جام جم سرا به نقل از ایسنا: هزینه درمانی ناشی از افتادن سالمندان سالانه بیش از ۳۰ میلیارد دلار اعلام شده است؛ این درحالی است که عوارض جانبی این اتفاق – درد یا ناتوانی در راه رفتن – تا پایان عمر گریبانگیر فرد سالمند میشود.
تمرینات ورزشی برای تقویت استخوان، عضلات و حفظ تعادل از جمله روشهای متداول پیشگیری از افتادن سالمندان محسوب میشود؛ اما محققان دانشگاه ایلینویز روش کاملا متفاوتی برای تمرین دادن سالمندان ابداع کردهاند.
این روش شامل ساخت نمونه اولیه یک تردمیل آزمایشگاهی است که حالتی مانند سر خوردن روی پوست موز را شبیهسازی میکند؛ تمرین مداوم بر روی این تردمیل باعث تمرین دادن مغز، یادگیری توانایی حفظ تعادل و پیشگیری از افتادن میشود. از این طریق شرایط فیزیکی سالمند - بویژه استحکام عضلات و استخوانها - ارتقا یافته و قدرت عکسالعمل نشان دادن در زمان سر خوردن یا افتادن تقویت میشود.
جام جم سرا به نقل از مهر: حسین نمازی همان مردی است که همیشه و در هر مراسمی، از تشییع جنازه گرفته تا تظاهراتها در بهترین نقطه مقابل دوربین قرار گرفته و البته خیلی هم طبیعی عمل میکند؛ انگار که او فرد مرتبطی با این مراسم است یا با فلان چهرهای که زیر تابوتش را گرفته دوستی خیلی نزدیکی داشته!
ممکن است شما این فرد را به عنوان آقای دوربینی بشناسید. بد ندیدیم بین این همه چهره و مقام مسئول از او هم سراغی بگیریم.
*دلیل غیبت اخیرتان مقابل دوربینها چه بود؟
- به شهرستان رفته بودم و در چند جلسه نتوانستم شرکت کنم انگار وقتی نباشم بیشتر توی چشم میآیم!
*درباره رفتن عزت الله ضرغامی از سازمان صدا و سیما به عنوان کسی که سالها مقابل دوربینهای تصویربرداران سازمان او بودید، چه احساسی دارید؟
- همه عزیزان خوب هستند. سازمان به یک تازه نفس احتیاج داشت. ضرغامی واقعا زحمات زیادی کشید و همین شبکههایی که تاسیس کرد، باعث شد که مردم ماهواره تماشا نکنند و برنامههای تلویزیون را ببینند. تلویزیون برنامههای زیادی دارد و همه سلایق میتوانند آن را تماشا کنند. از زحمات او تشکر میکنم.
*تا به حال از نزدیک با آقای ضرغامی ارتباط داشتهاید؟
- خیر، اما من از همه این افراد معروفترم. دوره همه مسئولان تمام میشود و تصویرشان دیگر در تلویزیون پخش نمیشود، اما من در همه دورهها در تلویزیون هستم چه دوره اصلاحات باشد یا اصولگرایان. من در همه جلسات هستم.
*چطور از برگزاری جلسات مختلف باخبر میشوید؟
- من در ارشاد کار میکنم. فهرست برنامهها و ساعت و مکان آنها را دارم، با وجود اینکه صدا و سیماییها من را رقیب خود میدانند، اما من با تمام زاویههای دوربین آشنایی دارم و میدانم هر کدام متعلق به چه شبکهای هستند. اصلا میتوانم در این زمینه کلاس بگذارم!
*چرا دوست دارید مقابل تمام دوربینها باشید و تصویر شما را نشان بدهند؟
- از وقتی مدرسه میرفتم همیشه دلم میخواست وقتی بزرگ شدم آدم مهمی شوم، اما بعد دیدم از راه تحصیلات نمیتوانم به این خواستهام برسم، اما از راهی که در پیش گرفتهام، میشود و خیلی جالب است. تمام برنامههایی را که در آن حاضر میشوم هم تماشا میکنم، گاهی مادرم میگوید میخواهد آشپزی یا سریال ببیند، اما من تا آخر شب بیدار میمانم و فیلمهای خودم را میبینم، خیلی کیف دارد.
*مگر تا کی درس خواندید و شغلتان چیست؟
- من تا زیر دیپلم درس خواندهام. در وزارت ارشاد بستهبندی کتابها را برعهده دارم. من در صدا و سیما آشنا دارم و آنها اخبار برنامهها را به من میدهند، روزنامهها را هم میخوانم و از مراسمی که برگزار میشود، باخبر میشوم.
*حضور مستمر مقابل دوربینهای تلویزیون به کارتان صدمه نمیزند؟
- گاهی چرا. البته برخی از برنامهها به کارم مربوط میشود گاهی هم به کارم لطمه میزند، اما من به این کار عشق دارم، وقتی عشق باشد و من میتوانم تصویر خودم را ببینم این چیزها مهم نیست.
*تا چه زمانی میخواهید به این کار ادامه دهید؟
- خیلی زیاد. نمیدانم، فکر میکنم تا آخرین لحظه زندگیام. عشق اصلا خسته کننده نیست و چیزی است که آدم هر چه دنبالش میرود، تمامی ندارد.
*دلتان نمیخواهد بازیگر شوید؟
- نه، بازیگرها دورهای در تلویزیون هستند و حضورشان تمام میشود، اما این طوری همیشه من را نشان میدهند و من خیلی راحتترم. هم به کارم میرسم و هم در تلویزیون هستم، اما اگر بازیگر باشم باید به شهرستان بروم و چند ماهی تلویزیون من را نشان ندهد، اما اینطوری خیلی بهتر است!
جام جم سرا به نقل از ایسنا: این کودک در میان بیغولههای خلازیر و به کمک مردان معتاد و کارتن خواب به دنیا آمده است؛ پسری که همدم روزهای خماری مادرش بوده. او این روزها روی تخت شماره یک بیمارستان بستری است و همه منتظر نتیجه تست اعتیاد و ایدز او هستند.
بیقرار است و با وجود سن کمش از بس آدمهای متعدد دیده، غریبی نمیکند؛ برایش پرستاری کمسنوسال گذاشتهاند، پرستاری که خود نیز درد بیمادری و آوارگی را کشیده و از بچگی در بهزیستی بزرگ شده است. این دو همدیگر را خوب درک خواهند کرد و برای هم حرفهای زیادی خواهند داشت.
شهردار تهران چند هفته پیش بود که به آمار ۱۵ هزار کارتنخوابی اشاره کرد که در میان آنها نویسنده، لیسانسه و... نیز هست؛ اما او هیچ گاه از کارتنخوابهای کوچک سخن نگفت، کودکانی که زود قد میکشند و بزرگ شدن آنها در میان خماری پدران و مادرانشان دیده نخواهد شد.
سعید شاهمیر، مدیر اداره فوریتهای خدمات اجتماعی شهرداری تهران، در تشریح جزئیات چگونگی جذب و انتقال این کودک ۴ ماهه به مراکز درمانی گفت: گشتهای فوریتی خدمات اجتماعی شهرداری تهران روزانه در سه شیفت ماموریتی خود اقدام به گشت زنی در سطح شهر میکنند. یک مددکار اجتماعی، یک ضابط قضایی و راننده افرادی هستند که اقدام به شناسایی و جذب مددجویانی همچون کارتن خواب و کودکان خواب میکنند. چندی پیش در محله «خلازیر» ماموران گشت فوریتهای خدمات اجتماعی متوجه وجود یک نوزاد به همراه مادر معتادش در وضعیت بسیار نامناسب شدند. اما هنگامی که مددکار مرکز سعی داشت اقدام به جذب این مادر و کودک کند، مصرف کنندگان و موادفروشان منطقه به ماموران حمله کرده، زمینه فرار مادر و کودک را به وجود آوردند.
مدیر اداره فوریتهای خدمات اجتماعی شهرداری تهران با بیان اینکه طی ماههای اخیر مددکاران فوریتهای این مرکز سعی داشتند مادر و کودک را بیابند گفت: نهایتا روز پنج شنبه یکی از مددجویانی که در منطقه «خلازیر» در حال مصرف و استعمال مواد مخدر بود به مددکار این مرکز پیامکی ارسال کرد مبنی بر اینکه کودک و مادرش در حال مصرف مواد مخدر مشاهده شدهاند.
وی با بیان اینکه در ساعت ۱۵ عصر پنج شنبه ماموران به منطقه «خلازیر» اعزام شدند گفت: از آنجایی که فاصله بین مصرف کننده و فروشندگان مواد مخدر و مادر این کودک زیاد بود مددکاران فوریتهای اجتماعی با همراهی ضابط قضایی توانستند این مادر و کودک را جذب کنند.
شاهمیر گفت: پس از اطلاع موادفروشان از جذب مادر و کودکش که معین نام دارد آنها به ماشین گشت حمله کردند. خوشبختانه مددکاران توانستند با سلامت این مادر و کودک را از منطقه آلوده دور کرده و مادر این کودک را به یک کمپ معرفی کنند و کودک را به بیمارستان منتقل کردند. این کودک در وضعیت بسیار نامناسبی قرار داشت.
مدیر اداره فوریتهای خدمات اجتماعی شهرداری تهران با بیان اینکه مادر این کودک بشدت به هروئین و شیشه اعتیاد دارد، گفت: احتمال اعتیاد کودک نیز وجود دارد اما باید آزمایشهای مربوطه از این کودک ۴ ماهه اخذ شود. بر اساس اعلام پزشک معالج این کودک بیقرار است.
وی در مورد خراشیدگی روی صورت معین نیز گفت: بر اساس گفته مادر این کودک، این خراشیدگی ناشی از گازگرفتگی سگ است و از آنجایی که احتمال عفونت وجود دارد، تیم پزشکی تلاش بسیاری برای درمان کودک دارد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا میزان زایمان زنان کارتن خواب معتاد افزایش یافته است یا خیر؟ گفت: آماری در این خصوص ندارم اما رفتارهای پرخطر و ارتباطات جنسی نامشروع ناشی از اعتیاد موجبات بارداری خواسته و ناخواسته را در میان این زنان فراهم میکند.
شاهمیر در پایان با بیان اینکه بر اساس اعلام پزشک معالج، معین میتواند از بیمارستان ترخیص شود گفت: با هماهنگیهای انجام شده قضایی و از آنجایی که پدر این کودک مشخص نیست، معین به بهزیستی سپرده خواهد شد.
***
معین حالا در بخش کودکان یکی از بیمارستانهای دولتی بستری است و فریبا دختری که خود نیز بیسرپرست بزرگ شده، پرستاری از وی را پذیرفته است و قطعا این روزها معین و فریبا حرفهای ناگفته زیادی از نامهربانی والدین و زندگی بدون آنها دارند. من و شما نیز میتوانستیم سرنوشتی مشابه این کودک داشته باشیم؛ کودکان کارتن خواب در این روزهای سرد، حال خوبی ندارند.
جام جم سرا به نقل از ایسنا: این شبکه آمریکایی در گزارش خود از تخت جمشید و عالیقاپو و کاخ گلستان گذر کرده و دست روی پنج جاذبه تاریخی کشورمان گذاشته که شاید کمتر میان گردشگران خارجی شناخته شده باشند.
قلعه رودخان
این قلعه قدیمی که در میان جنگلهای انبوه و مرطوب شمال گیلان پنهان شده، «قلعه رودخان» نام دارد که قدمت آن به دورهٔ پیش از اسلام در ایران بازمیگردد. در حالیکه این مکان از نواحی پرطرفدار میان ایرانیان است، توریستهای خارجی کمتر از آن اطلاع دارند. برخی از کارشناسان، ساخت قلعه را در دوران ساسانیان و مقارن با حمله اعراب به ایران دانستهاند. در دوره سلجوقیان این قلعه تجدید بنا شد.
مسیر سربالایی جنگل تا رسیدن به قلعه که بین دو قلهٔ سرسبر واقع است، بیش از یک ساعت پیادهروی دارد. به همین دلیل است که محلیان «رودخان» را «قلعه هزار پله» میخوانند. پس از بازدید از این بنای تاریخی و پایین آمدن میتوانید در رستوران و غذاخوریهای جاده فومن از خوردن غذاهای ایرانی از جمله «ترش کباب» لذت ببرید.
دیوار قلعه ۱۵۰۰ متر طول دارد و در آن ۶۵ برج و بارو قرار دارد. این قلعه در ارتفاع حدود ۷۰۰ متری از سطح دریا واقع شده و در کنار آن رودخانهای به همین نام جاری است.
عمارت بخردی
کاروانسرایی ۴۰۰ ساله از عهد صفویان در اصفهان وجود دارد که با اتاقهای متعددش میزبان مسافران دوره قاجار هم بوده است. عمارت بخردی اکنون عنوان قدیمیترین اقامتگاه در دست بازسازی در ایران را یدک میکشد. پنجرههایی با شیشههای رنگارنگ که از دورههای صفوی و قاچار باقی مانده، با مبلمانی از جنس چوب چنار جلوهای دوچندان به این خانه بخشیده است.
مهمانسرا در میان باغهایی پر از میوه و گلهای وحشی واقع شده و از پنج سال پیش توسط «مرتضی بخردی» طراح داخلی و کارشناس بازسازی در دست نوسازی است. این طراح معتقد است این خانه متعلق به منجمی از عهد صفویان بوده و حتی درهای ساختمان اصلی که به سمت اتاقهای طبقه بالا باز میشوند، درهای سنگین و چوبی اصل هستند که با چوب درخت چنار بازسازی شدهاند. این مهمانسرا حتی میان اصفهانیها نیز چندان شناخته شده نیست و شهرت آن دهان به دهان چرخیده است.
گنبد سلطانیه
در شمالغرب استان زنجان، یکی از جاذبههای گردشگری ایران که بهعنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده واقع است. آرامگاه «اولجایتو» در سلطانیه یکی از بزرگترین گنبدهای جهان را داراست. این گنبد بین سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۲ میلادی در شهر سلطانیه، پایتخت حکومت ایلخانیان روی قبر هشتمین حاکم ایلخانی واقع شده است.
گرچه بیشتر کاشیها و نمای بیرونی ساختمان، رنگ و لعابشان را به گذر سالیان باختهاند، آجرکاری ظریف، کاشیهای رنگی و طراحی داخل آرامگاه تا حد زیادی از چنگ زمان جان سلام به در بردهاند.
گفته میشود ساختار دولایه این گنبد، الهامبخش ساخت «تاجمحل» که از مهمترین جاذبههای گردشگری هند به حساب میآید، شده است. «اولجایتو» که مادری مسیحی داشت و بعدها به دین اسلام گروید، گنبد سلطانیه را برای گردآوری و نشانههای مذهبی بنا کرد، اما وقتی با مخالفتهایی مواجه شد، این مکان را به عنوان آرامگاه خود برگزید. در مسیر بازگشت به زنجان هم میشود از غذاهای سنتی ایرانی از جمله دیزی، کباب بره یا سوپ نخود لذت برد.
هتل صخرهای کندوان
حدوداً ۳۰ مایل که از سمت شمالغربی تبریز فاصله بگیرید، به روستایی صخرهای میرسید که کندوان نام دارد. مردم این منطقه در غارهایی زندگی میکنند که در دل سنگهای آتشفشانی کوه سهند تراشیده شدهاند.
هتل لوکس کندوان در دل روستایی ۸۰۰ ساله واقع است، اما اتاقهای غارگونهاش کاملاً به امکانات مدرن مجهز است. طبق افسانههای محلی، آب معدنی که از کوه سهند سرچشمه میگیرد و خاصیتی پزشکی دارد، از بهشت عدن نشأت گرفته است.
مسافران میتوانند برای بهدست آوردن آرامش و جذب خاصیت شفابخشی در این آبها غوطهور شوند. همچنین در برخی اتاقها وانی وجود دارد که آب معدنی مستقیماً از طریق لولهکشی به آن هدایت میشود.
برج طغرل
برج طغرل، بنایی متعلق به دوره سلجوقیان در شهر ری است. ری در حاشیهٔ جنوبی تهران، پایتخت ایران واقع است. ری که همیشه زیر سایهٔ دید مسافران مشتاق به نواحی شمالی شهر تهران قرار دارد، قدیمیترین منطقهٔ استان است که خانهٔ بناهای تاریخی ارزشمندی از جمله بازار ۵۰۰ سالهٔ صفوی است.
برج طغرل در واقع آرامگاه «طغرل بیگ» پادشاه سلجوقی است که پیش از حمله مغولها در اوایل قرن سیزدهم ری را مرکز حکومت خود قرار داد.
پس از تماشای این میراث معماری تاریخی، میتوانید از ری (جاذبه تمدن اسلامی) به منطقه ارامنهنشین تهران بروید و از قهوهها و شیرینیهای «کافه نادری» بچشید؛ قهوهخانهای که همچنان ظاهر سنتیاش را حفظ کرده و از قدیم پاتوق نویسندگان بزرگ ایرانی بوده است.
جام جم سرا: پوست یکی قابل خوردن است و دیگری را باید پوست کند. رنگ سطح یکی، یکدست است و دیگری خالخالی یا راهراه. گویی وقتی میوهخوری را پر از میوههای متنوع میکنی، نوعی تصویر زیبا را نقاشی کردهای که میتواند الهامبخش هر نقاش یا مجسمهساز خوشذوقی باشد.
این همان ظاهریست که ما از میوهها میبینیم. اما هوش و سلیقه خدادادی بشر میتواند کار را از این هم فراتر ببرد و از هر میوه، دهها طرح و شکل جدید بیافریند. یک پرتقال را میتوانیم به شکل چند حیوان، گل یا شیء مختلف درآوریم.
همچنین میتوانیم با کنار هم قراردادن چند میوه، ظاهری نو به آنها ببخشیم که تا به حال کسی ندیده است. ما چند نمونه از این طرحهای جالب را به شما معرفی میکنیم تا از آنها ایده بگیرید و با تلفیق آنها با ذوق درونی خودتان، تصاویری جدید از میوهها و سبزیجات خلق کنید.
دو نخل: به این بشقاب نگاه کنید. یادآور ساحل شنی و درختان نخل برافراشته در آن است. این بشقاب فقط با استفاده از سه میوه کیوی، موز و نارنگی درست شده، و این قدر زیبا و هوسانگیز از آب درآمده است. کافی است نارنگیها را پوست بکنید و پرههایش را در زیر بچینید، موزها را پوست بکنید و از وسط نصف کنید، برشهایی سطحی روی آنها بزنید تا به پوسته درخت شباهت پیدا کند و به تقارن نسبت به یکدیگر قرار دهید؛ سپس کیویها را برش دهید و در قسمت برگ درختان نخل قرار دهید. بشقاب شما آماده است.
دو ماهی: دو برش از پرتقال را در ظرف قرار دهید. با پوست پرتقال، لبها و دمهایش را درآورید و در جایشان بگذارید. برای چشمها میتوانید از اندک چیز سفیدرنگی مثل پنیر یا خامه و روی آن چیز کوچک سیاهرنگی مثل کنجد یا سیاه دانه و مانند آن قرار دهید تا شکل مردمک به خود بگیرد. در این جا سه عدد تمشک آبی برای نشان دادن حبابهای داخل آب استفاده شده، اما اگر شما این میوه را پیدا نکردید میتوانید پوست خیار یا هر چیز مشابه را به صورت سه دایره در اندازههای بزرگ تا کوچک ببرید و به ترتیب قرار دهید.
پیتزا: انواع و اقسام پیتزاها را دیده بودیم، اما نه نوع میوهایاش را! یک برش هندوانه از عرض میشود سطح پیتزای شما و رویش میتوانید کمی پنیر رنده شده به جای پنیر پیتزا، برشهای کیوی به جای برشهای سوسیس، آلبالوهای کوچک به جای زیتون سیاه یا هر چیز دیگر که به ذهنتان مناسب میآید، قرار دهید تا پیتزا کاملتر شود. سطح آن را زیاد شلوغ نکنید تا اصل ماهیت پیتزا بخوبی خودنمایی کند. وقتی چیدمان کار کامل شد، برشهایی هم اندازه بزنید تا در واقع پیتزا را قاچ زده باشید. این کار فوقالعاده قشنگ است و بویژه برای مراسمی مانند شب چله که میخواهید هندوانه را داخل سفره قراردهید به درد میخورد. از این گذشته، میتوانید در یک مهمانی ناهار یا شام، برای تزئین سفره غذا، یکی از این پیتزاها را هم درست کنید و در سفره بگذارید تا عکسالعمل مهمانانتان را ببینید !
خرچنگ: براستی کسی فکرش را میکند که با سیب بتوان چنین خرچنگهای جالبی درست کرد؟! کار بسیار سادهای است و ابزار چندانی لازم ندارد. یک قاچ تقریبا در اندازه نصف سیب میشود بدن خرچنگ؛ چهار قاچ کوچکتر هم میشوند پاهایش. چنگالهای جلوی بدنش را با ظرافت درآورید، و یک جفت سیاهدانه، تخم گشنیز، فلفل نکوبیده یا هر چیز سیاه کوچک را برای چشمهایش انتخاب کنید. خرچنگ آرام و بامزه شما آماده است. حسابی نگاهش کنید و بعد به خدمتش برسید !
دلفین: این سه دلفین خندان را نگاه کنید! چقدر زیبا و زندهاند. آنها میتوانند نظر هر بینندهای را به خودشان جلب کنند. ظرفی را پر از انگور کنید تا سطحش کاملا پوشیده شود. سر موزها را برش دهید تا سطحی افقی پیداکند و بتواند روی انگورها بایستد. قسمت انتهایی موزها را کمی قاچ کنید تا شکل دهانی باز و خندان به خود بگیرد. دو سوراخ در جای چشمها درست کنید و دانه فلفل نکوبیده، سیاهدانه یا مانند اینها را داخلش قرار دهید. میتوانید یک دانه انگور در دهان دلفین بگذارید تا مانند توپی باشد که معمولا دلفینها با آن بازی میکنند.
یک بشقاب رنگینکمان: گویی این رنگینکمان از آسمان بر بشقاب شما فرود آمده تا خودنمایی کند و زیباییهای طبیعت را در ظرف شما نشان دهد. این رنگینکمان از میوههای رنگارنگ خردشده یا میوههای درسته کوچک درست شده است. کیوی، انگورهای سبز و سیاه، توتفرنگی، شاتوت، تکههای هندوانه، خیار، آناناس، پرههای نارنگی و هرمیوه و سبزی دیگر میتواند به شما کمک کند که این رنگینکمان زیبا را شکل بدهید. سعی کنید میوههایی از رنگهای تند و ملایم را در کنار هم قرار دهید تا رنگینکمان طبیعیتر جلوه کند.
پنگوئن: خیلی بامزه و جالباند، اما در عوض تا دلتان بخواهد درست کردنشان راحت است. دو تا زیتون درشت سیاه بدون هسته، کمی پنیر، هویج و یک خلال دندان کل چیزی است که برای درست کردن پنگوئن احتیاج دارید. نوک و پاها را با هویج درست کنید. نوک را به سر یکی از زیتونها بزنید. بعد با پنیر یک گلوله کوچک درست کنید، دومین زیتون را به دو قسمت تقسیم کنید و گلوله پنیر را داخلش قرار دهید. پاها را در زیر آن بگذارید. برای آن که پنگوئنها سفت و محکم بایستند، یک خلال دندان را از بالای سر پنگوئن فرو کنید، از زیتون دوم بگذرانید و به پاها برسانید.
دوچرخه: یک پرتقال، چاقویی تیز و تعدادی خلال دندان، ابزار ساختن این دوچرخهاند. دو برش گرد از پرتقال میشوند چرخها. میلهها، تسمهها، صندلی و دسته جلوی دوچرخه را نیز با پوست پرتقال مانند عکس درآورید. آنها را با خلال دندان به هم وصل کنید. اگر وصل کردن آنها با خلال دندان کمی برایتان دشوار است، میتوانید دوچرخه را روی یک بشقاب درست کنید تا نیازی به وصل قطعات روی یکدیگر نباشد.
لالههای گوجه فرنگی: یک گوجه فرنگی بردارید. از قسمت بالا تا نزدیک انتهای آن را چهار قاچ کنید تا شکل گل به خود بگیرد، اما تا انتها نبرید. داخل آن را خالی کنید و به جایش ماست کیسهای، پنیر نرم یا سالاد الویه قرار دهید. سپس قسمت سبزرنگ پیازچه را به انتهای گل وصل کنید. چندتا از این لالهها درست کنید تا در کنار هم، شکل یک دستهگل پیدا کنند. آنها را در یک بشقاب قرار دهید و داخل سفره غذا بگذارید تا زینتگر آن باشند.
جاشمعی پرتقال: ایده جالبی است. پرتقال نصف کرده، داخلش را خالی کنید. سپس پارافین را ذوب کنید و مایع مذاب را داخل پوست خالی پرتقال بریزید و نخ نسوز را هم در جایش قرار دهید.
هنگامی که سرد شد، شمع شما آماده است. آن را روشن کنید تا عطر پوست پرتقال همه جا بپیچد.
لیلا رعیت / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
. جام جم سرا به نقل از فارس :معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه متأسفانه کودک 5 ماهه کارتنخواب به هروئین اعتیاد پیدا کرده است، گفت: این کودک هم اکنون در یکی از بیمارستانها تحت مداوا و درمان قرار گرفته است و سازمان بهزیستی تا صدور حکم قضایی صبر خواهد کرد.
مسعودی فرید ، با تشریح وضع جسمی کودک 5 ماهه کارتنخواب که دوشنبه گذشته به سازمان بهزیستی تحویل داده شده است، اظهار داشت: این کودک هم اکنون در یکی از بیمارستانهای تهران تحت مداوا قرار دارد.
وی با بیان اینکه سازمان بهزیستی روند درمان این کودک را به طور جد پیگیری میکند، ادامه داد: متأسفانه این کودک به دلیل اعتیاد زن و مردی که ادعا میکنند پدر و مادرش هستند معتاد شده است.
مسعودیفرید با تأکید بر اینکه سازمان بهزیستی در روزهای آینده از طریق مراجع قضایی و قانونی پیگیریهای لازم را برای سرپرستی این کودک انجام خواهد داد، بیان کرد: زن و مردی که ادعا میکنند پدر و مادر این کودک هستند هر دو معتاد و کارتنخواب هستند و متأسفانه مشکلات زیادی را برای این کودک به وجود آوردهاند.
وی یادآور شد: پس از ترخیص این کودک و طی کردن پروسه درمان، بهزیستی پیگیری قضایی را برای سرپرستی این کودک انجام خواهد داد که امیدواریم در این زمینه نیز با حمایت قوه قضاییه به توفیقات خوبی دست پیدا کنیم.
جام جم سرا به نقل از دیلی میل: این کودک که از او با عنوان «گادبوی» یا پسر خدا نام برده میشود شبیه خدایانی با اندامهای متعدد در میان خدایان هندو است و از همین رو آنها گمان میکنند پسر متولدشده فرزند براهما، خدایگانی با اندام هشتگانه (شش بازو و دو پا) است.
گزارش شده که مردم از نواحی دیگر نیز برای نظر انداختن به این کودک به شهر محل تولد وی در غرب بنگال سفر میکنند! پلیس محلی از سختی کنترل جمعیتی شکایت کرده که در خیابان و مسیر دسترسی به بیمارستان جمع شده و به گریه و ایجاد سروصدا پرداختهاند.
(ترجمه: زری حسینزاده)
جام جم سرا: کانر مینتو نوجوان ۱۱ ساله اهل آلاسکا در حاشیه ایستاده بود و بازی فوتبال آمریکایی را در محله کانتی دورهام تماشا میکرد که ناگهان مورد اصابت گلوله تفنگ بادی قرار گرفت. این گلوله نزدیک پیشانی وی بالای چشم چپش از حرکت باز ایستاد. او ابتدا تصور کرد سنگی پرتاب شده و به او اصابت کرده؛ زیرا جریان یافتن خون را احساس میکرد. اما پدرش گلوله و خونی که از کنار آن جریان یافته بود را روی پیشانی او مشاهده کرد.
این کودک البته از حادثه مذکور جان سالم به در برد.
(ترجمه: زری حسینزاده/عکس: یاهونیوز)
جام جم سرا به نقل از مهر: شاید برای شما یا اطرافیانتان اتفاق افتاده باشد که مبلغی به اشتباه توسط فردی و یا شماره حسابی ناشناخته به حسابتان واریز شده باشد و یا اینکه شما اشتباها مبلغی را به حسابی واریز کرده باشید اما این بار اتفاقی عجیب برای یکی از کاربران دستگاه کارتخوان فروشگاهی افتاده است.
فردی با حساب بانکی نه چندان بالا برای خرید به یکی از فروشگاهها مراجعه میکند و وقتی خرید الکترونیکی خود را انجام میدهد، متوجه میشود که مبلغی بیش از ۷ میلیارد تومان در حسابش موجود است!
رسید این خرید که در تصویر آمده است، نشان میدهد ۷۰ میلیارد و ۹۶۴ میلیون و ۲۴۲ هزار و ۳۳۵ ریال موجودی حساب این شهروند است اما این فرد میگوید مبلغی اندکی در حسابش پول داشته است.
او برای بررسی موضوع به دستگاه خودپرداز مراجعه میکند اما این بار با کمال تعجب میبیند که مبلغ مذکور از حساب وی ناپدید شده است!
بجز این موضوع که به نظر میرسد شرکت پرداخت الکترونیک شاپرک در این زمینه اشتباهی عمل کرده باشد، نکته جالب توجه تاریخ فیش صادر شده است: تاریخی که موعد آن هنوز نرسیده و مربوط به اول آذرماه امسال است!
این درحالی است که شرکت پرداخت الکترونیک شاپرک این روزها در حال آماده سازی زمینه جهت اجرای طرح اخذ کارمزد از دارندگان پایانههای فروشگاهی است و این نگرانی وجود دارد که با افزایش حجم تراکنشها، اشتباهاتی بزرگ برای مشتریان نظام بانکی ایجاد شود. این طرح به گفته یکی از اعضای شورای پول و اعتبار، با توجه به اینکه گزارش بانک مرکزی تکمیل شده است، اولین دستور کار جلسه آتی شورای پول و اعتبار خواهد بود.
جام جم سرا به نقل از العربیه: زمانی که عروس خانم تور را برای گرفتن عکس از صورت خود برداشت، داماد با عصبانیت از جا پرید.
به گزارش روزنامه عکاظ، عروس خانم در حالی که اشک میریخت از حال رفت، و مهمانان وحشت زده برای حل دعوا به پادرمیانی پرداختند.
این روزنامه از قول داماد نوشت: «من پیش از ازدواج نتوانستم صورت عروس را ببینم. تو آنی که من فکر میکردم نیستی. من متاسفم، ولی باید ترا طلاق بدهم.»
وقتی داماد عروس را طلاق داد، مجلس ازدواج تبدیل به مجلس عزا و ماتم شد.
به گزارش جام جم سرا از العربیه فارسی که تصویر زیر را نیز ضمیمه خبر خود کرده، رویداد مذکور در شبکههای اجتماعی با اعتراض کاربران به عمل داماد روبرو شده است.