خبرگزاری آریا-اختلال کبد چرب غیر الکلی، یکی از شایع ترین اختلالات ناشی از تجمع چربی اضافی در سلول های کبد اســت که 30 درصد از جمعیت کل ایالات متحده را گرفتار خود کرده اســت.
به گزارش خبرگزاری آریا،به گفته محققان کلینیک مایو، بیماری کبد چرب غیر الکلی، علت اصلی بیماری های مزمن کبدی در جهان اســت و اگرچه در برخی از افراد بدون عوارض و مشکلات اســت اما، در بخری دیگر سبب التهاب کبد و استئاتوهپاتیت غیر الکلی و در نهایت زخم و سیروز کبدی شود. سرطان و نارسایی کبدی مرحله آخر این عارضه اســت. به گفته کارشناسان برخی از عوامل محیطی مانند چاقی، دیابت نوع دو، کلسترول بالا، تری گلیسیرید بالا و سندرم متابولیک سبب کبد چرب و آسیب کبدی می شود.
از علائم شایع ابتلا به کبد چرب می توان به موارد زیر اشاره کرد:
تمایل به پرخوری: از نشانه های اولیه ابتلا به بیماری کبد چرب پرخوری و یا احساس گرسنگی در همه زمان ها علاوه بر داشتن میل شدید به مصرف قند اســت. تمایل به دریافت کالری اضافی به خصوص از سوی کربوهیدرات های غنی از قند برای یک دوره طولانی، منجر به تجمع چربی در کبد یم شود.
اضافه وزن و چاقی: افرادی که اضافه وزن دارند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به کبد چرب غیر الکلی هستند. بیش از یک سوم جمعیت آمریکا چاق بوده و کبد چرب غیر الکلی در کمین آنها اســت. علاوه بر این، چربی احشایی یعنی افزایش چربی شکمی و چربی دور کمر یک نگرانی بزرگ برای افزایش شاخص توده بدنی بالای عدد 30 و شیوع بیماری کبد چرب غیر الکلی اســت. چربی احشایی در واقع ارتباط مستقیم با ابتلا به کبد چرب بخصوص در بزرگسالان دارد.
کلسترول بالا: سطح چربی خون بالا از قبیل کلسترول ال دی ال و تری گلیسیرید و ناشی از مصرف اسیدهای چرب ترانس و اشباع می تواند نشانه چربی بیش از حد در کبد باشد.
برخی از افراد سوال میکنند که ما غمگین هستیم یا افسرده؟! غم و شادی دو مفهموم شناخته شده در میان انسانهاست. افراد بشر با تمام تفاوتها و تمایزاتی که در میانشان حاکم اســت درک یکسانی از مفهوم غم و شادی دارند. برخی اوقات علل و عوامل به وجود آورنده غم و شادی برای فرد شناخته شده اســت
در حالی که در پارهای از اوقات این علل و عوامل برای وی ناشناخته میماند. دقت در علل به وجود آورنده این دو حالت روحی کمک شایانی به کنترل آنها مینماید. بهطور کلی میتوان گفت پیروی از فرامین الهی سبب از بین رفتن اندوه و ناراحتی میشود. چرا که دین عهدهدار بهره مندسازی افراد از زندگی پاک و آرام اســت
و این زندگی به وجود نمیآید مگر بهواسطه رهایی از اندوه آزاردهنده و مضر. رسانندگان پیام الهی در سخنان ارزشمندشان از یک سو به تفصیل، به معرفی عوامل به وجود آورنده اندوه پرداختهاند و از سویی دیگر عوامل از بین برنده اندوه را نمایاندهاند. دوری از عوامل اندوه زا و شناخت و بهکارگیری عوامل اندوه زدا تا حد زیادی سبب از بین بردن غم و ناراحتی اشخاص میشود.
در این مختصر به بیان برخی از عوامل اندوه زا در کلام معصومین (ع) خواهیم پرداخت.حضور در جهان مادی نیازمند بهره مندی از نعمتهای الهی اســت. مادامیکه بهره مندی از دنیا برای گذراندن و عبور از زندگی مادی و نیل به سعادت و سرای اخروی اســت؛ بدان سفارش شده اســت. اما آنجا که بهرهمندی از دنیا تنها برای همین جهان مادی،
بدون در نظر گرفتن سرای باقی اســت از آن نکوهش شده اســت. فردی که حیات را تنها زندگی دنیوی میداند یا آنکه از آخرت غافل میشود تمام هم و غم اش دنیا میشود و تمام تلاشش رسیدن به اهداف دنیوی میگردد، علاوه بر آنکه در این تلاش و دستیابی ممکن اســت فرامین الهی را زیر پا نهد؛
گاه در رسیدن به اهدافش ناکام میماند و این ناکامیو نافرجامیسبب ناراحتی و اندوهش میشود. دنیا خواهی و شیفته دنیا شدن از عوامل به وجود آورنده اندوه دانسته شده اســت.گاه افراد علاقهمند به انجام اموری هستند که لذت لحظهای بر آنها به دنبال میآورد،
پارهای از این امور به سبب مخالفت با فرامین الهی و بخشی از آنها به دلیل آسیب و اذیتهایی که به همراه میآورند موجبات غم و ناراحتی دراز مدت شخص را فراهم میآورند. مانند فردی که با سرعت زیاد در جاده حرکت میکند و سرعت بالایش منجر به تصادف میشود.
اجتناب از لذتهای زودگذری که تبعات سخت و سنگین دنیوی یا اخروی به دنبال دارد سبب عدم ایجاد ناراحتی و اضطراب را از شخص دور میکند. پیامبر گرامیاسلام (ص) در این باره فرمودهاند: بسا لذتى که دمى بپاید اما اندوهى دراز بر جاى گذارد.خیر و نیکی را تنها برای خود خواستن و خیرخواه دیگران نبودن،
فرد را مضطرب و پریشان میکند. فردی که پیشرفت و خوبی را فقط برای خود میخواهد، از مشاهده موفقیتها و پیشرفتهای دیگران ناراحت میشود. حسود گرچه در تلاش اســت تا مانع خیر و پیشرفت دیگران شود اما بیشترین ضرر و اذیت را برای خودش به ارمغان میآورد. امام علی (ع) در این باره میفرمایند:
«ستمگرى ندیدم که به ستمدیده مانندهتر باشد مگر حسود؟ او جانى خسته دارد و دلى سرگشته و اندوهى پیوسته».کم کاری، موجب از دست دادن فرصتها و مانع پیشرفت اشخاص میشود. گاه فرد کم کار پس از گذر سالها،
نتیجه کم کاری و سستی اش را میبیند و همین امر او را ناراحت و غمگین میکند. مغتنم شمردن فرصتها و تلاش برای صعود به مراتب عالی مانع از اندوه و ناراحتی در آینده میشود. امیر المومنین (ع) کم کاری را مایه اندوه و ناراحتی شمردهاند.
در روایتی از ایشان آمده اســت: هر که در عمل کوتاهى کند، به اندوه گرفتاراید. (نهج البلاغه، شریف الرضی محمد بن حسین، نسخه صبحی صالح، ص۴۹۱، ح۱۲۷)
۱۶ علامتی که نشان میدهد باید از کارتان استعفا دهید؛
ماندن در شغلی که هیچ لذت و علاقه ای برای شما ندارد ممکن است غیر منطقی به نظر برسد اما ماندن در شغلی که شما را آزار دهد به هیچ وجه منطقی و عاقلانه نیست.
به گزارش آلامتو و به نقل از مردمان؛ اگر تا بحال در گوگل جستجو کردهاید که «چگونه بفهمیم وقت استعفا دادن است؟»، احتمالاً وقتش است که به این موضوع جدی فکر کنید.
همه ما روزهای بدی در سر کارمان داشتهایم. یا حتی یک هفته بعد یا بیشتر.
ولی اگر آخرین روز خوبی که در محلکارتان داشتهاید را به یاد نمیآورید، احتمالاً وقتش است که به بیرون آمدن از آن کار فکر کنید.
البته مطمئناً به نشانههای بیشتری از این نیاز دارید تا برای این تصمیم مطمئن شوید به همین خاطر ما این لیست را برایتان گردآوری کردهایم.
اگر چند مورد از این نشانهها را طی چند ماه اخیر مشاهده کردهاید، باید به طور جدی به تغییر محلکارتان فکر کنید.
اگر وضعیت کاریتان دیگر هیچ چالشی برای شما ندارد و در این زمینه با رئیستان صحبت کردهاید و هیچ تغییری صورت نگرفته است، میتواند نشانه این باشد که باید از کارتان استعفا دهید. بااینکه بیحوصلگی در محلکار گاهی احساسی عادی و طبیعی است ولی محققان بر این باورند که طولانی شدن این احساس یک علامت هشدار است که نشان میدهد کارتان چیزی نیست که از آن لذت ببرید. اگر بیشتر ساعات کاریتان را صرف گشت زدنهای اینترنتی یا بازی با موبایلتان میکنید یا مدام چشمتان به ساعت است که کی ساعت کارتان تمام میشود، دیگر وقت بیرون آمدن از آن کار است.
خیلی وقتها نیاز است که به رئیستان ثابت کنید که چه تواناییهایی دارید و از پس مسئولیتهای بیشتر هم برمیآیید. ولی اگر مدتی این کار را انجام دادید و وضعیت کاریتان تغییری نکرد و همچنان نتوانستید از استعدادها و مهارتهایتان استفاده بهینه کنید، به انتخابهای کاری دیگر خود فکر کنید.
این روزها بیشتر افراد برایشان مهم است که وقتشان را در شرکتی درست و مناسب سرمایهگذاری کنند. به همین دلیل بهتر است از خودتان سوال کنید که آیا اهداف شرکتی که در آن کار میکنید با اهداف و ارزشهای زندگی شما همخوانی دارد یا خیر. آیا این کار مستلزم این است که بیشتر از چیزی که میخواهید به مسافرت بروید؟ آیا تحرک موردنیاز شما را در اختیارتان قرار میدهد؟ آیا جاهطلبیهای شما را برآورده میکند؟
بیشتر افراد رئیسشان را ترک میکنند نه کارشان را. رفتار و گرایشات رئیس شما تاثیر شگرفی بر زمانی که در محلکار میگذرانید دارد. حتی بر جنبههای دیگر زندگی شما هم اثر میگذارد. اگر اخلاق و رفتار او زندگی را برای شما غیرقابلتحمل کرده است، بهتر است از کارتان بیرون بیایید.
کارتان باید در شما حس چالش ایجاد کند، طوریکه انگار میخواهید در چیزی برنده یا موفق شوید. نه اینکه مجبور باشید در جنگی که از قبل بازنده اعلام شدهاید شرکت کنید و هیچ چیزی به دست نیاورید.
راکد شدن در یک کار خیلی ساده اتفاق میافتد و اگر کارتان را دوست داشته باشید، این روند احساس راحتی در شما ایجاد خواهد کرد، ولی خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید هر کاری باید مهارتهای شما را ارتقا دهد و به ارزشهای شما بعنوان یک کارمند اضافه کند. اگر هیچ چیز جدیدی در کارتان یاد نمیگیرید و یک کار مشخص را هر روز و هر روز تکرار میکنید، بهتر است جای دیگری به دنبال کار باشید.
وقتی مجبورید به هر کلمهای که میخواهد از دهانتان بیرون بیاید فکر کنید و آن را تحلیل کنید و نگران برداشت رئیس و دیگران از آن باشید، شرایط کار برایتان بسیار دشوار خواهد شد. اگر نمیتوانید در محل کار «خودتان» باشید، کارتان را تغییر دهید.
درگیر کردن کارمندان یکی از عبارات پرطرفدار مدیران است و این پرطرفدار بودن دلیل دارد: درگیر شدن کارمندان در شرکت واقعاً مهم است.
وقتی کارمندان در کار درگیر میشوند، خلاقیت و اشتیاق بیشتر خواهند داشت و ارتباط احساسی بیشتری با کار و هدفی که باید برای آن تلاش کنند برقرار میکنند. درحالیکه کارمندانی که در کار درگیر نشوند، نسبت به شرکت و اهداف آن بیاعتنا خواهند بود و ممکن است باعث شکست پروژههای کاری شوند. اگر تصور میکنید شرکت شما توجهی به درگیر کردن کارمندان خود در کار ندارد، بهتر است جای دیگری برای کار جستجو کنید.
درست است که بیشتر ما همیشه نگران پول هستیم ولی اگر این نگرانی مدام در ذهن شماست و دلیل آن ولخرجی خودتان نیست، احتمالاً زمانش رسیده است که کارتان خداحافظی کنید. اگر مدت کافی در این کار بودهاید، از مدیریت بخواهید تا در این مورد با آنها صحبت کنید. دقت کنید دلایلی که برای آنها درمورد استحقاقتان به حقوق بیشتر توضیح میدهید باید کاملاً عملی و منطقی باشند و از آنها بخواهید وضعیت شما را ارزیابی کنند. اگر شرکت با افزایش حقوق شما موافق نبود، احتمالاً زمانش رسیده است که شرکتی با میزان حقوق مکفی برای خودتان پیدا کنید.
اینکه در شرف اخراج باشید نشانههای مختلفی دارد، از کاهش نیروی انسانی شرکت تا مصاحبه و قراردادهای جدید با افراد جدید. نیازی نیست شما هم با این کشتی غرق شوید، جلیقه نجاتتان را بپوشید و در آب شیرجه بزنید.
متخصصین اعتقاد دارند که برای پیدا کردن یک کار جدید و بهتر از کار قبلی به طور متوسط به یک سال زمان نیاز است. به همین دلیل آنها توصیه میکنند که یک سال قبل از بیرون آمدن از کار قبلی خودتان را در شرکتی که دوست دارید باشید و کاری که دوست دارید انجام دهید تجسم کنید. اگر چیزی که تجسم کردید هیچ شباهتی با وضعیت کنونیتان نداشت، شروع به جستجو برای یک کار جدید کنید.
اگر چون فکر میکنید رئیس یا شرکتتان درگیر فعالیتهای غیرقانونی هستند، به آنها اعتماد ندارید، وقتش است به رفتن فکر کنید. هیچوقت نباید در محیطکاری قرار بگیرید که شما را مجبور به شرکت در فعالیتهای غیرقانونی کنند که میتواند بر سابقه کاری شما تاثیر منفی داشته باشد. و اگر اعتمادتان را به رئیستان از دست بدهید، به هر دلیلی چه بخاطر دروغگویی یا وعدههای الکی او، کار کردن در آن محیط برایتان بسیار سخت خواهد شد.
کار کردن برای همه میتواند خستهکننده باشد و همه ما هرازگاهی دچار خستگی میشویم ولی اگر زندگیتان یک وضعیت مزمن از استرس و خستگی مفرط بخاطر کارتان است، احتمالاً وقت بیرون آمدن از آن است.
خستگی فیزیکی، احساسی و ذهنی ناشی از کار خود را به طرق مختلف نشان میدهد، از اضافهوزن یا کمبودوزن شدید و بیخوابی گرفته تا ناراحت شدن بخاطر هر موضوع کوچکی که در محلکار اتفاق میافتد. استرس، ترس و فقدان اشتیاق به کار انرژی شما را تحلیل میبرد و بر عملکرد کاری و خلاقیت شما تاثیر منفی خواهد داشت.
همه ما هرازگاهی دچار وحشت از روزهای شنبه میشویم ولی اگر حتی فکر کردن درمورد کارتان شما را سراسر وحشت میکند، زمان ترک کارتان است. بااینکه ناراحتی جمعه شبها بخاطر شروع یک هفته کاری جدید مسئلهای طبیعی است ولی یکی از علامتهای خستگی مفرط شما از کارتان این است که آخرهفتههایتان بیشتر حکم آزادی از زندان برایتان دارد و عمیقاً از برگشتن دوباره به سر کار میترسید.
بله میدانیم که کار به دلیلی کار نامیده میشود ولی در بیشتر شغلها، باید سطحی از راحتی را داشته باشید که گاهی بلندبلند بخندید. وقتی این موقعیت را ندارید، یک علامت هشدار است.
برای تصمیمگیری در این زمینه همیشه به دلتان رجوع کنید. اگر احساس میکنید استعفا دادن و بیرون آمدن از آن کار، تصمیم درستی است، حتی اگر از نامعلومی وضعیتتان بعد از آن میترسید، شاید بهتر باشد که به حرف دلتان گوش کنید.
۵ نشانه اینکه طرفتان شما را برای رابطه جنسی میخواهد نه عشق
به گزارش آلامتو و به نقل از مردمان؛ شاید برایتان سوال باشد که اگر تمام عشقی که در رابطه از طرفمقابلتان دریافت میکنید فیزیکی است، آیا میتواند نشانه این باشد که او شما را فقط برای رابطهجنسی میخواهد نه عشق.
شما از صمیمی و نزدیک شدن با او لذت میبرید اما دوست هم ندارید که مورد سوءاستفاده او قرار گیرید. هیچکس دوست ندارد بفهمد که عشقی که طرفش به او نشان میداد فقط شهوت بوده است.
خیلیها تصور میکنند که این مردها هستند که ممکن است بخاطر رابطهجنسی، و نه عشق، وارد روابط مختلف شوند ولی محققان دریافتهاند که خانمها هم به همان اندازه از چنین روابطی لذت میبرند.
این محققان بر روی تفاوتهای جنسیتی در مردها و زنها و ایدههای آنها درمورد روابط عاشقانه درمقابل روابطجنسی بررسی کردند. آنها دریافتند که مردها در روابطجنسی آسانگیرتر از زنها هستند ولی بااینحال زنها و مردها به یک اندازه جنبههای دیگر جنسیت مثل رابطهجنسی بعنوان یک تجربه احساسی را تایید میکنند. مردها و زنها از نظر متغیرهای مختلف روابط با هم متفاوت بودند (بعنوان مثال زنها بیشتر به دنبال عشق بر مبنای دوستی و مردها بیشتر به دنبال عشق بر مبنای بازی هستند).
دانستن اینکه اگر زنی فاقد آن دوستی باشد ممکن است در یک رابطه سکسمحور باشد و برای مرد اگر رابطهای فاید آن جنبههای بازی و سرگرمی باشد یعنی در یک رابطه سکسمحور است به شما کمک میکند تشخیص دهید طرفتان شما را فقط برای سکس میخواهد یا عشق.
آیا روابط کوتاهمدت زیادی قبل از شما داشته است؟ آیا این او بوده است که همیشه رابطهاش را ترک میکرده است نه اینکه کسی او را ترک کند؟ این میتوند نشاندهنده این باشد که او قادر به فراهم کردن یک رابطه طولانیمدت و متعهدانه نیست و ممکن است فقط برای برقراری روابطجنسی با شما وارد رابطه شده باشد.
اگر برای ابراز خستگیها، ناراحتیها و نگرانیهایش از یک مشکل با شما احساس راحتی نمیکند میتواند به این معنی باشد که نمیداند چطور به شما هم ابراز عشق کند.
دیوید ام. باس در کتاب خود «چرا حسادت به اندازه عشق و رابطهجنسی مهم است؟» میگوید، مردها و زنها انتظارات متفاوتی درمورد درمیان گذاشتن احساسات و وفاداری دارند. بعنوان مثال، اگر زنها از خیانت احساسی همسرشان بیشتر ناراحت میشوند. از طرف دیگر، برای مردها خیانت درواقع عدموفاداری جنسی به حساب میآید نه احساسی.
بیوفایی احساسی مسئلهای واقعی است و اگر طرفتان درمورد احساسات خود با شما حرف نزند میتواند نشانه این باشد که شما را برای رابطهجنسی میخواهد نه عشق. و این احتمال وجود دارد که این صمیمیت احساسی را با فرد دیگری در یک رابطه دیگر دارد.
صمیمیت و پیوند احساسی، بهویژه درمورد احساسات مثبت، بخش بسیار مهمی از روابط برمبنای عشق است. اگر طرفتان از نظر احساسی از شما دور است یا احساسات خود را در رابطه سرکوب میکند، میتواند نشانه این باشد که فقط برای برقراری رابطهجنسی با شما وارد رابطه شده است.
اگر طرفمقابلتان شما را برای رابطهجنسی بخواهد نه عشق این احتمال وجود دارد که خیلی زیاد با هم رابطهجنسی دارید و احتمالاً خیلی بیشتر از مقداری که خودتان میخواهید. درواقع، احتمالاً بیشتر از یکبار به او گفتهاید که حوصله آن را ندارید ولی او اصرار کرده است و بالاخره آن کار را انجام داده است.
اینکه شما را مجبور به برقراری رابطهجنسی کند درواقع شکستن مرزهای جنسی، یک نوع تجاوز و بسیار نگرانکننده است. اگر با اینکه به او «نه» گفتهاید او باز کارش را خلاف میل شما شروع کرده است، صرفنظر از وضعیت تاهل شما با هم، در بعضی کشورها نوعی تجاوز به حساب میآید.
شام در رستوران؟ متاسفم طرفتان یک جلسه دیرهنگام در شرکت دارد ولی به شما میگوید که اگر میتوانید بعد از آن به خانه او بروید. رفتن به پیکنیک در طبیعت چطور؟ نه باز هم او برنامههای دیگری دارد که شامل شما نمیشود ولی به شما میگوید شاید بتوانید بعد از آن با هم در رختخواب غذا بخورید.
اگر او تولدتان، تعطیلیها، مناسبتها و این چیزها را فراموش میکند، میتوانید مطمئن باشید که رابطهتان چندان عمیق نیست. کمکم متوجه میشوید که تنها قسمتی از زندگی او که میتوانید در آن حضور داشته باشید قسمتی است که شما را برای رابطهجنسی میخواهد نه عشق.
اگر از صحبتهای جنسی با او امتناع کنید و او هم بخاطر این مسئله دیگر با شما حرف نزند، نشانه این است که شما را برای سکس میخواهد نه عشق. مشخص است که برای او مکالمات رابطه مثل مقدمهای برای رابطهجنسی است نه صمیمیت احساسی.
۸ نشانه که ثابت میکند یک زن عاشق یک مرد است؛
اگر میخواهید علائم علاقه یک زن نسبت به خودتان را متوجه شوید بهتر است این مقاله را با دقت بخوانید.
جواب رد شنیدن از طـرف یـک زن بـرای مـردان اصـلاً مسئلهی خوشایندی نیست. هیچ چیـز بـه انـدازهی اینکه زن رویاهایتان تقاضای ازدواج شمـا را نـپـذیـرد، برایتـان گـران تـمـام نمیشود. پـیـش خـود تـصـور میکردید که او به شما علاقهمند است ولی احتمالاً برداشتتان از علائم علاقمندی او اشتباه بوده است.
از نقطه نظر مردان، زنان هنگام ابراز علایق رومانتیک خود به صورتی زیرکانه و پیچیده عمل میکنند(مگر در مواقع خاص) و بیشتر آنها جوابهای ضـد و نقیضی میدهند چون خودشان مطمئن نیستند که چـه چیزی در سرشان میگذرد.
بنابراین آنچه که اغلب آقایان به دنبالش هستند، یک سری علائم و نشانههایی اسـت که بهوسیلهی آنها متوجه علاقمندی حقیقی طرف مقابلشان شوند.
در زیر برخـی از نشانههای کـه میتواند نـشانهی علاقمندی یک زن باشد را میخوانیم:
ناگهان متوجه میشوید که او همه جا حضور دارد. او “به طور اتفاقی” هر کجا شما هستید پیدایش میشود، یا در راهروی محل کارتان مرتب جلوی شما قدم میزند، یا “تصادفی” به شما برخورد میکند، یا در میهمانی در اطراف شما مانور میدهد.
آنچه که او انجام میدهد تلاش برای جلب توجه شما است، و بـرای این اسـت که خود را در موقعیتی قرار دهد تا شما “قدم اول” را بردارید. مسئله اینـجا اسـت کــه بـسـیـاری از مردان نسبت به این عمل زنان بیتوجه هستند و به همین دلیـل بسیاری از فرصتها را از دست میدهند. توجه کنید مردان مستقیم عمل میکنند، زنان غیرمستقیم.
بنابرایـن اگر زنـی مکررا” شروع به قـرار گـرفـتـن سـر راه شـما نـمود، احتمال اینکه او این کار را عمدا” انـجام میدهد زیاد است.
یک جملهی قدیمی میگوید: “جسم دروغ نمیگوید.” طبیعت بشر را طوری برنامهریزی کرده که هنـگام ابـراز عـلاقه بیاخـتیـار شـروع بـه انـجام یـک سـری حرکات جسمانی مشخص میکند. این اعمال غیرشفاهـی از گـشاد شـدن چشم هنگام نظاره به چیزی جالب گرفته تا لبخند زدن متغیر است.
اگر برخی از این علائم را هنگام حضور طرف مقابل مشاهده کردید، تقریبا” میتوانید مطمئن شوید که او چراغ سبزی برای شروع یک رابطهی خوب که شاید هم به ازدواج منجر شود را به شما نشان میدهد.
این اصلیترین قانون بازی عشق است. اگر زنی به برقراری رابـطـه و ازدواج شما علاقه داشته باشد، همیشه خودش را در دسترس قرار میدهد. یـعنـی او یـک شـمـاره تلفن کاری یا آدرس ایمیل به شما خواهد داد. در اسرع وقت به تلفـن یا ایـمیـل شـما جواب خواهد داد. دعوت شما را برای با هم بودن خواهد پذیرفت – و اگر در روزی که شما تعیـین کردهاید وقت نداشت، چیزی شبیـه این خواهد گفت: “خوب، این پنجشنبه نمیتونم، اما اگر اشکال نداره بیندازیم برای پنجشنبه دیگه، باشه؟ “
شـمـا هـرگـز از یـک زن عـلاقـمـند چـنین جملاتی را نخواهید شنید: ” الان واقـعـاً سـرم شلوغه”، یا “بذار بینم وقت دارم”، یا “نمیدونم بتونم بیام یا نه”
زنی که به شما علاقمند است دوست دارد همه چیزتان را بداند تا بتواند در این مـورد با دوستان دیگرش (عموما دخترهای دیگر) صحبت کند. او درمورد خانواده، پیشینه، سلیقه غذایی، موسیقی، فیلم و مسائل گوناگون شما پرسش خواهد کرد. انگیزهی اصلی او این اسـت کـه عـلایـق شما را بشناسد تا بتواند با شما علایق مشــتـرک پیدا کند و پـیـوسـتـگـی بیشتری ایجاد کند- اگر از قایق سواری خوشتان نمیآید، او نیز ناگهان از این کار متنفر میشود.
زن علاقمند دوست دارد منابع و بنیهی مالی همسر آیندهی خود را مورد سنجش قرار دهد. سؤالاتی مانند: “کجا زندگی میکنی؟”، “چه ماشینی داری؟” و “شغلت چیه؟” میتواند نشانهی علاقمندی وی باشد. اگر پاسخ این سؤالات مطابق با “استانداردهای” او باشــد، علائم بعدی ظاهر خواهند شد وگرنه او در غباری از مه فرو خواهد رفت.
یک زن علاقمند همیشه دوست دارد در مورد نقشههای آینده و کارهایی که میتوانید با هم انجام دهید اشتیاق نشـان دهد. درواقع او اغلب چیزی شـبـیـه ایـن میگوید: “وای… تـو هـم از بـولیـنگ خوشت میاد؟ باید یه بار با هم بریم بازی کنیم.” اگر او چنین عمل کرد، شک نکنید که دوست دارد از وی بخواهید با شما بیرون برود.
اگر او واقعا” علاقمند باشد، همانند یک گربه دور و بر شما دستپاچه و بیقرار خواهد بود، بخصوص هنگامیکه شما نتوانید متوجه علائم اشتیاق او شوید. البته ممکن است که ذاتا” یک شخص خجالتی نرمال باشد – اگر او فقط پیش شما بیقراری میکند، احتمالاً در سرش فکر ازدواج دارد.
یک زن سعی میکند از مـرد مـورد علاقهی خود همانند یک عقاب مراقبت کرده و او را با چنگ و دندان حفظ کند. بنابراین اگر در حـال جوک گفـتن بـرای زنـان دیـگر متـوجـه حرص خوردن و جلز و ولز کردن او شـدیـد، بـدانـید کـه او انـتظار دارد برایش بیشتر از یک دوست باشید.
نشانههای فوق ممکن است لزوما” دلیل بر علاقـمـندی یک زن نـبـاشد. چـون بـرخـی از زنان کلا” با دیگران حالتی دوستانه دارند. اما اگر تـعـداد زیـادی از ایـن عـلائم را در فـردی مشاهده کردید میتوانید به خود امیدواری دهید و به دلتان صابون بزنید.
خبرگزاری آریا -
اگر شما نیز مجلات مرتبط با تناسب اندام را خوانده باشید یا در اینترنت به دنبال اطلاعات مرتبط با سلامت بوده باشید حتما به خوبی میدانید که موارد بسیار متنوعی در این زمینه وجود دارد. زمانی که این مقالات را مطالعه میکنید حتما از خودتان میپرسید چرا هر کدام از این اطلاعات ، موارد دیگر را نقض میکند؟ در برخی از مقالات، کربوهیدراتها را بسیار بد جلوه میدهند و از افراد میخواهند خوردن آن را به طور کلی کنار بگذارند. برخی از موارد نیز چربیهای موجود را دلیل اصلی چاقی میدانند و افراد را به مصرف نکردن چنین مواردی تشویق میکنند. در چنین شرایطی، سردرگم شدن بسیار عادی است. در این مقاله قصد داریم به همین موضوع بپردازیم و ببینیم چه رژیم غذایی برای شرایط موجود خوب و کارساز است. پس همراه ما باشید.
از برنامه غذایی که تنها یک ماده غذایی را دشمن شما معرفی میکند خودداری کنید:گرایشهای بسیار زیادی در حوزه تناسب اندام و سلامت وجود دارد و این گرایشها از تکنیکهای بازاریابی هوشمند برای ترغیب افراد و به دست آوردن نتایج سریع استفاده میکنند. همه این گرایشها درست و معتبر نیستند و همین امر شما را ملزم میکند هر اطلاعاتی که به دست میآورید را با دقت بیشتری مطالعه کنید. همانطور که میدانید کاهش وزن یک موضوع پیچیده است. این مقوله در مورد کالری ها، کیفیت مواد غذایی، هورمونها ، تاریخچه سلامت، ژنتیک، تمرینات ورزشی، نوع بدن، حساسیت به مواد غذایی، سن و سوابق سلامتی در خانواده است. ایا این موضوع بدین معنی است که برای رسیدن به تناسب اندام و استفاده مناسب از رژیم غذایی باید متخصص تغذیه باشیم؟ قطعا چنین نیست. این موضوع بدین معنی است که اگر رژیم غذایی پیشنهاد کرد که تغییر یک عنصر، کلید رسیدن به موفقیت است باید از آن فرار کنید. با سرعت کامل از چنین رژیمی دور شوید و آن را برای همیشه کنار بگذارید. حالا سوال اینجاست که تنظیم دقیق رژیم غذایی حول مواد غذایی مختلف میتواند به کاهش وزن منجر شود؟ بله البته اما این یک راه حل طولانی مدت نیست. چرا؟ چون شما را وادار میکند بر روی محدودیتهای غیر ضروری در مورد مواد غذایی تمرکز کنید که ممکن است از آن لذت ببرید اما قطعا در طولانی مدت قادر نخواهید بود چنین محدودیتی را تحمل کنید. 86 درصد از افرادی که فکر میکردند نمیتوانند گلوتن را تحمل کنند در چنین شرایطی قرار نداشتند. بله درست است که برخی از افراد باید از خوردن برخی مواد غذایی یا مواد تشکیل دهنده خودداری کنند(به خاطر حساسیتی که به این مواد دارند) اما واقعیت این است که بیشتر افرادی که به طور کامل مواد مختلف را از رژیم غذایی خود حذف میکنند به موفقیت زیادی در حوزه کاهش وزن دست نخواهند یافت. دانشمندان تخمین زده اند که تنها یک الی دو درصد از افرادی که در جهان زندگی میکنند از عدم تحمل گلوتن رنج میبرند. اگر واقعا به یک ماده غذایی حساسیت دارید، اگر آن را بخورید بدنتان به آن واکنش نشان خواهد داد. این موضوع دقیقا مشابه آلرژی یا حساسیتی است که ممکن است به گرده گل یا سایر مواد داشته باشید. اگر قصد دارید مسائل مرتبط با علوم تغذیه را به درستی درک کنید بهتر است این سخن را همیشه به خاطر داشته باشید:
مقابله کردن با افزایش وزن و چاقی، ترکیبی از اصول تغذیه ای و رفتاری مختلف است که بنیان و اساس اینکار را تشکیل می دهد. اینکه بخواهید یک ماده غذایی را برای همیشه کنار بگذارید راه حل مناسبی نخواهد بود. چنین رویکردی در حقیقت باعث ایجاد مشکلات متعددی در بدن میشود.
رژیم غذایی را همانند یک رابطه خوب ببینید:اگر به دنبال رژیم غذایی باشید که برای خواهرتان، دوستتان یا بازیگر مورد علاقه تان کارساز بوده است، ایده بسیار بدی را در نظر گرفته اید. معمولا روزانه افراد زیادی تصمیم میگیرند رژیم غذایی جدید را امتحان کنند. به جای اینکار باید رژیم غذایی را همانند یک رابطه دوستی خوب ببینید. زمانی که میخواهید یک رابطه دوستی ایجاد کنید به دنبال کسی خواهید بود که برای همیشه شما را دوست داشته باشد و کاری نکند که از او متنفر شوید. همین موضوع در مورد غذایی که می خورید نیز صدق میکند. در این شرایط موارد زیر را مشاهده خواهید کرد:
رابطه بد شماره یک:فردی قصد دارد رژیم غذایی را امتحان کند که کربوهیدرات کمتری دارد اما عاشق پاستاست. به مدت چهار الی شش هفته می تواند با این رژیم کار کند اما بعد از چند ماه همه چیز برعکس خواهد شد.
رابطه بد شماره 2:فردی عاشق دسر است. این فرد تلاش می کند از رژیم غذایی استفاده کند که عمدتا از مرغ و بروکلی تهیه شده است. این رژیم میتواند او را برای دو هفته راضی کند اما بعد از چند مدت از چنین رژیمی متنفر خواهد شد.
رابطه بد شماره 3:فردی عاشق صبحانه است. صبحانه محبوب ترین وعده غذایی این فرد است. او شنیده است که روزه داری متناوب میتواند کارساز باشد. در چنین شرایطی او باید تنها در فواصل زمانی 8 ساعته غذا بخورد که از ساعت 12 ظهر آغاز میشود. این رابطه به هیچ عنوان برای این فرد مناسب نخواهد بود. چنین مشکلاتی بار ها و بارها تکرار میشود. انتخاب رژیم غذایی بر اساس مفید بودن آن برای دیگران مناسب نخواهد بود. اینکه بدون در نظر گرفتن شخصیت فردی، اولویتها و سبک زندگی، رژیم غذایی انتخاب شود نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت. تنها چیزی که باید مدنظر داشته باشید این است که چه نوع رژیمی برای بدن شما مناسب است. این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همه افراد نمیتوانند از یک نوع رژیم غذایی استفاده کنند زیرا ساختار بدن متفاوت است. اگر میخواهید زندگی سالم و بدون استرسی داشته باشید باید برنامه غذایی خود را صادقانه و بر اساس وضعیت جسمی و روحی خود انتخاب کنید.
آینده نگر باشید و تصویر ذهنی بزرگی داشته باشید:شاید بتوان گفت مهم ترین بخش از هر برنامه غذایی سالم ثبات و پایداری آن است. زمانی که میخواهید برنامه غذایی سالمی برای خود تهیه کنید آینده نگر باشید و تصویر بزرگی برای خود ترسیم کنید. خوردن مواد غذایی یک موضوع سرگرم کننده است و باید برای شما شادی آور باشد. باید همه چیز را تحت کنترل خود داشته باشید و بدانید که انتخاب سالم شما تفاوت زیادی در سبک زندگیتان ایجاد خواهد کرد. انتخاب رژیم غذایی مناسب همانند سرمایه گذاری بر روی اینده شغلی است. اگر میخواهید به نتایج موفقیت آمیزی برسید باید مسیر طولانی مدتی متصور شوید.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، صفت الله عزیزی پزشک عمومی بیان کرد: به میزان درصد گلبول های قرمز در واحد حجم هماتوکریت یا غلظت خون گفته می شود.
وی با اشاره به اینکه با افزایش تعداد گلبول های قرمز در واحد حجم خون شخص دچار غلظت خون می شود، اظهار داشت: مقدار غلظت خون طبیعی در مردان 42 تا 54 درصد و در زنان 38 تا 46 درصد است.
این پزشک عمومی عنوان کرد: غلظت خون با میزان هموگلوبین ارتباط مستقیمی دارد که محدوده طبیعی هموگلوبین در مردان بین 13 تا 16 و در زنان بین 12 تا 14 است.
عزیزی در خصوص علت اولیه افزایش غلظت خون افزود: گاهی هیچ دلیل خاصی برای این مشکل وجود ندارد و مغز استخوان بدون هیچ محرکی و به طور خود به خود گلبول های قرمز زیادی را تولید می کند مانند بیماری پلی سیتمی.
وی با بیان اینکه در صورتی که علت ثانویه سبب افزایش غلظت خون شده باشد، عنوان کرد: در این مواقع بر اثر یک عامل خارجی این عارضه اتفاق می افتد برای مثال وقتی که فرد به ارتفاعات کوهستانی می رود با کاهش فشار هوا و اکسیژن و تحریک سلول های تولید کننده اریتروپویتین در کلیه ترشح مغز استخوان را فعال می کند که در نهایت منجر به ساختن گلبول های قرمز و افزایش غلظت خون می شود.
این پزشک عمومی تصریح کرد: در مواردی مانند اختلال در ریه میزان اکسیژن کافی است ولی خون رسانی به سلول ها به درستی صورت نمی گیرد.همچنین گاهی این افزایش غلظت خون در اثر استعمال سیگار و مسمومیت با گاز مونواکسید کربن روی می دهد.
عزیزی با اشاره اینکه سوختگی و تعریق بیش از حد نیز نقش موثری در افزایش غلظت خون دارد، تاکید کرد: کم آبی بدن و افزایش هموگلوبینی مادرزادی نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار در غلظت بالای خون محسوب می شوند.
وی قرمزی و التهاب پوست صورت، سستی و خستگی مفرط بدن، سر گیجه، تنگی نفس، احساس گزگز در انگشتان دست و پا و خواب رفتگی اندام ها در اثر تحت فشار بودن را از علایم بالینی افزایش غلظت خون دانست و توصیه کرد: بهترین درمان برای مبتلایان به این عارضه، اهدای خون در فاصله زمانی هر چهار ماه یکبار است همچنین این افراد باید از مصرف مواد غذایی خونساز مانند گوشت قرمز، جگر، پسته و اسفناج خودداری کنند و به میزان کافی مایعات بنوشند.
همسرتان دروغ میگوید؟ این مقاله کمکتان میکند دروغش را فاش کنید
دروغ گفتن آن هم به شریک زندگی مشکلی است که این روزها به سرعت در حال رواج پیدا کردن است و باید هرچه زودتر راه حلی برای آن یافت.
به گزارش آلامتو و به نقل از مردمان؛ به نظر میرسد که به هیچ ترتیبی نمیتوانیم جلو دروغگفتنها را بگیریم. دیگر وقتش است که نظریات روانشناسان را وارد ماجرا کنیم. اینجا به شما کمک میکنیم رفتارهای فرد دروغگو را بشناسید و روشهایی هم برای کنار آمدن با دروغهایشان به شما پیشنهاد میکنیم.
تا بحال شده که احساس کنید همسرتان همه واقعیت را به شما نمیگوید؟ از دروغ بیلکلینتون که گفت «من با آن زن رابطهجنسی نداشتهام» تا قسم بردپیت و آنجلیناجولی که میگفتند هیچ برنامه غیرکاری سر فیلم آقا و خانم اسمیت نداشتهاند، افراد معروف زیادی هم در وارونه جلوه دادن واقعیت شناختهشده هستند. در یک نظرسنجی عمومی، ۹۶ درصد از امریکاییها اعتراف کردند که به نزدیکانشان دروغ میگویند. ولی شایانذکر است که ۵۰ درصد دروغها توسط ۵/۳ درصد از افراد گفته میشود.
در یک مقاله جدید چهار راه پیشنهاد شده است که کمکتان میکند بفهمید کسی دروغ میگوید:
دکتر آلن هیرش عضو بنیاد درمان بویایی و چشایی شیکاگو میگوید، وقتی فردی دروغ میگوید، بافتهای خاصی در بینیاش متوم میشود. این تورم بینی که هیرش آن را علامت پینوکیو مینامد، باعث میشود سلولها هیستامین ترشح کنند که موجب خارش بینی میشود.
به علامتهایی مثل گرفتن جلو دهان یا مالیدن چشمها یا پوشاندن آنها، همچنین گرفتن بینی یا گوشها یا دور کردن سر یا بدن هنگام گفتن یک جمله مهم میتواند از نشانههای دروغگویی باشد.
جملههایی مثل «به روح مادرم قسم» یا «خدا شاهده» یا امثال آن پرچمهای قرمز هشدار هستند.
عبارات انکاری مثل «به من اعتماد کن»، «صادقانه میگم»، «اگه بخوام راستش رو بگم» و … برای رد گم کردن هستند. یعنی او میخواهد دید شما را نسبت به حرفش تغییر دهد و وقتی کسی این عبارتها را پشت سر هم تکرار میکند، میتواند نشانه دروغگویی او باشد.
خوب حتماً دوست دارید بدانید وقتی دروغی او را تشخیص دادید چه باید بکنید؟
هاستون میگوید، «اول از همه کاری کنید که متوجه شوند دروغشان اثر نکرده است. مثلاً بگویید، ببین عزیزم گوش کن، باید اینو بهت بگم. من با اون حرفی که درمورد صورتحساب کارتاعتباریت زدی یکم مشکل دارم.» البته این کار را بسیار ملایم و محافظهکارانه انجام دهید تا فرد خونسردیاش را از دست ندهد.
رفتارشناسها میگویند هربار که دروغی را به زبان میآورید، بیشتر اسیر آن میشوید. به همین دلیل قدم دوم این است که شروع به حرف زدن کنید و دلایلی به آنها بدهید که باعث شود واقعیت داستان را به شما بگویند.
مشکل را توجیه عقلانی کنید یا بیاهمیت جلوهاش دهید تا خطرات گفتن حقیقت در نظر او کمتر شود. مثلاً بگویید، «ببین گوش کن، همه با صورتحسابهای کارت اعتباریشان مشکل دارند.» میتوانیم موضوع را به خودتان برگردانید تا فردی که دروغ گفته است تصور کند که هنوز متوجه دروغش نشدهاید.
وقتی حالت دفاعی او را کم کردیم، وقت آن است که یک سوال جسورانه مثل «واقعاً با کارت اعتباری چکار کردی؟» بپرسیم.
از شنیدن «سگ تکالیفم رو خورد» گرفته تا «اصلاً نمیدونم اینهمه کفش جدید از کجا اومده»، ما به گفتن دروغهای مصلحتی کوچک عادت کردهایم. دروغگویی بعنوان راهی برای جلوگیری از عواقب بد بین همه گروههای سنی رایج شده است. الان دیگر بهترین راه برای محافظت از خودمان درمقابل آنهایی که احساس میکنند نیاز به دروغگویی دارند را یاد گرفتهایم، اینکه با آن فریب روبهرو شویم و با رویکردی باز و صادقانه با آن برخورد کنیم.
این موقعیتی عالی برای نشان دادن معایب فریب و دروغگویی به فرزندانمان است، اینکه گفتن یک دروغ معمولاً باعث میشود دروغهای دیگری هم پشت سر آن گفته شود. اضطراب کوتاهمدت گفتن حقیقت همیشه بهتر از اضطراب طولانیمدت پنهان کردن آن است.
درمورد بزرگسالها هم همینطور است. وقتی دروغ طرفمقابلتان فاش میشود، دیگر وقتش است که به او بگویید که درصورتی میتوانید با او صادق باشید که او هم همین رفتار را با شما داشته باشد. اگر نتوانند با شما صادق باشند، آن رابطه تمامشده است.
و اگر همچنان بین افرادی هستید که تصور میکنند دروغ گفتن هیچ اشکالی ندارد، زمانش رسیده که این تکنیکها را وارد ماجرا کنید.
تاریخ انتشار : یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۱۲
مقصر رایج ترین مشکلات ریوی، بیماری انسدادی مزمن ریه یاCOPD است. انسداد مزمن ریه در حال حاضر چهارمین علت مرگ در جهان است و به احتمال زیاد به زودی به سومین دلیل تبدیل می شود.
هیچ چیز نمی تواند به اندازه ی احساس خسته بودن، برنامه زندگی مان را بر هم بزند. خستگی مانع ورزش کردن تان می شود و ورزش نکردن، به نوبه ی خود استقامت بدن تان را کمتر می کند، تا جایی که حتی نمی توانید کارهای کوچک روزانه تان را انجام دهید.
نمی توانید نفس بکشید
شاید گمان کنید با افزایش سن، نفس کشیدنتان خود به خود دشوار می شود، اما این امر همیشه درست نیست. اگر همیشه به راحتی نفس می کشیدید، ولی ناگهان این کار برایتان دشوار شد، باید پزشک به صدای ریه هایتان گوش کند.
خس خس سینه زمانی رخ می دهد که چیزی موجب بسته شدن راه های تنفسی شما شود. ممکن است شما مبتلا به تنگی مجاری تنفسی مربوط به آسم و یا آمفیزم باشید
گاهی اوقات تنگی نفس، ناشی از ناتوانی ریه ها برای تخلیه ی کافی هوا و حبس بیش از حد هوا در قفسه ی سینه می باشد.
حتی زمانی که مشکل از تخلیه ی هوای ریه نیست، بیماری ریه می تواند شما را به نفس نفس بیاندازد، آن هم به خاطر نرسیدن اکسیژن کافی به خون.
گیج و مبهوت هستید
آیا می دانید مغز از 15 تا 20 درصد اکسیژن بدن استفاده می کند؟ مغز برای درست فکر کردن نیاز به اکسیژن کافی دارد. اگر ذخیره اکسیژن بدن شما به علت نارسایی ریه ها کم باشد، افکار ما مبهم خواهد بود. سطح کم اکسیژن و سطح بالای دی اکسید کربن می تواند موجب سردرگمی و خواب آلودگی گردد.
وزنتان را از دست می دهید بدون آن که بدانید چرا؟!
بیماری پیشرفته ی ریه باعث می شود به طور غیر منتظره ای وزن تان را از دست بدهید. در این حالت تنها چربی نیست که کاهش پیدا می کند، به ویژه در بیماری انسداد مزمن ریه، التهابات زیاد موجب می شود توده ی عضلانی نیز تحلیل برود.
همچنین در صورت ابتلا به بیماری تنگی نفس ممکن است نتوانید به اندازه ی کافی غذا بخورید و یا مدت زیادی بنشینید، بنابراین لاغرتر می شوید.
سرفه
به طور مداوم سرفه می کنید
سرفه ای که تمام نمی شود، به خصوص اگر با خلط، خون و یا تب همراه باشد، موجب نگرانی می گردد. اگر شما یک فرد سیگاری باشید، این نوع سرفه می تواند نشانه ای از برونشیت مزمن یا آمفیزم باشد.
اگر سرفه هایتان بیش از سه هفته طول کشید به پزشک مراجعه کنید، به خصوص اگر با گذشت زمان تنفس برایتان سخت تر و سخت تر گردید.
درد قفسه ی سینه دارید
درد قفسه ی سینه یکی از مشخصه های بیماری قلبی است.، اما ریه هم می تواند باعث درد این قسمت از بدن شود. ریه ها اعصاب درد ندارند، اما بخش داخلی قفسه ی سینه عصب دارد. التهاب پوشش داخل قفسه سینه می تواند درد قفسه سینه را به دنبال داشته باشد که پلوریت نامیده می شود.
همچنین ممکن است عضلات شما در اثر سرفه کردن درد بگیرند و یا درد موجب شود ریه ها سخت تر کار کنند. گاهی اوقات افراد حبابی در ریه دارند که با ترکیدن آن، هوا به داخل حفرات قفسه سینه می رود و موجب درد می شود.
رنگ پوست تان خاکستری می شود
گلبول های قرمز خون، اکسیژن را به سمت بافت ها حمل می کنند. رنگ آبی مایل به خاکستری (کبودی) لب ها و انگشتان دست ها و پاها نشان می دهد که عضو مورد نظر اکسیژن مورد نیازش را دریافت نکرده است. این تغییر رنگ در پوست یکی از نشانه های شایع مراحل آخر بیماری ریوی است. این حالت معمولا زمانی رخ می دهد که فرد در حال کار کردن است، اما می تواند در حین استراحت نیز بروز کند.
خس خس موقع نفس کشیدن
خس خس سینه زمانی رخ می دهد که چیزی موجب بسته شدن راه های تنفسی شما شود. ممکن است شما مبتلا به تنگی مجاری تنفسی مربوط به آسم و یا امفیزم باشید. در این شرایط هوا با سرعت کافی جریان پیدا نمی کند، زیرا کیسه های هوایی به اندازه لازم خاصیت کشسانی و فنری ندارند. در هر صورت شما باید به پزشک مراجعه کنید تا او متوجه مشکل شما شود.