به گزارش جام جم آنلاین از مهر، دکتر مصطفی حمدیه در خصوص تاثیر استرس در ناباروری مردان، اظهارداشت: تولید اسپرم، تولید تخمک، سیکل قاعدگی در خانمها، بسیار تحت تأثیر استرس قرار میگیرد و خانمهایی که دارای استرس هستند بیشتر مواقع دچارعادت ماهانههای نا منظم میشوند.
این روانپزشک افزود: ثابت شده در مردان هم به این صورت است و همانطور که عوامل استرس زا در زنان موجب اختلال میشود در مردان هم در ناباروری تأثیر گذاربوده و تولید اسپرم و تعداد اسپرم وقتی تحت تأثیر استرس قرار میگیرد باعث ناباروری شده و در این کنگره سعی شده بیشتر به ناباروری مردان از نگاه استرس پرداخت.
وی گفت: در اولین کنگره ناباروری مردان، پانلی در خصوص بیماریهای سیستمیک از قبیل دیابت، قلب و عروق، بیماریهای روانی و افسردگی و اضطراب ارائه خواهد شدکه در ناباروری تاثیرگذار هستند.
حمدیه ادامه داد: همچنین ثابت شده استرس و اضطراب و عوامل محیطی در مردان بر روابط زناشویی تأثیر گذار است و باعث کاهش اسپرم میگردد و برخی از مردانی که در معرض استرس روانی قرار میگیرند نابارور هستند.
عضو هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تصریح کرد: سبک زندگی، تغذیه مناسب، آب و هوا، انواع استرسهای روانی که روزانه با آنها مواجه هستیم و در معرض انواع و اقسام آنها قرار داریم، باید در مواجهه با آنها مدیریت خوبی داشته باشیم تا درصد ناباروری در مردان را کاهش دهیم.
حمدیه افزود: بعضی از بیماران روانی که بیماری آنها حاد است این افراد به خاطر عوامل ژنتیک خیلی راحت بیماری خود را از طریق ژن به نسل بعدی منتقل میکنند و نزدیک به ۵۰ درصد نیز ممکن است بیماری خود را به فرزندانشان منتقل کنند و از لحاظ بهداشت روانی اگر مزدوج شدند حدالامکان نباید بچه دار شوند و باید حتما قبل از ازدواج مشاوره داشته باشند تا در صورت بچه دار شدن کودکی با کمترین عارضه متولد شود.
وی گفت: متاسفانه جامعه اصلا توصیههای بهداشتی و روانی را جدی نمیگیرد و فرهنگ سازی نشده و خانوادهها به خیال اینکه اگر ازدواج صورت گیرد با بچه دار شدن مشکل حل خواهد شد اقدام به این کار میکنند در صورتی که ژن معیوب را منتقل کرده و کودکی با اختلالات روانی متولد میشود که این به ضرر خانواده و جامعه است.
نهمین کنگره تازه های باروری و ناباروری و اولین کنگره ناباروری مردان از ٢٦ تا ٢٨ آبان ۹۵ در تالار ابوریحان دانشگاه شهید بهشتی برگزار می شود.
چکیده
معصومان (علیهمالسلام) به عنوان تبیین کنندگان کلام وحی، در گفتار و رفتار خود با مخاطبان، به شیوهای اثربخش ارتباط برقرار میکردند. با بررسی احادیث ایشان، این شیوهها را در شرایط گوناگون انتقال پیام میتوان استخراج و دستهبندی کرد. هدف از تدوین این نوشتار استخراج و دستهبندی بعضی از عوامل رفتاری ارتباط مؤثر در گفتار و رفتار امام رضا (علیهالسلام) است. این عوامل در بابهای مختلف حدیثی امام (علیهالسلام) و نه صرفاً بابهای تربیتی وجود دارد. این نکته مورد تأکید است که دوران امامت آن حضرت به خصوص تنوع سه دورهی مختلف و به تبع آن مخاطبان مختلف این دوران میتواند الگویی برای شیوهی رفتاری مدیران در عصر حاضر باشد. در این مقاله که به شیوهی کتابخانهای نگاشته شده، در چند عنوان به عواملی چون بهرهگیری از نشانههای غیرکلامی، انتقال غیرمستقیم پیام، ادب و احترام متقابل، همگامی، هماهنگی قول و عمل، موقعیتشناسی در سخن گفتن و سکوت و ارتباط نزدیک اشاره شده است.مقدمه
انسان برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود به مخاطب یا مخاطبان، از ابزارهای مختلفی میتواند بهره برد. بیان یا کلام به عنوان مهمترین عامل برقراری ارتباط مؤثر و البته در دسترسترین آنها به عنوان یکی از نعمتهای الهی مورد تأکید خداوند قرار گرفته است به طوری که در آیات 3 و 4 سورهی مبارکه رحمن میفرماید: «انسان را آفرید و به او بیان آموخت.» اما آیا گفتار به تنهایی میتواند موجب ارتباطی اثربخش باشد؟بهرهگیری از نشانههای غیرکلامی
پارهای از پیامها، کلامی و پارهای دیگر غیرکلامی هستند. در بعضی از کتابها به نوع غیرکلامی، زبان تن گفته میشود (بولتون، 1388: 123). اولین ارتباط انسان، با زبان تن است، به طوری که ما با نخستین علائم و اشارههایی که مخابره میکنیم درک میشویم، چرا که دوستانه نبودن حرکتها، صحبت خوب و خوشایند را دشوار میسازد. به طور کل مواردی چون تبسم، بازوان از هم باز، خم شدن به جلو، لمس کردن، تماس چشمی و سر تکان دادن (گابور، 1389: 19-13) از جمله تسهیل کنندگان بُعد غیرکلامی ارتباط هستند.1. تبسم
بهرهگیری از تبسم در فرآیند ارتباط، بسیار بااهمیت مینماید. گرچه برای لبخند معانی چون تمسخر هم میتوان در نظر گرفت ولی عمدتاً لبخند حاکی از رضایت است (هارجی، 1386: 64) و طبیعتاً چون میتواند باعث قضاوت مثبت دربارهی افراد شود، در ادامهی ارتباط تأثیری بسزا دارد.2. گریه
اخبار کوچ توأم با اکراه امام رضا (علیهالسلام) از مدینه به مرو بسیار نقل شده است. نکته اینکه امام (علیهالسلام) برای نشان دادن اکراه از رفتن به سفر، به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و در هنگام بازگشت، با صدای بلند گریه کردند (همان، 1387 ق، ج 2: 218). همچنین امام (علیهالسلام) ضمن اینکه خانوادهی خود را به این سفر بیبازگشت نبردند (جعفریان، 1387: 437) به آنها نیز فرمودند تا بر ایشان گریه کنند. بعد از تقسیم 12 هزار دینار بین خانواده، پیام خود را در خصوص عدم بازگشت از سفر به اطلاع حاضران رساندند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 140).3. حرکتها و حالتهای بدن
برای نشان دادن اوج احساس، چه بسا با یک حرکت به اندازهی دهها کلمه بتوان ناراحتی یا خوشحالی خود را به مخاطب منتقل کرد. بر کسی پوشیده نیست که این کار میتواند دارای اثربخشی بیشتری نسبت به کلام باشد. راویان احادیث امام رضا (علیهالسلام) گاهی اوقات به زیبایی، اینگونه پیامها را روایت کردهاند.4. نحوهی لباس پوشیدن
بحث شکل ظاهری از دو جنبه حائز اهمیت است. نحوهی لباس پوشیدن در مراسمهای رسمی یا در نزد عموم میتواند دارای پیام باشد. این نکته از دید ائمه هدی (علیهمالسلام) پنهان نبوده است، چه آن زمان که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کفش وصلهزده به پا میکنند (ابن عقده، 1424 ق: 84) و چه آن زمان که امام رضا (علیهالسلام) در ظاهر، لباس خز میپوشند ولی لباس زیرین را برای تربیت نفس خود خشن به تن میکنند (ابن شهر آشوب مازندرانی، 1379 ق، ج 4: 360). در همه حال تک تک رفتارهای ایشان مبتنی بر هدایت بشریت است (ابن بابویه، 1404 ق، ج 2: 610). باید توجه داشت که توقع از امام امت این است که عدل و داد برقرار کند، چنان که از امام رضا (علیهالسلام) منقول است که گروهی از صوفیه خدمت حضرت میرسند و میگویند:5. آراستن ظاهر
آراستن ظاهر به روشهای مختلف حاوی پیامهای گوناگون است. همان طور که آراستن ظاهر با زیورهای مختلف و نشستن بر فرشهای گرانبها میتواند باعث غرور و فخرفروشی شود، در زبان احادیث، بعضی از ابزار آراستن، میتواند ارتباطی اثربخش برای استفاده کننده به ارمغان آورد. امام رضا (علیهالسلام) در حدیثی به نقل از دایی خود هند بن ابیهاله، به تفصیل، شمایل و خصوصیات ظاهری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را توصیف میکنند و نکتهی مورد توجه در این حدیث نسبتاً طولانی، نظم و موجه بودن شکل ظاهری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است (ابن بابویه، 1387 ق، ج 1: 316)6. استفاده از بوی خوش
استفاده از عطری خاص میتواند حاوی پیام باشد و حتی در فرآیند ارتباط نیز تأثیر بگذارد. در آموزههای اسلامی به استفاده از بوی خوش تأکید شده است. این موضوع چنان تأثیری دارد که احکام فقهی متنوعی دربارهی آن وارد شده که دقتنظر اسلام در استفاده از بوی خوش دربارهی زنان به سبب آثار ارتباطی آن جالب توجه است.7. تأثیر نمادها
امام رضا (علیهالسلام) بعد از پذیرش ولایتعهدی تلاش کردند اعمال قراردادی راجع به بیعت را نیز از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اخذ و بدینوسیله سنت نبوی را اطلاعرسانی کنند. منقول است زمانی که مردم برای بیعت نزد حضرت آمدند و به شیوهای غیر از شیوهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن حضرت بیعت کردند که البته نشانهی فسخ غیبت در زمان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده نکتهی جالب توجه در این خصوص این است که امام (علیهالسلام) تا پایان مراسم بیعت، عکسالعملی از خود نشان ندادند تا اینکه جوانی از فرزندان انصار به شکل صحیح با آن حضرت بیعت کرد. اینجاست که امام (علیهالسلام) به مأمون فرمودند: «کسانی که امروز با ما بیعت میکردند از روی حقیقت و عقیده نبود، جز این جوان انصاری که از روی ایمان با ما بیعت نمود.»8. هدیه
از دیگر عوامل غیرکلامی ارتباط مؤثر، هدیه دادن است. هدیه، تداومبخش ارتباط و به نوعی تضمین کنندهی آن تلقی میشود. در گفتار معصومان (علیهمالسلام) به ویژه امام رضا (علیهالسلام) هدیه دادن جایگاه ویژهای دارد. ایشان از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت میفرمایند که هدیه مفتاح نیکیها است.9. ارتباط نداشتن
برقرار نکردن ارتباط یا رفت و آمد نکردن با شخصی خاص خود دارای پیام است. گاهی اوقات به مصلحت نیست که به صورت کلامی دیگران را از ارتباط با شخصی خاص بر حذر داشت بلکه با انجام رفتاری میتوان پیام مورد نظر را در آن خصوص انتقال داد.انتقال غیرمستقیم پیام
گاهی اوقات انتقال غیرمستقیم پیام به مراتب مؤثرتر از انتقال مستقیم پیام است. در فرآیند انتقال پیام چه بسا فضای حاکم بر جلسه به خوبی میتواند مشابهت معنایی در ذهن گیرنده ایجاد کند. امام رضا (علیهالسلام) به این نکته توجه داشتند، به طوری که روزی یکی از اصحابشان از ایشان تقاضای هدیهای به اندازهی جوانمردی امام (علیهالسلام) میکند و حضرت این شرط را امکانپذیر نمیداند و بعد از آنکه فرد مطابق با جوانمردی خودش از ایشان تقاضا میکند، ایشان به غلامشان دستور پرداخت 200 دینار میدهند (مجلسی، 1403 ق، ج 49: 100).ادب و احترام متقابل
یکی از مهارتهای رفتاری ارتباط مؤثر، رعایت ادب و احترام است. رعایت این مقوله، در نفوذ کلام در مخاطب تأثیر فراوانی دارد. این تأثیر در اطرافیان که به عنوان شخص سوم، این فرآیند را مشاهده میکنند نیز جاری است. رعایت نکردن ادب و احترام چهبسا، با وجود اقناع طرف مقابل باعث کینه در دل مخاطب یا شکست وی در بحثهای مناظرهای شود.همگامی
در متون ارتباطات اجتماعی، از همگامی به همدلی نیز تعبیر میشود. در شرایط بحرانی، انسان نیازمند یاری دیگران است تا خود را از بحران نجات دهد (شرفی، 1388: 68). با توجه به اینکه برخورد با باورهای اشخاص در واقع برخورد با حقیقت آنهاست. انگیزه و نظر ما هرچه قرین به خیرخواهی و حتی درست باشد آنگاه که برای بیان اشتباه طرف مقابل باشد چهبسا در ادامهی روند ارتباط اخلال ایجاد کرده و واکنش مخاطب را به دنبال داشته باشد که برای جبران این امر میتوان از این روش استفاده کرد (ریچاردسون، 1381: 48-47).هماهنگی قول و عمل
هماهنگی قول و عمل به خصوص در پایداری ارتباط اثربخش، تأثیری بسزا دارد. خداوند متعال میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟» (صف / 2).موقعیتشناسی سخن و سکوت
مسلم است که برای برقراری ارتباط، اولین مسئلهای که به ذهن متبادر میشود سخن گفتن است. بیان، نعمتی بزرگ است که خداوند آن را شایستهی یادآوری به انسان میداند. «خَلَقَ الْإِنسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» (رحمن / 4-3). در عین حال این سؤال مطرح است که آیا در آموزههای دینی، سخن گفتن اولی است یا سکوت؟ امام رضا (علیهالسلام) در توصیف سکوت میفرمایند:ارتباط نزدیک
نزدیکی به مخاطبان یکی از عوامل رفتاری در مهارتهای ارتباطی است. مجاورت از دو جنبه قابل اشاره است: 1. از جنبهی فیزیکی، به طوری که هرچه قرب مکان بیشتر باشد، ارتباط نیز بیشتر خواهد بود؛ 2. مجاورت عملکردی است که بستگی به استفادهی دو یا چند نفر از محیط یا وسایلی خاص دارد.معاشرت (ارتباط چهره به چهره)
یکی از مهارتهای ارتباطی، معاشرت و حشر و نشر با مردم است. این صفت، از خصوصیات معصومان (علیهمالسلام) به شمار میرود، به طوری که ایشان علاوه بر تأکید بر عبادت خداوند و رسیدگی به خانواده، وقتی نیز برای معاشرت با مردم میگذاشتند. امام رضا (علیهالسلام) از پدران خود روایت فرمودند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اوقات روزانهی خود را به سه قسمت تقسیم میکردهاند: زمانی به ارتباط با خالق، زمانی به خانواده و زمانی نیز به مراوده با مردم اختصاص میدادهاند.زمینهسازی برای پیام اصلی
در مطالعهی جای جای زندگی حضرت، بحث برخورد دوستانهی ایشان با اهل منزل و دوستدارانشان مشهود است. ولی در هنگام ورود ایشان به نیشابور هنگام مواجهه با اهل این شهر، برخورد و مواجهه از سنخ دیگری است. وصف مردم نیشابور در زمان حضور امام (علیهالسلام) از حیث علم و حدیث بر کسی پوشیده نیست. در ورود ایشان به نیشابور چند پیام غیر کلامی جلبنظر میکند: 1. اینکه امام (علیهالسلام) برای باز کردن پردهی کجاوهی خود عجله نکردند و تا تقاضای اهل حدیث آن شهر بر قرائت حدیث از پدرانشان، رخ بر مخاطبان نگشادند؛ 2. پاسخ به ابراز احساسات مردم حاضر به قدر کافی و وافی است، به طوری که گروهی از اهل حدیث مردم را به گوش فرادادن به پیام حضرت و اذیت نکردن ایشان فراخواندند (اربلی، 1381 ق، ج 2: 308).اولویتشناسی و موقعیتشناسی
استفادهی به موقع از زمان و مکان برای ارائهی کلام یکی از مهارتهای ارتباطی است. چهبسا در نظر نگرفتن این مورد موجب اشکال در فرآیند ارتباط و حتی بروز سوءبرداشت از سخن فرد شود. لذا مدار بحث بلاغیان در دانش معانی بر همین محور استوار بوده و شرط اساسی بلاغت، رعایت مقتضای حال دانسته شده است (تفتازانی، 1411 ق: 20). ضرب المثل: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد (تمیمی آمدی، 1410 ق: 542) نیز گویای همین مهارت است.سطحبندی ارتباط
سطحبندی ارتباط در تعامل با افراد مختلف امری ضروری است. این مورد حتی در شیوهی لباس پوشیدن که نوعی ارتباط غیرکلامی بوده مورد تأکید ائمه (علیهمالسلام) است. حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) معروف است که بر داشتن لباسی که برای حفظ آبرو مورد استفادهی انسان است در منزل تأکید دارند و آن را مصداق اسراف نمیدانند (کلینی، 1407 ق، ج 6: 441).نتیجهگیری
از آنچه گفته شد به خوبی تأثیر مهارت رفتاری در ارتباط مؤثر با مخاطبان هویداست که 11 مورد از آن با تأمل در بابهای مختلف روایتهای امام هشتم (علیهالسلام) به عنوان چراغ هدایت به دست آمد. این نکات گرچه در احادیث معصومان (علیهمالسلام) دیگر نیز به چشم میخورد ولی - چنانکه گذشت - در احادیث امام رضا (علیهالسلام) با توجه به تنوع مخاطبان آن حضرت و شرایط خاص دوران امامت ایشان، با توجه به دستهبندی موجود در علوم ارتباطات مثالهای ارزندهای یافت میشود که برای مخاطبان امروز به خوبی نمایانگر این عوامل در ارتباط اثربخش است و میتواند برای خوانندگان گرامی الهامبخش باشد.پینوشتها
1. استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
2. کارشناس ارشد علوم حدیث - تفسیر اثری
ایران نهتنها ایرانیها از دسترسی به لوکسترین خودروهای جهان محرومند که قیمت خودروهای لوکس در ایران تقریبا دوبرابر سایر کشورهای جهان است.
گران بودن خودروهای خارجی در ایران
ایرانیها ناچارند کالاهای وارداتی را چند برابر قیمت جهانی بخرند. این موضوع که نقض حقوق مصرفکننده در ایران به شمار میآید، شامل تمامی مشتریان ایرانی اعم از پولدار و فقیر میشود. حالا در بازار خودروهای لوکس ایران نهتنها ایرانیها از دسترسی به لوکسترین خودروهای جهان محرومند که قیمت خودروهای لوکس در ایران تقریبا دوبرابر سایر کشورهای جهان است.
این موضوع درحالی رخ میدهد که کارشناسان صنعت خودرو معتقدند، سختگیری تعرفهای به واردات خودروهای لوکس و افزایش قیمت این نوع خودروها در ایران توجیه مناسبی ندارد، چون بنا به اعلام فرهاد احتشام زاده رئیس انجمن واردکنندگان خودرو به «شهروند»، این خودروها تنها ٢٠درصد بازار ایران را دراختیار دارند و براساس این تعرفهها، چه لحاظ شود یا نشود، مشتریان متمول خریدار خودروهای داخلی نخواهند بود.
به جز این، ازسال ٩٣ واردات خودروهایی با حجم موتور بیشتر از ٢۵٠٠ سیسی به کشور ممنوع شده و این مسأله موجب شده است بازار سیاه خودروهای گرانقیمت دنیا در ایران شکل بگیرد. موضوعی که از نظر احتشامزاده خندهدار است! و درهیچ کشوری از جهان بازار را از دسترسی به خودروهای لوکس و گرانقیمت محروم نمیکنند.
امارات واردکننده بزرگ خودرو به ایران
بنا به اعلام انجمن واردکنندگان خودرو درحال حاضر ۴۰درصد نمایندگیهای واردکننده خودرو به ایران غیرمستقیم هستند که این تعداد پس از اجرای برجام، درحال مذاکره با کشورهای مادر هستند تا بتوانند نمایندگی مستقیم را اخذ کنند.
این موضوع درحالی رخ میدهد که مبدأ عمده واردات خودرو به ایران امارات است که درواقع نقش واسطه را بازی میکند. بنا به آمار گمرک در ۶ماهه نخست امسال ۶۳درصد واردات خودرو به ایران از مبدأ امارات بوده، پس از آن ۱۳.۲درصد واردات خودرو از کره، ۵.۴درصد از آلمان و همچنین ۲.۴درصد و ۲.۲درصد به ترتیب ازعمان و کویت بوده است. همچنین درحال حاضر بیشترین سهم بازار خودروهای وارداتی به ترتیب دراختیار برندهای هیوندایی، کیا و تویوتا است. همچنین دو برند رنو و لکسوس نیز بیشترین رشد واردات را داشتهاند.
قیمت خودروهای لوکس در ایران ٢ برابر میشود
مشتریان ایرانی خودروهای لوکس ناچارند دوبرابر سایر کشورهای جهان پول خرج کنند تا به خودروی مورد علاقهشان دست پیدا کنند. به گفته رئیس اتحادیه واردکنندگان خودرو، ١٠٠ الی ١١٠درصد بالاتر ازکشور تولیدکننده مبدأ و حتی کشورهایی همچون امارات است. بهایی نهچندان منصفانه که مصرفکنندگان ایرانی باید برای متفاوت بودن و سوارشدن بر خودروهای کیفی بپردازند.
کافی است تا مقایسهای میان خودروهای خارجی عرضهشده در بازار داخلی و جهانی داشته باشید. درحالی شما میتوانید با حداقل بودجه، خودرو در خور توجهی را در بازار جهانی خریداری کنید که این اتفاق هیچگاه در بازار داخلی رخ نمیدهد؛ چراکه قیمت خودرو در بازار داخلی چندین برابر بازار جهانی است که این امر موجب شده تا خریداران داخلی با محدودیت کمی و کیفی بازار مواجه شوند.
نگاهی به جدول قیمت خودروهای خارجی نشان میدهد که برای خرید یک دستگاهSORENTO ٣,۵ در ایران باید حداقل ٢٣٣میلیون تومان پول بپردازید. درحالی که بهای اصلی این مدل خودرو در بازارهای جهانی حدود ١٣٢میلیون تومان قیمتگذاری شده است.
از دیگر خودروهایی که تفاوت فاحشی در قیمت داخلی و خارجی آن وجود دارد، بنزS۶٠٠ است. این خودرو درحالی در بازارهای جهانی به قیمت ٧١٢میلیون تومان قیمتگذاری شده که بهای این خودرو در بازار داخل ایران از یکمیلیارد تومان نیز فراتر رفته است.
این تفاوت قیمت اما درحالی رخ میدهد که براساس آمار گمرک، در نیمه اول امسال ۱۵هزار دستگاه خودرو وارد کشور شده که ارزش آن با احتساب قطعات منفصله، به یکمیلیارد و۲۵۵میلیون و ۶۷۵هزارو۲۱۱دلار میرسد.
فرهاد احتشامزاده، رئیس اتحادیه واردکنندگان خودرو دراینباره به «شهروند» میگوید: ١۴ پارامتر اعم ازموانع تعرفهای و غیرتعرفهای بر سر واردات منجر شده که قیمت عرضه خودروهای خارجی در بازار ایران را ١٠٠ الی ١١٠درصد بالاتر از قیمت کشور تولیدکننده مبدأ و حتی دیگر کشورهای واردکننده باشد. این هزینهای است که در نهایت مصرفکننده ناچار است برای متفاوت بودن و استفاده از خودرو با کیفیت باید بپردازد.
او با اشاره به تعرفه ۴۵درصد واردات خودرو در بازار ایران، اظهار داشت: علاوه بر این واردکنندگان ناچار هستند که ۵درصد نیز برای توسعه ناوگان آمبولانس و درصدی برای اسقاط خودروهای فرسوده بپردازند. استفاده از ناوگان خارجی از دیگر موضوعاتی است که بر قیمت تمامشده واردات خودرو افزوده است.
قانونی که هیچگاه اجرا نشد
او میگوید: تمامی کشورها بعد از عضویت در سازمان تجارت جهانی به سمت کاهش و متعادلسازی نظام تعرفهای خود حرکت میکنند. این درحالی است که ایران بهعنوان یک عضو ناظر هیچ اقدامی دراین خصوص انجام نداده است. این درحالی است که براساس قانونی که در دولت قبل به تصویب رسید، سالانه باید به میزان ۵درصد از تعرفه واردات خودرو به کشور کاسته میشد، اما این قانون در ۵سال گذشته اجرایی نشده و دستگاههای مسئول نهتنها هیچ پاسخی راجع به این قانونشکنی ندادهاند، بلکه به نوعی خود را ملزم به اجرای آن نمیدانند.
واردکنندگان، دستی در گرانی خودروهای خارجی ندارند
دراین میان، اما برخی براین باورند که زیادهخواهی واردکنندگان و سودهای میلیاردی برخی از سودجویان به بالابودن قیمتها در این بازار دامن زده است. ادعایی که با واکنش تند رئیس اتحادیه واردکنندگان خودرو مواجه شد. او با تأکید بر اینکه واردکننده خودرو هیچ نقشی در قیمتهای غیرمنطقی خودروهای خارجی ندارد، توضیح داد: قیمتگذاری خودروهای وارداتی نهتنها براساس نظام عرضه و تقاضا و اقتصاد آزاد درحال انجام است، بلکه سازمان حمایت و شورای رقابت نیز برعملکرد فعالان بازار و قیمتها نظارت دقیق دارند.
او با اعلام اینکه هرشخص حقیقی و حقوقی که واردکننده خودرو است، باید ضوابط سازمان حمایت را رعایت کند، اظهار داشت: واردکنندگان خودرو باید درصورت انجام پیشفروش، مجوز آن را از وزارت صنعت دریافت کنند و درمورد قیمتگذاری کالاها دقت لازم را داشته باشند.
نظارت سازمان حمایت بر قیمتگذاری
شهرام میرآخرلو، مدیرکل نظارت بر کالاهای فلزی و معدنی نیز بر اظهارات این فعال صنفی صحه گذشته و با بیان اینکه وجود هرگونه مغایرت در قیمتهای فروش با ضوابط سازمان حمایت قابلیت پیگیری بوده و برخورد قانونی از ناحیه این سازمان را خواهد داشت، به «شهروند» میگوید: کلیه عرضهکنندگان خودروسواری، تجاری و موتورسیکلت موظف به رعایت مفاد آییننامه اجرایی سازمان حمایت هستند.
به گفته او، ضوابط قیمتگذاری خودروهای سواری وارداتی از تاریخ ۲۶ اسفند ۹۳ در وبسایت رسمی این سازمان برای بهرهبرداری و رعایت قرار داشته است.
بازار سیاه خودروهای با حجم موتور بالای ٢۵٠٠ سیسی
اما گویا قیمتگذاری خودروهای با حجم موتور بالای ٢۵٠٠ سیسی چندان از این رویه تبعیت نمیکند. خودروهایی که به دنبال مصوبه هیأتوزیران درسال ٩٣ با هدف جلوگیری از خروج ارز، کاهش مصرف بنزین و جلوگیری از واردات کالاهای لوکس، ورودشان به کشور ممنوع اعلام شد.
لوکسها و بعضا سوپرلوکسهایی که درکشورهای ثروتمند با اقتصاد آزاد و غیرسوسیالیست، بازار گستردهای دارند، حالا دیگر اجازه ورود به ایران را نداشتند. به دنبال این تغییر در رویه تجاری بود که قیمت این خودروها در بازار ایران روند افزایشی به خود گرفت. تغییری که احتشامزاده آن را نابجا توصیف میکند.
رئیس اتحادیه واردکنندگان خودرو درحالی که این مصوبه را یک تفسیر اشتباه از لوکسبودن خودرو میداند، افزود: به دلیل ممنوعیت ورود خودروهای بالای ۲۵۰۰ سیسی، بازار سیاه و کاذبی برای این خودروها به وجود آمده و قیمت خودروهای موجود به واسطه عدم ورود خودروهای مشابه، به شدت در بازار افزایش پیدا کرده است.
به گفته رئیس اتحادیه واردکنندگان خودرو، تا قبل از اینکه ورود خودروهای بالای ٢۵٠٠ سیسی ممنوع اعلام شود، نسبت واردات خودروهای لوکس به بقیه خودروهای وارداتی تقریبا ٢٠ به ٨٠ بود. یعنی ٢٠درصد واردات را خودروهایی با حجم بالای ٢۵٠٠ سیسی و ٨٠درصدشان را خودروهای با حجم پایینتر از ٢۵٠٠ سیسی تشکیل میدادند.
درحقیقت سیاستگذار متوجه این نبود که بالاخره در بازار خودروهای وارداتی ٢٠درصد تقاضا مربوط به خودروهایی است که حجم موتورشان بالای ٢۵٠٠ سیسی است، به همین خاطر با ممانعت از ورود این خودروها سبب شد عملا تقاضای موجود سرکوب شود یا متقاضیان هزینه گزافی را برای خرید این خودروها پرداخت کنند.
تعریفمان را از لوکس بودن عوض کنیم
فربد زاوه، کارشناس صنعت خود نیز با اشاره به این نکته که قیمت و حجم فروش، مهمترین مبنای قابل اندازهگیری خودرو لوکس درکشور است، دراینباره میگوید: مثلا در بازار ایالات متحده، خودرو با قیمت بالاتر از ١٠٠هزار دلار خودرو خیلی لوکس با سهم بازار کمتر از ۵درصد و با قیمت ۵٠ تا هزار دلار خودرو لوکس با سهم بازار کمتر از ٢٠درصد است. خودروهای کلاس میانی، با بازه قیمتی ٢٠ تا ۵٠هزار دلار بیش از ٣٠درصد سهم بازار و خودروهای زیر ٢٠هزار دلار خودروهای اقتصادی و ارزان هستند.
به گفته او، ما باید در وهله اول تعریفمان را از خودرو لوکس عوض کنیم. چون تعریفی که فعلا برای خودرو لوکس وجود دارد، حجم موتور بالای ٢۵٠٠ سیسی است. کما اینکه درهمه دنیا، ملاک لوکسبودن هرکالایی، قیمت آن کالاست.
ما معتقد هستیم در وهله اول باید سقف دلاری قیمت گمرکی بهعنوان تشخیص لوکسبودن قرار گیرد و بعد از آن طبقهبندیهایی را براساس حجم موتور و میزان مصرف که دو پارامتر بعدی هستند، براساس استاندارد جهانی و براساس شرایط کشور درنظر گرفته شود.
عامل گرانی خودروهای خارجی در ایران
این کارشناس صنعت خودرو با اشاره به بازار رقابتی واردات خودرو، گفت: علاوه بر نمایندگیهای رسمی، افراد حقیقی و حقوقی نیز اجازه واردات خودرو به ایران را داشته و امکان گرانفروشی برای فعالان این بازار وجود ندارد، چراکه به محض اینکه قیمت خودرویی در بازار بالا میرود، واردات آن افزایش یافته و به سرعت قیمت آن نهتنها به حالت قبل بازگشته بلکه در برخی موارد حتی به کمتر از قیمت قبلی نیز میرسد.
عصر خودرو
اخبار مرتبط:
ماجرای وام 100 میلیونی خرید خودرو چیست؟
این نکات را برای خرید اتومبیل در دنیای امروز باید بدانید+تصاویر
خودرو های خارجی 2016ارزان در بازار ایران +تصاویر
باکیفیتترین و بی کیفیتترین خودروهای داخلی
پرطرفدارترین وزیبا ترین خودروهای نمایشگاه خودرو نیویورک 2016 +تصاویر
این عوامل بسیار زیاد اسـت که امور زیر از مهمترین آنها اسـت:
طلاق از نظر قرآن
الف: توقعات نامحدود زن یا مرد یکى از مهمترین عوامل جدایى اسـت، و اگر هر کدام دامنه توقع خویش را محدود سازند، و از عالم رؤیا و پندار بیرون آیند، و طرف مقابل خود را به خوبى درک کنند، و در حدودى که ممکن اسـت توقع داشته باشند، جلوى بسیارى از طلاقها گرفته خواهد شد.
ب: حاکم شدن روح تجمل پرستى و اسراف و تبذیر بر خانواده ها عامل مهم دیگرى اسـت که مخصوصا زنان را در یک حالت نارضایى دائم نگه مى دارد، و با انواع بهانه گیریها راه طلاق و جدایى را صاف مى کند.
ج: دخالتهاى بیجاى اقوام و بستگان و آشنایان در زندگى خصوصى زوجین، و مخصوصا در اختلافات آنها، عامل مهم دیگرى محسوب مى شود.
تجربه نشان داده اسـت که اگر هنگام بروز اختلافات در میان زوجین آنها را به حال خود رها کنند و با جانبدارى از این یا از آن دامن به آتش این اختلاف نزنند چیزى نمى گذرد که خاموش مى شود، ولى دخالت اطرافیان که غالبا با تعصب و محبت هاى ناروا همراه اسـت کار را روز به روز مشکلتر و پیچیده تر مى سازد. البته این به آن معنا نیست که نزدیکان همیشه خود را از این اختلافات دور دارند، بلکه منظور این اسـت که آنها را در اختلافات جزئى به حال خود رها کنند، ولى هرگاه اختلاف به صورت کلى و ریشه دار درآمد با توجه به مصلحت طرفین ، و اجتناب و پرهیز از هر گونه موضع گیرى یکجانبه و تعصب آمیز دخالت کنند، و مقدمات صلحشان را فراهم سازند.
د: بى اعتنایى زن و مرد به خواسته های یکدیگر، مخصوصا آنچه به مسائل عاطفى و جنسى برمى گردد، مثلا هر مردى انتظار دارد که همسرش پاکیزه و جذاب باشد، همچنین هر زن نیز چنین انتظارى از شوهرش دارد، ولى این از امورى اسـت که غالبا حاضر به اظهار آن نیستند، اینجا اسـت که بى اعتنایى طرف مقابل و نرسیدن به وضع ظاهر خویش و ترک تزیین لازم ، و ژولیده و کثیف بودن ، همسر او را از ادامه چنین زندگی ای بازمیدارد، مخصوصا اگر در محیط زندگانى آنها افرادى باشند که این امور را رعایت کنند و آنها بى اعتنا از کنار این مساله بگذرند.لذا در روایات اسلامى اهمیت زیادى به این معنى داده شده ، چنانکه در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : لا ینبغى للمرئة ان تعطل نفسها: (سزاوار نیست که زن بدون زینت و آرایش براى شوهرش بماند و در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام ) آمده اسـت که فرمود: و لقد خرجن نساء من العفاف الى الفجور ما اخرجهن الا قلة تهیئة ازواجهن ! زنانى از جاده عفت خارج شدند و علتى جز این نداشت که مردان آنها به خودشان نمى رسیدند)!
ه: عدم تناسب فرهنگ خانوادگى و روحیات زن و مرد با یکدیگر نیز یکى از عوامل مهم طلاق اسـت ، و این مساله اى اسـت که باید قبل از اختیار همسر دقیقا مورد توجه قرار گیرد که آن دو علاوه بر اینکه ((کفو شرعى )) یعنى مسلمان باشند، (کفو فرعى ) نیز باشند، یعنى تنها تناسبهاى لازم از جهات مختلف در میان آن دو رعایت شود، در غیر این صورت باید از بهم خوردن چنین ازدواجهایى تعجب نکرد.
تفسیر نمونه جلد 24 صفحه228 و 229
مطالب مرتبط :
از سرعت طلاق بکاهید!!
آیا بازگشت بعد از طلاق درست اسـت یا نه؟
درخواست طلاق زن به خاطر تیپ نزدن شوهر!
زندگی پس از طلاق چگونه اسـت؟
شما هم از همسرتان طلاق جنسی گرفته اید؟
پژوهشهای موردی انجامشده در مورد نوجوانان بیخانمان
درک تجارب نوجوانان خیابانی برای کمک به نوجوانان برای ایجاد الگوهای ثابت زندگی با استفاده از تعاملات مثبت روزانه بسیار کلیدی اسـت. به جای تأکید بر زندگی نوجوان در یک دورهی زمانی، شاید بهتر باشد به روندی که وضعیت نوجوانان را در طول زمان شرح میدهد، تأکید داشته باشیم. اگرچه ممکن اسـت مسیر زندگی نوجوانان دختر و پسر بیخانمان تغییر کند، اما حداقل شش گروه از نوجوانان بیخانمان وجود دارند که عبارتند از:از دستدادن والدین در اثر مرگ یا طلاق
نوجوانانی که در کودکی والدین خود را در اثر مرگ یا طلاق از دست میدهند، خانه را در سنین کم ترک میکنند و نمیتوان پیشبینی کرد که خانوادههای آنان موقعیت ثابتی را برای آنها ایجاد کنند. اگر مکان زندگی ثابتی برای این نوجوانان پیدا بشود، زندگی آنها نیز تثبیت میشود. با این حال، اغلب یک خانهی گروهی نیز برای آنان مشکلآفرین اسـت. کارکنان این خانههای گروهی انتظارات غیرواقعگرایانهای در مورد توانایی این نوجوانان برای پایبندی به نظام خانواده دارند، در نتیجه، انتظارات خود را از هر نوجوان به طور انفرادی و منحصر به فردی تنظیم نمیکنند. بنابراین، مسیرهای زندگی این نوجوانان ممکن اسـت به صورت مشکلآفرینی ادامه یابد.نوجوانان دارای مشکلات روانی حاد و مزمن
نوجوانانی که سابقهای طولانیمدت از مشکلات روانپزشکی و مشکلات سلوکی دارند نیز ممکن اسـت از خانه فرار کنند یا به اجبار از خانه بیرون انداخته شوند. جریان زندگی ویلیام، نشاندهندهی مسیری اسـت که یک نوجوان مبتلا به مشکلات سلوکی که از خانه بیرون انداخته شده اسـت، طی میکند. زمانی که ویلیام 10 ساله بود، شروع به فرار از مدرسه، اذیت و آزار در کلاس درس، دزدی از مغازهها و سیگارکشیدن کرد. مادرش زن تنهایی بود که سه کودک کوچکتر دیگر نیز داشت. او به ویلیام گفت که نمیتواند او را کنترل کند و روز به روز بیشتر به تنبیه ویلیام میپرداخت. همانطور که به مشکلات سلوکی ویلیام اضافه میشد، مادرش ناامیدتر میشد. وقتی او 13 ساله بود، مادرش به او گفت مجبور اسـت خانه را ترک کند. آن شب وقتی برای تقاضای فرصت دیگری به خانه برگشته بود، مادرش قفلها را عوض کرده بود که مبادا ویلیام دزدکی وارد خانه شود.بیخانمانی ناشی از بیبرنامهبودن خانواده
گروه زیادی از نوجوانان بیخانمان میشوند، زیرا در دورهی کودکی و نوجوانی، خانوادهی آنها فاقد منابع شخصی برای تهیهی نیازهای اساسی و اولیهی زندگیاند (مثل سرپناه، غذا، دارو و لباس). نوجوانان در این خانوادهها به طور نسنجیدهای رها میشوند تا این منابع را برای خانوادهها یا برای خودشان تهیه کنند. افزایش مشکل خانوادههای بیخانمان در مشکل بیخانمانی نوجوانان نقش بسزایی دارد. مورد مربوط به شون یکی از این موارد اسـت:آزار و اذیت جنسی
آزار و اذیت جنسی همیشه یکی از عوامل اصلی بیخانمانی در میان دختران نوجوان بوده اسـت (بوکی، 1987). برآورد دقیق میزان این مشکل نیست. برآوردهایی که از تعداد نوجوانان بیخانمان شده، نشان میدهد هم در دختران و هم در پسرانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند، میزان فرار از خانه بین 23 تا 70 درصد اسـت (روترام- بورس و همکاران، 1991).پینوشتها:
1. Greenblatt
2. Yates
3. Stricof, Novick & kennedy
4. Shalwitz
5. Pennbridge, Freese & Mackenzie
6. Windle
7. Koopman
8. Upshur
9. Englander
10. Mundy
چه چیزی جلوی خلاق بودن شما را میگیرد؟ در مرحله اول میتوان به ترسها اشاره کرد! ترس از چیزی که ممکن اسـت هرگز اتفاق نیفتد و شما بی خود نگران آن باشید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ ممکن اسـت شنیده باشید که میگویند هر فردی در وجودش خلاقیت دارد و کودکان اغلب خلاق به نظر میرسند. ولی خیلی از ما زمانی که به بزرگ سالی میرسیم اعتماد به نفس خلاقیت را از دست میدهیم و به فردی تبدیل میشویم که از ایدههای خلاقانه هراس دارد. بسیاری از روان شناسان و متخصصان حوزه پرورش خلاقیت معتقدند بزرگترین مانع برای خلاقیت، ترس اسـت. خیلی از ما زمانی که کار موفقیت آمیزی انجام میدهیم، به جای ادامه آن و خلق چیزی جدید، برای اجتناب از پیامدهای ترس مان متوقف میشویم.
«الیزابت گیلبرت» نویسندهی کتاب «تغذیه، عبادت، عشق» میگوید که ترس و خلاقیت دوقلوهای به هم چسبیده هستند. آنچه مردم را از خلاق بودن دور نگه میدارد، این اسـت که برای از بین بردن ترس، خلاقیت را هم با آن از بین میبرند. پیامهایی که تشویق به همنوایی و مهارکردن تک روی میکنند. مدارس و محلهای کار ما را فرا گرفتهاند و ما همچنان آرزو میکنیم خلاق باشیم. نوآوری تحسین شده اسـت و ما را به عنوان الگویی برای پیروی از خودمان قرار میدهد. فقط این مانده که ما باید ترس از پیشرفت نکردن را کنار بگذاریم.
در این نوشتار به ۱۰ مورد از رایجترین ترس های ضدخلاقیت و راه مقابله با آنها اشاره میکنیم.
افرادی که این ترس را دارند در وهله اول باور نمیکنند که میتوانند خلاق باشند. آنها تعریفی از خود ارائه میکنند که حتی احتمال خلاق بودن را رد میکند. گاهی اوقات آنها خودشان را کودن تر یا منطقی تر از آن میدانند که بتوانند خلاق باشند. حتی ممکن اسـت بگویند: «من قطرهای از خون خلاقیت در بدنم نیست.» اغلب این افراد فراموش میکنند که هر روزه به نوعی خلاقیت نشان دادهاند و آن را جدی نگرفتهاند.
راهکار: دانشگاهها و مراکز مشاورهای هستند که به افرادی که میخواهند خلاق تر باشند، کمک میکنند. آنها یاد گرفتهاند کارشان این نیست که بگویند چطور، بلکه کمک میکنند که این افراد اعتماد به نفس خلاقیت ذاتیشان را که در کودکی داشتند، دوباره زنده کنند. این گونه شروع کنید؛ ابتدا تعریف خود را از خلاقیت گسترده کنید.
لزومی ندارد که «ون گوگ» باشید. به زمانهایی در گذشته که بر مشکلات فائق آمدید، رجوع کنید و آنگاه میبینید که چقدر خلاق هستید. آیا شما میتوانید یک مشکل کامپیوتری را حل کنید؟ زمانی که غذا درست میکنید اگر چیزی را نداشته باشید، میدانید چه چیز دیگری را جایگزینش کنید؟ آیا میتوانید از چرک نویسها دوباره استفاده کنید؟ تمامی این فعالیتها به نوعی خلاقانه اسـت. ممکن اسـت شما یک هنرمند در معرض دید نباید، اما معنیاش این نیست که به اندازه او خلاق نیستید.
همه بارها و بارها شنیدهایم ه تنها راه کسب کردن تجربه در مورد کاری، انجام آن کار اسـت؛ اما هنوز هم زمانی که در طول زندگی مان کاری را غلط انجام میدهیم مورد انتقاد قرار میگیریم. ترس از شکست اصلاً عجیب نیست.
اینکه کمال گرایی تا مرز ناتوانی و عجز هم رایج شده اصلاً عجیب نیست. عواقب شکست خیلی عظیم به نظر میرسد. به ما گفته شده که اگر در امتحان موفق نشویم، نمیتوانیم کار کنیم. اگر در کارمان موفق نباشیم، امکان امرار معاش را از دست میدهیم. شکست همه چیز را پرمخاطره میسازد، اما اغلب کارآفرینان و خلاقان شکست میخورند. آنها خود را منعطف میسازند که با شکست دست و پنجه نرم کنند، زیرا تنها راه برا اینکه کاری جدید انجام دهیم این اسـت که بدانیم چطور با شکست مواجه شویم.
راهکار: «ساموئل بکت» میگوید: «شکست بخور، باز هم شکست بخور و این بار بهتر شکست بخور.» راههایی پیدا کنید که چیزهای جدید را امتحان کنید، بدون فکر کردن به عواقب شکست که خیلی برای مواجهه بزرگ هستند. ابتدا کارهایی را که انجام میدهید آزمایش بنامید نه شکست. شما دارید چیزی را امتحان میکنید و از آن میآموزید. با گفتن اینکه موفقیت، فرآیند کشف کردن و یاد گرفتن اسـت نه نتیجه، میتوانید حس کنجکاوی خود را پرورش دهید.
زمانی که تنها هستید سعی کنید یک غذای جدید درست کنید که اگر بد هم شد، کسی متوجه نشود. با رنگ و سفال بازی کنید و نتیجه را برای خودتان نگه دارید و به خاطر داشته باشید که اشتباهات میتوانند به بهترین نتایج منجر شوند. همین برچسبهای یادداشت رنگی زمانی اختراع شد که یک دانشمند چسبی ارائه کرده بود که چسبندگی کافی نداشت. چه کسی میداند که اشتباهات شما منجر به چه اختراعی میشود؟
لازمه خلاقیت این اسـت که افراد از شکل احتمالی اثرشان آگاه نباشند. فرقی نمیکند میخواهند یک عکس خلق کنند یا یک برنامه کامپیوتری یا اینکه میخواهند شغلی جدید راه بیندازند. هیچ طرح جدید توسط طراح آن پیشبینی نمیشود. آثار اعجاب انگیز اغلب در پیشرفتهترین نقطه از نقطه آغاز قرار دارند. اگر میخواهید فردی خلاق باشید، باید ایدههای قدیمی خود را رها کنید و به مکانهایی بروید که تا به حال نرفتهاید.
راهکار: خودتان را به انجام کارهای بدون برنامه عادت دهید. با انگشتتان نقاشی بکشید، برای پیاده روی بدون نقشه به یک مکان ناشناخته بروید، به موزهها، به مراکز خرید و گالریهایی که به طور معمول نمیروید، سربزنید. سعی کنید با افراد با دیدگاههای متفاوت در ارتباط باشید. آنها چشمتان را به افقهای جدید باز میکنند. سعی کنید از این فعالیتهای جدید لذت ببرید و سپس شروع کنید کمی بخشهایی از زندگیتان را که خیلی تحت کنترل هستند، رها کنید.
منطق در فرهنگ ما خیلی باارزش اسـت؛ اما در حالی که نیمکره چپ مغز ارتباطات منطقی را برقرار میکند، این نیمکره راست اسـت که اجازه میدهد خلاقیت به درستی جریان داشته باشد.
آلبرت انیشتین این موضوع را این گونه مطرح میکند که: «ذهن احساسی یک هدیه مقدس اسـت و ذهن منطقی یک خدمتکار باوفاست. ما جامعهای ایجاد کردهایم که به خدمتکار افتخار میکند و هدیه را فراموش کرده اسـت.»
راهکار: به خاطر داشته باشید هر یک از دو نیم کره مغز جایگاهی در زندگی شما دارد. از نیمه آزاد و بیبرنامه مغز خود برای ایجاد ایدهها استفاده کنید هرچقدر هم که غیرمنطقی به نظر برسند. اجازه بدهید که هر کدام از آنها به نقطه عطفی برای خلاقیتهای بعدی بدل شود. زمانی که نیمکره راستتان را آزاد و رها میکنید، به نیمکره چپ اجازه میدهید که از بین آن ایدهها، آنهایی را که شایستگی دارند، انتخاب کند.
قضاوت شدن گاهی خیلی انسان را ناراحت میکند. همه ما زمانهایی را تجربهکردهایم که قضاوت دیگران ما را ناراحت کرده اسـت. گاهی اوقات حتی قضاوتهایی که فکرش را هم نمیکنید، ناراحتکننده میشود.
بعضی وقتها احساس میکنیم از ما قدردانی نشده یا مورد بیتوجهی قرار گرفتهایم. البته زمانی که کسی از کارمان تقدیر میکند و ما گمان میکنیم کار بارازشی انجام ندادهایم، ممکن اسـت دچار سوءتفاهم شویم.
اغلب ما تصور میکنیم تنها راه دوری از قضاوت شدن این اسـت که کاری را که ممکن اسـت قضاوت شود، انجام ندهیم؛ اما با این کار از پیشرفت مان جلوگیریم کنیم و ظرفیت عظیمی را که در درون هر فردی وجود دارد از بین میبریم. درواقع بزرگترین منتقد شما ذهن شماست. همه ما یک منتقد درونی داریم که مدام به ما غر میزند و ترس مان را تغذیه میکند. منتقد درونی شما سعی میکند که شما را از قضاوت دیگران مصون نگه دارد، اما به مرور زمان شما را حتی از ریسکهای منطقی و هرچیز بدی دور میکند.
راهکار: قضاوت بازدهی خلاقیتتان را به تعویق بیندازید. همان طور که چیزی جدید خلق میکنید به خودتان فرصت بدهید که چیزهای دیگر را امتحان کنید و اجازه بدهید که خلاقیت در جریان باشد. در طول این فرآیند، کار شما این اسـت که اجازه بدهید هر چیز روال خودش را طی کند. بعد از اینکه کارتان تمام شد، آنگاه آن را ویرایش کنید. به این شکل به جای اینکه جریان خلاقانه را فرو بنشانید، چیزی دارید که روی آن کار کرده و پیشرفت کنید. زمانی که دارید کار خود را ارزیابی میکنید، مراقبت زبانی که استفاده میکنید باشید. با اجتناب از انتقادهای بیفایده، با خودتان به مهربانی رفتار کنید. به جای آن دقیقاً مشخص کنید کجای کا نیاز به بهترشدن دارد.
ممکن اسـت تصور کنیم خلاقیت یک مسئله شخصی اسـت و اگر دیگران آن را بفهمند ما را در معرض خطر قرار میدهد. هرچه بیشتر شما روی چیزی کار کردهاید و آن چیز برایتان اهمیت دارد، بیشتر در معرض خطر قرار میگیرد.
راهکار: هرچه بیشتر کاری اهمیت داشته باشد، بیشتر باعث میشود احساس آسیبپذیری کنید. به جای اینکه در مقابل ترستان تسلیم شوید، دوباره بررسی کنید که چرا اهمیت دارد و چه چیزی را ممکن میسازد. از آن به عنوان نیرویی برای غلبه بر ترس استفاده کنید.
انسان اجتماعی اسـت. تنهایی نه تنها سلامت روانی بلکه سلامت جسمانی و حتی عمر متوسط را هم تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین هیچ تعجبی ندارد که آن قدر از پذیرفته نشدن بترسیم.
مدارس به ما میآموزند که خود را با هنجارهای اجتماعی تطبیق دهیم. اغلب افراد خلاق به خاطر عجیب و غریب و دمدمی مزاج بودن طرد میشوند. این چیز جدیدی نیست. همیشه در طول تاریخ پیشگامان از قرادادها سرپیچی میکردند و نظم محل کار را به هم میزدند و به همین دلیل طرد میشدند. گالیله را مجبور کردند که حرفش را مبنی بر اینکه زمین به دور خورشید میچرخد، تکذیب کند. «ون گوگ» هنرمند برجسته در طول زندگیاش فقط یکی از نقاشیهای خود را فروخت.
راهکار: در دنیای مدرن ما یک مزیت بزرگ داریم که ون گوگ و گالیله نداشتند. اینترنت و سایر وسایل ارتباط جمعی مدرن جهان را کوچک تر کردهاند. اکنون این مسئله ممکن شده اسـت که ما یک گروه از افراد هم فکر را پیدا کنیم و احساسات خود را هرچقدر هم که عجیب باشند با آنها در میان بگذاریم. برای اینکه از حصار خلاقیتتان بیرون بیایید، خیلی آرام قدم بردارید. ابتدا با خلق کردن در خلوت آغاز کنید، سپس یک گروه حامی پیدا کنید که کارتان را با آنها به اشتراک بگذارید. هنگامی که اعتماد به نفس طردنشدن را بهدست آوردید، دایره افرادی که دستاوردتان را میبینند، گسترش دهید تا جایی که دیگر به تمامی آن را پنهان نکنید.
خیلی از ما خود را با دیگران مقایسه میکنیم و خود را ناقص مییابیم. درواقع حتی پیشروهای موفق کسب و کار ممکن اسـت گمان کنند که برحسب تصادف موفق شدهاند و اینکه دیگران را فریب دادهاند و واقعاً سزاوار این جایگاه نبودهاند. آنها این طور تصور میکنند، در صورتی که شواهد که شامل قابلیت و ستایش و نتایج مثبت اسـت، خلاف این موضوع را نشان میدهند. این احساس قلابی بودن بسیار شایع اسـت. بیشتر هم در میان بانوان و گروههای اقلیت رایج اسـت. افرادی که این طور هستند از هر نشانهای استفاده میکنند تا این اعتقاد خود را که باندازه کافی خوب نیستند، اثبات کنند و این میتواند آنها را حتی از تلاش کردن هم باز دارد.
راهکار: به خاطر داشته باشید یک ایده خلاقانه در ذهن ما زمانی که متوجه آن میشویم هیچ گاه به آن خوبی که باید، نیست. در هر تلاش خلاقانه، نقص و عیب طبیعی و ذاتی اسـت. این مسئله به جای اینکه نشانهای از بیارزش بودن شما باشد، امری طبیعی اسـت. تحقق کامل افکار حتی برای خلاقترین فرد هم غیرممکن اسـت. این لازمه ذات بشر اسـت. اینکه بیشتر بخواهید به این معنی نیست که تلاشهای شما بیارزش بوده اسـت.
تصویر معمول از هنرمند فقیری که در اتاق زیرشیروانی زندگی میکرد بر فرهنگ ما تسلط دارد. این باعث میشود حس کنیم پرداختن به خلاقیت باعث فقر و گمنامی میشود. خود ما فکر میکنیم برای گذران زندگی و تأمین مخارج خانواده، ضروری اسـت که یا به سراغ حرفههایی چون پزشکی و وکالت برویم و نیز به دنبال شغل آزاد وگرنه هر مسیر دیگری منجر به سختی و فشار اقتصادی میشود.
راهکار: کارهای خلاقانه موفقیت آمیزی را که میتوان با آن امرار معاش کرد، مرور کنید. کارگردانها، متخصصان تبلیغات، طراحان گرافیک و دیگرانی از این دست، از طریق مشاغل خلاقانه زندگی خود را میگذرانند. بعضی از این مشاغل معیار خوشبختی محسوب میشوند. همه هنرپیشهها، نقاشان و مجسمه سازها ناگهان مشهور و ثروتمند نشدهاند اما ترکیب کردن شغلهای خلاقیت آمیز با شغلی که بتوان قبضها و مخارج زندگی را با آن پرداخت کرد، راهکاری اسـت که خیلیها در پیش گرفتهاند و راه را برای کارایی گزینههای خلاقیت باز میگذارند.
این شغلهای جایگزین نیازی به انتظار پشت میزها ندارند. یک هنرپیشه میتواند در بخش صدا کار کند، به بچهها تعلیم دهد و به کارآفرینان، مهارتهای اجرایی را یاد دهد. کارگردانهایی که در یک بازهای کار نمیکنند، میتوانند گروههایی برای خیریه و تبلیغات برای مشاغل ایجاد کنند. فراموش نکنید که خلاقیت بخش جدایی ناپذیر همه مشاغل اسـت. اگر شما راه بهتری برای انجام چیزی پیدا کنید حتی اگر در کارخانه کار میکنید، شما فردی خلاق هستید. اگر بخش خلاقیت ذاتی انسان را از بین ببریم به راحتی میتوان انسان را با یک روبات جایگزین کرد.
آغاز کردن معمولاً سختترین بخش از هرچیز باارزشی اسـت. قبل از اینکه آغاز کنید، حس انتظار شما باعث میشود بدون اینکه هنوز چیزی در واقعیت رخ دهد، ترستان آغاز شود. در این زمان اسـت که شما به جای فعالیت، پر از استرس میشوید یا بدتر از آن، ذهن شما خالی میشود و شما منجمد شده و قادر به حرکت نخواهید بود. قفل شدن ذهن در مورد نویسندهها امری شناخته شده اسـت، اما در مورد مشاغل خلاقانه دیگر هم کاربرد دارد. این باعث میشود که افراد کارشان را به تعویق بیندازند و شهرتشان را خراب کنند.
قفل شدن ذهن حتی افراد خلاق مشهو را هم تحت تأثیر قرار میدهد.«داگلاس آدام» نویسنده مشهور باعث شد که ویراستارهای کتابش او را به مدت سه هفته به سوئیتی در یک هتل بفرستند تا جلد آخر کتابش را به پایان برساند، زیرا نوشتن و تمام کردن آن را خیلی به تأخیر انداخته بود.
راهکار: خیلی از نویسندگان به توقف ذهنی اعتقاد ندارند. آنها میگویند چیزی که نیاز دارید این اسـت که برای شروع نظم و ترتیب داشته باشید. هرچیزی که به ذهنتان میرسد هرچند بیاهمیت را بنویسید. صحنه بیرون از پنجرهتان را توصیف کنید. خودتان را به جای آغاز داستان در وسط داستان تصور کنید. در مورد کیفیت نگران نباشید فقط شروع کنید.
برای سایر تلاشهای خلاقانه هم به همین صورت اسـت. قلم موی نقاشی را بردارید و چیزی روی تخته نقاشی بکشید. نتی را با ابزار موسیقی خود بنوازید، راهحلی را برای مشکلتان امتحان کنید هرچند بدانید که کارایی ندارد. به جای به تعویق انداختن مشکلات با آنها دست و پنجه نرم کنید.
زمانی را برای انجام کارتان تعیین کنید هرچند بدانید که نتیجه خوب نمیشود، سپس در پایان میتوانید آن را اصلاح کنید. اغلب نویسندگان کل پاراگراف اول یا حتی فصل اول اثر خود را خط میزنند. چطور عقب نشینی را به پیشرفت تبدیل میکنید؟ از ترسی که شما را به عقب میکشد رها شوید و از خلاقیتی که در درونتان دارید، استقبال کنید.
خبرگزاری آریا -
کودکی تان را به خاطر بیاورید؛ روزهایی که با پر کردن یک گلدان گل از آب، قهقه می زدید یا با خرید یک عروسک تازه، هفته ها شاد می ماندید. شاید از آن روزها تا امروز زمان زیادی نگذشته باشد اما در همین زمان کوتاه، چیزی را از دست داده ایدکه به دست آوردنش آسان نیست. محققان می گویند نه تنها شما دیگر به سادگی روزهای کودکی تان نمی خندید؛ بلکه مردم دیگر کشورها هم مهارت خندیدن و آسان خوشحال شدن را از دست داده اند.
از نظر آنها، دنیای مدرن در کنار تام هدیه هایی که به زندگی ما داده، افسردگی راهم با خودش آورده است. به همین بهانه، از دکتربیگدلی، روانشناس و مشاور و دکتر افشارنادری، جامعه شناس پرسیدیم چرا ما و دیگر مردم جهان، مانند چند دهه قبل آرام و خوشحال نیستیم. آنها می گویند اغلب ما مهمترین متهمان بالا رفتن آمار افسردگی را نمی شناسیم و به آسانی اجازه می دهیم در زندگی مان جا خوش کنند.
دکتر افشارنادری / جامعه شناس
بررسی ها نشان داده اند که لامپ های کم مصرف، نوری شبیه نور در هوای ابری را ایجاد می کنند. فرد احساس می کند چشمش شفاف نمی بیند و نور این لامپ ها به مرور کمتر می شود و یافته های علمی نشان می دهد که به افسردگی استفاده کنندگان می انجامد.
دکتر بیگدلی / روانشناس
تعداد فرزندان بیشتر در نسل های قبل، می توانست مانعی برای افسردگی باشد. بچه ها پشت سر هم به دنیا می آمدند و دیگر مجالی برای ننرپروری وجود نداشت. اگر بچه غذایش را نمی خورد، بچه دیگری فورا غذایش را می خورد. هیچ کس تنها کانون توجه خانواده نبود. اما تک فرزندهای امروزی، آنقدر توجه بی دریغ والدین را می بینند که با وارد شدن به جامعه و دیدن کوچکترین بی توجهی، سرخورده می شوند.
1500
اگر در یک روز 1500 واحد استرس بگیرید، تعادل روانی تان مختل می شود. برای مثال سازمان بهداشت جهانی می گوید اگر شما در حال مطالعه کتاب باشید و در فاصله چند متری تان خودرویی تصادف کند و چراغ راهنمایی هم در جریان آن تصادف بشکند و سر شما از مقابل کتاب، به سمت این رخداد بچرخد، 750 واحد استرس دریافت کرده اید.
متهم شماره 1: بیکاری
بیگدلی: نبود رضایت شغلی در گروهی از افراد باعث افسردگی می شود، گذشته از بالا بودن آمار بیکاری، تصور افراد از شغل ایده آل اغلب محقق نمی شود. فرد با زحمت زیاد در دانشگاه وارد می شود که از نظرش پول ساز است اما تا زمانی که فارغ التحصیل می شود، بازار کار اشباع شده و باز ناکام و سرخورده می شود.
افشار نادری: نبود امنیت اجتماعی و فرهنگی یکی از اصلی ترین دلایل افسردگی به شمار می آید. بسیاری از افراد به آینده خود اطمینان ندارند و تصور می کنند جامعه ای که در آن زندگی می کنند، انتظاراتشان را برآورده نمی کند. نبود شغلی که با انتظارات فرد همخوانی داشته باشد یا نبود امکاناتی که انتظارات او از آینده را برآورده کند به ناکامی می انجامد و افسردگی گروه بزرگی از افراد را به دنبال می آورد.
متهم شماره 2: بی پولی
افشار نادری: این روزها در جامعه ما و برخی کشورهای دیگر، شرایط بی ثبات اقتصادی و تورم بر مشکلات افراد می افزاید. فردی با تمام نیرو کار می کند اما می بیند با وجود همه تلاش هایش، نمی تواند بعد از گذشت سال ها برای خود خانه بخرد یا امکانات یک زندگی باثبات و آرام را فراهم کند. اینجاست که او می بیند جامعه نمی تواند انتظاراتش را برآورده کند و دچار یأس و دلزدگی می شود که افسردگی اش را به همراه می آورد. این مشکلی است که در سال های اخیر بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آن روبرو بوده اند. در کشورهای توسعه یافته، سیستم پیشرفته رفاهی تعریف شده که تغییرات سیاسی و اجتماعی چندان خللی در آن ایجاد نمی کنند اما متاسفانه کشورهای در حال توسعه، تا رسیدن به آن شرایط فاصله زیادی دارند.
بیگدلی: تفاوت طبقاتی بالا از دیگر عوامل افسردگی است. در دنیای امروز، بی پولی لحظه به لحظه احساس حقارت را به فرد منتقل می کند. وقتی فرد می بیند که شخص دیگری در طبقه بالاتر از او به راحتی به آرزوهایی که از نظرش دست نیافتنی است می رسد، دچار احساس سرخوردگی می شود.
متهم شماره 3: تک فرزندی
افشار نادری: کوچکتر شدن خانواده ها نمی تواند تاثیر منفی روی سلامت روان والدین بگذارد، چون برای آنها صرفا داشتن فرزند مهم است و نه تعداد آن. چه بسا که فرزندان کمتر، با کمتر کردن مسوولیت والدین از افسرده شدن آنها جلوگیری کنند اما این اتفاق، ممکن است مشکلاتی را برای فرزندان به دنبال داشته باشد. به ویژه اگر نتوانند با همسن و سالان خود ارتباط برقرار کنند، ممکن است تنهایی تاثیرات نامطلوبی را بر روانشان بگذارد.
اما این ماجرا روی دیگری هم دارد. افسردگی در جوامع، به شکل های متفاوتی گروه های مختلف را درگیر می کند. افسردگی سالمندان مشکلی است که این روزها در موردش بسیار می شنویم. گروه بزرگی از سالمندان به دلیل نبود امکانات و حمایت های مالی، منابع اطلاعاتی، ابزاری و ... سالمندان را به انزوا می کشاند و افسردگی را به دنبال می آورد و تنهایی دوران پیری هم تحمل مشکلات اجتماعی بسیاری را که سالمندان با آن روبرو هستند دشوارتر می کند.
بیگدلی: تعداد فرزندان بیشتر در نسل های قبل، می توانست مانعی برای افسردگی باشد. بچه ها پشت سر هم به دنیا می آمدندو دیگر مجالی برای ننرپروری وجود نداشت. اگر بچه غذایش را نمی خورد، بچه دیگری فورا غذایش را می خورد. هیچ کس تنها کانون توجه خانواده نبود اما تک فرزندهای امروزی، آنقدر توجه بی دریغ والدین را می بینند که با وارد شدن به جامعه و دیدن کوچکترین بی توجهی، سرخورده می شوند.
متهم شماره 4: بی ذوقی
بیگدلی: مشکل بزرگی که جامعه امروز ما با آن روبروست، کمبود هیجانات مثبت است. ما برای زندگی ذوق نداریم. اگر بسیاری از افراد را به مجلس عزا یا عروسی دعوت کنید، واکنش چندان متفاوتی را مشاهده نمی کنید. کمبود هیجانات مثبت، باعث می شود زود خسته شویم و توان انجام دادن کارهای سخت را نداشته باشیم. ما به شکلی تربیت شده ایم که انگار برای شاد بودن باید دنبال دلیل و بهانه محکمی بگردیم، اما انگار غمگین بودن حق ذاتی و طبیعی ماست. از سوی دیگر، انگار نوعی درماندگی آموخته شده در ما هست. مدام می گوییم می دانم که موفق نمی شوم، آیه یاس می خوانیم و به همین دلیل زود دست از تلاش می کشیم.
متهم شماره 5: آلودگی ها
افشارنادری: آلودگی صوتی تنها مشکل جوامع امروزی نیست. گذشته از هیاهو و صوت های مزاحمی که تاثیر نامطلوبی بر روان افراد می گذارند، دیگر انواع آلودگی ها هم روان آدم ها را تهدید می کند. آلودگی هوا این روزها یکی از دلایل مسلم افسردگی و مشکلات روانی مختلف به شمار می آید. گذشته از تاثیر مستقیمی که این آلودگی ها بر سلامت روان می گذارند، با مبتلا کردن گروه بزرگی از افراد به مشکلات جسمی، تنفسی، ناباروری، سقط جنین و ... سلامت روان آنها را هم تهدید می کند. در دنیای امروزی، بیماری ها یا اختلالاتی که به علت آلودگی ها ایجاد می شود، یکی از دغدغه های بزرگ انسان هاست؛ دغدغه ای که آرامش را از آنها می گیرد و سلامت روانشان را به خطر می اندازد.
متهم شماره 6: ازدواج دیرهنگام
بیگدلی: بسیاری از پژوهش ها نشان می دهند افراد متاهل کمتر افسرده می شوند و خودکشی می کنند و با توجه به این یافته ها، پیش بینی اینکه مجرد ماندن طولانی به سلامت روان آسیب می زند. کار دشواری نیست. البته ازدواج هم همیشه سلامت بیشتر روان را به دنبال ندارد. این اتفاق تاثیری دوپهلو بر روان می گذارد. یک ازدواج موفق در شرایط خوب اقتصادی و همراه با رضایت دو طرف، آنها را در برابر تهدیدهای روانی بیمه می کند، اما ازدواج ناموفق، با بالا بردن آمار طلاق که این روزها شاهد آن هستیم، تهدیدی جدی برای سلامت روان جامعه تلقی می شود.
متهم شماره 7: هجوم انتخاب های بی شمار
بیگدلی: قرار داشتن در معرض انتخاب های زیاد، یکی از مشکلات بزرگ انسان ها در دنیای مدرن است. افراد با انتخاب های زیادی مواجه هستند اما اغلب مهارت تصمیم گیری را ندارند. تنها تصور می کنند که آری گفتن به یک انتخاب، به معنای نه گفتن به هزاران انتخاب دیگر است. این موضوع از خرید یک لباس گرفته تا انتخاب شغل و حتی ازدواج همه را تحت تاثیر قرار می دهد و کافی است فرد اعتماد به نفس پایینی داشته باشد تا سرخوردگی و افسردگی به سراغش بیاید.
متهم شماره 8: لامپ های کم مصرف!
افشار نادری: یکی از دلایل اصلی افسردگی، آب و هواست. آمارها از بالا بودن تعداد افسرده ها در جوامعی که همیشه هوای آفتابی دارند حکایت می کنند. این اتفاقی است که با وجود آفتابی بودن هوای کشور ما، مردم را هم تهدید می کند ودلیل آن، استفاده از لامپ های کم مصرف است. بررسی ها نشان داده اند که لامپ های کم مصرف، نوری شبیه نور در هوای ابری را ایجاد می کنند. فرد احساس می کند چشمش شفاف نمی بیند و نور این لامپ ها به مرور کمتر می شود و طبق یافته های علمی به افسردگی استفاده کنندگان می انجامد.
متهم شماره 9: افزایش تنش های محیطی
بیگدلی: بالا رفتن عوامل خطر و فشارزا، باعث می شود که افراد این روزها استرس و فشار روانی بیشتری را تجربه کنند. سازمان بهداشت جهانی می گوید اگر در یک روز به فردی 1500 واحد استرس وارد شود، او در طول آن روز تعادل روانی نخواهد داشت. برای مثال این سازمان می گوید اگر فردی در حال مطالعه کتاب باشد و در فاصله چند متری اش خودرویی تصادف کند و چراغ راهنمایی هم در جریان آن تصادف بشکند و سر فرد از مقابل کتاب، به سمت این رخداد بچرخد، 750 واحد استرس به او منتقل شده است. حالا کافی است این عدد و رقم ها را با وضعیتی که از لحظه بیدار شدن تا لحظه خوابیدن تجربه می کنید مقایسه کنید، تا از دلیل بالا بودن آمار افسردگی باخبر شوید.
متهم شماره 10: رفتن رنگ از زندگی شهری
بیگدلی: دیدن رنگ های شاد و چهره های خندان، می تواند یک فرد آشفته را به آرامش برساند اما به پیرامون خود نگاه کنید. رنگ ساختمان ها، لباس ها و مبلمان شهری را ببینید تا چه اندازه این رنگ ها شادی آورند؟ شاید اگر افراد یاد بگیرند که رنگ را به خانه شان بیاورند و در پوشش خود هم از رنگ هایی که ایجاد خستگی بیشتری می کنند استفاده نکنند، به مرور شاهد کم شدن آمار افسردگی و دیگر اختلالت روانی باشیم.
منبع:مجله تندرستی
اگر به یک بیماری خود ایمنی مبتلا هستید، احتمال ابتلای شما به یک بیماری خود ایمنی دیگر نیز افزایش می یابد.
سیستم ایمنی بدن به خوبی از ما در برابر میکروب ها و عفونت ها محافظت می کند، اما گاهی اوقات جنگجوی درونی شما به اشتباه در مسیر نابود کردن دوستان گام بر می دارد. هنگامی که سیستم دفاعی شما به اشتباه به سلول های سالم در بدن حمله می کند، در نهایت با یک بیماری خود ایمنی مواجه خواهید شد.
افراد بسیاری در نقاط مختلف جهان به بیماری های خود ایمنی از قبیل لوپوس، آرتریت روماتوئید، و دیابت نوع 1 مبتلا هستند. از آنجایی که آزمایشی مشخص برای شناسایی آنها وجود ندارد، پزشکان به طور معمول پیش از تشخیص نهایی به نشانه ها، سابقه سلامت، و عوامل خطرآفرین توجه می کنند.
تشخیص یک بیماری خود ایمنی چندان آسان نیست. بنابر بررسی انجمن بیماری های مرتبط با خود ایمنی آمریکا (AARDA)، بیشتر بیماران پیش از آن که متوجه شوند چه چیزی دچار مشکل شده است، طی یک بازه زمانی پنج ساله به پنج پزشک مختلف مراجعه می کنند. آگاهی از عوامل خطر آفرین می تواند شما را یک گام به تشخیص سریعتر و درمان نزدیکتر کند.
از سابقه خانوادگی ابتلا به مشکلات خود ایمنی برخوردار هستید
برخی بیماری ها مانند لوپوس و اماس، می توانند از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند. در موارد دیگر، مبتلا بودن یکی از بستگان نزدیک شما به بیماری خود ایمنی به معنای احتمال بیشتر ابتلای شما به یک بیماری خود ایمنی متفاوت است. به عنوان مثال، اگر مادر شما به بیماری گریوز مبتلا است، این امکان وجود دارد که شما به بیماری گریوز مبتلا نشوید، اما ممکن است در معرض خطر ابتلا به آرتریت روماتوئید قرار داشته باشید.
همسر شما به بیماری سلیاک مبتلا است
نتایج مطالعه ای که در سال 2015 انجام شد، نشان داد که ازدواج با فردی که به بیماری سلیاک مبتلا است احتمال ابتلا به یک بیماری خود ایمنی متفاوت مانند بیماری کرون، آرتریت روماتوئید، یا لوپوس را در شما افزایش می دهد. در شرایطی که همسران ممکن است از ژن هایی مشابه برخوردار نباشند، اما در معرض بسیاری از عوامل محیطی و عفونت های مشابه قرار می گیرند که این شرایط نیز در ابتلا به بیماری های خود ایمنی نقش دارد.
شما یک زن هستید
به طور کلی، زنان سه برابر بیشتر از مردان تحت تاثیر بیماری های خود ایمنی قرار می گیرند، اما برخی نمونه های مشخص به واقع در زنان شایعتر هستند. به عنوان مثال، احتمال ابتلا به لوپوس در زنان نه برابر بیشتر از مردان است و احتمال ابتلا به آرتریت روماتوئید دو برابر بیشتر است. از آنجایی که بسیاری از بانوان نخستین نشانه ها را حین یا پس از بارداری تجربه می کنند، هورمون ها ممکن است در این زمینه تاثیرگذار باشند.
شما از یک قومیت خاص هستید
زنان آفریقایی-آمریکایی، لاتین، آسیایی، یا بومی آمریکا نسبت به همتایان سفید پوست خود سه برابر احتمال بیشتری دارد به بیماری لوپوس مبتلا شوند و در سنین پایینتر نخستین نشانه ها در آنها نمایان شوند.
شما پیش از این یک بیماری خود ایمنی داشته اید
اگر به یک بیماری خود ایمنی مبتلا هستید، احتمال ابتلای شما به یک بیماری خود ایمنی دیگر نیز افزایش می یابد. حدود 25 درصد از افرادی که از یک بیماری خود ایمنی رنج می برند، در نهایت به بیماری های دیگر خود ایمنی نیز مبتلا می شوند. به عنوان مثال، افرادی که از بیماری پوستی سوریازیس رنج می برند، احتمال بیشتری دارد به آرتریت روماتوئید، لوپوس، آلوپسی، و/یا اسکلرودرمی نیز مبتلا شوند. اگر آنقدر بدشانس باشید که به سه بیماری خود ایمنی یا بیشتر مبتلا شوید، این شرایط به نام سندرم خود ایمنی چندگانه (MAS) شناخته می شود.
عصر ایران
خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از :
-نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک
– وجود الگوهای نامناسب
– تاثیر رفتار پرخاشگرایانه
– تنبیه والدین و مربیان
عواملی که در پیرامون انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری یا تعدیل آن اثر گذار باشد که برخی از اینگونه عوامل عبارتند از :
زندگی در ارتفاع خیلی بلند تغذیه ناقص الگوهای اجتماعی رسانه های گروهی و بازیهای ویدیوئی و زندگی در محیط های شلوغ پرازدحام و پر سر و صدا.
با این مقدمه احتمالا متوجه شده اید که بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است.
افرادی که جنبه خودکنترلی آنها تا حدودی کم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و برای درمان خود از انجام توصیه های مشاورین امر غفلت نورزند چرا که ادامه دار شدن این پرخاشگری در کانون خانواده خصوصا در قبال همسر می تواند موجبات تزلزل نظام خانواده را ایجاد کند.
لذا در ادامه به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم :
_ ابتدا باید مطمئن شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
_ اگر مطمئن شوید که بددهنی شریک زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیکی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینکه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
_ آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما کمک می کند از تهاجم او آسیب کمتری ببینید.
_ فردى که از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد که دیگرى نیز این حق را دارد که چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درک نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینکه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.
_ با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به کار بردن زور و قدرت مردانه را ترک کند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم کاری برای شما بکنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاکره شویم و با مصالحه پیش ببریم.
لذا وقتی که احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را که با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشکلاتی مانند مسائل مربوط به کارش را تشخیص داده و با هم قاطی نکند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد.
حتی امکان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی کند) تازمانی که از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان کند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینکه از او حمایت می کنید تا خودش را از شر خشم کهنه پاکسازی کند، نباید آن را به شما منتقل کند.
_ همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از کمکهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان کند. شوهر شما وقتی با شما قهر می کند و یا احتمالا الفاظ رکیک به کار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل کند این گونه عمل می کند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه کنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.
_ ضمن اینکه در مقابل شوهر خود که وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت کنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل کنید و قدم پیش بگذارید که پایه های اصلی زندگی تان استحکام خود را از دست ندهد. یکی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.
می توانید برای تسکین احساسات برانگیخته ی خود:
1 – به دوستان دیگرتان توجه بیشتری کنید.
2 – برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف کنید.
3 – در فعالیت اجتماعی شرکت کنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش کنید.
خشونت پدیده ای پیچیده است که در آن خصوصیات ارثی ، عوامل زیستی و هورمونی ، نیرو های روانشناختی و شاخص های فرهنگی و اجتماعی می توانند با هم در تعامل باشند.
خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از:
▪ شیوه های نامناسب فرزند پروری والدین: برخی شیوه های فرزند پروری و استفاده نامناسب از تنبیه و تشویق موجب تقویت خشم و پرخاشگری در فرزندان می شوند. خشم می کشد
▪ الگوهای نا مناسب رفتاری در خانواده: نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه از سوی یکی از اعضای خانواده موجب الگوسازی این رفتار توسط کودک می شود.
▪ تاثیر پذیری از رفتار پرخاشگرانه مشاهده شده در محیط و در رسانه ها
▪ تشویق رفتار پرخاشگرانه
▪ آزار جسمی و جنسی