6 نوع رئیس اعصاب خردکن و روش تا کردن با هر کدام از آنها؛
اگر میخواهید با رئیستان رفتار مناسبی داشته باشید همینکه خودتان باشید ممکن است کافی باشد اما این موضوع در مورد رئیسی که اخلاق بدی داشته باشد صدق نمیکند!
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ داشتن یک رئیس بد، مشکلی فراتر از آن مشکلاتی است که در موردشان یک غرغر ساده به دوستان یا پیشخدمت رستوران بکنید و خلاص . یک رئیس بد میتواند با در میان نگذاشتن بازخورد و راهنماییهایی مرتبط با کارتان و یا اختصاص دادن امتیاز منفی به عملکرد شما، زندگی حرفهایتان را تحتالشعاع قرار دهد.
اگر با انصاف باشیم، باید بگوییم اکثر رئیسهای بد در واقع آدمهای بدی نیستند – بلکه آدمهایی خوب در نقشهایی اشتباهاند. ولی خبر خوب اینکه معمولا چنین وضعیتی قابل مدیریت، در اختیار گرفتن و برگردانده شدن به نفع شما خواهد بود.
رئیستان چه آمار بگیر باشد و چه بدجنس، میتوانید با این روشها کنترلش کنید و سلامت عقلتان را حفظ کنید.
رئیستان میخواهد تک تک ایمیلهایتان را بخواند. نه اینکه فقط بخواهد رونوشتی از تمام ایمیلهایتان برایش ارسال کنید، نه، بلکه میخواهد بالای سرتان بایستد و تک تک کلمات را به شما دیکته کند. حتی برای شسته شدن لیوانها هم برنامه میچیند. استانداردهای مخصوص خودش را برای تعویض جوهر دستگاه کپی دارد. دارد دیوانهتان میکند.
شما هم مثل او جزئینگر شوید تا کنترل اوضاع دست خودتان باشد. در تقویم روزانهتان زمان کارها را هم مشخص کنید، حتی اگر شده برای هر روز. سر جلسات اول صبح، ریز کارهای آن روزتان را مشخص کنید. از او بپرسید دوست دارد چگونه کارها پیش بروند. بپرسید دوست دارد نتیجه نهایی را ببیند یا خیر. بپرسید آیا ترتیب کارها مطابق میلش هست یا نه. بپرسید باید هنگام تایپ از چه فونتی استفاده شود. بپرسید آیا لازم است جلسهی دیگری هم بعد از ناهار برگزار کنید یا خیر. هر چه میگوید یادداشت کنید و انجام دهید.
خلاصه اینکه، آنچه میخواهد در اختیارش قرار دهید و بعد کلی هم از خودتان اضافه کنید. نتیجه کار میتواند یکی از موارد زیر باشد (که همه پیشرفت به حساب میآیند):
رئیستان هیچ ایدهای از مدیریت کردن و اینکه شما چه کارهاید ندارد. و وقتی سراغتان میآید و میگوید دارید کارتان را اشتباه انجام می دهید… خب، مسلم است که نه، اشتباه انجام نمیدهید. او تمام کارکنان و مشتریان را از خود میراند. بلد نیست رونوشت گمنام (BCC) بنویسد و توانایی مدیریت جلسات را ندارد. جملاتی مثل «بیایید در توییتر ایمیلش کنیم.» را به کار میبرد. کلا آبروبر است دیگر!
اول، باید آن کسی شوید که به رئیستان حس ریاست میدهد. خوشش خواهد آمد، نه؟ وقتی مهلت کارها را فراموش میکند، به او بگویید: «خیلی از روش مدیریتتان خوشم میآید قربان. این که جایی کار میکنیم که خودمان مسئول کارهاییم بسیار لذتبخش است.»
سپس، خودتان وارد گود شده و رهبری کنید. تمام گیجبازیها و نظرات احمقانه را به نفع خودتان استفاده کنید. خردهکاری و جمع کردن گندکاریهای دیگران بس است. اسم خودتان را در پروژهها وارد کنید. داوطلب برگزاری جلسات شوید. با خستگیناپذیری، دائما خودتان را جاهایی نشان دهید که افراد با جایگاه بالاتر ببینند چطور دارید با آرامش کار شرکت را پیش میبرید. در عین حال، با رئیس ناتوانتان هم مهربان باشید و بزرگوارانه به خاطر کارهایی که همه میدانند کار او نبوده است از او تشکر کنید. حالا که صحبتش شد، اگر بهتر از او لباس بپوشید هم بد نیست!
در نهایت، مطمئنا رئیستان در همهی کارها هم بد نیست – بالاخره، توانسته استخدام که شود، نه؟ شاید اصلا در مصاحبه استعداد دارد. شاید هم خیلی خوشصحبت است. هر چه که بوده، آن قدری هست که ناتوانی کلیاش را پوشش داده است. متواضع باشید و از او یاد بگیرید. شاید مهارتش در آینده به کارتان بیاید.
رئیستان هیچ ایدهای در مورد کارمندانش و گزارشهایشان ندارد. اگر از او سوالی ریز در مورد کار یا وظیفه کنونیتان بپرسید، با پاسخی گنگ و یا نظری بیربط رو به رو خواهید شد. آیا اصلا میداند این شرکت چه کار میکند؟ معلوم نیست.
به روشی که وجههاش او هم حفظ شود، در جریان کارها قرارش دهید. همانطور که خیلی از مدیرعاملها در کارخانهها و دفاتر قدم می زنند، از رئیستان بپرسید چه زمانی برای پیشنمایشی از محصولی که رویش کار میکنید، بازرسی دپارتمان طراحی گرافیک و یا گپ و گفتی با مشتریان مناسبتر است.
سعی کنید نسبت به او شناخت پیدا کنید. اگر منزوی است و ترجیح میدهد در دفترش پناه بگیرد و از مکالمات روزمره دوری کند، در سطحی بالاتر و عالمانهتر با او ارتباط برقرار کنید. آیا جالب نیست که در اوقات فراغتتان مجلات مدیریت میخوانید؟ مثلا مقالهای خواندید و به نظرتان رئیستان هم از آن خوشش خواهد آمد! یا شاید هم واقعا این شغل را دوست ندارد – شاید برای شغل دیگری در شرکت داوطلب بوده ولی در عوض به این شغل «بیهدف» گماشته شده است. سعی کنید چیزهای مهم در نظرش را پیدا کرده و روی همانها تاکید کنید.
اگر به انزوا در دفترش ادامه داد، دیگر وقت مدیریت کردن شرایط خودتان است. برای خودتان برنامهای تنظیم کنید. اولویتهای سه ماههتان اینهاست. اینها مهلتهای تحویل است. ذینفعان اینها هستند و اهداف هم اینهاست. از رئیس بخواهید امضایش کند. اگر رئیستان به پستی رسید که دوستش دارد، رئیس جدید با مدرک خواهد دید که اینجا کسی هست که کارش را بلد باشد.
مدیرعامل ایدههای فوقالعادهای دارد و رئیستان هم گفته تیمش میتوانند تا هفتهی بعد از پس کار بر بیایند. ضمن این که سایر پروژهها را هم به اتمام خواهند رساند. فقط باید با اوضاع کنار بیایید و ناهارهایتان را سر میز خودتان بخورید و همه چیز خوب خواهد بود.
نگذارید رئیسهایی که با واقعیات کنار نمیآیند وظایف غیرممکنی به گردنتان بیندازند. با اعداد و ارقام و نمودار و فهرستها، تصمیمات و اولویتهای واقعگرایانهی خود را به کرسی بنشانید – بدون این که نیازی هم به اعتراض به حجم کاریتان داشته باشید.
از جملاتی مثل «خوشبینیتان را دوست دارم!» استفاده کرده و سپس تقویمتان را رو کنید. به عنوان مثال، روزهای یک هفته را نمایش داده و جا برای اختصاص یک کار برای هر ساعت خالی بگذارید. سپس از رئیستان بخواهید برای تقسیم کارها در تمام ساعات شبانهروز کمکتان کند!
تکنیکی مرتبط: وقتی رئیستان پروژهای عظیم را که باید تا دیروز به اتمام میرسید را به شما محول میکند، زمانی را با او صرف بررسی همهی گامها کنید. یک نمودار گانت چارت تنظیم کنید. یا اصلا فهرستی با جزئیات دقیق تدوین کنید. دقیق و واضح توضیح دهید که کاری که از نظر رئیستان یک کار است، در واقع ۲۵ قسمت دارد. سوالاتی مثل «چطور میتوانیم با تقسیم وظایف کار را در مهلت مشخص تحویل بدهیم؟» بپرسید.
از ریاضیات استفاده کنید. مدت واقعی کار را محاسبه کنید. «تیم شش نفرهی ما هفتهای ۲۴۰ ساعت کار میکند. حدود ۹۰ ساعت به انجام کارهای روتینمان می گذرد. میخواهید از آن ها کم کنیم؟ نه؟ خب، از ۳۵۰ ساعت باقیمانده، علی و سعید تماما درگیر پروژهی شرکت الف هستند پس میماند…»
آخرین باری که سر کار اشتباهی ازتان سر زد را به خاطر دارید؟ بله، هر کسی باشد به خاطر خواهد داشت – چرا که رئیس اعصاب خردکنتان به همه گزارش داده است. از شدت استرس زخم معده گرفتهاید و موهایتان ریزش پیدا کرده است. از ترفیع هم که خبری نیست. در واقع شدهاید یکی از بازیگران فیلم دختران بدجنس نسخهی بزرگسالان.
مستقیما به موضوع رسیدگی کنید. ننشینید و به تعریف و تمجیدهای سطحی و بیمعنی قانع نشوید.
به خودتان بیایید و بپرسید «به نظرم شما واکنش چندان مثبتی به ایدههای من سر جلسهی این هفته نداشتید. اگر توضیحی دربارهی آیندهی مدنظرتان برای پروژه داشته باشیم، ایدههای بهتر و مرتبطتری خواهم داد.»
تا حدی مسئولیت کار را گردن بگیرید («بازخورد مثبتی از شما دریافت نکردهام») اما کوتاه هم نیایید. مخصوصا اگر تا الان کوتاه میآمدید. واضح است که این روش به درد نمیخورد و بیتفاوتیتان شاید بیشتر و بیشتر رئیستان را عصبانی کند.
بعضی از رئیسها دوست دارند با افرادی کار کنند که با آنها همتا و برابرند، افرادی که مورد احترامشان و پذیرای انتقاد هستند. برای همین شاید سر خم کردنهای شما برای بهتر کردن اوضاع اتفاقا اوضاع را بدتر هم کرده باشد. با تمام اینها، اگر رئیستان شایعهپراکنی کرده و این طرف و آن طرف آبروی شما را میبرد، شاید بد نباشد سری هم به منابع انسانی شرکتتان بزنید!
ای بابا، رئیستان زیادی مهربان است! با چنین داستانی هیچ کس دلش برای شما نمیسوزد. اما خب این موضوع مشکلاتی هم دارد. همکارانتان دیر سر کار میآیند و مهلت انجام کارها را جدی نمیگیرند. خبری از بازخورد مورد نظر شما هم نخواهد بود. شاید هم وقتی کل سال را برای ترفیع گرفتن زحمت کشیدهاید، ناگهان ببینید رئیستان چندان هم از کارتان راضی نبوده و صرفا با شما خوب برخورد میکرده است.
به طور مستمر وضعیت را ارزیابی کنید. فضا را شما دیکته کنید. نگذارید حواستان با گپ زدنهای دوستانه پرت شود – روراست بگویید «میخواهم نظرتان را راجع به کارم بدانم تا بفهمم آیا در مسیر درستی قرار دارم یا نه.» توقعات رئیستان را یادداشت کنید. از رفتار دوستانه و پراحترام رئیستان تشکر کنید اما تاکید کنید که بازخوردی صادقانه میخواهید.
همچنین میتوانید به شکلی سنجیده به مشکلاتی را که این صمیمیت بیش از حد رئیستان پدید میآورد اشاره کنید. برای مثال: یک از زیر کار در رو پروژههایش را نصفه و نیمه تحویل میدهد و بقیه باید درستش کنند. وقتی رئیس با این آدم مهربان است، مشکل ادامه مییابد و جو کلی را خراب می کند. شاید رئیستان وقتی ببیند همه او را «مهربان» میدانند کوتاه بیاید.
در ضمن، اگر رئیستان در فیسبوک خیلی دوستانه به شما پیشنهاد دوستی داد، وانمود کنید درخواستش را ندیدهاید و سریعا تنظیمات اکانتتان را چک کنید. سپس با دعوتنامهای شاد و صمیمی در لینکدین بگویید «از ارتباط با شما خرسند خواهم شد. این روزها بیشتر در لینکدین فعال هستم. این مقاله به چشمم خورد و گفتم شاید خوشتان بیاید.»
با یک سری از سالمندان باید به گونه ای خاص رفتار شود رابطهای که با سالمندان برقرار میکنیم، بیش از آنچه به نظر میآید، محتاج دوبارهبینی و تحلیلهای اخلاقی است. مراد از اخلاق در قبال سالمندان فقط این نیست که در اتوبوس یا مترو جایمان را به آنها دهیم،
مهمتر از اینها احترام عمیق و آشکار به کرامت انسانی آنهاست.چند ملاحظه اخلاقی در این مورد ذکر میشود: عموم سالمندان به موازات پیر شدن، با توجه به تغییرات روانی و جسمی که نتیجه گذر سالهای رفته است، خلقیات خاصی پیدا میکنند
که با احوال دوران میانسالی و جوانیشان متفاوت است. طبیعت تکاملی آدمی همین است ممکن است کسی که روزگاری بیباکانه عمل میکرده است، امروز در کنج عافیت و محافظهکاری نشسته باشد. گذشته سالمندان را تا خودشان روایت نکردهاند، به طنز و کنایه به رخشان نکشیم.هنگام بیماری والدین سالمند،
با سایر خواهر و برادران هماهنگ باشیم. یکی از نزدیکان ممکن است چنان دل بسوزاند که امور شخصی سالمندان را که خودشان از عهده انجامش برمیآیند، بر عهده بگیرد. رسیدگیهای بدون ضرورت گاهی نتایج معکوس به بار میآورد. سالمندان آنچه را ما در آیینه میبینیم، در خشت خام میبینند. از این رو اغلب،
کمتر سخن میگویند و بیشتر سر به گریبان فرو میبرند. ما آدمها وقتی سکوت میبینیم، دلمان میلرزد و ترحم میکنیم. حواسمان باشد پابهسنگذاشتهها هوش اجتماعی و احتمالا هوش هیجانی بیشتری در مقایسه با ما دارند و تمایز میان احترام و ترحم را بیشتر میفهمند.بزرگترین خدمتی که میتوانیم به سالمندان کنیم، این است که تا جایی که میشود،
آنها را وابسته نکنیم؛ به تعبیری، استقلالشان را نگیریم و آنها را برای سادهترین تصمیمگیریها وابسته خود نکنیم. کرامت و حرمت انسانی در پرتو استقلال است که محقق میشود. حواسمان باشد در دوران جوانی، معنای زندگی را به دست آوریم تا در پیرسالگی دچار بحران نشویم. درنگ کنیم؛ سالمندان دوباره بچه نمیشوند! حرمتشان را با این حرفها مخدوش نکنیم.
چکیده
معصومان (علیهمالسلام) به عنوان تبیین کنندگان کلام وحی، در گفتار و رفتار خود با مخاطبان، به شیوهای اثربخش ارتباط برقرار میکردند. با بررسی احادیث ایشان، این شیوهها را در شرایط گوناگون انتقال پیام میتوان استخراج و دستهبندی کرد. هدف از تدوین این نوشتار استخراج و دستهبندی بعضی از عوامل رفتاری ارتباط مؤثر در گفتار و رفتار امام رضا (علیهالسلام) است. این عوامل در بابهای مختلف حدیثی امام (علیهالسلام) و نه صرفاً بابهای تربیتی وجود دارد. این نکته مورد تأکید است که دوران امامت آن حضرت به خصوص تنوع سه دورهی مختلف و به تبع آن مخاطبان مختلف این دوران میتواند الگویی برای شیوهی رفتاری مدیران در عصر حاضر باشد. در این مقاله که به شیوهی کتابخانهای نگاشته شده، در چند عنوان به عواملی چون بهرهگیری از نشانههای غیرکلامی، انتقال غیرمستقیم پیام، ادب و احترام متقابل، همگامی، هماهنگی قول و عمل، موقعیتشناسی در سخن گفتن و سکوت و ارتباط نزدیک اشاره شده است.مقدمه
انسان برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود به مخاطب یا مخاطبان، از ابزارهای مختلفی میتواند بهره برد. بیان یا کلام به عنوان مهمترین عامل برقراری ارتباط مؤثر و البته در دسترسترین آنها به عنوان یکی از نعمتهای الهی مورد تأکید خداوند قرار گرفته است به طوری که در آیات 3 و 4 سورهی مبارکه رحمن میفرماید: «انسان را آفرید و به او بیان آموخت.» اما آیا گفتار به تنهایی میتواند موجب ارتباطی اثربخش باشد؟بهرهگیری از نشانههای غیرکلامی
پارهای از پیامها، کلامی و پارهای دیگر غیرکلامی هستند. در بعضی از کتابها به نوع غیرکلامی، زبان تن گفته میشود (بولتون، 1388: 123). اولین ارتباط انسان، با زبان تن است، به طوری که ما با نخستین علائم و اشارههایی که مخابره میکنیم درک میشویم، چرا که دوستانه نبودن حرکتها، صحبت خوب و خوشایند را دشوار میسازد. به طور کل مواردی چون تبسم، بازوان از هم باز، خم شدن به جلو، لمس کردن، تماس چشمی و سر تکان دادن (گابور، 1389: 19-13) از جمله تسهیل کنندگان بُعد غیرکلامی ارتباط هستند.1. تبسم
بهرهگیری از تبسم در فرآیند ارتباط، بسیار بااهمیت مینماید. گرچه برای لبخند معانی چون تمسخر هم میتوان در نظر گرفت ولی عمدتاً لبخند حاکی از رضایت است (هارجی، 1386: 64) و طبیعتاً چون میتواند باعث قضاوت مثبت دربارهی افراد شود، در ادامهی ارتباط تأثیری بسزا دارد.2. گریه
اخبار کوچ توأم با اکراه امام رضا (علیهالسلام) از مدینه به مرو بسیار نقل شده است. نکته اینکه امام (علیهالسلام) برای نشان دادن اکراه از رفتن به سفر، به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و در هنگام بازگشت، با صدای بلند گریه کردند (همان، 1387 ق، ج 2: 218). همچنین امام (علیهالسلام) ضمن اینکه خانوادهی خود را به این سفر بیبازگشت نبردند (جعفریان، 1387: 437) به آنها نیز فرمودند تا بر ایشان گریه کنند. بعد از تقسیم 12 هزار دینار بین خانواده، پیام خود را در خصوص عدم بازگشت از سفر به اطلاع حاضران رساندند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 140).3. حرکتها و حالتهای بدن
برای نشان دادن اوج احساس، چه بسا با یک حرکت به اندازهی دهها کلمه بتوان ناراحتی یا خوشحالی خود را به مخاطب منتقل کرد. بر کسی پوشیده نیست که این کار میتواند دارای اثربخشی بیشتری نسبت به کلام باشد. راویان احادیث امام رضا (علیهالسلام) گاهی اوقات به زیبایی، اینگونه پیامها را روایت کردهاند.4. نحوهی لباس پوشیدن
بحث شکل ظاهری از دو جنبه حائز اهمیت است. نحوهی لباس پوشیدن در مراسمهای رسمی یا در نزد عموم میتواند دارای پیام باشد. این نکته از دید ائمه هدی (علیهمالسلام) پنهان نبوده است، چه آن زمان که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کفش وصلهزده به پا میکنند (ابن عقده، 1424 ق: 84) و چه آن زمان که امام رضا (علیهالسلام) در ظاهر، لباس خز میپوشند ولی لباس زیرین را برای تربیت نفس خود خشن به تن میکنند (ابن شهر آشوب مازندرانی، 1379 ق، ج 4: 360). در همه حال تک تک رفتارهای ایشان مبتنی بر هدایت بشریت است (ابن بابویه، 1404 ق، ج 2: 610). باید توجه داشت که توقع از امام امت این است که عدل و داد برقرار کند، چنان که از امام رضا (علیهالسلام) منقول است که گروهی از صوفیه خدمت حضرت میرسند و میگویند:5. آراستن ظاهر
آراستن ظاهر به روشهای مختلف حاوی پیامهای گوناگون است. همان طور که آراستن ظاهر با زیورهای مختلف و نشستن بر فرشهای گرانبها میتواند باعث غرور و فخرفروشی شود، در زبان احادیث، بعضی از ابزار آراستن، میتواند ارتباطی اثربخش برای استفاده کننده به ارمغان آورد. امام رضا (علیهالسلام) در حدیثی به نقل از دایی خود هند بن ابیهاله، به تفصیل، شمایل و خصوصیات ظاهری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را توصیف میکنند و نکتهی مورد توجه در این حدیث نسبتاً طولانی، نظم و موجه بودن شکل ظاهری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است (ابن بابویه، 1387 ق، ج 1: 316)6. استفاده از بوی خوش
استفاده از عطری خاص میتواند حاوی پیام باشد و حتی در فرآیند ارتباط نیز تأثیر بگذارد. در آموزههای اسلامی به استفاده از بوی خوش تأکید شده است. این موضوع چنان تأثیری دارد که احکام فقهی متنوعی دربارهی آن وارد شده که دقتنظر اسلام در استفاده از بوی خوش دربارهی زنان به سبب آثار ارتباطی آن جالب توجه است.7. تأثیر نمادها
امام رضا (علیهالسلام) بعد از پذیرش ولایتعهدی تلاش کردند اعمال قراردادی راجع به بیعت را نیز از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اخذ و بدینوسیله سنت نبوی را اطلاعرسانی کنند. منقول است زمانی که مردم برای بیعت نزد حضرت آمدند و به شیوهای غیر از شیوهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن حضرت بیعت کردند که البته نشانهی فسخ غیبت در زمان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده نکتهی جالب توجه در این خصوص این است که امام (علیهالسلام) تا پایان مراسم بیعت، عکسالعملی از خود نشان ندادند تا اینکه جوانی از فرزندان انصار به شکل صحیح با آن حضرت بیعت کرد. اینجاست که امام (علیهالسلام) به مأمون فرمودند: «کسانی که امروز با ما بیعت میکردند از روی حقیقت و عقیده نبود، جز این جوان انصاری که از روی ایمان با ما بیعت نمود.»8. هدیه
از دیگر عوامل غیرکلامی ارتباط مؤثر، هدیه دادن است. هدیه، تداومبخش ارتباط و به نوعی تضمین کنندهی آن تلقی میشود. در گفتار معصومان (علیهمالسلام) به ویژه امام رضا (علیهالسلام) هدیه دادن جایگاه ویژهای دارد. ایشان از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت میفرمایند که هدیه مفتاح نیکیها است.9. ارتباط نداشتن
برقرار نکردن ارتباط یا رفت و آمد نکردن با شخصی خاص خود دارای پیام است. گاهی اوقات به مصلحت نیست که به صورت کلامی دیگران را از ارتباط با شخصی خاص بر حذر داشت بلکه با انجام رفتاری میتوان پیام مورد نظر را در آن خصوص انتقال داد.انتقال غیرمستقیم پیام
گاهی اوقات انتقال غیرمستقیم پیام به مراتب مؤثرتر از انتقال مستقیم پیام است. در فرآیند انتقال پیام چه بسا فضای حاکم بر جلسه به خوبی میتواند مشابهت معنایی در ذهن گیرنده ایجاد کند. امام رضا (علیهالسلام) به این نکته توجه داشتند، به طوری که روزی یکی از اصحابشان از ایشان تقاضای هدیهای به اندازهی جوانمردی امام (علیهالسلام) میکند و حضرت این شرط را امکانپذیر نمیداند و بعد از آنکه فرد مطابق با جوانمردی خودش از ایشان تقاضا میکند، ایشان به غلامشان دستور پرداخت 200 دینار میدهند (مجلسی، 1403 ق، ج 49: 100).ادب و احترام متقابل
یکی از مهارتهای رفتاری ارتباط مؤثر، رعایت ادب و احترام است. رعایت این مقوله، در نفوذ کلام در مخاطب تأثیر فراوانی دارد. این تأثیر در اطرافیان که به عنوان شخص سوم، این فرآیند را مشاهده میکنند نیز جاری است. رعایت نکردن ادب و احترام چهبسا، با وجود اقناع طرف مقابل باعث کینه در دل مخاطب یا شکست وی در بحثهای مناظرهای شود.همگامی
در متون ارتباطات اجتماعی، از همگامی به همدلی نیز تعبیر میشود. در شرایط بحرانی، انسان نیازمند یاری دیگران است تا خود را از بحران نجات دهد (شرفی، 1388: 68). با توجه به اینکه برخورد با باورهای اشخاص در واقع برخورد با حقیقت آنهاست. انگیزه و نظر ما هرچه قرین به خیرخواهی و حتی درست باشد آنگاه که برای بیان اشتباه طرف مقابل باشد چهبسا در ادامهی روند ارتباط اخلال ایجاد کرده و واکنش مخاطب را به دنبال داشته باشد که برای جبران این امر میتوان از این روش استفاده کرد (ریچاردسون، 1381: 48-47).هماهنگی قول و عمل
هماهنگی قول و عمل به خصوص در پایداری ارتباط اثربخش، تأثیری بسزا دارد. خداوند متعال میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟» (صف / 2).موقعیتشناسی سخن و سکوت
مسلم است که برای برقراری ارتباط، اولین مسئلهای که به ذهن متبادر میشود سخن گفتن است. بیان، نعمتی بزرگ است که خداوند آن را شایستهی یادآوری به انسان میداند. «خَلَقَ الْإِنسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» (رحمن / 4-3). در عین حال این سؤال مطرح است که آیا در آموزههای دینی، سخن گفتن اولی است یا سکوت؟ امام رضا (علیهالسلام) در توصیف سکوت میفرمایند:ارتباط نزدیک
نزدیکی به مخاطبان یکی از عوامل رفتاری در مهارتهای ارتباطی است. مجاورت از دو جنبه قابل اشاره است: 1. از جنبهی فیزیکی، به طوری که هرچه قرب مکان بیشتر باشد، ارتباط نیز بیشتر خواهد بود؛ 2. مجاورت عملکردی است که بستگی به استفادهی دو یا چند نفر از محیط یا وسایلی خاص دارد.معاشرت (ارتباط چهره به چهره)
یکی از مهارتهای ارتباطی، معاشرت و حشر و نشر با مردم است. این صفت، از خصوصیات معصومان (علیهمالسلام) به شمار میرود، به طوری که ایشان علاوه بر تأکید بر عبادت خداوند و رسیدگی به خانواده، وقتی نیز برای معاشرت با مردم میگذاشتند. امام رضا (علیهالسلام) از پدران خود روایت فرمودند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اوقات روزانهی خود را به سه قسمت تقسیم میکردهاند: زمانی به ارتباط با خالق، زمانی به خانواده و زمانی نیز به مراوده با مردم اختصاص میدادهاند.زمینهسازی برای پیام اصلی
در مطالعهی جای جای زندگی حضرت، بحث برخورد دوستانهی ایشان با اهل منزل و دوستدارانشان مشهود است. ولی در هنگام ورود ایشان به نیشابور هنگام مواجهه با اهل این شهر، برخورد و مواجهه از سنخ دیگری است. وصف مردم نیشابور در زمان حضور امام (علیهالسلام) از حیث علم و حدیث بر کسی پوشیده نیست. در ورود ایشان به نیشابور چند پیام غیر کلامی جلبنظر میکند: 1. اینکه امام (علیهالسلام) برای باز کردن پردهی کجاوهی خود عجله نکردند و تا تقاضای اهل حدیث آن شهر بر قرائت حدیث از پدرانشان، رخ بر مخاطبان نگشادند؛ 2. پاسخ به ابراز احساسات مردم حاضر به قدر کافی و وافی است، به طوری که گروهی از اهل حدیث مردم را به گوش فرادادن به پیام حضرت و اذیت نکردن ایشان فراخواندند (اربلی، 1381 ق، ج 2: 308).اولویتشناسی و موقعیتشناسی
استفادهی به موقع از زمان و مکان برای ارائهی کلام یکی از مهارتهای ارتباطی است. چهبسا در نظر نگرفتن این مورد موجب اشکال در فرآیند ارتباط و حتی بروز سوءبرداشت از سخن فرد شود. لذا مدار بحث بلاغیان در دانش معانی بر همین محور استوار بوده و شرط اساسی بلاغت، رعایت مقتضای حال دانسته شده است (تفتازانی، 1411 ق: 20). ضرب المثل: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد (تمیمی آمدی، 1410 ق: 542) نیز گویای همین مهارت است.سطحبندی ارتباط
سطحبندی ارتباط در تعامل با افراد مختلف امری ضروری است. این مورد حتی در شیوهی لباس پوشیدن که نوعی ارتباط غیرکلامی بوده مورد تأکید ائمه (علیهمالسلام) است. حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) معروف است که بر داشتن لباسی که برای حفظ آبرو مورد استفادهی انسان است در منزل تأکید دارند و آن را مصداق اسراف نمیدانند (کلینی، 1407 ق، ج 6: 441).نتیجهگیری
از آنچه گفته شد به خوبی تأثیر مهارت رفتاری در ارتباط مؤثر با مخاطبان هویداست که 11 مورد از آن با تأمل در بابهای مختلف روایتهای امام هشتم (علیهالسلام) به عنوان چراغ هدایت به دست آمد. این نکات گرچه در احادیث معصومان (علیهمالسلام) دیگر نیز به چشم میخورد ولی - چنانکه گذشت - در احادیث امام رضا (علیهالسلام) با توجه به تنوع مخاطبان آن حضرت و شرایط خاص دوران امامت ایشان، با توجه به دستهبندی موجود در علوم ارتباطات مثالهای ارزندهای یافت میشود که برای مخاطبان امروز به خوبی نمایانگر این عوامل در ارتباط اثربخش است و میتواند برای خوانندگان گرامی الهامبخش باشد.پینوشتها
1. استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
2. کارشناس ارشد علوم حدیث - تفسیر اثری
پینوشتها:
1. مستهزئین و دشمنان قریشی پیامبر را ببینید: ابن هشام1: 380، ابن سعد 1/1/ 133، المحبر: 157 به بعد، انساب الاشراف 1: 53-70 و یا 131 به بعد، دلائل النبوه: 91 و ابن سید الناس1: 110 و الامتاع: 22، از جوامع السیرة ابن حزم: 52 ح1، روض الانف1: 225 و سیره شامی2: 605 تا 619.
2. مسند احمد3: 425 قاهره 1368.
3. همان مرجع و ابن هشام1: 209، ابن سعد 1/1/ 94، سیرهی شامی2: 231، مسند طیالسی2: 231 و...
4. ابن سعد 3/ 1/ 13.
5. تاریخ عرب1: 58 طبع دوم 1877، از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) محمدرشید رضا 42.
6. تاریخ زندگانی محمد: 20ط. 1912، از محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) محمدرشید رضا 42.
7. محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از محمدرشید رضا 42. در مورد اظهارنظر بیگانگان دربارهی صداقت رسول خدا شواهد ارزندهای به نقل از پروفسور مونتگمری وات و کازانوا و دیگران در کتاب مسألهی وحی آقای مهندس بازرگان (ص43 به بعد) چاپ انتشار 1342 یافته میشود.
8. ابن هشام2: 272 رک. بدرثانی: واقدی11، ابن سعد 2/ 1/ 6 طبری2: 267. حاکم 3: 126 و 127.
9. ابن هشام3: 64 و بعد، واقدی 156 به بعد، ابن سعد 2/ 1/ 25، طبری3: 9 به بعد، زاد المعاد 2: 231 به بعد، احمد3: 260، 351 و البدایه بیهقی4: 11، حاکم2: 128، 129، 296، 297.
10. جوامع السیرة ابن حزم 39، ابن سعد 1/ 1/ 91 و 8: 155. بخاری: کسوف 15 و 17، مسلم: کسوف 10 و 23.
11. حیاة محمد، امیل در منغم ترجمهی عادل زعیتر ص318.
12. نام مرد «عَوْرث بن حارث» بود و حتی گفتهاند آیهای (11:5) دربارهی این نعمت نزول یافته.
13. جوامع السیرة ابن حزم183، بخاری: مغازی 31، مسلم: جهاد 149، ابن سعد 2/ 1/ 43، واقدی 172، احمد3: 364، مسلم: فضائل 139-141، شرح نووی 13: 116، 118، التاج ناصف3: 376، احمد1: 162 و 3: 152، شفاء قاضی عیاض2: 178 و 179. هرچند جای بحث زیاد دارد.
14. بخاری: تفسیر سوره5 :5 و سوره 53: 1، توحید 46، مسلم: ایمان 278، ترمذی: تفسیر سوره 6: 5 و سوره 53: 3، احمد6: 50.
15. بخاری: توحید22، مسلم: ایمان 288، ترمذی تفسیر سورهی 33: 9-11، احمد6: 241، 266.
16. رأی دربارهی اسیران بدر را ببینید: احمد1: 383 و 384 و 3: 243 و مغازی واقدی: 68.
برای بسیاری از افراد سوال اسـت که چگونه با کودکان رفتار کنیم؟به نام یگانه عالم 1-هرگز کودک خود را بابت تاخیر در رشد گفتاری، سرزنش نکنید و طی مراحل درمان و آموزش صبور باشید 2-هیچگاه از صحبت های کودکانه او تقلید نکنید 3-سعی نمائید وقت بیشتری را با کودک خود صرف کنید
و او را در امر صحبت کردن صحیح تشویق نمائید 4-سعی نمائید به عنوان یک الگو کلمات و عبارات را واضح و صحیح بیان نمائید 5-هیچگاه فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید و سعی کنید وضعیت اورا پذیرا باشید تا بتوانید راحتتر به او کمک کنید.بهانه گیری کودکان واقعا آزار دهنده اسـت.
علاوه بر جیغ زدن و غرغر کردن شاید کودک لگدپراکنی کند یا پاهایش را به زمین بکوبد، اشیا را به اطراف پرت کند، دیگران را کتک بزند یا حتی نفس خود را حبس کند تا کبود شود. تحمل و کنترل این رفتارها واقعا طاقت فرسا اسـت اما والدین باید مطمئن باشند که حبس نفس تا مرحله کبودی نیز نوعی بهانه گیری و کج خلقی کودکانه اسـت.
هنگامی که کودک در حال جیغ و داد کردن اسـت به حرف ها و دلیل های شما گوش نمی دهد و با حالتی منفی به فریادها و تهدیدهای شما پاسخ می دهد. هرچه بیشتر سر او داد بزنید که آرام تر شود، او با صدای بلندتری جیغ می زند. در این مواقع شاید بهترین کار این اسـت که کنار او بنشینید و چیزی نگویید.
به طور کلی، بودن در کنار کودک هنگام بدرفتاری هایش روش خوبی اسـت. کودکان خودشان هم از خشمی که دامن آنها را گرفته اسـت می ترسند و بودن شما در کنار آنها موجب آرامششان می شود.اگر تحمل بهانه گیری های او را ندارید چند دقیقه کوتاه بیرون بروید
و وقتی کودک دست از گریه و جیغ برداشت دوباره به اتاق بازگردید. اگر شما آرامش خود را حفظ کنید او نیز سریع تر آرام می شود.وعده یا رشوه دادن به کودک در این شرایط نتایج خوبی در پی ندارد. بنابراین فکر این چیزها را از سر بیرون کنید.
تا حد امکان به بهانه گیری های بی مورد او عتنا نکنید تا خودش خسته و ساکت شود.مهم نیست بهانه گیری های کودک شما چقدر طول می کشد، خواسته های غیرمنطقی او را پاسخ ندهید و به هیچ وجه با او بحث نکنید. به نگاه ها و تفکرات اطرافیان نیز خیلی بها ندهید.
همه آنها روزی چنین تجربیاتی داشته اند. اگر در نتیجه بهانه گیری های کودک به او چیزهایی که می خواهید را بدهید در واقع به او می آموزید داد و فریاد کردن بهترین روش برای به دست آوردن خواسته هاست.
این طرزفکر برای کودک شما در بزرگسالی ایجاد مشکل خواهد کرد. سعی کنید کودک به هیچ عنوان متوجه نشود که شما خودتان هم روی رفتارهایتان هنگام عصبانیت کنترل ندارید.
توصیف مهارت:
پاداشها و امتیازها پیامدهای بدیهی برای رفتار ویژهای هستند. پیامدها میتوانند هر چیزی مانند مدّت زیادی در کنار مادر بودن، یک فعالیت ویژه، تا پوشیدن لباس به یک عروسک را شامل شوند، گاهی پیامدها قبل از بروز رفتار؛ و گاهی بعد از آن مشخص میشوند.توجیه منطقی در مورد کاربرد پاداشها و امتیازها:
بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که پاداشها و امتیازها موجب تغییر رفتار میشوند. محققان اثبات کردهاند که حتی پاداشهای ساده و کم خرج رفتارهای بعدی را افزایش میدهند. والدین میتوانند با استفاده از پاداشها و امتیازهای کم هزینه و رایج، مانند تقسیم اوقات فراغت والدین (دانگل و پولستر، 1984)، چند سکه (باش (1) و مویلند (2)، 1975)، غذا (آیلون (3) و رابرتس (4)، 1975)، به تأخیر انداختن وقت خواب (هال (5)، 1984)، و اجازهی تماشای تلویزیون، استفاده از تلفن، و اوقات فراغت (پولستر و پینکستون (6)، 1979) رفتار کودکشان را به طور مؤثر تغییر دهند.تمرین پاداشها و امتیازها
استفاده مؤثر از پاداش دادن یا امتیاز دادن از جهات فراوانی با روشهای تحسین و توجه مشابهت دارد. والدین، هر دو مهارت را در جریان یا بلافاصله بعد از بروز رفتاری که مایلند ادامه داشته باشد به کار میبرند. هر دو مهارت شامل توصیف رفتار، پیشنهادها و اظهارات مثبت و تشویق، و نازو نوازش اسـت. علاوه بر این ویژگیها، پاداشها و امتیازها مستلزم این هستند که والدین بسیاری از کارهای مثبتی که قبلاً به عنوان پیامدهای رفتار مطلوب برای کودکانشان انجام میدادهاند مورد استفاده قرار دهند. استفاده مؤثر و مفید از این مهارت مستلزم این اسـت که والدین، (الف) پاداشها و امتیازهای متفاوت و خاصی را مورد استفاده قرار دهند، (ب) اندازه پاداشها و امتیازها با اهمیت یا دشواری یک رفتار ویژه هماهنگ باشد، و (ج) گاهی اوقات قبل از این که کودکان پاداش یا امتیازی دریافت کنند آنها را مطلع کنید.حذف پاداشها و امتیازها
حذف پاداشها و امتیازها روش دیگری برای جلوگیری از بدرفتاریهای شدید اسـت. این مهارت بسیاری از اصول [مهارت] قبلی: پاداشها و امتیازها، را دربر دارد. در آن درس، والدین یاد گرفتند کارهای مثبتی را که هر روزه برای افزایش رفتار انجام میدهند مورد استفاده قرار دهند. با وجود این، در این مهارت، والدین به منظور کاهش رفتار، و نه افزایش آن، به جای این که کارهای مثبت را انجام دهند، آنها را حذف میکنند.توصیف مهارت:
حذف پاداشها و امتیازها به عنوان جلوگیری از یک فرصت، فعالیت، امتیاز، یا موردی مشخص که کودک آن را دوست دارد، در پاسخ به برخی رفتارهای خطرناک، شدید، یا غیرقابل تحمل، تعریف شده اسـت.توجیه منطقی در مورد حذف پاداشها و امتیازها:
بسیاری از محققان به طور موفقیتآمیزی حذف پاداشها و امتیازها را، که در نوشتههای پژوهشی به عنوان «جریمه» به آن اشاره شده اسـت، به منظور کاهش مشکلات رفتاری به کار بردهاند. هولند (19) (1969) به والدین کمک کرد تا رفتار آتش افروزی (20) پسر هفت سالهشان را متوقف کنند. والدین تصمیم گرفتند چنانچه پسرشان یک بار دیگر آتشافروزی کند «دستکشهای بیس بال» را که به عنوان پاداش به او داده بودند حذف کنند. در یک مورد دیگر، گرین (21)، کلارک (22)، و رایسلی (23) (1977) از والدین خواستند پاداشها و امتیازها را حذف کنند تا به کودکانشان کمک کنند که در جریان خریدهای خانوادگی رفتار مطلوبی بیاموزند. پاترسون، رید (24)، جونز (25)، و کانگر (26) (1975) به والدین کمک کردند تا برنامهی جریمهای را در خانه ترتیب دهند که درآن والدین امتیازها را حذف کنند، برای مثال هنگام بدرفتاری کودکانشان باید زود میخوابیدند یا اجازه نداشتند تلویزیون تماشا کنند.کاربرد حذف پاداشها و امتیازها
پاداشها و امتیازها را در جریان یا بلافاصله بعد از بروز رفتاری که مایلید متوقف گردد حذف کنید. هرچه فاصله میان رفتار مشکلآفرین و حذف امتیاز بیشتر باشد اثربخشی آن کمتر میشود. هنگامی که والدین قبل از حذف امتیاز خیلی معطل کنند، کودکان نمیفهمند به خاطر چه رفتاری تنبیه شدهاند، و رفتار ویژهای را که مورد نظر والدین اسـت متوقف نمیکنند.پینوشتها:
1. Bach.
2. Moyland.
3. Ayllon
4. Roberts.
5. Hall
6. Pinkston
7. Chan
8. Sara.
9. Jill.
10. Ariel.
11. Mr. Blankenship.
12. Penny.
13. Saltzman.
14. Mr. Jefferson.
15. Leonre.
16. William.
17. Mrs.Minoso.
18. Billy.
19. Holland.
20. Fire-setting.
21. Greene.
22. Clark.
23. Risley
24. Reid.
25. Jones.
26. Conger.
27. Molley.
28. Mr. Shockley.
29. Louis.
به گزارش جام جم سرا ، شاید تصور کنید افسردگی فقط به سراغ بزرگسالان میآید غافل از اینکه کودکان هم ممکن اسـت دچار این مشکل روحی شوند. گاهی طولانی شدن ناراحتیها و در صورتی که رفتارهای مخرب با فعالیتهای اجتماعی طبیعی، علایق، فعالیتهای مدرسه یا زندگی خانوادگی تداخل داشته باشد، میتوان این حالات را افسردگی دانست.
چگونه میتوان افسردگی را تشخیص داد؟
معمولا علائم افسردگی در کودکان متفاوت اسـت و همین امر باعث میشود اغلب با طبیعی انگاشتن علائم و تغییرات روحی و روانی، تشخیص و درمان آن به تأخیر بیفتد. گاهی کودک، افسردگی خود را با عصبانیت و رفتارهای ناهنجار نشان میدهد و بویژه در کودکان کمسن و سالتر، افسردگی در بسیاری از کودکان با ناراحتی شدید، احساس ناامیدی و تغییرات خلق و خویی بروز میکند. اما بهطور کلی، علائم و نشانههای افسردگی در کودکان عبارتند از:
* تندمزاجی یا عصبانیت
* ناراحتی و ناامیدی مداوم
* کنارهگرفتن از اجتماع
* حساسیت بالا نسبت به طرد شدن
* تغییر در اشتها (کاهش یا افزایش اشتها)
* تغییر در میزان خواب (پرخوابی یا کمخوابی)
* فریاد کشیدن
* خستگی و تحلیل انرژی
* دردهای جسمانی مانند درد معده و سردرد که به درمان پاسخ نمیدهند
* کاهش عملکرد در محیط مدرسه، خانه و در جمع دوستان و در خلال بازیها
* احساس گناه و بیارزش بودن
* عدم تمرکز و اختلال در فکر کردن
* فکر کردن مدام به مرگ یا خودکشی
البته کودکان ممکن اسـت علائم متفاوتی نسبت به هم نشان دهند، اما در اغلب موارد با کاهش علاقه به مدرسه، حاضر نشدن سر کلاس و تغییر قابل توجه در فعالیتهای اجتماعی بروز میکند. در مواردی هم بویژه در سنین 12 سال به بالا ممکن اسـت به سمت مصرف موادمخدر و مشروبات الکلی کشیده شوند.
دختران بیشتر تلاش میکنند خود را از بین ببرند ولی پسرها اغلب دست به خودکشی میزنند. در کودکانی که در خانواده آنها سابقه خشونت، سوءمصرف موادمخدر و مشروبات الکلی یا سوءاستفاده جنسی وجود داشته، خطر خودکشی کودکان افسرده بیشتر به چشم میخورد.
چه کودکانی در معرض افسردگی هستند؟
حدود 25 درصد کودکان آمریکایی از افسردگی رنج میبرند. افسردگی در پسران زیر ده سال بسیار شایع اسـت. اما تا 16 سالگی، دختران بیشتر دچار افسردگی میشوند. اختلال دوقطبی در نوجوانان شایعتر از کودکان اسـت. با وجود این، اختلال دوقطبی در کودکان نیز میتواند شایع باشد.
همچنین در کودکان مبتلا به اختلال تمرکزی و بیشفعالی، اختلال وسواس فکری ـ عملی و نیز اختلال رفتاری، ابتلا به افسردگی افزایش مییابد.
افسردگی در کودکان چگونه رخ میدهد؟
افسردگی در کودکان نیز مانند بزرگسالان بهدلیل ترکیبی از عوامل مرتبط با سلامت بدنی، اتفاقات زندگی، تاریخچه خانواده، محیط، عوامل ژنتیکی و نوسانات زیستی شیمیایی ایجاد میشود.
افسردگی بک حالت گذرا نیست و معمولا بدون درمانهای مناسب درمانپذیر نیست.
چگونه از افسردگی کودک جلوگیری کنیم؟
کودکانی که در خانواده خود سابقه ابتلا به افسردگی دارند، بیش از دیگر کودکان در معرض ابتلا به افسردگی قرار میگیرند.
کودکانی که والدین مبتلا به افسردگی دارند، زودتر از کودکانی به افسردگی مبتلا میشوند که والدین آنها از این بیماری رنج نمیبرند. کودکان خانوادههایی که دچار هرج و مرج هستند و مدام با هم ستیز و دعوا دارند، یا کودکان و نوجوانانی که از موادمخدر استفاده میکنند بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.
درمانهای پزشکی را جدی بگیرید
گزینههای درمانی که برای کودکان مورد استفاده قرار میگیرد، شبیه به درمانهایی اسـت که پزشکان برای افراد بزرگسال تجویز میکنند.
روشهای درمانی برای افسردگی معمولا شامل رواندرمانی (مشاوره) و دارودرمانی اسـت. نقش خانواده و بازی محیطی کودک در روند درمان بسیار مؤثر اسـت.
پزشکان برای درمان کودکان مبتلا به افسردگی ابتدا از روان درمانی استفاده میکنند و در صورتی که بهبودی حاصل نشود، داروهای ضدافسردگی برای آنها تجویز میکنند.
مطالعات حاکی از آن اسـت که ترکیب رواندرمانی و دارودرمانی در درمان افسردگی بسیار مؤثرتر عمل میکند. سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان کودکان 8 تا 18 سال مبتلا به افسردگی، داروی «پروزاک» را مورد تائید قرار داده اسـت. مطالعات نشان میدهد که افسردگی طولانیمدت در کودکان سنین پایین طی سالهای اخیر نسبت به قبل بیشتر شده اسـت.
این در حالی اسـت که افسردگی در بزرگسالان ممکن اسـت بار دیگر در برهههای بعدی زندگی رخ دهد. افسردگی اغلب همزمان با بیماریهای جسمی نیز ممکن اسـت رخ دهد و از آنجا که افسردگی سرآغاز بسیاری از بیماریهای روانی در زندگی آینده فرد بهشمار میرود، تشخیص زودهنگام، درمان اولیه و کنترل آن حیاتی اسـت. والدین باید کودک مبتلا را برای درمان افسردگی نزد پزشک ببرند تا پزشک معالج مراقبتهای روانی لازم را انجام دهد.
با کودک افسرده چه باید کرد؟
معمولا بیمار شدن کودک برای والدین او بسیار دشوار اسـت و تمام تلاش خود را میکنند تا کودک از درد و رنج رها شود. اما در این میان روحیه بالای کودک نیز اهمیت بالایی دارد و بهطور قابل ملاحظهای میتواند وضعیت روحی او را بهبود بخشد. در این میان انجام برخی راهکارها میتواند به کودکان مبتلا به افسردگی کمک کند.
اولین گام، پذیرش بیماری کودک اسـت و اینکه بپذیرید بروز این بیماری تقصیر هیچکس نیست و نباید بهدنبال مقصر بود. صبور باشید. افسردگی بالینی را میتوان تا بیش از 80درصد با موفقیت درمان کرد. تا زمانی که کودک مبتلا به افسردگی والدین و پزشک خوب داشته باشد که حامی او باشند، شانس بهبودی او بالا میرود.
کودکان معمولا عادت دارند بعضی چیزها را که باعث ناراحتی والدین میشود، از آنها پنهان کنند. اما شما سعی کنید به عنوان پدر و مادر، به کودک اطمینان دهید که آنها میتوانند با گفتن برخی مسائل از آنها کمک بگیرند.
والدین باید با فرزندان خود حرف بزنند. برای کودکی که افسرده اسـت، حرف زدن یکی از دشوارترین کارهای ممکن اسـت. سعی کنید با برقراری محیط و شرایطی آرام و به دور از استرس، فرصتی را برای کودک فراهم کنید تا حرفهای دلش را بزند و از برنامههای طول روز خود بگوید.
این کار را میتوانید هنگام غذا خوردن و در کنار یکدیگر انجام دهید.
از فکر خودکشی کودک نترسید. بسیاری از کودکان افسرده حرف از خودکشی میزنند. سعی کنید هنگامی که با کودک خود درباره افکار مرتبط با خودکشی صحبت میکنید، آرامش خود را حفظ کنید و بدون هراس سخن بگویید. کودک خود را تا جایی که میتوانید به اجتماعی بودن و حضور در اجتماع تشویق کنید. سعی کنید او را ترغیب به دوستیابی کنید تا بتواند در جمع دوستان و خانواده علاوه بر این که از تنهایی درمیآید، سیستم حمایتی خوبی هم پیدا کند.
با فرزندتان درباره درمان صحبت کنید. درمان بهویژه درمان شناختی در کودکان مبتلا به افسردگی میتواند الگوهای فکری کودک را تغییر دهد تا بتواند افسردگی را به مرور کاهش دهد.
چاردیواری
به گزارش جام جم سرا ، هرچند درمان کاملی برای اوتیسم وجود ندارد ، ولی ترکیبی از درمان های خانگی و مدرسهای می تواند به درمان این بیماری کمک کند. هدف درمان افزایش عملکرد کودک با کاهش شدت بیماری اســت.
معمولا متخصصان بسته به مشکل و شدت بیماری کودکان درمان های متفاوتی را ارائه می کنند و گاهی اوقات نیز درمان اوتیسم ترکیبی از چند روش تخصصی اســت.
اغلب متخصصان درمان های رفتاری و ارتباطی را نیز مد نظر قرار می دهند و تا حدودی نیز با موفقیت رو به رو می شوند.
یکی دیگر از روش های درمانی که برای کودکان اوتیسمی می توان به کار گرفت،درمان های آموزشی اســت همچنین درمان های خانگی نیز تا حدودی پاسخگوی مشکلات کودکان اوتیسمی بوده اســت.
درمان های دارویی نیز در میان درمان ذکر شده راه دیگری اســت که بسیار توصیه می شود.کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن اســت به بیماری های دیگر ناشی از اوتیسم همچون بیماری صرع، اختلالات خواب و مشکلات معده مبتلا باشند و باید در کنار درمان اوتیسم به درمان این بیماری ها نیز اهمیت داد.
پیشگیری از اوتیسم
هنوز هیچ راهی برای پیشگیری از ابتلای کودک به اوتیسم یافت نشده اســت. با این حال با درمان بموقع بیماری بهبود یافته و مهارت های اجتماعی و کلامی کودک ارتقا پیدا می کند. اگر کودک شما مبتلا به اوتیسم اســت با مراجعه به مشاوران و متخصصان برای آشنایی با راههای مختلف بهبود کودک، به کودکتان کمک کنید. درمان به موقع برای کودک مفید بوده، زندگی را برای او آسان تر کرده و از افزایش شدت بیماری اوتیسم پیشگیری می شود.
در مطالعه ای اثربخشی تقلید بزرگسال بر بهبود توجه اشتراکی کودکان مبتلا به اتیسم بررسی شد. در این پژوهش کودکان به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. هر دو گروه در فاز بازی مداخله شرکت می کردند که طی آن بزرگسال رفتار کودک را تقلید می کرد و یا به طور مشروط به آن پاسخ می داد، و سپس وارد فاز بازی خودانگیخته می شدند .
بر اساس نتایج، کودکان گروه تقلید در فاز مداخله زمان بیشتری به بزرگسال نگاه می کردند، و در فاز بازی خودانگیخته مدت زمان بیشتری به بزرگسال نگاه کرده و نگاه او را دنبال می کردند.به طور کلی نتایج نشان داد رفتار تقلیدی بزرگسال، توجه اشتراکی کودکان پیش دبستانی مبتلا به اتیسم را تقویت کرد که نشاندهنده ی ارزش تقلید به عنوان یک مداخله اســت.
منبع: شبکه مجازی آستان
برای کودک داستان بخوانید : برای کودکی که عزیزی را از دست داده ، داستان هایی تعریف کنید که شخصیت های آن شبیه شخصیت های زندگی واقعی کودک باشند ، تا به برون ریزی عاطفی او کک کنید . همچنین می توانید از او بخواهید بعضی قسمت های داستان را ادامه دهد و تعریف کند .
همراه کودک نقاشی کنید : وقتی با کودک داغدار مشغول نقاشی کردن می شوید ، کودک می تواند با بیان احساساتش درباره ی افرادی که تصویرشان را نقاشی می کند ، احساسات نهفته ی خود را آشکار کرده و وجودش را از غم و غصه خالی کند .
آلبوم عکس های خانوادگی را ورق بزنید : تماشای عکس های آلبوم خانوادگی به همراه کودک این امکان را فراهم می آورد که خاطرات مربوط به فرد فوت شده را با هم مرور کنید .
به فراموش کردن متوفی توصیه نکنید : وقتی از کودک می خواهید عزیز از دست رفته اش را فراموش کند ، در واقع در او احساس گناه ایجادمی کنید ، بهتر است به جای این اقدام ، با پر رنگ کردن نقش فرد دیگری که در زندگی او جایگاه مهمی دارد ، کودک را به طور غیر مستقیم در مسیر فراموش کردن فردی که از دست داده ، قرار دهید .
به زیارت اهل قبور بروید : بردن کودکان به محل دفن عزیزانشان و فراهم کردن فرصتی که با آن ها صحبت کنند ، در فواصل زمانی مناسب ، مفید است و به کودک در پذیرش بهتر این واقعیت کمک می کند .
باورهای نادرست در برخورد با کودکان داغدار
کودکان نباید در مراسم سوگواری شرکت کنند ! حضور در مراسم خاکسپاری ، نگه داشتن یادگاری های مشخصی از شخص مرده و مشارکت در قسمتی از مراسم ، روش های خوبی هستند که کودکان می توانند از طریق آن ها در فرایند خداحافظی شرکت کنند .
در حضور کودک داغدیده ، درباره مرگ صحبت نشود : واقعیت این است که کودک داغدیده نیاز دارد و می خواهد که درباره ی چیز یا کسی که از دست رفته ، صحبت کند . بهتر است به کودک اجازه دهید هر زمان که می خواهد درباره ی احساس و افکارش صحبت کند ، اطرافیان باید به وی نشان دهند که به شنیدن صحبت هایش علاقه دارند ، احساسش را درک کرده و سعی نمی کنند او را از بحث مورد نظر منحرف کنند یا به موضوع دیگری بپردازند
حرفی نزنیم که کودک به گریه بیفتد : سوگ از دست دادن ، پیری ، بیماری ، همه جزئی از زندگی هستند ، بهتر است اجازه دهیم بچه ها با این مقوله ها نیز آشنا شوند ، حرف بزنند ، احساساتشان را بگویند و افکارشان را بیرون بریزند تا بتوانیم به آن ها سازگاری با فشارهای زندگی روزمره را بیاموزیم .
او به مسافرتی طولانی رفته است : وقتی به کودکی که عزیزی را از دست داده می گوییم : او به مسافرتی طولانی رفته ! ممکن است این پرسش ها در ذهنش شکل بگیرد که چرا خداحافظی نکرد ؟ کجا رفته است ؟ کی بر می گردد ؟ چرا مرا با خود نبرد ؟ آیا ممکن است مادرم هم به مسافرت برود ؟ حتی ممکن است پس از آن ماجرا ، مسافرت رفتن هر کس دیگر در کودک ایجاد اضطراب کند و یا او همیشه منتظر باشد که فرد فوت شده روزی از سفر بازگردد.
خدا او ا از ما گرفت چون او خیلی خوب بود : کودک با شنیدن چنین جمله هایی ممکن است فکر کند : آیا ممکن است برای همه آدم های خوب چنین اتفاقی رخ دهد ؟ چرا خدا مرا با خودش نبرد من که خوب هستم ؟ اگر بد بشوم ممکن است خدا مرا با خودش نبرد ؟
او خوابیده و دیگر بیدار نمی شود : توضیح مرگ به این گونه ممکن است دو حالت را در کودک ایجاد کند : نخست ، ترس از خوابیدن خودش و حتی اطرافیان و دیگر ، تصور اینکه مرگ نیز مانند خواب ، پدیده ای قابل برگشت است .
یک کودک فعال ، کودک در حال سوگ نیست: متاسفانه چیزی که باعث می شود افسردگی و اندوه کودکان کمتر تشخیص داده شود این است که ما انتظار داریم آن ها در برابر افسردگی و سوگ واکنشی مانند افراد بالغ داشته باشند . کودکی ممکن است افسرده باشد ولی گاهی فعال به نظر برسد ، با بچه های دیگر بازی کند ، خاسته هایی داشته باشد اما گاهی هم در خود فرو رود و حساس و زودرنج شود . نباید انتظار داشت کودکان مانند افراد بزرگسال سوگواری کنند ، بعضی از کودکان گریه می کنند و می گویند که غمگین هستند ، بعضی دیگر ممکن است طوری به نظر برسند که گویی هیچ احساسی ندارند و بعضی ها حالاتی از خشم و نفرت را نشان دهند . همه ی این واکنش ها لازم است پذیرفته شوند .
او چون خیلی می گرید دچار حمله ی عصبی می شود : گاهی وقت ها در مراسم های سوگواری ، به افرادی که بسیار می گریند هشدار داده می شود که « این قدر گریه نکن اگر با این وضع پیش بروی دیوانه می شوی» انتقال چنین پیام هایی علاوه بر آن که به کودک اجازه ی بروز احساسات و هیجاناتش را نمی دهد ، بر اضطراب او نیز می افزاید و ممکن است فکر کند اگر گریه کند عواقب وخیمی در انتظارش است . فراموش نکنید اشک های ما سرچشمه های طبیعی هیجان های درونی ما هستند که فوران می یابند . بیشتر افراد پس از گریه کردن احساس بهتری دارند آرا تر به نظر می رسند .
باید فعال تر باشی : گرچه تشویق کودک به حفظ روابط اجتماعی و خوب رس خواندن و به طور کلی شرکت فعال داشتن در فعالیت های زندگی روزمره اش، خوب و مفید است و کودک سوگوار نباید به طور کامل منزوی و گوشه گیر شود ، اما با وجود این درست نیست که کدک را برای فعالیت زیاد و بازگشت به حالت قبل از سوگواری تحت فشار قرار دهیم و به تلاش بیشتر ، مسافرت و برقراری ارتباطات گروهی مجبور کنیم . این حالت ممکن است این تصور را در ذهن کودک ایجاد کند که تنهاست و کسی شرایطش را درک نمی کند . مهمترین چیزی که کودک در چنین موقعیت هایی نیاز دارد این است که اطرافیانش شدت درد و اندوهش را درک کنند .
هرچند تا کنون وجود 3440 سیاره خارج از منظومه شمسی ما به اثبات رسیده، اما هنوز هیچ قمری برای این سیارات فراخورشیدی مشاهده نشده است. این در حالیست که ما میدانیم این قمرها کم و بیش بایستی وجود داشته باشند و به دور سیارات میزبان خود گردش کنند. تحقیقی جدید، سرنخی به ما میدهد که چرا هنوز نتوانستهایم برای این سیارات قمری پیدا کنیم: ممکن است این سیارات بیگانه از مهماننوازی زمین برای قمرش هیچ بویی نبرده باشند!
یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه نانجینگ چین، شبیهسازیهای بسیاری از سیارات فراخورشیدی، ستارههای میزبانشان و قمرهای فرضی که به هر کدام نسبت دادهاند را در تحقیق خود اجرا کردهاند. دادههای مربوط به سیارات و ستارههایشان بر مبنای دادههای واقعی و تایید شده از سیارات کشف شده بوده است. سیاراتی که اکثریتشان در فواصل بسیار نزدیک به خورشیدهایشان در گردشند.
در شبیهسازیهای صورت گرفته، به هر سیاره، تعداد 500 قمر در اندازهها و پارامترهای مداری گوناگون داده شد. چیزی که در این شبیهسازیها مشاهده شده این بود که در طول زمان، به دلیل نزدیکی زیاد سیاره تا ستارهاش، سیاره بخشی از جو خود را از دست میدهد. مورد دیگر این بود که به تدریج از قدرت گرانشی سیاره برای حفظ قمرش در یک مدار پایدار کاسته میشود. اینگونه آرام آرام قمر وارد مدارهای بیضوی شده و در نهایت به طور کامل از وابستگی گرانشی سیاره خود رها میشود. در پایان شبیهسازیها تعداد بسیار کمی قمر برای این سیارات بیگانه در مدارهای پایدار باقی ماند. در بسیاری موارد نیز هر 500 مورد قمر سیاره ناپایدار بوده و پایان خوبی در انتظارشان نبوده است.
سرنوشت برخی از قمرهای سیارات بیگانه ممکن است برخورد با سیاره میزبان خود و نابودی کامل باشد.
در مورد سرنوشت این قمرهای طرد شده، دو مورد کلی مشاهده شد. برخی از آنها به خارج از منظومه ستارهای پرتاب شدند و رها از گرانش هر ستارهای، سفرشان را به اعماق دوردست فضا آغاز کردند. بخشی دیگر نیز در نهایت با سیارهای که رفتار خوشی با آنها نداشته برخورد کردند تا بلکه اینگونه از این میزبان نامهربان انتقام گرفته باشند!
نتیجه کلی این تحقیق، برای کسانی که به جستجوی قمرهای سیارههای فراخورشیدی هستند، بسیار مفید است. اینکه در سیاراتی که بسیار به ستاره خود نزدیک هستند، امید چندانی به یافتن قمر نداشته باشید.