امروز در اندونزی تولد نوزادان دوقلویی که از سینه و شکم به هم چسبیدهاند و تنها یک قلب دارند که امکان جداسازی آنها را غیرممکن میکند، خبرساز شده است!
قرآن کریم در چند آیه به مساله مقدر بودن رزق و روزی تاکید دارد. برای نمونه در آیه ۶ از سوره هود خداوند تضمین می کند که رزق تمام جنبندگان روی کره زمین را تامین می کند. از طرفی برای اینکه این وعده ها موجب سستی و تنبلی و رکود نشود در آیات و روایات توصیه های بی شماری که در باره لزوم کار و تلاش وارد شده تا ما را به این حقیقت رهنمون سازد که مسلمان ضمن اعتقاد به این که خداوند روزی اش را تامین کرده ولی خود را موظف به تلاش و کوشش اقتصادی بداند. البته در نقطه مقابل شیطان به بندگان وعده فقر می دهد!
در آیه ۱۵۱ سوره انعام امده است:
«بگو: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده بخوانم:
۱- اینکه چیزى را با او شریک مگیرید،
۲- و به پدر و مادر نیکى کنید،
۳- و فرزندان خود را از بیم درویشى و تنگدستى مکشید، ما شما و آنان را روزى مى دهیم،
۴- و پیرامون کارهاى زشت، چه آشکار و چه نهانش، مگردید،
۵- و کسى را که خدا [کشتن او را] حرام کرده مکشید مگر به حق.
اینهاست که شما را به آن سفارش کرده است، باشد که خرد را کار بندید.»
***
سه نکته:
* ۵ دستور مشترک در قرآن، تورات و انجیل
در این آیه به ۵ اصل مهم که در بین همه ادیان آسمانی مشترک است اشاره می شود. در تورات هم (سِفر خروج، باب ۲۰) مشابه این دستورها آمده است. در تفاسیر آمده که دو نفر از سران مدینه به حضور پیامبرصلى الله علیه وآله رسیدند. همین که حضرت این آیات (۱۵۰ به بعد این سوره) را خواند، مسلمان شده و درخواست مبلّغ کردند. پیامبر نیز «مصعب بن عمیر» را همراهشان فرستاد. این حرکت زمینه ساز مسلمان شدن مردم مدینه گشت.
** تعریف جالب امام صادق(ع) از بلاترین حد احسان به والدین
در چهار جای قران کریم به موضوع احترام پدر و مادر اشاره شده و جالب اینکه هر چهار بار هم با مساله توحید و نهی از شرک همراه شده است. در آفرینش یک انسان نیز اول خداست و بعد نقش والدین. در این آیه نیز می فرماید ترک احسان به والدین حرام اکید است.
اما میزان احسان به والدین چقدر است؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «احسان به والدین، یعنى کارى نکنیم که آنان وادار به درخواست و سؤالى از ما شوند.» (تفسیر نور) یعنی آنقدر باید به آنها محبت کنیم که حتی مجبور نشوند برای کارشان از ما درخواست کنند و زودتر آن کار را انجام داده باشیم.
*** وعده فقر شیطان هنگام ازدواج
قرآن می فرماید: «شیطان، شما را وعده فقر و تنگدستی می دهد و به فحشا (زشتیها) امر می کند.» (بقره، آیه ۲۶۸) هنگام ازدواج با وعده فقر می گوید فعلا زود است و بنده را به گناه می اندازد؛ هنگام فرزند دار شدن وعده فقر می دهد که چگونه می خواهی از عهده مخارج بر بیایی و…
پس ابلیس بی پایه و بی اساس
شما را در اندازد اندر هراس
بترساند از فقرتان اهرمن
نشاید نیوشیدین از او سخن
زندگی مشترک زوج بازیگر هنوز به نیمه داستان نرسیده بود که سکانس طلاق برایشان کلید خورد. هفت سال پیش که خبر ازدواج آنها منتشر شد عمده مخاطبان آنها را به خاطر انتخابشان ستایش میکردند. اما واقعیت زندگی آنها شبیه اکثر کسانی بود که به دادگاههای خانواده مراجعه میکنند.
زندگی مشترک آقا و خانم هنرپیشه از یک ملاقات هنری آغاز شد. نخستین بار در دفتر یک تهیهکننده با هم آشنا شدند، پیشنهاد شده بود در نقش اول یک فیلم”سینمایی ظاهر شوند، نقش دختر و پسر جوانی که در مسیر یک داستان پر پیچ و خم عاشق هم میشوند. قرارداد بسته شد و آنها جلوی دوربین رفتند. هر دو تلاش کردند از این فرصت طلایی خوب استفاده کنند و به شخصیتهای فیلمنامه جان تازهای ببخشند. چند ماه بعد فیلم آماده شد ولی آنچنان که باید، در محافل هنری سر و صدا نکرد و در گیشه هم خوب نفروخت. ولی آن فیلم دستکم برای دختر و پسر جوان «آمد» داشت و باعث شد به دنیای سینما و تلویزیون معرفی شوند. از آن مهمتر اینکه باب آشنایی باز شد تا پسر جوان در یک روز بارانی به دختر مورد علاقهاش پیشنهاد ازدواج دهد. پسر گفت عاشق متانت و البته خندههای او شده، دختر هم با شنیدن این پیشنهاد اجازه خواست بیشتر فکر کند و با تأمل تصمیم بگیرد.
به هر تقدیر خیلی زود آنها پای سفره عقد نشستند و مراسم ازدواجشان برگزار شد و زوج بازیگر زندگی مشترک خود را آغاز کردند. بازی در فیلمهای بعدی بسرعت به هر دو نفرشان پیشنهاد و زمینه همکاری در تلویزیون و حتی صحنه تئاتر هم برایشان مهیا شد. درآمدشان بالاتر رفت و روز به روز مشهورتر شدند، با این حال فرصت کافی برای در کنار هم بودن از آنها سلب شده بود.
بر خلاف تصور طرفداران، زندگی آقا و خانم هنرپیشه چندان تفاوتی با زندگی معمول یک خانواده متوسط نداشت، اما انتظارات مخاطبان باعث میشد در انظار عمومی ظاهر نشوند یا در صورت برگزاری جشنواره یا جشنهای هنری با لباسهای فاخر و تشریفات پا روی فرش قرمز بگذارند. هجوم طرفداران و تماشاگران برای گرفتن امضا و عکس یادگاری باعث میشد هرگز نتوانند در پیاده روها قدم بزنند یا در پاساژها خرید کنند. گاهی حتی حسرت حضور در یک کبابی یا گاز زدن به یک بلال کباب شده کنار خیابان و جاده در دل آنها باقی میماند. اما این همه ماجرا نبود، اختلافهای کوچک آنها کم کم بزرگتر شد و گاه مشاجراتشان پایانی نداشت. برای همین دادخواست طلاق توافقی را به وکلایشان سپردند تا به جای آنها مراحل اداری و تشریفات قانونی را پیگیری کنند. آنها مصمم بودند هر چه زودتر به زندگی مشترکشان خاتمه دهند.
بر اساس مستندات پرونده، دادخواست طلاق توافقی زوج بازیگر از جملات آشنایی بهره میبرد، واژگانی که برای همه درخواستهای متارکه به دادگاهها ارائه میشود و تفاوتی ندارد که زوج چه کاره بوده یا متعلق به کدام طبقه جامعه باشند. واژگانی از جمله؛ «زوج و زوجه به سبب اختلافات به وجود آمده هیچگونه توافقی برای ادامه زندگی مشترک نداشته و از دادگاه محترم درخواست رسیدگی و صدور گواهی عدم سازش جهت اجرای طلاق دارند.»
در برگههای دادخواست هیچ توضیحی درباره دلایل درخواست طلاق یا مستنداتی درباره اختلافات موجود بیان نشده بود. حتی اگر خانم و آقای هنرپیشه دلایلی را به وکلای خود بازگو کرده بودند، وکلا ترجیح داده بودند از توضیحات اضافی بپرهیزند. اصلاً چه اهمیتی داشت که زوج هنرپیشه چه مشکلاتی دارند، آنها هم جزئی از جامعه هستند با همه مشکلات مشترک. از قرار معلوم خانم بازیگر جدا از مهریه سنگین، سند ششدانگ یک آپارتمان در شمال شهر را هم پشت قبالهاش داشت و به طور جداگانه هم حق تحصیل، کار و حتی حضانت فرزند احتمالی را گرفته بود. طبق دادخواست ارائه شده زن جوان فقط به دریافت آپارتمان رضایت داده و از باقی مطالبات خود صرفنظر کرده بود.
براساس روال رسیدگی به مناقشات در دادگاههای خانواده، قاضی زوج را ابتدا به واحد مشاوره و سپس داوری ارجاع داد، هر چند نتیجه احتمالی این نامه نگاری کاملاً قابل پیشبینی است. با این حال پرونده به دریافت گزارشهای مربوطه موکول شد.
در آن صبح گرم مرداد، هیچ یک از طرفین دعوا در دادگاه خانواده حضور نداشتند، شاید هر کدام از آنها در گوشهای از کشور و دریک فیلم سینمایی مشغول ایفای نقش بودند، هر چند در بازی زندگی نتوانسته بودند بخوبی ظاهر شوند. زندگی خانم و آقای هنرپیشه معمولاً شرایطی داشت که کمتر همدیگر را ببینند و کمتر غذای خانه را میل کنند. با این حال یکی از آنها در مصاحبهای با یک نشریه گفته بود؛ کاش زودتر ازدواج کرده بودند. آن یکی هم از درک متقابل همسرش حرف زده بود. شاید در آن لحظه حق داشتند، اما حالا زندگی مشترک آنها از نقطه آرامش خارج، به کشمکش وارد شده و در نهایت به اوج رسیده بود.در یکی از فیلمهایی که بازی کرده بودند دیالوگ مشهوری از زبان یکیشان با این مضمون بیان میشد؛ «واقعاً هیچ کسی برای طلاق گرفتن ازدواج نمیکنه…» و طرف مقابل ادامه میداد: «آره خب؛ همه فکر میکنن بهترین انتخاب رو داشتن…ولی بستگی داره بعداً چه اتفاقی بیفته.»
آنطور که به نظر میرسد ازدواج برای برخی زوجهای ایرانی برخلاف تصور نتیجه خوشایندی در برندارد.
بسیاری از مردان دلیل این عدمرضایت از زندگی را خواستههای نامتعارف زنان میدانند.
اما واقعا چرا مردان زنان را متهم میکنند؟ علم جامعهشناسی به این سوال تاحدودی پاسخ داده است.
اگر از ازدواج خود پشیمان هستید و حالا پس از گذشت چندین سال، زندگی مشترکتان خوشایندی سابق را ندارد
باید بدانید که تنها نیستید. بیش از صدها پیام و نظر کاربران در دو گزارش منتشرشده درباره نارضایتی از ازدواج نشان میدهد
که بسیاری از زوجهای ایرانی پس از گذشت مدتی از تشکیل زندگی مشترکشان از کرده خود پشیمان هستند.
البته این موضوع خاص ایران نیست و با جستوجوی ساده به زبان انگلیسی میتوانید دریابید که «ازدواج» این واژه شش حرفی، فارغ بر سادگیاش بسیار پیچیده و سخت است.
البته سختی آن زمانی دو چندان میشود که قرار است دو فرد را در جامعهای آمیخته به سنت و مدرن به یکدیگر پیوند زند.
جامعهای که میان «سین» و «میم» این دو فرهنگ اسیر شده و معضلات اقتصادی هم بر مشکلاتش افزوده است. اما دلیل چیست؟
بسیاری از مردم معتقدند؛ اوضاع نابسامان اقتصادی، توقعات بالای زنان، رفتارهای متفاوت زنان بعد از ازدواج، تربیت ناصحیح جوانان در جامعه
و عدم انتخاب صحیح شریک زندگی از جمله دلایل پشیمانی متاهلان از زندگی مشترک است.
اما تا چه اندازه این دلایل از منظر جامعه شناسی درست است و چرا زنان در این بین بیش از دیگران متهم میشوند؟ فتحاللهی، جامعه شناسی و مدرس دانشگاه به سوالات پاسخ داده است.
او معتقد است که روابط زناشویی که در حال حاضر در ایران وجود دارد ظاهرا در شرایطی بحرانی و پرمشکل به سر میبرد.
«این وضعیت درواقع، وضعیتی است که تجربه آن هشدارهایی را به جامعه ایران میدهد، بدین معنی که در جامعه شاهد افزایش فزاینده طلاق و در نقطه مقابل آن کاهش و رشد منفی ازدواج هستیم.
این وضعیت به عبارتی نشان دهنده و بازنمایی از تقابل و رویارویی دو سبک زندگی است.»
این مدرس دانشگاه میافزاید: اولی، سبک زندگی سنتی که ما سابقا آن را تجربه میکردیم، یک چارچوب از پیش تعیین شده در رابطه با برساخت و تداوم زندگی زناشویی بود
و در حال حاضر هنوز بخش اعظمی از وجود ناخودآگاه اجتماعی ما و همچنین انتخاب های ما را پوشش میدهد اما دیگر وجه غالب را ندارد.
دومی، سبک زندگی مدرن است، ما سالهاست که با آن روبهرو شدهایم اما هنوز نتوانستهایم موضع مناسبی نسبت به آن اتخاذ کنیم.
به عبارتی ما در نهایت نه سبک زندگی سنتی و نه سبک زندگی مدرنی را در حوزه زندگی زناشویی انتخاب کردهایم و حالاتی از جابهجایی بین این دو وضعیت قرار داریم.
وضعیتی ناشناخته که نه این است و نه آن ولی در عین حال هم حضی از دنیای مدرن برده و هم پسماندی از سنتهای گذشته بر این وضعیت اثرگذاری میکند.
این سبک مدرن همان طور که میدانیم برآمده و بازنمایی از فاکتورهایی است که در جامعه ما وارد شده است.
مثل بحث رسانههای نوین ارتباطی که روزبهروز در حال گسترش است و بحث نهاد دانشگاه که آن نیز شدیدا در حال رشد است
و ما شاهد افزایش چشمگیر واحدهای دانشگاهی در سراسر ایران با نامهای مختلف هستیم که هر کدام از آنها طیف عظیمی از دانشجویان را تحت لوای خود میبرند.
دانشگاه با فضای فکری خود که به عبارتی شامل اساتید دانشگاه، موضوعات بحثهای کلاسی، سخنرانیها و نشستهای دانشجویی همه و همه قطعا
سبک جدیدی را معرفی و دانشجویان را به این سبک زندگی سوق میدهد.
رویارویی سبک زندگی مدرن و سنتی چه تاثیری بر ازدواج دارد؟
فتح اللهی ادامه میدهد: تکنولوژیهای نوینی که ما به صورت وارداتی از آن استفاده میکنیم که موارد مختلفی را شامل میشود و سبک زندگی مدرن را تقویت میکند
اما سوالی که در این میان پیش میآید این است که رویارویی سبک زندگی مدرن و سنتی چه تاثیری بر روی ازدواج خواهد داشت؟
این سوال سوال خوبی است که به این دلیل باعث لحظهای تفکر در ما میشود. چرا که هر دوی این سبکها از لحظه شروع تا لحظه ورود زوج به زندگی زناشویی را ترسیم
و ساختبندی میکند و هر کدام از این سبکها در واقع برونداد و پیامدهای نظری و عملی متعاقب خود را دارند.
معمولا شرایط امروزه ما ایجاب کرده که جوانان ما بیشتر به سبک زندگی مدرن سوق پیدا کنند و زندگی را با معیارهای زندگی جدید انتخاب کنند
که در آن بحث مواجهه همسان در زندگی زناشویی ایجاد میشود. یعنی پیش از اینکه زندگی زناشویی را آغاز کنند بحث گفتمان دو طرفه، بحث برابر کردن وضعیت نابرابر دوستی یا زناشویی مطرح میشود
که نشانههای آن را شاهد هستیم. برای مثال در شرایط ضمن عقد ما مواردی را داریم که امروزه جوانان ما سعی میکنند
آن مواردی را که قبلا کسی به آن توجه نمیکرد را برابر سازی کنند یا شروطی را اتخاذ نکنند یا تغییری را در آن بدهند که وضعیت همسانی را ایجاد کنند.
این معمولا شکل میگیرد و زوجین وارد زندگی میشوند و با توجه به اینکه با گفتوگو و با وضعیت همسانِ ضمنی وارد زندگی میشوند ما میتوانیم سه دوره را برای این زوجها پیش بینی کنیم.
سه دوره زندگی مشترک زوجها
او در تشریح این سه دوره میگوید: دوره اول که بین ۲ تا ۶ ماهه اول زندگی زناشویی است.
که در این دوره از زندگی مشترک چه در سبک مدرن و چه در سبک سنتی عموما این دوره گذر میکند و عملا به علت مواجه اولیه ذات انسانی با زندگی جدید هر دو و جذابیتهایی که دارد
بدون مشکل و مسائل جدی سپری میشود.
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: اما دوره دوم که میتوان آن را دوره رویارویی اولیه با مشکلات ضمنی است، مطرح میشود.
مشکلاتی از جمله ادامه کار زنان یا بحث حقوق اجتماعی یک زن دارد و آنها را به صورت مدرن با همسر خود توافق کرده است.
این دوره که در واقع یک لحظه گسستی است بین پیوندی که به صورت گفتمانی در سبک زندگی مدرن به وجود آمده بود به چالش کشیده میشود
چرا که افکار، قوانین، شرع و عرف اجتماعی ما معطوف به تعین بخشیدن به قدرت اجتماعی مرد در روابط زناشویی است.
حال تفاوتی وجود ندارد که زندگی مشترک براساس کدام یک از دو سبک به این مرحله رسیده باشد.
این مرحله باعث میشود که زنان آسیب جدی در زندگی زناشویی ببیند چرا که با وجود پیچیدگیها قوانین و عرف به خواستهها و حقوق خود نمیرسند
حتی با وجود آنکه با بحث و گفتوگو پیش از ازدواج به سبک مدرن به آنها رسمیت بخشیده باشند. مرحله رویارویی با مشکلات اولیه ممکن است با سعهصدر و صبر یکی از طرفین سپری شود.
او میافزاید: دوره بعدی رویارویی با مشکلات ثانویه است که یکی از مهمترین این مشکلات ثانویه بحث فرزندآوری و آسیب پذیری زنان است.
این بحث شفافی است که اغلب مردم آن را میدانند که زنان پس از زایمان متوجه آسیبهای روانی بسیاری میشوند
و این آسیبهای روانی که از لحظه پیشا تولد تا لحظه تولد فرزند و پس از آن که ساختار بدنی زن تحت تاثیر قرار میگیرد
به وجود میآید. ما در اینجا مواجه هستیم با قوانین، عرف و شرع و همه چیزی که معطوف به وضعیت و جایگاه مردان است.
و اینجا هم زنان هستند که از مشکلات ثانویه که یکی از آنها، مشکلات متعاقب فرزند آوری است آسیب میبیند.
یک دوره بحرانی دیگر را نیز تجربه میکنند که هر کدام از این دورههای بحرانی میتواند شروعی برای جدایی روانی را رقم بزند.
این مدرس دانشگاه دوره نهایی زندگی مشترک را دوره رویارویی با مشکلات میداند و میگوید:
دوره بعد که دوره نهایی رویارویی با مشکلات است که نهایتا یکی از طرفین فرار را بر قرار ترجیح میدهد. که عموما این دسته، زنان هستند
چرا که آنان با هرسبک از زندگی زناشویی که انتخاب کرده باشند؛ برای مثال سبک مدرن، در وضعیت نابرابر قانونی و اجتماعی یا همان حالت سنتی وارد زندگی اجتماعی شدند
و بر اساس معیارهای زناشویی سنتی مورد قضاوت قرار خواهند گرفت و با این شکل امکان آسیب بالا خواهد بود چرا که تصوری گفتمانی و برابرخواهانه نسبت به زناشویی داشتهاند
اما در رویارویی با زندگی عملی با معیارهای سنتی مورد قضاوت قرار می گیرند.
و ما در این مرحله با جداییهای روانی که به صورت غیر شفاف و دیگری فریب مطرح میشود، مواجه هستیم.
که اگر این جدایی روانی بال و پر بگیرد و بیشتر شود نهایتا ممکن است منجر به طلاق صریح و رسمی شود.
زنانی که ریسک جدایی را میپذیرند آسیب بیشتری میببینند
او ادامه میدهد: اما متاسفانه در اینجا با بحث تسلط سنت بر روی روابط و زندگی زناشویی مواجه هستیم که حتی در لحظه گستت و جدایی هم اجازه جدایی را نمیدهد
چرا که این دو طرف به دنبال جلب رضایت ناظر بیرونی هستند نه ادامه زندگی و نفع شخصی خود فرد.
بدین منوال کسانی که ریسک جدایی صریح و رسمی را میپذیرند قطعا با مسائل و مشکلات اجتماعی جدید مواجه میشوند
. یعنی نه تنها در پذیرش این ریسک راه گریزی نیست بلکه از چاله به چاه افتادن است و دوباره این زنان هستند
که با توجه به شرایط اجتماعی ما آسیب بیشتری چه به لحاظ ازدواج مجدد و چه به لحاظ انتخاب زندگی فردی میببینند.
یعنی هر کدام از آنها چه مرد و چه زن اگر بخواهد دوباره یکی از این دو زندگی جدید را انتخاب کند این زنان هستند که آسیب پذیرترند
و به سبب فقدان قوانین و متناسب با سبک نوین زندگی اجتماعی مورد تعرض واقع خواهند شد.
چرا مردان زنان را مقصر میدانند؟
اکثر مردان در نظراتی که بیان کردهاند دلیل ناراضایتی از زندگی مشترک خود را خواستههای اقتصادی زنان دانستهاند و انگشت اتهام را به سوی آنان نشانه رفتهاند.
حال این سوال مطرح میشود که آیا سبک زندگی مدرن این مشکل یا به عبارت خواستههای اقتصادی فزاینده را به وجود آورده است؟
آیا ازدواج نسلهای گذشته ما هم ازدواجهای رضایت بخشی بدون خواستههای اقتصادی بودند؟
فتح اللهی در پاسخ به این سوالات میگوید: خواستههای زن امروز نشات گرفته از زندگی مدرن امروزی است.
بدیهی است که تغییر و دگرگونی زن در دنیای مدرن و تبدیل شدن او از حالت مفعولی اجتماعی به عنصری فعال، محصول این وضعیت مدرن است.
زن سنتی عموما نیازهای گستردهای نداشته و سوژهگی زن نه در جهت ارضای خواستههای خودش بلکه در جهت توسعه نگهداری و ارتقاء خانواده بوده است.
آیا نسل های گذشته ما زندگی رضایت بخشی داشتند؟
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا نسلهای گذشته زندگی رضایت بخشی داشتهاند،
میگوید: بله و خیر. بله به این دلیل که زنان آگاهی و شناختی نسبت به توانایها و جایگاه خودشان نداشتند.
به این معنا که رضایت امری برآمده از عدم فهم آنان از وضعیت شخصی خویش بوده است. و خیر به این دلیل که زن در زندگی سنتی مجبور بوده که تماما ساحتی مفعول را تجربه کند
به عبارتی تجربه زیسته زنان سنتی سرشار از رفتارهایی بوده که اجبارهای بیرونی عامل انجام شدنشان بودهاند.
بنابراین امر رضایت در دنیای سنتی با اجبارهای بیرونیاش فهم میشود و باید زمینه رضایت سنتی را در نظر داشت.
آیا این آگاهی از توانایی زندگی مرد را مختل کرده است؟
این جامعه شناس به این سوال پاسخ داده و میگوید: زندگی مرد مختل نشده ولی چون ما هنوز دنیای سنتی بر ما احاطه دارد و پیش زمینههایی را میسازد مستلزم ساختن زمینهای برای این فهم جدید از زندگی جدید است.
زمینههایی چون قوانین، روابط اجتماعی و فرهنگ متعاقب آن و چون این زمینهها وجود ندارد پس زندگی زناشویی این زوج مدرن با شکست مواجه میشود و در صورتی این شکست را تجربه نخواهند کرد
که این زوج صبوری داشته باشند و تلاش کنند که به صورت فردی و گفتمانی برابری دو طرف را اجرا کنند. چون معمولا وقتی عرصه برای زوجین تنگ میشود
به ناظر بیرونی رجوع میکند و این ناظر بیرونی نیز براساس سنت، قوانین و اندیشههای سنتی آنها را ارزیابی میکند به همین دلیل آسیبها بیشتر و بیشتر خواهد بود.
آیا زنان نسل گذشته ما رضایت بیشتری از زندگی زناشویی خود داشتند؟
به گفته فتح اللهی، زنان در گذشته رضایت بیشتری داشتند چون فهمی از جایگاه خود نداشتند و یک زندگی مبتنی بر مفعولیت داشتند
و آنها معلول و مفعول شرایط بودند. این که دیگران برای آنها تصمیم میگرفتند که چه نوع و چه سبکی از زندگی را اتخاذ کنند، چگونه آن را ادامه بدهند و چگونه آن را به پایان برسانند.
مثالی قدیمی آن این بود که پدر میگفت: دختر با لباس سفید عروسی به خانه شوهرش وارد میشود و با کفن سفید از خانه او خارج خواهد شد.
این جمله معروف به این معنا است که دیگری برای او ترسیم میکند که حتی اگر زندگی اسفبار و همراه با مشکلاتی را داشته باشد چگونه زندگی کند.
به گفته او این ناظر بیرونی شرایط را درک نمی کند: بلکه شرایط از پیش تعیین شدهای را برای او متصور شده است.
زن در زندگی سنتی باید در هر شرایطی ساختارها و هنجارهای بیرونی را رعایت میکرد اما حالا که زن قدرت سوژگی را پیدا کرده و امروزه همپای مردان کار میکند
و تحصیلات آکادمیک دارند و ارتباط بیشتری با دنیای بیرونی خود برقرار کرده، بسیار سخت است که این زن مدرن را به صورت سنتی مدیریت کنید
و با آن زندگی کنید چرا که هنوز یک پس زمینه سنتی زندگی عموم جامعه را هدایت میکند.
چه کسی از زندگی سنتی رضایت بیشتری داشت؟
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال میگوید: طبیعی است که در زندگی سنتی مردان راضیتر بودند چرا که هر اندیشهای که آنها داشتند به مرحله ظهور میرسید
و زن مجری خواستههای مرد بود و اندیشهها و خواستههایی که نهایتا در به وجود آوردن، رشد دادن و متعالی کردن یک خانواده تجسم پیدا میکرد را تحقق میبخشید.
قطعا میتوان گفت که مردان در گذشته احساس رضایت بیشتری داشتند. البته این موضوع به سبک زندگی مرد بستگی دارد.
ممکن است در حال حاضر مردی با توجه به یافتهها و خواستهها و اندیشههای فعلی خود سبک زندگی جدید را انتخاب کند
و اتفاقا از اینکه زن مفعولی برای تعین بخشیدن به خواستههای او باشد و معیارهای صحیح یک زندگی برابر را نداشته باشد ناراضیتر است.
بنابراین همه اینها به نوع اندیشه فرد باز میگردد. این در واقع موقعیت فرد است که میزان رضایت از زندگی را مشخص میکند.
نارضایتی زنان از زندگی مشترک
اما ظاهرا این نارضایتی از زندگی، فقط در ایران نیست؛ «اگر شما فکر میکنید که شوهرتان همان عشق شما نیست باید بدانید که تنها نیستید»
مجله زن روز نیویورک گزارش خود را با این جمله آغاز کرده و نوشته است: بیش از نیمی از زنان مورد مطالعه مجله AOL یا سبک زندگی و مجله روز زن میگویند همسرانشان همان جفت آنها نیستند
و آنها گاهی اوقات از ازدواج با شوهرانشان احساس پشمیان میکنند و گاهی نیز ترک کردن آنها را مطرح میکنند.
از ۳۵هزار زن مورد مطالعه نزدیک به ۵۰ درصد میگویند که شخصیت شوهرانشان در ابتدا آنها را مجذوب خود کرده است
و بیش از ۵۰ درصد آنها میگویند که شخصیت شوهرانشان هنوز هم از جمله ویژگیهای جذاب آنها است.
۵۲ درصد میگویند که آنها به افسانه و سرنوشت باور ندارند و قبول ندارند که شوهرشان باید نیمه دومشان باشد. اما ۷۲ درصد از آنها میگویند که در برخی از مراحل زندگی به جدایی و طلاق فکر کردهاند.
بیش از نیمی از پاسخ دهندگان ادعا کردهاند که شوهرانشان هر روز یا اغلب اوقات به آنها میگویند دوستت دارم. ۷۱ درصد انتظار دارند که تا آخر زندگیشان با شوهرشان بمانند.
بیش از ۵۰ درصد زنان مورد مطالعه میخواهند که همسرانشان یا پول بیشتری برایشان خرج کنند یا وقت بیشتری را برایشان صرف کنند. نزدیک به نیمی از آنها میگویند که شخصیت همسراشان بعد از ازدواج تغییری بدی پیدا کرده یا حداقل این است که آنها در همان شخصیت قبل از ازدواج باقی ماندهاند.
نتایج این بررسی نشان میدهد که آن طور که ما همیشه فکر میکردیم پایان ازدواج خوش و خرم نیست.
منبع: خبرآنلاین
شما مطمئن هستید که انتخاب درستی در مورد همسرتان داشتهاید.
حالا فردی را در کنار خود دارید که میتوانید با او صحبت کنید و از حضورش لذت ببرید.
اما واقعا چگونه میتوان مطمئن بود که شما زوج مناسبی برای یکدیگر هستید؟
خوشبختانه علم پاسخ مناسبی برای این سوال دارد.
در این مقاله فاکتورهایی را بیان میکنیم که میتواند بر روی روابط شما تاثیر بگذارد.
هر دو مثبت اندیش هستید:
مطالعات مختلف نشان میدهد که نگاه مثبت به زندگی و حوادث پیرامون میتواند رابطه خوب و پایداری را ایجاد کند.
محققان دانشگاه شیکاگو دریافتهاند زمانی که زوجها دارای مثبت اندیشی بالایی هستند، کمتر دچار درگیری و نزاع در روابط خود خواهند شد.
احساسات مثبت بنیان اصلی هر رابطهای است زیرا داشتن احساسات منفی میتواند همه چیز را نابود کند.
همیشه توصیه میشود نیمه پر لیوان را ببینید، اینکار مزایای خاصی دارد.
مطالعه منتشر شده در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان میدهد زوجهایی که دستاوردهای یکدیگر را تحسین میکنند رضایت بیشتری از رابطه خود دارند.
زیاد از پیام های متنی استفاده نمیکنید:
استفاده از پیامهای متنی تاثیر خوبی در روابط انسانها دارد اما پیامهای گفتاری بسیار موثرتر است.
در یک مطالعه انجام شده محققان دریافتند که استفاده بیش از حد پیامهای متنی در میان تمامی نسلها نکوهیده است.
محققان بر این باورند که استفاده از پیامهای متنی اگرچه میتواند در برخی از موارد مفید باشد اما گرفتن پیام دقیق آن برای بیشتر افراد دشوار است.
زمانی که فردی تعامل کمتری با طرف مقابلش داشته باشد انتظارات به خوبی برآورده نخواهد شد و همین امر میتواند زمینه ساز نارضایتی در افراد گردد. همچنین تحقیقات مشابه نشان میدهد مردانی که بیشتر از پیامهای متنی استفاده کردهاند؛ کیفیت رابطه آنها ضعیفتر از سایر افراد بوده است.
محققان معتقدند زمانی که مردان نتوانند وارد رابطه مستقیم شوند از پیامهای متنی استفاده میکنند.
استفاده از رسانههای اجتماعی را محدود میکنید:
در عصر دیجیتال امروز همه افراد دوست دارند از اخبار روز دنیا آگاه شوند.
حتما شما هم از این موضوع مستثنی نیستید و دوست دارید تلگرام، اینستاگرام یا فیس بوک خود را به طور منظم بررسی کنید.
اما حضور بیش از حد در رسانههای اجتماعی یکی از موارد سمی و آسیب رسان در روابط زناشویی است.
مطالعات انجام شده نشان میدهد افرادی که بیشتر از دیگران از رسانهها و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند
نزاع و درگیری بیشتری در روابطشان خواهند داشت و همین امر منجر به بروز مشکلات حاد و شدید در خانواده میشود.
بنابراین افرادی که استفاده از این رسانهها را محدود میکنند زندگی بهتری خواهند داشت.
نوازش کردن را فراموش نمیکنید:
همه افراد دوست دارند محبت فیزیکی را از بستگان نزدیک خود دریافت نمایند.
این یک پاسخ زیستی طبیعی است اما زمانی که اینکار بخشی از رابطه زناشویی شما میشود،
باعث ایجاد خوشحالی و رضایت در زندگی خواهد شد. مطالعهای که در مجله آمریکایی خانواده درمانی منتشر شده است ،
بیش از ۱۰۰ مرد و ۱۹۵ زن را در این مورد بررسی کرده است. در این مطالعه محققان نوازش کردن، ماساژ و در آغوش گرفتن را مورد بررسی قرار دادند.
آنها دریافتند که حضور مداوم این گونه موارد میتواند باعث رضایت طرفین در زندگی شود.
نوازش میتواند ارتباط فیزیکی و صمیمیت مشترک بین زوج را افزایش دهد.
این تنها یک رابطه جنسی نیست.در نتیجه از طریق لمس فیزیکی میتوان به سطحی از انرژی مثبت دست یافت
که باعث خوشحالی کلی طرفین میشود. همین خوشحالی و رضایت نیز منجر به دوام زندگی مشترک خواهد شد.
احساسات خود را مخفی نمیکنید:
مشکل در هر رابطهای وجود دارد. بیشتر زوجها به هنگام برخورد با مشکلات سعی میکنند احساسات واقعی خود را پنهان کنند
اما مطالعات انجام شده نشان میدهد که اینکار میتواند به رابطه شما آسیب وارد کند.
محققان دانشگاه فلوریدا دریافتهاند که بیان خشم و نارضایتی در زمانی که احساس خوبی ندارید میتواند برای حل مشکلات مفید باشد.
اگر بتوانید در یک بستر سالم بحث کنید، احساس راحتی خواهید داشت و میتوانید احساسات واقعی خود را بیان کنید.
همین امر موجب ایجاد یک چارچوب کاری خوب برای مدیریت جرو بحثها خواهد شد.
در این صورت میتوانید رابطه مستحکمی داشته باشید. هرگز از بیان احساسات خود نترسید.
رابطه جنسی منظمی دارید:
اگر بتوانید روابط عاشقانهای که در ابتدای ازدواجتان داشتید را حفظ کنید، قادر خواهید بود رابطه خوب و پایداری داشته باشید.
در حقیقت مطالعات انجام شده نشان میدهد داشتن حداقل یکبار رابطه جنسی در هفته میتواند شادی و رضایت را وارد رابطه زناشویی بکند.
برای این مطالعه محققان بیش از ۳۰۰۰۰ نفر را مورد بررسی قرار دادند. به طرز شگفت انگیزی، افرادی که رابطه جنسی خوبی نداشتند رضایت کمتری نیز داشتند.
شما شبیه یکدیگر هستید:
اگر شما و همسرتان نقاط مشترک بیشتری داشته باشید زوج موفق تری خواهید بود.
مطالعات انجام شده در دانشگاه Wellesley نیز این موضوع را تایید میکند.
در این مطالعه محققان سوالاتی را در مورد تفکر، ارزشها و سایر موارد از زوجها پرسیدند.
این مطالعه نشان داد زوجهایی که شباهت بیشتری به هم داشتند ارتباط بهتر و سازنده تری را ایجاد کرده بودند.
اگر شما و همسرتان از لحاظ شخصیتی شبیه هم باشید، میتوانید در مواجهه با مشکلات مثل هم رفتار کنید.
عادت خرج کردن متفاوتی دارید:
اگر بدانید بیشتر جرو بحثهای خانوادگی به خاطر مسائل مالی است شگفت زده میشوید.
در حقیقت بر اساس گفتههای مجله پول؛ ۷۰ درصد زوجها بیشتر از هر چیزی بر روی مسائل مالی بحث میکنند.
اگر دو طرف عادت متفاوتی در خرج کردن پول داشته باشند، زوج مناسبی برای یکدیگر خواهند بود.
شواهد و تحقیقات انجام شده در دانشگاههای مختلف نیز همین امر را تایید میکند.
محققان بیش از ۱۰۰۰ زوج را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که بیشتر افرادی که رابطه طولانی مدت دارند، معمولا عادت متفاوتی نیز در خرج کردن پول خواهند داشت.
از موارد یکسانی لذت میبرید:
مطالعات انجام شده در مجله ارتباطات نشان میدهد که ۷۵ درصد زوجهای شاد با هم شاد میشوند و با هم میخندند. زوجهایی که از موارد کمدی یکسانی شاد میشوند رابطه بهتر و پایدارتری خواهند داشت.
منبع: مجله سلامت
هنگامی که واژهای وارد زبان میشود ولی مفهومی که واژه روی آن سوار است ساخته و پرداخته گویشوران آن زبان نیست احتمال ایجاد سوءتفاهم بسیار است. به ویژه هنگامی که کلمه برگزیده در زبان سابقه داشته باشد. به واژه "گفتمان" در مقابل مفهوم "دیسکورز" در جامعهشناسی مدرن توجه کنید! کمتر فارسی زبانی آن را برای همان مفهوم مدرن "دیسکورز" به کار میبرد بلکه اکثر گویشوران ما آن را واژه شیک جدیدی به معنی گفتوگو به کار میبرند. اینگونه است که مصادره مفاهیم در زبان مدرن فارسی بسیار رایج است.
نمونه دیگر کلمه "علم" است که در حدود 1300 سال پیش وارد زبان فارسی شد و معادل دانش بود. این روزه هم هر دو واژه علم و دانش کمابیش معادل هم در فارسی به کار میروند و فرهگنویسی فارسی اخیر گواه بر این است که ما از تفاوت مفاهیم علم و عالم در دنیای مدرن با آنچه مربوط به تاریح و گذشته ما است، غافلیم و همین باعث سوءتفاهمهای بسیار در سیاستگذاری علم و فناوری در ایران شده است و مانعی برای توسعه ما ایجاد کرده است. زبان ما هنوز تفاوت میان دانش و معرفت به معنی مجموعه دانستههای بشری و علم به معنی فرایندی نوین در جوامع بشری پیشرفته نیست که دانش و فرهنگ و معرفت جدید تولید میکند و این گواه بر این است که ما فارسیزبانان هنوز واقف به امر مدرن علم نشدهایم.
نمونه دیگر واژه انجمن است. در فرهنگهای فارسی به معنی گرد هم آمدن است. مثلاً فرهنگ معین آن را به معنی مجمع و مجلس میگیرد و نیز گروه افرادی که برای هدف مشترکی گرد هم جمع شوند مانند انجمن خیریه! فرهنگ جدیدتر سخن آن را به معنی سازمان یا کانونی میگیرد که اعضای آن در یک حرفه یا منافق مشترک فعالیت میکنند مانند انجمن خوشنویسان! به نظر میرسد در ذهن اکثر ما این معنیها غالب باشد. اما معنی مدرن آن در فارسی بسیار ظریف شده است. حتی ویکیپدیای فارسی که سعی کرده است به این معنی مدرن نزدیک بشود آن را جمعی با علایق صنفی تعبیر کرده است که هنوز با معنی انجمنی مانند انجمنهای علمی که دو وزارت علوم و بهداشت مجوز فعالیت میدهند بسیار متفاوت است. به همین دلیل وزارت علوم مثلاً به انحمنی به نام "انجمن فیزیکدانان ایران" مجوز نمی-دهد اما به انجمن فیزیک یا انجمن علوم فیزیکی چرا! همینطور به انجمن مروجان علم مجوز نمیدهد اما به انجمن ترویح علم چرا! میدانید چرا؟ انجمن مروجان علم باید برود به وزارت کشور و مجوز صنفی بگیرد. این اقعیتها را میشود نقد کرد و "گفتمانی" درباره نقد آن به راه انداخت اما تا زمانی که این گفتمان به واقعیتی اجرایی تبدیل نشده باید فقط به واقعیتها پرداخت و نقد را در حیطه واقعیت نگهداشت نه در حیطه گفتمان!
انجمنهای علمی قرار است واسطی باشند میان دانشگران یک رشته (به زبان متعارفتر اهل علم یک رشته)، که در عرف مدرن به آن اجتماع علمی آن رشته مینامند، و جامعه به معنای عام آن! در مورد علومی بنیادی مانند علوم پایه این تفکیک کاملاً روشن است اما در میان علوم کاربردی این تفکیک گاهی سخت میشود. مثلاً کارگروه اپتیک که از انجمن فیزیک منتزع شد و انجمن اپتیک و فوتونیک را تأسیس کرد به یک باره اوج گرفت. انواع کارکنان رشته اپتیک در جامعه به آن پیوستند که البته بنا بر آییننامههای وزارتی نمیتوانند عضو پیوسته باشند. به این ترتیب انجمنهای علمی با مجوز وزارت معنی بسیار خاص و حیطه اختیارات خاص و و ظایف خاصی دارند که آنها را از انجمنهای صنفی یا انجمنهای عامالمنفعه یا "هیئت"های محلی جدا میکند. بیتوجهی به این تمایزها بسیار سوءتفاهم در جامعه ما فارسیزبانان ایجاد میکند که باید کوشید از آن بر حذر بود و دچار آن نشد.
از طرف دیگر انجمن داری فعالیتی است بسیار پیچیده به خصوص در شرایط فرهنگی ما! توجه داشته باشیم انجمن-هایی که بیش از 80 سال در ایران فعالیت دارند، مانند انجمن فیزیک ایران، هنوز گرفتار مشکلات مدیریتیاند. ما هم اکنون بیش از 300 انجمن علمی در ایران داریم و بعید است بشود گفت بیش از 10 در صد آنها در حال قوام یافتن و بقیه هنوز در دوران نوباوگی و رشد انجمنیاند، نباید جز این هم انتظار داشت. موارد چندی هستند که وزارت از فعالیت آنها جلوگیری کرده است چون به چاله فعالیتهای صنفی افتادهاند. انجمن ترویج علم هم در شرایط سختی است که انتظار از آن را باید متناسب با سنش مهار کرد.
5454
وزرای ارتباطات ایران و اندونزی بر همکاری مشترک در زمینه تولید محتوای بومی آنلاین با توجه به مناسبات فرهنگی و دینی دو کشور تاکید کردند.
، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد: محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات کشورمان که به منظور شرکت در دوازدهمین اجلاس کمیسیون مشترک دو کشور ایران و اندونزی به این کشور سفر کرده با «رودیان تارا» وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اندونزی دیدار و گفتگو کرد.
در این دیدار واعظی با اشاره به نقش و جایگاه ارتباطات و مخابرات در پیشرفت جامعه بشری و توسعه اقتصادی کشورها به زمینه های گسترده این حوزه برای همکاری بین دو کشور پرداخت و گفت: با توجه به برنامه ریزی جامع ایران برای توسعه ICT، علاقمندیم با کشورهای مهم اسلامی آسیایی از جمله اندونزی تبادل تجربیات و انتقال دانش فنی را داشته باشیم.
وزیر ارتباطات وفناوری کشورمان همچنین بهره مندی از تکنولوژی نوین اینترنت در جامعه امروز بشری را ضروری دانست و بر تولید مشترک محتوای بومی متناسب با فرهنگ ملی و دینی کشورها تاکید کرد.
وی از سفر در پیش روی رئیس جمهوری اندونزی به ایران خبر داد و گفت: در این سفر چهارچوب های یک برنامه در حوزه های تحقیق و توسعه، اینترنت، امنیت شبکه، موبایل، پست و مخابرات و همکاری های فرکانس و ماهواره ای در قالب یک سند مشترک همکاری های درازمدت تنظیم می شود.
واعظی همچنین ضمن دعوت از همتای خود برای بازدید از کشورمان اعلام کرد: وزرای دو کشور باید بتوانند با یک تعامل پایدار، توافقات حاصله را محقق سازند.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اندونزی نیز در این ملاقات ضمن تاکید بر روابط گسترده دو کشور ایران و اندونزی در آسیا به پیشرفت های حوزه ICT کشورمان اشاره کرد و گفت: ما نیز معتقدیم که زمینه وسیعی از همکاری بین دو کشور وجود دارد که باتوجه به توسعه ارتباطات و همچنین تقاضای وسیع جوامع پرجمعیت مثل اندونزی، ناچاریم که تولیدات و محتوا را جهت کاهش هزینه ها، بومی سازی کنیم.
تارا با اشاره به تجاربی در زمینه های دولت الکترونیک، تولید تجهیزات موبایل، تجارت الکترونیک و برخط کردن کلیه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، به تجارب مثبت ایران در زمینه امنیت شبکه اشاره کرد و ضمن استقبال از سند مشترک همکاری ها، خواستار عملیاتی کردن تفاهمات دو کشور شد.
وبسایت تک شات - پریسا قره گوزلو: فرض کنید قصد دارید در محل کار خود و برای انجام یک پروژه، تیمی را گرد هم آورید. به نظر شما چه شخصی می تواند عضوی تاثیرگذار و مثبت در گروه شما باشد؟ اگر در نظر بگیریم که همه افراد مهارت فنی لازم برای اینکه در گروه شما قرار بگیرند را دارا هستند، عوامل دیگری که در گزینش اعضا تیم خود در نظر می گیرید کدام هستند؟
هر تیمی برای دستیابی به نتیجه ای خوب نیازمند اعضای کارآمد است. اما وجه مشخصه این افراد کدام است؟
شما همیشه می توانید روی اعضایی که در خصوص انجام امور محوله به آنها قابل اطمینان بوده و تعهدات خود را به انجام می رسانند حساب کنید. چنین شخصی از ثبات لازم در انجام وظایف خود برخوردار است. می توانید همواره انتظار عملکردی خوب و بی عیب و نقص را از چنین فردی داشته باشید.
توان برقرای ارتباط سازنده را دارد
یک تیم موفق به اعضایی نیاز دارد که نظرات و افکار خود را به وضوح ،بدون ابهام، مستقیم، صادقانه و با رعایت احترام و با هدف پیشبرد فعالیت گروه با دیگر اعضا در میان می گذراند. این شیوه همان توان برقراری ارتباط سازنده است. چنین عضوی از ابراز عقیده ترسی ندارد و سعی می کند ایده خود را به بهترین نحو به اطلاع دیگران برساند که قطعا مثبت، با اعتماد به نفس و محترمانه خواهد بود.
با دقت به دیگران گوش می دهد
افرادی که شنوندگان خوبی هستند برای یک تیم و عملکرد کارآمد آن ضروری هستند. هر تیمی به افرادی نیاز دارد که بتوانند نظرات و ایده های دیگران را بدون بحث و جدل بشنوند، درک کنند و نکات مثبت آن را در نظر بگیرند. چنین عضوی همچنین می تواند بدون اینکه حالت دفاعی به خود بگیرد انتقادات دیگران را بشنود و مورد استفاده قرار دهد. مهمتر اینکه، برای برقراری ارتباط سازنده و همچینین حل مشکل، اعضا باید بتوانند ابتدا بشنوند و سپس نظرات خود را بیان کنند تا به نتایج معناداری دست یابند.
فعالانه در فعالیت های تیم مشارکت دارد
یک عضو موثر، در فعالیت های گروه بطور فعالانه شرکت می کند. چنین اعضایی برای حضور در جلسات آمادگی لازم را کسب می کنند و در بحث ها به دیگران گوش می کنند و سپس نظرات خود را بیان می کنند. در تمام فعالیت های تیم فعالانه حضور دارند و هرگز منفعالانه در حاشیه قرار نمی گیرند.
دانش و مهارت خود را مشتاقانه و بطور کامل با دیگران به اشتراک می گذارد
اعضایی که قابلیت کار تیمی را دارند حتما در خصوص مشارکت اطلاعات، دانش و تجربه بسیار مشتاق و علاقمندند. آنها برای انتقال اطلاعات به سایر اعضا تیم پیشقدم می شوند. بیشترین حجم ارتباط بین اعضای یک تیم کاملا غیررسمی رخ می دهد.
آماده همکاری است
همکاری به مفهوم کار کردن با دیگران و همراه دیگران برای به ثمر رساندن یک فعالیت است. اعضا کارآمد تیم ذاتاً آماده همکاری هستند. چنین افرادی، علیرغم تفاوت هایی که ممکن است با سایر اعضا تیم در خصوص سبک و دیدگاه داشته باشند، به روش هایی برای همکاری دست می یابند تا بتوانند کار را به انجام برسانند. آنها به درخواست کمک سایر اعضا پاسخ مثبت می دهند و برای کمک پیشقدم می شوند.
انعطاف پذیر است
ماهیت هر تیمی مواجهه با شرایطی است که ممکن است مرتبا تغییر کند و حتی خود منشا آن تغییر باشد. اعضای موثر با شرایط کنار می آیند و با شرایط جدید سازگار می شوند. گله و شکایت نمی کنند و با روبرو شدن با شرایط جدید دچار اضطراب نمی شوند.
به تیم و اهداف آن متعهد است
افرادی که در کار تیمی موفق هستند به کار خود، گروه خود و وظایف و فعالیت های تیم اهمیت می دهند. هر روز با همین حس تعهد در محل کار خود حاضر می شوند. نهایت تلاش خود را می کنند و انتظار دارند سایر اعضا هم همین احساس را داشته باشند.
در حل مشکلات تاثیرگذار است
قطعا هر تیمی در مسیر کار خود با مشکلات روبرو می شود. گاه به نظر می رسد فلسفه وجودی تیم مقابله با همین مشکلات است. افرادی که در کار تیمی موفق هستند برای مقابله با هر مشکلی و حل آنها به شیوه ای راهکارگرا آماده هستند. این افراد برای حل مشکلات آماده هستند و تنها به فکر مواجهه با مشکلات و یا فرار از آنها نیستند.
با دیگران رفتاری محترمانه و حمایتی دارد
افرادی که اهل کار تیمی هستند، همواره با سایر اعضا رفتاری محترمانه و با ملاحظه دارند. بعلاوه، این افراد برای کمک به پیشبرد اهداف تیم، با سایر اعضا برخوردی توام با درک و حاکی از حمایت دارند. آنها برای کمک به سایرین، برای گوش دادن به نظرات دیگران و برای اشتراک دانش و اطلاعات خود شرط و شروطی قایل نیستند.
اعضایی که به اهداف تیم تعهد نشان می دهند از سبک و یا شخصیت متمایزی برخوردار نیستند. این افراد لزوما پر سر وصدا نیستند و حتی ممکن است خیلی هم بی سر وصدا باشند ولی هرگز منفعل نیستند. آنها به آنچه در تیم اتفاق می افتد توجه نشان می دهند و در موفقیت آن سهیم هستند.
چنین اعضایی، به ورای وظایف خود و به مجموع وظایفی که تیم در دست دارد می نگرند. در مجموع، آنها به پیروزی تیم متعهدند و می خواهند در این پیروزی نقش داشته باشند. پیروزی تیمی می تواند عامل انگیزشی مهمی برای کارمندان باشد. اعضا موفق در امور تیمی چنین انگیزه ای را دارا بوده و آن را به نمایش می گذارند.
کد مطلب: 416701
اپراتوری با ۹۱ درصد مشترک غیرفعال
بخش دانش و فناوری الف،2 آذر95
گزارشهای جدید از وضعیت ارتباطات داخلی کشور نشان میدهد که یک اپراتور تلفن همراه توانسته ظرف سه ماه تابستان پنج سیمکارت را فعال کند اما همچنان ۹۱.۵ درصد مشترکانش غیرفعال هستند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۰۷
طی روزهای گذشته در قالب گزارشهای مستقلی به وضعیت اغلب اپراتورهای ارتباطی کشور که فعالیتی در سطح گسترده دارند، پرداخته شد اما قصد این گزارش بررسی وضعیت سایر ارائه دهندگان سرویس تلفن همراه است.
ارائه کنندگان این سرویسهای همراه درصد بسیار کمی از بازار را به خود اختصاص دادهاند.
اپراتور تالیا توانسته از خرداد تا شهریور ماه سال جاری پنج سیمکارت فروخته شده خود را روشن کند.
این اپراتور در این بازه زمانی بدون تغییر در مجموع مشترکان، تعداد 592,468 سیمکارت فروخته داشته که از این تعداد 49,940 فعال شده است. در واقع 91.5 درصد از مشترکان تالیا با پوشش سراسری، سیمکارتشان غیرفعال است.
اپراتور مشارکتی سیار اصفهان هم بدون تغییر در تعداد مشترکان فعال و غیرفعال روی همان رکورد 33,600 سیمکارت فروخته شده و 10,000 مشترک فعال ایستاده است.
سازمان منطقه آزاد کیش دیگر اپراتوری است که با در اختیار داشتن مجموعا 16,939 مشترک توانسته 69 درصد مشترکانش در هرمزگان را فعال کند.
بنابراین این سه اپراتور روی هم رفته تاکنون 643,007 سیمکارت فروختهاند که از این تعداد 71,630 مشترک فعال شدهاند.
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ اپراتور تالیا
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
بحث و مشاجره یکی از اتفاقات رایج در روابط زناشویی است. هیچ زوجی را نمی توان یافت که هر از گاهی مشاجره لفظی نداشته باشند. برخلاف تصور بیشتر مردم، زندگی بدون مشاجره زندگی ایده آل نیست بلکه تنها نشانه بی اهمیتی رابطه برای طرفین است. زمانی که رابطه و فرد مقابل برای انسان اهمیت داشته باشد و عمیقا خود را متعهد و درگیر رابطه بداند، وقوع اختلاف نظر و در نتیجه بحث و مشاجره طبیعی است؛ اما موضوع مهم، تعداد، دلیل و شیوه انجام مشاجرات و نهایتا نتیجه حاصل است که می تواند شاخصی برای سلامت رابطه زناشویی افراد باشد.
شکایت از همسر به فرزند ممنوع
هیچ گاه پس از بحث با همسر خود با فرزندان تان درددل نکنید. این موضوع معمولا برای نوجوانان اتفاق می افتد؛ بنابراین فرزند نوجوان شما که هنوز به رشد کافی روحی و روانی دست نیافته است، هنگامی که شما با او درددل می کنید یا از همسر خود بدگویی می کنید، بار روانی بسیار سنگینی را تحمل می کند. در واقع به قیمت نابودی روان فرزندتان، خود را تخلیه کرده اید.
توهین و فحاشی ممنوع
موضوع دیگری که در تمام مشاجرات زناشویی باید رعایت کرد، اصل توهین ممنوع است. بسیاری از افراد در هنگام عصبانیت نسبت به همسر، خانواده همسر و دوستان فحاشی و توهین می کنند و بعد از آرام شدن هم، ادعا می کنند که صرفا هنگام عصبانیت چیزی گفته اند و منظوری نداشته اند! در حالی که سخن گفته شده، قابل پس گرفتن نیست. از سوی دیگر، تا هنگامی که انسان به موضوعی فکر نکرده باشد، در عصبانیت به زبانش نخواهد آمد. به یاد داشته باشید که افراد ثالث در ایجاد مشکل در رابطه شما دخیل نبوده اند و حتی اگر عامل ایجاد مشکل هم باشند در آنجا حضور ندارند که پاسخگوی شما باشند. در نتیجه هر سخنی که به دیگران گفته شود، به معنی توهین مستقیم به همسرتان خواهد بود.
برگشت به گذشته ممنوع
اتفاق ناخوشایند رایج دیگر، جست و جو در گذشته است. معمولا زوجین به جای صحبت درباره موضوع فعلی، به گذشته رجوع می کنند و اتفاقاتی را که از روز اول آشنایی تا آن تاریخ افتاده است مطرح می کنند. این نبش قبر گذشته غیر از افزایش خشم و رنجش، هیچ کارکرد دیگری ندارد و قطعا مانع حل و فصل موضوع فعلی می شود. از سوی دیگر، بیان سلسلهوار اتفاقات گذشته، اختلاف زوجین را خیلی بزرگ تر و عمیق تر از آنچه واقعا هست، نشان می دهد و هر یک می خواهند انتقام تمام ناکامی ها و ناراحتی های گذشته را هم اکنون از همسر خود بگیرند که قطعا رفتاری سازنده نیست.
قهر و اجتناب از بحث ممنوع
موضوع دیگری که باید در مشاجرات رعایت کرد، قهر کردن است. ممکن است قهر و اجتناب از ادامه بحث در لحظاتی که خشم بسیار زیاد شده است، کاری منطقی باشد زیرا هیچ مشکلی در حالت خشم و پرخاشگری حل و فصل نخواهد شد اما ادامه دادن به قهر و صحبت نکردن برای مدت طولانی قطعا به سلامت زندگی زناشویی آسیب می زند؛ زیرا پایان دادن به قهر و پا پیش گذاشتن برای آشتی معمولا به غرور افراد خدشه وارد می کند؛ البته قابل ذکر است که عذرخواهی از همسر، حتی برای کار نکرده، هیچ منافاتی با غرور سالم ندارد و حتی نشان دهنده پختگی و سلامت روان است. اتفاق نادرستی که معمولا به علت قهر پیش می آید، ترک منزل یا ترک اتاق خواب مشترک است. به یاد داشته باشید که خروج از منزل یا به تنهایی خوابیدن نشان دهنده پایان رابطه و شکست ازدواج از نظر شماست که قطعا یک بحث و مشاجره چنین معنایی برای شما نخواهد داشت.
تهدید به طلاق ممنوع
در همین باره باید اشاره کرد که هیچ گاه در بحث ها، تهدید به طلاق و جدایی نکنید زیرا حرمت و احترام بین شما را قطعا خدشه دار خواهد کرد. فردی که با هر اختلاف نظری تهدید به جدایی می کند، قاعدتا تعهد و وفاداری خیلی بالایی به آن رابطه ندارد.
بی سرانجام رها کردن مشاجره ممنوع
در نهایت باید هر اختلافی حل و فصل شود. بی نتیجه ماندن بحث ها و نیافتن راه حلی مناسب برای اختلاف نظر مورد بحث، فقط زمینه را برای ادامه نارضایتی و بحث های جدید فراهم خواهد کرد. به یاد داشته باشید که برای حکمیت و حل اختلاف های جزئی به خانواده طرفین مراجعه نکنید زیرا با گسترش افرادی که از موضوع اطلاع دارند و درگیر اختلاف می شوند، حل و فصل آن مشکل تر خواهد شد. اگر نیاز به مداخله فرد ثالث وجود دارد، به سراغ متخصصان مشاوره بروید.