عکس های جوانی و پیری مادر ترامپ را ببینید
در ادامه دو عکس از مادر دونالد ترامپ را مشاهده می کنید که یکی دوران جوانی و دیگری دوران سالمندی مادر ترامپ را نشان می دهد:
مادر دونالد ترامپمادر دونالد ترامپ/ 24آنلاین
ویتامین A موجود در جوانه گندم باعث افزایش قوه بینایی، سرعت رشد کودکان، شادابی پوست و سلامت ریه و گلو می شود.
از سوی دیگر مصرف جوانه گندم خستگی مفرط، ضعف و بی حالی را کاهش میدهد. ویتامین B1 موجود در جوانه گندم نیز، برای تعادل سیستم عصبی ضروری است.
همچنین جوانه گندم در رفع بیخوابی، بروز یائسگی زودرس، اختلالات قلبی و دیابت هم میتواند مفید و مؤثر باشد.
بنا بر توصیه متخصصان، کسانی که از سوء تغذیه رنج میبرند یا منع استفاده از سبزیها را دارند، میتوانند با تهیه جوانه گندم و مصرف مداوم آن، از کمبود ویتامینها و املاح معدنی طبیعی بدن جلوگیری کنند
نحوه استفاده:
هم مصرف خوراکی دارد و هم از ماسک آن استفاده می گردد.
خواص:
پودر جوانه گندم یک مکمل غذایی پر ارزش و سرشار از ویتامین ای و ویتامین های گروه ب است.
ویتامین ای امروز به عنوان معجزه گر و اکسیر جوانی معرفی می شود.
سلنیوم و منیزیوم موجود در جوانه گندم، در پیشگیری از ابتلا به انواع سرطان موثر شناخته شده است. به اعتقاد برخی از متخصصان پوست ، مو و زیبایی، جوانه گندم در درمان ریزش مو، رفع شوره سر و رفع انواع جوش صورت و ناراحتی پوستی موثر است و بدین منظور میتوانید از ماسک جوانه گندم استفاده نمائید به این صورت که پودر جوانه گندم را با ماست تازه خمیر کرده و روی پوست صورت بگذارید.
در واقع جوانه ها مواد غذایی هستند که با روند طبیعی رشد و تولیدشان، در گروه سبزی ها، آن هم با ارزش غذایی بالا از نظر ویتامین ها و املاح محسوب می شوند.
در سنین مختلف، مردان بین ۱۰ تا ۳۰ درصد بیشتر از زنان به پروتئین و ویتامین های ب۶ ، ب۱۲ ، آ و اسید فولیک و املاح کلسیم، فسفر، روی و ید نیاز دارند. اما در خصوص زنان باردار و خانم های شیرده، بالاترین نیازهای غذایی، در نظر گرفته شده و حتی در مواردی از مقدار مصرف مردان نیز به مراتب بیشتر است .
در سنین بالا به علت تحرک کمتر، نیاز بدن به انرژی کاسته شده، ولی درمقابل نیاز به ویتامین ها ، املاح و پروتئین افزایش می یابد. با مصرف جوانه های مختلف می توانید مقدار قابل توجهی از ویتامین های ب را به بدن برسانید. توجه به این موضوع که تامین ویتامین های ث و ای، بتاکاروتن و سلنیوم می تواند از اکسیداسیون چربی ها در بدن جلوگیری کند و نیز تأمین منیزیم می تواند فشار خون را کنترل نماید، به نقش مهم جوانه ها و گنجاندن آنها در برنامه غذایی روزانه بیشتر پی می بریم.
پودر جوانه گندم یک مکمل غذایی پر ارزش و سرشار از ویتامین E و ویتامین های گروه B است .
ویتامین E امروزه به عنوان معجزه گر و اکسیر جوانی معرفی می شود . سلنیوم و منیزیوم موجود در جوانه گندم ، در پیشگیری از ابتلا به انواع سرطان موثر شناخته شده است .
به اعتقاد برخی از متخصصان پوست و مو ، جوانه گندم در درمان ریزش مو ، رفع شوره سر و انواع جوش صورت و ناراحتی های پوستی موثر است .
همچنین کسانی که از یبوست، خستگی و بی حالی، کلسترول بالا و دردهای عضلانی رنج می برند، باید از این ماده غذایی کمک بگیرند.
اگر می خواهید لاغر شوید، پودر جوانه گندم را همراه با ماست یا سالاد کاهو ۱۰ دقیقه قبل از صرف غذا میل کنید و اگر می خواهید چاق شوید آن را ۱۰ دقیقه بعد از صرف غذا بخورید.
حتی به عنوان ماسک هم می شود استفاده کرد که موجب شادی و طراوت و روشنی پوست می شود. به این صورت که مقداری جوانه گندم را با ماست مخلوط کنید وبه مدت ۱۵_۲۰ دقیقه روی بوست نگه دارید.
شاید در ۶ ماه گذشته مطلبی یا تصویری از افتتاح یک پل جدید و مدرن در تهران که صرفا به منظور پیادهروی و تفریح و ورزش ساخته شده است، نشنیده و یا ندیده باشید. اگر چنین است کافی است نام «پل طبیعت» را در موتور جستجوی گوگل بنویسید و با تصاویر و محل این پل که شش ماه بیشتر از افتتاح آن نمیگذرد، آشنا شوید.
در روزهای اخیر فتوای جنجالی در شبکه های اجتماعی از یک مفتی اهل کشور مغرب در حال انتشار است که بیان کرده مصرف ماده مخدر موسوم به ” کانابیس” برای مردانی که همسرشان زیبا نباشد، حلال است.
بر پایه این گزارش؛ در این فتوا آمده برای آنکه حسن معاشرت میان چنین مردانی با همسرانشان ایجاد گردد، می توانند از این ماده مخدر که نوعی حشیش استفاده کنند تا بعد از تاثیر آن، همسرشان در چشم آنها زیبا جلوه کند.
این ماده مخدر که حالت روانگردان برای مصرف کننده دارد، ویژه جوانان زیر ۴۰ سال است و باید عصرها به مدت نیم ساعت و نه بیشتر مصرف کنند!
لازم به ذکر است این فتوا به صورت گسترده ای در شبکه های اجتماعی منتشر شده ولی منابع دینی در کشورهای عربی ادعا می کنند هنوز از منسوب بودن این فتوا به مفتی مغربی اطمینان حاصل نشده است.
خاطرنشان می شود با توجه به بالا رفتن آمار طلاق در کشورهای عربی در پی فتواهای بی پایه و اساس، مقامات عرب تصمیم دارند تا با بکارگیری روش هایی این پدیده را کم رنگ کنند.
در کشورهای عربی طلاق دادن زن به بهانه های زیادی از طریق تلفن و بدون هیچ گونه نیاز به مراجعه به حاکم شرع و قانون صورت می گیرد. مسئله ای که باعث شده آمار طلاق در این کشورها به رتبه یک رقمی نسبت به کشورهای جهان برسد.
حسین نورعلی در دوبله هم موفق است و علاوه بر دهها فیلم سینمایی در سریالهایی مانند جومونگ-گروه پلیس –حوادث دوبلر بوده است.
از جمله کارهای ماندگار او ایفای نقش محمدرضا شاه پهلوی در سریال معمای شاه میباشد
یکی از آرزوهای وی این است که روزی در سالن تئاتر خشکبیجار روی صحنه برود.
به گزارش ایندیپندنت ، کایدن کلمن که نزدیک به ده سال جنسیتی مذکر داشت، منتظر جراحی ماستکتومی برای تغییر جنسیت بود اما در همان حال متوجه شد که باردار است.
وی که اکنون با الیاس ازدواج کرده است در آن زمان هورمونهایی تستوسترون را برای ۵ سال تزریق می کرد اما پزشکان این تزریق ها را قبل از جراحی متوقف کردند .
پزشکان پس از تایید بارداری ۲۱ هفتگی او، به او گوشزد کردند که باید منتظر یک سورپرایز جدید باشد .
اکنون وی صاحب دختری ۲۲ ماهه به نام آزالیا است که زندگی بدون وی را غیرممکن میداند .
خب کشور آمریکاست دیگه ، از این مسائل پیش میاد.
Now THAT’S an unplanned pregnancy!
A transgender man who transitioned over a decade ago thought he was out of shape and needed to hit the gym… but it turns out he was actually pregnant!
Kayden Coleman had been taking testosterone for five years and was waiting for a double mastectomy when he noticed he was putting on some weight.
But in actuality, Kayden’s six-week break from hormones before his operation allowed for a window where the 29-year-old and his husband Elijah could conceive a baby!
Kayden never thought the small time frame would put him at risk of becoming pregnant, but a few months later, he started feeling strange, saying:
“One day my back was killing me. Elijah was going to give me a massage, so I lay on my front on the bed. It felt like there was a pillow under my stomach but there was no pillow.”
They joked about getting a pregnancy test, but it soon dawned on Kayden that having a bun in the over was actually in the realm of possibility.
After taking a test, the results were conclusive with a doctor confirming that Kayden was 21 weeks pregnant, saying:
“I was shocked. It took a while to process it. But I was also busy figuring out how we could make things work in such a short space of time.”
صغری عبِیسی با نام هنری آفرین (متولد ۲۲ اسفند ۱۳۳۰ در لاهیجان) بازیگر ایرانی است.
ایرج صادق پور (متولد ۱۳۱۹ – درگذشته ۱ بهمن ۱۳۶۹) تهیهکننده، فیلمبردار، تدوینگر و عکاس اهل ایران بوده است.
وی همسر آفرین (صغری) عبیسی (بازیگر) و برادر منوچهر صادقپور (سینماگر) بوده است.
آفرین عبیسی اصولاً خیلی اهل گفت و گو نیست و کمتر با اهالی رسانه وارد گپ و گفت می شود. او مهمان یک فنجان چای بانی فیلم شد و از فعالیت های اخیرش گفت، از حضور رییس جدید سازمان صدا و سیما و توقعاتی که به عنوان یک بازیگر پیشکسوت از مدیر سازمان می تواند داشته باشد. عبیسی گفت باید بروم رییس سازمان را ببینم و با ایشان یک فنجان چای بخورم و حرف هایم را به ایشان بزنم، مگر ایشان رییس من نیستند؟!
خانم عبیسی مشغول بازی در فیلم «۲۴ سپتامبر» هستید؟
– بله این روزها در مشهد مشغول به کار هستیم. این فیلم اولین تجربه کارگردانی خانم ابراهیم وند است. آقای متولی (مدیرتولید) با من تماس گرفتند و گفتند یک فیلمی داریم سناریو را بفرستم مطالعه کنید؟ گفتم نه من الان سناریوی دیگری را مطالعه می کنم. دو کار همزمان انجام نمی دهم. یک ماه گذشت دوباره تماس گرفتند که خانم کار قبلی چه شد؟!
به نتیجه نرسید؟
– آن کار هنوز در بحث بودجه مشکل دارد.
سینما بود یا تلویزیون؟
– یک کار برای سینما بود و یک کار برای تلویزیون، اما هنوز انجام نشده اجازه بدهید راجع به آن صحبت نکنم. گفتم هنوز در حال مطالعه هستم. گفتند سناریوی ما را نمی خوانی؟! گفتم چون قرار نیست کار کنم چرا باید بخوانم؟! کار به ماه سوم رسید! من مشغول مطالعه سناریوها و زندگی خودم بودم که خانم سحر مصیبی زنگ زد. من با خانم مصیبی سر فیلم سینمایی «قدمگاه» آقای عسگرپور آشنا بودم. با خانواده مصیبی هم از سال ۴۷ آشنا بودم. گفت یک قصه دارم بفرستم؟ گفتم من دو فیلمنامه در دست دارم که هنوز راه نیفتاده ولی ممکن است بزودی تکلیف شان روشن شود! گفت شما بخوانید هماهنگ می کنیم. آقای متولی قبلاً قصه را تا حدودی برای من تعریف کرده بودند. قصه را خانم مصیبی فرستادند و من خواندم، شب اول قصه مرا خیلی اذیت کرد. زنگ زدم گفتم سحر خواندم ولی خیلی اذیت شدم! گفت می خواهی فردا ماشین بفرستم بیایی، یک فنجان چای بخوریم، کارگردان را ببینی، آشنا بشوی، ببینی اصلاً دلت می خواهد کار کنی یا نه؟! خانم ابراهیم وند را دیدم با ایشان آشنا شدم و در انتها متوجه شدم این همان قصه ای بود که آقای متولی گفته بودند. من چهار ماه گفتم نه و امروز اینجا نشستم! گپ و گفت اولیه را زدیم، بحث کردیم، کارگردانمان جوان است، کار اولش است، گفتند به من کمک کنید و ما هم دست به دست ایشان دادیم تا یک اتفاق خوب رخ بدهد. ایشان سابقه کار تهیه کنندگی داشتند و این فیلم تجربه اول شان در کارگردانی است. گفتم حتماً خیر است شروع کردیم.
من گوشه هایی از فیلم را دیشب به اتفاق بهمن زرین پور دیدم…
– خب، دوست داشتید?
فکر می کنم یکی از بهترین تجارب شما در دوران بازیگری تان در این فیلم رقم خورده است؟
– لطف شماست.
به نظرم نقش سنگینی بود…
– خیلی کار سختی بود. انرژی زیادی گذاشتم و خدا را شکر وظیفه ام را به نحو احسن انجام دادم. راضی ام که سهم ام را به نوبه خودم در این فیلم انجام دادم و سعی کردم هر چه در توان دارم برای ایفای نقش این مادر به کار ببندم.
از تلویزیون چه خبر؟
– آقای شفیعی یک کار داشتند به کارگردانی آقای سلطانی که پیشنهاد شد.
سحرخیزان…
– بله، قصه حاضر نیست قرار است بازنویسی شود.
شما اصولاً خیلی اهل تلویزیون نیستید؟
– درست می گویید.
حوصله کار طولانی مدت در تلویزیون را ندارید؟
– نه موضوع حوصله نیست. امکانات لازم برای ساخت یک کار قوی وجود ندارد. به نظر من اگر بازیگر آسایش نداشته باشد نمی تواند کار کند. بازیگران ما الحمدا… این روزها به سختی کار می کنند، خب این چه کاری است. خانه می نشینی، کم می خوری، گرد می خوابی، مجبور نیستی! ما یک حقوق بازنشستگی داریم خدا را شکر!
خب خیلی ها این حقوق بازنشستگی را ندارند؟
– نباید مجبور باشند. چرا! آقا ما دیگر بازیگر خوب و قوی نداریم پس باید برای این بازیگران خوب و قوی که مانده اند ارزش بگذاریم! قبول ندارید؟!
بله…
– شما می خواهی یک لقمه نان و پنیر بخوری ۶ جا را می گردی، کجا نانش تازه است، خمیر فلان جا چطوریه؟ جوش شیرین دارد یا خیر؟! معلوم است که هر چیزی نمی خوری چون اگر بخوری زخم معده می گیری! ما در این حرفه با آدم طرف هستیم. خب این آدم ها از بین می روند! ما مگر چند هنرمند کاربلد داریم؟! اگر مهم هستند که باید به آنها اهمیت داده شود اگر هم نه که…
امروز تودیع و معارفه رئیس جدید صدا و سیماست. به عنوان یک بازیگر با سابقه و پیشکسوت چه توقعی از ایشان دارید؟
ـ من باید بروم خدمت ایشان، آنجا می گویم چه توقعی دارم. می خواهم بروم خدمت ایشان چای بخورم. مگر ایشان رئیس من نیست! (تلفن همراه زنگ می خورد) آقا تلفن ات را خاموش کن! (می خندد) الان اگر تلفن من زنگ خورده بود چه می گفتی!؟ اگر تمام صحبت های من را ننویسی خودت می دانی! (می خندد) دلم می خواهد با رئیس جدید تلویزیون نشست داشته باشم، درددل کنم، حرف بزنم، من ۶۴ سال سن دارم، نیم قرن را گذراندم و می خواهم بگویم چه توقعی دارم! دوست دارم با وی و سلیقه اش از نزدیک آشنا شوم. ایشان رئیس شغل من است من باید او را ببینم و بعد بگویم چه می خواهم. این بنده خدا که الان آمده فعلاً درگیر است، تا بیاید گذشته را جبران کند فعلاً بار مسائل گذشته روی دوش ایشان است. حالا باید بیاید مشکلات قبلی را حل و فصل کند تا بعد ببیند خودش چه برنامه ای دارد. همین که آمده اند خودش خیر است. خودشان خوب می دانند چه کاری باید بکنند.
به نظر شما ایشان در حوزه درام و آثار نمایشی بهتر است روی کدام مورد توجه بیشتری داشته باشند؟
فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری یا…
ـ ما در همه حوزه ها نیاز به توجه داریم! هر کدام به نوعی در تنگنا هستند و باید در وضعیتی خاص کاری را بیرون بدهند. نویسنده ما تامین نیست! نویسنده من مگر بدش می آید یک کار خوب بنویسد؟ نه! ولی ما او را تامین نکرده ایم!
بچه ها کمبودهایی دارند که مجبورند! چون آرامش و آسایش ندارند. بالاخره هر کس مشکلات خودش را دارد. مخصوصاً نوشتن که یک فکر آزاد می خواهد. یک ذهنیت باز می خواهد. شما نمی توانی بگویی فلانی بد نوشته، او بد بازی کرده و اون یکی ضعیف کارگردانی کرده!
این حرفه به امکانات احتیاج دارد، امکانات نباشد کار سخت است. ما برای سریال «تنهایی لیلا» رفتیم لواسان، من سر آن کار بیمار شدم، چون نمی توانم سر بالایی و پله های بلند را بالا و پایین بروم، کمر درد گرفتم، من چهار پنج ماه لیزر درمانی کردم و رسیدم به آمپول غضروف سازی تا اینکه دوباره پا گرفتم و سر این کار آمدم. امکانات باشد این اتفاق نمی افتد. سریال سازی به امکانات نیاز دارد.
اگر حرفی مانده…
ـ این بابا تازه از راه رسیده و اول باید تکلیف گذشته را مشخص کند تا کم کم به فکر برنامه های خودش باشد. قدم شان خیر باشد، ما هم به ایشان تبریک می گوییم. امیدوارم با حضورشان شرایط کار مساعد و همه در شرایط خوب و عالی و در کمال آرامش کار کنند.
ردیف | نام فیلم | سال ساخت | کارگردان |
---|---|---|---|
۲۳ | تنهایی لیلا | ۱۳۹۴ | محمد حسین لطیفی |
۲۲ | چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت | ۱۳۹۳ | وحید جلیلوند |
۲۱ | خانهای کنار ابرها | ۱۳۹۲ | سید جلال دهقانی اشکذری |
۲۰ | عصر روز دهم | ۱۳۸۷ | مجتبی راعی |
۱۹ | تقاطع | ۱۳۸۴ | ابوالحسن داودی |
۱۸ | بید مجنون | ۱۳۸۳ | مجید مجیدی |
۱۷ | رستگاری در هشت و بیست دقیقه | ۱۳۸۳ | سیروس الوند |
۱۶ | شکلات | ۱۳۸۲ | افشین شرکت |
۱۵ | قدمگاه | ۱۳۸۲ | محمدمهدی عسگرپور |
۱۴ | ملاقات با طوطی | ۱۳۸۲ | علیرضا داودنژاد |
۱۳ | مهمان مامان | ۱۳۸۲ | داریوش مهرجویی |
۱۲ | دختر ایرونی | ۱۳۸۱ | محمدحسین لطیفی |
۱۱ | واکنش پنجم | ۱۳۸۱ | تهمینه میلانی |
۱۰ | کاغذ بی خط | ۱۳۸۰ | ناصر تقوایی |
۹ | نان و عشق و موتور ۱۰۰۰ | ۱۳۸۰ | ابوالحسن داودی |
۸ | نیمهٔ پنهان | ۱۳۸۰ | تهمینه میلانی |
۷ | شهرت | ۱۳۷۹ | ایرج قادری |
۶ | همسر دلخواه من | ۱۳۷۹ | افشین شرکت |
۵ | کودک و سرباز | ۱۳۷۸ | رضا میرکریمی |
۴ | پل | ۱۳۵۰ | خسرو پرویزی |
۳ | کاکو | ۱۳۵۰ | شاپور قریب |
۲ | طوقی | ۱۳۴۹ | علی حاتمی |
۱ | لیلی و مجنون | ۱۳۴۹ | سیامک یاسمی |
عوامل و رویکردهای فراوانی وجود دارند. ما اینجا هستیم تا در مورد برخی از این رویکردها و رفتارهای زندگی خوب که می توانند در رسیدن به این هدف زندگی مالی کمک تان کنند، بحث کنیم.
۱- ارتباطات کمک می کند
از این توصیه برداشت اشتباه نکنید. حرف من این نیست که فقط با افراد پولدار معاشرت داشته باشید، بلکه شما باید ارتباطاتی تشکیل دهید از افرادی که مثل خودتان دنبال همین هدف هستند.
احتمال تحقق اهداف توسط جمعی از افرادی که هدف مشترک دارند بسیار بیشتر از انجام آن توسط یک فرد تنهاست.
راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارند. یکی از بارزترین آنها استفاده از شبکه های اجتماعی است؛ ولی شما باید این کار را در دنیای واقعی هم انجام دهید. هیچ پل ارتباطی را قطع نکنید و با همکلاسی هایتان در تماس باشید. همکاران قدیمی و کنونی، شرکای تجاری و … سعی کنید ارتباطی تخصصی و تقویت شده را با آنان برقرار کنید. حتی اگر یک ارتباط در آن زمان خاص به نظر بی ربط برسد، چه کسی می داند که در طول مسیر چه اتفاقی خواهد افتاد؟
۲- با غریزه مصرف گرای خود بجنگید
والدین ما در نوعی مصرف گرایی رشد کردند و به تدریج آن را پذیرفتند. نسل ما کمی متفاوت است. ما در جامعه ای که غرق در مصرف گرایی بود متولد شدیم و بخش بزرگی از نسل ما نیاموختند که چگونه با آن دست و پنجه نرم کنند.
آنها با تبلیغات رنگارنگ به هر سو کشیده می شوند و اگر با آخرین مدها هماهنگ نباشند، افسرده می شوند.
پولدارها چیزهایی می خرند که آنها را پولدارتر می کند اما افراد فقیر چیزهایی را می خرند که افراد پولدار را پولدارتر می کنند. همین برای درگیری با غریزه مصرف گرایی تان کافی است.
۳- برای سرمایه گذاری پس انداز کنید
خیلی وقت است که از دوران انباشتن پول، دلار روی دلار و نگهداری آنها در حساب پس انداز به منظور افزایش آن، گذشته است. حالا این کار، وقت بسیار زیادی طلب می کند و ممکن است مانع رشد کاری شما شود. ممکن است یافتن شغل برای جوانان ترسناک باشد اما کارهای بسیاری وجود دارند که شما می توانید در منزل انجام دهید که بتواند دستاویزی برای شروع کارتان باشد.
پس انداز برای سرمایه گذاری تنها چیزی است که معنی می دهد. شما باید با سرمایه گذاری در امور جدید، پول خود را برای پولسازی بیشتر به کار اندازید.
مهدی پرهام، مشتری دستبه نقد استقلال را بیشتر بشناسید
مهدی پرهام، مالک باشگاه نساجی، عابربانک استقلالیها و حالا جدیترین مشتری برند استقلال. جوان ۴۰ ساله قمی که دوستی نزدیکی با امیدوار رضایی، برادر محسن رضایی و پای ثابت هیاتمدیره استقلال دارد. او یکبار در جریان انتخابات ۸۸ گفته بود: «برای یک تاجر تصمیم اشتباهی است که در یکی از دو سوی ماجرا قرار بگیرد. من نظرم روی محسن رضایی است. کسی که شرایط را برای فعالیتهای اقتصادی من آمادهتر میکند.» تاجر شناختهشده بازار آهن و مالک پروژههای ساختوساز در منطقه یک تهران؛ جوان متمولی که رابطه خوبی با واردکنندگان BMW، مدیران بعضی موسسات مطبوعاتی، امیر قلعهنویی و هادی ساعی دارد! مشاور اقتصادی سابق آبیها چطور وارد فوتبال شد و چطور به باشگاه استقلال رسید؟
پیشنهادی در یک صندوق قرضالحسنه
زمستان ۸۶٫ بعد از یکی از بازیهای استیلآذین در لیگ یک، هنگامی که حسین هدایتی، مالک استیلآذین سوار بر X6 و امیر مهریزی، مدیرعامل این باشگاه سوار بر BMW-730 خود میشدند تا ورزشگاه را ترک کنند، بازیکنان نساجی را دیدند که با سواریهای خط تهران-شمال، قصد بازگشت به قائمشهر را دارند. مهریزی با دیدن این صحنه یاد گفتههای نادر دستنشان، مربی قائمشهری استیلآذین شب قبل از بازی افتاد. «حیف از این تیم با این همه تماشاگر و هوادار که درگیر بیپولی است و حتی نمیتواند یک اتوبوس برای بازیکنانش بگیرد و آنها را برای بازی با تیم ما به تهران بیاورد.» دیدن تضاد مالی استیلآذین و نساجی، ذهن مهریزی را تا شب به خود مشغول کرد. شب، مهریزی به جلسه صندوق قرضالحسنهای که او و چند نفر از کاسبان بزرگ بازار آهن تهران آن را راه انداخته بودند، پا گذاشت و پیش از هر کاری سراغ تاجر ۳۳ ساله و قمی حاضر در جلسه رفت. مهدی پرهام جوان که با موفقیت در بازار آهن، حالا اعتبار خوبی برای خود دستوپا کرده بود. مهریزی ایده خرید یک باشگاه فوتبال در شمال کشور را با او در میان گذاشت و وقتی با گشادهرویی پرهام مواجه شد، قرار جلسهای در رستوران لوکس طلایی تهران را ترتیب داد؛ جلسهای با حضور حسین هدایتی، مهدی پرهام و نماینده تامالاختیارش، محمدحسن حیدرزاده و شمالیها.
اهل دودوتا چهارتا
با وعدههای مدیران شمالی، پرهام فهمید که باشگاه و بدهیهایش را یکجا میتواند با رقمی کمتر از ۸۰۰ میلیون تومان خریداری کند، باشگاهی که اگرچه توان درآمدزایی بالایی نداشت اما با توجه به قدرت اجتماعی بالا، در نگاه پرهام تاجر، یک موقعیت اوکازیون به نظر میرسید. لبخندهای یکی از نمایندگان مجلس حاضر در جلسه، غلامرضا بهروان، حسین هدایتی و مهریزی هم دلگرمی پرهام برای قدم گذاشتن در مسیر تازه را بیشتر میکرد. پرهام اما برای امضازدن زیر یکی از خبرسازترین قراردادهای زندگیاش به دلگرمی بیشتری نیاز داشت. او رو کرد به دستنشان و گفت: «فقط این را هم تو و هم بقیه دوستان بدانند که من از جیبم برای فوتبال خرج نمیکنم. باید از همینجا در بیاورم و همینجا خرج کنم.»
وسوسه محبوبیت و شهرت
پرهام در بازی نساجی برابر سپاهان نوین برای اولینبار پا به یک ورزشگاه فوتبال گذاشت. هواداران نساجی که پرهام را به چشم یک ناجی میدیدند، استقبال گرمی از او ترتیب دادند. هنوز ۴۰ کیلومتر تا قائمشهر مانده بود که پرهام با اولین موج از شمالیهایی که به استقبالش آمده بودند، مواجه و مجبور شد برای پاسخ به ابراز احساسات آنها از ماشین خود پیاده شود. ۴۰ کیلومتر منتهی به قائمشهر به همین ترتیب گذشت تا «سلطان» قائمشهریها به شهر رسید. در شهر اما پای او هرگز به زمین نرسید. پرهام مسیر میدان مرکزی تا ورزشگاه را روی دوش هواداران نساجی طی کرد. چند وجب بالاتر از همراهان نامدارش؛ امیدوار رضایی، مهریزی، یکی از واردکنندگان سرشناس خودرو و یکی از مدیران موسسه همشهری. پرهام جوان که در آسمانها سیر میکرد، در میان تشویق و هورای استقبالکنندگان و بعد از قربانیکردن چندین گوسفند به ورزشگاه رسید. پیش از ورود به ورزشگاه یکی از لیدرهای باشگاه شمالی به سمت او دوید، زانو زد و پایش را بوسید. ورود پرهام به ورزشگاه و دور افتخار او در زمین وطنی، همزمان شد با طنینانداز شدن صدای دهها هزار تماشاگر که نام «سلطان پرهام» را فریاد میزدند. پاگشای پرهام به زمین فوتبال با برد ۳ بر یک نساجی غرق در سرور شد تا جوان پولدار قمی بعد از بازی به خبرنگاران تلویزیونی بگوید: «اگر تا حالا ذرهای برای خرید باشگاه فوتبال شک داشتم، حالا دیگر تحت هر شرایطی نساجی را میخرم.»
به خاطر چند هکتار زمین!
بعد از چند ماه هزینهکردن در باشگاه نساجی، زمان بهرهبرداری رسیده بود. او ابتدا با کمک یکی از نمایندگان قائمشهر در مجلس، کارخانه کندلوس را با یک وام بانکی مناسب خرید، خریدی که سروصدای زیادی به پا کرد و حواشی فراوانی درباره آن به وجود آمد. به این ترتیب، نام کندلوس به عنوان اسپانسر روی پیراهن باشگاه حک شد و در بازیهای خانگی، محصولات غذایی این کارخانه میان تماشاگران پخش میشد. سپس نوبت به احداث یک پروژه عظیم و سودآور رسید، کارخانه صنایع چوب و کاغذ با استفاده از فضولات کشاورزی نظیر ساقه و برگ زائد و پوسته برنج؛ ماده اولیه ارزان در شمال. پرهام با یک شرکت چینی برای احداث این کارخانه به توافق رسید. بخشی از این توافق، احداث یک ورزشگاه مجهز ۵۰ هزار نفری توسط همان شرکت چینی در زمینهای اطراف قائمشهر بود. پرهام برای احداث این دو پروژه روی همراهی مسئولان شمالی برای واگذاری زمینهای چندهکتاری در بشل و ماهفروجک حساب کرده بود، اولی برای کارخانه و دومی برای مجتمع ورزشی. وعده ساخت یک ورزشگاه ۵۰ هزار نفری، محبوبیت پرهام در قائمشهر را به اوج رسانده بود اما همهچیز مطابق انتظار پیش نمیرفت. واگذاری زمین ۶ هکتاری ماهفروجک با همراهی مسئولان شمالی مواجه نشد. پرهام زمین را تقریبا رایگان میخواست و وقتی به خواستهاش نرسید دلسرد شد. جنگ فرسایشی او با مسئولان شمالی، طی یک سال منجر به پشیمانی او از حضور در فوتبال شد. «از این به بعد در ورزش نه سرمایهگذاری میکنم و نه اصلا در بحثهایش وارد میشوم. میروم و پشت سرم را هم نگاه نمیکنم.» با گفتن این جملهها به همشهری در شانزدهم بهمن ۸۹، ماه عسل پرهام و شمالیها به پایان رسید.
بنزی که به مراسم ختم مادر قلعهنویی آمد
مانند همه پولدارهای دیگر فوتبال (هدایتی، محجوب و …) رابطه پرهام با علی دایی و امیر قلعهنویی هم همیشه دوستانه بوده. پرهام پس از اخراج نادر دستنشان از نساجی، به پیشنهاد شهریار، زوج محمد دایی-رضا فروزانی را روی نیمکت تیمش نشاند. رابطه او با قلعهنویی اما همیشه بهتر از این بوده. دوست مشترک بانفوذی به نام امیدوار رضایی، از همان ابتدای ورود پرهام به فوتبال، جوان پولدار را به ژنرال نزدیک کرد. پرهام و قلعهنویی شامهای مشترک زیادی با هم داشتند و سرمربی وقت تراکتورسازی، همیشه در مصاحبههایش از نبودن نساجی در لیگ برتر اظهار تاسف میکرد! پرهام هم همیشه از مشورتهای بیدریغ قلعهنویی استفاده میکرد و حتی در دورهای او را بر صندلی مدیریت فنی باشگاه نساجی نشاند. جوان تازهوارد وقتی با این انتقاد مواجه شد که چطور میتواند سرمربی یک تیم دیگر را مدیر فنی تیمش کند، پاسخ عجیبی داد: «قلعهنویی مدیر فنی خودم است، نه باشگاه!» اظهارنظری که به گفتههای نزدیکان باشگاه شمالی رنگ واقعیت میداد: «پرهام هیچ چیز از فوتبال نمیداند.» چند روز بعد، امید طیری، همنشین همیشگی قلعهنویی به عنوان سرمربی نساجی معرفی شد. انتخابی که با شورش هواداران نساجی در اولین جلسه تمرین، خیلی زود بیاثر شد. رابطه پرهام-نساجی از آن پس، رفتهرفته تیرهتر شد و رابطه پرهام-قلعهنویی پررنگتر تا جایی که حاضران در مراسم ختم مادر ژنرال، یک بار پرهام را دیدند که با بنز FL500 خود لوازم پذیرایی از میمهانان را برای دوست سوگوارش آورده است.
مرد تصمیمهای بهاری
نزدیکان پرهام او را فردی دمدمیمزاج و دهنبین در مدیریت ورزشی میدانند. کادر فنی نساجی بارها از تاثیرپذیری پرهام از قلعهنویی گلایه کرده بودند. یک بار حتی چیزی نمانده بود، در میانههای فصل، محمود فکری و امید طیری در اثر همین روحیات پرهام به کادر فنی تحمیل شوند. نمود بزرگ این روحیه اما در بهار ۸۹ اتفاق افتاد. سه روز بعد از آن که حسینهدایتی از بودن در فوتبال خسته شد و استیلآذین را منحل اعلام کرد، پرهام هم انحلال نساجی را اعلام کرد. خبری که قائمشهر را در شوک فرو برد. در همان هفته عادل فردوسیپور، پرهام را روی خط برنامه ۹۰ آورد و با تندی به او گفت: «دیدی هدایتی استیل را منحل کرد، سریع تو هم همین کار را کردی.»
پولدارتر از هدایتی؟
جدیترین مشتری استقلال، دفتر شیک و بزرگی کنار بزرگراه صدر دارد و گفته میشود متمولتر از حسین هدایتی است. روایتهای زیادی از حمایتهای مالی گاهوبیگاه پرهام از هدایتی وجود دارد و البته چکهایی که هدایتی به کمک پرهام پاس کرده است. پرهام اصالتی قمی دارد و کار خود را از جوانی در بازار آهن تهران شروع کرد. بازاری که او را متمول کرد. تیزبینی این تاجر باهوش، او را در جوانی به یکی از نامدارترین چهرههای بازار آهن بدل کرد. فعالیتهای اقتصادی پرهام البته به همین بازار محدود نماند. ساختوساز در منطقه یک تهران و خریدوفروش املاک و مستغلات، فعالیتهای دیگری بودند که به رشد داراییهای پرهام کمک کردند. اوضاع البته همیشه بر وفق مراد نبود. یک بار در جریان خریدوفروش یک قطعه زمین نزدیکی نارنجستان از یک مالک مشهدی شایعاتی درباره او و نماینده تامالاختیارش، محمدحسن حیدرزاده مطرح شد. برای ۲ هفته خبری از پرهام و حیدرزاده نشد اما بعد از آن، تمام شایعات توسط حیدرزاده تکذیب شد. پرهام که بسیاری از معاملات صنفی و بیزنسهای خود را به نام یکی از نزدیکانش انجام میدهد، با یکی از خانوادههای متمول اصفهانی که در صنعت نقره دستی بر آتش دارند، وصلت کرده است.
سفر به قطر هدیه به آبیها
واسطه ورود پرهام به استقلال، امیدوار رضایی و امیر قلعهنویی بودند. پرهام پیش از ورود به استقلال، یک بار چک ۳۰۰ میلیونی وحید طالبلو را برای آبیها پاس کرد. او ابتدای لیگ دوازدهم به عنوان مشاور اقتصادی به عضویت باشگاه در آمد و در اولین گام، یک حواله ۸۰۰ میلیون تومانی برای سفر استقلال به قطر را تحویل فتحاللهزاده داد و در همین سفر همراه باشگاه شد و شیرجههای دیدنی مدیرعامل استقلال را تماشا کرد! او البته ابتدای لیگ سیزدهم از باشگاه استقلال جدا شد اما در اردوی این تیم در زمستان ۹۲ در کیش دیده شد. گفته میشود او همراه علی فتحاللهزاده، امیر قلعهنویی و مقداد نجفنژاد، عضو شمالی هیاتمدیره استقلال اقداماتی را برای تاسیس شرکتی با نام استقلال آغاز کردهاند.
منبع : تماشاگران
هومن باوریان / با گذشت ۱۰ سال از راهاندازی سرویس اشتراکگذاری ویدیو، «یوتیوب» و رکوردشکنی میلیاردی بسیاری از ویدیوهای این سایت و جذب سرسامآور مخاطبان، در حالیکه این سایت هنوز هم میزبان بسیاری از ویدئوهای آماتوری و با کیفیت پایین است با این حال در میان این همهمه ویدیویی، کارآفرینان و افراد خلاق بسیاری به ستارگان میلیونر این روزها تبدیل شدهاند.
سایت و مجله معتبر «فوربز» فهرستی از میلیونرهای این سایت ارائه کرده است که در میان آنها فلیکس کژلبرگ ویدئوی بلاگر سوئدی با درآمد ۱۲ میلیون دلاری تا پایان ماه ژوئن پیشتاز بوده است. برخی از این چهرهها بدون ترک کردن فضای گرم و نرم خانه و تنها از طریق کانالهای شخصی یوتیوب سرمایهدار شدهاند و بسیاری از ایدههای ویدیویی ساده آنها امروزه به کتاب، فیلم و سریال تلویزیونی تبدیل شده است.
کانال «Pew Die Pie» متعلق به فلیکس کژلبرگ، درآمد ۱۲ میلیون دلار
ویدیوهای ارسالی کانال یوتیوب کژلبرگ به دنیای بازیهای کامپیوتری اختصاص دارد و در پنج سالی که کانال خود را راهاندازی کرده کانال شخصیاش ۳۹ میلیون مشترک دارد و بیش از ۱۰ میلیارد بار دیده شده است. کلیپهای ویدیویی این جوان سوئدی به بازی کردن او، معرفی، توضیح و شوخی با این بازیها اختصاص دارد. او علاوه بر شهرت و شرکت در برنامههای تلویزیونی مختلف یک کتاب با نام «این کتاب تو را دوست دارد» منتشر کرده است.
کانال «Rheet & Link» متعلق به ریت مکلافلین و چارلز لینکولن نیل، درآمد ۴/۵ میلیون دلار
عمده کانالهای محبوب و پرطرفدار یوتیوب به کمدی اختصاص دارد. اگر چه ویدیوهای کمدی این کانال به اندازه هنر نوازندگی لیندزی استرلینگ طرفدار ندارد، با این حال این کانال با ۸ میلیون مشترک و ویدئوهایی با موضوع مسابقات رپخوانی و ویدیوهایی از این دست بسیار خلاقانه و شادی آفرین است. بسیاری از درآمد آنها از تهیه ویدئو با حمایت مالی شرکتهای معتبری چون ژیلت و تویوتا کسب میشود.
کانال «Fine Brothers» متعلق به بنی و رافی فاین، درآمد ۸/۵ میلیون دلار
این کانال برنده جایزه «اِمی» نیز به ویدیوهای کمدی و خندهدار اختصاص دارد و ویدیوهای آنها از واکنش کودکان به ویدیوهای یوتیوب بسیار پرطرفدار است. این کانال فعالیت خود را از سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز کرده و ۱۳ میلیون مشترک دارد. مجموعه ویدیوهای واکنش کودکان به ویدیوهای یوتیوب آنقدر پرطرفدار است که آنها مجموعههای دیگری از واکنش نوجوانان و افراد مسن را نیز تولید کردهاند. شما میتوانید خلاقیت بینظیر آنها را در کانال تلویزیونی ویژه کودکان «نیکلودئون» و برنامه «React to That» نیز مشاهده کنید.
لیندزی استرلینگ، درآمد ۶ میلیون دلار
این نوازنده ویلون خلاق که بسیاری از کمپانیهای موسیقی او را بیاستعداد خوانده و از خلاقیت او استقبال نکردند امروز چهره بسیار مشهوری است و کانال او در یوتیوب که به نوازندگی و ویدیوهای موسیقی خودش اختصاص دارد بیش از ۷ میلیون مشترک دارد. برخی از ویدیوهای موسیقی او بیش از ۱۳۰ میلیون بار دیده شده است. او امروزه علاوه بر همکاری با هنرمندان دیگر و تولید آلبوم، بازی مخصوص گوشیهای هوشمند نیز دارد و از این طریق نیز کسب درآمد میکند.
کانال «KSI» متعلق به اولاژیده اولاتونجی، درآمد ۴/۵ میلیون دلار
اولاتونجی خلاق نیز در ابتدا فعالیت خود را با صحبت در رابطه با بازیهای کامپیوتری به ویژه «فیفا» آغاز کرد و در این ویدیوها از شیرینکاریهای اعضای خانواده خود نیز بهره میگرفت. او فعالیت خود را از سال ۲۰۰۹ آغاز کرده است و کانال او امروزه ۱۰ میلیون مشترک دارد. او سعی دارد به یک خواننده هیپ هاپ تبدیل شود و آهنگ «لامبورگینی» او اوایل امسال در چارت موسیقی بریتانیا به مقام سیام رسید.
میشل فن، درآمد ۳ میلیون دلار
در حالی که افراد بسیاری در یوتیوب توصیههای آرایشی ارائه میدهند، میشل فن توانسته است با خلاقیت منحصربفرد خود تا به امروز بیش از ۸ میلیون نفر مشترک داشته باشد. میشل فن ۲۸ ساله به دلیل ویدیوهای آموزشی خود در رابطه با نحوه آرایش به سبک سلبریتیها، بسیار شهرت دارد. او از طریق محبوبیت این کانال تاکنون چند کتاب در رابطه با چگونگی آرایش کردن به صورت آنلاین و اپلیکیشن منتشر کرده است. او همچنین خط لوازم آرایشی خود را با همکاری برند لورآل راهاندازی کرده است.
لیلی سینگ، درآمد ۲/۵ میلیون دلار
این خواننده و کمدین ۲۷ ساله کانال «Superwoman» خود را در سال ۲۰۱۰ در یوتیوب راهاندازی کرده و بیش از ۶/۸ میلیون مشترک دارد. این کمدین کانادایی در صفحه یوتیوب خود نوشته است: «پس از خرج هزاران دلار، گرفتن مدرک و فارغالتحصیلی، حالا مشغول ویدیو ساختن در یوتیوب هستم!» ویدیوهای کمدی او اینقدر موفق بوده که امسال تور کمدی خود را در ۲۷ ایالت آمریکا نیز به اتمام رساند.
رومن اَتوود، درآمد ۲/۵ میلیون دلار
اتوود ۳۲ ساله عمده درآمد خود را از راه شوخیهای دیوانهوار، چیزی شبیه به برنامههای دوربین مخفی نظیر «Punk˝d» به دست میآورد. او فعالیت خود را در سال ۲۰۰۹ آغاز کرده و کانال یوتیوب او بیش از ۷/۴ میلیون مشترک دارد. فروش تیشرت در فروشگاه آنلاین و قرارداد با کمپانی نیسان بخش دیگری از درآمد این جوان خلاق را تامین میکند.
رُزانا پانسینو، درآمد ۲/۵ میلیون دلار
رزانا پانسینو ۳۰ ساله کم جنجالترین چهره این فهرست است و به جای شوخی و سرکار گذاشتن دوستان در ویدیوهای یوتیوبی، خلاقیت خود را صرف آشپزی و پختن کیک کرده است. او فعالیت خود را در سال ۲۰۱۰ آغاز کرد و کانال او بیش از ۴/۷ میلیون مشترک دارد. بازیگری از دیگر فعالیتهای اوست و در سریال مشهور «Glee» نیز حضور داشته است. انتشار کتاب آشپزی و همکاری با برندهای مختلف وسایل آشپزی و لوازم خانگی راههای دیگر کسب درآمد اوست.
منبع : مدآنلاین