به
گزارش سلامت نیوز به نقل از زندگی آنلاین، شما هر روز از دست های تان
استفاده می کنید و به انواع و اقسام اجسام دست می زنید. هر وقت به دلیلی می
خواهید به صورت تان دست بزنید، مطمئن باشید، دست های تان تمیز باشد.
دست های آلوده ممکن است موجب جوش درآوردن روی صورت شود و اگر هم به دلیلی دیگر صورت تان جوش زده باشد، جوش ها را عفونی می کند.
2- لب هایتان را لیس نزنید
لیس زدن مکرر لب ها، موجب خشکی لب می شود. اگر لب هایتان خشک و ترک خورده است، با چرب لب آنها را چرب کنید.
بدین ترتیب ناخودآگاه لب های تان را لیس نخواهید زد. یا اینکه شب ها قبل از خواب یک لایه وازلین به لب هایتان بمالید.
وازلین، درمان بسیار موثری برای لب های خشک و ترک خورده است. روش دیگر داشتن لب های نرم، لایه برداری است.
بدین ترتیب که به مدت یک هفته، کمی شکر دایره وار به لب هایتان بمالید و اجازه دهید حدود 2 دقیقه شکر روی لب هایتان بماند، سپس آنها را بشویید.
اگر این کار را شب ها قبل از خواب انجام دهید و بلافاصله وازلین بمالید، موثرتر است.
3- چشم هایتان را نمالید
پوست اطراف چشم بسیارظریف و نازک است، مالیدن چشم ها موجب تورم اطراف و همچنین سرخی چشم می شود.
هر زمان مجبور بودید به چشم تان دست بزنید، با نوک انگشتان تان و دستمالی تمیز این کار را انجام دهید.
4- دست به جوش هایتان نزنید
جوش ها، منافذ بسته شده پر از باکتری هستند، بنابراین تماس با آنها به پوست تان صدمه می زند و ممکن است ردشان روی صورت تان باقی بماند. برخی از داروهای تجویزی می توانند جوش ها را درمان کنند.
اما اگر نمی خواهید ازدارو استفاده کنید، یک روز در میان، مقدار کمی روغن درخت چای روی جوش ها بمالید.
این کار تا حد بسیار زیادی از تورم می کاهد و در نتیجه جوش ها کوچکتر شده و کمتر مورد توجه قرار می گیرند.
5- از بندهای پارچه ای استفاده کنید
برای بستن موهایتان از بندهای پارچه ای استفاده کنید. یا کش ها مورد استفاده تان، روکش های پارچه ای داشته باشند. زیرا بندهای کشی موجب موخوره می شوند.
6- از وسایل آرایشی داغ استفاده نکنید
استفاده از وسایل آرایشی داغ مانند سشوار، بابلیس و اتوی موجب خشک شدن مو و دو شاخه شدن نوک مو می شود.
اگر لازم است که موهایتان را خشک کنید، از حرارت متوسط سشوار استفاده کرده و آن را در فاصله ای 25 تا 30 سانتی متری مو نگهدارید. یا هنگام استفاده از بابلیس، از سرم محافظ حرارت استفاده کنید.
این سرم ها نه تنها از پوست سرتان محافظت می کنند، بلکه موجب درخشندگی موها نیز می شوند.
7- هر روز موهایتان را نشویید
این کار آسان ترین راه برای خشک و وز کردن موهاست. شستن دایمی موها، موجب از دست رفتن چربی های طبیعی سر می شود.
افرادی که موهای بلند دارند، بهتر است کمتر موهای شان را بشویند.
اما اگر موهایشان تا روی شانه ها بود، شستن یک روز در میان آنها کافی است.
8- جویدن ناخن ها
اگر عادت به جویدن ناخن هایتان دارید، برای ترک این عادت مضر، حداقل روزی یکبار روی ناخن هایتان اندکی روغن بدمزه بمالید تا آرام آرام عادت بد جویدن ناخن از سرتان بیفتد.
یا می توانید بین دندان ها و نوک انگشتان تان مانعی بگذارید.
مثلا دستکش به دست کنید و یا با استفاده از باندهای چسبی، نوک انگشتان تان را بپوشانید.
این روش در ترک این عادت بسیار موثر است. روش دیگر ترک جویدن ناخن، جویدن آدامس بدون شکر است.
این کار باعث می شود که حواس تان از ناخن جویدن منحرف شود. روش دیگر جلوگیری از ناخن جویدن، زیبا نگهداشتن آنهاست.
اگر ناخن هایتان را به زیبایی مانیکور کنید، مراقب هستید تا به آنها صدمه نزنید.
هنگام لاک زدن از رنگ های قرمز و یا صورتی پررنگ استفاده کنید تا جویدن ناخن هایتان را بسیار برجسته کند. با دیدن این خرابی ها، یاد می گیرید که دیگر ناخن هایتان را نجوید.
9- به سلامت ناخن هایتان توجه کنید
ناخن های سالم، شکننده نیستند و ظاهری زیبا دارند.
برای سلامت ناخن ها، رژیم غذایی سرشار از مواد مغذی، ویتامین و مواد معدنی مانند کلسیم، منیزیم و اسیدهای چرب در نظر بگیرید.
مصرف تخم مرغ، ماهی های چرب، میوه، سبزیجات سبز برگدار و آجیل گزینه های خوبی هستند.
همچنین با استفاده از کرم های مخصوص ناخن، آنها را مرطوب نگهدارید. این کار جلوی شکنندگی آنها را می گیرد.
10- ناخن هایتان را کوتاه نگهدارید
کوتاه و یا در حد متوسط نگهداشتن ناخن ها، جلوی شکستن و ضعیف شدن آنها را می گیرد.
ناخن های بسیار بلند در معرض صدمات بسیاری هستند.
کمبود ویتامین C باعث کدر و شکننده شدن موها می شود. در ضمن ویتامین C نه تنها در جذب آهن نقش دارد، بلکه پیش نیاز تولید کلاژن در بدن است و کلاژن در رشد موها نقش دارد. بدن ما خود توانایی تولید این ویتامین را ندارد و باید با مصرف میوه و سبزیجات سالم و تازه میزان نیاز بدن را برطرف کنیم.
١) موها از پروتئین تشکیل شده اند و برای رشد به این ماده نیاز دارند. مصرف پروتئین هایی مانند گوشت قرمز کم چرب یا گوشت مرغ و تخم مرغ و حتی محصولاتی بر پایه سویا یا نخودسبز می تواند به رشد سریع تر موها کمک کند. این محصولات به تولید کراتین که ساختمان اصلی مو را تشکیل داده کمک می کنند.
2) چربی های مفید در جذب بهتر برخی ویتامین ها از جمله A، D، E و K نقش دارند. در عین مصرف به اندازه چربی های مفید مثل امگا3، باید مراقب مصرف چربی های اشباع و اسیدهای چرب ترانس و روغن های هیدروژنه باشید.
3) آهن وظیفه اکسیژن رسانی به سلول ها را برعهده دارد. بهترین منابع آهن، گوشت قرمز و ماهی است. غلات، حبوبات و محصولاتی بر پایه سویا هم حاوی آهن گیاهی هستند.
4) روی یا زینک ماده دیگری است که به ترمیم بافت ها کمک می کند و در کارکرد بهتر غدد اطراف فولیکول مو تاثیرگذار است. تخم مرغ، جوانه گندم و کاکائو سیاه حاوی زینک هستند.
5) کمبود ویتامین C باعث کدر و شکننده شدن موها می شود. در ضمن ویتامین C نه تنها در جذب آهن نقش دارد، بلکه پیش نیاز تولید کلاژن در بدن است و کلاژن در رشد موها نقش دارد. بدن ما خود توانایی تولید این ویتامین را ندارد و باید با مصرف میوه و سبزیجات سالم و تازه میزان نیاز بدن را برطرف کنیم. کودکان 9 تا 13 سال به 45 میلی گرم ویتامین C و نوجوانان 14 تا 18 سال به 70 میلی گرم و افراد بزرگسال به 75 تا 90 میلی گرم ویتامین C نیاز دارند.
6) ویتامین A در سلامت پوست سر نقش دارد و در نتیجه می تواند فضای مناسبی برای رشد سریع تر موها فراهم کند. این ویتامین در هویج، اسفناج، انبه، طالبی و توت سیاه و سفید موجود است.
7) ویتامین D در کنترل میزان ترشح سبوم نقش دارد و با این کار می تواند به سلامت و رشد سریع مو کمک کند.
8) ویتامین های گروه B و بیوتین در سلامت موها و پیشگیری از ریزش و رشد متناسب آنها دخیل اند. می توانید از مکمل این ویتامین ها که در داروخانه ها به فروش می رسد هم استفاده کنید.
منبع: آکاایران
جام جم سرا: در ابتدای ازدواج تفاوت فرهنگ خانوادهها کمی باعث متشنجشدن رابطهمان میشد، اما به مرور زمان توانستیم این مشکلات را هم حل کرده و اکنون هر دوی ما ارتباط خوبی با خانواده طرف مقابل داریم، اما یک نکته مرا آزار میدهد، هر بار که میخواهیم با هم حرف بزنیم، کارمان به بحث و گاهی هم دعوا میکشد. هیچ مشکل خاص اقتصادی یا اعتقادی در زندگیمان وجود ندارد، اما صحبتکردن ما بر سر موضوعاتی پیشپاافتاده هم در نهایت به بحث کشیده میشود. چگونه میتوانم آرامش بیشتری را بین خود و همسرم ایجاد کنم؟
پاسخ مشاور: زندگی زناشویی یعنی کنار هم بودن و هم مسیر شدن دو نفر که فرزندان دو خانواده متفاوت هستند، هر قدر هم که در ابتدای راه برای انتخاب یک شریک شبیه به خود تلاش کرده باشید بازهم به غیر از تفاوتهای خاص زنانه و مردانه که طبیعی است، تفاوتهای تربیتی هم وجود دارد که باید به مرور زمان آنهایی که قابل بر طرف شدن هستند، برطرف شوند و بقیه درک و پذیرفته شوند تا زندگی در مرحله آرامش قرار بگیرد.
رسیدن به نقطه تفاهم به معنی نبود اختلاف سلیقه نیست. این نکتهای است که بسیاری از زوجها به آن توجه نمیکنند و همین موضوع باعث میشود تا تصورشان از یک «ازدواج آرمانی» خراب شود. اینکه شما و همسرتان با هم صحبت میکنید یک نکته روشن در روابط تان است.
برخی از زوجها زمانی برای مشاوره میآیند که میگویند ما هیچ دلیلی برای حرف زدن و حتی مخالفت با هم نداریم، این زوجها به مرحله طلاق عاطفی رسیدهاند و سر و سامان دادن به رابطهشان کمی مشکل است اما شما و همسرتان با هم گفتوگو میکنید و این به معنی اهمیت داشتن نظر طرف مقابل برای هر دوی شماست.
حال باید این گفتوگو را جهتدار کرده و قوانینی برای ابراز عقیدههای تان وضع کنید و به آن پایبند باشید تا گفتوگویتان هر بار به مشاجره تبدیل نشود. به خاطر داشته باشید گاهی مشاجره و دعوا هم اجتنابناپذیر است پس تصور یک رابطه همیشه سبز و خرم را از ذهن تان بیرون کرده و واقع بین باشید، اما برای دور کردن گفتوگوهایتان از مشاجره چند نکته را مد نظر داشته باشید:
گفتوگو باید دو طرفه و هدفمند باشد. اگر یک نفر تنها گوینده باشد و نگذارد طرف مقابل حرف بزند، نتیجه مطلوبی به دست نمیآید.
بهتر است وقتی در مورد موضوع خاصی با هم حرف میزنید مثل تصمیمگیری در مورد مقصد سفر، حواستان به صورتجلسه این گفتوگو باشد. برخی همسران قرار است درباره خرید مبلمان برای اتاق نشیمن با هم حرف بزنند، اما بحث به رفتار غلط مادرشوهر در روز عقدکنان ختم میشود که نتیجهای جز دلخوری و نیمهکاره ماندن بحث نخواهد داشت.
نکته مهم برای یک گفتوگوی موثر این است که همیشه حواستان به ارزشها، خط قرمزها و در یک کلمه حساسیتهای همسرتان باشد و سعی کنید حرفی نزنید که بعد از اتمام بحث مجبور شوید به خاطر آن عذرخواهی کنید، اما اگر نتوانستید هیجانتان را کنترل کنید و رفتار نامناسبی داشتید، حتما از همسرتان عذرخواهی کرده و نگذارید دلخوری بین شما ماندگار شود.
با هم حرف بزنید، نظرتان را مودبانه بیان کنید و بگذارید همسرتان هم نظراتش را بگوید حتی اگر مخالف با شما باشد، اینگونه ارتباطتان زنده میماند. برای زندگی کنار هم، یک ارتباط زنده با کمی اختلاف و بحث، بهتر از مرگ ارتباط است. (ضمیمه چاردیواری)
ندا داوودی
جام جم سرا: باید به خاطر داشته باشید هر لحظه و موقعیت، شانس و فرصتی تازه با خود به همراه دارد و چنانچه به آنها اهمیت بدهید زندگیتان بسیار متفاوت خواهد بود. در این مبحث قصد داریم به هفت عادت سازنده در زندگی بپردازیم که معمولا افراد موفق از آن بهرهمند هستند.
عادت اول: فعال باشیم
افراد فعال همیشه مسئولیت زندگی خود را بهعهده میگیرند و هرگز شکستهایشان را به گردن والدین، ژنتیک یا شرایط محیط زندگیشان نمیاندازند. این افراد برخلاف افراد منفعل ـ که بشدت تحت تاثیر محیط زندگیشان هستند و همیشه منابع خارج از وجود خود را سرزنش میکنند ـ نوع رفتار و عملکردشان را خودشان تعیین کرده و در مسیر خواستههایشان پیش میروند، اما افراد انفعالی رفتارشان بر مبنای شرایط محیط زندگیشان مدام در حال تغییر است. اگر هوا خوب باشد، حال آنها نیز خوب است، اما اگر کوچکترین مشکلی پیش بیاید طرز فکر و عملشان به هم میریزد و به زمین و زمان بد میگویند و خود را قربانی شرایط تصور میکنند. آنها هرگز خود را مقصر نمیدانند و مسئولیت کارهایشان را به عهده نمیگیرند. ولی افراد فعال به جای واکنشهای نامناسب در برابر دشواریها از زمان و انرژیشان به بهترین وجه ممکن استفاده میکنند و با استفاده از موضوعاتی که روی آنها کنترل دارند، اثر منفیبخش دیگر را که خارج از توانشان است، خنثی میکنند و با این روش میتوانند تمام اتفاقهای زندگیشان را به فرصتهای خوب تبدیل کنند.
عادت دوم: نهایت کار را تداعی کنیم
این سوال کلیشهای «وقتی بزرگ شدی، میخواهی چه کاره شوی» را یادتان میآید؟ لحظهای به آن فکر کنید. آیا اکنون کسی که رویایش را درسر داشتید، هستید؟ با خود روراست باشید. گاهی اوقات مردم موفق هستند، اما فرسنگها با ارزشهایی که در سر داشتهاند، فاصله دارند. اگر نردبان ترقی را کنار دیوار دلخواهتان نگذارید، هرقدمی که برمیدارید شما را سریعتر به مکانی اشتباه میرساند. بنابراین عادت دوم براساس تخیلاتتان شکل میگیرد و براین اصل که هر کاری دوبار انجام میشود، استوار است. بار اول خلق «ذهنی» و بار دوم خلق «فیزیکی» است که پس از خلق ذهنی میآید. اگر شما از ابتدا هوشیارانه تصمیم نگیرید که از زندگی چه میخواهید و آن را در ذهن خود تجسمسازی نکنید، به مردم اطرافتان اجازه میدهید اوضاع را به دست گرفته و آنها نوع زندگیتان را رقم بزنند. شما ابتدا باید با ویژگیهای منحصر بهفرد خود ارتباط برقرار کنید و براساس آن شخصیت، اخلاق و اصولتان را تعریف و روشی در زندگی اتخاذ کنید که در نهایت وجودتان را به تکامل برساند. از ذهن شروع کنید؛ یعنی اینکه هرروز که از خواب بلند میشوید به دقت برنامه روزانهتان را براساس مقصد و هدف نهاییتان تنظیم کنید. برای خود یک ماموریت شخصی ترتیب دهید و کاملا روی به سرانجامرساندن آن متمرکز شوید. با این کار سرنوشتتان را به دست گرفته و راه را به اشتباه نمیروید.
عادت سوم: اولینها را اول انجام دهیم
برای تعادلداشتن در زندگی نباید هرکاری را که پیش میآید، انجام دهید و نیروی خود را روی کارهای گوناگون هدر بدهید. اگر کاری ضروری است باید به برخی خواستههای خودتان ـ و دیگران ـ «نه» بگویید. روی اولویتهایتان متمرکز شوید. در واقع هرروز و هر لحظه کاری پیش میآید که وسوسه میشوید آن را انجام دهید. اینجا موضوع مدیریت زمان مطرح میشود، اما مدیریت زمان به خودی خود کافی نیست و در حقیقت مدیریت زندگی ـ که هدف، ارزش، نقش و اولویتهایتان در زندگی است ـ مدنظر است. اولین خواستههایتان در زندگیتان چیست؟ اولین خواستها در حقیقت مواردی است که شخصا برایشان بیش از هرچیز دیگر ارزش قائل هستید. اگر شما به اولین موارد قبل از هرچیزی توجه کنید، بنابراین توانستهاید زمان را براساس اولویتهایتان مدیریت کنید.
عادت چهارم: به بازی برد ـ برد فکر کنید
برد ـ برد براساس تعامل و همکاری بین انسانهاست. اکثر ما تنها به ارزشهای خودمان فکر میکنیم و در رقابت با دیگران هستیم. در واقع موفقیت خود را براساس شکست دیگری میدانیم. به عبارت دیگر اگر من برنده شوم الزاما شما بازنده هستید یا برعکس. زندگی به بازی برد ـ باخت تبدیل شده و این هرگز منصفانه نیست. با چنین بازی ناعادلانهای همه تلاش میکنیم دیگری چیزی به دست نیاورد و با این رفتار واقعا چقدر میتوانیم از زندگیمان لذت ببریم؟ اما بازی برد ـ برد اصلا رقابتی نبوده و براساس سود دوطرف در تمام تعاملهای انسان بنا شده است. فرد یا سازمانی که اساس کار خود را مبنای برد ـ برد قرار میدهد سه ویژگی منحصر بهفرد دارد:
1 ـ کمال: به حقایق، ارزشها و تعهدات پایبند است.
2 ـ بلوغ: عقاید و احساسات خود را با شهامت بیان میکند و به عقاید و احساسات دیگران احترام میگذارد.
3 ـ فراوانی: معتقد است برای هرکس همه چیز هست.
چنین فردی علاوه بر اینکه اعتماد بهنفس کافی برای رسیدن به خواستههایش دارد، نسبت به دیگران نیز رحم و شفقت از خود نشان میدهد و در واقع با توجه به دیگران و شهامتداشتن تعادل مناسبی در زندگی خود و اطرافیان ایجاد کرده و موفقیت بیشتری بر پایه برد ـ برد نصیبش شده و دیگران را نیز بیبهره نگذاشته است.
عادت پنجم: دیگران را ابتدا درک کنید، سپس توقع داشته باشید دیگران شما را درک کنند
ارتباط داشتن با دیگران مهمترین مهارت در زندگی است و اگر میخواهید در زندگی با دیگران مراوده داشته باشید باید درست ارتباط برقرارکردن را بیاموزید. اگر شما مانند اکثر مردم هستید احتمالا قبل از هر چیز دوست دارید دیگران شما را درک کنند و همیشه مسائل مهم خود را مطرح میکنید و دیگران را کاملا نادیده میگیرید. ممکن است به صحبتهای دیگران گوش کنید، اما آنقدر توجه ندارید که متوجه منظورش شوید. برای اینکه مردم بیشتر با این هدف میشنوند که پاسخ دهند، نه اینکه چیزی را واقعا بفهمند. وقتی سخنی را میشنوید به دلیل اینکه بادقت گوش نمیکنید، براساس تجربههای خودتان ارزیابی میکنید و موافقت یا مخالفتتان را بلافاصله اعلام یا بدون توجه شروع به نصیحتکردن و راهحل ارائه دادن کرده و حتی انگیزهها و رفتارهای دیگران را براساس تجربههای خودتان تحلیل میکنید. به این ترتیب مسلم بدانید که هرگز نمیتوانید با دیگران ارتباط خوب و مناسبی داشته باشید و نداشتن ارتباط مناسب یعنی نداشتن تعادل خوب در زندگی و در نهایت شکست.
عادت ششم: همفکری کنید
«دو سر بهتر از یک سر است»؛ افرادی که با دیگران همفکری میکنند روشنفکر بوده و میدانند برای حل مشکلات، نیروی فکر چند نفر بهتر و موثرتر از یک نفر است، چهبسا که راهحلهای بسیار خلاقانهای بیاموزند. در یک کار گروهی همه افراد تجربههای خود را ارائه داده و با کمک یکدیگر به نتایج دلخواه دست پیدا میکنند. کارهای گروهی خیلی سریعتر به نتیجه میرسد. وقتی افراد با یکدیگر در تعامل باشند با اندیشههای نو آشنا خواهند شد و به روشهای بهتر زندگی دست پیدا میکنند. در واقع با ارزشنهادن به تفاوتها این موضوع امکانپذیر است. تفاوتها زندگی را از یکنواختی و کسالت درمیآورد و باعث قدرتمند شدن تکتک افراد گروه میشود.
عادت هفتم: تواناییهایتان را تقویت کنید
بهترین و عالیترین داراییتان را حفظ کنید؛ یعنی برنامهای متعادل برای حفظ نیرو و انرژیتان در چهار بخش از زندگیتان داشته باشید: جسمانی، اجتماعی و احساسی، ذهنی و معنوی.
جسمانی: خوب بخورید، ورزش کنید و استراحت کنید.
اجتماعی و احساسی: روابط معنادار و مناسب با اجتماع خود داشته باشید.
ذهنی: یاد بگیرید، مطالعه کنید، بنویسید و به دیگران یاد بدهید.
معنوی: دعا و نیایش کنید، در طبیعت وقت بگذرانید و از هنر بهره ببرید.
با همیشه نو کردن داراییهای طبیعی وجودتان میتوانید تغییر خوبی در زندگیتان ایجاد کنید و به رشد برسید. این کار باعث میشود شما همیشه نیروی کافی برای انجام دادن شش عادت قبلی که توضیح داده شد، داشته باشید. بدون تجدید نیرو به مرور ضعیف شده و ذهنی مکانیکی و احساسی خام خواهید داشت و چنان از معنویات دور میشوید که به انسانی خودخواه تبدیل شده و بسرعت خود را با انواع ناکامیها روبهرو خواهید کرد.
stephencovey / مترجم: نادیا زکالوند
جام جم سرا: همسرمن همانقدر که زن دلسوز و مهربانی است، زود رنج و حساس نیز هست. گاهی که از رفتاری ناراحت میشود تا روزهای متمادی قهر میکند و من باید به زمین و زمان متوسل شوم تا دوباره با من آشتی کند. احساس میکنم با گذشت زمان کمطاقتتر شده و گاهی به من توهین میکند. در گذشته چنین رفتاری از او سابقه نداشت اما این روزها گاهی بر سر یک موضوع کوچک مدتها درگیر هستیم. کمکم من هم خسته شدهام. تا بهحال بخاطر فرزندانمان سکوت کردهام اما چند روز قبل از کوره در رفتم و دعوای شدیدی بین ما رخ داد و او قهر کرد. من هم هیچ تلاشی برای آشتی او انجام ندادم. چگونه میتوانم فضای خانهمان را تغییر دهم؟ نمیدانم چرا روز به روز عصبیتر میشود.
***
پاسخ مشاور: همسر شما هم مثل هر انسان دیگری مجموعهای از خوبیها و بدیها را در رفتار و عاداتش دارد. همیشه گفتهام که هیچ کس کامل نیست. همسرتان هم از این قاعده مستثنا نخواهد بود اما اینکه میگویید تازگیها زودرنجتر شده یا اغلب عصبی میشود، شاید نیاز به بررسی بیشتر دارد. ممکن است مسئولیتهایی که بر عهدهشان قرار گرفته به مرور زمان باعث خستگیشان شده باشد. شاید بزرگ کردن فرزندان یا عوامل دیگر در رفتار ایشان بیتاثیر نبوده است. شما به عنوان شریک زندگیشان باید علت تغییر رفتار همسرتان را بفهمید. کمک گرفتن از یک مشاور حضوری هم خوب است. اما این رفتار «قهر کردن» که گویا از ابتدا جزو عادات همسر شما بوده، قصهاش متفاوت است.
برخی افراد از قهر کردن به عنوان اهرم فشاری برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند. بهتر است در یک فضای دوستانه، وقتی مشکلی بینتان نیست، موضوع را مطرح کرده و از او بخواهید نهتنها برای رابطه خودتان بلکه به دلیل الگوگیری فرزندان از این رفتار غلط، بجای قهر کردن، مشکل را بیان کنند. اگر شما شنونده خوبی باشید، به حرفهایش توجه و سعی کنید در یک گفتوگوی بیطرفانه و آرام مشکلات او را بشنوید، همسرتان بجای قهر کردن، با شما صحبت میکند. اگر توجهی را که نیاز دارد بدون قهر کردن و به طور معمول دریافت کند، بعید به نظر میرسد که بخواهد با قهر، محبت و توجه شما را به دست بیاورد.
در کل بهتر است به او بگویید که حواستان به او هست. متوجه هستید که از چیزی ناراحت است و دوست دارید کمک کنید تا آرامش به او برگردد. وقتی همسرتان بفهمد شما در کنار مشغلههای زندگی به او و حالات روحیاش توجه دارید، زندگی برایش دلچسبتر میشود و برای تغییر رفتارش اقدام میکند. راه را برای درد دل کردن او باز کنید. از حرفها و حتی غر زدنهای همسرتان خیلی مسائل را متوجه خواهید شد. (ضمیمه چاردیواری)
جام جم سرا:
1. آمدنش بهطور طبیعی خوشامدگویی میطلبد؛ فرحبخش است و دلگشا، بهویژه اگر مدتی از نیامدنش گذشته باشد. چه عمودی و مایل قدم بردارد، راه بیفتد و باران شود؛ چه افقی در قالب رودی، نهری یا کانال آبی، روان شده باشد. اما به همان میزان که برای بسیاری، خوشایند است صدای پایش میتواند نفسگیر باشد؛ گاهی لحظات ناخوشایندی که شاهد بیهوده آمدنش هستی آنقدر کش مییابد که مجبور میشوی بد بگویی به همه آنانی که از سرِ شاید ناآگاهی اجازه آمدنش را دادهاند.
2. مگر میشود بیحسابوکتاب عنوان «نخستین» را بهدست آورده باشد؟ مگر میشود از سر تصادف نخستین واژهای باشد که آموختهایم. مگر میشود نخستین و دومین حرف الفبا را از آن خود کرده باشد اما آنقدر که شایستهاش هست در رثایش نسروده باشیم و آنگونه که بایستهاش است با او رفتار نکرده باشیم؟ شده است دیگر...
3. اهل فرهنگ مینماید؛ پیشینهاش این را نشان میدهد. کارگردانی، فیلمنامهنویسی و فیلمبرداری کرده است. سریالش طنز است و پرطرفدار. من هم یکی از آن بینندهها. قسمت بیستودوم سریال که میرسم جناب کارگردان شگفتزدهام میکند؛ دهانوامانده از اینکه یک نکته بسیار ساده و به همان میزان ضروری را به شکل فجیعی نادیده گرفته است؛ آخر مگر میشود از بین آن همه آدم پشت صحنه و جلو صحنه یک نفر نبوده باشد که بگوید داریم ظلم میکنیم به خودمان و آیندگانمان؟ مگر میشود یک نفر نبوده باشد حداقلی از حس مسوولیتپذیری را داشته باشد؟ مگر میشود یک کارگردان از تاثیر قوی و غیرمستقیم صحنههای فیلم بر ذهن و روان مخاطب بهویژه کودکان آگاه نباشد؟ پس چرا از ابتدا تا انتهای یک سکانس، بیوقفه و بدون هیچ توجیه و ضرورت تصویری، شیر آب را باز گذاشته است؟ نفسم بند میآید. ادامه نمیدهم. دلم نمیآید ادامه سریال را ببینم اما با خودم میگویم اگر من کارهای بودم بدون شک سازندگان این سریال را به عذرخواهی و پرداخت جریمهای سنگین ملزم میکردم! کارهای نیستم و خیالبافی هم راه به جایی نمیبرد...
4. تحصیلکرده است؛ میگوید در بهترین دانشگاه ایران دانشاندوزی کرده است. همیشه شاکی است از اینکه شیر روشویی خراب است، چون آب را میپاشد. با خودم میگویم هوش زیادی نمیخواهد که بداند هر شیری را با بیشترین فشارش باز کنی آبش همزمان سر به آسمان و زمین میساید و شما هم که وسط آسمان و زمین هستید بیبهره از آن نخواهی بود.
5. شیلنگ را به شیر آب راهرو وصل کرده و با سرخوشی تمام دارد جلو منزل را بهگمان خودش خنک میکند و گردوغبارش را میروبد. هوارم بلند میشود؛ «مادر من! داری چیکار میکنی. ملت دارن از تشنگی میمیرن تو به فکر خنککردن آسفالت داخل کوچهای؟» شیر آب را میبندد و در جوابم میگوید: «گیرم من رعایت کردم بقیه همسایهها را چه میکنی؟» از این پاسخ درمیمانم. حرفی برای گفتن نمیماند. با خودم میگویم مشکل همینجاست دیگر. مشکل این است که همه دنبال معجزهایم که نجاتمان دهد. چشم به همسایه دوختهایم که رعایت کند. خود را تافتهجدابافته میدانیم و دلمان میخواهد دیگری رعایت کند و اگر ما نکردیم بهجایی برنخورد. واژهای به نام «همبستگی» را باید فراخوانی کنیم که دوباره به چشم بیاید و به کار واداردمان... .
6. صدای گیرایی دارد؛ با حالتی طلبکارانه میگوید: «خانم من میخواهم کنتور منزلم را تفکیک کنم. چهکار باید بکنم؟». دارم برایش توضیح میدهم؛ میپرد وسط حرفم و میگوید: «خانم اجازه بدهید...» و شروع میکند به صحبتکردن. اجازه نمیدهم چون او اجازه نداده است جملهام را تمام کنم. میگویم: شما اجازه بدهید با همکارم صحبت کنید. به همکارم میگوید: «من... هستم؛ گوینده رادیو فلان.» همکارم میگوید: شما هرکه و هرکجا هستید برای ما عزیزید. گوینده رادیو میگوید: «میخواهم کنتور منزلم را تفکیک کنم». همکارم شرایط تفکیک کنتور را برایش توضیح میدهد و این گوینده رادیو هم میرود که کنتور آب ساختمانشان را تفکیک کند تا راحتتر بتواند به استخر منزلش برسد. با خودم میگویم ایران تشنه است و گوینده خوشصدای ما در فکر سیرابترکردن استخر منزلشان... .
7. ظاهرا رفتاری است فراگیر؛ کوچک و بزرگ نمیشناسد؛ تحصیلکرده و غیر آن هم اینبار تمایزبخش نیست؛ هنرمند و غیرهنرمند هم در این زمینه بسیار به هم نزدیک میشوند. آب، استفاده میشود بیآنکه حساسیت بهجایی در شیوه استفاده از آن وجود داشته باشد. این سبک استفاده، تبدیل به عادت شده است.
فقط این را میدانم که ترک عادت بهراحتی صورت نمیگیرد. اراده میخواهد. ارادهای که با عوامل بازدارنده و تشویقی بیرونی، مانا نخواهد بود. ارادهای میخواهد که درونی باشد، ارادهای که پشتش این فکر خوابیده باشد که من بهتنهایی تاثیرگذارم؛ من بهتنهایی میتوانم کاری کنم که تشنگی، واژهای غریب شود. (رویا مرادیزاده - دانشآموخته کارشناسی ارشد ارتباطات/شرق)
جام جم سرا: جامعه ما این روزها با یک ناهنجاری مواجه است، گرفتار یک ضداخلاق است، با یک معضل دست و پنجه نرم میکند و دست به گریبان است با یک بیماری؛ بیماری مزمنی که برآمده از یک عادت نکوهیده درمان نشده است. سرها، گردنها، صورتها و چشمهایی که زاویه و جهت دارند، به سوی جنس مخالف و نگاههایی عمیق و ژرف که ثابت میمانند به روی دیگران به قصد لذت و حظ. به زبان سادهتر، دوختن نگاه آلوده به نوامیس مردم برای کامجویی بصری. گاه عیار و میزان این چشمچرانیها و نظربازیها چنان بالا میرود که فغان اعتراض مردم را هم بلند میکند. حتما دیدهاید مردانی را که در مترو، اتوبوس و حتی کوچه و خیابان با معترضانی روبهرو میشوند که شاکیاند از نگاههای ناپاکشان و مطرح کننده یک پرسش تاریخی: مگر خودت خواهر و مادر نداری؟
تعارف را کنار بگذارید
متاسفانه در کشور ما ناهنجاریهای اخلاقی که به خط قرمز اجتماع نزدیک است در لفافهای از تعارفها و ملاحظات پنهان میشود و حتی گاهی به طور کامل نادیده انگاشته شده و به جای واکاوی دقیق و ارائه راهکارهای علمی و مستند، راه سکوت مصلحتگرایانه و حتی انکار محجوبانه در پیش گرفته میشود. معضلی که در فرهنگ عامیانه به «چشمچرانی» مرسوم است هم از این اصل بری نبوده و نیست. این ضداخلاق اجتماعی آنقدر مذموم و نامقبول در میان عامه مردم است که اکثرا ترجیح میدهند حتی دربارهاش کمتر سخن به زبان آورند و از بیخ و بن نادیده بگیرند. نادیده انگاشتن آن البته به معنای فقدانش در جامعه نیست که قضا را ببین، فراوان است شوربختانه و پرشمار مردمانی از نوجوانان و جوانان گرفته تا میانسالان و حتی پیرمردان به آن مبتلا.
آماری از میزان نفوذ ضداخلاق چشمچرانی در میان اقشار مختلف جامعه خودمان در دست نیست اما یک مطالعه در انگلستان نشان داده مردها بهطور میانگین روزانه 43 دقیقه از وقت خود را صرف خیره شدن به جنس مخالف میکنند که این میزان برابر با 259 ساعت یا تقریبا 11 روز در سال است. جمع این زمان در فاصله بین هجده تا پنجاه سالگی یک مرد میشود بیش از 11 ماه و 11 روز یعنی یک مرد انگلیسی در این فاصله، نزدیک یک سال از عمرش را صرف کاری کرده که در فرهنگ ما اسمش «چشمچرانی» است.
از منظر دین اسلام، نگاه کردن مرد به زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است.
خداوند در آیه 30 سوره نور میفرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند. این برای آنها پاکیزهتر است و خدا به آنچه میکنند، آگاه است.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نیز آمده است: درباره رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زنا است؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوشها، شنیدن حرام است.
استاد شهید مرتضی مطهری درباره چشمچرانی میگوید: فلسفه چشمچرانی جز این نیست که فرد با تمرکز نگاه، تخیلاتش را به خدمت میگیرد و در دنیای خیالات به هوسرانی میپردازد. بنابراین آنچه نگاه را لذتآفرین میکند، تخیلاتی است که فرد به وسیله نگاه در درون خود میپرورد.
یک اختلال رفتار عادتی
یک روانشناس، چشمچرانی را یک اختلال رفتار عادتی میداند که بر اثر استمرار و بتدریج در انسانها و بخصوص آقایان شکل میگیرد.
دکتر شکوه نوابینژاد در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد: گاهی ممکن است یک فرد بر اثر عوامل مختلف از جمله نیازهای سنی و رشدی و کنجکاوی و علاقهاش به جنس مخالف بخصوص در سن بلوغ رفتاری را از خود بروز دهد که بعدها به صورت یک عادت مرضی درآید.
وی چشمچرانی را یک اختلال شناخته شده در میان افراد جامعه ذکر میکند و میگوید: کسی که نگاههای آنچنانی به دیگران را حق خود بداند و اصلا نگران تضییع حقوق دیگران نباشد یک بیمار است که باید هرچه زودتر درمان شود.
نوابینژاد با تاکید بر اینکه از منظر اجتماعی «چشمچرانی» یک پدیده بسیار زشت است، ادامه میدهد: در کشورهای پیشرفته این ناهنجاری را یک اختلال رفتاری شدید میدانند و فاعل آن مورد اعتراض و حتی تعقیب قانونی قرار میگیرد اما متاسفانه در کشور ما بیشتر مردم بیتفاوت از کنار این معضل اجتماعی میگذرند.
نوابینژاد درباره عوارض سوء چشمچرانی در جامعه میگوید: فردی که نگاهی آلوده دارد نهتنها برای مخاطب خاص خود که برای کل اجتماع ایجاد ناامنی کرده، آرامش و امنیت را از همه سلب میکند. چشمچران در اصل به حقوق دیگران تجاوز میکند.
این عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تاکید میکند: هیچ صحنهای زشتتر و کریهتر از این نیست که مردی با وجود همراه داشتن همسرش نگاه ناپاک خود را بر چهره دیگر زنان بدوزد.
وی به زنانی که چنین ناهنجاری را در شوهران خود میبینند توصیه میکند که آنها را تشویق و ترغیب به مراجعه حضوری به روانشناس کنند و از سوی دیگر، شرط بگذارند تا زمانی که این سوءرفتار را در شوهر خود مشاهده کنند از همراهی با او در مکانهای عمومی سرباز خواهند زد.
چشمچرانی قابل درمان است
نوابینژاد با تاکید بر اینکه معضل چشمچرانی قابل درمان است، میگوید: افراد مبتلا به این عادت ناپسند در وهله اول باید بدانند که یک اختلال رفتاری عادتی در آنها تثبیت شده و در وهله دوم مطمئن باشند که میتوانند این عادت زشت را ترک کنند، اگرچه شاید این مهم در ابتدای راه اندکی مشکل بهنظر آید.
به گفته این روانشناس اگر فردی که نگاه خود را نمیتواند کنترل کند بدرستی توجیه شود که رفتار زشتی از او سرمیزند، میتواند با تقویت اراده و عمل به برنامههایی که پزشک برای ترک عادتش توصیه کرده، ترک عادت کند.
خانمها پاسخ ندهند، حتی با نیمنگاهی
نوابینژاد درباره سهم زنان در بروز این معضل اخلاقی و اجتماعی میگوید: اگر خانمی حتی با یک نگاه کوتاه پاسخ نگاهی آلوده را بدهد، نهتنها برای خودش ناامنی ایجاد کرده که فرد چشمچران را نیز جسورتر و گستاختر میکند.
این چهره ماندگار در رشته روانشناسی، به زنان توصیه میکند براساس ارزشهای دینی و ملی و با رعایت و حفظ حجب و وقار خود، جامعه را از آلوده و کریه شدن به یک ضدارزش مصون بدارند.
فرهنگسازی لازم است
در حالی که در ایران به عنوان یک کشور اسلامی ناهنجاری موسوم به چشمچرانی گاه بهوفور دیده میشود، اما بعضی از جوامع با وجود آزادیهای فردی بیشتر، با چنین معضلی کمتر دست به گریبان هستند که این خود جای تاسف و تامل دارد. نوابینژاد با تائید اینکه چشمچرانی در برخی فرهنگها متداولتر است، توضیح میدهد: در بعضی کشورها از کودکی به افراد آموزش میدهند که حق ندارند نگاه عمیق به دیگران بیندازند و اصولا در فرهنگشان چنین اجازهای صادر نمیشود. ضایع نکردن حقوق دیگران و پرهیز از تجاوز به حریم شخصی افراد جزو تربیتها و مسئولیتهای فردی در این جوامع است.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی توصیه میکند: در کشور خودمان هم باید از طریق رسانههای عمومی فرهنگسازی صورت بگیرد و افراد جامعه از کودکی چشمچرانی را ضدارزش بپندارند و در برابر کسانی که این ارزش را رعایت نمیکنند، حساسیت به خرج داده و واکنش مناسب نشان دهند.
محسن محمدی / جامجم
جام جم سرا به نقل از جام نیوز: برخی از این عادتها به قرار زیرند:
۱. افراط در استفاده از موبایل
پوست صورت همه ما در طول روز، دانههای عرق و چربی زیادی تولید میکند. زمانی که از تلفنهمراه استفاده میکنیم، دانههای عرق و چربی روی تلفن و در درزهای ریز و درشت آن جای میگیرند و مکان و شرایط کافی و مناسبی برای رشد انواع باکتریها بهوجود میآورند. زمانی که دفعات بعد از تلفنهمراه استفاده میکنید، این باکتریها از طریق منافذ پوستی به زیر لایههای سطحی پوست راه مییابند و باعث ایجاد یا تشدید آکنه میشوند. هرچه گوشی تلفنهمراه هنگام صحبت به گونهها و پوست صورت نزدیکتر باشد، امکان جوشزدن یا تشدید آکنهها بیشتر خواهدبود. برای پیشگیری از ایجاد این مشکل، میتوانید تلفنهمراه را روزانه با کمک پاککنندههای مخصوص وسایل الکترونیکی تمیز کنید یا گوشی را تا جایی که میتوانید از صورت خود دور نگه دارید.
۲. مصرف محصولات آرایشی مو
خیلی از ما فکرش را هم نمیکنیم که استفاده از محصولات آرایشی و حالتدهندههای مو بتوانند باعث ایجاد یا تشدید آکنهها شوند اما پژوهشگران دریافتهاند تماس ترکیبهای شیمیایی موجود در مواد صافکننده مانند انواع موسها یا سرمهای مو با پوست صورت میتواند باعث تحریک آکنه و افزایش آن شود. از اینرو توصیه میشود افراد مبتلا به جوشهای شدید یا آکنههای در حال درمان، در صورت استفاده از مواد آرایشی و مراقبت از مو، حتماً موهای خود را بهگونهای ببندند که کمترین تماس بین مو و پوست صورتشان وجود داشته باشد.
۳. درمان خودسرانه
یکی از دلایل طولانیشدن روند درمان آکنه یا حتی تشدید آن، درمانهای خودسرانه است. معمولا بیشتر محصولات خوراکی، موضعی و شویندههای ضدآکنه، بدون نسخه هم در داروخانهها عرضه میشوند و برخی افراد ترجیح میدهند برای درمان هر نوع جوش و آکنهای از این محصولات استفاده کنند. در حالی که تشخیص علت ابتلا به آکنه و تجویز روش درست درمان آن بهوسیله متخصص پوست میتواند روند درمان را بسیار کوتاه و ماندگارتر کند.
۴. شستن بیش از اندازه پوست
آیا شما هم جزو افرادی هستید که فکر میکنند هرچه پوست آکنهدار خود را بیشتر بشویند، زودتر خوب خواهندشد؟ اگر جوابتان مثبت است، باید بدانید سخت در اشتباه هستید. متخصصان پوست آمریکایی میگویند اگر صورت خود را بیش از حد بشویید، چربیهای ضروری پوست از بین میروند. در نتیجه، پیامی به مغز میرسد تا دوباره چربی تولید کند. در این صورت، بهدلیل افزایش میزان چربیهای سطح پوست، امکان تشدید آکنه و ایجاد جوشهای جدید هم بهوجود میآید بنابراین بیش از ۲ بار در روز صورت خود را نشویید. افراد مبتلا به آکنه هم بهتر است از پنها و ژلهای شستشوی صورت ضدآکنه استفاده کنند.
۵. افراط درمصرف شیرینی
هرچند هنوز رابطه دقیقی بین آکنه و مصرف خوراکیها پیدا نشده است، محققان آمریکایی معتقدند مصرف کربوهیدراتهای نشاستهای مانند نان تهیهشده از آرد سفید، ماکارونیهای تهیهشده از آرد تصفیهشده، چیپس سیبزمینی، کلوچهها و کیکها میتوانند باعث تحریک و تشدید آکنه شوند. از اینرو، اگر حس میکنید با مصرف خوراکیهای شیرین یا نشاستهای بیشتر جوش میزنید، بهتر است مصرف این خوراکیها را در برنامه غذاییتان محدود کنید.
۶. استفاده از حوله آلوده
پاک کردن صورت با حولههای پارچهای به افراد مبتلا به جوش و آکنه توصیه نمیشود. بهتر است این افراد با دستمال کاغذی نرم و استاندارد پوست خود را خشک کنند و دستمال را بهجای کشیدن روی صورت، فقط روی پوست خیس بگذارند و بردارند. استفاده از حولههای پارچهای هم در صورتی که که یک روز درمیان شسته شوند، اشکالی ندارد.
جام جم سرا: با این وجود، خیلی از خانمها بدرستی نمیدانند یک سیکل قاعدگی طبیعی چه شرایطی دارد و چه مشکلاتی میتواند نشانه خطری جدی باشد.
بعضیها خونریزی شدید را علامت بیماری میدانند، در حالی که عدهای بهطور طبیعی چنین وضعی را تجربه میکنند. گروه دیگری ممکن است از درد شدید قاعدگی شکایت کنند و بیماری خاصی را عامل بروز این دردها بدانند. برخی هم هستند که بدون هیچ درد و ناراحتیای این دوره را طی میکنند و مشکلی با این قضیه ندارند.
بنابراین مهمترین نکتهای که خانمها باید به آن توجه داشته باشند، این است که سیکل قاعدگی برای هر فرد، ویژگیهای خاص خودش را دارد و حتی ممکن است با دیگران تفاوتهایی داشته باشد، اما لازم است خانمها بدانند منظور از سیکل قاعدگی طبیعی چیست و چطور میتوان مطمئن بود دوره قاعدگیشان از نظر متخصصان سالم و بدون مشکل است.
منظور از قاعدگی طبیعی چیست؟
اولین سوالی که پس از سنین بلوغ ممکن است برای هر خانمی مطرح شود، در مورد ویژگیهای قاعدگی طبیعی است؛ اینکه یک سیکل قاعدگی طبیعی چه معنایی دارد و چطور میتوان مطمئن شد دوره قاعدگی فرد بدون مشکل سپری میشود؟
آنطور که دکتر رویا تقیپور در این باره به جامجم میگوید: تولید دورهای و منظم هورمونها، به دنبال رشد لایه پوشاننده داخل رحم و ریزش آن را سیکل قاعدگی میگویند.
این پزشک متخصص بیماریهای زنان و زایمان میافزاید: سیکلی که بهطور منظم و با مدت زمانی مشخص در هر ماه تکرار میشود، سیکل قاعدگی طبیعی است که میتواند بدون درد یا همراه با درد قاعدگی باشد.
با وجود این وی تاکید میکند: مدت زمانی که سیکل قاعدگی ادامه پیدا میکند، میان افراد مختلف، متفاوت خواهد بود و حتی ممکن است در یک فرد نیز در سنین مختلف این زمان تغییر پیدا کند. زمان شروع دوره قاعدگی نیز باید منظم باشد، اما دو سه روز اختلاف هیچ مشکل و جای نگرانی ندارد.
بنابراین قاعدگی، اتفاقی طبیعی به حساب میآید که بروز هرگونه مشکلی در آن میتواند نشانه اختلالی در بدن خانمها باشد.
این نشانهها را جدی بگیرید
با اینکه قاعدگی اتفاقی طبیعی است و همه خانمها این دوران را در طول زندگیشان تجربه خواهند کرد، اما نشانههایی وجود دارد که در صورت روبهرو شدن با آنها، لازم است با پزشک مشورت کنید و از بیخطر بودن این عوامل مطمئن شوید.
دکتر تقیپور با اشاره به این موضوع یادآور میشود: نامنظم شدن دوران قاعدگی، زیاد شدن میزان خونریزی و لکهبینی قبل از شروع قاعدگی یا پس از پایان یافتن آن میتواند نشاندهنده بروز مشکلی باشد که به بررسی و پیگیری دقیقتر نیاز دارد.
علاوه بر اینها، آنطور که این متخصص زنان و زایمان میگوید در صورتی که قاعدگی برای چند ماه اتفاق نیفتد نیز باید به پزشک مراجعه کنید، زیرا چنین وضعی ممکن است به دلیل وجود کیست تخمدان ایجاد شده باشد یا حتی نشانه یائسگی زودرس باشد. بنابراین حتما در چنین شرایطی باید به پزشک مراجعه کرده و نظر او را جویا شوید.
وی با تاکید بر اینکه میزان خونریزی و مدت زمان قاعدگی در افراد مختلف، با یکدیگر تفاوت خواهد داشت، ادامه میدهد: هر خانمی پس از گذشت چند ماه میتواند شرایط طبیعی قاعدگی خودش را مشخص کند و اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که قاعدگی در مقایسه با ماههای قبل، از حالت طبیعی خارج شده باشد.
در این مواقع به توصیه دکتر تقیپور، حتما باید در اولین فرصت به پزشک مراجعه کرده و پیگیریهای لازم را انجام دهید؛ زیرا به گفته این متخصص زنان و زایمان، هرگونه تغییری که در مقایسه با ماههای گذشته در سیکل قاعدگی اتفاق میافتد، مهم بوده و ممکن است نشانهای از یک بیماری جدی زنانه باشد، به همین دلیل این موضوع حتما باید جدی گرفته شود.
خوب بخورید؛ درست ورزش کنید
ورزش کردن و پیروی از رژیم غذایی صحیح بر تمام جنبههای زندگی اثر میگذارد و برای همین کاملا طبیعی است که شرایط قاعدگی خانمها را هم تغییر دهد. این تغییر تا جایی پیش میرود که حتی در مورد ورزشکاران حرفهای ممکن است با قطع قاعدگی روبهرو شویم که به گفته دکتر تقیپور، اتفاق خوبی نیست و باعث میشود فرد بتدریج توده استخوانیاش را از دست بدهد.
بنابراین نباید فراموش کنیم ورزشهای سنگین از یکسو و بیتحرکی از سوی دیگر، میتواند بر وضع قاعدگی اثر بگذارد. وی با اشاره به این موضوع، ادامه میدهد: کسانی که هیچ فعالیت و تحرکی ندارند، دچار افزایش وزن و چاقی خواهند شد که چاقی هم یکی از عواملی است که میتواند بر سیکل قاعدگی و میزان خونریزی تاثیر بگذارد.
وی میافزاید: تغذیه نامناسب که منجر به چاقی و افزایش وزن میشود نیز میتواند به طور غیرمستقیم، وضع قاعدگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد. از طرف دیگر، کسانی که بشدت لاغر هستند نیز باید به این موضوع توجه کنند که این وضع هم میتواند اختلالاتی را در سیکل قاعدگی ایجاد کند.
بنابراین برای اینکه دوره قاعدگی بخوبی و با کمترین مشکل سپری شود، لازم است در طول زندگی از یک رژیم غذایی متعادل پیروی کرده و به اندازه کافی فعالیت و تحرک داشته باشید.
نیلوفر اسعدیبیگی / گروه سلامت
دکتر محمدعلی زارعیان، پزشک و پژوهشگر طب سنتی ایران در این باره به جامجم میگوید: شایعترین اختلالات قاعدگی در دختران و زنان جوان بخصوص در سنین باروری که در دهههای اخیر رو به افزایش است «آمنوره» و «الیگومنوره» است که از دیدگاه طب نوین و سنتی علل بروز این اختلالات بسیار زیاد و متفاوت است.
به گفته این پزشک، این اعتقاد وجود دارد که هر زن یا دختری که عادت ماهانه طبیعی و منظمی داشته باشد یعنی هر ماه به مدت دو تا هفت روز قاعده شود، نشاندهنده سلامت و تندرستی بدن اوست، اما اگر در سنین باروری عادت ماهانه در سه سیکل متوالی یا بیش از شش ماه در زنانی که قاعدگی نامرتب دارند به طور کامل قطع شود دچار آمنوره و خانمهایی که فواصل بین سیکلهای قاعدگی آنها بیش از 36 روز طول بکشد یا در کل تعداد سیکلها پنج تا هفت بار در سال باشد دچار الیگومنوره و اگر میزان خونریزی کم و در حد لکهبینی باشد مبتلا به هیپومنوره هستند و چون از پیامدهای منفی و نامطلوب این اختلالات، نازایی، کمباروری، بیماریهای قلبی ـ عروقی، دیابت و بروز اختلالات روحی - روانی است تشخیص و درمان سریع آن حائز اهمیت است.
طب سنتی چه نظری دارد
دکتر زارعیان با اشاره به این که در طب سنتی ایران به هر سه مورد اختلالات قاعدگی گفته شده، حبس حیض گفته میشود، میگوید: در این طب اعتقاد بر این است که اگر فاصله میان دو دوره قاعدگی از 20 روز تا دو ماه طول بکشد قابل قبول است، ولی اگر بیش از آن باشد یا عادت ماهانه به طور کامل قطع شود غیرطبیعی و حبس حیض نامیده میشود که حکمای ایرانی درخصوص علل بروز آن تحقیقات زیادی انجام دادهاند.
به گفته این پزشک و پژوهشگر، در طب سنتی، حبس حیض یا قطع قاعدگی را به دو دسته طبیعی (مثل قطع عادت ماهانه در زمان حاملگی) و عارضی تقسیمبندی کردهاند که حبس حیض عارضی را کامل یا غیرکامل میدانند.
حبس حیض کامل یا از نظر طب مدرن آمنوره اولیه، اختلالی است که دختر پس از رسیدن به سن بلوغ اصلا تجربه خونریزی قاعدگی نداشته باشد که به این گروه، زنان خنثی میگویند. در حبس حیض غیرکامل یا معادل آن آمنوره ثانویه دختر یا زن در زمان بلوغ عادت میشود، ولی پس از آن بنا به دلایلی قاعدگی نامنظم یا کاملا قطع میشود که چون امروزه آمنوره ثانویه در میان دختران و زنان جوان در سنین باروری به وفور دیده میشود آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
علل شایع بینظمیها و قطع قاعدگی
دبیر انجمن تحقیقات طب سنتی ایران با اشاره به این که علل بروز آمنوره در طب سنتی با زبان خاص خود بیان شده و تفاوتهایی با طب مدرن دارد، میگوید: ورود به این مقوله و تحقیق و بررسی در این زمینه میتواند در کنار یافتههای طب نوین راهگشایی برای یافتن علل مختلف این اختلالات و کمک به درمان سریعتر آن باشد.
از نظر طب سنتی ایران بینظمیها و بند آمدن قاعدگی یا به سبب بیماری رحم است یا به سبب بیماری دیگر اعضای تاثیرگذار بر رحم که این تقسیمبندی مشابه طب جدید است. در طب سنتی ایران کم بودن خون یا وجود مانعی برای خروج خون از رحم را یکی از علل قطع یا بینظمیهای قاعدگی میدانند که مهمترین آن انسداد منافذ خروجی رحم یا انسداد عروق خونی آن است.
دکتر زارعیان به برخی از علل بروز انسداد منافذ خروجی رحم اشاره میکند و میگوید: زگیل و بواسیر رحمی که بعضی از منابع آن را معادل پولیپ یا دیورتیکول رحمی دانستهاند، زخمهای رحمی که ایجاد چسبندگی میکنند، شکل غیرطبیعی و کوتاهی گردن رحم، گوشت زائد یا پرده محکم بدون منفذ در دهانه خروجی رحم ازجمله علتهایی است که میتواند جلوی خروج خون را بگیرد. این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که طب جدید در این باره چه نظری دارد، اظهار میکند: از نظر طب جدید چسبندگیهای رحمی و وجود غشا یا پرده بدون منفذ در دهانه خروجی رحم علت آمنوره تلقی میشود، اما بواسیر رحمی و زگیل تناسلی در این مورد ، هنوز مورد تائید طب جدید نیست.
این پزشک درخصوص عواملی که باعث انسداد عروق رحم یا کندی حرکت خون در آن میشود، میگوید: غلظت خون، خشکی و حرارت و سردی بیش از حد رحم به بسته شدن دهانه عروق و انسداد آن منجر میشود، ضمن این که چربی بیش از حد در اطراف رحم میتواند با تنگ و سرد کردن عروق رحمی به قطع قاعدگی منجر شود که به تبع هر کدام از این علل در صورت تشخیص صحیح رویکردهای درمانی خاص خود را دارد و قابل درمان است.
علل خارج رحمی از دیدگاه طب سنتی
دکتر زارعیان به عوامل خارج رحمی بند آمدن قاعدگی از دیدگاه طب سنتی نیز میپردازد و با اشاره به این که سوءمزاج چه تمام بدن و چه رحم و برخی از اعضا مثل کبد را درگیر کرده باشد، میتواند موجب بینظمی یا کاهش خونریزی ماهانه شود، میگوید: اگر مزاج رحم سرد باشد روان شدن خون به سختی و به میزان اندک خواهد بود. افراد دچار سردی رحمی اغلب لاغر اندام، رنگ پریده و کممو هستند و آب سرد، کافور در مواد غذایی، مصرف ترشیجات و قرار گرفتن در برابر هوای سرد این وضعیت آنان را وخیمتر میکند. افراد با مزاج رحمی بسیار گرم نیز خون دفعیشان غلیظ و سرخ مایل به سیاه بوده و در زمان قاعدگی احساس سوزش و گرمی بسیار میکنند. این افراد با قرارگیری طولانیمدت در آب و هوای گرم و خشک، بیداریهای مکرر و اسهال و استفراغ زیاد رطوبت بدن خود را از دست داده و عروقشان باریک و خشک و کمخون میشود. البته سوءتغذیه، عملکرد نامطلوب کبدی، زیادهروی در فعالیتهای سنگین کاری و ورزشی و افراط در روابط جنسی از دیگر عوامل خروج رطوبت و خشکی مزاج محسوب میشود.
علت دیگر بروز این اختلالات لاغری مفرط یا چاقی و تجمع چربی در اطراف رحم است که باعث تنگی و فشرده شدن عروق رحمی میشود و جالب این که بعضی از بیماران پس از لیپوساکشن سیکل قاعدگی طبیعی پیدا میکنند. در ضمن اختلالات روحی ـ روانی همچون استرس، اضطراب، غم شدید، افسردگی و بیماریهای مزمن و طول کشنده نیز از عوامل قابل توجهی است که میتواند به بینظمیهای قاعدگی منجر شود.
هر چه سریعتر درمان کنید
این پزشک با اشاره به این که از دیدگاه حکمای طب سنتی، عادت ماهانه منظم، یکی از راههای اساسی دفع مواد زائد بدن زنان و تنظیمکننده هورمونها و عملکردهای مختلف آن است، میافزاید: وقتی سیکلهای قاعدگی متوقف یا با تاخیر صورت گیرد، تجمع مواد زائدی که باید از طریق عادت ماهانه دفع شود سبب بروز انواعی از بیماریها میشود.
بنابراین با توجه به این که اختلالات قاعدگی از زمان بلوغ تا سنین باروری خود یکی از مهمترین علل بروز ناباروری و کمباروری و در پی آن متلاشی شدن خانوادههاست، آشنایی با علل به وجودآورنده این اختلالات و آگاهی از علائم و نشانههای آن کمک بسزایی در تشخیص و درمان هر چه سریعتر این اختلالات خواهد داشت. ضمن این که به گفته این پژوهشگر، چون برخی از علل ایجادکننده یائسگی زودرس با علل بروز اختلالات قاعدگی مشترک است، بنابراین اختلالات قاعدگی میتواند باعث بروز یائسگی زودرس خانمها حتی تا قبل از سن چهل سالگی شود و بروز زود هنگام یائسگی نیز خود میتواند با کوتاه کردن سن باروری به کاهش تولیدمثل و فرزندآوری منجر شود.
فاخره بهبهانی / گروه سلامت