مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

نظریه پردازان برجسته تئوری ریسمان

[ad_1]

بامداد – هیچ نظریه ی جدیدی نمی تواند، بدون دانشمندانی از خود گذشته که به سختی روی بهبود و تعبیر آن کار می کنند، شکل بگیرد. حال زمان آن است که در مورد برخی از خود این دانشمندان صحبت کنیم، کسانی که با پژوهش روی اسرار جهان در قالب این علم نوپا، نظریه ی ریسمان را به جلو می رانند. همین طور که این نظریه شناخته تر می شود، شاید بعضی از این افراد به اسطوره هایی در حد اینشتین و نیوتن بدل شوند که برای عامه ی مردم قابل درک باشد.

ادوارد ویتن

از دید خیلی ها، مغز متفکر نظریه ی ریسمان است. ویتن در سال ۱۹۹۵، مفهوم نظریه ی M را معرفی کرد تا تئوری ریسمان موجود را در یک نظریه ی جامع به هم پیوند دهد.از دیگر کارهای ویتن در تئوری ریسمان ، به کار گیری خمینه های کالابی-یا ئو در سال ۱۹۸۴ برای توضیح فشردگی ابعاد اضافه بود. در سال ۱۹۵۱، ویتن به نوعی در دنیای فیزیک متولد شد. پدرش لوئیس ویتن، فیزیکدان نظری با تخصص نسبیت عام بود. همین طور که ویتن بزرگ تر می شد، علاقه ای ذاتی به ریاضیات نشان می داد. با وجود این، سالهای جوانی اش را به مطالعه ی تاریخ گذراند و به عنوان فعال سیاسی به ستاد جورج مک گاورن برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۷۲ کمک کرد. مدرک کارشناسی اش از دانشگاه براندایس، در زمینه ی تاریخ و زبان شناسی بود.

در پاییز ۱۹۷۳، ویتن برای گذراندن دوره ی کارشناسی ارشد در رشته ی ریاضیات کاربردی به دانشگاه پرینستون رفت. به رغم اینکه مدرک کارشناسی فیزیک نداشت، به سرعت توانایی خود را در ریاضیات پیچیده ی مربوط به فیزیک نظری نشان داد. او به دانشکده ی فیزیک نقل مکان و در سال ۱۹۷۶ مدرک دکترای خود را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد.

ویتن از آن زمان، بیش از ۳۰۰ مقاله ی تحقیقاتی چاپ کرده است. بر اساس گزارش بعضی منابع، او بالاترین شاخص h(بیشترین ارجاع به مقاله) را در بین فیزیکدان های زنده ی دنیا دارد. در سال ۱۹۸۲ بورس بنیاد مک آرتور با نام بودجه ی نوابغ به او اعطا شد. در سال ۱۹۹۰ اولین فیزیکدانی بود که مدال فیلدز را دریافت کرد که گاهی به طور غیر رسمی جایزه ی نوبل ریاضیات نامیده می شود. ادوارد ویتن در بین نظریه پردازان ریسمان، به منزله ی چراغ راهنماست، زیرا کمتر کسی توانایی او را در درک مفاهیم نهفته در ریاضیات دارد. حتی سرسخت ترین منتقدان نظریه ی ریسمان هم از هوش و شهامت ریاضی او با احترام یاد می کنند که نشان می دهد ذهن او در نسل خودش بی نظیر است.

جان هنری شوارتس

اگر تئوری ریسمان یک مذهب بود، جان هنری شوارتس، جایگاهی مانند پولس می داشت.در زمانی که تقریبا هر فیزیکدان دیگری نظریه ی ریسمان را رها کرده بود، شوارتس حدود یک دهه از معدود رهروان ماندگار بود که سعی می کرد روی جزئیات ریاضی نظریه کار کند،با اینکه به موقعیت شغلی اش لطمه می زد. کار او سرانجام به اولین انقلاب ابر ریسمان منجر شد.

شوارتس از جمله فیزیکدانهایی بود که متوجه شد ابرتقارن چندین مشکل تئوری ریسمان را حل میکند. او بعدها این ایده را مطرح کرد که شاید ذرات اسپین۲ که نظریه ی ریسمان توصیفشان میکرد، گراویتون باشند، به این معنا که نظریه ی ریسمان می توانست همان نظریه ی متحد کننده ی فیزیک کوانتوم و گرانش باشد که مدتها در جستجویش بودند.

در سال ۱۹۸۴، شوارتس به همراه مایکل گرین تحقیقی را انجام داد که نشان میداد نظریه ی ریسمان سازگار است، چیزی که جرقه ی اولین انقلاب ابرریسمان را زد. بدون یک دهه کار فداکارانه ی شوارتس، بنیانی برای شکل گیری نظریه ی ابر ریسمان در دهه ی۱۹۸۰ وجود نداشت. نظریه ی اخیر در همان زمان در میان فیزیکدانان ذرات، اهمیت و جایگاهی اساسی پیدا کرد.

یوشیرو نامبو

یوشیرو نامبو از بنیان گذاران نظریه ی ریسمان است که مستقلا توصیف فیزیکی مدل ونزیانو را به صورت ریسمان مرتعش، کشف کرد. نامبو از قبل هم به دلیل کار پیشین اش در توصیف مکانیسم شکست خودبه خودی تقارن در فیزیک ذرات، فیزیکدان محترمی در این حوزه به شمار می رفت. او به خاطر این کار جایزه ی نوبل فیزیک سال ۲۰۰۸ را دریافت نمود.

هرچند به این ترتیب او تنها موسس نظریه ی ریسمان است که جایزه ی نوبل گرفته، اما باید بدانید که در این جایزه، اشاره ای به نظریه ی ریسمان نشده است. در واقع جایزه ی نوبل، به کارهای نظری ای که درستی یا مفید بود نشان به صورت تجربی تایید نشده باشد تعلق نمی گیرد. یوشیرو نامبو، پنجم جولای ۲۰۱۵ در سن ۹۴ سالگی درگذشت.

لئونارد ساسکیند

از دیگر بانیان نظریه ی ریسمان لئونارد ساسکیند است. او با دیدن معادلات مدل تشدید دوگان اولیه تصور کرد که آنها شبیه معادلات نوسانگرها هستند که باعث شد، همزمان با یوشیرو نامبو و هالگر نیلسون، توصیف ریسمانی را ابداع کند. همچنین او چندین مفهوم را در نظریه ی ریسمان به وجود آورده است: نظریه ی ریسمان مربوط به آنتروپی سیاهچاله، اصل هولوگرافی، نظریه ی ماتریسی، کاربرد اصل انسانی در گستردگی نظریه ی ریسمان و…. به جز کارهای گسترده ی او در نظریه ی ریسمان، ساسکیند برای مخالفتهایش با استیون هاوگینگ درباره ی سرنوشت نهایی اطلاعاتی که به درون سیاهچاله ها می رود، مشهور است.

گراس از فیزیکدان هایی بود که نظریه ی ریسمان هتروتیک را به وجود آورد که از مهم ترین یافته های اولین انقلاب ابرریسمان بود. در سال ۲۰۰۴ گراس جایزه ی نوبل فیزیک را به خاطر کشف آزادی مجانبی در برهم کنش قوی هسته ای کوارک ها که در ۱۹۷۳ به آن دست یافته بود، دریافت کرد. دکتر گراس به عنوان یک مدافع سرسخت نظریه ی ریسمان می باشد.

جو پولچینسکی

پولچینسکی ثابت کرد که نظریه ی ریسمان به اجسامی با بیش از یک بعد احتیاج دارد که غشا نامیده می شود. با اینکه مفهوم غشاها قبلا معرفی شده بود، اما این پولچینسکی بود که ماهیت D-غشاها را بررسی کرد. این کار برای انقلاب دوم ابر ریسمان در سال ۱۹۹۵  ضروری بود. کار او پایه ای برای ایجاد نظریه ی M، سناریوهای جهان غشایی و اصل هولوگرافی محسوب می شود.

خوآن مالداسنا

مالداسنا فیزیکدانی آرژانتینی است که ایده ی وجود دوگانی بین تئوری ریسمان و نظریه ی میدان کوانتومی را مطرح کرد. ایده ای که دوگانی مالداسنا(Ads/CFT)نامیده می شود. دوگانی مالداسنا که در سال ۱۹۹۷ پیشنهاد شد، تنها به حالتهای خاصی اعمال شده است، اما اگر بتوان آن را به همه ی نظریه ی ریسمان تعمیم داد، اجازه می دهد ابزاری برای داشتن نظریه ی ریسمان کوانتومی دقیقی در اختیار داشته باشیم.

به عبارتی نظریه پردازان ریسمان باید بتوانند اصول شناخته شده ی نظریه ی میدان پیمانه ای را به زبان معادلات تئوری ریسمان ترجمه کنند، یعنی نقطه ی شروعی عالی برای یک نظریه ی گرانش کوانتومی کامل.

لیزا رندال

فیزیک نظری حوزه ای است که غالبا در اختیار مردان است و حتی در بین معدود زنانی که آن را بر می گزینند نیز، لیزا رندال با بقیه متفاوت است. او اوقات فراغت اش را به صخره نوردی سرعتی می پردازد، اما روزهای کاری اش در جایگاه پدیده شناس، به بررسی مفاهیم جهان های غشایی چند بعدی می گذرد. رندال اولین زنی بود که در دانشکده ی فیزیک دانشگاه پرینستون سمت استادی را به دست آورد.

او همچنین اولین استاد فیزیکدان نظری زن درMIT و سپس دانشگاه هاروارد بود. با توجه به موفقیت های او در جایگاه یک زن در جمع مردانه ی این حوزه، تعجب آور نیست که وی اعتبار چشمگیری داشته باشد. از جذاب ترین مدل هایی که از تحلیل او از سناریو های جهان غشایی به دست آمد، مدل های رندال-ساندرام است که احتمال این که گرانش، خارج از ۳-غشای خودمان، به طرز متفاوتی رفتار کند را بررسی می کند.

میچیو کاکو

میچیو کاکو از سخنورترین فیزیکدانان حامی نظریه ی ریسمان بوده است. او از اوایل دهه ی ۱۹۷۰ روی نظریه ی ریسمان کار می کرده و با نوشتن نظریه ی ریسمان به شکل میدانی، در واقع همکار پایه گذار موسسه ی نظریه ی میدان ریسمانی بوده است.

سپس به گفته ی خود کار روی تئوری ریسمان را رها کرد زیرا به ابعاد اضافه ای که در نظریه ی ریسمان لازم می شد اعتقاد نداشت. کاکو در خلال اولین انقلاب ابرریسمان، به نظریه ی ریسمان بازگشت و از آن پس، به سخنگویی دلنشین و صادق تبدیل شده است.

برایان گرین

آخرین اما مطمئنا نه کم اهمیت ترین فرد این فهرست، احتمالا شناخته شده ترین نظریه پرداز ریسمان، به ویژه در بین غیر فیزیکدان هاست. شهرت برایان گرین در جایگاه نویسنده و سخنگوی این حیطه، به کتاب سال ۱۹۹۹ او با نام جهان زیبا بر میگردد. کتابی که در سال ۲۰۰۳ بر اساس آن ویژه برنامه ی سه قسمتی را در شبکه ی پی بی اس ساخته شد.

گرین مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه هاروارد گرفت و مدرک دکترایش را از دانشگاه آکسفورد دریافت نمود. تحقیقات وی در طول دوران حرفه ای اش، بر هندسه ی کوانتومی و تلاش برای درک معنای فیزیکی ابعاد اضافه ی ناشی از نظریه ی ریسمان متمرکز بوده است. گرین علاوه بر تلاش برای توضیح نظریه ی ریسمان به توده ی مردم، نایب رئیس موسسه ی دانشگاه کلمبیا برای ریسمانها، کیهان شناسی و فیزیم اختر ذرات، از زمان تاسیس آن در سال ۲۰۰۰ بوده است. گرین یکی از بنیان گذاران فستیوال علم جهان در شهر نیویورک می باشد که در سال ۲۰۰۸ راه اندازه ی شد.

سایت علمی بیگ بنگ


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ده نظریه پرداز برجسته ی ریسمان دهنظریهپردازده نظریه پرداز برجسته ی ریسمان نوشته شده توسط محمد پرگلی در تاریخ ۱۳۹۴۰۹۳۰مه‌بانگ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…نظریه مِه‌بانگ مدل کیهان‌شناسی پذیرفته‌شده جهان، از کهن‌ترین دوران شناخته‌شده و مجموعه مقالات گردآوری شده اینترنتیمجموعه مقالات اینترنتی جمع آوری شده توسط اعضای جامعه مهندسان معمار جوانهنر طراحی و نقاشی هنرواقعیت این است که هرکسی آزرده ات خواهد کرد، باید کسانی را پیدا کنی که ارزش تحمل درد را آیا مردم زرتشتی ایران به زور مسلمان شدند؟ شهر سوالپاسخ با سلام و تشکر در این باره در ابتدا باید گفت نظام های اجتماعی در هر دوران الف آقای شریعتمداری بیدار شوید با عرض سلام بر شما اقای شریعت مداری در این مدت سال بارها بر این جمله تاکید نمودید که وبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژوبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژ مطالبی جامع ازشکار و تیراندازی به اهداف پروازی ده نظریه پرداز برجسته ی ریسمان دهنظریه ده نظریه پرداز برجسته ی ریسمان نوشته شده توسط محمد پرگلی در تاریخ ۱۳۹۴۰۹۳۰ مه‌بانگ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد نظریه مِه‌بانگ مدل کیهان‌شناسی پذیرفته‌شده جهان، از کهن‌ترین دوران شناخته‌شده و تکامل مجموعه مقالات گردآوری شده اینترنتی مجموعه مقالات اینترنتی جمع آوری شده توسط اعضای جامعه مهندسان معمار جوان هنر طراحی و نقاشی هنر واقعیت این است که هرکسی آزرده ات خواهد کرد، باید کسانی را پیدا کنی که ارزش تحمل درد را داشته آیا مردم زرتشتی ایران به زور مسلمان شدند؟ شهر سوال پاسخ با سلام و تشکر در این باره در ابتدا باید گفت نظام های اجتماعی در هر دوران تابعی از الف آقای شریعتمداری بیدار شوید شریعتمداری هر چی باشه اونقدر مرد هست که دوره قبل انقلاب خاتمی احمدی نژاد و روحانی آزاده وبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژ وبلاگ تخصصی شکار و تیراندازی شاهین دژ مطالبی جامع ازشکار و تیراندازی به اهداف پروازی تراپ


ادامه مطلب ...

بررسی مسئله شرور و قدرت مطلق الهی با تکیه بر نظریه کمال گرایانه

[ad_1]
 بررسی مسئله شرور و قدرت مطلق الهی با تکیه بر نظریه کمال گرایانه

 

رضا دهقانی (1)

 

مقدمه:

تحقیق حاضر در باب یکی از موضعاتی است که در بحث از صفت قدرت خدا خلق می شود و آن بحث مساله شر و سازگاری یا ناسازگاری آن با قدرت خداست. این مساله از اهم مسائل الهیات است تا آن ا که دلیلی برای رد وجود خداوند فراهم کرد است. به تقریر پلنتینگا، اگر خداوند خیرخواه باشد و قدرت مطلق داشته باشد، اما از شرور جلوگیری نکند؛ اگر توانایی جلوگیری دارد اما نمی کند پس خیرخواه نیست، و اگر این گونه نیست پس قادر مطلق نیست. ناتوانی در حل مساله شر تا آن جا مشکل آفرین شده است که گفته می شود وجود شر، ایمان به خدا را ناممکن و اثبات او را به لحاظ عقلی نامعقول می سازد (پلنتینگا، 1384، ص 35).
پرسش اصلی این است که با توجه به وجود شر در عالم، چگونه خداوندی که به اعتقاد ادیان و نیز متالهان قادر مطلق است، وجود چنین شروری را در عالم روا می دارد و از رخ دادن آن ها جلوگیری نمی کند. علاوه بر این، وجود شر با علم مطلق و خیر محض بودن خدا نیز در ناسازگاری می افتد که به این مساله نیز به طور فرعی خواهیم پرداخت، لیکن تمرکز اصلی بر بحث قدرت مطلق خداست.
در این تحقیق، بعد از ارائه ی کلیاتی در مورد معنای قدرت و اقوال مختلف در باب عموم قدرت خدا، به طرح مساله خواهیم پرداخت و بعد از این بخش تمهیدی به بررسی آراء سه فیلسوف معاصر از عالم اسلام- حاج ملاهادی سبزواری، علامه محمد حسین طباطبایی، شهید مرتضی مطهری- و سه فیلسوف معاصر غربی- آلوین پنتینگا، جی. ال. مکی، دیوید ری گریفین- خواهیم پرداخت و چنان چه خواهیم دید متفکرین متاله مطرح در این مقاله همگی به نظریه کمال گرایانه متوسل شده اند. یعنی وجود شر مطلق بی ثمره رد شده و نیز به نوعی کمال در مسائلی که تحت عنوان شرور مطرح شده اند، قائل می شوند.

منشأ شرور

پاسخ های زیادی به مساله شر داده شده است، که از آن جمله به پاسخ زرتشتیان یا پاسخ ثنویه می توان اشاره کرد. برای مثال، زرتشتیان می گویند که خداوند فقط آفریننده خیر است، ولی مخلوقی به نام شیطان دارد. خوبی ها مخلوق اهورامزدا یا هرمز است و بدی ها و شرور عالم منشا اهریمنی دارند (فرهنگ مهر:1378، ص 80) در ادیان گنوسی یا مانوی، منشا خوبی به نور و خلقت شر به ظلمت نسبت داده شده است.
در قرآن نیز پاسخ هایی به این مساله داده شده است. مثلا، از نظر قرآن، یکی از دلایل گرفتاری ها و مشکلات و شر آن است که جبران کننده و کفاره برخی از گناهان اند: «یکفر عن سیأتهم» (فتح:5) و یا این که بسیرای از شرور معلول تفکر ناصحیح اسنان نسبت به آن ها هستند. با اصلاح فکر، دنیا برای فرد دگرگون می شود. بسیاری از امور در نفر ما شر و فساد هستند ولی در حقیقت بد نیستند. مثلا مرگ، انتقال از این خانه به خانه دیگر است: «عصی ان تکرهوا شیئاً فهو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا فهو شر لکم» (بقره:216).
صفت قدرت، مقدم بر دیگر صفات خداست، چرا که هر صفتی نیاز به قدرت دارد. مثلا صانع باید قادر باشد بر صنعتی که از وی صادر می شود (علامه حلی، 1380، ص 50). قادر مختار کسی است که هر کاری را که خواسته باشد بکند، بتواند (فاضل مقداد، 1380، ص 50).
قدرت را متکلمین به صحت فعل و ترک تعریف می کنند، ولی حکما معتقدند که قدرت آن است که فاعل در حد ذاتش به حیثیتی باشد که اگر کاری را بخواهد بکند و اگر نخواهند نکند ولو آن که فاعل همیشه کاری را مایل باشد بکند و همیشه هم عمل کند (2) (فاضل تونی، 1364، ص 63).
حکما بر قدرت خداوند دلایلی دارند که دو دلیل مهم آن به قرار زیرند:
1) واجب باید اکمل انحاء وجودات باشد، و فاعلی که مختار باشد اشرف است از فاعلی که غیرمختار باشد، پس باید واجب تعالی فاعل مختار باشد؛ زیرا واجب تعالی باید اکمل انحاء فاعلیت را داشته باشد و لذا هر چیزی که برای واجب به امکان عام واجب باشد بر او واجب است. شریک داشتن و جسمیت برای خدا ممتنع است ولی اختیار، قدرت و تکلم و حیات که برای واجب امکان دارد، وجودش واجب است.
2) تمام اجزاء عالم، خواه عالم مجردات و خواه عالم مادیات، تمامی مشتمل بر حکم و مصالح زیادی است. اگر کوچک ترین تغییری در سنن حاصل شود، مثلا یکی از فصول موجود نشود، در سایر نوامیس خلل وارد می شود، پس سراسر عالم آفرینش تحت نظامی متقن و حکتی استوار اداره می شود لذا، خلقت این عالم از روی صدقه و اتفاق بیهوده نبوده است. لذا دستگاه خلقت غایتی دارد. مراد از قدرت و اختیار هم همین است که در افعال مصلحت و حکمتی باشد و فاعل به آن مصلحت توجه داشت هباشد. پس خدا که تمام افعالش مبنی بر مصالح است دارای اختیار (قدرت) است (همان). تذکر این نکت بی وجه نیست که حکما چنانچه بیان شد، خدا را قادر مطلق می دانند اما متکلمین تصور می کنند که حکما خداوند را فاعل موجب می دانند چرا که متکلمین دوام فعل را مخالف با مختار بودن می دانند (همان، ص 64).
حال که معنای قدرت در نزد خداوند را بیان کرده، و صفت قدرت را برای او اثبات کردیم به این مساله می رسیم که قدرت خدا مطلق است و همین مساله در بحث شر مهم است. ادیان ابراهیمی و غالب فیلسوفان متاله معتقدند: که قدرت خدا مطلق است و ناسازگاری عموم قدرت با وجو شر از آن جاست که اگر خداوند قادر مطلق نبود می توانستیم بگویم که وی قدرت نداشت هتا از شر جلوگیری کند، اما اگر قادر مطلق است بای بتواند از شر که مطلوب نیست جلوگیری کند. برخی اقوال به طور خلاصه در باب عموم قدرت خدا بر ین قرارند؛
1- حکماء فلاسفه؛ چون خدا واحد است، پس از او جز یک چیز صادر نمی شود و قدرت او در آن فعل است و همه چیز به واسطه آن فعل حاصل می شود.
2) ثنویه: خداوند قادر بر شر نیست.
3) نظام: خداوند قادر بر فعل قبیح نیست.
4) بلخی: خدا بر آنچه ما بدان قدرت داریم، قادر نیست.
5) جبائیان: قدرت خدا بر عین مقدور ما تعلق نمی گیرد.
6) علامه حلی: نه از جهت ذات عزوجل مانعی از قدتر هست و نه از جانب مقدورات و چون مانع مفقود باشد و مقتضی موجود قدرت خدا به عموم مقدورات واجب است (علامه حلی، 1380، ص 57).
چنانچه می بینیم اقال مختلفی در باب عموم قدرت خدا وارد شده است وبرخی آن را پذیرفته و برخی حدودی در آن آورده اند علامه حلی که به عموم قدرت خدا قائل است و فاضل مقداد در شرح قول او استدلال وی را بدین قرار شرح می کند؛ این که از جانب خدا مانعی نیست چون مقتضی برای قدرت خدا همان ذات اوست و نسبت ذات به اشیاء مساوی است. پس قدرت او هم نسبت به آن ها مساوی است و همچنین مطلوب ماست. اما عدم مانع از طرف مقدورات به آن جهت است که سبب مقدور بودن اشیاء همان امکان آنهاست و تمام ممکنات در اماکن شریک اند، پس همگی مقدور هستند و انی مطلوب ماست، و لذا چون مقتضی موجود شد و موانع مفقود، پس واجب است که قدرت علق گیرد برت مام ممکنات و باید دانست که از محض تعلق قدرت لازم نمی آید که واقع نیز باشد، بلکه آنچه واقع است به قدرت باری تعالی هم نیست، بلکه بعض است (فاضل مقداد، 1380، ص 58). چنانچه می بینیم عموم حکما به عموم یا اطلاق قدرت خدا قائلند و این به ظاهر با وجود شر ناسازگار است.
اما در ادامه به طرح مساله شر با توجه به این مقدمه می پردازیم؛
یک تقریر قدیمی از این مساله با توجه به عموم قدرت خدا، تقریر دیوید هیوم در کتاب گفتگوها در باب دین طبیعی است. وی در این کتاب از زبان دمیا شکاک و از قول اپیکور نقل می کند که «آیا او (خدا) می خواهد مانع از شر باشد، اما نمی تواند؟ پس عاجز است. آیا می تواند اما نمی خواهد؟ پس بدخواه است. آیا هم می خواهد و هم می تواند؟ پس شر از کجاست؟ » (هیوم، 1388، ص 140). هیوم این جملات را به ایپکور نسبت می دهد، اما در هیچ کجای آثار اپیکور چنین جملاتی نیست که البته بررسی این مساله به این تحقیق ربطی ندارد. اما اگر به این مقدماتی که در استدلال هیوم است بیافزاییم که «آیا شر هست، اما خدا چیزی درباره آن نمی داند؟ پس او عالم مطلق نیست» همه ی مقدمات مساله منطقی شر را داریم. مقدمات مساله شر بدین قرارند:
1)خدا قادر مطلق است.
2) خدا عالم مطلق است.
3) خدا خیر محض است.
4) شر وجود دارد.
این مقدمات منطقا ناسازگارند، و برای حفظ هر کدام از آنها بایستی به فکر پاسخ برآییم. البته این گزاره ها در وهله ی اول از لحاظ منطقی ناسازگار هستند، لذا کسی که ادعا کند که آنها ناسازگارند باید پیش فرض بگیرد که ضرورتی نیز وجود دارد که با خیر، قدرت مطلق و علم مطلق مرتبط است و در اثبات ناسازگاری آن ها استفاده می شود (Wierenga,1989,pp.126-127). حال که منظور از قدرت خدا و عموم قدرت وی را مطرح کردیم و آن را به عنوان یکی از مقدمات مساله شر طرح کردیم بیه بیان راه کارهای حل مساله شر می پردازیم. راهکارهای معرفی شده از جانب فیلسوفان متاله یا ملحد (جی. ال. مکی) غربی و اسلامی به ترتیب خواهند آمد.

حاج ملاهادی سبزواری

سبزواری در پاسخ این سوال ملا اسماعیل عارف بجنوردی که «انه اذا کان مال الکل الی الرحمة لزوم تناهی صفات القهر» می گوید صفات خداوند هر یک عین دیگری است و صفات او عیت ذات اوست و لطفش عین قهر و قهرش عین لطف است و جلال و جمال او عین یکدیگرند. قدرت او مطلق است و همه عالم را در بر می گیرد(سبزواری ، 1348، ص 65). به نظر وی فیض لاینقطع است (همان، ص 66). وی معتقد است که قدرت خداوند عام است و به ایاتی نظیر «ان الله علی کل شیء قدیر» (طلاق:12) یا «خلقکم و ما تعلمون» (صافات:96) و «ما تشاوون الا ان یشا الله» (دهر:30) استشهاد می کند.
وی در مورد ماهیت شر، رویکردی افلاطونی دارد و آن را امری عدمی می داند. به نظر او هر جا که شری را تشخیص دهیم بعد از فحص و بررسی معلوم می شود که آن شر عدم است و عدم نیز مبدا موجود ندارد (همان، ص 13). به نظر او آن چه از جانب خدا بیاید خیر است. هر چه با علم و مشیت و قدرت و قضا و قدر و ذان خدا محقق شد خود خیر است و از جهت نقایص وجودات مقیده این نقایص مربوط به محدودیت های موجود محدود است به نظر وی در استناد به حق تعالی از جهت نقایص وجودات مقید، وسایطی وجود دارد و این وسایط از قصور خود آن وجودات است (سبزواری، 1361، ص 136). وی می گوید که حسنات، کاملا ولو به جهت نقص، بدون واسطه از حق تعالی است و سیئات، هر چند به جهت وجودیت و خیریت باشند، همگی از جانب خداست و مخلوق بنده نیست. وجود که از جانب خداست هر جا که باشد خیر است و منظور از سیئات، جهات عدمی و پست در ماهیا ت وحدود و نقایص در وجودات است (همان، ص 141). به نظر ایشان نقایص موجودات امکانی از عواریض ماهیت است و وجوب و فعلیت و نوریت از احکام وجود است که حق است و خدا می گوید: «قل کل من عند الله فهما لهولاء القوم الا یکادون یفقهون حدیثا» (نساء:78). وی وجود مطلق را مجعول حق می داند و بدی ها و جهات پست را منسوب به خود شیئیت می داند (همان، ص 14). چنان چه می بینیم او شر را امر عدمی می داند که نه مربوط به خدا، که مربطو به وجه ماهوی و نقصان ذاتی خود اشیاء است و ربطی به خدا و وجود ندارد، چرا که وجود عین خیر است. لذا وی ضمن پذیرش عموم قدرت خدا (خدا قادر مطلق است) مساله شر را با عدمی خواندن آن و این که امر عدمی علت وجودی نمی خواهد و فعل خدا (وجود) عین خیر است و شرور عالم به وجه ذاتی ماهوی اشیاء بر می گردد، حل می کند. وی می گوید که چون نظام کل که خیر است مراد بالذات، شرور بالعرض نیز موجود است (سبزواری، 1348، ص 132). سبزواری، معتقد است که نظام کلی عالم در کلیتش خیر است و آن چه شر می خوانیم، علاوه بر این که به وجه ماهوی و عدمی موجودات برمی گردد، از آن جهت شر به نظر می آید که در جزئیاتش آن را ملاحظه کرده ایم. وی این بیت را شاهد می آورد.
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست
به نظر سبزواری، عالمی کامل تر از عالمی که محقق شده است امکان وجود ندارد و این کامل ترین و برتریرین جهان ممکن است، چرا که اگر ممکن باشد و خدا نداند، جهل او لازم می آید و اگر بداند و قدرت نداشته باشد، عجز وی لازم می آید و اگر بداند و قدرت داشته باشد و ایجاد نکند، بخل لازم می آید و اگر بداند و به فعل نیاورد ترجیح مرجوح است بر حکیم. همه شقوق بالا محال است، پس عالم موجود برترین عالم است و عالمی کامل تر وجود نداشته و ممکن نیست و خدا با قدرت مطلق خود کامل ترین عالم را خلق کرده است (همان، ص 133).
سبزواری علاوه بر تحلیل ماهوی شر بر حسب نظر افلاطون، به بررسی شر با رویکردی ارسطویی نیز می پردازد. وی به تعبا رسطو می گوید که شیء به حسب عقل پنج حالت می تواند داشته باشد: 1- خیر محض باشد، مثل عقول که حالت منتظره ندارد و این ها موجودند. 2- شر محض، که طبق تحلیل قبلی عدم ض است و وجود ندارد و هر وجود چن طرد عدم است خیر است. 3- غالب الخیر، مثل بعضی موجودات عالم عناصر که از لحاظ وجودی خیر است اما بعضی اوقات شر است، مثل آتش که غالبا خیر است، ولی اگر مثلا کسی را بسوزاند شر است ، این ها چون خدا حکیم است و ترک خیر کثیر به جهت شر قلیل جایز نیست وجود دارند. 4- شرش کثیرباشد که طرف شر آن به عدم می گراید و طف خیر به وجود و از آن جا که ترجیح مرجوح جایز نیست، آنها موجودند. 5- متساوی الخیر و الشر که چون ترجیح بلا مرجح لازم می آید. لذا این قسم وجود خارجی ندارد (همان، صص 131-130).
چنان چه می بینیم سبزواری خداوند را قادر مطلق برشمرده و عالم موجود را بهترین عالم ممکن در کلیتش می داند و شر را ر جزئیتش شر می داند و آن را منافی با قدرت مطلق خدا قلمداد نمی کند. وی فعل خدا را وجود می داند که سراسر، خیر است و شر را به خود موجودات و جهات ماهوی و نقص آن ها منتسب می کند و در تحلیل شیء موجوداتی را که خیر محض یا خیر کثیر دارند را به واسطه ی حکمت و قدرت خدا موجود می داند، و قسم دیگری از شیء، مثل موجود با شر کثیر یا تساوی در شر و خیر محض را اصلا موجود نمی داند، اما با توجه به تحلیل قبلی، موجوداتی که خیر کثیر دارند و مقداری شر با آن ها وجود دارد، این شر مربوط به خود ماهیت موجود است و از جهت انتساب به خدا که از جهت وجود موجود است خیر است و جهان همراه با همین موجودات در تمامیتش برترین جهان موجود است که حاصل از قدرت مطلق خداست، و جهان ممکن و بهتر دیگری امکان ندارد و موجود نیست.

علامه طباطبایی

علامه در مرحله دوازدهم نهایة الحکمه که مربوط به الهیات بمعنی الاخص است به صفت قدرت می پردازد. وی پس از ارائه ی مقدمات نتیجه می گیرد که قدرت به معنایی که از هرگ ونه نقص و عدم برکنار باشد و بتوان آ نرا به ذات حق تعالی نسبت داد، عبارت است از: «مبدا فاعلیت نسبت به فعل، توام با علم به خیریت همراه با اختیار در ترجیح یک فعل بر دیگری». وی می افزاید «ذات واجب، خود مبدا فاعلی هر موجودی است و به نظام اصلح در همه اشیاء جهان هستی آگاه است و در فعل خویش مختار است؛ چه هیچ چیزی در هستی موثر نیست جز او، بنابراین، ذات متعال قادر است. قدرت به این معنی را به عقول مجرد نیز می توان نسبت داد (طباطبایی، 1370، ص 388). هم چنین وی به مقدمه ضروری و مهم مساله شر، یعنی «خدا قادر مطلق است» اعتقاد دارد و در اطلاق قدرت خدا دو دلیل می آورد که یکی از آنها بدین شرح است: هیچ موجود ممکنی در جهان هستی نیست که در وجود و حدوث و بقاء خود نیاز به علتی، که وجودش را ایجاب کند و آن را به وجود آورد، نداشته باشد. آن علت نیز یا باید خود واجب بالذات باشد و یا با واسطه منتهی به واجب بالذات گردد، علت علت هر چیز، علت آن چیز است. (همان، ص 391). لذا هر امر ممکن جز واجب بالذات، فعل واجب بالذات و معلول اوست، حال این معلول بودن یا بی واسطه است و یا با یک واسطه و یا با چند واسطه که این شامل افعال اختیاری انسان و دیگر موجودات مختار هم می شود. لذا در همه ی عالم هستی، جز یک ذات واحد مستقل وجود ندارد و قوام و استقلال همه موجودات به اوست، و بر این اساس، ذات و صفات و افعال هم، موجودات فعل اوست (همان، ص 392).
علامه توضیحی در باب انواع شر نمی دهد و لیکن در اصول فلسفه به شر به معنای عامل شامل؛ شر طبیعی وشر ناشی از افعال انسان می پردازد. اما در نهایت تنها شر مربوط به افعال انسان ها و سازگاری آن با قدرت خدا و تکلیف اختیار انسان را بررسی می کند. در اینجا ابتدا به بحث او در اصول فلسفه و روش رئالیسم می پردازیم و سپس به بحث وی در نهایة الحکمه می رسیم.
علامه در اصول فلسفه در مقاله دوازدهم با عنوان «خدای جهان و جهان» در بخشی با عنوان «خیر و شر و سعادت و شقاوت» به مساله شر و نسبت آن با قدرت خدای باری تعالی می پردازد. وی بین شر انسان با شر طبیعی تمایزی را مطرح نمی کند. او وجود شر و فساد و بدبختی ها و ناکامی ها را در جهان می پذیرد و همه جهان با همه چیز آن را به خدا مستند می کند؛ خدایی که همه ی کمالات وجودی را داراست (علامه طباطبایی، 1380، ص 208). وی اولین اشکال را این گونه مطرح می کند: «اگر آفرینش، خدای آفریدگاری داشت، این همه شر و فساد را نمی آفرید» (همان، ص 208). در پاسخ می گوید که شر و فساد در جهان ماده پدید می آید و اموری نسبی است. مفهوم «بد» و «ناروا» مفهومی است که با مقایسه به «خوب» و «روا» محقق می گردد (همان، ص 209). شر امری قیاسی و مفهومی است. عدمی در مقابل یک امر وجودی ممکن الحصول یعنی در مورد شر، موضوعی باید باشد دارای صفتی وجودی که مطلوب موضوع مفروض باشد تا نداشتن این صفت مطلوب برای آن «شر» شمرده شود، چنانچه داشتن چشم برای انسان که طبعا چشم می خواهد و ممکن است که آن را نداشته باشد «خیر» بوده، نابینایی برای وی شر شناخته می شود. لذا شر اولا، امری عدمی و ثانیا، امری امکانی است و چیزی را که به خدای جهان نسبت می دهیم اولا باید امری وجودی و ثانیا دارای نسبت ضرورت و وجوب بوده باشد تا در مورد شر قیاس نکرده و امر عدمی فرض نکنیم شر محقق نخواهد شد. پس شر به خدا نسبت ندارد (همان، ص 309). چنن چه می بینیم این پاسخ افلاطونی است و شر را امری عدمی می داند که متعلق قدرت خدا قرار نمی گیرد، چون معدوم است. اما تقریر علامه دارای این خاصیت است که در تبیین علت عدمی بودن شر برقیاس تاکید می کند و معتقد است که شر امری عدمی است چون با قیاس متوجه می شویم که شر امر عدمی است که این به وضوح در بیان علامه در پاسخ به شبهه ی اول قابل دریافت است.
علامه در ادامه اشکال دیگری مطرح می کند، که با مساله سازگاری قدرت خدا با مساله شر، نسبت بسیار نزدیکی دارد. وی می گوید «درست است که شر امری قیاسی و امکانی است ولی چرا خدا آفرینش جهان را به نحوی نیافریده» که قیاس و امکان در کار نباشد؟ و به عبارت دیگر، چرا هر موجودی را هم آغوش با خوشبختی و کامروایی خودش نیافریده که روی بدی و بدبختی و ناکامی را نبیند، چنانکه عدد «4» هرگز روی فردیت و عدد «3» هرگز روی زوجیت را نمی بیند؟ (همان، ص 309). سپس علامه در پاسخ به این اشکال به تحلیل معنای آن می پردازد و می گوید: «معنی این سخن به حسب تحلیل این است که چرا خدای ماده و طبیعت، ماده و طبیعت را لاماده و لاطبیب قرار نداد؟» (همان، ص 209). چرا که قیاس و امکان نامبرده لازمه ی معنی ماده است، و اگر موجودی امکان داشتن و نداشتن کمال را نداشته باشد مادی نخواهد بود. اگر این جهان این خاصه را نداشت که هر یک از اجزاء آن قابل تبدیل به دیگری است و با اجتماع شرایط، منافع وجودی خود را می یابد ولی آن تهی دست و بدبخت می ماند، اساس جهان ماده نبود. پس روشن شد که هر شر و فساد از ان جهت که شر و فساد است نسبتی با قدرت خدا ندارد و از آن جهت که به خدا و قدرت او نسبت دارد شر و فساد نیست (همان، ص 210).
در نهایة الحکمه علامه طباطبایی، مساله شر را نه به طور کلی یعنی اعم از شرور طبیعی و شرور ناشی از افعال انسان که در ارتباط با شرور انسانی مطرح می کند. اما در پاسخ به مساله شر به طور کلی پاسخ می دهد و جوابی که در این ارتبا ط با توجه به بحث قدرت ذخدا می دهد کاملا ارسطویی است.
علامه، در نهایت پس از بحث معنای قدرت خدا، عموم و اطلاق قدرت او، به بحث نسبت قدرت خدا و اختیار بشر می پردازد، و از این رهگذر به مساله شر می رسد. وی می گوید که به عموم قدرت خدا معتقد است، اما به عنوان نظری مخالف با عموم قدرت به رای متکلمین می رسد. وی می گوید: که متکلمین معتزلی و بسیاری دیگر از متکلمین معتقدند که، افعال اختیاری آفریده انسان است و حق تعالی در آن دخالتی ندارد؛ بلکه آنچه به او مربوط می شود این است که انسان را قادر به انجام فعل سازد و قوا و جوارح و اسباب لازم را برای فعل در وجود او ایجاد کند، تا او با اختیار خویش به فعل یا ترک آن بپردازد. بنابراین، انسان می تواند فعلی را ترک کند ولو آن که خداوند آن را اراده کرده باشد و یا فعلی را انجام دهد، حتی اگر خداوند آ نرا نخواسته باشد، و واجب تعالی در فعل اختیاری انسان نقشی ندارد. دلیل معتلیان این است که اگر افعال اختیرای آفریده ی خدا باشد، فاعل آن خود او خواهد بود نه انسان، و در آن صورت تکلیف و امر و نهی و وعده و وعید معنی نخواهد داشت و دیگر استحقاق ثواب و عقاب جهت اطاعت و معصیت و فعل یا ترک آن، همه پوچ خواهد بود و هم چنین در میان افعال، بسیاری کارهای زشت و ناپسند وجود دارند مانند کفر و انکار حق و اقسام گناه که هیچ کدام با ساحت مقدس کبریایی خداوند سازگاری ندارد.
اما در پاسخ به این مساله، علامه در دفاع از مطلق بودن قدرت خدا می گوید که افعال اختیاری انسان، امور ممکن است، مانند دیگر ممکنات، و ضرورت عقل حکم می کند که ماهیت ممکن که لااقتضاء به وجود و عدم و در حد تساوی است، برای موجود شدن و یا معدوم شدن مرجحی داشته باشد و این مرجح همان علت موجه است و فاعل یکی از علل و جزئی از علت تامه است و هرگاه در فاعلیت خود، کامل و در حد علت تامه باشد دیگر تسایو فعل و ترک معنی نخواهد داشت، چرا که با وجود علت تامه، وجود معلول ضروری است و این ضرورت و وجوب همان وجوب غیری است که در نهایت به ذات واجب تعالی منتهی می شود که علت اولی است و این علت اولی نسبت به فعل و علت، علت آن شیء است. بنابراین، علت هر معلول ذات واجب است. لذا با این مقدمات، فعل اختیاری انسان نسبتی با حق تعالی دارد که نسبت ایجادی است و نسبتی با فاعل کار دارد که فاعل مسخر است و در عین فاعلیت معلول است. فاعلیت حق تعالی در طول است نه در عرض که بین دو گونه فاعلیت تدافع و تناقض ایجاد شود و اجتماع آن ها را ناممکن سازد (طباطبایی، 1370، ص 393).
اما در مورد چگونگی تعلق اراد متعال به فعلی که مورد اختیار انسان قرار گرفته، می گوید که اراده ی واجب تعالی به این تعلق می گیرد که انسان با اختیار خود چنین یا چنان کار را انجام دهد، نه اینکه اراده ی او به وقوع فعل تعلق گیرد، بدون قید اختیار. پس اراده ی خدا با اراده ی انسان لغو نمی شود و اختیار انسان نیز حفظ می شود (همان، ص 394). بنابراین، علامه اثبات کرده که قدرت خدا مطلق است و این اطلاق با اختیار انسان و اعمال اختیاری او منافاتی ندارد. ما علامه در ادامه به این اشکال می پردازد که اگر افعال اختیاری انسان آفریده خدا باشد چرا شر و مفاسد در بین افعال وجود دارد، و لذا زشتی ها و معصیت های گوناگون هم به او نسبت داده خواهد شد، در حالی که ساحت قدس الهی از هر عیب و نقصی منزه است. علامه در ادامه به این مساله پاسخ می دهد که ارسطویی است. وی می گوید: آن چه به عنوان بدی و زشتی در این جهان وجود دارد، اولا متضمن خوبی های فراوان است که شر آن در برابر خیر آن بسیار اندک است و وجود این مقدار شر اندک به تبع خیر است؛ و به اصطلاح، شر مقصود و قصد ثانی است و مقصود اولی و اصلی جز به خیر تعلق نگرفته است. از این گذشته، وجود از آن جهت که وجود است جز خیر نیست و شرور از لواحق برخی از وجود هاست. آن چه از فیض افعال حق تعالی وجود می یابد خیر محض است و در ذات پاک وجود نقصی نیست و نقص و عدمی که ملازم با وجود برخی از موجودات است همان حدود و لوازم تمایز وجودی آنها از یکدیگر است که اگر این وجوه تمایز نباشد، نظام هستی از هم می گسلد، و با ترک این شر اندک به خیرات موجود در نظام جهان از بین می رود (همان، صص 395-394).

شهید مطهری

شهید مطهری نیز به بحث شرور می پردازد. پاسخ او نسبت به این مساله و نسبت آن با مساله قدرت تفاوت چندانی با دیگر فلاسفه اسلامی ندارد، اما خاصیت کار ایشان آن است که علی رغم، انتساب شر به امر عدمی، بخشی از پاسخ ارسطویی پاسخ خود را تحت عنوان نظریه ی عدل الهی که مشابه نسخه ی غربی آن است تنظیم می کند و در سه بخش که حاصل تفکیک مساله شر است، به این مساله پاسخ می دهد.
وی می گوید بحث شرور سه قسمت دارد و در پاسخ به سه پرسش می آید. الف) ماهیت شرور چیست؟ ب) خواه شرور وجودی باشند و خواه عدمی، آیا خیرات و شرور تفکیک پذیرند و یا تکفیک ناپذیر، ج) خواه شرور وجودی باشند و خواه عدمی و نیز خواه از خیرات تفکیک پذیر باشند و خواه تفکیک ناپذیر، آیا آنچه شر است واقعا شرارت است و جنبه خیریت در آن نیست؟ (مطهری، 1372، ص 140).
اما وی در پاسخ به پرسش اول می گوید که:
ماهیت شرور عدم است، یعنی بدها همه از نوع نیستی و عدمند. البته این عدمند کنه این که آن چه به نام شر می شناسیم وجود ندارد بلکه این ها وجود دارند (همان، ص 142). نابینایی، فقدان بینایی است و خود واقعیت مخصوصی ندارد. خوبی عین هستی و بدی عین نیستی است. بدی یا خودش از نوع نیستی است و یا هستی است که ملتزم نوعی نیستی است (همان، ص 144). شرور مجعول بالذات نیستند، مجعول بالتبع و بالعرضند (همان، ص 147). شروری که خود عدمی هستند. مانند جهل و فقر صفاتی حقیقی ولی عدمی هستند. اما شروری که وجودی هستند و از آن جهت بدند که منشا امور عدمی هستند، مانند سیل و زلزله، بدی نسبی دارند (همان، ص 150)
هر چیزی یک وجود فی نفسه دارد و یک وجود لغیره. اشیاء از آن نظر که خودشان برای خودشان وجود دارند حقیقی هستند و از این نظر بد نیستند. هر چیزی خودش برای خودش خوب است اگر بد است برای چیز دیگر است. آیا می توان گفت عقرب خودش برای خودش بد است؟ (همان، ص 151) پس بد بودن یک شیء در هستی فی نفسه آن نیست در وجود بالاضافه آن است. از طرفی آنچه حقیقی و واقعی است وجه فی نفسه هر چیز است، وجودات بالاضافه اموری نسبی و اعتباری اند و لذا واقعی نیستند، و لذا در نظام وجود قرار نگرفته اند و هستی واقعی ندارند تا از این جهت بحث شود که چرا این وجود نسبی به آن ها نسبت داده شده است (همان، ص 152). اما این گونه، صفات که صفاتی اعتباری و انتزاعی اند در عین حال از لوازم قهری و لاینفک ملزومات خود هستند که اموری حقیقی و واقعی اند (همان، ص 152). در مورد این امور به عنوان اشیایی مستقل نمی توان بحث کرد و نمی توان این پرسش را مطرح کرد که چرا فاعل و مبدا، این وجودهای اضافی و اعتباری را آفریدغ زیرا این موجودات اولا واقعی نیستند تا سخن از آفرینش آنها به میان بیاید و ثانیا این وجودهای اعتباری و انتزاعی از لوازم وجودهای واقعی اند و به صورت مستقل قابل طرح نیستند و اگر به صورت غیرمستقل طرح شوند به این صورت خواهد بود که چرا وجودات واقعی که این ها از لوازم اعتباری و انتزاعی لاینفک آنها هستند آفریده شدند(همان، صص 153-152). اسناد امور اعتباری به علت مجازی و بالعرض است. لذا شرور بالذات مورد تعلق آفرینش قرار نمی گیرند. مخلوق بودن و معلول بودن آنها بالعرض است. در مورد شرور اعم از شرور نوع اول و دوم، شرور اموری اعتباربی و عدمی هستند. کوری در انسان کور واقعیت مستقلی نیست تا گفته شود آدم کور را یک مبدا آفریده است، کوری نیستی است و نیستی مبدا و آفریننده ای ندارد (همان، ص 153). شهید مطهری در تحلیلی مشابه از شر، در درس های الهیات شفا می گوید:
خیر به وجود برمی گردد و شر به عدم. یعنی هر چیزی از آن جهت شر است که یا خودش نیستی است و یا اگر خودش نیستی نیست نوعی از هستی است که سبب نیست ها می شودف یعنی بدی آن به آن جهت است که سبب نیستی ها می شود (مطهری، 1370، ص 288).
وقتی که خیر و شر را تحلیل کنیم برمی گردد به وجود و عدم. یک شیء از آن جهت که موجود است خیر است و از آن جهت که معدوم است شر است. یک شیء از آن جهت که کمال یک وجود است خیر است و از آن جهت که فقدان کمال یک وجود است شر است (همان، ص 289). این که جنگ شر است و شر امر عدمی به آن معنی نیست که جنگ امری عدمی است. بلکه آن چه ملاک شریت می شود عدم است، خواه این که خود عدم باشد یا اینکه وجود باشد، که آن وجود در تحلیل نهایی از آن جهت شر است که منشا یک عدم می شود نه از آن جهت که وجود است. یعنی آن وجود شریت خودش را به اعتبار این عدم دارد. پس شریعت بالذات از آن عدم است و بالعرض از آن وجود است (همان، ص 290).
شهید مطهری، پس از فراغت از تحلیل های ماهیت مفهوم شر، به سراغ سوال دوم می رود و در تحلیل پرسش دوم به صورت بندی خاص خود از مساله شر یعنی نظریه ی عدل الهی اشاره می کند. پیش از وی هیچ یک از فلاسفه اسلامی پاسخی تحت عنوان نظریه ی عدل الهی نداشت هاند، ولی ایشان این صورت بندی را ارائه می کند، هر چند این پاسخ به نوعی در نظریات دیگران است. این تمایز در پاسخ فیلسوفان غربی وجود دارد. برخی زا آن ها کوشیده اند با بحث منطقی پاسخی منطقی به مساله شر بدهند و ناسازگاری بین قضایای مساله شر، که به آن ها اشاره شد، یعنی خدا قدرت مطلق، علم مطلق و خیر مطلق است و شر وجد دارد را برطرف کنند. از جمله ی ایشان می توان به پلنتینگا اشاره کرد. اما برخی از ایشان سعی می کنند تا وجود قدری شر را برای تحقق خیر کثیر و لزوم تحقق عدل الهی تبیین کنند. ایشان پیروان نظریه ی عدل الهی هستند؛ مانند لایبنیتس که جهان در کلیت آن خیر و شر را مقدمه ی تحقق خیر می داند.
شهید مطهری، هم همان پاسخ بسیاری فیلسوفان اسلایم را در قالب بندی جدید و با تحلیلی موشکافانه تر ارائه می دهد. وی در تحلیل پرسش دوم خود، یعنی تکفیک پذیری شرور و خیرات، به پاسخی یک سر نو از مساله شر می پردازد. وی می گوید که از دیدگاه عدل الهی (روش مطهری) مساله شر شکل دیگری دارد. سخن در این است که خواه اشیاء دو گونه باشند یا یک گونه، چرا نقص، کاستی، فنا و نیستی در نظام هستی راه یافته است؟ چرا یکی کور و دیگری کر شده است؟ عدمی بودن کوری و ... برای حل این اشکال کافی نیست چرا که این سوال می ماند که چرا جای این عدم را وجود نگرفته است. عدل الهی ایجاب می کند که این خلاها پر شود (مطهری، 1372، ص 154). اموری وجودی نیز هستند که زائیده نیستی ها از قبیل، جهل و فقرند و خود سبب کاستی ها و نیستی ها می شوند. عدل الهی ایجاب می کرد که این امور نیز نباشند تا آثار آن ها هم نباشد (همان، ص 155).
شرور غیر قابل تفکیک از خیراتند، زیرا شروری که از نوع فقدان هستند، تا آن جا که به نظام تکوین ارتباط دارد، از قبیل عدم قابلیت ها و نقصان امکانات است. یعنی در نظام تکوینی برای هر موجودی در جه ای از نقس هست که به علت نقصان قابلیت است نه به علت امساک فیض تا ظلم و تبعیض تلقی شود. آن چه از این امور به عدم قابلیت ظرف ها و نقصان امکانات مربوط نیست همان است که در حوزه ی اختیار و مسوولیت و اراده بشر است و بشر به حکم این که موجودی مختار و آزاد و مسئول ساختن خویش و جامعه خویش ایت باید آن ها را بسازد و خلاها را پر کند. این که انسان این گونه آفریده شده جزئی از نظام اصلح است و اما شروری که وجودی هستند و در وجود فی نفسه خود خیرند و در وجود لغیره شر، جنبه شریعت آنها به حکم این که نسبی و اضافی است و از لوازم لاینفک وجود حقیقی آن ها است، از جنبه خیریت آن ها تفکیک ناپذیر است (همان، ص 161) جهان یک واحد تجزیه ناپذیر است، یعنی رابطه اجزا در جهان به این شکل نیست که بتوان فرض کرد که قسمت های از آن قابل حذف و قسمت هایی قابل ارتقاء باشد، حذف بعضی مستلزم، بلکه عین حذف همه اجزا است، همچنانکه ابقاء بعضی عین ابقاء همه است. بنابراین، نه تنها عدم ها از وجودها، و وجومدهای اضافی و نسبی از وجودهای حقیقی تفکیک ناپذیرند، خود وجودهای حقیقی نیز از یکدیگر تفکیک ناپذیرند پس شرور علاوه بر دو جهت فوق الذکر و صرف نظر از آن دو جهت نیز از خیرات تفکیک ناپذیرند. پس شرور علاوه بر دو جهت فوق الذکر و صرف نظر از آن دو جهت نیز از خیرات تفکیک ناپذیرند (همان، ص 162).
اشیاء از نظر خوبی و بدی اگر تنها و منفرد و مستقل از اشیاء دیگر در نظر گرفته شوند یک حکم دارند و اگر جزء یک نظام و به عنوان عضوی از اندام در نظر گرفته شوند حکم دیگری پیدا می کنند که احیاناً همه ضد حکم اولی است. بدیهی است؛ همان طور که اشیاء منفرد اقعی اگر به صورت نظم فرض شوند وجود واقعی شان وجود عضوی، اندامی و ارگانیک است و وجود انفرادی شان اعتباری (همان، ص 163). زشتی ها نه تنها از این نظر ضروری می باشند که جزئی از مجموعه جهانند و نظام کل به وجود آن ها بستگی دارد، بلکه از نظر نمایان ساختن و جلوه دادن به زیبایی ها نیز وجود آن ها لازم است( همان، ص 164). نقصانات از ناحیه ی ذات موجودات است، نه از ناحیه فیض باری تعالی (همان، ص 166).
به طور خلاصه می توان نظریه ی عدل الهی شهید مطهری را در سه گزاره خلاصه کرد:1) وجود بدی ها و زشتی ها در به وجود آمدن مجموعه ی زیبای جهان ضروری است.
2) حتی زیبایی ها جلوه ی خود را از زشتی ها دریافت می کنند.
3) زشتی ها مقدمه ی وجود زیبایی ها و آفریننده ی آنها می باشند. این گزاره که شر مقدمه ی خیر است در آثار حکمای پیشین کمرنگ تر است.
فیض الهی نظام غیرقابل تخلف است. برای هیچ موجودی امکان تخلف و تجافی از مرتبه ی خود وجود ندارد. سیر تکامل موجودات به خصوص انسان به معنی سرپیچی از مرتبه ی خود و اشغال مرتبه ی دیگر نیست، بلکه به معنی سعه ی وجودی انسان است. لازمه ی درجات و مراتب داشتن هستی این است که نوعی اختلاف و تفاو ت از نظر نقص و کمال و شدت و ضعف در میان آن ها حکم فرما باشد و این گونه اختلاف ها تبعیض نیست (همان، ص 199).
برای وجود یافتن یک چیز، تام الفاعلیه بودن خدا کافی نیست، قابلیت هم شرط است. شروری از نوع نیستی است از آن جهت که به خدا مربوط است ناشی از نقصان قابلیت ها است(همان، ص 201).
هر چیز خلقت خاصی دارد که مربوط به خود اوست. یعنی هر چیز فقط به گونه ای که هست امکان وجود داشته است و درباره ی هر جزء از اجزای جهان نیز آفرینش معینی امکان داشته و خدا همان آفرینش را به آن داده است (همان، ص 171).

آلوین پلنتینگا

در سال های اخیر موفق ترین پاسخ به معضل منطقی شر (در پاسخ منطقی به مساله شر) دفاع اختیار گرایانه (3) بوده است که تلاش می کند تا نشان دهد که قادر مطلق بودن خدا با وجود شر ناسازگاری ندارد. وی در استدلال خود به این ایده متوسل می شود که خدا مخلوقات را خلق می کند که آزادانه انتخاب کنند و شر از اعمال اخلاقی آن ها که مرتکب خطا می شوند نتیجه می شود (wierenga.1989,p.127). وی در دفاع اختیارگرایانه نشان می دهد که قادر مطلق، عالم مطلق و خیر محض بودن خدا با وجود شر ناسازگاری ندارد (Ibid.pp.127-128). حتی اگر مدعی شود که جهان ممکنی وجود دارد که خدا نتواند آن را خلق کند (Ibid,p..128).
آلوین پلنتینگا، توماس موریس، کریستوفر منتسل و عده ای دیگر ضرورت منطقی و متافیزیکی حقایق را فرض می کنند و اصرار می ورزند که همه این ها در نسبت با خدا حقیقت هستند و جهان نمی تواند به گونه ای دیگر باشد و همه چیز ضروری است و خدا هم تحت همین ضرورت است، این ضرورت، مانند ضرورت الف، الف است می باشد (Taliaferro:1998,p.86).
پلنتینگا، در مورد تناقص بین خیرخواه بودن خدا و وجود شر در عالم معتقد است که این دو وقتی در تناقض با یکدیگر هستند که خدا بتواند این کار را بکند ولی نکند (پلنتینگا، 1374، ص 184). لینک وی معتقد است که اگر انجام کاری باعث از بین رفتن خیر بزرگ تر باشد و یا باعث ایجاد شر بزرگ تری شود، فرد خیرخواه این کار را نمی کند و یا اگر از میان برداشتن شر قلیل مستلزم از میان برداشتن خیر کثیر باشد باز هم فرد خیرخواه این کار را نمی کند(همان، صص 186-187). به نظر وی تناقض دو حالت صریح و ضمنی دارد و پس از بحث و نظر نتیجه می گیرد که مجموعه ی شش قضیه ی زیر تناقص صریحی با هم ندارد (همان، صص 190-189).
1- خداوند قادر مطلق است.
2- خداوند خیرخواه محض است.
3- خداوند عالم مطلق است.
4- شر وجود دارد.
5- موجود خیرخواهی که قادر مطلق و عالم مطلق است جمیع شروری را که می توان از میان برداشت، برمی دارد.
6- قدرت قادر مطلق به هیچ حدی جز حدود محالات منطقی محدود نیست.
پلنتینگا در نظریه خاص خود که آن را دفاع اختیارگرایانه نامیدیم، تصریح می کند که کافی است فقط نشان دهیم که مجموعه ی فوق سازگاری درونی دارند (همان، ص 202) و این موقعی بدون تناقض و ممکن فرض می شود که امکان یا عدم تناقص اش اثبات شود. پس مجموعه بالا فاقد تناقض ضمنی است (همان، صص 194-195).
به نظر می رسد تذکر این نکته قبل از شرح تفصیلی نظر پلنتینگا مفید باشد که برهان مفهومی محض در مورد خدا برهانی معتبر است و در آن حقایق ضروری ماتقدم در مقدمه استفاده می شود و نتیجه آن این گزاره است که «خداوند وجود دارد». استدلال پلنتینگا در ادامه ی سنت اقامه ی برهان وجودی قرار دارد. برهان وجودی به شکل های مختلفی در تاریخ اندیشه ی غربی مطرح شده است که مهم ترین ارائه کنندگان آن در قرون وسطی، سنت آنسلم، در دوره مدرن، دکارت و در دوره ی معاصر آلوین پلنتینگا می باشد. در این برهان چنانچه اشاره شد خدا به عنوان موجودی ضروری اثبات می شود. (4).
پلنتینگا در تحلیل مساله، ابتدا شرور را به دوسته ی طبیعی و انسانی تقسیم می کند. شروری طبیعی هستند و از طبیعت به ما عارض می شوند و برخی دیگر یعنی شرور انسانی از ناحیه ی حماقت و یا ستمری بشر حاصل می شوند. زلزله و سیل از نوع اول هستند و جنگ و کشتار نمونه ای از نوع دوم است (پلنتینگا، 1384، صص 35-39). وی استدلال ملحدین در نفی خدا با توجه به مساله شر را این گونه صورت بندی می کند: اگر خدا همان قدر خیرخواه است که خداپرستان مسیحی ادعا می کنند، بید همانقدر که ما در مقابل این شرور متاثر می شویم، او هم متاثر گردد. اگر او آن قدر که می گویند قدرتمند است پس احتمالا در موقعیتی هست که کاری در مورد شرور انجام دهد در این صورت چرا وی این شرور را روا می دارد؟ (همان، ص 40).
سپس برای اثبات ناسازگاری شر با قدرت و خیرخواهی خدا به بیان چگونگی و چیستی سازگاری یک مجموعه از قضایا می پردازد. وی می گوید یک مجموعه مانند A یک حالت کامل است و اگر تنها برای هر حالتی مانندB، یا A, شامل B باشد یا B را طرد کند. جهان ممکن در حالتی ممکن است که کامل باشد. اگر A یک جهان ممکن باشد آن گاه در مرد هر شیء چیزی بیان می کند و هر حالتی مانند S یا مشمول آن است و یا از سوی آن طرد می شود. علاوه بر این، ما به ازای هر جهان ممکنی مانند W مجموعه ای از قضایا وجود دارد که آن را کتاب W می خوانند. هر کتاب مجموعه ی به غایت سازگاری از قضایا است و به قدری بزرگ است که افزودن قضیه ی دیگری به آن همواره مجموعه صریحا ناسازگاری را نتیجه می دهد (همان، صص 83-82).
از بین جهان های ممکن تنها یک جهان ممکن فعلیت یافته یعنی دست کم یک جهان ممکن باید وجود داشته باشد؛ زیرا مجموعه قضایای صادق، مجموعه به غایت سازگار و از این رو یک کتب است. اما این کتاب با یک جهان ممکن تناظر دارد و این جهان ممکن متناظر با این مجموعه قضایا فعلیت می یابد. از سوی دیگر حداکثر یک جهان فعلی وجود دارد؛ زیرا فرض کنیم اگر دو جهان و هر دو فعل باشندف این دو جهان نمی توانند شامل تمام حالات کامل یکسان باشند چرا که، اگر این گونه بود آن دو جهان یک جهان خواهد بود.
از ای نرو، باید تسکم حالتیم انند s وجود داشته باشد به گونه ای که w شامل آن باشد و W شامل آن نباشد. اما یک هن ممکن به غایت کامل است، پس w به جای s شامل متمم s خواهد بود. پس در ای نصورت اگر w و w هر دو فعلی باشند باید s و متمم s هر دو فعلیت یافته باشند و این حال است (همان، صص 83-84).
اما به نظر پلنتینگا، خدا هیچ جهان ممکن یا حالتی را نمی آفریند، بلکه او آنچه را که می آفریند آسمان ها و زمین و هر چه در آن هاست می باشد. وی حالات را نیافریده است، مثلا وجود خدا و حالت عدم او هر دو هستند، به این معنی که چیزی به عنوان حالت وجود خدا و چیزی به عنوان حالت عدم خدا هست، درست همان گونه که دو قضیه ی خدا وجود دارد و خداوند وجود ندارد هستند. شخص متاله معتقد است که حالت نخستین فعلی و قضیه اول صادق است و ملحد باور دارد که هحالت دوم به فعلیت رسیده و قضی هی دوم صادق است و لیکن بی شک هر دو قضیه وجود دارد، اگرچه تنها یکی از آن دو صادق است و به نحو مشابهت در این جا هر دو حالت هستند که تنها یکی از آن دو فعلیت می یابد. بنابراین، هر دو حالت وجود دارد ولی تنها یکی واقع شده و خدا هیچ کدام را نیافریده است، زمانی بوده که زمین وجود نداشته بشد. در حقیقت خداوند هیچ حالتی را به وجود نیاورده است. آن چه او انجام داده است آن بوده که افعال خاصی، مانند ،آفریدن آسمان ها و زمین را انجام دهد که نتیجه ی این آفریدن، فعلیت یافتن حالت های معینی بوده است. خدا به حالت ها فعلیت می بخشد. او جهان ممکنی را که درو اقع محقق است فعلی می کند، اما آن را نمی آفریند (همان، ص 87-86).
اما پلنتینگا، پس از فراهم کردن این مقدمات به طور واضحی وارد مساله شر می شود براساس مفهوم جهان ممکن و خدا به تحلیل مساله شر می پردازد. وی معتقد است که متکلم در اعتقاد به اینکه، اگر خدا قادر مطلق باشد آنگاه خواهد توانست هر جهان ممکنی را که می خواهد فعلیت بخشد یا بیافریند، بر حق نیست. او می گوید ابتدا باید مشخص کنیم که آیا خدا موجودی ضروری است یا ممکن؟ موجود ضروری در نظر پلنتینگا آن است که هر جهان ممکنی وجود دارد یعنی در هر جهان ممکنی که فعلیت داشته باشد. حال با توجه به این دو تعریف، اگر خدا موجودی ضروی نباشد، جهان های ممکن بسیاری خواهد بود که او نمی توانسته به آن ها فعلیت بخشد، مثل تمام آن جهان هایی که خود او در آنها وجود ندارد.
در ادامه پلنتینگا به وجهی از نظریه ی خود یعنی دفاع مبتنی بر اختیار می پردازد. به نظر وی باید تاکید نمود که خدا نمی تواند جهانی بدون شر اخلاقی بیافریند. یعنی آن جهان ممکن مورد نظر وی که محقق شده است حاوی مقداری شر اخلاقی است که برای تحقق خیر در آن لازم است. مخالف نظریات وی یعنی جی.ال مکی که به وی اشاره خواهیم کرد، استدلال لایبنیتس مومن را در مقابل او اقامه می کند که اگر خدا قادر مطلق باشد، می تواند هر جهان ممکنی را که بخواهد بیافریند. اما به نظر پلنتینگا این خطاست. به نظر وی، بنابر آن چه شرح دادیم جهان های ممکن بسیاری شامل خیر اخلاقی و بدون شر اخلاقی وجود دارد، اما این مقدمه ی او که اگر خدا قادر مطلق باشد می تواند هر جهان ممکنی را فعلیت بخشد، کاذب است (ص96-95) در اینجا به نحو اسطردادی ابتدا اشاره ای به نظریه لایبنیتس می کنیم و سپس نظر پلنتینگا را که مخالف وی است شرح می دهیم.
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس (1716-1764)، واژه ی theodicy (عدل الهی) را جعل کرده، اما هیچ گاه از آن دفاعی ارائه نکرده است. theodicy از دو واژه ی یونانی theo به معنای خدا و dike به معنای عدالت گرفته شده است و معنای آن در نظر لایبنیتس، عدالت خداوند (justice of God) است. نظریه ی عدل الهی لایبنیتس یک نظریه ی اخلاقی محسوب شده و مدعی است که عدل الهی برای انسان قابل فهم می باشد و مفاهیم اختیار گرایانه نظیر آزادی، ضرورت و تقدیر، خدا را به اجباری تبدیل می کند که این جهان «بهترین جهان ممکن» است این اعتقاد از ایمان فلسفی به این عقیده ناشی شده است که خداوند که جهان را خلق کرده است، برترین موجود است(Larrimore,2007,p.191).
اما لایبنیتس در مقابل این ادعا و در تشریح جهان ممکنی که خدا می توانسته خلق کند، مفهوم اختیار انسان را وارد می کند. به نظر وی هر جهان که خدا می تواند به آن فعلیت بخشد به گونه ای است که اگر شخص در آن به نحو قابل اعتنایی مختار باشد، دست کم به یک عمل نادرست مبادرت می ورزد (پلنتینگا، 1380، ص 100). به نظر وی خدا قادر مطلق است و در حیطه ی قدرت وی نبوده است که جهانی خلق کند که حاوی خیر اخلاقی و فاقد شر اخلاقی باشد. خدا اگر چه قادر مطلق است نمی توانسته است هیچ یک از جهان های ممکنی را که تنها حاوی اشخاصی که فی الواقع و هم اکنون موجودند و حاوی خیر اخلاقی بدون شر اخلاقی اند بیافریند؛ زیر برای این منظور او باید اشخاصی را می آفرید که به نحو قابل اعتن

عبارات مرتبط با این موضوع

جامعه شناسی انحرافات آسیب شناسی اجتماعی بررسی … بیان مسأله خودکشی به عنوان بخشی از انحرافات اجتماعی شناخته شده است و آن عبارت است چرا من نباید خوشگل باشم و دیگری زشت؟ شهر سوالسلام بر شما من هم تجاربم رو در این زمینه بگم من خودم به شخصه انسانهای زشت و زیبای زبان و ادبیات فارسی فولکلور ایران، توده شناسیشماره ی نوشته ۱۸ ۱۸ دکتر محمد جعفر محجوب فرهنگ عامه و زندگی در این روز‌ها دیگر گمان چهار ستاره مانده به صبحگل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام جامعه شناسی انحرافات آسیب شناسی اجتماعی بررسی علل خودسوزی بیان مسأله خودکشی به عنوان بخشی از انحرافات اجتماعی شناخته شده است و آن عبارت است از یک چرا من نباید خوشگل باشم و دیگری زشت؟ شهر سوال سلام بر شما من هم تجاربم رو در این زمینه بگم من خودم به شخصه انسانهای زشت و زیبای زیادی در زبان و ادبیات فارسی فولکلور ایران، توده شناسی شماره ی نوشته ۱۸ ۱۸ دکتر محمد جعفر محجوب فرهنگ عامه و زندگی در این روز‌ها دیگر گمان نمی چهار ستاره مانده به صبح گل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام


ادامه مطلب ...

الگوی نظریه پردازی در علوم بر پایه قرآن

[ad_1]

گروه دانشگاه: رئیس دانشگاه عدالت با تاکید بر ضرورت نظریه پردازی با اتکای به قرآن کریم و سنت، گفت: امروزه همه نظام های حقوقی تصریح می کنند که یکی از نظام های بزرگ حقوقی، نظام اسلام و علم اصیلی نظیر فقه است و ما در سایر ساحت های علوم نیز به همین سنخ کار نیازمند هستیم.

بخش قرآن تبیان

 

قرآن

تبیان به نقل از حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین بیاتی، رئیس دانشگاه عدالت در گفت و گو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، گفت: می دانیم که خلأ اساسی و عمده برای دهه ها فضای دانشگاهی ما را تحت تاثیر قرار داده که این مسئله در ساحت علوم انسانی  عبارت از ترجمه هایی است که از علوم انسانی غربی صورت گرفته است. علوم انسانی ترجمه شده ای که در مقطع و برهه ای افکار ظاهری مادی گرایی را حاکم کرده، به همراه بخشی از افکار چپ گرایانه در ادبیات و فرهنگ و دانشگاه ما بخش عمده ای از نخبگان را تحت تاثیر قرار داده بود.

وی گفت: لذا نقطه مشترک علوم انسانی وارداتی، بیگانگی با آموزه های دینی ملت ما و عدم تجانس با نیازهای علمی و عملی ما بوده است. این که علوم انسانی در کشور ما مهجور مانده و به عنوان یکی از مجموعه دروس دسته سوم بدان نگریسته می شود، یکی از عللش ابن است که از وقتی علوم انسانی آکادمیک شد، کارایی و کاربرد لازم برای حل مشکلات بالغعل را نداشت. علوم انسانی برخاسته از نظریه پردازی واقع گرایانه نبوده است. لذا علوم انسانی از دوره نوزایی به بعد اگرچه علمیت داشت، اما کاربردی هم بود.

وی با انتقاد از ترجمه صرف علوم انسانی افزود: زمانی که حرف هایی در فضای فکری خاص زده شده و همان سخنان ترجمه می شود و به عنوان علوم انسانی به مخاطب معرفی می شود، طبیعتا مخاطب ثمره اصلی و عملی این امر را احساس نمی کند و به این نکته پی می برد که این ترجمه ها هیچ سنخیتی با فضای فکری و فرهنگی ما ندارد. لذا در سال های اخیر نیز دغدغه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) هم بر اصلاح علوم انسانی استوار بوده است که به خصوص پس از انقلاب اسلامی ایران پررنگ تر شده است.

رئیس دانشگاه عدالت گفت: همین انقلاب فرهنگی نیز هدفش بازنگری در علوم انسانی بود. منتهی اکنون، فاصله ما تا نقطه مطلوب بسیار زیاد است. از همین رو، بایستی با اتکا به قرآن کریم و سنت به نظریه پردازی بپردازیم. به عنوان نمونه علومی داریم که به عنوان علوم اصیل مطرح هستند؛ مثل فقه که در بعد غیر عبادی نظام حقوقی اسلام است. لذا امروزه همه نظام های حقوقی تصریح می کنند که یکی از نظام های بزرگ حقوقی، نظام اسلام است و این نظام به واقع از دل آیات و روایات استخراج شده تا به این نقطه رسیده است. لذا این امر فقط منوط به نظام حقوقی نیست چراکه در باقی ساحت های علوم نیز ما به همین سنخ کار نیازمند هستیم.

آسیب شناسی علوم انسانی اسلامی

بیاتی در ادامه افزود: یکی از آفات علوم انسانی این است که یک نظریه را اصل موضوع می گیرند و گمان می کنند که زمانی که موید قرآنی برای آن پیدا شد به علوم انسانی اسلامی نائل شده ایم. در حالی که قضیه از این قرار نیست. بلکه باید بدون پیش فرض و بیرون از کتاب و سنت برویم و ببینیم مثلا در خصوص اصالت فرد و جامعه قرآن کریم چگونه داد سخن سر می دهد. لذا تولید علم به این معنا است که به منابع خود برگردیم و نظریه پردازی کنیم و این کار به حق از عهده کسانی بر  می آید که اشراف تام بر کتاب و سنت داشته باشد، یعنی فقیه جامع  الشرایطی باشند. لذا دانشگاه عدالت هم توانسته است در این مدت کوتاه گام های قابل ملاحظه ای را بردارد.

محمدحسین بیاتی گفت: دانشگاه عدالت علاوه بر این که به جذب دانشجو در داخل کشور می پردازد، فعلا در خصوص رسالت بین المللی خود در حال انجام برنامه ریزی و رایزنی است. چرا که تحول علوم انسانی، فقط نیاز جامعه اسلامی ما نیست. ما نسبت به خیلی کشور های دیگر اسلامی علی رغم این که گله مند هستیم که نتوانستیم محتوای خوب اسلامی تولید کنیم، اما در عین حال پیشرفت های قابل ملاحظه ای هم داشته ایم.

امروزه همه نظام های حقوقی تصریح می کنند که یکی از نظام های بزرگ حقوقی، نظام اسلام است و این نظام به واقع از دل آیات و روایات استخراج شده تا به این نقطه رسیده است. لذا این امر فقط منوط به نظام حقوقی نیست چراکه در باقی ساحت های علوم نیز ما به همین سنخ کار نیازمند هستیم.

وی گفت: قوانین بسیاری از کشورهای اسلامی صرفا ترجمه قوانین کشورهای غربی است. لذا دانشگاه عدالت یکی از اهدافش این است که با تأسیس شعب در خارج از کشور و جذب دانشجوی خارجی فکر مقدس تحول علوم انسانی را که تضمین کننده استقلال علمی و عملی کشورهای اسلامی است، صادر کند. و از وجهی اثبات نماید که معنای وحدت حوزه و دانشگاه آن چیزی نیست که در بسیاری از موارد  تفسیر شده است، به این صورت که دانشجویان در کنار درس های دانشگاهی واحدهایی حوزوی هم بخوانند. این در حالی است که دانشگاه عدالت متونی تولید می کند که این متون واحد،  برگرفته از کتاب و سنت است و قابلیت این را دارند که هم در حوزه و هم در دانشگاه تدریس شوند.

رئیس دانشگاه عدالت پس از تشریح ساختار و اهداف دانشگاه گفت: نمایشگاهی که از روز یکشنبه 14 آذر ماه 95 برپا شده  و هم اکنون نیز دایر است، مجموعه دست آوردهای علمی آثار آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی را به نمایش گذاشته است و مجموعه دیدارها و سخنرانی های این مرجع عالیقدر را در قالب کتابی به اسم صحیفه عدالت منتشر کرده است که در هفت مجلد به چاپ رسید و چون بیانات و نشست های سال های پایانی پیاده نشده  بود پس از تنقیح و پیاده شدن مطالب سعی بر این است که در 10 جلد به چاپ برسد. لذا در صحیفه عدالت به جهت این که مجموعه سخنرانی ها در 10 سال از یک فقیه روشنفکر و نواندیش منتشر می شود، بر مقتضیات روز اشراف دارد. لذا این ذخیره ارزشمندی است که باید قدر آن را بدانیم.

وی گفت: چون صحیفه عدالت به عنوان یک کتاب مرجع ممکن است برای مخاطب جذابیت نداشته باشد، لذا قرار بر این شد که کتاب تجزیه شود و مثلا کتاب هزار نکته اقتصادی از مجموعه 10 جلد استخراج و خودش به صورت کتاب درآید. در واقع این نمایشگاه، نمایشگاهی است که آثار موضوعی را که از صحیفه عدالت استخراج شده، در معرض دید قرار می دهد و مزیتش این است که نسبت به هرکدام از موضوعات، مهندسی علمی اعمال شده است و با استناد به آیات قرآن و روایات، ادله اسلام را نسبت مسائل گوناگون بیان کرده است.

بیاتی اظهار کرد: آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی موضوعات زبده علوم انسانی را بررسی و کاربردی نموده اند که از اهداف دانشگاه عدالت است و می تواند راه گشای دغدغه ها و مسائل و مشکلات جهان اسلام هم باشد. در نتیجه در این کتابها بحث ها هم به صورت علمی و هم به صورت کاربردی مطرح شده است. از این روی هدف نهایی و اصلی برپایی این نمایشگاه این است که کتاب ها به جامعه دانشگاهی عرضه شود و پژوهشگران این مسایل را تعمیق کنند و بتوانند آنها را به کار بگیرند.

محمد حسینی بیاتی در پایان گفت: به جهت بار علمی آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی، جا افتادن آثار ایشان در دانشگاه ها زمان نمی برد و بحث کاربردی بودن آثار باعث می شود که کامل جا بیفتد. لذا دانشگاه عدالت به حدود 3000 دستگاه مرتبط با مسائل اجرایی دعوت نامه ارسال کرد و کتاب های آیت الله شاهرودی هم به دستگاه های اجرایی ذیربط ارسال شده و استقبال بسیار خوبی هم صورت گرفته است. هم چنین طبق رصد های صورت گرفته، کتابها مبنا شده است و از همین جهت کتابها می تواند و باید در امر قانون گذاری مبنای اصیلی باشد.



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بررسی تطبیقی الگوی توسعه سیاسی هانتینگتون با الگوی …بررسی تطبیقی الگوی توسعه سیاسی هانتینگتون با الگوی رشد سیاسی در جامعه مهدویالگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملیبخش اول چکیده نظر به گستردگی ارتباطات و سهولت آشنایی با فرهنگ‌های مختلف، نظام حقوق فرزندان بر والدین در قرآنآیات متعددی از قرآن کریم، حقوق فرزندان بر والدین را به صراحت و اشاره بیان کرده و ما در کلید اسم اعظم خدا در قرآن قرآن را به راحتی در خواب حفظ کنید روش جدید حفظ قرآن در خواب را امتحان کنید شاید شما تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعیتحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعی به وبلاگ علمی آموزشی و خبری خوش آمدیدمعلم میسوزد تا بسازد محمدرضا صفا پایه های اول تا ششم دبستان ارزشیابی تحصیلی چالشی بزرگ در آموزش ابتداییبررسی تطبیقی نظریه‌های لیبرال دموکراسی و …بررسی تطبیقی نظریه‌های لیبرال دموکراسی و مردم‌سالاری دینی از منظر امام خمینیره بررسی تطبیقی الگوی توسعه سیاسی هانتینگتون با الگوی رشد سیاسی بررسی تطبیقی الگوی توسعه سیاسی هانتینگتون با الگوی رشد سیاسی در جامعه مهدوی الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی بخش اول چکیده نظر به گستردگی ارتباطات و سهولت آشنایی با فرهنگ‌های مختلف، نظام خانواده تحت حقوق فرزندان بر والدین در قرآن آیات متعددی از قرآن کریم، حقوق فرزندان بر والدین را به صراحت و اشاره بیان کرده و ما در حد تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعی تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعی به وبلاگ علمی آموزشی و خبری خوش آمدید کلید اسم اعظم خدا در قرآن مرحوم شیخ على اکبر عماد مى نویسد اسم اعظم خداوند تبارک و تعالى، آنهائى است که در اولش، لفظ معلم میسوزد تا بسازد محمدرضا صفا پایه های اول تا ششم دبستان ارزشیابی تحصیلی چالشی بزرگ در آموزش ابتدایی نتایج جستجو برای جمله نرم افزار برنامه ای برای طراحی و ساخت طرح سه بعدی قطعات و ماشین آلات صنعتی می بررسی تطبیقی نظریه‌های «لیبرال دموکراسی» و «مردم‌سالاری دینی بررسی تطبیقی نظریه‌های «لیبرال دموکراسی» و «مردم‌سالاری دینی» از منظر امام خمینیره


ادامه مطلب ...

حل معمای ژنتیکی 51 میلیون ساله نظریه «داروین»

[ad_1]
خبرگزاری ایسنا:‌ یک معمای 51 میلیون ساله در مورد ژن مسئول خصوصیات باروری در نوعی گل که پرفسور چارلز داروین 150 سال پیش مطرح کرده بود، توسط دانشمندان انگلیسی کشف شد.

به نقل از نیوزگرام، نظریه داروین بر این اساس بود که برخی گونه‌های گیاه پامچال دارای دو نوع گل بوده و طول اندام تولیدمثل نر و ماده آن‌ها متفاوت است تا حشرات گرده‌افشان بتوانند آن‌ها را باهم پیوند بزنند.

محققان دانشگاه ایست آنگلیا با بررسی عمیق‌تر این فرضیه توانستند یک معمای ژنتیکی 51.7 میلیون ساله را حل کنند. آنها مجموعه‌ای از ژن‌های مسئول صفات تولید مثلی گل پامچال را شناسایی کردند.

 

معمای 51 میلیون ساله حل شد 

بینش راه‌گشای داروین در مورد اهمیت دو گونه گل موسوم به "Pin" و "Thrum”  منجر به ایجاد مفهوم چندریختی یا هترواستیلی شد و تحقیقات بعدی به شکل‌گیری نظریه ژنتیک مدرن کمک کرد. چندریختی به دسته‌ای از گلهای دوجنسی یا هرمافرودیت گفته می‌شود که دارای خامه و پرچم ناهم‌اندازه از دید بلندی هستند.

اکنون محققان انگلیسی دقیقا دریافته‌اند که کدام بخش از کد ژنتیکی این گونه‌ها باعث شکل‌گیری آن‌ها به این شکل در 51 میلیون سال قبل شده است.

ابرژن‌ها به مجموعه‌هایی از ژن‌های به هم مرتبط گفته می‌شود که همیشه با هم به عنوان یک واحد به ارث می‌رسند و زیست‌شناسی پیچیده را کنترل می‌کنند.

محققان با همکاری موسسه ارلهام در انگلیس به نقشه‌برداری از ژن‌های پامچال و تعیین توالی ژنوم آن پرداختند تا مجموعه ژن‌های خاص مسئول ایجاد گونه‌های متفاوت گل را پیدا کنند.

به گفته آن‌ها، درک بهتر ژنتیک پایه رشد گیاه و تولیدمثل گونه‌های مختلف به گسترش دانش محققان در مورد کل سیستم گرده‌افشانی که اساس تنوع زیستی و امنیت غذایی است، خواهد پرداخت.

دانشمندان در تلاش برای یافت ژن‌های کنترل کننده چندریختی همچنین توانستند زمان جهش اصلی را در 51.7 میلیون سال قبل تعیین کنند.

این یافته‌ها در مجله Nature Plants منتشر شده است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اگه دنبال چندتا معمای جالب می گردیتعدادی قطعه دومینو را کنار هم چیده ایم و قانون خاصی بر این چیدمان حاکم است آیا می بازی و ریاضی باهوش نیستی نیا توبازی و ریاضیمعماتست هوشباهوش نیستی نیا تو در این صفحه تا سوال هستش باید اون ها رو روحانی نتیجه انتخابات آمریکا اثری در سیاست‌های …رییس‌ جمهوری با بیان اینکه عزت و استقلال ایران در این است که مواضع ما فقط از خواست و گران‌ قیمت‌ ترین تجهیزات نظامی آمریکا عکس…بودجه پایه وزارت دفاع آمریکا در سال مالی بالغ بر میلیارد دلار بوده است که بخش دوبلوری که صدایش در معمای شاه دوبله شد تصاویر دوبلور ، معمای شاه ، آیت الله کاشانی ، منوچهری ، بازیگر آیت الله کاشانی در معمای شاه لب سورت، بازار مجازی خرید و فروش تجهیزات آزمایشگاهی و مواد لب سورت، بازار مجازی خرید و فروش تجهیزات آزمایشگاهی و مواد شیمیایی است در این بی تو بی، می ترامپ،این تنیسور و مدل ساله را زیباترین زن می داندتصاویر ترامپ،این تنیسور و مدل صربستانی را زیباترین زن دنیا می داند وب سایت علمی بیگ بنگ بیگ بنگ صد سال و خرده ای از فرمول بندی نسبیت می گذرد و همچنان این نظریه دقیق ترین و معتبر اخبار داغ رئیس‌جمهور سوئیس هیچ مشکل سیاسی بین ایران و سوئیس نمی‌بینم افزایش فعالیت برخی بانک‌های


ادامه مطلب ...

نظریه نظام پزشکی درباره فوت الینای 6 ساله اعلام شداحراز قصور کادر درمان

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از میزان ، حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی حقی در تشریح آخرین وضعیت پرونده فوت الینا دختر 6 ساله گرگانی در بیمارستان طالقانی اظهارکرد: نظریه کارشناسی هیئت بدوی نظام پزشکی در رابطه با فوت این دختر 6 ساله صادر شده و براساس آن جراح تبرئه و کادر درمان بیمارستان مقصرشناخته شده و تحت تعقیب قضایی قراردارند.

وی گفت: پس از شکایت پدر این دختر علیه کادر درمانی و بیمارستانی طالقانی گرگان، پرونده ارجاعی از معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان به شعبه بازپرسی ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب گرگان واصل شد و به اتهام سهل انگاری در امر پزشکی مورد رسیدگی قرار گرفت.

دادستان گرگان اضافه کرد: بیمار در این بیمارستان توسط متخصص جراح گوش و حلق و بینی، مورد عمل جراحی لوزه قرار گرفت که بنابر اظهارات شاکی و بدلیل سهل انگاری کادر درمانی درحین عمل، سینوس بیمار پاره و متعاقب آن مرگ مغزی و در نهایت فوت شد.

وی تصریح کرد: محتویات پرونده، مدارک و سوابق مربوطه و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی استان گلستان و نظریه کارشناسان هیئت بدوی، پس از چندین مرحله و مصاحبه‌های متعدد با کلیه عوامل درگیردر پرونده به طور جداگانه توسط هیئت کارشناسی تخصصی مورد بررسی قرار گرفت.

حقی افزود: براساس نظر این هیئت و سایر قراین و مدارک موجود در پرونده قصوری متوجه جراح مربوطه نیست و رای بر برائت دکتر جراح صادر شده است و قصور بقیه کادردرمانی و پرستاری محرز است.

الینا کودک ۶ ساله گرگانی چندی قبل برای جراحی لوزه در بیمارستان تخصصی کودکان طالقانی گرگان بستری شد ولی پس از عمل به هوش نیامد.

این دختر شش ساله پس از عمل لوزه، دچار آمفیزم زیر جلدی می‌شود که پس از بروز این عارضه، وی مجدد به اتاق عمل برده می‌شود و در پی آی سی یو، مراقبت‌های لازم برای وی انجام می شود. در این شرایط نیز تمام اقدامات لازم برای وی انجام و جهت تخلیه هوا از ریه موارد درمانی لازم برای وی صورت می‌گیرد. با وجود این اقدامات، ساعت پنج صبح وی دچار "ارست" شده و عملیات احیا و دیگر اقدامات برای وی انجام شد اما متاسفانه الینا دچار مرگ مغزی شد و فوت کرد.


ادامه مطلب ...

نظریه دانشمندان امریکایی: کم خوابی استخوان ها را ضعیف می کند

محققان دانشگاه کلرادو دریافتند کم‌خوابی یکی از عوامل خطرساز ناشناخته برای تشکیل استخوان‌ها است. کم‌خوابی یک عارضه بسیار متداول است که پیش از این ارتباط آن با بیماری‌های مزمن به اثبات رسیده است.

نظریه دانشمندان امریکایی: کم خوابی استخوان ها را ضعیف می کند

به گزارش سلامتی، این تحقیقات که با کمک ۱۰ داوطلب مرد انجام گرفت و در آن داوطلبان به مدت سه هفته در یک آزمایشگاه زندگی کردند و هر روز چهار ساعت دیرتر از روز قبل به خواب رفتند.

همچنین هریک از داوطلبان در طول ۲۴ ساعت حق داشتند فقط ۵ الی ۶ ساعت بخوابند. میزان کالری دریافتی و رژیم غذایی این داوطلبان در طول دوره سه هفته ثابت بود. در ابتدا و انتهای دوره سه هفته‌ای نمونه‌هایی از خون داوطلبان گرفته شد تا میزان نشانگر تولید استخوان دربدن آن‌ها اندازه‌گیری شود.

پس از بررسی نمونه‌ها معلوم شد در بدن افرادی که به مدت سه هفته محدودیت خواب داشته و فعالیت آن‌ها در در طول شبانه روز پخش شده است، میزان نشانگر ساخت استخوان کاهش می‌یابد. همین پدیده در بدن کارگران شیفتی نیز مشاهده می‌شود. با وجود این میزان نشانگر مربوط به تحلیل یا شکستگی استخوان در بدن این افراد بدون تغییر باقی ماند.

این عدم تعادل در استخوان ها زمینه ساز تحلیل رفتن استخوان‌ها و در نتیجه ابتلا به پوکی استخوان و شکستگی استخوان می شود.

اکنون که اختلال خواب مزمن به عنوان یک عامل خطرساز جدید برای پوکی استخوان شناخته شده است، می‌توان توضیح داد که چرا تا کنون هیچ دلیل علمی برای نیمی از موارد ابتلا به پوکی استخوان، یافت نشده است. نتایج این تحقیقات در نودونهمین کنفرانس سالانه Endocrine Society ارائه شود.


ادامه مطلب ...

هایلایت ۱۳۰: آیا نظریه نسبیت انیشتین نقض خواهد شد؟

[ad_1]

هایلایت از شنبه تا پنج‌شنبه، ساعت ۱۲ ظهر در زومیت منتشر می‌شود. برای دسترسی به ویدیوهای بیشتر از این بخش، به بخش هایلایت در زومیت، زیرشاخه‌ی ویدیو مراجعه کنید. 

در هایلایت امروز به تست نسخه‌ای از آیفون 8 با صفحه نمایش خمیده، احتمال معرفی پردازنده اسنپدراگون 830 و همچنین هشدار به کاربران ایسنتاگرام به هنگام گرفتن اسکرین‌شات از صفحه دایرکت خواهیم پرداخت و نگاهی نیز به اخبار مهم روز گذشته خواهیم داشت. هایلایت صد و سی‌ام را از دست ندهید:

دانلود 360P | دانلود 720P | تماشا در یوتیوب

نظر شما در مورد هایلایت صد و سی‌ام چیست؟


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

برق قدرت کنترل الکترونیک مخابرات تاسیسات …برای نخستین باری که نام ژیروسکوپ را در دنیای تلفن های هوشمند شنیدیم زمانی بود که سوالات و کلید آزمون نظام مهندسی برق هم بصورت … آزمون خرداد هم به آن اضافه شد این هم حاصل سال کار تیمی با دنیای فناوری زومیت اجرای نسخه‌ کامل ویندوز بر روی دستگاهی با پردازنده اسنپدراگون هایلایت ۱۳۷ از تغییر برق قدرت کنترل الکترونیک مخابرات تاسیسات مورد عیب طبقه بندی قصه های قبیله معرفی نویسنده و مدیر وبلاگ لغت آیلتس ضروری برای همه


ادامه مطلب ...

یک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی است

[ad_1]

اگر شما در سنین بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی هستید و فکر می‌کنید که به زودی باید برای ازدواج آماده شوید، قانون ۳۷ درصد برای شما بیان شده است. برین کریستین خبرنگار و تام گرفیتث که دانشمند شناختی است، به طور مشترک به الگوریتمی رسیده‌اند که علم کامپیوتر برای تصمیمات انسانی نام گرفته و می‌تواند در صرفه جویی در وقت برای پیدا کردن یک همسر به شما کمک کند.

در واقع قانون ۳۷ درصد این را بیان می‌کند که بهترین زمانی که شما برای در نظر گرفتن برخی از امکانات (مانند انتخاب شغل،‌ منزلی جدید یا یک شریک مناسب در یک رابطه عاشقانه) در یک بازه زمانی محدود نیاز دارید، در واقع زمانی است که به ۳۷ درصد از هر یک از این گزینه‌ها دست پیدا کنید.

در این فرایند شما اطلاعات کافی برای یک تصمیم آگاهانه را خواهید داشت، اما وقت بسیاری را تلف نکرده‌اید تا به دنبال گزینه‌های غیر ضروری باشید. با درصد ۳۷ از کل، شما شانس خود برای انتخاب برترین‌ها را به حداکثر می‌رسانید.

آزمایشی از یک باور عمومی برای اثبات این نظریه (که در سال ۱۹۶۰ و توسط ریاضی‌دانان، بدون دخالت کامپیوترها توسعه داده شده بود) وجود دارد که “مسئله منشی” نام دارد.

براساس این فرض، شما می‌توانید منشی‌ها را به عنوان مثالی برای کیس ازدواج مدنظر داشته باشید. اگر شما یکی از کاندیدهای‌تان را رد کنید، نمی‌توانید دوباره برگشته و او را استخدام کنید (زیرا ممکن است در جای دیگری مشغول به کار شده باشد). سوالی که پیش می‌آید این است: تا چه حد باید روی بررسی کاندیداها دقیق شد تا شانس خود را برای پیدا کردن بهترین شخص به حداکثر برسانیم؟

نویسندگان این الگوریتم این طور توضیح می‌دهند که اگر شما فقط سه کاندید را در نظر بگیرید، بهترین شرط بندی برای شما می‌تواند تصمیم گیری براساس قدرت کاندیدای دوم باشد. اگر او از اولی بهتر باشد، او را به عنوان منشی استخدام می‌کنید. اما اگر این‌طور نباشد شما منتظر نفر بعدی می‌مانید. ولی اگر کاندیداها ۵ نفر باشند، باید برای شروع قضاوت خود، تا بررسی نفر سوم صبر کنید.

بنابراین اگر شما در سنین ۱۸ تا ۴۰ سال به دنبال یافتن عشقی واقعی هستید، سن مطلوب برای این که به طور جدی به دنبال همسر آینده خود باشید پس از تولد ۲۶ سالگی شما خواهد بود (۳۷ درصد از ۲۲ سالی که بین ۱۸ تا ۴۰ سالگی وجود دارد). قبل از این سن، ممکن است برخی گزینه‌های مطلوب برای ازدواج که در آینده با آن‌ها مواجه خواهید شد را از دست بدهید، اما بعد از ۲۶ سالگی هم ممکن است برخی از گزینه‌ها و امکانات به مرور غیر قابل دسترس شوند و شانس شما را برای پیدا کردن بهترین شخص کاهش دهد.

در زبان ریاضی، جستجو برای پیدا کردن یک جفت بالقوه با عنوان “مسئله توقف مطلوب” شناخته می‌شود. با بیش از ۱۰۰۰ احتمال، کریستن و گریفث می‌گویند، شما باید کسی را در نظر داسته باشید که ۳۶.۸۱ درصد از کل راه پیش رو را طی کرده، در واقع رقمی بسیار نزدیک به ۳۷ درصد.

gold-wedding-bands

به نظر می‌رسد تحقیقات بر روی ازدواج‌های موفق هم از سن ۲۶ سالگی برای شروع این کار پشتیبانی می‌کنند. در جولای گذشته، جامعه شناس دانشگاه Utah، نیکولاس ولفینگر به این کشف رسید که بهترین سن برای ازدواج که بتواند از طلاق هم جلوگیری کند، در بین ۲۸ سالگی تا ۳۲ سالگی قرار دارد. این رده سنی دقیقا هم تراز قانون ۳۷ درصد نیست (در واقع ۲۸ سالگی به ۴۵ درصد نزدیک است) اما معمولا افراد مدتی پیش از این که مراسم ازدواج را برگزار کنند، درباره شریک آینده خود تصمیم گیری کرده‌اند. تحلیل‌های ولفینگر هم این را نشان می‌دهد که احتمال به جدایی منجر شدن زوج‌ها با هر یک سالی که از ۳۲ سالگی می‌گذرد، به اندازه ۵ درصد افزایش می‌یابد. به بیان دیگر، اگر در ۲۶ سالگی زندگی مشترک خود را آغاز کنید، بهترین زمان را انتخاب کرده‌اید.

البته باید این را هم در نظر داشته باشید که قانون ۳۷ به طور کامل بی‌نقص نیست. یکی از جنبه‌های مهم ازدواج، جنبه‌ احساسی آن است ولی نظریه ۳۷ درصد برگرفته از ریاضیات است که کاملا سرد و بی‌احساس است. این نظریه این‌طور بیان می‌کند که افراد در سن ۲۶ سالگی به درکی منطقی از آن چه که از شریک خود می‌خواهند می‌رسند، اما این یک حقیقت است که معیارها و ویژگی‌های مد نظر شخص برای همسر آینده خود، ممکن است در سنین ۱۸ تا ۴۰ سالگی دچار تغییرات زیادی شود.

چیزی که قانون ۳۷ درصد در ۲۶ سالگی به ما می‌گوید شاید این باشد که در این سن دیگر باید تجربه کردن و قرارها و به دنبال شریک گشتن را رها کرده و اولین قدم‌های جدی برای بستن پیمان ازدواج را برداشت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

یک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی استیک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی یک خبرخوان خودکار است یک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی استیکنظریهریاضیمدعیشدهکهیک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۳۷ درصد برای شما بیان شده استیک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی استدسته‌بندی نشده برای ازدواج آماده شوید، قانون ۳۷ درصد برای شما بیان شده است که علم کامپیوتر برای یک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی استآی‌تی‌رسانیک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی استیک نظریه ریاضی مدعی ه بهترین سن برای ازدواج سالگی …یک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سن برای ازدواج ۲۶ سالگی استیک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی است باید برای ازدواج آماده شوید، قانون ۳۷ درصد برای شما بیان شده است بهترین اخبار در سرگرمی سرگرمییک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج ۲۶ سالگی به هم است تنها با یک وبلاگ دنیا آی تی فناوری اطلاعاتیک نظریه ریاضی مدعی شده که بهترین سن برای ازدواج قدیمی گرفته شده است برای نگه بهترین سن ازدواج برای دختر و پسر پارسی طباجتماعی و کسب و کاربهترین سنّ ازدواج برای سنّ برای ازدواج و یک آن است که بهترین سن ازدواج بهترین سن ازدواج، سن ازدواج، چه سنی برای ازدواج بهتر است پسرانبهترین سن ازدواج برای تا ۳۵ سالگی ازدواج شده، آن است که در اندروید یا ویندوز فون؟ کدام برای یک گوشی بهترین انتخاب است؟ اندروید یا ویندوز فون؟ کدام برای یک گوشی بهترین انتخاب است؟ شهریور ۳۰ام ۱۳۹۲ سارا صریحی دستگاهی که بهترین وسیله برای جاسوسی هستند ایمان عزیزی باعث افتخار من است که در خدمت شما عزیزان و دوستداران فناوری اطلاعات هستم رضاشاه ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد رضاشاه رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل گوناگون به القاب مختلفی خوانده شده‌است مولوی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد مولوی برخی مولوی‌شناسان ازجمله عبدالحسین زرین‌کوب برآن‌اند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه الف ازدواج موقت کدام جوان ساله بهتر است ازدواج موقت را اینچنین نکوبیم اگر قانون ازدواج موقت را مطالعه کنیم خیلی مدرنتر از


ادامه مطلب ...

یک ایرانی درپی به چالش کشیدن نظریه اینشتین

[ad_1]
خبرگزاری ایسنا: محققانی که گفته بودند سرعت نور متغیر است، اکنون به یک پیش‌بینی عددی دست یافته‌اند که اجازه می‌دهد نظریه‌شان را به آزمایش بگذارند.

به گزارش سای‌تک، بسیاری از نظریه‌های فیزیک بر اساس این ایده ایجاد شده‌اند که سرعت نور ثابت است. اما «جوآو ماگویجو» و دکتر «نیایش افشردی» تفکر متفاوتی دارند.

آن‌ها در مقاله‌ای که در مجله Physical Review D منتشر شده است، به توصیف یک عدد دقیق در شاخص طیفی پرداخته‌اند. این مدل می‌تواند برای تعیین معتبر بودن نظریه این دانشمندان استفاده شود.

 

 یک ایرانی درپی به چالش کشیدن نظریه اینشتین

همه ساختارهای جهان کنونی در پی ایجاد نوساناتی در جهان اولیه تولید شده‌اند. شاخص طیفی، سابقه‌ای از این نوسانات است که اکنون در تابش زمینه کیهانی ادغام شده‌اند.

رقمی که «افشردی» و «ماگویجو» به آن دست یافته‌اند، 0.96478 است که به خوانش تخمینی مورد استفاده کنونی یعنی 0.968 بسیار نزدیک است.

نظریه «افشردی و ماگویجو» که می‌گوید سرعت نور متغیر است، اولین بار در اواخر دهه 1990 ارائه شد. این نظریه در آن زمان افراطی توصیف شد؛ اما اکنون که یک روش پیش‌بینی عددی توسعه داده شده، این نظریه ارزشمند شده است.

اگر سرعت نور را متغیر در نظر بگیریم، می‌تواند نشانگر این باشد که سرعت نور در جهان اولیه بسیار بالاتر بوده و با گسترش جهان به مسافت‌های بسیار دورتری دست یافته است. همچنین از آنجایی که چگالی جهان تغییر کرده، سرعت نور نیز ممکن است به شیوه‌ای قابل پیش‌بینی کاهش یافته باشد.

مورد توجه‌ترین نظریه در مورد سرعت نور،  تورم است که تلاش دارد مشکل افق را با این ایده که جهان در زمان تولد متعادل بوده و سپس بطور ناگهانی گسترش یافته، حل کند. البته جهان در طول این گسترش یکنواخت باقی ماند. اگر نظریه تورم درست باشد، تائیدی بر نظریه اینشتین در مورد ثابت بودن سرعت نور و سایر قوانین شناخته شده فیزیک تا به امروز است. اما برای اثبات آن باید یک میدان تورم اختراع شود که شامل مجموعه شرایطی است که تنها در آن زمان وجود داشته است.

دکتر «نیایش افشردی» از فارغ‌التحصیلان دبیرستان تیزهوشان علامه حلی تهران و برنده مدال نقره المپیاد جهانی فیزیک سال 1996 (1375) نروژ است که تحصیلات کارشناسی خود را در رشته فیزیک در دانشگاه صنعتی شریف به پایان برده است. وی اکنون اخترفیزیکدان مؤسسه فیزیک نظری پریمیتر و استاد دانشکده فیزیک و نجوم دانشگاه واترلوی کانادا است.

دکتر «افشردی» سال گذشته موفق به دریافت جایزه سوم کیهان‌شناسی بوکالتر (The Buchalter Cosmology Prize) شده بود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

دعوت عجیب یک نماینده مجلس از مردمعجیبیکنمایندهمجلسازمردماین نماینده مجلس گفته است اگر پاسخ درخوری به وزارت اقتصاد به علت انتصاب یک مدیر از فهرستی از اسامی اصیل ایرانی معنافهرستیازاسامیاصیلآبان دخت دخترآبان ، نام زن داریوش سوم آبتین نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی آتوسا مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …بارها از زبان خیلی ها شنیده ایم که صبحانه یکی از مهم ترین وعده های غذایی به حساب می آید دعوت عجیب یک نماینده مجلس از مردم دعوتعجیبیک این نماینده مجلس گفته است اگر پاسخ درخوری به وزارت اقتصاد به علت انتصاب یک مدیر از مرز فهرستی از اسامی اصیل ایرانی معنا فهرستیاز تصاویر شگفت‌انگیز کاسینی از زحل با ۳۲ ویژگی فوق‌العاده تلگرام در به‌روزرسانی جدید آشنا مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی سیب زمینی در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی یا


ادامه مطلب ...

دانشمند ایرانی در پی به چالش کشیدن نظریه اینشتین

[ad_1]

 

کد مطلب: 418612

دانشمند ایرانی در پی به چالش کشیدن نظریه اینشتین

تاریخ انتشار : دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۰۰

محققانی که گفته بودند سرعت نور متغیر است، اکنون به یک پیش‌بینی عددی دست یافته‌اند که اجازه می‌دهد نظریه‌شان را به آزمایش بگذارند.

به گزارش ایسنا به نقل از سای‌تک، بسیاری از نظریه‌های فیزیک بر اساس این ایده ایجاد شده‌اند که سرعت نور ثابت است. اما «جوآو ماگویجو» و دکتر «نیایش افشردی» تفکر متفاوتی دارند.

آن‌ها در مقاله‌ای که در مجله Physical Review D منتشر شده است، به توصیف یک عدد دقیق در شاخص طیفی پرداخته‌اند. این مدل می‌تواند برای تعیین معتبر بودن نظریه این دانشمندان استفاده شود.

همه ساختارهای جهان کنونی در پی ایجاد نوساناتی در جهان اولیه تولید شده‌اند. شاخص طیفی، سابقه‌ای از این نوسانات است که اکنون در تابش زمینه کیهانی ادغام شده‌اند.

رقمی که «افشردی» و «ماگویجو» به آن دست یافته‌اند، 0.96478 است که به خوانش تخمینی مورد استفاده کنونی یعنی 0.968 بسیار نزدیک است.

نظریه «افشردی و ماگویجو» که می‌گوید سرعت نور متغیر است، اولین بار در اواخر دهه 1990 ارائه شد. این نظریه در آن زمان افراطی توصیف شد؛ اما اکنون که یک روش پیش‌بینی عددی توسعه داده شده، این نظریه ارزشمند شده است.

اگر سرعت نور را متغیر در نظر بگیریم، می‌تواند نشانگر این باشد که سرعت نور در جهان اولیه بسیار بالاتر بوده و با گسترش جهان به مسافت‌های بسیار دورتری دست یافته است. همچنین از آنجایی که چگالی جهان تغییر کرده، سرعت نور نیز ممکن است به شیوه‌ای قابل پیش‌بینی کاهش یافته باشد.

مورد توجه‌ترین نظریه در مورد سرعت نور،  تورم است که تلاش دارد مشکل افق را با این ایده که جهان در زمان تولد متعادل بوده و سپس بطور ناگهانی گسترش یافته، حل کند. البته جهان در طول این گسترش یکنواخت باقی ماند. اگر نظریه تورم درست باشد، تائیدی بر نظریه اینشتین در مورد ثابت بودن سرعت نور و سایر قوانین شناخته شده فیزیک تا به امروز است. اما برای اثبات آن باید یک میدان تورم اختراع شود که شامل مجموعه شرایطی است که تنها در آن زمان وجود داشته است.

دکتر «نیایش افشردی» از فارغ‌التحصیلان دبیرستان تیزهوشان علامه حلی تهران و برنده مدال نقره المپیاد جهانی فیزیک سال 1996 (1375) نروژ است که تحصیلات کارشناسی خود را در رشته فیزیک در دانشگاه صنعتی شریف به پایان برده است. وی اکنون اخترفیزیکدان مؤسسه فیزیک نظری پریمیتر و استاد دانشکده فیزیک و نجوم دانشگاه واترلوی کانادا است.

دکتر «افشردی» سال گذشته موفق به دریافت جایزه سوم کیهان‌شناسی بوکالتر (The Buchalter Cosmology Prize) شده بود.

 

کلمات کلیدی : دانشمند ایرانی، اینشتین

 

ممل

Iran, Islamic Republic of

۱۳۹۵-۰۹-۰۸ ۱۶:۰۴:۳۸

به طور قطع مدیران ارشد ما از این دست انتخاب نمیشوند و این چنین است که این چنین است (4037727) (alef-3)

 

نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

نشان افتخار دولت ژاپن در سال به دانشمند ایرانی …دکتریاخبار دکتریبه گزارش ایسنا، در این میان دکتر نعمت حسنی، رییس دانشکده عمران دانشگاه شهید بهشتی دانلود تمامی فرمولهای مشتق گیری در ریاضیات به ……ریاضی و حسابان و دیفرانسیلبرای دانلود، به روی عبارت دانلود فایل کلیک کنید و منتظر بمانید تا پنجره مربوطه ظاهر اخبار،اخبار علمی،اخبار آموزشی،اخبار پزشکی،اخبار …نمونه رزومه کاریسوالات مصاحبه استخدامیاخبار روز اخباراخبار علمیاخبار آموزشی نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در نشان افتخار دولت ژاپن در سال به دانشمند ایرانی رسید دکتری اخبار دکتری به گزارش ایسنا، در این میان دکتر نعمت حسنی، رییس دانشکده عمران دانشگاه شهید بهشتی موفق به دانلود تمامی فرمولهای مشتق گیری در ریاضیات به همراه مثال کنکور جزوات کنکوری برای دانلود، به روی عبارت دانلود فایل کلیک کنید و منتظر بمانید تا پنجره مربوطه ظاهر شود اخبار،اخبار علمی،اخبار آموزشی،اخبار پزشکی،اخبار تکنولوژی نمونه رزومه کاریسوالات مصاحبه استخدامیاخبار روز اخباراخبار علمیاخبار آموزشیرزومه کاری نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک


ادامه مطلب ...