در پاسخ باید گفت که به محض وقوع عقد، حقوق و تکالیف زن و شوهر نسبت به یکدیگر برقرار میشود که از جمله آن وظایف خاص و عام زناشویی یا در اصطلاح حقوقی تمکین زوجه نسبت به همسر خود است.
ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی بیان میکند: هر گاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. بنابراین با فرض مذکور پرداخت و تامین نفقه توسط مرد منوط و مشروط به ادای وظایف خاص و عام زناشویی نسبت به مرد است و چنانچه زن از انجام این تکلیف شرعی و قانونی خود نسبت به همسرش امتناع کند، نفقه به وی تعلق نخواهد گرفت.
این امتناع از انجام وظایف زناشویی نباید به واسطه مانع مشروع و موجه باشد؛ این موضوع بدان معنا است که به عنوان مثال، چنانچه زن به واسطه بیماری یا شرایط خاص نتواند از همسرش تمکین کند، در آن مدت نیز حق نفقه وی از بین نخواهد رفت و همچنان مستحق نفقه خواهد بود.
همان طور که گفته شد، مرد در قبال همسر دائم خود تکلیف به پرداخت نفقه و تامین مخارج دارد اما چنانچه به این وظیفه مهم خود در قبال همسرش عمل نکند و نفقه و مخارج وی را بدون دلیل موجه و مشروع تامین نکند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه خانواده مستقر در محل سکونت و اقامت خود با تقدیم دادخواستی که دارای فرم چاپی مخصوص است، الزام شوهرش را به پرداخت نفقه ماهیانه و نیز نفقه معوقه از دادگاه بخواهد.
فرم دادخواست را میتوان از واحد مربوطه هر دادگستری تهیه کرد و بهتر است تنظیم آن با مشورت وکلا و کارشناسان حقوقی یا اهل فن صورت گیرد تا احیاناً خواهان به لحاظ اشتباه در تنظیم آن در اثنای ثبت دادخواست یا دادرسی دچار مشکل نشود.
پس از تقدیم دادخواست به دادگاه خانواده و تشکیل جلسه رسیدگی، موضوع و دلایل طرفین توسط قاضی دادگاه مورد بررسی قرار گرفته و در صورت استحققاق زن، میزان نفقه وی با در نظر گرفتن شرایط و نیازهای متعارف و عندالزوم با جلب نظر کارشناسی مربوطه تعیین میشود و دادگاه شوهر را به پرداخت آن محکوم و ملزم خواهد کرد.
طلب زن از بابت نفقه جزء مطالبات ممتاز بوده و حتی در صورت ورشکستگی شوهر نیز زن در وصول طلب خود بر سایر طلبکاران مقدم خواهد بود.
ضمانت اجرای قانونی عدم پرداخت نفقه توسط زوج
چنانچه شوهر از پرداخت نفقه همسر خود امتناع کند یا در صورت صدور حکم محکومیت وی توسط دادگاه، اجرای حکم به واسطه ناتوانی مالی مرد در پرداخت آن ممکن نباشد یا الزام او به تامین نفقه ممکن نشود، زن حق خواهد داشت به دلیل عدم پرداخت نفقه و عدم امکان الزام شوهر به پرداخت آن، از دادگاه تقاضای طلاق کند.
دادگاه نیز پس از بررسی و احراز شرایط مذکور ضمن حفظ تمامی حقوق قانونی و مطالبات زوجه اعم از مهریه و نفقه معوقه شوهر را به طلاق زن اجبار کرده و حکم طلاق را صادر خواهد کرد.
علاوه بر اینکه مبلغ نفقه معوقه از طریق محاکم خانواده قابل مطالبه است، ترک انفاق زن دارای عنوان مجرمانه و به شرط تحقق شرایط قانونی مستوجب تعقیب کیفری و مجازات زوج خاطی خواهد بود.
ماده ۵۳ از قانون اخیرالتصویب حمایت خانواده میگوید: هر کس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجبالنفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه ۶ محکوم میشود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در صورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف میشود.
البته در تحقق عنوان مجرمانه ترک انفاق و تعقیب کیفری شوهر علاوه بر تمکین زوجه احراز توانایی مالی و ملائت شوهر نیز ملاک عمل خواهد بود.
تمکین چیست و به چه کسی ناشزه گفته میشود؟
مطابق ماده ۱۱۰۲ قانونی مدنی، همین که عقد نکاح به طور صحیح واقع شد، روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در قبال هم برقرار میشود که از جمله آن وظایف، تمکین زوجه نسبت به زوج است.
تمکین عبارت از اطاعت کردن زوجه در انجام وظایف زناشویی، سکونت در منزل مشترک که شوهر اختیار کرده و حسن معاشرت در تشیید مبانی خانواده است که در اصطلاح حقوقی به آن تمکین خاص و تمکین عام اطلاق میشود.
همچنین نافرمانی زن از انجام وظیفه خاص زناشویی را نشوز و چنین زنی را ناشزه میگویند.
بنابراین زن ناشزه کسی است که نسبت به انجام وظایف زناشویی بدون دلیل موجه و مانع شرعی امتناع میکند. در این حالت است که زن مستحق دریافت نفقه نمیشود.
قانون مدنی در ماده ۱۱۰۸ به صراحت بیان میدارد: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. البته وجود مانع شرعی و قانونی برای زن در عدم تمکین مانع دریافت نفقه نیست.
همچنین بدیهی است که تمکین زن نیازمند تمهید مقدمات و تهیه لوازم آن از جمله فراهمسازی مسکن مناسب و لوازم ضروری سکونت است که باید قبلا توسط زوج مهیا شده باشد و زن باید ضمن سکونت در منزل شوهر خود نسبت به ادای وظایف زناشویی اقدام کند.
تهیه مسکن درزندگی مشترک زناشویی به عهده کیست؟
حقوق ایران اختیار تهیه مسکن را به واسطه خصیصه مدیریت و ریاست مرد بر خانواده به بر عهده وی نهاده و زن را ملزم و موظف به سکونت در منزل تعیینشده توسط شوهر کرده است، مگر اینکه طرفین توافق یا شرط دیگری در این خصوص با یکدیگر کرده باشند.
ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی در این خصوص بیان میکند: زن باید در منزلی که شوهر تهیه میکند، سکونت کند، مگر آنکه اختیار تهیه منزل به زن داده شود.
بنابراین آنچنان که در ماده مذکور نیز به صراحت قید شده، زن مکلف به سکونت و اقامت در منزل تعیینشده توسط همسر خود است که این مسکن ممکن است بنا به موقعیت شغلی و اقامتگاه زوج در شهر محل اقامت وی تعیین شود.
اما ممکن است حق تهیه مسکن و محل سکونت طی شرط ضمن عقد نکاح یا طبق قرارداد یا توافقات بعدی در اختیار زن قرار داده و به وی واگذار شود که در این صورت حق انتخاب محل سکونت با زن خواهد بود. بنابراین اصل بر این است که حق تعیین مسکن با زوج است؛ مگر آنکه این حق طبق توافق به زن واگذار شود. زوجین میتوانند پیش از عقد نکاح در این خصوص با یکدیگر توافق کنند که تعیین محل سکونت با زوجه باشد یا سکونت در شهر و محل خاصی را شرط قرار دهد و این توافق را در حین عقد قید و ثبت کنند. البته این توافقات مانع از آن نخواهد بود که بعداً فی مابین به نحو دیگری توافق جدید حاصل شود. (شاهین نوری - وکیل دادگستری/حمایت)
760
علی اکبر محزون به تغییرات در آمار ثبت ازدواج از سال ۹۰ به بعد اشاره کرد و گفت: از سال ۹۰ شاهد رشد منفی و تغییرات در آمار ثبت ازدواج در استانهای مختلف کشور بودهایم به طوری که در این سال ازدواج منفی ۱/۹ درصد، در سال ۹۱ منفی ۵/۱ درصد، سال ۹۲منفی ۶/۷ درصد بوده و در ۹ ماهه نخست سال ۹۳ نیز به منفی ۷/۲ درصد رسیده است.
.
کاهش ۴ درصدی سهم جمعیت جوان
وی با اشاره به اینکه عوامل مختلفی در کاهش نرخ ازدواج و ثبت آن در کشور موثر بوده است، گفت: تغییرات ساختار سنی جمعیت یکی از دلایل اصلی رشد منفی ازدواج محسوب میشود و از سال ۸۵ تا ۹۰ سهم جمعیت جوان (۱۵ تا ۲۹ ساله) ۴ درصد کاهش داشته یعنی از ۳۵/۴ درصد در سال ۸۵ به ۳۱/۵ درصد در سال ۹۰ رسیده است.
وی اظهار داشت: شاخص دیگر در این کاهش میانگین سنی ازدواج است به طوری که طبق سرشماریهای انجام شده در سال ۵۵ تا ۹۰ میانگین سنی برای مردان از ۲۴/۱ تا ۲۶/۷ و برای زنان نیز ۱۹/۷ تا ۲۳/۴ و در ۹ ماهه امسال ۲۸ سال میانگین سنی ازدواج برای مردان و ۲۳/۴ سال برای زنان ثبت شده است.
روند افزایشی تاخیر ازدواج مردان
مدیرکل اطلاعات آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال با اشاره به اینکه میانگین سن ازدواج در سال ۹۱ برای مردان ۲۷/۴ سال و در سال ۹۲ نیز ۲۷/۸ بوده در حالی که این سن برای زنان در سال ۹۱، ۲۲/۱ و در سال ۹۲ نیز ۲۳/۱ بوده است.
به گفته محزون، شاخص سن ۲۰ تا ۳۴ سالگی سن ازدواج برای آقایان تعریف شده و بیش از این سن را سن بالای ازدواج عنوان میکند. آمارها نشان میدهد در سال ۸۴ مردان بالای ۳۵ سال ۶/۷ درصد، در سال ۹۱، ۸/۸ درصد، در سال ۹۲، ۹/۴ درصد و در ۹ ماهه سال ۹۳ این سن به ۱۰/۲ درصد رسیده است به طوری که روند افزایشی تاخیر ازدواج برای آقایان را شاهد هستیم.
افزایش دو برابری تاخیر سن ازدواج زنان در ۱۰ سال
مدیرکل اطلاعات آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال در مورد تاخیر در سن متعارف ازدواج زنان نیز گفت: این تاخیر در زنان شدیدتر بوده به طوری که چون سن ۱۵ تا ۲۹ سالگی سن ازدواج این افراد در نظر گرفته میشود، بنابراین زنان دارای بیش از ۳۰ سال سن، تاخیر در سن متعارف ازدواج داشتهاند این آمار در سال ۸۴، ۶/۳ درصد در سال ۹۱، ۱۱/۲ درصد در سال ۹۲، ۱۲/۵ درصد و در ۹ ماهه سال ۹۳ به ۱۳/۸ درصد رسیده است.
به گفته محزون، شاخص تاخیر سن ازدواج در زنان در کمتر از ۱۰ سال به بیش از دو برابر افزایش یافته است.
تهران صدر نشین افزایش سن ازدواج
وی با تاکید بر اینکه تاخیر سن ازدواج در کلانشهرها نمود بیشتری داشته است، گفت: تهران با ۳۰/۱ سال، شیراز با ۲۹/۱ سال، تبریز و اصفهان با ۲۸/۶ سال و کرج با ۲۸/۱ سال بیشترین میانگین سن ازدواج مردان را به خود اختصاص دادهاند.
محزون افزود: در مورد زنان نیز تهران با ۲۶/۲ سال، شیراز با ۲۵ سال، کرج با ۲۴/۹ سال، اصفهان ۲۴/۷ سال و تبریز با ۲۳/۵ سال بیشترین استانهایی هستند که سن ازدواج زنان بیش از میانگین کشوری است.
وی گفت: میانگین کشوری سن ازدواج برای مردان ۲۷/۸ و برای زنان ۲۳/۱ اعلام شده است.
تفاوت سن ازدواج در مناطق مختلف تهران
مدیرکل اطلاعات آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال، اظهار داشت: براساس تحلیلی که برای اولین بار در ثبت احوال انجام شده تهران به سه منطقه شمیرانات، مرکزی و ری تقسیم میشود و میانگین ازدواج زنان و مردان در این سه منطقه متفاوت است به طوری که این سن در شمیرانات برای مردان ۳۲ سال و برای زنان ۲۸/۶ سال و در بخش مرکزی میانگین سن ازدواج مردان ۳۰/۱ و زنان ۲۶/۲ سال و همچنین در بخش ری نیز این سن برای مردان ۲۷/۱ و برای زنان ۲۳/۱ سال اعلام شده است.
محزون تاکید کرد: بررسیهای انجام شده نشان میدهد تحولات نه تنها در کل کشور بلکه در کلانشهرها نیز متفاوت است.(مهر)
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه ۱۲ سال از زندگی مشترک شما میگذرد و قطعاً در طی این مدت، راههای زیادی را برای تغییر رفتار همسرتان امتحان کردهاید، برای رفع این مسئله چند گام عملی به شما پیشنهاد میشود:
اولین و مهمترین اشتباهی که بیشتر افراد به آن دچار میشوند این است که وقتی میخواهند به همسرشان بفهمانند فلان عمل و یا رفتارش درست نیست، سعی میکنند وی را تغییر دهند؛ برای همین در این کار شکست میخورند. مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که دست از تلاش برای تغییر و اصلاح همسرتان بردارید؛ به عبارت دیگر بهتر است این واقعیت را بپذیرید که تنها یک چیز در دنیا تحت کنترل شماست و آن «خودتان» هستید؛ اینکه چگونه فکر میکنید، چگونه عمل میکنید و حتی چگونه احساس میکنید. همسر من در چه مواقعی عصبانی میشود و به احتمال زیاد بددهنی میکند؟
بهتر است بدانید که ما با هر کسی ازدواج کنیم، آن فرد قطعاً ویژگیهایی خواهد داشت که از دید ما دوست داشتنی نیست. تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که آن ویژگیها را بشناسیم و در صدد کنار آمدن با آنها و مدیریت شرایط باشیم. یادتان باشد منظور از کنار آمدن، تایید آن رفتار نیست، بلکه منظور پذیرش آن رفتار و سعی در هماهنگ شدن با مسئله است؛ به نحوی که کمترین آسیب و بیشترین بهره نصیب همه اعضای خانواده شود. به طور مثال ممکن است وقتی همسرتان با بیپولی، ترافیک، مشکلات کاری و... روبه رو میشود، عصبانی شود؛ در چنین شرایطی بهتر است که عوامل ایجاد کننده عصبانیت را بشناسید و رفتار خودتان را طوری تنظیم کنید که اولا از عواملی که باعث بروز تنش میشود، پیشگیری شود و ثانیا در شرایط بروز تنش، زمینه کاهش آن را فراهم کنید.
از خودتان بپرسید سهم من در به وجود آمدن شرایط عصبانیت و بددهنی همسرم چقدر است؟ درواقع چه چیزهایی را رعایت نمیکنید که موجب درگیری بیشتر میشود؟ مثلاً نابلدی در نحوه گفتوگو، ادامه دادن بحث در مواقع پرهیجان، انتقاد غیر منصفانه و...؟
در همه تعارضها معمولاً هر دو نفر سهمی دارند. پس بهتر است سهم خود را در ایجاد تعارض بشناسید و در صدد کم کردن آن باشید.
این را بدانید که وقتی فردی مثل «دیگ زودپز» جوش میآورد و سوت میزند (بددهنی میکند) بهتر است فقط شعله را کاهش دهید؛ گاهی با سکوت، گاهی همدلی و یا حتی عذرخواهی؛ نه اینکه در صدد دفاع از خود برآیید، بحث را ادامه دهید و مدام ایراد بگیرید.
تشخیص دهید که ویژگیهای مثبت واقعی همسرتان کدام است؟ چند بار این ویژگیها را با همسرتان در میان گذاشته و از وی قدردانی کردهاید؟ «نگاه شکرگزارانه به زندگی، به انسان آرامش پایدار میدهد». همواره نعمتهایی در اطراف ما وجود دارد که به خاطر تکراری شدن، از دید ما پنهان میماند. نگاه به موهبتها به انسان سعه صدر میدهد و باعث میشود در مواقع عصبانیت، قدرت بیشتری برای مدیریت شرایط داشته باشید. این ویژگیها را با همسر و فرزندانتان درمیان بگذارید تا فرهنگ قدردانی در خانواده شما گسترش یابد. همسرتان در شرایطی که عصبانی میشود، چه انتظاری از شما دارد؟ بهتراست خیلی شفاف از وی بپرسید که در این شرایط، دوست دارد شما چه کاری انجام دهید. در این گفتوگو سعی کنید که اطلاعات دقیقی به دست آورید؛ مثلا «منو عصبانی نکن» مبهم است و بهتر است به طور مثال بگوید که «وقتی از خانوادهات طرفداری میکنی، عصبی میشوم و اگر چیزی نگویی من هم ادامه نمیدهم».
بهتر است در این گفتوگو فقط شنونده بوده و در صدد کسب اطلاعات بیشتر باشید. فرزندانتان از شما چه چیزهایی میآموزند؟ بگذارید فرزندان دلبندتان از شما مدیریت شرایط بحرانی، انعطاف پذیری و صبوری را یاد بگیرند. این ویژگیها در آینده میتواند زندگی آنها را نیز نجات دهد. (مریم اسودی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
361
هیچ چیز را سر جای خودش قرار نمیدهد، داخل کیف دستیاش هم که به قول معروف بازار شام است؛ از دستمالها و کاغذهای مچاله بگیر تا قبضهای پرداخت نشده نیمه پاره و پول خردهای درهم و برهم و جعبههای خالی آدامس، هرچه فکرش را بکنید در آن پیدا میشود.
همسرش از دست او کلافه است، کمکم دارد عادت جمع و جور کردن وسایل او و جمع کردن ریخت و پاشهایش را ترک میکند و معتقد است نباید همیشه کارهای شخصی او را انجام دهد، اما روز به روز از او دورتر میشود و گاهی حتی از خستگی ناشی از دیدن آن همه کثیفی و ریخت و پاش و جمع کردنهای مداوم در مورد ترک کردن او نیز فکر میکند.
حتما تا به حال شما هم در اطرافتان به افراد شلخته و نامنظم برخورد کرده یا حداقل در مورد آنها و کارهایشان چیزهایی شنیدهاید یا حتی یکی از نزدیکان شما از دسته مردان یا کودک و نوجوانان شلخته و حتی زنان شلخته باشند، زنانی که خانه و زندگی نامرتب و کثیفی دارند و حتی به ظاهر و سر و وضع خود و بچههایشان هم اصلا نمیرسند.
شلختگی تقریبا مساوی است با بینظمی، اما شدیدتر و بیشتر از بینظمی خود را نشان میدهد؛ یعنی در واقع شلختگی بیشتر عادت به بینظمی در چند امر یا همه امور زندگی است و بهتر است آن را در زندگی زیاد هم شوخی نگیریم.
شلختگی؛ ذاتی یا اکتسابی
تحقیقات مختلف نشان داده ردپایی از وراثت در شلختگی افراد وجود دارد؛ یعنی در بین افرادی که عمو و خاله و... شلختهای داشته اما حتی با آنها روابط نزدیکی هم نداشتهاند، شلختگی بیشتر از دیگران دیده شده، اما هنوز هیچ ژن مشخصی برای انتقال صفت شلختگی شناسایی نشده است.
دکتر فربد فدایی، روانپزشک در این باره نظر متفاوتی دارد و میگوید: ریشه مسائل مربوط به نظم و بینظمی به دوران کودکی و سنین یک و نیم تا سه سالگی بر میگردد، در این سنین معمولا کودکان به مفهوم دستهبندی، طبقهبندی، رعایت نظم و زمان توجه پیدا میکنند و از طرف دیگر هم والدین در همین دوره زمانی احساس میکنند فرصت مناسبی برای آموختن قواعد و روشهای زندگی اجتماعی از جمله نظم و ترتیب به کودک است.
شلختگی و بینظمی در محیط کار میتواند تحقیر و تمسخر از سوی همکاران را به دنبال داشته باشد، همچنین باعث بیاعتمادی مافوق به فرد نامنظمی میشود که کارهایش را به موقع انجام نمیدهد |
وی میافزاید: آداب دستشویی رفتن در این دوره به کودک آموخته میشود که اگر با ملایمت و با توجه به شرایط کودک انجام شود و او مورد تنبیه و سرزنش قرار نگیرد باعث یادگیری نظم و ترتیب در کودک میشود، اما کوشش بیش از حد و سختگیری فراوان برای اینکه کودکان حتما در همین سنین آداب دستشویی رفتن و به دنبال آن نظم و ترتیب را یاد بگیرند دو واکنش متفاوت را به وجود میآورد؛ اولین واکنش عبارت است از اینکه فرد به صورت انفعالی حالت پذیرش بیقید و شرط تمام دستورات بزرگسالان را پیدا میکند و برای رعایت خوشنودی آنها به صورت افراطی نظم و ترتیب را رعایت خواهد کرد که نمونه آن افراد وسواسی هستند یا واکنش دیگری که ممکن است در این کودکان به وجود آید عبارت است از بیتوجهی کامل به نظم و ترتیب که به شکل شلختگی در میآید.
بنابراین میتوانیم بگوییم پایه رعایت نظم به صورت طبیعی یا نظم وسواسگونه یا برعکس، شلختگی، در همان دوران یک و نیم تا سه سالگی گذاشته میشود، اما آموزش مداوم از طریق مربیان، اعضای خانواده و رسانههای گروهی هم در تغییر عادتهای نظم یا بینظمی بیتاثیر نیست.
انواع شلختهها
بعضی از افراد شلخته فقط ظاهر نامرتبی دارند، بعضیها هم ظاهر مرتب داشته ولی زندگی شلخته و نامنظمی دارند و بعضی از افراد هم در همه زمینههای زندگی اعم از ظاهری و بهداشت فردی، رعایت زمان و در زمینه فکری و ذهنی شلخته هستند؛ این افراد همان کسانی هستند که شلختگی تا صفحه رایانهشان نیز پیشروی کرده و میبینیم صفحه اصلی رایانه آنها پر از عکسها و فایلهایی است که به طور نامرتب چیده شده و حتی خود فرد نمیداند آنها را برای چه آنجا جمع کرده است.
کارشناسان در این زمینه افراد بینظم و شلخته را دستهبندی نیز کردهاند: دسته اول توده درستکنها هستند که وسایل مهمتر را که باید در دسترسشان باشد بالای انبوهی از وسایل روی هم ریخته میگذارند.
دسته دوم، شلختههای مخفیکار هستند که در ظاهر به نظر میآید آدمهای مرتب و منظمی هستند، اما در واقع آنها تمام وسایل را درون کشوها و کمدها میچپانند. دسته سوم، ریخت و پاشکنندهها هستند؛ افرادی که هر چیزی را در هر جایی که دوست دارند، میاندازند که اصولا آدمهای فراموشکاریاند و هیچوقت وسایل خود را به تنهایی نمیتوانند پیدا کنند. دسته دیگر هم افرادی هستند که اجازه میدهند چند روز خانه یا اتاقشان به هم ریخته و نامرتب باشد و بعد از چند روز همه آن به هم ریختگیها را تمیز و مرتب میکنند.اما بهتر است بدانید بدترین نوع شلختگی، متعلق به افرادی است که بهداشت شخصی خود را رعایت نمیکنند.
کاهش روابط اجتماعی با رعایت نکردن بهداشت شخصی
برایش مهم نیست به طور منظم و زود به زود به حمام برود و خود را نظافت کند، بوی بد عرق و حتی بوی دهانش از فاصله دور هم دیگران را آزار میدهد، در محل کار همه همکاران از او فاصله میگیرند و حتی گاهی همین شلختگی و رعایت نکردن بهداشت فردی باعث میشود مورد تمسخر و بیاحترامی قرار گیرد، اما آنچنان کوشش نمیکند که خود و عادتهایش را تغییر دهد.
علاوه بر اینکه شلختگی و بینظمی در محیط کار میتواند تحقیر و تمسخر از سوی همکاران را به دنبال داشته باشد، همچنین باعث بیاعتمادی مافوق به فرد نامنظمی میشود که کارهایش را به موقع انجام نمیدهد. این بیاعتمادی اعتبار حرفهای فرد را زیر سوال میبرد و در نتیجه در پستهای مهم و کلیدی از این افراد استفاده نمیشود و همین موجب کاهش اعتماد به نفس آنها خواهد شد. ضمن تمام این مشکلات عنوانشده برای فردی که بهداشت شخصی خود را رعایت نمیکند و در یک کلام شلخته است، کمکم دوستان این افراد هم از اطراف او پراکنده میشوند و دوستی خود را به دلیل آزاری که از رفت و آمد با آنها متحمل میشوند، قطع میکنند.
البته گاهی نقشهای اجتماعی میتواند افراد شلخته را مجبور به رعایت بعضی چیزها کند؛ به عنوان مثال کسی که مدیر عامل یک شرکت بزرگ بوده و ناچار است با ظاهر آراسته در محیط کارش ظاهر شود، ولی وقتی وارد دنیای فردی خودش یعنی خانه میشود، باز خود واقعیاش بروز میکند و رفتارهای شلختهوارش را ادامه میدهد.
.
راههای درمان و مقابله با شلختگی
معمولا افراد نامرتب و بینظم خود قبول ندارند که شلخته هستند و فکر میکنند همان کاری که آنها انجام میدهند درست است، اما زمانی که در زندگی به مشکل برمیخورند ممکن است به رفع آن فکر کنند و در مواردی هم خانواده و اطرافیان، فرد را مجبور به حل مشکل شلختگیاش میکنند، اما بهتر است در قدم اول خود فرد بخواهد از این وضع خلاص شود و آگاهانه سعی در بهبود وضعش داشته باشد. ثابت شده است که اگر کسی نخواهد، درمانها و روشهای مختلف نتیجهای نخواهد داد.
در زندگیهای مشترک زن و شوهر میتوانند با تنظیم یک قرارداد بین خود به حل این مشکل بپردازند. همسر فرد در این حالت تعهد میدهد در مواقع لزوم در مورد انجام کارها به فرد یادآوری و او را یاری کند، اما همسر فرد شلخته در این مرحله باید بداند حداقل رفتار را از همسر خود انتظار داشته باشد و نخواهد تمام کارها از همان ابتدا به نحو مطلوب انجام شود.
همچنین وی نباید خود در گوشهای بایستد و فقط با پیامهای کلامی، فرد را به انجام کارهای مختلف تشویق کند. اینکه ما فقط از کسی بخواهیم مثلا فلان کار را انجام دهد، نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت، در درمان شلختگی بهتر است از اصل جلوگیری از بروز رفتار استفاده کنیم؛ یعنی اصلا نگذاریم رفتار نادرست انجام شود. پس لازم است مدتی روی رفتارهای فرد نظارت داشته باشیم.
به حداقل رفتار اصلاح شده باید پاداش تعلق گیرد و همسر باید نشان دهد متوجه آنهاست. پیامهایی مثل «خونه امروز چقدر تمیز شده» یا «تو چقدر امروز آراستهای» نشاندهنده این است که تلاشهای فرد در جهت اصلاح رفتار دیده میشود و همچنین میتوان جدولی از تغییرات رفتاری تهیه کرد تا خود شخص بداند در چه مواردی و به چه میزانی تغییر کرده است و وقتی شاهد این تغییرات مثبت باشد، برای ادامه راه راغبتر خواهد شد.
یکی از کارهایی که در برخورد با این افراد باید بشدت از آن اجتناب کرد، استفاده از پیامهای کلامی است، زیرا ممکن است تاثیر کاملا برعکسی در فرد ایجاد کند. پیام کلامی تند مثلا «تو بازم لباست رو اینجا انداختی»، لحن نامناسب، پرخاشگری، تحقیر، تمسخر و تندی کردن تاثیر بسیار منفی در اصلاح رفتار فرد خواهد گذاشت.
در بعضی افراد زمان لازم برای تغییر رفتارها طولانیتر و در بعضی کوتاهتر است، انجام این تمرینات بهصورت منظم، مشکل شلختگی را در ۹۰درصد افراد حل میکند، ولی گاهی در مورد بعضی افراد که ریشه رفتارشان در کودکی بوده و به دلایل خاصی تثبیت شده است، نیاز به روانکاوی و تکنیکهای خاصی است تا درمان موفق بهطور کامل انجام پذیرد.
تاثیر شلختگی بر روابط همسران
به طور معمول شلختگی و رعایت نکردن نظافت شخصی در روابط زناشویی افراد مشکلاتی را به وجود میآورد که مهمترین آن کاهش میل همسر به برقراری رابطه است که این سردی جنسی بتدریج از دفعات برقراری رابطه زناشویی میکاهد یا باعث شکلگیری روابط عاری از شور و شوق و از سر اکراه خواهد شد و ممکن است به جدایی کامل همسران نیز بینجامد.
به گزارش جام جم سرا، دکتر معصومه حاتمی، روانشناس در گفتوگو با ضمیمه چاردیواری جام جم میگوید: به طور کلی افراد سه دسته هستند؛ افراد بصری که قدرت دیداری قوی دارند و افراد سمعی که قدرت شنیداری قوی دارند و افراد لمسی که خیلی رمانتیک و احساساتیاند.
افراد بصری در مقابل همسران شلخته و نامرتب بیشترین آسیب را نسبت به افراد دیگر گروهها میبینند. وی میافزاید: تحقیقات نشان داده است این مساله که هر یک از همسران در خانه به ظاهر و نظافت شخصی خود اهمیت ندهند و فقط در مقابل افراد دیگر بجز همسر خود را مرتب و منظم و تمیز نشان دهند، طرف مقابلشان را آزار میدهد.
دکتر حاتمی میافزاید: اینکه لباس خانم در خانه نامرتب و نامنظم باشد و حتی به تلفیق رنگهای لباسش هیچ اهمیتی ندهد، بوی پیازداغ دهد یا آقا لباس نامرتب و کثیف در خانه بپوشد به بهانه اینکه دیگر بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک خود این حرفها را با هم ندارند، اثرات بسیار مخربی روی روابط همسران و زندگی مشترک آنها میگذارد.
این خطر در مورد افراد بصری بیشتر دیده میشود. وقتی فرد در اجتماع با افرادی که به ظاهر خود میرسند برخورد میکند و در خانه با همسری روبهرو میشود که ظاهری شلخته و گاهی حتی کثیف دارد، اولین زنگ خطر در خانواده به صدا درمیآید و فرد قوای دیداریاش را در فیلمها و فضای مجازی، اینترنت، ماهواره یا بدتر از همه در روابط موازی ارضا میکند.
دکتر حاتمی به همسران توصیه میکند شلختگی را در زندگی جدی بگیرند و درصدد رفع آن برآیند، چرا که میتواند به راحتی پایههای یک زندگی را بلرزاند و باعث شود زندگی مشترک به طلاق عاطفی منجر شده یا حتی در نهایت به طلاق ثبتی نیز ختم شود.
پس زن و شوهری میتوانند زندگی عادی و موفقی داشته باشند که به بهانه صمیمیت، کیفیت روابط را زیر سوال نبرند و همیشه برایشان مهم باشد که از هر نظر مورد تائید دیگری باشند.
ردپای مشکلات روانی در شخصیت بعضی از شلختهها
گاهی اوقات شلختگی، بینظمی و نامرتبیهای افراد نه مربوط به ذات آنهاست و نه محصول مشاهده و یادگیری از اطرافیان، بلکه نشانه مشکل دیگری در وجود فرد است.
خانم خانهداری که از اول زندگی بسیار منظم بوده است، اما دیگر نه به وضع ظاهری خود میرسد و نه به خانه و زندگی، ظرفهای نشستهاش روزها در سینک ظرفشویی باقی میماند، مقدار زیادی خاک روی همه اثاث خانه نشسته و در یک کلام کثیفی از سر و روی خود و خانهاش میریزد، ممکن است مشکل خیلی جدی در زندگیاش داشته باشد که به این صورت خود را نشان میدهد یا ممکن است افسردگی داشته باشد یا از بیتوجهی دیگر اعضای خانواده به خود رنج میبرد.
دکتر فربد فدایی، روانپزشک درباره بعضی از مشکلات روانی که خود را به صورت شلختگی نشان میدهد، میگوید: ما بیشتر از همه در بیماری وسواس این حالت را میبینیم. برای نمونه خانمی که از شدت وسواس نظافت هر بار حمام رفتناش پنج، شش ساعت طول میکشد، ممکن است به صورت واکنشی به حمام نرود، چون میداند هر بار حمام رفتن با چه سختی و مشقتی همراه است، یعنی گاهی اوقات به صورت تناقضآمیزی در افرادی که دچار بیماری وسواسهای شدید نظافت هستند، میبینیم به طور کامل نسبت به نظافت خود بیتوجه میشوند.
وی میافزاید: همچنین در نوعی از بیماری شدید روانی به نام اسکیزوفرنیا دیده میشود شخص اصلا به بهداشت و نظافت خود اهمیت نمیدهد، سالها لباس زیر خود را عوض نمیکند یا مدتهای زیادی یک لباس را میپوشد و حتی وقتی اطرافیان، او را مجبور به حمام رفتن و نظافت خود میکنند با همان لباسهای خودش زیر دوش میرود و بیرون میآید که البته با دارودرمانی و بهبود بیماری روانی، مشکل شلختگی و نامرتبی آنها نیز بهبود پیدا میکند و میتوانند به صورت افراد طبیعی در آیند.
با توجه به نحوه تربیت دختران و پسران در خانواده، ما معمولا میبینیم به دختران بیش از پسران رعایت نظم و ترتیب و قوانین و مقررات آموزش داده میشود. به والدین توصیه میشود به پسرها هم از همان آغاز نظم و ترتیب را آموزش دهند |
دکتر فدایی همچنین به افسردگی در نوجوانان و تاثیر آن بر بینظمی و شلختگی اشاره میکند و میگوید: گاهی نوجوانانی که دچار افسردگی میشوند به صورت عجیب و اغراقآمیزی دچار بینظمی در کارها میشوند و نمیتوانند کارهایشان را بموقع انجام دهند و آنها را به تعویق میاندازند یا فراموش میکنند، حاضر نیستند اتاق خود را مرتب کرده و حتی قبول نمیکنند دیگران این کار را برای آنها انجام دهند، حتی به سر و وضع و نظافت خود هم نمیرسند و والدین ممکن است به اشتباه فکر کنند این نوجوان حالت خصومت و لجبازی دارد در حالی که در بیشتر موارد این مسائل نشانههای ابتلای نوجوان به افسردگی است.
وی میافزاید: همچنین در بقیه موارد بویژه زمانی که فرد ناگهان دچار بینظمی و شلختگی میشود و از ابتدا نامرتب نبوده است هم باید به دنبال یک یا چند مشکل شخصی یا روانی در او بود و نسبت به درمان آن مشکلات اقدام کرد.
مردان شلختهترند یا زنان؟
تجربه و تحقیقات نشان داده است تعداد مردان شلخته بسیار بیشتر از زنان شلخته است که البته این مساله از نقطه نظر روانشناسی تربیتی قابل اثبات است. دکتر فربد فدایی، روانپزشک در این باره میگوید: با توجه به نحوه تربیت دختران و پسران در خانواده، ما معمولا میبینیم به دختران بیش از پسران رعایت نظم و ترتیب و قوانین و مقررات آموزش داده میشود و به طور معمول دختران در خانه باید کارهای شخصی خود را خودشان انجام دهند، اما متاسفانه در مورد پسرها معمولا مادرها خودشان این کارها را انجام میدهند.
وی میافزاید: همچنین در مورد رعایت نظم در ساعات رفت و آمدها هم همین مساله مطرح میشود؛ یعنی دختران حتما باید سر ساعت معینی در منزل باشند، اما به طور معمول در مورد پسرها چنین سختگیری اعمال نمیشود و نتیجه آن میشود که بعدها با مردانی مواجه میشویم که نوعی حالت بینظمی و بیبرنامگی در کارشان است و با زنانی که میخواهند به طور مرتب و صحیح کارهای زندگی را انجام دهند و طبیعی است که در این مورد بین آنها اختلاف به وجود میآید.
دکتر فدایی به والدین توصیه میکند به پسرها هم از همان آغاز بهاندازه دخترها نظم و ترتیب را آموزش دهند و به آنها مرتب یادآوری کنند وظیفه زنان نیست که تمام کارهای شخصی آنها و کارهای خانه را انجام دهند، بلکه مردها نهتنها باید کارهای شخصی خودشان را انجام دهند، بلکه باید در انجام امور خانه هم با همسر خود همکاری کنند.
شخصیت وسواسی روی دیگر شلختگی
شاید فکر کنید کسانی که شخصیت وسواسی دارند نقطه مقابل افراد شلخته هستند و هرچقدر که شلختهها نامرتب و بیبرنامه هستند، وسواسیها برعکس تمیز و مرتب و منظم هستند.
اما دکتر فربد فدایی، روانپزشک در این باره میگوید: گاهی با افرادی روبهرو هستیم که با وجود اینکه میتوانند خیلی از کارها را بخوبی انجام دهند اما اهمالکاری میکنند؛ مثل دانشجویانی که به بهانه بهتر انجام دادن کار، پایاننامه خود را مرتب به بعد موکول میکنند و این نشاندهنده شخصیت وسواسی است. البته بیماری وسواس با شخصیت وسواسی متفاوت است. دکتر فدایی میافزاید: شخصیتهای وسواسی افرادی آرمانگرا و کمالطلب هستند که فکر میکنند هر کاری را باید به بهترین صورت انجام دهند، به همین دلیل انجام دادن کارها برایشان دشوار میشود و گاهی اوقات میخواهند با به تعویق انداختن کارها خودشان را از فشار زیاد آن رها کنند که در این مورد راهنماییهای یک مشاور، پدر و مادر یا حتی یک دوست میتواند به آنها کمک کند کارهایشان را به درستی انجام دهند.
الهام طباطبایی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
از آنجا که شرایط خانه و خانواده ویژه است، تقوا در خانه و خوشخویی در آن، بهترین ملاک در شناخت بهترین مردم است. کسی که بتواند در خانه، اهل تقوا باشد و خوشخویی را به نمایش بگذارد، بهترین مردمان است.
در این مطلب با بهره گیری از آیات و روایات، نقش اخلاق خوش در خانه و خوشخویی همسران را در سعادت و خوشبختی فردی و جمعی جامعه بررسی میکنیم.
خانواده، آشیانه عشق و محبت
هر چند که خانه محلی برای زندگی است، ولی هدف از آن سکونت و آرامش است. در آیات قرآنی همان طور که از واژههایی چون «بیت»، «دار»، «حجره»، «ذات العماد» و «اکنان» برای بیان خانه استفاده شده، واژه «مساکن» نیز به کار رفته است، چرا که هدف از خانه و خانواده، رسیدن به همان چیزی است که از آن به خوشبختی یاد میشود. خداوند پس از آفرینش حضرت آدم (ع) و همسرش، به آنان فرمان میدهد تا در بهشت نخستین، سکونت یابند. (بقره، آیه ۳۵، اعراف، آیه ۱۹)
پس انسان در خانه و در میان خانواده به سکونت و آرامش میرسد و مودت و دوستی و محبت، این آرامش را میان زن و شوهر پدید میآورد و سکونت واقعی را تحقق میبخشد. (روم، آیه ۲۱) در آیات قرآنی بارها واژه سکن و مشتقات آن برای سکونت انسانها در زمین و دست یابی به آرامش بیان شده است. (اعراف، آیه ۱۶۱، ابراهیم، آیه ۳۷، اسراء، آیه ۱۰۴، مومنون، آیه ۱۸، طلاق، آیه ۶)
پس خانه، محل آرامش از جانب خداوند است (نحل، آیه ۸۰) و بندگان باید بر این نعمت، خداوند را شکر و سپاس گویند. (نحل، آیات ۸۰ و ۸۱) همچنین خانواده محل احسان و عشق و مودت و محبت است و هر انسانی میبایست اوج عشق و محبت انسانی را در خانه و در میان خانواده جستوجو کند. (روم، آیه ۲۱)
ویژگیهای خانه خوب
در اسلام برای خانه خوب ویژگیهایی بیان شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود. از جمله این ویژگیها میتوان به وسعت خانه و همسایه خوب اشاره کرد. در حقیقت ویژگیهای مادی و فیزیکی و محیط زیستی، از جمله مهمترین ویژگیهای یک خانه مطلوب از نظر اسلام است. امیرمومنان علی (ع) در این باره میفرماید: خانه را شرافتی است. شرافت خانه به وسعت حیاط (قسمت جلوی خانه) و همنشینان خوب است. و خانه را برکتی است، برکت خانه، جایگاه خوب آن، وسعت محوطه آن و همسایگان خوب آن است. (مکارم الاخلاق، ص ۱۲۵)
البته پیش از اینکه خانهای خوب از نظر فیزیکی و محیط زیستی داشته باشیم باید نخست، خانواده خوبی داشته باشیم. همسر خوب و مهربان، نعمت بزرگی است که فراخی و بزرگی خانه در برابر آن هیچ است.
رسول اکرم (ص) نخستین شرط در خوشبختی را همسر خوب و صالح میداند و سپس به امور دیگر چون وسعت خانه برای سعادت اشاره میکند. آن حضرت (ص) درباره مولفههای سعادت میفرماید: از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسر صالحه، خانه بزرگ، مرکب راحت برای سواری و فرزند صالح است. (بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۵۵، ح ۳۵)
همسر خوب داشتن از عوامل پیشرفت مرد است. رسول اکرم (ص) میفرماید: زن شایسته یکی از دو عامل پیشرفت خانواده است. (بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۸، ح ۳۹)
شاید برای همسران در آغاز زندگی حرارت عشق و محبت اجازه ندهد تا دیگری را در میان خود بپذیرند و میخواهند زمان بسیاری را تنها در کنار هم باشند، ولی به زودی خلأیی را در زندگی حس میکنند و میبینند که خانه به همان سادگی که روشن به عشق و محبت شده، کم سو و کم فروغ میشود، چرا که کودک و فرزندی که منبع انرژی عشق باشد نیست. از این رو در اسلام بر فرزند به عنوان عامل مهم در تحقق دوام سعادت و خوشبختی و ایجاد یک خانه خوب تاکید شده است. رسول اکرم (ص) درباره نقش کودک در برکت خانه میفرماید: خانهای که کودک در آن نباشد، برکت ندارد. (کنز العمال، ح ۴۴۴۲۵)
ازدیگر ویژگیهای خانه خوب و نیکو میتوان به پاکی و پاکیزگی آن اشاره کرد. از پیامبر (ص) و معصومان (ع) روایات چندی در این زمینه وارد شده و پاکیزگی و بهداشت محیط زیست به ویژه خانه در آموزههای اسلامی بسیار مورد تاکید قرار گرفته است.
رسول اکرم (ص) درباره بهداشت محیط زیست میفرماید: زباله را شب در خانههای خود نگه ندارید و آن را در روز به بیرون از خانه منتقل کنید، زیرا زباله نشیمنگاه شیطان است. (من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۵، ح ۴۹۶۸)
امیر مومنان امام علی (ع) نیز در این باره میفرماید: خانههای خود را از تار عنکبوت پاک کنید، زیرا باقی گذاشتن آن در خانه، فقر میآورد. (وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۵۷۵، ح۲)
از نظر اسلام، اموری دیگر در تحقق خانه خوب نقش دارد که میتوان در این زمینه به مسایلی اشاره کرد که به عنوان آداب خانه داری از آن یاد کرد. رسول اکرم (ص) مهمان نوازی در خانه را از نشانههای خوب میداند و میفرماید: کل بیت لایدخل فیه الضیف لاتدخله الملائکه، هر خانهای که میهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمیشوند. (جامع الاخبار، ص ۳۷۵)
البته در آداب حضور مهمان در خانه، امام باقر (ع) نکتهای را بیان میکند که برای رسیدن به یک خانه خوب میتواند تاثیرگذار باشد. آن حضرت (ع) میفرماید: هرگاه یکی از شما به خانه برادرش وارد شد، هر جا صاحب خانه گفت، همان جا بنشیند، زیرا صاحب خانه به وضع اتاق خود از میهمان آشناتر است. (قرب الاسناد، ص ۶۹، ح ۲۲۲)
برای دست یابی به یک خانه خوب و محیط آرام و مسکن مطلوب لازم است امور دیگری را مراعات کرد که شاید کوچک یا به نظر پیش پاافتاده باشد ولی تاثیرات شگرفی در محیط خانه و خانواده به جا میگذارد. رسول اکرم (ص) سلام کردن را عامل مهم در تحقق شرایط مطلوب زندگی در خانه میداند و میفرماید: هرگاه یکی از شما به خانه خود وارد میشود، سلام کند، چرا که سلام برکت میآورد و فرشتگان با سلام دهنده انس میگیرند. (علل الشرایع، ج۲، ص ۵۸۳، ح ۲۳)
بهترین خانواده
چنان که گفته شد خانه به عنوان یک مکان فیزیکی، محیطی برای سکونت و آرامش است ولی عنصر اصلی که این آرامش و سکونت را تحقق میبخشد، همسران هستند. همسران اگر بتوانند شرایط محیطی را به عنوان یک منبع الهام استفاده کنند، میتوانند سعادت و خوشبختی را در خانه و خانواده تحقق بخشند.
همسران برای رسیدن به آرامش و سکونت و خوشبختی میبایست به سلوک و رفتار خودشان توجه داشته باشند؛ زیرا آنچه از کوزه باطن انسان بیرون میتراود اخلاق رفتاری اوست. هر گونه رفتار نیک در خانه میتواند خانه را به بهشت تبدیل کند و بسیاری از مشکلات بیرونی را حل و مرتفع سازد. رسول اکرم (ص) میفرماید: بهترین شما کسی است که برای خانوادهاش بهتر باشد و من از همه شما برای خانوادهام بهترم، زنان را گرامی نمیدارد مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمیکند مگر شخص پست و بیمقدار. (نهج الفصاحه، ح ۱۵۲۰)
در این میان مردان از زنان نقش مهم تری را ایفا میکنند؛ چرا که مسئولیت خانه و خانواده و قوام آن به مرد است و ستونهای خانه و خانواده را مردان تشکیل میدهند. (نساء، آیه ۳۴) رسول اکرم درباره نقش کلیدی مردان در تحقق خانواده مطلوب میفرماید: مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سؤال میشود و زن، سرپرست خانه شوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وی سؤال میشود. (صحیح بخاری، ج ۳، ص ۱۲۵)
زنان انسانهایی عاطفی و نیازمند مهر و محبت هستند. از این رو ابراز محبت شوهران به آنان، بسیار مهم است و از مردان خواسته شده تا محبت و عشق خود را به همسر ابراز و اعلان کنند؛ چرا که زنان به همان اندازه که نیازمند محبت هستند، حیا و عفت، ایشان را از ابراز علاقه باز میدارد و چنان که مردان میتوانند، زنان در بروز عشق خود به همسر، حیا میورزند ولی دوست دارند که شوهرانشان قربان صدقه آنها بروند و ابراز مهر و محبت کنند.
این ابراز علاقه و محبت به ویژه در زمانی که زنان از شوهران خود عصبانی یا دلگیر هستند باید بیشتر باشد. مردان لازم است از در احسان و عفو و گذشت وارد شوند و دل زنان خویش را به دست آورند. (نساء، آیه ۱۲) رسول اکرم (ص) درباره بهترین مردان امت خویش به مردانی اشاره میکند که در خانه، نرمترین و مهربانترین هستند. آن حضرت میفرماید: بهترین مردان امت من کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نکنند و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نکنند. (مکارم الاخلاق، ص ۲۱۶).(آفتاب)
پاسخ مشاور: یکی از مهارتهای مهم در زندگی مشترک برای رسیدن به خوشبختی و آرامش، سازگاری است که به دو صورت مثبت و منفی به کار گرفته میشود.
منظور از سازگاری مثبت یعنی اینکه وقتی برای انسان مسئله یا مشکلی پیش میآید باید با تدبیر، تلاش و پشتکار شرایط را تغییر دهد و به ادامه رشد و پیشرفت خود کمک کند اما سازگاری منفی زمانی است که انسان کاری انجام ندهد و با شرایط موجود کنار بیاید تا بتواند بر استرسها و آسیبهای روانی مشکل کنترل داشته باشد.
با این حال و با تلاش برای سازگاری مثبت با توجه به سوالی که پرسیده بودید، راهنماییهایی که در ادامه میآید میتواند به شما کمک کند.
شوهرتان را ترغیب و کمک کنید
پیشرفت یکی از نیازهای اساسی انسان است. اگرچه به شغل همسرتان اشاره نکردهاید، اما این نکته حائز اهمیت است که یکی از نیازهای اساسی هر انسان در هر جایی از این کره خاکی پیشرفت است. وقتی مردی در شغل خودش با وجود تلاش و کوششهای فراوان، احساس پیشرفت نمیکند از کارش دلسرد میشود و کم کم رغبت و علاقهاش را به کارش از دست میدهد و در نهایت کارش را رها میکند یا آن را تغییر میدهد. بنابراین بهتر است همسرتان را به کار کردن در همین شغل مسافربری که فعلا به آن مشغول است، ترغیب و کمک کنید تا زمینههای پیشرفت وی کم کم فراهم و شرایط بهتر برای شروع شغل بعدی آماده شود.
دلیل بیمسئولیت شدن شوهرتان را بیابید
ترک شغل و احساس مسئولیت نکردن به خانواده، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. گفتهاید که شوهرتان ۲ سال است بیمسئولیت شده است. باید بدانید مردی که احساس مسئولیت ندارد و مسائل شغلیاش را بخوبی دنبال نمیکند، میتواند به دلایل مختلفی از جمله نبود روابط مثبت بین زوجین، نداشتن احساس پیشرفت، احساس افسردگی، بیتدبیری در زندگی و داشتن توقعات و انتظارات غیر منطقی از خود و همسر و... به بیمسئولیتی روی آورد؛ بهتر است یا با همسرتان درباره علل رفتارهایش صحبت کنید یا از نزدیک با یک مشاور و روانشناس این مسئله و مشکل را بررسی کنید.
مراقب سیکل معکوس در روابطتان باشید
معمولا اگر شرایط زندگی، زمینههای ناآرامی را در آن فراهم کند طبق سیکل معکوس، روابط زوج پسرفت میکند و در نهایت به طلاق هم از نوع عاطفی و روانی و هم به طلاق واقعی منتهی میشود مگر اینکه با توجه به رهنمودهای قبلی مراقب این سیکل معکوس باشید و سعی کنید در هر شرایطی که هستید با تدبیر، همراهی، کمک کردن به همسر و رفتارهای آرامشگرانه شرایط را بهتر کنید.
همچنین هرگونه غرولند، تحقیر، تهدید، سرزنش و نصیحت هیچ کمکی به رفع مشکل شما نمیکند بلکه مشکلات شما را شدت میبخشد. جالب است بدانید که در سیکل روابط معکوس زوجین، ناآرامیهایی که به درستی توسط زن و شوهرها کنترل نشود باعث احساس ناامنی و سپس دلزدگی و انزجار به معنی دوری و اجتناب از همسر و در نهایت موجب نفرت و طلاق میشود.
در پایان توصیه میکنم که با حمایت و کمک به شوهرتان و داشتن کمی صبر، منتظر بمانید شرایط زندگیتان بهتر شود و به توصیههای اطرافیان برای طلاق گوش ندهید چون با توجه به آنچه گفتهاید، شما توانایی تغییر شرایط فعلیتان را دارید. (محمدباقر ذبیحی، کارشناس ارشد روانشناسی/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
سرهنگ رسول النقیپور رییس پلیس آگاهی استان آذربایجان غربی در تشریح جزییات این خبر گفت: دایره جنایی مرکز استان در پی دریافت خبری مبنی بر اینکه دو فرد شبانه جسدی را با خودرو به اطراف شهر منتقل و در جای نامعلومی دفن نمودهاند، با تشکیل اکیپی موضوع را به صورت نامحسوس مورد بررسی قرار داده که صحت خبر مورد تائید قرار گرفت.
رییس پلیس آگاهی استان آذربایجان غربی تصریح کرد: در ادامه هر دو متهم دستگیر و با راهنمایی آنان جنازه در بیرون از شهر کشف شد. متهمان در تحقیقات فنی بیان داشتند همسر مقتول وی را به قتل رسانده که بلافاصله متهمه به هویت «افسانه» در منزل خود دستگیر که وی با ارائه دلایل و مدارک در تحقیقات به عمل آمده به صراحت به قتل همسر خود با انگیزه بد اخلاقی و فحاشی مقتول معترف شد.
وی افزود: متهمه در اعترافات خود بیان کرد با همسرم به علت اینکه وی مریض احوال بود اختلاف داشتیم تا اینکه نقشه قتل وی را کشیدم و چاقویی را از پسر عموی خود گرفته و پس از صرف شام وقتی همسرم خوابید، من با آن چاقو ضربهای به گردن و قسمتهای مختلف بدن وی زدم.
رییس پلیس آگاهی استان آذربایجان غربی هشدار داد: در خانوادههایی که یکی از اعضا دارای بیماری اعصاب و روان است دیگر اعضا باید کلیه برخوردها با شخص بیمار را بر پایه و اساس رفتارهای روانشناختی انجام داده و همیشه از یک روانپزشک مشاوره بگیرند، بیمار را تحت درمان قرار دهند و خود نیز آستانه تحمل را در برخورد با وی بالا ببرند تا شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم. (باشگاه خبرنگاران)
این پژوهشگران میگویند گرچه ترجیح یک قیافه به دیگری تاحدی به نظر شخصی افراد بستگی دارد، اما معیارهایی جهانی برای زیبایی وجود دارد، از جمله چشمهای درشت، صورت بچگانه، وجود تقارن در صورت، صورتهای با اندازههای متوسط و نسبتهای معین دور کمر به دور باسن در مردان و زنان. بررسیهای قبلی نشان داده بود افرادی با قیافههای دارای جذابیت مشابه به سوی یکدیگر کشیده میشوند و با هم ازدواج میکنند، رضایت بیشتری را گزارش میکنند. اما به گفته دکتر جیمز مکنالتی از دانشگاه تنسی در آمریکا، سرپرست پژوهش فوق، تحقیقات قبلی که عمدتا در مورد زوجهای جدید انجام شده بود، نشاندهنده آن است که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه زوجها اهمیت دارد. اما نقش زیبایی جسمی در یک رابطه زن و شوهری استقرار یافته پیچیدهتر است.
تحقیق جدید که نتایج آن در شماره اخیر نشریه روانشناسی خانواده منتشر شده است، نشان میدهد پس از گرایش اولیه زوجین به هم، قیافه آنها همچنان بر رابطهشان موثر است، اما به طریقهای متفاوت. گروه دکتر مکنالتی ۸۹ زوج را که در شش ماه گذشته ازدواج کرده بودند و پیش از ازدواج حدود سه سال دوران نامزدی را گذرانده بودند، مورد بررسی قرار دادند. این افراد به طور متوسط در میانه دهه بیست زندگی قرار داشتند.
پژوهشگران بحث میان این زوجها را در مورد یک مشکل شخصیشان برای ۱۰ دقیقه فیلمبرداری کردند. نوارهای ویدئویی از این لحاظ که آیا این زوجها در مورد مسائل مشترکشان مثلا گرفتن یک شغل جدید، یا ورزش کردن بیشتر یا داشتن رژیم غذایی سالمتر از یکدیگر پشتیبانی میکنند یانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مکنالتی در این مورد میگوید: «شوهر با برخورد منفی در هنگام بحث در مورد مشکلات زندگی به زنش میگوید این مشکل خودت است؛ خودت باید حلش کنی. اما همسر دارای برخورد مثبت میگوید من در کنارت هستم. چکار میخواهی بکنم؟ چطوری میتوانم کمکت کنم؟»
گروهی از کارشناسان، جذابیت ظاهری هرکدام از این زوجها را در مقیاسی از ۱ تا ۱۰ درجهبندی کردند، که درجه ۱۰ زیبایی تمامعیار محسوب میشد. در یک سوم از این زوجها زن از شوهر جذابتر بود، در یک سوم آنها شوهر جذابیت بیشتری داشت و در بقیه قیافه ظاهری آنها مشابه هم بود. نتایج نهایی نشان داد هنگامی که زنان از شوهران جذابتر هستند، همسران به نحو مثبتتری با یکدیگر رفتار میکنند.دان آیرلی، استاد اقتصاد رفتاری در دانشکده مدیریت اسلون درباره این یافتهها میگوید: «این یافتهها منطقی به نظر میرسند. مردان حساسیت بیشتری به جذابیت زنان دارند، اما به نظر میرسد زنان توجه بیشتری به طول قد مردان و درآمد آنها داشته باشند.»
در زوجهایی که شوهران جذابیت بیشتری از زنان داشتند، زن و شوهر حمایتگری کمتری از هم داشتند. مک نالتی معتقد است که زنان به نحوی میزان حمایتی را که شوهرانشان از آنها انجام میدهند، بازتاب میدهند. او میگوید: «شوهرانی که جذابیت جسمی بیشتری از زنان خود دارند، بالقوه میتوانند با زنان دیگری ازدواج کنند که جذابیت بیشتری از همسر فعلی آنها داشته باشد. این ذهنیت مرد که زن من میتوانست زیباتر باشد، باعث میشود که این مردان رضایت کمتری از ازدواجشان داشته باشند و تعهد کمتری نسبت به آن احساس کنند.» به گفته پژوهشگران در مقابل جذابیت جسمی شوهران اهمیت کمتری برای زنان دارد. زنان بیشتر به دنبال شوهرانی هستند که رفتاری حمایتگرانه داشته باشند. بنابراین زوجی که در ظاهر ممکن است با هم تطابق نداشته باشند، در واقع میتوانند مطابقت کاملی با هم داشته باشند.
به گفته دکتر آریلی مطابقت بین زن و شوهر به معنای آن نیست که زن و شوهر از هر جنبهای مشابه هم باشند، بلکه تنها به معنای آن است که در مجموع دو نفر یکدیگر را درک میکنند.(خانواده سالم)
347
پاسخ مشاور: مشخص نکردهاید که آیا فرزند دارید یا نه و آیا همه آنها ازدواج کردهاند و از پیش شما رفتهاند یا خیر. با این حال و چون شوهر شما ۵۰ ساله است، احتمال میدهم فرزندان شما ازدواج کردهاند و شما و شوهرتان در خانه تنها ماندهاید و همین باعث ایجاد مشکل برای شما شده است چراکه بیشتر والدین در سن شما به همین دلیل دچار مشکل میشوند.
توجه داشته باشید که احتمالا دلیل خوابیدن یا تماشای تلویزیون بیش از حد شوهرتان بیانگیزگی یا بیهدف بودن او به آینده است که با توجه به سن شوهرتان تا حدودی طبیعی است.
شوهرتان در حالت آشیانه خالی است
به نظر میرسد که در حال حاضر شما و شوهرتان در مرحلهای قرار گرفتهاید که از آن با عنوان آشیانه خالی یاد میشود. والدینی که سالها با فرزندان خود زندگی کردهاند و از وجود آنها در کنار خود بهره بردهاند یا به دلیل بازنشسته شدن بعد از سالها فعالیت و کار، ناگهان خود را تنها میبینند در حالت آشیانه خالی قرار میگیرند.
این شرایط میتواند یک شوک باشد و موجب بروز یکسری رفتار و هیجانات ناخواسته در والدین میشود. از طرفی همسر شما در دورهای قرار گرفته که توانمندی شغلی سابق خود را ندارد و این موجب شده است در روند کنونی زندگی خود نوسان شدیدی را تجربه کند که بر رابطه بین شما و همسرتان هم تاثیر منفی میگذارد.
پیشنهاد میکنم برای حل مشکل، توصیههایی را که در ادامه مطرح میشود انجام دهید و امیدوارم تغییری در کیفیت زندگیتان حاصل شود.
برنامه دورهمی با فرزندانتان بگذارید
اگر همه فرزندانتان ازدواج کردهاند، برنامههایی با هماهنگی تمامی فرزندانتان برای نشستهای دورهمی داشته باشید. با فرزندانتان صحبت کنید و زمانی را تعیین کنید که در دوره کنونی هر هفته در کنار هم باشید.
به این شکل، شما و همسرتان میتوانید با تنشهای موجود در آشیانه خالی که در آن قرار گرفتهاید کنار بیایید. البته این به معنای این نیست که فرزندانتان را مجبور کنید مدام کنار شما باشند اما میتوانید به صورت برنامه ریزی شده، دورهمیهایی داشته باشید که هنوز هم حضور گرم فرزندان در کنار خودتان را تجربه کنید.
بیشتر در اجتماع حاضر شوید
اگر هم فرزندی ندارید، سعی کنید برنامههایی برای حضور در اجتماع داشته باشید. یکی از دلایلی که شوهرتان کم حوصله شده این است که تحمل شرایط موجود در خانه را ندارد. بهتر است برنامههایی برای حضور در اجتماع به صورت فردی یا مشترک داشته باشید. شرکت در برنامههایی مانند جلسات مذهبی، کلاسهای مورد علاقه شوهرتان، شرکت در برنامههای فرهنگی و آموزشی که در فرهنگسراها برگزار میشود و مواردی از این قبیل، میتوانند گزینههای خوبی باشند. توجه داشته باشید که هدف این است شوهرتان هرگاه در خانه حضور دارد، شرایط منفی ناشی از آشیانه خالی بر شما و همسرتان تاثیر نگذارد. (جواد غفوری نسب، کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
535
پاسخ مشاور: شما باید قبل از هر چیزی درباره دلایل شکلگیری افکار همسرتان بررسی بیشتری کنید و ببینید که چقدر میتوانید حق را به او بدهید. با این حال توجه به موارد زیر میتواند به شما در حل مشکلتان کمک کند.
همیشه حق را به خانوادهتان ندهید
هیچگاه سعی نکنید همه کارهای مادر، برادر و خواهرتان را توجیه کنید؛ زیرا این عمل باعث خواهد شد که همسرتان، شما را نیز در جبهه مقابل خود و در کنار مادرتان ببیند بنابراین با منطق و صبوری به عنوان میانجی عمل کنید و گاهی نیز حق را به همسرتان بدهید تا احساس همدلی در او بیشتر شود.
بیشتر به خواستههای همسرتان توجه کنید
به خواستههای همسرتان توجه داشته باشید. اگر شما در زندگی کمتر به وی و خواستههایش توجه کنید ممکن است همسرتان علت این امر را در خانوادهتان جستوجو کند و ضمن مقصر دانستن آنها یک ذهنیت منفی درباره خانواده شما داشته باشد.
در تلاش برای متقاعد کردن همسرتان دقت کنید
گاهی ممکن است واقعا مادرتان یا دیگر اعضای خانواده شما ناخواسته رفتاری داشته باشند که با ذهنیت منفی همسرتان مطابقت داشته باشد و از نظر او تبعیضآمیز جلوه کند. در این مواقع، به جای دفاع بناحق از آنها باید سعی کنید به همسرتان توضیح دهید که همه گاهی اشتباه میکنند و او میتواند با بزرگواری از اشتباهات دیگران بگذرد. در شرایطی هم دست از تلاش برای متقاعد کردن همسرتان بردارید و در زمانهای دیگر و در صورتی که تصورات اشتباهی داشت، به او تذکر بدهید.
عواقب مقایسههای بیجا را به همسرتان تذکر دهید
عواقب ناخوشایند مقایسه کردن شما با برادرتان را به همسرتان تذکر دهید. گاهی لازم است به همسرتان توضیح دهید که شرایط و روحیات افراد کاملا متفاوت است و شیوه افکار و عملکرد آنها نیز قرار نیست یکسان باشد. بنابراین مقایسه کردن، باعث سلب آرامش روحی از هر فردی میشود. همچنین به همسرتان توضیح دهید که هنگام مقایسه باید همه جوانب مانند شرایط برادرتان، شرایط زندگی خودتان و اینکه آیا مادرتان میتواند آن کار را برای همه پسرانش انجام دهد و علت اینکه بعضی کارها را برای برادرتان انجام داده است و خیلی موارد دیگر را باید مد نظر داشته باشد.
مثبت نگری را در ذهن همسرتان نهادینه کنید
گفتوگوی منطقی و نهادینه کردن مثبت نگری در ذهن همسرتان هم ضروری به نظر میرسد. بدون تردید بسیاری از حسادتها و کدورتها در اثر منفی نگری و پیش داوریهای نادرست افراد به وجود میآید و اگر شما بتوانید از طریق یک گفتوگوی صمیمی اعتماد همسرتان را ترمیم و مثبت اندیشی را در وی تقویت کنید، بسیاری از مشکلاتتان حل خواهد شد. (حسین محرابی - کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
29