مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

در شنوایی‌سنجی، مهارت مهم است نه مدرک

دکتر مینو رفیعی درباره ورود افراد فارغ التحصیل رشته‌های کشاورزی، تاریخ و... در غربالگری شنوایی، افزود: این موضوع را تایید نمی‌کنم اما برای انجام تست‌های غربالگری لازم نیست افراد متخصص باشند فقط کافی است دوره‌های مهارت را توسط گروه متخصص فرا گیرند.

وی با اشاره به اینکه بعد از تست غربالگری از کودکان در صورت مشهاده موارد مشکوک، شخص به متخصص ارجاع داده می‌شود، گفت: پاسخ غربالگری دو گزینه مشکوک و سالم خواهد بود و چنانچه مشکوک اعلام شد برای انجام آزمایش‌های تخصصی به ادیولوژیست (متخصص شنوایی‌شناسی) فرستاده می‌شود.

معاون پیشگیری از معلولیت‌های سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه شنوایی‌شناسان باید مهارت کار با دستگاه را بدانند، تاکید کرد: در سطح غربالگری شنوایی در هیچ کشوری از دنیا نیازی به متخصص شنوایی سنج وجود ندارد.

به گفته وی، اگر در یک شهری متخصص ادیولوژیست در بخش دولتی وجود نداشته باشد به بخش خصوصی مراجعه می‌کنند.

رفیعی از پوشش ۶۳ درصدی غربالگری شنوایی در کشور خبر داد و افزود: سال گذشته ۹۰۰ هزار نفر برای سنجش شنوایی مراجعه کردند که از این تعداد اختلال شنوایی۲ هزار نفر تایید شد.

وی با اشاره به اینکه غربالگری شنوایی از نوزادان تا ۶ ماهگی انجام می‌شود، تاکید کرد: در بیمارستان‌ها، زایشگاه‌ها و همچنین پایگاه‌های غربالگری، شنوایی سنجی انجام می‌شود.

روز گذشته نایب رئیس انجمن علمی شنوایی‌شناسی ایران، از انجام غربالگری شنوایی توسط افراد غیر متخصص انتقاد کرده و گفته بود مستنداتی داریم که نشان می‌دهد فارغ التحصیلان کشاورزی، تاریخ و... به این کار ورود کرده‌اند. (مهر)

94


ادامه مطلب ...

این 10 مهارت را به کودک خود بیاموزید

مهم تر از همه آموختن روش‌های محافظت از خود، شاید مهم‌ترین کاری باشد که والدین برای فرزندان‌شان انجام می‌دهند حتی مهم‌تر از فراهم کردن خورد و خوراک و پوشاک مناسب البته همین‌ مهم‌ترین وظیفه، سخت‌ترین هم هست؛ چون اگر قرار باشد همه خطرات پیرامون کودک را به او توضیح بدهید، این کار آثار روانی نامطلوبی به جا می‌گذارد. در واقع کودک دیگر به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد نخواهد داشت و یک احساس اضطراب و ترس همیشگی، با او همراه خواهد بود اما اگر از گفتن این خطرات صرف‌نظر کنید، باز هم این کارتان عواقب خاص خودش را خواهد داشت.

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پلیس، به گفته کارشناسان و روان شناسان، در چنین مواردی باید خیلی حساب شده و منطقی با بچه‌ها صحبت کرد.

هیچ‌گاه نباید برای هوشیار کردن کودکان قصه‌های ترسناک برای آنها تعریف کرد چون این داستان‌ها بچه‌ها را در وحشت و اضطراب رها می‌کند و هیچ راه‌حلی به آنها یاد نمی‌دهد. در این خصوص می‌توان به 10 مهارت مهمی که پدران و مادران وظیفه دارند به فرزند خود آموزش بدهند، اشاره کرد.

1- احساس امنیت

باید به فرزند خود بیاموزید که هر انسانی حق و حقوقی دارد؛ از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر. کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.

2- محافظت از بدن خود

کودک باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدین‌اش، بدن وی را لمس کند.

3- کمک گرفتن از دیگران در برابر باج‌گیرها

افرادی که از بچه‌ها باج‌گیری می‌کنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان می‌شوند و پا به فرار می‌گذارند. باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتما مساله را با مسوولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان بگذارد. البته حتما به کودک بگویید در مواردی که باج‌گیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند. گاهی بچه‌ها از ترس اینکه به خاطر از دست دادن وسایل‌شان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمی‌شوند و این بسیار خطرناک است.

4- گفتن حقیقت

اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنید و همیشه به او یادآور شوید که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستید، کودک هم یاد می‌گیرد مشکلات و رازهای خود را با شما در میان بگذارد و از شما کمک بگیرد.

5- مورد قبول قرار گرفتن

اگر فرزند شما مساله‌ای را که او را آزار می‌دهد یا باعث اضطراب او می‌شود برای شما تعریف کرد حتی اگر خیلی هم پیش‌پا افتاده بود هیچ‌گاه به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید که او احساس حماقت کند چون این کار شما باعث می‌شود کودک کم‌کم مشکلات خود را بروز ندهد و اگر زمانی مورد آزار و اذیت واقعی هم قرار گرفت با شما مشورت نکند.

6- راز دار نبودن

همیشه برنامه‌های تلویزیونی بچه‌ها یا حتی خود والدین، کودکان را به رازدار بودن تشویق می‌کنند و به کودکان می‌آموزند این رازداری باعث اعتماد دیگران به آنها می‌شود اما باید به فرزندان خود تاکید کنید که هیچ رازی نباید بین آنها و افراد بزرگ‌تر دور از چشم والدین وجود داشته باشد چون اکثر افرادی که کودک آزاری می‌کنند، به کودک می‌گویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.

7- مهارت «نه» گفتن

برخی والدین به فرزندان خود می‌آموزندکه همیشه باید به حرف بزرگ‌ترها گوش کرد و همیشه حق با بزرگ‌ترهاست اما در واقع، این آموزش کاملا غلط است و کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواسته‌های دیگران «نه» بگوید چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته‌ بیمارگونه و آزاردهنده‌ای خواهد کرد.

8- مخالفت با تماس بدنی

هر کودکی باید بداند که هیچ کس حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد. باید به فرزند خود بیاموزیم که اگر فردی او را مجبور به انجام چنین کارهایی کرد، حتما به پدر و مادر یا بقیه اعضای خانواده اطلاع دهد.

9- صحبت نکردن با غریبه‌ها

کودکان هیچ‌گاه نباید با افراد غریبه صبحت کنند یا هدیه‌ای از آنها دریافت کنند حتی یک شکلات یا آدامس. البته به کودک خود آموزش دهید که گاهی استثناهایی هم وجود دارد. مثلا اگر در خیابان گم شد، باید پیش پلیس برود و از آنها کمک بخواهد.

10- قانون‌شکنی

به کودکان خود آموزش بدهید که در مواقع خطر اجازه دارند هر قانونی را زیر پا بگذارند. حتما به آنها بفهمانید که در شرایط بحرانی هر کاری برای نجات خود انجام دهند، با پشتیبانی کامل شما همراه است. مثلا می‌توانند فرار کنند، خیلی بلند فریاد بکشند.


ادامه مطلب ...

مهارت خودآگاهی

مهارت خودآگاهی به فرد کمک می‌کند، ‌اطلاعات بیشتری در‌باره خویش، خصوصیات، نیازها، خواسته‌ها، اهداف، نقاط ضعف، نقاط قوت، احساسات، ارزش و هویت خود داشته باشد. افرادی که خودآگاهی دارند، برای خود ارزش قائل هستند و از زندگی خود رضایت دارند. آنها از ارزش‌ها و اعتقاداتشان آگاهی کامل دارند و به آنها پایبند هستند ودر مقابل مشکلات، انعطاف‌پذیر هستند. در زندگی هدف دارند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند. عزت‌نفس آنها بالاست و با دیگران همکاری می‌کنند و در انجام کارهای خود از افراد آگاه مشورت می‌‌گیرند.

افرادی که خودآگاهی‌شان ضعیف است، با اختلالاتی روبه‌رو می‌شوند مانند افسردگی،اضطراب، استرس، احساس حقارت و خودکم بینی، اعتماد به‌نفس پایین، مشکلات ارتباط بین فردی و اجتماعی، احساس تنهایی و انزوا،‌ سوء‌مصرف مواد و... .

انواع خودآگاهی نیزعبارتند از:

ـ خود ظاهری: تصویری است که هر کس از ظاهر خود (چاقی، لاغری، قد و...) دارد.

ـ خود جنسی: برداشتی است که هر کس از هویت جنسی (مرد یا زن بودن) و تمایلات جنسی خود دارد.

ـ خود اجتماعی: تصویری است که فرد از جایگاه اجتماعی خود در گروه‌ها‌، نقش‌های اجتماعی و ارتباط با دیگران دارد.

ـ‌ خود معنوی: تصویری است که فرد از اعتقادات و عقاید خود دارد.

ـ خود تاریک: جنبه خاصی از خود است که دربرگیرنده اسرار فرد است و تمایل ندارد فاش شود.

ـ خود ایده‌آل: خود ایده‌آل شخصیتی است که فرد دوست دارد باشد و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند.

ـ خود واقعی: درونی‌ترین بخش وجود فرد است که آن را به‌خوبی می‌شناسد و ممکن است آن را از دیگران پنهان کند.

هر چه فاصله خود واقعی و خود آرمانی یعنی آنچه هستید با آنچه می‌خواهید باشید، بیشتر باشد، اعتماد به‌نفس کمتری خواهید داشت و نهایتا دچار اختلالات اضطرابی بیمارگون خواهید شد. بنابراین برای اجتناب از اختلالات روانشناختی باید خودآگاهی را تقویت کنید.

برای کسب این مهارت لازم است، در شرایط آرام قرار بگیرید. فهرستی از نکات مثبت (قوت) و منفی (ضعف) خود تهیه کنید. (همچنین از نزدیکان خود بخواهید ویژگی‌های شما را ارزیابی کنند و نظرشان را به عنوان فرد بیرونی ارائه دهند.)

فهرست اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت خود را یادداشت کنید.

فهرست خواسته‌ها و آرزوهای خود را یادداشت کنید.

با موانع خودآگاهی آشنا شوید. (غرور، کمال‌طلبی، انتقادپذیر نبودن، منفی‌اندیشی و پرتوقع بودن)

ویژگی‌های مثبت خود را برجسته کنید و برای برطرف کردن نکات منفی خود برنامه‌ریزی کنید. برای اهداف خود از الگوهای گام به گام استفاده کنید و از عجول بودن بپرهیزید.

دکتر مهرنوش دارینی

‌ روان‌شناس و مشاور


ادامه مطلب ...

۵ مهارت مهم و ضروری یک کارآفرین موفق

کارآفرینان برای آنکه از رقبای خود پیش بمانند و در صنعت خود موفق شوند، به مهارت های خاصی نیاز خواهند داشت. کتاب های متعددی در بازار وجود دارند که به مهارت های مورد نیاز برای اداره ی یک کسب و کار و نحوه ی پرورش آنها پرداخته اند، اما بهترین منبع برای یادگیری، رفتار حرفه ای های حوزه های مختلف است که می توانند در عمل به شما نشان دهند چگونه در حیطه ی خود پیش افتاده اند.

کارآفرین موفق فرمول موفقیت راز موفقیت راز کارآفرینان آموزش موفقیت آموزش کارآفرینی
در ادامه ۵ مهارتی را از نظر خواهید گذراند که می توان از حرفه ای های ۵ حوزه ی دیگر فرا گرفت.

۱- ریسک پذیری؛ از جراحان
خیلی ها متوجه ریسک های بزرگی که حوزه ی بهداشت و درمان با آنها سر و کار دارد نیستند. پای سلامتی بیمار، و در برخی مواقع حتی مرگ و زندگی او در میان است. جراحان باید از پس انجام کارهای پر خطری بر بیایند و نباید اجازه دهند این خطرات بر عملکردشان تأثیری داشته باشند.
از آنجایی که کارآفرینی تماماً با خطر کردن سر و کار دارد، ریسک پذیری یکی از مهارت هایی محسوب می شود که کارآفرینان می توانند از جراحان یاد بگیرند. پزشکان طوری آموزش دیده اند که این ریسک ها را پذیرا شوند و با اعتماد به نفس درباره ی موضوعات حساس با بیماران خود صحبت کنند. متخصصین امر می گویند رمز این کار در این است که با بیمار ارتباط عاطفی نداشته باشید.
یک کارآفرین نیز باید سنگدل باشد. کارآفرینان برای پیروزی با چنگ و دندان پا به این میدان می گذارند.
و اما چند توصیه ی دیگر:
ریسک بکنید، اما ریسک های سنجیده. به خطر انداختن همه چیز بدون در نظر گرفتن حساب و کتاب های ضروری بی معناست.
در مورد کاری که می خواهید انجام دهید با کسی صحبت کنید و به نظرات او در این باره گوش دهید.
از ریسکی که می کنید نترسید.
۲- استقامت؛ از قهرمانان ورزشی
کسب و کار یعنی برد و باخت. هیچکس باخت را دوست ندارد اما هیچ راه حقیقی برای اجتناب از آن وجود ندارد. حتی نام های بزرگی مثل مارک زاکربرگ، وینس مک ماهون و لنس آرمسترانگ نیز طعم شکست را چشیده اند.
آرمسترانگ در مورد چالش هایی که پشت سر گذاشته می نویسد: «من در دوران بیماری ام طرد شدن را تجربه کردم. کسی به من توجهی نمی کرد. آنجا بود که با خودم فکر کردم باید کاری کرد». او آنقدر به تلاش هایش ادامه داد تا در نهایت ۷ بار متوالی به مقام اول مسابقات دوچرخه سواری تور دوفرانس رسید. اما پس از آنکه با اتهام دوپینگ مواجه شد این عناوین از او گرفته، و از اغلب مسابقات ورزشی منع شد. او تصمیم گرفت با این اتهام مقابله نکند. به این ترتیب سقوط حماسی این ستاره ی دوچرخه سواری که زمانی الگوی میلیونها نفر در سرتاسر جهان به شمار می رفت در تاریخ ورزش های حرفه ای جاودانه شد.
گاهی اوقات حتی استقامت نیز برای پیروز شدن کافی نیست.

و اما چند توصیه ی دیگر
ببینید چرا دفعه ی قبل شکست خورده اید، سپس یک بار دیگر با تعهد بیشتر تلاش کنید.
برای آنکه بتوانید موفق شوید، لازم است پیش از امتحان کردن کاری برای دومین بار، مطمئن شوید تلاش بیشتری به کار می گیرید.
اجازه ندهید شکست و یا نقد عملکرد شما انگیزه تان را از بین ببرد.

۳- مذاکره؛ از وکلا
مذاکره مهارتی است که تمام کارآفرینان به آن نیاز دارند. ممکن است برای مذاکرات خاص، تیمی حرفه ای داشته باشید، اما باز هم برای موفقیت خود به این مهارت نیاز خواهید داشت. جاناتان روزنفلد، وکیلی با تجربه است. او می گوید «بسیاری از دوستان کارآفرینم از من می خواهند پیرامون مذاکره توصیه هایی به آنها بکنم. توصیه ی من به آنها این است که اعتماد به نفس داشته باشند و بدانند چه می گویند. رمز کار این است که در مورد موضوع مورد بحث و رقیب خود تحقیق کنید تا بتوانید او را شکست دهید».
و اما چند توصیه ی دیگر:
در چشمان طرف مقابل خود نگاه کنید و اقتدار خود را به او نشان دهید. مراقب باشید نشانه ای از اضطراب در رفتارتان نباشد.
برای بازی خود نقشه ای داشته باشید و هدفتان را مشخص کنید. از موضع خود فاصله نگیرید.
تسلیم نشوید و نشانه ای از شکست بروز ندهید؛ حتی اگر احساس کردید در آستانه ی شکست قرار دارید.

۴- حل مسئله؛ از گیمر ها
علم نشان داده است کسانی که به بازی های ویدیویی می پردازند، مهارت های حل مسئله ی بهتری دارند. علت این امر آن است که در اغلب بازی ها فرد باید برای مشکلات متفاوت، به راه حل های منحصر به فردی دست پیدا کند تا بتواند به مرحله ی بعدی راه یابد.
در نهایت تمام آنچه که در حل مسئله اهمیت دارد حفظ انگیزه و مبارزه تا پیروزی است. کارآفرینان نیز به شکلی مشابه باید کسب و کار خود را مثل یک بازی در نظر بگیرند، و دشواری هایی که پیش رو دارند را آزمونی برای وارد شدن به مرحله ی بعدی بدانند.

و اما چند توصیه ی دیگر:
طرح بریزید و برای رسیدن به هدف خود سخت تلاش کنید.
انگیزه ی خود را حفظ کنید و وقتی به هدفتان رسیدید موفقیت خود را گرامی بدارید.
تسلیم نشوید؛ اگر مشکلی به وجود آمد، به راه حل های احتمالی آن نگاهی بیاندازید و بهترین راه حل را امتحان کنید. اگر نتیجه نداد، به سراغ راه حل بعدی بروید.

۵- توضیح دادن؛ از آموزگاران
کارآفرینان چیزهای مختلفی را باید توضیح دهند، آن هم گاهاً برای کسانی که هیچ درکی از موضوع مورد بحث ندارند. اما معلم ها، چون با همه نوع دانش آموز و دانشجویی سر و کار دارند می توانند در این زمینه یاری رسان باشند. آموزگاران برای توضیح مسائل مختلف، راه های منحصر به فردی پیدا می کنند. گاهی اوقات از مثال های عینی استفاده می کنند و گاهی از پژوهش های مختلف نقل قول می کنند. موفقیت آنها نتیجه ی مهارت استثنایی شان در توضیح موضوعات تازه، و نیز صبر است. صبر نیز از جمله مهارت هایی است که کارآفرینان باید داشته باشند.

و اما چند توصیه ی دیگر:
مخاطب خود را خوب بشناسید. قابلیت های ذهنی شان را در نظر بگیرید و همیشه توضیحات خود را از پیش طرح ریزی کنید.
از سؤال پرسیدن و پاسخ دادن خجالت نکشید. همیشه از فهمیده شدن نقطه نظر خود به شکل صحیح، اطمینان کامل حاصل کنید.
برای توضیح موضوعات تازه از مثال و بیانی ساده بهره بگیرید، به ویژه اگر مخاطب شما حرفه ای نیست. استفاده از زبان تخصصی یا واژه های فنی می تواند اثر معکوس داشته باشد.
اغلب کارآفرینان موفق تمایل دارند از اشتباهات و موفقیت های دیگران یاد بگیرند. شما نیز باید درس گرفتن از دیگران را برای خود به یک عادت تبدیل کنید و کسب و کار خود را بهبود ببخشید.


ادامه مطلب ...

مهارت نه گفتن در زندگی چند راه آسان

روانشناسان بر این عقیده‌اند که “نه” گفتن مهارتی فراگرفتنی است. همه ما باید قادر باشیم به درخواست‌ها و پیشنهادهای دیگران در صورت لزوم “نه” بگوییم. در برخی موارد کاربرد این کلمه ساده دشوار است و نیاز به تمرین دارد.

مهارت نه گفتن مشاور روانشناس متخصص روانشناسی سلامت روانی چگونه نه بگوئیم

امروزه افرادی که گرایشات مثبت دارند و آماده ورود به هر درگیری و چالش تازه‌ای هستند از احترام بیشتری برخوردارند؛ اما جلب رضایت دائمی افراد امری غیر ممکن است. ضمن این که ما وظیفه‌ای در قبال پذیرش همه خواسته‌های اطرافیانمان نداریم.

همه ما بارها در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ایم که «نه» گفتن برایمان دشوار بوده است. برای مثال وقتی رئیس کارهای بیشتری را به شما محول می‌کند، حال آنکه شما برنامه‌ای ازقبل تعیین کرده‌اید. کسی می‌خواهد از ما مبلغ قابل ملاحظه‌ای پول قرض کند و امکان دادن آن را نداریم. دوستی می‌خواهد خودروی ما را قرض بگیرد درحالی‌که خودمان به آن نیاز داریم. یا این‌که شخصی اصرار دارد ‌ما را برای ناهار به منزلش دعوت ‌کند، حال آنکه ما اصلا خیال رفت وآمد با او نداریم.

اگر شما به آن دسته از افراد تعلق دارید که بارها در مقابل چنین درخواست‌هایی سرتسلیم فرود آورده و با آنها موافقت می‌کنید و از این بابت احساس ناخوشایندی دارید، احتمالا می‌خواهید بدانید چرا به جای “نه” گفتن “بله”می‌گویید.

بر زبان آوردن واژه دو حرفی “نه” برای بسیاری از ما دشوار است زیرا شاید نگران از دست دادن ارتباطات مؤثر یا واردآمدن آسیبی به روابطمان هستیم. بنابراین تلاش می‌کنیم با اطاعت‌های پیوسته ارتباطات خود را حفظ کنیم. چه بسا در بسیاری از موارد از نه گفتن احساس گناه می کنیم؛ چون آموخته ‌ایم برای آسیب نزدن به احساسات دیگران از خواسته‌های خود دست بکشیم. بنابراین بیش از آن که نگران خود باشیم، نگران احساسات دیگران هستیم.

اینها نمونه‌هایی از احساسات دست و پا گیر هستند که می‌توانند در آزادی عمل ما مداخله کنند.

به گزارش نشریه “روانشناسی امروز”، پژوهشگران علوم رفتاری معتقدند که ما بیش از هر چیز لازم است ابتدا گفتن “نه” به خود و سپس به دیگران را بیاموزیم زیرا بسیاری از افراد خوش‌نیت در زندگی ما می‌توانند به سادگی به افرادی تبدیل شوند که مانع از رسیدن به اهداف‌مان می‌شوند فقط به این خاطر که به پیشنهاداتشان مورد قبول واقع نشده است.

سوزان مک کیلان Susan McQuillan پژوهشگر بهداشت و روش زندگی می‌نویسد: «ما مجبور نیستیم همیشه به همه چیز “نه” بگوییم. اما اگر برای مثال با خود قرار گذاشته‌ایم که به وزن دلخواه برسیم باید قاطع و مصمم به پیشنهادات پاسخ منفی بدهیم. نه این که با گفتن ” فقط این بار” از مواضع خود سقوط کنیم و به عادات غذایی گذشته بازگردیم.»

هنگامی‌که خود را در موقعیت‌هایی می‌بینیم که تنها پاسخ ممکن ” نه” هست، می‌توانیم از روش‌های غیر‌مستقیم برای پاسخ منفی استفاده کنیم. عبارات زیر راه‌های غیرمستیقم کاربرد واژه “نه” است:

۱- متاسفم، نمی‌توانم.
۲- در حال حاضر شرایطش را ندارم.
۳- الان زمان مناسبی برای این کار نیست.
۴- ترجیح می‌دهم این کار را نکنم.
۵- این ایده چندان باب میلم نیست.
۶- نه ممنونم، شاید بار بعد.
۷- اجازه بدهید در موردش فکر کنم و بعد به شما اطلاع می‌دهم.
۸- آیا می‌توانیم بعدا در مورد آن صحبت کنیم؟
۹- مطمئن نیستم بتوانم این کار را انجام دهم ولی حتما به شما اطلاع خواهم داد.

ممکن است تمرین برخی از این عبارات، پیش از رویارویی با یک موقعیت حساس کمک موثری باشد. برخی موارد، تنها کافی است برای هر درخواستی پاسخی حاضر و آماده داشته باشید. تلاش کنید این پاسخ‌های حاضر و آماده را مرتب تمرین کنید.

به ‌خاطر داشته باشید: با گفتن “نه” به کسی آسیب وارد نمی‌کنید، بلکه کاری مثبت در جهت حفظ سلامتی و شادی خود انجام می‌دهید.


ادامه مطلب ...

مهارت “خرید ساعت” با طول عمر زیاد ، مقاومت ، جنس صفحه و مکان استفاده

مهارت “خرید ساعت” با طول عمر زیاد ، مقاومت ، جنس صفحه و مکان استفاده

قبل از اینکه وارد بازار شوید و خرید را آغاز کنید، باید مشخص کنید که چه توقعی از ساعت خود دارید. آپشن ها، رنگ و مدل و محل استفاده از ساعت را حتما قبل از خرید تعیین کنید و با چشمانی باز و حواسی جمع در بازار حاضر شوید تا در زمان انتخاب و خرید به مشکل برنخورید یا اینکه بعد از خرید پشیمان نشوید.

 

اگر قصدتان این است که ساعتی شبیه به فیلم های علمی و تخیلی پیدا کنید و با آپشن های عجیب و غریبش دنیا را نجات دهید، مسلما تیرتان به خطا می رود، از ساعت فقط باید زمان را بپرسید!

 

مهارت هایی برای خرید ساعت, اصول خرید ساعت

شکل ساعت

اول از همه باید تکلیفتان را با شکل و قاب ساعت مشخص کنید؛ دایره، لوزی، مثلث، بیضی یا مربع- مستطیل، شکل هایی هستند که بیشتر از بقیه استفاده می شوند. معمولا جوان ها بیشتر از ساعت های دایره ای شکل استفاده می کنند چون اهم اسپرت تر است و هم اینکه تنوع مدلی بیشتری دارد. انتخاب شکل صفحه، رنگ و اندازه بیشتر از هرچیزی سلیقه ای است.

 

شما ممکن است با اینکه مچ دست لاغری دارید، ساعتی با قاب بزرگ را بپسندید یا اینکه با وجود اینکه رنگ پوستتان تیره است، رنگ زغالی را به عنوان رنگ ساعت انتخاب کنید، پس قانون خاصی در این باره وجود ندارد. اگر می خواهید ساعت را با رنگ لباس و شکل لباستان ست کنید، می توانید از ساعت هایی که زیاد گران نیستند و رنگ ها، مدل ها و شکل های مختلفی دارند، استفاده کنید. اگر هم می خواهید فقط یک ساعت داشته باشید، می توانید ساعتی را انتخاب کنید که یا رنگی رنگی هستند که به همه لباس هایتان بیاید یا از جنسی که رنگ لباس شما را انعکاس می دهند.

 

طول عمر ساعت

قاب و بدنه ساعت ها از آلومینیوم، تیتانیوم و استیل ساخته می شود. بسته به اینکه کدام جنس را بیشتر دوست دارید و می پسندید، نگهداری و مراقبت از هر کدام از آنها هم متفاوت است. تیتانیوم از همه سخت تر است و مسلما از همه دیرتر خراب می شود. جنس آلومینیوم هم معمولا در ساعت هایی که در سوئیس ساخته می شوند، استفاده می شود ولی تمامی این نوع مواد آلی به شوینده، مثل وایتکس که دشمن سرسخت انواع ساعت ها هستند، حساسند.

 

نکاتی برای خرید ساعت,نکته هایی برای خرید ساعت

به جز مواد شوینده شیمیایی، اگر از عطرها و اسپری ها استفاده می کند، هم به سوراخ تر شدن لایه اوزون کمک کرده اید و هم اینکه ساعت تان را کدرتر و مات تر کرده اید. کرم های دست و صورت و کرم های ضدآفتاب هم به جز اینکه باعث می شوند که ساعت جرم بگیرد، عمر آنها را هم کم می کند.

 

مقاومت ساعت

در این قسمت باید مشخص کنید که چقدر می خواهید، دست به جیب شوید و پول خرج کنید، اگر ته جیبتان خالی است و مدت هاست رنگ اسکناس سبز را به خود ندیده و یک جورهایی تبدیل شده به محل جنش حشره ها، کلا بی خیال مقاومت ساعت شوید و از اولین دستفروش کنار خیابان، ساعت بخرید اما اگر حساب بانکی پری دارید، و نگران هزینه ها نیستید، با خیال راحت به سراغ مجموعه های ضدها یا همان مقاومت ها بروید. مجموعه ضدها شامل ضدزنگ (Stainless Steel)، ضدضربه (Shock Resistance) و ضدآب (Water Resistance) و پوشیده با محافظ کریستال (Crystallized) هستند با حروف اختصاری علامت گذاری می شوند.

 

بروشور را دریابید

به جز اینکه موقع خرید، می توانید از خریدار میزان ضدبودن ساعتی را که می خواهید بخرید بپرسید، می توانید در بروشور مدل ساعت هم از کم و کیف کار سر دربیاورید. یادتان باشد که هر ساعت ضدآبی در هر شرایطی به آب مقاوم نیست.

 

نکاتی هنگام خرید ساعت, مهارت های خرید ساعت

شما نمی توانید با ساعتی که درجه بندی یک دارد، غواصی کنید چون حتما خراب می شود. ساعت هایی که درجه بندی یک دارند، فقط در صورتی که در معرض رطوبت قرار بگیرند یا به طور تصادفی روی آنها آب ریخته شود، مقاوم هستند. میزان حساسیت ضدآبی اغلب روی بروشور ساعت ها ذکر می شود، مثلا ۲۰۰Wr که یعنی شما تا عمق ۲۰۰ متر در زیر آب می توانید از ساعت خود استفاده کنید، بدون اینکه نگران آسیبی باشید که ممکن است به آن برسد.

 

یکی دیگر از میزان مقاومت ها که ممکن است برایتان مهم باشد، مقاوم در برابر گرماست که معمولا در بروشورها نامی از آن برده نمی شود. اگر در فضاهایی که حرارت بالایی دارند، رفت و آمد می کنید، مطمئن شوید که ساعتی که خریداری می کنید مقاومت بالایی در برابر گرما دارد.

 

نحوه انتخاب و خرید ساعت,راهنمای خرید ساعت مچی

جنس صفحه

نکته دیگری که درباره مقاومت ساعت باید به آن دقت کنید، جنس صفحه اصلی ساعت است؛ صفحه ساعت ها معمولا از پلاستیک و تلق یا از شیشه و کریستال ساخته می شود. اگر پلاستیک و تلق را انتخاب می کنید باید توجه داشته باشید که زود خش می خورد. جنس شیشه ای هم زود می شکند اما در برابر سایش می تواند مقاوم باشد. بهترین انتخاب برای پوشش شفاف صفحه ساعت، کریستال است که ضدضربه، ساییدگی و خش است اما از بقیه گران تر است و اگر می خواهید ساعتی با این نوع پوشش داشته باشید، باید حسابی دست به جیب شود.

 

نکته بعدی، میزان فشار اتمسفری روی ساعت باشد. اگر کوهنوردی می کنید یا خلبان هستید یا اینکه به کارهای هیجانی مثل جامپینگ علاقه دارید، موقع خرید حتما از میزان مقاومت فشار ساعتی که پسندیده اید، مطمئن شوید.

 

مکان استفاده

باید مشخص کنید که در چه جاهایی می خواهید از ساعتتان استفاده کنید، در مراسم و مهمانی ها یا در ورزش و محل کار. اگر می خواهید ساعتتان را در مهمانی ها ببینید، بهترین انتخاب، ساعت های کلاسیک برای آقایان و ساعت های فلزی و نگین دار برای خانم هاست. اگر هم از ساعت های کلاسیک خوشتان نمی آید، می توانید از ساعت های بند چرمی استفاده کنید که هم سبک تر و هم اینکه به کلاسیک ها نزدیک تر هستند و به خاطر جنس بندش، تقریبا در همه جا قابل استفاده است. بهترین گزینه ساعت برای تفریح و ورزش، ساعت های اسپرت هستند که هم صفحه بزرگ تری دارند و نسبت به بقیه مقاوم تر و هم اینکه قابلیت گشادتر شدن و شل بسته شدن را هم دارند.

 

منبع : javan.hmg.ir


ادامه مطلب ...

مهارت های مذاکره در زندگی عادی

[ad_1]

چگونه از مذاکره در زندگی روزمره استفاده کنیم؟

negotiation-skills

استفاده از مذاکره در کسب و کار رایج است و هر مدیر موفقی باید بتواند در مورد شرایط کسب و کارش مذاکره کند اما شاید با اهمیت هنر مذاکره در زندگی روزمره آشنا نباشید! در ادامه این مقاله میخواهیم درمورد استفاده از تکنیکهای مذاکره در زندگی عادی صحبت کنیم، با ما همراه شوید.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ همه ما در طول زندگی خود مذاکره را تجربه کرده‌ایم. در هر نقشی که باشیم از پدر، مادر، فرزند، معلم و دانش‌آموز گرفته تا کارفرما، کارمند، دوست و یا همکار، ممکن است در زمان‌هایی برای رسیدن به منافع خود لزوم مذاکره با دیگران را تجربه کرده باشیم. درواقع وقتی خواسته‌های ما با خواسته‌های طرف مقابل در تعارض قرار می‌گیرد، راه‌کارهای مختلفی برای حل آن‌ها وجود خواهد داشت که مذاکره یکی از آن‌هاست. در ادامه به بررسی سه مدل از انواع واکنش‌هایی که افراد در چنین موقعیت‌هایی انجام می‌دهند، می‌پردازیم.

همچنین بخوانید: 4 تاکتیک برای پیروزی در مذاکره

1. مرغ من یک پا دارد

گاهی اوقات افراد با پافشاری بر سر مواضع خود باقی می‌مانند؛ مانند فروشنده‌های یک‌کلامی که یک قران هم تخفیف نمی‌دهند یا پدر و مادر سخت‌گیری که اجازه نمی­دهند فرزندشان ده دقیقه دیرتر از زمانی که آن‌ها تعیین کرده‌اند، به رختخواب برود. یا زنی که برای رفتن به سینما انتخاب خود را کرده و حاضر نیست به‌هیچ‌وجه تغییری در تصمیمش به وجود آورد. در چنین شرایطی فرد فقط به نیاز خودش فکر کرده و حاضر به هیچ‌گونه انعطافی در نحوهٔ ارضای این نیاز نیست. گاهی اوقات این افراد کله‌شق نه‌تنها به خواستهٔ خود نمی­رسند، بلکه مجبور خواهند شد ضرر و زیان‌های سنگینی را بابت این خودخواهی و کله‌شقی بپردازند: فروشنده مشتری‌اش را از دست می‌دهد، پدر و مادر از برقراری ارتباط عاطفی با فرزندشان محروم می‌شوند و زن طی یک دعوای شدید، محبت و احترام همسرش را از دست می‌دهد. این افراد به‌مرور تنها و منزوی و درنهایت از احترام و حمایت اجتماعی محروم می‌شوند.

گاهی اوقات انتخاب‌های ساده و در دسترسی مانند زورگویی و پافشاری بر سر مواضع خود، یا تسلیم شدن و کنار کشیدن، هزینه‌هایی دارند که فرد پس از گذشت زمان کوتاهی خود را نسبت به پرداخت آن‌ها ناتوان احساس می‌کند.

2. هر چه شما بفرمایید

بعضی آدم‌ها هم هستند که در روابط خود منفعلانه برخورد می‌کنند یا بعضی مواقع که فکر می‌کنند زورشان به‌طرف مقابل نمی­چربد، سریع عقب‌نشینی می‌کنند و به‌طور کامل به خواسته‌های طرف مقابل تن می‌دهند. این افراد یا نسبت به حقوق خود آگاه نبوده یا حاضر به تلاش برای دستیابی به این حقوق نیستند. آن‌ها غالباً چنین استدلال می‌کنند که حوصلهٔ جروبحث یا درگیری را ندارند. بنابراین برای اجتناب از هر نوع تنش، حاضر می‌شوند از تمام خواسته و نیازهای خود چشم‌پوشی کنند؛ فقط برای این‌که از جانب طرف مقابل طرد نشوند.

3. با هم حرف می زنیم

یک گروه سوم عاقل‌تر و سازگارتری هم وجود دارد که راه‌حلی را در میانهٔ این دو مسیر انتخاب می‌کنند تا به‌قول‌معروف نه سیخ بسوزد نه کباب. این گروه بر این باورند که نظر و دیدگاه آن‌ها تنها دیدگاه صحیح در مورد یک موضوع نیست و شاید بتوان از طریق نزدیک شدن به دیدگاه طرف مقابل راه‌حل سازگارانه‌­تری را برای حل مشکلات انتخاب کرد. طوری که هر دو طرف احساس کنند نیازهایشان تا حدودی برآورده شده است. اگر در روابط تلاش کنیم با توجه به خواسته‌ها و نیازهای طرف مقابل، موضع انعطاف‌پذیری اتخاذ کنیم، حتماً به راه‌حل‌های خلاقانه و جدیدی خواهیم رسید که با جزم‌اندیشی هرگز به ذهنمان هم خطور نمی­‌کرد. این راه‌حل‌های جدید، می‌تواند ضمن حفظ منافع هر دو طرف به تحکیم ارتباطات هم کمک کند. در نهایت هر دو طرف می‌توانند از مزایای تحکیم روابط بهره‌مند شوند. مثلاً کارفرمایی که با در نظر گرفتن شرایط و مشکلات کارمند خود به او فرصت بیشتری برای تحویل پروژه بدهد یا با مرخصی او موافقت کند، در آینده از مزایای کار کردن با کسی که برای کارش از جان‌ودل مایه می­گذارد، بهره‌مند می­شود.

چه طور گروه سومی‌شویم؟

حال که با انواع روش‌های رویارویی با تعارضات آشنا شدید، اجازه بدهید تا موقعیت و روند روش سوم که همان روش مذاکره اصولی است را بیشتر واکاوی کنیم.

1. از آرزو تا تصمیم

همهٔ آدم‌ها دوست دارند که دیگران طبق میل و خواستهٔ آن‌ها رفتار کنند. تقریباً همه دوست دارند که اطرافیانشان آن‌ها را درک کنند و همانی باشند که آن‌ها می‌خواهند. اما اگر کمی دقیق‌تر فکر کنیم به این نتیجه می‌رسیم که این حقیقت در مورد اطرافیان ما هم وجود دارد. آن‌ها هم دوست دارند ما در زندگی مطابق میل و خواستهٔ آن‌ها رفتار کنیم. اما وقتی آدم‌ها تصمیم می‌گیرند برای تأمین نیازهایشان با دیگران وارد مذاکره شوند معلوم می‌شود که از مرحلهٔ آرزو خارج‌شده‌اند و می‌خواهند بر مبنای واقعیات زندگی تصمیم‌گیری کنند. درواقع تصمیم پل میان آرزو و کردار است. با هر تصمیمی که می‌گیریم خود را به زنجیره‌ای از کردارها متعهد می‌کنیم. وقتی تصمیم به مذاکره می‌گیریم متعهد می‌شویم که به دنیا از دریچه‌ای جدید نگاه کنیم. دریچه‌ای که دربرگیرنده خواسته و نیازهای ما و طرف مقابلمان باشد.

2. انتخاب شما با هزینه‌هایی همراه است

در برهه‌های مختلف زندگی شما مجبور می‌شوید دست به انتخاب بزنید. زندگی بشری طوری است که هیچ‌وقت کامل نیست و شما هرگز نمی‌توانید انتخاب‌هایی داشته باشید که بی کم و کاست بوده و به‌قول‌معروف مو لای درزش نرود. در تمام زندگی باید پذیرفت که هیچ‌چیز را نمی‌توان رایگان به دست آورد. اما اگر انتخاب آگاهانه صورت بگیرد، می‌توان روی پرداخت هزینه‌های معقول آن حساب کرد. گاهی اوقات انتخاب‌های ساده و در دسترسی مانند زورگویی و پافشاری بر سر مواضع خود، یا تسلیم شدن و کنار کشیدن، هزینه‌هایی دارند که فرد پس از گذشت زمان کوتاهی خود را نسبت به پرداخت آن‌ها ناتوان احساس می‌کند. مثلاً اگر نتوانید با رئیستان در مورد زمان تحویل پروژه وارد مذاکره شوید و تمام اوامر او را اطاعت کنید، ممکن است بعد از گذشت زمان کوتاهی دچار فرسودگی شغلی، احساس منفی نسبت به خود یا افسردگی شوید. یا اگر با زورگویی از فرزند نوجوانتان بخواهید که طبق میل و سلیقهٔ شما لباس بپوشد، ممکن است او را از خود دور کرده و زمینه را برای ارتباط او با دوستان ناخلفش را هموارتر کرده باشید. اما زمانی که با طرف مقابل وارد مذاکره شوید، شرایط و خواسته‌های او را در نظر بگیرید و به دنبال پیدا کردن راه‌حل‌های جدید باشید، می‌توانید انتخاب‌هایی کنید که کم‌ترین هزینهٔ ممکن را در برداشته باشد. درهرحال باید بپذیرید که انتخاب بدون هزینه در زندگی بشری وجود ندارد. بنابراین برای این‌که طرف مقابل به خواسته‌های شما عمل کند، باید برای برطرف کردن نیازهای او گام‌های عملی مهمی بردارید.

3. زندگی در صلح و آرامش

زمانی که در هنگام تصمیم‌گیری ضمن احترام به حقوق خود، به خواسته‌های طرف مقابل هم احترام بگذارید، می‌توانید امیدوار باشید که دریچه‌های جدیدی برای ادامه­ی ارتباط با طرف مقابل به روی شما گشوده شود. در این فضای جدید مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل می‌توان به رشد، بالندگی پیشرفت و رضایت خاطر دو طرف امیدوار بود. در این شرایط هر دو طرف از این‌که به خواسته‌های خود رسیده‌اند، خوشحال بوده و بنابراین برای کمک به‌طرف مقابل پیش‌قدم خواهند بود. پس مذاکرهٔ اصولی ممکن است فواید فزاینده‌ای بیش ازآن­چه دو طرف انتظارش را داشتند، برایشان به ارمغان بیاورد.

ADS

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

چگونه می توان در تمام مدت زندگی شاد بود ؟ سایت …چگونه می توان در تمام مدت زندگی شاد بود ؟ بهترین راه برای شاد بودن این است که از خلاصه کتاب رفتار سازمانی رابینز در متن با حاشیهخلاصه فصل تا کتاب رفتار سازمانی رابینز فصل اول رفتار سازمانی عبارت است از مطالعه روزنامه وطن امروز شماره تاریخ رئیس قوه‌قضائیه با انتقاد از رفتار دولت در حمایت از مدیران دارای حقوق‌های نجومی، بر در مالزی کار پیدا می‌شود؟گزارشی جامع و مفصل درباره کار و کاریابی در مالزی برای ایرانیان مقیم این کشورگزارش فارس از عملیات‌های برون‌مرزی ندسا …گزارش فارس از عملیات‌های برون‌مرزی ندسا ناگفته‌هایی از مأموریت تکاوران سپاه در دکتر محمدجواد ظریف از زندگی شخصی و فرزندانش می …آخرین خبرها استخدام فوری در یهترین شرکتها با عالی ترین حقوق و مزایا زیباترین عکسهای معرفی انواع حافظه های رایانه و آشنایی با عملکرد آنها در …معرفی انواع حافظه های رایانه و آشنایی با عملکرد آنها در سیستم حتما می دانید که روش استفاده از نرم افزار های وایبر، لاین، تانگو، و …روش استفاده از نرم افزار های وایبر، لاین، تانگو، و تلگرام در ویندوز با همگانی شدن پرسش و پاسخ های روانشناسی در مرکز مشاوره راز …با سلام من دختری ۲۳ ساله هستم طی چند سال گذشته اشتباهات خیلی زیادی در زندگی داشتم مثلا عشاق موفق کلوب ازدواج و عشقنجات زندگی زناشویی با تشخیص به موقع همسرم را در کاروان زیارتی مسجد جمکران دیدم چگونه می توان در تمام مدت زندگی شاد بود ؟ سایت پزشکان بدون مرز چگونه می توان در تمام مدت زندگی شاد بود ؟ بهترین راه برای شاد بودن این است که از خصوصیات خلاصه کتاب رفتار سازمانی رابینز در متن با حاشیه کارشناس ارشد مدیریت رسانه هستم، علاقه وافری به رسانه‌ها دارم، در یک سخن، با آن‌ها زندگی می در مالزی کار پیدا می‌شود؟ گزارشی جامع و مفصل درباره کار و کاریابی در مالزی برای ایرانیان مقیم این کشور روزنامه وطن امروز شماره تاریخ گروه سیاسی سرانجام پس از چند ماه کش‌وقوس و عدم همکاری دستگاه‌های دولتی و دیوان محاسبات در گزارش فارس از عملیات‌های برون‌مرزی ندسا ناگفته‌هایی از گزارش فارس از عملیات‌های برون‌مرزی ندسا ناگفته‌هایی از مأموریت تکاوران سپاه در جولانگاه دکتر محمدجواد ظریف از زندگی شخصی و فرزندانش می گوید نرگس محمدی از زندگی خصوصیش و بازی در سریال معمای شاه میگوید نرگس محمدی برای تماشاگران معرفی انواع حافظه های رایانه و آشنایی با عملکرد آنها در سیستم معرفی انواع حافظه های رایانه و آشنایی با عملکرد آنها در سیستم حتما می دانید که کامپیوتر روش استفاده از نرم افزار های وایبر، لاین، تانگو، و تلگرام در روش استفاده از نرم افزار های وایبر، لاین، تانگو، و تلگرام در ویندوز با همگانی شدن اینترنت مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایرانآموزش مالیآموزش مدیریت دوره های آذرماه مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران محتوای دوره آموزشی مهارتهای جذب و استخدام پرسش و پاسخ های روانشناسی در مرکز مشاوره راز مرکز روانشناسی با سلام من دختری ۲۳ ساله هستم طی چند سال گذشته اشتباهات خیلی زیادی در زندگی داشتم مثلا رها کاربرد ترازو در زندگی اهمیت آب در زندگی انسان انرژی مثبت در زندگی مدیریت زمان در زندگی راز موفقیت در زندگی چیست راههای آرامش در زندگی کاربرد شیمی در زندگی آثار ایمان در زندگی


ادامه مطلب ...

نقش مهارت های مقابله ای در نحوه ی شکل گیری هویت

[ad_1]

نتایج بررسی های انجام شده در زمینه ی شکل گیری هویت بیانگر آن اســت که افراد با زمینه های فکری و اجتماعی متفاوت، همگی از شکل ثابتی برای شکل گیری هویت خود استفاده می کنند که وابسته به نحوه ی استفاده ی آن ها از مهارت های مقابله ای در برخورد با مسائل زندگی اســت و بر همین مبنا سه سبک هویتی مطرح شده اســت.
بر این اساس افرادی که در وضعیت کسب هویت و تعلیق قرار می گیرند، معمولاً در برخورد با مسائل زندگی از سبک اطلاعاتی استفاده می کنند. روش مقابله ای این افراد به گونه ای اســت که اغلب فعالانه در محیط پیرامون خود جست وجو می کنند و زمانی که باید تصمیماتی درباره ی هویت خود و یا حل مشکلات شخصی شان بگیرند، تلاش می کنند تا اطلاعات خود را گسترش دهند و از نتایج حاصل از آن جهت تصمیم گیری بهره مند شوند. زمانی که این افراد اطلاعاتی متفاوت با باورهای قبلی خود از دیگران می گیرند، سعی می کنند ساختارهای فکری خود را با آن تطبیق دهند و یا اصلاح کنند.
هم چنین افرادی که در وضعیت تفویض اختیار هستند از یک سبک هنجاری استفاده می کنند. روش مقابله ای این افراد مطابقت داشتن با دیگران و هم چنین اجرای دستورالعمل ها و انتظارات افراد مهم در زندگی شان (مانند والدین و گروه های مورد علاقه ی آن ها) اســت. در واقع آن ها به جای تغییر و اصلاح ساختارهای فکری خود سعی در پروراندن و تأیید آن ها دارند. این افراد در مقابل اطلاعات و تجاربی که باورهای درونی شان را بی اعتبار می کند به شدت مقاوم اند و آن ها را تحریف می کنند. در واقع یک ساختار تفکری غیرمنعطف با توانایی محدود اصلاح نتایج در آن ها وجود دارد. افراد در وضعیت تفویض اختیار تمایل به گرفتن کمک از دیگران برای حل مسائل خود دارند. در واقع یک دیدگاه مقاوم به تغییر در سیستم اطلاعات آن ها مشاهده می شود و علاقه ی زیادی به افراد قدرتمند دارند. سبک هنجاری با وضعیت تفویض اختیار در تمایل به مشابه بودن سیستم باورها و ارزش های فرد با افراد مهم زندگی بسیار نزدیک می شود. هم چنین تحقیقات نشان داده اســت که افراد در وضعیت هویت تفویض اختیار، تمایل به اجتناب از مقابله ی مستقیم با مشکلات دارند و برای حل مسائل خود بیش تر روی کمک گرفتن از دیگران حساب می کنند.
و بالاخره افرادی که در وضعیت هویت سردرگم هستند از سبک هویت سردرگم / اجتنابی استفاده می کنند. آن ها یک روش مقابله ای مبتنی بر اجتناب مستقیم از مشکلات شخصی و پاسخ گویی به سؤالات مربوط به هویت دارند. این سبک با مسامحه کاری و به تأخیر انداختن حل مشکلات تا حد ممکن مشخص می شود. واکنش های رفتاری در این افراد بیش تر بر اساس میزان لذت بردن از آن فعالیت تعیین می شود تا توجه به نتایج کوتاه مدت و یا بلند مدت آن.

منظور از مهارت های مقابله ای در بحث هویت چیست؟

نظریات جدید در رابطه با هویت، مفهوم پیچیده ی بحران هویت را در مفهوم ساده تری، یعنی توانایی افراد در مقابله با موضوعات روزمره ی زندگی، با تأکید بر مهارت حل مسئله تبیین کرده اند. ارزش چنین دیدگاه هایی در کاربردی بودن آن هاست، زیرا زمانی که ما بتوانیم مشکلات مربوط به دوره ی نوجوانی خصوصاً بحران هویت را بر اساس میزان توانایی افراد در برخورد با استرس های محیطی ارزیابی کنیم، بدین وسیله راه برای مداخله هایی نظیر آموزش مهارت های مقابله ای کارآمد نظیر حل مسئله، جهت پیشگیری از مشکلات مربوط به این دوره ی رشدی، هموار می شود.
مهارت های مقابله ای شامل تغییرات مداوم در تفکر و رفتار افراد برای اداره ی فشارهای درونی و یا بیرونی اســت. این مهارت ها یکی از منابع مهم افراد برای حفظ بهداشت روان و پیشگیری از ابتلا به اختلالات روانی اند. مقابله، یک فرایند فعال و
پویاست که مدام تغییر می کند و هر زمان که فرد در برخورد با مسائل جدید در زندگی دچار یک ناهماهنگی یا عدم تعادل شود و روش های قبلی برخورد او با مسائل زندگی نتوانند پاسخگوی وضعیت جدید او باشند، این مهارت ها در جهت برطرف کردن آن عدم تعادل عمل می کنند.
مکانیسم های مقابله ای را می توان مجموعه ای از عملکردها در نظر گرفت که قادرند فرد را برای تحمل، اجتناب و یا به حداقل رساندن اثرات استرس یاری کنند. محققان در این زمینه معتقدند که روش های مقابله ای را می توان به عنوان کوشش های فکری و رفتاری برای اداره کردن تغییرات درونی و بیرونی در نظر گرفت، زیرا این تغییرات موجب ایجاد استرس در فرد می شوند و مقابله راهی برای کنترل کردن این استرس هاست. بنابراین مقابله یک پروسه ی فعال و پویاست که باید بر اساس تغییرات محیطی به طور مداوم تغییر کند.
مهارت های مقابله ای را می توان بر اساس عملکرد آن ها به دو گروه اصلی مقابله های مسئله مدار و مقابله های هیجان مدار، تقسیم بندی کرد. مقابله های مسئله مدار شامل کوشش های مستقیم در جهت تغییر یا اصلاح موقعیت هایی اســت که در فرد یا محیط، استرس زا تلقی می شوند. این روش ها با وجود آن که گوناگون هستند همگی تحت عنوان مقابله های مسئله مدار توصیف شده اند. گروه دوم به اداره و تنظیم نتایج هیجانیِ همراه با استرس ها می پردازند، که این گروه تحت عنوان مقابله های هیجان مدار توصیف شده اند. تحقیقات نشان داده اند که مقابله های مسئله مدار در سازگاری با حوادث و سوانح، بسیار اهمیت دارند.
افراد دارای سلامت روان معمولاً در موقعیت هایی جدال برانگیز از مقابله های متمرکز بر مشکل یا مسئله مدار بیش تر استفاده می کنند، در حالی که در موقعیت هایی که به عنوان واقعیت های غیرقابل تغییر در نظر گرفته می شوند (مانند مرگ یکی از عزیزان) از مقابله های متمرکز بر هیجان بیش تر استفاده می کنند. همان طور که گفته شد مقابله، عملکرد رفتاری و با تفکر هدفداری اســت که برای اداره ی تغییرات درونی و بیرونی طرح ریزی شده. در این مفهوم، مقابله محدود به نتایج موفقیت آمیز نمی شود بلکه شامل هر نوع کوشش هدفمندی اســت که برای کنترل فشارها، به رغم مؤثر بودن یا نبودن، می شود.
در رابطه با نحوه ی شکل گیری روش های مقابله با استرس در افراد، نظریات مختلفی وجود دارد. عده ای از محققان، رفتارهای مقابله را بر اساس واکنش های اولیه ی انسان به خطرات موجود در محیط زندگیش در نظر می گیرند. این طبقه بندی بر این فرض استوار اســت که انسان ها از ابتدای پیدایش در برخورد با استرس های محیطی و در پاسخ های اولیه به محرک های خاص از سه روش کلی حمله، دفاع یا فرار استفاده می کردند و به نظر می رسد که با توجه به پیشرفت علوم در همه ی زمینه ها و افزایش توانایی انسان در برخورد با محیط پیرامونش هنوز هم می توان رفتارهای مقابله ای انسان ها را در همین سه گروه جای داد.
گروه دیگری از محققان، رفتارهای مقابله ای را ناشی از یادگیری های انسان می دانند و معتقدند که روش های مقابله با استرس های محیطی، مشابه رفتارهای دیگر انسان، بر اساس الگوهای یادگیری (مانند شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن عامل یا کنشگر) شکل می گیرند.
هم چنین می توان روش های مقابله ای را بر اساس روش های جذب و انطباق توصیف کرد. جذب، کسب تجارب تازه از محیط پیرامون و انطباق، ایجاد هماهنگی بین معلومات جدید با اطلاعات قبلی و خواسته های واقعی در زندگی اســت. و تعامل این دو فرایند، ساختار تفکر فرد را می سازد.
گروهی از نظریه پردازان بر این باورند که رفتارهای هر فرد از تعامل سه بخش مهم در شخصیت او ناشی می شوند. یک قسمت مربوط به تلاش در جهت برطرف کردن فوری غرایز و خواسته های انسانی اســت و بخش دیگر تأکید بر بایدها و نبایدهای یاد گرفته شده از والدین و اجتماع دارد و در نهایت بخش سوم با استفاده از استدلال و منطق سعی دارد که نیازها و غرایز انسانی را با در نظر گرفتن باورها و محدودیت های اخلاقی و وجدانی برطرف کند. بنابراین می توان روش های مقابله را بر اساس عملکرد این سه حوزه تعریف کرد. در واقع روش های مقابله ای در این نظریات، تفکرات منطقی اســت که سعی دارد بر اساس آرمان ها و ارزش های درونی شده و یا همان وجدان اخلاقی، غرایز و خواسته های خود را برطرف کند. پس نقش این سه قلمرو در فرایند مقابله به این ترتیب اســت که با استفاده از یک سیستم حل مسئله، از روش های مختلف نظیر جنگ وگریز و یا اجتناب جهت انطباق غرایز با وجدان اخلاقی استفاده می شود. در واقع مکانیسم های مقابله ای راه هایی هستند که از طریق آن ها با استفاده از آزمودن واقعیت های موجود در زندگی فرد، تعارض ها حل می شوند. از دیدگاه رشدی که معتقد اســت در هر مرحله از زندگی، انسان ها توانمدی های خاصی را پیدا می کنند و بر اساس آن، وظایف جدیدی بر عهده ی آن ها گذاشته می شود. این مکانیسم ها وابسته به نحوه ی گذر مناسب از
دوران های رشدی و تسلط یافتن بر وظایف مربوط به آن دوران اســت. بر این اساس تسلط موفقیت آمیز در هر دوره با رشد روش های مقابله ای مناسب مربوط به آن دوره ارتباط دارد. تحقیقات نشان داده اســت که رشد روش های مقابله ای مناسب این مسئله با افزایش اعتماد به نفس و احساس کفایت در فرد مرتبط اســت.

عملکرد اصلی مهارت های مقابله ای چیست؟

سه عملکرد اصلی مقابله عبارتند از:
1- توصیف مجدد از مفهوم فشار به منظور اداره کردن موقعیت (ارزیابی مجدد موقعیت).
2- کنترل کردن تنشی که ناشی از تجربه ی فشارهاست (مقابله ی متمرکز بر هیجان).
3- عملکرد مستقیم برای کاهش فشارهای موجود در زندگی و یا افزایش منابع به منظور اداره کردن موقعیت استرس زا.
بنابراین جهت حل تنش های موجود و ارائه ی راه حل های کارآمد، سه عامل اساسی یعنی فهم و درک موقعیت فشارزا، انجام دادن راهکارهای مناسب و بالاخره توانایی در جهت کنترل هیجانات ناشی از این فشار، نقش مهمی را ایفا می کنند. این تقسیم بندی اغلب تحت عنوان کلی مقابله های متمرکز بر هیجان و مقابله های متمرکز بر مشکل طبقه بندی می شود.
مقابله های متمرکز بر هیجان شامل عملکردهایی مانند رفتن به سمت دیگران و درخواست حمایت هیجانی، کوشش برای نگران نبودن و توجه به موضوعات مثبت به منظور کاهش هیجانات منفی ناشی از آن استرس اســت. و مقابله های متمرکز بر مشکل شامل جست و جوی اطلاعات، جست و جوی حمایت اجتماعی و کوشش برای عمل کردن به روش دیگر جهت حل آن مشکل و در نهایت اجتناب از موقعیت های استرس زاست.
در روش حل مسئله که یکی از مهم ترین مقابله های متمرکز بر مشکل اســت، سه فرایند اتفاق می افتد که تحقیقات نشان داده اســت موجب تسهیل دوره ی کاوش و جست و جو در مرحله ی شکل گیری هویت اند و به حل سریع تر بحران هویت و در نهایت رسیدن به مرحله ی کسب هویت کمک می کنند.
این فرایند ها عبارتند از:

1- خلاقیت:

که به معنای توانمندی فرد در نوآوری و ابداع روش های جدید در برخورد با موقعیت های زندگی و انتخاب مناسب از بین آن هاست.

2- قضاوت:

که به معنای توانایی فرد در توجه هم زمان به جنبه های مختلف یک مسئله و انتخاب بهترین راه حل بر اساس مزایا و معایب و توجه به جنبه های مثبت و منفی هر موقعیت اســت.

3- ارزشیابی بحرانی:

که منظور از آن توانایی در بررسی کردن موضوعات مختلف و تمایل به تغییر انتخاب های قبلی خود در زندگی، در صورت نیاز اســت.
در واقع افراد با استفاده از روش های مقابله ای هیجان مدار ابتدا بر هیجانات ناشی از یک استرس غلبه می کنند، و سپس در شرایط مساعد با استفاده از روش های مقابله ای مسئله مدار این مشکلات را از میان بر می دارند. بنابراین افراد با استفاده از روش های مقابله ای می توانند بر مشکلات پیرامون خود غلبه کنند و از این طریق با افزایش کیفیت زندگی خود احساس خوشبختی بیش تری داشته باشند.

ارتباط مهارت های مقابله ای با هر یک از سبک های هویتی چگونه اســت؟

هویت افراد ساختاری اســت که از تعامل محیط اجتماعی فعلی فرد با باورهای ناشی از تجارب گذشته ی او شکل می گیرد. با توجه به این که انسان ها روش های مختلف رفتاری را در برخورد با دنیای اطراف شان انتخاب می کنند، قادرند یکی از سه سبک هویتی یا روش برخورد با استرس های محیطی را که برای آن ها مناسب تر اســت، برگزینند. هر چند که عوامل محیطی، تقاضاهای اجتماعی و ترجیحات شخصی در انتخاب یک سبک هویتی نقش اساسی دارد، ولی همه ی افراد سالم و بالغ قادر هستند که از هر سه سبک استفاده کنند.
روش های برخورد با استرس های محیطی می توانند در سه سطح متفاوت عمل کنند. اولین و مهم ترین سطح شامل رفتارهایی اســت که افراد در برخورد با مشکلات روزانه انجام می دهند. دومین سطح شامل مجموعه ای سازمان یافته و کلی تر از روش هایی اســت که فرد معمولاً در برخورد با موضوعات اجتماعی انتخاب می کند و بالاخره سطح سوم اشاره به روش هایی دارد که به هویت و یا باورها و عقاید زیربنایی افراد مربوط اســت. سبک های هویتی در هر سه سطح و عمدتاً بر اساس شیوه های مقابله ای فرد در برخورد با مسائل و مشکلات شکل می گیرند.
برای روشن تر شدن ارتباط بین سبک های هویتی و روش های مقابله ای و تصمیم گیری، می توان به تحقیقی که بر روی چهارصد و هفتاد
نوجوان هجده و نوزده ساله در اولین ماه ورود به دانشگاه انجام گرفت، اشاره کرد که نتایج آن در جدول 1 ارائه شده اســت.
جدول 1- ارتباط بین روش های مقابله ای و تصمیم گیری با سبک های هویتی

سبک هویتی

استراتژی های مقابله ای و تصمیم گیری

اطلاعاتی

تصمیم گیری هوشیارانه

 

مقابله ی متمرکز بر حل مسئله

 

ارزیابی مجدد موقعیت

هنجاری

جست و جو کردن حمایت های اجتماعی

 

تدافعی عمل کردن

 

تلاش در جهت تأیید خود

سردرگم / اجتنابی

مسامحه کاری در تصمیم گیری

 

بدون تفکر واکنش سریع نشان دادن


همان طور که مشاهده می شود نتایج این تحقیق بیانگر ارتباط هر یک از سبک های هویتی با گروه خاصی از روش های مقابله ای اســت. بر این اساس افراد با سبک اطلاعاتی، بیش تر از مکانیسم های متمرکز بر حل مسئله و افراد با سبک هنجاری، بیش تر از مکانیسم های گرایش به سوی دیگران برای حل مسائل خود یا در واقع روش های هیجان مدار استفاده می کنند. هم چنین بر اساس نتایج این تحقیق افراد با سبک سردرگم / اجتنابی مکانیسم های مسامحه و تأخیر در درگیری مستقیم با مسائل را انتخاب می کنند. آن ها در واقع نه برای حل مشکلات خود تلاشی می کنند و نه حتی سعی در کاهش هیجانات منفی ناشی از استرس دارند. این افراد با به تأخیر انداختن توجه به مسائل پیرامون خود امیدوارند که مشکلات یا به خودی خود و یا توسط دیگران حل شوند. به همین دلیل اســت که این افراد در خطر بیماری های روانی و مشکلات رفتاری قرار دارند.

آیا بین استفاده از مهارت های مقابله ای مختلف و سلامت روان ارتباطی وجود دارد؟

شاید با قاطعیت نتوان گفت که کدام روش مقاله ای بهتر از دیگری اســت، هر چند مشخص شده اســت که رابطه ی بین سلامت روان و مکانیسم های مقابله ی مسئله مدار بیش تر از مکانیسم های مقابله ی هیجان مدار اســت.
همان طور که در جدول شماره ی 2 مشاهده می شود، روش های مختلف مقابله ای بر سلامت روان افراد اثرات متفاوتی دارد. به طور مثال:
استفاده از روش حل مسئله از طریق خانواده در دختران و پسران موجب کاهش افسردگی در آن ها می شود، ولی همین روش در دختران موجب کاهش اضطراب و در پسران باعث افزایش اضطراب می شود.
تخلیه ی احساسی در هر دو جنس منجر به افزایش اضطراب می شود، هر چند که این روش در دختران افزایش خُلق افسرده را نیز سبب می شود.
هم چنین تفریح و کار در مدرسه خُلق افسرده را در دختران و پسران کاهش می دهد.
جدول 2- ارتباط بین روش های مقابله ای با سلات روان در پسران و دختران

 

روابط اجتماعی

حل مسئله از طریق خانواده

تخلیه ی احساسی

اعتماد به خود

شوخی

تفریح

آرامش

کار در مدرسه

پسر

 

 

 

 

 

 

 

 

اضطراب

03/0

16/0

19/0

01/0

01/0-

03/0-

13/0

04/0-

خلق افسرده

13/0-

28/0-

13/0

08/0

12/0-

13/0-

19/0

04/0-

دختر

 

 

 

 

 

 

 

 

اضطراب

17/0

27/0-

19/0

10/0

12/0-

02/0-

 

 

خلق افسرده

02/0-

28/0-

25/0

13/0-

27/0-

02/0-

10/0

19/0-


همان طور که در جدول شماره 2 مشاهده می شود بعضی از این روش ها در دو جنس تأثیرات متفاوتی دارند. به طور کلی تفاوت های جنسیتی در استفاده از روش های مقابله ای در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته اســت. هر چند که نتایج تحقیقات تا حدودی متناقض اســت، اما در بعضی از آنها تفاوت بسیار کمی بین دو جنس در استفاده از نوع مقابله ها گزارش شده، در حالی که تحقیقات دیگر تفاوت های زیادی را گزارش داده اند. به طور متوسط دختران بیش تر از پسران احتمال دارد که از روش های بی توجهی و کناره گیری اجتماعی استفاده کنند.
درباره ی سودمندی روش های مقابله ای در کاهش اثرات منفی هیجانات ناشی از استرس در دختران و پسران نیز نتایج همگون نیستند. در دختران روش مقابله ای بیان هیجانی و در پسران روش تسلیم سودمندتر اســت. هم چنین تفاوت هایی در استفاده از روش های مقابله ای در بین کودکان سال های آغاز دبستان و نوجوانان گزارش شده اســت. البته باید توجه داشت که این تحقیقات اغلب در پاسخ به استرس های فرضی بوده اســت. مانند این که، چگونه آن ها با یک استرس روزانه نظیر شکست در مدرسه و یا تعارض با والدین و همسالان برخورد می کنند. بنابراین نتایج این تحقیقات را نمی توان با اطمینان به موقعیت های واقعی زندگی افراد تعمیم داد. ولی در مجموع در پاسخ به این سؤال می توان گفت که هر چند ارتباط بین استفاده از روش های مقابله ای و بهداشت روان تا حد زیادی وابسته به عوامل مختلفی نظیر جنس و سن اســت، ولی در مجموع اکثر تحقیقات بر این مسئله تأکید دارند که استفاده از روش های مقابله ای مسئله مدار با سلامت روان ارتباط بیش تری دارد.

نحوه ی استفاده ی نوجوانان از مهارت های مقابله ای چگونه اســت؟

با وجود آن که بیش تر نوجوانان در گذر از این دوران مشکلات زیادی را تجربه می کنند، درصد زیادی از آنان بین دوازده تا هجده سالگی مقابله های خوبی با تغییرات فیزیولوژی، روانی و اجتماعی خود دارند. به همین دلیل علاقه ی زیادی به تحقیق در مورد روش های مقابله ای نوجوانان به وجود آمده اســت.
اکثر محققان بر این مسئله تأکید دارند که حوادث استرس زا در زندگی کودکان و نوجوانان (نظیر مرگ والدین) تا حد زیادی با مشکلات رفتاری و هیجانی آن ها ارتباط دارد. هر چند که نباید این مسئله را نادیده گرفت که تفاوت های فردی ناشی از تفاوت در میزان منابع در دسترس (مانند میزان حمایت های خانوادگی و دوستان) و یا کیفیت روش های مقابله ای که کودکان و نوجوانان در برخورد با حوادث استرس زا از آن ها استفاده می کنند، می تواند تأثیر به سزایی در پیامد این حوادث بر زندگی آن ها داشته باشد. مطالعات نشان داده اســت که کوشش های نوجوانان برای حل مسائل موجود در زندگی شان با کاهش اثرات منفی ناشی از حوادث استرس زای محیطی، مانند مشکلات در روابط بین فردی و مشکلات تحصیلی، ارتباط دارد.
به طور مثال در رابطه با مکانیسم حل مسئله در نوجوانان، توانایی در پیدا کردن مجموعه ای از راه حل های گوناگون و متنوع برای برطرف کردن مشکلات بین فردی، محتوای اصلی روش مقابله ای حل مسئله اســت. تحقیقات نشان داده که این مسئله با سازگاری رفتاری در کودکان و نوجوانان ارتباط زیادی دارد. بدین صورت نوجوانانی که مشکلات رفتاری و هیجانی بیش تری دارند معمولاً از راه حل های کم تری استفاده می کنند. بر عکس، نوجوانانی که مشکلات کم تری دارند معمولاً سعی می کنند که برای حل مسائل خود به راه حل های بیش تری بیندیشند و از بین آن ها بهترین را انتخاب کنند.
اهمیت استفاده از مکانیسم های مختلف مقابله ای، در دوران نوجوانی به حدّی اســت که در بسیاری از نظریات، شکل گیری هویت را که وظیفه ی اصلی دوران نوجوانی اســت، بر اساس استفاده از این مکانیسم ها تبیین کرده اند.
منبع مقاله :
غرایی، بنفشه؛ (1387) بحران هویت و مهارت های مقابله ای (نظریه ها و راهبردها)، تهران: نشر قطره

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


21 ژوئن 2014 ... نتايج بررسي هاي انجام شده در زمينه ي شکل گيري هويت بيانگر آن است که افراد با زمينه هاي فکري و اجتماعي متفاوت، همگي از شکل ثابتي براي شکل ...18 مارس 2016 ... نتایج بررسی های انجام شده در زمینه ی شکل گیری هویت بیانگر آن است که افراد با زمینه های فکری و اجتماعی متفاوت، همگی از شکل ثابتی برای شکل ...نقش خانواده در شکل گیری هویت فرزندان آيا خانواده ها مي توانند نقشي در شکل دهي هويت ف. ... شکل گيري هويت بر اساس نوع استفاده ي افراد از مهارت هاي مقابله اي در ... بالطبع با آموزش والدين در خصوص نحوه ي برخورد مناسب با فرزندان در ...24 آوريل 2015 ... آیا خانواده ها می توانند نقشی در شکل دهی هویت فرزندان شان داشته باشند؟ ... اگر مراحل شکل گیری هویت بر اساس نوع استفاده ی افراد از مهارت های مقابله ای در ... بالطبع با آموزش والدین در خصوص نحوه ی برخورد مناسب با فرزندان در این دوران ...19 مارس 2016 ... اگر مراحل شکل گیری هویت بر اساس نوع استفاده ی افراد از مهارت های مقابله ای در بالطبع با آموزش والدین در خصوص نحوه ی برخورد مناسب با فرزندان در ...نقش مهارت های مقابله ای در نحوه ی شکل گیری هویت هویت را وضعیت محیط می سازد یا ارزیابی ما از آن؟ ارتباط بين هويت و سلامت روان حفظ هویت در دوران نوجوانی مراحل شکل ...رابطه بین دسترسی به منابع حمایتی و به کارگیری راهبرد های مقابله ای، با استرس و .... عنوان پایان نامه : بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و راهبردهای مقابله ای لازاروس ... شیوه ها یا راهبردهایی كه فرد در مقابله با موارد استرس زا به كار می برد، نقش اساسی در ..... بهبود روابط بین فردی و مهارتهای حل تعارضات در دانش آموزان قلدر مساله پژوهشی این ...17 سپتامبر 2016 ... چکیده در این مقاله مهارتهای مقابلهای به عنوان یک از مؤلفههای اساسی ... نقش مهارت های مقابله ای در نحوه ی شکل گیری هویت - راسخون rasekhoon.net/.بهداشت روان و مهارتهای مقابله با استرس ، اضطراب ، خشم .... آگاهی در این زمینه ، راه های پیشگیری از ابتلا و نحوه برخورد با خطرات را به کار ببندید . ..... هویت یابی در جامعه ساده ای که در آن الگو های همانند سازی و نقش های اجتماعی محدودند ، به آسانی ... خانوادگی در شکل گیری هویت مؤثرند ولی نقش اصلی با تلاش و برنامه ریزی خود فرد باشد .ﮐﻨــﺪ: ﻣﻬﺎرﺗﻬــﺎي زﻧــﺪﮔﯽ ﻣﺠﻤﻮﻋــﻪ. اي از. ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﯾﻬﺎﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﯾﺎدﮔﯿﺮي آﻧﻬﺎ ﺑـﻪ ﺳـﺎز. ﺎرﮔ. ي. و رﻓﺘﺎرﻫـﺎي ... ﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻋﻠﻤﯽ در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه ﻧﻘﺶ ﻣﻬـﻢ ﮐﻤﺒـﻮد ... ﺑﺎ ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻓﺸﺎر رواﻧﯽ و ﻫﯿﺠﺎﻧﺎت ﻣﻨﻔـﯽ و ﻣﻬﺎرﺗﻬـﺎي ﻣﺮﺑـﻮط ﺑـﻪ ارﺗﺒـﺎط و ..... ﺷﮑﻞ. ﮔﯿﺮي ﻫﻮﯾﺖ ﺷﮑﺴﺖ ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﻠﻞ اﯾﺠﺎد اﻓﺖ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ در دوران ﮐﻮدﮐﯽ. و ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ و ﺑﺮوز رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺧﻼف ﻗﺎﻧﻮن و ارﺗﮑﺎب ﺑﻪ ﺟﺮاﺋﻢ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﯽ اﺳﺖ.


کلماتی برای این موضوع

رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله با استرس در موضوع رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه مهارت های ده گانه زندگی چیستند؟مهارت تغییر رفتار …مهارت های ده گانه زندگی چیستند؟مهارت تغییر رفتار چیست؟شیوه‎های مدیریت کلاس و مهارت‎های ارتباط با دانش‎آموز معلم محور اصلی تعلیم و تربیت است که دلسوزانه فعالیت می‏کند تا مطلبی را به نحو احسن و عنوان مقاله نقش ورزش در رشد شخصیت فدراسیون …با ما همراه باشید تا شما را در جریان آخرین اخبار و اطلاعیه‌های فدراسیون قرار دهیمتکنولوژی آموزشی در جهان امروز نقش اینترنت در …مقدمه امروزه اینترنت با قدمتی که در حدود بیش از یک دهه از فراگیرشدن آن در عرصه جهان راهکارهای مقابله با شبکه‌های مجازی برای والدینظهورتکنولوژی های نوین ارتباطی در عصر حاضر به همراه تحولاتی که در فضای مجازی بوجود مقاله درباره ی هر موضوعیمقاله درباره ی هر موضوعی من مهدی هستمعلاقه زیادی به خواندن مقاله دارم به خاطر همین در نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی پرسشنامه های علمی پژوهشیمحقق گرامی؛ تمام پرسشنامه های ذکر شده در لیست های این وب سایت موجود می باشد در صورت نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف


ادامه مطلب ...

بی‌توجهی یا بی‌اعتنایی، مهارت کاهش بدرفتاری کودک

[ad_1]

بی‌توجهی مستلزم کمترین مداخله اسـت، امّا احتمالاً دشوارترین مهارتی اسـت که ما به والدین آموزش می‌دهیم. اغلب، هنگامی که والدین با کودکانشان مشکلاتی دارند، آنها ممکن اسـت اعتقاد پیدا کنند که برای متوقف کردن مشکلات دست به هر کاری زده‌اند. برای والدینی که در گذشته پیوسته کوشیده‌اند برای بدرفتاریهای فرزندانشان راه حلی پیدا کنند، بی‌توجهی مفهوم بیگانه و غریبی اسـت و برای یادگیری مهارت دشواری اسـت.
اگرچه بی‌توجهی ممکن اسـت در ابتدا برای برخی از والدین بیگانه باشد، در حقیقت، ما به بی‌توجهی در تمام مهارتهای مثبت اشاره می‌کنیم. نکته اول: والدین تا زمانی که کودکانشان رفتاری را که مایلند اغلب اوقات انجام شود انجام نداده‌اند از توجه کردن به آنها خودداری نمایند. نکته دوم: والدین نباید تا زمانی که کودکانشان بدرفتاری می‌کنند پاداشها یا امتیازها را ارائه کنند. نکته سوم: والدین قبل از این که تحسین القایی را مورد استفاده قرار دهند تا زمانی که کودکانشان رفتار مشکل‌آفرین را انجام نمی‌دهند منتظر (بی‌توجه) بمانند. مقصود اصلی از بی‌توجهی این اسـت که والدین باید از توجه به تمام رفتارهایی که مایلند متوقف شود خودداری کنند و تنها به تمام رفتارهایی که می‌خواهند اغلب اوقات انجام شود توجه کنند. بی‌توجهی مهارتی اسـت که والدین باید برای به حداکثر رساندن تأثیر توجه مثبت‌شان بر آن تسلط داشته باشند.

توصیف مهارت:

بی‌توجهی عبارت اسـت از خودداری منظم از توجه به برخی رفتارهای آزارنده و ناراحت کننده.

توجیه منطقی کاربرد بی‌توجهی:

مطالعات متعددی اثربخشی بی‌توجهی را نشان داده‌اند، و از لحاظ تکنیکی به بی‌توجهی اصطلاح خاموشی برای کاهش رفتار مشکل‌آفرین اطلاق می‌شود. ویلیامز (1959)، در مطالعه‌ای برجسته، به والدین آموزش داد تا به سروصدا و فریادهای بی‌موقع اطفالشان در وقت خواب به طور جدی بی‌اعتنا باشند. هال (1984)، در مطالعه دیگری، «بی‌توجهی برنامه‌ریزی شده» را در برنامه پاسخدهی والدین برای کاهش موفقیت‌آمیز نق و نوق زدن و سروصدا راه انداختن مورد استفاده قرار داد. مک ماهون و فورهند (1984) به والدین آموزش دادند تا بی‌توجهی را برای کاهش نافرمانی کودکانشان از تقاضاها و دستورات مختلف والدین به کار ببرند.
چنانچه والدین فهرست فواید زیر را بدانند می‌فهمند که چرا باید بی‌توجهی را به کار ببرند:
1- بی‌توجهی این نیست که هیچ کاری نکنیم. بی‌توجهی یک روش دشوار انضباطی اسـت که مستلزم کنترل و پایداری زیاد از جانب شماست.
2- بی‌توجهی روش بسیار مؤثری اسـت که به موجب آن می‌توانید به کودکانتان بیاموزید که کدام رفتارهایشان مورد بی‌توجهی شماست.
3- هنگامی که به یک رفتار دردسرآفرین بی‌توجه باشید، کودکانتان را از انجام دوباره‌ی آن رفتار باز می‌دارید.
4- بی‌توجهی تنها یک مهارت برای کاهش مشکلات اسـت. درسهای بعدی روشهای دیگری را آموزش می‌دهند که رفتارهای ناهنجار یا خطرناک را متوقف می‌کنند.

کاربرد بی‌توجهی

هر زمان که کودکانتان کارهایی انجام می‌دهند که ظاهراً هدفشان جلب توجه شماست و شما مایلید این رفتارها متوقف شوند، به آنها بی‌توجه باشید.
برخی نمونه‌های این گونه رفتارهای آزارنده، و توجه طلبانه عبارتند از، غرزدن، نق نق کردن، دری وری گفتن، باد کردن یا لب ورچیدن.
بی‌توجهی نسبت به رفتار آزارنده بی‌نهایت دشوار اسـت. دشوارترین جنبه مهارت بطور کلی ناشی از این ضرورت اسـت که والدین باید نسبت به رفتار دردسرآفرین بطور مداوم و کامل بی‌توجه باشند. این به معنای این اسـت که نباید چشم غره رفت خیره نگاه کرد، اخطار داد و به طور کلی نباید هیچ توجهی نشان داد. برخی از والدین، که فکر می‌کنند بی‌توجهی را به کار می‌برند در پاسخ به بدرفتاری کودکانشان نشانه‌هایی از عدم خوشحالی و نارضایتی از خود بروز می‌دهند. برای مثال، آنها ممکن اسـت آه عمیقی بکشند، نام کودک خود را با آهنگ خشنی صدا بزنند، یا سر خود را تکان بدهند. این پاسخها در واقع نوعی توجه اسـت و به جای کاهش رفتار مشکل‌آفرین موجب افزایش آن می‌شوند.
هر بار که رفتار آزارنده اتفاق می‌افتد بی‌توجهی را به کار ببرید. اگر والدین تنها گاهی اوقات نسبت به یک رفتار بی‌توجه باشند، ممکن اسـت به طور اتفاقی به کودکانشان آموزش بدهند که اگر رفتار مشکل‌آفرین را غالب اوقات انجام دهند در نهایت توجه والدینشان را جلب می‌کنند. این توجه متناوب رفتار را قوی‎‌تر می‌کند، نه ضعیفتر. ناهماهنگی والدین در بی‌توجهی به کودکان آموزش می‌دهد تا در دوره‌های طولانی مدّت زمانهای توجه آن رفتار را انجام دهند: کودکان یاد می‌گیرند بی‌توجهی متناوب را تحمل کنند. رفتار آزارنده و نق نق کردن کودکان نمونه‌هایی از رفتار آزارنده یا دردسرآفرین هستند که، اگر به طور ناهماهنگ مورد بی‌توجهی قرار گیرند، اغلب به سطوح تحمل‌ناپذیر می‌رسند. هنگامی که نق نق کردن یا رفتار آزارنده شدّت یابد و والدین، در نهایت به آنها پاسخ بدهند، آنها به کودکانشان یاد می‌دهند که در وضعیت جدید (بهبودیافته) به طور مؤثرتر و با شدّت بیشتری نق نق کنند و رفتار آزارنده را انجام دهند.
هنگامی که به یک مشکل بی‌توجهی می‌کنید، ممکن اسـت قبل از این که بهتر شود بدتر شود. اگر کودکان به خاطر بدرفتاری به طور منظم مورد توجه قرار گرفته باشند، آن رفتار با شروع بی‌توجهی از جانب والدین بلافاصله کاهش نمی‌یابد. مدّتی طول کشیده تا یک مشکل ایجاد شده اسـت، از بین رفتن آن نیز زمان می‌برد. اگر والدین نمی‌توانند افزایش موقتی در بدرفتاری را تحمل کنند، ممکن اسـت بهتر باشد که به همان روشی که قبلاً به مشکل پاسخ می‌داده‌اند ادامه دهند. والدین قبل از این که در جهت حل مشکل تلاش کنند باید منتظر بمانند تا مهارتهای جدیدی برای کاهش رفتار یاد بگیرند.
برخی کارهایی که حواستان را پرت می‌کنند به بی‌توجهی شما کمک می‌کنند. هنگامی که کودکی به صورت زننده‌ای رفتار می‌کند بی‌توجهی کردن بسیار دشوار اسـت. شمردن تا ده، صحبت کردن با همسر، یا ترک کردن اتاق به والدین کمک می‌کند تا نسبت به رفتار آزارنده کودکانشان به طور مداوم و کامل بی‌توجهی کنند. تمام والدین باید راهبردهایشان را برای پرت کردن حواسشان توسعه دهند.
بی‌توجهی را همراه با تحسین القایی به کار ببرید. هنگامی که والدین بی‌توجهی را همراه با تحسین القایی به کار ببرند، آسانتر و مؤثرتر می‌شود. اولین گام در این فرآیند این اسـت که نسبت به رفتار آزارنده کودک کاملاً بی‌توجه باشید. بعد از این که رفتار آزارنده متوقف شد، والدین باید لحظه‌ای درنگ کنند و سپس تحسین القایی را مورد استفاده قرار دهند. والدین باید به خاطر داشته باشند که بی‌توجهی نسبت به رفتار را در اظهارات تحسین القایی بیان کنند. برای مثال، اگر جیمی (1) شش ساله به هنگام شام یا ناهار نخودها را با چنگالش به اطراف بشقاب می‌ریزد، پدرش باید تا زمانی که او این رفتار را متوقف می‌کند به او بی‌توجه باشد. پدر باید لحظه‌ای درنگ کند، تا زمانی که جیمی به صورت مناسبی رفتار نماید، و سپس اظهارات تحسین القایی را به کار ببرید مانند، «جیمی، به جای این که نخودها را به اطراف بشقاب بریزی به صورت صحیحی آن را خوردی. خیلی خوب اسـت!»
گاهی اوقات، بی‌توجهی ممکن اسـت بهترین روش انضباطی برای والدین نباشد. اگر کودک کارهای خطرناکی انجام می‌دهد، مانند زدن، امتناع یا رد کردن تقاضاهای والدین، یا هر کار دیگری که والدین نمی‌توانند تحمل کنند، شاید انواع تنبیه مناسبتر باشند. نکته‌های اصلی که باید درباره بی‌توجهی خاطرنشان شود عبارتند از:
1- هر زمان که کودکانتان کارهایی انجام می‌دهند که هدفشان جلب توجه شماست و مایلید این رفتارها متوقف شوند، نسبت به آنها بی‌توجه باشید.
2- هر بار که رفتار آزارنده انجام می‌شود بی‌توجهی را به کار ببرید.
3- هنگامی که به یک مشکل بی‌توجهی می‌کنید، ممکن اسـت قبل از این که بهتر شود بدتر شود.
4- برخی کارهایی که حواستان را پرت می‌کنند به بی‌توجهی شما کمک می‌کنند.
5- تحسین القایی را همراه با بی‌توجهی به کار ببرید.

پی‌نوشت‌:

1. Jimmy.

منبع مقاله :
اف. دانگل، ریچارد، ا. پولستر، ریچارد؛ (1387)، آموزش مهارتهای کنترل کودک، مشهد: به نشر، چاپ سوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

وبلاگ روانشناسی شفای درون روانشناسی کودک و …بن بست مضاعف، تعارض یا معضلی است که به علت اظهار پیام های ناهماهنگ و متناقض به وجود می روانشناسی پزشکان ایران چگونه می توانیم غم و غصه را از خود دور کنیم و از ناراحتی و اندوه رهایی پیدا کنیم چه روش غرایز جنسی و ارتباطات همسری اهمیت و ضرورت طرح مسئله ی ارتباطات غریزی چیست ؟ پاسخ – یکی از عوامل ایجاد اختلاف بین جامعه شناسیمقدمه فناوری کامپیوتر بطور وسیع در جامعه گسترش پیدا کرده است و با تمامی جنبه های زندگیروش تدریس آموزش ابتداییروشتدریسرازهای تربیت یک کودک مؤدب استعدادهای ذاتی کودک و لزوم نظارت والدین باهوش‌ترین بچه تعبیر خواب قرانابن سیرینسلمانحضرت …تعبیر خواب ساتور دیدن ساتور در خواب ، علامت آن است که با ولخرجی افراطی در معرض نقشة


ادامه مطلب ...

راهکاری ساده برای یادگرفتن مهارت همدلی

[ad_1]

پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت

راهکاری ساده برای یادگرفتن مهارت همدلی

مهارت همدلی،یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی

می‌دانید همدلی یعنی چه؟ ذهنتان را جای دوری نفرستید. در همین زندگی روزانه و دور و برتان کمی دقت کنید، به جواب خواهید رسید.همدلی یعنی اینکه برای این که بفهمید طرف مقابل از چه دردی رنج می کشد، خود را جای او بگذارید.
همدلی رابطه شما را با خانواده مستحکم می‌کند، اجازه می‌دهد آنها را درک کنید و آنها نیز شما را بفهمند. همدلی کردن یعنی درک احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشمان آنان.


واقعا بزرگ شوید!
همدلی ما را رشد می‌دهد و روحمان را عمیق‌تر می‌کند. پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت، تا وقتی که تعریفی از احساس شکست یا دلتنگی نداشته باشید نمی‌توانید طرف مقابلتان را همراهی کنید، اما وقتی این احساسات را می‌شناسید و در دیگران شناسایی می‌کنید در واقع مثل این اســت که خودتان احساسات این چنینی را تجربه کرده‌اید. علاوه بر این اگر شما با کسی همدلی کنید مشکلاتش را از زاویه‌ای دیگر خواهید دید و احتمالا راه‌حل‌هایی را ارائه می‌دهید که شاید به ذهن او خطور هم نکرده باشد.


مشکلات خانواده را دوچندان نکنید
اگر همیشه آماده نصیحت کردن و گوشزد اشتباهات خانواده به آنان هستید این بار کمی سکوت کردن را تمرین کنید، برای اعضای خانواده بخصوص پدربزرگ و مادربزرگ وقت بیشتری بگذارید و هنگامی که نیاز به همدلی دارند با آنان همراه شوید. به طور مثال درک کنید پدرتان به خاطر ورشکستگی اخیرش از نظر مالی در بحران به سر می برد. در بسیاری مواقع کسانی که به همدلی نیاز دارند با یک درد دل ساده و تخلیه احساسات حالشان بهتر می‌شود. این طبیعی اســت که شما نتوانید مادر یا پدرتان را کاملا درک کنید، اما  وقتی خودتان را جای آنها می‌گذارید درک بهتری از اوضاع به دست می‌آورید.


مشکلات را کوچک جلوه ندهید
همدلی، روابط اجتماعی را بهبود می‌بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسان‌های دیگر منجر می‌شود. انسان‌هایی که باهم همدل‌اند می‌توانند سال‌های سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند.

اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کرده‌اید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد، اما فراموش نکنید که خودتان هم با تجربه‌های سخت و آسان زندگی به این درک رسیده‌اید. پس وقتی فرزندتان دچار مشکلی می‌شود و توقع دارد او را درک کنید با او همراه شوید. لطفا از آن طرف بام هم نیفتید یعنی مدام نگویید «وای چطور تحمل کردی؟ حالا می‌خواهی چه کار کنی؟ من اگر جای تو بودم نمی‌توانستم تاب بیاورم؟!»


تجربیات تان مال خودتان
برخی افراد عادت کرده‌اند که به محض تمام شدن حرف‌های طرف مقابل تجربه‌ای از همان جنس را تکرار کنند، نوعی مقابله به مثل پنهانی، جالب اینجاست که اگر خودشان هم تجربه‌ای این چنینی نداشته باشند در ذهنشان می‌گردند و بالاخره خاطره‌ای از خانواده، فامیل یا دوست می‌یابند که در پاسخ طرف مقابل بگویند. درست اســت که صحبت‌های این چنینی به قصد همدلی بیان می‌شود، اما در عمل به طرف مقابل نشان می‌دهد که اصلا حرف‌هایش شنیده نشده اســت.


می توانید با کفش دیگران راه بروید
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کرده‌اید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد.

اگر می‌خواهید ببینید شما این مهارت را بلدید یا خیر، بهتر اســت خیلی صادقانه ببینید این پنج مورد در زندگیتان چقدر وجود دارد. می‌توانید از یک دوست نزدیک، والدین یا همسرتان در این خصوص سوال کنید. مواردی که در بررسی خودتان برای همدلی باید مد نظر بگیرید، از این قرار اســت: توانایی علاقه‌مندی به دیگران را دارم،تحمل افراد مختلف را دارم، در رفتارم با دیگران پرخاشگری کمی دارم، می‌توانم دوست یابی داشته باشم و شخص دوست داشتنی‌ای هستم،برای دیگران احترام قائل می‌شوم.
صادقانه جواب دهید و اگر در مهارت همدلی هنوز تبحر پیدا نکرده‌اید، کمی تمرین کنید و سعی کنید در زندگیتان فرد همدلی باشید.


دل‌هایی نزدیک به هم
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی به فرد کمک می‌کند تا بتواند انسان‌های دیگر را حتی وقتی با آن‌ها متفاوت اســت، بپذیرد و به آنان احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهبود می‌بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسان‌های دیگر منجر می‌شود. انسان‌هایی که باهم همدل‌اند می‌توانند سال‌های سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند. آنان که همدلی را بلدند با همسرشان کمتر دچار اختلاف می‌شوند و می‌توانند تفاوت‌‌هایشان را مدیریت کنند.

چاردیواری

اخبارمرتبط :

همدلی با دیگران چه مزایایی در زندگی ما دارد؟

با همسرتان همدلی کنید!

همد‌لی ازهمزبانی خوشتر اســت!

فنون همزبانی به همراه همدلی

همدلی عامل خمیازه مسری


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

کاردرمانی اوتیسمسلام و صد سلام به خوانندگان عزیز و همیشه همراه وبلاگ کاردرمانی نوروز نود و سه تان


ادامه مطلب ...