شاعر رند و شوریده شیرازی، تمام عمر را در زادگاهش سپری کرد. شیرازی که آن را خال رخ هفت کشور میدانست؛ اما اندیشهها و سرودههایش از آنجا به تمام نقاط جهان پر کشیدند؛ و بوی عطر مستکننده بهار نارنجهای شیراز را با خود بردند.
گوته، نیچه و شعرای نامدار جهان غرب و عرب، همگی تحت تاثیر کلام شیوای او قرار گرفتند. حافظ برای همیشه در تمدن ایران و جهان ماندگار شد؛ و غزلیات ناب او فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان را به کلی تحت تاثیر قرار داد. غزلخوانی، زیارت حافظیه و تفأل زدن به دیوانش چند مورد از اینها هستند.
دغدغهها و ریتم تند زندگی در زمانه کنونی، سبب شده تا خواندن غزلیات حافظ سختتر به نظر برسد. کتابهای کاغذی با شرح طولانی، تصحیح، اعلام و ترجمههای چند زبانه هم بر ترس خوانندگان اضافه کرده است. باز کردن و خواندن نسخه کاغذی کتاب حتی کار را برای علاقهمندترین خوانندگان هم سخت میکند.
خوشبختانه فراگیری موبایلها و اپلیکیشنهایشان، کار را سادهتر کرده است. به ویژه مریدان حضرت حافظ که ترجیح میدهند وقت و بیوقت تفألی به دیوان ایشان زده و با حضرتش مشورت کنند. اپلیکیشن اندرویدی «حافظنامه» هم به همین منظور طراحی شده است.
برنامهای بسیار ساده و سبک که با آن میتوانید در زمانهای تلف شده پشت ترافیک یا انتظار کشیدن در مطبها و ادارات، دقایقی را با حضرت حافظ خلوت کنید. اپلیکیشن «حافظنامه» تمامی اشعار حافظ را مطابق با نسخههای معتبر به همراه تعابیرشان نمایش میدهد.
زمانی که «حافظنامه» را اجرا میکنید، موسیقی زیبایی شروع به نواخته شدن میکند. البته هر زمان که بخواهید میتوانید نواهای دیگری را برای پخش شدن در پسزمینه انتخاب کنید. همچنین میتوانید کلمات دلخواهتان را در برنامه جستوجو کرده و غزلیات حاوی آن کلمات را بخوانید. هر روز هم غزل منتخبی برای شما کنار گذاشته میشود تا فال آن روز را در ساعت دلخواهتان دریافت کرده و بخوانید.
در «حافظنامه» میتوانید متن اشعار و تعابیرشان را به کمک اینستاگرام، تلگرام و سایر شبکههای اجتماعی برای دوستانتان بفرستید و آنها را هم از حال و هوای خودتان باخبر کنید.
حافظ نامه را خیلی راحت از این آدرس دانلود و نصب کنید.
پایان رپورتاژ آگهی/.
این مطلب صرفا جنبه تبلیغاتی دارد و زومیت هیچ مسئولیتی در رابطه با آن نمیپذیرد.
با گذشت زمان و بزرگ شدن ماهی های قرمز در خانه، احتمال ابتلا به بیماری ها بیشتر می شود.
جام جم سرا: چند روز پیش بار دیگر برخی رسانهها خبر درگذشت این استاد پیشکسوت سینما را اعلام کردند و در همان شب تعداد زیادی از اهالی رسانه و خبرنگاران سینمای ایران پیگیر صحت و سقم خبر شدند.
به نقل از بنکر درج خبرهای دروغ درباره درگذشت این هنرمند بارها و بارها تکرار شده و گرچه استاد کشاورز تا امروز از کنار این شایعهپراکنی گذشته و پیگیری حقوقی نکرده است ولی خبرهای اخیر آرامش خانواده وی را نیز به هم زده است.
محمد علی کشاورز درباره اتفاق اخیر گفت: من شب در منزل در حال استراحت بودم و صبح روز بعد این خبر را شنیدم و متحیر ماندم. به من گفتند که خبر درگذشت من را منتشر کردند در حالی که من زنده هستم، درد و کسالت دارم اما هنوز نفس میکشم.
به نقل از مهر، بازیگر سریال «هزار دستان» عنوان کرد: روز گذشته به زور اهالی فامیل با وجود بیماری و دردی که دارم از خونه بیرون رفتم و به پلیس فتا شکایت کردم و آنها گفتند که سریعا پیگیر میشوند تا ببینند این اتفاقات از کجا نشات میگیرد.
محمد علی کشاورز یادآور شد: شما نمیدانید فرزند من در آن سر دنیا در چه حالی بود و مثل ابر بهار گریه میکرد. این روزها عصر تکنولوژی است و خبرها به راحتی مخابره میشود.
بازیگر نقش ماندگار «پدر سالار» در پایان خاطرنشان کرد: خواهش میکنم که در انعکاس خبر دقت کنید تا خبری خلاف واقعیت منتشر نشود. پاره تن من که سالها است از من دور است با شنیندن خبر مرگ من حالش خراب شد. من هنوز زندهام و نفس میکشم. تعدادی از خبرنگاران هستند که هر چند روز یک بار زنگ میزنند و جویای احوال من هستند که واقعا من سپاسگزار این عزیزان هستم که من را فراموش نکردند.
جام جم سرا: ۳۵ سال دارد، زمانی که با او تماس برقرار میشود، پشت فرمان در جاده کرج به تهران است. میگوید: از صبح به خانه همکارانم که در این پرواز آنها را از دست دادهام رفتم و هنوز در شوک هستم.
او ادامه میدهد: مهندس صنایع هستم و ۱۰سالی میشود که در گروه سرمایهگذاری صنایع و معادن فلات ایرانیان مشغول بهکارم. من و ۳همکارم در چندین پروژه در شهرستان طبس کار میکردیم و زیاد طبس میرفتیم و معمولا یک هفته درمیان و درنهایت ماهی یکبار راهی طبس میشدیم و به تناسب کاری که داشتیم آنجا میماندیم.
پس از حادثه تماسها شروع شد. دوستان و آشنایان که گمان میکردند در این پرواز باشم با تلفن همراهم تماس میگرفتند. مادرم وقتی صدایم را شنید هیچ نگفت و کاری نکرد جز گریه |
پاکتی برای مناقصه
او ادامه میدهد: از هفته پیش هماهنگ شد تا برای شرکت در جلسهای با پیمانکار نصب پروژه کک طبس به این شهر برویم. ما ۴نفر برای ۹صبح یکشنبه ۱۹مرداد بلیت تهیه کردیم و قرار شد که با یک پرواز همه با هم برویم و من چون عضو اصلی کمیسیون بودم باید حتما در این جلسه حاضر میشدم. قرار بود ما ۳روز در شهرستان طبس بمانیم و روز سهشنبه ۲۱مرداد به تهران برگردیم که همه برنامهها بههم ریخت. شب قبل از مناقصه پاکت مناقصات که از سوی پیمانکاران فرستاده شده بود بهدست ما رسید و ما را متعجب کرد.
مهندس جوان هرگز تصور نمیکرد که این پاکت مناقصه سرنوشت او را عوض کند و در مسیری قرار دهد که چیزی شبیه به معجزه باشد؛ چراکه به محض رسیدن این پاکت از مهندس جوان خواسته شد که مسافرتش را کنسل کند و در تهران بماند.
مهرجو میگوید: همکارم با من تماس گرفت و گفت شما فردا به شهرستان طبس نیا و در تهران بمان تا به شرکتکنندگان در مناقصه امتیاز فنی بدهی.
او اضافه میکند: برای من خیلی عجیب بود که مهندس از من این تقاضا را کرد، چراکه کمیسیون مناقصه حدود ۵ عضو داشت و حضور من در این مناقصه آنچنان ضروری نبود و بدون من هم برنامهها انجام میشد. خیلی تعجب کردم، اما از طرفی ته دلم خوشحال بودم چرا که دخترم تازه به دنیا آمده است و با کنسل شدن این برنامه میتوانستم بیشتر کنار دخترم بمانم. دخترم ۷ماهه است و واقعا من برای دیدنش بیقرار هستم و این مسئله هر چند تعجبآور بود اما برای من خوشحالکننده بود.
حضور در فرودگاه
مهندس مهرجو میگوید: طبق قرار ۳ همکارم ساعت ۷ صبح روز یکشنبه ۱۹مرداد راهی فرودگاه شدند تا به شهرستان طبس بروند. من هم به جای فرودگاه راهی شرکت شدم که با فرودگاه فاصله چندان دوری نداشت. اما چند دقیقه بعد از طریق دوستانم باخبر شدم که هواپیما سقوط کرده است.
او ادامه میدهد: با عجله خودم را به فرودگاه رساندم. وقتی وارد فرودگاه شدم و فهمیدم که هواپیمایی که قرار بوده سوار آن شوم با زمین برخورد کرده است، لیست پرواز را دیدم. در لیست پرواز اسم ۴۰مسافر خط خورده بود و من تنها مسافری بودم که سوار هواپیمای ۱۴۰ نشده بودم.
به گزارش جام جم سرا، تنها کسی که میدانست مهندس جوان مسافرتش را کنسل کرده است همسرش بود، اما افراد خانواده، دوستان و آشنایان تصور میکردند که مهرجو سوار هواپیما شده و حادثهای دلخراش برای او رخ داده است.
او میگوید: پس از حادثه تماسها شروع شد. دوستان و آشنایان که گمان میکردند در این پرواز باشم با تلفن همراهم تماس میگرفتند و وقتی صدایم را میشنیدند تعجب میکردند که من زنده هستم و با آنها حرف میزنم. زمانی که مادرم از ماجرای سقوط هواپیما باخبر شده بود، با من تماس گرفت، وقتی صدایم را شنید هیچ نگفت جز گریه.
نمیتوانم بگویم خوشحالم یا ناراحت؟ خوشحالم چون زنده هستم، ناراحتم چون همکاران و دوستان عزیزی را از دست دادهام |
به خاطر دخترم
مهندس جوان میگوید: در یکی از سایتها اسم خودم را در لیست قربانیان این حادثه دیدم، اسم من چهارمین نفر در لیست بود؛ محمد ابراهیم مهرجو. من هم میتوانستم یکی از آنها باشم، یکی از آن ۳۹نفر. اما خدا به من عمری دوباره داد. وقتی این اتفاق افتاد پیگیر ماجرا شدم و تمامی عکسها و فیلمهایی را که از این حادثه گرفته شده بود، دیدم. حس اینکه میتوانستم در آن پرواز باشم خیلی تلخ است. شاید خداوند به دختر و همسر و مادرم رحم کرد که من آن روز سوار هواپیما نشدم و مسافرتم کنسل شد.
مرد جوان ادامه میدهد: از دست دادن همکارهایم شوک بزرگی برای من بود. من با آنها ۱۰سال کار کردم و برایم از همکار نزدیکتر بودند. نمیتوانم بگویم خوشحالم یا ناراحت؟ خوشحالم چون زنده هستم و خداوند به من فرصتی دوباره داده است، اما ناراحتم چون همکاران و دوستان عزیزی را از دست دادهام. از زمانی که این اتفاق افتاده نگاهم به دنیا عوض شده است. دنیا و مسائل آن بیارزش است و عمر آدمی و لحظههای آن غیرقابل بازگشت و دستنیافتنی هستند.(همشهری)
جام جم سرا: این چند روز باران پاییزی بهانه خوبی شد برای برخی از مردم شریف ایران که بحران را فراموش کنند؛ برخی به هوای این چند قطره باران، باز هم شیرهای آب را تا انتها باز کرده و ترانه باز باران با ترانه را زیر لب زمزمه میکنند و میگویند مگر نمیگفتید بحران داریم! انگار نه انگار که فقط ٥ میلیمتر باران آمده و نسبت به سال قبل کاهش نزولات جوی را شاهدیم.
انگار که مصرفگرایی یا بهتر بگوییم، بیرویه مصرف کردن درجامعه نهادینه شده و به نوعی فرهنگ بدل شده است؛ فرهنگی که در آن هر که بیشتر مصرف کند متشخصتر محسوب میشود! واعجبا که به وجود منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی میبالیم و به این فکر میکنیم که هر چقدر خواستیم میتوانیم مصرف کنیم؛ چراکه روی نفت خوابیدهایم! یا فکر میکنیم، وقتی کشور اینهمه ثروت دارد چرا مصرف نکنیم. کسی به این موضوع هم توجه ندارد که این منابع طبیعی تجدیدناپذیرند و ما بدون توجه به تولید، کشوری مصرفگرا شدهایم.
پس منطقی است که روزی این منابع تمام میشود؛ چون ما اکنون فکری برای آینده نکردهایم و باید منتظر روزی باشیم که منابع طبیعی تمام شده و آنگاه کاسه چه کنم چه کنم در دست بگیریم. کسی کاهش شدید منابع آبی یکسال گذشته را باور نکرده و این زنگ خطر را نمیشنود که مصرف بیرویه آب کنونی یک تهدید جدی برای کشور محسوب میشود. اما در سوی مهم دیگر ماجرا، بخش تصمیمساز کشور است که آن هم همچون جامعه کماثر و بیتفاوت نشان داده و در این سالها کاری شایسته نکرده است.
در پیش نگرفتن یک رویه مناسب برای مصرف در بخشهای غیرخانگی از سوی دولتهای گذشته یک بحران تمامعیار را ایجاد کرده که حالا کاملا خود را نشان داده است. براساس آمارها، عدم مصرف بهینه بخشی از آب مصرفی کشور در بخشهای صنعتی و کشاورزی باعث شده تا تمام فشارها روی مردم و مصرف بخش خانگی وارد شود.
این موضوع در کنار مصرف بیرویه خانگی است ولی به صورت جدی بدان پرداخته نمیشود تا معلوم نشود دولتها هیچ اقدام درخوری در این حوزه نداشتهاند؛ اکنون در بحران هستیم و از تهدیدها عبور کردهایم اما به نظر میرسد کمبود منابع آبی چارهای اساسی را میطلبد. چارهای که حتی اندیشیدن امروزه بدان، بسیار دیر شده چه رسد به فردا.(حسام مهدوی - روزنامه نگار)
بر اساس پایگاه اطلاعات سازمان ثبت احوال در ۹ ماهه امسال یک هزار و ۲۷۷ مورد ولادت از مادران کمتر از ۱۵ سال گزارش شده است. همچنین در سال گذشته نیز آمار این ولادتها در مادران کم سن یک هزار و ۷۲۷ مورد بوده است. این در حالی است که کل ولادت سال گذشته یک میلیون و ۴۷۱ هزار و ۸۳۴ مورد بوده و در مجموع میتوان گفت ولادت مادران زیر ۱۵ سال یک دهم درصد کل آمار موالید را به خود اختصاص داده است.
بر همین اساس استانهایی مانند سیستان و بلوچستان با ۴۶۲ مورد ولادت از مادران زیر ۱۵ سال دارای بیشترین آمار و استان خراسان جنوبی با ثبت سه مورد دارای کمترین آمار در میان استانهای مختلف بوده است.
در استانهای خراسان رضوی، خوزستان، آذربایجان شرقی و غربی و همچنین کرمان به ترتیب بعد از سیستان و بلوچستان دارای بیشترین آمار تولد نوزادان از مادران کم سن را به خود اختصاص دادهاند که به اعتقاد کارشناسان و جامعهشناسان دراین استانها به دو دلیل عمده فقط و همچنین خرده فرهنگهای موجود امکان تحصیل و اشتغال به دختران داده نمیشود و این خانوادهها دختران خود را در سنین کودکی به خانه بخت میفرستند.
نام استان | تعداد ولادت مادران زیر 15 سال |
سیستان و بلوچستان | 462 تولد |
خراسان رضوی و خوزستان | 158 تولد |
آذربایجان شرقی | 99 تولد |
آذربایجان غربی | 90 تولد |
کرمان | 87 تولد |
از سوی دیگر آمار این ولادتها در استانهای اربیل با ۶۹ مورد، البرز ۲۰ مورد، بوشهر ۲۰ مورد، تهران ۴۶ مورد، چهارمحال بختیاری ۱۴ مورد و خراسان شمالی ۵۱ مورد گزارش شده است.
همچنین استانهای زنجان با ۲۹ مورد، فارس ۲۷ مورد، قزوین ۲۲ مورد، کردستان ۲۵ مورد، کرمانشاه ۲۴ مورد، گلستان ۴۲ مورد، گیلان ۲۶ مورد، لرستان ۵۶ مورد، مازندران ۳۵ مورد، مرکزی ۱۴ مورد، هرمزگان ۵۷ مورد، همدان ۴۲ مورد و استان یزد نیز ۱۶ مورد تولد نوزادان توسط مادران کمتر از ۱۵ سال گزارش شده است.
نام استان | تعداد ولادت مادران زیر 15 سال |
خراسان جنوبی | 3 مورد |
سمنان | 4 مورد |
ایلام | 5 مورد |
قم و کهکیلویه | 8 مورد |
اصفهان | 10 مورد |
برخی از استانها نیز در کشور هستند که در مقایسه با استانهای مختلف کشور آمار ولادت از سوی مادران کم سال در آنها کمتر است که البته هم میتواند مربوط به فرهنگ سازی باشد و هم جمعیت کم استان.
همچنین بر اساس آمارهای به دست آمده در سال ۸۴ تولد کودکان توسط مادران زیر ۲۰ سال ۱۰/۴ درصد کل ولادتها و تولد کودکان از مادران ۲۰ تا ۳۴ سال ۸۰ درصد و همچنین ولادتها در مادران ۳۵ سال به بالا ۹/۶ درصد گزارش شده است در حالی که در سال ۹۱ آمار ولادت کودکان در مادران زیر ۲۰ سال به ۸/۳۱ درصد و در مادران ۲۰ تا ۳۴ سال ۸۰/۲ درصد و در مادران ۳۵ سال و بیشتر نیز به ۱۱/۳ درصد رسیده است.
تحلیلی که بر این آمارها توسط کارشناسان انجام شده نشان میدهد که آمار ولادت در زنان ۲۰ تا ۳۴ سال تقریبا طی سالهای مختلف ثابت بوده اما از سهم تولد در سن پایین کم شده درحالی که آمار ولادت از مادران ۳۵ سال به بالا با توجه به بالا رفتن سن ازدواج، از افزایش برخوردار بوده است.
آمار ۹ ماهه نشان میدهد که تعداد تولد کودکان از مادران زیر ۲۰ سال به ۷ درصد و بالای ۳۵ سال به ۱۲/۹ درصد رسیده و این در حالی است که آمار ولادت در زنان ۲۰ تا ۳۴ سال همچنان ۸۰/۱ درصد ثبت شده و ثابت مانده است.
فقر اقتصادی دلیل درصد زیادی از ازدواجهای کودکان
دکتر غلامرضا علیزاده جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، به دلایل ازدواج دختران در سنین کم اشاره کرد و گفت: درصد بالایی از ازدواجهای دختران که در سنین پایین انجام میشود به دلیل فقر اقتصادی و برخی نیز به علت خرده فرهنگهایی است که در جامعه وجود دارد و ربطی به مشکلات مالی ندارد.
بر اساس طبقه بندیهای حقوقی افراد زیر ۱۸ سال کودک تلقی میشوند و بر همین اساس باز کردن دفترچه حساب و یا دریافت گواهینامه نیاز به تمام شدن ۱۸ سال سن دارد و این گونه موارد نشان میدهد که کودکان از لحاظ جسمی و روانی آمادگی بسیاری از کارهایی که بزرگسالان انجام میدهند را ندارند.
وی تاکید کرد: ازدواج در سنین پائین یک سری عوارض و پیامدهای منفی دارد به طوری که از نظر آمادگیهای جسمی و روانی هنوز فرد، کودک بوده و آمادگی اینکه بتواند وارد مسئولیت بزرگ خانوادگی به عنوان همسر و مادر شود را ندارد به همین دلیل ازدواج در سن زیر ۱۵ سال میتواند به فرد آسیبهایی از لحاظ روحی، روانی، عصبی و اجتماعی و همچنین فرهنگی وارد کند و طبیعتا فرد نمیتواند از عهده نقشی که باید ایفا کند، برآید.
اینجامعهشناس، در مورد تحولات زیستی نیز گفت: کودک در ازدواج در سن کم از تحصیل بازمانده و نمیتواند در مدارس روزانه درس بخواند که در این شرایط بسیاری از دختران ترک تحصیل میکنند و روند آموزشی آنها متوقف خواهد شد.
به گفته علیزاده، از نظر فیزیک بدنی نیز ازدواج دختران کم سن و همچنین مادر شدن آنان میتواند عوارض زیادی برای او و فرزندش ایجاد کند بخصوص در مناطقی که پزشک، درمان و بیمارستان کم است ممکن است جان مادر و کودک به خطر بیافتد.
ناسازگاری و عدم انسجام حاصل ازدواج در سنین پایین
او معتقد است از نظر مناسبات اجتماعی نیز چون فرد هنوز به درجهای از بلوغ اجتماعی نرسیده و نیاز به تشکیل خانواده در وی نهادینه نشده وارد یک فرایند زودرس میشود و در این شرایط فرد از زندگی مشترک آزرده خواهد شد، بنابراین ناسازگاری و درگیری با همسرش زیاد شده و در نهایت تمامی این موارد باعث خواهد شد که انسجام و هماهنگیهای لازم در آن زندگی ایجاد نشود.
این استاد دانشگاه عنوان کرد که مادر شدن در سن کم، باعث بروز بیماریهای روانشناختی در فرد شده وسلامت جسمی، اجتماعی و روانی وی به خطر بیفتد و در نتیجه نقش واقعی خود را نمیتواند ایفا کرده و احساس پشیمانی میکند.
وی در مورد مناطقی که در آن ازدواج دختران در سنین کم و به تبع آن مادر شدن دختران کم سن و سال رخ میدهد، گفت: معمولا در چند لایه اجتماعی این نوع ازدواجها بیشتر انجام میشود برخی افرادی که درآمد کمی داشته و از نظر اقتصادی با مشکلاتی مواجه هستند که در این گونه خانوادهها دختران خود را زودتر از حد معمول به خانه بخت میفرستند و همچنین در برخی لایههای دیگر نیز که ممکن است فقر نباشد اما بر اساس خرده فرهنگها، دختر زود ازدواج میکند و در مجموع خانوادههای تهی دست، بدسرپرست و به نوعی خودسرپرست، دختران خود را زودتر شوهر میدهند.
ضرورت حمایتهای فردی و اجتماعی از مادران کمتر از ۱۵ سال
در همین رابطه فرهاد اقطار کارشناس و مدیرکل آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: مادر شدن دختران کمتر از ۱۵ سال نیاز به ارائه خدمات پزشکی و مددکاری ویژهای دارند که این موضوع در اغلب کشورهای دنیا مشاهده شده و وجود دارد. به طوری که از همان آغاز زمان بارداری یک مددکار در کنار مادر برای بررسی و آموزش موارد مختلف از لحاظ بهداشت و تغذیه حضور دارد.
وی تاکید کرد: در حوزه پزشکی نیز مادران کمتر از ۱۵ سال حتما نیاز به این دارند که به طور مرتب از نظر جسمی مورد آزمایش و بررسی قرار گیرند چون این افراد در سنین کم توان جسمی و روحی فرزندآوری را ندارند و از نظر بدنی ضعیف هستند بنابراین امکان بروز اختلالات در آنها وجود دارد و نیازمند مراقبت ویژه هستند.
به گفته این آسیبشناس، این زنان ممکن است بعد از زایمان دچار اختلالاتی مانند افسردگی و کم خونی شوند بنابراین چنانچه مورد حمایت قرار نگیرند با مشکل مواجه خواهند شد.
بروز اختلال در مادران کوچک پس از زایمان
اقطار با اشاره به اینکه به نظر نمیرسد در کشور ما با توجه به شرایط زندگی کودکان این افراد به سرعت به بلوغ فکری و جسمی برسند گفت: دختران برای ازدواج باید به بلوغ کامل رسیده باشند اما در کشور ما کودکان زیر ۱۵ سال هنوز به بلوغ کامل نرسیدهداند بنابراین شرایط ازدواج و فرزندآوری را ندارندو به نظر میرسد درصدی از آنها پس از فرزندآوری دچار اختلالاتی شوند که در این صورت نیازمند حمایتهای ویژهای از سوی خانوادهها و همچنین مسئولان ذی ربط هستند.
وی درباره تربیت نوزادان این مادران نیز گفت: از سوی دیگر با توجه به اینکه این مادران کم سن خود کودک هستند به همین دلیل نمیتوانند تربیت درستی برای نوزادان و فرزندان خود داشته باشند و جا دارد که مددکار و یا مشاوری در کنار این خانوادهها قرار گیرد تا بتواند فرزندی خوب تربیت کنند.
به گفته اقطار ازدواج در سنین کم اغلب در استانهای محروم و مناطقی که سنتی بوده و به آداب و رسوم گذشته پایبندند رخ میدهد و در این جوامع زنان مانند شهرهای بزرگ به تحصیل و اشتغال روی نمیآورند بنابراین خانواده آنها را در سن کم ترغیب به ازدواج میکنند.
ازدواج دختران و به تبع آن فرزند آوزی آنان در سنین کمتر از ۱۵ سال با توجه به اینکه به رشد جسمی، روحی و روانی کافی نرسیدهاند، باعث میشود که در اغلب موارد فرد از لحاظ روحی روانی و خانوادگی دچار مشکل و اختلال شود بنابراینجا دارد که دختران و مادران کم سن و سال از سوی خانواده، مسئولان و جامعه مورد حمایتهای ویژهای قرار گیرند. (مهر)
همه این انفعال فقط از ترس و زور بازوی خشونتطلبان است یا که موضوع چیز دیگری نیز میتواند باشد؟ چگونه است که ما در فکر و خاطر و خیال خود در مواقعی داوطلب کمک و انجام کاری میشویم، اما در عالم وافع، وانهادهتر از همیشه خود هستیم؟ امروز میخواهم ارجاعتان بدهم به یک مدل!
بازی معمای داوطلب، وضعیتی را مدل میکند که در آن هریک از N بازیکن با تصمیمگیری درباره اینکه یک قربانی کوچک بدهند که از آن همگی سود ببرند یا سواری رایگان بگیرند، مواجهند. به عنوان مثال، سناریویی را در نظر بگیرید که برق یک همسایهای بکل رفته است. تمامی ساکنان میدانند که شرکت برق مشکل را برطرف خواهد کرد تا زمانی که حداقل یک نفر با آنها تماس بگیرد و آنها را مطلع سازد که در این صورت برای آن فرد هزینهای را در بر خواهد داشت.
اگر هیچ کس داوطلب نشود، بدترین نتیجه ممکن برای تمامی شرکتکنندگان بهدست میآید. اگر یک نفر تصمیم بگیرد که داوطلب شود، بقیه افراد از اینکه هیچ کاری نکردهاند سود میبرند.
یک کالای عمومی تولید میشود تنها اگر حداقل یک شخص داوطلب شود تا یک هزینه قراردادی را بپردازد. در این بازی، تماشاگران به طور مستقل در این امر که آیا خودشان را برای سود گروه قربانی کنند یا نه تصمیم میگیرند. به دلیل اینکه داوطلب هیچ سودی نمیبرد، انگیزه بیشتری برای سواری رایگان گرفتن وجود دارد تا قربانی شدن برای گروه. اگر هیچکسی داوطلب نشود، همه میبازند.
پدیدههای اجتماعی اثر تماشاگر و توزیع مسئولیت بشدت با معمای داوطلب در ارتباطند.
مانگو (موش خرمای آفریقایی) معمای داوطلب را در طبیعت به نمایش درمیآورد. یک مانگو بیشتر بهعنوان نگهبان عمل میکند و بقیه بهدنبال غذا میگردند. اگر یک درنده نزدیک شود، مانگوی نگهبان، برای هشدار فریاد میزند تا بقیه بتوانند برای امنیت پنهان شوند. با این حال، نوعدوستی این مانگو، او را در خطر دید درنده قرار میدهد.
داستان قتل کیتی جنوز اغلب به عنوان یک مثال کلاسیک از معمای داوطلب به کار میرود. کاترین (کیتی) جنوز، زنی بود که در مارس ۱۹۶۴ در نزدیکی خانه خود در شهر نیویورک بهطرز بیرحمانهای کشته شد. ٣٨نفر شاهد قتل او بودند، اما با این که او نزدیک به نیمساعت در خیابان فریاد میزد، هیچکس به طور جدی به کمک او نشتافت.
بسیاری آن را به بیعاطفه شدن شهروندان شهرهای بزرگ نسبت دادند. بیتفاوتی به همسایگان و مشکلات آنها یک بازتاب (رفتار) شرطیشده زندگی در نیویورک و دیگر شهرهای بزرگ است.
روزنامهنگاران، روانپزشکان، جامعهشناسان و بسیاری دیگر درصدد توضیح این بیعملی شاهدان برآمدند. بخصوص روانشناسان اجتماعی تلاش کردند تا شرایطی را که تحت آن یک تماشاچی به شخص گرفتار کمک میرساند، فهم کنند. خیلی زود آزمایشها نشان داد که برخلاف تئوریهای محبوب، مردم شهرهای بزرگ نسبت به درد و رنج همنوعانشان بیتفاوت نیستند. آزمایشها نشان میداد که هرگاه تنها یکنفر شاهد رنج و محنت دیگری باشد، احتمال کمک بسیار بالا خواهد بود؛ با افزایش تعداد شاهدان اما، نهتنها از احتمال آنکه یک فرد معین (از پیش نشانهگذاریشده برای محقق) پیشنهاد کمک بدهد، کاسته میشود، بلکه حتی از احتمال آنکه حداقل یکنفر پیشنهاد کمک بدهد کاسته میشود.
روانشناسان اجتماعی سه عامل را در توضیح این یافتههای تجربی مهم میدانند:
توزیع مسئولیت: هرچه جمع بزرگتر باشد، از بار روانی و هزینه کمک نکردن کاسته میشود. بازدارندگی تماشاچیان: هرچه جمع بزرگتر باشد، شرم و خجالت فرد یاریرسان از اینکه کمکش مناسب نباشد، بیشتر میشود.
تأثیر اجتماع: انسانها، مقتضیبودن کمک خود را از رفتار دیگر افراد گروه استنباط میکنند. در جمعهای بزرگ، عدممداخله هر فرد، به دیگران این علامت را میدهد که احتمال آنکه این مداخله مناسب باشد کم است.
میبینید چه میشود که ما این گونه میشویم؟ کدامیک از سه عامل بالا، عامل بیعملی ما شدهاند؟ کدامیک را باید اصلاح کرد؟ کدامیک؟
البته این مدل یک نتیجه خوب برای ما دارد! و آن این است که خوشحال باشیم؛ ما هنوز بیعاطفه نشدهایم.(سعید اصغرزاده/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
87
در این شرایط بهتر است ما هم برای آمدن بهار آستینها را بالا بزنیم و دست به کار شویم. البته روی صحبتم در این نوشتار بیشتر با خانمهاست که ماه اسفند برایشان یک ماه پرمشغله از نوع کارهای خانگی است!
فرقی ندارد شاغل باشیم یا خانهدار، اسفند که میآید و بوی ماهی دودی شب عید، باید ما هم برای آمدن بهار آماده شویم. مادربزرگ همیشه میگفت: باید وقتی سال تحویل میشه، شیشههای خونه برق بزنه! من در عالم بچگی متوجه این حرف نمیشدم، اما حالا که خودم خانهای دارم و شیشههایی که انتظار خانهتکانی را میکشند، خوب میفهمم این حرف یعنی چه! بعضیها از ماه بهمن خانهتکانی و خریدهای شب عیدشان را انجام میدهند که از جهاتی بسیار خوب است، اما نظافت خانه را باتوجه به آلودگی هوا بهتر است در روزها و هفتههای آخر انجام داد تا همه چیز موقع سال تحویل، برق بزند. اگر خانهتکانیتان را انجام داده اید روزهای آخر یک دست دیگر به سر و گوش خانه بکشید، اما اگر هنوز کاری نکردهاید، دیگر دست به کار شوید که وقت کم است. کارهایی را که باید انجام شود، یادداشت کنید. نگویید که من همه چیز را خوب به خاطر دارم، زیرا فراموشی این روزها همهگیر شده و گاهی از خاطر بردن یک کار کوچک، دردسر بزرگی ایجاد میکند.
هر کسی با توجه به اندازه خانه، نوع پوشش دیوارها و کف، مدل پردهها و تعریفی که از خانهتکانی دارد، کارهای مختلفی را تعریف خواهد کرد. بعضیها رسم دارند تمام کمدها و کابینتها را خالی کرده و دوباره بچینند. بعضیها فقط به نظافت سالن و مهمانخانه اهمیت میدهند، بعضیها از کسی برای نظافت کمک میگیرند. بعضیها خودشان تمام کارها، حتی شستن دیوارها را انجام میدهند.
شما با توجه به روش خودتان باید برنامه مخصوصی داشته باشید، اما چند اصل کلی برای همه خانهها وجود دارد. تمیز کردن یک خانه حتی اگر قرار نباشد، خیلی زیربنایی و اساسی هم انجام شود، کار چندان سادهای نیست. برای حفظ سلامت خودتان و اینکه این رسم زیبا باعث کمردرد در ایام عید نشود و همینطور خسته و کلافهتان نکند، بهتر است در چند مرحله اقدام کنید. جمعههای باقیمانده را برای کارهای سختتر در نظر بگیرید روزی که شما و همسرتان هر دو با هم در امر خطیر خانهتکانی میتوانید همکاری کنید.
افرادی در زندگی موفق هستند و میتوانند از هر فرصتی استفاده کنند که یاد میگیرند تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. خانهتکانی تهدید نیست، اما کار سختی است که میتواند با یک برنامهریزی درست اتفاقا روزهای خوبی را در خانه ایجاد کند و آموزشهای لازم را برای زندگی به فرزندان بدهد.
اینکه شما وقتی اهالی خانه حضور ندارند، همه کارها را انجام دهید، خیلی هم خوب نیست. باید مشارکت و یک خانواده بودن را به کودکان بیاموزید. البته در قدم اول شما و همسرتان باید با هم همراه باشید. عادت مادرهای امروزی که اتاق بههم ریخته فرزندشان را برق میاندازند و وقتی او از مدرسه میآید، فقط نتیجه کار را مشاهده میکند، این میشود که فردا صبح دوباره یک اتاق بههم ریخته تحویل میگیرند! پس در این روزها نظافت اتاق یا کمدهای فرزندان را به خودشان بسپارید.
بهترین زمان برای راحت شدن از شر وسایل اضافی، همین روزهاست. لباسهایی که سالهاست از آنها استفاده نمیکنید، ظرف و ظروفی که داخل کابینتها خاک میخورد و... خانه، انبار وسایل نیست |
اگر فرزند نوجوان دارید، علاوه بر کمدها و وسایل شخصی، بخشی از کارهای خانه را هم از آنها بخواهید، مثلا نظافت لوسترها یا هر چیز دیگر.
حس مسئولیتپذیری و لذت در همکاری بین اعضای خانواده، این روزها میتواند تقویت شود. پس همه کارها را خودتان به تنهایی انجام ندهید و طبق یک برنامهریزی عمل کنید تا مجبور نباشید با سرعت و باعجله پیش بروید. همیشه کارهای عقبماندهای وجود دارد، مثلا حباب لوستری که شکسته و باید خریداری شود، دسته دری که خراب شده یا لامپ یخچال که سوخته است. این موارد را در اولویت یادداشت کنید و در اولین روزهای شروع به کار، تکلیفشان را روشن کنید که روزهای آخر ماه اسفند زمان مناسبی برای این کارها نخواهد بود.
بهترین زمان برای راحت شدن از شر وسایل اضافی، همین روزهاست. لباسهایی که سالهاست از آنها استفاده نمیکنید، ظرف و ظروفی که داخل کابینتها خاک میخورد و هیچوقت مورد استفاده شما قرار نمیگیرد و هر چیزی که فقط وظیفه نگهداری از آن را دارید و برایتان کارایی ندارد، بهتر است از خانه شما به خانهای منتقل شود که از آن استفاده خواهند کرد. خانه ما انبار وسایل نیست. پس در روزهای خانهتکانی، حسابی کمدها را تکان دهید تا لوازم اضافیاش به بیرون بریزد.
یک تغییر دکوراسیون نهچندان سخت و پرهزینه میتواند خیلی دلچسب باشد. مثلا جای مبلها را عوض کنید، یک گلدان جدید بخرید، رومیزیهای رنگ شاد و نو تهیه کنید. لازم نیست زیاد هزینهبردار باشد، همین که یک تغییر در نمای ظاهری خانه بدهد، کافی است. حالا که مطالعه را تمام کردید، یک خودکار و کاغذ بیاورید و شروع به نوشتن کارها و برنامههایتان کنید. همین امروز هم برخی از آنها را انجام دهید که وقت تنگ است، اما برای اینکه در زمان انجام کار، روحیهتان بهاری شود، این شعر را هم با خود زمزمه کنید:
بهار بهار صدا همون صدا بود پاسخ مشاور: قبل از هر اقدامی لازم است دلایل مخالفت خانواده دختر با درخواست خواستگاریتان از دخترشان را بررسی کنید. اگر خود دختر خانم با این ازدواج موافق باشد، میتواند در رسیدن به جواب این سوال به شما کمک کند چراکه شاید واقعا در حال حاضر به دلایلی، شرایط ازدواج را نداشته باشد و به بهانه درس خواندن، منتظر مناسب شدن شرایط باشد.
به هر حال و به احتمال زیاد، خانواده دختر معیارهای خاصی مدنظر دارند که در بررسیهای اولیهشان، آن معیارها را در شما ندیدهاند و اگر قبل از آگاهی درباره انتظارات آنها و ایجاد تغییرات لازم در خودتان باز هم درخواست خواستگاری بدهید، همان جواب قبلی را خواهند داد زیرا چیزی عوض نشده است که آنها به استناد آن بخواهند تغییر عقیده بدهند. ابتدا ملاکها و خواستههای خانواده دختر مورد علاقهتان را مورد توجه قرار دهید و اگر آنها را در خودتان دیدید، آنگاه دوباره برای درخواست خواستگاری اقدام کنید.
معیارهای اصلی برای انتخاب همسر
با توجه به مخالفت آنها با درخواست پدر و مادرتان برای خواستگاری شما از دخترشان، شما میتوانید بعد از کسب اجازه از والدینتان با پدر دختر در یک موقعیت مناسب در این باره گفتوگو کنید و نظرات او را جویا شوید. همچنین توجه شما را به معیارهای اصلی برای انتخاب همسر جلب میکنم که شما میتوانید میزان تطابق هر یک را با شرایط خودتان و دختر مورد نظرتان ارزیابی کنید؛ شاید بتوانید دلایل مخالفت خانواده دختر را بیابید.
۱ -اصل کفویت:
یکی از معیارهای اساسی در ازدواج، اصل کفویت است و اگر زوجین از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی هم کفو نباشند به احتمال زیاد در زندگی مشترک با مشکلات زیادی روبه رو خواهند شد و شاید به همین دلیل، آنها با درخواست شما مخالفت میکنند.
۲ -تناسب سنی:
در این خصوص مطالب زیادی تاکنون مطرح شده ولی آنچه که مهم است و بیشتر صاحب نظران و روانشناسان روی آن اتفاق نظر دارند این است که اختلاف سنی زیاد باعث میشود که زوجین درک صحیح و کاملی از یکدیگر نداشته باشند و به همین علت اختلاف نظر و تفاوت سلیقه زیادی با هم داشته باشند.
۳ -تناسب شخصیتی:
اگر طرفین همان گونه که هستند، یکدیگر را بپذیرند و نسبت به طرف مقابل احساس خوشایندی داشته باشند و به امید تغییر، طرف مقابل را برای همسری انتخاب نکنند در آینده مشکلات کمتری خواهند داشت. بنابراین داشتن تناسب شخصیتی باعث میشود که شما نیازی به تغییر رفتارهای همسرتان نداشته باشید.
از عجله پرهیز کنید
به لحاظ اینکه انتخاب همسر یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین انتخابها در زندگی هر فردی محسوب میشود لازم است که ضمن توکل بر خدا و پرهیز از عجله برای تصمیم گیری نهایی به یک روانشناس و مشاور باتجربه مراجعه کنید تا با انجام تستهای روانشناختی لازم از راهنماییهای وی نیز بهرهمند شوید. (حسین محرابی، کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
708
محمد اسماعیل مطلق در همایش تبیین سیاستهای کلی جمعیت مبتنی بر سلامت مادر و کودک برای ارتقای نرخ باروری کلی در اردبیل افزود: بیش از ۱۱ میلیون دختر و پسر در آستانه ازدواج در کشور قرار دارند و بخش قابل توجهی از این جمعیت نیز در حال پشت سر گذاشتن سن مناسب برای باروری هستند.
وی افزود: عواملی چون بالا رفتن سن ازدواج، افزایش فاصله بین زمان ازدواج و تولد فرزند اول و افزایش فاصله بین تولد فرزندان اول و فرزندان بعدی از جمله عوامل کاهش نرخ باروری در کشور است.
او همچنین گرایش به تک فرزندی در جامعه را موجب بروز بسیاری از مشکلات و آسیبهای اجتماعی دانست و بیان کرد: احتمال طلاق، به هم خوردن توازن و تعادل شکنی و کمرنگ شدن همبستگیهای اجتماعی از جمله پیامدهای تک فرزندی است.
مطلق درباره کاهش روند ازدواج از سال ۸۵ تا سال ۹۳ افزود: بر اساس نظر سنجیهای انجام شده توسط وزارت ورزش و جوانان تنها سه و نیم درصد از پاسخ دهندگان ازدواج را اولویت زندگی خود ذکر کردهاند.
وی با بیان اینکه ازدواج و فرزندآوری تاثیر بسزایی در سلامت اجتماعی، جسمی و روانی دارد، گفت: افرادی که ازدواج کردهاند از نظر سلامت روان شادتر بوده و احساس امنیت بالایی دارند. به طور کلی افراد متاهل از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی نسبت به افراد مجرد پیشروتر هستند. (ایرنا)