مغز
قند میتواند مدارهای عصبی مغز را تغییر دهد و ما را به بیماریهای روحی – روانی مبتلا سازد. مثلا، برنامه غذایی سرشار از مواد فرآوری شدهای که حاوی قند زیادی است، خطر بروز افسردگی را تا 58 درصد افزایش میدهد.
پوست
مصرف قند فراوان و بالا رفتن میزان این ماده غذایی، بهمرور، آن را به بخشی از پروتئینهای بدن شما تبدیل میکند و به این ترتیب روند پیر شدن پوست و بروز چین و چروکهای آن را سرعت میبخشد.
دستگاه تولید مثل
مصرف بیش از اندازه قند میتواند سبب اختلال در جریان خون شود و از این طریق افزایش خطر ضعف قوای جنسی در مردان و اختلالات جنسی در زنان را به دنبال داشته باشد.
قلب
قند میتواند سبب التهاب شریانهای قلب شود و از این طریق، خطر سکته مغزی و حمله قلبی را افزایش دهد.
کلیه
مصرف بیش از حد قند میتواند به سیستم تصفیه کلیهها - که سیستمی بسیار حساس است - آسیب برساند. دیابت یکی از عوامل اصلی نارسایی کلیه به شمار میرود.
مفاصل
رژیم غذایی حاوی قند فراوان، میتواند در افراد مبتلا به آرتروز مفاصل، شرایط بیماری را وخیمتر سازد. (ضمیمه سیب)
مترجم : مسعود ایثاری
منبع: WebMd
جام جم سرا به نقل از مهر: دکتر زهرا عبداللهی با اشاره به ضرورت اصلاح الگوی مصرف مواد غذایی، افزود: با توجه به اینکه الگوی مصرف غذایی و رفتارهای تغذیهای در کشور تغییر پیدا کرده است، از این رو ذائقه غذایی افراد به سمت غذاهای شور، چرب و شیرین رفته که قاعدتاً این رفتار نامناسب غذایی باعث شده است تا نیمی از مردم کشور، دچاراضافه وزن و چاقی، دیابت، چربی خون و فشار خون بالا شوند.
وی ادامه داد: اگر این الگوی مصرف مواد غذایی تغییر پیدا نکند، قطعا در آینده مشکلات سلامتی در جامعه نمود بیشتری پیدا خواهد کرد. از این رو باید عادات و رفتارهای غذایی را درست کنیم. در طبخ غذا، نمک کمتری استفاده و نمک زیاد روی غذا نریزیم، حتی از نمکدان نیز استفاده نکنیم.
عبداللهی افزود: متاسفانه ۸۰ درصد مردم در سفرههایشان از نمکدان استفاده میکنند. باید توجه داشته باشیم که باید کمتر از ۵ گرم در روز نمک یعنی کمتر از یک قاشق چایخوری مصرف نماییم. بنابراین نمکدان را باید کنار گذاشت و مصرف نمک را باید کم کرد. همچنین صنایع غذایی میبایست میزان نمک محصولات تولیدی خود را کاهش دهند. مثلا پنیر، دوغ و... که نمکشان زیاد است. از نانوایان درخواست کنیم تا نمک مصرفی نان را کاهش دهند.
وی با بیان اینکه ما عادت داریم غذاهای سرخ شده بخوریم و باید این عادت را اصلاح کرده، آن عذاها را کاهش دهیم، ادامه داد: شیر و لبنیات پرچرب نخوریم؛ چرا که چرب اشباع شده، باعث بالا رفتن چربی خون میشود. مصرف شیرینی، انواع نوشیدنی قند و نوشابه را نیز کاهش دهیم و مصرفشان نکنیم.
مدیر کل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت در پایان با بیان اینکه ذائقه کودکان را باید اصلاح کنیم، اظهارکرد: باید در روز ۳۰ دقیقه پیاده روی تند و تحرک داشته باشیم و بچهها را به تحرک و ورزش عادت دهیم. همچنین به کودکان نمک و شکر ندهیم تا عادت نکنند در بزرگسالی غذاهای شکر چربی و نمک را مصرغ کنند. بنابراین مصرف موادقندی و چربی را از همان دوران کودکی کم کنیم.
جام جم سرا: شهناز روحی، روانشناس در باره مؤثر بودن ازدواج در سلامت روحی و جسمی فرد سالمند، معتقد است که داشتن همسر در دوران سالمندی گام مؤثری در تقویت روحیه افراد سالمند محسوب میشود، چرا که نیازهای روحی افراد مانند دوست داشتن، همدلی، حمایت و احساس نیاز به صمیمیت را تامین میکند و زندگی سالم و پرنشاطی را برای سالمند رقم میزند.
وی میافزاید: بسیاری از مواقع بعد از سالها زندگی مشترک، یکی از زوجها فوت میکند و زوج دیگر مجبور است سالهای زیادی را تنها و بدون همدم سپری کند در چنین شرایطی در کنار مشکلات جسمی ناشی از کهولت سن، افسردگی و بیماریهای روحی – روانی نیز سلامت فرد سالمند را تهدید میکند.
تحقیقات نشان میدهند دلیل بسیاری از مرگهای دوران سالمندی ناشی از بیماریها و کهولت سن نیست بلکه علت اصلی، تنهایی سالمند است. متأسفانه این باور غلط در جامعه ما وجود دارد که ازدواج در دوران سالمندی و حتی میانسالی خجالت آور است اما باید گفت تعصبات بیجا و بیمنطق که تنها بر پایه تفکر شخصی یا عرف توسط فرزندان در خصوص ازدواج سالمندان مطرح میشود راهی غیرمنطقی و ناصحیح به شمار میرود چرا که در این زمینه هیچ گونه منع شرعی وجود ندارد.
ازدواج سالمندان را باید از دید روانشناسی تحلیل کرد چرا که در این سن، فرد سالمند دور از هوسها و با همراه داشتن کوله باری از تجربه، به واقعیتهای زندگی و روابط آن میاندیشد در واقع سالمند با نگاهی دیگر به ازدواج به دنبال شخصی برای همدلی، همفکری و همبستگی است.
فرزندان نباید این نکته را فراموش کنند کهامروزه برخلاف گذشته زندگی خانوادگی گستردگی گذشته را ندارد و سالمند پس از فقدان همسر به تنهایی زندگی را میگذراند و این امر آثار سوئی بر روان او به جا میگذارد این در حالی است که ازدواج سالمندان در صورت فقدان همسر میتواند به بهبود کیفیت زندگی آنها کمک کند.
در عین حال فرزندان نیز با آشنا کردن پدر یا مادر سالمند با سازمانهای مردمی و نهادهای مختلف و عضویت آنها در این گروهها و همچنین ثبت نام آنها در تورهای مسافرتی زیارتی و سیاحتی و... میتوانند به والدین سالمند اعتماد به نفس بیشتر و روحیه با نشاطتر هدیه کنند. (خراسان)
یکشنبه 23 آذر 1393 ساعت 16:51
شهر «هشت بندی» از شهرهای نوپای استان هرمزگان است. این شهر در سال ۱۳۸۶ تأسیس شده و در فاصله ۶۵ کیلومتری شهرستان میناب و ۱۶۳ کیلومتری بندر عباس قرار دارد. بیشتر مردمان آن مهاجرانی از روستاها و کوهپایههای اطرافند و پیشه اغلب آنها کشاورزی است. تصاویری که در ادامه میبینید، برداشت هندوانه شب یلدا در مزارع این شهر را نشان میدهد.
جام جم سرا: سراغ ساکنان اولیه محله را میتوان از مغازه دارهای قدیمی گرفت که خیلی هایشان ساکن همین محلهاند. یکی شان اصغر آقاست. 70 ساله. یک کلاه سبز سرش گذاشته. از آنها که سیدها سرشان میگذارند. میگوید: «چه میخواهی بدانی؟! اینجا کلی داستان دارد برای خودش. حالایش را نبین. دیگر مثل قبل نیست. درست است که در این محل خلاف هم میشده اما اینجا مردم متدین و معتقدی دارد. مراسم عاشورا و تاسوعا و اربعین که میشود، اینجا غلغله است. از خیلی جاهای تهران میآیند اینجا. خیلیها هم که از محل رفتهاند، برمیگردند. به هرحال هر محلهای خوبی و بدیهایی دارد. ما که سال هاست در این محله ساکنیم. عمرمان گذشت. ناراضی نیستیم. عادت کردهایم به اینجا. بچهها بزرگ شدهاند و رفتهاند پی زندگی خودشان. یکی شان شهرستان است. بقیه همین دور و برها هستند. زیاد دور نیستیم. یک پسرم هم 10 سال پیش با موتور تصادف کرد. همین سرخیابان خودمان. کامیون زد بهش. سرعتش زیاد بود.»
اصغر آقا نگاهش در امتداد جایی که با دست نشان میدهد، خیره میماند. میرود توی فکر. دکان قدیمی، به نظرم غمزده میآید. معلوم است سالهاست به همان شکل باقی مانده. با قفسههای فلزی که مال آنوقت هاست و مواد غذایی و بهداشتی روز در آنها، گذر زمان را بیشتر به چشم میآورد.
از دکان بقالی میزنم بیرون. میروم تا سر خیابان. پایم شل میشود. یاد پسر اصغر آقا میافتم که یکی از روزهای 10 سال پیش، حتماً دراز به دراز افتاده بوده همین جا یا کمی آنورتر. نمیروم توی خیابان اصلی. برمیگردم توی همان خیابان.
کوچههای باریک، کنار هم ردیف شدهاند. بعضیهایشان آنقدر باریکند که فوقاش یک موتور میتواند از داخلشان بگذرد. داخل یکی از کوچهها میشوم. از آن باریکها. چند خانه قدیمی سمت راست کوچه کنار هم ردیف شدهاند. سه تا در کوچک و ناهماهنگ که فاصله شان از هم کم است. سمت چپ یک آپارتمان نسبتاً نوساز است. سایهاش افتاده روی خانههای نقلی دو طبقه. کوچه نورگیر نیست. یعنی نور هم اگر باشد، راهی به کوچه باریک پیدا نمیکند.
«کوچه آشتی کنان است!» این را میگوید و میخندد. جای خالی دو تا دندان پایین، توی دهانش به چشم میآید. دوربین را میآورم پایین و سلام میکنم.
اسمش خدیجه است. چادر مشکی سرش کرده و چشمهایش با وجود چروکهای ریز اطراف آن، شاداب به نظر میرسد. از آن شوخهاست. 20سالی میشود که اینجا زندگی میکند. از وقتی شوهر کرده و آمده بالاسر مادرشوهرش نشسته. خودش اینجور میگوید.
«پس خانه تان دو طبقه است؟»
میگوید: «ای، همچین! دو تا اتاق بالا دارد، دو تا پایین. بالا آشپزخانه ندارد. تا چند سال خورد و خوراکمان یکی بود. اما یک کابینت و یک گاز گذاشتیم توی راهرو و خرجمان را سوا کردیم. دوری و دوستی!»
و بعد انگار که تازه از پیدا کردن همصحبت، به وجد آمده باشد، میگوید: «راستی شما شوهر کرده ای؟ چند تا بچهداری؟»
بعد بدون اینکه منتظر جواب بماند، ادامه میدهد: «من 3 تا بچه دارم. دخترم امسال رفته دانشگاه. مدیریت میخواند. دوتای دیگر، دبیرستانی هستند. جایمان تنگ است. بچهها بزرگ شدهاند. خیلی دوست دارم یک واحد آپارتمان نقلی برای خودمان داشته باشیم. آدم راحت پایش را دراز کند با بچه هایش بنشیند. خواستیم یک واحد اجاره کنیم اما کرایهها خیلی بالاست. اینجا تا چند سال پیش اینطوری نبود. حالا خیلی گران شده. پول پیش زیاد نمیخواهند. همه اجاره میخواهند. از کجا بیاوریم با بچه محصل.»
خدیجه با دست انتهای کوچه را نشان میدهد: «خانه ما همانجاست. همان که درش آبی است.»
خانه در آبی، از همان قدیمی هاست؛ همانها که رد نم، روی دیوارهایشان افتاده و رنگ کهنگی از سر و رویشان میبارد. خانههای قدیمی اما خیلی هایشان حالا خراب شدهاند. افتادهاند سر اتوبان.
«آدم هر بار که میآید اینجا، گم میشود از بس که دائم دارد تغییر میکند. کوچهها که خودشان همینجوری تو در تو بودند. حالا هر بار که میآییم سر بزنیم، سر یا ته یک کوچه را بستهاند. جای پارک پیدا کردن هم که برای خودش مصیبتی است. داخل کوچه که نمیشود ماشین برد. بر خیابان هم هیچ وقت جا پیدا نمیشود. باید ماشین را بگذاری و کلی پیاده بروی.» اینها را آقایی میگوید که آمده خانه مادرزنش میهمانی. بچه کوچکش هم بغلش است.
میگوید: «خدای نکرده اگر اینجا اتفاقی بیفتد، مثلاً جایی آتش بگیرد، تا بیایند کمکرسانی کنند، خیلی دیر شده. فکرش را بکنید که مثلاً زلزله بیاید. چطور باید به کسانی که در این کوچههای تنگ گیر افتادهاند، کمک کرد؟! اینها همه بافت فرسوده است. خیلی خانهها خراب شده. بعضیها که افتادهاند توی اتوبان و حاشیهاش و بعضیها را هم دوباره ساختهاند. نوسازی البته خوب است اگر اصولی انجام شود. من نمیدانم چطور مجوز میدهند در یک کوچه دو متری، ساختمان 4 طبقه ساخته شود. کیپ هم. این کوچهها مگر چقدر ظرفیت دارند؟!»
ما محله مان را دوست داریم
گرچه به گفته اهالی، بساط چاقوکشی و قمه کشی که قبلاً سابقه زیادی در این محل داشته، تقریباً برچیده شده، اما هنوز هم بعضیها بدشان نمیآید با انجام اعمال خلافکارانه، همچنان محل را به جولانگاهی برای خودشان تبدیل کنند.
آقای مرادی، یکی از اهالی محل میگوید: «بعضی خیابانهای اینجا، مثل خیابان «ناجی» و «طاووسی» قبلها محل تجمع اراذل و اوباش بود. هر خلافی میکردند. از عربده کشی و چاقو کشی گرفته تا خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی. حالا اما خوشبختانه اوضاع عوض شده. دیگر خیلی از خلافکارهای قدیمی، سنی ازشان گذشته و از جرگه خلافکارها هم بیرون آمدهاند.
مردم اینجا دوست دارند با امنیت زندگی کنند. ما محله مان را دوست داریم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بیشتر کسانی که اینجا ساکن هستند، دوست ندارند به محله دیگری نقل مکان کنند. یک جوری است که آدم عادت میکند.
از وقتی بزرگراه امام علی افتاد توی نظام آباد، خیلی چیزها تغییر کرد. خیلی خانهها خراب شد و افتاد سر اتوبان. شاید برای کسی که از بیرون نگاه میکند، خیلی خوب باشد؛ البته نمیگویم که خوب نیست اما دیگر محله، شکل قبل نیست و یک جورهایی تکه پاره شده است. آدم بعضی وقتها دلش
میگیرد.»
مرد 50 و چند ساله، کمی مکث میکند. انگار یاد روزهای قدیم افتاده باشد.
«خدا رحمت کند اسماعیل را. بچه محلمان بود. نجیب و کاری بود. سرش به کار خودش بود. شاگرد مکانیک بود توی محل خودمان. با چاقو زده بودنش. میگویند اشتباهی! جای یک نفر دیگر! خیلی سال پیش بود. بیست سالمان بیشتر نبود.»
کوچهها را یکی یکی طی میکنم. کوچههای بلند و باریک. اسمها در ذهنم تکرار میشوند؛ اسمهایی که سر در کوچهها نشسته و هرکدام نام شهیدی است که حتماً روزی در خانههای این محل زندگی میکرده، سر کلاس مدرسه هایش درس میخوانده و یک روز هم راهی شده تا جایی دیگر، درس هایش را پس بدهد.
نظام آباد که البته دیگر نامش سال هاست به «شهید مدنی» تغییر کرده، حالا یک جور دیگر است برایم. کوچههای باریک. عصرهای شلوغ. چراغ مغازهها که کیپ هم ردیف شدهاند. اسمهایی که در ذهنم رژه میروند. خاطره اهالی از محرمهای پرشور...
اصغر آقای بقال راست میگفت؛ اینجا برای خودش کلی داستان دارد. (مریم طالشی/ایران)
وقتی قرار باشد خودت به تنهایی زندگی کنی یعنی باید توانایی مدیریت زندگیت را پیدا کرده باشی، برای خودت چارچوب داشته باشی، با مهارتهای زندگی آشنا باشی، بتوانی مخارجت را تامین کنی، ویژگیهای شخصیتیات برای تنها بودن مناسب باشد و خلاصه بلد باشی بدون کمک گرفتن از دریای پربرکت پول پدر خوب زندگی کنی.
اگر تا همین چند سال پیش نام خانه مجردی تداعیگر چند دانشجوی درسخوان بیخوابگاه بود، که در یک خانه کوچکِ شلوغ و پلوغ دانشجویی، دور هم زندگی میکنند حالا دیگر تعریف خانه مجردی خیلی وسیعتر از این حرفهاست. آمار وزارت ورزش و جوانان در سال 1391 نشان میدهد که حدود 30 درصد جوانان ایرانی ساکن شهرهای بزرگی چون تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، اهواز و شیراز زندگی مجردی را انتخاب کردهاند.
عباسپور صاحب آژانس مسکن در منطقه یک تهران میگوید: تجربه شخصی من نشان داده که هر چه به مناطق مرفهنشین نزدیکتر میشویم ـ حتی با وجود افزایش چشمگیر قیمتها ـ تمایل به خانه مجردی هم بیشتر میشود. در گذشته متقاضیان خانههای مجردی معمولا آقایان بودند اما حالا نسبت جنسی تقریبا برابر شده است. بسیاری از صاحبخانهها نظر مثبتی نسبت به اجاره دادن منزلشان به یک فرد مجرد ندارند اما اگر صاحبخانه خودش در محل مذکور زندگی نکند یا خارج از کشور باشد، مجرد یا متاهل بودن مستاجر برایش چندان فرقی نمیکند.
اما چه میشود که جوانان ناگهان دست به کار میشوند و زمزمه جدایی سر میدهند؟ دلایل زیادی برای این جدایی وجود دارد، برخی از این دلایل منطقی و غیرقابل پیشگیری است مثل قبول شدن دانشگاهی در شهری دیگر و عدم تعلق خوابگاه به فرد یا ماموریتهای کاری طولانی مدت یا استخدام شدن در یک شغل مناسب و پردرآمد در شهری دیگر که چارهای جز اجاره خانه نمیگذارد. یکی دیگر از دلایل افزایش خانههای مجردی مربوط به زوجینی است که از هم طلاق گرفتهاند و پس از سالها زندگی مستقل از خانواده دیگر نمیتوانند در خانه پدری و تحت نظر و کنترل آنها زندگی کنند.
معمولا کسانی که پس از طلاق به منزل پدری بازگشتهاند میگویند جایگاهشان در خانه پدری، با قبل از ازدواج تفاوت معناداری پیدا کرده و حضورشان بهگونهای مزاحمت برای اعضای خانواده محسوب میشود. خانم جلالی بانویی پنجاه و شش ساله که مدتی از متارکه دخترش میگذرد، میگوید: علاوه بر تحمل غم زندگی فرزندش، همیشه نگران تنهایی اوست، هفتهای چندبار به منزل دخترش سر میزند و با وجود تمام اعتماد قلبی که به دخترش دارد، به دلیل حرف و حدیثهای احتمالی هنوز در فامیل این مساله را عنوان نکرده که فرزندش خانه جدا گرفته است.
از والدین سختگیر تا والدین سهلگیر
اما از مهمترین دلایل جدایی از خانواده، روابط نابسامان در خانواده است. وقتی فرد حمایت عاطفی کمی از خانواده دریافت میکند احتمال فاصله گرفتن از خانواده در او بیشتر میشود. والدین سختگیر و متعصب که کنترل زیادی بر فرزندانشان اعمال میکنند در نهایت روابط متشنجی را میسازند که فرزند را برای جدایی از خانواده آماده میکند. از سوی دیگر والدین سهلگیری که در جدایی فرزند مشکل چندانی نمیبینند، از این حربه برای مدیریت اهداف و زندگی فرزندشان استفاده میکنند.
مهزاد هجده ساله که آرزوی داشتن یک خانه مستقل را دارد، میگوید: پدرم قول داده و قولش را مکتوب کرده که اگر دانشگاه سراسری داروسازی قبول شوم یک خانه شش دانگ را به نامم میکند، در صورتیکه دانشگاه آزاد قبول شوم نیمی از یک خانه را به نامم میکند و اجازه میدهد مستقل شوم. پرسیدم به داروسازی علاقه داری؟ پاسخ داد: اصلا! من عاشق هنر هستم، سال گذشته طراحی صنعتی قبول شدم اما اگر آن را میخواندم دیگر از مستقل شدن و خانه شخصی خبری نبود. تصمیم گرفتم امسال را پشت کنکور بمانم و درس بخوانم شاید داروسازی قبول شدم، هر چه باشد به مزایای مالیاش میارزد.
جوانی که تصمیم میگیرد از خانواده جدا شود از قدم اولِ این جدایی باید خودش را برای مشکلاتی چند آماده کند. قبل از هر چیز نگاه جامعه ایرانی به یک مجرد است که هر چند نسبت به گذشته تلطیف شده، اما همچنان مردم نسبت به کسانی که مجردی زندگی میکنند نگاه مثبتی ندارند. شاید به همین دلیل بسیاری از دخترانی که قصد گرفتن خانه دارند خود را مجرد معرفی نمیکنند و سعی میکنند بهگونهای جلوه دهند که پس از اسبابکشی کسانی به آنها میپیوندند، ضمن اینکه باید مسائل امنیتی خانه را نیز در نظر داشته باشند. برای پسران هم اجاره خانه مجردی کار چندان سادهای نیست.
وقتی خانهای اجاره شد و دختر یا پسر در چاردیواری تنهاییاش سکنی گزید باید بتواند تمام کارهایی را که نیاز به دو یا چند نفر دارد تکنفره مدیریت کند، جابهجا کردن اسباب و وسایل منزل، فائق آمدن بر ترسهایی مثل ترس از تنهایی، مواجه شدن با شرایطی مثل بیماری و محافظت کردن از خویش در مقابل خلافکارها.
آسیبهای زندگی مجردی برای اجتماع
کاهش در انگیزه ایجاد خانواده: بررسیها نشان داده است معمولا جوانانی که در خانههای مجردی ساکن میشوند به احتمال کمتری زیر بار تعهد و ازدواج میروند و 70 درصد دخترانی که تنها زندگی میکنند بهطور قطعی مجرد باقی میمانند و این آمار نشان میدهد که نگاه منفی جامعه نسبت به خانه مجردی هم میتواند یکی از دلایل همین تجردهای قطعی باشد. این مساله از آنجایی نگرانکننده است که اگر به این صورت پیش برود بتدریج بنیان خانواده در جامعه رو به سستی میگذارد.
زندگی بدون نظارت خانواده: با توجه به اینکه خانواده یکی از ابزار کنترلهای اجتماعی محسوب میشود، احتمال ایجاد رفتارهای پرخطر از طرف کسانی که زندگی مجردی را برگزیدهاند خود بخود بیشتر خواهد بود. جوان تنها و مجرد به جبر تنهاییاش مستعد افسردگی و اضطراب است و به احتمال بیشتری در دراز مدت درگیر مسائلی از جنس اعتیاد به مشروبات الکلی یا مواد مخدر، بیبندوباریهای اخلاقی و روابط نامشروع خواهد شد. شاید به همین دلیل باشد که وقتی در مکانی جرمی اتفاق میافتد انگشت نشانه به سمت خانههایی است که برچسب خانه مجردی به آنها خورده است.
عیبهایش همه گفتی، هنرش نیز بگوی
در کنار تمام این معایب، باید گفت با توجه به واقعیتهای جامعهمان باید بپذیریم که سبک زندگی مجردی واقعیت دارد و صددرصد آسیبزا نیست. وقتی کسی تنها زندگی میکند اختیار تمام زندگی دست خودش است و همین مساله، هم فرصت میسازد و هم تهدید.
زندگی مجردی خود به خود برخی تنبلیها و کاهلیهای دوران جوانی را کاهش میدهد. دیگر مادری نیست که لباسها را بشوید و اتو کند، بار درست کردن غذا و تمیز کردن خانه به دوش خودش است و پدری هم قرار نیست خرج هزینههای سرسام آور زندگی را تقبل کند و فرد مجبور است بیشتر قدر پولش را بداند و زودتر وارد بازار کار شود. زندگی مجردی و خوابگاهی معمولا روی سخت زندگی را هم به جوانان نشان میدهد و همین مساله آنها را مسئولتر میکند.
شاید گمان کنید در خوابگاه تنها مشکل، نبودن غذای خوشمزه و لباسهای تمیز و اتوکشیده است، اما کافیست یک عصر جمعه پاییزی که دو ماهی از شروع کلاسها گذشته سری به یک خوابگاه بزنید تا ببینید دانشجویان بیشتر از غذای خوب و لباس تمیز، دلتنگ یک جمع گرم خانوادگی هستند؛ دیدن یک سریال کنار اعضای خانواده، نشستن کنار سفرهای که همه دورش جمع هستند، نظر دادن درباره اتفاقات روزمره و... . این زندگی تحصیلی بیش از هر چیزی به جوانان نشان میدهد زندگی یک امر جدی است و اگر قرار باشد بیبرنامه و بیهدف زندگی کنند نمیتوانند از پَسَش برآیند.
در کنار این مسئولیتپذیری وقتی قرار نیست فرد برنامهاش را با دیگران هماهنگ کند، تمام زمانی که دارد متعلق به خودش است، پس میتواند ساعت خوابش را با برنامه شخصیاش تنظیم کند. ممکن است شبها را بیدار بماند و به کارهایش برسد و در عوض در طول روز ساعات بیشتری را به استراحت بپردازد بدون اینکه بخواهد اعتراض مادر یا نصیحتهای پدر را تحمل کند. این تنهایی و سکوت فرصتی فراهم میکند تا فرد با کتاب مانوس شود یا با سرگرمیهای سالم دیگری مثل تماشای فیلم، رفتن به سینما و تئاتر و عضو شدن در گروههای ورزشی مختلف مثل کوهنوردی ساعاتش را پر کند.
(شیما نادری / چاردیواری ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
اگر شما به دنبال راهی، برای از دست دادن وزن میگردید و یا فقط میخواهید از آنچه که مینوشید، آگاهتر شوید، یک گزینه جدید و فوق العاده برای شما وجود دارد: لیوان هوشمندی به نام «وسیل» .
با وسیل دست مایعات کالری دار رو میشود و نوشیدنیهای شیرین هیچ جایی برای پنهان شدن ندارند. وسیل یک فنجان همراه با سنسور است که میزان کالری و مواد مغذی در نوشیدنی را اندازه گیری کرده و میخواند.
این وسیله میتواند به شما بگوید که دقیقا چه چیزی در لیوان خود دارید، تعداد کالریهای که موجود در نوشیدنی را اندازه گیری میکند و توسط یک اپلیکیشن تلفن همراه، در بهینه سازی مصرف روزانه و هفتگیتان به شما کمک میکند.
.
«جاستین لی»که سازنده وسیل است، میگوید: «ما این لیوان را طراحی کردیم، تا همراه شما در محل کار و خانهتان شود، یعنی جاهایی که بیشتر زمانتان را صرف میکنید، اما شما میتوانید در مواقع و موقعیتهای دیگر نیز از آن استفاده کنید.
هر زمانی که شما وسیل را از چیزی پر کنید، یک صفحه دیجیتالی تعداد کالریها را که توسط سنسور موجود در لیوان شمرده شدهاند، نشان میدهد. اپلیکشین همراه نیز جزئیات بیشتری از جمله میزان کلِ پروتئین و قند و یک راهنما حاوی میزان رسیدن شما به اهداف رژیم غذاییتان را نشان میدهد.
لی میگوید: اگر شما آنچه که مصرف میکنید را پیگیری کنید، احتمال اینکه به اهداف سلامتی خود دست یابید، بسیار بالاتر است . متاسفانه، لی از آشکار کردن جزئیات زیادی از شیوه سنجش کالری در داخل لیوان در اختیار ما قرار نمیدهد. بنابراین، ما تنها باید به کلام او که این دستگاه دقیق است، اعتماد کنیم.
علاقه مندان میتوانند این محصول را با قیمت ۹۹ دلار پیش خرید کرده و یا منتظر عرضه محصول، در اوایل سال ۲۰۱۵ بمانند. قیمت لیوان پس از عرضه رسمی به بازار ۱۹۹ دلار خواهد بود.(مجله مهر)
اگر احساس فرسودگی و خستگی میکنید راه حل ساده آن یک خواب خوب است؛ هر چند نمیتوان تمام عواملی را که در خواب اختلال ایجاد میکند کنترل کرد اما میتواند عاداتی را دنبال کرد که خواب بهتر به همراه دارد.
بر این اساس محققان مایوکلینیک در گزارشی دستورالعملهای بهداشتی برای برخورداری از یک خواب خوب ارائه کردهاند که به شرح زیر است:
یک برنامه زمانی برای خواب داشته باشید
هر روز حتی در روزهای آخر هفته، تعطیلات و روزهای که سرکارنمی روید در یک زمان مشخص برای خواب به رختخواب بروید.
اگر در عرض ۱۵ دقیقه به خواب نرفتید، بلند شده و خود را مشغول انجام کاری کنید و زمانی که خسته شدید دوباره به رختخواب بازگردید. هیچگاه خود را وادار به خوابیدن نکنید.
با شکم پر یا خالی به رختخواب نروید
گرسنه یا با شکم پر به رختخواب نروید، چرا که هر دو وضعیت در خواب اختلال ایجاد میکند.
مراقب نوشیدن کافئین و استعمال سیگار نیز باشید. اثرات تحریک آمیز نیکوتین و کافئین چند ساعت در بدن میماند و در کیفیت خواب اختلال ایجاد میکند.
همچنین مقدار نوشیدنیهای خود را قبل از خواب محدود کنید تا مجبور نشوید نیمه شب برای رفتن به دستشویی، بیدار شوید.
برای قبل از خواب خود یک برنامه تکراری داشته باشید
هر شب قبل از خواب یک سری کارهای تکراری انجام دهید تا بدن شما دریابد که وقت خواب فرا رسیده است. (دانستنیهای خواب)
این کارها میتواند شامل گرفتن یک دوش آب گرم، خواندن کتاب، گوش دادن به موسیقی آرام بخش و ترجیحا در نور کم باشد.
حرکات آرامش بخش نیز میتوانند با کاهش مرحله گذر از بیداری به خواب، موجب خواب بهتر شود.
توجه داشته باشد که قبل از خواب تلویزیون تماشا نکنید، زیرا تحقیقات نشان داده است که تماشای تلویزیون در خواب اختلال ایجاد میکند.همچنین استفاده از تبلت و تلفن همراه سبب اختلال در خواب میشود.
اتاق راحتی برای خواب فراهم کنید
یک اتاق مناسب برای خواب خود فراهم کنید که غالبا سرد، تاریک و آرام باشد. برای این منظور از پردههایی که اتاق را تاریک میکند استفاده کنید. ملحفه و بالش نیز میتوانند در ایجاد یک خواب خوب نقش داشته باشد.
چرتهای نیمروزی خود را محدود کنید
چرت زدنهای طولانی نیمروزی میتواند در خواب شب اختلال ایجاد کند به ویژه اگر انسان به بیخوابی مبتلا و کیفیت خواب شبانه ضعیفی داشته باشد.
اگر میخواهید در طول روز چرت بزنید، مدت چرت زدن خود را به حدود ۱۰ تا ۳۰ دقیقه محدود کنید و بیشتر این خواب را به اواسط ظهر موکول کنید.
فعالیت ورزشی را در کارهای روزانه خود بگنجانید
انجام فعالیتهای منظم ورزشی میتواند باعث بهبود خواب شود و به انسان کمک کند که سریعتر به خواب رود و از خواب عمیق لذت ببرد.
زمان ورزش نیز بسیار مهم است اگر نزدیک به زمان خواب ورزش کنید ممکن است بیش از حد انرژی پیدا کنید و نتوانید بخوابید بنابراین بهتر است زودتر از زمان خواب ورش کنید.
اضطراب و تنش خود را مدیریت کنید
زمانی که کارهای زیادی برای انجام دادن و مجبورید به آنها فکر کنید خواب شما دچار مشکل میشود.
برای رسیدن به آرامش روشهایی را برای مدیریت تنش و اضطراب خود انتخاب کنید. برای این منظور کارهای خود را سازماندهی، اولویت بندی کرده و برخی از آنها را به دیگران واگذار کنید.
همچنین میتوانید مسائلی که ذهن شما را مشغول کرده بر روی کاغذ بنویسید و آنها را برای فردا بگذارید.(ایرنا)
دوشنبه 17 فروردین 1394 ساعت 12:30
جام جم سرا- در بسیاری از جاهای کشورمان اگرچه نشانههایی از مدرنیته باعث تغییر برخی آداب و رسوم شده است اما هنوز هم هستند اقوام یا مراسمی که آیینهای خود را به شکل سنتی یا با تلفیقی میان روشهای سنتی و جدید برگزار میکنند؛ یکی از این آیینها، ازدواج است. مهمانتان میکنیم به مجلس عروسی یک زوج ترکمن در استان گلستان.
به همین دلیل، غربالگری برای تشخیص بیماران دیابتی بسیار ضروری تلقی شده و به تمام افراد بالای 45 سال به طور جدی توصیه میشود که برای اندازهگیری قند خون به آزمایشگاه مراجعه کنند.
دکتر علیرضا استقامتی، فوقتخصص غدد و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در این خصوص توصیه میکند: نهتنها افراد بالای 45 سال، بلکه در سنین زیر چهل و پنج سالگی نیز کسانی که جزو گروههای پرخطر تلقی میشوند باید برای اندازهگیری قند خون مراجعه کنند. گروههای پرخطر، شامل افراد چاق، کسانی که سابقه خانوادگی بیماری دیابت در فامیل درجه یک دارند، مبتلایان به فشار و چربی خون بالا، بیماران قلبی ـ عروقی، دخترانی که سابقه سندرم تخمدانهای پلیکیستیک دارند، خانمهایی که بچههایی با وزن بیش از 5/4 کیلوگرم به دنیا آوردهاند و افرادی میشود که قند خون ناشتای مختل دارند.
آیا بیماری دیابت قابل پیشگیری است؟
تاکنون هیچ گونه روش پیشگیری موثر برای دیابت نوع یک شناخته نشده، اما دیابت نوع دو با استفاده از تغییر شیوه زندگی، رژیم غذایی مناسب و ورزش قابل پیشگیری است.
به گفته دکتر استقامتی، ورزش کردن مداوم به میزان بیش از 150 دقیقه در هفته در پیشگیری از دیابت بسیار موثر است. البته در موارد خاص نیز با استفاده از داروهایی مانند متفورمین میتوان از پیشرفت قند خون ناشتای مختل یا ابتلا به دیابت نوع دو پیشگیری کرد.
این فوقتخصص غدد تاکید میکند: یک رژیم غذایی تعریف شده ثابت برای همه افراد مبتلا به دیابت وجود ندارد، بلکه متناسب با وزن، قد و فعالیت افراد، رژیم غذایی آنان متفاوت است، اما بدون شک مبتلایان به دیابت باید در رژیم غذایی خود بیشتر از میوهها و سبزیجات استفاده و سعی کنند مصرف چربیها، بویژه چربیهای اشباعشده را کاهش دهند، ولی مصرف روغنهایی چون زیتون، هسته انگور و کلزا برای آنان مجاز است. از سوی دیگر، مصرف مواد شیرین و نمک هم در دیابتیها باید بسیار محدود و کنترل شده باشد.
رژیم غذایی و ورزش؛ درمان دیابت
در مبتلایان به دیابت نوع دو که بیشتر بزرگسالان را درگیر میکند، رژیم غذایی در کنار ورزش و فعالیت بدنی، پایه اساسی و اصلی درمان را تشکیل میدهد.
دکتر قیاسی در این باره توضیح میدهد: از آنجا که اکثر کسانی که دیابت نوع دو دارند، چاق هستند یا اضافه وزن دارند باید ابتدا به کاهش و کنترل وزن خود اقدام کنند. به خاطر داشته باشید که نیمی از کالری مورد نیاز روزانه در دیابتیها باید از طریق مواد نشاستهای تامین شود چون در غیر اینصورت، تامین انرژی از طریق مواد چربی یا پروتئین صورت خواهد گرفت که مشکلساز خواهد بود.
وی میافزاید: نان و برنج، غذای اصلی دیابتیها را تشکیل میدهد، البته مصرف آن باید کاملا کنترلشده باشد. در این خصوص توصیه میشود میزان برنج برای وعده ناهار بین شش تا هشت قاشق باشد. البته استفاده از سبزیجات نیز در وعدههای غذایی دیابتیها ضروری است. بیشک ۲۰ تا ۳۰ درصد انرژی روزانه نیز باید از طریق پروتئینهای کم چرب تامین شود. فراموش نکنید که رژیم غذایی سالمندان دیابتی بستگی به میزان فعالیت آنها دارد.
کنترل سختگیرانه دیابت
منظور از کنترل سختگیرانه دیابت، انجام منظم و پیگیرانه اموری است که مبتنی بر تمام اهداف درمانی دیابت است. به بیان دیگر، کنترل سختگیرانه دیابت روشی است که در آن پایههای اصلی درمان دیابت یعنی آموزش، کنترل روزانه، تغذیه صحیح، فعالیت جسمانی و داروها به طور همزمان مورد استفاده قرار میگیرد و لازمه آن مشارکت فعال فرد دیابتی در طرح درمانی ارائه شده از سوی تیم مراقبت از دیابت یعنی پزشک معالج، پرستار آموزش دیده و متخصص تغذیه است.
بیشک یکی از ضرورتهای این روش انجام منظم آزمایشهای مکرر قند خون در منزل و بهکارگیری نتایج آنها در تنظیم داروها و نحوه تغذیه و فعالیت بدنی است. انجام تزریقات متعدد انسولین نیز یکی از روشهای شناخته شده درمانی در کنترل سختگیرانه دیابت نوع یک است.
دکتر استقامتی میگوید: مطالعات گسترده و دقیق علمی نشان داده است که در هر دو نوع دیابت، میزان عوارض مزمن در افرادی که تحت کنترل دقیق قرار داشتهاند نسبت به افرادی که به شکل معمولی کنترل میشوند، کاهش قابل ملاحظهای دارد. بر این اساس توصیه میشود همه بیماران تحت کنترل دقیق قرار گیرند. بر مبنای معیارهای موجود، قند خون ناشتا در حد 80 تا 130 میلیگرم و میزان قند خون، دو ساعت بعد از غذا باید کمتر از 160 یا 180 میلیگرم و میزان هموگلوبین «A1C» کمتر از 7 درصد باشد. البته باید توجه داشت که در سنین کودکی و افرادی که در دهه هفتم یا هشتم زندگی هستند میزان هموگلوبین «A1C» بین 8 تا 8.5 درصد به عنوان ملاک کنترل مناسب قند خون شناخته میشود.
باورهای غلط دیابتی را از ذهن پاک کنید
باورهای اشتباهی درباره دیابت در بین مردم وجود دارد که ضروری است مورد توجه قرار بگیرد و اصلاح شود. این باورها عبارت است از:
ـ انسولین ایجاد اعتیاد میکند.
ـ در صورت تزریق انسولین نیاز به رژیم غذایی نیست.
ـ مصرف مواد نشاستهای در افراد دیابتی ممنوع است.
ـ مصرف قندهای طبیعی در بیماران دیابتی بلامانع و آزاد است.
ـ بیماران دیابتی نوع یک نباید هیچوقت ورزش کنند.
ـ حتی در صورت افت قند نباید ماده شیرین مصرف کنند.
ـ دیابتیها با تزریق انسولین مجاز هستند به میزان دلخواه غذا بخورند.
ـ در صورت تزریق انسولین هیچگاه دیابتیها دچار عارضه نمیشوند.
پونه شیرازی / گروه سلامت