به گزارش پایگاه خبری تحلیلی شفاف به نقل از سایت دکتر کرمانی، برای روشن شدن این موضوع، آن را با هادلی سی کینگ متخصص پوست در نیویورک مطرح کردیم:
باور غلط: جوش، مشکل نوجوانان است.
اینکه یک فرد چه موقع و با چه شدتی دچار آکنه شود تا حدود زیادی ژنتیکی است.
با وجود اینکه بیشتر افراد در دوران نوجوانی آکنه را تجربه می کنند اما خیلی ها هم هستند که درگیر جوش ها در بزرگسالی هستند.
باور غلط: باید صورتت را زیاد بشویی.
متاسفانه شستشوی زیاد صورت با آب و صابون نمی تواند به بهبود آکنه کمک بکند.
دلایل آکنه چندگانه هستند، یکی از بازیگران اصلی آن هورمون ها، استرس و ژنتیک هستند و هیچ کدام از اینها را نمی توانید با شستن صورت تغییر دهید.
باکتری ها هم می توانند نقش ایفا کنند چون باعث پرشدن منافذ پوست می شوند. وقتی منافذ پوست بسته می شود بیشتر در خطر جوش زدن قرار می گیرید. شستن صورت می تواند برای کاهش این مورد مفید باشد اما همانطور که گفته شد، نمی تواند درمان قطعی آکنه باشد.
باور غلط: نور آفتاب می تواند جوش هایتان را پاک کند.
اینکه می گویند نور خورشید به پاک شدن جوش ها کمک می کند، کاملا غلط است.
این کار سیستم ایمنی پوستمان را تضعیف می کند که چیز خوبی نیست چون به سیستم ایمنی برای پیشگیری از عفونت پوست و سرطان پوست نیاز داریم.
همچنین می دانیم که زیاد در معرض نور خورشید قرار گرفتن، می تواند باعث بروز مشکل چین و چروک و تغییر رنگدانه های پوست شود. با این حال وقتی مشکلات پوستی مانند اگزما و پسوریازیس دارید، نور خورشید می تواند التهاب مربوط به آن را کاهش دهد و به مرور زمان شرایط را بهبود ببخشد.
باور غلط: خوردن غذاهای چرب باعث جوش زدن می شود.
با وجود اینکه بعضی غذاهای خاص در افراد مستعد به جوش، می تواند مشکلاتی به وجود بیاورد اما در کل این باور نادرست است.
در واقع چربی موجود در غذاهایی نظیر پیتزا نیست که باعث جوش می شود، بلکه عناصر التهاب آور آنها مقصر اصلی هستند.
ما بر این باوریم غذاهایی که شاخص گلیسمی بالایی دارند به دلیل تاثیرشان روی سیستم غدد درون ریز و هورمون ها می توانند آکنه را تشدید کنند.
باور غلط: جوش های سرسیاه همان جوش های معمولی هستند که درونشان آلودگی گیر کرده است.
وقتی سبوم و سلول های پوستی در فولیکول ها انباشته می شوند، ممکن است دچار جوش های سرسیاه یا سرسفید بشوید.
جوش های سرسیاه باز هستند و این منجر به اکسیداسیون مواد داخل آن و سیاه رنگ شدنش می شود.
وقتی یک منفذ بسته می شود، از رسیدن اکسیژن به آنچه درونش است جلوگیری شده و جوشتان سرسفید می شود.
جوش های سر سیاه هیچ ربطی به کثیفی ندارند.
باور غلط: ترکاندن جوش، زیاد بد نیست.
این کار، یک اشتباه بزرگ است.
زخم ایجاد شده به واسطه ترکاندن یک جوش باعث می شود باکتری های بیشتری به درون زخم راه پیدا کنند و التهاب بدتر شود. زخمی کردن یک جوش، هم زمان بهبودش را طولانی تر می کند و هم ممکن است بعد از بهبود، جایش تیره شود.
باور غلط: آکنه قبل از اینکه خوب شود بدتر می شود.
تا به حال از کسی شنیده اید که آکنه قبل از اینکه خوب و پاک شود، بدتر می شود؟
کترکینگ می گوید: این به صورت کلی درست نیست اما با این حال برخی افراد، این پدیده را با استفاده از داروهایی خاص مانند رتینوئیدها و آکوتان تجربه می کنند.
خبرگزاری آریا- مجله های مختلف پزشکی طی سالیان اخیر روغنها را عامل بیماریهای قلبی معرفی کرده اند بدون این که به نقش موثر شکر اشاره ای کنند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری آریا، این مجله ها که با هزینه شرکتهای تولید شکر اداره می شوند، از سال 1962 فقط روغنها را عامل بیماری های قلبی معرفی می کردند.
حال این سؤال مطرح شده که آیا این شرکتها بیش از 50 سال اسـت به مردم دروغ می گویند؟
شرکت های تولید کننده شکر امریکا از سال 1962 هزینه های زیادی برای پژوهشهای علمی صرف کردند تا نقش شکر در بیماریهای کشنده قلبی را کمرنگ نشان دهند.
تابه امروز نیز تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا؛ روغنها و چربیها را ماده خبیث شماره یک وعامل این بیماریها معرفی می کرد.
پایگاه آلمانی"هویته " با طرح این سئوال و در پاسخ بدان با استناد به اظهارات پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا، بر این دروغ پردازی صحه گذاشته اسـت.
شرکتهای تولید شکر، برای پژوهشهای علمی هزینه می کنند تا اینگونه وانمود کنند مواد شیرین خوب اسـت، بنابراین بر ارتباط شکر با بیماریهای قلبی سرپوش گذاشته اند.
بر اساس تحقیقات دانشگاه کالیفرنیای آمریکا، به نقل از سایت دویچه وله آلمان، ماجرای این دروغ پردازی از سال 1962 آغاز شد.
چندین پژوهش نیز در همان سال اعلام کرد شکر تا حدود زیادی به بروز بیماریهای قلبی منجرمی شود، اما شرکت های تولید شکر ازنتایج این تحقیقات خرسند نبودند بنابراین طرح 226 را پای گذاری کردند که هدف از آن تاثیر گذاشتن بر افکار عمومی و ایجاد جوی مثبت نسبت به شکر بود.
سپس مقاله هایی در مجله های مختلف پزشکی منتشر شد که روغن و چربیها را عامل اصلی بیماریهای قلبی می دانست و هیچ توضیحی درباره حامیان مالی این پژوهشها یعنی شرکتهای تولید شکر نمی داد.
پژوهشگران دانشگاه هاروارد نیز 50 هزار دلار برای به ثمر نشاندن این پژوهشها دریافت کردند.
نتیجه اینکه مراکز پژوهشهای ویژه تغذیه از 50 سال پیش بر روغنها تمرکز کرد و آن را عامل اصلی بیماریهای قلبی اعلام کرد اما شرکتهای تولید شکر با رد این اتهامات،منتقدان خود را به پیوستن به گروه مخالف با شکر متهم می کند.
خبرگزاری آریا -
گاهی اوقات افراد دروغ می گویند چون می خواهند چیزی را در وجود خودشان پنهان کنند
هیچ کسی دوست ندارد دروغ بگوید اما متاسفانه اوقاتی پیش می آید که در آن با دیگران صادقانه رفتار نمی کنیم ولی عادت کردن به راستگویی باعث تقویت ارتباط بین شما و دیگران می شود و حقیقت گویی را برای تان به امری جذاب و پسندیده تبدیل خواهد کرد.
برای چه دروغ می گوییم؟
گاهی اوقات افراد دروغ می گویند چون می خواهند چیزی را در وجود خودشان پنهان و با نسبت دادن موضوعی دروغین به خود، اعتماد به نفس شان را تقویت کنند. وقتی فردی در مورد جنبه ای از شخصیت وجودی اش یا شرایط اطراف خود احساس خوبی ندارد، سعی می کند با دروغ حس خوبی را در خود به وجود بیاورد.
برای مثال دانشجویی که همیشه در درس هایش ضعف دارد، وقتی از او راجع به نتیجه آخرین امتحان پرسیده می شود، به دروغ نمره خوبی را به عنوان نتیجه امتحان اعلام می کند چون درون خود از ضعف درسی اش ناراحت بوده و دنبال پوشاندن آن است.
حسادت دلیل دوم دروغ
متاسفانه بعضی از افراد دوست ندارند که شخصی در موضوعی خاص نسبت به آنها برتری داشته باشد. به همین دلیل مانع اعتماد به نفس دوست شان می شوند. برای مثال اگر یکی از دوستان این فرد بخواهد در رشته ورزشی خاصی فعالیت کند و توانایی این کار را هم داشته باشد، فرد حسود انگیزه او را از بین خواهد برد زیرا نمی خواهد دوستش در زمینه ای که او هیچ استعدادی ندارد، پیشرفت کند.
فرار از خجالت و شرمندگی
مادر شما کاملا اتفاقی داخل جیب شلوارتان یک نخ سیگار پیدا می کند. وقتی این موضوع را با شما در میان می گذارد، شما شرمنده می شوید و ناچار دروغ می گویید که این سیگار متعلق به شما نیست و اشتباهی داخل جیب تان قرار گرفته است. هر چند مادرتان حرف تان را باور نمی کند اما با این کار خود را از سرزنش او در امان نگه داشته اید. دروغگویی گاهی برای فرار از سرزنش و گاهی شرمندگی است.
با شناخت نقاط ضعف خود و اصلاح آنها می توانید خود را از دروغ گفتن در امان نگه دارید
چگونه مانع دروغ شویم؟
مواردی که برای دروغگویی برای تان برشمردیم می تواند یکی از دلایل دروغگویی شما باشد. قبل از اینکه در آینده دروغ بگویید، همین الان ببینید چه دلایلی شما را وادار به دروغگویی می کند. با شناخت نقاط ضعف خود و اصلاح آنها می توانید خود را از دروغ گفتن در امان نگه دارید. برای مثال قبل از اینکه همسر یا مادرتان از سیگار کشیدن شما مطلع شوند، این عیب خود را برطرف کنید و اگر هم آنها متوجه این عادت ناپسند شما شدند، حقیقت را از آنها پنهان نکنید و راستش را بگویید.
دست از مقایسه بردارید
گاهی اوقات شما دروغ می گویید چون می خواهید خود را برتر از دیگران نشان دهید. هیچ لزومی ندارد که خودتان را با دیگران مقایسه کنید. اگر بر فرض دوست شما در حوزه ای خاص مهارت دارد دلیلی برای همانندسازی خودتان با او نیست. نظر دیگران را در مورد خودتان فراموش کنید و به ندای قلب تان گوش دهید. ندای درون شما همیشه خواستار ابراز کردن حقیقت است. یادتان باشد بیشتر مردم طرفدار صداقت آدم ها هستند.
نتیجه رفتارتان را بر عهده بگیرید
هر عملی که از شما سر می زند با انتخاب و اختیار خودتان بوده است، بنابراین اگر مسئولیت اتفاقی که برایتان افتاده را بپذیرید و از نتایج برخی کارها آگاه باشید، کمتر دروغ خواهید گفت.
گاهی اوقات تمام حقیقت را نگویید
به خاطر داشته باشید راستگویی همیشه به معنای توضیح دقیق و جزیی نیست. استفاده از ادبیات مناسب و احتیاط در به کار بردن کلمات و دوری از تحقیر کردن افراد، مواردی است که باید در بیان کردن حقیقت به آن توجه کنید.
منبع:هفته نامه سلامت
خبرگزاری آریا -
زندگی کردن با یک همسر دروغگو اصلا خوشایند نیست
هیچچیز بدتر از این نیست که نتوان به نزدیکترین فرد در زندگی یعنی همسر، اطمینان کرد. مسلما زندگی کردن با یک همسر دروغگو اصلا خوشایند نیست. ممکن است شما بارهای اول که دروغ میگوید چندان عکسالعمل خاصی نشان ندهید اما بعد از مدتی، کمکم نسبت به او بیاعتماد میشوید یا گاهی با او به تندی و با عصبانیت برخورد کنید. بسیاری از زنان نمیتوانند متوجه شوند چرا همسرشان به آنها دروغ میگوید درحالیکه آنها با او با صداقت و درستی تمام رفتار میکنند و تمام زندگیشان را وقف او کردهاند. آنها انتظار دارند که همسرشان فرد قابل اعتماد زندگیشان باشد. چند راه مختلف برای برخورد و رفتار کردن با همسری که راست نمیگوید وجود دارد . اگر میخواهید او را اصلاح کنید قبل از اینکه زندگیتان را تلخ کنید این چند مورد را درنظر بگیرید.
خانمهای زیادی هستند که وقتی همسرشان مدام به آنها دروغ میگوید احساس میکنند که دیگر در ذهنشان احترامی برای او قائل نیستند، اگر شما هم جزو همین افراد هستید میتوانید قبل از اینکه تمام احترام خود را نسبت به او از دست بدهید با خود فکر کنید، «به راستی چرا بعضی افراد دروغ میگویند» تا بتوانید با واقعبینی بیشتری او را درک کنید. دروغ گفتن معمولا از سنین کم در کودکی آغاز میشود، حتی یک کودک 2 ساله نیز میتواند به راحتی دروغ بگوید اما زمانی که کودک به اهمیت حرفها و لغات پی میبرد و میفهمد که بعضی از حرفها میتوانند چه تاثیر خارقالعادهای داشته باشند بهطور آگاهانه شروع به دروغ گفتن میکنند. دروغ گفتن همیشه به این معنا نیست که فرد میخواهد به کس دیگری آسیب برساند اما ممکن است گاهی این نتیجه نامطلوب پیش بیاید. بعضی از افراد دروغ میگویند چون میخواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آنها نوعی رفتار دفاعی است، کودک طی مراحل رشد، متوجه میشود که دروغ میتواند او را از بسیاری از عصبانیتهاو تنبیههای پدرو مادریا اطرافیان حفظ کند. به عبارتی دروغ راهی است که میتواند نظر مثبت اطرافیان را بهدست بیاورد وعمل ناشایست و بد خود را پنهان کند.
همچنین اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم؛ با دروغ میتوان دوستان را حفظ کرد یا حتی عزیزی را با هدیه غیرقابل پیشبینی غافلگیر کرد. همانطور که گفتیم دروغ گفتن از سنین خیلی کم شروع میشود و در همه ما وجود دارد، اینکه همه آدمبزرگها به نوعی دروغ میگویند چندان عجیب نیست و مهم است که این نکته را درنظر داشته باشیم بیشتر افراد وقتی دروغ میگویند به هیچ وجه دوست ندارند به فرد دیگری آسیبی برسانند. مثلا؛ ممکن است خیلی از ما درباره لباس دوستمان به دروغ بگوییم که زیباست درحالیکه عقیده داریم آن لباس واقعا زشت است. همچنین خیلی ازما در مصاحبههای شغلی نیز برای بالا بردن شانس استخداممان دروغ میگوییم. ما به فرزندانمان هم دروغ میگوییم به آنها قول میدهیم که اگر شامشان را بخورند یک بستنی جایزه میگیرند اما سپس کاری میکنید که کودکمان بستنی را فراموش کند چون برای به مغازه رفتن خیلی خسته هستیم.
دروغ گفتن یاد گرفتنی است
چگونگی شرایط و موقعیت در سالهای کودکی میتواند روی رفتار ما در کل زندگی تاثیر بگذارد. ما تمایل داریم تا حدی همانند دیگران رفتار کنیم و وقتی در خانوادهای دروغ پذیرفته شدهباشد و حتی در بعضی موارد، پنهان کردن واقعیت با تشویق همراه شود، کودکان آن خانواده یاد میگیرند که دروغ خیلی هم کار بدی نیست یا حتی میتواند عملی پذیرفته شده باشد.
حتی ممکن است بعضیها در طول زندگی این تجربه را بهدست بیاورند که دروغ راهی برای بقا و صیانت از نفس است. مثلا گاهی بعضی از افراد برای پیدا کردن شغل یا حفظ آن مجبور میشوند حقیقت را بهگونهای مبهم یا آمیخته با دروغ بیان کنند و تا جایی که میتوانند با لغات بازی کنند. بسیار از افراد مجبورند برای بالا بردن حقوقشان پنهانکاری کنند و تا حد زیادی از لغات نادرست یا مبهم استفاده کنند. اگر بخواهیم واقعبین باشیم دنیای ما خیلی هم زیبا نیست و دروغ در واقع تبدیل شده است به جزئی از کار و زندگی و گذشته ما.
هرچند این رفتار در نظر اکثر افراد اصلا خوشایند و قبولشده نیست اما در زندگی تعدادی از زن و شوهرها وجود دارد. اگر چه ناپسنداست اما هستند همسرانی که نه تنها در موضوعات مهم به هم دروغ میگویند، حتی در موضوعات کوچک و بیاهمیت نیز حقیقت را نمیگویند مثلا درباره مکانی که هستند یا عقیدهای که دارند دروغ میگویند. همه ما در زندگی خود حد و حدودهایی داریم و خودمان هستیم که بسیاری از مسائل زندگیمان را تعیین میکنیم.
شاید 2 طرف مقصر هستند
وابسته به ماست که مشخص کنیم در زندگیمان دروغ گفتن تا چه حد مجاز است و تا کجا نیست. مثلا یکی از حالتها و اتفاقهایی که شاید در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش بیاید این است که مثلا شوهر میگوید تا یک ساعت دیگر خانه است ولی این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا! در این مواقع اگرچه همسر شما خودش متوجه میشود که زمان خانه آمدن خود را خیلی درست نگفته اما از طرف دیگر او دوست دارد در همان زمانی که به شما گفتهاست به خانه برسد اما تلاش او برای عمل کردن به حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عمل او 2 تا میشود. در این حالت شما میتوانید به این موضوع از 2 زاویه نگاه کنید و از یک نظر میتوانید فکر کنید که همسر شما توانایی چندانی در برنامهریزی ندارد و نمیتواند کارهای خود را به درستی تنظیم کند و از نظر دیگر میتوانید این طور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگو است که بیش از حد سرش به کار گرم است. شما کدام را بیشتر میپسندید ؟ بهنظرتان کدام برخورد مناسبتر است؟ این امر بسیار مهم است که بدانید در بهوجود آمدن رفتاری چون دروغ در یک زندگی زناشویی ممکن است 2 طرف مقصر باشند.
دروغ گفتن یاد گرفتنی است
بعضیدروغ ها را میشود زیر سبیلی رد کرد
اگر همسر شما تا به حال بیش از چندبار به شما گفته باشد برای ورزش به باشگاه میرود ولی در واقع به جای رفتن به باشگاه به خانه یکی از دوستانش برود، این امر ممکن است شما را کمی ناراحت کند اما احتمالا مشکل خیلی بزرگی در زندگی ایجاد نمیکند. زن و شوهرها باید قبول کنند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطاف پذیری طرف دیگر درباره آن دروغ میتواند تنش کمتری در زندگی آنها ایجاد کند و در نتیجه خانه آنها آرامش بیشتری داشته باشد. البته گاهی نیز این دروغها میتواند آنقدر بزرگ باشد که یکی از طرفین طاقت تحمل آنها را از دست بدهد. در بعضی موارد دروغ گفتن میتواند تبدیل به یک مشکل کاملا پیچیده شود و طرفین را کاملا درگیرخود کند، بعضی از افراد وقتی دروغ میشنوند احساس میکنند دیگر نمیتوانند با آن دروغ کنار بیایند و اعتماد آنها کاملا از بین میرود. اگر شما نیز جزو چنین افرادی هستید باید بهدنبال یک راهحل برای دروغگویی باشید. اینگونه راهحلها به شما یاد میدهند که بهترین رفتار و ابراز احساسات در این موارد باید چگونه باشد.
پیشبینی کنید، بعد شروع کنید
قبل از این که بخواهید درباره دروغگویی همسرتان با او حرف بزنید بسیار مهم است که حسابی فکر کنید و پاسخهای او را پیشبینی کنید. اگر به جوابهای احتمالی او فکر نکنید بهطور حتم نمیتوانید به درستی با او صحبت کنید و گفتوگوی ثمربخشی نخواهید داشت. اول از همه سعی کنید، واکنش و تمام جوابهای احتمالی او را با توجه به شرایط حدس بزنید، در این حالت وقتی با او شروع به صحبت میکنید و مثلا او در جواب شما میگوید الف، شما میدانید که در مقابل این جواب باید چه عکسالعملی داشتهباشید یا وقتی جواب او ب یا ج یا... است شما میدانید چه رفتاری باید نشان دهید و بهترین تصمیم چیست. خودتان را آماده کنید که حقیقتی را به شما بگوید که شما دوست ندارید بشنوید. او ممکن است چیزهایی به شما بگوید که برایتان سخت است. خودتان را آمادهسازید که حتی بتوانید تصمیمهای سخت نیز بگیرید. این را درنظر داشتهباشید که یک همسر دروغگو میتواند چیزی به شما بگوید که غافلگیر شوید مثل اینکه او شغل دومی دارد که شما نمیدانید یا به خاطر انجام کاری از شما شرم دارد یا. . . در انتهای صحبت نیز باید کاملا تمام حدها را برای هم مشخص کنید و به او بگویید که در چه جاهایی اصلا مجاز نیست که دروغ بگوید. اگر بعضی از دلیلهای همسرتان شما را قانع کرد، بهطور روشن و واضح به او بگویید کهحرفهای او را قبول دارید. بهتر است چند بار به او فرصت دهید که خود را اصلاح کند.
آیا شما همسرتان را دروغگو میکنید؟
نمیتوان گفت که یک شوهر دروغگو نسبت به احساسات همسرش بیاعتناست. در حقیقت ممکن است او به دلیل بعضی از رفتارهای همسرش تبدیل به یک فرد دروغگو شده. ممکن است برای یک مرد چندبار پیش بیاید که به خاطر گفتن یک جمله و کلمه یا به خاطر گفتن جایی که رفته یا به خاطر ملاقاتی که داشته مورد مواخذه قرار گرفته وکار به دعوا کشیده است. گاهی ممکن است وقتی مردی بعداز بیرون رفتن ـ با چند تا از دوستانش برای یک یا 2 ساعت ـ به خانه برگشته از طرف همسرش بسیارسرزنش شده است و زن گفته که چقدر از دوستان او بدش میآید. ابراز عقیدهای صادقانه و ساده درباره خانواده زن یا یکی از ایرادهای او میتواند باعث دعوا و گریه و گفتن کلمات تلخ شود و چند ساعت وقت 2 طرف را بگیرد و. . . .
در همین حالتهاست که دروغ گفتن برای مردان تبدیل میشود به راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی در خانواده. مرد میتواند اینگونه با خود فکر کند که من ترجیح میدهم، درباره کارهایم دروغ بگویم تا آنکه بخواهم کاری را که دوست دارم کنار بگذارم در همین حالتهاست که زن میتواند شوهرش را تبدیل به فردی دروغگو کند.
بنابراین بهترین راهحل برای اینکه شوهرتان دیگر دروغ نگوید این است که شرایطی را در خانه فراهم کنید که دیگر او مجبور به دروغ گفتن نشود. اگر زن و شوهر بتوانند کمی یکدیگر را آزاد بگذارند و هر کدام به دیگری اجازه دهد که آنطور زندگی کند که دوست دارد، به مرور تبدیل به 2 دوست میشوند و دیگر لزومی ندارد به هم دروغ بگویند. بهطور کلی باید گفت، هر فردی احتیاج دارد تا فضایی برای نفس کشیدن داشتهباشد و وقتی این فضا فراهم شود، دروغ گفتن متوقف میشود.
وقتی زنی به شوهرش اعتماد کامل دارد و مطمئن است که شوهر به او دروغ نمیگوید، مسلما رفتار دیگری خواهد داشت و در مقابل مردی هم که احساس کند همسرش به او اطمینان و اعتماد دارد از هر کاری که آرامش زندگی را به هم بزند، پرهیز میکند.
اگر میخواهید رفتارتان را تغییر دهید باید بدانید، تغییر رفتار زمانبر و سخت است و تاثیربخشی این تغییر رفتارها نیز مدتی طول میکشد، شما نمیتوانید در یک شب شوهر دروغگویتان را تغییر دهید.
منبع: برترینها
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
چگونه کمتر دروغ بگوییم؟ دروغ بگویید، اما نه این 8 تا را ! دروغ هایی که به خودمان می گوییم! دروغ هایی که شما را ضایع تر می کند دروغ هایی که هر روزه به خودمان می گوییم دروغتان فاش می شود
در همین ابتدا می خواهم سوالی بپرسم. آیا، در دوران کودکی، دروغ گفته اید؟ در صورتی که پاسختان مثبت اسـت، دست هایتان را بالا ببرید. فوق العاده اسـت. شما صادق ترین گروهی هستید که تا به حال دیده ام. در 10 سال اخیر، به بررسی و مطالعه روند یادگیری دروغ گویی در کودکان مشغول بودم و امروز، قصد دارم تعدادی از کشفیاتم را با شما به اشتراک بگذارم.
اما، اول از همه، می خواهم داستان یکی از دوستانم را که مدیر مدرسه ابتدایی اسـت، برایتان بازگو کنم. روزی، آقای مسینا، تماسی تلفنی دریافت می کند. تماس گیرنده به او می گوید که پسرش، جانی، مریض اسـت و نمی تواند آن روز به مدرسه بیاید. مدیر از تماس گیرنده نامش را می پرسد و تماس گیرنده در پاسخ می گوید «من پدرم هستم!»
سه باوری که درباره دروغ گویی کودکان داریم، به صورت خلاصه در این داستان جمع شده اند.براساس باور شماره یک، دروغ گویی کودکان پس از ورود به مدرسه ابتدایی آغاز می شود. نکته دوم بر عدم مهارت کودکان در دروغ گویی و آسان بودن تشخیص دروغ هایشان توسط بزرگ سالان اشاره دارد. برمنبای باور سوم، اگر کودکان از سنین پایین شروع به دروغ گویی کنند در آینده، به صورتی بیمارگونه به دروغ گویی اعتیاد پیدا خواهندکرد و این امر نشان دهنده وجود نقص های شخصیتی در آن هاست. راستش را بخواهید، باید بگویم که هر سه باور فوق اشتباه هستند،
دروغ گویی کودکان؛ نشانه ای از فرایند عادی رشد
طی پژوهشمان، یک بازی حدس زنی را با کودکان اجرا می کنیم. از کودکان می خواهیم تا عددهای روی کارت ها را حدس بزنند. در ادامه، به کودکان می گوییم که اگر برنده بازی شوند، جایزه فوق العاده ای در انتظارشان خواهدبود. در اواسط بازی، به بهانه ای ساختگی از اتاق خارج می شویم. قبل از خارج شدن، متذکر می شویم که نباید به کارت ها دست بزنند. دوربین های مخفی ای در اتاق قرار دارند که همه حرکات این کودکان را ثبت می کنند. از آنجا که میل به برنده شدن در کودکان بسیار قدرتمند اسـت، بیش از 90 درصد از آن ها، به محض خروج ما از اتاق، به کارت ها دست می زنند و اعداد ثبت شده روی آن ها را نگاه می کنند.
مساله مهم زمانی اسـت که به اتاق بر می گردیم و از کودکان می پرسیم آیا در غیابمان به کارت ها دست زده اند و مخفیانه اعداد نوشته شده روی آن ها را دیده اند یا خیر. به نظر شما، کودکان به کارشان اعتراف می کنند و یا دروغ می گویند؟
یافته ها نشان می دهند که 30 درصد از کودکان در این باره دروغ می گویند و 70 درصد به اشتباهشان اقرار می کنند. این آمار برای کودکان سه ساله 50 درصد در مقابل 50 درصد اسـت. اما آمار نشان می دهد که در این مورد، بیش از 80 درصد از کودکان چهارساله به ما دروغ گفته اند؛ پس همان طور که می بینید، دروغ گویی یکی از بخش های عادی فرایند رشد اسـت و برخی از کودکان دروغ گویی را از دو سالگی شروع می کنند.
چرا تنها برخی از کودکان کم سال تر دروغ می گویند؟ در آشپزی، برای پختن غذایی خوب به مواد اولیه خوب نیاز داریم. دروغ خوب هم به دو ماده اولیه کلیدی نیاز دارد. نخستین ماده اولیه کلیدی توانایی ذهن خوانی اسـت. ذهن خوانی در فرایند دروغ گویی از اهمت فراوانی برخوردار اسـت؛ زیرا دروغ گویی بر این گزاره مبتنی اسـت: «من می دانم که تو چیزی را که من می دانم نمی دانی».
دومین ماده اولیه کلیدی دروغ گویی خودکنترلی اسـت. منظور از خودکنترلی توانایی کنترل گفتار، حالات چهره و زبان بدن اسـت. یافته های ما نشان می دهند کودکانی که از توانایی ذهن خوانی و خودکنترلی بیشتری برخوردار هستند، در سنین پایین تر شروع به دروغ گویی می کنند و دروغ هایشان نیز پیچیده تر اسـت. این دو ماده اولیه از جمله عوامل مهمی هستند که بر عملکرد ما در اجتماع نیز تاثیر مثبت می گذارند.
درواقع، وجود نقص در این دو توانایی نشان دهنده مشکلات جدی در فرایند رشد فرد اسـت؛ پس هر وقت اولین دروغ فرزند دوساله تان را کشف کردید، به جای نگران شدن خوشحال شوید؛ چون این دروغ نشان دهنده رسیدن کودکتان به مرحله ای حیاتی از فرایند رشدش اسـت!
تشخیص دروغ در کودکان
آیا به نظرتان کودکان دروغ گوهای خوی نیستند و می توانید به راحتی دروغشان را تشخیص بدهید؟ پس بیایید امتحان کنیم. ابتدا، دو ویدئو برایتان پخش می شود. در این دو ویدئو دو کودک به سوال پژوهشگر جواب داده اند. سوال از این قرار اسـت: «آیا پنهانی پشت کارت را نگاه کردی؟» تلاش کنید تا تشخیص بدهید کدام کودک دروغ می گوید و کدام یک پاسخش برمبنای حقیقت اسـت؟
خب، اگر فکر می کنید کودک ویدئوی شماره یک دروغ می گوید، دستتان را بالا ببرید. حالا همین درخواست را درباره کودک ویدئوی شماره دو دارم.
خیلی خب، راستش را بخواهید، حدس اکثرتان اشتباه بود. به نظر می رسد بسیاری از شما توانایی چندانی در تشخیص دروغ گویی کودکان ندارید. ما این آزمایش را با بزرگ سالان مختلفی از دانشجویان رشته حقوق و فارغ التحصیلان مقاطع کارشناسی رشته های مختلف که تجربه چندانی از معاشرت با کودکان نداشتند و مددکاران اجتماعی و پرستاران که با کودکان و رفتارهایشان بیشتر آشنا هستند تکرار کردیم. نتایج آزمایش در همه موارد یکسان و مشابه نتیجه آزمایش فعلی مان در این سالن بود. حتی نتیجه تشخیص، افسران پلیس، قضاوت و از آن مهم تر، والدین هم درست نبود.
در پنج سال اخیر، تلاش های زیادی کردیم تا راهی برای آشکارسازی این احساسات پیدا کنیم. می دانیم که زیر پوست صورتمان شبکه ای غنی از رگ های خونی وجود دارد. هنگامی که احساسات مختلف را تجربه می کنیم، جریان خونمان دچار تغییراتی ظریف می شود. یک سامانه خودکار مسئول پیاده سازی این تغییرات اسـت. این سامانه خارج از کنترل آگاهانه مان قرار دارد.
با بررسی تغییرات جریان خون در صورت می توانیم احساسات انسان ها را تشخیص دهیم. متاسفانه، این تغییرات چنان ظریف هستند که تشخیص آن ها با چشم غیرمسلح ممکن نیست. برای رفع این مشکل، اقدام به طراحی و تولید فناوری جدیدی در حوزه تصویربرداری با نام «تصویربرداری نوری بین پوستی» کردیم.
این فناوری ارزان، غیرتهاجمی و در دسترس اسـت.
نتایج نشان داد که جریان خون زیر پوست گونه های انسان ها، هنگام دروغ گفتن، کاهش می یابد. در این شرایط، جریان خون زیر پوست بینی افزایش می یابد. نام بامسمای «اثر پینوکیو» را برای این تغییرات انتخاب کردیم.
در حال حاضر، این فناوری در مراحل اولیه توسعه قرار دارد و به احتمال زیاد کاربردهای زیادی خواهدداشت که در این لحظه به ذهنمان هم خطور نمی کنند. اما من از یک چیز مطمئن هستم. در آینده، دروغ و دروغ گویی هم تغییر خواهدکرد.
خبرگزاری آریا- مجله های مختلف پزشکی طی سالیان اخیر روغنها را عامل بیماریهای قلبی معرفی کرده اند بدون این که به نقش موثر شکر اشاره ای کنند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری آریا، این مجله ها که با هزینه شرکتهای تولید شکر اداره می شوند، از سال 1962 فقط روغنها را عامل بیماری های قلبی معرفی می کردند.
حال این سؤال مطرح شده که آیا این شرکتها بیش از 50 سال اسـت به مردم دروغ می گویند؟
شرکت های تولید کننده شکر امریکا از سال 1962 هزینه های زیادی برای پژوهشهای علمی صرف کردند تا نقش شکر در بیماریهای کشنده قلبی را کمرنگ نشان دهند.
تابه امروز نیز تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا؛ روغنها و چربیها را ماده خبیث شماره یک وعامل این بیماریها معرفی می کرد.
پایگاه آلمانی"هویته " با طرح این سئوال و در پاسخ بدان با استناد به اظهارات پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا، بر این دروغ پردازی صحه گذاشته اسـت.
شرکتهای تولید شکر، برای پژوهشهای علمی هزینه می کنند تا اینگونه وانمود کنند مواد شیرین خوب اسـت، بنابراین بر ارتباط شکر با بیماریهای قلبی سرپوش گذاشته اند.
بر اساس تحقیقات دانشگاه کالیفرنیای آمریکا، به نقل از سایت دویچه وله آلمان، ماجرای این دروغ پردازی از سال 1962 آغاز شد.
چندین پژوهش نیز در همان سال اعلام کرد شکر تا حدود زیادی به بروز بیماریهای قلبی منجرمی شود، اما شرکت های تولید شکر ازنتایج این تحقیقات خرسند نبودند بنابراین طرح 226 را پای گذاری کردند که هدف از آن تاثیر گذاشتن بر افکار عمومی و ایجاد جوی مثبت نسبت به شکر بود.
سپس مقاله هایی در مجله های مختلف پزشکی منتشر شد که روغن و چربیها را عامل اصلی بیماریهای قلبی می دانست و هیچ توضیحی درباره حامیان مالی این پژوهشها یعنی شرکتهای تولید شکر نمی داد.
پژوهشگران دانشگاه هاروارد نیز 50 هزار دلار برای به ثمر نشاندن این پژوهشها دریافت کردند.
نتیجه اینکه مراکز پژوهشهای ویژه تغذیه از 50 سال پیش بر روغنها تمرکز کرد و آن را عامل اصلی بیماریهای قلبی اعلام کرد اما شرکتهای تولید شکر با رد این اتهامات،منتقدان خود را به پیوستن به گروه مخالف با شکر متهم می کند.
خبرگزاری آریا -
به کودک خود بگویید دروغگویی چیزی است که نمیخواهید در خانهی شما دیده شود
دوست دارید فکر کنید کودکتان همیشه راست میگوید، اما دروغ بخشی از فرایند رشد کودک است. شما باید بدانید چگونه با او برخورد کنید.
علت ریشهای دروغ را بیابید
آیا کودک شما به عنوان بخشی از بازی رویایی خود دروغ میگوید یا سعی میکند به خاطر ترس از تنبیه حواس شما را پرت کند؟ اگر کودک تنها از قدرت تخیل خود استفاده کرده است به او کمک کنید تفاوت میان واقعیت و افسانه را متوجه شود، بدون اینکه به خلاقیت او آسیب برسانید. در مورد دوم، اگر او ادعا میکند یک دوست خیالی چیزی را شکسته است که او اجازه نداشته به آن دست بزند در ابتدا به او یادآوری کنید که اگر بگوید واقعاً چه اتفاقی افتاده است مشکلی برایش پیش نخواهد آمد. سپس توضیح دهید شما میفهمید برای او سادهتر است اشتباه خود را بر گردن فرد دیگری بیندازد اما گفتن حقیقت همیشه کمک میکند اوضاع بهتر شود.
نگذارید کودک فکر کند نمیتواند به شما بگوید
اگر کودک نگران عصبانی شدن شما باشد ممکن است به هر قیمتی سعی کند حقیقت را نگوید. مهم این است به او کمک کنید احساس امنیت و حمایت از جانب شما داشته باشد، در نتیجه میتواند با احساس علاقه و محبت با شما صحبت کند.
به جای تنبیه او را با عواقب کار آشنا کنید
چه فرقی دارد؟ تنبیه از خشم میآید درحالیکه عواقب کار روی درست کردن رفتار اشتباه تمرکز دارد. برای مثال اگر کودک شما در مورد انجام کارهای کوچکی از خانه که به او سپرده بودید به شما دروغ میگوید به او اهمیت انجام کارهایش را توضیح دهید. با او کمک کنید کار را انجام دهید تا متوجه اشتباهش شود، مثلاً کارهایی مانند مرتب کردن لباسها در سن مناسب.برچسب زدن به کودک تنها میتواند به او آسیب برساند
به او دروغ گو نگویید
برچسب زدن به کودک تنها میتواند به او آسیب برساند، این اسامی میتوانند تأثیری دائمی بر دیدگاه کودک نسبت به خودش داشته باشند. اگر به او دروغگو بگویید باور میکند اینگونه است و مطابق باور خود رفتار میکند.
در مورد انتظارات خود شفاف باشید
به کودک خود بگویید دروغگویی چیزی است که نمیخواهید در خانهی شما دیده شود. بگذارید بداند گفتن حقیقت به اندازهی تمام کارهای خوب دیگری که از او انتظار دارید اهمیت دارد، مانند رفتار و گفتار مؤدبانه با شما.
در زمان گفتن از حقیقت رفتار خود را ارزیابی کنید
آیا برای فرار از یک شرایط خاص خودتان هم دروغ میگویید؟ مثلاً کودکتان می شنود شما به همسایه میگویید نمیتوانید برای چند روز از حیوان خانگی او مراقبت کنید زیرا یکی از بستگانتان بیمار است، اما حقیقت این است که شما زیاد حیوانات را دوست ندارید. کودک میفهمد بزرگسالان نیز برای راحتی خود گاهی دروغ میگویند.
در مورد تأثیر دروغ روی روابط صحبت کنید
توضیح دهید دروغگویی میتواند به روابط بین دو فردی که یکدیگر را دوست دارند آسیب وارد نماید. از او بخواهید تصور کند شما در مورد چیزی به او دروغ بگویید. آیا بار دیگر به شما اعتماد خواهد کرد؟
منبع: wiki.5040.ir
همسرتان دروغ میگوید؟ این مقاله کمکتان میکند دروغش را فاش کنید
دروغ گفتن آن هم به شریک زندگی مشکلی است که این روزها به سرعت در حال رواج پیدا کردن است و باید هرچه زودتر راه حلی برای آن یافت.
به گزارش آلامتو و به نقل از مردمان؛ به نظر میرسد که به هیچ ترتیبی نمیتوانیم جلو دروغگفتنها را بگیریم. دیگر وقتش است که نظریات روانشناسان را وارد ماجرا کنیم. اینجا به شما کمک میکنیم رفتارهای فرد دروغگو را بشناسید و روشهایی هم برای کنار آمدن با دروغهایشان به شما پیشنهاد میکنیم.
تا بحال شده که احساس کنید همسرتان همه واقعیت را به شما نمیگوید؟ از دروغ بیلکلینتون که گفت «من با آن زن رابطهجنسی نداشتهام» تا قسم بردپیت و آنجلیناجولی که میگفتند هیچ برنامه غیرکاری سر فیلم آقا و خانم اسمیت نداشتهاند، افراد معروف زیادی هم در وارونه جلوه دادن واقعیت شناختهشده هستند. در یک نظرسنجی عمومی، ۹۶ درصد از امریکاییها اعتراف کردند که به نزدیکانشان دروغ میگویند. ولی شایانذکر است که ۵۰ درصد دروغها توسط ۵/۳ درصد از افراد گفته میشود.
در یک مقاله جدید چهار راه پیشنهاد شده است که کمکتان میکند بفهمید کسی دروغ میگوید:
دکتر آلن هیرش عضو بنیاد درمان بویایی و چشایی شیکاگو میگوید، وقتی فردی دروغ میگوید، بافتهای خاصی در بینیاش متوم میشود. این تورم بینی که هیرش آن را علامت پینوکیو مینامد، باعث میشود سلولها هیستامین ترشح کنند که موجب خارش بینی میشود.
به علامتهایی مثل گرفتن جلو دهان یا مالیدن چشمها یا پوشاندن آنها، همچنین گرفتن بینی یا گوشها یا دور کردن سر یا بدن هنگام گفتن یک جمله مهم میتواند از نشانههای دروغگویی باشد.
جملههایی مثل «به روح مادرم قسم» یا «خدا شاهده» یا امثال آن پرچمهای قرمز هشدار هستند.
عبارات انکاری مثل «به من اعتماد کن»، «صادقانه میگم»، «اگه بخوام راستش رو بگم» و … برای رد گم کردن هستند. یعنی او میخواهد دید شما را نسبت به حرفش تغییر دهد و وقتی کسی این عبارتها را پشت سر هم تکرار میکند، میتواند نشانه دروغگویی او باشد.
خوب حتماً دوست دارید بدانید وقتی دروغی او را تشخیص دادید چه باید بکنید؟
هاستون میگوید، «اول از همه کاری کنید که متوجه شوند دروغشان اثر نکرده است. مثلاً بگویید، ببین عزیزم گوش کن، باید اینو بهت بگم. من با اون حرفی که درمورد صورتحساب کارتاعتباریت زدی یکم مشکل دارم.» البته این کار را بسیار ملایم و محافظهکارانه انجام دهید تا فرد خونسردیاش را از دست ندهد.
رفتارشناسها میگویند هربار که دروغی را به زبان میآورید، بیشتر اسیر آن میشوید. به همین دلیل قدم دوم این است که شروع به حرف زدن کنید و دلایلی به آنها بدهید که باعث شود واقعیت داستان را به شما بگویند.
مشکل را توجیه عقلانی کنید یا بیاهمیت جلوهاش دهید تا خطرات گفتن حقیقت در نظر او کمتر شود. مثلاً بگویید، «ببین گوش کن، همه با صورتحسابهای کارت اعتباریشان مشکل دارند.» میتوانیم موضوع را به خودتان برگردانید تا فردی که دروغ گفته است تصور کند که هنوز متوجه دروغش نشدهاید.
وقتی حالت دفاعی او را کم کردیم، وقت آن است که یک سوال جسورانه مثل «واقعاً با کارت اعتباری چکار کردی؟» بپرسیم.
از شنیدن «سگ تکالیفم رو خورد» گرفته تا «اصلاً نمیدونم اینهمه کفش جدید از کجا اومده»، ما به گفتن دروغهای مصلحتی کوچک عادت کردهایم. دروغگویی بعنوان راهی برای جلوگیری از عواقب بد بین همه گروههای سنی رایج شده است. الان دیگر بهترین راه برای محافظت از خودمان درمقابل آنهایی که احساس میکنند نیاز به دروغگویی دارند را یاد گرفتهایم، اینکه با آن فریب روبهرو شویم و با رویکردی باز و صادقانه با آن برخورد کنیم.
این موقعیتی عالی برای نشان دادن معایب فریب و دروغگویی به فرزندانمان است، اینکه گفتن یک دروغ معمولاً باعث میشود دروغهای دیگری هم پشت سر آن گفته شود. اضطراب کوتاهمدت گفتن حقیقت همیشه بهتر از اضطراب طولانیمدت پنهان کردن آن است.
درمورد بزرگسالها هم همینطور است. وقتی دروغ طرفمقابلتان فاش میشود، دیگر وقتش است که به او بگویید که درصورتی میتوانید با او صادق باشید که او هم همین رفتار را با شما داشته باشد. اگر نتوانند با شما صادق باشند، آن رابطه تمامشده است.
و اگر همچنان بین افرادی هستید که تصور میکنند دروغ گفتن هیچ اشکالی ندارد، زمانش رسیده که این تکنیکها را وارد ماجرا کنید.
دو ماه قبل اقدام به تهیه گزارشی از مشکلات مردم در بیمارستان قایم مشهد شد؛ اما نکته جالب آنکه وزارت بهداشت با دروغگو خطاب کردن رسانهها، مشکلات و درخواستهای مردم از در سیستم بهداشت و درمان را کامل تکذیب کرد.
با توجه به اینکه ورود خبرنگار به بیمارستان ها ممنوع است و رسانهها اجازه تصویر برداری و تهیه گزارش از محیط های درمانی را ندارند، این تصاویر با دوربین غیر حرفهای و به زحمت گرفته شده است؛ همچنین به دلیل تکذیبیههای قبلی و اینکه ادعا شد در گزارش از تصاویر قدیمی استفاده شده است، سعی شد تا با ذکر تاریخ جدید بودن مشکلات مردم مشخص شود.آیا تصاویر واقعی همان تصاویر منتشذ شده توسط وزارت بهداشت است که بیشتر شیبه هتل 4 ستاره است یا صحنهای که مردم در بیمارستانهای دولتی با آن مواجه هستند همان چیزی است که منتشر شده است.