برای بررسی مسئولیت شوهر در زمینه تنبیه همسرش با دکتر منصور رحمدل، حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، گفتوگو کردهایم.
دکتر رحمدل در ابتدا و در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در قرآن و فقه حد معینی از تنبیه به عنوان حق شوهر در مواجهه با بدرفتاری زوجه تعیین شده است؛ تبلور این موضوع در قوانین موضوعه امروز تا چه حد است؟ میگوید: این موضوع در قوانین موضوعه نه تنها انعکاسی ندارد بلکه تنبیه زن توسط مرد میتواند در قالب عسر و حرج موجب درخواست طلاق از طرف زن باشد. استثنائا در مورد اطفال و مجانین در بند (ت) ماده 158 قانون مجازات اسلامی قانونگذار با رعایت شرایطی اجازه تنبیه داده است. طبق بند مزبور «اقدامات والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و مجانین که به منظور تأدیب یا حفاظت آنها انجام میشود، مشروط بر اینکه اقدامات مذکور در حد متعارف و حدود شرعی تأدیب و محافظت باشد.»
ممنوعیت تنبیه زوجه تمام حدود متعارف برای آن را از بین میبرد
با توجه به اینکه تنبیه زوجه توسط زوج ممنوع است نمیتوان برای آن حدود متعارف ترسیم کرد؛ رفتار زوج همانند رفتار هر انسان دیگر در ایراد صدمه یا ضرب یا جرح جنبه مجرمانه دارد و قابل تعقیب کیفری است و میتواند مستوجب دیه و حبس باشد. رحمدل در خصوص نحوه التزام زوج به عدم تکرار تنبیه یا ضرب و جرح نیز عنوان میکند که این التزام نوعا جنبه اخلاقی دارد و از بعد حقوقی میتواند باعث تعیین حداکثر مجازات در دفعات بعدی باشد.
این حقوقدان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا زوجه علاوه بر جبران مالی، جبران معنوی ناشی از تنبیه زوج را هم میتواند به عنوان حق مطالبه کند؟ میگوید: تمامی آنچه که در قانون برای اشخاص دیگر به عنوان حق تقاضای تعقیب کیفری پیشبینی شده برای زوجه نیز متصور است و از این حیث تفاوتی بین وی و دیگران وجود ندارد. طبق ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری سال 1392 «شاکی میتواند جبران تمام ضرر و زیانهای مادی و معنوی و منافع ممکنالحصول ناشی از جرم را مطالبه کند.»
وی با اشاره به دو تبصره از ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری خاطرنشان میکند: طبق تبصره یک، زیان معنوی عبارت از صدمات روحی یا هتک حیثیت و اعتبار شخصی، خانوادگی یا اجتماعی است. دادگاه میتواند علاوه بر صدور حکم به جبران خسارت مالی، به رفع زیان از طرق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن حکم کند. همچنین بر اساس تبصره 2، منافع ممکنالحصول تنها به مواردی اختصاص دارد که صدق اتلاف کند. مقررات مرتبط به منافع ممکنالحصول و نیز پرداخت خسارت معنوی شامل جرایم موجب تعزیرات منصوص شرعی و دیه نمیشود.
مراحل اعلام شکایت از شوهری که دست بزن دارد
رحمدل با اشاره به مراحلی که یک زن آسیبدیده برای اعلام شکایت باید پشت سر بگذارد، میگوید: این گروه از زنان همانند هر شاکی خصوصی دیگر میتوانند رأسا یا با توکیل به وکیل دادگستری اقدام به طرح شکایت کنند. علاوه بر آن طبق ماده 66 قانون آیین دادرسی کیفری سال 1392، سازمانهای مردم نهادی که اساسنامه آنها در زمینه حمایت از اطفال و نوجوانان، زنان، اشخاص بیمار و دارای ناتوانی جسمی و ذهنی، محیط زیست، منابع طبیعی، میراث فرهنگی، بهداشت عمومی و حمایت ازحقوق شهروندی است، میتوانند نسبت به جرایم ارتکابی در زمینه فوق اعلام جرم و در تمام مراحل دادرسی شرکت کنند.
وی همچنین با اشاره به تبصره یک از ماده 66 قانون فوق، عنوان میکند: در صورتی که جرم واقع شده دارای بزهدیده خاص باشد، کسب رضایت وی جهت اقدام مطابق این ماده ضروری است. چنانچه بزه دیده طفل، مجنون یا در جرائم مالی سفیه باشد، رضایت ولی، قیم یا سرپرست قانونی او اخذ میشود. اگر ولی، قیم یا سرپرست قانونی خود مرتکب جرم شده باشد، سازمانهای مذکور با اخذ رضایت قیم اتفاقی یا تایید دادستان، اقدامات لازم را انجام میدهند.
در مورد بزه دیدگانی که به عللی از قبیل معلولیت جسمی یا ذهنی یا کهولت سن، ناتوان از اقامه دعوی هستند، دادستان موضوع را با جلب موافقت آنان تعقیب میکند. در اینصورت، در خصوص افراد محجور، موقوف شدن تعقیب یا اجرای حکم نیز منوط به موافقت دادستان است.
جبران خسارتی خارج از چارچوب خسارت خصوصی
رحمدل در پاسخ به اینکه آیا علاوه بر جبران خسارت خصوصی، از منظر حق اللهی و عمومی هم جرمی برای ضرب و جرح عمدی زوجه در نظر گرفته است یا خیر، میگوید: طبق ماده 567 قانون مجازات اسلامی سال 1392 در مواردی که رفتار مرتکب نه موجب آسیب و عیبی در بدن شود و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد ضمان منتفی است لکن در موارد عمدی در صورت عدم تصالح، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه 7 محکوم میشود.
همچنین طبق ماده 19 قانون مزبور مجازات حبس از 91 روز تا 6 ماه و شلاق از 11 تا 30 ضربه است. طبق ماده 614 قانون مجازات اسلامی سال 75 «هرکس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقلمجنیعلیه شود در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران شود به 2 تا 5 سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنیعلیه مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود.
به گفته این حقوقدان، در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد مرتکب به 3 ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد.
رحمدل در خصوص تدابیر قانونی برای مواقعی که در اثر ضرب و جرح زوج، خوف جانی برای زوجه وجود داشته باشد، نیز میگوید: در این مورد باید به قانون مدنی مراجعه کرد. مطابق ماده 1115 قانون مدنی، در صورتی که بودن زن و شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی باشد زن میتواند مسکن علیحده انتخاب کند و در صورت ثبوت این امر دادگاه حکم به بازگشت زن به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن از بازگشت به منزل معذور است نفقه او به عهده شوهر خواهد بود. / میزان
جام جم سرا: حرکت نوزاد در این سن هنوز تحت تاثیر واکنشهای اولیه است. نوزاد در این سن از نظر بینایی کامل نیست، هرچند از بدو تولد میتواند ببیند و رنگها و شکلها را از فاصله نزدیک تشخیص دهد. چشمها را روی چهره افراد متمرکز میکند و بویژه صورت مادر خود را ترجیح میدهد.
در دو ماهگی کودک میتواند در حالت خوابیده به شکم، سر را مختصری بلند کند. اگر او را از شکم بلند کنید، سر در امتداد بدن قرار میگیرد و اگر او را بنشانید سر را به عقب میبرد و اشیای متحرک را با چشم تا زاویه 180 درجه تعقیب میکند.
کودک در تماسهای اجتماعی لبخند میزند و به صداهای اطراف بدقت گوش میکند. در سه ماهگی در حالت خوابیده به روی شکم، سر و سینه را کمی بلند میکند. از آنجا که دستهایش کشیده است، اگر او را از شکم آویزان کنید سر را بالاتر از سطح بدن نگه میدارد.
او در حالت خوابیده به پشت به طرف اشیاء دست دراز میکند، اما نمیتواند آنها را بگیرد. در این سن، اگر کودک را بلند کرده و بنشانید، درمییابید افتادن سر به عقب تا اندازهای کمتر و کنترل سر بهتر شده است و سر، حرکات رفت و برگشتی دارد حتی کودک در سه ماهگی تماسهای اجتماعی را ادامه میدهد و به موسیقی گوش میدهد.
در چهار ماهگی میتوان با صرف کردن وقت بیشتری در کنار کودک، رفتارهای اجتماعی را به وی یاد داد. کودک همچنین از دیدن و صحبت کردن با خودش در جلوی آینه لذت خواهد برد. او علاقه زیادی به گذاشتن اشیاء در دهانش دارد، بنابراین باید بسیار مراقب بود و اشیای ریز را از دسترس او خارج کرد.
حالا که او کنترل بیشتری روی حرکات دستش پیدا کرده، انگشتان خود را میمکد. این کار موجب لذت و آرامش او میشود. مکیدن انگشت شست در این سن کاملا طبیعی است و نشاندهنده فشار روانی یا احساس ناامنی نیست و اکثر کودکان بعد از یک یا دو سالگی این عادت را کنار میگذارند.
کودک شما در فاصله چهار تا شش ماهگی قادر خواهد بود با کمک پاها و استفاده از دستهایش و با پشتیبانی دست والدین، خود را در حالت نشسته نگه دارد و خودش به تنهایی در وضعیت خوابیده به شکم، سر و سینه را بلند کند.
سر را در محور عمودی قرار دهد و پاها را در حالت کشیده نگه دارد و غلت بزند. او به طرف اشیاء دست دراز میکند، آنها را میگیرد و به دهان میبرد. همچنین در حالت ایستاده با پاهایش به زمین فشار میدهد و بلند میخندد.
در چنین شرایطی اگر در ضمن بازی، تماس کودک را با اسباب بازی قطع کنید، خشمگین میشود. کودک شما در شش ماهگی افراد خانواده را میشناسد و به تغییر چهره شما در صورتی که ناراحت باشید واکنش نشان میدهد.
به خاطر داشته باشید تربیت کودک از زمان تولد شروع میشود؛ یعنی او رفتار مناسب و احترام شما را از ماههای اول زندگیاش تشخیص میدهد.(دکتر فریبا شیروانی - متخصص اطفال و فوقتخصص عفونی اطفال)
جام جم سرا: «استیو آرین» عکاس و موسیقیدان، خانهای که همیشه در رویاهایش بود را ساخت؛ زمانی که استیو به دیدار دوست خود «حجار جبران» به تایلند رفت توانست به کمک وی خانهای به شکل گنبد بسازد.
این دو دوست توانستند خانه گنبدی شکل خود را فقط با ۶۵۰۰ یورو هزینه طی ۶ هفته بسازند.
جام جم سرا: تقریبا همه با مراحل رشد جسمی کودک، آشنایی دارند. این مراحل شامل مواردی مثل شناخت چهره مادر، گرفتن گردن، نشستن بدون کمک، گفتن کلمات و... است اما مراحل دیگری هم وجود دارد که شاید کمتر مورد توجه والدین و بزرگسالان قرار میگیرند: مراحل رشد جنسی که از همان دوران جنینی آغاز میشود. این مراحل بسیار مهمند و سلامت جنسی کودک را در آینده شکل میدهند.
۳ مرحله تکامل جنسی در دوران جنینی
۱. ابتدا گنادها یا غدد جنسی تمایز نیافته شکل میگیرند و بهتدریج به بیضه در جنس مذکر و تخمدان در جنس مونث تبدیل میشوند.
۲. سپس نوبت به مرحله تشکیل اندامهای داخلی مانند رحم، تخمدانها و واژن در دخترها و پروستات و کیسه منی در پسرها میرسد.
۳. در مرحله سوم، اندامهای تناسلی خارجی شکل میگیرند. اگر به دلیلی اندامهای جنسی نتوانند مرحله رشدی و تکاملی خود را درست طی کنند و مثلا بافتهای جنینی حساسیت و پاسخگویی خود به هورمونهای جنسی را از دست بدهند، شکل ظاهری جنین میتواند متفاوت با جنسیت ژنتیکی او شود و جنینی که مثلا از نظر ژنتیکی پسر است، دارای اندام جنسی زنانه خواهد شد.
بافتهای جنسی جنین قابلیت دوگانه دارند؛ یعنی دارای پتانسیلی هستند که هم میتوانند به اندام جنسی مردانه تبدیل شوند و هم به اندام جنسی زنانه. اینکه نوزادی از بدو تولد دختر باشد یا پسر به اتفاقهایی بستگی دارد که در دوران جنینی میافتد. جنینهایی که کروموزوم Y دارند، حاوی ژن ویژهای هستند که قابلیت تبدیل جنین را به جنس مذکر دارد. در جنین مونث چون کروموزوم Y وجود ندارد، پیامهایی که قرار است از ژن موجود در کروموزوم Y برسد نیز وجود ندارد بنابراین مجراها به رحم و واژن تبدیل خواهد شد و گنادهای تمایزنیافته به تخمدان تبدیل میشوند.
کی اندام جنسی جنین دیده میشود؟
اندامهای جنسی خارجی جنین تقریبا در ۱۰ هفتگی در پسرها و ۱۲ هفتگی در دخترها مشهود است. هر بیماری و اتفاقی در فرایند تکامل جنسی میتواند ویژگیهای ظاهری جنسی را تغییر دهد.
اهمیت ۲ سال اول زندگی
خیلی از رفتارهایی که انسانها در بزرگسالی نشان میدهند، در دوران نوزادی و شیرخوارگی شکل میگیرند. در ۲ سال اول تولد، کودکان توانایی لذت بردن و اعتماد کردن به دیگران را میآموزند. این لذت میتواند لذت از خوردن یا هوای تازه باشد و صرفا شهوانی نیست. وقتی کودک گریه میکند و مادر او را در آغوش میگیرد، سیر یا تمیزش میکند، میآموزد که کسی وجود دارد که نیازهایش را برآورده کند. این اولین رابطه عاطفی است که او اوایل زندگی خود برقرار میکند.
این آموخته به کودک کمک میکند در آینده بتواند یک پیوند عاطفی مبتنی بر اعتماد با همسرش داشته باشد. یعنی رابطه دوطرفهای ایجاد میکند که در آن هم احساس لذت و هم احساس امنیت وجود دارد.
به کودک کمک کنید اندام جنسیاش را بشناسد
در شیرخوارگی عمده یادگیری از طریق حواس پنجگانه است. اولین چیزی که کودک شناسایی میکند، بدنش است و پدر و مادر باید در این مرحله به او کمک کنند شناخت درست و احساس خوبی از بدن و اندام تناسلیاش پیدا کند. اگر این مرحله را خوب طی نکند، ممکن است احساس بدی از دختر یا پسر بودن خود پیدا کند که در زندگی جنسی او تاثیر سوء خواهد گذارد.
پسرها آلت تناسلیشان را حدود ۸-۷ ماهگی میشناسند ولی این سن در دخترها کمی دیرتر (۱۰-۹ ماهگی) است. پسرها در خواب یا بیداری و حتی درون رحم مادر نعوظهای مکرر دارند. این نعوظ اصلا به معنای نعوظ در پاسخ به واکنشهای جنسی نیست. حتی دخترها هم ممکن است ترشحات واژینال غیرمشهودی داشته باشند. این واکنشهای طبیعی ممکن است مرتبط با تماس، اصطکاک یا بیان نیاز به تخلیه مثانه باشد.
بهترین زمان صحبت با کودک درباره اندام جنسی
بهترین زمان هنگام پوشک یا حمام کردن کودک است. اسم باید مناسب و عامیانه باشد و جلف یا سخت نباشد. متاسفانه در کشور ما واژه مناسبی برای آلت تناسلی مردانه یا زنانه وجود ندارد و واژههای موجود یا بسیار عامیانه یا بسیار علمی هستند. دادن یک نام مناسب به اندام تناسلی کودک به والدین و کودک کمک میکند راحتتر درباره این موضوع صحبت کنند.
فرض کنید دختر بچهای بیاموزد نباید به اندام تناسلیاش دست بزند، به آن نگاه کند یا درباره آن حتی با مادرش حرف بزند. این دختر احساس خوشایندی به جنسیت خود نخواهد داشت و اگر در بزرگسالی مشکلی پیدا کند، ممکن است اصلا تشخیص ندهد؛ چون نه به آلت تناسلیاش نگاه میکند، نه به آن دست میزند و نه حتی دوست دارد این قسمت از بدن خود را بشناسد. چنین افرادی اغلب به پزشک هم مراجعه نمیکنند و حتی بسیاری از این زنان شاید هرگز مفهوم لذت جنسی را درک نکنند.
وقتی کودک متوجه اندام تناسلیاش میشود
کودکان از ۷ تا ۱۰ ماهگی با اندام تناسلیشان بازی میکنند. مفهوم این کار کشف اندام تناسلی در راستای شناخت بدن خود است. آنها این کار را با سایر اعضای بدن نیز انجام میدهند. کمکم تا حدود ۱۸ ماهگی میآموزند دو جنس مختلف دختر و پسر وجود دارد و تفاوتهای آنها را از نظر ظاهری و رفتاری کشف میکنند.
این مرحله فوقالعاده مهم است. اگر اختلالی در کشف جنس مخالف کودکان ایجاد شود و کودک نتواند هویت خوبی برای خود بسازد، ممکن است درآینده با پذیرش جنسیت خود مشکل پیدا کند. وقتی کودکی جنسیت خود را دوست داشته باشد، نقشهای مربوط به آن جنس را نیز به خوبی خواهد پذیرفت.
حس خودمختاری در کودک
خودمختاری و احساس مالکیت حدود ۲ سالگی کسب میشود. احساس خودمختاری باعث میشود کودکان خود را مرکز هستی بدانند و سعی کنند مرکز توجه و مالک هر چیزی باشند. رفتارهای کودکان در این مرحله بیانگر کسب هویت مستقل و مالکیت وجودشان است. عبور سالم از این مرحله به کودک کمک میکند قلمرو مستقل خودش را داشته باشد که بر سلامت جنسی وی نیز در آینده اثرگذار خواهد بود.
کودک باید همبازی داشته باشد
از ۱۸ ماهگی به بعد کودک باید با همسالان خود در ارتباط باشد (کودک ۲ ساله نباید همبازی کودک ۵ ساله باشد). کودکان در بازیهای دستهجمعی نه تنها اصول رابطه بین فردی را میآموزند، بلکه بسیاری از نقشهای جنسیتی را نیز تجربه میکنند و با خصوصیات جنس خود و جنس مخالف نیز آشنا میشوند.
دو نکته مهم
۱) دو سال اول زندگی کودک برای برقراری پیوندهای عاطفی و اعتماد به دیگران در زندگی پیش روی کودک بسیار مهم است. پیوند عاطفی و اعتماد به دیگران هم برای سلامت جنسی و هم برای روابط انسانی کودک در آینده تعیینکننده هستند.
۲) در مرحله رشد و نمو، شناسایی بدن بهوسیله خود کودک و درک اندام تناسلی ضروری است و رفتار و کلام والدین و سایر افرادی که با کودک در تعامل هستند، باید بهگونهای باشد که به او حس کامل و بینقص بودن بدهد و در او نگرش مثبتی نسبت به جنسیتش ایجاد کند. (دکتر آزیتا گشتاسبی - متخصص بهداشت باروری و فلوشیپ سلامت جنسی/شفا)
دکتر سید مسعود داوودی در گفتوگو با جامجم افزود: ترکهای پوستی دلایل مختلفی دارد و گاهی در دوران بلوغ که نوجوان بسرعت قد میکشد در ناحیه زانوها، کمر، باسن و کشاله ران تشکیل میشود. این ترکها در مراحل اولیه ارغوانی رنگ است، ولی با گذشت زمان سفید یا بیرنگ میشود. گاهی نیز ترکها در دوران بارداری به دلیل افزایش حجم بدن جنین و بزرگ شدن شکم مادر ایجاد میشود.
وی تاکید کرد: البته احتمال ایجاد ترک پوستی در شرایط مساوی یعنی در دوران بلوغ یا بارداری در همه افراد یکسان نیست بلکه تفاوتهای ژنتیکی در افراد، منجر به آن میشود که پوستشان قابلیت کشتسانی متفاوتی داشته باشد. همچنین مصرف داروهای کورتونی نیز ممکن است با عوارضی چون ترکهای پوستی همراه باشد.
دکتر بهمن بهمنی افزود: خوب و بد بودن اینجا ملاک نیست. افراد میتوانند بهتنهایی مورد پسند باشند، اما برای ازدواج ویژگیهایی اهمیت پیدا میکند که باید به اشتراک گذاشته شوند. پس رابطه باید شکلی باشد که افراد را آشنا کند ولی به سمت دلبستگی و پس از آن شیفتگی نرود.
این روانشناس تاکید کرد: برای سخن گفتن در مورد رابطه دو طرف پیش از ازدواج، ابتدا به بازتعریف برخی تعابیر نیازمندیم. نخست باید در نظر بگیریم که دوستی با آشنایی تفاوت دارد. ما با افراد زیادی در اطرافمان آشنا هستیم، اما آشنایی پیش از ازدواج یک ضرورت است. دو نفر باید بدانند با هم شباهت دارند یا نه، علاوه بر آن تفاوتها بیش از شباهتهایشان نباشد.
وی با بیان اینکه برای قضاوت در مورد دوستی به تفاسیر بیشتری نیازمندیم، گفت: «دوستی» به معنای کامل یک رابطه دو طرفه است که با «دوست داشتن» فرق دارد؛ چرا که دوست داشتن میتواند یکطرفه باشد. دوستی یک رابطه دو طرفه و یک ارتباط است. در آن مسئولیت وجود دارد و هر یک از طرفین نقشهای ویژه و البته انتظاراتی دارند.
بهمنی اضافه کرد: دو طرف انتظار دارند حالشان رعایت شود، درک شوند، احترام ببینند و حتی مورد اغماض قرار گیرند. حال اگر بخواهیم برای رابطه دوستانه یک سیر خطی قایل شویم، میتوان مراحل را به این صورت در نظر گرفت: «آشنایی- توجه- علاقه- دل بستگی- شیفتگی». این سیر خطی میتواند در بررسی یک رابطه دوستی به ما کمک کند، اما پیش از آن باید تفاوتی هم میان «شیفتگی» و «عشق» قایل شویم.
وی در ادامه گفت: «شیفتگی» هیجان و نوعی وهم است. در شیفتگی فرد تمام ایده آلهای خود را در طرف مقابل ترسیم میکند. اساساً ویژگی شیفتگی، غیرعقلانی و حسی بودن آن است. اما «عشق» یک حس آنی و یک شبه نیست، محصول یک فرآیند و مراوده است. باید پرورش یابد و عشق محبت است، ولی نه به حدی که جلوی آگاهی و عقل را بگیرد. بر خلاف تصویر رایج در باور و ادبیات، داستانهای معروفی که سراغ داریم بیشتر روایت شیفتگی است تا عشق.
در مرحله شیفتگی حتی اگر تمامی شواهد هم منفی باشد دیگر امکان فاصله گرفتن وجود ندارد. پس اگر قصد دو نفر از دوستی ازدواج باشد، باید مراقب باشند که به مرحله شیفتگی نرسند |
این روانشناس اضافه کرد: دوستی مناسب تا مرحلهای است که در سیر خطی به علاقه و یا در نهایت به دلبستگی برسد. وقتی این دلبستگی پیشرفت کند و وارد مرحله شیفتگی شود دیگر برای انتخاب دیر است.
وی با بیان اینکه عشق سه محور اساسی دارد، گفت: نخست محبت و صمیمیت، دوم مسئولیت در مقابل این محبت و شور و شوق. نقش هر یک از این سه محور اصلی در یک رابطه میتواند پررنگتر و یا کمرنگتر شود با این حال تنها زمانی میتوان گفت عشق وجود دارد که هر سه این محورها در رابطه وجود داشته باشند. برای مثال، اگر «شور و شوق» به تنهایی در یک نفر ظاهر شود، نشانه شیفتگی است ولی برای عشق کافی نیست. در رابطهای که شیفتگی وجود دارد، تعامل در ارتباط میتواند شیفتگی را به سمت عاشقی بکشاند؛ اما اگر این تعامل وجود نداشته باشد، امکان دارد شیفتگی به سمت نفرت و یا بیتفاوتی کشیده شود.
بهمنی تاکید کرد: در مرحله شیفتگی حتی اگر تمامی شواهد هم منفی باشد دیگر امکان فاصله گرفتن وجود ندارد. پس اگر قصد دو نفر از دوستی ازدواج باشد، باید مراقب باشند که به مرحله شیفتگی نرسند. پس نفرت نقطه مقابل عشق نیست. بلکه نقطه مقابل شیفتگی است. عشق نقطه مقابل ندارد؛ یا وجود دارد، یا وجود ندارد.
وی اضافه کرد: نقطه مقابل تنفر، شیفتگی است که کور است و انسان در آن تنها به احساس خود تکیه میکند و از شواهد چشم میپوشد. جوانان به شدت، مستعد دل بستگی و شیفتگی هستند و خیلی زود هم سرخورده میشوند و در مراحل بعدی از هر گونه رابطه صمیمانه میگریزند و به دنبال روابط سطحی میگردند که از ضربه خوردن مجدد پرهیز کنند.
این روانشناس تصریح کرد: دوستی مناسب تا مرحلهای است که در سیر خطی به علاقه و یا در نهایت دلبستگی برسد. وقتی این دلبستگی پیشرفت کند و وارد مرحله شیفتگی شود دیگر برای انتخاب دیر است.
بهمنی در پایان مطلب خود در مجله سپیده دانایی، با بیان اینکه در مرحله شیفتگی انتخاب آگاهانه وجود ندارد، گفت: در مسیر خطی تا علاقهمندی میتوان آگاهانه انتخاب کرد و اگر شواهد هشدار دهد که این رابطه باید پایان بیابد، امکان قطع آن وجود دارد؛ هر چند با اندوه همراه باشد. اما در مرحله شیفتگی حتی اگر تمامی شواهد هم منفی باشد دیگر امکان فاصله گرفتن وجود ندارد. پس اگر قصد دو نفر از دوستی ازدواج باشد، باید مراقب باشند که به مرحله شیفتگی نرسند. بخش عمدهای از طلاقها بهویژه در ازدواج های دانشجویی به این دلیل است که دو نفر در مرحله شیفتگی ازدواج میکنند و به نادرست گمان میکنند که عشق را تجربه کردهاند. (ایسنا)
دلشکستگی بیماری عجیبی است، زیرا در این بیماری هیچ نشانهای از صدمه در بدن دیده نمیشود، اما فرد مبتلا بشدت احساس درد و رنج میکند.
وقتی دل کسی بشکند، آیندهای که در سر میپرورانده خراب میشود، باناشناختهها مواجه شده و احساس میکند آینده مورد علاقه خود را از دست داده است، در نتیجه دچار احساساتی چون عصبانیت، ناامیدی، پریشانی، تاسف، نفرت، شرمندگی و خجالتزدگی به سراغ فرد دلشکسته میآید.
هنگامی که یک رابطه عاطفی مهم به پایان میرسد، فرد احساس درد و فقدان میکند، تعادل زندگیاش بر هم میخورد، دچار بیثباتی شده و کنترل خود را از دست میدهد و در دریایی از بلاتکلیفی غوطهور میشود. این درد بزرگ احساسی تمام احساسات دیگر فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و فرد احساس میکند به یکباره همه چیز خود را از دست داده است. ممکن است فرد احساس بی ارزشی کند و این احساس بخش زیادی از تفکرات و نگرشهای وی را به جهان و زندگی دچار تغییر اساسی کند.
واضح است فرد دلشکسته برای پذیرفتن شرایط پیشآمده آمادگی ندارد، اما واقعیت این است که این اتفاق افتاده و آیندهای که فرد پیشبینی میکرده تغییر کرده است. وی نمیداند چه موقع و چگونه حالش بهتر خواهد شد، به هر حال درست این است که فرد برای یک مدت کوتاه خود را به این شرایط عادت دهد و شاید بتوان گفت این اولین گام برای بهبود یک دلشکسته است، البته پدیده قلبشکسته مراحلی دارد که شناخت آن باعث میشود، فرد مبتلا زودتر به حالت عادی برگردد.
مراحل سندرم قلب شکسته
مرحله اول ـ فرورفتن: در اولین مرحله سندرم قلب شکسته فرد احساس میکند در فضا رها شده است و ناامیدانه تلاش میکند خود را نجات دهد، او احساس سقوط میکند و نکته اساسی در این مرحله این است که فرد دلشکسته کنترل خود را از دست میدهد و سعی میکند فرد از دست رفته را برای مدتی هم که شده در تصوراتش زنده نگه دارد.
در این مرحله افکار و خاطرات عشق از دست رفته همه اوقات او را اشغال میکند، خاطره جدایی، مرگ محبوب یا خاطره خیانت او تمام فضای زندگی او را در بر میگیرد. اغلب مصرف داروهای آرامبخش و خوابآور در این مرحله بشدت افزایش مییابد و فرد یا چیزی نمیخورد یا شروع به پرخوری میکند.
در واقع همه تلاش فرد این است که از قلب زخم خورده خود محافظت کند، اما جالب این است که بر خلاف تلاشهایش بیش از پیش سقوط میکند و غرق در مشکلات میشود.
مرحله دوم ـ به زیر رفتن: در این مرحله فرد خود را کاملا شکست خورده و آسیبدیده احساس میکند و فرد آنقدر افسرده میشود که هیچ کاری نمیتواند انجام دهد، مقاومت خود را از دست میدهد و ممکن است رفتارهای پرخطری همچون سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر را در پیش گیرد.
در این مرحله است که فرد کاملا ناامید است و هیچ گونه قدرت انتخابی ندارد. اتفاقی که افتاده نه تنها در او احساس درد بلکه احساس تهی شدن و پوچی را هم به وجود میآورد.این مرحله از سندرم قلب شکسته بسیار خطرناک است، زیرا فرد اصطلاحا از هم میپاشد، ممکن است مثلا در محل کار خود با دیگران مشکل پیدا کند و حتی از شغل خود نیز اخراج شود.
مرحله سوم ـ به درون رفتن: در این مرحله فرد به قضاوتی جدید میرسد و طرف مقابل را به خاطر رنجی که بر او وارد شده است، مقصر میداند و دائم از او انتقاد میکند و او را به خاطر عذابی که میکشد، گناهکار میپندارد.
وی در این مرحله دیگر کمتر احساس گناه میکند،در حقیقت فرد دوباره متوجه خود میشود و به روح و روانش توجه بیشتری میکند و به نوعی در خود فرو میرود. به نظر میرسد که چیزی در درون فرد شروع به صحبت کردن، احساس کردن، درک کردن و خیالپردازی میکند و رویاهای فرد همراه با امید، تغییر، حمایت و انتظار است. در این مرحله او سوگوار است و اشکهایش آزاد و بیمحابا فرو میریزد. همچنین در این مرحله خود را به خاطر آن چه هست ملامت میکند و در عین حال میبخشد.
مرحله چهارم ـ بیرون آمدن: فرد در این مرحله بتدریج از خود بیرون میآید و دوباره متوجه جهان اطراف میشود و به این نتیجه میرسد که باید کاری کند و دوباره شروع کند. این مرحله توجه را از کل زندگی و مشکل حال وی منحرف کرده و به برنامهریزی برای آینده معطوف میکند. مسائل زندگیاش را بازنگری میکند و به حل مشکلات فعلی و مسائل آینده فکر کرده و به زندگی بر میگردد.
اگر فرد دلشکسته این چهار مرحله را پشت سر بگذارد، میتواند زندگی عادی را باز یابد و سلامتش را دوباره به دست آورد.
از سادهترین راه شروع کنید
سادهترین راه برای از بین بردن احساسات منفی ناشی از دلشکستگی، اختصاص دادن زمانی برای بیرون رفتن، ملاقات و معاشرت با دوستان قابل اطمینان و دیگر افراد است؛ افرادی که بعد از به هم ریختگی رابطهشان یا از دست دادن فردی که دوستش دارند، سعی میکنند خود را از دیگران دور کنند، به افسردگی و خودخوری گرایش پیدا میکنند و هر چه بیشتر افسرده شوند و غصه بخورند، گرایش کمتری به ارتباط برقرار کردن با دیگران پیدا میکنند و مشکل دلشکستگیشان تبدیل به دو مشکل دلشکستگی و گوشهگیری میشود.
معمولا کسانی که اجتماعی هستند بسیار سریعتر از افراد درونگرا دلشکستگیشان بهبود مییابد، زیرا این دسته با افراد بیشتری ارتباط دارند وخیلی زود هم متوجه میشوند که دنیا با تمام مشکلات هنوز هم در حرکت است و افراد دیگری هم هستند که گرفتاریها و مشکلات بدتر از این دارند؛ البته اجتماعی بودن به تنهایی درمان معجزهآسایی برای قلب شکسته فرد نیست،اما همیشه به سرعت بهبود آنان کمک میکند. بعد از گذراندن مراحل دلشکستگی اگر فرد بتواند شخص مناسب و دلخواه خود را پیدا کند، عالی است، اما این امر نباید تنها هدف فرد دلشکسته باشد و وقوع آن هم حتمی نیست، بنابراین بهتر آن است که با دوستان قدیمی خود بیرون برود یا دوستان جدیدی پیدا کند و خود را سرگرم کاری کند. همچنین بهتر است در ارتباط خود این توقع را نداشته باشد که حتما اطرافیانش کار خاصی برایش انجام دهند یا لازم نیست حرف خاصی با دوستانش بزند، فقط کافی است بداند که افراد دیگری هستند که به او علاقهمندند و بودن با آنها برایش خوب است.
غم و ترس را از خود دورکنید
بسیاری از افراد دلشکسته احساساتی چون غم و اندوه و ترس را تجربه میکنند. این احساسات در عینحال که واکنشهای طبیعی انسان در برابر از دست دادن کسی است، اما میتواند کوبنده و ویرانگر نیز باشد، زیرا ما برای روابط خود هزینه فراوانی میپردازیم و طبیعی است که پایان یک رابطه فقدان محسوب میشود.
فرد دلشکسته اغلب این احساس را دارد که بخشی از هویت خود را از دست داده است و گاه حس مهم امنیت و همراه با آن احساس اعتمادبهنفس و خودباوری نیز در او از بین میرود و این احساس را دارد که هم دنیای درونی و هم دنیای بیرونیاش ویران شده و در حال فرو ریختن است.
اندوه در فرد دلشکسته هنگامی شدت مییابد که تمام تقصیر فقدان بر سر وی آوار شود و لازم باشد با تمام ابعاد آن بجنگد.اندوه میتواند تواناییهای وی را تحتالشعاع خود قرار دهد و این توانایی را از او بگیرد که نتواند به این مساله بپردازد که رابطه خاتمه یافته همیشه هم خوب نبوده است.
این یک واقعیت است که برخی فقدانها باعث نگرانیهایی در مورد آینده میشود، اگر چه بعضی از این نگرانیها واقعی بوده، ولی برخی نیز بیهوده است. هر چه هم که ترس بعد از دلشکستگی ادامه داشته باشد باز هم فرد میتواند شاد باشد، زیرا احساس فقدان به هر حال در گذر زمان برطرف خواهد شد یا جایگزینی پیدا خواهد کرد.
راهکارها
برای اینکه بتوانید در بحران دلشکستگی به خودتان کمک کنید، لازم است راهکارهای موثری را به کار بندید تا بتوانید به زندگی عادی خود ادامه دهید که این راهکارها عبارتند از:
ـ فرد همدلی را بیابید که بتوانید احساسات خود را برایش بازگو کنید. یافتن فردی مطمئن و قابل اطمینان یعنی کسی که بتواند درکتان کند و بکوشد احساس بهتری داشته باشید یکی از راه حلهای موثر در درمان دلشکستگی است.
ـ به منظور بهبود، انجام دادن کارها و فعالیتهای متنوعی که به آنها علاقهمندیم، میتواند تا حد زیادی تسکیندهنده باشد.
ـ از گریه کردن واهمه نداشته باشید. زمانی که شما دچار شکست عاطفی میشوید و از لحاظ احساسی آسیب میبینید، گریه کردن به شما آرامش میدهد.
ـ تصورات منفی را که در مورد خودتان دارید کنار بگذارید و جنبههای مثبت و خوب خود را در نظر آورید. خود را بیش از حد سرزنش نکنید.
ـ تلاش کنید با غم و ناراحتیتان کنار بیایید آن را بپذیرید و قبول کنید. به خود این فرصت را بدهید که به چیزهای دیگری در زندگیتان متمرکز شوید.
ـ برای خودتان ارزش قائل شوید. وقتی برای خود ارزش قائل شوید در واقع با خودتان و خواستههایتان محترمانه برخورد خواهید کرد.
ـ در خودتان تحول ایجاد کنید. ورزش کنید، رژیم غذایی مناسبی داشته باشید، در فعالیتهای جمعی شرکت کنید و عبادت کنید تا تحولات مثبت را در زندگیتان حس کنید.
ـ با خودتان صبور باشید و شروعی مجدد داشته باشید. احساسات خود را ذره ذره به بیرون منتقل کنید و دربارهاش با افراد قابل اعتماد حرف بزنید.
ـ به انتقام گرفتن فکر نکنید، زیرا انتقام و نفرت میتواند شما را از رسیدن به سلامت دور کند.
ـ بعد از بهبود زمانی را به این مساله اختصاص دهید که به توقعات خود از یک رابطه عاطفی فکر کنید و به خود این شانس را بدهید که در یک رابطه دیگر البته این بار به صورت معقولانه درگیر شوید. این را در نظر داشته باشید که «کسی که بازی نکند برنده هم نخواهد شد.»
ـ به دنبال فردی باشید که بتواند شما را به حرکت در آورد. فرد خنثی را انتخاب نکنید.
ـ به دنبال کسی باشید که در مسیر زندگی همراه و همسفر شما باشد و شما را ارتقا بخشد، خود را بیشتر به واقعیت نزدیک کنید.
ـ فراموش نکنید که یک رابطه باید بهترین شرایط را برای خودتان و طرف مقابلتان ایجاد کند.
ـ مراقبت از خود را فراموش نکنید. یک قلب شکسته میتواند بشدت آسیبپذیر باشد.
معصومه اسدی / جامجم
بامداد-مراحل و مراتب امر و نهی
مرتبه اول از امر به معروف و نهی از منکر، اظهار تنفر قلبی است. به این صورت که کاری کند که ناراحتی قلبی خود را از منکر آشکار سازد و به…
امر به معروف و نهی از منکر، مراتبی دارد که اگر هدف با مراتب پایین به دست می آید، نباید مراتب بالاتر را عملی کرد.
۱٫ اظهار تنفر قلبی
مرتبه اول از امر به معروف و نهی از منکر، اظهار تنفر قلبی است. به این صورت که کاری کند که ناراحتی قلبی خود را از منکر آشکار سازد و به طرف بفهماند منظورش از این عمل، این است که او معروف را انجام دهد و منکر را ترک کند. این مرتبه چند درجه دارد؛ همانند روی هم فشار دادن پلک ها، اخم کردن و چهره در هم کشیدن، روگرداندن، دوری کردن و ترک رفت و آمد.در تاریخ آمده که اسماء بنت عمیس می گوید: رسول خدا (ص) به خانه همسرش عایشه وارد شد.
خواهر عایشه به دیدن عایشه آمده بود و لباسی از نوع لباس زنان شام، با آستین های گشاد پوشیده بود. چون نگاه رسول خدا (ص) به او افتاد، برخاست و از خانه بیرون رفت. عایشه به خواهرش گفت: دورشو؛ زیرا رسول خدا (ص) چیزی دید که ناراحت شد. خواهر عایشه بیرون رفت. بعدها عایشه از پیامبر اعظم (ص) پرسید: چرا بیرون رفتید و ناراحت شدید؟ حضرت فرمود: آیا وضعیت خواهرت را ندیدی؟ برای زن مسلمان جایز نیست غیر صورت و دست هایش دیده شود.[۱]
۲٫ امر و نهی گفتاری
مرحله دوم از امر به معروف و نهی از منکر، تذکر از راه گفتار و زبان است. امام خمینی (ره) در این باره می فرماید: «اگر بداند از مرحله اول امر به معروف و نهی از منکر نتیجه نمی گیرد، واجب است از مرتبه دوم استفاده کند؛ البته در صورتی که احتمال اثر بدهد».[۲] سخنرانی های معصومان(ع) در مقام موعظه و نصیحت، جزو این مرحله از امر به معروف و نهی از منکر شمرده می شود. از سوی دیگر، نوعی از این مرحله، گفتوگوی دو جانبه است. بحث ها و مناظره هایی که معصومان(ع) با اصحاب خود و نیز با دیگر علما، از این دسته امر به معروف و نهی از منکر بوده است. از سوی دیگر، این مرحله در شرایطی که انسان تشخیص می دهد بهتر است، می تواند به شکل گفتوگوی خصوصی باشد.
امام باقر(ع) فرمودند:
رسول خدا(ص) از بازار مدینه عبور می کرد و مردی را در حال فروختن حبوبات دید. حضرت به او فرمود: چه حبوبات نیکویی!! چند می فروشی؟ در این زمان، خداوند به پیامبر الهام کرد که دستت را به درون حبوبات فرو ببر. رسول خدا(ص) دست خود را به درون حبوبات فرو برد و دید قسمت زیرین آن، با قسمت رویش تفاوت دارد و نامرغوبتر است. پیامبر رو به فروشنده کرد و فرمود: «می بینم تو بین خیانت به مسلمانان و کمفروشی جمع کرده ای».[۳]
۳٫ اقدامات عملی
اگر مرتبه اول و دوم با همه مراحلی که دارند در انجام واجب و ترک گناه مؤثر نباشد، باید مرحله سوم امر و نهی صورت گیرد که جلوگیری عملی از گناه است. البته در عصر حاکمیت اسلام، مرتبه سوم امر به معروف و نهی از منکر، به عهده دستگاه های حکومتی است و وظیفه مردم به مرتبه اول و دوم محدود میشود.
می گویند در دوره رضا شاه که امام خمینی(ره) برای تحصیل و تدریس به قم آمده و هنوز به مقام مرجعیت نرسیده بود، روزی فردی قلدر وارد مدرسه فیضیه می شود و شروع به عربده کشیدن و توهین به طلبه های مدرسه می کند. در این هنگام که طلبهها خود را از گزند آن شخص عربدهکش کنار می کشیدند، امام خمینی(ره) نزد او میرود و نهیبی بر سرش می-کشد و سیلی محکمی به صورت او میزند، به طوری که برق از چشمانش می پرد و با کمال خجالت، سر به پایین می اندازد و از مدرسه بیرون می رود.[۴] پی نوشتها
[۱]. سید محمود مدنی بجستانی، امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه برتر در سیره معصومین، نشر معروف، ۱۳۷۶، چ۲، ص۸۷٫
[۲] تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۷۷، مسئله ۱٫
[۳]. اصول کافی، ج۵، ص۱۶۱٫
[۴]. محمد رضا اکبری، قطره زلال امر به معروف و نهی از منکر، قم، نشر معروف، ۱۳۸۰،چ۱، ص ۱۲۳٫
منبع:avanemrooz.com
نوشته مراحل و مراتب امربع معروف و نهی از منکر اولین بار در بامداد پدیدار شد.
زنان به دلیل شرایط ویژه روحی، بیش از مردان در مقابل ابتلا به افسردگی آسیبپذیر هستند
افسردگی زنان در چهل سالگی
در روز غربالگری افسردگی که از سال ۱۹۹۱ در آمریکا تعیین شد، هر ساله در حدود نیم میلیون نفر مورد ارزیابی سلامت روحی قرار میگیرند.این برنامهها به طور کلی شامل بسته آموزشی حاوی فرم ارزیابی سلامت، جزوههای آموزشی و راهنمای کلینیکی، و دسترسی رایگان به منابع آنلاین از جمله تستهای تشخیص این بیماری است و سالیانه از سوی نهادهای بیشماری برعهده گرفته میشوند. برای مثال در سال ۲۰۱۲، بیش از هزار سازمان در برگزاری ۲۸۰ برنامه مرتبط در سطح این کشور سهیم بودند.
زنان به دلیل شرایط ویژه روحی و سبک زندگی خاص، بیش از مردان در مقابل ابتلا به افسردگی آسیبپذیر هستند. ابتلای زنان به افسردگی از دیگر سو افراد دیگر در خانواده را نیز درگیر میکند و لذا توجه به این بخش از مبتلایان به افسردگی حائز اهمیت ویژه است.
بسیاری از زنان به ندرت درصدد شناخت بیماریهای روحی خود برمیآیند و این در حالی است که آگاهی از ویژگیهای افسردگی و کم و کیف درمان آن، میتواند در تشخیص به هنگام این بیماری و اقدام برای درمان آن بسیار مؤثر باشد.
انواع افسردگی
به طور کلی افسردگی دارای سه نوع حاد، مزمن، و خفیف است. گونه حاد و مزمن این بیماری دارای فراوانی بیشتری است. در نوع حاد، زندگی فرد دچار اختلال جدی میشود، توانایی فرد برای کار کردن، خوابیدن، مطالعه، صرف غذا، و لذت بردن از تفریحات همیشگی، کاملاً از بین میرود و رفتار وی دچار حالتی غیرعادی میشود. به طور کلی، هر فرد تنها یک بار دچار افسردگی حاد میشود؛ اگرچه در برخی افراد این حالت ممکن است عود کند.
در افسردگی نوع مزمن، علائم طولانیمدت افسردگی برای مدت دو سال یا بیشتر به طور خفیفتری از نوع حاد آن بروز میکند. اگرچه زندگی فرد در اثر این وضعیت مختل نمیشود، اما رفتار وی ممکن است دچار اعوجاج گشته و احساس خوبی در زندگی نخواهد داشت. افراد مبتلا به این نوع افسردگی احتمالاً در آینده در معرض ابتلا به نوع حاد آن نیز هستند.
در افسردگی نوع خفیف، علائم مشابه دو نوع دیگر به صورت خفیفتر و گذراتر بروز مییابد. در شرایط بسیار ویژه، ممکن است فرد دارای علائمی باشد که در دو نوع دیگر افسردگی مشاهده نمیشود.
دستهبندیهای دیگری نیز از انواع افسردگی وجود دارد. برای مثال، در افسردگی روانی، فرد دچار حالات روانپریشی همچون علائم بویایی، شنیداری، و دیداری متفاوت و باورهای توهمی به برخی مسائل غیرواقعی میشود. همچنین، در افسردگی فصلی که با آغاز زمستان رخ میدهد و با فرارسیدن بهار برطرف میشود، نوردرمانی برای بیمار توصیه میگردد.
علائم افسردگی
علائم کلی افسردگی که میتواند از فردی به فرد دیگر متغیر باشد، عبارتند از:
1. حس غم، عصبیت، و خلأ دائمی
2. حس ناامیدی و/ یا بدبینی
3. حساسیت، ناآرامی، عصبیت
4. احساس گناه، بیارزشی و ناامیدی
5. بیعلاقگی به فعالیتهای لذتبخش سابق از جمله رابطه جنسی
6. کم انرژی بودن و خستگی
7. اختلال در تمرکز، حافظه و تصمیمگیری
8. بیخوابی، خوابهای مقطع و خواب بیش از حد
9. پرخوری یا بیاشتهایی
10. فکر و تلاش برای خودکشی
11. درد، سردرد، گرفتگی و سوءهاضمه ممتد که با درمان برطرف نمیشود.
عوامل افسردگی در زنان
عوامل متعددی از جمله عوامل ژنتیکی، هورمونی، بیولوژیکی، شیمیایی، محیطی، روانی، و اجتماعی میتواند در ابتلای زنان به افسردگی مؤثر باشد.
عوامل ژنتیکی
چنانچه در سابقه خانوادگی افسردگی مشاهده شود، احتمال ابتلای فرد به افسردگی دور از ذهن نیست. البته میتوان گفت زنانی هستند که بدون وجود سابقه خانوادگی افسرده شده و زنانی هستند که با وجود سابقه خانوادگی به این بیماری مبتلا نشدهاند. بنابراین، ژنتیک نمیتواند صریحاً تعیینکننده باشد، بلکه تلفیق این عامل با سایر عوامل، میتواند عامل ایجاد افسردگی تلقی شود.
عوامل شیمیایی و هورمونی
دستگاههای مدرن همچون ام آر آی نشان میدهد که مغز افراد مبتلا به افسردگی با مغز افراد سالم متفاوت است. به این معنی که در افراد مبتلا به افسردگی، بخشهای مربوط به تنظیم خلق و خو، فکر کردن، خوابیدن، اشتها، و رفتار درست عمل نمیکند. علاوه بر این، ناقلهای عصبی مسئول برقراری ارتباط نیز در این افراد دچار اختلال میشوند.
دانشمندان در حال حاضر در تلاش برای یافتن پاسخ این سؤال هستند که آیا هورمونهای زنانه و تغییرات آن، میتواند عاملی در ابتلا به افسردگی باشد یا خیر؟ از آنجا که هورمونها قادر به تغییر ترکیب شیمیایی مغز هستند، میتوانند به راحتی بر احساسات و خلق و خوی فرد تأثیر گذارند. لذا، دورههای خاص در زندگی زنان همچون بلوغ، دوره پیش از قاعدگی، قبل، بعد و طول دوران بارداری، و آستانه و دوره یائسگی، از این منظر مورد توجه دانشمندان است.
استرس
تجربیات تلخ، از دست دادن عزیزان، روابط سخت و شرایط استرسزا، چه خودخواسته و چه ناخواسته، مقدمه افسردگی محسوب میشوند. کار اضافی، مسئولیتهای زندگی، مراقبت از کودکان و سالمندان خانواده، تجربه سوءاستفاده و بدرفتاری، و فقر میتواند از جمله این عوامل باشد.
از آنجا که عملکرد زنان نسبت به اینگونه موقعیتها بهگونهایست که برای مدت طولانیتری آنها را در شرایط استرس نگه میدارد، بیشتر از مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. البته، همه زنان در اثر این شرایط دچار افسردگی نمیشوند.
بیماریهای همزاد افسردگی در زنان
افسردگی غالباً با بیماریهای دیگری همراه میشود که اطلاع و آشنایی با آنها میتواند به درمان همزمان آن کمک کند. متأسفانه این همراهی بیماریها در زمان افسردگی، در زنان بیشتر مشاهده میشود و میتواند شامل اختلال هاضمه، اختلالات عصبی، و فوبیهای اجتماعی، باشد.
افزایش مصرف بیرویه الکل و موادمخدر نیز میتواند در اثر ابتلا به افسردگی در زنان مشاهده شود. بیماریهای قلبی، سکته، سرطان، ایدز، دیابت، پارکینسون، اختلالات تیروئیدی، و تصلب شرائین، سایر بیماریهای همزاد افسردگی هستند. برای کمک به درمان اینگونه افراد، بهتر است درمان افسردگی و بیماری همزاد آن به طور همزمان پیگیری شود.
زنان مسننیز بیش از مردان مسن در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند
افسردگی در دختران
ابتلای به افسردگی در دختران و پسران غیربزرگسال به یک میزان مشاهده میشود، اما با ورود به بزرگسالی، افسردگی در میان دختران شایعتر میگردد. علاوه بر تغییرات هورمونی و شیمیایی دوران بلوغ، حساسیت در مقابل سختیها و مشکلات، تردیدهای شخصی و کاهش اعتماد به نفس در حل مشکلات و نیاز به تأیید و کسب موفقیت در دختران بزرگسال، از عوامل آسیبپذیری آنها به افسردگی در این سنین شناخته شدهاند.
از طرف دیگر، دختران بیش از پسران در معرض آسیبهای اجتماعی همچون فقر، تحصیلات ناموفق، تجاوزات جنسی دوران کودکی، و تروما هستند. طبق یکی از مطالعات انجام شده، بیش از ۷۰٪ دختران مبتلا به افسردگی پیش از ابتلا دارای یک دوره پراسترس در زندگی بودهاند؛ حال آنکه این میزان در میان پسران مبتلا تنها ۱۴٪ بوده است.
افسردگی در زنان مسن
زنان مسننیز بیش از مردان مسن در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند که این وضعیت بعد از یائسگی کاهش مییابد. در این دوران، افسردگی بیشتر در زنانی رخ میدهد که در گذشته به آن مبتلا بودهاند. بنابراین، نمیتوان افزایش سن را در ابنلای زنان مسن به افسردگی دخیل دانست.
مرگ همسر، بازنشستگی، بیماریهای مزمن، همگی میتواند باعث سرخوردگی شود و بعد از گذشت دوره لازم، زنان مسن ممکن است یا سلامتی خود را بازیابند و یا دچار افسردگی شوند. این وضعیت میتواند ناشی از آن باشد که افراد مسن کمتر قادر به بیان احساسات خود بوده و احتمالاً علائم کمتری را نیز بروز میدهند.
در افراد مسنی که برای اولین بار افسردگی را تجربه میکنند، این علائم میتواند شامل تغییرات جسمانی و مغزی همچون کاهش جریان خون و سفتی رگها و نتیجتاً انسداد عروقی و سکته باشد.
افسردگی در زنان باردار
برخلاف تصور قدیمی، زنان باردار نیز همچون سایر زنان در معرض ابتلا به افسردگی هستند، به خصوص در صورتی که سابقه این بیماری را در پرونده داشته باشند. در اکثر موارد، عود بیماری به دلیل توقف مصرف داروها در دوران بارداری رخ میدهد.
متخصصین معتقدند مصرف داروهای افسردگی مثل SSRIs در طول بارداری میتواند منجر به سقط یا اختلال در رشد جنین شود. دستهای دیگر معتقدند جنینی که در سه ماه آخر بارداری در معرض این داروها قرار میگیرد، ممکن است با اختلالاتی نظیر اختلالات تنفسی، حساسیت، سوءتغذیه، عصبانیت، و کاهش قند خون متولد شود.
متخصصین بر اساس تأثیرات مصرف داروهای افسردگی و یا قطع مصرف در دوران بارداری که میتواند منجر به عود بیماری در مادر و یا اختلال در تولد نوزاد شوند، توصیههایی را با در نظر گرفتن عوامل محیطی به مادران ارائه میکنند.
مصرف داروهای افسردگی در دوران شیردهی
مواد ضدافسردگی داروها به مقادیر کمی قادر به راهیابی به شیر مادر بوده و لذا مواد دریافتی در خون نوزاد غالباً به قدری ناچیز است که در تستهای آزمایشگاهی خود را نشان نمیدهد. به هرحال، برای مصرف این داروها لازم است تا سلامت مادر و نوزاد همزمان در نظر گرفته شود.
اثرات جانبی مصرف داروهای ضدافسردگی در زنان
سردرد، تهوع، بیخوابی و عصبانیت، حساسیت، مشکلات در روابط جنسی نظیر بیمیلی جنسی، خشکی دهان که با نوشیدن مایعات بیشتر برطرف میشود، یبوست که با مصرف میوه، سبزیجات و لبنیات مرتفع میشود، مشکلات مثانه از جمله کاهش شدت ادرار، تاری دید، گیجی در طول روز که میتواند مانع رانندگی شود و ضرورت مصرف شبانه داروها را بیشتر میکند؛ همگی از عوارض جانبی مصرف داروهای ضدافسردگی هستند.
مصرف داروهای ضدافسردگی و درمانهای جایگزین
پژوهشی در ۲۰۰۴ نشان داد ۴٪ از نوجوانانی که داروهای ضدافسردگی مصرف کردهاند، اقدام به خودکشی نمودهاند. درحالی که این تعداد در میان مبتلایانی که قرصهای شکر (پلاسبو) مصرف کرده بودند تنها ۲٪ بود.
در ۲۰۰۵، سازمان غذا و داروی ایالات متحده نسبت به عوارض مصرف این داروها در این دسته سنی هشدار داد و در ۲۰۰۷ تمامی تولیدکنندگان ملزم به قرار دادن این پیام هشدار برای کودکان و جوانان تا سقف ۲۴ سالگی بر روی ظرفهای دارو شدند.
از سوی دیگر، پژوهشی بلندمدت نشان داد که تأثیرات مطلوب این داروها بر عوارض نامطلوب آن غلبه دارد. جوشانده و مخمر موسوم به سنت جان یکی از داروهای گیاهی پرمصرف برای مبتلایان به افسردگی خفیف و مزمن در ایالات متحده و اروپاست. با این حال، مطالعات مختلف نشاندهنده تلقینی بودن تأثیر این دارو و اثرات خنثیکننده آن بر سایر درمانها ازجمله داروهای ایدز و پیوند عضو بوده است. روان درمانی و شوک الکتریکی نیز از دیگر روشهای رایج درمان افسردگی هستند.
کمکهای جانبی برای درمان افسردگی
چنانچه کسی در میان نزدیکان و بستگان شما مبتلا به افسردگی مزمن یا خفیف است، میتوانید به روشهای خاصی به کاهش علائم این بیماری در وی کمک کنید؛ حمایت عاطفی، وادار کردن وی به صحبت کردن، خودداری از بیاعتبار کردن به گفتههای توهمآلود وی و در عوض تلاش برای فهماندن واقعیت به فرد، تشکیل جمعهای دوستانه و ترتیب دادن برنامههای تفریحی بدون وادار کردن وی به هیچیک از آنها، و امیدواری دادن برای بهبودی.
کمک به درمان افسردگی خود
چنانچه مبتلا به یکی از انواع افسردگی هستید این روشهای درمانبخش را امتحان کنید: انجام تمرینات ورزشی سبک و منظم، تعیین اهداف واقعبینانه برای زندگی، تغییر کارها و مسئولیتهای سنگین به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت، صرف زمان برای همنشینی با سایرین، کمک برای بهبود درازمدت و نه آنی خلق و خو، به تعویق انداختن تصمیمات مهم برای بعد از بهبودی، و اعتماد به نفس برای تفکر مثبت.
خبرگزاری مهر
اخبارمرتبط :
راه هایی برای از بین بردن افسردگی فصلی
چرا بعضی از افراد در فصل پاییز دچار افسردگی می شوند؟
نکاتی برای اینکه بدانید فردغمگین هستید یا افسرده؟
افسردگی یکی از زوج ها
درمان افسردگی به روش طبیعی
لیلة القدر
این شب، شب تقدیر اسـت، یعنی شبی اسـت که مقدرات در آن معین میشود و یا شبی اسـت باارزش که ارزش مخصوصی دارد، در زمان این شب آراء مختلفی اظهار کردهاند: اول رمضان، دههی آخر رمضان، شب 5، 7، 9، 17، 19، 21، 23، 25، 27، 29 رمضان، شبی از شبهای ماه رمضان، نیمهی شعبان، نیمهی رمضان را هم گفتهاند. یا یک شب مخصوص در یکسال معین در حیات رسول خدا بوده که قرآن در آن نازل شده، یا ممکن اسـت هر سال باشد، یا شب قدر بیش از یک شب بوده ولی اختصاص به دورهی پیغمبراکرم داشته، شبی اسـت مخصوص این امت و یا اصلاً بالا رفته اسـت و بالاخره یک شب نامعین اسـت. به قول بَغَوی (22)خداوند این شب را برای امت اسلام مبهم گذارد تا در همهی شبهای رمضان از طمع درک آن به پرستش او تلاش کنند. چنانکه ساعت اجابت را در روز جمعه و صلاة وسطی را در نمازهای پنجگانه پنهان داشته (23) اسـت. شوکانی 45 قول را دربارهی لیلة القدر از احادیث جمع آوری کرده اسـت. (24)پینوشتها:
1. او از بزرگان خوارج بود: ملل و نحل1: 155-169، الاعلام 5: 23.
2. الاتقان نوع 16 الاولی، ایضاً مجمع البیان 10: 518، ابوالفتوح رازی10: 327، کشف الاسرار 10: 564، فتح القدیر 1: 159 و 5: 459، کتاب الاسماء و الصفات بیهقی 236. در مورد جملهی برحسب زمان های نجومی توضیح باید داده شود: چون نزول تدریجی بوده و وحی در زمانها و مکانهای مختلفی پیش آمده، این تدریجی بودن را نجوم نیز میگویند یعنی وقت به وقت و ستاره به ستاره! علت هم این بود که عرب دیون خود را برحسب اوقات نجومی تقسیط میکرد. مثلاً پول یا متاعی که میگرفتند برگرداندن آن را به وقت طلوع ستارهای تا ستارهی دیگر (در منازل ماه یا بروج خورشید) و یا طلوع ستارگان دیگری مانند سهیل، ثریا، شعری و امثال آنها موکول میساختند. پس «برحسب زمانهای نجومی» یعنی برحسب اوقات زمانی.
3. خلاصه و جامع آن را سیوطی نقل میکند. اتقان، نوع 16 الاولی- مراجعه کنید: البرهان 1: 229، مستدرک حاکم 2: 222، فضائل القرآن ابن کثیر6، تفسیر طبری1: 84-86، الدرالمنثور 1: 189.
قرطبی تا آنجا پیش میرود که اجماع را بر آن معتقد اسـت؛ الجامع لاحکام القرآن2: 297 دارالکتب المصریه، و بسیاری از تفاسیر دیگر.
4. خلاصه اینکه این تنزّلات سه گانه به جهت عظمت امر، بزرگداشت و تفخیم پیامبر، تکریم بنی آدم، مبالغه در نفی شک بر قرآن و ازدیاد ایمان بدان و دقت بیشتر آیات در آسمانهاست.
تاریخ قرآن چاپ اول 41-43، اتقان: نوع 16 الاولی، مناهل العرفان1: 36 به بعد، البرهان1: 229، المرشد الوجیز 24، 25.
5. تفسیر الکبیر امام فخر رازی 5 : 85.
6. عبدالرحمن بن اسمعیل (م665) فقیه شافعی و نویسندهی المرشد الوجیز و شارح شاطبیه که در قراءات مشهور اسـت.
7. تفسیر عیاشی1: 80، اصول کافی2: 629، تهذیب الاحکام4: 194.
8. اعتقادات: باب31.
9. برهان1: 229، اتقان1: 148، امام فخر رازی5: 85، الدرالمنثور1: 189.
10. مجمع البیان2: 276.
11. بحارالانوار18: 253-254.
12. تاریخ قرآن زنجانی 10.
13. تفسیر المیزان ذیل آیه 183 تا 185 سورهی بقره و آیهی 115 طه.
14. تفسیر سورهی قدر از استاد مطهری.
15. مجمع البیان2: 276.
16. ابوعمرو عامر بن شراحیل (م109) پانصد تن از صحابه را دیده بود و از علی بن ابی طالب و جابربن عبدالله و زید بن ثابت روایت میکرد.
17. اتقان نوع 16، الاولی.
18. کشاف1: 227.
19. تفسیر کبیر5: 85.
20. مناقب آل ابی طالب1: 150.
21. شرح عقاید صدوق 58.
22. ابوالقاسم عبدالله بن محمد (م317) در حدیث و سنت رجال کتبی دارد.
23. تفسیر بغوی و تفسیر خازن در سورهی قدر.
24. نیل الاوطار4: 272 چاپ عثمان خلیفه.