دانش > پزشکی - معصومه حیدریپارسا:
معاون درمان وزارت بهداشت گفت: برای گسترش برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع، نیازمند توسعه سیستم تبادل اطلاعات سلامت هستیم.
دکتر محمد آقاجانی افزود: همچنین سیستم اتوماسیون نیز نقایص و مشکلاتی دارد و هنوز در اکثر سامانهها، پرونده الکترونیک سلامت را نداریم که برای ایجاد آن نیز باید اقدام کنیم و در راستای تجمیع و تبدیل اطلاعات به پرونده الکترونیک گام برداریم.
آقاجانی در ادامه گفت:علوم پزشکی و بالینی از چند دهه گذشته مسیر ترقی را طی کرده و با وجود نقصان در آموزش و ارائه خدمات درمانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسیر توسعه را طی کرده و اکنون در وضعیت خوبی قرار دارد.
وی با بیان اینکه از حیث خدمات پزشکی جایگاه خوبی در منطقه داریم، گفت: به موازات خدمات سلامت، مدیریت اطلاعات سلامت هم پا به پا رشد کرده، ولی در این زمینه تأخیری اتفاق افتاده و با دو دهه تأخیر نسبت به غرب، بدون نظم و سامان لازم در این زمینه حرکت کردهایم. اکنون بهرغم تأخیر رخ داده ما میتوانیم روی شانه توسعه غرب، این راه را طی کرده و کمتر دچار خطا در مسیر توسعه شویم.
آقاجانی با اشاره به روند استقرار مدیریت اطلاعات سلامت در سطح کشور گفت: قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت، تنها ۹۰ بیمارستان این وزارت دارای اتوماسیون پزشکی بود اما اکنون تمامی بیمارستانها به اتوماسیون پزشکی و سیستم تبادل اطلاعات مجهز شده و مسیری کاملا جهشی را طی کرده اسـت.
وی افزود: این برنامه پنج ساله بوده اما طی حدود دو سال و نیم همه بیمارستانها به سامانههای اطلاعات مجهز شده و با سامانه مرکزی بهداشت و سلامت ارتباط برقرار کردند.وی با اشاره به حذف سیستم دستی صدور پروانه مؤسسات، افزود: مردم با استفاده از اطلاعات سامانه، میتوانند هر نوع خدمت پزشکی دریافت کنند و بدانند که چه خدمتی را از چه مؤسسهای دریافت میکنند.
معاون درمان وزارت بهداشت همچنین گفت: سامانه اطلاعات برای برنامهریزی به دانشگاهها کمک خواهد کرد. همچنین کاهش خطا و به حداقل رسیدن سلایق در صدور پروانهها و رفع مشکلات در این زمینه ازجمله کارکردهای این سامانه اسـت. وی تأکید کرد: تعدد سامانهها ممکن اسـت برای کاربران ایجاد مشکل کند که امیدوارم بهزودی سامانه مدیریت اطلاعات سلامت را هم برای پیشگیری از این مشکل ایجاد کنیم و همه سامانهها زیر سایه مدیریت اطلاعات سلامت به کاربران کمک کنند.
آقاجانی یادآور شد: سیستم اتوماسیون نیز نقایص و مشکلاتی دارد و هنوز در اکثر سامانهها، پرونده الکترونیک سلامت را نداریم که برای ایجاد آن نیز باید اقدام کنیم و در راستای تجمیع و تبدیل اطلاعات به پرونده الکترونیک گام برداریم.
دکتر علی ماهر، معاون فنی و برنامهریزی معاونت درمان وزارت بهداشت: اطلاعات مبنای تصمیمگیری در بیمارستانها و کلیه سطوح نظام سلامت بوده و اهمیت تحلیل درست اطلاعات در مراکز درمانی در راستای تصمیمگیریهای درست اسـت. با مشکلاتی در زمینه اطلاعات و دادهها مواجهیم که میتوان آنها را به مرور حل کرده و به بالندگی دانشگاهها در حوزه مدیریت اطلاعات سلامت کمک کرد که کارهایی در بخشهای مدیریت سلامت بیمارستانی و سلامت بالینی در حال انجام اسـت.البته با اجرای سامانه اطلاعات مدیریت سلامت، میتوانیم تجمع خوبی از اطلاعات را داشته باشیم و اقداماتی در این زمینه در دو فاز انجام شده اسـت که یکی بررسی تطبیقی این بحث در کشورهای مختلف و پیشرو اسـت و دیگری بحث نیازمندی اطلاعاتی از کلیه واحدهاست که در راستای ایجاد یک واحد ارائهکننده اطلاعات برای دانشگاههای علوم پزشکی اسـت.
چکیده:
در این مقاله ابتدا به تاریخ تکامل خانواده از دورترین دوران تا به امروز پرداخته شده اســت. پس از آنکه نظریات عمده دانشمندان غربی از قبیل آنتونی پارسونز، رنه گونیک، هلموت شلسکی، و نظریه مارکسیستی به میان آمده و دیدگاه ایشان را نسبت به خانواده به اجمال بیان کردهایم. در این رابطه قید شده که نظرات دانشمندان غربی را باید با نگاه به جامعه غرب در زمان خود بررسی کرد. چرا که برخی چون نظریات پارسونز که زمانی جامعه آمریکا آن را ملاک هدایت خانواده تلقی میکرده امروز منسوخ شده اســت. در ادامه از واژه قداست خانواده رفع ابهام گردیده و با تعریفی که به آن قائل شدهایم به طور مختصر ملاکهای اخلاقی را بررسی و نظر اسلام را ارائه دادهایم. با این حال حق مطلب آنگونه که باید ادا نشد و بیان این مهم نیاز به کند و کاو فراوان دارد.واژگان کلیدی:
خانواده هسته ای، خانواده گسترده، اقامت نوبومی، خانواده جهت یاب، خانواده فرزند یاب، کارکردهای خانواده، قداست خانواده، حقوق والدین، ارجمندی همسرمقدمه:
خانواده از جمله نهادهای مؤثر و مهم در زندگی انسانهاست و میتوان آن را یک نمونه عقلانیت انسانی دانست. حکمای اسلامی که انسان را موجودی مدنی بالطبع میدانند بر این امر تأکید بسیار داشتهاند. خانواده همچنین در فلسفه عملی اسلامی از دید حکمای اسلام پنهان نبوده اســت. فلسفه عملی را حکما به سه قسم اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدرن تقسیم بندی کردهاند که در بیان آن آمده انسان پس از خودسازی باید همت خود را صرف تربیت خانواده کند. چنین فردی میتواند جامعه را نیز اداره کند و اینجاست که بحث زعامت حکما مطرح میشود.خانواده در گذشته
خانواده از گذشته تا به امروز با تغییرات زیادی مواجه بوده اســت. به طور قطع انسان غار نشین اولیه به صورت قبیله ای متشکل از چند خانوار روزگار گذرانده. این شیوه زندگی در غارها بیشتر جنبه مشارکتی داشته اســت و افراد در این شیوه زندگی برای شکار و دفاع در برابر هجوم حیوانات وحشی یا تهاجم قبیله دیگر تن به همکاری و مشارکت میدادند تا اینکه زندگی رمه داری و کوچ نشینی آغاز شد. خانوادهها در کنار یکدیگر تحت امر ریش سفید قبیله به کوچ میپرداختند.نظریات جامعه شناسان در مورد خانواده
1- تالکت پارسونز:
از مهمترین نظریه پردازان غربی در مورد خانواده تالکت پارسونز اســت. میتوان گفت پارسونز از جمله جامعه شناسانی اســت که بیشترین تحقیقات را در مورد خانواده انجام داده و نظریات مفصلی در این باره ارائه نموده اســت.2- رنه کونیگ:
رنه کونیگ از دومنظر خرد و کلان به خانواده مینگرد. او از منظر کلان خانواده را در ارتباط با کل جامعه و نظام خانواده را با خرده نظامهای دیگر مورد بررسی قرار میدهد. در بعد کلان او خانواده را به عنوان یک گروه کوچک اجتماعی بررسی میکند.3- هلموت شلسکی:
از دیدگاه شلسکی خانواده یک نهاد اجتماعی و به منزله تنها باقیمانده ثبات اجتماعی اســت. با این حال این نکته را نباید از نظر دور داشت، که دیدگاه او بر مبنای شرایط جامعه آلمان اســت آن هم پس از جنگ دوم جهانی. یعنی جامعه ای منفعل و شکست خورده. جامعه آلمان در آن دوران دچار نابسامانی عظیم اجتماعی و اقتصادی بود. شلسکی نیز مانند کونیگ معتقد اســت که اقتصاد و دولت تقریباً کلیه کارکردهای نهادی خانواده را به خود اختصاص دادهاند.4- نظریه مارکسیستی:
انگلس همکار و دوست صمیمی مارکس از جمله افرادی اســت که در مورد خانواده مباحثی را مطرح میکند. نظریات مارکس و انگلس خود منشأ آزادیهایی برای زنان گردید و بسیار مورد توجه واقع شد. انگلس تکامل خانواده را با تکامل جامعه و به خصوص مالکیت خصوصی در برابر مالکیت جمعی همراه میدید. در میان نظریات او از تضییع حق جنس مؤنث سخن بسیار به میان میآید و معتقد اســت جنس مذکر در حق جنس مخالف خود ستم بسیار روا داشته اســت. از همین منظر یکتا همسری را مطرح کرده و آن را یک پیشرفت عظیم تاریخی میداند و در عین حال همراه با برده داری و ثروت خصوصی عصر دیگری از ظلم بر زنان تا به امروز آغاز شده اســت.قداست خانواده
اکنون که به اجمال از نظریات دانشمندان غربی در مورد خانواده سخن به میان آمد و دیدگاه ایشان تا حدی مورد بررسی قرار گرفت برای اینکه به موضوع وفادار بمانیم لازم اســت از واژه قداست آن هم در خانواده رفع ابهام شود. گرچه قداست به معنای پاکی اســت اما وقتی در کنار خانواده قرار میگیرد ناچار از ارائه تعریفی از آن هستیم.خانواده در اسلام
چنانچه ذکر شد حکمای اسلامی در بخش حکمت عملی از سه قسم اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن سخن به میان آوردهاند. ایشان به درستی در یافتهاند که یُزَّکِّیهِم و یُعَلِّمُهُمُ الکِتابِ وَ الحِکمَه به گونه ای نازل شده که تزکیه را بر تعلیم تقدم داده اســت. چرا که تزکیه در حوزه فردی و تعلیم هم در حوزه وفردی و هم در حوزه اجتماعی انجام میشود. به همین دلیل اســت که اسلام در امر تزکیه به مسلمانان سفارش بسیار کرده چرا که افراد اگر تزکیه شوندجامعه ای پاک و بدون اشکال خواهیم داشت.1- حقوق والدین بر فرزندان:
در اسلام برای پدر و مادر حقوقی بر عهده فرزندان اســت و مسلمانان ملزم به رعایت این حقوق در قبال والدین خود هستند. این حقوق گاه در روایات و گاهی نص صریح قرآنی اســت. از جمله آیات قرآن در رابطه با حقوق والدین آیة زیر میتواند باشد:2- ارجمندی همسر و خانواده:
اسلام از آن جهت در میان تمام آئین ها و مسالک جایگاه ویژه ای دارد که دستورات خود را مطابق با فطرت انسان، عقل سلیم، و ملاحظه شئون یک زندگی عاقلانه صادر کرده اســت. در این میان همسر و خانوده از نظر دور نیست. هم در آیات و هم در احادیث مردان به رعایت حقوق همسر و فرزندان سفارش شدهاند هم اهمیت خانواده به مسلمین یادآور میشود.3- تلاش برای رفاه خانواده:
اسلام بسیار کسب حلال را مورد تأکید قرار داده و در آیات و روایات صریحاً آن را متذکر گردیده اســت. در این نوشته نمیتوان تمام آنچه را که وارد شده نقل کرد. با این حال اشاره ای گذرا میتواند مفید باشد. خداوند فرموده: «یا أیُّهَا النّاسُ کُلوا مِما فِی الأرضِ حَلالَاً طَیِّبا» (16) ای مردم بخورید از هر چه که روی زمین اســت از حلال و طیب آن4- امر به ازدواج و تشکیل خانواده:
اسلام نه یهودیت اســت که دنیا طلبی را بیش از آخرت مورد توجه قرار دهد و نه مسیحیت اســت که رهبانیت را برتر از دنیا طلبی بداند. اسلام نهایت اعتدال اســت که فرامینش مطابق فطرت سلیم و عقل استوار ابلاغ گردیده. از همین رهگذر باید گفت امر به ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام سفارش بسیار شده تا آنجا که پیامبر اسلام (ص) آن را سنت خود میداند. همانطور که شهوت پرستی و ایجاد حرمسرا امری اســت مذموم و نکوهیده، تجرد و تعزب نیز مورد سرزنش قرار گرفته و پیروان اسلام از این امر بر حذر داشته شدهاند.نتیجه گیری:
در نهایت باید گفت قداست در خانواده امری ضروری و عقلانی اســت که مایه پایداری و تداوم زندگی هم برای زوجین و هم برای فرزندان خواهد شد. اگر خانواده را نهادی مقدس ندانیم و حرمتی برای آن و برای اعضای آن قائل نشویم زندگی قطعاً رو به اضمحلال و نابودی خواهد رفت. شرایط روحی طاقت فرسا بر خانواده حاکم خواهد شد. فرزندان تربیت غلطی پیدا میکنند و اثرات نا مطلوب آن در جامعه آشکار میگردد.پینوشتها:
1- زرین کوب، تاریخ مردم ایران، ج 1، صص 352-353.
2- پولاک، ایران و ایرانیان، ص 143
3- اعزازی، جامعه شناسی خانواده، ص 68
4- همان، ص 74
5- روزن بام، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، ص 33
6- ریترز، نظریة جامعه شناسی در دوران معاصر، ص 191
7- گیدنز، جامعه شناسی، صص 433-434
8- اسرا/23
9- آل عمران/ 92
10- اصول کافی، ج 4، صص 465-466
11- اسرا/ 24
12- بقره/187
13- نساء/ 19
14- مکارم الأخلاق، ص 125
15- میزان الحکمه، ج 3، ح ۲۵۴
16- بقره/168
17- جامع السعادات، ج 2، ص 178
18- میزان الحکمه، ج 7، ح 17636
19- نور/32
20- اصول کافی، ج 5، ص 337، ح 4.
21- وسائل الشیعة، ج 20، ص 18
پی نوشت ها :
1-رهبر معظم انقلاب اسلامی، گفت و شنود به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س)، به تاریخ «1377/7/18»
2-رهبر معظم انقلاب اسلامی، دیدار با گروهی از زنان نخبه در سالروز میلاد حضرت زهرا (س)، به تاریخ«1386/4/13»
پی نوشت ها :
1- Post- christians.
2- Titus Burkhart.
پیامبر گونه رفتار میکردند
آقای سید رحیم میریان:
برخورد امام با خانوادهشان پیامبر گونه بود. بعدازظهرها که میشد خانواده امام، نوهها، دخترها و عروس میآمدند و دور ایشان مینشستند و چنان با امام گرم میگرفتند و شوخی و مزاح میکردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر سیاسی با آن همه مشغله شاید غیرممکن اســت.توجهشان به خانواده بود
خانم فرشته اعرابی:
امام در تمام طول شبانه روز حتی یک دقیقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعیین شده نداشتند. ایشان با در توجه به شرایط سنی و میزان فعالیتی که داشتند باز هم ساعات خاصی را در سه نوبت (هر کدام بین نیم تا یک ساعت) به اهالی منزل اختصاص داده بودند که هر کدام از ما که مایل بودیم خدمت ایشان میرسیدیم و مسائلمان را مطرح میکردیم. امام در این ساعات معمولاً، فکراً و روحاً توجهشان به خانواده بود، هر سؤالی میکردیم بدون جواب نمیگذاشتند. حتی هیچگاه خودشان ابتدا مسائل را مطرح نمیکردند و میخواستند که از این وقت، اعضای خانواده استفاده کرده و برحسب ضرورت مسائلشان را عنوان کنند. اگر سؤالی را به دلیل کمبود وقت پاسخ نمیدادند، حتماً در خاطرشان بود که در فرصت مناسب دیگری پاسخ دهند.(2)بسیار صمیمی بودند
خانم فرشته اعرابی:
امام در برخوردهایشان با افراد آنچنان صمیمی بودند که انسان فکر میکرد ایشان هیچ کار و مشغلهی دیگری ندارند جز اینکه با او صحبت کنند. گاهی از مسائل شخصی و مشکلات ما سؤال میکردند به گونهای که واقعاً انتظار نمیرفت امام با این همه مسئولیتهایی که بر دوش دارند و با این وقت اندک، این قدر نسبت به مسائل خانواده دقت داشته باشند.(3)همیشه تبستم میکردند
خانم عاطفه اشراقی (نوه امام):
معمولاً اوقات استراحت امام به آنجا میرفتیم. گاهی اوقات قبل از نماز مغرب و عشا و گاهی بعد از اخبار و گاهی هم صبحها قبل از رفتن به مدرسه. وقتی وارد اتاق ایشان میشدم احساس میکردم امام سراپا غرق در شادی شدهاند و با لبخندی جواب سلام مرا میدهند. هنوز هم وقتی به مرقد ایشان میروم و سلام میدهم، باز تبسم امام را میبینم. این لبخند شیرین آقا هیچ گاه فراموشم نخواهد شد. البته امام در هنگام دیدار با هریک از نزدیکان خویش، همین گونه عمل میکردند و هیچ تفاوتی در ابراز علاقهشان دیده نمیشد.(4)چرا احمد بیمار اســت؟
حجت الاسلام والمسلمین انصاری کرمانی:
امام علاقهی عجیبی به همسر و فرزندان و نوهها و حتی وابستگان خود دارند. حتی اگر یکی از اعضاء دفتر ایشان بیماری پیدا کند، امام مرتب احوالپرسی میکنند. سفارش میکنند به مداوا و پزشک و مرتب از وضع آنان جستجو میکنند و امر به رفتن بیمارستان.برو ببین مصطفی کجاست؟
شیخ غلامرضا (خدمتکار منزل امام در نجف):
امام به حاج آقا مصطفی خیلی علاقه داشتند. منزل آقا مصطفی نزدیک مسجد ترکها در نجف بود. اگر یک روز ایشان دیر میکرد یا نمیآمد، امام میگفتند: «شیخ غلامرضا برو ببین مصطفی کجاست.»(6)هر وقت امام از او یاد میکند
آیت الله خاتم یزدی:
مرحوم حاج آقا مصطفی در رابطه با علاقه امام به فرزندانش میگفت: «امام بچهای داشت که فلج بود و چند سالی زنده بود و بعد وفات کرد. با اینکه آن بچه فلج بود و زود هم از دنیا رفت معذلک هر وقت امام از او یاد میکند خیلی متأثر و ناراحت میشود.(7)تحمل دیدن لحظه خداحافظی را نداریم
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی:
امام شدیداً عاطفی هستند. مثلاً وقتی نجف بودند و گاهی خواهرهایم میآمدند آنجا، و بعد میخواستند بروند طوری بود که من هیچ وقت موقع خداحافظی قدرت ایستادن توی حیاط و دیدن خداحافظی آنها را با امام نداشتم، میگذاشتم و میرفتم. مرحوم برادرم هم همین را میگفتند که من آن لحظه خداحافظی را نمیتوانم ببینم. چون امام تا آن حد با فرزندان خود عاطفی برخورد میکنند که انسان تحمّل دیدن آن را ندارد. اما یک ذره شما فکر کنید این مسایل روی تصمیم گیریهایشان و یا در آن کارهایی که میخواهند بکنند اثر دارد، ندارد.(8)زهرا فوراً بیاید او را ببینم
خانم زهرا اشراقی (نوه امام):
وقتی که آیت الله خاتمی پدر همسرم فوت کرد، من برای شرکت در مراسم سوگواری ایشان به یزد رفتم. مادرم دائماً میگفتند امام خیلی سراغت را میگیرد. آقا از دوری من ابراز ناراحتی کرده بودند. دلشان میخواست مرا ببینند و تسلیتی بگویند تا روحم آرام شود. وقتی به تهران رسیدم بلافاصله زنگ زدند و پیغام دادند که زهرا فوراً بیاید میخواهم ببینمش، و این برای من خیلی جالب بود که امام با وجود این همه مشکلات باز به فکر خانوادهشان بودند و میخواستند از نوهشان دلجویی کنند. ایشان هیچگاه بیتفاوت از کنار مسئلهای نمیگذاشتند.(9)در گوشمان دعا میخواندند
خانم فریده مصطفوی:
امام خیلی صمیمی، خودمانی و مهربان هستند. مخصوصاً با مادرمان که از همه جهت احترام ایشان را دارند. رفتار ایشان از زمان طلبگی تاکنون هیچ فرقی نکرده اســت. از موقعی که به خاطر دارم همین برخوردها را با ما داشتهاند. ما (فرزندانشان) از اول نسبت به ایشان احترام خاصی قائل بودیم و مقید بودیم که کاری خلاف میل ایشان انجام ندهیم. هم اکنون نیز امام با ما چنین رفتاری دارند و با این همه گرفتاریهای سیاسی و اجتماعی، ایشان هیچ فاصلهای با خانواده نگرفتهاند. الان مثل گذشته به خدمتشان میرویم و در موقع خداحافظی، مثل اکثر پدرهای مقید، دعا به گوشمان میخوانند. (10)به قم که رسیدی تلفن کن
خانم فریده مصطفوی:
من ساکن قم بودم. هر وقت که میرفتم با امام خداحافظی کنم به من میفرمودند: ((به مجرادی که به قم رسیدی تلفن کن».نگاهشان پر محبت بود
خانم فرشته اعرابی (نوه امام):
امام نگاهشان آن قدر پرمحبت و آن قدر تسلی دهنده بود که خدا شاهد اســت - گاهی اوقات، خوب، گرفتاری طبیعی اســت که برای هر کسی در زندگی هست؛ گرفتاری و ناراحتی فشارهای عصبی - هر وقت گرفتاری زیادی پیدا میکردیم بیاختیار پا میشدیم میآمدیم نزد ایشان. به محض اینکه ایشان جواب سلام ما را میگفتند و نگاهمان میکردند، واقعاً میتوانم بگویم تمامش یادمان میرفت. یک ذره اغراق نمیکنم؛ واقعاً یادمان میرفت، تا وقتی پیش ایشان بودیم. وقتی جدا میشدیم دو مرتبه تمام ناراحتیها هجوم میآوردند.(12)بیا از این غذا بخور
آقای سید رضا مصطفوی (نوه امام):
هر وقت داداش من پیش امام میرفت و امام داشتند غذا میخوردند ایشان از غذای خودشان که مناسب با وضع مزاجیشان درست میشد و با غذای ما معمولاً فرق میکرد به ایشان میدادند. گاهی هم که من به ایشان وارد میشدم میگفتند: «رضا بیا از این غذا بخور» و این جوری به ما اظهار محبت میکردند.(13)خودکار به چشمتان نرود
خانم زهرا اشراقی:
امام تا این حد مواظب ما بود که اگر ما مشغول نوشتن چیزی بودیم به ما میگفتند: «مواظب باشید خودکار در چشمتان نرود». من میگفتم خودکار چاه ربطی به چشممان دارد؟ ایشان میگفتند: «ممکن اســت یک وقت بچه روی شما بیفتد و خودکار در چشمتان برود».(14)چیزی که مهم اســت دختر اســت
خانم فرشته اعرابی:
علاقه آقا به دختر خیلی زیاد بود؛ یعنی به کسانی که فرزند دختر داشتند میگفتند: «آن چیزی که مهم اســت، دختر اســت». همیشه میگفتند: «آن کسی که مورد علاقه میتواند قرار بگیرد دختر اســت». شاید به همین خاطر بود که عقیده داشتند از دامن زن مرد به معراج میرود.(15)تمام اعیاد را عیدی میدادند
خانم زهرا مصطفوی:
امام تمام اعیاد را به ما عیدی میدادند از زمان بچگی، البته به مطابق زمان تغییر کرده و امروز رسیده به سیصد تومان. عیدها به ما سیصد تومان میدهند. نه ما، هر کسی توی خانه باشد، از خانم گرفته تا کارگر توی منزل. مهمان اگر باشد به همه میدهند؛ بچهها صد تومان بزرگترها سیصد تومان.حال فلانی چطور اســت؟
خانم زهرا اشراقی:
وقتی امام در بیمارستان بستری بودند، خواهرم مریض بود. ایشان در آن حال اغما و بیهوشی هر وقت چشمشان به یکی از ما میافتاد سراغ او را میگرفتند. یعنی وقتی چشم باز میکردند فقط میپرسیدند: «فلان کسی چطور اســت، حالش خوبه؟» همین نمونه کافی اســت تا بفهمیم امام تا چه حد به مسایل عاطفی اهمیت میدادند.(17)مگر صندلی نیست که بنشینید؟
فرشته اعرابی:
امام در روزهایی که حالشان هیچ خوب نبود و ما به زیارتشان در بیمارستان میرفتیم همین که ما را کنار تختشان میدیدند با محبت میفرمودند مگر صندلی نیست که بنشینید، میگفتیم آقا ما راحت هستیم میفرمودند نه، خسته میشوید. (18)پینوشتها:
1- برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ج 1، ص 20.
2- همان، ص19.
3- همان، ص20.
4- همان.
5- همان، ص13.
6- همان، ج 2، ص 182.
7- همان.
8- همان، ص189.
9- همان، ج 1، ص 14.
10- همان، ص 88.
11- همان، ص 14.
12- همان، ص 17.
13- همان، ص 31.
14- همان، ص 32.
15- همان، ص 35.
16- همان، ص 36.
17- همان، ج 2، ص 190.
18- همان، ص 195.
احترام به برادر بزرگتر در حد یک استاد
حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان:
بارها و بارها شاهد احترام بیش از حد امام نسبت به آیت الله پسندیده بودیم. ایشان به عنوان برادر بزرگتر و استاد امام در دوران کودکی و نوجوانی در حد یک استاد و شبیه یک پدر، مورد احترام امام قرار میگرفت. مجلس انیس امام با برادر بزرگترشان به دور از مسائل سیاسی و رهبری جهان اسلام، احوالپرسی و تفحص از مشکلات احتمالی برادر بود. در این حال شنیدن مسائل عادی زندگی و چکه کردن شیر آب و خرابی دستشویی منزل ایشان برای امام کاملاً قابل تحمل بود.(1)مواظب باشید صدمه نخورد
آقای سید رحیم میریان:
یادم اسـت یکی از خواهران که در جماران خدمت میکرد، مریضی شده بود. امام چندین مرتبه به اتاقش رفتند و احوال او را پرسیدند و مرتب سفارش میکردند:شما جلوتر بروید
حجت الاسلام والمسلمین امام جمارانی:
روز دوازده بهمن 57 وقتی هواپیمای امام در فرودگاه تهران به زمین نشست آیت الله پسندیده برادر امام به استقبال ایشان به داخل هواپیما رفتند. امام به حسب روحیهای که داشتند فرمودند آقای پسندیده جلوتر از ایشان از هواپیما خارج شود؛ چون هیچگاه امام در راه رفتن از برادر بزرگترشان سبقت نمیگرفتند. از طرفی به دلیل حساسیت سیاسی ورود امام آقای پسندیده هم نمیتوانستند جلوتر از امام راه بیفتند. امام فرمودند: «پس شما جلوتر از ما از هواپیما پایین بروید والا من جلوتر از شما نخواهم رفت.»(3)من پیش شما میمانم
بهجت خانم (دختر دایه حضرت امام):
مادرم میگفت من شکم اول یک پسر به نام محمد حامله بودم. آن موقع پدرت تفنگچی آقا مصطفی (پدر امام) بود. محمد میمیرد و پستان مادرم پر از شیر میماند، از طرفی امام با یک بچه دیگر شیر به شیر بودند. یک روز پدرم میرود توی حیاط آقا، خواهر آقا مصطفی (عمه امام) به پدرم میگوید: «آقا شنیدهایم بچهتان مرده اگر «روح الله» را «خاور» شیر بدهد، خیلی ثواب برده و جان این بچه را نجات داده و چون آنها شیر به شیر هستند، خیلی خوب میشود». پدرم میگوید: از زنم اجازه بگیرم میآید به خانه و میگوید: «خاور، خواهر آقا میگوید اگر سینهات را خشک نکنی و رضایت بدهی که «روح الله» را شیر بدهی خیلی ثواب میبری». مادرم میخندد و میگوید: آره در این صورت سینهام دیگر آتش جهنم نمیبیند. بعد پدرم سریع میآید و قصه را به عمه امام میگوید. آنها هم فوراً گهواره آقا روح الله را میآورند منزل ما وقتی آقا روح الله را آوردند، مادرم بلند شد و رفت سینهاش را آب کشید و حمد و قل هوالله خواند و بار صورت او بوسه زد و سینهاش را در دهان او گذاشت. پدر آقا روح الله به مادرم گفت که من از شما میخواهم مادامی که فرزند مرا شیر میدهی لقمه کسی را نخوری و خودشان روزانه چند وعده غذا و خوراکی میفرستادند تا مادرم از آن غذاهای فرستاده شده بخورد. آقا روح الله تا دو سال شیر خورد. بعد از دو سال که او را از شیر گرفتند و بردند به خانه خودشان، ولی باز هم میآمد پیش مادرم. مادرم میخندید و پدرم میگفت: «روح الله جان، تو که شیر نمیخوری چرا به خانه نمیروی؟» او میگفت: «من پیش شما میمانم».(4)به تربیت فرزنداتان بپردازید
خانم عاطفه اشراقی:
امام همیشه به مادرم توصیه میکردند که بهترین عبادت برای مادر نگهداری از فرزندان و تربیت آنان اسـت. چنانکه مادرم در اوایل انقلاب خواسته بودند که در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی به دلیل کوچک بودن بچهها، امام از ایشان خواستند که به تربیت فرزندان خود بپردازند.(5)تربیت فرزند از مرد برنمیآید
خانم فاطمه طباطبایی:
امام نقش مادر را در خانه خیلی تعیین کننده میدانستند و به تربیت بچهها خیلی اهمیت میدادند. گاهی که ما شوخی میکردیم و میگفتیم: «پس زن باید همیشه در خانه بماند؟» میگفتند: «شما خانه را کم نگیرید، تربیت بچهها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند، خدمت بزرگی به جامعه کرده اسـت». ایشان معتقد بودند که تربیت فرزند از مرد برنمیآید و این کار دقیقاً به زن بستگی دارد، چون عاطفه زن بیشتر اسـت و قوام خانواده هم باید براساس محبت و عاطفه باشد.(6)به نقش مادر خیلی حساس بودند
خانم فرشته اعرابی (نوه امام):
امام روی نقش مادر در تربیت فرزند به خصوص در دوران کودکی طفل بسیار حساس بودند. در مراحل نوجوانی و رشد فرزندان، امام به تربیت فرزندان خیلی توجه داشتند و حتی فرزندان ذکور ایشان در کلاسهای درسی امام شرکت میکردند امام مشوق آنها بودند. ایشان هیچگاه مانع تحصیل دخترانشان نمیشدند و آنها را تشویق هم میکردند.(7)باید صورت به خاک بمالی
خانم زهرا مصطفوی:
امام بارها به من میگفتند: «اینکه میگویند بهشت زیر پای مادران اسـت؛ یعنی باید این قادر جلوی پای مادر صورت به خاک بمالی تا خدا تو را به بهشت ببرد».(8)چرا به حرف مادرات گوش نمیکنی؟
خانم فاطمه طباطبایی:
امام بعد از سن تکلیف بچهها، بیشتر دقتشان در تعلیم و تربیت آنها بود. همیشه از ما میپرسیدند: آیا شما میدانید بچهتان کی از خانه بیرون میرود و کی میآید؟ با چه کسانی رفت و آمد میکند و یا چه صحبتهایی میکند؟رفتارت با مادرت خیلی بد بود
خانم فاطمه طباطبایی:
یادم میآید پسرم که کوچک بود گاهی با تندی جوابم را میداد. آقا جداً از این رفتار او با من ناراحت میشدند. بعد او را جداگانه میخواستند و میگفتند: «تو رفتارت با مادرت خیلی بد بود». یعنی از این مسائل، ساده رد نمیشدند.(10)برای مادرتان هدیه بخرید
نوه امام:
یک روز، روز مادر بود. آقا به ما پولی دادند که به مناسبت آن روز با آن پول برای مادرانمان چیزی بخریم و به آنها تقدیم کنیم.(11)چرا شما نشستهاید؟
خانم صدیقه مصطفوی:
یک روز من در خدمت امام ایستاده بودم و دخترهایم نشسته بودند. ایشان با ناراحتی به بچهها گفتند: «بلند شوید بروید. اصلاً وقتی مادر شما جلوی شما ایستاده چرا شما نشستهاید. بلند شوید از جایتان».(12)بروید مادرتان تنها نباشد
خانم زهرا مصطفوی:
اگر زمانی ما دو، سه نفری با هم به نزد امام میرفتیم و صحبت میکردیم، آقا میفرمودند: شما «چرا اینجا نشستهاید و مادرتان در آن حیاط تنهاست؟ بروید پهلوی مادرتان صحبت کنید».(13)من کسی را نمیخواهم
خانم فریده مصطفوی:
یک زمانی هم آقا بیمار بودند و هم خانم.ما معمولاً دو سه نفر بودیم. اگر یکی از ما نزد امام میماند فوراً میگفتند: «من کسی را نمیخواهم، بروید پیش مادرتان» و با اوقات تلخی ما را از اتاق بیرون میکردند که خانم تنها نماند.(14)مادرت به جز خدا کسی را ندارد
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی:
هر وقت برای حضرت امام حادثهای مانند بیماری اتفاق میافتاد، ایشان نزدیکان را فرا میخواندند و سفارش مادرمان را میکردند. از سختیها و مشقاتی که مادرمان کشیده اسـت صحبت میکردند و میفرمودند که باید رضایت مادرتان را جلب کنید. روزهای آخر عمر، ایشان مرا خواستند و باز سفارش مادرم را کردند و فرمودند: «مادرت به جز خدا کسی را ندارد، مبادا بر خلاف میلش کاری انجام دهی».(15)برخلاف رضایت مادر کاری نکن
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی:
امام با مادرم ارتباط عاطفی عجیبی داشتند. اینکه من در مسئلهای مانند حج با حکم رهبر عزیزمان صرف اینکه والدهام به من گفتند من راضی نیستم، یک مرتبه زدم زیر همه چیز، این نبود الا اینکه پدرم در روزهای آخر زندگی، دست مادرم را گرفتند و در دست من گذاشتند و گفتند: «بر خلاف رضایت ایشان هیچ کاری نکن» با اینکه میدانستم این کار صدمه و تنشی دارد و برای من خوب نیست، گفتم هر طور میخواهد بشود. به مقام معظم رهبری گفتم: شما اگر به من دستور دهید برو، که من از نظر شرعی آن قول را قطع کنم، حرفی ندارم والاً با آن رابطه عاطفی که با مادرم دارم وارد این کار نمیشوم.(16)تو تلافی کن
همسر امام:
آقا به احمد جان خیلی سفارشی مرا میکردند. به او گفتهاند: «خیلی مواظب باش، من نتوانستم تلافی کنم، تو تلافی کن».(17)بزرگترین وصیت در امور خانوادگی
امام خمینی:
بزرگترین وصیت من به تو فرزند عزیز، سفارش مادر بسیار وفادار تو اسـت. حقوق بسیار مادرها را نمیتوان شمرد و نمیتوان به حق ادا کرد. یک شب مادر نسبت به فرزندش از سالها عمر پدر متعهد ارزندهتر اسـت. تجستم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانی مادر، بارقه رحمت عطوفت رب العالمین اسـت. خداوند تبارک و تعالی قلب و جان مادران را با نور رحمت ربوبیت خود آمیخته آن گونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسی جز مادران در نیاید و این رحمت لایزال اسـت که مادران را تحمّلی چون عرش در مقابل رنجها و زحمتها از حال استقرار نطفه در رحم و طول حمل و وقت زائیدن و از نوزادی تا به آخر، مرحمت فرموده: رنجهایی که پدران یک شب آن را تحمل نکنند و از آن عاجز هستند. این که در حدیث آمده اسـت که «بهشت زیر قدمهای مادران اسـت»(18) یک حقیقت اسـت و این که با این تعبیر لطیف آمده اسـت برای بزرگی عظمت آن اسـت و هشیاری به فرزندان اسـت که سعادت و جنت را در زیر قدم آنان و خاک پای مبارک آنان و خاک پای مبارک آنان جستجو کنید و حرمت آنان را نزدیک حرمت حق تعالی نگهدارید و رضا و خشنودی پروردگار سبحان را در رضا و خشنودی مادران جستجو کنید. مادران گرچه همه نمونهاند لکن بعض آنان از ویژگیهای خاصی برخوردارند و من در طول زندگی، مادر محترم تو، و خاطراتی که از او در شبهایی که با اطفال خود میگذراند و در روزها نیز دارم، او را دارای این ویژگیها یافتم. اینک به تو ای فرزند و به سایر فرزندانم وصیت میکنم که کوشش کنید در خدمت به او و در تحصیل رضایت او پس از مرگ من، همان گونه که او را از شماها راضی میبینم در حال زندگی و پس از من بیشتر در خدمتش بکوشید.(19)پینوشتها:
1- برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 1، ص13.
2- همان.
3- همان، ج 3، ص 251.
4- همان، ج 2، ص 181.
5- همان، ج 1، ص 284.
6- همان، ص 33.
7- همان.
8- همان.
9- همان، ص 34.
10- همان.
11- همان.
12- همان.
13- همان، ص 83.
14- همان، ص 84.
15- همان، ص 75.
16- همان، ص 76.
17- همان.
18- قال رسول الله(ص): الجنه تحت اقدام الامهات. (کنز العمال، 45439:16 /461)
19- صحیفه امام، ج16، ص 225-226.
سعی داشتند مزاحم ما نباشند
مصطفی کفاشزاده:
خانم امام میگفتند بنده تا یاد دارم و با ایشان زندگی میکنم هر شب (همیشه) به نماز شب میایستادند و سعی داشتند که مزاحم من یا بچهها نباشند. حتی یک شب هم ما به خاطر نماز شب آقا بیدار نشدیم، مگر اینکه مثلاً خودمان بیدار بودیم. مسافرت هم که میرفتیم آقا برای نماز شب که بیدار میشدند طوری حرکت میکردند و آهسته راه میرفتند و وضو میگرفتند که مزاحم دیگران نبودند.(1)تنها جلوی پایشان روشن بود
آقای دکتر محمود بروجردی (داماد امام):
در دل شب هنگامی که امام برای نماز شب برمیخاستند لامپ را روشن نمیکردند، بلکه از یک چراغ قوه بسیار کوچک استفاده میکردند که تنها جلوی پای ایشان رادیگر پیش من نخواب!
خانم زهرا مصطفوی:
من مدتها نزد امام میخوابیدم. مواقعی که مادرم سفر بود. ایشان میگفتند که تو نمیخواهد پیش من بخوابی، چون تو خوابت خیلی سبک اسـت و این برای من اشکال دارد. حتی ساعتی را که برای بیدار شدنشان بود یک وقتی لای یک چیزی پیچیدند و بردند دو اطاق آن طرفتر، که وقتی زنگ میزند من بیدار نشوم.کسانی را بیدار نمیکردند
خانم زهرا مصطفوی:
غیر از شبهای ماه رمضان که قرار نبود کسی دیگر روزه بگیرد، ایشان هیچ کس را بیدار نمیکردند. خودشان سماور را روشن میکردند و چای درست میکردند و معمولاً یک تخم مرغ، سحری ایشان بود.(4)مثل یک سایه بر میخاستند
حجت الاسلام والمسلمین حسن ثقفی:
یادم اسـت در پاریس، دو اتاق کوچک بود که من آنجا میخوابیدم، نیمه شب که میشد، میدیدم که آقای خیلی آهسته، واقعاً مثل یک سایه بر میخاستند بدون سروصدا وضو میگرفتند و نماز شب را برپا میداشتند. در پاریس هم مقید بودند که نماز شب را بخوانند.پینوشتها:
1- همان، ج 1، ص 15.
2- همان.
3- همان.
4- همان، ص 62.
5- همان، ج 3، ص 117.
کار کردن به عنوان مدیر یا مسئول با اعضا خانواده و دوستان آن طور که فکر میکنید راحت نیست و ممکن اسـت در این مسیر دچار مشکلاتی شوید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ شاید هنگامیکه قصد دارید برای کسبوکار خود نیرو استخدام کنید – به خصوص اگر کسبوکار خود را تازه راهاندازی کرده باشید – اولین کسانی که به آنها روی میآورید حلقه دوستان و خانوادهتان باشند؛ اما آیا کار کردن با دوستان یا خانواده همیشه بهترین گزینه برای شرکتتان خواهد بود؟ گاهی اوقات همان پیوندهای عاطفی که باعث نزدیکی و صمیمیت در زندگی شخصی میشوند، با هم کار کردن را در زندگی حرفهای دشوار میکنند.
یک قاعده کلی در استخدام وجود دارد: هرگز کسی را استخدام نکنید که نمیتوانید اخراجش کنید؛ اما اگر به این نتیجه رسیدید که کسی از حلقه نزدیک اطرافیانتان بهترین گزینه برای کاری اسـت، این قواعد به شما کمک خواهد کرد با دوستان و خانواده خود به شکلی اثربخش کار کنید.
استخدام برادرتان صرفاً به این دلیل که نیاز به کار دارد بهتنهایی دلیل خوبی نیست. اگر او واقعاً مهارتهایی دارد که موردنیاز شرکتتان اسـت، مسلماً، او را هم بهعنوان یک گزینه در نظر بگیرید؛ اما اگر صرفاً به این دلیل که در یک موقعیت مالی دشوار به او کمک کنید، او را استخدام کنید، به این فکر کنید که اگر انتظارات شما را برآورده نکرد چه خواهید کرد، یا اگر او از این شغل بیزار شود و بعد از دو ماه کارش را رها کرد چه خواهد شد. فرد مناسب را برای رشد و پیشرفت شرکت خود انتخاب کنید و در این صورت در موقعیت بهتری هم قرار خواهید داشت تا به عزیزان خود کمک کنید.
بسیار مهم اسـت که هنگام استخدام یکی از اعضاء خانواده بیطرفانه تصمیم بگیرید. بهوضوح بیان کنید که شما استانداردهایی برای تمام کارکنان خود دارید و دوستان و خانواده از این امر مستثنا نیستند. پیشازاینکه آنها را استخدام کنید، صراحتاً بگویید از آنها چه انتظاری دارید – ترجیحاً بهصورت مکتوب – و به آنها گوشزد کنید انتظاراتتان از آنها مانند بقیه کارکنان خواهد بود.
بهخصوص اگر در نظر دارید با همسر خود کار کنید، بسیار مهم اسـت که نقشها و مسئولیتها را پیش از با هم کار کردن تعریف کنید. اگر هر دو با هم شرکت را اداره میکنید، میتوانید وظایف را تقسیم کنید؛ اما لازم اسـت بدانید یک نفر باید تصمیم نهایی بگیرد و حرف آخر را بزند.
اگر با همسر یا بهترین دوستتان کار میکنید، وسوسهانگیز خواهد بود بیرون از دفتر خود درباره کسبوکار صحبت کنید یا اجازه دهید اختلافنظری در محیط کار شما را تا خانه هم دنبال کند. در برابر چنین چیزهایی مقاومت کنید. اینکه اجازه دهید زندگی کاریتان به محیط شخصیتان نفوذ کند مطمئناً مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت.
همچنین مهم اسـت که مسائل شخصی یا مشاجرهای را که در خانه اتفاق افتاده، وارد محیط کار نکنید. این موارد به کسی ربطی ندارد، پس بگذارید همینگونه هم بماند. خواه با همسر خود یک درگیری لفظی در اداره داشته باشید یا با بهترین دوستتان در محیط کار پشت سر دوست دیگری حرف بزنید، این کارها جایگاهتان را تضعیف میکند و اثر بدی روی کارکنتان خواهد داشت.
یکچیز دیگری که باید از قبل درباره آن صحبت کرده باشید این اسـت که اگر وضعیت آنطور که انتظار داشتید پیش نرفت چه خواهید کرد. اجازه دهید آن فرد بداند شما مجبور خواهید شد این تصمیم دشوار را بگیرید و اگر او انتظاراتتان برآورده نکند از او خواهید خواست شرکت را ترک کند؛ یا اگر احساس کردید مسائل کاری در حال مشکل ایجاد کردن برای زندگی شخصیتان اسـت، توافق خواهید کرد دیگر به کار کردن با هم ادامه ندهید و مانع از نابودی رابطهتان شوید.
کار کردن با افرادی که از همه بیشتر به آنها نزدیکید میتواند به شما کمک در کنار هم چیز باارزشی را خلق کنید. فقط باید با احتیاط در چنین شرایطی عمل کنید و باکمی درنگ تصمیم نهایی را بگیرید. اگر احساس کردید این کار رابطهتان را تهدید خواهد کرد پس ارزش ندارد این کار را انجام دهید.
حال نوبت شماست. آیا شما هم با چنین موقعیتی در محیط کار مواجه بودهاید یا هستید؟ اگر اینچنین اسـت کار با دوستان یا اعضاء خانواده مشکلاتی را برای شما به وجود نیاورده اسـت؟ شما چه پیشنهادی دارید تا در چنین شرایطی زندگی شخصی و حرفهای برای هم مشکلساز نشوند؟
سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به اینکه پیشنهاد شده است در قانون ششم توسعه تجهیز داروهایی که در لیست دارویی کشور نیست، ممنوع شود گفت: اجرای کامل طرح پزشک خانواه ۱۲ سال طول میکشد همانطور که سیستم سلامت انگلستان ۴۰ سال طول کشید و حامی آن تاچر بود.
همه چیز برای رفع نیازها
حجت ا... درویشپور، روانشناس به روابط فرازناشویی در غرب اشاره کرد و یادآور شد: در اروپا و آمریکا با توجه به ساختار خانوادگی شان واژه فرازناشویی باهدف برآورده کردن نیازهای جنسی و عاطفی به وفور مشاهده میشود. مرد و زن در کشورهای دیگر به دنبال روابط عاطفی بیرون از خانهاند و در این حالت به همسرشان غیرمتعهد هستند تا رضایت روان و احساس خود را فراهم کنند. آنها برای برطرف کردن نیازهایشان خود را در رابطهای غیر از زندگی مشترک میگذارند که همین رابطه غیر از زناشویی، بحرانهای اخلاقی، افسردگی، ناامنی روانی و پریشانی را در سطح جامعه پرورش میدهد.
حرکت جامعه ایران به سمت اماونیسم
وی در ادامه این موضوع به ایران پرداخت و گفت: ایران هم از این امر مستثنا نیست، در سالهای اخیر واژگانی همچون دوست اجتماعی، دوست خانوادگی و ارتباطات فرازناشویی در جامعه دیده میشود که از طریق ابزارهای مانند موبایلهای هوشمند، آرام آرام نگاه جامعه به سمت اومانتیسیسم کشیده شده اسـت، به این معنا که نگاه جامعه انسان گرا میشود و دیگر افراد برای تعالی و رشد جسم و روح شان تلاشی نمیکنند و فقط به دنبال این هستند که نیازهای عاطفی و جنسی و حتی در برخی موارد خواستههای اقتصادی خودشان را بیرون از محیط خانه جست وجو کنند.
تنها در پی لذت بردن
در این شرایط انسان تنها به لذت بردن و نداشتن تعهد به عهد و پیمانی که با همسر خود بسته می اندیشد و همزمان با این کار نقش زن و مرد در محیط خانواده نابود میشود چرا که در این شرایط مرد دیگر به فکر تامین نیازهای مادی و روحی همسر خود نیست بلکه در واقع برای زندگی پنهانی ای که برای زن دیگر مهیا کرده تلاش میکند. یعنی سعی میکند در زندگی غیرزناشویی خود با برآورده کردن نیاز زن، او را همواره راضی نگه دارد تا به نوعی زن هم خواستههای او را فراموش نکند. بنابراین در چنین خانواده ای نقش زن و مرد یا همان همسری روزبه روز کمرنگ میشود.
از آموزههای دینی غافل شدیم
این روانشناس با تاکید به اهمیت دین در حفظ خانواده تاکید کرد: نگاه دین در زمینه محرم بودن حائز اهمیت اسـت چرا که اگر برای آموزههای دینی مانند گذشته ارزش قائل میشدیم امروزه دچار بحرانهایی مانند از دست دادن کانون گرم خانواده نبودیم. دین تاکید میکند که مرد با خواهرهمسر خود محرم نیست یا حتی زن با برادر شوهر خود محرم نیست بنابراین در این زمینه مرزبندی مشخصی وجود دارد لذا طبق این مرزبندی دقیق دیگر مرد یا زن نمیتوانند با برادرشوهر یا خواهرزن خودشان وقت صرف کنند تا از طریق تبادل واژگان محبت آمیز به یکدیگر حسی را در وجودشان شکل دهند.
استفاده مکرر از واژگانی همچون جانم، عزیزم و... به مرور زمان در بیوشیمی مغز تاثیرمی گذارد و افراد را به همدیگر وابسته میکند یعنی در این حالت هورمونهای کورتیزول (عشق و عاطفه) که در بدن وجود دارد ترشح میکنند واین هورمونها با گذشت زمان و البته باسرعت آهسته باعث شرطی شدن مغز میشوند که در این صورت این واژگان را باید از فردی که همسر خود نیست، بشنود ودر این شرایط برای او وابستگی به ارمغان آورده اسـت، این مرحله که بیوشیمی مغز وابسته شنیدن الفاظ مهرآمیزشده مقدمهای برای خیانت زن به مرد یا برعکس اسـت.
طلاق عاطفی زمینه ساز روابط فرازناشویی
درویشپور در ادامه گفت: بنابراین یکی از اساسیترین دلایل شیوع چنین رفتارهایی در بنیان خانواده، کاهش روابط عاطفی، یا همان طلاق عاطفی اسـت که این روزها باعث افزایش آمار طلاق شده اسـت. طلاق عاطفی به این معناست که مرد و زن احساسات خود را در بیرون از خانه از طریق جنس مخالف خود دریافت و تامین کنند، به عنوان مثال زن هنگامی که در محیط کار یا پارک مردی را مشاهده کند که برای او از کلمات محبت آمیز استفاده میکند، خواسته یا ناخواسته ذهنش را درگیر میکند و حتی مرد هم برای تامین نیازهای حسی، خود را در آغوش زن دیگر به غیر از زن قانونی خود میبیند که در این شرایط پای هر دو در این زمینه میلغزد چرا که با وجود تعهدی که برای زندگی مشترک خود دادند و حتی عهد و پیمانی را که با عشق و محبت در روزهای اول زندگی با همدیگربستهاند به فراموشی سپرده و اکنون با آن مسیری که در ابتدای زندگی برای آینده خود ترسیم کردهاند، فاصله بسیار زیادی دارند.
اثرات افشای روابط فرازناشویی بر زن
درویش پور در ادامه به اثرات افشای روابط فرازناشویی پرداخت و تصریح کرد: هنگامی که زن از ارتباط پنهانی هسمر خود آگاه میشود، دچار افسردگی، تعارضات روحی و روانی، اختلال هورمونی، بیخوابی، پرخوری و استرس میشود. در این شرایط زن در خلوت خود به این نتیجه میرسد که با وجود اینکه سالها با همسر خود در زیر یک سقف مشترک زندگی کرده اما او را نمیشناسد و حس سرخوردگی و بیگانگی به او دست میدهد. حس بیگانگی او با محیطی که سالها با همسرش در آن زندگی کرده و حتی به نوعی به همسر خود هم بیگانه میشود چرا که تصور میکند او را با گذشت سالها نمیشناسد در این حالت زن دچارتعارض روانی شده که اگر در این محیط باقی بماند، افسردگی را در پی خواهد داشت.
درویشپور در ادامه بحث اثرات روابط فرازناشویی بر زوجین، نتیجه میگیردکه بنابراین ارتباطات فرازناشویی در گام نخست باعث آسیب روانشناختی میشود و بهداشت روانی افرادی که در محیط خانواده زندگی میکنند به ورطه نابودی میکشاند. در گام دوم سبب از هم پاشیدگی نقشهای تعریف شده در نظام خانواده میشود که این به مرور زمان برای جامعه به شدت بحران زاست چرا که ممکن اسـت کانون خانواده دچار از هم گسستگی شود.
تاثیر روابط فرازناشویی بر فرزندان
این رواشناس همچنین به تاثیر روابط فرازناشویی بر فرزندان نیز پرداخته و تاکید میکند: روابط فرازناشویی علاوه براینکه روی روان مرد و زن تاثیر میگذارد برای فرزندانی که در این محیط پرورش پیدا میکنند هم پیامدهای جبران ناپذیری دارد که این پیامدها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زندگی فرزندان اثرگذار اسـت به عنوان مثال در این خانه مرد و زن در حال پرخاشگری و توجیه روابط نادرست خود هستند در این شرایط کودکانی هم که در محیط حضور داشته باشند در رفتارهایشان پرخاشگری دیده میشود که میتوان گفت این پرخاشگری همان تاثیر مستقیم اینگونه روابط اسـت چرا که در خانهای بزرگ شدهاند که لحظه لحظه دوران کودکیشان را با تنش و دعوا گذراندهاند و این پرخاشگری و رفتارهای نادرست جزو وجودی آنها شده اسـت.
اما تاثیر غیر مستقیم و بلندمدت این گونه رفتارها در محیط خانه را میتوان به کرات در جامعه مشاهده کرد همین نزاعهای خیابانی که در سالهای اخیرافزایش یافته یکی از علتهایش می تواند نشأت گرفته از این روابط باشد به این معنا که فرد نزاع کننده به دلیل روحیه پرخاشگری ای که در محیط خانه توسط والدین خود دیده اسـت همان روحیه در وجود او هم نهفته و فقط منتظر فرصت مناسبی اسـت تا به گونه ای این حالت پرخاش را بروز دهد بنابراین محیطی بهتر از جامعه برای خود پیدا نمیکند. این یکی از اثرهای بلندمدت روابط غیراز همسری اسـت که نه تنها باعث نابسامانی خانه بلکه سبب نابسامانی جامعه هم میشود.
وی با بیان اینکه روابط فرازناشویی میتواند برای هر قشری رخ دهد، می گوید: این گونه روابط برای هر قشری از جامعه میتوانداتفاق بیفتد. اگر انسانی نتواند مهارتهای دینی و آموزههای فرهنگی را در زندگی خود به کار برد دچار چنین روابطی می شود . البته برخی زنان با توجیه اینکه از لحاظ مالی دارای ضعف هستند به این نوع روابط چراغ سبز نشان میدهند و مردان هم به دلیل اینکه روابط جنسیشان توسط همسران شان تامین نمیشود به روابط پنهانی روی میآورند در صورتی که این گونه توجیهات چه توسط مرد و چه زن صورت مسئله را پاک کردن اسـت در صورتی که باید نسبت به مسائل زندگی رویکرد مبتنی بر حل مسئله داشت نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد.
رسانهها مقصرند
در زمینه شیوع روابط فرازناشویی و روحیه پرخاشگری در خانه و جامعه، رسانهها میتوانند ابزار موثری باشند در چند سال گذشته رویکرد رسانههایی همچون تلویزیون و رادیو به گونهای بوده اسـت که با ساخت برنامهها و فیلمها، نزاع، دعواو خیانت را در میان خانوادهها پررنگ کرده اسـت در صورتی که رسانه باید با سازوکارمناسب و برنامه ریزی بیشتر به ساخت فیلم بپردازد.
البته در زمینه ساخت برنامهها و فیلمها باید از کارشناسان و جامعهشناسان وروانشناسان راهنمایی بگیرند تا بتوانند هدفهای بهتری را در جامعه دنبال کنند. باید سریالهایی را متناسب با نیازهای جامعه بسازند تا مردم کمتر تحث تاثیر شبکههایی فارسی وان و جم قرار بگیرند.