مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بیوگرافی محمودرضا قدیریان مجری “خانه شما” + عکس و مصاحبه

بیوگرافی محمودرضا قدیریان مجری “خانه شما” + عکس و مصاحبه

مجری برنامه خانه شما از شبکه شما ، محمودرضا قدیریان متولد ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ در تهران است. از سال ۱۳۸۲ وارد رادیو شده و به عنوان گوینده، مجری ـ بازیگر و کارگردان نمایش‌های رادیویی فعالیت کرده است. از سن ۲۳ سالگی پا به رادیو گذاشت و حالا مدتی است که تجربه کارهای تصویری را هم به پرونده‌اش اضافه کرده و چند ماهی است که با سریال «به کجا چنین شتابان» و نقش مرتضی مهمان خانه‌های شماست. او ورودش به رادیو را یک اتفاق نمی‌داند، بلکه به پیشنهاد استادش حمید منوچهری به این عرصه وارد شد و امروز حتی اگر در تلویزیون هم حضور دارد، باز رادیو را عشق اول کار هنری‌اش می‌داند و می‌گوید این تجربه رادیویی را راحت از دست نمی‌دهد.

پسر خوش‌صدای نمایش‌های رادیویی با یک دهه سابقه‌ای که در تلویزیون دارد این بار با برنامه‌ای شبانه سر زبان‌ها افتاده که اجرایش در کنار سبک نو برنامه او در واپسین ساعت‌های شب خیلی‌ها را برای دیدن ساعت ۲۵ بیدار نگه می‌دارد. محمودرضا قدیریان که چهره او را پیش ازاین در سریال‌های تلویزیونی هم دیده بودید این بار با تجربه‌ای متفاوت وارد تلویزیون شده است.پای صحبت‌هایش می‌نشینیم تا ماجرای خلق ساعت ۲۵ را خودش برای‌مان بگوید.

همسر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما مادر محمودرضا قدیریان بیوگرافی محمودرضا قدیریان mahmoodreza ghadirian

mahmoodrezaghadirian

به فضای تازه‌تری نیاز داشتم

من پیش از هرچیز، گوینده و بازیگر رادیو هستم و به غیر از فعالیتم در رادیو، در چند فیلم و سریال بازی کرده‌ام. اما در زمینه اجرای تلویزیونی به دلیل اینکه تهیه‌کننده و کارگردان سینما و تلویزیون زیاد دوست ندارند با مجری‌ها کار کنند به همین دلیل این حرفه را دنبال نکردم. اما در رادیو مسئله فرق می‌کند. فعالیت من در رادیو بازیگری است و تقریبا تمام اجراهایی که در رادیو هم داشتم به سبک بازیگری بوده است.

بعد از ۱۱-۱۰ سالی که در رادیو فعالیت داشتم احساس کردم به فضاهای جدیدی نیاز دارم البته با تاکید به این نکته که در رادیو هم با فکرهای جوان و آدم‌های خوشفکری کار می‌کردم اما با این حال تصمیم به اجرا در تلویزیون گرفتم و به‌‌رغم  پیشنهادهای مختلف که برای اجراهای متفاوت داشتم، دنبال برنامه‌ای پرانرژی و در  عین‌حال دلنشین بودم که کارم را با آن شروع کنم و درنهایت این اتفاق هم افتاد.

مثل ساعت ۲۵ نداشتیم

ساعت ۲۵ انتخاب من شد، چون این برنامه‌ای زنده شبانه با محوریت موسیقی با نگاهی تازه و تمی دوست‌داشتنی بود. اگرچه دوست داشتم بنا به حیطه کار خودم با بازیگران و عوامل سینما و تلویزیون برنامه‌ای با همین محوریت داشته باشم اما چون موسیقی هم مثل بازیگری هنری است که محبوبیت ویژه‌ای دارد این تجربه هم برایم جالب بود.ما به آن صورت در تلویزیون برنامه‌ای در باب موسیقی نداریم به غیر از ۲، ۳ برنامه‌ای که در سال‌های مختلف تولید شد اما هدف اصلی آنها باز هم موسیقی نبود. فقدان چنین برنامه‌ای در تلویزیون کاملا احساس می‌شد بنابراین با ایده تهیه‌کننده و عوامل تولید این برنامه راه افتاد که شکر خدا از بازخوردها اینطور به نظر می‌رسد که بسیار موردتوجه قرار گرفته است.

موسیقی هنری است که مستقیما با روح و روان مردم سر و کار دارد و مردم آن را دوست دارند به خصوص اگر به سبک‌‌های مختلف باشد نه فقط سنتی و محلی و این بار پاپ را هم به مردم عرضه کنیم آن هم با شکل و شمایل حقیقی چاپ.

جای خودمان را باز کردیم

از طریق پیامک‌هایی که برای برنامه ارسال می‌شود یا نظراتی که روی سایت شبکه گذاشته می‌شود محسن چاووشی، محسن یگانه، رضا صادقی و بهنام صفوی بیشترین درخواست‌ها را از طرف مردم داشتند و طرفداران آنها تا این جای کار بیشتر بوده‌اند. این اتفاق برای بقیه خواننده‌ها هم افتاده چون ما هر شب آمار زیادی از درخواست‌ها از خوانندگان مختلف داریم مثلا سیروان خسروی و بقیه که همیشه تماس‌های زیادی برای پخش کارهای‌شان داشتیم. خب، برنامه مختص موسیقی است و پر از خوانندگان بااستعداد و پرطرفدار و قطعا هرکسی طرفداران بی‌شمار خودش را دارد. بازتاب برنامه از طرف خواننده‌ها و هنرمندان بسیار خوب بوده چه از طریق پیامک‌هایی که به خود من هرازگاهی می‌زنند و چه از گوشه و کنار که شنیده می‌شود، متوجه این قضیه شده‌ایم خود هنرمندان هم راضی هستند.

کارهایی که هیچ جا پخش نمی شوند

برای کار هر خواننده و ترانه آن برای پخش باید قطعا مجوز گرفته شود که خدا رو شکر مسئولان همکاری‌های لازم را در ساده کردن راه برای این برنامه انجام داده‌اند. خیلی از کارها هستند که تیتراژ پرطرفدار سریال‌‌های محبوبند و بعضی دیگر که از طریق سی‌دی مجوز وزارت ارشاد منتشر شده‌اند اما هیچ‌وقت فرصت پخش تلویزیون پیدا نکرده‌اند. در این برنامه ما تمام تلاش‌مان این است که آهنگ‌های تازه و پرطرفداری که مردم دوست دارند را از طریق خودمان یعنی ساعت ۲۵ برای همه پخش کنیم.

به زودی سایت اختصاصی ساعت ۲۵ راه‌اندازی خواهد شد اما تا آن روز فعلا صفحه‌ای مختص ساعت ۲۵ در باشگاه مخاطبان شبکه ۵ برای برنامه وجود دارد. هر شب حدود ۸-۷ ترانه‌ای که پخش می‌‌شود در برنامه بعد برای انتخاب بهترین و محبوب‌ترین آنها نظرسنجی ۲۴ ساعته‌ای ترتیب داده بودیم که از آن طریق با به دست آوردن سلایق مخاطبان، کارهای متفاوت‌تر و بیشتری از خواننده مورد نظر با طرفدار بیشتر پخش کنیم.

همسر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما مادر محمودرضا قدیریان بیوگرافی محمودرضا قدیریان mahmoodreza ghadirian

خودم موسیقی سنتی را ترجیح می‌دهم

قطعا من هم مثل بقیه مردم موسیقی را دوست دارم با تاکید این موضوع که من موسیقی سنتی را بیشتر دوست دارم ولی خواننده‌های پاپ ما این روزها آنقدر خوب عمل می‌کنند که من و مردم را به سمت شنیدن کارها و رفتن به کنسرت‌های‌شان سوق می‌دهند. من موسیقی را دوست دارم و خوشحالم که چنین برنامه‌ای به من پیشنهاد شد.

به اقتضای کار و برنامه‌هایی که داشتیم هرازگاهی با دعوت از خوانندگان آشنایی دورادوری با آنها داشتم اما اینکه کارها و عوامل آنها برای اطلاع بیشتر زیر ذره‌بین داشته باشم تا به حال اینطور نبوده است. من تجربه موسیقیایی نداشته ام و فقط شنونده موسیقی هستم، بنابراین به اقتضای برنامه مجبورم جزئیات بیشتری از موسیقی بدانم و حتی خود من هم مشغول آزمون و خطا هستم، یعنی من و مردم با هم به بهانه ساعت ۲۵ خواسته‌ها و سبک‌ متفاوت اجراهایی که آنها می‌پسندند را می‌گیریم و بعد از جمع کردن نظرات با هم به نتیجه می‌رسیم و پیش می‌‌رویم.

ساعت ۲۵ خود من را با خیلی از ترانه‌سراها و آهنگسازان مستعد وخوب موسیقی آشنا کرد و بیش از همه متوجه این موضوع شدم که تنها خواننده نیست که یک کار خوب را ارائه می‌کند بلکه تیمی موثر و قوی پشت سر کارش قرار  دارد.

مثل کار خودمان در اجرای تلویزیون که تقریبا ۱۵-۱۰ نفر در پشت دوربین زحمت تولید کار را می‌کشند ولی مجری برنامه به عنوان پیشانی کار دیده می‌شود و اگر یک برنامه دیده می‌شود به این معنی است که تمام عوامل کارشان را درست انجام داده‌اند.

با دوربین سراغ منزل‌هایشان می‌رویم

فکرهای بزرگی برای این برنامه است ولی هدف ما این است که مردم اول باید کار را بطلبند و بعد آرام‌آرام به سمت تزریق ایده‌های خوب برنامه پیش بروند. چون قبل از هر چیز باید میل مخاطب بکشد تا  فکرهای ما عملی شوند. هر شب تقریبا یک خواننده روی خط برنامه می‌آید و گپ کوتاهی با او در رابطه با خودش و کارهایش داریم. همچنین دوربین ساعت ۲۵ به‌زودی به منزل و محل کار ضبط کنسرت‌های هنرمندان خواهد رفت تا مردم با فضایی خارج از فضای آهنگ‌های آنها با خودشان آشنا شوند.صداقت در کلام تحت هر شرایطی در اجرای برنامه از مواردی است که همیشه برایم حائز اهمیت بوده است و بعد از این موضوع همیشه سعی کردم در عوض انرژی‌هایی که از بازخوردهای مردم می‌گیرم به آنها آرامش هدیه کنم. در اجراهای شبانه بنا بر این بوده که لحن قصه‌گویی در کارمان داشته باشیم، لحنی که آن را از برنامه‌های شبانه‌مان در رادیو به ارث بردیم البته شبانه‌ای که کسل‌کننده نباشد.


محمدرضا قدیریان با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت :

همسر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما مادر محمودرضا قدیریان بیوگرافی محمودرضا قدیریان mahmoodreza ghadirian

عزیزترین مهربون ترین با وفاترین عشق دنیای من خیلی حالش بده.
صبح بازم حالش بد شد.
و الان دعا میخوام دعای خیّر ،دعای ارامش .ایرادها هم نگیریم که هیچ حالم خوش نیست.

 

mahmoodreza ghadirian بیوگرافی محمودرضا قدیریان مادر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما همسر محمودرضا قدیریان


ادامه مطلب ...

مصاحبه با زهرا رکوعی مجری اخبار + عکس همسرش علیرضا نادری

مصاحبه با زهرا رکوعی مجری اخبار + عکس همسرش علیرضا نادری

معمولا شب‌ها او را در شبکه ۳ سیما، با شور و انرژی خاصی در بخش اخبار شبانگاهی ساعت ۲۲ می‌بینیم.

 معتقد است در سالیان اخیر سازمان صدا و سیما اعتماد بیشتری نسبت به سالیان گذشته به خانم‌ها پیدا کرده است و از استعدادها و توانایی‌ بانوان ایرانی در بخش‌های خبری به خوبی استفاده می‌کند.زهرا رکوعی نیز تاکنون موفق به کسب مقام‌های درخشانی در حوزه‌های خبری شده است و با اینکه هنوز بسیار جوان است، اما تجربیات گرانبهایی را در طول این سال‌ها در زمینه خبر کسب کرده است.

همسر مجری معروف همسر مجری زن همسر زهرا رکوعی بیوگرافی علیرضا نادری بیوگرافی زهرا رکوعی
چه شد که جذب گویندگی خبر شدید؟
در سال ۷۸ زمانی که ۱۷ سال داشتم، اطلاعیه‌ای را در روزنامه دیدم مبنی بر اینکه باشگاه خبرنگاران جوان تاسیس شده است و از افراد علاقه‌مند ثبت‌نام می‌کند. از آنجا که از کودکی واقعا کار خبرنگاری را دوست داشتم، ضمن اینکه توانایی انجام این کار را هم در خود احساس می‌کردم، در باشگاه ثبت‌نام کردم و دوره‌های مختلف خبری را گذراندم. تا سال ۱۳۸۰ به عنوان خبرنگار سیاسی، اجتماعی، نظامی در باشگاه خبرنگاران جوان فعال بودم، ضمن اینکه در طول این چند سال موفق به کسب چندین مقام در باشگاه خبرنگاران جوان شدم و به عنوان خبرنگار برتر سال ۷۹ و ۸۰، نفر اول جشنواره دفاع مقدس و دومین جشنواره خبر و برنامه‌های سیاسی و رادیو در سال‌های ۸۱ و ۸۲ شناخته شدم و همچنین در سال ۸۰ موفق به دریافت لوح بهترین گزارش انتخاباتی از باشگاه شدم. بعد از آن به رادیو معرفی شدم و به عنوان خبرنگار به مدت ۴-۳ ماه به همراه ۳ نفر دیگر به‌صورت آزمایشی شروع به کار کردیم. از میان ۲ نفر در دوره‌های آزمایشی قبول شدیم و به عنوان گزارشگر تا سال ۸۴ در رادیو مشغول به کار شدم. در سال ۸۴ بخش خبر سیما به من پیشنهاد تست گویندگی داد. با پذیرفته‌شدن در تست گویندگی وارد بخش خبر شبکه ۳ شدم.

اولین خبری که خواندید چه بود؟
سال ۸۴ در تاریخی که «حرمین شریفین» در عراق بمبگذاری شد، آن شب اولین شب اجرای من بود و باید این خبر را می‌خواندم. به شدت دچار استرس شده بودم. یادم است خبرهای بسیار زیادی از عراق به دستمان می‌رسید و شب پرخبری بود. چون شب اول اجرایم بود، این نگرانی و استرس را در بین اعضای تحریریه هم احساس کردم. به هر حال خبر سنگین بود. بعد از اجرا نوار شاهد را که در سازمان موجود است، دیدم و خوشبختانه از آن استرس و نگرانی در چهره‌ام خبری نبود.

همسر مجری معروف همسر مجری زن همسر زهرا رکوعی بیوگرافی علیرضا نادری بیوگرافی زهرا رکوعی

از نوع گویش خبرخوانی اخبار شبانگاهی و علت تفاوت آن با سایر بخش‌های خبری بگویید؟
اخبار شبانگاهی ساعت ۱۰ شب پخش می‌شود. مردم معمولا آن ساعت از کار روزانه به خانه برگشته‌اند و یا در حال صرف شام و استراحت هستند. از طرفی هم دوست دارند که در جریان آخرین اخبار روز قرار بگیرند. به همین علت ما طی ۱۵ دقیقه به‌طور خلاصه و مفید و با نوع ادبیات و کلمات راحت و با ریتم بسیار تند آخرین اخبار را به اطلاع مردم می‌رسانیم.

چرا تند؟!
خواندن هر خبر را برای گوینده ۶ ثانیه در نظر می‌گیرند. به همین علت ما مجبور هستیم خیلی سریع این اخبار را بخوانیم. در عین حال باید طوری خبر را مدیریت کنیم که مخاطب متوجه شود که چه می‌گوییم. به همین علت برخی از دوستان که من را بیرون می‌بینند، می‌گویند که چقدر تند خبر می‌خوانید یا اینکه نفست نمی‌گیرد آنقدر تند اخبار را می‌خوانی و … چاره‌ای نداریم اگر قرار باشد که هر خط را بیشتر از ۶ ثانیه بخوانیم، از تصاویر عقب می‌افتیم.

در مقام گوینده این بخش خبری، چه معایب و مزیت‌هایی را بر این تندخواندن می‌بینید؟
یکی از ایرادات تند خواندن این است که به گوینده فشار می‌آورد باید یاد بگیرد چگونه نفس‌گیری کند و از طرفی هم نگران است، از تصویر عقب نماند یا در حین خواندن خبر تصویر عوض نشود، چون بخش خبری ما به‌گونه‌ای است که همه بخش‌های آن از تصاویر تشکیل شده و اگر گوینده عقب بیفتد بیننده‌‌ای که تازه تلویزیون را روشن کرده تصویری که می‌بیند با خبری که می‌شنود متفاوت می‌شود. بعضی از بینندگان معتقدند یکی دیگر از معایب این نوع خبرخوانی به این است که به مخاطب خیلی فرصت فکر کردن داده نمی‌شود.

گاهی اوقات در خواندن بعضی خبرهای خارجی لحن خواندن خبر بیشتر شبیه متلک‌گویی به آن شخصیت یا خبر است، آیا این سیاست اخبار شبانگاهی است. یا تابع سلیقه اخبارگو است؟
به‌نظر من یک گوینده موفق کسی است که همه اخبار را مثل هم و با یک ریتم نخواند، چون در آن صورت حوصله مخاطب سر می‌رود. مثلاً خواندن خبر فوت «قیصر امین‌پور» مسلماً با خواندن خبر بعدی آن که یک حادثه بود و یا خبر قبلی آن که سیاسی بود باید متفاوت باشد. گاهی اوقات هم پیش می‌آید که من خبرها را متناسب با آنچه که سردبیر برای من نوشته است، می‌خوانم.گاه در بعضی از خبرها از ضرب‌المثل‌ها استفاده می‌شود مثل دست از پا درازتر که به کرّات در اخبار خارجی شنیده می‌شود.به این دلیل است که برایم در آن خبر نوشته شده است.

یعنی نویسنده‌ای برای این قبیل مثل‌ها وجود دارد؟
همان‌طور که یک روزنامه، خبرنگار دارد، سردبیر دارد ما هم سردبیر و دبیر خبر داریم. علاوه بر اینکه گوینده خبر هستم دبیر خبر این بخش هم هستم یعنی در پشت صحنه هم فعالیت می‌کنم. دبیر خبر، وقتی خبرها را تنظیم می‌کند آنها را برای سردبیر از طریق سیستم کامپیوتری ارسال می‌کند سردبیر در واقع خبرها را تنظیم نهایی می‌کند، ویرایش نهایی را انجام می‌دهد در واقع من روی آنتن از خودم نمی‌گویم دست از پا درازتر، بلکه این مثل در خبر برای من نوشته شده است.

چرا این ضرب‌المثل‌ها دایره گسترده‌ای ندارد و محدود هستند. خط قرمزی وجود دارد؟
خیلی وقت‌ها این لفظی که ما در اخبار به‌کار می‌بریم در اصل خبر آمده است و شاید اصلاً سردبیر هم هیچ دخل و تصرفی روی اضافه کردن کلمات نداشته باشد اما اگر قرار باشد خودمان چیزی را به خبر اضافه کنیم چارچوب خاصی را در این موارد داریم.

آیا سازمان صدا و سیما دوره‌هایی برای به روز کردن گویندگان برنامه‌ریزی کرده است؟
بله، معمولاً دانشگاه صدا و سیما دوره‌های آموزشی برای گویندگان می‌گذارد اما یکی دیگر از سیاست‌های سازمان این است که تلاش می‌کند گوینده‌ها به عنوان دبیر خبر هم حضور داشته باشند. اتفاقاً چند وقت پیش با آقای «بابان» که صحبت می‌کردیم، ایشان می‌گفتند یکی از نقاط قوت بخش اخبار شبانگاهی این است که خود شما به عنوان دبیر خبر فعالیت می‌کنید.

طی سال‌های اخیر حضور خانم‌ها در بخش‌های خبری بیشتر شده است و …
اعتماد سازمان نسبت به توانایی‌های بانوان در سال‌های اخیر واقعا بیشتر شده است، همه به این باور رسیده‌اند که خانم‌ها هم دارای توانایی و استعدادهای زیادی برای اجرای خبر هستند.

یک اجرای پرانرژی چقدر از خبرگو انرژی می‌گیرد؟
زمانی که قصد داشتم گویندگی را شروع کنم، تعدادی از گویندگان باسابقه رادیو و حتی تلویزیونی به من گفتند: «رکوعی روی آنتن همیشه سعی کن خودت باشی.»
از دوران کودکی شخصیتی شیطان و پرانرژی داشتم و اصولا انسان شادی هستم و در این مورد واقعا خدا را شکر می‌کنم. از طرفی شبکه سوم، شبکه جوان است و جوان هم پرانرژی و شادابی، می‌طلبد کسی که مجری این شبکه می‌‌شود همان‌قدر جوان و پرانرژی باشد تا بتواند به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند، در عین حال یکی دیگر از سیاست‌های اخبار شبانگاهی پرانرژی بودن و شاداب بودن است.

بخش اخبار شبانگاهی به عنوان پربیننده‌ترین بخش خبری بعد از بخش خبری ۲۱ شناخته شده است، در مقام گوینده این بخش خبری فقط سیاست‌هایی که ذکر کردید را عامل موفقیت این برنامه می‌دانید؟
در موفقیت یک برنامه همه عوامل دست به دست هم می‌دهند. مجری، خبرها، شیوه خبرخوانی، ریتم خبر، ساعت پخش و حتی شبکه‌ای که برنامه از آن پخش می‌شود مانند حلقه‌های یک زنجیر است که همه به هم متصل هستند و باعث جذب مخاطب می‌شوند.

آیا در منزل برنامه را برایتان ضبط می‌‌کنند تا…
از سال ۸۴ که گویندگی را شروع کردم تا به امروز، هر شبی که اجرا دارم در خانه فیلم‌ها را برایم ضبط می‌کنند، حتی اگر یک شب هم شرایط فراهم نشود از فیلم شاهد سازمان استفاده می‌کنم. اجرایم را می‌بینم تا ایراداتم را پیدا کنم. حتی خیلی وقت‌ها از پدر و مادر و همسرم می‌پرسم که مثلا امشب چطور بودم، امشب خبرها را خوب خواندم و …

ظاهرا با همسرتان همکار هستید؟
بله، آقای علیرضا نادری نیز تهیه‌کننده و مجری شبکه سه هستند .

ممکن است روزی برسد که گویندگی خبر را کنار بگذارید و به شغل دیگری بپردازید؟
چو فردا شود فکر فردا کنیم.

دوست داشتید به جای اینکه گوینده خبر باشید خودتان سوژه خبری می‌شدید؟
فکر کنم همین الان هم سوژه خبری شده‌ام.

پیش آمده که در حین خواندن خبر توپوق بزنید؟
توپوقی که واقعا توپوق باشد را یادم نمی‌آید.

همسر مجری معروف همسر مجری زن همسر زهرا رکوعی بیوگرافی علیرضا نادری بیوگرافی زهرا رکوعی

از اضطراری‌ترین شرایطی که خبر خواندید بگویید. نامه آقای احمدی‌نژاد به جورج بوش را به خاطر دارید؟
آن شب گوینده خبر من بودم. نامه‌ای که برای ما آمده بود در استودیوی خبر ۲۱ بود و آقای حیدری داشتند آن را می‌خواندند. از نامه هم یک نسخه برای ما فکس شده بود. از آنجایی که تمام استودیوهای خبری در یک استودیو هستند و هر کدام در گوشه‌ای دکور خود را تعبیه کرده‌اند آن شب قرار شد تمام خبرها حذف شود و فقط نامه خوانده شود. من هم استرس این را داشتم که از نامه فقط یک نسخه است و مانده بودم چه‌کار کنم.

در پخش خبر جایی داریم به نام کابین. سردبیر به من گفت داخل کابین بروم و خبر را بخوانم. من به کابین رفتم و شروع به خواندن نامه کردم. با توجه به اینکه نامه طولانی بود و ما در یک‌ربع نمی‌توانستیم تمام آن را بخوانیم در حینی که من نامه را می‌خواندم و عکس آقای احمدی‌نژاد روی آنتن بود سردبیر کنار من ایستاده بود و قسمت‌های مهم نامه را برای من علامت می‌زد که حتما بخوانم،‌یعنی وقتی من یک صفحه را تا آخر می‌خواندم صفحه بعدی را که سردبیر آن را تنظیم خبری کرده بود از دست وی می‌گرفتم و می‌خواندم. گاهی اوقات به دلیل زنده بودن و اهمیت خبرها و مهم‌ترین ارزش خبری آن یعنی تازه بودن، پیش می‌آید که وقتی داخل استودیو می‌رویم تازه صفحه به صفحه خبر به دستمان می‌رسد.

تلخ‌ترین خاطره‌ای که تا به حال در این عرصه تجربه کردید چیست؟
تلخ‌ترین خاطره‌ام مربوط می‌شود به سقوط هواپیمای C-۱۳۰. با اکثر بچه‌هایی که در آن هواپیما بودند، همکار بودم. وقتی خبر سقوط هواپیما را به من دادند اصلا نفهمیدم خودم را چگونه به شهرک توحید رساندم. باور کنید سخت‌ترین روز کاری‌ام از سال ۷۸ تاکنون چه در حیطه خبرنگاری و چه در حیطه گویندگی همان روز بود. در آن زمان هنوز گزارشگر رادیو بودم و باید از این حادثه گزارش زنده تهیه می‌کردم و باور کنید از شدت ناراحتی به‌قدری پاهایم سست شده بود که قادر نبودم روی پا بایستم.

منبع: تهران امروز

بیوگرافی زهرا رکوعی بیوگرافی علیرضا نادری همسر زهرا رکوعی همسر مجری زن همسر مجری معروف


ادامه مطلب ...

عادل کی روشی پور ، سیاسی پور یا فردوسی پور! شایعه جدایی از همسر! از مجری برنامه ۹۰ چه می دانید؟+ تصاویر

عادل کی روشی پور ، سیاسی پور یا فردوسی پور! /شایعه جدایی از همسر!/ از مجری برنامه ۹۰ چه می دانید؟+ تصاویر

عادل فردوسی پور مجری محبوبی که با گزارشگری فوتبال پای به میدان گذاشت حالا جزو چهره های محبوبی است که گاه با شیطنت های خود و گاه با استفاده از هوش و ذکاوتش افکار عمومی را به سمتی که دلش می خواهد ببرد و از برد رسانه ای خود نهایت استفاده را بکند.
مجری ورزشی است اما در درس و مشق هم موفق است و همین مساله او را برای جوانان الگو می کند.مدرس دانشگاه صنعتی شریف است و از” چه می کنه” هایش همه از زن و مرد، پیر و جوان خاطره دارند.گاهی اما آنقدر سیاسی می شود که برای عده ای محبوبیتش را از دست می دهد و البته برای عده ای هم محبوب می شود.

به دلیل برنامه موفقی که در سیما دارد، حرکاتش زیر ذره بین  است و گاهی حاشیه های زندی اش نقل محفل های رسانه است.صحبت از عادل فردوسی پور است.

عادل فردوسی پوری که  روزنامه نگار ، مجری تلویزیون ، مترجم ، مدرس دانشگاه ، تهیه کننده و  گزارشگر فوتبال است و در دهم مهر ماه ۱۳۵۳ در شهر تهران متولد شده و یک خواهر و یک برادر دارد.

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور
عادل که اصالتی رفسنجانی دارد دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندس صنایع از دانشگاه صنعتی شریف است و همچنین مدرک دکترای مدیریت رسانه خود را از دانشگاه تهران اخذ نموده است.

او را که همه با اجرا و تهیه کنندگی برنامه نود می شناسند در سال ۲۰۰۹ از سوی هفته نام نیوزیک به عنوان نوزدهمین فرد پر قدرت در ایران معرفی شد.

فردوسی پور دانشجوی دکترای مدیریت رسانه است و زبان تخصصی رشته صنایع را در دانشگاه شریف تدریس می کند.کار رسانه ای او با روزنامه ابرار ورزشی آغاز شد و بعد از قبولی او در تست گزارشگری صدا و سیما فعالیت او در رسانه های مکتوب کمتر دیده شد.

طالع عادل اما ۱۸ سال قبل هم فوتبالی بود. میان آن همه پرسش سخت آسانترین سئوال ممکن نصیب عادل شد. نوذری در مسابقه از کی بپرسم  از فردوسی پور پرسید: «بازیکن سرشناس تیم ملی برزیل که بیش از هزار گل به ثمر رسانده است؟» فردوسی پور خیلی سریع بلافاصله گفت: «ادسون آرانتس دونا سیمنتو ملقب به پله» ومرحوم نوذری گفت اسپانیایی حرف می زنی؟

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور
جدا از برنامه نود برنامه فوتبال صد و بیست و لیگ یک که از شبکه ورزش پخش می شود را فردوسی پور تهیه کنندگی می کند و در آن به ایفای نقش می پردازد.
حضور در همه عرصه ها از ورزش گرفته تا سیاست و حتی فرهنگ

فردوسی پور اما طی این سال ها نشان داده که برای همه چیز حرف برای گفتن دارد.از زلزله ها گرفته تا فوت ناصر حجازی و از مخالفت رسمی با وزیر و نماینده مجلس تا بازگشت به دفاع مقدس و به تصویر کشیدن کفش های پاره عشق فوتبالی‌ها همه و همه از عادل مجری ساخته که در دل مردم است و کنار آنها. او نشان داده که  ماله دست نمی گیرد تا اشتباهات دولتمردان را ماله کشی کند .

او حتی مردم دنیا را هم مردم می داند و از بازیکنان تا مشاهیر جهان را در برنامه اش به تصویر می کشد. بدون توجه به خط قرمزهایی که در رسانه ملی دیده می شود. کودک درونش آنقدر زنده است که حتی می تواند به خود صدا و سیما هم متلک بگوید و بخندد و هیچکس هم با او کاری نداشته باشد نمونه اش متلک هایی بود که در قرعه کشی جام جهانی  در مورد منشوری بودن لیما می گفت و می خندید!

برنامه نود فردوسی پور را دیگر نمی توان یک برنامه تخصصی ورزشی دانست و می توان گفت تا حدی از فرهنگ گرفته تا سیاست و اجتماع نفوذ کرده و به واسطه همین نفوذ توانسته در تمامی سنین و در بین خانم ها و آقایان بیننده و طرفدار داشته باشد، نود که به نوعی شناسنامه فردوسی پور است تبدیل به برنامه ای شده که در تمامی حوزه هایی که از سوی عادل فردوسی پور حس شود جامعه به آن نیاز دارد ناخنک می زند و شاخک های احساس مردم را به آن سو می برد ، زمانی برای زلزله آذربایجان و زمانی دیگر به شکل دیگر که شاید این موضوع یکی از دلایل پویا بودن این برنامه باشد.

فردوسی پور بارها با کارها و حرفهای مختلف  به ویژه دو گانه سازی هایش موجب حاشیه سازی شده است او یکبار با  تبریک سالروز کارگردان لیبرال سینمای کشور اصغر فرهادی و تمجید از کارهای او و از طرفی با تخریب  مسعود ده نمکی حاشیه سازی کرده است، یکبار دیگر حسین رضا زاده را به آلوده کردن وزنه برداری در برنامه فوتبالی ۹۰ متهم کرده است .به تازگی هم او از یک سریال تاریخی در شبکه خانگی  طرفداری کرده است.

دیگران در مورد عادل چه می گویند ؟

هوشنگ نصیرزاده درباره عادل فردوسی پور می نویسد: ” عادل فردوسی پور جوانی است قد بلند، عاشق فوتبال، بسیار کم رو و خجالتی، سر به زیر، کم حرف، طرفدار انتقاد، نوگرا و دارای خانواده اصیل و معتقد به اصول.”

مازیار ناظمی در باره حضور عادل فردوسی پور در صدا و سیما می نویسد: “اگر اشتباه نکنم سال ۱۳۷۵ بود که به عنوان گوینده و تهیه کننده در گروه ورزش شبکه سه سیما فعالیت داشتم یادم می اید جوان قد بلند و موفرفری آمده بود  ( عادل فردوسی پور )که تست گزارشگری فوتبال بدهد. کلی مجلات “ورد ساکر” هم زیر بغلش بود و قرار شد روی یکی از فوتبالهای اروپائی صدا بگذارد وقتی کارش را شروع کرد به حدی صدایش بد و اجرایش مشکل داشت که همه می خندیدند.

کمتر کسی از بچه های حاضر در آن زمان فکر می کردند عادل فردوسی پور بتواند با جواد خیابانی که برای خودش اسم و رسمی بهم زده بود، رقابت کند و در نهایت هم او را کنار بزند. گزارشگری تنیس، مسابقات اتومبیلرانی، نوشتن اطلاعات لازم برای برخی گزارشگران قدیمی تر و کم کم وارد شدن به عرصه گزارشگری فوتبال مسیری بود که عادل در سیما طی کرد.”

عادل فردوسی پور از زبان خودش

خود فردوسی پور درباره زندگی حرفه ایش می گوید: اصلا فوتبال تمام زندگی منه. او درباره همسرش هم می گوید: «او کاملا پذیرفته که قراره با کی زندگی کنه. من کار خودم رو می‌کنم و برایم خیلی جدیه. هر اتفاقی بیفته من باید فوتبالم رو ببینم. همه هم می‌دونن وقتی فوتبال می‌بینم، نباید کاری به کار من داشته باشن».

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

رابطه علی پروین محافظه کار با عادل فردوسی پور

 در این میان اما بسیاری از اهالی فوتبال به دلیل حضور فردوسی پور در ۹۰ با او میانه خوشی ندارند.به عنوان مثال، علی پروین از دیرباز باعادل فردوسی پور مشکل داشته و جمله “عادل را دوست دارم اما برنامه هایش را نه!” در دهه هفتاد از قول پروین بر زبان همه بود. اما این روزها رابطه ی خوبی بین این دو برقرار است.

علی دایی علیه عادل فردوسی پور

مشکلات عادل با علی دایی نیز امادر بازی آخر ایران در جام جهانی با جمله عادل فردوسی پور  “خداحافظ علی دایی؛ خداحافظ جام جهانی.”  آغاز شد. در زمانی که دایی مربی سایپا بود وی تلویحا برنامه ۹۰ و مجری اش عادل فردوسی پور را متهم کرد به اینکه آنها نمی خواهند ما قهرمان شویم. فردوسی پور در باره دایی می گوید: او فکر می کند همه با او دشمن هستند، مگر اینکه خلافش ثابت شود.

امیر قلعه نوعی؛ منتقد عادل فردوسی پور

در این میان رابطه مجری برنامه ۹۰ و امیر قلعه نویی نیز چندان حسنه نیست.عادل فردوسی پور اینقدر از وی انتقاد کرد و اینقدر دلایل ماندنش را در نیمکت مربیگری استقلال پرسید که سرانجام قلعه نوعی در اظهار نظری گفت که عادل کارشناس فوتبال نیست، او در زمان مدرسه پینگ پونگ بازی می کردهاست!

 سیستم داوری کشور و عادل فردوسی پور

هر چند داوران ایرانی معمولا با برنامه “نود و عادل فردوسی پور” مشکل دارند، اما همین که بازنشسته می شوند یا از کار برکنار، تلاش می کنند تا نظرات شان را در برنامه به سمع عموم برسانند.

مسئولین فدراسیون و عادل فردوسی پور

مسئولین فدراسیون و لیگ کم و بیش با برنامه “نود و عادل فردوسی پور” مشکل دارند. سیستمی که سال هاست پاسخگو نبوده و هم اینک نیز ریاست اش نیز پاسخگو نیست، با برنامه ۹۰ فشار ر ا بر خود احساس می کند .مجموعه فدراسیون و مدیران ارشد تربیت بدنی نیز همین گونه اند…

عادل، کاپیتان تیم رسانه ورزش

عادل فردوسی پور فوتبال هم بازی می کند و  در تیمی عضویت دارد که متعلق به خبرنگاران، عکاسان و گزارشگران ورزشی است. تیم فوتبال رسانه ورزش هفت سال است که با هدف انجام بازیهای خیریه و نمادین به مناسبت های مختلف تشکیل شده و عادل فردوسی پور از روز اول کنار دیگر خبرنگاران و عکاسان حضور داشته است.عادل شماره ۱۰ و کاپیتان تیم فوتبال رسانه ورزش نیز هست و در سفرهای این تیم به شهرستان مورد توجه ترین چهره است.

تبعات محبوب شدن برای مجری برنامه ۹۰

فردوسی  پور با فضای رسانه ای که در اختیار داشت و همچنین محبوبیت شخصی اش توانست جوی را برای افکار عمومی ایجاد کند که همه مردم خواستار حضور او در روی نیکمت تیم ملی بعد از جام ملت های آسیا بودند و همین مسئله و هزینه های پیرامون عقد قرار داد دوباره با کی روش،   خشم مسئولان فدراسیون فوتبال را از فردوسی پور بیشتر کرد به طوری که مایلی کهن در یکی از برنامه های نود او را کی روشی پور خطاب کرد.

برخی متلک های فردوسی پور

عادل فردوسی پور را اما بسیاری به کلمات و جملات جالبی که در گزارش های فوتبالی بیان می کند، می شناسند.که نمونه هایی از آن به شرح زیر است:

* از زوایایی، با این شکل موها بالوتلی شبیه سرندیپیتی شده! (در جریان بازی فینال اروپا بین اسپانیا و ایتالیا)

* همه آستین کوتاه پوشیدن، فقط دژاگه آستین بلند داره. همه هم می دونیم دلیلش چیه. فقط کاش واسه پشت گردنش هم یه فکری می کردن! (در بازی ایران و قطر، کنایه از خالکوبی های اشکان)

* این ماتراتزی هم اینقدر خالکوبی کرده که انگار آستین بلند پوشیده(در جریان یکی از بازی ایتالیا)

* اینجا هم تماس تلفنی خیلی خودجوش قطع می‌شه (وقتی داشت با یکی از منتقدان وزارت ورزش حرف می زد و ناگهان تماس قطع شد)

* مزدک یک رقیب حرفه ای و بسیار جدی است که ممنون دارش هستم!(کپ زدن از روی قلعه نویی در یک گفت و گو)

*حالا اونجا بازیکنی که گل زده را می‌زنند… معلوم نیست اگر گل نمی‌زد چه کارش می‌کردند!(در جریان یکی از بازی ایتالیا در جام جهانی ۲۰۰۶)

* قبل از شروع بازی‌ها بعضی از کامپیوترها پیش بینی کرده بودند جمهوری چک حتی تا پای قهرمانی هم بالا می‌آید. مثل اینکه چک‌ها هم از همان کامپیوترهایی استفاده کردند که مسئولان فدراسیون فوتبال ما قبل از بازیهای جام جهانی از آنها استفاده می‌کردند!(بعد از حذف چک از جام جهانی ۲۰۰۶)

* اگه مسولان برگزاری بازی فیلم های بازی های «ذوب آهن – ملوان» یا «ذوب آهن – فولاد» را در لیگ ما می دیدند تا حالا بازی را ادامه داده بودند ‌و دقیقه ۴۰ , ۵۰ اش تموم شده بود. تازه مسولان اوکراینی فرقون هم نداشتن وگرنه استفاده می کردند!(در جام ملت های اروپا و بازی اخیر اوکراین و فرانسه که به دلیل بارندگی تعطیل شد و با تاخیر انجام شد)

* آنگولایی‌ها خوب ضرباتشان را از کنار دروازه ما بیرون می‌زنن.

*واقعا کسی از تعویض‌های برانکو سر در نمی‌آورد

*برهانی با نوک بینی توپ را کنترل می‌کند

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

*حالا دایی توپی را که به او می‌رسد با سر از جلوی دروازه آنگولا دور می‌کند!

*در این لحظه پدیده جام(شجاعی) اجباراً وارد زمین می‌شود

*دایی خیلی دوست دارد در این بازی گل بزند! (تکه کلام عادل فردوسی پور در جریان بازی ایران و آنگولا در جام جهانی ۲۰۰۶)

* خداحافظ علی دایی، خداحافظ تیم ملی (بعد از شکست تیم ملی مقابل مکزیک در جام جهانی ۲۰۰۶)

* خداحافظ جام جهانی، خداحافظ برانکو (بعد از شکست تیم ملی مقابل پرتغال در جام جهانی ۲۰۰۶)

* می گویند سید جلال با رقمی میلیاردی به پرسپولیس پیوسته است.خیلی بالاتر از سقف قرارداد. البته سقف قرارداد چیزی است که فقط باعث خنده بازیکنانی می شود که رقم های میلیاردی می بندند (متلک او به سقف قرارداد وقتی هنگام گزارش بازی بد ایران برابر قطر سعی کرد خودش را شاد کند)

حضور در خندوانه

عادل فردوسی پور با حضور در برنامه کمدی خندوانه به اجرای رامبد جوان   یکی از بهترین قسمت های این برنامه را رقم زد و در آن از آرزوی مرگش به شکل عجیب پرده برداشت و گفت: دوست دارم زمانی که در حال سفر هستم هواپیما سقوط کند و من بمیرم!

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

وضعیت مالی عادل فردوسی پور

در خصوص دستمزد عادل از برنامه وضعیت اسپانسر این برنامه و اینکه در آمد حاصل از آن به جیب صداو سیما می رود یا حساب شخصی تا کنون چند بار در رسانه ها مورد بحث قرار گرفته که هیچ بار جواب روشن و شفافی از آن در نیامد ، عده ای می گفتند صدا و سیما برای هر دقیقه برنامه زنده عددی مشخص می شود و شخص عادل می گفت رقم قرار داد با صدا و سیما یک عدد مشخص است و به زمان برنامه ارتباطی نداردو در آمد حاصل از اسپانسر و تبلیغات در اختیار شبکه قرار می گیرد.

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

منزل ویلای عادل فردوسی پور در شهرک غرب حدود پانزده میلیارد تومان بر آورد می شود .

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

شایعه جدایی از همسر

یک گمانه زنی رسانه ای در مور زندگی عادل مطرح است که  این گزارشگر معروف که محبوبیت او هم تراز با ستاره های فوتبالی است و بین مردم هم علاقه مندان فراوانی دارد به دلیل علاقه وافرش به فوتبال نتوانست به زندگی با همسرش ادامه دهد و چند ماه پیش بدون سرو صدا از او جدا شد.

انتقاد از دولت احمدی نژاد تابو بود

عادل در یکی از مصاحبه هایش ضمن تقدیر از حمایت های صورت گرفته از جانب علی لاریجانی و ضرغامی ریاست وقت صدا و سیما در دوره های مختلف پیرامون فشار هایی که برای تعطیل برنامه از جانب نمایندگان مجلس و سایرین به سازمان وارد می شد صحبت کرد و گفت:  انتقاد از دولت احمدی نژاد تابو بود!

عذرخواهی فردوسی پور از بابک زنجانی 

عادل فردوسی پور در یکی از برنامه های پیرامون فساد مالی از نام  بابک زنجانی به عنوان یک مفسد اقتصادی نام برد که بعد از نامه نگاری وکیل بابک زنجانی در مورد اینکه حکم متهم نفتی هنوز تایید نشده است در برنامه بعدی خود عادل به طور رسمی از زنجانی عذر خواهی کرد!

سرقت میلیونی از خانه عادل فردوسی‌پور

تا کنون دو بار سرقت از عادل فردوسی پور خبر ساز شده است یکبار سرقت میلیونی از منزلش که سارق از منزل عادل مبلغ هزار دلار و همین طور هزار یورو به همراه لب تاب شخصی اش را برده بود و بار دیگر سرقت از ماشینش بود که اینبار سارق مدارک و لوازم مرتبط با برنامه نود را ربود.

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

عادل فردوسی‌پور در مورد سرقت خانه‌اش که آن زمان بسیار جنجالی شد و تیتر یک تمام رسانه‌ها بود، گفته بود: «طلا و برلیان‌های داخل خانه‌ام به سرقت رفته اما میزانش خیلی زیاد نیست، طلای سفید، زرد و برلیان در خانه داشتیم که سرقت شده‌اند. همچنین دو فرش ابریشمی و دو تابلوفرش نفیس که پدر و مادرم به من هدیه داده بودند هم سرقت شده ولی ارزش آن را نمی‌دانم.»

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

ادعای مایلی کهن درباره فردوسی پور

محمد مایلی کهن در یکی از مصاحبه هایش در مورد آزادی عمل و صراحت بیانی که عادل فردوسی پور دارد ، گفت: حتما او خواهرزاده ضرغامی ریاست وقت صدا و سیماست که می تواند با این ادبیات صحبت کند و کسی کاری به او نداشته باشد.

همسر مجری نود همسر فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور بیوگرافی عادل فردوسی پور

بعد از این صحبت بار دیگر حاشیه ها در اطراف مجری حاشیه گریز جمع شد تا او به طور رسمی در یکی از مصاحبه هایش گفت هیچ نسبت خانوادگی با ضرغامی ندارم.

رویانیان اجازه نداد فردوسی پور زندانی شود!

از سوی دیگر رویانیان مدیر عامل وقت پرسپولیس که از عادل فردوسی پور شکایت کرده بود با حضور در داد سرا شکایتش را پس گرفت و اجازه نداد این گزارشگر فوتبال روانه زندان شود.

سیاسی پور هم به القاب عادل اضافه شد

بعد از پخش نشدن ویژه برنامه نود به مناسبت شب یلدا که در آن گفت و گو ویژه با دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشور ترتیب داده شده بود حواشی زیادی پیرامون فردوسی پور و نود شکل گرفت.جناح های مختلف سیاسی سعی بر به کرسی نشاندن حرف خود داشتند عده ای می گفتند فردوسی پور به دلیل اینکه بدون هماهنگی با مسئولان صدا و سیما ترتیب این گفت و گو را داده باید اخراج شود و از او با عنوان سیاسی پور یاد می کردند عده ای معتقد بودند که چرا عادل به جای ظریف از نعمت زاده دعوت نکرده تا در برنامه اش شرکت کند و پیرامون فشار اقتصادی که مردم با آن مواجه هستند بحث و گفت  و  گو کنند !حتی این شایعه را به وجود آوردند که عادل خودش تصمیم گرفته بعد از عدم اجازه برای پخش مصاحبه اش از نود خدا حافظی کند که این گزارشگر و مجری با تکذیب تمام مسائل گفت برنامه نود با اجرای من همچنان ادامه دارد.

هدیه فردوسی پور به  وزیر ورزش

فردوسی پور یکی نسخه از کتاب فوتبال علیه دشمن را خودش کار ترجمه آن را انجام داده است به وزیر ورزش کشور هدیه داد و از او خواست حتما این کتاب را بخواند.

 سوابق و فعالیت ها ی فردوسی پور:

-روزنامه نگار( فعالیت خود را با ابرار ورزشی آغاز کرد)

-مدرس دانشگاه صنعتی شریف

– تهیه‌کننده و مجری تلویزیونی( برنامه ۹۰ برنامه شاخص اوست)

-گزارشگر فوتبال

–مدرک تحصیلی: کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف

منبع : شفاف
بیوگرافی عادل فردوسی پور همسر عادل فردوسی پور همسر فردوسی پور همسر مجری نود


ادامه مطلب ...

بیوگرافی ژیلا صادقی ، مجری تلویزیون + عکس قواصی در کیش

بیوگرافی ژیلا صادقی ، مجری تلویزیون + عکس قواصی در کیش

ژیلا صادقی Zhila Sadeghi در ۲۲ شهریور ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. او دانش آموخته رشته گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی است. وی قبل از آغاز گویندگی در واحد دوبلاژ، در آموزش و پرورش تدریس می‌کرد و در سال ۱۳۷۰ در تست تلویزیون قبول شد اما پس از وقفه‌ای، از سال ۱۳۷۸ به عنوان مجری مقابل دوربین رفت و در طول این سال‌ها بازی در چند مجموعه تلویزیونی و فیلم را هم تجربه کرده‌است.

همسر مجری مشهور همسر کاوه سماک باشی همسر ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی ازدواج ژیلا صادقی Zhila Sadeghi

ژیلا صادقی ورزش سوارکاری را دوست دارد و علاوه بر گذراندن دوره‌های تیر و کمان کلاس‌های غواصی را هم گذرانده‌است . او به غیر از بهره مندی از هنر هفتم از هنرهای تجسمی نیز بی بهره نیست و دوره فوق ممتاز خطاطی را گذرانده و به هنر تذهیب نیز همت گمارده‌است .

مدتی در فضای مجازی شایعه بود که خانم ژیلا صادقی با کاوه سماک باشی ازدواج کرده که بعد از مدتی تکذیب شد.

تا الان هیچ خبر دیگری از ازدواج و یا عکسی از همسرش در سایت یا وبلاگی متشر نشده است .

مصاحبه
«به این راحتی‌ها هم نیست؛» اینکه می‌نشینیم جلوی تلویزیون و پاهای‌مان را روی یکدیگر می‌اندازیم و فکر می‌کنیم آن کسی که آن طرف تلویزیون و پشت دوربین برای‌مان حرف می‌زند، داستان تعریف می‌کند، لطیفه می‌گوید، خبر می‌خواند یا یک برنامه خانوادگی را اجرا می‌کند، کارش اینقدر راحت است که هر کسی از جمله خود ما هم می‌تواند آن را انجام دهد! شاید تا قبل از تکمیل این گزارش، خودمان هم نمی‌دانستیم مجریان مشهور و پرکار رسانه ملی ایران با چه سختی‌هایی روبه‌رو هستند.

همسر مجری مشهور همسر کاوه سماک باشی همسر ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی ازدواج ژیلا صادقی Zhila Sadeghi

 اجرا احساس مسئولیت است
صادقانه باید بگویم با پیش‌زمینه و علاقه زیاد به‌ بازیگری وارد رسانه شدم، در واقع ابتدا تصمیمم بازیگر‌شدن بود اما وقتی متوجه شدم قوانین و قواعد خاصی در فضای سینما حاکم نیست و برای آن‌که به قرارداد اخلاقی که از قبل با پدر و مادرم بسته بودم پایبند بمانم، ترجیح دادم با توجه به راهنمایی‌های آقایان مظفری و دهقان‌نسب به سمت اجرا بیایم و پیش خودم فکر کردم می‌توانم گوشه‌ای از استعدادم را در این عرصه نشان دهم تا بتوانم تا حدودی به نیازهای قلبی و عاطفی‌ام نسبت به این کار پاسخ بدهم.  بعد از مدتی متوجه شدم در این زمینه‌ استعدادهایی دارم که با پرورش‌شان می‌توانم به جایگاه مناسبی در این حرفه برسم و کم‌کم به این کار علاقه‌مند شدم، به همین دلیل از سال ۷۸ تا امروز عرصه اجرا را با هیچ‌ عرصه‌ دیگری عوض نکرده‌ام، حتی با عرصه‌هایی که بوی پول می‌دهند، مانند تهیه‌کنندگی!

همسر مجری مشهور همسر کاوه سماک باشی همسر ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی ازدواج ژیلا صادقی Zhila Sadeghi
اجرا هماهنگ کردن آستین هزار تومانی با مقنعه رنگی نیست، اجرا کت‌وشلوار رنگی پوشیدن و شیک صحبت‌ کردن نیست، اجرا چشم‌ و ابرو و رابطه‌های آنچنانی داشتن نیست، اجرا یعنی شناسنامه شش‌دانگ و سند منگوله‌دار رسانه‌ای به بزرگی رسانه ملی که امروز با فشار دادن یک دکمه می‌توانی تمام اتفاقات دنیا را به واسطه آن ببینی، بشناسی و درباره‌شان قضاوت کنی. اجرا کودکانه یا بهتر بگویم احمقانه صحبت کردن نیست، اجرا احساس مسئولیت است نسبت به تک‌تک آدم‌ها از نوزادی که تازه متولد شده تا پیرمرد و پیرزنی که همین الان دار فانی را وداع می‌‌گویند؛ چون منِ مجری جلوی دوربین می‌نشینم و نمی‌دانم چه کسی، کجا، با چه تفکری، آینده‌ای، اصلا از چه جنسی بهترین وقت زندگی‌اش را به حرف‌های من اختصاص می‌دهد تا شاید کلمه‌ای یاد بگیرد. همین احساس مسئولیت داشتن من را وادار می‌کند به بهتر بودن، به بیشتر دانستن، به ایده‌آل‌تر کار کردن. با اجرا انگار کلیدی طلایی در دستان من است که تمام درهای قلب و افکار مخاطبان برنامه‌ام با آن باز می‌شود و شاید با باز شدن این درها، روزنه‌ای رو به آینده برای این مخاطبان باز شود.

سوال عجیب من
قدم اول برای ورود به عرصه اجرا، خودشناسی است؛ دختر خانم یا آقا پسری که علاقه‌مند است توانایی‌هایش را در این عرصه بسنجد، ابتدا باید بداند چقدر علاقه‌مند و مستعد برای حضور در این حرفه است. بعضی اوقات که قرار است از تعدادی آدم برای ورود به این عرصه تست بگیرم، صادقانه به تعدادی‌شان می‌گویم «مثلا چی فکر کردی که اومدی سراغ اجرا؟!» جالب این‌جاست که بعضی‌های‌شان حتی موقع تست دادن به‌خودشان زحمت نمی‌دهند متنی را آماده کرده باشند، چراکه این روزها عامیانه اجرا کردن، دلقک‌بازی و لودگی بعضی دوستان، این شائبه را در ذهن آنها ایجاد کرده که ما هم می‌توانیم مجری شویم!

همسر مجری مشهور همسر کاوه سماک باشی همسر ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی ازدواج ژیلا صادقی Zhila Sadeghi

رمز موفقیت من
طی ۸ سال فعالیت در عرصه اجرا دیگر به مدیرانم ثابت کرده‌ام هیچ‌وقت دچار ممیزی نشده‌ام و خوشحالم مدیران سازمان کاملا به طرز تفکر مجری‌ به نام ژیلا صادقی احترام گذاشته‌و بها داده‌اند. من در برنامه‌ام مانتوی نو و آراسته پوشیده‌ام چراکه یک دختر جوان ظاهر شیک را دوست دارد. مردم ژیلا صادقی را همان‌طور که در برنامه‌اش با یک ظاهر آراسته و مقنعه‌ای که با یک پیراهن شومیز زیبای در عرف جامعه می‌بینند، بیرون هم همانگونه است، تا امروز هیچ‌کس به من نگفته خانم صادقی مانتوی قرمز نپوشید، کتانی پای‌تان نکنید، ساعت‌تان را با خط کتانی‌تان هماهنگ نکنید چون من تمام این کارها را انجام داده‌ام اما چون در کارم با تخصص کافی جلو می‌روم، کسی به این چیزها ایرادی نمی‌گیرد پشتم به کسی جز خدا گرم نیست که چنین حرف‌هایی می‌زنم.

همسر مجری مشهور همسر کاوه سماک باشی همسر ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی ازدواج ژیلا صادقی Zhila Sadeghi

ژیلا صادقی در حال قواصی

همسر مجری مشهور همسر کاوه سماک باشی همسر ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی ازدواج ژیلا صادقی Zhila Sadeghi

همسر مجری مشهور همسر کاوه سماک باشی همسر ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی ازدواج ژیلا صادقی Zhila Sadeghi

سریال

  • هزاران چشم (کیانوش عیاری)
  • آینه عشق (محمدتقی رنجبر ۱۳۸۲، بهترین بازیگر خانواده)
  • بادهای موسمی (هادی نامور ۱۳۸۳، بهترین بازیگر جشنواره استانی)
  • دردسرهای طلایی (شاپور قریب، ۱۳۸۱)
  • شن‌های کف رودخانه (یوسف سیدمهدوی، ۱۳۷۶)
  • روزهای زندگی (سیروس مقدم، ۱۳۷۷)
  • زیر آسمان شهر (مهران غفوریان، ۱۳۸۰)

فیلم

  • خیلی دور خیلی نزدیک )سید رضا میر کریمی ۱۳۸۳)
  • بی همتا ( جهانگیر جهانگیری ۱۳۸۰)
  • به خاطر سوگند( سیدرحیم حسینی ۱۳۸۴ )
  • آتش بس در بیمارستان (اصغر نصیری ۱۳۸۸)

مجری تلویزیون

  • یدار شو آفتاب شد(معصومی ۱۳۸۳ شبکه۲ )
  • موج نو (وکیلی شبکه ۲)
  • مهد نور (مسعود عسگری)
  • سپید (جمشید بیات ترک)
  • جهان در مطبوعات امروز (حسین خمسه شبکه ۴)
  • کاپیتولاسیون (پیامی)
  • جاذبه ها (رضوی )
  • یاد ماندگار(مجتبی شهدادی)
  • دانه های عشق (سید محمد هاشمی اصل)
  • راز خورشید (مجتبی شهدادی)
  • رنگ جوانی (کرد شبکه جام جم)
  • تابستانه(رضی شبکه جام جم)
  • لحظه دیدار( علی اکبری شبکه جام جم)
  • با تو (سیدمحمد هاشمی اصل شبکه ۳)
  • خانه مهر(یمینی شبکه ۳)
  • من خوبم تو خوبی ( سیدمحمد هاشمی اصل شبکه جام جم)
  • خانه من خانه تو
  • گل بیار گل ببر(سید محمد هاشمی اصل شبکه۳)
  • صمیمانه (احمد رضا داوری ۱۳۸۵ شبکه ۳)
  • آبی آسمانی (علی حجازی ۱۳۸۷ شبکه ۳)
  • ماه آسمونی ( محمد صدری ۱۳۸۸شبکه جام جم)
  • خانه فیروزه ای(سیدمحمد هاشمی اصل ۱۳۸۸ شبکه ۳)
Zhila Sadeghi ازدواج ژیلا صادقی بیوگرافی ژیلا صادقی همسر ژیلا صادقی همسر کاوه سماک باشی همسر مجری مشهور


ادامه مطلب ...

بیوگرافی افشین زی نوری مجری “جادوی صدا” +عکس

بیوگرافی افشین زی نوری مجری “جادوی صدا” +عکس

افشین زی نوری Afshin Zinouri دوبلُر، مجری مسابقه جادوی صدا و بازیگر ایرانی، متولد ۱۳۵۵ در تهران است. تحصیلاتش در رشتهٔ رایانه تا مقطع کارشناسی در دانشگاه آزاد تهران بوده‌است. او در ۱۳ سالگی با بازیگری به دنیای هنر گام گذاشت و پس از پنج سال با گفتن رلی در فیلم ایرانی «کمین» گویندگی را آغاز کرد. در همین سال‌ها او با راه یافتن به گروه کودک شبکهٔ ۲، اجرا را نیز تجربه کرد.

همسر افشین زی نوری جادوی صدا بیوگرافی افشین زی نوری اینستاگرام افشین زی نوری Afshin Zinouri

instagram Afshin Zinouri

مسابقه ی « جادوی صدا » از ۲۳ فروردین ماه ۹۵ پخش می شد.
زمان پخش این برنامه، ساعت ۲۰:۴۵ بوده و از شبکه ی سه پخش خواهد شد. طبق گفته های سازندگان، این برنامه قرار است در حدود ۲۸ قسمت ۶۰ دقیقه ای پخش گردد.
این مسابقه، مسابقه ای برای دوبلاژ و صداپیشگی بوده و داوری مراحل مختلف آن نیز، بر عهده ی پیشکسوتان گرانقدر دوبلاژ کشورمان است.
در این مسابقه، ۵۴ شرکننده، یعنی ۲۷ مرد و ۲۷ زن، به طور جداگانه، با هم به رقابت می پردازند.
در مرحله ی نهایی نیز، ۴ شرکت کننده (۲ آقا و ۲ خانم) حضور داشته، که از این جمع، در نهایت یک نفر به عنوان برنده ی نهایی اعلام خواهد شد.
اجرای مسابقه نیز بر عهده ی افشین زی نوری عزیز می باشد.
منوچهر والی زاده از داوران برنامه جادوی صدا گفت :‌ این برنامه تقریبا در حد برنامه «آقای گزارشگر» است. «جادوی صدا» که مدت‌ها پیش ضبط شد درباره فن گویندگی و بیان است که به نوعی از گویندگان جدید توسط پیشکسوتان دوبله تست گرفته شده و من به همراه آقایان منوچهر اسماعیلی، محمود قنبری، چنگیز جلیلوند، مینو غزنوی، فریبا رمضان‌پور و چندین همکار دیگر از گویندگان تست گرفتیم و داوری کردیم. «جادوی صدا» در ۲۸ قسمت آماده پخش شده است که به‌زودی از تلویزیون پخش خواهد شد.
همسر افشین زی نوری جادوی صدا بیوگرافی افشین زی نوری اینستاگرام افشین زی نوری Afshin Zinouri

حرفهٔ اصلی افشین زی نوری دوبله است. او در سال ۱۳۷۳ با راهنمایی‌های مجید قناد (که به گفتهٔ افشین زی نوری نقش مهمی در همهٔ مراحل کاری‌اش داشته) به غلامعلی افشاریه معرفی شد و ۲ تا ۳ ماه زیر نظر افشاریه دوبله را آموخت. در واقع افشاریه نخستین مدیر دوبلاژی بود که از او آزمون صدا گرفت ولی نخستین رُلی که زی‌نوری گفت در فیلمی به مدیر دوبلاژی جلال مقامی بود؛ فیلم ایرانی کمین.

افشین زی نوری با گویندگی به جای شخصیت الک رمزی در سریال «اسب سیاه» تا اندازهٔ زیادی مردم را با صدای خود آشنا کرد و پس از آن با عرضه کردن هنر و مهارت خود به مدیران دوبلا‍ژ پله به پله راه پیشرفت را پیمود و اکنون دوبلُر ثابت بازیگرانی چون لئوناردو دی کاپریو و مت دیمون می‌باشد و در فیلم‌های هندی هم معمولاً گویندگی به جای عامر خان به او سپرده می‌شود. خود او می‌گوید فیلم‌هایی که به جای دی‌کاپریو حرف زده را خیلی دوست دارد.

بازیگری عرصه ایست که باعث راهیابی زی نوری به دنیای هنر شد. در آن زمان، سال ۱۳۶۸ او سیزده سال داشت و با نقش آفرینی در سریال «آیینه» به دنیای هنر راه یافت. بعداً در سریال دیگری به نام «به دنبال مهر» نیز بازی کرد و با حضور در فیلم «مرد نامرئی» سینما را نیز تجربه کرد.همچنین سریال آسمان من از شبکه ٣سال ١٣٩۴ در نقش علیرضا اخوان

همسر افشین زی نوری جادوی صدا بیوگرافی افشین زی نوری اینستاگرام افشین زی نوری Afshin Zinouri

افشین زی نوری از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ مجری گروه کودک شبکهٔ ۲ بوده و آغاز اجرایش در برنامه‌های زنده به سال ۱۳۷۴ برمی گردد. او از جمله در برنامه‌های «طعم زندگی»، «پل»، «صبح تهران» و مسابقهٔ «گوی و میدان» مجری‌گری کرده و هم‌اکنون یکی از مجریان برنامهٔ صبحگاهی شبکه دو با نام «روز از نو» می‌باشد.

تاکنون هیچ عکس و خبری از اینکه افشین زی نوری ازدواج کرده و همسری دارد منتشر نشده است.

Afshin Zinouri اینستاگرام افشین زی نوری بیوگرافی افشین زی نوری جادوی صدا همسر افشین زی نوری


ادامه مطلب ...

آرش استیلاف مجری ایرانی در تلویزیون‌چین+عکس و بیوگرافی

آرش استیلاف مجری ایرانی در تلویزیون‌چین+عکس و بیوگرافی

آرش استیلاف Arash Estilaf مجری و بازیگر صدا و سیمای جمهوری خلق چین، مقیم چین و دانشجوی دکترای فیلمسازی دانشگاه بین‌المللی شانگهای است.

همسر آرش استیلاف زندگی در چین بیوگرافی آرش استیلاف اینستاگرام آرش استیلاف Arash Estilaf

instagram Arash Estilaf

آرش استیلاف با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت :

همسر آرش استیلاف زندگی در چین بیوگرافی آرش استیلاف اینستاگرام آرش استیلاف Arash Estilaf

تنوع غذایى در حد مرسدس بنز 🤗

پ ن پستِ قبلى : اونایى که میگن ازدواج نکن چون سَرِت شلوغه و همش تو مسافرت کارى هستى و اینها 🤔جواب : خوب اگر ازدواج بکنم ، شریک زندگیمم با خودم میارم 🙄 مگه بد جایى میبرن هنرمندارو ؟ 😄بهترین شهرها و بهترین تفریحات و ماجراجویى و هتل و غذا و احترام و … همچى خیلى هم عالى !دوشوارى ؟ 😳🤔دشوارى نداریم ما اصلا ! ☝🏻️😂خصوصا برنامه رانینگ_من که جاهاى دیدنیه خفن میبرن الحمدالله پ ن ٢ : هر موقع عکس از غذا چینى میزارم کارشناسان با نظرهاى تندشون به من یاد میدن چیزى رو دوست داشته باشم که اونا دوست دارن 😂 یادمون باشه به علاقه هاى هم دیگه احترام بزاریم . کسى که سلیقش با من فرق میکنه ، “دشمن”من نیست که بهش متلک بندازم ! من اگر از غذاى ترش خوشم میاد نباید اسید بپاشم رو کسى که از غذاى شیرین خوشش میاد . در_فضاى_مجازى_اسید_پاشى_ممنوع 🌹مرسى اَه 😏😂 حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج ، فکر معقول بفرما گل بى خار کجاست .

همسر آرش استیلاف زندگی در چین بیوگرافی آرش استیلاف اینستاگرام آرش استیلاف Arash Estilaf

پدر آرش استیلاف

برای سایر افراد قبیله تعریف می‌‎در این میان شاید بتوان گفت که هنرهای نمایشی نقش پر رنگ‌تری در ایجاد ارتباط میان انسان‌ها برقرار می‌کنند. از همان زمان که انسان نخستین داستان‌های شکار را بر دیواره غارها نقش می‌کرد و سپس همه را کنار آتش جمع می‌کرد و این داستان‌ها را با زبان بدنش و حرکاتی که انجام می‌داد کرد تا عصر طلایی تئاتر در یونان باستان و پس از آن دوره رنسانس و شکوفایی هنرهای نمایشی در اروپا و بعد قرن بیستم و اختراع سینما و تلویزیون و تا به امروز که ما هر فیلم و برنامه  تلویزیونی را به راحتی از طریق اینترنت تماشا می‌کنیم. بشر همواره به قصه گفتن و نمایش دادن و به نوعی بازسازی لحظات زندگی خود و شریک شدن این لحظات با دیگران علاقه زیادی داشته است، به طوری که امروز صنعت سرگرمی و به ویژه بخش‌های مربوط به سینما، تلویزیون و سایر انواع هنرهای نمایشی از جمله موفق‌ترین صنایع در جهان به شمار می‌روند.

بر اساس آمار، شمار مخاطبان تلویزیون‌های چینی از یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون نفر فراتر رفته است و رتبه اول را در جهان دارد. بازار تلویزیون چین با توجه به این ظرفیت عظیم، روز به روز چهره‌های بیشتری را به خود جذب می‌کند که هر چند رنگ پوست، هویت و دین‌ آنها متفاوت است اما همگی از محبوبیت و جذابیت یکسانی برخوردار هستند. در این میان یک جوان ایرانی وجود دارد که توانسته با تقسیم کردن شادی خود و آوردن لبخند بر روی لب‌های مخاطبان چینی آرزوی خود را تحقق بخشد

اولین بار که او را از دریچه تلویزیون می‌بینید باور نمی‌کنید ایرانی باشد؛ آنقدر که خوب چینی حرف می‌زند. وقتی با لهجه‌ی شانگهای به مجری برنامه سلام می‌کند آنها هم شاید باور نکنند که این جوان که به خوبی به این لهجه صحبت می‌کند نه‌ تنها اهل شانگهای نیست بلکه چینی هم نیست. بله او یک جوان ایرانی است. نام او آرش استیلاف است، ۲۷سال دارد و پنج سال است که در چین زندگی می‌کند و به عنوان مجری و بازیگر در تلویزیون ملی چین فعالیت می‌کند.

همسر آرش استیلاف زندگی در چین بیوگرافی آرش استیلاف اینستاگرام آرش استیلاف Arash Estilaf

آرش نه تنها زبان چینی را خیلی خوب صحبت می‌کند بلکه بعضی وقت‌ها موقع اجرای برنامه با تسلط خود نسبت به زبان‌های دیگر نیز تماشاگران را شگفت زده می‌کند. مثلاً در یک مسابقه تلویزیونی آرش وقتی متوجه می‌شود که یکی از شرکت‌کنندگان اهل کشور کره است به زبان کره‌ای به او خوش‌آمد می‌گوید و خودش را معرفی می‌کند و با شرکت‌کننده روس هم به زبان روسی خوش و بشی می‌کند. این تنها یک بخش از توانایی‌های آرش است. او یک کمدین نیز هست و توانسته با اجراهای خود در برنامه‌های تلویزیونی، به خوبی جای خود را در دل مخاطبان چینی باز کند

آرش درباره فعالیت خود به عنوان مجری و بازیگر در چین به ما می‌گوید «خیلی‌ها از من می‌پرسند که چطور شد که در چین بازیگر شدی؛ چطور شد که در چین مجری شدی، داستانش خیلی بلند است و به قول چینی‌ها هر چقدر که بگویی تمام نمی‌شود ولی به هر جهت باید بگویم خیلی اتفاقی». یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌هایی که آرش در آن شرکت کرده برنامه‌ای به نام “با استعداد‌های کمدی” است «من در این برنامه به داوران و بیننده‌ها نشان دادم که کشورهای مختلف فرزندان خود را چطور تربیت می‌کنند و مثلاً هنگامی که نمره بدی گرفته‌اند چه واکنشی دارند. در این برنامه هر شرکت‌کننده یک اجرای پنج دقیقه‌ای خواهد داشت و هر فردی که بتواند بهتر مردم را بخنداند موفق است». آرش در کل این پنج دقیقه تماشاگران و داوران را به خنده انداخت. حرف آرش درست است. خنده یک زبان بین‌المللی است. این پسر ایرانی با نمایش استعداد و توانایی‌های خود مورد استقبال و پسند چینیان قرار گرفته است

بعد از پایان اجرا یکی از داورهای این برنامه تلویزیونی پربیننده درباره آرش می‌گوید: آرش استعداد بی‌نظیری در بازیگری دارد. من با خارجی‌های زیادی که در چین زندگی‌ کرده‌اند آشنا هستم. ممکن است آنها در یک زمینه خاص توانایی خوبی داشته باشند. اما توانایی‌های آرش از هر نظر بی شک بهترین آنهاست.

پدر آرش بیش از بیست سال است که با چین ارتباط تجاری دارد. برادر بزرگ او نیز بیش از بیست سال که در چین زندگی می‌کند. او از همان کودکی از طریق پدر و برادرش با چین آشنا شد و به این کشور علاقه پیدا کرد به طوری که آرزو داشت یک روز به چین سفر کند

همین طور که با آرش مشغول صحبت هستیم او به ما می‌گوید: خیلی‌ها به من می‌گویند که آرش تو استعداد زبان داری. من نمی‌خواهم این حرف را تکذیب کنم. ولی در فرهنگ واژگان من کلمه استعداد وجود ندارد. من فکر نمی‌کنم چیزی به نام استعداد وجود داشته باشد. به نظر من اول کنجکاوی و علاقه است و بعد از آن خود به خود تلاش و انگیزه هم به آن اضافه می‌شود. و وقتی شما تلاش بکنید خود به خود خیلی راحت می‌توانید یک زبان را یاد بگیرید. یک نکته دیگر که آرش به آن اشاره می‌کند و برای ما خیلی جالب است درونگرایی آرش است«من تازه که به چین آمده بودم خیلی فرد درونگرایی بودم و وقتی در یک جمع قرار می‌گرفتم خجالت می‌کشیدم صحبت کنم. اما بعد از ورود به محیط دانشگاه دیدم که خارجی‌های چقدر راحت با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و خیلی به هم محبت می‌کنند. قرار گرفتن در محیط دانشگاه در چین، یک دفعه ذهنیت من و همین‌طور رفتار و اخلاق من را تغییر داد و من از یک فرد درونگرا به یک فرد برونگرا تبدیل شدم»

بعد از یادگرفتن زبان چینی، آرش همیشه آرزو داشت روزی به اولین مجری ایرانی در تلویزیون چین تبدیل شود و حالا او با کوشش‌ و پشتکار خود توانسته به این آرزو به این آرزو جامه حقیقت بپوشاند و به عنوان مجری دو زبانه در تلویزیون شانگهای مشغول به کار شود. آرش به غیر از مجری‌گری در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی چین هم حضور داشته و اکنون کم‌کم محبوب شده است

یکی از خاطرات جالب آرش از چین به کنگ‌فو بر می‌گردد«حقیقتش من قبل از اینکه به چین بیایم فکر می‌کردم مردم چین همه کنگ‌فو بلدند، چون در همه فیلم‌هایی که در ایران می‌دیدیم همه چینی‌ها روی دیوار بودند و من پیش خودم فکر می‌کردم اگر به چین بیایم و خدای نکرده یک مشکل فیزیکی یا دعوا پیش بیاید من حتماً می‌بازم به خاطر اینکه همه چینی‌ها کنگ‌فو را خیلی خوب بلدند. خوب، همان‌طور که می‌دانید ما همیشه با فیلم‌های بروس لی بزرگ شدیم»

از حرف‌های آرش پیداست که در کنار علاقه به ایران که زادگاه اوست به چین هم خیلی علاقه دارد« من از بچگی همیشه آرزو داشتم که یک روز به چین بیایم و این کشور و مردمش را ببینم. از همان بچگی پدرم همیشه به ما می‌گفت که چینی‌ها خیلی آدم‌های خوبی هستند و این همیشه در ذهن من بود و نسبت به مردم چین یک ذهنیت مثبت برای من ایجاد کرده بود.» آرش یک اسم چینی هم دارد و در تلویزیون و هر جا که با هم می‌رویم مردم بیشتر او را به این اسم می‌شناسند و صدا می‌زنند« اسم چینی من خوآ بو است. خوآ در زبان چینی به معنی چین و بو به معنی پارسی و ایرانی است و به این ترتیب اسم من به معنی ترکیبی از ایرانی و چینی است» او درباره آرزوهایش نیز می‌گوید« ایران و چین دو کشور فوق‌العاده خوب هستند که من واقعاً به آنها علاقه‌مندم و امیدوارم که روابط آنها روز به روز بهتر شود و همین‌طور من هم بتوانم از لحاظ فرهنگی و به عنوان یک عضو کوچک که در جامعه فرهنگی چین مشغول فعالیت هستم، پل ارتباطی خوبی میان دو کشور باشم و انشاالله که باعث سرافرازی ایران و چین باشم»

در انتها آرش اینگونه با ما خداحافظی می‌کند:نمی‌خواهم به تن سر بماند فقط ایران ایران بماند

Arash Estilaf اینستاگرام آرش استیلاف بیوگرافی آرش استیلاف زندگی در چین همسر آرش استیلاف


ادامه مطلب ...

طلاق “سعید” مجری معروف از همسرش “سیما” بعد از ۱۵سال زندگی

طلاق “سعید” مجری معروف از همسرش “سیما” بعد از ۱۵سال زندگی

دردسرهای مجری معروف و تماس‌های همکاران زن با او باعث شد همسرش با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق بدهد.

 منشی شعبه ۲۴۴ دادگاه خانواده مجتمع قضایی صدر تهران، نام زن و شوهری به نام سعید و سیما را صدا زد و آنها وارد اتاق قاضی شدند.

همسر مجریان همسر مجری معروف طلاق هنرمندان طلاق مجری

زن مصمم به جدایی بود و شوهرش با اصرار می‌خواست به خاطر پسر هشت‌ساله‌شان که ثمره عشق و زندگی ۱۵ ساله آنهاست، کوتاه بیاید و از جدایی منصرف شود اما زن فقط طلاق می‌خواست.

قاضی بهروز مهاجری، دادرس شعبه ۲۴۴ دادگاه خانواده پس از مطالعه پرونده این زوج، از زن جوان خواست درباره علت دادخواست جدایی بگوید.

زن جوان پس از مکثی کوتاه گفت:‌ طاقت ادامه زندگی با یک شوهر مجری را ندارم. این جدایی به نفع هردویمان است. اگر بازگردم، همان زندگی و دردهای قدیمی دوباره سراغم می‌آید.

۱۵ سال قبل با همسرم از طریق اقوام آشنا شدم و ازدواج کردم. از این که شوهرم مجری تلویزیون بود، به خود می‌بالیدم و به او افتخار می‌کردم.

حتی خیلی به او کمک کردم در کارش موفق شود و همیشه آرامش را در خانه برایش فراهم می‌کردم. هر روز که می‌گذشت عشق من و همسرم نسبت به هم بیشتر می‌شد و با به دنیا آمدن پسرمان این شور و علاقه بیشتر شد.

زن جوان تصریح کرد: از چند سال قبل، شرایط کاری شوهرم فشرده‌تر و محبوبیت او در کارش باعث شد با افراد بسیاری همکاری داشته باشد و وقت و بی‌وقت با او تماس گرفته می‌شد.

دیگر زندگی و کارش یکی شده بود و فضای اجرا سایه سنگینی بر زندگی مشترکمان انداخته بود. خانم‌هایی که در پروژه‌های کاری با شوهرم همکاری داشتند، وقت و بی‌وقت به او تلفن می‌زدند و همین سوهان روحم شده بود.

سیما گفت: از شوهرم می‌خواستم، کمی از کارهایش کم کند و مسائل کاری را به داخل خانه نکشد، اما بی‌فایده بود. احساس می‌کردم کار اجرا میان ما و زندگی عاشقانه‌مان فاصله می‌اندازد.

هر روز این مشکلات بیشتر می‌شد و دیگر راهی برای از بین بردن آن نبود و شوهرم نیز به دلیل تعهداتی که دارد، نمی‌تواند دست از کارهایش بردارد.

دیگر نمی‌توانستم این وضع را تحمل کنم. بنابراین به خانه پدری‌ام رفتم و فرزندم را هرازگاهی می‌دیدم. اکنون هم دادخواست طلاق داده‌ام و مهریه ۳۱۵ سکه‌ای‌ام را می‌بخشم تا از این زندگی نجات پیدا کنم. دیگر نمی‌توانم با حرفه شوهرم رقابت کنم.

در ادامه مرد مجری به قاضی گفت: آقای قاضی من عاشق همسر و پسرم هستم و زندگی‌مان را دوست دارم. با توجه به شرایط کاری‌ام افراد و حتی خانم‌های مختلفی با من تماس می‌گیرند و من مجبور هستم پاسخ دهم، اما همسرم نمی‌خواهد با این قضیه کنار بیاید و به جای کمک کردن به حل مشکلات، تصمیم به جدایی گرفته است.

سعید اضافه کرد: همسرم پیش از این که درخواست طلاق بدهد، یک روز خانه را ترک کرد و به خانه پدری‌اش رفت و دیگر بازنگشت. هر چه در این مدت خانواده خودش و خانواده من با او حرف زدیم تا از تصمیمی که گرفته منصرف شود، بی‌فایده بود.

حتی به خاطر فرزندمان هم حاضر نیست از تصمیمش صرف‌نظر کند. عاجزانه از همسرم می‌خواهم به خاطر عشق ۱۵ ساله‌ و تنها پسرمان به زندگی بازگردد. سعی می‌کنم اوضاع زندگی‌مان را سر و سامان بدهم، اما انگار جدایی، همسرم را آرام‌تر می‌کند.

من عاشق او هستم و نمی‌توانم درد کشیدن او را تحمل کنم. اگر او با جدایی راحت می‌شود من هم راضی به این جدایی هستم، اما اگر روزی دوباره خواست به این زندگی بازگردد، بداند که همیشه من و پسرم چشم‌انتظارش هستیم.

بهروز مهاجری، دادرس شعبه ۲۴۴ دادگاه خانواده مجتمع قضایی صدر تهران با شنیدن گفته‌های مرد مجری و همسرش آنها را به مشاور خانواده معرفی کرد تا شاید این زوج از تصمیمی که برای جدایی گرفته‌اند، صرف‌نظر کنند و زندگی مشترک خود را از سر بگیرند.

طلاق مجری طلاق هنرمندان همسر مجری معروف همسر مجریان


ادامه مطلب ...

سوءاستفاده جنسی مدیر فاکس‌نیوز از “رودی بختیار” مجری ایرانی تبار

سوءاستفاده جنسی مدیر فاکس‌نیوز از “رودی بختیار” مجری ایرانی تبار

مجله امریکایی “ان وای (نیویورک) مگزین” با انتشار گزارشی این پرسش را مطرح کرده که چرا شبکه خبری “فاکس نیوز” وابسته به جمهوریخواهان و نئومحافظه کاران امریکا موضوع سوء استفاده جنسی از “رودی بختیار” Rudi Bakhtiar مجری تلویزیونی توسط مدیر آن شبکه را مسکوت گذاشته است.

همسر رودی بختیار فاکس نیوز عکس رابطه جنسی رابطه نامشروع جنسی بیوگرافی رودی بختیار Rudi Bakhtiar

“فاکس قرن بیست و یکم” با صدور بیانیه از استعفای “راجر ایلز”، رئیس شبکه تلویزیونی فاکس نیوز خبر داد و اعلام کرد، روبرت مُرداک ۸۵ ساله که مؤسس و مدیر عامل این شرکت مادر است، ریاست و سرپرستی شبکه خبری فاکس نیوز و شبکه فاکس بیزنس را به طور موقت به عهده خواهد گرفت.

مدیر مستعفی فاکس نیوز

این تحولات در حالی روی می دهد که “گرچن کارلسون” مجری باسابقه و نام‌آشنای فاکس نیوز اواسط تیر ماه ۱۳۹۵ از ایلز به علت آزار جنسی شکایت کرد و گفت: ایلز به وی پیشنهاد رابطه نامشروع داده است. کارلسون همچنین گفته است وی به علت رد درخواست جنسی ایلز از کار برکنار شده است.

“ان وای مگزین” اما اشاره می کند که مرداک راجر ایلز را از کار برکنار کرده است اما هوز هم بر روی ادعاهای ازار و اذیت جنسی در ان شبکه سرپوش می گذارد.

این نشریه در ادامه اشاره می که “رودی بختیار” خبرنگار آن شبکه بود و پس از شکایت درباره ازار و اذیت جنسی از آنجا اخراج شد. بختیار سال هاست که به عنوان “جذاب ترین” مجری زن در رسانه های امریکایی انتخاب شده است. این نشریه می نویسد:”رودی بختیار مدعی شده که در سال ۲۰۱۰ میلادی سوء استفاده جنسی از او توسط مدیر شبکه صورت گرفته است با این حال، برایان ویلسون مدیر پیشین دفتر واشنگتن شبکه خبری فاکس نیوز و وکیل ایلز این موضوع را تکذیب کرده اند.

بختیار در مصاحبه با نیویورک تایمز اشاره کرده است که ویلسون در هتلی به او گفته بود که مدیریت بخش واشنگتن فاکس نیوز را برعهده گرفته است. او به بختیار گفته بود به او علاقمند است و نسبت به اندام او ابراز علاقه کرده بود و از او خواسته بود تا در اتاق هتل او را ببیند. رودی بختیار در مصاحبه می گوید که تنها به این موضوع فکر می کرده که کلمات به درستی انتخاب کند چرا که از آن به بعد برایان مدیر او بود و او به شغلش نیاز داشت. او می گوید که به برایان گفته که برای برایان احترام قائل است و اگر کاری کرده که آن احساس در او بوجود آید عذرخواهی می کند چرا که او حس دوستانه ای نسبت به او دارد و خود را متعهد به رابطه کاری می داند اما شرمنده است و نمی تواند پیشنهاد او را قبول کند”.

رودی بختیار در ادامه در پاسخ به این پرسش برایان که چه اشکالی دارد که آن دو با یکدیگر باشند گفته است که او نامزد دارد.
همسر رودی بختیار فاکس نیوز عکس رابطه جنسی رابطه نامشروع جنسی بیوگرافی رودی بختیار Rudi Bakhtiar
مدیر پیشین دفتر واشنگتن فاکس نیوز

این نشریه در ادامه اشاره می کند که در ژانویه سال ۲۰۰۷ میلادی برایان به طور رسمی مدیر شبکه در دفتر واشنگتن شد و به رودی بختیار گفته که دیگر نمی تواند آنجا کار کند. بختیار می گوید این اولین باری نبود که او آزار و اذیت در شبکه فاکس نیوز را تجربه کرده بود. او می گوید که ایلز مدیر اصلی شبکه نیز در دیداری کاری با او در سال ۲۰۰۵ میلادی از او خواسته بود که در مقابلش راه برود چرا که می خواسته پاهایش را نگاه کند و پس از مخالفت رودی خندیده و گفته نمی خواهد سر جای خود بنشینید. بختیار که از اقوام شاپور بختیار نخست وزیر رژیم پهلوی بوده می گوید که یک روز ایلز برای او یک دامن کوتاه هدیه فرستاده بود او پرسیده بود آیا شما من را مجبور به پوشیدن این لباس می کنید و کارکنان فاکس نیوز گفته بودند نه فقط ایلز دوست دارد پاهای شما معلوم باشد.

بختیار مدتی را نیز در ایران به پوشش خبری پرداخت به خصوص درباره دیدار احمدی نژاد با نوری مالکی نخست وزیر وقت عراق. او می گوید که ایلز عذرش را خواسته بود و گفت که فکر نمی کند خبرنگار خوبی باشد او گفته بود می دانم که موضوع به برایان مرتبط است اما ایل این موضوع را تکذیب کرده بود.

رودی بختیار کیست ؟

همسر رودی بختیار فاکس نیوز عکس رابطه جنسی رابطه نامشروع جنسی بیوگرافی رودی بختیار Rudi Bakhtiar

رودابه بختیار متولد ۲۱ ژوئن ۱۹۶۶ که به رودی بختیار شناخته می‌شود، مجری و خبرنگار آمریکایی ایرانی‌تبار می‌باشد، که از پدر و مادری ایرانی در فرزنو، کالیفرنیا زاده شد.

بختیار در سال ۱۹۹۶ به‌عنوان خبرنگار، به شبکه خبری سی‌ان‌ان پیوست و در طول ۹ سال فعالیت در بخش‌های مختلف تلویزیون کابلی این شبکه خبری، حضور داشت. وی یک بار نیز با برنامه اتاق خبر سی‌ان‌ان، نامزد دریافت جایزه امی شد. وی یک بار نیز به عنوان نهمین خبرنگار برتر آمریکا انتخاب شد.

رودابه با اینکه در آمریکا متولد شده، اما تا زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران در ایران بزرگ شده‌است. وی تحصیلاتش را در دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس ادامه داد و در این دانشگاه مدرک کارشناسی زیست‌شناسی را دریافت کرد.

در سال ۱۹۹۰ بختیار وارد دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه نیویورک شد، ولی تحصیلاتش را نیمه‌کاره رها کرد. او برای مدت کوتاهی نیز در رشته معماری در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد ولی آن را نیز نیمه کاره رها کرد.

رودابه کار خبرنگاری خود را از شبکهٔ سی‌ان‌ان شروع کرد. وی در سال ۱۹۹۶ با گذراندن آزمون ورودی این خبرگزاری و موفقیت در میان حدود ۱۰۰ داوطلب دیگر، پا به عرصهٔ روزنامه‌نگاری گذاشت.

وی در شبکهٔ سی‌ان‌ان پیشرفت‌های زیادی کرد به گونه‌ای که بعد از مدتی مجری بخش سی‌ان‌ان هدلاین نیوز شد و در زمان حملات ۱۱ سپتامبر نیز در همین جایگاه فعالیت می‌نمود. وی بعد از ۱۰ سال کار مداوم در شبکهٔ سی‌ان‌ان به علت مراقبت از پدرش که به سرطان حنجره دچار شده بود، از این شبکه خبری جدا شد.

بختیار در ۱۱ ژانویه سال ۲۰۰۶ به صورت رسمی به شبکه خبری فاکس نیوز پیوست و هم اکنون نیز در این شبکه مشغول به کار است. او از جمله کسانی است که در مراسمی در واشنگتن، برای مردم زمین لرزه بم کمک‌های نقدی بسیاری جمع‌آوری کرد. بختیار هم‌اکنون یکی از اعضای هیئت مدیره؛ اتحادیه روابط عمومی آمریکایی‌های ایرانی‌تبار می‌باشد.

منبع : الف

Rudi Bakhtiar بیوگرافی رودی بختیار رابطه نامشروع جنسی عکس رابطه جنسی فاکس نیوز همسر رودی بختیار


ادامه مطلب ...

بیوگرافی “عبدالله روا” مجری برنامه شیدایی +عکس خانواده و اینستاگرام

بیوگرافی “عبدالله روا” مجری برنامه شیدایی +عکس خانواده و اینستاگرام

عبدالله روا (متولد ۵ اسفند ۱۳۶۴ در بروجن ، قد : ۱۸۸)، شاعر و مجری برنامه‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. وی دارای مدرک لیسانس حقوق از دانشگاه اصفهان و کارشناس ارشد ادبیات از دانشگاه شهید بهشتی است.

وی ابتدا در شبکه استانی جهان‌بین و سپس در مرکز رادیویی استان چهارمحال و بختیاری به اجرای برنامه پرداخت و در سال ۱۳۹۱ با اجرای برنامه «شیش‌تاییا» از شبکه دو وارد صدا و سیما شد.

 همسر عبدالله روا بیوگرافی عبدالله روا برنامه شیدایی شبکه دو اینستاگرام مجریان اینستاگرام عبدالله روا

instagram abdollah rava

عبدالله روا با انشتار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

همسر عبدالله روا بیوگرافی عبدالله روا برنامه شیدایی شبکه دو اینستاگرام مجریان اینستاگرام عبدالله روا

هرگز نمیر مادر…
عکس مال قبلناس.

داداشم میگه عکسو من گرفتم!
انگرى برررد چى میگه؟!؟😜

 

برخی از برنامه‌هایی که عبدالله روا به عنوان مجری آن‌ها بوده‌است در جدول زیر آمده است:

نام برنامهشبکهتوضیحات
روز از نوشبکه دو
شیش‌تاییا
فرش سپید
کافه سپید
ماه‌ترین ماهبرنامه سحرگاهی رمضان ۹۲
شیدایی
بدون توقف
از آن می‌گویندبرنامه اذانگاهی شبکه دو
شب‌های فوتبالیشبکه ورزشبا همراهی افشین عبداللهیان
سینمایششبکه نمایشویژه‌برنامه جشنواره فجر
نشان مهربانیشبکه یک
افتتاح بهار
خیابان ایران
شب های شیدایی
با کی بریم سیزده بدر
شبکه ایرانی
با کاروان
بخوان
افتتاح بهار
شهر خدا
نام خانوادگی
بچه‌های مردم

اشعار عبدالله روا

روا علاوه بر اجرا به سرودن شعر و ترانه هم می‌پردازد. وی تاکنون از جشنواره‌های شعر زیادی حائز رتبه شده‌است، ازجمله جشنواره شعر رضوی سال ۱۳۸۸، جشنواره سوختگان وصل در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ و جشنواره شعر دفاع مقدس سال ۱۳۸۴. همچنین در سال ۱۳۹۲ ترانه‌ای از وی به نام «مترو» با صدای رضا یزدانی منتشر شد.

* مثل همه ی مصاحبه از خودتان بگویید و کارهایتان.

من عبدالله روا هستم و اصلیتم به شهر بروجن بر می گردد. در استان چهار محال و بختیاری. مشخصه اش این است که بلندترین شهر ایران است از نظر ارتفاع به بام ایران هم مشهور است. ۲۷ سالم است و متولد ۵ اسفند ۱۳۶۴ هستم.

لیسانس حقوق دارم. اصفهان تحصیل کردم الان در مرحله پایان نامه کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی هستم دانشگاه شهید بهشتی.

همسر عبدالله روا بیوگرافی عبدالله روا برنامه شیدایی شبکه دو اینستاگرام مجریان اینستاگرام عبدالله روا

چهار تا خواهر و برادر دارم و من فرزند ارشد هستم. فرزند شهید هستم پدرم معلم بودند و بسیجی داوطلب که در بهمن ۶۵ در کربلای پنج شملچه به شهادت رسید ۱۱ ماهه بودم. و خوب من الان افتخار فرزند شهید بودن دارم. بعد از آن حدود چهار پنج سالگی من مادر من با یکی از همرزم های ایشان ازدواج کردند و چهار خواهر و برادر عزیزم از پدر خوانده ام هستند.

* پس جمله ی معروف شما که انتهای برنامه می گویید :« بابا ها رو ببوسید» به همین علته؟

 یکی از دلایلش هم همین است. اتفاقا خیلی روی این بحث شده است. اولا شاید پدرها به علت اینکه کمتر در خانه هستند و حجب و حیایی که بین آن ها و بچه ها هست، وقتی بچه ها بزرگ می شوند،کمتر آن ها را می بوسند. ثانیا: من که نمی توانم بگویم از طرف من،مامان ها رو….اما این اصلا به این معنی نیست که با مادر ها خوب نیستم.

اما به قول حسین منزوی: آنچه پیش رو داری من به پشت سر دارم.حالتی است که من حالا دارم. شاید بعضی ها دیده باشید یا خودتان مبتلا به این مسئله باشید که اصلا ابا دارند به باباهاشون نزدیک بشوند یا باباهاشون را ببوسند حتی. حالا بوسیدن که یه مجازی از محبت کردن یا محبت گرفتن ولی خوب خیلی از این مسئله ابا دارند من خیلی حسرت به دلم بعضی ها که این فرصت ها را از دست دادند و مطمئنم که این حسرت به دلی برای خیلی از کسانی که این فرصت را دارند و ازآن استفاده نمی کنند، پیش خواهد آمد. من میگویم شاید این یک تلنگری باشد.

خیلی ها هم میان برای من پیغام می گذارند، کامنت میگذارند، به من ایمیل می زنند که بعد از اینکه شما گفتید من رفتم بابام را بوسیدم پدرم تعجب کرد.

یک شعر دفاع مقدسی هست از عظیم زارع از استان فارس از دوستان خود من هم هست درباره دختر بچه ای است که با بابای مفقود الاسرش داره صحبت می کنه یک عکس  توی آبه. اواسط شعرش میگه که شاید تو هم شرمنده یک مشت خاکی/ جا مانده ای در ماجرای بی پلاکی/ عیبی ندارد/ خاک هم باشی قبول است/ یک چفیه ویک ساک هم باشی قبول است/ تنها تلاشش انتظار است و سکوت است/ پروانه ای که توی تار عنکبوت است/ امشب عروسی می کند جای تو خالی/ پای قباله جای امضای تو خالی/ ای عکس هایت روی زخم دل نمک باش / یک بار هم بابای معلوم الاثر باش.

 همسر عبدالله روا بیوگرافی عبدالله روا برنامه شیدایی شبکه دو اینستاگرام مجریان اینستاگرام عبدالله روا

* ارتباط خودتان با مادرتان چطور است؟

اسطوره زندگی من، مادرم هستند. برای من هم پدر بودند، هم مادر. هم خواهر. هم برادر. همه چیز من بودند و فکر نمی کنم کسی بتواند درک کند این شدت عشق و علاقه ای که به مادرم دارم.

* از خودتون بگید و از علاقه مندی هایتان:

پاستیل و ورزش را خیلی دوست دارم. سالیان زیادی رو از دوره نوجوانی تا سطح یک خورده حرفه ای تر از آماتور فوتبال بازی می کردم سابقه بازی تو لینگ زیر گروه ایران را هم دارم توی شهر خودمان بروجن بازی می کردم. در هر صورت یک عکس با لباس ورزشی دارم و خیلی پیگیر بودم خیلی هم علاقه مند بودم علاقه اصلیم این بود که یه روزی فوتبالیست بشم ولی خوب دیگه نشد نه فرصت پیگیریش بود نه شرایطش،حقیقتش فقط  زورم زیاد بود. من از همینجا به کلیه کسانی که دست و پاشان را شکستم تو فوتبال من معذرت می خواهم.

من در  درسم هم،همینطوری بودم کارنامه های تحصیلی من رو ببنید خندتون می گیره البته هیچ کدوم رو نگه نداشتم ولی اگر باشه یه جایی سه چهارتا درسم بیست بود هفت هشت تا دستم ده یازده دوازه.ورزشم بیست بود هنرم بیست بود ادبیاتم بیست بود انضباطم خیلی بد بود.

* شما حقوق خواندید و ادبیات ادامه دادید این تغییر زیاد علتش چی بوده چرا از اولش نرفتید ادبیات؟

حقیقتش من رتبه ام خوب شد رفتم حقوق اما همیشه به ادبیات علاقه داشتم.

 همسر عبدالله روا بیوگرافی عبدالله روا برنامه شیدایی شبکه دو اینستاگرام مجریان اینستاگرام عبدالله روا

* شما کی استعداد شعرتون را کشف کردید؟

سوم دبستان در مسابقات هشت گانه ی فرهنگی، در شهرمون اول شدم، تا سال اول راهنمایی شعر نگفتم،یک چهار پاره گفتم که از مدرسه بیرون نرفت چون گفتند مال خودت نیست !

کاملش را یادم نیست اما بخشی اش می گفت : زندگی بی گل سرخ چقدر بی رنگ است/ گل لاله زیباس قرمز خوش رنگ است/ برگ سبز خورشید آبی اقیانوس/ پیرمرد دهقان توی دستش فانوس

یه همچین چیزی بود اشکال وزنی نداشت اشکال قافیه نداشت و حال و هوای خوبی داشت برایم سر خوردگی ایجاد شد دیگر شعر نگفتم تا سال ۸۲٫در یک جمع دوستانه برای تفریح رفته بودیم که شعری گفتم و ورق زندگی من را در زمینه ی ادبیات تغییر داد.

امشب از دلتنگی ام با ماه صحبت می کنم/ از دلم از این  غم جانکاه صحبت می کنم/ یوسف گم گشته ام امشب به یادت هستم/ از غم یک ماه در یک چاه صحبت می کنم….بواسطه ی این شعر به انجمن های ادبی راه پیدا کردم.

شکر خدا،چه در سطح استانی، چه در سطح ملی چند مقام کشوری معتبر در زمینه شعر بدست آوردم.یکی از آخرین هاش برگزیده برگزیدگان جشنواره سال ۸۸ امام رضا بودم که هر سال برگزار می شد من در ۸/۸/۸۸ که تولد امام رضا هم بود، مقام آوردم.

* خودتان هم مثل حال و هوای شعرتون هستید؟

نمی دانم. شاید!

 همسر عبدالله روا بیوگرافی عبدالله روا برنامه شیدایی شبکه دو اینستاگرام مجریان اینستاگرام عبدالله روا

* شما جوان شادی هستید، شعراتون که خیلی شاد نیست.

گویا من آدم شادی هستم ولی هرچی سعی می کنم شعر هام شاد باشه اما باز هم غمگینه.

* حتی دلم تنگه دلم تنهاست و حتی کافه سفید که باز مال منه که یک دکلمه خود هم بینش هست اما ترانه اول فرش سفید که الان داره پخش می شه که می گه سلام کن بو به چشم خورشید/ بگو ظلمت خدا نگهدار/ کتاب دشت غصه رو بنداز/ دفتر مشق امید رو بردار/ یه عمر دل راضی به تصمیم سخت کبری/ ولی نمشه میون هر صد هزار تا دهقان یکیش ولی ریز علی نمیشه/ کاشکی کسی رازمو نفهمه که قلب های مهر و موم و عشقه/ بین همه زرق و برق دنیا سفره کوکب خانوم رو عشقه/

* یک اخلاق خوبتون چیه؟

حسود نیستم و جاه طلب نیستم

* اخلاق بدتون چیه؟

تنبلم یک خورده یعنی دلم گندست دل گنده ام

* یک بیت شعر بخوانید که خیلی دوستش دارید.خیلی زمزمه می کنید.

جان و گرم بخش که این جان که تودادی/ چندان زغمت خاک به سرریخت که تن شد

این رو خیلی دوست دارم

* چرا؟

خوب دوست داشتن که دلیل نمی خواد

* خوب شاید یک نوستالژی یه دلیلی یه خاطره ای براتون داره؟

این شعر سبک هندیه فکر می کنم برای طالب آملی هم باشد مطالعاتم در این زمینه است خیلی با این سبک شعر به قول خودمون حال می کنم خیلی این شعر رو وقتی که من خوندم موبه تنم سیخ شد و حفظش کردم خیلی شعرهای دیگه هم هست.

* با چه کسی مشورت می کنید؟

دوستان خیلی خوبی دارم که هر کدام در زمینه ای متخصص هستند و حتما باهاشون مشورت می کنم.

* با مادرتان هم مشورت می کنید؟

هر کاری که می خواهم انجام دهم، باید مهر رضایت مادرم را داشته باشد. یا راضی می شن یا راضیشون می کنم.

* به کدام یک از  آرزوهاتان رسیدید؟

من اصلا آرزو ندارم من آدم جاه طلبی نیستم چون واقعا هیچ آرزوی خاصی ندارم. دوست داشتم مادرم از من راضی باشن، که خدا را شکر نسبتا راضی هستند.

* از شاعر های معاصر کدام را بیشتر دوست دارید؟

حسین منزوی خدابیامرز خیلی با شعرهاش شب های تنهایی من رو قشنگ کرده. محمد علی بهمنی رو می پسندم قیصر امین پور یکی از خوب های ذهن من هست توی شعر معاصر. فاضل نظری رو خیلی می پسندم غزل هاش را دوست خیلی گلی دارم به نام اصغر صالحی من خیلی شعرش رو می پسندم و خیلی های دیگه هستند.

* فال حافظ هم می گیرید؟

فال حافظ هم گرفتم البته آخرین باری که گرفتم نمی دونم کی بوده اعتقاد دارم یک دست پاکی باید اون فال رو بگیره و حافظ هم به قل یکی از اساتید ما استاد حیدر علی طالب پور یکی از حافظ شناسان خوب به کار زبان و ادبیات فارسی و استاد خودمم هست بروجنی هست و دو کتاب شعر بروجنی داره می گفت که شعر حافظ مثل تاج می مونه تاج خودش طلاست توی طلا چی به کار رفته: زمرد یاقوت مروارید یعنی توی هر جای شعر حافظ رو که باز کنی خوبه همیشه فال نیکه کمتر شعر حافظ رو پیدا می کنی که با غم شروع بشه

* نظرتان را در یک جمله خیلی کوتاه بگویید:

عبدالله روا: خوبه پسر خوبیه

فوتبال: نشد دیگه آرزوی بربادرفته

ازدواج: یه روز خوبی ازدواج می کنیم

اسطوره: پدر

علی ضیاء: یک بار من دیدمش خیلی شیرین

 

اینستاگرام عبدالله روا اینستاگرام مجریان برنامه شیدایی شبکه دو بیوگرافی عبدالله روا همسر عبدالله روا


ادامه مطلب ...

دختر ۹ ساله‌ “ندا ملکی” مجری صدا و سیما هم چادری است + عکس

دکتر ندا ملکی، مجری تلویزیون، سال ۵۹ در اردبیل در خانواده‌ای فرهنگی و متدین به دنیا آمد. وی از دوران کودکی به فعالیت‌های دینی علاقه‌مند بود و بیشتر اوقات همراه با مادربزرگش به یادگیری قرآن کریم می‌پرداخت. مادربزرگش با وجود اینکه سواد خواندن قرآن داشت اما نمی‌توانست معانی آیات الهی را بخواند به همین جهت ندا پس از مدرسه به خانه مادربزرگش می‌رفت و معانی قرآن را از پارسی به گویش آذری ترجمه می‌کرد. مادربزرگش نیز به او نماز را می‌آموخت.

همسر ندا ملکی دختر مجری بیوگرافی ندا ملکی بیوگرافی مجریانحضور در ویژه‌برنامه نوروز ۷۹ شبکه قرآن سیما به‌عنوان «جوان موفق» به دلیل کسب رتبه سوم مسابقات قرائت قرآن دانشجویان سراسر کشور، سبب راهیابی وی به عرصه اجرا و حضور در رسانه ملی شد‌‌.خانم ملکی در کارنامه فعالیت‌های خود اجرا در برنامه‌هایی همچون آیین‌ زندگی، تا نیایش، اشراق، صبح عالی بخیر، مصیر، روشنا، اشاره، آفتاب شرقی و… را دارد.

وی ابتدا به کار در رسانه ملی علاقه‌مند نبود و زمانی که پیشنهاد اجرای یک برنامه‌ را با او در میان گذاشتند، نپذیرفت اما پس از مشورت و تایید پدرش و همچنین علاقه به تاثیرگذاری در عرصه معارف، وارد رسانه ملی شد.

***
خانم ملکی! درباره خود و دوران کودکی‌تان بگویید.

بسم‌الله‌الرحمن الرحیم. پیش از هر چیز شهادت ۵ هزار نفر از حجاج بویژه حدود ۵۰۰ تن از حاجیان ایرانی بیت‌الله الحرام در فاجعه منا را که تعدادی از همکاران بنده هم در میان این شهدای مظلوم بودند، خدمت امام زمان حضرت مهدی موعود(عج)، نایب آن حضرت رهبر حکیم و بزرگوار انقلاب اسلامی، خانواده آن عزیزان و همه ملت سوگوار ایران تسلیت می‌گویم و علو درجات را برای آن شهدا از خدای متعال مسالت می‌کنم. در دوران کودکی خاطراتی تکرارناپذیر برای همه رقم می‌خورد. اگر ماجراجو هم باشیم این دوران جذاب‌تر و شیرین‌تر می‌شود. پرتحرک و ماجراجو بودم و به مطالعه علاقه زیادی داشتم طوری که در دوران مدرسه تمام کتاب‌های کتابخانه را خوانده بودم حتی برخی کتاب‌ها را چند بار می‌خواندم. علاقه زیادی به داستان‌های «ژول ورن» داشتم و ادبیات هم از حوزه‌های مورد علاقه من برای مطالعه بود. وقتی از کتاب‌های کتابخانه مدرسه خسته می‌شدم، سراغ کتابخانه پدرم می‌رفتم و کتاب‌های تفسیر قرآن، مجموعه آثار آیت‌الله شهید مطهری و برخی کتاب‌های دیگر را که مطالب‌شان را اصلا متوجه نمی‌شدم، مطالعه می‌کردم البته بعدها در دوران دانشگاه تازه متوجه معنای آنچه در گذشته خوانده بودم شدم. خلاصه! در کودکی‌ام قدری ادای انسان‌های فرهیخته را درمی‌آوردم!

خانواده‌ چقدر در حضور شما در عرصه‌های قرآنی و دینی مؤثر بود؟

پدر و مادرم فرهنگی هستند و در عرصه‌های اجتماعی بسیار فعال و من زمان زیادی را با مادربزرگم سپری می‌کردم. مادربزرگی داشتم که می‌توانم بگویم عاشقش بودم. ایشان توانایی خواندن قرآن را داشت و همواره با کلام خدا مأنوس بود. مادربزرگم به زبان فارسی صحبت نمی‌کرد و نمی‌توانست ترجمه فارسی قرآن را بخواند. یک روز از من خواست پس از مدرسه به خانه آنها بروم و ترجمه قرآن را از فارسی به گویش آذری برایش بگویم. از آن به بعد، من هر روز بعد از مدرسه ترجمه قرآن را می‌خواندم و از فارسی به آذری برمی‌گرداندم. مادربزرگم هم به من نماز خواندن یاد می‌داد.

یادم هست بسیاری از نمازهای مستحبی را با اینکه سخت بود به اتفاق ایشان می‌خواندم و گویی این یک توفیق الهی بود که چراغ عشق به قرآن در وجود بنده به فضل الهی روشن شود و امیدوارم تا آخر عمر هم روشن بماند.

بعد از آن انس من با قرآن و اعتماد به نفسم بیشتر شد تا جایی که از دوم ابتدایی در مسابقات قرآن شرکت می‌کردم تا اینکه سال ۷۶ نفر اول مسابقات قرآن دانش‌آموزی استان اردبیل شدم.

برای پیشرفت در امور قرآنی هم، یا کتاب می‌خواندم یا به نوارهای قرآن گوش می‌دادم. البته به یاد دارم تهیه نوار قرآن خیلی سخت بود و امکانات آموزشی مثل الان نبود اما پشتکار زیادی داشتم. ضمن اینکه برای تلاوت بهتر ورزش هم می‌کردم و این امر نشاط بنده را بیشتر می‌کرد. همانطور که می‌دانید ورزش به بحث نفسگیری در تلاوت قرآن بسیار کمک می‌کند.

چه عواملی موجب شد در مسیر یادگیری علوم قرآن و حدیث قدم بگذارید؟

چند مؤلفه در این موضوع تاثیرگذار بود. بخش زیادی به رفتارهای خانواده مربوط می‌شد. اینکه خانواده‌ای بتواند نه با زبان ظاهری که در عمل، به فرزندانش دین را آموزش بدهد خیلی در تربیت فرزند و تصمیم‌گیری او در انتخاب مسیر زندگی مهم و موثر است.

یادم نمی‌آید تا حدود نوجوانی خانواده‌ام درباره دین با من حرف زده باشند اما در رفتارشان نماز خواندن بویژه نماز اول وقت، دروغ نگفتن و خیلی از مسائل دینداری را یاد گرفتم.

پدرم صداقت زیادی داشته و دارند و مهربانی و خوش‌خلقی‌ای که در مادرم می‌دیدم، بی‌نظیر بود. هر دو در عین حال که نماز می‌خواندند رفتارهای صحیحی داشتند و من از آنها کلام دروغی نشنیدم، همین امر باعث شد کم‌کم من هم به خواندن نماز علاقه‌مند شدم و صدق گفتار از همان زمان در من نهادینه شد.

همسر ندا ملکی دختر مجری بیوگرافی ندا ملکی بیوگرافی مجریان

آنها به شما برای رعایت حجاب تذکر هم می‌دادند؟

هیچ‌گاه به یاد ندارم خانواده‌ام به زبان مرا تشویق به اعمال نیکو کرده باشند. هیچ‌وقت پدر یا مادرم به من نگفتند حجابت را رعایت کن یا درس بخوان. من طبق آنچه در زندگی دیدم رفتار می‌کردم یعنی پدر و مادرم الگوی عملی افعال نیکو بودند.

به یادگیری قرآن از طریق گوش دادن به نوارهای قرآن اشاره کردید. آیا اولین نوار قرآنی که گوش دادید، به یاد دارید؟

بله! تلاوت سوره مبارکه «کهف» با صدای مرحوم استاد «عبدالباسط» بود که شاید بیش از ۲۰۰ بار آن نوار را گوش داده باشم و این نوار قرآن را مادرم از یکی از سفرهای زیارتی که داشتند به‌عنوان سوغات برایم خریده بودند.

شما در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته علوم قرآن و حدیث تحصیل کردید؛ دلیل‌تان برای انتخاب این رشته چه بود؟ البته خبر داریم برای دوره دکترای رشته تحصیلی‌تان را تغییر داده‌اید.

در دوران مدرسه معدلم بسیار بالا و خوب بود به همین دلیل والدین و اطرافیان توقع داشتند حتما در رشته‌ پزشکی تحصیل کنم اما بعد از کنکور و کسب رتبه خوب و با وجود اینکه رشته‌ام علوم تجربی بود، اولویت رشته‌ها را کارشناسی علوم قرآنی که یکی از رشته‌های نیمه‌متمرکز بود، زدم. پس از قبولی در رشته کارشناسی علوم قرآنی دانشکده علوم قرآنی تهران، برخی نزدیکان‌مان ناراحت شدند و می‌گفتند تو باید پزشکی بخوانی اما من تصمیمم را گرفته بودم. در مصاحبه هم بین ۸۰ نفر، چهارم شدم.

پس از قبولی در رشته کارشناسی علوم قرآنی والدین‌تان چه عکس‌العملی داشتند؟

آنها هم چندان راضی نبودند اما به مرور زمان وقتی علاقه من به کسب دانش در این رشته را دیدند، متقاعد شدند. آنها به من قدرت عمل و استقلال می‌دادند و مرا برای پیشرفت همراهی می‌کردند.

پس از قبولی در رشته کارشناسی علوم قرآنی والدین‌تان چه عکس‌العملی داشتند؟

تا حدودی! البته بدترین خاطره تحصیلم زمانی بود که مادرم معلمم شدند! آن زمان کلاس دوم بودم و دوست داشتم مادرم به‌عنوان معلم به من توجه بیشتری کنند اما برعکس شد. ایشان به من کم‌محلی می‌کردند و برخوردشان در کلاس با من طوری بود که مجبور شوم درس‌ها را در همان کلاس یاد بگیرم البته این روش باعث شد در یادگیری پیشرفت بهتری داشته باشم. ضمن اینکه در منزل با مهر بی‌پایان مادری جبران می‌کردند.

در دوران مدرسه به انشا هم خیلی علاقه‌مند بودم طوری که مسؤول نوشتن انشاهای اعضای خانواده هم شده بودم(!) به یاد دارم در دوره‌ای یکی از اقوام ما معلم خواهرم بود و می‌دانست من به انشا علاقه زیادی دارم به همین جهت وقتی برای خواهرم انشا می‌نوشتم، نمره ۲۰ به او می‌داد و در پایین برگه می‌نوشت: «آفرین ندا»!
صبح‌ها با صوت تلاوت قرآن پدرم بیدار می‌شدم

چه شد که به تحصیل و یادگیری امور قرآنی علاقه‌مند شدید؟

همسر ندا ملکی دختر مجری بیوگرافی ندا ملکی بیوگرافی مجریاندوران کودکی خیلی وقت‌ها صبح‌ها با نوای تلاوت قرآن پدرم از خواب بیدار می‌شدم و در خانواده به امور دینی توجه زیادی می‌شد به همین جهت از همان زمان انس با قرآن در وجودم نقش بسته بود. به نظر من هر چیزی اگر در دوران کودکی در ذهن افراد نقش ببندد، در بزرگسالی هم دنبال خواهد شد. مهر قرآن به دلم افتاده بود و هر کسی هر چه می‌کرد نمی‌توانست مرا از آیات الهی دور کند. مادربزرگم بهانه‌ای شد تا بتوانم با قرآن انس بگیرم و برای اینکه برای او معنای قرآن را بگویم، خودم هم با آیات الهی و معانی آنها آشنا شدم. همواره در خانواده‌ها بهتر است علاوه بر پدر و مادر نفر سومی که شخصیت ایشان محبوب کودک است و رفتارهایش با معیارهای آن خانواده همخوانی دارد، در کنار او باشد. چون معمولا بچه‌ها حرف‌شنوی‌شان از آن نفر سوم بهتر است.

فکر می‌کردم رسانه جایی برای فعالیت‌های دینی نیست

چگونه وارد صداوسیما و عرصه اجرا در رسانه ملی شدید؟

یک سال در دوران مدرسه جهشی خوانده بودم به همین دلیل وقتی ۱۷ ساله بودم وارد دانشگاه شدم. پس از ورود به دانشگاه همواره در مسابقات قرآن شرکت می‌کردم به طوری که سال ۷۸ موفق به کسب رتبه سوم مسابقات کشوری قرآن دانشجویی شدم و از همان زمان زندگی‌ام وارد مسیر جدیدی شد. البته سال ۷۶ هم رتبه اول را در سطح استان اردبیل در مسابقات قرآن دانش‌آموزی کسب کرده بودم.

پس از این موفقیت، در زمان آقای مهندس فرهمند، مدیر وقت شبکه قرآن به‌عنوان «جوان موفق» در یکی از برنامه‌های این شبکه حضور یافتم. بعد از گذشت ۱۵ روز از پخش این برنامه، تهیه‌کننده برنامه با من تماس گرفت و گفت: «می‌توانید برنامه تخصصی قرآنی را اداره کنید؟»

من در آن زمان فکر می‌کردم رسانه جایی برای فعالیت‌های مذهبی و قرآنی نیست و شاید به دلیل روحیات خاصی که دارم برای رسانه و اجرای برنامه تخصصی گزینه مناسبی نباشم.

با این وجود با پدرم مشورت کردم و ایشان با این امر موافقت کردند و من به دلیل تایید پدرم پذیرفتم و فکر کردم اگر از اجرای این برنامه خوشم نیاید، دیگر نمی‌روم. موافقتم را اعلام کردم و قرار شد از من تست بگیرند. در آزمونی که گرفتند باید ۲۰ دقیقه به صورت تخصصی درباره موضوعات قرآنی صحبت می‌کردم. ۱۹ سال داشتم که پیشنهاد حضور در رسانه ملی را پذیرفتم. در آن زمان فضای حاکم متفاوت بود و مثل حالا فوران اطلاعات نبود اما من به پشتوانه مطالعات گذشته و رشته تحصیلی‌ام، وارد عرصه اجرای برنامه‌های تلویزیونی شدم.

برای یک دختر جوان قرار گرفتن در این موقعیت کمی سخت بود و من هم به گویندگی علاقه چندانی نداشتم اما بعد از مدتی که اقبال فراوان مخاطبان را دیدم، متوجه شدم کاری که انجام می‌دهم، کاری قرآنی در رسانه است و می‌تواند اثرگذاری خوبی داشته باشد و همین امر باعث علاقه‌مندی من به اجرا شد.
در آن دوران در کنار اجراهای زنده تلویزیونی، با وجود مشکلات، امکانات کم و… برنامه‌های تولیدی را هم اجرا می‌کردم. بعد، اجرای برنامه‌های آیین زندگی و تا نیایش شبکه تهران را برعهده گرفتم.

پس از گذشت چند سال از اجرای تلویزیونی، سال ۸۲ آزمون گویندگی در سازمان صداوسیما برگزار شد و من موفق به قبول شدن در این آزمون شدم و پس از آن به‌عنوان گوینده رسمی شبکه یک سیما وارد برنامه آفتاب شرقی شدم و از همان زمان کار خود را به صورت رسمی آغاز کردم که تاکنون هم به لطف خدا ادامه دارد.

اولین اجرای تلویزیونی خودتان را به یاد دارید؟ چه حسی داشتید؟

وارد استودیو شده و متن بلندی آماده کرده بودم. وقتی اولین بخش برنامه تمام شد، آقای کلانتری کارگردان برنامه با خوشحالی پایش را زمین کوبید و گفت: «خیلی عالی بود». بعد از ۱۵ سال سابقه اجرا هنوز هم استرس روز اول را برای اجرا دارم که البته فکر می‌کنم این استرس از لوازم کار اجرای تلویزیونی است و باعث بهتر شدن کیفیت اجرا می‌شود.

نظر خانواده درباره اجرای شما چه بود؟

هیچ‌‌وقت ندیدم پدرم درباره برنامه من نظر دهند. ایشان فرد درون‌گرایی هستند و سکوتشان دلالت بر رضایت از کارم دارد البته پدرم در جمع هم از من حرفی نمی‌زنند که مبادا من به خودم مغرور شوم و نتوانم پیشرفت بیشتری کنم. در کنار این رفتار در بیشتر مواقع با من مشورت می‌کنند که این امر برایم بسیار ارزشمند است و باعث می‌شود من بیشتر به مطالعه و کسب دانش روز بپردازم. ضمن اینکه ایشان علاقه فراوانی به پیشرفت بنده در عرصه‌های دانش مانند نوشتن مقاله‌های علمی- پژوهشی یا تدریس در دانشگاه‌های معتبر و… دارند.

در مقابل مادرم خیلی وقت‌ها درباره اجراهایم نظر می‌دهند و می‌گویند: «تو بهترینی» (احتمالا این حس مادرانه است) و همواره از من تعریف می‌کنند که این امر مایه دلگرمی‌ام است.

احساس کردم برای تبلیغ دین اسلام باید در رسانه بمانم

چرا پس از اجرای اول همچنان به حضور در این عرصه علاقه نشان دادید؟ پوشش شما چه تاثیری بر این انتخاب داشت؟

بعد از اولین باری که اجرا داشتم و حتی تا چند برنامه دیگر، هنوز برای اینکه بخواهم رسماً مجری شوم تردید داشتم اما هر‌چه برنامه بیشتر پیش رفت، استقبال مردم مرا به ادامه کار بیشتر تشویق می‌کرد. گویی مردم در حوزه اجرای برنامه‌های دینی روی رفتار بیرونی مجری بسیار حساس هستند و توقع دارند مجری برنامه‌های معارفی گفتار و رفتارش با یکدیگر همخوانی داشته باشد. در هر صورت این علاقه در من بتدریج ایجاد شد و احساس کردم نه به‌عنوان مجری بلکه به فضل الهی به‌عنوان مبلّغ دین خدا و پیامبر اعظم(ص) و اهل بیت(ع) وظیفه‌ای برای ادامه کار برعهده دارم. البته گاهی هنوز این تردید همراه من است و از خودم می‌پرسم آیا ورودم به این کار درست بود یا نه؟ به هر حال کار بسیار دشواری است و باید در سرای آخرت نسبت به تک‌تک لحظه‌هایی که درست عمل نکردیم پاسخگو باشیم. همه آنهایی که در حوزه تبلیغ دین فعال هستند باید پاسخگو باشند چون ممکن است به خاطر عملکرد نادرست ایشان، شخصی تا آخر عمر نماز نخواند یا سراغ قرآن نرود. چون بسیاری از مواقع اتفاق می‌افتد که رفتار ناصواب افراد به‌ظاهر دیندار موجب دلزدگی انسان‌های تشنه دینداری و خداپرستی می‌شود.

آیا می‌خواهید همچنان به اجرا ادامه دهید و علاقه‌ای به تجربه عرصه‌های دیگر برنامه‌سازی ندارید؟

ترجیح می‌دهم تا آنجا که اجرایم دچار روزمرگی نشود، پشتوانه علمی یاریگرم در اجرا باشد و سخنانم برای مخاطب تازگی و طراوت خود را از دست ندهد، همچنان به اجرا ادامه دهم؛ ضمن اینکه ادامه اجرای یک شخص در همه حوزه‌ها در رسانه به سیاست‌گذاری‌های سازمان و شیوه مدیریتی مدیران و نوع نگاه رسانه به انتخاب مجری در برنامه‌های مختلف و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد و تا وقتی این زمینه مهیاست، تلاش می‌کنم مجری باقی بمانم. البته بعد از این همه سال علاقه فراوانی به طراحی برنامه‌های معارفی در رسانه دارم که هم‌اکنون چند برنامه با طراحی بنده در حال ساخت است.

رشته تحصیلی شما تا چه حد توانسته در رشد و توانمندی اجرای‌تان تاثیر‌گذار باشد؟

تسلط مجری بر موضوع و محتوای برنامه، یکی از مؤلفه‌های مهم برای یک اجرای خوب و موفق به‌ شمار می‌آید. این مساله خطاهای احتمالی را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود یک مجری بتواند به شیوه‌ای مطلوب اجرای یک برنامه را برعهده بگیرد. البته آشنا بودن با فن گویندگی، نوع پوشش، نحوه اجرا و همچنین داشتن اطلاعات عمومی و البته تخصصی در برنامه‌ای که اجرای آن را بر‌عهده دارد، از مولفه‌های ضروری برای ساخت برنامه به‌شمار می‌آید.

درباره تلاش خود برای موفقیت در مصاحبه و آزمون بگویید.

دغدغه من رسمی شدن در سازمان صداوسیما نبود بلکه هدفم از اجرا و حضور در رسانه، تبلیغ فرهنگ اسلامی و قرآنی و ارائه کاری برای رضای خداوند متعال بود به همین جهت فقط به توسعه برنامه‌های قرآنی و تفهیم آیات الهی در جامعه از طریق رسانه ملی که مخاطبان بسیاری داشت، فکر می‌کردم.

وقتی در آزمون موفق شدم، برای مصاحبه رفتم. وارد اتاقی شدم که چند نفر نشسته بودند. اول خیلی ترسیدم تا جایی که فکر می‌کردم قبول نمی‌شوم.
اولین سوالی که پرسیدند این بود که از در اتاق تا اینجا که آمدی را به صورت ادبی توصیف کن. بعد باید یک برنامه صبحگاهی برای آنها اجرا می‌کردم. حتی متن عربی بدون اعراب به من دادند تا درست بخوانم. بعد به من گفتند: «فکر کن در مجلسی هستی که رسول جعفریان میهمان آن است، چگونه اجرا می‌کنی؟» من می‌دانستم ایشان روحانی و استاد تاریخ است اما عنوان حجت‌الاسلام را چون دچار اضطراب شده بودم فراموش کردم البته اساتیدی که آنجا بودند این مساله را متوجه شدند. در نهایت آنها از جرأت من خوششان آمد و من هم متوجه شدم مصاحبه خوبی داشتم. وقتی جواب مصاحبه آمد بسیار خوشحال شدم چرا که توانسته بودم سربلند از آزمون بیرون بیایم.

چادر را خودم برگزیدم

چرا چادر را برای پوشش انتخاب کردید؟

اردبیل پایتخت حسینی ایران است و فرزندان این خطه از ایران اسلامی با مهر حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل‌العباس علیهما‌السلام رشد می‌کنند و مادران پاکدامن‌شان همواره از صبوری و صلابت، حیا و عفاف حضرت زینب سلام‌الله علیها در گوش‌شان زمزمه می‌کنند. من تا پایان دوره ابتدایی جثه کوچکی داشتم اما وقتی به دوره راهنمایی رفتم به سرعت رشد کردم و قد کشیدم. همان زمان بود که احساس کردم شیوه رفتارم باید تغییر کند. به همین جهت به مادرم گفتم می‌خواهم چادری شوم. مادرم هم برایم چادر مشکی گلداری خرید و من نیز از همان موقع چادری شدم. در حقیقت حیا و یک عفاف درونی انتخاب این پوشش را برایم رقم زد، ضمن اینکه شخصیت اسوه‌های دینی به قدری برایم جذاب و دوست‌داشتنی بود که حاضر بودم سختی بعضی از رفتارها را به خاطر جلب رضایت ایشان، با کمال رغبت بپذیرم.

رفتار خانواده چقدر در انتخاب حجاب شما مؤثر بود؟

من چادر را خودم انتخاب کردم و هیچ اجباری در کار نبود البته والدین هم در انتخابم مرا تشویق و حمایت کردند. به نظر من رفتار خانواده در رفتارهای افراد اثرگذاری بسیاری دارد. والدین من به صورت غیرمستقیم ما را تربیت می‌کردند و آموزش‌های دینی و مذهبی می‌دادند. من به یاد ندارم که پدرم بگوید تو باید این کار را انجام دهی یا اینکه برای من ممانعتی برای انجام کاری در نظر بگیرد. البته باید بگویم در آن دوران همه دوست داشتند چادر سرشان کنند. وقتی من چادری شدم بسیاری از اطرافیان و دوستانم هم به چادر علاقه‌مند شدند تا جایی که حتی خواهرانم نیز از من الگو گرفتند.

خانواده‌ها باید خود را به دانش تربیت فرزند مجهز کنند

به نظر شما رفتار خانواده برای رعایت حجاب اهمیت بسیاری دارد. هم‌اکنون بسیاری از والدین رفتاری دینی دارند و حتی مادران این سرزمین چادری هستند اما فرزندان آنها به رعایت حجاب کم‌توجهی می‌کنند، دلیل این امر چیست؟

فکر می‌کنم الان فرصت مناسبی است که ما درباره برخی نکات مهم تربیتی صحبت کنیم. ببینید! ما زمانی که می‌خواهیم به یک مسافرت کوتاه‌مدت برویم، از قبل سعی می‌کنیم آمادگی‌های لازم را به واسطه آگاهی‌هایی که درباره مقصد کسب می‌کنیم، به دست بیاوریم تا هنگام ورود به آنجا دچار مشکل نشویم یا مثلا درباره سفر حج واجب بیشتر از ۴۸ ساعت آموزش می‌بینیم تا در سرزمین وحی اعمال را به صورت صحیح انجام دهیم. حال شما تصور بفرمایید درباره تشکیل خانواده یا فرزنددار شدن بدون اینکه حتی یک ساعت کتاب بخوانیم یا در محضر استادی قرار بگیریم، تصمیم به این کار گرفته و بدون مجهز شدن به دانش همسرداری یا تربیت فرزند وارد عرصه‌ای به نام خانواده ‌شویم که قرار است آنجا محل آدم‌سازی و مکان پرورش موجودی باشد که غایت او بندگی خدا و رسیدن به لقای الهی است، بنابراین با چنین پیش‌فرضی نگاه ما به تربیت فرزند بسیار جدی و موضع ما فعال است. همه پدر و مادرها دوست دارند فرزندان صالحی داشته باشند اما آیا در مرحله اول خودشان صالح هستند؟ آیا پیش از تصمیم‌گیری به فرزنددار شدن از پاک بودن اموالشان اطمینان دارند؟ آیا از پیچیدگی‌های شخصیت آدمی و از توانایی‌ها، ظرفیت‌ها و استعدادهای آدمی باخبرند و می‌دانند در فراز و نشیب‌های عالم ماده باید چگونه مواظب سلامت روح او باشند که رنگ دنیا نگیرد و مهم‌تر از همه آیا انگیزه ایشان از تربیت فرزند صالح، حقیقتا جلب رضایت الهی و بنده واقعی پرورش دادن است یا نه، نگران موقعیت خانوادگی و اجتماعی و قضاوت‌های دیگران هستند؟

و در مرحله دوم آیا کودکان خود را به فرموده امیرمومنان حضرت علی بن ابیطالب علیه آلاف التحیه و الثناء، فرزند زمان خویش تربیت می‌کنند؟ به‌عنوان مثال در کشور ما خانواده بر اثر مواجه شدن با دنیای مدرن دچار دگرگونی‌هایی شده و در بعضی موارد به دلیل این تحولات آسیب‌هایی دیده است و دلیل این آسیب‌ها آماده نبودن ما و نداشتن مهارت‌های لازم برای مواجه شدن با ویژگی‌های مدرنیته است. دین اسلام یک اصول مهم تربیتی دارد که بهره‌مندی از آنها در اعصار مختلف کاملا ممکن است و جامعیت دین درباره ارائه راهکارهای تربیتی مشهود و موثر است.

من بیشتر دوران کودکی‌ام را با مادربزرگم سپری کردم. ما در کنار خواندن قرآن و معانی آیات الهی، تفریح هم می‌کردیم، گل می‌کاشتیم، به گردش می‌رفتیم و گاهی هم دیوان شهریار را با هم می‌خواندیم. مرحوم مادربزرگم که شخصیتی قرآنی بودند، در کنار توجه به قرآن و مفاتیح، روزها هم نان می‌پختند، خیاطی و آشپزی هم می‌کردند یعنی فردی تک‌بعدی نبودند و دین بخشی از زندگی ما بود تا جایی که می‌توانم بگویم دین و قرآن در لحظه‌لحظه زندگی ما جریان داشت و ریشه اصلی دیدگاه و تفکرات قرآنی، همنشینی با مادربزرگم بود چرا که مادرم شاغل بود و من بیشتر با مادربزرگم بودم.

هم‌اکنون هم زمانی که نماز می‌خوانم یا آیاتی از قرآن کریم را تلاوت می‌کنم، ثواب آن را به روح مادربزرگم هدیه می‌کنم، چرا که ایشان اصلی‌ترین معلم و مشوق من برای فعالیت‌های قرآنی بودند و اگر مادربزرگم نبودند، شاید تا این حد قرآن و دین در زندگی من جاری نبود.
من همیشه از مصاحبت و همراهی با مادربزرگم لذت می‌بردم تا جایی که دین و قرآن را با ایشان آموختم و هر وقت اسم دین می‌آید، به یاد مادربزرگم می‌افتم و ناخودآگاه لبخندی بر لبانم نقش می‌بندد و برای شادی روحش دعا می‌کنم و فاتحه‌ای می‌خوانم.

بنابراین یادگیری هنر استفاده از شاخص‌های تربیت دینی به عهده ماست. به‌عنوان نمونه روی مقوله‌ای به نام خویشتنداری در اسلام عزیز تاکید شده است. ما از دوران کودکی درباره آموزش خویشتنداری غفلت می‌ورزیم و در دوران جوانی انتظار داریم فرزند ما عفیف و پاکدامن باشد. در صورتی که نتیجه تحقیقات غربی نشان می‌دهد اگر کودکی یاد بگیرد در مواقعی برای رسیدن به خواسته‌هایش قدری تامل کند و به قوانین مشخص شده از سوی والدین عمل کند در آینده موفق‌تر خواهد بود. یعنی تعمیق باورها از دوران کودکی باید سرفصل اصول تربیتی ما قرار بگیرد. بنابراین فرزند از کودکی باید یاد بگیرد که با انتخاب درست و گذر از امیال سطحی و زودگذر می‌تواند به اهداف عالی دست یابد. درباره دختران این سرزمین نیز باید این اتفاق بیفتد و فرهنگ و هویت اسلامی- ایرانی باید در بین زنان این سرزمین احیا شود تا آنها از بند نیازهای دانی و پست رها شده و به نیازهایی با سطح بالا فکر کنند. از سوی دیگر باید زنان به‌عنوان منبع رویش و زایش و به‌عنوان نماینده صفات جمال خداوند متعال، تکریم شوند. زمانی که زن در خانواده و محیط‌های آموزشی حضور فعالی داشته باشد و افراد با او رفتار صحیح، اسلامی، انسانی و کریمانه‌ای داشته باشند، زن به جایگاه اصلی خود بازمی‌گردد.

ما باید اسلام و حقوق زن را به صورت جامع به بانوان عرضه کنیم و آنها را در معرض انتخاب صحیح قرار دهیم تا آنها نیز با دل و جان، احکام و آموزه‌های دینی را بپذیرند و به آنها عمل کنند، چرا که یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های رشد نظام مقدس اسلامی، توجه به حضور بانوان در جامعه و تلاش در جهت تکریم آنهاست و این امر در سیره پیامبر اعظم(ص) و جانشینان برحق ایشان کاملا مشهود است.

ما باید برای لحظه‌لحظه بانوان ایرانی برنامه‌ریزی کنیم و آنها را با جایگاه اصلی و واقعی خودشان در عالم هستی آشنا کنیم یعنی ابتدا باید بانوان عظمت خود را به‌عنوان یک انسان دریابند سپس احیای این عظمت را در سایه ارتباط با حضرت رب‌العالمین بدانند. فکر می‌کنم دلیل انتخابم را با توضیحات بالا متوجه شدید.

حجاب مانعی برای حضور در اجتماع نیست

برخی تصور می‌کنند اجرای برنامه تلویزیونی با پوششی همچون چادر نه‌تنها برای مخاطب جذاب نیست بلکه برای خود مجری نیز سخت است. نظر شما در این باره چیست؟

وقتی وارد رسانه ملی و عرصه اجرا شدم، برخی مرا تحسین می‌کردند، چرا که حجاب و نحوه پوشش من در رسانه با خارج از فضای کاری تفاوتی نداشت یعنی بیرون هم مرا با همان حجاب می‌دیدند تا جایی که حتی در زندگی شخصی، از جلوی دوربین هم حجاب کامل‌تر و بیشتری دارم البته برخی افراد نیز این نوع پوشش را دوست نداشتند و می‌گفتند چرا با این حجاب جلوی دوربین می‌آیی؟ کم‌کم که پیش رفتم بسیاری از مخالفان این نوع پوشش به جمع موافقان پیوستند.

فکر می‌کنم کیفیت اجرا در بسیاری از مواقع حاشیه‌ها را از بین می‌برد و باعث ترویج یک نوع رفتار و نگرش می‌شود. درباره سختی کار اجرا با چادر هم باید بگویم تاکنون نوع حجاب و چادرم هیچ‌گونه سختی‌ای در اجرای تلویزیونی برایم نداشته؛ این حرف، شعار و دروغ نیست بلکه یک واقعیت انکارناپذیر است. چادر مرا در یک حصار امنیتی قرار داده که حین اجرا و حضور در رسانه ملی از هویت و شخصیت من محافظت می‌کند.

براساس آیات الهی حجاب برای زن‌ها واجب شده تا آنها با اندیشه‌های پاکشان شناخته شوند، در حقیقت فلسفه تشریع حکم حجاب برای زنان، کمک به حضور اجتماعی زن و آسیب‌ناپذیری آنهاست. بر همین اساس شخصیت واقعی زن باید جدای جذابیت ظاهری او دیده شود.

برنامه‌های معارفی رسانه ملی باید با هم‌اندیشی نخبگان ارتقا یابد

شما مجری برنامه‌های معارفی هستید. نظرتان درباره کیفیت این نوع برنامه‌ها در رسانه ملی چیست؟

ما همیشه باید وضعیت موجود را با وضعیت مطلوب بسنجیم. در حال حاضر وضعیت برنامه‌های معارفی سازمان با وضعیت مطلوب فاصله دارد و باید با هم‌اندیشی نخبگان کیفیت برنامه‌های معارفی ارتقا یابد البته لازمه‌اش این است که این امر به صورت یک دغدغه در سازمان مورد توجه قرار گیرد. یکی از بدترین خاطراتم در اجرای برنامه‌ها زمانی است که مخاطب حین برنامه پیامک ارسال می‌کند و از ما کمک فکری می‌خواهد اما من نمی‌توانم برایش کاری کنم، چرا که در حد بضاعتم نیست. اینها نشان می‌دهد چقدر مردم ما نیازمند و تشنه معارف اسلام ناب محمدی صلی‌الله علیه و آله هستند اما متاسفانه برای پاسخگویی و سیراب کردن آنها از معارف دینی به درستی برنامه‌ریزی صورت نگرفته و همین امر باعث نفوذ فرهنگ بیگانه می‌شود.

تأثیرپذیری مردم از برنامه‌های معارفی رسانه ملی

این برنامه‌‌ها در ارتقای فرهنگ دینی مردم چقدر مؤثر است؟

من تاکنون چندین بار اهمیت و تأثیر برنامه‌های مذهبی را حس کرده‌ام. یک بار همراه با خانواده به مشهد مقدس می‌رفتیم. دخترم مسافرت با قطار را دوست داشت و چون تا حالا با قطار سفر نکرده بودیم برای اینکه او را خوشحال کنیم با قطار عازم مشهد بودیم. برای رفتن به راه‌آهن آژانس گرفتیم، راننده از شوق دخترم برای سفر آن‌ هم با قطار فهمیده بود ما عازم مشهد هستیم به همین جهت قطعه‌ای از تصنیف بسیار زیبای «آمدم ای شاه پناهم بده» را گذاشت و خطاب به من گفت: «خانم ملکی! یک عمر شما در برنامه‌های تلویزیونی دل ما را به سمت خدا هدایت و دل‌بسته ائمه(ع) کردید، حالا من می‌خواهم دینم را ادا کنم به همین دلیل این قطعه که خیلی هم آن را دوست دارم، می‌گذارم تا شما هم آماده رفتن به زیارت ثامن‌الائمه امام رضا(ع) شوید». بعد از آن ‌هم از ما خواست برای حاجت مهمی که دارد ۲ رکعت نماز زیارت به نیابتش بخوانیم. این خاطره برایم بسیار جالب بود، چرا که حس کردم مردم برنامه آفتاب شرقی را می‌بینند و از آن تأثیر می‌پذیرند که همین امر باعث دلگرمی‌ام شد و مرا ترغیب به ادامه فعالیت و ارتباط صمیمانه با مردم کرد.

به نظر شما هم‌اکنون برنامه‌های تلویزیونی چقدر مردم را به تحقق فرهنگ اسلامی و نهادینه کردن فرهنگ عفاف و حجاب تشویق می‌کنند و چرا پخش این برنامه‌ها منجر به تحقق سبک زندگی اسلامی نمی‌شود؟

اساس فطرت انسان بر‌ مبنای دوستی خدا و رفتن به ‌سمت او بنا شده اما اینکه چرا آدمی که دوست دارد به سمت خدا برود، دین‌گریز و دین‌زده می‌شود، یک بخش آن بازمی‌گردد به اینکه برخی از آنهایی که متولی تبلیغ دین هستند، نتوانسته‌اند دین را به‌خوبی معرفی کنند. همین باعث شده دین با وجود جذابیت، برای مخاطبان به‌گونه‌ای دیگر جلوه داده شود. مردم دین را دوست دارند، خدا را دوست دارند، پس چه شده که برخی به‌ظاهر دین‌گریز شده و به احکام دین پایبند نیستند؟! قطعا اشکال کار در کوتاهی‌هایی است که در عرصه تبلیغ بوده و بخشی از این تبلیغ بر‌عهده رسانه است. ما اگر امکانات لازم برای خوب ارائه دادن یک برنامه دینی را به‌کار نبریم، قطعا در آینده با دین‌گریزی بیشتری مواجه خواهیم شد.

درباره زندگی شخصی خودتان بگویید، چگونه با همسرتان آشنا شدید؟

پس از پایان تحصیلات دوره کارشناسی ازدواج کردم.

همسرتان چقدر با قرآن مأنوس است؟ معیارهای شما برای انتخاب همسر چه بود؟

مهم‌ترین معیار بنده برای انتخاب همسر کفویت در باورها، نگرش‌ها و ارزش‌ها بود چون نگرش، مقدمه عملکرد انسان است. البته اگر نگرش انسان با تکیه بر شاخصه‌های دینداری به شکل صحیحی شکل بگیرد، عمل مطلوب نیز از او سر خواهد زد. ضمن اینکه تحصیلات ایشان نیز برایم اهمیت داشت البته در کنار اینها از همسرم سوال کردم اگر یک هفته خواهرتان را نبینید، دلتان برایش تنگ می‌شود؟ اما نپرسیدم کارتان چیست یا چقدر پس‌انداز دارید؟ چون تربیت عاطفی برایم مهم بود. البته تربیت عاطفی در روانشناسی دایره بسیارگسترده‌تری دارد. درباره انس با قرآن هم باید بگویم هر قدر رفتار آدم‌ها شبیه به معانی و مفاهیم آیات الهی باشد به همان اندازه با قرآن انس دارند.

فرزندم چادر را برای پوشش در اجتماع انتخاب کرد

فرزندتان هم چادری است، در انتخاب پوشش او اجباری در کار بود؟

«فاطمه‌حورا» ۹ ساله است و به سن تکلیف رسیده. در حال حاضر چادر را برای پوشش انتخاب کرده است. اگر شخصیت پدر و مادر برای فرزند محبوب باشد، فرزند حتی در پوشیدن لباس هم از آنها تقلید می‌کند. البته فراهم کردن محیطی پاک برای تحصیل او هم بسیار موثر و خیلی مهم است.

چگونه او را تشویق به فعالیت‌های دینی می‌کنید؟ به نظر شما چرا او چادر را برای پوشش انتخاب کرد؟

بنده معتقدم دین باید در متن زندگی ما جریان داشته باشد یعنی فرزند من در کنار اینکه نماز و قرآن خواندن مرا می‌بیند، باید به همان اندازه خوش‌خلقی، نظم، نظافت، صبوری و مردمداری و… را نیز در رفتارهای من مشاهده کند و این چندبعدی بودن جامعیت دین را برای او ترسیم می‌کند و می‌تواند به دیندار بودنش ببالد. من سعی کردم برای فرزندم قصه‌های قرآنی بگویم و حتی از دوران کودکی او را تشویق به حضور در برنامه‌های دینی می‌کردم حتی بسیاری مواقع شب‌ها او را با خودم مسجد می‌بردم تا با فضای مسجد آشنا شود. برخی اوقات نیز داستان پیامبران و امامان را برایش تعریف می‌کردم. در کنار این موارد ما با هم شاهنامه هم می‌خوانیم. حتی درباره وقایع ورزشی روز هم صحبت می‌کنیم و گاهی وقت‌ها با هم آشپزی می‌کنیم.

گاهی اوقات در خانه نوای آسمانی قرآن می‌گذارم و بسیاری مواقع نیز خودم قرآن می‌خوانم به همین جهت فاطمه‌حورا با قرآن مأنوس شده و رشد کرده است.

وقتی به میهمانی می‌رویم کافی است به ما بگویند اول ناهار یا شام بخوریم بعد نماز بخوانیم. در همان لحظه فاطمه‌حورا اعتراض می‌کند و به همه می‌گوید مامان من در برنامه‌ها همه را به نماز اول وقت سفارش می‌کند پس از او نخواهید نمازش را برا‌ی خوردن غذا کنار بگذارد. در رعایت حجاب هم بدون اینکه من به او بگویم الگوبرداری می‌کند. دقت فاطمه‌حورا در صحبت‌هایی که مقابل دوربین می‌گویم سبب شده بیشتر مراقب حرف‌هایم باشم. به ‌نظر من یکی از مشکلات مادران شاغل، کم وقت گذاشتن برای فرزندانشان است در حالی که دوران کودکی مهم‌ترین دوره زندگی است به همین جهت سعی می‌کنم برنامه‌ام را طوری تنظیم کنم که هنگام برگشت فاطمه‌حورا از مدرسه، حتما در منزل باشم و وقت بیشتری برای بودن در کنار دخترم بگذارم.

چه توصیه‌ای به افرادی که می‌خواهند وارد عرصه اجرا شوند، دارید؟

مجریان افسران جنگ نرم و در خط مقدم جبهه فرهنگی هستند بنابراین باید با ارتقای دانش و قدرت انتقال مفاهیم اسلامی، اهدافی را که در اتاق فکر سازمان‌ برنامه‌ریزی می‌شود دنبال کنند و به مخاطب نیز انتقال دهند که این امر با جدی گرفته شدن مجریان امکان‌پذیر است. افرادی که می‌خواهند وارد عرصه اجرا در رسانه ملی شوند، اول باید هدف از ورود به این عرصه را مشخص کنند و ببینند آیا اگر در این مسیر قرار بگیرند، به خداوند نزدیک‌تر می‌شوند یا اینکه با هدف شهرت پا به این عرصه می‌گذارند. اگر با هدف قرب الهی باشد موفق می‌شوند در غیر این صورت عمرشان برکت نخواهد داشت.

برای موفقیت نیز مطالعه، نقش مهمی در اجرای خوب دارد البته نقد منصفانه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است و زمینه رشد افراد را فراهم می‌کند. انسان باید خود را در معرض نقد افراد متخصص و منصف قرار دهد.

بزرگ‌ترین آرزوی شما چیست؟

ظهور حضرت مهدی موعود(عج)، تحقق حکومت جهانی مهدوی و تکامل عقول بشر در سایه زمامداری منجی عالم بشریت.

منبع: وطن امروز


ادامه مطلب ...