مرزهای شخصی به دیگران یاد میدهد چطور با شما رفتار کنند؛
چگونه برای خودمان مرزهای شخصی داشته باشیم؟ معیارهای خوب بودن مرز شخصی چیست؟
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت مردمان؛ مهمترین چیز درمورد مرزهای شخصی این اسـت که این مرزها برای تنبیه یا کنترل کردن دیگران نیست. این مرزها برای این اسـت که به دیگران نشان دهید چه چیزهایی در زندگی شما قابل قبول اسـت و چه چیزهایی نیست. این مرزها به شما کمک میکند تعادل زندگیتان را حفظ کرده و از بدن، ذهن، احساسات و زمانتان درمقابل تقاضاهای زیانآور و نامطلوب دیگران محافظت کنید.
وقتی مرزهای شخصی تان چندان قوی نباشند، هم احترام خودتان و هم احترام اطرافیانتان به خطر خواهد افتاد. جای تعجب نیست که افراد سلطهگر، زورگو، نامحترم و آویزان را به زندگیتان جذب خواهید کرد.
– وقتی واقعاً میخواهید جواب «نه» بدهید، میگویید، «آره».
– وقتی به کسی «نه» میگویید، عذابوجدان میگیرید.
– برای به دست آوردن آرامش برخلاف ارزشهای واقعیتان عمل میکنید.
– وقتی کسی با شما بدرفتاری میکند، از خودتان دفاع نمیکنید.
– برای دوست داشتهشدن بیش از اندازه تلاش میکنید.
– به دیگران اجازه میدهید حرفهایی به شما بزنند یا کارهایی با شما بکنند که موجب ناراحتیتان اسـت.
– انتظار دارید که نزدیکترین افراد به شما، بدون اینکه چیزی بگویید از چیزهایی که ناراحتتان میکند باخبر شوند.
متاسفانه، بعضیها بخاطر این باور اشتباه که برای به دست آوردن دل و احترام دیگران باید همیشه در دسترس آنها باشند، برای خودشان مرزهای شخصی نمیگذارند. مشکل اینجاست که هر عمل موافقت، انکار نفس یا نیازمندی، احترام دیگران را از بین میبرد.
اگر به تطبیق دادن خودتان به دیگران عادت کردهاید، فرآیند ایجاد مرزهای شخصی به نظر غیرطبیعی و تهدیدآمیز میآید ولی اگر به آن پایبند شوید، متوجه میشوید که به مرور زمان همه چیز برایتان سادهتر میشود و بدون شک ارزشش را خواهد داشت!
ایجاد مرزهای شخصی سالم برای خود:
فرآیند ایجاد مرزهای شخصی با خودتان شروع میشود که اول قبول کنید که نه تنها لایق این هستید که این مرزها را داشته باشید بلکه وجود این مرزها برای مراقبت از خودتان ضروری هستند. دوم اینکه، باید قبول کنید که حق ایجاد این مرزها را دارید. شاید به نظرتان عجیب برسد ولی من کسانی را میشناسم که قلباً نمیدانستند که چنین حق انتخابی دارند.
درواقع، شما نه تنها حق دارید اینکار را بکنید، بلکه مسئولیت اینکه دیگران چطور با شما رفتار کنند هم بر عهده خودتان اسـت. مرزهای شما بعنوان فیلترهایی عمل میکند که مشخص میکند چه چیز در زندگی شما قابلقبول اسـت و چه چیز نیست.
البته زمانهای خواهد بود که کسی به کمک شما نیاز دارد و با احترام از شما کمک میخواهد. باید قبول کنید که زمان کمی تجربه کردن و شاید چند قدم اشتباه برداشتن میخواهد ولی بالاخره یاد میگیرید فرق بین یک درخواست قابلقبول و درخواستی که شما را در معرض خطر پسرفت قرار میدهد.
تشخیص اینکه کجاها به فضا، احترام، انرژی و قدرت شخصی بیشتری نیاز دارید، قدم دوم اسـت و برای آن باید زمان بیشتری صرف کنید تا آگاهیتان را نسبت به خود بیشتر کنید. با تشخیص الگوهای تکراری از موقعیتها و رفتارهایی شروع کنید که موجب خشم، بیانرژی کردن و یا افسرده کردنتان میشوند.
وقتی این موقعیتهای خاص را تشخیص دادید، آنها را در یک دفترچه یادداشت کنید. نگران توانایی نوشتن خود نباشید، این تمرین برای این اسـت که کمکتان کند بفهمید اوضاع از چه قرار اسـت. دلیل اهمیت آن این اسـت که خیلی وقتها ما بعضی چیزها را برای خودمان خیلی مهم میکنیم ولی در حقیقت اصلاً موضوع خاصی نیستند.
بعنوان مثال، ممکن اسـت میزان زیادی انرژی منفی روی خواهرتان صرف کنید چون عادت کرده اسـت بدون اینکه از قبل خبر دهد، بچههایش را پیش شما بیاورد تا از آنها مراقبت کنید. موضوع اصلی خواهرتان نیست، موضوع این اسـت که احساس میکنید به شما احترام گذاشته نشده و به اشتباه باور دارد که چون خواهر او هستید نمیتوانید به او «نه» بگویید. خوب خبر خوب این اسـت که، شما کاملاً حق دارید که برای خانوادهتان هم مرز تعیین کنید.
اگر قبلاً تجربهای در این زمینه نداشتهاید، توصیه ما این اسـت که از کم شروع کنید. اگر یک موضوع اسـت که عصبانیتان میکند، بهتر اسـت روی رفتار یا موقعیتی تمرکز کنید که چندان خطرساز و تهدیدآمیز نباشد تا بتوانید فرآیند تعیین کردن نیازها و بیان آنها را به راحتی انجام دهید.
اشتباهی که خیلیها وقتی میخواهند برای خود مرز تعیین کنند مرتکب میشوند این اسـت که از سر خستگی و خشم اینکار را شروع میکنند. با این روش مطمئناً با شکست یا مشاجره مواجه خواهند شد. ایجاد مرزهای قوی و باثبات به رفتار خودتان بستگی دارد، بنابراین بهتر اسـت با محبت برای دیگران و همچنین خودتان آن را انجام دهید.
بااستفاده از دفترچهتان، مرزها و همچنین رفتارهایی که برایتان قابلقبول اسـت و رفتارهایی که قابلقبول نیست را توصیف کنید. به عبارت دیگر، اینجا دقیقاً همانجایی اسـت که تصمیم میگیرد خطرهای مرزیتان را بکشید.
وقتی زمان اجرای مرزهای جدیدتان میشود، اجازه بدهید تجربه و سطح راحتیتان هدایتتان کند. یک راه برای انجام این کار این اسـت که از سناریوی معمول رفتار غیرقابلقبول استفاده کنید.
به مثال خواهرتان برمیگردیم. ازآنجاکه در گذشته آن رفتار را به رفتاری راحت تبدیل کردهاید، شاید ایده خوبی نباشد که یکدفعه در خانهتان را به روی او ببندید. کاری که میتوانید بکنید این اسـت که بچهها را قبول کرده بعد از او بخواهید که قبل از اینکه برود، چند دقیقه با او حرف بزنید. بعد برایش توضیح دهید که چقدر همیشه از دیدن او و فرزندانش لذت میبرید (حتی اگر نمیبرید، لبخند بزنید و تحمل کنید) ولی واقعاً دوست دارید اگر لازم باشد که از فرزندانش مراقبت کنید، از قبل به شما اطلاع داده شود. از زبان خودتان استفاده کنید، مهربان باشید ولی احساس نکنید که لازم اسـت خودتان را برای او توضیح دهید یا عذرخواهی کنید.
بعضیها کاری میکنند که احساس عذابوجدان کنید تا اینکه بتوانند به چیزی که میخواهند دست پیدا کنند. ولی اگر به خودتان ایمان داشته باشید و باور داشته باشید که کار درستی انجام میدهید، خواهید دید که مشکل خودشان اسـت، نه مشکل شما.
آماده باشید. باید آماده باشید که انتخابهای سختی برای تغییر سبکزندگیتان بگیرید و عذابوجدان متداولترین مانعی اسـت که وقتی میخواهید از خودتان محافظت کنید گرفتارش میشوید. فقط باید به خودتان یادآور شوید که اصلاً چرا این مرزها را برای خودتان مشخص کردید.
البته ممکن اسـت اطرافیانتان هم به حالت دفاعی بروند که البته به عذابوجدان شما اضافه خواهد کرد. ولی اکثر افراد به مرور زمان به این مرزهای جدید شما عادت خواهند کرد ولی بعضی ممکن اسـت با آن کنار نیایند. هیچ اشکالی ندارد چون مطمئناً نمیخواهید کسانی که ارزشها و احترام نفس شما را رعایت نمیکنند در زندگیتان جایی داشته باشند.
هیچکس بهتر از خودتان نمیداند که به چه چیزهایی نیاز دارید و به چه چیزهایی ارزش میگذارید. اجازه ندهید کسی این تصمیمات را برای شما بگیرد. مرزهای سالم به شما این امکان را میدهد که به تواناییها و فردیت خودتان و دیگران احترام بگذارید. محدودههای مشخص و قاطع برای خودتان مشخص کنید تا دیگران به آن احترام گذاشته و هر کاری که از دستشان برمیآید برای رعایت آن انجام دهند.
قبول کنید که این تغییر یک شبه اتفاق نمیافتد. جدا کردن خود از احساسات و باورهایی که باعث میشد مرزهای ضعیف را قبول کنید، نیاز به صبر و تمرین دارد.
خوشبختانه وقتی مرزهای شخصی را برای خودتان مشخص رده و آنها را اجرا کرید، احساس قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری خواهید کرد چون با این روش ارزش خودتان را به همه نشان میدهید. هرچه برای متعهد شدن به مرزهای شخصیتان بیشتر تلاش کنید، عشق، احترام و حمایت بیشتری در زندگیتان پیدا خواهید کرد.
یک ویژگی بهشدت ملالآور که هر رهبر فوقالعادهای باید داشته باشد؛
اگر قرار باشد ویژگیهای یک رهبر ایدهآل برای کسب و کارهای بزرگ را لیست کنیم شاید هیچگاه این ویژگی را در انتهای لیست خود نیز درج نکنیم! اما غول دنیای جستجو برای استخدام رهبران خود این ویژگی را در ابتدای لیست خود قرار داده اســت.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ رهبر واژهای بسیار پرزرقوبرق اســت. ما آن را برای برخی از برجستهترین انسانهای تاریخ از کورش کبیر گرفته تا نلسون ماندلا و مارتین لوتر کینگ به کار میبریم و یاد این رهبران افسانهای را با انبوهی از کتابهای تحسینآمیز و به اشکال دیگر گرامی میداریم. پس جای تعجب نیست زمانی که صاحبان رؤیاپرداز کسبوکارها تلاش میکنند تواناییهای رهبری خود را صیقل دهند، اغلب بر این باور باشند که در صدر بودن نیازمند شخصیتی استثنایی و اقدامات قهرمانانه اســت.
شکی وجود ندارد که گاهی اوقات اینچنین اســت؛ اما در امور روزمره برخی از مهمترین خصوصیات رهبری فوقالعاده بهمراتب سادهتر از این حرفها اســت و تلاش مداوم برای استثنایی بودن درواقع میتواند کارایی شما را بهعنوان یک رهبر کسبوکار با مشکل مواجه کند. بههرحال گوگل چنین باوری دارد.
همانطور که والتر چن (Walter Chen)، مدیرعامل iDoneThis، اخیراً به آن اشاره کرده اســت، زمانی که این غول جستجوگر به دنبال رهبران میگردد، بر روی ویژگیهای پرزرقوبرقی مانند بیباکی و شجاعت تمرکز نمیکند. در عوض اغلب چیزی بسیار بسیار ملالآور را جستجو میکند. این خصوصیت جادویی چیست؟
قابل پیشبینی بودن محض!
بله درست خواندید، بر اساس انبوهی از اطلاعات که رویکرد مبتنی بر شواهد گوگل را شکل میدهد، یکی از اساسیترین ویژگیهای رهبران فوقالعاده اصولاً این اســت که ملالآور باشند – روزبهروز همان کار را به همان شکل انجام دهند.
چن شرح میدهد «وقتی آنها اعداد و ارقام را درباره این پرسش که چه چیزی یک رهبر موفق را میسازد کنار هم گذاشتند، آنچه یافتند جالبتوجه بود زیرا که باوجود بدیهی بودن نادیده گرفته شده بود. رهبران باید قابل پیشبینی و ثابتقدم باشند، زیرا در این صورت اســت که کارکنان درمییابند تحت یک قواعد مشخص، آنها میتوانند هر کاری که میخواهند انجام دهند. بهبیاندیگر، زمانی که مدیران قابل پیشبینی باشند، آنها مانعی را (یعنی خودشان را) از سر راه کارکنان برمیدارند.»
اگر یک کارمند بتواند پیشبینی کند که رئیسش چه واکنشی خواهد داشت این بدین معنی اســت که مجبور نیست انرژی زیادی را صرف مدیریت رابطه خود، مواجه با مداخله او و توجیه اقدامات خود کند. درنتیجه کارکنان آزادی پیدا میکنند تا درواقع کار خود را انجام دهند و خلاق باشند. چن به نقل از لازلوباک (Lazlo Bock) معاون ارشد مدیر امور انسانی در گوگل میگوید «اگر یک رهبر ثابتقدم باشد، افراد در تیمهای خود احساس آزادی فوقالعادهای میکنند.»
روانشناسان به این احساس آزادی که کار خود را آنگونه که صلاح میدانید انجام دهید «استقلال» (autonomy) میگویند و در مطالعات خود کشف نمودهاند که نهتنها استقلال باعث خرسندی کارکنان میشود، بلکه بهرهوری آنها را نیز افزایش میدهد.
چن و باک هر دو به رهبران کسبوکار نسبت به اینکه قهرمانان هالیوودی و سینمایی و شخصیتهای فوقالعاده تاریخی را بیشازحد سرمشق خود قرار دهند، هشدار میدهند. در عوض بهتر اســت آنهایی که میخواهند واقعاً بهترینها را در تیمهای خود به ارمغان آورند، از کورکورانه دنبال کردن کلیشههای «رهبری» دست بکشند و هر کاری را که ممکن اســت انجام دهند تا افراد خود را توانمند کنند.
به گزارش آلامتو و به نقل از مجله تناسب اندام؛ آرایش دائمی به روشهایی اشاره دارد که باعث بهتر شدن بخشهای خاصی از صورت میشوند. اینکار مستلزم فرایندی به نام میکروپیگمنتیشن اسـت. این فرایند از یک قلم تتو استفاده میکند که جوهر را به داخل پوست تزریق میکند. آرایش دائمی میتواند روی لبها بعنوان خط لب یا رژ لب، روی ابروها، و بعنوان خط چشم بکار رود. همچنین این روش میتواند رژ گونه یا سایهی چشم دائمی نیز ایجاد کند.
انجام هر فرایند حدود ۳۰ دقیقه تا یک ساعت طول میکشد که بستگی به ناحیهی مربوطه دارد. این روش میتواند نواحی را بطور دائمی روشن یا تیره کند. از آنجا که این، یک روش دائمی اسـت، عوامل مهمی وجود دارد که باید در نظر بگیرید. همچنین این روش خطرات خاص خودش را دارد.
داشتن رژ لب، رنگ ابرو، خط چشم، یا حتی رژ گونهی دائمی، مدت زمان آرایش شما را به نصف کاهش میدهد، و شما دیگر مجبور نیستید هر روز صبح، زمان زیادی را به آراستن خودتان اختصاص دهید.
از آنجا که آرایش صورت شما دائمی اسـت، نیازی به خرید لوازم آرایش بیشتر نیست. همچنین لازم نیست نگران هدر رفتن لوازم آرایشتان باشید. مجبور نیستید محصولات زیبایی تاریخ گذشتهتان را تعویض کنید، در نتیجه میتوانید پول بیشتری پس انداز کنید.
لازم نیست دیگر بخاطر خط چشم ناصاف یا رژ لب نامرتب تان نگران شوید. آرایش شما برای سالها بی عیب و نقص و تازه باقی خواهد ماند!
شما میتوانید از آرایش دائمی، برای پوشاندن معایب فیزیکی مانند پوست ناصاف بعلت لک و پیس، یا جای زخم شدید استفاده کنید. شما میتوانید زخمهای قدیمی و حتی لکههای پوست ناشی از خالهای مادرزادی را بپوشانید.
برخی از افراد ممکن اسـت به جوهری که برای ایجاد آرایش دائمی استفاده میشود حساسیت داشته باشند. در چنین مواردی، این روش میتواند براحتی، زخم شدید، تورم، و سوزش پوست را تشدید کند. بدتر از آن، برخی پیگمنتها توسط FDA کنترل نمیشوند. این سازمان، کنترل این محصولات را بر عهده دولت نهاده اسـت.
پوست، ثابت و بدون تغییر نیست، اما آرایش دائمی ثابت اسـت. با بالا رفتن سن ما، پوست شلتر شده و آویزان خواهد شد. هنگامیکه شما روی بخشهای خاصی از صورتتان، آرایش دائمی انجام میدهید، اینکار، شکل طبیعی صورت را چند سال بعد تغییر خواهد داد. بعنوان مثال آرایش دائمی ابرو در دوران جوانی شما ممکن اسـت ایدهی خوبی باشد، اما هنگامیکه ۶۰ ساله شدید، پوست اطراف ابروها آویزان خواهد شد و باعث میشود ابروی دائمی شما به سمت پایین بیاید و ظاهر عجیبی در صورتتان ایجاد میکند که کاملا جبران ناپذیر اسـت.
سوزن آلوده، یکی از علل اصلی بیماریهای مزمنی مانند هپاتیت C و ایدز اسـت، و بعضی تتوکاران درباره میزان تمیزی ابزارهایشان با مشتریها صادق نیستند. همیشه خطر سرایت بیماریهای کشنده از طریق انجام تتو وجود دارد.
یک آرایش دائمیمیتواند بین ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار هزینه داشته باشد. اگر اینکار توسط یک جراح زیبایی آموزش دیده یا یک تتوکار تایید شده و دارای مجوز انجام شود، این نرخها بیشتر خواهند شد. بعضی از سبکها نیز گرانتر از سایر آرایشهای دائمی هستند.
فقط به این خاطر که آرایش شما دائمیاسـت، به این معنا نیست که آرایشتان نیاز به ترمیم ندارد. تتوی شما هر چند سال یکبار به روتوش نیاز خواهد داشت، و روتوشها هم میتوانند درست به اندازه انجام آرایش دائمی برای اولین بار، گران باشند.
وسوسه انگیز اسـت که هر صبح با صورتی بی عیب و نقص از خواب بیدار شوید. با اینحال، آرایش دائمی نباید بدون فکر انجام شود. قبل از انجام آن، اطلاعات کسب کنید. از خطرات و مزایای این روش مطلع شوید تا بدانید که بعد از اینکار باید انتظار چه چیزی را داشته باشید. به یاد داشته باشید که این آرایش تا مدتها بعد از اینکه طراوت و تازگیاش از بین برود، روی صورتتان باقی خواهد ماند.
در اختلال بیش فعالی ADHD معمولاً کودک توانایی دقّت و تمرکز بر روی یک موضوع را نداشته، یادگیری در او کند اســت و کودک از فعّالیّت بدنی غیر معمول و بسیار بالا برخوردار اســت. در این مقاله سعی میکنیم به بررسی تغذیه مناسب این کودکان بپردازیم:
به گزارش آلامتو و به نقل از علم ورزش؛ کودکان بیش فعال بیش از هر چیزی به مواد غذایی سالم و فرآوری نشده و مقادیر فراوانی میوه و سبزیجات نیازمندند. بسیاری از کودکان حتی با مصرف مواد غذایی ناسالم میتوانند در کوتاه مدت عملکرد شان را حفظ کنند اما در رابطه با کودک بیش فعال تغذیه یک امر حیاتی اســت. تفاوت آن میتواند در حفظ انرژی در کل روز و یا افت آن در نیمه روز مدرسه باشد و یا حتی میتواند یک بازی بیخطر و لذتبخش را به یک حادثه تبدیل کند. اگر کودک شما بیش فعال اســت باید به صورت جدی تغذیه کودک را تحت نظر داشته باشید. در این مطلب با ما همراه باشید تا شما را با کاربردی ترین نکات مربوط به تغذیه کودکان بیش فعال آشنا کنیم.
تحقیقات ثابت کردهاند که این مواد میتواند تمرکز کودک را کم و شدت فعالیتش را بالا ببرد. این مواد تا حدی برای کودک بیش فعال خطرناک اســت که در اروپا برخی از محصولات دارای مواد مصنوعی با برچسبی روی آن نوشته شده : ممکن اســت روی فعالیت و تمرکز کودکان اثر داشته باشد، متمایز شده اســت.
اگرچه تا کنون گزارشی از تأثیر قند بر همه کودکان بیش فعال نیست، اما لازم اســت مصرف قند و آبمیوهها را به یک فنجان در روز کاهش دهید. از طرف دیگر مصرف میوه در صورتی که زیاده روی نکنید مانعی ندارد.
نکته حائز اهمیت در صبحانه کودکان بیش فعال مقادیر کافی از پروتئین و چربی سالم اســت. کربوهیدراتهای فرآوری شده مثل کیکهای آماده، پنکیک و کورنفلکسهای شیرین توصیه نمیشوند. دیگر کربوهیدراتها مثل برنج سفید که در بدن تبدیل به قند میشوند و سطح قند خون را بالا میبرند در مقادیر مصرفی زیاد خطرناک هستند. این مواد دارای شاخص قند خون بالا هستند و باعث میشوند، غلظت قند خون در رنج زیر نرمال قرار گیرد.
غلظت قند خون پایین باعث احساس خستگی، ناهماهنگی و عدم تمرکز کافی میشود. این علائم در کودکان بیش فعال بیشتر نمود خواهد کرد. مصرف جو دو سر، کورفلکس بدون شکر، نان جو کامل همراه با کره بادام زمینی، ماست با پروتئین بالا همراه با میوهها و آجیل برای صبحانه این کودکان مناسب اســت. اسموتیها نیز اگر درست تهیه شوند گزینه مناسبی خواهند بود.
تا میتوانید از مواد ارگانیک استفاده کنید. نه تنها به این دلیل که حاوی مواد آلی و طبیعی هستند بلکه فاقد آفت کشها، هورمونها و افزودنیهای دیگر میباشند که باعث بیش فعالی بیشتر کودکان میشود. در آزمایشی که از ۱۱۰۰ کودک بیش فعال انجام شده اســت، آنهایی که از مواد غذایی غیر ارگانیک استفاده میکردند و در ادرارشان مواد افزودنی دیده شده بود به میزان ۲ برابر بیش فعالتر بودهاند. مصرف سبزیجات و میوههای ارگانیک تا ۸۰ درصد از مقدار این افزودنیها میکاهد.
مطمئن شوید کودک شما ترکیب سالمی از چربیها را در رژیم غذایی خود دارد. در دهههای اخیر برداشت بدی از واژهی چربی شده اســت و تقریباً همه مردم بر این باورند که چربی را از غذایشان حذف کنند و با کربوهیدراتهای ناسالم کمبود چربی را جبران کنند در نتیجه چاقی تبدیل به بیماری همه گیر شده اســت. درحقیقت چربی با کیفیت و سالم برای سلامتی مفید اســت.
استفاده از روغنهای مثل روغن زیتون که چربی اشباع نشده دارند، توصیه میشود. مصرف چربی طبیعی موجود در گوشت و مرغ برای کودکان بیش فعال مشکلی ایجاد نمیکند. نکته مهم جای دادن امگا ۳ در تغذیه این کودکان اســت. چربی امگا۳ برای عملکرد مغز یک ماده حیاتی اســت که اغلب کمبود آن در کودکان بیش فعال مشاهده میشود. این روغن در گوشت بیشتر ماهیها موجود اســت. اما مقدار امگا ۳ در صورتیکه از مواد طبیعی گرفته شود برای بدن کافی نیست در نتیجه توصیه میکنیم از قرص امگا ۳ که از روغن ماهی تهیه شده اســت استفاده شود. اگر بوی ماهی برای کودک شما نا مطبوع اســت میتوانید از نوع قرص گیاهی امگا ۳ استفاده کنید.
بدن کودکان بیش فعال دچار کمبود آنتی اکسیدان اســت. استفاده از میوهها و سبزیجات این کمبود را جبران میکند. اگر کودک شما از خوردن آن امتناع میکند، خلاقیت داشته باشید و آن را به شکل سالاد میوه همراه با غذا و اشکال دیگر برای کودک سرو کنید. استفاده از مولتی ویتامینها هم میتواند کمک کند اما حاوی مواد فیتوکمیکال کافی که در مواد طبیعی یافت میشود نیستند.
اگر رژیم غذایی شما نیازمند تغییر اســت لازم نیست یک مرتبه آن را تغییر دهید، میتوانید کم کم جایگزین کنید. به یاد داشته باشید همه ما گاهی شایسته یک خوراکی خوشمزه و دلچسب هستیم. یک تکه کیک و یا یک لیوان نوشابه ضرری نخواهد داشت. بهتر اســت افراط و تفریط نکنیم، نه برای خود و نه برای کودکمان. با ایجاد تغییرات تدریجی و استفاده از نکات بالا به مرور تغییرات مثبتی را در کودک بیش فعالتان خواهید دید که باعث شگفتیتان میشود.
چرا عامل اصلی چاقی ترکیب چربی و کربوهیدرات اسـت؟
به گزارش آلامتو و به نقل از علم ورزش؛ جریان بحث بر انگیزی که مدتها اسـت شروع شده اختلاف نظر در مورد ذخیره شدن چربی در صورت استفاده از آن و ویژگی چاق کنندگی آن اسـت. بسیاری بر این عقیدهاند که استفاده از چربی (بدون قند) منجر به چاقی نخواهد شد. اما زمانی که معضل اصلی برای کاهش وزن کربوهیدراتها باشد، چربی بهصورت چربی ذخیره میشود.
وقتی صحبت از کاهش وزن به میان میآید ۲ عامل مؤثرند. کالری بالای چربی و عملکرد هورمون های وابسته به چربی . هر دو درست اسـت. اما باید بدانید عامل اصلی چاقی زمانی پیش میآید که کربوهیدرات و چربی به میزان مساوی باهم ترکیب شده باشند. حالا میدانیم چرا دوناتهای شکلاتی پر طرفدار هستند و کیکهای خامه ای به مذاق ما بسیار خوش میآیند.
ایدهی ذخیره نشدن چربی از آنجا میآید که مصرف چربی به تنهایی تأثیر بسیار کمی بر روی انسولین که اصلیترین هورمون ذخیره سازی چربی اسـت، خواهد داشت. درست اسـت! در ادامه دلیل آن را متوجه خواهید شد. فرضیه دیگری مبنی بر این اسـت که انسولین تنها هورمون ذخیره کننده چربی اسـت.
لازم اسـت بدانیم این هورمونها هستند که تعیین میکنند ما چه بخوریم و چه اندازه بخوریم و چگونگی ذخیره شدن مواد غذایی به صورت گلیکوژن، چربی و عضله تحت کنترل عملکرد هورمونها اسـت. در کنار انسولین هورمونهای دیگری برای ذخیره سازی چربی فعالیت میکنند که شاید تا به حال اسم آنها را نشنیده باشید.
انسولین اثر آنزیمهای ذخیره کننده چربی در بدن بنام لیپوپروتئینلیپاز را افزایش میدهد. وقتی با اضافه وزن روبرو باشیم انسولین ۲ کار دیگر نیز انجام خواهد داد که کاهش وزن را برای ما سخت تر میکند. کاهش تأثیر آنزیمهای چربی سوز و پایین آوردن اکسیداسیون چربی.
شما میتوانید میزان انسولین را با کم کردن کالری دریافتی پایین بیاورید. از آنجایی که کربوهیدراتها مهمترین عامل بالا بردن انسولین هستند، بسیاری از مردم با قطع کردن کربوهیدرات سعی در کاهش وزن دارند. همه ی این ها به این معنی اسـت که هم چربی و هم کربوهیدراتها منجر به چاقی خواهند شد اما بدترین حالت زمانی اسـت که این ۲ با هم ترکیب میشوند. البته در بسیاری موارد چربی به تنهایی باعث چاقی نمیشود بلکه نوع چربی اهمیت دارد.
تحقیقات انجام شده نشان میدهد، مصرف کربوهیدرات منجر به تولید انسولین و هورمونهای دیگر ذخیره سازی چربی و در نتیجه ذخیره چربی خواهد شد و اما مصرف چربی به تنهایی منجر به تولید هورمون “جی آی پی” میشود و مثل کربوهیدرات باعث افزایش ناگهانی قند خون نخواهد شد، در نتیجه چربی بسیار کمتری نسبت به کربوهیدراتها ذخیره میشود.
و اما ترکیب کربوهیدرات و چربی منجر به تولید “جی آی پی” همراه با افزایش شدید قند خون و تولید انسولین اضافه منجر به ذخیره چربی چند برابر میشود. ۲ هورمون دیگر به نام “آ اس پ” که مستقیماً توسط چربی تحریک میشود و هورمون “گرلین” که وابسته به گرسنگی اسـت نیز روند مشابه بالا را طی میکنند و در نتیجه به ذخیره چربی کمک میکنند.
نتیجه گیری کلی اینکه عوامل مؤثر در چاقی بسیار متفاوتاند از هورمونها گرفته تا سبک زندگی و رژیمهای گوناگون غذایی. نکتهی دیگر اینکه بدن همهی ما متفاوت اسـت. مطالب گفته شده یک سیستم کلی و روند طبیعی سوخت و ساز بدن اسـت که بسته به ویژگیهای فردی میتواند متفاوت باشد. بسیاری از انسانها با وجود ترشح بالای گرلین تناسب اندام دارند و بسیاری نیز به گفته عامیانه با آب خوردن چاق میشوند.
درست اسـت که با اضافه کردن چربی به کربوهیدرات میتوان سرعت افزایش گلوکز خون را کنترل کرد و این برای دیابت مفید اسـت اما بدن همچنان با بار چربی و قند دریافتی مواجه خواهد بود و در روند فعالیتهای هورمونی گفته شده در نهایت تبدیل به چربی میشود. اگر دیابت ندارید و میخواهید وزن کم کنید، بهتر اسـت از ترکیب قند و چربی زیاد تا زمان دستیابی به وزن ایده آلتان خودداری کنید.
هم چربی هم کربوهیدرات (قند) میتوانند با مکانیزمهای مختلف به چربی تبدیل شوند
در صورت انتخاب بین چربی و کربوهیدرات، چربی را انتخاب کنید، در یک کلمه انتخاب گوشت سرخ شده برای صبحانه از کرون فلکس(خوارکی اسـت که ذرت دارد) بهتر اسـت.
از ترکیب چربی و کربوهیدرات خودداری کنید. مصرف فست فودها، برگرها، چیپس، دونات و بسیاری موادی که به ذائقه ما خوش میآیند مانع بزرگی برای کاهش وزن ما میباشند.
کربوهیدراتهایی با درصد فیبر بالا و شیرینی بسیار بسیار کم مشکلی ایجاد نمیکند. کرفس و مقداری کره بادام زمینی، مقداری آجیل خام و نان سبوس با آووکادو ترکیبات خوبی هستند.
همه موارد بالا در صورتی اسـت که شما قصد کاهش وزن داشته باشید. به نظر شما چه ترکیباتی منجر به کاهش ذخیره چربی خواهد شد؟
قائم مقام وزیر بهداشت با تشریح شیوه مالی «فی فورسرویس» در پزشکی گفت: آنچه در قوانین ما اسـت و نمایندگان هم در اصلاحات برنامه ششم تاکید دارند خرید راهبردی یعنی خرید از بهترین مداخلات بهداشتی درمانی و از بهترین تامین کنندگان اسـت.
چه چیزی جلوی خلاق بودن شما را میگیرد؟ در مرحله اول میتوان به ترسها اشاره کرد! ترس از چیزی که ممکن اسـت هرگز اتفاق نیفتد و شما بی خود نگران آن باشید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ ممکن اسـت شنیده باشید که میگویند هر فردی در وجودش خلاقیت دارد و کودکان اغلب خلاق به نظر میرسند. ولی خیلی از ما زمانی که به بزرگ سالی میرسیم اعتماد به نفس خلاقیت را از دست میدهیم و به فردی تبدیل میشویم که از ایدههای خلاقانه هراس دارد. بسیاری از روان شناسان و متخصصان حوزه پرورش خلاقیت معتقدند بزرگترین مانع برای خلاقیت، ترس اسـت. خیلی از ما زمانی که کار موفقیت آمیزی انجام میدهیم، به جای ادامه آن و خلق چیزی جدید، برای اجتناب از پیامدهای ترس مان متوقف میشویم.
«الیزابت گیلبرت» نویسندهی کتاب «تغذیه، عبادت، عشق» میگوید که ترس و خلاقیت دوقلوهای به هم چسبیده هستند. آنچه مردم را از خلاق بودن دور نگه میدارد، این اسـت که برای از بین بردن ترس، خلاقیت را هم با آن از بین میبرند. پیامهایی که تشویق به همنوایی و مهارکردن تک روی میکنند. مدارس و محلهای کار ما را فرا گرفتهاند و ما همچنان آرزو میکنیم خلاق باشیم. نوآوری تحسین شده اسـت و ما را به عنوان الگویی برای پیروی از خودمان قرار میدهد. فقط این مانده که ما باید ترس از پیشرفت نکردن را کنار بگذاریم.
در این نوشتار به ۱۰ مورد از رایجترین ترس های ضدخلاقیت و راه مقابله با آنها اشاره میکنیم.
افرادی که این ترس را دارند در وهله اول باور نمیکنند که میتوانند خلاق باشند. آنها تعریفی از خود ارائه میکنند که حتی احتمال خلاق بودن را رد میکند. گاهی اوقات آنها خودشان را کودن تر یا منطقی تر از آن میدانند که بتوانند خلاق باشند. حتی ممکن اسـت بگویند: «من قطرهای از خون خلاقیت در بدنم نیست.» اغلب این افراد فراموش میکنند که هر روزه به نوعی خلاقیت نشان دادهاند و آن را جدی نگرفتهاند.
راهکار: دانشگاهها و مراکز مشاورهای هستند که به افرادی که میخواهند خلاق تر باشند، کمک میکنند. آنها یاد گرفتهاند کارشان این نیست که بگویند چطور، بلکه کمک میکنند که این افراد اعتماد به نفس خلاقیت ذاتیشان را که در کودکی داشتند، دوباره زنده کنند. این گونه شروع کنید؛ ابتدا تعریف خود را از خلاقیت گسترده کنید.
لزومی ندارد که «ون گوگ» باشید. به زمانهایی در گذشته که بر مشکلات فائق آمدید، رجوع کنید و آنگاه میبینید که چقدر خلاق هستید. آیا شما میتوانید یک مشکل کامپیوتری را حل کنید؟ زمانی که غذا درست میکنید اگر چیزی را نداشته باشید، میدانید چه چیز دیگری را جایگزینش کنید؟ آیا میتوانید از چرک نویسها دوباره استفاده کنید؟ تمامی این فعالیتها به نوعی خلاقانه اسـت. ممکن اسـت شما یک هنرمند در معرض دید نباید، اما معنیاش این نیست که به اندازه او خلاق نیستید.
همه بارها و بارها شنیدهایم ه تنها راه کسب کردن تجربه در مورد کاری، انجام آن کار اسـت؛ اما هنوز هم زمانی که در طول زندگی مان کاری را غلط انجام میدهیم مورد انتقاد قرار میگیریم. ترس از شکست اصلاً عجیب نیست.
اینکه کمال گرایی تا مرز ناتوانی و عجز هم رایج شده اصلاً عجیب نیست. عواقب شکست خیلی عظیم به نظر میرسد. به ما گفته شده که اگر در امتحان موفق نشویم، نمیتوانیم کار کنیم. اگر در کارمان موفق نباشیم، امکان امرار معاش را از دست میدهیم. شکست همه چیز را پرمخاطره میسازد، اما اغلب کارآفرینان و خلاقان شکست میخورند. آنها خود را منعطف میسازند که با شکست دست و پنجه نرم کنند، زیرا تنها راه برا اینکه کاری جدید انجام دهیم این اسـت که بدانیم چطور با شکست مواجه شویم.
راهکار: «ساموئل بکت» میگوید: «شکست بخور، باز هم شکست بخور و این بار بهتر شکست بخور.» راههایی پیدا کنید که چیزهای جدید را امتحان کنید، بدون فکر کردن به عواقب شکست که خیلی برای مواجهه بزرگ هستند. ابتدا کارهایی را که انجام میدهید آزمایش بنامید نه شکست. شما دارید چیزی را امتحان میکنید و از آن میآموزید. با گفتن اینکه موفقیت، فرآیند کشف کردن و یاد گرفتن اسـت نه نتیجه، میتوانید حس کنجکاوی خود را پرورش دهید.
زمانی که تنها هستید سعی کنید یک غذای جدید درست کنید که اگر بد هم شد، کسی متوجه نشود. با رنگ و سفال بازی کنید و نتیجه را برای خودتان نگه دارید و به خاطر داشته باشید که اشتباهات میتوانند به بهترین نتایج منجر شوند. همین برچسبهای یادداشت رنگی زمانی اختراع شد که یک دانشمند چسبی ارائه کرده بود که چسبندگی کافی نداشت. چه کسی میداند که اشتباهات شما منجر به چه اختراعی میشود؟
لازمه خلاقیت این اسـت که افراد از شکل احتمالی اثرشان آگاه نباشند. فرقی نمیکند میخواهند یک عکس خلق کنند یا یک برنامه کامپیوتری یا اینکه میخواهند شغلی جدید راه بیندازند. هیچ طرح جدید توسط طراح آن پیشبینی نمیشود. آثار اعجاب انگیز اغلب در پیشرفتهترین نقطه از نقطه آغاز قرار دارند. اگر میخواهید فردی خلاق باشید، باید ایدههای قدیمی خود را رها کنید و به مکانهایی بروید که تا به حال نرفتهاید.
راهکار: خودتان را به انجام کارهای بدون برنامه عادت دهید. با انگشتتان نقاشی بکشید، برای پیاده روی بدون نقشه به یک مکان ناشناخته بروید، به موزهها، به مراکز خرید و گالریهایی که به طور معمول نمیروید، سربزنید. سعی کنید با افراد با دیدگاههای متفاوت در ارتباط باشید. آنها چشمتان را به افقهای جدید باز میکنند. سعی کنید از این فعالیتهای جدید لذت ببرید و سپس شروع کنید کمی بخشهایی از زندگیتان را که خیلی تحت کنترل هستند، رها کنید.
منطق در فرهنگ ما خیلی باارزش اسـت؛ اما در حالی که نیمکره چپ مغز ارتباطات منطقی را برقرار میکند، این نیمکره راست اسـت که اجازه میدهد خلاقیت به درستی جریان داشته باشد.
آلبرت انیشتین این موضوع را این گونه مطرح میکند که: «ذهن احساسی یک هدیه مقدس اسـت و ذهن منطقی یک خدمتکار باوفاست. ما جامعهای ایجاد کردهایم که به خدمتکار افتخار میکند و هدیه را فراموش کرده اسـت.»
راهکار: به خاطر داشته باشید هر یک از دو نیم کره مغز جایگاهی در زندگی شما دارد. از نیمه آزاد و بیبرنامه مغز خود برای ایجاد ایدهها استفاده کنید هرچقدر هم که غیرمنطقی به نظر برسند. اجازه بدهید که هر کدام از آنها به نقطه عطفی برای خلاقیتهای بعدی بدل شود. زمانی که نیمکره راستتان را آزاد و رها میکنید، به نیمکره چپ اجازه میدهید که از بین آن ایدهها، آنهایی را که شایستگی دارند، انتخاب کند.
قضاوت شدن گاهی خیلی انسان را ناراحت میکند. همه ما زمانهایی را تجربهکردهایم که قضاوت دیگران ما را ناراحت کرده اسـت. گاهی اوقات حتی قضاوتهایی که فکرش را هم نمیکنید، ناراحتکننده میشود.
بعضی وقتها احساس میکنیم از ما قدردانی نشده یا مورد بیتوجهی قرار گرفتهایم. البته زمانی که کسی از کارمان تقدیر میکند و ما گمان میکنیم کار بارازشی انجام ندادهایم، ممکن اسـت دچار سوءتفاهم شویم.
اغلب ما تصور میکنیم تنها راه دوری از قضاوت شدن این اسـت که کاری را که ممکن اسـت قضاوت شود، انجام ندهیم؛ اما با این کار از پیشرفت مان جلوگیریم کنیم و ظرفیت عظیمی را که در درون هر فردی وجود دارد از بین میبریم. درواقع بزرگترین منتقد شما ذهن شماست. همه ما یک منتقد درونی داریم که مدام به ما غر میزند و ترس مان را تغذیه میکند. منتقد درونی شما سعی میکند که شما را از قضاوت دیگران مصون نگه دارد، اما به مرور زمان شما را حتی از ریسکهای منطقی و هرچیز بدی دور میکند.
راهکار: قضاوت بازدهی خلاقیتتان را به تعویق بیندازید. همان طور که چیزی جدید خلق میکنید به خودتان فرصت بدهید که چیزهای دیگر را امتحان کنید و اجازه بدهید که خلاقیت در جریان باشد. در طول این فرآیند، کار شما این اسـت که اجازه بدهید هر چیز روال خودش را طی کند. بعد از اینکه کارتان تمام شد، آنگاه آن را ویرایش کنید. به این شکل به جای اینکه جریان خلاقانه را فرو بنشانید، چیزی دارید که روی آن کار کرده و پیشرفت کنید. زمانی که دارید کار خود را ارزیابی میکنید، مراقبت زبانی که استفاده میکنید باشید. با اجتناب از انتقادهای بیفایده، با خودتان به مهربانی رفتار کنید. به جای آن دقیقاً مشخص کنید کجای کا نیاز به بهترشدن دارد.
ممکن اسـت تصور کنیم خلاقیت یک مسئله شخصی اسـت و اگر دیگران آن را بفهمند ما را در معرض خطر قرار میدهد. هرچه بیشتر شما روی چیزی کار کردهاید و آن چیز برایتان اهمیت دارد، بیشتر در معرض خطر قرار میگیرد.
راهکار: هرچه بیشتر کاری اهمیت داشته باشد، بیشتر باعث میشود احساس آسیبپذیری کنید. به جای اینکه در مقابل ترستان تسلیم شوید، دوباره بررسی کنید که چرا اهمیت دارد و چه چیزی را ممکن میسازد. از آن به عنوان نیرویی برای غلبه بر ترس استفاده کنید.
انسان اجتماعی اسـت. تنهایی نه تنها سلامت روانی بلکه سلامت جسمانی و حتی عمر متوسط را هم تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین هیچ تعجبی ندارد که آن قدر از پذیرفته نشدن بترسیم.
مدارس به ما میآموزند که خود را با هنجارهای اجتماعی تطبیق دهیم. اغلب افراد خلاق به خاطر عجیب و غریب و دمدمی مزاج بودن طرد میشوند. این چیز جدیدی نیست. همیشه در طول تاریخ پیشگامان از قرادادها سرپیچی میکردند و نظم محل کار را به هم میزدند و به همین دلیل طرد میشدند. گالیله را مجبور کردند که حرفش را مبنی بر اینکه زمین به دور خورشید میچرخد، تکذیب کند. «ون گوگ» هنرمند برجسته در طول زندگیاش فقط یکی از نقاشیهای خود را فروخت.
راهکار: در دنیای مدرن ما یک مزیت بزرگ داریم که ون گوگ و گالیله نداشتند. اینترنت و سایر وسایل ارتباط جمعی مدرن جهان را کوچک تر کردهاند. اکنون این مسئله ممکن شده اسـت که ما یک گروه از افراد هم فکر را پیدا کنیم و احساسات خود را هرچقدر هم که عجیب باشند با آنها در میان بگذاریم. برای اینکه از حصار خلاقیتتان بیرون بیایید، خیلی آرام قدم بردارید. ابتدا با خلق کردن در خلوت آغاز کنید، سپس یک گروه حامی پیدا کنید که کارتان را با آنها به اشتراک بگذارید. هنگامی که اعتماد به نفس طردنشدن را بهدست آوردید، دایره افرادی که دستاوردتان را میبینند، گسترش دهید تا جایی که دیگر به تمامی آن را پنهان نکنید.
خیلی از ما خود را با دیگران مقایسه میکنیم و خود را ناقص مییابیم. درواقع حتی پیشروهای موفق کسب و کار ممکن اسـت گمان کنند که برحسب تصادف موفق شدهاند و اینکه دیگران را فریب دادهاند و واقعاً سزاوار این جایگاه نبودهاند. آنها این طور تصور میکنند، در صورتی که شواهد که شامل قابلیت و ستایش و نتایج مثبت اسـت، خلاف این موضوع را نشان میدهند. این احساس قلابی بودن بسیار شایع اسـت. بیشتر هم در میان بانوان و گروههای اقلیت رایج اسـت. افرادی که این طور هستند از هر نشانهای استفاده میکنند تا این اعتقاد خود را که باندازه کافی خوب نیستند، اثبات کنند و این میتواند آنها را حتی از تلاش کردن هم باز دارد.
راهکار: به خاطر داشته باشید یک ایده خلاقانه در ذهن ما زمانی که متوجه آن میشویم هیچ گاه به آن خوبی که باید، نیست. در هر تلاش خلاقانه، نقص و عیب طبیعی و ذاتی اسـت. این مسئله به جای اینکه نشانهای از بیارزش بودن شما باشد، امری طبیعی اسـت. تحقق کامل افکار حتی برای خلاقترین فرد هم غیرممکن اسـت. این لازمه ذات بشر اسـت. اینکه بیشتر بخواهید به این معنی نیست که تلاشهای شما بیارزش بوده اسـت.
تصویر معمول از هنرمند فقیری که در اتاق زیرشیروانی زندگی میکرد بر فرهنگ ما تسلط دارد. این باعث میشود حس کنیم پرداختن به خلاقیت باعث فقر و گمنامی میشود. خود ما فکر میکنیم برای گذران زندگی و تأمین مخارج خانواده، ضروری اسـت که یا به سراغ حرفههایی چون پزشکی و وکالت برویم و نیز به دنبال شغل آزاد وگرنه هر مسیر دیگری منجر به سختی و فشار اقتصادی میشود.
راهکار: کارهای خلاقانه موفقیت آمیزی را که میتوان با آن امرار معاش کرد، مرور کنید. کارگردانها، متخصصان تبلیغات، طراحان گرافیک و دیگرانی از این دست، از طریق مشاغل خلاقانه زندگی خود را میگذرانند. بعضی از این مشاغل معیار خوشبختی محسوب میشوند. همه هنرپیشهها، نقاشان و مجسمه سازها ناگهان مشهور و ثروتمند نشدهاند اما ترکیب کردن شغلهای خلاقیت آمیز با شغلی که بتوان قبضها و مخارج زندگی را با آن پرداخت کرد، راهکاری اسـت که خیلیها در پیش گرفتهاند و راه را برای کارایی گزینههای خلاقیت باز میگذارند.
این شغلهای جایگزین نیازی به انتظار پشت میزها ندارند. یک هنرپیشه میتواند در بخش صدا کار کند، به بچهها تعلیم دهد و به کارآفرینان، مهارتهای اجرایی را یاد دهد. کارگردانهایی که در یک بازهای کار نمیکنند، میتوانند گروههایی برای خیریه و تبلیغات برای مشاغل ایجاد کنند. فراموش نکنید که خلاقیت بخش جدایی ناپذیر همه مشاغل اسـت. اگر شما راه بهتری برای انجام چیزی پیدا کنید حتی اگر در کارخانه کار میکنید، شما فردی خلاق هستید. اگر بخش خلاقیت ذاتی انسان را از بین ببریم به راحتی میتوان انسان را با یک روبات جایگزین کرد.
آغاز کردن معمولاً سختترین بخش از هرچیز باارزشی اسـت. قبل از اینکه آغاز کنید، حس انتظار شما باعث میشود بدون اینکه هنوز چیزی در واقعیت رخ دهد، ترستان آغاز شود. در این زمان اسـت که شما به جای فعالیت، پر از استرس میشوید یا بدتر از آن، ذهن شما خالی میشود و شما منجمد شده و قادر به حرکت نخواهید بود. قفل شدن ذهن در مورد نویسندهها امری شناخته شده اسـت، اما در مورد مشاغل خلاقانه دیگر هم کاربرد دارد. این باعث میشود که افراد کارشان را به تعویق بیندازند و شهرتشان را خراب کنند.
قفل شدن ذهن حتی افراد خلاق مشهو را هم تحت تأثیر قرار میدهد.«داگلاس آدام» نویسنده مشهور باعث شد که ویراستارهای کتابش او را به مدت سه هفته به سوئیتی در یک هتل بفرستند تا جلد آخر کتابش را به پایان برساند، زیرا نوشتن و تمام کردن آن را خیلی به تأخیر انداخته بود.
راهکار: خیلی از نویسندگان به توقف ذهنی اعتقاد ندارند. آنها میگویند چیزی که نیاز دارید این اسـت که برای شروع نظم و ترتیب داشته باشید. هرچیزی که به ذهنتان میرسد هرچند بیاهمیت را بنویسید. صحنه بیرون از پنجرهتان را توصیف کنید. خودتان را به جای آغاز داستان در وسط داستان تصور کنید. در مورد کیفیت نگران نباشید فقط شروع کنید.
برای سایر تلاشهای خلاقانه هم به همین صورت اسـت. قلم موی نقاشی را بردارید و چیزی روی تخته نقاشی بکشید. نتی را با ابزار موسیقی خود بنوازید، راهحلی را برای مشکلتان امتحان کنید هرچند بدانید که کارایی ندارد. به جای به تعویق انداختن مشکلات با آنها دست و پنجه نرم کنید.
زمانی را برای انجام کارتان تعیین کنید هرچند بدانید که نتیجه خوب نمیشود، سپس در پایان میتوانید آن را اصلاح کنید. اغلب نویسندگان کل پاراگراف اول یا حتی فصل اول اثر خود را خط میزنند. چطور عقب نشینی را به پیشرفت تبدیل میکنید؟ از ترسی که شما را به عقب میکشد رها شوید و از خلاقیتی که در درونتان دارید، استقبال کنید.
مقدمه ای در مورد واریکوسل
واریکوسل اتساع و پیچ خوردگی غیر طبیعی شبکه وریدی ( سیاهرگی ) بالای بیضه هاست. شیوع آن زیر 10سال نادر اسـت ولی در بالغین جوان 15% و در مردان نابارور 20 تا 40% میباشد.
واریکوسل (به انگلیسی: Varicocele) اتساع و پیچ خوردگی غیرطبیعی شبکه وریدی (سیاهرگی) بالای بیضهها اسـت. در کسانی که با ناباروری ثانویه مراجعه مینمایند، یعنی قبلاً بچهدار شدهاند شیوع آن به ۷۰٪ میرسد. ۹۰٪ موارد طرف چپ و در ۱۰٪ موارد دوطرفه اسـت. واریکوسل میتواند باعث کاهش تولید اسپرم یا کاهش کیفیت اسپرم تولیدی شود، اما تمام انواع واریکوسل اثری روی اسپرم ندارند.
بیماری واریکوسل (varicocele) باعث بزرگ شدن رگ ها درون کیسه بیضه می شود. واریکوسل مشابه بیماری ورید واریسی (varicose vein) که در پا رخ می دهد می باشد.
واریکوسل یکی از معمول ترین دلایل کاهش اسپرم و کاهش کیفیت اسپرم که می تواند باعث نازایی و ناباروری مردان شود، بااینحال همه انواع آن برروی تولید اسپرم تاثیری ندارند. درضمن واریکوسل می تواند باعث کوچک شدن بیضه ها نیز شود.
همانطور که خانمها لازم اسـت به صورت دورهای و مرتب تحت معاینات متخصص زنان برای مطمئن شدن از سلامت سیستم تناسلیشان قرار بگیرند، آقایان هم لازم اسـت با مشاهده کوچکترین مورد غیر عادی به متخصص اورولوژی مراجعه کنند، این در حالی اسـت که شرم و حیای بسیاری از آقایان در مراجعه به متخصصان بیماریهای تناسلی، باعث بروز مشکلات جبرانناپذیری همچون عقیمی میشود.
نمونه بارز این دست بیماریها، واریکوسل اسـت که با واریسی شدن عروق بیضه همراه بوده و در 10درصد مردان بالغ مشاهده میشود. به عقیده کارشناسان، این بیماری از شایعترین عوامل ناباروری در مردان اسـت.با دلگرم همراه باشید تا در مورد واریکوسل بشتر بدانید.
واریکوسل شایعترین علت قابل اصلاح ناباروری در مردان میباشد. علت ایجاد ان اختلال در تخلیه وریدی یا نارسایی دریچه های وریدی بیضه اسـت.
نظریه های گوناگونی در مورد مکانیسم اسیب بیضه ها وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
افزایش دمای بیضه ها یا کاهش جریان خون و اکسیژن رسانی یا انتقال مواد و متابولیتهای کلیه ها و غدد فوق کلیه به بیضه ها و یا ترکیبی از اینها.
واریکوسل میتواند باعث کاهش رشد بیضه و در نهایت کوچک شدن بیضه گردد. همچنین با اثر بر اسپرمها باعث کاهش حرکت و تعداد انها و تغییر مورفولوژی(شکل ظاهری) انها خواهد شد.
واریکوسل به طور مستقیم اثری بر توانایی جنسی یا ایجاد انزال زودرس ندارد.
این بیماری میتواند هیچ علامتی نداشته باشد، یا چندین علامت از خود بروز دهد از جمله
واریکوسل زمانی رخ می دهد که دریچه های درون رگهای در امتداد طناب اسپرمی، جلوی جریان خون را گرفته و کارایی آن را مختل می کنند. این مشکل باعث برگشتن خون به بالا و در نتیجه ورم و پهن شدن رگ ها می شود.
واریکوسل عموما به آرامی پیشرفت کرده، اغلب در سنین بلوغ شکل می گیرد، در مردان 15 تا 25 معمول تر اسـت و عموما در سمت چپ کیسه بیضه دیده می شود.
هرچند که عواملی که می توانند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهند، پیدا نشده اما نتایج بعضی از تحقیقات نشان می دهند که چاقی ممکن اسـت خطر ابتلای شما به بیماری واریکوسل را افزایش دهد.
ظهور ناگهانی واریکوسل در مردان مسن ممکن اسـت ناشی از تومور کلیه باشد و نیاز به بررسی دقیق دارد.
شایعترین بیماری مردان پس از بلوغ
واریکوسل یا واریسی شدن عروق بیضه شایعترین بیماری مردان پس از بلوغ اسـت و 10درصد مردان بالغ به آن مبتلا میشوند. نکته مهمتر آنکه این بیماری بهرغم آنکه گفته میشود شایعترین عامل ناباروری مردان اسـت لزوما منجر به ناباروری نمیشود. سن شروع آن هم معمولا در زمان بلوغ یا بلافاصله پس از بلوغ اسـت، ولی در سن کمتر یا سن بالا نیز ممکن اسـت ایجاد شود.
واریکوسل به دنبال گشادی سیاهرگهای بیضه رخ میدهد و در واقع نوعی تمایل سرشتی برای شل بودن جداره سیاهرگها در سراسر بدن اسـت. به بیان دیگر در افرادی که مبتلا به واریکوسل هستند، احتمال بروز واریس پا و هموروئید نیز بیشتر اسـت.
واریکوسل بیماریای اسـت که بسته به شدت آن با درد، آتروفی (کوچک شدن سایز و نرم شدن قوام بیضه) و ناباروری همراه خواهد بود. درد ناشی از واریکوسل دردی اسـت که با احساس سنگینی همراه اسـت، که با فعالیت و ایستادن تشدید شده و با استراحت بهبود پیدا میکند. بهعلاوه شیوع این بیماری در ورید بیضه چپ بسیار بیشتر از بیضه راست اسـت.
درجه بندی واریکوسل
گرید 3 : وریدها در حالت ایستاده قابل مشاهده اند
گرید 2 : وریدها در حالت ایستاده قابل لمس میباشند
گرید 1 : وریدها هنگام زور زدن قابل لمس میباشند
واریکوسل ساب کلینیکال: که با معاینه قابل لمس نیستند ولی با سونوگرافی تشخیص داده می شود.
جالب اسـت بدانید که حدود یکششم مردان واریکوسل دارند و در مردانی که دچار ناباروری هستند، این رقم بالاتر اسـت و به 40 درصد میرسد. بی شک واریکوسل میتواند از شایعترین علل تولید کم اسپرم و کاهش کیفیت آن تلقی شود، اما همه واریکوسلها بر تولید اسپرم اثر نمیگذارند.
وقتی خون در وریدهای بیضه به دنبال بروز واریکوسل تجمع یابد، درجه حرارت بیضه بالا میرود، در حالی که اسپرمها باید در درجه حرارت کمتری به فعالیتهای طبیعی ادامه دهند، براین اساس روند تولید اسپرمها دچار اختلال میشود. بعلاوه از آنجا که ترشحات هورمونی غدد فوق کلیوی مستقیما به بیضه منتقل میشود، هرگونه اختلال در وریدهای بیضه چپ میتواند در فعالیت هورمونی غدد فوق کلیوی هم اشکال ایجاد کند.
با این حال هیچ رابطه علمی ثابت شدهای مبنی بر ارتباط قطعی ناباروری و واریکوسل وجود ندارد. بهعلاوه ما از نظر اخلاقی قادر به تایید قطعی اثرات این بیماری بر ناباروری مردان،صرفا به دلیل وجود درصدی احتمال نیستیم، مگر آن که بررسیهای تخصصی روی اسپرمها (اسپرماتوگرافی) اختلالی در تولید اسپرم را تایید کند که در آن صورت فرد باید تحت جراحی واریکوسل قرار بگیرد.
شاید این بیماری بدون نشانه باشد
واریکوسل، اغلب علامتی ندارد. بندرت درد ایجاد میکند و ممکن اسـت در طول روز به علت فعالیتهای جسمی بدتر شود ا ما با خوابیدن به پشت تخفیف پیدا میکند. در طول زمان ممکن اسـت واریکوسل بزرگتر و چشمگیرتر شود. با این حال از آنجا که واریکوسل معمولا علامتی ندارد، اغلب هنگام ارزیابی ناباروری یا معاینه توسط خود فرد یا پزشک متخصص کشف میشود.
بهترین توصیه در چنین شرایطی این اسـت آقایانی که در بیضه هایشان احساس درد، تورم یا تغییرفرم میکنند باید حتما به یک اورولوژیست مراجعه کنند، چرا که برخی از این عارضهها ممکن اسـت به درمان فوری نیاز داشته باشد.
با این حال بهترین و کم عارضهترین شیوه جراحی این بیماری، عمل جراحی با میکروسرجری اسـت که میتوان به طریق میکروسکوپی، وریدهای بیضه را بست و از ایجاد عوارضی چون جمع شدن آب در آنها جلوگیری کرد.
واریکوسل درمان دارویی ندارد و تنها روش درمان آن جراحی اسـت. روشهای درمان آن یا با روشهای با برش جراحی اسـت یا با روش آمبولیزاسیون (فرستادن لخته) از طریق پوست. جراحی واریکوسل یا به اصطلاح پزشکی واریکوسلکتومی بستن وریدهای بیضه مبتلا میباشد که پس از انسداد این وریدها بتدریج به دلیل عدم حرکت خون، وریدهای مسدود شده کوچک شده و از بین میرود و واریکوسل برطرف میگردد.
این اقدام از طریق برش کوچکی بر روی پوست شکم به طول ۴–۲ سانتیمتر قابل انجام اسـت.
روشهای جراحی:
مراقبت پیش و پس از عمل
پس از تصمیم گیری برای عمل و انجام آزمایشات روتین خون و بررسی اسپرم موهای ناحیه عمل شب قبل یا صبح عمل تراشیده می شوند. ازساعت 12 شب قبل از عمل بیمار دیگر چیزی نمی خورد. عمل با بیهوشی عمومی یا بیحسی از کمر(نخاعی) بسته به شرایط بیمار و صلاحدید متخصص بیهوشی انجام می گردد.
مدت زمان عمل بستگی به فاکتورهای گوناگون دارد و متوسط 30 تا 40 دقیقه می باشد. بیمار همان روز یا فردا صبح مرخص میشود و به مدت حداقل 7تا 14 روز استراحت پزشکی خواهد داشت. بهتر اسـت نزدیکی از روز هفتم به بعدانجام گردد.
عوارض واریکوسل
عوارض کوتاه مدت پس از عمل شامل: درد یا عفونت زخم یا خونریزی یا خونمردگی اطراف ناحیه عمل و ... می باشد. در برخی موارد ممکن اسـت درد خفیفی برای مدتی باقی بماند یا بی حسی اطراف ناحیه عمل یا پوست کیسه بیضه ایجاد شود.
عوارض بلندمدت: عود واریکوسل/ هیدروسل(جمع شدن مایع اطراف بیضه) / کوچک شدن بیضه(کمتر از 1%).
پیگیری این بیماری
حدود 3تا 4 ماه پس از عمل اولین ازمایش اسپرم انجام می شود و پس از آن با همین فاصله تا یکسال یا تا زمان بارداری همسر ازمایش انجام می گردد. میزان بارداری پس از عمل در مطالعات مختلف بین 30 تا 60% گزارش شده اسـت. اگر زوج پس از درمان همچنان نابارور باشند توصیه به انجام روش های کمک باروری می شود.
گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
برای شما هم حتما پیش آماده که کلی کارهای عقب مانده دارید. میدانید باید به دوستتان تلفن کنید و از محبتی که در حق شما کرده،تشکر کنید. میدانید باید به دوست دیگرتان تلفن کرده و قرار کاری را هماهنگ کنید. بازهم میدانید چند کار عقب افتاده دارید،
اما به هزار و یک دلیلی که در ذهنتان پشت سر هم قطار میکنید از زیر بار انجام همه این کارها در میروید! گاهی حتی میدانید انجام ندادن فلان کار به ضرر شماست، اما ضرر را به جان میخرید و کاری را که باید، انجام نمیدهید. سوال اینجاست؛
چرا گاهی کارها را به تعویق یا بهاصطلاح؛ پشت گوش میاندازیم؟ در حالی که انجام آنها گاهی بیش از چند دقیقه از ما وقت نمیگیرد؟ پاسخ این سوال را در ادامه بخوانید.بدون این که خودتان بدانید ذهن ناخودآگاه شما از ارتباط با بعضی افراد دچار استرس و اضطراب میشود.
بنابراین ناخودآگاه شما،ارتباط به شخص مورد نظر یا کار موردنظر را پس میزند. به همین دلیل وقتی عزمتان را هم جزم میکنید،گاهی باز هم نمیتوانید کار مورد نظر را به ویژه اگر مرتبط با شخص دیگری باشد انجام دهید.شیوه حرف زدن، نوع کلمهها، لحن کلام و …
بعضی افراد به شکلی اســت که با حرف زدن با آنها دچار احساس منفی میشویم. بنابراین بازهم ذهن به شکل ناخودآگاه،ارتباط با آن شخص را پس زده و شما کاری که باید انجام دهید، به تعویق میاندازید. گاهی هراس از نتیجه کار، شما را از ورود به انجام کاری بازمیدارد.
برای مثال میخواهید کار تازهای انجام دهید، اما چون نتیجه آن را نمیدانید، باز هم آن را به تعویق میاندازید. این کار میتواند از یک خرید ساده تا کارهای جدی را شامل شود.از نظر روانی، آمادگی ما برای انجام یا پذیرش بعضی کارها مهم اســت. در این شرایط اگر هرچه قدر هم که بخواهید، تلاشتان بیفایده اســت. به این دلیل که ذهن شما برای انجام کار مورد نظر با شما همراهی نمیکند.
شاید این راز هنگامی که سیویک Type R ماه آینده در نمایشگاه خودروی پاریس رونمایی خواهد شد، برملا شود. با این حال، دوست داریم نظر شما را هم در این مورد بدانیم. شما بگویید، چرا این خودرو سه سراگزوز دارد؟
مدر صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید: