هفته گذشته شاهد اتفاقات مثبت و منفی بسیاری در دنیای فناوری ایران بودیم؛ چالش مانکن که پیشازاین در «زاویه» بهطور مفصل به آن پرداخته بودیم دردسرساز شد و سروصدای بسیاری به پا کرد، تلفنهای هوشمند با گرانیشان برای بازار خط و نشان کشیدند و پلیس فتا از سلطان جرائم اینترنتی گفت. با زاویه ساعت ۲۱ همراه باشید.
بازار تلفنهای هوشمند بازار پرسودی است و محبوبیت بسیاری دارد اما تلاطم و نوسان نیز کم ندارد. از گرانیهای عجیبوغریبی بازار میتوان به قیمتهای نجومی آیفون ۷ ها در بدو ورود به ایران اشاره کرد و هفته گذشته که مجددا تب گرانی بر جان این بازار پرطرفدار افتاد و با افزایش قیمت ارز در کشور قیمت گوشیهای هوشمند نیز ۱۰ درصد گران شدند. هرچند این تب تند تا حدودی با متعادل شدن قیمت ارز فروکش کرد اما رکورد را به بازار تلفنهای هوشمند آورد تا این بازار پرطرفدار حال و روز خوبی نداشته باشد.
روزگاری تمام حواسمان را جمع میکردیم تا مبادا در وبسایتهای آلوده طعمه هکرها و مجرمان اینترنتی شویم و یا ایمیلهای اسپم را باز کنیم و یا با دقت اطلاعات بانکیمان را در درگاههای امن وارد میکردیم تا مبادا مجرمان سایبری حسابهایمان را خالی کنند و… اما اینها همه متعلق به زمانی بود که سروکله شبکههای اجتماعی در زندگی ما پیدا نشده بود اکنون شیوه جرائم سایبری تغییر کرده و پیچیدهتر شده است. اینطور که سردار هادیان فر رئیس پلیس فتا اعلام کرده ۶۶ درصد از جرائم اینترنتی ایران در تلگرام انجام میشود، سهم اینستاگرام ۲۰ درصد و واتس اپ ۲ درصد از جرائم اینترنتی است؛ بنابراین میتوان باافتخار تلگرام را بهعنوان سلطان جرائم اینترنتی در ایران اعلام کرد.
با این حساب باید علاوه بر نکاتی که قبلا مراقب آنها بودیم، حواسمان به این موشک آبی (تلگرام) نیز باشد. جرائم اینترنتی در تلگرام از سو استفادههای مالی گرفته تا اخلاقی متأسفانه دامنه وسیعی دارد و نباید این اپلیکیشن پیامرسان را دستکم گرفت چراکه مجرمان همانند جامعه در شبکههای اجتماعی نیز فعالیت دارند و به دنبال سو استفاده از این ابزارهای ارتباطی هستند.
علاوه بر تلگرام، طبق اعلام رئیس پلیس فتا برداشتهای غیرمجاز از حسابهای بانکی نیز بیش از ۶۰ درصد جرائم فضای مجازی را دربر میگیرد؛ پس مراقب حسابهای بانکیتان نیز باشید!
اگر ازجمله افرادی هستید که مدارک ناقصی از اطلاعات خود برای خرید سیمکارت ارایه کردهاید، بدانید و آگاه باشید که ضربالاجل تکمیل اطلاعات ناقص سیمکارتها به صدا درآمده است.
سخنگوی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات از تعیین مهلت نهایی به دارندگان سیمکارتهای دارای نقص اطلاعات تا اول دیماه خبر داده است. وی در اینباره افزود:
طرح ساماندهی سیمکارتهای موبایل از دو سال پیش آغاز شده است و هماکنون با توجه به مهلت تعیینشده از سوی رگولاتوری برای اپراتورهای تلفن همراه، آخرین مرحله این طرح اجرا میشود.
اسدی سخنگوی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات با بیان اینکه در این مرحله اپراتورهای موبایل به مشترکان تا پایان آذرماه فرصت دادهاند که نسبت به تکمیل اطلاعات پروندهشان اقدام کنند، افزود:
هماکنون حدود ۱۰ میلیون سیمکارت با اطلاعات ناقص در شبکههای اپراتوری موبایل فعال هستند که باید تعیین تکلیف شوند.
وی اضافه کرد:
در این مرحله پس از پیامکی که از سوی اپراتورها به مشترکان این سیمکارتها داده میشود، در صورت عدم مراجعه، ارتباط آنها یکطرفه شده و پس از اعلام اخطار و عدم توجه به آن، ارتباط مشترک بهصورت کامل قطع میشود.
ظرفیت کم پهنای باند کشورمان یکی از نکاتی است که همواره مورد انتقاد بوده است. موضوعی که ارتباط مستقیمی با سرعت اینترنت در ایران دارد و با افزایش پهنای باند میتوان سرعت بیشتری از اینترنت را توقع داشت. با این حال هفته گذشته معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد که بهزودی پهنای باند ایران به ۱۰۰ ترابیت بر ثانیه خواهد رسید. وی دراینباره افزود:
افزایش ظرفیت پهنای باند شبکه ملی اطلاعات از ۴ به ۱۰۰ ترابیت، افزایش محتوای بومی، ارتقای دانش فنی در زمینه فناوریهای پیشرفته، افزایش ارایه خدمات نوین، توسعه خدمات فناوری در روستاها و بومیسازی دانش فنی در برنامه ششم توسعه دیده شده است.
افزایش پهنای باند در ایران میتواند به بهبود وضعیت اینترنت کشورمان کمک بسیاری کند و توسعه سرویسهایی همچون اینترنت اشیا را به ارمغان بیاورد.
چالش عجیب و فراگیر مانکن که این روزها محبوبیت فراوانی در سراسر دنیا و در شبکههای اجتماعی بهخصوص یوتیوب و اینستاگرام پیداکرده و موج فراگیری آن به کشورمان نیز رسیده است، خبرساز شد. این چالش که پیشازاین توسط افراد مختلف و حتی چهرههای سرشناس انجام شده بود این بار در مکانی عجیب، نامناسب و انتقاد برانگیز ساخته شد. طی چند روز گذشته ویدئویی در شبکههای اجتماعی از چالش مانکن در اتاق زایمان یکی از بیمارستانهای تهران دستبهدست میشود که موجی از انتقادات را برانگیخته است. در این ویدیو چند پزشک و پرستار در اتاق زایمان در حین انجام عمل ویدیویی ۳۰ ثانیهای چالش مانکن ضبط کردهاند. این ویدئو عجیبوغریب بهمحض انتشار توسط جامعه پزشکی بهشدت محکوم شد و کاربران شبکههای اجتماعی نیز به آن واکنش نشان دادند. کار تا جایی پیش رفت که حتی مسئولان مربوطه را نیز مجبور به اظهارنظر کرد که حکایت از ساختگی بودن این ویدیو داشت. عباس زارع نژاد، مسئول روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به یکی از خبرگزاریهای کشور گفت که این فیلم ساختگی و نمایشی بوده و اساسا نمیتواند واقعی باشد. چراکه در اتاق عمل، ثانیهها تعیینکننده است و پرسنل همه تمرکزشان برای حفظ جان بیمار است، مشاور وزیر بهداشت نیز در اینباره گفته بود که این فیلم، کارگردانی شده و به دلیل آنکه بیماری در کار نیست و مانیتور اتاق عمل هم خاموش است، مشخص است که همه در حال فیلم بازی کردن هستند و اصلا جراحی هم انجام نمیشود. رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت نیز اعلام کرد که:
با نگاه تخصصی به این کلیپ میتوان دریافت، نوزادی که در فیلم نشان دادهشده با توجه به رنگ پوست و وزنش، چند روز از تولدش میگذرد.
با اینحال انتقاد به این مجموعه (پزشک و پرستاران این ویدیو) هم چنان به قوت خود باقی ماند و بسیاری معتقد بودند که این چالش مناسب هر مکان و هر سوژهای نیست.
همچنین وزارت بهداشت در گفتوگوی تازه خود، از برخورد جدی با مرکز درمانی که فضای فیلمبرداری این چالش را فراهم کرد، در آینده نزدیک خبر داد.
به نظر میرسد این چالش در ایران کمکم به مبحث روز و چالشبرانگیزی تبدیل میشود چالشی که تنها برای سرگرمی و تفریح طراحیشده و هیچ جنبه دیگری ندارد اما دردسرساز شده است.
نظر شما درباره چالش مانکن چیست؟! نظرتان را با ما در میان بگذارید.
جام جم سرا: دکتر بهداد مهدویان با اشاره به وجود دو دسته هپاتیت کلاسیک و غیرکلاسیک عنوان کرد: هپاتیتهای کلاسیک که شایعتر هستند شامل هپاتیت A، B، C، D و E هستند.
به گفته مهدویان، در میان این نوع هپاتیتها هپاتیت A از همه شایعتر است که این نوع هپاتیت به همراه هپاتیت نوع E از راه آب و غذای آلوده منتقل می شود.
وی در خصوص راه انتقال هپاتیتهای نوع B، C و D نیز عنوان کرد: این نوع هپاتیتها راه انتقال مشابهی با بیماری ایدز داشته و از طریق تزریق خون و فرآوردههای خونی آلوده، مادر آلوده به جنین، وسایل تیز و برنده آلوده و نیز از راه ارتباط جنسی منتقل میشوند.
این متخصص بیماریهای عفونی با بیان اینکه بسیاری موارد هپاتیتهای B، C و D بدون علامتند، عنوان کرد: تنها در برخی موارد بیمار با علامت افزایش آنزیمهای کبدی مراجعه میکند که در این زمینه آزمایش تشخیص هپاتیت برای او انجام می شود.
به گفته مهدویان، در فرم حاد این نوع هپاتیتها علائم مقدماتی مشابه سرماخوردگی مانند تب، سرفه، آبریزش بینی، ضعف، بی حالی و بی اشتهایی در افراد ظاهر می شود.
وی تصریح کرد: پس از رفع این علائم، نشانههای اصلی بیماری مانند تغییر رنگ ادرار و مدفوع ایجاد می شود و در نهایت تغییر رنگ پوست و به ویژه ملتحمه چشم به زردی ظاهر میشود.
به گزارش جام جم سرا، این متخصص بیماریهای عفونی خاطرنشان کرد: برخلاف هپاتیتهای A و E که با یک بار ابتلا به آنها مصونیت مادام العمر در افراد ایجاد شده و هیچگاه مزمن نمی شوند، هپاتیتهای نوع B، C و D می توانند بصورت مزمن در بدن فرد باقی مانده و در درازمدت ایجاد نارسایی کبد کند. در افرادی که دچار اختلالاتی از جمله نقص سیستم ایمنی هستند و نیز در 10 درصد افراد عادی هپاتیت های نوع B، C و D میتواند بعد از 20 تا 30 سال منجر به سرطان کبد در افراد شود.
به گفته مهدویان، در درمان هپاتیت نوع A و E استراحت و استفاده از مایعات توصیه میشود و در موارد حاد فرد بیمار باید در بیمارستان بستری شود.
وی با اشاره به وجود درمان دارویی کمکی در درمان هپاتیتهای نوع B، C و D اظهار کرد: این داروها می توانند مزمن شدن هپاتیت را کاهش داده و یا روند پیشروی به سمت نارسایی و نیز سرطان کبد را کاهش دهند. در موارد معدودی نیز این داروها می توانند به طور کل ویروس هپاتیت را از بدن فرد پاک کنند.
این متخصص بیماریهای عفونی با اشاره به وجود واکسن هپاتیت B در کشور عنوان کرد: افرادی که در خانواده آنها فرد مبتلا وجود داشته و یا در محیط های پرخطر فعالیت کرده و یا رفتارهای پرخطر دارند باید از این واکسن در جهت پیشگیری از ابتلا به این نوع هپاتیت استفاده کنند. (هشت صبح)
طرز تهیه:
پس از آنکه میگوها را تمیز کرده، غلاف پوستی آنها را کندیم، آنها را میشوییم و در پیازهای رندهشدهای که از قبل رنده و آب آن را نیز جدا کردهایم میریزیم. مقداری آبلیمو و فلفل سیاه اضافه میکنیم و مواد را با هم مخلوط میکنیم.
مخلوط را در ظرفی دربسته به مدت یک ساعت داخل یخچال قرار میدهیم.
با مخلوط کردن آرد، تخم مرغ، زعفران، ماست، بیکینگ پودر و نمک، سس مخصوص میگو پفکی را تهیه میکنیم (دقت کنید که سس تهیه شده نباید زیاد سفت یا شل باشد. اگر سفت شد مقداری ماست و اگر شل شد مقداری آرد به آن بیافزایید).
سپس میگو را از آب پیاز خارج کرده و داخل مایع ریخته، مخلوط کرده و در ظرف را گذاشته و نیم ساعت درون یخجال قرار میدهیم.
یک ظرف کوچک نچسب را روی اجاق گاز قرارداده، داخل آن روغن ریخته، میگذاریم داغ شود (ظرف باید کوچک باشد تا روغن روی میگوها را بگیرد).
پس از اینکه روغن کاملاً داغ شد حرارت را کم کرده، میگوها را یکی یکی داخل روغن می ریزیم. وقتی یک طرف آن طلایی شد، میگو را برمیگردانیم تا طرف دیگر آن نیز طلایی شود. حرارت باید به مقداری باشد که روغن نسوزد.
وقتی همه میگوها سرخ و طلایی شد، آنها را در ظرفی کشیده، تزئین کنید و بر سر سفره آورید.
ابزار کار:
-شلوار جین
-مهره های تزئینی
-قیچی
-دم باریک
-چسب مایع گرم
-پارچه چرمی
روش کار:
مقداری از پاچه شلوار را به اندازه دلخواه بالا بزنید و پس از بریدن مقداری چرم به اندازه قسمت بالازده شلوار جین، بخش داخلی یا پشت شلوار را که اکنون رو آمده، با چسب مایع بپوشانید. چرم را روی بخش چسبمالی شده بگذارید و فشار دهید. میتوانید برای محکمکاری، چرم را به شلوار بدوزید.
مهرههای تزئینی دلخواهتان را با فرو کردن گیرههای پشت و برگرداندن گیرهها به وسیله دمباریک به خط درز یا بخشهای دلخواه دیگر بیاویزید و در جای خود محکم کنید.
کار تزئین شلوارتان به همین سادگی تمام شد!
برای تزئینات متنوع و متفاوت دیگر نیز اصل کار به همین طریق است که با نگاهی به تصاویر میتوانید ایدههای دیگری را روی شلوار پیاده کنید. البته در برخی از آنها نیاز به چسب مایع گرم نیست و تنها با فرو کردن و محکم کردن گیره پشت مهرههای آمادهای که در خرازیها بوفور یافت میشود یا دوختن آنها در محل مناسب میتوانید طرحی نو به شلوار خود دهید.
(ترجمه: زری حسینزاده/بریت+کو)
چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 08:11
جام جم سرا: در آستانه فرا رسیدن بهار و عید نوروز بازار خرید و فروش گل و گیاه رونقی تازه گرفته است و بسیاری از مردم با خرید گلهای بهاری حس تازه شدن را به خانههای خود میآورند.
لانه پرندگان:
بطری را از نیمه ببرید. آن را به رنگ مورد علاقهتان درآورید. قسمتی از وسط آن را به شکل گرد برش دهید تا در لانه پرنده باشد و او بتواند سرش را از آن بیرون آورد. قسمت بالای بطری را هم به شکل دالبر ببرید و به رنگی متفاوت و سازگار با قسمت پایینی درآورید. هر دو قسمت را کمی تزئین کنید تا ظاهری زیباتر پیداکند. مثلا نقطههای سفید بگذارید یا گل و برگی ظریف و مناسب روی آن بچسبانید. سیمی را از بالا به در بطری وصل کنید تا بتوانید آن را از سقف آویزان کنید. الزامی نیست که این لانه را به طور واقعی، خانه یک پرنده کنید. این لانه به تنهایی، جلوه قشنگی به گوشهای از منزل شما میبخشد. به شما پیشنهاد میکنم دو یا سه لانه در رنگهای متنوع بسازید و آنها را در کنار هم قرار دهید تا نمای جذابتری پیداکند.
مبل راحتی:
بهبه، چه مبلهایی! جان میدهند برای آن که چند دقیقه روی آنها لم بدهی و خستگی روزت را به درآوری. برای درست کردنشان کمی ذوق با چاشنی حوصله لازم است. قسمت پایین بطری را به نحوی ببرید که جلوی مبل از پایین برش بخورد، اما کنارهها که بخش دستههای مبلاند و همچنین قسمت پشت مبل که تکیه گاه آن است را بلندتر باقی بگذارید. روبانی باریک بردارید و روی لبه برش خوردگیها بدوزید. جلوی مبل به همان شکل باقی میماند، اما دو قسمت کناری که دستههای مبلاند را از بیرون خم کنید و به صورت دولا کوک بزنید تا دستههایی سفت و محکم درست شوند.
حالا نوبت بالشتکسازی است. از پارچهای با رنگ مناسب، بالشتکی بزرگتر برای قسمت نشیمن و بالشتکی کوچکتر و باریکتر برای قسمت پشت که بخش تکیه دادن است درست کنید و در جای مناسب بچسبانید. میتوانید وسط بالشتکها، دکمهای بدوزید تا موجب شود پف بالشتک بهتر به چشم بیاید. در کنار دستهها هم دکمههایی مناسب بچسبانید. درست کردن این مبلهای راحتی مستلزم حوصله و زمان کافی است، اما اگر ظرافت و سلیقه به خرج دهید، شاهکاری به دست میآید که تا سالها میتوانید به آن افتخار کنید. چطور است یک دست مبل راحتی بسازید و دور میزی کوچک بچینید؟
گوسفند:
هم تزئینی است، هم میتوانید از آن به عنوان جای چیزهای کوچکی مانند سنجاق سر و گیرههای کاغذ استفاده کنید. قسمت پایین بطری را گرد ببرید. آن را به رنگ سفید درآورید و چهار پایه پایین بطری را سیاه کنید تا نشاندهنده سم گوسفندان باشد. بدن گوسفند آماده است؛ حالا سراغ سرش میرویم. از مقوا یا فوم به رنگی نزدیک به رنگ پوست، صورت و گوشها را درآورید. سپس از مقوا یا فوم سفید، پشم دور صورت را درآورید و روی صورت بچسبانید. گوشها را هم در بالای سر وصل کنید. با چشم عروسکی برای گوسفندتان چشم بگذارید و با آبرنگ یا قلممو، بینی و دهان را هم بکشید. میتوانید یک جفت لپ گلی هم برای گوسفندتان بکشید تا خجالتی بودن آن را بیشتر نشان دهید.
ریسه گل:
برای درست کردن گل، قسمت بالای بطری را به صورت دالبر برش دهید تا حالت گلبرگها را پیدا کند. قسمت داخلی و خارجی پلاستیک را به رنگی مناسب درآورید تا گلی خوشرنگ داشته باشید. سپس با فوم سبز، کاسبرگ بسازید و با چسب چوب یا حرارتی به پشت گل بچسبانید. گل شما حاضر است. برای ساختن یک ریسه گل، سیم بلندی را به صورت دولا درآورید تا محکمتر شود و دورتادورش را نوار گاترین سبزرنگ بچسبانید. گلها را به سیم وصل کنید و تعدادی برگ سبز هم با فوم درست کنید و به سیم متصل کنید. برای وصل گلها به ریسه، سوراخی کوچک در قسمت دهانه بطری ایجادکنید و سیمی را از آن عبور دهید و به ریسه وصل کنید.
قلک:
برای درست کردن این قلک به بطری کوتاهتری احتیاج دارید. مثل بطریهای آبلیمو یا داروهای گیاهی. بطری را به رنگ صورتی درآورید. با سیم برای خوک دم پیچ در پیچ درست کنید، دورش گاترین بچسبانید، آن را نیز به رنگ صورتی درآورید و وصل کنید. یک جفت چشم عروسکی برای خوک بچسبانید. سپس گوشها را از مقوای صورتی رنگ برش دهید و به بالای سر آن متصل کنید. حالا نوبت پاهاست. چهار استوانه کوچک از مقوا درست کنید و در قسمت پاها بچسبانید. در نهایت برای کامل شدن قلک، در بالای آن برشی کوچک ایجاد کنید تا بتوانید سکهها را از آن مجرا به داخل بیندازید. قلک بامزه شما آماده است.
مترسک:
قسمت پایینی بطری را ببرید تا بدنه مترسک شود. صورت آن را به کمک مقوا یا فوم رنگی درآورید. برای آن کلاه و مو هم درست کنید و به یکدیگر بچسبانید تا چهره مترسک درست شود. دقت داشته باشید که برای زیبایی هر عروسکی، صورت نقش مهمی را ایفا میکند؛ به همین دلیل، شما هم باید نهایت ذوق و قریحه را درباره چهره مترسکتان به کار گیرید. پارچهای قرمزرنگ را دور بدن آن بچسبانید و با پارچهای آبی رنگ، شلوار پیش بنددار درست کنید و در قسمت پاها و جلوی بدن بچسبانید. البته تناسب رنگها به اختیار خودتان است و ما در اینجا فقط یک نمونه را به شما معرفی کردهایم. خوشبختانه درست کردن این بلوز و شلوار به دوخت و دوز احتیاجی ندارد و شما میتوانید به کمک پارچه و چسب و کمی سلیقه آنها را درست کنید. برای شلوار جیب درست کنید و در قسمتهای مناسب دکمه بچسبانید تا ظاهری کاملتر پیداکند. میتوانید با فوم زرد رشتههایی مانند موهای مترسک از جنس کاه درست کنید و آنها را زیر پاها بچسبانید. با درست کردن آن، ایدهای فوقالعاده بکر و جالب را به مرحله عمل درآوردهاید.
پنگوئن:
مرتب و منظم نشسته و شما را نگاه میکند. برای درست کردن این پنگوئن به دو بطری احتیاج دارید. قسمت پایین هردو را برش داده و برروی هم قرار دهید. این دو تکه باید به هم بچسبند ؛ میتوانید آنها را با نوارچسب پهن به یکدیگر وصل کنید ؛ اما باید به کمک رنگآمیزی و رعایت ظرافتهای دیگر، وجود نوار چسب را پنهان کنید. حال نوبت رنگ کردن پنگوئن است. آن را مانند تصویر رنگآمیزی کنید. روی بدن سیاه و جلو سفید. چشمها و نوک را هم برای آن بکشید. میتوانید مانند این نمونه کلاهی بر سر آن بگذارید و شال گردنی دور گردنش بپیچید تا حس سرمای قطب را بهتر القا کند.
بسیاری از اشخاص برای تزئین خانههایشان، پشت دریهایی به در ورودی منزل آویزان میکنند که معمولا یک دسته گل به صورت حلقههای بزرگ یا کوچک است و در خانهها را زیبا میکند. به این ترتیب، هرکس از کنار خانه رد میشود به سلیقه صاحبخانه آفرین میگوید، اما اکثر ما عادت کردهایم این حلقههای تزئینی را از مغازههای وسایل زینتی تهیه کنیم و خودمان دست به کار درست شدنشان نمیشویم؛ در حالی که پشت دری باید نشاندهنده سلیقه خاص صاحب همان خانه باشد، نه یک تولیدکننده کلی. ساخت این گونه تزئینات خانگی، کار چندان سختی نیست و لازمه اصلی آن، اندکی ذوق و سلیقه شماست:
کفشدوزک در باغ: کفشدوزکها حشراتی ریز و دوست داشتنیاند. خیلی از ما آنها را از دوران کودکی دوست داشتهایم و گیره و سنجاق سری به شکل آنها داشتهایم. چند سال است کفشدوزکهای تزئینی در اندازههای مختلف در خرازیها یا فروشگاههای وسایل زینتی پیدا میشوند تا ما بتوانیم به کمک آنها گوشهای از خانه را زیباتر کنیم. شاید بد نباشد برای یک بار هم که شده درست کردن پشت دری کفشدوزکی را امتحان کنیم. شلنگی در رنگ مناسب با کفشدوزک انتخاب کنید و آن را چند دور بچرخانید تا به صورت حلقه در آید. قسمت بالای آن را با سیم سفت کنید و آن را با گل مصنوعی و برگ بپوشانید. برای شلوغتر شدن کار میتوانید با روبان گل درست کنید و آن را در کنار گلها وصل کنید. در پایان وقت قراردادن کفشدوزک بامزهتان است. آن را از قسمت زیر بدن با سیم به گلها و حلقه شلنگ وصل کنید.
چتری از گل: چتر قدیمی و کهنه که دیگر درست باز و بسته نمیشود را بردارید و برایش نقشهای جدید بکشید. داخل آن را با گل مصنوعیهای قدیمیتان پر کنید و دورش روبان بپیچید. انگار به گلفروشی رفتهاید و گلفروش به جای پیچیدن گلها داخل کاغذرنگی، ترجیح داده آنها را داخل چتر بپیچد. ابتکار جالبی است و دیدنش برای لحظهای لبخند به لب بیننده مینشاند. آن را از گیرهای که پشت در چسباندهاید آویزان کنید.
سطل چوبی: سطلی از چوب یا حصیر یا حتی لگنی کوچک یا سبک مناسب این کار است. داخل آن را با علف یا پوشال سبز پر کنید و چند گل زیبا داخلش قراردهید. لانهای از پرندهها که مدتهاست آن را ترک کردهاند و رفتهاند را بردارید و داخلش قراردهید. اگر روی درختان کاج را نگاه کنید، لانههای فراوانی را میبینید و احتمالا میان آنها هستند نمونههایی که صاحبانش مدتی است با آنها وداع کردهاند. در قسمت بالا هم پرندهای مصنوعی بگذارید. اگر نمونهاش را ندارید، آن را با خمیر گلچینی که در شمارههای پیش آموزش دادیم درست کنید. منظرهای بسیار لطیف و رویایی پدید میآید که بیننده را مبهوت میکند.
کیف: کیف قدیمی و کهنه شما در هر شکل و مدلی که باشد، کاملا مناسب درست کردن این پشت دری است. دورتادور دستههایش را روبان سبز بپیچید تا تناسب رنگی خوبی با گلها داشته باشد. تعدادی گل مصنوعی در یک شکل را با چسب چوب روی کیف بچسبانید. بهتر است گلها همگی در یک طرح باشند و فقط از لحاظ رنگ تنوع داشته باشند. پیشنهاد میکنم گلهای آماده استفاده نکنید و آنها را با کاغذکشی، فوم یا هرچیز دیگری که با آن آشنایی دارید درست کنید. با روبان پاپیونی زیبا بسازید و از بالا به کیف وصل کنید تا به این ترتیب بتوانید کیف را از بالا از گیره پشت در آویزان کنید.
چکمه: در خانهتان چکمه پلاستیکی کوچک یا بزرگ ندارید که سالها پیش از آنها استفاده میکردهاید و در حال حاضر، کاربردیبرایتان ندارد؟ معمولا در هر خانهای یک جفت از این چکمههای پلاستیکی سبک که به بچه یا بزرگترها تعلق داشته پیدا میشود. اگر شما هم یک جفت از آن را دارید، بدانید نخستین وسیله لازم برای درست کردن پشت دری برایتان آماده شده است.
آنها را بیاورید، در قسمت بالایشان سوراخی ایجادکنید و طناب یا روبانی محکم را از آن عبور دهید تا به این ترتیب بتوانید پشت دری را از گیره آویزان کنید. چندشاخه گل مصنوعی را که از پیش داشتهاید به تناسب اندازه چکمهها داخل آنها قراردهید. پشت دری چکمهایتان آماده است. میتوانید در بالای طناب، پاپیونی از روبان وصل کنید تا زیبایی کار دوچندان شود.
گلدان: این هم یک مدل پشت دری است. گلدان پلاستیکی بیمصرفی را از وسط نصف کنید. مقوایی را به وسط آن بچسبانید تا گلدانتان قابلیت قراردادن گل را داشته باشد. سپس اسفنجی داخل آن قرار دهید و گلها را با سلیقه در اسفنج بچینید. در پایان، سوراخهایی در دو گوشه گلدان ایجاد کنید و روبانی را از آن عبور دهید تا بتوانید گلدان را از آن روبان به گیره پشت در آویزان کنید.
باغچه: این یکی دیگر دربردارنده کل باغچه در قالب یک حلقه در است. حلقهای فلزی یا حصیری را بردارید و دورتادورش را با گل مصنوعیهای قدیمیتان بپوشانید. با مقوا پرچینی کوچک درست کنید و در قسمت پایین حلقه بچسبانید. سپس سراغ وسایل باغچه بروید: دستکش، آبپاش، بیلچه و شنکش کوچک و هر چیز ظریف دیگر که به باغچه مربوط است. حتی میتوانید گلدانی کوچک را در گوشهای بچسبانید. باغچه ظریفتان پشت در به روی هر مهمانی لبخند میزند.
شلنگ و آبپاش: به طرح زیبایش نگاهی بیندازید. شاید یک شلنگ یا بیلچه در حالت عادی اشیائی بسیار معمولی به نظر بیایند، اما کمی ابتکار باعث میشود آنها در کنار هم چیده شوند و نمایی جالب ایجادکنند. برای درست کردن این پشت دری به یک شلنگ، بیلچه، آبپاش پلاستیکی و تعدادی گل و برگ مصنوعی نیازدارید.
سعی کنید هیچکدام از این وسایل را درحالت نو و دست نخورده به کار نبرید و کاردستیتان را با استفاده از وسایل دورریختنی بسازید. اگر بیلچهتان در اثر استفاده، رنگ و رورفته شده، ابتدا آن رارنگ کنید. شلنگ را چنددور بپیچانید تا حلقه شکل بگیرد و دور قسمت بالا سیم بپیچانید تا سفت شود. سپس گل مصنوعیها و برگ را با سیم وصل کنید و پس از آن بیلچه و آبپاش را به آنها اضافه کنید. نوع چیدمان در این کار بسیار مهم است. سعی کنید گل مصنوعیها را یا خودتان درست کنید یا از گلهایی که سالهای سال است در یک گوشه خانهتان خاک خوردهاند استفاده کنید تا حالا در جایی دیگر از خانه و جایگاهی نو به زیبایی منزلتان کمک کنند.
همین امروز گچبریهای قدیمی عمارت تاریخی کوشک شقاقی را مرمت میکند. عمارتی زیبا متعلق به دوره پهلوی اول که بعد از گذشت این همه سال از عمرش، زخمهای زیادی خورده از باد و باران و حالا دستهای «زهرا اسماعیلی» مرهم میگذارند روی این زخمهای قدیمی.
دیوارهای عمارت کوشک حالا بجز نقش دستان معماران قدیمی ، نشانی از هنر این هنرمند هم در دل دارند. سالها پشت سرهم بیایند و بروند، آدمهای این دوره و زمانه زنده باشند یا نباشند، این خاطره از ذهن کوشک و دیوارهایش پاک نمیشود.
از گلبازی تا معماری
سن و سال زیادی نداشتم اما گل بازی و مجسمه ساختن با گل بهترین سرگرمیام بود؛ شاید علاقه به هنر از همان موقع در من به وجود آمد. خوشبختانه در یک خانواده هنردوست هم بزرگ شدم و این امکان براحتی برایم فراهم بود که هنر را دنبال کنم. به خاطر همین با اینکه دیپلم نظری گرفته بودم، در دوران دانشگاه دنبال علاقهای رفتم که در همه سالهای کودکی و نوجوانی همراهم بود؛ یعنی هنر. در رشته معماری درس خواندم و همزمان به خاطر همین علاقه، به یادگیری رشتههای هنری مختلفی هم مشغول شدم؛ سبکهای مختلف نقاشی، مجسمهسازی، ویترای، نقش برجسته و... کار پتینه را هم در همین دوران یادگرفتم و حالا چندسال است که به صورت تخصصی آن را دنبال میکنم.
برای من رنگ یعنی زندگی؛ دنیای رنگ یعنی دنیای زندگی؛ چون سروکارم با رنگ است، همه رنگها را هم دوست دارم مخصوصا رنگهای شاد و تند و تیز را. موقع کار هم دستم به سمت رنگهای مشکی یا قهوهای نمیرود مگر به اجبار. به خاطر همین علاقه، لباسهایم پر از رنگهای شاد و روشن است. همین علاقه به رنگ هم باعث شده که یک فروشگاه فروش رنگهای دکوراتیو راه بیندازم؛ رنگهای خاصی که مخصوص دکور هستند و در هر مغازه رنگفروشیای دیده نمیشوند. اینها نسل جدید رنگ هستند و بعد از اینکه کار رنگ آمیزی یک ساختمان تمام شد به عنوان اتمام کار استفاده میشوند.
خودم را به چالش میاندازم
پتینه، هنر تقریباً جدیدی در دکوراسیون خانههاست. شاید از نظر خیلیها هنر قدیمی کردن اشیاء و وسایل باشد اما اگر وارد دنیای پتینه شوید میبینید که چقدر گسترده تر است. دست هنرمند در این کار واقعاً باز است؛ میتواند با استفاده از رنگها و ابزارهای مختلف بافتهای بصری زیبا و متنوعی را روی سطوح مختلف به وجود بیاورد؛ از دیوار و سقف گرفته تا ستون و مجسمه و حتی کابینتهای آشپزخانه، کمد و سرویسخواب.
خوشبختانه برعکس خیلی از کارها، در رشته پتینه و البته بیشتر کارهای دکوراتیو، کارفرماها تمایل زیادی دارند که کارشان را به هنرمندان خانم بسپارند، شاید چون ظرافت کار و سلیقه و حوصله خانمها از مردها بیشتر است. حالا این وسط من همیشه دوست دارم خودم را به چالش بیندازم، یعنی کاری را قبول کنم که کمتر کسی حوصله انجامش را دارد. کارهایی که ظرافت و دقت بیشتری را میطلبند. از اینکه بقیه بگویند خانم اسماعیلی چطوری این کار را انجام داده؟ احساس غرور میکنم؛ این تعجب و تحسین خستگی را از تنم در میآورد.
پتینه ورق طلای برج روما
حدودا دو سال پیش بود یکی از دوستانم این پروژه را به من پیشنهاد کرد و با تأکید زیاد گفت: «پتینه این کار تماما با ورق طلاست؛ اصلاً تو میتوانی این کار را انجام بدهی؟!»
من سابقه کار ورق طلا را داشتم، به خاطر همین قبول کردم و با کارفرمای برج روما یک قرار ملاقات و بازدید از محل گذاشتیم. روز قرار، کارفرما طرحی را که روی سنگفرش سالن بود به من نشان داد و گفت من همچین طرحی را میخواهم؛ میتوانی این طرح را روی سقف سالن هم بیندازی؟ گفتم بله چرا که نه! پرسید چقدر طول میکشد؟ من هم گفتم حدودا یک هفته تا 10 روز. کار را قبول کردم. بعد چند طرح مختلف را برای کارفرما ایمیل کردم که از بین آنها یکی را انتخاب کرد و مشغول به کار شدم. اما وسطهای کار چند بار احساس کردم چه کار دشوار و نفسگیری را قبول کردهام؛ چون کار روی سقف، مشکلتر از کار روی دیوار است، حالا فکر کنید برای پتینه ورق طلا شما باید روی ورقه هایی از طلا که در ابعاد کاغذ دفتر و به نازکی کیسه فریز هستند کار کنید.
به عنوان طراح دکوراسیون منازل وقتی به خانه مشتری میروم، نگاه میکنم ببینم سلیقهاش چیست؟ سبک کلاسیک را میپسندد یا طرفدار سبک مدرن است؟ چون بالاخره اوست که میخواهد در این خانه و با آن طراحی دکور زندگی کند و نظرش مهم است |
این ورقهای طلا به قدری نازک هستند که در فاصله اینکه بخواهی با دست آنها را به سقف بچسبانی پودر میشوند و روی زمین میریزند. اما خوشبختانه با همه این سختیها نتیجه خیلی خوب و رضایت بخش بود و با اینکه تا دو هفته بعد از انجام این کار گردن و شانه هایم درد میکرد اما در نهایت کار خوبی از آب در آمد.
مرمت کوشک شقاقی
عمارت کوشک یکی از زیباترین عمارتهای تهران است؛ یک نمونه خوب از معماری گذشته ما که هنوز هم پابرجاست. قبل از اینکه در این عمارت مشغول شوم، درباره اش چیزهایی شنیده بودم اما فرصت نشده بود از نزدیک آن را ببینم. تا اینکه مدتی پیش از طریق یکی از دوستانم باخبر شدم که سقف عمارت کوشک براثر رطوبت ریخته. برای مرمت این بنا من را معرفی کرده بودند. من هم نمونه کار بردم و تأیید شدم.برای بازدید حضوری از محل عمارت قرار گذاشتیم.
اولین چیزی که به محض ورود به بنا نظرم را جلب کرد، حوصله و دقت زیاد نقاشان قبلی این عمارت بود. متأسفانه قسمتی از سقف عمارت کوشک آسیب دیده و نیاز به مرمت داشت. مثل اینکه از بالا نم و رطوبت نشتی داده و باعث ریختن قسمتی از سقف وسط سالن و گوشه هایش که گچ بری و رنگ داشتند شده بود. کار سادهای به نظر نمیرسید. قبل از شروع کارهم به من گفتند سازمان میراث فرهنگی تأکید کرده که رنگها دست نخورند و همان طور باشند که قبلاً بودند، یعنی دقیقا باید رنگهایی را رنگسازی میکردیم که همپایه رنگهای قبلی عمارت بود و این کار یعنی اینکه بخواهی هر چیزی را به پایه یک رنگ دیگر برسانی؛ اصلاً ساده نیست.
دو سه روز که از شروع کارمان گذشت، دیدم رنگهای به کار رفته در بنا خیلی زیادند. حتی چندبار با خودم گفتم خدا خانه نقاش قبلی این عمارت را آباد کند! چطور این همه رنگ را اینجا کار کرده؛ ما میخواهیم فقط کار مرمت چند جای کوچک را انجام بدهیم این همه طول کشیده، حالا نقاش قبلی برای رنگآمیزی چند روز وقت صرف کرده؟
برای مرمت کوشک ما از 12 - 13 رنگ استفاده کردیم، همه این رنگها را ساختیم؛ مثلاً قهوهای در چند رنگ و چند پایه مختلف بود. یا گلبهی هم همین طور. شاید همین سختی کار باعث شده بود دو سه نفری که قبل از ما برای مرمت دعوت شده بودند، با دیدن جزئیات نقاشیها و رنگهای داخل ساختمان بیخیال ادامه کار بشوند و بروند.
سعی میکنم تا جایی که میشود مسائل کاری را به خانه نیاورم؛ همیشه وقتی وارد خانه میشوم عین یک خانم خانهدار رفتار میکنم |
جعبه ابزار جادویی من
هر کسی در کار خودش به وسیلهای وابسته است و با یک چیزهایی کارش را راه میاندازد؛ من هم برای خودم یک جعبه ابزار دارم؛ بهتر بگویم یک کیف ابزار که پر است از وسایلی که با آنها کار میکنم؛ مثل وودبراش، کاردک، لیسه، مقار، متر، طراز لیزری و... این کیف ابزار همیشه همراهم است، بعضی وقتها سنگینتر است دودستی برمیدارم بعضی وقتها وسیلههایش را کمتر میکنم یکدستی برمیدارم. اما بدون این کیف جایی نمیروم. این جعبه ابزار، فوت جادویی کار من است.
بجز این یک لباس کار سفید هم دارم که البته دیگر سفید نیست؛ رنگین کمانی از رنگ است. سرجیبها، سر آستینها و...همه جایش پر از رنگ شده.
در دکوراسیون نظر مشتری مهم است
با اینکه بیشتر دوست دارم شاخه فعالیتم همین کارهای هنری باشد، اما به عنوان طراح دکوراسیون منازل هم کار میکنم. در این مواقع وقتی برای اولین بار به خانه مشتری میروم، نگاه میکنم ببینم سلیقه مشتریام چیست؟ سبک کلاسیک را میپسندد یا طرفدار سبک مدرن است؟
درست است که من طراحی دکوراسیون خانه را به عهده دارم اما بالاخره او قرار است که در این خانه زندگی کند و نظرش واقعاً مهم است، باید با این فضا بخوبی ارتباط بگیرد و احساس راحتی و آرامش داشته باشد، این احساس راحتی و آرامش در فضایی که با سلیقه اش جور نیست به دست نمیآید. بعد از اینکه با سلیقه و علائق مشتری آشنا شدم، به وسیلهها و مبلمان منزلش نگاه میکنم. اگر قرار نیست مبلمان را تغییر بدهد و میخواهد از همانها استفاده کند باید به جزئیاتشان دقت کنم، به اینکه در چه سبکی هستند. بر اساس آنها دیوارها، سقف و قاب دروپنجرهها را طراحی میکنم. به اضافه اینکه رنگها را متناسب با لوازم منزل، پرده، تابلوها و... انتخاب میکنم.
با اینکه از قدیم میگویند کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد اما خوشبختانه این ضربالمثل در مورد من مصداق پیدا نمیکند. چون برای دکوراسیون خانه خودم هم وقت زیادی گذاشتهام. مثلاً چند وقت پیش کابینتهایم را پتینه کردم. نکته جالب اینجا بود که کابینتهایم را عوض نکردم همان قبلیها بودند اما اینقدر با این کار ظاهرشان تغییر کرد و زیباتر شدند که خیلیها فکر میکردند کابینتها را عوض کردهام. یا اینکه دیوار پشت تلویزیون را رنگ دکوراتیو زدم و ظاهر بهتری پیدا کرد. حتی سرویسخواب خودمان را هم پتینه کردم و فوقالعاده هم زیبا شد.
برای کارهای خانه هم وقت میگذارم
سعی میکنم تا جایی که میشود مسائل کاری را به خانه نیاورم؛ همیشه وقتی وارد خانه میشوم عین یک خانم خانهدار رفتار میکنم، طوری که اگر کسی من را ببیند فکر میکند اصلاً شاغل نیستم اینقدر که برای کارهای خانه وقت میگذارم و همیشه همه چیز سر جای خودش است. کلا کارهای خانه و آشپزی را دوست دارم و اینکه چطور این کارها را انجام میدهم برایم مهم است. به دکور غذا و میزی که میچینم اهمیت میدهم، به اینکه وقتی میز میچینم همه چیز با سلیقه کنار هم چیده شده باشند.
از مد خوشم نمیآید، بالطبع طرفدار مد هم نیستم. به نظرم هر کسی باید رنگی را که بیشتر به رنگ پوست و تیپ و ظاهرش میآید بپوشد تا اینکه تابع مد باشد |
بجز این چون دوست دارم هرچیزی که با دست خودم خلق میکنم با دیگر چیزها متفاوت باشد، سعی کنم غذاهایم را با رعایت کوچکترین چیزها و جزئیات زیبا کنم. مثلاً غذا شاید یک کشک و بادمجان معمولی باشد که همه درست میکنند اما دیزاین این کشک و بادمجان میتواند شبیه یک تابلوی زیبا و پر از گل باشد. درحقیقت همیشه غیر از عطر و بوی غذا که اشتهابرانگیز است و برای منحصر به فرد شدنش از ادویههای مختلف استفاده میکنم، برای ظاهر غذا هم وقت میگذارم. حتی این سلیقه را وقتی که ظرف میوه را میچینم هم به کار میبرم. میوهها با آن ترکیب رنگی فوقالعادهشان میتوانند در کنار هم به یک تابلوی زیبا روی میز تبدیل شوند. به خاطر همین همیشه میهمانهای من میدانند که وقتی به خانه ام دعوت میشوند باید منتظر دیدن چیزهای جدید باشند.
تابع مد نیستم
از مد خوشم نمیآید، بالطبع طرفدار مد هم نیستم. به نظرم هر کسی باید رنگی را که بیشتر به رنگ پوست و تیپ و ظاهرش میآید بپوشد تا اینکه تابع مد باشد و هم چیزی را بپوشد که زیباترش نمیکند و هم از نظر اقتصادی به خرج میاندازدش. مثلاً شاید یک مانتویی را بپوشم که ۱۰ سال پیش خریدهام، اما الان همین مانتو را وقتی میپوشم خیلیها میپرسند از کجا خریدی ؟ چقدر زیباست و... در صورتی که اصلاً این مانتو روی مد نیست.
خیلی وقتها هم پیش آمده لباسهایم را با وسایل سادهای تزئین کردهام و به قولی ظاهرشان را جدیدتر کردهام. مثلاً تمام لباسهای شبم را با منجوق و اکلیل تزئین میکنم. دلم میخواهد هر چیزی که درست میکنم به نوعی سلیقه من در آن به کار رفته باشد و امضای من پای آن کار باشد. حالا چه کار هنری باشد چه کار خانه و آشپزی. (مینا مولایی/ بانو)
همین امروز گچبریهای قدیمی عمارت تاریخی کوشک شقاقی را مرمت میکند. عمارتی زیبا متعلق به دوره پهلوی اول که بعد از گذشت این همه سال از عمرش، زخمهای زیادی خورده از باد و باران و حالا دستهای «زهرا اسماعیلی» مرهم میگذارند روی این زخمهای قدیمی.
دیوارهای عمارت کوشک حالا بجز نقش دستان معماران قدیمی ، نشانی از هنر این هنرمند هم در دل دارند. سالها پشت سرهم بیایند و بروند، آدمهای این دوره و زمانه زنده باشند یا نباشند، این خاطره از ذهن کوشک و دیوارهایش پاک نمیشود.
از گلبازی تا معماری
سن و سال زیادی نداشتم اما گل بازی و مجسمه ساختن با گل بهترین سرگرمیام بود؛ شاید علاقه به هنر از همان موقع در من به وجود آمد. خوشبختانه در یک خانواده هنردوست هم بزرگ شدم و این امکان براحتی برایم فراهم بود که هنر را دنبال کنم. به خاطر همین با اینکه دیپلم نظری گرفته بودم، در دوران دانشگاه دنبال علاقهای رفتم که در همه سالهای کودکی و نوجوانی همراهم بود؛ یعنی هنر. در رشته معماری درس خواندم و همزمان به خاطر همین علاقه، به یادگیری رشتههای هنری مختلفی هم مشغول شدم؛ سبکهای مختلف نقاشی، مجسمهسازی، ویترای، نقش برجسته و... کار پتینه را هم در همین دوران یادگرفتم و حالا چندسال است که به صورت تخصصی آن را دنبال میکنم.
برای من رنگ یعنی زندگی؛ دنیای رنگ یعنی دنیای زندگی؛ چون سروکارم با رنگ است، همه رنگها را هم دوست دارم مخصوصا رنگهای شاد و تند و تیز را. موقع کار هم دستم به سمت رنگهای مشکی یا قهوهای نمیرود مگر به اجبار. به خاطر همین علاقه، لباسهایم پر از رنگهای شاد و روشن است. همین علاقه به رنگ هم باعث شده که یک فروشگاه فروش رنگهای دکوراتیو راه بیندازم؛ رنگهای خاصی که مخصوص دکور هستند و در هر مغازه رنگفروشیای دیده نمیشوند. اینها نسل جدید رنگ هستند و بعد از اینکه کار رنگ آمیزی یک ساختمان تمام شد به عنوان اتمام کار استفاده میشوند.
خودم را به چالش میاندازم
پتینه، هنر تقریباً جدیدی در دکوراسیون خانههاست. شاید از نظر خیلیها هنر قدیمی کردن اشیاء و وسایل باشد اما اگر وارد دنیای پتینه شوید میبینید که چقدر گسترده تر است. دست هنرمند در این کار واقعاً باز است؛ میتواند با استفاده از رنگها و ابزارهای مختلف بافتهای بصری زیبا و متنوعی را روی سطوح مختلف به وجود بیاورد؛ از دیوار و سقف گرفته تا ستون و مجسمه و حتی کابینتهای آشپزخانه، کمد و سرویسخواب.
خوشبختانه برعکس خیلی از کارها، در رشته پتینه و البته بیشتر کارهای دکوراتیو، کارفرماها تمایل زیادی دارند که کارشان را به هنرمندان خانم بسپارند، شاید چون ظرافت کار و سلیقه و حوصله خانمها از مردها بیشتر است. حالا این وسط من همیشه دوست دارم خودم را به چالش بیندازم، یعنی کاری را قبول کنم که کمتر کسی حوصله انجامش را دارد. کارهایی که ظرافت و دقت بیشتری را میطلبند. از اینکه بقیه بگویند خانم اسماعیلی چطوری این کار را انجام داده؟ احساس غرور میکنم؛ این تعجب و تحسین خستگی را از تنم در میآورد.
پتینه ورق طلای برج روما
حدودا دو سال پیش بود یکی از دوستانم این پروژه را به من پیشنهاد کرد و با تأکید زیاد گفت: «پتینه این کار تماما با ورق طلاست؛ اصلاً تو میتوانی این کار را انجام بدهی؟!»
من سابقه کار ورق طلا را داشتم، به خاطر همین قبول کردم و با کارفرمای برج روما یک قرار ملاقات و بازدید از محل گذاشتیم. روز قرار، کارفرما طرحی را که روی سنگفرش سالن بود به من نشان داد و گفت من همچین طرحی را میخواهم؛ میتوانی این طرح را روی سقف سالن هم بیندازی؟ گفتم بله چرا که نه! پرسید چقدر طول میکشد؟ من هم گفتم حدودا یک هفته تا 10 روز. کار را قبول کردم. بعد چند طرح مختلف را برای کارفرما ایمیل کردم که از بین آنها یکی را انتخاب کرد و مشغول به کار شدم. اما وسطهای کار چند بار احساس کردم چه کار دشوار و نفسگیری را قبول کردهام؛ چون کار روی سقف، مشکلتر از کار روی دیوار است، حالا فکر کنید برای پتینه ورق طلا شما باید روی ورقه هایی از طلا که در ابعاد کاغذ دفتر و به نازکی کیسه فریز هستند کار کنید.
به عنوان طراح دکوراسیون منازل وقتی به خانه مشتری میروم، نگاه میکنم ببینم سلیقهاش چیست؟ سبک کلاسیک را میپسندد یا طرفدار سبک مدرن است؟ چون بالاخره اوست که میخواهد در این خانه و با آن طراحی دکور زندگی کند و نظرش مهم است |
این ورقهای طلا به قدری نازک هستند که در فاصله اینکه بخواهی با دست آنها را به سقف بچسبانی پودر میشوند و روی زمین میریزند. اما خوشبختانه با همه این سختیها نتیجه خیلی خوب و رضایت بخش بود و با اینکه تا دو هفته بعد از انجام این کار گردن و شانه هایم درد میکرد اما در نهایت کار خوبی از آب در آمد.
مرمت کوشک شقاقی
عمارت کوشک یکی از زیباترین عمارتهای تهران است؛ یک نمونه خوب از معماری گذشته ما که هنوز هم پابرجاست. قبل از اینکه در این عمارت مشغول شوم، درباره اش چیزهایی شنیده بودم اما فرصت نشده بود از نزدیک آن را ببینم. تا اینکه مدتی پیش از طریق یکی از دوستانم باخبر شدم که سقف عمارت کوشک براثر رطوبت ریخته. برای مرمت این بنا من را معرفی کرده بودند. من هم نمونه کار بردم و تأیید شدم.برای بازدید حضوری از محل عمارت قرار گذاشتیم.
اولین چیزی که به محض ورود به بنا نظرم را جلب کرد، حوصله و دقت زیاد نقاشان قبلی این عمارت بود. متأسفانه قسمتی از سقف عمارت کوشک آسیب دیده و نیاز به مرمت داشت. مثل اینکه از بالا نم و رطوبت نشتی داده و باعث ریختن قسمتی از سقف وسط سالن و گوشه هایش که گچ بری و رنگ داشتند شده بود. کار سادهای به نظر نمیرسید. قبل از شروع کارهم به من گفتند سازمان میراث فرهنگی تأکید کرده که رنگها دست نخورند و همان طور باشند که قبلاً بودند، یعنی دقیقا باید رنگهایی را رنگسازی میکردیم که همپایه رنگهای قبلی عمارت بود و این کار یعنی اینکه بخواهی هر چیزی را به پایه یک رنگ دیگر برسانی؛ اصلاً ساده نیست.
دو سه روز که از شروع کارمان گذشت، دیدم رنگهای به کار رفته در بنا خیلی زیادند. حتی چندبار با خودم گفتم خدا خانه نقاش قبلی این عمارت را آباد کند! چطور این همه رنگ را اینجا کار کرده؛ ما میخواهیم فقط کار مرمت چند جای کوچک را انجام بدهیم این همه طول کشیده، حالا نقاش قبلی برای رنگآمیزی چند روز وقت صرف کرده؟
برای مرمت کوشک ما از 12 - 13 رنگ استفاده کردیم، همه این رنگها را ساختیم؛ مثلاً قهوهای در چند رنگ و چند پایه مختلف بود. یا گلبهی هم همین طور. شاید همین سختی کار باعث شده بود دو سه نفری که قبل از ما برای مرمت دعوت شده بودند، با دیدن جزئیات نقاشیها و رنگهای داخل ساختمان بیخیال ادامه کار بشوند و بروند.
سعی میکنم تا جایی که میشود مسائل کاری را به خانه نیاورم؛ همیشه وقتی وارد خانه میشوم عین یک خانم خانهدار رفتار میکنم |
جعبه ابزار جادویی من
هر کسی در کار خودش به وسیلهای وابسته است و با یک چیزهایی کارش را راه میاندازد؛ من هم برای خودم یک جعبه ابزار دارم؛ بهتر بگویم یک کیف ابزار که پر است از وسایلی که با آنها کار میکنم؛ مثل وودبراش، کاردک، لیسه، مقار، متر، طراز لیزری و... این کیف ابزار همیشه همراهم است، بعضی وقتها سنگینتر است دودستی برمیدارم بعضی وقتها وسیلههایش را کمتر میکنم یکدستی برمیدارم. اما بدون این کیف جایی نمیروم. این جعبه ابزار، فوت جادویی کار من است.
بجز این یک لباس کار سفید هم دارم که البته دیگر سفید نیست؛ رنگین کمانی از رنگ است. سرجیبها، سر آستینها و...همه جایش پر از رنگ شده.
در دکوراسیون نظر مشتری مهم است
با اینکه بیشتر دوست دارم شاخه فعالیتم همین کارهای هنری باشد، اما به عنوان طراح دکوراسیون منازل هم کار میکنم. در این مواقع وقتی برای اولین بار به خانه مشتری میروم، نگاه میکنم ببینم سلیقه مشتریام چیست؟ سبک کلاسیک را میپسندد یا طرفدار سبک مدرن است؟
درست است که من طراحی دکوراسیون خانه را به عهده دارم اما بالاخره او قرار است که در این خانه زندگی کند و نظرش واقعاً مهم است، باید با این فضا بخوبی ارتباط بگیرد و احساس راحتی و آرامش داشته باشد، این احساس راحتی و آرامش در فضایی که با سلیقه اش جور نیست به دست نمیآید. بعد از اینکه با سلیقه و علائق مشتری آشنا شدم، به وسیلهها و مبلمان منزلش نگاه میکنم. اگر قرار نیست مبلمان را تغییر بدهد و میخواهد از همانها استفاده کند باید به جزئیاتشان دقت کنم، به اینکه در چه سبکی هستند. بر اساس آنها دیوارها، سقف و قاب دروپنجرهها را طراحی میکنم. به اضافه اینکه رنگها را متناسب با لوازم منزل، پرده، تابلوها و... انتخاب میکنم.
با اینکه از قدیم میگویند کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد اما خوشبختانه این ضربالمثل در مورد من مصداق پیدا نمیکند. چون برای دکوراسیون خانه خودم هم وقت زیادی گذاشتهام. مثلاً چند وقت پیش کابینتهایم را پتینه کردم. نکته جالب اینجا بود که کابینتهایم را عوض نکردم همان قبلیها بودند اما اینقدر با این کار ظاهرشان تغییر کرد و زیباتر شدند که خیلیها فکر میکردند کابینتها را عوض کردهام. یا اینکه دیوار پشت تلویزیون را رنگ دکوراتیو زدم و ظاهر بهتری پیدا کرد. حتی سرویسخواب خودمان را هم پتینه کردم و فوقالعاده هم زیبا شد.
برای کارهای خانه هم وقت میگذارم
سعی میکنم تا جایی که میشود مسائل کاری را به خانه نیاورم؛ همیشه وقتی وارد خانه میشوم عین یک خانم خانهدار رفتار میکنم، طوری که اگر کسی من را ببیند فکر میکند اصلاً شاغل نیستم اینقدر که برای کارهای خانه وقت میگذارم و همیشه همه چیز سر جای خودش است. کلا کارهای خانه و آشپزی را دوست دارم و اینکه چطور این کارها را انجام میدهم برایم مهم است. به دکور غذا و میزی که میچینم اهمیت میدهم، به اینکه وقتی میز میچینم همه چیز با سلیقه کنار هم چیده شده باشند.
از مد خوشم نمیآید، بالطبع طرفدار مد هم نیستم. به نظرم هر کسی باید رنگی را که بیشتر به رنگ پوست و تیپ و ظاهرش میآید بپوشد تا اینکه تابع مد باشد |
بجز این چون دوست دارم هرچیزی که با دست خودم خلق میکنم با دیگر چیزها متفاوت باشد، سعی کنم غذاهایم را با رعایت کوچکترین چیزها و جزئیات زیبا کنم. مثلاً غذا شاید یک کشک و بادمجان معمولی باشد که همه درست میکنند اما دیزاین این کشک و بادمجان میتواند شبیه یک تابلوی زیبا و پر از گل باشد. درحقیقت همیشه غیر از عطر و بوی غذا که اشتهابرانگیز است و برای منحصر به فرد شدنش از ادویههای مختلف استفاده میکنم، برای ظاهر غذا هم وقت میگذارم. حتی این سلیقه را وقتی که ظرف میوه را میچینم هم به کار میبرم. میوهها با آن ترکیب رنگی فوقالعادهشان میتوانند در کنار هم به یک تابلوی زیبا روی میز تبدیل شوند. به خاطر همین همیشه میهمانهای من میدانند که وقتی به خانه ام دعوت میشوند باید منتظر دیدن چیزهای جدید باشند.
تابع مد نیستم
از مد خوشم نمیآید، بالطبع طرفدار مد هم نیستم. به نظرم هر کسی باید رنگی را که بیشتر به رنگ پوست و تیپ و ظاهرش میآید بپوشد تا اینکه تابع مد باشد و هم چیزی را بپوشد که زیباترش نمیکند و هم از نظر اقتصادی به خرج میاندازدش. مثلاً شاید یک مانتویی را بپوشم که ۱۰ سال پیش خریدهام، اما الان همین مانتو را وقتی میپوشم خیلیها میپرسند از کجا خریدی ؟ چقدر زیباست و... در صورتی که اصلاً این مانتو روی مد نیست.
خیلی وقتها هم پیش آمده لباسهایم را با وسایل سادهای تزئین کردهام و به قولی ظاهرشان را جدیدتر کردهام. مثلاً تمام لباسهای شبم را با منجوق و اکلیل تزئین میکنم. دلم میخواهد هر چیزی که درست میکنم به نوعی سلیقه من در آن به کار رفته باشد و امضای من پای آن کار باشد. حالا چه کار هنری باشد چه کار خانه و آشپزی. (مینا مولایی/ بانو)
به گزارش جام جم سرا ، در این نوشتار قصد بیان فواید و مضرات این دو خوردنی مغزی را داریم تا با اطلاع از اثراتشان، باعث حفظ و افزایش سلامتی خود و پیشگیری از ابتلا به برخی بیماریها یا اختلالات مرتبط شوید و بدانید چه بیماریهایی را درمان میکنند.
روزی 4 عدد بادام بخورید
بادام سرشار از انرژی و دارای کالری بالایی است؛ با این حال منبعی مناسب برای کسب کلسیم، فسفر، پتاسیم، آهن و ویتامینهای ب 1 و ب 2 و ب 3 است. در آن روغن غیراشباع و مقداری نشاسته و پروتئین هم موجود است. البته بهگفته متخصصان طب سنتی، استفاده از بادامهای تفتداده یا به قول معروف بو داده، بسیاری از فواید بادام خام را ندارد و به همین دلیل بهتر است برای بهرهگیری از خواص آن بادام را بهصورت خام مصرف کنید. از تمام قسمتهای درخت آن اعم از شکوفه و برگ و میوه و حتی پوست درخت در طب سنتی استفاده میشده که برخی از آنها به قرار زیر است.
ـ از آنجا که سرشار از چربی غیراشباع است در کاهش ابتلا به بیماریهای عروقی و قلبی مفید است.
ـ چون کالری زیادی در خود دارد، میتواند احساس سیری را در فرد افزایش دهد و با کاهش اشتها به کم کردن وزن افراد کمک کند.
ـ پتاسیم موجود در آن میتواند علاوه بر در تعادل نگهداشتن میزان فشارخون و تنظیم ضربان قلب، به کار آنها که دچار پرفشاری خون یا تپش قلب هستند بیاید.
ـ بادام شیرین به تقویت قوای جنسی کمک میکند.
ـ التهابات مجاری تنفسی را کاهش میدهد.
ـ به دلیل داشتن منابع آنتیاکسیدان برای درخشش و شفافیت پوست و حفظ شادابی آن بسیار مفید است.
ـ ماساژ پوست با روغن بادام التهاب و سوختگی پوست را بهبود میبخشد و خارش را در کودکانی که مبتلا به سرخک یا مخملک شدهاند کاهش میدهد.
ـ اسید فولیک موجود در آن میتواند به افزایش احتمال بارداری و پس از آن به ساخت سلولها و رشد بهتر جنین کمک کند.
ـ ویتامین ب و منیزیمی که در آن است، میتواند باعث افزایش آرامش شود.
ـ کلسترول بد را کاهش میدهد.
ـ اگر روغن بادام شیرین را به پشت سالمندان بمالید دردهای ستون فقرات را تسکین میبخشد.
ـ روغن آن برای افراد مبتلا به یبوست راهکار درمانی مناسبی است.
ـ روغن بادام برای افرادی که دچار بیخوابی شدهاند نیز مفید است و همچون دارویی خوابآور عمل میکند.
ـ ماساژ موها یک بار در هفته با روغن بادام باعث کم شدن ریزش مو میشود.
ـ چون سرشار از فیبر است، میتواند تعداد دفعات ابتلا به یبوست دوران بارداری را کاهش دهد.
اثرات مخلوط بادام با مواد دیگر
نیاکان ما روغن بادام را با شکر و کتیرا مخلوط میکردند و از آن برای نرم کردن سینه و از بین بردن سرفههای خشک استفاده میکردند. مخلوطی از مغز بادام شیرین و عسل را برای تسکین دردهای کبدی و ناراحتیهای کلیوی به کار میبردند و همچنین به مادران باردار توصیه میکردند پنج عدد بادام را درون آب خیس کنند و پس از کندن پوست بخورند تا علاوه بر کاهش حساسیت و آلرژی باعث سلامت بیشتر جنین شود. بتازگی هم محققان دریافتهاند که مصرف این مقدار بادام به همین شیوه خیساندن و پوست کندن آن علاوه بر اینکه راهی مناسب برای پیشگیری از ابتلای مادر به مسمومیت بارداری در دوران حاملگی بهشمار میرود، باعث استحکام استخوانها و تقویت دستگاه عصبی نوزاد آینده مادر خواهد شد و پس از تولد دندانهای محکمتری خواهد داشت. با استفاده از جوشاندن برگ درخت بادام و حل کردنش در آب محلولی بهدست میآوردند که پس از صاف کردن و نوشیدن برای درمان نارساییهای کبدی و پیشگیری از مشکلات و اختلالات کیسه صفرا به کار میرفته است. از دم کردن پوست قهوهای مغز بادام برای کاهش درد بهره میبردند. همچنین برگ تازه یا خشک آن را به عنوان مسهل استفاده میکردند.
خواص و طرز تهیه شیر بادام
برای بهدست آوردن شیر بادام که آن هم خواص بسیار دارد، میتوانید مقداری از مغز بادام را بهصورت خام و تفت نداده آسیاب کنید تا به پودری تبدیل شود که بتوانید به نسبت مساوی آن را با شکر مخلوط کنید. آنگاه به اندازهای آب به این مخلوط بیفزایید که به شکل شیر درآید. برخی از خواص شیر بادام از این قرار است:
ـ رافع خشکی دهان و زبان است.
ـ مسکن دردهای گلو و خلطآوری خوب برای هنگامی است که مجرای حلق به دلیل سرفههای زیاد یا شدید، سخت شده است.
ـ ناراحتیهای قسمت حلق و حنجره را رفع میکند.
ـ تنگی نفس را بخصوص در افراد مسن کاهش میدهد.
ـ خارجکننده سنگ از مثانه است.
ـ یک آبرسان طبیعی به بدن محسوب میشود.
ـ از آن میتوان برای نرم کردن پوست و زیبایی و طراوت آن بهره برد.
حواستان به مضرات بادام باشد
همچون بسیاری از مواد غذایی، بادام میتواند ضررهایی را نیز متوجه سلامت شما کند. بنابراین لازم است پیش از مصرف آن بدانید که این ماده خوراکی بسیار دیر هضم بوده و زیادهروی در خوردن آن سبب احساس سنگینی در معده میشود و بخصوص برای افرادی با معدههای ضعیف مناسب نیست.
از پسته غافل نشوید
این عضو پرطرفدار سبدهای آجیل که همه افراد معمولا سراغ نوع خندانش میروند سرشار از مواد معدنی مفید برای بدن و حفظ سلامتی است. در پسته، کلسیم، پروتئین، فسفر، آهن، پتاسیم، ویتامین آ، ای، ب1، ب3 و ب6 ذخیره شده است که به همین دلیل مزایایی از جمله خواص زیر را دارد:
ـ درمانگر مبتلایان به کمخونی است.
ـ باعث تقویت مغز و کارکرد بهتر ذهن میشود و به همین دلیل برای دانشآموزان مفید است.
ـ اعصاب را آرام میکند.
ـ لثهها را تقویت کرده، زخمهای دهانی را کاهش میدهد، دندانها را مستحکم کرده، بخصوص برای کسانی مفید است که از بوی بد دهان رنج میبرند.
ـ چون مقادیری فسفر در خود دارد به افزایش هوش و تمرکز ذهنی کمک فراوان میکند.
ـ رفعکننده خستگی است و از ضعف و بیحالی پیشگیری میکند.
ـ اگر در جوانی یا سن رشد مصرف شود برای پیشگیری از پوکی استخوان در میانسالی یا پیری بسیار مفید است.
ـ عضلهساز خوبی برای آنهاست که میخواهند اندامی قوی داشته باشند. همچنین راهی خوب برای جلوگیری از ابتلا به گرفتگیهای عضلانی نهتنها در ورزشکاران بلکه در افراد معمولی است.
ـ پوست نازکی که مغز پسته را در خود پوشیده، یرقان و ورم طحال را درمان میکند.
ـ بهدلیل داشتن پتاسیم، متعادلکننده و تنظیمگر نبض یا ضربان قلب است.
ـ دارویی مفید برای کاهش فشارخون به شمار میرود. علاوه بر این بهدلیل داشتن آهن میتواند کمخونی و رنگپریدگی ناشی از آن را درمان کند.
ـ افرادی که از رژیمهای غذایی گیاهی پیروی میکنند یا در اصطلاح، گیاهخوارند میتوانند مقداری از پروتئین موردنیاز برای بدن خود را از این منبع خوراکی تأمین کنند.
ـ مقادیری فیبر در پسته موجود است که سبب کارکرد بهتر رودهها میشود.
ـ دید و سوی چشمها را تقویت میکند.
ـ منیزیم، مس و همچنین ویتامینهای گروه ب موجود در آن میتواند باعث افزایش کارآیی دستگاه ایمنی در بدن شود.
ـ اگر دچار سردی کبد شدهاید، دوای آن مصرف پسته است.
ـ پسته بهدلیل داشتن منابع آنتیاکسیدانی از بروز برخی سرطانها پیشگیری میکند یا ابتلا به آنها را به تأخیر میاندازد.
ـ یکی از منابع خوب برای به تعادل رساندن ترشحات غده تیروئید به شمار میرود.
ـ اگر میخواهید پستهای که مصرف میکنید اثراتش بیشتر باشد یادتان باشد حتماً از نوع تازه یا حداقل نوع تفت نداده آن استفاده کنید.
درمان به روش نیاکان
گذشتگان ما با دم کردن پوست سبز پسته به عنوان داروی دمنوشی استفاده میکردند تا حالت تهوع و استفراغ را از بین ببرند. این دمنوش همچنین برای درمان اسهال نیز تجویز میشده ولی یکی از کاربردهای آن در مواقعی بوده است که شخصی دچار سکسکههای طولانی میشده. پوست آن را دم میگذاشتند و فنجانی از این دمکرده را به وی میدادند.
به روش قدیم، جوشانده برگ و پوست درخت آن میتواند به کسانی کمک کند که به دفعات دچار خارش در نواحی باسن میشوند.
ضررهایی پشت لبخند ملیح
پشت لب خندان پسته ممکن است ضررهایی هم برای برخی اشخاص نهفته باشد.
به عنوان مثال این آجیل بهدلیل داشتن طبیعتی گرم احتمال بروز کهیر و جوشهای پوستی را افزایش میدهد و برای کسانی که حساسیت دارند مناسب نیست؛ بهدلیل داشتن چربی بالا نیز برای کسانی که معدهای ضعیف دارند مضر است. اشخاصی که تریگلیسیرید بالا دارند نیز از مصرف پسته منع شدهاند. همچنین توصیه شده که افراد مبتلا به دیابت و نقرس نباید آن را مصرف کنند. متخصصان طب سنتی بر این عقیدهاند که افراد مبتلا به نارساییهای کلیوی هم باید دور پسته را تا زمانی که با این مشکلات درگیرند خط بکشند.
چاردیواری