خبرگزاری آریا - دنیایی پر زرق و برق، پیچیدگی های نهان و پیدا، اشیا و موانع جایگذاری شده، لباس های مخفی سازی، طراحی شگفت آور مراحل، داستان عمیق و غوطه ور کننده؛ ذهن کاربر وقتی با عنوانی مانند Dishonored 2 (بررسی دیجیاتو) با تمام این المان های خاص و یگانه مواجه می شود دچار خود درگیری هایی بعضاً دشوار می گردد.
بدون تردید می توان با شمایلی رمبو گونه و پر سروصدا وارد دنیای کارناکا شد و درب ها و شیشه ها را شکست، سروصدا به راه انداخت و حین اینکه خنده تمسخر آمیزی روی لبانمان نقش بسته گوشت و استخوان های دشمنان را سلاخی کرد.
اما آدمی وقتی با یک بازی با درونمایه Stealth رو به رو می شود، ناخودآگاه می خواهد به یک خزنده کوچک و نامحسوس تبدیل شده، در سایه ها قدم زده، دشمنان را ضمن ذکر عبارت «معذرت می خواهم» زیر لب از سر راه برداشته و اجسادشان را در نقاط غیر قابل رویت و پنهان قرار دهد.
به علاوه به عنوان یک گیمر حساس هر چند لحظه یک بار منتظر می مانیم تا بازی به درستی ذخیره شود و به عنوان مثال اگر محل حضورمان در دیس آنرد 2 لو برود، برایمان همانند یک مرگ ناگهانی بوده و مجبور هستیم برای حفظ روند کامل و بدون نقص خود مرحله را مجدداً از نو بارگذاری کنیم.
بر اساس تحقیقات انجام شده بازی هایی که زیمنه ای در اختیار گیمر قرار می دهند تا بتوانند شخصیت ایده آل شان را در دنیای مجازی پیاده کنند، بیشتر از سایر عناوین انگیزه بخش و جذاب خواهند بود.
به عبارت دیگر اگر دوست دارید یکی از مدیران نچسبی باشید که هر از گاهی به کارمندانش تلنگر می زند قطعاً بازی مس افکت را دوست خواهید داشت؛ عنوانی که به گیمر اجازه می دهد در میان ماجراهای نجات دادن سیاره و این حرف ها، به مدیریت و کنترل اوضاع بپردازد.
اما دیس آنرد 2 به این سادگی ها نیست؛ در وافع کسی نمی تواند ادعا کند ذاتاً دوست دارد مخفیانه زندگی و حرکت کرده و در سایه ها به این سو و آن سو بدود. بلکه این بازی به نحوی طراحی شده که نشان می دهد توسعه دهندگانش تمایل دارند گیمر به صورت مخفیانه بازی کند.
در واقع سازندگان و طراحان مراحل با جایگذاری موانع و اشیای مختلفی در مسیر که بتوان پشت آنها مخفی شد و از طرفی مکانیزم گیم پلی که خطر دیده شدن یا نشدن را از طریق رابط HUD نمایش می دهد، عملاً از گیمرها می خواهند که بازی را به صورت Stealth پیش ببرند.
به علاوه در نظر گرفتن اچیومنت یا تروفی منحصر به فردی که به اتمام کل داستان بازی بدون حتی یک بار تیراندازی، لو رفتن و انجام آن به صورت کاملاً مخفیانه اختصاص دارد، باعث می شود بازیکن ناخودآگاه تلاش کند با دقت بیشتری پیشروی کرده و کارهای احمقانه ای از او سر نزند.
ما بازی های ویدیوی را به کمک وسیله ای به نام کنترلر انجام می دهیم؛ گجتی که همانطور که از نامش بر می آید، کنترل بازی را به دست گیمر می سپرد. اما گاهی اوضاع از کنترل خارج می شود و تقصیر آن می تواند گردن بازیکن باشد یا حتی گردن توسعه دهنده و طراح.
در این حین طراح مرحله چالش اصلی را پیش روی بازیکن قرار می دهد تا آن را حل کند و تا وقتی که مهارت و استقامت لازم را نداشته باشیم، بازی اجازه پیشروی را به ما نمی دهد.
به نوعی بخش اعظمی از این بازی به نحوی است که بازیکن تشخیص دهد چه چیزی انتظارش را می کشد و چه کارهایی باید در آینده انجام دهد. اغلب اوقات این فرآیند از پیش تعیین شده است و تنها یکی از مسیرهای انتخابی به نهایی شدن مرحله به صورت تمام و کمال منجر می شود.
بنابراین «کمال» به فاکتور اصلی دیس آنرد 2 تبدیل می شود؛ همانگونه ای که ضربه کردن دشمن در استریت فایتر بدون آنکه نوار سلامتی کاراکتر ما دست خورده باشد، اوج لذت را فراهم می نماید، رفتار کاملاً مخفیانه و دور از چشم ها به مراتب بیشتر از سایر روش ها مسرت بخش خواهد بود.
در دنیای کارناکا فشار اصلی پیشبرد این روند روی دوش گیمر است؛ ذهن مخاطب به صورت مداوم درگیر خواهد بود و ناخودآگاه باید منتظر فرصتی برای بارگذاری مجدد مرحله باشید.
کافی است در سکانسی لو بروید؛ این دقیقاً همان هنگام فشارزایی است که شروع به سرزنش خود خواهید کرد و نگرانی از دست رفتن یا حتی ذخیره شدن خودکار بخش از پیش رو گذشته، مثل خوره به جانتان می افتد.
به طور کلی می توان گفت دیس آنرد 2 مجموعه ای از روش ها و رویکردهای مختلف را برای پیشبرد روایت کارناکا ارائه می کند، اما اگر بخواهید کمال گرایانه و بدون نقص جلو بروید، تنها با یک خط داستانی مشخص و معین طرف خواهید بود.
می دانیم که بخش زیادی از لذت یک بازی ویدیویی به ثبت رکورد، کسب جوایز، رقابت با دیگران و ارائه بهترین عملکرد مرتبط است.
گاهی اوقات مرز موفقیت و شکست به وضوح پیدا است؛ درست مانند صدها پازل خاص و عجیب و غریب بازی The Witcher یا مبارزات Last Man Standing.
اما بازی هایی که با ریسک و خطر کردن و امثالهم همراه هستند، به شاید ها و احتمالات تکیه می کنند و گیمر را مجبور به انجام اعمال سختی کرده و در صورت مشاهده کوجکترین خطایی به شدت مجازات می نمایند، بی رحمانه و دشوار همانند دیس آنرد 2 طراحی شده اند.
بازی دیس آنرد 2 مثال بارزی از یک عنوان تمام عیار در صنعت بازی های ویدیویی است که ارزش چندین بار تکرار را دارد.
اگر کمال گرایی و بینش پیشبرد آن به صورت بدون نقص گریبانتان را گرفته و گیم پلی چند ساعته ی آن، مدت زیادی است وقت و فکرتان را مشغول به خود کرده، پیشنهاد می کنیم بازه انتظارات خود را حتی فراتر از این مبحث ببرید.
چون بعد از اتمام بازی به صورت کاملاً مخفیانه، بدون شک تفکری در ذهنتان ایجاد خواهد شد که اگر فلان مرحله را پر سروصدا انجام می دادم چه می شد؟ یا اگر تمام جریان بازی را بزن بهادری جلو بروم چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
بنابراین پیشنهاد می شود خلاقیت خود را به کار ببرید، روایت دیس آنرد 2 را به چند طریق مختلف دنبال کنید و مطمئن باشید هرگز نا امید نخواهید شد.
2-فلفل دلمه ای و گوجه خرد شده را اضافه کنید و کمی تفت دهید. سپس کنسرو لوبیا، پودر چیلی را داخل ماهیتابه بریزید و خوب هم بزنید. به میزان دلخواه نمک اضافه کنید. وقتی غذا به جوش آمد زیر حرارت را کم کنید و اجازه دهید خوراک چیلی ده دقیقه بپزد و غلیظ شود.
3-خوراک چیلی گوشت و لوبیا را در ظرف مناسب بریزید. روی آن را به دلخواه با پیازچه، پنیر چدار یا خامه ترش تزیین و بلافاصله بصورت گرم نوش جان کنید.
نکته:
طرز تهیه پودر چیلی بسیار ساده است و براحتی می توانید آن را در منزل تهیه کنید. استفاده از کنسرو باعث صرفه جویی در وقت می شود، اما بجای آن از لوبیای پخته نیز می توانید استفاده کنید. دراین صورت همراه با لوبیای پخته، یک لیوان آب و 2 قاشق رب گوجه نیز به غذا اضافه کنید.
ولی متاسفانه ما در دنیای ایده آل زندگی نمیکنیم. بعضیها آنقدر عصبانیمان میکنند که تا مرز دیوانگی پیش میرویم. خود ما هم این بلا را سر افراد دیگر میآوریم. آنهایی که ازشان خوشمان نمیآید افرادی بیملاحظه هستند که شخصیتمان را خراب میکنند، انگیزههایمان را زیر سوال میبرند یا خیلی ساده از لطیفههایی که تعریف میکنیم خوششان نمیآید ولی از ما توقع دارند که از ته دل به لطیفههایشان بخندیم.
شاید دلتان بخواهد بدانید که آیا ممکن است با کسی که مدام از دست شما عصبانی است یا کسی که اصلاً دلتان نمیخواهد کنار او ناهار بخورید، عادلانه برخورد کنید یا نه. شاید دلتان بخواهد بدانید که آیا باید دوست داشتن همه آدمها را یاد بگیرید یا نه.
براساس رابرت ساتن (پروفسور علوم مدیریتی در دانشگاه استنفورد) اینکار نه ممکن است و نه حتی ایدآل است که تیمی از همه کسانی تشکیل دهید که حاضرید هر هفته با آنها مهمانی بدهید.
۱. میپذیرند که قرار نیست از همه آدمها خوششان بیاید.
گاهیاوقات به دام این فکر میافتیم که خیلی آدمهای خوب و مهربانی هستیم. تصور میکنیم که باید از همه کسانی که با آنها برخورد داریم خوشمان بیاید. ولی این عملی نیست. لاجرم با کسانی برخورد خواهید کرد که افراد سرسختی هستند و نمیتوانید با آنها کنار بیایید. افراد باهوش این را میدانند. آنها همچنین تشخیص میدهند که تضادها و اختلافات نتیجه تفاوت ارزشهاست.
آن کسی که از او خوشتان نمیآید لزوماً آدم بدی نیست. دلیل اینکه نمیتوانید با او کنار بیایید این است که ارزشهای متفاوتی با او دارید و این تفاوت در ارزشها موجب قضاوت میشود. وقتی قبول کنید که همه آدمها قرار نیست از شما خوششان بیاید و شما هم قرار نیست از همه آدمها خوشتان بیاید، موقعیت برایتان بسیار سادهتر خواهد شد و بهتر خواهید توانست به این افراد برخورد کنید.
۲. با آنهایی که دوست ندارند کنار میآیند (نه اینکه آنها را نادیده بگیرند).
مطمئناً مدام حرصتان را درمیآورد، از جوکهای بیمزه و مبتذلش دندانهایتان را به هم میسایید یا تیک زدنهای مداومش در محلکار روی اعصابتان میرود ولی داشتن احساسی کمتر از دلسوزی و تحمل فقط خودتان را اذیت خواهد کرد. رابرت ساتن میگوید، «از دید عملکردی، دوست داشتن زیاد کارمندانتان بسیار سختتر از کم دوست داشتن آنهاست.
۳. با آنهایی که دوست ندارند مودبانه رفتار میکنند.
احساستان نسبت به یک نفر هر چه که باشد، آن فرد نسبت به رفتار و کردار شما بسیار حساس است و همان را به شما منعکس خواهد کرد. اگر با آنها بیادبی کنید، آنها هم با بیادبی محض با شما رفتار خواهند کرد. درنتیجه به خودتان بستگی دارد که با او عادلانه، بیطرف و مودبانه رفتار کنید.
بن داتنر، روانشناس و نویسنده، میگوید، «اینکه با سیاست یک poker face از خودتان نشان دهید خیلی مهم است. باید تا میتوانید مثبت و حرفهای برخورد کنید. با این روش، تا سطح آنها پایین نخواهید رفت و اعصابتان بیشتر خرد نخواهد شد.»
۴. انتظارات و توقعات خودشان را ارزیابی میکنند.
دور از انتظار نیست که آدمها انتظارات و توقعات غیرواقعبینانه درمورد دیگران داشته باشند. ممکن است از بقیه انتظار داشته باشیم که دقیقاً آنطور که ما رفتار میکنیم رفتار کنند یا چیزهایی را به زبان آورند که ما در یک موقعیت خاص به زبان میآوریم. ولی، این واقعبینانه نیست. آدمها خصوصیات اخلاقی دارند که تا حد زیادی تعیینکننده واکنشهای آنهاست. اینکه از دیگران انتظار داشته باشید مثل شما رفتار کنند، مطمئناً فقط باعث ناامیدیتان خواهد شد.
اگر فردی هر بار حالتان را بد میکند، سعی کنید انتظاراتتان را درست بچینید. با این روش خودتان را از نظر روانی برای رفتار او آماده میکنید تا دیگر غافلگیر نشوید. افراد باهوش همین کار را میکنند. آنها هیچوقت از رفتارهای کسانی که دوست ندارند غافلگیر نمیشوند.
۵. به درون خودشان نگاه کرده و روی خودشان تمرکز میکنند.
هر چقدر هم که تلاش کنید، باز هم ممکن است کسی بتواند روی اعصابتان برود. خیلی مهم است که یاد بگیرید در برخورد با چنین افرادی چطور رفتار کنید. به جای اینکه به آزاردهنده بودن آن فرد فکر کنید، روی این تمرکز کنید که چرا آنطور واکنش میدهید. گاهی اوقات چیزی که در بقیه خوشمان نمیآید درست همان چیزی است که در خودمان خوشمان نمیآید.
محرکهایی که ممکن است باعث پیچیده شدن احساساتتان شود را پیدا کنید. آنوقت خواهد توانست واکنشتان را پیشبینی کرده، نرمترش کنید یا حتی آن را تغییر دهید. یادتان باشد: عوض کردن دیدگاهها، رفتارها و نگرش خودتان بسیار آسانتر از این است که از فرد دیگری بخواهید خودش را تغییر دهد.
کاتلین بارتل (مشاور رواشناس از کالیفرنیا) میگوید، بعضی خصوصیات شخصیتی ممکن است همیشه باعث ناراحتیتان شوند. شاید آن همکاری که همیشه کار را به ضربالعجلها نمیرساند یا آن مردی که جوکهای مبتذل تعریف میکند. ببینید چه چیزی است که روی اعصابتان رفته است، بارتل میگوید که به این ترتیب میتونید خودتان را برای دفعه بعدی که آن اتفاق میافتد آماده کنید.
او میگوید، «اگر بتوانید کمی مکث کنید تا آدرنالینتان پایین بیاید و به بخش منطقی مغزتان بروید، خیلی بهتر خواهید توانست با آن فرد حرف بزنید و قضاوت زودهنگام نکنید.» یک نفس عمیق و یک قدم بزرگ رو به عقب هم میتواند به آرام کردنتان کمک کند و باعث شود واکنش افراطی نشان ندهید.
۷. نیازهایشان را عنوان میکنند.
اگر افراد خاصی مداوماً روی اعصاب شما میروند، با آرامش به آنها بگویید که روش برخورد و سبک روابط عمومی آنها برای شما مشکلساز است. از زبان متهمکننده استفاده نکنید و درعوض سعی کنید از فرمول «وقتی تو … من احساس میکنم …» استفاده کنید. بعنوان مثال به آن فرد بگویید، «وقتی حرف من را در جلسات قطع میکنی، احساس میکنم که برای نظرات من ارزشی قائل نیستی.» بعد یک لحظه صبر کنید و منتظر پاسخ آنها بمانید.
ممکن است متوجه شوید که آن فرد نمیدانسته که حرف شما هنوز تمام نشده است یا آنقدر برای بیان نظر خود هیجانزده بوده که وسط حرف شما پریده است.
۸. بین خودشان و آنها فاصلهای در نظر میگیرند.
اگر همه این روشها عمل نکند، افراد باهوش بین خودشان و کسانی که دوست ندارند فاصلهای در نظر میگیرند. عذر بخواهید و راه خودتان را بروید. اگر در محلکار هستید، به اتاق دیگری بروید یا در گوشه دیگر میز کنفرانس بنشینید. با کمی فاصله، خواهید توانست که برگردید و با آنهایی که دوست دارید یا دوست ندارید دوباره صحبت کنید.
البته اگر همه آدمهایی که از آنها خوشمان نمیآید دور و برمان نباشند خیلی بهتر خواهد بود ولی متاسفانه دنیا اینطور نیست و ما مجبور خواهیم بود در زندگی روزانه با آنها برخورد داشته باشیم.
اگر به آرزویتان نرسیدهاید،شاید آرزویتان بسیار بزرگتر از چیزی باشد که تصورش را دارید..
راه رسیدن به آرزو ,خیلی هیجان زدهاید. آرزویی دارید که باید به آن برسید. به همین خاطر همه انرژی و وقتتان را برای به واقعیت تبدیل کردن این آرزو میگذارید. ولی با گذشت زمان حتی به آن نزدیک هم نمیشوید. به همین خاطر انرژیتان کمکم کمتر میشود و وسوسه میشوید که از تلاش دست بکشید.
شور اولیهتان فروکش کرده است ولی خودتان را به زور جلو میکشید.
لحظه به لحظه، ساعت به ساعت، روز به روز، سال به سال تا اینکه یک روز میبینید
که دیگر نمیتوانید ادامه دهید.
ناامید میشوید چون نتوانستهاید به آرزویتان دست پیدا کنید.
حالا چه باید بکنید؟ قدم بعدیتان چیست؟
به نقطهای رسیدهاید که از کاری که میکنید متنفرید.
مطمئن نیستید که اصلاً این آرزو را میخواهید یا نه.
اگر شما هم در این موقعیت گیر کردهاید و به قدم بعدیتان فکر میکنید
و اینکه دست بکشید یا نه، یک لحظه صبر کنید.
دست نکشید.
قبل از اینکه از آرزویتان دست بکشید، آیا به این فکر کردهاید که ممکن است آرزوی اشتباهی داشتهاید؟ ما معمولاً انگیزه بسیار زیادی را روی آرزو داشتن میگذاریم ولی هیچکس درمورد داشتن آرزوهای اشتباه حرف نمیزند. تصور این است که تا زمانیکه آرزویی داشته باشید، میتوانید به آن دست پیدا کنید ولی به این سادگیها که تصور میکنید نیست.
امیدوارم که با این حرف ناراحتتان نکرده باشم، ولی این حقیقت دارد. آدمها ممکن است به روشهای مختلفی آرزوهای اشتباه داشته باشند. مثلاً آرزوی خیلیها را پدر و مادرشان ساختهاند یا حتی دوستان و معلمانشان.
حتی دوستی را میشناسم که میگفت آرزو دارد پزشک شود و وقتی از او پرسیدم چرا، گفت که مادرش به او گفته است که برایش بهتر است. بعد درمورد آرزوی مادرش برایمان حرف زد.
آیا آرزوی شما هم آرزوی فردی دیگر است؟ اگر اینطور است،
دیگر وقتش رسیده که آرزوی خودتان را داشته باشید.
ولی اگر آرزویتان آرزویی اشتباهی نیست و باز هم نمیتوانید به آن دست پیدا کنید، آنوقت:
وقتش رسیده که بنشینید و بیشتر به آرزویتان فکر کنید.
من عاشق داستان جوزف خیالباف هستم.
جوزف وقتی بچهتر بود آرزو میکرد که همه خانوادهاش به او تعظیم کنند.
او به آرزویش رسید ولی نه به آن روشی که برایش برنامهریزی کرده بود.
هیچوقت انتظار نداشت که بردهای در سرزمینی ناشناخته شود
و انتظار هم نداشت که زندانی یا مرد دست راست پادشاه یونان شود.
ولی به آرزویش رسید.
وقتش رسیده که بنشینید و بیشتر به آرزویتان فکر کنید
۱. گاهیوقتها آرزویتان را خوب نمیشناسید. جوزف آرزویش را به خانوادهاش محدود کرده بود ولی چیزی که به دست آورد بسیار بزرگتر بود. اگر تصور میکنید به آرزویتان نرسیدهاید، شاید به این خاطر است که آرزوهایتان را با دانشتان از آنطور که باید باشد محدود میکنید. شاید آرزویتان بسیار بزرگتر از چیزی باشد که تصورش را دارید.
۲. شاید دنیا به استقبال آرزوی شما نمیآید. استیو جابز رویای اپل را در سر داشت ولی سرمایهگذارانی که او را از کمپانیهای خود بیرون کردند استقبال خوبی از رویای او نداشتند. ولی با گذشت زمان، او توانست به آرزویش حامه عمل بپوشاند. با آرزویتان صبور باشید. به آن زمان بدهید. برای آن تلاش کنید و مطمئن باشید که به آن خواهید رسید.
۳. فقط آرزو داشتن کافی نیست، باید خودتان را برای آن آماده کنید. باید درک کنید که فرآیند رسیدن به آرزوها یک سفر راحت و سریع نیست. گاهیاوقات آرزوی شما درست در زمان تسلیمشدنتان به واقعیت تبدیل میشود. باید برای همه چیز آماده باشید. یاد بگیرید، تلاش کنید و تماشا کنید که چطور آرزویتان به واقعیت تبدیل میشود.
حرفمان را با یک سوال تمام میکنیم، آیا باور دارید که بعضی آرزوها اشتباهی هستند؟ فکر میکنید چطور ممکن است افراد آرزوهای اشتباهی برای خود داشته باشند؟
در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر١٠ سالهاى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزنشست..
تیک عصبی ,تعدادی از کودکانی که دچار تیک میشوند شروع مشکلشان چند روز پس از یک گلودرد چرکی است. خانوادهها باید بدانند در صورت مشاهده چنین مشکلی خیلی سریع باید به روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنند چرا که ممکن است ایجاد شدن این تیک به علت اثر منفی عفونت به بخشهایی از مغز باشد.
تیک یکی از بیماریهای حرکتی و روانپزشکی است که واضحا به خاطر ایجاد مشکل در بخشهایی از مغز است.
وسواس از جمله مهمترین مشکلاتی است که در بسیاری افراد در کنار تیک دیده میشود. همراهی تیک با وسواس میتواند نشاندهنده لزوم مراجعه زودهنگام به روانپزشک و لزوم درمان دارویی مناسب در اسرع وقت باشد. تعداد قابل توجهی از مبتلایان به وسواس مزمن و آزادهنده دچار تیک نیز هستند که مشکل این بیماران را دو چندان میکند.
تیک یکی از بیماریهای حرکتی و روانپزشکی است که واضحا به خاطر ایجاد مشکل در بخشهایی از مغز است.
در واقع بخشی از مغز که مسئول کنترل حرکات اضافی است عملکرد مناسبی در این بیماران ندارد و هماکنون واضح است که فشارهای روانی اجتماعی در ایجاد این اختلال نقش زیادی ندارند و علت اصلی این مشکل، جسمی است.
تعدادی از کودکانی که دچار تیک میشوند شروع مشکلشان چند روز پس از یک گلودرد چرکی است. خانوادهها باید بدانند در صورت مشاهده چنین مشکلی خیلی سریع باید به روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنند چرا که ممکن است ایجاد شدن این تیک به علت اثر منفی عفونت به بخشهایی از مغز باشد.
بسیاری از خانوادهها تیک را رفتاری نمایشی و از سر لجبازی فرد میدانند و میگویند «چطور است که بعضی وقتها تیک دارد و بعضی وقتها تیک ندارد؟» تیک بهطور کامل غیر ارادی نیست اما فرد تنها میتواند گاهی به مدت کوتاهی جلوی آن را بگیرد ولی نهایتا در اکثر موارد پس از این مدت کوتاه، تیک با شدت و تعداد بیشتر رخ میدهد. از طرف دیگر تیک در مواردی از جمله شرایط پر اضطراب مانند حضور در جمع و شروع دوران امتحانات و همچنین قرار گرفتن در آب و هوای نامناسب تشدید پیدا کند و عملا والدین در صورت توجه بیشتر و انتقال نگرانی خود به کودک ممکن است منجر به افزایش تیک در او شوند.
تیک بهطور کامل غیر ارادی نیست اما فرد میتواند گاهی به مدت کوتاهی جلوی آن را بگیرد
خیر. تیک دربسیاری از موارد گذرا، کوتاه مدت و غیر قابل مشاهده است و عملا تنها خود فرد و افراد بسیار نزدیکش از آن مطلع هستند. چنین تیکی اگر همراه با بیماری دیگر از جمله وسواس و متعاقب عفونت چرکی نباشد نیازمند درمان و حتی مراجعه به روانپزشک نیست. در مورد چنین تیکهایی بهترین کمک به بیمار بی توجهی به تیک است.
اما تیک اگر منجر به مشکل در روابط اجتماعی فرد شود
و برای خود وی ناراحتکننده باشد
یا این که منجر به درد در بدن فرد شود نیازمند مراجعه به روانپزشک و درمان در اسرع وقت است.
«تیک» عبارت است از حرکات تکرار شونده و تقریبا ثابت عضلات بدن که به صورت تقریبا غیر ارادی ایجاد میشود.
این حرکات که معمولا در دوران کودکی و سنین مدرسه برای اولینبار خود را نشان میدهند حدود 7 درصد کودکان را در مقطعی به خود مبتلا میکنند.
براساس این که این حرکات در کدام دسته از عضلات ظاهر شوند میتوانند تیک حرکتی یا تیک صوتی را ایجاد کنند.
شایعترین تیک، بستن چشمهاست که معمولا دو طرفه است اما میتواند به صورت یک طرفه هم دیده شود.
حدود 3 درصد جمعیت عمومی هم بهطور مزمن دچار حداقل یک تیک هستند.
اما افرادی که به علت تیک به روانپزشک مراجعه میکنند خوشبختانه با درمان،
که بخش اصلی آن درمان دارویی است در بسیاری از موارد درمان میشوند.
خوشبختانه در حال حاضر داروهای کم عارضه و موثری برای درمان تیک وجود دارد که میتوانند به فرد کمک کنند.
البته در کنار درمان دارویی، درمانهای رفتاری نیز میتوانند به این افراد کمک کنند
تا فرد بتواند بدون مزاحمت یک حرکت اضافی دردسرساز از ادامه زندگی لذت ببرد.
سلامت نیوز
کم خونی بیماری شایعی است که در خانمها به نسبت آقایان بیشتر دیده میشود. کم خونی شدید احتمال ابتلا به بیماری قلبی و سرطان را افزایش میدهد.
شایعترین انواع کم خونی تغذیهای در کشور ما به دلیل کمبود آهن، پروتئین و کمبود اسید فولیک در دوران بارداری رخ میدهد که طبیعی است چون سوءتغذیه عامل بروز آن است و با اصلاح شیوه تغذیه میتوان آن را درمان کرد. البته در مواردی میتوان از مکملها و در موارد نادرتری از تزریق خون به بیمار برای درمان استفاده کرد. همچنین کم خونی به دلیل خونریزی شدید پس از یک عمل جراحی عمده، اهدای خون به دفعات مکرر، برخی انگلها، مصرف داروهای خاص، بیماریهای بدخیم مثل سرطان ممکن است رخ بدهد که باید با توجه به نظر متخصص درباره عامل اصلی کم خونی و درمان مورد نیاز تصمیمگیری شود.
خیلیها کم خونی را مشکلی ساده میپندارند که با خوردن چند قرص آهن بدون تجویز پزشک حل میشود اما برخلاف این تصور، کمخونی ممکن است علامتی برای بروز شمار زیادی از بیماریها باشد. گذشته از این حتی اگر کمخونی نشانه بیماری ناخوشایندی هم نباشد به هر حال به شما خستگی مزمن هدیه میدهد و کارکرد روزانه را پایین میآورد. شاید دلیل اینکه بیشتر مردم کمخونی را جدی نمیگیرند این باشد که این اختلال خونی، مشکلی نسبتا رایج است و خیلیها به آن مبتلا هستند اما اتفاقی که در کمخونی رخ میدهد این است که این اختلال علیرغم شایع بودن، قابل چشمپوشی نیست و باید به آن رسیدگی شود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
خطرات اصلی: مصرف زیاد و تداخل دارویی
گیاهان دارویی مبنای ساخت بسیاری از داروهای شیمیایی هستند و حتی قرنها قبل از آنکه پای این داروها به نسخه پزشکان باز شود، توسط حکمای طب سنتی تجویز میشدند. اما این گیاهان خالی از ضرر و عارضه نیستند و برخلاف آنچه بیشتر مردم فکر میکنند، مصرف آنها همیشه مفید نیست. این گیاهان براساس دوز یا اندازهای که مصرف میشوند، زمان مصرفشان، فرد مصرفکننده و داروها یا گیاهانی که همزمان با آنها استفاده میشوند، عوارض متفاوتی خواهند داشت؛ مثلا استفاده از دوز بالای گیاهان دارویی میتواند باعث مسمومیت شود و نارسایی کبد یا کلیه را در پی داشته باشد. این عوارض در کودکان و سالمندان بیشتر است و حتی ممکن است در موارد حاد به قیمت جان آنها تمام شود. از سوی دیگر، برخی گیاهان با داروهایی که فرد استفاده میکند تداخل دارد، برخی از آنها قدرت جذب مواد غذایی را در بدنتان کم میکنند و بعضی از آنها برای افراد دچار بیماریهای خاص بهشدت مضر هستند؛ بهطور مثال زنجبیل که بهعنوان یک درمانکننده گیاهی در مشکلات گوارشی شناخته میشود، در زنان باعث به هم ریختگی قاعدگی میشود. تخمکتان که یک منبع بسیار غنی از فیبر، منگنز، ویتامین B1 و امگا3 است و برای چربیسوزی استفاده میشود، میتواند تعادل هورمونهای زنانه را به هم بزند و باعث مشکل در انعقاد خون و بروز کیست تخمدان شود. بنابراین همانطور که میبینید، حتی مصرف داروهای گیاهی بدون نظارت پزشک کار خطرناکی است.
عطارها دکتر نیستند
بیشتر مردم فکر میکنند گیاهان دارویی را باید از عطاریها بخرند. اگرچه بهطور سنتی عطاریها اصلیترین عرضهکنندگان این گیاهان هستند اما عطارها پزشک نیستند و نمیتوانند به اندازه یک پزشک، سلامت گیاه و تأثیر آن را تأیید کنند. در واقع باید بگوییم خرید از عطاریها بیخطر هم نیست چون گیاهان دارویی که در عطاریها عرضه میشوند، ممکن است در شرایط مناسب و استاندارد از نظر دما، نور و... نگهداری نشوند. بنابراین خواص آنها تحتتأثیر شرایط نگهداریشان تغییر میکند. آلودگیهای میکروبی، سموم کشاورزی، فلزات سنگین و... هم میتوانند روی کیفیت داروهای موجود در عطاریها تأثیر بگذارند. به همین دلیل است که توصیه میشود گیاهان دارویی را از مزارع کشاورزی که به همین منظور محصولات را میکارند تهیه کنید.
پزشکان طب سنتی به این مزارع دسترسی دارند و میتوانند به شما برای تهیه گیاهان با کیفیتتر کمک کنند. از سوی دیگر خیلی وقتها در عطاریها، قرصها و داروهایی عرضه میشود که معلوم نیست چه ترکیباتی دارند. حتما عباراتی مثل داروی ترکاعتیاد گیاهی، داروی تضمینی لاغری، داروی گیاهی باروری و... را شنیدهاید. بعضی از این داروها دارای ترکیبات غیرقابل تأییدی هستند که معمولا از مخلوط کردن داروهای شیمیایی و گیاهی بهدست آمدهاند و حتی در برخی از آنها از مخدرها استفاده شده است. از آنجا که روی این قبیل داروهای گیاهی نظارتی وجود ندارد، مصرف آنها اصلا توصیه نمیشود.
همانطور که پزشک در زمان نسخه نوشتن شرایط سنی و وزنی شما را درنظر میگیرد و دفعات مصرف دارو را معین میکند، هنگام استفاده از گیاهان دارویی هم باید ویژگیهای جسمانی فرد درنظر گرفته شود.
سنبلالطیب اگر در مقادیر کم مصرف شود آرامشبخش است و اگر در مقادیر زیاد استفاده شود باعث سرگیجه و ناآرامی شده، با داروهای بیهوشی تداخل دارد و مسمومیت کبدی ایجاد میکند.
رازک و شنبلیله قوای جنسی را زیاد میکنند اما خاصیت استروژنی دارند و مصرف بیش از حد آنها ممکن است ریسک ابتلا به اختلالات هورمونی و حتی سرطانهای سینه و رحم را بالا ببرد.
اگر دمنوش بابونه با داروی وارفارین خورده شود، میتواند باعث خونریزی داخلی شود. آسپرین، پروپرانول، کلوزاپین، تئوفیلین و داروهای ضدافسردگی 3 حلقهای هم با بابونه تداخل پیدا میکنند و موجب افزایش خونریزی میشوند.
آلوئه ورا که در سالهای اخیر خیلیها شیفته آن شدهاند درصورت مصرف بیش از حد میتواند زیانبار باشد. این گیاه عوارضی مثل درد شکمی، اسهال، کولیت روده، اختلال در جذب پتاسیم و انقباض رحمی و سقط جنین دارد و مصرف آن در بچههای زیر 12سال ممنوع است.
جینسینگ هم یکی دیگر از گیاهانی است که این روزها خیلیها طرفدار آن شدهاند اما مصرف مقادیر زیاد آن باعث بیخوابی، اختلالات قاعدگی، افزایش ضربان قلب، اختلال در فشارخون، سردرد، اسهال، خونمردگی زیر پوستی، گیجی، تغییرات خلق و... میشود و به همین دلایل مصرف آن در دوران بارداری و شیردهی و در کودکان ممنوع است. پزشکان توصیه میکنند افراد مبتلا به اماس، آرتریت روماتوئید و کسانی که پیوند اعضا داشتهاند از آن استفاده نکنند.
شیرین بیان که برای درمان سوءهاضمه، زخم معده و التهاب لثه مؤثر است، درصورت استفاده نابجا یا بیش از اندازه، موجب کاهش پتاسیم، فشار خون بالا، اختلال در ضربان قلب و تورم میشود. همچنین ریفلاکس معده را تشدید کرده و احتمال سکته قلبی را در بیماران قلبی افزایش میدهد.
گون برای درمان سرماخوردگی، عفونتهای تنفسی و مشکلات مجاری ادراری مفید است اما مصرف بیش از حد آن باعث آسیب رساندن به سیستم ایمنی میشود و زنان باردار و افراد مبتلا به بیماریهای خودایمنی هرگز نباید از آن استفاده کنند.
پیشگیری کنید و نه درمان
گیاهان دارویی بیش از آنکه درمانکننده بیماریها باشند، باید برای پیشگیری از بیماریها مورد استفاده قرار بگیرند. یعنی در تغذیه روزانه، آشپزی و حتی انتخاب نوشیدنیهایتان جایی برای آنها درنظر بگیرید. این سنتی است که قدیمیهای ما هم آن را رعایت میکردند و با نوشیدن جوشاندهها و دمنوشها، شربتها و عرقیات سعی در اصلاح تغذیه و مزاجشان داشتند. اما اگر به هر دلیلی دچار بیماری خاصی شدهاید و میخواهید از گیاهان دارویی برای درمان آن استفاده کنید، باید این کار را زیرنظر یک پزشک متخصص طب سنتی انجام دهید. پزشک با درنظرگیری سن و سال، جنسیت، بیماریهای زمینهای، شدت بیماری شما و داروهایی که مصرف میکنید، گیاه مناسب و میزان استفاده از آن را برای شما تجویز میکند.
خبرگزاری آریا -
تیک یکی از بیماریهای حرکتی و روانپزشکی است
تعدادی از کودکانی که دچار تیک میشوند شروع مشکلشان چند روز پس از یک گلودرد چرکی است. خانوادهها باید بدانند در صورت مشاهده چنین مشکلی خیلی سریع باید به روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنند چرا که ممکن است ایجاد شدن این تیک به علت اثر منفی عفونت به بخشهایی از مغز باشد.
تیک یکی از بیماریهای حرکتی و روانپزشکی است که واضحا به خاطر ایجاد مشکل در بخشهایی از مغز است.
همراهی تیک با وسواس
وسواس از جمله مهمترین مشکلاتی است که در بسیاری افراد در کنار تیک دیده میشود. همراهی تیک با وسواس میتواند نشاندهنده لزوم مراجعه زودهنگام به روانپزشک و لزوم درمان دارویی مناسب در اسرع وقت باشد. تعداد قابل توجهی از مبتلایان به وسواس مزمن و آزادهنده دچار تیک نیز هستند که مشکل این بیماران را دو چندان میکند.
علت تیک چیست؟
تیک یکی از بیماریهای حرکتی و روانپزشکی است که واضحا به خاطر ایجاد مشکل در بخشهایی از مغز است.
در واقع بخشی از مغز که مسئول کنترل حرکات اضافی است عملکرد مناسبی در این بیماران ندارد و هماکنون واضح است که فشارهای روانی اجتماعی در ایجاد این اختلال نقش زیادی ندارند و علت اصلی این مشکل، جسمی است.
تیک و عفونت گلو
تعدادی از کودکانی که دچار تیک میشوند شروع مشکلشان چند روز پس از یک گلودرد چرکی است. خانوادهها باید بدانند در صورت مشاهده چنین مشکلی خیلی سریع باید به روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنند چرا که ممکن است ایجاد شدن این تیک به علت اثر منفی عفونت به بخشهایی از مغز باشد.
آیا تیک در اختیار فرد است؟
بسیاری از خانوادهها تیک را رفتاری نمایشی و از سر لجبازی فرد میدانند و میگویند «چطور است که بعضی وقتها تیک دارد و بعضی وقتها تیک ندارد؟» تیک بهطور کامل غیر ارادی نیست اما فرد تنها میتواند گاهی به مدت کوتاهی جلوی آن را بگیرد ولی نهایتا در اکثر موارد پس از این مدت کوتاه، تیک با شدت و تعداد بیشتر رخ میدهد. از طرف دیگر تیک در مواردی از جمله شرایط پر اضطراب مانند حضور در جمع و شروع دوران امتحانات و همچنین قرار گرفتن در آب و هوای نامناسب تشدید پیدا کند و عملا والدین در صورت توجه بیشتر و انتقال نگرانی خود به کودک ممکن است منجر به افزایش تیک در او شوند.
تیک بهطور کامل غیر ارادی نیست اما فرد میتواند گاهی به مدت کوتاهی جلوی آن را بگیرد
آیا همه تیکها نیازمند درمان هستند؟
خیر. تیک دربسیاری از موارد گذرا، کوتاه مدت و غیر قابل مشاهده است و عملا تنها خود فرد و افراد بسیار نزدیکش از آن مطلع هستند. چنین تیکی اگر همراه با بیماری دیگر از جمله وسواس و متعاقب عفونت چرکی نباشد نیازمند درمان و حتی مراجعه به روانپزشک نیست. در مورد چنین تیکهایی بهترین کمک به بیمار بی توجهی به تیک است.
اما تیک اگر منجر به مشکل در روابط اجتماعی فرد شود و برای خود وی ناراحتکننده باشد یا این که منجر به درد در بدن فرد شود نیازمند مراجعه به روانپزشک و درمان در اسرع وقت است.
تیک چیست؟
«تیک» عبارت است از حرکات تکرار شونده و تقریبا ثابت عضلات بدن که به صورت تقریبا غیر ارادی ایجاد میشود.
این حرکات که معمولا در دوران کودکی و سنین مدرسه برای اولینبار خود را نشان میدهند حدود 7 درصد کودکان را در مقطعی به خود مبتلا میکنند.
براساس این که این حرکات در کدام دسته از عضلات ظاهر شوند میتوانند تیک حرکتی یا تیک صوتی را ایجاد کنند. شایعترین تیک، بستن چشمهاست که معمولا دو طرفه است اما میتواند به صورت یک طرفه هم دیده شود. حدود 3 درصد جمعیت عمومی هم بهطور مزمن دچار حداقل یک تیک هستند.
دارو، درمان اصلی اختلال تیک
اما افرادی که به علت تیک به روانپزشک مراجعه میکنند خوشبختانه با درمان، که بخش اصلی آن درمان دارویی است در بسیاری از موارد درمان میشوند. خوشبختانه در حال حاضر داروهای کم عارضه و موثری برای درمان تیک وجود دارد که میتوانند به فرد کمک کنند. البته در کنار درمان دارویی، درمانهای رفتاری نیز میتوانند به این افراد کمک کنند تا فرد بتواند بدون مزاحمت یک حرکت اضافی دردسرساز از ادامه زندگی لذت ببرد.
منبع: سلامت نیوز
خبرگزاری آریا -
رویاروی با بحرانهای اقتصادی مانند بیپولی، تورم، ورشکستگی و... در زندگی زناشویی، آنان را دچار اضطراب میکند. در سطحی وسیع، این اضطراب میتواند مشکلزا باشد.......
مشکلات مالی در خانواده
گاهی ممکن است فرد سرمایه و پسانداز کافی داشته باشد اما وقتی حس خطر سراغش بیاید دچار ترس، اضطراب و نگرانی شود. از این نگرانی با عنوان «اضطراب پول» نام میبرند که ریشههایش به دوران کودکی و تجربیات پیشین فرد بازمیگردد.
تاثیرات روانی مشکلات اقتصادی از واقعیت اقتصادی موجود بیشتر و مخرب تر است. زمانی که زن و شوهر با بحران اقتصادی روبه رو می شوند باید برای رهایی از اضطراب با یکدیگر صحبت کنند، از ترس و نگرانی هایشان حرف بزنند و پشتیبانی و حامی هم باشند.
هنگامی که مشکلات مالی و اقتصادی گریبانگیر زندگی مشترک می شود، برای عبور از این مشکل چند راهکار وجود دارد:
کاهش هزینه ها: منظور از کاهش هزینه این نیست که افراد دچار خساست شوند بلکه این است که زن و شوهر با تصمیمگیری مشارکتی، هزینه های اضافی خود را کاهش دهند. خانم ها در کاهش هزینه نقش بسیار موثری دارند. برای اجرایی شدن این راهبرد باید با توافق زوجین، هزینه ها اولویت بندی و سپس کاهش هزینه ها عملی شود.
افزایش درآمد: منظور از افزایش درآمد یعنی این که زن و مرد هرکدام به نوعی در فکر ایجاد درآمد باشند یا شغل جدیدی را وارد سیستم زندگیشان کنند. برای افزایش درآمد، نخستین و مهمترین مسئله، ایجاد ارتباط است. ما زمانی می توانیم شغل و کار جدید داشته باشیم که با دوستان و آشنایان در ارتباط باشیم. زوجی که خودشان را منزوی و گوشه گیر می کنند، نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و کمتر با پیشنهادهای کاری مواجه می شوند.
مشورت اقتصادی: یکی از موارد رایج در برخی از خانواده ها این است که مردان در امور شغلی و کاری خود با همسرانشان مشورت نمی کنند، در صورتی که در حوزه اقتصاد خانواده همه اعضا باید نظر دهند. البته نباید فراموش کرد که رای خانواده بدون مشورت گرفتن از کسانی که دارای شم و هوش اقتصادی هستند، مناسب نیست و اگر با نظر خود حرکت کنیم احتمال زمین خوردنمان قطعی است.
بهتر است از یک مشاور اقتصادی کمک بگیریم. تصور بیشتر افراد بدین گونه است که وقتی جامعه دچار بحران و مشکلات اقتصادی می شود، زندگی زناشویی افراد از هم پاشیده می شود؛ در صورتی که این گونه نیست. همیشه در شرایطی مانند بحران های طبیعی و غیرطبیعی مانند مشکلات اقتصادی، تورم، ورشکستگی و ... انسجام خانوادگی افزایش می یابد.
البته نباید این امر را نادیده گرفت که مشکلات اقتصادی در زندگی مشترک به نوعی دستگاه تقویت کننده مشکلات پنهان ارتباط عاطفی بین زن و شوهر است. در واقع مشکلات و بحران های اقتصادی در خانه باعث می شود که موضوعات قبلی که زن و شوهر از آن رنجیده خاطرند، بزرگ تر شود.
زمانی که خانواده با مشکل اقتصادی روبرو می شود تا جایی که ممکن است پدر و مادر نباید اجازه دهند که فرزندانشان بخصوص فرزندانی که در رده سنی پیش دبستانی و دبستانی هستند از این موضوع باخبر شوند؛ چرا که کودکان در این مقطع سنی دچار ترس، نگرانی و تفکرات عجیب و غریب می شوند
چه کسی رئیس است؟
زوج هایی در زمینه مدیریت مالی موفق اند که دو شرط زیر را باهم داشته باشند:
1 - شم اقتصادی و گرفتن مشاوره های مالی و اقتصادی
2 - رابطه عاطفی قدرتمند
یکی از سوالات رایج بین زن و شوهر این است که چه کسی در خانواده باید اقتصاد خانه را مدیریت کند؟ بهترین پاسخ این است که اولویت مدیریت با کسی است که تفکر، شم و هوش اقتصادی قوی داشته باشد. بارها دیده شده که برخی از زنان خانه دار نسبت به همسرشان از شم اقتصادی بالاتری برخوردارند اما پذیرفتن این مسئله از سوی شوهرانشان آسان نیست.
در هر صورت برای یک مدیریت موفق، شم و هوش اقتصادی بسیار مهم است اما این مسئله نباید باعث شود فردی که دارای این شرایط است متکبرانه، مستبدانه وشخصا تصمیم گیری کند. در امور مالی، زن و شوهر باید با یکدیگر مشورت داشته باشند.
فرزندان مطلع نشوند: زمانی که خانواده با مشکل اقتصادی روبرو می شود تا جایی که ممکن است پدر و مادر نباید اجازه دهند که فرزندانشان بخصوص فرزندانی که در رده سنی پیش دبستانی و دبستانی هستند از این موضوع باخبر شوند؛ چرا که کودکان در این مقطع سنی دچار ترس، نگرانی و تفکرات عجیب و غریب می شوند و دائم به این فکر می کنند که بی پول شده اند و پدر و مادر خود را پشت میله های زندان می بینند و با این تخیلات ناخوشایند زندگی می کنند.
منبع: جام جم
خبرگزاری آریا -
متخصصان معتقدند، یادداشتهای روزانه درباره احساسات و شرایط میتواند از بار عصبی ذهن و روح افراد بکاهد و به آنها در تخلیه احساسات روانی کمک کند.
گاهی فشارهای عصبی به اندازهای زیاد میشوند که افراد را به گریه انداخته یا موجب لرزش اندام آنها میشوند و گاه شرایط به اندازهای وخیم میشود که سکتههای مغزی و قلبی به وقوع میپیوندد؛ اما متخصّصان معتقدند که نوشتن تا حدود زیادی به کاهش استرس کمک میکند.
به گفته آنها، یادداشتهای روزانه درباره احساسات و شرایط میتواند از بار عصبی ذهن و روح افراد بکاهد و به آنها در تخلیه احساسات روانی کمک کند.
کارشناسان میگویند افکار و احساسات خود را بدون هیچ قضاوتی روی کاغذ بیاورید. به این ترتیب از آن چه در درون شما می گذرد آگاه میشوید.
گام بعدی شناسایی منبع خشم و استرس و کمک به ایجاد تغییر است. بازبینی افکار و احساساتی که به رشته تحریر درآمدهاند به شما کمک میکند درک بهتری از احساسات خود داشته باشید و راههای کنترل آن را به مطلوبترین شکل شناسایی کنید.
منبع:qodsdaily.com