«چرا مردم پولدار نمیشوند؟» در کشوری مثل کشور ما، با فرصتهایی که پیش رویمان اســت، چرا فقط تعداد کمی از افراد هستند که با استقلال مالی بازنشسته میشوند؟ اخیراً پاسخ این سوال را پیدا کردهام. به نظر من اینها ۵ دلیل اصلی اســت که جلوی پولدار شدن افراد را میگیرد.
مهمترین این دلایل، این اســت که هیچوقت برایشان اتفاق نمیافتد. فرد متوسط در خانوادهای بزرگ شده اســت که هیچوقت کسی که پولدار باشد را نمیشناخته و ندیده اســت. به مدرسه میرود و با آدمهایی معاشرت میکند که پولدار نیستند. با آدمهایی کار میکند که پولدار نیستند. هیچ الگوی پولداری روبروی خود ندارد. اگر این برای شما هم پیش آمده اســت، البته تا سن بیست سالگی، میتوانید به یک فرد بالغ و کامل در جامعه تبدیل شوید اما هیچوقت برایتان پیش نیامده که بفهمید شما هم میتوانید یکی از افراد ثروتمند جامعه شوید.
به همین دلیل اســت که کسانیکه در خانوادههایی که والدینشان پولدار هستند به دنیا میآیند، احتمال اینکه در بزرگسالی افرادی ثروتمند شوند بسیار بیشتر اســت. بنابراین اولین دلیل اینکه چرا بیشتر ما پولدار نمیشویم این اســت که هیچوقت برایمان اتفاق نمیافتد. و البته، اگر هیچوقت برایمان اتفاق نیفتد، آنوقت هیچکدام از قدمهای لازم برای به واقعیت تبدیل کردن آن را برنخواهیم داشت.
تصمیم بگیرید!
دومین دلیل که باعث میشود پولدار نشویم این اســت که هیچوقت برای آن تصمیم نمیگیریم. حتی اگر فردی کتاب بخواند، در جلسات سخنرانی شرکت کند، یا با افرادیکه از نظر اقتصادی موفق بودهاند نشست و برخاست کند، تا زمانیکه برای متفاوت شدن تصمیم نگیرد، هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر برای برداشتن اولین قدمها تصمیم نگیرد، همان جا که هستید خواهید ماند. اگر به انجام کارهایی که همیشه میکنید، ادامه دهید، به همان جایی خواهید رسید که همین امروز هستید.
دلیل اصلی عدم موفقیت و شکست این اســت که اکثریت آدمها برای موفق شدن تصمیم نمیگیرند. هیچوقت یک تعهد محکم و روشن یا یک تصمیم قطعی برای پولدار شدن نمیگیرند. دلشان میخواهد و قصدش را دارند و آرزو میکنند که یک روز پولدار شوند. دعا میکنند و دعا میکنند که پول زیاد به دست بیاورند اما هیچوقت تصمیم نمیگیرند که، «من میخواهم که پولدار بشم!» این تصمیم قدم مهمی برای رسیدن به استقلال مالی اســت.
سومین دلیل پولدار نشدن آدمها انداختن کار امروز به فرداست. آدمها همیشه برای شروع نکردن کاری که لازم اســت برای رسیدن به استقلال مالی انجام دهند، بهانه دارند. همیشه ماه خوبی نیست، فصل خوبی نیست یا سال خوبی برای شروع نیست. وضعیت و شرایط اقتصادی در صنعت خوب نیست، بازار کساد اســت یا باید ریسک کنند یا امنیت خودشان را زیر پا بگذارند. شاید سال بعد.
برای به تعویق انداختن کارها همیشه دلیل هست. درنتیجه، ماه به ماه و سال به سال این کار را عقب میاندازند تا جاییکه دیگر دیر میشود. حتی اگر برای یک نفر اتفاق بیفتد که بتواند پولدار شود، تصمیمش را هم بگیرد اما برای وارد عمل شدن امروز و فردا کند، همه برنامههایش آینده روشنی نخواهند داشت.
هزینهاش را بپردازید
چهارمین دلیل اینکه مردم معمولاً فقیر بازنشسته میشوند، چیزی اســت که اقتصاددانها به آن تاخیر پاداش میگویند. اکثریت زیادی از افراد وسوسه میشوند که هر یک ریال آخرشان را هم خرج کنند و حتی باز هم قسطی خرید کنند. اگر نمیتوانید پاداشتان را به تاخیر بیندازید و خودتان را در خرج کردن هر پولی که درمیآورید محدود نکنید، نمیتوانید پولدار شوید. اگر نتوانید صرفهجویی را بعنوان یک عادت طولانیمدت تمرین کنید، برایتان غیرممکن خواهد بود که به استقلال مالی برسید. همانطور که دبلیو. کلمنت استون میگوید، «اگر نمیتوانید پول پسانداز کنید، بذر سربلندی در شما نیست.»
چشمانداز بزرگتر را ببینید
پنجمین دلیل که باعث میشود افراد فقیر بازنشسته شوند، به اندازه بقیه دلایل مهم اســت. این دلیل نداشتن چشمانداز زمانی اســت. در یک تحقیق طولانیمدت که توسط دکتر ادوارد بانفیلد در دانشگاه هاروارد در دهه پنجاه میلادی انجام گرفت و در سال ۱۹۶۴ در مجله The Unheavenly City به چاپ رسید، دلایل تحرک اقتصادی-اجتماعی روبهبالا بررسی شد. او میخواست بداند چطور میتوان پیشبینی کرد که یک خانواده یا فرد به سمت بالا در حرکت اســت یا خیر و اینکه گروههای اقتصادی-اجتماعی در نسل بعد ثروتمندتر خواهند شد یا خیر.
همه این تحقیقات او را به یک عامل رساند که باعث شد نتیجهگیری کند که درستتر از سایر عوامل در پیشبینی موفقیت اســت. آنها آن را چشمانداز زمان نامیدند. تعریف آن میزان زمانی اســت که برای برنامهریزی فعالیتهای روزانه و گرفتن تصمیمات مهم زندگیهایتان اختصاص میدهید.
یک نمونه از چشمانداز درازمدت عادت متداول خانوادههای سطحبالای انگلستان برای ثبتنام فرزندانشان در دانشگاه آکسفورد یا کمبریج به محض متولد شدن آن کودک اســت، حتی بااینکه ممکن اســت به هجده یا نوزده سالگی نرسد. به این چشمانداز درازمدت در عمل میگویند. زوج جوانی که ۱۵۰ هزار تومان در ماه خود را برای هزینه تحصیل فرزند خود کنار میگذارند، زوجی با چشمانداز زمانی درازمدت هستند. آنها حاضرند برای اطمینان از گرفتن نتیجه بهتر در طولانیمدت، در کوتاهمدت خود را قربانی کنند. افرادیکه چشمانداز درازمدت دارند در مسیر زندگیشان رشد اقتصادی خواهند داشت.
مترجم : زینب آرمند
در فرهنگ ایرانی خانوادهها سعی میکنند تا حد ممکن محیط نوزاد تازه متولدشده را گرم نگه دارند و لباس بیشتری به تن او بپوشانند و این باعث میشود بیماری زردی نوزاد تشدید شود.
وی گفت: بیشتر نوزادان ایرانی در روز دوم و سوم زرد میشوند، اما این زردی فیزیولوژی اســت و در روز چهارم یا پنجم تولد بهطور خودبهخود درمان شده و احتیاج به داروی خاصی ندارند.
مطالعه جدید محققان نشان می دهد نه تنها زیاد خوردن، بلکه هوای آلوده هم موجب اضافه وزن و چاقی، مشکلات قلبی عروقی و بدکاری متابولیک می شود.
محققان در این مطالعه دریافتند موش های آزمایشگاهی که هوای به شدت آلوده پکن را استنشاق کرده بودند، دچار اضافه وزن شده و مشکلات قلبی عروقی و بدکاری متابولیکی را بعد از سه تا هشت هفته قرارگیری در معرض این آلودگی تجربه نمودند.
در این مطالعه، موش های باردار و جنین شان در دو محفظه قرار داده شدند؛ یک محفظه در معرض هوای بیرونی پکن بود و محفظه دیگر دارای فیلتر هوا برای حذف ذرات آلودگی هوا بود.
بعد از ۱۹ روز، ریه ها و کبد موش های باردار قرار گرفته در معرض هوای آلوده، سنگین تر شده و التهاب بافت بیشتری را نشان می داد. این موش ها، دارای ۵۰ درصد کلسترول LDL بیشتر، ۴۶ درصد تری گلیسیرید بیشتر، و ۹۷ درصد کلسترول کل بیشتر بودند. میزان مقاومت انسولین آنها هم که عامل بروز دیابت نوع ۲ است، به مراتب بیشتر از موش های بود که در معرض هوای پاک قرار داشتند.
همه این معیارها بیانگر این نتیجه گیری است که قرارگیری در معرض آلودگی هوا منجر به بدکاری متابولیتی که سراغاز چاقی است می شود. در حقیقت موش های باردار قرارگرفته در معرض آلودگی هوا در پایان دوره بارداری شان به مراتب سنگین تر بودند با اینکه رژیم غذایی هر دو گروه مشابه بود.
نتایج مشابه در مورد جنین این موش های باردار هم نشان داده شد. نتایج نشان داد که تاثیرات منفی آلودگی هوا بعد از سه هفته کمتر مشاهده شد و بعد از گذشت هشت هفته قابل توجه تر بود. این موضوع بیانگر این مسئله است که قرارگیری طولانی مدت در معرض آلودگی هوا بیشتر در ایجاد تغییرات التهابی و متابولیتی که در نهایت منجر به اضافه وزن می شود، نقش دارد.
بعد از گذشت ۸ هفته، موش های ماده و نر قرارگرفته در معرض آلودگی هوا در مقایسه با موش های قراگرفته در معرض هوای پاک، به ترتیب ۱۰ و ۱۸ درصد سنگین تر شده بودند.
تغییر در دکوراسیون منزل، تغییر در نظافت منزل، دور ریختن اشیای به دردنخور منزل بهطور مستقیم و غیرمستقیم در بحث پرهیز از تنشهای روانی و ایجاد آرامش روانی تأثیرگذار هستند.
بعد از خانهتکانی و خسته شدن افراد فرصتی فراهم میشود تا آنها بتوانند استراحت کنند. این استراحت در عین اینکه استراحتی برای خانهتکانی بعد از عید است، استراحتی برای خستگیهای تمام سال است، زیرا در ایام عید هم ادامه پیدا میکند. تعطیلات عید هم فرصتی را فراهم میکنند تا افراد هم تفریح و هم استراحت داشته باشند.
تغییر را انتخاب میکنم
دلیل اینکه خانهتکانیهای عید باعث تغییر روحیه افراد میشود و احساس خوبی را به آنها میدهد، این است که خانهتکانیهای عید به افراد نشان میدهد که آنها هستند که تغییر را انتخاب میکنند. افراد خودشان انتخاب میکنند که دکوراسیون خانه را تغییر دهند، یا آن را رنگ کنند و اشیای کهنه را دور بریزند و همین باعث میشود احساس خوبی به آنها دست دهد و به خودشان افتخار کنند. این انتخاب برای تغییر و نو شدن تنها در سطح انتخاب باقی نمیماند و به مرحله عمل هم میرسد. زمانی که افراد اقدام به انجام این تغییرات میکنند تأثیرات مثبت آن چندین برابر میشود. این مساله باعث میشود آنها یک نوع تأیید خود و احساس ارزشمندی به دست آورند. این ارزشمندی خود هم به این منتهی میشود که افراد احساس عزت نفس بیشتری کنند، اعتماد به نفس آنها بالا برود و احساس خودکارآمدی بیشتری کنند. این احساس ارزشمندی و خودکارآمدی در نهایت به نفع سلامت روان افراد است. در حقیقت چون خودشان انتخاب میکنند که خانهتکانی و گردگیری کنند و خودشان طبق انتخابشان عمل میکنند، این باعث میشود سلامت روان افراد بالا برود. علت دیگر اینکه خانهتکانی عید بر سلامت روانشان تأثیر میگذارد این است که آنها از این مساله بازخوردهای آنی میگیرند. زمانی که خانم و آقایی تصمیم میگیرند با کمک یکدیگر خانه را تمیز و مرتب کنند، این تمیزی در زمانی اندک به آنها بازخوردی مثبت میدهد و روحیه شان را عوض میکند. این بازخورد آنی هم خودش باعث میشود افراد ترغیب شوند کارهایشان را باکیفیتتر انجام دهند. هنگامی هم که افراد کارهایشان را با کیفیت و دقت بیشتری انجام میدهند این باعث تغییر روحیه آنها و افزایش سلامت روانشان میشود.
آغاز روزی نو در نوروز
نوروز فرصتهای دیگری هم برای افراد جامعه دارد که یکی از آنها ارزیابی زندگی و برنامهریزی برای آن است. در پایان هر دورهای از زندگی افراد باید بنشینند و آن دوره را مورد ارزیابی قرار دهند و محاسبه کنند. در پایان سال باید اهداف زندگی را مورد بررسی قرار داد و فهمید که آیا به اهداف سال قبل رسیدهایم یا نه؟ این بررسی گذشته و ارزیابی آن راه را برای برنامهریزی آینده باز میکند. به نظر من نو شدن سال یکی از بهترین فرصتها برای این کار است.
ما در طبیعت زمانهایی داریم که در تطبیق و انطباق با ویژگیهای فیزیولوژیکی انسانها هستند و به آنها فیزیکال اند ریتم گفته میشود. این فیریکال اند ریتم به ویژگیهای طبیعی اشاره دارد که در انسان وجود دارد و همزمان در طبیعت و سایر موجودات هم یافت میشودد. فیریکال اند ریتم سطوح مختلفی را در بر میگیرد. اینکه ما شب میخوابیم و صبح بیدار میشویم نوعی فیزیکال اند ریتم است. به نظر میرسد درباره تغییر سال و گردش مدارات سیارات هم یک ریتم سالانه وجود دارد که با وضعیت زیستی ما منطبق است و همین فرصتی را برای نو شدن ایجاد میکند. برای نمونه بعضی افراد در روزهای آغازی بهار زیاد میخوابند و به احتمال زیاد این مساله از همین ریتم ناشی میشود. ریتم این افراد در حال تطبیق با شرایط طبیعت است و همین باعث حال خواب آلودگی در آنها میشود. این تطبیق ریتم بدن با طبیعت در عین حال فرصتی خوبی است تا افراد در برنامههای اجتماعی و فردی زندگی خودشان هم با وضعیت طبیعت انطباق پیدا کنند. این بدان معناست که همین که طبیعت نو میشود افراد هم تلاش کنند برنامههایشان را نو کنند و زندگی شان را مورد کنکاش قرار دهند.
پارسال چه برنامههایی داشتهاند و به کجا رسیدهاند و امسال چه برنامههایی دارند و میخواهند از چه طریقی این برنامهها را عملی کنند. برنامههایی که عملی نشدهاند را به خوبی بررسی کنند، به احتمال زیاد دلیل عملی نشدن این برنامهها این بوده است که شرایط برای عملیشدنشان مهیا نبوده است و باید در آنها تجدیدنظر کرد و اگر هم لازم شد آنها را از برنامههای زندگی کنار گذاشت. در این وضعیت مثل خود طبیعت که کمکم کارهایش را انجام میدهد برنامهریزی برای زندگی هم به همین صورت باشد. افراد هم باید با قدمهای کوچک و کمکم راه را برای رسیدن به ایدهآلهای زندگیشان باز کنند.
زمانی که به هر کدام از این گامهای کوچک دست یافتند، تلاش کنند خودشان را تقویت کنند و برای مرحله بعد آماده شوند. این تغییر و تحول فقط قرار نیست در طبیعت باشد بلکه باید در جانها و روان انسان هم وجود داشته باشد. یادمان هم باشد این تغییر و تحول تنها تغییر و تحول اخلاقی نیست بلکه تغییر تحول اجتماعی و آماده شدن برای اهداف بزرگتر و مهمتر مد نظر است. این مساله حتی باید به سطح زندگی خانوادگی و اجتماعی افراد هم برسد. به همین دلیل، آماده شدن برای شهروندی سالم و اینکه با برداشتن گامهایی راه را برای زندگی سالم خود و دیگران هموار کرد هم از اهمیت ویژهای برخوردار است. یادمان هم باشد حضرت علی (ع) فرمودند هر روزی که در آن معصیت خدا نباشد و نفع فردی و اجتماعی داشته باشد و حقالناس و حقا... در آن ضایع نشود آن روز، روز عید است.
منبع: سلامت نیوز
مطالعات نشان داده است که مصرف سویا شیر سیلک سبب کمبود ویتامین D و B12 و ابتلا به سرطان سینه در زنان میشود.
علاوه بر این، سویا شیر حاوی موادی است که سبب لخته شدن و انسداد خون میشود. وجود فیتواستروژن عملکرد غدد درون ریز را مختل میکند که سبب سرطان سینه و ناباروری در زنان میشود.
گفته میشود که سویا شیر حاوی آلومینیوم سمی است که به کلیه و سیستم عصبی آسیب میزند و خطر ابتلا به بیمای آلزایمر و دمانس را افزایش می دهد. مطالعات نشان داده است که نوشیدن 2 لیوان سویا شیر در روز میتواند چرخه اختللات هورمونی را در زنان به تعویق بیندازد.
مصرف سویا شیر نیاز بدن به ویتامین D و B12 را افزایش میدهد. حدود 90 درصد از شیر سویاهای موجود در بازار به ویژه برند سیلک از نظر ژنتیکی دستکاری شدهاند و حاوی مواد سمی و آفت کشها هستند. علاوه بر این، این ماده حاوی ترکیبی مانند ویتامنی B12 است اما بدن نمیتواند آن را هضم کند به همین علت سبب کمبود این ویتامین در بدن میشود.
سویا شیر عملکرد غده تیروئید را مختل میکند و رشد سلولها و تومورهای سرطانی را در این قسمت افزایش میدهد. به طور کلی مصرف سویا شیر سبب افزایش احتمال ابتلا به بیماری دیابت، چاقی، سرطان روده، سرطان سینه، سرطان تیروئید، تضعیف دستگاه گوارش و تورم اندامها میشود.
مهمترین عامل تاثیرگذار در قد نهایی یک فرد، پدر و مادر او هستند. به عبارتی از یک پدر و مادر قد بلند، فرزند بلندقد زاده میشود و عکس آن نیز درباره زوجهای کوتاه قامت صادق است.
اولین قدم در ارزیابی قد چنین کودکی مراجعه به جدول قد است. جدولهایی وجود دارد که براساس قد کودکان جوامع مختلف نوشته شده است.
براساس این اعداد میتوانیم بگوییم، یک کودک در کدام صدک قدی جامعه قرار دارد. تعیین این صدک از این منظر اهمیت دارد که بتوانیم بین یک کوتاهی معمولی که به افراد بالاتر از صدک 3 اطلاق میشود، با کوتاهی شدید که به کودکان کمتر از صدک 3 گفته میشود، فرق قائل شویم.
دکتر رضا کریمی فوقتخصص بیماریهای غدد و متابولیسم در این باره می گوید : اهمیت اصلی توجه به قد کودکان و نوجوانان، تشخیص بیماریهایی است که میتواند رشد کودک را مختل کند و بررسی منحنی رشد کودکان در این باره اهمیتی بیش از میزان مقطعی قد آنان دارد.
شرایط کودکی که به موازات صدک پنجم رشد میکند و شیب منحنی او نسبت به منحنی نرمال خوب است، اگرچه کوتاه قد است، ولی نگرانکننده نیست و شرایط کودکی که چند سانتیمتر از او بلندتر است و به مدت مثلا شش ماه هیچ رشد قدی نداشته، بیشتر نگرانکننده است.
بیماریهای کلیوی و کبدی، دیابت، سوءتغذیه شدید و انواع نقایص ژنتیک موجب افت رشد و کوتاهی قد میشود.
درمان این بیماران باعث برگشت رشد آنان به حالت طبیعی میشود. بیماریهای دیگری نیز هست که گاه به دلیل کوتاهی قد مورد توجه قرار میگیرد و مداوا میشود.
کمکاری تیروئید: کوتاهی قد از نشانههای مهم کم کاری تیروئید است که در کنار علامتهایی مثل خواب آلودگی، خستگی مفرط، پفآلود بودن و کند ذهنی میتواند توجه والدین و پزشکان را به وجود این بیماری معطوف سازد. آنچه اهمیت دارد این است که تشخیص به موقع و درمان این بیماری اگر قبل از بسته شدن صفحه رشد استخوانی صورت گیرد، باعث برگشت قد به حالت نرمال میشود. درمان این بیماری با مصرف قرصهای لووتیروکسین ممکن است.
راشیتیسم: زندگی شهری بسیاری از کودکان را از تابش نور خورشید محروم کرده است و به این ترتیب، بیماری راشیتیسم همچنان تهدیدی برای کودکان محسوب میشود. علامتهای دیگر این بیماری علاوه بر کندی رشد، قوسی شدن پاها و برجسته شدن کنارههای استخوان جناغ است. درمان به موقع راشیتیسم به هر دلیل چندان سخت نیست و میتوان با مصرف کلسیم و ویتامین D از عوارض بیماری مثل کوتاهی قد جلوگیری کرد.
منبع: روزنامه خراسان
محمدرضاعمرانی متخصص گوش و حلق و بینی درباره علل پارگی پرده گوش گفت: پرده گوش بافت تشکیل شده از یک سلول بسیار نازک و سبک به اندازه یک دهم میلی متر است که به استخوانچه های گوش می چسبد و با تکان خوردن های ظریف هنگام برخورد صدا و رساندن آن به استخوانچه های گوش باعث شنیدن می شود.
عمرانی ضمن اشاره به این موضوع که دو عامل بیماری های عفونی و آسیب های مکانیکی از علل اصلی پارگی پرده گوش به شمار می روند افزود: ۸۴ درصد افراد حداقل یکبار در طول زندگی خود با ورم و التهاب گوش مواجه شده اند که این بیماری منجر راه یافتن باکتری ها و ویروس ها به داخل گوش،تجمع چرک،درد،کاهش شنوایی و گاه پارگی پرده گوش می شود.
وی با تاکید بر این موضوع که ۵۰ درصد از پارگی های گوش به دلیل تجمع ترشحات،باکتری ها و چرک دراخل آن است بیان کرد: بیماری های درگیر کننده دستگاه ایمنی نظیر لوپوس با آسیب رساندن به سلول های سطح مخاط تنفسی می تواند باعث آسیب به پرده گوش شود.
وی ابراز داشت: عفونت های مخفی گوش که بیشتر کودکان زیر ۳ سال گرفتار آن می شوند، از دیگر علل پارگی پرده ی گوش به شمار می روند.
عمرانی اظهار داشت:استفاده از گوش پاک کن، دستمال یا حوله و هر وسیله ی دیگری برای تمیز کردن یا خشک کردن گوش توصیه نمی شود چرا که باعث هل دادن ترشحات به داخل گوش و آسیب به پرده آن می شود و از آن جایی که گوش عضو بسیار حساسی است هیچ جسم خارجی نباید وارد آن شود.
وی متذکر شد:در هنگام استحمام وفتی زیر دوش ایستاده اید سرتان را نچرخانید تا مانع ورود آب به داخل گوش شوید چرا که این عضو به گونه است که وقتی فرد ایستاده و سرخود را تکان نمی دهد آب وارد آن نمی شود اما بعد از استخر در صورتی آب درون گوش نفوذ کرد باید از خشک کردن آن با دستمال و حوله بپرهیزید و صبر کنید تا آب درون گوش به صورت طبیعی خشک شود.
عمرانی تصریح کرد :صدای بلند نظیر صدای انفجار و وارد شدن ضربه شدی نیز باعث پارگی پرده گوش می شود و توصیه می شود درصورت ابتلا به سرماخوردگی با پرهیز از مصرف آنتی بیوتیک و چرک خشک کن ها که باعث رشد باکتری ها می شوند و همچنین مراجعه به پزشک در صورت ترشح چرک در گوش و حساسیت مانع عفونت و پاره شدن پرده گوش شوید.
وی در پایان اشاره کرد:پاکسازی گوش حتما باید توسط پزشک متخصص گوش صورت گیرد در غیر این صورت نه تنها برای گوش مفید نیست بلکه باعث به پرده گوش نیز آسیب وارد می شود.
5454
قرار گرفتن در سرما
وقتی هوای محیط سرد است، بدن کالری بیشتری میسوزاند، به خصوص اگر سرما در حدی باشد که باعث لرزیدن شود، مصرف انرژی بالاتر میرود. حساسیت پاسخگویی افراد به سرما متفاوت است. شدت لرز نیز تحت تاثیر میزان کاهش دمای بدن است که به عمق پوست بستگی دارد. البته میزان چربی و لباسی که فرد پوشیده نیز در این قضیه نقش دارند. بعضیها هیچ وقت احساس لرز نمیکنند که ممکن است به دلیل لایههای مختلف چربی بدنشان باشد.
دلیل دیگری که باعث میشود هوای سرد مصرف انرژی را افزایش دهد این است که یک کار فیزیکی سنگین انجام دهید؛ برای مثال زدن قدم زدن در برف عمیق یا پوشیدن لباسهای سنگین احتمالی هم وجود دارد که بتوانید سه تا هفت درصد بیشتر کالری بسوزانید؛ یعنی وقتی هوای سرد پوست تان را لمس میکند، بدنتان را دوباره گرم کنید و هوای سردی را که وارد ریههایتان میشود گرم کنید.
بدن به ازای هر یک ساعت لرزیدن حدود 400 کیلوکالری میسوزاند تا بتواند خودش را گرم نگه دارد.نوشیدن آب سرد نیز چنین کارکردی دارد. هر چه آبی که مینوشید سردتر باشد، کالری بیشتری میسوزانید چون بدنتان انرژی بیشتری را صرف گرم کردن آب میکند. اگر روزی هشت لیوان آب سرد بنوشید، 70 کیلوکالری بیشتر میسوزانید. این اصل درباره هر نوع نوشیدنی بدون کالری صدق میکند. ممکن است دوست داشته باشید قهوه و چای را به خاطر همین اثر کالری سوزیشان، سرد بنوشید.
خندیدن
بدن شما حتی وقتی که آرام یکجا نشستهاید هم کالری میسوزاند. انرژی لازم برای پمپاژ قلب و نفس کشیدن و اصلا برای زنده ماندن به کالری سوزاندن نیاز دارد اما چطور وقتی میخندیم کالری میسوزانیم؟ یک فرد 68 کیلوگرمی را در نظر بگیرید. این فرد موقع انجام دادن کارهای مختلف، کالری میسوزاند. کارهایی مثل دویدن آهسته، اسکی، باغبانی و حتی رانندگی. خندیدن به شدت آن کارها نیست اما 10 تا 20 درصد ضربان قلب را بالا میبرد. در نتیجه سوخت و ساز بدن را بالا میبرد؛ بنابراین حتی وقتی خنده را متوقف میکنیم، بدن همچنان به کالری سوزی ادامه میدهد. حدود 15 دقیقه خندیدن در طول روز 10 تا 40 کیلوکالری میسوزاند. همین 15 دقیقه خوشحالی کردن میتواند سالی 1/8 کیلوگرم از وزنتان را کاهش دهد.
ریلکسیشن
براساس چند پژوهش اخیر، استرس میتواند به ایجاد چربیهای شکمی کمک کند. وقتی دچار استرس هستید، هورمونهایی مثل کورتیزول میتوانند باعث تحریک اشتها، کاهش سوخت و ساز بدن، و ذخیره چربی در ناحیه شکمی شوند. چه کار میتوانید بکنید؟ فعالیتی را پیدا کنید که استرستان را کاهش دهد؛ میخواهد گوش کردن به یک موسیقی آرام باشد یا نرمشهای آرامش بخش. این فعالیتها نه تنها باعث ریلکس شدنتان میشوند، بلکه احتمال پرخوری عصبی را هم کم میکند. هر یک ساعت فکر کردن هم 64 کیلوکالری میسوزاند؛ یعنی چهار کیلوکالری بیشتر از زمانی که خوابید.
تکان دادن انگشتان
پژوهشها نشان دادهاند که افراد لاغر حدود 150 دقیقه در روز بیقرارتر از افراد چاق هستند. البته این بیقراری همیشه هم به معنی انجام کارهای سنگین نیست. یک سری از کارهای کم اهمیت مثل ضربه زدن با پا و انگشتان دست، پیچاندن و بازی کردن با موها، تکان دادن دست و پا و بدن موقع صحبت کردن، حدود 350 کیلوکالری در روز میسوزانند که در طول سال حدود پنج تا 15 کیلوگرم از وزن فرد است. به این فعالیتها، فعالیتهای گرمازای بدون حرکت میگویند؛ حرکتهایی که در واقع ورزش نیستند. با انجام آنها در هر ساعت میتوانید حدود 100 تا 150 کالری بسوزانید.
جویدن آدامس
جویدن آدامس ذهن را فریب میدهد و انگار در حال غذا خوردن هستید. این حقه باعث بالا رفتن سوخت و ساز بدن میشود. یک ساعت جویدن آدامس 11 کیلوکالری میسوزاند؛ پس اگر 12 ساعت آدامس بجوید 132 کیلوکالری میسوزانید. حال اینکه چه کسی میتواند 12 ساعت آدامس بجود برای محققان چندان اهمیت ندارد چون سرشان شلوغ است و وقت فکر کردن به مسائل را ندارند!
ایستادن
وقتی ایستاده ایم، قلب در هر دقیقه به طور متوسط 10 بار یا بیشتر میزند و در هر دقیقه حدود 7/0درصد کالری بیشتری میسوزاند که در هر ساعت حدود 50 کیلوکالری میشود؛ برای مثال اگر به مدت پنج روز، روزی سه ساعت سرپا بایستید، حدود 750 کیلوکالری میسوزانید که در طول سال حدود 30 هزار کیلوکالری میشود.سه چهار ساعت سرپا ایستادن در طول روز با شرکت در 10 دوی ماراتن در سال برابری میکند.
هر چند که در محل کار نمیتوانیم دائم سرپا بایستیم اما محققان معتقدند که میتوانیم با کارهای کوچکی این زمان را برای خودمان ایجاد کنیم؛ برای مثال وقتی با تلفن صحبت میکنیم سرپا بایستیم یا به جای اینکه با همکار چند میز آنطرفترمان به وسیله ایمیل در ارتباط باشیم، بلند شویم و برویم جلوی میزش با او صحبت کنیم. اگر مشکل زانو و کمردرد نداریم از پلهها استفاده کنیم و... همه این روشهای ساده بدون اینکه متوجه شویم، از ذخایر سوختی ما که همان کالریها هستند استفاده میکنند. ایستادن 50 درصد بیشتر از نشستن کالری میسوزاند. شاید بعد از خواندن این مطلب تصمیم بگیرید که حتی سریال و اخبار را هم ایستاده تماشا کنید!
لم دادن
پژوهشها نشان دادهاند افرادی که فقط چهار ساعت در روز میخوابند، سختتر میتوانند کربوهیدرات بسوزانند، چرا؟ افزایش سطح انسولین و هورمون استرس؛ یعنی کورتیزول. وقتی حسابی خسته و وامانده اید، بدنتان برای انجام کارهای معمول روزانهاش، حسابی کمبود انرژی دارد که شامل درست و حسابی سوزاندن کالری هم میشود؛ پس بهترین راه برای اینکه مطمئن باشید سوخت و ساز بدنتان به طور منظم و یکنواخت ادامه دارد، این است که هر شب شش تا هشت ساعت بخوابید. هر یک ساعت خواب، 60 کیلوکالری میسوزاند؛ بنابراین پس از هشت ساعت خواب حدود 480 کیلوکالری میسوزانید.
نفس کشیدن
وقتی نفس میکشید بدون اینکه خودتان متوجه شوید دارید کالری میسوزانید. برای اینکه بدانید نفس کشیدن چقدر از کالریهای شما را میسوزاند، همین الان یک قلم و کاغذ بردارید و وزن بدنتان را ضربدر 02/0 کنید و حاصلش را در زمان مورد نظرتان ضرب کنید. با این روش میتوانید تعداد کالری را که در آن زمان مشخص میسوزانید به دست آورید. برای مثال یک فرد 68 کیلوگرمی در 15 دقیقه حدود 21 کیلوکالری فقط از راه تنفس میسوزاند.
5454
استاد ایرانی میکروبیولوژی مقیم امریکا با بیان اینکه دستهای پشتپرده در ایران نمیخواهند مردم از عوارض محصولات تراریخته آگاهی یابند، گفت: این محصولات باعث ایجاد سرطانهای سینه، کبد، کلیه و ناباروری، سقط جنین، دیابت، آلزایمر و پارکینسون میشوند.
این نکته که محصولات و بذرهای تراریخته طی سالیان درازی در تنوع و حجم بسیار زیاد وارد کشور میشده و هیچ قانون خاصی نیز برای نظارت بر آنها وجود نداشته باعث شده که تا به امروز، عوامل و جریانات واردکننده این محصولات در پناه این خلأ قانونی و عدم نظارت، بهراحتی اقدام به واردات این محصولات کنند و با بازی گرفتن جان مردم، سودهای هنگفتی به جیب بزنند.
اما مدافعان داخلی این محصولات که بر لزوم تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی در داخل کشورمان تاکید دارند، دلایل خود را بر جنبههای علمی تولید این محصولات متمرکز کردهاند و تولید داخلی محصولات تراریخته را بیخطر و فاقد عوارض متعدد بر انسان و محیط زیست میدانند.
برای بررسی صحت و سقم استدلالهای علمی این دسته از مدافعان تراریخته،خبرگزاری تسنیم به سراغ یکی از اساتید میکروبیولوژی کشورمان رفته که در حال حاضر مقیم امریکاست و در قالب مصاحبهای مبسوط با وی به ابعاد علمی تولید این محصولات و عوارض و مخاطرات آن بر انسان و محیط زیست پرداخته است.
«پرستو چمنرخ»از اساتید رشته میکروبیولوژی است که دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خود را در رشته میکروبیولوژی در کشورمان طی کرده و سه سال مسئولیت آزمایشگاه بیوتکنولوژی، صنایع غذایی و دارویی دانشکده فنی دانشگاه تهران و پس از آن مسئول علمی آزمایشگاههای مرکز علوم زیستی دانشگاه تهران را بر عهده داشته است همچنین مدیریت علمی یک موسسه تحقیقاتی ژنتیک نیز در کارنامه کاری وی به چشم میخورد.
وی در ادامه موفق به اخذ مدرک فوق دکتری خود از دانشگاه مریلند امریکا شد و تحقیقات خود در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیکی را ادامه داد و سخنرانیهای متعددی با این محوریت در برخی دانشگاههای امریکا در منطقه واشنگتن دیسی و لوسآنجلس داشته و در حال حاضر ریاست رادیو اینترنتی کالج پارک امریکا را به عهده دارد و عضو انجمن میکروبیولوژی امریکا و انجمن استادان و پژوهشگران ایرانی دانشگاه UCLA است.
در ادامه مشرح گفتوگوی تفصیلی با این استاد میکروبیولوژی را میخوانیم:
تسنیم: خانم دکتر چمنرخ! به عنوان سؤال نخست آیا هدف از تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا تراریخته، ایجاد محصولاتی بوده که در مقابل آفات، مقاوم هستند؟
ابتدا باید توضیحی درباره تاریخچه تغییر ژنتیک محصولات غذایی داده شود؛ نخستین بار در سال 1919 کارلاسکی در مورد کابردهای بایوتکنولوژی در جهان صحبت کرد، واژه بایوتکنولوژی در کل کاربرد علوم زیستی در تولید محصولات صنعتی با استفاده از ارگانیسمهای زنده است؛ در گذشته از بایوتکنولوژی در تولید لبنیات استفاده میکردیم و بعد فراتر رفته، در زمینه تولید انسولین انسانی و تولید آنتی بیوتیکها و اینترفرون از آن استفاده شد ولی با کشف DNA و DNA نوترکیب، وارد دنیای بایوتکنولوژی پیشرفته و مهندسی ژنتیک شدیم که در آن DNA نوترکیب بین موجودات زنده انتقال پیدا میکند.
از آنجایی که در تمام موجودات زنده ساختار DNA یکسان هستند، در محصولات دستکاری شدهی ژنتیکی محققان صفت مورد نظر از موجود زنده را جدا میکنند و آن را به جاندار دیگر که ممکن است گیاه، حیوان یا باکتری و ... باشد، انتقال میدهند برای مثال برای مقاومسازی گوجه فرنگی مقابل سرما، ژن ضد سرما را از یک ماهی مقاوم به سرما، به گوجه فرنگی انتقال میدهند، هدف این کار، ماندگاری بیشتر گوجه فرنگی و مقاوم شدن آن در مقابل سرما است؛ پس میتوان گفت یکی از دلایل این کار کمک به جامعه بشری از طریق دیر فاسد شدن منابع غذایی در روی کره زمین بود.
یکی دیگر از این موارد، دستکاری ژنتیکی گیاه ذرت برای حفاظت در برابر کرم برگ ذرتخوار بود، در واقع برای جلوگیری از این آفت، ژن تولیدکننده باکتری باسیلوس تورنجینسیس که توکسین (سم) «بیتی» تولید میکند را وارد این گیاه میکنند، این سم تولید شده در ذرت به این صورت عمل میکند که زمانی که کرم از برگ گیاه ذرت میخورد این ژن در بدن کرم فعال شده در نتیجه پروتئین این سم در بدن کرم فعال و باعث از بین رفتن سلولهای جدار روده کرم و در نتیجه منجر به کشته شدن کرم میشود؛ تمام این کارها با هدف بالا بردن کیفیت محصولات کشاورزی صورت میگیرد اما نمیدانستند مضراتی که این کار بر سلامتی انسان و محیط زیست دارد بسیار بیشتر از منافع آن است.
بهنظرم این کار نادانسته و بدون در نظر گرفتن زمان اثرگذاری این محصولات بر سلامت انسان و محیط زیست صورت گرفته است چرا که این محصولات، آثار سوء خودشان را به مرور زمان بر محیط زیست و سلامتی انسانها نشان میدهد.
سه کمپانی بزرگ تولیدکننده این محصولات در جهان مونسانتو، دوپونت و راکفلر هستند؛ کمپانی مونسانتو، علفکش و بذرهای مقاوم در مقابل علفکشها را تولید میکند و یکی از این علفکشهای تولید شده توسط این شرکت با نام "گلایفوسیت" با هدف از بین بردن علفهای هرز در زمینهای کشاورزی تولید شد که این سم را همراه با بذر مقاوم شده به این نوع سمها، به کشاورزان دادند تا کشاورزان به راحتی به کشت بپردازند اما متاسفانه یکی از تاثیراتی که این سم بر خاک و دیگر جاندران گذاشت برهم خوردن چرخه اکوسیستم بود.
در حالت کلی همه چیز در چرخه اکوسیستم به هم وابسته است و هر عاملی حتی به کوچکی تغییر یک ژن، باعث برهم زدن کل چرخه اکو سیستم میشود؛ ما دو نوع علفکش شامل علفکشها انتخابی و علفکشهای عمومی داریم؛ علف کشهای انتخابی در واقع همان مادههای شیمیایی هستند که درجه سمیت آنها برای برخی گیاهان نسبت به برخی دیگر بالاتر است و علفکشهای عمومی همانند سم "گلایفوسیت" برای تمام گونهها سمی هستند و در حقیقت این سم، روی برگ و قسمتهای سخت گیاه جذب شده و روی آنزیمهای گیاه اثر میگذارد و در تکمیل اسید آمینه و سایر واکنشهای شیمایی داخل گیاه اختلال ایجاد میکند؛ این سم در حال حاضر با نام تجاری "رانداپ" در بازار خرید و فروش میشود و به صورت حل شده در آب برای کنترل علفهای هرز در زمینهای زراعی و باغات استفاده میشود.
تسنیم: آیا استفاده از بذرهای تراریخته یا تغییر ژنتیکی یافته آنگونه که مدافعان آن ادعا میکنند باعث کاهش میزان استفاده از سموم میشود و آیا استفاده از این بذرها منافعی دارد؟
شرکتهای تولیدکننده این بذرها ادعا دارند که اینگونه بذرها در مقابل حشرات و آفات مقاوم شدهاند اما ضرری که برای محیط زیست و انسان دارند بسیار بیشتر است البته منافعی هم برای اینگونه بذرها گفته میشود که با مرور زمان و استفاده از این بذرها، این منافع از بین میرود برای مثال یکی از خطرات بسیار مهمی که این محصولات دارد این است که گردههای این محصولات آلودگیهای ژنتیکی ایجاد میکند و باعث تاثیر سوء بر محصولات ارگانیک میشود همچنین استفاده از این سموم باعث انقراض حشرات مفید، فقر خاک و از بین رفتن مواد آلی خاک شده و مقاومت علفهای هرز به این سموم با گذشت زمان باعث ایجاد علفهای هرز قویتر در زمینهای کشاروزی میشوند؛ از دیگر ضررهای این سموم افزایش ضخامت گیاه و افزایش فیبر گیاه است، در نیجه آزمایش خون کسانی که از گیاهان تغییر ژنتیک یافته مصرف کردهاند معلوم شد این سم وارد خون آنها شده است.
تسنیم: آیا استفاده از سموم ویژه محصولات تراریخته در بلندمدت باعث از بین رفتن آفات میشود؟
خیر؛ مطلبی که «شرکت تست بایوتک» در مورد این سموم منتشر کرد نشان میدهد که اکثر آفات در مقابل این سموم مقاوم شده و باعث به وجود آمدن آفات موذیتر شده است در واقع با این مستندات میشود گفت نه تنها وعدههای شرکتهای تولیدکننده بذرهای تغییر ژنتیک یافته عملی نشد بلکه با استفاده از محصوات تراریخت، آسیبهای بیشتری به محیط زیست وارد شده است.
تسنیم: محصولات تراریخته و سموم مخصوص آنها چه تاثیری بر سلامتی انسان دارند؟
این مواد باعث ایجاد آلرژی، انواع بیماریهای جدید و مشکلات تغذیهای برای انسان میشود؛ این ژنها بسیار پیچیده هستند و در حال حاضر دانشمندان با این سؤال روبهرو هستند که آیا قادر به پیشبینی اثرات محصولات تغییر ژنتیکی هستند و دقیقاً همان خصوصیتی که آنها از این محصولات انتظار داشتهاند از خود به جای میگذارد یا نه.
تسنیم: چه آزمایشاتی در این خصوص انجام شده است؟
در سال 2013 یک دانشمند به نام «بوهن» و همکارانش مطالعات خودشان را بر روی سه نوع سویا شروع کردند؛ این سه نوع سویا شامل گونههای ارگانیک، پرورشیافته با سموم شیمیایی و سویاهای دستکاری ژنتیکی شده بودند؛ این تحقیقات و مطالعات نشان داد که سویاهای دستکاری ژنتیک شده فاقد گلوکز، فوکتوز و قندهای خوب موجود در سویای ارگانیک هستند و در عوض فیبر بیشتری در آنها موجود است که باعث ضخامت بیشتر گیاه شدههمچنین سم بیشتری را به خود جذب میکنند و گلایفوسیت بیشتری در آن وجود دارد که متاسفانه باعث ایجاد انواع بیماریها و سرطانها در انسان میشود.
تسنیم: آیا تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی با اصلاح ژنتیک تفاوت دارد؟
اگر کسی مدعی این بوده که هدفش اصلاح ژنتیک و کمک به جامعه بشری است، وقتی متوجه تعارض کار خود با هدف اولیه شد باید کار خود را اصلاح کند اما متاسفانه با اینکه آسیبهای جدی توسط این مواد بر سلامتی انسان وارد میشود، شرکتهای تولیدکننده محصولات تراریخته به خاطر منافعشان همچنان به تولید این محصولات ادامه میدهند.
اختلافنظرهای زیادی در مورد GMO وجود دارد برای مثال یک اختلافنظر در مورد ایمنی است و اثری که این محصولات بر روی محیط زیست و سلامتی مردم دارد؛ دومین اختلافنظر بحث اخلاقی در این باره است، گفته میشود این کار تخطی به زندگی طبیعی موجودات یا ارگانیسمهای طبیعی است و موجب ایجاد خلل در زندگی طبیعی موجودات زنده میشود.
بحث سوم در مورد دسترسی و مالکیت فکری است؛ با این کار قدرت به دست کمپانیهای تولیدکننده این محصولات افتاده و کشورهای در حال توسعه از لحاظ خرید بذرها و محصولات به این شرکتها وابسته میشوند؛ انتقال ژن از یک موجود زنده به موجود زنده دیگر باعث میکس شدن ژنها میان موجودات مختلف میشود برای مثال وقتی یک کشاورز از این بذرهای دستکاری شده ژنتیکی استفاده میکند و در کنار این کشاورز با هکتارها فاصله، کشاورز دیگری مشغول کاشت محصولات ارگانیک است این محصولات تغییر ژنتیکی شده به وسیله وزش باد به زمین کشاورز دوم انتقال یافته و در آن صورت محصول کشاورز دوم هم ارگانیک محسوب نمیشود.
تسنیم: محصولات غذایی تغییر ژنتیکیافته چه تعریفی دارند؟
در کل غذاهای دستکاری ژنتیکی شده به غذاهایی گفته میشود که یک ژن دستکاری شده به آنها اضافه شود یا از آنها برداشته شود یا حیواناتی که از این محصولات دستکاری شده تغذیه کردهاند یا محصولاتی که توسط ارگانیسمهای دستکاری شده ژنتیکی تولید شدهاند؛ به این موارد، محصولات دستکاری شده ژنتیکی گفته میشود برای مثال گاوی که از این محصولات خورده باشد، شیر و مشتقات شیر این گاو هم به عنوان یک محصول دستکاری ژنتیک شده شناخته میشود.
تسنیم: در حال حاضر موضع کشورهای مختلف جهان در مقابل کشت و تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی چگونه است؟
یکی از اقداماتی که شرکتهای تولیدکننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی انجام دادهاند، انحصاری کردن این محصولات است؛ کشوری که از این بذرها استفاده کند باعث عادت زمینهای کشاورزی خود به این بذرها شده و این باعث وابسته شدن کشورها و کشاورزان به بذرهای تغییر ژنتیک یافته و شرکتهای تولیدکننده آنها میشود؛ این شرکتها اکثر کشورهای در حال توسعه را توسط این بذرها وابسته به خودشان کرده و به این صورت تحت نفوذ خودشان در میآورند و باعث وابسته شدن بیش از پیش کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند خواهند شد.
برای کشوری مانند ایران نیز این مسئله صدق میکند؛ ما نباید اجازه دهیم که کشورهای دیگر از منابع طبیعی ما به نفع خودشان سوءاستفاده کنند برای مثال پاکستان یکی از بزرگترین تولیدکنندههای پنبه بود اما با وارد کردن ژن سم بیتی در بذر پنبه، باعث بروز آسیبهای جدی به کشاورزان و ابتلای این کشاورزان به بیماریهای شدید پوستی شد همچنین استفاده از این بذرها، آسیب جدی و جبرانناپذیری به صنعت پنبه پاکستان زد.
نکته جالب دیگر، ممنوعیت تولید و ورود این نوع محصولات و بذرها در بسیاری از کشورهای اروپایی است البته در برخی از کشورهای اروپایی هم که از این محصولات استفاده میشود، تولیدکنندگان ملزم هستند در برچسب محصول خود قید کنند که از محصول دستکاری ژنتیکی یافته استفاده کردهاند.
تسنیم: آیا در ایران هم چنین غذاهایی وجود دارد؟
در ایران محصول تراریخته یا دستورزی شده نمیبینیم چون برچسبگذاری نمیشوند و مردم اطلاعی ندارند! مردم ایران نمیدانند که چه میخورند برای مثال در مورد برنج طلایی که متاسفانه وارد ایران شد، این برنج به منظور بیوسنتز بتاکاروتن (پیشماده ویتامین A) در دانه برنج تولید شده و ادعا شد که مصرف این نوع برنج برای جبران کمبود ویتامین A و بهبود بینایی بسیار موثر است اما برای تاثیرگذاری این برنج و برای تامیین این ویتامین باید در روز در حدود یک کیلوگرم از این برنج را بهصورت خام مصرف کرد چرا که بتاکاروتن بر اثر حرارت از بین میرود و در واقع این گفته فقط برای فروش این برنج در ایران بود.
تسنیم: آیا در ایران مراکز مجهز آزمایشگاهی و تحقیقاتی برای تشخصیص و اعلام محصولات دستکاری شده ژنتیکی موجود در بازار و آگاه کردن مردن از این محصولات وجود دارد؟
متاسفانه این جریان توسط دستهای پشتپرده مدیریت میشود؛ این دستهای پشتپرده در ایران نمیخواهند بگذارند که مردم نسبت به این محصولات آگاهی پیدا کنند در حالیکه محصولات دستکاری شده ژنتیکی به ایران وارد شده و کشت میشوند.
برزیل بعد از امریکا بزرگترین کشور تولیدکننده این محصولات است و موسسه تحقیقاتی برزیل و انجمن بهداشت و سلامت برزیل اعلام کرد به ازای هر شخص 2/5 لیتر از این سموم نباتی وارد بدن انسانها میشود همچنین طبق گفته مسئولان برزیلی در یک دوره 12 ساله بین سال 2000 تا 2012 برزیل بزرگترین صادرکننده این محصولات به جهان بوده است و در همین دوره در بدن زنان باردار که از این محصولات مصرف میکردند همچنین خون کودکانشان این سموم وجود داشته و بروز بسیاری از سرطانها در برزیل را وابسته به مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی اعلام کردند.
جالب است بدانیم در همین دوره یعنی بین سال 2000 تا 2010 این محصولات وارد ایران شده یعنی همان محصولاتی که طبق گفته کشور برزیل باعث ایجاد سرطان در میان مردم این کشور شده است.
در ایران چون محصولات دستکاری شده ژنتیکی برچسبگذاری نمیشوند، نمیتوان به طور کامل گفت که مشخصاً کدام محصول تراریخته است و کدام نیست اما در کل برخی از این محصولهای دستکاری ژنتیکی شده شامل کتان، سویا و روغن کانولا یا کالزا و مشتقات آنها در ایران تراریخته هستند.
تسنیم: آیا علفکشها و سموم دفع آفات هم برای انسانها عوارض دارند؟
بله؛ میزان زیادی از محصولات دستورزی شده ژنتیکی دارای خاصیت مقاومت به علفکش باعث به وجود آمدن «اَبر علفهرزها» شدهاند همچنین گیاهان مقاوم به آفات، باعث ایجاد مقاومت برخی از حشرات و آفات به این سموم شدهاند که برای از بین بردنشان، متوسل به سموم شیمیایی شده که این سموم نیز تاثیر زیانباری بر اکوسیستم خاک، میکرو ارگانیسمهای خاک، از بین رفتن حشرات مفید، نفوذ سمها به سفرهآبهای زیرزمینی و آلوده شدن این آبها شدهاند و در کل اکوسیستم طبیعی را دچار اختلال کرده است.
تسنیم: آیا شرکتهای تولیدکننده بذرها و محصولات تراریخته، خود اقدام به آزمایش عوارض این محصولات میکنند؟
بله؛ برای مثال شرکت مونسانتو در یک پروتکل سه ماهه، ذرتهایی که به سم گلایفوسیت مقاوم شده بودند را روی موشها آزمایش کرد و اعلام کرد هیچ مشکلی برای این موشها پیش نیامده اما یک دانشمند با نام «سرالینی» در سال 2014 همان آزمایشها را در یک دوره دو ساله تکرار کرد و نتایج این بررسی نشان داد تمام موشهایی که ذرتهای تغییر ژنتیک یافته را مصرف کرده بودند دچار سرطان کبد، کلیه، هیپوفیز، موشهای ماده دچار سرطان سینه و سقط جنین شدند.
در واقع میشود گفت که تحقیقات انجام میشود اما بازه زمانی درستی برای این آزمایشها در نظر گرفته نمیشود یا نمیخواهند اطلاعات درستی به مردم بدهند، به این دلیل متاسفانه نتایج درستی از این شرکتها اعلام نمیشود.
تسنیم: مهمترین بیماریهایی که مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی در انسان ایجاد میکند، چه مواردی است؟
با توجه به اطلاعات آماری موجود که در 20 سال اخیر از سویا و ذرت دستورزی شده ژنتیکی مقاوم به گلایفوسیت به دست آمده، این محصولات باعث ایجاد بیماریهایی چون سرطان کبد، سرطان کلیه، سرطان سینه، ناباروری، سقط جنین، نارسایی و کاهش وزن، آلرژی و آسم، بیماریهای عفونی، آنمی، دیابت، قند خون بالا، آلزایمر و پارکینسون همچنین مشکلات روحی و روانی و اوتیسم میشود.
مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد منسوجاتی است که از کتان تغییر ژنتیک یافته درست شده است، برای نمونه کسانی که از ملحفههای تولید شده از مواد تغییر ژنتیک یافته استفاده کرده بودند دچار ناراحتیهای پوستی، اگزما و سرطان پوست شدهاند؛ این موارد حقایقی است که وجود دارد اما عدهای که منافعشان از این طریق تامین میشود، نمیخواهند که مردم اطلاعی از این حقایق داشته باشند.
تسنیم: مردم برای مصون ماندن از عوارض این محصولات چه باید کنند؟
در درجه اول باید به مردم آموزش داد و از این طریق مردم نسبت به این مسائل آگاهی پیدا کنند؛ در مرحله بعد باید آزمایشگاههای غیروابسته موادی که تغییر ژنتیک یافته و مشتقات این محصولها را به مردم معرفی کنند و راههای اجتناب از خرید این محصولات را به مردم آموزش دهند برای مثال در سخنرانیهایی که در امریکا برای آموزش دادن به مردم برگزار میکنم تاکیدم بر این است که مردم از محصولاتی استفاده کنند که بر روی آن برچسب معرفی محصول، صددرصد ارگانیک قید شده باشد چون متاسفانه در امریکا و کانادا هم این محصولات برچسبگذاری نمیشوند.
تسنیم: متاسفانه با وجود اینکه حجم بالایی از محصولات غذایی وارداتی، تراریخته است مردم اطلاع چندانی از وجود چنین محصولاتی در بازارهای فروش ندارند و قانون برچسبگذاری محصولات غذایی نیز با وجود اجباری بودن قید شدن عنوان «حاوی محصولات دستکاری شده ژنتیکی» بر روی تمام برچسبهای محصولات غذایی، اجرا نمیشود؛ با این شرایط مردم ایران چه باید کنند؟
این را خود مردم باید از مسئولان مطالبه کنند تا بر روی برچسب محصولات، تغییر ژنتیک یافته بودن محصول و مواد اولیهای که محصول از آن تهیه شده قید شود چرا که این مسئله به سلامتی خود مردم، نسل آینده و محیط زیست مرتبط میشود بنابراین حق مسلم مردم است که بدانند چه چیزی خریداری میکنند و میخورند.
تسنیم: در حال حاضر چند کشور جهان مصرف و کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی را ممنوع کردهاند؟
در حال حاضر در 175 کشور جهان، کشت این محصولها کاملا ممنوع است حتی کشورهایی که واردات و استفاده از این محصولات را مشروط به قید برچسب بر روی محصول کرده بودند هم در حال حاضر قوانین سختی برای ممنوعیت مصرف این محصولات در کشور خود وضع کردهاند.
راهکاری که برای نجات دنیا باید انجام شود، بازگشت به همان کشاورزی سالم و سنتی و روی آوردن به محصولات دامی و کشاورزی ارگانیک است.