مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

منبع صدای مرموز گودال ماریانا کشف شد

[ad_1]

منبع صدای مرموز گودال ماریانا کشف شد

دانش > دانش - همشهری آنلاین:
محققان در نهایت موفق به شناسایی منبعی صوتی شدند که صدای آن توسط زیردریایی روباتیک از عمیق‌ترین گودال دریایی در جهان ثبت شده‌بود.

براساس گزارش دیسکاوری، دانشمندان پس از ماه‌ها حدس و گمان، دریافتند صدای مرموزی که توسط زیردریایی خودکار در اعماق گودال ماریانا ضبط شده بود، صدای گونه‌ای جدید از وال‌های بی‌دندان است که تاکنون شنیده نشده‌بود و هنوز مشخص نیست این صدا چه معنایی می‌تواند داشته‌باشد.

به گفته محققان دانشگاه اورگان، این صدایی بسیار مجزا و منحصر‌به‌فرد است که از پنج  طیف مختلف صوتی، از صدای فلزی گرفته تا صداهای زیستی تشکیل شده‌است. فرکانس این صدا از 38 هرتز تا 8000 هرتز متغییر است. انسان تنها قادر به شنیدن فرکانس 20 تا 20000 هرتز است، و محققان می‌گویند موفق به شناسایی هیچ منبع انسانی یا زمین‌شناسی برای این صدا نشده‌اند.

این صدا که برای ماه‌ها به معمایی بزرگ تبدیل شده‌بود، شبیه به صدای منابع انسانی ناشی از رفت و آمد کشتی‌ها یا استفاده از سلاح‌های زیر دریایی نبوده‌است و همچنین به نظر نمی‌آید منشا آن زمینی باشد، برای مثال به واسطه وقوع زلزله یا شکستن تکه‌های یخی ایجاد شده‌باشد.

این صدای مرموز چندین‌بار در بخش یادبود ملی مارین گودال ماریانا، بخشی 246 هزار کیلومتری از گودال ماریانا در گوام، ضبط شده‌است. با این همه این صدا شباهت زیادی به صدای ضبط شده در سد مرجانی در استرالیا دارد که در سال 2001 ضبط شده‌است و منبع آن وال‌های مینک بوده‌اند.

براساس شباهت میان فرکانس و ساختار، محققان احتمال می‌دهند این دو صدا که منبع یکی از آنها مشخص است، منبعی واحد داشته‌باشند: نهنگ‌های مینک. نهنگ‌های مینک کوتوله زیرشاخه گونه‌ای دیگر به نام نهنگ‌های مینک معمولی هستند که به خانواده بزرگتر نهنگ‌های بی‌دندان تعلق دارند.

با این‌همه بخشی از معما همچنان حل نشده باقی می‌ماند. زیرا نهنگ‌ها این صدا را تنها در فصل جفت‌گیری از خود ایجاد می‌کنند، اما صدای ضبط شده در گودال ماریانا در تمام طول سال شنیده می‌شود. از این رو محققان امیدوارند با اجرای تحقیقات بیشترعامل اصلی ایجاد این صدای مرموز را کشف کنند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

حقیقت عجیب در مورد اقیانوس که احتمالا نمی‌دانید …حقیقتعجیبدرموردهمانطور که احتمالا در کتاب‌های جغرافیایی خوانده‌اید، حدود درصد از سطح کره زمین حقیقت عجیب در مورد اقیانوس که احتمالا نمی‌دانید گجت نیوز حقیقتعجیبدرمورد همانطور که احتمالا در کتاب‌های جغرافیایی خوانده‌اید، حدود درصد از سطح کره زمین پوشیده


ادامه مطلب ...

اگر صدای وزوز می‌شنوید، بخوانید

[ad_1]

 

اگر صدای وزوز می‌شنوید، بخوانید

تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۱۰

 

اگر بتوان برای چنین اختلالی علتی پیدا کرد، یعنی این مشکل ناشی از مصرف برخی داروها، افزایش فشارخون یا وجود تومور ناشناخته در گوش میانی یا سیستم اعصاب شنوایی تشخیص داده شود، می‌توان به درمان آن امیدوار بود؛ اما چنین اتفاقی فقط در پانزده‌درصد موارد بروز وزوز گوش اتفاق می‌افتد.

به گزارش ستاره ها؛ در بیش از ۸۰درصد موارد به علت‌های ناشناخته و تحت تأثیر زندگی پرتنش و همراه با استرس، افزایش سن، رعایت نکردن بهداشت صوتی، آلودگی صوتی و حتی آلودگی هوا بروز پیدا می‌کند. پس تلاش برای ایجاد محیط سالم و دوری از استرس و تنش یکی از مهم‌ترین عوامل در پیشگیری و درمان حمایتی وزوز گوش است: یعنی در کاهش و کنترل اثرات زیان‌بار آن مؤثر است.
اگر صدای وزوز می‌شنوید، بخوانید

صدای وزوز را می‌شنوی
یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد وزوز گوش، زندگی پرتنش و همراه با استرس است. باتوجه به پیرترشدن جمعیت کشور و تأثیر آلودگی صوتی و آلودگی هوا بر حواس مختلف، احتمال بروز اختلالات عصبی شناختی ازجمله وزوز گوش بیشتر می‌شود. وزوز گوش، احساس شنیدن صدایی در گوش‌ها یا سر، بدون وجود منبع صدای خارجی محسوب می‌شود و ممکن است هریک از ما تاکنون صداهایی مثل وزوز صوت و همهمه را در گوش‌ها یا در سر احساس کرده باشیم که البته درصورت کوتاه‌بودن زمان احساس چندان اهمیتی ندارد؛ ولی اگر بیش از پنج‌دقیقه طول بکشد و در هفته چندبار تکرار شود و به‌خصوص با علامت‌هایی چون کم‌شنوایی، سردرد و سرگیجه شدید همراه باشد، توجه به آن‌ها از جنبه مراجعه به متخصص گوش، حلق، بینی یا شنوایی‌شناس برای مشاوره و ارزیابی اولیه ضروری است (آنلاین ارزیابی شوید).
شنیدن این صدای همیشگی، چرا
جالب است بدانید وزوز گوش در تمام گروه‌های سنی حتی در کودکان نیز وجود دارد؛ البته از آنجا که تجربه صوتی کودکان کم است، نسبت به شنیدن چنین صدایی ابراز شکایت نمی‌کنند؛ اما با بالارفتن سن افراد، احتمال بروز کم‌شنوایی و وزوز گوش بیشتر می‌شود. سبک بد زندگی مانند عادت‌کردن به محیط‌های خیلی ساکت یا خیلی شلوغ باعث تشدید بروز وزوز در گوش می‌شود و درواقع برخلاف تصور، کسانی که خود را ایزوله کرده و در محیط‌های خیلی ساکت زندگی می‌کنند نیز از خطر ابتلا به این عارضه به دور نیستند و در برخی موارد حتی بیشتر و شدیدتر دچار وزوز گوش می‌شوند. درواقع اگر وزوز گوش ناشی از مصرف دارو، فشارخون بالا و تومورهای سیستم شنوایی نباشد، ناشی از اثرات محیطی و سبک زندگی ناسالم است.
شما محکوم به ابتلای وزوز گوش هستید.شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید حداکثر سطح شدت صدای مداوم در محیط‌های صنعتی و شلوغ در طول یک روز کاری ۸۰ دسیبل است. این درحالی‌است که متأسفانه بیشتر کارگران در محیط‌های صنعتی درمعرض صدای بیش از ۸۰ دسیبل و به‌صورت ممتد و روزانه بین شش تا هفت ساعت قرار می‌گیرند که این امر آن‌ها را مستعد کم‌شنوایی و وزوز گوش می‌کند. متاسفانه این نوع کم‌شنوایی و وزوز گوش از نوع حسی‌عصبی است و قابل درمان و برگشت‌پذیر نیست.
البته اگر در کارخانجات ما شدت صوت اندازه‌گیری شود و کارگران از محافظ‌های صوتی استفاده کنند، کمتر شاهد بروز این عارضه در میان آن‌ها خواهیم بود. به‌بیان دیگر راهکار مناسب برای جلوگیری از ابتلا به وزوز گوش در چنین شرایطی استفاده از گوشی‌های مخصوص برای حفاظت گوش‌ها یا استفاده از پلاگ‌های کوچکی است که در لاله گوش قرار می‌گیرد؛ همچنین افرادی که علاقه دارند موسیقی را با صدای بسیار بلند و از طریق گوشی یعنی هدفون و موبایل گوش کنند، بیشتر در معرض کم‌شنوایی و وزوز گوش هستند.
مراقب مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها باشید
فراموش نکنید که مصرف برخی داروها برای گوش به‌خصوص درصورت وجود مواردی از کم‌شنوایی، وزوز در شخص و اقوام درجه یک وی باید با محدودیت صورت بگیرد. بر این اساس متخصصان علوم اعصاب درباره استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها از خانواده «مایسین‌ها» همچون جنتامایسین هشدار می‌دهند. این داروهای کنترل‌کننده عفونت می‌تواند در افراد مستعد، آسیب‌های شنوایی به‌جا گذارد؛ پس با بروز هر نوع اختلال شنوایی باید بلافاصله مصرف این داروها را قطع و با پزشک مشورت کرد.
به کم‌شنوایی عادت می‌کنید
افراد مثبت‌نگر، آرام و غیرمضطرب با سرعت بیشتری با تنش‌های زندگی روزمره و شرایط پیش‌بینی نشده کنار می‌آیند و حتی می‌توانند کنترل بهتری بر اعصاب و روان خود درصورت بروز هرنوع کم‌شنوایی و وزوز گوش داشته باشند. برعکس، افراد زودرنج، مضطرب و منفی‌نگر آسیب‌پذیری و سطح پذیرش آنان درباره تنش‌ها بسیار بیشتر است. اگر دچار وزوز گوش هستید تا حد ممکن از محیط‌های پرسروصدا دوری کنید. داروها را بسیار کنترل‌شده مصرف کنید و از مشاوره‌های روان‌شناسی و آرامش ذهن بهره بگیرید.
درمان وزوزگوش
گرچه مصرف برخی ویتامین‌ها چون ویتامین C، A و E کنترل دستگاه اعصاب را غنی‌تر می‌کند، اما دارویی برای ازبین‌بردن وزوز گوش تلقی نمی‌شود؛ البته بهره‌گیری از روش‌های نوین بازآموزی نیز می‌تواند در کنار دوری از تنش و اضطراب برای کنترل و کاهش اثرات آزاردهنده وزوز گوش مؤثر باشد.

مرجع : روزنامه نسل فردا

 

 

 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

دیدنی های امروز دیدنیهایامروزخانم شربت گولات بانوی افغانی ملقب به دختر افغان که سال پیش عکس او روی جلد مجله عضویت در خبرنامه کاربر محترم جهت عضویت در خبرنامه الکترونیکی سایت، تکمیل تمامی فیلدهای ستاره دار علامت مهم وجود مشکل در گیربکس وان کارسر و صدای خودرو هنگام توقف نیازی به گفتن نیست که اگر هنگام تعویض دنده صداهای غیر ثبت نام دوره های کمک پرستاری آغاز شد نظام سلامت …نظام سلامتسلامت نیوزعلاقمندان و متقاضیان شغل در بیمارستان ها و درمانگاه های دولتی می توانند با دیدنی های امروز دیدنیهایامروز خانم شربت گولات بانوی افغانی ملقب به دختر افغان که سال پیش عکس او روی جلد مجله تایم عضویت در خبرنامه کاربر محترم جهت عضویت در خبرنامه الکترونیکی سایت، تکمیل تمامی فیلدهای ستاره دار ضروری است علامت مهم وجود مشکل در گیربکس وان کار سر و صدای خودرو هنگام توقف نیازی به گفتن نیست که اگر هنگام تعویض دنده صداهای غیر معمول می ثبت نام دوره های کمک پرستاری آغاز شد نظام سلامت سلامت نیوز نظام سلامت سلامت نیوزعلاقمندان و متقاضیان شغل در بیمارستان ها و درمانگاه های دولتی می توانند با شرکت


ادامه مطلب ...

صدای شکم نشانه چیست؟

[ad_1]
بامداد – گاه در جمعی نشسته‌ایم که صدای شکم مان توجه همه را به خود جلب می‌کند. در چنین شرایطی، معمولا اولین دلیلی که از سوی همه مطرح می‌شود، گرسنگی است، اما این صداها طبیعی است یا می‌تواند نشانه‌ای از یک مشکل گوارشی باشد.

باید گفت سروصدای درون معده،‌ بخش عادی فیزیولوژی معده و روده محسوب می‌شود و در بیشتر موارد متوجه آن نمی‌شوید ولی هنگام گرسنگی یا پس از غذا خوردن، ممکن است خودتان یا اطرافیان این صداها را بشنوید. صدای شکم ، بیشتر به دلیل حرکت غذا در مسیر روده ایجاد می‌شود.
he4174

غذاهای غیرقابل هضم هم می‌توانند باعث ایجاد صدای معده و روده شوند

تا زمانی که روده خالی است، صدای معده داخل شکم می‌پیچد که نشان می‌دهد مجاری معده و روده به خوبی کار می‌کنند. علاوه بر این که حرکت طبیعی غذا در طول مجاری گوارش همزمان با انقباض دیواره معده و روده برای فرستادن غذا به سمت شکم می‌تواند تولید صدا کند، غذاهای غیرقابل هضم هم می‌توانند باعث ایجاد صدای معده و روده شوند.
اگر صدای معده شدید و بلند و با علائمی مثل آروغ، باد و نفخ شکم، درد شکمی و تغییر در حرکات معده مانند اسهال یا یبوست همراه باشد، فرد باید به متخصص گوارش مراجعه کند تا از نظر اختلالات معده و روده مورد بررسی قرار بگیرد. در عین حال، گاهی حرکات بیش از حد معده و روده صداساز است.
این حالت زمانی رخ می‌دهد که مکانیسم دودی شکل معده و روده بیش از حد صورت می‌گیرد و همین مساله باعث می‌شود، غذا با سرعت بیشتری جلو رانده و وارد روده شود. حرکات بیش از حد معده و روده اغلب با اسهال همراه بوده، ممکن است به علت عفونت التهابی روده، حساسیت شیمیایی مثل مسمومیت غذایی، سندرم روده تحریک پذیر و مشکلات روان تنی مانند اضطراب، استرس و ترس و انواع حساسیت‌های غذایی باشد.
انسداد نسبی روده به دنبال ابتلا به تومور، تنگی روده و اجسام خارجی و همچنین سوءهاضمه و جذب نشدن مناسب غذا، بلع هوا و ایجاد گاز بیش از حد در روده به دلایل مختلف مثل مصرف زیاد نوشیدنی گازدار و رشد زیاد باکتری درون روده و آروغ زدن شدید می‌تواند صدا ایجاد کند.
در این میان، شایع‌ترین حالت زمانی پیش می‌آید که احساس گرسنگی می‌کنید. در این حالت، سیستم گوارش به مغز پیام می‌فرستد و این عمل باعث می‌شود، ماهیچه‌هایی که در جهت معده و روده‌ها قرار دارند، شروع به حرکت کرده، مایعات هضم کننده را ترشح کنند که پس از آن با هوا و گاز ایجاد شده در روده تقابل می‌یابند.

 

بیشتر مواقع این فرآیند آرام و بی صدا صورت می‌گیرد، ولی گاهی سر و صدای شکم بلند می‌شود. علاوه بر این، برخی غذاهای فیبردار شامل انواع میوه و سبزی، لوبیا، آبمیوه و غذاهای حاوی سوربیتول، گاز زیادی تولید می‌کنند. با این حساب، صداهای طبیعی که داخل معده شنیده می‌شود، خطرناک نیست و فرآیند طبیعی بدن در هضم غذا محسوب می‌شود.
منبع:jamejamonline.ir

نوشته صدای شکم نشانه چیست؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تکرر ادرار نشانه چیست؟، ادرار، تکرر ادرار، مشکلات …تکرر ادرار نشانه چیستنشانه های تکرر ادرارتکرر ادرار در زنان نشانه چیستتکرر ادرار نشانه کودکان مبتلا به اوتیسم چیست؟نشانه کودکان مبتلا به اوتیسم ، کودکان مبتلا به اوتیسم ، علائم اوتیسم ، درمان اوتیسم نشانه های پسران عاشق چیست؟نشانه های پسران عاشق چیست نشانه های پسران عاشقعشق و احساس خواستگار عاشقافراد عاشق آرم خودروهای معروف نشانه چیست؟آرم شرکت های خودرو سازیآرم خودروهای معروفآرم اتومبیل های جهانلوگو شرکت های خودرو قاروقور شکم ربطی به گرسنگی نداردگرگلینگ یا همان قاروقور کردن شکم، ناشی از حرکات روده است که گاهی این حرکات آن قدر شدید شنیدن صدای خاصی شبیه صدای زنگ در گوشصدای زنگ در گوش دلیل زنگ زدن گوش وزوز گوش دلیل وزوز گوش آیا وزوز گوش خطرناک است ‌بلوغ زودرس چیست ‌بلوغ زودرس چیست؟ ظاهر شدن علائم بلوغ‌ ‌ازنظر فیزیکی و هورمونی در دختران قبل از ۸ اندازه شکم مادر و رشد جنین در طی بارداری یاد بگیر …اندازه شکم در حاملگی و رشد جنین در هر یک از سه ماهه اول، دوم و سوم و اندازه جنین در هر صدای شکم، نفخ و مشکلات مشابه آرشیو …ببین دوست عزیز طبق استانداردهای پزشکی هر فرد عادی روزانه الی بار دفع گاز می کنه علائم سرطان طحال چیست، طحال، طحال چیست، بیماری …طحالعوارض سرطان طحالعلائم سرطان طحالدرمان سرطان طحالنشانه های سرطان طحالعلت تکرر ادرار نشانه چیست؟، ادرار، تکرر ادرار، مشکلات ادرار تکرر ادرار نشانه چیستنشانه های تکرر ادرارتکرر ادرار در زنان نشانه چیستتکرر ادرار در نشانه کودکان مبتلا به اوتیسم چیست؟ نشانه کودکان مبتلا به اوتیسم ، کودکان مبتلا به اوتیسم ، علائم اوتیسم ، درمان اوتیسم ، علائم نشانه های پسران عاشق چیست؟ نشانه های پسران عاشق چیست نشانه های پسران عاشقعشق و احساس خواستگار عاشقافراد عاشقزبان «آرم» خودروهای معروف نشانه چیست؟ آرم شرکت های خودرو سازیآرم خودروهای معروفآرم اتومبیل های جهانلوگو شرکت های خودرو سازی قاروقور شکم ربطی به گرسنگی ندارد گرگلینگ یا همان قاروقور کردن شکم، ناشی از حرکات روده است که گاهی این حرکات آن قدر شدید هستند شنیدن صدای خاصی شبیه صدای زنگ در گوش صدای زنگ در گوش دلیل زنگ زدن گوش وزوز گوش دلیل وزوز گوش آیا وزوز گوش خطرناک است چه چیز ‌بلوغ زودرس چیست ‌بلوغ زودرس چیست؟ ظاهر شدن علائم بلوغ‌ ‌ازنظر فیزیکی و هورمونی در دختران قبل از ۸ سالگی و اندازه شکم مادر و رشد جنین در طی بارداری یاد بگیر دات کام اندازه شکم در حاملگی و رشد جنین در هر یک از سه ماهه اول، دوم و سوم و اندازه جنین در هر یک آشنا علائم سرطان طحال چیست، طحال، طحال چیست، بیماری های طحال آکا طحالعوارض سرطان طحالعلائم سرطان طحالدرمان سرطان طحالنشانه های سرطان طحالعلت سرطان طحال سفت شدن شکم نشانه چیست ورم شکم نشانه چیست


ادامه مطلب ...

صدای پای تب برفکی در قطب دامداری کشور

[ad_1]

تبریز، قطب دامداری کشور در معرض تهدید تب برفکی قرار گرفت، بیماری تب برفکی همچنان قربانیان زیادی را در بر می‌گیرد و تلفات برخی از روستاهای شهرستان اهر از مرز ۴۰۰ رأس گذشته است.

به گزارش مشرق، تب برفکی یا «بیماری دهان و پا» یک بیماری عفونی و گاهی کشنده و ویروسی است که موجب بیماری حیوانات زوج سم از جمله گاو اهلی و اعضای خانوادهٔ گاوسانان می‌شود. این ویروس در ابتدا به مدت دو تا سه روز تب شدید ایجاد کرده و متعاقباً تاولهایی در داخل دهان و روی پای حیوان ظاهر می‌شود.

این بیماری به شدت واگیردار است و قطرات آیروسل دفع شده از حیوان آلوده، تماس با تجهیزات دامداری، غذا، وسایل نقلیه، البسه آلوده و حیوانات شکارچی اهلی و وحشی موجب گسترش بیماری می‌شوند. این بیماری بعنوان طاعون برای صنعت دامداری محسوب می‌شود. کنترل بیماری منوط به واکسیناسیون، مراقبت شدید نقل و انتقال حیوانات، قرنطینه کردن حیوانات مبتلا، اعمال محدودیت در خرید و فروش حیوانات و گاهی نیاز به معدوم کردن میلیون‌ها راس دام است.

صدای پای تب برفکی در قطب دامداری کشور

از اواخر سال گذشته بیماری تب برفکی در شهرستان اهر و ارسباران دیده شد ولی امروزه با گسترش این بیماری ساکنین روستاهای منطقه را به‌شدت نگران کرده است، این در حالی است اغلب روستائیان از اقدامات انجام‌شده رضایت کافی ندارند و بیشتر آن‌ها از هزینه دامپزشکی و ناتوانی برای بازپرداخت وام‌های خود گله‌مند هستند.

وقتی کمی از شهر اهر دورتر می‌شوید روستاهایی از جنس خشت در چشمان هر بیننده‌ای نقش می‌بندد و اگر داخل روستا شوی گویی بلایی خانمان‌سوز تمامی سرمایه‌های زندگی یک خانواده روستایی را گرفته و اکنون عامل سلب امید به زندگی روستائیان چیزی نیست جز شیوع بیماری تب برفکی.

با شنیدن وضعیت بحرانی شیوع بیماری تب برفکی سفری به روستاهای شهرستان اهر داشتیم تا از آخرین وضعیت باخبر شویم. روستائیانی بودند که با تلف شدن تمامی گاو و گوسفندهایشان نه نایی برای زندگی داشتند نه توان صحبت کردن. یکی از روستائیان وقتی از مرگ‌ومیر تنها سرمایه‌های زندگی‌اش می‌گفت اشک‌هایی در گوشه چشمانش حلقه می‌بست.

از شهر اهر به سمت شمال این شهرستان حرکت کردیم به روستای سامبوران در ۱۸ کیلومتری این شهر رسیدیم سعی می کردیم تا مردم را مجاب به جمع شدن در مسجد روستا کنیم تا دردهایشان را به ما بگویند و به گوش مسئولان برسد. وقتی با اهالی روستای سامبران سخن می‌گفتیم همه از زمین و زمان شاکی و ناراضی بودند و اغلب آن‌ها از بی‌توجهی‌های مسئولان گله می‌کردند. برخی دیگر نیز می گفتند با تلف شدن دام‌ها دیگر توانی برای پرداخت اقساط وام‌های خود ندارند. حتی به این هم راضی بودند که اقساط وام‌های آن‌ها کمی با تأخیر باشد تا بتوانند پرداخت کنند.

ما در عرض یک ساعت و تنها در روستای سامبران شاهد تلف شدن ۸ گاو و گوسفند بودیم، البته برخی از ساکنین این روستا براین باور بودند که با این وضعیت نامطلوب مالی و معیشتی وقتی از دامپزشک برای ویزیت دام‌های خود به روستا دعوت می‌کنند، آنها حق‌الزحمه ۱۰۰ هزار تومانی دریافت می کنند و قادر به رفع مشکل نیستند. عده‌ای نیز معتقد بودند به دلیل نبود توان مالی بایستی با این وضع شاهد از دست رفتن سرمایه‌های زندگی باشیم.

تنها سؤالی که به نظر می‌رسد این است که آیا تاکنون مسئولان اقدامی در خصوص جلوگیری از تب برفکی انجام داده‌اند و نتیجه این اقدامات چه بود؟

گاوهایم نان‌آور خانه ام بود ولی تب برفکی آنها را از من گرفت

لطیفه رجبی زنی تنها و بدون سرپرست که تنها دارای چهار رأس گاو و دو بره بوده که به دلیل بیماری تب برفکی آنها را ازدست‌داده، می‌گوید: با شیوع بیماری تب برفکی تمام دارایی زندگی‌ام شش رأس گاو و بره بود که به دلیل بیماری تلف‌شده است. من با فروش لبنیات همین دام‌ها امرار معاش می‌کردم.

این زن روستایی می‌افزاید: شش فرزند دختر و پسردارم که جویای حال من نمی‌شوند و تنها در خانه‌ای از روستای سامبران ساکن هستم، تنها درآمدم از پول فروش شیر و ماست حیوانات بود ولی آنها بر اثر بیماری تلف شدند و نمی دانم این بیماری از کجا آمد. ما از مسئولین خواهشمندم تا به مشکلات ما رسیدگی کنند.​

تا هفته گذشته ۴۰۰ راس گاو و گوسفند براثر تب برفکی در سامبران تلف شد

ربیعلی نوری از اعضای شورای اسلامی روستای سامبوران با اشاره به وضعیت تب برفکی در این روستا، اظهار داشت: تاکنون ۹ راس از گاوهای بنده به دلیل بیماری تلف شده که این خسارت تنها برای یک نفر نیست بلکه تمامی خانواده های روستایی با این بیماری گریبان گیر هستند.

عضو شورای اسلامی روستای سامبوران افزود: فقط تا هفته گذشته بیش از ۲۲۰ راس گاو و ۱۸۰ گوسفند و بره بر اثر شیوع بیماری حیوانی تب برفکی تلف و به دامداران خسارت جبران ناپذیری وارد شده است.

این روستایی بابیان اینکه تنها خواسته اهالی روستا از مسئولین رسیدگی به فاجعه تلف شدن گاو و گوسفندان روستائیان است، اظهار کرد: جهاد کشاورزی اهر و شبکه دامپزشکی و بخشداری مرکزی اهر همکاری های مستمری داشتند.

وی سپس گفت: تمام ساکنین این روستا وام های کشاورزی و احداث طویله گرفته و اقساط پرداخت می کنند در حالی که اهالی روستای سامبران غیر از دامداری منبع درآمد دیگری ندارند و با وجود اینکه افراد معدودی زمین های زراعی کوچکی دارند که گندم آن هم تنها کفاف نان روزمره ساکنین می شود.

نوری با تاکید بر اینکه امسال به علت بارش برف و تگرگ کشاورزان متحمل خسارت شده اند، اضافه کرد: شاید عده ای از زراعت گندم امرار معاش کنند ولی در اوایل بهار امسال بارش برف و تگرگ امید آنها را به یاس تبدیل کرده و گاهاً به دلیل نامساعد بودن شرایط آب و هوایی و خسارت های احتمالی حتی قادر به برداشت محصولات کشاورزی نیز نیستند.

عضو شورای اسلامی روستای سامبوران خاطرنشان کرد: این روستا دارای درختان میوه نیست و فقط هزینه های روزمره روستائیان از طریق دامداری و کشاورزی تامین می شود، تنها درخواست ما از دولت این است که برای جلوگیری از تب برفکی حداکثر تلاش خود را به کار گیرد و نباید فراموش کنند که زمین های زراعی این روستا دیم است.

با مرگ دام ها دیگر نمی دانیم باید برای امرار و معاش چه کنیم

شکر نوری یکی دیگر از اهالی روستای سامبران که دارای خانواده هشت نفره است در این خصوص می گوید: از شروع شیوع تب برفکی تاکنون ۳۵ راس بز، گوسفند و بره های من تلف شده که این دام ها تنها منبع درآمدی و سرمایه های زندگی ام بود.

وی ادامه داد: بنده دارای خانواده هشت نفره هستم و به جهت وام احداث طویله که دریافت کردم به دولت بدهی دارم در حالی این بیماری تمامی گوسفندانم را به کام مرگ کشاند حال نمی دانم اقساط وام و مخارج خانواده را به چه نحوی تامین کنم.

نوری بیان کرد: پیش از شیوع تب برفکی درآمد خانواده ام از طریق فروش شیر گوسفندان بود و غیر از این هیچ منبعی نداشتم حتی زمینی برای زراعت هم نداشتم و در حال حاضر بیشتر از ۱۰ راس دیگر نیز به این بیماری واگیردار آلوده شده است.

تب برفکی روزانه خسارت ۵ میلیون ریالی برایم دارد

میر رسول میرزاده شیرپز روستای سامبران با وجود مرگ و میر گاو و گوسفندان اهالی روستا از نحوه کسب درآمد خود در این وضعیت می گوید: قبل از این که بیماری تب برفکی شیوع پیدا کند روزانه بیش از ۱۸۰۰ کیلو شیر از اهالی روستا گرفته وبرای فروش به شهر اهر منتقل می کردم.

وی ادامه داد: ولی اکنون با تلف شدن دام های اهالی روستا میزان شیر تولید شده روزانه به ۴۰۰ کیلو هم نمی رسد و در حال حاضر این بیماری باعث شده تا هر روز خسارت ۵ میلیون ریالی به من وارد شود.

شیرپز روستای سامبران اضافه کرد: قطعاً دولت وظیفه دارد تا به مشکلات روستائیان برسد و اگر غیر از این باشد، در حالی که فقط تنها منبعی که می توانستم مخارج خانواده را تامین کنم از طریق سود فروش شیرهای تولید شده روستائیان بود.

تب برفکی بلای جان دام های آذربایجان شرقی شده است

البته این موضوع درشرایطی عجیب و تاسف بار شد که متوجه شدیم تب برفکی در بیشتر روستاهای شهرستان اهر، ورزقان و هریس شایع شده و آمار بالایی از تلفات دامی به همراه داشته و خسارت های میلیاردی بر جای گذاشته است.

برای همین به سراغ مدیرکل دامپزشکی آذربایجان شرقی رفتیم و در خصوص آخرین وضعیت این بیماری با وی گفت و گویی انجام دادیم.

مدیرکل دامپزشکی آذربایجان شرقی در این خصوص با تایید شیوع بیماری تب برفکی در استان می گوید: بیماری تب برفکی در استان وجود دارد و در شهرستان اهر تلفاتی را بوجود آورده است و ما در فکر کنترل این بیماری هستیم.

امیرحسین بهداد با اشاره به اینکه ۴۵ هزار دوز گوسفندی امروز در بین دامداران و روستائیان اهر توزیع شد، افزود: طبق قول هایی که داده شد تا آخر ماه واکسن های زیادی در مناطق آلوده به تب برفکی توزیع خواهد شد.

عشایر استان فعلا کوچ نکنند

وی سپس با تاکید بر اینکه دامپزشکان در منطقه درحال همکاری با دامداران و تلاش برای کنترل این بیماری هستند، ابراز داشت: با تلاش معاون عمرانی استاندار آذربایجان شرقی و فرماندار اهر از محل ستاد بحران هزینه ای باری آهک پاشی و ضدعفونی محل های نگه داری احشام تعلق  یافته است و باید دامداران نهایت همکاری را با دامپزشکان داشته باشند.

بهداد با اشاره به اینکه دامداران از خرید و فروش و انتقال دام ها فعلا خودداری کنند، اظهار داشت: از عشایر استان هم می خواهیم تا یک ماه آینده کوچ نکنند چراکه دام هایشان در معرض خطر بیماری تب برفکی قرار دارند.

مدیرکل دامپزشکی آذربایجان شرقی از احتمال شیوع این بیماری در مناطق دیگر استان خبر داد و گفت: باید همه دامداران با مسئولان دامپزشکی شهرستان ها همکاری کنند و نکات ایمنی و بهداشتی را رعایت کنند.

وی در پاسخ به سوالی در خصوص میزان تلفات این بیماری گفت: فعلا آمار دقیقی از میزان تلفات در دست نیست و تا چند روز آینده این آمار را به اطلاع مردم خواهیم رساند.

بهداد در پایان افزود: اگر مردم در شهرها و روستاهای مختلف استان شاهد خرید و فروش دام های ارزان قیمت شدند حتما مراتب را به دامپزشکی ها گزارش کنند و از خرید این نوع دام های مشکوک خودداری کنند.

با همه این اوصاف انتظار می رود تا با اقدامات سریع و به موقع مسئولان مربوطه در تمام روستاهای شهرستان اهر شاهد مبارزه با این بیماری خطرناک باشیم و از تلف شدن بیش از حد دام های روستائیان که سرمایه های آنها به حساب می آید، جلوگیری به عمل آید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

اخبار امروز خبرگزاری فارس اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریثبت نام هزار زائر اربعینی گیلان در سایت سماح سازمان رسانه ای هنری اوج همکاری با میل تسنیم اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریذوالنور آمار بیکاری در کشور سرسام آور است تامین اسکان زائر حسینی از سوی آستان قدس


ادامه مطلب ...

کلاهبرداری از یک پزشک با تقلید صدای مقامات کشوری

جام جم سرا:
روز ۱۶ مهرماه سال گذشته پزشک جوانی به کلانتری ۱۳ شهید بهشتی ورامین مراجعه کرد و از گرفتار شدن در دام کلاهبردار تلفنی خبر داد.
این پزشک به مأموران گفت: چندی پیش مردی در تماس تلفنی به بیمارستان به تلفن اتاق من وصل شد و ادعا کرد یکی از مسئولان بلندپایه کشور است‌ و قصد دارد چند بیمار را برای آزمایش های تخصصی در اختیارم قرار دهد.
بعد از چند بار تماس، به وی اعتماد کردم و شماره موبایلم را دراختیارش قرار دادم و قرار شد پیش از این‌که بیمارانش را برای آزمایش های خاص به بیمارستان بفرستد پول درمان آن‌ها را به حسابم واریز کند.
به نقل از تابناک، او گفت: چون به مرد غریبه اعتمادکرده بودم ادعا کرد حساب بانکی‌اش ارزی است و باید برای انتقال پول از طریق کارت به‌کارت پای دستگاه عابر بانک بروم و گزینه انگلیسی را انتخاب کنم.
وقتی پای دستگاه رفتم از طریق تلفن کارهایی را که مرد غریبه می‌گفت انجام دادم و بعد از پایان کار ادعا کرد تا دقایقی دیگر پول به حسابم واریز می‌شود اما وقتی موجودی حسابم را گرفتم متوجه خالی شدن حساب بانکی‌ام و انتقال پول‌هایم به حساب دیگری شدم.
با ادعاهای این پزشک، بازپرس مسعودی از شعبه اول دادسرای ورامین دستور داد تیم ویژه‌ای از مأموران اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی شرق تهران برای دستگیری مرد کلاهبردار وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست پی‌بردند طعمه‌های دیگری نیز از پرسنل و پزشکان بیمارستان به این شیوه و شگرد هدف مرد غریبه قرار گرفته‌اند. آن‌ها در گام بعدی حساب‌های بانکی مرد غریبه که پول‌های میلیونی به آن انتقال یافته بود را بررسی کردند و در این مرحله مشخص شد وی با جعل مدارک و شناسنامه‌های سرقتی اقدام به افتتاح حساب کرده و بعد از واریز پول به صورت حضوری به بانک مراجعه و اقدام به برداشت پول‌ها کرده است.
مأموران با اطلاعات به‌دست‌آمده، دوربین‌های مدار بسته بانک را تحت بررسی قرار دادند و تصویر مرد فریبکار را شناسایی کردند.

بنابر این گزارش، در حالی که تجسس‌ها برای دستگیری مرد کلاهبردار ادامه دارد بازپرس مسعودی با تقاضای انتشار عکس این شیاد خواست کسانی که اطلاعی از مخفیگاه وی دارند به اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی شرق تهران و شعبه اول دادسرای ورامین مراجعه یا با شماره ۳۶۲۴۹۵۱۲ تماس بگیرند.


ادامه مطلب ...

وقتی صدای «طحال» در می‌آید

این عضو کوچک و نرم در دوران جنینی، وظیفه خون‌سازی را به عهده دارد، اما پیش از تولد نوزاد این وظیفه مهم را به مغز استخوان واگذار می‌کند و پس از آن تصفیه خون و نیز تقویت سیستم ایمنی را با نگهداری از گلبول‌های سالم قرمز و سفید و پلاکت خون به عهده می‌گیرد، اما این عضو تحت تاثیر عوامل میکروبی و ویروسی یا برخی نارسایی‌های کبدی، بزرگ و دچار بیماری می‌شود.

به همین علت، دکتر بابک بهار، فوق‌تخصص خون و سرطان تاکید می‌کند که بزرگ‌شدن طحال به خودی خود قابل پیشگیری نیست، بلکه درمان و کنترل آن به درمان بیماری‌های زمینه‌ای عامل بروز این بیماری بازمی‌گردد.

بزرگی طحال در برخی موارد از طریق معاینه کلینیکی از سوی متخصص به علت قابل لمس بودن یک برجستگی در زیر دنده‌های سمت چپ بدن قابل تشخیص است، اما گاهی اوقات پزشک فقط با گرفتن شرح حال و انجام معاینه به این عارضه مشکوک می‌شود.

با این حال دکتر بهار در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید می‌کند: گرچه تشخیص این بیماری از طریق آزمایش خون و شمارش تعداد گلبول‌های قرمز و سفید و پلاکت‌ها ممکن است، اما هیچ روشی برای تشخیص بزرگ‌شدن طحال از سونوگرافی دقیق‌تر نیست.

فراموش نکنید علائمی چون بروز سریع خونریزی در شخص، احساس درد در قسمت بالا و سمت چپ شکم، احساس سیری بدون صرف غذا، کم‌خونی، احساس خستگی، عفونت‌های مکرر، سکسکه‌های مکرر و بی‌دلیل، بی‌اشتهایی، تنگی‌نفس، احساس سردی و تعریق پوست می‌تواند ناشی از بزرگ‌شدن طحال باشد.

البته این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تاکید می‌کند: افرادی که عادت به ورزش ندارند وقتی تمرینات ورزشی می‌کنند یا بسرعت می‌دوند در طرف چپ بدنشان در ناحیه زیر شکم احساس درد می‌کنند که می‌تواند خبر از وارد آمدن فشار به طحال بدهد که البته مورد جدی نیست و رفع می‌شود.

چرا طحال بزرگ می‌شود؟

وقتی صحبت از درمان بزرگی طحال می‌شود ذهن متخصصان معطوف به درمان بیماری‌ها و علل ثانویه‌ای می‌شود که به بزرگی طحال منجر شده است. چرا که به گفته دکتر بهار، بزرگ‌شدن طحال بیشتر علل عفونی، ویروسی و باکتریایی دارد و در درجه دوم به اشکالات جریان خون و نارسایی‌های کبدی مربوط می‌شود. یعنی اگر کبد دچار مشکل و التهاب بشود به طحال فشار می‌آورد. در برخی موارد، بیماری‌هایی چون روماتیسم و برخی از انواع تالاسمی و حتی در مواردی تومورهای طحال نیز به بزرگ‌شدن آن منجر می‌شود.

خوب است بدانید که از عفونت‌هایی که می‌تواند به بزرگی طحال منجر شود عفونت‌های ویروسی مانند مونونوکلئوز (یکی از بیماری‌های مسری ویروسی در دستگاه تنفس، کبد و دستگاه لنفاوی است که بیشتر نوجوانان را درگیر می‌کند)، عفونت‌های باکتریایی مانند سیفلیس یا عفونت لایه داخلی قلب و عفونت‌های انگلی مانند مالاریاست. همچنین بیماری‌هایی چون سیروز و سایر بیماری‌های کبدی، برخی انواع کم خونی و سرطان‌های خون و نیز بروز فشار خون در رگ طحال یا کبد نیز می‌تواند بزرگی طحال را به دنبال داشته باشد.

زندگی بدون طحال

نکته مهم در درمان بزرگی طحال آن است که بسیاری از افراد می‌توانند فقط با درمان علل و بیماری‌های ثانویه‌ای که به بزرگی طحال منجر شده است، اصلاح الگوی فعالیت شان و نیز مراقبت از ابتلا به بیماری‌های عفونی به درمان موثر این مشکل دست یابند و برخی دیگر نیز باید تن به جراحی بدهند و این عضو از بدنشان را خارج کنند.

دکتر بهار با تاکید بر این که افرادی که دچار بزرگ‌شدن طحال شده‌اند، باید از ورزش حرفه‌ای و شدید اجتناب کنند، می‌گوید: اگر بزرگ‌شدن طحال تشخیص داده شود، ابتدا پزشک به درمان بیماری‌های مرتبط با این عارضه و در مرحله آخر، روش جراحی فکر می‌کند. البته هر فردی می‌تواند بدون طحال به زندگی خود ادامه دهد، اما از آنجا که این‌گونه افراد بیشتر در معرض ابتلا به انواع عفونت‌ها قرار دارند باید پیش از عمل جراحی به آنها واکسن ذات‌الریه چند ظرفیتی طبق دستورالعمل خاصی تزریق شود. این واکسن‌ها از بروز عفونت خون، استخوان و مفاصل در این افراد جلوگیری می‌کند. همچنین این افراد نه‌تنها باید از سفر به مناطقی که احتمال ابتلا به بیماری مالاریا در آنجا وجود دارد اجتناب کنند، بلکه باید بهداشت فردی خود را با دقت و حساسیت بیشتری حفظ و سعی کنند تا از مواجهه با افراد مبتلا به بیماری‌های عفونی دوری کنند.

به خاطر داشته باشید که اگر در طرف چپ بالای شکم احساس درد می‌کنید، بخصوص اگر درد شدید است یا هنگام نفس عمیق کشیدن بدتر می‌شود، باید در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنید.

پونه شیرازی ‌/‌ گروه سلامت


ادامه مطلب ...

به خانواده‌ام تلفن می‌زدند تا صدای ناله‌ام را بشنوند

جام جم سرا: هنوز چند ساعت تا نشستن پرواز دوحه به مشهد مانده اما چادر سیاهش را سر کرده و منتظر پسر بزرگش است تا دنبالش بیاید و او را با خود از سبزوار به مشهد ببرد. مادر شهریار دو ساعت فاصله شهرشان تا مشهد را با دلهره طی می‌کند. بالاخره به فرودگاه می‌رسد و سرانجام عقربه‌ها روی ساعت 10 می‌ایستد، 10شب چهار‌شنبه21خرداد. حالا پسرش شهریار رسیده است. چند دقیقه بعد مردی که موقع رفتن از خانه بسیار قوی‌تر و جوان‌تر بود وارد سالن می‌شود. 42ماه زجر صورت این مادر و پسر را کاملا تغییر داده است. دستان شهریار می‌لرزد و فریاد می‌زند: «مادر» جدایی چهارساله مادر و فرزند به پایان رسیده است. شهریار در آغوش مادر اشک می‌ریزد. مادر صورت پسرش را لمس می‌کند. چروک‌ها را می‌شمارد هر کدام ردی از درد دارند ردی از شکنجه و ناله. خواهر، برادر، همسر برادر شهریار، همه و همه جمع ‌شده‌اند و یک‌به‌یک به ملوان آزادشده خوش‌آمد می‌گویند و همگی به سمت حرم امام‌رضا(ع) می‌روند و شب را در حرم می‌گذرانند. سپس ظهر شهریار سوار بر ماشین برادر همراه با دیگران به سمت خانه‌اش سبزوار می‌رود. دلش برای سنگ‌ریزه‌های این شهر هم تنگ شده‌ است. در ورودی شهر فقط فامیل و نامزدش نیستند که به انتظار ایستاده‌اند و برای دیدنش لحظه‌شماری می‌کنند. هیاتی شامل معاون فرماندار، شهردار، رییس بنیاد شهید سبزوار و... در پنج‌‌کیلومتری شهر منتظر ورود او هستند و از وی استقبال گرمی می‌کنند. نگاه شهریار با نگاه نامزدش گره می‌‌خورد. چاووشی‌خوانان ملوان را به سمت خانه‌اش می‌برند و زندگی بار دیگر آغاز می‌شود. شهریار علی‌آبادی که از چنگ دزدان دریایی سومالی آزاد شده و به کشور بازگشته در گفت‌وگویی با خبرنگار ما درباره سال‌های اسارت و نحوه آزادی‌اش توضیح داده است:

* کشتی شما چطور دزدیده ‌شد؟
**چهار سال قبل دزدان به ما وسط اقیانوس هند حمله کردند و ما را به سمت آب‌های ساحلی سومالی بردند.

*حمله چطور اتفاق افتاد؟
**روش کار دزدان دریایی این بود که ابتدا کشتی‌های تجاری را شناسایی و بعد به آنها حمله می‌کردند. آنها با کشتی مادر که کشتی‌های ماهیگیری است به وسط آب می‌آیند و بعد قایق‌های تندرو را به آب می‌اندازند. در مورد ما هم همین‌طور شد، قایق‌های تندرو کشتی ما را محاصره و بعد هم اسیرمان کردند.

*آنها چه تجهیزاتی داشتند؟
**آنها کلاشنیکف و سلاح‌های سنگین داشتند و تعدادشان هم زیاد بود وقتی وارد کشتی شدند ابتدا به سمت فرماندهی کشتی رفتند و بعد هم سایر خدمه را اسیر کردند.

*بعد از اسارت به کجا منتقل شدید؟
**آنها کشتی را به سمت آب‌های سومالی و در جایی که در اختیار خودشان بود بردند، مدتی در کشتی بودیم و بعد هم ما را به جایی دیگر منتقل کردند.

*گفته شده یکی از خدمه کشتی که هندی بود توسط دزدان کشته ‌شد، این اتفاق چطور افتاد؟
**آن فرد هندی زمان سرقت کشتی کشته‌ نشد بعد از اینکه همه ما را به ساحل بردند و شش‌ماه گذشت آن فرد هندی را کشتند تا به نوعی زهرچشم بگیرند و بگویند خیلی در کارشان جدی هستند.

*در زمان اسارت شرایط چطور بود؟
**خیلی ما را اذیت می‌کردند شکنجه می‌شدیم وضعیت بهداشتی بسیار بد بود. خوراک هم کم بود.

*شما را چطور شکنجه می‌کردند؟
**دست‌وپاهایمان را می‌بستند و بعد ما را می‌زدند.

*این کارها را به چه دلیل انجام می‌دادند؟ فیلم یا عکس تهیه می‌کردند؟
**آنها ما را کتک می‌زدند و بعد به صاحب کشتی یا خانواده‌هایمان زنگ می‌زدند که صدای ناله ما را بشنوند. با این کار قصد داشتند خانواده و دولت را تحت فشار بگذارند تا بتوانند هرچه زودتر مبلغی را که می‌خواستند به دست آوردند. بارها شده ‌بود مرا آویزان کرده و ساعت‌ها در همان حالت نگه‌ داشته بودند. وضعیت بهداشت هم خیلی بد بود.

*فکر می‌کردی آزاد شوی؟
**می‌دانستم وزارت امور خارجه کارهایی انجام می‌دهد، در جریانش قرار داشتم.

*چطور متوجه شده‌ بودی دولت در حال کمک به توست؟
**از طریق سفیر ایران در کنیا یک تلفن برایم فرستاده ‌بودند آنها با گروهی از دزدها صحبت‌ کرده ‌بودند. با شیوخ منطقه و افراد بانفوذ صحبت کردند و توانستند طی یک نقشه کاملا پیچیده ما را آزاد کنند.

*کسی از دزدان دریایی خبر نداشت که شما تلفن همراه دارید؟
**نه، چون در ساعات خاصی صحبت می‌کردم ضمن اینکه یک گروه دزد آمدند و گوشی را به من دادند کاملا هماهنگ‌شده ‌بود. سفارت ایران خوب توانسته بود در آنها نفوذ کند و یک کار بسیار عجیب انجام داد که باعث آزادی من شد. من با سفیر در ارتباط بودم و کارها هماهنگ‌شده بود.

*بعد از این فرار چه اتفاقی افتاد؟
**تحویل یک گروه دیگر از دزدان شدیم و بعد هم ما را به دولت تحویل دادند. نیروهای سازمان‌ملل در سومالی ما را تحویل گرفتند و با هواپیمای اختصاصی به کنیا منتقل شدم.

*بازهم به دریا برمی‌گردی؟
**راستش فعلا نمی‌خواهم در این مورد فکر کنم می‌خواهم کنار خانواده‌ام باشم. می‌خواهم پیش مادرم و همسرم و برادرم در شهرم باشم و با فامیل زندگی کنم، فکر نمی‌کنم حالا حالاها به دریا و بازگشت به آن فکر کنم.(شرق)

Share


ادامه مطلب ...

آخه چرا توی خونۀ ما همه‌ش صدای داد میاد!

جام جم سرا به نقل از خراسان: ازدواج پیمانی است که زن و شوهر بر اساس آن با یکدیگر قرار می‌گذارند همواره در کنار یکدیگر و وفادار به هم باقی بمانند. ایجاد و حفظ روابط صمیمانه و پاسخ مناسب به نیازهای عاطفی و روانی پس از ازدواج یک مهارت و هنر است که علاوه بر سلامت روانی به نگرش‌های منطقی، کسب مهارت‌ها و انجام وظایف در قبال همسر نیاز دارد. این انتظاری بیهوده است که بخواهیم همسرمان همیشه ما را عاشقانه دوست داشته باشد.


هر چه از عمر زندگی مشترک می‌گذرد، زوجین دوره‌های متفاوتی را تجربه می‌کنند و‌گاه لازم می‌شود در مورد روابطشان با یکدیگر بیشتر بیندیشند. نواقص و کمبودهای خود و همسرشان را بپذیرند و برای حل مشکلات حل نشده، تلاش کنند.


عصبانیت نشانه‌ای برای نیاز به توجه بیشتر است

اینکه زن یا شوهری بهانه گیری می‌کند و گاهی عصبانی می‌شود، می‌تواند نشانه این باشد که به توجه و تایید بیشتری از جانب همسرش نیاز دارد. مردان عاشق مسئولیت و استقلال‌اند و علاقه دارند خودشان به تنهایی کارهای شخصیشان را انجام دهند و زن‌ها هم عاشق پذیرفته شدن و مورد توجه قرار گرفتن از سوی همسرشان هستند.

معمولاً با گذشت زمان، احساسات ناخوشایند و سرکوب شده مربوط به گذشته افراد در زندگی مشترک بیش از پیش نمایان می‌شود و فرد دوست دارد برای التیام آن‌ها کاری انجام دهد و آن‌ها را با فردی در میان بگذارد. اما از افشای احساسات خود می‌ترسد یا شرمگین می‌شود. از طرفی از کودکی آموخته است که نباید احساسات آسیب پذیری چون ترس، رنجش یا نیاز را بروز دهد. بنابراین بی‌هیچ دلیل منطقی افسرده، غمگین، رنجیده خاطر، نگران و هراسان می‌شود و نیاز به پذیرش و توجه در او بیشتر می‌شود. پس احساسات خود را فرافکنی می‌کند، تلاش می‌کند با همسرش وارد گفت‌و‌گو نشود، خشمگین می‌شود و تلاش می‌کند با احساسات خود تماس برقرار کرده و زمانی را صرف خود کند.


صبور باشید و به همسرتان فرصت دهید

در مواقعی که زن یا شوهری عصبانی می‌شوند، بهتر است زوجین هرگز با طرف مقابلشان کل کل نکنند و نشان ندهند که واکنش همسرشان شدید بوده است چرا که گفت‌و‌گوی بیهوده یا واکنش نامناسب، عصبانیت همسر را افزایش می‌دهد و وی را نگران‌تر می‌کند.
در این مواقع بهتر است یکی از زوجین به دیگری فرصت دهد تا خونسردی خود را بیابد و مجدد بر احساسات خود مسلط شود. صبور‌تر باشد و پشت سرهم صحبت نکند تا گفته‌هایش واضح‌تر باشد و همسرش فرصت فکر کردن در مورد آن‌ها را داشته باشد. بعد از گفته‌هایش کمی سکوت کند و فرصت بیان احساساتش را به همسرش بدهد و برای ابراز احساسات خود عجله نکند.

بدون قضاوت کردن و با احترام، احساسات همسرش را بپذیرد و به او بگوید که چه قدر برایش عزیز و دوست داشتنی است و در کنار او احساس آرامش می‌کند، به او حس امنیت دهد و نشان دهد او را درک می‌کند.


رفتارهای صحیح همسرتان را تحسین کنید

همچنین زن یا شوهر در رفتار با همسر عصبانی و بد اخلاق باید در برابر رفتارهای درست و صحیح او واکنش‌های مثبت داشته باشد. توجه داشته باشد که همسرش به تایید، تشویق، تحسین و حمایت نیاز دارد.


۶ نکته برای آرام کردن همسران خشمگین

چگونگی برخورد با یک همسر عصبانی، به میزان شکیبایی و میزان آسیبی که به شما وارد می‌شود، بستگی دارد. آزارهای عاطفی و روحی واقعی‌اند و میزان صبر افراد متفاوت است.
به گزارش جام جم سرا به نقل از عصر ایران، ۶ توصیه زیر می‌تواند در مواقع عصبانیت همسرتان به شما کمک کند:


*نگذارید همسرتان در عین عصبانیت با شما درگیری کلامی پیدا کند. اگر دیدید خیلی عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر می‌کنید که موضوع خاصی باعث عصبانیت همسرتان می‌شود، از طرح آن اجتناب کنید.

*عصبانیت به آسیب‌های فیزیکی و عاطفی می‌انجامد. با همسرتان لجبازی نکنید و در عوض سعی کنید راه‌هایی برای درک و حمایت او بیابید تا بتوانید با یک گفت‌و‌گوی موثر مشکلتان را برطرف کنید.

* باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خودش را سر شما خالی کرد. مدام غر نزنید زیرا نتیجه‌ای جز انفجار عصبانیت و بد‌تر شدن شرایط ندارد.

*طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما می‌توانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری یک ارتباط درست با او خنثی کنید. گفت‌و‌گو با همسرتان به هیچ وجه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفت‌و‌گو کردید، متوجه خواهید شد که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.

*همسرتان را درک کنید. درک شما از او، طغیان خشمش را کمتر می‌کند. در ضمن شنونده خوبی باشید و به جای نصیحت کردن‌های پیاپی، بگذارید او به این نتیجه برسد که از شما کمک بگیرد.

*اگر متوجه شده‌اید همسرتان بیش از اندازه عصبانی می‌شود، می‌توانید از یک متخصص کمک بگیرید. از او بخواهید خود را متعهد به انجام برنامه‌های مدیریت خشم کند. به همسرتان بگویید وقتی خشمگین می‌شود، چه قدر شما اذیت می‌شوید. در این صورت اگر شما را دوست داشته باشد، تلاش می‌کند برای جلوگیری از ناراحت شدن شما، عبارات مناسب را به کار گیرد و لحن متمایزی را بیاموزد. (منیژه مسگری، کارشناس و مشاور خانواده)


ادامه مطلب ...

صدای بچه‌ها هم درآمده: دیگر حوصلۀ آشپزی ندارم

احساس خستگی و تمایل نداشتن برای انجام کاری خاص، هنگامی روی می‌دهد که ما دیگر به اطرافیان، اشیای اطراف خود و فعالیت‌های روزمره‌مان علاقه‌مند نباشیم و از آن‌ها لذت نبریم. خستگی در واقع فقدان تنوع و انگیزه در زندگی است. یکی از خصوصیات انسان، تنوع‌طلبی و نیاز به تغییر مداوم در شکل و نوع رفتارهای بیرونی است و سازگاری حسی سبب می‌شود ما از فعالیت‌های تکراری به ستوه آییم؛ برای مثال، پس از خرید یک تلفن همراه نو، شوق و ذوق فراوانی داریم اما پس از گذشت یک یا دو ماه، همان تلفن برایمان تکراری و ملال‌آور می‌شود چون با حضور آن وسیله سازگار شده‌ایم.

احساس بی‌فایده بودن نکنید

سعی کنید هر از چند گاهی در زندگی خود تغییراتی، هر چند جزئی، ایجاد کنید. همچنین حس پوچی و این باور که زندگی، شغل و فعالیت‌های شما مانند آشپزی‌تان بی‌معنی است، می‌تواند شما را تا مرز بی‌حوصلگی کامل از ادامه زندگی، پیش ببرد. بنابراین، نباید زندگی خود را یک دایره بی‌پایان و بی‌هدف بدانید. این وظیفه خود شماست که با تعیین هدف‌هایی درست به زندگی خود معنا ببخشید تا در انجام کارهایتان احساس اجبار نداشته باشید.

غذاهای جدید بیاموزید

هر روز یک موضوع جدید یاد بگیرید و به علم خود بیفزایید. به دنبال یادگیری غذاهای جدید باشید و به توانمندی‌هایتان ایمان داشته باشید. تکرار فعالیت‌های روزمره از روی عادت، بسیار خسته‌کننده است. بنابراین دیگر ایده‌ها، گزینه‌ها و احتمالات را هم انتخاب کنید؛ به طور مثال، هر روز برای صبحانه چای نخورید، یک روز هم قهوه یا شیر بخورید یا هر روز سر یک ساعت فعالیت خاصی را انجام ندهید.

کنجکاوی‌تان را برانگیزید

اگر افکار منفی و احساس ضعف و خودکم‌بینی باعث کم‌حوصلگی شما شده است، با به خاطر آوردن توانایی‌ها و استعدادها و موفقیت‌های گذشته‌تان و توجه به نقاط قوت زندگی، یأس و ناامیدی به آینده را، به امیدواری و خوش‌بینی تبدیل کنید. به یاد داشته باشید که هیچ چیز کسالت‌بار و خسته‌کننده نیست، بل‌که این ذهن بی‌حوصله شماست که آنها را کسل‌کننده می‌بیند. بی‌حوصلگی امری نسبی و درونی است و با تغییر افکار خود می‌توانید احساساتتان را نیز تغییر دهید. برای رسیدن به این هدف، می‌توانید حس کنجکاوی خود را برانگیزید و به اطراف خود بی‌اعتنا نباشید. (نسیم احمدی - کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

اعظم فانی: از بدن‌های سیاه و ورم‌کرده صدای قل‌قل قلیان می‌آمد!

جنگ زندگی خیلی‌ها را عوض کرد؛ آن‌هایی که عزیز از دست دادند، آنهایی که جانشان را برداشتند و خانه و زندگیشان را جا گذاشتند، و آنهایی که هرچه داشتند توی دست گرفتند و به جبهه رفتند... اعظم فانی از دسته سوم بود. دختر ۲۰ساله آن روز‌ها، آجر به آجر زندگی‌اش را با جنگ روی هم چید. رشته تحصیلی‌اش را به خاطر جنگ انتخاب کرد، به خاطر جنگ از خانواده‌اش دور شد و به خاطر جنگ، ۵سال از بهترین سال‌های عمرش را زیر رگبار و صدای انفجارهایی که در یک قدمی‌اش رخ می‌داد سپری کرد. او حالا پنجاه و یک ساله است و یک دهم از عمرش را در جبهه‌ها سپری کرده. دفاع مقدس اما سهمی بیشتر از یک دهم در زندگی اعظم فانی داشته است. سهمی که او با عبارت «انسان سازی» توصیفش می‌کند و گفتن از آن روز‌ها را رسالت خود می‌داند. می‌گوید: نمی‌شود از پرستاری گفت و از حضرت زینب (س) نگفت. حضرت زینب (س) که نماد پرستاری در تاریخ هستند، دو حرکت مهم انجام دادند. یکی حراست از بازماندگان کربلا و پرستاری از آن‌ها و دیگری رساندن پیام کربلا به بازماندگان. من معتقدم که همین رسالت پیام رسانی، بر دوش پرستاران دیگر، در زمان‌های دیگر هم قرار دارد. من تا به حال خاطراتم را از جبهه‌های جنگ هیچ جا بازگو نکرده‌ام اما این وظیفه را بر خود می‌بینم که به تأسی از حضرت زینب (س) پیام دفاع مقدس را برسانم.


وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، من محصل بودم و در زادگاهم، شیراز زندگی می‌کردم. فرزند بزرگ خانواده بودم و روحیه انقلابی در خانه‌مان وجود داشت. اما مدت زیادی نگذشته بود که شیرینی پیروزی انقلاب با جنگ تحمیلی در کام مردم تلخ شد. من از‌‌ همان زمان، در قالب بسیج مساجد شروع به فعالیت کردم و مثل بقیه خواهران، کارهای تدارکات و پشتیبانی مثل آماده‌سازی غذا و پوشاک و... را برای جبهه‌های جنگ انجام می‌دادم. فضایی که آن زمان حاکم بود برایم جذابیت زیادی داشت. می‌دیدم بچه‌هایی که در بسیج مساجد فعالیت داشتند، به جبهه‌ها اعزام می‌شدند و در برخی موارد شاهد شهادتشان بودم. حال و هوای خاصی ایجاد شده بود و من تشنه خدمت در جبهه بودم. اما بانوان نمی‌توانستند به عنوان رزمنده به جبهه اعزام شوند. در نتیجه سعی کردم راهی پیدا کنم که پایم به جبهه باز شود. تصمیم گرفتم پرستار شوم.


همه ۲۰ انتخابم پرستاری بود

کنکوری که من در آن شرکت کردم، اولین کنکور بعد از انقلاب فرهنگی بود. ۱۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند و ۱۰هزار نفر می‌توانستند دانشجو شوند. در آن زمان باید لیست انتخاب رشته را همزمان با ثبت نام کنکور پر می‌کردیم. ۲۰ انتخاب داشتیم و من همه ۲۰انتخابم پرستاری بود. در ‌‌نهایت در رشته پرستاری دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شدم و به تهران آمدم. در آن زمان به خاطر شرایط جنگ و نیاز شدید به پرستار، دوره آموزش پرستاری تا مقطع کاردانی بود و این برای من ایده آل بود. چون من به دنبال یک رشته زودبازده بودم تا بتوانم سریع به پایان برسانم و به جبهه بروم.


تلفن زدم گفتم به جبهه می‌روم

در دانشکده با ورودی‌های سال ۵۸ آشنا شدیم که عضو تیم اضطراری ستاد مصدومین و مجروحین جنگ تحمیلی بودند. این ستاد توسط وزارت بهداشت تشکیل شده بود و اعزام گروه‌های پزشکی را به جبهه مدیریت می‌کرد. این آشنایی مقدمه ساز شد تا بعد از دو ترم تحصیل در سال ۶۳ برای اولین بار به جبهه اعزام شوم. از تلفن عمومی با خانه تماس گرفتم و گفتم که به جبهه می‌روم. خوشبختانه خانواده حامی‌ام بودند و هیچ مخالفتی نداشتند. این طور بود که من با گروهی از دانشجویان پزشکی و پرستاری یا فارغ التحصیلان این رشته‌ها راهی جنوب شدم.


دنبال راحتی نبودیم

مقصد خوزستان بود. سوار هواپیمای نظامی C۳۳۰ شدیم که با تمام هواپیماهایی که قبلاً دیده بودم فرق داشت. هواپیما صندلی نداشت و یک دالان بزرگ بود که در اطراف آن سکوهای برزنتی متحرک تعبیه شده بود. صدای بسیار آزاردهنده‌ای از موتورش شنیده می‌شد و در انتهای بدنه، در خروج وجود داشت. از این هواپیما برای انتقال کادر درمانی و مجروحان و شهدا استفاده می‌شد. به همین دلیل باید فضای داخلی به گونه‌ای بود که بتوان در آن تخت مستقر کرد. آنقدر هیجانزده بودم که هیچ کدام از این‌ها برایم آزاردهنده نبود. من و بچه‌هایی که همراه بودند، دنبال شرایط خوب و راحت نبودیم. شرایط رزمنده‌ها را در تلویزیون دیده بودیم و می‌دانستیم چه چیزی در انتظارمان است. به اهواز که رسیدیم ما را در قالب گروه‌هایی به نقاط مشخصی اعزام کردند. برادر‌ها به خط مقدم فرستاده شدند و خواهران در نقاهتگاه‌ها مشغول کار.


از دست و پای بریده تا شکم بیرون ریخته

نقاهتگاه‌ها به فضاهایی گفته می‌شد که تا حدودی امن بود و مجروحان را به آنجا انتقال می‌دادند تا بعد از رسیدگی‌های اولیه به وضعیتشان به شهرهای دیگر و بیمارستان‌ها اعزام شوند. مثلاً یک سالن ورزشی را خالی کرده بودند و بغل به بغل تختخواب در آن چیده بودند. ما وظیفه داشتیم که در کمتر از یک ساعت، رزمندگان مجروح را آماده اعزام کنیم. رزمندگان با آسیب‌های شدید می‌آمدند. دست و پای قطع شده، امعا و احشای بیرون ریخته، پیکرهای متلاشی، چیزهایی بود که زیاد می‌دیدیم. سطح جراحت‌ها آنقدر وسیع بود که برای شست‌وشوی زخم سرم‌ها را سوراخ نمی‌کردیم، بلکه پاره می‌کردیم و سرم را عین آبی که توی سطل باشد روی زخم می‌ریختیم.
شاید الان در شرایط عادی اگر بیماری با آن وضعیت داشته باشم، از موقعیت بترسم اما در آن زمان اصلاً نمی‌ترسیدم. مدد الهی بود که آن طور مقاومت و شهامت پیدا کرده بودیم. فشار کار آنقدر زیاد بود که حتی نمی‌رسیدیم فکر کنیم چه موقعیت ترسناکی است. فقط مشغول کار بودیم وگرنه ممکن بود یک لحظه غافل شدن از وضعیت، به قیمت از دست رفتن یک مجروح تمام شود. باید تمام مدت در «زمان حال» بودیم و با سرعت مجروحان را مداوا می‌کردیم.

روزی را که برای اولین بار با مجروحین گاز خردل روبرو شدم فراموش نمی‌کنم. سالن پر شده بود از بدن‌های مشکی متورم براقی که روی تخت خوابیده بودند و از ریه‌هایشان صدای قل قلی شبیه قلیان شنیده می‌شد. درد زیادی داشتند و حتی اندام‌های داخلیشان از کبد و کلیه گرفته تا قلب و ریه ورم کرده بود. در لحظه شهید می‌شدند؛ یکی بعد از دیگری. به این مجروح رسیدگی می‌کردی، دیگری شهید می‌شد. یکی را احیا می‌کردی، باید مجروح دیگری احیا می‌شد


کار کردن تا مرز بیهوشی

خواب و خوراک برایمان معنا نداشت. استراحتمان به قدر یک ساعت خواب شبانه بود و ناهار و شام سرپایی. یادم می‌آید که یکی از دوستانمان ۳شبانه روز مستمر کار کرده بود. بدون اینکه یک دقیقه بخوابد. آخر سر وقتی از هوش رفت و زمین افتاد، حاضر شد چند ساعتی دست از کار بکشد و استراحت کند. البته در آن فضا فقط کادر درمانی نبودند که از جبهه پشتیبانی می‌کردند. تعدادی از مادران شهدا و رزمندگان هم به نقاهتگاه‌ها آمده بودند و از کادر درمان پشتیبانی می‌کردند. هر کاری از دستشان بر می‌آمد انجام می‌دادند. از نظافت نقاهتگاه گرفته تا شستن لباس‌ها و ملحفه‌ها. ما رزمندگان را تنها نگذاشته بودیم و مادر‌ها، ما را.


خواهر، نترسی‌ها!

با اینکه کم تجربه بودم و باید برای مداوای رزمندگانی با جراحت‌های بالا آماده می‌شدم، اما این خود رزمنده‌ها بودند که به ما روحیه می‌دادند. تجربه خیلی از کار‌ها را نداشتم و تا جایی که خودم را می‌شناختم، دختر حساس و پرعاطفه‌ای بودم که در مقابل هر مسأله‌ای واکنش احساسی نشان می‌داد. اما فضای جنگ و جبهه ناخواسته آدم را مقاوم می‌کرد. انگار روح بزرگ شهدا روحیه و مقاومت ما را بیشتر می‌کرد. یادم هست اولین باری که قرار بود خونگیری کنم، رزمنده‌ای می‌گفت: خواهر، نترسی‌ها. راحت کارت را انجام بده. آن‌ها حتی روی تخت نقاهتگاه هم برای همدیگر ایثار می‌کردند. سراغ هر رزمنده‌ای که می‌رفتیم، با هر شدت جراحتی می‌گفت من حالم خوب است. همرزم‌ام که روی تخت کناری خوابیده بیشتر به کمک احتیاج دارد. سراغ او برو. می‌شد این جو معنوی و ایثارگرانه را دید و تأثیر نگرفت؟


حکایت هفت سین‌های جبهه

اعزام‌های ما پی در پی بود و از ۵تا ۱۵ روز در جبهه می‌ماندیم. یک ساک کوچک برزنتی داشتم که وسایل ضروری‌ام را در آن چیده بودم. به محض آنکه فراخوان می‌دادند، ساک را برمی داشتم و می‌رفتم جبهه. در این بین، سه چهار نوروز را هم در جبهه گذراندم و همیشه مقید بودم که سفره هفت سین را برپا کنم. حتی اگر هفت‌سینمان کامل نبود یا شباهتی به سین‌های سفره بقیه مردم نداشت. هفت سین ما با سوند و سرم و سرنگ و سوزن کامل می‌شد.


تمام راه میگ‌ها بالای سرمان بودند

ما را یا با هواپیما اعزام می‌کردند، یا قطار یا اتوبوس. درهواپیما که می‌نشستیم، میگ‌های عراقی هر لحظه ممکن بود ما را هدف بگیرند. در اتوبوس‌ها وضع بد‌تر بود. میگ‌ها درست بالای سرمان بودند. با سر و صدای زیاد می‌رفتند و یک منطقه را بمباران می‌کردند و ما همه این‌ها را به چشم می‌دیدیم. در طول مسیر راننده مجبور بود چند بار اتوبوس را متوقف کند تا مسافران پیاده شوند و به محض رفع خطر دوباره آن‌ها را سوار کند و جاده را ادامه دهد.


بدن‌های سیاه و ورم کرده

سخت‌ترین جای کار وقتی بود که عراق شیمیایی زد. روزی را که برای اولین بار با مجروحین گاز خردل روبرو شدم فراموش نمی‌کنم. سالن پر شده بود از بدن‌های مشکی متورم براقی که روی تخت خوابیده بودند و از ریه‌هایشان صدای قل قلی شبیه قلیان شنیده می‌شد. درد زیادی داشتند و حتی اندام‌های داخلیشان از کبد و کلیه گرفته تا قلب و ریه ورم کرده بود. سطح هشیاریشان پایین بود و عمرشان کوتاه. در لحظه شهید می‌شدند؛ یکی بعد از دیگری. تا به این مجروح رسیدگی می‌کردی، مجروح دیگری شهید می‌شد. یکی را احیا می‌کردی و هنوز تمام نشده، باید مجروح دیگری احیا می‌شد.


خاطراتم هر لحظه تکرار می‌شوند

بلافاصله بعد از کاردانی، در مقطع کار‌شناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مشغول تحصیل شدم و بعد از آن در مقطع کار‌شناسی ارشد این رشته، در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم. در سال ۶۷ ازدواج کردم و خوشبختانه همسرم خیلی راغب به این گونه فعالیت‌های من بود. بعد از جنگ، جبهه برای من عوض شد و وارد فضای آموزش شدم. بعد‌تر هم وارد کار ستادی دانشگاه شدم و الان سال هاست که کار بالینی نمی‌کنم و نیروی ستادی در دانشگاه علوم پزشکی ایران هستم. امروز وقتی فیلم‌های دفاع مقدس را می‌بینم، خاطرات آن دوران برایم لحظه به لحظه تکرار می‌شود. انگار نه انگار که سی و چند سال گذشته باشد. وقایعی که از سر گذشت، در ذهن من مربوط به گذشته نیست. انگار که در زمان حال اتفاق افتاده باشد.


مسیری برای ساخته شدن

پرستاری در جنگ پیش از آنکه یک تجربه کاری باشد، یک مسیر برای ساخته شدن بود. دفاع مقدس انسان را در مسیر ساخته شدن قرار می‌دهد. مسائل مادی برایش کمرنگ می‌شود و معجزه را به چشم می‌بیند. روایت‌های من حتی یک گوشه از شرایط واقعی جنگ هم نبود.
وقتی کلمه‌های امداد الهی، ایثار و مقاومت را به زبان می‌آوریم، شاید فقط یک کلمه باشد. اما ما این کلمات را زندگی کرده‌ایم. با همه وجود لمس کرده‌ایم و اعجاز خداوند را در قدرتی که برای مواجهه با آن شرایط دشوار به ما داده بود، دیده‌ایم. (آرزو رستم‌زاد/ ایران بانو)


ادامه مطلب ...