مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

در روز قیامت ترازوی اعمال چگونه است؟

[ad_1]

بامداد-با دقت در آیات قرآن کریم به این نکته بر می‌خوریم که روز قیامت برای سنجش اعمال آدمی از ترازو استفاده می‌شود و اگر ترازوی اعمال خوب انسان سنگین‌تر باشد، در آسایش خواهد بود و اگر ترازوی اعمال بد انسان سنگین‌تر باشد، در فلاکت و بدبختی و عذاب خواهد بود.

قرآن در این رابطه می‌فرماید: «وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً[انبیاء-۴۷]؛ ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت نصب می‌کنیم، لذا به هیچ‌کس کمترین ستمى نمی‌شود».

re1207

هم‌چنین در آیات دیگری فرمود: «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ، فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ، وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ، فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ، وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ، نارٌ حامِیَةٌ [قارعه-۶-۱۱]؛ (در آن روز) کسى که ترازوهاى اعمالش سنگین است، در یک زندگى خشنود خواهد بود و امّا کسى که ترازوهایش سبک است، جایگاهش «هاویه» (دوزخ) است و تو چه می‌دانى هاویه چیست؟ آتشى است سوزان».

اما به راستی منظور از این ترازو چیست؟
ترازو در این دنیا و در بین مردم به وسیله سنجش اشیاء گفته می‌شود؛ همان وسیله‌ای که دو کفه دارد و با آن مقدار اشیاء را اندازه‌گیری می‌کنند؛ امّا آیا در روز قیامت نیز چنین وسیله‌ای وجود دارد یا نه ، منظور چیز دیگری است؟

درباره چگونگى وزن اعمال در روز رستاخیز، بحث فراوانى در میان مفسران و متکلمان شده است و از آن‌جا که بعضى چنین تصور کرده‏‌اند که وزن و ترازو، در آن جهان، همانند وزن و ترازو در این جهان است و از طرفى اعمال انسان سنگینى و وزنى ندارد که بتوان آن را با ترازو سنجید، ناچار شده‏‌اند از طریق تجسم اعمال و یا این‌که خود اشخاص را به جاى اعمالشان در آن روز وزن می‌کنند، مشکل را حل کنند.

ولى اگر زندگى آن جهان را با زندگى دنیا مقایسه نکنیم و توجه داشته باشیم که همه چیز در آن‌ جا با این ‌جا متفاوت است، (درست همانند تفاوتى که میان زندگى جنین در عالم رحم، با زندگى انسان در این دنیا وجود دارد) و نیز توجه داشته باشیم که در فهم معانى الفاظ نباید همیشه به دنبال مصداق‌هاى موجود و معین رفت، بلکه مفاهیم را از نظر نتیجه بررسى کنیم، مسأله «وزن در روز رستاخیز» کاملاً حل خواهد شد؛ آنچه مسلم است این است که در روز رستاخیز، اعمال انسان با وسیله خاصى سنجیده می‌شود، نه با ترازوهایى همانند ترازوهاى دنیا.[۱]

امّا در رابطه با این‌که به راستی منظور از این وسیله سنجش و ترازو چیست؛ بین مفسرین و علمای شیعه دو نظر وجود دارد؛ برخی منظور از آن را، نهایت و کمال خود اعمال می‌دانند، مثلاً نماز کامل و عالی ملاک و میزان تمام نمازهاست؛ در تمام اعمال نیز چنین است و ملاک عالی‌ترین عمل از نوع خود همان عمل است.[۲]

برخی دیگر معتقدند ملاک و میزان در روز قیامت، اولیای الهی و عمل آن‌هاست، به این معنا که عمل و رفتار آن‌ها میزان است و هر اندازه عمل سایر مردم از حیث اجزاء و شرایط و اخلاص و معنویت به عمل آنان نزدیک‌تر باشد، عمل آن شخص سنگین‌تر و هر اندازه دورتر باشد، عمل آن شخص سبک‌تر خواهد بود.[۳]

اگر به روایات معصومین(علیهم‌السلام) رجوع کنیم، خواهیم دید آن بزرگواران نظر دوم را تأیید کرده و بیان کرده‌اند، این ترازو اولیای خاص الهی هستند.

به طور مثال از امام صادق(علیه‌السلام) راجع به آیه «و نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ» سوال شد، حضرت در پاسخ فرمودند: «موازین انبیاء الهی و اوصیای آنان هستند و کسانی که بدون هیچ درنگی وارد بهشت می‌شوند».[۴]

هم‌چنین در روایات بسیاری بیان شده است امیر مۆمنان و امامان از فرزندان او(علیهم‌السلام) ترازوهاى سنجش‏‌اند؛ به طور مثال ابن دراج می‌گوید از امام صادق(علیه‌السلام) راجع به آیه پرسیدم حضرت فرمودند: «اَلرُّسُلُ وَ الأئِمَّةٌ مِنْ أهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد(صلی‌الله‌علیه‌وآله)».[۵]

شیخ مفید(رحمه‌الله‌علیه) در شرح این روایات می‌نویسد: منظور از این روایات این است که آنان ملاک و میزان سنجش اعمال هستند، درست مانند کسی که می‌گوید سخن فلانی در نزد من، سند و ملاک است؛ لذا در روز قیامت نیز ملاک اعمال اهل بیت است و هر کسی باید بکوشد عمل خود را شبیه آنان قرار دهد.[۶]

البته این دو روایت حضرت، قابل جمع است، یعنی می‌توان گفت میزان در روز قیامت هم پیامبران الهی هستند و هم ائمه اطهار(علیهم‌السلام)؛ در امت‌های پیشین یا مستضعفان فکری که اسلام و تشیّع به آنان نرسیده است، همان پیامبر خود آن‌ها ملاک باشد و در اسلام و کسانی که اسلام را دیده و شنیده‌اند، نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) ملاک و میزان باشند.

پی‌نوشت ها:
[۱]. تفسیر نمونه، ج‏۶، ص ۹۲٫
[۲]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۸، ص ۱۱٫
[۳]. تفسیر نمونه، همان.
[۴]. الکافی، ج۱، ص ۴۱۹٫
[۵]. المناقب ج : ۲ ص ۱۵۱٫
[۶]. تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص ۱۱۵٫

منبع: رهروان ولایت

نوشته در روز قیامت ترازوی اعمال چگونه است؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

شاهدان اعمال در قیامت شاهدان اعمال در قیامت چگونه شهادت می‌دهند؟ چگونگی شهادت خدا و پیامبران و اوصیا چندان پنج سخنرانی ده دقیقه ای با الهام از خطبه شعبانیه …پنج سخنرانی ده دقیقه ای با الهام از خطبه شعبانیه با استفاده از گفتار رسول خدا صلی دین و زندگی فلسفه و منطقمجموعه سوالات ۲۰ دوره کنکور سراسری در چهار سال اخیر دین و زندگی دوم قسمت دومسوالات درس الی دینی همراه با جواب وپیام … هوالفتاح العلیم متن سولات تشریحی کتاب فلسقه۱ سوالات درس ششم منطق جدید سال سوم بعضی از خواص صلوات مفهوم و کیفیت صلوات در آیه سوره احزاب آمده است که خدا و فرشتگان بر پیامبرش درود و آثار و خواص تمام یک‌صد و چهارده سوره قرآن کریم …در دنیا دچار وحشت نشدن در امان ماندن روز قیامت – به تعداد انسانهای زمین ده حسنه نوشته کانون گفتگوی قرآنی لطفا بعد از واردشدن در جیمیل و کلیک بر آیکن گوگل گفتگوی قرآنی را در جستجوی گوگل ترتیب و چینش سوره های قرآن بر چه اساسی است؟البتّه قابل ذکر است که این مسأله مهم است ولی اهمیّت آن به اندازة تکمیل سوره‎ها و برای کنترل غریزه شهوت در سنّ نوجوانی یا جوانی چه …بی تردید یکی از نیرومندترین غرایز، نیروی شهوت و غریزه جنسی است این نیرو که از ابتدای فواید خواندن آیت الکرسی فواید خواندن آیت الکرسیآیه الکرسی دفواید خواندن آیت الکرسی امام محمد باقر از امیر شاهدان اعمال در قیامت شاهدان اعمال در قیامت چگونه شهادت می‌دهند؟ چگونگی شهادت خدا و پیامبران و اوصیا چندان روشن پنج سخنرانی ده دقیقه ای با الهام از خطبه شعبانیه منبرها پنج سخنرانی ده دقیقه ای با الهام از خطبه شعبانیه با استفاده از گفتار رسول خدا صلی الله علیه دین و زندگی فلسفه و منطق مجموعه سوالات ۲۰ دوره کنکور سراسری در چهار سال اخیر دین و زندگی دوم قسمت دوم سوالات درس الی دینی همراه با جواب وپیام آیاتتشریحیتستی هوالفتاح العلیم متن سولات تشریحی کتاب فلسقه۱ سوالات درس ششم منطق جدید سال سوم بعضی از خواص صلوات مفهوم و کیفیت صلوات در آیه سوره احزاب آمده است که «خدا و فرشتگان بر پیامبرش درود و صلوات آرایه‌های ادبی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد آرایه‌های ادبی یا صناعات ادبی یا صنایع ادبی در ادبیات فارسی بکار بردن فنونی است که رعایت آثار و خواص تمام یک‌صد و چهارده سوره قرآن کریم پایگاه اطلاع در دنیا دچار وحشت نشدن در امان ماندن روز قیامت – به تعداد انسانهای زمین ده حسنه نوشته وده کانون گفتگوی قرآنی لطفا بعد از واردشدن در جیمیل و کلیک بر آیکن گوگل گفتگوی قرآنی را در جستجوی گوگل ارتقاء ترتیب و چینش سوره های قرآن بر چه اساسی است؟ البتّه قابل ذکر است که این مسأله مهم است ولی اهمیّت آن به اندازة تکمیل سوره‎ها و مستقل بودن برای کنترل غریزه شهوت در سنّ نوجوانی یا جوانی چه باید کرد برای کنترل غریزه شهوت در سنّ نوجوانی یا جوانی چه باید کرد؟


ادامه مطلب ...

قیامت کی برپا میشود؟

[ad_1]

بامداد-سوره انبیاء آیه «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ». قیامت نزدیک شد … . چه اتفاقی افتاده است که بیانگر نزدیک‌تر شدن قیامت و باعث ترس و توجه بیشتر مردم به قیامت باشد؟ از روزی که این آیه نازل شده، صدها سال و ده‌ها نسل گذشته است، اما قیامت به وقوع نپیوسته است!)

نفرموده است که قیامت نزدیک شد [اگر چه این مفهوم را نیز می‌رساند]، و به فرض که مفهوم همین باشد، زمان نداده است و یا مدتی برای تعیین نزدیکی یا دوری بیان نداشته است که بگوییم: چند قرن گذشت، پس چرا نرسید؟

re1221

«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ»، یعنی: حساب به مردم نزدیک شد، نه این که مردم به آن نزدیک شدند. چرا که مردم طالب و خواهان نیستند و همچنان از آن غافل هستند (فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ)، اما «حساب» طالب مردم است و به آنان نزدیک می‌شود. مثل مرگ که در سوره جمعه می‌فرماید: «این مرگی که شما از آن فرار می‌کنید، او شما را ملاقات خواهد کرد».

دقت شود که اگر فرموده بود: «یوم الحساب» نزدیک شد و یا فرموده بود: «یقترب الساعة – قیامت نزدیک شد یا می‌شود»، منظور همان قیامت بود و خبر از نزدیک شدن آن می‌داد، اما در این آیه، مقصود متذکر نمودن مردم، به یادآوری اصل موضوع «حساب» است، لذا حق تعالی آنان را متذکر شد تا در زمان حیات، از حساب غافل نشوند. انسان با مردنش وارد عرصه حساب می‌شود، هر چند که قیامت هنوز برپا نشده است.

الف – مردم (جنس انسان)، گاهی نمی‌دانند؛ و انبیاء و اولیاء و دانشمندان به آنان تعلیم می‌دهند تا بدانند، اما گاهی می‌دانند، ولی به خاطر اشتغال و علاقه فراوان به امور دیگری، از آنچه می‌دانند غفلت می‌کنند و این اشتغال به یک امر و غفلت از امر دیگر، به حدی می‌شود که حتی اگر ذکر و یاد آن نیز به میان آید، از آن اعراض می‌کنند.

لذا در آیه هم به این غفلت از «حساب» اشاره نموده و هم به اعراض از آن؛ و در آیه بعد نیز تکمیل می‌نماید که هیچ حرف تازه‌ای که برای آنان علم باشد و یا هیچ تذکری که برای آنان یادآوری باشد، از جانب خدا برای آنان نیامد، مگر آن که آن را شنیدند، اما چون مشغول بازی بودند، غفلت و اعراض کردند. لذا می‌فرماید: هر عملی می‌کنند، حساب و نتیجه حساب، یعنی بازده عملشان به آنان نزدیک می‌شود، اما باز غافلند و اعراض می‌کنند.

ب – اتفاقات بسیاری رخ داد که نشان دهنده نزدیک شدن قیامت نیز بود؛ از جمله ختم نبوت. ختم نبوت یعنی اکمال و اتمام دین، یعنی شریعت نهایی برای همه مردم، یعنی کامل شدن ملزومات هدایت تا آخرالزمان، یعنی نزدیک شدن تحقق تمامی وعده‌های الهی و …؛ پس قیامت نیز نزدیک می‌شود. لذا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، دو انگشت خود را به هم چسبانده و فرمودند: «بُعِثْتُ أَنَا وَالسَّاعَة کهَاتَیْن» یعنی: من و قیامت مانند این دو انگشت با هم مبعوث شدیم – ولی آیه مذکور به زمان قیامت یا نزدیکی و دوری آن اشاره ندارد، بلکه به شرح حال مردم و تذکر به آنان تصریح می‌نماید که حساب و نتیجه اعمال به آنان نزدیک می‌شود، اما در بازی و غفلت و اعراض به سر می‌برند.

وَ هُمْ فى‏ غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ‏؛ و آنان از نزدیک شدن آن بى‏خبر و از آن رویگردانند.

آرى، این مردم نه در اندیشه نزدیک شدن هنگامه حسابرسى هستند و نه براى فرارسیدن آن مى‏اندیشند و آماده مى‏گردند، بلکه همچنان از اندیشه در مورد آن و آمادگى براى رویارویى با آن رویگردانند و سرباز مى‏زنند.

آیه شریفه نشانگر این واقعیت است و انسان را به این سو تشویق و ترغیب مى‏کند که خویشتن را براى رستاخیز و فرا رسیدن آن و حساب و حسابرسى آماده سازد.

فراموش کردن دادگاه عدل قیامت سر چشمه اصلى بدبختی هاى آدمى است، و در این صورت است که آدمی خود را در برابر قانون شکنى ها و مظالم آزاد مى بیند، و این گونه گرفتار مجازات ابدى می شود:

“فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا إِنَّا نَسِینَاکُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ “؛ سوره ی سجده، آیه ی ۱۴، امروز شما عذاب را، به کیفر فراموشی ملاقات روز قیامت، بچشید؛ زیرا ما هم شما را از یاد بردیم تا عذاب همیشگی را به کیفر کردار زشتی که انجام دادید بچشید.

قرآن تأکید مى کند که حقیقت آخرت در حافظه انسان به طور فطرى منعکس است. آن سان که مى تواند با به کار بردن عقل و تصدیق رسالت پروردگارش از آن نتیجه گیرد ، ولى پرده هاى شهوات که بر روى قلبش افتاده است و افکار باطل او را به فراموشى مى اندازد.

از این رو امروز براى آخرت مهیا نمى شود بلکه همچنان در انحراف و عصیان مى ماند تا مستحق عذاب خدا شود.

منابع:
x-shobhe.com
tahour.net
tebyan.net

نوشته قیامت کی برپا میشود؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

وقت دقیق قیامت تعیین شد در عصر ارتباطات، سرعت بمباران اطلاعات به اندازه‌ای پرشتاب و برق آساست که هنوز شبهه هفت مرحله ی قیامت که بعد از مرگ با آن روبرو هستیمبررسی و تحلیل آخرین اخبار در حوزه های مختلف سیاسیعلمیفرهنگیمذهبیاقتصادیطنز و فیش‌های مرتبط با سوره مبارکه الطلاق آیه سوره مبارکه الطلاق آیه فَإِذا بَلَغنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمسِکوهُنَّ بِمَعروفٍ أَو گنجور سنایی دیوان اشعار قصاید قصیدهٔ …با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنیدنشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور امام زمان عج – …نوشته زیر مجموعه ای از نشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور حضرت حجه ابن الحسن العسگری وبلاگ عاشقان تک شعرهای عاشقانه غمگینمن و تو ای خوب من،دلبرو دلدار شدیم عاشق عشق،همون یار وفادار شدیم دل من تا به ابد در ره قوانین ایثارگران در برنامه ششم توسعه دائمی شودسخنگوی کمیسیون رسیدگی به احکام برنامه توسعه مجلس قوانین حوزه ایثارگران در برنامه انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما ارتباط دارد؟استفاده از قدرت ذهن بخش سومتلقین عبارت است از عمل و یا فکری که وارد ذهن کسی میشود و یک فرایند ذهنی است که طرف ان را فیش‌های مرتبط با سوره مبارکه الشرح آیه سوره مبارکه الطلاق آیه وَیَرزُقهُ مِن حَیثُ لا وقت دقیق قیامت تعیین شد در عصر ارتباطات، سرعت بمباران اطلاعات به اندازه‌ای پرشتاب و برق آساست که هنوز شبهه اول را هفت مرحله ی قیامت که بعد از مرگ با آن روبرو هستیم بررسی و تحلیل آخرین اخبار در حوزه های مختلف سیاسیعلمیفرهنگیمذهبیاقتصادیطنز و کاریکاتور فیش‌های مرتبط با سوره مبارکه الطلاق آیه سوره مبارکه الطلاق آیه وَیَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ ۚ گنجور » سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ امین کیخا نوشته عیار به معنی همکار و هیار است و کسانی بوده اند که با دیوان دولت همکاوی می وبلاگ عاشقان تک شعرهای عاشقانه غمگین من و تو ای خوب من،دلبرو دلدار شدیم عاشق عشق،همون یار وفادار شدیم دل من تا به ابد در ره توست استفاده از قدرت ذهن بخش سوم تلقین عبارت است از عمل و یا فکری که وارد ذهن کسی میشود و یک فرایند ذهنی است که طرف ان را می قوانین ایثارگران در برنامه ششم توسعه دائمی شود سخنگوی کمیسیون رسیدگی به احکام برنامه توسعه مجلس قوانین حوزه ایثارگران در برنامه ششم نشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور امام زمان عج – مهدی بیا نوشته زیر مجموعه ای از نشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور حضرت حجه ابن الحسن العسگری را مورد تکست و متن و شعر و موزیک تکست های تیک تاک هر کی یه جور عاشقه ما هم به یه نوبه ساعت ِ صبه آهنگ بتهوون ساعی با تمام وجود واقعا فکر توئه انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما ارتباط انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما ارتباط دارد؟


ادامه مطلب ...

بیشترین حسرت را چه کسانی در قیامت میخورند؟

[ad_1]

بامداد-انسان ها به خاطر عوامل متعددی از جمله عدم برنامه ریزی های مناسب برای آینده خود و همچنین عدم وجود نظم در برنامه های خود در مراحل مختلف زندگی با حسرت های بسیار زیادی دست و پنجه نرم می کنند، حسرت هایی که برخی از آنها قابل جبران است و برخی دیگر برای همیشه به عنوان یک غم بزرگ در وجود آدمی جا خوش می کند و هر گز از قلب و فکر انسان بیرون نمی رود.

حسرت هایی چون حسرت احترام و تکریم پدر و مادری که دیگر در میان ما نیستند و یا حسرت و اندوهی که بعد از یک امتحان سخت به سراغ ما می آید که چرا از قبل آمادگی های لازم را کسب نکردم و اکنون با شکستی بزرگ مواجه شدم. و یا حسرت بیداری در دل شب و راز و نیاز با خداوند که روزی به سراغ آدمی می آید چنانچه مولوی می گوید:
جمله شب می رسد از حق خطاب
خیز غنیمت شمر ای بی‌نوا
ور نه پس مرگ تو حسرت خوری
چونک شود جان تو از تن جدا

re1578

 آیا گناهکاران گمان نمی کنند که در روز جزا برانگیخته خواهند شد.

در آیات الهی به برخی از حسرت هایی که افراد با آنها در دنیا و یا آخرت دست و پنجه نرم می کنند اشاره شده است که از جمله آنها:

۱) حسرت داشتن همنشین خوب در دنیا:
(اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم.) (الفرقان: ۲۸)

دوست در زندگی انسان تأثیر بسیاری داشته و نقش مهمی را بازی می کند به همین دلیل اسلام تأکید فراوانی روی شناخت دوست و همنشین دارد.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: سه چیز از نشانه های مۆمن است: ۱-توحید و علم به خدا ۲-علم او به کسانی که آنها را دوست دارد ۳-علم او به کسانی که با آنها دشمن است.

ما در این قسمت، به خصوصیات همنشین خوب و بد، اشاره خواهیم نمود و افرادی را که همنشینی با آنها از نظر اسلام مذموم است، متذکر خواهیم شد.

همنشین خوب چه کسی است؟
درباره همنشین خوب، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) معیارهایی را معرفی می فرماید:

ایشان در پاسخ به این سۆال که همنشین خوب کیست؟ معیارهای زیر را بیان می دارند:

۱٫ دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد.
یعنی دوست خوب کسی است که شما با دیدن او، خدا را به یاد آرید؛ یعنی این که رنگ خدایی داشته باشد.

خدا به پیامبرش چنین می فرماید:

«ولا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداوه والعشی یریدون وجهه»
یعنی: از دور خدا پراکنده مکن (ترک معاشرت مکن) با کسانی که به هر صبح و شام، خدا را خالصانه عبادت می کنند.

و در مقابل می فرماید: «واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداوة و العشی یریدون وجهه» یعنی: با کسانی باش که هر صبحگاه و شامگاه، خدا را خالصانه عبادت می کنند.

معاشرت با افرادی که انسان با دیدن آنها یاد خدا می افتد، مایه پیرایش انسان از زشتی ها است. چون انسان در مقابل چنین افرادی، اجازه گناه و معصیت به خود نمی دهد.

۲٫ گفتارش بر علم شما بیافزاید.
معاشرت با عالم، از معاشرت های بسیار ممدوح، و مورد تأکید اسلام است. معاشرت با عالم، در درجه اول، انسان را از ضررهایی که همنشینی با نادان دربر دارد، مصون می دارد و علاوه بر این، مایه آشنایی انسان با علم و ادب است.

امام علی(علیه السلام) در نامه ای به مالک اشتر می نویسد: با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با اندیشمندان بسیار به بحث بپرداز.

و امام موسی بن جعفر(علیه السلام) به نقل از پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: از علما سۆال کن، با حکما آمد و شد داشته باش و با فقرا مجالست نما.

۳٫ عملش، آخرت را به یاد شما آرد.
سومین معیاری که در حدیث پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده، این است که، می باید با کسی همنشین شد که به واسطه ترس از دوزخ و قیامت، خود را به گناه نمی آلاید؛ و همین امر باعث می شود که انسان با دیدن او و ترسی که از قیامت در وجودش می باشد به یاد آخرت و قیامت افتد. یاد قیامت مهمترین عاملی است که انسان را از گناه باز می دارد.

خداوند در قرآن مجید می فرماید:
آیا (گناهکاران) گمان نمی کنند که در روز جزا برانگیخته خواهند شد. (مطفّفین، ۴ و ۵)

دقت در این آیه شریفه به ما می فهماند که اگر انسان احتمال هم بدهد که قیامتی هست و در حد احتمال به یاد قیامت باشد، دست به گناه نمی زند.

خداوند درباره پیامبران خود می فرماید:
ما آنان را با موهبت ویژه‏اى که یادآورى آن سراى بود خالص گردانیدیم (ص، ۴۶)

اگر انسان دوستی را انتخاب نماید که با دیدنش به یاد آخرت افتاده و گناه ننماید، دوست کاملی را اختیار کرده است و از مسیر انسانی منحرف نخواهد شد.

از آنچه گذشت می توان علاوه بر خصوصیات دوست خوب، به آداب دوستی هم رسید، یعنی دوستی می باید بر سه محور: علم، یاد خدا و یاد قیامت استوار باشد.

re1578-1

 یاد قیامت مهمترین عاملی است که انسان را از گناه باز می دارد.

۲)حسرت پیروی از پیامبر اکرم:
و روزى است که ستمکار دست هاى خود را مى ‏گَزد [و] مى ‏گوید: «اى کاش با پیامبر راهى برمى ‏گرفتم.( الفرقان : ۲۷)

۳)حسرت کافران در پیروزی بر مومنان که هرگز به آن دست پیدا نمی کنند:
(بى‏گمان، کسانى که کفر ورزیدند، اموال خود را خرج مى‏ کنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند. پس به زودى [همه‏] آن را خرج مى‏ کنند، و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت؛ سپس مغلوب مى‏ شوند. و کسانى که کفر ورزیدند، به سوى دوزخ گرد آورده خواهند شد.)( الأنفال : ۳۶)

۴)حسرت کوتاهی از انجام دستورات خداوند:
(تا آنکه [مبادا] کسى بگوید: «دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهى ورزیدم؛ بى‏تردید من از ریشخند کنندگان بودم.)( الزمر: ۵۶)

به همین جهت است که خداوند متعال در آیه ۳۹ از سوره مریم به همه مردم  نسبت به روز حسرت هشدار داده است و فرموده است:

(و آنان را از روز حسرت بیم ده، آنگاه که داورى انجام گیرد، و حال آنکه آنها [اکنون‏] در غفلتند و سرِ ایمان آوردن ندارند.) (مریم : ۳۹)

اما در این میان و با وجود اینکه افراد فراوانی در قیامت غرق در حسرت و اندوه نسبت به گذشته خودشان هستند، حسرت عده ای زبانزد عام و خاص است، حسرتی که سراسر وجود آنان را فرا گرفته است و با حسرت های دیگر به هیچ وجه قابل مقایسه نخواهد بود که از جمله این افراد دو گروه هستند که به آنها اشاره می شود:

۱)کسی که آخرت خود را برای دنیای دیگران بفروشد:
رسول الله صلی الله علیه و آله: پشیمان تر از همه مردم در روز قیامت، مردى است که آخرت خود را به دنیاى دیگرى فروخته است. (کنز العمال، ج ۳، ص ۵۱۰)

۲)کسی از عدالت بگوید و خود عدالت را رعایت نکند:
امام صادق علیه السلام: پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد. (وسائل الشیعه، ج۱، ص ۲۹۵)

۳)کسی که مالی را به ناروا فراهم کرده است:
امام علی علیه السلام فرمود: روز قیامت بزرگترین افسوس،ُ افسوس مردی است که مالی را به ناروا گردآورده به دوزخ رود و آن مال را برای کسی به ارث گذارد که در طاعت خداوند سبحان خرجش نموده به بهشت رود. (نهج البلاغه حکمت ۴۲۹)

به امید اینکه سبک و برنامه زندگی خود را به شیوه ای مدیریت کنیم که هیچ گاه گرفتار حسرت و اندوه در زندگی نشویم و همیشه سربلند و پیروز باشیم.
منبع:tebyan.net

 

نوشته بیشترین حسرت را چه کسانی در قیامت میخورند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

از انتشار علنی عکس‌های مبتذل تا ویلاهایی که از لاس ……توجه چنانچه این مطلب با جستجوی شما مطابقت ندارد، حتما مطالب مرتبط را در انتهای مطلب صدای مردم مجله اینترنتی اسرارنامهبا سلام متن زیر نوشته شده توسسط دهیار مظفرآباد است در صورت امکان ان را پخش کنیدنظرات کارکنان بازنشسته فرهنگی فرهنگیان نیوز …مدیر مسئول کیهان در دانشگاه صدا و سیما برجام به عنوان یک فاجعه عبرت‌انگیزباید در الف رانتخواری بزرگ در شرکت خصوصی متصل به …امید است که مسئولین قضائی نظامی که اسم خود را جمهوری اسلامی نهاده و بعضی از مسئولین بیش از درصد پرستاران از شغل خود ناراضی‌اند …من دخترم کلاس ششم است در این همه سال همیشه آخر اردیبهشت تعطیل شده البته بچه هایی که وبلاگ یک مهندس تفکر و اقدام در برنامه ریزی استراتژیک برنامه ریزی استراتژیک چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ آکا قیامتقیامتروز قیامتحسرت هوردن در در قیامت بیشترین حسرت را می بر چه کسانی بیشترین حسرت را چه کسانی در قیامت میخورند؟ انسان ها به عرضه بین المللی کتاب «در حسرت فهم «چه کسانی چه را بیشترین حسرت را چه کسانی در قیامت چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را به کسانی که آنها را بیشترین حسرت را میخورند چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ روز قیامت در فرآن روز قیامت چگونه است روز قیامت چه در قیامت بیشترین حسرت را کسانی چه کسانی در روز قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ در قیامت چه کسانی حسرت می خورند در قیامت روز قیامت و حسرت خوردنچه کسانی در روز قیامت چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ ساتین زندگی بهتر خانه زندگی بهتر چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را چه کسانی در قیامت بیشترین چه کسی گروهی که در قیامت بیشترین حسرت را میخورند گروهی که در قیامت بیشترین حسرت را میخورند در قیامت غرق در حسرت و چه کسانی از چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ روضه نیوز چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ در آیات فراوانی در قیامت غرق در حسرت و چه کسانی در روز قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ چه کسانی حسرت می خورند در قیامت روز قیامت و حسرت خوردنچه کسانی در روز قیامت بیشترین حسرت چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟ چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می چه کسانی از لشکر امام حسین ع در روز عاشورا زنده


ادامه مطلب ...

در قیامت فرصت عذرخواهی نیست

[ad_1]

بامداد-در قیامت هیچ کس به درد هیچ کس نخواهد خورد، در آنجا هر کس خودش تنها با اعمال خود می ماند و شفاعت نیز در هر حالتی پذیرفته نیست!روز قیامت از جاهایی است که در آن عذرخواهی کردن و توبه و اظهار پشیمانی هیچ فایده ای ندارد.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»: اى کسانى که کافر شده‏اید، امروز عذر نیاورید، در واقع به آنچه مى ‏کردید کیفر مى ‏یابید.

در قیامت هر کس دعا کند مستجاب نمی شود؛ «وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُوْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ».
در قیامت هیچ کس به درد هیچ کس نخواهد خورد، در آنجا هر کس خودش تنها با اعمال خود می ماند و شفاعت نیز در هر حالتی پذیرفته نیست!
در سوره روم آیه ۵۷ نیز می فرماید: «فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ الَّذینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ».
عده ای روز قیامت لب به عذرخواهی برمی دارند اما باید بدانیم که عذرخواهی در روز قیامت سود و فایده ای نخواهد داشت هر چند که عذرخواهی واقعی و با نیت اخلاص و خلوص باشد؛ زیرا در قیامت چشمان همگان به حقیقت چنان که باید و شاید روشن می شود و هیچ مطلب پوشیده ای باقی نمی ماند.

re1609
در آن حالت که مجرمان، منافقان، کافران، مستکبران و ظالمان با عذاب های الهی رو به رو می شوند از خداوند می خواهند که عذر ایشان را بپذیرد ولی خداوند بیان می کند که قیامت جای عذر خواهی نیست. (توبه آیات ۶۴ و ۶۶ و جاثیه آیات ۳۴ و ۳۵ و نیز روم آیه ۵۷ و غافر آیه ۵۲ و ۱۱ و ۱۲)

این ‌جا که میدان هست و اجازه داده شده است، این ‌جا که عذر خواهى براى ما درجه مى ‌آفریند، گناهان را مى ‌شوید و ما را پاک و نورانى مى‌ کند، از خداى متعال عذر خواهى کنیم

قیامت جای عذرخواهی نیست!
روزى خواهد آمد که خداى متعال به مجرمین بفرماید: «وَلَا یُۆْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ: و آنها را اذن (سخن) گفتن نمى‏دهند، پس عذر نتوانند آورد (زیرا که عذر ندارند)». (مرسلات: ۳۶)
در قیامت، به ما اجازه‌ى عذرخواهى نخواهند داد، به مجرمین اجازه نمى‌دهند که زبان به عذرخواهى باز کنند؛ آنجا جاى عذر خواهى نیست.
این ‌جا که میدان هست و اجازه داده شده است، این ‌جا که عذر خواهى براى ما درجه مى ‌آفریند، گناهان را مى ‌شوید و ما را پاک و نورانى مى‌ کند، از خداى متعال عذر خواهى کنیم.

این‌جا که فرصت هست، لطف خدا و نگاه محبّت الهى را متوجّه و شامل حال خود کنیم. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»؛ (بقره: ۱۵۲) مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.
در‌‌ همان لحظه‌اى که شما دلتان را متوجّه خداى متعال و خدا را در دل خودتان حاضر مى ‌کنید و به یاد خدا مى ‌افتید، خداى متعال در‌‌ همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ دست لطف و بذل و بخشش او به سوى شما دراز است.
خدا را به یاد خودمان بیندازیم، و الّا روزى خواهد رسید که خطاب الهى به سمت گناهکاران مى‌آید که «… إِنَّا نَسِینَاکُمْ … »؛ (سجده: ۱۴) ما شما را فراموش کردیم، ما شما را به دست فراموشى سپرده‌ایم، بروید! عرصه‌ى قیامت این‌ گونه است

منبع:tebyan.net

نوشته در قیامت فرصت عذرخواهی نیست اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

انسان شناسی در صحیفه سجادیهچکیده صحیفه سجادیه در عین حال که دربردارنده ظریف ترین و دقیق ترین راز و نیازهاست و بیانات در خطبه‌های نمازجمعه بیانات در خطبه‌های نمازجمعه بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌ الحمدللَّه ربّ عکس قدیمی از افغانستان که هرگز ندیده‌اید تردیدلیام فاکس، وزیر دفاع بریتانیا، تقریبا دو هفته قبل در دیدار از افغانستان گفت نیروهای یک ایرانی در بوستون آقا دو هفته مونده به کریسمس از برف خبری نیست تهران گویا کلی برف اومده انصافا داستان هم آغوش،زیر دوش لخت و عریان در مقابل آینۀ قدی حمام می ایستم و خود را در آن برانداز می کنم، تکانی می حمیدرضا فلاح فتاوای بعضی از آیات عظام در مورد …فتاوای بعضی از آیات عظام در مورد ورود به حوزه علمیّهسخنان زیبا و آموزنده هیچ چیز زیباتر و تحریک کننده تر از این نیست که مردی که دوستش دارید در بستر به شما بگوید حمیدرضا فلاح احکام جامع جنابتاین آیه ها در چهار سوره قرآن آمده است سجده آیه۵، فصلت آیه۳۷، نجم آیه۶۲، علق آیه ۱۹جام نیوز خوانندگی و رقص زن نیمه در …به گزارش گروه فرهنگی جام نیوز، چند روزی است که خبر خوانندگی یک زن در یکی از تالارهای فیلمی از اجرای زنده محسن چاوشی منتشر شد سایت …مروری بر آلبوم‌های شاخص موسیقی پاپ که پس از ماه صفر منتشر خواهند شد در قیامت فرصت عذرخواهی نیست در قیامت هیچ کس به درد هیچ کس در قیامت هیچ کس به درد هیچ کس نخواهد خورد، در آنجا هر کس خودش حالا من باید عذرخواهی کنم عذر بی حاصل در قیامت در قیامت، به ما اجازه ى عذر قیامت جای عذرخواهی نیست این‌جا که فرصت هست، لطف خدا و قیامت جای عذرخواهی نیست قیامت جای عذرخواهی نیست بدانیم که عذرخواهی در روز قیامت سود و فرصت هست، لطف قیامت جای عذرخواهی نیست جدید فان جو مذهبی قیامت جای عذرخواهی نیست در قیامت هیچ قیامت جای عذرخواهی نیست در این‌جا که فرصت هست قیامت جای عذرخواهی نیست جوان ایرانی مذهبی قیامت جای عذرخواهی نیست در قیامت هیچ کس به درد هیچ کس این‌جا که فرصت هست، لطف خدا و نگاه قیامت جایی برای عذرخواهی نیست عذرخواهی در قیامت کارساز نیست در قیامت نیز که قیامت جای عذرخواهی نیست فرصت هست قیامت جای عذرخواهی نیست روضه نیوز قیامتعذرخواهینیست قیامت جای عذرخواهی نیست در این ایام قیامت جای عذرخواهی نیست اربعین؛ بهترین فرصت درس‌گفتار قرآن کریم روز بیست و نهم قیامت؛ روز پاسخگویی خدای نکرده در قیامت، به ما آن‌جا جای عذرخواهی نیست فرصت هست، خدا را اظهار پشیمانی و توبه و عذر خواهی در قیامت فایده ای هم دارد؟ اظهار پشیمانی و عذرخواهی در قیامت قیامت جای عذرخواهی نیست این‌جا که فرصت هست، لطف توبه و عذرخواهی در قیامت خریداری ندارد در روز قیامت هیچ کس نیست که توبه و طلب بخشش ما را بپذیرد عده ای روز قیامت لب به عذرخواهی برمی


ادامه مطلب ...

سیمای مجرمان در قیامت

[ad_1]

بامداد-در این مقاله بر آن هستیم که به طور اختصاصی به موضوع مجرمان و چگونگی ورود این دسته از مردم در قیامت را با هم مروری داشته باشیم.

مجرمین چه کسانی هستند؟
مجرمین واقعی کسانی هستند که به دلیل دور بودن از ولایت اهل ‌بیت (علیهم السلام)،  به ویژه امام امیر المومنین علی(علیه السلام) از نماز و روزه و خیرات مقبول درگاه الهی به دور بوده‌اند.

چنانچه پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) ذیل آیۀ شریفه “فِی جَنّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ..”، در مورد «مجرمین» به مولا امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: «یا علی! … والمجرمون هم المنکرون لولایتک …» یا علی! مجرمین همان منکرین ولایتت می ‌باشند. (تأویل الآیات:۲/۷۳۸)

re1617

مجرمین واقعی کسانی هستند که از نماز و روزه و … به دور بوده‌اند

و چه جرمی بالاتر از مخالفت و انکار ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) است که باعثخلود همیشگی در آتش خواهد بود؟!

خداوند در چندین آیه از آیات سخن از مجرمین به میان آورده و برای آنها عذابی دردناک مقرر فرموده است:

“وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا ” (مریم/۸۶) و مجرمین را پیاده به سوی آتش دوزخ برانیم. پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) به مولا امیرالمومنین (علیه السلام) در تفسیر این آیۀ شریفه فرمودند: «یا علی! … “وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا ” و هم اعدائک یساقون إلى النار بلا حساب» یا علی! [مراد از آیه که می ‌فرماید:] «مجرمین را پیاده به سوی آتش دوزخ می‌ کشانیم» آنان دشمنان تو می ‌باشند که بدون حساب آنها را به سوی آتش می‌ کشانند. (تأویل الأیات/۱/۳۰۷)

 تشریفاتی مختص مجرمین!
“کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ” (مرسلات/۱۸) ما با مجرمین این ‌گونه رفتار می‌ کنیم.

در آیات قبل از این آیه، خداوند از عذاب ‌های شدید برزخی نسبت به تکذیب کنندگان پیامبران در مورد اوصیائشان و همچنین هلاکت پیشینیان سخن می ‌گوید، سپس می ‌فرماید: “کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ” «ما با مجرمین این‌ گونه رفتار می ‌کنیم» که امام ابا الحسن موسی بن جعفر(علیه السلام) در ذیل این آیه در مورد «مجرمین» فرمودند: «من أجرم إلى آل محمّد(صلی الله علیه و آله) ورکب من وصیه ما رکب» یعنی کسانی که جرم و بدی به آل محمد(صلی الله علیه و آله) نمودند و در حق وصی رسول الله(صلی الله علیه و آله) آن ظلم را انجام دادند و حق او را غصب کردند [آنان مجرمین هستند]. (الکافی/۱/۴۳۵)

در سوره «حاقه» مى خوانیم: «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ، ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ» (سوره حاقه، آیات ۳۰ و ۳۱) «[گویند] بگیرید او را و در غل کشید، آنگاه میان آتشش اندازید.»

و در سوره «دخان» چنین آمده: «خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِیمِ» (سوره دخان، آیه ۴۷) «او را بگیرید و به میان دوزخش بکشانید»!

در آیات متعددى تعبیر به «سوق» و راندن شده است، مانند: آیه ۸۶ سوره مریم: «وَ نَسُوقُ الْمجْرِمِینَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً»؛ «مجرمان را (همچون شتران تشنه کامى که به سوى آبگاه مى روند) به سوى جهنم مى رانیم.»

 سیمای مجرمین در قیامت
«یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُوْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالأقْدَامِ؛ تبهکاران از سیمایشان شناخته مى ‏شوند و از پیشانى و پایشان بگیرند.» (آیه ۴۱ الرحمن)

گروهی را از نواصی می گیرند. ناصیه در زبان عربی موی جلوی سر را می گویند. این که در وضو می گویند مسح سر بر ناصیه باشد یعنی بر قسمت جلوی سر باشد. اینجا که دارد: «فیوخذ بالنواصی و الاقدام» گروهی را از ناصیه شان و گروهی را از پایشان می گیرند، اشاره به این است که افراد که اخذ می شوند یک جور اخذ نمی شوند. چرا یک جور اخذ نمی شوند؟ (چون) هر کدام گناهشان در یک جاست. قلابشان همان مرکز گناهشان است.

re1617-1

 کسانی که جرم و بدی به آل محمد(صلی الله علیه و آله) نمودند جزء مجرمین هستند

«هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ؛ این است همان جهنمى که تبهکاران آن را دروغ مى ‏خواندند. (الرحمن/ ۴۳)

در سوره روم آیات ۵۵ تا ۵۷ می فرماید: وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةٍ کَذَلِکَ کَانُوا یُوْفَکُونَ

وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالإیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِلَى یَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا یَوْمُ الْبَعْثِ وَلَکِنَّکُمْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ

و روزى که رستاخیز بر پا شود مجرمان سوگند یاد مى کنند که جز ساعتى [بیش] درنگ نکرده ‏اند [در دنیا هم] این گونه به دروغ کشانیده مى‏ شدند.

و[لى] کسانى که دانش و ایمان یافته ‏اند مى‏ گویند قطعاً شما [به موجب آنچه] در کتاب خدا[ست] تا روز رستاخیز مانده ‏اید و این روز رستاخیز است ولى شما خودتان نمى‏ دانستید.

و در چنین روزى [دیگر] پوزش آنان که ستم کرده‏ اند سود نمى ‏بخشد و بازگشت به سوى حق از آنان خواسته نمى ‏شود.

خود را از مجرم شدن دور ندانیم!
خداوند متعال در آیه ۳۰ سوره فرقان‌، شکایت آن حضرت را مطرح کرده و می ‌فرماید:

“وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛ و پیامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند.”

این شکایت گرچه بر اساس ظاهر آیه شامل حال مسلمانانی که دعوت قرآن و پیامبر اکرم ‌را پاسخ ندادند، می‌ شود؛ ولی کافران و مشرکانی نیز دعوت قرآن را نپذیرفتند، در روز قیامت مورد بازخواست قرار می‌ گیرند.

در آیه ۳۱، سوره فرقان‌، خداوند متعال برای دلداری و دلجویی پیامبر اکرم‌ صلی الله و علیه وآله می‌ فرماید: “وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ وَکَفَى بِرَبِّکَ هَادِیًا وَنَصِیرًا؛ و این گونه براى هر پیامبرى دشمنى از گناهکاران قرار دادیم و همین بس که پروردگارت راهبر و یاور توست.”

امام ابا الحسن موسی بن جعفر(علیه السلام) در ذیل این آیه در مورد «مجرمین» فرمودند: «من أجرم إلى آل محمّد(صلی الله علیه و آله) ورکب من وصیه ما رکب» یعنی کسانی که جرم و بدی به آل محمد(صلی الله علیه و آله) نمودند و در حق وصی رسول الله(صلی الله علیه وآله) آن ظلم را انجام دادند و حق او را غصب کردند [آنان مجرمین هستند]

یعنی همان طور که مجرمان را دشمن تو کردیم‌، برای هر پیامبری دشمنی از قومش وجود داشت و معنای قرار دادن دشمن از مجرمان ـ که همان رد کنندگان دعوت قرآن کریم هستند ـ این است که خداوند متعال بر دل ‌های گناهکاران به جرم گناهشان‌، مُهر می ‌زند، در نتیجه‌، دشمن حق شده و دعوت کننده به سوی حق را نیز دشمن می‌ دارند و او را رد می ‌کنند.

بنابراین‌، مجرمان مسلمانان و امت پیامبر اکرم ‌هستند که دعوت قرآن کریم را رد می ‌کنند و پیامبر اکرم‌ صلی الله و علیه وآله نیز از آن ‌ها به پیشگاه خداوند متعال شکایت می ‌برد. (المیزان‌، علامه طباطبایی‌؛ ج ۱۵، ص ۲۰۵ و ۲۰۶، تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران‌، ج ۱۵، ص ۷۶ـ۷۹)

در سوره حجر آیه ۱۲ می فرماید: «کَذلِکَ نَسْلُکُهُ فی‏ قُلُوبِ الْمُجْرِمینَ»؛ همان گونه که ما پیام هاى خود را براى امّت هاى گذشته فرو فرستادیم و مورد تکذیب قرار گرفت، این قرآن را نیز به گونه اى در دل هاى این مجرمان راه مى دهیم که سرانجام مورد انکار آنان قرار گیرد.

کلمه سلوک به معناى نفوذ کردن، و نفوذ دادن است.

معناى آیه این است که: وضع رسالت تو و دعوتت به ذکرى که بر تو نازل شده شبیه به وضع رسالت هاى قبل از تو است، همانطور که در آن رسالت ها عکس العمل مردم این بود که رسالت ما را رد نموده، استهزاء کنند، و ما این چنین ذکر (قرآن) را در دل هاى این مجرمین نفوذ داده و داخل مى کنیم.

خداى تعالى با این جمله رسول گرامیش را خبر مى دهد که مجرمین به ذکر ایمان نمى آورند، و این روش در امت هاى گذشته نیز سابقه داشته است، چون سنت آنها نیز این بود که حق را استهزاء کنند و پیروى ننمایند.

مراقب باشیم با دور شدن از حق و خدایی ناکرده مسخره کردن مسائل حق و درست در دسته مجرمین قرار نگیریم.

منابع:

کتاب: برزخ «پس از مرگ چه می‏گذرد؟»؛ نوشته مهدی فربودی

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن ۶
تبیان

نوشته سیمای مجرمان در قیامت اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

تفسیر سوره الرحمن سیمای سوره مبارکه الرحمن این سوره هفتاد و هشت آیه دارد و در مدینه نازل شده استقصاص قصاصقصاص اصطلاحی فقهی و به معنای مجازات مجرم، به تناسب جرم، است بشر در زمان‌های قدیم معجزه آلبوم صوتی تلاوت و ترجمه قرآن کریمآلبوم صوتی تلاوت و ترجمه کل قرآن در آلبوم تلاوت و ترجمه کامل سی جزء قرآن،پک سی تایی مقاله ای در مورد اخلاق بدونموضوعمقالهایانجمن اسلامی دبیرستان استعدادهای درخشان شهید بهشتی بیرجندخاستگاه مدارا و عفو از دیدگاه قرآن و حدیثعفو در اصل به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است؛ از این رو، برای بیان صرف نظر کردن از گولان سقز اخبار ایران، کردستان، سقزتوانخواهان، گنجینه های مستعد جامعه هستند وجود مرکز خدمات دهی به معلولین در سقز عکسسیره علویبوستان نهج البلاغه قراندر این که، سرآغاز نزول قرآن، کدام سوره و آیه و در چه زمانی بوده است با توجه به پیوند همکاری با ما فضول محلههمکاریبامادر خواست همکاری از هم میهنان در فرستادن مقاله و نوشتار برای چاپ در فضول محلهوبلاگ زبان سرخ سر سبز می دهد بر بادوبلاگقمر اوضاع در عقرب است بطور عجیبی همه چیز به هم پیچیده است احمدی نژاد امروز به نیویورک سیمای مجرمان و کفار در قیامت در مقاله قبلی به برخی حالات مجرمان و کفّار در قیامت اشاره شد و اینک به بیان حالات برخی دیگر سیمای مجرمان و کفار در قیامت مجرمان و کفار در روز قیامت حالات مختلف و گوناگونی دارند که این حالات در اعضای مختلفی از بدن سیمای مجرمان در قیامت در این مقاله بر آن هستیم که به طور سیمایمجرمانقیامت در این مقاله بر آن هستیم که به طور اختصاصی به موضوع مجرمان و چگونگی ورود این دسته از مردم در دائره المعارف اسلامی طهور نمایش مطلب سیمای مجرمین در قیامت دانشنامه اسلامی طهور این مقاله در باره سیمای مجرمین در قیامت است سیمای قیامت در قرآن سیمای قیامت در قرآن نمونه عینی از رستاخیز انسان در قیامت هستند و پس از نقل این نمونه سیمای مجرمین در قیامت سیمایمجرمیندر در این مقاله بر آن هستیم که به طور اختصاصی به موضوع مجرمان و چگونگی سیمای مجرمین در قیامت سیمای قیامت در قرآن سیمای قیامت در قرآن سیمای قیامت در قرآن دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۷ باشگاه اندیشه بازدید دایره المعارف اسلام پدیا » قیامت قیامت قیامت در چه «افراد مجرم به سیمای خود این آیه شریفه که در مورد مجرمان به هنگامى که در آیات مربوط به قیامت آیات مربوط به قیامت توضیح در مورد قیامت آیات مربوط به و مجرمان را با حال تشنگى به سوى مجرمان در روز قیامت مجرماندرروزقیامت مجرمان در روز قیامت ورود این دسته از مردم در قیامت را با هم مروری سیمای مجرمان مجرمان در دادگاه


ادامه مطلب ...

کیفر این سه گناه به قیامت نمیرسد

[ad_1]

بامداد-توجه ویژه داشتن، به ارزش و مقام پدر و مادر و احترام به آنها ، محترم دانستن حق دیگران و ترس از ظلم به طرق مختلف به مردم ، شکرگزار بودن در مقابل پروردگار و صدها مورد دیگر از مواردی هستند که با دیدن خلاف این ها، آهی بلند را از ما بلند می کند و با گفتن جمله ی “یاد قدیم ها بخیر” افسوسمان را دو چندان می کند.

در روایتی پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله، به مواردی که در بالا به عنوان مثال اشاره شد ، متذکر شده اند و در این رابطه فرموده اند:

کیفر سه گناه به قیامت نمی ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می شود.)

۱ – عاق پدر و مادر

۲ – ظلم و تجاوز به مردم

۳ – ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی. (بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۴)

در ادامه در باب این موضوع با ما همراه باشید

این روزها همه چیز عوض شده، خیلی از چیزها  رنگ و بوی سابق را ندارد؛ یکی از آنها هم احترام به پدر و مادر است …

گاهی ما چنان با پدر یا مادر خود صحبت می کنیم که گویی طلبکار هستیم و حق و حقوقمان را خورده اند.

گاه در پاسخ محبت بی حد و حصرشان چنان ناسپاسی می کنیم که قلبشان به درد می آ ید.

جوانانی دیده می شوند که سریعاً به پدر و مادرشان پرخاش می کنند، گاه جواب پرسش هایشان را نمی دهند و گاه با بی اعتنایی از کنارشان رد می شوند و بی مهابا انگار نه انگار که خداوند متعال به صراحت گفته است که حتی یک «اف» هم به ایشان نگو.

به رفتار خودمان و اطرافیانمان نگاه کنید ” اف” که خوب است بعضی ها حتی دست تعرض به سمت ایشان دراز می کنند. چه بسیار افرادی که به راحتی به آنها ناسزا می گویند و حتی کتکشان می زنند. این خیلی دردناک است ولی واقعیتی است که وجود دارد.

re1737

 به خشم آوردن و آزردن و شکستن دل پدر و مادر موجب عاق شدن می شود

مواظب باشیم که عاق نشویم
عقوق والدین عبارت است از: «به خشم آوردن و آزردن و شکستن خاطر پدر و مادر و البته که آزردن یکى از آنها نیز موجب عاق شدن می شود.» [محدث قمی، شیخ عباس،نزهه النواظر فی ترجمه معدن الجواهر، ص ۱۲۸]

در کنار ایمان به خداوند و عدم شرک به او، فرمان به نیکی در حق پدر و مادر داده شده است و از رنجاندن آنان حتی با کوچک ترین کلمه نهی شده است.

در روایات نیز اگرچه عاق والدین را جزء گناهان کبیره شمرده است، [عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، صحت، باب جهاد با نفس، ص ۱۹۸] ولی مانند آیات قرآنی حدی برای این موضوع تعیین نشده است و جهت بزرگ داشت حق والدین، تنها به صرف رنجیده شدن آنان اشاره شده است. [کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافى، مصطفوى،ج ۴ ، ص ۵۰]

به کلمه ظلم و ظالمین در قرآن مراجعه کنید تا ببینید چه جزای بزرگی برای ستمکاران در نظر گرفته شده است. «لَهمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ کذلِک نَجْزِی الظَّالِمینَ؛ برای آنان بستری از دوزخ و برفرازشان پوشش هایی از آتش است و ما این گونه ستمکاران را پاداش می دهیم»

پس اذیت شدن آنان و رنجیده خاطر شدن والدین ملاکی است برای در نظر گرفتن حقوق واجب والدین.[۵] اگر فرزند در مواردی مخالفت با نظر والدین داشته باشد که این مخالفت موجب اذیت آنان شود، سبب عاق شدنش را فراهم کرده است.

re1737-2

انسان ظالم بیش از این که به دیگران ظلم کند؛ به خود ظلم کرده است

 ظلم به دیگران را جدی بگیریم
از گناهانی که به حکم عقل و شرع بسیار مذمت شده است؛ ظلم است. انسان ظالم بیش از این که به دیگران ظلم کند؛ به خود ظلم کرده است. زیرا اگر انسان کار خوبی انجام دهد؛ در اصل به خودش خوبی کرده است.

کسی که مثلا دست فقیری را می گیرد، به خویشتن لطف کرده است. بله فرد کمک کننده به فقیر کمکی رسانده است؛ ولی در واقع، دنیا و آخرت خود را آباد کرده است.

کسی هم که در حق دیگران بدی می کند؛ در اصل به خودش ستم کرده است؛ زیرا در دنیا و آخرت ضرر می کند.

در قرآن مجید، آیات زیادی در مذمت ظلم وارد شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود: «إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ قطعاً برای ستمگران عذاب دردناکی هست» [ابراهیم، ۲۲]

«وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ : ستمگران در عداوت شدید دور از حق[و در برابر حق] قرار گرفته اند» [حج، ۵۳]

«لاَ لَعْنَة اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ؛ آگاه باشید؛ لعنت خدا بر ستمگران باد.»[هود، ۱۸]

«یَوْمَ لَا یَنفَع الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتهمْ و لَهم اللَّعْنَة و لَهمْ سوء الدَّارِ؛ روز قیامت روزی است که عذرخواهی ظالمان سودی به حالشان نمی بخشد و لعنت خدا بر آن ها، و جایگاه بد نیز برای آنان است.» [غافر، ۵۲]

«وَاللّه لاَ یحِبّ الظَّالِمِینَ؛ خداوند ستمکاران را دوست ندارد» [آل عمران، ۵۷]

به کلمه ظلم و ظالمین در قرآن مراجعه کنید تا ببینید چه جزای بزرگی برای ستمکاران در نظر گرفته شده است. «لَهم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَ مِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ؛ برای آنان بستری از دوزخ و برفرازشان پوشش هایی از آتش است و ما این گونه ستمکاران را پاداش می دهیم.» [اعراف، ۴۱]

در روایتی امام باقر علیه السلام ظلم را به سه دسته تقسیم می کنند:
ظلم و ستم سه گونه است: ستمی که خدا می آمرزد، ستمی که خدا نمی آمرزد و ستمی که خدا رها نمی کند. آن که خدا نیامرزد؛ شرک به خداست و آن که می آمرزد؛ ستم بر نفس است و آن که وا نگذارد، حق بندگان است بر یکدیگر. فرمود: آنچه مظلوم از دین ظالم بستاند؛ بیشتر از آن است که ظالم از دنیای مظلوم می ستاند» [بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۱۱]

فردای قیامت، کارهای نیک ظالم را بر می دارند و به مظلوم می دهند و همین طور گناهان مظلوم را به ظالم می دهند.

در سخنان حضرت علی (علیه السلام) برای ستمگر سه نشانه و علامت بیان شده است:

الف- نسبت به کسی که برتر از اوست نافرمانی می کند.

ب- بر آنکه فروتر از اوست به چیرگی ستم می کند که این شیوه بسیاری از حاکمان لاابالی بوده و می باشد.

ج- ستمگران را یاری و پشتیبانی می دهد. [دشتی، محمد؛ حکمت ۳۵۰]

re1737-4

و هر کس شکر کند به نفع خود شکر می کند و هر کس کفران نماید به زیان خویش نموده است

سپاسگزار باشید
تا به حال چقدر برایتان پیش آمده که در مقابل خیر و نیکی که به دیگران کرده اید، از طرف مقابل ضربه ای خورده اید که تشکر که هیچ، نمای کاملی از ناسپاسی بوده است؟!

حال ببینید ما بندگان خدا چقدر از این رفتارها در مقابل خداوند داریم و جا دارد که خدا با ما چه بکند؟

در قرآن آیات بسیاری در نکوهش کفران نعمت وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

«…لَئِن شَکَرْتمْ لأَزِیدَنَّکمْ وَلَئِن کَفَرْتمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ: … اگر شکرگزاری کنید (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است.» [ابراهیم/۷]

در آیه دیگری، در سوره نمل خداوند، شکر و کفران نعمت را فایده و ضرری برای خود بنده می داند؛ زیرا اگر خداوند، بندگان را از ناسپاسى برحذر مى دارد و به سپاسگزارى دعوت مى نماید به خاطر این نیست که براى او تفاوتى مى کند؛ چرا که خداوند در فرض ناسپاسى نیز در بسیارى از اوقات به لطف و کرم خویش ادامه مى دهد شاید بیدار شوند و خود را از انعام پروردگار، بر اثر ناسپاسى محروم نکنند بلکه این شکرگزاری به سود خود بنده می باشد: «.. أَأَشْکر أَمْ أَکْفر وَمَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکر لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ : … و هر کس شکر کند به نفع خود شکر می کند و هر کس کفران نماید (به زیان خویش نموده است که) پروردگار من غنی و کریم است.» [نمل /۴۰]

و در آیه ای دیگر برای کسانی که کفران نعمت می کنند مثلی زده و می فرماید: «وَضَرَبَ اللّه مَثَلًا قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقهَا رَغَدًا مِّن کلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّه لِبَاسَ الْجوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانواْ یَصْنَعونَ: خداوند (براى آنها که کفران نعمت می کنند) مثلى زده است: منطقه آبادى را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزیش به طور وافر از هر مکانى فرا می رسید اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به خاطر اعمالى که انجام می دادند لباس گرسنگى و ترس را در اندامشان پوشانید.» [نحل / ۱۱۲]

منابع:
سبطین
سایت پژوهش
اسلام پدیا


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

برهان نظم در اثبات خدا معرفی برهان نظم این برهان مبتنی بر تجربه و نفیتصادف استممکن است کسی این برهان را احادیث حکمتحضرت امام حسین ع فرمود شما را به پرهیزکاری خداوند توصیه میکنم و از انتقام او می یکی از مشکلاتی که برای خانم ها، به خصوص از سنین تا سالگی پیش می آید، افتادگی سینه بررسی حدیثی منسوب به امام حسینع در مذمت …در ابتدای این حدیث لفظ مع آمده این یعنی اینکه علامه مجلسیره دارد حدیث را از کتاب


ادامه مطلب ...

در روز قیامت بهشت و جهنم روی کره زمین به وجود می آید؟

[ad_1]

بامداد-آیا بهشت و جهنم در روز قیامت، بر روی کره ی زمین تشکیل می شوند، یا در کره ی جداگانه ای می باشند؟ مردم در آن جا چگونه زندگی می کنند؟ آیا به صورت روح و بدون عضو جسمانی زندگی می کنند، یا این که با همین بدن و اعضای جسمانی؟

این سؤال از دو قسمت تشکیل شده است:
۱ ـ آیا بهشت و جهنم در کره ی زمین تشکیل می شوند یا در کره ای دیگر؟
۲ ـ آیا بهشت و جهنم و معاد فقط روحانی است یا جسمانی هم هست؟
پیش از شروع پاسخ، به چند نکته اشاره می شود:
مراد از بهشت و جهنم چیست؟
از مجموع تعبیراتی که در آیات قرآن و روایات اسلام آمده، بهشت و دوزخ به سه معنای مختلف اطلاق شده است که عبارت اند از:[۱] بهشت دنیا: این بهشت از نظر ظاهر، همان باغ های خرّم و سرسبز این جهان هستند. قرآن درباره ی قوم سبا می فرماید: لَقَدْ کانَ لِسَبَإٍ فی‏ مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ جَنَّتانِ عَنْ یَمینٍ وَ شِمالٍ کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور); «برای قوم سبا در محل سکونت شان نشانه ای بود، دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده.[۲] به احتمال قوی، بهشت آدم(علیه السلام) نیز یکی از همین باغ های خرّم و با طراوت زمین بوده است.[۳] بهشت و دوزخ برزخی: این بهشت و دوزخ، کانونی از نعمت برای نیکوکاران و عذاب برای بدکاران در جهان برزخ است; یعنی عالمی که در میان دنیا و آخرت قرار دارد و آیه ی ۱۶۹، سوره ی آل عمران نیز به این معنا اشاره دارد که می فرماید: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون); «هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگان اند، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند».
بهشت و دوزخ رستاخیز: که گاهی از آن تعبیر به «جنه المأوی» می شود.[۴]

در این که بهشت و دوزخ به دو معنای اول، هم اکنون وجود دارند، بحثی نیست: اصل سخن در مورد بهشت به معنای سوم است که آیا این بهشت بر روی کره ی زمین تشکیل می شود یا در جای دیگری.
مقدمه ی دوم که باید روشن شود، این است که آیا بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند یا خیر؟ زیرا اگر معتقد باشیم که بهشت و جهنم هنگام قیامت ایجاد می شوند، دلیلی ندارد که در مورد محل آن ها بحث کنیم که آیا این ها در روی کره ی زمین ایجاد می شوند، یا در جای دیگری; زیرا در  روز قیامت، زمین متلاشی می شود: (وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَة); «و زمین و کوه ها از جا برداشته می شوند و یک باره در هم کوبیده و متلاشی می گردند».[۵]و لذا جای این بحث نخواهد بود. به هر حال دو دیدگاه در این رابطه بیان گردیده است:
۱ ـ برخی از دانشمندان شیعه و سنی، مثل سید مرتضی و سید رضی (ره) و هم چنین عبدالجبار و ابوهاشم می گویند: بهشت و جهنم، اکنون وجود ندارند; و بعد ایجاد می شوند.[۶] ۲ ـ اکثریت دانشمندان اسلامی معتقدند که بهشت و جهنم، هم اکنون وجود خارجی دارند، و دلیل هایی از آیات نیز برای این مدعی بیان کرده اند، از جمله: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏ عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى); «و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد نزد سدرة المنتهی که جنة المأوی در آن جا است.»[۷]پس جنة المأوی وجود دارد که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)آن را نزد سدرة المنتهی مشاهده کرده است.

(وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین); «شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمان ها و زمین است، و برای پرهیزگاران آماده شده است.»[۸]

(… فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرین); «از آتشی بترسید که هیزم آن مردم و سنگ ها است و برای کافران آماده شده است».[۹]

(… وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرین); «جهنم کافران را احاطه کرده است».[۱۰]

از این آیات و آیات دیگری شبیه به این ها که کلمه ی «اعدت» یعنی آماده شده است را به کار برده اند، استفاده می شود که بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند. با توجه به این دو مقدمه، حال به اصل سؤال می پردازیم; بهشت و جهنمی که اکنون وجود دارند کجا هستند؟ آیا این ها در روی زمین هستند یا جای دیگر؟

re1643-1

  اکثریت دانشمندان اسلامی معتقدند که بهشت و جهنم، هم اکنون وجود دارند

در این جا چند نظریه وجود دارد که عبارت اند از:[۱۱] ۱ ـ بهشت و جهنم در باطن و درون این جهان اند ولی ما نمی توانیم با این چشمان آن ها را ببینیم; همان گونه که موجودات بسیاری هستند که با چشم ما قابل درک نیستند; ولی اگر دید و درک دیگری داشتیم می توانستیم هم اکنون آن ها را ببینیم; کما این که از برخی احادیث نیز استفاده می شود که بعضی از مردان خدا، با توجه به درک و دید واقع بینانه ای که در این جهان داشته اند، بهشت و جهنم را نیز با چشمان حقیقت بین خود می دیدند. برای روشن شدن مطلب مثالی می زنیم:
فرض کنید فرستنده ی نیرومندی در یک نقطه ی زمین وجود داشته باشد که به کمک ماهواره های فضایی، امواج آن به سراسر کره ی زمین پخش می شود; هنگامی که در یک مجلس معمولی نشسته باشیم، صدای گفت و گوی اطرافیان را می شنویم اما صداهایی را که آن فرستنده پخش می کند نمی شنویم; گر چه امواج آن همه ی اطراف ما را احاطه کرده باشد. ولی اگر دستگاه داشته باشیم که آن امواج را بگیرد می توانیم صداهای فرستنده را نیز بشنویم; بهشت و جهنم نیز به همین صورت است; یعنی گر چه در باطن و درون این جهان هستند و همه ی اطراف ما را احاطه کرده اند ولی اگر چشم حقیقت بین وجود نداشته باشد، آن ها دیده نمی شوند.
۲ ـ عالم آخرت و بهشت و جهنم، محیط بر این عالم است و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته است; مانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است و عالم جنین خود عالم مستقلی است اما جدای از این عالمی که در آن هستیم نیست بلکه در درون آن است. عالم دنیا نیز نسبت به عالم آخرت همین حال را دارد; یعنی در درون آن قرار گرفته است.
۳ ـ بهشت فوق آسمان های هفت گانه است و دوزخ در زمین هفتم می باشد.[۱۲] با توجه به این نظریات، آن چه که به نظر می رسد و می توانیم با استفاده از آیات و روایات آن را ثابت کنیم، دیدگاه سوم می باشد که در میان مفسران شیعه و سنی، طرف داران زیادی دارد. در این باره دلایل گوناگونی از آیات و روایات بیان شده که به دلیل طولانی شدن بحث، شما پرسش گر عزیز را به منابع تحقیق راهنمایی می کنیم. که معاد هم در مرحله ی جسم و هم در مرحله روح، تحقق می پذیرد; وگرنه حورالعین و قصرها و انواع غذاهای بهشتی و لذت های مادی برای روح به تنهایی معنا ندارد.[۱۳]

پی نوشت ها:
[۱] – آیت الله مکارم شیرازی، معاد و جهان پس از مرگ، ص ۳۹۵٫
[۲] ـ سوره ی سبا، آیه ی ۱۵٫
[۳] ـ همان.
[۴] ـ همان.
[۵] ـ سوره ی الحاقه، آیه ی ۱۴٫
[۶] ـ مکارم شیرازی، همان.
[۷] ـ سوره ی النجم، آیات ۱۵ تا ۱۳٫
[۸] ـ سوره ی آل عمران، آیه ی ۱۳۳٫
[۹] ـ سوره ی بقره، آیه ی ۲۴٫
[۱۰] ـ سوره ی توبه، آیه ی ۴۹٫
[۱۱] ـ تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۹۴٫
[۱۲] ـ تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۹۴٫
[۱۳] ـ تفسیر نمونه، ج ۱۸، ص ۴۸۹٫

منبع:andisheqom.com


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


با سلام و تشكر از سؤال جالبی كه مطرح كرده ايد، اميدوارم كه در تمام مراحل زندگی موفق و پيروز باشيد. ... 1 آيا بهشت و جهنم در كره ی زمين تشكيل می شوند يا در كره ای ديگر؟ ... در اين كه بهشت و دوزخ به دو معنای اول، هم اكنون وجود دارند، بحثی نيست: اصل سخن در ... آيا اين ها در روی كره ی زمين ايجاد می شوند، يا در جای ديگری; زيرا در روز قيامت، زمين ...3 ساعت قبل ... آیا بهشت و جهنم در روز قیامت، بر روی کره ی زمین تشکیل می شوند، یا در کره ی جداگانه ای می باشند؟ مردم در آن جا چگونه زندگی می کنند؟ آیا به صورت ...14 ژانويه 2015 ... آيا بهشت و جهنم در روز قيامت، بر روي كره ي زمين تشكيل مي شوند؟ ... در اين كه بهشت و دوزخ به دو معناي اول، هم اكنون وجود دارند، بحثي نيست: اصل سخن در ...اگر نگاه به آن عالَم نیز نگاه مادی و فیزیکی باشد، قطعاً این سؤال پیش میآید که آخرش کجاست؟ ... انسان از این که مثلاً ده ساعت روی یک صندلی بنشیند و به یک منظره نگاه کند، خسته .... اولاً بهشت یا جهنم مادی و فیزیکی نیستند و اساساً در روز قیامت عالم ماده از بین می رود ... یعنی مشخص است که این بهشت و جهنم در زمین است یا در کره ای دیگر؟زلزله های عظیم و ویران گر: زلزله های بی سابقه و عظیمی تمام کره خاکی را به لرزه درمی آورد، همه ... مرحله آخر در قیامت، حوادثی است که بعد از اتمام دو مرحله قبل پدید می آید: "وعده الاهی در آن روز تحقق می یابد که این زمین به زمین دیگر و آسمان ها (به ... البته این که آیا پس از برپایی قیامت و استقرار بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم آیا خداوند باز ...3 - آیا قیامت و حساب رسی روی کره زمین خواهد بود؟ ... از آیات قیامت بر می آید که هیچ یک از این آسمان ها به دیگری راه ندارند و تنها در روز رستاخیز گشوده ...5 ا کتبر 2011 ... آیا دوباره حضرت آدمی آفریده می شود و دنیایی نظیر دنیای ما به وجود خواهد آمد ؟ ... السّلام عرض كردم: زمانی كه بهشتیان وارد بهشت و اهل دوزخ وارد جهنم شدند چه میشود؟ ... یعنی در آن روز، این زمین به زمین دیگر، و آسمان ها به آسمان های دیگر تبدیل میشود. ... نسل كنونی انسان ساكن بر روی كرة خاك كه فرزندان حضرت آدم و حوا به شمار ...آيا قيامت يا صحراي محشر و حساب رسي كره زمين خواهد بود؟ ... گروهي معتقدند ه بهشت و جهنم فعلا وجود ندارد، بلكه بعد از آن كه نظام اين عالم به هم ... لذا قرآن آن روز را روز حشرت يا روز جمع و يا روز تلاقي ناميده است، و آن روز زماني بر پا مي شود كه همه ... پيش روي دانشمندان فلك شناس تا آنجا ادامه درد و از آن جا به بعد كسي جز ذاتت اقدس الهي آگاهي ندارد".اين بهشت و جهنم الان وجود دارد، ولى داراى مكان خاصى نيست؛ بلكه بر جهان ما احاطه دارد؛ ... به نظر مى رسد برانگيخته شدن براى حساب در دادگاه الهى بر روى همين زمين باشد و ... البته زمين در آن روز داراى وضع فعلى نيست و از حالت كروى به صورت كشيده درمى آيد ...


کلماتی برای این موضوع

در روز قیامت بهشت و جهنم روی کره زمین به وجود می آید مذهبیکتابخانه مذهبیدر روز قیامت بهشت و جهنم روی کره زمین به وجود می آید؟ روز قیامتبهشتجهنمکره زمینجنه در روز قیامت بهشت و جهنم روی کره زمین به وجود می آید…آیا بهشت و جهنم در روز قیامت، بر روی کره ی زمین تشکیل می شوند، یا در کره ی جداگانه ای می آیا حسابرسی قیامت روی همین زمین است؟ شیعیان این زمین و آسمان به وجود می در روز قیامت، کره زمین به زمین بهشت و بعد از بهشت و جهنم چه می شود؟‌ به بهشتبهشتجهنمبهشت و پیش می‌آید تطهیر و تسویه در عالم قیامت به حسابرسی قیامت روی همین زمین زمین و آسمان به وجود می‌آید در روز قیامت، کره زمین به زمین بهشت و محاکمه و حسابرسی انسان‌ها در روز قیامت در همین دنیا … این زمین و آسمان به وجود می‌آید در روز قیامت، کره زمین قیامت بهشت و جهنمآیا بهشت و جهنم الان وجود دارد یا نه آیا قیامت و حساب رسی روی کره بهشت و جهنم زمین باشد، به جهنم در می آیدتصاویر دروازه جهنم در روی زمین دروازه جهنم در روی زمین جهان به وجود می را به این محل می‌آورند و الف تصاویر زندگی در کره شمالی، بهشت روی زمینآنها کشور خود را به عنوان بهشت روی زمین می به حساب می‌آید و در و به کره شمالی نـگـارنـدۀ مـنـتـظـر آیا بهشت و جهنم فعلاً وجود دارد آیا قیامت و حساب رسی روی کره بهشت و جهنم زمین باشد، به در می‌آید ثانیاً بهشت قیافه انسانها در قیامت تصویر روز قیامت بهشت جهنمروز در دنیا بود و محتاج به روی آنتن شبکه سه می قیامت، ندامتگاهی عجیب – پورتال جامع ایران بانومذهبیمتفرقه دینی و قیامت و بهشت است، به در روز قیامت مجرم را می جهنم در روز قیامت، بر روی انجمن راسخون محاکمه و حسابرسی انسان‌ها در روز قیامت در این زمین و آسمان به وجود می در روز قیامت، کره زمین به زمین بهشت و هفت مرحله ی قیامت که بعد از مرگ با آن روبرو هستیم به بهشت و خارج و داخل وجود آدمى، در روز بر روی همین کره زمین در قیامت از طرف خدا به این افراد رحم میشود سایت …مذهبیکتابخانه مذهبیدر قیامت از طرف خدا به این افراد رحم میشود قیامترحممنافع و مصالح دیگران جهنم و بهشت عذابــــــهای جهنـــــم که در روی زمین جهنم می شود و در روز قیامت بهشت دیدن کردیم و سپس به خدایی که نمی شناسم خدا شناسی روز حساب و رستاخیز و روز به بعد دیگر مرگی وجود نخواهد داشت، نه در جهنم و نه در بهشت جهنمی ها در آتش می بهشت و جهنم یک پای در جهنم و یک پای در بهشت به توصیف بهشت می پردازد و قیامت می شود شاهد روز محاکمه و حسابرسی انسان‌ها در روز قیامت در همین دنیا … این زمین و آسمان به وجود می در روز قیامت، کره زمین به زمین بهشت و در قیامت چه خبر است؟ کی می آید؟ و پیامبر در ذرع در زمین فرو می به روز قیامت و


ادامه مطلب ...

تثبیت معاد و برخی از مشاهد قیامت

[ad_1]

بحث در مضمون مشترک هفت سوره‌ای است که آغاز آنها حروف «حم» قرار دارد. و مهمترین محتوای مشترک آنها همانا تبیین اصول کلی دین یعنی؛ توحید و ضرورت وحی، و نبوت و مسأله‌ی معاد می‌باشد.
و خدای سبحان سخن منکران معاد، و همچنین دلیل آنها را بر توهم نفی معاد، ذکر کرد. آن‌گاه؛ هم به دلیل آنان پاسخ داد، و هم دلیلی بر ضرورت معاد اقامه نمود.
این مضمون در سوره‌ی «حم دخان»، و در سوره‌ی «حم جاثیه» و در سوره‌ی «حم احقاف» آمده است، و این چند سوره در مضامین یاد شده به خصوص مشترک‌اند.
در سوره‌ی «حم دخان» این چنین آمده که: «إِنَّ هؤُلاَءِ لَیَقُولُونَ‌ إنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَ مَا نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ» (1) سخن منکران معاد، آن است که؛ ما جز یک مرگ آینده، چیزی در پیش نداریم. نه زندگی بعد ازمرگ است، و نه مرگی بعد از آن زندگی مجدد. یعنی نه برزخی است و نه قیامتی. بلکه با مردن، نابود می‌شویم. و بعد از عدم محض، زندگی تازه معنا ندارد و ما هرگز بعد از جمود و فرسوده شدن، منتشر نخواهیم شد.
دلیلشان هم، این بود که؛ اگر مرده‌ها زنده می‌شدند، و حیات پس از مرگ حق بود، لازم بود نیاکان ما بعد از مرگ، زنده شوند و اگر شما مدعیان حیات پس از مرگ، آن توان را دارید، که مردگان ما را احیاء کنید. آنان را زنده نمایید. آن‌گاه ما به حیات پس از مرگ ایمان می‌آوریم.
«فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ» (2) اگر شما در دعوای معاد صادق‌اید که پس از مرگ حیاتی هست، مردگان ما را زنده کنید تا روشن شود که مردن نابود شدن نیست و پس از مرگ، زندگی مجدد حق است. آن‌گاه جواب مبسوطی در همین سوره‌ی «حم دخان» آمد.
آنچه در سوره‌ی «حم دخان» به عنوان ضرورت معاد، مطرح شد، این بود که چون جهان آفرینش حق است، و چون حق، آن است که هدفی در بین باشد، پس جهان خلقت هدفی را در پیش دارد.
زیرا اگر برای خلقت دنیا، هدفی نباشد باطل خواهد بود. زیرا مجرم و وارسته هر دو با مردن نابود می‌شوند. نه وارستگان به پاداش خوبشان می‌رسند، نه مجرمین به کیفر بدشان، گرفتار می‌آیند.
عالمی که در او حساب و کتاب، و پاداش و کیفر نباشد، و هیچ مسئولیتی از کسی نخواهند، عالم باطلی است. و چون خدای سبحان حق محض است، و حق صرف هرگز کار باطل نمی‌کند، و این عالم هم، آفرینش خداست، پس این عالم باطل نیست و حتماً هدف دارد.
تاکنون سه برهان، بر ضرورت معاد اقامه شد که حد وسط یک برهان، حق بود، و حد وسط برهان دوم، حکمت، و حد وسط برهان دیگری عدالت بود.

یکی از آن براهین این بود که خدای سبحان حق محض است و حق صرف هرگز کار باطل نمی‌کند، پس عالم که فعل خداوند است هدفی دارد. و برهان دیگر این بود که جهان آفرینش بی‌مقصد، یاوه است، و مبدأ حکیم کار بیهوده نمی‌کند، پس برای جهان خلقت مقصدی است، و آفرینش عبث نخواهد بود. برهان دیگر این بود که خدای سبحان عادل است، و عادل هرگز ستم نمی‌کند و اگر به جزا و کیفر مجرمین، و وارستگان، رسیدگی نشود ظلم خواهد شد، پس حتماً معاد که همان روز حساب است، ضروری می‌باشد که هم به پاداش نیکان رسیدگی شود و هم کیفر بدان مورد توجه قرار گیرد.

و این مضمونی که در سوره‌ی «حم دخان» هست، در سوره‌ی «حم سجده» و «حم احقاف» که آنها هم از «حوامیم سبعه» به شمار می‌روند آمده.
در سوره‌ی «حم جاثیه» این چنین یاد شده: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ وَ مَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ‌ » (3) آنان که سیئات کسب نمودند، خیال کردند که با مردن نابود می‌شوند! و مؤمنین هم با مرگ از بین می‌روند! مرگ و زندگی مؤمن و کافر یکسان خواهد بود! یعنی نه به ایمان مؤمن پاداش می‌دهند، و نه به کفر کافر کیفر می‌رسانند. این چنین پنداشته‌اند که همگان با مرگ نابود می‌شوند و حیاتی پس از مرگ نیست؟!
«سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ» این داوری، حکم ناپسندی است. چرا این حکم؛ حکم باطل، و حکم بدی است؟ برای اینکه «وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ» (4) خدا نظام آفرینش را با پوشش حق آفرید، موجودات جهان خلقت پیراهن حقیقت در بردارند، و جامه‌ی باطل نمی‌پوشند.
عالمی که هدف ندارد، باطل است. عالمی که در آن به حساب انسان‌ها رسیدگی نمی‌شود، باطل است. جهانی که بد و خوب، در آن یکسان است، باطل می‌باشد. و خدای سبحان حق محض است و از حق؛ جز حق، چیزی صادر نمی‌شود، که «الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ» (5) هرگونه حقی از خداست.
چون خداوند حق محض است، هرگونه حق بالغیر، از آن حق بالذات، صادر می‌شود. و نظام خلقت با پوشش حقیقت، آفریده شده، لذا برای هر کار، مسئولیت و جزا و کیفری است. پس سراسر جهان آفرینش هدف دارد.
«وَ لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ» (6) هر کسی هر کاری کرده است در برابر او جزا می‌بیند. و هیچ فردی دارای مصونیت نمی‌باشد، چه اینکه هیچ کسی ستم نخواهد شد. نه تبهکار، بیش از اندازه‌ی تبهکاریش کیفر می‌بیند، نه مؤمن در برابر وارستگی‌هایش محروم می‌ماند. بلکه هم مؤمن به پاداش کار خیرش می‌رسد و هم کافر گرفتار کیفرهای تلخش خواهد شد.
در سوره‌ی «احقاف» وقتی جریان هدایت پدر و مادر خیرخواه را نسبت به فرزند بداندیش ذکر می‌کند، می‌فرماید؛ هر چه پدر و مادر به پسرشان، نصیحت می‌نمودند که، پس از مرگ زندگی مجدد و قیامتی هست نپذیرفت و چنین می‌گفت: «وَ الَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَکُمَا أَ تَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی». (7)
اف بر شما ای پدر و مادر، شما مرا به وعده‌های خرافات سرگرم می‌کنید و می‌گویید بعد از مرگ حیاتی هست، و حساب و کتابی هست، و من بعد از مرگ از قبر بیرون خواهم آمد، و از محدوده‌ی دنیا به منطقه وسیع برزخ خارج می‌شوم، در حالی که بسیاری از اقوام و ملل و نژادها، قبل از من مردند و هیچ کدام از آن‌ها زنده نشدند. اگر زندگی پس از مرگ حق بود، آنها زنده می‌شدند و به پاداش یا کیفرشان می‌رسیدند.
و خلاصه‌ی توهم آن کوته‌بین منکر معاد، به صورت قیاس استثنایی چنین است که اگر زندگی پس از مرگ حق بود، گذشتگان از اقوام و ملل، دوباره زنده می‌شدند، و چون آنان دوباره زنده نشدند، معلوم می‌شود؛ انسان با مردن، نابود می‌شود، و هیچ‌گونه حیاتی پس از مرگ نیست. یعنی این قافله انسان‌ها به مقصدی نمی‌رسد، فقط به دیار نیستی حرکت می‌کند و بس.
«وَ هُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ» (8) یعنی آن پدر و مادر استغاثه به درگاه الله می‌نمودند «وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ» (9) و به فرزندشان می‌گفتند؛ وای بر تو ایمان بیاور که وعده‌ی خدا حق است.
«فَیَقُولُ مَا هذَا إِلاَّ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ‌» (10) و آن فرزند مادی و کوته‌نظر، چنین می‌گفت؛ این وعده‌ها و وعیدها، اسطوره‌ی پیشینیان و افسانه‌ی گذشتگان است که کهنه شد. زیرا اگر زندگی پس از مرگ، حق بود، نیاکان ما زنده می‌شدند، و گذشتگان ما برمی‌گشتند.
قرآن کریم؛ ضمن پاسخ به این توهم؛ جریان معاد را تشریح فرمود که مردگان در عالمی زنده می‌شوند که عالم جزا است، نه عالم عمل و حرکت. آن‌ها باید به دارالقرار و به عالم جزا برسند، نه آنکه دوباره برگردند به دنیا که عالم حرکت و عمل و تکلیف و امتحان است. هرگز دنیا که نشأه اختیار و انتخاب است، نشأه جزا و دارالقرار نخواهد بود. و این مضمون مشترک را در چند سوره‌ی «حم» می‌یابیم.
در تتمه‌ی بحث «حم دخان» به اینجا رسیده بودیم که فرمود: «إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقَاتُهُمْ أَجْمَعِینَ‌ یَوْمَ لاَ یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ‌» (11) در قیامت؛ که روز فصل است، گرچه همگان حضور پیدا می‌کنند، اما همه زندگی فردی دارند.
نظام زندگی، در قیامت نظام فردی است، نه نظام جمعی. نه از احدی ساخته است که ولی دیگری باشد و کار او را به عهده بگیرد، و نه میسور احدی است، که ناصر دیگری باشد و به او کمک برساند.
هم قراردادهای اجتماعی در آنجا لغو است، هم علل و اسباب تکوینی در آنجا از اختیار انسان بیرون است چه اینکه فرمود: «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ» (12) یعنی علل و اسبب تکوینی گسیخته و بریده خواهد شد، و هم فرمود: «لاَ أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ» (13) پیوندها و نسب‌ها، در آنجا بی‌نقش است، چون همه از خاک برمی‌خیزند. همه از نو زنده می‌شوند، بدون تولید و توالد.
مسأله‌ی نسب و نژاد، در آنجا مطرح نیست، چه اینکه در آن روز جایی برای قراردادهای اجتماعی نیست. «لاَ بَیْعٌ فِیهِ وَ لاَ خُلَّةٌ وَ لاَ شَفَاعَةٌ » (14) نه خرید و فروش در آنجا است، نه دوست‌یابی و دوست‌بازی و مانند آن، در آنجا راه دارد.
خلاصه آنکه؛ نه ضوابط دنیایی در آن موطن مؤثرند، و نه روابط اجتماعی در آنجا سهمی دارند و اما درباره شفاعت چنین استثناء شده است: «إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ» (15).
امام صادق (سلام الله علیه) به یکی از صحابه در بین راه فرمود: «اقرأ قرآناً» (16) یعنی مقداری قرآن تلاوت کن آن صحابی هم این آیه را خواند: «إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقَاتُهُمْ أَجْمَعِینَ‌» قیامت روزی است که احدی به کمک احدی قیام نمی‌کند، در آنجا حضرت فرمود؛ ماییم که شیعیانمان را نصرت می‌دهیم. این همان شفاعت است که استثناء شده «إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ‌» (17) خدا عزیز است، تصمیم‌ها و اراده‌های خدا خلل‌ناپذیر است.
قدرت نفوذناپذیر را عزت می‌نامند، و خدای سبحان در عین حالی که عزیز است، رحیم می‌باشد که به شایستگان دریافت رحمت، مهربانی می‌کند.
چون در قیامت به پاداش مؤمنان و کیفر تبهکاران رسیدگی می‌شود، فرمود؛ قیامت روز فصل است. مؤمنین و کفار از یکدیگر جدا خواهند شد.
در حقیقت به کافر می‌گویند صفتان و مرزتان را جدا کنید و بیرون بروید «وَ امْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ».
آن‌گاه برخی از عذاب‌های جهنم و مقداری از نعمتهای بهشت را توضیح می‌دهد. می‌فرماید: «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ‌ طَعَامُ الْأَثِیمِ‌» (18) جهنم از خود درختان سرسبز دارد، درختان نسوز.
یک سلسله اشجاری است که ریشه‌اش از نهان جهنم می‌روید و از شعله آتش ارتزاق و تعذیه می‌کنند. «إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ‌» (19) یعنی درخت زقوم که میوه‌ی او خوراک تبهکار است، از درون جهنم ریشه می‌گیرد و بالا می‌آید. درختی است که با آتش رشد می‌کند. اگر درختی، با آتش رشد کرد، و از آن تغذیه نمود، محصول او، جز شعله، چیزی دیگر نخواهد بود.
همان‌طوری که یک عده هیزم جهنمند، ممکن است، یک عده هم درختان جهنمی باشند. فرمود: «وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً» (20) آنها که قاسطند، نه مقسط، آنها که اهل قسط و جورند، نه اهل قسط و عدل، خود هیزم افروخته‌ی جهنمند. هم گداخته می‌شوند، هم دیگران را می‌سوزانند.
اگر یک عده، هیزم جهنمند، ممکن است یک عده دیگر از سران کفر و نفاق، درختان نسوز جهنمی باشند. اگر یک عده وَقُودُالنارند «وَقُودُها النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ» (21) یک عده هیزمند، یک عده هم ممکن است شجره‌ی نسوز جهنم باشند.
کسی که در دنیا شجره‌ی خبیثه بود، و میوه‌ای جز تلخ‌کامی به دیگران نمی‌داد، و جز تلخی چیزی از او چشیده نمی‌شد «أَیْنَمَا یُوَجِّهْهُ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ»(22) تمام شاخه‌های او پر از میوه‌های تلخ بود ممکن است در قیامت به صورت شجره‌ای از آتش درآید. خدا می‌داند که این درخت کیست و چیست.
قرآن کریم؛ سنگهای جهنم را بیان کرد که یک عده سنگ‌های آتش‌زای جهنمند. سنگهای دنیا، اگر در کوه‌ها قرار بگیرند می‌سوزند و خاکستر می‌شوند و تمام می‌شوند. هیزم‌های دنیا اگر سوخته بشوند، خاکستر می‌شوند و تمام می‌شوند، اما سنگهای جهنم و همچنین هیزم‌های جهنم خاکستر نمی‌شوند، و از بین نمی‌روند چه اینکه انسان جهنمی نیز هرگز با سوختن نابود نمی‌شود.
«کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهَا» (23) هر وقت پوست‌های جهنمیان سوخت، دوباره پوست تازه می‌رویانیم، تا عذاب را بیشتر احساس بکنند. بنابراین درخت پر شعله‌ای که از قعر جهنم، سر برآورد همواره مشتعل است و از بین نمی‌رود و دائماً خوراک افراد تبهکار را تأمین می‌کند.
کسی که خود، خبیثه است، باید از شجره‌ی زقوم ارتزاق کند. میوه‌های او «کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ‌ کَغَلْیِ الْحَمِیمِ‌» (24) مانند فلز گداخته در شکم می‌جوشد، همانطوری که آب جوشنده غلیانی دارد، میوه‌ی درخت زقوم هم، مانند فلز گداخته در شکم می‌جوشد.
خدای متعال به مأموران تعذیب که فرشتگان مخصوص‌اند «وَ مَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلاَّ مَلاَئِکَةً» (25) به اینها چنین دستور می‌دهد: «خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِیمِ‌» (26) محکوم عذاب را بگیرید وبا اعتلاء و سیطره و قهر و تسلط، او را به درون جهنم ببرید.
چون دستگیری تبهکار، و بردن او به طرف جهنم با قهر و علو و سلطه همراه است، از این جهت؛ تعبیر به اعتلاء شد. و چون او را به میان جهنم می‌برند، لذا تعبیر «به سَوَاءِ الْجَحِیمِ‌» شد.
کافر به وسط آتش رانده می‌شود، چه اینکه مؤمن به وسط و بحبوبه بهشت هدایت می‌شود. وسط آتش طوری نیست که با اول و آخرش فرق نداشته باشد. یک سطح و همسان نیست، که صدر و ذیل آن، فقط دارای فرق اعتباری باشد نه حقیقی. بلکه خطر سوزندگی وسط جهنم، از مواضع دیگر آن بیشتر است.
حجیم، آن نار فراوان، و انبوه افروخته است. هر آتشی را حجیم نمی‌گویند. و اگر کسی در وسط حجیم قرار گرفت از هر راه بر او فشار تحمیل می‌شود. این همان است که فرمود: «یَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَ مَا هُوَ بِمَیِّتٍ» (27) یعنی از هر راهی آثار مرگ و عذابهای کشنده به سراغ او می‌آید، ولی او نمی‌میرد. زیرا اگر بمیرد راحت می‌شود، در حالی که او باید به عذاب ابدی برسد.
مرگ در قیامت نیست، چون مرگ به معنای انتقال از جایی به جای دیگر است، و اگر انسان به دارالقرار رسید دیگر سخن از مرگ نیست.
اینکه در روایات آمده، وقتی قیامت فرا رسید، خداوند دستور می‌دهد مرگ را به صورتی درآورد و او را ذبحش کنند، و مرگ را بمیرانند، ناظر به آن است که مرگ تمام شد، و حیات آن عالم، جاوید است. لذا نه جهنمی‌ها می‌میرند، نه بهشتی‌ها. آنها در زندگی تلخ دائمی فرو ریخته‌اند و اینان در زندگی شیرین دائمی سرفرازند.
و چون زندگی تلخ جاودانه‌ی تبهکاران، نه اثر حیات لذت‌بخش را دارد، و نه اثر مرگ را، لذا فرمود: «ثُمَّ لاَ یَمُوتُ فِیهَا وَ لاَ یَحْیَى» (28) یعنی نه می‌میرد، تا از شر جهنم، نجات پیدا کند، نه حیات طیب، و گوارا دارد، تا از زندگی برخوردار گردد. زیرا زمینه حیات طیب و گوارا را باید در دنیا تأمین می‌کرد، که نکرد، و در آخرت هم، جز حیات رنج‌بار، حیات دیگری نیست.
«ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِیمِ‌» (29) یعنی از همان عذابی که داغ و جوشان است، بر بالای سر او بریزید. آن‌گاه به او بگویید: «ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ‌» (30) به او گفته می‌شود بچش؛ که در دنیا عزتی کاذب، و کرامتی دروغین داشتی.
خود را عزیز و مکرم خیال می‌کردی، نه کرامتی در تو بود، چون کرم به تقوی است «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (31) و نه عزتی در تو بود، چون «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ» (32) و تو کافر بودی، و کافر؛ نه از کرامت برخوردار است، و نه از عزت بهره‌مند.
و کافر در دنیا، عزت دروغین به خود بست، و کرم باطل، به خود نسبت داد. در جهنم هم، به او به عنوان استهزاء گفته می‌شود؛ عذاب الهی را بچش! تو عزیز کریمی. یا آنکه؛ تو در دنیا، عزت و کرامت دروغین را، به خود نسبت دادی.
«إِنَّ هذَا مَا کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ‌» (33) این جهنم، و این عذاب، و این صحنه، همان بود که شما امتراء داشتید، در مریه و شک، بودید، که بحثش در همین سوره‌ی «حم» ذیل آیه «بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ‌ » (34) گذشت. یعنی اینان به بازیچه شک، سرگرمند و درباره معاد امتراء و شک دارند، و برای آن‌ها روشن نیست که پایان کار چیست؟! این بیان، راجع به کیفر تبهکاران.
و اما درباره‌ی پاداش پارسایان و مؤمنان چنین فرمود «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍ» (35) اهل پرهیز از تباهی، در مهد امن‌اند. کسی که به خدا، و انبیاء و اولیاء الهی، ایمان آورد، وارد قلعه امان شد. چون وارد قلعه‌ امن شد، در دنیا و آخرت راحت است.
در بهشت سعادت، به او می‌گویند؛ تو در جای امنی هستی، هیچ عذابی به سراغ تو نخواهد آمد، نه تعذیب ظاهری و نه باطنی. نه عذاب جسمی داری، نه عذاب روحی. نه کمبودی از بیرون داری، نه اندوهی از درون. نه غصه و غمی، در درون پیدا می‌شود، که از نهاد انسان، فرساینده‌ی او باشد، نه ناملایمی از بیرون، به او رخنه می‌کند، که او را فرسوده نماید.
بهشت؛ مقام امین وجایگاه کسی است که، از هرگونه ناامنی فردی و اجتماعی، پرهیز داشت و به جامه‌ی زیبای ایمان آراسته شد، «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ‌» (36) کسی که، دیگران از دست او در امان بودند، او در قیامت از هر رنجی در امان است. کسی که، دیگری را نرنجاند، و عواطف کسی را مجروح نکرد، و ستمی به کسی نکرد در مقام امین جای دارد.
حدیث گرانقدر «سلسلة‌الذهب» که امام هشتم (علیه‌السلام) در همان سفر پر برکت خراسان از پدران معصوم خود (علیهم السلام) و آنها، از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، و آن حضرت از فرشتگان و حاملان وحی الهی، و آنها از مقربترین فرشتگان، و او هم از ذات اقدس‌اله، نقل کرد که خداوند فرمود: «کلمة لا اله الا الله حصنی و من دخل حصنی أمن من عذابی» (37) ناظر به آن است که توحید همه جانبه دژ امن من است، و هر کس وارد این قلعه شد از عذاب من در امان است.
و از امام رضا (علیه السلام) رسیده است که: «من قال الا اله الا الله مخلصاً دخل‌ الجنة» (38) اگر کسی با اخلاص، کلمه‌ی توحید را بگوید، بهشت می‌رود. سپس اخلاص در توحید را چنین معنی کرد: «و اخلاصه أن تحجزه لا اله الا الله عما حرم‌الله عزوجل» (39) اخلاص موحد و گوینده کلمه‌ی توحید آن است، که کلمه‌ی «لا اله الا الله» او را از هر چه خدای سبحان حرام کرد باز بدارد، حاجز و مانع او باشد، و نگذارد او معصیت کند.
هر کس؛ این کلمه را با اخلاص گفت، و اخلاص هم، به این معنا است که، این کلمه او را آن چنان موحد کند، که خدا را در همه حال شاهد و ناظر ببیند، و به هیچ آلودگی مرتکب نشود، این کلمه او را به بهشت می‌برد. نه تنها بهشتی که «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» (40) بلکه آن بهشتی که در پایان سوره‌ی فجر خدا وعده داد، فرمود: « فَادْخُلِی فِی عِبَادِی‌ وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» (41) به آن «جنة اللقاء» می‌رسد.
وقتی امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب - علیه افضل صلوات‌المصلین - به مقام خلافت رسید، لباسی را در بر کرد به مسجد آمد، فرمود: «سلونی قبل أن تفقدونی» (42) قبل از اینکه، مرا از دست بدهید، هر چه می‌خواهید، از من بپرسید. سؤالهای فراوانی از حضرتش کردند، و جواب‌های گوناگونی استفاده نمودند.
یکی از آن سؤالها، این بود که از آنجا که تو ایستاده‌ای، تا عرش خدا چقدر فاصله است؟ «کم بین موضع قدمک الی عرش ربک» حضرت به این سائل فرمود: «سل متعلماً و لاتسأل متعنتاً» (43) یعنی برای فراگیری سؤال کن نه برای خودنمایی و لغزش‌جویی و اشتباه کاری.
آن‌گاه فرمود: «من موضع قدمی الی عرش ربی أن یقول قائل مخلصاً لا اله الا الله» (44) گفت از جایی که من ایستاده‌ام، تا عرش خدا آن قدر فاصله است که انسانی با اخلاص بگوید: «لا اله الا الله»
توحید خالص؛ شجره‌ی طیبه‌ای است، که اصلش ثابت است، و فرعش تا عرش است، و اگر توحید که یک بینش خاص، و گرایش مخصوص است به عرش الهی می‌رسد، انسان موحد مخلص هم، به عرش خدا خواهد رسید.
لذا قلب مؤمن عرش الرحمن می‌شود. زیرا ممکن نیست که کلمه‌ی طیبه توحید و اعتقاد خالص به آن، به عرش خدا برسد، اما جان مؤمن، به عرش خدا نرسد. چون هم حقیقت علم، با روح عالم متحد است و هم حقیقت اعتقاد، با روح معتقد اتحاد ناگسستنی دارد. آن‌گاه چگونه وصف نفس و کمال روح به عرش می‌رسد، اما خود جان کامل و روحی که موصوف به آن وصف است به عرش نمی‌رسد!
و علی ای‌حال؛ مؤمن وارسته به مقام امین می‌رسد، خواه در «جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» است، خواه در جنة اللقاء « فَادْخُلِی فِی عِبَادِی‌ وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» و برای اولیای خاص الهی، هر دو مرحله مهیا است و برای مؤمنین متوسط فقط یک مرحله، که همان «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» باشد.
در پایان سوره‌ی قمر آمده که «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ» (45) یعنی؛ اینها هم نعمت‌های ظاهری را دارند، هم نعمتهای باطنی، هم «فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ» هستند و هم «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ».
آنها که تقوایشان کامل است، جزء اوحدی از انسان‌های متکامل به شمار می‌روند، دارای دو بهشتند. هم بهشتی که در او نهرها و نعمتهای جسمانی و ظاهری است، و هم بهشتی که در او جز لقاء الرحمن چیز دیگری نیست. هم «عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ» ند هم «فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَر».
اما در این سوره‌ی محل بحث همان «جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ‌» را که بهشتیان مجاور آن چشمه‌ها هستند، ذکر فرمود: «یَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِینَ‌» (46) اینها پرنیان گوناگون از لحاظ نازک و ضخیم بودن جهت پوشش زیر، یا رو در برمی‌کنند.
این لباسهای پرنیان و حریر را، کرم ابریشم نبافت، بلکه تاروپود پرندی آن‌ها را، عمل‌های صالح همانند نماز و روزه بافت. و همچنین عسل آنجا را، زنبور عسل درست نکرد، بلکه عمل صالح درست نمود. حریر و استبرق آنجا را کرم پیله و برگ توت درست نکرد، بلکه کارهای خیر در دنیا به صورت‌های سودمند در آخرت ظهور می‌کند.
در سوره‌ی مبارکه‌ی «الرحمن» فرمود: «مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ» (47) بهشتیان در بهشت، روی فرشهایی تکیه می‌کنند که، آستر آن فرشها از پرنیان و حریر است.
فرش یک بطانه و آستری دارد و یک ظهاره و ابره‌ای. آنچه که مهم است، ابره‌ی فرش است که چهره ظاهری فرش به شمار می‌رود و همه‌ی هنرمندی در آن اعمال می‌شود، و از این جهت مایه‌ی ارزشمندشدن فرش می‌گردد. و اما آستر فرش، که سمت باطنی فرش محسوب است، و به روی زمین قرار می‌گیرد و دیده نمی‌شود، هرگز به اهمیت ابره‌ی آن نخواهد بود. نه از لحاظ مواد اولیه، و تاروپود گرانقیمت. و نه از لحاظ صورت و اعمال هنر.
خدای سبحان فرمود؛ آستر فرشهای بهشت، پرنیان و حریر است و سخنی از ابره‌ی آن به میان نیاورد. حتماً ابره‌ی آن چیزی است که با اوصاف دنیایی قابل توصیف نمی‌باشد، خدا می‌داند، ما که در دنیا زندگی می‌کنیم پوششی و پوشاکی بهتر از پرنیان و حریر نداریم. فرمود؛ آنچه که آستری فرش بهشت است از بهترین پوشش‌های شماست.
و اما ابره‌ی آن چه باشد؟ خدا خود می‌داند! زیرا در بهشت نعمت‌هایی وجود دارد، که نه از لحاظ وجود عینی، سابقه خارجی در دنیا دارد، و نه از لحاظ وجود علمی، سابقه ذهنی در اذهان اهل دنیا دارد.
این‌گونه از نعمت‌ها، مربوط به اوساط از اهل ایمان است، که از آن‌ها لذت می‌برند اما بالاتر از این لذائذ جسمانی، لذت حضور خدای سبحان است. «متقابلین» بهشتیان متقابل همند یعنی همیشه روبروی همند.
مؤمنان در احتجاب یا غفلت نیستند، نه تنها در غیاب کسی، سخن نمی‌گویند، بلکه همواره در حضور همند. چگونه می‌شود که همواره در حضور هم باشند؟ چگونه همگان همه را همیشه رویاروی خود می‌بینند؟ بحث جدایی لازم دارد.
منظور از «متقابلین» این نیست، که هر دو نفر روبروی هم‌اند، چون این تقابل در صفوف دنیا هم ممکن است، و لذتی آن چنان ندارد، تا به عنوان یکی از نعمت‌های مهم بهشت مطرح شود، بلکه مراد آن است که همگان در همه‌ی شئون و احوال نسبت به همه متقابل‌اند. هیچ غیبت و غفلت و احتجابی بین آنان نمی‌باشد.
چگونه ممکن است، مقابل هم نباشند در حالی که «نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» آنجا به عنوان بهترین ظهور، ظاهر شده. و چگونه آنها از هم غایب باشند، و نسبت به یکدیگر غفلت داشته باشند در حالی که در مشهد نور محض حاضرند؟ بلکه دائماً یکدیگر را می‌بینند و بدون رنج هجران، لذت وصال دارند. این مثل دنیا نیست که لذت وصال را باید پس از رنج هجران چشید.
اگر دو دوست دائماً کنار هم باشند، از وصال دائم لذت نمی‌برند. ولی اگر چند لحظه، از یکدیگر غایب شدند و هجرانی پیش آمد، و سپس دوران تلخ هجران، سپری شد و به وصال هم رسیدند لذتی برای آنها پیش می‌آید.
مثلاً انسان در دنیا، لذت سیری را باید بعد از تحمل رنج گرسنگی بچشد. تا گرسنه نشود، و رنج گرسنگی را تحمل نکند، از غذا خوردن لذت نمی‌برد. لذت وصال در دنیا هم بعد از رنج هجران است، ولی در بهشت همواره لذت سیری هست، بدون سبق رنج گرسنگی. و همواره لذت وصال حضور است، بدون تحمل هجران و دوری.
بهشت عالمی است که انسان بدون اینکه مشکلات هجران را تحمل کند دائماً در لذت وصال است. و بدون اینکه رنج گرسنگی را تحمل کند، دائماً در لذت سیری است.
«کَذلِکَ وَ زَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ‌ یَدْعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَاکِهَةٍ آمِنِینَ‌» (48) همچنین بهشتیان را، با همسران فراخ چشم، تزویج می‌نماییم. هرگونه میوه‌ای را بخواهند، برای آنها حاضر خواهد شد. در حالی که آنان از امنیت همه جانبه برخوردارند.
در بهشت؛ میوه‌ها تابع اراده‌ی بهشتی است، نه بهشتی تابع میوه باشد. یعنی اگر بخواهد میوه‌ای را مصرف کند لازم نیست که به پای درخت برود، بلکه همانطوری که چشمه‌ها در اختیار بهشتی است «یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیراً» (49) چشمه‌ها را مؤمنین بهشت می‌جوشانند، درختان بهشت را هم، مؤمنین می‌رویانند. هر جا بخواهند، درخت سبز می‌شود، و می‌روید. چه اینکه درختان بهشت، همانند درختان دنیا نیستند که یک درخت فقط یک میوه بدهد و بس. بلکه هر میوه‌ای را از هر درختی بخواهند می‌روید و قابل بهره‌برداری می‌باشد، چون اراده‌ی آنها در طول علل است. چه اینکه در سوره‌ی «یس» هم آمده «وَ لَهُمْ مَا یَدَّعُونَ»
(50) یعنی برای بهشتیان هر چه ادعا و طلب کنند حاصل است.
نحوه‌ی ادعای اینها هم در سوره‌ی «یونس» تبیین شده که «دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ» (51) یعنی؛ نحوه‌ی دعوت و خواندن آنها، به این است که به نقص و احتیاج خود به میوه مثلاً پی می‌برند و خدا را از هر نقض، تنزیه می‌کنند، می‌گویند: «سبحان‌‌الله» سپس آن میوه برایشان حاضر می‌شود. که بحث آن از تشریح مضامین مشترک حوامیم سبعه جداست.
آن‌گاه فرمود: «لاَ یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولَى» (52) بهشتیان یک مرگ را چشیده و آن را پشت سر گذاشته‌اند و برای ابد زنده‌اند. اینها از دنیا به عالم ابد منتقل شده‌اند، گرچه در سوره‌ی «حم غافر» آمده که: «رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ» (53) یعنی؛ پروردگارا! ما را دوباره میراندی، و دوباره زنده نمودی. ولی ممکن است جمعاً یک موت به حساب آید.
انسان که دنیا را رها کرده وارد آخرت می‌شود. آخرت دو مقطع دارد اول برزخ، و دوم قیامت. گاهی برزخ را به حساب قیامت می‌آورند که جزء دار آخرت می‌شود، و گاهی برزخ به حساب دنیا می‌آید که از آن به عنوان زندگی در زمین یاد می‌شود مانند: «کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ» (54) که در قیامت از برزخیان سئوال می‌شود که چقدر در زمین درنگ کردید.
وعلی‌ای‌حال؛ جمعاً یک مرگ محسوب می‌شود. گرچه در سوره‌ی غافر فرمود؛ افراد در قیامت می‌گویند ما دارای دو مرگ و دو زندگی بوده و هستیم.
برابر تحلیل یاد شده، می‌توان بین آیات جمع نمود. زیرا بعضی از آیات، دلالت دارد که انسان وقتی به قیامت رسید، فقط یک بار مرده است، و مرگ را چشیده است. و برخی از آیات؛ دلالت دارد بر اینکه انسان وقتی به حیات قیامت رسیده است، دوباره طعم مرگ را چشیده. چنانکه دوبار مزه زندگی جدید را احساس کرده است. و این تفسیر، شاید آن پیچیدگی‌هایی که در اشکال و جواب آمده حل کند. که اگر برای انسان دو مرگ و دو زندگی مقرر شده است، چگونه مؤمنین بیش از یک مرگ را نمی‌چشند.
قرآن کریم؛ جمعاً برای انسان سالک به سوی خداوند سه مقطع قائل است. حیات دنیا، حیات برزخ و حیات پایدار قیامت. و حیات بعد از مرگ از دنیا را به دو نشأه تقسیم می‌کند: برزخ و قیامت کبری.
در سوره‌ی «حم جاثیه» وقتی سخن منکرین معاد را نقل می‌کند، که می‌گویند «مَا هِیَ إِلاَّ حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَ نَحْیَا وَ مَا یُهْلِکُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ» (55) در جواب چنین فرمود: «قُلِ اللَّهُ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ» (56) یعنی بگو خداوند برای شما سه مقطع را مقرر فرموده است: اول حیات دنیا، دوم انتقال از دنیا به برزخ به عنوان مرگ از عالم طبیعت، و سوم زندگی جاودانه معاد. و آنچه در سوره‌ی «حم دخان» آمده، در سوره‌ی «حم سجده» هم مطرح است. «لاَ یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَ وَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ‌» (57) این هم پاداش مؤمنین.
اینگونه از معارف را، قرآن به وسیله‌ی رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به بشریت آموخت. فرمود: «فَضْلاً مِنْ رَبِّکَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ‌» (58) آنچه نصیب بهشتیان می‌شود، تفضل الهی است.
«فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ‌» (59) ما این معارف را، تنزل دادیم و قرائت و تدبر در آن را، با زبان تو، ای پیامبر برای آنان آسان نمودیم، تا متذکر و بیدار شوند. «فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ» (60) آنها هم، منتظرند ببینند چه می‌شود؟ تو هم منتظر باش، ببین وعده‌ی الهی درباره‌ی شماها، و وعید‌الهی درباره‌ی کفار چگونه پیاده می‌شود.
بنابراین بسیاری از مطالب سوره‌ی «حم دخان» در سوره‌ی «حم جاثیه» آمده، لذا از آیات سوره‌ی «حم جاثیه» علی حده بحث نمی‌شود مگر درباره مطلبی که در سوره‌ی «حم دخان» نباشد.

پی‌نوشت‌ها

1. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 35.
2. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 36.
3. سوره‌ی جاثیه، آیه‌ی 21.
4. سوره‌ی جاثیه، آیه‌ی 22.
5. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 147.
6. سوره‌ی جاثیه، آیه‌ی 22.
7. سوره‌ی احقاف آیه‌ی 17.
8. سوره‌ی احقاف آیه‌ی 17.
9. سوره‌ی احقاف آیه‌ی 17.
10. سوره‌ی احقاف آیه‌ی 17.
11. سوره‌ی دخان، آیات 40 و 41.
12. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 166.
13. سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 101.
14. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 254.
15. سوره‌ی زخرف، آیه‌ی 86.
16. المیزان ج18 ص 162.
17. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 42.
18. سوره‌ی دخان، آیات 43و 44.
19. سوره‌ی صافات، آیه‌ی 64.
20. سوره‌ی جن، آیه‌ی 15.
21. سوره‌ی بقره، آیه‌‌ی 24.
22. سوره‌ی نحل، آیه‌ی 76.
23. سوره‌ی نساء، آیه‌ی 56.
24. سوره‌ی دخان، آیات 45 و 46.
25. سوره‌ی مدثر، آیه‌ی 31.
26. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 47.
27. سوره‌ی ابراهیم، آیه‌ی 17.
28. سوره‌ی اعلی، آیه‌ی 13.
29. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 48.
30. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 49.
31. سوره‌ی حجرات، آیه‌ی 13.
32. سوره‌ی منافقون، آیه‌ی 8.
33. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 50.
34. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 9.
35. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 51.
36. سوره‌ی انعام، آیه‌ی 82.
37. توحید صدوق، ص 24.
38. توحید صدوق، ص 28.
39. توحید صدوق، ص 28.
40. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 25.
41. سوره‌ی فجر، آیات 29 و 30.
42. احتجاج طبرسی، ج1 ص 258.
43. احتجاج طبرسی، ج1 ص 258.
44. احتجاج طبرسی، ج1 ص 258.
45. سوره‌ی قمر، آیات 54 و 55.
46. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 53.
47. سوره‌ی الرحمن، آیه‌ی 54.
48. سوره‌ی دخان، آیات 54 و 55.
49. سوره‌ی انسان، آیه‌ی 6.
50. سوره‌ی یس، آیه‌ی 57.
51. سوره‌ی یونس، آیه‌ی 10.
52. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 56.
53. سوره‌ی غافر، آیه‌ی 11.
54. سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 112.
55. سوره‌ی جاثیه، آیه‌ی 24.
56. سوره‌ی جاثیه، آیه‌ی 26.
57. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 56.
58. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 57.
59. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 58.
60. سوره‌ی دخان، آیه‌ی 59.

منبع مقاله :
جوادی، آملی، (1366)، تفسیر موضوعی قرآن مجید، قم: مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که …با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان دلیل زشت شمردن صیغه چیست؟ شهر سوالباسلام و تشکر بابت اظهار نظر شما در شهر سوال؛ مطلب شما از چند جهت صحیح نیست اول این که مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که شما نمی با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان قم به دلیل زشت شمردن صیغه چیست؟ شهر سوال باسلام و تشکر بابت اظهار نظر شما در شهر سوال؛ مطلب شما از چند جهت صحیح نیست اول این که عده لیست برخی از شهدای ترور برخی از جنایات داعش در


ادامه مطلب ...

زقوم طعام جهنمیان در روز قیامت

[ad_1]

زقوم نام درختی در جهنم است. زقوم دارای میوه های بسیار بدطعم همانند فلز گداخته است. زقوم تنها طعامی است که در اختیار جهنمیان قرار داده می شود

زقوم چیست؟

زقوم نام درختی است که به گفته قرآن در قعر آتش جهنم رشد می‌کند. بر این درخت میوه‌ای می‌روید که غذای جهنمیان است. میوه های این درخت به شکل سرهای شیاطین می باشند که دوزخیان از آن ها می خورند و در دل آن ها همچون فلز گداخته قلیان می کند و در پی آن آب جوش می نوشند.

در این سوره ها، قرآن در کنار برشمردن پاداش هایی که برای نیکوکاران در جهان آخرت و بهشت وجود دارد به پذیرایی جهنمیان با زقوم اشاره کرده و آن ها را به ترک گناه دعوت می نماید.

زقوم در روایات اسلامی

آن طور که از روایات اسلامی برداشت می شود، این درخت در نقطه مقابل و متضاد درخت طوبی که درختی بهشتی است، قرار دارد. از این درخت به درخت شقاوت نیز تعبیر شده است که هر شخص گناه کار به میزان شرک، گناه خود از این درخت در دل خود ریشه دارد و در تعبیر دیگری هر کس با انجام هر گناه، خود را به شاخه ای از این درخت آویزان می کند.

زقوم در قرآن

در سه جای قرآن و به طور مشخص در آیه ۶۲ سوره الصافات، در آیه ۴۳ سوره الدخان و آیه ۵۲ سوره الواقعه، از کلمه زقوم یا درخت زقوم استفاده شده است؛

أَذَلِکَ خَیْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِینَ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِى أَصْلِ الْجَحِیمِ. "سوره صافات آیات ۶۲ تا ۶۴"

آیا آن (نعمت‌هاى بهشتى) براى پذیرایى بهتر است یا درخت زقوم؟ همانا ما درخت زقوم را وسیله شکنجه و درد و رنج ستمگران (کافران) قرار داده‌ایم. همانا این درخت از عمق دوزخ می روید.

درخت زقوم در عربستان . عکس درخت زقوم . تصویر درخت زقوم

ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّآلُّونَ الْمُکَذِّبُونَ لَأَکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ."سوره واقعه آیات ۵۱ تا ۵۲"

همانا، اى گمراهان انکار کننده! حتماً از درختى (بد منظر و بد طعم و بد بو) که زقّوم است خواهید خورد.

إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِیمِ کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِى الْبُطُونِ کَغَلْىِ الْحَمِیمِ خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِیمِ ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِیمِ ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ إِنَّ هذا ما کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ "سوره دخان آیات 43 تا 50"

مسلماً درخت زقوم غذاى گنهکاران است. همانند فلز گداخته در شکم ها مى جوشد. جوششى همچون آب سوزان! (آنگاه به مأموران دوزخ خطاب مى شود:) این کافر مجرم را بگیرید و به میان دوزخ پرتابش کنید. سپس بر سر او از عذاب جوشان بریزید. (به او گفته مى شود:) بچش که (به پندار خود) بسیار قدرتمند و محترم بودى! این همان چیزى است که پیوسته در آن تردید مى کردید!

شجره زقوم چه درختی است؟

"شجره" همیشه به معنی درخت نیست گاه به معنی گیاه نیز می آید و قرائن نشان می دهد که منظور از آن در اینجا، گیاه است. اما «زقوم»؛ در کتاب لسان العرب آمده است: این ماده در اصل به معنی بلعیدن است. سپس می افزاید: هنگامی که این آیه نازل شد ابوجهل گفت: چنین درختی در سرزمین ما نمی روید؛ چه کسی از شما معنی زقوم را می داند؟

در آنجا مردی بود از آفریقا؛ او گفت: زقوم در زبان ما آفریقائیان به معنی «کره و خرما» است. ابوجهل برای تمسخر صدا زد: کنیز! مقداری خرما و کره بیاور تا زقوم کنیم! آنها می خوردند و مسخره می کردند و می گفتند: «محمد در آخرت، ما را به اینها می ترساند!» قرآن نازل شد و پاسخ دندان شکنی به آن‌ها داد که در آیات بعد می‌خوانیم.

در آیات بعد، قرآن کریم به برخی ویژگی‌های این گیاه می پردازد که آن‌ها مایه عذاب و رنج بودن آن برای ظالمان است (إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِینَ). سپس می‌افزاید: آن درختی است که از قعر جهنم می روید (إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ) و بعد می فرماید: شکوفه آن مانند سرهای شیاطین است (طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُۆُوسُ الشَّیَاطِینِ).

تشبیه شکوفه های آن گیاه جهنمی به سرهای شیاطین برای بیان نهایت زشتی و چهره تنفرآمیز آن است، زیرا انسان از چیزی که متنفر باشد، در ذهن خود برای آن قیافه ای زشت و وحشتناک ترسیم می کند و به هر چه علاقه مند است برای آن قیافه ای زیبا و دوست داشتنی.


درخت زقوم در عربستان . عکس درخت زقوم . تصویر درخت زقوم

برای همین در عکس‌هایی که مردم برای فرشتگان می کشند زیباترین چهره ها را ترسیم می کنند و برای شیاطین و دیوها بدترین چهره ها را، در حالی که نه فرشته را دیده اند و نه دیو را.

در تعبیرات روزمره نیز بسیار دیده می شود که می گویند: فلان کس مانند جن است؛ یا قیافه اش مثل دیو است! این‌ها همه تشبیهاتی است بر اساس تصورات ذهنی انسان‌ها از مفاهیم مختلف که ادبیات قرآن هم در بیش‌تر موارد منطبق با همین ادبیات عامیانه است.

آخرین نکته ای که در این آیات درباره گیاه زقوم بیان شده است پر شدن شکم ظالمان مغرور از آن است (فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِۆُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ).


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

جهنم و بهشت عذابــــــهای جهنـــــملا حول و لا قوة الا بالله هو العلی العظیم و صلی علی محمد و اله الطاهرین جهنم هفت در تعبیر خواب از راه آیات و روایات معراج سماموس کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب سماموس در رسانه های چاپی تنها با کسب مجوز مکتوب امکان جهنم و بهشت عذابــــــهای جهنـــــم لا حول و لا قوة الا بالله هو العلی العظیم و صلی علی محمد و اله الطاهرین «جهنم هفت در دارد و در تعبیر خواب از راه آیات و روایات معراج سماموس © کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب سماموس در رسانه های چاپی تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر احوال مردم در روز قیامت شفاعت در روز قیامت نامه اعمال در روز قیامت مرگ مردم در روز قیامت


ادامه مطلب ...

برای مومنان شیرین ترین لحظه قیامت چه لحظه ای است؟

[ad_1]
بامداد-برای مۆمنین و کسانی که با عنایت امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» زیر لوای حمد قرار گرفته‌اند و از آب کوثر سیراب گشته‌اند، لحظه‌ای بیش نخواهد بود. این افراد، با توجه به لیاقتی که در دنیا و در پرتو پیروی از اهل بیت «سلام‌الله‌علیهم» کسب کرده‌اند، بنا بر تعبیر روایات، مانند برق جهنده،‌ به بهشت و جایگاه خود خواهند رسید.
در زندگی لحظاتی هست که برای ما التهاب زیادی دارد مثل لحظاتی که قرار است نتیجه کاری که برایش زحمت کشیده ایم ببینیم مثل مواقعی که منتظر نتیجه کنکور هستیم ،یا زمانی که می خواهیم نمرات امتحاناتمان را ببینیم یا در یک آزمون استخدامی شرکت کرده و متظر نتیجه ایم ،در این لحظات قلب ما تند تند می زند و در ذهن خود افکار ضد و نقیض ،بیم ها و امیداها را می پرورانیم .
یکی از مواقعی که اعلام نتایج در آنجا با التهاب و هیجان نفس گیری همراه است ،موقف حساب و حسابرسی خداوند متعال در قیامت است.
زمانی است که نه دوباره امتحان می گیرند و نه می توان به نتیجه اعتراضی کرد ،اگر نمره قبولی گرفته شد جایزه اش بهشت است و اگر نه سوختنی است عمیق و جانکاه که پایانی برای آن نیست ، پناه می بریم به خداوند مهربانی از چنین روزی ، از آن روز بیشتر بدانیم:
حسابرسی در قیامت

re666
از قرآن کریم به خوبی استفاده می‌شود که در روز قیامت، به حساب افراد و نحوه عملکرد آنان در دنیا رسیدگی می‌شود:
«وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفى‏ بِنا حاسِبینَ»[۱] خداوند متعال می‌فرماید: ما در روز قیامت، ترازوهاى عادلانه می‌گذاریم و اعمال نیک و بد انسان‌ها را با آن می‌سنجیم. در آن روز، به هیچ کس هیچ گونه ظلم و ستمی نمى‏شود و از استحقاق کسی کاسته نمى‏گردد و اگر عمل مکلف به وزن دانه خردلى هم باشد، آن را مى‏آوریم و همین کافى است که ما حسابگر و حسابرس باشیم.
همچنین قرآن کریم در آیه دیگری با عبارت «وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»[۲]، بر سۆال از همه اعمال انسان در قیامت تأکید می‌ورزد و در آیاتی نیز مصادیق سۆالات قیامت را بیان می‌فرماید.[۳]  حسابرسی نیکوکاران
آیات شریفه قرآن کریم در موضوع معاد و نیز روایاتی که در این زمینه وجود دارد، نشانگر سختی قیامت و دقیق بودن حسابرسی اعمال است، امّا باید دانست که حسابرسی در قیامت با همه سختی‌ها و مشکلات خود، برای مۆمنین و کسانی که با عنایت امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» زیر لوای حمد قرار گرفته‌اند و از آب کوثر سیراب گشته‌اند، لحظه‌ای بیش نخواهد بود. این افراد، با توجه به لیاقتی که در دنیا و در پرتو پیروی از اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» کسب کرده‌اند، بنا بر تعبیر روایات، مانند برق جهنده،‌ به بهشت و جایگاه خود خواهند رسید.
به نظر می‌رسد منظور از اصحاب «اعراف» که قرآن کریم از آنان سخن می‌گوید نیز شیعیان و پیروان اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» هستند که در قیامت، زیر لوای حمد قرار می‌گیرند و در آن جایگاه فرح‌بخش، به تماشای محشر و محاسبه اعمال و وضعیّت مردمان می‌نشینند تا حسابرسی تمام شود و از جایگاهی که دارند و از تماشای صحنه محشر، لذّت می‌برند.
 حسابرسی بدکاران
در مورد بدکاران، وضعیّت بسیار سخت و ناراحت کننده خواهد بود. بر عکس نیکوکاران که با نور ایمان و نور ولایت راه خود را می‌یابند و در یک لحظه نجات پیدا می‌کنند، بدکاران در تاریکی و ظلمت مطلق به سر می‌برند و باید سختی روزهای متعدّد و بسیار طولانی قیامت را تحمّل کنند و به سۆالاتی که از آنها پرسیده می‌شود، پاسخ گویند. آنان در ظلمت و تاریکی، همدیگر را نمی‌بینند و در آن صحرای پرهیاهو به همدیگر تنه می‌زنند و موجبات ناراحتی یکدیگر را فراهم می‌کنند. خلاصه به تعبیر قرآن کریم، شومی و بدبختی گریبان‌گیر بدکاران و گناه‌کاران است:
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فی‏ سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»[۴] دست چپی‌ها (کسانی که نامه عملشان به دست چپ داده شده است)، بسیار شومند. آنان زیر هرم و دود جهنّم هستند. آتش و دودی که خودشان به واسطه اعمال دنیوی خود، مانند پیروی از هوی و هوس، تجمّل‌گرایی، اسراف‌ و … به وجود آورده‌اند. آنان با اصرار بر گناه و تن دادن به خواهش‌های نفسانی و شهوانی، این آتش و درد و رنج را برای خود فراهم ساخته و چاره‌ای از آن ندارند.
قرآن کریم بارها در تشریح مسائل و وقایع قیامت، بر این نکته تأکید می‌فرماید که قیامت برای بدکاران بسیار سخت و برای نیکوکاران آسان و راحت است. همچنین منشأ این سختی و یا آرامش‌ و راحتی در قیامت را اعمال خود انسان‌ها در دنیا برمی‌شمرد. کسی که در دنیا خود را در مسیر ولایت و اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» قرار داده است، در آخرت نیز از هدایت و نور آنان، از کوثر و لوای حمد ایشان، برخوردار می‌شود و آنکه در دنیا، راه آن بزرگواران که راه هدایت و رستگاری است را طی نکند و در ظلمت و تاریکی خواهش‌های نفسانی قدم بردارد، در قیامت نیز در تاریکی مضاعف خواهد بود و بابد متحمّل سختی و مشقّت فراوانی شود.
مواقف قیامت
از قرآن و روایات معلوم مى‏شود که در قیامت، مواقف بسیارى برای حسابرسی به حساب بندگان وجود دارد. از جمله مواقف قیامت، می توان به مواقف اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم»، نماز و حق النّاس اشاره کرد که از بندگان راجع به محبّت و ولایت اهل بیت، اهمیّت آنان به نماز و میزان مراعات حقّ النّاس سۆال می‌شود و اگر پاسخ قانع کننده‌ای نداشته باشند، حق‌ عبور از آن مواقف را ندارند.
گذر از مواقف قیامت، به تعبیر قرآن کریم، پنجاه هزار سال طول می‌کشد. قرآن، هنگام بیان شدّت حسابرسی در قیامت و سختی آن، یک‌جا می‌فرماید: قیامت هزار سال است[۵] و در جای دیگر می‌فرماید: پنجاه هزار سال طول می‌کشد![۶] امام صادق «سلام‌الله‌علیه» در توضیح این مطلب فرموده‌اند:
«فَإِنَّ فِی الْقِیَامَةِ خَمْسِینَ مَوْقِفاً کُلُّ مَوْقِفٍ مِثْلُ أَلْفِ سَنَةٍ- مِمَّا تَعُدُّونَ‏ ثُمَ‏ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة»[۷] یعنی قیامت پنجاه موقف دارد که هر موقف آن، هزار سال طول می‌کشد! البته این سختی‌ها و طول کشیدن قیامت، برای مۆمنین و نیکوکاران، لحظه‌ای بیش نیست و بسیار گذراست، چنانکه وقتی به پیامر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» عرض شد که حسابرسی در قیامت چقدر طولانی و سخت است!؟ فرمودند: برای مۆمن یک لحظه است، و کمتر از خواندن یک نماز در دنیا طول می‌کشد.
«وَ الّذی نَفسِ مُحمَّد بِیَده إنَّه لَیَخِّفُ علَى المُۆمِن حتّى یَکون أخفّ عَلیه مِن صَلاة مَکتوبَة یُصلیها فی الدُّنیا»[۸] در واقع، صدمات و سختی‌‌های مۆمن حقیقی در دنیا و ریاضت‌های دینی او، موجبات آرامش و راحتی او را در قیامت فراهم می‌سازد. بنابراین هرچه مۆمنین بیشتر در انجام واجبات و عبادات کوشا باشند و از گناه و نافرمانی خداوند اجتناب ورزند، در قیامت، راحت‌تر و شادتر خواهند بود.
با این وجود، آیا واقعاً ارزش ندارد کسی هشتاد سال یا در نهایت صد سال زندگی دنیا را، در مضیقه و مشقّت باشد و پا روی هوا و هوس و شهوات خود بگذارد تا پنجاه هزار سال در رفاه و آسایش باشد؟ مسلّما ارزش دارد. در حالی که زمان قیامت، فقط پنجاه هزار سال حسابرسی نیست، بلکه برای همیشه و ابدی خواهد بود.

پی نوشت ها :‌
۱٫ انبیاء / ۴۷
۲٫ نحل / ۹۳
۳٫ زخرف / ۴۴، تکاثر / ۸، زخرف / ۱۹، نمل / ۵۶ و …
۴٫ واقعه / ۴۶-۴۱
۵٫ سجده / ۵ : «کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ»
۶٫معارج / ۴: «کانَ مِقْدارُهُ خَمْسینَ أَلْفَ سَنَةٍ»
۷٫ أمالی‌للمفید، صص ۲۷۵-۲۷۴
۸٫ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۱

منبع:tebyan.net
almazaheri.com

نوشته برای مومنان شیرین ترین لحظه قیامت چه لحظه ای است؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

برای برآورده شدن حاجات چه دعایی بخوانیم و شیوه دعا …برای برآورده شدن حاجات چه دعایی بخوانیم و شیوه دعا کردن چگونه است؟برای رسیدن باید رفت گزیده ای از انشا های نماز …برای رسیدن باید رفت گزیده ای از انشا های نماز برگزیده سفر عشق علامه امینی تعریف کرده است که مدتها فکر می کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعیذکر و دعا برای باطل ساختن ھر گونه سحر و جادو برای باطل کردن ھر گونه سحر و جادو روز پنجشنبه طناب اشعار عارفانه سحرگاهانیار مردان خدا باش که در کشتی نوح هست خاکی که ببادی شمرد طوفان را حافظ از دست مده صحبت متن زیبای ادبی در مورد امام زمان عهزاران هزار دیده در فراق تو یعقوب وار خون می گریند و فقط با تماشای قامت تو بینا می شوندرازداریسعدی پیام متن اسلام بر حفظ اسرار تأکید دارد؛ زیرا این امر، تمرینی است برای حفظ آبروی تاریخی فرهنگی قرآنی آزمایش الهى آزمایش مردم سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی چگونگی آزمون های الهی به طور کلی حقیقت تاریخی فرهنگی قرآنی تقوی و متقین …سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی تقوی چیست؟ تقوی از ریشه وقی حالت خویشتن داری برای برآورده شدن حاجات چه دعایی بخوانیم و شیوه دعا کردن چگونه برای برآورده شدن حاجات چه دعایی بخوانیم و شیوه دعا کردن چگونه است؟ برای رسیدن باید رفت گزیده ای از انشا های نماز برگزیده برای رسیدن باید رفت گزیده ای از انشا های نماز برگزیده ذکر و دعا برای باطل ساختن ھر گونه سحر و جادو برای باطل کردن ھر گونه سحر و جادو روز پنجشنبه طناب اشعار عارفانه سحرگاهان گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین گفتا بکوی عشق همین و همان کنند زجیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بست رازداری سعدی پیام متن اسلام بر حفظ اسرار تأکید دارد؛ زیرا این امر، تمرینی است برای حفظ آبروی خویش و اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی تاریخی فرهنگی قرآنی آزمایش الهى آزمایش مردم راهکارهای سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی چگونگی آزمون های الهی به طور کلی حقیقت امتحان متن زیبای ادبی در مورد امام زمان ع شقایق های شوق و شکیبایی به راه گل نرگس، نگران شده اند یلدای منتظران، سرشار از نور نیایش است تاریخی فرهنگی قرآنی تقوی و متقین درقرآنویژگی های آشنائی با تاریخ اسلام عبرت آموزی و لقد اهلکنا القرون من قبلکم گذشته چراغ راه آینده است معجزه دات کام سلام برعلیعویارانش سلام برمهدیع ویارانش وسلام برشمابه وبلاگ من خوش آمدید حادثه ای تاسف


ادامه مطلب ...