مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

چه کنم؟ مغرور، خودخواه، متکبر و لجبازم!

جام جم سرا: ابراز ناامیدی و اعلام نارضایتی از شرایطی که ذکر کرده‌اید هیچ کمکی به شما نخواهد کرد. تنها تلاش برای ایجاد تغییر در روند زندگی می‌تواند به شما کمک کند.

اگر این نکات منفی را مدام در ذهنتان مرور کنید دیگر چیزی از اعتماد به نفستان باقی نمی‌ماند پس سعی کنید از مرور دایمی افکار منفی و ناامید کننده خودداری کنید.

اکتسابی بودن اعتماد به نفس

توجه داشته باشید اعتماد به نفس، پدیده ای اکتسابی است نه ذاتی. هر جوانی که با استفاده از روشهای علمی و امیدوارانه برای تغییر شخصیت خود اقدام کند، می‌تواند اعتماد به نفس خود را بیشتر کند. اعتماد به نفس، شرط موفقیت شما در مراحل مختلف زندگی است پس با جدیت در پی کسب آن باشید.

ثبات شخصیت و پایداری جوان در برابر دشواری‌ها و تنگناهای زندگی، درگرو اعتماد به نفس و خودباوری او است. بنابراین تلاش کنید توانایی‌های مثبت خودتان را هم ببینید و باور داشته باشید که می‌توانید تغییر کنید.

داشتن خودپنداره مثبت

نگرش و دید جامع هر فردی درباره خودش که از آن به «خود پنداره» یاد می شود، تاثیر خاصی بر رفتارهای او دارد. اگر قضاوت انسان درباره خود مثبت باشد، از فعالیت خویش لذت می برد و به آینده امیدوار می شود اما اگر ارزش یابی انسان از خود منفی باشد عزت نفس کم تری خواهد داشت و از قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی، هراسناک خیلی سریع دلسرد می شود. بنابراین باید سعی کنید هنگام بروز افکار منفی، اندیشه مثبت را درباره خویش مشخص و آن را به خود تلقین کنید.

بگویید می‌توانم و می‌خواهم

هیچ‌گاه از واژه «نمی توانم، غیر ممکن است» استفاده نکنید و به جای آن به خود بگویید که می خواهم و می‌توانم. زمانی که به خودتان بگویید می‌خواهم و می‌توانم تغییر کنم، راحت‌تر می‌توانید رفتارهای اشتباهتان را کنار بگذارید.

به نداشته‌ها فکر نکنید

توصیه می‌شود مدام به چیزهایی که ندارید، فکر نکنید بلکه به آنچه که دارید، بیندیشید و با توکل بر خداوند و پشتکار خود، تلاش کنید به آرزو‌هایتان برسید. (علیرضا عبدی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

با برادر کم‌حرف و بیکارم چه کنم؟

جام جم سرا: عدم برقراری رابطه از طرف برادرتان دلیل درستی برای قطع ارتباط با او نیست؛ چراکه شرایط برادرتان که احتمالا مجرد و به گفته شما بیکار است، مناسب نیست و بار روانی سنگینی روی دوش خود احساس می‌کند؛ بنابراین باید روش ارتباطی سایر اعضای خانواده از نظر کمی و کیفی با برادرتان تغییر و افزایش یابد تا در او انگیزه لازم برای تغییر ایجاد شود و ناگفته‌های خود را بیان کند تا شروعی برای برون ریزی مشکلات عاطفی و بارهای روانی او باشد. فقط در این صورت است که او می‌تواند با حمایت شما، نقطه عطفی در زندگی خود به وجود آورد.


مهارت شنوندگیتان را تقویت کنید

اگر شما و خانواده‌تان از شیوه‌های مناسب برای برقراری یک ارتباط سالم با برادرتان استفاده نکنید و شرایط و انگیزه لازم برای شروع یک گفتار صمیمانه و دوجانبه را ایجاد نکنید، ارتباط شما با برادرتان هم چنان ناقص خواهد بود و حتی ممکن است قطع شود؛ بنابراین بهتر است به جای استفاده از زور، اجبار یا وادار کردن برادرتان به حرف زدن، شنونده خوبی باشید و بیشتر سعی کنید به جای گویندگی از مهارت شنوندگی استفاده کنید.


نصیحت ممنوع

به جای نصیحت کردن، ابتدا به او فرصت دهید تا مشکلاتش را با شما در میان بگذارد و سپس تلاش کنید با ارائه راه حل‌های منطقی به او کمک کنید.


پیدا کردن کاری متناسب با علاقه و استعداد

با توجه به شرایط سنی برادرتان که در دوران جوانی است، بیشتر توجه به بعد منطقی تا احساسی در ارتباط با او باید مد نظر باشد. به طور مثال در انتخاب کار یا شغل دایمی توجه به نیاز‌های درونی، علاقه و استعداد بخش عمده‌ای از ملاک‌هایی است که می‌تواند انگیزه لازم را برای سر کار رفتن در برادرتان ایجاد کند.

بنابراین به دنبال کارهایی که برادرتان هیچ علاقه‌ای به آن‌ها ندارد، نباشید چراکه ممکن است یکی از مهم‌ترین دلایل او برای نرفتن سر کار، همین نکته باشد. توجه داشته باشید که با اشتغال برادرتان به کار مورد علاقه‌اش، مشکلات ارتباطی او با شما و بقیه اعضای خانواده اصلاح خواهد شد. (عباسعلی براتی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

با دخالت‌های مادرزنم چه کنم؟

جام جم سرا: از کار، خانه، ماشین، خانواده و اخلاق من ایراد می‌گیرند و رفتارشان آنقدر بد بوده است که من دیگر با ایشان رفت و آمد نمی‌کنم، اما تازگی‌ها همسرم از این موضوع ناراحت بوده و به دلیل اختلافات من و مادرشان، ارتباط ما دو نفر با هم خراب شده است. همسرم حاضر نیست باور کند که مادرش مشکل رفتاری دارد. من نمی‌توانم با او رفت و آمد داشته باشم. چطور این موضوع را به همسرم بفهمانم؟

پاسخ مشاور: حرف‌هایی مانند مادرزن وزیر جنگ است، یا مادر شوهر فلان و بهمان است هیچ پیشینه صحیحی ندارد و برخاسته از فرهنگ افرادی است که آنها را مطرح کرده یا نقل قول کرده‌اند. مادرزن شما زنی است که همسرتان را به دنیا آورده و پرورش داده است، ممکن است اختلاف فرهنگی شما با هم باعث این مشکل شده باشد یا حتی ممکن است ایشان در اثر گذر زمان و مشکلات یا بیماری اخلاق خوبی نداشته و تند و عصبی یا مداخله‌گر باشند، اما فراموش نکنید که ایشان مادر همسر شما و مادر بزرگ فرزندان شما هستند. نه برای شما و نه برای همسرتان امکان ندارد بتوانید مادرهایتان را کنار بگذارید زیرا عمیق‌ترین پیوند عاطفی هر کس با مادرش است و حتی طبق دستورات دینی ما، با ازدواج همان چیزهایی که نسبت به پدر و مادر خودمان بر گردنمان واجب است، نسبت به پدر و مادر همسرمان هم واجب خواهد بود. هیچ‌کس نمی‌تواند مادرش را به سبب بدخلقی از زندگی‌اش حذف کند، اما این مدیریت شما و همسرتان است که حضور ایشان یا به قول شما تماس تلفنی‌ با دخترشان، باعث بروز دعوا و اختلاف در خانه شما نشود.

حتی اگر تا امروز همسرتان مقابله به مثل نکرده باشند، بالاخره ارتباط ایشان با خانواده شما هم تغییر می‌کند. پیشنهاد من به شما این است که با همسرتان صحبت کنید، به نحوی که از حرف‌هایتان خصومت نبارد. بگویید که زندگی مشترک، برایتان ارزشمند است و شما می‌خواهید کاری کنید که همسرتان خوشحال شود، اما به شرطی که ایشان هم در رفتارشان تجدید نظر کنند. منظور من از ایشان همسرتان است نه مادرش. یادتان باشد خطای مادر را به پای فرزند ننویسید. همسر شما باید با سیاست بیشتر بسیاری از حرف‌ها را به شما منتقل نکند و از آن طرف چیزهایی را از زندگی داخلی‌تان به او انتقال دهد که او حس خوبی پیدا کند. مادرها اگر بفهمند که فرزندشان خوشحال و خوشبخت است، راضی خواهند بود. شما هم لازم نیست رفت و آمد زیاد داشته باشید. همین که چند وقت یکبار به دیدار ایشان بروید و احترام‌شان را حفظ کنید، کافی است. اگر به منزل‌تان می‌آیند به‌جای بداخلاقی، با روی خوش برخورد کنید. من مطمئن هستم با برخورد مهربانانه شما و البته هوشمندانه همسرتان، دیگر نمی‌گویید مادرزن وزیر جنگ است. او یک مادر است مثل تمام مادرها... (ضمیمه چاردیواری)

ندا داوودی


ادامه مطلب ...

چگونه سیگارم را ترک کنم؟

جام جم سرا: بعضی از افراد سیگاری نیز بارها سعی کرده‌اند ترک کنند و نتوانسته‌اند، ولی باید به سیگاری‌ها گفت بدانید این بستگی به خودتان دارد و اگر میلیون‌ها سیگاری توانستند ترک کنند، پس شما هم اگر بخواهید حتما می‌توانید و هیچ وقت برای ترک سیگار دیر نیست، حتی برای سیگاری‌هایی که همین الان مبتلا به سرطان هستند.

پس اگر تصمیم جدی دارید که سیگار را کنار بگذارید اعتماد به‌نفس داشته باشید و به کارهای سختی که قبلا به آسانی از عهده آنها بر آمده‌اید، فکر کنید و زمانی به ترک سیگار اقدام کنید که انگیزه‌ای قوی داشته باشید و این انگیزه یعنی تلاش برای رسیدن شما به این که خودتان می‌خواهید ترک کنید نه دیگران، چون اگر انگیزه‌ قوی نداشته باشید قادر به ترک سیگار نخواهید بود، شما می‌توانید سیگار را ناگهانی یا به صورت تدریجی ترک کنید. این‌که شما سیگار را ناگهان کنار بگذارید شدنی است، اما کار سختی است و ممکن است شکست بخورید. پس می‌توانید برای شروع ترک‌سیگار در تقویم، روز خاصی مانند یک ماه دیگر را تعیین کنید و این روز را هیچ‌گاه تغییر ندهید و آن را روز پاکی بنامید و تا آن زمان را صرف آمادگی برای ترک کنید.

دلایل مصرف سیگار خودرا بشناسید چون این بر نتیجه ترک موثر است، مثلا اگر از مصرف سیگار لذت می‌برید، احتمال این که نتوانید آن را کنار بگذارید زیاد است پس ابتدا در مورد سیگار بخوبی فکر کنید و ببینید که از چه‌چیزهایی در مورد آن بدتان می‌آید و این‌که چرا می‌خواهید سیگار را ترک کنید و دلایل خود را برای ترک سیگار بنویسید، مانند این که در مورد بیماری‌هایی مثل سرطان یا ناراحتی قلبی یا از این که اطرافیانتان آسیب ببینند نگران هستید و از این مواردی که شما را نگران کرده فهرستی تهیه کنید و همیشه آن را همراه خود داشته باشید و هر بار که خواستید سیگار بکشید به فهرستی که تهیه کرده‌اید نگاه کنید و به خاطر بیاورید که چرا تصمیم به ترک سیگار گرفته بودید.

همچنین از نحوه سیگار کشیدن خود مانند زمان‌هایی که سیگار می‌کشید، دلیل و نوع کاری که باعث شده این کار را کنید مثل خستگی در زمان کار، عصبانیت در ترافیک ماندن و... و همین‌طور احساسی که بعد از سیگار کشیدن پیدا می‌کنید، یادداشت بردارید و هر روز الگوی سیگار کشیدن خود را بررسی کنید و از روش‌هایی که به شما برای روبه‌رو شدن با این احساسات و شرایط کمک‌می‌کند فهرستی بنویسید و آن را به کار ببرید مثلا از آن محل خارج می‌شوم، پیاده‌روی می‌کنم و...

برنامه روزمره خود را به نحوی تغییر دهید که سیگار کشیدن سخت‌تر به نظر بیاید، مثلا سیگار را نخی بخرید یا آن را با دست مخالف بگیرید، محل‌هایی که باعث می‌شود به سیگار فکر کنید را بشناسید و از آنها دوری کنید و بیشتر به مکان‌هایی که سیگار کشیدن در آنجا ممنوع است مانند سینما بروید، برنامه روزانه خود را تغییر دهید مانند این که سیگار بعدی خود را به تاخیر بیندازید و وقتی قرار است سیگار نکشید سیگار،‌ فندک و کبریت را در دسترس نگذارید و به جای سیگار از آدامس و خشکبار استفاده کنید و دستان خود را همیشه با کاری مشغول کنید مثل حل جدول و...

اگر دچار استرس، خستگی، مشکلات خواب و تمرکز شدید، از تکنیک‌های آرام‌سازی کمک بگیرید، به طوری که 10 ـ 5 دقیقه چشم‌های خود را ببندید، از بینی خود نفس عمیق بکشید و ده ثانیه نفس خود را نگه داشته و سپس بازدم خود را به آرامی از دهان خارج کنید این کار را روزانه چند بار انجام دهید و همچنین می‌توانید برای کمک به ترک از درمان‌های جایگزین نیکوتین مثل چسب، آدامس و قرص‌های مکیدنی نیکوتینی و اسپری بینی نیز استفاده کنید و می‌توانید از درمان با قرص‌های بوپروپیون یا نورتریپتلین بهره بگیریدکه البته درمان دارویی باید حتما تحت نظر پزشک انجام شود، همچنین به‌نوع تغذیه خود اهمیت دهید و مصرف چای یا قهوه خود را نصف کنید چون کافئین فقط علائم ترک را بدتر می‌‌کند و به جای آن ورزش کنید یا آبمیوه بنوشید، از منابع غذایی حاوی ویتامین‌‌های گروه B مانند انواع نان، غلات، لبنیات، گوشت و حبوبات که به‌آرامش اعصاب کمک می‌کنند استفاده کنید و اگر مشکل خواب دارید قبل از خواب یک لیوان شیرگرم یا ماست بخورید.

به خانواده و اطرافیان خود بگویید که می‌خواهید سیگار را ترک کنید و زمانی که مشکل دارید به جای سیگار کشیدن نزد آنها رفته و از حمایتشان بهره‌مند شوید و از آنها بخواهید اگر شما را در حال روی آوردن به سیگار دیدند به شما یادآوری کنند که تصمیمی که گرفته بودید برایتان چقدر مهم است. همچنین از دوستانی که سیگار را ترک کرده‌اند نیز می‌توانید کمک بگیرید یا افراد دیگری را که در حال ترک هستند پیدا کنید و متقابلا برای تقویت اراده به هم کمک کنید، هیچ‌گاه درباره شروع مجدد کشیدن سیگار فکر نکنید و هروقت به خودتان گفتید فقط یک نخ، همان لحظه افکارتان را متوقف و با فعالیتی دیگر از قبیل تماس با دوستان و... میل به کشیدن سیگار را درخود از بین ببرید.

اگر موفق شدید سیگار نکشید، به خودتان جایزه بدهید مثلا با پولی که از راه سیگار نخریدن، صرفه‌جویی کرده‌اید، برای خودتان یک هدیه بخرید، بعضی از افراد که تصمیم به ترک سیگار می‌گیرند در این کار موفق نمی‌شوند، اگر یک‌بار در این کار موفق نشدید، ناامید نشوید و باردیگر امتحان کنید و بدانید هر چه در طول برنامه ترک سیگار خود بیشتر از افراد متخصص کمک بگیرید احتمال این‌که موفق شوید، بیشتر است.

رزیتا حیدری / روان‌شناس و مدرس دانشگاه / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

با نارضایتی جنسی همسرم چه کنم؟

جام جم سرا: ایشان توقع داشتند رابطه ما مانند روزهای اول باشد، اما من که درگیر کارهای خانه و مشکلات بچه‌ها هستم، نمی‌توانم مانند گذشته باشم. جدای از مشکلات و خستگی، انگیزه زیادی هم برای این رابطه ندارم. این موضوع باعث دلخوری همسرم شده است و مدام در خانه بدخلقی می‌کند. خوبی‌های مرا نمی‌بیند و هر کاری می‌کنم، ایراد می‌گیرد. نمی‌دانم چگونه به او بفهمانم رابطه زناشویی در هر سن و سالی شرایط خود را دارد و نمی‌شود مانند دوران نامزدی باشد. من سعی می‌کنم همسر و مادر خوبی باشم، اما او به من می‌گوید به اصلی‌ترین موضوع زندگی مشترک‌مان بی‌توجه هستم، لطفا مرا راهنمایی کنید.

پاسخ مشاور: دلیل ازدواج رفع تمام نیازها در چارچوب خانه است. نیاز به تعلق عاطفی، نیاز به گوش شنوا، نیاز به همدم و همراه برای زندگی، نیاز مالی و همین طور صدرنشین این نیازها، نیاز جنسی که باید در خانه و توسط همسر برطرف شود. قرار است شما و همسرتان بهترین برطرف‌کننده همه نیازهای هم باشید. همین طور که گرسنگی و احتیاج فرد به غذا خوردن با بالا رفتن سن کم نمی‌شود.

البته ممکن است نوع غذاها تغییر کند، نیاز به برقراری رابطه جنسی هم همین طور است. علاوه بر تفاوت‌های جنسیتی که در نحوه بروز نیاز جنسی مطرح است، تفاوت‌های فردی هم بی‌تاثیر نیست. ممکن است دو نفر خواسته‌های متفاوتی در رابطه داشته باشند، حتی ممکن است میزان رابطه‌ای که مدنظر دارند و برایشان مناسب است فرق کند، اما به طور طبیعی خانم‌ها با بالا رفتن سن، بیشتر خود را بی‌میل نشان می‌دهند. این بی‌میلی می‌تواند به دلایل مختلف باشد؛ مانند: تغییرات هورمونی، نارضایتی از همسر، کمبود اعتماد به نفس درباره بدن و... .

اما برقراری یک رابطه گرم زناشویی می‌تواند مانند چسبی قوی عمل کند و زندگی شما و همسرتان را مانند روزهای نخست نگه دارد. چرا فکر می‌کنید نمی‌توانید مانند روزهایی که تازه به هم رسیده بودید، برای این رابطه اشتیاق داشته باشید؟ اتفاقا رمز یک زندگی موفق، گرم نگهداشتن همین رابطه است.

این که شما و همسرتان با هم به یک توافقنامه جنسی برسید، بسیار مهم و ضروری است. بهتر است در این مورد با هم حرف بزنید. به فانتزی‌ها و علایق او گوش دهید و سعی کنید آنها را با شما تجربه کند. اگر بی‌میلی شدید دارید، علاوه بر ورزش با دکتر متخصص زنان مشورت کنید.

فراموش نکنید بسیاری از خیانت‌ها دلیل اصلی‌اش بی‌توجهی عاطفی و جنسی طرف مقابل است. اگر همسرتان را برای خود می‌خواهید باید برای او یک شریک کامل و همه‌جانبه باشید. جا خالی دادن بخصوص در این امور نتایج منفی زیادی دارد. سعی کنید شور و حال اوایل آشنایی را به رابطه زناشویی‌تان برگردانید.

چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

با چه کسانی مشورت کنم؟

جام جم سرا: فرض کنید مشکلات یا سوالاتی از این قبیل برایمان پیش آید: «همسرم قهر کرده و رفته، نمی‌دانم با او تماس بگیرم یا نه»، «از رئیسم اضافه حقوق بخواهم؟»، «چگونه می‌توانم نوجوانم را وادار کنم اتاقش را تمیز کند؟»

هروقت هم از دیگران این سوال‌ها را می‌پرسیم امیدواریم نظر و پیشنهادهای خوبی به ما ارائه شود و برای مشکلی که نمی‌دانیم چگونه برطرف کنیم راه حل خوبی به دست آوریم. اما گاهی چنان روی سوالمان متمرکز می‌شویم که فراموش می‌کنیم باید آن را با چه کسی مطرح کنیم و از چه کسی کمک بخواهیم.

بیشتر مردم درباره چیزی که می‌خواهند بدانند به ندرت هدفمند عمل می‌کنند و بارها با مشکلات بیشتری مواجه می‌شوند. ممکن است نصیحت‌های دیگران به دلیل احساسات و تعصبات فردی یا منافع‌شان تحریف شده باشد و فرد را به اشتباه بیندازد.

هر زمان که خواستید با کسی مشورت کنید حتما بدانید آن فرد کیست و صلاحیت مشورت دارد یا خیر. مثال زیر اهمیت این موضوع را روشن می‌کند:

فرض کنید همسر زنی به او خیانت کرده، اما از رفتار خود بشدت پشیمان است و برای جبران اشتباهش به او اعتراف می‌کند. زن که توقع چنین چیزی را نداشته، گیج و ناامید می‌شود و در این لحظه بحرانی نمی‌داند چه واکنشی در پیش بگیرد. سپس با یکی از دوستانش که او نیز زمانی با چنین موقعیتی روبه‌رو بوده صحبت می‌کند و از او راهنمایی می‌خواهد. در حقیقت او تصور می‌کند بهترین مشاور کسی است که وضعیتی مشابه او داشته است. اما باید گفت کاملا عکس این موضوع صحت دارد.

چنین دوستی بدترین فرد برای مشورت است. او ممکن است هنگام ارائه نظرش، افکار و احساسات خود را نیز منعکس کند و شرایط او را دقیقا با وضع خود بسنجد. اما احتمال دارد شرایط آنها با یکدیگر متفاوت بوده و باید واکنش هریک مختص شرایط خاص خودش باشد و راه حل‌های او مسلما نمی‌تواند دردی را درمان کند و حتی ممکن است اوضاع را نیز بدتر کند.

برخی دوستان هم ممکن است حسادتی پنهان به زندگی او داشته باشند و از این فرصت در جهت نابودی او بهره ببرند. پس برای این‌که گرفتار صدمات جبران ناپذیر نشویم باید هنگام درخواست نظر و مشورت با دیگران چند پرسش اساسی زیر را از خود بپرسیم:

1 ـ آیا فردی که با او صحبت می‌کنید، بی‌طرف است؟

باید بدانید فردی را که برای مشورت در نظر گرفته‌اید درباره موضوع مورد سوال‌تان چه احساسی دارد؟ می‌تواند بی‌طرف باشد و احساسات متعصبانه خود را درگیر ماجرا نکند یا با احساسات بسیار قوی خود نسبت به موضوع مطرح شده نظری گاه از روی خشم منعکس می‌کند؟ مثلا اگر با یکی از اعضای خانواده‌تان درگیر جرو بحث شده‌اید و می‌خواهید به این مجادله پایان دهید باید از کسی نظرش را بخواهید که رابطه او با خانواده‌اش از ثبات بیشتری برخوردار است. در این‌گونه مواقع می‌توانید تاحدی مطمئن باشید که پیشنهاد خوبی می‌شنوید.

2 ـ آیا فرد در مشاوره تخصص دارد؟

افرادی شایسته مشاوره هستند که بتوانند نظرات صحیح و حرفه‌ای ارائه دهند که افراد متخصص در این امور به مراتب بهتر از اشخاص دور و برتان مانند اقوام و دوستان هستند. بنابراین زمانی که حس می‌کنید به راهنمایی نیاز دارید، سراغ افراد متخصص که خوشبختانه در دسترس هستند، بروید.

3 ـ نصیحت کسی را می‌خواهید یا تائید او را؟

البته قبل از این‌که به فکر رفتن پیش مشاور بیفتید باید بدانید آیا واقعا به نصیحت و راهنمایی دیگران نیاز دارید ؟ ما معمولا نصیحت شدن یا تایید شدن را با هم اشتباه می‌گیریم. مثلا شما اگر از کسی بپرسید:

«کلی کار روی سرم ریخته، اما باید بروم خانواده ام را حتما ببینم. به نظرت بد نمی‌شود اگر الان خانه نروم؟»

در اینجا شما در اصل تائید دیگران را می‌خواهید و نظر آنها برایتان چندان مهم نیست و سوال‌تان را به‌گونه‌ای مطرح می‌کنید که نشان می‌دهد پاسخی می‌خواهید که از قبل به خودتان داده‌اید. بیشتر مواقع نیز دیگران هم متوجه این موضوع می‌شوند و با خوشحالی تصمیم هایتان را تائید می‌کنند. اما اگر دنبال مشاوره گرفتن هستید باید سوال تان را به گونه‌ای دیگر بیان کنید.

4 ـ چگونه باید مشکل خود را بیان کرد؟

از پرسیدن سوال‌های محدود یا مبهم خودداری کنید. اگر ارتباط خوبی با رئیس تان ندارید، پرسیدن این‌که «آیا باید شغلم را ترک کنم؟» سوالی بسیار کلی است و «آیا این روزها کار پیدا کردن خیلی سخت است؟» سوالی مبهم است. به جای آن بپرسید «چگونه می‌توانم ارتباطم با رئیسم را بهبود ببخشم؟» یا «شما شرکتی می‌شناسید که افراد با تخصص من را استخدام کند؟» این گونه سوال‌ها کمک می‌کند نظرات خوب و مفیدی به شما ارائه شود. همیشه مشکل‌تان را کاملا مستقیم مطرح کنید: «من با رئیسم مشکل دارم و سرکار راضی نیستم. فکر می‌کنید چه کار کنم بهتر است؟»

5 ـ از چند نفر باید سوال کنید؟

بهتر است برای حل مشکل تان سراغ افراد متعدد نروید. زیرا آنها ممکن است نظرات متفاوتی داشته باشند و شما را گیج کرده و به اشتباه بیندازند. برای این منظور بهتر است نظر یک یا دو نفر را بخواهید تا بتوانید تصمیم صحیحی بگیرید.

بنابراین برای حل مشکلات خود بویژه مشکلاتی که نظرات کارشناسانه می‌طلبد، سراغ افراد متخصص بروید و در انتخاب مشاور خوب نیز دقت کنید. زیرا در میان مشاوران هم افرادی که مناسب مشاوره نیستند وجود دارد.

ویژگی‌های یک مشاور خوب

ویژگی‌های حرفه‌ای و شخصی مشاورها در کمک به مددجویان بسیار مهم است. یک مشاور خوب باید ویژگی‌های زیر را دارا باشد:

شنونده‌ای خوب: یک مشاور خوب باید شنونده خوبی باشد و به اندازه کافی به صحبت‌های مراجعه‌کننده گوش کند و نباید از شنیدن مشکلات و احساسات مددجوی خود خسته شود. او باید با شنیدن موضوعات مطرح شده، لابه‌لای خطوط را بخواند و به مشکل اصلی پی برده و راه حلی مطابق با آن ارائه دهد.

صبر و تحمل: مشاوران کارآمد کسانی هستند که صبر و تحمل داشته و زمان کافی به مددجوی خود می‌دهند تا او بتواند در جهت پذیرفتن نظر مشاور خود بتدریج آماده شود. برخی مددجویان برای این‌که بتوانند در جهت مسیری حرکت کنند باید آمادگی لازم را پیدا کنند و صبر مشاور در اینجا بسیار به کار می‌آید.

دلسوز: یک مشاور خوب معمولا به احساسات دیگران بی تفاوت نیست و با مددجویان با محبت و دلداری برخورد می‌کند و هرگز رفتار تند و خشنی از خود بروز نمی‌دهد. او سعی می‌کند به مددجو نشان دهد برای او و مشکلش اهمیت قائل است و تلاش می‌کند راه حل خوبی به وی ارائه دهد.

بی‌طرف: مشاوران معمولا با افراد و اطلاعات متفاوتی روبه رو هستند. آنها ممکن است رازهای تاریک گذشته کسی را بشنوند و باید در برابر این گونه افراد هم کاملا بی طرف باشند تا بتوانند ارتباط مثبتی برای حل مشکل با وی برقرار سازند. البته گاهی مشاور مجبور می‌شود روی رفتار مددجوی خود قضاوتی داشته باشد، اما نباید این قضاوت محسوس باشد. مشاور نباید عقاید فرهنگی یا مذهبی خود را به مددجو تحمیل کند. مکان مشاوره باید جایی امن باشد تا مددجو بتواند محرمانه ترین نگرانی هایش را مطرح کند.

بااعتماد و با اخلاق: مشاوران خوب هرگز راز مراجعان خود را تحت هیچ شرایطی با دیگران مطرح نمی‌کنند و از نظر اخلاقی رفتار پسندیده‌ای دارند.

مشوق: توانایی تشویق کردن دیگران، مهم ترین ویژگی است که یک مشاور خوب باید داشته باشد. برخی مددجویان چنان ناامید و افسرده هستند که با تشویق پی در پی باید در آنها انگیزه حرکت به وجود آورد و به زندگی امیدوارشان کرد.

محقق محور: یک مشاور خوب باید زمان کافی به تحقیق تخصیص دهد تا بتواند در کمک کردن به دیگران موثر باشد. او باید روز به روز به دانش و توانایی‌های خود بیفزاید. چنین مشاوری می‌تواند راه حل‌های مفید و سودمند ارائه دهد.

psychologytoday ‌/‌ مترجم: نادیا زکالوند


ادامه مطلب ...

دختر ۱۴ ساله‌ام از گربه می‌ترسد، چه کنم؟

جام جم سرا: ترس از گربه یک ترس تعریف شده و علمی است که درمان مخصوص به خود را دارد. این گونه ترس‌ها که اصطلاحا فوبی نام دارند موضوعات مختلفی را در بر می‌گیرند. اصطلاح فوبی به طور مثال به ترس از عنکبوت، دیدن خون، ارتفاع، حیوانات و... تعلق می‌گیرد که درباره دختر شما این ترس از نوع ترس از گربه است.


ترس قابل درمان است

شخص مبتلا به فوبی وقتی در برابر محرک یا در موقعیت‌های تنش زا قرار می‌گیرد که برای دختر شما این محرک یا موقعیت گربه است، به شدت دچار استرس می‌شود و‌‌ همان طور که شما اشاره کردید حتی محیط را ترک می‌کند.

جالب است بدانید که در مواقعی حتی تصور یا پیش بینی گربه نیز دختر شما را آشفته و درگیر همین سطح از استرس شدید می‌کند، اما باید بگوییم، این مسئله به طور کامل قابل درمان است و جای نگرانی وجود ندارد.


ترس را شوخی نگیرید

توجه داشته باشید که حل این مشکل به دلیل حساسیت بالا، بدون کمک‌های تخصصی مشاور امکانپذیر نیست. توصیه من به شما این است که خودتان تا جای ممکن فرزندتان را در معرض آنچه از آن می‌ترسد، در قالب تصویر گربه، صوت آن، خود آن و حتی عروسک آن قرار ندهید، یا اصراری برای مواجهه او با گربه نداشته باشید چون ترس فرزندتان به هیچ وجه شوخی نیست و شوک و استرسی که با راهکارهای اشتباه به او دست می‌دهد در حد یک حمله آسیبزا بالا خواهد رفت و نباید شوخی گرفته شود.


از روان‌شناس متخصص کمک بخواهید

با مداخله یک متخصص روان‌شناس، ترس دختر شما در مدت زمانی نه چندان طولانی از بین خواهد رفت. البته لازم است شما نیز طی این مدت همکاری لازم را با روان‌شناس مشاور او نشان دهید و به او اعتماد کنید. همچنین باید اطلاعاتی نظیر اولین تجربه رویارویی دخترتان با گربه در هر سنی که بوده است را در اختیار مشاور قرار دهید.

اگر حالت‌هایی از وجود خلق افسرده، نیز در او مشاهده می‌کنید؛ ضروری است که مشاور را در جریان بگذارید تا این ترس از ذهن دخترتان پاک شود. (پریسا غفوریان - دانشجوی دکترای روان‌شناسی/خراسان)


ادامه مطلب ...

از چه رژیم غذایی پیروی کنم؟

جام جم سرا: او ادامه می‌دهد: وقت غذا پختن، همه دانشم در مورد رژِِیم‌های غذایی به زمزمه‌هایی بدل می‌شد که مرا گیج می‌کرد. گاهی فکر می‌کردم زیر شلاق ایدئولوژی‌های گوناگون غذایی قرار گرفته‌ام.
بت لیپتون بالاخره به این نتیجه رسید که به جای به کار بستن همه روش‌ها، با گلچینی از بی‌ضرر‌ترین و تنوع بخش‌ترین آنها، رژیم غذایی خصوصی خود را درست کند.


غلات کامل هدیه دانه خواران

بت می‌گوید: ازاین رژیم اجتناب از غذاهای فراوری شده و قند تصفیه شده را انتخاب کرده‌ام و به تقلید از آنها به دانه‌های گیاهان اهمیت می‌دهم. اما می‌دانم، خانواده‌ام مصرف روزانه محصولات لبنی، قطعه‌ای نان کامل و ماکارونی را دوست دارند.
من هم گاهی اوقات غلات با کیفیت بالا مانند ارزن، جو و جوانه‌های عدس و گندم را با قطعات نارگیل و بادام و شیر و کمی عسل پخته، سر سفره می‌گذارم یا با مقدار زیادی از سبزیجات مخلوط می‌کنم که دسر یا سالاد خوشمزه‌ای را تشکیل می‌دهند.


رژیم گیاه خواری

بت لیپتون می‌گوید: من مانند دوستان گیاه خوارم مراقب ضررهای گوشت خواری زیاده از حد هستم. خانواده من نیز تا حد زیادی از پروتئین گیاهی استفاده می‌کنند و در یخچال من همیشه چیزهایی مثل لوبیا، دانه‌ها و آجیل یافت می‌شود. با این حال وقتی نوبت به مصرف تخم مرغ، ماهی، مرغ و مقدار کمی گوشت قرمز می‌شود، ما با سبزی خوارها فرق داریم.
البته برای گریز از هورمون‌ها و آلاینده‌ها من و همسرم سعی می‌کنیم به صورت هفتگی با مراجعه به یکی از روستا‌های اطراف از آنجا مرغ و تخم مرغ و بوقلمون محلی و ارگانیک تهیه کنیم.


برگی از دفتر رژیم پروتئین گیاهی

شما می‌توانید از پودر سویا یا ترکیبی از سویا و گوشت مرغ چرخ شده استفاده کنید و کتلت یا همبرگر خوشمزه‌ای درست کنید. با این ترکیب به تنهایی یا به همراه گوشت می‌تواند کوفته‌ها و کله گنجشکی‌های خوشمزه‌ای تهیه کرد.
پودر انواع تخمه‌ها، پوره عدس، لوبیا، بادام زمینی و کلم بروکلی نیز می‌تواند منابع خوبی از پروتئین گیاهی باشد.


رژیم غذایی مدیترانه‌ای

بت لیپتون خود را یکی از طرفداران پروتئین بدون چربی بخصوص ماهی می‌داند.
او می‌گوید: ترکیبی از ماهی تن یا انواع دیگر آن‌که با هویج خرد شده، آووکادو و سس مایونز یک ناهار سریع و خوشمزه مورد علاقه من است. بادمجان، کدو، ذرت، خیار و تربچه به همراه سبزیجات دیگر غذاهای من براساس رژیم مدیترانه‌ای است. خانه ما هرگز بدون کاهو، کلم بروکلی، هویج و گوجه فرنگی نمی‌ماند.
در کنار پیاز و سیر پرورش انواع سبزیجات چون جعفری و تره و ریحان در بالکن خانه، خانواده را بیشتر به گیاه خواری ترغیب می‌کند. انواع توت‌ها، هلو، آلو، شلیل، گیلاس وهر میوه‌ای که به فراخور فصل پیدا می‌شود را نیز از دست ندهید.


گلچین هفته

بت در مورد رژیم هفتگی خانواده می‌گوید: در طول هفته، معمولاً درصبحانه‌های من تخم مرغ و میوه وجود دارد. برای ناهار معمولاً یک نوع سالاد درست می‌کنم و برای شام، یک غذای گیاهی یا ماهی داریم. میان وعده‌های ما نیز شامل میوه، آجیل، ماست ساده یا آب میوه و سبزیجات است اما به عنوان یک همه چیز خوار هر چند ماه، یک بار خوردن فست فودی مثل یک برگر آبدار یا سفارش غذاهای دلخواه در یک رستوران خاص یا سفارش غذا از بیرون وقتی که زمان آشپزی ندارم، به من حس خوبی می‌دهد.
بنابراین، گرچه بیشترغذاهای ما گیاهی است اما همیشه، یک رژیم انعطاف پذیراست. شما هم به جای اینکه با چارچوب‌های سفت و سخت خود را شکنجه دهید می‌توانید با راهنمایی یک متخصص تغذیه یک رژیم متنوع و سالم را انتخاب کنید. (ماندانا ملاعلی/ایران)


ادامه مطلب ...

باز بینی ام گرفت، چه کنم؟

جام جم سرا: از آنجایی که داخل بینی گیرنده‌های هورمونی زیادی وجود دارد، ممکن است این هورمون‌ها به صورت چرخه‌ای باعث بسته ‌شدن و گرفتگی بینی شوند. برای مثال در دوره بارداری برخی از خانم‌ها به دلیل تغییرات هورمونی، دچار مشکلی به نام «رینیت بارداری» می‌شوند که نام علمی آبریزش و گرفتگی بینی در این دوره است. این نوع زکام زودگذر باعث آماس و ضخیم‌ شدن مخاط کورنه‌های تحتانی (شاخک‌های تحتانی بینی) شده و علائم گرفتگی بینی بروز می‌کند. این مشکل همچنین ممکن است باعث خونریزی در بینی و لثه‌ها شود. علاوه بر این، خانم‌ها در دوره قاعدگی نیز دچار گرفتگی بینی گذرا می‌شوند. در واقع تغییرات هورمونی بخصوص در دوره تخمک‌گذاری نیز به‌طور گذرا بینی را پر و کیپ می‌کند. به این نوع گرفتگی بینی «رینیت قبل از سیکل قاعدگی» می‌گویند.

گرفتگی بینی با خوردن

از آنجا که بیشتر خوراکی‌ها و مواد غذایی مصرفی ما حاوی مواد افزودنی یا مواد نگه‌دارنده هستند، ممکن است باعث بروز گرفتگی بینی شوند. اگر مرتب دچار گرفتگی و آبریزش بینی می‌شوید، بهتر است در حین خرید مواد غذایی به ترکیباتشان دقت بیشتری داشته باشید. به عقیده متخصصان فرانسوی، «تارترازین» یا E102 نوعی رنگ خوراکی است که ممکن است در برخی افراد باعث بروز پلیپ شود. «سولفیت‌ها» از دیگر افزودنی‌هایی هستند که باعث گرفتگی بینی مصرف‌کننده می‌شوند. علاوه بر اینها، ماده نگه‌دارنده «بنزوات سدیم» که کمتر مشهور است نیز منجر به کیپ و پر شدن بینی می‌شود. البته ممکن است مصرف مواد غذایی طبیعی مانند لبنیات، شکلات تلخ و ماهی نیز در بروز این مشکل نقش داشته باشد. به عقیده متخصصان وجود لاکتوز در شیر و محصولات لبنی یکی از عوامل ایجادکننده رینیت (گرفتگی بینی) و سینوزیت در بزرگسالان است. علاوه بر این، وجود مواد نگه‌دارنده در برخی از ماهی‌ها را مسئول گرفتگی بینی می‌دانند. به عقیده متخصصان گوش و حلق و بینی، الکل نیز باعث احتقان مخاط و کیپ‌ شدن بینی می‌شود.

مصرف برخی از داروها

مصرف برخی از داروها باعث بروز مشکل گرفتگی بینی می‌شود، از قبیل:‌

داروهای مربوط به عملکرد هورمون‌ها: ویاگرا، لِویترا و سیالیس جزو داروهایی هستند که برای برطرف‌کردن مشکل نعوظ در آقایان مصرف می‌شوند. این داروها در برخی از آقایان باعث پرخونی و گرفته‌شدن بینی می‌شوند. گرفتگی بینی ناشی از عوارض مصرف این داروها زودگذر و در عین حال شدید است. از دیگر داروهای هورمونی که باعث گرفتگی بینی می‌شود برخی از قرص‌های ضدبارداری قوی با دوز بسیار بالاست. البته درخصوص قرص‌های نسل دوم و قرص‌های پروژستیو این احتمال کم یا اصلا وجود ندارد.

آسپرین: این دارو بین افرادی که دچار مشکل تحمل نکردن آسپرین هستند باعث گرفتگی بینی می‌شود.

قرص‌های ضد فشارخون: تقریبا تمام داروهای ضدپرفشاری خون و بخصوص بتابلوکان‌ها (داروهای مسدّد گیرنده بتا) باعث کیپ و پر شدن بینی می‌شود. این داروها باعث گشاد شدن عروق در دستگاه گوارش می‌شود و غیرمستقیم باعث پرخونی و التهاب در مخاط بینی می‌شود. در نتیجه بینی مصرف‌کننده پر و کیپ می‌شود.

داروهای ضداحتقان: زمانی که در مصرف این داروها و قطره‌ها زیاده‌روی می‌شود، باعث کیپ‌شدن بینی می‌شود؛ چون در ابتدای مصرف بدن با کیپ‌ کردن مخاط بینی در برابر تاثیر دارو مقاومت می‌کند؛ در نتیجه استفاده زیاد از آنها برعکس عمل می‌کند و باعث تشدید مشکل می‌شود.

استرس یا احساسات قوی

وقتی فرد دچار احساسات و عواطف زیاد می‌شود و گریه می‌کند، لب‌ها حجیم و متورم ‌شده و بینی کیپ می‌شود، چون ارتباطاتی در ناحیه بینی، چشم‌ها و لثه‌ها وجود دارد و در نتیجه وقتی فرد دچار احساسات قوی می‌شود این سه منطقه عکس‌العمل نشان می‌دهد. استرس در این نوع گرفتگی بینی که «رینیت وازوموتور» (با علایمی مانند عطسه، آبریزش آبکی بینی) نام دارد، نقش زیادی ایفا می‌کند.

تغییرات آب‌ و هوا

تغییرات آب‌ و هوایی نیز در پر و کیپ ‌شدن یا آبریزش بینی بی‌تاثیر نیست. عبور از شرایط واچرخنده به شرایط کم‌فشار (low pressure) در مناطقی با آب‌وهوای معتدل باعث کیپ‌ شدن بینی می‌شود. علاوه بر این در اوضاع جوی ناپایدار، زمانی که ناگهان یک جبهه هوای گرم، جای یک جبهه هوای سرد را می‌گیرد، بیشتر افراد دچار آبریزش بینی می‌شوند تا گرفتگی بینی. در هر دو حالت، تغییرات آب‌ و هوایی باعث گرفتگی و آبریزش بینی می‌شود.

ترکیبات آسیب‌رسان در محل کار

نوع دیگری از گرفتگی بینی وجود دارد که در محل کار بروز می‌کند و به آن «رینیت شغلی» می‌گویند. در واقع تماس با ترکیبات حساسیت‌زا مانند رزین، پنبه نسوز یا آمیانت و گرد و خاک باعث بروز مشکل رینیت شغلی می‌شود. بهترین راه برای مقابله با این مشکل محافظت از مجاری تنفسی است. برای این کار لازم است ماسک بزنید و کمتر با این ترکیبات آلرژیک در تماس باشید.

سندرم بینی خالی

آیا تا به حال راجع به این سندرم شنیده‌اید؟ سندرم بینی خالی از سال‌های2007ـ 2006 شناخته شده است. به گفته دکتر حسام جهاندیده، جراح و متخصص گوش و حلق و بینی، سندرم بینی خالی معمولا به‌دنبال اقدامات جراحی تخریبی که بیشتر در گذشته یعنی حدود 30 یا 40 سال گذشته انجام می‌شده، دیده می‌شود؛ به‌دلیل این‌که در گذشته آشنایی کامل به نقش و جزئیات ساختارهای بینی وجود نداشت. در نتیجه برای مثال به قصد باز کردن بینی، شاخک‌های بینی (کورنه‌های بینی) برداشته می‌شد. در پی این اقدام مریض با وجود باز بودن حفره‌های بینی باز احساس گرفتگی بینی می‌کند. به علت این‌که گیرنده‌های هوا برداشته شده است و لایه طبیعی مخاط با همان کیفیت لازم وجود ندارد، بیمار با وجود داشتن بینی‌ای که از نظر ظاهری و آناتومیک فضای بازی دارد بشدت احساس گرفتگی بینی و تنگی‌نفس می‌کند. خوشبختانه هم‌اکنون این نوع شکایت از گرفتگی بینی کمتر دیده می‌شود، اما در صورت لزوم باید بافت داخلی بینی بازسازی شود که اقدامی دشوار است.

فاطمه مهدی‌پور / سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)

منبع: Sante magazine و WebMD


ادامه مطلب ...

خواب‌هایم را به یاد نمی‌آورم؛ چه کنم؟

می‌گویند که به خاطر سپردن رؤیاها کار دشواری است. در حقیقت، اگر پیش از بیدار شدنمان، خوابی که داریم می‌بینیم تمام شود، آن را به خاطر نخواهیم سپرد. فرایندی که امکان حافظه بلندمدت را برای ما فراهم آورده، هم‌زمان با خوابیدن ما خودش نیز به خواب می‌رود و دلیل اصلی این‌که عمده خواب‌هایمان را اندکی پس از بیدار شدن از یاد می‌بریم نیز همین است. برای مثال، در هنگام رؤیا دیدن، نورپینفرین در سطح بسیار پایینی قرار دارد و برای فعالیت الکتریکی در مناطقی از مغز که کلید حافظه بلندمدت است (مثل قشر پیش‌پیشانی) نیز امر مشابهی صادق است.

به گزارش ساینتیفیک‌امریکن، وقتی مغز بیدار می‌شود شروع به روشن کردن فرایندهایی می‌کند که برای حافظه بلندمدت مورد نیاز است. به‌این‌ترتیب، اگر بلافاصله پس از دیدن یک رؤیا از خواب بیدار شویم، بیشتر احتمال دارد که آن را به خاطر بسپاریم. تحقیقی در سال 2011 (1390 خورشیدی) نشان داد افرادی که پس از بیدار شدن از خواب REM (یکی از مراحل پنج‌گانه خواب افراد معمولی که طی آن، چشم حرکت‌های سریع تصادفی انجام می‌دهد) در قشر پیش‌پیشانی خود فعالیت بیشتری در امواج مغزی تتا دارند، رؤیاها را بهتر به خاطر می‌سپارند. فعالیت تتا نشان از حالت مغزی آهسته و در آرامش دارد و هرچه فعالیت تتا بیشتر باشد، هنگام بیدار شدن حافظه بهتری خواهیم داشت.

محتوای احساسی و سازگاری منطقی رؤیا هم بر یادآوری آن اثر می‌گذارد. پژوهشی نشان داده که یادآوری رؤیاهای غیرمنطقی‌تر، سخت‌تر از یادآوری رؤیاهایی است که روند منظم‌تری داشته و محتوایشان شدیدتر احساس می‌شود. رؤیاهایی که احتمال به خاطر سپردنشان بیشتر است، (کابوس‌ها و دیگر رؤیاهای احساسی و روشن)، مغز و بدن را بیشتر بیدار می‌کنند و درنتیجه بیشتر احتمال دارد که ما را از خواب بپرانند.

برخی شیوه‌های خاص می‌توانند به یادآوری رؤیاها کمک کنند. هر چیزی که توجه شما را بلافاصله پس از بیدار شدن جلب کند، روند یادآوری رؤیا را مختل می‌کند، درنتیجه به‌محض این‌که به خواب می‌روید، به خود یادآوری کنید که می‌خواهید خوابتان را به خاطر بسپارید. بگذارید قبل از خوابیدن این آخرین فکرتان باشد. یک مداد و دفتر در کنار تختتان داشته باشید. وقتی بیدار می‌شوید، اولین کارتان بیرون پریدن از تخت یا توجه به چیز دیگر نباشد، حتی اگر فکر نمی‌کنید که بتوانید رؤیایی را به خاطر بسپارید، یک دقیقه وقت بگذارید تا ببینید که آیا تصویر یا احساسی هست که بتوانید آن را شرح دهید یا خیر؟ شاید با پیروی از این گام‌های ساده بتوانید کل یک رؤیا را به یاد بیاورید. (مجید جویا/خبرآنلاین)


ادامه مطلب ...