نوشیدن آب بیش از حد و بیش از نیاز بدن و همچنین در فواصل کوتاه آب خوردن می تواند باعث بروز مشکلاتی در بدن گردد. هیدراتاسیون بیش از اندازه و مسمومیت با آب زمانی رخ می دهد که میزان آب نوشیده شده بیشتر از توانایی کلیه ها برای تخلیه آب اضافی از طریق ادرار باشد. اما مقدار آب تنها عامل تعیین کننده در این زمینه نیست. مدت زمانی که طی آن آب نوشیده شده اسـت نیز باید مد نظر قرار بگیرد.
تمامی سلول ها و اندام های بدن انسان برای عملکرد درست به آب نیاز دارند. بر همین اساس، شما نیازمند جایگزینی مداوم آب از دست رفته بدن به واسطه تعرق، ادرار و تنفس هستید.به گزارش “اتوریتی نیوتریشن”، نوشیدن ناکافی آب می تواند به شکل گیری نشانه هایی مانند خستگی،
سرگیجه، و گرفتگی عضلات منجر شود. در مقابل، نوشیدن بیش از اندازه آب نیز می تواند شرایطی جدی و خطرناکی که به نام مسمومیت با آب شناخته می شود را موجب شود.
مسمومیت با آب چیست؟
مسمومیت با آب اختلالی در عملکرد مغز به واسطه نوشیدن بیش از اندازه آب اسـت. نوشیدن بیش از اندازه آب موجب افزایش مقدار این مایع در خون انسان می شود. این میزان آب می تواند الکترولیت های موجود در خون، به ویژه سدیم را رقیق سازد. هنگامی که سطوح سدیم به کمتر از 135 میلی مول بر لیتر می رسد، این شرایط به نام «هیپوناترمی» شناخته می شود.
سدیم به تعادل مایعات بین بخش داخلی و خارجی سلول ها کمک می کند. هنگامی که سطوح سدیم به واسطه مصرف بیش از اندازه آب کاهش می یابد، جریان مایعات از بخش خارجی به بخش داخلی سلول تغییر می کند و به تورم آنها منجر می شود. هنگامی که این شرایط برای سلول های مغزی رخ می دهد، امکان شکل گیری عوارض خطرناک و بالقوه تهدیدکننده زندگی فرد ایجاد می شود.
نوشیدن بیش از اندازه آب می تواند خطرناک باشد
مسمومیت با آب در نتیجه تورم سلول ها شکل می گیرد. هنگامی که سلول های مغزی متورم می شوند، فشار داخل جمجمه افزایش می یابد. این فشار نخستین نشانه های مسمومیت با آب را موجب می شود که شامل موارد زیر می شوند:
سر درد
حالت تهوع
استفراغ
در موارد شدید، مسمویت با آب می تواند نشانه های جدیتر مانند موارد زیر را موجب شود:
افزایش فشار خون
گیجی
دو بینی
خواب آلودگی
اشکال در تنفس
ضعف و گرفتگی عضلات
ناتوانی در شناسایی اطلاعات حسی
تجمع مایعات اضافی در مغز به نام ورم مغزی شناخته می شود که می تواند ساقه مغز را تحت تاثیر قرار داده و اختلال در سیستم عصبی مرکزی ایجاد کند. در موارد شدید، مسمومیت با آب می تواند به تشنج، آسیب مغزی، کما و حتی مرگ منجر شود.
نوشیدن بیش از اندازه آب می تواند خطرناک باشد
مرگ به واسطه مسمومیت با آب
نوشیدن بیش از اندازه آب به صورت تصادفی بسیار دشوار اسـت. با این وجود، موارد مرگ و میر ناشی از این شرایط گزارش شده اند. بیشتر موارد مسمومیت با آب در میان سربازان گزارش شده اند. در یک گزارش به 17 سرباز مبتلا به هیپوناترمی در نتیجه مصرف بیش از اندازه آب اشاره شده بود.
سطوح سدیم خون این افراد در دامنه 115 تا 130 میلی مول بر لیتر قرار داشت در شرایطی که دامنه عادی 135 تا 145 میل مول بر لیتر اسـت.در گزارشی دیگر، چگونگی مرگ سه سرباز در نتیجه هیپوناترمی و ورم مغزی تشریح شده بود. مرگ این افراد با نوشیدن 10 تا 20 لیتر آب تنها در چند ساعت رقم خورده بود.
نشانه های هیپوناترمی می تواند با نشانه های کم آبی بدن اشتباه گرفته شود. بر همین اساس، یک سرباز که به اشتباه کم ابی بدن و گرمازدگی در وی تشخیص داده شده بود، به واسطه آبرسانی یا هیدراتاسیون دهانی مکرر و مسمومیت با آب جان خود را از دست داد.
مسمومیت با آب طی انجام فعالیت های ورزشی به ویژه ورزش های استقامتی نیز رخ می دهد. نوشیدن بیش از اندازه آب برای جلوگیری از کم آبی بدن در این قبیل فعالیت ها شایع اسـت. بر همین اساس، هیپوناترمی اغلب طی رویدادهای ورزشی بزرگ رخ می دهد. به عنوان مثال، در مسابقات دو ماراتن بوستون در سال 2002، 13 درصد از شرکت کنندگان دارای نشانه های هیپوناترمی بودند.
0.06 درصد از این افراد هیپوناترمی حاد با سطوح سدیم کمتر از 120 میلی مول بر لیتر را نشان دادند.متاسفانه، برخی موارد مسمومیت با آب در این رویدادهای ورزشی به مرگ منجر شده اند. به عنوان مثال، می توان به مرگ یک دونده دو مارتن اشاره کرد که آزمایش ها نشان دادند
سطوح سدیم خون وی کمتر از 130 میلی مول بر لیتر بوده و هیدروسفالی (ازدیاد غیر عادی مایع) و آسیب ساقه مغز به جان باختن وی منجر شده بود.مصرف بیش از اندازه آب می تواند در بیماران روانی، به ویژه افراد مبتلا به شیزوفرنی، نیز رخ دهد. نتایج مطالعه ای که روی مرگ 27 بیمار جوان مبتلا به شیزوفرنی انجام شده بود، نشان داد که پنج مورد مرگ در نتیجه مسمومیت با آب بوده اسـت.
چه میزان آب بیش از اندازه محسوب می شود؟
هیدراتاسیون بیش از اندازه و مسمومیت با آب زمانی رخ می دهد که میزان آب نوشیده شده بیشتر از توانایی کلیه ها برای تخلیه آب اضافی از طریق ادرار باشد. اما مقدار آب تنها عامل تعیین کننده در این زمینه نیست. مدت زمانی که طی آن آب نوشیده شده اسـت نیز باید مد نظر قرار بگیرد.
در صورتی که مقدار بسیار زیاد آب را طی یک بازه زمانی کوتاه بنوشید با خطر بزرگتر ابتلا به مسمومیت با آب مواجه هستید. این خطر در صورتی که طی مدت زمان طولانیتری همان میزان آب را مصرف کرده باشید، کاهش می یابد.نشانه های هیپوناترمی می توانند به واسطه نوشیدن 3 تا 4 لیتر آب در یک مدت زمان کوتاه پدیدار شوند.
کلیه های انسان می توانند 20 تا 28 لیتر آب را در روز از بدن خارج سازند، اما قادر به تخلیه بیش از 0.8 تا 1 لیتر آب در یک ساعت نیستند. از این رو، برای جلوگیری از نشانه های هیپوناترمی شما نباید به طور میانگین بیش از این میزان آب طی یک ساعت را مصرف کنید. بسیاری از موارد گزارش شده مسمومیت با آب در نتیجه نوشیدن مقادیر زیاد آب در یک بازه زمانی کوتاه بوده اند.
به چه مقدار آب نیاز دارید؟
عدد و رقم خاصی درباره این که به چه میزان آب در روز نیاز دارید، وجود ندارد و میزان نوشیدن آب از فردی به فرد دیگر می تواند متفاوت باشد. برای تعیین میزان آب مورد نیاز روزانه می توانید وزن بدن، سطح فعالیت های بدنی و شرایط آب و هوا را مد نظر قرار دهید.
انستیتو پزشکی (IOM) میزان آب دریافتی روزانه برای مردان را 3.7 لیتر و برای زنان 2.7 لیتر پیشنهاد کرده اسـت. با این وجود، این توصیه ها شامل آب دریافتی از نوشیدنی هایی به جز آب و مواد غذایی نیز می شوند. برخی از مردم از قانون 8 × 8 پیروی می کنند که نوشیدنی هشت لیوان آب در روز را پیشنهاد می کند. اما این قانون چندان مبتنی بر پژوهش نیست و بیشتر حالتی دلخواه دارد.
یک قانون خوب برای تعیین آب مورد نیاز گوش دادن به بدن و نوشیدن آب هنگام احساس تشنگی اسـت. این اقدام باید برای حفظ سطوح آب مورد نیاز بدن کافی باشد. اما تکیه بر تشنگی ممکن اسـت برای همه کارآمد نباشد. ورزشکاران، افراد مسن و بانوان باردار می توانند به نوشیدن آب بیشتری در روز نیاز داشته باشند.
بسیاری از افراد برای پیدا کردن پاسخ سوال های پزشکی و همچنین داروهای موثر در بیماری ها به سراغ گوگل می روند. اگرچه استفاده از فناوریهای جدید و همچنین اطلاعات بیانتهای وبسایتها تا حد زیادی به زندگی همه افراد کمک کرده اسـت، اما گاهی اتکای بی چون و چرا به منابعی مانند وبلاگهای پزشکی یا ویکیپدیا برای درمان خودسر بیماریهایی که شاید پزشکها اطلاعات دقیقتری درباره آنها دارند،
میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد.آرون سوامینات که مدیر برنامه بیماری التهابی روده در بیمارستان Lenox Hill و استاد پزشکی در دانشکده پزشکی Hofstra Northwell اسـت، مطلبی را درباره استفاده از سایتهای پزشکی و یا ویکیپدیا برای درمان بیماریها و عواقبی که این کار ممکن اسـت داشته باشد، در نیویورکتایمز نوشته اسـت.
در این متن آمده اسـت: «یکی از بیماران من که مبتلا به کرون (Crohn) بود، مصرف داروهای خود را متوقف کرد. او به طور تجربی درباره پیوند مدفوع شنیده بود و تصور میکرد درمان مناسبی برای اوست. پس از اینکه با یک سایت اینترنتی -خودتان انجام دهید (do-it-yourself)- مشورت کرد و پس از خوددرمانی که انجام داد حتی بیش از پیش دچار علائم ناتوانکننده شد.
او سرانجام پذیرفت که به درمان پیشین خود برگردد و یک هفته پس از آن بهبود یافت.به منظور درک اینکه چرا بیماران مبتلا به التهاب روده اطلاعات خود را از جایی غیر از پزشکشان دریافت میکنند، من و همکارانم یک مطالعه انجام دادیم. ما دریافتیم که بیش از ۹۰ درصد از بیماران، اینترنت را برای اطلاعات جستوجو میکنند. بیشتر بیماران نیز سایتهای WebMD، Mayo Clinic و یا ویکیپدیا را مورد جستوجو قرار میدهند.
در حالی که این سایتها میتوانند مکانهای مفیدی برای به دست آوردن اطلاعات عمومی باشند، به اندازه کافی حاوی اطلاعات متنوع و منحصر به فردی نیستند که به کاربران این امکان را دهند تا تصمیمهای کاملا آگاهانه بگیرند. این سایتها نمیتوانند به درستی فواید و خطرات ناشی از یک درمان خاص را در زمینه شرایط منحصر به فرد بیماران مشخص کنند.
به عنوان کسی که علاقه ویژهای به مدیریت این بیماریهای پیچیده دارد، همکاران پزشک من اغلب سختترین بیماران خود را برای گرفتن نظر دوم برای من میفرستند. اغلب اوقات، بیماران بهبود نیافتهاند، زیرا آنها از دریافت درمانهای موثر خودداری میکنند، با این توجیه که یک نفر یک جایی (که البته اغلب اوقات در اینترنت اسـت)
آنها را از انجام معالجات ترسانده اسـت و مشاورهای نادرست درباره شرایط خاص بیمار به آنها داده، یا درباره فواید درمانهای خانگی و رژیمها مبالغه کرده اسـت.به عنوان یک پزشک، که مدیریت یک بیماری را بر عهده دارد که در حال حاضر هیچ درمانی برایش نیست و یا یک بیماری که ممکن اسـت رژیمهای درمانی متعددی داشته، من باید نسبت به انتخاب بیماران خود فکر بازی داشته باشم.
با این وجود، هدف من این اسـت که از دانش و تجربه کسبشده در طول زندگی حرفهای خود برای بهبود علائم، حفظ کیفیت زندگی و کمک به جلوگیری از عوارضی مانند بستری و جراحی کمک -در حالی که به استقلال بیماران خود احترام میگذارم- استفاده کنم و این گاهی اوقات بدان معناست که باید از بیمارانم بخواهم از پرسیدن نظرات و مشاورههای پزشکی «دکتر گوگل» خودداری کنند.»
خبرگزاری آریا -
معمولاً افراد بعد از بروز علایمی مانند بی حسی و سوزن شدن دست و پا و یا از دست دادن تعادل به پزشک مراجعه می کنند و با انجام آزمایش و معاینه متوجه می شوند که به بیماری MS مبتلا شده اند.
در این مطلب به علایمی که می تواند نشانه ای از این بیماری باشد اشاره می کنیم.
سوزش در انگشتان:این حالت ممکن است برای هر فردی به وجود بیاید اما در صورت دائمی شدن آن، بهتر است به پزشک مراجعه کنید شاید این نشانه ام اس نباشد اما می تواند با یک مشکل عضله یا عصب در ارتباط باشد. بنابراین بهتر است که به پزشک مراجعه کنید تا معاینه شوید.
التهاب عصب بینایی و مشکلات چشم:این مشکل برای بیش از 50 درصد مبتلایان به ام اس ایجاد می شود و در 15 درصد افراد، جزو اولین علایم است. این مشکل می تواند به شکل دوبینی، چشم درد و دید غیر واضح بروز کند.
خستگی مفرط:خستگی مفرط در بیماری های متعددی دیده می شود از جمله «ام اس»؛ در مرحله اول این بیماری، حدود 20 درصد بیماران دچار خستگی مفرط می شوند.
احساس ضعف در دست و پاها و ضعف عضله:احساس ضعف، خستگی یا سستی دست و پا علامت شایع این بیماری است.
از دست دادن تعادل:در موارد متعدد، نداشتن تعادل یا راه رفتن به صورت غیرعادی می تواند علایم اولیه این بیماری باشد. برخی از مبتلایان در مستقیم راه رفتن مشکل دارند و به آسانی تعادل خود را از دست می دهند.
نوعی احساس شوک الکتریکی:علامت لرمیت یا نوعی حس الکتریکی شوک که به پشت و اندام تحتانی انتشار می یابد و اغلب هنگام خم کردن گردن بروز می کند، می تواند نشانه ام اس باشد.
اسپاستیسیتی (Spasticity):این حالت، ناتوانی در کنترل عضله است که در مبتلایان به ام اس، بسیار شایع است.
بی اختیاری ادرار:مشکل مثانه یا روده در مبتلایان به ام اس شایع است. در صورت مشکل ساز بودن این مسئله بهتر است به پزشک مراجعه کنید.
علایم دیگر:سرگیجه، لرزش، درد صورت، اسپاسم عضله، مشکل گفتاری، علایم دیگر بیماری ام اس است.
منبع:aftabir.com
به هر حال، دانشگاهها و مؤسسات در زمینههای مختلف، رویکردی دلسردکننده داشتند. آنها نمیدانستند که در چه زمینهای او را به کار بگیرند. اسولت در این مورد توضیح میدهد:
بسیاری از جاهایی که برای پیدا کردن شغل رفتم، به من گفتند ما با این موضوع که با مردم بهطور شفاف در مورد موضوعات علمی صحبت میکنی، مشکلی نداریم، اما نه در زمان ما. بهطور ساده بگویم که جای من در سیلوهای آنها نبود.
این موضوع بدان معنی بود که مؤسسات علمی و دانشگاهها در ارزیابی استخدام اسولت، تنها به سابقهی کاری او توجه میکردند.
زمانی که اسولت هنوز در آزمایشگاه چرچ کار میکرد، بسیار پرشور اما لاغر بود، او به جز تکان دادن ناخودآگاه پاها و انگشتان دست خود ورزش دیگری را دنبال نمیکرد. او به غذا و بهخصوص ناهار، به چشم یک حواسپرتی نگاه میکند و اکثرا غذای ترکیبی سویلنت روی میز او دیده میشود. مانند بسیاری از دانشمندان دیگر، اسولت عزت نفس بالایی دارد. زمانی که به او در مورد یک دانشمند خجالتی اما خودبین گفته شد، با پوزخندی که خالی از تکبر نبود گفت:
من صدها مرتبه بیشتر از او خودرأی هستم.
در هر صورت، هدف اسولت یک هدف والای نوعدوستانه است. یکی از وبسایتهای مورد علاقهی او، scienceheroes.com است. این وبسایت دانشمندان را بر اساس تأثیر اختراعات آنها در حفظ جان انسانها لیست کرده است. فریتز هابر (Fritz Haber) و کارل بوش (Carl Bosch) که مخترع کود مصنوعی (شیمیایی) بودند، در رتبهی اول این سایت قرار گرفتهاند. آنطور که این وبسایت آورده است، اختراع آنها توانست در یک قرن گذشته ۲.۷۲ میلیارد انسان را از گرسنگی نجات دهد. لویی پاستور (Louis Pasteur) که نظریهی میکروب را توسعه داده است، در بین ۱۰ دانشمند برتر این لیست جای ندارد. به نظر میرسد که اسولت نیز سودای حضور در این لیست را در سر دارد. او با اشاره به این لیست میگوید:
این لیست واقعا بینقص است.
سال گذشته، کوین اسولت به استخدام MIT درآمد و در آزمایشگاه media شروع به فعالیت کرد. ابتدا این موضوع برای برخی گیجکننده به نظر رسید. چون این آزمایشگاه بیشتر در حوزهی تکنولوژی، هنر، طراحی و علوم رایانهای فعالیت دارد. اما جویی ایتو (Joi Ito) که مدیریت این آزمایشگاه را از سال ۲۰۱۱ بر عهده دارد، میگوید:
کسانی که اینطور فکر میکنند، تصور منسوخی از این مکان دارند... کوین واقعا مناسب این آزمایشگاه است. من به کریسپر بهعنوان یک قدم منطقی در راستای پیشرفت سریع فرآیند دیجیتال نگاه میکنم. کریسپر بخشی از یک نگرش دموکراتیک بلندمدت است، جایی که هزینههای کمتر باعث الهام ایدهها میشود. هزینههای پایینتر و قیمتهای کمتر باعث شد که استفاده از رایانهها به داخل شرکتهای بزرگ محدود نشود. وقتی که شما هزینهی چیزی را از میان برمیدارید، نیاز به اجازه گرفتن نیز از بین میرود.
ایتو با مقایسهی وضعیت فعلی بیوتکنولوژی با زمانی که استفاده از ایمیل گسترش مییافت، میگوید:
ناگهان، یک آبدارچی نیز میتوانست با مدیر خود ارتباط برقرار کند، تمام فیلترها از میان برداشته شدند. ما اکنون همین وضعیت را در کریسپر و بیوتکنولوژی میبینیم.
شاید سالها طول بکشد تا حیوانات و گیاهانی که با ژن درایوهای کریسپر دستکاری شدهاند، وارد محیطزیست طبیعی شوند. قطعا موانع مقرراتی، سیاسی و اجتماعی زیادی بر سر راه انجام چنین کاری وجود خواهد داشت. اسولت پیشبینی میکند که اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، ده سال بعد موشهای پاسفید مقاوم به بیماری لایم در طبیعت نانتاکت رهاسازی خواهند شد. اما موانع علمی پیش روی بهسرعت از میان برداشته میشوند. به این ترتیب حداقل میتوان روزی را متصور شد که با استفاده از تکنولوژی ژن درایو، بیماریهایی که باعث مرگ میلیاردها انسان شدهاند، از بین بروند و جلوی آفات ویرانگر گرفته شود و همچنین از گونههای در خطر محافظت شود. اما برای عملی شدن چنین طرحهایی ابتدا باید نگرش عموم مردم در مورد «دنیای طبیعی» تغییر اساسی کند.
یکی از اهداف فعالیت اسولت در MIT نیز همین است. بخشی از کار او این است که به گفتهی خود او «این ایدهی مسخرهای که طبیعی بودن را مساوی با مفید بودن فرض میکنند» را به چالش بکشد. او میگوید که در عوض ما باید به طراحی هوشمند بهعنوان یک ابزار ژنتیکی نگاه کنیم. این موضوع باعث خندهی او میشود، چون به عقیدهی او اغلب تصور میشود که «طراحی هوشمند» به نظریههای ضد داروینی ارجاع میکند. این نظریهها میگویند که عالم، با تمام ظرافتها و متغیرها، پیچیدهتر از آن است که بهصورت تصادفی به وجود آمده باشد، در واقع نوعی عامل هدایتگر در پیدایش آن نقش داشته است. اما واقعیت خستهکنندهتر و البته قابلتوجهتر از این است:
در عرض ۴ میلیارد سال، تکامل به وسیلهی انتخاب طبیعی و جهشهای تصادفی باعث شده است که مؤثرترین ژنها به نسل بعدی انتقال یابند و ژنهای ضعیف ناپدید شوند. اما امروزه به مدد کریسپر و سایر ابزار بیولوژی مصنوعی، طراحی هوشمند مفهوم جدیدی پیدا کرده است، مفهومی که شاید فراتر از سیر تکاملی داروین پیش برود، چرا که شاید در آینده، تکامل به وسیلهی ما کنترل شود.
به عقیدهی اسولت این اتفاق در آیندهی نزدیک روی نخواهد داد. او با اشاره به این گفتهی تنیسون (Tennyson) که «دندانها و پنجههای طبیعت آغشته به خون است» میگوید:
انتخاب طبیعی در ذات خود شنیع و غیراخلاقی است.
به عقیدهی اسولت هیچ چیز مقدسی در ذات طبیعی انسان وجود ندارد. در حقیقت، نگرشهای احساسی که دنیای طبیعی را بر اساس معصومیت و هماهنگی تعریف میکنند، باعث انزجار اسولت میشود. او در این باره معتقد است:
این ایده که اساس جهان بر خوبی و پاکی و حقیقت است، آنچنان با فهم من از جهان فاصله دارد که حتی نمیتوانم خودم را قانع کنم که افرادی با عقاید اینچنینی وجود دارند. فقط میتوانم بگویم که این مفاهیم، نشانگر وجود درجهی زیادی از درد و عذاب هست.
اسولت معتقد است که دیگر لازم نیست انسان توسط طبیعت کنترل شود و همینطور دیگر نیاز نیست که انسان برای کنترل طبیعت به روشهای خشن و مخرب متوسل شود. او میگوید:
وقتی که طبیعت به ما آسیب میرساند، ما با فیزیک و شیمی به آن پاسخ میدهیم. ما برای از بین بردن آفات، از حشرهکشهای سمی استفاده میکنیم و اغلب گونههای دیگر حشرات را نیز از بین میبریم. برای خلاصی از دست پشهها، مردابها را با بولدوزر خاک میکنیم. این روش مؤثری است. اما با این کار زمین مرطوب و دیگر گونههای حیات نیز از بین میروند. یک حشره را فرض کنید که محصولات کشاورزی شما را میخورد. اگر شما یک ژن درایو داشته باشید و با حس بویایی آن حشره آشنا باشید، میتوانید کاری کنید که آن حشره راه خود را بگیرد و برود. آن آفت همچنان در اکوسیستم باقی میماند، اما تنها از بوی محصولات شما فرار میکند. استفاده از این روشها بسیار مؤثرتر و برازندهتر از تمام روشهایی است که اکنون استفاده میکنیم.
تقریبا تمام تکنولوژیهایی که برای یاری رساندن به هرگونه حیات استفاده میشود، میتواند در جهت آسیب رساندن به آن نیز استفاده شود، چه بهصورت تصادفی و چه از روی قصد. دانشمندی که با بازنویسی ژنهای یک حشره میتواند آن را به بیماریهای مالاریا، زیکا، دانگ و یا هرگونه بیماری مسری دیگر مقاوم کند، تقریبا بهطور قطع میتوان گفت که توانایی تبدیل آن حشره به یک سلاح را نیز خواهد داشت. در اوایل امسال، رئیس کنسول اطلاعات ملی ایالات متحده، جیمز کلپر (James Clapper)، دستکاری ژنی را در فهرست سلاحهای بالقوهی کشتار جمعی قرار داد. بعضی از دانشمندان این کار کلپر را اغراقآمیز دانستند، اما نویسندگان گزارش ژن درایو در آکادمی ملی علوم در گزارش خود نوشتند:
غیرقابلتصور نیست که کسی به جای مقاوم کردن یک پشه به بیماریها، آن را ضعیفتر و مستعد انتقال بیماریهای واگیردار کند.
به عبارت دیگر، ممکن است تروریستها با اضافه کردن یک ژن به بزاق پشهها، آنها را قادر به تولید نوعی سم کنند که همراه با مالاریا به انسانها منتقل شود. درست قبل از اتمام سال، کنسول مشاوران علوم و تکنولوژی رئیسجمهور مستقیما به کاخ سفید هشدار داد که دیگر تبدیل ویروسهای معمولی به سلاحهای بیولوژیکی تنها با دستکاری ژنتیکی کار دشواری نیست. اسولت در این مورد میگوید:
بزرگترین ترس من این است که قبل از اینکه اتفاق شگفتانگیزی بیفتد، یک اتفاق وحشتناک بیفتد. این فکر من را شبها بیشتر از اینکه بخواهم اقرار کنم، بیدار نگه میدارد.
تاکنون ابزار بیولوژی مولکولی بسیار گرانقیمت بودند و کمتر کسی به آنها دسترسی داشت و طبیعتا کمتر کسی توانایی احیای ویروسهای غیرفعال یا ساخت ویروسهای جدید داشت. اما اختراع کریسپر باعث تغییر شرایط شده است و بدون شک این ابزار باعث بیشتر شدن سرعت پیشرفت در حوزههای مختلف خواهد شد. اما به تبع داشتن دسترسی بیشتر و عمومیتر، ریسک رویداد اتفاقات ناگوار، چه از روی قصد و چه با هدف خرابکاری، بیشتر خواهد شد. امروزه یک توالی DNA را میتوان به بهای چند پنی در اینترنت ساخت. با هزینهی کمتر از یک هزار دلار، یک شخص آماتور و علاقهمند به این حوزه، صرف نظر از میزان مهارت و یا حتی دانش، میتواند ویروس و تمام ابزارهای لازم برای دستکاری ژنتیکی آن در میز آشپزخانهی خود را خریداری کند.
قرنها است در دل مردم این ترس وجود دارد که روزی شکل قدرتمندی از حیات که به دست انسان با نیت خیر آفریده شده است، به نحوی از کنترل ما خارج شود. هیچ پیشرفت علمی، حتی شکافتن اتم، تا این اندازه این ترس را برای ما ملموستر نکرده بود. با این حال جامعهی تحقیقاتی خود را تنها مرجع داوری که مسئول قضاوت در مورد تکنولوژیهای جدید است، میشناسد. اکنون اسولت در شرایط عجیبی به سر میبرد. او یکی از طرفداران استفاده از تکنولوژی ژن درایو است، اما همزمان یکی از افرادی است که در مورد انحراف در استفاده از این تکنولوژی هشدار میدهد. او در یک گردهمآیی در کمبریج گفت:
اینجا مشکلات من آغاز میشود. چون بهعنوان یک دانشمند، من میتوانم یک ارگانیسم را در محیط آزمایشگاه به گونهای دستکاری کنم که تأثیر بیشتری نسبت به تمام نمایندگانی که آنسوی رودخانه در ساختمان پارلمان نشستهاند، بر زندگی شما داشته باشد.
او در ادامه از حاضران پرسید:
این موضوع چه تأثیری بر ایدهآلهای دموکراتیک ما میگذارد؟
اسولت معتقد است که برای شکوفایی در علم و تکنولوژی، رویکرد خودمان به تحقیقات علمی را باید شدیدا تغییر دهیم. او در این ارتباط توضیح میدهد:
در پزشکی، ما قبل از شروع تحقیق، باید موافقت افراد را داشته باشیم. این یک استاندارد در تحقیقات پزشکی است؛ اما در محیط آزمایشگاه ما حتی به همدیگر نمیگوییم که در حال انجام چه کاری هستیم. شفافیت خیلی کمی وجود دارد. این رویکرد باید تغییر کند.
تقریبا تمام تحقیقات آزمایشگاهی در آمریکا مدیریت میشود. آزمایشها ابتدا باید توسط هیئتی از دانشمندان تأیید شود و محققان نیز بهطور مستمر تبادل اطلاعات میکنند و به این منظور کنفرانسهای منظمی برگزار میشود.
با این حال سیستم مشوقها برای پیشرفت آکادمیک، از جمله پاداشها و جوایز، انتشار مقالات و استخدام، ارزشی برای شفافیت قائل نیست. دان هارتمن (Dan Hartman) از بنیاد گیتز که سرپرستی تیم ارائهدهنده مشاوره و کمک به تحقیقات بالینی و پژوهشهای کمی را بر عهده دارد، میگوید:
در محیط آزمایشگاه شما مرتبا تشویق میشوید که کارتان را مخفیانه انجام دهید. سیستم مشوقها اینگونه کار میکند. شما باید تحقیقات خود را مخفی نگهدارید تا زمانی که آن را منتشر کنید. حتی در آن صورت نیز خودتان تصمیم میگیرید چه چیزی را منتشر کنید و چه چیزی را برای همیشه مخفی نگهدارید.
بنیاد گیتز در نظر دارد از ابتدای سال ۲۰۱۷ تمام تحقیقات تحت حمایت خود را مکلف کند که تمامی اطلاعات خود را منتشر کنند تا این اطلاعات بهآسانی در دسترس تمام کسانی که دوست دارند آنها را بخوانند، قرار گیرند. هارتمن میگوید:
اگر این کار را نکنیم، دیوانگی کردهایم. داشتن دسترسی به اطلاعاتی که با موفقیت همراه نبوده است، میتواند به همان اندازهی دیدن اطلاعات درست مهم باشد.
اسولت بر این باور است که تا رسیدن به مرحلهای که دانشمندان دریابند چگونه با جامعهای که به آن خدمت میکنند، ارتباط برقرار کنند، راه زیادی در پیش است. برای توضیح بیشتر در این مورد اسولت یکی از جالبترین سخنان گفتهشده در دورهی علوم مدرن را یادآوری میکند:
وقتی که شما با موضوعی جذاب از لحاظ علمی روبهرو میشوید، تصمیم خود را میگیرید و شروع به کار میکنید و تا زمانی که در کار خود از لحاظ تکنیکی به موفقیت نرسید، در مورد آن اظهار نظر نمیکنید.
همین سناریو در ساخت بمب اتمی پیاده شد. این جمله را رابرت اوپنهایمر (Robert Oppenheimer ) در سال ۱۹۵۴ در استماع دادرسی و در دفاع از خود گفته بود. اسولت میگوید در دنیایی که دانشآموزان بهزودی در کلاس زیستشناسی به دستکاری ژنتیکی اقدام خواهند کرد، این دقیقا همان دیدگاهی است که باید تغییر کند.
او توضیح میدهد:
ما باید واقعا به دنیایی که در حال ورود به آن هستیم فکر کنیم. این وحشتناک است که تاکنون تغییر زیادی ایجاد نشده است. دانشمندان هنوز نمیخواهند در مورد تحقیقات خود به دیگران توضیح دهند.
سم تلفورد (Sam Telford)، یک پروفسور در حوزهی بیماریهای واگیر است که در Tufts School فعالیت میکند. او یکی از اولین بیولوژیستهایی است که از سی سال قبل در مورد کنه مطالعه میکند. او همچنین به مطالعه جانوران دیگری مانند آهو و موش میپردازد. با زدن عینکی با حاشیهی فلزی، تلفورد مانند نسخهی دانشگاهی کلارک کنت (نام زمینی کاراکتر سوپرمن) به نظر میرسد. او در حین صحبت در مورد بیماری منتقلشونده با کنه به این موضوع اشاره میکند:
من سالها است سعی میکنم مردم این جزیره را قانع کنم که اگر از دست آهوها خلاص شوید، از دست بیماری لایم خلاص میشوید. اما اهالی روستا در جواب میگویند که این کار امکانپذیر نیست.
تلفورد در مورد احتمال موفقیت طرح اسولت میگوید:
من جای بهتری برای انجام این پروژه نمیشناسم.
این گفتهی تلفورد کاملا دقیق است، در واقع جزیرهی نانتاکت هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ احساسی مکانی ایدهآل برای انجام چنین تحقیق علمی بیسابقهای است. جزیرهها بیشتر به خود متکی هستند. اکثر اهالی این جزیره مدارک بالای دانشگاهی دارند و میتوانند تصمیمات منطقی بگیرند، بهخصوص در مورد موضوعی که قرار است آیندهی زندگی آنها در این جزیره را دستخوش تغییر کند. باید این را در ذهن داشت که اهالی نانتاکت مدتها است با مشکل کنههای پاسیاه که ناقل باکتری لایم هستند، درگیرند. حتی جمعآوری چند میلیون دلار کمک مالی برای پروژهی حذف بیماری لایم در نانتاکت و Martha’s Vineyard نباید کار سختی باشد.
حذف بیماری لایم میتواند اسباب آسایش میلیونها آمریکایی را فراهم کند، اما شکست دادن پشهها در نبرد با بیماریها بهعنوان یکی از کشندهترین دشمنان بشر، یک دستاورد و البته یک چالش بینظیر در سطحی کاملا متفاوت است. جدا از بیماریهای همچون تب دانگ، تب زرد، چیکونگونیا (chikungunya) و سایر بیماریهایی که با ورم مغز همراه هستند، مالاریا بهتنهایی عامل مرگ صدها میلیاردها انسان بوده است. پدید آوردن پشههایی که باعث نابودی این بیماریها شوند، میتواند در ردهی دستاوردهای بزرگ پزشکی همچون ریشهکن کردن آبله قرار گیرد.
با این حال، هرگاه یک گروه تحقیقاتی ابزاری برای دستکاری گونههای حیات معرفی میکند، سرنوشتی جز روبهرو شدن با مخالفتهای سرسختانه ندارد. جیم توماس (Jim Thomas)، مدیر برنامهریزی گروه ETCC میگوید:
میدانید، اول در مورد GMT (ارگانیسمهای اصلاحشدهی ژنتیکی) گفتند که اشکالی ندارد، تنها در آزمایشگاه توسعه داده میشوند. سپس گفتند که اشکالی ندارد، بهصورت محدود توسعه داده میشوند. بعد گفتند که اشکالی ندارد، این ارگانیسمها نمیتوانند در حیات وحش زنده بمانند. حالا میبینید که با ما نوعی تکنولوژی مواجه هستیم که نهتنها قرار است در حیاتوحش زنده بماند، بلکه قرار است آن را به تسخیر خود نیز دربیاورد.
گفتنی است که گروه ETC در جهت مانیتورینگ و نظارت بر اثرات تکنولوژیهای جدید در حوزهی بیوتکنولوژی تأسیس شده است. این گروه بارها در مورد معرفی و ارائهی محصولات دستکاری شدهی ژنتیکی هشدار داده است.
در ماه سپتامبر و در جریان نشست اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست، گروه ETC پیشنهاد تعیین مهلت قانونی برای تحقیقات مرتبط با ژن درایو را ارائه کرد که هیچکدام از سازمانهای بزرگ علمی از این پیشنهاد حمایت نکردند. حتی ارائهی چنین پیشنهادی باعث ایجاد ترس و نگرانی بین دانشمندان شده است. چون حتی اگر از روی مخفیکاری، سوءتفاهم، گستاخی یا کسب سود، چنین نگرشی در مورد بیولوژی اتخاذ شود، جامعه به بیولوژی نگرش منفی پیدا خواهد کرد و زیان بیوتکنولوژی را بیشتر از منفعت آندر نظر خواهد گرفت. در پاییز سال گذشته، زمانی که مرکز تحقیقات انستیتو براد (Broad Institute) گواهی استفاده از کریسپر را به صنایع مونسانتو بهمنظور تولید دانهها و محصولات بهتر اعطا کرد، یک محدودیت و هشدار بزرگ را در معادله گنجاند: شرکت مونسانتو از استفاده از کریسپر به همراه ژن درایو منع میشود.
با اتمام بخش دوم از این متن در اینجا، در بخش سوم بهطور خاص به جنبههای اخلاقی و همچنین مسیرهای قانونی و اقبال عمومی مرتبط با این فعالیتها خواهیم پرداخت.
این مقدار می تواند با توجه به سلامت فرد، جنسیت، و سابقه پزشکی به طور قابل توجهی متفاوت باشد. میزان دوز بالقوه مرگبار در اینجا برای یک مرد آمریکایی 196 پوندی (89 کیلوگرم) محاسبه شده است.
120 فنجان قهوه
قهوه برای بیدار کردن بدن و تقویت دامنه توجه نوشیدنی خوبی محسوب می شود و در دوزهای پایین کاملا بی خطر است. اما در غلظت های بالا، کافئین می تواند موجب بی خوابی، سرگیجه، استفراغ، سردرد، و مشکلات قلبی شود و میزان بیش از اندازه آن حتی می تواند مرگبار باشد.
خطر مصرف بیش از اندازه برای پودر خالص کافئین بسیار بالا است زیرا یک قاشق چایخوری از آن معادل حدود 120 فنجان قهوه است و می تواند مرگبار باشد. در تابستان 2014، دو مرد جوان در دو حادثه مجزا جان خود را به واسطه نوشیدن ترکیب پودر کافئین خالص و آب از دست دادند.
شش لیتر آب
آب شکل سلول های داخل بدن انسان را تنظیم می کند. میزان بیش از اندازه آب موجب باد کردن سلول ها و کمبود آن موجب کوچک شدن آنها می شود. آب اضافی در اطراف سلول های ما به نام مسمومیت با آب یا هیپوناترمی شناخته می شود. نوشیدن بیش از اندازه آب که گاهی اوقات ورزشکاران به طور تصادفی آن را انجام می دهند می تواند موجب هیپوناترمی شود. از نشانه های این شرایط می توان به تهوع و استفراغ اشاره کرد.
اما بدترین عوارض مسمویت با آب می تواند گریبان مغز را بگیرد زیرا سلول های عصبی از فضای کافی برای سازگاری با آب اضافی برخوردار نیستند. بر همین اساس، انواع مشکلات عصبی از سردرد تا سردرگمی، تشنج و در موارد نادر به واسطه عدم درمان به موقع مرگ نیز شکل می گیرند.
48 قاشق چایخوری نمک
تعادل ظریف بین آب و نمک (یا سدیم) در و اطراف سلول ها ما چیزی است آنها را سالم نگه می دارد. هنگامی که سطوح سدیم پایین است (آب بیش از اندازه)، سلول ها متورم می شوند. هنگامی که سطوح سدیم بیش از اندازه است (کمبود آب)، سلول ها کوچک می شوند.
این شرایط به نام هیپرناترمی شناخته می شود. نشانه های خفیف آن شامل خستگی و ضعف می شوند، اما در صورت وخیمتر شدن می تواند به تشنج، کما و در موارد نادر مرگ نیز منجر شود.
71 قرص استامینوفن (تایلنول)
هر ساله، تقریبا 460 نفر در آمریکا به واسطه مصرف بیش از اندازه استامینوفن جان خود را از دست می دهند. حدود 150 مورد تصادفی رخ می دهند و از این رو، استامینوفن مرگبارتر از هر مسکن دیگری است که بدون نسخه پزشک قابل خریداری است. بنابر اعلام سازمان غذا و داروی آمریکا دوز کشنده استامینوفن حدود 35,600 میلی گرم است که حدود 71 قرص می شود.
13 شات الکل پشت سر هم
مصرف نوشیدنی های الکلی می تواند به تاری دید، ناتوانی در گفتار، از دست دادن حافظه و سرعت واکنش کندتر منجر شود. اما این قبیل آثار در صورت نوشیدن بیش از اندازه و بسیار سریع الکل می تواند مرگبار نیز باشد.
بین سال های 2006 تا 2012، حدود 88 هزار آمریکایی به واسطه مصرف بیش از اندازه الکل جان باختند. بسیاری از این مرگ ها به واسطه مسمومیت با الکل شکل گرفتند. مسمومیت با الکل به طور معمول در نتیجه نوشیدن مقدار زیاد الکل طی یک بازه زمانی کوتاه شکل می گیرد. برای یک فرد عادی، حدود 13 شات در کمتر از چند ساعت می تواند مرگبار باشد اما این تعداد با توجه به اندازه، جنسیت و انواع عوامل دیگر متفاوت است.
85 تخته شکلات
شکلات از خوراکی خوشمزه و پر طرفدار در جهان محسوب می شود، اما این محصول حاوی ماده شیمیایی سمی تئوبرومین است که می تواند یک حیوان کوچک را به کام مرگ بکشد. بر همین اساس است که نباید حیوانات خانگی خود را با شکلات تغذیه کنید.
این ماده شیمیایی می تواند موجب مرگ انسان نیز بشود. با این وجود، ما باید مقدار قابل توجهی شکلات بخوریم تا با آثار منفی آن بر سلامت خود مواجه شویم. دوز بالقوه کشنده تئوبرومین حدود یک هزار میلی گرم در هر کیلوگرم یا معادل 85 تخته شکلات اندازه کامل است.
22 عدد سیب
سیب میوه ای خوشمزه و مفید است. اما دانه های سیب حاوی مقدار بسیار کمی از یک ترکیب قند-سیانید هستند که هنگام پردازش در بدن می تواند به سم بالقوه کشنده سیانید هیدروژن تبدیل شود.
تخمین زده می شود دانه های سیب به طور میانگین حدود 700 میلی گرم سیانید هیدروژن در هر کیلوگرم از وزن خشک داشته باشند و حدود 1.5 میلی گرم سیانید در هر کیلوگرم از وزن بدن می تواند مرگبار باشد. بر همین اساس، در صورت جویدن و بلعیدن نصف فنجان دانه سیب یا 19 تا 24 عدد سیب کامل زندگی شما در معرض خطر قرار می گیرد.
هات داگ
خفگی ناشی از خوردن هات داگ هشتمین دلیل مرگ های تصادفی در میان تمام سنین و یکی از دلایل اصلی مرگ در میان کودکان، به ویژه کودکان زیر چهار سال، در آمریکا محسوب می شود.
و خوراکی های دیگر
مطالعه ای که در سال 2008 انجام شد، نشان داد 10 ماده غذایی که بیشترین احتمال را دارد موجب مرگ کودکان شوند شامل هات داگ، بادام زمینی، هویج، مرغ با استخوان، آبنبات، گوشت، ذرت بو داده، ماهی با استخوان، دانه آفتابگردان، و سیب می شوند.
برای پیشگیری از خطر، استخوان مرغ و ماهی را بگیرید، هات داگ و سیب را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید، و از دادن آبنبات های کوچک، بادام زمینی، هویج و دانه آفتابگردان به کودکان پرهیز کنید.
آنفلوآنزا
هزاران نفر هر ساله جان خود را در نتیجه ابتلا به آنفلوآنزا از دست می دهند. حدود 90 درصد از این مرگ ها برای افراد بالای 65 سال رخ می دهد، اما افراد جوان، به ویژه نوزادان کمتر از شش ماه، نیز نسبت به ویروس آسیب پذیر هستند.
در شرایطی که برخی به واکسن دسترسی ندارند یا شرایط لازم برای دریافت واکسن را ندارند - نوزادان بیش از اندازه برای دریافت واکسن جوان هستند - برخی دیگر به موقع اقدام به واکسن زدن نمی کنند.
استفاده همزمان از سفیدکننده ها با مواد دیگر
اگر قصد استفاده از مواد سفید کننده را دارید، آنها را با هیچ ماده دیگری ترکیب نکنید. ترکیب سفید کننده ها با مواد دیگر می تواند به تولید گازهای سمی و خطرناک منجر شود. تنفس بیش از اندازه این گازها به صورت تصادفی در مکان های کوچک مانند حمام خیلی راحت رخ می دهد.
ترکیب سفیدکننده و آمونیاک به شکل گیری بخار کلرامین منجر شود. کلرامین گازی سمی است که ریه ها را می سوزاند و مقدار کافی از آن می تواند به تشکیل هیدرازین، یک مایع خطرناک قابل انفجار، منجر شود.
خورشید
در شرایطی که گرمای بیش از اندازه می تواند مرگبار باشد، قرار گرفتن بیش از اندازه در معرض خورشید می تواند شرایط مشکلات سلامت موجود مانند بیماری های قلبی و تنفسی را وخیمتر سازد.
مقدار بسیار زیاد از گیلاس، هلو، زردآلو، یا آلو
سیب تنها میوه ای نیست که دارای دانه هایی است که حاوی پیش سازهای شیمیایی برای سیانید هیدروژن هستند و میوه هایی مانند گیلاس، هلو، زردآلو، آلو نیز در این دسته قرار می گیرند. با این وجود، باید مقدار زیادی از این میوه ها را به حالت پوره درآورده و مصرف کنید تا سلامت خود را در معرض خطر قرار دهید.
ماهی بادکنکی
ماهی بادکنکی از جمله غذاهای محبوب در ژاپن است، اما اگر این ماهی به درستی آماده نشده باشد می تواند مرگ آفرین باشد. ماهی بادکنکی بسیار سمی است - کبد، تخمدان، و پوست آن حاوی تترودوتوکسین، سمی که می تواند قربانیان را فلج سازد - است. اگر این اندام ها به خوبی جدا نشوند، می تواند به بیماری مصرف کننده و در موارد نادر مرگ وی منجر شود.
خبرگزاری آریا - تاکنون درمانی قطعی برای بیماری ایدز به ثبت نرسیده است و به نظر می رسد که در حال حاضر پیشگیری بهترین راه برای مقابله با آن است. تکنیک جدیدی با بهره گیری از یک دوز مشخص دارو و در بازه های زمانی منظم توسعه پیدا کرده که می تواند خطر ابتلا به HIV را تا حد زیادی کاهش دهد.
برای این منظور مؤسسه «بیل و ملیندا گیتس» مبلغ 140 میلیون دلار را در برنامه «Intarcia Therapeutics» سرمایه گذاری کرده و درصدد تولید ایمپلنتی هستند که در زیر پوست کاشته شده و داروی پیش گیرنده از ویروس HIV را به مدت 6 یا 12 ماه وارد بدن خواهد کرد. به جای به خاطر سپردن مصرف دارو به صورت روزانه تنها می بایست سالی یک یا دو بار، ایمپلنت مورد نظر را در زیر پوست کاشت.
لازم به ذکر است که هنوز سال ها تا عرضه ایمپلنت یاد شده زمان باقی مانده است. «Intarcia» هم اکنون در حال بررسی و انتخاب داروی مورد نیاز برای پیش گیری از ایدز است. همچنین بازه های زمانی رها شدن دوز دارو و دیگر موانع می بایست تا پیش از آماده سازی ایمپلنت مشخص شوند.
اگر ایمپلنت مورد اشاره طبق وعده های داده شده عمل کند، می توان انتظار کاهش قابل توجه نرخ ابتلا به ایدز را داشت. یکی از عوامل نگران کننده، هزینه های مورد نیاز برای ایمپلنت مذکور است اما حداقل می توان امیدوار بود که تکنولوژی ساخت آن در دسترس بوده و راهی برای پیشگیری از این بیماری کشنده وجود خواهد داشت.
همچنین گفتنی است که ایمپلنت «ITCA 650» با کاربردی مشابه برای بیماری دیابت نوع 2 در نظر گرفته شده که از ماه نوامبر مجوزهای FDA برای استفاده تجاری را گرفته و احتمالاً به زودی عرضه خواهد شد.
تاکید مجدد محققان؛
ورزش کردن می تواند مغز را جوان نگه دارد
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۸
ورزش
یک مطالعه جدید نشان داده که ورزش در واقع می تواند مغز را جوان نگه دارد و با زوال آن مبارزه کند.
برای رسیدن به این نتیجه، محققان از ۶۴۰۰ فرد ۶۵ ساله و بالاتر خواستند که برای یک هفته ورزش کنند. آنها همچنین توانایی های شناختی شرکت کنندگان را از طریق یک سری از مهارت ها، مورد تجزیه و تحلیل قراردادند.
مطالعات قبلی نیز نشان داده اند که ورزش، خطر ابتلای یک فرد مسن به بیماری های مزمن مانند دیابت و چاقی را کاهش می دهد. برای مثال، بیماری آلزایمر و از دست دادن حافظه در اثر سن، دو نوع از موارد زوال شناختی هستند که با افزایش سن ایجاد می شوند، اما شرایط این دو، بسیار متفاوت است.
با بررسی های سونوگرافی می توان زوال شناختی را به تاخیر اندخت و سرعت پیری در مغز انسان را کم کرد.
ریک کندل، در این باره می گوید: «می توان از ابتلا به بیماری آلزایمر پیشگیری کرد و همچنین در برخی از درجه های آن، می توان آن را شکست داد و ورزش در هر دو مورد، نقش مهمی ایفاء می کند.»
خبرگزاری آریا - ویندوز 10 از زمان معرفی اش تاکنون، تمرکز بسیاری روی گیمرها داشته. پس از مشکلات فراوانی که بازی سازها و گیمرها با ویندوز 8 داشتند که حتی منجر به خلق سیستم عاملی تحت عنوان steamos شد، حالا مایکروسافت بازی های ویدیویی را بسیار جدی گرفته است.
کشف جدیدی که توسط یکی از کاربران توییتر صورت پذیرفته، نشان دهنده پیشرفت gaming mode ویندوز 10 در بیلد جدید توسعه دهندگان است. این قابلیت به سیستم عامل اجازه می دهد تا میزان اختصاص منابع cpu و gpu به بازی را افزایش داده و روی اپلیکیشن های پیش زمینه تمرکزی نداشته باشد.
در حقیقت، این قابلیت به پی سی اجازه می دهد تا تقریبا همانند یک کنسول بازی عمل کند و تمام توان سخت افزاری را روی اجرا بگذارد و نه مسئله دیگری. طی سال 2016، مایکروسافت تلاش بسیاری کرد تا فاصله میان اکس باکس وان و پی سی را کمتر کند تا همگی به مانند یک خانواده واحد باشند و حالا تلاش جدید آن ها در راستای ارتقا قابلیت های ویندوز 10 جالب توجه است.
بازی های بسیاری طی سال جاری به صورت همزمان برای ویندوز 10 و اکس باکس وان عرضه خواهند شد و اگر مایکروسافت بتواند ویندوز 10 را بهترین گزینه برای پی سی گیمرها سازد، شاهد مهاجرت گسترده کاربران از ویندوز 7 (که همچنان از نگاه بسیاری بهترین ویندوز برای بازی است) به ویندوز 10 هستیم.
مایکروسافت هنوز وجود این قابلیت را تایید نکرده اما طولی نخواهد کشید که اطلاعات بیشتری در این راستا منتشر شود.
فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
نخستین افتخار حضرت علی علیه السلام، پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام، و یا به عبارت صحیح تر، ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا آن حضرت، از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز آلوده به بت پرستی نبود. اصبغ بن نباته می گوید: روزی حارث همدانی با گروهی از شیعیان بر امیرمومنان علیه السلام، وارد شدند. امام پس از سخنانی فرمود: «ای حارث... آگاه باش که من بنده خدا و برادر رسولش و اولین تصدیق کننده او هستم. در حالی پیامبر را تصدیق کردم که هنوز آدم بین روح و جسد بود. پس من در میان امت، اولین تصدیق کننده حق هستم.»
هنوز آدم علیه السلام، بین دو نشئه ملک و ملکوت بود و نصاب هستی وی کامل نشده بود که علی علیه السلام، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، ایمان آورد. این فضیلت برای همه خاندان پیامبر است، ولی وجود مبارک امیر مومنان علی علیه السلام، حساب ویژه ای دارد، چون او هم در آن عالم اوّلین کسی بود که به پیامبر خاتم، ایمان آورد و هم در این عالم؛ «اللّهمّ إنّی أوّلُ من أناب وسمع وأجاب ولم یسبقنی إلاّ رسول اللّه صلی الله علیه و آله، بالصّلاة» علی علیه السلام، به خدای سبحان عرض می کند: پروردگارا اوّلین منیب من بودم؛ یعنی اولین کسی که نوبت گرفت یا اوّلین کسی که از دیگران گسست و به تو پیوست من بودم. خدایا جز پیامبر صلی الله علیه و آله احدی پیش از من نماز نخواند.
«همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد، و طوفان ها آن را از جای بر نمی کند.هیچکس نمی توانست عیبی در من بیابد، و هیچ سخن چینی جای عیب جوئی در من نمی یافت».
گر چه بر حسب تاریخ مسأله ایمان خدیجه مطرح است، امّا چون نیکو بنگری امام علی علیه السلام، پیش از خدیجه اسلام آورد.علی علیه السلام، که در آن نشئه اوّلین مومن بود، در این نشئه خود را اوّلین مسلمان به ما معرّفی می کند.
پیش از همه، خود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، به پیشقدم بودن علی علیه السلام تصریح کرده و در میان جمعی از یاران خود فرمود: «نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض کوثر ملاقات می کند، پیشقدمترین شما در اسلام، علی بن ابی طالب است.»
خود حضرت امیرالمومنین علیه السلام در خطبه «قاصعه» می فرماید: «آن روز اسلام جز به خانه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و خدیجه علیها السلام راه نیافته بود و من سوّمین نفر آنها بودم. نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوّت را می شنیدم.»
امام علی علیه السلام در جای دیگر از سبقت خود در اسلام چنین یاد می کند: «خدایا من نخستین کسی هستم که به سوی تو بازگشت، و پیام تو را شنید و به دعوت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پاسخ گفت و پیش از من جز پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم کسی نماز نگزارد.»
همچنین می فرمود: «من بنده خدا و برادر پیامبر و صدّیق اکبرم، این سخن را پس از من جز دروغگوی افتراء ساز نمی گوید، من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز گزاردم.»
آن حضرت پیرامون ویژگی های خویش فرموده اند: «آن گاه که همه از ترس سست شده کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمائی نور خدا به راه افتادم، در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته تر بود اما در عمل برتر و پیشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم، و جائزه سبقت در فضیلت ها را بردم.
«پروردگارا اوّلین منیب من بودم؛ یعنی اولین کسی که نوبت گرفت یا اوّلین کسی که از دیگران گسست و به تو پیوست من بودم. خدایا جز پیامبر صلی الله علیه و آله احدی پیش از من نماز نخواند.»
همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد، و طوفان ها آن را از جای بر نمی کند. هیچکس نمی توانست عیبی در من بیابد، و هیچ سخن چینی جای عیب جوئی در من نمی یافت».
مولای متقیان، در خطبه 131 نهج البلاغه با خدای خویش شکوه می کند و نجواگونه به سوابق درخشان خویش اشاره می فرماید که: «خدایا تو میدانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت، و دنیا و ثروت نبود، بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را در جایگاه خویش بازگردانیم، و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیده ات در أمن و أمان زندگی کنند، و قوانین و مقرراّت فراموش شده تو بار دیگر اجراء گردد. خدایا من نخستین کسی هستم که بتو روی آورده، و دعوت تو را شنیده و اجابت کرد، در نماز کسی از من جز رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پیشی نگرفت».