مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مهسا احمدی ،مشهورترین بدلکار زن ایرانی + عکس

مهسا احمدی ،مشهورترین بدلکار زن ایرانی + عکس

مهسا احمدی، مشهورترین بدلکار زن ایرانی، در مراسم اعطای جوایز “اکشن آیکن” در کالیفرنیا برنده جایزه کریستالی هالیوود شد.

بیوگرافی مهسا احمدی

در مراسم امسال که بدلکاران و بازیگران زن فیلم‌های اکشن به طور ویژه مورد توجه و تقدیر قرار گرفتند، مهسا احمدی به عنوان تنها زن بدلکار ایرانی معرفی شد و جایزه کریستال را که از مهم‌ترین جوایز این مراسم محسوب می‌شود کسب کرد.

مهسا احمدی علاوه بر فیلم‌های ایرانی در آثار سینمای هالیوود از جمله فیلم اسکای‌فال مجموعه جیمز باند هم بدلکاری کرده است؛ او عضوی از گروه بدلکاری «استانت ۱۳» است که حضور فعالی در ساخت صحنه‌های اکشن فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی از جمله سریال‌های ترکی و فیلم‌های هندی دارند. مهسا احمدی که قبلا از قهرمانان ژیمناستیک ایران بوده، اخیرا در فیلم‌های ایرانی ۳۶۰ درجه و عصر یخبندان به عنوان بدلکار نقش‌آفرینی کرده است.


باید هزارتا پرش خوب داشته باشید تا بتوانید یک بار بیس‌جامپ بپرید. ولی من همان پرش اولم از ارتفاع دوهزار متری بود. یعنی سخت‌ترین کار را انجام داده‌ام، آن هم با امکانات این‌جا.
بیوگرافی مهسا احمدی

مهسا احمدی اولین دختر بدلکار ایران است که در پروژه‌های سینمایی حضور دارد. او ۱۱سال قهرمان ژیمناستیک دختران ایران بوده است. مهسا احمدی درباره چگونگی ورود به دنیای بدلکاران به دویچه وله می‌گوید: «بعد از ۱۷سالگی که ژیمناستیک را کنار گذاشتم، از ۶سال پیش، وارد گروه “بدلکاری ۱۳″شدم.»

بانوی بدلکار ایرانی درباره ثبت اولین سقوط آزاد زنان ایران می‌گوید: «از ارتفاع شش هزار پایی (حدود دو هزار متر) پریدم، در هر جای دنیا، پرش از ارتفاع زیر ۱۵۰۰متر، بیس‌جامپ” Base Jump” محسوب می‌شود. باید هزارتا پرش خوب داشته باشید تا بتوانید یک بار بیس‌جامپ بپرید. ولی من همان پرش اولم از ارتفاع دوهزار متری بود. یعنی سخت‌ترین کار را انجام داده‌ام، آن هم با امکانات این‌جا.»

آرش اقدسی پیش از تاسیس گروه “بدلکاری ۱۳″مربی بانجی جامپینگ”Bungee Jumping” در ایران بوده است. آرش اقدسی اواخر سال ۱۳۸۵تصمیم گرفته با تعدادی از جوانان پرانرژی و بااستعداد گروه “بدلکاری ۱۳″را تشکیل دهد.

به گفته آرش اقدسی مشکلات برای تامین امکانات امنیتی بدل‌کاران در ایران زیاد است. او می‌گوید: «مثلا برای واژگون کردن یک خودرو، ماشین آتش‌نشانی و آمبولانس باید حضور داشته باشد که در خیلی پروژه‌ها، حتی این موارد را هم تقبل نمی‌کردند. متاسفانه از ساده‌ترین امکانات محروم هستیم. در صورتی که بچه‌های ایرانی فوق‌العاده بااستعداد هستند.»

نمایی از یک فیلم سینمایی که مهسا احمدی مشغول بدلکاری در آن است .

بیوگرافی مهسا احمدی

بیوگرافی مهسا احمدی

بیوگرافی مهسا احمدی

بیوگرافی مهسا احمدی

بیوگرافی مهسا احمدی


ادامه مطلب ...

پاسخ آزاده نامداری به مهسا آبومگر همسر سابق سجاد عبادی + عکس

پاسخ آزاده نامداری به مهسا آبومگر همسر سابق سجاد عبادی + عکس

خبر ازدواج آزاده نامداری و فرزاد حسنی انقدر شوک آور نبود که خبر طلاق انها طرفدارانشان را شگفت زده کرد.

حاشیه های بعد از طلاق اما کاری کرد،  زبان هر دو فرد به ناگفته هایی باز شود که شاید خصوصی ترین بخش زندگی آنها بود.حالا اما با ازدواج مجدد آزاده نامداری دوباره بنای حاشیه در زندگی وی باز شده و پای آن به فضای مجازی هم کشیده شده است.

همسر دوم آزاده نامداری همسر جدید آزاده نامداری شوهر آزاده نامداری بیوگرافی مهسا آبومگر بیوگرافی سجاد عبادی اینستاگرام آزاده نامداری ازدواج جدید آزاده نامداریمهسا آبومگر و مادرش

ماجرا هم از این قرار است که در حالی که آزاده نامداری دوشنبه ۶ مهر ، با انتشار خبری در صفحه مجازی اش ، ازدواج دوم خود را رسانه ای کرد  و سجاد عبادی  ، فرزند رحیم عبادی رییس سازمان جوانان دولت اصلاحات و مرحومه فریده ماشینی که از فعالان جبهه مشارکت را به عنوان همسر خود معرفی کرد ، حالا همسر اول سجاد عبادی مدعی شده است که او پیش از طلاق وی، با آزاده نامداری در ارتباط بود است.

همسر دوم آزاده نامداری همسر جدید آزاده نامداری شوهر آزاده نامداری بیوگرافی مهسا آبومگر بیوگرافی سجاد عبادی اینستاگرام آزاده نامداری ازدواج جدید آزاده نامداری

مهسا آبومگر ، همسر سابق سجاد عبادی در متنی که در صفحه مجازی وی منتشر شده است ، خطاب به همسر سابقش و آزاده نامداری نوشته:

همسر دوم آزاده نامداری همسر جدید آزاده نامداری شوهر آزاده نامداری بیوگرافی مهسا آبومگر بیوگرافی سجاد عبادی اینستاگرام آزاده نامداری ازدواج جدید آزاده نامداری

آقای سجاد عبادی!

گل هایی که هر سه شنبه برایش میبردی از همان گل فروشی میخریدی که برای من هم در این ٣ سال خریدی ؟!

حرفهایی که سر سفره عقد در گوشش گفتی از جنس همان حرفهایی بود که در این ٣ سال در گوشم زمزمه کردی ؟!

راستی به او هم گفتی که همیشه دوستش داری ؟!مردی که سر قولش نماند مرد نیست ، پس حساب من با تو هیچ !

خانم نامداری عزیز، بانوی حجاب و اخلاق و عفاف و شکستن حرمت ها؛ من سر زندگی ام بودم که تو آمدی .  من بودم و تو آمدی .

او ٢٢ شهریور ٩۴ از من جدا شد و تو ماه هاست که از گل های رز سفیدت عکس میگذاری و روزهاست که آینه و شمعدان خانه ی مشترک جدیدت را به نمایش گذاشته ای   حساب تو و خانواده هایی که از هم پاشیدی با خدا .

پ.ن: خدایا باز من ماندم و تو.

به فریادم برس

پ.ن: این عکس شناسنامه من است

از سوی دیگر آزاده نامداری نیز در صفحه اینستاگرامش به این اتهامات پاسخ داده و نوشته:

همسر دوم آزاده نامداری همسر جدید آزاده نامداری شوهر آزاده نامداری بیوگرافی مهسا آبومگر بیوگرافی سجاد عبادی اینستاگرام آزاده نامداری ازدواج جدید آزاده نامداری

تلاطم،،رها نمیکنه،،ما عادت داریم هر حرفی رو باور کنیم وپشت بندش داستان وسناریو بنویسیم..متاسفم برای همه ی آدمای متوهم که حتی خوشحالی همو تحمل نمیکنن.

واقعا چی بدست میاریم،،،از شایعه ساختن،،از همدستی کسایی که نمیدونم کجاشون درد میکنه،،،بازم بی خیال،من محکم ترازاینم که این بازیا آزارم بده،اما شوکه شدن دیگه سه ساله کارهمیشمه،،امروز سه شنبه است،روز منه،وگلای رز سفیدم،،واین خوشبختی با هییییچ شایعه وهمدستی وسناریویی خراب نمیشه..سلام صبح های روشن…من به راهم ایمان دارم..باقیش باخدا….

پ.ن.بیاین ازشادی هم شاد باشیم….لطفا

منبع : برترینها

ازدواج جدید آزاده نامداری اینستاگرام آزاده نامداری بیوگرافی سجاد عبادی بیوگرافی مهسا آبومگر شوهر آزاده نامداری همسر جدید آزاده نامداری همسر دوم آزاده نامداری


ادامه مطلب ...

بیوگرافی حسین عرفانی ،همسرش شهلا ناظریان و دخترش مهسا عرفانی +عکس

بیوگرافی حسین عرفانی ،همسرش شهلا ناظریان و دخترش مهسا عرفانی +عکس

حسین عرفانی (متولد ۱۳۲۱ در تهران) از دوبلورهای مشهور ایران و همسر شهلا ناظریان است.

از خصوصیات این گوینده دامنه صدایی بسیار وسیع اوست که با صدایی بسیار بم یا بسیار زیر گویندگی‌های بسیار خوبی کرده‌است. قابلیت تیپ سازی بالایی دارد و در عین حال شخصیت گویی بسیار تواناست.

همسر مهسا عرفانی همسر شهلا ناظریان همسر حسین عرفانیان همسر حسین عرفانی بیوگرافی مهسا عرفانیان بیوگرافی مهسا عرفانی بیوگرافی شهلا ناظریان بیوگرافی رستا عرفانیان بیوگرافی رستا عرفانی بیوگرافی حسین عرفانی

حسین عرفانی در کنار همسرش شهلا ناظریان و دخترش مهسا

وی به عنوان گوینده ثابت نقش‌های آرنولد شوارتزنگر مشهور شده‌است.

گوینده نقش‌ها

برخی از نقش گویی‌های این گوینده:

خارجی
  • هامفری بوگارت (کازابلانکا، شاهین مالت، داشتن و نداشتن، گذرگاه تاریک، دست چپ خدا، کی لارگو، گنج‌های سیرا مادره.
  • شان کانری (هایلندر، اژدهادل (قلب اژدها)، صخره، یافتن فارستر، گذرگاه مارسی هرچه سحت تر باشی زمین می‌خوری]])
  • توشیرو میفونه (ریش قرمز، هفت سامورایی، یوجیمبو)
  • پیتر اوتول (لورنس عربستان)
  • آنتونی کوئین (طوفان درجامایکا گاتی استرادیواری)
  • آخیم توپول (ویولون زن روی بام)
  • کلارک گیبل (بر باد رفته)
  • رابرت شاو (مردی برای تمام فصول، نیش)
  • ایان مک کالن (گاندولف) در سه‌گانه ارباب حلقه‌ها
  • اورسون ولز (اتللو بیگانه)
  • دیتر هالروردن (دیدی و ارثیه فامیلی (دوبله ۷ نقش همزمان) دیدی می‌تازد، دیدی مشابه آقای رئیس)
  • یان مک کلن (ارباب حلقه‌ها)
  • ساموئل ال. جکسون (پالپ فیکشن، پایگاه اصلی سه ایکس ۱ و۲ایالت ۵۱)
  • مورگان فریمن
  • دنی گلاور (اره غارتگر۲ قطار شب اسلحه مرگبار۱و۲و۳و۴ تک تیرانداز)
  • الیور رید (عمر مختار، شاهزاده وگدا)
  • آلن بیتس (هملت زفیرلی)
  • کلیفت رابرتسون (سه روز کندور)
  • آرنولد شوارتزنگر (انتقام منصفانه، روز ششم، داغ سرخ ترمیناتور ۱و۲و۳و ۵، نقشه فرار، سابوتاژ، آخرین ایستگاه، بی‌مصرف‌ها ۱و۲و۳، پاک کننده، غارتگر، خسارت جانبی، یادآوری مطلق، آخرین حرکت قهرمان، کماندو)
  • سیلوستر استالونه (قاضی درد تاکسی۳)
  • وینز ریمز (انیمال۲ مأموریت غیرممکن۳و۲ شمار کشتگان)
  • تامی لی جونز (جی اف کی، فراری مردان سیاهپوش۱و۲ از وهم تا وحشت)
  • چارلتون هستون (سرگرد دندی آلاسکا بولینگ برای کلمباین)
  • ویلیام هولدن (پل رود کووای، شبکه، آسمان خراش جهنمی)
  • آلبرت فینی (قتل در قطار سریع‌السیر شرق، ماهی بزرگ)
  • دونالد ساترلند (حالا نگاه نکن)
  • ریچارد آتن‌بورو (فرار بزرگ)
  • مارلون براندو (شورش در کشتی بونتی امتیاز)
  • جو دان بیکر (لبه تاریکی)
  • دواین جانسون (سریع و خشمگین ۶ ، سریع و خشمگین ۷ ، جی.آی.جو: تلافی)
ایرانی
  • کامران باختر (افعی)
  • بهمن مفید (داش آکل)
  • منوچهر اولیایی (سازمان۴)
  • فرامرز قریبیان (گوزنها)
  • محمدبانکی (شاهین طلایی)
  • جمشید هاشم‌پور (دشمن)
  • کاظم افرندنیا (پایگاه جهنمی)
  • محمد برسوزیان (چشم شیطان)
مسابقه
  • جادوی صدا

شهلا ناظریان (متولد ۱۳۲۹ خورشیدی ایران) بازیگر سینما و تلویزیون و دوبلور ایرانی است. او همسر حسین عرفانی و برادرزادهٔ ایرج ناظریان گویندهٔ نامدار ایرانی است.

زندگی هنری

شهلا ناظریان در سال ۱۳۲۹ خورشیدی به دنیا آمد. از سال ۱۳۴۱ وارد عرصهٔ دوبله شد(ورود حرفه‌ای:۱۳۴۲). بازیگری در تئاتر را در سال ۱۳۶۸ تجربه کرد. او همچنین در سریال تلویزیونی «این خانه دور است» (ساختهٔ بیژن بیرنگ و مسعود رسام) و سریال داستان یک شهر (ساختۀ خسرو معصومی) و همچنین فیلم‌های سینمایی «خوش‌خیال»، «پرِ پرواز» و «شب بخیر غریبه» به عنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخته است.

برخی از فعالیت‌ها

برخی گویندگی‌های ماندگار وی به شرح زیر است:

  • گوگوش (در امتداد شب؛ ممل آمریکایی؛ احساس داغ)
  • لیلا فروهر (گل خشخاش)
  • مارال اورهونسای (یول‌راه ساختهٔ ییلماز گونی)
  • اینگرید برگمن (کازابلانکا؛ ژاندارک)
  • ناتالی وود (مسابقه بزرگ)
  • آن مارگریت (زمانی که دزد بودم)
  • کاترین دونوو (مایرلینگ)
  • مریل استریپ (کریمر علیه کریمر؛ اتاق ماروین؛ آوای قلب؛ ساعت‌ها؛ اقتباس؛ خانهٔ ارواح)
  • آنجلینا جولی (مهاجمین مقبره)
  • شارون استون (قهرمان)
  • مارشا میسون (دختر خداحافظی)
  • ماری استور (شاهین مالت)
  • لی رمیک (رودخانه وحشی)
  • جون فونتین (ربه کا)
  • جنیفر جونز (جدال در آفتاب)
  • سوزانا یورک (مردی برای تمام فصول)
  • ژاکلین بیسه (دزدی که برای شام امد، بولیت)
  • ماریزا برنسون (بری لیندون)
  • ایزابلا روسلینی (مرلین)

مصاحبه‌ با یک‌ خانواده‌ باحال دوبلور،
حسین‌ عرفانی‌، شهلا ناظریان‌ و مهسا عرفانی‌

همسر مهسا عرفانی همسر شهلا ناظریان همسر حسین عرفانیان همسر حسین عرفانی بیوگرافی مهسا عرفانیان بیوگرافی مهسا عرفانی بیوگرافی شهلا ناظریان بیوگرافی رستا عرفانیان بیوگرافی رستا عرفانی بیوگرافی حسین عرفانی
وقتی‌ صدایش‌ را تلفنی‌ می‌شنوم‌، ناگهان‌ به‌سال‌های‌ دوری‌ پرتاب‌ می‌شوم‌ که‌ این‌ صدا درچهره‌های‌ مختلف‌ برایم‌ حرف‌ زده‌ و بی‌اختیاریک‌ شادی‌ ناگفتنی‌ در دلم‌ شروع‌ به‌ موج‌ زدن‌می‌کند. شهلا ناظریان‌ زن‌ فعال‌ و پرتلاش‌ بخش‌دوبله‌ ایران‌ قرار مصاحبه‌ خانوادگی‌اش‌ را درشبکه‌ دو با ما می‌گذارد.
باید اعتراف‌ کنم‌ هنگامی‌ که‌ وارد بخش‌ دوبله‌شبکه‌ دوم‌ می‌شوم‌، از دیدن‌ این‌ همه‌ چهره‌ آشناو ناآشنا در عین‌ حال‌ با صداهایی‌ خاطره‌انگیز و به‌یادماندنی‌ به‌ راستی‌ گیج‌ می‌شوم‌ وقتی‌ با یکدیگرحرف‌ می‌زنند، ناخودآگاه‌ احساس‌ می‌کنم‌آدم‌های‌ فیلم‌های‌ خارجی‌ از درون‌ فیلم‌هایشان‌بیرون‌ آمده‌اند و همین‌ جا کنار من‌ در ایران‌ ماننداعضای‌ یک‌ خانواه‌ مشغول‌ گپ‌ زدن‌ با یکدیگرشده‌اند.
عرفانی‌، مقامی‌، خسروشاهی‌، قنبری‌، شایگان‌،والی‌ زاده‌، ناظریان‌، منانی‌، گرایی‌، قطایی‌ و… بانگاه‌ کردن‌ به‌ این‌ پیشکسوتان‌ و بزرگ‌ مردان‌ وزنان‌ دوبله‌ ایران‌ با ظاهری‌ متین‌، وزین‌، صمیمی‌ وتواضعی‌ ناگفتنی‌ که‌ همگی‌ در یک‌ جا جمع‌شده‌اند، حسی‌ از غرور در زیر پوستم‌ می‌دود. درکمال‌ خوشرویی‌ و صمیمیتی‌ دور از انتظار ما را درجمعشان‌ می‌پذیرند.
شهلا ناظریان‌ در سمت‌ مدیر دوبلاژ مشغول‌دوبله‌ فیلمی‌ است‌. هنگام‌ ناهار و استراحت‌ است‌اما او با آنکه‌ مشغله‌ فراوانی‌ دارد، همراه‌ یک‌ دنیاخنده‌ و مهربانی‌ و لطف‌ در اتاق‌ دوبلاژ، پذیرای‌ مامی‌شود. بانویی‌ که‌ با مدیریت‌ و جدیتی‌ ستودنی‌از پس‌ وظایف‌ خطیر دوبله‌، همسری‌ و مادری‌ به‌خوبی‌ برآمده‌ است‌.
عرفانی‌ همسر او با خوشرویی‌ و تواضع‌ دستی‌برایمان‌ بالا می‌برد که‌ یعنی‌ بعدا برای‌ مصاحبه‌می‌آیم‌ و ما را با خانم‌ ناظریان‌ تنها می‌گذارد.خانواده‌ای‌ که‌ آوازه‌ سبز محفلشان‌، ما را برای‌ آن‌داشت‌ تا با آنها مصاحبه‌ای‌ داشته‌ باشیم‌.

در منزل‌ هم‌ کار می‌کنم‌
_ از چه‌ سالی‌ وارد کار گویندگی‌ فیلم‌ شدید؟
ناظریان‌: از دی‌ ماه‌ سال‌ ۱۳۴۱٫
_ چه‌ سالی‌ ازدواج‌ کردید و چگونه‌ با هم‌ آشناشدید؟
ناظریان‌: در سال‌ ۶۳ ازدواج‌ کردیم‌ و چون‌ باهم‌ همکار بودیم‌، به‌ طبع‌ در محیط دوبله‌ با هم‌آشنا شدیم‌.
_ حدودا چند فیلم‌ را گویندگی‌ کرده‌اید و درچند فیلم‌ مدیر دوبلاژ بوده‌اید؟
ناظریان‌: نمی‌دانم‌، شاید واقعا قابل‌ شمارش‌نباشد خیلی‌ زیاد. اما در مورد مدیر دوبلاژی‌،حدود ۱۰ یا ۱۵ سال‌ است‌ که‌ در کنار گویندگی‌فیلم‌، مدیر دوبلاژی‌ هم‌ می‌کنم‌ اما دوسالی‌ هست‌که‌ به‌ طور مداوم‌ مدیر دوبلاژ هستم‌. شاید ۶۰ یا۷۰ فیلم‌ را مدیر دوبلاژی‌ کرده‌ام‌ چه‌ برای‌سازمان‌، چه‌ برای‌ رسانه‌های‌ تصویری‌ و چه‌ برای‌موسسات‌ خصوصی‌.
_ در چه‌ فیلم‌هایی‌ به‌ جای‌ شخصیت‌هایی‌صحبت‌ کرده‌اید؟ (مکثی‌ طولانی‌ می‌کند.چشمانش‌ را می‌بندد و با همان‌ متانت‌ و وقار فکرمی‌کند و می‌گوید:)
ناظریان‌: وا… از گذشته‌ها… به‌ جای‌ خیلی‌ ازشخصیت‌های‌ بزرگ‌ دنیا حرف‌ زده‌ام‌ مثل‌:سوفیالورن‌، راکوئل‌ ولش‌، فی‌ داناوی‌، کاترین‌اسپاک‌، کاترین‌ راس‌، الیزابت‌ تیلور و از کارهای‌جدید که‌ هم‌ مدیر دوبلاژ بوده‌ام‌ و هم‌ گویندگی‌فیلم‌ را برعهده‌ داشته‌ام‌، «به‌ خاطر عشق‌ به‌ آرون‌»و فیلم‌ «بازگشت‌ جوزی‌» و «دسته‌ زنبورها» که‌ شماالان‌ شاهد دوبله‌ آن‌ هستید.
_ راست‌ می‌گوید ما صحنه‌هایی‌ از فیلم‌ رادیدیم‌ و می‌دیدم‌ که‌ با چه‌ وسواسی‌ گویندگان‌فیلمش‌ را انتخاب‌ می‌کند و با صبر و حوصله‌ نام‌تک‌ تک‌ گویندگان‌ هر فیلمش‌ را برایمان‌ می‌گویدو انصافا در تمامی‌ فیلم‌هایش‌ از دوبلورهای‌پیشکسوت‌ در کنار بعضی‌ دوبلورهای‌ جوان‌استفاده‌ کرده‌ است‌. لبخند از چهره‌اش‌ محونمی‌شود. برای‌ همین‌ می‌پرسم‌: شما بسیار خوشروو خوش‌ اخلاق‌ هستید. آیا همسرتان‌ حسن‌عرفانی‌ هم‌ مانند شما خوشرو هستند؟ (با لبخند)
ناظریان‌: بله‌، ایشان‌ هم‌ خوشرو هستند اماخب‌، بعضی‌ مواقع‌ هم‌ نیستند مانند خیلی‌ ازآقایان‌
_ به‌ چهره‌ خسته‌اش‌ نگاه‌ می‌کنم‌ و ناخودآگاه‌می‌پرسم‌: هم‌ شما کار می‌کنید هم‌ آقای‌ عرفانی‌.وقتی‌ خسته‌ هستید و از سرکار به‌ منزل‌ می‌روید،آیا همسرتان‌ در کارهای‌ منزل‌ به‌ شما کمک‌می‌کند؟(خنده‌)
ناظریان‌: نه‌، ایشان‌ اصلا در خانه‌ کمک‌نمی‌کنند و تمامی‌ کارهای‌ خانه‌ به‌ دوش‌ خودم‌می‌باشد.
_ باورم‌ نمی‌شود ولی‌ از گرمی‌ صدایش‌می‌فهمم‌ از این‌ وضعیت‌ هم‌ راضی‌ است‌.می‌پرسم‌: آیا کارکردن‌ شما به‌ عنوان‌ یک‌ همسر یامادر در خارج‌ از خانه‌ به‌ زندگی‌تان‌ لطمه‌ای‌ واردکرده‌ است‌؟
ناظریان‌: نه‌، اصلا به‌ هیچ‌ عنوان‌. حتی‌ زمانی‌که‌ در منزل‌ فیلم‌هایم‌ را سینک‌ می‌زنم‌ و درحقیقت‌ کارهای‌ مدیر دوبلاژی‌ام‌ را انجام‌می‌دهم‌ و تمام‌ حواسم‌ به‌ این‌ کار است‌، در عین‌حال‌ سعی‌ می‌کنم‌ در کار منزل‌ و حتی‌ کارهای‌مربوط به‌ افراد منزل‌ هیچ‌ خدشه‌ای‌ وارد نشود وهر دو کارم‌ را (هم‌ کار دوبله‌ و هم‌ کار منزل‌) به‌طور کامل‌ انجام‌ دهم‌. مطمئنم‌ اگر از دخترم‌ یاهمسرم‌ هم‌ بپرسید، آنها نیز کاملا از من‌ راضی‌اند.
_ در مقام‌ یک‌ زن‌ می‌دانم‌ که‌ چقدر کارها وانجام‌ توامان‌ آنها سخت‌ است‌. وقتی‌ دخترتان‌کوچک‌ بود و شما هم‌ مجبور بودید کارتان‌ راانجام‌ دهید، چه‌ کسی‌ از او مراقبت‌ می‌کرد؟
ناظریان‌: دخترم‌ همیشه‌ همراه‌ ما بود، مهسا درهمه‌ جا در دوبله‌، چه‌ در تائتر و چه‌ در موقع‌فیلمبرداری‌ و حتی‌ زمانی‌ که‌ تیزرهای‌ تبلیغاتی‌ رامی‌گفتیم‌، همراه‌ ما بود چون‌ او از همان‌ کوچکی‌عاشق‌ این‌ کار بود.
_ از دخترانتان‌ بگویید؟
ناظریان‌: من‌ دو دختر دارم‌ رستا و مهسا. رستا به‌هیچ‌ عنوان‌ به‌ این‌ حرفه‌ علاقه‌ نداشت‌. الان‌ هم‌دکترای‌ تغذیه‌ دارد اما مهسا این‌ حرفه‌ و کلا هنر رادوست‌ دارد و رشته‌ دبیرستانی‌اش‌ هم‌ هنر بوده‌است‌. پیش‌ دانشگاهی‌ را تمام‌ کرده‌ و خود رابرای‌ کنکور آماده‌ می‌کند.
_ برای‌ آینده‌ آنها چه‌ تصمیمی‌ دارید؟
ناظریان‌: دختر بزرگم‌ سال‌هاست‌ ازدواج‌کرده‌ و از پیش‌ ما رفته‌ و مهسا هم‌ در ۱۷ سالگی‌عقد کرده‌ و الان‌ ۱۹ سالش‌ است‌ و دو ساله‌ عقدکرده‌ است‌ ولی‌ هنوز پیش‌ ما هستند.

همسر مهسا عرفانی همسر شهلا ناظریان همسر حسین عرفانیان همسر حسین عرفانی بیوگرافی مهسا عرفانیان بیوگرافی مهسا عرفانی بیوگرافی شهلا ناظریان بیوگرافی رستا عرفانیان بیوگرافی رستا عرفانی بیوگرافی حسین عرفانی
_ با تعجب‌ می‌گویم‌: باورم‌ نمی‌شود که‌ در این‌سن‌ کم‌ ازدواج‌ کرده‌ باشد فکر می‌کردم‌ هنوزدختر خانه‌ است‌ و فکر و ذکرش‌ کار و درس‌ است‌ولی‌ مطمئنا الان‌ دیگر خودش‌ باید برای‌زندگی‌اش‌ برنامه‌ریزی‌ کند.(می‌خندد)
ناظریان‌: بله‌، بسیار زود ازدواج‌ کرد. برای‌همین‌ آینده‌اش‌ نیز در دست‌ خودش‌ و همسرش‌می‌باشد و آنچه‌ دوست‌ دارند، انجام‌ خواهندداد.
_ آیا زن‌ و شوهر دو دبلور و دیگری‌ هم‌هستند که‌ مانند شما محفلی‌ سبز در کنار هم‌ داشته‌باشند؟
ناظریان‌: بله‌، خسرو خسروشاهی‌ و خانم‌ ایشان‌.خانم‌ کاتبی‌ که‌ ما از ابتدای‌ ورودمان‌ به‌ دوبله‌ باهم‌ دوستان‌ صمیمی‌ بودیم‌ و هستیم‌.
جلال‌ مقامی‌ و خانم‌ رفعت‌ هاشم‌پور، آقای‌علیرضا شایگان‌ و همسر ایشان‌ مریم‌ نوری‌درخشان‌، آقای‌ باشکندی‌ و همسرشان‌ خانم‌ رزیتایار احمدی‌.
_ به‌ غیر از دوبله‌ چه‌ کارهای‌ هنری‌ دیگری‌انجام‌ می‌دهید؟
ناظریان‌: از زمانی‌ که‌ با آقای‌ عرفانی‌ ازدواج‌کردم‌، کارهای‌ هنری‌ دیگری‌ غیر دوبله‌ هم‌ انجام‌می‌دهم‌ ولی‌ تا قبل‌ از آن‌ فقط کارم‌ گویندگی‌ درفیلم‌ بود. اما در مورد کارهای‌ هنری‌… وا…راستش‌ تقریبا همه‌ کارهای‌ اجرایی‌ را انجام‌می‌دهم‌. در فیلم‌ سینمایی‌ «پر پرواز» بازی‌ کردم‌.با همسرم‌ در سریال‌ هم‌ بازی‌ کرده‌ایم‌ که‌معروف‌ترین‌ آن‌ سریال‌ «این‌ خانه‌ دوراست‌»بود.باز هم‌ با هم‌ فیلم‌سینمایی‌ بازی‌ کرده‌ایم‌. درفیلم‌های‌ خوش‌ خیال‌ و شمارش‌ معکوس‌. تئاترهم‌ بازی‌ کرده‌ام‌. شاید حدود ۲۰ پیست‌داشته‌ام‌. مهسا هم‌ حدود ۵ یا ۶ پیست‌ داشته‌ وعرفانی‌ هم‌ که‌ زیاد تئاتر بازی‌ کرده‌ است‌.مجری‌گری‌ هم‌ کرده‌ام‌ و گوینده‌ رادیویی‌ نیزبوده‌ام‌.
_ آخرین‌ کار تئاتری‌ شما چی‌ بود؟
ناظریان‌: ازدواج‌ غیابی‌ که‌ من‌، عرفانی‌، مهسا وچند نفر دیگر در آن‌ حضور داشته‌اند. و یک‌ تئاتربا آقای‌ نوذری‌ داشتیم‌ به‌ اسم‌ «توی‌ این‌ خونه‌ چه‌خبره‌؟» که‌ برای‌ اولین‌ بار ۹ ماه‌ روی‌ صحنه‌ بسیارموفق‌ بود که‌ در آن‌ آقای‌ هرندی‌، جاویدنیا، من‌،عرفانی‌ و آقای‌ نوذری‌ بازی‌ کردیم‌.
_ از تیزرهای‌ تبلیغاتی‌ که‌ حرف‌ زده‌اید،تعدادی‌ را نام‌ ببرید.
ناظریان‌: تیرزهایم‌ زیاد است‌ که‌ گاهی‌ تنهابودم‌ و گاهی‌ با عرفانی‌. یکی‌ را در حال‌ حاضر به‌خاطردارم‌ و آن‌ هم‌ برای‌ بانک‌ مسکن‌ بود که‌ من‌و عرفانی‌ با هم‌ در آن‌ حرف‌ زده‌ایم‌.
_ کدام‌ یک‌ از نقش‌هایتان‌ را در گویندگی‌فیلم‌ها بیشتر دوست‌ دارید؟
ناظریان‌: اگر از هر دوبلور دیگری‌ هم‌ این‌سوال‌ را بکنید، حتما می‌گوید همه‌ نقش‌هایش‌ را.من‌ هم‌ همه‌ نقش‌هایم‌را دوست‌ دارم‌ حتی‌ درفیلم‌های‌ درجه‌ سه‌ سعی‌ کرده‌ام‌ به‌ بهترین‌ شکل‌ممکن‌ حسم‌ را بگیرم‌ و نقش‌ مورد نظر را خوب‌حرف‌ بزنم‌. و در این‌ راه‌ از جان‌ و دل‌ مایه‌می‌گذارم‌. حتی‌ در مقام‌ مدیر دوبلاژی‌ این‌ گونه‌فیلم‌هایم‌ تمام‌ تلاشم‌ را برای‌ عالی‌ بودن‌ نتیجه‌دوبله‌ به‌ کار می‌برم‌ زیرا انجام‌ هر کاری‌ در دوبله‌نشان‌ دهنده‌ نمودار کاری‌ من‌ است‌ و من‌ دوست‌دارم‌ تمام‌ کارهایم‌ از عالی‌ترین‌ نمودار برخوردارباشد.
_ در اوقات‌ فراغت‌تان‌ چه‌ کارهایی‌ می‌کنید؟
ناظریان‌: من‌ عاشق‌ فیلم‌ و عاشق‌ کارم‌ هستم‌. تاآنجا که‌ بتوانم‌، فیلم‌ می‌بینم‌ و تا آنجا که‌ بتوانم‌،کتاب‌ می‌خوانم‌.
_ کار شما در مقام‌ مدیر دوبلاژ تا چه‌ حدسخت‌ است‌؟
به‌ طور خیلی‌ خیلی‌ خلاصه‌ تعریفی‌ از کارم‌ بایدبدهم‌. مدیر دوبلاژ باید جملات‌ متن‌ ترجمه‌ شده‌را به‌ اندازه‌ لب‌ و دهان‌ هنرپیشه‌ فیلم‌، کوتاه‌ یا بلندبکند که‌ به‌ اصطلاح‌ به‌ آن‌ سینک‌ کردن‌ می‌گویندکه‌ نه‌ تنها من‌، همه‌ مدیر دوبلاژها این‌ کار را درمنزل‌ انجام‌ می‌دهند و بعد در محیط دوبلاژ بایدحدود ۲۰ الی‌ ۳۰ نفر را مدیریت‌ کنند. علاوه‌براینکه‌ باید شعور و فهم‌ و سواد و تخصص‌ در این‌کار داشته‌ باشد، باید مدیریت‌ هم‌ داشته‌ باشد و اگرمدیر دوبلاژی‌ در فیلم‌ خودش‌ گویندگی‌ هم‌بکند، دیگر کار واقعا مشکل‌ می‌شود. این‌ افرادعلاوه‌ بر خصوصیاتی‌ که‌ ذکر کردم‌، باید بسیار تیز وهوشیار هم‌ باشند که‌ هم‌ بتوانند نقش‌ خودشان‌ راخوب‌ ایفا، هم‌ بتوانند مدیریت‌ کنند و هم‌ متوجه‌نقش‌گویی‌ سایر همکاران‌ باشند و با توجه‌ به‌ تجربه‌من‌ در همه‌ امور اجرایی‌ هنر، باید بگویم‌ مدیردوبلاژی‌ از همه‌ سخت‌تر است‌ چون‌ هم‌ هنراست‌ و هم‌ یک‌ فن‌.
_ از مسئولین‌ چه‌ توقعی‌ دارید؟
ناظریان‌: گرچه‌ مسئولین‌ هم‌ حرف‌هایی‌ دارندکه‌ اگر پای‌ درد دل‌ آنها بنشینیم‌، می‌بینیم‌ که‌ واقعاحق‌ دارند. آنها هم‌ باید از جاهای‌ دیگر تامین‌شوند تا بتوانند رسیدگی‌ بیشتری‌ به‌ ما بکنند. ولی‌به‌ هر حال‌ ما هم‌ انتظار داریم‌ تا حدی‌ که‌ در توان‌آنهاست‌ به‌ ما رسیدگی‌ کنند. راه‌ را برای‌ ما بیشترباز کنند، امکانات‌ بیشتری‌ در اختیار ما بگذارند،کمی‌ هم‌ دست‌ مزدها را بالا ببرند. با توجه‌ به‌ تورم‌فعلی‌، باید آنقدر مقدار کارمان‌ را اضافه‌ کنیم‌ تابتوانیم‌ یک‌ زندگی‌ معمولی‌ را بچرخانیم‌. رسیدگی‌به‌ همه‌ این‌ امور، خواست‌ قلبی‌ همه‌دوبلورهاست‌ که‌ انشاءا… توجه‌ کنند.
_ کلام‌ آخری‌ که‌ دوست‌ دارید به‌ مردم‌بگویید؟
ناظریان‌: دعا می‌کنم‌ همه‌ مردم‌ موفق‌ باشندمخصوصا جوان‌ها. من‌ همیشه‌ حامی‌ جوان‌هاهستم‌. خودم‌ دوتا دختر جوان‌ دارم‌ و می‌دانم‌آینده‌ این‌ کشور متعلق‌ به‌ جوان‌هاست‌ و آنهاهستند که‌ باید درست‌ شکل‌ بگیرند، موفق‌ باشند،آینده‌ ساز ایران‌ باشند و… امیدوارم‌ راه‌های‌درست‌ را در پیش‌ بگیرند. درست‌ است‌ که‌ از پدرو مادرها سنی‌ گذشته‌ اما خواهش‌ می‌کنم‌،خواهش‌ می‌کنم‌ به‌ نصایح‌ پدر و مادرها گوش‌بدهند و از تجربه‌ آنها استفاده‌ کنند تا موفق‌ باشند.آرزوی‌ من‌ سلامتی‌ همه‌، موفقیت‌ و داشتن‌کانونی‌ سبز و گرم‌ برای‌ همه‌ است‌.

حسین‌ عرفانی‌: پاک‌ یادت‌ نره‌
حسین‌ عرفانی‌ به‌ هیچ‌ عنوان‌ دوست‌ ندارند به‌سوالات‌ به‌ قول‌ خودشان‌ کلیشه‌ای‌ پاسخ‌ دهند وهمین‌ تعداد سوال‌ را هم‌ که‌ پاسخ‌ دادند، با عجله‌و سریع‌ بود.
_ چند سالتونه‌؟
عرفانی‌: متولد ۱۳۲۱ و تحصیلاتم‌ دیپلم‌ است‌.از سال‌ ۴۰ وارد دوبله‌ شدم‌ و قبل‌ از آن‌ تئاتر کارمی‌کردم‌. اولین‌ جمله‌ام‌ در فیلم‌ «کاری‌» بود که‌لورانس‌ الویسه‌ بازی‌ می‌کرد. می‌زدم‌ به‌ در ومی‌گفتم‌: «خانم‌ نمایش‌ تا دو دقیقه‌ دیگر شروع‌می‌شود».
_ به‌ جای‌ چه‌ شخصیت‌های‌ معروفی‌گویندگی‌ کرده‌اید؟
عرفانی‌: سری‌ فیلم‌های‌ کمدی‌ به‌ جای‌«دی‌دی‌» حرف‌ زده‌ام‌. تقریبا به‌ جای‌ همه‌هنرپیشه‌ها حرف‌ زده‌ام‌ مثل‌ برباد رفته‌ به‌ جای‌«کلارک‌ گیبل‌»، تمام‌ فیلم‌های‌ آرنولد را حرف‌زده‌ام‌ و در فیلم‌ «انجمن‌ نجیب‌زادگان‌ عجیب‌» به‌جای‌ شون‌ کانری‌ حرف‌ زده‌ام‌.
_ آیا شخصیت‌ها برروی‌ رفتارتان‌ تاثیرگذاشته‌ است‌؟
عرفانی‌: نه‌، واقعا نه‌. وقتی‌ به‌ خانه‌ برمی‌گردم‌،شخصیت‌ها هم‌ برایم‌ تمام‌ می‌شوند.
_ به‌ غیر از دوبله‌، چه‌ کارهای‌ هنری‌ دیگری‌انجام‌ داده‌اید؟
عرفانی‌: همه‌ کار تئاتر، سینما، مجری‌گری‌ دربرنامه‌ مسابقه‌ تلاش‌ به‌ اتفاق‌ هسمرم‌ و تیزرهای‌تبلیغاتی‌ که‌ آخرینش‌ پاک‌ یادت‌ نره‌ بود.
_ آیا در سمت‌ مدیر دوبلاژی‌ هم‌ کارکرده‌اید؟
عرفانی‌: بله‌، چند تایی‌ بود.
_ در حال‌ حاضر، حرفه‌ اصلی‌ شما چیست‌؟
عرفانی‌: دوبلوری‌ حرفه‌ اصلی‌ من‌ است‌.
_ هنگام‌ فراغت‌ دوست‌ دارید چه‌ کارهایی‌انجام‌ دهید؟
عرفانی‌: بیشتر مطالعه‌ و ورزش‌ و مسافرت‌ هم‌،کمابیش‌.
_ رابطه‌ دخترانتان‌ با شما بهتر است‌ یا بامادرشان‌؟
عرفانی‌: با مادرشان‌ بسیار رابطه‌ خوبی‌ دارند.
_ برای‌ جوان‌ها چه‌ توصیه‌ای‌ دارید؟
عرفانی‌: بیشتر جوان‌ها دوست‌ دارند به‌کارهای‌ هنری‌ وارد شوند. حالا یا دوست‌ دارندهنرپیشه‌ با دوبلور یا مجری‌ شوند اما باید بسنجنداگر قرار است‌ در هر کاری‌ وارد شوند به‌ نظر من‌بهتر است‌ کمی‌ فکر و اندیشه‌ داشته‌ باشند و هر چه‌قدر آکادمیک‌تر و با سوادتر باشند، بهتر است‌ وترجیحا تحصیلات‌ دانشگاهی‌ داشته‌ باشند.

همسر مهسا عرفانی همسر شهلا ناظریان همسر حسین عرفانیان همسر حسین عرفانی بیوگرافی مهسا عرفانیان بیوگرافی مهسا عرفانی بیوگرافی شهلا ناظریان بیوگرافی رستا عرفانیان بیوگرافی رستا عرفانی بیوگرافی حسین عرفانی

مهسا عرفانی‌: صدای‌ پدر و مادرم‌ را دوست‌دارم‌
_ از بیوگرافی‌ خودتان‌ بگویید؟
مهسا: ۱۹ سال‌ دارم‌، دیپلمه‌ و متاهل‌ هستم‌.
_ با تعجب‌ می‌گویم‌: و وقتی‌ برای‌ مصاحبه‌آمدیم‌، فکر نمی‌کردیم‌ متاهل‌ باشید البته‌مادرتان‌ گفتند، ولی‌ دوست‌ داریم‌ از زبان‌خودتان‌ بشویم‌ چطور شد اینقدر زود ازدواج‌کردید؟ (با خنده‌ای‌ شیرین‌ می‌گوید).
مهسا: خب‌ فکر می‌کنم‌ همه‌ چیز خیلی‌ سریع‌پیش‌ آمد اما در کل‌ راضی‌ هستم‌.
_ همسرتان‌ هم‌ دوبلور هستند؟
مهسا: نه‌. شغل‌ آزاد دارد. در ارتباط با وسایل‌کامپیوتر.
_ وسایل‌ کامپیوتر و دوبلوری‌ خب‌ کمی‌ ازهم‌ دور هستند. حالا به‌ شغل‌ شما علاقه‌مند هست‌؟
مهسا: بله‌، خیلی‌ زیاد. حتی‌ در این‌ راه‌ مرا یاری‌می‌کند. می‌دانید، منتقد بسیار خوبی‌ برای‌کارهای‌ من‌ است‌. مثلا وقتی‌ کارهایم‌ را می‌بیند،می‌گوید اینجا را خیلی‌ خوب‌ گفتی‌ یا آنجا را بهتربود، این‌ جوری‌ می‌گفتی‌.
_ چه‌ سالی‌ ازدواج‌ کردید؟
مهسا: سال‌ ۸۱ یعنی‌ وقتی‌ دیپلمم‌ را گرفتم‌.شهریور عقد کردیم‌ اما خانه‌ مستقلی‌ نگرفتیم‌ و بامامان‌ و بابا زندگی‌ می‌کنیم‌.
_ چرا مستقل‌ نشدید؟
مهسا: بیشترین‌ مساله‌ای‌ که‌ باعث‌ شد ما با پدر ومادرم‌ زندگی‌ کنیم‌ وابستگی‌ شدید من‌ به‌ آنهاست‌.نمی‌توانم‌ یعنی‌ اصلا و ابدا نمی‌توانم‌ دوری‌مادرم‌ را تحمل‌ کنم‌. برای‌ همین‌ با همسرم‌ توافق‌کردیم‌ که‌ این‌کار را انجام‌ دهیم‌.
_ توافق‌ شما و همسرتان‌ و تواضع‌ و مهربانی‌ وسهل‌گیری‌ آقای‌ عرفانی‌ و خانم‌ ناظریان‌ در این‌رابطه‌ باعث‌ شده‌ که‌ هم‌ صاحب‌ یک‌ پسر خوب‌شدند (دامادش‌) و هم‌ الگو و سرمشقی‌ برای‌پدران‌ و مادران‌ دیگر باشند. تا در امر ازدواج‌دخترهایشان‌ این‌ همه‌ شرط و شروط نگذارند بااین‌ اتفاق‌ مطمئنم‌ محفل‌ شما سبزتر از همیشه‌ شده‌است‌.
مهسا: بله‌، دقیقا همین‌ طوره‌.
_ از چه‌ زمانی‌ کار دوبله‌ را آغاز کردید؟
مهسا: از بچگی‌ زمانی‌ که‌ من‌ سواد خواندن‌ ونوشتن‌ نداشتم‌، در گوش‌ من‌ جملات‌ رامی‌خواندند و من‌ می‌گفتم‌ اما به‌ طور جدی‌ ازسال‌ ۸۰٫ اما قبل‌ از آن‌، به‌ شکل‌ تفریحی‌گویندگی‌ می‌کردم‌.
_ یادتان‌ هست‌ اولین‌ گویندگی‌ که‌ انجام‌دادید، چه‌ فیلمی‌ بود؟
مهسا: بله‌، در فیلم‌ مستاجر. بچه‌ تهیه‌ کننده‌ درفیلم‌ بازی‌ کرده‌ بود اما نتواسنت‌ به‌ جای‌ خودش‌حرف‌ بزند. من‌ خیلی‌ کوچک‌ بودم‌ و داشتم‌ بازی‌می‌کردم‌. در آن‌ زمان‌ ایرج‌ طمهاسب‌ مدیردوبلاژ بود. برای‌ همین‌ گفت‌: به‌ مهسا بگویید بیایدو حرف‌ بزند. آنقدر کوچک‌ بودم‌ که‌ قدم‌ به‌ میزدوبلاژ نمی‌رسید. مرا روی‌ میز نشاندند و جملات‌را در گوشم‌ می‌گفتند و من‌ هم‌ تکرار می‌کردم‌ وضبط می‌شد.
از فیلم‌هایی‌ که‌ گویندگی‌ کرده‌اید برای‌ مردم‌آشناست‌، بگویید:
مهسا: در کارتون‌ دی‌ جوی‌ مون‌ به‌ جای‌ ریکا،در کارتون‌ فوتبالیست‌ها به‌ جای‌ ایزاوا، درفیلم‌های‌ سینمایی‌ دوست‌ من‌ خرس‌، تک‌ شاخ‌ وسریال‌ کبری‌ ۱۱ به‌ جای‌ بچه‌ها حرف‌ می‌زنم‌.
_ دوست‌ دارید ادامه‌ تحصیل‌ کنید یا فقط کار.
مهسا: هر دو با هم‌ هم‌ درس‌، هم‌ کار.
_ چرا دوبله‌ را انتخاب‌ کردید؟
مهسا: فقط به‌ خاطر علاقه‌ام‌.
_ به‌ غیر از گویندگی‌ در فیلم‌ها، چه‌ کار هنری‌دیگری‌ انجام‌ می‌دهید؟
مهسا: به‌ همراه‌ مامان‌ و بابا کار تئاتر انجام‌داده‌ام‌ و تیزرهای‌ تبلیغاتی‌ را هم‌ گویندگی‌ کردم‌که‌ معروف‌ترینش‌ برای‌ شیر میهن‌ بود که‌ می‌گفت‌:مامان‌، مامان‌ بستنی‌اش‌ خوشمزه‌ تره‌ که‌ آن‌ راوقتی‌ اول‌ دبستان‌ بودم‌ گفتم‌. و از دیگر تیرزهای‌که‌ گفته‌ام‌: امرسان‌، قالی‌شویی‌ جردن‌، ماکارونی‌سمیرا (که‌ از رادیو پخش‌ می‌شد و با پدرم‌گفته‌ام‌).
_ دوست‌ دارید به‌ جای‌ چه‌ شخصیت‌هایی‌حرف‌ بزنید؟
مهسا: دوست‌ دارم‌ به‌ جای‌ کسی‌ حرف‌ بزنم‌ که‌همسن‌ خودم‌ باشد یعنی‌ یک‌ دختر ۱۹ ساله‌.مانند فیلم‌ «پرستار جنایت‌کار» که‌ در آن‌ فیلم‌ به‌جای‌ دکتر صحبت‌ کرده‌ام‌.
_ از صدای‌ کدام‌ دوبلور خوشتون‌ می‌آید؟ باشیطنت‌ و خوشحالی‌ می‌گوید:
مهسا: از صدای‌ مامانم‌ خیلی‌ خوشم‌ می‌آید.گرچه‌ هیچ‌ وقت‌ به‌ پای‌ ایشان‌ نمی‌رسم‌ اما دوست‌دارم‌ در دوبله‌ مانند او بشوم‌. در بین‌ صدای‌آقایان‌ هم‌ صدای‌ پدرم‌ را خیلی‌ دوست‌ دارم‌.
_ رشته‌ دبیرستانی‌ شما چه‌ بود؟
مهسا: من‌ در هنرستان‌ سوره‌ درس‌ خواندم‌چون‌ به‌ غیر از دوبله‌ به‌ تئاتر نیز خیلی‌ علاقه‌مندم‌ ودوست‌ دارم‌ رشته‌ دانشگاهی‌ام‌ نیز تئاتر باشد.
_ آیا وقت‌ می‌کردید که‌ هم‌ درس‌ بخوانید وهم‌ کار گویندگی‌ فیلم‌ را داشته‌ باشید؟
مهسا: خیلی‌ خیلی‌ سخت‌ بود. چون‌ پس‌ ازمدرسه‌ به‌ استودیو می‌رفتم‌ و تکالیفم‌ را آنجا انجام‌می‌دادم‌. چون‌ دیر وقت‌ به‌ خانه‌ می‌رفتیم‌، دیگردر خانه‌ وقتی‌ برای‌ درس‌ خواندن‌ نداشتم‌. تازه‌ باهمه‌ این‌ مشکلات‌، شاگرد اول‌ هم‌ می‌شوم‌.
_ پدر و مادر شما افراد معروفی‌ هستند،عکس‌العمل‌ دوستان‌ شما یا همکلاسی‌هایتان‌ دراین‌ مورد چه‌ بود؟
مهسا: برایشان‌ جالب‌ بود و معمولا سوال‌می‌کردند، کار دوبله‌ چطوریه‌؟ ما هم‌ دوست‌داریم‌ دوبلور شویم‌، یا اینکه‌ چه‌ طوری‌ می‌شوددوبلور شد و از این‌ گونه‌ سوال‌ها. برای‌ همین‌ من‌تحقیقی‌ از دوبله‌ به‌ همراه‌ فیلم‌ و گزارش‌ تحقیقی‌تهیه‌ کردم‌ که‌ هم‌ برای‌ یکی‌ از درس‌هایم‌ استفاده‌شد و هم‌ دوستانم‌ چیزهای‌ زیادی‌ از دوبله‌ یادگرفتند.
_ اوقات‌ فراغت‌ را چه‌ کار می‌کنید؟
مهسا: معمولا ندارم‌. اما قراره‌ از فرصتی‌استفاده‌ کنم‌ تا خودم‌ را برای‌ کنکور آماده‌ کنم‌.

بیوگرافی حسین عرفانی بیوگرافی رستا عرفانی بیوگرافی رستا عرفانیان بیوگرافی شهلا ناظریان بیوگرافی مهسا عرفانی بیوگرافی مهسا عرفانیان همسر حسین عرفانی همسر حسین عرفانیان همسر شهلا ناظریان همسر مهسا عرفانی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی شهرام شکیبا +همسرش مهسا ملک مرزبان و ستاره قطبی

بیوگرافی شهرام شکیبا +همسرش مهسا ملک مرزبان و ستاره قطبی

شهرام شکیبا (متولد ۱۷ آبان ۱۳۵۱) فرزند حاج کریم دلنوا ، منتقد سینما، شاعر طنزپرداز و مجری تلویزیون اهل ایران است. وی تاکنون در جشنواره‌های ادبی و طنز مختلفی به عنوان داور یا ناظر شرکت داشته‌است.

همسر مهسا ملک مرزبان همسر شهرام شکیبا طلاق بازیگران جدایی شهرام شکیبا و همسرش بیوگرافی مهسا ملک مرزبان بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی ستاره سادات قطبیجدایی شهرام شکیبا از همسرش مهسا ملک مرزبان

اقای شهرام شکیبا نه سال پیش از خانم مهسا ملک مرزبان  جدا شده است.

و در سال ۱۳۹۳ با خانم ستاره سادات قطبی ازدواج کرده، ایشون متولد ۳ اسفند ماه ۱۳۶۵ از اصفهان هستند و در دانشگاه، خبرنگاری خوندند و گرافیست شبکه آموزش بودند،مجری استیج هستند و چند اجرا هم در شبکه های مختلف انجام دادند.

همسر مهسا ملک مرزبان همسر شهرام شکیبا طلاق بازیگران جدایی شهرام شکیبا و همسرش بیوگرافی مهسا ملک مرزبان بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی ستاره سادات قطبی

آخرین بار کی مهسا ملک مرزبان رادیدیم؟ مجری ۳۹ ساله شبکه چهار مدت هاست جلوی دوربین ظاهر نمی شود. آخرین بار در برنامه «زعفران» ویژه برنامه نوروزی شبکه چهار حاضر بود. گاهی هم در آیتم های «رادیو هفت» حضور پیدا می کندو متن می خواند.

الان کجاست؟ بیشتر پشت دوربین مشغول تهیه کنندگی است. ملک مرزبان قبل از اینکه مجری شود، او را با نویسندگی می شناسند. او از سال ۱۳۷۴ ترجمه را با همکاری با مطبوعات از جمله فیلم ویدئو، هفته نامه مهر و روزنامه زن شروع کرده و در ۱۳۷۶ اولین کتابش درباره سینما را چاپ کرده. به خاطر همین عادی است که دل مشغولی اصلی ملک مرزبان نویسندگی باشد نه اجرا در شبکه های تلویزیونی.

همسر مهسا ملک مرزبان همسر شهرام شکیبا طلاق بازیگران جدایی شهرام شکیبا و همسرش بیوگرافی مهسا ملک مرزبان بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی ستاره سادات قطبیشهرام شکیبا و همسر دومش ستاره سادات قطبی

نویسندگی

وی علاوه بر نوشتن مطالب طنز برای سایت‌ها و مجلات گوناگون تاکنون چند کتاب مستقل نیز به چاپ رسانده‌است، از جمله:

  • دو تخم مرغ در مه (طنز سینمایی)
  • صفحهٔ آخر
  • در دوردست عقل
  • گردوی چهارگوش
  • شعر طنز امروز ایران (گزیده اشعار طنز معاصر ایران از شاعران مختلف، با همکاری ابراهیم نبوی)
همسر مهسا ملک مرزبان همسر شهرام شکیبا طلاق بازیگران جدایی شهرام شکیبا و همسرش بیوگرافی مهسا ملک مرزبان بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی ستاره سادات قطبی

ستاره سادات قطبی و باران کوثری

مجری‌گری

  • قند پهلو (داور)
  • خوبی از خودتونه
  • چه خبر از جزیره؟
  • من و صبا یهویی (رادیو)
  • شبکه ما
  • مسابقه ثانیه‌ها

بازیگری

  • یک سطر واقعیت (به کارگردانی علی وزیریان)

نمونه ای از اشعار

لهی به چای و به قلیان قسم

به این حلقه و بزم رندان قسم

به این قهوه‌خانه که جای صفاست

حسابش ز دیگر مکان‌ها جداست

به خاگینه، املت به دیزی قسم

به انواع و اقسام تیزی قسم

به انگشتری با نگین درشت

که گویی به انگشت رفته است مشت

به آن چای پر رنگ و اعلا قسم

به کشکول درویش مولا قسم

به اُمبه نشستن روی صندلی

بفرما و هو گفتن و یاعلی

به قلیان خوانسار و کاشان و قسم

به مردان کار و صفاشان قسم

به گچ‌کار و لوله‌کش و جوشکار

به صبحانه خوردن به جای ناهار

به نان و پنیر و مربا قسم

به غم‌های آن مرد بنا قسم

به سوزی که او بر جگر داردش

همانی که قلیان به سر داردش

به مه دود خیلی غلیظ فضا

به بوی پیاز و به بوی غذا

به آن عکس مرحوم تختی قسم

به آن ناشناس در آن عکس هم

به آن عکس‌هایی که صاحب دکان

همیشه جوان است در قاب‌شان

به ابیات سست و خط‌های بد

پر از عیب وزن و غلط‌های بد

به آن عکس حین علامت‌کشی

به قاب طلسم پر از خط‌کشی

به حرف قوافی که بردم به کار

یکی نقطه‌دار و یکی دسته‌دار

به انواع تسبیح و چاقو قسم

به معتاد چرک و دماغو قسم

به آن جعبه آینه رنگ رنگ

به سرخی چشم از بخارات بنگ

به آرامش نشئه پیرمرد

که گویا زده پنج شش بسته گرد

به این چرت مرغوب و حالات او

به اعماق فهم و کمالات او

به چای پیاپی به قند زیاد

به جاساز و مامور کشف مواد

به آن پیرمردی که از ره رسید

به در خورد چون شیشه‌اش را ندید

به ساز عجیبی که در مشت اوست

به قوز نجیبی که بر پشت اوست

به آن ساز ناساز و یک تار او

به شان و اهمیت کار او

به مضراب سنگین سازش قسم

که وزنش بود یکصد و ده گرم

اگر قافیه عیب و ایراد داشت

به سرعت شده شعر من یادداشت

بله عرض کردم به آن پیرمرد

که یک عمر با ساز خود کار کرد

به آن ساز کج معوج غیر صاف

زده پنبه صدهزاران لحاف

به آن قهوه‌چی و صفای دلش

به آن لنگ روی شانه ولش

به لنگی که پاره ز صد جا شده

همانند قلب زلیخا شده

به دستان تردست این کاردان

که در دست دارد چهل استکان

به عمق نگاه پر اندیشه‌اش

به آن دقت و دست بر تیشه‌اش

که انگار فرهاد از بیستون

رسیده است در قهوه‌خانه کنون

بدان تیشه‌ای که بدان کوه کند

به سرعت شکست شش کله قند

در این بیت بالا و الفاظ آن

تامل نما و بعد حیران بمان

که من در کمال فصاحت چسان

بدان را دو دفعه نوشتم بدان

به آن پیر ساده دل گیوه‌ای

به قلیان بیهوده میوه‌ای

که این روزها بی‌خودی مد شده

که مد در همه شهر بی‌خود شده

الهی به این‌ها که گفتم قسم

به این طرفه درها که سفتم قسم

مددکن که این رند بی دست و پا

نگردد اقلا به تهران گدا

مدد کن اقلا یکی مشتری

که دارد عزیز دلی بستری

بیاید پی مشکلش پیش من

غنی سازد این جیب درویش من

مرا با بسی ناز و عزت برد

یکی از دو کلیه‌ام را خرد

مرا مشکلی هست و حلش محال

پس آن به که اینجا کنم عشق و حال

بده قهوه‌چی چای با حال را

که کوتاه سازم بدان قال را

بده چای دفع ملالی کنیم

که با دوستان عشق و حالی کنیم

بده چای تا ساز گردد سخن

بده چای پررنگ لطفا به من

بده چای حالی اساسی کنیم

فی‌الفور بحث سیاسی کنیم

بده چای عالم شده کاسه لیس

به روباه پیر جهان انگلیس

بده چای، از دست کاخ سفید

جهان لحظه‌ای رنگ راحت ندید

بده چای با سطل امشب که من

اسیر غم و دردم ای هموطن

نده چای دیگر که خونم مباح

شد از بس که رفتم …

همسر مهسا ملک مرزبان همسر شهرام شکیبا طلاق بازیگران جدایی شهرام شکیبا و همسرش بیوگرافی مهسا ملک مرزبان بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی ستاره سادات قطبیدوتا گل پسرای نازنینم… سمت راست علی اقای شکیباو سمت چپ امیرعلی جونم که پیشمون نیست!! گلای قشنگم دوستتون دارم…

شهرام شکیبا که گاه گاهی اجرای تلویزیونی هم می کند، خودش از تلویزیون رادیو و مظاهر تکنولوژی متنفر است. بیشتر طرفدار سنگفرش است تا آسفالت و همین علاقه به سنت است که تا می تواند از فضای مجازی هم فاصله می گیرد.

 چندسالی است که کم پیش می آید جشنواره ای، شب شعری، مراسم مهمی با موضوع طنزنوسی و شعر طنز برگزار شود و اسمی ازش در آن مراسم برده نشود یا حضور نداشته باشد. شهرام شکیبا که گاه گاهی اجرای تلویزیونی هم می کند، خودش از تلویزیون رادیو و مظاهر تکنولوژی متنفر است. بیشتر طرفدار سنگفرش است تا آسفالت و همین علاقه به سنت است که تا می تواند از فضای مجازی هم فاصله می گیرد.

بعید نیست تحصیل در رشته ادبیات فارسی در ایجاد طنز متفاوتش موثر بوده باشد، اما هرچه که هست، همیشه نوع  کمتر دیده و شنیده شده ای از طنز ارائه داده؛ طنزی که هم برای مردم باشد هم اخلاقی و عمیق. با چنین دیدگاهی هم به پاسخ صفحه آخر این هفته نشسته. حرف های جدی و تیز پیچیده شده در نرمی لفافه و شوخی.

همسر مهسا ملک مرزبان همسر شهرام شکیبا طلاق بازیگران جدایی شهرام شکیبا و همسرش بیوگرافی مهسا ملک مرزبان بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی ستاره سادات قطبی

طولانی ترین روز زندگی تان کی بود؟ چرا به نظرتان این قدر طولانی آمد؟

–  روز اول خدمت سربازی، نقد من به آفرینش این است که روزهای سخت خیلی دیر تمام می شوند. روز اول آموزشی سختترین روز زندگی ام بودم.

اگر آخرین بازمانده زمین باشید چه کار می کنید؟

–    اگر هوا خیلی سرد نباشد با کمترین لباس می روم بیرون. در حوض یکی از میادین تهران شنا می کنم. در سینمای میدان ولیعصر فیلم می گذارم و می بینم. از همه بهتر اینکه موقع فیلم دیدن سیگار می کشم و کسی اعتراض نمی کند.

می خواهید به سیاره دیگری سفر کنید. فقط می توانید یک چیز با خودتان ببرید. چه چیزی را همراه تان بر می دارید؟ چرا؟

–    کتاب. اگر بخواهم یک کتاب را انتخاب کنم، آن قرآن است.

اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و بفهمید صندوق دریافت مسیج هایتان در فیس بوک یا وایبر و… به صورت عمومی درآمده، چه کار می کنید؟ چیزی هست که بابت آن خیلی نگران شوید؟

–    خیلی اهل شوخی در فضای مجازی نیستم و به همین خاطر مشکلی پیش نمی آید. اما حسی شبیه به عریان شدن به آدم دست می دهد. مثل وقتی که خواب می بینید لباس تنتان نیست و در خیابان گیر کرده اید.

اگر به خاطر اظهارنظر در فضای مجازی مورد هجوم کاربران قرار بگیرید چه کار می کنید؟

–    از مردم هیچ انتظاری ندارم. بابت همین حرف هم بهم فحش می دهند اما برایم مهم نیست. برای اینکه میزان بی ادبی از بسیاری مردم را بفهمید، وقتی چراغ قرمز سبز شد، برای یک پیرمرد عصازنان بایستید تا او با آرامش رد شود، ببینید مردم چه واکنشی نشان می دهند. برعکس چیزی که ادعای آن را داریم در زندگی اجتماعی به هیچ وجه با فرهنگ نیستیم.

در این خصوص کاملا با نظرات استاد درجه یک جامعه شناسی آقای اباذری هم عقیده هستم. ایشان مرد بزرگی هستند که خطر کرده و حرف شان را زده اند. مردم دوست دارند شما تاییدشان کنید. برای همین م جری ها همیشه می گویند: «قربون مردم فرهنگی مون برم.» اما اینها همش دروغ است.

در برابر آنهایی که در مهمانی ها با هیجان می گویند: «یه روز دو تا چینی می خوردن به هم می شکنن!» بعدشم بلند بلند می خندد، چه واکنشی نشان می دهید؟

–    دلم برای آدم هایی که شوخی نمی فهمند و درک درستی از شوخ طبعی و عمیق بودن ندارند، می سوزد.

یک جمله، شعر، ذکری هست که موقع نگرانی ها آرامتان کند؟ چه جمله ای است؟

–    معمولا صلوات می فرستم.

اگر بخواهید فیلم زندگی یک نفر را بسازید فیلم چه کسی را می سازید؟

–    نیما یوشیج. مدت ها به دوستان سینماگرم می گفتم تا زمانی که آقای کیومرث ملک مطیعی هستند، فیلم نیما را بسازید و از ایشان بخواهید نقش اش را بازی کنند. چون فوق العاده شباهت داشتند، اما نشد. می گویند نیما آدم دست و پاداری نبوده، وقتی گلایه های همسرش را از اطرافیان می شنیده با همکاران و هم محلی ها مسخره اش می کردند، به چندتا مگس نخ می بسته و می گفته این مثلا قصاب است. این آن نویسنده ای است که به من توهین کرد و… آدمی که واکنش های این چنینی دارد، خیلی بامزه است.

باید به شما و یک نفر دیگر برای مدت طولانی دستبند بزنند. دوست دارید آن یک نفر، چه کسی باشد؟

–    ناصر فیض. ناصر را می شود تحمل کرد!

به درد نخورترین اختراع بشر چه چیزی بوده است؟

–    احمقانه ترین اختراع انسان دموکراسی بود. احمقانه است که یک استاد خبره در علوم سیاسی، یک سیاستمدار، رای اش در مسائل سیاسی همان قدر ارزش داشته باشد که یک بی سواد که چیزی از سیاست نمی داند و مسائل کوچک تری برایش مهم است. نتیجه این نوع دموکراسی این است که اوضاع کلی مملکت می ریزد به هم. اختراع ورزش هم از به دردنخورهاست. وزنه برداری به دردنخوردترین ورزش است. حتی به لحاظ فیزیکی هم کاری را انجام نمی دهند و جسمی جا به جا نمی کنند. کار لیفتراک را انجام دادن که باعث افتخار نیست.

آخرین باری که بهت زده شدید کی بوده؟ چه اتفاقی افتاده؟

–    وقتی خبر این اختلاس های عجیب و غریب را شنیدم. آن قدر سریع هم پیش می آید که آخرینش یادم نیست. هر دو دوره ای هم که آقای احمدی نژاد رای آوردند، بهت زده شدم.

همسر مهسا ملک مرزبان همسر شهرام شکیبا طلاق بازیگران جدایی شهرام شکیبا و همسرش بیوگرافی مهسا ملک مرزبان بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی ستاره سادات قطبی

اگر مجبور باشید بین یک اسب آبی و زرافه یکی را به عنوان حیوان خانگی یک هفته نگه دارید، کدام را انتخاب می کنید؟

–    اسب آبی، زرافه را باید تا کرد. تاکردن حیوانات کار سختی است.

دوست دارید جای کدام کاراکتر داستان/ فیلم های عاشقانه باشید؟

–    رت باتلر در برباد رفته

آیا خوابی می بینید که چندین بار تکرارشده باشد؟ چه خوابی؟

–    من نزدیک ۸-۷ سال در کودکی، هرشب فقط یک خواب می دیدم. اینکه رو به روی یک گیشه سینما هستم، صدای جارو می آید، بر می گردم، می بینم یک آقایی که موهای فرفری خیلی بلندی دارد مشغول جارو کردن است و زمین تا بی نهایت شطرنجی است.

تا به حال اسمتان را در گوگل سرچ کرده اید؟ هر چند وقت یکبار این کار را می کنید؟

–    بله، مثل همه آدم های راستگو. چندسالی است این کار را نکردم چون دیگر برایم مهم نیست چه چیزی درباره ام نوشته می شود. اما اوایل ذوق زدگی دسترسی به اینترنت، خیلی این کار را می کردم.

می توانید جایی/ کسی/ چیزی را نام ببرید که زندگی تان را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرده باشد؟

–    قبل از تولدم و بعد از آن. متاسفانه نمی دانم چرا قبلش خیلی یادم نمی آید.

اگر الان بفهمید سرطان دارید، چه حسی پیدا می کنید؟ اولین کاری که انجام می دهید چیست؟

–    استراحت، آن موقع دیگر کسی نمی تواند بگوید چرا آن قدر می خوابی. هرچقدر بخواهم می خوابم.

وقتی به مرگ و مردن فکر می کنید، از دست دادن چه چیزی/ کسی از همه بیشتر ناراحت تان می کند؟

–    طبیعتا همسر و فرزندم. البته من جزء آدم هایی هستم که یاد مرگ افتادن ذوق زده ام می کند. اینکه آدم می میرد، تمام می شود و حقیقت عالم را می بیند. امیرالمومنین فرمودند: «فمن یموت، یرنی». برای من هیچ مژده ای شیرین تر از این نیست.

به نظر شما آخرش چی می شه؟!

–    آخر مثل داستان فیلم ترومن شواست. همه می فهمیم داشتیم بازی می کردیم. یا آخرش مثل امتحان معرفی به راهنمایی و دبیرستان است. خیلی ما را می ترسانند که درسمان را بخوانیم اما نهایتا پشت شیشه می زدند که همه به امتحان نهایی معرفی شده اند. آخرش همه را معرفی می کنند، مگر جند نفر که خیلی کار خرابی کردند؛ کسانی که به بشریت ظلم کردند.

سوالی هست که بخواهید ازتان بپرسیم؟

–    من همیشه دوست دارم یکی ازم بپرسد از چی بدت می آید؟ از اخلاق آدم هایی که هیچ چیزی از ایران نمی دانند و به ایرانی بودن خودشان می بالند بدم می آید. از عرق ملی آدم هایی که ملیت خودشان را نمی شناسند. آنهایی که ادای آدم های فهمیده را در می آورند. از اینکه شکر روی زمین آشپزخانه ریخته باشد و رویش راه بروم و از اینکه نوشابه داخل سفره بریزد!

بیوگرافی ستاره سادات قطبی بیوگرافی شهرام شکیبا بیوگرافی مهسا ملک مرزبان جدایی شهرام شکیبا و همسرش طلاق بازیگران همسر شهرام شکیبا همسر مهسا ملک مرزبان


ادامه مطلب ...

بیوگرافی مهسا جاور و همسرش محسن محمدسیفی +عکس و مصاحبه

بیوگرافی مهسا جاور و همسرش محسن محمدسیفی +عکس و مصاحبه

مهسا جاور (متولد ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۳) قایقران روئینگ زن اهل زنجان است. او همسر محسن محمدسیفی ووشوکار ایرانی است.

حضور در بازی‌های آسیایی

وی توانست در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴ به میزبانی کره جنوبی، اینچئون به همراه سولماز عباسی، حمیرا برزگر و نازنین ملائی در ماده چهار نفره جفت پاروی سبک‌وزن بانوان، به جایگاه سوم و نشان برنز بازی‌ها دست یابد.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور

instagram mahsajaver

محسن محمدسیفی Mohsen Mohammadseifi متولد ۱۳۶۸ در زنجان ووشوکار ایرانی است که مدال طلای بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگ‌ژو و ۲۰۱۴ اینچئون و مدال نقره قهرمانی جهان تورنتو ۲۰۰۹ را به دست آورده‌است. زاده‌ی ۱۳۶۸ استان زنجان و شهر زنجان است. وی در محله‌ی بیسیم زنجان زندگی می کند. ووشوی حرفه‌ای خود را از سن ۱۵ سالگی زیر نطر استاد موحدنیا آغاز نموده و به تیم ملی راه یافته است و در رشته ی تربیت بدنی دانشگاه آزاد زنجان در حال تحصیل است.

ووشو مردان
بازی‌های آسیایی
طلاگوانگ‌ژو ۲۰۱۰۶۰ ک‌گ
طلا۲۰۱۴ اینچئون۶۵ ک‌گ
قهرمانی جهان
نقرهتورنتو ۲۰۰۹۶۰ ک‌گ
جام جهانی سانشو
طلاچین ۲۰۱۰۶۰ ک‌گ

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور

عکس های جدید مهسا جاور در اینستاگرام

بعد از بازیهای آسیایی اینچئون در سال ۲۰۱۴ خبر ازدواج ملی‌پوش قایقرانی با قهرمان ووشوی جهان رسانه‌ای شد و اسفندماه ۹۳ مهسا جاور و محسن محمد سیفی عقد کردند تا جدیدترین زوج ورزشی ایران لقب بگیرند. در واقع بازی‌های آسیایی اینچئون و همچنین گوانگجو پیوند دهنده این دو بوده است.

محسن محمد سیفی ووشوکار تیم ملی ایران با همت مثال زدنی خود تمام افتخارات ووشو را به دست آورده و مطمئنا اگر این رشته در المپیک هم حاضر بود او مدال این بازی ها را هم به دست می‌آورد. تمامی این افتخارات در حالی به دست آمده که شرایط برای سیفی بر وفق مراد نبوده و با سختی به این اهدافش رسیده است.

او ثابت کرد که با تلاش می توان به چیز های ارزشمندی رسید. یکی از باارزش‌ترین خواسته‌هایی که او به آن رسیده همسرش است. ازدواج با مهسا جاور ملی‌پوش قایقرانی بانوان که مدال برنز بازی های آسیایی را کسب کرد به گفته سیفی یکی از خواسته‌های ارزشمندی بوده که با تلاش به آن رسیده است.

زندگی دو ورزشکار در کنار هم در نگاه اول سخت به نظر برسد اما از نگاه این زوج، ورزشکار بودن یکی از مهم‌ترین ملاک‌های ازدواجشان بوده است.

محسن محمد سیفی و مهسا جاور با حضور در ایسنا از آشنایی خود، نحوه ازدواجشان و البته تصمیم‌های آینده صحبت کردند. مهسا جاور از استرس و نگرانی‌اش زمان مسابقه های سیفی گفت. صحبت‌ها، شوخی‌ها و البته تعریف‌های جاور از سیفی نشانی از یک رزمی کار خشن نداشت و ثابت کرد که حضور در یک رشته رزمی ارتباطی به اخلاق یک ورزشکار ندارد.

اشک‌های سیفی بعد از مدال‌های پرشمارش و البته صحبت‌هایش درباره وابستگی به خانواده نشان داد که سیفی خارج از سکوی مبارزه تفاوت زیادی با سیفی زمان مبارزه دارد.

داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگجو می‌شناسم. قبل از بازی‌های آسیایی گوانگ‌جو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد می‌شناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازی‌های آسیایی اینچئون شروع شد.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور

* ابتدا از خانم جاور شروع می‌کنیم که برای حضور در المپیک تلاش می‌کند. حدود ۷ ماه تا آغاز بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ باقی مانده است. شرایط و اردوهای تیم ملی قایقرانی برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟

مهسا جاور: در حال حاضر در اردوهای کسب سهمیه المپیک هستم و اردیبهشت سال ۹۵ مسابقه‌های کسب سهمیه المپیک شروع می‌شود. در دوماه آینده دو اردوی برون مرزی داریم. اردوی دوم را در تهران به تازگی به پایان رساندیم. در اردوی بعدی یک مسابقه انتخابی داریم که نفرات اعزامی به اردوی هلند مشخص می‌شوند. این اردو اول تا آخر بهمن برگزار می‌شود. به احتمال فراوان یک اردو هم در کیش داریم و بعد به تهران برمی‌گردیم. ۴ فروردین به چین می‌رویم و بعد از یک ماه هم راهی کره جنوبی می‌شویم تا در مسابقه های کسب سهمیه المپیک شرکت کنیم.

محسن محمد سیفی: در تمام طول این مدت که مهسا در اردو است، من باید تنها باشم.

*آقای سیفی شما هم مسابقه‌های جهانی را پشت سر گذاشتید ، رقابت‌ها چگونه بود؟

محسن محمد سیفی: خوشبختانه رقابت‌های جهانی خیلی خوب بود. برای حضور در این رقابت‌ها حدود سه ماه اردو داشتیم. یک مسابقه جام پارس هم برگزار شد و حتی تیم ملی چین هم به ایران آمد. بعد از آن ترکیب تیم برای رقابت‌های جهانی مشخص شد و خداراشکر در لیست ووشوکاران اعزامی بودم و توانستم مدال طلای جهان را هم به دست بیاوریم.

* در این رقابت‌ها هم روند قهرمانی های شما ادامه داشت.

محسن محمد سیفی: اصلا دیگر این مدال طلا به چشم نمی‌آید. باید یک بار ببازم ببینم شرایط چگونه است. الان دیگر کسی این مدال را تحویل نمی‌گیرد و برای همه عادی شده است.

* قطعا سیفی در هر مسابقه ای که شرکت می‌کند از او انتظار کسب بهترین نتیجه را دارند.

محسن محمد سیفی: قطعا من باید بیشتر تلاش کنم. هر وقت از مسابقه برمی‌گردم مدالی که گرفتم را واقعا فراموش می‌کنم. از همین رقابت‌ها هم که برگشتم پس فردای آن روزی که رسیدم تمرین کردم و اصلا استراحت آنچنانی انجام ندادم چرا که باید برای تیم پارس جنوبی در لیگ مسابقه می‌دادم و قطعا کسی که می‌خواهد در آن رقابت‌ها مسابقه بدهد با وجود اینکه شاید از لحاظ فنی از من پایین‌تر باشد ولی قطعا تمام تلاش خود را انجام می‌دهد که من را ببرد. به همین خاطر مجبورم خوب تمرین کنم و آمادگی‌ام را حفظ کنم تا مشکلی پیش نیاید.

* روزی می‌رسد که شما رکورد کسب مدال‌های طلای ووشوی جهان را بشکنید؟

محسن محمد سیفی: رکورد مدال‌های طلای جهان در اختیار حمیدرضا قلی پور است ولی اگر مجموع مدال‌ها(جهانی و بازیهای آسیایی) را بخواهیم در نظر بگیریم مدال‌های من بیشتر است. برای من اصلا بحث رکورد مهم نیست اما مهم‌ترین رقابتی که در ووشو برگزار می‌شود بازی‌های آْسیایی است که من ۲ طلا دارم. من تمام تلاشم را انجام می‌دهم تا زمانی که هستم خوب باشم و شرایط به گونه ای نباشد که من را به زور اعزام کنند و بگویند چون این عقبه خوبی دارد به رقابت‌ها برود. اصلا این شرایط را دوست ندارم و می خواهم تا زمانی باشم که از نظر بدنی و ذهنی بتوانم به مدال طلا برسم. قطعا آخرین بازی که مدال طلا بگیرم بعد از آن دیگر مسابقه نمی دهم یعنی با طلا خداحافظی می‌کنم نه اینکه ببازم و بعد بروم.

*تا چه زمانی ووشو را به صورت حرفه‌ای ادامه می‌دهید؟

محسن محمد سیفی: فکر می‌کنم نهایتا تا بازی‌های آسیایی اندونزی ادامه بدهم و بعید می‌دانم بعد از آن هم باشم. واقعا همین الان هم انگیزه آنچنانی ندارم ،‌نه اینکه سیر شده باشم اما من به هر مدالی که در ووشو وجود دارد رسیده‌ام. زمانی هم که شرایط اردوها کمی متفاوت می‌شود انگیزه ام برای ادامه کم می شود. اگر محیط کاری خوب باشد و اذیت نشوم تا بازی‌های آسیایی هستم.

* این رفتارهای نا مساعد به چه دلیل است؟

محسن محمد سیفی: کسانی که در اوج هستند و مدال‌های زیادی می‌گیرند بیشتر در چشم هستند. این موضوع تبعاتی دارد و در اردوها اذیت می‌شوند. آن‌ها مجبورند یک سری مسائل را تحمل کنند چرا که بقیه بچه هایی که به اردو می‌آیند به این پیشکسوتان نگاه می‌کنند و آنها را الگو قرار می‌دهند. به همین خاطر اوضاع کمی سخت است مخصوصا الان که متاهل شده‌ام شرایط سخت‌تر است و تحمل تنهایی را ندارم. قبلا این طور نبود و واقعا من می‌توانستم ۱۲ ماه در اردو باشم و هیچ مشکلی نبود چرا که فقط خودم بودم اما الان سخت است چرا که دلتنگ می‌شوم.

* بسیاری از ووشوکاران و ورزشکاران در طول دوران قهرمانی خود فراز و نشیب زیادی دارند اما شما اینگونه نبودید.

محسن محمد سیفی: قبلا هم گفتم من هر زمانی که از مسابقه‌ای برمی گردم و مدال می‌گیرم خیلی زود آن مدال را فراموش می‌کنم. گاهی اوقات بچه ها می گویند محسن تو تازه قهرمان شده‌ای بازهم تمرین می‌کنی؟ من هم در جواب می گویم که قهرمان بودم. زمانی که از سکو پایین می‌آیم همه چیز تمام می‌شود. هیچ وقت در باد مدال‌هایی که کسب کردم نخوابیده‌ام و هربار که از مسابقه برمی گردم حس می‌کنم وظیفه ام سنگین تر شده است. هر مدالی که می گیرم بیشتر به چشم می‌آیم و خیلی ها دوست دارند که من را شکست بدهند. نه اینکه من شخص خاصی باشم اما این را دوست دارند چون می خواهند خودشان دیده شوند. در مسابقه های لیگ یک نفر دو امتیاز از من گرفت و خیلی خوشحال بود حالا این را در نظر بگیرید که روزی بتواند من را شکست بدهد. به همین خاطر می گویم که وقتی از مسابقه ها برمی گردم بلافاصله تمرین می‌کنم. مهسا هم از نزدیک دیده که حتی اگر در زنجان باشم روزی دو جلسه تمرین را حتما دارم و این گونه نیست که تلاشی نکنم. می خواهم همیشه خوب باشم و همین باعث می‌شود در زمان شروع اردوها من با ۸۰ درصد آمادگی حاضر باشم اما دیگران با ۴۰ یا ۵۰ درصد آمادگی می‌آیند.

محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت!

*خانم جاور وضعیت شما برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟

مهسا جاور: در مسابقه‌های آسیایی که اردیبهشت برگزار می‌شود فقط دو سهمیه در قایق تک نفره سنگین وزن و دو نفره سبک وزن به ما تعلق می‌گیرد. من در حال حاضر سنگین وزن هستم و نمی‌خواهم در سبک وزن باشم هر چند در اینچئون سبک وزن بودم. خوشبختانه آمادگی من خوب است. در قهرمانی آسیا موفق شدم رکورد ایران را جابه جا کنم و یک زمان خوب را بر جای بگذارم اما در عین ناباوری رکوردهای آسیا به یک باره تغییر و خیلی پیشرفت کرد. به رقیب‌های اصلی‌ام برای کسب سهمیه در آسیا رسیده‌ام و امیدوارم این روند پیشرفتم را ادامه بدهم تا با مدال خوش‌رنگ‌تر سهمیه المپیک را هم بگیرم.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
مهسا جاور

* اگر قرار باشد در دو نفره هم برای المپیک پارو بزنی، ترکیب تیم چه تغییری می‌کند؟

مهسا جاور: هنوز هیچ چیز مشخص نیست. در حال حاضر ۶ نفر در اردو هستیم و ماه آینده یک تست برگزار می‌شود و بعد از آن ۴ نفر در اردو می‌مانند. بستگی به این دارد که قایقرانان باقی مانده سبک وزن باشند یا سنگین وزن. در ضمن ترکیب اصلی اعزامی یک ماه مانده به آغاز رقابت‌ها مشخص می‌شود و بعد کادر فنی تصمیم لازم را می‌گیرد.

*با توجه به نتایجی که قایقرانان آب‌های آرام کسب کردند، فشار روی ملی‌پوشان روئینگ بسیار زیاد است.

مهسا جاور: آب‌های آرام ما هیچ سهمیه‌ای نگرفت و با وضعیتی که پیش آمده متاسفانه فقط روئینگ شانس کسب سهمیه دارد. امیدوارم روئینگ بتواند سهمیه المپیک را بگیرد.

*علت ناکامی آب‌های آرام را چه چیزی می‌دانید؟ این امکان وجود دارد که در روئینگ هم این نتایج تکرار شود؟

مهسا جاور: ورزشکاران آب‌های آرام برای تمرین کردن نسبت به روئینگ کار آسان‌تری دارند چون یک پیست استاندارد در ایران دارند و شرایط آن‌ها در پیست آزادی مناسب است. درست است که تعلیق و فشار روی همه قایقرانی بود چرا که اردوها یکی در میان برگزار می‌شد و وضعیت فدراسیون خیلی بد بود ولی آن‌ها حداقل یک پیست استاندارد داشتند. ما روئینگی‌ها هنوز هم یک پیست استاندارد نداریم. یعنی تمرین اصلی خودمان را هیچ گاه نمی‌توانیم در ایران انجام بدهیم و حتما باید یک اردوی برون مرزی برای ما گذاشته شود و یا اینکه در سدهای اطراف شهر تمرین کنیم که قطعا برای خانم‌ها خیلی دشوار است. برخی مواقع به مکان‌هایی می‌رویم که اصلا اطراف‌مان هیچ چیز وجود ندارد. در اکثر سدهای ما امکانات زیادی وجود ندارد و فقط خودت هستی و خودت و یک سد.

*شرایط فعلی روئینگ ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مهسا جاور: خوشبختانه بچه‌های روئینگ به اردوهای برون مرزی خوبی اعزام شدند. با این اردوهای برون مرزی که برای ما تدارک دیده شده شرایط خیلی بهتر شده است که نتایج ما در آسیا هم این موضوع را نشان داد. همان طور که گفتم رکوردهای مسابقه‌های قهرمانی آسیا به یکباره پیشرفت کرد و من با ۷:۴۹ برنز گرفتم. همه کشورها سرمایه‌گذاری مناسبی روی قایقرانی انجام می‌دهند و اندونزی که هیچ گاه در روئینگ مدال نمی‌گرفت امسال موفق شد مدال‌های زیادی را کسب کند چرا که برنامه‌ریزی خیلی خوبی داشت.

من اگر با یک دختر عادی ازدواج می‌کردم نمی‌توانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقه‌ها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم می‌شد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر می‌کنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمی‌دانند که باید روزی ۷ ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.

*آقای سیفی قبل از اعزام به مسابقه‌های قهرمانی جهان همه عقیده داشتند این بهترین ترکیب تیم ملی ووشو است اما باز هم همان ۳ مدال طلا به دست آمد. چه زمانی می‌توانیم چین را بگیریم؟

محسن محمد سیفی: با این وضعیت خیلی سخت است که به چینی ها برسیم و نمی‌توانیم در چنین شرایطی آن‌ها را بگیریم. واقعا در جهانی خیلی وحشتناک به این تیم باختیم. دو ملی‌پوش ایران با ووشوکاران چینی بازی کردند که هردو با اختلاف زیاد باختند. اصلا خوب بازی نکردند و به نظرم خیلی سخت است که به این زودی چینی‌ها را بگیریم. مگر اینکه ووشو ایران چند سطح از وضع موجود بالاتر برود. یعنی بچه‌های جوان طوری تمرین کنند که از تکنیک‌ چینی‌ها عقب نمانیم چرا که در حال حاضر ما از لحاظ تکنیکی از چین عقب‌ هستیم. شرایط بچه‌ها در رقابت‌های رودررو حتی نزدیک هم نبود و اختلاف فاحشی وجود داشت.

من فکر می‌کنم فدراسیون و دکتر علی نژاد باید تدابیری بیندیشند که ما بتوانیم به چینی‌ها نزدیک شویم. اگر به چین نزدیک شویم یعنی می‌توانیم باقی کشورها را به راحتی شکست بدهیم. این موضوع را در نظر بگیرید که مسابقه‌های جهانی دو سال بعد در روسیه است و سه قدرت برتر دنیا ایران، روسیه و چین حضور دارند. قطعا روس‌ها یک تیم منسجم‌تری می‌آورند و حریف قدری می‌شوند. بعد از پشت سر گذاشتن روسیه باید به فکر چین باشیم. با این وضعیتی که ووشوی ایران دارد فکر می‌کنم که هم در کازان روسیه و هم در بازی‌های آسیایی اندونزی به مشکل برمی‌خوریم.

امیدوارم دکتر علی نژاد کاری کند و کادر فنی تمرین‌های ویژه و یا هر کاری که فکر می‌کنند نیاز هست را انجام بدهند تا ما بتوانیم به سطح بالاتری برسیم. یک واقعیتی است که در نهایت من و حمید قلی‌پور یک روز باید کنار برویم. آیا ما جایگزین داریم که دو سال بعد در مسابقه‌های جهانی مدال بگیرند؟ این‌ها جای کار زیادی دارد. دکتر علی‌نژاد ۲۴ ساعته در فدراسیون زحمت می‌کشد ولی خب واقعیت این است که ما از چینی‌ها عقب هستیم. امیدوارم روزی بتوانیم به آنها برسیم. البته چینی‌ها خودشان یک سری کارها را انجام می‌دهند. برای مثال یک تکنیک را اضافه می‌کنند و یا یک سری قوانین را عوض می‌کنند اما ابتدا روی آن کار می‌کنند و بعد آن را به صورت قانون می‌آورند و به این ترتیب آن‌ها با آمادگی کامل و آشنا به قوانین پا به مبارزه می‌گذارند اما ما تا بخواهیم عادت کنیم باز هم قانون تغییر می‌کند.

*حضور مربی کشتی در تمرین‌ها برای شما خوب بود و روی عملکردتان تاثیری داشت؟

محسن محمد سیفی: بد نبود اما آقای رضایی منش ریزه‌کاری‌ها را به ما می‌گفتند و این گونه نبود که کشتی‌ را فنی به ما یاد بدهند. چند فن مخصوص را یاد دادند. البته تاثیر خودشان را گذاشتند اما مقابل چینی‌ها هیچ کاری نتوانستیم انجام بدهیم. اگر در هر ۵ وزن چین نماینده داشت چه اتفاقی رخ می‌داد؟ شاید از ۵ نفر ما در بهترین حالت دو نفر موفق به کسب پیروزی می‌شد. ناگفته نماند که پیش از مسابقه‌های جهانی در رقابت بین ایران و چین همه بچه‌ها خوب مبارزه کردند.

* اگر قوانین تغییر کند و همه کشورها بتوانند در تمام وزن‌ها نماینده داشته باشند قطعا کار برای ما سخت‌تر می‌شود.

محسن محمد سیفی:فکر نمی‌کنم این اتفاق رخ بدهد مخصوصا اینکه فدراسیون جهانی ووشو سهمیه‌های تیم‌ها را محدود کرده که دیگر کشور‌ها هم بتوانند مدال بگیرند. اگر قرار باشد تیم‌های ایران، روسیه و چین در ۱۱ وزن نماینده داشته باشند قطعا در ۱۰ وزن چین طلا کسب می‌کند.

* با توجه به شرایط موجود آیا نیازی هست که مربی چینی برای تیم ما به کار گرفته شود یا خیر؟

محسن محمد سیفی: مربی‌های ایرانی بد نیستند ولی سطحی که چینی‌ها دارند از ما بالاتر و دو قدم از ما جلوتر هستند. نمی‌دانم آن‌ها چه تمرین‌هایی انجام می‌دهند ولی بازیکنان‌شان در حین مسابقه اصلا کم نمی‌آورند و خیلی عادی هستند و آمادگی جسمانی بالایی دارند؛ علم ورزش آن‌ها بالاست. من فکر می‌کنم بهتر است فدراسیون یک تعداد از مربیان را به چین بفرستد تا دوره‌های مربی‌گری را طی کنند. یک سری دوره‌های بدنسازی هم در اروپا برگزار می‌شود و قطعا حضور ایرانی‌ها در چنین دوره‌هایی تاثیرگذار است و مربیان به‌روزتر می‌شوند و پییشرفت می‌کنند و در نهایت وضعیت ما بهتر می‌شود. ما در بازی‌های آسیایی اندونزی کار سختی داریم و سخت‌تر از آن دو سال بعد در جهانی کازان روسیه است. در آن رقابت‌ها قطعا روسیه هم برای ما دردسرساز می‌شود چرا که میزبان است. اگر می‌خواهیم در این دو مسابقه هم موفق باشیم باید از همین الان شروع کنیم.

* در این مقطع نیاز به مربی چینی وجود دارد؟ اگر از چین مربی بخواهیم آیا آن‌ها مربی خوبی به ما می‌دهند؟

محسن محمد سیفی: قطعا اگر فدراسیون بخواهد آن‌ها مربی خوبی به ایران می‌دهند ولی این بستگی به این دارد که فدراسیون تصمیم به این کار دارد یا خیر. مربی تالو آقایان و مربیان خانم‌ها هم خیلی خوب بودند.

* خانم جاور همان طور که در حال حاضر همه از شما توقع کسب سهمیه المپیک را دارند آیا امکانات هم به همان اندازه در اختیار شما قرار می‌گیرد یا خیر؟ قطعا المپیکی‌ شدن امکانات المپیکی هم می‌خواهد.

مهسا جاور: اگر بگویم که امکانات خوب است دروغ گفته‌ام چون این گونه نیست. اگر کل امکانات قایق و پاروی قایقرانی را بخواهیم برای تیم ملی در نظر بگیریم در کل ۵ عدد است و ما فقط ۵ نفر خانم در اردو داریم. اگر باشگاه خیلی معمولی کشورهای دیگر را در نظر بگیریم حداقل ۳۰ تا ۴۰ ورزشکار روئینگ دارند. اگر از فدراسیون بپرسیم که چند Rower دارد می‌گوید ۵ قایقران. رکسانا دهقان هم از کانادا به ایران آمده و برای کسب سهمیه المپیک برای قایقرانی ایران تمرین می‌کند و با او ۶ نفر شده‌ایم. الان ما چند نفر ثابت هستیم. اگر یک روز ما روئینگ را کنار بگذاریم اوضاع به ۴ سال قبل برمی‌گردد که ما هیچ مدالی نمی‌توانستیم بگیریم و باید منتظر بمانیم تا دوباره نسل جدیدی رو شود.

متاسفانه ما پشتوانه‌ای در روئینگ بانوان ایران نداریم. اگر یکی از ما آسیب ببیند هیچ امیدی برای کسب مدال نیست. در کل باید بگویم که امکانات نیست. امکانات ما کاملا مختصر و مفید است. نمی‌توان گفت پیست آزادی بهترین پیست ایران است. وقتی تعداد زیاد می‌شود واقعا شرایط تمرین سخت می‌شود و پاروهای بچه‌ها به هم برخورد می‌کند. ما از نظر امکانات واقعا ضعیف هستیم. اگر این اردوهای برون مرزی ما نبود در واقع هیچ چیزی برای بهتر شدن وجود نمی داشت.

* شرایط استعدادیابی از قایقرانان جوان ما هم خیلی مناسب نیست.

مهسا جاور: یک سال پیش به ما اعلام کردند که قرار است چهار پایگاه قایقرانی در انزلی، زنجان، ارومیه و همدان راه‌اندازی شود ولی هیچ قایق و پارویی نبود. وقتی قایق و پارو به تیم ملی دادند دیگر هیچ چیز باقی نماند. الان خیلی از بچه‌های جوانان هستند که استعدادهای خوبی دارند و ما شاهد بودیم که با یک اردو یک قایقران به آمادگی بالایی می‌رسد ولی چون امکانات نیست خیلی زود از اردو خط می‌خورند هرچند فدراسیون تمام تلاش خود را انجام می‌دهد که بچه‌ها به بهترین نحو تمرین کنند اما نبود پیست و امکانات اصلی ما را دچار مشکل می‌کند و باعث محدودیت می‌شود.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
مهسا جاور در بازیهای آسیایی

* با این امکانات همه از شما توقع کسب سهمیه دارند؟

مهسا جاور: قطعا اگر به مسابقه‌ها برویم همه انتظار دارند که سهمیه بگیریم. فکر می‌کنم کلیه رشته‌های ایران این گونه است و همه انتظار دارند که جدا از همه مشکلات این سهمیه به دست بیاید. ما هم تلاش می‌کنیم که سهمیه را بگیریم ولی خب راه خیلی دشوار است.

* آقای سیفی شما از امکانات فدراسیون ووشو بگویید. آیا این امکانات در حد حرفه‌ای هست یا خیر؟

محسن محمد سیفی: خوشبختانه شرایط ووشو از لحاظ امکانات خوب است و هیچ کاستی وجود ندارد. کل ورزش ایران به گونه‌ای است که هیچ گاه در شرایط عالی امکاناتی نبوده است اما من فکر می‌کنم که در ووشو نسبت به دیگر رشته‌های رزمی شرایط بهتری حاکم است و ما سالن اختصاصی و کمپ خوبی داریم. شرایط ایده‌آل نیست اما خوب است چرا که در هیچ کجای ورزش ایران امکاناتی در سطح عالی وجود ندارد. هرچند حقوق ما کم است اما همان هم سر موقع پرداخت می‌شود و این موضوع جای خوشحالی دارد.

* مردان ورزشکار به دلیل آنکه تمام وقت خود را صرف تمرین می‌کنند هیچ شغل دیگری ندارند. این موضوع زمانی که شما ورزش را کنار می‌گذارید مشکل‌ساز نمی‌شود؟

محسن محمد سیفی: بعد از بازی‌های آسیایی اینچئون به مسئولان ارشد استان و بقیه مسئولان گفتم که حداقل یک شغلی به من بدهند. من اگر همین الان بخواهم از ورزش خداحافظی کنم هیچ کاری بلد نیستم. برای برخی افراد شرایط حضور در ارگان‌های دولتی مهیا شده اما هنوز نوبت به من نرسیده است. پیگیر آن هستم که این شرایط برای من هم ایجاد شود و قول مساعدت نیز داده اند. زمانی که من مجرد بودم می‌توانستم با نان بربری خالی هم روزم را سپری کنم اما الان نمی‌توانم. اگر بخواهید زندگی را به خوبی اداره کنی حتما باید یک حقوق و شغل خوب داشته باشی. در بهترین شرایط من ۵ سال دیگر می‌توانم مسابقه بدهم و حتی مشخص نیست که در این مدت حتما مدال بگیرم. همین الان هم که من مدال طلای جهان را گرفته‌ام مشخص نیست که چه زمانی پاداش ما پرداخت می‌شود. من برای تمرین‌هایم ۵۰ میلیون خرج می‌کنم و بعد پاداشی که می‌گیرم شاید حدود ۳۰ میلیون باشد که باید با آن بدهی‌ام را پرداخت کنم. امیدوارم مسئولان به ورزشکاران بها بدهند و برای کسانی که مدال‌های بازی‌های آسیایی، جهانی و المپیک دارند شغلی در نظر بگیرند تا خیال‌شان راحت باشد که بعد از دوره قهرمانی می‌توانند درآمد داشته باشند. البته مسئولان استان نسبت به من لطف دارند و پیگیر برخی مسائل هستند. زمانی هم که از مسابقه‌های جهانی آمدم مسئولان استان به استقبال‌مان آمدند و پاداشی هم به من پرداخت کردند.

نمایندگان زنجان چهار مدال در تمامی ادوار بازیهای آسیایی گرفته‌اند که دو مدال توسط برادران روحانی و دو مدال توسط من گرفته شده است. برادران قهرمان کاراته حالا در زنجان کارمند اداره گاز هستند. امیدوارم شغلی داشته باشم که بتوانم همزمان با کار کردن مسابقه دهم.

پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.

*وزارت ورزش اعلام کرده است که از همسران بانوانی که بتوانند سهمیه المپیک بگیرند تقدیر میکند.

محسن محمد سیفی: پس من باید تلاش کنم که مهسا حتما سهمیه المپیک را بگیرد(باخنده). ما اسفندماه سال گذشته باهم عقد کردیم. واقعا می‌گویم که در این مدت یک ماه کامل کنار هم نبودیم. یا من اردو بودم یا مهسا. اگر فرصتی هم به دست آمده زمانی بود که ما ۳ ماه در تهران اردو داشتیم که اوایل همان سه ماه هم مهسا همراه تیم به اردو رفت. حضور در ایسنا فرصت خوبی بود تا ما بتوانیم بالاخره کنار هم باشیم(باخنده). بنابراین شرایط ما بسیار سخت است و اگر سهمیه و موفقیتی به دست می‌آید تلاش و سختی فراوانی پشت آن است.

* از همه مباحث فنی و ورزشی که بگذریم، بهتر است درباره نحوه آشنایی تان صحبت کنید که در نهایت منجر به ازدواج ملی‌پوش قایقرانی با ملی پوش ووشو ایران شد.

محسن محمد سیفی: داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگجو می‌شناسم اما هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. قبل از بازی‌های آسیایی گوانگ‌جو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد می‌شناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازی‌های آسیایی اینچئون شروع شد. برخی از دوستان در تیم ملی قایقرانی مخصوصا محسن شادی، از او بسیار تعریف کردند و تاکید می‌کردند که اگر او را دوست داری حتما ازدواج کن و نگذار از دستت برود. بعد از آنکه از بازی‌های آسیایی اینچئون آمدیم به خانواده گفتم و بعد از آن به خواستگاری رفتیم و خیلی زود هم جواب مثبت دادند. اصلا من را اذیت نکردند و خیلی راحت همه چیز مهیا شد. حتی گاهی اوقات مهسا جلوی خوابگاه ما می‌آمد و گریه می‌کرد.(با شوخی و خنده)

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
محسن محمد سیفی

مهسا جاور (خطاب به سیفی): همه چیز خیلی راحت بود؟

محسن محمد سیفی: از شوخی که بگذریم اما من اصرار زیادی کردم و او ابتدا قبول نمی‌کرد. از من شناخت داشت اما شناختش خوب نبود و فکر می‌کرد که می‌خواهم او را گول بزنم. بالاخره بعد از اصرار فراوان شناخت بهتر شد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و من خیلی خوشحالم که او کنارم است. فکر می کنم اگر مهسا نبود نمی‌توانستم یک شخص دیگری را به مانند او پیدا کنم. خدا را شاکرم که یک دختر خوب نصیب من شده است.

* قطعا مشکلات زیادی در ورزش حرفه‌ای وجود دارد. زمانی که صحبت ازدواج شما با هم به میان آمد چقدر به این موضوع فکر کردید که زندگی با یک ورزشکار دشوار است؟

محسن محمد سیفی: قطعا یکی از دلایل انتخاب من ورزشکار بودن مهسا بود. اگر قرار بود که من با یک دختر عادی ازدواج کنم چه رخ می‌داد؟ واقعا سخت است که به یک خانواده‌ای که با زندگی ورزش حرفه‌ای آشنا نیست بگویی که ماه‌ها در اردوی تیم ملی هستی. پدر مهسا در ابتدا اصلا درباره شرایط ورزشی من سوالی نپرسید و فقط درباره اینکه بعد از پایان دوران ورزشکاری‌ام چه کاری انجام می‌دهم سوال کرد چرا که خودش کاملا شرایط را درک می‌کرد و می‌دانست که چه مسیری را باید طی کنیم. من اگر با یک دختر عادی ازدواج می‌کردم نمی‌توانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقه‌ها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم می‌شد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر می‌کنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمی‌دانند که باید روزی ۷ ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.

مهسا جاور: قطعا موضوع همان گونه است که محسن می‌گوید. رشته من نسبت به محسن اردوهای طولانی‌تری دارد و شاید فقط ۴ یا ۵ روز مرخصی داشته باشم. فکر نمی‌کنم کسی این موضوع را قبول کند که من ۲۱ روز نباشم. مخصوصا در جامعه ما که اصلا انتظار نمی‌رود که یک خانم ۲۱ روز تنها در اردو باشد.

*پس ازدواج با یک قهرمان سختی های خودش را هم دارد؟

محسن محمد سیفی: شاید مهمترین سختی آن این است که به دلیل حضور در اردوها گه گداری همدیگر را می بینیم. از اسفند سال گذشته که نامزد کردیم نزدیک به ده ماه گذشته اما یک ماه هم کنار هم نبوده‌ایم. چون یا مهسا در اردو بود یا من. به طور مثال مهسا چند روز در اردو به سر می برد و سه روز استراحت دارد که در آن سه روز نیز من اردو بودم و در کل تنها یک روز در کنار هم بودیم. جالب است زمانی که اردوهای من در تهران آغاز شد خوشحال شدم که همزمان در تهران هستیم اما مهسا یک ماه با تیم به چین رفت بعد از آن نیز یک ماه در اسپانیا اردو داشتند و بعد نیز به میانه رفتند که نتوانستیم یکدیگر را ببینیم. البته از قدیم گفته اند دوری و دوستی (باخنده)

مهسا جاور: من هم با همسرم موافقم که مهمترین سختی دوری از یکدیگر است و زمان کمی همدیگر را می‌بینیم. اما زندگی با یک قهرمان سرشناس واقعا سخت است. حرف و حدیث هایی ایجاد می کنند که هضم کردن برخی از آنها برایم سخت است. شاید محسن مرد است و تحمل بیشتری دارد ولی برای خانم ها تحمل سخت تر است. اما باید با همه صحبت ها کنار بیاییم.

*زندگی مشترکتان را از چه زمانی آغاز خواهید کرد؟

محسن محمد سیفی: انشالله از سال بعد زندگی مشترکمان را آغاز خواهیم کرد. فکر می کنم شهریور ماه زیر یک سقف برویم.

*چطور شد که سمت قایقرانی و ووشو رفتید. خصوصا قایقرانی رشته خاصی است و به دلیل کمبود امکانات جوانان کمتر به این رشته گرایش پیدا می کنند. چون نمی توان قایق را برای تمرین هر کجا برد.

مهسا جاور: رشته قایقرانی در هر شهری امکانات تمرینی ندارد. در زنجان نیز هیچ مکان تمرینی وجود ندارد. یکی از مهمترین معیارهای این رشته قد بلند است. زمانی که من وارد روئینگ شدم این رشته یک سال بود که به ایران آمده بود. آن زمان مربی من خانم ذوالقدر در اردوی تیم ملی بودند. ما در زنجان تمرینات هوازی و استقامتی را آغاز کردیم که آن زمان به ما گفتند که برای انتخابی تیم ملی به تهران خواهیم رفت. ما خندیدم که تیم ملی کجا و ما کجا! اما می رویم شانس خود را امتحان کنیم. یک مربی خارجی آن زمان در ایران بود که از من تست وزنه و دویدن گرفت و در نهایت ما در قایق نشستیم. اولین باری که من نشستن در قایق را تجربه کردم در اردوهای تیم ملی بود. بر اساس آمادگی های فیزیکی به اردو دعوت شدیم و در اردوها با قایق تمرین کردم و تقریبا تا حالا مداوم در اردوها بوده‌ام. در ابتدا چون با قایق تمرین نداشتم نمی دانستم چطور است. بعد از گذشت یک سال علاقه مند شدم و به قایقرانی وابستگی پیدا کردم.

محسن محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت! یکی از دوستان در نزدیک منزلمان باشگاه رزمی داشت و از من دعوت کرد، که آن زمان شروع فعالیت من در رشته رزمی بود و خوشبختانه شور و هیجان من به راه راست هدایت شد.

بعد به اطرافم دید دعوا نگاه نمی کردم و ورزشکار شدم. فعالیت در رشته های رزمی باعث می شود که انسان آرام تر شود. سال ۸۳ به ووشو وارد شدم زیرا این رشته رقابتهای جهانی داشت و در بازیهای آسیایی نیز مهم بود. سال ۸۴ تیم ملی یک اردو در زنجان داشت که در آن مقطع یک مربی چینی هدایت تیم ایران را بر عهده داشت. من هم به اردو دعوت شدم که مربی چینی از من خوشش آمد و خواست که در اردوی جوانان در تهران حاضر شوم. یک هفته در اردو بودم اما ترکیبشان تکمیل شده بود. سال بعد از آن به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شدم که به دلیل شکستگی از ناحیه پا نتوانستم در اردو بمانم. بعد از بهبود آسیب دیدگی به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم که در مسابقات قهرمانی آسیا برنز گرفتم. در مسابقات جهانی ۲۰۰۹ نقره جهان را گرفتم و از آن سال به بعد حدود شش سال است که در هر مسابقه ای شرکت کرده‌ام به قهرمانی رسیدم.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
مهسا جاور در بازیهای آسیایی ۲۰۱۴

* بسیاری از قهرمانان به طور اتفاقی ورزشکار می شوند اما هردوی شما از طریق استعداد یابی هر چند به صورت نصف و نیمه کشف شدید.

محسن محمد سیفی: اصولا استعدادیابی درست و اصولی در کشور نداریم. محسن شادی قهرمان قایقرانی که یکی از دوستان خوب من است، سر زمین در حال کشاورزی بوده است که به طور اتفاقی به او گفته اند در قایق بنشیند و پارو بزند و حالا می‌بینیم موفق‌ترین قایقران ایران است. او استعداد ذاتی داشته است.

*برخی از ورزشکاران خصوصا در رشته های رزمی و کشتی از مسیر قهرمانی منحرف می شوند و چند نمونه از این ورزشکاران به سمت کار خلاف رفته اند.

محسن محمد سیفی: این به خاطر عقبه‌ای است که داشته اند. شرایط محل زندگی و دوستانی که در کودکی داشته اند باعث شکل گیری رفتار آنها در سنین پایین شده است. وقتی از ورزش جدا می شوند اگر به گذشته خود علاقه داشته باشند دوباره به ابتدا برمی‌گردند. شاید در ورزش موفق نمی شوند و راه اشتباه را انتخاب می کنند. برخی رشته ها مافیایی هستند و یک عده خاص به اردو دعوت می شوند و ممکن است ورزشکاری که به اردو دعوت نشود از این سمت هم ضربه بخورد. در بازیهای آسیایی ۲۰۱۰ با کشتی فرنگی در یک جا بودیم که بابک قربانی در آن سال طلا گرفت اما به دلیل یک ضد و خورد آن اتفاقات برایش افتاد و در زندان خودکشی کرد. او اگر زنده بود به مدال های زیادی می رسید. محسن سیفی در همان مکان به دنیا آمده و گذشته‌مان در آنجاست. امیدوارم من اینچنین نشوم(باخنده).

من در زندگی شخص و ورزشی به هر چه می خواستم رسیده ام. در بازیهای آسیایی ۲۰۰۲ بوسان حسین اوجاقی طلا گرفت و خدا بیامرز محمد آقایی به نقره رسید، که در آن زمان از ته دل می خواستم این اتفاق برای من هم بیفتد که خوشبختانه به تمام آرزوهای ورزشی‌ام رسیدم.

* فیلم های رزمی روی شما تاثیری داشته است؟

محسن محمد سیفی: فیلم های رزمی نگاه می کردم اما آن باعث نشد که به سمت ووشو بیایم. از آن فیلمها بیشتر برای دعوا استفاده می کردم(باخنده).

* الگوی ورزشی‌تان کیست؟

زمانی که خواستم ووشو را شروع کنم خیلی دوست داشتم مثل حسین اوجاقی باشم. با او چند سال هم تیمی بودم و حالا نیز مربی تیم ملی است.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
محسن محمد سیفی و مهسا جاور

مهسا جاور: از جایی که من به طور اتفاقی به رشته قایقرانی آمدم هیچ نظری در خصوص قهرمانان این رشته نداشتم. بهترین قهرمان این رشته محسن شادی بود. انسان سعی می‌کند سمت بهترین ها برود. در آن زمان که من قایقرانی را شروع کردم خانم ها عباسی و فرج پور مدال آسیایی داشتند.

*اردوهای شما بیشتر در تهران است، برای آینده کجا را برای زندگی انتخاب می کنید؟

مهسا جاور: قطعا زنجان

محسن محمد سیفی: من هم زنجان. من بسیار عاطفی و وابسته خانواده هستم. آنطور که در زنجان می توانیم زندگی کنیم در تهران نمی شود. شهرستانی بودن خوب است. به لحاظ کاری و حضور خانواده هایمان در زنجان زندگی در این شهر برای ما بهتر است.

*خانم جاور از بازی های آسیایی اینچئون بگویید که یکی از عوامل آشنایی شما بود.

جاور: بازیهای آسیایی اینچئون دومین مسابقه رسمی بود که من در بخش بزرگسالان شرکت کردم. سال قبل از آن به قهرمانی آسیا رفتیم و سال قبل از آن نیز در رده جوانان بودم. در بازیهایی آسیایی قانونی گذاشتند که اگر سر خط استارت نرسم از کلیه ارنج هایی که در آنها بودم حذف می شوم. ما فقط در بخش چهار نفره سبک وزن بازیهای آسیایی شرکت کردیم که خوشبختانه برنز گرفتیم. در اینچئون مسابقه سختی بود و در حالیکه باران شدیدی می بارید در کمال ناباوری ما را به سر خط بردند. هر مسابقه هم با ۲۰ دقیقه تاخیر آغاز شد.

* در بازیهای اینچئون پیگیر نتایج آقای سیفی بودید؟

مهسا جاور: محل اقامت من با محسن فاصله زیادی داشت. محسن شادی مثل برادر من بود و من را زن داداش صدا می کند. زمانی که بازی همسرم شروع می شد سریعا به من اطلاع می داد.

محسن محمد سیفی: من بازی فینال مهسا را دیدم و حسابی روحیه گرفتم.

* آقای سیفی که مسابقه می دهند با توجه به اینکه رزمی کار هستند چه حسی پیدا می کنید؟

مهسا جاور: پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.

محسن محمد سیفی: من آدم آرامی هستم و براساس تجربه هایی که دارم و تعداد دفعاتی که در رقابت ها شرکت کرده‌ام استرس ندارم. اما زمانی که مسابقه های مهسا شروع می شود بسیار استرس دارم و استرسم به حدی است که حتی نمی توانم بخوابم.

شاید استرس مهسا بیشتر باشد چون ورزش من زد و خورد دارد. البته اگر مهسا از قایق بیفتد کار یک سره می شود(باخنده) اما واقعا استرس نتیجه او را دارم. حداقل با مدال تمام مدت هایی که دوری هم را تحمل کردیم جبران می‌شود. قایقرانی رشته ای فوق‌العاده سخت است. ووشو از نظر فشار بدنی و استقامتی با قایقرانی قابل قیاس نیست. هشت دقیقه با تمام وجود پارو زدن کار هر کسی نیست. مخصوصا روئینگ که رشته سنگینی است. بعد از دیدن حالتی که محسن شادی بعد از مسابقه فینال داشت متوجه شدم بسیار رشته نفس گیری است.

*بعد ازدواج برخی قهرمانان ورزش را کنار می گذارند. شما برای آینده ورزشی خود بعد از شروع کردن زندگی مشترکتان چه تصمیمی دارید؟

مهسا جاور: محسن هیچ مخالفتی با ادامه دادن ورزش من ندارد. اگر با او باشد دوست دارد تا بازیهای آسیایی ادامه دهم تا با هم در این رقابتها حضور داشته باشیم. شرایط اردویی من بسیار سخت است. ۲۱ روز در اردو هستیم و تنها سه روز مرخصی دارم. اردوهای ما از آنجایی که طولانی است دوام آوردن در آن سخت است. زندگی متاهلی مسئولیت دارد اینکه من در اردو باشم محسن در زنجان، برایم سخت است. البته من فعلا تا المپیک تصمیم دارم ادامه دهم. اگر شرایط فراهم باشد می توانم در زنجان تمرین کنم. اگر همکاری کنند می توانم ادامه دهم. اگر هم بخواهم کم تمرین کنم از رقبا عقب می مانم زیرا قایقرانی به تمرین زیادی احتیاج دارد. زمانی که از مسابقات اصلی بر می‌گردیم حدود دو هفته استراحت داریم اگر در همان دو هفته هم تمرین نکنیم عقب می مانیم. تداوم تمرین در این رشته بسیار مهم است.

*آقای سیفی آیا ممکن است در آینده یک سری شرایط ایجاد شود که دوست نداشته باشید همسرتان ورزش را ادامه دهد؟

محسن محمد سیفی: یک سری شرایط ممکن است پیش بیاید که مسابقه را ادامه ندهد اما من مشکلی با ورزش او ندارم. من در زندگی شخصی بسیار آرام هستم. در خانه شرایط بر عکس است. مهسا ووشوکار است و من قایقران! معمولا بحث ها را به شوخی می گیرم تا حل شود زیرا پارو سنگین است و تحمل ضربه آن را ندارم(باخنده).

*اصولا این ذهنیت هست که رزمی کاران انسان های خشنی باشند. آیا شما نیز در ابتدا این تصور را داشتید؟

مهسا جاور: همه ابتدا از دور این تصور را دارند. زمانی که محسن به خواستگاری‌ام آمد، مادرم گفت که او رزمی کار است ممکن است دست بزن داشته باشد، خوب فکرت را بکن. اما واقعا آنطور که محسن گفت در خانه شرایط برعکس است. همه فکر می کنند که محسن چون در رشته رزمی، کار می کند خشن باشد و من که یک رشته استقامتی را دنبال می کنم آرام باشم. اما جای ما برعکس است. من فکرهایی در ابتدا در خصوص محسن داشتم، اما وقتی با او ازدواج کردم متوجه شدم که فردی بسیار آرام و خوب است.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
محسن محمد سیفی و مهسا جاور

* شما دوست دارید که ورزش را تا مربی گری ادامه دهید؟

محسن محمد سیفی: قطعا به مربیگری فکر نمی کنم زیرا وقتی من مسابقه می دهم خودم هستم و استرس و مدال برای خودم است. اما وقتی مربی تیم شوی مسئولیت تمام افراد تیم با مربی است. هر اتفاق و نتیجه ای رخ دهد مربی مسئول است. استرس مربی چند برابر ورزشکار است. مربی ها هیچگاه مثل ورزشکاران مدال و پاداش نمی گیرند. به طور مثال ممکن است ورزشکاری که در المپیک مدال می گیرد دویست سکه هدیه بگیرد اما به مربی نهایت بیست سکه می‌دهند. فشار و استرس مربی گری با روحیات من سازگار نیست مگر اینکه در آینده به حدی به لحاظ علمی و تجربی پیشرفت کنم که بتوانم یک تیم را به خوبی آماده کنم. اگر هم مربیگری را شروع کردم با اینکه مدال زیادی کسب کرده‌ام اما مربی بزرگسالان نمی شوم. حتما سعی می کنم از پایین ترین سطح شروع کنم و مربی تیم های پایه باشم. اما در این مقطع به مربی گری فکر نمی کنم.

مهسا جاور: دنیای مربی گری با ورزشکاری متفاوت است. یک ورزشکار نمی تواند ادعا کند که چون ورزشکار خوبی بوده پس می‌تواند مربی خوبی هم شود. من خودم را در حدی نمی بینم که مربی توانمندی شوم اما ممکن است در حد استعدادیابی در استانم فعالیت کنم.

*با این همه مشغله ادامه تحصیل داده اید؟

محسن محمد سیفی: مهسا دختر درسخوانی است. من را هم مجبور می‌کند درس بخوانم(با خنده). من تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی در دانشگاه آزاد تمام کرده ام و قصد دارم از بهمن ماه برای کارشناسی ارشد اقدام کنم. ورزشکار مطرحی باشی و تربیت بدنی بخوانی اساتید کنار می آیند. دانشگاه آزاد با من همکاری زیادی کرده است. قطعا کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد ادامه می دهم. من دوست ندارم بی سواد باشم و فردا اگر کسی در خصوص ورزش و تغذیه از من سوال کرد دوست دارم بتوانم پاسخگو باشم. ورزشکاران در گذشته به این اندازه ادامه تحصیل نمی دادند اما حالا شرایط تغییر کرده است.

مهسا جاور: دانشگاه یک مشغله بزرگ برای من است. من دانشجوی تربیت بدنی در دانشگاه سراسری هستم. برای مرخصی گرفتن دچار مشکل هستم. من باید به استاد اصرار کنم که حذفم نکند تا در جلسه امتحان حضور پیدا کنم. استاد های عملی من همگی از من امتحان می گیرند. اگر از همکلاسی هایم از ۲۰ نمره امتحان بگیرند نمره من از ۱۶ نمره محسوب می شود چون اساتیدم معتقدند که به دلیل غیبت های زیاد در کلاس ها حق من نیست که با دانشجوهای دیگر یکسان شوم. نوع دانشگاه من نقطه مقابل همسرم هستم.

*آقای سیفی حال که تنور انتخابات مجلس داغ است و با توجه به اینکه برخی قهرمانان به سیاست ورود کرده اند، آیا شما نیز علاقه‌ای برای پیوستن به رجل سیاسی دارید؟

من خیلی موافق سیاست نیستم. ورود به سیاست زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. من دوست دارم زندگی آرامی داشته باشم، دور از چشم همه و نمی‌خواهم که مردم خیلی به من توجه کنند، حتی اگر یک کارمند ساده باشم. اگر به فرض در شورای شهر یا مجلس عضو شوم دغدغه های زیادی خواهم داشت. معمولا زمانی که انتخابات شروع می شود کاندیداها برای تبلیغات سمت ما می‌آیند و می‌خواهند از من یک افساری درست کنند برای خودشان که من همیشه مخالفت کرده‌ام و هر کسی که با من تماس گرفته، گفته ام من صرفا ورزشکار و دانشجو هستم و علاقه ای به ورود به سیاست ندارم.

*سقف آرزوهایتان چیست؟

محسن محمد سیفی: امیدوارم ووشو روزی المپیکی شود که البته به حضور من در ووشو نمی رسد. قطعا ابتدا نیز تالو به المپیک وارد می شود. امیدوارم شرایط ووشو در جهان و ایران به اوج برسد. امسال برای اولین بار امتیازهای مبارزه در مسابقات جهانی مشخص بود و روی تابلو ثبت می‌شد که این ورود ساندا به المپیک را نیز نوید می دهد. من به همه آرزوهای شخصی ام رسیده ام. دوست دارم تا زمانی که جسم و ذهنم اجازه می دهد مبارزه کنم و هیچگاه دوست ندارم به زور اعزام شوم. اگر روزی حس کنم این اتفاق قرار است بیفتد از دنیای قهرمانی خداحافظی می کنم. آرزویم این است که تا زمانی که هستم در بهترین شرایط باشم.

مهسا جاور: سقف آرزوی ورزشکاران، بازیهای المپیک است. امیدوارم بتوانم که سهمیه المپیک ریو را کسب کنم و به یک نتیجه خوب در المپیک برسم.

*حرف پایانی؟

محسن محمد سیفی:‌از خانواده ام تشکر می کنم و همچنین از پدر و مادر مهسا که از وقتی داماد خانواده آنها شدم من را مثل پسرشان دوست دارند. برای من زحمت زیادی کشیده اند. از مهسا تشکر می کنم که شرایط را برای ورزش کردن من فراهم کرده است و از من حمایت می‌کند. امیدوارم او سهمیه المپیک را بگیرد. اگر واقع بینانه نگاه کنیم در این مقطع مدال المپیک در قایقرانی بعید است. امیدوارم که مهسا رکوردی را ثبت کند که چند سالی بماند. ان‌شاء الله که زندگی خوبی باهم داشته باشیم. باید از رامین موحدنیا که ووشو را زیر نظر این مربی شروع کردم تشکر کنم که تمام مدال‌ها را کنار او به دست آوردم.

مهسا جاور: من ابتدا از شما تشکر می کنم که ما را دعوت کرده اید. از محسن که همیشه حامی من بوده سپاسگزارم. او در تمام شرایط کمکم می کند. امیدوارم زندگی خوبی با هم شروع کنیم.

گفتگو از خبرنگاران ایسنا، شبنم روحی و سمیه حسن زاده

اینستاگرام مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی همسر مهسا جاور


ادامه مطلب ...

تیپ مهسا کرامتی در عروسی برادر همسرش! + عکس

تیپ مهسا کرامتی در عروسی برادر همسرش! + عکس

عکس مهسا کرامتی و همسرش راما قویدل ، مهسا و مهتاب کرامتی خواهر نیستند و هیچ نسبتی با هم ندارند.

مهسا کرامتی همسر راما قویدل و عروس امیر قویدل می باشد.

مهسا کرامتی با انتشار عکس هایی صفحه شخصی اش را بروز کرد.

همسر مهسا کرامتی همسر راما قویدل همسر بازیگران عروسی بازیگران بیوگرافی مهسا کرامتی بیوگرافی راما قویدل اینستاگرام مهسا کرامتی mahsa keramati

مهسا کرامتی و همسرش راما قویدل

مهسا کرامتی  در سال ۱۳۶۳ در تهران متولد شده و در رشته مدیریت بازرگانی به تحصیل پرداخته است.

همسر او راما قویدل نیز در سال ۱۳۵۵ به دنیا آمده و به عنوان کارگردان و فیلمنامه نویس فعالیت می کند.

instagram mahsa keramati

مهسا کرامتی  با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

شادی دیروز با تاخیر عروسی برادر همسر جان بود که خوش گذشت و خوشمزه گذشت💏

همسر مهسا کرامتی همسر راما قویدل همسر بازیگران عروسی بازیگران بیوگرافی مهسا کرامتی بیوگرافی راما قویدل اینستاگرام مهسا کرامتی mahsa keramati

مهسا کرامتی و همسرش راما قویدل

 همسر مهسا کرامتی همسر راما قویدل همسر بازیگران عروسی بازیگران بیوگرافی مهسا کرامتی بیوگرافی راما قویدل اینستاگرام مهسا کرامتی mahsa keramati

مهسا کرامتی و پسرش

امروز هم خوشحالم و خیلی کیف میکنم از اولین روز مادرم،بله من یک مادر هستم دیگه😀🚼خدا به هر کدومتون که دارین ببخشه و قسمت هر کی نداره بکنه 💞

mahsa keramati اینستاگرام مهسا کرامتی بیوگرافی راما قویدل بیوگرافی مهسا کرامتی عروسی بازیگران همسر بازیگران همسر راما قویدل همسر مهسا کرامتی


ادامه مطلب ...