رئیس جمهور منتخب آمریکا در پیامی توییتری نوشت پس از ورود به کاخ سفید فعالیت اقتصادی را کنار خواهد گذاشت.
رئیس جمهور منتخب آمریکا در پیامی توییتری نوشت پس از ورود به کاخ سفید فعالیت اقتصادی را کنار خواهد گذاشت.
هرچند قانون منعی برای ادامه فعالیت اقتصادی در دوره ریاست جمهوری ندارد، از 20 ژانویه کارهای تجاریام را کنار خواهم گذاشت تا بتوانم تماموقت به امور ریاست جمهوری بپردازم. در این مدت پسرانم دان و اریک، این امور را مدیریت میکنند. هیچ معامله جدیدی پس از ورود به دفتر ریاست جمهوری انجام نخواهد گرفت.
عزت الله ضرغامی با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام خود راهکاری را پیش روی مدیران سازمان ها در زمان تحریم ارائه داد.
عزت الله ضرغامی با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام خود راهکاری را پیش روی مدیران سازمان ها در زمان تحریم ارائه داد.
وی نوشت:"فرش کاشان!
مرحوم حاج اقا علی محمد حجاریان ، پدر دوستان من اخوان حجاریان ، تاجر و فروشنده فرش بود. از ایشان یک فرش 12 متری کاشان خریدم. مدتها بعد که فرش را در حیاط منزل شستم، به دلیل سنگینی و لنگر آن نتوانستم درست جمع و جورش کنم. فرش پس از خشک شدن آب رفت و کج شد و از قیافه افتاد ! این کاره نبودم کسی هم به من یاد نداد !
***پی نوشت***
"تعمیر و نگهداری" از مهمترین وظایف مدیریت در سازمان ها و به ویژه کارخانجات صنعتی است. متاسفانه بودجه های تخصیصی برای خرید لوازم و تجهیزات جدید به مراتب از بودجه تعمیر و نگهداری آنها بیشتر است و از آن مهمتر آموزش های لازم برای ارتقا مهارت کارکنان به منظور حفظ سرمایه ها و تجهیزات سازمانی بسیار ضعیف و پائین است. به همین دلیل همه ساله بخش زیادی از سرمایه های ملی صرف تامین تجهیزات جدید و جایگزین می شود.
در دوران تحریم و اجرای راهبرد "مقاوم سازی اقتصاد" مدیران باید با دقت و وسواس فراوان ، خرید های سازمانی را کنترل کنند و در ارزیابی مدیران و کارشناسان خود ، به مهارت حفظ سرمایه های سازمانی نمره بالا دهند. نه تنها کشور های فقیر بلکه کشور های پیشرفته و توسعه یافته نیز به طور جدی این راهبرد را اجرا می کنند. معمولا مدیران ایرانی به خصوص در بخش دولتی از این بابت قدری مشکل دارند.
دردهای دوران بارداری شامل کمر درد در بارداری، دردهای مربوط به باسن و استخوان های لگن و... می باشد. با علائم دردهای دوران بارداری آشنا شوید
ممکن است از برخی از دوستان یا آشنایانتان بشنوید که از بارداریشان بسیار لذت بردهاند. اما آنها با اینکه حقیقت را میگویند همهی آن را بازگو نمیکنند. هر بارداری همراه با کمی ناراحتی همراه است و اگر همراه با رشد فرزندتان احساس درد و ناراحتی نمودید نباید خود را ضعیف بدانید. در ادامه به برخی از دردهایی را که معمولا در سه ماههی دوم و سوم بارداری اتفاق میافتد و پیشنهاداتی برای کاهش آنها ارائه شده است خواهیم پرداخت:
دردهای مربوط به باسن و استخوانهای لگن: یکی از دردهای دوران بارداری دردهای مربوط به این ناحیه میباشد. همزمان با آماده شدن بدن شما برای زایمان، غضروفهای ناحیهی لگن شما نیز کشسانتر و شلتر میگردند. این دردها پس از تولد نوزاد خودبخود برطرف میشود.
درد کمر: این دردها تقریبا غیر قابل اجتناب هستند و عموما به دلیل این است که لیگامنتهای کمر شما همزمان با کشیدهتر شدن ماهیچههای شکمی در اطراف رحم، کشیده میشوند. (لیگامنتها نوارهای محکمی هستند که استخوانی را به استخوان دیگر متصل میکنند.) در حدود نیمی از خانمهای باردار در طی بارداری با مشکل درد کمر مواجه میشوند. برای به حداقل رساندن این ناراحتی، بارهای سنگین را با استفاده از پاهایتان و در حالیکه کمر را در حالت صاف نگه داشتهاید بلند نمایید و کمرتان را به جای قوس رو به جلو (که معمولا در بین خانمهای باردار بسیار شایع است) به حالت صاف نگه دارید. همچنین به تمرینهای ورزشی خود ادامه دهید تا عضلاتتان را برای تحمل وزن اضافی در ناحیهی شکم تقویت نماید.
سردرد: یکی دیگر از دردهای دوران بارداری سردرد میباشد. جریان خون افزایش یافته در بدن شما با اینکه برای فرزندتان بسیار مفید است اما ممکن است برای شما دردسرهایی را به همراه داشته باشد. لازم است هر یکی دو ساعت چیزی میل کنید تا سطح قند خونتان ثابت باقی بماند. با قرار دادن یک کسیه یخ بر روی سرتان و یا استفاده از کیسهی آب گرم در ناحیهی پاها به بازگشت جریان خون از سر به نواحی پایینی بدن و بخصوص پاهایتان کمک نمایید. همچنین میتوانید با ماساژ و فشار دادن برآمدگی بین ابروها و استخوانهای گونه از این درد بکاهید. علاوهبر این تا میتوانید هوای تازه استشمام نمایید.
یبوست: بسیاری از زنان باردار که در حالت عادی اجابت مزاج طبیعی داشتهاند ممکن است در بارداری به علت تغییرات هورمورنی و کند شدن حرکات رودهها وکاهش فعالیت جسمانی در حاملگی به یبوست دچار شوند.مصرف زیاد مایعات درطول روز (حدود 6لیوان در روز)، استفاده از میوه وسبزیجات تازه، مصرف غذاهای حاوی فیبر زیاد مثل نان سبوس دار وعادت به اجابت مزاج در ساعات معینی از روز درجلوگیری از این حالات موثر است. مصرف ملین در حاملگی توصیه نمیشود، به جز مواردی که پزشک یا ماما آنرا برای شما تجویز کند.
تنگی نفس: به علت بزرگ شدن رحم و افزایش فشار آن به قسمت پایین ریهها ونیز اثرات هورمونهای مربوط به بارداری، ممکن است کمی احساس تنگی نفس و تند شدن تنفس ایجاد شود. گذاشتن چند بالش زیر سروشانهها و قرار گرفتن به حالت نیمه نشسته و اجتناب از پرخوری در کاهش تنگی نفس به هنگام خوابیدن کمک میکند. در صورت پیشرفت این حالت حتما باید با پزشک یا ماما مشورت شود. در ماه آخر بارداری، زمانی که سر جنین در داخل لگن قرار میگیرد، نفس کشیدن برای مادر راحتتر میشود.
هدایا در دوره نامزدی به چند گروه تقسیم میشود: هدایای رسمی و هدایای غیررسمی. هدایای رسمی، هدایایی است که میان خانوادهها رد و بدل میشود. هدایایی که خانواده داماد به عروس میدهند یا هدایایی که خانواده عروس به داماد میدهند. هدایای غیررسمی، هدایایی است که میان دختر و پسر رد و بدل داده میشود.
هدایای خانوادهها
هدایای خانوادهها در دوره نامزدی به عروس یا داماد در مناسبتهای خاص، برای شادباش اعیاد و مراسم و در زمانهای مشخصی داده میشود. بهطور کلی میتوان گفت هدایای خانوادهها بیشتر مناسبتی است. البته علاوه بر این هدایا، مناسبتهای مربوط به خود افراد هم میتواند بهانه خوبی برای هدیهدادن باشد؛ مانند تولد افراد.
علاوه بر خانواده، هدیهای که به مناسبت عید یا سنت از طرف خانواده پسر به عروسخانم داده میشود، اغلب جنبه مناسبتی دارد؛ اما بهتر است خود پسر و دختر نیز در اینگونه مناسبتها بسته به توانمندی مالی خود، هدیهای هر چند کوچک به یکدیگر بدهند. نکته مهم در این میان، جذابیت هدیه برای گیرنده هدیه و حس و حالی است که هنگام هدیهدادن دارند.
بین پسر و دختر به هیچ وجه پول هدیهدادن پیشنهاد نمیشود، یا حتی کارت هدیه که این روزها خیلی تبلیغ میشود. اینها هدایای مناسبی برای فضای ازدواج نیست، دختر و پسر باید برای انتخاب هدیه برای یکدیگر وقت بگذارند و هدیهای مبتنی بر نیاز طرف مقابل تهیه کنند.
بین پسر و دختر به هیچ وجه پول هدیهدادن پیشنهاد نمیشود، یا حتی کارت هدیه که این روزها خیلی تبلیغ میشود. اینها هدایای مناسبی برای فضای ازدواج نیست، دختر و پسر باید برای انتخاب هدیه برای یکدیگر وقت بگذارند و هدیهای مبتنی بر نیاز طرف مقابل تهیه کنند. خرید جنسی با عنوان هدیه نشانگر این است که فرد به یاد طرف مقابل بوده و برایش هدیهای انتخاب کردهاست.
زمان هدیهدادن
زمان هدیهدادن از سوی خانوادهها اغلب زمانهای مشخصی است؛ اما بهتر است دونفر برای هدیهدادن به یکدیگر محدودیت زمانی قائل نشوند، یعنی علاوه بر زمان مناسبتها که خانوادهها بر اساس سنت، هدایایی به عروس یا داماد میدهند، بهتر است که دختر و پسر برای یکدیگر هدایایی تهیه کنند که میتواند هدایای غیررسمی باشد.
هدیه در تهران و کلانشهرها
گروههای قومیتی متفاوتی در تهران و کلانشهرها در کنار هم زندگی میکنند و گاه وصلتهایی هم با یکدیگر انجام میدهند. با توجه به اینکه هر قومیت سنتهای متفاوتی در مورد بحث ازدواج دارد، موضوع کمی متفاوت است. در سنتهای قدیمی ایران روی هدایایی که بین خانوادهها رد و بدل میشد، اسمورسمی وجود داشت. لباس، پارچه و طلا اغلب هدایایی است که در مناسبتها داده میشود؛ اما نکتهای که میتوان اضافه کرد، این است که بهتر است در رفتوآمدهای خانوادگی، دو طرف دستِ خالی به خانه یکدیگر نروند. این موضوع بر افراد تأثیر میگذارد. تنها قرار نیست یک ازدواج انجام و تمام شود؛ بلکه قرار است دو خانواده به یکدیگر نزدیک شوند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. فضای ذهنی هدیهدادن و هدیهگرفتن باعث تأثیرگذاری روی ما میشود. در شهرهای بزرگ که قومیتهای متفاوت، سنتهای متفاوتی در امر ازدواج دارند، دستِ پر بودن خانوادهها هنگامی که به خانه هم میروند، تأثیر بسیار خوبی دارد. به این هدیهدادنها در حد رفعِ تکلیف یا پول هدردادن نگاه نکنید؛ بلکه این کار در زندگی آینده فرزندتان تأثیر خواهد داشت.
البته در هدیهدادن باید شأن فردی که به او هدیه میدهیم رعایت شود. هدیهای که با محبت داده میشود و نحوه تقدیمکردن هدیه بهخوبی انجام گرفته و کلماتی که در حینِ دادن هدیه استفاده میشود، باعث میشود که هدیه تأثیر بیشتر یا کمتری روی ما بگذارد. به صراحت میتوان گفت که دادن یک هدیهٔ گران با کلام بد تأثیر یک هدیه کوچک یا ارزانقیمت را هم نخواهد داشت. شأن خانوادهها بهویژه پدرومادرها در دادن هدیه باید دیده و رعایت شود.
سنت بیهودهای نیست
اینگونه نیست که دادن هدیه تنها یک سنت بیهوده است؛ بلکه محبت آن فرد اینگونه جلب میشود تا بعدها در هزارویک اتفاقی که در زندگی مشترک زوج جوان ممکن است پیش بیاید، نقش مثبت بگذارد.
پسرها یا آقادامادها
یادتان باشد این برای شما آقاپسرها که نامزد دارید بسیار مهم است که همیشه یا اغلب اوقات دستِ پر باشید. قیمت هدیه خیلی مهم نیست، مهم انجام این کار است. دختری که میخواهد همسر شما باشد، ناخودآگاه در مواجهه با شما نقش دختر بچهای در برابر پدرش را دارد که از چیزهای کوچکی که پدر برای او میخرید لذت میبرد. خرید خوردنیهای کوچکی که دختر دوست دارد، برای او تصویر جذابی از شما ایجاد میکند و همین موضوعات در ذهن او تأثیر مثبت میگذارد.
در یک کلام میتوان گفت تلاش کنید هربار که میخواهید با هم بیرون بروید، هنگام رفتن به خانه دخترخانم، دست خالی نروید. این هدایا میتواند یک آدامس یا شکلات یا تنقلات یا عروسکها و مجسمههای کوچک یا یکشاخه گل باشد، اما تأثیر روانی بسیار مثبتی دارد.
دادن اینگونه هدایا باعث میشود ذوق کودکانه آن دختر زنده شود. این حسوحال موجب میشود شیرینی زندگی افزایش پیدا کند. وظیفهٔ یک مرد است که همسرش را شاد کند. این باعث میشود پایههای زندگی با شادمانی ریخته شود.
ایجاد این احساسات به آن دخترخانم کمک میکند که با فعالشدن حالتهای کودکانه این احساس را در خود تقویت کند که میتواند به این آقاپسر بهعنوان همسر تکیه کند. اینگونه روانش برای تصمیمگیری راحتتر میشود. بهویژه خرید و هدیهدادن عروسک ممکن است به تقویت این فضا کمک زیادی کند و این در ارتباط شاد همسران با یکدیگر نقش مؤثری دارد.
اگر دختری که به نامزدی پسری درآمده بتواند با دادن هدایای کودکانه فضای کودکی آن پسر را زنده کند، آن پسر نیز فضای مثبتی در رابطه خواهد داشت. فضای کودکی عالمی دارد که با خرید اسباببازی، یک تیشرت یا مجسمهٔ یک دوچرخه او نیز به فضای کودکی خود بازگردانده میشود و حس روانی خوبی پیدا میکند. ایجاد این فضا باعث میشود که فرد احساس کند جایگاهش برای طرف مقابل عزیز و رفیع است، و شرایط روحی آنها آماده پیوندخوردن و سالها زندگی در زیر یک سقف میشود.
تفاوت دوره نامزدی با دورههای بعدی آن
برخی درباره تفاوت دوره نامزدی با دورههای دیگر نگرانیهایی دارند، یا فکر میکنند چون نمیتوانند بعدها در زندگی مشترک نیز مدام موضوع هدیهخریدن را تکرار کنند، بهتر است از ابتدا این کار را باشدت زیادی انجام ندهند؛ اما بهنظر میرسد این نگاه با اشکالاتی همراه است. ابتدای رابطه و سالهای اول را نباید با زمانهای دیگر یکی دانست؛ چون در ماههای اول و سالهای اول رابطه است که دلبستگی و پیوند بین دو نفر شکل میگیرد. طبیعی است که رفتار دو نفر در این زمان باید با سالهای بعد متفاوت باشد. رفتارهای محبتآمیزی که با خرید هدیه و کارهای مشابه بروز داده میشود، به ایجاد احساس همسری بین دو نفر کمک میکند.
ارزش مالی هدایا
طبیعتاً هدایایی که در دوره نامزدی از طرف خانوادهها داده میشود باید حاوی ارزش مالی باشد؛ چون این هدایا به طور نمادین به طرف مقابل میگوید که برای من ارزش داری و من برای تو احترام قائل میشوم. معنای کار یکنفر در انتخاب هدیه مستتر است. وقتیکه خانوادهای که شرایط اقتصادی خوبی ندارند، با تمام تلاش سعی میکنند در مناسبتی به عروس خود سکه طلایی بدهند، ارزش بسیار زیادی دارد؛ چون این خانواده سختی زیادی بر خود هموار کردهاند تا توانستهاند چنین هدیهای تهیه کنند. با این کار ارزش قائلشدن برای آن عروس نشان داده میشود.
همین هدایای معمول
هدایایی که بهطور معمول میان خانوادهها رد و بدل میشود مانند سکه، قطعه طلا و یا پارچههای نفیس هدایای مثبتی است که هم در عرف پذیرفته شده و هم گیرنده هدیه احساس میکند که برای او ارزش و احترام قائل شدهاند.
نکته بسیار مهمی که در اینجا باید تأکید شود این است که گیرنده هدیه نباید با دریافت چنین هدیهای احساس کند تحقیر شده و یا شأن او رعایت نشده است. زمان هدیهدادن باید مواظب روحیه آدمها باشیم.
هدایایی بیش از وسع مالی
اگر خانوادهای هدیهای تهیه کند که بیش از توان اقتصادیاش است و برای خرید آن خود را تحت فشار قرار دهد، مقدمه این است که آن هدیه بهطور معکوس عمل کند. یعنی آنکه هدیه نقش ابزار کنترل را برعهده گیرد و هدیهدهنده سعی کند با دادن هدیه بیش از وسعش فرد گیرنده هدیه را مدیون خود کند یا توقعات زیادی از او داشته باشد. در این شرایط، هدیهدادن به نوعی تکلف و محبتِ اجباری تبدیل میشود. اینگونه هدیه به یک باج تبدیل میشود و کارکرد کاملاً غلطی پیدا میکند. با خرید هدیهٔ کوچکتر میتوان از وقوع این اتفاقات پیشگیری کرد و خانوادههایی که با مشکلات مالی مواجه هستند و نمیتوانند هزینه زیادی برای خرید هدیه انجام دهند، نباید نگران باشند که عضو جدید و خانواده او با سطح اقتصادی آنها آشنا شوند. هدیه باید در حدوحدود خانواده و در سطح اقتصادی هر خانواده باشد.
اگر نامزدی به هم بخورد
در صورت بههمخوردن نامزدی طبق قانون هدایای ردوبدل شده میان دو طرف بازگردانده میشود؛ مگر هدایایی که از بین رفته باشد.
یزید پسر معاویه فردی هوسباز و شرابخوار بود. یزید در طول سه سال خلافتش مسبب فجایع گوناگونی بوده است. یزید عامل اصلی رخ دادن فاجعه عاشورا بود.
یزید بن معاویه بن ابوسفیان دومین خلیفه اموی است که در سال 25 هجری متولد شد.
مادر یزید، میسون دختر بجدل ابن انیف کلبی است. در اواخر سلطنت معاویه، گروهی از یارانش مانند مغیره بن شعبه از او خواستند تا یزید را به جانشینی خود منصوب نماید. معاویه نیز در سال 56 هجری او را به ولایتعهدی خود برگزید و از مردم برای بیعت با او پیمان گرفت. یزید جوانی بود هوسباز که از فسق و فجور در ملاء عام هیچ گونه باکی نداشت و علناً شراب می خورد و با میمون بازی می کرد.
پس از مرگ معاویه، چهار نفر از بیعت با
یزید سر باز زدند: امام حسین (ع)، عبدالله بن زبیر، عبدالرحمن بن ابوبکر و عبدالله بن
عمر؛ این چهار تن در مدینه بودند.
یزید به حاکم مدینه نوشت که حتماً از حسین بن علی و عبدالله بن زبیر برایش بیعت بگیرد وگرنه آنها را بکشد. امام حسین (ع) حاضر به بیعت نشد و از مدینه همراه با اهل بیت پیامبر خارج شد که این حرکت بعدها به واقعه کربلا و شهید شدن ایشان منتهی گردید.
فاجعه کربلا در نخستین سال خلافت یزید رخ داد. در ابتدا یزید از کشتن آن حضرت و سرکوبی قیام کربلا بسیار خوشحال بود، اما پس از مدتی به سبب خشم و نفرتی که مردم نسبت به او پیدا کردند سخت از این کار پشیمان گشت.
در سال 63 هجرت مردم مدینه بر ضد او شورش کردند. لذا او مسلم بن عقبه را مامور سرکوبی این شهر کرد. مسلم بن عقبه شهر مدینه را ویران و مردم آن را قتل عام نمود و به سپاهیانش اجازه داد هر کاری که می خواهند با مردم مدینه انجام دهند. این واقعه هولناک در تاریخ به نام واقعه حره معروف است.
در سال 64 برای محاصره و نابودی عبدالله بن زبیر، سپاهی را به سوی مکه گسیل داشت. سپاه یزید با استفاده از منجیق کعبه را که پناهگاه عبدالله بن زبیر بود به آتش و سنگ بستند به طوری که خانه خدا ویران گردید. اما قبل از اینکه کار دیگری بکنند، خبر رسید که یزید مرده است. لذا محاصره را نیمه تمام گذاشتند و باز گشتند.
او در چهاردهم ماه ربیع الاول سال 64 هجری در سن 38 سالگی در گذشت. پس از او فرزندش معاویه دوم به خلافت رسید.
در طول سه سال و نیم خلافت، یزید کارهای ناشایست زیادی کرد که مهمترین آن ها از این قرار هستند:
در مورد نحوه مرگ یزید چند روایت متفاوت وجود دارد؛
روایت اول
سیدبن طاووس در لهوف می گوید:
«یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد. ناگاه آهویی ظاهر شد، یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند. یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد. یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام میکنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی (ع) هستی! ای دشمن خدا و رسول خدا. اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت که بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت میگرفت و یزید را بر زمین میکشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود».
روایت دوم
شیخ صدوق می فرماید: «یزید شب با حال مستی خوابید و صبح مرده او را یافتند در حالی که بدن او تغییر کرده، مثل آن که قیر مالیده باشند. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند».
روایت سوم
هبی از محمد بن احمد بن مسمع نقل میکند که گفت: «یزید مست کرد و بلند شد که برقصد. اما با سر بر زمین خورد که سرش شکافت و مغزش آشکار شد».
بلاذری در انساب الاشراف مینویسد: «پیری از شامیان به من گفت: علت مرگ یزید این بود که او در حالت مستی بوزینه اش را بر الاغ سوار کرد. سپس به دنبال او آن گونه دوید که گردنش شکست، یا چیزی در درونش [احتمالا زهره اش] پاره گردید».
روایت چهارم
در "الکامل فی التاریخ" آمده است: «یزید بن معاویه در پانزدهم ربیع الاول سال ۶۴ قمری در اطراف دمشق به علت برخورد پارهسنگی که از منجنیقی پرتاب شده بود و به یک طرف صورت وی برخورد کرده بود به بیماریای مبتلا شد و این بیماری مرگ وی را به همراه داشت. پس از آن، وی در قبرستان باب الصغیر که در حوالی همان شهر است دفن گردید».
همچنین گزارش شده که صورت او پس از مرگ، همچون قیر، سیاه شد و با ظاهری چون باطنش به عالم آخرت منتقل شد.
گفتنی است که عباسیان، در سالهای نخست حکومت شان، قبرهای یزید، معاویه و عبدالملک بن مروان را نبش کردند و استخوانهای باقیمانده آنان را آتش زدند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
وبسایت کودک آنلاین: بسیاری از نوجوانان در دوره های کوتاهی وزنشان از حد معمول کمتر یا بیشتر می شود. البته، همین که رشد به وضعیت ثابتی رسید، غالب نوجوانان وزنشان را به کمک رژیم مرتب اصلاح می کنند؛ البته گروه کمی چنین نمی کنند.
در بعضی از موارد پرخوری زیاد منجر به چاقی مفرط می شود. در سایر موارد، رژیم طولانی و مفرط ممکن است به نحوی منجر به کم شدن وزن شود که این، زندگی نوجوان را تهدید می کند. این وضعیت که به آن بی اشتهایی عصبی می گویند معمولاً در دوران نوجوانی است و در میان زنان بیشتر معمول است تا مردان.
جوانانی که به چاقی مفرط یا بی اشتهایی مفرط دچارند غالباً نمی توانند از خود هویتی به عنوان فردی جدا و مجزا از دیگران داشته باشند که قادر به تعیین اهداف و به ثمر رساندن آن است.
بی اشتهایی وضعیت به خصوص عجیبی است، زیرا نوجوان تصور نادرستی از بدن خود دارد. بسیاری از زنانی که دچار بی اشتهایی مفرط اند، بسیار لاغرند و ظاهراً جز مشتی پوست و استخوان ندارند، ولی با وجود این نگران اند که مبادا بیش از حد وزن شان زیاد شود.
هنوز دربارۀ این بیماری چیزهای زیادی هست که نمی دانیم، هر چند که این بیماری نسبتاً نادر است، ولی روز به روز بر تعداد آن افزوده می شود، به خصوص در میان جوانان مرفه. عوامل زیست شناسی (احتمالاً اختلال در عملکرد غدۀ هیپوفیز قدامی در پایۀ مغز) ممکن است تاثیراتی داشته باشد، ولی عوامل روانی اهمیت بسیاری دارند.
والدین غالباً از شروع این بیماری متعجب می شوند، زیرا فرزندشان همیشه بهنجار به نظر می رسیده است. بزرگسالانی که دچار این بیماری هستند در دوران کودکی بچه های خیلی خوبی یوده اند – ساکت، مطیع و همیشه وابسته و مشتاق جلب رضایت دیگران بوده اند.
وقتی که به این پدیده به دقت می نگریم چندان چیز روشنی جلوی رویمان نیست. غالب جوانانِ بی اشتها، دست کم به طور ناخودآگاه، احساس می کنند که به آنان این اجازه داده نشده که عهده دار زندگی خود باشند و نتوانسته اند از خود هویتی بیابند.
شاید این واکنشی است که به صورت نیازی وسواس آمیز به کنترل همۀ جوانب زندگی ظاهر می شود، به خصوص کنترل بدن خودشان. در عین حال ممکن است احساس کنند که نمی توانند خود را با تغییرات ناشی از بلوغ جنسی تطبیق دهند.
در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.
اجتناب مفرط از غذا خودن که ممکن است باعث قطع قاعدگی شود و جلوی بروز خصوصیات ثانوی جنسی را بگیرد، شاید به طور ناخودآگاه وسیله ای باشد که نوجوان برای اجتناب از بزرگ شدن از آن استفاده می کند.
مطالعات مربوط به والدین دختران نوجوانی که مبتلا به بی اشتهایی هستند نشان می دهد که در دوران کودکیِ دخترشان آن چنان او را کنترل می کردند که نمی توانست احساس هویت و اعتماد به نفس لازم برای گرفتن تصمیمات کسب کند. این گونه والدین فرزندان خود را تشویق می کنند که کمال گرا و بیش از حد به دنبال موفقیت باشند.
بیماری دیگری در ارتباط با غذا خوردن وجود دارد که در میان دختران نوجوان روز به روز شایع تر می شود و به آن جوع می گویند. ای بیماری ترکیبی است از بی اشتهایی و پرخوری.
بیمار پرخوری می کند و بعد با فرو کردن انگشت در حلقش غذا را بالا می آورد یا از داروهای ضد یبوست استفاده می کند. هرچند با این کار سلامتی به خطر می افتد و گاهی هم به شدت به خطر می افتد، بیمار وزن معمول خود را حفظ می کند و به همین دلیل به دشواری می توان پی به بیماری برد.
این گونه افراد می ترسند که مبادا نتوانند جلوی این نوع خوردن خود را بگیرند. غالباً خلق و خوی افسرده دارند و بعد از پرخوری احساس بدی نسبت به خود پیدا می کنند.
آشکار است که اضافه وزنی و کم وزنی و نیز گرسنگی شدید غیرطبیعی گاهی اوقات آنچنان مشکلات جسمانی پدید می آورد که نیاز به مراقبت پزشکی حیاتی می شود.
البته در طولانی مدت درمان روانی به کمک متخصصان نیز اهمیت دارد. و از آنجا که روابط مختل بین فرزند و والدین (از جمله مشکلات مربوط به استقلال و بلوغ جنسی) در بیماری های مربوط به خوردن نقش مهمی دارد، برنامه ای که از لحاظ درمانی برای نوجوانان به درستی طرح ریزی شده باشد تقریباً همیشه نیاز به مشارکت فعال والدین دارد.
بامداد – دوران بلوغ برای شما و فرزندتان می تواند دوران سختی باشد. فرزند نوجوان تان به غیر از اینکه از نظر جسمی تغییر و تحولاتی پیدا می کند، رشد چشمگیری در تکامل روانی- اجتماعی نیز دارد. خیلی از کارشناسان گوشه گیری ها، نوسانات خلق و خو و سایر تغییرات رفتاری را بخشی از روند طبیعی بلوغ می دانند، اما پژوهشگران دریافته اند که در برخی موارد، این ویژگی ها می تواند نشانگر ارتباط بلوغ با افسردگی باشد.
تخمین زده شده که دو درصد از بچه های زیر ۱۰ سال، افسردگی را تجربه می کنند و بین سنین ۱۰ تا ۱۴ سال، به طو میانگین میزان افسردگی به ۵ تا ۸ درصد افزایش پیدا می کند. اگرچه میزان افسردگی پیش از بلوغ، در پسرها بیشتر از دخترهاست، اما در دوران بلوغ، میزان افسردگی برای دخترها دو برابر پسرها می شود.
تئوری های گوناگونی در مورد افزایش افسردگی در زمان بلوغ وجود دارد، اما محققان در این مورد توافق چندانی حاصل نکرده اند:
– هورمون ها: استروژن، که هورمون جنسی زنانه است، ارتباط با افسردگی دارد. میزان این هورمون در دخترها در زمان بلوغ به میزان بسیار زیادی افزایش می یابد که می تواند باعث افزایش افسردگی در آنها شود. اما در مورد پسرها این قضیه برعکس است، یعنی تستوسترون که هورمون جنسی مردانه است و در دوران بلوغ پسرها افزایش می یابد، هیچ ارتباطی با افسردگی ندارد.
– مرحله تکامل جسمی: برخی مطالعات نشان می دهد تغییر و تکامل های جسمی در اواسط دوران بلوغ، باعث افزایش میزان افسردگی می شود.
– زمان شروع بلوغ: یک سری از پژوهش ها نیز نشان می دهند زمان شروع بلوغ روی میزان افسردگی تاثیر دارد، یعنی بلوغ زود هنگام یا دیرهنگام، موجب بروز علائم شدیدتری از افسردگی می شود.
– حوادث استرس زای زندگی: در دوران بلوغ، فعالیت های آموزشی و روابط اجتماعی، پیچیده تر و دشوارتر می شوند که می تواند استرس برانگیز باشد. بعضی از بچه ها بیشتر در معرض افسردگی هستند که دلیلش حوادث استرس برانگیز در زندگی آنهاست.
بلوغ، زمان منحصر بفردی است که به طور طبیعی تغییراتی در ظاهر و رفتار فرد رخ می دهد. به همین دلیل، والدین، معلمان و سرپرست ها باید نسبت به علائم افسردگی نوجوانان آگاه باشند، چون تشخیص و تمایز آن از تغییرات طبیعی رفتاری تا حدودی دشوار است.
نوسانات خلق و خو، گوشه گیری و دورشدن از پدر و مادر و همخوانی با همسالان و گرایش بیشتر به آنها، رفتارهای طبیعی دوران بلوغ هستند. اما رفتارهایی که سبب آسیب به خود شده، اجتناب از رفتن به مدرسه، افت تحصیلی، انجام رفتارهای پرخطر، شکایت های مداوم از وضعیت ظاهری خود، ارتکاب جرم، گریه های بی دلیل، احساس طردشدن و اینکه کسی او را درک نمی کند، از دست دادن علاقه مندی ها، تغییرات وزنی، دلبستگی بیش از حد به یکی از والدین، نگرانی بابت مرگ والدین، اختلالات خواب، خستگی های بی دلیل و عدم تمرکز و بی دقتی می توانند از علائم افسردگی باشند.
برای تعیین علت دقیق افزایش افسردگی در دوران بلوغ به تحقیقات بیشتری نیاز است، با این وجود، تغییرات روحی و رفتاری را در فرزندتان نادیده نگیرید، چون به هر حال شواهد و آمار نشان می دهد که احتمال بروز افسردگی در دوران بلوغ افزایش می یابد.
بنابراین هر رفتار توجیه ناپذیر یا جدید را در فرزندتان بررسی کنید و از کمک خواستن از پزشک متخصص نهراسید. پزشک می تواند، دلایل احتمالی را بررسی کرده و نظر دهد که آیا این دگرگونی ها طبیعی و بخشی از بلوغ هستند و یا از علائم افسردگی می باشند. تشخیص به موقع و درمان افسردگی ضروری است، مخصوصا برای بچه ها.
نوشته ارتباط بین دوران بلوغ و افسردگی اولین بار در بامداد پدیدار شد.
خطرات دوران بارداری مواردی هستند که سلامتی شما و جنین شما را به خطر اندازند. با با خطرات دوران بارداری و اقدامات لازم در خصوص آنها آشنا شوید
هر مادر بارداری در مورد سلامتی فرزندش و اینکه آیا بارداری روال عادی دارد یا خیر نگرانیهایی دارد. اگر تا این مرحله، همه چیز را بدون مشکل طی کردهاید به احتمال خیلی زیاد در ادامهی راه نیز مشکلی برای شما بوجود نخواهد آمد. با این وجود اطلاع داشتن از علائم بروز مشکل و خطرات دوران بارداری میتواند مفید باشد. مراقب بروز این موارد باشید:
خونریزی از واژن: یک لکهی کوچک پس از رابطهی جنسی در بارداری، به خصوص در 18 هفتهی اول نشانهای نیست که باعث نگرانیتان شود. اما خونریزی بیشتر از این مقدار میتواند نشانهی سقط جنین (در سه ماههی اول)، مشکلات مربوط به جفت (در سه ماههی دوم)، یا تولد زودرس باشد.
ترشحات واژن: بروز این پدیده همیشه نشانهی بروز مشکلات حاد است. پس اگر در هر مقطع از بارداری با تراوش مایع از واژن مواجه شدید سریعا با پزشکتان تماس بگیرید. این پدیده میتواند علامت پارگی غشا زود هنگام و یا مشکل در دهانهی رحم باشد.
انقباضاتی که در ابتدای بارداری و با یک روال منظم اتفاق میافتد: انقباضات رندم ناشی از پدیدهی Braxton Hicks است اما انقباضات مداوم نشانهی زایمان هستند به خصوص اگر بیش از 6 بار در دقیقه احساس گردند.
دردها و ناراحتیهای شکمی: یکی دیگر از خطرات دوران بارداری دردهای شکمی است؛ اگر در شکم خود احساس گرفتگی مزمن و دردناک دارید سریعا با پزشک خود تماس بگیرید. ممکن است در مرحلهی آغاز زایمان باشید
تهوع و استفراغ شدید: اینکه چقدر باید نسبت به تهوع بارداری و استفراق نگران باشید کاملا بستگی به این دارد که چه چیزی باعث بروز آن میشود. اگر علت بروز این حالت را در خود تشخیص میدهید مشکلی برای شما و فرندتان به وجود نمیآید. (اما اگر به قدری شدید دچار استفراق هستید که نمیتوانید مایعات را درون معدهتان نگه دارید و ممکن است دچار کمبود آب شوید بهتر است به پزشک مراجعه نمایید.) اما اگر نمیدانید چه چیزی باعث این حالت تهوع در شما شدهاست، بهتر است با پزشکتان تماس گرفته و بررسی احتمال بروز مشکل را به او بسپارید.
سردردهای شدید، تاری دید یا سرگیجهی شدید: این علائم جز مواردی هستند که باید در صورت بروزشان سریعا با پزشک تماس گرفت؛ زیرا میتوانند علائم مشکلات بارداری و یا بیماریهای خطرناک غیر مرتبط با بارداری باشند.
تهیه و ترجمه: مجله اینترنتی ستاره
، از خودش، خانه و حتی شوهرش بدش آمده بود. کمی بعد از وقتی که نتیجه سونوگرافی نشان می داد خدا هدیه ای به او و همسرش داده است، مدتی پس از آن که فهمید دارد مادر می شود... غم و غصه در دلش لانه کرده بود؛ اما نمی دانست چرا احساس گناه می کند.
شاید به این خاطر که خودش را باعث و بانی تولد آدم پاکی می دید که ممکن است نتواند با سختی های زندگی کنار بیاید. جنینی که در شکمش داشت شکل می گرفت، باید از مادر تغذیه می کرد، آن روزها، او نه خواب داشت و نه خوراک. همان روزها بارها و بارها زبانش را باز کرده بود و به شوهرش گفته بود از بوی او و خانه، حالش زیر و رو می شود.
شرط گذاشت که اگر می خواهی بچه به دنیا بیاید، نمی توانم این جا بمانم. مرا به خانه مادرم ببر. شوهرش کارگر یکی از شرکت های خودروسازی در حاشیه شهر بود. مرد اما در چند روز اول وقتی غروب به خانه بر می گشت، دلش تنگ همسرش بود. دلش برای نی نی ای که در راه داشتند، تنگ می شد.
یک بار هم به شهر محل زندگی خانواده همسرش رفت اما زنش در خانه پدری هم آرام و قرار نداشت و به انباری ته باغچه می رفت و ساعت ها گریه می کرد. غذا هم نمی خورد و به مادرش گفته بود می خواهم تنها باشم.
شوهر خسته از سفر، با دسته گل و شیرینی به راه افتاد و بدون این که بگذارد به همسرش خبر دهند که آمده است، دوید تا زودتر به انباری برسد و به همسرش بگوید چقدر دلش برای نی نی تنگ شده است.
در زد و وارد شد. همسرش متعجب و عصبانی فریاد به راه انداخت و او را از اتاق بیرون انداخت. مرد باورش نمی شد این طور از او استقبال شده است. بلافاصله رفت ترمینال اتوبوسرانی، بلیت گرفت و به خانه برگشت.
او نمی دانست همسرش با افسردگی بارداری درگیر است. مشخصات این بیماری تقریبا همان چیزهایی است که در این چند خط آمد «سید غزل سادات پورنسا» کارشناس ارشد روان شناسی بالینی است، او هفت سالی می شود که در بندر انزلی در یک مرکز مشاوره خانواده فعالیت می کند. پورنسا بیشتر در حوزه مشاوره زنان فعال است. او نگاه جالبی به عارضه افسردگی بارداری دارد.
افسردگی بارداری، عبارتی است که بسیاری از ما ممکن است از زبان خانم هایی که در میان آشنایان و فامیل داریم، شنیده باشیم. بروز چه علائم و نشانه هایی می تواند از راه رسیدن این نوع افسردگی را به خانواده ها خبر دهد؟
از علائم افسردگی باداری، معمولا احساس خستگی و خواب آشفته است. در این صورت می توان انتظار از راه رسیدن افسردگی را در خانم های باردار داشت؛ اما زمانی که با غم و اندوه و احساس درماندگی همراه باشد، عملکرد او را مختلف می کند. در دوران بارداری، بعضی از خانم ها احساس می کنند از عهده انجام مسئولیت های روزانه خودشان بر نمی آیند.
گاهی فکر آسیب زدن به خود به سراغ بعضی از خانم های باردار می آید. مممکن است بعضی از خانم ها در این دوره حس کنند چیزی برایشان سرگرم کننده و لذت بخش نیست.
احساس پوچی دارند، نمی توانند خوب تمرکز کنند، به سرعت با هر تحرکی برانگیخته می شوند و به طور مداوم گریه می کنند. احساس خستگی مفرط دارند. گاهی در خواب رفتن مشکل دارند یا به طور مداوم در خواب اند. احتمالا پرخوری یا نداشتن تمایل به غذاخوردن در این افراد مشاهده می شود. احساس گناه و بی ارزش بودن هم یکی دیگر از نشانه های افسردگی در این دوران است.
گاهی یک خانم باردار ممکن است احساس کند که فقط خودش به عارضه افسردگی بارداری مبتلا شده است و دیگران نمی توانند او را بفهمند. آیا توجیه علمی وجود دارد که علت بروز این اتفاق را در فیزیولوژی بدن خانم ها توضیح دهد؟
افسردگی در دوران بارداری به دلیل تغییرات هورمونی و بیوشیمیایی در بدن به وجود می آید. برای همین، وقتی در معرض قرار می گیرید ممکن است بتوانید به طور کامل خودتان را از آن دور نگه دارید.
اگر خانم ها در دوران قبل از بارداری از لحاظ عاطفی رابطه خوبی با همسرانشان داشته باشند و به عبارتی از لحاظ روانی آن قدر رابطه خوب باشد که آمادگی ورود نوزاد به زندگی وجود داشته باشد، احتمال افسردگی بارداری پایین تر خواهدآمد.
آیا علاوه بر دلایلی که نام برده شد، عوامل تشدیدکننده ای هم که درصد و میزان افسردگی در دوران بارداری را بالا ببرند وجود دارند؟
بعضی وقت ها وجود حاملگی های ناموفقی که منجر به سقط جنین می شود و در این جریان شاید زن فرصت کافی برای بهبود عاطفی و جسمی ناشی از این اتفاق نداشته و دوباره باردار شده، می تواند زمینه ساز افسردگی بارداری باشد؛ چون در این موقعیت زن نگران سلامت جنینی است که قرار است به دنیا بیاید. فشارهای مالی، سوءاستفاده های روانی و جنسی و جسمی در دوران پیش از بارداری می تواند زمینه ساز افسردگی در دوران بارداری باشد. البته این مشکل در صورتی که درمان یا برطرف بشود، احتمال بروز افسردگی بارداری را نیز کاهش خواهدداد.
عده ای از ما وقتی دچار بیماری می شویم، آن را جدی نمی گیریم و بدون مراجعه به پزشک آن قدر صبر می کنیم تا خود به خود حالمان خوب شود. بیماری هم چون سرماخودرگی جزء آن بیماری هایی است که معمولا زیاد جدی گرفته نمی شود و نهایتا با خوددرمانی و خورد شربت و قرص هایی مشخص، برای مدتی علائمش کم رنگ می شود. درباره همه بیماری ها ماجرا چندان ساده نیست و خطرات زیادی می تواند در کمین کسانی باشد که بیماری شان را جدی نمی گیرند. با این توضیح، اگر افسردگی بارداری را جدی نگیریم، چه اتفاقی می تواند برای خانم بارداری که به آن دچار شده، بیفتد؟
به طور کلی افسردگی در دوران بارداری عواقب بدتری به نسبت افسردگی بعد از زایمان در پی دارد. بعضی از انواع افسردگی های عمیق اگر به موقع درمان نشود و فرد به پزشک متخصص مراجعه نکند، در صورت وجود افکار خودکشی، احتمال دارد که به خودش آسیب بزند.
مردان برای کاهش تاثیرات منفی افسردگی بارداری در همسرانشان چه کارهایی می توانند انجام دهند؟
همراهی آقایان با هسمرشان و مدت زمانی که برای بودن در کنار همسر اختصاص می دهند، همراه با تغذیه مناسب می تواند از بهترین راه های کاهش افسردگی بارداری باشد. مسافرت ها (حتی کوتاه مدت) در بهبود خلق فرد افسرده، سودمند است. همین طور صحبت کردن در مورد دغدغه های زن در رابطه با خودش و نوزادش، باعث کاهش استرس و افسردگی در این دوران خواهدبود. بعضی وقت ها لازم است که مرد به همسرش اطمینان بدهد که بعد از به دنیا آمدن نوزاد در رابطه با تقسیم وظایف و مراقبت از او و فرزند، همکاری خواهدکرد.
گاهی افسردگی بارداری بعد از تولد نوزاد هم ادامه پیدا می کند. چه کارهایی باید انجام شود تا این افسردگی ادامه پیدا نکند؟
در دوران بارداری، افزایش سریع سطح ترشح هورمون ها در بدن، در اصطلاح سیم های مغز را بر هم می زند و افسردگی اتفاق می افتد. کاهش سطح تشرح همین هورمون ها بعد از زایمان نیز می تواند باعث بروز افسردگی شود. اگر افسردگی زنی در دوران بارداری درمان نشد، احتمال ادامه یا حتی شدت گرفتن میزان افسردگی در دوران بعد از زایمان وجود خواهدداشت.
گاهی احساس بد در وجود خانم های باردار به حدی است که حتی حاضر نیستند با شوهرانشان در خانه بمانند و کل دوران بارداری را به خانه پدری می روند و تمایلی به صحبت کردن با شوهرانشان ندارند. این رفتار گاهی با واکنش خوبی از سوی شوهرانشان رو به رو نمی شود و کار به جاهای باریک می کشد.عده ای از زوج ها حتی بعد از ابتلای خانم به افسردگی زایمان، دیگر نمی توانند با هم زندگی کنند چون شوهر برای پرکردن جای خالی همسرش روش دیگری را انتخاب می کند و اطلاع خانم از این ماجرا باعث جدایی می شود. شما به عنوان روان شناس، احتمالا چنین کیس هایی را تجربه کرده اید. راه حلی که شما به عنوان یک روان شناس پیشنهاد می کنید، چیست؟
به طور کلی یکی از مهم ترین نشانه های افسردگی تمایل به تنهایی است در صورتی که داروهای ضدافسردگی زیر نظر پزشک مصرف شود و دوره روان درمانی زیر نظر روان شناس انجام شود، می توان بر این مشکل غلبه کرد.
ناگفته نماند، در صورت تنهایی، شکاف بین زوج ها بیشتر خواهدشد، افسردگی عمیق تر می شود و حتی ممکن است اثرات جبران ناپذیر آن، بعد از به دنیا آمدن نوزاد، روی روابط طرفین باقی بماند و ادامه پیدا کند؛ بنابراین من معتقدم که خانم یا آقا در صورت غیرقابل کنترل بودن افسردگی بهتر است به پزشک مراجعه کنند تا تجویز دارو از سوی روان پزشک، آثار تخریبی این اتفاق را کاهش دهد.
من تنهایی خانم را تایید نمی کنم چون همن طور که گفتم معتقدم عمق افسردگی و آثار تخریبی آن افزایش پیدا می کند. مراجعه به پزشک و کنترل افسردگی بهترین راه برای زن و شوهری است که با نوع شدید این افسردگی بارداری درگیرند.
معمولا در بین عموم، تجویز مصرف داروهای گیاهی یا خوردن غذاهای به خصوص برای مداوای بعضی دردهای روحی و جسمی پیشنهاد می شود. شما چه رژیم دارویی و غذایی ورزشی را برای کم کردن تاثیرات منفی افسردگی بارداری پیشنهاد می کنید؟
خوردن غذاهای حاوی پروتئین مثل پنیر و تخم مرغ، مصرف غذاهای حاوی «امگا 3» مثل ماهی، مصرف غذاهای حاوی آهن و پرهیز از مصرف غذاهای حاوی اسیدهای چرب، جدا کردن سبوس از غلات و عدم مصرف کافئین و الکل می تواند در کاهش افسردگی موثر باشد. ورزش های ویژه دوران بارداری مثل یوگای زنان باردار و پیاده روی در کاهش افسردگی مفید است.
بعضی از ما به طور مداوم در طول روز از جملات منفی و ناامید کننده استفاده می کنیم که اتفاقا باعث بدترشدن حالمان هم می شود. این گونه حرف ها و تمرکز روی آن، در افسردگی بارداری چه تاثیراتی دارد؟
به طور کلی تلقین کردن همراه با ناامیدی می تواند از عوامل ابتلا به انواع مشکلات و گرفتاری ها باشد. اعتماد به نفس پایین و بدبینی و به اصطلاح موج منفی روان را آماده برای ابتلا به انواع مشکلات روحی از جمله افسردگی دوران بارداری خواهدکرد. سن و سال کم، یکی دیگر از عوامل ایجاد افسردگی در دوران بارداری است.
البته، افرادی که بعد از سال ها انتظار، باردار می شوند بیشتر از دیگران در معرض این مشکل قرار می گیرند. گفتنی است که نگرانی اطرافیان در مورد جنسیت کودک و حضور زن باردار در محیط های تنش زا خطر ابتلا را بیشتر می کند.
احتمالا در سال هایی که به عنوان مشاور فعال هستید، مراجعه های متنوع و متفاوتی را تجربه کرده اید. آیا تلخ ترین تجربه ای که از ملاقات با یک بیمار مبتلا به افسردگی بارداری داشتید، به یاد دارید؟
در یکی از مراجعاتی که داشتم، خانم بارداری بعد از چهار بار زایمان (همه فرزندان دختر بودند و به اصرار همسرش برای بار پنجم باردار شده بود) از سوی همسرش به شدت تحت فشار قرار گرفته بود که حتما باید این بار فرزندشان پسر باشد و او را تهدید کرده بود به طلاق و جدایی. در این جریان، خانم دچار اضطراب و افسردگی شدیدی شده بود.
برای برطرف کردن مشکلش باید تنش موجود در خانه توسط همسرش کنترل می شد. هر کاری کردیم، همسرش حاضر به همکاری نشد و فشار ناشی از این ماجرا افسردگی اش را تشدید کرد. در نهایت ادامه تنش های روحی و روانی برای این خانم باردار، باعث شد تا متاسفانه آن خانم در ماه سوم، جنین خودش را از دست بدهد.
به گزارش جام جم آنلاین از مهر، پژوهشگران دریافته اند یک فرد ۴۵ ساله بدون این سه فاکتور پرخطر اصلی به اندازه ۸۶ درصد کمتر در معرض نارسایی قلبی نسبت به سایر افراد دارای کنترل ضعیف بر وزن، فشارخون و قند خون است.
دکتر جان ویکینز، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه نورث وسترن شیکاگو، در این باره می گوید: «عادات و سبک زندگی خوب به پیشگیری از چاقی، فشارخون بالا و دیابت در بسیاری از افراد کمک می کند که اساساً به کاهش احتمال ابتلا به بیماری قلبی-عروقی در سنین بالاتر منجر خواهد شد.»
به گفته محققان، هر اقدامی باید در جهت حفظ وزن سالم بدن صورت گیرد که شامل پیروی از رژیم غذایی سالم برای قلب و حفظ فعالیت فیزیکی، و کنترل منظم فشارخون و قندخون است.
در این مطالعه، تیم تحقیق داده های ۴ مطالعه مربوط به قلب را که بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۸۷ در آمریکا انجام شده بود را مورد بررسی قرار دادند.
در طول سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸، محققان وضعیت بالغ بر ۱۹ هزار زن و مرد را که سلامت قلب شان در سن ۴۵ سالگی ارزیابی شده بود را تحت نظر قرار دادند. محققان همچنین وضعیت قلبی ۲۴ هزار نفر دیگر را در سن ۵۵ سالگی پیگیری کردند.
یافته ها نشان داد در حدود ۱۷۰۰ نفر در سن ۴۵ سالگی و در حدود ۳۰۰۰ نفر در ۵۵ سالگی مبتلا به نارسایی قلبی شده بودند.
اما مردانی که در سن ۴۵ سالگی بدون فشارخون بالا، دیابت و چاقی بودند در مقایسه با مردانی که این مشکلات را داشتند حدود ۱۱ سال بیشتر بدون نارسایی قلبی زندگی کردند. در مورد زنان این فایده در حدود ۱۵ سال بودند.
به طورمیانگین زنان و مردان بدون هر یک از این سه فاکتور مهم قلبی به ترتیب ۳۸ و ۳۵ سال بیشتر و بدون ابتلا به نارسایی قلبی عمر کردند.