در وضع طبیعی لازم است شانهها موازی با تنه قرار بگیرند. در واقع، گردشدگی شانه به معنی این است که به دلایل مختلف شانهها از وضع طبیعی خارج شده و به سمت جلوی بدن متمایل شده است.
دکتر امیر احمدی، دکترای فیزیوتراپی با اشاره به این که تغییر فرم شانهها به علت نبود تعادل در طول عضلات جلویی و عقبی ناحیه شانه ایجاد میشود، میگوید: این وضع ممکن است به علت انجام غلط ورزشهای حرفهای یا نشستنهای طولانیمدت، بخصوص در افرادی که ساعتهای طولانی پشت کامپیوتر مینشینند، ایجاد شود.
بلند کردن اجسام سنگین یا پرکردن بیش از اندازه کیف، بویژه در دانشآموزان نیز به افتادگی و دردهای شانه منجر میشود. این دردها در دانشآموزانی که کیفهای سنگین خود را روی یک شانه حمل میکنند، نیز دیده میشود که بی توجهی به این مساله باعث تبدیل دردهای زودگذر به دردهای دائمی و تغییر فرم شانه با افزایش سن میشود.
دکتر احمدی، در گفتوگو با جامجم تاکید میکند: نحوه غلط نشستن و ایستادن، انجام ورزشهایی که تقارن در قدرت عضلات جلویی و پشتی بدن را مختل میکند، تمرکز بیش از حد بر تقویت عضلات جلویی در بدنسازی و شنا و انجام ندادن تمرینات کششی قبل از شروع ورزش از عواملی است که باعث ایجاد و تشدید مشکل میشود. همچنین این مشکل در افرادی که مبتلا به گرد پشتی مادرزادی هستند نیز دیده میشود که لازم است درمان برای هر دو مشکل صورت پذیرد.
درمان با اصلاح روش زندگی
درمان گردشدگی شانه از سوی فیزیوتراپیستها و از طریق تجویز ورزشهای لازم برای اصلاح این مشکل و همچنین تغییر در قامت نشسته و ایستاده ممکن است.
دکتر احمدی به نکاتی برای اصلاح افتادگی شانه اشاره کرده و میگوید: در مورد برخی ورزشکاران حرفهای که در بدنسازی فقط به تقویت عضلات سینهای میپردازند و از تقویت عضلات پشتی شانه غافلند، لازم است تمرینات جدیدی برای آنها تجویز شود. در مورد افرادی که به صورت غلط مینشینند نیز باید علتهای احتمالی که باعث این نوع نشستن میشود را شناسایی و برطرف کنند. مثلا در اغلب موارد میز کامپیوتر و صندلی از نظر ارتفاع تناسب ندارد و لازم است از نظر ارگونومی اصلاح شود.
این فیزیوتراپیست تاکید میکند: در برخی از مراجعینی که مبتلا به گردشدگی شانه هستند و دردهای عضلانی و مفصلی نیز دارند لازم است اینگونه مشکلات نیز به صورت همزمان درمان شود و بیشک، آگاهی از چگونگی نشستن و ایستادن صحیح و همچنین توجه به نحوه صحیح انجام ورزشهای حرفهای باعث پیشگیری از ایجاد این مشکل میشود. حتی بسیاری از شناگران حرفهای از وجود این مشکل غافلند و معمولا توجه چندانی به انجام ورزشهای کششی ندارند و به این علت، مستعد ابتلا به دردها و آسیبهای مفصل شانه هستند.
ورزش درمانی
انجام تمرینات ورزشی کششی و تمرینات تقویتی بهترین توصیه برای رفع بدشکلی و تغییرفرم شانههاست.
دکتر احمدی در این باره توضیح میدهد: تمرینات کششی برای عضلات سینهای کوچک و بزرگ توصیه میشود. تمرینات تقویتی نیز برای عضلات متصل به استخوان کتف تجویز میشود. همچنین به منظور انجام تمرینات تقویتی لازم است عضلات مذکور، بخصوص عضلات نزدیککننده استخوان کتف تقویت شود.
وی تاکید میکند: حرکات اصلاحی شامل تمرینات درمانی مذکور و همچنین اصلاح قامت ایستاده و نشسته است. لازم است تمرینات درمانی با هدف قرینهکردن قدرت عضلات سینهای با عضلات پشتی شانه انجام پذیرد. توجه به اصلاح قامت نیز باید در حرکات اصلاحی مدنظر قرار بگیرد. اصلاح قامت به این مفهوم است که هرگونه بدقامتی در اجزای مختلف بدن شامل سر، ستون فقرات گردنی، اندامهای فوقانی، ستون فقرات پشتی، تنه، ستون فقرات کمری و اندامهای تحتانی باید مورد توجه قرار بگیرد و اصلاح شود. بدقامتی به این مفهوم است که هریک از اجزای نامبرده نسبت به هم و بخصوص نسبت به خط شاقولی که از این اجزاء میگذرد در راستای نادرستی قرار گرفته باشد. در اغلب موارد، بدقامتی در ستون فقرات پشتی با گردشدگی شانه همراه است.
اختلالی که پس از نوجوانی بروز میکند
توجه داشته باشید گردشدگی یا افتادگی شانهها اختلالی است که در اغلب موارد بعد از سنین نوجوانی بروز میکند و لازم است از همین سنین تا آخر عمر از آن پیشگیری کرد.
دکتر احمدی با اشاره به این مطلب میگوید: در صورتی که این اختلال، شناخته و درمان نشود باعث بروز مشکلات جدی در مفصل شانه همچون خشکی مفصلی، تاندونیتها و آرتروز میشود.
پونه شیرازی / گروه سلامت
جوانی به نام «آروین» ۲۴ ساله، برای رفع چند مشکل گوارشی خود و کمی هم کم کردن اضافه وزنش از یک رژیم غذایی پیشنهاد شده در فضای اینترنت که بر پایه مصرف سبزیهای مختلف و آب آنها شکل گرفته پیروی میکند پس از مدتی دنبال کردن این رژیم و کاهش ۶ کیلوگرم از وزن اضافه خود، گرفتار عوارضی بسیار از نظر سلامتی میشود. حال این موضوع با حضور خود او، دکتر رضا راستمنش (متخصص تغذیه)، دکتر مهدی مقدسی (متخصص مغز و اعصاب)، دکتر علیاکبر حاجآقامحمدی (فوق تخصص گوارش و کبد) و دکتر امیر مردانی (متخصص پزشکی ورزشی) مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته که برای اطلاعتان در ادامه منتشر شده است:
*آقای آروین چطور تصمیم گرفتید بدون مشورت با متخصص چنین رژیمی بگیرید؟
مدتی بود که به دلیل درس و دانشگاه و کار، برنامه غذاییام به شدت بههم ریخته بود. فرصت کافی برای غذا خوردن نداشتم و معمولا سر پا در دانشگاه یا در مسیر رفتن به محل کار فستفود یا کیک و پیراشکی یا بیسکویت میخوردم. بعد از گذشت مدتی نهتنها شکم آوردم بلکه به شدت دچار نفخ و یبوست و بعد همورویید شدم. اوایل قرص دینه مصرف میکردم اما بعد به توصیه پزشکم بهجای داروهای ملین، مصرف سالاد را در برنامه غذاییام بیشتر کردم. بعد از مدتی مشکلات گوارشیام بهبود پیدا کرد تا اینکه در یکی از سایتهای اینترنتی در مورد رژیم سبزیجات و تاثیر آن در کاهش وزن، مطلبی خواندم. بعد از امتحانات دانشگاه، رژیم را شروع کردم و هر روز یک لیوان بزرگ آب سبزیجاتی نظیر آب هویج، سیبزمینی، ترب سفید، گوجهفرنگی، اسفناج و کرفس یا پوره انواع سبزیجات را 20 دقیقه قبل از هر وعده غذایی میخوردم زیرا میخواستم در عرض یک هفته کلی وزن کم کنم.
*و نتیجه چه شد؟
اوایل حالم خوب بود ولی بعد از 3-2 روز دچار دل درد، دلپیچه و اسهال شدید شدم. مدتی رژیم را کنار گذاشتم تا وضع مزاجیام درست شود و چند روز بعد دوباره با نصف لیوان آب سبزیجات قبل از هر وعده شروع کردم اما نتوانستم خیلی ادامه دهم چون میگرنم عود کرد و دچار ضعف بدنی شدیدی شدم. به کل رژیم را کنار گذاشتم و حتی مدتی استراحت کردم اما با کمترین کاری احساس ضعف میکردم. در نتیجه به متخصص داخلی مراجعه کردم و برایم آزمایش نوشتند و متوجه شدم دچار کمبود آهن، روی، اسیدهای چرب امگا 3، ویتامین B و D هستم.
*با این رژیم وزن هم کم کردید؟
بله 6 کیلوگرم اما یک هفته بعد از قطع رژیم، دوباره چند کیلوگرم به وزنم اضافه شد.
*برای جبران کمبودها چه میکنید؟
فعلا زیر نظر متخصص تغذیه هستم. ایشان معتقد است که وزنم خوب است و اضافه وزن چندانی ندارم و بهتر است تغذیه متعادل و متنوعی داشته باشم و برای کاهش سایز دور شکمم روزی نیمساعت پیادهروی کنم. سعی کردهام برنامه کاریام را سبکتر کنم و وقتی را به خوردن ناهار اختصاص دهم. مادرم هم بشدت هوایم را دارد و اجازه نمیدهد حتی یک روز لب به فستفود بزنم.
*فکر میکنید دلیل مشکلاتتان سبک زندگی قبلیتان بوده یا رژیم سبزیجات؟
سبک زندگیام که در کل اشتباه بوده و به خاطر مصرف طولانی مدت فستفود دچار کمبود بودم اما این رژیم باعث شد مشکلاتم بیشتر شود.
دکتر رضا راستمنش (متخصص تغذیه):
با یک مقاله خواندن دکتر نمیتوان شد!
*نظرتان در مورد پیروی از رژیم سبزیجات برای کاهش وزن چیست؟
اول از جنبه میزان کالری به این رژیم نگاه میکنم و بعد از جنبه عوارضی که میتواند داشته باشد. فردی که فقط رژیم سبزیجات میگیرد، کالری بسیار کمی دریافت میکند و طبیعی است که به سرعت وزن کم کند اما فراموش نکنیم اساسا نیاز به انرژی، تابعی از نیازهای متابولیکی و فیزیکی بدن است. فردی که هیچ فعالیتی ندارد، روزانه به طور میانگین به 800 کیلوکالری نیاز دارد که این مقدار صرف کارهای حیاتی مثل ضربان قلب، تنفس، تنظیم دمای بدن و عملکرد کلیهها و... میشود. اگر فردی در روز کمتر از 800 کیلوکالری مصرف کند، به ناچار بدن برای تامین انرژی مورد نیاز رو به سوزاندن عضلات میآورد و شاهد تحلیل و افتادگی پوست و عضلات خواهیم بود.
وقتی عضلات سوزانده میشود، بخشی از پتاسیم موجود در آنها وارد خون میشود. فردی که رژیم سبزیجات دارد و بهویژه سبزیجاتی مثل جعفری که پتاسیم بالایی دارد، مصرف میکند به مراتب میزان پتاسیم خونش بالاتر میرود که اصطلاحا به آن «هیپرکالمی» میگویند که در موارد خفیف تا متوسط علائمی مثل گرفتگیهای عضلانی از جمله تیک عضلات پلک یا عضلات دستگاه گوارش و دردهای تیرکشنده معده و روده و حتی گرفتگی عضلات دست، تپش قلب، تهوع، استفراغ و... دارد و در موارد شدید میتواند باعث آسیب قلبی شود.
*اگر فرد از سایر سبزیجات مثلا کرفس استفاده کند چطور؟ میگویند این سبزی چربیسوز است!
هر نوع ماده غذایی اگر به اندازه مصرف شود، خوب است و حیاتبخش اما زیادهروی در مصرف همان ماده غذایی میتواند مسمومیتزا باشد. ترب سفید منبع خوبی از ترکیبهای گوگردی است. این ترکیبها به کبد در سمزدایی کمک میکنند اما همین ترکیبها وقتی از حد مشخصی بیشتر مصرف میشوند، برای کبد آسیبزا هستند. حتی آب هویج که منبع خوب بتاکاروتن است اگر زیاد یعنی روزانه 3-2 لیوان مصرف شود، مسمومیتزاست و باعث بروز حالتی به نام «هیپرکاروتنمی» میشود.
متاسفانه در کشور ما افراد با خواندن یک مقاله که آب فلان سبزی مفید است و معجون کاهش وزن است رو به مصرف بیرویه آن میآورند. مفید بودن تعریف دارد. باید گفت چه چیزی در چه حد و برای چه کسانی مفید است. هدف از درج برخی مقالات علمی در مجلات افزایش آگاهی افراد است اما نباید فکر کرد با کسب همین میزان اطلاعات میتوانیم کارشناس باشیم. دریای علم، وسعت بینهایتی دارد و صرفا با خواندن یک مقاله نمیتوان کارشناس شد.
در مورد کرفس نیز هیچ منبع علمی در دنیا نشان نداده این سبزی تاثیر چشمگیری در کاهش وزن داشته باشد. کرفس منبع غنی از برخی مواد به نام فورانوکومارینهاست که جذب اشعه UV توسط پوست را افزایش میدهد و باعث تشدید علائم پوستی در افراد مستعد به لوپوس میشود.
لوپوس بیماری پوستی است که میتواند به تنهایی یا همراه با روماتیسم مفصلی دیده شود. در بعضی از بیماران، بیماری روماتیسم بعد از آنکه مفاصل را درگیر میکند، میتواند در برخی افراد تظاهرات پوستی هم بدهد. در این افراد، اضافه وزن خود یک عامل مخرب مفصلی است. برخی از این افراد به جای آنکه وزنشان را با یک رژیم سالم پایین بیاورند همیشه دنبال روشهای میانبر هستند و بعضی وقتها رو به مصرف آب کرفس میآورند که نه تنها فرصت طلایی کاهش وزن را از بین میبرند، بلکه حساسیت پوستی را نیز در بعضی از این افراد افزایش میدهد و اگر مبتلا به لوپوس باشند، حساسیت این افراد را تشدید میکند.
*یکی از مشکلات گوارشی رایج یبوست است. آیا مصرف آب سبزیجات، آن را برطرف میکند؟
مصرف سبزیجات و فیبر همراه غذا به رفع این مشکل گوارشی کمک میکند اما فراموش نکنیم رژیم سبزیجات روش مناسبی برای درمان این مشکل نیست. عضلات روده نیاز به حرکت دارند و این حرکت به وجود هورمونیهایی مانند کوله سیستوکینین که توسط کیسه صفرا ترشح میشود، بستگی دارد. مادامی که عضلات روده کشیده نشوند، حرکت دودی آغاز نخواهد شد.
وقتی که فردی غذا نمیخورد، کیسه صفرا دلیلی برای انقباض نمیبیند. در نتیجه هورمون کوله سیستوکینین وارد روده نمیشود و حرکت روده معنی پیدا نمیکند. خوردن فیبرها تا حدی باعث حرکت میشود اما نه به حدی که انتظار میرود. وقتی فردی فقط آب سبزیجات میخورد چون روده حرکتی ندارد، دچار یبوست میشود.
از سوی دیگر، اگر مصرف سبزیجات حاوی پتاسیم زیاد باشد، فرد اسهال میشود و به طور متناوب شاهد علائمی مانند اسپاسم، اسهال و یبوست خواهیم بود. خوشبختانه این آقا فقط رژیم آب سبزیجات را دنبال نکردهاند ولی با این حال علائمی مشابه این مشکل در ایشان بروز کرده است.
*آیا دلیل کمبودهایی که مهمان ما دچار آن شدند رژیم آب سبزیجات بوده است؟
برخی عناصر و ویتامینها خاص منابع حیوانی هستند. آهن، روی یا برخی ویتامینها مثل A و E بیشتر در منابع حیوانی یافت میشود. کمبود ویتامین Aو روی با ضعف بدنی، سرگیجه و ریزش مو، کمبود روی با اختلالات بویایی و چشایی و عملکرد جنسی، ریزش مو و بیتفاوتی همراه میشود.
*آیا فستفود میتواند باعث کمخونی و کمبود ریزمغذیها و چربیهای مفید در بدن شود؟
بستگی به میزان منابع حیوانی و کیفیت فستفود دارد. در درازمدت این امکان وجود دارد.
*آیا رژیم سبزیجات به کبد و کلیه صدمه میرساند؟
این موضوع به نوع سبزی و میزان مصرف آن بستگی دارد. در برخی از انواع نارسایی کلیه، کلیه اصلا قادر به دفع پتاسیم نیست و تجمع پتاسیم در بدن به کلیهها فشار میآورد. از سوی دیگر، سبزیجات گاهی حاوی ترکیباتی هستند که سمیتزدایی آنها کار کبد را سخت میکند. پس هر چیزی که خارج از مقدار متعادل مصرف شود، ممکن است چنین حالاتی را سبب شود.
دکتر مهدی مقدسی (متخصص مغز و اعصاب):
گرسنگی، آتش میگرن را شعلهور میکند
رژیم غذایی بهخصوص گرسنگی کشیدن در بروز حملات میگرنی تاثیرگذار است. میگرنیها کلا به تغییر سبک زندگی و تغییر رژیم غذاییشان حساس هستند مثلا با کوچکترین تغییر در رژیم غذایی و کاهش منیزیم حملات میگرنی این افراد تشدید یا طولانی میشود. از اینرو همیشه توصیه میشود افراد مبتلا به میگرن در خواب و خوراکشان نظم را رعایت کنند. به این افراد اصلا کمخوری، پرخوری و رژیم غیرمعمول توصیه نمیشود.
البته نوع مواد غذایی انتخابی در رژیم هم بسیار مهم است و فرد باید به تجربه دریابد چه موادی میگرن او را تشدید میکند. مثلا برخی افراد با مصرف کرفس، پیازچه و پیاز دچار سردرد میشوند و در برخی دیگر از افراد این سبزیجات اثر مثبت بر کاهش حملات میگرنی دار د. بهترین توصیه این است که افراد مبتلا به میگرن زیر نظر متخصص تغذیه رژیممتعادلی را درپیش بگیرند.
دکتر علیاکبر حاجآقامحمدی (فوقتخصص گوارش و کبد):
آب سبزیجات، باعث ضعف و افت فشار خون میشود
فستفود به دلیل داشتن چربیهای اشباع، غذایی پرانرژی محسوب میشود و به دلیل داشتن نمک و ادویه احساس تشنگی ایجاد میکند و فرد مجبور است به دنبال مصرف آن حجم زیادی آب مصرف کند که این موضوع باعث نفخ و درد و سوءهاضمه میشود. هضم فستفود به دلیل چربیهایی که دارد سخت است و نیترات موجود در آن نیز سرطانزاست.
فستفود نهتنها ترکیبات مضری دارد بلکه حرکت آن در دستگاه گوارش نیز به کندی رخ میدهد و در درازمدت عامل بسیاری از مشکلات گوارشی از جمله یبوست است. بسیاری از افراد برای درمان یبوست همراه با وعدههای غذایی سبزیجات مصرف میکنند.
فیبر سبزیجات به کارکرد بهتر دستگاه گوارش کمک میکند اما مصرف آب سبزیجات را برای درمان یبوست توصیه نمیکنیم چون آب سبزیجات نقش دارویی دارد و گاهی محرک معده و روده و دستگاه گوارش است و میتواند خود باعث زخم معده شود.
آب سبزیجات روی فشار خون هم تاثیر میگذارد و باعث افت فشار خون و بیحالی و ضعف در فرد میشود. مصرف آب سبزیجات را اصلا توصیه نمیکنیم مگر آنکه با حفظ تعادل و زیر نظر متخصص تغذیه و پزشک باشد.
دکتر امیر مردانی (متخصص پزشکی ورزشی):
بهترین ورزشها برای کاهش وزن
مسلم است که قطع مصرف غذاهای فستفود برای کاهش وزن و چاقی شکمی الزامی است و برای رفع چاقی شکمی، رعایت رژیم غذایی (محدودیت کالری) و انجام ورزش بهترین راه است بنابراین به افرادی که چاقی شکمی دارند و میخواهند آن را برطرف کنند، توصیه میشود مصرف انواع غذاهای سرخکردنی بهخصوص فستفودها، شیرینیها، نوشابههای گازدار، سس مایونز و قند و شکر را به حداقل برسانند.
در مورد ورزش نیز اغلب مطالعهها نشان دادهاند که ترکیبی از تمرینات هوازی (پیادهروی، راه رفتن روی تردمیل، دوچرخه ثابت، شنا کردن و...) و تمرینات قدرتی (تمرینات با وزنهها و باندهای الاستیک و...) بهترین تاثیر را در کاهش وزن دارد. استفاده از ورزش توام با رژیم غذایی بهترین و سالمترین راه مبارزه با چاقی شکمی است. البته این نکته را باید یادآور شد که این روش اراده و پشتکار قوی میطلبد. (سمیه مقصودعلی/هفتهنامه سلامت)
در واقع، یکی از علل شایع کمردرد و گردن درد، درگیری مفاصلی است که ممکن است به صورت درد حاد و حالت قفلشدن در کمر یا گردن بروز کند. درد شخص در این وضعیت، حتی با خم شدن به عقب یا خوابیدن به شکم بدتر میشود.
شاید در ابتدا بسیاری چنین دردی را ناشی از دیسک کمری بدانند، در حالی که این درد ناشی از یک بیماری التهابی در ستون مهرههاست که از اختلال عملکرد مفاصل بینمهرهای پشتی یا «فاست» ناشی میشود. این بیماری که سندرم مفاصل فاست نام دارد با ایجاد درد و محدودیت حرکتی در ستون مهرهها بروز میکند.
دکتر پرهام پارسانژاد، فیزیوتراپیست در گفتوگو با جامجم با اشاره به این که هرگونه اشکال در حرکات مفاصل فاست عملکرد طبیعی دیسکهای بینمهرهای را نیز مختل میکند، میگوید: مفاصل فاست به صورت جفت و در راست و چپ قسمت پشتی ستون فقرات واقع شدهاند و حرکات مهرهها روی هم از طریق این مفاصل صورت میگیرد. این مفاصل از سطوح مفصلی مهرههای بالا و پایین، کپسول و غضروف مفصلی و مایع داخل مفصلی تشکیل شدهاند و اختلال عملکردشان یکی از شایعترین علل دردهای ستون فقرات کمری، پشتی و گردنی است.
عضو هیات مدیره انجمن فیزیوتراپی استان تهران میافزاید: هر عاملی که حرکت این مفاصل را دچار اختلال کند باعث محدودیت این مفاصل و ایجاد درد در این ناحیه میشود. قفلشدن مفاصل فاست، التهاب و تورم در این مفاصل، ساییدگی غضروف مفصلی و آرتروز این مفاصل، کوتاهی و چسبندگی کپسول بین مفصلی و اسپاسم و گرفتگی عضلات در این ناحیه از علل مهم محدودیت این مفاصل و ایجاد درد است.
از لق شدن تا قفلشدن مفاصل بینمهرهای
گاهی لق شدن و تحرک بیش از حد مفاصل بینمهرهای کمر با ایجاد درد شدید در این ناحیه همراه میشود.
دکتر پرهام با بیان این مطلب میافزاید: شکستگی، دررفتگی و کشیدگی رباطها یا بیماریهایی مانند روماتیسم مفصلی میتواند به لق شدن مفاصل بینمهرهای کمر منجر شود. از سوی دیگر، حرکات و چرخشهای ناگهانی و غیرمنتظره مانند ندیدن چاله در مسیر راه رفتن و کنترل عضلانی نامناسب، بخصوص زمانی که بیمار سابقه مشکل در این ناحیه را داشته باشد یا عضلاتش در این قسمت ستون فقرات ضعیف باشد، سبب قفلشدن این مفاصل میشود.
این فیزیوتراپیست تاکید میکند: درد ناشی از قفلشدن مفاصل فاست گردن در ناحیه گردن، شانه و بالای بازو نیز احساس میشود. در حالی که درد فاستهای کمر علاوه بر کمر ممکن است در باسن و رانها احساس شود که ممکن است با دردهای ناشی از بیرونزدگی دیسک و سیاتیک اشتباه گرفته شود. قفلشدگی فاستها سبب سختشدن حرکت ستون فقرات میشود و اگر مثلا این مفاصل در حالت خمشدن مهره به جلو قفل شده باشند، صافشدن به سمت عقب امکانپذیر نیست.
تشخیص درست و درمان سندرم مفاصل کمر
به گفته دکتر پرهام، متخصصان فیزیوتراپیست میتوانند با لمس یکایک مفاصل بینمهرهای کمر و معاینه حرکات آنها، موضع درگیر را پیدا کرده و دریابند در کدامیک قفلشدگی، خشکی یا لقی وجود دارد. از طریق انجام رادیوگرافی، سیتیاسکن و امآرآی نیز میتوان التهاب مفصلی و شکستگی در این مفاصل را نشان داد، اما این روشهای تشخیصی قادر به نشان دادن قفلشدگی مفصل نیستند.
وی با تاکید بر این که پس از تشخیص قفلشدگی فاستها، فیزیوتراپیست بسادگی میتواند آنها را درمان کند، توضیح میدهد: این کار با تکنیکهای دستی ساده، سریع و بدون درد قابل انجام است.
سپس برای تقویت عضلات و بازگرداندن حرکات طبیعی، تمرینهای لازم به بیمار آموزش داده میشود تا این قفلشدن دوباره بیمار را گرفتار نکند. از دیگر تکنیکهای مؤثری که متخصصان فیزیوتراپیست برای کاهش درد و اسپاسم ناشی از این آسیبها به کار میگیرند سوزن زدن خشک است که ممکن است همراه با تحرکات الکتریکی اعمال شود.
این متخصص فیزیوتراپی تاکید میکند: اگر فاستها قفل نبوده و برعکس لق و حرکت بیش از حد داشته باشند و این حرکت بیش از اندازه به ساختارهای اطراف ستون فقرات فشار آورده و باعث درد آن نواحی شود، فیزیوتراپیست برای درمان به سراغ تکنیکهای ثباتدهنده و آموزش تمرینات ثباتی و کنترل عضلانی میرود که درمان این آسیب زمان بیشتری نیاز دارد. در چنین شرایطی باید قدرت عضلات ثباتدهنده و کنترل عضلانی به مرور به حالت طبیعی بازگردد و بیمار نیز به طور مرتب، طبق دستور فیزیوتراپیست تمریناتش را در منزل انجام دهد.
پونه شیرازی / گروه سلامت
بسترهای اجتماعی نامناسب، فقر اقتصادی، نبود فرهنگسازی مناسب بارها و بارها از علل این اتفاقات شناخته شدهاند اما کمتر به این مقوله پرداخته شده که مکان مدارس چه نقشی در به وجود آوردن این شرایط دارند؟
نادر روزرخ، استاد دانشگاه و مؤلف حوزهٔ معماری، میگوید: «بر اساس قانون، در بحث طراحی و ساخت فضاهای آموزشی باید پیش از هر چیز به سوابق آن در نظام فنی و اجرایی کشور مراجعه کنیم. در بحث مدرسهسازی آییننامه و دستورالعمل تنظیمشده وجود دارد، بنابراین اگر به دنبال کشف پاسخ این سؤال هستیم که آیا فضای آموزشی یا مدرسه میتواند واجد ویژگیهای منفی باشد، ابتدا باید سؤال را به این شکل تغییر بدهیم که اجرای آن قانون باعث بروز این ویژگی میشود یا اجرا نکردن آن.»
اینجاست که تصویر مدرسهای در پاکدشت مهم میشود که در آن معلم بچهها را وادار میکند برای تنبیه دستشان را در توالت فروببرند، تصویری که بیشتر مدارس دولتی در ایران به آن شکل هستند: ساختمانی مانند همهٔ ساختمانهای مدارس دولتی؛ بزرگ با کلاسهای متعدد، حیاطی آسفالتشده که گوشهای از آن دروازهای قدیمی با تورهای پاره قرار گرفته. گل و گیاهی نیست. چمنی وجود ندارد. دیوارها کوتاه است. آن سوی دیوارها بیابانی برهوت قرار گرفته.
روزرخ میگوید: «حد و حدود قانونی ساخت مدارس در ایران را دستورالعمل و آییننامهٔ سال ۸۲ سازمان مدیریت، برنامه و بودجه تشکیل میدهد و از آن زمان مدیران، مجریان و مهندسان مشاور طرحها ملزم به اجرای آن شدهاند. در بحث مدرسهسازی باید سازوکاری را برای تصمیمگیری مشخص کنیم. باید توجه کرد که طراحی مدرسه با تولید آپارتمان مسکونی متفاوت است اما ازآنجاکه نود درصد دانشجویان ما در حوزهٔ معماری، برای ساختوساز در حوزهٔ مسکونی تربیت میشوند، انتخاب تیمی که از عهدهٔ چنین کار پرمحاسبهای بر بیاید سخت است.»
گفتههای روزرخ برآمده از سالیان سال مدرسهسازی در ایران است که اصولی دارد، اصولی که شاید جهانی هم باشد اما مسأله اینجاست که دیگر برای بچههای امروز و شرایط کنونی جوابگو نخواهند بود، شاید برای همین هم هست که این استاد دانشگاه تأکید میکند: «اگر مدرسهای با این دستورالعمل ساخته شود میتوان چالش آن را بررسی کرد و برای رفع آن خواستار تغییر در محاسبات این قانون شد.»
به گفته او، در معماری نمیشود با اغراق پروژهای را تحویل داد. باید برای آدمهایی که قرار است از این مکان بهرهبرداری کنند، امکانات لازم فراهم شود و برای همین نیاز به اعدادِ واقعی داریم. در تحقیقی که در زمینهٔ استانداردهای فضای نمایشگاهی کشور انجام شد، دریافتیم که وقتی چگالی جمعیت در مکانی از سی درصد بیشتر میشود، یعنی از مرز سی نفر در هر صد مترمربع میگذرد، آن فضا مخاطرهآمیز میشود و بنابراین لازم است که برای آن تمهیدات حفاظتی در نظر گرفته شود. حالا مقایسه کنید که در بعضی فضاهای معماری عمومی، ازدحام جمعیت از سی درصد هم گذشته و به دویست درصد رسیده، اینطور میشود که فاجعه رخ میدهد.
او طراحی مدارس را دغدغهای جدی میداند: «تیپهایی که برای ساخت مدارس میشود به آنها استناد کرد قدیمی هستند و با موج جمعیتی جامعه حرکت نمیکنند. در این سی سال، جمعیت دانشآموز کشور بارها دچار افتوخیز شده؛ در برهههایی، مدارس کشور مملو از دانشآموزان بودهاند و امروز، تعدادشان بهمراتب کمتر از آن موقع است. برای چنین تغییری در رفتار جمعیتی، ساختمانهای آموزشی ما چه تغییراتی کردهاند؟ نه به سمت کیفیسازی فضا حرکت کردهاند و نه در ساختارشان تغییری به وجود آمده.»
در برابر مدارس بزرگِ بیدانشآموز اما مدارسی کوچک نیز در حال شکلگیری هستند: «دانشآموزانی که در مدرسهای کوچک و فضایی سرپوشیده نیمی از روز خود را میگذرانند، عملاً از تحرک لازم باز ماندهاند و انرژیشان را صرف جابهجایی صدادار نیمکتها میکنند یا با دستگیرههای در و پنجره ور میروند. دانشآموزانی که در مدارس بیحیاط و بیسبزه درس میخوانند بهنوعی زندانی زندگی اجباراً مدرنشدهٔ ما هستند اما در واقع آنها در فضایی درس میخوانند که با اشتباه محاسباتی ساخته شدهاند یا زمینش بدون در نظر گرفتن کاربری آن خریداری شده است.»
روزرخ، با شرح این دو حالت مدارس، رابطهٔ خشونت و فضای آموزشی را شرح میدهد: «در هر دو حالت امکان بروز خشونت در فضاهای معماریشدهٔ تنگ با چیدمانهای اشتباه و مسیرهای باریک بیشتر از وقتی است که دانشآموز را آزاد میگذاریم تا در محوطهای باز و سرسبز انرژی خود را خالی کند. این روزها حتی درِ مدارس هم بهنوعی کوچک شدهاند، درحالیکه بر اساس همان قواعد قدیمی و دستورالعملهای پیشین، درِ مدرسه باید بهاندازهای بزرگ باشد که دانشآموزان برای ورود به آن دچار حس رقابت نشوند و همدیگر را مجروح نکنند. فاصلهٔ کلاسها، فاصلهٔ میزها، فاصلهٔ دفتر مدرسه و محل اجتماع معلمان با حیاط مدرسه و راهروهایش، فاصله سرویسهای بهداشتی و اندازهٔ آنها از مواردی هستند که اگرچه جزئی به نظر میرسند، وقتی پای طراحی محیط ایدهآل آموزشی به میان میآید، بدل به عدد واقعی و کارشناسیشده میشوند که اندازهها را به ما یادآوری میکنند.»
مدرسهٔ بزرگ هم خشونتساز است
اگر دو حالت خشونتساز در مدارس در نظر گرفته شود، مدرسه بزرگ بدون المانهای بهروز معماری و مدرسهٔ کوچک بدون در نظر گرفتن قاعدهٔ چگالی، اینکه در جنوب تهران معلمی به دانشآموزان تجاوز کند حیرتانگیز نمیشود؛ مدرسهای که در نگاه هر بینندهای ایدهآل به شمار میرود، مدرسهای با رنگهای متنوع، بزرگ، در شهرکی تمیز و آرام که حتی برخلاف مدرسهٔ قبلی وسایل آموزشی هم دارد که میتوانست محلی برای آرامش دانشآموزان باشد.
اینجاست که سعید خراطها، جرمشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی، در گفتوگو با شبکه آفتاب میگوید: «اگر فضا تغییر کند، مثل دستهگلی است که سر قبری بگذارید یا ریسهای که در مراسم عزاداری روشن کنید. فرقی نمیکند چراکه جامعهٔ آسیبدیده آدم آسیبدیده به وجود میآورد. جامعهٔ آسیبدیده بحرانهای اجتماعی و فرهنگی به وجود میآورد.»
او مدرسه را بزرگترین نمود کودکآزاری میداند: «بسیاری مردم از سالهای گذشته تاکنون تحتتأثیر کودکآزاری در مدارس قرار گرفتهاند. بچهها خودشان را به مرگ میزنند تا یک روز به مدرسه نروند یا یک ساعت زودتر از مدرسه بیرون بیایند. مدارس آموزشهای غیرکاربردی میدهند. در آنها به دانشآموزان اطلاعات کارآمدی داده نمیشود. بچهها مسیر جبر را طی میکنند.»
به گفتهٔ او، جامعهٔ آسیبدیده آدم آسیبدیده به وجود میآورد. از همین بابت افرادی که در مدارس کار میکنند، مسائل اجتماعی خودشان را دارند و همینطور خانوادههای بچهها، به این ترتیب است که آسیبهای اجتماعی را منتقل میکنند، مدارس به دلیل ارتباط چهرهبهچهرهای که دانشآموزان با هم دارند و همچنین با معلمان، انتقال جرم بهمثابه فرهنگ انتقال پیدا میکند. فحشهای رکیک و اولین زدوخوردهای جدی در مدارس صورت میگیرد.
او دربارهٔ رابطهٔ جرم و مکان میگوید: «فضای مدارس به بچهها تحمیل میشود. بچهها باید آموزههایی را بپذیرند. در مدارس میان بچهها تعامل به وجود میآید و باید دید این تعامل چگونه ایجاد میشود، اما من موافق نیستم که بگوییم با ساخت مدارس با امکانات بهتر شرایط خشونت تغییر میکند. باید چرخهٔ خشونت از جامعه به مدرسه را متوقف کرد.»
بااینحال هنوز نمیشود شهرک دورافتاده و بدون نوری را که معلم مدرسهای در شهرکی خلوت از آن به خانه برمیگردد یا بیابان برهوت پشت مدرسهٔ پاکدشت یا شلوغی مدرسهٔ بروجرد را از یاد برد. هشدارهایی که ممکن است روزی به فجایعی بزرگتر ختم شوند. (فاطمه علیاصغر/شبکه آفتاب)
58
مردان بویژه در سنین جوانی از آنجا که بازوی مولد و فعال جامعه محسوب میشوند و تاثیر به سزایی بر چرخه اقتصادی و اجتماعی جامعه میگذارند اما به همان نسبت بیماریها و نیز از اهمیت و حساسیت برخوردار است. سرطان بیضه یکی از همین مشکلات جسمی مردانه است. شما درباره این بیماری چه میدانید؟
مثل تمام سرطانها، در سرطان بیضه هم رشد غیرطبیعی سلولهای بیضه باعث ایجاد بدخیمی در بیضه میشود. تومورهای بیضه نسبتا غیرشایع است و فقط ۱ تا۲درصد تومورهای بدخیم مردان را تشکیل میدهند. با اینکه این تومورها شیوع زیادی ندارند، ولی به علت گرفتار کردن مردان جوان اهمیت پیدا میکنند. بهطوریکه تومور بیضه در مردان در سنین ۲۵ تا ۳۴ سالگی، شایعترین تومور است. سرطان بیضه در سمت راست کمی شایعتر از سمت چپ است و در۱تا۲درصد موارد دوطرفه است.
عوامل خطر
علت تومورهای بیضه دقیقا معلوم نیست ولی هم عوامل مادرزادی و هم عوامل محیطی در بروز آن تاثیر دارد. از جمله مهمترین عوامل موِثر، کریپتورکیدسیم است که به معنی عدم نزول بیضه به محل طبیعی خود در کیسه اسکروتوم (یا کیسه بیضه) است.
در کشور ما به دلیل مسایل اجتماعی و اخلاقی و نوع فرهنگ حاکم و حجب و حیای توده مردم، متاسفانه بیماران در مورد مراجعه و بیان مشکلاتشان در سلامت جنسی احساس شرم کرده، دیر به پزشک مراجعه میکنند و به تبع آن شانس درمانشان کاهش مییابد |
در حالت طبیعی بیضهها در دوره جنینی در داخل شکم تشکیل میشوند و سپس مسیر خود را به سمت کیسه بیضه طی کرده و داخل آن قرار میگیرند، به طوریکه وقتی نوزاد به دنیا میآید، بیضهها در حین معاینه باید داخل کیسه بیضه باشند.
اهمیت این موضوع به خاطر این است که درجه حرارت اسکروتوم یا کیسه بیضه حدود ۱ درجه سانتیگراد سردتر از درجه حرارت بدن است و سلولهای حساس اسپرمساز را در دمای خنکتر نگه میدارد. اگر بیضهها داخل شکم باقی بمانند، به علت دمای بالاتر، سلولهای اسپرمساز از بین رفته و علاوه بر ناباروری میتوانند باعث ایجاد تغییر در سلولها و سرطان شوند! به همین علت برای جلوگیری از خطرات بدخیمی، اگر بیضهها تا سن ۱ سالگی به داخل کیسه بیضه پایین نیایند، باید این کار با عمل جراحی انجام شود.
عوامل دیگری مثلنژاد هم در ابتلا به این بیماری موِثراست و مردان سفیدپوست نسبت به مردان سیاهپوست در معرض خطر بالاتری هستند. کسانی که پدر یا برادر آنها به این بیماری مبتلا شدهاند و شغلهایی دارند که درتماس با برخی مواد شیمیایی هستند، افرادی که در معادن کار میکنند و آتشنشانها باید بیشتر مراقب باشند، چون این عوامل شانس ابتلا به سرطان بیضه را بالا میبرند.
نشانههای ابتلا به سرطان
در ابتدای بیماری که هنوز سرطان محدود به بیضه است و به اصطلاح متاستاز نداده (یعنی به سایر نقاط بدن گسترش نیافته)، اغلب بزرگی بیضهها، وجود توده در بیضه و یا درد بیضه از علایم بیماری است، ولی با پیشرفت بیماری و با توجه به محل متاستاز، ممکن است علایمی مثل کمردرد، درد زیر شکم، درد بیضهها و احساس ناراحتی در آنها و ورم پاها ایجاد شود.
خودتان را ماهانه معاینه کنید
اغلب مردان خودشان با لمس توده و یا سایر علایم گفته شده، متوجه ابتلا به سرطان بیضه میشوند. برای تشخیص سریع این بیماری تمام مردان باید پس از سن بلوغ ماهی یکبار بیضههای خود را مورد معاینه قرار دهندو بهتر است که این کار بعد از یک دوش آب گرم انجام شود چون در این زمان به علت اثر گرما، پوست اسکروتوم یا کیسه بیضه شلتر است و معاینه دقیقتر خواهد بود.
هنگام معاینه باید از هر دو دست کمک گرفته شود تا هر گونه تورم، توده و یا حتی تغییر درشکل یا اندازه بیضهها مشخص شود. در صورت وجود هر یک از موارد نامبرده شده، باید سریع به پزشک مراجعه کرد. برای تایید تشخیص پزشک از آزمایشات و روشهای مختلفی مثل اندازهگیری تومور مارکرها (موادی که در صورت وجود سرطان در خون یافت میشوند و یا مقدار آنها بالا میرود) و یا انجام سونوگرافی از کیسه بیضه میتوان کمک گرفت.
درمانپذیر یا غیر قابل علاج؟
اگر سرطان بیضه زود تشخیص داده شود، حدود ۹۵درصد مبتلایان، تقریبا بهبود کامل پیدا میکنند. اما در صورتیکه این سرطان تشخیص داده نشود و طول بکشد، به سرعت رشد کرده و به گرههای لنفاوی داخل شکم و سپس به سایر گرههای لنفاوی گسترش پیدا میکند. بیشتر مردان به کمک عمل جراحی و خارج ساختن بیضه، رادیوتراپی یا پرتودرمانی و در صورت لزوم شیمی درمانی و یا ترکیب دو درمان از سه درمان فوق، درمان میشوند. در بیشتر موارد قدم اول برداشتن با جراحی است. بعد از آن بر اساس نوع تومور و درجه پیشرفت آن ممکن است علاوه بر جراحی از شیمی درمانی برای از بین بردن متاستازهای غیرقابل کشف استفاده شود.
توصیههای جدی
پس به طور کلی برای اینکه سرطان بیضه قابل درمان باشد، باید در مراحل اولیه تشخیص داده شود و برای این تشخیص سریع باید به نکات زیر دقت کرد.
- تمامی نوزادان پسر حتما از لحاظ وجود بیضه داخل کیسه بیضه معاینه شوند و در صورت عدم وجود بیضه، به خاطر بالا بودن خطر سرطان، پیگیری دقیق جهت آنها انجام شود.
- افرادی که در خانوادهشان فرد مبتلا وجود دارد، بیشتر مراقب باشند.
- و در نهایت همه مردان معاینه ماهیانه بیضه را برای خودشان انجام دهند
آمارها چه میگویند؟
حداکثر میزان بروز تومور بیضه در حدود ۳۰ سالگی است. در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی در هر یکصد هزار نفر جمعیت مردان، بین ۳ تا ۷ نفر به این بیماری مبتلا میشوند، در ایران در سال ۱۳۸۴، تعداد ۵۰۳ به ثبت رسیده است.
در صورت شک به وجود توده بیضه، پس از انجام معاینات فیزیکی کامل به وسیله پزشک معالج و اخذ شرح حال و تاریخچه کامل از عوامل خطرزا، اقدام بعدی انجام سونوگرافی کیسه بیضه برای تشخیص دقیق است |
میزان تشخیص سرطان بیضه در بیشتر مناطق جهان در طی ۲۵ سال اخیر افزایش یافته است، اما خوشبختانه با تشخیص زودتر و درمانهای مناسب جراحی، رادیوتراپی و شیمی درمانی کاهش چشمگیری در میزان مرگ و میر حاصل از آن مشاهده میشود. به طوری که درصد بهبود کامل فرد مبتلا در بیشتر مراکز در حدود ۹۰ درصد تخمین زده میشود. این درصد بالا و قابل توجه را میتوان یکی از موفقیتهای برجسته طب در سالهای اخیر ذکر کرد.
لزوم آگاهی
در کشور ما به دلیل مسایل اجتماعی و اخلاقی و نوع فرهنگ حاکم و حجب و حیای توده مردم، متاسفانه بیماران در این مورد گاهی احساس شرم کرده و دیر به پزشک مراجعه میکنند که به تبع آن باعث کشف دیرتر بیماری و کاهش شانس درمان قطعی میشود. بنابراین باید این آگاهی در سطح جامعه افزایش یابد که مردان جوان مانند آنچه به زنان در مورد معاینه دورهای پستان آموزش داده شده است، لازم است مراقبتها و معاینات اولیه را بهطور شخصی انجام دهند.
بهترین زمان معاینه
بهترین زمان برای معاینه بیضهها و محتویات کیسه بیضه، پس از یک استحمام سبک است. کیسه بیضه و بیضهها و اطراف آن باید به ترتیب و آرام لمس میکند و احساس هر گونه عدم تقارن یا سفتی و درد غیرطبیعی باید به سرعت گزارش شود.
در بسیاری موارد در هنگام تشخیص این سرطان، فرد سابقه اخیری از ضربه یا آسیب به کیسه بیضه را ذکر میکند اما این شکایت بیش از آنکه بخواهد یک عامل سببساز تومور بیضه باشد، عامل برانگیزاننده توجه فرد برای مراجعه به پزشک است.
در مواردی با پیشرفت بیماری و انتشار آن به غدد لنفاوی شکم و لگن، علایمی مانند تورم شکم و کمردرد نیز بروز میکند.
از تشخیص تا درمان
در صورت شک به وجود توده بیضه، پس از انجام معاینات فیزیکی کامل به وسیله پزشک معالج و اخذ شرح حال و تاریخچه کامل از عوامل خطرزا، اقدام بعدی انجام سونوگرافی کیسه بیضه برای تشخیص دقیق است.
با احراز تومور بیضه عمل جراحی خارج سازی بیضه مبتلا به طور کامل از ناحیه کشاله ران انجام میگیرد. مسلما قبل از جراحی، اقدامات تشخیصی دیگر از جمله آزمایش خون و اندازهگیری سطح نشانگرهای غده سرطانی مرتبط با بیماری انجام میشود.
پس از مشخص شدن نوع آسیبشناسی بیماری، بیمار جهت اقدامات کاملتر که ممکن است جراحی یا رادیوتراپی و شیمی درمانی باشد، ارجاع میشود.
نکته دیگری که اهمیت دارد، آن است که در بعضی از موارد سرطان بیضه، فرد مبتلا، زمینه ناباروری را ممکن است دارا باشد. بنابراین قبل از ارجاع فرد جهت درمانهای کاملتر، انجام آزمایشهای تعیین وضعیت باروری فرد و در صورت لزوم، ذخیره اسپرم در بانک اسپرم ضروری است. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که سرطان بیضه از درمان پذیرترین بدخیمیهاست و میزان درمان قطعی آن رابطه مستقیمی با زمان تشخیص آن دارد. بنابراین به هیچ وجه نباید نسبت به علایم و مشکلات بیضه و کیسه بیضه بیتفاوت بود.(سلامت)
پاسخ مشاور: در مراحل مختلف زندگی هر یک از ما با مسائل و مشکلاتی مواجه میشویم که برای حل آنها باید از روشهای جدید و متفاوتی بهره بگیریم و تغییراتی را در روند زندگی خود ایجاد کنیم. البته پیش از ازدواج و در مراحل اولیه، به خانوادهها توصیه میشود در نظر بگیرند که اختلاف سنی دختر و پسر نباید آن قدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقهها، سرگرمیها، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. ولیکن در هر صورت امروزه ازدواجهایی بدون در نظر گرفتن این مهم سر میگیرد.
در چنین شرایطی به زوجین توصیه میشود با کسب و استفاده از مهارتهای ارتباطی جدید این شکاف را پر کنند و لحظات شادتری را در زندگی مشترک خود خلق کنند.
تفاوتهای زن و مرد را بشناسید
همواره به یاد داشته باشید زن و مرد با هم تفاوت دارند و برای داشتن یک رابطه خوب باید این تفاوتها را درنظر بگیرید و توقع نداشته باشید رفتار و عکسالعملهای زن و مرد مثل هم باشد. در واقع همین تفاوتهاست که این دو را برای هم جذاب میکند.
برای داشتن زندگی شاد، باید از خودمان بیرون بیاییم و هوشمندانه متوجه تفاوتها باشیم و بیاموزیم که چگونه رفتار کنیم.
همه ما به احترام نیاز داریم و دو دشمن اصلی احترام، انتقاد و پیشداوری هستند. استفاده از کلماتی مثل «تو» و «چرا» افراد را وارد وضعیت تدافعی میکند. بهتر است برای بیان آنچه در ذهنتان میگذرد و روال زندگی شما را با یکنواختی مواجه کرده است «شکوهها» را به «درخواست» تبدیل کنید. به عنوان مثال میتوانید جملات خود را این گونه آغاز کنید: «دوست دارم وقتی که...» یا «خیلی خوشحال میشوم وقتی که...».
این گونه صحبت کردن باعث میشود ضمن حفظ احترام، راهی جدید را پیش روی همسرتان باز کنید بدون اینکه این گفتوگو به شکوه و شکایت ختم شود و سرانجام هم هیچ یک از طرفین به خواسته خود نرسیده باشد.
پیشنهاد میشود برای داشتن یک ارتباط موثر، شفاف صحبت کنید. به این صورت که ابتدا مسئله را بیان نمایید، سپس احساس خود را درباره آن موضوع مطرح و در انتها انتظار خود را عنوان کنید.
انتقاد و پیش داوری ممنوع
همان طور که پیش از این اشاره شد انتقاد و پیش داوری از مخربترین روشهای ارتباطی است؛ بنابراین در استفاده از کلمات و جملات هوشیاری بیشتری به خرج دهید. جملاتی نظیر: «تو همسر لایقی نیستی»، «تو هیچ وقت برای ما وقت نداری»، «من جوانی خود را بیهوده پای تو هدر دادم» و... نه تنها گرهی از مشکلات شما باز نمیکند بلکه دلیلی برای جر و بحثهای بعدی است. فرد برای دفاع از خود شروع به دلیل تراشی و بیان موقعیتهایی میکند که این وظایف را انجام داده است و حتی شما را در این موارد زیر سوال میبرد. علاوه بر آن ناخواسته جایگاه فرد را نیز زیر سوال برده و او را به سمت انفعال سوق دادهاید.
درباره اهمیت جایگاه پدر در رابطه با سلامت روان فرزندان مطالعه کنید و جایگاه همسرتان را دوباره بازسازی و شرایطی را فراهم کنید تا فرزندانتان با پدر خود ارتباط بیشتری داشته باشند. به طور خلاصه پذیرش واقعیت، پذیرش مسئولیت انتخاب خود، برقراری ارتباط موثر و کنار گذاشتن گله و شکایت کلیدهای تغییر شرایط فعلی شما هستند. (سیمین قربانی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
729
دکترها گفته بودند علت این مشکل دیابت و فشار خون است و باید بیشتر مراقب سلامت و کنترل قند خون و فشارش باشد تا این اتفاق دوباره نیفتد.
سکته، حملهای است که ناگهانی و شدید باشد. به گوش خیلی از ما سکتههای مغزی و قلبی آشناتر است و میدانیم در اثر سکته، ناگهان کارکرد بافت موردنظر مختل میشود، اما گاهی متخصصان چشم به بیمار میگویند دچار سکته چشمی شدهاید. دکتر فرزاد فرزبد، چشمپزشک و فوقتخصص شبکیه و لیزر، درباره این نوع مشکل چشمی به جامجم میگوید: واقعیت این است که در کتابهای چشمپزشکی اصطلاحی به عنوان سکته چشمی نداریم. این عبارت را ما چشمپزشکها برای اینکه بیماران راحتتر متوجه بیماریشان شوند، ابداع کردهایم. عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارتش ادامه میدهد: چشمپزشکها، بخصوص متخصصان شبکیه، اصطلاح سکته چشمی را برای چند بیماری به کار میبرند؛ انسداد شریان مرکزی شبکیه، انسداد ورید مرکزی شبکیه یا شاخههای آن و آسیب عصب یعنی وقتی به بیماری میگوییم سکته چشمی کردهای، یعنی به یکی از این سه مشکل دچار شدهای که هر کدام درمانها و علائم متفاوتی دارند.
انسداد شریان شبکیه
شریانها خون را به بافت میبرند و وریدها خون را از بافت برمیگردانند، بنابراین در صورت انسداد شریان مرکزی شبکیه، درواقع شریانی که وظیفه خونرسانی به شبکیه را به عهده دارد، مسدود میشود. دکتر فرزبد دلایل این اتفاق را اینگونه برمیشمرد: اولین دلیل میتواند تشکیل لختهای در قلب به علت ضربان نامنظم قلب باشد که این شریان را میبندد. گاهی هم پلاک کلیسمی یا داخل شریانی از قلب یا از رگهای گردن کنده میشود و شریان مرکزی شبکیه را میبندد. وقتی هم این شریان بسته میشود، ناگهان دید فرد کاهش مییابد. این استاد دانشگاه تاکید میکند: بسته شدن شریان مرکزی شبکیه یکی از اورژانسهای چشمپزشکی است؛ به این معنا که بیمار بلافاصله بعد از اینکه متوجه شد دیدش ناگهان کاهش یافته، باید به مراکز چشمپزشکی مراجعه کند تا درمان شروع شود، چون وقتی به بافتی خون نرسد، کمکم از بین میرود. او تاکید میکند: زمان طلایی درمان این اختلال فقط 90 دقیقه است و اگر در این زمان بیمار خود را به پزشک برساند تا با جراحی یا دارو این شریان بسته شده، باز شود، خونرسانی به بافت شبکیه دوباره شروع میشود و بینایی برمیگردد در غیر این صورت، بافت عصبی شبکیه میمیرد و کاری نمیتوان برای برگرداندن بینایی فرد انجام داد.
مسدود شدن ورید مرکزی شبکیه و سکته چشمی
لخته و پلاک؛ یعنی همان دلایلی که باعث بسته شدن شریان میشود، غلظت خون، اختلالهای انعقادی فشارخون، دیابت، بیماریهای سیستم ایمنی و... میتواند باعث بسته شدن ورید مرکزی شبکیه شود. حتی مصرف برخی داروها مثل داروهای هورمونی بدنسازی که باعث غلظت خون میشود، میتواند باعث بسته شدن ورید شود، چون جریان خون غلیظ شده مختل میشود و وقتی خون جریان نداشته باشد، انسداد به وجود میآید که تغذیه بافت را دچار مشکل میکند و سکته چشمی به وجود میآید. دکتر فرزبد با بیان این مطلب میافزاید: در صورت انسداد ورید مرکزی شبکیه، زمان بیشتری برای درمان بیمار وجود دارد و درمان این نوع سکته چشمی به شدت آن بستگی دارد؛ از تزریق داخل چشم گرفته تا لیزر. در بعضی موارد نادر نیز جراحی برای باز شدن ورید انجام میگیرد.
عصب بینایی آسیبدیده هم به سکته چشمی میانجامد
دکتر فرزبد با اشاره به اینکه عصب بینایی پشت شبکیه قرار دارد، ادامه میدهد: کار این عصب انتقال پیامهای بینایی که از سلولهای شبکیه میآید، به مغز است. درواقع، این عصب، شبکیه را که مسئول بینایی است، به مغز وصل میکند. این چشمپزشک در مورد شبکیه توضیح میدهد: شبکیه چشم ما مثل فیلم عکاسی است. دوربین عکاسی اجزای متفاوتی دارد، ولی تصویر درنهایت روی فیلم ثبت میشود. در چشم هم این کار را شبکیه انجام میدهد یعنی تمام ساختار چشم برای این طراحی شده که تصویر به شبکیه برسد تا از طریق عصب بینایی، به مغز منتقل شود و فرد بتواند ببیند. به گفته این استاد دانشگاه، اگر خونرسانی به این عصب که وظیفه رساندن پیامهای بینایی را به مغز دارد، در اثر مشکلاتی مثل ابتلا به دیابت، فشارخون و... مختل شود، در اثر این اختلال، عصب آسیب میبیند و دید فرد ناگهان کاهش مییابد چون پیامهای بینایی به مغز منتقل نمیشود. او برای روشن شدن مطلب مثالی میزند: فرض کنید دستگاه تلفنی داشته باشید که خیلی پیشرفته باشد، ولی سیمی که باید به پریز تلفن وصل باشد، قطع شود. در این صورت حتی اگر بهترین دستگاه تلفن را هم داشته باشید، فایدهای نخواهد داشت، چون نمیتوانید با آن کاری انجام دهید. وقتی هم عصب بینایی کاراییاش را از دست میدهد، فرد هیچ تصویری را نخواهد دید. این فوقتخصص شبکیه معتقد است: متاسفانه در صورت آسیب عصب، برگرداندن و ترمیم آن بسیار مشکل است. البته زمان طلایی درمان عصب، بیشتر از زمان طلایی درمان انسداد شریان است و بیمار حتی تا دو هفته فرصت دارد برای درمان مراجعه کند تا با تزریق داخل چشمی، داروهای خوراکی و در برخی موارد جراحی برای برداشتن فشار از روی عصب، بتوان به او کمک کرد آسیب به عصب چشم به حداقل برسد.
کاهش ناگهانی دید را جدی بگیرید
کاهش دید ناگهانی و شدید، مشخصه اصلی سکته چشمی است، دکتر فرزبد ادامه میدهد: یک بیمار دیابتی یا فشارخونی چشمش به هر حال خونریزی میکند و ما برای رفع آن لیزر و اقدامهای دیگری امکان دارد انجام دهیم ،ولی در اثر این مشکل ناگهان دیدش را از دست نمیدهد مثلا به این صورت که شب، بینایی داشته باشد و صبح روز بعد دیگر نبیند یا ناگهان در حال راه رفتن در خیابان دیگر چیزی نبیند، نیست. درواقع کاهش دید در دیابتیها تدریجی است، ولی اگر همین بیمار ناگهان دچار کاهش دید شود، حتما با در نظر گرفتن اینکه سکته چشمی زمان طلایی درمان دارد، بخصوص اگر از نوع انسداد شریانی باشد، باید حتما آن را جدی بگیرد و بلافاصله به پزشک مراجعه کند. اگر سکته چشمی بیماران از نوع انسداد شریانی باشد، دیگر برایشان کاری نمیتوان انجام داد به همین دلیل است که تاکید میکنم؛ خانم یا آقایانی که مشکل دیابت، فشارخون، قلبی ـ عروقی، انعقادی و... دارند، جوانانی که داروهایی را خودسرانه مصرف میکنند یا به بیماریای مبتلا هستند که باعث شده جریان خون دچار اختلال شود، چنانچه یکباره دچار کاهش دید شوند باید آن را جدی بگیرند و هر چه سریعتر اورژانسی به چشمپزشک و اورژانس بیمارستان چشمپزشکی مراجعه کنند تا زمان طلایی درمان برای برگرداندن بینایی از دست نرود.
در بیمارستان برای بیماران سکته چشمی چه میکنند؟
دکتر فرزبد در پاسخ به این پرسش میگوید: اولین قدم در معاینه چشمپزشکی، بررسی میزان دید بیمار است. معمولا بعد از این اقدام، در چشم بیمار قطرهای ریخته میشود تا مردمکش باز شود و بتوانیم با دستگاههای مخصوص پشت چشم و شبکیه را بررسی کنیم. البته در مواردی به عکسبرداری از شبکیه و عصب نیاز است و آزمایشهایی هم انجام میشود. نتایج این بررسیها هم به تشخیص مشکل بیمار کمک میکند تا براساس آن، درمان لازم برای بیمار انجام شود.
او در ادامه به نکته مهمی اشاره میکند: خیلی از بیمارانی که به ما مراجعه میکنند و سکته چشمی برایشان تشخیص داده میشود، نمیدانند دیابت، فشارخون یا مشکل انعقادی دارند و اصلا اولین علامت بالینیشان کاهش بینایی است. این متخصص چشم میافزاید: چشم ارگانی است که بسیاری از بیماریها علامتی در آن دارند. خیلی وقتها بیماران با شکایت از کاهش دید به ما مراجعه میکنند و بعد از معاینه، متوجه میشویم شبکیهشان خونریزی کرده است. وقتی از بیمار پرسوجو میکنیم، میبینیم سالهاست اصلا چکاپی برای بررسی سلامتش انجام نداده و در حالی که به دیابت مبتلاست، از آن خبر ندارد. به گفته این استاد دانشگاه، چشم تنها ارگانی است که میتوان رگهای آن را بیواسطه دید و این امکان باعث پی بردن به خیلی از بیماریها میشود. به گفته دکتر فرزبد، یافتن علت بروز سکته چشمی بسیار اهمیت دارد، زیرا اگر درمان نشود، این اتفاق دوباره میافتد و ممکن است چشم دیگر، قلب، مغز و دیگر ارگانهای حیاتی آسیب ببینند.
زهراسادات صفویسهی / جامجم
دوشنبه 10 فروردین 1394 ساعت 10:49
جام جم سرا- استقبال گردشگران و شهروندان پایتخت از برنامههای نوروزی برج میلاد تهران خارج از انتظار بود. از آغاز سال جدید همچنان بسیاری از گردشگران پایتخت از صبح خیلی زود به یادمان ملی ایرانیان میروند تا از برنامههای مختلف فرهنگی، هنری، گردشگری و تفریحی این ایام استفاده کنند.
اما این دستگاه مهم در خانهها، گاهی تمامی خدمات جذابی که به مخاطبانش داده را یکجا با آنها تسویه میکند و بلایی سرشان میآورد که تا مدتها سمت هیچ آسانسوری نروند. حبس شدن در یک کابین کوچک با چراغهایی خاموش و اکسیژنی که حس می کنیم دارد تمام میشود، تجربهای فراموش نشدنی است.
توجه به این نکته که اگر آسانسورها نبودند، هیچ کلانشهری پدید نمیآمد و هیچ خانه بلند مرتبهای ساخته نمیشد، دلیل کافی برای اثبات خوب بودن آسانسورهاست. فقط برای جلوگیری از رقم خوردن یک خاطره تلخ از آسانسور، باید روش نگهداری از آن را بدانیم و مراقبش باشیم تا به هم نریزد و ما را در خودش حبس نکند.
در ادامه، یک راهنمای جمع و جور درباره آسانسورها با کمک «پوریا ملکی» که کارشناس نصب و راهاندازی و تعمیر این بالابرهاست آماده شده است.
رایجترین نقص آسانسورها چیست؟
آسانسورها گاهی از حرکت میایستند و اصطلاحاً گیر میکنند و این رایجترین نقص آنهاست. اگر بدانیم که این توقفها ناشی از فعال شدن بخشی از سیستم امنیتی آسانسور است و در واقع دارد از جان ما محافظت میکند، شاید در کابین تاریک و بیحرکت آسانسور کمتر اذیت شویم! زمانیکه سیستم محرک یک آسانسور به هر دلیلی متوقف میشود، سیستم ترمز آن فعال میشود و کابین در هر موقعیتی که هست، ثابت میماند.
اگر آسانسور شما مجهز به برق اضطراری باشد، شما را در نخستین طبقه متوقف و درها را باز میکند و بعد خاموش میشود. پس سعی کنید آسانسوری انتخاب کنید که مجهز به برق اضطراری باشد.
آسانسورها به ۳ دلیل از حرکت میایستند. یکی قطع شدن برق، دیگری نقص مکانیکی یا الکتریکی و سومی استفاده ناصحیح از آسانسور مثل تحمیل کردن وزن بیش از حد مجاز به آن.
در ادبیات آسانسور، وزن هر انسان ۷۵ کیلوگرم محاسبه شده است. پس اگر آسانسوری تا ۱۰ نفر ظرفیت دارد، نباید آن را با وزنی بیشتر از ۷۵۰کیلوگرم مواجه کرد که اگر هم درهایش بسته شد و راه افتاد، در میانههای راه متوقف شود و کار بالا بگیرد.
اگر در آسانسور حبس شدید چه کنید؟
نکته اول و مهم این است که دیوارهای کابین آسانسور در مقابل هوا ایزوله نیست و قرار نیست دچار کمبود اکسیژن شوید. پس آرام باشید و خطر خفگی را در تخیلاتتان تقویت نکنید. توصیه اصلی به حبسشدگان، برقراری ارتباط با بیرون از کابین است. پس به هیچوجه درصدد باز کردن درهای کابین با اهرم نباشید، چون گره کار را کورتر و خطر را جدیتر میکند. نگران سقوط آزاد هم نباشید، فیلم سینمایی که نیست، سیستم ترمز اضطراری آسانسور فعال شده و این سیستم مکانیکی است و از کار نمیافتد. ضمن اینکه سیم بکسلهای آسانسور دارای ضریب ایمنی بسیار بالایی هستند و امکان پاره شدنشان چیزی در حد صفر است.
بعضی از کابینها، تلفن اضطراری دارند، بعضیها هم زنگ خطر دارند. اگر اینها در دسترس نبود، از موبایل استفاده کنید. اگر موبایل هم آنتن نداشت، خونسرد باشید و از روش سنتی فریاد زدن و کوبیدن به در استفاده کنید. وقتی هم گروه نجات از راه رسید، روی کف کابین بنشینید تا حرکت ناگهانی آسانسور، بلایی سرتان نیاورد.
حفظ خونسردی باعث میشود که تصمیمهای بهتری بگیرید و در غیر این صورت ممکن است کس دیگری هم توی کابین باشد که تشویش شما، او را دچار حمله قلبی کند.
اگر آسانسور گیر کرد بیرونیها چه کنند؟
دو حالت وجود دارد: یا کابین آسانسور همردیف با یک طبقه متوقف شده است یا بین طبقات. در حالت اول میتوانید با استفاده از کلید اضطراری یا همان سهگوش درهای آسانسور که معمولا در دست مدیر ساختمان و یکیدو همسایه دیگر است در را باز کنید تا محبوسشدگان خارج شوند، اما اگر کابین بین طبقات گیر کرده است، عقل حکم میکند که با مأموران آتشنشانی تماس بگیرید و از آنها تقاضای کمک کنید.
بسیاری از مأموریتهای سازمان آتشنشانی، مربوط به همین گیر کردن کابین آسانسور بین طبقات است. اگر در هر شرایطی دسترسی به مأموران امداد و نجات ممکن نشد خودتان میتوانید با کمی دقت دست بهکار شوید.
ابتدا باید کلید اصلی برق را قطع کنید. به اتاق موتورخانه بروید. اگر قسمتهای رنگ خورده سیم بکسلها با قسمتهای رنگ خورده پایه موتورگیربکس هم سطح هستند کابین در تراز یکی از طبقات ایستاده وگرنه باید آن را با یکی از طبقات همسطح کنید. برای این کار با یک دست اهرم ترمز روی موتورگیربکس را فشار دهید و با دست دیگر فلکه دستی زردرنگ روی موتور را در جهتی که راحتتر میچرخد بچرخانید. درصورتی که سرعت حرکت زیاد شد با شل کردن اهرم ترمز، جلوی سرعت را بگیرید. این چرخش را ادامه دهید تا قسمتهای رنگ خورده روی سیم بکسلها با قسمتهای رنگ خورده پایه موتور گیربکس هم سطح شوند. دراین حالت اهرم ترمز را رها کنید تا کابین متوقف شود.
ازسوراخ سقف چاه موقعیت کابین را پیدا کرده و به آن طبقه بروید. با کلید 3 گوش در طبقه را بازکنید و با فشاردادن لته درهای کابین، در را هم باز کنید تا سرنشینان از آن خارج شوند. بلافاصله با شرکت آسانسور تماس بگیرید تا برای بررسی وضعیت و رفع اشکال به ساختمان شما بیایند.
دوربین داخل کابین لازم است؟
مرسوم شده که طراحان داخلی، طرحهایی هم برای داخل کابین آسانسورها میدهند که بعضی از آنها واقعاً جذاب است. اما بهغیر از موارد اینچنینی که به سلیقه ساکنان خانه مربوط است، بد نیست که کابین آسانسورها به دوربین مداربسته هم مجهز شود تا بعضی موارد مثل حمل بار با آسانسور که معمولاً ممنوع است یا اعمال وزن غیرمجاز به آن، توسط نگهبان ساختمان مراقبت شود. خصوصاً در آسانسورهایی که به سیستم هشدار وزن اضافه مجهز نیستند، از تحمیل وزن اضافه باید ممانعت شود. چون آسانسور به هر زحمتی که هست، به راه میافتد اما احتمالا در راه میماند.
چه مواقعی از آسانسورها استفاده نکنیم؟
زمانی که متوجه حتی یک نقص فنی کوچک در سیستم آسانسورتان میشوید بهتر است تا زمان بر طرف شدن این مشکل، از پلهها استفاده کنید تا دردسری درست نشود. کارشناسان ایمنی بسیار تأکید کردهاند که بعد از وقوع زلزله هم به هیچوجه از آسانسور ساختمانها برای جابهجایی استفاده نشود تا از ایمن بودن آن مطمئن شوید.
یکی از مواردی هم که به هیچ وجه نباید از آسانسور برای رفتوآمد عمودی در ساختمان استفاده کرد در زمان وقوع آتشسوزی در آپارتمان است.
آسانسورها هر چند وقت باید بازرسی شوند؟
آسانسورها بخشی حساس و خطرآفرین در مجموعه اجزای ساختمانها بهحساب میآیند و از نظر عملکرد و ایمنی باید دائم بررسی شوند. بنابراین نیاز به نگهداری مناسب و بازرسی ادواری دارند؛ این را مقررات ملی ساختمان هم تأیید میکند. بخشی از مقررات ملی ساختمان، به موضوع مراقبت و نگهداری از ساختمانها اختصاص دارد.
در این مبحث در مورد نگهداری از آسانسورها آمده که مالک ساختمان یا نماینده قانونی او باید حداقل ماهی یکبار، تمامی قطعات برقی و مکانیکی آسانسور را بازبینی کند و اگر تشخیص داد که قطعهای نیاز به تعمیر یا تعویض دارد، حتماً دستگاه را از سرویس خارج کند و این خبر را از طریق نصب اعلامیه روی تمامی درهای آسانسور، به ساکنان ساختمان اطلاع دهد. آسانسور دستگاهی است که مدام در حرکت است و استهلاک بالایی دارد. در مقررات ملی ساختمان آمده که باید هر سال آسانسورها را مورد بازرسی کامل قرار داد. به این معنا که آنها را خاموش کرد و از یک بازرس خواست تا آن را اصطلاحاً از صفر تا صد بررسی کند.
بازرس را از کجا گیر بیاوریم؟!
برای بازرسی سالانه آسانسور، بهتر است با یک شرکت بازرسی تماس گرفته شود تا کارشناس خود را به محل اعزام کند. شرکتهای بازرسی ساختمان، تأیید صلاحیت خود را از سازمان ملی استاندارد دریافت میکنند و فهرستی از شرکتهای مورد تأیید را در وبسایت این سازمان میتوان یافت. حتی برای محکمکاری بد نیست که در زمان نصب آسانسور هم یک بازرس حضور داشته باشد و نصب صحیح آسانسور را نظارت و تأیید کند.
برای بازرسی آسانسورها، فرمهایی وجود دارد که توسط سازمان استاندارد در اختیار بازرسها قرار داده شده است. بد نیست نگاهی به این فرمها بیندازید و یک کپی از آن تهیه کنید تا در مواقع بازرسی ادواری آسانسور، بدانید که یک بازرس، به چه نکات و چه بخشهایی از آسانسور باید توجه کند.
چه علائمی را جدی بگیریم؟
باز شدن درهای آسانسور در مواقعی که کابین از راه نرسیده، خطرناکترین نقصی است که یک آسانسور ممکن است پیدا کند. چنین نقصی را به هیچوجه نباید نادیده گرفت. مواردی مثل توقف کابین در موقعیتی بالاتر یا پایینتر از سطح زمین هم یک هشدار جدی است.
بعضی مواقع آسانسورها برخی از طبقات را رد میکنند که این مشکل هم با گذشت زمان حل نمیشود. هر نوع صدای ناهنجار ممکن است نشانهای از نقص فنی باشد. از مکانیکهای خودرو که بپرسید، تأیید خواهند کرد که بخش بزرگی از مراجعان به آنها، کسانی هستند که بیهوده سعی کردهاند یک نقص ظاهراً کوچک را برطرف کنند و اتفاقاً آن را به مشکلی حاد تبدیل کردهاند. این موضوع در مورد هر دستگاه مکانیکی دیگری مثل آسانسور هم صادق است و باید گفت که اگر آشنایی کامل با مکانیسم آسانسور وجود ندارد، عاقلانهتر است که اقدام شخصی برای تعمیرش صورت نگیرد.
آداب و اصول آسانسورسواری
آسانسور یک وسیله نقلیه عمومی است و استفاده از آن، آداب و اصولی دارد، مثل اینکه:
*کشیدن در آسانسور در مواقعی که هنوز کابین در طبقه توقف نکرده، فایده دیگری جز خرابی قفل در به مرور زمان ندارد.
*فشردن مکرر دکمه آسانسور هم موجب نمیشود که کابین زودتر از راه برسد. اگر خیلی عجله دارید، بهتر است از پلهها استفاده کنید. خصوصاً اگر میخواهید یکیدو طبقه تردد کنید، استفاده از آسانسور منطقی نیست. متوقف کردن کابین در یکیدو طبقه اول، وقت دیگران را میگیرد و در عین حال ما را از یک ورزش کوتاه محروم میکند.
*زمانی که وارد آسانسور شدیم، ادب حکم میکند بگذاریم کسی که جلوتر است، زودتر دکمه طبقه مورد نظرش را بزند. رعایت حال معلولان، جانبازان، سالمندان، خانمها و کودکان هم البته ضروری است.
*اگر درها دارند بسته میشوند و ناگهان کسی دواندوان از راه میرسد، اخلاق حکم میکند که دکمه گشودن در را بزنیم تا او هم بتواند سوار شود. قطعاً اگر خودمان جای دونده باشیم، انتظار داریم که آسانسورسوارها در را برایمان باز کنند.
*آسانسور یک وسیله عمومی است. اگر از خرید آمدهایم و بار زیادی به همراه داریم، با وارد شدن به کابینی که مسافر دارد، دیگران را آزار ندهیم و سعی کنیم از یک آسانسور خالی استفاده کنیم.
*هرگز نباید کابین را برای رسیدن همراهانمان متوقف نگاهداریم. آسانسور، هواپیما نیست که اگر از آنجا بمانیم، زیان فراوانی داشته باشد.
*آسانسورهای ساختمانهای پر رفتوآمدی مثل بیمارستانها، معمولاً مملو از مسافر میشوند. در این مواقع بهترین حالت آن است که همگی مسافران رو به در بایستند. اما از آنجا که ما ایرانیها پشت کردن به هم را بیادبی میدانیم، معمولاً در میان کابین سرگردان میشویم. اگر قصد پشت کردن به هم را نداریم، لااقل طوری نایستیم که بینیهایمان با هم مماس شوند!
*بهتر است مسافران آسانسور خودشان دکمه طبقه مورد نظرشان را در زمان ورود بفشارند. کسی که کنار دکمهها ایستاده، مسئول این کار نیست.
*صحبت با تلفن همراه، ایجاد سر و صدای اضافه مثل سرفههای شدید، در تمام وسایل نقلیه عمومی صحیح نیست؛ چه تاکسی و اتوبوس، چه آسانسور.
*استفاده از محیط کوچک و بسته آسانسور برای بعضیها ترسناک و ناممکن است. این نوع از اختلالهای روانی را با عنوانهایی مثل ترس از غوطهوری و تنگناهراسی میشناسند و البته قابل درمان است. روانشناسها میگویند برای درمان چنین اختلالی، باید ترس را به مرور کاهش داد. چنین فردی باید چندبار به همراه یک فرد دیگر، در یک کابین بیحرکت قرار بگیرد و بعد از مدتی یک طبقه را با آسانسور بپیماید و به مرور به شمار طبقهها اضافه شود و بعد این مسیر را بدون همراه طی کند تا اندک اندک ریشههای ترس از آسانسور در دلش بخشکد. به هر صورت ترس از آسانسور، بیماری پیچیدهای نیست و درمان راحتی دارد. (محسن رخش خورشید/همشهری)
458
این عارضه مرد، زن، کودک و بزرگسال نمیشناسد و میتواند برای هر فرد در هر سنی پیش بیاید. امروزه بسیاری از افرادی که با این مشکل دست به گریبان هستند با مراجعه به پزشک عنوان میکنند که نه تنها هنگام خروج از خانه با مشکل روبهرو هستند بلکه بیدار شدنهای مکرر از خواب، زندگی را برای شان سخت کرده است.
دکتر حمیدرضا صفایی استادیار دانشگاه و فوق تخصص بیماریهای کلیه و مجاری ادرار، تکرر ادرار را چنین تعریف میکند: هر گونه افزایش غیر طبیعی در تعداد دفعات نیاز به دفع ادرار، به عنوان تکرر ادرار شناخته میشود، البته اگر میزان استفاده از مایعات افزایش نیافته باشد. تکرر ادرار به تنهایی بیماری نیست بلکه علائم بالینی یک بیماری محسوب میشود.
به گفته این پزشک متخصص، بروز چنین وضعی علل متفاوتی دارد. وی در تشریح این دلایل میگوید: گاهی این عارضه به دلیل افزایش حجم ادرار ناشی از یک بیماری روی میدهد. برای مثال قند در بدن فرد مبتلا به دیابت به عنوان ماده اسمزی عمل کرده و جذب آب توسط کلیهها را بیشتر میکند. در چنین شرایطی بدن مجبور به دفع مکرر آب خواهد بود.دستهای دیگر از بیماران که به دیابت بیمزه مبتلا هستند، آب بیشتری مصرف میکنند و این امر موجب افزایش حجم ادرار و به دنبال آن تکرر در دفع خواهد شد.
دکتر صفایی مثانههای نورژنیک یا مثانههای عصبی را عامل دیگری برای تکرر ادرار میداند و میگوید: برخلاف تصور عموم در این بیماری اضطراب و دلهره نقشی ندارد و آسیب مراکز عصبی کنترل مثانه عامل ایجاد آن است. در این بیماریآسیب دیدگی مراکز عصبی کنترل کننده عملکرد مثانه، موجب انقباضهای خودبه خودی مثانه و بیاختیاری ادراری یا تکرر ادراری شدید در طول روز و شب میشود. معمولاً افراد مبتلا به مثانه عصبی از یک بیماری زمینهای مانند بیماری M.S، تومورهای نخاع و دیگر بیماریهای نخاعی مادرزادی رنج میبرند. اما گاهی هم مشاهده میشود که فرد به دلیل برخی عوامل خارجی از جمله ضربههای ناشی از تصادف و حتی رادیوتراپی دچار آسیب دیدگی مراکز عصبی کنترل مثانه میشود.
این متخصص کلیه و مجاری با تأکید بر نقش بیماریهای عفونی و التهابی ادامه میدهد: در گروه دیگری از مبتلایان، بیماریهای التهابی و عفونی در مثانه میتواند موجب تحریک پذیری مثانه و در نتیجه، تکرر ادرار شود. در حقیقت عفونت مثانه باعث تحریک اعصاب و عضلات مثانه بیمار شده به طوری که وی در بیشتر مواقع احساس دفع ادرار خواهد داشت هرچند میزان ادرار در هر مرتبه بسیار اندک است.
او میگوید: این دسته از بیماران معمولاً دچار تب میشوند. سوزش و تغییر رنگ ادرار از دیگر علائم این بیماری است. البته در برخی مواقع نیز به دلیل انسداد مجاری ادرار توسط سنگ کلیه، بیمار در هر مرتبه نمیتواند مقدار زیادی ادرار دفع کند و در نتیجه حجم زیادی از ادرار در مثانه اش باقی میماند و موجب پر شدن زودرس مثانه میشود.
این استادیار دانشگاه میافزاید: عدهای از بیماران نیز که با شکایت از تکرر ادرار به پزشک مراجعه میکنند، دچار اضطراب هستند. در این گروه هم به دلیل بروز عوامل اضطرابی، مثانه قبل از اینکه به حد کافی پر شود، تحریک شده و بیمار دچار تکرر ادرار میشود، اما این گروه از مبتلایان معمولاً با مشکل تکرر ادرار در روز روبهرو هستند و شبها به آسودگی میخوابند.
دکتر صفایی با اشاره به اینکه کودکان بیشتر دچار این وضعیت میشوند، خاطرنشان میکند: اضطرابهای کودکانه میتواند ناشی از محیط اطراف یا عوامل درونی کودک باشد. پدر و مادر باید در صورت مشاهده تکرر ادرار کودک به پزشک مراجعه کنند. در چنین شرایطی اگر پزشک تشخیص دهد که کودک دارای شخصیت مضطرب است از روانپزشک برای درمان کمک خواهد گرفت و درصورتی که بیماری به دلیل اضطراب ناشی از محیط باشد مداخله روانکاو لازم خواهد بود.
وی اضافه میکند: تکرر ادرار باید جدی گرفته شود زیرا در موارد شدید اگر درمان مناسب و سریع انجام نشود ممکن است، به مثانه و کلیهها آسیب برسد. (پرستو رفیعی/ایران)
48