برای دسترسی به فایلها و دادههای سیستمی در گوشیهای اندرویدی، شما باید تلفن همراهتان را روت کنید. این روت کردن اجازه دسترسی شما به این نوع فایلها را میدهد.
روشها و آموزشهای مختلفی برای روت کردن گوشیهای اندرویدی موجود است، که در عین سخت و دشوار بودن، گاهی عملکرد درست و مناسب هم ندارند. اما امروز میخواهیم به شما اپلیکیشینی را معرفی کنیم که تنها با یک مرحله، گوشی اندرویدیتان را روت میکند.
KingRoot اپلیکیشینی رایگان است که وظیفه دارد دسترسی روت را برای تلفن هوشمند شما، آزاد کند. بعد از نصب برنامه و اجرای آن، گوشی اندرویدی شما شناسایی میشود و بعد از این عملیات تنها با زدن دکمه Root مراحل دسترسی به روت دستگاه آغاز میگردد. این فرآیند چیزی حدود ۵ دقیقه طول میکشد و بعد از آن گوشی ریبوت میشود. البته دقت کنید که برای استفاده از این اپ باید به اینترنت متصل باشید.
ویژگیهای خاص این اپلیکیشن به شرح زیر است:
اپلیکیشن KingRoot در مارکت گوگل وجود ندارد و شما باید آن را مستقیما از وبسایت سازنده آن دانلود کنید. هنگام نصب هم امکان دارد با پیغام بلاک بودن اپ مواجه شوید، که با انتخاب گزینه Install Anyway این مشکل حل میشود. KingRoot نسخه ویندوزی هم دارد که با متصل کردن تلفن همراه به کامپیوتر، عملیات روت را انجام میدهد. همچنین بهتر است یدانید که نسخه ویندوزی برنامه، پرقدرتتر از نسخه اندرویدی عمل میکند.
برای دانلود این اپ قدرتمند در زمینه روت، از این لینک کمک بگیرید.
فارسی کردن اعداد در (word): مشکلی که خیلی از کاربران با اون مواجه میشن؛ انگلیسی بودن اعداد در متن های فارسی است. فارسی کردن اعداد در ورد.
نرمافزار Word به طور پیشفرض هنگام تایپ اعداد در میان جملات فارسی، آنها را بصورت انگلیسی نمایش میدهد. از آنجا که اعداد انگلیسی در میان یک متن فارسی خوشایند نیست و آنرا نازیبا میکند، میتوان نرمافزار ورد را به شیوهای تنظیم کرد که اعداد میان کلمات فارسی به درستی و به همان زبان فارسی نمایش داده شوند. در ادامه مطلب شیوه فارسی کردن اعداد در Word را گامبهگام به همراه تصویر فرا خواهید گرفت. این آموزش علاوهبر ورد برای سایر نرمافزارهای مجموعه آفیس مایکروسافت نیز انجامپذیر است.
ابتدا وارد منوی فایل در بالای پنجره نرمافزار Word شوید. (گوشه سمت چپ).
برای دیدن هریک از تصاویر در اندازه بزرگتر، روی آن کلیک کنید.
در صفحۀ باز شده و درون ستون آبی رنگ روی گزینه Options کلیک کنید.
بعداز کلیک روی Options پنجره زیر را مشاهده خواهید کرد:
درون این پنجره و در ستونی که در سمت چپ آن قرار دارد، روی Advanced کلیک کنید.
بعداز انتخاب Advanced به کمک Scrollbar صفحه را کمی به سمت پایین بپیمایید تا گزینه Numeral را مشاهده کنید.
در صورتیکه مایلید نرمافزار ورد اعداد بین متنهایفارسیرا بطور خودکار فارسی نمایش دهد و اعداد بین متون انگلیسی را خودکار انگلیسی نشان دهد، گزینه Context را انتخاب کنید. در صورتیکه میخواهید تماماعدادبدون توجه به متنی که درون آنها قرار گرفتهاند فارسی نمایش داده شوند، گزینه Hindi را انتخاب نمایید.
و در نهایت نتیجه کار به این صورت خواهد بود:
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
جدا کردن محل خواب کودکان از والدین باید تا سن سه سالگی به خاطر راحتی طرفین صورت پذیرد. فرزند شما باید تا سنی در کنار شما بخوابد که نتواند نیازهای اولیه خود را برطرف نماید و از لحاظ روحی و عاطفی بشدت بوجود شما وابستگی دارد.
اگر کودک شما در سن ۵ سالگی به بالا قرار دارد و حاضر نمیشود به اتاق خودش برود، میتوانید با کمک روانشناس و بهرهگیری از مشاور او را به اتاق شخصی خود بفرستید.
قطعاً همه شما وابستگیهای بیشمار یک نوزاد به پدر و مادر و به خصوص مادر را درک خواهید کرد. وابستگی هایی که پدر و مادر را به گونهای عاطفی وادار میسازد تا از نوزاد مراقبت کرده و نیازهای او را مرتفع گردانند. اما گاهی اوقات با بکارگیری روشهایی خارج از اسلوب صحیح رفتاری، کودکان بیش از آنچه که باید به پدر و مادر وابسته میشوند و همین سبب میشود تا آنها مدت بیشتری در حریم پدر و مادر خود سکنی داشته باشند!
حضور بیش از اندازه فرزندان در اتاق خصوصی والدین، ممکن است باعث سردی میان پدر و مادر شده و حتی زمینه ساز بروز اختلافات و برخوردهای نامناسبی میان آنان گردد. از این روست که اهمیت جدا سازی محل خواب کودکان از اتاق والدین به یک ضرورت تبدیل خواهد شد.
آن چه که مسلم است؛ نوزاد در بدو تولد نیازهای بسیاری دارد که به طور ویژه ای مادر مسئولیت رسیدگی به آنها را دارد. شاید دلیل عمده حضور نوزادان در اتاق والدین رسیدگی به موقع به این دسته از نیازها باشد. تعویض به موقع و رفع گرسنگی نوزاد توسط مادر از بارزترین دلایل حضور نوزاد در نزدیک ترین مکان به مادر است. از طرف دیگر نوع تنفس نوزاد و چگونگی خوابیدن او و بسیاری از مسائل دیگر هستند که نیازمند دقت و رسیدگی میباشند.
پس با این حساب طبیعی است که نوزادی که تازه متولد شده تا چند ماه پس از تولدش در نزدیکترین مکان به مادر و یا به بیان دیگر در اتاق پدر و مادر حضور داشته باشد. مرز نوزادی تا هنگامی است که او بتواند واکنشهای اطرافیان را به خوبی متوجه شده و تا حدی بتواند با توان خودش بنشیند یا چهار دست و پا حرکت کند. پس از این زمان میتوان کودک را به اتاق دیگری منتقل کرد و هر چند ساعت یکبار به منظور سرکشی و بررسی حالات و شرایط به او سر زد .
سنین یک سالگی تا دو سال بهترین زمانی است که میتوان کودک را از اتاق پدر و مادر خارج و با اتاق مختص به خود آشنا کرد. در این سنین کودک به حدی رشد یافته که بتواند خوب بخوابد و هنگام گرسنگی تحمل کافی داشته باشد تا مادر به او برسد و از طرف دیگر هنوز وابسته به محیط پدر و مادر نشده و ترس از تنهایی و … برایش مفهومی ندارد و خیلی راحت با محیط جدیدش مانوس خواهد شد؛ بی آنکه پدر و مادر برای عادت دادن او به محیط جدید متحمل دردسری بشوند !
سنین یکسالگی تا دوسال بهترین زمانی است که میتوان کودک را از اتاق پدر و مادر خارج و با اتاق مختص به خود آشنا کرد. در این سن هنوز ترس از تنهایی و... برای کودک شما مفهومی ندارد. پس نگران نباشید!
والدینی وجود دارند که فرزندانشان را تا سنین بالاتر از ۳سال هنوز در اتاق شخصی خود نگهداری میکنند و مدام از سختیهای جدا کردن اتاق فرزندشان گله و شکایت میکنند!
طبیعی است که وقتی کودک با محیطی انس بگیرد و مفهوم ترس و تاریک و … را متوجه شود به سختی میشود او را به اتاقی فرستاد که در آن تنها باشد و تنها بخوابد!
کودکان بالای سه سال معمولاً در برابر جدا شدن جای خوابشان از کنار والدین واکنشهای طولانی مدت نشان میدهند و به یکباره نمیشود جای آنها را از اتاق والدین جدا ساخت!
ابتدا سعی کنید به اتاق کودک برسید و وسایل و اسباببازیهایی را که او دوست دارد در آن قرار دهید. ساعاتی در روز به همراه کودک در اتاق او بنشینید و سعی کنید تمام قسمتهای اتاق را به او نشان دهید و با او در اتاق بازی کنید. اگر اتاق کودک کمد دیواری یا قسمتهای ناشناختهای دارد، آنها را به کودک نشان داده و سعی کنید علاقهای بین کودک و اتاق شخصیاش برقرار کنید.
در طول روز برای بازی کردن، فرزندتان را به اتاق خودش هدایت کنید و به او بگویید که در همان اتاق میتواند بازی کند و نباید وسایل بازیاش را به خارج از اتاق بیاورد. در میان بازی و هنگامی که کودک خسته میشود او را در همان اتاق بخوابانید و در کنارش بمانید تا کامل به خواب رود. توجه داشته باشید که اتاق کودک هرگز نباید تاریک و بدون نور باشد تا او بتواند به راحتی و بدون ترس به اتاق شخصیاش علاقهمند شده و آنجا را بپذیرد.
برای انتقال کودک از اتاق شما به اتاق خودش هرگز از کلمات و عبارات امری مانند: باید به آنجا بروی و … استفاده نکنید!
کمی تحمل داشته باشید و با زبان رفتار او را قانع به حضور در اتاق خودش نمایید.
برای انتقال کودک از اتاق خودتان به اتاق خودش هرگز از کلمات و عبارات امری مانند: باید به آنجا بروی و … استفاده نکنید!
وقتی که کودک در اتاق شما و در کنار شما میخوابد سعی کنید چند شب به صورت هدفمند آسایش او را از بین ببرید. به عنوان مثال:
- اگر کودک بر روی تخت شما (والدین خود) میخوابد، میتوانید خود را به خواب زده و جای خواب او را تنگ کنید. در این هنگام اگر با اعتراض کودک مبنی بر تنگ بودن جای خوابش مواجه شدید میتوانید با خونسردی به او بگویید که یک تخت خالی در اتاقش منتظر اوست و او خودش این جای تنگ را انتخاب کرده است!
- اگر کودک در اتاق شما به خواب رفته است برق را روشن بگذارید و سعی کنید با صحبت کردن و سرو صداهای معمول او را بیدار کنید و زمانی که اعتراض او مبنی بر سرو صدا و نور را شنیدید به او بگویید که اتاق او در کمال آرامش و سکوت انتظارش را میکشد و میتواند بدون دغدغه آنجا راحت بخوابد!
- وقتی که کودک تا حدودی اتاق خود را پذیرفت و به آنجا رفت، سعی کنید شبها محیط اتاق را با یک چراغ خواب کوچک تا حدی روشن نگه دارید که او از ترس تاریکی دوباره به حریم خصوصی شما وارد نشود.
- اگر کودک شما در سن ۵ سالگی به بالا قرار دارد و حاضر نمیشود به اتاق خودش برود میتوانید با کمک روانشناس و بهرهگیری از مشاور او را به اتاق شخصی خود بفرستید.
گاهی ممکن است کودک با اینکه به اتاق خود انس گرفته و جدا از پدر و مادر میخوابد، اما بعضی از شبها نا آرامی کند و بخواهد که در کنار والدین بخوابد. این رفتار تا سن ۸ سالگی میتواند طبیعی باشد. در این مواقع پدر و مادر باید با قرار دادن قانون و قاعده او را در اتاق خود بپذیرند و از سویی دقت داشته باشند تا این بیقراریها به هر هفته و هر شب تکرار پیدا نکند. به عنوان مثال اگر در ماه دو شب کودک نا آرامی کند و به هر دلیلی بخواهد در کنار پدر و مادر باشد، آنها میتوانند با گفتن این عبارات که: اتاق ما به زیبایی و راحتی اتاق تو نیست / ما صبحها زود بیدار میشویم و تو نمیتوانی راحت بخوابی و … او را مجاب کنند که همین یکبار میتواند در جای دیگری غیر از اتاق خودش بخوابد.
اگر درخواستهای کودک مبنی بر خوابیدن در کنار والدین بصورت مکرر و پشت سر هم تکرار شود؛ قطعاً حاکی از علتی است که کودک را نا آرام ساخته. این عوامل میتواند انوع ترسها مانند ترس از تنهایی و ترس از تاریکی و … باشد.
همچنین تماشای برخی از برنامهها و فیلمهایی که برای سن کودکان تعریف نشده است باعث میشود که آنها در هنگام خواب شبانه دچار نگرانی و پریشانی شوند. از این رو لازم است والدین دقت داشته باشند تا فرزندان آنچه را که مناسب با سن و شرایط روحیشان نیست را تماشا نکنند. در نظر داشته باشید که جداسازی محل خواب کودکان یک نیاز دو طرفه است هم برای والدین و هم برای کودک! به همین دلیل لازم است تا والدین توجه کافی داشته باشند تا محل خواب کودک خود را از سن زیرسه سال جدا کنند.
گریه کردن نوعی واکنش روانی انسان است. همانگونه که انسان به خندیدن نیاز دارد، دلایل زیادی نیز برای نیاز به گریه کردن و تخلیه روانی وجود دارد.
بزرگ شدن دلیل خوبی برای گریه نکردن نیست. اگرچه همه ما وقتی به دنیا آمدهایم، زندگی مان را با گریه شروع کردهایم، ولی با بزرگتر شدنمان، گریه برایمان شکل و معنای دیگری پیدا کرده و آن را به عنوان یکی از راههای آرامش و التیام دردهای مان میشناسیم. گریه، تنفس را آرام می کند و می تواند اثر آرامش بخشی داشته باشد. اما چه طور می توان یک گریه آرامشبخش داشت، بدون اینکه ما را ضعیف نشان بدهد یا به عنوان تنها راهحلمان در موقع مواجهه با مشکلات قلمداد شود؟ ...
گریه کردن، شما را مجبور می کند تا از خودتان درباره اتفاقاتی که در درونتان می افتد، سوالاتی بپرسید. وقتی به طور ناگهانی اشکهای تان جاری می شود، شما درونتان را جستجو می کنید و به این نتیجه می رسید که اگر دارید گریه می کنید، به این دلیل است که احساس شکست، ضعف و سرزنش و احساساتی دیگر از این قبیل می کنید و البته بهترین کار همین مورد است.
شما با بررسی دقیق درونتان علت واقعی اشکهای تان و وضعی تیکه این احساسات را در مغزتان و درونتان افزایش می دهد، کشف می کنید. به طور مثال، مشخص شده است هنگامی که از خاموش شدن ناگهانی کامپیوترتان هنگام کار بدون ذخیره اطلاعات ناراحت و عصبی می شوید، این فکر در مغزتان گسترش پیدا می کند که شما در مقابل جهان، تنها ایستادهاید و احساس ضعف و یاس و ناامیدی می کنید!
یک علت دیگر برای گریه کردن این است که شما در جستجوی یک حامی هستید. با گریه کردن نشان می دهید چیزی شما را آزار داده است و صدمه دیدهاید و احتیاج دارید که حمایت بشوید. پس به جای اینکه خودتان را در تنهایی حبس کنید، یک گوش شنوا پیدا کنید و اجازه دهید احساستان بروز داده شود. به جای حبس شدن در تنهایی درباره مشکلاتتان صحبت کنید. این باعث می شود زوایای مختلف مساله برایتان روشن بشود و از این طریق درک و کنار آمدنتان راحتتر می شود.
دوست ندارید احساستان را بروز دهید؟ نمی خواهید دیگران شاهد گریهتان باشند؟ قبل از اینکه به یک استرس شدید برسید که باعث گریستن شما بشود، روی تنفسی عمیق و پیوسته تمرکز کنید و عضلههایی را که مورد تنش قرار گرفتهاند، در حالت استراحت قرار دهید و بعد روی خاطراتی که با فکر کردن به آنها احساس قوی بودن می کنید، تمرکز کنید؛ مثل وقتی که در کارتان ترفیع گرفتهاید و یا از طرف رییستان تشویق شدهاید و یا در کاری یا مسابقهای به یک موفقیت بزرگ دست پیدا کردهاید و در آخر اینکه به خودتان بگویید گریه نخواهید کرد. باید بدانید تلقینات شخصی خیلی موثرند. پس به خودتان یادآوری کنید که شما مستقل و قوی هستید و خواهید توانست به خودتان در رهایی از مشکلات و حل آنها کمک کنید.
بدانید که شما می توانید همیشه احساساتتان را در هر زمانی کنترل کرده و در زمانی دیگر آن را بروز دهید، پس در اول هر مانع و مشکلی که شما را ناراحت و عصبانی می کند برای خودتان روشن کرده و بررسی کنید و در مرحله بعدی شاید لازم باشد روی یک مبل راحت بنشینید. یک جعبه دستمال کاغذی روبهروی تان بگذارید و این در حال حاضر دقیقا همان چیزی است که شما به آن احتیاج دارید: گریه.
سبزه تخم کتان یکی از زیباترین انواع سبزه عید است. برای سبز کردن سبزه تخم کتان از همان روش معمول برای سبز کردن انواع سبزه استفاده کنید.
با نزدیکشدن به روزهای پایانی سال، اکثر خانمهای ایرانی به دنبال تهیه و تدارک سفره هفت سین و جزییات آن هستند. یکی از مهمترین اجزای سفره هفت سین، سبزه است.
برای سبزکردن سبزه تخم کتان باید به اندازه ظرف مورد نظر، حدود یک تا دو قاشق غذا خوری بذر متان را به مدت 24 ساعت خیس کنید تا مثل بذر شاهی حالت ژلهای پیدا کند. حالا ظرف مورد نظر را تا نیمه پر از خاک سبک کنید و تخم کتانها را روی خاک پخش کنید به طوری که کاملا سطح ظرف را بپوشانند. حالا روی ظرف را با اسپری آب بپاشید و یک کیسه پلاستیک روی ظرف بکشید و به مدت 2 روز آن را در جایی تاریک و گرم قرار دهید. پس از این مدت، ظرف را به محلی خنک و کاملا پر نور مثل پشت پنجره انتقال دهید. حدود یک هفته بعد ارتفاع سبزه شما تقریبا 5،6 سانت خواهد شد.
فراموش نکنید که باید هر روز یکی دوبار سرپوش پلاستیکی را حدود نیم ساعت بردارید تا اکسیژن کافی به سبزه برسد در غیر این صورت، کپک خواهد زد. بعد از نیم ساعت دوباره آب روی سبزه اسپری کنید و پلاستیک را روی آن بکشید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
برای از بین بردن اشتهای کاذب و راه دفع کردن آن برای جلوگیری از چاقی باید راه های زیر را دنبال کنید تا از آن جان سالم به در ببرید! با لحنی که انگار بدیهی ترین نکته دنیا را توضیح می دهد، می گوید: «وقتی گرسنه هستی غذا بخور و هر وقت سیر شدی از پای سفر بلندشو.
این جوری ساده و بی دردسر لاغر می شوی.» به نظرش خیلی ساده می رسید ولی وقتی دستمان را سمت بشقاب غذا و خوراکی های روی میز دراز می کنیم تا علاوه بر گرسنگی باقی احساساتمان را هم ارضا کنیم. قصه آن قدرها هم ساده نیست و حتی گاهی وقت ها غیرممکن به نظر می رسد.
اصلا مگر می شود وقتی عصبانی هستیم یا هیجان زده شده ایم و استرس داریم عوض یک خوراکی شیرین نکنیم تا به آرامش برسیم؟
احساسی غذا خوردن یا میل به خوردن به دنبال استرس، عصبانیت، شادی، ناراحتی و… یک واقعیت است که خیلی ها کم و بیش با آن دست به گریبان هستند. این مشکل چرخه ناسالمی را به وجود می آورد که در نهایت به پرخوری، اضافه وزن ،چاقی، از دست دادن تناسب اندام، پایین آمدن اعتماد به نفس، احساس گناه و…
منتهی می شود. حالا سوال اصلی اینجاست که چطور می توان این گرسنگی کاذب ناشی از فراز و فرودهای احساسی را از گرسنگی واقعی و فیزیولوژیک تشخیص داد و با آن مقابله کرد؟
تفاوت گرسنگی احساسی و واقعی
1- گرسنگی احساسی ناگهانی و بدون مقدمه به وجود می آید. در حالی که گرسنگی واقعی تدریجی بوده و به مرور شدت پیدا می کند. در شرایطی که گرسنگی تان واقع باشد، این نیاز احساس فوری برای غذا خوردن به وجود نمی آورد. در حالی که گرسنگی کاذب شما را تحت فشار قرار می دهد تا فورا غذا بخورید و برای غذا خوردن لحظه ای به شما امان نمی دهد.
2- گرسنگی احساسی با میل به خودرن غذاها و خوراکی های به اصطلاح آرامش بخش همراه است. در حالی که اگر واقعا گرسنه باشید، فرقی نمی کند که چه غذایی می خورید. یا در این وضعیت دنبال یک غذای خاص نمی گردید. گرسنگی احساسی میل شدیدی برای خوردن غذاها و خوراکی های شرین و چرب
به وجود می آورد و به همین خاطر هم هست که برای خیلی از افرادی که موقع عصبانیت سراغ غذا می روند شیرینی، شکلات، کیک و… اولین انتخاب است.
3- وقتی گرسنگی کاذب سراغتان می آید، درست فکر کردن را از شما می گیرد. درواقع وقتی احساساتتان بر شما غلبه کرده است و شما را به سمت یخچال می فرستد، بدون این که فکر کنید یا قبل از اینکه به خودتان بیایید، متوجه می شوید یک جعبه شیرینی خوردهاید و حتی از خوردنش لذتی هم نبرده اید.
در حالی که اگر گرسنگی تان واقعی باشد شما کاملا نسبت به آن چیزی که می خورید آگاهی دارید و کنترل مقدار غذایی که می خورید دست عقلتان است نه احساستان.
4- وقتی دچار گرسنگی احساسی هستید، حتی با خوردن حجم زیاد غذا هم احساس گرسنگی تان ارضا نمی شود و همچنان چشمتان دنبال غذاست. در این شرایط آن قدر می خورید و سمی خورید که معده تان به طرز وحشتناکی پر شده و دیگر جایی برای فروبردن یک لقمه هم ندارید.
در این شرایط از غذاخوردن دست می کشید اما نه به این دلیل که دیگر گرسنه نیستید، بلکه به این خاطر که شکمتان علائم هشداردهنده ای صادر می کند که نشان می دهد دیگر جایی برای غذاخوردن باقی نمانده است. در حالی که گرسنگی واقعی با پر شدن نسبتی معده از بین می رود و شما کاملا احساس سیری و رضایت می کنید.
5- گرسنگی واقعی با علائم فیزیکی همراه است اما گرسنگی کاذب فقط یک احساس است در شرایطی که گرسنگی واقعتی ممکن است صدای قار و قور کردن شکمتان را بشنوید یا مثلا احساس کنید دلتان ضعف می رود، اما وقتی میلتان به غذا خوردن ناشی از یک حمله احساسی باشد،
فقط احساس گرسنگی می کنید و هیچ علامت خاصی ندارید جز اینکه ممکن است به دلیل این احساس دچار خجالت یا احساس گناه شوید یا خودتان را سرزنش کنید که چرا این قدر پرخور هستید.
چرا پرخوری احساسی؟
عوامل زیادی وجود دارد که می تواند شما را در دام گرسنگی کاذب و غذا خوردن احساسی بیندازد و این مسئله اصلا به این معنی نیست که شما آدمی پرخور هستید. متخصصان تغذیه معتقدند که پنج علت مهم برای پرخوری احساسی وجود دارد.
1- استرس طولانی مدت: استرس امتحان یا تصادف، یا مشاجره با همسر و… که خیلی طول نمی کشد یا مقطعی است. تاثیر چندانی بر احساسی غذاخوردن ندارد اما وقتی این استرس ها طولانی می شود، به مرور سطح هورمون کورتیزول (Cortisole) که یکی از مهم ترین هورمون های استرس بدن است بالا می رود و بدن به افزایش آن عادت می کند.
در نتیجه کم کم احساس می کنید که علاقه عجیب و غریبی به غذاهای شور یا چرب پیدا کرده اید یا مدام دلتان برای خوردن یک تکه شرینی، یک قاشق مربا و… ضعف می رود. هر چقدر هم استرس هایتان بیشتر شود، این احساس هم شدید تر می شود و کمتر می توانید جلوی گرسنگی کاذبتان را بگیرید.
2- احساسات سرکوب شده: ممکن است به دلیلی غمگین یا ترسیدهب اشد. اما نتوانید از این احساس با کسی حرف بزنید. یا آن را آن طور که باید و شاید نشان بدهید. در این صورت بدنتان به عنوان یک مکانیسم طبیعی شما را به سمت میز غذا یا بخچال یا کابینت های آشپزخانه یا قفسه های رنگارنگ فروشگاه ها هل می دهد تا با خوردن، این احساسات سرکوب شده را آرام کنید.
3- بی حوصلگی: خیلی از افرادی که به متخصص تغذیه مراجعه و از زیاد غذا خوردن و بی دلیل غذا خوردن و… شکایت می کنند. دچار احساس پوچی و کسالت هستند و خودشان می گویند. هر وقتی بی حوصله هستند یا کاری برای انجام دادن ندارند، سراغ غذا می روند تا به این ترتیب هم دست و دهنشان را مشغول نگه دارند و هم مغزشان را
4- عادت: تصور کنید که در دوران کودکی هر وقت قرار بوده به شما جایزه بدهند، یک تکه شکلات، یک بسته چیپس یا یک بستنی قیفی دستتان می دادند تا خوشحال و راضی شیود. پس طبیعی است که با این کار عادت تغذیه سالم را در شما از بین برده و باعث شده اند به غذا به عنوان منبعی برای احساسات خوب
و شادی آور و آرامش بخش فکر کنید. این عادت فقط از دوران کودکی تا بزرگسالی باقی مانده و شما را به سمت غذاخوردن احساسی سوق می دهد.
5- همرنگ شدن با دیگران: این ضرب المثل قدیمی را شنیده اید که می گوید «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو»؟ این دقیقا یکی از علت های غذاخوردن افراطی است که باعث می شود فرد بدون اینکه واقعا گرسنه باشد، پشت میز یا سر سفره بنشیند و با دیگران همراهی کند.
گاهی اوقات این کار استرس حضور در آن جمع را از بین می برد و گاهی وقت ها هم صرف نگاه کردن به افرادی که با اشتها غذا می خورند مبل به خوردن را در شما تقویت می کند.
1- برای خودتان مقیاس گرسنگی درست کنید
اگر سال هاست که برای کسب آرامش به غذا پناه برده اید خیلی سخت است که بتوانید گرسنگی واقعی را از احساسات دیگری مانند خستگی، غم یا بی حوصلگی تشخیص دهید. برای اینکه بتوانید خودتان را به این کار عادت دهید باید مقیاسی برای اندازه گیری احساس گرسنگی درست کنید که 10 درجه داشته باشد.
با خودتان قرار بگذارید که تا وقتی احساستان به درجه پنج یا هفت نرسیده سراغ یخچال نروید. این راهکاری است که دکتر «کریستین کرک پاتریک» (Krikpatrik Kristin) از موسسه تحقیقات تغذیه و سلامت کلیولند پیشنهاد می دهد و تاکید می کند که این مقیاس را درست مثل دماسنج روی یخچال، روی دیوار محل کار و در ماشینتان نصب کنید تا نگذارد احساساتتان بر شما غلبه کند.
2- حواس پرتی غذا نخورید
غذاخوردن یک عادت سالم و راهی طبیعی برای پاسخ دادن به نیازهای بدن است. ولی به راحتی آب خوردن می تواند تبدیل به یک عادت بسیار ناسالم شود. این اتفاق در شرایطی می افتد که شما بدون توجه به چیزی که توی دهانتان می گذارید غذا می خورید و توجهی به مقدار خوراکی های توی بشقاب و نوع آن ندارید.
محققان دانشگاه لیورپول انگلستان متوجه شده اند افرادی که موقع غذاخوردن تلویزیون تماشا کرده، یا با تلفن همراهشان صحبت می کنند 50 درصد بیشتر از کسانی غذا می خورند که فقط روی بشقابشان متمرکز هستند. پس یعنی وقتی تنها هستید خودتان را ملزم به نشست پشت میز غذا کرده تلویزیون یا رایانه شخصی تان را خاموش کنید و همه حواستان را متوجه غذایی کنید که مشغول خوردنش هستید.
3- متعادل غذا بخورید
بگذارید با هم صادق باشیم، وقتی از شدت گرسنگی چشمتان سیاهی می رود، خیلی سخت است که بتوانید منطقی باشید و انتخاب های صحیح غذایی را در نظر بگیرید اما اگر درست و متعادل طی سه وعده غذا بخورید احتمال کمتری وجود دارد که در طول روز گرسنه شوید و احتمال خیلی کمتری وجود دارد که خودتان را برای خریدن یک اسنک چرب شور یا شیرین به سوپر مارکت برسانید.
یکی از دلایلی هوس چنین خوراکی هایی به سرتان می زند این است که در وعده قبل به اندازه کافی پروتیین مصرف نکردید. یادتان باشد پروتیین بسیار سیرکننده است. مقدار کم چربی های سالم، پیام سیری و لذت از غذات خوردن را به مغز می فرستد و وجود فیبر در غذا، قند خون را برای مدت طولانی تری تنظیم می کند.
پس اگر می خواهید قبل از ناهار درگیر غذاخوردن احساسی نشوید، روزتان را با خوردن تخم مرغ، میوه و کره بادام زمینی و… شروع کنید.
4- به خودتان 10 دقیقه زمان بدهید
اگر آن قدر به خودتان اطمینان ندارید که بتوانید جلوی گرسنگی کاذبتان را بگیرید، از یک زمان سنج استفاده کنید و قبل از ایکه دستتان را به سمت غذا فرار کنید، 10 دقیقه به خودتان زمان بدهید. البته شرط اینکه این روش جواب بدهد، این است که در این مدت به غذا فکر نکنید و خودتان را مشغول کار دیگری کنید؛ مثلا ایمیل هایتان را چک کنید.
لباس های شسته شده را پهن کنید یا روزنامه بخوانید. اگر بعد از 10 دقیقه همچنان گرسنه بودید و دلتان می خواست غذا بخورید، می توانید این کار را بکنید. در ضمن فراموش نکنید که برای کشیدن بشقاب دوم غذا 30 دقیقه به خودتان زمان بدهید تا مغزتان فرصت کافی برای درک احساس سیری داشته باشد.
5- غذایی را که می خورید در یک دفترچه ثبت کنید
با اینکه این توصیه خیلی جدید نیست اما کاملا موثر است و به خصوص برای خانم هایی کاربرد دارد که می خواهند وزن کم کنند اما به شدت درگیر غذاخوردن احساسی هستند. نتایج مطالعاتی که درمجله «طب پیشگیری» (medical prevention) منتشر شده نشان می دهد خانم هایی که هر روز مقدار و نوع غذای مصرفی شان را ثبت می کنند دو برابر بیشتر از کسانی وزن کم می کنند که چنین عادتی ندارند.
در واقع تحقیقات نشان داده که این دفترچه قرار نیست فقط جایی برای ثبت غذای مصرفی باشد بلکه به شما کمک می کند تا کنتر احساساتتان را هم به دست بگیرید. بنابراین فقط حجم غذای مصرفی تان را یادداشت نکنید و در عوض احساسی را هم که موقع غذاخوردن داشتید یادداشت کنید.
وقتی در محل کارتان می بینید که زمان تحویل پروژه که می شود مصرف شیرینی تان هم خیلی بالا می رود دفعه بعد کشوهای میزتان را از هر چه شیرینی است خالی می کنید و در عوض یک عدد سیب یا چند عدد آلو دم دست می گذارید.
6- غذاهای محرک را دم دست نگذارید
اگر وقتی چیپس یا کیک پنیر می بینید آب از لب و لوچه تان راه می افتد و صبر و قرارتان را از دست می دهید، بهتر است این خوراکی ها را از دسترس و جلوی چشمتان دور کنید. یادتان باشد شما هوس آن چیزهایی را می کنید که دائما در معرض دید یا در دسترستان هستند یا به راحتی در منزل پیدا می شوند. پس خوراکی های محرک را ز جلوی دستتان بردارید. آنها را در بالاترین کابینت ها بچسبید یا اصلا در منزل نگه ندارید.
جالب است بدانید که در پژوهش محققان دانشگاه «کورنل» (Cornel) مشخص شده افرادی که روی میز کارشان شکلات و شیرینی نگه می دارند، دو برابر بیشتر از دیگران از این خوراکی ها استفاده می کنند. پس به اصطلاح قدیمی «دوری و دوستی» پایبند باشید و نگذارید خوراکی های محرک دائما
جلوی چشمتان راه بروند. در ضمن یکی از بدترین عادت ها در افرادی که دچار مشکل غذاخوردن احساسی هستند این است که با شکم گرسنه به خرید می روند.
کد مطلب: 421749
لایک زدن و غیرفعال کردن نظرات در اینستاگرام ممکن شد
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۵۱
به گزارش تسنیم به نقل از میل آنلاین، این سومین بار در سه ماهه اخیر است که اینستاگرام تغییرات تازه ای در شبکه اجتماعی خود اعمال کرده تا امنیت کاربران خود را ارتقا بخشد و مانع از تشدید مزاحمت های مجازی شود.
از جمله این به روزرسانی ها می توان به امکان غیرفعال کردن اظهارنظر در برخی پست های خاص، حذف ساده تر حساب های تعقیب کننده خصوصی و ارسال گزارش ناشناس در مورد پست های ارسالی نامناسب اشاره کرد.
همچنین کاربران به زودی خواهند توانست با اعمال این تغییرات برای همه کاربران نظرات ارسالی در پای هر مطلب ارسالی یا پست را لایک بزنند. خدماتی که مدتهاست در دیگر شبکه های اجتماعی محبوب ارائه می شود.
غیرفعال کردن ارسال نظر در پای پست های اینستاگرام احتمالا با استقبال گسترده کاربران و به خصوص کاربران مشهور مواجه می شود که در برخی مواقع با هجوم سازمان یافته دیگر کاربران و ارسال انبوه نظرات توهین آمیز مواجه می شوند. کاربران برای دسترسی به این خدمات باید به بخش تنظیمات پیشرفته یا Advanced Settings مراجعه کرده و گزینه Turn Off Commenting را انتخاب کنند و سپس با مراجعه به پست مورد نظر آن را اعمال کنند.
کلمات کلیدی : لایک ، اینستاگرام
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
سبز کردن خاکشیر یکی از روشهایی است که میتوان برای سبزه عید نوروز استفاده کرد. خاکشیر به دلیل داشتن رشد سریع برای سبزه هفت سین مناسب است.
خاکشیر یکی از گیاهان پر استفاده در طب سنتی است که دانههای آن مصارف دارویی زیادی دارد. قبل از مصرف باید نحوه شستن خاکشیر را به خوبی بدانید.
توجه: بعضی از افراد هنگامی که خاکشیر میخورند ممکن است سردرد بگیرند اینگونه اشخاص باید خاکشیر را با کتیرا بخورند.
در مرحله بعدی شستن خاکشیر یک ظرف بزرگتر برداشته (بهتر است از ظروف پلاستیکی استفاده شود) و خاکشیر را آرام هم میزنیم و در ظرف بزرگتر میریزیم. این کار را برای این انجام میدهیم که اگر شن و یا سنگریزهای ته ظرف جمع شده است دو مرتبه با خاکشیر مخلوط نشود و ته همان ظرف بماند. شنهای ته ظرف را خالی کرده ظرف را میشوییم و دوباره عمل بالا را تکرار میکنیم( یعنی خاکشیر را آرام هم میزنیم و وارد ظرف دیگر میکنیم). برای شستن خاکشیر باید این کار را چند مرتبه تکرار کنیم تا دیگر هیچ شنی کف ظرف باقی نماند.
برای درست کردن شربت خاکشیر مقداری آب به ظرفی که از آن برای شستن خاکشیر استفاده کردید اضافه میکنیم. بعد از آن هم شکر و گلاب و یخ را اضافه کرده و نوش جان میکنیم. میزان شکر بستگی به ذائقه افراد دارد. برخی افراد برای خوش طعم شدن به آن کمی آب لیمو هم اضافه میکنند.
در صورت تمایل چند عدد آلو بخارا به شربت اضافه کنید که در اینصورت حدود ۷ ساعت باید صبر کنید تا آب مزه آلو بخارا را بگیرد و آلو ها هم نرم شوند. همچنین بهتر است به جای شکر از عسل و یا نبات آب شده استفاده شود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
وقتی یکی از افراد نزدیک ما به سرطان مبتلا است در نقش یک پزشک یا عضوی از خانواده باید وی را از این بیماری مطلع نماییم. در این مقاله با مراحل افشای تشخیص بیماریهای جدی و مزمن مانند سرطان آشنا میشوید. ابتدا باید شرایط را برای صحبت با بیمار محیا نمود و تمامی راهکارهای درمانی موجود را ارائه نمود
بروز هیجانات منفی توام با افشای تشخیص بیماری -در بیمار و درمانگر- امری شایع است.مطالعات نشان دادهاند که برخی پزشکان هنگام مطرح کردن نتایج آزمایشات و تشخیص سرطان به بیمار، خود مضطرب و متشنج شدهاند و یا برخی بیماران، تجربهی جلسهی تشخیصی خود را به عنوان تجربهای تکاندهنده و تلخ تا مدتها حفظ کردهاند.
به یاد داشته باشیم که این تنش میتواند موجب نقص در فهم نیازهای بیماران و سرخوردگی درمانگر و نیز برای شخص بیمار موجب کژفهمی اطلاعات، کاهش رضایت بیمار از خدمات درمانی، افت میزان امیدواری و ناسازگاری روانی آتی اوگردد، بنابراین به نظر میرسدنحوهی افشای خبر بد به بیمار و خانوادهی او امری مهم، زمانبر و نیازمند تخصص است.
آموزش راهکارهای افشای خبر بد و آگاهی بخشی به بیمار میتواند علاوه بر افزایش اعتماد به نفس تیم درمانی و کاهش احتمال احساس تنش و فرسودگی در آنها، برای سازگاری و همکاری بیمار در روند درمانهای دشوار و همچنین بهبود رابطهی تیمدرمانی- بیمار نیز موثر واقع شود.
مرحله اول: آمادهسازی شرایط مناسب برای صحبت در مورد تشخیص سرطان
بهطور معمول شرایط فیزیکی و محیطی مطلوب، صحبت در مورد موضوعات حساس را آسانتر میسازد.برای مثال فراهم کردن یک اطاق مصاحبهی راحت و با فضا و نور کافی، میتواندبرای یک مصاحبهی اثربخش ایدهآل باشد.در صورت دسترس نبودن این شرایط، میتوان با نشاندن بیمار روی صندلی و آرامسازی او بدور از شلوغی اطراف، با وی صحبت کرد.
بهتر است در صورت تمایل بیمار برای داشتن همراه، انتخاب را به سلیقهی شخص بیمار واگذاریم واز پرستار و یا سایر اعضاء تیم درمانی برای حضور در جلسه، کمک گیریم.نحوهی ارتباطگیری (کلامی و غیرکلامی) با بیمار در انتقال کلمات و تاثیرگذاری آنها، بسیار حائز اهمیت است،
در این راستا ارتباط چشمی، یکی از کانالهای اصلی برقراری رابطهی مناسب با بیمار به شمار میرود که نمایانگر میزان همدلی درمانگر با بیمار و درک متقابل احساس اوست.لمس بیمار (لمس بازو و یا گرفتن دست)، در شرایط خاص و البته در صورت تمایل و راحتی او، میتواند موجب تقویت اتحاد درمانی گردد.
تناسب حالات چهرهی درمانگر با خلق بیمار و نوع نشستن درمانگر (کمی خمیده و زاویهدار به سمت بیمار) نیزمیتواند احساس درکشدن و امن بودن توسط درمانگر را به بیمار منتقل کند.
مرحله دوم: ارزیابی درک بیمار از وضعیت خویش
برای ارزیابی میزان فهم بیمار از بیماریاش، درمانگر میتواند سوالاتی نظیر: تاکنون در مورد بیماریتان به شما چه گفتهاند؟ آیا موضوعی وجود دارد که شما را نگران کند؟ را مدنظر قرار دهد.سپس بر اساس این سؤالات میتواند اطلاعات نادرست بیمار را اصلاح کرده و جزئیات مربوط به بیماری سرطان را به صورت قابل فهم (متناسب با تحصیلات، سن و پایگاه اجتماعی بیمار) با او در میان گذارد.
مرحله سوم: فراخواندن بیمار برای در میان گذاشتن تشخیص با او
میتوان با گفتن یا نشان دادنبرخی علائم و هشدارهای اولیه به بیمار مانند متأسفانه خبرهای خوبی برای شما ندارم یا متأسفم که باید بگویم…، شوک و انکار احتمالیناشیاز افشای تشخیص سرطان را کاهش داد.پس از این زمینهسازی، بهتر است چند ثانیه صبر کرد و به بیمار زمان داد، تا در این فرصت واکنشهای هیجانی بعدی بیمار کاهش یافته و فرآیند پردازش اطلاعات برای وی تسهیل گردد.
بیان حقایق مربوط به بیماری، باید در سطح فهم و دامنه لغات بیمار باشد و از به کاربردن کلمات تخصصی، ثقیل و مبهم حدالامکان پرهیز کرد.جملات تکاندهندهای مانند: «دیگر امیدی نیست، شما زیاد زنده نخواهید ماند» یا «کار دیگری نمیتوان انجام داد» خصوصا هنگامی که پیشآگهی بیماری خوب نیست، بیمار را بسیار خشمگین و رنجور خواهد ساخت.
اطلاعات مربوط به سرطان بهتر است در اجزای کوچکی گفته شده و بازخورد آنها دقیقا مشخص گردد، این امر برای ارزیابی درمانگر از میزان درکشدن اطلاعات گفته شده به بیمار غالبا مفید واقع میشود.
مرحله چهارم: پاسخدهی به عواطف و هیجانات بیمار
بیماران ممکن است با شنیدن واقعیات مربوط به بیماریخود، طیفی از پاسخهای هیجانی نظیر خشم، انکار، پریشانی و یا بیتفاوتی را نشان دهند، این واکنشها طبیعی بوده و ابراز آن، نمایانگر ناسازگاری روانی فرد با بیماری نیست، اما میتوان با همدلیکردن، آرامسازی و به طور کلی حمایت عاطفی-روانی درمانگر از بیمار است
که میتواند موجب گذار بیمار از این قبیل هیجانات منفی شده و مانع از شروع تفکر فاجعهپنداری و افکار و باورهای غلط در بیمار شود.
مرحله پنجم: ارائه تمامی راهکارهای درمانی موجود به بیمار
در برخی کشورها، معرفی تمام درمانهای موجود و قابل اجرا به بیمار، یک اجبار قانونی است، اما به نظر میرسد بهتر است ارائهی این اطلاعات به فراخور نیاز و فهم بیمار صورت گرفته و در فرآیند انتقال آنها به بیمار، همهی اعضای تیم درمانی شرکتداشته باشند.
گاهی بیماران از مطرح کردن و پرسیدن پیامدهای بیماری میهراسند یاحتی انتظاراتی غیر واقعی از درمانگر خود دارد.در این مواردی آنچه به کاهش فشار روانی –چه در بیمار و چه در درمانگر- کمک میکند، کمک به بیان شدن تمام افکار بیمار و مشارکت دادن وی در تصمیمگیریهای درمانی است.
دلنوشته
اولین باری که پزشکم را دیدم به او گفتم که میخواهم کاملا با من صادق باشد در غیر این صورت دیگر با او همکاری نخواهم کرد؛ او قول داد که صادق باشد و همینطور هم بود.وی به من گفت که سرطان ریه ام در مرحلهی 4 قرار دارد. و از 3 ماه تا 2 سال دیگر – اگر همه چیز خوب پیش برود- فرصت دارم. من میخواستم همه چیز را بدانم.