ما در اینجا فهرستی از مکان هایی ارائه داده ایم که برای سفر انفرادی ایده آل هستند. در این سفرها از ماجراجویی در نیوزیلند تا احساس آرامش واقعی در سینکو تِره ایتالیا را می توانید تجربه کنید.
قدم زدن در میان ساختمانهای زیبای سفید و آبی که جزایر یونانی را آراسته اند، یک گردش انفرادی فوق العاده است. همچنین می توانید در ساحل این جزایر استراحت کنید یا برای دیدن جزایر اطراف مدتی قایق سواری نمایید.
اگر به تنهایی به تایپه تایوان سفرکنید، خیلی بیشتر از سفرتان لذت خواهید برد. بازارهای شبانه زیادی در این شهر وجود دارد که می توان از طریق آنها به اکتشاف در فرهنگ و غذاهای این کشور پرداخت.
در شیلی، می توانید اسکی کنید، به گشت و گذار بپردازید ، و در طول کل روز از گردش در شهر لذت ببرید. اگر به شیلی رفتید، اقامت در شهر شلوغ سانتیاگو و منطقه بکر پاتاگونیا را از دست ندهید.
در یکی از چندین هتل مجهز به صبحانه و تخت ایرلند اقامت کنید و از معاشرت با مردم مهمان نواز محلی، حضور در میخانه ها و شرکت در تورهای پیاده و از چندین مایل تپه های سرسبز و صخره های ساحلی حومه شهرهای آن لذت ببرید.
چشم انداز بسیار زیبای یخچال های طبیعی، پارک های ملی، و آبشارها، چهره ای صلح آمیز به کشور ایسلند بخشیده است. چشمه آب گرم معروف مرداب آبی نیز در این کشور قرار دارد.
شهر بندری مارسی در جنوب فرانسه واقع شده و مکان های تاریخی زیادی را در خود جای داده است؛ از یک کلیسای جامع گرفته تا یک قلعه که زمانی به عنوان صومعه کاربرد داشته است. قدم زدن در امتداد اسکله ها و تماشای رفت و آمد قایق ها در آن منطقه تجربه ای فوق العاده خواهد بود.
در فنلاند، می توانید از کنار تعداد زیادی فروشگاه عبور کنید و در موزه ها و بازارهای شهر هلسینکی قدم بزنید؛ یک سفر یک روزه به شهر ساحلی هانکو داشته باشید؛ یا از یک اجرای زنده در شهر هنر محور اسپو لذت ببرید.
انبرگریس کای، یک جزیره کوچک در کشور بلیز است. این جزیره خانه ای رویایی برای یک زندگی دریایی باورنکردنی است؛ در این جزیره می توانید از سواحل پر زرق و برق، کافه های ساحلی ، جنگل های انبوه سرسبز و حتی ویرانه های تولیدی صنعتی مایان دیدن کنید.
استکهلم سوئد، شهری عجیب، جالب و البته کوچک است که می توانید در آن دوچرخه سواری کنید یا سوار کایاک شوید.
با وجود مجموعه ای از وسایل حمل و نقل جدید و قایق های تک نفره و معاشرت با مردم محلی صمیمی، استرالیا مقصدی است که در آن هیچ گاه احساس تنهایی نخواهید کرد.
طبق گزارش موسسه "سفر + اوقات فراغت"، هلندی ها به عنوان آرام ترین و پذیراترین مردم اروپا شناخته می شوند. در خیابانهای آمستردام با پای پیاده یا با دوچرخه گردش کنید و از دیدن کانال های جذاب و خانه های رنگارنگ آن شگفت زده شوید.
قوانین سختگیرانه سنگاپور باعث شده این کشور به کشوری تمیز، امن و منظم تبدیل شود. گردش در باغهای گیاهی سنگاپور و باغ ملی ارکیده را پیش از خرید از "باغ جاده" تجربه کنید.
افراد ماجراجو حتما سری به پاناما بزنند؛ مجموعه ای از شرکت های برگزارکننده تورهای گردشگری، سفرهای یک روزه در شهر پاناما را به شما پیشنهاد می دهند تا به شما کمک کنند در خارج از محل اقامت و با امنیت کامل گردش کنید.
با سیستم یو باهن برلین، سفر به این شهر آسان شده است. این سیستم یک متروی زیرزمینی ارزان است . شهر برلین، دارای ساکنانی مودب بوده و مجموعه ای از مکانهای تاریخی از جمله دیوار برلین در آن قرار دارد.
انگلستان
سالهاست مسافران تنها را به خود جذب می کند. این کشور دارای شهر هایی
مانند یورک و کمبریج است که بسیار مورد علاقه مسافران هستند. لندن دارای
بازارهای التقاطی در فضای باز و تئاترهای خیابانی بوده، در حالی که منچستر
با صحنه های ضد فرهنگی اش شناخته می شود.
3
کسانی که آزمون و امتحان ورودی را پشتسر میگذاشتند، شایستهی «نزول» بر مرکاوا میشدند، که پس از امتحانها و ابتلائات بسیار در طی عبور از قصرهای هفتگانه آسمانی به مرکاوا میرسند البته، پیش از آنکه از میان آسمانها هدایت شوند، به رموز و شیوهی عمل در این سفر مطلع میشوند و نیز توصیف آنچه آنها در طی این سَفر مشاهده میکنند همه موضوع آثاری است که ما با آن سروکار داریم.4
این نگرش دربارهی هفت هخالوت، مفهوم کیهانشناختی قدیمی دربارهی ساختار هستی که در طی عروج، مکشوف میشود را به نوعی توصیف از سلسله مراتب الاهی تغییر میدهد: سالک در جستجوی خدا، مانند زائر بارگاه الاهی باید از میان راهروهای طولانی و تالارهای شکوهمند عبور کند. به نظر من، این تحول نگرش در این موضوع خاص، همانند دیگر مسائل مهم نظام عرفانی به مبادی تجربهی دینی این عرفا مربوط است، یعنی، موضوع با اهمیت و سرنوشتسازی که آنها خداوند را به عنوان پادشاه در نظر گرفتند. ما در اینجا با عرفانی سروکار داریم که به آفرینش کیهان (46) توجه دارد و در قالب یهودیت درآمده و موضوعش پادشاهی الاهی (سلطنت و بارگاه الاهی) است. این شکل از پرسش عاشقانه [عرفان] کیهان آفرینی در جایگاه اول قرار میگیرد، و عرفان کیهانشناختی (47) به نوشتههای مربوط به خلقت جهان و تفاسیر در باب مَعَسِه برشیت (48) مربوط میشود. بیدلیل نیست که، گِرِتس اعتقاد دینی عارف مرکاوا را «پادشاهانگارانه» (49) میداند [یعنی اعتقاد به حضور خدا که همان پادشاهی است در مرکاوا].پینوشتها
1. مقایسه کنید با:
Anz, Zur Frage nach dem Ursprung des Gnostizismus (1897), p.9-58.
2. به خصوص در فصلهای 15 تا 23 در هالخوت مطول.
3. Hai ben Sherira
4. بنگرید به: گنجینهی حاخامهای اعظم بر رسالهی حگیگا (ص 14 ب)، بخش پاسخها.
5. Dennys, The Folklore of China, p.60; quoted by Otto Stoll, Suggestion und Hypnostism Us in der Voelker Psychologie (1904), p.4-50.
6. Hanina ben Dosa
7. Cf. Berakhoth 34b and Abodah Zarah, 17a.
8. Archons
9. بنگرید به: رسالهی مرکاوای کامل، (f.1b)، بخش انتهایی: «که در آتش و شعلهی آن غرق نخواهم شد و در طوفان و گردباد (خشم و غضب)ی که با تو همراه است...، ای خدای مهیب و متعالی». (در قطعهای از کتابی موسوم به مرکاوا رپا).
10. هیکل (هخال)های بزرگ ch.XV ll. از این رو سلسیوس روایت میکند (Origenes, Contra Celsum, V11, 40) اعضای فرقهی گنوسی معروف به اورفئوسیها ناگزیر بودند نامهای «دربانان» را با زحمت حفظ کنند.
11. الفبای ربی عقیوا، در (Jollinek"s Beth Ha-Midrash, vol.III, p.25) همچنین مقایسه کنید با ملاحظات من در:
(Zeitschrif Fuer die Neutestamentliche Wissenschaft, 1931, p.171-176).
12. voces mysticae
13. psychiacal
14. Midrash of The Ten Martyrs
15. Alphabet of Rabbi Akiba
16. ما بیش از چهار متن از میدراش ده شهید یا رسالهی تفسیری «میدراش اِلِه اِذکرا»: تفسیری که با عنوان «اینها را ذکر میکنم» در اختیار داریم، که نمایشگر چهار مرحلهی دستهبندی رو به افزایش است، گرتس در مقالهای عالمانه دربارهی این موضوع کوشیده است که این نظر کاملاً اشتباه را اثبات کند که الفبای حاخام عقیوا منبع اصلی ادبیات هخالوت بود. مقایسه کنید به:
MGWJ, vol.8 (1959), p.67 ff.
17. Hagigah, 15b: حتی ربی عقیوا را فرشتگان همیشه خادم میخواستند به کناری زنند.
18. هخالهای بزرگ، فصل 3، ص 4: و آن آتشی که از آدم سالک بیرون میجهد خودش را میسوزاند.
ch.111, p.4: «آتشی که از سالک بیرون میجهد خود وی را میسوزاند».
19. metamorphosis
20. Metatron
21. در انتهای نسخهی (Ms. Oxford, 1531, f.45a) در مورد شهود نخستین راهنما و دربان درب چنین میآید: «هنگامی که او را دیدم، دستهایم سوختند و بدون دست و پا ایستاده بودم».
22. طبع باکس (E.d. Box Chapter XVII) «آتش در آن اطراف به طرف ما هجوم آورد و صدایی در آتش برآمد... و مکان بلندی که ما یک لحظه بر روی آن ایستاده بودیم، به سوی بالا رفت، اما در مکان دیگر به سوی پایین فرود آمد».
23. Tosefta
24. Hagigah 14b; Tosefta ed. Zuckermandel, p.234 که در آن (جملهی) بسیار مهم موجود نیست.
25. Ben Azai
26. Ben Zoma
27. Aher
28. Rabbi Akiba
29. «بهشت» آنگونه که جوئل (Joel) خاطرنشان کرده به دلیل درخت معرفت میتواند واقعاً استعارهای تلمودی برای معرفت باشد. بنگرید به:
Manuel Joel, Blicke in die Religions Geschichte, I (1880), p.163; Origen, Contra Celsum, vol.VI, p.33. (اوریجن در این کتاب اظهار میدارد که همین استعاره توسط فرقهی کنونی اورفیتها استفاده میشود).
30. Joal. loc. cit. Graetz, Gnosticismus und Jvdontum, p.94-95 (1846).
و تفاسیر مشابه توسط نویسندگان دیگر.
Bacher, Aggada der Tanaiten, vol. I. 2nd edition, p.333.
31. Tannaitic
32. در نسخه خطی (Ms. Munich, 22f, 162b) جزئیات تفاسیر مذکور در هخالهای کوچک آمده، البته پیش از اینهای - گائون آن را در همان مآخذ، فصل 19 نقل کرده است، قطعهی فوق ترجمهی این متن عبری است: (1)... اگر چنین باشد؛ ندای الهی از هخال هفتم خارج شده و جارچی از حضورت (از حضورش؟) بیرون آمده و بر کرنا میدمد و غرش میکند که به آنها (فرشتگان ضارب) بگوید: خوب گفتید، مطمئناً او از نسل بوسندگان گوساله (طلایی) است و لایق دیدن جمال پادشاه نیست...
33. post festum
34. M. Ninck, die Bedeutung Des Wassers im Kult Leben der Alten (1921), p.112-117.
چندین مثال از این واقعیت که در حالت جذبه احساس رفتن در زیر آب یا غرق شدن در گرداب ممکن است را ذکر میکند.
35. Liturgy of Mithras
36. Cf. Papyri Graecae Magicae, ed. Preisendas, I (1928), p.92-96. and Albrecht Dieterich, Eine Mithraslithurgie, 3rd ed. (1923).
37. Domiel
38. Katspiel
39. نخستین فردی که عنصر یونانی را در قطعهای مهم از هخالوت مطول تشخیص داد، ام. شواب (M. Schwab) در مقدمهاش در کتابش: (Vocabulaire de I "Ange" lologie (1897), p.13) بود. در عین حال ترجمه و تحقیق او از تنها تفسیر عبری برجای مانده کاملاً تصنعی بود. در ترجمهی عبارتی از او، در دومیئل (Domeil) بیش از آنکه محافظ دروازهی جهنم در رسائل هخالوت باشد دربان مدخل ورودی به تالار ششم در آسمان هفتم است. ترجمهی درست متن را دوست من، یوحنا لوی، در (Johanah Lewy, Tarbiz, vol.XII (1941), p.164) بیان کرده است. دومیئل به عارف یا سالک میگوید: ἀρίστην ἡμέραν, ἀρίστην εὐχήν (یا برای درستی متن بهتر است τύχην بخوانیم) که به جای کلمهی نامفهوم باید کلمه دیگری قرار داد تا متن صحیح باشد. در آن صورت عبارت چنین است: روز گشایش و نجات، بهترین روز، رحمت و محبت خویش را به من نشان بده، رحمت بر تو باد!»، در نتیجه بعد از آنکه آن نشانه را دومیثل دید، او را در فهرست مقربان قرار میدهد و در کنار او در حجر مقدس مینشیند (ch.XIX, end) چنین تأثیراتی از قواعد یونانی در پنج جای دیگر از هخالهای بزرگ نیز قابل توجه است. دومیئل، اصطلاح خطیر دیگری را به کار میبرد که احتمالاً اشاره به عناصر اربعه است. بخش ششم فصل هجده، بعد از اولین تذکر دومیئل که مهر را نشان میدهد، میپرسد: «آیا او دومیئل را صدا زد؟ آیا او قهرمان زمین نیست؟» این تعبیر لوی (Lewy) که آن را صحیح میپنداریم، تنها تفسیر صحیح اسمای یونانی از عناصر اربعه: نار، هوا، آب، خاک است. که قادر مقتدر، اصطلاح فلسطینی دقیقی برای «اَویر»: هوا است چنان که شائول لیبرمان در (تلمود 1: 221) آن را نشان داده است. از این رو در (Ms. Of the JThs in New York) به جای «قلزم» برای «ماء» صور گوناگون «آب» است.
40. Fourth Book of Ezra
41. Ascension of Isaiah
42. ج. ه. باکس در مقدمهاش بر ترجمهی ر. ه. چارلز از کتاب عروج اشعیا (1919)، ص 22 به درستی بر این نکته در (in 4 Ezra, VII, 90-98) تأکید کرده است. ما توصیفی از هفت «طریق» یا مرحله مییابیم که به ارواح پس از مرگ اختصاص دارد.
43. Hagigah, 12b (به پیروی از روایتی که تاریخ آن به قرن سوم میلادی باز میگردد).
44. رؤیاهای حزقیال چاپ یعقوب مان (Jacob Mann) در مجموعه رسالههای امیدوار به حکمت اسرائیل، 1921، ج 5، ص 256-264؛ پرزندانز در (Papyri Graecae magicae, vol.II (1931), p.160) توصیفی از این وضعیت از قرن پنجم به چاپ رسانده است که ظاهراً بازتاب افکار یک یهودی است. در اینجا ما همان اسامی آسمانهای ششگانه و ملائکه را مییابیم.
45. Chebar
46. cosmocratorial
47. cosmologicol mysticism
48. Maaseh Bereshith
49. واژهی (basileomorphism) به معنای «اعتقاد به حضور خدا که همان پادشاه باشد در مرکاوا»، البته واژهی morphism به معنای ویژگی چیزی را داشتن و basil به معنای پادشاه، ریحان؛ پس کل کلمه به معنای «ریحانوارگی، شاهانگارانه» است.
50. J. Abelson
51. Shekhinah
52. آبلسون در کتابش (که در 1912 انتشار یافت) به مفاهیم قبالایی شخینا (Shekhinah) توجهی نکرد.
53. Odebery, 3 Enoch Introduction, p.106 نقلی از هخالوت مطول را نقل میکند (در فصل 26، هخالهای بزرگ). اما قرائت درست آن از فصل 9 است که: «تو در قلب انسان ساکن هستی». (Ms. David Kavfman, 238 in Budapest and Ms. New York JThs, 828).
54. otherness
55. ما در هخالهای بزرگ، فصل 14، و در تفسیر میشنایی دربارهی «مَعَسِه بِرِشیت»، با کوششهایی برای ارائه توصیف دقیقتری از این «تقاطع» هفت آسمان و هفت زمین مواجه میشویم.
56. زَهَرریِئل که به صورت کاملاً تحریف یافته در هخالوت مطول بسیار معمول است (تصحیح شدهی زِوودیئِل و زِووریئِل)، اَختَریئِل پیش از این در رسالهی (براخوت، 7 الف) ذکر شده است. آدیریرون در رسالهی هخالهای کوچک ذکر شده است. (Lesser Hakhaloth, Ms. Munich, 22f, p.1630) همه معانی آنها ابهام دارند. البته این قاعدهی کلی اسمای عرفانی نظیر خدای خالق اسرائیل است.
57. Zoharariel
58. Addiriron
59. Akhtariel
60. Totrossiyah
61. Tetressiyah
62. طوطرِسیا یا طَطرِسیا در متون هخالوت بسیار معمول است و دقیقاً با نامهایی مثل ἀρδαθιάω در پاپیروسهای جادویی یونانی مطابقت دارد. جادوگر یونانی کلمهی عربی «اَربَعَت»: چهار(گانه) را به کار میبرد، در حالی که عارف یهودی از واژهی یونانی τετράς «تترا» استفاده میکند، مشابه گرایش به کاربرد اوراد یونانی که در یادداشتهای قبلی به آن اشاره کردیم.
63. Cf. قوای اعظم، عظمت و خشیت 1b, مرکاوای کامل.
64. open sesam
بانک سوگامو شینکین، ایتاباشی کو
ساختمان گینزای عزیز توسط دفتر طراحی آمانو، توکیو
خانه شفاف
شاخه های اوموتساندو، توکیو
خانه ارواح، توکیو
موزه میاهاتا جومون، فوکوشیما
کلیسای جنگلی سایاما
5- تشابه و تمایز داستانهای قرآن و عهدین
با مطالعهی دقیق قرآن کریم و کتابهای آسمانی پیشین، به ویژه تورات کنونی و مقایسهی معارف و داستانهای موجود در آنها، به این نتیجه میرسیم که گذشته از تفاوتهای ماهوی قرآن با عهدین از نظر برخورداری از ویژگی اعجاز و جهانشمولی، اسلوب و روش خاصّ هدایتی و تربیتی، هماهنگی و انسجام آیات در مفاهیم و مضامین، گرایش و دعوت همگانی به تفکّر و مبانی عقلی، تکیه بر واقعیّتها و عبرتهای تاریخی، زیبایی تعابیر و شیوایی معانی، تنزیه و تطیهر سیمای پیامبران و اولای الهی و ... اسـت و همهی آنها نشان از برتری قرآن دارد، از جنبههای دیگر نیز تفاوتهایی میان این دو وجود دارد که قابل تأمّل و بررسی اسـت. از سوی دیگر، وجوه اشتراک و تشابه بسیاری نیز در قرآن کریم و عهدین به ویژه در زمینهی قصّههای آنها مشاهده میشود. این وجوه تشابه از طرف زمینهی ورود بسیاری از اندیشههای انحرافی را در احادیث تفسیری با عنوان «اسرائیلیّات» فراهم نموده اسـت و از طرف دیگر، زمینهی این اتّهام را به وجود آورده اسـت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قصص و معارف قرآن کریم را از کتابهای پیشین اقتباس نموده اسـت. در این قسمت، به اختصار به وجوه تشابه و تمایز قرآن و تورات، به ویژه در زمینهی داستانهای آنها میپردازیم.5 -1- وجوه تشابه
تورات و انجیل، بسیاری از قصص قرآنی، به ویژه داستانهای پیامبران بزرگ را در بردارند؛ با این تفاوت که در قرآن به طور اجمال آمده، ولی در عهدین با جزئیات و همراه با پیرایههایی ذکر شدهاند. قبلاً نیز اشاره شد که قرآن کریم به آن بخش از سرگذشتها و زندگی اقوام و امّتها و انبیای پیشین اشاره نموده اسـت که بیشتر مشتمر بر جنبههای تربیتی و اخلاقی هستند؛ برخلاف عهدین که امور کم اهمیّت و جزئی را نیز مانند تاریخ حوادث، نام و نشانهای اشخاص، اماکن و ... به تفصیل یادآور شدهاند.5 -2- وجوه تمایز
علاوه بر تفاوتهای کلی که قرآن با عهدین دارد، از نظر کمیّت و کیفیّتِ محتوا نیز تفاوتهای بسیاری میان آنها مشاهده میشود. از بسیاری از سرگذشتها و رویدادهای تاریخیِ یاد شده در قرآن، هیچ اثری در عهدین، به ویژه در تورات نیست؛ نظیر داستانهای هود، صالح و شعیب و اقوام آنان، اصحاب الأیکه، اصحاب الرّس، لقمان حکیم، ذوالقرنین، اصحاب کهف، خضر (علیهالسلام) و برخی از مطالب مربوط به داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام). از جملهی داستانهایی که منحصراً در قرآن کریم آمده اسـت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:6. مستشرقان و منابع قرآن
از آنجا که قرآن کریم نخستین و مهمترین منبع آیین جهانی اسلام و پیامبر عظیمالشأن آن، حضرت محمّدبن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) به شمار میآید، از دیرباز مستشرقان و به ویژه نویسندگان و محقّقان یهودی، تمام توان و تلاش خویش را به کار گرفتهاند تا به هر شکل ممکن، چهرهی تابناک آن را با طرح شبهات و ایرادهای گوناگون، کلام غیر وَحیانی و بشری و ساخته و پرداختهی اندیشهی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا متأثّر از اندیشههای انحرافی و خرافی بیگانگان معرّفی نمایند. از این رو، در بیشتر آثار و تألیفات آنان این اتّهام مطرح گردیده اسـت که آورندهی قرآن کریم بسیاری از معارف آن را از دانشمندان اهل کتاب یا دیگر عالمان آن روزگار فرا گرفته اسـت و بنابراین، قرآن کریم چیزی جز تکرار داستانها، احکام و موعظههای تورات و انجیل و یا اخذ و اقتباس از آنها نیست. (76)6 -1- نقد و نظر
قابل تأمّل اسـت که برخلاف پندار گلدزیهر، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به گواهی تاریخ، قبل از بعثت خود تنها یک برخورد با دانشمندان مسیحی داشته اسـت (99) و آن، برخورد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با بَحِیرا، راهب و دانشمند نصرانی اسـت که در اثناء مسافرت و در مدت زمان کوتاهی (چند دقیقه) صورت گرفته اسـت. این ملاقات کوتاه تا چه حدّی توانسته اسـت در اندیشه و معرفت دینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تأثیر بگذارد؟ چگونه ممکن اسـت در اثر یک برخورد کوتاه با یک دانشمند مسیحی، اثر جاوید و ماندگاری پدید آمده باشد که حتّی پیامبران پیشین نیز از آوردن همانند آن ناتوان بودهاند؟ ادّعای شاگردی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد عالمان یهود و نصارا نیز ادّعایی بدون دلیل اسـت. باید پرسید که این شاگردان در کجا و در چه زمانی صورت گرفته اسـت که دور از دید چشمان تیز مورّخان بوده و هیچ گزارش موثّقی از آن به دست نیامده اسـت. آیا شهر مدینه در هنگام تشرف فرمایی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنجا، مقرّ یهود نبوده اسـت؟ آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره با احبار آنان در ستیز نبوده اسـت و آنان نیز با وی کینه و دشمنی نداشتهاند؟6 -2- یادآوری پارهای از نکات
همانطور که اشاره شد، بسیاری از مستشرقان و نویسندگان اروپایی، در آثار و تحقیقات علمی خود دربارهی اسلام و قرآن کریم و سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به این موضوع تصریح نمودهاند که معارف و قصص قرآنی در موارد زیادی اقتباس از تورات و انجیل بوده، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیاری از حقایق قرآنی را از «احبار» (عالمان یهود) و یا از رهبان (عالمان مسیحی) عصر خود فرا گرفته اسـت. در این قسمت به بررسی برخی از آراء و اندیشههای آنان و نقد دربارهی آنها پرداختیم؛ برای تکمیل بحث و روشن شدن توهّم نادرست مدّعیان و طرّاحان این شبهه، نکاتی را در پایان یادآور میشویم. به نظر میآید که عمده اعتقاد آنان مبتنی بر محورهای زیر اسـت:پینوشتها
55. برخلاف تورات که به طور مشخّص به مکان بهشت، نام شجرهی ممنوعه و ... تصریح کرده اسـت. ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 3.
56. انجیل متّی، باب 1 و 8؛ انجیل یوحنّا، باب 21 :9 و 10 و التفسیرو المفسّرون، ج 1، 167 و 168.
57. در این قسمت جهت اطلّاع بیشتر نسبت به موضوعات یاد شده و مقایسهی آنها با یکدیگر، به برخی از آیات قرآن و عهدین اشاره مینماییم:
قرآن کریم: دربارهی آفرینش آسمان و زمین. ر.ک. به: اعراف، آیهی 54؛ یونس، آیهی 3؛ هود، آیهی 7؛ فرقان، آیهی59؛ سجده، آیهی 4؛ حدید، آیهی 4 و ق، آیهی 38. دربارهی آفرینش انسان و آدم و حوّا. ر.ک. به: نساء، آیهی 1؛ زمر، 6؛ مؤمنون، آیهی 12 تا 14؛ بقره، آیهی 31 تا 37 و اعراف، آیهی 19. دربارهی فرزندان آدم، ر.ک. به: مائده، آیهی 27 و دربارهی شجرهی ممنوعه، ر.ک. به: بقره، آیهی 35؛ اعراف، آیهی 19 تا 22؛ طه، آیهی 120. دربارهی هبوط از بهشت، ر.ک. به: بقره، آیهی 36 و 38 و طه، آیهی 123.
تورات: دربارهی آفرینش آسمان و زمین، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2؛ دربارهی آفرینش انسان و آدم و حوّا، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 1 و باب 2: 22؛ دربارهی فرزندان آدم، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 4؛ دربارهی شجرهی ممنوعه، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2: 16 و 17. دربارهی هبوط آدم و وسوسه حوّا و افسانهی گناهِ نزدیک شدن به درخت معرفتِ نیک و بد، ر.ک. به: سِفر پیدایش باب 3:12.
58. قرآن کریم، هود، آیهی 32 تا 89 و شعراء، آیهی 105 به بعد و نیز تورات، سِفر پیدایش، باب 7 تا 11، به ویژه آغاز باب 7 باب 9: 21 و 24.
59. بقره آیهی 124 تا 127؛ انعام، آیهی 74 و 75؛ هود، آیهی 69 تا 76؛ ابراهیم، آیهی 35 و 39؛ مریم، آیهی 54 و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 12 - 18 و باب 22 به ویژه فقرهی 10 به بعد دربارهی ذبح اسحاق.
60. هود، آیهی 70 به بعد؛ حِجر، آیهی 59 و 60؛ شعراء، آیهی 160 به بعد و عنکبوت، آیهی 28 تا 32 و ... ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 19، به ویژه فقرات 7 و 9 و 31 تا 38.
61. بقره، آیهی 132 تا 140؛ هود،71؛ انبیاء، 72؛ عنکبوت، 27 و سورهی ص، 45 و ... و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 27 تا 37؛ به ویژه باب 27: 22؛ 29: 11 و 35؛ 32 :38 و باب 37 تا پایان باب 50 و رسالهی یعقوب در عهد جدید.
بقره، آیهی 51 به بعد؛ نساء، 153 و 164؛ مائده، آیهی 20 و 22 و 24؛ اعراف، آیهی 103 به بعد؛ یونس، آیهی 75 به بعد؛ طه، آیهی 9 به بعد؛ شعراء، آیهی 10 به بعد؛ قصص، آیهی 3 به بعد؛ در باب شعیب، ر.ک. به: اعراف، آیهی 85 تا 92؛ هود 84 تا 92؛ شعراء، آیهی 177؛ عنکبوت، آیهی 36؛ و در باب هارون، به اعراف، آیهی 122 و 142؛ مریم، آیهی 28 و 53؛ طه، آیهی 30 و 70 و 90 و 92؛ شعراء، آیهی 13 و 48 و نیز به: تورات، سفر خروج، به ویژه داستان ازدواج موسی (علیهالسلام) با دختر یَترون (شعیب) و شبانیِ وی باب 3: 1 و 21 و یاری هارون ر.ک. به: باب 4: 14.
63. ر.ک. به: قرآن کریم، بقره، آیهی 251؛ نساء، آیهی 163؛ مائده، آیهی 78؛ انعام، آیهی 84؛ اسراء، آیهی 55؛ انبیاء، آیهی 78 و 79؛ نحل، آیهی 15 و 16؛ سبأ، آیهی 10 تا 13 و سورهی ص، آیهی 17 به بعد. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب دوّم سموئیل، به ویژه باب 11: 2 تا 27، و کتاب مزامیر.
64. ر.ک. به: قرآن کریم، نساء، آیهی 163؛ انعام، آیهی 86؛ یونس، آیهی 98 و صافّات، آیهی 139 و ر.ک. به: تورات، کتاب یونس نبیّ در سِفر پیدایش.
65. ر.ک. به سورهی بقره، آیهی 102؛ انعام، آیه ی 48؛ انبیاء، آیهی 78 به بعد؛ نمل، آیهی 15 به بعد؛ سبأ، آیهی 12؛ سورهی ص، آیهی 30 به بعد و نیز ر.ک. به: تورات کتاب اول پادشاهان، به ویژه 11: 1 تا 34؛ و نیز ر.ک. به: کتاب امثال سلیمان، کتاب جامعهی سلیمان و غزل غزلهای سلیمان.
66. ر.ک. به: قرآن کریم: نساء، آیهی 163؛ انعام، آیهی 84؛ انبیاء، آیهی 83؛ سورهی ص، آیهی 41 به بعد و ر.ک. به: تورات،: کتاب ایّوب، به ویژه باب 3 و کتاب یعقوب در عهد جدید، باب 5: 11.
67. ر.ک. به: قرآن کریم: انعام، آیهی 86 و سورهی ص، آیهی 48 و ر.ک. به: تورات، کتاب اوّل تواریخ، باب 7: 27، سِفر خروج، باب 17: 9؛ 24: 13؛ 32: 17؛ 33: 11؛ سِفر اَعداد، باب 27: 18؛ 34: 17؛ سِفر تثنیه، باب 1: 38؛ 3: 28؛ 34: 9 و نیز ر.ک. به: صحیفهی یوشع بن نون.
68. ر.ک. به: قرآن کریم: انبیاء، آیهی 85 و سورهی ص، آیهی 48. و ر.ک. به: تورات،: حزقیال نبیّ (برخی از مفسّران، وی را همان حزقیان نبّی و برخی دیگر، وی را فرزند ایوّب دانستهاند ر.ک. به: کتابهای تفسیر، ذیل آیات یاد شده).
69. وی با این نام در قرآن کریم نیامده اسـت، بلکه در آیهی 248 از سورهی بقره به عنوان «وَقَالَ لَهُمْ نِبِیُّهُمْ ...» به صورت مبهم و مجمل به او اشاره شده اسـت؛ ر.ک. به: تفاسیر مختلف، ذیل آیهی یاد شده. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب سموئیل.
70. آلعمران، آیهی 37 و 38؛ انعام، آیهی 85؛ مریم، آیهی 2 و انبیاء، آیهی 89 و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب دوّم پادشاهان، 14: 29 و 15: 10؛ انجیل لوقا، باب 1 و صحیفهی زکریای نبیّ.
71. آلعمران، آیهی 39؛ انعام، آیهی 85؛ مریم، آیهی 7 و 12؛ انبیاء، آیهی 90 و ر.ک. به: عهد جدید: لوقا باب 1: 17 و 57 و باب 3: 20 متّی، باب 14 و4: 12؛ مَرقُس، 6: 14 و یوحنّا، باب 1: 6 و 3: 26.
72. توبه، آیهی 30 و بقره، آیهی 259: «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ... »؛ برخی از مفسّران معتقدند که این آیه به ارمیاء نبیّ و یا حضرت خضر اشاره دارد. و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب عزرا.
73. بقره، آیهی 87، 136 و 253؛ آلعمران، آیهی 45، 52، 55، 59 و 84؛ نساء، آیهی 157 به بعد؛ مائده، آیهی 46 به بعد و ...و نیز ر.ک. به: عهد جدید، اناجیل چهارگانه و سایر کتب و رسالات.
74. کهف، آیهی 83 به بعد و نیز ر.ک. به: توراـ، کتاب دانیالِ نبیّ باب 8 و اَشعیاء، باب 44: 28؛ و 46: 11 دربارهی کوروش. در بسیاری از تفاسیر، ذوالقرنین را با کورش تطبیق دادهاند.
75. کهف، آیهی 94 و انبیاء، آیهی 96 و نیز ر.ک. به: تورات، صحیفهی حزقیال نبی، باب: 38 و 39 و نیز ر.ک. به: عهد جدید، مکاشفهی یوحنّا، باب: 20.
76. دکتر عمربن ابراهیم رضوان در کتاب آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، به نقل و نقد آراء گوناگون مستشرقان، از جمله این اتّهام پرداخته اسـت؛ ر.ک. به: ج1، ص 239 به بعد، به ویژه صفحات 335 تا 365.
77. القرآن و التفسیر، ص 278.
78. Caradwon
79. دائرة المعارف الإسلامیّة، ج 3، ص 10، واژهی «انجیل».
80. همان، ص 13.
81. همان.
82. همان، ص 17.
83. ر.ک. به: الإسلام و شبهات المستشرقین، ص 261 تا 305. وی در این اثر به واژگان بسیاری اشاره کرده اسـت، از جمله: جبرئیل، سحر، امّة، سامرة، توراة، جهنّم، دنیا، سکینة، داود، جنّة، خطبة، صوم، حجّ، احرام، جاهلیّة، زکاة، تجارة، زنا، اذان، صلاة و امیّهبن ابیالصلت.
84. Tisdall, Clair
85. ر.ک. به: آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 126.
86. Rudolf, Wilheln
87. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 138.
88. Jeffery, Arthur
89. المفردات الأجنبیّة فی القرآن، ص 78 تا 81، به نقل از آراء المستشرقین حول القرآن، ج 1، ص 147 تا 149. جفری این مطلب را از سیوطی (الإتقان، ج 2، ص 138) نقل کرده اسـت.
90. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 147 تا 149.
91. Goldziher, Ignaz (1850 - 1921)
92. مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 99.
93. در این باره، در مبحث «بررسی و نقد اسرائیلیّات در تفاسیر» به روایات و آراء گوناگون مفسّران خواهیم پرداخت.
94. العقیدة و الشریعة فی الإسلام، ص 12.
95. همان، ص 15.
96. همان، ص 20 و 29 .
97. همان، ص 24.
98. همان، ص 25 .
99. برخی از محقّقان برآنند که این داستان، جعلی و بیاساس اسـت؛ ر.ک. به: الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج 1، ص 91. در آینده، به اجمال به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
100. انعام، آیهی 90.
101. الإسرائیلیّات و أثرها فی کتب التفسیر، ص 405 .
102. همان، ص 415 و 416 .
103. فرقان، آیهی 4 و 5 و نحل، آیهی 103.
104. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج1، ص 289 به بعد.
105. همان، ص 342، به نقل از اعجاز القرآن، ص 51، چاپ مصر، 1954 م.
106. ر.ک. به: مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 73 تا 95.
107. «اساطیر» جمع اسطوره به معنای گزارش مکتوب، بیشتر در گزارشهای خرافی و غیرواقعی به کار میرود. ر.ک. به: المیزان، ج 15، ص 181.
108. ر.ک. به: التفسیر الحدیث، ج 1، ص 51 و 52، و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
109. المیزان، ج 15، ص 180.
110. تفسیر نمونه، ج 15، ص 19 تا 23 و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
111. فرقان، آیهی 6.
112. فرقان، آیهی 4؛ مؤمنون، آیهی 38؛ شوری، آیهی 24؛ سبأ، آیهی 8؛ احقاف، آیهی 8؛ یونس، آیهی 38؛ هود، آیهی 13 و 35 و سجده، آیهی 3.
113. مجمعالبیان، ج 5 - 6، ص 499 و 500.
114. المیزان، ج، 1، ص 63 و 64 و ج، 12، ص 347، ذیل آیهی 103 سورهی نحل.
115. طور، آیهی 33 و 34. واژهی قرآنی «تَقَوَّل» به این معناست که آدمی بخواهد چیزی را به زحمت بگوید و تنها در مورد دروغگویی به ک
کلماتی برای این موضوع
یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و …پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رهبرمعظم انقلاب در روز قرآن ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنمشخصات عنوان کتاب آسمانی دین اسلام لقبها قرآن کریم، قرآن مجید نامهای مشهور قرآن شگفتیها و اعجازهای پزشکی در قرآنبخش اول چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می دروس سوالات تستی پیام آسمانی پایه ی اول متوسطههفتم ویرایش و استخراج بهروز فیض اله زاده شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری گروه آموزشی پنجم و ششم کاشان قــرآنگروه آموزشی پنجم و ششم کاشان هر بیماری سخت میکروبی سه مرحله دارد مرحله جایگیری پیامبران اولوالعزم و کتابهای آنها کداماند؟ چرا پیامبران اولوالعزم و کتابهای آنها کداماند؟ چرا اولوالعزم نامیده شدهاند و چرا بررسی ظهور موعود از نگاه اسلام و دیگر ادیانمصلح کل و موعود جهانی بنا به بشارت همه کتب و ادیان آسمانی در آخر الزمان خواهد آمد و مشاهده و تدبر آیات سوره بقرة به همراه لیست … بسم الله ارحمن الرحیم الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ
مجله آشپزی مثبت: با ما همراه باشید تا به شما نشان دهیم چگونه میتوانید به آسانی ده مدل فاج (شکلات دست ساز) خوشمزه درست کنید و آن را با وسایل در دسترس و رنگین، تزیین و هوسانگیز کنید.
6. فاج با طعم باسلوق و عطر نارگیل
فاج پایه + یک سوم پیمانه نارگیل تازه (رنده شده) + 100 گرم باسلوق با رویه شکلاتی
فاج را که طبق دستور درست کردید و در قالب ریختید، روی آن را با تکههای باسلوق که قبلا خرد کردهاید و نارگیل تازه رنده شده بپوشانید و پس پوشاندن روی قالب در یخچال بگذارید. بعد از 4 ساعت که شکلات سفت شد، برش بزنید و سرو کنید.
7. فاج با شکلاتهای پرتقالی توپی
فاج پایه + نصف پیمانه شکلاتهای پرتقالی توپی روکشدار
شکلات را به روش توضیح داده شده در دستور تهیه فاج پایه آماده کنید، در قالب روی کاغذ روغنی بریزید و صاف و یکنواخت کنید. سپس شکلاتهای پرتقالی توپی را خرد کنید و روی فاج بریزید. حالا روی قالب را بپوشانید و به مدت 4 ساعت در یخچال بگذارید. بعد برش بزنید.
فاج پایه + 200 گرم انواع پاستیل
فاج آماده شده را که در قالب ریختید، پاستیل ها را ریز کرده ،سطح شکلات را با آنها تزیین کنید. حال بعد از 4 ساعت برش بزنید.
فاج پایه + یک پیمانه مارشمالوی خرد شده + 2 قاشق سوپخوری بادامزمینی نمکی خرد شده + یک چهارم پیمانه گیلاس یا آلبالوی خشک براق
مایه آماده شده فاج را در قالب روی کاغذ روغنی بریزید و با ارتفاع یکسان پهن کنید. مارشمالو، بادامزمینی و خشکبار دلخواه را روی شکلات بریزید و در یخچال بگذارید. بعد از 4 ساعت برش بزنید و در ظرف دلخواه بچینید.
فاج پایه + یک چهارم پیمانه چیپس شکلات سفید + یک سوم پیمانه برگه زردآلو یا قیسی خرد شده
فاج را طبق دستور آماده کنید، در قالب بریزید و پهن و یکنواخت کنید. زردآلوی خشک خرد شده و چیپس شکلاتی را مخلوط و روی شکلات را با آنها تزیین کنید. بعد از اینکه شکلات را به مدت 4 ساعت در یخچال قرار دادید، آن را برش بزنید و سرو کنید.
400 گرم شکر دانهریز را با 200 میلیلیتر آب داخل یک قابلمه که بهتر اسـت آلومینیومی یا آهنی نباشد بریزید و روی حرارت متوسط بگذارید. شکر که در آب حل شد 50 میلیلیتر آب لیموی تازه و صاف شده به آن اضافه کنید. بعد از ۳۰ دقیقه جوشیدن مواد روی حرارت ملایم وقتی رنگ مواد شروع کرد به قرمز- قهوهای شدن، 10 دقیقه دیگر صبر کنید، بعد مواد را از روی حرارت بردارید. حالا مواد را در ظرفی شیشهای و دردار بریزید و بعد از خنک شدن در یخچال نگهداری کنید. این شربت بعد از ۲ تا ۳ روز طعم بهتری پیدا میکند.
فوتوفن
مایه فاج آنقدر باید حرارت ببیند تا کاملا غلیظ شود.
فرقان:
این کلمه در عربی همچون کلمهای اصیل از ریشهی فَرَقَ (باب ضرب) به کار رفته، مثل خَسَرَ و خسران. در این صورت، مصدری اســت به جای اسم فاعل بر سبیل مبالغه. چنانکه گویند: «رجلٌ عدلٌ» یعنی مرد خیلی عادل و معنی فرقان میشود «بسیار فرق گذار» که در مورد قرآن مجید مفسّران، آن را فرق گذار میان حق و باطل تفسیر کردهاند. گذشته از آن، معانی «نجات-نصرت» و فصل و مخرج را هم برای آن ذکر نمودهاند. اما به قول طبری هر سه تأویل با اختلاف لفظی که دارند از نظر معنی با هم نزدیکند. کسی که در تنگنائی، گریزگاهی یافته، این محل خروج مایهی نجات او اســت. به هر صورت، اصل فرقان فرق گذاردن میان دو چیز و جدا کردن آنهاست و قرآن را از آن جهت فرقان خوانند که با دلایل و احکامش میان حق و باطل فرق میگذارد. (36)فَجاءَ بِفُرقانٍ مِنَ اللهِ مُنزلٍ *** مُبِیّنَةُ آیاتُهُ لذَوِی العَقل (43)
کتاب
یکی دیگر از نامهای رایج قرآن کتاب اســت.ذکر
دیگر از نامهای قرآن «ذکر» اســت که فرمود:حکمت
کتاب خدا بنام «حکمت» نیز نامیده شده.نامهای دیگر قرآن:
آیات (2: 252 و 3: 101 و 45: 5)، احسن الحدیث (39: 23)، امام مبین (36: 12)، ام الکتاب (3: 7)، امر (65: 5)، ایمان(3: 193)، برهان (4: 174)، بُشْری (16: 89... )، بشیر (41: 4)، بصائر (7: 203)، بلاغ (14: 52)، بیان (3: 138)، بیّنه (6: 157)، تبصره (50: 8)، تبیان (16: 89)، تذکره (69: 48)، تنزیل (26: 192... )، تفصیل (12: 111)، حبل (3: 103)، حدیث (39: 23)، حکم (13: 37)، حکمة (33: 34... )، حکیم (36: 2)، حق (4: 170 و 28: 48... )، حق الیقین (69: 51)، ذکر الحکیم (3: 58)، ذکر مبارک (21: 50)، ذکری (51: 55)، ذی الذکر (38: 1)، رحمة (16: 89... )، روح (42: 52)، شفاء (10: 57)، صحف مکرمه (80: 13)، صحف مطهره (2:98)، صدق (33:39)، صراط المستقیم (1: 6)، عدل (6: 115)، عربی (39: 28)، عروة الوثقی (31: 22)، عزیز (41: 41)، عَجَب (72: 1)، عِلم (13: 37)، عَلیّ(43: 4)، فصل (86: 13)، القرآن الحکیم (36: 2)، القرآن العظیم (15: 87)، قرآن کریم (56: 77)، قرآن مبین (15: 1... )، القرآن المجید (50: 1... )، القصص (12: 3)، القول (28: 51)، قیّم (18: 2)، کتاب الله (3: 23)، الکتاب الحکیم (10: 1... )، کتاب عزیز (41: 41)، کتاب مبین (5: 15... )، کریم (56: 77)، کلام الله (2: 75... )، کوثر (108: 1)، مبارک (6: 92... )، مبین (6: 59)، متشابه (39: 23)، مَثانی (39: 23)، مجید (85: 21)، مرفوعه (80: 14)، مصدق (2: 89)، مطهرة (80: 14)، مفصّل (6: 114)، مکرمه (80: 13)، مُهَیمِن (5: 48)، موعظة (10: 57)، نبأ (38: 67)، النجوم (56: 75)، نذیر (41: 4)، نعمة (93: 11)، نور (4: 174)، هادی (17: 9)، الهدی (2:2)، وحی (53: 4).پینوشتها:
36. تفسیر طبری1: 33 بولاق.
37. آرتور جفری: لغات بیگانهی قرآن. نولدکه: تاریخ قرآن1: 34. گیب: مختصر دائره المعارف اسلام: 109.
Bell "s Introduction,145.
Schwally,ZDMG,lii/p. 134sq
J. Horovits:Koranosche Untersuchungen,p. 76sq
38. Bell"s Intr. p. 145
39. K. Wagtendonk,Fasting in the Koran,143.
40. طبقات ابن سعد 1/ 2/ 6 و8. تاریخ یعقوبی1: 400.
مقریزی پس از اینکه آورده اســت که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از یکی دو روز که روزه گرفته بود به قصد جنگ «بدر» از مدینه بیرون رفت اضافه میکند: «ثم نادی منادیه: یا معشر العصاة انّی مفطر فافطروا...
41. طبری9: 148.
42. مجمع البیان و المیزان، ذیل آیهی 185 سورهی بقره.
43. ابن هشام 3: 11 قاهره حلبی: 518 گوتینگن.
44. عرفاء عقل اول را از جهت احاطهای که به اشیاء دارد به نحو اجمال «ام الکتاب» گویند (شرح فصوص قیصری 27).
45. النباء العظیم دکتر محمد عبدالله دراز: 12.
3. نقش وقف در محیط زیست
3-1. تعریف وقف
وقف در اصطلاح فقهی به معنی « تحبیس الاصل و اطلاق المنفعة » اســت؛ یعنی اصل مال و ریشه آن را ثابت نگهداشتن و منفعت آن را رها نمودن تا دیگران از آن بهره مند شوند ( مکی العاملی، ج 3: 163). به عبارت دیگر واقف اصل مال را از ملک خود خارج تا دیگرانی که این مال برای آنان وقف شده اســت ( موقوف علیهم ) از منافع آن بهره مند شوند. لذا واقف پس از اجرای عقد وقف، حق هر گونه تصرفی در این مال از قبیل بیع، هبه، وصیت و امثال آن را از خود سلب می نماید و این به معنی ثابت کردن اصل مال اســت.3-2. وقف در قرآن کریم
در قرآن کریم به طور صریح ذکری از موضوع وقف نشده اســت، بلکه عموم آیاتی که بر صدقه دادن، نیکی به مردم و انجام کارهای خیر وعام المنفعه تأکید می نماید. به عنوان یک عمل صالح وقف را نیز در بر می گیرد. از جمله آیات ذیل:3-3. وقف در احادیث
روایات و احادیث بسیاری در اهمیت این کار خیر و مردمی وجود دارد که تنها به ذکر یک مورد بسنده می شود:3-4. شرایط وقف
در کتب فقهی برای وقف شروطی ذکر شده اســت که به ذکر آن از کتاب تبصره بسنده می شود:3-5. انواع وقف
وقف از جهات گوناگون قابل تقسیم بندی اســت. از یک نظر وقف به دو دسته تقسیم می شود:3-6. تأثیر پویایی وقف در اسلام
وقف از دو ویژگی مهم برخوردار اســت که هر دو مورد موجب تقویت این نهاد مردمی و اجتماعی می شود:3-7. نمونه هایی از نوآوری در وقف
بررسی وقف نامه های گذشته و حال کشورمان نشان می دهد که بخشی از عایدات حاصل به طور عام وقف امور خیریه شده اســت و بخشی دیگر به موارد خاصی مانند تأسیس یا تعمیر و نگهداری مساجد، مقابر، تکایا و حسینیه ها، پلها و جاده ها، کاروانسراها، مدارس و حوزه های علمیه، تأسیس آب انار و حمام و دیگر اماکن عام المنفعه اختصاص یافته اســت. همچنین موارد دیگری مانند عزاداری حضرت سید الشهداء ( علیه السلام ) و دیگر مراسم مذهبی، اطعام فقرا، تهیه لباس و مسکن، کمک به در راه ماندگان، روشنایی مساجد و معابر و امثال آن در وقف نامه ها به چشم می خورد. لکن همان گونه که ذکر شد، نیازهای جدیدی در جامعه امروزی مشاهده می شود که مساعدت های مالی مردمی از قبیل منافع دائمی وقف می تواند در رفع آنها بسیار راهگشا باشد. برای نیل به این هدف ضروری اســت که در نهاد وقف نوآوری هایی صورت گیرد تا مردم با حفظ اشتیاق در موقوفه های متعارف، نیم نگاهی نیز به معضلات جدید جامعه داشته باشند. گرچه در سالهای اخیر شاهد برخی موقوفه ها با مصارف خاصی هستیم که به چند مورد اشاره می شود:پی نوشت ها :
1. « لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شیء فان الله به علیم » (آل عمران/92).
2. « ... وما تقدموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله هو خیرا و اعظم اجرا و استغفروا الله ان الله غفور رحیم » (مزمل/20).
3. « لیس لبر تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن الله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین و ءاتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و اقام الصلوه و ءاتی الزکوة و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فی الباساء و الضراء و حین الباس اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المنقون » (بقره/177).
4. « المال و البنون زینة الحیوة الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا » (کهف/46).
5. « و یزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک و خیر مردا » (مریم/76).
6. عن ابی عبدالله علیه السلام انه قال: لیس یتبع الرجل بعد موته من الاجر الا ثلاث خصال: صدقة اجراها فی حیاته فهی تجری له بعد موته، او ولد صالح یدعو له، او سنة هدی استنها فی بها بعده.
7. ... و شروطه: القبول و التقرب و الاقباض والتنجیز والدوام و اخراجه عن نفسه.
8. « ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها » (نساء/58).
برترین ها: تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین «پردیس» به قلم فرخنده آقایی دعوت میکنیم.
زن ها می گویند میکله عاشق ماریا اســت. و بعد باز حرف می زنند و با هم می خندند. یکی از روزها زن ها برایم معلم زبان پیدا کردند. معلم مدرسه فرزندانشان اســت و همه او را می شناسند. برادر کوچکتر میکله و همبازی کودکانشان اســت. اولین بار، میکله مرا با خود به شهر برده بود. با سگ بزرگش سوار کشتی شده بودیم. میکله تقریبا شصت ساله اســت. به یک گوشش گوشواره نقره کرده و در شهر به هر کس می رسید به عادت هندی ها دو کف دست را به نشانه سلام به هم می چسباند و روی بینی می گذاشت. هرجا چیزی جا می گذاشت و باید دنبالش می رفتم تا کلاه موتورسواری یا کیف کار چرمی کهنه و وسایل دیگرش را که جا گذاشته بود، به او بدهم. برای سوار شدن به کشتی مشکل داشتیم . سگ میکله از آب می ترسید و او مجبور شد سگ را کشان کشان سوار کشتی کند. در اداره پلیس، سگ را راه ندادند و میکله او را به نرده آهنی پیاده رو بست. سگ آن قدر پارس کرد و زوزه کشید که پلیس اجازه داد میکله، سگ را با خود بیاورد تو. در تمام مدتی که پیرمرد با مسوول اتباع خارجی حرف می زد، سگ از این اتاق به آن اتاق می رفت و به همه جا سرک میکشید. بالاخره از میکله خواستند قلاده سگ را به دست بگیرد. سگ همان جا کنار باجه، روی زمین ولو شد و خوابش برد و خرخرش بلند شد. انگار که خواب ببیند، پلک هایش تکان می خورد و از خودش صدا در می آورد.
موقع برگشتن هم در کشتی اجازه ندادند میکله در قسمت مسافران بنشیند و مجبور شد تمام مدت روی عرشه کنار سگش باشد. میکله به سگ پوزه بند زده بود و سگ کلافه بود و بی تابی می کرد. مردم موقع گذشتن از کنار سگ خم می شدند و نوازشش می کردند. میکله سیگار برگ بزرگش را می کشید و کاری به کار سگ نداشت. شاید اگر هر کس یک لگد به شکم سگ
می زد، خلاص می شد و دیگر خودش را با آن هیکل گنده آن قدر لوس نمی کرد. به ساحل که رسیدیم، میکله سگ را سوار موتور کرد و با خود برد.
وقتی به زن ها گفتم معلم مرد نمی خواهم، همگی گفتند که او هم مثل برادرش مرد عجیبی اســت و مشکلی ایجاد نمی کند. بعد در تایید حرفم گفتند که هیچ کدام حوصله معلم مرد مجرد را ندارند. هر چند به برادر میکله می شد اعتماد کرد. بعد هم آهسته نجوا کردند که نباید هیچ کدام به میکله بگوییم که به نظر آن ها او و برادرش عجیبند. اما من، به غیر از ساحل، میکله را فقط گاهی از دور می دیدم که سگش را سوار موتور می کرد و این طرف و آن طرف می برد و برایم دست تکان می داد.
چند راهبه موقع غروب به ساحل می آمدند و قدم میزدند. کلاه های بزرگ قایق مانند و لباس های پوشیده داشتند. یکی از آن ها که جوانتر بود، پابرهنه روی ماسه ها راه می رفت. با یک دست گوشه دامنش را بالا می گرفت و کفش هایش را با دست دیگر نگه می داشت و تا مچ پا به میان موج ها می رفت و بر می گشت. چند بار مواظب بودم ببینم لخت می شوند یا نه. چیزی ندیدم. شاید منتظر میماندند که همه بروند.
هوا روز به روز خنک تر و روزها کوتاه تر می شد. زیر نم نم باران، باز کنار ساحل می نشستیم و حرف می زدیم. یک روز ماریا آمد. دختر لاغر و آفتاب سوخته ای بود. وقتی میکله از دور پیدایش شد، زن ها خندیدند و به هم تنه زدند و دست هایشان را روی زانوهایشان کوبیدند. هوا ابری بود. پیرمرد با سگ بی حس و حال و پرنده هایی که دور و برش می پریدند به ما نزدیک شد و حوله اش را پهن کرد و رویش گندم ریخت. پرنده ها به گندم ها هجوم آوردند. پیرمرد کنار ما نشست و با ماریا حرف زد. زن ها به پیرمرد گفتند که ماریا می خواهد شوهر کند و بعد باز با هم خندیدند و از پشت سر، موهای هم را کشیدند. ماریا تمام مدت با عصبانیت حرف می زد. پیرمرد لب ورچیده بود و زن ها می خندیدند. بعد ماریا بدون خداحافظی بلند شد برود. پیرمرد مشتی گندم به دنبالش ریخت. پرنده ها از روی حوله پر کشیدند و دنبال ماریا رفتند. پیرمرد بلند شد و مشت دیگری گندم به پشت سر ماریا پرتاب کرد. پرنده ها روی موهای بلند و سیاه ماریا می پریدند. ماریا با دست آن ها را می راند و به پیرمرد فحش می داد. پیرمرد با فاصله دنبال او می رفت و از کیسه پارچه ای گندم می ریخت. پرنده ها دور ماریا بق بقو می کردند و به موهای بلندش می پیچیدند. ماریا با هیکل لاغر و آفتاب سوخته اش، چون کابوسی در ساحل می دوید و پرنده ها به سر و صورتش می جهیدند و به او نوک می زدند.
ادامه دارد ...
مجله آشپزی مثبت: تابستان که می شود نه تنها سبد میوه و سبزی خانواده تغییری عمده می کند و ما با رنگین کمانی از طعم و مزه روبه رو می شویم، غذاها هم به خاطر همین تنوع، رنگ و مزه دیگری می گیرند؛ به عنوان مثال همین گوجه فرنگی را که در اغلب غذاهای مان مورد استفاده قرار می دهیم طعم و رنگ تابستانی اش با دیگر فصل ها زمین تا آسمان فرق می کند و طبیعی اســت که همین اندازه طعم و رنگ غذاها را هم تحت تاثیر قرار می دهد.پس تا تابستان تمام نشده گوجه فرنگی هایش را از دست ندهید.
11. گوجهفرنگی شکمپر
12. املت گوجهفرنگی با آویشن
یک
عدد پیاز کوچک یا چند ساقه پیازچه را ریز خرد کنید و درکمی روغن مایع یا
روغن زیتون تفت دهید. 6 عدد گوجه فرنگی متوسط را خرد کنید و در تابه
بریزید. کمی نمک و فلفل سیاه اضافه کنید و حرارت را کم کنید تا آب گوجهها
بخار شود و بپزند. میتوانید اگر گوجهها سفت هستند در تابه را ببندید یا
مقدار خیلی کمی آب جوش به آنها اضافه کنید. 5 عدد تخممرغ را در کاسهای
بشکنید و با چنگال هم بزنید. کمی هم به تخممرغها نمک و فلفل بیفزایید. آب
گوجه که کم شد، کمی برگ یا پودر آویشن روی آنها بپاشید و بعد تخممرغ را
در تابه بریزید. کمی هم بزنید تا همه تخممرغها سفت و پخته شوند.
14. خوراک سیبزمینی و گوجه تنوری
15. آش گوجهفرنگی
در
یک قابلمه مناسب پیازی متوسط را که ریز خرد کرده اید تفت دهید. پیاز که
سرخ شد، فلفل و زردچوبه بیفزایید و بعد یک و نیم پیمانه برنج، سه چهارم
پیمانه لپه و 3 پیمانه آب بریزید تا برنج و لپه بپزند. حالا یک کیلو سبزی
آش و 4 پیمانه آب گوجهفرنگی به همراه یک و نیم پیمانه پوره گوجه فرنگی
اضافه کنید. نمک هم یادتان نرود. در نهایت آش جاافتاده را با آبغوره یا آب
لیمو مزهدار و با پیازداغ تزئین کرده، سرو کنید. البته شما میتوانید
اگر مزه گلپر را میپسندید برای طعمدار شدن غذا از آن استفاده کنید.
16. سوپ خامهای گوجه با عطر ریحان
17. خورش بامیه با گوجه و سیر
یک
عدد پیاز متوسط نگینی خرد شده و 2 یا 3 حبه سیر له یا ورقه شده را در کمی
روغن تفت دهید و 10 تکه گوشت خورشی هم به آن بیفزایید. وقتی رنگ گوشت تغییر
کرد زردچوبه، نمک و فلفل هم اضافه کنید. بعد یک پیمانه پوره گوجهفرنگی و
یک پیمانه آب گوجهفرنگی بیفزایید. در این فاصله که گوشت میپزد، نیم کیلو
بامیه را در کمی روغن تفت دهید. وقتی از پخت گوشت مطمئن شدید بامیه را در
5 دقیقه آخر به گوشت اضافه کنید. برای طعمدار کردن خورش از 2 قاشق آبلیمو
استفاده کنید. این خورش را با پلو سر کنید.
18. اسموتی گوجهای رژیمی
دو
عدد گوجهفرنگی رسیده، یک عدد خیار متوسط پوست کنده، یک ساقه کرفس، یک مشت
برگ جعفری و چند تکه یخ را در مخلوطکن بریزید. کمی نمک و در صورت تمایل
مقداری فلفل به آنها اضافه کرده و مخلوطکن را روشن کنید. اگر گوجهها خیلی
آبدار نیستند 1 پیمانه هم آب گوجهفرنگی بیفزایید و مواد را خوب مخلوط
کنید تا یکدست شود. این اسموتی را برای سرو در لیوان مخصوص بریزید و با برگ
کرفس یا جعفری سرو کنید.
19. خوراک گوجه و بادمجان ورقهای
20. کاپریس گوجه و پنیر تازه
در بخش اول مقالهی حاضر چندین طرح از ۵۷ طرح چشمگیر حمام خانههای مختلف را با شما به اشتراک گذاشتیم و حالا در ادامه طراحیهای زیبای دیگری را نیز با یکدیگر مرور خواهیم کرد.
در این حمام از چوب ماهونی تیره در کمد و وسایل چوبی استفاده شده اسـت. بقیه قسمتهای حمام در رنگهای روشنتر هستند. دیوارها با رنگ بژ روشن و با گچبری سفید رنگ پوشیده شدهاند. در کف از سنگ مرمر سفید با رگههای طوسی استفاده شده اسـت. بخش رویه روشویی هم از بقیه قسمتها روشنتر اسـت و به جای سنگ گرانیت تیرهتر، سنگ سفید در آن کار شدهاسـت.
حمامی با کانتری از جنس گرانیت قهوهای بالتیک و کابینتهای ساخته شده از چوب افرا
یک حمام عالی با استفاده از کاشیهای مرمر و به سبک معماری کلاسیک روم و وانی به سبک ایتالیایی
یک طراحی حمام عالی که بر روی استفاده از مواد ساده ولی لوکس تمرکز کرده اسـت
حمامی بزرگ با کاشیهای از جنس آهک سفید و دیوارهایی به رنگ سفید
یک حمام زیبا با فضایی بزرگ و سقفی بلند با نورگیر
یک حمام عالی با سرامیکهایی از سنگ طبیعی و با ابعاد ۳۰ در ۳۰
یک حمام شیک با سنگهایی طبیعی و باکیفیت و ترکیب رنگ گرم بژ در دیوارها
یک حمام زیبا با استفاده از سنگهای سرامیک طبیعی و بژ در کف
یک حمام بسیار جذاب با سرامیکهایی از جنس سنگ طبیعی و حاشیههایی از سنگ موزاییک قهوهای تیره
یک حمام با سرامیکهای سفید و موزاییکهایی به رنگ طوسی تیره به همراه یک لوستر شیشهای زیبا
یک حمام مدرن با دیوارهایی سیاه و روشویهایی سفید به شکل کاسه
حمامی شیک با سرامیک هایی با ابعاد متفاوت در کف
یک حمام زیبا با موزاییکهایی سفید و حاشیهای به رنگ قهوهای تیره
یک حمام لوکس با سرامیکهایی کرم و لبههایی با طرح موج
یک حمام زیبا با دیوارهایی به رنگ قهوهای گرم همراه با گچبری و کف پوشیده از سرامیک
حمامی زیبا با سرامیکهایی به رنگ قهوهای مکا
حمامی با استفاده از سنگهای طبیعی
حمامی بزرگ با ترکیبی از چوب، شیشه و سرامیک
یک حمام بزرگ با سرامیکهایی به ابعاد ۳۰ در ۳۰ و با طرح مورب