مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مردهای کوتاه قد بیشتر عمر می‌کنند

جام جم سرا:
یک تحقیق جدید در برنامه قلب هونالولو (HHP) و مطالعه پیرشدن آسیایی هونالولو (HAAS) در مرکز پزشکی کواکینی هاوایی آمریکا انجام شد که در این پژوهش، دانشمندان سوژه‌هایشان را به دو گروه تقسیم کردند: قد گروهی بین ۶۰/۹۶ تا ۱۵۲/۴ سانتی متر و حتی کوتاه‌تر بود و گروهی نیز بین ۱۲۱/۹ و ۱۵۲/۴ سانتی متر یا بلند‌تر بودند. نتایج نشان داد افراد گروه اول که دارای قد کوتاه‌تر بودند، عمر طولانی تری داشتند و هر چه سوژه‌ها قدشان بلند‌تر می‌شد، از عمر کوتاهتری برخوردار بودند.
بر اساس این مطالعه، مردان قد کوتاه‌تر بیشتر احتمال دارد که دارای شکل محافظتی از ژنی به نام FOXO۳ باشند. این ژن موجب می‌شود اندازه بدن در طول رشد اولیه کوچک‌تر و در عین حال، فرد طول عمر طولانی تری داشته باشد. مردان قدکوتاه همچنین دارای سطوح انسولین خون پایین تری هستند و احتمال ابتلای آن‌ها به سرطان نیز کمتر است.

این نخستین مطالعه‌ای است که ارتباط مستقیم اندازه بدن با این ژن را آشکارسازی می‌کند. دانشمندان پیش‌تر از این واقعیت در مدل‌های حیوانی آگاه بودند اما درباره انسان‌ها اطلاعی نداشتند.

برنامه HHP مرکز کواکینی در سال ۱۹۶۵ و با حضور ۸۰۰۶ مرد امریکایی دارای نسب ژاپنی آغاز شد که بین سال‌های ۱۹۰۰ و ۱۹۱۹ متولد شده بودند. همچنین سبک زندگی و شرایط بهداشتی این مردان در تمامی این سال‌ها به دقت پیگیری شد. تقریبا ۱۲۰۰ مرد حاضر در این مطالعه وارد دهه‌های ۹۰ و ۱۰۰ سالگی شده و ۲۵۰ نفر از آن‌ها هنوز زنده هستند. جزئیات این پژوهش در مجله PLOS ONE منتشر شد.(ایسنا)


ادامه مطلب ...

مردهای کوتاه قد بیشتر عمر می‌کنند

جام جم سرا:
یک تحقیق جدید در برنامه قلب هونالولو (HHP) و مطالعه پیرشدن آسیایی هونالولو (HAAS) در مرکز پزشکی کواکینی هاوایی آمریکا انجام شد که در این پژوهش، دانشمندان سوژه‌هایشان را به دو گروه تقسیم کردند: قد گروهی بین ۶۰/۹۶ تا ۱۵۲/۴ سانتی متر و حتی کوتاه‌تر بود و گروهی نیز بین ۱۲۱/۹ و ۱۵۲/۴ سانتی متر یا بلند‌تر بودند. نتایج نشان داد افراد گروه اول که دارای قد کوتاه‌تر بودند، عمر طولانی تری داشتند و هر چه سوژه‌ها قدشان بلند‌تر می‌شد، از عمر کوتاهتری برخوردار بودند.
بر اساس این مطالعه، مردان قد کوتاه‌تر بیشتر احتمال دارد که دارای شکل محافظتی از ژنی به نام FOXO۳ باشند. این ژن موجب می‌شود اندازه بدن در طول رشد اولیه کوچک‌تر و در عین حال، فرد طول عمر طولانی تری داشته باشد. مردان قدکوتاه همچنین دارای سطوح انسولین خون پایین تری هستند و احتمال ابتلای آن‌ها به سرطان نیز کمتر است.

این نخستین مطالعه‌ای است که ارتباط مستقیم اندازه بدن با این ژن را آشکارسازی می‌کند. دانشمندان پیش‌تر از این واقعیت در مدل‌های حیوانی آگاه بودند اما درباره انسان‌ها اطلاعی نداشتند.

برنامه HHP مرکز کواکینی در سال ۱۹۶۵ و با حضور ۸۰۰۶ مرد امریکایی دارای نسب ژاپنی آغاز شد که بین سال‌های ۱۹۰۰ و ۱۹۱۹ متولد شده بودند. همچنین سبک زندگی و شرایط بهداشتی این مردان در تمامی این سال‌ها به دقت پیگیری شد. تقریبا ۱۲۰۰ مرد حاضر در این مطالعه وارد دهه‌های ۹۰ و ۱۰۰ سالگی شده و ۲۵۰ نفر از آن‌ها هنوز زنده هستند. جزئیات این پژوهش در مجله PLOS ONE منتشر شد.(ایسنا)


ادامه مطلب ...

مسن‌ترین مادرها در کدام کشورها زندگی می‌کنند

جام جم سرا:
بر اساس آخرین آمار جمعیتی مقایسه زنان و مردان در سن ازدواج مجرد نشان می دهد که تعداد زنان 100 هزار نفر بیش از مردان است و برهمین اساس کارشناسان معتقدند هرچه سن ازدواج بالاتر رود تعداد دختران مجرد بیش از پسران می شود ، به همین دلیل جمعیت شناسان توصیه می کنند نباید اجازه دهیم سن ازدواج در دختران بالا رود تا مشکلی نیز برای ازدواج آنان به وجود نیاید.

اما بالا رفتن سن ازدواج که اکثرا در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه اتفاق می افتد یک پدیده اجتماعی ناگزیر است .
یعنی همزمان با افزایش سطح سواد زنان و ایجاد برابری های اجتماعی و فرصتهای اقتصادی برای کسب و کار و ارتقا در مدارج ترقی در مناسبات اجتماعی اقتصادی و سیاسی زنان ترجیح می دهند تا ازدواج خود را به نفع ایجاد شرایط بهتر برای ورود به زندگی مشترک به تعویق بیاندازند.

در کشورهایی که فرهنگ ازدواج با توجه به آزادی های جنسی بیشتر با عدم استقبال مواجه شده است، افزایش سن ازدواج و زندگی مجردی ابعاد بیشتری دارد اما سیاستها و حمایتهای قانونی از افرادی که ازدواج می کنند در این کشورها وحتی حمایت پنهان رسانه ها از خانواده و ازدواج این پدیده را کنترل می کند.

اما یکی از مواردی که همواره در مورد افزایش سن ازدواج مطرح می شود سلامت فرزندی است که توسط مادران سن بالا متولد می شوند ،احتمال مرگ و یا بیماریهایی چون سندروم داون و دیابت همگی خطراتی هستند که به عنوان خطرات بارداری در سنین بالا مطرح است.

درکشورهایی چون انگلستان و ولز نرخ فرزند آوری در سنین زیر 35 سال کاهش قابل ملاحظه ای نشان می دهد اما در سنین بالای 35 سال آمار فرزندآوری زنان افزایشی 1.2 درصدی و در سنین بالای 40 سال افزایشی 2.4 درصدی نشان می دهد.

در آمریکا نیز وضع به همین منوال است و آمار مادران بالای 35 سال نسبت به سال 1990 جهشی 70 درصدی را نشان می دهد.

اما آیا این لزوما به معنای به دنیا آمدن فرزندانی معیوب و معلول است؟ پاسخ به طور قطع منفی است .

نمودار زیر نشان دهنده وضعیت سن مادران در کشورهای عضو همکاری های اقتصادی است:

این جدول نشان دهنده کشورهایی است که مسن ترین مادران جهان را دارند:

ردیف کشور متوسط سن اولین فرزندآوری
1 انگلیس 30
2 آلمان 30
3 ایتالیا 30
4 اسپانیا 29.8
5 سوئیس 29.5
6 لوکزامبورگ 29.2
7 کره 29
8 ژاپن 29
9 هلند 28.9
10 یونان 28.9


در این کشورها متوسط مرگ و میر کودکان بسیار پایین است:

ردیف کشور مرگ و میر نوزادان( در هر هزار تولد)
1 ژاپن 2.17
2 سنگاپور 2.59
3 سوئد 2.73
4 ایسلند 3.17
5 ایتالیا 3.33
6 فرانسه 3.34
7 اسپانیا 3.35
8 فنلاند 3.38
9 نروژ 3.47
10 آلمان 3.48
11 اتحادیه اروپا 4.49
12 انگلیس 4.5

چنان که در این جداول نیز مشخص است مرگ و میر نوزادان در کشورهایی که اتفاقا مادران در آن در سنین بالا بچه دار می شوند، به دلایل گوناگون مانند تغذیه مناسب،مراقبتهای بهداشتی و حمایتهای پیدا و پنهان دولتها از خانواده و فرزندآوری بسیار پایین تر ازبقیه کشورهاست.

ناگفته پیداست در کشورهایی مانند کشور ما که به دلایل فراوان ر اجتماعی که بسیاری از آنان غیر قابل کنترل توسط دولتهاست سن ازدواج بالا رفته است اما این دلیلی برای کاهش و یا تهدید نسل آینده به شمار نمی رود ،چرا که با ارتقای سطح زندگی همین جوانانی که سن ازدواج و فرزند آوریشان بالا رفته می توان از آنان انتظار ایجاد خانواده ای قوی و سالم را داشت.

کنترل عوامل خارجی چون تغذیه با حمایت‌های دولتی برای اقشار محروم ، کم کردن آلاینده ها محیطی که سلامت جنین را بشدت تهدید می کند، و ایجاد فضای آرامش بخش در سطح جامعه برای مادران اعم از حمایتهای مالی و افزایش مرخصی زایمان و ..... می تواند تضمین کننده سلامت فرزندان نسل آینده حتی در شرایط افزایش سن ازدواج و بحران جمعیتی باشد. لذا در این شرایط مسئولان باید به جای ترساندن جوانان از سن بالای ازدواج و ایجاد طرحهای شعارزده و کوتاه مدت کاهش سن ازدواج و جشنواره های بی خاصیت در موضوع ازدواج و فرهنگ خانواده باید فکری به حال ایجاد شرایط مناسب فرزندآوری در جامعه بکنند.(هادی معیری نژاد/خبرآنلاین)

Share


ادامه مطلب ...

خطر آندومتریوز برای دخترانی که دیر ازدواج می‌کنند

جام جم سرا:شهلاچایچیان در پاسخ به پرسشی در باره انجام تست پاپ‌اسمیر در دختران گفت: برای دختران تست پاپ‌اسمیر لازم نیست ،مگر آنهایی که مادرانشان دچار سرطان رحم هستند. با انجام سونوگرافی می‌توان آن را تشخیص داد.

این فلوشیپ لاپاروسکوپی ادامه داد: دختران باید نسبت به شواهد و تاریخچه خانوادگی خود سونوگرافی و ماموگرافی انجام دهند همچنین چنانچه دچار دردهای شدید قاعدگی شوند که همراه با لکه‌بینی قبل و بعد از قاعدگی است باید به متخصص زنان مراجعه کنند. یکی از مواردی که زنان و دختران باید به آن توجه کنند عادت ماهیانه و حالت دوره‌ای تخمک‌گذاری است که سلامت آنها را نشان می‌دهد.

دبیر علمی کنگره روش‌های کم تهاجمی زنان و مامایی ایران گفت: آندومتریوز را می‌توان بدون اینکه به فرد آسیب وارد کند درمان کرد منتهی به شرطی که فرد بموقع مراجعه کند.

وی افزود: آندومتریوز نوعی بیماری است که بر اثر آن لایه داخلی رحم رشد می‌کند و چسبندگی ایجاد می‌شود این اختلال دردهای شدید دوران قاعدگی و موقع اجابت مزاج را منجر می‌شود مبتلایان باید در تمام عمر زیر نظر پزشک باشند.

وی افزود: در زنان عادت ماهیانه باید مرتب، قابل پیش‌بینی و با خونریزی مناسب باشد، دوره‌های قاعدگی نیز باید کوتاه‌مدت و خفیف باشد و دردهای این دوران با مسکن درمان شود.

وی انجام آزمایش مدفوع در زنان بالای ۴۵ سال را در پیشگیری از سرطان‌های گوارشی موثر دانست و ادامه داد: بانوان از سن ۳۵ سال به بالا باید سالانه یک‌بار مورد معاینه و آزمایش قرار گیرند.

همچنین تست پاپ‌اسمیر برای پیشگیری و پیشگویی سرطان‌های دهانه رحم بسیار مهم است. در حال حاضر پیشنهاد می‌شود این آزمایش تا ۲۸ سالگی یک‌بار و پس از آن هر ۳ سال یک‌بار انجام شود.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به اهمیت سلامت بانوان در بقاء نسل خود مراقبتی با انجام سونوگرافی و آزمایش سالانه برای بانوان ضروری به نظر می‌رسد همچنین آزمایش ژنتیک برای تشخیص به موقع برخی اختلالات ضروری به نظر می‌رسد.(فارس)


ادامه مطلب ...

بیمارستانهای خصوصی سزارین و شیرخشک را ترویج می‌کنند

جام جم سرا:دکتر علیرضا مرندی در همایش تغذیه با شیر مادر گفت: در گذشته این اعتقاد غلط وجود داشت که زمانی که نوزاد زردی گرفت، شیر مادر را قطع کند اما به هیچ وجه نباید شیر مادر قطع شود.

وی افزود: این اعتقادات قدیمی باعث می‌شدند که مادران به سمت استفاده از شیر خشک بروند در صورتی که اعتقادات اشتباه بود و به هیچ وجه نباید مصرف شیر مادر را قطع کرد.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه آموزش‌های لازم به دانشجویان پزشکی در مورد ترویج تغذیه با شیر مادر داده نمی‌شود، گفت: تبلیغات شیر خشک، مادران را گمراه می‌کند و فکر می‌کنند که شیر خشک برای کودک آنها مناسب‌تر است.

وی به نگرانی مادرها در مورد تناسب اندامشان اشاره کرد و گفت: گاهی مادر نگران اندامش است و رژیم می‌گیرد و متأسفانه متخصصان تغذیه نیز این رژیم‌ها را تجویز می‌کنند اما از این موضوع خبر ندارند که رژیم غذایی در دوران شیردهی موجب کاهش شیر مادر می‌شود.

مرندی به مادران شیرده توصیه کرد تا از ورزش سنگین بپرهیزند و گفت: در روزهای اول زایمان مادر باید خواب و استراحت کافی داشته باشد.

وی همچنین در مورد نحوه شیردهی به نوزادان گفت: در 6 تا 8 هفته ابتدایی باید از هر دو پستان برای شیردهی به نوزاد استفاده شود تا مکیدن‌های مکرر ترویج یابد همچنین باید به مادر آموزش دهیم تا وقتی که به علت عدم مکیدن پستان خالی نشد، پستان را دوشیده و آن را از شیر خالی کنند.

وزیر اسبق بهداشت با هشدار نسبت به عملکرد بیمارستان‌های خصوصی گفت: این بیمارستانها دو ضربه بزرگ به جامعه وارد می‌کنند. اول اینکه زایمان به صورت سزارین را ترویج می‌کنند و دوم اینکه مادر را ترغیب به استفاده از شیر خشک می‌کنند، وزارت بهداشت باید این موضوع را در رتبه‌بندی بیمارستان‌ها لحاظ کند.(فارس)

یرضا مرندی در همایش تغذیه با شیر مادر گفت: در گذشته این اعتقاد غلط وجود داشت که زمانی که نوزاد زردی گرفت، شیر مادر را قطع کند اما به هیچ وجه نباید شیر مادر قطع شود.

وی گفت: این اعتقادات قدیمی باعث می‌شدند که مادران به سمت استفاده از شیر خشک بروند در صورتی که اعتقادات اشتباه بود و به هیچ وجه نباید مصرف شیر مادر را قطع کرد.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه آموزش‌های لازم به دانشجویان پزشکی در مورد ترویج تغذیه با شیر مادر داده نمی‌شود، گفت: تبلیغات شیر خشک، مادران را گمراه می‌کند و فکر می‌کنند که شیر خشک برای کودک آنها مناسب‌تر است.

وی به نگرانی مادرها در مورد تناسب اندامشان اشاره کرد و گفت: گاهی مادر نگران اندامش است و رژیم می‌گیرد و متأسفانه متخصصان تغذیه نیز این رژیم‌ها را تجویز می‌کنند اما از این موضوع خبر ندارند که رژیم غذایی در دوران شیردهی موجب کاهش شیر مادر می‌شود.

مرندی به مادران شیرده توصیه کرد تا از ورزش سنگین بپرهیزند و گفت: در روزهای اول زایمان مادر باید خواب و استراحت کافی داشته باشد.

وی همچنین در مورد نحوه شیردهی به نوزادان گفت: در 6 تا 8 هفته ابتدایی باید از هر دو پستان برای شیردهی به نوزاد استفاده شود تا مکیدن‌های مکرر ترویج یابد همچنین باید به مادر آموزش دهیم تا وقتی که به علت عدم مکیدن پستان خالی نشد، پستان را دوشیده و آن را از شیر خالی کنند.

وزیر اسبق بهداشت با هشدار نسبت به عملکرد بیمارستان‌های خصوصی گفت: این بیمارستانها دو ضربه بزرگ به جامعه وارد می‌کنند. اول اینکه زایمان به صورت سزارین را ترویج می‌کنند و دوم اینکه مادر را ترغیب به استفاده از شیر خشک می‌کنند، وزارت بهداشت باید این موضوع را در رتبه‌بندی بیمارستان‌ها لحاظ کند.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930512000671#sthash.Q5BiRV4x.dpuf


ادامه مطلب ...

بیمارانی که فکر می‌کنند بیمارند

جام جم سرا: خودش فکر می‌کند پزشکان نمی‌توانند عامل اصلی را پیدا کنند و او مجبور است از مطب این پزشک بیرون بیاید و سراغ پزشک دیگری برود تا شاید بالاخره یکی از آنها بتواند این بیماری عجیب و غریب را تشخیص دهد.

چند وقتی می‌شود این روال را در پیش گرفته و به همین دلیل با جواب آزمایش‌های متعدد، عکس‌ها و سونوگرافی‌های جورواجور و نظرات و پیشنهادهای مختلف، به پزشکان زیادی مراجعه کرده تا شاید یکی بتواند کمکش کند. او همه این زحمات و رنج‌ها را تحمل می‌کند، غافل از این که واقعا بیمار نیست و اصلا مشکلی در جسمش ندارد که تشخیص داده شود یا نشود. مساله این است که او باید به دنبال پیدا کردن عامل زمینه‌ساز این بیماری در روح و روانش باشد؛ مشکلی که در گروه اختلالات روانپزشکی جای می‌گیرد.

دکتر سیدهادی معتمدی، روانپزشک در گفت‌وگو با جام‌جم درباره این اختلال چنین توضیح می‌دهد: در علم روانپزشکی، بیماری هیپوکندریا یا اختلال خود بیمار انگاری از انواع بیماری‌هایی به حساب می‌آید که فرد با وجود برخورداری از سلامت جسمی، همچنان خود را بیمار می‌داند.

دکتر معتمدی با بیان این مطلب یادآور می‌شود: این بیماری به نوعی ریشه در وسواس و افسردگی دارد.

چه کسانی در معرض خطرند؟

تصور کنید یک روز با احساس سردردی شدید از خواب بیدار می‌شوید. مسلما اولین فکری که به ذهن‌تان می‌رسد این است که خوب نخوابیده‌اید و خستگی و بدخوابی باعث سردرد شده، شاید هم عامل ساده دیگری را در بروز این درد موثر بدانید، چون سردرد از آن مشکلاتی است که می‌تواند علل متعددی داشته باشد. بعضی از افراد هم به محض روبه‌رو شدن با همین درد و ناراحتی همه‌گیر، آن را به مشکلات و بیماری‌هایی بسیار جدی مانند احتمال وجود غده‌ای در مغز یا بروز سرطان ارتباط می‌دهند.

اغلب این اشخاص به گفته دکتر معتمدی، کسانی هستند که یا میان دوستان و اطرافیان‌شان با بیمار سختی مواجه بوده‌اند و شخصی را با این علائم دیده‌اند که این موضوع موجب نگرانی‌شان شده است یا در دوران کودکی در مورد بیماری خاصی صحبت و سخن زیاد شنیده و بر آن تمرکز کرده‌اند.

علاوه بر این موارد، خانواده‌های وسواسی و حساس هم در میان صحبت‌ها و با نوع عملکردشان می‌توانند چنین حسی را در وجود فرزندان‌شان ایجاد کرده و پرورش دهند.

آن طور که این روانپزشک می‌گوید: این بیماری در هر دو گروه مردان و زنان مشاهده می‌شود، ولی احتمال بروز آن میان خانم‌ها کمی بیشتر از آقایان است. همچنین در سنین جوانی و میانسالی، افراد بیشتر با این مشکل روبه‌رو خواهند شد و با آن دست و پنجه نرم خواهند کرد.

نوع بیماری براساس شرایط انتخاب می‌شود

کسانی که دچار چنین اختلالی می‌شوند، معمولا با علائم جزئی و گاه بی‌اهمیت، به بیماری‌های جدی و مهم فکر می‌کنند. برای همین، یک روز به فکر سرطان می‌افتند و روز دیگر نگران ابتلا به هپاتیت هستند؛ بعضی وقت‌ها هم سراغ انواع تومورها می‌روند و خلاصه حسابی برای خودشان نسخه می‌پیچند.

دکتر معتمدی با اشاره به این که افراد مبتلا به چنین اختلالی، متناسب با شرایط روز به بیمار‌ی‌های متفاوت فکر می‌کنند، یادآور می‌شود: زمانی که در جامعه در مورد بیماری خاصی مانند ام‌اس بیش از پیش صحبت می‌شود و در مورد این بیماری تبلیغات زیادی انجام می‌گیرد، چنین افرادی بیش از آنچه باید به این بیماری فکر می‌کنند یا وقتی یکی از اطرافیان یا آشنایان به بیماری‌ای مبتلا می‌شود، چنین مشکلی بسیار فراتر از واقعیت به چشم‌شان خواهد آمد.

این روانپزشک می‌افزاید: زمینه بروز این اختلال در افسردگی یا وسواس نهفته است و بر همین اساس، خودبیمار انگاری تقریبا درمان‌های مشابهی با افسردگی و وسواس دارد.

این بیماران درمان می‌شوند

نکته مهم در مورد این اختلال آن است که بعضی افراد، هیچ تلاشی برای تغییر وضعیت خود نمی‌کنند و با این طرز فکر که اختلال خود بیمار انگاری، درمانی ندارد خودشان را از درمان محروم می‌کنند. در صورتی که به گفته دکتر معتمدی، مشکل اغلب این افراد قابل درمان است و اگر به روانپزشک مراجعه کنند می‌توانند زندگی‌ای طبیعی داشته باشند.

وی ادامه می‌دهد: خیلی طبیعی و البته لازم است که اگر مشکل جسمی خاصی برای هر فردی پیش بیاید یا نشانه‌ای از یک بیماری در بدنش وجود داشته باشد، برای تشخیص و درمان بموقع به پزشک مراجعه کند، اما کسانی که به این اختلال دچار می‌شوند، فقط به بیماری‌های مهم و جدی فکر می‌کنند. اینها با دیدن کوچک‌ترین تغییری در جسم‌شان به یاد بیماری‌های سخت و اغلب غیرقابل درمان می‌افتند.

وی با تاکید بر این که هزاران علت مختلف برای بروز یک بیماری وجود دارد و عوامل متعددی می‌تواند زمینه‌ساز ابتلا به بیماری شود، توضیح می‌دهد: کسانی که از اختلال خودبیمار انگاری رنج می‌برند، معمولا از نظر شناختی مشکل دارند و هر موضوعی را خیلی جدی‌تر و بزرگ‌تر از واقعیت می‌بینند و نشان می‌دهند.

این روانپزشک با بیان این که در 99 درصد موارد، این افکار بیهوده است و فقط فرد را نگران می‌کند، خاطرنشان می‌کند: با استفاده از درمان‌های دارویی، روان درمانی، درمان‌های حمایتی و اطمینان بخشی به این گروه از افراد می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم که البته گاهی بر اثر یک هیجان، استرس یا اتفاق خاصی که در زندگی پیش می‌آید، چنین اختلالی عود می‌کند، ولی دیگر خیلی پایدار نخواهد بود و در اغلب موارد، چنین افرادی پس از درمان مشکلی نخواهند داشت.

نیلوفر اسعدی‌بیگی / گروه سلامت


ادامه مطلب ...

تا زنده بود پدرم، حالا خواستگارانم را برادرانم رد می‌کنند

جام جم سرا: هرچند مشخص نیست که چرا پدر شما در گذشته و برادر‌هایتان اکنون با ازدواج شما مخالفت کرده‌اند، اما بهترین راهکار این است که با برادر‌هایتان در این باره گفت‌و‌گو کنید. باید از آن‌ها بخواهید که دلایلشان را برای مخالفت با ازدواج شما و خواستگار‌هایتان بیان کنند. اگر برادرانتان ازدواج کرده باشند، کار شما راحت‌تر است، چون خودشان می‌دانند که زندگی انسان با ازدواج کامل‌تر می‌شود و انسان قادر خواهد بود، مسیر تکامل را در کنار همسرش بهتر طی کند و به آرزو‌هایش برسد.

از مادرتان کمک بخواهید

یکی از مهم‌ترین وظایف والدین در برابر فرزندانشان بعد از کسب آمادگی‌های لازم برای ازدواج، فراهم آوردن زمینه ازدواج برای آنهاست. همان طور که خداوند متعال در قرآن صریحا امر فرموده است «جوانان خود را به ازدواج در آورید و چنانچه نیازمند باشند، خداوند از فضلش آن‌ها را بی‌نیاز می‌گرداند» (سوره نور، آیه ۳۲) بنابراین اگر مادرتان در قید حیات هستند، از ایشان بخواهید که به شما کمک کند.

ازدواج با مردانی که طلاق گرفته‌اند

به نظر می‌رسد مردهایی که در حال حاضر به خواستگاری شما می‌آیند، بیشتر ازدواج دومشان باشد و حتی دارای فرزند هم باشند. توجه داشته باشید که با توجه به سن شما، این مسئله طبیعی است و نباید به همه این خواستگار‌ها بدون بررسی جوانب مثبت، جواب منفی داد؛ به طور مثال، خواستگارهایی که ازدواج کرده‌اند ولی همسرشان فوت کرده نسبت به آن‌هایی که طلاق گرفته‌اند، دارای اولویت بیشتری هستند. البته درباره خواستگارهایی هم که ازدواج ناموفق داشته‌اند و سپس طلاق گرفته‌اند، لازم است علت طلاق آن‌ها بررسی شود. ممکن است در بررسی‌ها به دلایل قانع کننده‌ای برسید که با یکی از همین خواستگار‌هایتان خوشبخت خواهید شد.

از مراجع قانونی پیگیری کنید

اگر هیچ راه حلی به کمکتان نیامد و احساس می‌کنید که همه در‌ها به رویتان بسته است، بدانید که دختری در سن شما چنانچه خواستگار شایسته‌ای داشته باشد، با مراجعه به مراجع قضایی می‌تواند اجازه قانونی برای ازدواج با فرد مورد علاقه‌اش را کسب کند؛ بنابراین اگر به این نتیجه رسیده‌اید که با خواستگارتان، هم کفو هستید فرصت ازدواج را از دست ندهید.

در پایان توصیه می‌شود که به همراه یکی از برادرانتان به مشاور مراجعه کنید تا بیش از این مانع خوشبختی و سعادت شما نشوند. (حجت الاسلام محمدکاظم جباریان - کار‌شناس و مشاور خانواده/خراسان)


ادامه مطلب ...

دیالیزی‌ها را سرگردان می‌کنند تا جراحان پلاستیک بیایند؟!

جام جم سرا: بیماران دیالیزی و سرگردان این بخش مجبورند به بیمارستان امام حسین (ع) منتقل شوند. آن‌ها از دیروز بشدت معترض و خواهان رسیدگی هر چه سریع‌تر وزارت بهداشت به این موضوع هستند.

یکی از این بیماران می‌گوید بخش دیالیز در بیمارستان امام حسین (ع) در فضایی قرار گرفته که بسیار از در ورودی و پارکینگ دور است در نتیجه بیمار دیالیزی که پس از دیالیز نمی‌تواند راه برود باید مسافت زیادی را طی کند.

بیماری دیگر می‌گوید در مقابل اعتراض ما مسئولان بیمارستان می‌گویند وظیفه رسیدگی به ما را دارند و به بیمارستان امام حسین (ع) می‌آیند اما ما می‌دانیم که اگر منتقل شویم قضیه تمام می‌شود و دیگر کسی به ما سر نمی‌زند.

بیمار دیالیزی دیگری که خود را یک زن بیوه و مستمری‌بگیر معرفی می‌کند می‌گوید: حقوق ۵۰۰ هزار تومانی به عنوان مستمری دریافت می‌کنم، دانشجویی دارم که ۱. ۵ میلیون تومان خرجش است، دختر و دامادم به من کمک می‌کنند حتی آژانس بیمارستان ۱۵ خرداد در هزینه‌های رفت‌وآمد به من کمک می‌کند اما اگر به امام حسین (ع) بروم فقط کرایه‌ام ۴۰ هزار تومان می‌شود من ندارم و از کجا باید پرداخت کنم.

بیمار دیگری می‌گوید این بیمارستان در مرکز شهر قرار دارد و خیلی‌ها می‌توانند به راحتی به اینجا بیایند حتی داروخانه ۱۳ آبان هم نزدیک اینجاست شاید کسی نخواهد از مددکاری پول بگیرد هر چند که مددکاری هم به ظاهر کمک می‌کند دفعه اول پول را می‌دهد اما دفعات بعدی می‌گوید برو فردا بیا و دست ‌آخر بیمار بی‌خیال می‌شود.

بیمار دیالیزی معترض دیگری می‌گوید چرا پنهانی این تصمیم را گرفته‌اند قرار است بخش دیالیز بیمارستان ۱۵ خرداد تعطیل شود و به جایش بخش زیبایی راه بیفتد. معلوم است که برای پول بیشتر و درآمدهای آنچنانی این کار را می‌کنند. چرا دروغ می‌گویند که به سراغ ما خواهند آمد در این مدت کدام دکتر آمده است. مسئول بخشی که باید الان پاسخگوی ما باشد کجاست؟

وی ادامه می‌دهد: گفته‌اند از شنبه آینده دیگر نیایید چرا یک ماه زود‌تر به ما نگفتند ما فقط چند روز است که فهمیده‌ایم آن هم از این طرف و آن طرف اگر متوجه نمی‌شدیم و شنبه پشت در می‌ماندیم چه کسی پاسخگوی ما بود. ما دیالیزی‌ها اگر دیالیز نشویم سریعاً به کما می‌رویم چرا این قدر جان ما برایشان بی‌ارزش است.

بیمار دیالیزی دیگری می‌گوید من هفته گذشته به بیمارستان امام حسین (ع) رفته بودم متأسفانه از نظر کیفیت خدمات درمانی سطح پایینی دارد نزدیک بود آنجا به کما بروم حتی به من آسیب فیزیکی زدند. کار را به دست دانشجو می‌دهند و هر کاری که می‌خواهند می‌کنند.

بیمار دیگری می‌گوید به اسم سوختگی می‌خواهند این بخش را بگیرند. ۱۴ سال است که به این بخش می‌آیم و فقط چهارشنبه‌سوری‌ها بحث سوختگی داغ است و در سایر روز‌ها فقط بحث زیبایی است. این سالن را می‌خواهند جمع کنند و ما را به زیرزمینی در بیمارستان امام حسین (ع) ببرند که قبلاً در آنجا... را جمع می‌کردند و بعد همه ما را حتی آنهایی که دیالیز مثبت و منفی داریم در یک جا جمع کنند که همین امر باعث انتقال بیماری‌ها می‌شود.

وی می‌گوید سال ۸۹ نیز بحث انتقال این بخش به بیمارستان امام حسین (ع) مطرح شد اما با پیگیرِی‌های ما منتفی شد به نظر ما وزیر بهداشت در جریان این اتفاق نیست.

بیمار دیالیزی دیگری که در حین انجام دیالیز خواهان رساندن اعتراض خود به گوش مسئولان است، ادامه می‌دهد: به صراحت می‌گویید تصمیم گرفته‌ایم و همین که هست؟ پس منشور حقوق بیماران چه می‌شود؟ بیمار حق دارد پزشک و روش درمانی خود را انتخاب کند و کسی هم نمی‌تواند به او زور بگوید اما اینجا به ما زور می‌گویید و می‌گویید از شنبه دیگر نیایید حتی خواسته‌ایم مصوبه‌ای را که از آن حرف می‌زنید به ما نشان دهید کشور قانون دارد و ما می‌خواهیم این مصوبه را ببینیم اما شما می‌گویید این مصوبه خصوصی است.

یکی دیگر از بیماران دیالیزی می‌گوید به بیمارستان امام حسین (ع) رفتم با مسئول دیالیز این بیمارستان صحبت کردم او هم می‌گوید فقط حرف انتقال شده است و اگر زور شما به مسئولان رسید انتقال صورت نمی‌گیرد این یعنی که بخش دیالیز بیمارستان امام حسین (ع) هنوز آماده نیست.

وی ادامه می‌دهد: حتی این شائبه وجود دارد که بخش دیالیز بیمارستان ۱۵ خرداد وقف دیالیز است پس انتقال و تغییر در این بخش خلاف شرع است. این‌ها چشمشان را بسته‌اند و می‌خواهند اینجا مکانی برای جراحی زیبایی شود چون بیمار دیالیزی برایشان خیری ندارد.

این بیمار دیالیزی می‌گوید از سال ۸۰ به این بخش می‌آیم اما به ندرت مسئول بخش را دیده‌ام. آن وقت چطور می‌گویند که پیگیر مسائل ما خواهند شد در ‌‌نهایت هم اگر چند نفر از بیماران فوت کنند فقط عذرخواهی می‌کنند.

بیمار دیالیزی اگر به موقع دیالیز نشود به کما می‌رود و خونش به گردن شما مسئولان خواهد بود با این وجود در کمال بی‌اهمیتی می‌گویند بیمارت را به پشت درهای بسته بیاور.

بیمار دیگری می‌گوید حرف زور می‌زنند احتمال وقفی بودن این بخش وجود دارد و باید از سازمان اوقاف استعلام گرفته شود. با این حال دارند به زور ما را بیرون می‌کنند بیمار را با پول می‌گیرند و می‌فروشند ما به هیچ وجه از این بیمارستان نمی‌رویم حتی اگر در این سالن بسته شود و حتی اگر به کما برویم و بمیریم آن‌ها باید جواب بدهند.

بیمار سالخورده دیگری که به همراه همسر خود برای دیالیز به این بخش آمده می‌گوید ۵۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرم آن هم از این به بعد باید صرف کرایه رفت‌وآمدم بکنم. آن وقت بچه‌هایم چه بخورند. داماد و عروس دارم، گرفتارم و با این گرانی‌ها چطور خرج رفت‌وآمدم را بدهم.

هزینه رفت‌وآمدم تا اینجا ۱۲ هزار تومان می‌شود اما اگر مجبور شوم به بیمارستان امام حسین (ع) بروم باید ۳۰ هزار تومان هزینه کنم. اینجا به پرستارانش عادت کرده‌ایم و ۱۴ سال است که به اینجا می‌آییم اما نمی‌دانیم که در آن بخش چه خبر است اگر خودشان مریض بودند یا بچه‌شان دیالیزی بود باز هم این حرف‌ها را می‌زدند.

کتایون نجفی‌زاده مسئول اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت در این باره می‌گوید: جابجایی بخش دیالیز برای بیمارستان ۱۵ خرداد تحت نظر معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام می‌شود و آن‌ها صلاح دانستند به دلیل نیاز خود به بخش سوختگی اینجابجایی انجام شود.

وی ادامه می‌دهد: بیمارستان ۱۵ خرداد مرکز جراحی، ترمیم و سوختگی است و چون کمبود مراکز مجهز به سوختگی را در کشور داریم نیاز به گسترش این بخش در بیمارستان احساس شد.

نجفی‌زاده گفت: از خیلی‌ وقت‌ها پیش هماهنگی‌های آن انجام شده و بیماران در جریان آن قرار گرفتند و نماینده اداره پیوند روز گذشته از نزدیک با بیماران ملاقات داشته و حرف‌هایشان را شنیده است. در هر صورت هر تغییری ممکن است سخت باشد اما این قول را می‌دهیم که اگر جابجایی انجام شود مسئول بخش رسیدگی‌های لازم را داشته باشد.

مسئول اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت می‌گوید لازم است بیماران صبوری کنند چرا که به دلیل نیاز به گسترش بیمارستان ۱۵ خرداد این تصمیم گرفته شده است و اینکه گفته می‌شود امکان انتقال بیماری در بخش دیالیز بیمارستان امام حسین (ع) وجود خواهد داشت صحت ندارد و بیماران نگران نباشند.

وی در رابطه با وقف بخش دیالیز بیمارستان ۱۵ خرداد نیز می‌گوید: در جریان وقف این بخش نیستم و قرار شده در رابطه با این موضوع تحقیقات لازم انجام شود. (فارس)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

این خوراکی‌ها از ریزش مو جلوگیری می‌کنند

جام جم سرا:گلزار مولایی سلامتی و رشد موها را منوط به دریافت انواع مختلف ویتامین‌ها و مواد معدنی دانست و گفت: ویتامین A آنتی اکسیدانی است که به تولید چربی سالم در پوست سر کمک می‌کند. این ویتامین در روغن کبد ماهی، گوشت، شیر، پنیر، تخم‌مرغ، اسفناج، کلم بروکلی، هویج و هلو یافت می‌شود.

مشاور تغذیه بیمارستان آیت‌الله طالقانی استان ایلام ضمن اشاره به نقش ویتامین C در تامین سلامت مو، منابع غذایی حاوی این ویتامین را شامل خانواده مرکبات، کیوی، آناناس، توت فرنگی، گوجه فرنگی، فلفل سبز، سبزیجات دارای برگ سبز عنوان کرد و افزود: ویتامین E نیز آنتی اکسیدانی است که گردش خون در پوست سر را تقویت می‌کند. منابع حاوی این ویتامین شامل دانه‌های سویا، دانه‌های خام و دانه‌های روغنی، حبوبات خشک و سبزیجات برگ پهن است.

مولایی گفت: «بیوتین» تولید کراتین را افزایش می‌دهد و از ریزش مو جلوگیری می‌کند. این ماده در منابعی چون زرده تخم مرغ، انواع غلات، جگر، برنج و شیر به وفور یافت می‌شود.

وی، ویتامین نیاسین را عاملی برای تقویت گردش خون در پوست سر عنوان کرد و افزود: ماهی، مرغ، بوقلمون، گوشت، پوست گندم منابعی هستند که ویتامین نیاسین دارند. همچنین اینوزیتول که باعث سالم ماندن فولیکول‌های مو در سطح سلولی می‌شود در تمام غلات، جگر و مرکبات یافت می‌شود.

مولایی گفت: اسید پانتوتنیک مانع از سفیدی و ریزش موها می‌شود که تمام دانه‌های غلات، گوشت و زرده تخم‌مرغ منبع این ویتامین هستند. از طرف دیگر آنچه مانع ریزش مو و تامین‌کننده‌ رنگدانه‌ها می‌شود ویتامین «B6» است که در تمام غلات، سبزیجات، گوشت و زرده‌ تخم مرغ یافت می‌شود.

مشاور تغذیه بیمارستان آیت‌الله طالقانی استان ایلام افزود: ویتامین B12 نیز مانع ریزش مو می‌شود که با مصرف مرغ، ماهی، تخم‌مرغ و شیر تامین خواهد شد.(ایسنا)


ادامه مطلب ...

مادرانی که به دخترانشان حسادت می‌کنند

جام جم سرا به نقل از بیتوته: مادران سالم و نرمال به فرزندانشان افتخار کرده و دوست دارند شاهد پیشرفت آن‌ها باشند. اما یک مادر خودشیفته دخترش را تهدیدی برای خودش می‌بیند. اگر توجه از روی مادر برداشته شده و به دختر معطوف شود، مطمئناً مورد تنبیه و سرکوفت از جانب مادر قرار خواهد گرفت.
مادر ممکن است به دلایل مختلف به دختر خودش حسادت کند: بخاطر ظاهر او، جوانی‌اش، مسائل مادی، موفقیت‌هایش، تحصیلات و حتی رابطه دختر با پدرش. این حسادت برای دختر بسیار دشوار است و پیامی دوگانه برای او دارد: «سعی کن کار‌هایت را درست انجام بدی که مادرت به تو افتخار کنه اما نباید خیلی خوب کار کنی چون ممکنه به تو حسادت کنه.»

- سارا کوچک‌ترین فرد خانواده است. می‌گوید که بیشتر نزدیکان او از جمله مادرش چاق هستند و اضافه وزن دارند. وقتی سارا ۲۲ ساله بود مادرش با عصبانیت همه لباس‌هایش را از کمدش بیرون و کف اتاق ریخته و داد زده بود که «چطور این لباس‌ اندازه تو می‌شود؟»

- فرانک می‌گوید، «مادرم همیشه می‌خواست که من زیبا به نظر برسم اما نه خیلی زیبا»

- مریم با ناراحتی می‌گوید، «مامانم به من می‌گوید که زشتم این در حالی است که بیرون از خانه همه از زیبایی‌ام تعریف می‌کنند.»

بااینکه خیلی‌ها می‌گویند اینکه کسی به شما حسادت کند تجربه‌ای خوشایند و قوی است، در واقعیت مورد حسادت واقع شدن، مخصوصاً توسط مادر، واقعاً بد است. حس اعتماد به نفس دختر با انتقادات مداوم مادرش کاملاً تخریب می‌شود. خوبی او همیشه زیر سوال بوده و موفقیت‌هایش دست‌کم گرفته می‌شود. وقتی دختر می‌فهمد که مادرش به چه چیز او حسادت می‌کند، احساس بی‌ارزش بودن می‌کند. برای دختر واقعاً بی‌مفهوم است که مادرش این احساسات ناخوشایند را درمورد او داشته باشد. دختر ‌‌نهایت تلاش خود را می‌کند که بفهمد ماجرا چیست و بخاطر همین ممکن است تصور کند که اشکال از خودش است.

برای دخترانی که مادرانی چنین حسود و خودشیفته دارند خیلی سخت است که درمورد حسادت مادر خودشان حرف بزنند و کنار آمدن با این موضوع هم برایشان خیلی سخت است. آن‌ها هیچوقت نمی‌توانند خوبی خودشان را به درستی ببینند تا بفه‌مند که حسادت مادرشان به چه دلیل است. درمقابل تصور می‌کنند که کار اشتباهی انجام داده‌اند که موجب چنین رفتاری از طرف مادرشان شده است. این موقعیت واقعاً موقعیت سختی برای دختر است و او را سردرگم خواهد کرد.

اما برای مادر چه اتفاقی می‌افتد؟
حسادت به مادری که فقدان اعتماد‌به‌نفس دارد، اجازه می‌دهد که موقتاً احساس بهتری به خود پیدا کند. وقتی او به دخترش حسادت کرده و بعد از او انتقاد کرده و بی‌ارزشش می‌کند، تهدیدی که به سمت اعتماد‌به‌نفس ضعیف خودش بوده است را از بین می‌برد.
حسادت برای خودشیفتگان ابزاری بسیار قدرتمند است و می‌توانید این مسئله را در برخورد مادر با افراد دیگر هم ببینید. اما وقتی این رفتار متوجه دختر می‌شود، نوعی حس درماندگی و بی‌اعتمادی به خود ایجاد می‌کند.
حسادت مادر برای دختر به روش‌های مختلف ممکن است برای دختر مشکل‌شاز شود اما در زیر به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم.


اختلال در رشد طبیعی:

دختر جوان در زمان رشد مادر خود را نمونه‌ای از چیزی می‌بیند که باید به آن تبدیل شود. اگر همین مادر او را خوار و خفیف کند و به موفقیت‌هایش حسادت کند، دختر نه تنها سردرگم و گیج می‌شود، خیلی وقت‌ها هم دلسرد و ناامید شده و دست از تلاش برمی‌دارد. ازآنجاکه این وظیفه والدین است که هر مرحله از رشد بچه‌ها را با عشق، محبت، حمایت و تشویق کنترل کنند، دختر دچار خلائی می‌شود که توضیحی برای آن نمی‌بیند. بیشتر بچه‌های دوست دارند والدین خودشان را خوشنود و راضی کنند و اگر چنین پیام گیج‌کننده‌ای از طرف آن‌ها درافت کنند، برایشان خیلی راحت‌تر خواهد بود که هیچ‌کاری انجام ندهند تا در معرض انتقاد آن‌ها قرار نگیرند. پیام مادر به آن‌ها این است: «اگر‌‌ همان اول موفق نشدی، از آن کار دست بکش»!


اختلال در ارتباط با پدر:

بچه‌ها باید هم با پدر و هم با مادر خود رابطه سالمی داشته باشند اما اگر مادر به ارتباط دختر خود با پدرش حسادت کند، دختر باید چه کند؟ دختر دوست دارد هم پدر و هم مادرش او را دوست داشته باشند. او باید کدامشان را راضی کند؟ چطور باید این تعادل ظریف را برقرار کند؟ سوال پیچیده‌تر این است که پدر در چنین شرایطی چه باید بکند؟
معمولاً مردان در ارتباط با زنان خودشیفته سعی می‌کنند که به اندازه کافی به زن توجه کنند تا ارتباطشان حفظ شود. همین مسئله باعث می‌شود که نتوانند با دخترشان ارتباط برقرار کند و این موجب ایجاد فقدان ارتباط احساسی خوب با هر دو والدین در دختر می‌شود.


درد دوست نداشته شدن:

در کلیه موارد حسادت مادر به دختر، دختر تحت هیچ حمایتی قرار نمی‌گیرد. احساس خواهد کرد که کسی او را دوست نداشته و احساس تنهایی خواهد کرد. حسادت مثل خشمی است که می‌تواند به یک دختر در حال رشد به شدت آسیب بزند و برای کودک در هر سنی وحشت‌آور است.

با مرور تحقیقات و مطالعات مختلفی که روی این موضوع انجام گرفته است می‌بینیم که خیلی عقیده دارند حسادت مادر به دختر چندان مسئله شایعی نیست و در بیشتر مواقع با سوءتعبیر همراه است. خیلی هم عقیده دارند که تا حدی نرمال و طبیعی است. بیشتر مادران وقتی دخترانشان در سن بلوغ و رشد هستند، نزدیک به سن یائسگی قرار دارند و بعضی می‌گویند که طبیعی است که بعضی مادران کمی حس حسادت پیدا کنند.
خیلی مهم است که درک کنید این حس حسادت مسموم و مخرب که مادر خودشیفته احساس می‌کند به هیچ عنوان طبیعی نیست بلکه بسیار مخرب بوده و دشواری ایجاد شده برای دختر این است که بفهمد چطور آن را تشخیص داده و با آن کنار بیاید.


یکی از شایع‌ترین الگوهایی که در چنین خانواده‌هایی وجود دارد مقایسه کردن مداوم با دیگران است. حسادت سر زشت خود را در بسیاری از موقعیت‌ها نمایان می‌کند: «خانواده ما در مقایسه با خانواده‌های دیگر چه وضعیتی دارد و آیا از دید دنیای بیرون به اندازه کافی خوب به نظر می‌آید؟» بچه‌ها در چنین خانواده‌هایی این را یاد می‌گیرند و تبدیل به بزرگسالانی می‌شوند که مدام نگران مقایسه هستند.
اگر وضعیت شما هم این طور است و توسط والدینی خودشیفته تربیت شده‌اید، بخشی از روند بهبودی شما این است که یاد بگیرید چطور با آن کنار آمده و برخورد کنید. مقابله با آن هیچ سودی برایتان نخواهد داشت. باید خودتان را از سردرگمی که دارید آسوده کنید و آن حسادت را همان طور که هست ببینید. برای این منظور باید بتوانید نقاط قوت و توانایی‌های خودتان را خوب بشناسید. به هیچ عنوان نباید کینه ورزی کنید چون وضعیتتان را بد‌تر خواهد کرد. این حسادت متعلق به شما نیست، بخشی از اختلال شخصیت یک مادر است.

روند بازیابی و ریکاوری به شما کمک می‌کند خودتان را طوری بشناسید که دیگر کسی نتواند آن را برایتان تعریف کند. مطمئن باشید که زمان و انرژی که برای این تغییرات می‌گذارید ارزشش را خواهد داشت و هرچه کمکتان کند به زنی تبدیل شوید که مادرتان مانع از آن شده بود، احساس فوق‌العاده‌تری به خودتان پیدا خواهید کرد و زندگیتان لذت‌بخش‌تر خواهد شد.


ادامه مطلب ...