مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

امراضی که از طریق استخر منتشر می‌شوند

جام جم سرا: دکتر زهرا رمضانی، اظهار کرد: بیماری‌های منتقله مختلفی از جمله تب تیفویید، اسهال، عفونت چشمی، لیپتوسپیروزیس، کرم‌های حلقوی، عفونت‌های پوستی، بیماری خارش، عفونت‌ سینوس‌ها، عفونت گوش و گلو می‌تواند از یک فرد بیمار به سایرین منتقل شود. وی افزود: عفونت‌های ویروسی و قارچی مانند عارضه خارش پای شناگران، عفونت چشم، گوش، گلو و بینی، عفونت‌های بخش فوقانی دستگاه تنفس و عفونت‌های روده‌ای از دیگر مشکلات استخرهای عمومی هستند.

این متخصص پوست و زیبایی ضمن تأکید بر استفاده از توالت و بهره‌گیری از دوش آب گرم و صابون قبل از ورود به استخر، گفت: از خوردن، آشامیدن و جویدن آدامش در محدوده استخر اکیداً خودداری شود.

وی تصریح کرد: خوردن آب استخر به علت آلودگی میکروبی و شیمیایی چه عمدی و چه سهوی، خطرناک است و باید از آن پرهیز کرد.

رمضانی با اعلام اینکه عدم شستشوی مو‌ها پس از شنا منجر به صدمه زدن به مو‌ها خواهد شد، ادامه داد: گرما و آفتاب تابستان نیز موجب تشدید صدمات و خشکی مو خواهد شد. باید قبل از ورود به استخر بدن را با یک شوینده مناسب شستشو داد و بعد از دوش گرفتن و قبل از ورود به محدوده استخر، حتماً از حوضچه‌های ضدعفونی عبور کرد.(افکارنیوز)


ادامه مطلب ...

کارخانجاتی که از روغن پالم استفاده کنند، به قوه قضاییه معرفی می‌شوند

جام جم سرا:رحمت‌الله حافظی رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران در دومین اجلاس ملی مجمع مشورتی شوراهای اسلامی کلان‌شهرها و مراکز استان‌ها که صبح امروز با حضور احمد مسجد جامعی اظهارداشت: با همکاری اعضای شورای شهر در دوره چهارم و همچنین حمایتهای رئیس شورا، کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری پس از سالها در شورا تشکیل شد.

وی تصریح کرد: در سال‌های گذشته کمیسیون‌های مختلفی از جمله کمیسیون عمران، برنامه و بودجه و کمیسیون فرهنگی و شهرسازی در شورا تشکیل شده بود و در واقع اهمیت کمتری به موضوع سلامت داده می‌شد.

حافظی افزود: از اولویت‌های کاری کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری می‌توان به موضوعاتی از جمله آلودگی‌های هوا، مواد غذایی و ... اشاره کرد که در ابتدای فعالیت کمیسیون اقدام به جمع‌آوری اطلاعات فنی در حوزه سلامت شد.

رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران تصریح کرد: در سال گذشته و براساس آمار 2400 مورد مرگ منتصب به آلودگی هوا در تهران داشتیم.

وی اضافه کرد: در روزهای عادی در شهر تهران شاهد مرگ 160 نفر بوده‌ایم که البته این آمار در روزهایی که شاهد آلودگی هوا در تهران هستیم افزایش پیدا می‌کند و در واقع 22 نفر روزانه به این آمار اضافه شده‌اند.

حافظی در ادامه با اشاره به اقدامات انجام شده از سوی کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران گفت: اقدامات خوبی در این حوزه صورت گرفته است که از جمله می‌توان به برگزاری جلسات با صنعت خودروسازان اشاره کرد که قرار شده است دوستان ما در این بخش تعهدات خود را در بخش استانداردسازی انجام دهند.

وی تصریح کرد: در ماه‌های گذشته گزارش‌هایی از آلودگی مواد غذایی به شورا ارجاع داده شد که این موضوع در دستور کار قرار گرفت و در نهایت تیمی متشکل از وزارت جهاد و سازندگی، بهداشت، سازمان استاندارد و شورا قرار شد در پایش مواد غذایی کار کنند.

حافظی گفت: یکی از مطالبات کمیسیون سلامت بارکدگذاری مواد غذایی از محل تولید است تا چنانچه محصولی آلوده شود بتوان آن را شناسایی کرد.

رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران ادامه داد: موضوعات دیگری از جمله میزان نیترات در آب تهران در چند ماه گذشته در دستور کار کمیسیون قرار گرفت به طوریکه براساس استاندارد، نیترات درون آب باید زیر 20 pbm باشد که متأسفانه در برخی از مناطق و محلات این میزان به 48 pbm می‌رسد.

عضو شورای شهر تهران تصریح کرد: موضوع دیگری که در کمیسیون به آن پرداخته شده است بحث فضای سبز و کمربند سبز تهران بوده است که از درختان سوزنی تشکیل شده است و این در حالی است که ما در این بخش هزینه کرده‌ایم اما عایدی که انتظار می‌رود ایجاد نشده است.

رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران بیان داشت: در حال حاضر انرژی که ما نسبت به سایر کشورها مصرف می‌کنیم 4 برابر است و این در حالی است که باید با دعوت از همراهی مردم در این زمینه اقدامات فرهنگ‌سازی صورت گیرد.

وی استفاده از انرژی‌های پاک، کمبود آب و مشکلات جدی و حیاتی را از دیگر موضوعات در دستور کار کمیسیون سلامت عنوان کرد و گفت: با افزایش دمای کره زمین ما در آینده شاهد معضل کمبود آب خواهیم بود.

حافظی در پایان در خصوص روغن پالم در مواد غذایی گفت: استفاده این روغن غیرقانونی و کارخانجاتی که از این روغن استفاده می‌کنند باید به مردم و دستگاه قضاء معرفی شوند.(فارس)


ادامه مطلب ...

تهرانی‌ها امروز رایگان ویزیت می‌شوند

جام جم سرا: محمد مهدی گلمکانی در توضیح بیشتر می‌گوید: «در همین طرح ٥٠ نفر از پزشکان متخصص، عمومی و دندانپزشک هم در بوستان خواجه کرمانی محله هرندی حضور خواهند داشت و بخشی از تهرانی‌ها را که به این بوستان مراجعه می‌کنند، ویزیت می‌کنند.»

حالا با این تصمیم شهرداری، خیلی از تهرانی‌ها امروز برای ویزیت به پزشکان مراجعه می‌کنند، کسانی که شاید بدلیل بالا بودن تعرفه‌ها، حتی با وجود شکایت از درد و رنج بیماری، نتوانسته‌اند برای درمان اقدام کنند.

ویزیت‌های درمان بالاست، این را مردم می‌گویند. شاید مجلسی‌ها و مسئولان وزارت بهداشت نظر دیگری داشته و حتی معتقد باشند که ویزیت‌ها با همین تعرفه هم بالا نیست و باید بیشتر از اینها باشد، اما با پوشش ضعیف بیمه‌ای هنوز هم خیلی‌ها توانایی تحمل هزینه‌های اولیه درمان را برای مراجعه به پزشک عمومی ندارند. تعرفه پزشکان متخصص و دندانپزشک هم که دیگر جای خود دارد. هستند کسانی که برای مراجعه به دندانپزشک حتی وسیله‌ای را فروخته باشند.

با این همه به بهانه روز پزشک فرصتی پیدا شده تا شهروندان تهرانی رایگان ویزیت شوند. مدیرکل سلامت شهرداری تهران در ادامه توضیحش درباره طرح ویزیت رایگان، به نام‌گذاری اول شهریورماه به‌عنوان سالروز ولادت حکیم ابوعلی‌سینا و روز پزشک اشاره می‌کند: «اداره کل سلامت شهرداری تهران در راستای شبکه‌سازی حوزه سلامت همواره از ظرفیت پزشکان مشارکت جوی محلات در زمینه ارتقای سلامت شهروندان استفاده می‌کند.»

او از راه‌اندازی کانون پزشکان محلات هم خبر می‌دهد. «ما حدود ٤هزار نفر از پزشکان شهر تهران را در این کانون سازماندهی کرده‌ایم و به مناسبت گرامیداشت روز پزشک و ارج نهادن به مقام پزشکان، ویژه برنامه‌های مختلفی را در دست اقدام داریم.»

خردادماه بود که هیأت وزیران سقف تعرفه‌های خدمات تشخیصی و درمانی در بخش دولتی را اعلام کرد، سهم پزشکان عمومی ١٠‌هزارتومان، فوق‌تخصص، فلوشیب و روانپزشکان، ١٢‌هزارتومان وپزشکان فوق‌تخصص روانپزشک ١٤‌هزار تومان بود. دندانپزشکان هم در بخش خصوصی اگر متخصص باشند، برای هر ویزیت ٢٦‌هزار تومان و اگر عمومی ١٦‌هزار و ٥٠٠ تومان دریافت می‌کنند. یک دندان کشیدن ساده هم در مطب پزشک متخصص ٣١٠‌هزار تومان و عمومی ٢٦٠‌هزار تومان هزینه دارد.

در بخش دولتی اما هزینه‌ها پایین‌تر است، ویزیت دندانپزشک متخصص ٨‌هزار تومان و متخصص١٠‌هزار تومان است. به همه اینها اما باید دریافت‌های غیرقانونی را هم اضافه کرد.

با این همه عبدالرحمان رستمیان یکی از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، معتقد است تعرفه‌های درمانی نه‌تنها بالا نیست که غیرواقعی هم است. او می‌گوید: «هنوز نتوانستیم تعرفه‌ها را واقعی کنیم، چراکه به مردم فشار زیادی وارد می‌شد، به همین خاطر تعرفه‌ها را در همین حد نگه داشتیم و درخواست کردیم تا بیمه‌ها پوشش قویتری داشته باشند اما متأسفانه هنوز پوشش بیمه‌ای مناسب نیست. تعرفه‌ها باید به سمت واقعی پیش رود و بیمه‌ها خودشان را تقویت کنند، درحال حاضر دفترچه‌های بیمه ارزش زیادی ندارند، البته در بیمارستان‌های دولتی کمی وضع فرق می‌کند و این دفترچه‌ها کمی ارزش‌دار شده‌اند اما لازم است که در بخش خصوصی هم این اتفاق بیفتد تا پزشکان خودشان داوطلب شوند تحت پوشش بیمه قرار گیرند.»

به گفته او، خیلی از پزشکان که جایگاه بالایی دارند تمایلی به بستن قرار داد با بیمه‌ها ندارند. چرا که بیمه‌ها شرایطی را برایشان ایجاد می‌کنند که خیلی مناسب نیست. حتی مطب‌های تخصصی و فوق‌تخصصی بالایی هستند که تحت پوشش بیمه قرار ندارند و بیمار بدون تقبل هزینه‌ای از سوی بیمه، تعرفه را پرداخت می‌کند که فشار زیادی به او وارد می‌کند.

با این همه رستمیان، تأکید می‌کند که مطالبه بیمه‌ها از بیمارستان‌ها قبلا طولانی بود اما الان کمتر شده، بیمارستان‌های دولتی نسبت به گذشته جایگاه بهتری پیدا کرده‌اند و بیمه‌ها با تزریق بودجه و اعتبارات زیاد ازجمله بخشی از ارزش افزوده که حدود ٢٠٠‌میلیارد تومان بود، وضع بهتری پیدا کرده‌اند.

او می‌گوید: «قرار است تمام این اعتبارها در بخش سلامت هزینه شود، تا شرایط بیمارستان‌های دولتی بهبود پیدا کند.»(شهروند)


ادامه مطلب ...

بیماری‌هایی که باعث ریزش مو می‌شوند

جام جم سرا: دکتر فرامرز عشقی در عین حال مهم‌ترین علت ریزش مو را ژنتیکی دانست و افزود: بالا رفتن هورمون‌های مردانه در زنان و مردان، کم خونی، کمبود پروتئین و مواد غذایی نیز از دیگر علل ریزش مو به شمار می‌آیند. رژیم‌های غذایی طولانی و سخت، جراحی‌های سنگین، مسائل روحی و زایمان نیز می‌تواند باعث ریزش مو شود.

این متخصص پوست و مو خاطرنشان کرد: خارش سر یکی از علائم بیماری «سبوره» است و پوست سر چرب، شوره و خارش نیز می‌تواند با ریزش مو همراه باشد.

عشقی با اشاره به اینکه هنوز تاثیر سیگار بر ریزش مو اثبات نشده است، یادآور شد: ریزش کمتر از ۵۰ تار مو در هر شبانه روز طبیعی است در غیر این صورت افراد باید به پزشک مراجعه کنند. (ایسنا)


ادامه مطلب ...

دخترانی که پای «دار»، «مرد خانه» می‌شوند

جام جم سرا: آن‌زمان نمی‌فهمید وقتی دروهمسایه می‌گویند «شلوارش دوتا شده» یعنی چه؟ و چه کسی شلوارش دوتا شده است. او کوچک‌تر از آن بود تا رابطه پدر، زن‌بابا، هوو، اشک‌‌های مادر و شلوار را بفهمد. نمی‌دانست همین که دست‌ چپ و راستش را شناخت، باید نان‌آور شود و مسوولیت «مردخانه»بودن را روی شانه‌هایش حس کند.

سر بی‌سایه

شش سال است که فاطمه سایه پدر را روی سر خود ندیده است و یادش رفته بوی تن بابا را. با این حال نمی‌شود به او و برادر و خواهرانش گفت بچه‌های طلاق، چون مادرش هنوز از آن مرد جدا نشده است. «برای خاطر روحیه بچه‌هام نرفتم طلاق بگیرم، خواستم اگر پدر بالا سرشون نیست، لااقل اسمش روی سر بچه‌هام باشه. راستش یه‌کم خرج و دوندگی هم داشت و منم پول نداشتم برم دنبالش.»
بعد از رفتن آن مرد، مادر شد پدر، بچه‌ها هنوز از آب‌وگل در نیامده‌اند و او باید به تنهایی جور بکشد.
«برای اینکه خرج خونه‌رو در بیارم، رفتم خونه‌های بالاشهر و نظافتچی شدم.»
اما به حتم با رُفت‌وروب خانه مردم نمی‌شود خانه را آباد کرد. مادر یک‌تنه شکم شش‌بچه را سیر می‌کند، اجاره خانه و خرج مدرسه می‌دهد و به فکر آینده‌ای که چنان با عجله می‌آید که انگار سوار دنبالش کرده، هم هست. البته او برای گذران زندگی مجبور می‌شود هزینه‌ها را به حداقل برساند. حرف که می‌زند چانه‌اش مدام در حال لرزیدن است، حالی که نشان از ‌‌دل پر و بغض ورم‌کرده بیخ گلو دارد که می‌خواهد بترکد:
«بچه‌ها‌رو از مدرسه برداشتم؛ مجبور بودم، پولشو نداشتم که بتونم خرج مدرسه‌شون‌رو بدم، گذشته‌ از این، بچه‌ها وقتی برن مدرسه، دیگه نمی‌تونن اونطوری که باید، کار کنن و پول دربیارن، ما هم که جز خودمون کسی‌رو نداشتیم که بخواد زیر پروبالمون‌رو بگیره.»
مادر نمی‌تواند بچه‌ را به امید خدا توی خانه بگذارد و برود کارخانه‌ای، جایی قرارداد ببندد و هر روز هشت تا 12ساعت سرکار باشد. او نمی‌تواند بچه‌ها را با دل راحت و خیال آسوده هر جایی پی کار فرستاد، در خانه که می‌شود کار کرد. مادر کار را می‌آورد توی خانه: «لیمو و پسته و زعفرون، هرکدوم‌رو به فصلش گرفتم و آوردم توی خونه تا بچه‌ها پاک کنن. کار مردم بود؛ کیلویی پاک می‌کردیم، هنوز هم این‌کارو می‌کنیم. محرم و صفر هم زنجیر برای هیات‌ها می‌بافیم، نباید و نمی‌تونیم بیکار باشیم. هیچ‌کدوم از این کارا هم درآمد زیادی نداره، اما همین‌هم غنیمته و پولشو می‌شه به یه زخمی زد.»

دختری، شد مرد خانه

آن مرد حالا شش‌سالی می‌شود که پایش را پس کشیده است؛ از همه چیز. فاطمه اما بیشتر از شش‌سال بزرگ شده است. فکر و ذکرش خرج خانه و جورکردن جهیزیه برای خواهران دم‌بختش است و البته دستان مادرش که آنقدر خانه‌های بالای شهر را روفته که به اسم مواد شوینده هم حساسیت پیدا کرده است.
دست‌های فاطمه 13ساله، از 8سالگی با کار آشنا شدند. مدتی است که بافت تابلوفرش را یاد گرفته و پای‌دار زانو می‌زند؛ از صبح خروس‌خوان تا اِلای شب.
دو ماه طول کشید تا اولین تابلوفرش از روی ‌دار بیاید پایین و 600 هزارتومان دستش را بگیرد. دستمزدی که با همان دستی که گرفته بود، ردش کرد به طلبکارها. به قسط‌های جهیزیه بزرگ‌ترین خواهرش.
«خواهر اولیم دوسال پیش ازدواج کرد، قسط جهیزیه‌اش مونده بود و منم همه پول تابلویی که بافته بودم رو دادم به طلبکارا.»
لبخند رضایتی روی صورتش می‌نشیند، وقتی مادرش دستی به سرش می‌کشد و می‌گوید:
«فاطمه مرد خونه ماست و جور همه‌رو می‌کشه.»
چهار خواهر از ردِ هم آمده‌اند، دومین خواهر هم مدتی‌ است عقد کرده و منتظر جورشدن جهیزیه‌ای ساده است تا بتواند برود دنبال بخت خودش، اما از خالی‌بودن خانه و سرفروافتاده مادر، وقتی صحبت از جهیزیه‌ می‌شود، می‌توان فهمید به این زودی، خبری از مجلس‌گرفتن نیست و یک‌جورهایی نگاه‌ها به فاطمه است که تابلوفرش دیگری روی ‌دار دارد؛ نقشی از گنبد طلایی بارگاه امام‌رضا(ع). او حالا بیشتر از تابلو قبل به کار سوار است؛ «دستم تند شده، اگه خدا بخواد این تابلورو یک‌ماهه تموم می‌کنم و پولش رو می‌دم برای خرید جهیزیه خواهر دومیم که تو عقدِ.»

هنوز نرفته‌ایم که زانو می‌زند پای‌دار و انگشتان باریکش روی زمینه سفید چله می‌رقصد؛ موزون و پرشتاب. اما سخت به نظر می‌رسد هرقدر هم سریع گره بزند، باز این دست‌های کوچک، توان آن را داشته باشند تا گره‌های بزرگ و کور زندگی‌ را باز کنند.

تشنج‌های یک زندگی

از در و دیوار خانه‌ای که تمامش یک اتاق 24متری است، چقدر بدبختی و ادبار می‌تواند ببارد؟ فقر و محرومیت مانند بختک افتاده است روی زندگی راحله و دارد نفسش را می‌گیرد. راحله زرد و نزار است، کمی گوشت‌دارتر از اسکلت است و خیلی جوان‌تر از آنکه بخواهد قوز داشته باشد. اندوه و رنج انگار روی چهره‌اش منجمد شده است. خانه که نه، وارد اتاقش که می‌شویم، دو بچه عین دو لندوک‌ لرزان، چشمانشان روی صورت ما؛ از معدود کسانی که برای گرفتن طلب به خانه‌شان نیامده‌اند، دودو می‌زند.
گوشه اتاق، کنار «دار» یک نفر با استخوان‌های به‌در جسته که از زیر پتو هم می‌شود آنها را دید، جنین‌وار‌ در خود جمع شده است. هر از گاهی مانند موجودی زخمی و در حال نزع، ناله‌ای کم‌جان از گلویش کنده می‌شود و انگار جانش بخواهد در برود، تکانی می‌خورد و پا بر زمین می‌‌کوبد. راحله او را معرفی می‌کند:
«حسین شوهرمه، صرع داره.»
راحله 10سال پیش به هزار امیدوآرزو آمد خانه شوهر:
«مادرش نگفت مریضِه، هیچی نگفتن، نمی‌دونستم، بله‌ رو گفتم و بعد فهمیدم صرع داره.»
کسی حمایتشان نمی‌کند و تنها کمکی که به آنان می‌رسد از طرف خیریه آبشار عاطفه‌هاست. روزهایشان سخت می‌گذرد؛ راحله می‌گوید از پدر و مادر حسین هیچ خط‌ و خبری نیست:
«ولش کردن به امان خدا، وقتی دیدن مریضِ، ولش کردن. اولای ازدواجمون دم بنگاه املاک باباش کار می‌کرد، برادرش که از خدمت اومد، باباش حسین‌رو انداخت بیرون و گفت دونفر لازم ندارم؛ هرچند همون موقع هم وضعمون بهتر از الان نبود؛ بعضی روزا که میومد خونه دو تا دونه تخم‌مرغ تو جیباش بود و می‌گفت بابام اینارو داده و گفته فعلا همینارو ببر تا بعد. سه تا پسر داره که سالمن، این یکی، که مریضه رو نمی‌خوان.»
حسین که پدر، عذرش را می‌خواهد، می‌رود کارگری، اما...
«رفت کارگری سر ساختمون، روز اول تشنج کرد، بهش گفتن دیگه نمی‌خواد بیای، اجاره خونه و خرج داشتیم، دختر اولم یک‌سالش بود، هیچ منبع درآمدی هم نداشتیم، خودم رفتم یه کارخونه سرکار، روزی دوهزارتومان حقوق می‌دادن، یک مدت اونجا بودم ولی زندگی نمی‌چرخید.»

حسین بیکار نمی‌ماند، یا بهتر است بگوییم، سعی می‌کند بیکار نباشد و تلاشش را می‌کند. می‌رود سرگذر، یک روز کار هست و یک روز نیست، در این بین دختر دومش هم به دنیا می‌آید. حال حسین روزبه‌روز بدتر می‌شود، نه درمان درستی در کار است، نه تغذیه مناسبی و نه آرامشی. آخرین باری که کار گیرش می‌آید، دی‌ماه سال گذشته است:
«آخرین باری که رفت سرکار تشنج کرد، از بالای پله‌ها افتاد پایین و به سرش ضربه خورد و حالش بدتر از قبل شد.»
تشنج‌های شدید، طولانی و مکرر او، مانند پس‌لرزه‌های تمام‌ناشدنی، لحظه‌ای زندگی راحله و دو دخترش را آرام نمی‌گذارد.

سیمای زنی بدون رویا

دار تابلوفرش در خانه راحله هم برپاست، نقشش «وان‌یکاد...» تابلویی که قرار است پس از اینکه از‌ دار پایین آمد، برود قد دیوار خانه کسی که چیزی برای چشم‌خوردن دارد. راحله خیالش جمع است که کسی او و زندگی‌اش را چشم نمی‌زند. او فرصت نمی‌کند با دو طفل و مردی که هر لحظه باید مواظب تشنج‌هایش بود، تابلوها را با دقت و به موقع تمام کند:
«تابلو قبلی تقریبا سه‌ماه طول کشید تا تموم شه، اما چون بافتش خوب نبود، بیشتر از 300تومان ازم برنداشتن»
البته خریدار تابلو جدید خیریه است و هدف آنان هم کمک است و تابلوفرش را به قیمت مناسبی می‌خرند تا کمکی به این خانواده شود. دست راحله نه تنها خالی، که موجودی جیبش منفی است:
«دو تا قسط بیمه‌ام عقب افتاده، سومیش هم همین روزا می‌رسه، اجاره‌خونه‌ هم ندارم که بدم، داروهای حسین‌رو هم اگر خیریه نباشه نمی‌تونم بخرم.»
راحله توانسته به‌خاطر کار بافت تابلوفرش، خود و دو دخترش را بیمه کند، اما حسین بیمه نیست، او را با دفترچه برادرش دوادرمان می‌کنند:
«گفتن باید صددرصد از کار افتاده باشه تا بیمه‌ا‌ش کنیم، می‌گن الان 70‌درصد ازکارافتاده است، البته نمی‌دونم صد‌درصد یعنی چی و کی از نظر اونا صد‌درصد از کارافتادس. فقط می‌دونم حسین هشت‌ماهه نمی‌تونه بدون همراه حتی راه بره و زمین نخوره.»
بعضی‌ آدم‌ها نه رویا دارند و نه آرزو، فقر و حواشی آن شاید فرصت رویاپردازی و فکرکردن به چیزی مثل آرزو را هم به آنان ندهد. راحله بی‌رویاست، او شاید فکر می‌کند 30 سال برای آدمی که دستش به دهانش نمی‌رسد عمر زیادی است، به همین خاطر فقط یک چیز از خدا می‌خواهد:
«اینکه بتونم، یعنی اونقدر عمر داشته باشم که بچه‌هام‌رو سروسامان بدم؛ همین.»
دختر بزرگ راحله 9ساله است، چهار سوره از جزء 29 را حفظ کرده است. قرآن را می‌آورد تا نشانمان بدهد. رقیه؛ دختر دیگرش دوساله است، گرسنه است و بهانه می‌گیرد، صبحانه می‌خواهد. مادر او را روی پا می‌نشاند، دستی به موهایش می‌کشد و قول صبحانه می‌دهد، اما تا ما هستیم بلند نمی‌شود تا در یخچال را باز کند و لقمه‌ای به دست طفلش بدهد. رقیه که می‌بیند عجز و لابه‌اش بی‌اثر است، گرسنگی‌اش را برمی‌دارد و می‌رود سوی حسین. کنارش می‌نشیند و نق می‌زند، پدر چیزی جز تکان‌های عصبی ندارد که به او بدهد. بعد از چنددقیقه بیدار می‌شود و به دیوار تکیه می‌دهد. نصف آدم است، اسکلتی که روی آن پوستی کشیده‌اند، سرش روی گردنی که به دم سیب می‌ماند، لق می‌خورد. چشمانش قی کرده است و از پشت آن به همه‌چیز می‌نگرد و نگاه انگار رم‌کرده‌اش را از نگاه ما می‌دزدد. نق‌نق طفل و حضور چند غریبه، حالش را خراب می‌کند؛ تشنج سر می‌رسد، ناگهانی و شدید. مثل کسانی که جن در آنان حلول کرده باشد، دست و پایش بی‌اراده می‌پرد، تنش می‌لرزد و صدای موجودی غریب از گلویش کنده می‌شود و از لای دندان‌های قفل‌شده‌اش می‌پاشد توی هوای خفه اتاق.

راحله بلند می‌شود و خودش را به او می‌رساند، دستش را می‌گذارد روی پای مردش تا شاید جلو ضربه‌هایی که دارد شدیدتر می‌شود و ممکن است به‌ دار بخورد و آن را چپه کند، بگیرد، اما دستی که به نان نمی‌رسد، کجا قوت دارد جلوی تشنج را بگیرد؟ می‌نشیند روی پای شوهرش و با یک دستش شانه و با دست دیگرش سر او را نگاه می‌دارد، تکان‌ها کمتر می‌شوند. رقیه که حال پدر برایش عادی است و با آن بزرگ شده است، هنوز بهانه صبحانه می‌گیرد. زهرا با قرآن روی پا، یک نگاهش به ما و یک نگاهش به پدر است. استرس برای حسین خوب نیست و حضور ما هم کمکی نمی‌کند. از اتاق می‌زنیم بیرون، صدای ضعیف و لرزان زن از پنجره پر می‌کشد؛ «حسین‌جان... .» (مجید خاکپور/شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

نوزادانی که با غفلت والدینشان عقیم می‌شوند

جام جم سرا: عارضه بیضه نزول نکرده یکی از شایع‌ترین ناهنجاری‌های مادرزادی در پسربچه‌هاست که باید حتما تا یک سالگی درمان شود.
به‌طور معمول ٣٤ نفر از هر ١٠٠٠ نوزاد یا به عبارتی ٤/ ٣‌درصد پسر بچه‌هایی که به دنیا می‌آیند در بدو تولد با این عارضه همراه هستند که هرچه وزن یک نوزاد پسر در بدو تولد کمتر باشد یا به شکل نارس به دنیا آمده باشد شانس این‌که این اتفاق در وی روی دهد بیشتر خواهد بود.
در اکثر قریب به اتفاق نوزادانی که به این عارضه مبتلا هستند طی ٣ تا ٦ ماه اول پس از تولد به خودی خود همزمان با رشد و تکامل نوزاد بیضه پایین می‌آید و چنانچه در پسربچه‌ای در پایان اولین ‌سال تولد پایین نیامد نیاز به درمان برای اصلاح این ناهنجاری وجود دارد.
زمانی‌که نوزاد در دوره جنینی در داخل رحم مادر به سر می‌برد بیضه‌ها در داخل شکم و در مجاورت کلیه‌ها قرار گرفته‌اند و به مرور زمان با بالا رفتن سن کودک، کلیه‌ها به سمت بالا صعود کرده تا در موقعیت طبیعی خود قرار گیرند و از همسایگی کلیه‌ها جدا شده و در مسیری طبیعی وارد لگن می‌شوند سپس در کشاله ران وارد کانال‌های این‌گوی ‌نال می‌شوند تا از این مسیر وارد کیسه شوند.
به دلایل متعدد که معمولا هورمونی هستند در مواردی سیر حرکت آن به سمت پایین با توقف روبه‌رو می‌شود و کودک به دنیا آمده دارای یک بیضه در کیسه خواهد بود یا هیچ بیضه‌ای در کیسه نخواهد داشت.
چنانچه سن کودک به یک‌سال تمام برسد و بیضه در داخل کیسه قرار نگرفته باشد، نیازمند درمان قطعی است.
از ٥ /١ سالگی به بعد تغییرات غیرقابل بازگشت در سلول‌های بیضه نزول نکرده اتفاق می‌افتد و این تغییرات در آینده ریسک ناباروری پسران را افزایش خواهد داد.
چند عارضه ممکن است در رابطه با این عارضه روی دهد که یکی افزایش ریسک پیچ‌خوردگی طناب بیضه است. این پروسه‌ای بسیار حاد و دردناک است و یک زمان طلایی ٤ تا ٦ ساعته دارد که در صورت عدم تشخیص درست و اصلاح نشدن عارضه، بیضه از بین خواهد رفت و در عارضه بیضه‌ نزول نکرده این اتفاق بیشتر روی خواهد داد.
عارضه دومی که این کودکان را تهدید می‌کند افزایش ریسک ابتلا به سرطان بیضه است یعنی این افراد حدودا ٦ تا ٨ برابر جمعیت عادی و به قول برخی ١٠ تا ١٢ برابر جمعیت عادی ریسک ابتلا به سرطان خواهند داشت چرا که این افراد به‌طور مادرزاد دارای ساختمان جنسی مختلفی هستند.
عارضه سومی که این کودکان را تهدید می‌کند ناباروری است. این عارضه در شکل بیضه‌های نزول نکرده یکطرفه از سایر افراد نرمال جامعه خیلی بیشتر نیست ولی در شکل دو طرفه چنانچه بیضه‌ها نزول نکرده باشند در ٥٠‌ درصد موارد ممکن است باعث ناباروری در فرد شود.


از آنجا که تغییرات غیرقابل بازگشت در سلول‌های زایا در این عارضه از ٥/ ١ سالگی روی می‌دهد نباید پسربچه‌ای ٥/ ١ ساله درمان نشده بماند، به همین علت در تمام مکاتب علمی دنیا توصیه می‌شود وقتی با پسربچه دارای بیضه نزول نکرده روبه‌رو می‌شوند که ٦ ماه اول تولد را سپری کرده است، درمان‌ها باید شروع شود، به نوعی که تا پایان ‌سال اول تکلیف این بیماری روشن شده باشد.
جراحی این کار را انجام می‌دهد و باید با استفاده از جراحی، آن را پایین آورد.
گاهی ممکن است طناب بیضه کوتاه باشد که در این صورت درمان و جراحی در دو مرحله صورت می‌گیرد یعنی یک عمل جراحی را به سنین بالاتر موکول می‌کنیم و آن را پایین می‌آوریم. در کل باید در پایان اولین‌ سال تولد جراحی انجام شده باشد و این بیضه در موضع طبیعی خود در داخل کیسه قرار گرفته باشد.


بیضه‌ها در پستانداران و موجودات خونگرم داخل شکم قرار دارند اما در انسان داخل کیسه‌ای در خارج بدن قرار دارند زیرا دمای داخل کیسه یک درجه سانتی‌گراد نسبت به دمای مرکز بدن پایین‌تر است و به عبارتی دیگر کیسه یک درجه خنک‌تر است.


این خنک‌تر بودن عامل کارکرد طبیعی آن است یعنی بعدها که نوزاد بالغ شد و ازدواج کرد، در این محیط خنک کار بهتری از نظر اسپرم‌سازی انجام خواهد داد. بنابراین وجود آن به داخل کیسه قانون طبیعت است و حتما باید بیضه کودک در یک سالگی در داخل کیسه قرار گرفته باشد.
متأسفانه بسیاری از پزشکان و همکاران نگران هستند که بیهوشی ناشی از جراحی برای کودک مضر باشد درحالی‌ که کبد نوزاد پس از ٦ ماهگی در برخورد با داروهای بیهوشی مانند یک فرد بزرگسال عمل می‌کند. بنابراین هیچ خطری این کودک را از نظر بیهوشی تهدید نخواهد کرد مگر در مواردی خاص که در این صورت پزشک بیهوشی در صورت وجود بیماری پیشنهاد می‌کند این جراحی در سن بالاتر انجام شود.


از آنجا که این جراحی نیازمند بیهوشی است، عمل جراحی در کمتر از ٦ ماهگی انجام نمی‌شود زیرا بیهوشی در کودکان زیر ٦ ماه به صورت انتخابی مشکلاتی ایجاد می‌کند. بنابراین درمان را باید پس از ٦ ماهگی تا یک سالگی انجام داد. (علی حمیدی مدنی - متخصص کلیه و مجاری ادرار)


ادامه مطلب ...

عادت‌هایی که باعث استرس و اضطراب می‌شوند

جام جم سرا: عادت‌هایی در شیوه خوردن، نوشیدن، خوابیدن و حتی در برخورد با دیگران ممکن است باعث تشدید استرس شود. از جمله این موارد می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره کرد:


مصرف زیاد کافئین

مصرف چندین فنجان قهوه در روز ممکن است باعث تحریک بیش از حد فرد شود و اضطراب وی را افزایش دهد. بنابراین مصرف نوشیدنی‌های کافئین دار را به حداقل برسانید.


بیان گلایه‌مندی

گاهی لازم است با دوست خود بنشینید و تمامی ناراحتی خود را برای او بازگو کنید اما بهتر است صحبت‌های خود را خلاصه کنید. به یاد داشته باشید، اگر تنها درباره موارد منفی صحبت کنید و به این موضوعات بیندیشید، دچار استرس بیشتری خواهید شد. در هر صورت بهتر است که وقتی گلایه خود را مطرح می‌کنید، دیگر پرونده مشکلتان را به طور کامل ببندید.


- ذهن خود را با موضوعاتی که نمی‌توانید آن را تغییر دهید، مشغول می‌کنید:
باید قبول کنیم که بسیاری از موضوعات را نمی‌توان تغییر داد، انگشت گذاشتن روی اشتباهات هم مشکلی را برطرف نمی‌کند. نگرانی درباره موضوعاتی که نمی‌توانید آن را تغییر دهید، فایده‌ای ندارد؛ بنابراین بهترین کار، فراموش کردن آن است.


- مواد غذایی ناسالم می‌خورید:
گاهی، استرس باعث می‌شود به خوردن هله هوله تمایل پیدا کنید. اما این کار می‌تواند وضعیت جسمی و ذهنی شما را بد‌تر کند. بنابراین در صورتی که هوس خوردن کردید مواد غذایی سالم را انتخاب کنید.


- اولویت بندی نمی‌کنید:
گاهی متوجه می‌شوید که باید کار بیشتری از آنچه تصور می‌کردید، انجام دهید؛ نگران نباشید نفس عمیق بکشید و سپس بر اساس اولویت، کار‌ها را فهرست بندی کنید. یک مورد را انتخاب و کار را شروع کنید تا تمامی کار به پایان برسد. به یاد داشته باشید، انجام دادن چند کار با هم، نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.


- خواب کافی ندارید:
کمبود خواب باعث بی‌حالی، بدخلقی و... می‌شود. با داشتن خواب کافی روزانه، از این مشکلات پیشگیری می‌کنید.


- تحلیل کردن بیش از حد رفتار خود و دیگران
آیا تابه حال شده است که ساعت‌ها پس از صحبت کردن با فردی، نگران باشید که شاید حرف نادرستی گفته باشید، یا اینکه شاید بهتر بود جمله مناسب تری می‌گفتید، یا اینکه شاید باعث ناراحتی آن فرد شده‌اید، یا فرصت پیشرفت را از دست داده‌اید و...؟ یا بهتر است نسبت به پاسخ او واکنش نشان می‌دادید؟ مطمئن باشید شما تنها کسی هستید که متوجه این ریزه کاری هاست. تحلیل کردن این موارد باعث افزایش استرس می‌شود.


- ورزش نمی‌کنید:
زمانی که مشغله زیادی داریم، سعی می‌کنیم برخی از کار‌ها را حذف کنیم؛ اولین برنامه‌ای که اغلب حذف می‌شود، ورزش است. در حالی که می‌توانید با انجام دادن ورزش‌های سبک قبل از خواب، استرس را از خود دور کنید و خواب خوبی داشته باشید.


- برنامه ریزی ندارید:
یک روز تنها ۲۴ساعت است اما گاهی وظایفی بیشتر از آنچه می‌توانیم بر عهده می‌گیریم. در اغلب موارد پس از به عهده گرفتن مسئولیت زیاد متوجه می‌شویم که از عهده انجام آن بر نمی‌آییم. بنابراین بهتر است از قبل برنامه ریزی کنیم تا بدانیم طی روز چه چیزی در انتظار ماست.


- تمایل دارید همه کار‌ها را خودتان انجام دهید:
آیا تصور می‌کنید برای اینکه کاری را به نحواحسن انجام دهید، حتما خودتان باید آن را بر عهده بگیرید؟ این کار باعث می‌شود تحت فشار قرار گیرید. اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند تا از استرس شما کاسته شود.


- روی بدی‌ها تمرکز می‌کنید:
روزهای خوب و بد می‌آید و می‌رود. اما افراد مضطرب تنها روی نکات منفی تمرکز می‌کنند و نکات مثبت را نادیده می‌گیرند. سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید و امید و شادی را جایگزین غم و نگرانی کنید.


- کار‌ها را پشت گوش می‌اندازید:
این کار اضطراب را افزایش می‌دهد. بنابراین با برنامه ریزی صحیح از بروز اضطراب پیشگیری کنید.


- عجول هستید:
افراد مضطرب به قدری در انجام دادن کارهای خود دچار استرس می‌شوند که از لذت بردن فعالیت‌های خود محروم می‌شوند. لازم است سرعت انجام کار‌ها را کمی کم کنید تا از انجام آن لذت ببرید. (خراسان)


ادامه مطلب ...

پر‌استرس‌ها کم‌شنوا می‌شوند

دکتر مهدی خواجوی، متخصص گوش، حلق و بینی و رئیس انجمن جراحان گوش، گلو و سر و گردن ایران درباره بیماری مینیر می‌گوید: حملات مکرر سرگیجه، نداشتن تعادل همراه با حالت تهوع، استفراغ، احساس پری و گرفتگی گوش، کم‌شنوایی و وزوزگوش برای چند ساعت (‌کمتر از 24 ساعت‌) و پس از آن احساس گیجی و منگی و تا حدودی بی‌حالی که چند روز تا بیش از یک هفته ممکن است طول بکشد از نشانه‌های اصلی بیماری مینیر است.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگو با جام‌جم می‌افزاید: پس از حمله اولیه، سرگیجه از بین می‌رود و بیمار احساس بهبود می‌کند و شنوایی نیز بهبود می‌یابد، ولی وزوزگوش و درجاتی از افت شنوایی ممکن است باقی بماند. البته فاصله حمله بعدی در افراد مختلف کاملا متغیر و ممکن است بیمار از چند هفته تا چند سال، بی‌علامت باشد‌. در چنین شرایطی، شنوایی شخص بتدریج کاهش می‌یابد و تا زمان تشدید حملات، این کم‌شنوایی به طور پیشرونده تشدید می‌شود.

مینیر، بیماری افراد پر‌استرس

بررسی‌ها نشان می‌دهد بیماری مینیر به طور کلی در جوامع شهری و پر‌استرس بیشتر شیوع دارد.

به گفته دکتر خواجوی، علت دقیق ابتلا به بیماری مینیر مشخص نیست، ولی عوامل ارثی و ژنتیک، عوامل روحی و عصبی، رژیم غذایی، استرس‌های شغلی و اجتماعی، مشکلات ساختاری گوش داخلی، بیماری‌های عروقی، عفونت‌ها، بیماری‌های سیستم دفاعی و استعمال دخانیات در پیدایش آن موثر است.

این متخصص گوش، حلق و بینی درباره علت بیماری مینیر می‌گوید: علت بیماری، افزایش فشار مایع درونی گوش داخلی است که این افزایش فشار روی سلول‌های شنوایی و بخش تعادلی گوش، تاثیر سوء می‌گذارد و در سلول‌های شنوایی، کم‌شنوایی پیشرونده و وزوزگوش ایجاد می‌کند . فشار مایع گوش داخلی با هر حمله تشدید می‌شود، ولی در فاصله حملات گرچه این فشار باقی می‌ماند، ولی در بیمار علامتی بروز نمی‌دهد و فقط در وضع تعادلی دقیق آثار خود را نمایان می‌کند. وی تاکید می‌کند: عواملی که سبب افزایش فشار خون می‌شود مثل استرس یا مصرف نمک و چربی بر افزایش فشار مایع گوش داخلی نیز تاثیر می‌گذارد. همچنین تنگی عروق خونی و کاهش جریان خون نیز از عوامل موثر هم بر فشار خون و هم بر فشار مایع درونی گوش داخلی است.

کنترل مینیر با مصرف کم ‌نمک و چربی

اما چه ارتباطی بین مصرف نمک و چربی با بروز ناشنوایی وجود دارد؟ دکتر خواجوی پاسخ می‌دهد: مصرف نمک سبب افزایش غلظت یون سدیم در خون و سایر مایعات بدن می‌شود و جمع شدن سدیم، سبب افزایش فشار تمام این مایعات می‌شود. مصرف چربی نیز از طریق رسوب در دیواره عروق خونی و ایجاد تنگی در آنها و نیز از طریق بالابردن غلظت خون، خونرسانی به سلول‌های حساسه شنوایی و تعادلی گوش را کاهش داده، سبب به‌هم خوردن تعادل یونی و فشار این مایعات می‌شود.

رئیس انجمن جراحان گوش، گلو و سر و گردن ایران می‌افزاید: البته با توجه به این‌که علت اصلی بیماری مینیر مشخص نیست نمی‌توان به طور قطعی روشی را برای پیشگیری توصیه کرد، ولی با از بین بردن زمینه‌های مساعد‌کننده بیماری می‌توان بروز آن را تا حد زیادی کاهش داد. مهم‌ترین عوامل کمک‌کننده به کنترل بیماری مینیر به رعایت رژیم غذایی کم‌نمک، کم‌چربی، مواد محرک مثل کافئین، دخانیات، کنترل عفونت‌های تنفسی فوقانی و سر و جمجمه، دوری از فشارهای عصبی و استرس، ایجاد شرایط به‌وجود آورنده آرامش در زندگی و مصرف آب فراوان برای افزایش دفع سدیم از طریق سیستم ادراری، ورزش و فعالیت‌های بدنی باز‌می‌گردد.

درمان مینیر را کم‌اهمیت نشمرید

توجه داشته باشید در صورت بی‌توجهی به درمان مینیر، کم‌شنوایی ناشی از آن پیشرفت کرده و به ناشنوایی منجر می‌شود و از نظر تعادلی نیز، با وجود بی‌علامتی در فاصله حملات، حرکات تعادلی دقیق بیمار مختل می‌شود.

دکتر خواجوی با اشاره به این موضوع می‌گوید: درمان بیماری باید مرحله به مرحله و به صورت پله‌ای صورت بگیرد. در اولین مرحله از درمان، رعایت رژیم غذایی، رعایت بهداشت روانی و روحی، فعالیت‌های ورزشی و تفریحی و به طور کلی تغییر در روش زندگی باید مد نظر قرار بگیرد.

در مرحله دوم درمان دارویی که معطوف به کنترل حملات بیماری و درمان در فاصله حملات است، برای جلوگیری از بازگشت حملات صورت می‌گیرد. در مرحله بعدی درمان نیز، تزریق داخل گوش میانی برای کاهش اثرات التهابی و نیز کاهش فعالیت سیستم تعادلی اعمال می‌شود. گاهی نیز روش‌های جراحی از جراحی‌های ساده گرفته تا قطع عصب تعادلی گوش ضرورت پیدا می‌کند.

پونه شیرازی‌/‌ گروه سلامت


ادامه مطلب ...

گذر از محله فقر: خانه‌هایی که ۳ روزه ساخته می‌شوند

خط چهار حصار، محله‌ای در حاشیه شهر کلانشهر کرج است که به اعتقاد اهالی آن در نتیجه عدم موفقیت مسئولان در طرح ساماندهی تپه زورآباد، ناتوانی مسئولان در توسعه متوازن شهر، بی‌عدالتی در توزیع امکانات و ثروت، و نادیده گرفتن همه اقشار جامعه از جمله قشر فقیر به‌وجود آمده است.
کلانشهر کرج نیز مانند دیگر شهرهای کشور از حاشیه‌نشینی رنج می‌برد. رنجی که طی چند سال اخیر مدیران شهری در سطح شهر، شهرستان و استان برای حل آن اقداماتی انجام داده‌اند. اما شواهد نشان می‌دهد که این اقدامات مسکن‌وار و کوتاه مدت بوده و راهکار حل این مشکلات نبوده است.
خط چهار حصار نام محله‌ای در حاشیه شهر کرج است. اما این محله با تمامی محلات کرج تفاوت‌های بسیاری دارد. اگر گذرتان به این محله بیفتد، باور اینکه تنها یک خیابان با کلانشهر کرج فاصله دارید برایتان سخت می‌شود. این مسئله که در یک شهر مرزی دورافتاده هستید، برای شما بیشتر قابل هضم است. برخی از ساکنان این محله، در گذشته تخلف‌هایی مرتکب شده‌اند. البته همه ساکنان این‌طور نیستند. برخی کودکان فراری، کودکان خیابانی و کارتن‌خواب‌ها نیز این منطقه را جای خوبی برای پناه گرفتن یافته‌اند. وضع زندگی در این منطقه نیز چندان مطلوب نیست. در زمستان کوچه‌های تنگ و باریک خط چهار حصار پر از گل و لجن شده و آب باران در آن‌ها سرازیر می‌شود. همچنین اغلب خانه‌ها سامانه فاضلاب ندارند. کم‌سوادی برخی ساکنان نیز باعث شده‌ است که نتوانند از بسیاری خدمات بهره ببرند. بسیاری از خانواده‌ها نیز در خانه‌های ۴۰ متری زندگی می‌کنند. فقر و ناتوانی یا تمایل نداشتن برخی از ساکنان منطقه آنان را به سمت بازار‌ها و فعالیت‌های غیررسمی سوق داده‌است، بازاری که بخشی از محصولات آن در زمره امور ممنوع و بزهکارانه مانند موادمخدر و خریدو فروش اموال سرقتی تعریف می‌شود. کمبود مراکز تامین خدمات امنیتی و انضباطی مانند پاسگاه‌ها و کلانتری‌ها نیز در این منطقه، حصار چهار را به مکانی امن برای برخی از بزهکاران بدل کرده‌ است.


چرا زورآباد ساماندهی شد

یک از اهالی خط چهار حصار می‌گوید: نزدیک به ۱۲ سال پیش که تپه زورآباد را ساماندهی کردند، بنده از آنجا به این منطقه آمدم چراکه با پولی که داشتم توانایی خرید ملکی را در دیگر نقاط شهر نداشتم. هیچ‌یک از انسانهایی که در این محلات زندگی می‌کنند از سر خوشی به اینجا نیامدند، مشکلات زندگی آن‌ها را به اینجا کشانده است. نمی‌دانم چرا تپه زورآباد را ساماندهی کردند. فقط خواستند ما را از اینجا به آنجا جابه‌جا کنند یا هدف دیگری داشتند.‌ای کاش به‌جای این کار همانجا را سروسامان می‌دادند، مثلا مدرسه، درمانگاه یا پارکی می‌ساختند.


خانه‌هایی که ۳ روزه ساخته می‌شوند

آقای جعفری یکی دیگر از اهالی خط چهار حصار می‌گوید: چند سال پیش از کرمانشاه به امید زندگی بهتر به تهران مهاجرت کردم، اما بعد آمدن متوجه شدم با توجه به وضعیت مالی خود توانایی زندگی در تهران را ندارم و به پیشنهاد یکی از اقوام به کرج آمدم. این روال همچنان ادامه پیدا کرد، تا اینکه به واسطه یکی از دوستان متوجه شدم که در منطقه‌ای خارج از بافت شهری کرج زمین‌هایی با قیمت بسیار پایین به‌فروش می‌رسد. بعد از خرید ۴۰ متر طی تنها ۳ روز یک خانه ساختم. این خانه‌ را با ارزان‌ترین و ابتدایی‌ترین مصالح موجود در بازار ساخته‌ایم. می‌دانم ممکن است با کوچک‌ترین زلزله با توفان خراب شود، ولی این تنها کاری بود که از دست ما بر می‌آمد. هیچ‌گونه امکانات رفاهی در این منطقه نداشتیم. کوچک‌ترین امکاناتی مانند آب، برق، تلفن را با هزاران سختی و مشقت تهیه کردیم.
وی درباره وضعیت معیشتی خود می‌گوید: از راه دستفروشی در کرج زندگی ۵ فرزند و همسرم را می‌گذرانم. حالا که فرزندانم بزرگ شده‌اند از من درخواست می‌کنند که به جایی بهتر برای زندگی بروم چراکه در این منطقه چیزی جز فقر و تنگدستی نسیب آن‌ها نمی‌شود، اما با کدام پول و درآمد می‌توان داخل شهر زندگی کرد.


برای دیدن همسر زندانی‌ام به خط ۴ حصار مهاجرت کردم

خانمی که به تنهایی در این محله زندگی می‌کند، درباره مشکلات زندگی در خط چهار حصار می‌گوید: وقتی ۶ سال پیش شوهرم به دلیل توزیع مواد مخدر روانه زندانی در کرج شد. رفت و آمد از نهاوند برایم بسیار سخت بود. به پیشنهاد برادرم به کرج مهاجرت و در خط چهار حصار خآنهای را اجاره کردم. دو فرزند دارم. در یک شرکت خدماتی نظافت منزل در کرج کار می‌کنم. ازدو سال پیش به دلیل فشار زیاد زندگی و فقر، پسرم مجبور شد ترک تحصیل کند و برای تامین زندگی بر سر چهارراه‌های کرج گل‌فروشی کند.


بعد از تاریکی هوا نمی‌توان تنها از خانه خارج شد

او می‌گوید: خانه ۳۰ متری ما به هیچ‌وجه مقاوم نیست، برای خراب شدن به زلزله احتیاج نیست. بعضی مواقع که باد شدید می‌وزد در و دیوار خانه تکان می‌خورد. من برای اینکه خانواده خود را حفظ کنم مجبورم در محله‌ای که نمی‌توان بعد از تاریک شدن هوا یک زن تنها رفت و آمد کند زندگی کنم. امیدوارم به همسرم عفو بخورد و سریع‌تر ما از این محله نجات پیدا کنیم.


مسئولان ما را نمی‌بینند

خانم سهیلا با اشاره به مشکلات امنیتی در این محله می‌گوید: ۵ سال است که از شوهرم طلاق گرفتم و به دلیل پایین بودن اجاره خانه مجبورم در این منطقه زندگی کنم. دو دختر و یک پسر دارم. هیچ امکاناتی برای آن‌ها وجود ندارد. اصلا انگار ما وجود نداریم که هیچ‌کس برای ما کاری نمی‌کند. البته موقعیت خیلی بهتر شده تا چند وقت پیش که شب‌ها در پله‌های این محله معتادان جلوی چشم همه می‌نشستند و مواد مصرف می‌کردند. درست است در این منطقه افراد خلافکار زیادی زندگی می‌کنند ولی تعداد انسان‌هایی که به دلیل فقر مجبور به زندگی در اینجا هستند نیز کم نیست. گناه ما چیست نداری، فقر؟
وی می‌گوید: امنیت در این محله وجود ندارد. همین چند روز پیش برای خرید بیرون رفته بودم که به دلیل ترافیک شدید شب به محله رسیدم. دو نفر به‌راحتی در خیابان کیفم را جلوی چشم چند نفر به زور گرفتند. در حالی‌که آن‌ها را می‌شناسم ولی نمی‌توانم از آن‌ها شکایت کنم چراکه جان بچه‌هایم به خطر می‌افتد. (نجمه جمشیدی/روزنامه قانون)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

281


ادامه مطلب ...

رفتارهایی که با عنوان «کودک‌آزاری» شناخته می‌شوند

ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن وی از غذا، حبس در حمام یا زیر زمین، اشکال مخفی کودک آزاری است؛ اما محبت زیاد و افراطی به فرزندان نوعی کودک آزاری تلقی می‌شود، چرا که این گونه رفتار‌ها باعث سلب آزادی کودک می‌شود و چه بسا والدینی که با رفتارهای حمایت گونه خود موجبات آزار و اذیت کودکشان را فراهم می‌کنند و خود از این موضوع غافلند.

دکتر مهرانگیز شعاع کاظمی در همین رابطه گفت: مجموعه رفتار‌ها یا گفتارهایی که انجام دادن یا انجام ندادنشان باعث وارد شدن نوعی آسیب عاطفی، فیزیکی به کودک شود و این احساس را در او به وجود آورد که خوب و دوست داشتنی و مورد احترام نیست و ناخواسته است، کودک آزاری است که اغلب والدین این رفتار‌ها را به صورت ناخودآگاه انجام می‌دهند.

وی گفت: آمار‌ها نشان می‌دهد ۷۰ درصد آزارهایی که به کودکان از نظر عاطفی و جسمی وارد می‌شود، از سوی غریبه‌ها نیست و در چارچوب خانواده و به وسیله مراقبان و افراد نزدیک صورت می‌گیرد.

این دکترای روان‌شناسی با بیان اینکه مقایسه کودک با دیگران نوعی کودک آزاری است گفت: برخی فکر می‌کنند این کار باعث پیشرفت و الگو برداری کودک می‌شود ولی این مقایسه فقط احساس خودکم بینی را به کودک می‌دهد و این احساس را به وی می‌دهد که از نظر والدینش دوست داشتنی نیست.

دانشیار دانشگاه الزهرا تنبیه سکوت را نیز از جمله موارد کودک آزاری برشمرد و گفت: قهر کردن پدر یا مادر که به آن تنبیه سکوت می‌گویند و قطع رابطه کلامی به مدت چند ساعت تا چندروز با کودک به نشانه دلخوری، آسیب شدیدی به او می‌زند.

انتظارهای غیر واقع بینانه، کودک آزاری است

شعاع کاظمی با اشاره به اینکه انتظارهای غیر واقع بینانه‌ای که برخی پدر و مادر‌ها از فرزندشان دارند موجب آزار روحی وی می‌شود گفت: انتظارهای نامناسب با سن و توانایی از فرزند از جمله رفتارهایی است که والدین به کرات مرتکب می‌شوند. به عنوان مثال توقع دارند نوزاد از شب تا صبح بدون اینکه بیدار شود بخوابد، در حالی که چنین چیزی امکان ندارد برخی هم از کودک نوپا انتظار دارند ۳۰ دقیقه بدون اینکه تکان بخورد، گوشه‌ای بنشیند که برآورده کردن چنین انتظارهایی فرا‌تر از توانایی یک کودک و مصداق آزار است.

وی افزود: گاهی پدر یا مادر افسرده‌ای را می‌بینیم که باعث می‌شوند فرزندشان از کودکی بترسد چون می‌ترسند اگر زیاد بدود، راه برود و بلند حرف بزند حوصله پدر یا مادرش سر می‌رود.


بوسیدن زیاد هم کودک آزاری است

این دکترای روان‌شناسی یادآور شد: تنها کتک زدن، شلاق یا تازیانه زدن، مشت زدن، سیلی زدن آزار جسمی نیست بلکه رفتارهایی مانند هل دادن، تکان دادن، لگد زدن یا پرت کردن، نیشگون گرفتن هم کودک آزاری است و برخی از والدین هم از شدت علاقه کودک را زیاد می‌بوسند، فشار می‌دهند یا حتی از شدت احساس وی را گاز می‌گیرند که همه این رفتار‌ها باعث آزار و اذیت کودک می‌شود.


فراهم نکردن نیازهای اولیه کودک باعث آزار روحی می‌شود

شعاع کاظمی تاکید کرد: غفلت، فراهم نکردن نیازهای اولیه کودک، بی‌توجهی یا تاخیر در مراقبتهای پزشکی هم به نوعی کودک آزاری است حتی بی‌توجهی به ثبت نام کودک در مدرسه یا عدم فراهم کردن امکانات ویژه آموزشی، نبود توجه به غیبت‌های بیش از اندازه کودک از مدرسه نیز سبب آزار روحی وی می‌شود که عدم جبران آن می‌توان تبعات زیادی در نوجوانی به همراه داشته باشد.


کمبود حمایت عاطفی و ابراز عشق

دکتر محمد زارع نیستانک هم غفلت عاطفی را از جمله موارد کودک آزاری عنوان کرد و گفت: کمبود حمایت عاطفی و ابراز عشق، بی‌توجهی به نیازهای عاطفی کودک، مانند نیاز به محبت، فراهم نکردن و بی‌توجهی به مراقبت‌های روانشاسانه لازم و در مجموع هر گونه نگرش یا رفتار که سلامت روانی یا رشد اجتماعی کودک را به مخاطره اندازد، کودک آزاری محسوب می‌شود.

وی افزود: غفلت، بی‌توجهی یا طرد کردن کودک، کمبود محبت جسمانی مثل در آغوش گرفتن، داد و فریاد کردن، تهدید یا ترساندن کودک، تحقیر کودک و او را «بد» یا «به درد نخور» خواندن، عدم تشویق و تقویت مثبت کودک یا نگفتن «دوستت دارم» باعث می‌شود تا کودک از فشارهای روحی رنج ببرد.


به چه رفتارهایی کودک آزاری می‌گوییم؟

کودکان به علت ویژگی‌هایی که از نظر سنی دارند بسیار آسیب پذیر هستند و نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند. اما گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به جای حمایت و مواظبت از کودکان آنان را مورد آزار قرار می‌دهند.

زارع نیستانک ناآگاهی والدین را از رفتارهای کودک آزارانه دانست و گفت: گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می‌رسانند، نمی‌دانند که رفتار آن‌ها کودک آزاری است، مانند کسانی که کودکان را تنبیه بدنی می‌کنند، مورد تحقیر و توهین قرار می‌دهند، به نیازهای اساسی آن‌ها توجهی ندارند و این رفتار‌ها را عادی و معمولی می‌دانند. اگرچه مشکلات اقتصادی و فقر هم سبب می‌شود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی خود مانند آموزش، بهداشت و تغذیه محروم شوند و یا‌گاه والدین به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری، خشونت و بی‌توجهی کودکان را مورد آزار قرار دهند.

این دکترای روان‌شناسی کودک و نوجوان با ابراز تاسف از اینکه مشکلات خانوادگی دامن گیر خانواده‌های زیادی می‌شود که اغلب درصدد رفع این مشکل برنمی آیند گفت: مشاجرات شدید و طولانی والدین، جمعیت زیاد خانواده، شیوه‌های تربیتی نامناسب، در برخی موارد هم وجود ناپدری و نامادری سبب می‌شود که کودکان مورد آزار قرار گیرند تا حدی که مشکلات خانوادگی یکی از دلالیل کودک آزاری به شمار می‌رود.


چگونه می‌توانیم کودک آزاری را کاهش دهیم؟

وی گفت: والدین و اطرافیان باید تلاش کنند تا کودکان را بیشتر و بهتر بشناسند. شناخت کودکان و نیازهای آنان سبب می‌شود که رفتار بهتری با آن‌ها داشته باشند. برای این کار هم می‌توان از روش‌های مختلف مانند خواندن کتاب‌های مناسب، شرکت در کلاس‌های آموزشی، مشورت کردن با افراد آگاه بهره برد.

این دکترای روان‌شناسی کودک و نوجوان یادآور شد: بهتر است علت کودک آزاری را بشناسیم. کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علتی دارد، سعی کنیم علت آنرا پیدا کنیم و با برطرف کردن آن، کودک آزاری را کاهش دهیم. ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار دادن کودکان است. فراموش نکنیم که اشکالی ندارد از دیگران کمک بگیریم، کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است، نه ناتوانی. برای کاهش مشکلات خود می‌توانیم از مراکز مشاوره حضوری، تلفنی، سازمان‌های غیر دولتی و افراد آگاه کمک بگیریم.


آرامش خود را حفظ کنیم

زارع نیستانک با اشاره به اینکه زندگی همیشه با مشکلات همراه است گفت: سعی کنیم خشم خود را کنترل و برای مشکلات چاره جویی کنیم. بسیاری از کودک آزاری‌ها در شرایطی انجام می‌گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند، کنترل خشم آموختنی است و می‌توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم.


کودک آزاری چه زیان‌هایی برای کودکان دارد؟

وی کودکی را دوران رشد و شکل گیری شخصیت نوان و خاطرنشان کرد: انواع کودک آزاری در این سال‌های حساس و مهم، به رشد و سلامت آنان آسیب‌های جدی می‌رساند. کودکان آزار دیده در همه جنبه‌های رشد مانند رشد جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسایی‌های فراوانی روبرو می‌شوند. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد بسیاری از کودکانی که در دوران کودکی قربانی آزار و بدرفتاری بوده‌اند، در بزرگسالی خود به آزار کودکان پرداخته‌اند و این بزرگ‌ترین زیان کودک آزاری است که سبب تداوم آن می‌شود.


چگونه می‌توانیم از کودک آزاری پیشیگری کنیم؟

این دکترای روان‌شناسی کودک و نوجوان گفت: پیشگیری همیشه بهتر، آسان‌تر و سریع‌تر از درمان است. برای پیشگیری از کودک آزاری می‌توانیم از راهکارهای ساده استفاده کنیم. دقت در ازدواج و تشکیل خانواده، خودداری از ازدواج‌های تحمیلی، ناشناخته، شتاب زده و ازدواج در سنین پایین، توجه به تنظیم خانواده و تعداد مناسب فرزندان، افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه‌های مناسب رفتار با آنان، پذیرش مسئولیت‌ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر، مادر، معلم و سرپرست نسبت به کودکان، آشنایی با حقوق و نیازهای اساسی کودکان.

با توجه به سلامت جسمی و روانی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری که سبب کودک آزاری می‌شود در ‌‌نهایت و شاید مهم‌تر از همه اینکه با تقویت روحیه می‌توانیم از کودکان و فرزندانمان حمایت‌هایی مناسب و بجا داشته باشیم. (ایسنا)

350


ادامه مطلب ...