الجی توانسته در CES 2017 جایزههای متعددی -به خصوص توسط تلویزیون سری Signature خود- دریافت کند.
متنی که در ادامه میخوانید توسط دفتر الجی در ایران در اختیار زومیت قرار داده شده است.
الجی پنجمین جایزه خلاقیت CES را برای تلویزیون OLED خود دریافت کرد و برای دومین سال متوالی تلویزیون اولد LG SIGNATURE عنوان «خلاقانهترین» دستگاه را به خود اختصاص داد.
انجمن فناوریهای مصرفی (CTA) نوآوریهای منحصربهفرد شرکت الجی در فناوری و طراحی را با اعطای ۲۱ جایزه ابتکار در CES 2017 به رسمیت شناخت و تحسین کرد. از جمله جوایز نوآوری تعلق گرفته میتوان از سری محصولات LG SIGNATURE، تلویزیون OLED و تلفن پیشرفته، هوشمند و چندرسانهای الجی V20 نام برد. امسال، پنجمین سال متوالی است که تلویزیون OLED الجی جایزه نوآوری CES را دریافت میکند.
امسال پنجاهمین سالگرد برگزاری نمایشگاه CES 2017 به عنوان بزرگترین نمایشگاه تجاری فناوری دنیا است که الجی و شرکت تابعهاش یعنی Zenith، از زمان تأسیس این نمایشگاه یعنی سال ۱۹۶۷، در آن شرکت داشتهاند. الجی در ۱۱ رده بسیار رقابتی مورد تقدیر و تحسین قرار گرفت که شامل لوازم خانگی، تجهیزات صوتی و تصویری و لوازم جانبی، تلفنهای همراه بیسیم و لوازم جانبی آن، نمایشگرهای پخش ویدئو، خانه هوشمند، هدفون، فناوری برای دنیای بهتر، فناوریهای پایدار و دوستدار محیط زیست، دستگاههای پخشکننده همراه و لوازم جانبی کامپیوتر بود. محصولات برنده جایزه در نمایشگاه CES 2017 در لاسوگاس از ۵ تا ۸ ژانویه ۲۰۱۷ به نمایش درخواهند آمد.
در میان محصولات الجی، سری محصولات LG SIGNATURE در کسب جوایز نوآوری در CES 2017 پیشتاز بودند. از تلویزیونها، ماشینهای لباسشویی و ظرفشویی تقدیر شد. محصولات LG SIGNATURE ترکیبی از فناوریهای پیشرفته الجی و طراحی با کلاس جهانی و توجه ویژه به جزییات هستند که برای مشتریان امروز الجی در نظر گرفته شدهاند. نسل دوم تلویزیون LG SIGNATURE OLED که در نمایشگاه CES 2017 پردهبرداری خواهد شد، بالاترین افتخارات صنعت را با کسب جایزه «بهترین نوآوریها» برای دومین سال متوالی دریافت کرد.
جوایز ابتکار CES که توسط CTA پشتیبانی میشود و جامعهی طراحان صنعتی امریکا آن را تأیید میکنند، هر سال توسط هیئتی از طراحان صنعتی مشهور، مهندسان و خبرنگاران که در زمینههای مختلفی صاحبنظر هستند انتخاب میشود. این جوایز ارزش کاربر، زیبایی، طراحی مبتکرانه، تأمین و ارتقای کیفیت زندگی در محصولات منتخب را مورد سنجش قرار دادند.
شماره 24 برای نانسی و بکا معنای خاصی دارد. این عدد تاریخ اولین ملاقات آنهاست. وقتی مردم از آنها می پرسند، چطور آنها به ایده استفاده از برگ ها به عنوان بوم نقاشی رسیدند، آنها در پاسخ می گویند: از عشق!
آنها در فصل پاییز در پارکی با هم در حال قدم زدن بودند تا اینکه نانسی یک برگ را از روی زمین برداشت و سپس نانسی و بکا به یکدیگر نگاه کردند و دقیقاً متوجه شدند که آنها قصد خلق چه چیزی را دارند.
با هم نمونه هایی از این هنر زیبای آنها را می بینیم.
به گزارش جام جم آنلاین، سعیده میری در گفتوگو با ایسنا، افزود: خوردن صبحانه در افزایش یادگیری و خلاقیت کودکان تاثیرگذار است.
وی بیان کرد: توجه به تغذیه کودکان یک اصل مهم در زندگی است و تغذیه درست کودک از همان بدو تولد میتواند جلوی بروز بسیاری از اختلالات ذهنی و روانی کودکان را در سن بزرگسالی از بین ببرد.
وی افزود: در غذا دادن به کودکان باید اصولی را رعایت و برنامههای خاصی را تدوین و اجرا کرد؛ به گونهای که رعایت تنوع غذایی سالم و مقوی برای کودک بسیار موثر خواهد بود.
به گفته وی، در صورتی که کودکان نسبت به غذا خوردن بیاشتها باشند، سعی شود برای تشویق آنها به خوردن از غذای مورد علاقه آنها استفاده شود.
وی اظهار داشت: کودک را میتوان از طریق توجه و محبت بیشتر و همچنین با تغییر در ترکیب و مزه غذا به خوردن تشویق کرد.
میری در ادامه خاطرنشان کرد: با اجرای برنامههای آموزشی از طریق صدا و سیما و رسانههای مرتبط میتوان والدین را با نحوه تغذیه کودک که امری بسیار حیاتی است، آشنا کرد.
وی در پایان گفت: والدین باید به صبحانه فرزندان خود بیش از دیگر وعدههای غذایی دقت کنند. با تواناتر شدن کودک اجازه خوردن را با نظارت پدر و مادر به کودک بدهیم که این امر نیز در تغذیه کودکان بسیار حائز اهمیت است.
وسایل مورد نیاز:
۲: خط مرکزی را از طرفین به اندازه مساوی توسعه دهید و به این شکل، فضایی برای ایجاد دو حفره ایجاد میگردد
۳: پس از ایجاد حفره ها به سراغ قطعه ی عمود بر این چوب می رویم، به شکلی که چوبی کوتاه تر از قطعه ی اول را در قسمت ضخامت سوراخ کرده و با استفاده از میله های چوبی فرو رفته در هر دو قطعه و چسب چوب، آن ها را به هم پیوند می دهیم
۴: این کار را در طرف دیگر چوب تکرار می کنیم و شکلی صلیب مانند ایجاد می شود
۵: در داخل قطعات عمودی مانند مراحل قبلی با دریل حفره ایجاد می کنیم و اتصالی میان آن ها و سازه مرکزی ایجاد می کنیم
محققان عنوان می کنند؛
تماشای روزانه ۱۵دقیقه تلویزیون قدرت خلاقیت کودک را کاهش می دهد
تاریخ انتشار : یکشنبه ۴ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۲
خلاقیت کودک
به گفته محققان کودکانی که روزانه ۱۵ دقیقه تلویزیون تماشا می کنند خلاقیت ذهنی شان را از دست می دهند.
به گزارش ستاره ها ؛ محققان بریتانیایی عنوان می کنند کودکانی که روزانه ۱۵ دقیقه از وقت شان را صرف تماشای تلویزیون می کنند در مقایسه با کودکانی که کتاب خوانده یا پازل درست می کنند در معرض ریسک بالای از دست دادن قدرت خلاقیت شان هستند.
سارا رز، عضو تیم تحقیق از دانشگاه استافوردشایر انگلستان، در این باره می گوید: «اسناد و شواهد آشکار نشان می دهد که کودکان بلافاصله بعد از تماشای تلویزیون، ایده ها و نظرات خلاقانه کمتری دارند. اگرچه این تاثیر بعد از مدت کوتاهی از بین می رود.»
به گفته رز، «اگر کودکان قدرت خلاقیت کمتری در بازی شان داشته باشند، به مرور زمان بر رشدشان تاثیر منفی خواهد داشت.»
در این مطالعه، تیم تحقیق به بررسی تاثیر آنی تلویزیون بر خلاقیت کودکان سه ساله پرداختند. آنها کودکان را که کارتون تماشا می کردند با کودکانی که کتاب می خواندند یا پازل حل می کردند مقایسه کردند.
سپس از کودکان آزمایش بیان ایده های خلاقانه را بعمل آوردند. محققان دریافتند ایده ها و نظرات پرسیده شده از کودکانی که پازل درس کرده یا کتاب خوانده بودند بهتر از کودکانی بود که تلویزیون تماشا کرده بودند.
به گفته محققان، تماشای تلویزیون تاثیری معکوس بر سلامت آنها نیز دارد. کودکان ۶ ساله ای که بیشتر وقت شان تلویزیون تماشا می کنند در نهایت دارای عروق خونی نازک تری در چشم هایشان خواهند بود، با افزایش احتمال بیماری قلبی، فشارخون بالا و دیابت در سنین بالاتر هم روبرو هستند.
مشاهده تلویزیون خلاقیت در کودکان را از بین می برد
تاریخ انتشار : شنبه ۳ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۳۷
محققان انگلیسی با اشاره به آسیب های حاصل از مشاهده حتی ۱۵ دقیقه ای برنامه های تلویزیونی بر رشد خلاقیت در کودکان کم سن و سال، از والدین خواستند که مدت زمان قرار گرفتن فرزندان خود در برابر تلویزیون را کنترل کنند.
معنا و مفهوم خلاقیت
با توجه به آنچه اشاره کردیم می توان نتیجه گرفت که «خلاقیت» چنانکه باید و شاید تعریف نشده اســت. با وجود این، خلاقیت از جمله مفاهیمی اســت که تقریباً همه مردم و روان شناسان بکار می برند. مردم معمولاً خلاقیت را به معانی زیر بکار می برند:هوش و خلاقیت
گزارشهای متعدد درباره ی احوال اشخاص خلاق نشان می دهند که در سطوح هوشی پایینی بوده اند و این نیز مسلم شده اســت که اشخاص تیزهوش عموماً خلاق نیستند. مثلاً محصلان زرنگ و هوشمند متعددی را سراغ داریم که از بالاترین موفقیت تحصیلی برخوردارند لکن خلاق نیستند و غالباً کلیشه ای درس می خوانند یعنی گفته های معلمان را عیناً حفظ می کنند و پس می دهند و بیشترین امتیازات را می گیرند. در مقابل، محصلان خلاقی را نیز مشاهده کرده ایم که به راه و روش ابتکاری می اندیشند یا عمل می کنند ولی از موفقیت تحصیلی برتر محرومند.گامهای خلاقیت
هرگاه از ما خواسته شود طرحی را تهیه کنیم که تاکنون سابقه ندارد یعنی طرحی کاملاً ابتکاری باشد طبعاً ما به فرایند خلاقیت خواهیم پرداخت و اگر فرایند ابداع چنین طرحی را در خویشتن مطالعه کنیم خواهیم دید گامهای زیر را می پیماییم:1 . آمادگی
آمادگی در تفکر خلاق ممکن اســت بسیار طولانی باشد و هفته ها، ماهها و یا سالها طول بکشد. مثلاً آینشتاین اگرچه مقاله مشهورش را درباره ی نسبیت در چند هفته نوشت ولی هفت سال طول کشید تا خود را برای نوشتن آن آماده کند. البته، در همه کارهای خلاق چنان مطالعه گسترده امکان ندارد، اما منظور از آمادگی صرف وقت کافی برای فرایند «جذب» اســت. یا ما برای تهیه طرح مذکور ناگزیریم چندین کتاب و مقاله بخوانیم، به سخنرانی ها گوش کنیم، با دیگران به گفتگو و احیاناً بحث بنشینیم و ساعت ها و روزها درباره ی چهارچوب و ساخت کلی طرح موردنظر فکر کنیم. این نخستین مرحله یا گام خلاقیت یا تفکر خلاق اســت.2. نهفتگی
متفکر خلاق پس از گردآوری حقایق و عقاید متعدد در طول دوره ی آمادگی متوجه می شود که اکنون باید آن کارش را موقتاً کنار بگذارد و به کار دیگری از قبیل فعالیت تفریحی یا سرگرمی بپردازد. و به ذهنش فرصت دهد که کارش را به طور نهفته انجام دهد. مرحله نهفتگی، در واقع مرحله استراحت نیست بلکه گامی مشخص در فرایند خلاقیت اســت. در مرحله نهفتگی در واقع مرحله استراحت نیست بلکه گامی مشخص در فرایند خلاقیت اســت. در مرحله نهفتگی شخص ظاهراً درباره ی مسأله موردنظرش کار نمی کند لکن متوجه اســت که بی اختیار همیشه به آن می اندیشد. مثلاً در تهیه همان طرح، موقتاً کارمان را تعطیل می کنیم و به فعالیت دیگری از قبیل مطالعه، کارخانه، خرید و ... می پردازیم ولی ذهن ما فعال اســت.3 . الهام
در این مرحله راه حل مسأله موردنظر به طور ناگهانی به ذهن می رسد. متفکر خلاق به سرعت به افکار تازه دست می یابد و از اینکه به هدفش نزدیک شده یا رسیده اســت خوشحال می شود. شخص خلاق معمولاً متوجه نمی شود که الهام به دنبال دو مرحله آمادگی و نهفتگی می آید و بدون طی آن دو گام امکان ندارد. مثلاً ما به طور ناگهانی علت یا علت های مشکل طرح موردنظر خود را کشف می کنیم و شادمان می شویم.4 . اثبات و تجدیدنظر
غالباً در گام سوم مسأله خود را حل شده تلقی می کنیم و به آن راضی می شویم ولی در همه امور چنین نیست. مثلاً در تفکر علمی ممکن اســت نادرست یا تنها بخشی درست باشد. برای تأیید صحت اثبات، داده های عینی ضرورت دارند. دانشمند ناگزیر اســت به آزمایشگاهش برود و فرضیه یا نظریه اش را با آزمایش ثابت کند. یا راه حل های پیدا شده را مورد تجدید نظر قرار دهد.خصایص شخص خلاق
روان شناسان از آزمایش های خود درباره ی خلاقیت و اشخاص خلاق نتیجه گرفتند که بعضی از مردم خلاق تر از بعضی دیگرند. ایشان برای مطالعه خصایص اشخاص خلاق گروهی از آنها را برگزیدند و مدت طولانی به مطالعه آنها پرداختند. در این مطالعات متوجه شدند که اشخاص خلاق:ارزشهای خلاقیت
ارزش خلاقیت برای عامه مردم در تولیداتی اســت که برای نفع مردم فراهم می کنند و موجب پیشرفت جامعه می شود. در صورتی که برای شخص خلاق، لذتی ارزش دارد که از خلاقیت ناشی می شود و رضایت خاطر او را تأمین می کند. همچنین، خلاقیت در رشد و تکامل شخصیت، شخص خلاق مؤثر اســت. مثلاً محصلی که کار خلاقی انجام می دهد و مورد تمجید مربیانش قرار می گیرد طبعاً احساس خودپنداری مثبت می کند و این نیز به سازگاری شخصی و اجتماعی خوب می انجامد.کشف خلاقیت
در گذشته اشخاص خلاق زمانی شناخته می شدند که عمل ابتکاری از خود نشان می دادند مثلاً نقاش خلاق تصویری بی مانند عرضه می کرد و اختراعات گوناگونی که در تاریخ می خوانیم سبب می شدند که مردم اشخاص خلاق را بشناسند. و اینگونه اشخاص به عنوان «صاحبان قریحه» شهرت می یافتند. در خانواده ها و مدارس نیز همین وضع حاکم بود و هنوز هم حاکم اســت یعنی هر دو نهاد به انتظارند که کودکان امر فوق العاده یا خارق العاده ای انجام دهند یا چیزی اختراع کنند آن وقت خلاقیت آنها ظاهر شود. لکن امروزه با توجه به ارزش حیاتی خلاقیت در زندگی انسان، روان شناسان سعی می کنند به طرق مختلف کودکان خلاق را هر چه زودتر بشناسند و تربیت خاص آنها را به مربیان توصیه کنند. به عبارت دیگر، علاقه امروز بیشتر روی شیوه های کشف خلاقیت نهانی (potential) یا بالقوه متمرکز اســت تا بتوان به موقع، فرصت لازم برای رشد آن را فراهم ساخت. البته، کشف خلاقیت بالقوه نیز کار بسیار دشواری اســت. با وجود این، تاکنون زیاد سعی شده اســت که آزمونهایی برای سنجش بعضی از جنبه های خلاقیت بسازند.رشد خلاقیت
مطالعات درباره ی خلاقیت نشان می دهند که رشد آن از یک الگوی قابل پیش بینی پیروی می کند. معمولاً خلاقیت در سالهای اول زندگی و پیش از هر چیز در بازیهای کودک ظاهر می شود. بتدریج به جنبه های دیگر زندگی یعنی کار مدرسه، فعالیت های تفریحی و مشاغل گسترش می یابد. تولیدات خلاق معمولاً در سالهای 30 و 40 به اوج خود می رسند و پس از آن حالت فلات پیدا می کنند یا بتدریج از آنها کاسته می شود. اریکسون (Erikson) میان سالی را «سن بحران» می خواند که در آن «تولید» یا «مولدی» (generativity) (علاقه به تولید نسل) یا «رکود» حکمفرما می شود. آنچه تقریباً مورد قبول اکثر روان شناسان معاصر می باشد این اســت که عوامل محیطی و عوامل موروثی با هم در زمان اوج خلاقیت مؤثرند. به عبارت دیگر، عواملی از قبیل فقر، اوضاع خانوادگی، فشارهای مالی و نبودن وقت و فرصت آزاد در ظهور و زمان اوج خلاقیت مؤثرند. عواملی که خلاقیت را تشویق می کنند و پرورش می دهند از این قرارند:خطرهای خلاقیت
خلاقیت در سازگاری شخصی و اجتماعی خوب بسیار مهم اســت بنابراین، هر عاملی که رشد و گسترش آن را به تعویق اندازد خطربار خواهد بود. هنگامی که شرایط محیطی انعطاف ناپذیری ذهنی یا تفکر همگرا را تشویق می کنند طبعاً از رشد و تکامل انعطاف پذیری ذهنی یا تفکر واگرا جلوگیری خواهند کرد. به عبارت دیگر، محیطی که یک نواختی و همسانی را تشویق می کند و پای از گلیم خود بیرون گذاشتن را گناه می داند نمی تواند خلاقیت را برانگیزد. از جمله خطرهایی که خلاقیت را تهدید می کنند چند خطر زیر را می توان نام برد.چند توصیه تربیتی برای رشد و پرورش خلاقیت
اگر مبانی خلاقیت را هم موروثی بدانیم شکی نیست که ظهور و رشد و پرورش آن در محیط مساعد امکان پذیر اســت. اکثر روان شناسان معاصر معتقدند که همه کودکان می توانند، هر چند در درجات متفاوت، خلاق باشند. بنابراین، والدین و مربیان برای رشد و پرورش خلاقیت در کودکان باید:
پی نوشت ها :
1- به کتاب زمینه روان شناسی ترجمه براهنی و دیگران از انتشارات رشد مراجعه شود.
2- فانژه، اوژن. وان. هنر خلاقیت در صنعت و فن (1364) ترجمه حسن نعمتی، از انتشارات امیرکبیر، تهران. صفحه 29 (مطالعه این کتاب بسیار مفید اکیداً توصیه می شود).
3- در بحث از رشد خلاقیت از منبع زیر بیشتر استفاده شده اســت:
Hurlock, Elizabeth B. (1987).
Child Development. U.S.A.
4- لفرانکویس، گای آر (1370) روان شناسی برای آموزش ترجمه دکتر منیجه شهنی ییلاق، از انتشارات رشد، تهران، صفحه 382 (مطالعه این کتاب مفید توصیه می شود).
5- همان کتاب، صفحه 383.
6. Woolfolk, Anita E. (1990):
Educational Psychology U.S.A. P.147.
مقدمه
خلاقیت (2) بعنوان یک نیاز فردی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه محققان، نظریه پردازان و متخصصان بوده اسـت. اینکه این سازه ی اساسی و مهم چگونه تحقیق و تعریف شود، در طول تاریخ تغییرات اساسی بنیادینی یافته اسـت. در این راستا دهه ی 1950 نقطه ی عطف در تحقیقات خلاقیت بشمار می آید. در این دهه گیلفورد (3) ( 1967 ) با تأکید بر محدودیتهای آزمونهای هوشی مبنی بر اندازه گیری و سنجش استعدادهای انسانی و مطرح کردن تفکر واگرا (4) حوزه ی جدیدی در تحقیقات خلاقیت ایجاد کرد. پیش از این تصور بر آن بود که خلاقیت، تواناییی اسـت که مخصوص عده یی خاص می باشد و قابلیت آموزش و پرورش ندارد ( والاس (5)، 1926؛ رامر (6) و برولین (7)، 1999؛ سیمونتون (8)، 1984 ) این دیدگاه موجب محدود شدن بسیاری از تحقیقات و پژوهشها در خلاقیت گردید. اما امروزه بر مبنای عقاید مطرح شده توسط گیلفورد و بسیاری از نظریه پردازان اعتقاد بر آن اسـت که خلاقیت، تواناییی اسـت که قابلیت آموزش و پرورش دارد و هر فردی متناسب با ظرفیت و توانمندی خود از آن برخوردار اسـت ( سلتزر (9) و بنتلی (10)، 1999؛ استرنبرگ (11)، 1988؛ رنزولی (12)، 1999 ). تسلط این دیدگاه بر پژوهشها و تعاریف خلاقیت نتایج مفیدی در برداشت از جمله ارائه ی رویکردها و مدلهای نظری متفاوت از خلاقیت که خود منجر به ایجاد و توسعه ی روشهای متعدد پرورش خلاقیت گردیدند ( اسبورن (13)، 1953؛ سویج (14) و استری (15)، 1990). از مهمترین رویکردها در این زمینه نظریات روانشناسان شناختی اجتماعی در خلاقیت با عنوان رویکردهای نظام یافته اسـت که بر نقش تعاملی ویژگیهای شخصیتی، شناختی و محیطی در پرورش خلاقیت تأکید دارند ( آمابیل (16)، 1996، کرافت (17)، 2002، هنسی (18)، 2004 ). براساس تعاریف این گروه از محققان خلاقیت براساس محصول خلاق تعریف می شود و از دو ویژگی اساسی بداعت و ارزشمندی برخوردار اسـت ( آمابیل، 1996 ). از دیگر نتایج این دیدگاه بسط مفهوم خلاقیت در حوزه هایی فراتر از هنر و علوم از جمله عواطف بوده اسـت. از جمله عوامل زمینه ساز در بسط مفهوم خلاقیت، پاسخگویی به تناقضات اساسی در ارتباط با نوع فرایندهای شناختی در افکار خلاقانه، نقش دانش و اطلاعات در بروز افکار خلاقانه و نوع مهارتها و توانمندیهایی موجود در افکار خلاقانه ( خاص یا عام ) بوده اسـت ( فینک (19)، وارد (20) و اسمیت (21)، 1992 ).1- خلاقیت عاطفی (22)
تا سالهای اخیر عواطف بعنوان پاسخهای بیولوژیکی اولیه که ناشی از برانگیختگی فیزیولوژیکی بودند تعریف می شدند. در این دیدگاه عواطف و شناخت دو قطب مخالف یکدیگر بودند که براساس آن خلاقیت و هوش فرایند ذهنی سطح بالا و عواطف فرایندهای بیولوژیکی، ناخودآگاه و غیرقابل کنترل محسوب می شدند. سالوی (23) و مآیر (24) در سال ( 1992 ) مفهوم هوش عاطفی (25) را بمعنای توانایی هدایت عواطف خود و دیگران بطور صحیح و کاربرد این اطلاعات برای هدایت فکر و عمل بکار بردند. ارائه ی چنین مفهومی تغییری بنیادی در رابطه ی شناخت و عواطف ایجاد کرد. این دو محقق عناصر متعددی برای هوش عاطفی مطرح نمودند که عبارتند از:1- بداعت (31)
منظور از بداعت عاطفی بروز عاطفه یی خارج از استاندارد اسـت. براساس شرایط و موقعیت می توان پیش بینی نمود که بفرض در یک رویداد عاطفی فرد چه نوع عاطفه یی را ابراز دارد. اما گاهی اوقات عواطف غیرقابل پیش بینی و جدیدی بروز می کند که خارج از استاندارد پذیرفته شده اسـت. بر این اساس بداعت در خلاقیت عاطفی یعنی تغییر در عواطف عام و ایجاد عاطفه یی جدید توسط فرد که به دو شکل ایجاد می شود؛ یا فرد یک پاسخ عاطفی جدید می دهد یا پاسخهای عاطفی آشنا را به روشی جدید ترکیب می کند. بفرض بروز عاطفه یی در روابط بین دو دوست برخلاف شرایط حاکم موجب افزایش نیرومندی ارتباطات دوستانه بین آنان گردد. براساس تعریف آوریل از چگونگی ساخت عواطف توسط قواعد اکتساب، تهذیب و تغییر که در قسمتهای پیشین گفته شد، هر چه تجربه عاطفی به تغییر و تبدیل نزدیکتر باشد تا سطح اکتساب و تهذیب، بدیعتر اسـت. این بعد بتنهایی برای خلاقیت عاطفی کافی نیست، زیرا پاسخهای عاطفی غیرمعمول نشانه هایی از بیماریهای روانی محسوب می شوند نه خلاقیت.2- سودمندی (32)
در تعریفی که آوریل و نانلی از خلاقیت عاطفی ارائه دادند بروز پاسخ عاطفی جدید را منوط به بسط خط فکری و افزایش روابط بین فردی کردند که این بمعنی سودمندی پاسخ عاطفی اسـت. در واقع در این ملاک صحبت بر سر ارزش پاسخ اسـت. اگر پاسخ ارزش نداشته باشد خلاقانه نیست. در ارتباط با پاسخ عاطفی، آوریل علاوه بر بداعت و سودمندی که ملاکی مهم برای همه ی پدیده های خلاق هستند بُعد سومی را نیز اضافه می نماید که در تعریف ذکر شده از آوریل و نانلی با عنوان « بیان خود » ذکر گردید و نیز این با عنوان صداقت در پاسخ عاطفی توصیف می گردد.3- صداقت
صداقت نمایانگر ارزشها و باورهای فردی در پاسخ عاطفی اسـت؛ بدین معنا که میزان صحت و درستی عاطفه ابراز شده چگونه اسـت. ملاک صداقت در خلاقیت عاطفی بمعنای آن اسـت که یک احساس عاطفی تا چه حد صادقانه و با خلوص بیان می گردد. فرض کنید فردی از نقاشی کسی کپی برداری کند، در اینجا دو نقاشی وجود دارد یکی نقاشی کپی و دیگری اصل اسـت. هر دو این آثار هم نو و هم مناسب هستند لیکن در نقاشی کپی صداقت وجود ندارد و جایزه ی اصلی باید به نقاشی اصل داده شود. در نقاشی کپی صرفاً شایستگی فنی وجود دارد. نقاشی اصل انعکاس دهنده ی ارزشها و باورهای هنرمند نسبت به دنیاست اما نقاشی کپی بدون توجه به اینکه چقدر و چگونه خوب ترسیم شده اسـت یک تقلید از دیگری اسـت و به باورها و ارزشهای فردی ارتباطی ندارد.خلاقیت عاطفی در کودکان
براساس پاسخهایی که محققان شناختی به سؤالات و تناقضات اساسی مطرح شده در خلاقیت دادند، نگارنده ی مقاله مدلی پیشنهادی از خلاقیت عاطفی در کودکان برای اولین بار ارائه نموده اسـت. از مهمترین سؤالات و تناقضات مطرح شده توسط بسیاری از محققان و نظریه پردازان خلاقیت آن بود که آیا فرایندهای شناختی افکار خلاقانه خاص هستند یا ویژگی عامی می باشند که در هر نوع تفکر شناختیی وجود دارند؟پرورش خلاقیت عاطفی در کودکان
با توجه به ابعاد مطرح شده در خلاقیت عاطفی و نقش مهارتهای عام و خاص در آن می توان چگونگی پرورش خلاقیت عاطفی در کودکان را براساس نمودار زیر پیشنهاد نمود:پینوشتها:
1-دکترای روانشناسی تربیتی وعضو هیئت علمی دانشگاه شیراز.
2-Creativity
3- Guilford
4- Divergent thinking
5- Wallas
6- Ryhammar
7- Brolin
8- Simonton
9- Seltzer
10- Bentley
11- Strenberg
12- Renzulli
13- Osborn
14- Sauvaje
15- Estrey
16- Amabile
17- Craft
18- Hennessey
19- Fink
20- Ward
21- Smith
22- Emotional Creativity
23- Salovey
24- Mayer
25- Emotional intelligence
26- Averill
27- Nunly
28- Thomas Knowles
29-Mediator
30- Authenticity
31- Novelty
32- Effectiveness
33-Joseph
34- Strain
35- Emotional Literacy
36- De Bono
37- Scamper
38-Child Development Project
39- Seatel Social Development Project
40- Prompting Altemative Thinking Strategies
الگوی پرورش خلاقیت ویلیامز
در این جا الگویی ارائه میگردد که علیرغم آن که مدت زمان نسبتاً طولانی از طرح آن میگذرد هنوز هم از ارزش آن کاسته نشده و محققان و متخصصان خلاّقیت آن را همچنان مورد بحث و مطالعه قرار میدهند.1- از مغایرتها (2) استفاده کنید.
ارائه مطالبی که خلاف باورهای عمومی باشد. مثلاً در درس علوم از دانش آموزان بخواهید نظریات قدیمی را رد کنند و بدین ترتیب دانش آموزان را برانگیزانید تا چیزها را ارزیابی کنند و راههای جالبی برای آزمودن و اثبات کردن مسائل بیابند.2- از تمثیل(3) یا تعدادی موقعیتهای مشابه استفاده کنید.
به دانش آموزان کمک کنید با استفاده از چیزهایی که قبلاً میدانستید در موقعیتی مشابه اطلاعات، حقایق و اصول تازهای دست یابند. به آنها نشان دهید چگونه محصولات علمی براساس موقعیتهای مشابه شکل گرفتهاند.3- نواقص(4) و خلأ موجود در دانش را نشان دهید.
از دانش آموزان بخواهید به جای آنکه به دانستنیهای انسان بپردازند آنچه برای انسان مجهول مانده اسـت را بررسی کنند.4- اجازه بدهند دربارهی امکانات(5)، احتمالات، حدسیات یا فرضیات فکر شود.
فرصتهایی ایجاد کنید تا سؤالاتی مانند چطور اگر؟ یا از چه راههایی دیگر؟ پاسخ داده شود. به بچهها نشان دهید چگونه یک چیز به امر دیگری منجر میشود. هنگام ارائهی مسأله به دانش آموزان فرصت دهید به امکانات مختلف حل مسأله بیندیشند.5- از روش سؤالهای محرک (6) استفاده کنید.
به تفاوت سؤالات پرسش مانند چه، چقدر، چه کسی؟ و سؤالاتی که نیاز به درک عمیق دارد مانند چگونه، آیا شما؟ در چه راههای دیگر؟ چطور اگر، چگونه دیگری؟ توجه کنید. و از سؤالاتی که نیاز به ترجمه، تفسیر، تعریف، اکتشاف، تجزیه و تحلیل دارد استفاده کنید.6- از روش فهرست صفات(7) استفاده کنید.
در مواردی مانند تجزیه کلمات یک جمله، اسم، فعل، غیره، یا حروف یک کلمه میتوان از این روش استفاده کرد.7- فرصتهایی برای دانش آموزان ایجادکنید تا رمز(8) هرچیز را جستجوکنند.
از روشهایی که بر رموز طبیعت، علوم، و علوم اجتماعی کار قیاسی میکنند، استفاده کنید. در این چنین جستجویی به دانش آموزان اجازه دهیم که مراحل بعدی را قیاس کنند. از فیلم برای ارائه رموز علمی یا پدیدههای اجتماعی استفاده کنید.8- تفکّر ابتکاری (12) (اصیل) را تقویت کنید.
ایجاد فرصت برای اینکه دانش آموزان به چیزها به شیوهی متفاوتی از آنچه قبلاً فکر کردند نگاه کنند. خوب اسـت هنگا میکه دانش آموز جوابهای متفاوت از آنچه در کتابشان هست میدهد او را تقویت کنید.9- اهمیت تغییر(10) را گوشزد کنید و از مثالهای متغیر استفاده نمایید.
آموزش مهارت برای تغییر چیزها بر قضاوت پیرامون آن امور ترجیح دارد. از داستانها و فیلمهایی که تغییر در طبیعت و انسان را ارائه میدهند، استفاده کنید.10- جستجوی تصادفی سازمان یافتهای (11) را طراحی کنید.
به دانش آموزان اجازه دهید به طور تصادفی آنچه میتواند به حل مسأله منجر شود را تحقیق کنند. مسائل اجتماعی یا علمی حل نشدهای ارائه دهید و از دانش آموزان بخواهید در زمینههای ناشناخته اطلاعات و راه حلهایی جستجو کنند.11- دربارهی دقّت، تثبیت و عادت(12) آموزش دهید.
مثالهایی از اصول و روشها در هر دو زمینهی هنر و علوم ارائه دهید که به علّت عادت تغییری نکردند و پیشرفتی نداشتند. چنین مثالی در علوم نظیر حرکت موتور که به وسیلهی چینیها قبل از میلاد مسیح و نوآوریها در هنر ارتباطات میتواند مورد استفاده قرار گیرد.12- مهارتهای تحقیق را به عنوان راههایی که انسان برای یافتن حقایق جستجو میکند، آموزش دهید.
فرایندهای روش علمی را درکنار زمینههای اساسی تحقیق آموزش دهید. توسعهی مهارتها در:13- با قرار دادن موانع با هدف در فرایند یادگیری، تحمّل ابهام را به وجود آورید.
همه میدانند دانش آموزان زمانی یاد میگیرند که با موقعیتهای حل مسأله مواجه باشند. بنابراین موقعیت یادگیری را با بیان نکتهای آغاز کنید و سپس دست نگه دارید و اجازه دهید دانش آموزان خود با اطلاعات بازی کنند، گیج شوند و درگیر گردند. این روش خوبی اسـت که منجر به یادگیری خود هدایتی میشود.14- فرصتهایی برای حالت شهودی ایجاد کنید.
از دانش آموزان بخواهید احساساتشان، ظن، شهود خویش را بنویسند، بگویند یا نمایش دهند. فرصتهایی در اختیار دانش آموزان برای بیان احساس در عرض سایر حواس قرار دهید. از همهی حواس نیز برای بیان احساس استفاده کنید.15- فرایند ابداع و نوآوری را با استفاده از تجربههای برنامه ریزی شده مناسب یادگیری آموزش دهید.
نشان دهید چگونه ابداعات و اختراعات از طریق تفکّر ابتکاری و تلاش کافی و کار سخت و دانش لازم شکل میگیرد.16- با توسعه هماهنگی به عمل آورید.
به جای قضاوت مثالهایی از پیشرفت ارائه دهید. نشان دهید چگونه شکستها، اشتباهات و حوادث منجر به توسعهی چیزهای ارزشمند میگردد.17- زندگی افراد خلاّق و فرایند خلاّق مطالعه شود.
تحلیل ویژگی و شخصیت افراد خلاّق با مطالعه بیوگرافی آنها از زمانی که به خلق اثری پرداختهاند لازم اسـت. همچنین مطالعه فرآیند تعامل افراد خلاّق به افراد دیگر یا خلاّقیت اجتماعی و مطالعه فرایند رشد محصول خلاّق نیز مفید اسـت.18- اجازه دهید دانش آموزان با اطلاعات قبلی تعامل داشته باشند.
ایجاد فرصتهایی برای آنها تا با اطلاعاتی که دارند بازی کنند به جای آن که از آنها انتظار داشته باشیم اطلاعات تازهای کسب کنند به آنها مهارتهایی را بیاموزیم که با ارتباط مسائل تازه به آنچه قبلاً میدانستند به ایدههای تازهای دست پیدا کنند.19- راه حلها و جوابها را برحسب نتایج و کاربردهای آن ارزیابی(13) کنید.
معمولاً سؤال «چه آیا» فرصتهایی برای فهرست کردن آنچه ممکن اسـت به عنوان نتیجه چیزی اتفاق بیفتد ایجاد میکند.20- مهارتها، پذیرش پاسخها، عقاید، راه حلهای غیرمنتظره و شگفت انگیز(14) را با هشیاری به اهمیت آنها توسعه دهید.
از مثالهایی برای ایجاد نارضایتی سازنده استفاده کنید. یعنی صرفاً نارضایتی ایجاد نکنید بلکه ایدههای سازندهای دربارهی چگونگی امکان اثبات چیزها ارائه دهید. نشان دهید، چطور چیزهای قدیمی میتوانند در راههای جدیدی با افزودن حرکت، رنگ نور مورد بهره برداری قرار گیرند. معلمان پا به پای دانش آموزان باید یاد بگیرند که پاسخهای شگفت انگیز را دستکاری کنند. اهمیّت پاسخهای غیرمعمول و جدید را متذکر شوید.21- مهارتهای مطالعهی خلاّق(15) را توسعه دهید.
از دانش آموزان بخواهید به جای آنکه بگویند چه خواندهاند، عقایدی که در نتیجهی خواندن به دست آوردهاند را بیان کنند. به اختلاف بین خواندن برای کسب اطلاعات و خواندنی که منجر به ایجاد و رشد عقیدهای میگردد، توجه کنید. نوع دوم دانش آموزان را برمیانگیزاند که عقاید و اطلاعات تازهای بیابند.22- مهارتهای گوش کردن خلاّق را توسعه دهید.(16)
گوش کردن خلاّق صرفاً شنیدن نیست، بلکه گوش کردن به مطالب اسـت که منجر به چیزهایی دیگر میشود.23- بر مهارت ادراکی(17) تأکید نمایید.
به شکلها، رنگها، وزنها، بافتها، صداها، و بوها توجّه را جلب کنید. برای دانش آموزان فرصتهایی فراهم کنید تا بسیاری از محتواها را خود ببینند و دریافت نمایند. فرصتی که دانش آموز بتواند لذت درک دنیایی که در آن زندگی میکند را بچشد.پینوشتها:
1. Frank , Williams
2. Pradoxes
3. Analagics
4. deficiencies
5. possible
6. provocative questions
7. attribute liting
8. mystery
9. originality
10- change
11- organizedrandom search
12- habit
13-evaluate situations
14- receptive
15- creative reading skill
16- creative listening skill
17- visualization skill
در هر شرایطی مذاکره میتواند ترس برانگیز باشد، افراد موفق همیشه خود را برای مذاکرات آماده میکنند پس شما نیز سعی کنید قبل از شروع مذاکره بعدی خود آمادگی کامل داشته باشید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ تد لئونهارت (مشاور و مدیرعامل شرکت طراحی Leonhardt Group) همیشه قبل از ملاقات با یک مشتری بزرگ با احساس ترس مواجه میشد. مهم نبود که حتی صاحب یک شرکت طراحی بزرگ با مشتریان بزرگی مثل بوئینگ و چارلز شواب با 10 میلیون دلار درآمد سالانه باشد. مذاکره با یک مشتری جدید همیشه همین احساس ناامنی را برای وی به وجود آورده اســت.
لئونهارت همیشه قبل از چنین جلساتی خود را در دستشویی پنهان کرده و در را روی خودش قفل میکرد و لیستی از پروژههای موفقی که به ثمر رسانده بود، جوایزی که گرفته بود و سایر موفقیتهایش را روی تکه کاغذ چرک نویسی مینوشت. او میگوید: «من هر هفته دو تا سه لیست را مینوشتم و آنها هیچوقت تغییر نمیکردند. من هیچگاه نیاز نداشتم که آنها را بخوانم ولی ساختن لیست و قرار دادن آنها در جیب کتم به من در مورد هر چیز استرسزایی آرامش میداد.»
و این به لئونهارت اعتماد به نفس انجام کاری را میداد که بسیاری از بزرگترین و خلاقترین افراد نیز از انجام آن ترس داشتند: مذاکره.
امروز او به افراد خلاق آموزش میدهد که چگونه مذاکرهکنندگان بهتری باشند و این تمرکز اصلی اوست و در این زمینه کتاب نوشته، مشاوره میدهد و یک درس آنلاین جدید ارائه میدهد که بر این موضوع تمرکز دارد:
همان خصوصیاتی که به افراد خلاق در رسیدن به ایدههای جدید کمک میکند آنها را به مذاکره کنندگانی بد تبدیل میکند.
او میگوید: «برای حدود 10 سال من به شرکتهای خلاق مشاوره دادهام ولی هر روز بیشتر با افراد پیچیده ای مواجه میشوم که صاحب شرکتهایی با 50 تا 100 پرسنل با قدرت مذاکره بسیار پایین هستند.»
چرا اینچنین اســت؟ به صورت ذاتی، همان خصوصیاتی که افراد خلاق را در رسیدن به ایدههای جدید عالی میسازد همانها آنها را به مذاکره کنندگانی ضعیف مبدل میکند.
یک ضعف شایع افراد خلاق سندرم دو گانگی اســت…. آن صدای آزار دهندهای که در گوشتان زمزمه میکند فارغ از هر گونه موفقیتی که کسب کردهاید یک دروغ بزرگ بیشتر نیستید.
کار خلاقانه نیازمند میزان مناسبی حساسیت اســت. شما میخواهید کارتان افراد را تکان دهد، که این به این معنیست که باید با احساسات آنها تنظیم باشد. ولی سر میز مذاکره همین حساسیت میتواند پاشنه آشیل افراد خلاق باشد. لئونهارت میگوید: «آنها بیش از حد حساس هستند. آنها نمیخواهند سر قیمت چانه بزنند بلکه فقط میخواهند کار را تمام کنند. یاد گرفتن اینکه آنچه نیاز دارید را مطالبه کنید بسیار مهم بوده و کار سختی اســت.»
ولی همچنان این کار میتواند و باید انجام شود. پس از سالهایی که لئونهارت ابتدا خودش با روش مذاکره کردن کلنجار میرفت و سپس کار با مشتریان خلاق برای بالا بردن مهارتهایشان، او به تاکتیکهای بسیار مهمی در مورد مواجهه با ترس از مذاکره و چه متخصص شدن در آن رسیده اســت که در زیر میخوانیم:
هر کاری که بتوانید انجام دهید تا به شما یادآوری کوچکی در مورد ارزشهایی که دارید بکند، از پنهانی به دستشویی رفتن و نوشتن موفقیتهایی که به دست آوردهاید، دوباره خوانی نظرات مثبت مشتریان قبلی تا زمزمه کردن موفقیتهایتان زیر دوش حمام…همه و همه میتوانند اثرات بسزایی به جا بگذارند. با اعتماد به نفس بر سر میز مذاکره آمدن کلید موفقیت اســت ولی ابتدا باید به خودتان اعتقاد داشته باشید.
البته که شما نمیخواهید وقتی صحبت میکنید خسته کننده و تکراری به نظر برسید. تمرین آنچه که میخواهید بگویید با صدای بلند و در مقابل دیگران میتواند به شما کمک کند تا بیشتر احساس اعتماد به نفس کنید. وقتی لئونهارت شرکت طراحیاش را راهاندازی کرد از تیمش خواست پیش از ارائهای که در پیش داشتند حرفهایشان را تمرین کنند. او میگوید: «تمرین کلماتی که قرار اســت گفته شوند استرس همه از جمله خودم را کم میکند.»
حدود حقوق یک شخص هم پست شما در شهرتان چقدر اســت؟ این اطلاعات با اندکی جستجو در اینترنت قابل دریافت اســت. وقتی شما با اطلاعات لازم مسلح شده باشید میتوانید در مورد اعداد مطمئن باشید. لئونهارت میگوید: «وقتی بدانید که محدوده کجاست، همیشه باید فرض کنید که طرف مقابل نیز میداند. پس کمیبیشتر از حد بالای محدوده را درخواست و خیال خود را راحت کنید.»
چطور خیالتان راحت باشد؟ شماره 1 را دوباره بخوانید.
افراد خلاق عاشق کارشان هستند. کار مهمترین چیز اســت. همه میدانیم. ولی همچنانکه کار شما میتواند بسیار شخصی به نظر برسد نباید مذاکره کردن بر سر آن احساس گناه به شما بدهد. و همچنین نباید این کار به شما حس چانه زدن بدهد. در حقیقت مهمترین تاکتیکی که شما میتوانید در مذاکره از آن استفاده کنید استفاده از خلاقیت خود برای تحت تأثیر قرار دادن مشتریان احتمالی اســت.
این یعنی در حالی به سر میز مذاکره بروید که آماده نشان دادن این نکته به مشتریتان هستید که ایدههای شما دقیقاً همان چیزی اســت که او نیاز دارد. این یعنی پرسیدن تعداد زیادی سؤال در مورد خواست و نیاز آنها و تحت تأثیر قرار دادن آنها با چشماندازی که از روش رسیدنتان به این خواستها برایشان ترسیم خواهید کرد.
لئونهارت میگوید: «مطمئن شوید آنها میفهمند که چه کاری برای آنها انجام خواهید داد و سپس این کار را با تحت تأثیر قرار دادن آنها و نه با اضافه کردن ستونهای جدیدی از اعداد انجام دهید.»