مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

خسته‌ام، خسته؛ نه انگیزه دارم، نه حوصله

جام جم سرا:
هر فردی باید در قبال اتفاقات زندگی‌اش، خودش مسئولیت ۱۰۰ درصدی را برعهده بگیرد. اینکه ما همیشه تلاش کنیم شرایط را تغییر دهیم، کاری نشدنی است اما می‌توانیم خودمان را تغییر دهیم. هر انسانی شایسته آن است که زندگی خوبی داشته باشد. حقیقت این است که تنها یک نفر مسئول کیفیت زندگی ماست و آن شخص، خود ما هستیم.

دیگران را سرزنش نکنید:
بعضی افراد، دیگران را به دلیل رخ دادن اتفاق‌های ناخوشایند در زندگیشان، سرزنش می‌کنند. این افراد والدین، رئیس، دوستان، رسانه‌ها و بدشانسی را مقصر مشکلات زندگیشان می‌دانند چون نمی‌خواهند قبول کنند که خودشان مسئول زندگیشان هستند. این افراد نمی‌خواهند و دوست ندارند که مشکلاتشان را ریشه‌ای حل کنند. زمان آن رسیده است که بیرون از خود دنبال مقصر نگردید زیرا این شما هستید که کیفیت زندگیتان را تعیین می‌کنید؛ بنابراین برای رسیدن به موفقیت در زندگی، اولین و مهم‌ترین قدم این است که مسئولیت پذیر شوید.

توجیه و تنبلی را کنار بگذارید:
تنبلی را کنار بگذارید. مطمئن باشید که شخصی پیدا نمی‌شود که تلاش کند تا شما را به خواسته‌‌هایتان برساند. بهانه‌های الکی را کنار بگذارید و همه اشتباهاتتان را توجیه نکنید. مدام به این فکر نکنید که چرا تا این لحظه در زندگیتان موفق نشده‌اید. گذشته، گذشته است و مهم این است که از این به بعد چه تصمیم‌هایی می‌گیرید. باید باور کنید که شما از این قدرت برخوردار هستید که شرایط را تغییر دهید و موفق شوید.

پاسخ به اتفاقات مساوی با پیامد است:
تصور کنید که اتفاقی می‌افتد و شما ۵ میلیون تومان برنده می‌شوید. اگر شما آن را در یک شب خرج کنید و بابت هزینه‌های تفریح یا خرید وسایل غیر ضروری بپردازید، انگار چنین پولی را برنده نشده‌اید اما اگر در‌‌ همان اتفاق، آن را در کاری سرمایه گذاری کنید، پیامدش این خواهد بود که ارزش دارایی‌های شما افزایش یابد. شرایط زندگی ما که در حال حاضر در آن هستیم، از این فرمول به دست می‌آید: پاسخ به اتفاقات مساوی با پیامد. بنابراین پاسخ‌های متفاوت به هر اتفاق، پیامدهای متفاوت خواهد داشت.

چند نکته مهم:
*برای شروع هر کاری، نگرانی‌‌هایتان را کنار بگذارید و با قدرت کارتان را شروع کنید. نگرانی و اضطراب‌های بیش از حد، فقط سرعت شما را برای رسیدن به موفقیت می‌گیرد.
*باید میل به تجربه و خطر کردن را در خودتان بیشتر کنید تا خودتان را برای تغییر در شرایط آماده‌تر کنید.
*از سوال کردن نترسید و از اینکه نظرات دیگران با شما همخوانی نداشته باشد، ناراحت نشوید. به نظرات دیگران فکر کنید و در صورت منطقی بودن، از آن‌ها استفاده کنید.

با این حال و اگر با برنامه ریزی صحیح به نتیجه مورد نظرتان نرسیدید، فقط به این فکر کنید که من چه کارهایی نکردم، چه زحمت‌هایی نکشیدم و چه تصمیمات اشتباهی گرفتم که به نتیجه مورد نظرم نرسیدم. زود ناامید نشوید و بدانید که برای موفقیت بیش از همه چیز به پشتکار نیاز دارید. (محسن رجبی -مشاور خانواده/خراسان)


ادامه مطلب ...

می‌خوام بگم دوستت دارم، روم نمی‌شه

جام جم سرا: انگار سایه او شده‌ام. همیشه صد قدمی پشت سرش یواشکی می‌روم ببینم کسی او را دوست دارد و قبل از من از او خواستگاری می‌کند یا نه. وقتی با تلفن حرف می‌زند می‌میرم و زنده می‌شوم. به هر دری می‌زنم که بفهمم کسی که آن طرف خط بوده زن است یا مرد و دوست است یا غریبه، رقیب است یا مراجعه‌کننده.

وقتی می‌خواهد نگاهم کند دست و پایم را گم می‌کنم. قلبم می‌آید توی دهانم و حس می‌کنم الان قیافه‌ام آنقدر تابلو می‌شود که جلوی او آبرویم می‌رود.

راستش خیلی دوستش دارم، اما هنوز جرات نکرده‌ام به او بگویم. در موردش تحقیق کرده‌‌ام. درست همانی است که دلم می‌خواهد زن زندگی‌ام باشد، اما می‌ترسم این یکی را هم به سبب این کم​رویی و خجالتم از دست بدهم.

نه می‌توانم درست و حسابی چهار کلمه حرف با او بزنم و نه می‌توانم به یک ناهار دعوتش کنم تا خواسته‌ام را برایش مطرح کنم حتی جرات ندارم از او بخواهم قبول کند به خواستگاری‌اش بروم.

می‌ترسم جوابش منفی باشد، می‌ترسم همه چیز را خراب کنم. نمی‌دانم چرا هرکاری می‌توانم انجام دهم جز مطرح کردن خواسته‌ام.

کم​رویی با شما چه می‌کند؟

روان‌شناسان معتقدند کم​رویی گرچه بی‌سرو‌صدا و بی‌ادعاست، اما دشمنی است که می‌تواند راحت پشت شما را به خاک بمالد، چنان​که دیگر از جای خود برنخیزید.

کم​رویی جلوی تشکیل خانواده را می‌تواند بگیرد، امکان پیشرفت تحصیلی‌تان را سلب کند و موقعیت‌های اجتماعی شما را از بین ببرد.

این عادت یا احساس بد می‌تواند شما را در همه امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی عقب بیندازد.

سیما دختری خجالتی بود. او از گذشته خود چنین می‌گوید: وقتی به خانه‌مان مهمان می‌آمد، فرار می‌کردم و در یک اتاق پنهان می‌شدم. اگر یکی از مهمان‌ها پسری هم سن و سال خودم بود محال بود جلویش آفتابی شوم. از درخانه بیرون نمی‌رفتم و اگر می‌خواستم برای خرید یا چیز دیگر بیرون بروم دچار دلهره می‌شدم.

آنقدر این روند ادامه داشت که کم‌کم از خودم بدم آمد. وقتی بعد از کلی تلاش وارد دانشگاه شدم به خودم نهیب زدم که نمی‌گذارم این موقعیت را از من بگیری. تصمیم گرفتم همیشه ردیف اول کلاس بنشینم، جواب‌هایی را که به ذهنم می‌رسد بی‌محابا بگویم و پرسش‌هایم را بی‌رودربایستی مطرح کنم.

انگار دو‌شخصیتی شده بودم. یکی خجالتی و فراری و آن یکی قلدر که اولی را پرت می‌کرد وسط معرکه. اما واقعا آن شخصیت قلدر بسیار به من خدمت کرد و حالا این‌دو با هم یکی شده‌اند. با این روش نهیب‌زدن به خود کم‌کم دیده شدم و دری به دنیایی جدید به رویم باز شد، کار پیدا کردم، گل سر سبد بحث‌ها شدم، محبوب استادان و البته مورد حسادت خیلی‌ها!

بعد‌ها از میان همکاران خواستگار خوبی پیدا کردم و آنقدر زندگی‌ام متحول شد که هرگز فکرش را نمی‌کردم.

خیلی از خجالتی‌ها شخصیت قابل توجهی دارند، اما جرات مطرح‌کردن خود را ندارند و این خجالت در مقابل دختر مورد علاقه‌شان اغلب باعث خجالتشان می‌شود.

از ترس‌های خود استقبال کنید

شما باید با دختر مورد علاقه‌تان نزدیک‌ترین ارتباطی را داشته باشید که هر انسان با همنوع خود دارد. پس باید آن‌قدر جسارت در خود ایجاد کنید که یک رابطه عمومی و سطح اولی با او برقرار کنید. چیزی در حد سلام و علیک و گفت‌وگو بر سر موضوع سیاسی یا اقتصادی روز، شرایط حقوق و دستمزد یا آب و هوا.

از هر هفته از یک موضوع شروع کنید و بعد از اندکی صحبت‌ها را بیشتر کنید.

لازم نیست این تمرین را فقط با دختر مورد علاقه‌تان انجام دهید. می‌توانید از خانه خارج شده و با مردم واقعا معاشرت کنید. در خیابان به اولین بانوی سالمندی که رسیدید وسایلش را برایش حمل کنید، در صف نانوایی با مردم سر صحبت را باز کنید، به گروه‌های داوطلبانه بپیوندید تا ارتباط خود را گسترده کنید.

در انجمن و کلاس‌های مورد علاقه‌تان ثبت‌نام کنید و هروقت فکر می‌کنید درست است و جا دارد چیزی را مطرح کنید با اجبار خود را وسط بحث بیندازید و آن حرف را در گوش بغل دستی‌تان نزنید.

معاشرت، معاشرت و بازهم معاشرت. بزودی خواهید دید با این یک کلمه توانسته‌اید جسارت لازم برای مطرح‌کردن حرف دلتان با همسر آینده‌تان را به دست آورید.

مگر چه می‌شود

این سوال را از خودتان بپرسید: مگر چه می‌شود اگر سوال کنم؟

ما این را از چند نفر خجالتی پرسیده‌ایم.

حسین ـ ‌الف که تاکنون رویش نشده است به خواستگاری برود می‌گوید: می‌ترسم حرفی بزنم که مسخره به نظر برسم و دخترشان را به من ندهند و کوچک شوم.

از او می‌پرسم فرض کن به خواستگاری یک دختر رفتی و هرچه خوب و مناسب بود گفتی و به نظر آنها خنده‌دار بود و دخترشان را به تو ندادند. مگر چه می‌شود؟ وقتی تو پا پیش می‌گذاری یعنی آنقدر اعتماد به نفس داری که خود را آماده می‌بینی. اگر آنها تو را آماده نبینند چه می‌شود؟

می‌گوید: خجالت می‌کشم.

می‌گویم: این که همین حالا هم اتفاق افتاده پس عملا فرقی نمی‌کند.

حمید‌رضا در پاسخ همین پرسش ‌می‌گوید: اگر مرا تحقیر کنند، اعتمادبه نفسم را از دست می‌دهم.

سعید می‌گوید: خشمگین می‌شوم و ترجیح می‌دهم ازدواج نکنم.

احمد می‌گوید: شاید دختر از من بدش بیاید و هرگز به او نرسم.

اما اگر خواسته را مطرح کنید چه می‌شود؟

حسین می‌گوید: شایداز من خوششان بیاید.

حمید‌رضا می‌گوید: شاید از حرف‌هایم خوششان نیاید و دخترشان را به من ندهند، شاید هم بدهند.

سعید می‌گوید: شاید خشمگین شوم و یک حرف تند بزنم که منجر به دعوا شود. شاید هم چیز بدی نگویند و عروس از من خوشش بیاید.

احمد هم می‌گوید: شاید بالاخره متاهل شوم و همه چیز بخوبی انجام شود.

زندگی برد و باخت

وقتی قرار است پا به دنیا بگذارید معلوم نیست واقعا چقدر زنده می‌مانید و سالم به دنیا می‌آیید یا نه. اگر سالم باشید معلوم نیست سالم بمانید. اگر سالم بمانید معلوم نیست والدینتان بالای سرتان بمانند یانه. اگر آنها بمانند معلوم نیست زندگی بخوبی پیش برود یا نه و وقتی به مدرسه بروید معلوم نیست موفق شوید یا نه. همین‌طور در مورد همه چیز دیگر زندگی. زندگی مثل یک بازی است که یک روی آن برد و روی دیگرش باخت است. هیچ اطمینانی به موفقیت صددرصد وجود ندارد، پس چرا در چنین دنیایی شما می‌خواهید اینقدر کامل و موفق باشید؟ شکست ابتدای هر پیروزی است، بنابراین از جواب‌های رد نهراسید. این قاعده زندگی است و هیچ اتفاقی هم نمی‌افتد. اگر اولین بار جواب رد شنیدید، یا در اثر بهبود شرایط خود و ایجاد تغییرات نظر دختر هم تغییر می‌کند یا نظر شما به سمت دختر دیگری تغییر می‌کند. پس هیچ اتفاق مرگباری نمی‌افتد اگر شما خواستگار موفقی نباشید.

دختر مورد علاقه شما هم حق دارد خواسته‌های خود را داشته باشد و دنبال ایده‌آل‌هایش باشد، اما تا وقتی نظرتان را به او نگویید هرگز نمی‌فهمید شما هم جزو ایده‌آل‌هایش هستید یا نه.

هنگام گفت‌وگو افکارتان را سراسر به شخصی که در حال گفت‌وگو با او هستید متمرکز کنید نه کاستی‌های خود.

گوش دادن را بیاموزید و از پرسش‌های کلی شروع کنید تا صحبت گل کند، هرگاه گفت‌وگو در حال از آب و تاب افتادن بود موضوع جدیدی را آماده داشته باشید.

من حق ندارم

یک انسان حق زندگی، همسر گزینی و رقابت دارد. فراموش نکنید وقتی دارید با ترس از پا پیش گذاشتن فرصت را به دیگران می‌سپارید تلویحا به خودتان می‌گویید: تو حق نداری این چیزها را داشته باشی. تو لیاقت کافی برای داشتن این همسر، این شغل، این موقعیت و... را نداری. یک‌بار دیگر به خودتان و آنچه دارید نگاه کنید. آیا بازهم به خودتان حق زندگی کردن نمی‌دهید؟! پس همین امروز بیایید یک قدم بردارید. (ماندانا ملاعلی/ضمیمه چاردیواری)


ادامه مطلب ...

قصد ازدواج دارم، پدرم می‌گوید: زود است

جام جم سرا به نقل از خراسان: حل مسئله سربازی و داشتن شغل برای ازدواج ضروری و لازم است، اما کافی نیست. تصمیمگیری برای ازدواج صرفا بر اساس دو ملاک معافیت از سربازی و داشتن شغل منطقی نیست. بنابراین بهتر است برای اینکه ازدواج آگاهانه‌ای داشته باشید، به این نکات توجه کنید:


اهمیت سن مناسب برای ازدواج

سن در ازدواج ملاک مهمی است. معمولا ازدواج برای پسر‌ها در سنین زیر ۲۰ سال توصیه نمی‌شود؛ چرا که تنش‌ها و آسیب‌های ازدواج را افزایش می‌دهد. ناپایداری در هویت فردی و شغلی در این سن زیاد است و در واقع شکل گیری هویت بر اساس پاسخ فرد به سوالاتی نظیر «من کی هستم؟ چه می‌خواهم؟ چرا می‌خواهم؟ و...» اتفاق می‌افتد که در این سن، معمولا افراد هنوز پاسخ قاطع و ثابتی برای این سوالات نیافته‌اند.
اگر ازدواج در چنین سنی رخ دهد، احتمال آسیب پذیری آن زیاد است؛ چون هنوز هویت فرد خوب شکل نگرفته و ممکن است دست به انتخاب اشتباهی بزند و در آینده از ازدواج خود پشیمان شود. البته ممکن است فردی در همین سن هم آمادگی‌های ازدواج را کسب کرده باشد که بعد از اطمینان از صحت وجود چنین آمادگی‌هایی، در این صورت باید با والدینتان به گفت‌و‌گو بنشینید و از دلایل مخالفت آن‌ها بیشتر مطلع شوید.


از ثبات شغلیتان مطمئن شوید

با توجه به اینکه گفته‌اید در بنگاه مشغول به کار هستید، آیا در این شغل ثبات یافته‌اید؟ به این شغل علاقه دارید؟ احتمال تغییر شغل به خاطر میزان درآمد، مسائل کاری و... وجود دارد یا خیر؟ بهتر است فرد زمانی سراغ ازدواج برود که در شغل خود به یک میزان ثبات و پایداری رسیده است و مدام دست به تغییرشغل نزند چرا که تغییرات شغلی پیاپی به زندگی مشترک ضربه می‌زند.


دلایل مخالفت والدینتان را بپرسید

باتوجه به مخالفت پدر و مادرتان بهتر است کمی بیشتر تامل کنید. بیشتر اوقات بزرگتر‌ها نگاه پخته‌تر و منطقیتری به ازدواج دارند. اگر آن‌ها می‌گویند زود است به احتمال زیاد بر اساس یک سری دلایل به این نتیجه رسیده‌اند؛ به طور مثال در رفتارهای شما نشانه‌های ناپختگی رفتاری یا رفتارهای کودکانه دیده‌اند یا اینکه استقلال یا نداشتن توانایی مالی شما، آن‌ها را نگران کرده است. با این حال بهتر است تا زمان کسب رضایت والدینتان دست نگه دارید تا شرایط به نحو بهتری فراهم شود و شما به انتخاب بهتری دست پیدا کنید. همچنین رضایت خانواده خود را برای ازدواج به دست بیاورید. (زهره حسینی- کار‌شناس ارشد مشاوره)


ادامه مطلب ...

زنم را دوست دارم، اما خب... کتکش هم می‌زنم!

اگر زود‌تر این رویه را تغییر ندهید به شما این اطمینان را می‌دهم که زندگی شما خیلی سریع‌تر نابود خواهد شد. من نمی‌دانم که آیا در محیط کار هم، همین طور زود عصبانی می‌شوید یا این حالات فقط مختص خانه است. استنباط من این است که سعی می‌کنید همسرتان را دوست داشته باشید، اما گاهی اوقات نمی‌توانید و از طرف دیگر همسرتان هم احتمالا گاهی رفتارهایی را ناخواسته انجام می‌دهد که خشم شدید شما را در پی دارد.

در همین ابتدا توصیه می‌کنم که هر چه زود‌تر به یک متخصص خانواده مراجعه کنید تا به صورت ریشه‌ای این تعارض‌ها و پرخاشگری‌ها مورد بررسی و درمان قرار گیرد. با این حال، توجه به چند نکته می‌تواند به شما در کنترل شرایط فعلیتان کمک کند.


مهارت کنترل خشم را فرا بگیرید

شما باید با مهارت کنترل خشم بیشتر آشنا شوید. خوشبختانه کتاب‌ها و سی دی‌های آموزشی متعددی در بازار وجود دارد که به شما در کنترل خشم کمک می‌کند. با خریداری آن‌ها و عمل به نکات و دستور العمل‌هایی که در آن‌ها درج شده است، می‌توانید تا حدی کنترل هیجانات خود را در دست بگیرید.

نکته مهم این است که نباید جلوی عصبانی شدنتان را بگیرید چراکه وجود این هیجان در انسان ضروری است. کاری که شما باید انجام دهید آموختن شیوه کنترل عصبانیت و پرهیز از خشم کنترل نشده است؛ به عنوان مثال، برای کنترل خشمتان در زمان عصبانیت، محل را ترک کنید.


ریشه‌های پرخاشگریتان را بیابید

زمان‌هایی را که عصبی می‌شوید مورد بررسی قرار دهید. چه رخدادی باعث عصبانیت شما می‌شود؟ آیا این مسئله به تازگی اتفاق افتاده یا قبلا هم تکرار شده است؟ اشتباه کاملا از سوی همسرتان بوده است، یا شما هم در آن نقش داشته‌اید؟ در هنگام عصبانیت چه گزینه‌های دیگری هم وجود دارد که می‌توانید آن‌ها را جایگزین برون ریزی خشمتان کنید.


هیچ‌گاه در حضور فرزند دعوا نکنید

در پیامکتان ذکر کرده‌اید که دختری ۲ ساله دارید؛ بنابراین یک نکته بسیار مهم که باید در نظر داشته باشید این است که هیچ‌گاه در حضور فرزند خود با همسرتان بحث نکنید. کودکان با وجود سن کم خود، بسیار ریزبین و نکته سنج هستند و ایرادهای والدین خود را به سرعت در حافظه خود ثبت می‌کنند. در صورت ادامه این روند، نه تنها رابطه شما و همسرتان، بلکه رابطه شما با فرزندتان هم دچار چالش می‌شود. (حسین محرابی-کار‌شناس ارشد روان شناسی/خراسان)


ادامه مطلب ...

اگرچه گواهینامه دارم، از رانندگی می‌ترسم

پاسخ مشاور: با توجه به این‌که گفته‌اید در حالت عادی هم استرس و تپش قلب دارید، مشخص می‌شود که استرس بالای شما فقط در مسئله رانندگی بروز پیدا نمی‌کند، بلکه رانندگی تنها یکی از دغدغه‌های شماست. با این حال و با اطلاعاتی که داده‌اید استنباطم این است که بهتر است با «فوبی» بیشتر آشنا شوید و درباره آن نکات بیشتری را بدانید.


شاید دچار فوبی شده‌اید

هراس یا فوبی به ترس از شیء، جانور یا موقعیت خاصی گفته می‌شود که افراد از مشاهده یا قرار گرفتن در آن وضعیت‌ها، دوری یا اجتناب می‌کنند چراکه روبرو شدن با آن موقعیت‌ها اضطراب آن‌ها را به حدی بیشتر می‌کند که کنترل اضطرابشان از دستشان خارج می‌شود. همچنین گاهی آن قدر این اضطراب‌ها شدید می‌شود که بخش‌هایی از زندگی آن‌ها را مختل می‌کند مانند شما که به دلیل همین اضطراب زیادتان، توان رانندگی ندارید.


۳ دلیل اصلی احساس هراس

صاحبنظران و روان‌شناسان درباره علت‌های ترس و هراس چند مورد اصلی را مطرح کرده‌اند که در ادامه با آن‌ها آشنا خواهید شد.

۱ -چون گذشتگان می‌ترسیده‌اند:
علت اول اینکه انسان‌ها گرایش دارند از جانوران، اشیا و موقعیت‌هایی که انسان‌ها در عصر حجر یا گذشته می‌ترسیده‌اند، همچنان بترسند.

۲ -چون آموخته‌اید بترسید:
علت دوم هم اینکه بعضی افراد آموخته‌اند از دیدن چیزی که آن‌ها را می‌ترساند، یا همراه شدن با آن بترسند یا یک تجربه بد باعث ترسیدنشان می‌شود.

۳ - چون افکارتان تحریف شده است:
سومین عامل، داشتن افکار نادرست یا تحریف شدن فکر است. به طور مثال، ممکن است علت ترس شما از رانندگی این عقیده باشد که نمی‌توانید اضطرابتان را در آن حالت تحمل کنید و روبرو شدن با آن موقعیت برایتان غیر قابل تحمل است بنابراین از قرار گرفتن در آن وضعیت می‌ترسید.


شاید فوبی اجتماعی دارید

با این حال و اگر در تمامی موقعیت‌های اجتماعی مانند رانندگی، کنفرانس دادن، ارتباط برقرار کردن با دیگران دچار اضطراب می‌شوید و مانند مورد رانندگیتان از قرار گرفتن در آن موقعیت‌ها هم اجتناب می‌کنید، باید ادعا کنم که شما به فوبی اجتماعی مبتلا شده‌اید که مسئله رایجی است، اما باید هرچه زود‌تر مراحل درمان را شروع کنید چراکه بعضی اضطراب‌ها، ریشه عمیقی دارند که باید در جلسات روان درمانی یا درمان شناختی-رفتاری بررسی شوند.
در این جلسات روان درمانی خواهید آموخت که این ترس‌ها بی‌ریشه و بدون اساس هستند و اگر این برای شما مسجل شود، بتدریج اضطرابتان کمرنگ‌تر خواهد شد. همچنین درمان شناختی-رفتاری به شما می‌آموزد به جای اجتناب از موقعیت با موقعیت‌ها روبرو شوید.
بسته به میزان اضطرابتان، جلسات درمانیتان هم طول خواهد کشید البته بعضی افراد در‌‌ همان جلسات اولیه درمان می‌شوند و مشکلشان حل می‌شود.


چند توصیه ابتدایی برای حل مشکلتان

در ادامه چند توصیه ابتدایی برای حل مشکلتان مطرح می‌شود، اما با توجه به اهمیت نحوه درمان مشکلتان و اینکه ممکن است راهکارهای اشتباه باعث شود تا ترس در شما ریشه‌ای‌تر شود و درمان آن سخت‌تر، بنابراین، توصیه می‌کنم که ابتدا حتما به یک روان‌درمانگر مراجعه کنید.

تمرین آرامش عضلانی کنید:
یکی از روش‌های مقابله با استرس بیش از حد، تمرین آرامش عضلانی است که شما در این مرحله یاد می‌گیرید که چگونه هنگام مواجه شدن با اضطراب، آرامش را به خودتان القا کنید.

مواجه سازی کنید:
یک روش دیگر مواجه سازی است یعنی شما با موقعیت هراس که اضطرابتان را زیاد می‌کند، روبه رو شوید؛ به طور مثال برای رفع ترستان از رانندگی می‌توانید با یک مربی در مکان‌های خلوت تمرین کنید تا بتوانید به تدریج در مکان‌های پرتردد نیز به همراه مربی رانندگی کنید و به مرور زمان، به تنهایی پشت فرمان خودرو بنشینید. (الهام نباتیان - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/ خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

328


ادامه مطلب ...

به کارمندان (شبکه من ‎و تو) گفتم که شوهر دارم، ولی آنها به زور…! + عکس

به کارمندان (شبکه من ‎و تو) گفتم که شوهر دارم، ولی آنها به زور…! + عکس

بیش از یکسال است که سری جدید مسابقه «بفرمائید شام» از شبکه ماهواره‏‎ای “من‎وتو” (manoto) پخش نشده است.

توقف این برنامه پس از تعطیلی “آکادمی گوگوش” بسیار عجیب بود، چرا که بفرمائید شام پس از برنامه یادشده جزو مهمترین پروژه‎های این تلویزیون لندنی به حساب می‌آمد.

مسابقه بفرمائید شام مجری شبکه من و تو تیام مجری آکادمی گوگوش manoto

اما اخبار واصله از کانادا، دلیل توقف یکباره سری جدید بفرمائید شام را -که گفته می‎شود قرار است در کانادا فیلمبرداری شود- بیشتر روشن می‌کنند.

پایگاه خبریایرانیان مقیم کانادابا سر تیتر “جنجال بر سر یک پرونده در تورنتو” از جنایتی هولناک که دامنگیر تیم فیلمبرداری شبکه من و تو شده است پرده برمی‌دارد؛ جنایتی که به‎نوشته این سایت کانادایی، به ماجرای شکایت یک خانواده ایرانی در تورنتو و رسوایی جنسی “تیام” مجری شبکه من و تو و همکارانش برمی‎گردد که البته سروصدای زیادی هم به‎پا کرده است.

مسابقه بفرمائید شام مجری شبکه من و تو تیام مجری آکادمی گوگوش manoto

سایت ایرانیان مقیم کانادا طی گزارشی در این باره نوشت: «سارا نام قربانی این پرونده است که با شکایت از کارکنان من و تو، مستقر در کانادا، خواهان اجرای عدالت است. او که از داوطلبان شرکت در مسابقه بفرمائید شام بوده است، با اصرار فراوان و بر خلاف میلش حاضر به گفتگو با سایت ایرانیان مقیم کانادا شد تا واقعیت و اصل ماجرا را برای مردم شرح دهد.»

منبع یادشده در ادامه با اشاره به موافقت تیم من و تو برای شرکت “سارا” در این مسابقه در تاریخ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴ و شروع فیلمبرداری در منزل وی در همان روز، با قربانی این حادثه گفتگو کرد.

سارا در مصاحبه با این پایگاه گفت: «مثل همیشه صبح زود با شوهرم صبحانه خوردم و او رفت سر کار… اوائل صبح ساعت ۸ تیم فیلمبرداری که می‎خواستند اپیزود اول را بگیرند به همراه تیام به خانه ما آمدند تا فیلمبرداری را شروع کنند. تا بعدازظهر همه چیز خوب پیش می‎رفت و من همه نقش‎ها را خوب بازی کردم تا اینکه غروب شد و کار متوقف شد و قرار شد که چند نفر بیرون از خانه از آمدن مهمان‎ها فیلم بگیرند.

آقای تیام به همراه دو نفر دیگر داخل خانه ماندند که ادامه فیلمبرداری را زمان ورود مهمان ها ادامه بدهند. در همین زمان وقتی من برای تم آن روز رفتم تا لباس مخصوص آن تم را بپوشم و گروه فیلمبرداری دوباره کارش را شروع کند، یکدفعه دیدم آقای تیام و آن دو نفر بدون اجازه آمدند داخل اتاق؛ شوکه شدم ولی فکر کردم چیزی احتیاج دارند که اینطوری وارد اتاق شدند!»

مسابقه بفرمائید شام مجری شبکه من و تو تیام مجری آکادمی گوگوش manoto

قربانی این جنایت هولناک ادامه داد: «تیام دوربین دستش بود و آن دو نفر آمدند طرفم و به من ابراز علاقه کردند. من به آن‎ها گفتم که شوهر دارم و کلی جیغ و داد و فریاد زدم ولی آن آدم‎های […] وقتی دیدند من دارم مقاومت می‎کنم کتکم زدند و دو نفری به من تعرض کردند.

بعدش هم من را تهدید کردند که اگر حرفی بزنم از من فیلم گرفته‎اند و اول آن را نشان شوهرم می‎دهند و بعد هم پخشش می‎کنند. وقتی که این مسأله را شوهرم فهمید بدجوری به هم ریخت…

با اینکه من از ترس آبرو نمی‌خواستم این قضیه را کسی بفهمد، شوهرم نمی‌توانست بی‌خیال شود و مدام اصرار داشت که باید شکایت کنیم و دمار از روزگارشان دربیاوریم.»

سارا همچنین در این گفتگو از پیگیری شکایت خود و ممنوع الخروج شدن تیم سازنده بفرمائید شام از کانادا خبر داد و علت به تأخیر افتادن پخش سری جدید بفرمائید شام از تلویزیون من و تو را این پرونده بیان کرد.

البته به تازگی دادگاه کانادا حکم ممنوع الخروج بودن آن دو نفر متجاوز را صادر و بقیه عوامل مستقر در کانادا را رها کرده است.

سارا در پایان مصاحبه خود با پایگاه ایرانیان مقیم کانادا گفت: «واقعا دوست نداشتم این گفتگو را با شما انجام بدهم چون اصلا دلم نمی‎خواست که این موضوع اینقدر پخش بشود و ادامه پیدا کند. ولی اصرار شما و اینکه دیدم این قضیه بین ایرانی‎های کانادا خیلی پیچیده، مجبورم کرد تا این گفتگو را داشته باشم.»

خاطرنشان می‎شود برنامه بفرمائید شام پس از تعطیلی و ناکامی آکادمی گوگوش، بیشتر سرمایه‏‎گذاری‎های شبکه من و تو را به خود اختصاص داد.

امتیاز برنامه بفرمائید شام از شرکت انگلیسی «ITVGLOBAL» خریداری شده است و هدف از تولید آن، تغییر سبک زندگی ایرانی-اسلامی مردم کشورمان با ترویج شراب‎خواری، بی‎بندوباری، تخریب آموزه‎های دینی، توهین به قومیت‎های ایرانی و… می‎باشد.

با توجه به افشاگری پایگاه ایرانیان مقیم کانادا، باید گفت معلوم نیست چند نفر دیگر از شرکت‎کنندگان برنامه بفرمائید شام قربانی هوس‎بازی عوامل آن شده‎اند و از ترس آبرو و برای جلوگیری از انتشار فیلمشان، لب فروبسته‎اند!؟

حلقه مفقوده این ماجرا وقتی پیدا می‌شود که چندی پیش مدیر یکی از تلویزیون‎های لس‎آنجلسی از قاچاق دختران توسط “کیوان عباسی” مدیر شبکه من و تو پرده برداشت و فاش کرد که او یک شبکه پورنو به‎نام “هاستلر تی‎وی” را نیز در کانادا اداره می‎کند.

مجددا یادآور می‎شویم، پخش سری جدید برنامه بفرمائید شام که از یک‎سال پیش قرار بود در کشور کانادا تولید شود، متوقف شده است.

البته مدیران شبکه من و تو به تازگی وعده داده‌اند که با حل و فصل پرونده مذکور در محاکم قضائی کانادا، طی ماه‎های آینده سری جدید برنامه بفرمائید شام را روی آنتن خواهند فرستاد.

manoto آکادمی گوگوش تیام مجری مجری شبکه من و تو مسابقه بفرمائید شام


ادامه مطلب ...