چهار قل به چهار سوره قرآن کریم گفته می شود که با لفظ قل شروع می شود. چهار قل را برای رفع چشم زخم قاب کرده و به دیوار خانه آویزان می کنند.
سوره کافرون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ (١) لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ (٢) وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (٣) وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ (۴)وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (۵) لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ (۶)
سوره اخلاص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (١) اللَّهُ الصَّمَدُ (٢) لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (٣) وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ (۴)
سورة فلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (١) مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ (٢) وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (٣) وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ (۴) وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (۵)
سورة ناس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (١) مَلِکِ النَّاسِ (٢) إِلَهِ النَّاسِ (٣) مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (۶)
در یک حدیث نبوی، مشهور به حدیث ذات القلاقل برای تعویذ براى دفع چشم زخم، سحر، آفات و بلا و برطرف کردن دردها و بیماریها و استعاذه تعویذ گفته شده و در امان ماندن خود و فرزند و مال از آسیب، خواندن این چهار سوره توصیه گردیده است. |
حضرت صادق (ع) فرموند:
هر کسی که هنگام رفتن به بستر خواب رود سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را بخواند خداى عزوجل بیزارى (و دورى) از آتش را برایش بنویسد.
از آیةالله بهجت سوال شد کسی که سحر یا همان جادو شده باشد یا دچار چشم زخم شده باشد برای باطل کرد سحر و دفع چشمزخم باید چه کاری انجام دهد؟ ایشان در پاسخ فرمودند: قرآن کوچک همیشه همراه خود داشته باشید، معوذتین (سورههای مبارکه فلق و ناس) را خوانده و با خود تکرار نمائید. آیه الکرسی را بخوانید و در منزل نصب کنید.
سوره اخلاص - اولین سوره از چهار قل:
این سوره از توحید پروردگار و یگانگی او سخن می گوید و در چهار آیه کوتاه چنان توصیفی از یگانگی خداوند کرده است که نیازی به اضافه ندارد.
در فضیلت خواندن این سوره آورده اند که رسول اکرم فرمود: هرکه این سوره را تلاوت نماید گویی که یک سوم قرآن را تلاوت نموده است.
نیز در خبر آمده است که رسول خدا بر جنازه «سعد بن معاذ» نماز گزارد. در آن هنگام هفتاد هزار ملک، که جبراییل نیز در میان آنها بود بر جنازه او نماز گزاردند، رسول اکرم از جبراییل از علت حضور ملائک پرسید و او درپاسخ گفت: این میت کسی است که «قل هوالله» را در حال نشستن، ایستادن، سوارشدن و پیاده روی و رفت و آمد قرائت می نمود.
اگر این سوره را 1000 بار برای کسی که بی جهت به زندان افتاده بخوانند، او از زندان نجات پیدا می کند.
امام صادق (ع) فرمودند: کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید پس از نماز واجب خود سوره توحید را بخواند. کسی که این کار را انجام دهد، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا نموده و او و پدر و مادر و خواهران و برادرانش را می آمرزد.
امام صادق (ع) فرمودند: کسی که در یک روز، پنج نماز بخواند و سوره توحید را در آن قرائت نکند، به او می گویند: ای بنده خدا تو از نماز گزاران نیستی.
امام صادق (ع) فرمودند: اگر کسی در روز جمعه سوره توحید را نخواند و بمیرد، بر دین ابی لهب مرده است.
امام صادق (ع) فرمودند: کسی که بیمار یا گرفتار شود و در آن هنگام سوره توحید را نخواند و در آن بیماری یا گرفتاری مرگش فرا رسد، جهنمی است.
امیرالمومنین (ع) نقل می نماید که رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که به هنگام خواب 100 بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان 50 سال او را می بخشد.
امام صادق(ع) فرمودند: کسی که به بستر خواب رود و 11 بار سوره توحید را بخواند، خداوند او را در خانه اش و در خانه های اطرافش حفظ می نماید.
راوی می گوید از امیر المومنین (ع) شنیدم که فرمودند: کسی که پس از نماز صبح 11 بار «قل هو الله احد...» را بخواند، در آن روز گناهی از او سر نمی زند، گر چه شیطان خوار شود (یعنی شیطان هر چه تلاش کند، نتواند انسان را به گناه بکشاند و بدین ترتیب خوار می شود).
راوی می گوید از امام کاظم (ع) شنیدم که فرمودند: کسی که پیش از ملاقات با ظالمی «قل هو الله احد...» را بخواند، خداوند از روبرو، پشت سر، سمت راست، سمت چپ از او دفاع کرده و مانع رسیدن شری از طرف ظالم به او شده و خیر آن ظالم را نصیب او می نماید.
سوره فلق – دومین سوره از چهار قل:
محتوای این سوره تعلیماتی است که خداوند به رسول اکرم به صورت خاص و به سایر مسلمانان به صورت عام، در زمینه پناه بردن به ذات پاک او از شر همه اشرار می دهد.
پیامبر اکرم در فضیلت تلاوت این سوره فرموده است: آیاتی بر من نازل شده است که همانند آنها نازل نشده و آن دو سوره فلق و ناس است.
همچنین از امام باقر (ع) منقول است که هرکه در نماز «وتر» (نمازی یک رکعتی است که در نافله شب بجا می آورند) سوره های فلق، ناس و اخلاص را بخواند به او گفته می شود: ای بنده خدا! بشارت باد بر تو، که خداوند نماز وتر ترا قبول کرد.
سوره ناس – سومین سوره از چهار قل:
در این سوره خداوند به پیامبرش به عنوان یک سرمشق و پیشوا و رهبر دستور می دهد که از شر همه وسوسه گران به خدا پناه برد. نقل است که در ایام بیماری پیامبر اکرم، جبرائیل نزد سر پیامبر نشست و میکائیل نزد پای او، جبرئیل سوره فلق را تلاوت کرد و پیغمبر را با آن در پناه خدا قرار داد و میکائیل سوره ناس را.
سوره کافرون – چهارمین سوره از چهار قل:
آنچه از این سوره به دست می آید آن است که مسلمین نباید در هیچ شرایطی در اساس دین و اسلام با دشمنان سازش کنند. از پیامبر اکرم نقل شده است که هر که این سوره را تلاوت کند گوئی ربع قرآن را خوانده است.
اگر این سوره را 3 بار بخواند مشمول این برکات می شود: از شرک مبرا شدن، بخشیده شدن گناهان او پدر و مادر و فرزندانش، سعادتمند شدن شهید مردن و شهید بر انگیخته شدن دور ماندن از گزند شیطان، در امان ماندن از وحشت قیامت، حفظ در هنگام در خواب، برآورده شدن حاجات
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تبیان به نقل از حجت الاسلام حسن رضوی روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: برای اجرای این طرح از 100 مربی آموزش خبره و آموزش دیده که گواهی اتمام دوره مربی گری قرآن مجید از مرکز تربیت مربی سازمان اوقاف کشور را کسب و حداقل پنج جزء از قرآن کریم را حفظ کرده اند استفاده شده است.
وی ادامه داد: طرح تربیت حافظان قران در جوار بقاع متبرکه، مساجد، حسینیه ها، کانونهای حفظ قرآن کریم و غیره انجام میشود و از ابتدای سال جاری 200 کلاس قرآنی در رده های سنی مختلف در مناطق شهری و روستایی و بقاع متبرکه استان برپا شده است.
وی گفت: در راستای مدیریت و ارتقای کیفی برنامه ها و طرح های قرآنی، وظیفه ارزیابی و نظارت بر برنامه ها بر عهده موسسه قرآنی ندای ملکوت گذاشته شده و در این راستا ستاد مرکزی حفظ قرآن کریم با مشارکت این موسسه تشکیل شده است.
معاون فرهنگی و اجتماعی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان همدان با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب همواره بر ترویج فرهنگ الهی قرآن کریم در سطح جامعه تاکید داشته اند اظهار کرد: منویات رهبر فرزانه انقلاب در راستای تحقق نهضت تربیت و آموزش 10 میلیون قاری و حافظ قرآن کریم در سطح جامعه اسلامی در راس تمامی برنامه های فرهنگی ادارات اوقاف و امور خیریه استان همدان قرار دارد.
حجت الاسلام رضوی تصریح کرد: در 9 ماهه سالجاری یک میلیارد ریال به عنوان حق الزحمه مربیان و اختصاص جوایز به نفرات برتر در زمینه های قرآنی در سطح واحدهای اوقاف و امور خیریه استان همدان هزینه شده است .
وی همچنین با بیان اینکه آزمون طرح بزرگ حفظ قرآن کریم به عنوان بزرگ ترین رویداد قرآنی جهان اسلام در ششم اسفند ماه سالجاری همزمان با سراسر کشور در همدان برگزار می شود گفت: افراد شرکت کننده در طرح تربیت حافظان قرآن کریم می توانند در این طرح که در 11 رشته حفظ یک ،2 و سه جزء قرآن کریم ، حفظ موضوعی، حفظ ترتیبی و سایر دروس مرتبط با حفظ قرآن کریم در هشت حوزه امتحانی برگزار می شود شرکت کنند.
معاون فرهنگی و اجتماعی اداره کل اوقاف استان همدان اظهار داشت: طبق دستورالعمل سازمان اوقاف و امور خیریه کشور به شرکت کنندگانی که در این آزمون امتیاز بالای 70 را کسب کنند گواهینامه مرتبط با طرح حفظ قرآن مجید اعطا می شود و به قید قرعه به تعداد 15 نفر از شرکت کنندگان در این طرح جوایز نفیسی شامل کمک هزینه سفر به حج عمره – عتبات عالیات و مشهد مقدس اهدا می شود.
طرح تربیت حافظان قرآن کریم براساس منویات رهبر معظم انقلاب مبنی بر تربیت 10 هزار حافظ قرآن کریم از اوایل تیرماه سال 91 برای ترویج فرهنگ حفظ قرآن در بین جوانان و نوجوانان کشور آغاز شد.
تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مراسم رونمایی از چاپ نفیس قرآن کریم با چهار ترجمه کهن فارسی ۲۵ آذرماه طی مراسمی با حضور حجتالاسلام محمدی دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور و غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در محل موزه هنرهای دینی امام علی(علیه السلام) در تهران برگزار شد.
این کتاب نفیس که توسط انتشارات نشر نو به چاپ رسیده است، نخستین قرآن با چهار ترجمه متفاوت از قرون چهارم و ششم هجری (طبری، سورآبادی، میبدی و ابوالفتوح رازی) است.
غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم رونمایی از چاپ نفیس قرآن کریم با چهار ترجمه کهن، ضمن گرامیداشت هفته وحدت و همچنین میلاد پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله) و امام جعفر صادق(علیه السلام)، انتشار این ترجمه از قرآن را در این ایام به فال نیک گرفت و ابراز امیدواری کرد که این اثر که از سوی انتشارات نشر نو به مدیریت محمدرضا جعفری منتشر شده است، رحمتی باشد به روح پدر ایشان زندهیاد عبدالرحیم جعفری.
وی با بیان اینکه این چنین ترجمههای قرآن، گنجینه ارزشمندی برای زبان فارسی هستند، گفت: فایده آنها در درجه اول از جهت اتباع آنها به واژگان کهن فارسی است؛ این ترجمهها آنقدر از لحاظ واژگانی اهمیت دارند، از لحاظ نحوی اهمیت ندارند، چون مترجمان در نحو، آزادی عمل را آگاهانه از خودشان سلب کرده بودند و از ساختار عبارات قرآنی متابعت میکردند. آنها بر واژگان اصرار داشتند تا حتیالامکان آنها را به فارسی برگردانند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: علاقه مترجمان کهن به برگرداندن کلمه به کلمه به زبان فارسی یقیناً بیش از علاقه امثال بنده و شما بوده است؛ علتش این است که آنها از زمانی شروع به کار ترجمه قرآن کردند که هنوز آمیزش زبان فارسی و عربی به صورت امروزی اتفاق نیفتاده است.
حدادعادل تصریح کرد: وقتی نوح ابن منصور سامانی میخواست در ماوراءالنهر قرآن را به فارسی برگرداند، اول استفتاء کرد و اجازه گرفت که آیا میشود قرآن را به فارسی ترجمه کرد یا نه؟ صرفنظر از مَشرب وفقهی که این کار را جایز بداند یا نداند، علت این احتیاط این بود که او (و همچنین آنها) نگران بودند که قرآن در ترجمه تبدیل به کتاب دیگری شود و از عظمت کلام خدا کاسته شود. این احتیاط در روز اول دغدغهای برای مترجم ایجاد میکرد که بداند مختصر بیتوجهی در ترجمه قرآن و یا کم و زیاد کردن کلمهای در ترجمه، درواقع کم و زیاد کردن سعادت دنیوی و اُخروی مسلمانان است.
یکی از وظایف ما در حوزه زبان و ادبیات فارسی، امروزه توجه به گنجینههای قدیمی است که به برکت ترجمه قرآن برای ما به یادگار ماندهاند؛ قبل از انقلاب کارهایی در این زمینه صورت گرفت و حتی در دوره قاجار، تفسیری مانند ابوالفتوح رازی یک سال قبل از درگذشت مظفرالدین شاه به چاپ رسید. استادانی در دانشگاه و بزرگانی از علمای دین به ترجمه پرداختند، اما شاهد بودیم که توجه به ترجمههای قرآن در دانشکدههای ادبیات و محافل ادبی از حیث تولید پایاننامههای علمی، در حاشیه بود.
رئیس بنیاد سعدی سپس گفت: ما کجا سراغ داریم متن مفصلی مثل قرآن که شامل انواع مسائل معنوی یا الهیاتی، توحیدی، سیاسی، فقهی، احکامی و همچنین داستانهای انبیاء؟ اما این متن مفصل ۱۱۰۰ سال پیش در کشور ما با دقت و انضباط مثالزدنی به فارسی برگردانده شد. مجموع این احتیاطها و احترامها سبب شد که امروزه زبان فارسی به گنجینهای از واژگان کهن دسترسی داشته باشد آن هم به برکت ترجمههای قرآن. این سرمایه بزرگی برای ماست تا زبان فارسی را توسعه دهیم و آن را تازه نگه داریم.
حدادعادل خاطرنشان کرد: نظر به احتیاطی که مترجمان آن دوره در برگرداندن قرآن به زبان فارسی انجام میدادند، ترجمه طبری تبدیل به الگوی ماندگار ترجمه در زبان فارسی شد و این اولین ترجمه، سرمشق همه مترجمان بعدی شد و آنها هنرشان را تنها در اصلاح برخی واژگان و رفع ابهام از برخی اصطلاحات به کار میبردند.
وی افزود: تنها در صد سال اخیر است که با تحولی که در زبان فارسی و همچنین تحولی که در نگاه به دین پدید آمد، ترجمه فارسی هم دچار تحول بنیادین شد و رشد سریعی پیدا کرد. هر چه ما از ترجمههای کهن جلوتر آمدهایم، درصد واژههای عربی در ترجمه قرآن بیشتر شده است؛ در ترجمه طبری ۹۵ درصد واژهها فارسی است در حالی که در ترجمههای امروزی شاید تنها ۵۰ درصد فارسی باشند و ۵۰ درصد مابقی، عربی هستند. اما از جهت دیگر ما از تسلط ساختار نحوی زبان عربی به فارسی، هر چه از قدیم به سمت امروز حرکت کردیم، نحو، فارسی و واژگان هم آمیختهای از فارسی و عربی شدند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی سپس گفت: یکی از وظایف ما در حوزه زبان و ادبیات فارسی، امروزه توجه به گنجینههای قدیمی است که به برکت ترجمه قرآن برای ما به یادگار ماندهاند؛ قبل از انقلاب کارهایی در این زمینه صورت گرفت و حتی در دوره قاجار، تفسیری مانند ابوالفتوح رازی یک سال قبل از درگذشت مظفرالدین شاه به چاپ رسید. استادانی در دانشگاه و بزرگانی از علمای دین به ترجمه پرداختند، اما شاهد بودیم که توجه به ترجمههای قرآن در دانشکدههای ادبیات و محافل ادبی از حیث تولید پایاننامههای علمی، در حاشیه بود.
حدادعادل با ارزیابی وضعیت ترجمههای قرآن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تأکید کرد: بعد از انقلاب و به اقتضای اینکه حکومت، جمهوری اسلامی شد، قرآن در متن توجه قرار گرفت و ترجمههای قرآن و قرآنپژوهی، میراث گستردهای پیدا کرد. گمان میکنم در چهار دهه اخیر حدود هزار پایاننامه قرآنی در مقاطع ارشد و دکتری تهیه و دفاع شد و اساساً یکی از تحولات شگرف در این سالها، رویآوری به ترجمه قرآن و روزافزون شدن آن بوده است.
وی که با مؤسسه ترجمان وحی هم که کارش ترجمه قرآن به زبانهای مختلف جهان است، همکاری دارد، گفت: این مؤسسه در سال ۱۳۷۳ تأسیس شد، آمار ترجمان وحی به ما میگوید که ۲۱۰ ترجمه از قرآن کریم به زبان اردو صورت گرفته است و مقام دوم با ۱۷۵ ترجمه در اختیار زبان فارسی است، اما فارسی این امتیاز را دارد که اولین زبانی است که قرآن به آن زبان ترجمه شده است. بر اساس این آمارها، ۱۵۷ ترجمه از قرآن به انگلیسی و ۱۱۵ ترجمه هم از آن به ترکی استانبولی صورت گرفته است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به اشتیاق ایرانیها به فراگیری قرآن اشاره کرد و یادآور شد: از بین کشورهای غیر عربزبان، این ایران و ایرانیها بودند که هر وقت خواستهاند و بخواهند به عربی صحبت کنند و یا شعر بسرایند، از همه گویشوران زبانهای دیگر موفقتر بودهاند.
حداد عادل با بیان اینکه از میان ۱۷۵ ترجمه صورت گرفته از قرآن به فارسی، تنها ۱۰۰ ترجمه کامل بوده و مابقی جزءهایی از قرآن را شامل میشوند، تأکید کرد: میشود حدس زد که ۵۰ ترجمه از این ۱۰۰ ترجمه مربوط به ۷۰ سال اخیر بوده است و همچنین میشود گفت ۴۰ ترجمه از این ۱۰۰ ترجمه مربوط به چهار دهه اخیر یعنی بعد از انقلاب اسلامی بوده است و این نشانه رویآوری به قرآن در بعد از انقلاب است.
وی همچنین با اظهار تأسف از اینکه هنوز هم که هنوز است زمانی که قرآن در مجالس و محافل خوانده میشود، ترجمه آن خوانده نمیشود، گفت: من همیشه در آرزو و حسرت این بودهام که هر جا که قرآن خوانده میشود، ترجمه قرآن هم خوانده شود؛ البته زمانی که مسئولیت ریاست مجلس را بر عهده داشتم، سعی کردم در جلسات مجلس زمانی که قرآن خوانده میشود، حتماً ترجمه آن هم تلاوت شد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی یادآور شد: بسیاری از بیاعتقادیها، بدفهمیها، خرافات و افراط و تفریطها در کار دین، ناشی از آن است که ما با متن قرآن ارتباط نداریم. اگر گفتمان حاکم بر فضاهای مذهبی ما قرآنی شود، بسیاری از مشکلات دینی ما اصلاح میشود، چون قرآن، نور و حقیقتی است که خودش، برهان خودش است.
وی در پایان با بیان اینکه واژگان قرآنی که در ترجمهها آمده است، آنقدر وسیع و پراهمیت بوده که ما هماکنون چندین فرهنگ لغت مربوط به این حوزه در زبان فارسی داریم، به قرائت آیه «اللهٌ نور السماواتِ والارض و...» پرداخت و در ادامه ترجمه طبری از این آیه و سپس ترجمه خود از همین آیه را برای حاضران در این مراسم خواند و در عین حال به بزرگانی مانند طبری و سایر مترجمان، ادای دِین و احترام کرد و گفت: اگر آن ترجمهها نبود، یقیناً ترجمههای قرآن به زبان امروزی هم پدید نمیآمد.
در پایان این مراسم و پس از سخنرانی جمعی دیگر از حاضران، چاپ نفیس قرآن کریم با چهار ترجمه کهن که از سوی انتشارات نشر نو به چاپ رسیده است، رونمایی شد.
بنابراعلام این خبر، چاپ نفیسی از قرآن کریم با چهار ترجمه کهن با همکاری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، موزه هنرهای دینی امام علی (علیه السلام)، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بنیاد بینالمللی قرآن کریم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) منتشر شده است.
خبرگزاری مهر
در بحث نبوت و اوصاف پیامبر در نهجالبلاغه عناوینی همچون گزینش پیامبران، بعثت و اهداف، بازتاب بعثت، اوصاف ادامه ...
یکی از شاخصههای مهم زندگی سالم در نهجالبلاغه، توجه دادن به مهمترین رکن دین اسلام، یعنی اصل توحید است. ادامه ...
قرآن کریم منشور بیبدیل آسمانی است که در پرتو تبیین عترت، کمال و سعادت را برای انسان به ارمغان خواهد ادامه ...
در این مقاله براساس منابع منقول و به طور خاص کلام علی (علیهالسلام) و با استفادهی از آن به تبیین و تنقیح ادامه ...
«توحید» به معنای «واحد» دانستن خداوند است. «واحد» در زبان عرب متحمل معانی گوناگون میباشد. در کلمات امیرمؤمنان ادامه ...
یکی از کتابهایی که موضوع الهیات را در نهجالبلاغه مورد بررسی همه جانبه قرار داده، کتاب «الهیات در نهجالبلاغه» ادامه ...
شناخت منحصر به دین نیست. شناخت حقیقی توسط عقل و اندیشه بدست میآید. شناخت خداوند نیز از راه عقل و اندیشه ادامه ...
در اواسط دههی 1960 ، درست کمی قبل از اینکه مخالفت با جنگ ویتنام کاملاً پر طنین و فراگیر شود، با دانشجوی ادامه ...
تبعید یکی از غمانگیزترین سرنوشتهاست. تبعید، قبل از دوران مدرن مجازات وحشتناکی به شمار میرفت، زیرا ادامه ...
علیرضا تقوی زاده - بخش قرآن تبیان
بخشی از آموزه های اخلاقی و رفتاری قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) به معاشرت های مسلمین با همکیشان و غیر همکیشان خود تعلق گرفته اســت. و در بین آیات و روایات بیشترین تاکید بر حسن معاشرت های کلامی و پرهیز از آفات کلامی اســت که ممکن اســت گریبانگیر مسلمین شود. اسلام زبان را مهمترین عضوی می داند که می تواند بیشترین تاثیر را بر روند معاشرت ها و روابط بین انسان ها داشته باشد و به دلیل اهمیت این موضوع در بسیاری از موارد وارد جزئیات شده و توصیه هایی را ارائه داده اســت.
اینکه در برخورد با یکدیگر چگونه آغاز به کلام کنیم (همچون امر به سلام در برخورد مسلمان با مسلمان و...) در رابطه با چه مطالبی با یکدیگر سخن بگوییم و چگونه مطالب خود را بیان کنیم. در صورتی که در افکار و عقاید مخاطبمان خطایی یافتیم در چه صورت و چگونه او را اصلاح کنیم و در کدام مورد او را رها کنیم و....
یکی از گناهان کبیره آنست که انسان برای توجیه نظرات و گفته هایش از آیات و روایات سوء استفاده کند. چسباندن نسبت های ناروا به جریان های اسلامی و یا تحریف و استفاده ابزاری از برخی روایات برای پیش برد اهداف وتمایلات شخصی، گناهی اســت که خداوند متعال به همین سادگی از آن نمی گذرد. علی الخصوص اگر این سخنان از لسان شخصیت های دینی شنیده شود چرا که به دلیل اعتماد طبقه عوام به شخصیت های دینی، سخنان آنها سریعتر پذیرفته می شود
قرآن کریم از مسلمین می خواهد تا کلامی را که بر زبان جاری می کنند برگرفته از تفکر و تعقل و آمیخته با استدلال و برهان باشد و همچون سدی محکم بتواند استحکامش را در برابر باد و طوفان حفظ کند نه آنکه همچون ساختمان متزلزلی به اندک لرزشی فرو ریزد. (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیدا) هان اى کسانى که ایمان آورده اید! از خدا بترسید و سخن سنجیده بگویید. (احزاب70)
علامه طباطبایی در تفسیرقول سدید می فرمایند: به راستى آنچه مى گوید مطمئن باشد، و نیز گفتار خود را بیازماید، که لغو و یا مایه افساد نباشد. (المیزان ج16 ص523) و همچنین در قاموس آمده اســت که : سدید. یعنى قول صواب و محکم که باطل را در آن راهى نیست و از ورود باطل بسته شده اســت .
در اهمیت این آیه شریفه همین بس که در روایتی آمده اســت : (ما جلس رسول اللَّه (صلی الله و علیه وآله) على هذا المنبر قط الا تلا هذه الایة: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً) هرگز پیامبر بر منبرش ننشست مگر اینکه این آیه را تلاوت فرمود. (در المنثور (طبق نقل تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 376))
قول سدید مصادیق متعددی دارد که به ذکر دو مورد از آن اکتفا می کنیم:
1. باید بر اساس برهان و استدلال باشد و از روی علم باشد. در آیات بسیاری خداوند متعال اهل کتاب را مذمت می کند که چرا سخنی بر زبان جاری می کنند که نسبت به آن علم ندارند. همچون آیه 68 یونس که خداوند خطاب به کسانی که بر اساس تمایلات نفسانیشان به خداوند فرزندانی را نسبت می دادند می فرماید: (أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون ) چرا چیزى را که نمى دانید به خدا نسبت مى دهید؟
یکی از گناهان کبیره آنست که انسان برای توجیه نظرات و گفته هایش از آیات و روایات سوء استفاده کند. چسباندن نسبت های ناروا به جریان های اسلامی و یا تحریف و استفاده ابزاری از برخی روایات برای پیش برد اهداف وتمایلات شخصی، گناهی اســت که خداوند متعال به همین سادگی از آن نمی گذرد. علی الخصوص اگر این سخنان از لسان شخصیت های دینی شنیده شود چرا که به دلیل اعتماد طبقه عوام به شخصیت های دینی، سخنان آنها سریعتر پذیرفته می شود.
2. به دور از هرگونه توهین و تحقیر باشد.
سیره اهل بیت همواره بر این جریان یافته اســت که هیچگاه و تحت هیچ شرایطی به مخالفین خود توهین و فحاشی نکرده اند.
در کتاب توحید مفضل آمده اســت که جناب مفضل پس از آنکه در مجلسی سخنان کفر آمیز را می شنود خشمگین می شود و چنین می گوید که: (اى دشمن خدا! ملحد شدى در دین خدا و انکار کردى پروردگارى را که تو را آفریده اســت و....) در اینجا ابن ابی العوجا پاسخی به او می دهد که باید هر مسلمانی در مورد آن تامل کند و ببیند که چگونه حُسن مناظره اهل بیت، حتی تحسین مخالفینشان را نیز بر می انگیزد.
از آداب نقد آن اســت که محترمانه و صبورانه با استناد به دلایل عقلی و نقلی سخنان باطل دیگری را رد کنند. این مسئله بر هر مسلمانی ضروری اســت مخصوصاً بر افرادی که انتسابشان به اهل بیت پر رنگ تر بوده و دارای وجهه ی مذهبی باشند
او در پاسخ می گوید: (... اگر از اصحاب جعفر بن محمّد صادقى او خود با ما چنین مخاطبه نمى کند و به این نوع دلیل با ما مجادله نمى کند، و از سخنان ما زیاده از آن چه تو شنیدى مکرر شنیده اســت و دشنام نداده در خطاب ما و او از اندازه سخن به در نرفته و در جواب ما! و او صاحب حلم و رزانت و خداوند عقل و متانت اســت. او را طیش و سفاهت و غضب از جا به در نمى آورد گوش مى دهد سخنان ما را و مى شنود حجت هاى ما را تا آن که ما آنچه در خاطر داریم مى گوئیم و گمان مى کنیم که حجت خود را بر او تمام کردیم، آنگاه باطل مى کند حجت هاى ما را به اندک سخنى و حجت بر ما تمام مى کند به مختصرترین کلامى، و نمى توانیم سخنان معجز نشان او در مقام جواب برآئیم، اگر تو از اصحاب اوئى به طور شایسته او با ما سخن بگو.» (توحید مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 49)
خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را از سبّ دیگران حتی اگر خدایان دروغین مشرکین باشند نهی کرده اســت و می فرماید: (وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ ) هیچگاه بت ها و معبودهاى مشرکان را دشنام ندهید، زیرا این عمل سبب مى شود که آنها نیز نسبت به ساحت قدس خداوند همین کار را از روى ظلم و ستم و جهل و نادانى انجام دهند.(انعام108)
سب در لغت عبارتست از دشنام دادن، در الصحاح آمده اســت: (السَّبُ : الشَتم ) سبّ یعنی دشنام دادن.( ج 1، ص: 144)
دشنام دادن نه تنها طرف مقابل را ساکت نمی کند و او را از پیمودن مسیر باطل باز نمی دارد بلکه او را جری تر کرده و انگیزه اش را افزایش می دهد. از آداب نقد آن اســت که محترمانه و صبورانه با استناد به دلایل عقلی و نقلی سخنان باطل دیگری را رد کنند. این مسئله بر هر مسلمانی ضروری اســت مخصوصاً بر افرادی که انتسابشان به اهل بیت پر رنگ تر بوده و دارای وجهه ی مذهبی باشند.
از خداوند متعال می خواهیم که همه ما را از آفات زبان حفظ کرده و لسان ما را وسیله ای برای پیشبرد اهداف الهی قرار دهد.
6. نمونه هایی از معاشرت اخلاق محور در بین همسران در قرآن کریم
قرآن کریم، بر روابط اخلاق محور در خانواده بسیاراهتمام می ورزد و در این خصوص ارتباط مصلحانه و مشفقانه را در بین همسران نه تنها ترجیح می دهد، بلکه آن را الزامی اخلاقی به شمار می آورد، این بینش را می توان از زوایای گوناگون کلام پروردگار برداشت نمود. دراین مجال، از باب اختصار تنها به ذکر چند مورد اکتفا می شود.1-6. ادای سوگند ایوب در خطای همسر
خداوند متعال در جریان سوگند حضرت ایوب در ارتباط با خطای همسر او می فرماید : «یک بسته تر که به دستت برگیر و [همسرت را] با آن بزن و سوگند مشکن، ما او را شکیبا یافتیم...»(1)ابن عباس در این خصوص می گوید : «دلیل این تصمیم ایوب آن بود که شیطان درآستانه بهبودی او، بر همسرش آشکار گردید و به او گفت : من شوهرت را شفا می بخشم و برای این کار پاداشی جز این نمی خواهم که پس از بازیافت سلامتی اش بگویی: تو او را شفا بخشیده ای!» (طبرسی، 1380ش، ج12، ص419) برخی نیز به نقل از تفسیر مجمع البیان، آورده اند: «دلیل این تصمیم ایوب آن بود که همسرش از پی کاری روان شد و در بازگشت اندکی دیرآمد. آن بزرگوار که از فشار درد و رنج و تأخیر او ناراحت شده بود، سوگند یاد کرده که پس از بهبودی کامل یکصد تازیانه به او بزند.» (همان) گفتنی اسـت خداوند متعال ادای سوگند ایوب را حتمی می شمارد؛ اما از سویی دیگر، مصداق نذر ایوب را اخلاقی نمی شمارد، بلکه شکیبایی ایوب را می پسندد و به او می گوید : برای ادای سوگندت، دسته ای از «ضغث»2-6. صلح زن و احساس مرد
یکی دیگر از مصادیق اخلاقی روابط همسران، آنجاست که پروردگار غفور و محسن، علی رغم پذیرفتن حق دادخواهی زن در هنگام نشوز و نافرمانی مرد، الگوی شایسته ای را که به حق موجب حفظ نظام مقدس خانواده می گردد، ارائه می دهد و می فرماید: وَالصُّلْحُ خَیْرٌ(نساء:128) و از طرفی دیگر در ادامه، سوء استفاده مردان از قدرتشان را با حلقه احسان و تقوای الهی گره می زند و می فرماید : وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبیِراً. اینجاست که باور قرآنی مبنی برمحوریت معاشرت به معروف در خانواده، خود را نشان می دهد. برای درک این حقیقت، توجه به این نکته حایزاهمیت اسـت که زن در این خصوص می تواند به محکمه مراجعه نموده، خواهان حق خود باشد و مرد هم می تواند به طریقی همسر خود را طلاق دهد؛ اما ازآن رو که تکیه براین نوع حقوق، نمی تواند احیاگر محبت و صفای3-6. ادای مهریه با طیب خاطر
اعطای مهریه به زن، از جمله وظایف مرد در شریعت اسلامی اسـت. ازحیث حقوق، مرد وظیفه دارد که مهریه زن را به او پرداخت نماید؛ اما خداوند متعال دراین محور، تنها عملکرد حقوقی مرد را کافی نمی شمارد و ازاو می خواهد که مهریه را از روی رضایت خاطر تقدیم کند؛ چنان که در این رابطه می فرماید : «و مهر زنان را به عنوان هدیه ای از روی طیب خاطر به ایشان بدهید»(2)گفتنی اسـت که دراعمال حقوقی همچون پرداخت مهریه، نیت انسان ها مدخلیتی ندارد؛ اما خداوند متعال خواستار اعمال روابط حقوقی همسران، به شکل شایسته و پسندیده اسـت، به گونه ای که مرد در هنگام اعطای مهریه به همسرش، آن را از روی رضایت کامل و طیب خاطر تقدیم نماید. چنین نیتی نشان از آن دارد که معاشرت مرد با همسرش از منظر قرآن کریم، باید برپایه اخلاق و معاشرت پسندیده باشد.4-6. بخشش مهریه توسط زن
خداوند متعال طی آیاتی از قرآن کریم، بر اعطای حقوق زن توسط شوهر، تأکید ورزیده و آن را درقالب عباراتی همچون فَمَتّعُوهنّ (احزاب:49) و یا همان عبارت شریفه وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً ارائه می دهد؛ اما ازسویی دیگر، بخشش قسمتی از مهریه را توسط زن محترم شمرده و افزون بر حلال بودن آن برای مرد، آن را گوارا نیز می شمارد و می فرماید : «فَکُلُوهُ هَنِیئاًنتیجه
با عنایت به آنچه مطرح شد، چنین به دست می آید که طبق فرهنگ قرآنی، هر یک از همسران باید با یکدیگر معاشرتی به معروف داشته باشند و از هرگونه روابطی که جنبه ایذاء و آزار داشته باشد بپرهیزند. گر چه به دلایلی چند خداوند درآیاتی از قرآن کریم به مردان امر فرموده اسـت که با همسران خویش به معروف رفتارکنند، اما با عنایت به مجموعه آموزه های قرآنی، این دستور اسـت که همسران، اعم از زن و مرد، باید بدان رفتار نمایند. با بررسی معنای «معروف» بیان شد که تشخیص معروف با عقل سلیمی اسـت که متکی براصول و معیارهای شریعت اسلامی اسـت. مطابق این معنا، حسن معاشرت میان همسران عبارت از رفتاری اسـت که در نزد عرف خردمندانه متدین، پسندیده و رضایت بخش باشد. با توجه به اینکه مصادیق معروف می تواند در زمان ها مکان های مختلف، متفاوت باشد. بنابراین، در روابط خانواده، در هرعصری باید مطابق مصادیق معروف درآن زمانه که با اصول معارف دینی سازگاراست عمل شود. از این رو، لازم اسـت مسائل مربوط به رابطه همسران در هر عصری، همراه با پیشرفت و ترقی خردمندان متدین، تحت حاکمیت چنین اصلی قرار گیرد.پی نوشت ها :
1ـ وَ خُذْ بِیَدِک ضِغْثاً فَاضرِب بِّهِ وَ لا تحْنَث إِنَّا وَجَدْنَاهُ صابِراً (ص:44).
2 ـ وَ ءَاتُوا النِّساءَ صدُقَاتهِنَّ نحْلَهً (نساء:4).
4. مخاطبان آموزه معاشرت به معروف
در آیه شریفه مورد بحث، خطاب معاشرت به معروف به شوهران، از صراحت و شفافیت کاملی برخورداراست، اما یقیناً چنین خطابی هرگز دلیل بر آن نمی شود که این اصل اخلاقی درباورقرآنی در باب روابط همسران یک طرفه باشد. ازاین رو، با این بینش، پرداختن به دو سؤال در این حوزه از سر تمهید لازم اسـت :5. نقش بنیادین معاشرت به معروف در روابط همسران
نقش اساسی معاشرت به معروف در روابط همسران از منظر قرآن کریم قابل انکار نیست. بلکه بی گمان، شیوه فرهنگی قرآن کریم در رابطه با نحوه رفتار همسران با یکدیگر، از ارزش های اخلاقی ای در خور اعتنا به شمار می رود. از بنیادین بودن اصل معاشرت به معروف در بین همسران، همان بس که پروردگار متعال، اکراه و اجبار هیچ یک از همسران را درقبالپی نوشت ها :
1ـ «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَجاً لِّتَسکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فى ذَلِک لاَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (روم:21): و ازنشانه های اواینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، دراین [نعمت] برای مردمی که می اندیشند قطعاً نشانه هایی اسـت.
2- «وَ إِنِ امْرَأَهٌ خَافَت مِن بَعْلِهَا نُشوزاً أَوْ إِعْرَاضاً فَلا جُنَاحَ عَلَیهِمَا أَن یُصلِحَا بَیْنهُمَا صلْحاً وَ الصلْحُ خَیرٌ وَ أُحْضرَتِ الاَنفُس الشحَّ وَ إِن تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً» (نساء:128) : و اگر زنى از شوهر خویش بیم ناسازگارى یا رویگردانى داشته باشد، برآن دو گناهى نیست که از راه صلح با یکدیگر، به آشتى گرایند؛ که سازش بهتر اسـت. و[لى] بخل [و بىگذشت بودن]، در نفوس، حضور [و غلبه] دارد؛ و اگر نیکى کنید و پرهیزگارى پیشه نمایید، قطعاً خدا به آنچه انجام مىدهید آگاه اسـت.
3 ـ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا یحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً...»(نساء:19): اى کسانى که ایمان آوردهاید، براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید.
4 ـ «وَ کَیْف تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضکمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنکم مِّیثَاقاً غَلِیظاً» (نساء:21)
3. تفسیر «عاشروهن بالمعروف»
1-3. دیدگاه مفسران
با توجه به آنکه بخشی از فهم معروف در راستای انتظارات عرف شکل می یابد، مناسب می2-3. نقد و تحلیل اجمالی تفاسیر مذکور در رابطه با آیه مربوطه
شرح و تفسیرهای مطرح شده پیرامون عبارت شریفه «عاشروهن بالمعروف» به ترتیب ذیل، شایسته تحلیل و تبیین اسـت :چکیده
فضای روابط همسران ازمنظر قرآن کریم، مملو از بایسته ها و شایسته های ناب اخلاقی اسـت که پیوند مودت آمیز و عاشقانه همسران را محکم و استوار می نماید. ثمره شناخت اصول اخلاقی حاکم بر روابط همسران از منظر متعالی قرآن کریم، ارمغانی نوین و تمدنی ناب اسـت. از جمله آن اصول، اصل معاشرت به معروف اسـت. مطابق فرهنگ غنی قرآنی، هریک از همسران باید با یکدیگر به معروف رفتار نمایند. ازآن رو که دایره معنایی «معروف» محدود و ثابت نیست، بلکه در هر زمانه ای، افزون بر مطابقت با معیارهای شرعی، همواره با تحول زمان و پیشرفت خردمندان متدین قابل تغییراست، لازم اسـت مسائل مربوط به روابط همسران در هر زمانه ای، تحت حاکمیت چنین اصلی، لباس زیبای اخلاق را برتن کنند. این باور مقتضی آن اسـت که اندیشمندان و صاحب نظران اسلامی در تعیین روابط و وظایف همسران به راهنما و بنیادین بودن اصل معاشرت به معروف میان همسران اهتمام داشته باشند.مقدمه
درمنطق قرآن کریم، اصل معاشرت به معروف، یکی ازاصول اساسی حاکم بر روابط همسران اسـت. چنین اصلی در روابط همسران، یک اصل اخلاقی اسـت که به دلیل قرابت اخلاق و حقوق، در زمره مبانی و قواعد حقوقی حاکم بر روابط همسران نیز در آمده اسـت، به گونه ای که قانونگذار بدان عنایت ورزیده، ضمن ماده 1103 قانون مدنی، تصریح نموده اسـت: «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.»1. مفهوم «اصل»
«اصل» درلغت بر ته وبن هر چیز اطلاق می گردد. این معنا آن قدر وسعت یافته اسـت که به هرآنچه که وجود چیزی دیگر به آن بسته اسـت نیزاطلاق می گردد. ازاین رو، پدر برای پسر، و رود برای جوی اصل اسـت. اصل مقابل فرع اسـت و جمع ان اصول اسـت و بر قوانین نیز اطلاق می گردد.(جر، 1973 م، ص 109)2. گستره معنایی «معروف»
در این مبحث پس از تبیین معنای لغوی معروف، آن را ازمنظر قرآن کریم مورد بررسی قرار می دهیم و آنگاه از تشخیص معروف به وسیله عرف خردمندان متشرع سخن می گوییم.1-2. معروف از منظر لغت شناسان
«معروف» از جمله واژه هایی اسـت که همواره از سویی در معنای آن، وضوح و بداهت به چشم می خورد و از سویی دیگر، به دلیل عام بودن و یا کلیتش و یا نیاز به احاطه بر معرفت شناسی آن دراجتماع سالم دینی، از نوعی ابهام و پوشیدگی برخوردار اسـت.2-2. معروف از منظر قرآن
در عرصه جست و جوی «معروف» در قرآن کریم حدود 37 مرتبه در حوزه های گوناگون، این واژه به چشم می خورد. آنچه در ارتباط معنای آن واژه در قرآن کریم قابل برداشت اسـت، آن اسـت که معروف، معنایی اعم دارد که مطابق با قرینه مقرون به آن، بر معنای مقصود دلالت دارد؛ ضمن آنکه آن واژه، مشترک معنوی اسـت که درهمه مصادیق خود بر «آنچه نیک اسـت» گستره دارد. برای مثال، عبارت «وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ » (نساء:25)، دلالت بر ادای حقوق مادی به شیوه نیکو؛ عبارت «قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً معْرُوفاً» (نساء:8) دلالت بر ارائه سخن به نحو نیکو؛ عبارت عاشروهنّ بالمعروف (نساء:19) دلالت بر معاشرت به نیکو؛ و عبارت «الْوَصِیَّهُ لِلْوَالِدَیْنِ وَ الاَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ »(بقره :180)، دلالت بر وصیت نیکو می کند. این جامعیت ازمنظر لغویان نیز قابل ارائه اسـت؛ چنان که گفته اند: «معروف اسم جامع اسـت برای هر آنچه که مربوط به اطاعت خداوند وتقرب به سوی او واحسان به معروف و... باشد»(ابن منظور، 2000 م، ج10، ص112)
در این مراسم بین المللی از 203 حافظ کل و 46 حافظ جزء قرآن کریم تجلیل به عمل میآید و 4 حافظ از کشور هندوستان و یک حافظ از پاکستان در آن حضور دارند.
لازم به ذکر اسـت دو تن از فرزندان یک خانواده امریکایی ساکن شهرستان استهبان نیز سرودی را به دو زبان لاتین و عربی اجرا خواهند کرد.