مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

محسن چاوشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم همکاری‌ام با فصل دوم «شهرزاد» قطعی نیست

محسن چاوشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم/ همکاری‌ام با فصل دوم «شهرزاد» قطعی نیست

محسن چاوشی در مصاحبه‌ای از روزهای سختی گفته که بدون مجوز در حوزه موسیقی فعالیت می‌کرده است و پیرامون مسائل بسیاری از جمله سینما و سریال شهرزاد نیز سخن گفته است. بخش‌هایی از این مصاحبه‌ را در ادامه می‌خوانید:

همسر محسن چاوشی زانکو چاوشی ترانه جدید محسن چاوشی بیوگرافی محسن چاوشی بیوگرافی اسپاکو یوسفی Mohsen Chavoshi Aspako Yousefi

محسن چاوشی متولد ۸ مرداد ۱۳۵۸ در خرمشهر است و اصالتی کردتبار دارد. که با توجه به شرایط کاری پدرش که کارمند شرکت نفت بود به خرمشهر مهاجرت کردند و محسن در خرمشهر متولد شد. وی فرزند پنجم خانواده و دارای دو خواهر و سه برادر است.بعد از اشغال خرمشهر در زمان جنگ، خانواده او به شهرهای کرمانشاه، مشهد و نهایتاً تهران مهاجرت کردند.
محسن چاوشی در سال ۱۳۸۸ با اسپاکو یوسفی ازدواج کرده است و پسری به نام زانکو دارند.
روزهای سخت، استودیو گلابی
… تصمیم گرفتیم توی حیاط خانه رضا (احمدوند) یک استودیو خانگی و خیلی خیلی کوچک درست کنیم. سقفش را با چوب و برزنت ساختیم که باران روی سرمان نریزد و یکی هم مسوول این بود که برود آب‌هایی که روی سقف جمع شده بود را خالی کند و خلاصه داستان‌هایی داشت برای خودش که یادم بیاید می‌گویم. باز هم رفتیم دنبال مجوز و باز هم به در بسته خوردیم. پیش احمدوند که می‌رفتم گاهی اوقات محسن یگانه هم می‌آمد آنجا کار ضبط می‌کرد. اما در واقع ورود و خروج‌مان به استودیوی احمدوند طوری بود که به هم نمی‌خوردیم و همدیگر را نمی‌دیدیم. من آن موقع معروف شده بود و «نفرین» بیرون آمده بود. یگانه به احمدوند گفته بود اگر ممکن است به چاوشی بگو که با هم ترانه‌ای بخوانیم. من یک تراک وسط کارش خواندم در حالی که او را ندیده بودم. بعد که منتشر و معروف شد تازه محسن یگانه را دیدم. «نشکن دلمو» را با هم خواندیم و همان کارهایی که در آن آلبوم بیرون آمد و پخش شد دست مردم.

ــ وضع مالی خوبی نداشتم. چند وقت کوتاهی که در استودیوی رضا فوادیان کار کردیم، همسایه‌ها شکایت کردند. حیاط مشترک با همسایه‌ها بود و به خاطر این طور چیزها رفتند شکایت کردند و شهرداری هم آمد و استودیو را خراب کرد. استودیو توی خیابان سرباز در میدان سپاه بود و بعد از اینکه استودیو را خراب کردند وسایل پیش رضا ماند. در واقع قرار بود که من توی این استودیو روی آلبوم بعدی کار کنم. خواهر رضا سرمایه‌گذار کار بود و حدود ۴ میلیون بابت این استودیو هزینه کرد. البته من قبل‌تر با آنها شرط کرده بودم که اگر آلبوم باز مجوز نگرفت شما هم مثل آن دوستان نروید و شکایت کنید. در نهایت آنجا هم داستانش اینطور شد و شهرداری زد خرد و خاکشیرش کرد. باز هم خودم ماندم و خودم بدون این که چیزی داشته باشم. دومین آلبوم هم به این بن‌بست خورد.

همسر محسن چاوشی زانکو چاوشی ترانه جدید محسن چاوشی بیوگرافی محسن چاوشی بیوگرافی اسپاکو یوسفی Mohsen Chavoshi Aspako Yousefi
ــ استودیو آفاق که مدیرش آقای امیرحسین شریفی تهیه‌کننده سینما و تلویزیون بود. پسر آقای شریفی، شاهرخ استودیوی کوچکی در یکی از اتاق‌ها درست کرده بود کار می‌کرد. اگر اشتباه نکنم عابد (بسطامی) من را به آنها معرفی کرد و آنها هم من را می‌شناختند. آن موقع آلبوم «خودکشی ممنوع» هم منتشر شده بود و خیلی همه گیر شده بود. شاهرخ شریفی خیلی تحویلم گرفت و گفت بیا اینجا کار کن و بمان و از وسیله‌ها استفاده کن. تقریبا همه چیز هم بود. یک روز آنجا بودم که شهاب اکبری از در آمد و با هم آشنا شدیم و به من گفت من کارهایت را دوست دارم و دوست دارم بی‌هیچ چشمداشت مالی با تو همکاری کنم و برایت کارتنظیم کنم. با هم دوست شدیم. شهاب خیلی پسر خوبی بود و هست. خلاصه آلبوم »متاسفم»‌ را شروع کردیم. استودیو آفاق که میدان کتابی بود به پاتوق و پایگاه ما تبدیل شده بود و اتفاقات جالبی آنجا می‌افتاد. شبانه‌روز مشغول تولید و ضبط «متاسفم» بودم و یکی از کارهایی که آنجا به دنیا آمد هم «سنتوری» بود. در واقع «متاسفم» در حال شکل‌گیری بود که «سنتوری»‌را کار کردم. این‌ها گل کارهای آن زمان من بودند و مهرجویی هم همان موقع آمد سراغ من.

سال ۸۵ – ۸۶ بود. به شهاب گفتم من نه مجوز دارم نه پولی که بتوانم سرمایه کارم کنم، اما دوست دارم کیفیت و تنظیم‌های کارهایم بهتر باشد. شهاب گفت اصلا چشمداشت مال یبه این موضوع ندارم. همین که بشود با هم همکاری کنیم خیلی هم عالی‌ست. خالصه ۹ ماه شباه روز استودیو بودیم. پولی در نمی‌آوردم آن زمان اما این قدری داشتم که بتوانم از پس خودم بربیایم. برای بعضی‌ها تک و توک موزیک می‌ساختم و پولی بابتش می‌گرفتم، البته قیمت‌ها مثل امروز نبود. شب و روز با شهاب توی استودیو آفاق بودیم. طوری که گاهی وقت‌ها هفته‌ای یک بار می‌رفتم خانه سری می‌زدم. مدام در حال کار بودیم و بعضی وقت‌ها شهاب وقت می‌کرد با نامزدش برود بیرون تفریح و میهمانی‌های فامیلی و دوباره شب برمی‌گشت استودیو. من از شهاب خیلی چیزها یاد گرفتم. چیزهایی که دیگران خیلی سخت به آدم یاد می‌دهند چون یاد گرفتن کسی مثل من مساوری بود با کم درآمد شدن دیگران. شهاب قبل از این که تنظیم کننده شود استودیو رولند را داشت. همان اول که تنظیم‌های شهاب را شنیدیم خوشم آمد. کارهای تر و تمیز و خوبی بودند و این طور در واقع همکاری ما با هم شروع شد. البته بعد به شهاب گفتم که ژانر من با این موسیقی که تو تنظیم می‌کنی فرق دارد و باید یک طور دیگری تنظیم کنی. خیلی با هم فکر کردیم که چطور کار کنیم یا از چه صداهایی بهره ببریم. رفت و آمد بچه‌هایی مثل حسین و امیر هم به استودیو شروع شد و خلاصه همه با هم فکر می‌کردیم که چطور باید دنیاهامان را بیشتر از گذشته به هم نزدیک کنیم و این دنیا را در بحث تنظیم برای فواد هم باز کردیم و او هم کم کم با فضای کارها آشنا شد. برای شهاب هم این شعرها و ژانر موسیقی که ما کار می‌کردیم جذابیت داشت به همین خاطر خیلی زود با آن اخت شد. بعدها از خود شهاب شنیدم از وقتی این کارها را با هم انجام داده‌ایم سلیقه‌ام عوض شده و دیگر نمی‌توانم هر کاری را تنظیم کنم. در این ۹ ماه خیلی اتفاقات زیادی افتاد و جو خیلی جالبی در آن استودیو وجود داشت. هر اتفاقی که فکرش را بکنید در این مدت افتاد. از خنده تا گریه. حرف و مشورت و موسیقی و هر چیزی که فکرش را بکنید.

موقع ضبط آهنگ «من کم تحملم» فقط من و شهاب توی استودیو بودیم. همیشه استودیو شلوغ بود و بچه‌ها آنجا بودند. منتظر می‌شدیم که بچه‌ها بروند تا استودیو خلوت شود و بتوانیم کار ضبط کنیم. به همین خاطر اصولا ضبط‌ها را آخر شب انجام می‌دادیم. شهاب خیلی آدم تودار و درون‌‌گرایی است و خیلی سخت می‌شود از درونش باخبر شد. برعکس من، خیلی سخت گریه می‌کند. من هر وقت دلم بخواهد می‌زنم زیر گریه و اصلا مهم نیست کجا و یا در چه موقعیتی هستم. می‌زنم زیر گریه. شهاب راحت می‌خندید اما خیلی سخت گریه می‌کرد و همیشه حسش را کنترل می‌کرد. یادم می‌آید آن شب حال خوبی نداشتم و این قدر حالم عجیب و غریب بود که نمی‌توانم تعریفش کنم. شهاب اتودهای اولیه موزیک را زده و آماده کرده بود تا من بخوانم و بعد تنظیمش کند. همیشه وقتی شهاب صدا می‌گرفت، چند خط می‌خواندم تا دستش باز باشد و بهترین وکال را انتخاب کند اما «کم تحلم» را فقط یک بار خواندم و از استودیو آمدم بیرون. دیدم شهاب نشسته پشت و میز و سرش را گذاشته روی میز. گفتم شهاب چطور بود؟ سرش را بلند کرد، دیدم دارد گریه می‌کند. این اولین بار بود که گریه شهاب را می‌دیدم.

همه درها روبه رویم بسته شده بود و به هر دری می‌زدم که بتوانم کاری انجام بدهم و زندگی‌ام را عوض کنم، اما نمی‌شد. فقط می‌دانستم که باید کار کنم و بخوانم. البته راهی جز این هم نداشتم و فقط امیدوار بودم که بالاخره یک روز اتفاق خوبی می‌افتد و روزنه‌ای باز می‌شود. کاملا حس می‌کردم و مطمئن بودم که اوضاع هیچ وقت در این شرایط باقی نمی‌ماند. از طرف دیگر هم خوشحال بودم که مردم با کارهایم ارتباط برقرار کرده‌اند. مسیج‌ها و کامنت‌های زیادی به دستم می‌رسید. روزنامه‌ها درباره‌ام می‌نوشتند و یا در اینترنت که تازه راه افتاده بود از من خبر و مطلب و… می‌گذاشتند و من همه آنها را می‌دیدم و انرژی می‌گرفتم. امروز هم همینطورم. خودم را از وقایع اطرافم منفک نمی‌دانم. چه اخباری که مربوط به من و حوزه موسیقی است، چه اخبار دیگر را. خیلی‌ها فکر می کنند در خلوت بودن یعنی بی خبر از همه جا و همه کس. در صورتی که اصلا اینطور نیست. خلاصه آن زمان هم نظرات مردم را می‌خواندم و ایمیلی داشتم که خیلی‌ها از آن طریق برایم نامه می‌فرستادند و من تک تک‌شان را می‌خواندم.

ماجرای عشقی خاصی نداشتم
من ماجرای عشقی خاصی نداشتم اما همیشه آماده عاشق شدن بودم. ولی این که خیلی‌ها می‌گویند فلانی زخم‌خورده از عشق بوده یا حتما کسی بلای عاطفی سرش آورده که این طور غمگین و پرسوز می‌خواند اصلا صحت ندارد. معشوقه‌ای وجودنداشت و من اگر می‌خواندم اتفاقا درباره فقدان این معشوقه بود. معشوقی که خیالی بود یا … اما خب به هر حال گه گاهی هم ارتباط‌های زودگذری شکل می‌گرفت ولی اصلا اینطوری نبودند که بخواهد تاثیر مستقیمی روی من داشته باشند یا من برای کس خاصی این‌ها را خوانده باشم.

من کلا آدم غمگینی هستم. هر طور که فکرش را می‌کنم می‌بینم آدمی مثل من طور دیگری نمی‌توانست بخواند. نمی‌توانستم با شکل و جنس دیگری عقده‌هایم را خالی کنم. عقده‌هایم را در این عاشقانه‌ها خالی می‌کردم. حتما قبل از من هم خواننده‌ها و موزیسین‌هایی بوده‌اند که بیشتر موزیک‌های آرام و غمگین می‌خوانده‌اند اما شاید فرق من با آنها «حس» من بود. غم یا بهتر بگویم اندوهی که آن زمان در من وجود داشت را سر این ترانه‌ها خالی می‌کردم و این جور تخلیه می‌شدم. اما در کنار این‌ها موسیقی و ذات موسیقی هم برایم بسیار مهم بود. این طور نبود که نسبت به کارم کم اطلاع باشم. نه. من می‌دانستم دقیقا دارم در چهمسیری حرکت‌ می‌کنم. حتی اگر انتخاب این مسری ناخودآگاه بود با این حال سعی می‌کردم که دانشم را هم در حوزه موسیقی و شعر و ادبیات بالاتر ببرم. واقعا هنوز هم حریصانه در حال یادیگری و بهتر و بیشتر کردن اندوخته‌هایم هستم.»

داستان «به تو گفتم یا نگفتم»
این ترانه هم داستان جالبی دارد. اواخر آلبوم «متاسفم» بود که یک روز نشسته بودم برا یخودم همین طوری چیزهایی می‌نوشتم. بهنظر خودم شعر نبود، اما یک لحظه به خودم آمدم دیدم انگار نوشتم و تمامش کردم. خلاصه تمام که شد گذاشتم روبه‌رویم و به صورت اتود خواندمش. شهاب استودیو نبود. وقتی آمد کار را شنید. گفت خیلی خوب است بیا همین را کار کنیم. من خیلی موافق نبودم به این دلیل که شعرش آنچنان شعر اسلوب‌دار و قرصی نبود. شهاب اما می‌گفت حال خوبی دارد خلاصه این شد که ترانه را با همان ملودی خواندم و شهاب توی استودیو تنظیمش کرد. محسن یگانه هم آمد استودیو و کار را شنید و خیلی خوشش آمد. خواست که این ترانه را با من هم‌خوانی کند. من هم خیلی راحت چون دیدم دوست دارد این ترانه را بخواند قبول کردم و با هم خواندیم.

 دنبال شهرت نبودم
دوست داشتم در وهله اول مردم موزیکم را گوش بدهند تا این که بیایم مدام از خودم عکس منتشر کنم و با عکس‌هایم خودم را معرفی کنم تا به اصطلاح چهره‌ام مشهور شود. البوم من هم که مجاز نبود و نمی‌شد رویش عکس و جزئیات منتشر کرد. برای جلد همین آلبوم هم عابد بسطامی طرح زد و داد چاپ کردند و با لیبل منتشر شد. بعضی روزها بچه‌ها می‌رفتند تا خبری از وضع آلبوم بگیرند و خوشحال برمی‌گشتند و می‌گفتند که خیلی گرفته و مدام در حال تکثیر و پخش است و من هم خوشحال می‌شدم. چون کارها دلی بود و پول وسط نبود هر کاری که دوست داشتیم و در خلوت جمعی‌مان شکل می‌گرفت انجام می‌دادیم. مثلا بعضی شعرها را با دکلمه شاعر ضبط می‌کردیم که بیت‌هایی از شعر را با صدای خودش آخر ترانه می‌خواند. خلاصه این طور کارها بستگی داشت که حال و هوا و فضای استودیو و کار چه باشد. اما تقریبا همه اتفاقاتی که می‌افتاد بی‌برنامه و برآمده از ناخودآگاه جمعی‌مان بود. دوست داشتیم همه با هم خوشحال شویم و هر کس یک گوشه کار را می‌گفت. شاید یکی از دلایل موفقیت آلبوم هم همین بود که همه بچه‌ها دلی کار کردند.

باورم این بود که وقتی پول وارد کار شود حس و هنر و همه چیز از بین می‌رود. من این قدر درآمد نداشتم که بخواهم عوض شوم و دغدغه‌هایم را فراموش کنم. امروز هم به هیچ عنوان خودم را بنده پول و شهرت و این چیزها نمی‌کنم. به مرور اتفاقاتی پیش آمد و شرایطی رقم خورد که باعث تنهایی و به نوعی گوشه‌گیری‌ام از این نوع ماجراها شد. البته همیشه اینطور بودم. یعنی شخصیت و اخلاقم این بود. اهل مهمانی و این طور چیزها هم نبودم. هنوز هم نیستم. بروم که چه بشود؟ چند دوست و همکار محدود داشتم که بیشتر وقتم را با آنها می‌گذراندم. هنوز هم همینطورم. این بودن هم نهایت صرف موزیک ساختن و شعر خواندن و این چیزها می‌شد. نمی‌خواستم هیچ چیز دیگری وقتم را را بگیرد و کار عبث انجام بدهم.

پدر و مادرم همین که می‌توانستند وضعیت من را تحمل کنند و به رویم نیاورند واقعا کمک بزرگی برایم محسوب می‌شد. هیچ وقت به من نگفتند که تو کار نمی‌کنی و درآمد نداری و از این حرف‌ها. خیلی هم به من کمک کردند. حتی با این که سنم زیاد بود، هنوز به من پول توی جیبی می‌دادند و پدرم نمی‌گذاشت دستم خالی بماند. من هم سعی می‌کردم این اواخری که برایتان تعریف کردم استودیو آفاق بودم، کمتر بروم خانه. کمتر می‌رفتم و با خودم می‌گفتم حالا که نمی‌توانم کمکی به آنها کنم حداقل سربارشان نباشم.

اوایل فقط توی خانه کار می‌کردم و طبیعتا فقط مادرم توی خانه بود و می‌شنید که موزیک می‌سازم و تمام آهنگ‌هایی که بعدها به عنوان آلبوم منتشر شد را مادرم از قبل شنیده بود. وقتی آلبوم اولم پخش شد مادرم رفته بود پیش برادرهایم بلژیک. هم مهرداد و هم فرهاد بلژیک هستند. مادرم از خانه مهرداد رفته بود به فرهاد سری بزند که فرهاد آلبوم را دانلود می‌کند و برای مادرم می‌گذارد و این‌طور که مادرم می‌گوید فرهاد اولین بار صدای من را با همان ترانه «نفرین» می‌شنود و گریه می‌کند. چند روز بعد که با فرهاد صحبت می‌کردم می‌گفت: «این خیلی قشنگه. اصلا باورم نمی‌شه که تو این کار رو کردی.» و کلی تشویقم کرد. خواهرهایم هم به هر صورت کارهایم را می‌شنیدند. رابطه چندانی با خانواده‌ام نداشتم. یعنی خیلی دم دستشان نبودم. مدام دنبال کارهای خودم بودم و آنها هم از طریق اینترنت متوجه شدند که معروف شده‌ام. مادرم خیلی خوشحال بود از این قضیه. پدر هم همینطور، اما به هر صورت مرد است و سعی می‌کرد خوشحالی‌اش را به روی خودش نیاورد. اما حالا از این که توی فامیل و همیسایه و آدم‌ها از من حرف می‌زنند افتخار می‌کند. خیالشان بالاخره از من راحت شد که راهم را پیدا کرده‌ام. همیشه به خاطر وضع درس و شکل زندگی‌ام نگران بودند و حالا خیالشان راحت است.

چرا ارشاد مجوز نمی‌داد؟
بعد از این که ارشاد آب پاکی را بابت مجوز روی دستمان ریخت دیگر پیگیری نکردیم. یک سری از تهیه‌کننده‌ها خودشان پیگیری می‌کردند و گاهی هم به من پیغام می دادند که کاری برای ارائه دارم یا نه. طبیعتا من هم بدون توقف در حال ساختن کارهای جدید بودم و یک لحظه هم بیکار نمی‌نشستم. پیشنهاد همکاری می‌دادند و می‌گفتند اگر برایت مجوز بگیریم حاضری با ما قرارداد ببندی؟ من هم می‌گفتم چرا که نه. همه این‌ها می‌رفتند دنبال مجوز و البته ناامید برمی‌گشتند.

… همین‌ زمان‌ها بود که با دوستی به نام محمدرضا آهاری آشنا شدم که قبلا هم البته با روزبه نعمت‌اللهی استودیو آفاق آمده بود. در همان دیدارها قرار شد یک سری کار با هم انجام دهیم. بعد از چند وقت همدیگر را دیدیم و آهاری به من گفت که اگر دوست داشته باشی می‌توانم به آوای باربد معرفی‌‌ات کنم که از این طریق بتوانی مجوز بگیری. من هم اقدام کردم و مجوز صادر نشد. سال۸۶ بود فکر کنم. خلاصه رفتیم و‌آمدیم و یکسری موزیک ساختیم و باز هم ارشاد مجوز نداد. از طرف دیگر هم دکتر رضا مهدوی از حوزه هنری پیغام داد که اگر نمی‌توانید از ارشاد مجوز بگیرید ما از طریق حوزه این توانایی را داریم که مجوز صادر کنیم، اما یک شرایطی دارد. یکی یاز شرایطش هم این بود که ما نمی‌توانستیم از ترانه‌هایی که سابقا استفاده می‌کردیم استفاده کنیم و صرفا می‌بایست روی اشعار کلاسیک کار می‌کردیم. جالب اینجاست قبل از این اتفاقات روی دو تا از غزل‌های مولانا کار کرده بودم و حسین صفا هم وقتی آن زمان این کارها را شنید خیلی استقبال کرد. دکتر مهدوی به من گفت که باید آلبوم را یک ماهه آماده کنید و تحویل بدهید. همزمان نامجو از حوزه هنری برای مجوز اقدام کرد. البته او هم مثل من قراردادش با آوای باربد بود و هر دو ما از طریق آوای باربد رفته بودیم برای مجوز حوزه.

قراردادی بستیم و مبلغی به عنوان پیش پرداخت پول گرفتم تا بروم آلبوم را آماده کنم. این ۱۵ میلیون پولی که بابت پیش پرداخت گرفتم و در واقع اولین پولی بود که تا آن روز بابت قرارداد آلبوم‌هایم می‌گرفتم.

… وقتی آن یکی خواننده که به همراه من آلبومش را برای مجوز ارائه داده بود مجوز گرفت خوشحال شدم که پس من هم می‌گیرم. روزی که قرار بود دکتر مهدوی مجوز کار من را صادر کند از کار اخراج شد یا جا به جا شد. دقیقا نمی‌دانم. بعدها وقتی پیگیری کردم گفت آنجا نیستم و نمی توانم پیگیری کنم و از این موضوع ناراحت بود. بعد از چند روز دوباره رفتم آوای باربد. یکی از دوستان به نام سعید هاشمی آنجا بود و گفت من می‌توانم شما را آشنا کنم با دوستان در حراست ارشاد.

… به واسطه آقای هاشمی وقت گرفتم و رفتم با رئیس حراست ارشاد آن زمان حرف زدم مشکل من در نهایت با حراست بود که مجوز را صادر نمی‌کرد. ده روز بعد از این جلسه برای مجوز آلبوم اقدام کردم و بالاخره برای اولین بار مجوز صادر شد.

از من پرسیدند که مشکلت چیست؟ من هم گفتم به من مجوز کار نمی‌دهند. گفتند در پرونده شما مثلا نوشته شده که شهر ری زندگی می‌کنی و … من را کسی دیگر اشتباه گرفته بودند. فکر می‌کردند کارهایی که از شبکه‌های خارج از کشور پخش می‌شد زیر نظر من بوده و من در این زمینه دستی داشته‌ام. ابدا اینطور نبود. کارها را خودشان بی اینکه روح من خبر داشته باشد از روی ایننترنت بر می‌داشتند و در سایت‌های عجیب و غریب‌شان منتشر می‌کردند. من هر گونه ارتباط با این شبکه‌ها را رد کردم و ثابت کردم که این حرف از اساس درست نیست. من اصلا نمی‌دانستم این‌ها مال کجا هستند و کوچک‌ترین ارتباطی با آنها نداشتم. کار دست مردم افتاده بود و این‌ها هم بی‌اجازه طبق معمول همیشه آن راپخش می‌کردند. خود من اصلا از این کار آنها را راضی نبودم. یادم می‌آید وقتی داخل اتاق شدم گفتند فکر نمی‌کردیم این شکلی باشی. فکر می‌کردیم ریش بلند و موی بلندی داشته باشی و کلا سر و ظاهرت یک جور دیگری باشد و خیلی متفاوت باشی. بعد از هفت سال رفتار خوبی با من داشتند.

… خیلی از همکارانم نامه می‌فرستادند که چاوشی نباید کار کند. به ارشاد اخبار کذب می‌دادند و از قول خودشان حرف‌های الکی می‌زدند که در کار مجوز گرفتن من خلل ایجاد کنند. دلیلش هم خیلی روشن بود. خلاصه پرونده‌ام قطور بود. در نهایت اعلام کردند که مشکل محسن چاوشی حل شده و می‌تواند برای مجوز اقدام کند.

از مجوز گرفتن خوشحال نشدم
بعد از آن هم تلاش و رفت و آمد احساس می‌کردم دارم اسیر می‌شوم. وقتی مجوز را دادند غمگین شدم. واقعا نمی‌دانم چرا اینطوری شدم. اما احساس کردم باید یک مدل دیگر کار کنم. قبل از آن خیلی بی‌پروا بودم و بعد از آن تا حدودی انگار ترسیدم. اگار که تماما خودم نبودم. آلبوم را در خانه ضبط کردم و با محمدرضا آهاری نشستیم و کارهایش را انجام دادیم. احساس می‌کردم دیگر خودم نیستم. آدم دیگری هستم که مجبور است بخشی از خودش را سانسور کند. آن دوره خیلی خوشحال‌تر بودم.

برای خواندن تیتراژ سریال وسواس دارم
قبل از هر چیزی بگویم که ما در کشورمان فیلم‌سازان بسیار خوب و مستعدی داریم که حضورشان برای سینمای ایران غنیمت بزرگی است. آدم‌های با اخلاقی در این حوزه وجود دارند که در کنار حرفه‌ای بودن، اخلاق‌مدار بودن را هم فراموش نکرده‌اند و همین باعث می‌شود من برای آنها حتی آنها که از نزدیک نمی‌شناسم احترام ویژه‌ای قائل باشم. اما این که چرا من در این بخش آن چنان پرکار نبوده‌ام دلیلش بیشتر آن است که برخوردم با یان پیشنهادها بیشتر از هر چیزی در وهله اول دلی است. باید حضورم در یک پروژه معنا و مفهوم درستی داشته باشد و صرفا این طور نباشد که چون من محسن چاوشی هستم به همه پیشنهادهایی که در این حوزه می‌شود جواب مثبت بدهم. این کار نتیجه‌ای که دلخواه من است را به همراه نخواهد داشت. موسیقی و صدا باید به عنوان یکی از عناصر فیلم به اصالت یک اثر سینمایی کمک کنند. منظورم از حضور درست این است و نه هیچ چیز دیگری. بخش دیگرش هم وسواس‌هایی است که دارم. باید فیلم و سناریو را دوست داشته باشم و بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم و خلاصه‌اش اینکه برایم جذاب باشد. بقیه‌اش مسائل آن چنان مهمی نیست. مساله مالی برای من جزو آخرین گزینه‌هاست. ترجیح می‌دهم جایی باشم که حضور مثمر ثمر باشد. امیدوارم توانسته باشم حرفم را واضح به گوش مردم برسانم.

 «شهرزاد» کامل‌ترین است
«شهرزاد»‌را بسیار دوست دارم. همان اول که سناریو فیلم را خواندم حس کردم کار باشخصیت و آبروداری است و با فیلم‌های دیگر در این ژانر فرق دارد. ضمن این که قبلا هم به این نکته اشاره کردم که دوستی من با محمد امامی و رابطه بسیار خوبی که بین ما به عنوان دو دوست برقرار است باعث شد بیشتر به این پروژه اعتماد کنم. این پروژه‌ها اگر خروار خروار پول هم پشت‌شان باشد اگر همدلی درست و اصولی در فضای آن وجود نداشته باشد، هیچ تضمیمی مبنی بر موفقیت در آنها وجود ندارد. تمام جذابیت‌های سینمایی این اثر یک طرف و تیم سازنده‌اش هم یک طرف این جذابیت‌های دوست‌داشتنی هستند. به هر صورت این اتفاق افتاد و امیدوارم ماحصل آن خوب شده باشد.

همکاری‌ام با فصل دوم «شهرزاد» قطعی نیست
سازندگان «شهرزاد»‌مصمم هستند که با توجه به موفقیت‌هایی که این سریال در جذب مخاطب و توجه بازارهای بین‌المللی به دست آورده، فصل دوم این سریال را هم جلوی دوربین ببرند و من هم در مقام یک بیننده از این موضوع حتما خوشحال خواهم شد و فصل دوم را هم تماشا خواهم کرد. اما درباره ادامه همکاری با این پروژه در فصل دوم، فعلا فکر می‌کنم تصمیم گرفتن درباره این موضوع کمی زود است و به فکر بیشترو صحبت‌های بیشتری نیاز دارد. باید دید چه پیش می‌آید. خیلی خوب است که وقتی آدم‌ها در یک پروژه با هم کار می کنند دوستی‌ها و روباط انسانی‌شان در پایان کار همان طور باشد که در شروع کار بوده و خوش‌بختانه این جو در سریال شهرزاد وجود دارد و همین امروز هم که با شما صحبت می‌کنم از تصمیمی که برای همکاری با محمد امامی و سریال «شهرزاد» گرفتم بسیار خوشحالم.

«کجایی» را بیشتر از همه دوست دارم
سخت است که بخواهم کاری را انتخاب کنم. هر کدام‌شان موقع تولد دنیای مخصوص به خودشان را داشتند و انگار در هر کدام از این قطعات با هم بزرگ شدیم و به هم وابسته. «کجایی»‌ اما حال ویژه‌تری برایم دارد. البته این دلبستگی‌ها خیلی طولانی مدت نیستند. همیشه سعی می‌کنم مدت وابستگی با کارهای گذشته‌ام خیلی طولانی نشود. این وابستگی کمی خطرناک است و مسیر را برای کارهای بعدی سخت می‌کند. ترجیح می‌دهم به جای شیفتگی، توقعم را از خودم مدام بالا و بالاتر ببرم. اما مثل همه مردم که با شنیدن این کار در خلوتشان حس و حال خاصی و شخصی داشتند، من هم با همه کارهایم به ویژه «کجایی»دنیای قشنگ و البته عجیبی داشتم.

Aspako Yousefi

همسر محسن چاوشی زانکو چاوشی ترانه جدید محسن چاوشی بیوگرافی محسن چاوشی بیوگرافی اسپاکو یوسفی Mohsen Chavoshi Aspako Yousefi

instagram Mohsen Chavoshi

Aspako Yousefi Mohsen Chavoshi بیوگرافی اسپاکو یوسفی بیوگرافی محسن چاوشی ترانه جدید محسن چاوشی زانکو چاوشی همسر محسن چاوشی


ادامه مطلب ...

تیپ پرسپولیسی‌ها در عروسی محسن مسلمان +عکس

تیپ پرسپولیسی‌ها در عروسی محسن مسلمان +عکس

عکس مسلمان در لباس دامادی ، عکس های برگزاری مراسم عروسی محسن مسلمان

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

دختر نورمحمدی در آغوش شاه داماد
روز گذشته مراسم دامادی محسن مسلمان با حضور بازیکنان پرسپولیس برگزار شد، تصویر دختر نورمحمدی را در آغوش محسن مسلمان مشاهده می کنید.

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست هاinstagram mohsenmosalman

بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس شب گذشته به مراسم عروسی هافبک تکنیکی سرخپوشان رفتند.

 شب گذشته مراسم ازدواج محسن مسلمان هافبک جوان پرسپولیس در حالی برگزار شد که بسیاری سرخپوشان در آن حاضر شدند.

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

عکس های عروسی محسن مسلمان

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

عکس های عروسی بازیکنان پرسپولیس

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

محسن مسلمان، فرشاد احمدزاده و احمد نوراللهی

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

محسن بنگر و رجب زاده بازیکن تیم فوتبال پیکان

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

وحید حیدریه، احمد نوراللهی و علی علیپور

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

محسن مسلمان

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

فرشاد احمدزاده و وحید حیدریه

همسر محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

ازدواج فوتبالیست ها اینستاگرام محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان عروسی فوتبالیست ها عروسی محسن مسلمان همسر محسن مسلمان


ادامه مطلب ...

محسن مسلمان: متاهل شده ام و ۱۸۰ درجه متفاوت!

محسن مسلمان: متاهل شده ام و ۱۸۰ درجه متفاوت!

وقتی در ابتدای فصل گذشته انگشتش را پای قرارداد با پرسپولیس گذاشت، انتقادات شروع شد. خیلی ها محسن مسلمان را معضل و آفت بعدی پرسپولیس می دانستند؛ پرسپولیسی که خیلی وقت نبود از داستان پیام صادقیان و حاشیه هایش رها شده بود و پیام صادقیان را به درب خروج از باشگاه راهنمایی کرده بود.
 همسر محسن مسلمان همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان پرسپولیس نامزد محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها
او در پنج هفته اول لیگ حتی فرصتی برای بازی پیدا نکرد البته نتایج بد پرسپولیس هم فضای اطراف باشگاه را سنگین کرده بود. اولین حضورش در دیدار جام حذفی مقابل پیکان هم فاجعه بار بود. برانکو بعد از پایان مسابقه اعلام کرد ۱۴ بازیکن نسبت به مسلمان برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی اولویت دارند و رسانه ها نوشتند پایان عصر ستاره نزدیک شده است.
هافبک بااستعداد تیم ملی امید کم کم از چشم مربی ها امی افتاد؛ لوکا بوناچیچ، علی دایی، گل محمدی، اسکوچیچ و… اما او ایستاد و رسیدن به پرسپولیس برانکو انگار سکه شانسی بود که جلوی پایش افتاد. این روزها دیگر کسی نام محسن مسلمان را کنار حاشیه ها به یاد نمی آورد؛ پسری که به قول گزارشگرهای فوتبال «بازگشتی رویایی» را تجربه کرد. ستاره شماره ۷۷ پرسپولیس که بلافاصله بعد از پایان لیگ، جشن ازدواجش را هم برگزار کرده، به نظر می سد به دنبال ادامه مسیر جدیدی است که در زندگی اش درست کرده.
همسر محسن مسلمان همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان پرسپولیس نامزد محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

با توجه به شرایطی که فصل گذشته در فولاد داشتی، کمتر کسی فکر می کرد به پرسپولیس بیایی، البته انتقاداتی هم به انتقال تو به پرسپولیس وجود داشت.

این بار دوم بود که به پرسپولیس می آمدم و در مرحله قبلی نیم فصل خوبی در این تیم داشتم و دوست داشتم دوباره در ترکیب پرسپولیس بدرخشم و این بار خاطره بهتری توی ذهن هواداران باقی بگذارم. در ابتدای فصل از سوی نزدیکان باشگاه درخواست مذاکره شد. به خاطر اینکه برانکو هم روی من نظر داشت، تصمیم گرفتم به پرسپولیس بیایم و از این انتخابم واقعا خوشحالم. واقعا برایم مهم بود که دوباره به پرسپولیس برگردم و از اول همه چیز را شروع کنم.

اما در ابتدای فصل واقعا شرایط برایت فاجعه بار بود و هیچ نشانی از آن بازیکن تاثیرگذار و تکنیکی و خوب نداشتی.

به هر حال من متی از فوتبال دور بودم و از نظر روحی هم در ابتدای فصل شرایط خوبی نداشتم. نیمکت نشینی و دور بودن از ترکیب باعث شده بود نتوانم عملکرد خوبی داشته باشم اما وقتی با برانکو صحبت کردم و با شرایط کاری اش آشنا شدم، روی خودم کار کردم. به خودم قول داده بودم امسال به وضعیت فوتبالم سر و سامان بدهم.
این مهم ترین آرزوی فوتبالی ام در شروع سال بود. برانکو هم خیلی کمکم کرد. باور نمی کنید وقتی باشگاه تصمیم گرفت قرارداد برانکو را تمدید کند، من از او خوشحال تر بودم. همین که هواداران هر جایی من را می بینند، به من لطف دارند و با اینکه قهمرمان نشده ایم از عملکرد ما تشکر می کنند؛ یعنی محسن مسلمان به آرزوی فوتبالی اش رسیده است.

اما برانکو در شروع فصل می گفت تو انتخاب چهارم او برای حضور در ترکیب هستی. هادی نوروزی، امید عالیشاه، فرشاد احمدزاده و بعد از آن نوبت به تو می رسید. این مسئله از نظر روحی رو تو تاثیر نمی گذاشت؟

درست است. بازیکن جوانی هستم اما این طور نیست که سال او فوتبال حرفه ای ام باشد یا بی تجربه باشم که از رقابت بترسم. توی پنج هفته اول لیگ برتر فکر کنم فقط ده دقیقه بازی کردم. بعد بازی جام حذفی مقابل پیکان بود که آنجا هم از خودم راضی نبودم و نمایش خوبی نداشتم اما سال ها در لیگ برتر بازی کرده ام و مطمئن بودم که فوتبال روی دیگری هم دارد و نوبت من هم خواهدرسید. به خودم قول داده بودم که به ترکیب اصلی برسم.
مدام توی ذهنم مرور می کردم که وقتی به ترکیب برگردم، دیگر اجازه نمی دهم جایگاهم را از من بگیرند. اگر ببینید، همین طور هم شد. رسیدم به ترکیب اصلی و گفتم محسن حالا وقتش رسیده که حقت را از فوتبال بگیری و باور کنید خیلی برای رسیدن به ترکیب زحمت کشیدم. من سابقه تمرین پشت دروازه ذوب آهن را هم در سنین نوجوانی داشتم و شبیه این روزها خیلی دیده بودم و می دانستم روزی نوبت من هم خواهم رسید و برای این مسئله تلاش کردم تا هم از نظر بدنی و هم نظر تاکتیکی و فنی خودم را به خواسته برانکو ایوانکوویچ نزدیک کنم.
همسر محسن مسلمان همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان پرسپولیس نامزد محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

تجربه کارکردن با مربیان خارجی را هم داشتی؟ اصلا یکی از همین خارجی ها تو را به سطح اول فوتبال باشگاهی رساند؟

بله. با اینکه جورجویچ نتایج خوبی با ذوب آهن نگرفت و اخراج شد اما پایه موفقیت های ذوب آهن را او گذاشت و من هم در تیم او بازی در لیگ برتر را شروع کردم. سابقه کارکردن با مربیان خارجی این تجربه را به من داده بود که مطمئنا مربی خارجی در وهله اول به سود تاکتیکی و نتیجه تیمش فکر می کند و بازیکنانی به ترکیب اصلی خواهندرسید که به تفکرات تاکتیکی او نزدیک شوند. برانکو هم در این مدت صحبت های زیادی با من داشت و در نهایت توانستم با کمک تمرینات اختصاصی و انفرادی و تیمی به خواسته و تفکرات او نزدیک شوم. در شروع فصل بعد از تمرینات گروهی حتما توی زمین می ماندم و انفرادی هم تمرین می کردم.

شادی گل هایت هم در این فصل حسابی سوژه شد و در نهایت نزدیک بود کشته هم بدهد. حتی مهدی رحمتی هم در داربی حسابی شاکی بود. چرا این نوع شادی را داشتی؟!

اصلا منظور خاصی نداشتم. با فرشاد احمدزاده دوستی نزدیکی دارم و همین مسئله باعث شد تصمیم بگیریم شادی دونفره ای اجرا کنیم. اصلا این طور نبود که برنامه ای برای ناراحت کردن کسی داشته باشیم. بازی اول برابر ذوب آهن بود و همه تصور کردند که به خاطر مشکلم با کادر فنی ذوب آهن و بیرون آمدن از باشگاه است. اما این طور نبود. بعد از آن هم به قول شما نزدیک بود یک نفر کشته شود چون در باز با صبا علی آقا (دایی) به شدت ناراحت شده بودند و باورتان نمی شود حدود یک ساعت فقط از او عذرخواهی می کردیم!
مهدی رحمتی هم توی داربی زیر فشار بود و آمد گفت نباید این کار را می کردید. حتی مازیار زارع هم خیلی عصبانی شده بود آمد پیش ما اما هیچ واکنشی به هیچ کدام اینها نشان ندادیم. دیدی که تا روز پایانی لیگ هم این شادی را ادامه دادیم و متوجه نمی شوم چرا عده ای می گویند به خاطر شخص یا چیزهای دیگری بوده است. ما فقط تصمیم گرفتیم تا پایان فصل در هر دیداری که گل می زنیم این حرکت را انجام دهیم.
همسر محسن مسلمان همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان پرسپولیس نامزد محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

چه شد که پرسپولیس انتهای جدولی و قعرنشین تبدیل به تیمی مدعی در لیگ برتر شد و درنهایت، جام را با تفاضل گل از دست داد؟

به هر حال در ابتدای فصل شرایط آن طور که مدنظرمان بود، پیش نرفت. ما جام را به خاطر شروع بدمان در لیگ برتر از دست دادیم. ناهماهنگی ها، بازی های خارج از خانه و البته داوری ها هم باعث شده بود نتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم اما خوشبختانه توانستیم ورق را برگردانیم و از فرصت هایمان استفاده کنیم. ما مستحق قهرمانی در جام حذفی هم بودیم اما وداع بد و تلخی با جام حذفی داشتیم.
این اصلا حقمان نبود و می توانستیم حداقل به قهرمانی جام حذفی برسیم. در لیگ برتر هم تا ثانیه آخر جنگیدیم و همه چیز را در زمین اجرا کردیم. کاری نیست که نکرده باشیم و الان وقتی یادش بیفتیم، حسرت بخوریم و بگوییم اگر این جور می شد، اوضاع فرق می کرد اما شانس با ما یار نبود و نتایج به سود ما رقم نخورد.
الان هم ناراحت نیستیم و تلاشمان را برای فصل آینده خواهیم کرد تا از همان هفته اول مثل تیمی قدرتمند وارد مسابقات شویم و از همان ابتدا قدر هر گل و امتیاز را بدانیم. امسال از این نظر تجربه بزرگی برای همه ما بود. چیزی که برای ما ارزش داشت، این بود که هوادارانمان در پایان بازی سورپرایز ویژه ای برای ما داشتند و با وجود از دست رفتن قهرمانی، تشویقمان کردند و این روحیه ما را بازگرداند و همیشه قدردان آنها خواهیم بود. با بچه ها هم قسم شده ایم که فصل بعد برای هواداران جبران کنیم.

و اما ازدواج، تصمیم جالبی گرفتی و به نظر می رسد در مسیری که دنبال کرده ای بتواند کمک زیادی به تو کند. مشکلی از نظر تمایلات رنگی و فوتبالی و… با همسرت نداری؟

همه چیز حل شده است و من فقط بله و چشم می گویم! اما فارغ از شوخی از اینکه ازدواج کرده ام راضی ام و مطمئن هستم این اتفاق بزرگ، تغییر خوب زندگی ام خواهدبود. از زمانی که متاهل شده ام صددرصد تغییر کرده ام و تمام تلاشم را برای اتفاقات خوب در زندگی ام به کار بسته ام. اصلا بنویسید محسن مسلمان ۱۸۰ درجه با آدمی که قبلا می شناختید، متفاوت است.
همسر محسن مسلمان همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان پرسپولیس نامزد محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

با بازی هایی که در فصل داشتی همه تصور می کردند در اردوی تیم ملی حضور داشت باشی اما در دومین اردو نیز غیبت داشتی و نامی از محسن مسلمان توسط کی روش برده نشد.

من تمام تلاشم را برای پرسپولیس کردم و در وهله اول بازیکن این تیم هستم. عملکردم کاملا مشخص است و این را می دانم که هر مربی نظر شخصی خودش را دارد و نمی خواهم وارد این بحث شوم.
من برای تیم ملی در سن پایین تر هم بازی کرده ام و در لیست کی روش هم بوده ام. حالا اگر دعوت نمی شوم، حرفی ندارم و تلاش می کنم برای پرسپولیس که شرایط خاصی دارد و همیشه بازی در این باشگاه مشکل است، کم نگذارم. آرزوی همه این است که در بالاترین سطح باشند و من هم رویای حضور در تیم ملی را دارم و این حس را پنهان نمی کنم.

ستاره این فصل پرسپولیس از حاشیه هایی که پشت سر گذاشت، می گویدقلیان تعطیل!؟

با وجود سن کمت تجربه همکاری با مربیان خارجی داخلی زیادی را داشته ای. برانکو، کی روش، منصوریان، وینگادا، دراگان اسکوچیچ و… با کدام یک راحت تر بودی؟

من تمرین می کنم و این چیزی است که از ابتدای فوتبالم یاد گرفته ام. هر مربی خواسته های خودش را دارد. من چالش زیادی با مربیانم نداشته ام و تا جایی که توانسته ام نظر همه آنها را جلب کرده ام اما در ارتباط با رابطه مناسب با مربیانم مطمئنا با آقای منصوریان رابطه ای فراتر از مربی و بازیکن داشتیم. به هر حال او در کنار من بازی کرده بود و خیلی راحت بودیم.
با کی روش هم شرایط خوبی داشتم و دوست دارم بار دیگر به تیم ملی برسم و اکنون تمرکزم را روی این مسئله گذاشته ام. برانکو هم سبک خاص خودش را دارد و از اینکه به او اعتماد کردم، خوشحالم، من توانستم زیر نظر او به خواسته هایم برسم و تلاشم را بیشتر خواهم کرد.

رابطه تو با علیرضا منصوریان این قدر خوب بود که اتفاقاتی مثل هتل ارم کیش رخ دهد؟ ماجرایی که ماه ها برای تو حاشیه درست کرد؟ (اشاره به قلیان کشیدن بازیکنان تیم امید در هتل)

نمی دانم این حاشیه ها و شایعات برای چه ساخته شد. مگر می شود بازیکنی در کنار مربی اش قلیان بکشد. خودتان یک لحظه این را مجسم کنید توی ذهنتان. این بزرگ ترین و احمقانه ترین حاشیه ای بود که برای من ساخته شد. بعد هم یک نفر آمد پشت خط برنامه نود و گفت اینها پول ما را هم حساب نکرده اند و از این جورچیزها.
کل جریان همین است که می گویم؛ ما در هتل ارم حضور داشتیم و باید برابر کره قرار می گرفتیم؛ پولی که آن آقا مدعی اش بود، مربوط به این بود که اسپانسر ما قرار بود تمام هزینه ها را برعهده بگیرد و ما پولی پرداخت نمی کردیم. بعد از ظهر، قبل از تمرین چای و نسکافه سفارش دادیم و خوردیم که این مسئله در پکیج مربوطه جزء برنامه همیشگی تغذیه ما نبود. این آقا این پول را دریافت نکرده بود و باید فدراسیون جداگانه فاکتور آن را پرداخت می کرد.
در ضمن این را هم بگویم که روزی که این آقای مسئول کافی شاپ مدعی شده بود این اتفاق رخ داده و ما قلیان کشیده ایم، اصلا در اردوی تیم ملی امید نبودیم. من، پیام صادقیان و امین حاج محمدی زودتر هتل را ترک کرده بودیم. ما با نفت بازی داشتیم و علی دایی گفته بود اگر نیایید، دیگر در تیم حضور نخواهیدداشت. امین هم آن زمان بازیکن نفت بود. این مسئله برای همه حل شده است و ما در آن مسئله هیچ نقشی نداشتیم و امیدوارم هواداران هم ما را در آن دخیل ندانند و موضوع را فراموش کنند. قلیان تعطیل شد و تمام.
همسر محسن مسلمان همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان پرسپولیس نامزد محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان اینستاگرام محسن مسلمان ازدواج فوتبالیست ها

حاضری به جنجالی ترین سوال این سال ها جواب بدهی؟ بازی داربی و خط خوردن ناگهان از لیست علی دایی که خیلی ها آن را به استقلالی بودنت ارتباط دادند. گفته می شد چون مادرت استقلالی است و شرایط پرسپولیس در آن روز خیلی خب بوده از تو خواسته در ترکیب تیم به میدان نروی و به علی دایی گفتی نمی توانی بازی کنی و او با عصبانیت تو را از لیست خط زده است.

اصلا این طور نیست. این شیطنت خبرنگاران است و ماجرا آن طور که می گویند، نیست. درست است مادرم خیلی فوتبالی است و شاید تمایلات رنگی هم داشته باشد اما چنین اتفاقی نیفتاد. وقتی من در پرسپولیس بازی می کنم، مسلمان عاشق بازی من است و دوست دارد پرسپولیس برنده باشد. بقیه اش هم حواشی ای بود که خبرنگاران برایم ساختند.
منبع : هفته نامه همشهری جوان – حمید ابراهیمی
ازدواج فوتبالیست ها اینستاگرام محسن مسلمان بیوگرافی محسن مسلمان عروسی محسن مسلمان نامزد محسن مسلمان همسر بازیکنان پرسپولیس همسر فوتبالیست ها همسر محسن مسلمان


ادامه مطلب ...

بیوگرافی مهسا جاور و همسرش محسن محمدسیفی +عکس و مصاحبه

بیوگرافی مهسا جاور و همسرش محسن محمدسیفی +عکس و مصاحبه

مهسا جاور (متولد ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۳) قایقران روئینگ زن اهل زنجان است. او همسر محسن محمدسیفی ووشوکار ایرانی است.

حضور در بازی‌های آسیایی

وی توانست در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴ به میزبانی کره جنوبی، اینچئون به همراه سولماز عباسی، حمیرا برزگر و نازنین ملائی در ماده چهار نفره جفت پاروی سبک‌وزن بانوان، به جایگاه سوم و نشان برنز بازی‌ها دست یابد.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور

instagram mahsajaver

محسن محمدسیفی Mohsen Mohammadseifi متولد ۱۳۶۸ در زنجان ووشوکار ایرانی است که مدال طلای بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگ‌ژو و ۲۰۱۴ اینچئون و مدال نقره قهرمانی جهان تورنتو ۲۰۰۹ را به دست آورده‌است. زاده‌ی ۱۳۶۸ استان زنجان و شهر زنجان است. وی در محله‌ی بیسیم زنجان زندگی می کند. ووشوی حرفه‌ای خود را از سن ۱۵ سالگی زیر نطر استاد موحدنیا آغاز نموده و به تیم ملی راه یافته است و در رشته ی تربیت بدنی دانشگاه آزاد زنجان در حال تحصیل است.

ووشو مردان
بازی‌های آسیایی
طلاگوانگ‌ژو ۲۰۱۰۶۰ ک‌گ
طلا۲۰۱۴ اینچئون۶۵ ک‌گ
قهرمانی جهان
نقرهتورنتو ۲۰۰۹۶۰ ک‌گ
جام جهانی سانشو
طلاچین ۲۰۱۰۶۰ ک‌گ

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور

عکس های جدید مهسا جاور در اینستاگرام

بعد از بازیهای آسیایی اینچئون در سال ۲۰۱۴ خبر ازدواج ملی‌پوش قایقرانی با قهرمان ووشوی جهان رسانه‌ای شد و اسفندماه ۹۳ مهسا جاور و محسن محمد سیفی عقد کردند تا جدیدترین زوج ورزشی ایران لقب بگیرند. در واقع بازی‌های آسیایی اینچئون و همچنین گوانگجو پیوند دهنده این دو بوده است.

محسن محمد سیفی ووشوکار تیم ملی ایران با همت مثال زدنی خود تمام افتخارات ووشو را به دست آورده و مطمئنا اگر این رشته در المپیک هم حاضر بود او مدال این بازی ها را هم به دست می‌آورد. تمامی این افتخارات در حالی به دست آمده که شرایط برای سیفی بر وفق مراد نبوده و با سختی به این اهدافش رسیده است.

او ثابت کرد که با تلاش می توان به چیز های ارزشمندی رسید. یکی از باارزش‌ترین خواسته‌هایی که او به آن رسیده همسرش است. ازدواج با مهسا جاور ملی‌پوش قایقرانی بانوان که مدال برنز بازی های آسیایی را کسب کرد به گفته سیفی یکی از خواسته‌های ارزشمندی بوده که با تلاش به آن رسیده است.

زندگی دو ورزشکار در کنار هم در نگاه اول سخت به نظر برسد اما از نگاه این زوج، ورزشکار بودن یکی از مهم‌ترین ملاک‌های ازدواجشان بوده است.

محسن محمد سیفی و مهسا جاور با حضور در ایسنا از آشنایی خود، نحوه ازدواجشان و البته تصمیم‌های آینده صحبت کردند. مهسا جاور از استرس و نگرانی‌اش زمان مسابقه های سیفی گفت. صحبت‌ها، شوخی‌ها و البته تعریف‌های جاور از سیفی نشانی از یک رزمی کار خشن نداشت و ثابت کرد که حضور در یک رشته رزمی ارتباطی به اخلاق یک ورزشکار ندارد.

اشک‌های سیفی بعد از مدال‌های پرشمارش و البته صحبت‌هایش درباره وابستگی به خانواده نشان داد که سیفی خارج از سکوی مبارزه تفاوت زیادی با سیفی زمان مبارزه دارد.

داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگجو می‌شناسم. قبل از بازی‌های آسیایی گوانگ‌جو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد می‌شناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازی‌های آسیایی اینچئون شروع شد.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور

* ابتدا از خانم جاور شروع می‌کنیم که برای حضور در المپیک تلاش می‌کند. حدود ۷ ماه تا آغاز بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ باقی مانده است. شرایط و اردوهای تیم ملی قایقرانی برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟

مهسا جاور: در حال حاضر در اردوهای کسب سهمیه المپیک هستم و اردیبهشت سال ۹۵ مسابقه‌های کسب سهمیه المپیک شروع می‌شود. در دوماه آینده دو اردوی برون مرزی داریم. اردوی دوم را در تهران به تازگی به پایان رساندیم. در اردوی بعدی یک مسابقه انتخابی داریم که نفرات اعزامی به اردوی هلند مشخص می‌شوند. این اردو اول تا آخر بهمن برگزار می‌شود. به احتمال فراوان یک اردو هم در کیش داریم و بعد به تهران برمی‌گردیم. ۴ فروردین به چین می‌رویم و بعد از یک ماه هم راهی کره جنوبی می‌شویم تا در مسابقه های کسب سهمیه المپیک شرکت کنیم.

محسن محمد سیفی: در تمام طول این مدت که مهسا در اردو است، من باید تنها باشم.

*آقای سیفی شما هم مسابقه‌های جهانی را پشت سر گذاشتید ، رقابت‌ها چگونه بود؟

محسن محمد سیفی: خوشبختانه رقابت‌های جهانی خیلی خوب بود. برای حضور در این رقابت‌ها حدود سه ماه اردو داشتیم. یک مسابقه جام پارس هم برگزار شد و حتی تیم ملی چین هم به ایران آمد. بعد از آن ترکیب تیم برای رقابت‌های جهانی مشخص شد و خداراشکر در لیست ووشوکاران اعزامی بودم و توانستم مدال طلای جهان را هم به دست بیاوریم.

* در این رقابت‌ها هم روند قهرمانی های شما ادامه داشت.

محسن محمد سیفی: اصلا دیگر این مدال طلا به چشم نمی‌آید. باید یک بار ببازم ببینم شرایط چگونه است. الان دیگر کسی این مدال را تحویل نمی‌گیرد و برای همه عادی شده است.

* قطعا سیفی در هر مسابقه ای که شرکت می‌کند از او انتظار کسب بهترین نتیجه را دارند.

محسن محمد سیفی: قطعا من باید بیشتر تلاش کنم. هر وقت از مسابقه برمی‌گردم مدالی که گرفتم را واقعا فراموش می‌کنم. از همین رقابت‌ها هم که برگشتم پس فردای آن روزی که رسیدم تمرین کردم و اصلا استراحت آنچنانی انجام ندادم چرا که باید برای تیم پارس جنوبی در لیگ مسابقه می‌دادم و قطعا کسی که می‌خواهد در آن رقابت‌ها مسابقه بدهد با وجود اینکه شاید از لحاظ فنی از من پایین‌تر باشد ولی قطعا تمام تلاش خود را انجام می‌دهد که من را ببرد. به همین خاطر مجبورم خوب تمرین کنم و آمادگی‌ام را حفظ کنم تا مشکلی پیش نیاید.

* روزی می‌رسد که شما رکورد کسب مدال‌های طلای ووشوی جهان را بشکنید؟

محسن محمد سیفی: رکورد مدال‌های طلای جهان در اختیار حمیدرضا قلی پور است ولی اگر مجموع مدال‌ها(جهانی و بازیهای آسیایی) را بخواهیم در نظر بگیریم مدال‌های من بیشتر است. برای من اصلا بحث رکورد مهم نیست اما مهم‌ترین رقابتی که در ووشو برگزار می‌شود بازی‌های آْسیایی است که من ۲ طلا دارم. من تمام تلاشم را انجام می‌دهم تا زمانی که هستم خوب باشم و شرایط به گونه ای نباشد که من را به زور اعزام کنند و بگویند چون این عقبه خوبی دارد به رقابت‌ها برود. اصلا این شرایط را دوست ندارم و می خواهم تا زمانی باشم که از نظر بدنی و ذهنی بتوانم به مدال طلا برسم. قطعا آخرین بازی که مدال طلا بگیرم بعد از آن دیگر مسابقه نمی دهم یعنی با طلا خداحافظی می‌کنم نه اینکه ببازم و بعد بروم.

*تا چه زمانی ووشو را به صورت حرفه‌ای ادامه می‌دهید؟

محسن محمد سیفی: فکر می‌کنم نهایتا تا بازی‌های آسیایی اندونزی ادامه بدهم و بعید می‌دانم بعد از آن هم باشم. واقعا همین الان هم انگیزه آنچنانی ندارم ،‌نه اینکه سیر شده باشم اما من به هر مدالی که در ووشو وجود دارد رسیده‌ام. زمانی هم که شرایط اردوها کمی متفاوت می‌شود انگیزه ام برای ادامه کم می شود. اگر محیط کاری خوب باشد و اذیت نشوم تا بازی‌های آسیایی هستم.

* این رفتارهای نا مساعد به چه دلیل است؟

محسن محمد سیفی: کسانی که در اوج هستند و مدال‌های زیادی می‌گیرند بیشتر در چشم هستند. این موضوع تبعاتی دارد و در اردوها اذیت می‌شوند. آن‌ها مجبورند یک سری مسائل را تحمل کنند چرا که بقیه بچه هایی که به اردو می‌آیند به این پیشکسوتان نگاه می‌کنند و آنها را الگو قرار می‌دهند. به همین خاطر اوضاع کمی سخت است مخصوصا الان که متاهل شده‌ام شرایط سخت‌تر است و تحمل تنهایی را ندارم. قبلا این طور نبود و واقعا من می‌توانستم ۱۲ ماه در اردو باشم و هیچ مشکلی نبود چرا که فقط خودم بودم اما الان سخت است چرا که دلتنگ می‌شوم.

* بسیاری از ووشوکاران و ورزشکاران در طول دوران قهرمانی خود فراز و نشیب زیادی دارند اما شما اینگونه نبودید.

محسن محمد سیفی: قبلا هم گفتم من هر زمانی که از مسابقه‌ای برمی گردم و مدال می‌گیرم خیلی زود آن مدال را فراموش می‌کنم. گاهی اوقات بچه ها می گویند محسن تو تازه قهرمان شده‌ای بازهم تمرین می‌کنی؟ من هم در جواب می گویم که قهرمان بودم. زمانی که از سکو پایین می‌آیم همه چیز تمام می‌شود. هیچ وقت در باد مدال‌هایی که کسب کردم نخوابیده‌ام و هربار که از مسابقه برمی گردم حس می‌کنم وظیفه ام سنگین تر شده است. هر مدالی که می گیرم بیشتر به چشم می‌آیم و خیلی ها دوست دارند که من را شکست بدهند. نه اینکه من شخص خاصی باشم اما این را دوست دارند چون می خواهند خودشان دیده شوند. در مسابقه های لیگ یک نفر دو امتیاز از من گرفت و خیلی خوشحال بود حالا این را در نظر بگیرید که روزی بتواند من را شکست بدهد. به همین خاطر می گویم که وقتی از مسابقه ها برمی گردم بلافاصله تمرین می‌کنم. مهسا هم از نزدیک دیده که حتی اگر در زنجان باشم روزی دو جلسه تمرین را حتما دارم و این گونه نیست که تلاشی نکنم. می خواهم همیشه خوب باشم و همین باعث می‌شود در زمان شروع اردوها من با ۸۰ درصد آمادگی حاضر باشم اما دیگران با ۴۰ یا ۵۰ درصد آمادگی می‌آیند.

محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت!

*خانم جاور وضعیت شما برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟

مهسا جاور: در مسابقه‌های آسیایی که اردیبهشت برگزار می‌شود فقط دو سهمیه در قایق تک نفره سنگین وزن و دو نفره سبک وزن به ما تعلق می‌گیرد. من در حال حاضر سنگین وزن هستم و نمی‌خواهم در سبک وزن باشم هر چند در اینچئون سبک وزن بودم. خوشبختانه آمادگی من خوب است. در قهرمانی آسیا موفق شدم رکورد ایران را جابه جا کنم و یک زمان خوب را بر جای بگذارم اما در عین ناباوری رکوردهای آسیا به یک باره تغییر و خیلی پیشرفت کرد. به رقیب‌های اصلی‌ام برای کسب سهمیه در آسیا رسیده‌ام و امیدوارم این روند پیشرفتم را ادامه بدهم تا با مدال خوش‌رنگ‌تر سهمیه المپیک را هم بگیرم.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
مهسا جاور

* اگر قرار باشد در دو نفره هم برای المپیک پارو بزنی، ترکیب تیم چه تغییری می‌کند؟

مهسا جاور: هنوز هیچ چیز مشخص نیست. در حال حاضر ۶ نفر در اردو هستیم و ماه آینده یک تست برگزار می‌شود و بعد از آن ۴ نفر در اردو می‌مانند. بستگی به این دارد که قایقرانان باقی مانده سبک وزن باشند یا سنگین وزن. در ضمن ترکیب اصلی اعزامی یک ماه مانده به آغاز رقابت‌ها مشخص می‌شود و بعد کادر فنی تصمیم لازم را می‌گیرد.

*با توجه به نتایجی که قایقرانان آب‌های آرام کسب کردند، فشار روی ملی‌پوشان روئینگ بسیار زیاد است.

مهسا جاور: آب‌های آرام ما هیچ سهمیه‌ای نگرفت و با وضعیتی که پیش آمده متاسفانه فقط روئینگ شانس کسب سهمیه دارد. امیدوارم روئینگ بتواند سهمیه المپیک را بگیرد.

*علت ناکامی آب‌های آرام را چه چیزی می‌دانید؟ این امکان وجود دارد که در روئینگ هم این نتایج تکرار شود؟

مهسا جاور: ورزشکاران آب‌های آرام برای تمرین کردن نسبت به روئینگ کار آسان‌تری دارند چون یک پیست استاندارد در ایران دارند و شرایط آن‌ها در پیست آزادی مناسب است. درست است که تعلیق و فشار روی همه قایقرانی بود چرا که اردوها یکی در میان برگزار می‌شد و وضعیت فدراسیون خیلی بد بود ولی آن‌ها حداقل یک پیست استاندارد داشتند. ما روئینگی‌ها هنوز هم یک پیست استاندارد نداریم. یعنی تمرین اصلی خودمان را هیچ گاه نمی‌توانیم در ایران انجام بدهیم و حتما باید یک اردوی برون مرزی برای ما گذاشته شود و یا اینکه در سدهای اطراف شهر تمرین کنیم که قطعا برای خانم‌ها خیلی دشوار است. برخی مواقع به مکان‌هایی می‌رویم که اصلا اطراف‌مان هیچ چیز وجود ندارد. در اکثر سدهای ما امکانات زیادی وجود ندارد و فقط خودت هستی و خودت و یک سد.

*شرایط فعلی روئینگ ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مهسا جاور: خوشبختانه بچه‌های روئینگ به اردوهای برون مرزی خوبی اعزام شدند. با این اردوهای برون مرزی که برای ما تدارک دیده شده شرایط خیلی بهتر شده است که نتایج ما در آسیا هم این موضوع را نشان داد. همان طور که گفتم رکوردهای مسابقه‌های قهرمانی آسیا به یکباره پیشرفت کرد و من با ۷:۴۹ برنز گرفتم. همه کشورها سرمایه‌گذاری مناسبی روی قایقرانی انجام می‌دهند و اندونزی که هیچ گاه در روئینگ مدال نمی‌گرفت امسال موفق شد مدال‌های زیادی را کسب کند چرا که برنامه‌ریزی خیلی خوبی داشت.

من اگر با یک دختر عادی ازدواج می‌کردم نمی‌توانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقه‌ها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم می‌شد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر می‌کنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمی‌دانند که باید روزی ۷ ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.

*آقای سیفی قبل از اعزام به مسابقه‌های قهرمانی جهان همه عقیده داشتند این بهترین ترکیب تیم ملی ووشو است اما باز هم همان ۳ مدال طلا به دست آمد. چه زمانی می‌توانیم چین را بگیریم؟

محسن محمد سیفی: با این وضعیت خیلی سخت است که به چینی ها برسیم و نمی‌توانیم در چنین شرایطی آن‌ها را بگیریم. واقعا در جهانی خیلی وحشتناک به این تیم باختیم. دو ملی‌پوش ایران با ووشوکاران چینی بازی کردند که هردو با اختلاف زیاد باختند. اصلا خوب بازی نکردند و به نظرم خیلی سخت است که به این زودی چینی‌ها را بگیریم. مگر اینکه ووشو ایران چند سطح از وضع موجود بالاتر برود. یعنی بچه‌های جوان طوری تمرین کنند که از تکنیک‌ چینی‌ها عقب نمانیم چرا که در حال حاضر ما از لحاظ تکنیکی از چین عقب‌ هستیم. شرایط بچه‌ها در رقابت‌های رودررو حتی نزدیک هم نبود و اختلاف فاحشی وجود داشت.

من فکر می‌کنم فدراسیون و دکتر علی نژاد باید تدابیری بیندیشند که ما بتوانیم به چینی‌ها نزدیک شویم. اگر به چین نزدیک شویم یعنی می‌توانیم باقی کشورها را به راحتی شکست بدهیم. این موضوع را در نظر بگیرید که مسابقه‌های جهانی دو سال بعد در روسیه است و سه قدرت برتر دنیا ایران، روسیه و چین حضور دارند. قطعا روس‌ها یک تیم منسجم‌تری می‌آورند و حریف قدری می‌شوند. بعد از پشت سر گذاشتن روسیه باید به فکر چین باشیم. با این وضعیتی که ووشوی ایران دارد فکر می‌کنم که هم در کازان روسیه و هم در بازی‌های آسیایی اندونزی به مشکل برمی‌خوریم.

امیدوارم دکتر علی نژاد کاری کند و کادر فنی تمرین‌های ویژه و یا هر کاری که فکر می‌کنند نیاز هست را انجام بدهند تا ما بتوانیم به سطح بالاتری برسیم. یک واقعیتی است که در نهایت من و حمید قلی‌پور یک روز باید کنار برویم. آیا ما جایگزین داریم که دو سال بعد در مسابقه‌های جهانی مدال بگیرند؟ این‌ها جای کار زیادی دارد. دکتر علی‌نژاد ۲۴ ساعته در فدراسیون زحمت می‌کشد ولی خب واقعیت این است که ما از چینی‌ها عقب هستیم. امیدوارم روزی بتوانیم به آنها برسیم. البته چینی‌ها خودشان یک سری کارها را انجام می‌دهند. برای مثال یک تکنیک را اضافه می‌کنند و یا یک سری قوانین را عوض می‌کنند اما ابتدا روی آن کار می‌کنند و بعد آن را به صورت قانون می‌آورند و به این ترتیب آن‌ها با آمادگی کامل و آشنا به قوانین پا به مبارزه می‌گذارند اما ما تا بخواهیم عادت کنیم باز هم قانون تغییر می‌کند.

*حضور مربی کشتی در تمرین‌ها برای شما خوب بود و روی عملکردتان تاثیری داشت؟

محسن محمد سیفی: بد نبود اما آقای رضایی منش ریزه‌کاری‌ها را به ما می‌گفتند و این گونه نبود که کشتی‌ را فنی به ما یاد بدهند. چند فن مخصوص را یاد دادند. البته تاثیر خودشان را گذاشتند اما مقابل چینی‌ها هیچ کاری نتوانستیم انجام بدهیم. اگر در هر ۵ وزن چین نماینده داشت چه اتفاقی رخ می‌داد؟ شاید از ۵ نفر ما در بهترین حالت دو نفر موفق به کسب پیروزی می‌شد. ناگفته نماند که پیش از مسابقه‌های جهانی در رقابت بین ایران و چین همه بچه‌ها خوب مبارزه کردند.

* اگر قوانین تغییر کند و همه کشورها بتوانند در تمام وزن‌ها نماینده داشته باشند قطعا کار برای ما سخت‌تر می‌شود.

محسن محمد سیفی:فکر نمی‌کنم این اتفاق رخ بدهد مخصوصا اینکه فدراسیون جهانی ووشو سهمیه‌های تیم‌ها را محدود کرده که دیگر کشور‌ها هم بتوانند مدال بگیرند. اگر قرار باشد تیم‌های ایران، روسیه و چین در ۱۱ وزن نماینده داشته باشند قطعا در ۱۰ وزن چین طلا کسب می‌کند.

* با توجه به شرایط موجود آیا نیازی هست که مربی چینی برای تیم ما به کار گرفته شود یا خیر؟

محسن محمد سیفی: مربی‌های ایرانی بد نیستند ولی سطحی که چینی‌ها دارند از ما بالاتر و دو قدم از ما جلوتر هستند. نمی‌دانم آن‌ها چه تمرین‌هایی انجام می‌دهند ولی بازیکنان‌شان در حین مسابقه اصلا کم نمی‌آورند و خیلی عادی هستند و آمادگی جسمانی بالایی دارند؛ علم ورزش آن‌ها بالاست. من فکر می‌کنم بهتر است فدراسیون یک تعداد از مربیان را به چین بفرستد تا دوره‌های مربی‌گری را طی کنند. یک سری دوره‌های بدنسازی هم در اروپا برگزار می‌شود و قطعا حضور ایرانی‌ها در چنین دوره‌هایی تاثیرگذار است و مربیان به‌روزتر می‌شوند و پییشرفت می‌کنند و در نهایت وضعیت ما بهتر می‌شود. ما در بازی‌های آسیایی اندونزی کار سختی داریم و سخت‌تر از آن دو سال بعد در جهانی کازان روسیه است. در آن رقابت‌ها قطعا روسیه هم برای ما دردسرساز می‌شود چرا که میزبان است. اگر می‌خواهیم در این دو مسابقه هم موفق باشیم باید از همین الان شروع کنیم.

* در این مقطع نیاز به مربی چینی وجود دارد؟ اگر از چین مربی بخواهیم آیا آن‌ها مربی خوبی به ما می‌دهند؟

محسن محمد سیفی: قطعا اگر فدراسیون بخواهد آن‌ها مربی خوبی به ایران می‌دهند ولی این بستگی به این دارد که فدراسیون تصمیم به این کار دارد یا خیر. مربی تالو آقایان و مربیان خانم‌ها هم خیلی خوب بودند.

* خانم جاور همان طور که در حال حاضر همه از شما توقع کسب سهمیه المپیک را دارند آیا امکانات هم به همان اندازه در اختیار شما قرار می‌گیرد یا خیر؟ قطعا المپیکی‌ شدن امکانات المپیکی هم می‌خواهد.

مهسا جاور: اگر بگویم که امکانات خوب است دروغ گفته‌ام چون این گونه نیست. اگر کل امکانات قایق و پاروی قایقرانی را بخواهیم برای تیم ملی در نظر بگیریم در کل ۵ عدد است و ما فقط ۵ نفر خانم در اردو داریم. اگر باشگاه خیلی معمولی کشورهای دیگر را در نظر بگیریم حداقل ۳۰ تا ۴۰ ورزشکار روئینگ دارند. اگر از فدراسیون بپرسیم که چند Rower دارد می‌گوید ۵ قایقران. رکسانا دهقان هم از کانادا به ایران آمده و برای کسب سهمیه المپیک برای قایقرانی ایران تمرین می‌کند و با او ۶ نفر شده‌ایم. الان ما چند نفر ثابت هستیم. اگر یک روز ما روئینگ را کنار بگذاریم اوضاع به ۴ سال قبل برمی‌گردد که ما هیچ مدالی نمی‌توانستیم بگیریم و باید منتظر بمانیم تا دوباره نسل جدیدی رو شود.

متاسفانه ما پشتوانه‌ای در روئینگ بانوان ایران نداریم. اگر یکی از ما آسیب ببیند هیچ امیدی برای کسب مدال نیست. در کل باید بگویم که امکانات نیست. امکانات ما کاملا مختصر و مفید است. نمی‌توان گفت پیست آزادی بهترین پیست ایران است. وقتی تعداد زیاد می‌شود واقعا شرایط تمرین سخت می‌شود و پاروهای بچه‌ها به هم برخورد می‌کند. ما از نظر امکانات واقعا ضعیف هستیم. اگر این اردوهای برون مرزی ما نبود در واقع هیچ چیزی برای بهتر شدن وجود نمی داشت.

* شرایط استعدادیابی از قایقرانان جوان ما هم خیلی مناسب نیست.

مهسا جاور: یک سال پیش به ما اعلام کردند که قرار است چهار پایگاه قایقرانی در انزلی، زنجان، ارومیه و همدان راه‌اندازی شود ولی هیچ قایق و پارویی نبود. وقتی قایق و پارو به تیم ملی دادند دیگر هیچ چیز باقی نماند. الان خیلی از بچه‌های جوانان هستند که استعدادهای خوبی دارند و ما شاهد بودیم که با یک اردو یک قایقران به آمادگی بالایی می‌رسد ولی چون امکانات نیست خیلی زود از اردو خط می‌خورند هرچند فدراسیون تمام تلاش خود را انجام می‌دهد که بچه‌ها به بهترین نحو تمرین کنند اما نبود پیست و امکانات اصلی ما را دچار مشکل می‌کند و باعث محدودیت می‌شود.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
مهسا جاور در بازیهای آسیایی

* با این امکانات همه از شما توقع کسب سهمیه دارند؟

مهسا جاور: قطعا اگر به مسابقه‌ها برویم همه انتظار دارند که سهمیه بگیریم. فکر می‌کنم کلیه رشته‌های ایران این گونه است و همه انتظار دارند که جدا از همه مشکلات این سهمیه به دست بیاید. ما هم تلاش می‌کنیم که سهمیه را بگیریم ولی خب راه خیلی دشوار است.

* آقای سیفی شما از امکانات فدراسیون ووشو بگویید. آیا این امکانات در حد حرفه‌ای هست یا خیر؟

محسن محمد سیفی: خوشبختانه شرایط ووشو از لحاظ امکانات خوب است و هیچ کاستی وجود ندارد. کل ورزش ایران به گونه‌ای است که هیچ گاه در شرایط عالی امکاناتی نبوده است اما من فکر می‌کنم که در ووشو نسبت به دیگر رشته‌های رزمی شرایط بهتری حاکم است و ما سالن اختصاصی و کمپ خوبی داریم. شرایط ایده‌آل نیست اما خوب است چرا که در هیچ کجای ورزش ایران امکاناتی در سطح عالی وجود ندارد. هرچند حقوق ما کم است اما همان هم سر موقع پرداخت می‌شود و این موضوع جای خوشحالی دارد.

* مردان ورزشکار به دلیل آنکه تمام وقت خود را صرف تمرین می‌کنند هیچ شغل دیگری ندارند. این موضوع زمانی که شما ورزش را کنار می‌گذارید مشکل‌ساز نمی‌شود؟

محسن محمد سیفی: بعد از بازی‌های آسیایی اینچئون به مسئولان ارشد استان و بقیه مسئولان گفتم که حداقل یک شغلی به من بدهند. من اگر همین الان بخواهم از ورزش خداحافظی کنم هیچ کاری بلد نیستم. برای برخی افراد شرایط حضور در ارگان‌های دولتی مهیا شده اما هنوز نوبت به من نرسیده است. پیگیر آن هستم که این شرایط برای من هم ایجاد شود و قول مساعدت نیز داده اند. زمانی که من مجرد بودم می‌توانستم با نان بربری خالی هم روزم را سپری کنم اما الان نمی‌توانم. اگر بخواهید زندگی را به خوبی اداره کنی حتما باید یک حقوق و شغل خوب داشته باشی. در بهترین شرایط من ۵ سال دیگر می‌توانم مسابقه بدهم و حتی مشخص نیست که در این مدت حتما مدال بگیرم. همین الان هم که من مدال طلای جهان را گرفته‌ام مشخص نیست که چه زمانی پاداش ما پرداخت می‌شود. من برای تمرین‌هایم ۵۰ میلیون خرج می‌کنم و بعد پاداشی که می‌گیرم شاید حدود ۳۰ میلیون باشد که باید با آن بدهی‌ام را پرداخت کنم. امیدوارم مسئولان به ورزشکاران بها بدهند و برای کسانی که مدال‌های بازی‌های آسیایی، جهانی و المپیک دارند شغلی در نظر بگیرند تا خیال‌شان راحت باشد که بعد از دوره قهرمانی می‌توانند درآمد داشته باشند. البته مسئولان استان نسبت به من لطف دارند و پیگیر برخی مسائل هستند. زمانی هم که از مسابقه‌های جهانی آمدم مسئولان استان به استقبال‌مان آمدند و پاداشی هم به من پرداخت کردند.

نمایندگان زنجان چهار مدال در تمامی ادوار بازیهای آسیایی گرفته‌اند که دو مدال توسط برادران روحانی و دو مدال توسط من گرفته شده است. برادران قهرمان کاراته حالا در زنجان کارمند اداره گاز هستند. امیدوارم شغلی داشته باشم که بتوانم همزمان با کار کردن مسابقه دهم.

پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.

*وزارت ورزش اعلام کرده است که از همسران بانوانی که بتوانند سهمیه المپیک بگیرند تقدیر میکند.

محسن محمد سیفی: پس من باید تلاش کنم که مهسا حتما سهمیه المپیک را بگیرد(باخنده). ما اسفندماه سال گذشته باهم عقد کردیم. واقعا می‌گویم که در این مدت یک ماه کامل کنار هم نبودیم. یا من اردو بودم یا مهسا. اگر فرصتی هم به دست آمده زمانی بود که ما ۳ ماه در تهران اردو داشتیم که اوایل همان سه ماه هم مهسا همراه تیم به اردو رفت. حضور در ایسنا فرصت خوبی بود تا ما بتوانیم بالاخره کنار هم باشیم(باخنده). بنابراین شرایط ما بسیار سخت است و اگر سهمیه و موفقیتی به دست می‌آید تلاش و سختی فراوانی پشت آن است.

* از همه مباحث فنی و ورزشی که بگذریم، بهتر است درباره نحوه آشنایی تان صحبت کنید که در نهایت منجر به ازدواج ملی‌پوش قایقرانی با ملی پوش ووشو ایران شد.

محسن محمد سیفی: داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگجو می‌شناسم اما هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. قبل از بازی‌های آسیایی گوانگ‌جو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد می‌شناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازی‌های آسیایی اینچئون شروع شد. برخی از دوستان در تیم ملی قایقرانی مخصوصا محسن شادی، از او بسیار تعریف کردند و تاکید می‌کردند که اگر او را دوست داری حتما ازدواج کن و نگذار از دستت برود. بعد از آنکه از بازی‌های آسیایی اینچئون آمدیم به خانواده گفتم و بعد از آن به خواستگاری رفتیم و خیلی زود هم جواب مثبت دادند. اصلا من را اذیت نکردند و خیلی راحت همه چیز مهیا شد. حتی گاهی اوقات مهسا جلوی خوابگاه ما می‌آمد و گریه می‌کرد.(با شوخی و خنده)

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
محسن محمد سیفی

مهسا جاور (خطاب به سیفی): همه چیز خیلی راحت بود؟

محسن محمد سیفی: از شوخی که بگذریم اما من اصرار زیادی کردم و او ابتدا قبول نمی‌کرد. از من شناخت داشت اما شناختش خوب نبود و فکر می‌کرد که می‌خواهم او را گول بزنم. بالاخره بعد از اصرار فراوان شناخت بهتر شد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و من خیلی خوشحالم که او کنارم است. فکر می کنم اگر مهسا نبود نمی‌توانستم یک شخص دیگری را به مانند او پیدا کنم. خدا را شاکرم که یک دختر خوب نصیب من شده است.

* قطعا مشکلات زیادی در ورزش حرفه‌ای وجود دارد. زمانی که صحبت ازدواج شما با هم به میان آمد چقدر به این موضوع فکر کردید که زندگی با یک ورزشکار دشوار است؟

محسن محمد سیفی: قطعا یکی از دلایل انتخاب من ورزشکار بودن مهسا بود. اگر قرار بود که من با یک دختر عادی ازدواج کنم چه رخ می‌داد؟ واقعا سخت است که به یک خانواده‌ای که با زندگی ورزش حرفه‌ای آشنا نیست بگویی که ماه‌ها در اردوی تیم ملی هستی. پدر مهسا در ابتدا اصلا درباره شرایط ورزشی من سوالی نپرسید و فقط درباره اینکه بعد از پایان دوران ورزشکاری‌ام چه کاری انجام می‌دهم سوال کرد چرا که خودش کاملا شرایط را درک می‌کرد و می‌دانست که چه مسیری را باید طی کنیم. من اگر با یک دختر عادی ازدواج می‌کردم نمی‌توانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقه‌ها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم می‌شد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر می‌کنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمی‌دانند که باید روزی ۷ ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.

مهسا جاور: قطعا موضوع همان گونه است که محسن می‌گوید. رشته من نسبت به محسن اردوهای طولانی‌تری دارد و شاید فقط ۴ یا ۵ روز مرخصی داشته باشم. فکر نمی‌کنم کسی این موضوع را قبول کند که من ۲۱ روز نباشم. مخصوصا در جامعه ما که اصلا انتظار نمی‌رود که یک خانم ۲۱ روز تنها در اردو باشد.

*پس ازدواج با یک قهرمان سختی های خودش را هم دارد؟

محسن محمد سیفی: شاید مهمترین سختی آن این است که به دلیل حضور در اردوها گه گداری همدیگر را می بینیم. از اسفند سال گذشته که نامزد کردیم نزدیک به ده ماه گذشته اما یک ماه هم کنار هم نبوده‌ایم. چون یا مهسا در اردو بود یا من. به طور مثال مهسا چند روز در اردو به سر می برد و سه روز استراحت دارد که در آن سه روز نیز من اردو بودم و در کل تنها یک روز در کنار هم بودیم. جالب است زمانی که اردوهای من در تهران آغاز شد خوشحال شدم که همزمان در تهران هستیم اما مهسا یک ماه با تیم به چین رفت بعد از آن نیز یک ماه در اسپانیا اردو داشتند و بعد نیز به میانه رفتند که نتوانستیم یکدیگر را ببینیم. البته از قدیم گفته اند دوری و دوستی (باخنده)

مهسا جاور: من هم با همسرم موافقم که مهمترین سختی دوری از یکدیگر است و زمان کمی همدیگر را می‌بینیم. اما زندگی با یک قهرمان سرشناس واقعا سخت است. حرف و حدیث هایی ایجاد می کنند که هضم کردن برخی از آنها برایم سخت است. شاید محسن مرد است و تحمل بیشتری دارد ولی برای خانم ها تحمل سخت تر است. اما باید با همه صحبت ها کنار بیاییم.

*زندگی مشترکتان را از چه زمانی آغاز خواهید کرد؟

محسن محمد سیفی: انشالله از سال بعد زندگی مشترکمان را آغاز خواهیم کرد. فکر می کنم شهریور ماه زیر یک سقف برویم.

*چطور شد که سمت قایقرانی و ووشو رفتید. خصوصا قایقرانی رشته خاصی است و به دلیل کمبود امکانات جوانان کمتر به این رشته گرایش پیدا می کنند. چون نمی توان قایق را برای تمرین هر کجا برد.

مهسا جاور: رشته قایقرانی در هر شهری امکانات تمرینی ندارد. در زنجان نیز هیچ مکان تمرینی وجود ندارد. یکی از مهمترین معیارهای این رشته قد بلند است. زمانی که من وارد روئینگ شدم این رشته یک سال بود که به ایران آمده بود. آن زمان مربی من خانم ذوالقدر در اردوی تیم ملی بودند. ما در زنجان تمرینات هوازی و استقامتی را آغاز کردیم که آن زمان به ما گفتند که برای انتخابی تیم ملی به تهران خواهیم رفت. ما خندیدم که تیم ملی کجا و ما کجا! اما می رویم شانس خود را امتحان کنیم. یک مربی خارجی آن زمان در ایران بود که از من تست وزنه و دویدن گرفت و در نهایت ما در قایق نشستیم. اولین باری که من نشستن در قایق را تجربه کردم در اردوهای تیم ملی بود. بر اساس آمادگی های فیزیکی به اردو دعوت شدیم و در اردوها با قایق تمرین کردم و تقریبا تا حالا مداوم در اردوها بوده‌ام. در ابتدا چون با قایق تمرین نداشتم نمی دانستم چطور است. بعد از گذشت یک سال علاقه مند شدم و به قایقرانی وابستگی پیدا کردم.

محسن محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت! یکی از دوستان در نزدیک منزلمان باشگاه رزمی داشت و از من دعوت کرد، که آن زمان شروع فعالیت من در رشته رزمی بود و خوشبختانه شور و هیجان من به راه راست هدایت شد.

بعد به اطرافم دید دعوا نگاه نمی کردم و ورزشکار شدم. فعالیت در رشته های رزمی باعث می شود که انسان آرام تر شود. سال ۸۳ به ووشو وارد شدم زیرا این رشته رقابتهای جهانی داشت و در بازیهای آسیایی نیز مهم بود. سال ۸۴ تیم ملی یک اردو در زنجان داشت که در آن مقطع یک مربی چینی هدایت تیم ایران را بر عهده داشت. من هم به اردو دعوت شدم که مربی چینی از من خوشش آمد و خواست که در اردوی جوانان در تهران حاضر شوم. یک هفته در اردو بودم اما ترکیبشان تکمیل شده بود. سال بعد از آن به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شدم که به دلیل شکستگی از ناحیه پا نتوانستم در اردو بمانم. بعد از بهبود آسیب دیدگی به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم که در مسابقات قهرمانی آسیا برنز گرفتم. در مسابقات جهانی ۲۰۰۹ نقره جهان را گرفتم و از آن سال به بعد حدود شش سال است که در هر مسابقه ای شرکت کرده‌ام به قهرمانی رسیدم.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
مهسا جاور در بازیهای آسیایی ۲۰۱۴

* بسیاری از قهرمانان به طور اتفاقی ورزشکار می شوند اما هردوی شما از طریق استعداد یابی هر چند به صورت نصف و نیمه کشف شدید.

محسن محمد سیفی: اصولا استعدادیابی درست و اصولی در کشور نداریم. محسن شادی قهرمان قایقرانی که یکی از دوستان خوب من است، سر زمین در حال کشاورزی بوده است که به طور اتفاقی به او گفته اند در قایق بنشیند و پارو بزند و حالا می‌بینیم موفق‌ترین قایقران ایران است. او استعداد ذاتی داشته است.

*برخی از ورزشکاران خصوصا در رشته های رزمی و کشتی از مسیر قهرمانی منحرف می شوند و چند نمونه از این ورزشکاران به سمت کار خلاف رفته اند.

محسن محمد سیفی: این به خاطر عقبه‌ای است که داشته اند. شرایط محل زندگی و دوستانی که در کودکی داشته اند باعث شکل گیری رفتار آنها در سنین پایین شده است. وقتی از ورزش جدا می شوند اگر به گذشته خود علاقه داشته باشند دوباره به ابتدا برمی‌گردند. شاید در ورزش موفق نمی شوند و راه اشتباه را انتخاب می کنند. برخی رشته ها مافیایی هستند و یک عده خاص به اردو دعوت می شوند و ممکن است ورزشکاری که به اردو دعوت نشود از این سمت هم ضربه بخورد. در بازیهای آسیایی ۲۰۱۰ با کشتی فرنگی در یک جا بودیم که بابک قربانی در آن سال طلا گرفت اما به دلیل یک ضد و خورد آن اتفاقات برایش افتاد و در زندان خودکشی کرد. او اگر زنده بود به مدال های زیادی می رسید. محسن سیفی در همان مکان به دنیا آمده و گذشته‌مان در آنجاست. امیدوارم من اینچنین نشوم(باخنده).

من در زندگی شخص و ورزشی به هر چه می خواستم رسیده ام. در بازیهای آسیایی ۲۰۰۲ بوسان حسین اوجاقی طلا گرفت و خدا بیامرز محمد آقایی به نقره رسید، که در آن زمان از ته دل می خواستم این اتفاق برای من هم بیفتد که خوشبختانه به تمام آرزوهای ورزشی‌ام رسیدم.

* فیلم های رزمی روی شما تاثیری داشته است؟

محسن محمد سیفی: فیلم های رزمی نگاه می کردم اما آن باعث نشد که به سمت ووشو بیایم. از آن فیلمها بیشتر برای دعوا استفاده می کردم(باخنده).

* الگوی ورزشی‌تان کیست؟

زمانی که خواستم ووشو را شروع کنم خیلی دوست داشتم مثل حسین اوجاقی باشم. با او چند سال هم تیمی بودم و حالا نیز مربی تیم ملی است.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
محسن محمد سیفی و مهسا جاور

مهسا جاور: از جایی که من به طور اتفاقی به رشته قایقرانی آمدم هیچ نظری در خصوص قهرمانان این رشته نداشتم. بهترین قهرمان این رشته محسن شادی بود. انسان سعی می‌کند سمت بهترین ها برود. در آن زمان که من قایقرانی را شروع کردم خانم ها عباسی و فرج پور مدال آسیایی داشتند.

*اردوهای شما بیشتر در تهران است، برای آینده کجا را برای زندگی انتخاب می کنید؟

مهسا جاور: قطعا زنجان

محسن محمد سیفی: من هم زنجان. من بسیار عاطفی و وابسته خانواده هستم. آنطور که در زنجان می توانیم زندگی کنیم در تهران نمی شود. شهرستانی بودن خوب است. به لحاظ کاری و حضور خانواده هایمان در زنجان زندگی در این شهر برای ما بهتر است.

*خانم جاور از بازی های آسیایی اینچئون بگویید که یکی از عوامل آشنایی شما بود.

جاور: بازیهای آسیایی اینچئون دومین مسابقه رسمی بود که من در بخش بزرگسالان شرکت کردم. سال قبل از آن به قهرمانی آسیا رفتیم و سال قبل از آن نیز در رده جوانان بودم. در بازیهایی آسیایی قانونی گذاشتند که اگر سر خط استارت نرسم از کلیه ارنج هایی که در آنها بودم حذف می شوم. ما فقط در بخش چهار نفره سبک وزن بازیهای آسیایی شرکت کردیم که خوشبختانه برنز گرفتیم. در اینچئون مسابقه سختی بود و در حالیکه باران شدیدی می بارید در کمال ناباوری ما را به سر خط بردند. هر مسابقه هم با ۲۰ دقیقه تاخیر آغاز شد.

* در بازیهای اینچئون پیگیر نتایج آقای سیفی بودید؟

مهسا جاور: محل اقامت من با محسن فاصله زیادی داشت. محسن شادی مثل برادر من بود و من را زن داداش صدا می کند. زمانی که بازی همسرم شروع می شد سریعا به من اطلاع می داد.

محسن محمد سیفی: من بازی فینال مهسا را دیدم و حسابی روحیه گرفتم.

* آقای سیفی که مسابقه می دهند با توجه به اینکه رزمی کار هستند چه حسی پیدا می کنید؟

مهسا جاور: پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.

محسن محمد سیفی: من آدم آرامی هستم و براساس تجربه هایی که دارم و تعداد دفعاتی که در رقابت ها شرکت کرده‌ام استرس ندارم. اما زمانی که مسابقه های مهسا شروع می شود بسیار استرس دارم و استرسم به حدی است که حتی نمی توانم بخوابم.

شاید استرس مهسا بیشتر باشد چون ورزش من زد و خورد دارد. البته اگر مهسا از قایق بیفتد کار یک سره می شود(باخنده) اما واقعا استرس نتیجه او را دارم. حداقل با مدال تمام مدت هایی که دوری هم را تحمل کردیم جبران می‌شود. قایقرانی رشته ای فوق‌العاده سخت است. ووشو از نظر فشار بدنی و استقامتی با قایقرانی قابل قیاس نیست. هشت دقیقه با تمام وجود پارو زدن کار هر کسی نیست. مخصوصا روئینگ که رشته سنگینی است. بعد از دیدن حالتی که محسن شادی بعد از مسابقه فینال داشت متوجه شدم بسیار رشته نفس گیری است.

*بعد ازدواج برخی قهرمانان ورزش را کنار می گذارند. شما برای آینده ورزشی خود بعد از شروع کردن زندگی مشترکتان چه تصمیمی دارید؟

مهسا جاور: محسن هیچ مخالفتی با ادامه دادن ورزش من ندارد. اگر با او باشد دوست دارد تا بازیهای آسیایی ادامه دهم تا با هم در این رقابتها حضور داشته باشیم. شرایط اردویی من بسیار سخت است. ۲۱ روز در اردو هستیم و تنها سه روز مرخصی دارم. اردوهای ما از آنجایی که طولانی است دوام آوردن در آن سخت است. زندگی متاهلی مسئولیت دارد اینکه من در اردو باشم محسن در زنجان، برایم سخت است. البته من فعلا تا المپیک تصمیم دارم ادامه دهم. اگر شرایط فراهم باشد می توانم در زنجان تمرین کنم. اگر همکاری کنند می توانم ادامه دهم. اگر هم بخواهم کم تمرین کنم از رقبا عقب می مانم زیرا قایقرانی به تمرین زیادی احتیاج دارد. زمانی که از مسابقات اصلی بر می‌گردیم حدود دو هفته استراحت داریم اگر در همان دو هفته هم تمرین نکنیم عقب می مانیم. تداوم تمرین در این رشته بسیار مهم است.

*آقای سیفی آیا ممکن است در آینده یک سری شرایط ایجاد شود که دوست نداشته باشید همسرتان ورزش را ادامه دهد؟

محسن محمد سیفی: یک سری شرایط ممکن است پیش بیاید که مسابقه را ادامه ندهد اما من مشکلی با ورزش او ندارم. من در زندگی شخصی بسیار آرام هستم. در خانه شرایط بر عکس است. مهسا ووشوکار است و من قایقران! معمولا بحث ها را به شوخی می گیرم تا حل شود زیرا پارو سنگین است و تحمل ضربه آن را ندارم(باخنده).

*اصولا این ذهنیت هست که رزمی کاران انسان های خشنی باشند. آیا شما نیز در ابتدا این تصور را داشتید؟

مهسا جاور: همه ابتدا از دور این تصور را دارند. زمانی که محسن به خواستگاری‌ام آمد، مادرم گفت که او رزمی کار است ممکن است دست بزن داشته باشد، خوب فکرت را بکن. اما واقعا آنطور که محسن گفت در خانه شرایط برعکس است. همه فکر می کنند که محسن چون در رشته رزمی، کار می کند خشن باشد و من که یک رشته استقامتی را دنبال می کنم آرام باشم. اما جای ما برعکس است. من فکرهایی در ابتدا در خصوص محسن داشتم، اما وقتی با او ازدواج کردم متوجه شدم که فردی بسیار آرام و خوب است.

همسر مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی اینستاگرام مهسا جاور
محسن محمد سیفی و مهسا جاور

* شما دوست دارید که ورزش را تا مربی گری ادامه دهید؟

محسن محمد سیفی: قطعا به مربیگری فکر نمی کنم زیرا وقتی من مسابقه می دهم خودم هستم و استرس و مدال برای خودم است. اما وقتی مربی تیم شوی مسئولیت تمام افراد تیم با مربی است. هر اتفاق و نتیجه ای رخ دهد مربی مسئول است. استرس مربی چند برابر ورزشکار است. مربی ها هیچگاه مثل ورزشکاران مدال و پاداش نمی گیرند. به طور مثال ممکن است ورزشکاری که در المپیک مدال می گیرد دویست سکه هدیه بگیرد اما به مربی نهایت بیست سکه می‌دهند. فشار و استرس مربی گری با روحیات من سازگار نیست مگر اینکه در آینده به حدی به لحاظ علمی و تجربی پیشرفت کنم که بتوانم یک تیم را به خوبی آماده کنم. اگر هم مربیگری را شروع کردم با اینکه مدال زیادی کسب کرده‌ام اما مربی بزرگسالان نمی شوم. حتما سعی می کنم از پایین ترین سطح شروع کنم و مربی تیم های پایه باشم. اما در این مقطع به مربی گری فکر نمی کنم.

مهسا جاور: دنیای مربی گری با ورزشکاری متفاوت است. یک ورزشکار نمی تواند ادعا کند که چون ورزشکار خوبی بوده پس می‌تواند مربی خوبی هم شود. من خودم را در حدی نمی بینم که مربی توانمندی شوم اما ممکن است در حد استعدادیابی در استانم فعالیت کنم.

*با این همه مشغله ادامه تحصیل داده اید؟

محسن محمد سیفی: مهسا دختر درسخوانی است. من را هم مجبور می‌کند درس بخوانم(با خنده). من تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی در دانشگاه آزاد تمام کرده ام و قصد دارم از بهمن ماه برای کارشناسی ارشد اقدام کنم. ورزشکار مطرحی باشی و تربیت بدنی بخوانی اساتید کنار می آیند. دانشگاه آزاد با من همکاری زیادی کرده است. قطعا کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد ادامه می دهم. من دوست ندارم بی سواد باشم و فردا اگر کسی در خصوص ورزش و تغذیه از من سوال کرد دوست دارم بتوانم پاسخگو باشم. ورزشکاران در گذشته به این اندازه ادامه تحصیل نمی دادند اما حالا شرایط تغییر کرده است.

مهسا جاور: دانشگاه یک مشغله بزرگ برای من است. من دانشجوی تربیت بدنی در دانشگاه سراسری هستم. برای مرخصی گرفتن دچار مشکل هستم. من باید به استاد اصرار کنم که حذفم نکند تا در جلسه امتحان حضور پیدا کنم. استاد های عملی من همگی از من امتحان می گیرند. اگر از همکلاسی هایم از ۲۰ نمره امتحان بگیرند نمره من از ۱۶ نمره محسوب می شود چون اساتیدم معتقدند که به دلیل غیبت های زیاد در کلاس ها حق من نیست که با دانشجوهای دیگر یکسان شوم. نوع دانشگاه من نقطه مقابل همسرم هستم.

*آقای سیفی حال که تنور انتخابات مجلس داغ است و با توجه به اینکه برخی قهرمانان به سیاست ورود کرده اند، آیا شما نیز علاقه‌ای برای پیوستن به رجل سیاسی دارید؟

من خیلی موافق سیاست نیستم. ورود به سیاست زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. من دوست دارم زندگی آرامی داشته باشم، دور از چشم همه و نمی‌خواهم که مردم خیلی به من توجه کنند، حتی اگر یک کارمند ساده باشم. اگر به فرض در شورای شهر یا مجلس عضو شوم دغدغه های زیادی خواهم داشت. معمولا زمانی که انتخابات شروع می شود کاندیداها برای تبلیغات سمت ما می‌آیند و می‌خواهند از من یک افساری درست کنند برای خودشان که من همیشه مخالفت کرده‌ام و هر کسی که با من تماس گرفته، گفته ام من صرفا ورزشکار و دانشجو هستم و علاقه ای به ورود به سیاست ندارم.

*سقف آرزوهایتان چیست؟

محسن محمد سیفی: امیدوارم ووشو روزی المپیکی شود که البته به حضور من در ووشو نمی رسد. قطعا ابتدا نیز تالو به المپیک وارد می شود. امیدوارم شرایط ووشو در جهان و ایران به اوج برسد. امسال برای اولین بار امتیازهای مبارزه در مسابقات جهانی مشخص بود و روی تابلو ثبت می‌شد که این ورود ساندا به المپیک را نیز نوید می دهد. من به همه آرزوهای شخصی ام رسیده ام. دوست دارم تا زمانی که جسم و ذهنم اجازه می دهد مبارزه کنم و هیچگاه دوست ندارم به زور اعزام شوم. اگر روزی حس کنم این اتفاق قرار است بیفتد از دنیای قهرمانی خداحافظی می کنم. آرزویم این است که تا زمانی که هستم در بهترین شرایط باشم.

مهسا جاور: سقف آرزوی ورزشکاران، بازیهای المپیک است. امیدوارم بتوانم که سهمیه المپیک ریو را کسب کنم و به یک نتیجه خوب در المپیک برسم.

*حرف پایانی؟

محسن محمد سیفی:‌از خانواده ام تشکر می کنم و همچنین از پدر و مادر مهسا که از وقتی داماد خانواده آنها شدم من را مثل پسرشان دوست دارند. برای من زحمت زیادی کشیده اند. از مهسا تشکر می کنم که شرایط را برای ورزش کردن من فراهم کرده است و از من حمایت می‌کند. امیدوارم او سهمیه المپیک را بگیرد. اگر واقع بینانه نگاه کنیم در این مقطع مدال المپیک در قایقرانی بعید است. امیدوارم که مهسا رکوردی را ثبت کند که چند سالی بماند. ان‌شاء الله که زندگی خوبی باهم داشته باشیم. باید از رامین موحدنیا که ووشو را زیر نظر این مربی شروع کردم تشکر کنم که تمام مدال‌ها را کنار او به دست آوردم.

مهسا جاور: من ابتدا از شما تشکر می کنم که ما را دعوت کرده اید. از محسن که همیشه حامی من بوده سپاسگزارم. او در تمام شرایط کمکم می کند. امیدوارم زندگی خوبی با هم شروع کنیم.

گفتگو از خبرنگاران ایسنا، شبنم روحی و سمیه حسن زاده

اینستاگرام مهسا جاور بیوگرافی محسن محمدسیفی بیوگرافی مهسا جاور همسر محسن محمدسیفی همسر مهسا جاور


ادامه مطلب ...

محسن تنابنده و همسرش ماه عسل کجا رفتند؟ +عکس و هزینه

محسن تنابنده در اینستاگرام خود تصویری از سفر ماه عسل خود منتشر کرد.

ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius

Mauritius

محسن تنابنده که سال گذشته ازدواج کرد، به همراه همسرش برای تعطیلات نوروز امسال به جزایر موریس رفت.

وی با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: ” اینم یه راه برای مسافرت در ایام نوروز که البته خطرش بسیار کمتر از رانندگی درجاده های کشور ،،،تورو خدا با احتیاط برونید ( اینجا جزیره موریس)”

ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius

instagram mohsen tanabandeh

موریس کشوری جزیره‌ای در جنوب غربی اقیانوس هند است که در حدود ۹۰۰ کیلومتری شرق ماداگاسکار واقع شده است. این جمهوری بجز جزیره موریس شامل جزیره‌های سنت برندون و رودریگوئس و جزائر آگالگا نیز می‌شود. موریس بخشی از جزایر ماسکارین بشمار می‌رود و جزیره فرانسوی رئونیون در ۱۶۰ کیلومتری جنوب غربی آن قرار دارد. پایتخت موریس شهر پورت لوئیس است.

وریس از جاذبه‌های توریستی متنوع و شگفت انگیزی بهره مند می‌باشد؛ علاوه بر سواحل بسیار زیبا، رودخانه، مرداب، کوه، جنگل‌های زیبا، گونه‌های جانوری و گیاهی فراوان، دهانه‌های آتشفشانی، آبشار و آثار تاریخی را نیز می‌توان در این جزیره رویایی مشاهده نمود. سازمان جهانی جهانگردی موریس را به عنوان یکی از ده مقصد برتر توریستی دنیا معرفی نموده‌است. مارک تواین، نویسنده مشهور آمریکایی، خالق آثاری از قبیل ماجراهای تام سایر، هاکلبری فین، شاهزاده و گدا جزیره موریس را چنین توصیف نموده‌است: “موریس نمونه‌ای از بهشت روی زمین است.”

ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius

تور ویژه عید نوروز ۱۳۹۵: موریس ۶ شب، ۷ روز

 

FOUR SEASONS RESORT MAURITIUS پورت لوئیس ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius Beau Champ ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۳,۰۵۰ دلار ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۵,۷۰۰ دلار ۴۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۸۰۰ دلار
LONG BEACH – Garden View View FB پورت لوئیس ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius EAST ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۱,۵۹۰ دلار ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۲,۱۵۰ دلار ۴۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۶۰۰ دلار
ONE&ONLY LE SAINT GERAN پورت لوئیس ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۲,۲۵۰ دلار ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۴,۰۰۰ دلار ۴۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۵۰۰ دلار
AMBRE Superior Garden View Room پورت لوئیس ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius Palmar ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۱,۳۵۰ دلار ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۱,۸۰۰ دلار ۴۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال
LONG BEACH – Garden View HB پورت لوئیس ویزا موریس جزیره موریس تور موریس بیوگرافی محسن تنابنده اینستاگرام محسن تنابنده Mauritius EAST ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۱,۴۹۰ دلار ۵۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۱,۹۵۰ دلار ۴۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال + ۵۰۰ دلار

خدمات تور:
بلیط رفت و برگشت با پرواز امارات، ویزای موریس، ۶ شب اقامت در هتل با صبحانه و شام، ترانسفر فرودگاهی ، تور لیدر فارسی زبان ، ۲ گشت با ناهار
گشت ها:
-گشت شهری یک روزه: شامل بازدید از قلعه قدیمی سیتادل، ابنیه تاریخی، ناهار، مرکز خرید باگاتل.
-کشتی کاتاماران :
تور یک روز کامل شامل غواصی سطحی ، بازدید از یک جزیره بکر، تماشای آبشار و یا دلفین ها، ناهار باربکیو
-گشت شهری نیم روزه زیر دریاییOptional Tour:
سوار بر زیردریایی در عمق ۳۵ متری و تماشای مناظر زیبا و حیرت انگیز اعماق دریا و صخره های مرجانی (۲۰۰ دلار)
توضیحات:
٭ نرخ ریالی فوق بر اساس دلار روز محاسبه می گردد.
٭ مسئولیت کنترل گذرنامه بعهده آژانس همکار می باشدو آژانس هواپیمایی هیچگونه مسئولیتی  نسبت به ممنوع الخروج بودن مسافر ندارد.
٭ مدارک لازم جهت ثبت نام :
اصل گذرنامه با حداقل ۷ماه اعتبار + %۵۰ کل مبلغ تور.
٭ در صورت کنسل نمودن تور هزینه بلیط کاملا سوخت شده و بابت هتل ۲
شب بصورت NO SHOW دریافت می گردد و بابت صدور بلیط هیچ وجهی مسترد نخواهد شد.
٭ بیمه برای مسافرین بالای ۶۰ سال اجباری بوده و مبلغ آن جداگانه مازاد بر مبلغ تور اخذ می گردد.
٭ مدارک جهت اخذ ویزا:
گذرنامه با حداقل ۷ ماه اعتبار ، مشخصات فردی مسافر،
یک قطعه عکس ۴*۳
٭ هزینه کودک زیر ۲ سال ۱۵۰۰۰۰۰ تومان می باشد.


ادامه مطلب ...

عکس‌های همسر محسن فروزان در اینستاگرام عامل محرومیتش از فوتبال

عکس‌های همسر محسن فروزان در اینستاگرام عامل محرومیتش از فوتبال

عکس های جنجالی نسیم نهالی همسر محسن فروزان در اینستاگرام

محسن فروزان دروازه‌بان سابق تیم استقلال که این فصل در خونه به خونه بابل بازی می‌کرد به مدت ۳ ماه از حضور در میادین رسمی محروم شد.

همسر نسیم نهالی همسر محسن فروزان همسر فوتبالیست ها مدل عروس دختر مدل ایرانی ثروت محسن فروزان بیوگرافی نسیم نهالی بیوگرافی محسن فروزان

این حکم توسط کمیته اخلاق صادر شده و دلیل آن هم عکس‌های شخصی این دروازه‌بان بوده که در فضای مجازی منتشر شده است.

طبق حکم کمیته اخلاق اجرای این مجازات به مدت ۶ ماه به صورت تعلیق در می آید و در صورت بروز تخلف از ناحیه این دروازه بان در مدت تعلیق حکم تعلیقی به مرحله اجرا در خواهد آمد.

 همسر نسیم نهالی همسر محسن فروزان همسر فوتبالیست ها مدل عروس دختر مدل ایرانی ثروت محسن فروزان بیوگرافی نسیم نهالی بیوگرافی محسن فروزان
بیوگرافی محسن فروزان

محسن فروزان مصردشتی ( متولد ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۷ – رشت) دروازه‌بان فوتبال می‌باشد. وی هم اکنون عضو تیم خونه به خونه است.

او فوتبال خود را از تیمهای پایه شهرداری خمام و پگاه گیلان آغاز کرد و در سن ۱۶ سالگی به تیم بزرگسالان پگاه گیلان پیوست. سپس برای انجام خدمت سربازیبه مدت دو سال (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸) به تیم نظامی ملوان بندر انزلی پیوست. وی پس از پایان خدمت سربازی به داماش رشت بازگشت. فروزان توسط فیروز کریمی به ترکیب اصلی داماش گیلان رسید.

محسن فروزان جزو بازیکنانی است که از آکادمی و پایه تیم فوتبال داماش گیلان به فوتبال ایران معرفی شده است.

وی سال ۱۳۸۹ به تیم فوتبال گسترش فولاد تبریز پیوست و پس از پایان فصل، در سال ۱۳۹۰ به باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز ملحق شد. فروزان در سال ۱۳۹۲ دوباره به گسترش فولاد بازگشت و با اتمام سال با قراردادی دوساله به تیم تراکتور سازی تبریز آمده او پس از مدتی قرارداد خود را با تراکتور سازی فسخ کرد. محسن فروزان در تیرماه سال ۱۳۹۳ با عقد قراردادی ۲ ساله به تیم فوتبال استقلال تهران پیوست.

همسر نسیم نهالی همسر محسن فروزان همسر فوتبالیست ها مدل عروس دختر مدل ایرانی ثروت محسن فروزان بیوگرافی نسیم نهالی بیوگرافی محسن فروزان

عکس نسیم نهالی همسر محسن فروزان

همسر نسیم نهالی همسر محسن فروزان همسر فوتبالیست ها مدل عروس دختر مدل ایرانی ثروت محسن فروزان بیوگرافی نسیم نهالی بیوگرافی محسن فروزان

.عاشقان چون عهد با جانان کنند
.جان شیرین بر سر پیمان کنند
ملکه من،وفادار تو خواهم بود،به هر لحظه،هرجا 💍💞💘
دوستاى عزیزم ،بعد از ٣ سال ما عشقمون رسمى شد،برامون دعا کنین زندگیمون پر از عشق باشه🙏🙏 ٩۵/۵/٧💍

نسیم نهالی مانکن و مدل لباس بی حجاب و پوزر عروس است

بیوگرافی محسن فروزان بیوگرافی نسیم نهالی ثروت محسن فروزان دختر مدل ایرانی مدل عروس همسر فوتبالیست ها همسر محسن فروزان همسر نسیم نهالی


ادامه مطلب ...

محسن تنابنده: اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز

[ad_1]

محسن تنابنده در اینستاگرام خود از هنرمند پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون یاد کرد.

محسن تنابنده در اینستاگرام خود از هنرمند پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون یاد کرد.

جوان؛ محسن تنابنده نویسنده مجموعه های پایتخت در اینستاگرام خود عکسی از اسدالله یکتا به همراه همسرش منتشر کرد و نوشت: "اسدالله خان یکتا و همسر بی همتا، اهالی سینما باشما بسیار خاطره دارند بازم برایمان خاطره بساز"

اسدالله یکتا  باز هم برایمان خاطره بساز

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

تصاویر متفاوت از چهره های مشهور در شبکه های …چهره های مشهور چهره های معروف این عکس هارا در اینستاگرام منتشر کردند احسان علیخانی شوخی کاربران با ساکنان قدیم وجدید کاخ سفید از …کاربران فضای مجازی پس از برگزاری انتخابات آمریکا کامنت های طنز خود را در شبکه های محسن تنابنده اسدالله خان یکتاوهمسربی همتا،، اهالی سینما محسنتنابنده محسن تنابنده خاطره دارند بازم برایمان خاطره بساز اقای یکتا بازی کردم وچند محسن تنابنده در صفحه اینستاگرامش از اسدالله خان یکتا یاد کرد محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره خاطره بساز اسدالله یکتا باز هم برچسب ها اسدالله یکتا اسدالله یکتا تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز خاطره دارند بازم برایمان خاطره بساز خاطره دارند بازم برایمان خاطره بساز خاطره دارند بازم برایمان خاطره بساز عکس هایی از پاکسازی میادین مین سال عکس هایی از پاکسازی میادین مین سال عکس هایی از پاکسازی میادین مین سال عکس هایی از پاکسازی میادین مین سال عکس هایی از پاکسازی میادین مین سال عکس هایی از پاکسازی میادین مین سال محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز اسدالله یکتا و همسرش به تنها آرزوی شان رسیدند اسداللهیکتاو اسدالله یکتا و همسرش به تنها آرزوی محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز اسدالله درویش امیری استاندار زنجان شد اسداللهدرویشامیری اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز محسن تنابنده در عکسی از اسدالله یکتا به محسن تنابنده احمد مهران فر در برنامه ۹۰ محسنتنابندهاحمد محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره محسن تنابنده در یک پست اینستاگرامی دفتری از جنس خشت چوب پر از خاطره دفتریازجنسخشت محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز محسن تنابنده در اینستاگرام خود از عکس همسر محسن تنابنده در جشن تولد همسرش عکسهمسرمحسنتنابنده عکس جدید محسن تنابنده و همسرش روشنک محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره موزیک ورزش و مطالب دیگر اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره بساز محسن تنابنده محسن تنابنده اسدالله یکتا باز ادونس سرچ گوگل ادونس سرچ گوگل گفتگو با محسن چاووشی خواننده مشهور و محسن تنابنده اسدالله یکتا باز هم برایمان خاطره


ادامه مطلب ...

طب سوزنی، دکتر محسن پرچمی، دارای گواهینامه بین المللی طب سوزنی از چین

[ad_1]

درمان قطعی انواع سردرد و میگرن:

 

طب سوزنی به سه طریق باعث درمان میگرن و انواع سردرد می شود :

1)افزایش جریان خون ناحیه سر که منجر به افزایش اکسیژن مواد غذایی کافی به منطقه سر می شود.

2)افزایش تغییرات شیمیایی خون که درنهایت منجر به تحریک و ترشح اندورفین ها می شود.

3)تاثیر برای سیستم پاراسمپاتیک که نهایتا منجر به کاهش استرس، انقباض عضلانی، اضطراب و کاهش تحریک پذیری می گردد.

مدت درمان در طب سوزنی از هفته ای سه یا چهار جلسه شروع می شود و به هفته ای دو جلسه کاهش پیدا می کند. شدت درد و تعداد حملات به تدریج بعد از جلسات اول و دوم کم می شود.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

ترک اعتیاد به سیگار و مواد مخدر: 

ترک معتادان به مواد مخدر با روش طب سوزنی نسبت به سایر روش های درمانی، از مزایای زیر برخوردار می باشد:

1-عدم مصرف داروهای شیمیایی

2- کاهش سندرم ترک اعتیاد (نسبت به سایر روش های درمانی، ناراحتی بسیار کمتری در زمان ترک خواهد داشت)

3-ایجاد آرامش و اعتماد به نفس در فرد معتاد

4-هزینه بسیار کمتر نسبت به سایر روش ها

5ـ طول مدت بسیار کم درمان (یک تا دو هفته)

6-درمان می تواند به صورت سر پایی انجام شود.

7-معمولاً پس از درمان، میل، هوس و کشش نسبت به مواد مخدر نخواهد داشت.

8- نتیجه درمان بسیار موفقیت آمیزتر از سایر روش ها می باشد.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان کمر دردهای حاد و مزمن : 

طول دوره درمان با متد طب سوزنی بسته به شدت درگیری می تواند متفاوت باشد. اما به طور معمول تعداد جلسات درمانی حدودا 15 تا 20 جلسه می باشد.

طب سوزنی با مکانیسم تحریک و ترشح اندورفین ها باعث کاهش درد و نهایتا بهبودی خواهد شد. توجه به توصیه ها و ورزش های موثر در این زمینه البته پس از فاز حاد بیماری می تواند سرعت بهبودی را افزایش دهد.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان قطعی چاقی عمومی و موضعی :

جلسات درمانی به صورت هفته ای 2 الی 3 جلسه امکان پذیر است و کاهش وزن 3 تا 4 کیلو امکان پذیر است  و رژِیم غذایی خاصی هم نیاز نیست  و در صورت تکرار پس از رسیدن به وزن ایده آل جهت جلوگیری از بازگشت، ماهی یک جلسه کافی می باشد. 

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین
دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان و متوقف کردن روند آرتروز :

انجام طب سوزنی در مفاصل بیمار خصوصا زانو و گردن باعث رفع گرفتگی و ریلکس شدن عضلات اطراف مفاصل مبتلا می شود  و بدین ترتیب باعث کاهش درد و التهاب می گردد، طول درمان بین 10 الی 15 جلسه می باشد  که بسته به شدت بیماری از درمان روزانه یا یک روز در میان تبعیت، انجام طب سوزنی همراه با برق و بادکش و ماساژ در روند بهبودی موثر است . 

  

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین
دکتر محسن پرچمی، طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

 درمان جوش و آکنه :

امروزه یکی از روش های بهبودی و درمانی آکنه استفاده از طب سوزنی می باشد. آکنه در وضعیت های مختلفی رخ می دهد و از نظر شدت هم درجات متفاوتی دارد. جوش های سر سفید، سر سیاه و جوش های کیستیک از انواع آن می باشد. 

گاهی آکنه های شدید بعد از بهبودی از خود اسکار (جای جوش) بجا می گذارند. این اسکارها می توانند از نظر جسمی مشکلات زیبایی و از نظر روحی احساس ناخوشایندی برای فرد داشته باشد.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان کولیت عصبی و رفلاکس: 

متخصصان طب سوزنی بر این باورند که انرژی و حرکت دستگاه و لوله گوارش باید به سمت نیروی جاذبه و پایین باشد. در مواردی که این حرکت در خلاف جاذبه زمین حرکت کرده و به سمت بالا معطوف باشد اختلالات زیادی در سیستم گوارشی بدن به وجود می آید که یکی از آن ها به وجود آمدن رفلاکس معده است.در این حالت درمانگر با کمک سوزن هایی که در نقاط خاصی از بدن بیمار می زند به تنظیم این انرژی و اصلاح حرکت سیستم گوارشی بدن به سمت جاذبه زمین کمک می کند. به این ترتیب مسئله رفلاکس در بیمار درمان می شود.

از طرفی باید توجه داشت که بسیاری از افراد مبتلا به رفلاکس به یبوست نیز مبتلا هستند چرا که حرکت رو به بالای سیستم گوارشی مانع از دفع مواد زائد در ورم روده هایشان می شود. به این ترتیب این افراد علاوه بر رفلاکس به یبوست نیز دچار می شوند که درمانگر با کمک سوزن ها می تواند هر 2 این اختلالات را درمان کند. 

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان پریودهای دردناک  یا دیسمن، درمان استرس و تنش عصبی، درمان افسردگی، درمان درد شانه و محدودیت حرکتی آن ( شانه منجمد ) از دیگر مزایای طب سوزنی می باشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

کد استانها شهر ها شهرستانها خبر فارسینام مرکز پیش شماره آذربایجان شرقی آذربایجان غربی ایلام اردبیل اصفهان جدیدترین خبرهای شهر یاسوج خبر فارسیآیین سیاسی و عبادی نماز جمعه از ساعت ظهر در مصلای امام خمینی ره یاسوج و مساجد جامع مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …مجله هارپرز بازار بریتانیا و چند نشریه مد اینترنتی دیگر، هر هفته فهرستی از خوش پوش عصر ایران وی از چهره های اصلی و کلیدی انقلاب اسلامی و همه مراحل جمهوری اسلامی بود کد استانها شهر ها شهرستانها خبر فارسی نام مرکز پیش شماره آذربایجان شرقی آذربایجان غربی ایلام اردبیل اصفهان بوشهر مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی مجله هارپرز بازار بریتانیا و چند نشریه مد اینترنتی دیگر، هر هفته فهرستی از خوش پوش ترین و جدیدترین خبرهای شهر یاسوج خبر فارسی آیین سیاسی و عبادی نماز جمعه از ساعت ظهر در مصلای امام خمینی ره یاسوج و مساجد جامع یا عصر ایران ارزش ندارد که آدمی برای مبارزه کردن با کوته فکران خود را آزرده سازد؛ زیرا پیروزی بر آنها هیچ


ادامه مطلب ...

طب سوزنی، دکتر محسن پرچمی، دارای گواهینامه بین المللی طب سوزنی از چین

[ad_1]

درمان قطعی انواع سردرد و میگرن:

 

طب سوزنی به سه طریق باعث درمان میگرن و انواع سردرد می شود :

1)افزایش جریان خون ناحیه سر که منجر به افزایش اکسیژن مواد غذایی کافی به منطقه سر می شود.

2)افزایش تغییرات شیمیایی خون که درنهایت منجر به تحریک و ترشح اندورفین ها می شود.

3)تاثیر برای سیستم پاراسمپاتیک که نهایتا منجر به کاهش استرس، انقباض عضلانی، اضطراب و کاهش تحریک پذیری می گردد.

مدت درمان در طب سوزنی از هفته ای سه یا چهار جلسه شروع می شود و به هفته ای دو جلسه کاهش پیدا می کند. شدت درد و تعداد حملات به تدریج بعد از جلسات اول و دوم کم می شود.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

ترک اعتیاد به سیگار و مواد مخدر: 

ترک معتادان به مواد مخدر با روش طب سوزنی نسبت به سایر روش های درمانی، از مزایای زیر برخوردار می باشد:

1-عدم مصرف داروهای شیمیایی

2- کاهش سندرم ترک اعتیاد (نسبت به سایر روش های درمانی، ناراحتی بسیار کمتری در زمان ترک خواهد داشت)

3-ایجاد آرامش و اعتماد به نفس در فرد معتاد

4-هزینه بسیار کمتر نسبت به سایر روش ها

5ـ طول مدت بسیار کم درمان (یک تا دو هفته)

6-درمان می تواند به صورت سر پایی انجام شود.

7-معمولاً پس از درمان، میل، هوس و کشش نسبت به مواد مخدر نخواهد داشت.

8- نتیجه درمان بسیار موفقیت آمیزتر از سایر روش ها می باشد.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان کمر دردهای حاد و مزمن : 

طول دوره درمان با متد طب سوزنی بسته به شدت درگیری می تواند متفاوت باشد. اما به طور معمول تعداد جلسات درمانی حدودا 15 تا 20 جلسه می باشد.

طب سوزنی با مکانیسم تحریک و ترشح اندورفین ها باعث کاهش درد و نهایتا بهبودی خواهد شد. توجه به توصیه ها و ورزش های موثر در این زمینه البته پس از فاز حاد بیماری می تواند سرعت بهبودی را افزایش دهد.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان قطعی چاقی عمومی و موضعی :

جلسات درمانی به صورت هفته ای 2 الی 3 جلسه امکان پذیر است و کاهش وزن 3 تا 4 کیلو امکان پذیر است  و رژِیم غذایی خاصی هم نیاز نیست  و در صورت تکرار پس از رسیدن به وزن ایده آل جهت جلوگیری از بازگشت، ماهی یک جلسه کافی می باشد. 

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین
دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان و متوقف کردن روند آرتروز :

انجام طب سوزنی در مفاصل بیمار خصوصا زانو و گردن باعث رفع گرفتگی و ریلکس شدن عضلات اطراف مفاصل مبتلا می شود  و بدین ترتیب باعث کاهش درد و التهاب می گردد، طول درمان بین 10 الی 15 جلسه می باشد  که بسته به شدت بیماری از درمان روزانه یا یک روز در میان تبعیت، انجام طب سوزنی همراه با برق و بادکش و ماساژ در روند بهبودی موثر است . 

  

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین
دکتر محسن پرچمی، طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

 درمان جوش و آکنه :

امروزه یکی از روش های بهبودی و درمانی آکنه استفاده از طب سوزنی می باشد. آکنه در وضعیت های مختلفی رخ می دهد و از نظر شدت هم درجات متفاوتی دارد. جوش های سر سفید، سر سیاه و جوش های کیستیک از انواع آن می باشد. 

گاهی آکنه های شدید بعد از بهبودی از خود اسکار (جای جوش) بجا می گذارند. این اسکارها می توانند از نظر جسمی مشکلات زیبایی و از نظر روحی احساس ناخوشایندی برای فرد داشته باشد.

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان کولیت عصبی و رفلاکس: 

متخصصان طب سوزنی بر این باورند که انرژی و حرکت دستگاه و لوله گوارش باید به سمت نیروی جاذبه و پایین باشد. در مواردی که این حرکت در خلاف جاذبه زمین حرکت کرده و به سمت بالا معطوف باشد اختلالات زیادی در سیستم گوارشی بدن به وجود می آید که یکی از آن ها به وجود آمدن رفلاکس معده است.در این حالت درمانگر با کمک سوزن هایی که در نقاط خاصی از بدن بیمار می زند به تنظیم این انرژی و اصلاح حرکت سیستم گوارشی بدن به سمت جاذبه زمین کمک می کند. به این ترتیب مسئله رفلاکس در بیمار درمان می شود.

از طرفی باید توجه داشت که بسیاری از افراد مبتلا به رفلاکس به یبوست نیز مبتلا هستند چرا که حرکت رو به بالای سیستم گوارشی مانع از دفع مواد زائد در ورم روده هایشان می شود. به این ترتیب این افراد علاوه بر رفلاکس به یبوست نیز دچار می شوند که درمانگر با کمک سوزن ها می تواند هر 2 این اختلالات را درمان کند. 

دکتر محسن پرچمی، متخصص طب سوزنی، دارای گواهینامه بین المللی  طب سوزنی از چین

درمان پریودهای دردناک  یا دیسمن، درمان استرس و تنش عصبی، درمان افسردگی، درمان درد شانه و محدودیت حرکتی آن ( شانه منجمد ) از دیگر مزایای طب سوزنی می باشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

کد استانها شهر ها شهرستانها خبر فارسینام مرکز پیش شماره آذربایجان شرقی آذربایجان غربی ایلام اردبیل اصفهان جدیدترین خبرهای شهر یاسوج خبر فارسیآیین سیاسی و عبادی نماز جمعه از ساعت ظهر در مصلای امام خمینی ره یاسوج و مساجد جامع مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …مجله هارپرز بازار بریتانیا و چند نشریه مد اینترنتی دیگر، هر هفته فهرستی از خوش پوش عصر ایران وی از چهره های اصلی و کلیدی انقلاب اسلامی و همه مراحل جمهوری اسلامی بود کد استانها شهر ها شهرستانها خبر فارسی نام مرکز پیش شماره آذربایجان شرقی آذربایجان غربی ایلام اردبیل اصفهان بوشهر مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی مجله هارپرز بازار بریتانیا و چند نشریه مد اینترنتی دیگر، هر هفته فهرستی از خوش پوش ترین و جدیدترین خبرهای شهر یاسوج خبر فارسی آیین سیاسی و عبادی نماز جمعه از ساعت ظهر در مصلای امام خمینی ره یاسوج و مساجد جامع یا عصر ایران ارزش ندارد که آدمی برای مبارزه کردن با کوته فکران خود را آزرده سازد؛ زیرا پیروزی بر آنها هیچ


ادامه مطلب ...