامه مطلب ...

فواید پنج گانه عطسه از منظر امام صادق (ع)

[ad_1]

مکارم الأخلاق- به نقل از ابو بصیر، از امام جعفر صادق علیه‏‌السلام:

فواید پنج گانه عطسه

فراوانى عطسه، شخص را از پنج چیز، ایمن مى‏‌سازد:

نخستین آنها جذام اسـت.

دوم، بادهاى بدخیمى که در سر و صورت، جاى مى‏‌گیرد.

سوم آن که مایه ایمنى از جاى گرفتن آب در چشم مى‏‌شود.

چهارم آن که از سختى حفره‏‌هاى بینى، مصونیت مى‏‌دهد.

و پنجم آن که از بیرون آمدن مو از چشم، ایمنى مى‏‌دهد.

فرمود: “اگر دوست داشتى که عطسه‌‏ات کم شود، با روغن مرزنجوش، انفیه کن”.

پرسیدم: چه مقدار؟

فرمود: “به اندازه یک دانگ* “.

راوى گوید: این کار را پنج روز انجام دادم و (عارضه‏‌ام) از میان رفت.

متن حدیث:

مکارم الأخلاق عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه‏‌السلام:

کَثرَةُ العُطاسِ یَأمَنُ صاحِبهُ مِن خَمسَةِ أشیاءَ:

أوَّلُها: الجُذامُ.

وَالثّانِی: الرّیحُ الخَبیثَةُ الَّتی تَنزِلُ فِی الرَّأسِ وَالوَجهِ.

وَالثّالِثُ: یَأمَنُ نُزولَ الماءِ فِی العَین.

وَالرّابِعُ: یَأمَن مِن شِدَّةِ الخَیاشیمِ.

وَالخامِسُ: یَأمَنُ مِن خُروجِ الشَّعرِ فِی العَینِ.

قالَ: و إن أحبَبتَ أن یَقِلَّ عُطاسُک فَاسـتَعِط بِدُهنِ المَرزَنجوشِ.

قُلتُ: مِقدارُ کَم؟

قالَ: مِقدارُ دانِقٍ.

قالَ: فَفَعَلتُ ذلِکَ خَمسَةَ أیّامٍ فَذَهَبَ عَنّی.

پینوشت: «مکارم الأخلاق،2،ص165- بحارالأنوار،76،ص52- دانش نامه احادیث پزشکی:1/288»

مطالب مرتبط :

شخصیت شناسی از روی عطسه

مسایل جنسی با عطسه در ارتباط اسـت

عطسه با بینی مسدود و این پیامدها

آبریزش بینی دارید؟ مدام عطسه می‌کنید؟

عطسه دیگران واقعا باعث سرماخوردگی می‌شود؟


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

دعا و شرایط دعا کردن دین و اندیشهدعا جهت رونق کسب و کار دعای ختم قرآن کریم دعای علقمه دعای شش قفل دعای عکاشه نماز حاجت ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی …ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ چه بوده است و حجامت شناخت؛ مقاله نخست؛ سیر تاریخیمقدمه شاکی طی دادخواست تقدیمی اعلام داشته ‌است، حجامت یکی از سنت‌های پیامبران است نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف آیا سحر و جادو و بستن بخت دختران و بستن راه کار …آیاسحروجادووبستنآیا سحر و جادو و بستن بخت دختران و بستن راه کار واقعیت دارد؟ اگر واقعیت دارد از طرف تسنیم اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریرونی از ترکیب اصلی انگلیس مقابل اسپانیا خط خورد بچه های مدرسه همت به شبکه امید می آیندپورتال طب سنتی ، اسلامی و ایرانی طب سنتی …طبسنتیایرانیواسلامیمهاجرت امام‌رضا‌ ع از مدینه به طوس، با وجود همه مظلومیت، اما برکات فراوانی داشتشهریور ۸٧ زیتونزمزم سیاست ازخاطرات مفسرقرآن جناب هاشمی رفسنجانی درزمان حضرت امام خمینی که فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو …قصه چیست ؟ ادبیات کودک شامل قصه ، شعر ، نمایش ، افسانه و داستان و است ادبیات کودکان آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیمطلع امام صادقعلیه السّلام فرمودند مِیرَاثُ اللَّهِ مِنْ عَبْدِهِ الْمُوْمِنِ


ادامه مطلب ...

بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (4)

[ad_1]

6. نمونه هایی از معاشرت اخلاق محور در بین همسران در قرآن کریم

قرآن کریم، بر روابط اخلاق محور در خانواده بسیاراهتمام می ورزد و در این خصوص ارتباط مصلحانه و مشفقانه را در بین همسران نه تنها ترجیح می دهد، بلکه آن را الزامی اخلاقی به شمار می آورد، این بینش را می توان از زوایای گوناگون کلام پروردگار برداشت نمود. دراین مجال، از باب اختصار تنها به ذکر چند مورد اکتفا می شود.

1-6. ادای سوگند ایوب در خطای همسر

خداوند متعال در جریان سوگند حضرت ایوب در ارتباط با خطای همسر او می فرماید : «یک بسته تر که به دستت برگیر و [همسرت را] با آن بزن و سوگند مشکن، ما او را شکیبا یافتیم...»(1)ابن عباس در این خصوص می گوید : «دلیل این تصمیم ایوب آن بود که شیطان درآستانه بهبودی او، بر همسرش آشکار گردید و به او گفت : من شوهرت را شفا می بخشم و برای این کار پاداشی جز این نمی خواهم که پس از بازیافت سلامتی اش بگویی: تو او را شفا بخشیده ای!» (طبرسی، 1380ش، ج12، ص419) برخی نیز به نقل از تفسیر مجمع البیان، آورده اند: «دلیل این تصمیم ایوب آن بود که همسرش از پی کاری روان شد و در بازگشت اندکی دیرآمد. آن بزرگوار که از فشار درد و رنج و تأخیر او ناراحت شده بود، سوگند یاد کرده که پس از بهبودی کامل یکصد تازیانه به او بزند.» (همان) گفتنی اسـت خداوند متعال ادای سوگند ایوب را حتمی می شمارد؛ اما از سویی دیگر، مصداق نذر ایوب را اخلاقی نمی شمارد، بلکه شکیبایی ایوب را می پسندد و به او می گوید : برای ادای سوگندت، دسته ای از «ضغث»
ـ نی بوریا (ابن منظور، 2000 م، ج9، ص 47) ـ را در دستت بگیر و این گونه نذرت را ادا کن. بدون شک، در جامعه عصرایوب، زدن زن به دلیل خطای او، باید پذیرفته و متعارف باشد که ایوب پیامبر در مقام نبوت و عصمت و درحالی که آراسته به فضایل اخلاقی اسـت، بدان مبادرت می کند؛ اما با وجود این، این نوع رفتار در نزد پروردگار رحیم پذیرفته نیست. گویی در نزد پروردگار، قوانین بدون محبت و عشق، گذشت و عفو و رحمت و شفقت در روابط همسران، شایسته و مناسب نیست. ازاین رو، خداوند به منع خشونت در روابط این زوج می پردازد و از ایوب می خواهد به نحوی به نذرش عمل نماید که به روابط اخلاقی خانواده آسیبی وارد نیاید. به تعبیری دیگر، ازایوب می خواهد که با همسرش به نحو معروف و شایسته رفتار کند.

2-6. صلح زن و احساس مرد

یکی دیگر از مصادیق اخلاقی روابط همسران، آنجاست که پروردگار غفور و محسن، علی رغم پذیرفتن حق دادخواهی زن در هنگام نشوز و نافرمانی مرد، الگوی شایسته ای را که به حق موجب حفظ نظام مقدس خانواده می گردد، ارائه می دهد و می فرماید: وَالصُّلْحُ خَیْرٌ(نساء:128) و از طرفی دیگر در ادامه، سوء استفاده مردان از قدرتشان را با حلقه احسان و تقوای الهی گره می زند و می فرماید : وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبیِراً. اینجاست که باور قرآنی مبنی برمحوریت معاشرت به معروف در خانواده، خود را نشان می دهد. برای درک این حقیقت، توجه به این نکته حایزاهمیت اسـت که زن در این خصوص می تواند به محکمه مراجعه نموده، خواهان حق خود باشد و مرد هم می تواند به طریقی همسر خود را طلاق دهد؛ اما ازآن رو که تکیه براین نوع حقوق، نمی تواند احیاگر محبت و صفای
روابط همسران باشد، در تمدن درخشان اسلامی جایگاه قابل توجه ای ندارد، بلکه آموزه ها و گزاره های دینی در این حیطه، معاشرت اخلاقی را بر تمام آن حقوق ترجیح می دهد.

3-6. ادای مهریه با طیب خاطر

اعطای مهریه به زن، از جمله وظایف مرد در شریعت اسلامی اسـت. ازحیث حقوق، مرد وظیفه دارد که مهریه زن را به او پرداخت نماید؛ اما خداوند متعال دراین محور، تنها عملکرد حقوقی مرد را کافی نمی شمارد و ازاو می خواهد که مهریه را از روی رضایت خاطر تقدیم کند؛ چنان که در این رابطه می فرماید : «و مهر زنان را به عنوان هدیه ای از روی طیب خاطر به ایشان بدهید»(2)گفتنی اسـت که دراعمال حقوقی همچون پرداخت مهریه، نیت انسان ها مدخلیتی ندارد؛ اما خداوند متعال خواستار اعمال روابط حقوقی همسران، به شکل شایسته و پسندیده اسـت، به گونه ای که مرد در هنگام اعطای مهریه به همسرش، آن را از روی رضایت کامل و طیب خاطر تقدیم نماید. چنین نیتی نشان از آن دارد که معاشرت مرد با همسرش از منظر قرآن کریم، باید برپایه اخلاق و معاشرت پسندیده باشد.

4-6. بخشش مهریه توسط زن

خداوند متعال طی آیاتی از قرآن کریم، بر اعطای حقوق زن توسط شوهر، تأکید ورزیده و آن را درقالب عباراتی همچون فَمَتّعُوهنّ (احزاب:49) و یا همان عبارت شریفه وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً ارائه می دهد؛ اما ازسویی دیگر، بخشش قسمتی از مهریه را توسط زن محترم شمرده و افزون بر حلال بودن آن برای مرد، آن را گوارا نیز می شمارد و می فرماید : «فَکُلُوهُ هَنِیئاً
مَّرِیئًا» (نساء:4)؛ آن را حلال و گوارا بخورید. شایان ذکراست کاربرد واژه «مَریئاً» در کنار «هَنیئاً» می تواند اذهان را به این نکته معطوف دارد که زن در جریان اعطای مهریه، موقعیت همسرش را درک نماید و تنها به فکرحقوق خود نباشد؛ همان گونه که امام صادق دراین رابطه فرمودند : « هر زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد، در برابر هرمثقال طلایی که می بخشد پاداش آزاد کردن بنده ای در راه خدا به او داده می شود.» (حرعاملی، [بی تا]، ص 37-36)
بی تردید، این نحوه رفتارها حکایت بارزی از روابط اخلاق محور همسران اسـت و همواره در نزد عرف، رفتاری کاملاً شایسته و نیکو محسوب می گردد.

نتیجه

با عنایت به آنچه مطرح شد، چنین به دست می آید که طبق فرهنگ قرآنی، هر یک از همسران باید با یکدیگر معاشرتی به معروف داشته باشند و از هرگونه روابطی که جنبه ایذاء و آزار داشته باشد بپرهیزند. گر چه به دلایلی چند خداوند درآیاتی از قرآن کریم به مردان امر فرموده اسـت که با همسران خویش به معروف رفتارکنند، اما با عنایت به مجموعه آموزه های قرآنی، این دستور اسـت که همسران، اعم از زن و مرد، باید بدان رفتار نمایند. با بررسی معنای «معروف» بیان شد که تشخیص معروف با عقل سلیمی اسـت که متکی براصول و معیارهای شریعت اسلامی اسـت. مطابق این معنا، حسن معاشرت میان همسران عبارت از رفتاری اسـت که در نزد عرف خردمندانه متدین، پسندیده و رضایت بخش باشد. با توجه به اینکه مصادیق معروف می تواند در زمان ها مکان های مختلف، متفاوت باشد. بنابراین، در روابط خانواده، در هرعصری باید مطابق مصادیق معروف درآن زمانه که با اصول معارف دینی سازگاراست عمل شود. از این رو، لازم اسـت مسائل مربوط به رابطه همسران در هر عصری، همراه با پیشرفت و ترقی خردمندان متدین، تحت حاکمیت چنین اصلی قرار گیرد.
منابع تحقیق:
* قرآن کریم؛ ترجمه محمد مهدی فولادوند.
1. آلوسی بغدادی، شهاب الدین السید محمود؛ روح المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم و السبع المثانی؛ بیروت : داراحیاء التراث العربی، [بی تا].
2. ابن عاشور، محمد الطاهر؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ [بی جا] :[بی نا]، [بی تا].
3. ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم الافریقی المصری؛ لسان العرب؛ بیروت : دارصادر، 2000 م.
4. جر، خلیل؛ لاروس، باریس : مکتبه لاروس، 1973م.
5. حر عاملی، محمد بن الحسن؛ وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه؛ تعلیق : ابی الحسن الشعرانی؛ بیروت : داراحیاء التراث العربی، [بی تا].
6. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن الکریم؛ قم : ذوی القربی، 1423ق.
7. سیوطی، جلال الدین و محلی، جلال الدین، تفسیرجلالین؛ بیروت: مؤسسه النور للمطبوعات، 1416ق.
8. صادق نوبری، عبدالمجید؛ کشف الحقائق عن نکت الآیات و الدقائق؛ تهران : اقبال، 1381 ش.
9. طباطبائی، سید محمد حسین؛ تفسیر المیزان؛ ترجمه: سید محمد باقر موسوی همدانی؛ قم : دفتر نشرانتشارات اسلامی، 1374 ش.
10. طبرسی؛ فضل بن الحسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ترجمه، تحقیق و نگارش علی کرمی؛ تهران : فراهانی، 13801ش.
11. طوسی، محمد بن الحسن؛ التبیان فی تفسیرالقرآن؛ بیروت : داراحیاء التراث العربی، [بی تا].
12. ــــــــــــــــ؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ [بی جا]؛ المکتبه المرتضویه لاحیاء الآثارالجعفریه، [بی تا].
13. فضل الله، سید محمد حسین؛ من وحی القرآن؛ بیروت: دارالملاک للطباعه و النشر، 1419 ق.
14. فیروزآبادی، مجدالدین محمد بن یعقوب؛ القاموس المحیط؛ بیروت : دارالجبل، [بی تا].
15. فیض کاشانی، ملا محسن؛ تفسیر الصافی؛ تهران : مکتبه الصدر، 1416ق.
16. قرائتی کاشانی، محسن؛ تفسیر نور؛ تهران : مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383ش.
17. قربان نیا، ناصر و همکاران؛ بازپژوهی حقوق زن؛ تهران، روز نو، 1384 ش.
18. قرطبی، محمد بن محمد؛ الجامع لِاَحکام القرآن؛ تهران : ناصر خسرو، 1364 ش.
19. گنابادی، سلطان محمد؛ تفسیر بیان السعاده؛ بیروت : مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1408ق.
20. مدرسی، سید محمد تقی؛ من هدی القرآن؛ تهران : دارمحبی الحسین، 1419 ق.
21. مقاتل بن سلیمان؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان؛ بیروت : داراحیاء التراث، 1423ق.
22. مقری فیومی، احمد بن محمد بی علی؛ المصباح المنیر؛ [بی جا]: دارالفکر، [بی تا].
23. مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از همکاران؛ تفسیر نمونه؛ تهران : دارالکتب الاسلامیه، 1377 ش.

پی نوشت ها :

1ـ وَ خُذْ بِیَدِک ضِغْثاً فَاضرِب بِّهِ وَ لا تحْنَث إِنَّا وَجَدْنَاهُ صابِراً (ص:44).
2 ـ وَ ءَاتُوا النِّساءَ صدُقَاتهِنَّ نحْلَهً (نساء:4).

منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

بایسته‌های اخلاقی همسران و نقش آن در تربیت فرزندانچکیده این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری به بررسی بایسته‌های اخلاقی همسران و آثار آن نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و …نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و روایات کریمه گل گلیجشنواره علامه حلیره اسامی برگزیدگان دوره‌های …نام نام خانوادگی جنسیت نام اثر گروه علمی استان شهر مدرسه نوع انتخاب زهرا کلهر اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعیخاستگاه مدارا و عفو از دیدگاه قرآن و حدیثعفو در اصل به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است؛ از این رو، برای بیان صرف نظر کردن از چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟ شهر سوالسوالها به ظاهر ساده ولی در باطن فربه، جدی و اساسی است در مقابل ، پاسخ های شما، ظاهری نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف پایگاه سابق تخصصی نقد و بررسی عرفانهای کاذبشادی بی هدف دالای لاما گردآورندهمظاهری سیف سرور و شادمانی و رضایت مندی از گرایش آیا برای جبران حق الناس می‌شود قرآن ختم کرد و …آیا می توانم در ماه مبارک رمضان یک دور ثواب ختم قرآن را برای از بین بردن حق الناس هایی آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیناباروری، قصّه پر غصّه بسیاری از خانواده ها به خصوص زوج های جوان است؛ قصّه ای که ترنّم


ادامه مطلب ...

بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (3)

[ad_1]

4. مخاطبان آموزه معاشرت به معروف

در آیه شریفه مورد بحث، خطاب معاشرت به معروف به شوهران، از صراحت و شفافیت کاملی برخورداراست، اما یقیناً چنین خطابی هرگز دلیل بر آن نمی شود که این اصل اخلاقی درباورقرآنی در باب روابط همسران یک طرفه باشد. ازاین رو، با این بینش، پرداختن به دو سؤال در این حوزه از سر تمهید لازم اسـت :
1.چگونه می توان طرفینی بودن چنین اصلی را از قرآن کریم برداشت نمود؟
2. چرا قرآن کریم، این خطاب را تنها برای شوهران بیان نموده اسـت؟
در پاسخ سؤال اول می توان گفت :
1. طبق بیان قرآن کریم، فلسفه خلقت همسران، رسیدن هر یک ازآنها به آرامش
اسـت؛ (1)آن آرامشی که ازلوازم آن، مودت و رحمتی اسـت که خداوند میان همسران قرار داده اسـت. ازاین رو، طبیعتاً چنین فلسفه ای اقتضا می کند که هر یک از همسران با دیگری به شکل محبت آمیز و مودت آمیز رفتار نماید و تنها رفتار یکی از همسران بر طبق این اصل، هرگز نمی تواند آرامش طرفینی را حاصل آورد.
2.تنها ازاین آیه شریفه اصل معاشرت به معروف بین همسران برداشت نمی شود، بلکه در قرآن کریم دراین مورد آیاتی وجود دارد که بر پایه آنها طرفینی بودن معاشرت به معروف بین همسران قابل استنباط اسـت. از جمله آیاتی که دراین خصوص مناسبت دارد، آیه ای اسـت که زنان را در موقع نشوز مردان به صلح و سازش دعوت نموده اسـت و از سویی دیگر، مردان ناشز را به احسان و تقوای الهی فراخوانده اسـت. (2) بی گمان، این مورد می تواند نمونه ای قرآنی مبنی بر طرفینی بودن این اصل اخلاقی باشد.
3. اگر چه این آیه شریفه،در مورد معاشرت به معروف مردان با همسران خود اسـت اما عقلاً بازتاب طبیعی آن، طرفینی بودن این نحوه رفتاراست؛ زیرا چنانچه مدیر و مسئول
خانواده، با اخلاقی نیکو آرامش نسبی را برای خانواده خود به ارمغان بیاورد، از لحاظ روانی نوعاً معاشرتی نیکو را پاسخ خواهد گرفت؛ همان گونه که آیه شریفه «هَلْ جَزَاءُ الاحْسانِ إِلا الاحْسانُ» (الرحمن :60) نیز این نکته را تأیید می نماید.
در پاسخ دوم نیز می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1.با دقت و تأمل درآیه مورد بحث و برخی دیگر از آیات قرآن و نیز با مراجعه به تاریخ، به روشنی رفتار مستبدانه و ظالمانه اعراب با زنانشان قابل برداشت خواهد بود. طبق آیه مربوطه، بعضاً زنان اختیار خود و یا اموال خود را نداشتند و چنانچه برای آنان اموالی نیز وجود داشت، در نزد عرف، آن قدر شخصیت و منزلت نداشتند که بتوانند خود مالک آنها باشند.(3) آنها حتی اختیار مهریه خود را نداشتند؛ همان گونه که قرآن کریم در این باره می فرماید : «چگونه آن [مهر] را می ستانید با آنکه از یکدیگر کام گرفته اید، و آنان از شما پیمانی استوار گرفته اند.»(4)
بنابراین، با حاکمیت این گونه فرهنگ های جاهلانه و ظالمانه از ناحیه مردان، طبیعی و منطقی اسـت که برای فرهنگ سازی صحیح، باید از آنان شروع کرد. به علاوه آنکه در جریان این نوع کج رفتاری ها از سوی برخی از مردان، فضای مناسبی برای طرح دعوت زنان به چنین معاشرتی وجود نداشت؛ چرا که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. تردید نمی توان کرد که آیاتی نظیر «عاشروهن بالمعروف» (نساء:19) و «فامسکوهن بمعروف او سرحوهنّ
باحسان» (بقره: 231) با هدف حمایت از ارزش و منزلت زنان و تأمین حقوق قانونی و اخلاقی آنان نازل شده اسـت.
2. معاشرت به معروف بعضاً براساس جوفکری حاکم برآن عصر، ناخواسته و ناآگاهانه و از روی اجبار، البته نه به دور از نقص و یا همراه با اصول اخلاقی، از سوی زنان اعمال می شد؛ چه آنکه زنان نه تنها مجبور بودند به مردان صاحب قدرت خود احترام بگذارند، بلکه بعضاً باید احترام برده گونه ای نیز برای شوهران خود قایل باشند؛ چنان که این برداشت از خود آیه مورد بحث و آیاتی نظیرآن، به دست می آید.
3. از آن رو که ریاست خانواده به عهده مرد اسـت «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلى النِّساءِ »(نساء: 34) و مدیریت و ریاست، مقتضی آن اسـت که نوعاً دست شوهران در تصمیمات مربوط به روابط زناشویی بازتر باشد، طبیعتاً نحوه رفتار شایسته دراین قلمرو توسط آنها آسیب پذیرتر اسـت و به دلیل آنکه معمولاً مردان با زنان، به معروف معاشرت نمی کنند، خداوند در قرآن کریم، مکرر آنها را به این رفتار امر کرده اسـت، از این رو، این صراحت به معنای یک طرفه بودن این نوع رفتار نیست، بلکه در فرهنگ قرآنی هر یک از همسران باید به یکدیگر به معروف رفتار نمایند.

5. نقش بنیادین معاشرت به معروف در روابط همسران

نقش اساسی معاشرت به معروف در روابط همسران از منظر قرآن کریم قابل انکار نیست. بلکه بی گمان، شیوه فرهنگی قرآن کریم در رابطه با نحوه رفتار همسران با یکدیگر، از ارزش های اخلاقی ای در خور اعتنا به شمار می رود. از بنیادین بودن اصل معاشرت به معروف در بین همسران، همان بس که پروردگار متعال، اکراه و اجبار هیچ یک از همسران را درقبال
تصمیم گیری و اعمال قدرت دیگری نمی پسندد و برآن اعتراض می نماید. این بینش که چنانچه دست یکی از همسران در اعمال قدرت باز باشد، باید به گونه ای اقدام نماید که طرف مقابل را دراکراه و اجبار غیر منطقی و غیر پسندیده قرار ندهد، به حق یکی از مدرن ترین و جامع ترین گونه روابط اخلاقی اسـت. خداوند حکیم در باب اکراه و تحت فشار بودن یکی از همسران، به موضوعی ملموس در عصر نزول اشاره می نماید و می فرماید :«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا یحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً وَ لا تَعْضلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا ءَاتَیْتُمُوهُنَّ إِلا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشهٍ مُّبَیِّنَهٍ» (نساء:19) اى کسانى که ایمان آورده‏اید، براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید؛ و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشى از آنچه را به آنان داده‏اید [از چنگشان به در] برید، مگر آنکه مرتکب زشتکارى آشکارى شوند. دراین آیه شریفه، پروردگار با ارث بردن زنان و یا به باور برخی، به ارث بردن اموال زنان (همچون : طباطبائی، 1374 ش، ج4، ص402) و نیز تحت فشار قرار دادن آنها برای به چنگ آوردن اموالشان، مخالفت می ورزد و آن گونه رفتارها را به شدت غیراخلاقی و ممنوع می شمارد.
به نظر می رسد پیام جاودانه این آیه شریفه آن باشد که اقدامی که موجب گردد زن، تحت فشار و مضیقه واقع شود، در نزد پروردگار پذیرفته نیست.
شایان ذکراست واژه «کَرهاً» و عبارت «لاتَعضُلُوهُنَّ» در آیه شریفه، به نوعی، دیدگاه پروردگار را بر غیراخلاقی بودن روابطی که یکی از همسران، طرف دیگر را در مضیقه قرار دهد، ترسیم می کند. آنچه ما اینک در صدد بیان آن هستیم، آن اسـت که طبیعتاً اکراه و تحت فشار بودن یکی از همسران در کانون خانواده، امروزه متحول گشته اسـت و در قلمرو ریاست مرد در خانواده، بعضاً با اشکالی دیگر در روابط همسران بروز و ظهور دارد. طبیعتاً با ستردن غبار مهجوریت از سیمای جاودانه پیام الهی، می توان گفت که معاشرت به معروف
در بین همسران، هرگونه اجبار و نارضایتی و تحت فشار قرار دادن غیر منطقی را در روابط همسران می زداید.
این باور مقتضی آن اسـت که اندیشمندان و صاحب نظران دراین حیطه، اعم از فقها، مفسران، حقوق دانان و عالمان اخلاق، در تعیین روابط و وظایف همسران به بنیادین بودن این اصل در نزد شریعت اسلامی اهتمام داشته باشند؛ همچنان که بسیاری از آنان بدین اصل توجه داشته و مسائلی همچون تحول در مصادیق نفقه را در روابط همسران بر پایه این اصل تنظیم نموده اند؛ از جمله آنکه برخی از فقها تصریح نموده اند که در صورت نیاز زن به خادم، تأمین نفقه خادم نیز وظیفه مرد اسـت، و آن را لازمه معروف شمرده اند.(طوسی، [بی تا]، ب، ج6، ص4)
همچنین برخی از حقوق دانان نیز به این مهم توجه ورزیده و همواره براخلاقی نمودن قوانین مربوط به روابط همسران تأکید نموده اند. برخی از ایشان در این رابطه نگاشته اند:
«قانون مدنی پیش ازاصلاحیه آبان 1381، در ماده 1107 نفقه را شامل مسکن، البسه، غذا واثاث البیت می شمرد و نهایتاً وجود خدمتکار را در صورت عادت یا حاجت زن نیز از عناصر نفقه می دانست. در بازنگری مصوب 19 /8 /1381، ماده 1107 نفقه را "عبارت از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن..." دانسته و مواردی را ذکر کرده، که از عبارت " از قبیل" دانسته می شود که مصادیق تمثیلی اسـت نه حصری.»(قربان نیا و همکاران، 1384، ج2، ص 71)
افزون براین، قانونگذار مدنی در ماده 1103 بر همین اصل اخلاقی جامه قانون پوشانده و تصریح کرده اسـت: «زوجین متکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.» این ماده قانونی اگر چه این اصل اخلاقی را وارد دنیای حقوق کرده اسـت، اما هنوز رنگ اخلاقی آن بر رنگ حقوقی اش می چربد.

پی نوشت ها :

1ـ‌ «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَجاً لِّتَسکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فى ذَلِک لاَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (روم:21): و ازنشانه های اواینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، دراین [نعمت] برای مردمی که می اندیشند قطعاً نشانه هایی اسـت.
2- «وَ إِنِ امْرَأَهٌ خَافَت مِن بَعْلِهَا نُشوزاً أَوْ إِعْرَاضاً فَلا جُنَاحَ عَلَیهِمَا أَن یُصلِحَا بَیْنهُمَا صلْحاً وَ الصلْحُ خَیرٌ وَ أُحْضرَتِ الاَنفُس الشحَّ وَ إِن تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً» (نساء:128) : و اگر زنى از شوهر خویش بیم ناسازگارى یا رویگردانى داشته باشد، برآن دو گناهى نیست که از راه صلح با یکدیگر، به آشتى گرایند؛ که سازش بهتر اسـت. و[لى‏] بخل [و بى‏گذشت بودن‏]، در نفوس، حضور [و غلبه‏] دارد؛ و اگر نیکى کنید و پرهیزگارى پیشه نمایید، قطعاً خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه اسـت.
3 ـ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا یحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً...»(نساء:19): اى کسانى که ایمان آورده‏اید، براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید.
4 ـ «وَ کَیْف تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضکمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنکم مِّیثَاقاً غَلِیظاً» (نساء:21)

منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

بایسته‌های اخلاقی همسران و نقش آن در تربیت فرزندانچکیده این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری به بررسی بایسته‌های اخلاقی همسران و آثار آن نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و …نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و روایات کریمه گل گلیجشنواره علامه حلیره اسامی برگزیدگان دوره‌های …نام نام خانوادگی جنسیت نام اثر گروه علمی استان شهر مدرسه نوع انتخاب زهرا کلهر اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعیخاستگاه مدارا و عفو از دیدگاه قرآن و حدیثعفو در اصل به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است؛ از این رو، برای بیان صرف نظر کردن از چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟ شهر سوالسوالها به ظاهر ساده ولی در باطن فربه، جدی و اساسی است در مقابل ، پاسخ های شما، ظاهری جایگاه اخلاق در اسلام پرسمان دانشجویی ـ اخلاقجایگاهاخلاقدراسلامیکی از موانع خودسازی که ناشی از هوای نفس است، پرگویی است مشکل پرگویی این است که باعث نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف امیدودوازده امیدوار به دوازدهدانلود آهنگ این سومین جنگ جهانی مهسا ناوی ازش دلم خالی شده از غصه لبریزه با لینک مستقیمآیا برای جبران حق الناس می‌شود قرآن ختم کرد و …آیا می توانم در ماه مبارک رمضان یک دور ثواب ختم قرآن را برای از بین بردن حق الناس هایی


ادامه مطلب ...

بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (2)

[ad_1]

3. تفسیر «عاشروهن بالمعروف»

1-3. دیدگاه مفسران

با توجه به آنکه بخشی از فهم معروف در راستای انتظارات عرف شکل می یابد، مناسب می
دانیم تفسیرعبارت شریفه «عاشروهنّ بالمعروف» را که حکایت از بنیادین بودن این امر در روابط همسران دارد، از دیدگاه برخی از مفسرانِ متقدم و متأخر بررسی نماییم، تا ضمن ارزیابی و سنجش تفصیلی آن، از حدود تأثیرگذاری بینش و معرفت عرف در آن تفاسیر جویا شویم.
برخی از مفسران قرن دوم، دراین خصوص تنها به مصاحبت به احسان اشاره نموده اند، (مقاتل بن سلیمان، 1423 ق، ج1، ص364) برخی دیگر در قرن پنجم معروف را ایفای حقوقی که خداوند بر مردان واجب نموده ونیز طلاب دادن به احسان تعریف نموده اند.(طوسی، [بی تا]، الف، ج3، ص 150) عده ای نیزدرقرن ششم باور دیگر مفسران را چنین تصریح نموده اند: «به باور بعضی از مفسران، منظوراین اسـت که با آنان به گونه ای پسندیده رفتار کنید، هم از نظر عواطف و احساسات و مهر و محبت، هم از جهت ادای حقوق جسمی و تأمین هزینه زندگی آنان. اما برخی براین باورند که با آنان به تندی رفتار نکنید، بلکه با مهروگشاده رویی با آنان روبه رو شوید و پاره ای نیز گفته اند: تفسیرآیه این اسـت که به سبک خودشان با آنان رفتار کنید.» (طبرسی، 1380ش، ج2، ص 776) مفسر دیگر در قرن هفتم، مراد ازمعاشرت به معروف را چنین می داند که مرد حق مهریه و نفقه همسرش را ایفا نماید. جز درزمانی که گناهی از او سر زده باشد، چهره اش را بر او تنگ نگیرد و با تندی با او صحبت نکند و میل به غیر او را برای او آشکار نسازد. (قطبی، 1364 ش، ج5، ص 97)
برخی نیز در قرن نهم و دهم، نیکی در قول و نفقه و همبستری را مراد آیه دانسته (سیوطی و محلی، 1416ق، ص 102) و برخی در قرن یازدهم نیز به انصاف در فعل و نیکی در قول اشاره نموده اند.(فیض کاشانی، 1416ق، ج1، ص432) عده ای نیز در قرن سیزدهم افزون بر ذکرچنین
مصادیقی، وجوب استخدام خدمتکار برای همسری که ـ درخانه پدری ـ کارهای خود را انجام نمی داده اسـت، از مصادیق معاشرت به معروف شمرده اند (آلوسی، [بی تا]، ج4، ص 243) و بعضی نیز حسن معاشرت را مانع نفی ضرر و نفی اکراه در مورد زن دانسته اند.(ابن عاشور، [بی تا]، ج4، ص 286) برخی دیگر در قرن چهاردهم مراد از معاشرت به معروف را معاشرتی دانسته اند که نزد عقل و شرع نیکو شمرده گردد، و آن نحوه رفتار را بر تمام افراد گسترش داده اند؛ ضمن آنکه سهم زنان را در خانواده بیشتر یافته و تصریح کرده اند : «و مخصوصاً با کسانی که زیردست شخص باشند و مخصوصاً با زن آزاده ای که به سبب مهریه مملوک تو شوهر شده اسـت.» (گنابادی، 1408 ق، ج2، ص 8)
عده ای از مفسران معاصر، عبارت مذکور را در حد یک ترجمه بیان نموده و بعضاً آن را در قالب عباراتی همچون : «دستور معاشرت شایسته و رفتارانسانی مناسب با زنان» (مکارم شیرازی و همکاران، 1377 ش، ج3، ص320) «با زنان باید خوش رفتاری کرد.» (قرائتی کاشانی، 1383ش، ج2، ص 260) و «البته با زنان به نحو نیکو و پسندیده رفتار کنید و آنها را بدون سبب اذیت نکنید» (صادق نوبری، 1381 ش، ج2، ص 71) بیان نموده اند؛ اما برخی به تشخیص عرف اشاره نموده و قانونگذار را به این اصل توجه داده و گفته اند : «قانونگذار باید درمورد معاشرت با زن و حقوق او، بر عرف تکیه نماید و معاشرت سلیم را معین نماید.» (مدرسی، 1419 ق، ج2، ص 42)
عده ای نیزبا توجه به آنکه معروف را هر امری دانسته که مردم در مجتمع خود آن را می شناسند و به آن جاهل نیستند، در تفسیر عبارت مربوطه، با توجه به عنایت به عرف معاصر، آن را به آزادی زن و اینکه زن جزء مقوم جامعه اسـت و باید در حد وسع و توانایی اش در جامعه، مشارکت و همکاری و تعاول داشته باشد، مرتبط نموده اند.(طباطبائی، 1374 ش، ج4،
ص 404-405)
برخی نیز طبق عرف زمانه، آزادی زن در خانواده را به گونه ای دیگر در تفسیر عبارت مذکور ذکر نموده و با ذکر مصادیقی همچون : علاقه مرد به همسرش ـ براساس مودت و رحمتی که خداوند میان آنها قرار داده اسـت ـ و احترام به احساسات و عواطف و شخصیت مستقلش را اراده و تفکر، آزادی زن درخانواده را محترم شمرده اند.(فضل الله، 1419 ق، ج7، ص 163)

2-3. نقد و تحلیل اجمالی تفاسیر مذکور در رابطه با آیه مربوطه

شرح و تفسیرهای مطرح شده پیرامون عبارت شریفه «عاشروهن بالمعروف» به ترتیب ذیل، شایسته تحلیل و تبیین اسـت :
1. از آن رو که در قرون گذشته، شرایط، فرهنگ و امکانات گوناگون روند صعودی قابل توجهی نداشته و طبیعتاً عرف آن اعصار چندان متحول نگشته اسـت، معمولاً دربین نظریات متقدمان، تجدد نظر و پدیده ای چندان نوین در تفسیرعبارت مذکور مشاهده نمی گردد.
البته این دلیل نمی شود که بگوییم آنها به اصولی بودن معاشرت به معروف توجهی نداشته اند؛ اما با توجه به اینکه در قرون اخیر، دراثر پیشرفت و رشد بینش فرهنگی و اجتماعی انسان ها، اندیشه های عرف دچار تغییر وتحول گشته اند، به خصوص بالندگی و رشد فکری زنان، انتظارات عرف را نسبت به مسائل آنها متفاوت از قبل نموده اسـت، طبیعتاً انتظار می رود که در تفاسیر اخیر به این مهم توجه شده باشد. ازاین رو، برخی از مفسران همچون علامه طباطبائی و علامه فضل الله، با توجه به واقعیت های زمانه در نزد عرف، درتفسیر آیه مربوط، به مسائلی همچون آزادی اجتماعی زنان و احترام به شخصیت آزاده آنان اشاره
کرده اند؛ همچنان که برخی دیگر وجود خدمتکار را (در صورت اقتضای شأن زن) مطرح نموده بودند.
2. شایان ذکراست آن دسته از نظریاتی که معاشرت به معروف را تنها به معاشرت نیکو و پسندیده تفسیرنموده و یا سخن از احسان به میان آورده اند، بیشتر مشابه ترجمه اسـت تا تفسیر. بنابراین، در تفسیراین عبارت شریفه حتی اگرازذکر مصادیق معاشرت به معروف در آن عرف، صرف نظر شود، مناسب اسـت حداقل از معاشرت های ناپسند و آفت های اخلاقی ای که درآن عصر موجب سست شدن نظام خانواده می گردید، سخن به میان آید تا بدین وسیله ظهور جاودانه حاکمیت این نوع اخلاق در هرزمانه ای مطرح شود.
3. برخی از مفسران دراین خصوص، عبارت شریفه را به ادای حقوق زن، همچون حق مهریه و نفقه، تفسیر نموده اند. اگر تصور آنان از معاشرت به معروف، صرف وفاداری به این حقوق باشد، مسلماً دیگر نیازی به بیان واژه «معروف» دراین قلمرو نبوده اسـت و همان عبارت شریفه «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً» (نساء:4) یا همان وجوب عدالت ورزی در روابط زوجین، اینچنین مفادی را می رساند؛ لیکن چنانچه مراد آنها این باشد که به گونه ای درادای حقوق زنان رفتار نمایید که در نزد عرف، پسندیده و رضایت بخش باشد، طبیعتاً این معنا می تواند مصادیقی از معاشرت معروفی باشد که در قرآن کریم درحق همسران به کار رفته اسـت.
4. برخی از مفسران نیز «آسیب نرساندن به زنان بدون سبب» را از مصادیق معاشرت به معروف شمرده اند. دراین خصوص نیز می توان به گستره معنایی «معروف» اشاره نمود و گفت : معاشرت به معروف در صدد بیان رفتاری فراتر از منع اضرار بی سبب اسـت؛ زیرا طبق باورقرآنی، این نحوه رفتار (آسیب نرساندن به دیگران بدون سبب) در رابطه با تمام
افراد جامعه ضروری اسـت؛ همان گونه که در این زمینه آمده اسـت : «و کسانی که مردان و زنان مؤمن را بی آنکه مرتکب [عمل زشتی] شده باشند آزار می رسانند، قطعاً تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفته اند» (احزاب :58)؛ حال آنکه عبارت «عاشروهن بالمعروف» در رابطه با همسران اسـت که خداوند در میان آنها مودت و رحمت را قرار داده اسـت.(روم:21) بنابراین، با این بینش می توان گفت : رابطه محبت آمیز و محبت گونه همسران اقتضا می کند که عفو و گذشت و صلح و صفا و صمیمیت و دلسوزی، میدانی حتی به اکراه و تحت فشار قرار دادن همسران ندهد؛ همان گونه که ابن عاشور، از مفسران قرن سیزدهم، حسن معاشرت را در این خصوص جامع نفی ضرر و نفع اکراه شمرده اسـت.(ابن عاشور، [بی تا]، ج4، ص 286) بنابراین، عبارت مذکور تنها در صدد منع از آسیب رساندن به همسر نیست، بلکه مسائل اخلاقی ای فراتر ازاین را نیز مورد نظر دارد.
منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

بایسته‌های اخلاقی همسران و نقش آن در تربیت فرزندانچکیده این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری به بررسی بایسته‌های اخلاقی همسران و آثار آن نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و …نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و روایات کریمه گل گلیجشنواره علامه حلیره اسامی برگزیدگان دوره‌های …نام نام خانوادگی جنسیت نام اثر گروه علمی استان شهر مدرسه نوع انتخاب زهرا کلهر اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعیخاستگاه مدارا و عفو از دیدگاه قرآن و حدیثعفو در اصل به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است؛ از این رو، برای بیان صرف نظر کردن از پایگاه سابق تخصصی نقد و بررسی عرفانهای کاذبشادی بی هدف دالای لاما گردآورندهمظاهری سیف سرور و شادمانی و رضایت مندی از گرایش نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟ شهر سوالسوالها به ظاهر ساده ولی در باطن فربه، جدی و اساسی است در مقابل ، پاسخ های شما، ظاهری آیا برای جبران حق الناس می‌شود قرآن ختم کرد و …آیا می توانم در ماه مبارک رمضان یک دور ثواب ختم قرآن را برای از بین بردن حق الناس هایی آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیناباروری، قصّه پر غصّه بسیاری از خانواده ها به خصوص زوج های جوان است؛ قصّه ای که ترنّم


ادامه مطلب ...

بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (1)

[ad_1]

چکیده

فضای روابط همسران ازمنظر قرآن کریم، مملو از بایسته ها و شایسته های ناب اخلاقی اسـت که پیوند مودت آمیز و عاشقانه همسران را محکم و استوار می نماید. ثمره شناخت اصول اخلاقی حاکم بر روابط همسران از منظر متعالی قرآن کریم، ارمغانی نوین و تمدنی ناب اسـت. از جمله آن اصول، اصل معاشرت به معروف اسـت. مطابق فرهنگ غنی قرآنی، هریک از همسران باید با یکدیگر به معروف رفتار نمایند. ازآن رو که دایره معنایی «معروف» محدود و ثابت نیست، بلکه در هر زمانه ای، افزون بر مطابقت با معیارهای شرعی، همواره با تحول زمان و پیشرفت خردمندان متدین قابل تغییراست، لازم اسـت مسائل مربوط به روابط همسران در هر زمانه ای، تحت حاکمیت چنین اصلی، لباس زیبای اخلاق را برتن کنند. این باور مقتضی آن اسـت که اندیشمندان و صاحب نظران اسلامی در تعیین روابط و وظایف همسران به راهنما و بنیادین بودن اصل معاشرت به معروف میان همسران اهتمام داشته باشند.
کلیدواژه ها: قرآن کریم، اخلاق، اصل معاشرت به معروف، همسران.

مقدمه

درمنطق قرآن کریم، اصل معاشرت به معروف، یکی ازاصول اساسی حاکم بر روابط همسران اسـت. چنین اصلی در روابط همسران، یک اصل اخلاقی اسـت که به دلیل قرابت اخلاق و حقوق، در زمره مبانی و قواعد حقوقی حاکم بر روابط همسران نیز در آمده اسـت، به گونه ای که قانونگذار بدان عنایت ورزیده، ضمن ماده 1103 قانون مدنی، تصریح نموده اسـت: «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.»
باید اذعان نمود که چنین اصل اخلاقی ای در ضمن عبارت شریفه «عاشروهن بالمعروف» (نساء:19) در قرآن کریم، در راستای اهتمام بر سلامت اخلاقی خانواده و حفظ آن نظام توسط ارزش ها و هنجارهای اخلاقی، حاکمیت همه جانبه اخلاق را در روابط همسر داری ترسیم می نماید. با این بینش، دیدگاه الهی مقتضی آن اسـت که احکام وحقوق مربوط به روابط همسران، همواره باید بر پایه چنین اصلی، از پویایی اخلاق بهره مند باشند و مفسران، فقها، حقوق دانان و تمامی صاحبان اندیشه و قلم دراین عرصه، ضمن تسلط بر مفهوم و مصادیق معروف و منکر اجتماعی، در تفسیرو تعیین روابط خانوادگی و تنظیم ضوابط و تبصره های مربوطه، بدین اصل اهتمام ورزند و وروابط خانوادگی را در باور فرهنگ مسلمانان به روابط صرف حقوقی مبدل نسازند.
از این رو، دراین نوشتار سعی بر آن اسـت که ضمن ارائه معنا و تفسیر اصل اخلاقی معاشرت به معروف و نقد و تحلیل تفاسیر مربوطه، موضوعات مرتبط با آن، همچون طرفینی و بنیادین بودن آن اصل در روابط همسران، ترسیم گردد، ضمن آنکه ارائه نمونه هایی از روابط همسران، مطابق فرهنگ غنی قرآنی، گویای محوریت و اصالت معاشرت به معروف و رفتار مسالمت آمیزآنها خواهد بود. بررسی این مهم نیز در این مقاله مورد توجه
قرار گرفته اسـت.
ذکر این نکته نیز بجاست که چون غالباً در گذرای زمان، زنان در روابط با همسران در معرض ضرر و زیان حقوقی و اخلاقی قرار می گیرند، طبیعتاً دفاع از مظلومیت زن در تبیین اصل معاشرت به معروف بیشتر به چشم می خورد. ازاین رو، قرار گرفتن تحقیق در این جریان، به سیر طبیعی بحث مرتبط می باشد.

1. مفهوم «اصل»

«اصل» درلغت بر ته وبن هر چیز اطلاق می گردد. این معنا آن قدر وسعت یافته اسـت که به هرآنچه که وجود چیزی دیگر به آن بسته اسـت نیزاطلاق می گردد. ازاین رو، پدر برای پسر، و رود برای جوی اصل اسـت. اصل مقابل فرع اسـت و جمع ان اصول اسـت و بر قوانین نیز اطلاق می گردد.(جر، 1973 م، ص 109)
از آن رو که قوانین هر موضوع، اصل و ریشه آن موضوع می باشند، می توان در تعریف اصل گفت : اصل عبارت از قاعده و قانون ثابتی اسـت که پایه و ستون مسائل مربوط به حوزه مرتبط با خود را تشکیل می دهد، به گونه ای که استنباط کلیه احکام و مسائل مربوط به آن حوزه بر مبنا و مطابق آن قاعده صورت می پذیرد.
واژه «اصل» دردو آیه از قرآن کریم، و جمع آن (اصول) نیز در یک آیه به کار رفته اسـت که با بررسی و تحلیل هر کدام از آنها، اتخاذ معنای مذکور تقویت می گردد. با این انگیزه، به ذکر یک مورد اکتفا می گردد: «أَلَمْ تَرَ کَیْف ضرَب اللَّهُ مَثَلاً کلِمَهً طیِّبَهً کَشجَرَهٍ طیِّبَهٍ أَصلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فى السمَاءِ» (ابراهیم : 24) آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده : سخنی پاک که مانند درختی پاک اسـت که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان اسـت. عبارت شریفه « أصْلُهَا ثَابِتٌ وَ
فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ» توصیفی برآن شجره مذکور اسـت. این مشخصه که اصل درخت ثابت و فرع آن درآسمان اسـت، حکایت از آن دارد که اصل درخت (ریشه درخت) تکیه گاه فروعات درخت (همچون شاخه، ساقه، میوه و...) اسـت و قوام و ثبات آن فروعات بسته به چنان اصلی اسـت. با این نگاه، معنای اصل از خود قرآن کریم نیز قابل برداشت و فهم اسـت.

2. گستره معنایی «معروف»

در این مبحث پس از تبیین معنای لغوی معروف، آن را ازمنظر قرآن کریم مورد بررسی قرار می دهیم و آنگاه از تشخیص معروف به وسیله عرف خردمندان متشرع سخن می گوییم.

1-2. معروف از منظر لغت شناسان

«معروف» از جمله واژه هایی اسـت که همواره از سویی در معنای آن، وضوح و بداهت به چشم می خورد و از سویی دیگر، به دلیل عام بودن و یا کلیتش و یا نیاز به احاطه بر معرفت شناسی آن دراجتماع سالم دینی، از نوعی ابهام و پوشیدگی برخوردار اسـت.
واژه «معروف» از «عُرف» مشتق شده اسـت.(ابن منظور، 2000م، ج10، ص 112) «عُرف» به معنای خوبی اسـت و در مقابل «نُکر» که به معنای بدی اسـت قرار دارد. از این رو، «معروف» که اسم مفعول از «عُرف» اسـت، به معنای هر چیزی اسـت که خوب اسـت و در مقابلِ «منکر» (به معنای هر چیزی که بد اسـت) قرار دارد؛ چنان که برخی از لغت شناسان گفته اند : «معروف» ضد «منکر» اسـت و «عُرف» ضد «نُکر» اسـت. (همان / فیروزآبادی، [بی تا]، ج3، ص 179)
برخی از لغت شناسان معنای «معروف» را کامل تر بیان کرده اند: «معروف، به معنای هر
چیزی ازخیر و نیکی اسـت که در نزد نفس شناخته شده باشد.» (ابن منظور، 2000 م، ج10، ص 112) و یا گفته اند : «آنچه در میان مردم در عادات و معاملاتشان معمول و متعارف اسـت، معروف نام دارد.» (جر، 1973 م، ص 824) گاهی نیز آن را مترادف با نیکی و مدارا و احسان دانسته اند (مقری فیومی، [بی تا]، ج2، ص 404)؛ اما کامل ترازهمه تعاریف، آن اسـت که گفته اند : «معروف هر فعلی اسـت که توسط عقل و شرع پسندیده باشد.» (راغب اصفهانی، 1423ق، ص 561)

2-2. معروف از منظر قرآن

در عرصه جست و جوی «معروف» در قرآن کریم حدود 37 مرتبه در حوزه های گوناگون، این واژه به چشم می خورد. آنچه در ارتباط معنای آن واژه در قرآن کریم قابل برداشت اسـت، آن اسـت که معروف، معنایی اعم دارد که مطابق با قرینه مقرون به آن، بر معنای مقصود دلالت دارد؛ ضمن آنکه آن واژه، مشترک معنوی اسـت که درهمه مصادیق خود بر «آنچه نیک اسـت» گستره دارد. برای مثال، عبارت «وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ » (نساء:25)، دلالت بر ادای حقوق مادی به شیوه نیکو؛ عبارت «قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً معْرُوفاً» (نساء:8) دلالت بر ارائه سخن به نحو نیکو؛ عبارت عاشروهنّ بالمعروف (نساء:19) دلالت بر معاشرت به نیکو؛ و عبارت «الْوَصِیَّهُ لِلْوَالِدَیْنِ وَ الاَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ »(بقره :180)، دلالت بر وصیت نیکو می کند. این جامعیت ازمنظر لغویان نیز قابل ارائه اسـت؛ چنان که گفته اند: «معروف اسم جامع اسـت برای هر آنچه که مربوط به اطاعت خداوند وتقرب به سوی او واحسان به معروف و... باشد»(ابن منظور، 2000 م، ج10، ص112)
3-2. تشخیص معروف توسط عرف خردمندان متشرع
گفتنی اسـت که عقل انسان در هر عصری نسبت به گذشته در حال پیشرفت و ترقی اسـت و فهم آن از اصول شریعت در حال رشد و پیشرفت اسـت. این نوع ترقی، همواره تشخیص معروف را در اجتماع انسان ها تغییر پذیر و با مسائل مستحدثه و پدیده های نوین سازگار می سازد. البته شکی نیست که چنین تغییری در صورتی در نزد شریعت اسلامی جایگاه محترم و قابل پذیرشی دارد که با قواعد و معیارهای دینی مطابق باشد. برای مثال، طبق این دیدگاه، در هیچ زمانه ای کشف حجاب بانوان در عرف پیشرفته مسلمانان، نمی تواند به منزله معروف تلقی گردد؛ زیرا این امر با احکام شریعت اسلامی سازگاری ندارد، بلکه معروف دینی با اخلاق پسندیده ای مرتبط اسـت که حاصل پیشرفت و ترقی مسلمانان در سایه هدایت آموزه های دینی اسـت. با وجود این اصول، معروف در حوزه دینی، همواره از نوعی ثبات و مصادیق آن از تحول برخوردار اسـت؛ با این بیان که از سویی متکی به شریعت اسلامی اسـت و از سویی دیگر، در زوایایی که با دین تعارضی ندارد، همراه با زمان و پیشرفت انسان ها حرکت می نماید. با این باور، مراد ما دراین نوشتار ازعرف، همان عرف جامعه اسلامی پیشرفته اسـت؛ عرفی که در اعصار مختلف مبتنی براخلاق والای اجتماعی اسـت؛ عرفی که با اعتقاد به ثبات اصول اخلاقی، مصادیق آن در زمان هاو مکان های مختلف را گوناگون می شمارد.
منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

بایسته‌های اخلاقی همسران و نقش آن در تربیت فرزندانچکیده این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری به بررسی بایسته‌های اخلاقی همسران و آثار آن نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و …نقد و بررسی مبانی فکری فمینیسم از منظر آیات و روایات کریمه گل گلیجشنواره علامه حلیره اسامی برگزیدگان دوره‌های …نام نام خانوادگی جنسیت نام اثر گروه علمی استان شهر مدرسه نوع انتخاب زهرا کلهر اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعیخاستگاه مدارا و عفو از دیدگاه قرآن و حدیثعفو در اصل به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است؛ از این رو، برای بیان صرف نظر کردن از چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟ شهر سوالسوالها به ظاهر ساده ولی در باطن فربه، جدی و اساسی است در مقابل ، پاسخ های شما، ظاهری نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف جایگاه اخلاق در اسلام پرسمان دانشجویی ـ اخلاقجایگاهاخلاقدراسلامیکی از موانع خودسازی که ناشی از هوای نفس است، پرگویی است مشکل پرگویی این است که باعث آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیناباروری، قصّه پر غصّه بسیاری از خانواده ها به خصوص زوج های جوان است؛ قصّه ای که ترنّم جزوه دانش خانواده و جمعیت زینی وند یوسف دانش …لیسانس مطالعات خانواده از دانشگاه تربیت معلم تبریز ،کارشناسی ارشد مطالعات زنان و


ادامه مطلب ...

مرد و زن از منظر اسلام

[ad_1]

از دیدگاه اسلامی، تمایز بین مرد و زن تنها تمایز زیست شناسانه یا روانشناختی نیست بلکه در خود ذات الهی ریشه دارد. قرآن تأیید می کند «منزه اسـت خدایی که همه ی جفت ها را آفرید» (سوره ی یس، 36)، همچنین: «و شما را جفت جفت آفریدیم» (نبأ، 8). دوگانگی زن و مرد بخش ضروری راز خلقت خداوند اسـت. هر دو جنس انسان، کامل و دارای روح نامیرا هستند و هر دو جنس در برابر فرائض مذهبی و در برابر قانون خداوند برابرند. با این حال، هر جنس با دیگری کمال می یابد؛ همانند نماد های یین - یانگ در شرق دور که حلقه ای را تشکیل می دهند که نشانه ی کمال، تمامیت و تکامل اسـت. و به این دلیل اسـت که نر و ماده با یکدیگر رقابت می کنند و جذب هم می شوند. معجزه ی ازدواج و به هم پیوستن جنسی این بینش را در هر یک از دو طرف ایجاد می کند که به وسیله ی عشق که فراسو و در بر گیرنده ی آنان اسـت و ریشه در خدا دارد، می توانند به تکامل و یکپارچگی برسند. پیوند بین دو قلب را خدا ایجاد می کند؛ به طور معمول پیمان ازدواج اسلامی منعقد می شود و عشق هر یک برای دیگری بازتابی زمینی از عشق روح به خداست، هر چند که شکل معنویت زن و مرد یکسان نیست. این پیوند نزدیک زن و مرد با ازدواج در آیه ی ذیل آمده اسـت: «آن ها [زنانتان] پوشش شمایند و شما پوشش آن هایید» (بقره، 187). هر کس برای همسرش همچون پوششی اسـت و این نه تنها به معنای پوشاندن زندگی خصوصی و حتی خطاهای یکدیگر از چشم عموم اسـت - همان گونه که لباس بدن ما را می پوشاند، بلکه به این معناست که این پوشش نزدیک ترین چیز به بدن ما محسوب می شود. زن و شوهر باید نزدیک ترین افراد به یکدیگر باشند. نیازی به گفتن ندارد که دیگر در جهان اسلام هم بیش تر از غرب ازدواج ها سرانجامی عالی پیدا نمی کنند. اما کمال مطلوب که در قرآن بیان شده اسـت، در برابر دیدگان همه ی نسل های مسلمان آشکارا قرار داشته اسـت و تا به امروز هم به قوت خود باقی اسـت.

زن در خانواده و اجتماع

از زمان ظهور پدیده ی فمینیسم در غرب، درختان تمامی جنگل ها را قطع کرده اند تا ناظران غربی در مورد زنان در اسلام کتاب تولید کنند. در بیش تر موارد، عقاید امروز غرب را تنها محدوده ی ممکن می دانند تا زنان را در دیگر جوامع بر اساس آن قضاوت کنند و رفتار مناسب را به آنان بیاموزند. در غرب امروز گرایش به سمت موضوعی اسـت که می توان آن را «مطلق سازی موقت» (1) نامید. هر دهه به مطلق سازی تفکر و اعمال خود می پردازد بدون این که کوچک ترین توجهی به این امر داشته باشد که یک دهه بعد، آن افکار و عقاید در زباله دان تاریخ دفن خواهد شد. و این امر در هیچ پدیده ای به اندازه ی مسئله ی حقوق و نقش زنان، خود را نشان نداده اسـت. آنچه در سال 1900 در غرب درباره ی این بحث جریان داشت، با آنچه احتمالاً در سال 2100 مورد بحث قرار می گیرد بسیار متفاوت خواهد بود و این جریان همچنان می تواند ادامه یابد. به جای این که از مسئله ی زنان در اسلام برای کوبیدن بر دروازه ی جامعه ی اسلامی و یا بخشی از جنگ های صلیبی نوین که از غرب جاری اسـت، استفاده کنیم، بهتر از به این مسئله از دیدگاه اسلام و جامعه ی اسلامی بپردازیم و سپس بر اساس آگاهی از معیارهای انسانی انتقادهایمان را نیز مطرح نماییم.
برای شروع باید این امر را درک کرد که هر چه امروز در جهان اسلام دیده می شود تنها نتیجه ی مشخص اسلام نیست بلکه شاهد آداب و رسوم جوامعی که اسلام به آن وارد شده نیز هست. به عنوان مثال، در منطقه ای که امروز خاورمیانه خوانده می شود، نه تنها زنان مسلمان بلکه زنان یهودی و مسیحی نیز همواره روی خود را پوشانده اند؛ همچنان که در مورد پوشاندن صورت، این رسم نه در قرآن مطرح شده و نه زنان اطراف پیامبر آن را دنبال می کردند، اما رسمی اسـت که از الگوهای ایرانی و بیزانسی گرفته شده اسـت. همچنین آموزش زنان و یا مشارکت آنان در سیاست قبل از دوران معاصر در کشورهای غیر اسلامی همچون ژاپن، چین و دیگر جوامع آسیایی نیز معمول نبوده اسـت تا بر این مبنا آنچه را که «ماهیت پدر سالاری جامعه ی اسلامی» می نامند، بتوان پدیده ای منحصر به فرد و مربوط به اسلام دانست. در هر حال، می توان گفت که تقریباً تمامی انتقاد فمینیسم غیرمذهبی که این روزها متوجه جهان اسلام اسـت، حتی به خود زحمت نمی دهد که از زنان مسلمان، نه زنانی که تنها اسم مسلمان دارند اما کاملاً از جریان اصلی جامعه ی اسلامی جدا هستند، در مورد مشکلاتشان جست و جو کند.
در تعالیم اسلام تأکید شده اسـت که چون زن و مرد در برابر خداوند و قانون جایگاهی یکسان دارند، باید یکدیگر را در زندگی خانوادگی و اجتماعی کامل نمایند. برابری در پیشگاه خداوند با حقیقت کامل کردن یکدیگر منافاتی ندارد. بعضی از افراد از من در مورد مساوات زن و مرد در اسلام می پرسند. پاسخ من همواره این اسـت که در برابر خدا واقعه ی قیامت و قانون بله، اما در این جهان همواره با هم برابر نیستند. زنان با مردان برابر نیستند، اما مردها هم با زنان برابر نیستند؛ و این واقعیتی اسـت که برخی از نویسندگان آمریکایی اخیراً تحت عنوان «مردان مریخی و زنان ونوسی» به آن اشاره کرده اند. ساختار مرسوم جامعه ی اسلامی بر اساس کیفیت کمی نیست بلکه بر اساس مکمل بودن اسـت، گرچه استثناهایی نیز در این زمینه وجود دارد. در این تکمیل عملکردها، مرد به شکل مالی و تأمین کننده و به زبان مذهبی امام خانواده اش اسـت. زن در واقع صاحب اختیار خانه اسـت و شوهر در آن مانند مهمان اسـت. وظیفه ی اصلی او نخست پرورش کودکان و آموزش های مقدماتی آنان اسـت و در عین حال پشتیبان اصلی خانواده نیز می باشد. اسلام نیز همانند تمامی جوامع سنتی، برای فعالیت خانه داری و مادر بودن بیش ترین ارزش را قائل اسـت تا حدی که پیامبر فرموده اسـت: «بهشت زیر پای مادران اسـت». در جامعه ی اسلامی هرگز این تفکر نبوده اسـت که کار در اداره اهمیت بیش تری از پروش کودکان دارد. همچنین نظام اقتصادی در شهرها به وجود آمده اسـت که تا حد زیادی، ولی نه همیشه، به زن این امکان را می دهد تا مجبور نشود بنا به دلایل اقتصادی خانه و فرزندانش را در طول روز ترک کند. از دیدگاه اسلام حق فرزند برای داشتن مادری تمام وقت تا دایه و پرستار، بسیار اساسی تر از حقوقی اسـت که امروزه بزرگ داشته می شوند.
زنان مسلمان معمولاً در خانه از قدرت و اقتدار فراوانی برخوردارند. من در خانواده ی گسترده ی خود چه از سمت پدر و چه از سمت مادر، مادران زیادی را می شناسم که به اندازه ی مادران قدرتمند یهودی یا ایتالیایی از اقتدار برخوردارند. و هر کس فکر کند که در جامعه ی اسلامی زنان همیشه ضعیف، ستمدیده و محروم بوده اند، در واقع از روند داخلی زندگی مسلمانان آگاه نیست. تعداد مردانی که تحت سلطه ی زنانشان قرار دارند، احتمالاً در جامعه ی اسلامی کم تر از دیگر نقاط نیست. منظور این اسـت که در گذشته یا حال شوهران مسلمان رفتارهای وحشتناکی با همسران خود نداشته اند یا ندارند و این گونه رفتارها در مغایرت با فرمان صریح قرآن اسـت که تأکید کرده از داشتن همسر خشنود باشید و با او به مهربانی رفتار کنید: «با آنان به نیکویی رفتار کنید» (ابراهیم، 19).
با در نظر گرفتن آنچه در عربستان قبل از اسلام رواج داشت، می بینیم که قوانین اسلامی تغییر شکل قابل توجهی در تفویض حقوق اجتماعی و اقتصادی به زنان ایجاد کرده اسـت و از آنان در برابر بی عدالتی حمایت می کند. با این حال انسان طبیعت خود را حفظ می کند و شوهران مسلمانی وجود دارند که با همسرانشان با خشونت رفتار می کنند و بر خلاف احکام اسلام آنان را آزار جسمانی می دهند. البته همه ی ما به خوبی آگاهیم که در آمریکا و اروپا پناهگاه های بسیاری برای زنانی که مورد آزار قرار می گیرند وجود دارد و این مسئله تنها به یک گوشه از جهان مربوط نمی شود. اما نادیده گرفتن قدرت و اقتدار بسیاری از زنان مسلمان در خانواده و در تصمیم گیرهایی که بر زندگی افراد خانواده مؤثر اسـت، تنها نشانگر درک نادرست از نقش و موقعیت زن در جامعه ی اسلامی اسـت.
همان طور که قبلاً گفتیم، در اسلام مسئولیت اقتصادی حمایت از خانواده حتی اگر زن ثروتمند هم باشد، به عهده ی شوهر اسـت. قانون ارث در قرآن را که بر اساس آن مرد دو برابر زن ارث می برد، باید در حاشیه ی همین مسئولیت شوهر در حمایت مالی خانواده نگاه کرد؛ در حالی که زن می تواند هر طور بخواهد از ثروتش استفاده کند. این آیه ی معروف قرآنی را که می گوید: «مردان محافظ و نگه دارنده ی زنان هستند» (نساء، 34) باید در زمینه ی اقتصادی و اجتماعی درک کرد و منظور از آن سلطه ی شوهر بر تمامی زندگی زن نیست، همین طور در مورد مسائل حقوقی که شهادت هر زن برابر شهادت یک مرد نیست، مربوط به مسائلی همچون جنایت و اعمال خلاف می شود و همه ی انواع شهادت را، آن طور که بعضی از قاضی ها تفسیر کرده اند، در بر نمی گیرد. هنگامی که مسئله ی شهادت برای یک جنایت مطرح می شود، احکام قرآنی طبیعت مهربان تر، ملایم تر و بخشنده تر زنان را در مقایسه با مردان در نظر می گیرد و چنین حکمی به هیچ عنوان توهینی نسبت به زنان نیست بلکه عکس آن مد نظر اسـت. منابع اسلامی هرگز زنان مسلمان را از کار کردن و دستمزد گرفتن منع نمی کنند. در جامعه ی سنتی اسلامی زنان همواره در بخش کشاورزی با مردان کار کرده اند و در بسیاری از هنرها و صنایع فعال بوده اند. تا به امروز بسیاری از فرش ها و گلیم ها را در کشور های مختلف اسلامی، زنان بافته اند. اسلام به زنان استقلال کامل اقتصادی داده اسـت و در این زمینه حتی می توانند از شوهرانشان مستقل عمل کنند و بسیاری از آنان مانند خدیجه (سَلامُ الله عَلَیها) همسر پیامبر (صَلَّی الله عَلَیه و آله) در طول قرن ها تاجر و بازرگان بوده اند. به همین ترتیب، در اصل هیچ مانعی در راه زنان مسلمان نیز برای شرکت در سیاست وجود ندارد و قبل از دوران معاصر گاه ملکه های مسلمان نیز بوده اند که به طو رمستقل حکومت می کرده اند؛ هم چنان که بسیاری از آنان از نفوذ سیاسی بسیاری در پشت پرده برخوردار بوده اند. اگر کسی اعتراض کند که در میان زنان شخصیت های سیاسی چندانی وجود نداشته، در پاسخ می توان گفت که همین امر در مسیحیت روم شرقی و یا چین کنفوسیوسی نیز صادق اسـت و این محدودیتی نیست که قرآن اعمال کرده باشد. در حقیقت زینب، نوه ی پیامبر نقش مهمی در اوایل تاریخ اسلام ایفا کرد. در دوران معاصر نخست وزیر سه کشور اسلامی زن هستند و در جمهوری اسلامی ایران که برای برقراری تعالیم اسلامی در کشور تأسیس شده، معاون رئیس جمهور و بسیاری از مقامات اداری از جمله نمایندگان مجلس، زن هستند.
در مورد آموزش، حدیثی وجود دارد که طلب علم برای هر زن و مرد مسلمان فریضه ای دینی اسـت. در سراسر تاریخ اسلام دختران عموماً تنها دوره ی ابتدایی مدارس قرآنی را می گذراندند و تنها تعداد محدودی تا مدارج بالاتر پیش می رفتند و این مسئله نیز به دلیل شرایط اجتماعی بود نه تعالیم اسلامی و گهگاه زنانی دیده می شوند که توانسته اند مجتهد اسلامی شوند. سیده نفیسه که آرامگاهش در قاهره از مراکز اصلی زیارتی شهر اسـت، آن قدر در علم حدیث آموخته بود که گاه بزرگ ترین عالم اسلامی زمان، امام شافعی با او مشورت می کرد. زنان به ویژه نقش مهمی در انتقال و مطالعه ی احادیث ایفا کرده اند. همچنین در تاریخ اسلام بسیاری از زنان صوفی وجود داشتند که بعضی از آنان بسیار عالم و برخی شاعران برجسته ای بودند. همچنین نباید آموزش را در بعضی از نقاط جهان اسلام امروز همچون افغانستان که زیر سلطه ی طالبان بود و ادعا داشتند مطابق اسلام عمل می کنند، با دیدگاه کلی اسلام نسبت به مسئله ی آموزش زنان یکی دانست. اگر کشور های مهم اسلامی همچون مصر و ایران را در نظر بگیریم، می بینیم که تقریباً در تمامی رشته های تحصیلی تعداد کثیری از زنان تحصیل می کنند و گاه تعداد آنان در برخی از دانشکده های معتبر برابر، و یا حتی بیش تر از تعداد مردان اسـت.
دیدگاه اسلام نسبت به زنان ما را به مسئله ی چادر و پوشش بر می گرداند. تا مدت ها غرب تصویری تحریف شده و نامتعارف از جهان مرموز اسلام داشت که در آن زنان در خارج از خانه پوشیده بودند؛ اما حرمسرا مملو از زنان برهنه در استخر های داخل ساختمان بود که نقاشی های شرقی قرن نوزدهم در اروپا آن ها را به تصویر کشیده اسـت. در دوران استعمار پوشش سر را استعمار گران اروپایی نشانه ای از سرکوب زنان در جامعه ی اسلامی می دانستند و تجدد گرایان مسلمان خود با این عقیده موافق بودند و نمونه ی آن را در کشف حجاب اجباری ای می بینیم که در ترکیه آتاتورک و در ایران رضا شاه انجام دادند. در نتیجه ی این وقایع امروزه در جهان اسلام و به خصوص در خاورمیانه، طیف گسترده ای از زنان را می بینیم که از چادر پوش ها تا مینی ژوپ پوش ها در آن قرار می گیرند. و در این منطقه زنان بیش تر از دیگر نقاط جهان اسلام مثل جنوب و جنوب شرق آسیا، لباس های سنتی خود را کنار گذاشته اند. به همین دلیل باید تعالیم اسلامی را در این زمینه مشخص نمود. قرآن به زن و مرد فرمان می دهد که محجوبانه لباس بپوشند و بدن خود را نشان ندهند. همچنین به زنان فرمان داده تا زینت های خود را بپوشانند که از این واژه، مو برداشت شده اسـت. بر اساس این حکم شکل های مختلف لباس در بخش های گوناگون جهان اسلام به وجود آمده اسـت. اما در عین حال آداب اجتماعی جوامع قدیمی تر شرقی نیز کاملاً شکل اسلامی به خود گرفته اسـت. در جوامع قدیمی تر مثل اجتماعات یهودیان و مسیحیان، زنان همواره موهای خود را می پوشاندند. در شمایل های باکره ی مقدس در هنر مسیحیت همواره او را به شکلی نشان داده اند که مو هایش پوشیده اسـت و تا همین اواخر زنان مسیحی ارمنی و گرجی و همچنین زنان یهودی شرقی، مو های خود را همانند مسلمانان می پوشاندند. پوشاندن مو بخش عادی زندگی زنان بود و نشانه ای از فروتنی و احترام به خدا محسوب می شد. حتی در غرب تا یک نسل پیش، زنان کاتولیک بدون پوشاندن مو های خود وارد کلیسا نمی شدند.
چه کسی گفته اسـت که نپوشاندن مو آزادیخواهانه تر از پوشاندن آن اسـت؟ این مسئله ی بسیار پیچیده ای اسـت و تا جایی که به جهان اسلام مربوط می شود، خودِ زنان مسلمان در کنار دیگر مسائل زنان و بر اساس تعالیم اسلامی، و موازین اجتماعی مطرح شده باید در مورد آن تصمیم بگیرند و دیگران نمی توانند در این مورد تصمیم گیری کنند. تا سی سال پیش، زنان مسلمانی که به شیوه ی غربی آموزش می دیدند، متجدد می شدند و پوشش مو هایشان را کنار می گذاشتند؛ اما این مسئله رفته رفته تغییر یافت. امروزه در بسیاری از کشورها همچون مصر، بسیاری از زنان تحصیل کرده دوباره حجاب گذاشته اند و این بر اساس انتخاب خود آنان و به عنوان نشانه ای از هویت شخصی و مصونیت اسـت. شگفت آور این اسـت که در یکی از کشورهای اسلامی که از همه مدرن تر اسـت و ادعای غیر مذهبی بودن به شیوه ی اروپا را دارد، یعنی ترکیه، حتی پوشاندن موها در مکان های عمومی از زنان گرفته شده اسـت و کوچک ترین احترامی برای انتخاب آزاد و حق زنان که فمینیست های غیر مذهبی آن قدر از آن صحبت می کنند، قائل نیست.
مسئله ی حجاب در کنار بسیاری از مسائل حیاتی تر از قبیل آموزش، حقوق قانونی و غیره، به کانون توجه تعدادی از زنان مسلمان مدرن تبدیل شده اسـت؛ زنانی که می خواهند بقیه ی جامعه شان را بر اساس الگوهای غربی، مدرن کنند؛ زنانی که در حالی که این الگو که دائم در حال تغییر اسـت، می تواند هر چیزی باشد. آنان در این راه با فمینیست های غیر مذهبی غربی و دیگر عوامل خاصی که سعی دارند جامعه را غیر مذهبی کنند، همکاری دارند. در دو دهه ی گذشته جنبش جدیدی بین زنان مؤمن مسلمان به وجود آمد تا حقوقی را به دست بیاورند که معتقدند قرآن و حدیث با آن موافق اند، اما آداب اجتماعی محلی و مقررات مانع از دستیابی به آن هاست. تا آن جا که به آینده ی جامعه ی اسلامی مربوط می شود، این به اصطلاح فمینیسم اسلامی بسیار مناسب تر از فمینیسم غربی اسـت. در هر صورت، کل مسائل زنان، ازآموزش آن ها گرفته تا حقوق قانونی و مشارکت آنان در مسائل سیاسی، یکی از چالش های اصلی اسـت که جهان اسلام با آن رو به روست. تمام بخش های جهان اسلام سعی دارد به این مسئله بر اساس تعالیم اسلامی و آداب و رسوم اسلامی بپردازد؛ و این در حالی اسـت که همواره از سوی نیروهای مختلف غرب تحت فشار اسـت.

پی نوشت :

1- absolutization of transient.

منبع مقاله :
نصر، سید حسین، (1385)، قلب اسلام، ترجمه ی سید محمد صادق خرازی، تهران: نشرنی، چاپ چهارم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


اما تفاوت هاى انكار ناپذيرى نيز بين اين دو وجود دارد. اگر به نظام حقوقى اسلام به صورت مجموعه توجه شود، روشن مى شود كه اختلافات حقوقى بين زن و مرد در اسلام دقيقا بر ...22 نوامبر 2010 ... بین زن و مرد مانند موجودات دیگر، تفاوت هاى بسیارى وجود دارد. بنا به گفته زیست شناسان هر سلول بدن مرد با هر سلول بدن زن تفاوت دارد. حتى برخى ...موارد اشتراك مرد و زن بر اساس آن چه از مطالعه قرآن كريم به دست مىآيد مىتواند بدين صورت دسته بندى شود:۱. ۱/ مرد و زن از لحاظ ماهيت انسانى و لوازم آن، يكسانند; يعنى هردو ...12 مه 2013 ... روايات و آموزه های اسلامی تاکید دارند که اگر اختلافي در خانواده پيدا شد بي درنگ اختلاف را رفع كنيم و شب را به صبح نرسانيم مگر اين كه از دست ...16 جولای 2014 ... آفرینش، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر محبوبیت و ... لذا در این یادداشت سعی شده است که آیین همسرداری از منظر قرآن و روایات بررسی شود. .... سالم به او باز گرداند؛ بهترین راهکار حفظ این امانت، همان حجاب اسلامی و رعایت حدود ...گفتیم از نظر اسلام، این مسئله هرگز مطرح نیست که آیا زن و مرد دو انسان متساوی در انسانیت هستند یا نه و آیا حقوق خانوادگی آنها باید ارزش مساوی با یکدیگر داشته ...تمکین زن نسبت به مرد: زن باید در نزدیکی جنسی و دیگر بهرههای شهوی مرد با او، حالت ... وظایف اخلاقی از نظر روایات؛ در دو بخش ارزش رفتار نیکو با زنان، و الزامات ...22 دسامبر 2013 ... بنده نیز اعتقاد دارم بر اساس دین اسلام هیچ گونه تبعیضی بین زن و مرد ..... هم نیست مرد نیز باید وظیفه اش را در برابر زن از منظر دین بشناسد و عمل ...8 فوریه 2015 ... زن در غیر مواردی که از نظر شرع محدودیت دارد، واجب است نسبت به خواسته مرد، در مسئله کام گیری تسلیم باشد، حتی مستحب است در این زمینه پیش قدم ...


کلماتی برای این موضوع

تفاوت زن و مرد از منظر روان شناسی و متون دینیعنوان مقاله تفاوت زن و مرد از منظر روان شناسی و متون دینینقش‏ هاى جنسیتى زن و مرد در نظام خانواده معرفتـ مرتضى مطهّرى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص ـ محمدرضا زیبایى‏نژاد، درآمدى بر نظام حقوق جنسى زن و شوهر در اسلام معرفتتفاوت ‏هاى زن و مرد نقش و کارکرد آن حکمت هاى تفاوت قصاص زن و مرد روابط آزاد زن و مرد تساوى حقوق زن و مرد در قرآن کریمهر چند میان مقدار ارث زن و مرد، در پاره اى از موارد تساوى وجود ندارد، ولى در اصل ارث زن، حق خروج از منزل، حق کار و اذن شوهرزن، حق خروج از منزل، حق کار و اذن شوهر محمد صادق باقری منبع حجاب از منظر قرآن چگونه است و فلسفه آن چیست؟ …در ابتدا به رابطة حجاب و پوشش اسلامى مى‏پردازیم حجاب به معناى پرده، حاجب، پوشیدن و حقوق جنسى زن و شوهر در اسلامسایر مطالب زناشویی و همسرداری فرآیند عشق چگونه در یک انسان بوجود می آید؟ روابط روان شناسی شخصیت کودک از منظر اسلام سماموساز این رو به همه آن چیزی که در ساخت انسان سالم و جامعه سالم و تحقق اهداف و فلسفه وجودی آیا تجاوز به زنان کافر از منظر اسلام جایز است؟ شهر …از منظر اسلام هر قوم و آئینی ازدواجی مختص به خود دارد که محترم و مشروع است و حتی اسلام و مساله تعیین جنسیت جنینبسم الله الرّحمن الرّحیم و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی


ادامه مطلب ...