جام جم سرا: لازم است از این واکنشها اجتناب شود و راهکارهای درمانی بهکار گرفته شود تا دستکم بخشی از رفتارهای کودک قابل کنترل شود. این روشها میتواند کمککننده باشد:
ـ پیشبینی کردن راههای تخلیه انرژی اضافی کودک، مثل فعالیتهای ورزشی و هوازی مانند دویدن، شنا، کاراته و فوتبال.
ـ فراهم کردن فضای مطلوب برای درس خواندن و اجتناب از قرار دادن چند بچه بیش فعال هنگام درس خواندن کنار یکدیگر.
ـ آموزش انضباط به کودک و برخورد قاطع درخصوص رعایت نظم و اطمینان خاطر دادن در مورد اینکه خود کودک را دوست دارید، اما نظم را باید رعایت کند.
ـ محروم کردن کودک از مواردی که مورد علاقه اوست، در صورتی که از قوانین طفره میرود.
ـ اجتناب از برچسب زدن به کودک، مثلا به کودک نگویید بچه بدی است.
ـ انجام تمریناتی که نیاز به تمرکز دارند مانند ماهیگیری، نقاشی، خطاطی.
ـ از کودک بیشفعال بیشتر فعالیت و تمرینات عملی بخواهید.
ـ تقسیم کردن زمان برای انجام فعالیتهای آموزشی: تکالیف درسی در بخشهای 10 تا 15 دقیقهای انجام شود.
ـ بین تکالیف درسی میتوانند چند دقیقه بازی کنند.
ـ بهتر است کودک هنگام انجام تکالیف درسی در اتاقی باشد که محرکهای محیطی نداشته باشد یا حداقل باشند.
ـ در انجام تکالیف نمیتوان کودک بیشفعال را رها کرد و تا مدتی لازم است او را همراهی کنید.
ـ اگر کودک عادت دارد که پاسخ پرسش را سریع بدهد با تمرین عقربههای ساعت از او بخواهید تا 30 ثانیه صبر کند و بعد پاسخ دهد.
ـ با کودک برای انجام تکالیف مسابقه دهید و اجازه دهید برنده شود.
ـ بین او و همکلاسیهایش حس مقایسه ایجاد نکنید.
ـ از ابزارهای متنوع برای یادگیری و آموزش استفاده کنید.
ـ واژهها را برای او معنا کنید.
ـ با کودک، معلم بازی کنید.
ـ رفتارهای خوب و مثبت کودک را به صورت متغیر، پاداش دهید و برای تکتک کارهایش به او جایزه ندهید.
ـ برای آموزش از حواس چندگانه کودک استفاده کنید یعنی مثلا اگر حرف «د» را به او آموزش میدهید بهتر است که روی تخته یا لوح حرف «د» را بنویسد و همزمان تلفظ کند.
ـ روش آموزشی اولیای مدرسه با والدین همسو باشد تا کودک دچار سردرگمی نشود.
ـ اگر در مورد رفتارهای کودک به او توضیح میدهید لازم است بلافاصله بعد از انجام رفتار این کار را انجام دهید تا کودک بداند بابت انجام کدام کار تشویق و بابت انجام کدام کار و رفتار تنبیه میشود.
دکتر مهرنوش دارینی - روانشناس و مشاور
جام جم سرا به نقل از تندرستی: اما اگر پای یک کودک به زندگی تان باز شد چه؟ باید بگذارید در شیرین ترین سال های زندگی اش با همه این تلخی ها آشنا شود یا اینکه ذهن ساده نگرش را دور بزنیدو چند سال هم که شده چشم هایش را روی برخی واقعیت ها بسته نگه دارید؟ دراین نوشتار می گوییم که چه واقعیت هایی را باید از چشم فرزندتان دور نگه داریدو اگر هم آنها را دید، با چه جملاتی می توانید آسیب مشاهداتش را کمتر کنید.
5 سال اول زندگی بچه ها، سال های بازی است. در این سن بازی یکی از لذتبخش ترین ابزارهای یادگیری است و به بچه ها کمک می کند دنیای درون و بیرون را کشف کنند. پس اگر می خواهید چیزی را به فرزندتان یاد دهید. یک بازی ساده و کودکانه را در آن مورد طراحی کنید.
رفتن به مراسم خاکسپاری
بچه ها از سه سالگی با مفهوم مرگ آشنا می شوند. به همین دلیل وقتی مادرشان خواب است، انگشت شان را در چشم او فرو می برند تا مطمئن شوند نمرده، پس سانسور واقعیت مرگ سودی به حال کودکان ندارد و دور بودن بچه ها از مراسم خاکسپاری و عزاداری عزیزانشان، پذیرش سوگواری را برای آنها کند و سخت می کند و حتی باعث می شود در آینده برخوردی بیمارگونه با آن داشته باشند. اگر کودکی که عزیزش را از دست داده، مراسم خاکسپاری را نبیند و در مراسم ختم شرکت نکند، انکار واقعیت در ذهن او جایش را با پذیرش آن عوض می کند.
بگویید همه ناراحتیم
اگر کودکتان عزادار است. غم از دست دادن را از او نگیرید. برعکس، شما هم اجازه دارید پیش چشم او ناراحت باشید و حتی گریه کنید. اجازه دهید در تمام مراسم خاکسپاری حضور داشته باشد و پا به پای شما برای پذیرش واقعیت آماده شود. اگر کودک شما از بروز غم هایش خجالت بکشد یا بترسد، نمی تواند یا آنها کنار بیاید و زندگی طبیعی را آغاز کند.
دیدن سریال جنایی
دلیلی ندارد هنگام مشاهده صحنه مرگ در تلویزیون با صحنه تصادف چشم های فرزندتان را بگیرید چون دیر یا زود این اتفاقات را در دنیای واقعی می بیند یا از نزدیک آنها را لمس می کند اما دیدن همه آنچه از تلویزیون پخش می شود برای او مناسب نیست. برخی اتفاقات، سراغ همه آدم ها نمی رود و دلیلی ندارد فرزندتان از سال های ابتدایی زندگی اش. هر روز شاهد رویدادهای ناگواری باشد که ممکن است هرگز آنها را تجربه نکند. همه ما مریض می شویم اما همه مان به قتل نمی رسیم؛ پس صحنه قتل وحشیانه، یا دیدن مستندی درباره نسل کشی نمی تواند لقمه مناسبی برایش باشد.
بگویید تو نبین
اگر فرزندتان 4-3 ساله است، می توانید در حین بازی یا به بهانه های مختلف حواسش را پرت کنید. حتی گفتن «دیدن این تصویر برایت مناسب نیست» هم می تواند کودکی در این سن را قانع کند اما اگر با یک نوجوان روبرو هستید، چاره ای جز منحرف کردن ذهن او ندارید، پس سعی کنید به شکلی حواسش را پرت کنید که کنجکاوتر نشود یا با دلخوری از شما فاصله نگیرد.
حضور در مجلس ختم
دلیلی ندارد هنگام فوت کسی که در زندگی فرزندتان نقشی نداشته، او را روی دوش تان بنشانید تا از نمای بالا خاکسپاری کسی را که به او نزدیک نیست ببیند و شاهد شیون نزدیکانش باشد اما بردن او به مراسم ختم غریبه ها نباید ما را نگران کند. تصور نکنید با نبردن او به این مراسم، تلخی مرگ را از یادش می برد. کافی است او از کنار خانه ای که پارچه مشکی به در و دیوارش چسبانده اند و حجله در مقابل درش گذاشته اند بگذرد تا آرام آرام با این پدیده آشنا شود.
یادتان نرودکه نمی توانید و نباید چشم های فرزندتان را بر واقعیت ببندید. بچه ها از آنچه فکر می کنید، باهوش ترند. آنها حتی مرگ را به بازی هایشان هم وارد می کنند و با بازی مرگ عروسک ها یا حتی مرگ خودشان این اتفاق را تمرین می کنند. دور کردن کودکان از این موقعیت ها بهانه بسیاری از والدین برای طفره رفتن از پاسخ دادن به سوالات بچه هاست.
نگویید نمی دانم
با دیدن صحنه های عزاداری در تلویزیون یا حجله در پیاده رو، قطعا فرزند کنجکاوتان شما را سوال پیچ خواهد کرد، اما به جای طفره رفتن، باید از همین امروز به سوال های کودکانه اش، درست ترین پاسخ را بدهید. شاید مثال ما از سوال و جواب های یک مادر و فرزند بتواند موضوع را برایتان روشن کند.
کودک: او کجا رفته؟
شما: بهشت
کودک: بهشت کجاست؟
شما: جای آدم های خوب
کودک: تو هم که خوبی پس چرا نرفتی؟
شما: بالاخره می روم.
کودک: آنجا کسی مراقبش هست؟ (می توانید توضیحاتتان را با مثال همراه کنید.)
شما: روح او به بهشت رفته و نیازی به مراقبت ندارد، مثل وقتی که خوابی و جسمت توی تخت است و روحت جای دیگری اتفاقاتی را تجربه می کند.
دیدن فیلم عاشقانه
قدیمی ها می گفتند باز شدن چشم و گوش بچه ها، به آنها آسیب می زند اما در دنیای امروز، ناآگاهی می تواند آسیب به همراه داشته باشد. پس اگر کودکتان در یک فیلم یا سریال تلویزیونی، یک دیالوگ عاشقانه را شنید یا صحنه مشاجره یک زن و مرد را دید، خودتان را برای پاسخ دادن به سوال هایش آماده کنید. به یاد داشته باشیداو در مورد یک موضوع کاملا بی اطلاع نیست بلکه در مدرسه و حتی مهد کودک اطلاعاتش را با همسالانش مبادله می کند و اگر بخواهید پاسخی سطحی و ابتدایی به او بدهید، حتما به دانش با صداقت، شما شک می کند.
نگویید برای تو زود است
فرزندتان را از آنچه که هست کوچکتر فرض نکنید و تصور نکنید گفتن حقیقت او را از راه به در می کند. اگر او جواب سوال هایش را از شما بگیرید، در آینده با اطمینان بیشتری پرسش ها و حتی ترس هایش را با شما به اشتراک می گذارد. پس به جای پیدا کردن جملات مناسب، به جمله کلیشه ای «برای تو زود است!» یا «به درد تو نمی خورد!» متوسل نشوید. شما باید به اندازه کافی به او اطلاع دهید؛ نه کمتر و نه بیشتر.
مشاهده مستندهای تلخ تلویزیونی
تماشای برنامه هایی که در مورد اعتیاد یا دیگر آسیب های اجتماعی ساخته می شود، برای بچه ها ضرر دارد یا آموزنده است؟ این سوال را بسیاری از والدین می پرسند اما در پاسخ باید بگوییم که شیوه برخورد شما با آن تصاویر است که میزان آموزنده بودن یا آسیب زا بودنش را تعیین می کند.
تصور نکنید مراقبت بیش از حد شما و محدود کردن فرزندتان، سلامت او را تضمین می کند. کنترل بیرونی شما بر فرزندتان تا جایی می تواند او را از برخی تجربه ها منصرف کند اما اگر کنترل درونی در او ایجاد نشده باشد، در مرحله ای از زندگی نقش شما در ایجاد محدودیت ها کمرنگ تر شده و ناتوانی فرزندتان در گرفتن تصمیم درست، برایش دردسرساز می شود. قرار نیست او را پای این برنامه ها بنشانید اما اگر برحسب اتفاق آنها رادید، یا در خیابان با یک معتاد یا سرنگ آلوده روبرو شد، به جای پرت کردن حواسش در این مورد با او حرف بزنید.
بگویید سیگار هست ،اما ما نمی کشیم
اگر با فرزندتان از کنار دکه سیگار فروشی رد می شوید یا در تلویزیون مستندی در مورد معتادان به مواد مخدر می بینید، به جای انکار واقعیت و دادن جواب نادرست، بگویید بعضی چیزها درجامعه وجود دارند اما ما سراغشان نمی رویم.
اگر می خواهید انتخاب سبک زندگی درست را به او آموزش دهید و از سوء رفتارهایی از قبیل مصرف مواد مخدر بازداریدش، از همان کودکی به او بگویید بعضی آدم ها با مصرف این مواد به خود آسیب می زنند اما خانواده ما آنها را مصرف نمی کند. او باید بداند که با وجود این واقعیات در جامعه، نبایدآنها را تجربه کند.
خشونت های خیابانی
دلیلی ندارد چیزی که می دانید فرزندتان را آزار می دهدو می ترساند را به او نشان دهید. گذشته از این، گفتیم که دیدن تصاویر آزار دهنده ای که احتمال دارد فرد در زنگی خودش هم با آنها روبرو شود، اشکالی ندارد اما جلب کردن توجه کودک به یک زد و خورد شدید خیابانی کمکی به آشنا شدن فرزندتان با واقعیت نمی کند. تصور نکنید اگر او را با چنین تصویری آشنا کردید، درس عبرت می گیرد و هرگز راه مجرم شدن را انتخاب نمی کند اما اگر فرزند شما ناخواسته با صحنه زورگیری و یا مجازات مجرمان مواجه شد، باید با زبان خودش ماجرا را شرح دهید.
بگویید همه مجازات نمی شوند
اگر فرزند 8-7 ساله تان با صحنه دستگیری یا مجازات یک مجرم روبرو شد، در جواب او بگویید آنها آدم های بدی بودند و به آدم های بی گناه آسیب می زدند. آدم هایی بودندکه دزدی می کردند. آدم می کشتند و پلیس در تعقیبشان بوده و حالا مجازات شده اند و این اتفاق قرار نیست برای آدم های خوب بیفتد اما اگر فرزندتان 4-3 ساله است و نمی تواند این جملات را درک کند، چاره ای جز پرت کردن حواسش ندارید. قطعات کودکی که تازه زبان باز کرده نمی تواند چنین اتفاقی را با کمک جملات درک کند.
برایش جوجه رنگی بخرید
گذشته از داشتن پاسخ های درست برای پرسش های کودکانه فرزندتان درباره مرگ، بد نیست برایش جوجه رنگی بخرید تا او را با مفهوم مرگ آشنا کنید. وقتی جوجه ای که فرزندتان به آن وابسته شده بود مرد ،درمورد از دست رفتنش حرف بزنید بگذارید فرزندتان از دست دادن داشته هایش را تجربه کند.
جام جم سرا: در هر جامعهای شاخصههای توسعه توسط وضعیت زنان و کودکان ارزیابی میشود و اینکه ما چه تعریفی از کودکان داشته باشیم در همه عرصهها خود را نشان میدهد، در حالیکه ما هنوز تعریف درستی از کودکی به مفهوم امروز نداریم. این موضوع در ادبیات ما هم اثر میگذارد.
کودک امروز ما متشکل از نیازها و اندیشههایی است که ما هنوز نتوانستهایم آنها را بشناسیم و در آثارمان نشان دهیم. در واقع ما در برزخی بین کودک دیروز که متشکل از مجموعهای از بایدها و نبایدها و فرامین اخلاقی بود و کودک امروز که مطالبات جدیدتری دارد قرار داریم.
نیازهای کودک امروز با کودک دیروز کاملاً متفاوت است. ما به تعریف درستی از کودک نرسیدهایم و بین تعریف سنتی و مدرن سرگردانیم و همین سرگردانی متأسفانه باعث شده است تا نتوانیم به تعریف واحد و یکپارچهای دسترسی داشته باشیم؛ اگرچه ممکن است به صورت فردی به نتایجی رسیده باشیم.
هرچه تعریف ما از کودک و مفهوم کودکی دقیقتر باشد این موضوع در ادبیات، خانواده، آموزش و پرورش و اجتماع ما جلوه میکند. ارائه تعریفی درست از کودک متناسب با تحولات جهانی و واقعی نهتنها باعث میشود ادبیات ما در عرصه داخلی نمایندگانی داشته باشد تا به معرفی بهترینهای ادبیاتمان بپردازند در عرصه جهانی نیز فرصتی برای ظهور پیدا میکند؛ ولی تا زمانی که در این برزخ دستوپا میزنیم وضعیتمان همانی است که هست، یعنی نهتنها آثارمان مورد پذیرش کودکان و نوجوانان ما نیستند بلکه در عرصه جهانی نیز میلی به خرید کتابهای این گروه سنی دیده نمیشود. (پریسا برازنده - نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان/ایسنا)
جام جم سرا: باید بدانیم باتوجه به شروع فصل سرما و عفونتهای تنفسی احتمال ابتلای فرزندانتان به عفونتهای تنفسی حتی با مراقبت شدید شما وجود دارد.
نوعی از عفونت دستگاه تنفسی فوقانی که خروسک نام دارد همراه با التهاب راههای هوایی فوقانی در سطح طنابهای صوتی است که با ایجاد صدا در هنگام دم و همراه با سرفه زنگدار است.
این صدا، صدایی خشن است که در نتیجه ارتعاش ساختمانهای مجاری هوایی فوقانی و روی حنجره یا نزدیک به آن شنیده میشود، در صورت تشدید این التهاب، صدای تنفسی را در حالت بازدم نیز میشنویم.
این شرایط در کودکان کمتر از دو سال که قدرت عضلاتشان برای کنترل تنفس کمتر است، بسیار مهم و خطرناک محسوب میشود و در این موارد اقدامات درمانی اورژانس برای باز نگه داشتن راههای هوایی انجام میشود.
تعداد کمی از کودکان هستند که از زمان تولد مبتلا به خرخر دمی هستند، این کودکان مبتلا به یک مشکل مادرزادی در ساختار راههای هوایی با عنوان «لارنگومالاسی» هستند.
کودکانی که به لارنگومالاسی (نرمی حنجره) و شل بودن عضلات حلق مبتلا هستند هنگام گریه کردن خرخر کمتری دارند.
علت این قضیه افزایش قوام عضلات حلق و حنجره این اطفال هنگام گریه کردن است. برخلاف این حالت، در مبتلایان به انسداد زیر ناحیه حنجره، خرخر هنگام گریه کردن افزایش مییابد.
در کودکانی که مبتلا به انسداد مجاری هوایی فوقانی هستند، همیشه درجاتی از فرورفتگی قسمت فوقانی جناغ دیده میشود که علت این امر نیز اختلاف فشار بین نای بیمار و اتمسفر خارج است. معمولا کودکان مبتلا به خروسک مبتلا به انسداد راههای هوایی فوقانی نیز هستند.
نوع دیگری از عفونتهای تنفسی معمولا راههای هوایی تحتانی را گرفتار میکند، در این صورت کودک در هنگام دم مشکلی ندارد، ولی بازدم وی با مشکل همراه است.
در صورتی که مشکل کودک شدید باشد، ممکن است صدای ظریفی از ریه کودک در هنگام بازدم بهطور واضح شنیده شود یا آن را فقط با استفاده از گوشی بتوانیم، بشنویم. در این موارد نیز اقدام درمانی سریع به نجات جان کودک منجر میشود.
حالت سوم، بخصوص در کودکان خیلی کمسن، انتقال صداهای مربوط به انسداد شدید بینی به قسمتهای پایینتر است.
این کودکان بهدلیل انسداد بینی صداهای شدید تنفسی دارند که با خرخر دمی در خروسک یا «ویز» اشتباه میشود بنابراین به این نتیجه میرسیم که با شروع سرفههای خروسکی، بخصوص در کودکی که سابقه خروسک مکرر دارد یا در کودکی که یک مشکل زمینهای دیگر مانند بیماریهای قلبی ـ ریوی یا سوءتغذیه شدید یا دیگر بیماریها مانند دیابت و نارسایی کلیه را دارد، لازم است کودکان حتما برای ویزیت به مراکز درمانی بروند.
این نکته از این نظر بسیار مهم است که در این کودکان ممکن است مشکل تنفسی با استفاده نابجا از بعضی داروها یا اقدامات نامناسب خانوادهها آنقدر شدید شود که باعث انسداد راههای هوایی شده و مشکل کودک غیرقابل جبران شود.
دکتر فریبا شیروانی - متخصص اطفال و فوقتخصص عفونی اطفال
. جام جم سرا به نقل از فارس :معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه متأسفانه کودک 5 ماهه کارتنخواب به هروئین اعتیاد پیدا کرده است، گفت: این کودک هم اکنون در یکی از بیمارستانها تحت مداوا و درمان قرار گرفته است و سازمان بهزیستی تا صدور حکم قضایی صبر خواهد کرد.
مسعودی فرید ، با تشریح وضع جسمی کودک 5 ماهه کارتنخواب که دوشنبه گذشته به سازمان بهزیستی تحویل داده شده است، اظهار داشت: این کودک هم اکنون در یکی از بیمارستانهای تهران تحت مداوا قرار دارد.
وی با بیان اینکه سازمان بهزیستی روند درمان این کودک را به طور جد پیگیری میکند، ادامه داد: متأسفانه این کودک به دلیل اعتیاد زن و مردی که ادعا میکنند پدر و مادرش هستند معتاد شده است.
مسعودیفرید با تأکید بر اینکه سازمان بهزیستی در روزهای آینده از طریق مراجع قضایی و قانونی پیگیریهای لازم را برای سرپرستی این کودک انجام خواهد داد، بیان کرد: زن و مردی که ادعا میکنند پدر و مادر این کودک هستند هر دو معتاد و کارتنخواب هستند و متأسفانه مشکلات زیادی را برای این کودک به وجود آوردهاند.
وی یادآور شد: پس از ترخیص این کودک و طی کردن پروسه درمان، بهزیستی پیگیری قضایی را برای سرپرستی این کودک انجام خواهد داد که امیدواریم در این زمینه نیز با حمایت قوه قضاییه به توفیقات خوبی دست پیدا کنیم.
جام جم سرا: کانر مینتو نوجوان ۱۱ ساله اهل آلاسکا در حاشیه ایستاده بود و بازی فوتبال آمریکایی را در محله کانتی دورهام تماشا میکرد که ناگهان مورد اصابت گلوله تفنگ بادی قرار گرفت. این گلوله نزدیک پیشانی وی بالای چشم چپش از حرکت باز ایستاد. او ابتدا تصور کرد سنگی پرتاب شده و به او اصابت کرده؛ زیرا جریان یافتن خون را احساس میکرد. اما پدرش گلوله و خونی که از کنار آن جریان یافته بود را روی پیشانی او مشاهده کرد.
این کودک البته از حادثه مذکور جان سالم به در برد.
(ترجمه: زری حسینزاده/عکس: یاهونیوز)
جام جم سرا به نقل از خراسان: همانند شما مادرانی هستند که اظهار میکنند، فرزندشان بیش از حد وسواس دارد و رفتارهایی که نشانه وسواس است در آنها وجود دارد. بعضی والدین رفتارهایی مانند شست و شوی بیش از حد دستها، عوض کردن مرتب و خیلی زیاد لباس، پاک کردن نوشتههای مشق به خاطر احساس اینکه زیبا ننوشتهاند یا غلط و نامرتب نوشتهاند، حساسیت بیش از اندازه بر روی چیدن وسایل اتاقشان یا کتابها و دفترها در داخل کیف از سمت فرزندشان میبینند.
اضطراب بیش از حد یکی از عوامل وسواسی شدن
همه رفتارهای ذکر شده، نشانه یک وسواس و اضطراب است که وقتی خیلی پیشرفته و افراطی میشود، مشکلات زیادی را برای فرد به وجود میآورد. البته باید دانست که همیشه وسواس، دلایل و ریشهای دارد و در بیشتر مواقع مشکلات و افسردگی و اضطراب بیش از حد فرد را به انجام رفتارهای وسواسی سوق میدهد. اگر میل شدید برای انجام یک رفتار یا عادت، خیلی قوی باشد و فرد نتواند در مقابل آن مقاومت کند آن وقت است که میگوییم این عادت به وسواس تبدیل شده است.
راهکارهای حل مشکل وسواسی بودن کودک
در بسیاری از موارد، وسواس در کودکان همانند بزرگسالان است ولی تشخیص و درمان آن سختتر است. چنان چه این وسواس درمان نشود نه تنها باعث ناراحتی و استرس بیشتر کودک شده بلکه ممکن است موجب اختلالاتی در امور تحصیلی، روابط طبیعی اجتماعی و رشد عاطفی او شود. در ادامه این مطلب، راهکارهایی برای حل این مسئله به شما پیشنهاد میشود.
*همان گونه که گفته شد دلایل بروز رفتارهای وسواسی در فرزندتان را بررسی کنید. زمانی میشود به کودک برای حل این مشکل کمک کرد که دلیل اصلی آن مشخص شده باشد.
*چند روزی رفتارهای فرزند خود را زیر نظر بگیرید تا ببینید آیا رفتارهای وسواسی در مواقع خاصی بروز میکند یا نه. سپس در صورت امکان شرایطی را فراهم کنید که کمتر در وضعیتهای وسواس آور قرار بگیرد.
*گاهی این رفتار تقلیدی است. یعنی ممکن است شما یا یکی دیگر از اعضای خانواده این گونه باشند که در این صورت ابتدا باید مشکل خود یا فرد بزرگتر خانواده را رفع کنید چراکه کودک ناخودآگاه و تقلید گونه آن رفتار را انجام میدهد.
*به فرزندتان بگویید حرفهای مثبت را به خود تلقین کرده و مرتب تکرار کند. به طور مثال با خودش بگوید: دستهایم تمیز شده و نیازی به شست و شوی بیشتر نیست یا نوشتهام هیچ ایرادی ندارد و تمیز است.
*از آنجایی که یکی از دلایل اصلی وسواس، اضطراب است برای رفع آن روشهای کسب آرامش را به فرزندتان بیاموزید. یکی از روشهای مقابله با اضطراب کودکان، حرف زدن درباره نگرانی هاست. به طور مثال، اگر فرزند شما در مدرسه اضطراب و ترس زیادی دارد با او درباره شرایط مدرسه صحبت کنید و روش کنار آمدن با مشکلات احتمالی را نیز به او آموزش دهید.
*فرزندتان را به خاطر پیشرفتهایش در رفع این مشکل تشویق کنید و به او جایزه دهید. (عالیه اسحاقی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی)
جام جم سرا به نقل از ایرنا: سرتیپ «بهمن امیری مقدم» افزود: به دنبال دریافت گزارشی از سرقت یک دستگاه خودرو سواری پژو پارس به همراه کودک ۱۴ ماهه داخل آن در سبزوار، تیمهای گشت و عملیات این شهرستان وارد عمل شدند و پس از دقایقی خودرو سرقتی را در یکی از خیابانهای سبزوار مشاهده کردند.
وی اظهار کرد: ماموران انتظامی به تعقیب خودرو پرداختند و آن را در منطقه باروت کوبی سبزوار در حالی که با خودرو دیگر برخورد کرد توقیف نمودند. اگرچه سارق خودرو با مشاهده ماموران پا به فرار گذاشت اما با شلیک هوایی آنان دستگیر شد. این سارق قصد سرقت خودرو و عزیمت به تهران با آن را داشته و با مشاهده خودرو پژو پارس روشن در حاشیه خیابان، به رغم وجود کودکی داخل آن، اقدام به سرقت نموده است.
وی با بیان اینکه سهل انگاری راننده خودرو، موقعیت را برای سوء استفاده سارق فراهم نمود، از شهروندان خواست هوشیاری و مراقبت بیشتری در این زمینه به خرج دهند.
جام جم سرا: آرزو ذکاییفر گفت: این طرح در حال حاضر در مراحل مطالعاتی و تهیه و تدوین قرار دارد و تا قبل از پایان سال کلیت آن نهایی و از سال آینده در تمامی مهدهای کودک سراسر کشور اجرایی خواهد شد.
وی در این رابطه ادامه داد: در حال حاضر نیز در گزینش مربیان و مدیران مهدها، دریافت گواهی سلامت روان و جسم آنها بسیار مهم است و آن گواهی در پرونده مهدهای کودک وجود دارد.
مدیرکل دفتر امور کودکان و مهدهای کودک بهزیستی در ارتباط با تفاوتهای این طرح با گواهی روانی و جسمانی که در حال حاضر در مهدهای کودک وجود دارد، گفت: در طرح «پرونده سلامت روانی و اجتماعی برای مربیان و مدیران مهدهای کودک»، ارزیابی کاملی از مدیران جدیدالورود و سابق صورت گرفته و به طور کلی و عمومی وضعیت روانی آنان مورد ارزیابی قرار میگیرد.
ذکاییفر ادامه داد: در این طرح مربیان و مدیران در طول سال دو بار مورد ارزیابیهای روانی و اجتماعی قرار گرفته تا مطمئن شویم این افراد از سلامت کامل برخوردار هستند.
وی همچنین ضمن اشاره به اینکه در این طرح به طور ثابت پروندهای برای تمام مربیان و مدیران در سازمان بهزیستی تشکیل میشود، گفت: اگر در ارزیابیهای صورت گرفته نیاز به مداخله سازمان بهزیستی برای خروج این افراد از چرخه مربیگری و مدیریت مهدها باشد، حتما اقدامات لازم در این خصوص صورت میگیرد.
مدیرکل دفتر امور کودکان و مهدهای کودک سازمان بهزیستی کشور در ارتباط با هدف اجرای این طرح گفت: با توجه به اهمیت مهدکودک و همچنین اثرگذاری همه جانبه آن بر رشد کودکان، هدف ارزیابی مستمر مربیان و مدیران است تا سلامتترین افراد در مهدها حضور یابند تا مطمئن شویم در کنار آموزشهایی که به کودکان ارائه میشود، از نظر روانی و اجتماعی نیز به بهترین شکل نگهداری و تربیت میشوند.
ذکاییفر ضمن اشاره به آموزشهای مستمر مربیان و مدیران مهدها در طول سال در قالب آموزشهای مقدماتی، تکمیلی، بازآموزی و غیره گفت: هدف ما در مهدهای کودک رشد یکپارچه و یکسان کودکان در تمام زمینههای جسمانی، روانشناختی و معنوی است.
مدیرکل دفتر امور کودکان و مهدهای کودک سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: براین اساس در سالهای اخیر اقدامات مهمی همچون یکسانسازی محتوای مهدهای کودک انجام شده است.
وی در پایان گفت: در حال حاضر ۱۷ هزار مهدکودک در سراسر کشور فعال است که تمام آنها از محتوای آموزشی یکسان، خصوصا محتواهای ۱۰ جلدی با محتوای دینی، برخوردار هستند تا در جهت رشد یکپارچه و یکسان کودکان در مهدها اقدامات لازم صورت گیرد. (ایسنا)
جام جم سرا: این اختلال از سه ماهگی تا یکسالگی به چشم میخورد و غذایی که به طور نسبی جویده شده بدون تهوع، آروغ زدن، تنفر و اختلال گوارشی بیرون ریخته و دوباره بلعیده میشود.
این رفتار باید از نظر رشدی نامتناسب باشد. زمینه فرهنگی نداشته باشد. از شدت کافی برای جلب توجه برخوردار باشد.
در سنین بالاتر یعنی بعد از 18 ماهگی نشخوار به هرزهخواری تبدیل میشود و خوردن رنگ، گچ، نخ، مو و پارچه و در بچههای بزرگتر خوردن مدفوع خود، مدفوع حیوانات، سنگ، ماسه و کاغذ به چشم میخورد.
هرزه خواری در هر دو جنس به صورت یکسان دیده میشود اما نشخوار کردن در پسران بیشتر از دختران به چشم میخورد. با توجه به اینکه بچهها از نظر تغذیه به والدین خود وابسته هستند این اختلال از نظر روانی غالبا نشانه تعامل بین کودک و والدین تلقی میشود.
برای تشخیص باید توجه داشت که کودک از لحاظ زیستشناختی دچار کمبود آهن و روی نباشد. همچنین اختلالات هورمونی یا مسمومیت با سرب توسط پزشکان مورد بررسی قرار گرفته و متخصصان روانپزشکی مشخص میکنند که اختلالهایی از جمله اسکیزوفرنی، اتیستیک و بیاشتهایی روانی همراه با این اختلال در کودک ایجاد نشده باشد.
چنانچه مشخص شد کودک دچار اختلال هرزهخواری است، اقدامات درمانی روانشناختی به این شرح است: درمان اختلال هرزهخواری ترکیبی از رویکردهای آموزشی و رفتار درمانی است. در گام اول رابطه کودک با مادر یا مراقب باید مورد بررسی قرار گیرد. اگر رابطه کودک و مادر رابطه اضطرابزا باشد و مادر واکنشهای شدید نسبت به هرزهخواری نشان دهد، احتمال دارد کودک رفتار مادر را نوعی توجه دریافت کند و برای گرفتن توجه به انجام این کار ادامه دهد بنابراین یکی از راهکارهای مداخلهای بیتوجهی به رفتار کودک است و ابتدا از تکنیکهای نادیده گرفتن میتوان بهره گرفت. همچنین درمان اضطراب مادر نیز توصیه میشود. برای غنی کردن رابطه مثبت و سالم بین مادر و فرزند لازم است فعالیتهای اشتراکی و توجه به کودک افزایش یابد و مادر با فرزند خود وقت بیشتری را سپری کند. یکی دیگر از راهکارها ایجاد بیزاری و دیگری تقویت منفی است.
هنگامی که کودک به خوردن ماده نامناسب اقدام میکند، مادر میتواند صدای ناخوشایندی تولید کند که به نوعی شوک را برای کودک تداعی میکند و او ترسی را تجربه میکند که در او بیزاری ایجاد میکند. استفاده از روشهای تقویتی در رفتار درمانی نیز کمککننده است. به این صورت که نوع مادهای که خورده میشود را با کمک خود کودک شناسایی کرده و آن را روی یک برگه یادداشت کرده یا تصویر آن را نقاشی میکنند. در ستونی مقابل آن میتوان برای نخوردن مواد مضر امتیاز در نظر گرفت و با تقویت مثبت کودک را مورد تشویق قرار داد. همچنین حذف موارد خوشایندی که کودک به آنها علاقه دارد میتواند جزو سیستم تنبیه قرار گیرد.
دکتر مهرنوش دارینی - روانشناس و مشاور