جام جم سرا: درحالیکه جنجال پرونده اسیدپاشیهای اصفهان هنوز تمام نشده و همه منتظرند تا خبر دستگیری اسیدپاش را بشنوند، کیلومترها آنطرفتر و در تهران ماجرای عجیبی رخ داد. ماجرایی که هر چند در ابتدا اسیدپاشی بهصورت یک دختر جوان بهنظر میرسید اما در ادامه مشخص شد که یک سناریوی عاشقانه است؛ درست مثل فیلمهای هندی!
شروع ماجرا
همهچیز از ساعت 5بعدازظهر دوشنبه شروع شد. دختر جوان در حال عبور از خیابان 6.32 نیروی هوایی بود که موتورسیکلتی با 2سرنشین در چندقدمیاش توقف کرد. جوانی از ترک موتور پایین پرید و درحالیکه یک بطری در دست داشت به طرف دختر رفت. وقتی به چند قدمی او رسید، خواست محتوی داخل بطری را به طرف دختر بپاشد که در همین هنگام پسر جوانی به طرف دختر دوید و خودش را سپر بلای او کرد.
محتوی داخل بطری که اسید بود روی کمر پسر جوان پاشیده شد و جوان اسیدپاش سوار موتور شد که فرار کند اما در همین حین 2جوان بسیجی که از آنجا میگذشتند به طرف اسیدپاش دویدند. هنوز موتور از محل دور نشده بود که یکی از جوانها با لگد ضربهای به موتور زد و اسیدپاش و راننده نقش زمین شدند. آنها دوباره فرار کردند اما در نهایت راننده موتور کمی جلوتر از سوی 2 جوان بسیجی دستگیر شد.
جوان آشنا
چند متر آنطرفتر و در جایی که اسیدپاشی رخ داده بود، دختر جوان وحشتزده به پسری نگاه میکرد که باعث نجاتش شده بود. آن پسر را به خوبی میشناخت. اسمش سعید بود. سعید از مدتها قبل به این دختر ابراز علاقه کرده و حتی به او پیشنهاد ازدواج داده بود. هر چند دختر جوان به او جواب رد داده، اما حالا سعید از زندگیاش گذشته بود تا از اسیدپاشی روی دختر موردعلاقهاش جلوگیری کند.
اسید روی کاپشن سعید ریخته شده و فقط کمی از کمر او را سوزانده بود. دختر جوان هنوز گیج بود و نمیتوانست این اتفاق را باور کند. لحظاتی بعد مأموران کلانتری رسیدند و دختر جوان و سعید را بهعنوان شاکی و راننده موتورسیکلت را بهعنوان همدست اسیدپاش به کلانتری انتقال دادند.
راز عجیب
راننده موتور اسمش حسین است. جوانی 19ساله که در همان بازجوییهای اولیه همهچیز را اقرار کرد. حسین گفت که همه ماجرا یک سناریو بوده که طراح آن کسی جز سعید نیست. یعنی همان جوانی که رویش اسید ریخته شده است. حسین اعتراف کرد که سعید به دختر جوان علاقه زیادی داشت اما از وقتی از او جواب رد شنید تصمیم گرفت هر طوری شده علاقه این دختر را بهدست آورد.
برای همین قرار شد که حسین و دوست دیگرشان وانمود کنند که میخواهند بهصورت دختر جوان اسید بپاشند و در همین هنگام سعید سر برسد و خودش را سپر بلای دختر کند تا با نجات جانش، علاقه او را بهدست آورد و بتواند با وی ازدواج کند. مأموران وقتی این اعترافات را شنیدند از سعید هم بازجویی کردند و او جواب داد که همه حرفهای حسین درست است. به این ترتیب راز اسیدپاشی فاش شد و مأموران توانستند متهم فراری پرونده یعنی همان جوان اسیدپاش را نیز دستگیر کنند. به گفته سرهنگ محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، برای هر سهمتهم پرونده قرار قانونی صادر شده و تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
گفتوگو با طراح سناریوی اسیدپاشی
سعید هرگز تصور نمیکرد نقشهای که کشیده بود در آخرین لحظات با شکست روبهرو شود. گفتوگو با او را بخوانید.
مدتی قبل در کافی نت یک مجتمع تجاری کار میکردم و آن دختر را زمانی که برای خرید کتاب آمده بود دیدم و عاشقش شدم.
بعد از مدتی، سد راهش شدم و از علاقهام به او گفتم. حتی به وی پیشنهاد ازدواج دادم. اما وقتی به من جواب رد داد، همه رویاهایم رنگ باخت.
لیسانس کامپیوتر دارم.
میخواستم اول از او جواب مثبت بگیرم و بعد به خواستگاری بروم اما وقتی جواب رد داد به هم ریختم.
کمی قبل از پدرم شنیدم که ظاهرا آن دختر خواستگار دارد و میخواهد با یکی از اقوامش ازدواج کند. وقتی شنیدم شوکه شدم. قسم میخورم که اگر میدانستم خواستگار قطعی دارد، هرگز مزاحمش نمیشدم و اصرار نمیکردم.
میخواستم مثل فیلمهای قدیمی فردینبازی کنم تا علاقهاش را بهدست آورم. با خودم گفتم اگر او را از اسیدپاشی نجات دهم، حتما عاشقم میشود. ماجرا را با 2نفر از دوستانم مطرح کردم. ابتدا قبول نمیکردند اما اصرار کردم. بالاخره قبول کردند. رفتیم و اسید خریدیم. قبلش 2 بار همه ماجرا را بازسازی کردیم. البته نه با اسید. با آب. نقشه این بود که ابتدا دوستانم برای آن دختر ایجاد مزاحمت کنند و من جلو بروم و فراریشان دهم.
بعد از چند دقیقه آنها برای انتقامگیری با اسید برگردند و درست وقتی روی آن دختر اسید میریزند، من بپرم وسط و اجازه ندهم روی آن دختر اسید بریزد. برای این کار یک کاپشن کلفت پوشیدم تا قبل از اینکه اسید پوستم را بسوزاند، آن را درآورم. روز حادثه همهچیز طبق نقشه پیش رفت اما پس از اسیدپاشی، یکی از دوستانم هنگام فرار گیر افتاد و همهچیز برملا شد.
خیلی. آبروی خانوادهام را بردم. (همشهری)
به نقل از پایگاه خبری یورک الرت، محققان موسسه علوم پزشکی چین به سرپرستی دکتر توایانگ چن و دانشمندان آمریکایی اعلام کردند تلقیح این واکسن در نوزادان، خطر ابتلا به سرطان کبد، به میزان ۸۴ درصد کاهش مییابد و همچنین مرگ ناشی از ابتلا به سرطان تا ۷۰ درصد کم خواهد شد.
هنگامی که سلولها توانایی تقسیم و رشد عادی خود را از دست میدهند این موضوع منجر به تسخیر، تخریب و فاسد شدن بافتهای سالم میشود و در نهایت، سرطان ایجاد خواهد شد. از اجتماع این سلولهای سرطانی و تخریب سلولهای بافتهای سالم توده ای به نام تومور ایجاد میشود. اگر تومور به لایهای محدود ختم شود و به سایر بافتها و ارگانها سرایت نکند تومور خوش خیم (غیرسرطانی) است و اگر تومور گسترده شده یا به طور بالقوه قابلیت پخش شدن و احاطه کردن سایر بافتها و ارگانها را داشته باشد بدخیم یا سرطانی نامیده میشود.
برخی از شکلهای سرطان متاستاز (Metastasize) میکنند به این معنی که خصوصیت تهاجمی پیدا کرده و به سایر بافتهای بدن، عمدتا از طریق خون و لنف، سرایت میکنند و تومورهای جدیدی را ایجاد میکنند.
تاکنون بیش از یکصد نوع سرطان شناسایی شده است و این سرطانها در هر قسمتی از بدن میتواند تظاهر پیدا کنند. مرگ ناشی از سرطان در سال دو هزار و پنج، هفت میلیون و ششصد هزار نفر بوده است که سیزده درصد از کل پنجاه و هشت میلیون مرگ در سراسر جهان را به خود اختصاص میدهد. (واحد مرکزی خبر)
اکثر کارشناسان رکود در بازار مسکن را به چرخههای رونق و رکود ربط میدهند و معتقدند که بازار مسکن چند سالی در رونق هست و چند سال هم در رکود، اما از حدود ۴ تا ۵ سال به این طرف چند واقعیت در کشور اتفاق افتاده است که از نگاه کارشناسان به دور مانده است و این واقعیتها باعث طولانی شدن رکود در مسکن شده است و امکان دارد این رکود در چند سال آینده هم ادامه پیدا کند. در زیر به این واقعیتها پرداخته میشود:
۱- کاهش ازدواج
با نگاهی به آمار ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور، مشخص است که تعداد ازدواجها بعد از رسیدن به پیک در سال ۱۳۸۹، روندی نزولی به خود گرفته است. با توجه به کاهش ازدواجها در کشور نیاز به مسکن هم در کشور کاهشپیدا میکند.
۲- سونامی ساختمانی سالهای قبل
یکی از مهمترین کارهای دولت قبل، کشاندن سرمایهها به بازار مسکن بود. با شروع پروژه مسکن مهر در کشور، ناخودآگاه کلیه فعالیتهای کشور به سمت ساختوساز کشیده شد و افراد با هر شغلی شروع به ساخت و ساز کردند. در نتیجه با آنکه طبق آمار در سالهای ۹۱-۹۰ آمار ازدواج کاهش پیدا کرده است، در این سالها ساختوساز به اوج خود رسیده است و در بخش ساختمانسازی، سونامی راه افتاد.
همین امر باعث به وجود آمدن تعداد زیادی خانه خالی شده است که در آمارهای نیمه رسمی به ۲ میلیون خانه اشاره میشود. برای مثال با تحقیقی که در دو کوچه در منطقه ۵ تهران صورت گرفت، تعداد ۱۱۰ واحد مسکونی خالی (آماده و نیمهآماده) وجود دارد. مطابق با آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار، تعدادپروانههای ساختمانی با وجود کاهش در سالهای ۹۲ و ۹۳، هنوز از تعداد پروانههای ساختمانی ۸۹-۸۷ بیشتر است.
۳- تورم زمین
افزایش سرسامآور قیمت زمین در کشور طی سالهای اخیر باعث گران شدن قیمت آپارتمانها شد. همچنین بر همگان مشخص است که بعد از هدفمندی یارانهها قدرت خرید مردم کاهش قابل ملاحظهای یافت که با وجود رکود و کاهش تورم، این قدرت خرید افزایش نیافته است. علاوهبر این طولانی شدن زمان کاهش قدرت خرید مردم باعث کاهش پساندازهای آنها نیز شده است. در نتیجه مردم به برآورده کردن احتیاجهای اولیه مانند غذا و لباس روی آوردند و قدرتی برای خرید کالاهای گرانقیمت مانند مسکن ندارند.
۴- به صرفه نبودن اجارهدهی
قیمتهای اجاره در حال حاضر بیشتر از قدرت خرید مردم است، اما به نسبت قیمت خانه رقم پایینی محسوب میشود. برای مثال قیمت تقریبی یک خانه نوساز ۸۰ متری در منطقه ۵، متری ۵ میلیون تومان است که قیمت کل آن ۴۰۰ میلیون تومان است. اگر این خانه اجاره داده شود حداکثر ۱۰ میلیون تومان پول پیش و ۲/ ۱ میلیون تومان اجاره ماهانه به مالک عایدی میدهد. درحالیکه سود بانکی ۴۰۰ میلیون، ماهانه بیش از ۷ میلیون تومان است. بنابراین، هماکنون محرکی از ناحیه اجارهداری نیز برای تحریک ساخت مسکن وجود ندارد.
۵- کاهش قیمت نفت و تحریمها
یکی از اصلیترین منابع عمرانی کشور، فروش نفت بوده است، اما با کاهش قابل ملاحظه قیمت نفت و ادامه تحریمها، هزینههای عمرانی کشور نیز کاهش پیدا کرده است. در نتیجه از سوق سرمایههای کشور به سمت ساخت و ساز که در دولت قبل اتفاق افتاده است هم خبری نیست.
بنابراین با توجه به واقعیتهای اقتصادی موجود، مشخص است که رکود مسکن علاوهبر تاثیرپذیری از دورههای رونق و رکود، متاثر از مجموعه عوامل ۵ گانه ذکر شده نیز است. (حسن قلیپور خطیر/دنیای اقتصاد)
884
شناسایی علت اعتیاد یکفرد کمک چندانی به حل مساله مبارزه با موادمخدر نمیکند و ما نمیتوانیم با تعمیمدادن این علت به دیگران از اعتیاد آنها جلوگیری کنیم.
درحالحاضر ما تابع مساله مهمتر و فوریتری هستیم و آن روبهرو شدن با خیل عظیم افرادی است که آلوده به مصرف موادمخدر هستند، زیرا این خیل عظیم، خود بزرگترین عامل گسترش و شیوع اعتیاد است.
بسترهایی وجود دارد که زمینه را برای بروز اعتیاد مساعدتر میکند، باتوجه به اینکه دوستان ناباب، نابسامانی خانواده، اختلالهای روحی، روانی، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و غیره زمینه بروز اعتیاد به مصرف موادمخدر صنعتی و روانگردانها را فراهم میکند، اما عدمآگاهی فرد از عوارض خطرناک اعتیاد حقیقت مهمی است، که همواره بهفراموشی سپرده شده است.
معتقدیم تاکنون حقیقت اعتیاد از چشمها پنهان مانده است و سیستمهای اطلاعرسانی نتوانستهاند حقیقت اعتیاد را بهدرستی نشان دهند و حتی بهدلیل عدمشناخت نسبت به این پدیده، اطلاعرسانی اشتباه هم صورتگرفته و بهعنوان نمونه میتوان از تبلیغ درمانهای کوتاهمدت، چندساعته و چندروزه اعتیاد نام برد، که نمونهای بارز از اطلاعرسانی اشتباه است.
تولید موادمخدر صنعتی با روشهای مصرف کاملا آسان باعثشده مردم شخص معتاد را از فرد عادی تشخیص ندهند و درحالحاضر بخش زیادی از معتادان کشور کسانی هستند که ظاهرشان کاملا طبیعی است و نقشهای اجتماعی ویژه و مترقی دارند، بهطوریکه بهسختی میتوان به اعتیاد آنها پی برد.
همچنین تصورات غلط در این زمینه که گاهی به افراد بیاطلاع توصیه میکنند مصرف موادمخدر برای کاهش دردهای روانی، اضطراب و افسردگی مفید است، منجربه گرایش افراد به اعتیاد میشود. هرچند اوایل مصرف، تغییر خلقوخو و ایجاد حالت شادی در فرد دیده میشود، اما بعدازمدتی با مقدار مصرف اولیه این حالت ایجاد نشده و مصرفکننده مجبور به مصرف مواد بیشتری میشود و در دام اعتیاد میافتد. مخدرهایی مانند کوکائین، آمفتامینها و شیشه بیشترین مصرف را بین نوجوانان و جوانان کشور دارد.
گوشهگیری، افسردگی، کرختی و بیحالی، سستی و عدمتوجه به ظاهر، عدمرعایت بهداشت شخصی و محیطی، بیاشتهایی، بیخوابی، خوابآلودگی، خواب زیاد، عقبماندگی در تحصیلات، ترک کار، رفتوآمدهای مشکوک و غیرعادی، تهدید به خودکشی یا دیگرکشی، خوابهای ترسناک، عدماطمینان، عدمخودباوری، احساس پوچی و بیهودگی، پرحرفی، پرخوری، فعالیت زیاد جسمی یا جنسی، خندههای زیاد، خندههای بیدلیل، حرکات خطرناک، رانندگی بدوناحتیاط و غیره از عوارض موادمخدر یاد شده است.
برای مقابله با افزایش اعتیاد به موادمخدر صنعتی و روانگردانها، در مرحله نخست نسبت به درمان معتادان اقدامات زیادی انجام شود تا به این وسیله از گسترش شمار آنها کاسته شود، سپس راههای پیشگیری اولیه از مصرف موادمخدر شامل آگاهی و اطلاعرسانی در پیش گرفته شود. (حمیده غلامرضایی . درمانگر اعتیاد/شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
505
پوست حساس یعنی پوستی که به عوامل محیطی واکنش زیادی از خود نشان میدهد.
علل و عوامل خطرساز
مواد چربیزدا مثل مواد شوینده: این مواد اگر به طور مکرر استفاده شوند، باعث ایجاد خشکی، قرمزی، تحریک و ترک پوست میشوند. شست وشوهای مکرر، به مرور زمان لایههای چربی پوست را برداشته و سطح زیرین پوست را در تماس مستقیم با محیط و عوامل آلرژیزا قرار میدهد.
حساسیت پوستی در تماس با نور: در واقع این افراد در تماس با برخی مواد وقتی در برابر نور قرار بگیرند، حساسیتشان بروز میکند. این نوع حساسیتها بیشتر فصلی است.
حساسیت و رژ لب: وجود سرب در رژ لب، موجب بروز حساسیتهای پوستی، تورم، قرمزی، خارش و بروز ضایعات ترشح دار روی لب و همچنین تورم لبها در طولانی مدت میشود.
حساسیت و موبایل: عنصر نیکل یا کروم در موبایل، باعث افزایش حساسیتهای پوستی میشود. بیشتر این حساسیتها، در ناحیه انگشتان دیده شده است
حساسیت به کلر: سوزش شدید چشم، قرمزی چشم، تاری دید، سرفه، عدم تنفس راحت، خارشهای پوستی، کهیر و پوست خشک همه از عوامل حساسیت به کلر میباشد.
حساسیت و وسایل شنا: برخی ضایعات پوستی هستند که توسط وسایل شنا ایجاد میشوند. مثلاً حساسیت به عینک شنا یا ماسک غواصی و....
علایمی که ایجاد میکند: قرمزی پوست، خارش و گاهی ضایعات ترشحی همراه با دلمه در محل تماس.
دیگر عوامل آلرژیزا:
۰ چرم و لاستیک
۰ پمادهای آنتی بیوتیک
۰ مواد تمیز کننده
۰ مواد رنگی و نگه دارنده
۰ گیاهان
زمانهایی که حساسیت تشدید میشود
-حساسیتهای پوستی در فصول خشک سال مانند پاییز، زمستان و اوایل بهار شدت پیدا میکند.
- تغییر محیط زندگی هم ممکن است باعث تشدید و یا کمتر شدن حساسیت در افراد شود. به طور مثال کسی که از تهران به شمال میرود، ممکن است علائم حساسیت در او به دلیل وجود رطوبت شمال برطرف شود، اما با بازگشت به تهران دوباره ظاهر شود.
- بعضی از غذاها مانند شیر گاو، آجیل و تخمه در برخی از افراد باعث بروز و تشدید حساسیت پوستی میشود.
- تغییر ناگهانی محیط مثلا ورود ناگهانی از یک فضای سرد به یک فضای گرم و برعکس هم میتواند تاثیرگذار باشد.
- نقش استرس و فشارهای عصبی نیز اهمیت دارند.گاه یک خبر ناگوار باعث تشدید علائم و خارش در فرد میشود.
- نور آفتاب هم در ضمن اینکه گاهی درمان کننده است، گاهی تشدیدکننده حساسیت محسوب میشود. (شفا آنلاین)
65
چند روزی است که مسئولان و معاونان وزارت بهداشت و همچنین کارشناسان تغذیه در کشور از احتمال وجود سم آفلاتوکسین در آجیلها میگویند و درباره آن هشدار میدهند؛ اما سؤال اینجاست که مردم چگونه میتوانند مراقب سمی باشند که در مواد پروتینی مثل انواع آجیلها وجود دارد؟
بسیاری از مردم چون توان خرید آجیل مرغوب را از فروشگاههای معتبر ندارند، قطعا آجیل را بهصورت فلهای خریداری میکنند و این اجتنابناپذیر است و تازه از کجا معلوم که همان آجیلهای مرغوب هم کاملا بهداشتی و بدون آفلاتوکسین باشد.
بهنظر میرسد که بهترین راه ممکن و مؤثر برای مطمئن بودن مردم از سلامت مواد غذایی، اول نظارت مستمر و مؤثر و بعد آموزشهای لازم آن هم در طول سال و مستمر باشد چرا که هیچگاه هشدار دادن صرف، نمیتواند راهگشا و چاره ساز باشد. حال اینبار نوبت به سم آفلاتوکسین رسیده، سمی که به گفته متخصصان ورود آن به بدن انسان، میتواند عوارض بسیار جبرانناپذیری برای انسان داشته باشد.
دکتر منصور رضایی، متخصص تغذیه و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در اینباره میگوید : سم قارچی آفلاتوکسین در درازمدت میتواند منجر به سرطان کبد و در کوتاهمدت هم موجب ایجاد مسمومیتهای حاد شود. به گفته این متخصص تغذیه، آفلاتوکسینها، سموم قارچی هستند که از گونههای قارچ آسپرژیلوس مانند آسپرژیلوس فلاووس و اسپرژیلوس پارازیتیکوس منشا میگیرند.
این سموم اگر از راه مواد غذایی وارد بدن شوند بسیار خطرناک هستند.
به گفته کارشناسان سم آفلاتوکسین اگر به مقدار زیاد وارد بدن و مصرف شود، سبب نارسایی کبد و بدتر از آن سرطان کبد میشود. چراکه این سم باعث تغییرات ژنتیک روی سلولهای گوارشی بهویژه کبد میشود. به این ترتیب که سم پس از ورود به بدن، در کبد تجمع میکند و ابتدا نارسایی کبد و سپس سبب عوارض جبران ناپذیر دیگر مثل سرطان کبد خواهد شد.
دکتر رضایی میگوید: بهدلیل عوارض جبران ناپذیری که این سم در بدن انسان ایجاد میکند، در کشورهای اروپایی و آمریکایی بهشدت بر واردات منابع پروتئینی بهویژه آجیل نظارت و کنترل میکنند.
مرتضی صفوی، متخصص تغذیه هم، درباره به مصرف آجیلهای مانده و نمناک هشدار میدهد و میگوید: ما باید به اثرات ماندگی در آجیل حساس باشیم چرا که ممکن است سم مهلک آفلاتوکسین را وارد بدن انسان کند.
حسین رستگار، رئیس آزمایشگاه مرجع غذا و داروی وزارت بهداشت نیز میگوید : آجیل، تنقلات و حبوباتی که بیرون مغازهها هستند، آلوده به انواع میکروبها و فلزات سنگین هستند. مسئولان بهداشتی باید فکری برای استاندارد نگهداری مواد غذایی در مغازهها بکنند. در بسیاری موارد شرایط نگهداری مواد غذایی در فروشگاههای شهری و جادهای استاندارد نیست و آلودگیهای زیادی در آنها ایجاد میشود که برای سلامت مردم خطرناک است. پسته، بادام، انواع آجیل، تنقلات و حبوبات نیز در موارد بسیاری هم در شهرها و هم در جادهها در فضای بیرون مغازه و در مقابل نور و گرما و آلودگی هوا قرار میگیرند. (فتانه انفرادی/ همشهری)
180
تحقیقات نشان داده است که افکار منفی مزمن میتواند روی سلامت، روح و روان و شادی افراد اثر بد بگذارد. در این بخش چند تفکر منفی افراد همیشه غمگین آورده شده است:
1 ـ جملات علیه خود
با گفتن جملاتی علیه خود، پیامهایی مخرب به خودمان میدهیم و بر این اساس از اعتماد به نفس، عملکرد خوب و تواناییهای بالقوه خود فرسنگها دور میشویم. سخنان علیه خود معمولا جملاتی مانند موارد زیر است:
«من نمیتوانم.»
«به اندازه کافی خوب نیستم.»
«اصلا اعتماد به نفس ندارم.»
«میدانم حتما شکست میخورم.»
آیا خوشتان میآید یکی از دوستانتان مرتب به شما بگوید: «شما موفق نمیشوید.»، «اصلا در کاری مهارت ندارید.»، «اعتماد به نفسی در تو نمیبینم.» نسبت به کسی که اینگونه در مورد شما صحبت میکند، چه نظری دارید؟ آیا با چنین فردی که نسبت به شما رفتار نامحترمانهای دارد، معاشرت خواهید کرد؟ پس چگونه میتوانید نسبت به خودتان تا این حد بیرحمانه و خصمانه رفتار کنید؟ با خودتان اندکی مهربان باشید.
2 ـ تفکرات منفی
این افراد همیشه نسبت به شرایط یا تعاملاتشان با دیگران طرز تفکرهای منفی دارند. بسیاری از مردم نگاه کردن به نیمه خالی لیوان عادت همیشگیشان شده است. ممکن است از دیدن خیابان شلوغ، روز بارانی یا پرداخت صورتحساب زیاد ناراحت شوند و آنها را تجربههای منفی بپندارند. البته در ذات ترافیک، آب و هوای بد یا صورتحساب چیز مثبتی وجود ندارد، اما این مسائل همیشه هستند و نگاه شما به این شرایط آنها را منفی یا مثبت جلوه میدهد. این انتخاب شماست که باعث میشود قوی یا ضعیف، شاد یا غمگین، قدرتمند یا قربانی به نظر آیید، مثلا برخی افراد ممکن است به ترافیک به عنوان فرصتی برای گوش کردن به موسیقی یا خواندن یک مقاله جالب نگاه کنند یا یک روز بارانی برایشان لحظهای باشد که کنار پنجره بنشینند و چای یا قهوه داغ بنوشند یا حتی از قدم زدن زیر باران بسیار لذت ببرند یا پرداخت صورتحساب ممکن است به آنها کمک کند که در هزینههای اضافیشان صرفهجویی کنند و پسانداز کردن را بیاموزند.
3 ـ مقایسه منفی با دیگران
یکی از سادهترین و رایجترین روشها برای داشتن احساس بد، خود را با دیگران مقایسه کردن است. ما ممکن است خودمان را با کسانی که موفقیتهای بیشتری نصیبشان شده یا جذابتر و پولدارتر هستند، مقایسه کنیم. وقتی دائم فکر کنیم که دیگران از ما بهترند بیشتر گرفتار حسادت و بیلیاقتی میشویم. بنابر تحقیقات مشخص شده این نوع مقایسه کردنها، فرد را دچار اضطراب، نگرانی، افسردگی و خودسرزنشی میکند.
4ـ افکار منفی نسبت به گذشته
باید از گذشته درس بگیریم، اما به آن نچسبیم. گاهی اوقات شرایط زندگی و شکستها میتواند جلوی پیشرفت و استعدادهای بالقوهمان را بگیرد و نتوانیم فرصتهای جدید را بخوبی شناسایی کنیم. فراموش نکنیم چیزی که قبلا اتفاق افتاده قابل تغییر نیست، اما چیزی را که هنوز رخ نداده، میتوانیم تا حدی به شکل دلخواه درآوریم. بنابراین اولین قدم در این راه جدا شدن از گذشته است.
5 ـ میل به سرزنش
سرزنش در واقع مسئول دانستن دیگران در بدشانسیهایمان است. برخی از مردم گناه شکستهایشان را به گردن والدین بیکفایت، روابط منفی، وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی، وضعیت بد جسمی یا سختیهای دیگر زندگیشان میاندازند. گرچه نمیتوان اثر بد این عوامل و درد و مشکلات فراوانی را که موجب میشوند، نادیده گرفت، اما وقتی به سرزنش کردن دیگران بپردازیم درواقع خود را قربانی فرض کردهایم و همین موضوع ما را به سمت زندگی تلختر و رنجش و شکستهای بیشتر سوق میدهد. همچنین کسانی که شما آنها را سرزنش میکنید، کمتر به احساستان اهمیت میدهند و شما با این رفتار زندانی افکار تلخ و رنجشهایتان میشوید.
6 ـ بخشش خود
همه ما در زندگی اشتباه میکنیم. وقتی شما به اعمال گذشتهتان نگاه میکنید شاید تصمیمها و اعمالی داشتهاید که به خاطرشان پشیمان شده باشید. ممکن است در قضاوتهایتان خطاهای بدی داشتهاید و به خودتان یا دیگران ضرر رسانده باشید. وقتی شما حوادث گذشته را مرور میکنید، مسلما احساسی از بیلیاقتی و میل به سرزنش کردن خود پیدا میکنید که چرا چنین خطاهایی کرده یا فرصتهای خوب زندگیتان را به راحتی تباه کردهاید. حتی ممکن است نسبت به خود حس بدی داشته باشید. در این لحظات خیلی مهم است که نسبت به خود دلسوزانه رفتار کنید و متوجه شوید که اکنون نسبت به گذشته آگاهیهایتان بیشتر شده و این شانس را دارید که خطاهای گذشته را تکرار نکنید و در خود یا دیگران تفاوتی مثبت به وجود آورید.
خودتان را ببخشید. هرکس اشتباه میکند و بازتاب اشتباهها روی شما دائمی نیست. این خطاها مربوط به لحظاتی خاص هستند و هرگز از شما فرد بدی نمیسازند.
psychologytoday / مترجم: نادیا زکالوند
محققان تا امروز بر این باور بودند که عدم فعالیت فیزیکی مهمترین عامل اضافه وزن است ولی تحقیقات جدید نشان می دهد که مصرف شکر و کربوهیدرات، مهمترین عوامل اضافه وزن هستند؛ گرچه عدم تحرک نیز بی تاثیر نیست.
فعالیت منظم فیزیکی در کاهش دیابت نوع 2، بیماری های قلبی عروقی، زوال عقل و برخی سرطان ها نقش دارد و سبب کنترل وزن می شود ولی مهمترین روش کاهش وزن، کاهش مصرف شکر و کربوهیدرات است.
در ادامه این تحقیقات آمده است، زمانی که رژیم غذایی نامناسب با بی تحرکی و سیگار ترکیب می شود، نتیجه وحشتناکی را برای بدن به دنبال دارد.
فشار خون بالا، چربی خون، کبد چرب و بیماری های قلبی عروقی، از مهمترین عوارض چاقی محسوب می شوند.
نتایج این تحقیقات در نشریه «The Lancet» منتشر شده است.(ایرنا)
۱-عصبانیت شدید و ناگهانی
این روزها کم نیستند، تعداد افرادی که به ناگاه از کوره در میروند و مانند آتشفشانی از خشم فوران میکنند، اما همین عصبانیت ناگهانی بلای جان قلب است، در نتیجه توصیه میشود در همه حال خونسردی خود را حفظ کنید. نتایج یک پژوهش در استرالیا نشان میدهد، خشم و از کوره در رفتن امکان خطر سکته قلبی را بالا میبرد. به عقیده این محققان، عصبانیت شدید امکان بروز نوع خاصی از انفارکتوس بهنام «تاکو تسوبو» (Tako-tsubo) را فراهم میکند.
*چرا و چگونه چنین عاملی باعث سکته میشود؟
زمانیکه به یکباره از کوره در میروید، بدن، آدرنالین ترشح میکند و این هورمون ضربان قلب را بالا میبرد. متاسفانه میزان بالای آدرنالین برای سلولهای قلبی سمی است. اگر رگهای خونی از قبل دچار اشکال و تنگی باشد، نمیتواند مایحتاج قلب برای ادامه تپش را فراهم سازد. در نتیجه قلب دچار حمله ناگهانی میشود.
۲-اضطراب بیش از حد
اضطراب مداوم ردپای خود را روی پوست، گوارش و سر به جا میگذارد و به قلب نیز رحم نمیکند. استرس زیاد در افرادی که مشکلات قلبی مانند فشار خون بالا دارند خطر گرفتگی عروق و انفارکتوس را بالا میبرد.
*چرا و چگونه چنین عاملی باعث سکته میشود؟
استرس فشار وارده به قلب و در نتیجه نیاز به اکسیژن را افزایش میدهد. درست مانند یک خودرو که در سرعتهای بالا به سوخت بیشتری نیاز دارد. زمانی که بدن دچار استرس میشود، هورمونهایی که ضربان قلب را بالا میبرد بیشتر ترشح میشود. اگر رگها به دلیل مصرف دخانیات یا دیابت و موارد دیگر در معرض گرفتگی باشد، قلب به میزان کافی سوخت یعنی اکسیژن برای رویارویی با این سرعت بالا دریافت نمیکند و در نتیجه دچار اشکال میشود.
۳-رابطه جنسی غیرعادی
امکان سکته قلبی در حین رابطه جنسی بیش از حد پرحرارت امکانپذیر، اما چندان شایع نیست. محققان آمریکایی سلامت قلب، گروهی از مردان بین 50 تا 60 سال را قبل و بعد از رابطه جنسی مورد بررسی قرار دادند. محققان مشاهده کردند که در یک درصد افراد شرکتکننده خطر بروز سکته قلبی بعد از رابطه جنسی پرحرارت به میزان 7 /2 درصد افزایش مییابد.
*چرا و چگونه چنین عاملی باعث سکته میشود؟
این مورد بسیار نادر است اما باید بدانید که رابطه جنسی نیز مانند ورزش باعث افزایش ضربان قلب میشود. در نتیجه افرادی که قلب حساس و ضعیفی دارند باید هوشیارتر باشند. اگر این افراد به درستی داروهای مربوط به قلب را مصرف کنند، حواسشان به شیوه تنفسشان باشد و موارد منع مصرف داروها را رعایت کنند میتوانند احتمال بروز این مشکل را به حداقل برسانند. توجه داشته باشید که هر نوع تنگی نفس یا درد در قفسه سینه بعد از فعالیت جنسی(حتی دردهای خفیف) باید مورد بررسی پزشکی قرار بگیرد.
۴-مصرف بیش از اندازه چربی
انواع پنیرها، سسها، فستفودها و... سرشار از چربی است. اگر عادت به خوردن مواد غذایی اینچنینی دارید ، حواستان به سلامت قلبتان باشد. نتایج پژوهشی که روی 1968 قربانی سکته قلبی انجام شده، نشان میدهد 158 نفر از این قربانیان 26 ساعت قبل از حادثه غذای چرب مصرف کرده بودند.
*چرا و چگونه چنین عاملی باعث سکته میشود؟
به عقیده محققان، مصرف یک وعده غذای چرب باعث بروز سکته قلبی نمیشود. اما اگر به خوردن این قبیل غذاها عادت دارید بهتر است بدانید که کلسترول خونتان بالا رفته و خطر تصلب شرایین یعنی مسدود شدن عروق افزایش پیدا میکند و در این صورت نیز راهی جز سکته قلبی باقی نمیماند.
۵-ورزشهای مقاومتی مانند بدنسازی
شکی نیست که ورزش برای سلامت مفید است، اما به شرطی که با توجه به شرایط جسمیتان ورزش مناسبی انتخاب کرده باشید. به طور کلی، بهتر است ورزشهای استقامتی مانند پیادهروی یا دوچرخهسواری را برای سالم بودن انتخاب کنید. این ورزشها برای افزایش سلامت قلب مفید است و باعث کاهش عوامل بروز سکته قلبی مانند کلسترول یا فشار خون میشود. در عوض ورزشهای مقاومتی مانند بدنسازی این تاثیر را به جا نمیگذارد. توجه داشته باشید در حین بلند کردن وزنههای سنگین، فرد نفس خود را حبس میکند. اگر این افراد سابقه فامیلی داشته باشند و از سلامت قلبی بالایی برخوردار نباشند باید بیشتر احتیاط کنند.
*چرا و چگونه چنین عاملی باعث سکته میشود؟
انجام ورزشهای مقاومتی که باعث بسته شدن دهان میشود مانع از رسیدن اکسیژن کافی به قلب میشود چون تنفس به درستی انجام نمیشود. در نتیجه در افرادی که قلب حساس و آسیبپذیری دارند باعث افزایش خطر سکته قلبی میشود. اگر تصور میکنید قلب آسیبپذیری دارید بهتر است ابتدا ورزش مورد نظر را به صورت آزمایشی انجام دهید تا نوع و تاثیر آن را روی جسمتان مشاهده کنید.
وقتی از او میخواهی کمی راجع به زندگیاش صحبت کند، میگوید روزگارش با نظم میگذرد و بین او و همسرش مشکلی نیست، اما بعد، وقتی سر درد دلش که باز میشود با آه و حسرت از اشتباهی نام میبرد که در زندگی انجام داده و به نظر خودش دیگر جبرانناپذیر نیست.
به سالهای اول ازدواج برمیگردد، آن هنگام که با یک دنیا شوق و عشق با همسر مهندسش ازدواج کرده بود. میگفت همواره آرزو داشته با یک مهندس با شغل عالی ازدواج کند. خواستگاران زیادی داشته، اما این یکی چشمش را بدجوری گرفته بوده و با این که پدرش موافقت چندانی نداشته، سحر با اشتیاق تمام با او ازدواج کرده است.
***
روزهای اول زندگی مشترک به آرامی میگذشت و سحر هر روز بهتر از دیروز شوهرش را میشناخت. سعید مردی خوب و وفادار بود و به دلیل موفقیت در حرفهاش، پول فراوانی به دست میآورد. اما اشکال کار آنجا بود که اهل پول جمع کردن و خرید خانه نبود. مبلغ پساندازش به حدی که میرسید، دست سحر را میگرفت و به مسافرتهای گرانقیمت میبرد یا در جای دیگر خرج میکرد. برعکس او سحر، زنی بشدت مقتصد بود و اصرار داشت هرچه زودتر صاحبخانه شود. چند جای مختلف سرکار رفت، تمام حقوق دریافتیاش را جمع کرد و پولش را به برادرهای کارخانهدارش داد تا با آن کار کنند و سود خوبی به سحر بدهند. اقتصاددانیهای سحر کار خودش را کرد و او بالاخره توانست با مقداری پول و یک دنیا قرض و قوله آپارتمانی کوچک بخرد.
زندگی سحر و سعید همچنان میگذشت. آپارتمانی که سحر خریده بود یک اتاق خواب داشت و برای زن و شوهر جوان و فرزندان خردسالشان کفایت نمیکرد. به همین دلیل آنها خانهای بزرگتر را اجاره کرده بودند و روزگار میگذراندند. تا این که روزی سعید نزد سحر آمد و به او گفت از طرف شرکتشان قرار شده به آنها آپارتمانی بزرگ با تسهیلات بدهند، اما پول سعید کافی نیست و به همین دلیل، سحر باید خانهاش را بفروشد و پول آن را به سعید بدهد. سحر از سعید پرسید که آیا حاضر است سهدانگ خانه را به اسم او بزند و سعید پاسخ داده بوده که طبق شرایط آن اعطای ملک، خانه باید ششدانگ به اسم او باشد.
سحر و آن همه اقتصاددانی و ششدانگ ملک به اسم شوهرکردن؟! نه، یکچنین چیزی محال بود. اگر خانه به اسم شوهرش میشد، امنیت مالی او کجا میرفت؟ پدرومادرش مذمتش میکردند و ممکن بود در آینده زبان بچهها بر سرش دراز شود. نه، نه! سحر راضی به چنین کاری نبود و با شوهرش قاطعانه مخالفت کرد.
***
حال که بعد از گذشت ده سال از آن ماجرا به گذشته نگاه میکند، چیزی جز حسرت و ناراحتی از آن کار برایش باقی نمانده است. او میگوید شوهرش نتوانست آن آپارتمان را بخرد و موقعیت از چنگش رفت، به همین دلیل بشدت نسبت به سحر دلسرد شد و بین زن و شوهر جوان فاصله افتاد. پیش از آن سعید براحتی به سحر پول میداد و هیچگاه اهل حساب و کتاب نبود، اما از آن به بعد دیگر هیچ اعتمادی به سحر نداشت و بسختی مخارج خانه را پرداخت میکرد. روابط عاطفی قبلی از زندگیشان رخت بربست و رابطه زن و شوهر کاملا ظاهری مکانیکی پیدا کرد. آنها به زندگیشان ادامه دادند، اما دیگر هیچگاه رنگ شادیهای پیشین را ندیدند.
سحر خودش را مقصر همه چیز میداند. او زنی مقتصد و بشدت حساس به صاحبخانه شدن بود، اما اعتراف میکند که میتوانسته پول آن آپارتمان را به شوهرش بدهد و دوباره برای خریدن آپارتمانی مجدد تلاش کند. شاید اگر به سعید اعتماد میکرد، سعید هم از حمایت کردن او برای خریدن خانهای جدید فروگذار نمیکرد. اما سحر این کار را نکرد و وقتی حرف پول و خانه شد، با شوهرش مثل یک فرد غریبه رفتارکرد و این آغاز اختلاف در زندگیشان بود.
***
زندگی مشترک جای خطکشیهای شدید مالی نیست. اعتماد و حمایت حرف اول را میزند و خودخواهی و حسابگری، تیشهای است که پنهانی به ریشه زندگی زده میشود و زمانی زوجین متوجه میشوند چه بر سر زندگیشان آمده که دیگر خیلی دیر شده است. زن و شوهر باید هردو به فکر دیگری باشند و به آینده همسر خود فکر کنند.
مردان زیادی بودهاند که به بهانه این که خودشان تنها نانآور خانهاند، هر ملکی را که گرفتهاند، ششدانگ به اسم خودشان کردهاند. در یک چنین زندگی مرد خانه حقوق دارد و کاملا احساس امنیت میکند، درحالی که زن نه درآمدی دارد و نه خانهای و همواره از آینده هراس دارد که پس از فوت همسرش قرار است زیر دست کدام عروس و داماد بیفتد یا از این بدتر، سر از کدام سرای سالمندان دربیاورد.
براستی چرا وضعیت زن و شوهرها باید اینچنین باشد؟ زن و مرد با هم پیوند زناشویی میبندند، بچهدار میشوند، اهدافشان را دنبال میکنند، با اقوام و خویشان روابطی را تحت چارچوبی مشخص برقرار میکنند؛ عمری، دونفره با چالشهای زندگی دست و پنجه نرم میکنند، آن وقت هرگاه بحث از مال و ملک به میان میآید، یکی (فرقی ندارد، زن یا شوهر) خودخواهی پیشه میکند و همه چیز را برهم میزند. ظاهراً خیالش راحت است، اما دنیای دیگری را هراس و دلشکستگی پر کرده است. آیا این نوع زندگی دوام پذیر است؟
در زندگی مشترک همه چیز باید مشترک باشد. کمی بیشتر و کمتر مسالهای نیست، اما هیچگاه نباید جیب یکی کاملا پر باشد و کیسه آن دیگری پاره و خالی! آیا حق کسی که عمری با سازگاری در سرد و گرمهای زندگی یار همسرش بوده این است؟
اگر شما هم یک چنین اشتباهی را در زندگی زناشوییتان مرتکب شدهاید از همین الان به فکر تصحیح همه چیز باشید. حتی اگر همسرتان از آن دسته افراد نیست که شکایتش را علنی ابراز کند، مطمئن باشید ته دلش از شما چرکین است. به کُنه زندگیتان بروید و همه چیز را به اشتراک بگذارید تا یکی از مهمترین عوامل دوام در زندگی دونفرهتان را رعایت کرده باشید. (جام جم سرا/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)