یک کارشناس طب سنتی گفت: اگر پس از غذا دست را نشوئید، ذرات غذا بعد از مدتی، تغییر ماهیت داده و ممکن است موادی آزاد شود که وارد پوست، چشم یا دهان شوند؛ همچنین فوت کردن غذاهای داغ موجب دمیدن گازهای خروجی ریه (CO۲ و گازهای دفعی) به غذا میشود.
دیابت شیرین بیماری بوده که در آن به دلیل تولید ناکافی انسولین و یا مقاومت انسولین، سلول های بدن قادر ادامه ...
علائم و نشانه های اولیه ی دیابت که نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد.دیابت یک نوع بیماری مزمن بوده که می تواند پیشگیری شود، اما قابل درمان قطعی نیست. علائم اولیه ی این بیماری ادامه ...
علائم شایع دیابت در زنان که نباید نادیده گرفته شود.دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بوده که به واسطه ی سطوح بالای گلوکز در خون ایجاد می شود. مردان و زنان هر ادامه ...
علائم اولیه ی ویروس HIV در مردانHIV یا ویروس نقص ایمنی بدن انسان به علت سندروم نقص ایمنی اکتسابی به وجود آمده که طی این بیماری سلول های ادامه ...
علائم HIV در زنان بعد از یک سالعلائم اولیه ی ایدز در زنان و مردان شبیه بیماری های دیگر می باشد. در این مقاله اطلاعاتی در رابطه با علائم ادامه ...
مورخان صهیونیست و علم یهودیشناسی1. بیشتر منابع و مأخذ موجود در بررسی صهیونیسم و اسرائیل، همان منابع صهیونیستی میباشد! در نتیجه مطالعهکنندگان، ادامه ...
مورخان اروپایی و صهیونیسمامپریالیسم جهت تحقق اهداف خود در کشورهای مستعمره از هر اقدامی استفاده میکند. یکی از ابزارهای تحقق اهداف ادامه ...
فروریختگی نظام استعماری و پیدایش تاریخنویسی نواستعماریدر دوران پس از جنگ جهانی دوم، جهان شاهد فروریختگی و تجزیه امپراتوریهای استعماری بود. طی این مدت، بسیاری ادامه ...
آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهودصهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنیاسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی ادامه ...
یک دستیار تخصصی طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی یزد نکاتی درباره زایمان آسان از منظر طب سنتی را تشریح کرد.
به گفته وی با توجه به اینکه عمده زایمانها در قرنهای گذشته زایمان طبیعی بودهاند و زایمان با دستکاری رحم بسیار محدود بوده است و پرخطر؛ لذا حکمای ایرانی دستوراتی را برای ماه آخر حاملگی به زنان باردار توصیه میکردند تا زایمان آنها تسهبل شود و البته در زمان زایمان نیز دستوراتی به کار میرفت که زایمان با سختی کمتر و سرعتی بیشتر طی شود.
تدابیر ماه نهم حاملگی در تسهیل زایمان طبیعی
این دستیار تخصصی طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی یزد افزود: هر روز یک قاشق روغن بادام شیرین در حالت ناشتا مصرف شود. (ماه آخر بارداری) همچنین در ماه آخر بارداری از خوردن خوراکیهای ترش, گس, قابض و دیرهضم تا حد امکان پرهیز شود همچنین نوشیدن روزانه شیر گاو بر حسب تحمل و وضعیت دستگاه گوارش بسیار مفید است.
توصیه های نزدیک زایمان
عدل گفت: استحمام با شروع علائم زایمان و نشستن در آبی که در آن جوشاندهای از مخلوط شنبلیه و شبت و تخم کتان و کرنب ریخته باشند. روغن مالی پشت و شکم با روغن شبت، بابونه یا کنجد بعد از خروج از جوشانده مذکور.
وی ادامه داد: خوردن غذاهای نرم و سبک و غذاهای چرب مانند سوپ و شوربای تهیه شده از جوجه. خوردن شیرینیهای تهیه شده از شکر و روغن بادام بسیار به زایمان کمک میکند.
این دستیار تخصصی طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی یزد خاطرنشان کرد: البته بهترین حالت این است که با یک متخصص طب سنتی در تماس باشید و تحت نظارت او توصیههای مفید در طول بارداری و زایمان را انجام دهید.
در ذیل به مهمترین وظایف متقابل زن و شوهر نسبت به هم اشاره میشود:
- حفظ حریم و احترام و خوش رفتاری با هم.
- تأمین نیاز جنسی و روحی و روانی یکدیگر.
- اجتناب از سوء ظنهای بیمورد.
- پرهیز از تندخوی، بدزبانی، درشت گفتاری، ترشروی و سرسنگین نبودن در برابر یکدیگر.
- اجتناب از تمجید دیگران در مقابل یکدیگر؛ یعنی هیچگاه زن نباید از مرد دیگر در مقابل شوهر تعریف کند و متقابلاً مرد نیز نباید از زن دیگری در مقابل همسرش تعریف و تمجید کند.
- تحقیر نکردن یکدیگر و همین طور خویشان و بستگان همدیگر.
- تندخویی و گاهی بداخلاقی همدیگر را تحمل نمودن.
- هرگز به هم دروغ نگفتن و رعایت صداقت، امانت، فداکاری و گذشت.
- با تمام توان از میهمانان یکدیگر پذیرایی کردن و ابراز ناراحتی نکردن از اینکه میهمانان متعلق به همسر هستند.
- به خویشاوندان هم خصوصاً خویشاوند نزدیک او احترام فوق العاده بگذارید.
- عیوب یکدیگر را پیش هیچ کس بازگو نکنید و به رخ هم نکشید.
- در حق همدیگر دعا کنید و از خداوند بخواهید که در کارها موفقتان بدارد.
- با مشکلات زندگی به طور منطقی برخورد کردن و کمتر دچار احساسات شدن.
- در تمام مدت زندگی به هم ابراز علاقه و عشق کردن و در مناسبتها برای هم هدیه (هر چند ارزان قیمت) تهیه کردن.
با توجه به این نکات و وظائف مذکور، بعضی از خصوصیات بارز یک مرد هم بدست میآید از جمله غیرت و مردانگی، صداقت، راستگوئی و امانتداری، داشتن روحیهٔ فداکاری، گذشت و ایثار، داشتن روحیه محبّت، همکاری و همیاری و...
اما وظایف اختصاصی زن در برابر شوهر عبارتاند از:
- بدون اجازه شوهر در مال او تصرف نکردن.
- بدون اجازه و توافق شوهر از خانه بیرون نرود.
- توجه داشتن به مسائل محرم و نامحرم هم در نزد شوهر و هم در غیاب او؛ سعی کند در سه مورد فوق اعتماد شوهرتان را جلب کند.
- خود را برای شوهر آرایش کردن.
- هنگامی که همسر میخواهد از خانه خارج شود او را تا دم در همراهی کند.
- هنگام ورود او به خانه سعی کند خود را از قبل آماده و مهیا نموده به استقبال او برود.
- هیچگاه از مردان دیگر نزد او تعریف نکند.
- اگر مشکلی در خانه بوجود آمده در بدو ورود او مطرح نکند.
- سطح توقعات و انتظارات خود را با میزان درآمد شوهر تنظیم کند و از او چیزی که توان تهیه آن را ندارد نخواهد و دائماً مردان دیگر را در این زمینه به رخ او نکشد.
برخی از وظایف اختصاصی مرد در قبال همسرش عبارتاند از:
در رابطه با رفتار مرد با خانم خود قرآن در (سوره نساء آیه ۱۹) میفرماید: «و عاشروهن بالمعروف ; به نیکی با آنان معاشرت و زندگی کنید».
نیکی به همسر دارای شاخصهای ثابت و متغیر است شاخصهای ثابت عبارت است از:
- تأمین مسکن و تهیه پوشاک و خوراک در حد شأن شخصی و خانوادگی همسر.
اما شاخصهای متغیر به تناسب شرایط زندگی طرفین متفاوت است و هر فردی در طول زندگی با همسر خود و با توجه به شرایط زندگی و روحیات طرف مقابل بهتر میتواند موارد تعادل را شناسایی و اعمال کند، مثلاً پیامبر بزرگوار اسلام میفرمایند: خدمت و کمک مرد به زن در امور خانه، نشانه صداقت و علاقه اوست.
علاوه بر آنچه در مورد وظایف زوجین بیان شد، ۴۰ نکته زیر را به عنوان راهکارهای اولیه برای زوجهای جوان برایتان ارسال میکنیم و امیدواریم با عمل کردن به آن دستورالعملها محبت و عشق و علاقه متقابل بین شما ایجاد و گسترش پیدا کند و تنشهای موجود یا احتمالی به حداقل کاهش پیدا کند.
۱. با مطالعه کتب مربوط به انتخاب همسر، آیین همسرداری، چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسههای آموزش خانواده دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.
۲. با همدلی، همفکری، همکاری و مشورت با یکدیگر درباره مسائل مختلف میان اعضای خانواده روابط سالم پدید آورید.
۳. هر یک از زوجین دیگری را نزدیکترین و محرمترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامی و پشتیبان خود تلقی کند.
۴. با یادگیری مهارتهای ارتباطی نظیر فعالانه به حرفهای یکدیگر گوش کردن، احترام به نظرها و عقاید یکدیگر و تشریک مساعی و مشورت کردن روابط خود را بهبود بخشید.
۵. بکوشید، باایجاد کانونی گرم و صمیمی، تمام اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر مسؤولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شوند.
تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
۶. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جای سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایی مساله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید.
۷. برای رسیدن به آ منیت روانی وعاطفی در روابط زناشویی داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید.
۸. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندی مخرب و پیشرونده تبدیل نشود.
۹. به هر طریق ممکن رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأیید قرار دهید; به گونهای که همسرتان بفهمد برایش ارزش قائل هستید.
۱۰. تشویق و تأیید و بیان نکات مثبتبه طور آشکار یا در جمع باشد و تذکر نکات منفی و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد.
۱۱. برای خصوصیات و نیازمندیهای یکدیگر ارزش قائل شوید و در روابط کلامی، عاطفی، اقدامها و تصمیمگیریها به افکار و خواستههای همسرتان توجه کنید.
۱۲. اگر رفتار خاصی برای شما مبهم است، سادهترین راه این است که از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمتآمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن کنید.
۱۳. خشونت همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید. خشونت را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتی مناسب درباره مساله مورد نظر به بحث و گفتوگو بپردازید.
۱۴. بکوشید در سراسر زندگی، به خصوص در روابط بین خود و همسرتان، به جای هر گونه پیشداوری یا مشاهده اشکالات و ضعفها نقاط مثبت و قوت را ببینید; به عبارت دیگر، به جای توجه به نیمه خالی لیوان به نیمه پر آن توجه کنید.
۱۵. سعی کنید در برنامه ریزی برای فعالیتهای اجتماعی، اوقات فراغت، دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن به مشورت کردن با یکدیگر بپردازید و از یک جانبه نگری بپرهیزید.
۱۶. در هر فرصتی که پیش میآید، با همسر و اعضای خانوادهتان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. شایان ذکر است زنها از صحبت کردن با همسرشان بیشتر لذت میبرند. بنابراین، مردان باید فعالانه به سخنان همسرانشان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند.
۱۷. اگر هر یک از زوجین در شرایط خاصی نمیتواند به سخنان همسرش گوش کند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وی انتقال دهد، و تقاضا کند صحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصتی دیگر واگذارد.
۱۸. هر از چند گاهی زوجین در فضایی محرمانه، محبتآمیز و صمیمانه به ارزیابی رفتار و روابط یکدیگر بپردازند و از یکدیگر بپرسند، چه باید کرد تا روابطمان بهتر و بانشاطتر شود؟
۱۹. همیشه، در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیتخود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روی آورید.
۲۰. در روز یا در هفته زمان مشخصی را برای گفتوگو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان اختصاص دهید.
۲۱. از داشتن نگرشهای آرمان گرایانه و شاعرانه در مساله ازدواج و روابط زناشویی و نیز انتظارات غیر واقع بینانه اجتناب کنید.
۲۲. ارتباط زوجین باید از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست وغیر واقع بینانه دور باشد. اگر موضوع و مسالهای ذهن یکی از زوجین را به خود مشغول کرده است، باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح کند و درستی و نادرستیاش را با همسرش مورد بررسی قرار دهد.
۲۳. هر یک از زوجین باید زمینههای بروز سوء تفاهمها و سوء ظنها را از بین ببرد و از رفتارهایی که موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن میشود، خودداری کند.
۲۴. هر یک از زوجین باید بکوشد با روانشناسی همسرش آشنا شود تا بداند زن یا مرد به چه اموری بها میدهد و نظام ارزشیاش چگونه است; برای مثال معمولاً زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت میدهد و مردان میخواهند مستقل و خود مختار باشند و آزادی عمل را دارای ارزش میدانند.
۲۵. زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنهآمیز و دو پهلو جدا پرهیز کنند.
۲۶. از رفتارهایی نظیر متلک، تحقیر، سرزنش و به رخ کشیدن یکدیگر که موجب افزایش مقاومتهای روانی در طرف مقابل است، جدا باید پرهیز شود.
۲۷. در سراسر زندگی، از جمله در زندگی خانوادگی، بکوشید به نقاط مثبت، موهبت و نعمتهایی که در اختیار دارید بیندیشید نه به اموری که در اختیار ندارید.
۲۸. از خطاهای یکدیگر سریعاً بگذرید و خطاهای همدیگر را تحمل کنید.
۲۹. بایادآوری برخی ایام مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیههایی هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل) به طور نمادین یا سمبلیک عشق و علاقه خود را به همسرتان اعلام کنید.
۳۰. خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارید از پریشانی و وضع نامرتب بپرهیزید.
۳۱. در انتخاب دوست و برقراری روابط دوستانه و معاشرتهای خانوادگی با زوجهای دیگر دقت کنید و این امور را با توافق یکدیگر انجام دهید.
۳۲. از هر گونه رفتاری که به مرد سالاری یا زن سالاری میانجامد، پرهیز کنید.
۳۳. خطای یکدیگر را در حضور دیگران، فرزندان، آشنایان، والدین یکدیگر و... بازگو نکنید.
۳۴. هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید.
۳۵. از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیشتر سازید.
۳۶. از تصمیمهای نادرست و غیر منطقی و کلیگوییهای منفی و شکلگیری افکار منفی درباره همسرتان شدیداً پرهیز کنید.
۳۷. حتیالمقدور به قولهایی که به همسرتان دادهاید عمل کنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگی نینجامد.
۳۸. از نسبت دادن القاب و زدن برچسبهای ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، زرنگ، شلخته، کلهشق، یک دنده، لجباز و خودخواه به یکدیگر پرهیز کنید.
۳۹. در مواردی که غمگینی و افسردگی و یا عصبانیت زن یا شوهر شدت مییابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبی یا غدد درونریز به ویژه غده تیروئید وجود دارد، در نخستین فرصتبه پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادی بودن ترشح غدد از جمله غده تیروئید مطمئن شوید.
۴۰. برای داشتن یک زندگی با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقتبگذارید، احساس مسؤولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجاد کننده روابط سالم توجه کنید.
در زمینه مسائل زناشویی و آمیزش توجهتان را به مطالب زیر جلب میکنیم:
از آموزههای دینی به دست میآید، همبستر شدن زن و شوهر و ارضای غریزه جنسی عبادت محسوب میشود و حتی در روایتی آمده است اگر کسی عمل نزدیکی با همسرش را همراه با آداب و رسوم آن زود به زود انجام دهد به یکی از سنتهای پیامبران (ص) عمل کرده است.
نکتهای که در اینجا باید بر آن تأکید کرد این است که در انسان برخلاف سایر جانداران، کیفیت همبستر شدن با همسر و انجام رفتار جنسی غریزی نیست و بلکه آموختنی است و باید روش صحیح آن را یاد گرفت، گرچه اصل وجود غریزه جنسی غریزی و فطری است. به همین دلیل یکی از آموزههای ضروری برای هر پسر و دختر جوان که تصمیم دارند ازدواج کنند این است که دانستنیهای لازم برای این کار را یاد بگیرند. این دانستنیها شامل مقدمات همبستر شدن، شناخت نیازهای عاطفی یکدیگر در هنگام آمیزش و رعایت آن، شناخت راههای مختلف همبستر شدن، آگاهی از راههای جلوگیری از بارداری، تنظیم خانواده، آگاهی از احکام شرعی آن اعم از زمان و مکان آمیزش و مسائل دیگر آن مثل غسل و امثال آن، رعایت بهداشت ظاهری مثل مسواک زدن، خوشبو بودن و امثال آن، آگاهی از نکات بهداشتی آمیزش و رعایت آن، آگاهی ضمنی از اختلالهای جنسی که در صورت وقوع، سریعاً برای معالجه اقدام کنند و صدها نکته ریز و درشت که بیان آنها در این نامه مقدرو نیست و برای فراگیری آن لازم است به کتابهای مفیدی که در این زمینه تألیف شده مراجعه کنید.
رسیدن زن و شوهر به اوج لذت جنسی (ارگاسم) یکی از علائم انجام شدن موفقیت آمیز آمیزش جنسی است. اما با تأسف باید بگوییم بسیاری از همسران به دلایل مختلف که مهمترین آن عدم آگاهی و رعایت نکات بالا است، از انجام رضایت بخش این عمل ناتواناند و به همین جهت به مشکلات زیادی اعم از جسمی و روانی مبتلا میشوند. حتی طبق آماری که روانشناسان و کارشناسان امور خانواده ارائه کردهاند بیش از ۷۵ درصد از عوامل اختلافهای خانوادگی ریشه در این موضوع دارد. (پرسمان دانشجویی/اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری)
403
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم ، سید جواد علوی درباره راههای کاهش دردهای دوران قاعدگی اظهار داشت: از دیدگاه طب سنتی تدابیر خاصی وجود دارد که با رعایت آن بسیار به سلامت زنان کمک میکند.
به گفته وی برای کاهش دردهای قاعدگی از چند روز قبل از آغاز قاعدگی تا پایان دوران قاعدگی از مصرف آب سرد، حمام با آب سرد و نشستن در جای سرد باید خودداری کرد، همچنین در دوران قاعدگی از شست و شوی زیاد باید خودداری کرد.
این کارشناس طب سنتی ادامه داد: حتی از حمام رفتن و حتی شستن پاها باید خودداری کرد همه این عوامل موجب میشود که درد بیشتر شود چرا که محیط رحم را سرد کرده و موجب بروز دردهای قاعدگی میشود.
علوی افزود: مصرف دم نوشهای گرم مانند دارچین و عسل، دم نوش گلپر، دم نوش پونه، دم نوش رازیانه از چند روز قبل از قاعدگی به کاهش دردهای دوران قاعدگی کمک میکند.
وی اضافه کرد: برای زنانی که قاعدگیشان عقب میافتد, مصرف این دم نوشها بسیار کمک کننده است. عقب افتادن قاعدگی به دلیل سومزاج سرد رحم است.
این کارشناس طب سنتی بیان کرد: «به»، مقوی قلب، مغز، کبد و معده است. زنانی که قاعدگی خود را عقب میاندازند، بهتر است که «به» را در رژیم غذایی خود قرار دهند؛ مصرف «به» پیش از غذا باعث یبوست است ولی پس از غذا میتواند باعث برطرف شدن یبوست شود.
علوی خاطرنشان کرد: کسانی که یبوست مزاج دارند بیشتر دچار دردهای قاعدگی میشوند, بسیاری از دردهای قاعدگی با برطرف شدن یبوست مزاج بهبود پیدا میکند.
یک دستیار تخصصی طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی یزد نکاتی درباره زایمان آسان از منظر طب سنتی را تشریح کرد.
به گفته وی با توجه به اینکه عمده زایمانها در قرنهای گذشته زایمان طبیعی بودهاند و زایمان با دستکاری رحم بسیار محدود بوده است و پرخطر؛ لذا حکمای ایرانی دستوراتی را برای ماه آخر حاملگی به زنان باردار توصیه میکردند تا زایمان آنها تسهبل شود و البته در زمان زایمان نیز دستوراتی به کار میرفت که زایمان با سختی کمتر و سرعتی بیشتر طی شود.
تدابیر ماه نهم حاملگی در تسهیل زایمان طبیعی
این دستیار تخصصی طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی یزد افزود: هر روز یک قاشق روغن بادام شیرین در حالت ناشتا مصرف شود. (ماه آخر بارداری) همچنین در ماه آخر بارداری از خوردن خوراکیهای ترش, گس, قابض و دیرهضم تا حد امکان پرهیز شود همچنین نوشیدن روزانه شیر گاو بر حسب تحمل و وضعیت دستگاه گوارش بسیار مفید است.
توصیه های نزدیک زایمان
عدل گفت: استحمام با شروع علائم زایمان و نشستن در آبی که در آن جوشاندهای از مخلوط شنبلیه و شبت و تخم کتان و کرنب ریخته باشند. روغن مالی پشت و شکم با روغن شبت، بابونه یا کنجد بعد از خروج از جوشانده مذکور.
وی ادامه داد: خوردن غذاهای نرم و سبک و غذاهای چرب مانند سوپ و شوربای تهیه شده از جوجه. خوردن شیرینیهای تهیه شده از شکر و روغن بادام بسیار به زایمان کمک میکند.
این دستیار تخصصی طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی یزد خاطرنشان کرد: البته بهترین حالت این است که با یک متخصص طب سنتی در تماس باشید و تحت نظارت او توصیههای مفید در طول بارداری و زایمان را انجام دهید.
پینوشتها:
1- براى نمونه رجوع کنید به میور، ج 1، ص II.
2- براى نمونه رجوع کنید به میور، ج 1، ص XXXIX XXVIII-؛ نیز براى بحث مبسوط درباره این موضوع در میان اندیشمندان مسلمان رجوع کنید به بخش:12 پژوهشهاى حدیثى نزد مسلمانان؛ تدوین حدیث؛ روایت حدیث
3- براینمونه رجوع کنید به میور، ج1، صXXXIX-XXXV.
4- ج 1، ص XLIII .
5- ص 82.
6- ص 142.
7- رجوع کنید به میور، ج 1، ص LII؛ دزى، همانجا؛ کرمر، ص 136، 142.
8- ج 1، ص LXXVII.
9- رجوع کنید به همان، ج 1، ص LXXXVII.
10- 1971، ج 2، ص 18ـ19.
11- رجوع کنید به گولدتسیهر، 1981، ص 40.
12- 1971، ج 2، ص 38ـ 125.
13- رجوع کنید به همان، ج 2، ص 145ـ163.
14- براى نمونهاى از استفاده او از احادیث رجوع کنید به گولدتسیهر، 1971، ج 2، ص 29، 31ـ32، 39، 41؛ براى تفصیل بیشتر درباره آراى حدیثى گولدتسیهر رجوع کنید به گولدتسیهر.
15- براى فهرستى از دیگر آثار گولدتسیهر درباره اصالت و وثاقت تاریخى حدیث رجوع کنید به (حدیث: مبادى و تحولات)، مقدمه موتسکى، ص VIX، پانویس 27).
16- براى نمونه رجوع کنید به نولدکه، ص 16ـ33؛ بِکِر، ج 1، ص 521ـ522.
17- براى نمونه رجوع کنید به شوالى، ص 146.
18- ص 111ـ112.
19- 1949، ص 146ـ147.
20- 1967، ص 4.
21- 1967، ص 80.
22- همان، ص 138.
23- همان، ص 57.
24- همان، ص 138.
25- رجوع کنید به همان، ص 138ـ149.
26- همان، ص 149.
27- رجوع کنید به همان، ص 150، 176.
28- 1967، ص 176.
29- رجوع کنید به همان، ص 4، 138، 143ـ 151.
30- 1949، ص 148ـ151.
31- براى شرحى دقیق از این واکنشها رجوع کنید به موتسکى، 2002، ص 27ـ28.
32- رجوع کنید به براى فهرستى از منابع در این باره رجوع کنید به (حدیث: مبادى و تحولات)، همان مقدمه، صXXIV ؛ نیز براى جمعبندى این دیدگاهها رجوع کنید به موتسکى، 2002، ص 29ـ34، 38.
33- براى نمونه رجوع کنید به موتسکى، 2002، ص 29.
34- ج 1، ص 53ـ233.
35- مقدمه محمد حمیداللّه، ص 1ـ111.
36- ص 1ـ235.
37- ج 2، ص 1ـ83.
38- رجوع کنید به موتسکى، 2002، ص 35ـ45.
39- رجوع کنید به همان، ص 38ـ45؛ نیز براى انتقاد از دیدگاههاى این گروه رجوع کنید به همان، ص 37ـ38.
40- رجوع کنید به کرونه، 1987، ص 32ـ34؛ نوت، ص 40ـ41.
41- رجوع کنید به وانزبرو، 1978، ص X-IX، و جاهاى دیگر؛ کرونه و کوک، ص 3، 152؛ کرونه، 1980، ص14ـ15.
42- رجوع کنید به 1983، ص 9ـ76.
43- رجوع کنید به همان، ص 10ـ23.
44- رجوع کنید به همان، ص 71.
45- 1983، ص 72ـ73.
46- رجوع کنید به ص 1ـ30، 104.
47- براى فهرستى از مقالات موتسکى در اینباره رجوع کنید به (حدیث: مبادى و تحولات)، همان مقدمه، ص XXVIII، پانویس 69ـ70.
48- براى نمونه رجوع کنید به کالدر، ص 161ـ171.
49- 1971، ج 2، ص 189ـ 226.
50- همان، ج 2، ص 21ـ22.
51- همان، ج 2، ص 181ـ188.
52- رجوع کنید به عبّود، ج 2، ص 2؛ سزگین، ج1، ص 53 ـ84؛ اعظمى، 1978، بخش2، ص 5 ـ164.
53- براى فهرستى از اینگونه پژوهشها رجوع کنید به( حدیث: مبادى و تحولات، همان مقدمه، ص XXX، پانویس 79.
54- 2000، ص 175.
55- 1989، ص 213ـ251.
56- نیز رجوع کنید به موتسکى، 2002، ص 95ـ104؛ همچنین براى فهرستى از مقالات شوئلر رجوع کنید به (حدیث: مبادى و تحولات؛ همان مقدمه،ص IXXX، پانویس18 .
57- براى بحث مبسوط در این باره رجوع کنید به کوک، 1997، ص 437ـ530
58- براى نمونهاى از این آثار رجوع کنید به (حدیث: مبادى و تحولات)، همان مقدمه، ص XXXII، پانویس 83.
59- براى فهرستیاز مهمترین مقالات وى در باب منابع حدیث شیعه امامیه رجوع کنید به (حدیث: مبادى و تحولات)، همان مقدمه، صXXXII ، پانویس 85.
60- براى نمونه رجوع کنید به همان مقدمه، ص XXXII، پانویس 86.
61- براى نمونه رجوع کنید به ویلکینسون، ص 231ـ259؛ نیز (رجوع کنید به حدیث: مبادى و تحولات، همان مقدمه، ص XXXII، پانویس 87.
البته که بهشت جای مومنین است و مومن حتماً یاران، پیروان، امت و صحابه واقعی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشد.
مشخص نشد که در کجای سوره مومنون خواندهاید که “صحابه” همگی به بهشت میروند؟
در این سوره مطالب بسیاری ذکر شده است و از جمله آن که به پیامبرش میفرماید: «وَ إِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ – و تو آنها را به صراط مستقیم دعوت میکنی» و نیز میفرماید: عدهای هم در پاسخ این دعوت، ایمان میآورند و عدهای نیز میگویند: شاعر و مجنون است. و بحثی از صحابه در آن نیست.
در هر حال به سه نکتهی بسیار مهم دقت نمایید:
۱- همه چیز با “عقل” شناخته میشود، حتی قرآن کریم. لذا ایشان فرمودند: حتی اگر حدیثی از من برای شما نقل شد که با وحی و عقل مطابقت نداشت، به سینه دیوار بزنید و نپذیرید.
بنابراین اگر به عنوان مثال گفته شد: ده نفر به عنوان ساختگی “عشره مبشرة” در بهشت هستند، و نام علی، حسن، حسین، معاویه، طلحه، زبیر و …، همه در یک راستا قرار گرفت، معلوم است که اصلاً با عقل سازگاری ندارد و همچنین با وحی.
۲- اسمها مهم نیستند، بلکه رسمها مهم هستند و در هر دو حال “اسم و رسم” باید ضمن آن که منطبق با هم میشوند، مورد رضایت خدا نیز باشند. پس اگر کسی اسم خودش یا دیگران را مومن، یا مسلمان، شیعه یا سنّی، صحابه و …، گذاشت، دلیل نمیشود که حتماً مصداق آن اسمها نیز باشند.
۳-باید در همه آیات قرآن کریم دقت نمود که مومن کیست؟ مسلم کیست؟ امّت کیست؟ و بالاخره صحابه کیست؟ خداوند متعال ویژگیهای هر کدام را به تفصیل در قرآن کریم بیان نموده است. پس اگر کسی مشهور به مومن، مسلم، شیعه، سنی، صحابه و … شد، اما آن ویژگیها را نداشت، مصداق آن نمیباشد. تعارف هم ندارد.
الف – به عنوان مثال: در ابتدای همین سوره مومنون فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُوْمِنُونَ – به تحقیق که مومنان به فلاح میرسند»، اما سریع در آیات بعدی ویژگی ها و صفات مومن را بیان نمود تا هر کسی که نام خودش را مومن گذاشت، گمان نکند که به فلاح میرسد.
فرمود: آنها در نماز خاشع هستند، از لغو پرهیز میکنند، زکات میدهند، زنا نمیکنند، به عهد و پیمان خود وفا میکنند و از نماز خود (و دست آوردهایش) محافظت میکنند. سپس فرمود: اینها وارثین بهشت هستند و در آن جاودانه میمانند «الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
پس، هر کس این صفات را نداشت، مصداق “مومن” نیست. کسی که به نماز اهمیت نداد، اهل زنا بود و بیعتش (به ویژه عهد با خدا و رسول خدا را) نقض کرد، و یا عهد و پیمانش را وفا نکرد، مومن و مصداق آیه نمیباشد. هر چند دیگران او را صحابه یا حتی امیرالمومنین بنامند.
ب – خداوند متعال “مالک یوم الدین” است و نه ما؛ لذا چنین نیست که هر کس را ما دوست داشته باشیم، اهل ایمان و اهل بهشت باشد. بلکه هر کس را او لایق بداند، اهل بهشت میشود و البته این لیاقت و اهلیت را در هالهای از ابهام قرار نداده تا هر کسی به زعم خود تعریفی کند و صفات آنان را در آیات بسیار متذکر شده است.
روی اسمها تکیه نکنیم که موجب بروز تعصبات و دستهکشیها و تشدید اختلافات شود، بلکه توجه ما در “رسم”ها باشد.
صحابه:
یک عده برای این که خود را در قالب آنچه نیستند جا بزنند، معنا و مفهوم “واژه” را تغییر میدهند. دموکراسی را طوری تعریف میکنند که فقط دیکتاتوری خودشان را شامل میگردد، مبارزه با تروریسم را به گونهای تعریف و عمل میکنند که توجیه عملیات تروریستی خودشان میشود، حقوق بشر را به گونهای تدوین و سپس تفسیر میکنند که ابزار عملکرد ناحق خودشان باشد.
واژگانی چون: مومن، مسلمان، شیعه، سنّی، صحابه و غیره نیز از این ترفند مصون نمانده است.
آمدند نزد پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله اظهار ایمان کردند، سریع آیه آمد که به آنها بگو: نگویند ایمان آوردیم، بلکه بگویند اسلام آوردیم، چون هنوز ایمان به قلب آنها وارد نشده است.
حال یک عده گفتند: “صحابه”، یعنی هر کس که معاصر ایشان بوده و با ایشان “صحبت” کرده است، و زوری آنها را کردند داخل بهشت؟! خواه امیرالمومنین علی علیه السلام باشد و یا معاویه. امام حسن و امام حسین علیهم السلام باشند، یا سلمان و ابوذر، یا ابوبکر و عمر، یا طلحه و زبیر و یا هر شخص دیگری.
خب، این از همان تعاریفی من درآوردی است که نه با “وحی” سازگاری دارد و نه با “عقل”. ابوجهل و ابولهب و ابوسفیان و جاهلها و ظالمهای بسیاری معاصر ایشان بودند و با ایشان صحبت کردهاند، آیا همه مصداق “صحابه” و “اصحاب” هستند و جای همه بهشت است و جوار قرب الهی و رسول الله (صلی الله علیه و آله) است؟
ج – پس، روی اسمها تکیه نکنیم که موجب بروز تعصبات و دستهکشیها و تشدید اختلافات شود، بلکه توجه ما در “رسم”ها باشد.
از امیرالمومنین علیهالسلام پرسیدند: طلحه و زبیر نیز ادعای حقانیت دارند، حال شما بر حق هستید یا آنها و ما از کجا تشخیص دهیم؟ ایشان نفرمودند: من یا آنها، بلکه فرمودند: “شما اول حق را بشناسید، بعد اهلش را خواهید شناخت”. ندیدی یک عده بیکار و بی عار، سبیلی دراز میکنند، کشکول و تبر زین سمبلیک روی دوش میاندازند، ابایی میپوشند و میگویند: “ما اهل حقیم”؟!
نکته/۱:
دقت کنیم که “حق” با اشخاص تعریف و شناخته نمیشود، بلکه اشخاص هستند که نسبت به “حق” تعریف و شناخته میشوند.
به عنوان مثال: نام پزشک، کسی را طبیب نمیکند، اما اگر کسی عالم و عامل به طبابت شد، به او پزشک اطلاق میشود. مومن، مسلم، شیعه، سنی، صحابه، امت و … نیز همین طور است.
نکته /۲:
ادعای مسلمانی و مومن و صحابه بودن بسیار بوده و هست. به قول امام حسین علیهالسلام، “دین لقلقه زبان شده است، هرگاه امتحان پیش آید، معلوم میشود که دینداران بسیار قلیل هستند”.
پس، همان موقع هم “دین” لقله زبان بود و امروز هم هست. مسلمانان واقعی از تشیع و تسنن ادعای مسلمانی دارند و همچنین وهابیها، تکفیریها، داعشیها، نان به نرخ روز خورها، ملوّنها، دنیا طلبان، منافق صفتها، شکم پرورها، خوشگذرانان مترف و مسرف نیز همین ادعا را دارند. آیا همه یکی هستند و به یک نتیجه میرسند و همه به صرف ادعا و اسم، به بهشت میروند.
خط روشن است و در ابهام نمانده که کسی راه “رشد” را از “غی = گمراهی” تشخیص ندهد. «قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ». هم در کلام خدا (وحی) ویژگیهای مومنان و مسلمانان و صحابه واقعی تدوین و تبیین شده است و هم در کلام رسول الله صلوات الله علیه و آله کاملاً واضح و روشن است و با میل و خوشایند و حتی رأی اکثریت افراد و اشخاص، هیچ حقیقتی تغییر نمییابد.
نکته /۳:
خداوند متعال فرمود: صحابه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، کسانی هستند که همراه، پیرو و تابع او بودند و ویژگیهایی دارند، از جمله:
«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ …» (الفتح، ۲۹)
نتیجه:
پس باید ابتدا اسمها را رها کرد و تعاریف را شناخت، سپس خود یا هر کس که مورد بحث است را به این تعاریف و قالبها ارجاع داد و دید که آیا منطبق است، صدق میکند، یا خیر؟
ویژگیهای مومن، مسلمان، اهل تقوا، اهل جنت، اهل دوزخ، متقی، فاسق، کافر، مشرک، منافق، ظالم و …، همه در قرآن کریم بیان شده است و بسیار هم واضح است و البته در احادیث منقول از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در منابع شیعه و سنّی نیز به تواتر بیان شده است. کافی است برای وحدت بیشتر، قدر اشتراک آنها را لحاظ کنند.
منبع: tebyan.net
نوشته از منظر قرآن کدام صحابه اهل بهشتند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.