یک رابطه عاطفی میتواند بهترین تجربه زندگیتان باشد و عواطف و احساساتتان را رشد بدهد و احساس امنیت و طیب خاطر ایجاد کند. اما همیشه اینطور نیست. رابطه عاطفی بد میتواند آسیب و جراحتی جدی برای روح و روان و سلامت جسمیتان باشد. این یک حقیقت است که رابطهها روی میزان اعتماد به نفس و خودباوری آدمها اثر دارند.
در بسیاری از موارد “کمبود اعتماد به نفس” باعث میشود بسیاری از افراد یک ازدواج بد را ادامه بدهند. اگر در رابطه با همسرتان دائماً خودباوریتان هدف قرار بگیرد احتمال اینکه به هر ترتیبی این رابطه را ادامه بدهید نیز زیاد است هرچند که همیشه احساس بدی داشته باشید. زیرا ترک رابطه برایتان بسیار دشوار است.
کمبود اعتماد به نفس نه تنها باعث میشود در این رابطه باقی بمانید بلکه مانع از آن میشود که در برابر چیزهایی که باعث ناراحتیتان میشود بایستید و اعتراضی بکنید. افرادی که خودباوری ندارند از هرگونه مواجهه با مشکلات و تنشها پرهیز میکنند. بخاطر عدم امنیتی که آنها نسبت به شریک زندگی خود احساس میکنند و ترسی که بخاطر از دست دادن دارند از هرگونه مواجهه و برخورد اجتناب میکنند هرچند که بتوانند اختلافات و تنشها را از طریق یک تعامل دوستانه و گفتگوهایی صلحجویانه حل کنند.
این چرخه وحشتناک و مهلکی است. ضعف در خودباوری باعث میشود برخی از افراد در آن گیر کنند و نتوانند از آن بیرون بیایند. برای اینکه از چنین رابطهای دور بمانید باید نشانههایی که اعتماد به نفس شما را هدف گرفتهاند را بشناسید.
زمانی که خودتان نیستید
کار مورد علاقهتان را انجام نمیدهید؟ دیگر ورزش نمیکنید؟ به موسیقی مورد علاقهتان گوش نمیدهید؟ در رابطهای که همسرتان با قدرت تمام اعتماد به نفس شما را تضعیف میکند شما به راحتی از آنچه که هستید دست میکشید. دست کشیدن از خود یعنی کنار کشیدن از انجام کارهایی که دوستشان داشتید و متناسب با شخصیت و روحیات شما بودهاند.
همسرتان کنترل میکند
اگر شریک زندگیتان بر همه جنبههای زندگی شما تسلط دارد و در همه چیز دخالت میکند و حریم شخصی را رعایت نمیکند این طبیعی است که به مرور زمان اعتماد به نفستان را از دست بدهید افراد پرخاشگر و خودخواه همیشه طوری رفتار میکنند که همه چیز را در اختیار و اراده خود داشته باشند.
وقتی به همسرتان شک میکنید
یک نشانه از دست دادن اعتماد به نفس در رابطه این است که نسبت به خود رابطه شک کنید. زمانی که دائم نگران این باشید که آیا همسرتان دوستتان دارد یا نه و نیاز شدیدی به توجه داشته باشید و چیزی از طرف مقابلتان دریافت نکنید این یعنی رابطه شما طوری پیش رفته است که اعتماد به نفستان تضعیف شده است.
نیازهایتان مهم نیستند
این اتفاق یک دفعه نمیافتد. ممکن است به مرور زمان متوجه شوید که شما فقط مطابق با نیازها و تمایلات شریک زندگیتان پیش میروید؛ در جمعهای دوستانه مطلوب او شرکت میکنید و به رستوران مورد علاقه او میروید. گاهی هم احساس میکنید اولویت همیشه خواستههای اوست و نیازهای شما همیشه به تعویق میافتند. در این موارد شما حتی خودتان خیلی متوجه مساله نمیشوید اما به مرور زمان احساس میکنید دیگر اهمیت و اولویت چندانی ندارید.
گاهی کمبود اعتماد به نفس باعث میشود بسیاری از افراد یک ازدواج بد را ادامه بدهند
شما همیشه مقصر هستید
تنش و درگیری در رابطهها تا اندازهای طبیعی است. گاهی ممکن است یک نفر مسئول یک تنش یا اختلافی باشد اما اگر همواره احساس میکنید متهم هستید، همه تقصیر و خطا در هر موقعیتی به گردن شما میافتد این مساله به شدت در خودباوری شما تأثیر دارد. وقتی همیشه مقصر شناخته شدهاید احتمال اینکه دفعههای بعد نیز خود را مقصر بدانید بسیار زیاد است.
تأثیر کمبود اعتماد به نفس روی رابطه
همیشه این رابطه عاطفی نیست که باعث از دست رفتن اعتماد به نفس میشود. گاهی این مساله ناشی از تجربههای دیگری در زندگی است که باعث میشود در رابطه نیز قوی و مستقل عمل نکنید. اگرچه همه گاهی به خاطر برخی ناکامیها یا اشتباهات گذشته دچار کمبود اعتماد به نفس میشوند اما تداوم آن میتواند اثر بدی روی رابطه عاطفینیز داشته باشد.
پژوهشها نشان میدهند که اعتماد به نفس میتواند در میزان رضایت از رابطه زوجها تأثیرگذار باشند. زمانی که نسبت به خودتان احساس بدی دارید، دائماً سعی میکنید در رابطه تائید و امنیت طلب کنید. تائید شدن و احساس امنیت خوب است اما نه زمانی که شما آن را با ترس و پافشاری زیاد بخواهید. این مساله هم به شما آسیب میزند و هم طرف مقابل را خسته میکند.
همچنین کمبود اعتماد به نفس تصور شما را از شریک زندگیتان تغییر میدهد. این احتمال وجود دارد که بخاطر ضعف در باورهای خود احساس کنید از سوی دیگری تهدید میشوید. همیشه نگران هستید که او ترکتان کند، دوستتان نداشته باشد و رابطههای موازی را شروع کند. در بدترین حالت دچار شک و تردیدهای بیمارگونه میشوید و طرف مقابل را آزار میدهید. در این وضعیت حساسیت های رابطه بیشتر میشود و شما کاری میکنید که شریک زندگیتان هم به اندازه شما در این رابطه احساس امنیت نکند.
بخاطر کمبود اعتماد به نفس شما همیشه مضطرب و نگران هستید، بخاطر هر مساله سادهای در زندگیتان وحشتزده میشوید، خود را لایق زندگی نمیدانید، ازآن لذت نمیبرید و باور نمیکنید که یک نفر دوستتان دارد. ممکن است جلوی آینه بایستید و از ظاهرتان شرمنده شوید، و یا خود را بخاطر افکار و احساساتتان سرزنش کنید.
این مساله ممکن است سالها شما را آزار داده باشد و یا بخاطر تجربه بد و قرار گرفتن در یک رابطه نامناسب دچارش شده باشید. در هر صورت برای بازسازی اعتماد به نفس باید افکار منفی را متوقف کنید. تا زمانی که صدای انتقاد از خود در سرتان بلند است نمیتوانید چیزی را تغییر بدهید. به صدای درونتان گوش بدهید، همان صدایی که دائم از شما بد میگوید و باعث میشود احساس بدی نسبت به خودتان داشته باشید.
روی مهارتهایی کار کنید که به شما کمک میکند این افکار منفی را از خود دور کنید. بخشی از این افکار منفی ممکن است بخاطر قرار گرفتن در محیط بد یا رابطه اشتباه ایجاد شده باشند. هرچه که هست این افکار منفی باید با چیزهای مثبتی که انگیزه بخش هستند و روحیه شما را بازسازی میکنند جایگزین شوند. هر وقت احساسات بدی که روحیهتان را تضعیف میکنند به سراغتان میآید فوراً یک جمله مثبت درباره خودتان بگویید. اگر در رابطهای هستید که باعث شده خودباوری را از دست بدهید به جای ترس و احساس گناه نسبت به خودتان به یاد بیاورید که این مشکل ضعف یا گناه شما نیست و راه حل آن بدون شک نمیتواند سرکوب احساسات، ترس و از دست دادن خودباوری باشد.
منبع: سلامت نیوز
نشانه هایی که در ادامه می گوییم به شما اطمینان می دهند که شریک زندگی تان با شما صادق است. البته نداشتن این نشانه ها نباید باعث بی اعتمادی شود ولی از زن و شوهری که چنین رفتاری از یکدیگر می بینند، هیچ دلیلی برای بدبینی پذیرفته نیست.
نشانه هایی برای اعتماد به همسر و دلایل این اعتماد
وقتی احساساتش را با شما در میان می گذارد
وقتی شریک زندگی تان درباره افکار و احساساتش با شما رو راست است
و همه آن ها را با شما در میان می گذارد یعنی این که می توانید به او اعتماد کنید.
وقتی همسرتان مقابل شما می نشیند و بدون سانسور، احساساتش را با شما در میان می گذارد
بدون این که از قضاوت شدن هراس داشته باشد، بدون این که بابت انتقادهایی که ممکن است متوجه اش شود
یا این که شاید بابت احساساتش مورد تمسخر واقع شود، همه آن چه را که در دلش می گذرد
با جزئیات بازگو کند یعنی او فرد قابل اعتمادی برای شما در زندگی خواهد بود.
البته این را هم یادتان باشد که اگر همسر شما از آن قبیل آدم هایی نیست که بلافاصله هر آن چه که در دلش می گذرد
با شما در میان بگذارد به این معنا نیست که قابل اعتماد نیست.
بعضی آدم ها با حرف زدن، احساساتشان را به تدریج مطرح می کنند
و بعضی ها به تنهایی نیاز دارند و زمان بیشتری می خواهند تا حرف دلشان را برای شما رو کنند.
وقتی همه جزئیاتی که در طی روز برایش اتفاق افتاده را بازگو می کند
وقتی زن و شوهری چیزی برای پنهان کردن از یکدیگر نداشته باشند،
طبیعی است زمانی که در پایان روز به هم می رسند همه آن چه جزئیات اتفاقات روزمره آن روز آن ها بوده را با یکدیگر در میان می گذارند.
در واقع چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد. با این وصف وقتی همسرتان خودش مایل است جزئیات روزانه اش را با شما در میان بگذارد
و در این زمینه هیچ تردیدی هم ندارد یعنی این که به راحتی می توانید به او اعتماد کنید.
وقتی به شما اجازه حرف زدن می دهد
وقتی او نشسته است و سکوت می کند تا شما درباره روز بدی که داشته اید با خیال راحت حرف بزنید،
یعنی این که همسرتان به احساسات شما احترام می گذارد
، اما در عین حال باید یک نکته یادتان باشد که قرار نیست همسر شما صرفا یک شنونده باشد
اما اگر شما طرف شنونده ماجرا هستید، اول اجازه بدهید همسرتان حرف هایش را بزند
و بعد به او بگویید آیا کاری هست که بتوانید برای آرام کردنش انجام دهید؟
اما اگر طرف گوینده هستید در عین حال که باید بدانید سکوت همسرتان در برابر گفته های شما یک رفتار قابل احترام و قابل اعتماد است
گاهی اجازه بدهید او هم اظهارنظری بکند.
وقتی سوالات او مانند بازجویی کردن نیست
همیشه هم این طور نیست که وقتی همسرتان از شما سوال می پرسد،
صرفا خیال بازجویی کردنتان را داشته باشد. گاهی سوال های متعددی که از شما می پرسد
نشانه علاقه اش به شما و حساسیت او به مسئله ای است که در اطراف شما،
کار یا درستان وجود دارد. یادتان باشد وقتی همسرتان رو در رو درباره موضوعی از شما سوال می کند
همواره به معنای بازجویی کردن و شک داشتن نیست چون می توانست این کار را مخفیانه هم انجام دهد
و سراغ راه های دیگری برود اما وقتی رو در رو این سوال ها را از شما می پرسد می تواند
به این معنا باشد که شما و مسائل مربوط به شما و همینطور پاسخ های شما برایش مهم است
این موضوع هم بسیار دارای اهمیت است که با سوال و جوابی ساده، از تصورات اشتباه
و یا خیالبافی در مورد سوالی که در ذهن شما یا همسرتان بوجود آمده جلوگیری می شود.
وقتی تلفن اش را به دست شما می دهد
طبیعی است که وقتی همسر شما در اتاق نیست و زنگ پیامک تلفن همراهش به صدا در می آید
شما نباید به گوشی او سرکشی کنید اما وقتی به هر دلیلی دستش بند است
برای مثال هنگام رانندگی است و تلفن همراهش را به دست شما می دهد
تا برایش نگه دارید به این معناست که او چیزی برای پنهان کردن ندارد.
البته این موضوع با قضیه ای که شما خودتان بخواهید پنهانی گوشی همراه همسرتان را کنترل کنید کاملا متفاوت است
چرا که در آن موقعیت شما شم پلیسی تان فعال می شود و کاری را می کنید
که در واقع نباید انجام دهید اما وقتی او از قرار دادن تلفن همراهش در اختیار شما ابایی ندارد پس دیگر دلیلی هم برای نگرانی وجود نخواهد داشت.
وقتی در چشم های تان نگاه می کند
یک دروغگو خوب می داند که هنگام گفت و گو نباید زیاد به چشم های طرف مقابلش نگاه کند
بنابراین یک همسر دروغگو حتما حواسش خواهد بود که تا جایی که امکان دارد نگاهش را از نگاه شما بدزدد.
وقتی همسر شما راستش را می گوید، مستقیم به چشم هایتان نگاه می کند.
در ضمن یادتان باشد که یک همسر راستگو، معمولا زیاد دراماتیک رفتار نمی کند
چون راستش را می گوید نیازی به زیاده روی در رفتارهای این چنینی و به دست آوردن دل شما ندارد.
منبع: khabaronline.ir
مردی که واقعا همسرش را دوست داشته باشد، بدون هیچ شکی وفادار خواهد ماند اما از آنجا که خانم ها روحیه حساسی دارند، گاهی به همسرشان شک می کنند.
اگر شما هم دوست دارید بدانید که آیا همسرتان به شما وفادار است یا خیر، به دنبال نشانه هایی که در اینجا برایتان آورده ایم در رفتار همسرتان بگردید تا مطمئن شوید که انتخاب شما اشتباه نبوده است.
او سپاسگزار شماست
اگر همسرتان شکرگزار شما باشد، نشان دهنده آن است که او از رابطه عاطفی خود رضایت و اعتماد به نفس کافی را دارد.
اگر او نسبت به جایگاه شما و خودش در این رابطه احساس خوبی نداشته باشد، هیچگاه از شما بابت حضوری که در این رابطه دارید، تشکر نخواهد کرد
و این نشانه ای از عشقی است که نسبت به شما دارد.
او صادق است
اگر همسرتان فرد صادقی است که تمام حرف هایش را با شما در میان می گذارد، از اعتماد خود به او شک نکنید. اعتماد و معاشرت اساس و بنیان روابط سالم و پایدار است.
راز نگفته ای میان شما وجود ندارد
مشکلات کوچک اگر حل نشوند، به مرور زمان تبدیل به مشکلات بزرگ تر و پیچیده تری خواهند شد.
در واقع، رازهایی که زوجین از هم پنهان می کنند، می تواند یکی از همین دلایل باشد.
زمانی که همسرتان با شما سر مسائلی چون پول، بدهی یا حتی مشکلاتی که با پدر و مادرش دارد صحبت می کند، در واقع به شما نشان می دهد که نه تنها دوست تان دارد
بلکه در مورد مسائلی که ممکن است شما را ناراحت و عصبانی کند نیز سخن می گوید. بنابراین مطمئن باشید که او هیچ چیز را از شما پنهان نخواهد کرد.
از کل زندگی او باخبرید
زمانی که همسرتان تمام لحظه هایش را با شما سپری می کند، بدین معنی است که شما را در اولویت زندگی اش قرار داده است.
بنابراین چرا او باید رابطه با فرد دیگری را آغاز کند وقتی که شما او را بهتر از هر فرد دیگری می شناسید؟
مردی که به جای واژه «من» یا «تو» از «ما» استفاده کند، فردی است که برای رابطه با شما ارزش زیادی قائل است و تحت هیچ شرایطی شما را از دست نخواهد داد.
اگر دوست دارید که همسرتان با شما احساس راحتی کند، نسبت به گذشته اش جبهه نگیرید و اجازه دهید که او آزادانه در مورد آن حرف بزند.
اگر مرد شما وفادار باشد، به اشتباهات گذشته اش پی برده و از انجام آنها پشیمان است.
بنابراین با حرف زدن در مورد گذشته خود در واقع می خواهد که از اشتباهاتش درس بگیرد.
پس به او این آزادی عمل را دهید تا نه چیزی از گذشته او برای شما مبهم باشد و نه حرفی در دل او نگفته.
هیچ علائم غیرطبیعی در رفتار او وجود ندارد
اگر همسر شما هیچ رفتار غیر طبیعی از خود نشان نمی دهد، به عنوان مثال کاملا عشق قدیمی اش را کنار گذاشته و کوچیک ترین ارتباطی نیز با او ندارد
یا که تمام وقت اش را با شما سپری می کند در این صورت دلیلی برای شک کردن به او نیز وجود ندارد.
او دوست شماست
نزدیکی زوجین فقط فیزیکی نیست. مهم نیست که شما صبح تا شب در یک خانه با همسرتان زندگی می کنید، مهم صمیمیتی است که میان رابطه شما برقرار است.
او نه تنها باید برای شما یک همسر بلکه باید یک دوست صمیمی باشد. آنچه میان دو دوست حاکم است احترام، اعتماد و علاقه ای است که هیچ گاه از بین نمی رود.
او به راحتی اعتراف می کند
اگر همسر شما فردی قابل اعتماد باشد، هر آنچه از او بخواهید را به سادگی بیان می کند.
در واقع محدودیتی برای موضوعاتی که در مورد آنها با هم سخن می گویید، وجود ندارد.
مردی که احساسات و نگرانی هایش را به راحتی با شما در میان می گذارد، همسری قابل اعتماد است.
در نهایت، قبل از این که ذهن تان به سمت این که همسرتان در حال خیانت به شماست، برود، بهتر است به نشانه هایی که در بالا به آنها اشاره کرده ایم، دقت کنید.
اگر باز هم احساس کردید که به او شک دارید، نگرانی های خود را با او در میان بگذارید.
اما این را هم از یاد نبرید که او بنا به دلایلی شما را انتخاب کرده است، پس نگرانی بی جا نداشته باشید و از تک تک لحظه های زندگی خود نهایت لذت را ببرید.
منبع: برترینها
نخستین گام برای کسب اعتماد به نفس این است که اضطراب نداشته باشید اگر اینچنین باشید مطمئنا اعتماد به نفس خواهید داشت و باید سعی کنید روحیه مثبتی داشته باشید . وقتی روحیه تقویت شود و مثبت باشد حتما از زندگی راضی خواهید بود و همین لازمه موفقیت در زندگی است
افراد بسیاری چه در شرایطی خاص و یا چه در شرایطی کاملا عادی دچار استرس بسیار زیادی میشوند ، که نشانه عدم وجود اعتماد به نفس در آنها میباشد. اما برای بدست آوردن اعتماد به نفس باید چه کرد ؟
اگر میخواهید استرسها و نگرانیها را از خودتان دور کنید، به آسانی تحتتأثیر عوامل و شرایط محیطی قرار نگیرید و با استفاده از استعدادها و خلاقیتهای خود به ابراز وجود و مقابله با شرایط نامطلوب بپردازید، خودتان را همانطور که هستید بپذیرید.
خیلیها تصور میکنند اگر خودشان را همانطور که هستند بپذیرند، نمیتوانند تغییر کنند و به چیزهایی که میخواهند، برسند. بیشتر وقتها ما فکر میکنیم اگر نسبت به خودمان احساس خوبی نداشته باشیم و از خودمان، شرایط و موقعیت و عملکردمان ناراضی باشیم، این نارضایتی در ما ایجاد انگیزه میکند و باعث میشود برای تغییر، رشد، پیشرفت و رسیدن به شرایط بهتر تلاش کنیم.
ممکن است این طرز فکر گاهی – آن هم در کوتاه مدت – درست باشد. خیلی اوقات احساسات ناخوشایندی مانند ناامیدی، عصبانیت، افسردگی و اضطراب، ما را برای تغییر آماده میکنند اما واقعیت این است که نارضایتی و احساسات ناخوشایند بعد از مدتی انرژی ما را میگیرد و توان لازم برای تلاش و ایجاد تغییر را از بین میبرد.
اولین قدم در تغییر و تلاش برای رسیدن به هدف، شادی و آرامش است. پذیرش خود و قبول واقعیت در واقع یک خودآگاهی همراه با احساس شادی و رضایت است. پذیرش، به شما احساس آرامش میدهد و همین، انرژی لازم برای رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد تغییر و رشد و پیشرفت را فراهم میکند.
شما میتوانید ضمن اینکه شرایط را میپذیرید، خواستههایتان را هم داشته باشید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تصور کنید شما در یک خانه کوچک زندگی میکنید و آرزو دارید خانه بزرگتری داشته باشید. حسرتخوردن و مدام فکرکردن به اینکه خانهتان اندازه قفس است و ایکاش خانه بزرگتری داشتید، فقط روحیهتان را ضعیف میکند. شما میتوانید ضمن اینکه به خرید خانه بزرگتر فکر میکنید و برای رسیدن به این هدف، برنامهریزی و تلاش میکنید، شرایط فعلیتان را بپذیرید. باور کنید در خانه کوچک هم میشود شاد و خوشحال زندگی کرد. زندگی در خانه کوچک هم مزایایی دارد پس بهتر است تا زمانی که در این خانه زندگی میکنید، به مزایای آن فکر کنید؛ مثلا به اینکه راحتتر تمیز میشود، هزینههایش کمتر است و راحتتر و زودتر فروش میرود.
پذیرش و قبول واقعیت را نباید با تسلیم در برابر مشکلات و کمبودها یکی دانست. پذیرش یک نوع آگاهی همراه با علاقه، انگیزه و شادی است؛ در حالی که تسلیم نوعی پذیرش همراه با احساس ضعف، شکست و ناتوانی در ایجاد تغییر است.
خودتان را گول نزنید. سعی کنید با دقت و صداقت کامل تواناییها، علایق و اهداف خود را مشخص کنید. دقت داشته باشید ممکن است کارهایی که برای جلب رضایت دیگران و تحت تاثیر اصرار آنها انجام میدهید یا کارهایی که به اجبار، آنها را انجام میدهید، جزء علایق واقعی خودتان نباشند.
مطمئن باشید کار را به بهترین شکلی که میتوانید، انجام میدهید. از خودتان توقع زیاد و خارج از تواناییتان نداشته باشید. هنگامی که مشغول انجام کاری هستید، تلاش کنید و مطمئن باشید هر کاری از دستتان بر میآمده، انجام دادهاید.
فهرستی از موارد و موضوعاتی که پذیرششان برایتان سخت است و نمیتوانید آنها را بپذیرید، تهیه کنید. بعد یکی یکی درباره شان فکر کنید. باورهایتان را مرور کنید؛ شاید لازم باشد آنها را تغییر دهید تا بتوانید بهتر مسائل را بپذیرید و به آرامش برسید.
برای این منظور لازم است که روشهای تغییر تفکر منفی را بیاموزید لذا:
به این مطلب امتیاز دهید
بالا بردن اعتماد به نفس چیزی نیست که نتوانید به آن دست یابید با کمی وقت گذاشتن و تغییر طزر تفکرتان میتوانید به اعتماد به نفس بالایی برسید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ آیا به دنبال چند راه برای بالا بردن اعتماد به نفس تان هستید؟ آیا از پایین بودن اعتماد به نفستان رنج میبرید؟ با ما همراه باشید تا چند راه برای بالا بردن اعتماد به نفس به شما معرفی کنیم.
یکی از چیزهایی که آدمها را از دنبال کردن آرزوهایشان باز میدارد، ترس از شکست و عدم اعتماد به نفس است که آنها برای غلبه بر ترسشان به آن نیاز دارند. این چیزی است که همهی ما، در اندازههای مختلف، با آن روبهرو هستیم. پرسش بزرگ این است که چگونه به ترسمان غلبه کنیم؟
به قول ای. ای. کامینگز، “وقتی خودمان را باور کنیم، میتوانیم حس کنجکاوی، تفکر، شوق و لذت بیاختیار، یا هر تجربهی دیگری را که روح انسان را آشکار میکند، به چالش بکشیم.” میتوانید با بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس بر ترستان غلبه کنید. ولی چگونه میتوانید به این هدف دست یابید؟ با استفاده از راهنماییهای موثر زیر خودتان را در مسیر کسب اعتماد به نفس قرار دهید!
شاید این قضیه واقعا خیلی ساده و معمولی به نظر برسد، ولی بیشتر آدمها نمیدانند چهقدر حمام رفتن و تمیز بودن میتواند اعتماد به نفسشان را بالا ببرد. وقتی ظاهرتان تمیز به نظر برسد، احساستان نسبت به خود بهتر میشود، و اعتماد به نفستان نیز یک پله بالا میرود.
درست مانند پاکیزگی بدن، مرتب و خوش رخت و لباس بودن (یعنی لباستان چروک، لکهدار، و پاره نباشد) نیز میتواند اعتماد به نفستان را افزایش دهد. اگر با اعتماد به نفس و موفق به نظر بیایید، احساس یک آدمِ با اعتماد به نفس و موفق را خواهید داشت.
شاید فکر نمیکنید یک شخص منفی باشید، ولی شرط میبندم اگر یک روز وقت بگذارید و افکار منفیتان را روی کاغذ بنویسید، احتمالا شگفتزده خواهید شد. تمرین کنید فقط به افکار مثبت بیندیشید و کاری کنید اتفاقات خوب بیفتد.
حالا که از شما خواستم مثبت بیندیشید، در مرحلهی بعد باید این مثبتگرایی را بهعمل تبدیل کنید! مثبت عمل کنید؛ به جای آنکه به خودتان بگویید “نمیتوانم”، اقدام کنید و دست به کار شوید. با آدمها نیز به شکلی مثبت صحبت کنید و با انرژی کامل دست به هر کاری بزنید. بعد از این کارها، کمکم به زودی تفاوت را احساس خواهید کرد.
خیلی سخت است اگر بخواهید در کاری اعتماد به نفس داشته باشید، ولی مطمئن نباشید آیا واقعا میتوانید آن کار را درست انجام دهید یا خیر. برای غلبه بر این احساس، بهتر است تا آنجا که میتوانید خودتان را برای انجام آن کار آماده کنید. مثلا، فکر کنید قرار است امتحان بدهید؛ اگر به اندازهی کافی درس نخوانده باشید، قطعا به تواناییهایتان در موفقیت در امتحان اعتماد نخواهید داشت.
ولی اگر به اندازهی کافی درس خوانده باشید، برای امتحان آماده خواهید بود، پس اعتماد به نفستان بیشتر خواهد بود. حالا فکر کنید زندگی نیز مانند امتحان مدرسه است، پس خودتان را برایاش آماده کنید.
غالبا آدمها مرتکب اشتباه میشوند و برای خود اهدافی بسیار بزرگ تعیین میکنند، و وقتی شکست خوردند، ناامید و سرافکنده میشوند. در عوض، هدفی برای خود برگزینید که قابل دستیابی باشد؛ به گونهای که مطمئن باشید میتوانید به آن دست بیابید. هر چه بیشتر به اهداف کوچکتر دست یابید، در آن کار ماهرتر میشوید، و احساسی بهتر به شما دست خواهد داد. به زودی میتوانید اهدافی بزرگتر برگزینید و به آنها نیز دست بیابید.
این هم مانند مورد اول ساده و معمولی به نظر میرسد، ولی میتواند تاثیری شگرف بر احساستان نسبت به خود داشته باشد. وقتی به دیگران لبخند میزنید، باعث ایجاد واکنش زنجیرهای میشود. آنها نیز در پاسخ به شما لبخند میزنند و احساس هر دویتان بهتر و اعتماد به نفستان بیشتر میشود. بنابراین، اخمتان را باز کنید و لبخند بزنید!
تمرکز به راهحلها، به جای تمرکز به مشکلات، یکی از بهترین کارهایی است میتوانید برای بالا بردن اعتماد به نفس انجام دهید. اگر فکر میکنید چاق و تنبل هستید، به راههای خلاصی از این وضعیت بیندیشید. اگر احساس میکنید هیچ انگیزهای ندارید، برای این مشکل به دنبال راهحل بشد.
برای هر مشکلی یک راهحل وجود دارد. آن راهحل را بیابید و چندین پله اعتماد به نفستان را بالاتر ببرید!
فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
یکی از خصلت های ناپسندی که در برخی از افراد وجود دارد، طمع است. طمع؛ در لغت به معنای تمایل نفس به چیزى از روى آرزوى شدید و آزمندى است.[1] و در اصطلاح علم اخلاق؛ عبارت است از توقّع داشتن و چشم داشت در اموال مردم، و آن نیز یکى از شاخه هاى دوستى دنیا است. همچنین طمع از جمله رذائل هلاک کننده است.[2] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) در توصیفی، طمع را فقر حاضر - یعنی فقری که الآن موجود است- معرّفی کرده اند.[3]
1 رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) در این باره می فرماید: «زنهار! گرد طمع نگردی که آن، فقر حاضر و بالفعل است» (بحارالانوار، ج 69، ص 408)
2 حضرت امیرمومنان علی (علیه السلام) می فرمایند: «از هر که خواهی اظهار بی نیازی کن تا مثل و مانند او باشی، و به هر کس می خواهی، احسان کن تا بزرگ و امیر او باشی و از هر کس می خواهی، طمع کن تا بنده و اسیر او باشی».
3 از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که: «بد بنده ای است، بنده ای که او را طمعی است که هر خانه می کشدش و بدبنده ای است، بنده ای که خواهشی دارد که او را ذلیل می گرداند» (بحارالانوار، ج 73، ص 170)
امام صادق (علیه السلام) نیز در بیانی نورانی و ارزشمند فرموده اند: «اگر خواستی چشمت روشن و خیر دنیا و آخرت به تو برسد، از آنچه در دست مردم است، طمع خویش را بازگیر
4 امام علی (علیه السلام) اصل شرّ را طمع دانسته، می فرماید: (اصل الشرّ الطمع) «اساس بدی ها طمع است» (غررالحکم و دررالکلم)
5 امام صادق (علیه السلام) نیز در بیانی نورانی و ارزشمند فرموده اند: «اگر خواستی چشمت روشن و خیر دنیا و آخرت به تو برسد، از آنچه در دست مردم است، طمع خویش را بازگیر» (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ص 551)
در احادیث؛ برای طمع ، آفات و آثار زیان باری بیان شده است که در این جا به چند نمونه از آنها اشاره می شود:
1 از دست رفتن ایمان: از آن جا که طمع باعث می شود انسان به دارایی های دیگران چشم بدوزد و همه ی توجه خود را به آن معطوف کند، از توجه به خداوند و این که او روزی دهنده ی همه ی مخلوقات است، باز مانده و از این حقیقت غافل می شود؛ لذا به جای این که از خدای خود طلب خیر و روزی کند، به دنبال مخلوقات رفته و در ایمان خود خلل وارد می کند. امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: «آنچه ایمان را در انسان ثابت و استوار می کند، پرهیز از گناه است و آنچه آن را از دل او بیرون می کند، طمع است».[4]
2 ذلّت و خواری: انسان با طمع ورزی ، ارزش و منزلت انسانی خود را از دست داده و خود را اسیر متاع بی ارزش دنیا کرده و عزّت خود را در مقابل آن می فروشد و آبروی خود را از کف می دهد؛ امام کاظم (علیه السلام) به هشام سفارش می فرماید: «ای هشام! از طمع بپرهیز، و به آنچه در دست مردم است، چشم امید نداشته باش و طمع از مخلوق را در دل بمیران؛ زیرا طمع کلید ذلّت و خواری، ربایند خردورزی، تباهی جوانمردی ها، بی آبرویی و از دست رفتن دانش است».[5]
3 از بین بردن حکمت: یکی از آفاتی که در روایات برای علما ذکر شده، طمع است.[6] اثر این صفت ناپسند این است که یکی از مهم ترین فوائد علم و دانش، یعنی حکمت را از بین می برد؛ لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «طمع، حکمت را از قلب علما خارج می سازد».[7]
4 برد نفس اماره شدن: یکی دیگر از آثار طمع این است که نفس فرد طمع کار را تحت اختیار و کنترل خود قرار داده و در واقع این شخص از این خصلت ناپسند خود پیروی تام کرده و در واقع برده ی او می شود. از این رو، در روایت آمده است که «طمع، بردگی دائمی است»؛[8] یعنی کسی که گرفتار رذیله ی طمع ورزی شده، تا زمانی که این خصلت در او وجود دارد، برده ی طمع کاری و هوای نفس خود است و تنها با کنار گذاشتن این خصلت ناپسند، از بردگی رهایی پیدا می کند.
5 از بین رفتن آرامش روحی و روانی: امام صادق (علیه السلام) به حمران بن اعین فرمود: «اى حمران! به آن که در نیرو و قدرت پایین تر از تو است بنگر، و به کسی که قدرتش بیش از تو است نگاه مکن؛ زیرا این شیوه براى تو در آنچه روزیت شده قانع کننده تر است ، و شایسته است که تو را مستحق نعمت بیشترى از طرف پروردگارت گرداند».[9]
امام کاظم (علیه السلام) به هشام سفارش می فرماید: «ای هشام! از طمع بپرهیز، و به آنچه در دست مردم است، چشم امید نداشته باش و طمع از مخلوق را در دل بمیران؛ زیرا طمع کلید ذلّت و خواری، ربایند خردورزی، تباهی جوانمردی ها، بی آبرویی و از دست رفتن دانش است
مرحوم شیخ عبدالحسین خوانساری گفت : در کربلا عطاری بود مشهور و معروف، مریض شد و جمیع اجناس دکان و اثاث خانه منزل خود را به جهت معالجه فروخت اما ثمر نکرد؛ و جمیع اطباء اظهار ناامیدی از او کردند. گفت : یک روز به عیادتش رفتم و بسیار بدحال بوده و به پسرش می گفت : اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را بیاور برای خانه مصرف کنید تا به خوب شدن یا مردن راحت شوم! گفتم : این چه حرفی است می زنی؟! دیدم آهی کشید و گفت : من سرمایه زیادی داشتم و جهت پولدار شدن من این بود که یکسالی مرضی در کربلا شایع شد که علاج آنرا دکترها منحصر به آبلیموی شیراز دانستند، آب لیموگران و کمیاب شد. نفسم به من گفت : قدری آب لیمو دارای چیز دیگر ممزوج به او کن و بوی آب لیمو از آن فهمیده می شد او را به قیمت آب لیموی خالص بفروش تا پولدار شوی . همین کار را کردم ، و آب لیمو در کربلا منحصر به دکان من شد و سرمایه زیادی از این مال مغشوش بدست آوردم تا جائی که در صنف خودم مشهور شدم به پدر پولهای هزارهزاری . مدتی نگذشت که به این مرض مبتلا شدم ، هر چه داشتم فروختم برای معالجه فایده ای نکرده است، فقط همین آخرین متاع بود که گفتم این را بفروشند یا خوب می شوم یا می میرم و از این مرض خلاص می شوم.
پی نوشتها:
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 524، دارالعلم ، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[2]. نراقی، ملا محمد مهدی، جامع السعادات، ج 2، ص 109، اعلمى، بیروت، چاپ چهارم، بی تا.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 149، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 9، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش. جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1362ش.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 156، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
[6]. همان، ج 2، ص 52.
[7]. المتقی الهندی، کنز العمال، ج 3، ص 495، موسسة الرسالة، بیروت، 1409ق.
[8]. بحارالانوار، ج 70، ص 170.
[9]. الکافی، ج 8، ص 244.
فقر را چگونه درمان کنیم؟!
حریص محروم از آسایش!
بدترین خصلتی که انسان را بیچاره می کند
پیش از مرگ به دیدار خدا برویم !
وقتی شریک زندگی تان درباره افکار و احساساتش با شما رو راست است و همه آنها را با شما در میان می گذارد یعنی اینکه میتوانید به او اعتماد کنید.
وقتی همسرتان مقابل شما می نشیند و بدون سانسور، احساساتش را با شما در میان میگذارد، بدون اینکه از قضاوت شدن هراس داشته باشد، بدون اینکه بابت انتقادهایی که ممکن است متوجهش شود، یا اینکه شاید بابت احساساتش مورد تمسخر واقع شود، همه آنچه را که در دلش می گذرد با جزئیات بازگو کند یعنی او فرد قابل اعتماد شما در زندگی خواهد بود.
اما این را هم یادتان باشد که اگر همسر شما از آن دست آدم هایی نیست که بلافاصله هر آنچه را که در دلش می گذرد با شما در میان بگذارد به این معنا نیست که قابل اعتماد نیست. بعضی آدم ها با حرف زدن، احساساتشان را به مرور مطرح می کنند و بعضی ها نیاز به تنهایی دارند و زمان بیشتری می خواهند تا حرف دلشان را برای شما رو کنند. اما به طور کلی وقتی صحبت از افکار و احساسات درونی بین یک زوج برقرار می شود یعنی اینکه میزان اعتماد بین آنها می تواند بسیار بالا باشد.
وقتی او قبول می کند که اشتباه کرده است
وقتی همسر شما اشتباهات جزئی را که انجام داده اظهار می کند و می پذیرد که قصوری از طرف او صورت گرفته یعنی اینکه در مورد مسائل بزرگتر هم همین کار را خواهد کرد. به طور کلی وقتی شما اشتباهات کوچک خود را می پذیرید یعنی شهامت پذیرفتن اشتباهات بزرگ خود را هم دارید. و خب زمانی هم که برای اشتباهی که مرتکب شده اید عذرخواهی می کنید یعنی اینکه قصد دارید اساس اعتماد را بسازید و شاید حتی آن را محکم تر کنید.
با این وصف پذیرفتن اشتباه از طرف همسر شما و اعلام عذرخواهی به این معنی است که او فرد قابل اعتمادی در زندگی تان خواهد بود.
وقتی او همه جزئیات روز را برای شما بازگو می کند
وقتی زن و شوهری چیزی برای پنهان کردن از یکدیگر نداشته باشند، طبیعی است زمانی که در پایان روز به هم می رسند همه آنچه که جزئیات اتفاقات روتین آن روز آنها بوده را با یکدیگر در میان می گذارند. در واقع چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد.
با این وصف وقتی همسرتان خودش مایل است جزئیات روزانه اش را با شما در میان بگذارد و در این راستا هیچ تردیدی هم ندارد یعنی اینکه به راحتی می توانید به او اعتماد کنید.
وقتی او با شما یگ حساب بانکی مشترک باز میکند
خیلی از زوج ها پس از ازدواج یک حساب مشترک بانکی باز می کنند با این ذهنیت که اگر برای یکی مشکلی پیش آمد دیگری بتواند به لحاظ مالی از خودش مراقبت کند.
در عین حال پیدا میشوند زوج هایی که مسائل مالی و اقتصادی را از یکدیگر مخفی می کنند و خب وقتی یک طرف ماجرا درباره این مسائل پنهان کاری می کند آنچه که باید از طرف مقابلش انتظار داشته باشد، واکنشی به همین بدی است.
در عین حال هستند زوج هایی که حساب مشترک ندارند اما در عین حال درباره مسائل مالی با یکدیگر کاملا صادق هستند و چیزی را در این باره مخفی نمی کنند. البته همه این مسائل به مقدار ظرفیت طرف مقابل شما هم بستگی دارد.
وقتی او به شما اجازه حرف زدن میدهد
وقتی او نشسته است و سکوت کرده تا شما درباره روز بدی که داشته اید با خیال راحت حرف بزنید، یعنی اینکه همسرتان به احساسات شما احترام می گذارد. اما در عین حال باید یک نکته را یادتان باشد اینکه قرار نیست همسر شما صرفا یک شنونده باشد.
اما اگر شما طرف شنونده ماجرا هستید اول اجازه بدهید همسرتان حرف هایش را بزند و بعد به او بگویید آیا کاری هست که بتوانید برای آرام کردنش انجام دهید؟
اما اگر طرف گوینده هستید در عین حال که باید بدانید سکوت همسرتان در برابر گفتههای شما یک رفتار قابل احترام و قابل اعتماد است، گاهی اجازه بدهید او هم اظهارنظری بکند.
وقتی سوالات او مانند بازجویی کردن نیست
همیشه هم اینطور نیست که وقتی همسرتان از شما سوال می پرسد، صرفا خیال بازجویی کردنتان را داشته باشد. گاهی سوال ها متعددی که او از شما می پرسد به نشانه علاقه در باب مسئلهایست که در اطراف شما، کار شما یا درس شما وجود دارد.
یادتان باشد وقتی همسرتان رو در رو درباره موضوعی از شما سوال می کند همواره به معنای بازجویی کردن و شک داشتن نیست چون می توانست اینکار را مخفیانه هم انجام دهد و سراغ راه های دیگری برود اما وقتی رو در رو این سوال ها را از شما می پرسد می تواند به این معنا باشد که مسائل مربوط به شما برایش جالب توجه است.
وقتی در حال رانندگی است، تلفنش را دست شما میدهد
طبیعیاست که وقتی همسر شما در اتاق نیست و زنگ پیامک تلفن همراهش به صدا در می آید شما نباید در گوشی او سرکشی کنید اما وقتی همسر شما به هر دلیلی دستش بند است ، مثلا در حین رانندگی است و تلفن همراهش را دست شما می دهد تا برایش نگه دارید به این معناست که او چیزی برای پنهان کردن ندارد.
البته این موضوع با قضیه ای که شما خودتان بخواهید پنهانی گوشی همراه همسرتان را چک کنید کاملا متفاوت است چه اینکه در آن موقعیت شما شم پلیسی تان فعال شده و کاری را می کنید که در واقع نباید انجام دهید.
اما وقتی او از قرار دادن تلفن همراهش در اختیار شما ابایی ندارد پس دیگر دلیلی هم برای نگرانی وجود نخواهد داشت.
وقتی شما یک مکالمه طبیعی با همسرتان دارید!
یک دروغگو خوب می داند که حین گفتگو نباید زیاد به چشم های طرف مقابلش نگاه کند بنابراین یک همسر دروغگو حتما حواسش خواهد بود که تا جایی که امکان دارد نگاهش را از نگاه شما بدزدد.
وقتی همسر شما راستش را می گوید، مستقیم به چشم هایتان نگاه میکند. در ضمن یادتان باشد که یک همسر راستگو معمولا زیادی دراماتیک رفتار نمیکند چون راستش را میگوید نیازی به زیادهروی در رفتارهای اینچنینی و به دست آوردن دل شما ندارد.
اعتماد به نفس از مهم ترین راه ها برای داشتن روحیه ای خوب و رسیدن به موفقیت اسـت
تقویت اعتماد به نفس
اعتماد به نفس یکی از مهم ترین راه ها برای داشتن روحیه ای خوب و رسیدن به موفقیت اسـت. به راحتی با روش های زیر می توانید اعتماد به نفس تان را تقویت کنید.
خود انتقادی هر چند وقت یک بار بد نیست اما اگر همیشه نسبت به خودتان احساس بدی دارید باید روی اعتماد به نفس خود کمی کار کرده و آن را تقویت کنید. می خواهم چند راه برای تقویت همیشگی مثبت اندیشی به شما یاد بدهم.
با یک مانترا (ذکر) شروع کنید
یک جمله قدرت بخش انتخاب کنید و آن را در تمام روز مدام تکرار کنید. این جمله می تونه یک جمله خیلی خیلی ساده باشه. مثلا (امسال سال منه) یا هر جمله ای که به نظر خودتون اثربخشی زیادی داره. این جمله را چاپ کنید و روی میز یا داخل کیفتان قرار دهید تا همیشه جلوی چشم باشه و تکرارش کنید.
همیشه یک ربع زودتر بیدار شوید
شاید به سختی بتونید با وجود این که دیر از خواب بیدار شده اید مرتب و اتوکشیده سر کار ظاهر شوید. اگر می خواهید از تقلا کردن های اول صبح کم کنید پس مقدار کمی از خوابتان را قربانی این هدف کنید تا بتونید لباسی که دوست دارید بپوشید و قبل از بیرون رفتن یک نفس عمیق بکشید.
ژشت های قدرت نما تمرین کنید
روانشناس های اجتماعی یک روش اثر بخش برای تقویت اعتماد به نفس پیشنهاد کرده اند. دست ها را روی کمر قرار دهید. این ژشت به شما احساس قدرت می دهد و از نظر علمی ثابت شده اسـت که باعث می شود احساس قدرت کنید و سطح کورتیزول را کاهش می دهد. ( حتی زمانی که این ژشت را تنها جلوی آینه تمرین کنید )
از شبکه های اجتماعی فاصله بگیرید
ایست. اضطراب و تشویشی که فیس بوک در شما ایجاد می کند منجر به افسردگی می شود. اگر به پست هایی که همکلاس تان در مورد سفرش به توسکانی گذاشته حسادت می کنید یک هفته یا بیشتر از فیس بوک، اینستاگرام یا توییتر فاصله بگیرید. این مقایسه کردن ها بی دلیل هستند چون زندگی خود شما هم به اندازه کافی خوب هست.
لباس هایتان را اتو بزنید
اتو، بخار یا خشک کن همه این ها عالی هستند. شاید این کار به نظرتان خیلی کوچک به نظر برسد اما بهتر اسـت با نپوشیدن لباس های چروکیده به بهترین شکل در جامعه ظاهر شوید تا خود واقعی و عالی خودتان را نشان دهید.
افکار منفی را خفه کنید
خفه کردن جریان بی انتهای افکار متزلزلی که در ذهن جاری هستند خیلی ساده تر از اونی هستن که فکرش را بکنید. یوگا و مدیتیشن بهترین راه برای مثبت بودن اسـت و کمک می کند مکالمه های درونی منفی را خفه کنید.
هر روز با پنج نفر از دوستانتان همراهی کنید
دیگر وقت این را ندارید که در مورد خودتون منفی گرایی کنید. چون انقدر با کارهایی مثل خوشحال کردن مادر، جشن گرفتن موفقیت شغلی دوست یا کارهایی از این قبیل سر خودتون را شلوغ کرده اید که فرصتی برای منفی گرایی نمانده. مثبت گرایی شما باعث میشه دوستانتان هم حس خوبی در کنار شما داشته باشند
بدونیم
اخبارمرتبط :
۲۳ راه افزایش اعتماد به نفس
چگونه می توان اعتماد به نفس داشت
در رابطه جنسی اعتماد به نفس داشته باشید!!
تفاوت اعتماد به نفس و غرور در چیست؟
اعتماد به نفس در زنان چقدر اسـت ؟
اعمال
اعمال نتیجهی افکار هستند؛ شما آنچه احساس و فکر میکنید را انجام میدهید. بنابراین، ما اول از تغییر فرآیند فکری شما آغاز میکنیم. به خودتان بگویید که تو به برای به دست آوردن آن چه که میخواهی، به قدر کافی جسور هستی. خودتان را تجسم کنید که این تکالیف سخت را انجام میدهید. همیشه، خودتان رابهعنوان یک برنده تصور کنید.شروع
با کارهای کوچک شروع کنید و با بلندپروازیها خودتان را زیاد تحت فشار قرار ندهید. بیش از حد جاهطلب بودن به دلیل افزایش احتمال رویارویی با شکست ممکن اسـت اعتماد بهنفس شما را کاهش دهد. بنابراین، با چیزهای کوچکی که از انجام دادن آنها میترسید، شروع کنید. این کار می تواند هرچیزی باشد، از رانندگی کردن تا درخواست خوردن یک قهوه با یک نفر. همچنان که اعتماد به نفس شما افزایش پیدا میکند، شما میتوانید چیزهای دشوار مانند به تنهایی سفر کردن را هم امتحان کنید.غیرقابل پیش بینی باشید
انجام دادن کارهای غیر قابل پیش بینی، بهترین راه برای داشتن احساس خوب در مورد خودتان اسـت. دیگران را به واسطه انجام دادن کارهایی که شما به طور معمول انجام نمیدهید، شگفت زده نمایید. شما خود را در این روند متعجب خواهید کرد. لباسهای متفاوت بپوشید: لباسهایی که معمولا نمیپوشید. برای مثال، لباس برجستهای بپوشید. هنگامی که مردم به شما توجه میکنند و از شما تعریف میکنند، شما در مورد خودتان احساس خوب و اعتماد به نفس بیشتری میکنید.ارتباطات قاطعانه
با اعتماد به نفس صحبت کنید. اجازه دهید چیزهای سادهای که شما بر زبان میآورید باعث حفظ اعتماد به نفس شما شوند. اگر شما فکر میکنید که همکارتان به درستی با شما رفتار نمیکند، خیلی واضح از او بخواهید تا از خط قرمزها عبور نکند؛ نترسید. در مورد کوچکترین چیزها، قاطع باشید.اگر میخواهید کارایی کارمندان خود را افزایش دهید راهکارهای مختلفی را میتوانید در پیش بگیرید اما کم هزینه ترین و بهترین آنها جلب اعتماد آنهاست.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ بنا بر پژوهش تازهای از سوی The Forum Corporation، اگر کارکنان به شما اعتماد داشته باشند حتی فراتر از حد وظیفهشان تلاش خواهند کرد؛ اما اگر اعتماد نداشته باشند ممکن اســت کمکاری کنند؛ بنابراین، بهترین روش برای افزایش کارایی کارکنان ایجاد بستر مناسب جهت جلب اعتماد آنها اســت. اینک چگونگی این کار را بررسی میکنیم:
کارکنان بهراحتی تشخیص میدهند که شما نظرات و خواستههایتان را تحت عنوان کار تیمی به آنها تحمیل میکنید. دههها پیش، دیل کارنگی بهدرستی تشخیص داده بود زمانی که توصیه نمود بهجای دستور مستقیم دادن بهتر اســت با سؤال کردن کارها را پیش ببرید.
کارکنان درک میکنند چیزهایی وجود دارد که نمیتوانید با آنها در میان نمیگذارید؛ مانند میزان حقوقی که به دیگران میپردازید. بااینحال، کارکنان همواره متوجه کارهای مخفیانه شما هستند، مانند زمانی که به دو نفر میگویید آنها را برای یک موقعیت شغلی یکسان در نظر دارید.
زمانی که به تعهدات خود عمل نمیکنید نباید انتظار داشته باشید کارکنان بهراحتی به شما اعتماد کنند. تحویل بهموقع کارها توسط کارکنان موردتوجه شماست، متقابلاً آنها هم دوست دارند شما نیز به قولهایتان عمل کنید.
این یکی از حقایق مدیریت اســت: اگر تیم شما با شکست مواجه شود، تقصیر شماست؛ اگر تیمتان موفق شود، این پیروزی از آن تیم اســت. برعکس این را فرض کردن باعث میشود رئیس نادان به نظر برسد.
کارکنان احمق نیستند. وقتی در نزد کارمندی، از کارمند دیگری بدگویی میکنید، او بهخوبی میداند که همین کار را در غیاب او نیز انجام خواهید داد. آیا خود شما به چنین فردی اعتماد میکنید؟
هرگز انتظار نداشته باشید کاری را که خودتان بههیچوجه حاضر به انجام آن نمیشوید، کارکنان انجام دهند.
طبیعتاً کارکنانتان نسبت به شما درباره مشتریان بیشتر میدانند؛ بنابراین اگر خواهان موفقیت کسبوکارتان هستید، گوشهایتان را باز کنید و کمتر حرف بزنید.
اعتماد کردن به فردی که اشتباهات خود را نمیپذیرد کار دشواری اســت. بنابر پژوهش Forum از کل کارکنان مورد بررسی قرار گرفته 50% گفتهاند رئیسشان هرگز به خاطر اشتباهاتش عذرخواهی نمیکند، درحالیکه تنها 5% آنها گفتهاند رئیسشان همیشه بابت اشتباهاتش عذرخواهی میکند. تأسفبرانگیز اســت، نه؟
وظیفه اصلی هر کارمندی این اســت که کاری کند رئیسش موفقتر شود؛ اما این تنها در صورتی امکانپذیر اســت که کارکنانتان بدانند این یک رابطه دوطرفه اســت و شما نیز متقابلاً همیشه منافع آنها را در نظر میگیرید.