جام جم سرا: مجید شهرمی رئیس ایستگاه ۷۶ که در محل حادثه حضور داشت گفت: این برخورد که در بزرگراه تهران کرج، بعد از پمپ بنزین وردآورد اتفاق افتاد، باعث مصدومیت پنج نفر از سرنشینان شده بود.
آتش نشانان پس از ایمن سازی محل حادثه، با قرار دادن علائم هشدار دهنده برای، جلوگیری از حوادث احتمالی دیگر با حضور عوامل اورژانس مصدومین را از داخل خودرو خارج و برای مداوا تحویل امدادگران اورژانس دادند.
(عکس: پیمان قورخانهچی/۱۲۵)
جام جم سرا: طبق گزارش ایسنا، سه فرزند 17، 7 و 5 ساله این زن نیز درون کابین محبوس شده بودند که آتشنشانان پس از برش قطعات خودرو، آنان را خارج کرده و برای انتقال به مراکز درمانی به عوامل اورژانس مستقر در محل حادثه تحویل دادند.
جام جم سرا: لازم است از این واکنشها اجتناب شود و راهکارهای درمانی بهکار گرفته شود تا دستکم بخشی از رفتارهای کودک قابل کنترل شود. این روشها میتواند کمککننده باشد:
ـ پیشبینی کردن راههای تخلیه انرژی اضافی کودک، مثل فعالیتهای ورزشی و هوازی مانند دویدن، شنا، کاراته و فوتبال.
ـ فراهم کردن فضای مطلوب برای درس خواندن و اجتناب از قرار دادن چند بچه بیش فعال هنگام درس خواندن کنار یکدیگر.
ـ آموزش انضباط به کودک و برخورد قاطع درخصوص رعایت نظم و اطمینان خاطر دادن در مورد اینکه خود کودک را دوست دارید، اما نظم را باید رعایت کند.
ـ محروم کردن کودک از مواردی که مورد علاقه اوست، در صورتی که از قوانین طفره میرود.
ـ اجتناب از برچسب زدن به کودک، مثلا به کودک نگویید بچه بدی است.
ـ انجام تمریناتی که نیاز به تمرکز دارند مانند ماهیگیری، نقاشی، خطاطی.
ـ از کودک بیشفعال بیشتر فعالیت و تمرینات عملی بخواهید.
ـ تقسیم کردن زمان برای انجام فعالیتهای آموزشی: تکالیف درسی در بخشهای 10 تا 15 دقیقهای انجام شود.
ـ بین تکالیف درسی میتوانند چند دقیقه بازی کنند.
ـ بهتر است کودک هنگام انجام تکالیف درسی در اتاقی باشد که محرکهای محیطی نداشته باشد یا حداقل باشند.
ـ در انجام تکالیف نمیتوان کودک بیشفعال را رها کرد و تا مدتی لازم است او را همراهی کنید.
ـ اگر کودک عادت دارد که پاسخ پرسش را سریع بدهد با تمرین عقربههای ساعت از او بخواهید تا 30 ثانیه صبر کند و بعد پاسخ دهد.
ـ با کودک برای انجام تکالیف مسابقه دهید و اجازه دهید برنده شود.
ـ بین او و همکلاسیهایش حس مقایسه ایجاد نکنید.
ـ از ابزارهای متنوع برای یادگیری و آموزش استفاده کنید.
ـ واژهها را برای او معنا کنید.
ـ با کودک، معلم بازی کنید.
ـ رفتارهای خوب و مثبت کودک را به صورت متغیر، پاداش دهید و برای تکتک کارهایش به او جایزه ندهید.
ـ برای آموزش از حواس چندگانه کودک استفاده کنید یعنی مثلا اگر حرف «د» را به او آموزش میدهید بهتر است که روی تخته یا لوح حرف «د» را بنویسد و همزمان تلفظ کند.
ـ روش آموزشی اولیای مدرسه با والدین همسو باشد تا کودک دچار سردرگمی نشود.
ـ اگر در مورد رفتارهای کودک به او توضیح میدهید لازم است بلافاصله بعد از انجام رفتار این کار را انجام دهید تا کودک بداند بابت انجام کدام کار تشویق و بابت انجام کدام کار و رفتار تنبیه میشود.
دکتر مهرنوش دارینی - روانشناس و مشاور
جام جم سرا به نقل از ایرنا: به گفته مدیرکل حمل و نقل و پایانههای خراسان شمالی، بر اساس آخرین گزارش ۶ نفر از مسافران اتوبوس در دم کشته و ۲۲ نفر نیز مصدوم شدند.
«سعید سبحانی» اظهار کرد: حال تعدادی از مصدومان که به بیمارستان امام علی (ع) بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی منتقل شدهاند نیز وخیم گزارش شده است.
وی اضافه کرد: اتوبوس اسکانیا از مشهد عازم بابل در استان مازندران بود که در گردنه امین الله دچار حادثه شده و با کامیون برخورد کرد. تاکنون علت و مقصر این سانحه از سوی پلیس راه مشخص نشده و پلیس سرگرم بررسی علل بروز این حادثه است.
جام جم سرا: در چنین شرایطی والدین دو راه بیشتر ندارند یا با خواسته فرزندشان کنار بیایند که در این صورت باید مدام با مشکل بدغذایی کودک دست و پنجه نرم کنند یا اینکه با سختگیری منطقی و صبوری و تنوع غذایی به نتیجه دلخواهشان برسند.
ذائقه بچهها به دوران جنینی آنها و زمانی که در رحم مادر هستند، برمیگردد. پس اگر میخواهید کودکتان همه گروههای غذایی را بخورد، بهتر است در طول دوره بارداری همه گروههای غذایی را مصرف کنید. بسیاری از متخصصان معتقدند طعم و بوی غذاهایی که مادر میخورد، در خون او جریان مییابد و از طریق جفت به بدن جنین میرسد و ذائقه او را شکل میدهد. البته این مراحل ابتدایی تشکیل ذائقه است و با به دنیا آمدن کودک ذائقه اصلی او شکل میگیرد و این وظیفه مادر است که تغذیه مناسب را به نوزادش بیاموزد.
دکتر ناصر کلانتری، متخصص تغذیه کودکان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتوگو با جامجم میگوید: غذای انحصاری کودک تا شش ماهگی فقط شیر مادر است، اما مزه این شیر نیز اهمیت زیادی دارد. به این معنا که اگر مادر در دوران شیردهی همه گروههای غذایی را مصرف کند و اجازه دهد تا شیر طعم همه نوع موادغذایی را بگیرد، محکمترین قدم را برای شکلگیری مناسب ذائقه کودک خود برداشته است. وقتی سن کودک بیشتر میشود، ذائقه غذایی او هم بهتر شکل میگیرد و در حقیقت پایدار میشود.
اما نکته مهم این است که همه مادران هنگام تهیه غذاهای کمکی هم باید طبق توصیه پزشک عمل کنند. مثلا ما به مادر میگوییم برای کودک سوپ سبزیجات بپزد، زیرا میخواهیم ذائقه کودک را به سمت مصرف سبزیجات ببریم تا در آینده هم مصرف سبزیجات به یک عادت روزانه تبدیل شود، اما مادر با توجه به ذائقه خود از سبزیجات کم میکند و گوشت بیشتری در سوپ میریزد تا به اصطلاح فرزندش قوت بگیرد. چنین کاری صددرصد اشتباه است چون کودک در سنین بالاتر تمایلی به مصرف میوه و سبزی نخواهد داشت و به جای آن به مصرف غذاهای گوشتی مثل سوسیس، کالباس و... گرایش دارد.
غذای کودک را نچشید
به گفته دکتر کلانتری، مادران هنگام پختن غذاهای کمکی به هیچ عنوان نباید مزه غذا را بچشند، چون اگر تشخیص بدهند غذا کم نمک است به آن نمک میزنند و به این ترتیب مادر ناخواسته کودک را به سمت غذاهای شور ترغیب میکند و باعث میشود کودک در دوران بزرگسالی علاقه بیشتری به مصرف نمک داشته باشد. حتی توصیه ما این است که خانوادهها از همان دوران کودکی فرزندشان از آوردن نمکدان سر سفره خودداری کنند. از طرفی در دو سال اول زندگی کودک، کلیهها به طور کامل کار نمیکنند و با مصرف نمک زیاد، شاهد تجمع آب و نمک در بدن کودک و متاسفانه اختلالات کلیوی، قلبی و ریوی خواهیم بود که سلامتش را به خطر میاندازند. باید بدانید تا یکسالگی اضافه کردن نمک و شکر در غذاهای کودک ممنوع است، اما از یکسالگی به بعد، مادر باید حداکثر سه انگشت خود (مثلا انگشت شست، نشانه و میانه) را به صورت فشرده در ظرف نمک فرو ببرد و بعد از کمی فشار آرام دستش را از ظرف خارج کند. دانههای نمکی که بین انگشتان او باقی میماند، مقدار نمک مجازی است که باید در غذای کودک آن هم بعد از سن مجاز، ریخته شود.
اولین روش برخورد با بچههای بدغذا
گاهی اوقات والدین با به کار گرفتن همه توصیههای گفته شده باز هم دچار مشکل میشوند و کودکشان از خوردن بعضی از خوراکیها مثل شیر، میوه و سبزی، ماهی و... امتناع میکند. در چنین شرایطی اولین توصیه ما این است که به هیچ عنوان نباید بچه را به زور وادار کرد که فلان ماده غذایی را بخورد، بلکه تشویق کودکان به مصرف غذاهای سالم باید غیرمستقیم باشد. از طرفی خانوادهای میتواند توقع مصرف غذاهای سالم را از کودک داشته باشد که تکتک اعضای خانواده همه نوع موادغذایی را بخورند و ذائقه غذاهای خاصی نداشته باشند. به بیان دیگر نمیتوانیم غذای سرخ کرده درست کنیم و از کودک بخواهیم غذای بخارپز بخورد، در عین حال، اغلب کودکان در دو تا چهار سالگی معمولا یکی از والدین خود را به صورت ناخودآگاه الگو قرار میدهند و همه رفتارهای او را تقلید میکنند. (در بسیاری از موارد دخترها از پدر و پسرها رفتار مادر را تقلید میکنند) بنابراین توصیه ما به والدین این است که در حضور بچه همه نوع موادغذایی را مصرف کنند. در این صورت بعد از گذشت سه تا چهار هفته کودک سعی میکند همان غذاها را اگر هم قبلا دوست نداشته، امتحان کند و در بسیاری از مواقع نیز به سمت این غذاها تمایل پیدا میکند و چه بهتر که این غذاها سالم و باارزش بالا باشند، اما اگر ذائقه کودک تغییری نکرد و باز هم از خوردن سبزی، شیر و... خودداری کرد باید امیدوار باشیم که در مهدکودک شرایط بهتر شود. معمولا مربیان حرفهای مهدکودک بچههای به اصطلاح خوش خوراک را در مرکز توجه قرار میدهند و از بچههای دیگر میخواهند مانند او رفتار کنند و همه موادغذایی را بخورند. مثلا اگر بچهای شیر دوست ندارد و ببیند دوستش در مهدکودک شیر میخورد و مربیان او را تشویق میکنند، به صورت غیرارادی به سمت خوردن شیر رغبت پیدا میکند. بنابراین تاثیر گروه همسالان و اهمیت رفتن بچهها به مهد را نمیتوان نادیده گرفت.
با لجبازی بچههای بدغذا چه کنیم؟
دکتر آسیه فخریزاده، روانشناس کودک و نوجوان نیز در گفتوگو با جامجم میگوید: بسیاری از والدین بویژه مادرها سعی میکنند هنگام غذا دادن به کودک حواسش را پرت کنند، با او بازی کنند یا اینکه با تهدید مجبورش کنند، غذا بخورد. این یکی از روشهای نادرست تربیتی است چون کودک به مرور زمان از غذا خوردن زده میشود و بنای ناسازگاری میگذارد. بهترین توصیه این است که تعداد وعدههای غذایی زیاد و حجم آن کم باشد. اگر کودک بیاشتها باشد و غذای زیادی به او بدهیم از خوردن کنارهگیری میکند. همچنین باید به فرزندتان اجازه دهید خودش غذا بخورد و نگران کثیف شدن لباس و... نباشید چون این کار برایش لذتبخش است و معمولا به غذایی نه نمیگوید. حتی قرار دادن کودک (بعد از سه سالگی) در جمع کودکان دیگر در بهتر غذا خوردن او موثر است. همچنین به مرور زمان کودک باید متوجه شود که نمیتواند به هر قیمتی که خواست بازی کند و سپس غذا بخورد، بلکه غذا خوردن زمان مشخصی دارد. حتی کودک نباید حس کند مادرش بابت غذا نخوردنش نگران میشود چون در این حالت دست به انتخاب میزند و هر چیزی را نمیخورد.
نگرانی بیش از حد ممنوع
در بسیاری از مواقع کودک به دنبال بهانهگیری است و فهرست غذاهایی که نمیخورد بتدریج زیاد میشود. در واقع کودک بهانهگیر سعی دارد از غذا به عنوان ابزاری برای تسلط بر والدین استفاده کند. پس اگر فرزندتان علاقهاش را به غذایی از دست میدهد و از خوردن آن امتناع میکند به این موضوع توجهی نکنید و اجازه دهید آنچه دوست دارد بخورد و آنچه را نمیخواهد نخورد و پس از اتمام زمان غذا خوردن، ظرف غذایش را بدون هیچ اشارهای بردارید. وقتی هم کودک به خوبی غذا میخورد از او تعریف و تمجید کنید. از طرفی تا حد امکان، برای اعضای خانواده یک نوع غذا بپزید و هیچ وقت چند نوع خوراکی را به کودک پیشنهاد ندهید تا از میان آنها یکی را انتخاب کند چون این کار برایتان دردسرساز شده و ممکن است کودکتان بدغذا شود. اگر هم فرزندتان غذایش را نمیخورد، او را تا اتمام غذا سرسفره یا میز ننشانید و با او سازش کنید. مثلا بگویید: «اگه فقط چهار قاشق دیگه بخوری میتونی از سر میز بلندشی!» فراموش نکنید نگرانی بیش از حد فقط اعصابتان را به هم میریزد چون فرزندتان با یک وعده غذا نخوردن از گرسنگی نمیمیرد و سوءتغذیه نمیگیرد، پس باقیمانده غذایش را نخورید یا به او جایزهای مثل شکلات و بیسکویت ندهید چون باید بداند که اگر غذایش را نخورد چیز دیگری به جای غذا به او داده نخواهد شد.
پریسا اصولی / جامجم
جام جم سرا: آرش رحمتی در این باره گفت: دیشب، مردی ۳۰ ساله قصد عبور از میان ریل راهآهن جاده قزلحصار را داشت که متاسفانه به دلیل بیاحتیاطی قطار با او برخورد کرده و این فرد مصدوم شده اما به دلیل شدت جراحات وارد شده قبل از رسیدن نیروهای امدادی فوت میکند.
وی خاطرنشان کرد: پس از رسیدن نیروهای اورژانس، ماموران امدادی جسد این جوان را به داخل آمبولانس برده و به بیمارستان شهید مدنی انتقال دادند.
او افزود: افراد با عبور از ریل قطار بخصوص در ساعات تاریکی در حقیقت با جان خود بازی میکنند و با یک بیدقتی و سهلانگاری چندین خانواده را داغدار میکنند. (ایسنا)
استرس یا فشار روانی واکنش بدن به هرگونه تغییر و برهم خوردن تعادل است که حال میتواند این تغییرات مثبت یا منفی باشد.
برای مقابله با استرس، باید اعتبار افکار منفی خود را به چالش بکشید. البته فقط موانع و چالشها نیستند که استرسزا هستند، بلکه بسیاری از تغییرات مثبت و منفی که در زندگی رخ میدهند، مانند امتحانات دوران دانشآموزی، آزمون کنکور، جابهجایی جغرافیایی یا مکانی، ازدواج، بارداری، ترفیع درجه و گرفتن مسئولیت هم میتواند فشار روانی ایجاد کرده و تعادل روانی فرد را برهم بزند.
بسیاری مواقع استرس علاوه بر آثار روحی، آثار جسمی نیز در بدن دارد مانند افزایش ضربان قلب، تعداد تنفس، گرم و داغ شدن پریدن عضلات بدن و تکرر ادرار. البته آثار روانی استرس شامل افکار منفی، ترس، اضطراب یا رفتاری مانند بیقرار شدن، رفتارهای اجتنابی، کز کردن و گوشهگیری نیز پیامدهای این بیماری است.
گرچه این رویدادها یا تغییرات مهم زندگی هستند که استرس ایجاد میکنند، اما عامل اساسی در ایجاد استرس نحوه برداشت ما از این رویدادهاست. وقتی اتفاقی میافتد ابتدا فکر میکنیم که آیا این اتفاق برای ما تهدیدکننده است یا خیر؟ پس از آن، در مورد نحوه برخورد با آن فکر میکنیم. اگر توانایی ما بیشتر از عامل استرسزا باشد در این صورت دیگر آن موقعیت استرسزا نیست؛ موقعیتی استرسزا تلقی میشود که توانایی ما کمتر از آن باشد و در این شرایط است که بدن واکنش نشان میدهد.
عوامل استرسزا (استرسور) به دو دسته تقسیم میشوند:
١- عوامل بیرونی
اتفاقات منفی و مثبت زندگی مانند ازدواج کردن،جزو عوامل بیرونی محسوب میشوند. اتفاقات منفی مانند افرادی که عزیزان خود را از دست میدهند، مجازاتهای دادگاهی یا رویدادهای بزرگ و کوچکی که هر روزه فرد را درگیر میکنند، مثل ایستادن در صف، زندگی در محلههای شلوغ یا محلههایی که دارای امکانات کافی نیست؛ همیشه باعث آزار و اذیت افراد میشود.
اندیشمندان معتقدند،اگر رویدادهای کوچک بهطور پیوسته رخ دهد و همیشگی باشد تاثیرش بیشتر از رویدادهای بزرگ منفی است.
٢- عوامل درونی
افکاری که افراد درباره خود، آینده و دیگران دارند نیز میتواند استرسزا باشد.
افرادی که دیگران را همیشه خطرناک و غیرقابل ایمن میدانند این طرز تفکر همیشه باعث میشود افراد در حالت گوش به زنگ باقی بمانند و این حالت باعث تشدید برانگیختگی و استرس میشود.
کسانی که درباره خود مثبت فکر نمیکنند و خودشان را ضعیف و ناکارآمد میدانند نیز استرس را تجربه میکنند و اعتماد بهنفس پایینی دارند. بنابراین این باورهای غلط میتواند یکی از عوامل درونی استرس باشند.
ویژگیهای شخصیتی نیز میتواند منبع درونی استرس باشد. افراد کمالگرا، بدبین و افرادی که انعطافپذیر نیستند، افرادی که «تکانشی» عمل میکنند (قبل از فکر، عمل میکنند) از جمله افرادی هستند که در معرض استرس شدید قرار دارند و بیشتر از دیگران استرس را تجربه میکنند.
چه میزان استرس برای بدن ضروری است
انسانها برای داشتن یک زندگی طبیعی و سالم به میزان محدودی فشار روانی نیازمند هستند. به نظر میرسد برای اینکه دستگاه عصبی درست کار کند، لازم است کمی تحریک شود اما در عین حال، فشار روانی شدید یا طولانی آسیب جسمانی و روانی به بار میآورد.
واقعیت این است که واکنش استرس در بدن یک نوع سازگاری زیستی طبیعی است که به انسانها کمک میکند تا در صورت رویارویی با شرایط خطرناک و استرسزا با نشان دادن واکنش سریع، جان خود را حفظ کنند.
انسان برای اینکه از حالت یکنواختی خارج شود به میزانی (حدود ١٠ تا ٢٠ درصد) در طول روز به برانگیختگی نیاز دارد. طبیعی است همیشه تغییرات مثبت، استرس به همراه دارد و اگر قرار باشد افراد از آن اجتناب کنند، تغییرات اتفاق نمیافتد.
هر چالش و هر تغییر مثبتی میتواند استرس داشته باشد اما سطح استرس آنقدر بالا نیست که باعت افت عملکرد فرد شود. استرسی مخرب است که بر سطح عملکرد فرد تأثیر دارد.
سطح استرس یا برانگیختگی خوب تا یک حدی برای زندگی طبیعی لازم است و افرادی که برانگیختگی و تاثیری ندارند خیلی تمایلی به رویارویی با چالشها دارند.
در بعضی جاها لازم است وقتی میخواهیم یک تغییر مثبت در زندگی ایجاد کنیم خود به پیشواز استرس برویم مانند افرادی که مهاجرت داوطلبانه میکنند.
چه زمانی استرس مخرب است؟
استرس زمانی مخرب است که روی کارآیی فرد تأثیر داشته و باعث افت عملکرد یا رنج فرد شود و فرد کارآیی رفتار و ذهنی خود را از دست بدهد که در این موقع میگوییم استرس مخرب است.
چه زمانی به استرس بیماری میگوییم؟
اگر نتوانیم انرژی حاصل از استرس را از بدن تخلیه کنیم به تدریج سلامت جسمانی و روانی خود را از دست میدهیم.
براساس طبقهبندیهای انجام شده اگر یک فرد نتواند با اتفاق یا یک رویداد منفی طی یک دوره یک تا دوساله کنار بیاید طبیعتا این استرس را بیمارگونه میدانیم، یعنی زمان طولانی فرد نتوانسته با آن موضوع کنار بیاید.
نشانههایی که نهتنها شدید است بلکه بر عملکرد فرد نیز تأثیر دارد و فرد کارآیی خود را از دست میدهد و نمیتواند خوب بخوابد و مطالعه کند.
بهطور کل آدم مقاوم به استرس نداریم و همه انسانها به نوعی آسیبپذیر اما بعضی کمتر آسیبپذیر و برخی هم مقاوم هستند.
راهحلهای مقابله با استرس
برخی افراد مقاوم هستند و نشانههای خفیفتری از خود نشان میدهند و زودتر با این قضیه کنار میآیند. مثل افرادی که همیشه خود را آماده کردهاند خطر، تغییر و رویدادهای منفی را برای خود یک چالش میدانند نه یک مصیبت یا کسانی که اعتقادات مذهبی و به خدا توکل و نسبت به خودشان باور مثبت دارند از عهده مشکلات برمیآیند و طبیعتا بهتر میتوانند با رویدادهای استرسزا مقابله کنند.
برای مقابله با نشانههای بدنی استرس انجام برخی تمرینهای ساده و آسان مانند مشکلات بیخوابی، تکرر ادرار مشکلات گوارش، سوزش معده و تنفس سریع یوگا، تنفس دیافراگمی (شکمی)، آرمیدگی و در حالت شدید دارو درمانی پاسخگو است.
کسانی مقاوم هستند که سبک زندگی سالم، خواب و ورزش مناسب دارند. این راهکارها برای همه جواب میدهد ولی بلافاصله نیست اما اگر مداومت کند و پیادهروی داشته باشد کمککننده است.
برای نشانهای شناختی استرس که همان افکار منفی است باید فنون شناخت و تغییر افکار منفی و مبارزه با آن را یاد گرفت که روانشناسان نیز میتوانند در این زمینه کمککننده باشند و مهارتهای چالشی را به فرد آموزش دهند.
ما باید یاد بگیریم چگونه هیجانهای خود را مانند خشم تخلیه کنیم و به شیوه مثبت برای مدیریت استرس حل مسأله را یاد بگیرم. افراد باید مهارت حل مساله و مذاکره را بلد باشند تا در برابر استرس و رویدادهای منفی یا چالشهایی که استرس ایجاد میکنند مقابله کنند تا از هم فرو نپاشند.
پرخوری راه ناسالم مبارزه با استرس
برخی برای مقابله با استرس به پرخوری و ورزش سنگین، سیگار والکل روی میآورند که راههای مقابله ناسالم با استرس هستند.
همچنین درددل کردن با یک دوست یا مشاور و یافتن راهحلی برای موضوعی که باعث استرس شده یکی از راههای مقابله با استرس است.
برخی رویدادهای استرسزا راهحل ندارند و فرد باید با آنها کنار بیاید و برخی مواقع راهحل دارد که باید جستوجو کرد. (دکتر شهربانو قهاری - روانشناس بالینی/شهروند)
محسن نایبی با اشاره به اجرای طرح آسمان آبی، زمین پاک در سطح شهر تهران گفت: احترام به حقوق شهروندی منحصر به فرهنگ ترافیکی در سطح شهر و خیابان نیست و همانطور که احترام به خط سفید در راستای حقوق شهروندی در ترافیک شهری لازم الاجراست مسافران مترو نیز باید با احترام به نمادهای فرهنگی در حمل ونقل ریلی و شهر زیرزمینی، حریم واگنهای بانوان را بطور کامل رعایت کنند.
وی با بیان اینکه انجام سفری ایمن و آرام برای مسافران عزیز جزء وظایفی است که همیشه سرلوحه فعالیتهای ما بوده است، اظهار داشت: ارتقاء سطح آرامش و آسایش شهروندان یکی از اهداف مهم در برنامه این شرکت است و از لوازم تکریم مسافران محترم مترو، حمایت از حقوق بانوان و آقایان در استفاده مطلوب از خدمات است.
مدیرعامل شرکت بهره برداری مترو تهران و حومه افزود: امروز مسافران مترودر زمینه برخورداری از فرهنگ سفر و استفاده از مترو در سطح و تراز خوبی قرار گرفتهاند که این مهم باید روز به روز ارتقاء یابد تا بدین وسیله ارائه خدمات بهینه به بهترین شکل صورت گیرد.
نایبی با اشاره به اینکه رعایت و حفظ حریم انسانها در زندگی فردی و اجتماعی مهم است و حفظ حریم واگنهای بانوان احترام به حقوق شهروندی است، تصریح کرد: با درخواست مسافران خانم، طرح اختصاص واگن بانوان اجرایی شد و مورد استقبال مسافران محترم نیز قرار گرفت ولی متاسفانه برخی از آقایان با عدم رعایت حقوق شهروندی و ورود به این واگنها مراتب ناراحتی مسافران خانم را فراهم میکنند.
وی با بیان اینکه برخورداری ازمحیط آرام و امن در واگنهای بانوان از خواستهها و مطالبات به حق شهروندان و مسافران عزیز است خاطرنشان کرد: عوامل مستقر در ایستگاهها و عوامل انتظامی مترو به جد این موضوع را پیگیری و مانع از ورود آقایان به واگن خانمها میشوند و داخل قطارها نیز بین واگن بانوان و واگن عمومی، سازههایی تعبیه شده که امکان تردد وجود ندارد.
مدیرعامل شرکت بهره برداری مترو تهران همچنین با اشاره به این موضوع که اطلاع رسانی و فرهنگ سازی نیز در این حوزه به صورت کامل انجام شده است، تاکید کرد: تحقق این مهم و آرامش و آسایش بانوان محترم مستلزم همکاری متقابل آقایان و بانوان در رعایت حقوق یکدیگر و همکاری این دو قشر با خدمتگزاران مردم در شرکت بهره برداری مترو تهران است.
به گزارش جام جم سرا، وی با بیان اینکه ورود آقایان به واگنهای بانوان نقض حقوق شهروندی است با اشاره به مسئله حقوقی این موضوع نیز گفت: طبق آئین نامهها و مقررات عمومی شرکت بهره برداری مترو تهران و حومه، حضور آقایان در واگنهای بانوان ممنوع است و طبق ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی چنانچه خانمی به این موضوع اعتراض کند و این اقدام فرد، ایجاد مزاحمت برای بانوان تلقی شود، جرم بوده و برخورد قضایی در دستور کارعوامل انتظامی مستقر در مترو قرار میگیرد.
نایبی تاکید کرد: شرکت بهره برداری مترو تهران طرح حفظ حریم واگنهای بانوان را با جدیت و قاطعیت پیگیری و اجراء میکند.
مدیرعامل شرکت بهره برداری مترو تهران و حومه اجرای مطالبات به حق و خواستههای مسافران عزیز را جزء وظایف خدمتگزاران مردم در مترو تهران دانست و از آنها خواست با تدابیر توام با حفظ حرمت مسافران برای ایجاد نظم و انضباط در خور شأن شهروندان و مسافران عزیز اهتمام ویژه داشته باشند.
وی همچنین در پایان از مسافران عزیز خواست ضمن همکاری با عوامل اجرایی ایستگاهها، شرکت بهرهبرداری مترو تهران را برای انجام سفرهایی توام با آرامش و آسایش یاری کنند. (ایسنا)
بعد از ازدواج هم در طول این سال ها، همیشه خوب و مهربان بوده است اما بعد از تولد اولین فرزندمان بسیار چاق شد. فکر میکردم به مرور زمان به شکل سابقش بر میگردد، اما این اتفاق نیفتاد. او هر ماه چاقتر میشود و در زیبایی ظاهرش تاثیر منفی زیادی گذاشته است. هم نگران سلامتی او هستم و هم از اینکه ظاهر زیبایش را از دست داده، ناراحتم! نمیدانم چگونه از او بخواهم تا فکری به حال این مشکل بکند. همیشه برای من ظاهر، اهمیت زیادی داشته و میترسم این موضوع در ارتباط مان تاثیر منفی بگذارد. چگونه از او بخواهم برای رفع چاقی خود اقدام کند؟
*****
پاسخ مشاور: این که خانمها بعد از زایمان تناسب اندام خود را از دست بدهند تا حدی طبیعی است که اغلب طی چند ماه یا حداکثر یک سال، به حالت قبل برمیگردند. البته کم کردن وزن آن هم با داشتن بچه کوچک، کار چندان سادهای نیست. شما میتوانید به همسرتان در این کار کمک کنید.
در درجه اول به او بگویید که دوست دارید مانند قبل خوش اندام باشد، البته این موضوع را طوری مطرح نکنید که متوجه شود اندام فعلی او باعث شده او را کمتر دوست داشته باشید وگرنه ممکن است تصویر ذهنیاش نسبت به بدنش منفی شود و حتی رابطه زناشوییتان سرد گردد.
بهترین روش این است که سلامت او را دستاویزی برای هشدار قرار دهید. به او بگویید که نگران از بین رفتن سلامتش هستید و میترسید اضافه وزن به مرور زمان بر قلب، کبد و حتی زانوهایش تاثیر منفی داشته باشد.
برنامهای بریزید که باهم ورزش کنید. مثلا فرزندتان را در کالسکه بگذارید و به پیادهروی بروید. اگر هوا سرد است ساعتی در نگهداری فرزندتان کمک کنید و از همسرتان بخواهید برای تغییر روحیهاش به ورزش برود.
یک برنامه غذایی سالم برای خانوادهتان در نظر بگیرید. خرید تنقلات و فست فودها را تعطیل کنید و در عوض از همسرتان بخواهید غذاهای سالم درست کند. اگر شما هم در این برنامه غذایی با او همراه باشید، رعایت کردن برایش آسانتر میشود.
اگر با محبت و با زبانی که باعث دلخوری نشود، از او بخواهید همان ملکه زیبایی قبل باشد، مطمئن باشید برای کم کردن وزن، اقدام میکند. اما این خیلی مهم است که احساس کند در محبت شما خللی ایجاد نشده است.
مراجعه به یک مشاور تغذیه میتواند کمک خوبی باشد. بعد از اینکه همسرتان ورزش و رژیم را شروع کرد، با مشاهده کوچکترین تغییری، او را تشویق کنید و حتی برایش جایزه بخرید. از ظاهرش که زیباتر شده، تعریف کنید و به او نشان دهید که اگر سختی را تحمل میکند، ارزشش را دارد.
(ندا داوودی /چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
1ـ مشکل اصلی را تعریف کنید. مشکل چیزی است که میتوانید دربارهاش کاری کنید. اگر نتوانید دربارهاش کاری انجام دهید، این دیگر مشکل نیست؛ بلکه مخمصه است. اگر مشکلتان را به شکل یک مخمصه تصور کنید، خود را به شکل یک قربانی خواهید دید. پس مواظب باشید فرق مشکل و مخمصه را بدانید. در زمان رویارویی با مشکل ابتدا آن را تعریف کنید تا بتوانید نسبت به آن درک درستی داشته باشید.
2ـ مشکل را پیشبینی کنید. حتما در شرایط آرام زندگی هم قدرت پیشبینی مشکل را داشته باشید و فکر نکنید که همیشه زندگی به همین آرامی پیش خواهد رفت، البته در اینجا اصلا منظور منفی بافی نیست. مثلا اگر کار میکنید انتظار بروز مشکل را چه در محیط کار یا در مورد خود کار داشته باشید یا اگر خانوادهای دارید، مطمئن باشید که چه در رابطه با همسر یا در مورد فرزندان در آینده بدون مشکل نخواهید بود. در نظر داشته باشید مشکلی که پیشبینی نشود، حل آن دوچندان سختتر خواهد شد. پس قدرت پیشبینیتان را بالا ببرید.
3ـ از مشکل نترسید و با آن روبهرو شوید. معمولا افراد در رویارویی با مشکل به سه دسته تقسیم میشوند؛ آنهایی که مشکل را نمیبینند یا از دیدن آن خودداری میکنند، آنهایی که مشکل را میبینند، اما چون خودشان آن را به وجود نیاوردهاند دیگران را سرزنش میکنند و در برابر حل مشکل بیتفاوت عمل میکنند و دسته سوم آنهایی هستند که مشکل را میبینند و با آن که خودشان آن را به وجود نیاوردهاند، اما در برابر آن احساس مسئولیت میکنند و آن را حل میکنند. تصمیم بگیرید که از مشکلات هراسی نداشته باشید. با آن رویارو شوید، از آن فرار نکنید، زیرا چاره کار پذیرفتن و حل مشکل است نه فرار از آن.
4ـ مشکل را ارزیابی کنید. اگر مشکلی در زندگیتان وجود دارد و شما لحظهای مکث نمیکنید تا آن را ببینید، علتش این است که مشکل را بدرستی تحلیل نکردهاید و این امر شما را گرفتار خواهد کرد. زمان مناسبی را در نظر بگیرید و شروع به تجزیه و تحلیل مشکل کنید. این را هم بدانید افراد باتجربه در برخورد با مشکل شبیه به استاد مجسمهساز عمل میکنند، آنان میدانند که اگر در کارشان مداومت داشته باشند، موفق خواهند شد.
5ـ برخی مشکلات را یک فرصت بالقوه مطلوب در نظر بگیرید. در اغلب مواقع مشکل راه موفقیت را هموار میسازد، این موضوعی بود که کینگ ژیلت با آن روبهرو بود. او به قدری از تیز کردن تیغ ریشتراشیاش خسته شد که تیغهای نوی ژیلت را درست کرد. به این مهم توجه داشته باشید که گاه مشکلات زنگ بیدارباش خلاقیت هستند. اگر انتخاب کنیم، بیدار میشویم و از رختخوابمان بیرون میآییم و تحت تاثیر مشکلات از توانمندیهایمان استفاده میکنیم، منابع مان را به کار میگیریم و به جلو حرکت میکنیم پس همیشه مشکلات را مصیبت تلقی نخواهیم کرد.
6ـ به کسانی فکر کنید که مشکلات بزرگتری نسبت به شما دارند. بیشتر اوقات زمانی که مشکلی برای افراد پیش میآید، فکر میکنند بدبختترین فرد روی زمین هستند و تمام بدبیاریها فقط مال آنهاست، در صورتی که واقعا چنین نیست. اگر نگاه عمیقی به دورو بر خود بیندازید، انسانهایی را میبینید که با مشکلات بسیار بغرنجتر دست و پنجه نرم میکنند. این که مشکل ما تا چه اندازه میتواند بزرگ باشد، به دیدگاه و چشمانداز ما بستگی دارد. وقتی کسی از نزدیکان ما به بیماری لاعلاجی مبتلا میشود یا عزیزی را از دست میدهد، تلنگری برای ماست که چقدر موقعیت بهتری داریم و در شرایط بهتری زندگی میکنیم.
7ـ تمام راههای بالقوهای که برای حل مشکل وجود دارد، فهرستبندی کنید.
چه آگاهی داشته باشید یا نداشته باشید، برای هر مشکلی راهحلی وجود دارد. برای حل مشکل از خلاقیتتان استفاده کنید، به مشکل فکر کنید، منابعی را که میتوانید برای حل مشکل از آنها استفاده کنید فهرست کنید؛ برای مثال یکی از این منابع اطرافیان، اعم از نزدیکان و دوستانتان هستند که میتوانید روی کمکشان حساب باز کنید، پس تواناتر وارد عمل شوید.
همیشه مشکلاتی که بر سر راه ما ظاهر میشوند، مصیبت محسوب نمیشوند، در ادامه لازم است برخی از مهمترین مواهب مشکلات را نیز متذکر شویم:
ـ مشکلات به ما ژرفنگری میدهد. زمانی که شما از یک بیماری مرگبار نجات پیدا کردهاید، دیگر پنچری لاستیک ماشین یا بیپولی برای شما عذاب نیست و یاد میگیرید که بر مسائل مهمتر زندگیتان متمرکز شوید و سطحینگری را رها کنید.
ـ مشکلات به ما میآموزد شکرگزار باشیم. این موضوع پیشپاافتاده است ولی حقیقت دارد، اغلب تا زمانی که چیزی را از شما نگیرند، قدر آن را نمیدانید. وقوع بعضی مشکلات یا حتی مصیبتها ما را قدردان نعمتهای الهی میکند و این خود بسیار ارزشمند است.
ـ مشکلات تواناییهای بالقوه اما پنهان ما را آشکار میسازد. بعد از پشت سر گذراندن امتحانی دشوار یا غلبه بر یک مانع مطمئنا از نظر احساسی قویتر خواهید شد. ظرفیت شما نیز مطابق با آن مشکل بیشتر خواهد شد.
ـ مشکلات دری جدید باز میکند. رابطهای تمام میشود و شما وارد رابطه رضایتبخشتری میشوید، شغلتان را از دست میدهید و شغل بهتری پیدا میکنید. در اینجا دیگر «مشکل» به هیچ وجه مشکل نیست؛ بلکه فرصتی در لباس مبدل است.
ـ مشکلات باعث بالا رفتن اعتماد به نفس میشود. وقتی که شما تمام اراده خود را برای غلبه بر یک مانع و مشکل جمع میکنید، احساس توانمندی بیشتر، لیاقت بیشتر و در نتیجه اعتماد به نفس بیشتری میکنید و این خود موهبت بزرگی است. (جام جم سرا)