مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

به این مکان ها به تنهایی سفر کنید (2)

[ad_1]
 برترین ها: هر چند که سفر انفرادی کاری دلهره آور به نظر می رسد، اما هر کسی باید یک بار هم که شده آن را تجربه کند.سفر انفرادی به شما امکان می دهد با خودتان خلوت کنید و فرصتی را فراهم می آورد که با فرهنگ های دیگر آشنا شوید.

ما در اینجا فهرستی از مکان هایی ارائه داده ایم که برای سفر انفرادی ایده آل هستند.  در این سفرها از ماجراجویی در نیوزیلند تا احساس آرامش واقعی در سینکو تِره ایتالیا را می توانید تجربه کنید.

قدم زدن در میان ساختمانهای زیبای سفید و آبی که جزایر یونانی را آراسته اند، یک گردش انفرادی فوق العاده است. همچنین می توانید در ساحل این جزایر  استراحت کنید یا برای دیدن جزایر اطراف مدتی قایق سواری نمایید.  

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


اگر به تنهایی به تایپه تایوان سفرکنید، خیلی بیشتر از سفرتان لذت خواهید برد. بازارهای شبانه  زیادی در این شهر وجود دارد که می توان از طریق آنها به  اکتشاف در فرهنگ و غذاهای این کشور پرداخت.  

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


در شیلی، می توانید اسکی کنید، به گشت و گذار بپردازید ، و در طول کل روز از گردش در شهر لذت ببرید. اگر به شیلی رفتید، اقامت در شهر شلوغ سانتیاگو و منطقه بکر پاتاگونیا را از دست ندهید.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


در  یکی از چندین هتل مجهز به صبحانه و تخت ایرلند اقامت کنید و از معاشرت با مردم مهمان نواز محلی، حضور در میخانه ها و شرکت در تورهای پیاده و از چندین مایل تپه های سرسبز و صخره های ساحلی حومه شهرهای آن لذت ببرید.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


چشم انداز بسیار زیبای یخچال های طبیعی، پارک های ملی، و آبشارها، چهره ای صلح آمیز به کشور ایسلند بخشیده است. چشمه آب گرم معروف مرداب آبی نیز در این کشور قرار دارد.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


شهر بندری مارسی در جنوب فرانسه واقع شده  و مکان های تاریخی زیادی را در خود جای داده است؛  از یک کلیسای جامع گرفته تا یک قلعه که زمانی به عنوان صومعه کاربرد داشته است. قدم زدن در امتداد اسکله ها و تماشای رفت و آمد قایق ها در آن منطقه تجربه ای فوق العاده خواهد بود.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


در فنلاند، می توانید از کنار تعداد زیادی فروشگاه عبور کنید و در موزه ها و بازارهای شهر هلسینکی قدم بزنید؛  یک سفر یک روزه به شهر ساحلی هانکو داشته باشید؛ یا از یک اجرای زنده در شهر هنر محور اسپو لذت ببرید.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


انبرگریس کای، یک جزیره کوچک در کشور بلیز است. این جزیره خانه ای رویایی برای یک زندگی دریایی باورنکردنی است؛ در این جزیره می توانید از  سواحل پر زرق و برق، کافه های ساحلی ، جنگل های انبوه سرسبز و حتی ویرانه های تولیدی صنعتی مایان دیدن کنید.  

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


استکهلم سوئد، شهری عجیب، جالب و البته کوچک است که می توانید در آن دوچرخه سواری کنید یا سوار کایاک شوید.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


با وجود مجموعه ای از وسایل حمل و نقل جدید و قایق های تک نفره و معاشرت با مردم محلی صمیمی، استرالیا مقصدی است که در آن هیچ گاه احساس تنهایی نخواهید کرد.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


طبق گزارش موسسه "سفر + اوقات فراغت"، هلندی ها به عنوان آرام ترین و پذیراترین مردم اروپا شناخته می شوند. در خیابانهای آمستردام با پای پیاده یا با دوچرخه گردش کنید و از دیدن کانال های جذاب و خانه های رنگارنگ آن شگفت زده شوید.

 

 30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید

 


قوانین سختگیرانه سنگاپور باعث شده این کشور به کشوری تمیز، امن و منظم تبدیل شود. گردش در باغهای گیاهی  سنگاپور و باغ ملی ارکیده را پیش از خرید از "باغ جاده" تجربه کنید.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


افراد ماجراجو حتما سری به پاناما بزنند؛ مجموعه ای از شرکت های برگزارکننده تورهای گردشگری، سفرهای یک روزه در شهر پاناما را به شما پیشنهاد می دهند تا به شما کمک کنند در خارج از محل اقامت و با امنیت کامل گردش کنید.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


با سیستم یو باهن برلین، سفر به این شهر آسان شده است. این سیستم یک متروی زیرزمینی ارزان است . شهر برلین، دارای ساکنانی مودب بوده و مجموعه ای از مکانهای تاریخی از جمله دیوار برلین در آن قرار دارد.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید 

 


انگلستان سالهاست مسافران تنها را به خود جذب می کند. این کشور دارای شهر هایی مانند یورک و کمبریج است  که بسیار مورد علاقه مسافران هستند. لندن دارای بازارهای التقاطی در فضای باز و تئاترهای خیابانی بوده، در حالی که منچستر با صحنه های ضد فرهنگی اش شناخته می شود.

 

30 مورد از بهترین مکانهایی که می توانید تنهایی به آنجا سفر کنید

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


3 ساعت قبل ... اگر به تنهایی به تایپه تایوان سفرکنید، خیلی بیشتر از سفرتان لذت خواهید برد. بازارهای شبانه زیادی در این شهر وجود دارد که می توان از طریق آنها ...1 روز پیش ... سفر انفرادی به شما امکان می دهد با خودتان خلوت کنید و فرصتی را فراهم می آورد که ... این منطقه، مکانی فوق العاده برای گذراندن اوقات تنهایی بوده و از آن مناطقی است .... 2. نظری ندارم. بدون نام. درباره به این مکان ها به تنهایی سفر کنید (1).3 ساعت قبل ... برترین ها: هر چند که سفر انفرادی کاری دلهره آور به نظر می رسد، اما هر کسی باید یک بار هم که شده آن را تجربه کند.سفر انفرادی به شما امکان می دهد با ...نیمه نخست دیدار ردهبندی جام جهانی فوتسال 2016 در حالی با تساوی بدون گل تمام شد که دروازبانهای 2 تیم نمایش خیرهکنندهای داشتند. به گزارش خبرنگار گروه ورزش ...15 ساعت قبل ... هر چند که سفر انفرادی کاری دلهره آور به نظر می رسد، اما هر کسی باید یک بار هم که شده آن را تجربه کند.سفر انفرادی به شما امکان می دهد با خودتان خلوت ...به این مکان ها به تنهایی سفر کنید (2). 23 دقیقه پیش گردشگری 0. مطالب مرتبط. این موزههای تهران را حتما باید ببینید ... در این سفر یانگوم از شما استقبال میکند!شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید شما امکان ارسال پاسخ را ندارید شما نمیتوانید فایل ... به این مکان ها به تنهایی سفر کنید. 2 ساعت پیش انجمن ها بروزترین ها 0.در این موقع از سال که فصل میوه هایی همچون گوجه سبز و آلو است، درست کردن لواشک یکی از کارهایی است که خیلی از خانم ها آن را انجام می دهند. اما در این ویدئو طرز تهیه ...3 ساعت قبل ... هر چند که سفر انفرادی کاری دلهره آور به نظر می رسد، اما هر کسی باید یک بار هم که شده آن را تجربه کند.سفر انفرادی به شما امکان می دهد با خودتان خلوت ...


کلماتی برای این موضوع

سفر به قاره سبز سفرنامه اروپا لست سکندبا سلام خدمت دوستان وخوانندگان عزیز سایت لست سکند و علاقمندان به سفر ، ایرانگردی و تهدید امام جمعه جیرفت در صورت عدم لغو سخنرانی مطهری رضا کرمی‌پور به دنبال مخالفت پاسخ به سوالات متداول شما تم دیزاینرپاسخ به سوالات کلی شما ۱ برای جستجو در متن کد های قالب بهتر است از دکمه ی استفاده سفر چهار روزه زمینی به ارمنستان سفرنامه …یک روز که داشتم در سایت من از دوستان تعجب میکنم که هدفشون از رفتن به ارمنستان با یکی فان وسرگرمیفان وسرگرمی فان وسرگرمی سرگرمی،طنز وسرگرمی،ترانه هندی،ترکی وهندی،سلفی بازیگران توصیه ها به زائران عراق ضمن التماس دعا و با آرزوی قبولی زیارت و اعمال استحبابی در سفر معنوی و پر ارزش به راه و رسم سفر به ارمنستان نکاتی برای سفر به ارمنستان مکانهای تفریحی ارمنستان جاذبه های گردشگری ارمنستان دیار دانلوددانلود رایگان نرم افزاردر بروز رسانی نیز موارد زیر به آن اضافه شده است ویرایشگر تصویری جدید براى ویدیوها توصیه های مسافرت به توصیه های مسافرت به ارمنستان گاه ندانستن ساده ترین موارد در سفر موجب می شود اوقات دلایل اصلی تنهایی دختران دلیل تنها ماندن یک …یک دختر چرا همیشه تنها می‌ماند؟ دوست دارید بدانید چرا بعضی خانم‌ها نمی‌توانند تصاویری از اولین سفر بشر به کره ی ماهجدید ترین این بخش تولد دوباره هواپیما سوپرسونیک‌ عکس به پرواز درآمدن نخستین ایرباس تکناز دیدنی ها، خبری، پزشکی، اس ام اس، عکس، …کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به تکناز می باشد استفاده از مطالب سایت تکناز مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …سیب زمینی در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی استفتائات موسیقی و غنا س آیا خمس و زکات بر کودکانی که هنوز به سن تکلیف نرسیده‏‌اند، واجب می‏‌شود؟ س سایت تخصصی بانواندرباره مسائل جنسی نکاتی مفید استفاده مداوم از آنتی بیوتیک ها خطر ابتلا به عفونت های انشایی با موضوعسفر خیالی به …انشایی با موضوعسفر خیالی به اسمان همیشه ارزو داشتم که به اسمان سفر کنمروزی که این لیست بهترین مکان ها و جاهای تفریحی مشهد …گردشگریلیست بهترین مکان ها و جاهای تفریحی مشهد تصاویر اگر می خواهید سفرتان به مشهد به خاطره تنظیم زمان روان شـناســی کودک دکتر سیما فردوسی به‌ دوران‌ گذشته‌ انسان‌ها که‌ رجوع‌ می اس ام اس برای همهسلام و درود به دوستان و همراهان وفادار قدیمی مدتها دنبال فرصتی بودم که بتونم برگردم و پاسخ به سؤالات شرعی مخاطبان درباره مسائل …آیا به کتب درسی خمس تعلق میگیرد؟ کتابهای درسی مورد نیاز خمس ندارد، یعنی اگر کتاب


ادامه مطلب ...

عرفان مرکاوا و عرفان گنوسی یهود (2)

[ad_1]

3

کسانی که آزمون و امتحان ورودی را پشت‌سر می‌گذاشتند، شایسته‌ی «نزول» بر مرکاوا می‌شدند، که پس از امتحان‌ها و ابتلائات بسیار در طی عبور از قصرهای هفت‌گانه آسمانی به مرکاوا می‌رسند البته، پیش از آنکه از میان آسمان‌ها هدایت شوند، به رموز و شیوه‌ی عمل در این سفر مطلع می‌شوند و نیز توصیف آنچه آنها در طی این سَفر مشاهده می‌کنند همه موضوع آثاری است که ما با آن سروکار داریم.
در اینجا در ابتدا ما گونه‌ای یهودی شده از اشتغالات ذهنی اصلی عرفای گنوسی و هرمسی قرن دوم و سوم را داریم: و آن عروج و تعالی روح از خاک، از میان افلاک متخاصم زمین، جایگاه فرشتگان و فرمانروایان جهان و بازگشت آن به منزلگاه الاهی‌اش یعنی مرتبه‌ی «کمال» نور خداوند، بازگشتی که از نظر عارف گنوسی دال بر نجات و رستگاری بود. برخی محققان این سَفر روحانی را اندیشه‌ی محوری عرفان گنوسی می‌دانند. (1) یقیناً شرح این سَفر با تمام تفاصیل و عناوینش، که گزارشی فوق‌العاده تأثیرگذار از آن در بخش دوم هالخوت مطول یافت می‌شود، (2) ویژگی‌ای دارد که باید آن را گنوسی نامید.
این عروج عرفانی همراه مسبوق به اعمال زاهدانه‌ای بود که مدت آن بنا به نقلی دوازده روز و به نقلی دیگر چهل روز بود. حیّ بن شریرا، (3) رئیس مدرسه‌ی بابل در حدود سال 1000 میلادی، گزارشی از این اعمال ارائه می‌دهد. به نظر او «بسیاری از محققان بر این عقیده بودند که کسی که واجد بسیاری از صفاتی است که در این کتاب‌ها توصیف شده و خواهان مشاهده‌ی مراکاوا و قصرهای فرشتگان در عالم بالاست، می‌بایست از راه و رسم خاصی پیروی کند. او باید چند روز را روزه گرفته و سر خود در میان زانوها قرار داده و بسیاری از اوراد و اذکارِ [مناجات‌های] مأثوره را زمزمه کند. سپس او عوالم باطنی و تالارها را مشاهده می‌کند، چنان که گویی قصرهای هفت‌گانه را با چشم‌های خویش دیده و گویی به یک قصر پس از قصر دیگر وارد شده و آنچه را آنجاست مشاهده می‌کند». (4) وضعیت خاص جسمانی این زاهدان نیز همانند وضع و حالت نشستنی ایلیا در هنگام عبادت در کوه کرمل است. براساس قضاوت از روی برخی شباهت‌های قوم‌شناختی باید گفت که این حالت جسمانی نوعی خود فراموشی عمیق است که برای ایجاد تلفیق به خود قبل از خلسه مطلوب است. دنیس توصیفی بسیار مشابه از یک خواب‌گرد چینی در عمل احضار ارواح مردگان ارائه می‌کند: (5) «او بر روی یک صندلی کوتاه نشسته و به طرف جلو خم می‌شود، به گونه‌ای که سرش در میان زانوانش قرار می‌گیرد. سپس با صدایی بم سه دفعه وِردی را تکرار می‌کند؛ و آنگاه تغییر خاصی به او دست می‌دهد. در تلمود نیز می‌بینیم که این حالت در مورد خود - فراموشی شخصی مانند حنینا بن دوسا (6) که غرق در عبادت است، یا توبه‌کاری که خود را در محضر خداوند می‌یابد، توصیف شده است. (7)
سرانجام، پس از این تمهیدات و در حالت جذبه سالک سفر خویش را آغاز می‌کند. هخالوت مطول جزئیات عروج او از میان آسمان‌های هفت‌گانه توصیف نمی‌کند، ولی سفر او را از میان کاخ‌های هفت‌گانه‌ای که در بالاترین آسمان قرار دارند، توصیف می‌کند. آرخون‌ها (8) (حاکمان گنوسی) افلاک هفت‌گانه، که با آزادی روح از اسارت دنیوی‌اش مخالف می‌کنند و روح باید بر ممانعت و سد راه بودن آنها غلبه کند، در این عرفان گنوسی شاخه‌ی توحیدی و یهودی شده، «دربانانی» هستند که در سمت راست و چپ ورودی تالار آسمانی گمارده شده‌اند و روح در عروج خویش باید از میان آن عبور کند. روح در هر دو حالت [از خود فراموشی و توبه] برای اینکه بتواند بدون خطر به سفرش ادامه دهد نیازمند مجوزی برای عبور است؛ یعنی مر و نشانی سحرآمیز از یک اسم رمزی که شیاطین و فرشتگان متخاصم را وادار به گریختن می‌کند هر مرحله‌ی تازه‌ای از عروج نیازمند مهر و نشانی تازه است که سالک آن را به «خود می‌بندد»، تا به نقل از نوشته‌ای: «به درون آتش و لهیب شعله کشانده نشود، گرداب و طوفان آتشی که اطراف تو را فراگرفته، و مخوف و شگفت‌انگیز است». (9) هخالوت مطول توصیفی کاملاً سخت و متکلفانه از این آداب نیل به کمال را مطرح می‌کند. (10) تمام مهر و نشان‌ها و نام‌های رمزی از خود مرکاوا گرفته شده، آنجا که آنها «شبیه ستون‌های آتش در اطراف عرش آتشین خالق قرار گرفته‌اند». (11)
به خاطر حمایت و محافظت روح، در این سفر نیاز به خلق مهرهایی است که دو کار انجام دهند: یکی سپر محافظ، دیگر سلاحی سحرآمیز. شاید در آغاز سفر حفاظت سحرآمیز با مهر واحد کافی باشد، ولی به مرور زمان مشکلاتی که سالک آنها را تجربه می‌کند، به طور فزاینده‌ای بیشتر می‌شود. دیگر یک وِرد ساده و مختصر کافی نیست. عارف در حالی که غرق در خلسه‌ی شورانگیز خویش است، نوعی حس ناکامی و سرخوردگی را تجربه می‌کند که سعی دارد با استفاده از اوراد سحرآمیز پیچیده‌تر و طولانی‌تر بر این حسّ غالب آید که این اوراد نمادیهایی از مبارزه‌ی طولانی‌تر و سخت‌تر برای عبور از دروازه‌های ورودی مسدودی هستند که مانع راه پیشرفت او هستند. به محض اینکه قوای معنوی و روحی عارف کاسته می‌شود، نیروی سحر افزایش می‌یابد و به تدریج اشارات و علایم جادویی قوت بیشتر می‌گیرند، تا اینکه در نهایت تمام صفحات مملو از واژگان سحرآمیز بی‌معنایی می‌شود که عارف توسط آنها سعی می‌کند درهای بسته را باز کند.
همین واقعیت، مبین فراوانی عناصر جادویی در بسیاری از متون هخالوت است. این «صدای عرفانی»، (12) به ویژه در متون ویرایش نشده، بارز و چشمگیر است. مثلاً، قدیمی‌ترین اسناد، یعنی هخالوت مختصر، مملو از اینهاست؛ و این مطلب نباید سبب تعجب شود، زیرا این نوع عناصر جادویی و مبهم تعلق به هسته‌ی درونی نظام دینی خاص آنها دارد و بسیار بعید است چنان که پیشداوری و تعصب فکری معاصر می‌گوید افزوده‌های بعدی یا نشانه‌های انحطاط منوی باشد. تحقیقات معاصر در مورد تاریخ تلفیق عقاید در دوره‌ی هلنی هیچ تردیدی در مورد این واقعیت باقی نگذاشته است، چرا که در دست نوشته‌های پاپیروس درباره‌ی سحر و جادو به زبان یونانی و قبطی که در مصر و در زمان امپراطوری روم نوشته شده، نزدیک‌ترین و ماندگارترین تلفیق بین شور و اشتیاق مذهبی و جذبه‌ی عرفانی با اعمال و باورهای سحرآمیز را می‌یابیم. این افزوده‌های جادویی تنها تا جایی که در مناسک جادویی عملاً ممارست می‌شد جایگاه درست و عادی خود را در این متون حفظ می‌کردند. به نظر می‌رسید که، هر اسم رمزی سپری محافظ در برابر شیاطین را فراهم می‌ساخت تا آن حدّی که دیگر نیروی جادویی کافی نبود تا بر موانعی که بر سر راه ورود به عرش مرکاوا قرار داشت غلبه کند. در واقع، این نقطه‌ی پایان این جنبش است که زمانی نیرویی زنده بود، و پس از این به ادبیات محض تنزل می‌یابد. لذا نباید چندان تعجب کرد که رساله‌هایی که در اختیار ماست آشکارا بازتاب دو مرحله‌ی متفاوت است: مرحله‌ای قدیمی‌تر، که هنوز این جنبش واقعیتی زنده و لذا مُهر و نشان‌ها و نام‌های رمزی در آن جایگاه مهمی دارند؛ و مرحله‌ی دوم، که در آن روند تنزل و انحطاط شروع شده و به همین دلیل مطالعه‌ی این متون مشکلاتی را به همراه دارد. در مرحله‌ی دوم مفاهیم جادویی دیگر نشانگر واقعیتی فراروانی (13) نیستند و به تدریج کنار گذاشته می‌شوند؛ بدین ترتیب، ادبیات مذهبی جدیدی به تدریج جایگزین متون قدیمی می‌شوند، که تصنعی و پرشور و تعزلی هستند، و در عین حال، عناصر اصلی عرفان مرکاوا را به کار می‌برد. در بحث ما، هخالوت مختصر و مطول نمایانگر مرحله اول است. مرحله دوم شامل متون متعدد میدراش ده شهید (14) و الفبای حاخام عقیوا (15) می‌شود، (16) که هر دو نوشته‌هایی هستند که به طور خاص در میان یهودیان قرون وسطا محبوب و پرطرفدار بودند.
خطرات عروج از میان قصرهای فلک مرکاوا بسیار فراوان است، به ویژه برای کسانی که بی‌هیچ آمادگی و تدارک لازم اقدام به این سفر می‌کنند، چه رسد به کسانی که شایستگی این سفر را ندارند. مخاطرات این سیر و سلوک منزل به منزل تدریجاً بیشتر می‌شود. فرشتگان و آرخون‌ها «جهت بیرون راندن» سالک و ممانعت از رسیدن به مقصود به او هجوم می‌آورند. (17) آتشی که از جسم سالک بیرون می‌جهد احتمال دارد که او را به کام خود ببلعد. (18) در کتاب عبری حنوخ گزارشی از توصیفی که راهنما و مرشد حاخام یشمائیل در مورد مسخ (19) شدن او به صورت مططرون (20) ملک ارائه می‌شود، وجود دارد، که بدن یشمائیل در مرحله‌ای از سلوک مبدل به «شعله‌های آتشین» می‌شود. براساس هخالوت مطول هر عارفی باید این استحاله را پشت سر بگذارد، اما یک تفاوت وجود دارد که اگر او از حنوخ شایستگی کمتری داشته باشد، «شعله‌های آتشین» او را در خود می‌بلعند. این استحاله، در طی اولین مرحله‌ی فرآیند مسخ عرفانی ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. براساس قطعه‌ی دیگری از هخالوت مطول، عارف باید بتواند «بدون دست و پایی» به صورت قائم بایستد در غیر این صورت هر دو می‌سوزند. (21) در قطعه‌ای دیگر این ایستادن بدون پا در فضای بیکران، امری است که بسیاری از اهل خلسه آن را تجربه کرده‌اند؛ در کتاب مکاشفه ابراهیم به مرحله‌ای عرفانی اشاره شده که بسیار شبیه این است. (22)
اما قابل توجه‌ترین قطعه، تفسیری است که قبلاً در هخالوت مختصر بر بخش مشهوری از تلمود و توسفتا (23) ارائه شده است. این داستان کوتاه بخش کوچکی از رساله‌ی حگیگای تلمود است که به مباحث جدید عرفان اختصاص یافته است. (24) «چهار فرد به بهشت وارد شدند: بن عَزَی، (25) بن زوما، (26) اَحر (27) و حاخام عقیوا. (28) حاخام عقیوا به آنها گفت: «هنگامی که به جایگاه ظروف مرمری درخشان وارد می‌شوید، نگو: آب، آب! زیرا نوشته شده است: کسی که دروغ بگوید، از دیده‌ی من ارزش خود را از دست می‌دهد».
تفاسیر جدید بر این قطعه‌ی مشهور، که صریحاً به خطری واقعی در فرآیند صعود به بهشت اشاره دارد، (29) مبالغه‌آمیز و باورنکردنی بوده‌اند. و یقیناً در عزم و اراده‌ی خود به هر قیمتی جهت حفظ اصول و لوازم خاص عقل‌گرایی تا حد زیادی نامعقول و خلاف عقل هستند. (30) بیان شده است که این قطعه‌ها به تأملات جهان‌شناختی پیرامون ماده نخستین اشاره دارد، تبیینی که اصلاً معقول نبوده و هیچ مدلولی در متن یا در خود موضوع آن را تأیید نمی‌کند. واقعیت این است که عرفای مرکاوای بعدی درکی کاملاً درست از این قطعه داشتند، و تفسیر آنها از این قطعه، مطلب جالبی را نشان می‌دهد که سنت عرفان و حکمت تنایی (31) در بین آنها واقعاً زنده بود، اگرچه امکان دارد برخی جزئیات در دوره‌ی بعدی به وجود آمده باشد. نقل قول زیر برگرفته از نسخه‌ی خطی مونیخ از متون هخالوت است: (32) «اما اگر کسی شایسته‌ی آن نباشد که جمال پادشاه را ببیند، فرشتگان درباره حواس او را پریشان نموده، او را سرگشته می‌کنند. و تنها زمانی که به او گویند: «داخل شو» او وارد می‌شود، و بلافاصله به او فشار می‌آورند و به درون جریان گدازه‌های آتشین پرت می‌کنند. و در دروازه‌ی قصر ششم به نظر می‌رسد که گویی صدها هزار و میلیون‌ها امواج آب به طرف او یورش می‌برند، و با وجود این یک قطره آب هم وجود ندارد، و تنها درخشش احجار و الواح مرمرین است که این قصر با آنها سنگ فرش شده است. اما او در مقابل فرشتگان می‌ایستد و زمانی که می‌پرسد: «منظور از این آب‌ها چیست؟» فرشتگان او را سنگسار کرده و می‌گویند: «بدبخت، آیا آن را با چشمان خود نمی‌بینی؟ احتمالاً تو از فرزندان کسانی هستی که گوساله‌ی طلا را بوسیدند، و شایسته‌ی آن نیستی که جمال پادشاه را مشاهده کنی؟... و او باز نمی‌گردد تا اینکه آنها با میله‌های آهنی به سر او زده و مجروحش می‌کنند. و این نشانه‌ای برای همه زمان‌ها خواهد بود که سالکان در دروازه‌ی قصر ششم دچار خطا نشوند و درخشش ملکوتی این الواح را دیده و در مورد آنها سؤال نکنند و الواح درخشان را به جای آب نگیرند، تا شاید خود را به خطر نیندازند».
ترجمه‌ی متن چنین است که دیدید. اعتبار اصل داستان، یعنی مکاشفه‌ی آب، شدیداً نیاز به دلیل دارد. هیچ چیز بعیدتر از آن نیست که آن را تفسیری بعد از وقوع (33) بر قطعه‌ای از تلمود بدانیم؛ هیچ دلیلی وجود ندارد که شک کنیم، موضوع این حکایت خطرات صعود در تجربه‌ی عرفانی نیست. (34) خطراتی شبیه این در متن نیایش میترا (35) که در دست نوشته‌ی پاپیروس بسیار شگفت‌انگیز پاریس وجود دارد، توصیف شده است. (36) در آن دست نوشته توصیف عروج عرفانی از حیث جزئیات و فضای حکایت شباهت‌های بسیاری با گزارشی که در هخالوت مطول ارائه شده است، دارد.
در هخالوت مطول، توصیفات واضح و روشنی، مخصوصاً در مورد مراحل آخر عروج، یعنی عبور از میان تالارهای ششم و هفتم، ارائه شده است. اگرچه، این توصیفات شکل یکسانی ندارند، ولی بیشتر به نظر می‌رسد که مجموعه‌ای از اسناد و سنت‌های مختلف پیرامون تجربه‌های عرفانی مرکاوا بوده‌اند. گفتگوی میان سالک و دربانان تالار ششم، یعنی دو فرمانروای دومیئل (37) و کصسبیئل، (38) که بسیار مفصل است، بی‌گمان به همان دوره‌ی اولیه مربوط است. یکی از ویژگی‌های غیر منتظره‌ی این گفت‌وگوها، ارجاع عبارات این متون به مبادی تعابیر ثابت یونانی است که تدوین کنندگان بابلی استطاعت فهم این متون را نداشتند و ظاهراً آن را اسمای جادویی الوهیت می‌دانستند. (39) این واقعیت که عرفای نخستین مرکاوا در فلسطین، به کار بردن اصطلاحات و تعبیرهای خاص یونانی را برای برخی مناسبت‌ها تجویز می‌کردند، در خور توجه خاص است. به سختی می‌توان گفت که آیا این مسئله نشانگر نفوذ ملموس دین هلنی است یا اینکه کاربرد واژگان یونانی توسط عرفای یهودیِ آرامی زبان صرفاً شبیه تمایل به استفاده از تعابیر عبری یا شبه عبری خاصّ محافل یونانی زبان است که به تدوین دست نوشته‌های پاپیروس سحرآمیز مصری همت گماشتند.
ایده‌ی آسمان‌های هفت‌گانه یقیناً بسیار قدیمی است، آسمان‌هایی که روح، پس از مرگ یا در حالت خلسه زمانی که جسم هنوز زنده است، ‌از میان آنها به جایگاه اصلی خود عروج می‌کند. این مطلب ، پیش از این نیز به شکل مبهم و تا حدودی تحریف شده در اپوکریفای قدیمی یعنی کتاب چهارم عزرا (40) و کتاب عروج اشعیا، (41) که براساس یک متن یهودی است، یافت می‌شود. (42) به همین ترتیب، نقل قول‌های قدیمی تلمود از آسمان‌های هفت‌گانه، نام آنها و محتوای آنها، گرچه در ظاهر صرفاً کیهان‌شناختی است، ولی یقیناً عروج به عرش ملکوت در آسمان هفتم را مفروض می‌گیرد. (43) از مکتب عرفای مرکاوا در دوره‌ی بعد یعنی دورره میشنا، چنین توصیفاتی در مورد آسمان‌های هفت‌گانه، و نیز فهرستی از نام‌های حاکمان آنها نیز به دست ما رسیده است. دقیقاً همین دوره است که ما هنوز آموزه‌ای کاملاً باطنی می‌یابیم. از این باب، برای مثال، در کتاب مکاشفات حزقیال که اخیراً شناخته شده است، (44) حزقیال آسمان‌های هفت‌گانه را با هفت مرکاوای مربوط به آنها مشاهده می‌کند که در آب‌های رودخانه خابور (45) منعکس شده است. این شکل مکاشفه درباره‌ی مرکاواهای هفت‌گانه که متناظر با آسمان‌های هفت‌گانه است، هنوز هیچ ذکری از «هخالوت» یا تالارها را به میان نیاورده است. شاید هر دو تصوّر برای گروه‌ها یا نحله‌های مختلف آن دوره شناخته شده بود. به هر حال، تصور دوم یعنی هخالوت‌ها به تدریج به تصور غالب تبدیل شد.

4

این نگرش درباره‌ی هفت هخالوت، مفهوم کیهان‌شناختی قدیمی درباره‌ی ساختار هستی که در طی عروج، مکشوف می‌شود را به نوعی توصیف از سلسله مراتب الاهی تغییر میدهد: سالک در جستجوی خدا، مانند زائر بارگاه الاهی باید از میان راهروهای طولانی و تالارهای شکوهمند عبور کند. به نظر من، این تحول نگرش در این موضوع خاص، همانند دیگر مسائل مهم نظام عرفانی به مبادی تجربه‌ی دینی این عرفا مربوط است، یعنی، موضوع با اهمیت و سرنوشت‌سازی که آنها خداوند را به عنوان پادشاه در نظر گرفتند. ما در اینجا با عرفانی سروکار داریم که به آفرینش کیهان (46) توجه دارد و در قالب یهودیت درآمده و موضوعش پادشاهی الاهی (سلطنت و بارگاه الاهی) است. این شکل از پرسش عاشقانه [عرفان] کیهان آفرینی در جایگاه اول قرار می‌گیرد، و عرفان کیهان‌شناختی (47) به نوشته‌های مربوط به خلقت جهان و تفاسیر در باب مَعَسِه برشیت (48) مربوط می‌شود. بی‌دلیل نیست که، گِرِتس اعتقاد دینی عارف مرکاوا را «پادشاه‌انگارانه» (49) می‌داند [یعنی اعتقاد به حضور خدا که همان پادشاهی است در مرکاوا].
این نکته نیاز به قدری توضیح دارد، زیرا شکاف بزرگ میان «عرفان گنوسی هخالوت» و «عرفان عرفای یونانی مآب» را روشن می‌سازد. میان این دو شباهت‌های بسیاری وجود دارد، ولی تفاوتی اساسی در تصوّری که از خدا دارند، وجود دارد. در هخالوت، خدا فراتر از هر پادشاهی، یا به طور دقیق‌تر بگوییم، فراتر از هر پادشاه مقدس ستایش می‌شود. این تصور از خدا بازتاب تحولی در آگاهی دینی نه فقط عارفان بلکه همه‌ی یهودیان است، که درباره‌ی آن شواهد مستندی در نیایش‌های آن دوره وجود دارد. جنبه‌هایی از خدا که در واقع برای احساس دینی مردم این دوره مطرح بوده است عبارتند از شکوه و عظمت بارگاه الاهی که هاله‌ای از تعالی و ابهت او را فراگرفته است.
از سوی دیگر، هیچ نوع گرایشی به جنبه‌ی «حضور مطلق الاهی» وجود ندارد. ج. آبلسون (50) در مقاله‌ای معروف به «حضور مطلق خدا در ادبیات حاخامی»، بررسی ارزشمندی درباره‌ی فهم این موضوع کرده است. در آنجا تحلیل فوق‌العاده دقیق و کاملی درباره‌ی نظریه‌ی شخینا، (51) یعنی حضور مطلق خدا یا حضور باطنی خدا در جهان، در ادبیات اَگادایی ارائه داده است. او به نحوی کاملاً درست بر رابطه‌ی میان این مفاهیم اَگادایی و برخی مفاهیم و تصورات عرفانی که در بسط و گسترش بعدی عرفان یهود نقشی را ایفا کرده‌اند، تأکید کرده است. (52) اما عرفان مرکاوایی که ما در اینجا به بررسی آن می‌پردازیم، نظریه‌ی شخینا و «حضور مطلق الاهی» به طور خاص به هیچ‌وجه نقشی ندارند. تنها عبارت هخالوت مطول که می‌تواند به عنوان دلیلی بر وجود چنین مفاهیمی اقامه شود مبتنی بر یک متن کاملاً تحریف شده می‌باشد. (53) واقعیت این است که درک حقیقی و از خود برآمده‌ی عارف مرکاوا هیچ چیز در مورد حضور مطلق الاهی نمی‌یابد؛ شکاف عمیق میان روح سالک و خدا، که در مقام پادشاه بر روی عرش خود نشسته، حتی در اوج جذبه‌ی عرفانی قابل رفع نیست. از نظر عارف نه تنها نمی‌توان درکی از حضور مطلق الاهی داشت، بلکه تقریباً عشق به خداوند نیز وجود ندارد. آنچه که از عشق میان عارف یهود و خدایش در نوشته‌ها وجود دارد متعلّق به دوره‌ای بسیار متأخرتر است و ربطی به موضوع فعلی ما ندارد. جذبه و وجد و شور سالک وجود داشته است، که احتمالاً این تجربه‌ی باطنی منشأ الهام دینی داشته است، ولی هیچ نشانی از اتحاد عرفانی میان روح سالک و خدا نمی‌یابیم. در سراسر این دوره، آگاهی سراسر مبالغه‌آمیزی از «غیریّت» (54) خداوند باقی ماند، که هویت و فردیت عارف را حتی در اوج جذبه‌ی شورانگیز محور نمی‌سازد. خالق و مخلوق جدا و مجزا می‌مانند، و هیچ تلاشی نمی‌شود تا شکاف میان آنها رفع شده یا این تمایز از بین رود. عارفی که در جذبه‌ی خود از میان تمام دروازه‌ها عبور کرده، و با تمام خطرات مقابله کرده است، و در برابر عرش الاهی قرار می‌گیرد؛ در نهایت او فقط می‌بیند و می‌شنود و این همه‌ی آن چیزی است که او تجربه می‌کند و بدان نایل می‌آید. تأکید زیادی بر شأن شاهانه‌ی خداوند است، نه شأن خالقیتش، هر چند این دو شأن به هم وابسته‌اند، و چنان که خواهیم دید شأن دوم حتی از نگاه برخی عارفان به جنبه‌ی غالب و اصلی تبدیل شده است. درست، رموز خلقت و رابطه‌ی پنهانی میان موجودات عالم از جمله معماهایی است که حل آنها برای نویسندگان رساله‌های هخالوت بسیار جالب و مهم بوده است که در توصیف مکاشفه‌ی مرکاوا اشاراتی به آنها شده است. از این رو، هخالوت مطول وعده‌ی کشف «اسرار و رموز شگفت‌انگیز این ساختار را می‌دهد. ساختاری که کمال و سیر عالم و اسرار زنجیره‌ی آسمان و زمین مبتنی بر آن است، زنجیره‌ای که تمام حلقه‌های عالم و حلقه‌های بلندی‌های آسمانی در طول آن به هم پیوند خورده و بر یکدیگر دوخته شده، محکم و سفت گشته و آویخته شده است». (55) اما این وعده تحقق نمی‌پذیرد و این رموز آشکار نمی‌گردد. در عوض، نه تنها به ذکر جلال خدا و تجربه‌ی «یورده مرکاوا» که تمام چیزهای دیگر را تحت‌الشعاع قرار داده است، اکتفا نمی‌شود بلکه به تفصیل زیاد و تقریباً تا حد افراط به توصیف آن پرداخته می‌شود.
نام‌هایی که بر خدا اطلاق می‌شود عجیب و گاهی مبهم است مثلاً، پادشاهی که با جلالش در تخت سلطنت جلوس می‌کند. یا نام‌هایی (56) همچون زوهرائیل، (57) آدیریرون، (58) آخترئیل، (59) توتروسیاه (60) (یا تتراسیه، (61) یعنی تترا یا چهار حروفی بودن نام خدا،‌ ی ه‍ و ه (62)) را می‌یابیم، نام‌هایی که شاید از نظر عارفان دالّ بر ابعاد مختلفِ جلال و عظمت خدا باشد. در این زمینه شایان ذکر است که ویژگی اصلی این شکل از عرفان، که همان تأکید بر قدرت و جبروت خداوند است، راه را برای تحول عرفان به سحر و جادو هموار می‌سازد. در اینجا، خود استاد صاحب «اسماء» سرّی به همان صورتی که در انواع شیوه‌های جادویی و سحرآمیز توصیف می‌شود و این آثار مملو از آن است، اقدام به قدرت‌نمایی خاصی می‌کند. زبان جادوگر با زبان عارف مرکاوا همسان و مطابق است. زبان هر دو در سیطره‌ی صفات قدرت و عظمت هستند، نه عشق یا لطف. ویژگی کلی دیدگاه این مؤمنان این است که جادوگر در استدعا از «محضر پادشاه الاهی» قوای الاهی را به عنوان «شاه‌زادگان عظمت، خشیت و ابهت» فرا می‌خواند. (63) عظمت، خشیت و ابهت در واقع واژگان کلیدی برای این «نحوه‌ی عبور» (64) دینی هستند.

پی‌نوشت‌ها

1. مقایسه کنید با:
Anz, Zur Frage nach dem Ursprung des Gnostizismus (1897), p.9-58.
2. به خصوص در فصل‌های 15 تا 23 در هالخوت مطول.
3. Hai ben Sherira
4. بنگرید به: گنجینه‌ی حاخام‌های اعظم بر رساله‌ی حگیگا (ص 14 ب)، بخش پاسخ‌ها.
5. Dennys, The Folklore of China, p.60; quoted by Otto Stoll, Suggestion und Hypnostism Us in der Voelker Psychologie (1904), p.4-50.
6. Hanina ben Dosa
7. Cf. Berakhoth 34b and Abodah Zarah, 17a.
8. Archons
9. بنگرید به: رساله‌ی مرکاوای کامل، (f.1b)، بخش انتهایی: «که در آتش و شعله‌ی آن غرق نخواهم شد و در طوفان و گردباد (خشم و غضب)ی که با تو همراه است...، ‌ای خدای مهیب و متعالی». (در قطعه‌ای از کتابی موسوم به مرکاوا رپا).
10. هیکل (هخال)های بزرگ ch.XV ll. از این رو سلسیوس روایت می‌کند (Origenes, Contra Celsum, V11, 40) اعضای فرقه‌ی گنوسی معروف به اورفئوسی‌ها ناگزیر بودند نام‌های «دربانان» را با زحمت حفظ کنند.
11. الفبای ربی عقیوا، در (Jollinek"s Beth Ha-Midrash, vol.III, p.25) همچنین مقایسه کنید با ملاحظات من در:
(Zeitschrif Fuer die Neutestamentliche Wissenschaft, 1931, p.171-176).
12. voces mysticae
13. psychiacal
14. Midrash of The Ten Martyrs
15. Alphabet of Rabbi Akiba
16. ما بیش از چهار متن از میدراش ده شهید یا رساله‌ی تفسیری «میدراش اِلِه اِذکرا»: تفسیری که با عنوان «اینها را ذکر می‌کنم» در اختیار داریم، که نمایشگر چهار مرحله‌ی دسته‌بندی رو به افزایش است، گرتس در مقاله‌ای عالمانه درباره‌ی این موضوع کوشیده است که این نظر کاملاً اشتباه را اثبات کند که الفبای حاخام عقیوا منبع اصلی ادبیات هخالوت بود. مقایسه کنید به:
MGWJ, vol.8 (1959), p.67 ff.
17. Hagigah, 15b: حتی ربی عقیوا را فرشتگان همیشه خادم می‌خواستند به کناری زنند.
18. هخال‌های بزرگ، فصل 3، ص 4: و آن آتشی که از آدم سالک بیرون می‌جهد خودش را می‌سوزاند.
ch.111, p.4: «آتشی که از سالک بیرون می‌جهد خود وی را می‌سوزاند».
19. metamorphosis
20. Metatron
21. در انتهای نسخه‌ی (Ms. Oxford, 1531, f.45a) در مورد شهود نخستین راهنما و دربان درب چنین می‌آید: «هنگامی که او را دیدم، دست‌هایم سوختند و بدون دست و پا ایستاده بودم».
22. طبع باکس (E.d. Box Chapter XVII) «آتش در آن اطراف به طرف ما هجوم آورد و صدایی در آتش برآمد... و مکان بلندی که ما یک لحظه بر روی آن ایستاده بودیم، به سوی بالا رفت، اما در مکان دیگر به سوی پایین فرود آمد».
23. Tosefta
24. Hagigah 14b; Tosefta ed. Zuckermandel, p.234 که در آن (جمله‌ی) بسیار مهم موجود نیست.
25. Ben Azai
26. Ben Zoma
27. Aher
28. Rabbi Akiba
29. «بهشت» آن‌گونه که جوئل (Joel) خاطرنشان کرده به دلیل درخت معرفت می‌تواند واقعاً استعاره‌ای تلمودی برای معرفت باشد. بنگرید به:
Manuel Joel, Blicke in die Religions Geschichte, I (1880), p.163; Origen, Contra Celsum, vol.VI, p.33. (اوریجن در این کتاب اظهار می‌دارد که همین استعاره توسط فرقه‌ی کنونی اورفیت‌ها استفاده می‌شود).
30. Joal. loc. cit. Graetz, Gnosticismus und Jvdontum, p.94-95 (1846).
و تفاسیر مشابه توسط نویسندگان دیگر.
Bacher, Aggada der Tanaiten, vol. I. 2nd edition, p.333.
31. Tannaitic
32. در نسخه خطی (Ms. Munich, 22f, 162b) جزئیات تفاسیر مذکور در هخال‌های کوچک آمده، البته پیش از این‌های - گائون آن را در همان مآخذ، فصل 19 نقل کرده است، قطعه‌ی فوق ترجمه‌ی این متن عبری است: (1)... اگر چنین باشد؛ ندای الهی از هخال هفتم خارج شده و جارچی از حضورت (از حضورش؟) بیرون آمده و بر کرنا می‌دمد و غرش می‌کند که به آنها (فرشتگان ضارب) بگوید: خوب گفتید، مطمئناً او از نسل بوسندگان گوساله (طلایی) است و لایق دیدن جمال پادشاه نیست...
33. post festum
34. M. Ninck, die Bedeutung Des Wassers im Kult Leben der Alten (1921), p.112-117.
چندین مثال از این واقعیت که در حالت جذبه احساس رفتن در زیر آب یا غرق شدن در گرداب ممکن است را ذکر می‌کند.
35. Liturgy of Mithras
36. Cf. Papyri Graecae Magicae, ed. Preisendas, I (1928), p.92-96. and Albrecht Dieterich, Eine Mithraslithurgie, 3rd ed. (1923).
37. Domiel
38. Katspiel
39. نخستین فردی که عنصر یونانی را در قطعه‌ای مهم از هخالوت مطول تشخیص داد،‌ ام. شواب (M. Schwab) در مقدمه‌اش در کتابش: (Vocabulaire de I "Ange" lologie (1897), p.13) بود. در عین حال ترجمه و تحقیق او از تنها تفسیر عبری برجای مانده کاملاً تصنعی بود. در ترجمه‌ی عبارتی از او، در دومیئل (Domeil) بیش از آنکه محافظ دروازه‌ی جهنم در رسائل هخالوت باشد دربان مدخل ورودی به تالار ششم در آسمان هفتم است. ترجمه‌ی درست متن را دوست من، یوحنا لوی، در (Johanah Lewy, Tarbiz, vol.XII (1941), p.164) بیان کرده است. دومیئل به عارف یا سالک می‌گوید: ἀρίστην ἡμέραν, ἀρίστην εὐχήν (یا برای درستی متن بهتر است τύχην بخوانیم) که به جای کلمه‌ی نامفهوم باید کلمه دیگری قرار داد تا متن صحیح باشد. در آن صورت عبارت چنین است: روز گشایش و نجات، بهترین روز، رحمت و محبت خویش را به من نشان بده، رحمت بر تو باد!»، در نتیجه بعد از آنکه آن نشانه را دومیثل دید، او را در فهرست مقربان قرار می‌دهد و در کنار او در حجر مقدس می‌نشیند (ch.XIX, end) چنین تأثیراتی از قواعد یونانی در پنج جای دیگر از هخال‌های بزرگ نیز قابل توجه است. دومیئل، اصطلاح خطیر دیگری را به کار می‌برد که احتمالاً اشاره به عناصر اربعه است. بخش ششم فصل هجده، بعد از اولین تذکر دومیئل که مهر را نشان می‌دهد، می‌پرسد: «آیا او دومیئل را صدا زد؟ آیا او قهرمان زمین نیست؟» این تعبیر لوی (Lewy) که آن را صحیح می‌پنداریم، تنها تفسیر صحیح اسمای یونانی از عناصر اربعه: نار، هوا، آب، خاک است. که قادر مقتدر، اصطلاح فلسطینی دقیقی برای «اَویر»: هوا است چنان که شائول لیبرمان در (تلمود 1: 221) آن را نشان داده است. از این رو در (Ms. Of the JThs in New York) به جای «قلزم» برای «ماء» صور گوناگون «آب» است.
40. Fourth Book of Ezra
41. Ascension of Isaiah
42. ج. ه‍. باکس در مقدمه‌اش بر ترجمه‌ی ر. ه‍. چارلز از کتاب عروج اشعیا (1919)، ص 22 به درستی بر این نکته در (in 4 Ezra, VII, 90-98) تأکید کرده است. ما توصیفی از هفت «طریق» یا مرحله می‌یابیم که به ارواح پس از مرگ اختصاص دارد.
43. Hagigah, 12b (به پیروی از روایتی که تاریخ آن به قرن سوم میلادی باز می‌گردد).
44. رؤیاهای حزقیال چاپ یعقوب مان (Jacob Mann) در مجموعه رساله‌های امیدوار به حکمت اسرائیل، 1921، ج 5، ص 256-264؛ پرزندانز در (Papyri Graecae magicae, vol.II (1931), p.160) توصیفی از این وضعیت از قرن پنجم به چاپ رسانده است که ظاهراً بازتاب افکار یک یهودی است. در اینجا ما همان اسامی آسمان‌های شش‌گانه و ملائکه را می‌یابیم.
45. Chebar
46. cosmocratorial
47. cosmologicol mysticism
48. Maaseh Bereshith
49. واژه‌ی (basileomorphism) به معنای «اعتقاد به حضور خدا که همان پادشاه باشد در مرکاوا»، البته واژه‌ی morphism به معنای ویژگی چیزی را داشتن و basil به معنای پادشاه، ریحان؛ پس کل کلمه به معنای «ریحان‌وارگی، شاه‌انگارانه» است.
50. J. Abelson
51. Shekhinah
52. آبلسون در کتابش (که در 1912 انتشار یافت) به مفاهیم قبالایی شخینا (Shekhinah) توجهی نکرد.
53. Odebery, 3 Enoch Introduction, p.106 نقلی از هخالوت مطول را نقل می‌کند (در فصل 26، هخال‌های بزرگ). اما قرائت درست آن از فصل 9 است که: «تو در قلب انسان ساکن هستی». (Ms. David Kavfman, 238 in Budapest and Ms. New York JThs, 828).
54. otherness
55. ما در هخال‌های بزرگ، فصل 14، و در تفسیر میشنایی درباره‌ی «مَعَسِه بِرِشیت»، با کوشش‌هایی برای ارائه توصیف دقیق‌تری از این «تقاطع» هفت آسمان و هفت زمین مواجه می‌شویم.
56. زَهَرریِئل که به صورت کاملاً تحریف یافته در هخالوت مطول بسیار معمول است (تصحیح شده‌ی زِوودیئِل و زِووریئِل)، اَختَریئِل پیش از این در رساله‌ی (براخوت، 7 الف) ذکر شده است. آدیریرون در رساله‌ی هخال‌های کوچک ذکر شده است. (Lesser Hakhaloth, Ms. Munich, 22f, p.1630) همه معانی آنها ابهام دارند. البته این قاعده‌ی کلی اسمای عرفانی نظیر خدای خالق اسرائیل است.
57. Zoharariel
58. Addiriron
59. Akhtariel
60. Totrossiyah
61. Tetressiyah
62. طوطرِسیا یا طَطرِسیا در متون هخالوت بسیار معمول است و دقیقاً با نام‌هایی مثل ἀρδαθιάω در پاپیروس‌های جادویی یونانی مطابقت دارد. جادوگر یونانی کلمه‌ی عربی «اَربَعَت»: چهار(گانه) را به کار می‌برد، در حالی که عارف یهودی از واژه‌ی یونانی τετράς «تترا» استفاده می‌کند، مشابه گرایش به کاربرد اوراد یونانی که در یادداشت‌های قبلی به آن اشاره کردیم.
63. Cf. قوای اعظم، عظمت و خشیت 1b, مرکاوای کامل.
64. open sesam

منبع مقاله :
شولم، گرشوم گرهارد؛ (1392)، گرایش‌ها و مکاتب اصلی عرفان یهودی، برگردان: علیرضا فهیم، قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

عرفان مرکاوا و عرفان گنوسی یهود


ادامه مطلب ...

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)

[ad_1]
برترین ها: دلایل بی شماری برای بازدید از ژاپن وجود دارد. اما یکی از بهترین بهانه ها برای اینکه چمدانتان را جمع کنید و سوار اولین هواپیما به مقصد توکیو شوید، تنوع باورنکردنی و نوآورانه معماری مدرن در این کشور است. همان طور که در این مطلب مشاهده می کنید، به نظر می رسد هیچ گونه محدودیتی برای خلاقیت و تخیل در طراحی ساختمان ها و سازه ها در ژاپن وجود ندارد و هرچیزی از مخفیگاه های جنگلی چوبی، خانه های شفاف شهری، برج های کپسولی خیره کننده یا کلیساهای کوچک زیبا و هرچیز دیگری که فکرش را بکنید در اینجا وجود دارد که شگفتی شما را برانگیزد.

بانک سوگامو شینکین، ایتاباشی کو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)
خانه ناسو تیپی در ناسو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)

 

ساختمان گینزای عزیز توسط دفتر طراحی آمانو، توکیو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2) 


خانه شفاف

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2) 


شاخه های اوموتساندو، توکیو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2) 


خانه ارواح، توکیو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)
پروژه خانه کوچک، توکیو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2) 


موزه میاهاتا جومون، فوکوشیما

 

 نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)

ساختمان سرنوشت برگشت پذیر، توکیو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)
فروشگاه دسر سانی هیلز در اوموتساندو

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2) 


کلیسای جنگلی سایاما

 

نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)
خانه ای در توکیو
 
نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2) 

خانه ای در موکو
 
نمونه های شگفت انگیز معماری مدرن ژاپنی (2)

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

نمونه خانه با بهترین و مدرن ترین معماری ها …معماری مدرن تاثیرگذار است و در بیشتر موارد سعی می کند زیبایی طبیعت سنگ ها، درختان معمارکده معماری مدرنمعماریمدرنمعمارکده معماری مدرن بزرگترین وبلاک تخصصی معماری پارسیمعماری بی نظیر مرکز مغز و اعصاب لاس وگاس دیدنی های …معماری بی نظیر مرکز مغز و اعصاب لاس وگاس معماریلاس وگاسآمریکاکلینیکلو روومغز و جدیدترین مطالب تکناز کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به تکناز می باشد استفاده از مطالب سایت تکناز دکوراسیون زیبا و متنوع کمد دیواری های مدرن تصاویرطراحی دکوراسیون پاییزی در خانه ای مدرن و لوکس تصاویر در ادامه این مطلب طراحی تاریخ معماری ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادتاریخمعماریتاریخ معماری به زمانی بر می‌گردد که آدمی برای زندگی مجبور به ساخت سرپناه برای خویش بودتور استانبولتور لحظه آخری استانبول ترکیه …قیمتتوراستانبولتور استانبول قیمت تور استانبول نرخ تور استانبول پاییز آفر تور استانبول بهترین معماری اکوتک اکولوژی تکنولوژی معماری، …در معماری پایدار ، تغییراتی که با توجه به معیارهای زیست اقلیمی و پایداری پدید می آیند تخصصی معماری خانه آبشاراثر فوق العاده فرانک …تخصصی معماری خانه آبشاراثر فوق العاده فرانک لوید رایت به وبلاگ تخصصی معماری خوش زیست نیوزیکی از روش های مصرف پروتئین بیشتر برای گیاهخواران دریافت آن از سبزیجاتی است که مصرف دانلود فایل های آماده سه بعدی، کابینت های آشپزخانه …فایل های آماده سه بعدی، کابینت های شیک آشپزخانه مگابایت همراه با پیش نمایش فرمت دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون …طراحی دکوراسیون پاییزی در خانه ای مدرن و لوکس تصاویر طراحی داخلی خانه ساده خود را دکوراسیون ورودی، دکوراسیون راهرو، چیدمان ورودی خانه در این بخش از سایت آکاایران برای شما جدیدترین دکوراسیون های ورودی و دکوراسیون راهرو روشهای طراحی و تولید صنعتی معماری ایرانیروشهای طراحی و تولید صنعتی سرفصل درس هدف آشنایی با مبناهای طراحی صنعتی و روش های دانلود مقاله رایگان ، دانلود مقاله ، دانلود رایگان مقاله دانلود مقاله رایگان سایت دانلود رایگان مقاله دانلود مقاله دانلود کتاب دانلود سوالات و کلید آزمون نظام مهندسی برق هم بصورت …طبقه بندی قصه های قبیله معرفی نویسنده و مدیر وبلاگ لغت آیلتس ضروری برای مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …ماهی با روکش خامه و شوید غذایی است خوشمزه و عالی برای مهمان های خاص و در عین حال ساده و سایت تفریحی و سرگرمی پارس ناز پارس نازعکسعکس های بازیگرانعکس های خنده دارعکس های عاشقانهاخبار سینمااس ام اس زیباترین مکان های دیدنی شهر دبیگونه های زشت و عجیب حیوانات نادر عکس ازدواج عجیب مردی انگلیسی با درخت عکس عکس واژن برق قدرت کنترل الکترونیک مخابرات تاسیسات …از آنجا که کلید فیوزهای مینیاتوری به عنوان یکی از قطع کننده های مدار امروزه در بیشتر


ادامه مطلب ...

قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی (2)

[ad_1]

5- تشابه و تمایز داستان‌های قرآن و عهدین

با مطالعه‌ی دقیق قرآن کریم و کتاب‌های آسمانی پیشین، به ویژه تورات کنونی و مقایسه‌ی معارف و داستان‌های موجود در آن‌ها، به این نتیجه می‌رسیم که گذشته از تفاو‌ت‌های ماهوی قرآن با عهدین از نظر برخورداری از ویژگی اعجاز و جهان‌شمولی، اسلوب و روش خاصّ هدایتی و تربیتی، هماهنگی و انسجام آیات در مفاهیم و مضامین، گرایش و دعوت همگانی به تفکّر و مبانی عقلی، تکیه بر واقعیّت‌ها و عبرت‌های تاریخی، زیبایی تعابیر و شیوایی معانی، تنزیه و تطیهر سیمای پیامبران و اولای الهی و ... اسـت و همه‌ی آن‌ها نشان از برتری قرآن دارد، از جنبه‌های دیگر نیز تفاوت‌هایی میان این دو وجود دارد که قابل تأمّل و بررسی اسـت. از سوی دیگر، وجوه اشتراک و تشابه بسیاری نیز در قرآن کریم و عهدین به ویژه در زمینه‌ی قصّه‌های آن‌ها مشاهده می‌شود. این وجوه تشابه از طرف زمینه‌ی ورود بسیاری از اندیشه‌های انحرافی را در احادیث تفسیری با عنوان «اسرائیلیّات» فراهم نموده اسـت و از طرف دیگر، زمینه‌ی این اتّهام را به وجود آورده اسـت که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قصص و معارف قرآن کریم را از کتاب‌های پیشین اقتباس نموده اسـت. در این قسمت، به اختصار به وجوه تشابه و تمایز قرآن و تورات، به ویژه در زمینه‌ی داستان‌های آن‌ها می‌پردازیم.

5 -1- وجوه تشابه

تورات و انجیل، بسیاری از قصص قرآنی، به ویژه داستان‌های پیامبران بزرگ را در بردارند؛ با این تفاوت که در قرآن به طور اجمال آمده، ولی در عهدین با جزئیات و همراه با پیرایه‌هایی ذکر شده‌اند. قبلاً نیز اشاره شد که قرآن کریم به آن بخش از سرگذشت‌ها و زندگی اقوام و امّت‌ها و انبیای پیشین اشاره نموده اسـت که بیش‌تر مشتمر بر جنبه‌های تربیتی و اخلاقی هستند؛ برخلاف عهدین که امور کم اهمیّت و جزئی را نیز مانند تاریخ حوادث، نام و نشان‌های اشخاص، اماکن و ... به تفصیل یادآور شده‌اند.
به عنون نمونه، داستان آدم (علیه‌السلام) هم در قرآن و هم در تورات آمده اسـت. طولانی‌ترین بیان قرآن در این مورد، در سوره‌های بقره و اعراف اسـت. با نگاهی گذرا مشاهده می‌کنیم که قرآن کریم هرگز متعرّض جای‌گاه بهشت آدم (علیه‌السلام)، نوع شجره‌ی ممنوعه، حیوانی که شیطان در پوشش آن وارد بهشت گردید. نام محلّ هبوط آدم و حوّا و دیگر جزئیات قصّه نگردیده اسـت. (55) گرچه در برخی از داستان‌های قرآنی، تکرار دیده می‌شود، در آن‌ها از مطالب بیهوده پرهیز شده اسـت. و نیز قرآن کریم در مورد عیسی (علیه‌السلام) و مریم (علیها السلام) به جهات ویژه‌ای که جنبه‌ی عبرت‌آموزی دارد، مانند معجزات حضرت عیسی (علیه‌السلام) به طور موجز اشاره نموده اسـت، ولی به حسب و نسب حضرت عیسی (علیه‌السلام)، کیفیّت تولّد و زادگاه او، نام افترا زننده بر حضرت مریم (علیها‌السلام)، نوع مائده‌ی آسمانی، حوادث جزئی شفای کوران مادرزاد و بیماران مبتلا به مرض پیسی و احیای مردگان اشاره نشده اسـت؛ برخلاف انجیل که همه‌ی موارد یاد شده را با تفصیل بیان نموده اسـت. (56)
در قرآن کریم داستان‌های بسیاری مطرح شده که مشابه آن‌ها در تورات نیز آمده اسـت. البته در بسیاری از موارد، اختلاف‌هایی نیز بین آن‌ها دیده می‌شود. از داستان‌های مشترک قرآن کریم و تورات می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
1) سرگذشت آفرینش آسمان، زمین، انسان و به ویژه آدّم و حوّا، شجره‌ی ممنوعه، هبوط آدم و حوّا از بهشت، هابیل و قابیل و ... (57)؛
2) سرگذشت زندگی حضرت نوح (علیه‌السلام) و ماجرای سفینه؛ (58)
3) سرگذشت زندگی حضرت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و داستان ذبح؛ (59)
4) سرگذشت زندگی حضرت لوط (علیه‌السلام) و دختران وی؛ (60)
5) سرگذشت زندگی حضرت یعقوب (علیه‌السلام) و یوسف (علیه‌السلام) با شرح و تفصیل؛ (61)
6) سرگذشت زندگی حضرت موسی (علیه‌السلام) و شعیب و هارون با شرح و تفصیل؛ (62)
7) سرگذشت زندگی حضرت داود (علیه‌السلام)؛ (63)
8) سرگذشت زندگی حضرت یونس (علیه‌السلام) (فرزند متّی، ملقّب به ذوالنّون)؛ (64)
9) سرگذشت زندگی حضرت سلیمان (علیه‌السلام) فرزند داود (علیه‌السلام)؛ (65)
10) سرگذشت زندگی حضرت ایّوب (علیه‌السلام)؛ (66)
11) سرگذشت زندگی حضرت الیسع (علیه‌السلام)، (یوشع بن نون یا الیشع)؛ (67)
12) سرگذشت زندگی ذوالکفل (علیه‌السلام) (حزقیال نبی)؛ (68).
13) سرگذشت زندگی اشموئیل (علیه‌السلام) (شموئیل نبی)؛ (69).
14) سرگذشت زندگی حضرت زکریّا (علیه‌السلام)؛ (70).
15) سرگذشت زندگی حضرت یحیی (علیه‌السلام)؛ (71).
16) سرگذشت زندگی حضرت عُزَیر = عَزرا (علیه‌السلام)؛ (72).
17) سرگذشت زندگی حضرت عیسی بن مریم (علیه‌السلام)؛ (73).
18) داستان ذوالقرنین؛ (74).
19) داستان یأجوج و مأجوج؛ (75).

5 -2- وجوه تمایز

علاوه بر تفاوت‌های کلی که قرآن با عهدین دارد، از نظر کمیّت و کیفیّتِ محتوا نیز تفاوت‌های بسیاری میان آن‌ها مشاهده می‌شود. از بسیاری از سرگذشت‌ها و رویدادهای تاریخیِ یاد شده در قرآن، هیچ اثری در عهدین، به ویژه در تورات نیست؛ نظیر داستان‌های هود، صالح و شعیب و اقوام آنان، اصحاب الأیکه، اصحاب الرّس، لقمان حکیم، ذوالقرنین، اصحاب کهف، خضر (علیه‌السلام) و برخی از مطالب مربوط به داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام). از جمله‌ی داستان‌هایی که منحصراً در قرآن کریم آمده اسـت، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.گفت‌وگوی خداوند و فرشتگان درباره‌ی آفرینش آدم (علیه‌السلام)؛
2. فرمان الهی مبنی بر سجده‌ی فرشتگان در برابر آدم (علیه‌السلام)؛
3. سرپیچی ابلیس از فرمان الهی؛
4) نافرمانی فرزند نوح از سوار شدن کشتی و ماجرای غرق شدن وی؛
5) توبه آدم (علیه‌السلام)؛
6) داستان حضرت ابراهیم با پدر و گروهش؛
7) مسکن دادن حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) به برخی از ذریّه‌اش در منطقه‌‌ی مسجدالحرام؛
8) بنای خانه‌ی کعبه به دست ابراهیم و اسماعیل؛
9) گرویدن ساحران فرعون به موسی (علیه‌السلام)؛
10) داستان مؤمن آل فرعون؛
11) زره‌سازی حضرت داوود (علیه‌السلام)؛
12) حکومت داوود (علیه‌السلام) و سلیمان (علیه‌السلام)؛
13) تسخیر جن، باد و پرنده برای سلیمان (علیه‌السلام)؛
14) تسخیر اسب و پرنده در دست داود (علیه‌السلام)؛
15) ساختمان‌سازی و غوّاصی جنّ برای حضرت سلیمان (علیه‌السلام)؛
16) داستان هدهد و ملکه‌ی سبأ و تخت و تاج وی؛
17) تکلم حضرت عیسی در گهواره و فرود آمدن مائده‌ی آسمانی به درخواست وی.
موضوعاتی نیز در عهدین آمده اسـت که در قرآن کریم وجود ندارد؛ نظیر کتاب داوران، نحمیا، استر، دانیال نبیّ، هوشع‌نبّی، یوئیل نبیّ، عاموس نبی و ... و نیز برخی از کتاب‌ها و رساله‌های عهد جدید.

6. مستشرقان و منابع قرآن

از آنجا که قرآن کریم نخستین و مهم‌ترین منبع آیین جهانی اسلام و پیامبر عظیم‌الشأن آن، حضرت محمّدبن عبدالله (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به شمار می‌آید، از دیرباز مستشرقان و به ویژه نویسندگان و محقّقان یهودی، تمام توان و تلاش خویش را به کار گرفته‌اند تا به هر شکل ممکن، چهره‌ی تابناک آن را با طرح شبهات و ایرادهای گوناگون، کلام غیر وَحیانی و بشری و ساخته و پرداخته‌ی اندیشه‌ی پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و یا متأثّر از اندیشه‌های انحرافی و خرافی بیگانگان معرّفی نمایند. از این رو، در بیش‌تر آثار و تألیفات آنان این اتّهام مطرح گردیده اسـت که آورنده‌ی قرآن کریم بسیاری از معارف آن را از دانشمندان اهل کتاب یا دیگر عالمان آن روزگار فرا گرفته اسـت و بنابراین، قرآن کریم چیزی جز تکرار داستان‌ها، احکام و موعظه‌های تورات و انجیل و یا اخذ و اقتباس از آن‌ها نیست. (76)
چه بسا یکی از اهرم‌هایی که برخی از نویسندگان یاد شده از آن سود جسته‌اند، نقل «اسرائیلیّات» در کتب تفسیر و حدیث اسـت. دکتر شحّاته در این‌باره می‌نویسد:
برخی از مستشرقان از اثرپذیری مسلمانان از یهود در زمینه‌ی اسرائیلیاتی که برخی از مفسّران نقل کرده‌اند، حربه و سوژه‌ای پیدا کرده‌اند تا اسلام را برگرفته از آیین یهود معرّفی کنند. (77)
برخی از مستشرقان برای رسیدن به مقصود خود، تلاش نموده‌اند تا اثبات کنند که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و برخی از مسلمانان صدر اسلام، با انجیل و یا تورات آشنا بوده‌اند، و حتّی وی انجیل را از دیگران فراگرفته اسـت. کارادوو (78) در ذیل واژه‌ی انجیل، در دائرة المعارف الإسلامیّة می‌نویسد:
به نظر می‌رسد از قرآن کریم و نوشته‌های بسیاری از نویسندگان مسلمان می‌توان استفاده کرد که مسلمانان، اطّلاعاتی درباره‌ی انجیل داشته‌اند. (79)
وی در بخش دیگری از مقاله‌اش می‌افزاید:
محمّد پیش از آن که با اناجیل معتبر و راستین آشنا باشد با اناجیل تحریف شده و غیرواقعی آشنا بوده اسـت و این شناخت از طریق منابع سره‌ی مسیحی به دست وی نرسیده، بلکه از طریق یهودیانی که آیین نصرانی را پذیرفته بودند به وی انتقال یافته بود؛ دلیل آن، نوع داستان‌هایی اسـت که در قرآن آمده اسـت. (80)
کارادوو همچنین ادامه می‌دهد:
عهد جدید، تأثیر فراوانی بر حدیث نهاده اسـت؛ زیرا ریشه‌های بسیاری از امور شگفت‌آور و داستان‌ها و اندیشه‌های مربوط به محمّد و صحابه‌ی او را در انجیل می‌یابیم. (81)
استاد محمّد عرفه در پاسخ به نام کارادوو، می‌نویسد: مخالفان تلاش بسیاری کرده‌اند که نشان دهند، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) معارف قرآنی را از بیگانگان و پیروان آیین‌های یهود و مسیحیّت گرفته اسـت، ولی دلایلی که اقامه کرده‌اند، چنین ادّعایی را اثبات نمی‌کند و تنها این معنا را می‌رساند که برخی از مسلمانان در زمان‌های بعد، به محتوای انجیل آگاه بوده‌اند؛ زیرا قدیمی‌ترین ترجمه‌ی انجیل، چنان که از ابن‌عربی نقل شده مربوط به سال‌های 631 و 641 اسـت و پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در سال 571 به دنیا آمده و در سال 632 میلادی رحلت کرده اسـت. علاوه بر این، زندگی و سیره‌ی وی نشان می‌دهد که وی امّتی بوده و هیچ مربی و استادی نداشته اسـت. (82)
این دیدگاه را دیگر محقّقان غربی نیز در پژوهش‌های علمی خود عیان ساخته‌اند. فؤاد کاظم مقدادی به تلاش‌های زیرکانه‌ی گروهی از نویسندگان دائرةالمعارف الإسلامیّة در مُشَوَّه ساختن چهره‌ی قرآن کریم و معارف اسلامی را در ذیل مدخل‌های ویژه‌ی قرآنی اشاره می‌کند و می‌گوید: آنان تلاش داشته‌اند تا ثبات نمایند که واژه‌های قرآنی عمدتاً اقتباسِ از تورات و انجیل و دیگر منابعِ اهل کتاب اسـت. (83)
کلر تِسدال (84) در کتاب مصادر الإسلام تلاش نموده اسـت تا نشان دهد که معارف قرآن کریم اقتباسِ از یهود و نصارا و صابئین اسـت. وجود تشابه بین این مکتب‌ها در مسائل نماز، غسل، اعتقاد به الوهیّت و نیز همسانی برخی از داستان‌های قرآنی با آن‌ها، نظیر داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، حضرت سلیمان (علیه‌السلام) و فرزندان آدم (علیه‌السلام)، چنین توهمی را برای وی به وجود آوده اسـت. چنان که او از طریق اشتراک برخی از واژگان قرآنی با آیین‌های پیشین، استدلال کرده اسـت که اسلام و قرآن کریم، ریشه در فرهنگ یهودی، مسیحی و ... دارد. (85)
ویلهلم رودلف (86) آلمانی نیز در کتاب صلة‌القرآن بالیهودیّه و المسیحیّة، معتقد اسـت که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و آیین اسلام و قرآن کریم به شدّت تحت تأثیر آیین یهود و مسیحیّت بوده اسـت. (87) آرتور جفری (88) محقّق استرالیایی، اثرپذیری قرآن کریم را از واژه‌های عبری، امری مسلّم دانسته، می‌گوید:
زبان عبری از طریق گروه‌هایی از یهودیان جزیرةالعرب، مثل یهود خیبر، بنی فینقاع و بنی‌النضیر وارد زبان عربی شده اسـت؛ مانند واژه‌ی «لِینَة» در آیه‌ی 5 سوره‌ی حشر که به معنای «نخل» آمده اسـت. (89)
عمر رضوان در این زمینه می‌نویسد:
انگیزه‌ی تألیف این کتاب و کتاب‌هایی از این دست، ایجاد این باور در مخاطبان خود اسـت که قرآن کریم از مجموعه فرهنگ‌ها و معارف و زبان‌های گوناگون گرفته شده اسـت؛ آن هم به خاطر جذب پیروانی از آیین یهود؛ و یا این که اثرپذیری قرآن کریم به دلیل استمرار آمیزش و اختلاط با آنان (یهود) در مدت زمان طولانی بوده اسـت. (90)
گلدزیهر (91) محقّق نامور آلمانی نیز همین عقیده را ابراز داشته اسـت. وی درباره‌ی داستان ذبح اسماعیل می‌نویسد:
محمّد در یکی از سوره‌های مکّی - آیات 100 تا 110 از سوره‌ی صافّات - داستان قربانی حضرت ابراهیم را از تورات گرفته اسـت، بدون این که نامی از فرزند ذبیح ببرد. (92)
در این‌جا، گلدزیهر، ادّعا می‌کند که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) از طریق گزارش‌های دانشمندان یهود و نصارا مطلع شده اسـت که اسحاق، فرزند ابراهیم، برای قربانی برگزیده شده اسـت؛ در حالی که هیچ دلیلی بر این ادّعا ارائه نداده اسـت. صرف مشابهت این داستان در قرآن و تورات، دلیل بر اخذ و اقتباس قرآن از تورات نیست؛ گرچه ظواهر قرآن نشان می‌دهد که مراد از ذبیح اسماعیل اسـت، نه اسحاق. (93)
گلدزیهر در اثر دیگرش، این ادّعا را در چند موضع مطرح می‌نماید؛ ولی در مورد منشأ آیین پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) می‌گوید:
دعوت پیامبر اسلام چیزی جز آمیزه و برگزیده‌ای از شناخت‌ها و اندیشه‌های دینی که وی آن‌ها را در اثر پیوند و ارتباط با شخصیّت‌های یهودی و مسیحی و جز آنان دریافت نموده و به شدّت تحت تأثیر آن‌ها قرار گرفته اسـت نمی‌باشد. (94)
وی در جای دیگری بر این موضع پافشاری نموده، می‌گوید:
بدین ترتیب، آن‌چه را که پیامبر به ویژه درباره‌ی زندگی اخُروی، بدان دعوت می‌نماید، چیزی جز مجموعه‌ی مطالبی که آن‌ها را آشکارا و به طور قطع از بیرون دریافت کرده و دعوت خویش را بر آن استوار ساخته اسـت، نیست. وی در بیشتر اوقات از طریق داستان‌های پیامبران، از تاریخ عهد قدیم بهره برده اسـت. (95)
گلدزیهر همچنین در این نوشتار، پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را شاگرد دانشمندان یهودی و مسیحی معرّفی می‌نماید. (96) وی همچنین ادّعا می‌کند که در پیدایش پایه‌های آیین اسلام، دین یهود و مسیحیّت به نسبت برابر سهیم بوده‌اند. (97) و نیز برخی از معتقدات مسیحی از راه تقلید یا روایات متواتر تحریف شده و نیز از طریق بدعت‌های آیین کهن مسیحیّت شرقی به دست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) رسیده اسـت. (98)

6 -1- نقد و نظر

قابل تأمّل اسـت که برخلاف پندار گلدزیهر، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به گواهی تاریخ، قبل از بعثت خود تنها یک برخورد با دانشمندان مسیحی داشته اسـت (99) و آن، برخورد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) با بَحِیرا، راهب و دانشمند نصرانی اسـت که در اثناء مسافرت و در مدت زمان کوتاهی (چند دقیقه) صورت گرفته اسـت. این ملاقات کوتاه تا چه حدّی توانسته اسـت در اندیشه و معرفت دینی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) تأثیر بگذارد؟ چگونه ممکن اسـت در اثر یک برخورد کوتاه با یک دانشمند مسیحی، اثر جاوید و ماندگاری پدید آمده باشد که حتّی پیامبران پیشین نیز از آوردن همانند آن ناتوان بوده‌اند؟ ادّعای شاگردی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) نزد عالمان یهود و نصارا نیز ادّعایی بدون دلیل اسـت. باید پرسید که این شاگردان در کجا و در چه زمانی صورت گرفته اسـت که دور از دید چشمان تیز مورّخان بوده و هیچ گزارش موثّقی از آن به دست نیامده اسـت. آیا شهر مدینه در هنگام تشرف فرمایی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به آنجا، مقرّ یهود نبوده اسـت؟ آیا پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) همواره با احبار آنان در ستیز نبوده اسـت و آنان نیز با وی کینه و دشمنی نداشته‌اند؟
اگر مراد گلدزیهر از سهیم بودن آیین‌های یهودی و مسیحی در پیدایش و شکل‌گیری آیین اسلام و معارف قرآن کریم این اسـت که برخی از احکام شرعی و داستان‌های تاریخی قرآن در کتاب‌های پیشین نیز کم و بیش وجود داشته اسـت، این امر مورد قبول ما نیز هست؛ مشترکات فراوانی در اصول و فروع دینی، بین شرایع آسمانی وجود دارد. علاوه بر این، نوع احکام و مقرّرات شرعی اسلام با آن چه در ادیان پیشین آمده اسـت از نظر کمیّت و کیفیّت متفاوت اسـت. و صرف وجود وجوه اشتراک نیز، دلیل بر اخذ و اقتباس از یکدیگر نیست؛ زیرا منبع قرآن کریم و دیگر کتاب‌های آسمانی وحی الهی اسـت.
این ادّعا که برخی از داستان‌ها و آیات قرآن کریم درباره‌ی مسیحی (علیه‌السلام) و نصارا از طریق روایات تحریف شده و ساخته‌های مسیحیّت به دست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) رسیده اسـت، ادّعایی بی‌دلیل و ابطال اسـت؛ زیرا قرآن کریم در موارد بسیاری، عقاید مسیحیان، مانند به صلیب کشیدن حضرت مسیح را به شدّت مورد انتقاد قرار داده و آن‌ها را مردود دانسته اسـت. مشترکات اعتقادی، شرعی و اخلاقی بین ادیان الهی، همه از یک سرچشمه‌ی پاک و زلال جاری شده‌اند و هیچ دینی از دین پیش از خود پدید نیامده اسـت. فرمان الهی بر تأسی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به پیامبران الهی قبل از خود نیز بدین معناست که او در ایمان به خدا، یکتاپرستی، اصول اعتقادی، هدف‌های کلّی رسالت و نبوت و استقامت و شکیبایی در تبلیغ دعوت الهی به آنان اقتدا نماید، نه در شریعت و فروع دین آنان. چنان که در قرآن کریم در وصف پیامبران الهی آمده اسـت:
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ (100)
آنان (پیامبران الهی) کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت نموده اسـت، پس به هدایت آنان اقتدا کن.
این آیه بیان می‌دارد که اصول دعوت همه‌ی پیامبران الهی یکی اسـت؛ گرچه آن‌ها از نظر ویژگی‌ها، برحسب نیازهای مختلف هر زمان، تفاوت‌های بسیاری نیز داشته‌اند. دکتر رمزی نعناعه درباره‌ی دیدگاه برخی از مستشرقان نظیر گلدزیر، در مورد اثرپذیری مسلمانان از اسرائیلیّات و اقتباس معارف و داستان‌های قرآنی از تورات و انجیل، چنین می‌نویسد:
این دسته از مستشرقان یهودی مسلک با انگیزه‌های عاطفی و تعصب دینی خود تلاش می‌کنند تا اکثر معارف قرآنی و احادیث نبوی را به نوعی به مصادر یهودی برگردانند. (101)
تورات واقعی و قرآن کریم، هر دو، کتاب‌ آسمانی و نازل شده از جانب خداوند هستند، پس معنا ندارد که گفته شود قرآن کریم داستانی را از تورات گرفته اسـت. اگر منشأ داستان‌های قرآنی تورات اسـت، داستان‌هایی که در قرآن آمده اسـت ولی در تورات هیچ اثری از آن‌ها وجود ندارد، از کجا گرفته شده اسـت؟
رمزی نعناعه در باب سیره‌ی پیامبر اکرم و معارف قرآنی می‌نویسد:
علی‌رغم این که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در بین عرب‌ها مبعوث گردید و آنان نیز به خوبی تاریخ زندگی و احوال شخصی وی را به تفصیل می‌دانستند، آنان هیچ کس را نیافتند که گواهی دهد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) علوم و معارف قرآنی را از برخی از نویسندگان و اهل علم مکّه اقتباس کرده اسـت. با این که مسلمانان پس از فتوحات اسلامی با مسیحیان و یهودیان ارتباط تنگاتنگی داشته‌اند و گاهی نیز بحث‌ها و جدال‌های دینی میان آنان رخ می‌داده اسـت، تا آنجا که اطّلاع داریم، هیچ یک از دشمنان مسلمانان این پیدار را مطرح نکرده اسـت که قرآن، همه یا بعضی از معارف خود را از تورات یا انجیل گرفته اسـت. و تنها در این عصر اسـت که عدّه‌ای تلاش کرده‌اند این پندار نادرست را ترویج کنند و به این وسیله اسلام و مسلمین را مورد تهاجم فکری و فرهنگی خود قرار دهند. به اعتقاد من معول نیست که آن ‌چه در قرآن آمده اسـت، از کتب تحریف شده (تورات و انجیل) یا از اندیشه و آراء اهل کتاب زمان پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) اقتباس شده باشد. (102)
به نظر می‌رسد برخلاف نظر رمزی نعناعه، دشمنان مسلمانان این پندار را در زمان آن حضرت مطرح کرده‌‌اند؛ زیرا قرآن کریم موضوع «اتّهام پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به اقتباس و تعلّم از دیگران» را تصریح نموده و به شدّت آن را ردّ کرده اسـت. (103) برخی از نویسندگان مسلمان در مقام ردّ ایراد مستشرقان برآمده‌اند که خلاصه‌ی پاسخ آنان چنین اسـت:
دلیل عمده‌ی مدعیان، تشابه قرآن کریم با کتب یهود در نقل داستان‌ها و هماهنگی آن‌ها در مسائل اعتقادی، اخلاقی و احکام شرعی اسـت. امتیاز مهم مسلمانان بر سایر امّت‌ها این اسـت که آنان از پیامبر الهی با عظمت یاد می‌کنند و آنان را انسان‌های برگزیده و واجد کمالات اخلاقی و عقلی، راستگویی، امانتداری، عصمت از گناه و خطا و سلامت روح و جسم دانسته و آنان را مبعوث از جانب خداوند برای هدایت جوامع انسانی می‌دانند. امّا موضع یهود، دقیقاً عکس این جهت‌گیری را نشان می‌دهد. آنان چهره‌ی پاک پیامبران الهی را مکدّر و نازیبا و آلوده به گناه جلوه داده، همواره آنان را از ساحت غیبی و ملکوتی تا پایین‌ترین سطح تنزل داده و به آسانی نسبت‌های ناروا و ناشایست به آنان داده‌اند.
تاریخ گواهی می‌دهد که یهودیان، لحظه‌ای دست از دشمنی و کینه‌توزی خود علیه پیامبر اسلام و مسلمانان برنداشتند. اگر واقعاً اینطور بود که اینان ادّعا می‌کنند، قطعاً از دیرباز تاکنون از سوی یهود و پیروان آیین حضرت موسی (علیه‌السلام) مطرح می‌گردید و آنان بر آن پافشاری می‌کردند. وانگهی کتاب مقدس کنونی با وجود انحرافات اعتقادی فراوان در مورد ذات اقدس الهی و پیامبران پاک و معصوم و تحریف‌های بسیار آن، شایستگی این را ندارد که مرجع و مأخذی برای دعوت پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) باشد. (104)
ابوبکر باقلانی با توجّه به تحدّی قرآن کریم به آورنده‌ی آن، این ادّعای مستشرقان را مردود می‌شمارد:
مسلّماً آن‌چه را که قرآن از داستان‌های پیشینیان و سیره و سرگذشت و پیشامدهای زندگی اقوام گذشته در بردارد، آگاهی از آن‌ها جز از طریق ملاقات با اهل سیره و بحث و مطالعه و هم‌نشینی با آنان و خواندن کتاب‌ها و فهم آن‌ها امکان‌پذیر نیست؛ در حالی که می‌دانیم پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) هرگز نوشته‌ای (کتابی) را نخوانده و چیزی نیز ننوشته اسـت و از دامن کسی زاده نشده اسـت که آگاه و کتاب‌ها بوده و قادر به بررسی و مطالعه آن‌ها باشد؛ یا هم‌نشین با اهل سیره بوده و از آنان اخذ و اقتباس کرده باشد. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) جز با افرادی که با او رفت و آمد داشته‌اند، برخوردی نداشته و جز با کسانی که او را می‌شناخته‌اند با کسی آشنایی نداشته اسـت. آنان خاستگاه و محل اقامت و کوچ او را می‌‌دانند؛ این معنا روشن‌گر آن اسـت که تنها مخبِر این امور فقط خداوند سبحان اسـت، که بر هر غیبی آگاهی دارد. (105)

6 -2- یادآوری پاره‌ای از نکات

همان‌طور که اشاره شد، بسیاری از مستشرقان و نویسندگان اروپایی، در آثار و تحقیقات علمی خود درباره‌ی اسلام و قرآن کریم و سیره‌ی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)، به این موضوع تصریح نموده‌اند که معارف و قصص قرآنی در موارد زیادی اقتباس از تورات و انجیل بوده، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بسیاری از حقایق قرآنی را از «احبار» (عالمان یهود) و یا از رهبان (عالمان مسیحی) عصر خود فرا گرفته اسـت. در این قسمت به بررسی برخی از آراء و اندیشه‌های آنان و نقد درباره‌ی آن‌ها پرداختیم؛ برای تکمیل بحث و روشن شدن توهّم نادرست مدّعیان و طرّاحان این شبهه، نکاتی را در پایان یادآور می‌شویم. به نظر می‌آید که عمده اعتقاد آنان مبتنی بر محورهای زیر اسـت:
1) تأکید و پافشاری مستشرقان به ویژه نویسندگان یهودی مسلک بر اثبات حقّانیّت آیین یهود از نظر سابقه‌ی دیرینه آن و نیز به خاطر تعصّبات دینی و جمود اعتقادی و ملی‌گرایانه و نیز به علّت پیش‌فرض‌هایی که آنان پیش از تحقیق و پژوهش در اذهان خود داشته‌اند، بوده اسـت.
2) وجود وجوه تشابه فراوان قرآن کریم و عهدین در معارف و اعتقادات دینی، اخلاقیات و احکام شرعی، به ویژه در زمینه‌ی داستان‌های پیامبران الهی و اقوام و امّت‌های آنان، این ذهینّت را برای آنان ایجاد کرده اسـت که قرآن کریم، تعالیم خود را از آیین‌های پیش از خود به ارث برده و پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) متأثّر از اندیشه‌های یهود و مسیحیّت بوده اسـت.
3) وجود احادیث و اخبار تحریف شده و ساختگی در برخی از تفاسیر قرآن تشابه آن‌ها با اندیشه‌های دینی اهل کتاب و کتاب مقدس و احیاناً پذیرش ضمنی این روایت‌های جعلی از سوی برخی از دانشمندان اسلامی یا سکوت بزرگوارانه‌ی آنان در مقابل آن‌ها و یا بیان توجیه‌ها و تأویل‌های نامعقول و بی‌معیار از طرف آنان برای آن‌ها، همگی سبب پیدایش چنین تفکّری در میان گروهی از مستشرقان گردیده اسـت که گویا جامعه‌ی اسلامی و محافل علمی - دینی مسلمانان نیز، خود پذیرفته‌اند که یکی از منابع اصلی قرآن کریم، تورات و انجیل تحریف شده کنونی اسـت.
4) از همه مهم‌تر، بعضی از نویسندگان و محقّقان اسلامی، به ویژه اهل تسنّن با نوشته‌ها و آثار خود، که نشان می‌دهد صحابه و تابعین برای فهم قرآن چاره‌ای جز رجوع به اندیشه‌های اهل کتاب و دانشمندان آنان نداشته‌اند و اهل کتاب از جمله‌ی منابع تفسیری قرآن بوده‌اند، موجب شده‌اند که کسانی مانند گلدزیهر از این اشتباه و غفلت عملی و علمی، دستاویزی برای حمله به مسلمانان بسازند. (106) این اتّهام، پیشینه‌ای به درازی عمرِ قرآن کریم دارد و قرآن کریم خود به برخی از این اتّهام‌ها تصریح و یا اشاره نموده اسـت.
عبارت «أَسَاطِیرُ الأَوَّلِین» مکرّر در قرآن کریم آمده اسـت، که بیان‌گر پندار واهی کفّار درباره‌ی قرآن کریم اسـت. واژه‌ی «اساطیر» (107) به معنای داستان‌هایی اسـت که هیچ ریشه و اساسی ندارند یا آمیخته به غلو و خرافه‌اند، امّا از نظر قرآن، این واژه به کتاب‌های پیشینیان، از جمله، کتاب‌های نصارا و یهود که در آن دوران رواج داشته اسـت نیز اشاره دارد.
آیه پنجم سوره فرقان، آیه‌ی این معنا را تأیید می‌کند:
وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا
کفار گفتند: قرآن جز دروغِ ساخته و پرداخته‌ی آورنده‌ی آن نیست که گروهی نیز وی را بر این کار یاری داده‌اند.
دکتر محمّد عزّه دروزّه می‌گوید:
تا آنجا که کافران خواستند بگویند آن‌چه را پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) تلاوت می‌کند از روی کتاب‌های رایج پیشین اقتباس، نگارش و حفظ نموده اسـت و آن وحی نیست. (108)
مرحومه علّامه طباطبایی (رحمه الله) در ذیل این آیه می‌نویسند:
مراد از «قَومٌ آخَرُونَ» به قرینه سیاق و روند آیه، اشاره به بعضی از اهل کتاب اسـت. در روایات وارد شده اسـت که «قَومٌ آخَرُونَ» عبارتند از عِداس مولی حُوَیطب بن عبدالعزّی و یسار مولی العلاء بن الحَضرَمی و جبر مولی عامر که از جمله‌ی اهل کتاب و قاری تورات بودند که به اسلام گرویدند. (109)
برخی از مفسّران منظور از «گروهی دیگر» را جماعتی از یهود دانسته‌اند و بعضی گفته‌اند که منظور، سه نفر از اهل کتاب به نام عداس، یاسر و حَبر (یا جَبر) بوده اسـت. (110)
به هر حال، قرآن کریم این گفته‌ی کفّار را که قرآن، افسانه‌های پیشینیان اسـت و پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آن را رونویسی کرده اسـت و هر صبح و شام بر او املا می‌شود، به شدّت مردود شمرده اسـت:
قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (111)
بگو کسی آن را نازل کرده که اسرار آسمان‌ها و زمین را می‌داند.
در آیات بسیاری، از زبان مخالفان، به پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) نسبت «افترا» داده شده اسـت. (112) در آیه‌ی 4 سوره‌ی فرقان، آیه‌ی می‌خوانیم:
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ
و کافران گفتند: این فقط دروغی اسـت که او ساخته و گروهی دیگر او را بر این کار یاری داده‌اند.
در آیه‌ی 103 سوره‌ی نحل آمده اسـت:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ
ما می‌دانیم که آنان می‌گویند این آیات را انسانی به او تعلیم می‌دهد! در حالیکه زبان کسی که این‌ها را به او نسبت می‌دهند عجمی اسـت؛ ولی این (قرآن)، زبان عربی آشکار اسـت.
از ابن‌عبّاس نقل شده اسـت که قریش گفتند: معلّم و مربّی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) یک نفر مسیحی رومی به نام بلعام بوده اسـت. ضحّاک گفته اسـت: منظور سلمان فارسی اسـت، که گفته‌اند پیامبر داستان‌های قرآنی را از وی فرا گرفته اسـت.
قرآن کریم در پایان این آیه بیان می‌دارد که زبان آموزگار پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به زعم کفّار قریش، اعجمی، یعنی گنگ و غیرفصیح اسـت، در حالی که زبان قرآن، «عربی مبین» و در اوج قلّه‌ی فصاحت اسـت. وقتی عرب‌زبانان از آوردن همانند قرآن کریم در فصاحت و بلاغت ناتوان ماندند، پس چگونه فردی غیرعرب و غیرفصیح در زبان، می‌تواند این کار خارق‌العاده را انجام بدهد؟ (113) مرحوم علّامه طباطبایی (رحمه الله) می‌فرماید:
این که گفته‌اند پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) پاره‌ای از معلومات خود را از سلمان فارسی فرا گرفته اسـت، سخنی بیهوده اسـت؛ زیرا اوّلاً سلمان فارسی در مدینه اسلام آورد و ثانیاً، آموزه‌های او برگرفته از تورات و انجیل اسـت و با آیات قرآنی قابل مقایسه نیست. (114)
از دیگر آیات قرآنی در این زمینه، آیه‌ی ذیل اسـت:
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ * فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُوا صَادِقِینَ (115)
و یا می‌گویند: آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند. پس اگر راست می‌گویند، سخنی مثل آن بیاورند.
چنان که ملاحظه شد، قرآن کریم در پایان این آیه این ادّعا را با تحدّی قرآن کریم نفی می‌کند. در آیات 44 تا 46 سوره‌ی حاقّه، می‌خوانیم:
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
و اگر [او] پاره‌ای گفته‌ها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت می‌گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم.
از این‌رو، خداوند در سرتاسر آیات قرآنی (116) با تضمین اطمینان‌بخش و تحدّی جهانی و همگانی (117) در همه‌ی موارد، از جمله در مورد علم و دانش (118)، انسجام و هماهنگی در محتوا (119)، نظم و چینش سازوار (120)، بلاغت و شیوایی در بیان (121)، خبرهای غیب (122) و به ویژه تحدّی به آورنده‌ی آن (123)، یعنی پیامبری امّی (124)، بر همه‌ی ادّعاهای بی‌اساس منکرانِ وحیانی بودن قرآن، خط بطلان کشیده و آنان را رسوا نموده اسـت.
قرآن کریم به صراحت بیان می‌کند که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) پیش از نزول قرآن کریم هیچ کتابی را نخوانده و هیچ مطلبی را ننوشته اسـت؛ زیرا اگر چنین نبود، مسلّماً اهل باطل به شکل و تردید می‌افتادند و وی را متهم می‌نمودند.
وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ (125)
و تو هیچ کتابی را پیش از این نمی‌خواندی و با دست خود آن را نمی‌نوشتی، وگرنه باطل اندیشان قطعاً به شک می‌افتادند.
بنابراین، براساس نصوص آیات قرآن کریم و تصریح اکثر مورّخان، از ملل گوناگون و شواهد قطعی تاریخی و اعترافات بسیاری از مستشرقان، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) «امّی»، یعنی درس ناخوانده و خط نانوشته بوده و از میان «أُمّیین» برانگیخته شده و از هیچ دانشمند یهودی و مسیحی هیچ‌گونه علم و فنّی را فرا نگرفته اسـت (126). وانگهی، چگونه می‌توان پذیرفت که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قرآن کریم را که حاوی کامل‌ترین و جامع‌ترین معارف الهی اسـت. از دانشمندان یهود و نصارا و یا عالمان مشرکین عرب فرا گرفته اسـت؛ در حالی که در سرتاسر جزیرةالعرب، از معارف و علوم قرآن کریم، حتّی نام و نشانی نبوده اسـت. البته کم و بیش، عالمان یهود و نصارا به دلیل آشنایی با تورات و انجیل، اطّلاعات ناقصی راجع به داستان‌های انبیا و امم گذشته داشته‌اند، ولی پیامبر هرگز با آنان معاشرت نداشته و از آنان مطلبی فرا نگرفته اسـت؛ هر چند در مسافرت‌های مکرّر حضرت به شام، بعضی از دانشمندان اهل‌کتاب را ملاقات نموده اسـت.
همچنین از تأمّل در قرآن کریم و داستان‌های انبیا در کتاب مقدّس به خوبی به دست می‌آید که معارف و معانی قرآن به هیچ‌وجه اقتباس از کتاب‌های یهود و نصارا نیست - اگرچه موضوعات مشترک در بین آن‌ها وجود دارد - زیرا بسیاری از حکایت‌های امّت‌های سابق و انبیای پیشین در کتاب‌های آسمانی و کتاب‌های تاریخ قبل از اسلام، یا اصلاً ذکر نشده و یا به طور اجمال به آن‌ها اشاره شده اسـت . (127)
برخی از محقّقان، داستان ملاقات پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) با بَحیرا (راهب مسیحی) را در بُصری، در نخستین سفر او به سرزمین شام، بی‌اساس و ساختگی دانسته و راز جعل این نوع روایات را چنین ذکر کرده‌اند: (128)
1-سرّ جعل این روایت، این بوده اسـت که نشان داده شود ایمان ابوبکر به پیامبری حضرت (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قبل از بعثیت پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بوده اسـت. سیّد جعفر مرتضی در این ارتباط روایتی را از دیار بکری ذکر می‌کند. (129)
2- این روایات، خود گواهی می‌دهند که از سوی یهودیان و مسیحیانی که خود را در صفوف مسلمانان جای داده بودند، جعل شده اسـت تا جوّی از شک و تردید در رسالت محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به وجود آید و چنین القا شود که وی مکتب خویش را از آیین یهود، نصارا و دیگر آیین‌ها برگرفته اسـت. گواه بر این مدعا، مطلبی اسـت که هاشم معروف الحسنی در کتاب خود به نقل از آنتوان سعاده می‌نویسد:
محمّد سیزده سال در مکّه ماند و مردم را به این سه اصل، یعنی ایمان به خدا، یگانگی او و سرای آخرت فراخواند. او این سه اصل را از راهبان و احبار در خلال برخوردهایی که در سفرهای خود به شام با آنان داشت، گرفت. وی آن هنگام که به مدینه نقل مکان نمود و در آنجا استقرار یافت، دولتی تشکیل داد و آیین‌ها، قوانین و نظام‌هایی را که مردم را به سوی آن‌ها فرا می‌خواند، از تورات برگرفت؛ زیرا در آن زمان، مدینه یکی از پایگاه‌های اصلی آیین یهود در جزیرةالعرب بود. (130)

پی‌نوشت‌ها

55. برخلاف تورات که به طور مشخّص به مکان بهشت، نام شجره‌ی ممنوعه و ... تصریح کرده اسـت. ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 3.
56. انجیل متّی، باب 1 و 8؛ انجیل یوحنّا، باب 21 :9 و 10 و التفسیرو المفسّرون، ج 1، 167 و 168.
57. در این قسمت جهت اطلّاع بیش‌تر نسبت به موضوعات یاد شده و مقایسه‌ی آن‌ها با یکدیگر، به برخی از آیات قرآن و عهدین اشاره می‌نماییم:
قرآن کریم: درباره‌ی آفرینش آسمان و زمین. ر.ک. به: اعراف، آیه‌ی 54؛ یونس، آیه‌ی 3؛ هود، آیه‌ی 7؛ فرقان، آیه‌ی59؛ سجده، آیه‌ی 4؛ حدید، آیه‌ی 4 و ق، آیه‌ی 38. درباره‌ی آفرینش انسان و آدم و حوّا. ر.ک. به: نساء، آیه‌ی 1؛ زمر، 6؛ مؤمنون، آیه‌ی 12 تا 14؛ بقره، آیه‌ی 31 تا 37 و اعراف، آیه‌ی 19. درباره‌ی فرزندان آدم، ر.ک. به: مائده، آیه‌ی 27 و درباره‌ی شجره‌ی ممنوعه، ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 35؛ اعراف، آیه‌ی 19 تا 22؛ طه، آیه‌ی 120. درباره‌ی هبوط از بهشت، ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 36 و 38 و طه، آیه‌ی 123.
تورات: درباره‌ی آفرینش آسمان و زمین، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2؛ درباره‌ی آفرینش انسان و آدم و حوّا، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 1 و باب 2: 22؛ درباره‌ی فرزندان آدم، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 4؛ درباره‌ی شجره‌ی ممنوعه، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2: 16 و 17. درباره‌ی هبوط آدم و وسوسه حوّا و افسانه‌ی گناهِ نزدیک شدن به درخت معرفتِ نیک و بد، ر.ک. به: سِفر پیدایش باب 3:12.
58. قرآن کریم، هود، آیه‌ی 32 تا 89 و شعراء، آیه‌ی 105 به بعد و نیز تورات، سِفر پیدایش، باب 7 تا 11، به ویژه آغاز باب 7 باب 9: 21 و 24.
59. بقره آیه‌ی 124 تا 127؛ انعام، آیه‌ی 74 و 75؛ هود، آیه‌ی 69 تا 76؛ ابراهیم، آیه‌ی 35 و 39؛ مریم، آیه‌ی 54 و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 12 - 18 و باب 22 به ویژه فقره‌ی 10 به بعد درباره‌ی ذبح اسحاق.
60. هود، آیه‌ی 70 به بعد؛ حِجر، آیه‌ی 59 و 60؛ شعراء، آیه‌ی 160 به بعد و عنکبوت، آیه‌ی 28 تا 32 و ... ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 19، به ویژه فقرات 7 و 9 و 31 تا 38.
61. بقره، آیه‌ی 132 تا 140؛ هود،71؛ انبیاء، 72؛ عنکبوت، 27 و سوره‌ی ص، 45 و ... و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 27 تا 37؛ به ویژه باب 27: 22؛ 29: 11 و 35؛ 32 :38 و باب 37 تا پایان باب 50 و رسالهی یعقوب در عهد جدید.
بقره، آیه‌ی 51 به بعد؛ نساء، 153 و 164؛ مائده، آیه‌ی 20 و 22 و 24؛ اعراف، آیه‌ی 103 به بعد؛ یونس، آیه‌ی 75 به بعد؛ طه، آیه‌ی 9 به بعد؛ شعراء، آیه‌ی 10 به بعد؛ قصص، آیه‌ی 3 به بعد؛ در باب شعیب، ر.ک. به: اعراف، آیه‌ی 85 تا 92؛ هود 84 تا 92؛ شعراء، آیه‌ی 177؛ عنکبوت، آیه‌ی 36؛ و در باب هارون، به اعراف، آیه‌ی 122 و 142؛ مریم، آیه‌ی 28 و 53؛ طه، آیه‌ی 30 و 70 و 90 و 92؛ شعراء، آیه‌ی 13 و 48 و نیز به: تورات، سفر خروج، به ویژه داستان ازدواج موسی (علیه‌السلام) با دختر یَترون (شعیب) و شبانیِ وی باب 3: 1 و 21 و یاری هارون ر.ک. به: باب 4: 14.
63. ر.ک. به: قرآن کریم، بقره، آیه‌ی 251؛ نساء، آیه‌ی 163؛ مائده، آیه‌ی 78؛ انعام، آیه‌ی 84؛ اسراء، آیه‌ی 55؛ انبیاء، آیه‌ی 78 و 79؛ نحل، آیه‌ی 15 و 16؛ سبأ، آیه‌ی 10 تا 13 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 17 به بعد. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب دوّم سموئیل، به ویژه باب 11: 2 تا 27، و کتاب مزامیر.
64. ر.ک. به: قرآن کریم، نساء، آیه‌ی 163؛ انعام، آیه‌ی 86؛ یونس، آیه‌ی 98 و صافّات، آیه‌ی 139 و ر.ک. به: تورات، کتاب یونس نبیّ در سِفر پیدایش.
65. ر.ک. به سوره‌ی بقره، آیه‌ی 102؛ انعام، آیه ی 48؛ انبیاء، آیه‌ی 78 به بعد؛ نمل، آیه‌ی 15 به بعد؛ سبأ، آیه‌ی 12؛ سوره‌ی ص، آیه‌ی 30 به بعد و نیز ر.ک. به: تورات کتاب اول پادشاهان، به ویژه 11: 1 تا 34؛ و نیز ر.ک. به: کتاب امثال سلیمان، کتاب جامعه‌ی سلیمان و غزل غزل‌های سلیمان.
66. ر.ک. به: قرآن کریم: نساء، آیه‌ی 163؛ انعام، آیه‌ی 84؛ انبیاء، آیه‌ی 83؛ سوره‌ی ص، آیه‌ی 41 به بعد و ر.ک. به: تورات،: کتاب ایّوب، به ویژه باب 3 و کتاب یعقوب در عهد جدید، باب 5: 11.
67. ر.ک. به: قرآن کریم: انعام، آیه‌ی 86 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 48 و ر.ک. به: تورات، کتاب اوّل تواریخ، باب 7: 27، سِفر خروج، باب 17: 9؛ 24: 13؛ 32: 17؛ 33: 11؛ سِفر اَعداد، باب 27: 18؛ 34: 17؛ سِفر تثنیه، باب 1: 38؛ 3: 28؛ 34: 9 و نیز ر.ک. به: صحیفه‌ی یوشع بن نون.
68. ر.ک. به: قرآن کریم: انبیاء، آیه‌ی 85 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 48. و ر.ک. به: تورات،: حزقیال نبیّ (برخی از مفسّران، وی را همان حزقیان نبّی و برخی دیگر، وی را فرزند ایوّب دانسته‌اند ر.ک. به: کتاب‌های تفسیر، ذیل آیات یاد شده).
69. وی با این نام در قرآن کریم نیامده اسـت، بلکه در آیه‌ی 248 از سوره‌ی بقره به عنوان «وَقَالَ لَهُمْ نِبِیُّهُمْ ...» به صورت مبهم و مجمل به او اشاره شده اسـت؛ ر.ک. به: تفاسیر مختلف، ذیل آیه‌ی یاد شده. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب سموئیل.
70. آل‌عمران، آیه‌ی 37 و 38؛ انعام، آیه‌ی 85؛ مریم، آیه‌ی 2 و انبیاء، آیه‌ی 89 و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب دوّم پادشاهان، 14: 29 و 15: 10؛ انجیل لوقا، باب 1 و صحیفه‌ی زکریای نبیّ.
71. آل‌عمران، آیه‌ی 39؛ انعام، آیه‌ی 85؛ مریم، آیه‌ی 7 و 12؛ انبیاء، آیه‌ی 90 و ر.ک. به: عهد جدید: لوقا باب 1: 17 و 57 و باب 3: 20 متّی، باب 14 و4: 12؛ مَرقُس، 6: 14 و یوحنّا، باب 1: 6 و 3: 26.
72. توبه، آیه‌ی 30 و بقره، آیه‌ی 259: «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ... »؛ برخی از مفسّران معتقدند که این آیه به ارمیاء نبیّ و یا حضرت خضر اشاره دارد. و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب عزرا.
73. بقره، آیه‌ی 87، 136 و 253؛ آل‌عمران، آیه‌ی 45، 52، 55، 59 و 84؛ نساء، آیه‌ی 157 به بعد؛ مائده، آیه‌ی 46 به بعد و ...و نیز ر.ک. به: عهد جدید، اناجیل چهارگانه و سایر کتب و رسالات.
74. کهف، آیه‌ی 83 به بعد و نیز ر.ک. به: توراـ، کتاب دانیالِ نبیّ باب 8 و اَشعیاء، باب 44: 28؛ و 46: 11 درباره‌ی کوروش. در بسیاری از تفاسیر، ذوالقرنین را با کورش تطبیق داده‌اند.
75. کهف، آیه‌ی 94 و انبیاء، آیه‌ی 96 و نیز ر.ک. به: تورات، صحیفه‌ی حزقیال نبی، باب: 38 و 39 و نیز ر.ک. به: عهد جدید، مکاشفه‌ی یوحنّا، باب: 20.
76. دکتر عمربن ابراهیم رضوان در کتاب آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، به نقل و نقد آراء گوناگون مستشرقان، از جمله این اتّهام پرداخته اسـت؛ ر.ک. به: ج1، ص 239 به بعد، به ویژه صفحات 335 تا 365.
77. القرآن و التفسیر، ص 278.
78. Caradwon
79. دائرة المعارف الإسلامیّة، ج 3، ص 10، واژه‌ی «انجیل».
80. همان، ص 13.
81. همان.
82. همان، ص 17.
83. ر.ک. به: الإسلام و شبهات المستشرقین، ص 261 تا 305. وی در این اثر به واژگان بسیاری اشاره کرده اسـت، از جمله: جبرئیل، سحر، امّة، سامرة، توراة، جهنّم، دنیا، سکینة، داود، جنّة، خطبة، صوم، حجّ، احرام، جاهلیّة، زکاة، تجارة، زنا، اذان، صلاة و امیّه‌بن ابی‌الصلت.
84. Tisdall, Clair
85. ر.ک. به: آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 126.
86. Rudolf, Wilheln
87. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 138.
88. Jeffery, Arthur
89. المفردات الأجنبیّة فی القرآن، ص 78 تا 81، به نقل از آراء المستشرقین حول القرآن، ج 1، ص 147 تا 149. جفری این مطلب را از سیوطی (الإتقان، ج 2، ص 138) نقل کرده اسـت.
90. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 147 تا 149.
91. Goldziher, Ignaz (1850 - 1921)
92. مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 99.
93. در این باره، در مبحث «بررسی و نقد اسرائیلیّات در تفاسیر» به روایات و آراء گوناگون مفسّران خواهیم پرداخت.
94. العقیدة و الشریعة فی الإسلام، ص 12.
95. همان، ص 15.
96. همان، ص 20 و 29 .
97. همان، ص 24.
98. همان، ص 25 .
99. برخی از محقّقان برآنند که این داستان، جعلی و بی‌اساس اسـت؛ ر.ک. به: الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)، ج 1، ص 91. در آینده، به اجمال به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
100. انعام، آیه‌ی 90.
101. الإسرائیلیّات و أثرها فی کتب التفسیر، ص 405 .
102. همان، ص 415 و 416 .
103. فرقان، آیه‌ی 4 و 5 و نحل، آیه‌ی 103.
104. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج1، ص 289 به بعد.
105. همان، ص 342، به نقل از اعجاز القرآن، ص 51، چاپ مصر، 1954 م.
106. ر.ک. به: مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 73 تا 95.
107. «اساطیر» جمع اسطوره به معنای گزارش مکتوب، بیش‌تر در گزارش‌های خرافی و غیرواقعی به کار می‌رود. ر.ک. به: المیزان، ج 15، ص 181.
108. ر.ک. به: التفسیر الحدیث، ج 1، ص 51 و 52، و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
109. المیزان، ج 15، ص 180.
110. تفسیر نمونه، ج 15، ص 19 تا 23 و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
111. فرقان، آیه‌ی 6.
112. فرقان، آیه‌ی 4؛ مؤمنون، آیه‌ی 38؛ شوری، آیه‌ی 24؛ سبأ، آیه‌ی 8؛ احقاف، آیه‌ی 8؛ یونس، آیه‌ی 38؛ هود، آیه‌ی 13 و 35 و سجده، آیه‌ی 3.
113. مجمع‌البیان، ج 5 - 6، ص 499 و 500.
114. المیزان، ج، 1، ص 63 و 64 و ج، 12، ص 347، ذیل آیه‌ی 103 سوره‌ی نحل.
115. طور، آیه‌ی 33 و 34. واژه‌ی قرآنی «تَقَوَّل» به این معناست که آدمی بخواهد چیزی را به زحمت بگوید و تنها در مورد دروغ‌گویی به ک

کلماتی برای این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و …پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رهبرمعظم انقلاب در روز قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنمشخصات عنوان کتاب آسمانی دین اسلام لقبها قرآن کریم، قرآن مجید نام‌های مشهور قرآن شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآنبخش اول چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می دروس سوالات تستی پیام آسمانی پایه ی اول متوسطههفتم ویرایش و استخراج بهروز فیض اله زاده شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری گروه آموزشی پنجم و ششم کاشان قــرآنگروه آموزشی پنجم و ششم کاشان هر بیماری سخت میکروبی سه مرحله دارد مرحله جایگیری پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا اولوالعزم نامیده شده‌اند و چرا بررسی ظهور موعود از نگاه اسلام و دیگر ادیانمصلح کل و موعود جهانی بنا به بشارت همه کتب و ادیان آسمانی در آخر الزمان خواهد آمد و مشاهده و تدبر آیات سوره بقرة به همراه لیست … بسم الله ارحمن الرحیم الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ


ادامه مطلب ...

10 نوع شکلات دست سازِ خانگی و رنگارنگ (2)

[ad_1]

مجله آشپزی مثبت: با ما همراه باشید تا به شما نشان دهیم چگونه می‌توانید به آسانی ده  مدل فاج (شکلات دست ساز) خوشمزه درست کنید و آن را با وسایل در دسترس و رنگین، تزیین و هوس‌انگیز کنید.

 

6. فاج با طعم باسلوق و عطر نارگیل


فاج پایه + یک سوم پیمانه نارگیل تازه (رنده شده) + 100 گرم باسلوق با رویه شکلاتی


فاج را که طبق دستور درست کردید و در قالب ریختید، روی آن را با تکه‌های باسلوق که قبلا خرد کرده‌اید و نارگیل تازه رنده شده بپوشانید و پس پوشاندن روی قالب در یخچال بگذارید. بعد از 4 ساعت که شکلات سفت شد، برش بزنید و سرو کنید.

 

 

7. فاج با شکلات‌های پرتقالی توپی


فاج پایه + نصف پیمانه شکلات‌های پرتقالی توپی روکش‌دار


شکلات را به روش توضیح داده شده در دستور تهیه فاج پایه آماده کنید، در قالب روی کاغذ روغنی بریزید و صاف و یکنواخت کنید. سپس شکلات‌های پرتقالی توپی را خرد کنید و روی فاج بریزید. حالا روی قالب را بپوشانید و به مدت 4 ساعت در یخچال بگذارید. بعد برش بزنید.

 

  10 شکلات دست ساز( فاج) رنگارنگ (2)

 



8. شکلات خانگی با رویه پاستیل


فاج پایه + 200 گرم انواع پاستیل


فاج آماده شده را که در قالب ریختید، پاستیل ها را ریز کرده ،سطح شکلات را با آنها تزیین کنید. حال بعد از 4 ساعت برش بزنید.

 



9. فاج آجیلی میوه‌ای


فاج پایه + یک پیمانه مارشمالوی خرد شده + 2 قاشق سوپخوری بادام‌زمینی نمکی خرد شده + یک چهارم پیمانه گیلاس یا آلبالوی خشک براق


مایه آماده شده فاج را در قالب روی کاغذ روغنی بریزید و با ارتفاع یکسان پهن کنید. مارشمالو، بادام‌زمینی و خشکبار دلخواه را روی شکلات بریزید و در یخچال بگذارید. بعد از 4 ساعت برش بزنید و در ظرف دلخواه بچینید.

 



10. فاج با شکلات سفید و برگه زردآلو


فاج پایه + یک چهارم پیمانه چیپس شکلات سفید + یک سوم پیمانه برگه زردآلو یا قیسی خرد شده


فاج را طبق دستور آماده کنید، در قالب بریزید و پهن و یکنواخت کنید. زردآلوی خشک خرد شده و چیپس شکلاتی را مخلوط و روی شکلات را با آنها تزیین کنید. بعد از اینکه شکلات را به مدت 4 ساعت در یخچال قرار دادید، آن را برش بزنید و سرو کنید.

 


 

روش تهیه شربت غلیظ

400 گرم شکر دانه‌ریز را با 200 میلی‌لیتر آب داخل یک قابلمه که بهتر اسـت آلومینیومی یا آهنی نباشد بریزید و روی حرارت متوسط  بگذارید. شکر که در آب حل شد 50 میلی‌لیتر آب لیموی تازه و صاف شده به آن اضافه کنید. بعد از ۳۰ دقیقه جوشیدن مواد روی حرارت ملایم  وقتی رنگ مواد شروع کرد به قرمز- قهوه‌ای شدن، 10 دقیقه دیگر صبر کنید، بعد مواد را از روی حرارت بردارید. حالا مواد را در ظرفی شیشه‌ای و دردار بریزید و بعد از خنک شدن در یخچال نگه‌داری کنید. این شربت بعد از ۲ تا ۳ روز طعم بهتری پیدا می‌کند. 

 

فوت‌وفن

 

مایه فاج آنقدر باید حرارت ببیند تا کاملا غلیظ شود.


 کف قابلمه‌ای را که برای فاج درست کردن انتخاب می‌کنید نباید نازک باشد.لازم به یادآوری اسـت هنگام تهیه فاج وقتی ظرف حاوی مواد روی حرارت اسـت دائم به آن سر بزنید و مواظب باشید نجوشد. اگر دیدید در جال جوشیدن اسـت، قابلمه را از روی حرارت بردارید و کمی صبر کنید تا از حرارت بیفتد بعد دوباره روی اجاق بگذارید.فاج شکلاتی تزیین شده و برش‌خورده به شرط نگهداری در ظرف در بسته در یخچال تا یک هفته قابل مصرف اسـت.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


24 سپتامبر 2016 ... 10 نوع شکلات دست سازِ خانگی و رنگارنگ (2). با ما همراه باشید تا به شما نشان دهیم چگونه میتوانید به آسانی ده مدل فاج (شکلات دست ساز) خوشمزه درست ...22 سپتامبر 2016 ... 10 نوع شکلات دست سازِ خانگی و رنگارنگ (1) ... 2. حرارت را کمی بیشتر کنید و مواد را تا 15 دقیقه دیگر هم بزنید تا رنگ محلول، قهوهای و غلیظ شود.24 سپتامبر 2016 ... با ما همراه باشید تا به شما نشان دهیم چگونه می توانید به آسانی ده مدل فاج (شکلات دست ساز) خوشمزه درست کنید و آن را با وسایل در دسترس و رنگین، ...22 سپتامبر 2016 ... 10 شکلات دست ساز( فاج) رنگارنگ (1) ... فاج پایه 2 تکه شکلات نعنایی 35 گرمی خرد شده ... 10 نوع شکلات دست سازِ خانگی و رنگارنگ (2)28 سپتامبر 2016 ... آشپزی با همراه تا شما دهیم میتوانید آسانی مدل (شکلات ساز) درست و را وسایل دسترس رنگین، و کنید. 6. با باسلوق عطر فاج سوم نارگیل (رنده گرم ...10 نوع شکلات دست سازِ خانگی و رنگارنگ 2 آکا. حرف های پنهان در این برند معروف و پرطرفدار شکلات عکس. شکلات معروف M&M که تنها در دهان قابل حل شدن است ...10 نوع شکلات دست سازِ خان رنگارنگ 2 آکا. 10 نوع شکلات دست سازِ خانگی و رنگارنگ - آکا. مجله آشپزی مثبت: با ما همراه باشید تا به شما نشان دهیم چگونه می توانید به ...10 نوع شکلات دست سازِ خانگی و رنگارنگ (2) - آکا. مجله آشپزی مثبت: با ما همراه باشید تا به شما نشان دهیم چگونه می توانید به آسانی ده مدل فاج (شکلات دست ساز) خوشمزه ...مجله اینترنتی ندا آنلاین: مجله آشپزی مثبت: با ما همراه باشید تا به شما نشان دهیم چگونه میتوانید به آسانی ده مدل فاج (شکلات دست ساز) خوشمزه درست کنید...


کلماتی برای این موضوع

انواع شیرینی ایرانی و شیرینی سنتی آموزش …در این بخش شما با انواع کلوچه فومنشیرینی سنتی ایرانیشیرینیباقلواشیرینی ایرانیطرز فریدالدین حدادعادل؛ آقازاده تصمیم سازبنده فرید الدین را از چندین سال پیش می شناسم و همین قدر بگم که ایشون بعد از این همه سال آموزش خانه داری ، نکات خانه داری مفید سایت خانه داری خانه داری و تزئیناتخانه داری وخلاقیتخانه داری و آشپزیخانه داری در هتلخانه داری هتل کسب درآمد از اینترنت قانونی و تضمینیچای ساز شخصی مستر تی چای ساز شخصی مستر تی چای ساز شخصی مستر تی گن لاغری ساعت مچی زنانه عصر ایران سایت تحلیلی خبری ایرانیان سراسر جهان خبرهای علمی فرهنگی هنری ورزشی سیاسی و در عصرایراننکات طلایی در طبخ و مصرف ماهی سالمونآخرین خبرها استخدام فوری در یهترین شرکتها با عالی ترین حقوق و مزایا زیباترین عکسهای سفر به نوستالژی های کودکیسلام امیر عزیز خیلی دوست دارم به عکس های زیر که در سایت تابناک گذاشته شده نگاه کنی و همه چی در باره مهمانی گرفتندیگه لازم نیست هردفعه …همه چی در باره مهمانی گرفتندیگه لازم نیست هردفعه که مهمونی دارین ذهنتون درگیره این آشنایی با کرم های ضد چروک تصاویراین نوع کرم می‌تواند تا حدی با محافظت از پوست در مقابل افتادگی به آن کمک کند و پوست را آخرین خبر از شغل های دوم هنرمندان و بازیگران ایرانیدر تمام دنیا شنیدن حتی کوتاه ترین خبر در مورد هنرمندان و اهالی سرشناس درباره زندگی


ادامه مطلب ...

نام‌های قرآن (2)

[ad_1]

فرقان:

این کلمه در عربی همچون کلمه‌ای اصیل از ریشه‌ی فَرَقَ (باب ضرب) به کار رفته، مثل خَسَرَ و خسران. در این صورت، مصدری اســت به جای اسم فاعل بر سبیل مبالغه. چنانکه گویند: «رجلٌ عدلٌ» یعنی مرد خیلی عادل و معنی فرقان می‌شود «بسیار فرق گذار» که در مورد قرآن مجید مفسّران، آن را فرق گذار میان حق و باطل تفسیر کرده‌اند. گذشته از آن، معانی «نجات-نصرت» و فصل و مخرج را هم برای آن ذکر نموده‌اند. اما به قول طبری هر سه تأویل با اختلاف لفظی که دارند از نظر معنی با هم نزدیکند. کسی که در تنگنائی، گریزگاهی یافته، این محل خروج مایه‌ی نجات او اســت. به هر صورت، اصل فرقان فرق گذاردن میان دو چیز و جدا کردن آنهاست و قرآن را از آن جهت فرقان خوانند که با دلایل و احکامش میان حق و باطل فرق می‌گذارد. (36)
توجه مفسران به معنی «نجات» در این کلمه، موجب شده که بعضی شباهتی میان این کلمه و نظیر آن در ریشه‌ی آرامی- عبری یعنی پُرقان purqān و یا سُریانی پُرقانه purqāna به معنی نجات بیابند. (37) هرچند هم که در لهجه‌ی هذیل، فرقان به معنی مخرج و یا احیاناً «نجات» به کار رفته باشد، اما این شباهتِ مختصر و نظایر آن به هیچ وجه نمی‌تواند دلیل آن باشد که این کلمه از اساس غیرعربی اســت. آری، در یکی از معانی مختلفی که این کلمه به کار رفته شباهتی با مصطلح سریانی و عبری، یعنی زبان اصلی یهود و نصارا، دیده می‌شود، ولی این شباهت دلیل تأثیر مستقیم و نافذ نیست. از این، رایج‌تر و مرسوم‌تر توسل به قاعده‌ی ابدال اســت. نظیر این کلمه را در عربی‌«فلق» داریم که با ریشه‌ی این کلمه قرابت معنوی دارد. هم چنانکه فرقان جدا کننده‌ی حق از باطل اســت، فَلق نیز روشنی روز را از تاریکی شب جدا می‌کند و تبدیل حرف لام به راء در عربی سابقه‌ای قدیم دارد. پروردگار را نیز «فالق الحبّه» گویند. یعنی شکافنده‌ی دانه در زیر خاک. چه بسا که «فلق» به «فرق» تبدیل شده باشد هرچند که فلق به انشقاق باشد و فرق به انفصال. به هر صورت لغت شناسان عرب چون ابن السبکی، ابن درید، ابن حجر و سیوطی این کلمه را عربی اصیل دانسته‌اند و جزء عربی شده ها (معربّات) به حساب نیاورده‌اند. بحث در این زمینه گاهی کار را به تخیلات واهی می‌رساند. مثلاً گفته شود که «استعمالات مختلف این کلمه «فرقان» کوتاه مدتی قبل و بعد از غزوه‌ی بدر بوده اســت» (38) و حال آنکه این کلمه در صدر سوره‌ی فرقان و حدود هشت سال پیش از وقعه‌ی بدر و یا در اوایل سوره‌ی آل عمران (یکی دو سال بعد از آن) به یک معنی نازل شده اســت. و یا اینکه گفته شده: روز بدر «یوم الفرقان» نامیده شده و روزه احتمالاً به عنوان شکرگزاری از این پیروزی مقرر گردیده اســت. (39) در حالی که می‌دانیم روزه حدود پانزدهم شعبان سال دوم هجرت و پیش از آغاز جنگ برقرار شده بود. (40)
برای روشن شدن معنی و بهترین راه شناسائی کلمه، توسل به خود قرآن مجید و ملاحظه‌ی کاربرد این کلمه در قرآن اســت. این کلمه به ترتیب نزول در قرآن مجید بدین سان به کار رفته اســت:
1-در آیه‌ی اول سوره‌ی فرقان خداوند خود کتابش را «فرقان» می‌نامد:
«تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً» (25: 1)
برتر اســت آنکه این فرقان بر بنده‌ی خود نازل کرد، تا بر جهانیان «نذیر» باشد.
در این نخستین آیه، فرقان معادل قرآن آمده که به منظور انذار و بیم دادن جهانیان فرو فرستاده‌اند.
2-در سوره‌ی مکی 21 (انبیاء) آیه‌ی 48 فرمود:
وَ لَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَ هَارُونَ الْفُرْقَانَ وَ ضِیَاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ‌
و همانا که به موسی و هرون فرقان را دادیم و ضیاء و ذکری برای متقین.
در این آیه فرقان به معنی احکام عشره و الواح آمده و با نور و ذکری برای متقین همراه شده، و یا آن معجزه‌ای اســت که میان حق موسی و باطل فرعون فرق گذاشت و یا نصرت و مخرج و نجات بود.
3-در سوره‌ی مدنی بقره آیه‌ی 53 فرماید:
وَ إِذْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَ الْفُرْقَانَ
و چون به موسی کتاب و فرقان را دادیم. که به همان معنی آیه‌ی پیش اســت.
4-در آیه‌ی 185 همان سوره:
أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ
قرآن در آن نازل شده برای هدایت مردم و نشانه‌های هدایت و فرقان.
در اینجا میان هدایت مردم و بیّنات هدایت و فرقان مقابله‌ای اســت. یعنی فرقان یک مرتبه به هدایت مردم وصف شده و باز شاهد و گواه هدایت قرار گرفته که منظور همان قرآن اســت. هر چند بعضی آن را به معنی مخرج گرفته باشند.
5-در سوره‌ی 8 (انفال)‌آیه‌ی 29 آمده:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَاناً
ای گروندگان اگر خدا ترس و پرهیزگار شوید، خدای به شما فرقان بخشد. بعضی باز فرقان را در اینجا به معنی «مخرج» گرفته‌اند، یعنی مخرجی از ضلالت به هدایت و یا نجات و فصل معنی کرده‌اند. (41) ولی بهتر آن اســت که گفته شود: نور بصیرتی اســت که در اثر تقوا برای مؤمن حاصل می‌شود و وعده‌ای اســت که از پیش به مسلمانان داده شده، چنانکه چند آیه‌ی بعد می‌فرماید:
6-آیه‌ی 41 سوره‌ی 8 (انفال):
وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ
بدانچه روز فرقان، روزی که دو جمع (در جنگ بدر) با هم روبرو شدند، فرو فرستادیم.
در اینجا روز بدر (صبح جمعه‌ی 17 رمضان، به قول امام حسن (علیه السلام)) روز فرقان نامیده شده و اشاره به نصرتی اســت که به مسلمانان داده شد.
7-در سوره‌ی 3 (ال عمران) آیه‌ی 3 و4:
نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ... وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ‌ مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقَانَ
فرستاد بر تو کتاب را... و فرستاد تورات و انجیل را پیش از آن، برای هدایت مردم و فرستاد فرقان را.
مرور در آیات قرآنی به خوبی روشن می‌کند که فرقان به تمام آنچه برای هدایت مردم بر انبیاء وحی شده (اعم از کتاب و غیر از آن) اطلاق گردیده اســت. جای تردید نیست که قرآن، همچون وحی‌های پیشین، فرق گذار میان حق و باطل اســت و خود میان خوبی و بدی، زشتی و زیبائی، حق و باطل حکومت می‌کند و مبدأ تشخیص حسنات و سیئات اســت. در همین رابطه اســت که در آیتی دیگر از قرآن بجای فرقان، میزان آمده:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (57 (حدید) 25).
همانا پیامبران را با گواهان و معجزه‌ها فرستادیم و برایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت گرایند.
در اینجا کتاب میزان تشخیص و مبدأ تمیز اســت، هرچند که بدان تصریح نشده باشد. در میان این عقاید مختلف، نظر دقیقی نیز از امام جعفر صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: قرآن همه‌‌ی کتاب اســت و فرقان تنها احکامی اســت که عمل بدانها واجب اســت و یا فرقان آیات محکمه‌ی قرآن اســت. (42) بعضی هم می‌گویند: از آن جهت به کتاب خدا قرآن می‌گویند که یک حالت جمعی دارد و از این جهت فرقان گفته می‌شود که حالت فردی و تفصیلی دارد که به همین صورت آیات و کلمات نازل شده اســت.
خلاصه کنیم: این لغت در معنی وحی در آرامی به کار نرفته و اگر شباهتی هم باشد در معنی «نجات» اســت که مصطلح فرقانای آرامی و یِشَعْ عبری اســت. در صورتی که در قرآن مجید معنی وحی موردنظر اســت و بدین جهت نامی برای کتاب خدا قرار گرفته. در استعمالات قرآنی هم نخستین بار در سوره‌ی فرقان (چهل و دومین سوره‌ی نازل شده در حدود سال ششم بعثت) ‌به همین معنی قرآن به کار رفته و در آخرین بار هم در اوایل سوره‌ی آل عمران (حدود سال سوم هجرت) باز به همین معنی وحی نازل شده اســت. این نام از همان آغاز اسلام نیز رایج بوده چنانکه در روز بدر علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود:

فَجاءَ بِفُرقانٍ مِنَ اللهِ مُنزلٍ *** مُبِیّنَةُ آیاتُهُ لذَوِی العَقل (43)

کتاب

یکی دیگر از نامهای رایج قرآن کتاب اســت.
کتاب، خواه عربی اصیل و یا مأخوذ (مُعرّب) باشد در اصل مصدری اســت به معنی مکتوب (نوشته شده) و در قرآن مجید معانی وسیعی دارد: به معنی «نامه‌ی نوشته شده» (27: 28)، مصدری به معنی کتابت و حکم و تقدیر (8: 75)، نامه‌ی اعمال (17: 13)، مکاتبه‌ی عبد یا قراری که میان مولا و بنده برای آزادی برده گذاشته می‌شود (24: 33)، قرآن مجید، تورات (11: 17 و 17: 4)، کتب آسمانی (3: 23 و 2: 101) (وقتی اهل کتاب گفته می‌شود (3: 65) منظور معتقدان به تورات و انجیل اســت)، لوح محفوظ (6: 59)، قضا و تقدیر الهی (8: 68)، دلیل واضح مستند به کتب آسمانی (22: 8).
گاهی هم به معنی «مُقدّر» (13: 38)، «نوشته‌ی مدت دار» (3: 145) و یا مفروض و واجب (4: 103) تفسیر شده اســت.
پیش از این که تمام قرآن نازل و جمع شود چندین بار لفظ کتاب بر آن اطلاق گردیده که نخستین بار آن (در نزول) در آیات سوره‌ی مریم دیده می‌شود. مسلماً فرامین الهی به صورت «واذکر فی الکتاب» یادآور در کتاب مریم را... ابراهیم را... موسی را... اسمعیل را... ادریس را (19: 16، 41، 51، 54 و 56) می‌تواند نشانه‌ی آن باشد که در هنگام نزول این آیات، وحی‌ها به تعدادی رسیده بود که عرفاً اطلاق کتاب بدان روا باشد و مهمتر اینکه در این هنگام یعنی حدود سال ششم بعثت و شش هفت سالی پیش از هجرت، نوشتن آیات الهی چنان رایج بوده که بدانها کتاب گفته شده اســت.
اصل قرآن در امّ الکتاب نزد خداوند اســت و بسی بلندپایه اســت که دست کوتاه خرَد بدان نمی‌رسد و پراکندگی و تفرقه بدان راه ندارد (43: 4 و ببینید 3: 7 و 13: 39 و 56: 77و 78). وحی قرآن از این «ام الکتاب» (44) نازل شده و خداوند از آن «نسخ می‌کند و تأیید می‌کند هرچه را که بخواهد» (13: 39).
برای این نسخه‌ی اصلی، نامهای دیگری هم خداوند یاد فرموده، مانند لوح محفوظ (که از تغییر و تبدیل و گزند محفوظ اســت)، کتاب مکنون، کتاب مبین، صحف مکرمه. همه یک دفتر هستند و آن نسخه‌ی اصلی کتاب اســت. همه چیز در آن هست و از آنجا نازل می‌شود (15: 22). امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: «إنَّ اللهَ کتبَ کتاباً فیه ما کانَ و مَا یَکُون... خداوند کتابی نوشت که آنچه بوده و خواهد بود در آن اســت.» قرآن مجید نیز از لوح محفوظ و علم ازلی خداوند آمده (85: 22). قرآن کریم مرتبه‌ای در کتاب مکنون دارد که جز دست پاکان بدان نمی‌رسد (56: 77-79). این کتاب تذکره‌ای اســت برای هر که پند گیرد. در صُحُف مکرّمه‌ای اســت که بسی بلندمرتبه و پاک و منزّه اســت بدست سفیران با کرامت و پاکیزه‌ی الهی (80: 11-16). کتابی اســت نوشته در رَقّ منشور صحیفه‌ی گشوده (52: 2 و3). قرآن به تمامی در لوح محفوظ نوشته شده و این دفتر آسمانی نه تنها شامل تمام قرآن و کتب وحی پیشین اســت، هرچند بعدها تحریف شده باشند، بلکه هیچ ذره‌ای در جهان هستی نیست که خداوند نداند و در کتاب مُبین ثبت نباشد (10: 61).
از جهتی این کتابِ مُبین در رابطه با علم خداوندی اســت. هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست جز اینکه روزیش بر خدا باشد. خداوند قرارگاه و آرامشگاه او را می‌داند و همه چیز در کتاب مبین (دفتر علم ازلی خدا) ‌ثبت اســت (11: 6). حتی سرنوشت اگر کشته شدن باشد، آنها هم که به خانه نشسته‌اند دچار آن خواهند شد (3: 154 و 7: 34). هیچ‌ تر و خشکی نیست که در کتاب مبین نباشد (6: 59، ایضاً 5: 15 و 6: 38 و 22: 70 و 27: 75 و 34: 3، ببینید 20: 51 به بعد و 17: 58 و 35: 11 و 55: 57 و غیره) هیچ رنج و مصیبتی در جهان نیست که از پیش در «کتاب» نوشته نشده باشد (57: 22). هیچ ذره‌ای نیست که خدا نداند و در کتاب مبین نباشد (10: 61).
در این آیات شاید مراد از کتاب علم ازلی خداوند باشد و یا مرکزی در عالم غیب اســت که فقط خدا بدان داناست. اما جالب توجه اســت که تعبیر از آن به کتاب می‌شود. کتاب به معنی نوعی نامه نیز آمده (24: 33 و 27: 29) ولی مهمتر، نامه‌ی اعمال انسانی اســت که در روز رستاخیز که آن هم کتاب خوانده شده اســت.
در روز قیامت، هرکس کتاب اعمال خود را بدست دارد (17: 13، 14، 71 و 18: 49 و 39: 69 و 45: 28، 29 و 69: 19، 25 و84: 7، 10). فرشتگان نگهبان و کاتبان کرام شما هرچه بکنید همه را می‌دانند و بر این نامه‌ها نوشته‌اند (82: 10-12) در روز قیامت این کتاب را پیش می‌نهند (18: 49). نامه‌ی اعمال خلق گشوده اســت (81: 10). هر امتی کتابی دارد (45: 28). کتاب فُجّار در سِجّین اســت (83: 7) و کتاب ابرار در علیّین (83: 18).
چنین اســت که خداوند مجموعه‌ی وحی خود را کتاب می‌خواند تا نشانه‌ای از آن دفتر الهی باشد. بنابراین کتاب پدیده‌ای اســت همچون حیات و همچون طبیعت نظم و ترتیب خاص خود را دارد و راهنمای نظم و ترتیب انسانهاست.
نکته‌ی جالب توجه دیگر اینکه در آغاز تمام 29 سوره‌ای که با حروف مقطعه «فواتح سور» شروع می‌شود (جز در چهار مورد) به تصریح و یا اشاره از کتاب الهی نام برده شده تا عظمت آن بهتر مشخص شود. در مورد آن چهار سوره هم می‌توان گفت که در سوره‌ی ن بلافاصله قلم و ارزش و اهمیت آن یاد می‌شود. در سه مورد دیگر هم (سوره‌های عنکبوت و مریم و روم) مسائل مهم و با عظمتی چون داستان شگفت آور زکریا و اخطار و انذار مؤمنان و یا خبری معجزه سان از آینده برای تنبّه و بیداری مؤمنان یاد می‌گردد.
به هر صورت، در میان این نام‌های مختلف، قرآن و کتاب نام‌های رایج‌تری هستند و به قول نویسنده‌ی معروف عرب: «این که کلام خدا قرآن و کتاب نامیده شده بدان سبب اســت که هم به زبان باید تلاوت شود و هم با قلم نوشته گردد. این نامگذاری اشاره بدین حقیقت اســت که کلام الهی باید هم در میان سینه‌ها حفظ شود و هم در دلِ دفترها. زیرا تکیه بر حافظه‌ی تنها، بدون نوشته‌ای که همه بر آن اتفاق دارند و نسل به نسل بر آن تکیه زده‌اند کافی نیست. هم چنین اعتماد بر نوشتاری بدون عنایت به توافق حفّاظ قرآن که با اسناد صحیح و متواتر نقل شده، اعتباری ندارد. همین اهتمام دو گانه‌ بوده که قرآن را از انقطاع سند و هرگونه تبدیل و تحریف نگهداری نموده اســت.» (45)

ذکر

دیگر از نامهای قرآن «ذکر» اســت که فرمود:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ‌» (15: 9)
این مائیم که ذکر را بر تو نازل کرده‌ایم و خود نگهدار آنیم.» (و نیز 3: 58 و 15: 6 و 16: 44 و 38: 4 و غیره). ذکر یاد کردن اســت خواه به زبان باشد و یا به دل، خواه به ادامه‌ی حضور ذهن باشد و یا یادآوری بعد از فراموشی. و چون قرآن ذکر خداست این نام را نیز یافته اســت.
علاوه بر تسبیح خداوند و یاد کردن نام او، این کلمه به معانی مختلف زیر نیز در قرآن آمده اســت: وحی (54: 25 و 77: 5) تورات (16: 43 و 21: 7) لوح محفوظ (21: 105) طاعت (2: 152) نماز جمعه (62: 9) نمازهای پنجگانه (2: 239) بزرگواری و شرف (21: 10 و 23: 71 و 43: 44) آگاهی (18: 83 و 21: 24) به زبان یاد کردن (2: 20 و 4: 103 و 33: 41)‌به دل یاد کردن (3: 135) حفظ کردن و نگاهداشتن (2: 63 و 3: 103) پند دادن (6: 44 و 7: 165 و 36: 19) اندیشه کردن، تفکر (38: 87 و 81: 27) بیان (7: 63 و 38: 1) توحید (20: 124) پیامبر (21: 2 و 65: 10) و لذکر الله اکبر (29: 45) و یاد خدا بزرگتر اســت.
اگر خدا بنده را ذکر کند همه تفضیل اســت و تشریف، رحمت اســت و مغفرت، نشانه‌ی قبول و لطف. ذکر او از سر استغناء اســت. فضل اســت و کرم و توفیق.
و اگر بنده ذکر خدا کند: همه تعبد اســت و تذلل، دعاء اســت و تضرّع. نشانه‌ی خلوص و صفا. ذکر خدا از هر چیزی مهمتر و بهتر. یاد خدا مشوّق حلال و باز دارنده‌ی از منهیات اســت. فَاذکرونی... اذکُرکُم. اگر قدمی به سوی من آید فرسنگها به سویش روم.
قرآن ذکر اســت و باید همیشه آن را به یاد داشت و بدان عمل کرد. قرآن عزیز اســت و گرامی (41: 41) ذکر اســت و مبین (36: 69) خداوند آن را نازل کرده (15: 6) و خود نگهدارش اســت (15: 9).

حکمت

کتاب خدا بنام «حکمت» نیز نامیده شده.
بعضی موارد در این وصف با کتب آسمانی پیشین شرکت دارد.
و بعضی موارد دیگر این وصف خاص قرآن اســت (2: 129 و 151 و 3: 164 و62: 2).
کتاب و حکمت نیز از جانب خداوند نازل شده (2: 231 و 4: 113).
و در خانه‌ها تلاوت می‌شوند (33: 34)

نامهای دیگر قرآن:

آیات (2: 252 و 3: 101 و 45: 5)، احسن الحدیث (39: 23)، امام مبین (36: 12)، ام الکتاب (3: 7)، امر (65:‌ 5)، ایمان‌(3: 193)، برهان (4: 174)، بُشْری (16: 89... )، بشیر (41: 4)، بصائر (7:‌ 203)، بلاغ (14: 52)، بیان (3: 138)، بیّنه (6: 157)، تبصره (50: 8)، تبیان (16: 89)، تذکره (69: 48)، تنزیل (26: 192... )، تفصیل (12: 111)، حبل (3: 103)، حدیث (39: 23)، حکم (13: 37)، حکمة (33: 34... )، حکیم (36: 2)، حق (4: 170 و 28: 48... )، حق الیقین (69: 51)، ذکر الحکیم (3: 58)، ذکر مبارک (21: 50)، ذکری (51: 55)، ذی الذکر (38: 1)، رحمة (16: 89... )، روح (42: 52)، شفاء (10: 57)، صحف مکرمه (80: 13)، صحف مطهره (2:98)، صدق (33:39)، صراط المستقیم (1: 6)، عدل (6: 115)، عربی (39: 28)، عروة الوثقی (31: 22)، عزیز (41: 41)، عَجَب (72: 1)، عِلم (13: 37)، عَلیّ(43: 4)، فصل (86: 13)، القرآن الحکیم (36: 2)، القرآن العظیم (15: 87)، قرآن کریم (56: 77)، قرآن مبین (15: 1... )، القرآن المجید (50: 1... )، القصص (12: 3)، القول (28: 51)، قیّم (18: 2)، کتاب الله (3: 23)، الکتاب الحکیم (10: 1... )، کتاب عزیز (41: 41)، کتاب مبین (5: 15... )، کریم (56: 77)، کلام الله (2: 75... )، کوثر (108: 1)، مبارک (6: 92... )، مبین (6: 59)، متشابه (39: 23)، مَثانی (39: 23)، مجید (85: 21)، مرفوعه (80: 14)، مصدق (2: 89)، مطهرة (80: 14)، مفصّل (6: 114)، مکرمه (80: 13)، مُهَیمِن (5: 48)، موعظة (10: 57)، نبأ (38: 67)، النجوم (56: 75)، نذیر (41: 4)، نعمة (93: 11)، نور (4: 174)، هادی (17: 9)، الهدی (2:2)، وحی (53: 4).

پی‌نوشت‌ها:

36. تفسیر طبری1: 33 بولاق.
37. آرتور جفری: لغات بیگانه‌ی قرآن. نولدکه: تاریخ قرآن1: 34. گیب: مختصر دائره المعارف اسلام: 109.
Bell "s Introduction,145.
Schwally,ZDMG,lii/p. 134sq
J. Horovits:Koranosche Untersuchungen,p. 76sq
38. Bell"s Intr. p. 145
39. K. Wagtendonk,Fasting in the Koran,143.
40. طبقات ابن سعد 1/ 2/ 6 و8. تاریخ یعقوبی1: 400.
مقریزی پس از اینکه آورده اســت که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از یکی دو روز که روزه گرفته بود به قصد جنگ «بدر» از مدینه بیرون رفت اضافه می‌کند: «ثم نادی منادیه: یا معشر العصاة انّی مفطر فافطروا...
41. طبری9: 148.
42. مجمع البیان و المیزان، ذیل آیه‌ی 185 سوره‌ی بقره.
43. ابن هشام 3: 11 قاهره حلبی: 518 گوتینگن.
44. عرفاء عقل اول را از جهت احاطه‌ای که به اشیاء دارد به نحو اجمال «ام الکتاب» گویند (شرح فصوص قیصری 27).
45. النباء العظیم دکتر محمد عبدالله دراز: 12.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

نام های قرآن ـ قرآن به معنى باصداى بلند وخوش خواندن است پطروفشسکى ما تصور مى کنیم که قرآن اسم نامهای قرآن در قرآن فرقان‏ یکی دیگر از نام‏های قرآن‏فرقان‏است که در چندین آیه از قرآن کریم‏ این اسم نام‌های قرآن …این کلمه در عربی همچون کلمه‌ای اصیل از ریشه‌ی فَرَقَ باب ضرب به کار رفته، مثل نام های قرآن قرآن و مصحف نامى که بشر بر قرآن نهاده است بعد از ظهر نمایش مشخصاتاسامی قرآن کدامند؟ گنجینه پاسخ‌ها اسلام کوئست …اسامی زیادی برای قرآن مجید ذکر شده که در میان مسلمانان فقط بعضی از آنها مشهور استفرهنگ نام های قرآنی برای فرزنداندر قرآن کریم بار این کلمه آمده است و زندگانی او توضیح داده دیگر نام‌های خدا در قرآننام دختر و پسر قرآنی انتخاب اسم فرزند، از روی قرآن کریم براساس احمد صف یکی از نام‌های صمد توحید فهرست سوره های قرآن کریم سورة البقرة فهرست ترجمه سوره های قرآن اسامی قرآنی نامقرآنیاسامی قرآنی – اسم قرانی – نام های داخل قرآن – اسامی قشنگ داخل قرآن – انتخاب اسم عناوین و اسامی قرآن کریمعناوینوعناوین مشهور قرآن کریم کلام الهی یعنی قرآن کریم به اسامی و عناوین متعددی نام برده می


ادامه مطلب ...

نقش پویای وقف در حفظ محیط زیست (2)

[ad_1]

3. نقش وقف در محیط زیست

3-1. تعریف وقف

وقف در اصطلاح فقهی به معنی « تحبیس الاصل و اطلاق المنفعة » اســت؛ یعنی اصل مال و ریشه آن را ثابت نگهداشتن و منفعت آن را رها نمودن تا دیگران از آن بهره مند شوند ( مکی العاملی، ج 3: 163). به عبارت دیگر واقف اصل مال را از ملک خود خارج تا دیگرانی که این مال برای آنان وقف شده اســت ( موقوف علیهم ) از منافع آن بهره مند شوند. لذا واقف پس از اجرای عقد وقف، حق هر گونه تصرفی در این مال از قبیل بیع، هبه، وصیت و امثال آن را از خود سلب می نماید و این به معنی ثابت کردن اصل مال اســت.

3-2. وقف در قرآن کریم

در قرآن کریم به طور صریح ذکری از موضوع وقف نشده اســت، بلکه عموم آیاتی که بر صدقه دادن، نیکی به مردم و انجام کارهای خیر وعام المنفعه تأکید می نماید. به عنوان یک عمل صالح وقف را نیز در بر می گیرد. از جمله آیات ذیل:
یک. « هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعاً خدا بدان داناست. » (1)
دو. « و هر خیری را که برای خود پیشاپیش بفرستید، آن را نزد خدا خواهید یافت و آن را پاداش بهتر اســت و پاداشی بزرگ تر اســت و از خدا آمرزش بخواهید، زیرا خدا آمرزنده و مهربان اســت ». (2)
سه. « نیکو کاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و [ یا ] مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن اســت که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [ آسمانی ] و پیامبران ایمان آورد، و مال [ خود ] را با وجود دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و در راه ماندگان و گدایان و در [ راه آزاد کردن ] بندگان بدهد، و نماز را بر پای دارد، و زکات را بدهد، و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختی و زیان، و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانی که راست گفته اند، و آنان همان پرهیزگارانند ». (3) در آیه سوم، ایمان به خدا و ارتباط با مردم محروم و مستضعف و تعاون اجتماعی در حوادث و گرفتاری ها در کنار هم مطرح شده اســت. این آیه نیکو کار مؤمن و واقعی را کسی می داند که هم حقوق واجب ( زکات ) خود را بپردازد و هم انفاق مستحب را انجام دهد ( قرائتی 1376 ج 1: 349).
تعبیر دیگری که در قرآن کریم آمده و از آن موضوع وقف هم استنباط می شود تعبیر به « الباقیات الصالحات » اســت. این واژه دو بار در قرآن کریم آمده اســت:
یک. « مال و پسران زیور زندگی دنیایند، و نیکیهای ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [ نیز ] بهتر اســت ». (4)
دو. « و خداوند کسانی را که هدایت یافته اند بر هدایتشان می افزاید، و نیکیهای ماندگار نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوش فرجام تر اســت ». (5)
این دو آیه مردم را به انجام کارهایی دعوت می کند که نتیجه و تأثیر خیر آن مستمر و دائمی باشد و وقف به خوبی این ویژگی را در بر دارد. چرا که همچون چشمه جوشانی برای سالهای متمادی فیضان کرده و محرومان و نیازمندان در یک بازه زمانی بلند مدت از آن بهره مند می شوند، در حالی که ویژگی صدقه این گونه نیست و غالباً تأثیر آن مقطعی و در کوتاه مدت اســت.

3-3. وقف در احادیث

روایات و احادیث بسیاری در اهمیت این کار خیر و مردمی وجود دارد که تنها به ذکر یک مورد بسنده می شود:
بعد از مرگ انسان به جز سه خصلت هیچ پاداشی در پی او نخواهد بود:
1.صدقه ای که در زمان حیاتش جاری ساخته اســت که تا روز قیامت جریان دارد.
2. فرزند درستکاری که برای او دعا کند و طلب آمرزش نماید.
3. سنت حسنه ای که او پایه گذاری کرده باشد که بعد از او به آن عمل شود (6) ( محدث نوری 1408، ج 12: 320).
وقف سنت حسنه و صدقه جاریه ای که خیرات و برکات آن برای همیشه یا لااقل تا زمانی که مال موقوفه باقی اســت و مردم از منافع آن بهره مند می شوند و به حساب می رسد و ثواب آن در پرونده وی ثبت می شود. این ویژگی موجب ترغیب دیگران به انجام این کار خیر می شود تا پس از مرگ و کوتاه شدن دست آنان از این دنیا ثوابی به حساب آنان باشد.

3-4. شرایط وقف

در کتب فقهی برای وقف شروطی ذکر شده اســت که به ذکر آن از کتاب تبصره بسنده می شود:
القبول: یعنی اگر موقوف علیهم افراد مشخصی باشند باید وقف را بپذیرند ولی اگر گروه مشخصی نباشد، حاکم شرع باید قبول کند.
التقرب: وقف باید به نیت تقرب به خدا و رضای او انجام شود. ( برخی آن را واجب نمی دانند )
الاقباض: اگر مال وقفی برای مصالح عمومی وقف شده باشد، متولی یا ناظری که از طرف واقف تعیین شده اســت باید مال موقوفه را قبض نموده و در اختیار بگیرد.
و التنجیز: یعنی وقف نباید معلق به شرط یا وصفی باشد، مثل طلوع آفتاب، بلکه از همین الآن که صیغه را جاری می کند، وقف نماید.
الدوام: یعنی وقف باید دائمی باشد. پس اگر مدتی برای وقف قرار دهد دیگر به آن وقف نمی گویند، بلکه حبس خواهد بود.
و اخراجه عن نفسه (7): یعنی برای خود وقف نکند بلکه وقف برای دیگران باشد ( علامه حلی، 1410: 123).

3-5. انواع وقف

وقف از جهات گوناگون قابل تقسیم بندی اســت. از یک نظر وقف به دو دسته تقسیم می شود:
یک. وقف انتفاع: که نظر واقف از وقف تحصیل درآمد مادی نیست. مثل احداث و وقف مسجد، آب انار و امثال آن.
دو. وقف منفعت: که هدف واقف تحصیل درآمد و مصرف درآمد کسب شده در موارد خاص یا عام اســت.
بدیهی اســت آن چه بیشتر از همه در حفظ محیط زیست می تواند راهگشا باشد تشویق نیکوکاران به وقف نمودن اموال خود به شکل وقف منفعت اســت تا از کارآمدی بیشتری برخوردار باشد.

3-6. تأثیر پویایی وقف در اسلام

وقف از دو ویژگی مهم برخوردار اســت که هر دو مورد موجب تقویت این نهاد مردمی و اجتماعی می شود:
اولین وجه اهمیت وقف « دائمی بودن » وقف اســت. به همین جهت اســت که فقهای عظام بر مبنای احادیث شریف، بیع وقف، هبه، وصیت، صلح و هرگونه تصرف دیگری که مال موقوفه را از جایگاه اصلی خود خارج نماید، ممنوع اعلام کرده اند، مگر در موارد استثنایی که وقف از مصلحت اصلی خود خارج شده یا رو به نابودی باشد و اجرای قصد و نیت واقف و رعایت منافع و مصالح موقوف علیهم در فروش مال موقوفه و تبدیل به احسن آن با اجازه حاکم باشد که همین امر نیز تأییدی بر پویایی این نهاد مردمی اســت.
مرحوم امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله باب وقف می فرماید: « ظاهراً وقف ابدی موجب زوال ملکیت واقف اســت و اما وقف منقطع الآخر هم این طور باشد محل تأمل اســت، به خلاف حبس که مالک حابس بر آن محبوسه باقی اســت و اگر حابس از دنیا بعد از تمام شدن مدت آن ملک به ارث می رود، و خود او نیز می تواند در آن ملک تصرفات غیر ناقله و غیر منافی با منافع محبوس علیه بنماید، اما تصرف ناقله ( از قبیل فروختن و بخشیدن ) جائز نیست، بلکه ظاهر این اســت که حتی آن را رهن هم نمی تواند بگذارد، ولی در بعضی از صور حبس بقاء ملک حابس محل منع اســت » ( امام خمینی 1366 ج 3: 5).
به عبارت دیگر، اسلام در این عمل پویایی خود را در یکی از برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی به منصه ظهور گذاشته اســت. چرا که با یک سرمایه گذاری اولیه مردمی، سود سرشار دائمی را به نفع عموم مردم یا گروه خاصی از آنان تضمین نموده اســت و با طراحی این نوع الگوها افق بلند مدتی در پیش روی مسلمانان گشوده اســت تا خود را در چارچوب زندگی کوتاه مدت دنیوی محصور نکرده باشند، بلکه اهداف متعالی و بلند مدتی را در چشم انداز آخرت برای خود ترسیم نمایند. امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) می فرماید: « اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل لاخرتک کانک تموت غذا » ( مجلسی 1403 ج 138: 44). این استراتژی موجب می شود که مؤمنان در زندگی دنیوی خود با تمام توان و نیروی همه جانبه به کار و تلاش و تولید بپردازند و به در آمد اندک و حداقل های زندگی برای خود و خانواده بسنده نکنند. کما اینکه درآمد حاصل از دسترنج امام علی ( علیه السلام ) و دیگر امامان بسیار زیاد بود، ولی در راه خدا صرف می کردند. لکن اسلام هشدار می دهد که مال دنیا انسان را از یاد آخرت غافل نکند و هر لحظه آماده سفر به جهان آخرت باشد و دنیا را گذرگاهی برای زندگی ابدی تلقی نموده و به آن ایمان بیاورند. آنجا که می فرماید: « الدنیا مزرعة الاخرة » ( مجلسی، ج 65: ص 318). بدیهی اســت ایمان و اعتقاد قلبی به چنین امری، به طور خود جوش به عنوان موتور محرکی انسانها را به سوی کارهای خیر و عام المنفعه نیز سوق می دهد و این تفکر، همانند یک ضمانت اجرایی درون سیستمی، عامل تداوم و بقای آن نیز خواهد بود.
از سوی دیگر عدم جواز بیع وقف یا هرگونه تصرف دیگری در آن از این هدف والا نشأت می گیرد که اموال ما به یک تعبیر ملک شخصی ما نیست، بلکه در واقع امانتی الهی اســت که برای مدتی حق تصرف مشروع در آن به ما داده شده اســت، لکن محرومان و درماندگان در آن حق معلومی دارند که باید ادا شود و اصل آن نیز باید به مالک اصلی آن که خداست بازگردانده شود. یعنی در راه هایی که او تعیین نموده اســت مصرف شود. پس با وقف این امانت به صاحبش بازگردانده شده اســت و دیگر ملک ما نیست که حقی تصرفی برای خود قائل باشیم. « خدا به شما فرمان می دهد که سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید ». (8) و امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « ولکن المال مال الله یضعه عندالرجل و دایع » ( قمی، ج 1: 615).
دومین وجه اهمیت وقف « استقلال وقف » اســت. مدیریت وقف شرایطی دارد که واقف در وقف نامه ذکر کرده اســت و غالباً برای مال موقوفه متولی خاصی تعیین می کنند تا از منافع مال وقفی در جهتی که وقف شده حمایت و بر مصرف آن نظارت کند، مگر مواردی که متولی خاصی ندارد و تولیت وقف به حاکم واگذار شده اســت. لذا وقف مستقل از چارچوب و مقررات دولتی و حکومتی از جمله مالیات اســت و دولت حق تصرف در منافع یا تغییر محل مصرف آن را ندارد. به عبارت دیگر وقف دارای یک شخصیت حقوقی اســت که همچون نهادی حقوقی دیگر ویژگی ویژگی خاص خود را دارد که می تواند جایگاه خود را در جامعه حفظ نماید. تجربه تاریخی نیز نشان داده اســت که حتی حکومت های غیراسلامی نیز در موقوفات کمتر دخل و تصرف کرده و به این امر احترام گذاشته اند.
مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی به واسطه ای نقل کرده اســت که در دانشگاه سوربن فرانسه بخشی اســت که در آن هیأت بطلمیوس و فلسفه ارسطو تدریس می شود و کشیشی تدریس آن را بر عهده دارد و دو سه تن در درس او حاضر می شوند. کسی از مسئول دانشگاه پرسیده بود: سود این درسی که علم اساس آن را بر هم زده اســت چیست؟ او گفته بود: ما هم متوجه این نکته هستیم، لکن هزینه این کلاس از موقوفه تأمین می شود. اگر ما آن ها را به هم بزنیم واقف هایی که می خواهند موقوفه آنان پایدار باشد دیگر بدین کار رغبت نخواهند کرد ( سروش 1387).

3-7. نمونه هایی از نوآوری در وقف

بررسی وقف نامه های گذشته و حال کشورمان نشان می دهد که بخشی از عایدات حاصل به طور عام وقف امور خیریه شده اســت و بخشی دیگر به موارد خاصی مانند تأسیس یا تعمیر و نگهداری مساجد، مقابر، تکایا و حسینیه ها، پلها و جاده ها، کاروانسراها، مدارس و حوزه های علمیه، تأسیس آب انار و حمام و دیگر اماکن عام المنفعه اختصاص یافته اســت. همچنین موارد دیگری مانند عزاداری حضرت سید الشهداء ( علیه السلام ) و دیگر مراسم مذهبی، اطعام فقرا، تهیه لباس و مسکن، کمک به در راه ماندگان، روشنایی مساجد و معابر و امثال آن در وقف نامه ها به چشم می خورد. لکن همان گونه که ذکر شد، نیازهای جدیدی در جامعه امروزی مشاهده می شود که مساعدت های مالی مردمی از قبیل منافع دائمی وقف می تواند در رفع آنها بسیار راهگشا باشد. برای نیل به این هدف ضروری اســت که در نهاد وقف نوآوری هایی صورت گیرد تا مردم با حفظ اشتیاق در موقوفه های متعارف، نیم نگاهی نیز به معضلات جدید جامعه داشته باشند. گرچه در سالهای اخیر شاهد برخی موقوفه ها با مصارف خاصی هستیم که به چند مورد اشاره می شود:
یکم. مدرسه سازی. خیرین مدرسه ساز در سالهای اخیر کمک شایانی به آموزش و پرورش نموده اند و امروزه به گروه بسیار فعالی تبدیل شده اند ( لطیفی، 1387: 16).
دوم. تعمیم زبان فارسی و تکمیل وحدت ملی. دکتر محمود افشار یزدی املاک و باغات زیادی را وقف نموده اند که از جمله مصارف آن عبارت اســت از: تألیف، ترجمه و چاپ کتاب و رساله مربوط به ادبیات فارسی و تاریخ و جغرافیای ایران.
سوم. کمک به امور متعدد علمی فرهنگی. مؤسسه خیریه فرهنگی علوی زاهدان در سال 1385 املاکی در پاساژ زاهدان را وقف نموده تا در موارد متعددی مصروف شود، از جمله: احداث و راه اندازی مراکز دینی، مذهبی، علمی فرهنگی، خدماتی، درمانی، ورزشی، تجاری، مسکونی، اداری و خیریه، پرداخت وام دانشجویی، ازدواج، مسکن، برگزاری طرح های تابستانی، برگزاری دوره های مربیگری، برپایی اردوهای علمی - فرهنگی، حمایت از مؤلفان و مترجمان برای چاپ و ترجمه و نشر کتاب و مقالات علمی تحقیقی ( رضایی، 1387: 56).
چهارم. کمک به مبتلایان بیماریهای خاص. شخص در سال 1386 ملکی را برای درمان این بیماران وقف کرد.
پنجم. کمک به نمایشنامه نویسی، فیلم و تئاتر دینی. وقفی در فسا برای مصارف مذکور سال 73.
ششم. توسعه هتل های روستایی و جلب توریست. وقفی در فسا برای مصارف مذکور: سال 73.
هفتم. در سالهای اخیر در ارومیه وقفی صورت گرفته که برخی از مصارف آن عبارتند از: سرمایه گذاری در امور کشاورزی و دامداری، ایجاد و توسعه هتل های روستایی برای جلب توریست، ایجاد مراکز صنایع دستی، مساعدت به روستاییان و کشاورزان بی بضاعت و پرداخت وام ضروری به آنان و ... ( رضایی 1387: 56).
هشتم. در سال 1387 در نیشابور ملکی وقف شده اســت تا منافع آن جهت اهداء جوایز به ورزشکاران محل و مسجد صرف شود. ( رضایی 1384: 56).
نهم. همچنین به عنوان نمونه ای جدید در این دوران می توان به بنیاد علمی آموزشی قلم چی اشاره کرد که جهت گسترش دانش و آموزش در سراسر کشور با اولویت دانش آموزان بی بضاعت در سال 1384 وقف شده اســت ( میراث جاودان 1385: 46).
دهم. موارد دیگری از وقف های متفاوت: محافظت از موزه ها و آثار باستانی، تهیه زیور آلات و طلا برای نو عروسانی که توانایی تهیه آن را ندارند، درمان کردن حیوانات و پرندگان و نگهداری و مراقبت از مرغان اهلی، ایجاد بوستان ها و باغهای ویژه رهگذران تا از سایه و میوه های آن بهره مند شوند، ایجاد سرویس های بهداشتی عمومی، تهیه وسایل خنک کننده مانند پنکه برای آسایش بیماران در فصل گرما، تهیه دانه پرندگان در زمستان، وقف درخت گردو تا گردوهای آن به عنوان تشویق به کودکانی داده شود که تازه به مسجد آمده اند، وقف زمین در جهت گسترش فن آوری صلح آمیز هسته ای ( لطیفی 1387: 16).
یازدهم. در لبنان موقوفه ای اســت که از عواید آن باید دو نفره هر روزه در بیمارستان بر سر بالین بیماران حاضر شوند و در حالی که با هم نجوا می کنند، به طوری که بیمار صدای آنها را بشنود ( اما تصور کند آنها به او توجه ندارند ) جملاتی را در مورد بهبودی او رد و بدل کنند و بدین وسیله او را روان درمانی نمایند ( حائری 1380: 431).
مواردی که ذکر شد چند نمونه امیدوار کننده در تاریخ وقف بخصوص در سال های اخیر اســت که می تواند الگویی عملی در کاربرهای جدید وقف برای مصارف زیست محیطی و توسعه آن باشد. گرچه در وقف نامه های گذشته نیز مواردی از این قبیل یافت می شود.

پی نوشت ها :

1. « لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شیء فان الله به علیم » (آل عمران/92).
2. « ... وما تقدموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله هو خیرا و اعظم اجرا و استغفروا الله ان الله غفور رحیم » (مزمل/20).
3. « لیس لبر تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن الله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین و ءاتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و اقام الصلوه و ءاتی الزکوة و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فی الباساء و الضراء و حین الباس اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المنقون » (بقره/177).
4. « المال و البنون زینة الحیوة الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا » (کهف/46).
5. « و یزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک و خیر مردا » (مریم/76).
6. عن ابی عبدالله علیه السلام انه قال: لیس یتبع الرجل بعد موته من الاجر الا ثلاث خصال: صدقة اجراها فی حیاته فهی تجری له بعد موته، او ولد صالح یدعو له، او سنة هدی استنها فی بها بعده.
7. ... و شروطه: القبول و التقرب و الاقباض والتنجیز والدوام و اخراجه عن نفسه.
8. « ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها » (نساء/58).

منبع مقاله :
سید امامی، کاووس؛ (1389)، اخلاق و محیط زیست ( رهیافتی اسلامی )، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

هفته سوم آذر بهترین های اجتماعی و فرهنگیبا این همه، وجه اشتراک در حاصل کار فریبنده است؛ رأی برّنده‌ای که آدرونو و فوکو درباره وبلاگ یک مهندس تفکر و اقدام در برنامه ریزی استراتژیک برنامه ریزی استراتژیک


ادامه مطلب ...

داستان‌های خواندنی؛ پردیس (2)

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها: تصمیم گرفته‌ایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین «پردیس» به قلم فرخنده آقایی دعوت می‌کنیم.

 زن ها می گویند میکله عاشق ماریا اســت. و بعد باز حرف می زنند و با هم می خندند. یکی از روزها زن ها برایم معلم زبان پیدا کردند. معلم مدرسه فرزندانشان اســت و همه او را می شناسند. برادر کوچکتر میکله و همبازی کودکانشان اســت. اولین بار، میکله مرا با خود به شهر برده بود. با سگ بزرگش سوار کشتی شده بودیم. میکله تقریبا شصت ساله اســت. به یک گوشش گوشواره نقره کرده و در شهر به هر کس می رسید به عادت هندی ها دو کف دست را به نشانه سلام به هم می چسباند و روی بینی می گذاشت. هرجا چیزی جا می گذاشت و باید دنبالش می رفتم تا کلاه موتورسواری یا کیف کار چرمی کهنه و وسایل دیگرش را که جا گذاشته بود،‌ به او بدهم. برای سوار شدن به کشتی مشکل داشتیم . سگ میکله از آب می ترسید و او مجبور شد سگ را کشان کشان سوار کشتی کند. در اداره پلیس، سگ را راه ندادند و میکله او را به نرده آهنی پیاده رو بست. سگ آن قدر پارس کرد و زوزه کشید که پلیس اجازه داد میکله، سگ را با خود بیاورد تو. در تمام مدتی که پیرمرد با مسوول اتباع خارجی حرف می زد، سگ از این اتاق به آن اتاق می رفت و به همه جا سرک می‌کشید. بالاخره از میکله خواستند قلاده سگ را به دست بگیرد. سگ همان جا کنار باجه، روی زمین ولو شد و خوابش برد و خرخرش بلند شد. انگار که خواب ببیند، پلک هایش تکان می خورد و از خودش صدا در می آورد.

موقع برگشتن هم در کشتی اجازه ندادند میکله در قسمت مسافران بنشیند و مجبور شد تمام مدت روی عرشه کنار سگش باشد. میکله به سگ پوزه بند زده بود و سگ کلافه بود و بی تابی می کرد. مردم موقع گذشتن از کنار سگ خم می شدند و نوازشش می کردند. میکله سیگار برگ بزرگش را می کشید و کاری به کار سگ نداشت. شاید اگر هر کس یک لگد به شکم سگ

می زد، خلاص می شد و دیگر خودش را با آن هیکل گنده آن قدر لوس نمی کرد. به ساحل که رسیدیم، میکله سگ را سوار موتور کرد و با خود برد.

وقتی به زن ها گفتم معلم مرد نمی خواهم،‌ همگی گفتند که او هم مثل برادرش مرد عجیبی اســت و مشکلی ایجاد نمی کند. بعد در تایید حرفم گفتند که هیچ کدام حوصله معلم مرد مجرد را ندارند. هر چند به برادر میکله می شد اعتماد کرد. بعد هم آهسته نجوا کردند که نباید هیچ کدام به میکله بگوییم که به نظر آن ها او و برادرش عجیبند. اما من، به غیر از ساحل، میکله را فقط گاهی از دور می دیدم که سگش را سوار موتور می کرد و این طرف و آن طرف می برد و برایم دست تکان می داد.

چند راهبه موقع غروب به ساحل می آمدند و قدم می‌زدند. کلاه های بزرگ قایق مانند و لباس های پوشیده داشتند. یکی از آن ها که جوانتر بود، پابرهنه روی ماسه ها راه می رفت. با یک دست گوشه دامنش را بالا می گرفت و کفش هایش را با دست دیگر نگه می داشت و تا مچ پا به میان موج ها می رفت و بر می گشت. چند بار مواظب بودم ببینم لخت می شوند یا نه. چیزی ندیدم. شاید منتظر می‌ماندند که همه بروند.

هوا روز به روز خنک تر و روزها کوتاه تر می شد. زیر نم نم باران، ‌باز کنار ساحل می نشستیم و حرف می زدیم. یک روز ماریا آمد. دختر لاغر و آفتاب سوخته ای بود. وقتی میکله از دور پیدایش شد، زن ها خندیدند و به هم تنه زدند و دست هایشان را روی زانوهایشان کوبیدند. هوا ابری بود. پیرمرد با سگ بی حس و حال و پرنده هایی که دور و برش می پریدند به ما نزدیک شد و حوله اش را پهن کرد و رویش گندم ریخت. پرنده ها به گندم ها هجوم آوردند. پیرمرد کنار ما نشست و با ماریا حرف زد. زن ها به پیرمرد گفتند که ماریا می خواهد شوهر کند و بعد باز با هم خندیدند و از پشت سر، موهای هم را کشیدند. ماریا تمام مدت با عصبانیت حرف می زد. پیرمرد لب ورچیده بود و زن ها می خندیدند. بعد ماریا بدون خداحافظی بلند شد برود. پیرمرد مشتی گندم به دنبالش ریخت. پرنده ها از روی حوله پر کشیدند و دنبال ماریا رفتند. پیرمرد بلند شد و مشت دیگری گندم به پشت سر ماریا پرتاب کرد. پرنده ها روی موهای بلند و سیاه ماریا می پریدند. ماریا با دست آن ها را می راند و به پیرمرد فحش می داد. پیرمرد با فاصله دنبال او می رفت و از کیسه پارچه ای گندم می ریخت. پرنده ها دور ماریا بق بقو می کردند و به موهای بلندش می پیچیدند. ماریا با هیکل لاغر و آفتاب سوخته اش، چون کابوسی در ساحل می دوید و پرنده ها به سر و صورتش می جهیدند و به او نوک می زدند.

پردیس (بخش اول)

نویسنده: فرخنده آقایی

ادامه دارد ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


26 فوریه 2015 ... داستانهای خواندنی؛ پردیس (2). زن ها می گویند میكله عاشق ماریا است. و بعد باز حرف می زنند و با هم می خندند. یكی از روزها زن ها برایم معلم زبان پیدا كردند ...زن ها می گویند میکله عاشق ماریا است و بعد باز حرف می زنند و با هم می خندند یکی از روزها زن ها برایم معلم زبان پیدا کردند.12 مارس 2015 ... داستانهای خواندنی؛ پردیس (2) داستانک,پردیس. ... در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین پردیس به قلم فرخنده آقایی دعوت میکنیم.داستان های خواندنی؛ پردیس (2). برترین ها: تصمیم گرفته ایم از این به بعد با داستای های شیرین. ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم.برترین ها: تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان ...18 سپتامبر 2016 ... داستانهاي خواندني؛ پرديس ( ) 1 . داستانهای خواندنی؛ پردیس (2) - برترین ها 26 فوریه 2015 ... داستانهای خواندنی؛ پردیس (2). زن ها می گویند میكله ...داستانهای خواندنی؛ پردیس (2) - Bartarinha.IR | برترین ها18 ساعت قبل ... داستانهای خواندنی؛ پردیس (2). زن ها می گویند میكله عاشق ماریا است. و بعد باز حرف…در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین پردیس به قلم فرخنده آقایی دعوت می کنیم. - زن ها می گویند میکله عاشق ماریا است. و بعد باز حرف می زنند و با هم می خندند.15 مارس 2016 ... در این مطلب شما را به خواندن داستان شیریم پردیس به قلم فرخنده آقایی ... خواندنی؛ پردیس (2) · حضور بهنوش طباطبایی و سحر قریشی در پردیس ...حالتون چطوره؟ امروز برای شما دوستان گلم، یه داستان بسیار خواندنی و مفید و آموزنده رو در نظر گرفتم. ... گزارش 2 گروه ساکنین مسکن مهر پردیس - 1395/04/21. به گزارش ...


کلماتی برای این موضوع

داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، داستانهای داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف زندگینامه پردیس ثابتی بیوگرافی دانشمندان ، …پردیس ثابتیزندگینامه پردیس ثابتیبیوگرافی پردیس ثابتیپردیس ثابتی پرویزپردیس گفتگوی خواندنی مطالب و عکس های جالبعکس های الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی گفتگوی خواندنی الیکا عبدالرزاقی عکس های جدید و دیده نشده افسانه پاکرو …عکس ها و گفتگو خواندنی با افسانه پاکرو ، خواهرش سعیده و مادرش نمکستان عکس ها و میگنا تعریف سزارین ، علل انجام آن ، مزایا و معایب و تعریف سزارین ، علل انجام آن ، مزایا و معایب و عوارض انجام عمل سزارینخدمات جنسی به زنان پولدار در خانه های فساد پسران …جالب و خواندنیخانه جالب و خواندنی خدمات جنسی به زنان پولدار در خانه های فساد پسران خود فروش دنیای عکسسلام به تمام شما عزیزان بازدید کننده امیدوارم از وبلاگم خوشتان آمده باشد من در این دنیای عکس سلام به تمام شما عزیزان بازدید کننده امیدوارم از وبلاگم خوشتان آمده باشد من در این


ادامه مطلب ...

20 دستور غذای گوجه ای (2)

[ad_1]

مجله آشپزی مثبت: تابستان که می شود نه تنها سبد میوه و سبزی خانواده تغییری عمده می کند و ما با رنگین کمانی از طعم و مزه روبه رو می شویم، غذاها هم به خاطر همین تنوع، رنگ و مزه دیگری می گیرند؛ به عنوان مثال همین گوجه فرنگی را که در اغلب غذاهای مان مورد استفاده قرار می دهیم طعم و رنگ  تابستانی اش با دیگر فصل ها زمین تا آسمان فرق می کند و طبیعی اســت که همین اندازه  طعم و رنگ غذاها را هم تحت تاثیر قرار می دهد.پس تا تابستان تمام نشده گوجه فرنگی هایش را از دست ندهید. 

 

11. گوجه‌فرنگی شکم‌پر


8 عدد گوجه‌فرنگی سفت متوسط را بشویید. یک سانتی‌متر از سر آنها را برش بزنید و به صورت یک در جدا کنید. حالا  داخل آنها را با یک قاشق مرباخوری بیرون بیاورید. 200 گرم گوشت چرخ‌کرده را با یک عدد پیاز در روغن تفت دهید تا رنگ آن قهوه‌ای شود. بعد به آن نمک، فلفل و ادویه بزنید. حالا گوشت داخل شکم گوجه‌ها را به همراه 3 قاشق جعفری خرد شده به مواد اضافه کنید. بعد از چند دقیقه مواد را از روی حرارت‌ بردارید تا خنک شود. یک پیمانه پنیر پیتزای رنده شده بریزید و بعد داخل گوجه‌ها را با این مواد پر کنید. گوجه‌ها را در ظرف مورد نظر بچینید و در فر با دمای 175 درجه سانتی‌گراد حرارت دهید تا پنیر آب شود. اگر عجله دارید ژامبون خرد شده را جایگزین گوشت چرخ کرده کنید.

12. املت گوجه‌فرنگی با آویشن


یک عدد پیاز کوچک یا چند ساقه پیازچه را ریز خرد کنید و درکمی روغن مایع یا روغن زیتون تفت دهید. 6 عدد گوجه فرنگی متوسط را خرد کنید و در تابه بریزید. کمی نمک و فلفل سیاه اضافه کنید و حرارت را کم کنید تا آب گوجه‌ها بخار شود و بپزند. می‌توانید اگر گوجه‌ها سفت هستند در تابه را ببندید یا مقدار خیلی کمی آب جوش به آنها اضافه کنید. 5 عدد تخم‌مرغ را در کاسه‌ای بشکنید و با چنگال هم بزنید. کمی هم به تخم‌مرغ‌ها نمک و فلفل بیفزایید. آب گوجه که کم شد، کمی برگ یا پودر آویشن روی آنها بپاشید و بعد تخم‌مرغ را در تابه بریزید. کمی هم بزنید تا همه تخم‌مرغ‌ها سفت و پخته شوند.

 

 20 دستور غذای گوجه ای (2)

13. خورش گوجه‌فرنگی و تخم‌مرغ

سه حبه سیر را ریز خرد کنید و در 2 قاشق روغن تفت دهید. وقتی سیرها سرخ شدند نیمی از آنها را ‌بردارید و کنار بگذارید. سه عدد تخم‌مرغ را در همان ظرف بشکنید و همراه سیرها هم بزنید. نمک و فلفل هم اضافه کنید. تخم‌مرغ‌ها که پختند آنها را از ظرف بیرون بیاورید و کنار بگذارید. 6 عدد گوجه‌فرنگی آب‌دار و رسیده را پوست بگیرید و ریز خرد کنید. حالا گوجه‌ها و سیرهایی را که برداشته‌اید در همان قابلمه بریزید و بگذارید بجوشد و سس‌مانند شود. نمک و فلفل هم فراموش نشود. وقتی غلظت سس مناسب شد تخم‌مرغ‌ها را هم افزوده و بعد از چند دقیقه غذا را با پلو سرو کنید. این غذا باید تند و تیز باشد. پس برای استفاده از فلفل قرمز دست‌تان باز اســت.

14. خوراک سیب‌زمینی و گوجه تنوری


5 عدد سیب‌زمینی متوسط را پوست بگیرید و به صورت مکعبی درشت خرد کنید. یک عدد پیاز را نگینی و 2 حبه سیر را هم ریز خرد کنید. سیر و پیاز را در کمی روغن زیتون تفت دهید. بعد سیب‌زمینی‌ها را هم به آنها افزوده و کمی تفت دهید. حالا نمک، فلفل و ادویه دلخواه  (کاری یا آویشن) را بریزید. سپس همه مواد را به ظرف مناسب فر منتقل کنید و در فر که از قبل با حرارت 175 درجه سانتی‌گراد گرم شده به مدت نیم ساعت قرار دهید تا سیب‌زمینی‌ها بپزند. در این فاصله 300 گرم قارچ را ورقه و 4 عدد گوجه را درشت خرد کنید. نصف فلفل‌دلمه‌ای را هم نگینی کنید و بعد از پخت سیب‌زمینی به ظرف اضافه کنید. ۱۵ دقیقه دیگر هم حرارت دهید تا این سبزیجات نرم شوند. اگر کالری غذا برای‌تان مهم نیست می‌توانید در مرحله دوم به غذا پنیر پیتزا هم بیفزایید.

15. آش گوجه‌فرنگی


در یک قابلمه مناسب پیازی متوسط را که ریز خرد کرده اید تفت دهید. پیاز که سرخ شد، فلفل و زردچوبه بیفزایید و بعد یک و نیم پیمانه برنج، سه چهارم پیمانه لپه و 3 پیمانه آب بریزید تا برنج و لپه بپزند. حالا یک کیلو سبزی‌ آش و 4 پیمانه آب گوجه‌فرنگی به همراه یک و نیم پیمانه پوره گوجه فرنگی اضافه کنید. نمک هم یادتان نرود.‌ در نهایت آش جاافتاده را با آبغوره یا آب لیمو مزه‌دار و با پیازداغ تزئین کرده،  سرو کنید. البته شما می‌توانید اگر مزه گلپر را می‌پسندید برای طعم‌دار شدن غذا از آن استفاده کنید.

 

 
20 دستور غذای گوجه ای (2)

  
16. سوپ خامه‌ای گوجه با عطر ریحان


4 عدد گوجه‌فرنگی را خرد کنید و با 4 پیمانه آب گوجه‌فرنگی روی حرارت زیاد بگذارید تا بجوشد و نرم شود. 14 عدد برگ ریحان تازه به قابلمه اضافه  و حرارت را کم کنید. حالا با گوشت‌کوب برقی مواد را به صورت پوره درآورید. یک پیمانه خامه غلیظ و نصف پیمانه خامه را هم به آرامی به مواد بیفزایید. در این حالت سوپ نباید بجوشد. وقتی غلظت مناسب شد، نمک و فلفل بریزید، سوپ را در ظرف بکشید و روی آن را با برگ ریحان تزئین کنید.

17. خورش بامیه با گوجه و سیر
یک عدد پیاز متوسط نگینی خرد شده و 2 یا 3 حبه سیر له یا ورقه شده را در کمی روغن تفت دهید و 10 تکه گوشت خورشی هم به آن بیفزایید. وقتی رنگ گوشت تغییر کرد زردچوبه، نمک و فلفل هم اضافه کنید. بعد یک پیمانه پوره گوجه‌فرنگی و یک پیمانه  آب گوجه‌فرنگی بیفزایید. در این فاصله که گوشت می‌پزد، نیم کیلو بامیه را در کمی  روغن تفت دهید. وقتی از پخت گوشت مطمئن شدید بامیه را در 5 دقیقه آخر به گوشت اضافه کنید. برای طعم‌دار کردن خورش از 2 قاشق آبلیمو استفاده کنید. این خورش را با پلو سر کنید.

18. اسموتی گوجه‌ای رژیمی


دو عدد گوجه‌فرنگی رسیده، یک عدد خیار متوسط پوست کنده، یک ساقه کرفس، یک مشت برگ جعفری و چند تکه یخ را در مخلوط‌کن بریزید. کمی نمک و در صورت تمایل مقداری فلفل به آنها اضافه کرده و مخلوط‌کن را روشن کنید. اگر گوجه‌ها خیلی آب‌دار نیستند 1 پیمانه هم آب گوجه‌فرنگی بیفزایید و مواد را خوب مخلوط کنید تا یکدست شود. این اسموتی را برای سرو در لیوان مخصوص بریزید و با برگ کرفس یا جعفری سرو کنید.

 

 20 دستور غذای گوجه ای (2)


19. خوراک گوجه و بادمجان ورقه‌ای


3 عدد بادمجان را با پوست بشویید، ورقه کنید، کمی نمک بزنید و بعد از مدتی در کمی روغن تفت دهید. سه عدد سیب‌زمینی متوسط را هم ورقه‌ای برش بزنید و در کمی روغن تفت دهید. فر را با حرارت 200 درجه سانتی‌گراد روشن کنید تا گرم شود. ظرفی مناسب فر را چرب کنید و سیب‌زمینی‌ها را در آن کنار هم بچینید. روی هر ورقه سیب‌زمینی یک برش بادمجان سرخ شده و یک برش گوجه‌فرنگی هم بگذارید. بعد دو پیمانه گوجه‌فرنگی رنده شده و نصف پیمانه آب جوشیده شده را با کمی نمک، فلفل و پودر آویشن مخلوط کنید و در ته ظرف بریزید.  حالا روی ظرف را با فویل آلومینیوم بپوشانید و به مدت ۲۵ دقیقه در فر بگذارید. بعد از این مدت ظرف را بیرون بیاورید، فویل را‌ بردارید و روی غذا را با یک پیمانه پنیر پیتزای رنده شده که با نصف پیمانه پنیر پارمسان مخلوط شده بپوشانید و دوباره به مدت ۱۵ دقیقه در فر بگذارید تا روی غذا برشته و طلایی شود.

20. کاپریس گوجه و پنیر تازه


5 عدد گوجه‌فرنگی سفت را حلقه‌حلقه ببرید، در ظرف دلخواه بچینید و لابه‌لای آنها پنیر موتزارلای تازه  راکه به صورت حلقه بریده‌اید بگذارید. 1 پیمانه برگ ریحان تازه و به عنوان سس هم روغن زیتون، نمک و فلفل سیاه روی‌ گوجه وپنیر بریزید. در آخر 2 قاشق سرکه بالزامیک هم روی مواد بریزید و سالاد را سرو کنید. این پیش غذا را با سیخ‌های حاوی مکعب‌های پنیر و گوجه گیلاسی هم می‌توان آماده کرد.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


12 سپتامبر 2016 ... همین گوجه فرنگی را که در اغلب غذاهای مان مورد استفاده قرار می دهیم طعم و رنگ تابستانی اش با دیگر فصل ها زمین تا آسمان فرق می کند و طبیعی است ...12 سپتامبر 2016 ... همین گوجه فرنگی را که در اغلب غذاهای مان مورد استفاده قرار می دهیم طعم و رنگ تابستانی اش با دیگر فصل ها زمین تا آسمان فرق می کند و طبیعی است ...12 سپتامبر 2016 ... مجله آشپزی مثبت: تابستان که می شود نه تنها سبد میوه و سبزی خانواده تغییری عمده می کند و ما با رنگین کمانی از طعم و مزه روبه رو می شویم، غذاها هم به ...12 سپتامبر 2016 ... 20 دستور غذای گوجه ای (1). 2. بروچتاي گوجه دوبل. فر را روي كمترين درجه حرارت روشن كنيد تا گرم شود. 6 عدد گوجهفرنگي رسيده را نگيني خرد كنيد و ...طرز تهیه اسنک گوجه فرنگی طرز تهیه اسنک, طرز تهیه اسنک گوجه فرنگی, پخت انواع اسنک, درست کردن اسنک گوجه فرنگی, مواد لازم برای اسنک گوجه, اسنک گوجه, طرز ...12 سپتامبر 2016 ... toprsslogo · طراحی وب سایت - سئو سایت - تور کیش.آموزش آشپزی ، سایت آشپزیغذاهای اروپایی آکاایران: همین گوجه فرنگی را که در اغلب غذاهای مان مورد استفاده قرار می دهیم طعم و رنگ تابستانی اش با دیگر فصل ها زمین تا ...گاهنامه آشپزی مثبت: تابستان که می شود نه تنها سبد میوه و سبزی خانواده تغییری بزرگ می کند و ما با رنگین کمانی از مزه و مزه روبه رو می شویم، غذاها هم به خاطر.14 سپتامبر 2016 ... 20 دستور غذای گوجه ای (1) تابستان که می شود نه تنها سبد میوه و سبزی ... بعد روی هر برش نان از مخلوط گوجه بریزید و با 2 پیمانه پنیر موتزارلای ...


کلماتی برای این موضوع

طرز تهیه رامن غذای معروف کره ایطرز تهیه کیک نسکافه به همراه کرم کره ای نسکافه ایدستور پخت یه غذای نونی خوشمزه میخوام برای ناهار …شاورمای مرغ در فر مواد لازم مرغ عددریش ریش شده روغن مایعنصف لیوان پنیر مایع یا سس غذاهای گیاهی ، غذای سالم ، غذای گیاهی آموزش آشپزی …در این بخش شما با انواع اموزش درست کردن غذای سریعطرز تهیه غذای گیاهیسایت اشپزیپخت راتاتوی فرانسوی غذای مللمواد لازم بادمجان یکی قلمی باشه و از قسمت بالاییش استفاده کنید که بدون تخمه باشهغذاهای اسپانیایی، طرز تهیه هفت غذای اسپانیایی …غذاهای اسپانیاییغذایی اسپانیاییغذای اسپانیاییطرز تهیه غذاهای اسپانیاییغذاهای غذاهای ملل دیگر یک غذای خوشمزه با مرغ و قارچ تصاویر کالزونه یک غذای ایتالیایی است که برای مهمانی ها غذاهای محلی بادمجان پلو؛ غذای محلی قزوین با بادمجان در نقاط مختلف ایران غذاهای خوشمزه ای پخته می تهیه ۱۴ غذای آسان در کمتر از ۳۰ دقیقهبرای غذای فوری قبلش یه هفته باید وقت گذاشت مواد رو بخری و خرد کنی و پاکت کنی بذاری خورشت گوجه سبز طرز تهیه خورشت گوجه سبز …خورشت گوجه سبز طرز تهیه عدد از پیازها را خرد کنید، نمک و زردچوبه بزنید و در روغن غذای پاییزی؛ سوپ کدوتنبل و عدسباز هم ماه کدو تنبل‌های زیبا و خوش‌رنگ رسید و از شیرینی تا پاستا و بستنی و نوشیدنی


ادامه مطلب ...

57 طراحی چشمگیر از حمام های لوکس (2)

[ad_1]
zoomit.ir - منیره پورمظاهری: حمام امروزه بیشتر از یک محیط برای شست و شو و تمیز شدن، به یک محیط برای کسب آرامش تبدیل شده اسـت. طراحی‌های زیبا و آرامش بخش می‌تواند دلیلی برای گذراندن بیشتر زمان روزانه در این محل از خانه باشد. امروز در بخش دوم مقاله قصد داریم طراحی‌های چشمگیری از حمام خانه‌ها را با شما به اشتراک بگذاریم.

در بخش اول مقاله‌ی حاضر چندین طرح از ۵۷ طرح چشمگیر حمام خانه‌های مختلف را با شما به اشتراک گذاشتیم و حالا در ادامه‌ طراحی‌های زیبای دیگری را نیز با یکدیگر مرور خواهیم کرد.

57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
حمامی جالب با کفی پوشیده از تخته‌های جوبی

این طراحی به زیبایی مواد سخت و نرم را با هم ترکیب کرده اسـت. در کف از تخته‌هایی چوبی و در قسمت کانتر از ترکیبی سیاه و سفید استفاده شده‌ اسـت. قسمت بالایی روشویی هم از استیل ضد لک پوشیده ‌شده اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
حمامی مدرن و زیبا با وانی بزرگ

در این حمام از مواد و رنگ‌های مدرن استفاده شده‌ اسـت. در کف از کاشی‌هایی به رنگ طوسی تیره استفاده شده اسـت. دیوارها هم با رنگ سفید پوشیده شده‌اند. کابینت‌های دیواری با ابعاد و شکل کاشی‌های کف و دیوار متناسب بوده و از مواد براق باکیفیت ساخته شده‌اند که باعث می‌شود بخشی از دیوار به نظر برسند. وان دایره‌ای شکل در وسط این اتاق قرار دارد که در آن از موزاییک‌هایی طبیعی استفاده شده‌اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
یک حمام دنج با طراحی کلاسیک و ساخته شده از سنگ مرمر و گرانیت

این حمام دنج که در آن از عناصر طراحی کلاسیک استفاده شده اسـت بسیار زیبا به نظر می‌رسد. در کف آن از سنگ مرمر با مراکزی از جنس گرانیت استفاده شده اسـت. چوب استفاده شده در این حمام ماهونی تیره اسـت. در قسمت روشویی و وان سنگ گرانیت به کار برده شده‌ اسـت. دیوار‌های مرمری هم به شکلی هنرمندانه با سایه‌ای برنزی نقاشی شده‌اند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
یک حمام بزرگ با کاشی‌هایی براق و روشن و یک اتاق طاق‌دار برای وان

در این حمام بزرگ از کاشی‌هایی براق و روشن استفاده شده اسـت. قسمت وان و پشت آن هم از سنگ‌هایی که در کف استفاده شده، پوشیده شده‌اند. قسمت مرکزی حمام دارای یک قسمت حاشیه و یک موزاییک در مرکز اسـت. قسمت کانتر و روشویی به رنگ هلویی روشن اسـت و تمام گچ‌بری‌ها، در و کابینت‌ها هم به رنگ سفید هستند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
یک حمام کوچک لوکس با دیوارهایی پوشیده از سنگ طبیعی تراورتن وسنگ گرانیت به کار برده شده در کف با طراحی منحصر به فرد

با وجود کوچک بودن، این حمام به زیبایی طراحی و با مواد عالی ساخته شده اسـت. قسمت قابل توجه دیواری در کنار کمد اسـت که از تراورتن براق پوشیده شده اسـت. کف هم ازسنگ گرانیت با طراحی منحصر به‌ فرد در جلوی کمد ساخته شده‌اسـت. دیوار پشت وان از سرامیکی با طرح چوب و باقی دیوار‌ها از گرانیت پوشیده شده‌اند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
یک حمام با شیشه‌های چندرنگ و موزاییک‌های کاپیز

در این حمام ترکیبی از سنگ‌های سرامیک طبیعی در کف و دیوار‌ها استفاده شده اسـت. نیمه‌ی بالایی دیوار‌ها به رنگ روشن و با طرح‌هایی بر روی آن هستند. در حاشیه و نوار پشت کمد‌ها از شیشه‌های چند رنگ و موزاییک کاپیز استفاده شده‌ اسـت. کمد از چوب ساج ساخته شده و بخش رویی آن از گرانیت طوسی یک‌دست پوشیده‌ شده ‌اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
حمامی با چوب ماهونی در کمدها و وسایل چوبی به همراه رنگ‌ سفید در بخش‌های دیگر

در این حمام از چوب ماهونی تیره در کمد و وسایل چوبی استفاده شده اسـت. بقیه قسمت‌های حمام در رنگ‌های روشن‌تر هستند. دیوار‌ها با رنگ بژ روشن و با گچ‌بری سفید رنگ پوشیده شده‌اند. در کف از سنگ مرمر سفید با رگه‌های طوسی استفاده شده‌ اسـت. بخش رویه روشویی هم از بقیه قسمت‌ها روشن‌تر اسـت و به جای سنگ گرانیت تیره‌تر، سنگ سفید در آن کار شده‌اسـت.

57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

حمامی با کانتری از جنس گرانیت قهوه‌ای بالتیک و کابینت‌های ساخته شده از چوب افرا


استفاده از سنگ گرانیت قهوه‌ای بالتیک در کانتر این حمام به تکمیل زیبایی کابینت‌های ساخته شده از چوب افرا کمک کرده ‌اسـت. از آن‌جای که فضا در این حمام محدود اسـت از آینه‌های بدون فریم بزرگ به جای ‌آینه‌های با قاب استفاده شده‌اسـت. از آن‌جا شما می‌توانید قسمت دوش که با موزاییک‌های شیشه‌ای کرم رنگ پوشیده شده‌ اسـت را ببینید. قسمت وان هم از سرامیک‌هایی که در کف و بیشتر قسمت‌های حمام به‌ کار برده شده‌، پوشیده ‌اسـت. نیمه‌ی بالایی دیوار‌ها هم با رنگ زرد روشن نقاشی شده ‌اند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام عالی با استفاده از کاشی‌های مرمر و به سبک معماری کلاسیک روم و وانی به سبک ایتالیایی


استفاده از سنگ مرمر با رگه‌های طوسی در کف و بخش روشویی در این حمام، یادآور معماری کلاسیک روم اسـت. با ترکیب دیوارهای سفید، کابینت‌های چوبی و آجر‌های رنگ شده سفید زیبایی آن کامل شده‌ اسـت. سقف به جای سفید با رنگ طوسی روشن پوشیده شده اسـت که باعث می‌شود پنل سفید رنگ داخل دیوار بیشتر به چشم بیاید.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
حمامی با چشم‌انداز فوق العاده در بیرون به همراه سنگ‌های کرم کارشده در آن

این حمام در مکانی قرار گرفته اسـت که منظره‌ای بسیار شگفت‌انگیز دارد. مواد اصلی که در این حمام به کار برده شده اسـت، کاشی‌هایی روشن با رنگ کرم و هلویی هستند. از آن‌جایی که سقف حمام بسیار بالا اسـت در قسمت بالایی دیوار‌ از تخته چوب‌هایی برای تزئین استفاده شده اسـت. یک وان جکوزی بزرگ هم به شما اجازه می‌دهد که از این منظره به طور کامل لذت ببرید.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)
یک حمام با ترکیبی از رنگ‌ها و طرح‌های مدرن

در این حمام از رنگ‌ها، مواد و طرح‌های مدرن استفاده شده‌ اسـت. در کف کاشی‌هایی طوسی با شیار‌هایی افقی برای جلوگیری از لغزش به کار برده شده‌ اسـت. به جای قرنیز چوبی هم از استیل ضد لک استفاده شده‌ اسـت. دیوار‌ها به رنگ مکا گرم اسـت و یک دیوار کناری با رنگ قرمز پوشیده شده اسـت. از سنگ موزاییک طوسی در بقیه قسمت‌ها استفاده شده اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک طراحی حمام عالی که بر روی استفاده از مواد ساده ولی لوکس تمرکز کرده اسـت


در این طراحی زیبا از وسایل ساده ولی شیک استفاده شده‌ اسـت. کف از کاشی‌های سفید، یک حاشیه تیره از موزاییک شیشه‌ای و کاشی‌هایی مورب در وسط آن پوشیده شده اسـت. در کابینت‌ها از چوب بلوط طبیعی استفاده شده و بخش رویی آن با گرانیت سفید پوشیده شده اسـت. دیوارها به رنگ زرد رون، سقف و گچ‌بری ها هم سفید هستند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

حمامی بزرگ با کاشی‌های از جنس آهک سفید و دیوارهایی به رنگ سفید


در این حمام بزرگ از سنگ آهک سفید در کف استفاده شده‌ اسـت. دیوارها به رنگ سفید و ساده هستند. دیوار پشت روشویی و بخش کانتر هم از سنگ طرح‌دار سفید پوشیده شده اسـت. از آینه‌های بدون قاب بزرگ برای بزرگ‌تر جلوه‌دادن این حمام استفاده شده اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام زیبا با فضایی بزرگ و سقفی بلند با نورگیر


این حمام مدرن از فضایی بزرگ، سقفی بلند و نورگیر‌هایی در سقف بهره برده اسـت. در کف و دیوارهای قسمت دوش، از کاشی‌هایی با ابعاد ۳۰ در ۳۰ سانتی‌متر و از جنس سنگ مرمر استفاده شده اسـت. کابینت‌ها به رنگ چوب بلوط طلایی و کانتر از سنگ سفید ساده اسـت. دیوار‌های قسمت وان آینه‌هایی تمام قد دارند که تا سقف بالا رفته‌اند که فضا را بزرگ‌تر و دلباز‌تر جلوه می‌دهد. باقی دیوارها به رنگ مشکی هستند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام عالی با سرامیک‌هایی از سنگ طبیعی و با ابعاد ۳۰ در ۳۰


در این حمام از سنگ‌هایی طبیعی با ابعاد ۳۰ در ۳۰ سانتی ‌متر استفاده شده اسـت. این سنگ‌ها در قسمت دوش هم به کار برده شده‌اند. دیوارهای اطراف وان به رنگ زرد مارسالا نقاشی شده‌اند، سقف و گچ‌بری‌ها به رنگ سفید هستند و در قسمت کانتر از گرانیت قرمز استفاده شده‌اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام شیک با سنگ‌هایی طبیعی و با‌کیفیت و ترکیب رنگ گرم بژ در دیوار‌ها


در این حمام لوکس از سنگ‌هایی طبیعی و با کیفیت استفاده شده‌اسـت. دیوارها به رنگ بژ گرم، گج‌بری‌ها کرم روشن و سقف‌ها هم سفید هستند. در اطراف وان و صندلی قسمت دوش از گرانیت قهوه‌ای استفاده شده اسـت. در کانتر هم از سنگ مرمر سفید استفاده شده اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام زیبا با استفاده از سنگ‌های سرامیک طبیعی و بژ در کف


یک حمام ساده که تنها از یک نوع سنگ در تمام قسمت‌های آن استفاه شده‌ اسـت. در این حمام سنگ سرامیک طبیعی به رنگ بژ به کار برده شده اسـت و دیوار‌ها هم به رنگ بژ و سفید هستند. برای کانتر از سنگ گرانیت طوسی تیره استفاده شده‌ و کابینت‌ها هم از چوب خام ساخته شده‌اند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام بسیار جذاب با سرامیک‌هایی از جنس سنگ طبیعی و حاشیه‌هایی از سنگ موزاییک قهوه‌ای تیره


در این حمام از سنگ سرامیک طبیعی  در بیشتر قسمت‌های کف استفاده شده و حاشیه‌ها به رنگ قهوه‌ای تیره هستند. کابینت‌ها به رنگ ماهونی تیره و کانتر از جنس گرانیت اسـت. رنگ دیوار‌ّها و گچ‌بری ها با هم تفاوت دارند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام با سرامیک‌های سفید و موزاییک‌هایی به رنگ طوسی تیره به همراه یک لوستر شیشه‌ای زیبا


در این حمام از سرامیک‌های سفید و حاشیه‌ای به رنگ طوسی تیره استفاده شده‌ اسـت. در قسمت دوش هم از همین نوع سرامیک در کف استفاده شده ولی در دیوارهای این ناحیه سنگ طبیعی کرم‌رنگ به کار برده شده ‌اسـت. کابینت‌ها و بقیه بخش‌های چوبی کرم هستند و کانتر به رنگ گرانیت قهوه‌ای اسـت. یک لوستر کریستال شیک، زیبایی و جلوه این حمام را تکمیل کرده اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام مدرن با دیوارهایی سیاه  و روشوی‌هایی سفید به شکل کاسه


در این حمام مدرن دیوار‌ها به رنگ مشکی هستند. کشوها به رنگ سفید و قسمت کانتر هم سیاه‌رنگ اسـت. از آینه‌ای شناور با قاب استیل در این‌جا استفاده شده‌ اسـت. باقی بخش‌ها از چوب پوشیده شده‌اند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

حمامی شیک با سرامیک هایی با ابعاد متفاوت در کف


در قسمت کف این حمام از سرامیک‌هایی با ابعاد متفاوت استفاده شده اسـت. کابینت‌ها به رنگ سفید و کانتر کرم‌رنگ اسـت. دیوار‌ها و سقف کرم هستند و پنجره‌هایی مصنوعی در سقف وجود دارند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام زیبا با موزاییک‌هایی سفید و حاشیه‌ای به رنگ قهوه‌ای تیره


در این حمام از سرامیک‌های سفید در کف استفاده شده‌ اسـت. حاشیه‌ای به رنگ قهوه‌ای تیره زیبایی کف را کامل می‌کند. سطح کانتر به رنگ مرمر سفید اسـت و کابینت‌ها هم به رنگ قهوه‌ای تیره هستند. برای قرنیزها نیز از رنگ کابینت‌ها استفاده شده‌ اسـت. دیوارها هم به رنگ کرم نقاشی شده‌اند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام لوکس با سرامیک‌هایی کرم و لبه‌هایی با طرح موج


برای کف و لبه‌های پایینی این حمام از سرامیک کرم استفاده شده‌ اسـت. در لبه‌ها نواری با طرح موج دو قسمت دیوار را از هم جدا کرده اسـت. وسایل چوبی در این حمام با رنگ سفید نقاشی شده‌اند. کانتر و گچ‌بری‌ها به رنگ سفید هستند. قسمت بالایی دیوارها با رنگی گرم پوشیده شده اسـت و سقف هم سایه‌ای از رنگ دیوار را دارد.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام زیبا با دیوارهایی به رنگ قهوه‌ای گرم همراه با گچ‌بری و کف پوشیده از سرامیک


در این حمام دیوارها به رنگ قهوهای روشن اسـت و گچ‌بری‌های سفید زیبایی آن را دوچندان کرده اسـت. در کف سرامیک و در قسمت کانتر سنگ گرانیت سفید به کار برده شده اسـت. عناصر چوبی به رنگ چوب بلوط تیره هستند تا به حمام جلوه‌ی باستانی بدهند.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

حمامی زیبا با سرامیک‌هایی به رنگ قهوه‌ای مکا


کف این حمام غالبا به رنگ قهوه‌ای موکا و قسمت‌های کوچکی به رنگ کرم اسـت. در قسمت دوش از سنگ‌های طبیعی و ضد لغزش استفاده شده‌ اسـت. درها و گچ‌بری‌ها سفیدرنگ و دیوارها هم زرد روشن هستند و سقف به جای سفید با رنگ طوسی روشن پوشیده شده اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

حمامی با استفاده از سنگ‌های طبیعی


در کف این حمام از سنگ‌هایی طبیعی و طرح‌هایی در مرکز و لبه وان، از همان جنس استفاده شده اسـت. برش سنگ‌های استفاده شده در این طراحی کاملا طبیعی بوده و دیوارها هم ساده و سفید هستند. کابینت‌ها به رنگ ماهونی و کانتر به رنگ قهوه‌ای و از جنس گرانیت اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

حمامی بزرگ با ترکیبی از چوب، شیشه و سرامیک


این حمام دارای سرامیک‌هایی ساده و با ابعاد کوچک در کف اسـت. در کف قسمت‌هایی آبی‌رنگ به چشم می‌خورد. دیوار‌ها و سقف به رنگ سفید نقاشی شده‌اند. در قسمت روشویی از سنگ مرمر استفاده شده اسـت و تمام وسایل چوبی هم از چوب طبیعی درخت ساج ساخته شده‌اند. قسمت دوش با یک در شیشه‌ای قوس‌دار از بقیه قسمت‌ها جدا شده‌اسـت.
57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانه‌تان تشویق می‌کند (بخش دوم)

یک حمام بزرگ با سرامیک‌هایی به ابعاد ۳۰ در ۳۰ و با طرح مورب


در این حمام بسیار بزرگ ، از سرامیک‌هایی با ابعاد ۳۰ در ۳۰ و با طرح مورب، در کف استفاده شده اسـت. از همین سرامیک‌ها در قسمت وان به کار برده شده‌ اسـت و دیوارها با طرح مرمر نقاشی شده‌اند. برای کانتر کمد‌های چوبی هم از مرمر سفید استفاده شده‌اسـت.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


30 آگوست 2016 ... 57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانهتان تشویق میکند ( حمامی جالب با کفی پوشیده از تختههای جوبی. این طراحی به زیبایی ...28 آگوست 2016 ... 57 طراحی چشمگیر حمام های لوکس که شما را به نوسازی حمام خانهتان تشویق میکند ( یک حمام سفارشی لوکس الهام گرفته از طبیعت با وان پایه دار و دوش ...30 آگوست 2016 ... دکوراسیون داخلی, دکوراسیون حمام 57 طراحی چشمگیر از حمام های لوکس (2)حمام امروزه بیشتر از یک محیط برای شست و شو و تمیز شدن، به یک محیط برای ...30 آگوست 2016 ... 57 طراحی چشمگیر از حمام های لوکس (2). zoomit.ir - منیره پورمظاهری: حمام امروزه بیشتر از یک محیط برای شست و شو و تمیز شدن، به یک محیط برای ...طراحی مجلل و لوکس ترین حمام های 2016nnجهانیها -> دکوراسیونnحمام های لوکس امروزی تنها مکانی برای دوش گرفتن به حساب نمی آیند بلکه با فضایی بسیار زیبا به ...حمام امروزه بیشتر از یک محیط برای شست و شو و تمیز شدن، به یک محیط برای کسب آرامش تبدیل شده است. طراحیهای زیبا و آرامش بخش میتواند دلیلی برای گذراندن ...30 آگوست 2016 ... حمام امروزه بیشتر از یک محیط برای شست و شو و تمیز شدن، به یک محیط برای کسب آرامش تبدیل شده است. طراحیهای زیبا و آرامش بخش میتواند دلیلی ...تیتر خوان سر تیتر خبر های روز ایران و جهان. ;. تیتر خوان. آخرین اخبار · پربیننده · ورزشی · سیاسی · اقتصادی · پزشکی · حوادث · استخدام · روانشناسی · علم و فناوری ...57 طراحی چشمگیر از حمام های لوکس (1) / حمامهای لوکس ... 57 طراحی چشمگیر از حمام های لوکس (1) / حمامهای لوکس ... حمامهای لوکس امروزی تنها مکانی برای دوش گرفتن به ...


کلماتی برای این موضوع

پول نیوز شاید تا همین چند سال پیش، حتی فکر کردن به تکنولوژی های مدرنی که به طور روزمره در حال عصر ایران فرودگاه ها در سال چگونه خواهند بود؟ عکس لوکس ترین هتل های جهان در سال عکس مجتمع چناران پارک گرانترین آپارتمان ایران میهن بنامعماری ایرانیتهرانمجتمع چناران پارک یکی از مجلل‌ترین برج‌های تهران است که به ادعای سازندگانش که در عکسها و مدلهای پرده سرای آپاداناقمثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد پرده سرای آپادانا هدیه تولد برای پسر هدیه تولد برای پسر های جوان و نوجوان بهترین هدیه تولد برای پسران و مردان جوان هدیه مدیریت جهانگردی دانشگاه پیام نور شیراز ایران …می‌برمت لاله ‍زار وقتی ناصرالدین شاه از اولین سفر فرنگش برگشت، با تاثیر گرفتن از اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر … حدیث ارزشمند از امام رضا ع افزایش استقبال از واکسیناسیون آنفولانزا در اردبیلچرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟ شهر سوالعزیز دلم الهی من فدات شم چرا از انرژی درمانی استفاده نمیکنی فقط کافیه خدا رو صدا بزنی خبرآنلاین، خبر انلاین اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریسه آهنگساز بزرگ پس از نیم قرن کنار هم قرار می گیرند موسیقی لذت بخش ایرانی در جشنواره زمان حال تور لحظه آخری فرانسه را با ما تجربه کنیدفرانسه کشوری صنعتی با امکانات رفاهی بی نظیری


ادامه مطلب ...