مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

چگونه کودکان را حرف‌شنو کنیم؟

از این رو جذبه‌شان بیشتر حفظ می‌شود، اما مادران بیشتر با فرزندشان هستند و کارشان دشوارتر است. در اینجا راهکارهایی معرفی می‌کنیم که به هر پدر و مادری کمک می‌کند فرزندان حرف‌شنوتری داشته باشند:

حرفتان را فقط یک بار بگویید: اگر پیشتر باید یک حرف را چند بار می‌گفتید و کسی توجه نمی‌کرد، از این به بعد فقط یک بار با جدیت بگویید. اگر او اهمیتی نداد، پیامدی متناسب با کرده‌اش در نظر بگیرید. پس از مدتی او متوجه می‌شود که باید برای حرفتان ارزش قائل شود.

تشویق کنید: همیشه جریمه کارگر نیست. تشویق نیز می‌تواند بسیار موثر باشد، بخصوص هنگامی که کودک برخلاف عادات قبلی، برای نخستین بار به حرف شما گوش می‌کند و آنچه را خواسته‌اید انجام می‌دهد. هرگاه متوجه حرف‌شنوی فرزندتان شدید، او را تشویق کنید و به او بگویید از این کارش متشکرید.

برای هر دستور به او زمان بدهید: هیچ گاه به فرزندتان نگویید،همین الان بلند شو و آشغال‌ها را دم در بگذار.​ خود شما هم اگر وسط انجام کاری باشید، دوست ندارید همان لحظه از شما بخواهند رشته ذهنی‌تان برای آن کار را رها کنید و سراغ کاری دیگر بروید. پس به فرزندتان هم مهلت بدهید. مثلا به او بگویید تا یک ربع دیگر فرصت داری آشغال‌ها را دم در بگذاری. بعد از آن می‌توانی بازی رایانه‌ای کنی.

از شکست نهراسید: اگر تا دیروز رفتار دیگری با فرزندتان داشته‌اید و از امروز تصمیم گرفته‌اید رویه‌ای متفاوت در پیش بگیرید، احتمال شکست زیاد است. شما به فرزندتان مهلت دادید که آشغال‌ها را دم در بگذارد تا بعد از آن مجاز به بازی کردن باشد. حال آن فرصت به سرآمده و او این کار را انجام نداده​ و در دل دعا می‌کند که شما مانند گذشته، به حرفتان پایبند نباشید. اما این طور نیست. نیازی نیست فرزندتان را دعوا کنید تا روزی کار به حرمت‌شکنی برسد. تنها در نهایت صبوری و آرامش به او بگویید مهلتش به پایان رسیده و او کارش را انجام نداده، خودتان آشغال را دم در می‌گذارید و او امشب کلا مجاز به بازی کردن نیست. اما اگر فردا به حرفتان گوش کند، فرصتی دوباره برای بازی کردن خواهد یافت. (ضمیمه چاردیواری)


ادامه مطلب ...

نقش صبحانه در تمرکز ذهنی و یادگیری کودکان

جام جم سرا به نقل از سلامت نیوز: در ادامه، مصاحبه دکتر تیرنگ نیستانی با مجله کدبانو را درباره نقش خوردن صبحانه در یادگیری دانش آموزان می‌خوانید:


خوردن صبحانه تا چه اندازه در میزان یادگیری دانش آموزان موثر است؟
اهمیت صبحانه از سایر وعده‌ها بیشتر است چون در وعده‌های ابتدایی یا صبحانه یک بخش مهمی از انرژی و مواد مغذی و مورد نیاز بدن تامین می‌شود. بخصوص در بچه‌ها که قرار است به مدرسه بروند، پشت میز بنشینند، و یادگیری داشته باشند، نیاز به تمرکز ذهنی دارند اهمیت آن دو چندان است.
مطالعات بسیاری نقش این وعده غذایی را در درازمدت نشان داده است. به طور مثال بچه‌هایی که صبحانه نمی‌خورند درصد یادگیریشان کمتر است یا افزایش وزن در کودکانی که صبحانه نمی‌خورند بیشتر است.


آیا شیربا کورن فلکس یا شیرکاکائو با کیک برای صبحانه جایگزین خوبی برای نان و پنیر و گردو است؟
بدن بخش مهمی از کالری خود را باید از غلات به دست آورد. کورن فلکس نیز از ذرت تهیه می‌شود و می‌تواند به عنوان جایگزین نان مصرف شود، بنابراین غلات می‌تواند بخش مهمی از غلات صبحانه را تامین نماید.


بعد از ۶ ساعت درس خواندن در مدارس بهترین و پرانرژی‌ترین ناهار برای دانش آموزان کدام گروه غذایی است؟
از هیچ گونه وعده غذایی نباید انتظار معجزه داشته باشیم و جمیع این گروه‌های غذایی در تعادل با هم می‌توانند پاسخگوی نیاز بدن باشد، بنابراین ناهاری که برای کودک درست می‌شود باید دارای تمام گروه‌های غذایی باشد.


آیا دانش آموزان نیاز به آموزش دروس تغذیه در مدارس دارند؟
بله، فرهنگسازی چیزی است که از سن پایین شروع می‌شود تا تاثیرگذار‌تر باشد.


خوردن صبحانه و میان وعده به صورت دسته جمعی در مدارس بهتر است یا در منزل و به تنهایی؟
هر یک از این روش‌ها فواید و ضررهایی دارد. خوبی آن این است که بچه‌هایی که میل به صبحانه خوردن ندارند در جمع این میل درونشان به وجود می‌آید اما بدی آن این است که خوردن صبحانه به صورت دسته جمعی در بعضی موارد باعث پرخوری می‌شود؛ یعنی مقدارغذایی که ما در یک جمع مصرف می‌کنیم چه از لحاظ کالری و چه از لحاظ حجم می‌تواند خیلی متفاوت باشد. پیشنهاد ما خوردن صبحانه در جمع خانواده و با نظارت مادر است. مصرف صبحانه به صورت جمعی یا فرد هر یک می‌تواند تجربه خوبی برای بچه‌ها باشد.


با توجه به علاقه شدید کودکان به فست فود (سوسیس و کالباس) بهترین جایگزین کدام است؟
داستان و مقوله فست فود ریشه‌های اجتماعی دارد. تعریف یکی از اساتید بنام از فست فود این است که می‌گوید: تغذیه یک فرآیند اجتماعی است که پیامدهای زیستی، فرهنگی و اقتصادی دارد. بنابراین به وجود آمدن فست فود ناشی از تغییرات اجتماعی است به ویژه در کشور ما، به دلیل اینکه در غذاهای ایرانی طبخ آن زمانبر است و با مناسبات اجتماعی فعلی ما اصلا امکانش نیست؛ یعنی من اطمینان دارم که اگر صنعت به کمک سفره ایرانی نمی‌آمد خیلی از غذاهایی که الان داریم مصرف می‌کنیم را نمی‌توانستیم مصرف کنیم، بنابراین نمی‌توان با آن مقابله کرد و ریشه در خیلی از مسائل اجتماعی و فرهنگی ما دارد ولی می‌توان آن را اصلاحش کرد، می‌شود آن را به قسمت سلامت پیش برد و در کل الگوی مصرف آن را اصلاح کرد.


ادامه مطلب ...

کوتاهی والدین=آزار جنسی کودکان

جام جم سرا به نقل از شرق: هر نوع لمس نواحی خصوصی مصداق کودک‌آزاری جنسی است. ممکن است کودک از این ماجرا لذت فیزیولوژیک ناشی از لمس را تجربه کند، البته لذتی که در همان دنیای کودکی او با احساس‌های متناقض و گناه‌آلود همراه می‌شود و پیامدهای این احساس گناه تا زمان بزرگسالی و اختلال‌های زناشویی ادامه می‌یابد. اینجاست که کودک به معنای واقعی مورد سوءاستفاده روانی قرار می‌گیرد. این واقعیت‌ها تراژدی کودک‌آزاری جنسی را دردناک‌تر می‌کند.

متجاوز جنسی هم برخلاف باور عمومی همیشه یک فرد مهاجم و خطرناک نیست بلکه گاهی از نزدیکانی است که حتی فکرش را هم نمی‌کنیم؛ افرادی که با کودک رابطه نزدیک و صمیمی دارند، با او مهربان هستند و در عین حال او را درگیر رابطه جنسی هم می‌کنند.
گاهی آنها این قصد شوم را به بهانه آموزش جنسی به کودک انجام می‌دهند. گاهی هم او را به این شکل فریب می‌دهند که دختر یا پسر خوب، کسی است که از این کارها هم بکند.

معمولا ماهیت کودک‌آزاری جنسی پیش‌رونده بودن است. فردی که با کودک رابطه برقرار می‌کند بآرامی و بتدریج شدت رابطه را بالا می‌برد و با دقت کودک را از نظر احتمال افشاگری ارزیابی می‌کند. او خیالش راحت است که اگر در مراحل اولیه رابطه، افشاگری توسط کودک صورت بگیرد، می‌تواند دلایلی بیاورد تا دیگران را قانع کند که قصد بدی نداشته و کودک اشتباه برداشت کرده است اما وقتی رابطه جنسی پیشرفته‌تر شد از روش‌های دیگری مانند تهدید استفاده می‌کند. مثلا اینکه کودک را تهدید کند که «به دیگران می‌گویم خودت مقصر بودی و از من می‌خواستی که این کارها را بکنم.» گاهی هم کودک را می‌ترسانند: «اگر دیگران متوجه رابطه ما بشوند ممکن است خانواده‌ات از هم بپاشد.» و به این شیوه او را درگیر عذاب‌وجدان می‌کنند.
گاهی کودک تصمیم می‌گیرد خودش را از این رابطه نجات دهد و این راز را برملا کند اما می‌ترسد کسی حرفش را باور نکند. در خانواده‌های سنتی که به کودک اهمیت زیادی داده نمی‌شود، او را جدی نمی‌گیرند و اجازه ابراز نظر به کودک داده نمی‌شود، این خطر وجود دارد که کودک از ترس اینکه کسی حرف‌هایش را باور نکند اصلا حرفی نزند.


گاهی پدر یا مادر وقتی این حرف‌ها را از فرزندشان می‌شنوند (بویژه در مواردی که متهم فرد نزدیکی باشد) به‌جای علتیابی و بررسی موضوع، کودک بیگناهشان را تنبیه می‌کنند. یکی از این بیماران می‌گفت: «من در کودکی هر وقت گم می‌شدم از «پیداشدن» بیشتر می‌ترسیدم تا خود «گم‌شدن». چون پیدا شدن برایم همیشه با کتک‌خوردن همراه بود. طبعا وقتی به‌خاطر گم‌شدن باید کتک می‌خوردم، می‌توانستم تصور کنم افشای سوء استفاده جنسی چه واکنشی را برایم ایجاد می‌کرد. به همین دلیل هیچ‌وقت رازم را با کسی در میان نگذاشتم.»

«رازداری» در مورد سوءاستفاده جنسی، داستان مشترک بیشتر کودکان بیگناه و معصوم در سرتاسر دنیاست. گاهی این راز هیچ‌وقت فاش نمی‌شود و گاهی هم در زمان بزرگسالی در جلسات روان‌درمانی از خاطرات واپس رانده‌شده فرد بیرون می‌آید. این رازی است که کودکان به‌دلایل زیادی به افشاکردنش تمایلی ندارند. گفت‌وگوهای مرسوم خانوادگی هم معمولا فرصت و مجال بازکردن چنین بحث‌هایی را به کودکان نمی‌دهد.
افشای راز کودک‌آزاری مساله‌ای دوطرفه است. هم کودک باید احساس امنیت کند و هم ما باید به معنای واقعی پذیرای شنیدن هر واقعیتی بدون قضاوتگری باشیم. یکی از دلایلی که این راز حتی در زمان بزرگسالی هم فاش نمی‌شود، این است که می‌ترسد ذهن قضاوتگر دیگران به آنها برچسب‌های نادرست بزند. این ترس در پسران شایع‌تر است.

یکی دیگر از تفکرات اشتباه و آسیب‌رسان عمومی این است که هرکس در کودکی مورد آزار جنسی قرار بگیرد لاجرم در بزرگسالی خودش تبدیل به متجاوز جنسی خواهد شد. این تفکر اشتباه، افرادی را که مورد این آزارها قرار گرفته‌اند از افشاگری می‌ترساند.

مساله کودک‌آزاری، مساله مشترک روانپزشکی و حقوقی است. اثبات حقوقی آن پیچیدگی‌های زیادی دارد. گاهی با وجود همه موانع فردی، خانوادگی و فرهنگی که در افشای این راز وجود دارد، راز برملا می‌شود اما متهم اتهامش را نمی‌پذیرد. مساله وقتی پیچیده‌تر می‌شود که گاهی تنها مدرک اثبات دعوی، شهادت کودک است؛ یعنی پزشکی قانونی هم نمی‌تواند مدرک محکمه‌پسندی ارایه دهد.
در همه نظام‌های قضایی شهادت کودک به دلیل رشدنیافتگی عقلی و القاپذیری او قابلیت بالایی برای استناد ندارد. با این وصف اثبات جرایم جنسی بویژه در ارتباط با کودکان در همه جای دنیا مشکل است و البته با نگاه سنجیده و غیراحساسی متوجه می‌شویم سختگیری قانونگذار در این مورد بجا و درست است. همه نظام‌های قضایی ترجیح می‌دهند اگر اشتباهی هم در قضاوتشان مرتکب شوند به این صورت باشد که مجرمی آزاد شود و نتوانند گناهکاربودن او را ثابت کنند تا اینکه فردی بی‌گناه را اشتباهی مجرم بدانند.
بنابراین با ضعف‌هایی که به صورت طبیعی در ارزیابی‌های قانونی وجود دارد بهترین راه برای حفاظت کودک از کودک‌آزاری جنسی این است که در چارچوب خانواده توجه بیشتری به روابط کودک با پدر و مادر داشته باشیم. آموزش‌های متناسب، توضیح در مورد اینکه هیچ‌کس حتی نزدیک‌ترین افراد حق دست زدن به نواحی خصوصی بدن تو را ندارد، رفتار دوستانه و محبت‌آمیز و جدی‌گرفتن صحبت‌های کودک و برخورد پذیرنده و همدلانه با او بهترین و منطقی‌ترین راه حفاظت از کودک در برابر آزارهای جنسی است.


ادامه مطلب ...

بر بال علم در رویاهای کودکان استثنایی [مجموعه‌عکس]

دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 11:20

از دانش آموزان یکی از مدارس ویژه کودکان کم‌توان ذهنی کشور خواسته شد رویاهای خود را در قالب نقاشی بیان کنند. این نقاشی‌ها سپس در اختیار روان‌شناسی برجسته قرار گرفت تا تحلیل شوند. هم تصاویر، هم نظرات روان‌شناس را در ادامه ببینید و بخوانید.


ادامه مطلب ...

بررسی حمایت اجتماعی از کودکان کار در کشورهای مختلف

جام جم سرا به نقل از مهر: روزبه کردونی به تاکید وزیر تعاون، کار ورفاه اجتماعی مبنی بر استفاده از تجارب بین المللی موفق در مواجهه با مساله کودکان کار و خیابان اشاره کرد و افزود: گزارش یونیسف و سازمان‌های مردم نهاد در مورد ساماندهی و حمایتهای کودکان بزودی منتشر می‌شود.

وی اظهار داشت: کشورهای اکوادور، مالاوی و آفریقای جنوبی کشورهایی هستند که کمک‌های نقدیِ غیرمشروط را اجرا کرده‌اند. در کشور اکوادور کمک‌ مالی بر اساس بررسی بضاعت، تقریباً معادل ۷ درصد مخارج ماهیانه‌ خانواده‌ها، و به منظورِ افزایش درآمد خانواده‌های فقیری که در پایین‌ترین پنجک‌های درآمدی اکوادور قرار دارند اجرا شده است که مطالعات نشان می‌دهد پس از اجرای این برنامه اشتغال کودکان ۶ تا ۱۷ ساله‌ ۶ درصد کمتر از قبل شده است.

مدیر کل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه در ادامه افزود: کشورهای برزیل، مکزیک، پاکستان، اندونزی و کامبوج نیز از جمله کشورهایی بوده‌اند که برنامه کمک‌های نقدی مشروط را اجرا کرده‌اند که ارائه‌دهنده‌ کمک نقدی به خانواده‌های آسیب‌پذیر است مشروط بر آنکه اعضای خانواده‌های ذی‌نفع به الزامات رفتاری خاصی در حوزه‌های بهداشتی و آموزشی ملزم باشند.

کردونی با اشاره به برنامه‌ اجرا شده در کشور مکزیک تحت نامِ پروگرِسا، گفت: این برنامه پیشگام در اشاعه‌ طرح‌های کمک نقدی مشروط بوده است که طی آن کمک‌های نقدی معادل تقریباً ۲۰ درصد متوسط درآمد خانواده‌های فقیر ذی‌نفع مکزیکی در اختیار آن‌ها قرار می‌گرفت، با این شرط که کودکان این خانواده‌ها به مدرسه بروند و همه‌ افراد خانواده نیز از مراقبت‌های پزشکی پیشگیری‌کننده برخوردار شوند و در جلسات و سخنرانی‌های مربوط به آموزش سلامت و بهداشت شرکت کنند.

به گفته وی، این برنامه‌ جمعیت وسیعی را تحت پوشش خود دارد به طوری که تا سال ۲۰۱۰، خانواده‌های تحت پوشش این برنامه به حدود ۵/۵ میلیون (معادل بیش از ۲۰ درصد کلّ خانواده‌های مکزیکی) رسید.

وی در خصوص تاثیر اجرای این برنامه در کاهش کار کودک گفت: مطالعه‌ای که در خصوص تأثیرات کوتاه‌مدتِ برنامه‌ مکزیک بر کار کودکان در مناطق روستایی انجام شده است نشان می‌دهد که این برنامه باعث کاهش چشمگیری در کار دختران و پسران ۱۲ تا ۱۷ ساله شده است. برنامه بولسا فامیلیا در برزیل نیز سبب کاهش ۸ درصدی کار کودک در این کشور گردیده است.

کردونی با تاکید بر اینکه پدیده‌ کار کودک مسئله‌ا‌ی جدا از سایر مسائل نیست که فقط یک عامل توجیه‌گر آن باشد، بلکه مجموعه‌ای عوامل سبب بروز پدیده کار کودک می‌شود اظهار داشت: در چارچوب توجه و تاکید ویژه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر ضرورت حمایت اجتماعی از کودکان در معرض آسیب، امسال برنامه‌های در نظر گرفته شده که اجرایی خواهد شد.


ادامه مطلب ...

شغلی تازه برای کودکان کار

جام جم سرا به نقل از ایران: سوی دیگر سالن، خانم‌های نیکوکار لباس‌های اهدایی را دسته ‌بندی کرده و روی هم قرار داده‌اند. شلوارهای پسرانه یک طرف، کت و کاپشن‌ها یک سو دیگر و مانتو و لباس‌های دخترانه، کمی آن طرفتر.
اعظم حاج یوسفی، مدیر و مؤسس انجمن مردم نهاد «موعود» که حالا در خانه پدری‌اش، میزبان مددجویان است، آرام و مهربان حرف می‌زند. هر مددجویی که از راه می‌رسد، بلند می‌شود و مثل اینکه یک دوست صمیمی را دیده باشد، با او حال و احوال پرسی می‌کند. مادرها یکی یکی می‌آیند و کارت مددجویی فرزندانشان را روی میز می‌گذارند و خجولانه منتظر می‌مانند. روال کار را می‌دانند اما تا خانم یوسفی بهشان نگوید که بروید سبد کالایتان را بگیرید و لباس‌ها را هم ببینید، از جایشان تکان نمی‌خورند.
یوسفی از روزهای اول می‌گوید، سال 83؛ همان وقتی که مثل حالا کودکانی بودند که اسمشان «کودکان کار» بود؛ همان‌هایی که بازی روزگار آنها را فرزند خانواده‌های کم توانی می‌کند که گاه از پس مخارج روزانه شان هم برنمی‌آیند چه برسد به پرداخت هزینه‌های تحصیل.
«‌کارمان را با برقراری ارتباط با مدیران مدارس مناطق اطراف شروع کردیم. از آنها خواستیم کودکانی را که به خاطر شرایط بد مالی، احتمال دارد ترک تحصیل کنند و به کودکان کار تبدیل شوند، به ما معرفی کنند تا آنها را تحت پوشش بگیریم و از ترک تحصیل آنها جلوگیری کنیم. از سوی دیگر با تعدادی از کودکان کار هم که ترک تحصیل کرده بودند، جلساتی گذاشتیم و از آنها خواستیم به جای کار سر چهارراه‌ها، برای ما کار کنند و دستمزد بگیرند؛ کارشان هم این باشد که درس بخوانند.»
یوسفی ادامه می‌دهد: «اول با توانی که داشتیم فکر می‌کردیم بتوانیم هزینه تحصیل 10 کودک را تقبل کنیم اما خوشبختانه با گذشت زمان و جذب کمک‌های خیران، در حال حاضر 100 کودک را تحت پوشش داریم که با احتساب خانواده‌های آنها به حدود 300 تا 400 نفر می‌رسند. این کودکان یا بی‌سرپرست هستند یا بدسرپرست و تعدادی از آنها که از نعمت داشتن پدر محرومند، عموماً مادرانی دارند که به دلیل نداشتن تحصیلات، شغل مناسبی ندارند و معمولاً کارهای خدماتی و نظافتی انجام می‌دهند که درآمد چندانی نصیبشان نمی‌کند.»
اینجای مکالمه که می‌رسد، تلفن همراهش زنگ می‌خورد. مادر سمانه، یکی از بچه‌های موعود است. امروز بار چهارمش است که زنگ می‌زند. برای چندمین بار تأکید می‌کند که سمانه لباس گرم ندارد و خودش سر کار است و زودتر از ساعت 6 نمی‌رسد. می‌خواهد خیالش راحت شود که برایش لباس نگه می‌دارند؛ لباس‌هایی که بعضی هایشان نو هستند و بعضی‌ها دست دوم و خانم‌های نیکوکار آنها را شسته، اتو و دسته‌بندی کرده‌اند.
یکی از خانم‌ها می‌رود سراغ لباس‌ها و یک روپوش سدری، یک شلوار کتان مشکی و یک کاپشن سرمه‌ای برای سمانه جدا می‌کند و می‌گذارد کنار. می‌گوید: «این‌ها به سمانه می‌خورد. یک شال رنگی هم پیدا می‌کنم برایش که با این‌ها ست شود.» از روی سایز لباس‌ها، سمانه را مجسم می‌کنم؛ دختر لاغر و قد بلندی که چشم‌های قشنگی دارد و شاید روزی در آینده برای خودش کسی بشود؛ مثل بچه‌های قدیمی‌تر انجمن که از سر چهارراه، رفتند و نشستند سر نیمکت مدرسه و حالا برای خودشان دانشجو هستند. دوتایشان امسال پزشکی قبول شده‌اند و چندتایی هم مهندسی. چند نفرشان هم تیزهوشان درس می‌خوانند و یکی شان هم مدال المپیاد گرفته است.
یوسفی یا به قول مددجویان «خانم حاج یوسفی جان» با غرور از بچه‌ها حرف می‌زند؛ بچه‌هایی که انجمن با کمک خیران، خرج تحصیلشان را می‌دهد و تا جایی هم که از دستش بربیاید، کمکشان می‌کند؛ از برگزاری تورهای تفریحی گرفته تا مشاوره و مددرسانی به خانواده‌های آنها و تا وقتی هم که مشغول تحصیل هستند، کمک‌های انجمن ادامه دارد.


بچه‌ها البته فقط اهل مناطق اطراف میدان خراسان و محله تیردوقلو نیستند، بلکه حتی از مناطق حاشیه تهران مثل صالح آباد و جاده بهشت زهرا هم زیر پوشش انجمن قرار دارند. همه شان هم پرونده دارند و روال کار به این صورت است که وقتی به انجمن معرفی می‌شوند، تیم مددکاری برای تحقیق می‌رود و بعد از انجام مراحل، برای بچه‌ها پرونده تشکیل می‌دهد و کارت صادر می‌کند؛ کارتی که نمونه‌اش را خانمی که تازه از راه رسیده، می‌گذارد روی میز. به زحمت سی سالش است. چادر مشکی‌اش را تا جایی که توانسته، تا روی ابروهایش جلو کشیده و موقع حرف زدن، توی چشم آدم نگاه نمی‌کند. می‌گوید: «کاش برای علی شلوار پیدا کنم.»
از مددجویان تازه وارد انجمن است، چون خانم یوسفی دفتری را می‌گذارد جلویش تا مشخصات دو تا بچه دیگرش را داخل آن بنویسد. زن، من من می‌کند و می‌گوید: «نمی‌شود خودتان بنویسید؟! من که نمی‌توانم!» و دفتر را پس می‌دهد به خانم یوسفی و خودش می‌رود سراغ لباس‌ها.
چند دقیقه بعد، دست خالی بر‌می‌گردد و می‌گوید: «‌چیزی اندازه علی پیدا نکردم...»


ترویج نیکوکاری، یعنی امر به معروف

انجمن موعود غیر از 100 کودکی که به همراه خانواده هایشان تحت پوشش دارد، 500 کودک دیگر را هم به عضویت خود درآورده که فرقشان با گروه اول، این است که شانس بیشتری داشته‌اند و در خانواده‌های مرفه به دنیا آمده‌اند.
البته خانواده پولدار داشتن، لزوماً آدم را خوشبخت و شاد نمی‌کند. به قول خانم حاج یوسفی، آسیب‌های اجتماعی فقط مختص قشر ضعیف جامعه نیست، بلکه گاهی در قشر مرفه و ثروتمند هم دیده می‌شود که می‌تواند آنها را به سمت پوچ‌گرایی و افسردگی سوق دهد.
او می‌گوید: «متأسفانه خیلی از بچه‌های مرفه، درد آشنا نیستند و تمام هم و غمشان حول خواسته‌ها و مسائل پیرامون خودشان، دور می‌زند. همین مسأله هم بود که ایده تشکیل انجمن کودکان نیکوکار را در ذهن من شکل داد؛ انجمنی که هدفش یاد دادن نیکوکاری به کودکان بود که خودش در واقع یک نوع امر به معروف است و چه کاری بهتر از اینکه کودکان از سن پایین یاد بگیرند قسمتی از داشته هایشان را با همسالان خود که از توان مالی کمتری برخوردار هستند، قسمت کنند.»
این‌گونه بود که مجوز تشکیل این انجمن مردم نهاد از نیروی انتظامی گرفته شد و «کودکان نیکوکار موعود ایرانیان» کار خود را رسماً آغاز کرد.
به گفته یوسفی، این انجمن زیر نظر متخصصان روانشناسی و در قالب بازی و انجام فعالیت‌های داوطلبانه، کودکان را با مفاهیم نیکوکاری و کمک به همنوع آشنا می‌کند. به عنوان مثال، از کودکان خواسته می‌شود در خانه کاردستی درست کنند و آن را به نفع دوستانشان در بازارچه‌های خیریه بفروشند. وقتی کودک نتیجه کار خود را می‌بیند، احساس غرور می‌کند و دارای شأن اجتماعی می‌شود و با این تفکر، بار می‌آید و بزرگ می‌شود. کودکی که می‌آموزد پول هایش را در قلکی که خودش آن را رنگ آمیزی کرده جمع کند و آن را به دوستانش هدیه دهد، قطعاً از بسیاری از آسیب‌های اجتماعی مصون خواهد ماند.
یوسفی خاطره خوبی در این باره نقل می‌کند: «روزی پدر یکی از کودکانی که در کلاس‌های آموزشی کودکان نیکوکار ما شرکت داشت، به من تلفن کرد و گفت فرزندش در آستانه سال جدید، از آنها خواهش کرده به جای کیف خارجی، برایش یک کیف ایرانی بخرند تا با بقیه پول، چند تا کیف ایرانی دیگر برای دوستانش بخرد و به آنها هدیه دهد. این مسأله تأثیر زیادی روی همسر من گذاشت که همیشه اجناس مارکدار و خارجی می‌خرید.»
یوسفی این خاطره را با غرور تعریف می‌کند و این، یعنی به آنچه در ذهن داشته، بسیار نزدیک شده است؛ البته هنوز هم راه زیادی در پیش رو دارد؛ او و باقی اعضای انجمن شامل هیأت امنا و خیران که هزینه تحصیل کودکان را تقبل می‌کنند امیدوارند بتوانند پایگاه‌هایی در سطح شهر داشته باشند تا با کمک شهرداری‌ها، به جذب و آموزش هرچه بیشتر کودکان نیکوکار اقدام کنند.

طبقه همکف ساختمان قدیمی، حالا شلوغ‌تر شده و انگار هرچه به بعداز ظهر نزدیک شود، تعداد بیشتر هم می‌شود. پسری جوان، حدوداً بیست ساله با پلیور آبی همرنگ چشم‌هایی که می‌خندد، جلو می‌آید و سلام می‌کند. اسمش محمد است؛ از بچه‌های قدیمی انجمن که حالا برای خودش مردی شده و روزهایی مثل امروز، می‌آید تا عصای دست اعضای انجمن باشد که گرچه 10 سال بیشتر عمر ندارد اما عرض روزگار سپری شده اش، آنقدرها بوده که ارج و منزلت‌اش با قدیمی‌ها برابری کند.(مریم طالشی)


ادامه مطلب ...

مصایب پرستاری کودکان

جام جم سرا: بدون شک این‌طور نیست و پرستار کودک تخصص‌های لازم را می‌خواهد و مثل هر شغل دیگری هم آسیب‌های خاص خود را دارد. بسیاری از خانواده‌های شاغل به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند به جای مهدکودک بردن فرزندشان، یک پرستار استخدام کنند.

شاید تصور کنید این شغل آسان و سرگرم‌کننده‌ای است زیرا ساعت‌های کاری مشخص، نداشتن ارباب رجوع و وقت‌گذرانی با یک کودک نوپا یا خردسال جزو مزیت‌های آن محسوب می‌شود اما بر خلاف باور عموم، عوامل زیادی هستند که سلامت افراد شاغل در این حرفه را به خطر می‌اندازد.

یکی از مهم ترین مشکلات پرستاران، انتخاب سلیقه‌ای خانواده‌ها برای تعیین حقوق و نبود عرف پرداختی است که معمولا هم به دریافت حقوق کم و بیمه نشدن فرد منتهی می‌شود؛ در حالی که پرستاری از کودک یک شغل پراسترس به حساب می‌آید و مراقبت و پذیرش مسئولیت یک کودک می‌تواند باعث بروز خطرات احتمالی زیادی شود که گاهی ناشی از بازیگوشی و شیطنت بچه است و گاهی هم به دلیل غفلت، کم تجربگی پرستار و حتی یک اتفاق غیرقابل پیش‌بینی بروز می‌کند.

همچنین انتظارات غیرواقعی و گاهی عجیب و غریب خانواده‌ها در بیشتر مواقع، استرس شغلی پرستار کودک را افزایش می‌دهد.

ترس از آینده شغلی

هر چند ساعت‌های کاری پرستاران کودک معمولا طبق قوانین وزارت کار محاسبه می‌شود، اما آنها برخلاف معلم‌ها تعطیلات تابستانی ندارند و برای مرخصی گرفتن با مشکلات زیادی مواجه‌اند. این موضوع زمانی حادتر می‌شود که خودشان هم صاحب فرزند باشند.

به این ترتیب خستگی‌شان چند برابر خواهد شد. از طرفی چیزی به عنوان استخدام رسمی برای آنها مطرح نیست و این احتمال وجود دارد که با تغییرات خانوادگی یا هر دلیل دیگری بیکار شوند.

خطرات مسئولیت‌پذیری

نباید فراموش کنیم پرستار کودک بودن یک حرفه تمام وقت به حساب می‌آید و مسئولیت‌پذیری زیادی می‌طلبد و همین ویژگی شغلی، تنش‌های کاری و اضطراب فرد را افزایش می‌دهد.

همچنین کم نیستند افرادی که هر روز مسافت زیادی را از خانه تا محل کار و به‌عکس طی می‌کنند، ساعت‌ها در ترافیک می‌مانند و در معرض هوای آلوده و گرما و سرما قرار می‌گیرند و به همین دلیل زمینه بروز خستگی مفرط و استرس مزمن در آنها فراهم می‌شود.

از طرفی، همین خستگی و کمبود وقت فرصتی برای انجام چکاپ‌های دوره‌ای پزشکی برایشان باقی نمی‌گذارد و متاسفانه گاهی پیشرفت یک بیماری قابل پیشگیری، سلامتشان را به خطر می‌اندازد.

یک توصیه ویژه

اگر شما هم پرستار کودک هستید باید برای خودتان یک برنامه روزانه تعیین کنید، خواب کافی و تغذیه سالم داشته باشید و زمانی را برای استراحت و سفر در نظر بگیرید تا دچار افسردگی شغلی نشوید. همچنین تحرک روزانه به مقدار کافی مانع اضافه وزن شما خواهد شد.

پریسا اصولی - جام‌جم


ادامه مطلب ...

اثر مرگبار نوشابه‌های انرژی‌زا بر کودکان

جام جم سرا به نقل از ایسنا: نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد در فاصله سال‌های 2010 تا 2013 میلادی بیش از 5000 نفر بر اثر بیماری‌های مرتبط با مصرف نوشیدنی‌های انرژی زا به مراکز کنترل مسمومیت آمریکا مراجعه کرده و تقریبا نیمی از آنان کودکانی بودند که به نوع نوشیدنی مصرفی آگاهی نداشته‌اند. بررسی‌های انجام شده حاکی از آن است که بسیاری از کودکان مصرف کننده این نوع نوشیدنی‌ها با عوارض جانبی جدی آن همچون تشنج، ضربان نامرتب قلب و بالا رفتن شدید فشارخون روبرو می شوند. نوشابه‌های انرژی زا اغلب حاوی مقدار زیادی قند و همچنین کافئین هستند.

در سال 2007 دکتر «استیون لیپشولتز» از بیمارستان کودکان میشیگان مشاهده کرد تعداد قابل توجهی از کودکان و افراد بزرگسال به دلیل مصرف نوشیدنی‌های انرژی زا به اورژانس مراجعه می‌کنند. وی سپس به جمع آوری اطلاعاتی از مراکز کنترل مسمومیت در جهان پرداخت. در سال 2011 او و همکارانش متوجه شدند بیماریهای مرتبط با مصرف نوشیدنی‌های انرژی زا افزایش شدیدی داشته و با عوارض جانبی همچون مشکلات قلبی، نارسایی کبد، تشنج و حتی مرگ همراه است. همچنین در جدیدترین بررسی این تیم تحقیقاتی آمده است در سالهای 2010 تا 2013 میلادی 5156 نفر به مراکز کنترل مسمومیت آمریکا مراجعه کرده که 40 درصد آنان کودکان زیر شش سال بودند و به دلیل مصرف نوشیدنی‌های انرژی زا بیمار شده‌اند.

به گزارش جام جم سرا، به نقل از لایوساینس، این نوشیدنی‌ها حاوی افزودنی‌های خاص از قبیل آمینواسیدها و عصاره‌های گیاهی هستند که نسبت به نوشیدنی‌های حاوی نوع پودری کافئین مشکلات جدی تری را ایجاد می‌کند. همچنین این عصاره‌ها حاوی کافئین مازاد هستند در حالی که روی برچسب محتویات نوشیدنی مقدار دقیق آن ذکر نمی‌شود.


ادامه مطلب ...

بازی‌های مجازی، عامل مرگ نورون‌های عصبی در کودکان

جام جم سرا به نقل از ایسنا: سعید رضایی افزود: بازی‌ها و ورزش‌های گروهی بیشترین تأثیر را در شکل‌گیری شخصیت کودکان دارند تا حدی که این تأثیر نزدیک به 40 درصد شکل‌گیری شخصیت کودکان را شامل می‌شود.

وی اظهار کرد: رفتار والدین کمتر از 20 درصد حتی نزدیک به 11 درصد در تربیت کودکان خود نقش دارد. در واقع، بازی برای کودکان مثل آب برای ماهی بوده و همانطور که آب نقش حیاتی در زندگی ماهی دارد بازی و ورزش نیز نقش مهمی را در زندگی کودکان ایفا می‌کند.

رضایی با بیان اینکه امروز یکی از تأکیدات روانشناسان کودک فراهم کردن مکان برای بازی‌های کودکان است، ادامه داد: بازی و کنش‌های بازی‌گونه به خصوص بازی‌های گروهی باعث شکل‌دهی به رفتارهای اجتماعی و ایجاد زمینه برای برقراری ارتباط می‌شود.

به توصیه این روانشناس، باتوجه به افزایش تک فرزندی و کم بودن تعامل اجتماعی در بستر خانواده، به شرط مناسب بودن شرایط برای رشد کودکان، کودکان پس از 3 سالگی باید وارد مهدکودک شده و زندگی اجتماعی خود را این‌گونه آغاز کنند. امروزه کودکان تک بعدی بزرگ می‌شوند و با توجه به اهمیت حضور در اجتماع باید یادگیری مهارت‌های اجتماعی را در اولویت قرار دهیم.

این روانشناس اظهار کرد: کودکان با بازیگوشی می‌خواهند اول خود و سپس محیط اطراف خود را کشف کنند، باید شرایط را برای کشف هرچه بهتر محیط اطراف کودکان فراهم کنیم، چون در صورت نبودن شرایط مناسب و آشنا نشدن این کودکان با محیط اطراف خود، این کودکان دچار افسردگی شده و برای رهایی از دیوارهای افسردگی دست به بازیگوشی و لجبازی می‌زنند که این افسردگی را به اشتباه بیش‌فعالی می‌نامند.

رضایی تصریح کرد: معلمان نقش زیادی در رشد کودکان داشته و با توجه به این امر باید با درک شرایط رشدی کودکان نسبت به شاگردان خود توزیع مناسبی از توجه را داشته باشنذ.

وی گفت: امروزه در اغلب مدارس به مقوله‌ی بازی، سرگرمی و ورزش تأکید زیادی دارند، این فعالیت‌ها روی زندگی مسالمت‌آمیز و رشد و بالندگی کودکان تأثیر بسزایی دارد، چون با پیشرفت در زمینه‌ی بازی و ورزش علاوه‌بر رشد تفکر اجتماعی، کودکان احساس موفقیت نیز می‌کنند. خوشبختانه امروزه در آموزشگاه‌ها زنگ ورزش احیا شده و معلمان متخصص ورزش کودکان نیز به کار گرفته شدند، اما باید اذعان کنیم که هنوز در ایجاد فضاهای ورزشی ضعف داریم.

رضایی با بیان اینکه ورزش‌های گروهی که فعالیت‌های گروهی را به‌دنبال دارند سبب ایجاد ارتباط و تعامل گروهی شده و کنار آمدن با قوانین و یادگیری بایدها و نبایدها را به‌دنبال دارد، افزود: این امر موجب افزایش مسئولیت‌پذیری کودکان و در نتیجه کاهش استرس و تأمین سلامت آنها می‌شود. ورزش‌های انفرادی برای کودکان توصیه نمی‌شود، چون اصل فعالیت گروهی است، در ورزش‌های انفرادی برخی اصل‌ها از قبیل طرد شدن تجربه نمی‌شود.

این روانشناس تصریح کرد: ورزش‌های گروهی به‌لحاظ اجتماعی و روانشناختی تأثیر بسزایی در شخصیت کودکان دارند، این در حالی است که بازی‌های مجازی باعث ایجاد آسیب‌های عصب شناختی و پرخاشگری می‌شود. بازی‌های مجازی روح اجتماعی نداشته و باعث بروز مشکلات و مرگ نورون‌های عصبی در کودکان می‌شوند، کودکان امروزی در شرایط امروزی از بدو تولد تا 20 سالگی هرروز یک نورون عصبی را از دست می‌دهند که نبود فعالیت‌های گروهی مناسب و سالم موجب افزایش مرگ این نورون‌ها می‌شود، این در حالی است که حضور در گروه‌های اجتماعی به هرس شدن منطقی نورون‌ها کمک کرده و باعث کاهش ریزش سلول‌های عصبی در کودکان می‌شود.


ادامه مطلب ...

کودکان آسیب پذیر به مدرسه باز می‌گردند

جام جم سرا به نقل از مهر: روزبه کردونی با اشاره به یکی از مصوبات اولین جلسه شورای عالی رفاه در خصوص «ارایه راهکارهای تشویقی به منظور تحصیل همه کودکان» اظهار داشت: با تاکید ویژه وزیر رفاه برای اجرای دقیق و سریع این مصوبه، جلسات کار‌شناسی با حضور سازمان‌های مردم نهاد فعال در حوزه کودک، مدیران بهزیستی، مدیران آموزش پرورش و صاحبنظران مرتبط آغاز شده است.

وی باتاکید به اینکه برای اولین بار در بودجه سال ۱۳۹۳ دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه، اعتبار ویژه برای بازگشت به تحصیل کودکان آسیب پذیر ِبازمانده از تحصیل در نظر گرفته شده است گفت: این طرح امسال به صورت پایلوت در ۴ استان کشور از جمله تهران و البرز در حال اجرا است.

مدیر کل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی به برگزاری نشستی با حضور بیش از ۵۰ نفر از نمایندگان سازمان‌های مردم نهاد برای بررسی راهکارهای بازگشت به تحصیل کودکان بازمانده از تحصیل باشاره کرد و گفت: این فعالین مدنی پیشنهاد‌ها و دغدغه‌های خود را به صورت تفصیلی بیان کردند.

وی توضیح داد: استفاده از ظرفیت نهادهای مدنی برای شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل، توجه به فرهنگ‌های قومی، مذهبی و عرفی مناطق مختلف، استفاده از سیستم مددکاری مدارس بعنوان یکی از ابزارهای دستیابی به آمار کودکانی که در مدرسه ثبت نام کرده ولی بعدا به مدرسه نرفته‌اند، توجه ویژه به آگاه سازی عمومی و استفاده از ظرفیت رسانه‌ها برای تبیین تبعات بازمادنگی از تحصیل کودکان در مقطه ابتدایی، جمع آوری و تجمیع اطلاعات کودکان باز مانده از تحصیل از دستگاه‌ها و نهاد‌های مرتبط، گسترش همکاری بین وزارت رفاه و آموزش وپرورش با نهادهای مدنی و پرهیز از اجرای برنامه‌ها وسیاست‌ها بدون مشارکت گروه‌های ذی نفع و ذی ربط از اهم مطالب بیان شده در این جلسه بود.

کردونی با بیان اینکه افزایش همکاری‌های بین بخشی، شکل گیری گفتگوی اجتماعی برای حل مسائل جامعه و استفاده از ظرفیت نهادهای مدنی و صاحبنظران دانشگاهی سه رویکرد مهم وزارت رفاه بخصوص دکتر ربیعی در عرصه سیاستگذاری بوده است گفت: در اجرای طرح‌های مرتبط با بازگشت کودکان بازمانده از تحصیل به مدرسه تلاش ما این است که در چارچوب این سه رویکرد حرکت کنیم.

مدیر کل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه با تاکید بر اینکه پدیده‌ کار کودک مسئله‌ا‌ی جدا از سایر مسائل نیست که فقط یک عامل توجیه گر آن باشد، بلکه مجموعه‌ای عوامل سبب بروز پدیده کار کودک می‌شود اظهار داشت: طرح بازگشت کودکان به مدرسه در همین راستا اجرایی شده و پس از این ۴ استان به مرور در استانهای دیگر نیز اجرا خواهد شد.


ادامه مطلب ...