۱- توافق داشته باشید
دکتر استن تاتکین، نویسنده کتاب خلق شده برای عشق، درباره اهمیت توافق صریح و روشن مینویسد. او میگوید: «هر آنچه فرض میشود، الزاما وجود ندارد.» توافقات باید شفاف بوده و باید موضوعات دربرگیرنده این موارد باشد که چگونه با پیشرفتهای دیگران برخورد کنیم، چه اطلاعاتی به اشتراک گذاشته میشوند (جذابیت برای دیگران) و اینکه تا چه حد سریع به یکدیگر درباره تجربیات عاشقانه خود میگویید.
از آنجا که در ابتدا همسران ممکن است اتفاق نظر نداشته باشند، باید درباره هر آنچه خیانت محسوب میشود با یکدیگر گفتوگو کنند. ممکن است یکی از همسران بیرون رفتن با همکار جنس مخالف خود و صرف شام را با وی عادی بداند ولی برای طرف مقابل این قبیل رفتارها جزئی از خطوط قرمز باشند. همسران میتوانند عقاید بسیار متفاوتی داشته باشند و این نظرات درباره خیانت هم میتواند متفاوت باشد.
۲- ستاره باشید
وقتی که نیازهای احساسی و جسمانی ما به بهترین وجه برآورده شوند، تمایلی به جستوجوی آنها در مکانهای دیگر نداریم. برآورده سازی نیازها و خواستههای همسر و نیازهای خود را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید که نقاط ضعف را مرتفع ساخته و درباره آنچه برای احساس رضایت و شادمانی نیاز دارید، صادقانه رفتار کنید.
۳- به کارهای خود توجه ویژه داشته باشید
کارهایی که هم به رشد خود و هم همسرتان کمک میکند را با هم انجام دهید. همگی ما با افزایش سن، تغییر میکنیم. پس کنترل رابطه برای طولانی مدت کافی نخواهدبود؛ بنابراین چگونه میخواهید با نظرات، تفکرات، عقاید و تمایلات رو به تغییر همسران خود رو به رو شوید؟ با هم کتاب بخوانید، در سمینارهای آموزشی شرکت کنید یا یک برنامه آموزش روابط زناشویی آنلاین مناسب پیدا کنید تا رابطه خود را رو به پیشرفت و بهبودی قرار دهید چون به این ترتیب به طور مستمر در حال شناخت بهتر یکدیگر خواهیدبود.
۴- همسر خود را درک کنید
ساده به نظر میرسد ولی اصلا ساده نیست. همسر شما انواع تفکرات مخفی و احساسات پنهان را در خود دارد که از آنها نه با شما و نه با هیچ کس دیگری صحبت نمیکند. آن قدر باید ایمن باشید که بتوانید کاملا به این افکار و احساسات نفوذ کنید، اما چگونه؟ صداقت را با محبت و بدون هیچ قضاوتی تبلیغ و ترویج کنید.
مواردی را درباره همسر خود پیدا کنید که کسی درباره آنها چیزی نمیداند. از این اطلاعات برای هر روز «نزدیک شدن» در تجربیات او در روابط، در محل کار و با خود او استفاده کنید. چیزهایی را سعی کنید بدانید که حتی مادر و نزدیکترین دوستان او هم نمیدانند. دانستن این اطلاعات، شما را آن قدر ارزشمند میسازد که شاید تعداد اندکی بتوانند با شما برابری کنند.
۵- حسادت نکنید، به جای آن، بهتر عمل کنید
اگر ظنین شدهاید که توجه همسر شما به جای دیگری معطوف شده است، اگر عصبانی شوید و از او خرده بگیرید، این توجه عمیقتر خواهدشد. حسادت حسی طبیعی است، اما تلاش کنید که توجه همسرتان را بیشتر به استعدادها و تواناییهای خود جلب کنید.
به همسرتان چیزی بیشتر از یک دلیل برای دوست داشتن و ارزش گذاشتن به خود بدهید. شما نمیتوانید همسر خود را با شادمانی و حس اعتماد و استفاده از تهدید و ترس در کنار خود حفظ کنید. تنها دلایل مثبت برای باهم بودن مانند چسب عمل میکند که شما را از ورود فرد دیگر در صحنه زندگیتان محافظت خواهندکرد.
۶- از مشاورههای دورهای استفاده کنید
اکنون در قرن بیست و یکم به سر میبریم. تابوی ملاقات با مشاوران و روانشناسان سالهاست که از بین رفته است. یک مشاور خوب و توانا پیدا کرده و با آنها برای بهره برداری از حمایتهای «مثبت و فعالانه» در روابط خود دیدار و ملاقات داشته باشید. به تعویق انداختن این امر، اغلب برای کاملا موثربودن این مشاورهها دیر خواهدبود.
همگی ما در برخورد با دیگران دچار نقاط کوری هستیم. بعضی از این نقاط کور از سابقه خانوادگی ما نشأت میگیرند، مانند کارهایی که والدین ما در روابط خود با دیگران انجام دادهاند یا مهمتر کارهایی که آنها در خلال این روابط انجام ندادهاند. نقشه رابطه ایمن و سلامت ما اغلب به خوبی همان چیزی است که برای بار اول آن را دیده و تجربه کردهایم. چندین جلسه مشاوره میتواند در تدوین نقشهای جامعتر از چگونگی حفظ رابطه با همسر خود و تقسیم شادمانهتر زندگی با یکدیگر کمک رسان باشد.
۷- حضور خود را اثبات کنید
شما باید کسی باشید که همسر شما به او مراجعه میکند. اگر نیازهای عاطفی، جسمانی و معنوی او را به خوبی برآورده سازید، همسر شما هرگز به دنبال آنها نزد دیگران نخواهدرفت؛ به عبارت دیگر، همگی ما به دنبال تامین نیازهای خود هستیم و اگر همسر ما آنها را برآورده سازد، ما تمام خواستهها و رویاهایمان را تنها با او شریک خواهیم شد.
این دیگران گاهی پایهای برای آغاز یک پیوند عاطفی میشوند که جایگزین رابطه سالم ما شده یا انرژی را از رابطه زناشوییمان که نیاز به رشد دارد، میگیرد. فرض کنید که به عنوان یک همسر، مانند شخصی هستید که میخواهید برای کاری پذیرفته شود؛ دارای ویژگیهای برتری هستید که باید همسرتان شما را نگه دارد و اخراجتان نکند؟ چه کاری انجام میدهید که دیگران نمیتوانند به راحتی آن را به جای شما انجام دهند؟
باید آنقدر خوب باشید که کسی نتواند با شما برابری کند. این مهمترین رازی است که از جداییها و به پایان رسیدن رابطهها جلوگیری میکند و بسیار بیشتر از ترس و احساس گناه کارایی دارد.
۸- چرا نباید خیانت کنیم؟
باید صادق و وفادار بمانیم. باید دلایل عالی و محکمی برای متعهد ماندن وجود داشته باشد. این دلایل چه چیزهای هستند؟ به فواید تعهد فکر کنید. یک همسر که بهتر از هر کس دیگر شما را میشناسد؛ کسی که با وی خاطرات و گذشته زندگی خود را سهیم میشوید؛ کسی که میتوانید روی او تکیه کنید؛ کسی که زمانی که زیبایی، جوانی، سلامتی و تواناییهای شما از بین رفت، همچنان میخواهد با شما باشد و زندگیاش را با شما به اشتراک بگذارد؛ کسی که با او پیر میشوید. تمامی همسران باید دلایل تعهد را به خود گوشزد کنند که بخش حیوانی مغز بدون کنترل عمل نکند.
۹- فرصتها را محدود سازید
خیانت و داشتن روابط نامشروع، مسئلهای است که در اصل با قدرت و رضایت ما از روابط فعلیمان ارتباط دارد، پس بهتر است پیش از سرزنش شرایط و افراد به آن نگاهی بیندازیم، اما در جایگاه دوم، فرصت، یک مقصر مساعدت کننده است. خیانت و داشتن روابط نامشروع معلول یک فرصت هستند. سفر با یک همکار، تا دیروقت در مهمانیها بودن بدون حضور همسر، گذراندن زمانهای تنهایی بسیار، مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، یا داشتن فعالیتها و روابط اجتماعی فراوان مستقل میتوانند ایجادکننده این فرصتها باشند، پس چه باید کرد؟
توجه ویژه به این گونه موقعیتها داشته باشید. سعی کنید کارها را با همسرتان انجام دهید تا دیگران فرصت حضور پیدا نکنند. در طول روز با هم در ارتباط باشید و اگر یکی از شما تا دیروقت بیرون منزل است، به او پیامک بزنید.
در طول سفر کاری از همسر خود خبر بگرید و حرفهای عاشقانه به تلفن همراه او بفرستید تا در طول سفر احساس ارتباط و اتصال با شما داشته باشد. اگر کسی یا کسانی تماسهای زیاد با همسر شما پیدا کردهاند، از او بخواهید تا برای رابطه میان خودتان زمان و انرژی بیشتری صرف کند.
۱۰- به فراتر از استانداردها فکر کنید
با همسر خود درباره مسائل جنسی، شادیها و تمایلات خود راحت و صمیمی صحبت کنید. سرگرمیهای جدید را با هم امتحان کنید تا همه چیز را شاد و هیجان انگیز حفظ کنید. با هم بخندید و شاد باشید. به یک کلاس ورزشی و هنری بروید. برنامههای جدید تلویزیونی را انتخاب کنید که تا به حال با هم آنها را تماشا نکردهاید. از دوستان خود درباره تجربیات سفر و مکانهای سیاحتی بپرسید که آنها از آن لذت بردهاند. تجربههایی را امتحان کنید که کمی برایتان دشوار هستند. فعالیتهای هیجان انگیز جدید را در حوزههای جسمی و احساسی تجربه کنید که به هیجانات و تقویت پیوند شما کمک میکنند.
بهترین محافظ برابر خیانت و روابط نامشروع این است که اطمینان حاصل کنید رابطه شما بسیار باحرمتتر از آن است که کسی وارد آن شود. هر روز جذاب بودن برای همسر خود بسیار کارآمدتر از ترس، احساس گناه یا تهدید برای حفظ تعهد به رابطه شما خواهدبود.
تازه و جدید نگه داشتن همه چیز در دوستی و زندگی عاشقانه شما، به طور فزایندهای مغز فرد را به سمت حفظ توجه در مورد رابطه اصلش با شما ترغیب میکند و اگر به این امر ظنین هستید که همسر شما دنبال رابطهای عاشقانه در جای دیگر است، به جای آنکه به سرزنش و تهدید بپردازید، فعالانه و موثر در این بازی وارد شوید.
گاهی لحظات مورد علاقه در دیگر افراد و تجربیات به شما ایده میدهند که در کدام نقطه باید موتورهای جت خود را به عنوان یک همسر روشن کنید. برای ارتقا و بهبود روابط خود باید ثابت قدم باشید. تمرکز خود را روی قویتر ساختن خود قرار دهید و خیلی نگران دیگران و جهان خارج نباشید. (ترجمه: مهرداد حق گو/همشهری تندرستی)
پاسخ مشاور: اگرچه اشاره نکردهاید که اکنون مشغول به کارید یا به دنبال کار میگردید، با این حال نکاتی در ادامه مطرح خواهد شد تا بتوانید برای قبول مدیریت کارگاه مذکور بهترین تصمیم را بگیرید.
توجه به مهارتها و علایقتان
به مهارتها و علاقه خودتان توجه کنید. در صورتی که تخصص و مهارت کاری خاصی دارید یا به کاری علاقهمند هستید که پیشرفت آن را در آینده بیشتر از شغل پیشنهادی پدرخانمتان میبینید، بهتر است روی آن برنامه ریزی و تصمیم پخته تری اتخاذ کنید. البته این تصمیم بستگی به میزان سرمایه شما هم دارد که به نظر میرسد باید با اطلاع کاملتری از شرایطتان، خودتان در این باره تصمیم بگیرید.
فراموش نکنید که اگر به کار پیشنهادی پدر خانمتان علاقهای ندارید، یکی از مهمترین پیش نیازهای موفقیت شغلی را دارا نیستید.
در نظر گرفتن شرایط کنونی زندگیتان
شرایط کنونی زندگی خود را در نظر بگیرید. اگر برای اولین بار میخواهید وارد عرصه کار و تلاش شوید و شرایط مناسبی از جمله سرمایه لازم برای شروع کار جدید را ندارید و ایجاد شرایط بهتری نیز فعلا برایتان مقدور نیست، بهتر است با لحاظ کردن همه این شرایط، معقول و منطقی مسئولیت کار پدر خانمتان را بپذیرید. البته بعد از پذیرفتن این مسئولیت، باید با یک برنامه ریزی دقیق طوری عمل کنید که تا حد امکان مشکلی در کار پیش نیاید.
رابطه کاری الزاماً مشکل زا نیست
توجه داشته باشید که همیشه داشتن رابطه کاری با فرد دیگری، رابطه بین فردی یا خانوادگی با او را خراب نمیکند البته تا حدودی این رابطه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. با این حال و اگر شما و پدرخانمتان با صداقت و حسن تدبیر و رعایت سلسله مراتب مسئولیت و مدیریت، کار را شروع کنید و در مسیر پیشرفت و توسعه همسو باشید میتوانید به بهترین حالت در شغلتان پیشرفت کنید و زمینه پیشرفت و تقویت همدیگر را نیز فراهم آورید.
اگر در همکاری با پدرخانمتان به مشکل خوردید...
برای همکاری با پدرخانمتان پیشداوری نکنید و منطقی باشید. گذشت زمان درجه همکاری و تعامل پدرخانمتان با شما را نشان خواهد داد. البته این احتمال نیز وجود دارد که شرایط کاری بر وفق مراد یکی یا هر دو شما پیش نرود. در این شرایط توصیه میشود قبل از ایجاد تنش، با حفظ احترام متقابل شرایط کار خود را تغییر دهید یا تعویض کنید و اجازه ندهید مشکلات حوزه کاری وارد محیط خانوادگی یا رابطه بین فردی شما شود. (عباسعلی براتی، کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
568
افزایش سن به طور طبیعی باعث ایجاد تغییرات فیزیکی در مردان و زنان میشود. این تغییرات ممکن است در بعضی مواقع بر فعالیت جنسی فرد با همسرش اثر بگذارد؛ البته بعضی از زنان به موازات افزایش سن لذت بیشتری از فعالیت جنسی خود میبرند. برای مثال برخی از زنان بعد از یائسگی و یا برداشتن رحم به دلیل ترس از بارداری، خواهان فعالیت جنسی بیشتری هستند و احساس آزادی بیشتری دارند.
بعضی دیگر از زنان درباره تغییراتی مثل افزایش چین و چروک پوست و یا سفید شدن موهای خود نگرانی ندارند و گمان نمیکنند که ممکن است چنین موضوعی بر زیبایی آنها تاثیر گذاشته باشد و یا جذابیت خود را برای همسرانشان از دست داده باشند. برعکس آنها، برخی دیگر به دلیل از دست دادن توانایی بارداری فکر میکنند جذابیتی باید و شاید را ندارند و در نتیجه لذت کمتری در این نوع فعالیت احساس خواهند کرد. همچنین ممکن است متوجه تغییراتی در ناحیه واژن خود شوند؛ به عنوان مثال میتوان گفت که به موازات افزایش سن، واژن کوتاهتر و باریکتر میشود، دیواره آن نازکتر و سختتر میشود و این تغییرات میتواند بر لذت جنسی تاثیرگذار باشد. خاصیت لیزی و رطوبت واژن هم در این دوران کمتر میشود و همین مسئله آمیزیش را سختتر میکند.
درباره کیفیت روابط جنسی مردان نیز میتوان گفت که همراه با افزایش سن توانایی نعوظ کاهش مییابد. در واقع پس از میانسالی و در سن ۶۵ سالگی حدود ۱۵ تا ۲۵% از مردان دچار این مشکل میشوند. این اتفاق به دلیل بیماری قلبی، فشار خون بالا و دیابت و همچنین داروهایی که مصرف میکنند نیز بروز میکند.
در بعضی از مردان رسیدن به مرحله نعوظ دیرتر صورت میگیرد یا کیفیت آن مثل قبل نخواهد بود. مقدار مایع منی کاهش مییابد و از دست دادن وضعیت نعوظ بلافاصله بعد از اوج لذت جنسی (ارگاسم) سریع اتفاق میافتد و زمان بیشتری لازم است تا مجددا نعوظ اتفاق بیافتد.
دلایل تغییر در کیفیت فعالیت جنسی
بیماری، ناتوانی و یا بعضی از داروها میتواند این فعالیت زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد اما باید گفت که حتی بیماریهای جدی نیز نباید شما را از لذت این روابط محروم کند؛ بویژه اگر همسرتان گرممزاجتر از خود شما باشد!
از جمله ناراحتیهای اثرگذار در این زمینه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- آرتروز:
درد مفاصل راحتی آمیزش و نزدیکی را تحت تاثیر قرار میدهد. جراحی مفاصل و یا داروهای مسکن درد میتواند در این زمینه موثر باشد. ورزش، استراحت، حمام آب گرم و یا تغییر در وضعیت و چگونگی فعالیت جنسی میتواند مفید واقع شود.
۲- دردهای مزمن:
دردهایی که بیش از اندازه طولانی میشوند یا حالت برگشتی دارند نیز برای لذت بردن از رابطه جنسی زناشویی در دوران میانسالی مشکل ساز خواهد بود و اختلالاتی را ممکن است پدید آورد که مشکل خوابیدن، افسردگی و تحرک از آن جمله است.
۳- دیابت:
بسیاری از مردان مبتلا به دیابت مشکلی در ارتباط با فعالیت جنسی ندارند ولی دیابت به طور کلی از معدود مشکلاتی است که کیفیت نعوظ را تحت تاثیر قرار میدهد و البته داروهای درمانی در این زمینه وجود دارد که میتوان پس از مشورت با پزشک و تجویز او مصرف کرد و مشکل جنسی حاصل از این بیماری را برطرف کرد یا کاهش داد.
۴- بیماری قلبی:
باریک شدن و سختی دیواره شریانها یا به عبارتی دیگر، تصلب شرائین موجب تغییر رگهای خونی میشود و جریان آزاد و طبیعی خون را تحت تاثیر قرار میدهد. همین امر در توانایی نعوظ مردان مشکل ایجاد میکند. فشار خون بالا نیز چنین اثری به همراه دارد. افرادی که دچار حملات قلبی میشوند ممکن است به دلیل ترس از حملهای دیگر از انجام فعالیت جنسی احراز کنند. البته احتمال بروز این مشکل کم است و اغلب افراد دچار حمله، بعد از سه تا شش هفته میتوانند فعالیت جنسی خود را با موافقت پزشکشان شروع کنند.
۵- عدم کنترل ادرار:
از دست دادن توانایی کنترل مثانه و یا نشت ادرار که اغلب به موازات افزایش سن و بخصوص در زنان شایعتر است، مشکل دیگری است که میتواند فعالیت جنسی همسران را تحت تاثیر قرار دهد. بیاختیاری ناشی از فشار اغلب در طول ورزش، عطسه، سرفه و یا بلند کردن اجسام سنگین اتفاق میافتد. به دلیل فشار وارد بر شکم در طول فعالیت جنسی و در نتیجه خروج ناخواسته ادرار، بعضی افراد از انجام این فعالیت اجتناب میکنند در حالی که این مشکل قابل درمان است و پزشکان و متخصصان کلیه و مجاری ادرار میتوان راهی برای آن پیش رویتان بگذارند.
۶- جراحی:
بسیاری از افراد از انجام عمل جراحی بخصوص اگر در ارتباط با اندام تناسلی باشد نگران میشوند، به عنوان مثال برداشتن رحم یکی از مواردی است که نگرانی از کیفییت رابطه جنسی بعد از عمل جراحی را در میان زوجین گسترش میدهد. باید گفت که این عمل هیچ اثری بر کیفیت فعالیت جنسی ندارد.
۷- برداشتن پستان:
گاهی دلایلی همچون ابتلا به سرطان پستان زنان را ناچار از عمل جراحی و برداشتن یک یا هر دو پستانشان میکند. زنانی که این عمل را انجام میدهند همچنان قادرند نیاز جنسی همسرشان را پاسخ دهند و خود نیز به اوج لذت برسند.
۸- برداشتن پروستات:
جراحی پروستات و زدودن آن از جمله مواردی است که ممکن است در این رابطه ایجاد مشکل کند زیرا موجب از دست دادن کنترل ادرار و یا عدم توانایی در نعوظ میشود.
۹- داروها:
بعضی از داروها مثل داروهای فشار خون، آنتی هیستامینها، داروهای ضد افسردگی، آرامبخشها، کاهندههای میل و اشتها، داروهای دیابت و بعضی از داروهای گوارشی مثل رانیتیدین هم در این زمینه ایجاد مشکل میکنند. اگر چنین مشکلی بروز کرد بهتر است با پزشک خود مشورت کنید تا فرمول دارو را تغییر دهد.
۱۰- الکل:
استفاده از الکل میتواند سبب بروز مشکل نعوظ شود یا رسیدن به اوج لذت جنسی را بویژه در زنان دچار تاخیر کند. (زوجها)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دکتر مهدی بیاتی افزود: روی حساسیتهای هم انگشت نگذارید چون این کار باعث آسیب رسیدن به ارتباط هر دو میشود. لازم است ما همسر خود را همان گونه که هست بپذیریم. پذیرش همسر باعث ایجاد احساس همدلی و همزبانی میشود. باید باور کنیم که هر فرد چارچوبهای کاملا فردی دارد که نباید وارد آن شویم، اما برخی زوجین ازدواج را با تملک صددرصد طرف مقابل اشتباه میگیرند. تکرار رفتارهای نادرست موجب سردی رابطه زوجین میشود و حس همدلی میان آنان را از بین میبرد.
وی اضافه کرد: فقدان همدلی میان زوجین موجب پناه بردن آنان به شبکههایی مانند وایبر، واتسآپ و لاین میشود تا از این طریق نیازهای عاطفی خود را برآورده کنند. ورود به این شبکهها ممکن است با آسیبهایی همراه باشد، چرا که روز به روز از ارتباط مثبت زوجین با یکدیگر کاسته میشود.
این روانشناس با بیان اینکه هر فرد دارای چهار پنجره از نظر روانی و شخصیتی است، گفت: پنجره اول، بسیار سری است و شامل ارتباط انسانی با خدایش میشود. پنجره دوم، مرحله بسیار محرمانه است که فرد با یکی، دو نفر دیگر همدلی نزدیکی دارد. پنجره سوم، پنجره آشکار است که شامل رفتار فردی میشود و پنجره چهارم، مرحله رفتاری است و براساس آن فرد با دیگران ارتباط کاملا مشخصی برقرار میکند.
بیاتی با بیان اینکه انسان به سمت افرادی که حرفهای او را گوش میدهد و تحقیر و نقدش نمیکند، کشش پیدا میکند و این کار در برقراری ارتباط موثر و نزدیک مهم است افزود: متاسفانه برخی مردان اجازه صحبت به همسرانشان نمیدهند و با تحقیرش، او را به کنج عزلت میرانند. زن به علت برآورده نشدن نیازهای عاطفی و روانی خود ممکن است به فضاهای مجازی گرایش پیدا کند و دچار آسیب شود. (ایسنا)
تقریبا همه خاطرات من، اجتماعی هستند. هیچ خاطرهای بدون دیگران ندارم و آدمی اساسا موجودی خاطرهمند است. آدمیزاد تنها موجودی است که خاطره دارد. سینه من هم لبریز از خاطره است.
یکی از کارهای خوب ما ایرانیها این است که با هم ارتباط داریم، اعیاد را جدی میگیریم و به یکدیگر تبریک میگوییم. عید نوروز که میشود، بیشمار پیام تبریک به من میرسد. واقعا یکی از گرفتاریهای من این است که نصف تعطیلات نوروزم را به پاسخدادن به این پیامها میگذرانم، چرا که من از فرستادن پیامها و جواب دادنهای کلی -که مثلا من هم سال نو را به شما تبریک میگویم- احساس خوبی ندارم و اصلا چنین کاری از اخلاقیات من نیست.
باید یک یک تبریکها را با اسم و رسم و متناسب شناختی که از دوستی که تبریک گفته دارم، پاسخ بدهم. برای همین کار بسیار وقتگیری است. عید نوروز، عید فطر و بهطورکلی در چنین روزهایی، چند روز درگیر پاسخ دادن هستم.
بهتازگی، روز مرد و روز معلم را هم پشتسر گذاشتم. روز معلم، یکی از آن روزهایی است که خیلی سرم شلوغ است. چراکه دانشجویان کوچکنوازی دارم که بعد از گذشت سالها، همچنان برای من پیام تبریک میفرستند. با اینکه بزرگ شدهاند و تشکیل خانواده دادهاند و سالها از رابطه معلمی من با آنها گذشته اما هیچوقت من را فراموش نمیکنند.
یکی از خاطراتم مربوط به همین عید ٩۴ است. نزدیک سال تحویل ٩۴، استاد حسین آهی؛ نازنین، شماره تلفن دستی من را چند بار از رادیو اعلام کرد و این، یک داستان عجیبی برایم درست کرد. طوری که من در تعطیلات نوروز، نمیتوانستم از تلفن استفاده کنم. بنابراین، با این اعلام شماره تلفنم توسط استاد آهی، دوستان بیشماری، خصوصا در شهرستانها و حتی خارج از کشور، پیدا کردم.
دو سه روز پیش که روز مرد و پدر بود، باز هم تبریکهای بیشماری برای من آمد. بخشی از آنها را پاسخ دادم اما تلفنم را از روی شلختگی در رادیو جا گذاشتم. بعدا که تلفنم به دستم رسید، دیدم تعداد زیادی تبریک آمده که باید جواب بدهم اما یکی از همه بامزهتر، این بود که یک آقای نازنینی از یکی از شهرستانهای عزیزمان، خیلی مفصل به من تبریک گفته و اظهار لطف کرده بود. بعد هم نوشته بود که «لطفا جواب پیام تبریک مرا بدهید و من با بیقراری منتظر پاسخ شما هستم».
بعد چندتا پیام دیگر فرستاد و در آخر نوشته بود که چرا پاسخ من را ندادید. تا اینکه یک پیام مفصلی فرستاد که «تو عالم بیعمل هستی و حیفه که مردم دوستت دارند؛ این دانش تو به چه دردی میخورد و...» خیلی مفصل نوشته بود. من هنوز هم پاسخ ایشان را ندادهام. فکر میکنم تا چند دقیقه دیگر پاسخ این دوست نازنین را بنویسم.
من نمیدانم که این توقعات، خوب هستند یا نه و اینکه چقدر سریع، یک دوستی غلیظی تبدیل میشود به یک کدورت غلیظ. مثل عشقهایی که شنیدهام و ندیدهام.
من در باستانشناسی عشق، از عشاق دیرینهسال هستم. سبک عاشقی عشاق دیرینه سال، با عاشقان دیگر فرق میکند. من شنیدهام که الان، عاشقشدن، بیقراری کردن، دوستی و نامزدی و ازدواج و قهر و غضب و در نتیجه طلاق، همه در یک ربع یا نیمساعت اتفاق میافتد. نمیدانم! من این را شنیدهام، خودم ندیدهام. چون خوشبختانه من و همسرم، سی و چند سال است که با هم زندگی میکنیم اما در هر حال، نمیدانستم که روابط اینچنینی هم میتواند به این سرعت، تغییر و تبدل پیدا کنند. یعنی آدمی، این طور که ایشان مثلا در ساعت ۵ بعدازظهر، اظهار لطف کرده و مرا «استاد خیلی فرهیخته و شریف و مردمدار و نازنینی دانسته که چیزهای زیادی را از من آموخته» ولی در حدود ۵ ساعت بعد، من تبدیل به «ابلیسی میشوم که عالم بیعمل هستم و فقط به خاطر پول کار میکنم».
حالا من نمیدانم چطور به این دوست نازنین بگویم که سالهاست کار میکنم و اصلا بابت آن پولی نمیگیرم، چون یکی دیگر از پیامهای نوروز هم در همین مورد بود. دوستی برایم نوشته بود «شما که در رادیو هستید، خیلی پول زیادی میگیرید. من خواهش میکنم ماشین فلان را برای من بخرید، طوری که کسی نفهمد». بعد فردا هم دوباره پیام داده بود که «من هنوز منتظرم!».
بعدا من از روی کنجکاوی، از دوستی پرسیدم، قیمت این ماشین چقدر است؟ و آن دوست به من گفت که «قیمت این ماشین بین ٢١ تا ٢٣میلیون تومان است».
فکر کردم که چرا بعضی از دوستان ما فکر میکنند افرادی که در رادیو کار میکنند، سرمایههای این مملکت را غارت میکنند و خیلی دستمزد میگیرند. درحالیکه من در دانشگاه، حقوق سه ترمم، به اندازه موبایلی بود که مدیر گروهمان برایم گرفته بود. رادیو هم چیز عجیبی است. من سالهاست که برای آنچه مینویسم، پولی نمیگیرم اما این دوست عزیز نوشته بود که شما فقط به دنبال پول هستید. من نفهمیدم که چطور یک انسان میتواند در عرض ۵ ساعت، عشق را تبدیل به یک نفرت عمیق کند. آخر عشق و نفرت باید در آدمی تهنشین بشوند و اساسا مثل هر کار دیگری، ناسزا گفتن هم یک پیشدرآمدی نیاز دارد. (محمدصالح علاء/ شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
شایعترین بیماری دستگاه تناسلی زنان در کشور ما عفونت است که به دو نوع عفونتهای بخشهای تحتانی و بخشهای فوقانی تقسیم میشود. بخش تحتانی شامل قسمت خارجی، دهانه رحم و واژن میشود و ناحیه رحم، لولهها و ناحیه لگنی بخشهای فوقانی را تشکیل میدهند.
عفونتهای ناحیه لگنی در صورت درمان نشدن در نهایت به داخل شکم منتشر میشوند. بنابراین اهمیت این موضوع در این است که اگر ما عفونتهای بخشهای تحتانی را جدی نگیریم و آنها را درمان نکنیم، عوارضی در این نواحی ایجاد میشود. اگر این عفونتها به بخشهای فوقانی نفوذ کنند، عفونت لگنی که اتفاق میافتد عوارض زیادی برای خانمها به دنبال دارد.
یکی از این عوارض، نازایی است که در نتیجه چسبندگی لولهها اتفاق میافتد و حاملگی خارج از رحم نیز از دیگر عوارض است. ممکن است با ایجاد چسبندگی داخل شکم، چرک داخل شکم ریخته شود که علائم شکم حاد را ایجاد میکند. با این شرایط ممکن است زنان دچار تبهای بالا و آبسه در شکم شوند که گاه نیاز به جراحی و تخلیه پیدا میکنند. خانمی که یکبار دچار این مشکل شود احتمال ابتلا در دفعات بعد نیز وجود دارد. بنابراین لازم است خانمها علائم این بیماری حتی اگر خفیف باشد، جدی بگیرند و با درمان به موقع آن دچار عوارض بعدی نشوند.
شایعترین نوع عفونت بخشهای تحتانی دستگاه تناسلی، عفونتهای قارچی هستند. این عفونتها در شرایطی به وجود میآید که تعادل میکروبها در واژن به هم میخورد. چنین اتفاقی در مناطق گرمسیر شایعتر است و در فصول گرم هم بیشتر اتفاق میافتد. اگر بانویی بهداشت خود را رعایت نکند، بدنش مرطوب باشد، لباس زیر خود را مرتب عوض نکند و به مدت طولانی لباسهای تنگ به تن داشته باشد، این عفونت در او عود میکند و درمانپذیر نخواهد بود.
بجز عفونتهای قارچی، عفونتهای دیگری هم هستند که واژن را درگیر میکنند و دهانه رحم را دچار مشکلاتی میکنند. برای مثال دهانه رحم زخم میشود و علاوه بر اینکه عفونت به سمت بالا میرود ممکن است تغییراتی در سلولها ایجاد شود و ضایعات قبل از سرطان بروز کند. معاینه دقیق، پاپاسمیرهای مرتب سالانه و پیگیری مشکل تا درمان قطعی از وظایف خانمها در صورت ابتلا به عفونت است. سوزش، خارش و ترشحات غیرعادی از علائم اولیه عفونتهاست.
یکی از انواع درمان عفونتها درمان آنتیبیوتیکی است. در بعضی موارد همسر خانم هم حتما باید درمان شود چون میکروبی است که امکان انتقال از همسر نیز وجود دارد. در صورت ابتلا به عفونتهای لگنی شرایط پیچیدهتر میشود. بعد از درمان سرپایی این عفونت اگر بیمار تبدار باشد، حال عمومی خوبی نداشته باشد و نتواند آنتیبیوتیک خوراکی مصرف کند؛ نیاز به بستری هست و بعد از بهبود این علائم به درمان با داروهای خوراکی ادامه داده میشود.
شایعترین علت نازایی در زنان مشکلات تخمدانی و تخمدانهای پلی کیستیک است، اما عمده علت نازاییهای لولهای، عفونتها هستند؛ به جز درصد ناچیزی که ممکن است آنومالی داشته باشند یا هورمونهایی که مادر هنگام باداری مصرف کرده باشد.
مشکلی که در زمینه نازاییهای لولهای وجود دارد، درمان سخت آنهاست. نازاییهای مربوط به تخمدانها به درمانهای معمولی بهتر جواب میدهند، اما وقتی لولهها درگیر باشند نیاز به اقدامات بیشتری هست. حتی ممکن است در صورت باردارشدن، حاملگی خارج از رحم اتفاق افتد و بیمار لولههایش را از دست بدهد و حتیگاه نیاز به لقاح مصنوعی احساس میشود.
قبلا میزان ابتلا به عفونتها در زنان کمتر بود، اما در سالهای اخیر شاهد افزایش تعداد زنان مبتلا به این بیماری هستیم که کاهش آن منوط به مراقبت در روابط جنسی و تعهد به روابط تکهمسری است. همچنین ما در مدارس و مراکز آموزش عالی در زمینه بیماریهای قابل انتقال نیاز به آموزش بیشتری داریم زیرا در حال حاضر شکل رابطه با جنس مخالف تغییر کرده و با وجود اینکه ایدهآل ما نیست اما واقعیت است. اجرای برنامههای آموزشی به جوانان و نوجوانان به آنها کمک خواهد کرد در آینده و در ازدواجشان دچار مشکل نشوند.
زنان باید به خودشان اهمیت دهند و برای خودشان احترام قائل شوند. مشکلات و بیماریهای خود را به شکل جدی دنبال کنند و برای سلامت خودشان وقت گذارند زیرا زندگی سالم، مادر و همسر سالم میخواهد. (دکتر ناهید رادنیا، پزشک متخصص زنان و زایمان)
امان الله قرایی مقدم در ارتباط با مشکلات زندگی زناشویی و روند صعودی طلاقهای عاطفی و درنتیجه افزایش طلاقهای قطعی در کشور، گفت: زمانی که زوجین در زمینه بروز احساسات و ارضای نیازهای جنسی از یکدیگر فاصله گیرند، طلاق عاطفی آغاز شده و این طلاق عاطفی نیز سرآغاز طلاق قطعی است.
وی ادامه داد: این پدیده در ازدواجهای اجباری که با رضایت دختر صورت نگرفته و نوعی فشارخانوادگی باعث آن شده و به طور کلی در قشرهای پایین جامعه که دختران از لحاظ سنتی حق کمتری برای انتخاب داشته، از نظر تحصیلات پایینتر بوده و خانواده آنان نیز پایبندی بیشتری به سنتها دارند، بیشتر بوده و حتی ممکن است منجر به خودکشی یکی از زوجین شود.
او ادامه داد: هماکنون شاهد افزایش این پدیده در قشر تحصیلکرده جامعه هستیم، و علت آن این است که دختران و پسران جوان جامعه ما در وهله اول عاشق شده و پس از گذشت مدت زمانی متوجه تفاوتهای عمیق خود با طرف مقابل شده و توانایی تعامل بایکدیگر را از دست میدهند.
قرایی مقدم افزود: در واقع این ازدواجها بر اساس شناخت اصولی و منطقی صورت نمیگیرد بلکه در آنها عشقهای آتشین و احساسات جایگزین عقل و منطق شده و پس از فروکش شدن آن احساسات، زوجین با واقعیتهای زندگی روبهرو میشوند.
وی اظهار کرد: مسائلی چون مشکلات اقتصادی، چشم و هم چشمی، عدم قناعت در زندگی مشترک، مقایسههای متعدد هریک از زوجین با همسالان خود و... باعث ایجاد تصور شکست در آنان شده و زمینه بروز طلاق عاطفی و در نهایت طلاق قطعی را فراهم میکند. طلاق عاطفی قاعدتا باید در ازدواجهای اجباری رخ دهد اما در حال حاضر به علت عدم شناخت صحیح قشر تحصیل کرده پیش از ازدواج ، وجود روابط متعدد پیش از ازدواج توسط هریک از زوجین، تاثیرات رسانههای بیگانه که همواره موجب ترویج بی بند و باریهای فرهنگی و جنسی در جامعه شدهاند، باعث از بین رفتن تعهد آنان به یکدیگر شده و در نتیجه روابط فرا-ازدواجی را نیز افزایش میدهد.
وی همچنین درباره نقش عمده ناتوانی جنسی در ایجاد طلاقهای عاطفی گفت: یکی از عوامل عمده طلاق عاطفی درحال حاضر ناتوانیهای جنسی است، زیرا فردی که تمام روز را در حال کار و فعالیت است قدرت جنسی لازم برای بقای رابطه خود از دست میدهد.
این جامعهشناس در ارتباط با چرایی عدم ثبت رسمی طلاقها توسط بسیاری از زوجین، اظهار کرد: زوجینی که طلاق عاطفی طولانی مدت و یا حتی دائمی را به ثبت رسمی طلاق خود ترجیح میدهند به این علت است که میدانند ثبت رسمی آن مشکلات متعدد اجتماعی، فرهنگی و... برایشان به دنبال خواهد داشت.
وی تصریح کرد: در این حالت زوجین به جای سازش با یک دیگر به «همسازی» پناه می آورند؛ در واقع همسازی رفع کنشهای متقابل گسسته و پیوسته بوده که در آن حالت زوجین با پذیرش مشکلات و اختلافات خود در جهت رفع آنان اقدام نکرده بلکه هرکدام به راه خود میروند و فقط از نظر ظاهری و جسمی در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
قرایی مقدم در ادامه با تاکید براینکه طلاقهای عاطفی به طور نمایان در خانوادهها ظاهر نمی شود، گفت: نباید انتظار ظهور عینی طلاق عاطفی را در روابط زوجین داشته باشیم، بلکه باید بدانیم در هرکجا که ارزشها و هنجارها فروریخت و افراد دچار فروریختگیهای متعدد فرهنگی و... شدند طلاق عاطفی رخ خواهد داد.
وی تنها راه کاهش این آسیب را حاکمیت اخلاق در جامعه دانست و گفت: دختران و پسران ما باید بدانند که ازدواج آنها درصورتی موفق خواهد بود که برپایه درک و شناخت متقابل، عقل و تفکر منطقی صورت گیرد و نه هوی و هوس و احساساتی زودگذر و همچنین باید این جریان فرهنگی برآنان حاکم شود که همسر و یا شوهر آنان لباس نیست که هر زمان از آن خسته شدند به سمت دیگری گرایش یابند، تا بدین ترتیب شاهد کاهش روابط فرا ازدواجی نیز در جامعه نباشیم. (ایسنا)
یک پژوهشگر به نام اولسون ضمن طراحی پرسشنامه «انریچ»، مراحلی را برای چرخه زندگی خانوادگی مطرح کرده و معتقد است که میزان رضایت زناشویی، در هر یک از این مراحل متفاوت است. او یک منحنی U شکل را با یک نقطه اوج در سالهای اول، تنزل در هنگام تولد فرزندان و در نهایت صعود با رفتن فرزندان از خانواده ارائه میدهد.
پژوهشگر دیگری به نام میشل نیز عقیده دارد نارضایتی زناشویی در زنان، موقع مدرسه رفتن فرزندان بیش از هر زمان دیگری بوده اما به محض اینکه فرزندان به سن نوجوانی میرسند. رضایت زناشویی در زنان افزایش یافته و تا دورههای بعد همچنان ادامه دارد.
همدیگر را برای تغییر و رشد تشویق کنید
در یک رابطه خوب، هر دو طرف برای رشد و تغییر تشویق میشوند. اگر میخواهید کارتان را رها کنید و درستان را ادامه دهید، همسرتان باید از شما حمایت کند. اگر میخواهید کار جدیدی را امتحان کنید یا به کاری که در گذشته میکردید برگردید، او باید پشتیبان شما باشد.
شما هم باید او را از همین حمایتها بهره مند کنید. همسرتان را تشیوق کنید کارهای جدیدی را امتحان کند، چیزهای تازه بیاموزد و با افراد جدید آشنا شود. اگر بخواهید همسرتان هیچ تغییری نکند و همانطور بماند که هست، زندگیتان فوق العاده خسته کننده خواهد شد.
کوتاه آمدن به معنی ضعف نیست
کوتاه آمدن به معنی تسلیم شدن نیست. به این معنی نیست که جنگ را باختهاید؛ بلکه دقیقاً برعکس آن است. آیا می دانید که گاهی کوتاه آمدن چه کار سختی است؟ دوست دارید حرف شما به کرسی بنشیند، چون فکر میکنید درست است و حرفهای همسرتان معنایی برایتان ندارد. یک قدم به عقب بردارید و کمی سیاستمدارانه تر به این مشاجره نگاه کنید. نتیجه منطقی آن چیست؟
اگر حق با همسرتان است، از اینکه آن را بپذیرید، نترسید. حرف او را قبول کنید یا هر دو تا اندازه ای کوتاه بیایید و نظرتان را کمی تغییر دهید تا حس رضایت به تساوی تقسیم شود. نکته مهم این است که نخواهید حتماً حرف خودتان را به کرسی بنشانید. بی تردید، کوتاه آمدن و صلح کردن به رشد رابطهتان کمک میکند.
ضعفهایتان را بپذیرید
همسرتان از شما انتظار ندارد فوق العاده باشید و احتمالاً شما هم یک چنین انتظاری از او ندارید. همه ما انسان هستیم و ممکن است ضعفهایی داشته باشیم. در واقع، برای اینکه رابطه ای ماندگار و جدی داشته باشید، باید اجازه دهید همسرتان از ضعفهای شما آگاه شود؛ این باعث میشود نسبت به چیزهایی که آزارتان میدهد حساستر شده و به شما کمک کند تا خودتان را در آن زمینهها تقویت کنید.
زود و از ته دل ببخشید
هر زمان که با هم دعوا کردید، نگران اینکه چه کسی میبرد و چه کسی میبازد، نباشید. از مشاجرهها و حرفهایی که زده میشود درس بگیرید و در پی یافتن راه حلی برای مشکلتان باشید. وقتی از دعوایی درس میگیرید، میتوانید آن درس را در رابطهتان پیاده کنید تا از بروز دوباره آن مشکل در آینده جلوگیری کنید.
همه اینها خیلی خوب است، اما کارتان تمام نشده است! همسرتان را ببخشید! خودتان را هم همینطور! دعوا تمام شده است، حالا دیگر باید از آن بگذرید. سعی کنید هیچ گاه از همسرتان کینه ای به دل نگیرید، زیرا این خشم و کینه تا جایی ادامه پیدا میکند که دیگر دوست نخواهید داشت رابطهتان را با او ادامه دهید.
بین رابطه با همسرتان و رابطه با دیگران مرزهای سالم بگذارید
ازدواج یک مرز میخواهد که نفوذپذیری آن نسبی باشد، طوری که به تمام دوستان و اعضای خانواده اجازه ارتباط دهد ولی در امور شخصی و برنامههای شما خللی وارد نشود. البته این موضوع در مورد خویشاوندان درجه اول، کمی پیچیده میشود. اینکه مثلاً در برنامه ریزی تعطیلات نوروز، وقتتان را در خانه خانواده خود خواهید گذراند یا خانواده همسرتان؟ یا شاید برای اولین بار در خانه خودتان خواهید ماند؟ یا اینکه چه مقدار پشت تلفن و حضوری با خانوادهتان حرف میزنید و در مورد جزییات زندگیتان اطلاعات میدهید؛ از مواردی است که با وجود مرزهای سالم، راحت تر تعیین میشود. البته فراموش نکنید که والدین خود را کنار نگذارید. شما تا آخر به عشق و حمایت آنها نیاز دارید اما مرزی بین محدوده رابطه خود با همسر و رابطه با والدین در نظر بگیرید.
استفاده بیش از حد از وسایل ارتباطی را کنار بگذارید
استفاده افراطی از تلفن، میتواند خوشحالی را از خانه شما دور کند و حامل تنش باشد. هر چه بیشتر تماس و پیام دریافت کنیم، پریشان تر میشویم. تکنولوژی مرز بین خانه و محیط کار را از بین برده است. البته این موضوع به خودی خود بد نیست و انعطاف بیشتری به انسان میدهد اما قرار نیست رییس شما وقتی با شما تماس میگیرد، خبر خوبی به شما بدهد و تشویقتان کند و بگوید کاری که روی پروژه انجام دادی، بی نظیر بود. این تماس ممکن است آغاز یک بحران باشد؛ پس با ایجاد محدودیت، این تنشها را کم کنید: پست الکترونیکی خود را فقط یک بار در شب چک کنید. اگر تماسی مهم نیست، پاسخ دادن به آن را به فردا صبح موکول کنید. هر شب در ساعت خاصی تلفن و کامپیوتر خود را خاموش کنید. (سمیه عزیزی / هفت صبح به نقل از سپیده دانایی)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
یک پژوهشگر به نام اولسون ضمن طراحی پرسشنامه «انریچ»، مراحلی را برای چرخه زندگی خانوادگی مطرح کرده و معتقد است که میزان رضایت زناشویی، در هر یک از این مراحل متفاوت است. او یک منحنی U شکل را با یک نقطه اوج در سالهای اول، تنزل در هنگام تولد فرزندان و در نهایت صعود با رفتن فرزندان از خانواده ارائه میدهد.
پژوهشگر دیگری به نام میشل نیز عقیده دارد نارضایتی زناشویی در زنان، موقع مدرسه رفتن فرزندان بیش از هر زمان دیگری بوده اما به محض اینکه فرزندان به سن نوجوانی میرسند. رضایت زناشویی در زنان افزایش یافته و تا دورههای بعد همچنان ادامه دارد.
همدیگر را برای تغییر و رشد تشویق کنید
در یک رابطه خوب، هر دو طرف برای رشد و تغییر تشویق میشوند. اگر میخواهید کارتان را رها کنید و درستان را ادامه دهید، همسرتان باید از شما حمایت کند. اگر میخواهید کار جدیدی را امتحان کنید یا به کاری که در گذشته میکردید برگردید، او باید پشتیبان شما باشد.
شما هم باید او را از همین حمایتها بهره مند کنید. همسرتان را تشیوق کنید کارهای جدیدی را امتحان کند، چیزهای تازه بیاموزد و با افراد جدید آشنا شود. اگر بخواهید همسرتان هیچ تغییری نکند و همانطور بماند که هست، زندگیتان فوق العاده خسته کننده خواهد شد.
کوتاه آمدن به معنی ضعف نیست
کوتاه آمدن به معنی تسلیم شدن نیست. به این معنی نیست که جنگ را باختهاید؛ بلکه دقیقاً برعکس آن است. آیا می دانید که گاهی کوتاه آمدن چه کار سختی است؟ دوست دارید حرف شما به کرسی بنشیند، چون فکر میکنید درست است و حرفهای همسرتان معنایی برایتان ندارد. یک قدم به عقب بردارید و کمی سیاستمدارانه تر به این مشاجره نگاه کنید. نتیجه منطقی آن چیست؟
اگر حق با همسرتان است، از اینکه آن را بپذیرید، نترسید. حرف او را قبول کنید یا هر دو تا اندازه ای کوتاه بیایید و نظرتان را کمی تغییر دهید تا حس رضایت به تساوی تقسیم شود. نکته مهم این است که نخواهید حتماً حرف خودتان را به کرسی بنشانید. بی تردید، کوتاه آمدن و صلح کردن به رشد رابطهتان کمک میکند.
ضعفهایتان را بپذیرید
همسرتان از شما انتظار ندارد فوق العاده باشید و احتمالاً شما هم یک چنین انتظاری از او ندارید. همه ما انسان هستیم و ممکن است ضعفهایی داشته باشیم. در واقع، برای اینکه رابطه ای ماندگار و جدی داشته باشید، باید اجازه دهید همسرتان از ضعفهای شما آگاه شود؛ این باعث میشود نسبت به چیزهایی که آزارتان میدهد حساستر شده و به شما کمک کند تا خودتان را در آن زمینهها تقویت کنید.
زود و از ته دل ببخشید
هر زمان که با هم دعوا کردید، نگران اینکه چه کسی میبرد و چه کسی میبازد، نباشید. از مشاجرهها و حرفهایی که زده میشود درس بگیرید و در پی یافتن راه حلی برای مشکلتان باشید. وقتی از دعوایی درس میگیرید، میتوانید آن درس را در رابطهتان پیاده کنید تا از بروز دوباره آن مشکل در آینده جلوگیری کنید.
همه اینها خیلی خوب است، اما کارتان تمام نشده است! همسرتان را ببخشید! خودتان را هم همینطور! دعوا تمام شده است، حالا دیگر باید از آن بگذرید. سعی کنید هیچ گاه از همسرتان کینه ای به دل نگیرید، زیرا این خشم و کینه تا جایی ادامه پیدا میکند که دیگر دوست نخواهید داشت رابطهتان را با او ادامه دهید.
بین رابطه با همسرتان و رابطه با دیگران مرزهای سالم بگذارید
ازدواج یک مرز میخواهد که نفوذپذیری آن نسبی باشد، طوری که به تمام دوستان و اعضای خانواده اجازه ارتباط دهد ولی در امور شخصی و برنامههای شما خللی وارد نشود. البته این موضوع در مورد خویشاوندان درجه اول، کمی پیچیده میشود. اینکه مثلاً در برنامه ریزی تعطیلات نوروز، وقتتان را در خانه خانواده خود خواهید گذراند یا خانواده همسرتان؟ یا شاید برای اولین بار در خانه خودتان خواهید ماند؟ یا اینکه چه مقدار پشت تلفن و حضوری با خانوادهتان حرف میزنید و در مورد جزییات زندگیتان اطلاعات میدهید؛ از مواردی است که با وجود مرزهای سالم، راحت تر تعیین میشود. البته فراموش نکنید که والدین خود را کنار نگذارید. شما تا آخر به عشق و حمایت آنها نیاز دارید اما مرزی بین محدوده رابطه خود با همسر و رابطه با والدین در نظر بگیرید.
استفاده بیش از حد از وسایل ارتباطی را کنار بگذارید
استفاده افراطی از تلفن، میتواند خوشحالی را از خانه شما دور کند و حامل تنش باشد. هر چه بیشتر تماس و پیام دریافت کنیم، پریشان تر میشویم. تکنولوژی مرز بین خانه و محیط کار را از بین برده است. البته این موضوع به خودی خود بد نیست و انعطاف بیشتری به انسان میدهد اما قرار نیست رییس شما وقتی با شما تماس میگیرد، خبر خوبی به شما بدهد و تشویقتان کند و بگوید کاری که روی پروژه انجام دادی، بی نظیر بود. این تماس ممکن است آغاز یک بحران باشد؛ پس با ایجاد محدودیت، این تنشها را کم کنید: پست الکترونیکی خود را فقط یک بار در شب چک کنید. اگر تماسی مهم نیست، پاسخ دادن به آن را به فردا صبح موکول کنید. هر شب در ساعت خاصی تلفن و کامپیوتر خود را خاموش کنید. (سمیه عزیزی / هفت صبح به نقل از سپیده دانایی)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
۱ـ شبکههای اجتماعی به شما اطلاعات زیادی از سبک زندگی دیگران بویژه دوستانتان در اختیارتان قرار میدهد و خیلی خوب است که بدانید اوضاع و احوال دوستانتان چطور است و هر کسی به چه کاری مشغول است اما در عین حال دقیق شدن در امور زندگی دیگران ممکن است شما را به خودتان و دیگران حساس کند. اینکه دیگران چه میکنند و شما چطور هستید و مقایسه رابطهها ممکن است تاثیر بدی در ارتباط شما داشته باشد. همین که یک رابطه را با زندگی مشترک خودتان مقایسه کنید و یک لحظه خودتان را در موقعیت بدتری ببینید اثرش را در رابطه خواهد گذاشت.
۲ـ بازیهای آنلاین جالب و سرگرم کنندهاند اما بعضی از بازیها بسیار اعتیادآور هستند. من مرد و زنهای بسیاری را میشناسم که تا به خانه میرسند اولین کار مهم و ضروریشان این است که سری به بازیها و مدیریت بازیهای آنلاینشان بزنند! در وقت محدودی که بعد از یک روز کاری در اختیار خانواده قرار میگیرد این یک نوع فرصت سوزی است که بخواهید بخش زیادی از دورهم بودنتان را وقف بازیهای انفرادیتان بکنید.
۳ـ خاصیت شبکههای اجتماعی این است که شما را در ارتباط نزدیک با دیگران نگه میدارد اما گاهی این ارتباطهای مجازی آنقدر نزدیک و تبدیل به دغدغه میشوند که شما به کسی که کنارش زندگی میکنید توجهی نمیکنید. آنقدر که فکرتان مشغول جواب دادن به یک کامنت یا نوشتن یک پست یا همرسان کردن یک موضوع یا پیام است و به کسی که کنارتان زندگی میکند اهمیت نمیدهید. این توجه زیاد به محیط مجازی و فکر کردن به آن میتواند شما را از هم دور کند. واقعیت این است که گوشی تلفن همراه حتی موقع خواب هم دست از سر ما بر نمیدارد. زن و مردهای زیادی حتی نیمههای شب هم مشغول چک کردن پیامهایشان هستند.
۴ـ حالا زن و شوهرها هم در دنیای مجازی با هم مراوده میکنند. علاوه بر بازی و سرگرمی و فرستادن انواع و اقسام پیامها به یکدیگر، تمام مکالمات روزمرهشان هم در درون این دنیای مجازی میگذرد. آدمها حتی برای تهیه فهرست خرید مواد غذایی یا برنامه ریزی برای امور مربوط به زندگی زناشویی هم زحمت مکالمه رودر رو را به هم نمیدهند. حتی دعوا و حل و فصل اختلاف نظرها در انواع و اقسام پیامهای مجازی ردوبدل میشود؛ چه برسد به ابراز عشق و علاقه و یادآوری روزهای خوش و اوقات خوش. این اتفاق خوشایندی نیست چون باعث میشود تجربه یک مکالمه واقعی را از دست بدهید. خیلی حرفها و موضوعات، احساسات و عواطف در این میان از دست می روند.
یادتان باشد شما زن و شوهرید؛ دو آدمی که باید بسیار به هم نزدیک باشید. دنیای مجازی در کنار همه مزایایش میتواند روی ارتباط زناشوییتان تاثیر بدی بگذارد. کمی بیشتر به اتفاقی که در جریان این سبک زندگی برایتان میافتد اهمیت بدهید. (ریحانه دوستدار/ایران)