دانش > پزشکی - ایرنا نوشت: مطالعات محققان دانشگاه راتگرز در نیوجرسی نشان می دهد نرخ سکته مغزی در جوانان نسبت به نسل قبل افزایش یافته است.
مطالعه محققان نشان می دهد نرخ سکته مغزی در متولدین 1945 تا 1954 میلادی کمتر از افرادی است که 20 سال کوچکتر هستند. آمار منتشر شده در این گزارش به قرار زیر است:
- نرخ سکته در افراد 35 تا 39 سال بیش از دو برابر افزایش یافته است،
- نرخ سکته در افراد 40 تا 44 سال دو برابر افزایش یافته است،
- نرخ سکته در افراد 45 تا 54 سال، 68 درصد افزایش یافته استف
- نرخ سکته در افراد 55 سال به بالا بین سال های 1995 تا 2014 میلادی کاهش یافته است.
محققان معتقدند کاهش تحرک، استفاده از غذاهای چرب، شور و شیرین مهمترین عامل افزایش نرخ سکته در نسل جوان و تولید داروهای جدید کاهش دهنده کلسترول و فشار خون با کارایی بالا و همچنین افزایش آگاهی عمومی دلیل اصلی کاهش این عارضه در افراد بالای 55 سال است.
نتایج این تحقیقات در نشریه American Heart Association منتشر شده است.
سکته مغزی به دلیل وقفه ای کوچک در جریان خون مغز یا انسداد رگ ها بوجود می آید. در این حالت جریان اکسیژن و مواد غذایی به مغز محدود می شود و بخشی از بافت مغز آسیب می بیند.
این در حالی است که در ایران نیز سکته مغزی دومین عامل مرگ و میر اعلام شده است.
به گفته دکتر مسعود مهرپور دبیر انجمن سکته مغزی، هر پنج دقیقه که می گذرد، یک تن در کشور دچار سکته مغزی می شود؛ به عبارت دیگر، هر روز 288 تن از هموطنان سکته مغزی می کنند که شمار آنان را اگر جمع ببندیم از صد هزار تن در سال بیشتر می شود. اندازه گیری مرتب فشار خون و درمان فشار خون بالا، کنترل ضربان نامنظم قلب، پرهیز از استعمال دخانیات، اندازه گیری مستمر کلسترول خون و جلوگیری از افزایش آن، اجتناب از مصرف الکل، کنترل قند خون و درمان اختلالات گردش خون، از مهمترین روش های کاهش احتمال سکته مغزی است.
5454
آیا افراد درونگرا در زمینه کسب و کار و تجارت موفق تر عمل میکنند؟ این موضوع در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم:
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ اگر شخصیت درونگرایی دارید خوشحال باشید، چرا که میتوانید به وسیلهی آن پولدار شوید. کافیست به بیل گیتس نگاه کنید؛ سوزان کین نویسندهی کتاب پرفروش «هیس! قدرت درونگرایان در جهانی که نمیتواند صحبت نکند» و متخصص در مسائل درونگرایان در گزارشی در هافینگتونپست میگوید: بیل گیتس یکی از موسسین مایکروسافت فردی درونگرا است، این درحالی است که براساس گزارش مجلهی اقتصادی فوربز ارزش دارایی خالص او تقریبا ۸۰ میلیارد دلار است.
پس میبینید که درونگرا بودن خوبیهای خاص خودش را دارد، مخصوصا زمانی که دربارهی موفقیتهای مالی صحبت میکنیم. در این مقاله میخواهیم به نکات شخصیتی بیل گیتس و افراد درونگرایی مثل او در مباحث اقتصادی بپردازیم، و دربارهی تمایز آنها با شخصیتهای برونگرا صحبت کنیم.
طبق آزمون شخصیتی مایرز-بریگز (MBTI)، شخص درونگرا انرژی خود را از درون خود دریافت میکند، نه از منابع خارجی. به همین دلیل، اکثر مردم فکر میکنند که اشخاص درونگرا خجالتی هستند ولی این امر برای همهی درونگرایان صدق نمیکند. اشخاص درونگرای زیادی وجود دارند که در جمعهای بزرگ به راحتی صحبت میکنند و در محیط کار رهبران بزرگی هستند. حتی درونگرایانی وجود دارند که زندگی خود را با اجرای هنرهای نمایشی و یا به عنوان استاد دانشگاه میگذرانند. تنها فرق آنها این است که بعد از یک روز طولانی برای گرفتن انرژی دوباره، باید زمانی را به خود اختصاص دهند.
سطوح انرژی (میزان انرژی بدنی و سرحالبودن) و مدت زمانی که افراد ترجیح میدهند با دیگران در ارتباط باشند، تنها نکات قابل توجه و جالب که تفاوت بین درونگرایان و برونگرایان را نشان میدهند، نیستند. در حقیقت، لایههای دقیقتر و منحصربهفردتری در رفتار درونگرایان وجود دارد که باعث میشود بطور خاص برای کسب ثروت در طولانیمدت مناسب باشند.
بسیاری از درونگرایان را میشود با عبارتی که در ادامه میآید تشخیص داد: من زمانی را به فکر کردن تخصیص میدهم تا بدانم هنگام عمل چه کاری را میخواهم انجام بدهم. درونگرایان، آدمهای منظم و تصمیم گیرندههایی محتاط هستند؛ دو ویژگیای که برای کسب ثروت در طولانی مدت بسیار ضروری هستند. رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki)، نویسنده و کارشناس مالی، میگوید: «مهم نیست چقدر پول درمیآورید؛ مهم این است که چقدر پسانداز میکنید.» این مسئله باعث میشود شما ثروتمند شوید.
دکتر مریم جَهدی، دکتر مستقر در بخش روانی و سلامت رفتاری در دانشگاه اوهایو میگوید به این دلیل درونگرایان تصمیمات لحظهای نمیگیرند که رفتار آنها بیشتر توسط پیآمدها و کمتر توسط پاداشها هدایت میشود. طبق مطالعهای در سایت LiveScience.com گفتهی جهدی تایید میشود که درونگرایان به جای هیجانزده شدن به خاطر لذتهایی که زود به دست میآیند، تمایل به پاداشهای دیرهنگام دارند.
برعکس، مطالعهای در سال ۲۰۱۳ توسط پرفسور دانشگاه کرنل ریچارد دپیو (Richard Depue) و دانشجوی فارغ التحصیل، یو فو (Yu Fu) انجام شد و نشان میداد که برونگرایان، دارای شیمی مغز متفاوتی نسبت به درونگرایان هستند. برونگرایان هنگامی که پاداشی به دست میآورند، مثل رسیدن به یک هدف مالی و یا خوردن یک غذای خوشمزه، مغزشان دوپامین بیشتری ترشح میکند. علاوه بر این در برونگرایان پاسخ به این دوپامین بسیار شدیدتر است؛ بنابراین آنها دفعات بیشتری فعالشدگی احساسات قوی مثبت را تجربه میکنند.
مطالعهای که به تازگی انجام شده و عنوان آن «مقیاس اعتیاد خرید برگن» است و توسط Journal Frontiers in Psychology در ماه سپتامبر منتشر شد، عنوان میکند: برونگرایی به مقدار زیادی با اعتیاد خرید مرتبط است و اظهار میکند برونگرایان احتمالا از خرید استفاده میکنند تا وضعیت اجتماعی خود را تقویت کنند و جذابیت اجتماعی خود را نگه دارند. مثل خریدن لباس و لوازم جدید برای هر موقعیت و مراسم. به این دلایل، برای برونگرایان سخت است که میزان خرج کردن خود را کنترل کنند و نظم کافی اقتصادی را برای ساختن ثروتی برای آینده داشته باشند.
دکتر جهدی دربارهی سرمایهگذاری درونگرایان چنین میگوید: درونگرا بودن میتواند در گذر زمان بر ثروتمند شدن فرد موثر باشد چرا که بسیاری از تصمیمات اقتصادی درونگرایان بر اساس اجتناب از تصمیمات بد، پیامدهای منفی و فرصتهای از دسترفته گرفته میشود. و در حالیکه یک برونگرا توسط پاداشهای لحظهای برای تقویت احساسات مثبتش هدایت میشود. احساساتی که در زمان یک خرید مهیج دارید. این درست برعکس چند سال انتظار برای دیدن یک بازدهی خوب از سرمایه است.
درکل، به گزارش رویترز سرمایهگذاری موفق نیازمند تاملی بادقت است و طرز تفکر درونگرایی به خاطر طبیعتش، تصمیمات با عجله و بدون تحقیق، برای مسئلهای به مهمی سرمایهگذاری را برنمیتابد. در حالی که بعضی از برونگرایان به دنبال هیجان و تصمیمات آنی هستند که این تمایل آنها را در معرض گرفتن تصمیمات سرمایهگذاری پرمخاطره و ناروا قرار میدهد، در حالیکه درونگرایانِ ساکت، دارای شمی محکم و مبتنی بر تحقیق دارند.
براساس مصاحبه مجلهی (U.S. News) با کین (Cain): درونگرایان علاقه دارند قبل از اینکه حرف بزنند یا عملی انجام دهند، به آرامی و عمیقا آن را پردازش کنند و با پاداش به تاخیر افتاده، مشکل ندارند. همچنین او برای رویترز توضیح داد که به همین دلیل است که سرمایهگذار افسانه ای وارن بافِت (Warren Baffett) اینقدر موفق است. کین میگوید: بافِت مثالی کلاسیک از یک انسان درونگرا است که با احتیاط و سنجش مناسب همهی جوانب، ریسک میکند.
علاوه بر مواظبت در خرج کردن و تفکر در سرمایهگذاری، درونگرایان در محل کار از بقیه بهتر هستند؛ و این بهتر بودن میتواند به آنها کمک کند تا پول بیشتری دربیاورند و ترفیع رتبه بگیرند. ممکن است آنها خیلی پرحرف یا اجتماعی نباشند؛ درونگرایان میتوانند چیزی که جنیفر کن ویلر (Jennifer Kahnweiler)، نویسنده و یکی از سخنرانان معروف در دنیا، چهار پی (۴P) مینامد را اجرا کنند: آمادگی (Preparation)، حضور (Presence)، تلاش (Push) و تمرین (Practice)؛ تا به رهبرانی لایق در محل کار بدل شوند.
همچنین درونگرایان، انسانهای با فکر و وظیفهشناسی هستند. مارتی اولسن لینی (Marti Olsen Laney)، نویسندهی «مزایای درونگرایی» به CNN گفته است که درونگرایان ویژگیهای رهبری دارند که آنها را از برونگرایان متمایز میسازد. او میگوید: شما در انسانهای درونگرا الگویی از وظیفهشناس بودن، درست انجام دادن کارها، خلاقیت و توانایی حل کردن مشکلات را میبینید.
بر اساس مطالعهی انجام شده در موسسه تحقیقاتی میشیگان افرادی که در صفت وظیفهشناسی نمراتی بالاتر از ۸۵ درصد مردم بدست آوردند هر سال ۱۵۰۰ دلار بیشتر از متوسط یک امریکایی درآمد کسب میکنند، که این مقدار در مدت حیات آنها بالغ بر بیش از ۹۶ هزار دلار درآمد و در پس اندازهای تمام عمرشان بالغ بر بیش از ۱۵۸هزار دلار خواهد بود.
محققان مدتهاست علاقهی زیادی به مطالعهی تفاوتهای بین درونگرایان و برونگرایان دارند. درحالیکه برونگرایان زمان زیادی از رهبری و مورد توجه بودن لذت بردهاند، تحقیقات نشان میدهد که الان وقت درخشیدن درونگرایان است و آنها هم میتوانند رهبرانی لایق باشند. اگر شما یک درونگرا هستید؛ بیشتر صلاحیت بهرهوری از استعدادها و مهارتهای منحصربهفرد خود را برای به دست آوردن موفقیت و ثروت دارید. کسی چه میداند شاید شما بیل گیتس بعدی بودید.
مردم باید با بصیرت در جامعه اسلامی به دنبال حکومت و کارگزارانی باشند که هدف آنها اطاعت امر خداوند و رسیدن به تسلیم در برابر خداوند باشد و اگر مردم چنین رهبران و کارگزارانی را انتخاب کنند مسیر رسیدن به قرب حق تعالی آسان تر شده و تؤطئه های دشمن به نتیجه نخواهد رسید.
دعای حضرت یوسف (علیه السلام)
به حکومت رسیدن حضرت یوسف علیه السلام
آیه ۱۲۶ سوره اعراف یکی از دعاهای حضرت یوسف (علیه السلام) در هنگامی است که به حکومت رسید: «وَ ما تَنقِمُ مِنَا إِلاَ أَن آمَنَا بِآیاتِ رَبِنا لَمَا جاءَتنا رَبَنا أَفرِغ عَلَینا صَبراً وَ تَوَفَنا مُسلِمینَ»
حضرت یوسف(علیه السلام) برای هر لحظه ای یک دعای خاصی داشت و هنگامی که به حکومت رسید از خداوند خواست که همواره تسلیم امرش باشد.
مقصود هر حکومتی رسیدن به تسلیم امر ولی مطلق یعنی خداوند است و حضرت یوسف (علیه السلام) هم با این دعا حکومت خود را در برابر فتنه های گوناگون بیمه کردند.
با توجه به این دعای حضرت یوسف (علیه السلام) متوجه می شویم که باید مقصود یک حکومت دینی تسلیم امر ولایت بودن باشد، بر همین اساس مسئولان در نظام اسلامی وظیفه دارند که حکومت را به گونه ای اداره کنند که در نهایت جامعه به تسلیم محض در برابر امر خداوند برسد.
برای مصونیت در برابر طاغوت و حاکم غاصب باید دعا کنیم
برای مصونیت در برابر طاغوت و حاکم غاصب باید دعا کنیم، اگر مردم بصیرت به همراه ایمان داشته باشند اراده های آن ها مانند کوه ها استوار می شود و هیچ تهدیدی و توپ و تانکی نمی تواند آن ها را از میدان بدر کند.
تا جایی که میتوانیم باید برای عاقبت به خیری و رسیدن به حسن امور دعا کنیم زیرا دعا مانند بال هایی است که انسان را از بلاهای مختلف نجات داده و مسیر سخت و دشوار را برای انسان هموار می کند.
کلام را با دعایی از امام علی (علیه السلام) برای تسلیم امر خدا بودن به پایان می بریم: اَللّهُمَّ مُنَّ عَلَىَّ بِالتَّوَکَّلِ عَلَیْکَ وَالتَّفْویضِ اِلَیْکَ وَالرِّضا بِقَدَرِکَ وَ التَّسْلیمِ لاِمْرِکَ: خدایا به توکّل بر خودت، و واگذاشتن به نگاهت، و خشنودى به تقدیرت، و تسلیم در برابر امرت بر من منّت گذار، حَتّى لا اُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَ لاتَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ: تا شتاب آنچه را تأخیر انداختى، و تأخیر آنچه را در آن شتاب کردى دوست نداشته باشم، اى پروردگار جهانیان.
منابع:
بیانات حجت الاسلام قرائتی
سایت حوزه
تبیان
نوشته هنگام رسیدن به حکومت حضرت یوسف چه دعایی کرد؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از طلیعه، بررسی رویکرد قرآن کریم در برابر یافته های علمی بشری و تحلیل چگونگی تناسب یابی این یافته ها و دست آوردها با تعالیم و منویات قرآن کریم و همچنین چگونگی استحصال جزئیات و مختصات علوم مختلف از بطن، موضوع گفتگو با دکتر مصطفی عباسی مقدم، مشاور معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه کاشان گفتگویی است که در ادامه می خوانید؛
*استاد بفرمایید،رویکرد قرآن کریم در مواجه با دست آوردهای علمی بشر و علوم جدید چگونه است؟ آیا قرآن کریم یافته های بشری و علمی بشر را برای سعادت و تعالی تایید می نماید؟
نگاه قرآن کریم به دانش و دست آوردهای علمی بشر،نگاهی واقع بینانه ونگاهی حقیقت محور است. قرآن کریم، علوم بشری و شهودی را نفی نمی کند و اگر این دست آوردها منطبق بر واقعیت نیز باشند، قرآن کریم آن را تایید هم می نماید. قرآن کریم مشتمل بر حقایق علمی است که به عنوان نمونه هایی از قدرت خداوند و نظم و هماهنگی بین اجزای جهان از جانب خداوند بیان شده است. بنابراین رویکرد قرآن کریم در مواجه با علم و مبانی علوم هماهنگی و تأیید است.
این تعبیری که در قرآن کریم وارد شده است که «وَلَا رَطْبٍ وَلَا. یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» به معنای آن نیست که تمامی علوم در همین قرآن مکتوب و منظوم است، بلکه بعضی از مفسرین بیان داشته اند که این معنا به این مفهوم است که همه حقایق عالم و حقایق موجود در لوح محفوظ و یا همان کتاب مکنون در نزد خداوند ثبت و ضبط است. در این لوح تمامی مسائل مانند میزان عمر و زندگی همه موجودات و نهایت سرنوشت و سرانجام آنها ثبت و ضبط است. بنابراین رویکرد قرآن کریم درباره دست یابی به جزئیات و اجزای مختلف علوم گوناگون، شهود و تجربه و مکاشفات عقلی است.
این تأیید در صورتی واقع خواهد شد که این یافته ها برخلاف واقع و بر اثرهواهای نفسانی نباشند. در این باب و به عنوان نمونه در مسائل فقهی و دینی و اخلاقی ما مبنای صحت و سقم اعمال و کردار یقین و قطعیت یافتن عینی است. قرآن کریم هیچ گاه بر جهالت و تاریکی و ناراستی صحه نگذاشته است. قرآن کریم همواره سعی دارد، انسان را از جهل و تاریکی به نور و روشنایی و سعادت هدایت نماید. مسئله مورد بحث در این باب، این است که با دست آوردهای بشری و علمی بشر، چگونه باید برخورد کرد.
علوم بشری گاهی در جهت رفاه و آسایش انسان گام بر می دارد که در چنین موضعی قرآن نیز با رفاه و آسایش انسان موافق و همراه است و لذا از یافته ها و تکنولوژی های جدید استقبال می نماید. قرآن استعداد انسان را بسیار بالا توصیف می کند و غایت آن را بیشتر از هرچه که موجود است و به دست آورده می داند. اصولاً انتظار قرآن کریم از انسان تعقل و تدبر و تفکر در تمامی موجودات و مخلوقات و نظام هستی است تا با مشاهدات و دریافت های جدید زوایا و مغفولات جهان هستی را کشف و دریافت نماید. این رویکرد چه در آیات آفاقی و چه در آیات انفسی و چه در آیات قرآنی تأکید و سفارش شده است.
*علوم جدید داعیه نظریه پردازی های علمی با تایید مشاهدات عینی را دارد و علوم قدیم معتقد به ارائه علم توسط وحی و از جانب یک منبع حکیم را دارد، آیا از قرآن کریم گزاره های علمی مانند هنر و روانشناسی و جامعه شناسی و مردم شناسی قابل دریافت است؟
از دیدگاه قرآن کریم منبع شناخت و دریافت علم و علوم فقط وحی و دریافت های وحیانی نیست. در این باب عقل و حس و تفکر عقلانی نیز، قطعاً تاثیرگذار خواهد بود. در این مسئله امکان دارد که بعضی از محققین و اندیشمندان پیشرفت و دست یابی به علوم جدید و نوین را فقط منوط به دریافت های شهودی و حسی و نتایج آزمایشگاهی بدانند که این مسئله مورد تایید و تصدیق قرآن نیست.
قرآن کریم تعالی و رسیدن به علوم نوین و جدید را هم منوط به شهود و دریافت های حسی و عینی می داند و هم منوط به استفاده از منابع وحیانی و الهی، نکته قابل توجه در این مقوله این است که از منظر قرآن کریم، بهترین، استوارترین و معتبرترین راه و مسیر رسیدن به علوم کامله، منابع وحیانی و الهی است چون این گزاره ها متصل به خداوند قادر و توانایی است که نه اشتباه می کند و نه اشتباه و شبه در او نفوذ دارد. اگرانسان ها در مکاشفات و دست یافت های خود دچار اشتباه و نقصان می شوند، قطعاً خداوند از این کاستی ها و نواقص بری و برکنار است. تفاوت اندیشه قرآنی و اندیشه غربی نیز دقیقاً در همین نکته است. آنها علم را منوط به قطعیت یافتگی می دانند و ما علم را هم منوط به عقل و شهود می دانیم و هم منوط به تایید و تصدیق الهی و وحیانی.
*در باب پاسخگویی به مسائل جزئی، رویکرد قرآن کریم چگونه است؟
مسئله بعدی در باب مواجه با قرآن کریم در این است که ما برای دریافت و پاسخ گویی به نیازهای مان مانند مسائل گوناگون چگونه باید با قرآن مواجه شویم. این تعبیر درست است که قرآن کریم کتاب علم و فلسفه و حقوق و انسان شناسی و دیگر علوم است اما فقط کتابی بر مبنای علم نیست که بخواهد تمامی مسائل علمی را برای ما بازگو نماید.
ماموریت اصلی قرآن کریم هدایت و راهنمایی جهت اعتلا و سعادت است. مأموریت قرآن کریم انسان سازی و جامعه سازی است، لذا در این مسیر هم از ابزار اخلاق استفاده می نماید و هم از ابزار علم و تاریخ و عرفان و دیگر مسائل. ما اگر می خواهیم در مواجهه با قرآن به دنبال کامل نمودن و یافتن گزاره های مربوط به علوم دیگر باشیم، نباید انتظار داشته باشیم که قرآن کریم در تمامی علوم و با جزئیات مربوط به آن، ما را راهنمایی نماید. قرآن در کلیات و جهت دهی و مسیر نمایی زندگی ما ورود دارد ولی جزئیات مربوط به علوم مختلف و جهان هستی و کائنات و سیارات را به طور کامل و دقیق برای ما بازگو نمی نماید.
انتظار قرآن کریم از انسان تعقل و تدبر و تفکر در تمامی موجودات و مخلوقات و نظام هستی است تا با مشاهدات و دریافت های جدید زوایا و مغفولات جهان هستی را کشف و دریافت نماید. این رویکرد چه در آیات آفاقی و چه در آیات انفسی و چه در آیات قرآنی تأکید و سفارش شده است.
قرآن کریم برای استفاده در علوم مختلف، سرمشق ها و اصول ها و چارچوب ها کلی و اساسی را برای ما تبیین می نماید ولی رویکرد آن در مورد جزئیات و اجزای گوناگون علمی آن است که انسان را موظف به دریافت و کشف این مسائل با تحقیق و مطالعه و مشاهده کند. رویکرد قرآن این است که پژوهش و تحقیق نمایید تا به جزئیات و اجزای علوم مختلف دست یابید. بنابراین ما می توانیم از قرآن کریم به عنوان مبنا و تبیین کننده مسیر و جهت نمای دست یابی به علوم گوناگون استفاده نماییم ولی در جزئیات و رسیدن به اجزای مختلف علوم باید تحقیق و مطالعه و ممارست داشت.
این تعبیری که در قرآن کریم وارد شده است که «وَلَا رَطْبٍ وَلَا. یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» به معنای آن نیست که تمامی علوم در همین قرآن مکتوب و منظوم است، بلکه بعضی از مفسرین بیان داشته اند که این معنا به این مفهوم است که همه حقایق عالم و حقایق موجود در لوح محفوظ و یا همان کتاب مکنون در نزد خداوند ثبت و ضبط است. در این لوح تمامی مسائل مانند میزان عمر و زندگی همه موجودات و نهایت سرنوشت و سرانجام آنها ثبت و ضبط است. بنابراین رویکرد قرآن کریم درباره دست یابی به جزئیات و اجزای مختلف علوم گوناگون، شهود و تجربه و مکاشفات عقلی است.
اگر میخواهید موفق باشید این ۹ کار را نباید انجام دهید؛
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ ارل ناتینگل، نویسنده معروف آمریکایی میگفت: “ما به تفکراتمان تبدیل میشویم”. احتمالا کاملا هم درست است. ذهن انسان خارقالعاده است و بسیاری از آدمها میگویند رفتار و طرز فکر درست یکی از کلیدهای اصلی موفقیت است. هرچند گفتنش راحت است اما گاهی اوقات موقعیتهای مختلف زندگی سر راه اهداف، عزت نفس و احساس خوب ما به زندگی قرار میگیرند. از این گذشته یادتان باشد که موفقیت یک مفهوم شخصی است و هرکس میتواند تعریف خودش را از آن داشته باشد. اما اگر میخواهید احساس کنید که موفق هستید، این چند کار را هم انجام ندهید، ضرر نمیکنید:
بیشتر اوقات، وقتی که کارها آن طوری که توقع داریم، یا به آن سرعتی که دلمان میخواد پیش نمیروند، خسته و ناامید میشویم. به خاطر جزئیات کوچک دچار استرس میشویم یا به خاطر یک اشتباه کوچک یا اینکه چیزی را فراموش کردهایم خودمان را نمیبخشیم. انسان جایزالخطاست و اشتباهات و نقطهضعفها بخشی از زندگی ما هستند. همه چیز با هم بینقص نیستند و نخواهند بود، و این نقص اشکالی ندارد.
استرس و نگرانی به خاطر جزئیات کوچک که رسیدن به آنها غیرممکن است یکی از کارهای ناسالم و بیفایده است. به خودتان بگویید که تمام سعیتان را میکنید و فقط در رقابت با خودتان هستید نه هیچکس دیگری.
خیلی مهم است که حد و مرزتان را بدانید، اطرافیان هم همیشه سعی میکنند مرزهای شما را بشناسند. درست است که انسانها اجتماعی هستند، همیشه میخواهند با دیگران در ارتباط باشند و حس کنند بخشی از یک مجموعه هستند یا برای یک شخص خاص اهمیت ویژهای دارند، اما حواستان باشد که مورد سوء استفاده قرار نگیرید. ممکن است کمک کردن به یکی از همکاران باشد، در حالی که خودتان هم وقت زیادی ندارید یا قرض دادن پولی که خودتان به شدت به آن نیاز دارید.
همچنین بخوانید: روشهای نه گفتن
گاهی افراد به خاطر اینکه ممکن است احساس گناه کنند، در موقعیتهایی که باید نه بگویند، بله میگویند. اما جرات داشته باشید و نه بگویید. گاهی واقعا نمیتوانید چند ساعت بیشتر به جای همکارتان بمانید چون برنامه مهم دیگری دارید، پس اشکالی ندارد که نه بگویید.
نه گفتن به این معنی است که حریمتان را میشناسید و میخواهید دیگران هم به آن احترام بگذارند.
همه ما موقعیتهای خجالتآوری که در آن بودهایم را بارها در ذهنمان مرور میکنیم. حالا ممکن است وقتی سال دوم دانشگاه بودهایم پایمان پیچ خورده باشد، از کارمان اخراج شده باشیم، با کسی بد حرف زده باشیم، به طور اتفاقی شنیده باشیم که پشت سرمان حرفهای نامربوط میزنند و غیره. این افکار تا ابد در ذهن ما حک شدهاند.
اما بازپخش این افکار در ذهنمان و اینکه هربار خودمان را به خاطر اشتباهات گذشته سرزنش کنیم، چیزی را عوض نمیکند. بهتر است به جای خودخوری، از چنین موقعیتهای درس بگیریم و به راهمان ادامه بدهیم.
دفعه بعد که باز به ذهنتان رسید “هیچ کاری را درست انجام نمیدهم”، “پنج سال پیش اشتباه وحشتناکی کردم که هیچوقت خودم را نمیبخشم”، یا هر چیز منفی دیگری، جلوی آینه بایستید و یک چیز مهربانانه به خودتان بگویید؛ نقلقولهای الهامبخش بخوانید؛ قبول کنید که دارید پله پله پیش میروید و تلاش میکنید که بهتر شوید؛ به خودتان بقبولانید که همه اشتباه میکنند و اشتباه کردن اصلا اشکالی ندارد.
افراد موفق ارزش برنامهریزی را میدانند. برای روز، اهداف و بودجهشان برنامهریزی میکنند و حتی میدانند میخواهند برای دوران بازنشستگی چقدر پسانداز داشته باشند. البته به این معنی نیست که خوش نمیگذرانند. حتما این کار را میکنند! اما دقیقا برنامهریزی میکنند که چه زمانی برای خوش گذراندن مناسب است و چه زمانی مناسب نیست.
پس فقط روی امروز و سرگرمیهایتان تمرکز نکنید. به این فکر کنید که میخواهید پنج، ۱۰ یا ۱۵ سال دیگر کجا باشید.
فکر نکنید فقط چون آدم خوبی هستید، اتفاقات خوب برایتان میافتد. اتفاقات خوب فقط برای افرادی میافتد که تلاش میکنند. قسمتی از تلاش کردن این است که هدف داشته باشید. در مورد شمارهی ۴ هم گفتیم که تمرکز روی یک روز کافی نیست. باید وقتمان را تنظیم کنیم و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت قرار دهیم تا بتوانیم ببینیم چقدر پیشرفت کردهایم و چیزی داشته باشیم که به خاطر آن به تلاش کردن ادامه دهیم.
آدمهای موفق میدانند که همه چیز کار نیست. خانواده، استراحت و تفریح هم مهم هستند. گاهی فکر میکنیم که آدمهای موفق اصلا وقت تلف نمیکنند؛ البته در بعضی موارد درست فکر میکنیم. اما همیشه اینطور نیست. انزوای اجتماعی آدم را میکشد. در واقع، بیشتر آدمهای موفق یاد گرفتهاند که تعادل را رعایت کنند. آنها به خاطر اهداف بزرگ و چیزی که میخواهند به دست بیاورند، افرادی که دوست دارند را ترک نمیکنند. در عوض، افرادی که دوست دارند را در اهداف و تفریحاتشان شرکت میدهند.
وارد کردن افراد به حوزه کاری یا تولید محصولتان باعث میشود احساس کنند ارزشمند هستند و به شما بازخوردهای ارزشمندی میدهند. آدمهای موفق از روابطشان لذت میبرند. و هنگامی که زمانی را خارج از برنامهی کاری و به دور از اهدافشان میگذرانند، و با خانواده و دوستانشان هستند، لذت میبرند.
آدمهای موفق میدانند تنها شخصی که باید امروز با او رقابت کنند، خودِ دیروزشان است. آنها آنقدر روی خودشان و هدفشان تمرکز دارند که فرصت ندارند نگران دیگران باشند. میدانند که مقایسه خودشان با دیگران هیچ فایدهای ندارد. هرچند، نقاط ضعفشان را پیدا میکنند و افراد موفق را تحسین میکنند. اگر خودتان را با دیگران مقایسه کنید، نه تنها فایدهای ندارد به عزت نفس شما هم آسیب میرساند.
موفقها از شکستهایشان درس میگیرند، اما در گذشته زندگی نمیکنند. مهارتها و درسهایی که از شکستهایشان میگیرند برای حال و آینده به کار میبندند. پس در گذشته زندگی نکنید. خودتان را بر اساس کسی که در گذشته بودهاید تعریف نکنید، بلکه امروز و آدم موفقی که میخواهید به او تبدیل شوید را ملاک قرار بدهید.
آدمهای موفق استعدادها و رفتارهای منحصربهفرد دیگران را تحسین میکنند. سعی نمیکنند به کسی آسیب برسانند، کسی را تحقیر کنند یا برای اهدافشان مورد تحقیر قرار دهند. آنها از رابطه داشتن با دیگران استقبال میکنند، اما میدانند که کی باید رابطه را تمام کنند. افراد منفی و ناصادق را تحمل نمیکنند چون وقتشان با دوستداشتن آدمهای صادق و مهربان پر است.
اگر نور در خانه ای باشد همیشه باعث آرامش و راحتی خیال در آن منزل خواهد شد.درمعرض نور قرار گرفتن خیلی مهم اســت. چرا بعضی می گویند پردهها را کنار بزن تا دلت باز شود؟ چند ساعت می توانید در خانه ای تاریک دوام بیاورید؟ اگر تاریکی تمام نشود چه حالی پیدا می کنید؟ غمگین می شوید؟ می گریید؟ بعد چی؟
روان شناسان می گویند: “زندگی در خانه های کوچک و کم نور نه تنها تنش های خانوادگی را افزایش می دهد بلکه حتی میل به جنایت و پرخاشگری را نیز افزایش می دهد.”شاید فکر می کنید مساله ارتباط بین نور و حالات روانی انسان ها بیشتر به باوری عامه شبیه اســت تا حقیقتی علمی، اما واقعیت این اســت
که روانپزشکان سال ها اســت این ماجرا را دریافته اند و حتی معتقدند برخی انواع افسردگی مثل افسردگی فصلی در فصل های پاییز و زمستان به دلیل کاهش نور دریافتی بدن و در پی آن کاهش هورمون ملاتونین مغز رخ می دهند و بر همین اساس هم آن ها شیوه ی نور درمانی را برای درمان این گروه از بیماران ابداع کرده اند.
جنایت و خانه
دکتر سید هادی معتمدی، روانپزشک درباره ی زندگی در خانه های تنگ و تاریک اظهار می کند: گاهی زندگی در چنین خانه هایی فرد را پرخاشگر و به انجام جرایم خشن ترغیب می کند.به گفته ی این پژوهشگر اجتماعی، ساکنان این قبیل منازل، خانه را محیطی مناسب برای گذراندن اوقات فراغت نمی دانند
و از محیط خانه دلزده می شوند و تغییر در روحیات شان در کنار عوامل دیگری مثل فقر، نبود امکانات تفریحی در محیط زندگی، عدم بازدارندگی قوانین، تربیت نادرست و ناتوانی در کنترل نفس باعث می شود برای تفریح به جرایمی خشن دست بزنند.
مشاجره و خانه
همیشه مضرات زندگی در خانه های کوچک و بی نور به اندازه ی روی آوردن به بزهکاری بزرگ نیست و در برخی موارد به پایین آمدن آستانه تحمل افراد و مشاجره های خانوادگی می انجامد.در همین زمینه دکتر عارفه مبشر، روانپزشک می گوید: هرچه خانه ها کوچک تر و تاریک تر باشند، تنش های خانوادگی نیز افزایش می یابد و موجب تاثیر استرس های محیطی بر روابط خانوادگی می شود.
به گفته ی این متخصص خانه هایی که در گذشته وجود داشتند دارای فضای بزرگ تر، حیاط، باغچه، حوض و معماری زیبا و دلنشین بودند و از شیشه های رنگی و نور در خانه های قدیمی بسیار استفاده می شد اما در زندگی آپارتمانی کنونی، خانه ها کوچک و تاریک شده اند و سر و صدای خیابان های اطراف وارد خانه می شود که این عوامل استرس زای زندگی آپارتمانی موجب تنش میان خانواده می شود.
نور نقش بسیار مهمی در آرامش افراد دارد و در زندگی آپارتمانی این نعمت تا حدود زیادی گرفته شده اســت.کوچک شدن خانه های امروزی در ایجاد تنش در خانواده بسیار موثر اســت. زمانی که خانه کوچک باشد کودک نمی تواند انرژی خود را تخلیه کند و دچار افسردگی یا لجبازی می شود که تنش در کودک به مادر و دیگر اعضای خانواده نیز منتقل می شود.
از خانه بیرون بزنید
به گزارش پارس ناز از سوی دیگر ساکنان آپارتمان های تاریک ناچارند به استفاده از نورهای مصنوعی در طول روز روی آورند که سبب ساز بیماری هایی چون انواع سرطان ها، بهم خوردن ساعت درونی بدن و ریتم های رفتاری مثل ساعات خواب و بیداری، نامتوازن شدن حرارت بدن، بیماری های روانی، تضعیف دستگاه ایمنی و حتی کاهش قدرت دید می شود.
همه ی این ها را گفتیم که بگوییم، پرده ها را کنار بزنید و بگذارید نور پوست تان را نوازش کند و اگر مثل ما آپارتمان نشین هستید و ساختمان های بلند راه نور را به خانه بسته اند، همین حالا شال و کلاه کنید و از خانه برای پیاده روی کوتاه بیرون بزنید، هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند خورشید را از ما بگیرد!
با ترفندهای زیر به سادگی یک کدبانوی کامل شوید.
کدبانوی کامل
مایکروفر در عین حال که آشپزی را بسیار راحت میکند، میتواند مشقت زیادی به دنبال داشته باشد؛ چراکه هر بار استفاده از آن، یعنی جرم بیشتری به دیوارههایش منتقل شده!
استفاده از لیمو
شما به یک لیموترش بزرگ و زرد، و کاسه مخصوص مایکروفر پر شده با یک و یک چهارم فنجان آب نیاز دارید. لیمو را از وسط نصف کرده و آب هر دو تکه را در آب درون کاسه بریزید، سپس کاسه آب و آب لیمو را در مایکروفر گذاشته به مدت 5 تا 10 دقیقه مایکروویو را روشن کنید و اجازه دهید بخار آب و آب لیمو کارشان را انجام دهند. حال کاسه را از مایکروفر خارج کرده و با پارچه یا حوله نرم و تمیزی دیوارههای مایکروفر را بهراحتی جرم زدایی کنید.
استفاده از جوش شیرین
اما شاید سریعترین، راحتترین و موثرترین روش برای تمیز کردن داخل مایکروفر استفاده از جوششیرین اســت. با این روش هم بوی مانده غذاها از بین میرود و هم چربیها پاک میشوند.
کافی اســت حدود 20 دقیقه آب و جوششیرین را داخل مایکرو فر حرارت دهید. با استفاده از دستکش یا دستگیره ضخیم، ظرف را از داخل مایکروفر بیرون آورید. یکی از حولههای میکروفیبر را مرطوب کرده و بلافاصله داخل و شیشه مایکروفر را تمیز سپس آن را خشک نمایید. همین روش را میتوانید با استفاده از آبلیمو انجام دهید با این تفاوت که مقدار آبلیمو لازم یک چهارم پیمانه و مدت حرارت لازم چهار دقیقه اســت.
استفاده از سرکه
اگر در منزل لیمو یا جوششیرین ندارید، میتوانید از سرکه استفاده کنید. برای این منظور یک دوم پیمانه سرکه مورد نیاز اســت. کافی اســت چند دقیقه سرکه داخل مایکروفر جوشانده شود. این بار بعد از سرد شدن مایکروفر، دیوارهها و داخل آن را بهراحتی با دستمال پاک کنید.
با استفاده از ترفندهایی که در ادامه می خوانید میتوانید برای درخشندگی و تمیزی بیشتر قسمتهای متفاوت خانه بهره ببرید:
_ برای از بین بردن لکههای وان و حمام جوش شیرین، کرم تارتار و کمی آب لیمو را روی وان حمام یا کاسه دستشویی قرار داده و بعد از 30 دقیقه آن را بشویید. همچنین خمیر جوش شیرین و آب برای حذف لکه دیگهای لعابی بکار میرود. جوش شیرین برای جلا دادن به ظروف نقرهای کاربرد دارد.
_ خرده شیشههای شکسته به راحتی جذب نان سفید میشوند.
_ پایههای چوبی صندلی در اثر ضربه با کف اتاق خراش بر میدارند برای جلوگیری از این مسئله پایههای صندلی را با جوراب بپوشانید.
_ برای جلوگیری از بوی بد و اشباع آب داخل اسفنج آن را روی پایه کلیپسی یا گیرهای قرار دهید.
_ برای حذف گرد و غبار از روی شمع متصل به دیوار آن را با جوراب زنانه ساق بلند و مرطوب بپوشایند این رول مرطوب غبار را از روی شمع پاک میکند.
_ برای اینکه استیکرهای رنگی از روی دیوار به راحتی جدا شوند از چند قطره روغن بچه استفاده کنید.
_ برای از بین بردن لکههای مانده از روی آهن اتو آن را داغ کنید و بعد از خارج شدن بخار مقداری نمک روی آن بپاشید.
_ برای پاک کردن لکههای ماندگار از روی ظروف شیشهای به جای پد و اسفنج از فویل آلومینیومی و مایع ظرفشویی استفاده شود.
تمیز کردن خانه
_ برای جلوگیری از تجمع آب پشت در حمام و سینک ظرفشویی آن را با موم آغشته کنید.
_ برای درخشندگی قاشق و چنگال و ظروف فلزی و نقرهای از گچ استفاده کنید آنها را چند دقیقه داخل خمیر گچ قرار دهید و سپس بشویید.
_ برای تمیز کردن لکههای سخت روی بطری و گلدانهای شیشهای پوستههای تخم مرغ را همراه با آب گرم و یک قطره مایع ظرفشویی داخل گلدان شیشهای بریزد پوستههای تخم مرغ لکههای سخت را خراش داده و درخشندگی خاصی به آن میدهد.
_ فرورفتگیهای فرش را که ناشی از قرار دادن مبل روی آن اســت با این ترفند از بین ببرید کافی اســت با چنگال به آرامی الیاف فرش را به حالت اول برگردانید.
جام جم آنلاین
اخبارمرتبط :
فوت و فن های کدبانو شدن
زنانی که فرصت «کدبانو» بودن ندارند
صرفه جویی در وقت کدبانو با این نکات
وقتی بهنوش بختیاری کدبانو می شود + عکس
نگهداری مواد با روش کدبانو
آیا میتوان میوههای چیده شده از درخت را به صورت مصنوعی مجبور به رسیده شدن کرد؟!
به گزارش آلامتو و به نقل از روزیاتو؛ حتما تا به حال برایتان پیش آمده که میوه ای را خریداری کرده باشید اما متوجه شوید هنوز به طور کامل نرسیده اسـت. راه حلی وجود دارد که می توان به وسیله آن سرعت رسیدن میوه ها را بهبود بخشید. برای این کار کافیست آن ها را درون یک پاکت کاغذی دربسته قرار دهید.
بر اساس گفته های وب سایت «Chowhound»، بیشتر میوه ها مقدار کمی گاز اتیلن از خود متسع می کنند. همین امر سبب می شود تغییراتی فیزیولوژیکی که ما آن را به نام «رسیدن میوه» می شناسیم اتفاق بیفتد. قرار دادن میوه درون پاکت باعث می شود مقدار بیشتری از این گاز جمع گردد و فرایند رسیدن سریع تر انجام گیرد. در ادامه توضیحاتی در این رابطه را با یکدیگر می خوانیم:
توصیه می شود از پاکت های پلاستیکی استفاده نکنید و درب پاکت کاغذی را نیز خیلی محکم نبندید. انجام چنین کاری باعث می شود رشد کپک ها افزایش یابد. اگر برای رسیدن میوه بیش از حد عجله دارید، می توانید یک سیب را درون پاکت قرار دهید تا گاز اتیلن بیشتری تولید گردد.
اگر پاکت کاغذی در دسترس شما قرار ندارد، می توانید از هر محفظه ای (غیر از پلاستیک) برای انجام این کار استفاده کنید. این ترفند می تواند شما را زودتر به خوراکی مورد علاقه تان برساند.
پایان این ماموریت علمی تاریخی برای سپتامبر سال آینده برنامهریزی شده، اما پیش از آن کاسینی یک گردش دو مرحلهای شجاعانه را در اطراف سیاره اجرا خواهد کرد.
این فضاپیما در روز 30 نوامبر از لبه خارجی حلقههای اصلی زحل عبور خواهد کرد. این مدارها که مجموعهای 20 تایی هستند، مدارهای حلقه F نام دارند.
کاسینی در جریان این مدارهای هفتگی به فاصله 7800 کیلومتری مرکز حلقه نازک F نزدیک خواهد شد که از ساختاری با پیچ و بافت عجیب برخوردار اســت.
آخرین باری که کاسینی تا این حد به زحل نزدیک شده بود، زمان ورود آن در سال 2004 بود.
مرحل پایانی ماموریت این فضاپیما که "پایان بزرگ" نام گرفته، احتمالا آوریل سال آینده آغاز خواهد شد. عبور کاسینی از نزدیکی قمر تیتان باعث خواهد شد که مدار فضاپیما تغییر کرده و از شکاف بین زحل و حلقههای آن با عرض 2400 کیلومتر عبور کند. کاسینی در این زمان از نزدیک به رصد منظومه زحل پرداخته، میدانهای مغناطیسی و گرانشی سیاره را نقشهبرداری کرده و نماهای بازگشتی از جو را ثبت میکند.
محققان همچنین بطور مستقیم به بررسی ذرات غبار مانند در حلقههای اصلی سیاره پرداخته و جو بیرونی زحل نمونهبرداری خواهند کرد.
در نهایت، این فضاپیمای ناسا در جو زحل شیرجه زده و تا زمان مرگ، اطلاعاتی در مورد ترکیبات شیمیایی سیاره را به زمین ارسال خواهد کرد.
۵۴۵۴
2- اما مدل S.O.S چیست؟
پس همانگونه که مطرح شد اولین قدم برای رسیدن از نقطه A به نقطه B در زندگی این اســت که به خوبی از مختصات نقطه A آگاهی داشته باشیم و سپس نوبت می رسد به بررسی نقطه B یا همان هدفی که مد نظر ماست.
اشکال دیگری که بسیاری افراد با آن مواجه هستند این اســت که به خوبی هدف را برای خود ترسیم نمی کنند. لطفا به طور موقت دست از مطالعه برداشته و به این سوال پاسخ دهید:
اگر همین الان غول چراغ جادو بر شما نمایان می شد و به شما 30 ثانیه فرصت می داد که 3 هدف اصلی خود در زندگی را بیان کنید تا بلافاصله برآورده کند آن 3 هدف چه چیزهایی بودند؟
30 ثانیه شما از همین حالا شروع شد ...
من بارها این سوال را از افراد پرسیده ام و در اکثر مواقع با جواب هایی اینچنین روبرو شده ام. (البته در بعضی از موارد، جوابی در مدت زمان 30 ثانیه نشنیدم!): «می خواهم خوشبخت شوم»، «می خواهم پولدار شوم»، «می خواهم زندگی خوبی داشته باشم»، «می خواهم در یک خانه بزرگ زندگی کنم» و جواب هایی از این دست.
3- اگر شما هم اینگونه پاسخ داده اید، بدانیدکه غول چراغ جادو به هیچ وجه متوجه منظور شما نشده اســت! او معنی خوشبختی را نمی داند زیرا خوشبختی برای هر کسی به گونه ای منحصر به فرد تعریف می شود، برای او پولدار شدن تعریف مشخصی ندارد زیرا افراد بسیاری هستندکه با به دست آوردن 10 میلیون تومان خود را پولدار فرض می کنند و افرادی هستند که حتی 10 میلیارد تومان هم برایشان عدد بزرگی نیست. غول چراغ جادو منظور شما از زندگی خوب را نمی داند. وقتی می گویید خانه ای بزرگ او ممکن اســت فکر کند شما خانه ای 60 متری می خواهید زیرا قبلا با کسی روبرو شده که در خانه ای 40 متری زندگی می کرده و آرزویش داشتن خانه ای بزرگ به اندازه 60 متر بوده اســت! (دیگر بماند که مشخص نکرده اید این خانه بزرگی که خواسته اید باید در کجای این دنیای پهناور باشد؟ در بهترین خیابان شهرتان یا وسط کویر لوت!)
4- بنابراین اهدافتان را به شکلی واضح بیان کنید. ضمنان آن را به صورت مثبت مطرح کنید. مثلا اینگونه هدفگذاری اشتباه اســت: «من نمی خواهم چاق باشم.» در اینصورت طبق قانون جذب، ذهن شما به چاقی متمرکز خواهد شد و به میزان بیشتری چربی برایتان فراهم می کند! هدفتان را به صورت دقیق و قابل اندازه گیری مطرح کنید و برای بیان هدف، آن را به گونه ای به زبان آورید که گویی اتفاق افتاده اســت و نکته مهم این که برای رسیدن به آن، زمان مشخصی را تعیین کنید. حال می خواهم بر اساس این اصول هدف کاهش وزن را اینگونه مطرح کنم: «امروز 10 فروردین 1393 من در نهایت سلامتی، 65 کیلوگرم وزن دارم.»
5- نتیجه می گیریم که اهدافتان باید با توجه به امکانات فعلی با زمانبندی صحیحی انتخاب شوند. اهداف کوتاه مدت باید کاملا دست یافتنی و به شدت واقع گرایانه باشند. مثل مطالعه یک کتاب، ثبت نام در یک دوره آموزشی، خرید لباس ورزشی، نوشتن یک مقاله و چیزهایی از این قبیل. اما برای اهداف بلندمدت اجازه دهید ذهن تان به پرواز درآید و از مرزها و محدودیت ها عبور کند. گویی هیچ مانعی برای تحقق اهدافتان وجود ندارد. مهم نیست که از الان کل مسیر برایتان روشن باشد. در فرایند هدفگذاری، درصد بالایی از موفقیت شما به مکتوب کردن اهدافتان و آن هم به شیوه درست بستگی دارد ودر نهایت به تعریف راهی برای رسیدن به هدف می رسیم. برای این کار می خواهم شما را با تکنیکی به نام پله گذاری آشنا کنم. در این تکنیک هدف را به مراحل کوچکتری تقسیم می کنیم. ابتدا به قول استفان کاوی ذهنی از پایان آغاز می کنیم. در مورد مثال کاهش وزن، فرض را بر این می گذاریم که قرار اســت یک سال آینده به وزن 65 کیلوگرم برسیم واین در حالی اســت که اکنون 85 کیلوگرم وزن داریم.
6- در روش پله گذاری به این صورت عمل می کنیم که ابتدا پله آخر را رسم می کنیم و کنارش می نویسیم فروردین 93 / 65 کیلوگرم.و سپس ماه به ماه (و برای بعضی اهداف سال به سال) از آن کم می کنیم تا به په فعلی یعنی فروردین 92 / 85 کیلوگرم برسیم. حال فرض کنید برای اردیبهشت 92 وزن 84 کیلوگرم را مشخص کرده ایم. اینگونه ذهن ما تغییر یک کیلوگرمی را به راحتی می پذیرد و امکان اجرای آن بسیار آسان می شود.کار دیگری که بایید بکنید این اســت که برای رسیدن به اولین پله، برنامه اجرایی لازم را یادداشت کنید. مثلا در هر وعده 5 قاشق کمتر غذا می خورم. روزی نیم ساعت پیاده روی می کنم. هفته ای 3 روز به باشگاه بدنسازی می روم و ... و با تعهد کافی آن را به انجام برسانید. ابزار دیگری که به شما توصیه می کنم استفاده از «تصویرسازی ذهنی» اســت. بدین صورت که از وضعیت ایده آل خود تصویری بسازید. هر روز آن را در ذهن خود مرور کنید واز تماشای آن لذت ببرید. تلاش کنید این تصویر تا حد ممکن واضح و شفاف و رنگی باشد. تصویرسازی ذهنی ضمن ایجاد تعهد بیشتر در شما می تواند قانون جذب را در راستای رسیدن به هدفتان به شدت فعال کند.
7- از فرصتی که دارید استفاده کنید. وضعیت فعلی خود را بررسی کنید. وضعیت مطلوب را نیز مشخص کنید و سپس راهکاری اجرای برای رسیدن به آن ترسیم کنید و متعهدانه و با اشتیاق به سمت اهداف خود گام بردارید. سالی پر از موفقیت را برایتان آرزو دارم.