جام جم سرا:
1. قرار نیست زندگی بعد از ازدواج، مدینه فاضلهای باشد که تمام نیازهایتان را برآورده کند و شما را صددرصد خرسند و خوشحال کند. نه، اینطور نیست. داشتن یک زندگی متاهلی خوب و موفق، مستلزم از خودگذشتگی، فداکاری، صبر، درک متقابل و بخشندگی است. عدهای میگویند: آن جوانی که نمیخواهد از غرور و خودخواهی و صفات بد خود عقبنشینی کند، همان بهتر که برای همیشه مجرد بماند.
2. ازدواج، بهترین فرصت برای رشد روحی و رسیدن به کمال است. لازم است که در این زندگی، هر روز به فکر پیشرفت اخلاقی باشید .
3. اشکالی ندارد اگر در ماههای اول زندگی ناخواسته، اشتباهاتی از شما سربزند. اما سعی کنید هرچه زودتر از این شرایط بیرون بیایید و از اشتباهاتتان درس بگیرید و هرگز آنها را تکرار نکنید. عملکرد شما در سال پنجم و دهم ازدواج، باید متفاوت از سال اول باشد.
4. یک مرد واقعی میتواند عاشق یک زن شود، با او ازدواج کند و تا آخر عمر پایبند او باقی بماند. یک زن واقعی هم میتواند به عشق چنین مردی احترام بگذارد و در سایه علاقهای که در دل به آن مرد حس میکند، دلسوزانه به ساختن یک زندگی خوب و شیرین با او بپردازد.
5. عشق تنها یک حس نیست. عشق به معنای تعهد و دلسپردگی است. چشمانتان را باز کنید تا با چاشنی عشق و معیارهایی که برایتان اهمیت دارد، به سمت زندگی جدید بروید؛ اما وقتی رفتید، برای هر مشکلی، حتی بدترینها، بهدنبال راهحل باشید و از طلاق دوری کنید. همواره به فکر استحکام بخشیدن به نهال نوپای زندگی دونفرهتان باشید، نه شکسته شدن آن.
6 . اگر در گذشته با افراد دیگری روابط عاطفی داشتهاید، برای همیشه آنها را فراموش کنید. داشتن روابط حتی در فضای مجازی هم میتواند براحتی عواطف و احساسات را تحریک کند و این خیانت به همسر است. بشدت از آن حذرکنید.
7. زنان روابط عاشقانه را در واژگان عاشقانه میدانند و مردان در رابطه جنسی. زبان یکدیگر را یاد بگیرید.
8 . ما جذب افرادی میشویم که از ما متفاوتند و در عین حال، با آنها احساس نزدیکی میکنیم. پس بعد از ازدواج، سعی نکنید تفاوتهایی را که همسرتان با شما دارد از بین ببرید و او را شبیه خود کنید. این کار، او را به شخصیتی تبدیل میکند که برای شما جذاب نیست.
9. پیش و پس از ازدواج درباره زندگی متاهلیتان با پروردگار متعال راز و نیاز کنید و از او خواهش کنید راه درست را نشانتان دهد. آن کس که در روزهای شادی و غم همواره یار شما باقی میماند، تنها اوست.
10. خوشبختی را فدای مادیات نکنید. در هر مرحله از زندگی که به گذشته نگاه کنید، خاطرات خوش به امور معنوی مربوط میشوند و نه پولی که خرج کردهاید. (ضمیمه چاردیواری)
لیلا رعیت
جام جم سرا: شاید روزهای اول این موضوع خیلی برای شما مهم نباشد، اما شک نکنید پس از گذشت حداکثر یکی دو سال، مسائل مالی هم اهمیت و جایگاه خود را پیدا میکند و آن وقت شاید قدری دیر و حداقل سخت باشد که به فکر بیفتید چطور مشکلاتی را که میان شما و همسرتان پیش آمده، حل کنید. از طرف دیگر، متاسفانه اختلافات مالی یکی از دلایل طلاق هم به حساب میآید و زن و شوهرهای زیادی را پس از سالها زندگی مشترک به دادگاه میکشاند. همین نکته کافی است که از همین روزهای اول با واقعبینی به پول و مسائل مالی هم فکر کرده و در این مورد تکلیفتان را با همسرتان روشن کنید تا در آینده مشکلی برایتان پیش نیاید.
پس از همان روزهای نخست و ابتدای کار درباره درآمدتان با همسر آینده خود صحبت کنید و حتی بدهیهایی را که احیانا دارید با او در میان بگذارید. نکته مهمی که باید یادتان باشد این که از همین مرحله باید صادقانه صحبت کنید و هیچ موضوعی را از همسرتان مخفی نکنید. شرایط روحی هر دو نفر در روزهای پیش از ازدواج فرصت خوبی است برای این که وضع مالی خود را برای همسرتان بازگو کرده و درباره مدیریت مالی در زندگی مشترک با هم حرف بزنید. مطمئن باشید اگر این حرفها را نادیده بگیرید یا با سادهاندیشی از کنارش بگذرید، فقط شرایط پس از ازدواج را برای خودتان سختتر کردهاید؛ چون صحبتکردن درباره این مسائل پیش از ازدواج به مراتب سادهتر از ماهها و سالهای بعد است و در ابتدای راه، مشکلات هم بهتر و راحتتر حل میشود.
باز هم تاکید میشود، زمانی که درباره این مسائل با هم صحبت میکنید، به تمام جزئیات بپردازید. با این روش علاوه بر این که از نظر مالی خیالتان راحت میشود، میتوانید عادتهای همسر آیندهتان را هم بهتر و شفافتر پیدا کنید؛ عادتهایی که شاید در بحثهای عادی روزمره متوجهشان نشوید ولی در این مواقع میتوانید بفهمید همسرتان انسان ولخرجی است یا صرفهجو، خسیس است یا دست و دلباز و این بهترین موقعیت برای تطبیق شرایط روحی شما با شریک آینده زندگیتان است. (ضمیمه چاردیواری)
daveramsey.com
جام جم سرا به نقل از باشگاه خبرنگاران: پسر جوان یمنی که ۲۰ ساله است گفت: پدر ۴۰ سالهام به من پیشنهاد کرده بود با دختری که او را نمیشناختم، ازدواج کنم. پس از موافقت من، هفته گذشته با پدر و مادر و عمهام به خواستگاری رفتیم و حتی قرار شد یک میلیون ریال یمنی معادل ۵ هزار دلار مهریه به عروس خانم بدهیم، اما آن دختر در آخرین لحظه از ازدواج با من خودداری کرد و خواستار ازدواج با پدرم شد!
وی افزود: او بصراحت این موضوع را به پدرم اعلام کرد و پدرم نیز مدعی شد که با این ازدواج موافق است.
العالم از قول این جوان نوشت: پدرم در منزل خانواده دختر ماند تا میزان صحت این پیشنهاد را بیازماید؛ آن دختر هم جدی بودن خود را ثابت کرد و پس از گذشت چند روز آنها با هم ازدواج کردند!
جام جم سرا به نقل از باشگاه خبرنگاران: این مطلب سعی میکند با زبانی ساده و کاربردی، به شما کمک کند که در خرید طلاییترین حلقه عمرتان موفق عمل کنید.
۱- حلقه با انگشتر فرق دارد
از همان اول دنبال انگشترهای بزرگ و پرنگین نباشید. آنها حلقه به شمار نمیآیند. حلقه خیلی ظریف است و روی آن یک ردیف نگین و یا یک نگین درشت کار شده است. شما حتی میتوانید یک حلقه طلایی ساده را به عنوان حلقه ازدواجتان انتخاب کنید. بعدا میتوانید برای جشن ازدواج یک انگشتر پرنگین را برای روی حلقه ازدواجتان بخرید. دقت کنید که حلقه و انگشتر شما باید با یکدیگر هماهنگی در رنگ و جنس داشته باشند.
۲- حلقهتان را سفارش بدهید
اگر خیلی به رنگ و شکل حلقه ازدواجتان حساسید و مدلهای موجود در بازار را نمیپسندید، میتوانید یک مدل حلقه ازدواج را که میپسندید در نظر بگیرید و یک جواهرسازی معتبر پیدا کنید و از او بخواهید عین آن حلقه را برایتان بسازد. دقت کنید حتما جواهرساز شما در این کار متبحر باشد تا حلقه شما را دقیقا با همان ظرافت مورد نظرتان بسازد.
بعضی سلیقهها معمولا دنبال حلقههای یکجور برای عروس و داماد نمیگردند زیرا از آنجا که حلقهها جفت هستند، حلقه عروس کمی مردانه و حلقه داماد کمی خصوصیات زنانه خواهد داشت ولی اگر شما به دنبال یک حلقه زنانه باشید، میتوانید حلقه ظریفتر و زنانهتری انتخاب کنید.
۴- به نگینها دقت کنید
وقتی میخواهید حلقه بخرید به نگینهای آن خوب دقت کنید. بهتر است هر نگین در یک قاب از جنس طلا، محکم شده باشد چون در غیر این صورت احتمال افتادن و جدا شدن نگینها بیشتر است. نگینهایی که با چسب به انگشتر چسبیدهاند ممکن است با ضربه و زمین خوردن از حلقه شما جدا شوند و مسلما دوباره جایگزین کردن این نگینها گران تمام میشود.
۵- یک سایز بزرگتر بخرید
وقتی برای خرید حلقه به بازار میروید، حلقههایی بخرید که برای دست شما تنگ و یا کاملا جفت و جور نباشد. بالاخره قرار است این حلقه را یک عمر به دست کنید و در طول این سالها ممکن است چاق شوید و حلقه شما دیگر قابل استفاده نباشد. اگر حلقه اندکی گشاد باشد میتوانید آن را تنگ کنید ولی به دست کردن حلقه تنگ خیلی دشوار خواهد بود.
۶- انواع گِرد را انتخاب کنید
گاهی برخی از حلقهها، زایدههای تیزی در طراحیشان دارند که نگینها روی این زائدههای تیز وصل میشوند. این تیزیها در هنگام کار روزمره به این چیز و آن چیز گیر میکنند و احتمال جدا شدن نگینها وجود دارد. بنابراین توصیه ما به شما این است که حلقههای تخت و گرد را انتخاب کنید.
۷- سری به اینترنت بزنید
قبل از اینکه همراه همسرتان به خرید حلقه بروید بد نیست سری به اینترنت بزنید و انواع مدلهای حلقه را نگاه کنید. از طرف دیگر بدون همسرتان سری به فروشگاهها بزنید تا دقیقا دستتان بیاید چه مدل حلقهای میخواهید و سپس دو سه مدل را نشان کنید و با کمک همسرتان یکی را انتخاب کنید. مردها معمولا حوصله گشتن چند باره در بازار را ندارند.
پنج شنبه 1 آبان 1393 ساعت 10:54
اگر مراسم ازدواجی در پیش رو دارید، یا به تماشای مدلها و نمونههای زینتآلات مرتبط با آن علاقهمند باشید، تصاویری از چند مدل تزئین تاج عروس را پیش رویتان نهادهایم.
جام جم سرا به نقل از تسنیم: سال ۹۱ شورای پول و اعتبار مصوبهای داشت که طبق آن زوجهای جوان متقاضی وام ازدواج در صورت داشتن شرایط میتوانستند تسهیلات قرض الحسنه ۵ میلیون تومانی از شعب بانکها دریافت کنند.
این مصوبه در قالب بخشنامهای البته به شعب بانکها هم ابلاغ و با قید یک تبصره تاکید شد که شعب در صورت دارا بودن منابع میتوانند این تسهیلات را به متقاضیان واجد شرایط وام ازدواج پرداخت کنند.
پیش از این، شورای پول واعتبار شرایط افزایش وام ازدواج به ۵ میلیون تومان را به شرح زیر مصوب کرده بود:
الف: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، برای دخترانی که مهریه آنان تا ۱۱۰ سکه بهارآزادی میباشد.
ب: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، برای پسرانی که قبل از ۲۵ سالگی ازدواج میکنند.
ج: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، هر یک از دختران یا پسرانی که یکی یا هر دوی آنها فاقد پدر میباشند.
د: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، هر یک از دختران یا پسرانی که دانشجوی دانشگاهها یا طلبه حوزههای علمیه و در جال تحصیل میباشند.
طی سالهای اخیر به دلیل کمبود منابع قرض الحسنه در سیستم بانکی پرداخت وام ازدواج با مشکلات فراوانی همراه بود و حتی در مقطعی متوقف هم شد هرچند دولت یازدهم و بانک مرکزی طی تصمیمی به بانکها دستور از سرگیری پرداخت این تسهیلات را صادر کردند.
در مدتی که پرداخت وام ازدواج با اختلال همراه بود و حتی بعد از شروع مجدد پرداخت گسترده این تسهیلات در شعب متقاضیان واجد شرایط میتوانستند وام ۵ میلیونی را در قالب تسهیلات قرض الحسنه ازدواج دریافت کنند اما بتازگی با خبر شدیم که تعدادی از بانکها به صورت کلی پرداخت این تسهیلات را از دستور کار خارج کردهاند.
یکی از بانکهای دولتی با ابلاغ بخشنامهای به شعب خود تاکید کرده که پرداخت وام ازدوج ۵ میلیون تومانی از ۳۰ شهریور ۹۳ متوقف شده و فقط تسهیلات ۳ میلیون تومانی در قالب وام ازدواج پرداخت میشود.
کسب اطلاع خبرنگار ما از شعب این بانک و تعداد دیگری از بانکهای پرداخت کننده وام ازدواج حکایت از آن دارد که هم اکنون پرداخت وام ازدواج طبق روال در حال انجام است ولی شعب به مردم تاکید میکنند که فقط وام سه میلیون تومانی میدهند.
جام جم سرا به نقل از ایسنا:دکتر مهدی بیاتی افزود: ازدواج در اصل عمل پسندیدهای است و در آموزههای اسلامی- ایرانی بر آن تاکید شده و ازدواج صحیح موجب دستیابی به آرامش روحی روانی می شود.
وی با بیان اینکه فرآیند ازدواج به علت وجود زنجیره غلط دچار مشکل شده است، افزود: منافع اقتصادی، سیاسی و حتی موضوعات اجتماعی در این مورد نقش پیدا کرده و ازدواج به حربهای برای رسیدن به این منافع تبدیل شده است.
این روانشناس با اشاره به ازدواج متولدین دهه 70 اظهار کرد: نوع ازدواج و عشق ورزی آنان با نسلهای قبلی متفاوت شده است. در گذشته ازدواج پایه خوبی برای تشکیل زندگی مشترک بود، این در حالیست که متولدین دهه 70 به بهانه شناخت از یکدیگر در دوران نامزدی مانند یک زن و شوهر با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و انگیزه لازم را برای رفتن زیر یک سقف ندارند که همین امر موجب شده است تا ازدواجهای برخی از آنان مقطعی باشد.
بیاتی تاکید کرد: محدودیت های خوبی که در گذشته وجود داشت در حال حاضر از میان رفته است و در دوران نامزدی دختر و پسر براحتی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
وی با بیان اینکه نیازهای جنسی ،عاطفی و اقتصادی مانند یک زنجیره به یکدیگر وابسته هستند، اظهار کرد: این نیازها با یکدیگر وابستگی مستقیم دارند و اختلال در هر یک از آنها بر دیگری تاثیر منفی میگذارد.
بیاتی تاکید کرد: اگر میخواهیم ازدواج در کشور نهادینه شود مسئولان باید از خواب غفلت بیدار شوند و معضل بیکاری را کاهش دهند. بسیاری از جوانان به خاطر نداشتن شغل به سمت قلیانسراها و استعمال مواد مخدر سوق پیدا میکنند و همین وضعیت موجب بی انگیزگی برای ازدواج میشود.
وی تاکید کرد: افزایش سن ازدواج دختر و پسر به معنای بحران است و مشکلات و تبعات وحشتناک اجتماعی در پی دارد.
این روانشناس با اشاره به کاهش مسئولیت پذیری جوانان گفت: در حال حاضر حس مسئولیت پذیری این قشر کاهش یافته است، چرا که والدین در خانواده حضور موثری ندارند.
وی در ادامه گفت: لازم است مسائل اقتصادی جوانان را ابتدا حل و سپس آنان را به ازدواج ترغیب و هدف از پیوند مشترک را برای آنها تشریح کنیم. چرا که در صورت وجود شرایط مناسب، ازدواج میتواند موجب خوشبختی دختر و پسر شود.
جام جم سرا: خانم حجازی به سالهای جوانی برگردیم. برای ما از روزهای آشناییتان با آقای حجازی بگویید.
سال ۴۸ دانشجوی رشته زبان انگلیسی بودم. آن زمان ۱۸ سال داشتم و ناصر هم پسری ۲۰ ساله بود که بدون کنکور وارد دانشگاه شده بود. ناصر ورزشکار مطرحی بود. بیشتر وقتها در اوقات بین کلاسها در سلف دانشگاه مینشستیم و با دوستانم گپ میزدیم و چای میخوردیم. در بین دوستان، ناصر هم سر میز ما مینشست. اولین بار او را در بین دوستانم در سلف دانشگاه دیدم.
دخترهای جوان میپرسیدند که چرا ازدواج کردی. این چه وقت ازدواج بود و از این حرفها... به ناصر اعتماد داشتم. اگرچه هر زنی حسودی میکند اما زندگی با افراد سرشناس روش خاص خودش را دارد |
فکر میکنم وقار و شخصیت و جذبهاش نظر مرا به خودش جلب کرد. خب آن زمان بازیهای المپیک بود و ناصر درگیر مسابقات بود و کمتر به دانشگاه میآمد. وقتی هم به دانشگاه میآمد خیلی کم با هم حرف میزدیم. ۶ ماهی بود که او را میشناختم و بعد از مدتی اعلام کرد که میخواهد از من خواستگاری کند.
خب آن زمان، آقای حجازی فرد شناخته شدهای بود. وقتی به خواستگاری شما آمد نظر خانواده چه بود؟
باور میکنید اصلاً نمیدانستم که ناصر آنقدر معروف است؟ خودم او را نمیشناختم. البته تازه وارد تیم ملی شده بود. برادرم عاشق ناصر بود.
یادم است وقتی آمدم به او گفتم که میخواهم با ناصر ازدواج کنم، شگفتزده شد و بعد خیلی استقبال کرد! گفتم مگر مشهور است. برادرم گفت: «چه کسی است که ناصر حجازی را نشناسد.» با هیجان میگفت: «دروازهبان خوبی است و آینده خوبی دارد و تعلل نکنید و...» خلاصه روزی که آمدند خواستگاری، پدرم هم او را نمیشناخت. آن روز را خوب به خاطر دارم. ناصر خجالتزده گوشه اتاق نشسته بود و سرش را بلند نمیکرد. پدرم از ناصر پرسید آقای حجازی شما شغلتان چیست؟ ناصر گفت: «من فوتبالیستم.» پدرم گفت خوب ناصرجان اینکه بازی است و همه هم علاقهمند به بازی فوتبال هستند. شما شغلتان را بفرمایید؟ منظورم این است از چه طریقی میخواهید امرار معاش کنید؟
۳ سال و نیم است که از مرگ ناصر گذشته اما هنوز که هنوز است خیلیها میآیند به خانه ما و گریه میکنند. روزی ۲۰ تماس تلفنی از هوادارانش دارم و بالای ۶۰ اساماس دریافت میکنم |
ناصر گفت: «من فوتبالیستم و تا آخر عمرم هم فوتبالیست میمانم.» پدرم گفتم: «پسر جان این سرگرمی آدم است! منظورم کار و کاسبی است و...». ناصر گفت: «آقای شفیعی من شغلم همین فوتبال است و در آینده هم فوتبال بازی خواهم کرد و شغل دیگری هم نخواهم داشت. از همین طریق هم نان درخواهم آورد.» پدرم نمیتوانست بپذیرد. در طول گفتوگو پدرم متوجه شد که ناصر یک پیکان دارد. از او پرسید که این پیکان را پدرت برای شما خریده؟ ناصر گفت، خیر خودم خریدهام. پدرم آنجا فهمید که این مرد زندگی است. او میتواند زندگی را اداره کند و همان لحظه گفت: من برای ازدواج دخترم با شما حرفی ندارم. فقط از ناصر قول گرفت تا وقتی که درسمان تمام نشده در خانه پدری زندگی کنیم. ناصر هم پذیرفت. مهمانی کوچکی گرفتیم و زندگی را شروع کردیم. وقتی هر دویمان لیسانس گرفتیم، خانهای اجاره کردیم. بعدها یک آپارتمان ۱۰۰ متری خریدیم و آرام آرام خانهمان بزرگتر شد.
در طول مدت نامزدی شما با هم قطعاً بیرون میرفتید. واکنش دیگران به انتخاب شما چه بود؟
ناصر اصلاً خانه نبود. همیشه در اردو بود. اردوها مثل اردوهای فعلی تیم ملی نبود؛ خیلی طولانی مدت بود. ۳ یا ۴ ماه طول میکشید. وقتی هم میآمد آنقدر مشغله درس و دانشگاه داشت که فرصت چندانی برای این مسائل باقی نمیماند.
یعنی اصلاً با هم بیرون نمیرفتید؟
چرا میرفتیم. اما بیرون رفتن ما خیلی دردسر داشت.
از همین دردسرها برایمان بگویید. دوستان شما نمیگفتند چطور شده ناصر حجازی را برای ازدواج انتخاب کردهای؟
دردسر که زیاد بود. یادم هست یک بار با ناصر از دانشگاه به خانه میآمدیم. یک دبیرستان دخترانه در مسیر خانه ما بود. از کنار این مدرسه که گذشتیم انگار که غوغایی برپا شد. دخترهای جوان به سمت ماشین هجوم میآوردند و میپرسیدند که چرا ازدواج کردی. این چه وقت ازدواج بود و از این حرفها...
شما هیچ وقت ناراحت نمیشدید؟
خیلی ناراحت میشدم اما چه میتوانستم بکنم؟ ناصر فردی محبوب و مشهور بود. گرچه وقتی مریض میشد هیچ وقت به بیمارستان نمیرفتم. اصلاً خوشم نمیآمد آن همه طرفدار را یکجا ببینم. وقتی میدیدم این همه آدم به خاطر ناصر جمع شدهاند حس خوبی به من دست نمیداد.
در طول زندگی و سالهای میانسالی ناصر حجازی، از این دست اتفاقات دوباره رخ داد؟
بله. حتی در دوران میانسالی و سنین بالا هم پیش میآمد که بسیاری به ناصر ابراز علاقه کنند.
شما چه میکردید؟
من سیاست خاص خودم را داشتم. سعی میکردم با این گونه زنان دوست شوم و چون دوست میشدم دیگر خیالم راحت میشد برای زندگی من خطری ندارند.
یعنی در طول زندگی مشترک، مدام ترس از دست دادن همسر را داشتید؟
نه اصلاً. ناصر مردی نبود که بخواهد به خاطر شخص دیگری زندگیاش را رها کند. به ناصر اعتماد داشتم. بالاخره هر زنی حسودی میکند اما خب زندگی با افراد سرشناس روش خاص خودش را دارد و من هم حس و غریزه زنانهام را به کار میگرفتم.
به همه میگفتم معلوم است که ناصر در خانه هم رئیس است. اگر بچههایم پدر رئیس نداشته باشند که سالم تربیت نمیشوند. باید بچهها از پدرشان حساب ببرن |
معلوم است موفق هم بودهاید. به نظر خودتان شما چه ویژگیای داشتید که آقای حجازی شما را انتخاب کرد؟
ناصر زندگیاش را خیلی دوست داشت. به من میگفت. متانت و خانوادهات موجب شد که انتخابت کنم.
یکی از مشخصههای ناصر حجازی این بود که غرورش اجازه نمیداد سرش را جلوی هر کسی خم کند. این را وقتی در زندگی شخصی ترجمه میکنیم به آدم قدری میرسیم که به این راحتیها با هر چیزی کنار نمیآید. آیا این غرور را هم وارد زندگی شخصیاش میکرد؟
بله ناصر خیلی مغرور بود. صادقانه بگویم، ما از ناصر بسیار حساب میبردیم. خیلیها هم به من میگفتند که شما چطور این همه غرور و عصبانیت ناصر حجازی را تحمل میکنید. خود ناصر هم در مصاحبههای مختلفی که داشت گفت هیچ کس به جز نازی نمیتوانست مرا تحمل کند. ناصر را دوست داشتم. اگر هم اکنون هم زمان به عقب برگردد شاید همان اخلاق را در زندگی با ناصر بگیرم. لذت میبردم وقتی میدیدم ناصر پدر و یا همسری مقتدر است. همه به من میگفتند ناصر در خانه هم انگار رئیس است. خودم به همه میگفتم معلوم است که ناصر در خانه هم رئیس است. اگر بچههایم پدر رئیس نداشته باشند که سالم تربیت نمیشوند. باید بچهها از پدرشان حساب ببرند.
شما هم از آقای حجازی حساب میبردید؟
بله. خیلی زیاد!
گرچه به نظر میرسد خیلی مطیع بودهاید، اما دعوا یا بگومگوی خاصی نداشتید؟
نه اتفاقاً بگومگو داشتیم اما این دعوا بیشتر به خاطر بازیهای فوتبال بود. به ناصر میگفتم تو هم مثل بقیه مربیها هستی. وقتی مدیرعامل به شما میگوید چند بازیکن شماره یک بگیر چرا این کار را نمیکنید. چرا میگویید هنر مربی این است که بازیکن را از شهرستان بیاورد و بازیکن کند. بیشتر سر این موضوعات بحث میکردیم.
حرف شما را گوش میکردند؟
اصلاً! هیچ وقت!
فکر نمیکنید خصوصیات آقای حجازی موجب شد تا شما در زندگی بیشتر سکوت کنید؟
خیر؛ از همان دوران جوانی همین گونه بودهام. دوست داشتم مسئولیت خانه با خودم باشد.
شما قبل از اینکه ازدواج کنید فوتبالی بودید؟
نه. اصلاً نمیدانستم فوتبال چیست. در طول زندگی با ناصر فوتبالی شدم.
الان هم فوتبال میبینید؟
بله من هر شب بازیهای ناصر را میبینم و البته بازیهای مهم را.
ناصر عاشق استقلال بود. در استقلال خیلیها پول نمیگیرند اما از کنار استقلال خیلی پول میخورند و امتیازات میگیرند. اصلاً ناصر اهل این چیزها نبود |
خانم حجازی هر آدمی کامل نیست و یک خصوصیاتی دارد. افراد نقاط ضعف و البته قوت بسیاری دارند. صادقانه بفرمایید کدام رفتار ناصر حجازی را دوست نداشتید و کدام رفتار او را میپسندید؟
صداقت و راستگوییاش را خیلی دوست داشتم. اما رک بودن ناصر را اصلاً دوست نداشتم.
علیرغم اینکه همه میگویند خیلی خوب است که ناصر رک حرفش را میزند اما من دوست نداشتم. خیلیها تشویقش میکردند که حرفت را رک بزن. این رفتار اذیتم میکرد.
در مواجهه با شما هم همین طور بود؟
بله. خیلی رک حرفش را میزد. حقایق را میگفت اما میتوانست این حقایق را به گونهای بگوید که دیگران ناراحت نشوند.
در این سالها مهمترین حاشیهای که برای خانواده ایجاد شد و شما را ناراحت کرد چه بود؟
بازی استقلال با سایپا برای ما خیلی حاشیه داشت. تیم استقلال بازی را برده بود و بازی داشت تمام میشد که ناگهان دو تا از بازیکنان با ناصر حجازی لج کردند و تیم ۴ گل خورد. آن شب، شب خیلی بدی بود. به ناصر میگفتم مردم بعدها میفهمند که شما بیگناه بودید و ناصر تأکید داشت که به خاطر این ۴ گل ممکن است از استقلال بیرونش کنند. بعدها مردم فهمیدند که چه اتفاقی افتاد. ناصر عاشق استقلال بود. در استقلال خیلیها پول نمیگیرند اما از کنار استقلال خیلی پول میخورند و امتیازات میگیرند. اصلاً ناصر اهل این چیزها نبود. خدا را شکر که مردم موضوع را فهمیدند.
شما هم استقلالی بودید؟
ناصر استقلالی بود. من هم استقلالی بودم. اما اینجور نبود که طرفدار پروپاقرص استقلال باشم. مربی هر تیم شهرستانی میشد من هم طرفدار آن تیم شهرستانی میشدم.
پسر شما هم اهل فوتبال است. آیا ناصر حجازی برای پسرش سفارش به کسی میکرد؟
اصلاً اهل سفارش نبود. یادم است دو سال قبل از مریضی ناصر، آقایی به منزل ما آمد و پول زیادی به همراه داشت. به ناصر گفت: «میدانم اهل این نیستید که پول از کسی بگیرید. این هدیه برای خانه شما است. اگر ممکن است اسم پسرم را در لیست استقلال بگذارید، اما بازی هم نکند. فقط میخواهم این رزومه کاری پسرم شود که در استقلال بازی کرده» ناصر به قدری عصبانی شد که نمیتوانم برای شما توصیف کنم. پول را به سمتش پرت کرد و گفت من برای پسرم هم این کار را نمیکنم. ما اصلاً جرأت نداشتیم در این باره با ناصر حرف بزنیم. آتیلا هم خوب میدانست که خودش باید تلاش کند.
در این سالها به نبودن آقای حجازی عادت کردید؟
اصلاً ما فکر نمیکنیم ناصر حجازی از پیش ما رفته باشد. او در خانه است و با ما زندگی میکند.
انگار جامعه هم هنوز این موضوع را نپذیرفته است؟
باورتان نمیشود که با طرفداران چقدر مسأله دارم. نمیدانستم با چنین جمعیتی مواجه هستم که عاشق ناصر هستند. ۳ سال و نیم است که از مرگ ناصر گذشته اما هنوز که هنوز است خیلیها میآیند به خانه ما و گریه میکنند. شماره اصلی ناصر باز است. روزی ۲۰ تماس تلفنی از هوادارانش دارم و بالای ۶۰ اساماس دریافت میکنم. هر روز هم بیشتر و بیشتر میشود.
یعنی شما معتقدید بعد از مرگ ایشان طرفدارانش بیشتر و بیشتر شده؟
بله خیلی زیاد. این هم به دلیل عملکردی که بود که برای فوتبال داشت. ناصر یک نسلی را تربیت کرد. هرچقدر فوتبال کثیفتر میشود و لابی و پارتی در فوتبال بیشتر میشود تازه قدر ناصر حجازی را میدانند. به نظرم بعد از مرگش معروفتر هم شد.
خانم شفیعی این روزها اسم آقای حجازی در بین مشاهیر دیده میشود. شما چه حسی دارید وقتی این موضوع را میبینید؟
خیلی خوشحال میشوم. افتخار میکنم که همسر چنین شخصی بودم. اول اینکه اصلاً باورم نمیشود که این دوران بوده و ما هم این دوران را گذراندهایم. چند وقت پیش مسئول دانشگاه علمی کاربردی با من تماس گرفت و گفت میخواهند کتابی درباره مشاهیر چاپ کنند و نام ناصر هم در آن کتاب میآید. همان لحظه گریه کردم. ناصر بسیار سختی کشید تا به اینجا رسید. ناصر از حق خودش برای مردم گذشت و خیلیها میگفتند به سیاست وصل است، در صورتی که اینطور نبود.
بزرگترین افسوس زندگی ناصر حجازی چه بود؟
سرمربیگری تیم ملی.
و بزرگترین داشتهاش در زندگی؟
عزت نفس. (ایران هفت)
جام جم سرا به نقل از جام نیوز: برخی افراد با تصورات غلطی تصمیم به ازدواج میگیرند که با آن تصوارت نزدیک به خرافه گمان میکنند خوشبخت خواهند شد؛ حال آنکه چنین نیست. برای ازدواج، از این خرافهها دوری کنید:
خرافه شماره یک: ازدواج خود به خود موجب خوشبختی میشود.
افراد خوشبخت بخوبی میدانند خوشبختی در حیطه ازدواج و خوشبختی فردی همواره یکسان نیست. آنها میدانند در شکلگیری احساس خوشبختی در یک زندگی مشترک متعهدانه و همراه با عقل و درایت، احساس خوشبختی فردی نقش بسیار مهمی دارد، اما آنها ابتدا به خوشبختی در حیطه مشترک خود و همسرشان اهمیت میدهند. افراد بعد از ازدواج باید میان علایق شخصی و آنچه سبب تقویت زندگی مشترکشان میشود، تعادل برقرار کنند و این حقیقت را در نظر بگیرند که چشمپوشی از علایق شخصی به خاطر فردی که دوستش داریم جزءلاینفک و ضروری یک رابطه صمیمانه به شمار میرود و هنگامی که چنین حقیقتی در حیطه ازدواج نادیده گرفته شود، به معنای خودخواهی است و نتایج زیانباری برای شما و همسرتان به همراه خواهد آورد.
خرافه شماره دو: یک ازدواج خوب همواره عاشقانه باقی خواهد ماند.
این جمله را که «دوستش دارم اما عاشقش نیستم» را از زبان بسیاری از زوجین بعد از ازدواج شنیدهایم. متاسفانه این جمله در بسیاری از ازدواجهای ناموفق به چشم میخورد. هنگامی که فردی میگوید همسرش را دوست دارد ولی عاشق او نیست به معنای این است که همسرش جذابیت روزهای اول آشنایی را ندارد. خاموش شدن شعلههای عشق پرشور چیزی است که تقریبا در همه ازدواجها رخ میدهد. این احساس شورانگیز در برخی زوجین تا چند سال دوام میآورد و در برخی زوجین نیز تنها پس از چند ماه که از ازدواجشان میگذرد، فروکش میکند، اما باید دانست حتی در چنین شرایط ناامیدکنندهای هنوز عشق وجود دارد، اما فقط شکل آن تغییر یافته است زیرا اگر عشق رمانتیک همچنان باقی بماند و زوجین در تمام لحظهها مشتاقانه درگیر وجود یکدیگر باشند، زوجین نمیتوانند به مسائل شغلی، پرورش فرزند و روابط اجتماعی بپردازند.
خرافه شماره سه: در یک ازدواج موفق انجام کارهای خانه و مراقبت از بچهها بهطور عادلانه میان زن و شوهر تقسیم میشود.
گاهی اوقات محققان دست به تحقیقات گسترده، بلندمدت و پرهزینه میزنند تا چیزی را کشف کنند که از قبل مشخص است و نیازی به کشف کردن ندارد، تقسیم عادلانه کار خانه یکی از این مسائل است. به خاطر انجام کارهای منزل هیچگاه اوقات خود را تلخ نکنید. خانمها باید این را بدانند که در این دوران با اینکه تقسیم یا تصور تقسیم ناعادلانه کارهای خانه موجب درگیری بسیاری از زوجین شده است، زنان بسیاری هستند که با اینکه همه کارها به تنهایی انجام میدهند، از زندگی مشترک خود رضایت دارند. پس نه این خرافه را باور کنید نه به خاطر آن با شوهر خود بجنگید.
خرافه شماره چهار: اگر از ازدواج خود ناراضی هستید طلاق بهترین راهحل است.
این نکته قابل قبول است که گاهی رفتارهای مخرب یک فرد از قبیل اعتیاد، اعمال غیرقانونی و اختلالات شدید روانی چارهای جز طلاق برای همسر او باقی نمیگذارد، اما واقعیت این است که بسیاری از دلایل اقدام به طلاق فرد به خاطر موارد کمارزش است. نیازی به توضیح ندارد که هیچ زن و شوهری در تمام موارد زندگی با یکدیگر توافق نظر ندارند. اختلاف در طرز تفکر به ما این فرصت را میدهد که چگونه از نگاه دیگری به مسائل نگاه کنیم و در صورت لزوم از خود انعطافپذیری نشان دهیم. پس از ازدواج باید یادمان باشد که ازدواج بتنهایی نمیتواند خوشبختی فرد را ضمانت کند، بلکه خوشبختی چیزی است که زن و شوهر باید آن را با تلاشی پیگیر دنبال کرده و به آن دست یابند؛ پس با کوچکترین اختلافی به فکر طلاق نباشید.
جام جم سرا به نقل از ایران: شما به عنوان نشانی محل اقامت وی میتوانید نشانی خانه یا محل کارش را در دادخواست بنویسد، البته در انتخاب نشانی دقت کنید. محلی را انتخاب کنید که رفت و آمد به دادگاه مربوط به آن برای شما آسانتر باشد و در ضمن مطمئن باشید اوراقی که دادگاه به آن نشانی میفرستد، به دست همسرتان خواهد رسید.
نکته بسیار مهم در دعوای اثبات زوجیت این است که چون این دعوا از اهمیت زیادی برخوردار است و از نظر حقیقی دعوی پیچیدهای محسوب میشود این احتمال وجود دارد که تعیین تکلیف نهایی در مورد آن حتی چند سال طول بکشد و به دلیل اعتراض مکرر طرف مقابل، پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان و حتی دیوان عالی کشور فرستاده شود.
به خاطر اهمیت و حساسیت موضوع، براساس آییننامه اجباری شدن وکالت، شما برای طرح این دعوا به طور حتم باید وکیل داشته باشید. هرگز تصور نکنید که این تکلیف بیهوده و سنگین است، زیرا حضور یک وکیل آگاه و مسلط میتواند درصد موفقیت شما را تا حد زیادی افزایش دهد و موجب شود که در نهایت و به رغم پرداخت حقالوکاله، وقت و هزینه کمتری صرف کنید.
پس از انتخاب وکیل، دقت کنید که همه اطلاعات مربوط به ازدواج موقت خود را با صداقت کامل و وسواس در اختیار او قرار دهید. هرگونه دستنوشته یا هر دلیلی که وجود نوعی ارتباط میان شما و طرف مقابل را ثابت کند، میتواند مفید باشد.
به عنوان مثال اگر طرف مقابل برای سکونت شما خانهای تهیه کرده، میتوانید از صاحبخانه بخواهید که این موضوع را شهادت دهد یا اگر سندی دال بر خرید یا اجاره خانه مزبور به نام همسرتان در دسترس دارید، آن را ارائه دهید. شهادت افرادی که از وجود این رابطه آگاه بودهاند نیز میتواند مفید باشد، پس بهتر است شهود تا حد امکان از بستگان نزدیک شما نباشند.
شهادت همسایگان، دوستان یا همکاران میتواند بسیار مؤثر باشد. همچنین اگر برای اجرای صیغه شرعی به محضرهای شرعی یا نزد افراد روحانی رفتهاید، میتوانید با یافتن عاقد، گام مهمی در راه اثبات رابطه بردارید و موقعیت خود را تثبیت کنید. در هر صورت به شما پیشنهاد میشود در همان زمان انعقاد عقد از همسر خود بخواهید که برای ثبت ازدواج یا حداقل تنظیم یک سند عادی تحت عنوان صیغهنامه که مشخصات شناسنامهای هر دو نفر، مدت عقد، مهریه و سایر شرایط ازدواج در آن به روشنی قید شده و به امضای شما و همسرتان و دو شاهد رسیده باشد، اقدام کنید.
شما نیز یک نسخه از آن را دریافت و در محل مطمئنی نگه دارید. اگر چنین مدرکی را در اختیار داشته باشید، انکار رابطه برای همسرتان بسیار مشکل خواهد بود. از آنجا که مهریه یکی از شرایط ضروری برای ازدواج موقت است، اگر آن را دریافت کرده و دلایلی در این خصوص دارید، به عنوان مثال چکی به نام شما صادر کرده، مدارک مربوطه را به دادگاه ارائه دهید، زیرا این امر میتواند این احتمال را در ذهن قاضی تقویت کند که میان شما و طرف مقابل ارتباطی وجود داشته که براساس این رابطه، مبلغی را به شما پرداخت کرده است.
پرسش و پاسخی درباره عقد موقت
آیا در عقد موقت میتوان تمکین را به شرط ارث بردن در نظر گرفت یا خیر؟
خیر در عقد موقت، تمکین در برابر مهر است، مشروط کردن آن به بردن ارث براساس قانون نامشروع است. در نتیجه چنین شرطی باطل و بیاثر است، پس عقد صحیح است.
آیا مهر زوجه غیر دائم (موقت) عندالمطالبه قابل دریافت است یا خیر؟
با توجه به اینکه در عقد موقت، مهر قابل مطالبه بودن، از ارکان مهم به شمار میرود، به همین خاطر مطالبه قابل دریافت است، بنابراین قبل از رابطه زناشویی، نصف مهر و بعد از آن تمام مهر قابل دریافت است.