این محبتهای نامناسب باعث میشود کودکان بیشتری به خیابانها آورده شده و از تحصیل و آموزش بازبمانند. هر ساله کودکان بسیاری برای مقاصد گدایی دزدیده و به کشورها و شهرهای دیگر قاچاق میشوند. برخی از این کودکان به موادمخدر معتاد شده تا بدون دردسر برای بزرگترهایشان سودآور شوند.
گزارش پیشرو درباره این کودکان و براساس تحقیق از چند کشور از جمله آلبانی، یونان، هند و سنگال است. محققان در این گزارش، شرایط نابسامان کودکانی را به تصویر کشیدهاند که به روشهای مختلف و عمدتا از طریق تهدیدهای فیزیکی و روانی مجبور به گدایی میشوند.
وادار کردن کودکان به گدایی پدیده تازهای نیست و سالهاست که در بیشتر کشورهای دنیا با آن مواجه هستیم.
کودکانی که مجبور به گدایی میشوند، معمولا از بزرگترهایشان کتک میخورند و باید ساعتها کار کنند و درآمدشان را به کسانی که آنها را وادار به گدایی کردهاند، بدهند. این کودکان در فقر و شرایط غیربهداشتی فاجعهباری زندگی میکنند و از تحصیل محروم هستند. وادار کردن کودکان به گدایی، نقض صریح حقوق کودک است و سازمانهای مدافع حقوق کودکان بسیار تلاش میکنند جلوی این رفتار شرمآور با کودکان را بگیرند. در واقع وجود کودکان گدا در خیابان، نشان از شکست دولتها در حفاظت از کودکانشان است و کودکی مردمی که قرار است آینده جامعهشان باشد به دست افراد سودجو لگدمال میشود.
با تحقیق در این کشورها معلوم شد دو گروه از افراد، کودکان را وادار به گدایی میکنند:
1ـ والدین یا قیم کودکان
2ـ قاچاقچیان کودک و خلافکارهای سازمانیافته که به مافیای گداها معروف هستند
کودکانی که بهوسیله افراد گروه دوم مجبور به گدایی میشوند شرایط بسیار بدتری دارند. با آنها بشدت بدرفتاری میشود و حتی گاهی دست و پایشان به عمد شکسته میشود تا ترحم بیشتر مردم را موجب شوند. بعضی از این کودکان نیز به موادمخدر معتاد میشوند. در تحقیقات انجام شده از هند معلوم شد بیشتر پسرها قبل از اینکه به وسیله فروشندگان موادمخدر وادار به گدایی شوند به موادمخدر آلوده شده و بعد از بدهکارشدن به گدایی مشغول میشوند.
قاچاق کودکان برای گدایی در بیشتر کشورهای جهان دیده میشود. مثلا در افغانستان، تاجیکستان، هند، برمه، لائوس، تایلند و در کشورهای آفریقایی مانند سیرالئون، چاد، موریتانی و اوگاندا کودکان بهمنظور گدایی قاچاق میشوند. در اروپا کودکان از فقیرترین بخش اروپای جنوب شرقی به بخشهای ثروتمندتر اروپا قاچاق میشوند. در یمن، سودان و عربستان سعودی نیز کودکان بسیاری به همین سرنوشت دچار هستند.
دلایل اصلی گدایی کودکان
فقر: در تحقیقات معلوم شد که اصلیترین دلیل وادار کردن کودکان به گدایی فقر است. بهطور مثال در سنگال فقر، دلیل اصلی فرستادن کودکان به گدایی است. برخی از والدین میگویند: «ما کودکانمان را بیرون از خانه میفرستیم تا از بحران موجود در خانه دور بمانند و از فقرمان کاسته شود.» فقر گاهی چنان به این خانوادهها که عمدتا پرجمعیت هستند، فشار میآورد که مجبور میشوند کودکانشان را به قاچاقچیان انسان برای گدایی در کشورهای ثروتمندتر بفروشند.
بیشتر این کودکان بداقبال در روستاهای فقیر زندگی میکنند و هر زمان که خانوادهها نتوانند محصول خوبی برداشت کنند گرفتار فقر شده و مجبور میشوند کودکانشان را به گدایی بفرستند.
تحقیقات آلبانی نیز نشان داده است که فقر و نداشتن پول برای نیازهای اولیه باعث شده کودکان به گدایی وادار شوند. بیشتر این کودکان آلبانیایی از سوی والدین خود برای گدایی در یونان، به فروش میرسند.
مهاجرت: بسیاری مواقع خانوادههای فقیر از روستاها و شهرهای کوچک خود به قصد درآمد بیشتر مهاجرت کرده و به شهرهای بزرگتر که میتواند درآمد بیشتری برایشان داشته باشد قدم میگذارند و مدتی بعد کودکان خود را به گدایی میفرستند.
خشونت: گاهی نبود توجه کافی به کودکان، خشونت و سوءاستفادههای مختلف از جمله جنسی، کودکان را مجبور به فرار از خانه میکند و آنها بیشتر اوقات به کسانی پناه میآورند که دست آخر از سوی آن افراد به گدایی وادار میشوند. هند از این موارد بسیار داشته است و کودکان به دلیل شکنجه شدن از سوی والدین یا قیم خود، مجبور به فرار از خانه شده بودند.
مشکلات بدتر گدایان کوچک
کودکانی که وادار به گدایی میشوند در معرض انواع شکنجهها هستند:
خشونت و ارعاب: همانطور که قبلا ذکر شد با این کودکان رفتار بسیار بدی میشود. آنها اغلب برای حرفشنوی داشتن و کسب درآمد روزانه در حد تعیین شده کتک میخورند. خشونت، تهدید و ارعاب مواردی است که همیشه علیه کودکانی که بهوسیله قاچاقچیان یا والدینشان وادار به گدایی میشوند به کار برده میشود. گاهی در برخی کشورها مانند هند و آلبانی کودکان حتی از ناحیه پلیس و مسئولانی که باید به وضع آنها رسیدگی کنند صدمه دیده و تنبیه میشوند.
درآمد و ساعات کار: تحقیقات نشان داده است کودکانی که مجبور به گدایی میشوند ساعتهای زیادی باید کار کنند و از کارکردشان هرگز پولی به خودشان داده نمیشود و اگر هم داده شود بسیار ناچیز خواهد بود.
نبود دسترسی به تحصیل: ساعات کار طولانی باعث میشود کودک نتواند لذتی از زندگی خود برده یا حتی فرصتی اندک برای آموزش و تحصیل داشته باشد. آنها بهطور کامل در استثمار و در شرایط نیمه بردگی قرارمیگیرند. معمولا تحصیل و آموزش مهارتهای کاری و زندگی، روشی برای فرار از فقر و بدبختی است که این کودکان از این امتیاز بیبهرهاند و فقرشان ابدی خواهد شد.
دوری از خانواده: این کودکان در دورانی که باید زیر سایه محبت والدین و دیگر اعضای خانواده خود باشند به وسیله فروخته یا دزدیده شدن برای گدایی، دور از کانون خانواده بوده و بهترین سالهای زندگی را با محرومیت عاطفی میگذرانند.
اقدامات دولتها برای کمک به کودکان
در مورد این پدیده نیمه بردگی بحثهای بینالمللی مختلفی شده است و سازمانهای دفاع از حقوق کودکان موارد زیر را که از سوی برخی از دولتها اجرا میشود توصیه میکنند:
1ـ دولتها باید برای حفاظت از کودکانی که مجبور به گدایی میشوند، قوانینی وضع کرده و بیکم و کاست اجرا کنند.
2ـ باید کودکانی که تحت خشونتهای سخت هستند یا برای گدایی استثمار شدهاند شناسایی شده و تحت سرپرستی دولت و حمایتهای تحصیلی و توانبخشی قرار گیرند.
3ـ دولتها باید برای تمام کودکان شرایط تحصیلی برابر فراهم کنند و برای حمایت از کودکانی که وادار به گدایی میشوند و در معرض خشونت هستند سرمایهگذاری و به وضع آنها توجه کافی نمایند.
4ـ باید برای نیروی پلیس و مددکارهای اجتماعی برنامههای آموزشی رفتار صحیح با کودکان آسیبدیده ترتیب داده شود تا این افراد بیاموزند که باید با این کودکان رفتار دلسوزانهتری داشته باشند.
5ـ یکی دیگر از کارهایی که باید انجام شود، بالا بردن آگاهی مردم است. مردم باید بدانند پولی را که به کودکان میدهند در بیشتر مواقع به دست کسانی میرسد که آنها را به گدایی واداشتهاند. باید مردم را به روشهای مناسب کمک به نیازمندان تشویق کرد. موسسههای مردمنهاد که مورد اعتماد هستند در این زمینه میتوانند بسیار مفید واقع شوند.
6ـ دولتها باید برای بهبود وضع این کودکان از جمله ارائه خدمات بهداشتی، اقداماتی صورت دهد و کسانی را که آنها را به گدایی وامی دارند مجازات نماید.
برخی اقدامات کشورهای مورد تحقیق
آلبانی
در این کشور، دولت قوانینی وضع کرده است که والدین و کسانی که کودکان را به گدایی وامیدارند مجرم تلقی شده و تحتتعقیب قضایی قرار گیرند. همچنین والدین این کودکان حق سرپرستی خود را از دست داده و فرزندانشان تحت قیومیت دولت قرار میگیرند.
هند
در هند نیز افرادی که کودکان را به گدایی وادار میکنند، جریمه و حتی زندانی خواهند شد. از آنجا که مسئولان سازمان رفاه اجتماعی و پلیس هنوز به این کودکان به عنوان دزد، جیببر و معتاد نگاه میکنند، رفتار دلسوزانهای با آنها ندارند، بنابراین دولت هند تصمیم گرفته است برنامههای آموزشی برای تغییر نگرششان ترتیب دهد.
antislavery / مترجم: نادیا زکالوند
در واقع، بروز پیری زودرس یکی از مهمترین عوارض جانبی افسردگی به شمار میآید. محققان هلندی نتایج پژوهششان را در این رابطه منتشر کردهاند و بنابر اظهارات این گروه تحقیقاتی شکل شدید افسردگی با سرعت بسیار بالاتری سلولهای بیمار را پیر میکند. پیشتر نیز به تاثیرات منفی افسردگی بر پیری زودرس اشارههایی شده بود؛ اما این بار، محققان هلندی، پژوهش را به سطح کروموزومی بردهاند؛ از سوی دیگر آنها درصدد هستند تا این روند را معکوس کنند.
محققان پیش از این میدانستند افسردگی عارضهای است که بیشتر از سایر آسیبها مانند دیابت نوع 2، زوال عقل یا سرطانها پیشرفت میکند. رعایت نکردن اصول بهداشتی در زندگی (کمبود فعالیتهای جسمی، تغذیه نامناسب، مصرف الکل و استعمال دخانیات) تا حدی به عنوان اصلیترین متهم این پدیده شناخته میشود؛ اما چنین عواملی را نمیتوان برای توجیه این موضوع کافی دانست. بنابراین محققان به یک سازوکار زیستی مستقل که با افسردگی ارتباط مستقیم دارد، بدبین هستند.
نتایج پژوهشهای گروه هلندی، ادعای محققان را تائید میکند. هلندیها در مطالعه خود به وضوح نشانههای پیری سلولی را در اندازه «تلومرها» مشاهده کردند و دریافتند که افسردگی روند کوچکشدن و از بین رفتن تلومرها را سرعت میبخشد. تلومرها بخشهایی ژنتیکی هستند که در دو طرف کروموزمها قرار میگیرند و از DNA محافظت به عمل میآورند. با هر بار تقسیم شدن سلولی و با مرور زمان، اندازه تلومرها کاهش مییابد؛ بنابراین کوچکشدن آنها به معنای افزایش سن سلولهاست.
به طور متوسط شش سال
بیشتر از سن واقعی!
محققان برای رسیدن به این نتایج بیش از 2400 نفر را بررسی کردند که یکسوم از آنها در شش ماه اخیر به افسردگی شدید مبتلا شده بودند. یکسوم دیگر نیز در گذشته افسردگی داشتهاند. گروه آخر نیز هرگز در طول زندگیشان این عارضه را تجربه نکرده بودند. متاسفانه نتایج تحقیقات بیانگر مطالب چندان خوشایندی نبودند. بنابر مشاهدات، تلومر افراد افسرده یا آنهایی که در گذشته افسردگی داشتهاند، کوچکتر از تلومر دیگران بوده است؛ بدون توجه به شیوه و سبک زندگی، سن این افراد چهار تا شش سال بیشتر به نظر میرسد. در صورتی که افسردگی بسیار شدید باشد یا علائم آن بیش از یک ماه طول بکشد، حداقل هفت تا ده سال از سن طبیعی فرد کم خواهد شد.
در پژوهش گروه هلندی، سازوکار این پدیده به وضوح تشریح نشده است؛ اما به اعتقاد ژورم دژاردن، محقق موسسه ژنتیک انسانی در مون پلیه فرانسه، نتایج این تحقیق تعجبآور و دور از انتظار نبوده است.
وی در این باره میگوید: «افسردگی مانند سایر بیماریها باعث بروز بینظمی و ناهنجاریهایی در بدن و دستگاه ایمنی میشود؛ خصوصا اگر افسردگی همراه با استرس باشد، به میزان قابلتوجهی کوتاهشدن تلومرها را تسریع میکند. با این حال، محققان تنها اندازه تلومرهای سلولهای خونی را تجزیه و تحلیل کردهاند و نتیجه به دست آمده ممکن است برای تمام بدن صحت نداشته باشد.»
دکتر ونسان ژلی، معاون مدیر مرکز پژوهشهای سرطانشناسی مارسی، درباره این پژوهش و چالشهای آن میگوید: «دشوار بتوان گفت آیا تمام بافتها و اعضای بدن بر اثر افسردگی دچار پیری زودرس میشوند یا خیر؟ اما یک نکته را با اطمینان خاطر میتوان بیان کرد: وقتی تلومرها بیش از اندازه کوتاه شوند، سلولها از پتانسیلهای خود برای بازسازی آن استفاده میکنند و دیگر نمیتوانند بافتها و اعضای بدن را تجدید کنند. به همین دلیل است که با افزایش سن شاهد بروز چین و چروکها، سفیدشدن موها و مواردی از این دست و البته بیماریها هستیم. برای مثال، میتوان به ارتباط میان کوچکبودن اندازه تلومرها و تصلب شریان یا حتی بیماریهای بازسازی عصبی اشاره کرد.»
درمانی برای جوانی
اطلاعات و دادههای ارائه شده در پژوهش حاضر باعث طرح پرسشهای متعددی در این باره شده که آیا پدیده مذکور برگشتپذیر است یا خیر. پژوهش دیگری که در نشریه لانست آنکولو چاپ شده است، امیدهایی برای بازیابی سالهای ازدسترفته زنده کرده است. محققان کالیفرنیایی اثبات کردهاند مردانی که پذیرفتهاند رژیم غذایی خود را اصلاح کنند یا فعالیتهای جسمیشان را افزایش دهند و استرسهای روزانهشان را مدیریت کنند و در نهایت بیشتر در محافل اجتماعی حضور داشته باشند، طی مدت پنج سال تلومرهای کروموزمی بلندتری از آنهایی داشتهاند که تغییری در شیوه زندگی خود ایجاد نکردهاند. دکتر ژلی میافزاید: «نمیتوانیم این پدیده را تشریح کنیم؛ اما شاید بتوان گفت سازوکار فعال تحتتاثیر برخی پارامترها باعث افزایش اندازه تلومرها میشوند.»
محققان کالیفرنیایی امیدوارند تا چند ماه آینده بتوانند عناصر دیگری را نیز برای پاسخ به این نیازها بیابند. آنها اخیرا پژوهشی را به پایان رساندهاند که به موضوع استرس میپرداخت. هدف این پژوهش اندازهگیری تلومرها پس از انجام درمانهای ضدافسردگی یا بهکارگیری درمانهای ورزشی طی مدت چهار ماه بوده است. ژوسین ورون، از محققان مرکز یو وی آمستردام، در تشریح تحقیقات میگوید: «تمام سازوکارهایی که ممکن است روی اندازه تلومرها تاثیر بگذارند، بررسی میشوند؛ سازوکارهایی مانند سطح استرس اکسیداتیو، تحلیل دستگاه ایمنی و فعالیت تلومراس از این دست هستند. تلومراس آنزیمی است که میتواند اندازه تلومرها را به اندازه سلولهای اصلی نگه دارد». گروههای پژوهشی تلاشهای خود را برای یافتن درمانهای مناسب به منظور بازگرداندن جوانی آغاز کردهاند.
منبع: فیگارو
مترجم: ندا فراهانی / سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
361
در واقع این فروشگاهها، توزیع کننده کالاهای کارخانههایی هستند که برچسبی مشابه برای خود انتخاب کردهاند. آنها در محصولات خود از فراوردههای حیوانی مانند چرم و در برخی موارد پارچههای تهیه شده از مو و پشم حیوانات استفاده نمیکنند. بسیاری از البسه و کیف و کفشی که در این کارخانهها تولید میشود با پایه گیاهی و یا مواد مصنوعی تهیه شده و این اطمینان به مشتری داده میشود که برای تهیه اجناس عرضه شده، هیچ حیوانی، چه اهلی و چه وحشی کشته نشده است.
چنین فروشگاهها و کارخانههایی، حاصل تفکری است که بر مفهوم «حقوق حیوانات» تکیه دارد و انسان را از کشتن حیوانات برای اهداف خود (اعم از تهیه غذا، تهیه البسه و...) منع میکند. همین تفکر، گیاهخواری را توصیه میکند و آن را به عنوان «راه نجات کره زمین» میداند. تفکری که نزد بسیاری از مردم به «تفکر محیط زیستی» مشهور شده است و طرفداران این تفکر نیز به عنوان «طرفداران محیط زیست» شناخته میشوند.
با اینحال طرفداران محیط زیست نیز مانند هر گروه دیگری، دارای طیفهای متفاوتی هستند. برخی از آنها خوردن گوشت حیوانات و فراوردههای حیوانی مانند شیر، عسل و تخم مرغ را نفی میکنند، برخی دیگر خوردن فراوردههای حیوانی را با این توجیه که حیوان تولید کننده این فراوردهها جان خود را از دست نمیدهد مجاز میدانند. عدهای دیگر نیز خوردن گوشت حیوانات اهلی را مجاز میدانند چرا که معتقدند حیوان اهلی، خوردن گوشت حیوانات دیگر جزئی از طبیعت آدمی است و حیوان اهلی نیز با همین هدف پرورش داده شده و خوردن گوشت آن باعث آسیب زدن به طبیعت نمیشود.
درباره پوشیدن لباسهایی که از اجزای بدن حیوانات تهیه شده نیز وضع به همین منوال است. میتوان گفت، تمامی طرفداران محیط زیست از هر طیف و عقیدهای با تهیه لباس، کیف و کفش از اجزای بدن حیوانات وحشی مخالفند. آنها مخالف کشتن تمساحهای وحشی برای تهیه کیف و کفش هستند، تهیه پالتو پوست از پوست سمور، گرگ، روباه وحشی را برنمیتابند و انتقادهای تند و تیزی به این صنایع دارند.
دلیل اصلی آنها این است که حیوان وحشی (به معنای آزاد در طبیعت) بخشی از زنجیره طبیعت است که انسان با حذف آن، به طبیعت آسیب وارد میکند. اما اخیرا صنایع پرورش حیوانات اهلی نظیر سمور، روباه و حتی تمساح نیز در برخی نقاط جهان راهاندازی شده که سعی دارد این نگرانی را رفع کند. به عنوان مثال، از چند سال قبل در جزیره هرمز در خلیج فارس یک مزرعه پرورش تمساح با هدف فروش پوست آغاز شده است.
هر چند که طیف میانهروی طرفداران محیط زیست تا حدودی این کار را مجاز میشناسد اما از سوی دیگر بسیاری طرفداران محیط زیست معتقدند که این کار، دست قاچاقچیان برای عرضه پوست حیوانات وحشی را در بازار باز میگذارد؛ چرا که هنگام خرید، مشخص نیست که پوست متعلق به حیوانی پرورشی است یا خیر. البته این کار نیاز به نظارت دقیق مراجع قانونی مانند سازمان حفاظت محیط زیست دارد.
در بعدی دیگر، طیف سختگیر طرفداران محیط زیست، نه تنها با فروش پوست حیوانات غیر اهلی (اعم از پرورشی و غیر پرورشی) مخالف است که حتی با فروش محصولاتی نظیر چرم که از حیوانات اهلی پرورشی نظیر گاو و گوسفند تهیه میشوند نیز مخالف است. این طیف چند دلیل برای مخالفت خود دارد. پیش از هر چیز کشته شدن یک حیوان برای منافع انسانی را مجاز نمیداند. از طرف دیگر معتقد است که دامداریهای صنعتی از این راه منتفع میشوند و هر روز توسعه مییابند؛ توسعه این دامداریها نیازمند تولید غذای بیشتر برای دامها است و برای تهیه غذای دامها زمینهای زیادی زیر کشت محصولاتی نظیر یونجه و شبدر میرود.
افزایش مساحت زیر کشت محصولات کشاورزی برای تغذیه دامها باعث تغییر کاربری گسترده عرصههای طبیعی نظیر جنگلها و مراتع طبیعی میشود و نیازمند آب فراوان نیز هست. همین امر باعث آسیب جدی به طبیعت و محیط زیست خواهد شد. آنها میگویند توسعه دامداریها به گرم شدن زمین نیز دامن میزند چرا که معده گاوها در فرایند هضم غذا گاز متان تولید میکند و این گاز، یکی از گازهای گلخانهای است.
در هر صورت آنچه مسلم است، استفاده از پوست و اعضای بدن حیوانات آزاد در طبیعت با تفکر محیط زیستی هیچ سنخیتی ندارد با اینحال میتوان گفت که استفاده از پوست حیوانات پرورشی و اهلی در تهیه پوشاک تا حدودی مورد قبول است اما توصیه همیشگی محیط زیستیها «احتیاط» است! احتیاط در بهرهبرداری از منابع زیستکرهای که هنوز با وجود مطالعات و تجربیات فراوان، بسیاری از رفتارها و واکنشهای آن را در مورد فعالیتهایمان نمیدانیم و نمیتوانیم تصویر آینده آن را ترسیم کنیم. (حمیدرضا میرزاده/ افکارنیوز)
340
پزشکان با بیان اینکه عارضه «تخریب لکه زرد» یا «دژنراسیون ماکولا ناشی از افزایش سن» موجب کاهش قدرت بینایی میشود، اظهار داشتند: این ارتباط تنها در افراد ۶۸ سال به بالا مشاهده میشود.
گروهی از پزشکان دانشگاه کالیفرنیا به مطالعه روی ۳۱۹۱ فرد ۴۰ سال به بالا پرداختند که در میان آنان ۲۴۸ فرد مبتلا به دژنراسیون ماکولا ناشی از بالا رفتن سن وجود داشت. از هر یک از این شرکتکنندگان در مورد مصرف مکملهای غذایی و روغن مورچه سوالاتی پرسیده شد.
این متخصصان متذکر شدند: با در نظر گرفتن عواملی همچون سن، جنسیت، قومیت، استعمال سیگار، مصرف مواد الکلی، چاقی، فشارخون بالا، بیماری قلبی، آب سیاه و عمل جراحی آب مروارید، نقش مکملهای کلسیم در بروز دژنراسیون ماکولا تایید شد.
به گزارش وب.ام.دی، یکی از محدودیتهای بررسی انجام شده این است که برخی از شرکت کنندگان اطلاعات دقیقی از مصرف مکملهای کلسیم ارائه ندادند. همچنین این متخصصان تاکید کردند که در این مطالعه نقش کلسیم موجود در موادغذایی مورد بررسی قرار نگرفت. (ایسنا)
506
سه شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 09:11
جام جم سرا- در تبریز یک خانه قدیمی هست که صاحبش، صادق اقدمیفرد، سالهاست در آن به کار کاشت و پرورش انواع گل و گیاه، بویژه گل لاله مشغول است. از آنجا که بسیاری از خانمها عاشق گل و گیاهند، خانهای که هر روز بتوانند بوی گلهای لاله را در آن استشمام کنند و چشم بر رنگهای متنوع باغ و باغچهاش بدوزند، احتمالاً هواداران بسیاری میان آنها خواهد داشت!
اما چرا نزدیک به یکسوم مردم ایران و البته جمعیت جوان بسیاری از کشورهای دنیا نزدیک بین شدهاند؟
دکتر علی میرزاجانی، رئیس انجمن علمی اپتومتری ایران در پاسخ به این پرسش میگوید: سبک زندگی و حضور بیش از حد در فضاهای بسته (فضای مجازی) بویژه با ابعاد کوچک از طریق موبایل و تبلت و استفاده از بینایی در فاصله نزدیک که امروزه رو به افزایش است مهمترین دلیل برای افزایش شیوع نزدیکبینی است. البته باید توجه داشت مطالعه بیش از حد در فاصله غیراستاندارد با شرایط نوری نامناسب و بازیهای رایانهای با تبلت و موبایل علل اصلی افزایش شیوع نزدیک بینی در سالهای اخیر است بهخصوص اگر زمینه ژنتیکی مناسب در خانواده نیز وجود داشته باشد.
چگونه چشممان نزدیکبین میشود؟
نزدیکبینی یکی از عیوب انکساری چشم است که در آن فرد، اشیای نزدیک را خوب میبیند، ولی اشیای دور را تار خواهد دید. نزدیکبینی بیشتر جنبه ارثی دارد، ولی شرایط محیطی از جمله فعالیت بینایی زیاد در فاصله نزدیک نیز موجب ایجاد و پیشرفت نزدیکبینی میشود.
دانشیار گروه اپتومتری دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفتوگو با جامجم میافزاید: نزدیکبینی در زمانها و سنین مختلف ممکن است ایجاد شود. برخی نوزادان با نزدیکبینی مادرزادی به دنیا میآیند و برخی نوزادان به دلیل این که زودتر از موعد به دنیا آمدهاند و اصطلاحا نارس هستند نیز به دلیل مراقبت ویژه در دستگاههای نگهداری نوزاد نارس و قرارگیری در معرض اکسیژن ممکن است دچار نزدیکبینی شوند. برخی کودکان نیز که دارای منشأ ارثی در والدین برای نزدیکبینی هستند و چشمانشان شرایط ایجاد نزدیکبینی را دارند نیز ممکن است در دوران رشد کودکی و نوجوانی به تدریج دچار نزدیکبینی شوند.
وی با اشاره به این که برخی بیماریها نیز موجب تغییراتی در انکسار نور در چشم میشوند و ایجاد نزدیکبینی میکنند، میافزاید: بیماری دیابت از جمله مهمترین این بیماریها بهشمار میرود که میتواند در افراد مبتلا ایجاد نزدیکبینی کند. نزدیکبینی تقریبا تا کهولت ثابت
باقی میماند.
شما در خطر نزدیکبینی هستید!
بیشک، افرادی که پتانسیل اولیه نزدیکبین شدن را از طریق وراثت دارند نزدیکبین میشوند، اما ثابت شده است بعضی فاکتورهای محیطی مثل مطالعه و فعالیتهای چشمی در فاصله نزدیک از قبیل خیاطی، نقاشی، کار با رایانه، بازیهای رایانهای، تلفن همراه و تبلت میتواند ایجاد نزدیکبینی را تشدید و تسریع کند.
دکتر میرزاجانی در اینباره میگوید: فعالیت بینایی زیاد و ممتد و بدون استراحت در فاصله نزدیک مهمترین عامل محیطی در بروز نزدیکبینی است. البته اگر این فعالیتها به طور ممتد و بدون استراحت (یعنی نگاه به فاصله دور در بین زمان مطالعه) و در نور کم اتفاق بیفتد بهمراتب بیشتر تأثیرگذار است.
نمیخواهم نزدیکبین شوم
اگر چه افرادی که دارای جنبه ارثی نزدیکبینی هستند در خطر بیشتری برای نزدیکبین شدن هستند، ولی به گفته دبیر انجمن اپتومتری، استفاده نکردن از چشمها به طور مکرر و پیاپی در فاصله نزدیک، پرهیز از مطالعه و دید نزدیک در نور کم و ایجاد استراحت برای چشمها با نگاه به فواصل دور در بین دید نزدیک هم میتواند تا حدودی به جلوگیری از نزدیکبینی کمک کند.
وی تاکید میکند: تحقیقات نشان میدهد مصرف نکردن پروتئینها، استفاده بیش از حد از نمک و هیدروکربنها نیز ممکن است موجب بروز نزدیکبینی در افراد شود.
عینک، درمان موثر نزدیکبینی
شایعترین و معمولترین روش درمان برای نزدیکبینی، درمان با عینک است. اما تا کی باید عینک زد تا نزدیکبینی کاملا درمان شود؟
دکتر میرزاجانی در پاسخ میگوید: اگر چه نمره عینک در طول درمان طی سالها ممکن است کاهش یا افزایش یابد، ولی برای درمان نزدیکبینی باید در طول دوران زندگی از عینک استفاده شود. البته روشهای دیگر نیز برای درمان نزدیکبینی وجود دارد و از آن جمله استفاده از لنزهای تماسی و همچنین روشهای جراحی انکساری از قبیل لیزیک و لازک است.
همچنین اپتومتریستها علاوهبر درمان نزدیکبینی با عینک و لنز در روشهایی نیز با عنوان درمان بینایی دورههای تخصصی میبینند که میتواند به بیمارانی که علت نزدیکبینی آنها کار نزدیک مداوم و زیاد بوده است، کمک و آنها را درمان کند.
پونه شیرازی - دانش و سلامت
به گزارش جام جم سرا به نقل از ایسنا، محققان دریافتند قرار گرفتن مادران در معرض نور خورشید در زمان بارداری میتواند عامل اصلی این تفاوت باشد. با این حال اعلام میکنند که در این زمینه تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
محققان با مطالعه بیش از نیم میلیون نفر، رشد مردان و زنان بریتانیایی را مورد بررسی قرار دادند. مطالعات قبلی نشان داده بود که فصل تولد بر وزن و سلامتی موثر است و ارتباط مهمی بین سالهای اولیه زندگی و سلامت در بزرگسالی وجود دارد.
این تحقیق در مجله «Heliyon» به چاپ رسیده است و نتایج نشان داد نوزدانی که در ژوئن، جولای و آگوست به دنیا میآیند در زمان تولد از وزن بیشتری برخوردارند و در بزرگسالی قدبلندترند و در مقایسه با همتایان خود که در فصل زمستان متولد میشوند، اندکی دیرتر به بلوغ جنسی میرسند.
پژوهشگران حدس میزنند که این تفاوت فاحش ممکن است به جذب ویتامین دی در رحم مادر مرتبط باشد. زنان باردار در ماههای تابستان بیشتر در معرض نور آفتاب هستند و در نتیجه در معرض ویتامین دی بیشتری هم قرار دارند.
به گفته محققان، ویتامین دی به وزن سنگینتر نوزادان در بزرگسالی کمک میکند.
سالها از آن روز میگذرد و حالا تا حدودی با کارکرد اعضای به ظاهر بی مصرف بدن آشنا شدهام. چند روز پیش خبری را در وبگاهی درباره خالها و عملکردشان خواندم که به نظرم غیرعادی آمد. خبر این بود که ظاهرا بعضی خالها ممکن است به بروز سرطان در بدن منجر شوند و از قضا اگر در دست راست تعداد خالها بیشتر باشد، آن وقت است که فرد بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان رنگدانههای پوست قرار دارد. این بار هم همان کنجکاوی کودکانه باعث شد با دکتر امیرهوشنگ احسانی، متخصص پوست و مو و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره چیستی خال و ماجرای سرطانی شدن آنها گفتوگو کنم.
خال چیست؟
دکتر احسانی در گفتوگو با جامجم و در پاسخ به این که خال چیست و چطور به وجود میآید، میگوید: خال یک توده خوشخیم پوستی است که بر اثر تکثیر برخی سلولهای طبیعی پوست به اسم سلولهای رنگدانهای پوست ایجاد میشود. خالها ممکن است از هنگام تولد یا بعد از تولد ایجاد شوند. خالها تا 35 سالگی ممکن است ظهورشان به تعویق بیفتد. بعضی خالها از هنگام تولد وجود دارند و بعضی هم در دوران کودکی تا بلوغ و حتی تا 35 سالگی ممکن است ایجاد شوند. معروفترین شکل خال که بیشتر افراد با آن بیشتر آشنا هستند، خالهایی است که به رنگ قهوهای یا سیاه روی صورت و بسیاری از قسمتهای بدن دیده میشود. این خالها ممکن است مسطح یا برجسته و گوشتی باشند. رنگ این گونه خالها گاهی ممکن است بهشدت سیاه یا قهوهای یا این که در مواردی ممکن است همرنگ پوست باشد. وی با اشاره به این که تعداد خال در یک نفر موضوعی ارثی و ژنتیکی است، میافزاید: زمان ظهور خالها میتواند تا پس از بلوغ هم طول بکشد و از این رو ممکن است خال در مراحل مختلف سنی ایجاد شود. برای مثال در دوران بارداری ممکن است تعداد خالها افزایش یابد. همینطور در دوران بلوغ هم ممکن است تعداد خالها زیاد شود. معمولا این گونه خالها، خالهای خوشخیمی هستند که تیپ بدخیمی کمی دارند.
تغییرات هشداردهنده در خالها
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران، توجه به بروز تغییرات در خالها را مهمترین نکته در مورد بحث سلامت در ارتباط با خالها میداند و میگوید: مثلا اگر رنگ خال تغییر کند و خال چند رنگ بشود، یعنی در خال، هم رنگ سیاه و هم رنگ قهوهای پررنگ و کمرنگ وجود داشته باشد یا این که مشاهده شود اندازه خال تغییر کرده و بزرگ شده است در این حالت باید تغییرات را جدی گرفت. حالت دیگر این است که مشاهده شود حاشیه خال نامنظم شده، به این صورت که خال از حالت کروی خارج شود و لبههای مضرس (دندانهدار) پیدا کند.
در این موارد این ریسک وجود دارد که خال در حال تحولات بدخیمی است و چه بسا به سرطان خالها که ملانوم نام دارد، تبدیل شود. در این مواقع با مراجعه به پزشک باید نمونهبرداری انجام شود و اگر خال تغییراتی داشت توصیه میکنیم خال با یک حاشیه اطمینان برداشته شود.
دستکاری خال
دکتر احسانی در مورد دستکاری خال و کندن بخشهایی از آن که برخی عادت به انجام آن دارند، گفت: خال به راحتی کنده نمیشود. آنچه کنده میشود خال گوشتی است که ماهیتش با خالهای دیگر متفاوت است و اهمیتی ندارند و به صورت ارثی در بدن افراد به وجود میآیند. این قبیل خالهای گوشتی معمولا در افراد چاق و با بالارفتن سن ایجاد میشود و ماهیتش با سلولهای رنگدانهساز پوستی متفاوت است. خالها ممکن است تا آخر عمر تغییری نکنند، اما ممکن است با بروز تغییرات یا حتی با به وجود آمدن در پوست سالم ـ در شرایطی، قبلا وجود نداشتند ـ زمینه ابتلا به سرطان ملانوم را برای فرد ایجاد کنند.
تعداد خالهای بدن تابع چیست؟
این متخصص پوست و مو ضمن رد وجود ارتباط بین خال با تغذیه و گوارش و دیگر مسائل داخلی بدن تأکید میکند: تعداد خال در افراد صرفا ژنتیکی است و هیچ کاری نمیتوان کرد که کسی تعداد خال کمتری در بیاورد. تنها چیزی که ممکن است مسأله خالها را تشدید کند، این است که تعداد خالهای صورت هنگام تابش آفتاب ممکن است بیشتر شود و در این صورت با استفاده از ضد آفتاب در دوران کودکی میتوان در درجه اول جلوی بروز کک و مک را تا حدودی گرفت و بعد تا حدودی بحث روند افزایش خالها را کنترل کرد.
خالهایی را که باید برداشت
دکتر احسانی معتقد است نیازی نیست خالها برداشته شود. برداشتن خالها در شرایط عادی فقط جنبه زیبایی دارد و به درخواست فرد انجام میشود. وی میافزاید: بعضی خالها که مادرزادی هستند ریسک بدخیمی بالاتری دارند. خالهایی که مو دارند و از هنگام تولد در بدن هستند، هر چه اندازه بزرگتری داشته باشند احتمال بدخیمی بیشتری دارند.
این پزشک متخصص پوست درخصوص انتشار اخباری مبنی بر وجود رابطه بین تعداد خالهای عضو خاصی از بدن با بروز سرطان تصریح کرد: به طور کلی هر چه تعداد خالها در بدن زیادتر باشد، ریسک بدخیم شدن آنها با توجه به فراوانیشان بیشتر خواهد بود.
این مسأله با این که خالها در کدام یک از اعضای بدن بیشتر یا کمتر هستند، ارتباطی ندارد. در این حالت توصیه میشود از خالهای مشکوک چنین فردی نمونهبرداری و در صورت لزوم و به تشخیص پزشک، موارد مشکوک برداشته شود.
کاظم کوکرم
اگر فیبر بدن کم باشد آب کم مصرف کنیم سیستم گوارشی ما نمیتواند راحت و به موقع دفع کند پس از انباشت مواد در روده بزرگ ایجاد سمومی میکند که جذب بدن میشود.
بدین منظور 10 ماده غذایی را معرفی می کنیم که فیبر بالایی دارند و کمک به هضم و دفع به موقع میشود.
10 ماده غذایی به شرح زیر است:
تمشک: 8 گرم تمشک روزانه کمک بسیار زیادی به از بین بردن باکتریهای مضر روده میکند و حاوی فیبر بالایی است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دکتر اریکا سانبرگ دانشمند محقق ارشد در گروه میکروبیولوژی و ایمونولوژی از دانشگاه استنفورد بر این باور است که تمشک فیبر بسیار بالایی دارد که اگر روزانه مصرف شود دیگر مشکل یبوست نخواهیم داشت.
پرتقال: حاوی «ویتامین سی» است یک ملین و نرم کننده مدفوع است. محققان به جای قرصهای مسهل پرتقال را پیشنهاد می کنند.
آب: کم شدن آب بدن موجب سفت شدن مدفوع و دفع سخت آن میشود. با نوشیدن آب به سادگی از یبوست جلوگیری کنید.
کفیر: کفیر یک نوشیدنی تخمیر شده است که باکتریهای مفید آن 10 برابر بیشتر از ماست می باشد. علاوه بر خاصیت ضد عفونی کردن روده بزرگ به دفع آسان نیز کمک میکند.
بادام: بادام به دلیل وجود منیزیم اسید معده را کنترل میکند و به هضم راحت مواد غذایی و دفع راحت آن کمک میکند. توصیه میشود روزانه حدود یک مشت کوچک معادل یک اونس مصرف شود.
لوبیا سیاه: 15 گرم لوبیا سیاه حاوی پتاسیم و منیزیم کافی بدن میباشد. برای هضم و دفع مواد غذایی به علت داشتن فیبر بالا بسیار مفید است.
آلو: 6 گرم آلو حکم ملین را دارد. آلو به دلیل داشتن سوربیتول دارای فیبر بالایی میباشد و کمک بسزایی به دفع مواد غذایی میکند.
سبزی: از برگ اسفناج ، برگ چغندر، برگ کلم و ... کلا تمام سبزیجات فیبر زیادی دارند که منجر به دفع آسان مواد غذایی می شود.
سبوس گندم: سبوس گندم فیبر مفیدی برای بدن دارد.
قهوه: قهوه یا چای مایعات گرم کمک می کند که معده و روده نرم شود و به آرامی به کار خود ادامه دهند و دفع آسانی داشته باشیم.
سرفه یک بازدم انفجاری و مکانیزمی حفاظتی است که باعث پاک شدن ریه از ترشحات و اجسام خارجی میشود، به این ترتیب که با تحریک گیرندههای سطح مخاط تنفسی این تحریکات به مغز منتقل میشود و مغز، عمل سرفه را تولید میکند. به همین دلیل خیلیها سرفه را نگهبان ریه و زنگ خطری برای سلامت آن میدانند. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا در حالت عادی خیلی کم سرفه میکنیم؟
دکتر ابراهیم رزمپا، متخصص گوش و حلق و بینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جامجم میگوید: در شرایط عادی و هنگامی که مبتلا به بیماری خاصی نیستیم، ترشحات طبیعی مجاری تنفسی به کمک عوامل دیگری مثلا حرکت مژکهای مجاری تنفسی تخلیه میشوند ولی با افزایش ترشحات به دلیل بیماری یا به علت وجود یک جسم خارجی، مجاری تنفسی تحریک خواهند شد و به کمک سرفه ترشحات یا جسم مورد نظر خارج خواهد شد.
حاد یا مزمن؛ مساله این است!
به گفته دکتر رزمپا، سرفه بیماری نیست بلکه نشانهای از بروز یک مشکل یا بیماری است. به طور کلی دو نوع سرفه داریم؛ سرفه حاد که کمتر از سه هفته طول میکشد و در بیماریهایی مثل سرماخوردگی، سینوزیت و سیاهسرفه دیده میشود و سرفه مزمن که بیشتر از سه هفته طول میکشد و نشانهای از ترشحات پشت حلق و بینی، آسم، سرطان و سل است.
چرا سرفهها مزمن میشوند
دکتر رزمپا برخلاف باور عموم معتقد است، اصطلاحاتی مانند سرماخوردگی مزمن یا سرماخوردگی مکرر معنی ندارد و در صورتی که دوره سرماخوردگی طولانی شود، بیمار باید از لحاظ ابتلا به آلرژی فصلی یا سینوزیت مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین سرفههای بیش از سه هفته را به سرماخوردگی و ضعف بدنی ربط ندهید. همچنین اگر سرفههای مداوم شما به دلیل محرکهای استنشاقی مثل دود، غبار، بخارات و قرار گرفتن طولانیمدت در معرض هوای آلوده (معضلی که این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنیم) نیست و بیماری خاصی هم ندارید، در اولین فرصت ممکن به پزشک مراجعه کنید چون هر بیماری ای که منجر به التهاب، تنگی و فشردگی مجاری هوایی شود، میتواند سرفه طولانیمدت ایجاد کند. به عنوان مثال سینوزیت، برونشیت، برگشت اسید معده به داخل ریهها، آلرژیهای تنفسی، آسم، نارسایی قلبی، سرطان ریه، پنومونی یا عفونت بافت ریهها با سرفههای مزمن همراهند. اگر فکر میکنید مشکل از آلودگی هواست، شستوشوی روزانه بینی با سرم و استفاده از بخور گرم در خانه پیشنهاد میشود. در صورتی که سینوزیت یا آلرژِی دارید، برای پیشگیری از سرماخوردگی و عود مشکلاتتان، از نوشیدن مایعات خنک و مواجهه با هوای سرد و دود سیگار بهشدت بپرهیزید.
شناسایی سرفههای خطرناک
هنگامی که به دلیل سرفههای مکرر به پزشک مراجعه میکنید، متخصص مربوطه بهجز سرفه، علائم بالینی دیگری را هم بررسی میکند؛ مثلا این که آیا سرفه با خسخس سینه همراه است، آیا بیمار سیگاری است یا داروی خاصی مصرف میکند، آیا بهجز سرفه ترشحات بینی، خلط و احساس وجود یک چیز کوچک در حلق وجود دارد، آیا سرفه با سوزش سردل و احساس برگشت غذا به مری همراه است؟ در بیماریهایی که سرفه با تب طولانی، تعریق، استفراغ یا خروج چرک غلیظ و خون از ریه همراه باشد، همچنین در صورت تشدید سرفه طی درمان، تنگی نفس و خسخس سینه، پاسخ ندادن به درمان دارویی، تپش قلب شدید، اختلال در انجام فعالیت روزمره، کم شدن شدید اشتها و کاهش وزن و ایجاد علائم دیگری مثل ضایعات جلدی و تورم غدد لنفاوی و کبد و طحال سرفه خطرناک تلقی میشود.
سرفه را جدی بگیرید چون بیعارضه نیست
به گفته دکتر رزمپا سرفههای مزمن با عوارضی مثل ایجاد درد در دیواره قفسه سینه و دیواره شکم، بیاختیاری ادرار، خستگی و در مواردی با شکستن دنده همراه است. حتی در صورت بروز سرفههای شدید و مزمن، احتمال بروز خونریزیهای نقطهای در ناحیه سر و صورت وجود دارد، اما گاهی اوقات عوارض بسیار خطرناکتری ایجاد میکند. مثلا گاهی اوقات حملات سرفه میتواند باعث ایست قلبی و مرگ شود که بر اثر افزایش فشار داخل قفسه سینه و اختلال در خونرسانی به قلب اتفاق میافتد. پس باید سرفههای مزمن را جدی بگیرید. در این میان فراموش نکنید درمان قطعی سرفه بستگی به تشخیص علت دارد و معمولا دارو درمانی اولین اقدام موثر است.
پریسا اصولی